
موسوی و کروبی آمدند
امروز، نوزدهم اردیبهشت 1388، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند. مطبوعات اصلی کشور تیترهای خود را به انتخابات اختصاص دادند. روزنامه ابتکار که تیتر " جوانان و زنان در صدر شعارهای انتخاباتی" را برگزیده بود، از قول محسن رضایی نوشت: " با کسی ائتلاف نمی کنم." روزنامه جام جم از قول جنتی خواست " از تخریب کاندیداها پرهیز شود" این روزنامه از قول مرتضی نبوی نوشت: " منتقدان دولت عملکرد دوران خود را هم ببینند." به نظر می رسد که منظور مرتضی نبوی از منتقدان دولت، میرحسین موسوی باشد. روزنامه اعتماد از قول فرمانده سپاه پاسداران نوشت: " براساس تیترهای روزنامه اعتماد ملی گویا استفاده تبلیغاتی از سفرهای استانی همچنان ادامه خواهد داشت. احمدی نژاد گفت " سفرهای استانی را بخاطر انتخابات تعطیل نمیکنیم." وی که دهها نفر بخاطر کار در ستاد تبلیغاتی اش از دولت استعفا دادند، گفت " من ستاد ندارم" به نوشته روزنامه اعتماد ملی، فرمانده سپاه گفت " بسیجیان غیرنظامی می توانند سیاسی شوند." شاید بخاطر همه این تیترها بود که روزنامه کیهان نوشت" سلامت انتخابات ایران در جهان نمونه ندارد."
موسوی و کروبی و رفعت بیات ثبت نام کردند
میرحسین موسوی، مهدی کروبی و رفعت بیات به طور رسمی نامزد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شدند. این سه نامزد، با حضور در ستاد انتخابات کشور با ثبتنام خود، وارد رقابت با سایر رقبای انتخاباتی شدند. محمود احمدینژاد، محسن رضایی و اکبر اعلمی از دیگر چهرههای شاخص سیاسی هستند که روز گذشته با حضور در ستاد انتخابات کشور خود را نامزد تصدی پست ریاست جمهوری کردند. میرحسین موسوی پس از ثبتنام در جمع خبرنگاران گفت که به صورت «مستقل» وارد انتخابات شده است.
آقای موسوی همچنین افزود که به این خاطر وارد انتخابات شده است که " وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فعلی را در شان ملت" ایران نمیداند. نخستوزیر پیشین ایران در عین حال اظهار داشت که قصد دارد تا " عزت ملت ایران را احیا کرده و از حق مردم دفاع" کند. موسوی گفت " سیاستهای نادرست اقتصادی، عزت مستضعفان را لگدمال کرده" است. میرحسین موسوی که به عنوان نزدیکترین سیاستمدار هشت سال حکومت آیت الله خمینی به وی شناخته میشود، طی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ پست نخست وزیری ایران را بر عهده داشت. آیت الله خامنه ای که در آن دوران رئیس جمهور کشور بود، بارها با موسوی بر سر کابینه درگیر شده و گفته می شد که هر گاه داوری این دو با آیت الله خمینی بود، وی به نفع موسوی رای می داد. در طول بیست سال گذشته، موسوی بطور کلی از رسانه های گروهی پرهیز می کرد و با وجود اینکه بارها برای نامزدی ریاست جمهوری نامش به میان آمده بود، اما همیشه از حضور در فضای مسوولیت سیاسی خودداری کرده بود. آقای موسوی در هنگام نامزدی انتخابات رئیس فرهنگستان هنر کشور بود.
کروبی: برای تغییر آمدهایم
مهدی کروبی دیگر نامزد شاخصی بود که امروز پس از ثبتنام در ستاد انتخابات کشور در جمع خبرنگاران حضور یافت و گفت که برای " تغییر" نامزد این دوره از انتخابات شده است. آقای کروبی اظهار داشت که دولت و مسئولان اجرایی، در اداره کشور " ناتوان" هستند و تبعات بسیار سنگینی از این مجموعه و شیوه کار نصیب کشور شده است. دبیرکل حزب اعتماد ملی همچنین در واکنش به این گفته فرمانده سپاه که بسیجیان غیرنظامی میتوانند در سیاست دخالت کنند، اظهار داشت: " من از ۴۸ سال پیش بسیجی بودهام، قطعا آن زمان آقای جعفری یک کودک بود. آن بسیجی که زیر نظر آقای جعفری است، نیروهای مسلح هستند."
آقای کروبی گفت "ما برای داغ کردن تنور انتخابات نیامدهایم، آمدهام برای انتخاباتی آزاد و بدون دخالت بسیج و نیروهای مسلح و یا نیروهای خودسر."
رفعت بیات نماینده مردم زنجان در مجلس هفتم دیگر چهره شاخص سیاسی بود که امروز شنبه با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور، در انتخابات ریاست جمهوری دهم ثبتنام کرد. رفعت بیات در انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز در روز اول ثبتنام کرد، اما رد صلاحیت شد. شورای نگهبان قانون اساسی اعلام کرده که در انتخابات ریاست جمهوری منعی برای حضور زنان وجود ندارد.
ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تا ساعت ۲۴ امروز شنبه ادامه خواهد داشت
.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات کشور اعلام کرده که تاکنون ۲۵۰ نفر برای حضور در این دوره از انتخابات ثبتنام کردهاند.
موسوی: عقاید من و خاتمی ۹۰ درصد نزدیک است
میرحسین موسوی میگوید که عقایدش به محمد خاتمی ۹۰ درصد نزدیک بوده و خواستار ادامه "اصلاحات" است. آقای موسوی که امروز شنبه با پرستیوی در مورد نزدیکی فکری اش با سید محمد خاتمی گفتگو میکرد، گفت: " در همان ۱۰ درصد اختلاف هم به یکدیگر نزدیک هستیم." آقای موسوی که امروز بهطور رسمی نامزد انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد، اظهار داشت که بر "اصلاحات انجام شده" تاکید دارد و خواستار ادامه آن در چارچوب " اصول اولیه انقلاب" است. نخستوزیر پیشین ایران اظهار داشت که "مردم به دنبال آزادیهای بیشتر و باز شدن فضا هستند."
میرحسین موسوی درباره نامزدی احمدی نژاد، رئیس جمهوری کنونی ایران میگوید که وی " بیش از اندازه از منابع ملی و بخصوص منابع مالی برای تهییج افکار استفاده میکند" که این رفتار "خیلی مورد پسند من نیست." این نامزد انتخابات ریاست جمهوری، در حالی به طور تلویحی از سیاستهای انتخاباتی رئیس جمهوری کنونی ایران انتقاد میکند که روز گذشته آقای احمدینژاد از طرفداران خود خواسته بود در تبلیغات از " بیتالمال" استفاده نکنند.
کروبي: دولت رانتي، خوره دموکراسي است
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران در نامه ای به مهدی کروبی، نامزد ریاست جمهوری، سووالاتی را از وی پرسیدند. در نامه اين انجمن دانشجويي آمده است: "آقاي کروبي ؛ همچون نامه مان به موسوي با شما نيز مي گوييم، ما با هيچکس عقد اخوت نبسته ايم و تنها به اصلاحات براي بقاي کشور وفاداريم. ما دانشگاه را پرسش گر و شما را پاسخ گو مي خواهيم، موسوي پاسخگوي سوالات ما نبود، آيا شما پاسخ گوي پرسش هاي ما هستيد؟"
مهدی کروبی در پاسخ به این دانشجویان نوشت: " اينجانب آمدهام تا اولين کسي باشم که پاسخگويي را به بهترين وجهي محقق کنم". وی در مورد شعار تبلیغاتی خود گفت: " شعار ۵۰ هزار تومان اينجانب مبتني بر مطالعات کارشناسان اقتصادي و اجتماعي و استوار بر واقعيت بود که من پرداخت ۵۰ هزار تومان براي هر ايراني را مطرح کردم و امروز البته برخي دست به گرتهبرداري خاصي از آن زدهاند و شايد اگر سازوکار دقيقتر آن هم بيان شده بود به جاي گرتهبرداري از آن، نفلهاش ميکردند. ايده من در واقع همان ايده پرداخت مستقيم يارانهها بود که برنامهاي درست و کارشناسي شده است اما در دولت نهم به صورت غير کارشناسي و نامناسبي مطرح کردند به نحوي که اعتراض تمام صاحبنظران اقتصادي از همه طيفها را برانگيخت."
دعوت از نظامیان به دخالت در رای مردم
همزمان با اظهارات روز پنج شنبه فرمانده کل سپاه پاسداران مبني بر ورود بخش غيرنظامي بسيج در انتخابات، اظهارات و فعاليت هاي انتخاباتي ساير فرماندهان و نمايندگان ولي فقيه در سپاه و ابراز حمايت آنها از دولت احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري 22 خرداد شدت گرفت.
جانشين سياسي نمايندگي وليفقيه در سپاه استاني خراسان رضوي اعلام کرد که "انتخابات مثل يك شمشير دو لبه است كه اگر درست مهار نشود ميتواند يك تهديد براي نظام باشد و اگر درست تدبير شود براي كشور ميتواند يك فرصت باشد." سرهنگ پاسدار رجبعلي بازياد که در جمع فرماندهان حوزهها و شوراي حوزههاي مقاومت بسيج در همايش حکمت مطهر سخن مي گفت با تاکيد براينکه "بسيجيان در انتخابات هر كس كه در مسير انقلاب و ولايت باشد را مورد حمايت بسيج و سپاه قرار خواهند داد"، به صراحت از احمدي نژاد در انتخابات حمايت کرد، و خطاب به فرماندهان بسيج و سپاه خراسان اعلام کرد: "در حال حاضر در جريان اصولگرا احزاب و گروههاي اصولگرا از جمله جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين قم حمايت خود را از دكتر احمدينژاد اعلام كردهاند."
به گزارش خبرگزاري ايسنا علم الهدی امام جمعه مشهد با بيان اينكه "نبايد در برابر اين عمليات رواني دشمن كه بخشي از آن توسط عناصر لائيك و به اسم جريانهاي سياسي به شكل فحاشي و توهين به سپاه انجام ميشود ژست دموكراتيك بگيريد و از صحنه كنار بكشيد"، به فرماندهان سپاه و بسيج در استان خراسان رضوي هشدار داد"اگر از موضع دفاعي خود عقب بكشيد همه چيز را از دست خواهيد داد."
فعاليت انتخاباتي سپاه و بسيج در هفته گذشته و با نزديک شدن به زمان انتخابات شدت بيشتري گرفت. جمعه هفته پيش مجتبي ذوالنور جانشين نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران طي سخناني ضمن حمله به ميرحسين موسوي کانديداي اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري، با اشاره به "حمايت ويژه"رهبر جمهوري اسلامي از احمدي نژاد، فعاليت انتخاباتي سپاه پاسداران را تائيد کرده بود. وي مدعي شد که "وقتي مصداقهاي زيرپاگذاشتن اصول انقلاب و آرمانهاي امام را بدون ذكر اشخاص بيان ميكنيم و مردم خودشان مصداقها را مييابند ، آن ديگر تقصير ما نيست."
جانشين نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران در همايش تحليل سياسي و انتخابات رياست جمهوري دهم در قم که به ميزباني نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه ها برگزار شد به شدت تمام دولت هاي پس از انقلاب را مورد حمله قرار داد و گفت که فقط دولت رجايي در دوره آيت الله خميني و دولت احمدي نژاد در دوره آيت الله خامنه اي مورد حمايت ويژه دو رهبر جمهوري اسلامي قرار داشته اند.
محمدعلي جعفري فرمانده کل سپاه نيز روز پنج شنبه در کمتر از 40 روز تا انتخابات رياست جمهوري دهم، در همايش بسيج سازندگى گفت "بخشى از بسيج كه فعاليت هاى نظامى ندارد، مجاز است وارد مباحث سياسى شود." جعفرى امکان ورود بخش هاي غير نظامي بسيج در انتخابات را ناشي از تدبير رهبر جمهوري اسلامي عنوان، و تاکيد کرد که "به تدبير مقام معظم رهبرى، بسيج نظامى از بسيج غير نظامى دسته بندى شده و بسيج برنامه هاى بسيار گسترده اى در زمينه هاى علمى، سازندگى، فرهنگى و اقدامات اجتماعى دارد."
تحلیل اکونومیست از " جایگاه احمدی نژاد"
روزنامه اکونومیست در یک گزارش تحلیلی موقعیت احمدی نژاد را در میان نامزدهای انتخابات بررسی کرد. اکونومیست نوشت " مهدي کروبي يکي از روحانيون اصلاح طلب که با شعار انتخاباتي "تغيير" به صحنه آمده مي گويد "سخنراني هاي احمدي نژاد در همه حال به ضرر منافع ايران بوده است". اکونومیست نوشت: " مير حسين موسوي نخست وزير سابق ايران و نامزد اصلاح طلبان نيز با انتقاد از ماجراجويي هاي احمدي نژاد در امور بين المللي، خواهان "بازگشت عقلانيت" در اداره کشور شد. حتي محسن رضايي فرمانده سابق سپاه انقلاب اسلامي و نامزد طيف محافظه کار ، مدعي شد احمدي نژاد "کشور را به لبه پرتگاه کشانده است.""
این نشریه نوشت: " اين اظهارات سبب شد تا در اواخر ماه گذشته يک گروه ائتلافي متشکل از 14 تشکل "اصول گرا" حمايت خود را از احمدي نژاد اعلام کنند. به اعتقاد بسياري از کارشناسان ، اين حرکت در واقع پشتيباني رهبر عالي ايران آيت الله خامنه اي از دولت و رييس جمهور فعلي است." اکونومیست افزود: " آيت الله خامنه اي که صدا و سيما، قوه قضاييه و بخشي از مجلس را در اختيار دارد، خواهان تداوم سياست امروزي در امور خارجي است و تمايلی به تغيير رويکرد سياست خارجي ايران ندارد. "
عکس و برعکس!
روزنامه کیهان که لبه تیز انتقاداتش را از همان اولین روز نامزدی میرحسین موسوی متوجه او کرده بود، در سرمقاله ای با عنوان " عکس و برعکس!" به تحلیل ادعای ادامه راه آیتالله خمینی از سوی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.
در ابتدای این سرمقاله آمده است: " این روزها و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، بازار خط امام در تبلیغات انتخاباتی داغتر از همیشه است و برخلاف دو سه دوره قبل که برخی از نامزدها تاکید بر توسعه اقتصادی، اصلاحات و... را پرمشتری تر از خط امام تلقی میکردند، امروزه همه نامزدها بدون استثناء بینش و منش خود برای اداره امور کشور را در انطباق کامل! با خط مبارک امام راحل معرفی میکنند." در بخش دیگری از سرمقاله کیهان آمده است: " برخی از گروههای مدعی خط امام، در حالی که حداقل یک دهه با دشمنان امام و انقلاب در ائتلاف بوده و یا دستکم اینکه در برابر همه اهانتهای آنان به اسلام و امام و انقلاب سکوت کرده بودند، امروزه از وفاداری خود به خط امام سخن میگویند."
این روزنامه افزود: " باید مراقب احزاب و گروههایی بود که عکس امام را بر بالای سر خود دارند و نمیتوان مطمئن بود راهشان برعکس امام نباشد! و در این میانه از تمامی نامزدهای مطرح انتظار آن است که مرز میان خود و جریانات منحرف یادشده را به وضوح مشخص کنند و زمینهای برای سوءاستفاده دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها باقی نگذارند."
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال 57 در ایران روزنامه نگاری کتابی نوشت با عنوان «انقلابی بنام خدا» و همه پیام این کتاب این بود که انقلاب اسلامی بنام خدا و دین پیروز شد و می خواهد الگویی نو از حکومتداری ارائه کند و طبعا هم مردم ایران که این انقلاب را آفریده بودند و هم مردم جهان و به ویژه مسلمانان چشم به نظام برآمده از این انقلاب دوخته بودند تا ببینند این الگوی نو چیست؟ چه ویژه هایی آن را از دیگر نظامهای سیاسی متمایز میکند؟
اما گذشت روزگار و عملکرد حکومت کار را بجایی رسانده است که امروز اصولگرایی ثابت قدم مصاحبه می کند و میگوید :" مرکز این جنبش ضد فرهنگی (منظور جنبش سبز است) دانشگاههای ما هستند، به ویژه دانشگاههای تهران و این هم مختص دانشجویان نیست. به نظر من نقطه ضعفی که سران فتنه از آن سوءاستفاده کردند ایجاد شوک و گفتمان در سطح جامعه بود. به زعم اصلاح طلبان جامعه ایران یک جامعه جنبشی است. اگر کسی بتواند گفتمانی را در جامعه ترویج کند در پی این گفتمان یک جنبش رخ میدهد. جریان فتنه توانایی غلبه بر گفتمان انقلاب را در سطح کلان مردم نداشت اما در فضاهای بستهای مانند دانشگاهها و شهرهای بزرگ که افراد دسترسی بیشتری به فضای سایبری دارند با شبکهسازی گفتمان سکولاریستی را غالب کردند. امروز اساتید تندتر از دانشجویان دارند آنها را برای نافرمانی تحریک میکنند. خیلی از دانشگاهها مرکز این جنبش نافرمانی مدنی و مرکز این جنبش ضد فرهنگی است و اینها تحت تاثیر همین علوم انسانی هستند که در آنها خدا مرده است. اینها در کتابهای علوم سیاسیشان به صراحت میگویند «خدا مرده است، در صحنه سیاست حضور ندارد و انسان، محور است». این پایه تعلیمات آنهاست. تمام تعالیم آنها در علوم سیاسی و جامعهشناسی و سایر علوم در برابر ارزشهایی است که انقلاب ما بر آنها تکیه دارد و این جوانها خیلی گستاخ در این صحنه وارد شدند و مطالبات خودشان را مطرح میکنند و به آنها یاد دادهاند که حتی از فرصتهایی مثل تاسوعا و عاشورا هم استفاده کنند. " (مصاحبه مرتضی نبوی با جوان انلاین 15 اردیبهشت )
آقای نبوی دراین مصاحبه که به نسبت گفته های دیگر اصولگرایان در ارتباط با جنبش سبز واقع نگری بیشتری از خود نشان داده اما نتوانسته پیوندهای فکری و سیاسی خود و شیفتگی به رهبری را نادیده بگیرد و ناچار از تمسک به این استدلال استفاده کرده است که علوم انسانی که بنیادش بر گزاره «خدا مرده است» باعث و بانی این اوضاع و احوال شده است گویا ایشان بکلی فراموش کرده است که همین علوم با شدت و حدت بیشتری زمان رژیم پهلوی تبلیغ و ترویج و تدریس می شد اما همین دانشگاهها و دانشجویان بودند که علیه رژیم پهلوی قیام کردند و با همراهی مردم و روحانیت «انقلابی بنام خدا» را به راه اندختند و به پیروزی رساندند حال چه شده است که به زعم ایشان دانشگاهها و دانشجویان به گزاره «خدا مرده است» رسیدهاند؟ و آیا همین علوم در کشورهای اسلامی دیگر تدریس نمیشود پس چرا در دیگر جاها شاهد اینگونه جنبش نیستیم؟ و نه تنها نیستیم بلکه در کشوری مانند ترکیه، که نظامی سیاسی بر مبنای سکولار دارد، اسلامگرایان توانستهاند از طریق شرکت در انتخاباتی آزاد و رقابتی مجلس و دولت و ریاست جمهوری را در اختیار گیرند و رای اعتماد اکثریت مردم را بدست آورند؟
در سال های اول انقلاب این جمله از قول بنیان گذار انقلاب بر در و دیوار شهرها نوشته شده بود:"عالم محضر خداست ، درمحضر خدا معصیت نکنید" بنظر می رسد با رحلت ایشان این جمله نه تنها از در و دیوارها پاک شد بلکه بتدریج از ذهن و دل حکومتگران که در دام قدرت و ثروت و منزلت اسیر شدند نیز پاک شد و انجام هر معصیتی از سوی اینان مباح و با توجیه حفظ نظام حتی واجب شد و مردمی که از بیرون ناظر این اوضاع بودند، دانشگاهیان و دانشجویان بیش و پیش از مردم دریافتند که در رفتار حکومتگران «خدا مرده است» و برای اثبات این مدعا نیازی به مطالعه کتب علوم انسانی از غرب آمده نداشتند بلکه شواهدی که بطور روز مره میدیدند و میشنیدند برای اثبات این گزاره کفایت می کرد.
غالب مردم وقتی به صحنه سیاسی ایران بطور و مثال انتحاباتها نگاه می کردند بخوبی در می یافتند که :"خدا مرده است، و در صحنه سیاست حضور ندارد" و حتی "انسان محور نیست" و فقط و فقط اهداف دنیایی و مادی محور است. بگذریم که در حوادث پس از انتخابات این گزاره به بارزترین وجه در خیاباتها ، زندانها و همه جا خودش را به نمایش گذاشت .
«انقلاب بنام خدا» در پی تحقق عدالت بود اما هنگامی که از صدر تا ذیل حکومت توجیهگر ظلم و آدم کشی میشوند و زندان کانون جمع آوری منتقدان و معترضان به ظلم و رئیس دولت هم با صدای بلند دروغ می گوید که ایران آزادترین کشور دنیاست و زندانی سیاسی نداریم آیا این به ذهن ها و دل ها نمی آید که «خدا مرده است»؟ وقتی در رفتار حکومتگران و رسانه های رسمی دروغ گفتن، تهمت زدن، تهدید کردن، ... به امری جاری تبدیل شده و در محضر خدا این همه معصیت میشود دیگر نیازی به مطالعه علوم انسانی در دانشگاهها و توسط دانشجویان و افراد عادی برای باور به این گزاره نیست چرا که بر پایه این مثل قدیمی که مردم بر دین حکمرانانشان هستند، مردم به این باور رسیدهاند که «خدا مرده است» چرا که اگر حکمرانان جمهوری اسلامی ایران اندکی باور به خدا داشتند اینگونه به مردمی که به آنها اعتراض داشتند ظلم و ستم نمیکردند. فقط یک فقره جنایات انجام شده در زندان مخوف کهریزک برای اثبات این گزاره کفایت میکند و امروز در هرگوشه این کشور و خانهای سرک بکشیم این گزاره را می شنویم که «آیا خدا مرده است» ؟
آقای نبوی در همین مصاحبه اثبات کرده اند که «خدا مرده است» چرا که درمواردی براحتی دروغ گفته اند و علائق و وابستگی ها نگذاشته که راه براستی برند. بطور مثال ایشان گفته اند :" آنها (منظور نماینده گان اصلاح طلب است ) در مجلس ششم به دنبال این بودند که رفراندوم برگزار و جمهوری اسلامی را تبدیل به جمهوری مطلق کنند. " این دروغ و بهتان آشکاری است که از بس اصولگرایان گفته اند خودشان باورشان شده است! و لابد دیگر نیازی به ارائه هیچ سند و مدرکی هم در این باره نیست؟ هرچند گفتن اینگونه دروغ ها و تهمت ها در پیش جنایاتی از قبیل آدم کشی و به بند و سلول کشیدن سیاسیون و ... هیچ نیست اما برای اثبات گزاره «خدا مرده است» همین دروغ ها کفایت می کند! آری آقای نبوی و امثالهم باید بدانند که «انقلاب بنام خدا» بدست حکومتگران هم جناحی ایشان به «خدا مرده است» عینیت بخشیده و غالب مردم را از خدا و دین و روحانیت رمانده است و اگر ایشان این مدعا را قبول ندارد توصیه می کنیم ایشان و امثال ایشان که هنوز رگی از تدین درشان مانده است یکبار دیگر کتاب "علل گرایش به مادیگری" استاد مطهری را بخوانند و با اوضاع و احوال کنونی جمهوری اسلامی تطبیق دهند تا دریابند که همه علل گرایش به مادیگری از سوی حاکمیت این جمهوری در سالهای اخیر بازتولید شده است و قطعا با ادامه این روند همان سرنوشتی که کشورهای غربی دچار آن شدند در ایران هم اتفاق خواهد افتاد.
وقتی که از رسانههای رسمی و بلندگوی های نماز جمعه و ... جز پیام اعدام و بگیر و ببند در نیاید و حاکمیت پاسخگوی هیچ انتقاد و اعتراضی نباشد و ... شهروندان خود به خود به این می رسند که در این ملک «آیا خدامرده است» ؟
طرح از مانا نیستانی
در اعتراض به اعدام 5 تن در سحرگاه امروز و از جمله "فرزاد کمانگیر" تجمعاتی در برخی از شهرهای مهم اروپا برگزار خواهد شد
به گزارش جرس، در شهر لندن این تجمع ساعت 17 امروز و در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران وقع در خیابان کنسینگتون برگزار خواهد شد.
ايرانيان مقيم پاريس نیز امروز(يکشنبه، 9 مي) دراعتراض به اعدام فرزاد کمانگر و و 4 زنداني سياسي ديگر کرد، تجمعی را برگزار خواهند کرد، این تجمع در ميدان trocadero برگزار خواهد شد.
در شهر فرانکفورت آلمان نیز تجمع مشابهی راس ساعت 5 در خیابان رایموند اشتراسه و مقابل کنسولگری ایران برگزار خواهد شد
در دیگر شهرهای آلمان همچون هامبورگ و برلین نیز این تجمعات برگزار خواهد شد که تجمع ایرانیان مقیم هامبورگ در خیابان بیلاله و تجمع اعتراضی در شهر برلین نیز درساعت 11 امشب برگزار می شود.
در شهر میلان نیز تجمعی اعتراضی راس ساعت 20 برگزار خواهد شد. ایرانیان مقیم میلان برای سوگواری از دست دادن این عزیزان ساعت 20:00 تا 22:00 امشب در میدان "دومو" با پوشیدن لباس تیره به این اعدام ها اعتراض خواهند کرد
تمامی تلفن های زندان اوین از بعد از ظهر روز گذشته قطع شده است.
به گزارش جرس،تمامی تماس های تلفنی به زندان اوین و یا از سوی زندانیان اوین به بیرون، از ساعت 2 بعد از ظهر روز گذشته، تاکنون قطع شده است و خانواده های زندانیان نتوانسته اند با عزیزان خود ارتباطی داشته باشند.
گفتنی است صبح گاه امروز چهار مرد و یک زن به اتهام "محاربه و عضویت در گروههای ضد انقلاب" اعدام شدند، اعدام این افراد با اعتراض هایی مواجه شده است و برخی از وبسایت ها از برنامه تجمع های اعتراض امیز خبر داده اند.
برگزاری تجمع در برابر دانشگاه تهران ساعت 11 روز دوشنبه، بانگ الله اکبر در شامگاه امشب و فراخوان هایی برای برپایی تجمعات در شهرهای مختلف اروپا، از جمله برنامه هایی در اعتراض به این اعدام ها خصوصا اعدام "فرزاد کمانگیر" است
مهدی کروبی در نامه ای خطاب به دادستان تهران نوشت چرخ تواب سازی را متوقف کنید.
کروبی در این نامه با انتقاد از فشارهای وارده بر داوری برای اعتراف علیه کروبی، می نویسد :"اعتراف گيري و تواب سازي چه سودي دارد؟ برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از آنها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند".
متن کامل این نامه به نقل از سحام نیوز به شرح زیر است:
جناب آقای عباس جعفری دولت آبادی
دادستان محترم تهران
با سلام
مدتي بود كه اخبار متواتري در باب تحت فشار قرار دادن آقای محمد داوری سردبیر سایت سحام نیوز كه بیش از هشت ماه است در بازداشت به سر می برد، براي اعتراف گيري عليه اينجانب و پرونده تجاوزهاي پس از انتخابات مي شنيدم. تا اينكه چند روز پيش در خبرها به نقل از خانم مينا جعفري وکیل آقاي داوري نيز خواندم كه موكل شان را تحت فشار قرار داده اند تا علیه من اعتراف کند و ماجرای تجاوزهای پس از انتخابات در زندانها را دروغ بخواند و مستندات آن تجاوزها را تکذیب کند بلکه این ماجرا ختم به خیر شود و قبای آقایان که پیشتر هم گفته بودم لای در گیر کرده است، آزاد شود و نفسی راحت بکشند. ای عجب از کسانی که می خواهند آن لکه ناپاک را با دروغی پاک کنند؛ وچه خوش خیال که انگار با چنین ترفندها و اعتراف گیری هایی می توان عقل از مردم برد و آفتاب حقیقت را زیر خاک کرد.
جناب آقای دادستان!
اعتراف گيري و تواب سازي چه سودي دارد؟ برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از آنها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند. آیا این همه سیاهکاری که رخ داد کافی نبود که اکنون ماشين ترور شخصیت، همچنان به کار خود ادامه می دهد و به دنبال قربانی کردن افرادی دیگر است، آن هم فردی که تنها یک فیلمبردار بوده است، آن هم در شرایطی که من خود مسئولیت تمام آن مستندات را بر عهده می گیرم. نمی دانم که شما درباره ماجرای تجاوزها از آغاز تا به امروز و مستنداتی که من ارائه کرده ام تا چه حد در اطلاعید. مقام شما ایجاب می کند که از عمق ماجرا با خبر باشید. اما باز هم صرفا برای اطلاع جنابعالی و ثبت در تاریخ بازگو می کنم که: بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری و شروع دستگیری ها خبرهایی شنیدم از اشخاص معتبر و شناخته شده درباره شکنجه های هولناک و وحشت آمیز در بازداشتگاه ها که بعضا منجر به قتل نیز شده و جنازه های آنها نیز به خانواده هایشان تحویل داده نشده بود. همچنین خبرهایی می شنیدم از تجاوز به برخی بازداشت شدگان که تا چندین شب خواب را از چشمان من ربوده و آرامش را از من برده بود. اینچنین بود که نامه ای نوشتم خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان و اظهار امیدواری کردم که اگر چنین اعمالی توسط برخي نیروهاي خطاكار صورت گرفته است مسببین آن مجازات شوند و درصورت کذب بودن، همگی در دفاع از نظام و تکذیب چنین شایعاتی برآییم. از این نامه دونسخه وجود داشت، یکی نزد من و یکی نزد آقای هاشمی. ابتدا تصور می کردم که ایشان با من تماس می گیرند و جویای حقیقت مطلب می شوند. اما ده روز گذشت و هیچ گونه تماس و اقدامی صورت نگرفت. در چنین موقعیتی من نیز راهی ندیدم جز انتشار آن نامه. البته بعد از انتشار نامه متوجه شدم که آقای هاشمی رونوشت نامه را پیشتر برای ریاست وقت قوه قضا ارسال کرده اند. پس از این نیز به جای پیگیری ماجرا، آنچه ما دیدیم ائمه جمعه ای بودند که به صورتی سازماندهی شده همگی به میدان آمدند و حملات آغاز کردند احتمالا از آن روی که جای خالی پیگیری قضایی پر شود! حال که می نگرم رجاء واثق دارم که تمام آن هجمه ها برای آن بود که مجرمین مجازات نشوند و تزلزلی ایجاد نشود در اراده مامورانی که وظیفه شان کشتار و سرکوب مردم تعریف شده بود. می خواستند با رعب و وحشت سرپوشی بگذارند بر فاجعه ای که رخ داده بود. اگر من در نامه اول خود صرفا احتمال تجاوزها را مطرح کرده بودم، اینک اما به صورت عقلی و منطقی اطمینان یافتم که این اعمال پلید صورت گرفته است. تشت رسوایی اما از بام افتاد آنگاهی که هویدا شد چندین نفر در کهریزک زیر شکنجه به شهادت رسیده اند. به ياد داريد كه ابتدا می خواستند با پوشش مننژیت روی این جنایت را بپوشانند اما خداوند نخواست و آنها نتوانستند. هجمه ها اما مرا مصمم تر کرد بر پیگیری جدیتر ماجرا. پای سخن قربانیان نشستم تا عمق جنایت را دریابم؛ که البته عده ای از مراجعان و شاهدان به دلیل همان فضای ارعاب بریدند و از ظلمی که بر آنها رفته بود به حکم مصلحت شان گذشتند و راه سکوت را برگزیدند بلکه آسیب بیشتری نبینند. اما افرادی هم مراجعه می کردند و بر سخنان خود می ایستادند که من در همان زمان از آقای داوری سردبیر سایت سحام نیوز که فردی جانباز و معلم و دلسوز نیز بود خواستم تا از گفته های شان و شرحی که از مظالم رفته بر خود می دهند - در مقام یک فیلم بردار- فیلمبرداری کند تا اگر زمانی مراجعین توسط نیروهای امنیتی مرعوب شدند اسناد ما موجود باشند. بعدا به صائب بودن تصمیم خود پی بردم وقتیکه پیش بینی ام متاسفانه درست از آب درآمد و برخی از قربانیان و شاهدان، از ترس جان خود از کشور گریختند. آري، نقش آقاي داوري در آن اسناد و تهيه سي دي ها صرفا در مقام فيلمبردار بود و معرفي شاهداني كه براي شرح مظالم رفته بر خود به حزب اعتماد ملي مراجعه مي كردند. پس اعتراف گيري از ايشان چه سودي دارد و چه واقعيتي را تغيير مي دهد؟
آقاي جعفري دولت آبادي!
آنچه اما بر سر آن اسناد رفت و توجهی که به آنها شد خود حدیث مفصلی است که شما باید از آن باخبر باشید. ابتدا آیت الله دری نجف آبادی دادستان وقت کل کشور توسط آیت الله شاهرودی به عنوان مسئول پیگیری این ماجرا و بررسی اسناد ما تعیین شد. اگرچه رفتار ایشان در این سمت بسیار معقولانه و منطقی بود اما با با باز شدن پای دادستان وقت تهران به این ماجرا اوضاع به کلی متحول شد و حقیقت یابی جای خود را به ارعاب و لاپوشانی داد. چندی بعد، در جلسه ای با حضور هیات سه نفره منصوب آیت الله لاریجانی، من بخشی از سی دی ها و اسناد خود از شکنجه ها و تجاوزها را ارائه دادم. منتظر بررسی اسناد بودم که به یکباره اما با هجوم نیروهای امنیتی به دفتر شخصی و دفتر حزبی خود مواجه شدم و تمام اسناد و مدارک حزبی و وسایل و مدارک شخصی ام را توقیف و ساختمان را نیز پلمپ کردند. طرفه آنکه اگرچه مدت قرارداد اجاره آن ساختمانها پس از گذشت هشت ماه تمام شده اما همچنان مقامات قضایی از تحویل آن ساختمانها به مالکین شان پرهیز می کنند. حال آنکه چنین رویه ای از سوی قوه قضائیه را مطابق هیچ قانون وشرع و عرفی نمی توان توضیح داد. الله اعلم بالذات الامور.
جناب آقاي دادستان!
با پلمپ دفتر شخصی من، سردبیر سایت سحام نیوز جناب آقای محمد داوری را نیز با خود بردند و بنا به اخبار رسیده و مطابق قول وکیل آقای داوری، اکنون ایشان زیر فشار برای مصاحبه و اعتراف گیری علیه اینجانب و اظهار ندامت است. اما سوال من این است که چطور در زمان شاه خائن وقتی ساواک افرادی را زیر فشار و شکنجه مجبور به تمجید از شاه و اظهار ندامت می کرد این حاکمیت بود که مورد تمسخر ما و مردم قرار می گرفت اما حالا خودمان به همان سرنوشت دچار شده ایم و توقع داریم که مردم سخن اعتراف گونه و ندامت خواهانه یک زندانی زیر فشار را قبول کنند و اعتراف گیران را مورد تمسخر قرار ندهند؟ زندانیان را برای تمرین اعترافات از چند روز پیش از موعد به محل مقرر می برند و از آنها می خواهند که اعترافات خود در برابر مردم را تمرین کنند مباد که به هنگام نمایش عمومی، خللی در اجرای آن نمایش پیش آید و آنگاه آنچنان از اعترافات سخن می گویند که انگار خودشان نمی دانند این اعترافات در چه فرایندی تولید شده اند. افراد را وادار می کنند تا بگویند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته گویی با اعتراف آنها واقعیت تغییر می کند. زندانیان را تحت فشار قرار می دهند تا بگویند که به ولایت فقیه آن هم از نوع مطلقه اش اعتقاد دارند، حال آنکه مشخص نیست که این چه اعتقادی است که باید در گذر از زندان و تحمل فشار زندان انفرادی و مصائب دیگر، بر زبان بیاید. ماجرای این اعترافات شبیه داستان و مثلی طنزآمیز است: می گویند که پیرزنی از فرزند خود به هنگام سفر از روستا به شهر خواست برای او کفنی حلال به سوغات بیاورد و فرزند که در راه بازگشت پولی برایش نمانده و فرمان مادر را اجابت نکرده بود شیخی را در بیابان دید و از او خواست که عمامه خود را بدو ببخشد بلکه کفن مادرش باشد؛ آن روحانی از آن رو که درخواست آن پسر را نمی پذیرفت با ضربات چوب و چماق وی مواجه شد که عمامه را طلب می کرد؛ شیخ که اوضاع را چنین دید، عمامه خود را بخشید اما این نیز گویی تکافو نمی کرد چرا که مادر، کفن حلال طلب کرده بود و بنابراین پسر از شیخ خواست که علاوه بر بخشیدن عمامه خود با صدای بلند نیز بگوید حلال است و آن شیخ مال باخته فریاد برآورد: حلال است، حلال است. آن پسر آن عمامه را به هديت و از بابت پارچه كفن براي مادر خود آورد و ضمن شرح ماجرا براي مادر توضيح داد كه اين پارچه را چگونه با زور از آن شيخ ستانده و از او حلاليت نيز گرفته است.
وقتی فکر می کنم مي بينم كه ماجراي اعترافات و تواب سازي هاي اخير نيز به مانند همين داستان است و به واقع مثلی از این رساتر در توصیف ماجرای اعترافات اخیر به ذهن نمی آورم؛ از خود می پرسم این چه اراده ای است که قصد بردن آبرو از روحانیت دارد و می خواهد خطی سیاه بکشد بر پرونده هزار ساله آنها و رنج فراوان شان براي حفظ معارف اسلامي و بسط فقه محمدي؛ نمي دانم اين چه اراده اي است كه مي خواهد با چنین اعمالی و برای دو روز حکومت دنیا، آبروی حکومت دینی و ولايت فقيه در این کشور را كه امام بنيانگذار آن بود ، بر باد دهد.
جناب آقای جعفری!
از شما می خواهم که در مقام دادستان تهران یک بار برای همیشه پروژه اعتراف گیری و تواب سازی را پایان بخشید و بررسی آن اسناد تجاوزها كه در اختيار مقامات قضايي قرار گرفته است را در دستور کار خود قرار دهید و مشخص فرمایید که چرا ماجرای سعیده پورآقایی که هیچ ربطی به اسناد ارائه شده توسط من نداشت آنقدر مورد اشاره دادستان کل کشور و صدا وسیما قرار گرفت اما آن اسنادی که ما داده بودیم در بایگانی ماند و به یکی از میان انها نیز رسیدگی نشد و کسی سراغی از مجرمان نگرفت؟ بگذريم از اينكه مشخص نيست اين خانم پورآقايي نيز اكنون در چه شرايطي و در كجا به سر مي برد! آري، اسنادي كه ما ارائه كرده بوديم همگي در بايگاني ماندند و اكنون من از باب نمونه از شما درباره آن خواهر نجیب و محترمی می پرسم که درون اتومبیل ون حوادث تلخی بر او رفته بود و یک نسخه از سی دی اسناد ان مظالم را نیز به هیات سه نفره منصوب رئیس قوه قضائیه ارائه کرده بودم و نسخه دیگر آن هم توسط وزارت اطلاعات پس از یورش به دفتر اینجانب، توقیف شد. آیا می دانید که او پس از احضار توسط وزارت اطلاعات چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ من از شما به عنوان دادستان تهران می خواهم به حکم وظیفه تان پیگیری کنید و آگاه شوید از رفتارهایی که با ایشان شده است و اقرارهایی که از ایشان خواسته اند بلکه پیش از نمایش احتمالی آن اعترافات، از پشت پرده نیز باخبر باشید. آیا قبول ندارید که پیگیری چنین پرونده هایی بسی مهم تر و ضروری تر است تا اعتراف گیری و تواب سازی؟
آقاي دادستان!
چرخ تواب سازي را متوقف كنيد. از شما مي خواهم نه تنها اعتراف گيري از آقاي داوري را پايان دهيد بلكه حقوق معوقه و پرداخت نشده ايشان در كسوت معلمي را نيز پرداخت كرده و زمينه آزادي ايشان و بازگشت شان به كار را هم فراهم آوريد و از اتهاماتي كه هيچ ارتباطي با ايشان ندارد تبرئه شان كنيد.
والسلام
مهدی کروبی
نوزدهم اردیبهشت ماه 1389
ندای سبز آزادی: براساس گزارش های رسیده به ندای سبز آزادی چند تن از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات به زندانهای رجایی شهر و پردیس کرج منتقل شده اند.
براساس این خبر آقایان داوود سلیمانی، رسول بداغی، حشمت الله طبرزدی، مهدی محمودیان، دکتر رفیعی و عیسی سحرخیز از زندان اوین منتقل شدند.
عیسی سحرخیز همراه با دو نفر دیگر به رجایی شهر و بقیه به پردیس کرج منتقل شده است.
گفتنی است پیش از این مسعود باستانی و احمد زیدآبادی نیز از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده بودند.
محمود احمدینژاد رییس جمهوری در پاسخ به درخواست کاشانی مبنی بر استان شدن شهرشان گفت: شهرستان کاشان همه ویژگیهای لازم برای استان شدن را دارد اما استان شدن کاشان یک گیر قانونی دارد و آن بحث کم بودن جمعیت آن است.
به گزارش مهر احمدینژاد رئیس جمهور امروز در کاشان با اعلام اینکه دولت سعی میکند در بین قوانین موجود راهی برای استان شدن شهرستان کاشان پیدا کند گفت: این موضوع به سه عامل اهالی کاشان، نمایندگان مجلس و نهایتاً راهحل تلفیقی بستگی دارد.
وی ادامه داد: البته یک راه تلفیقی هم وجود دارد که ما در قانون سقف جمعیت را برای استان شدن کاشان کاهش دهیم اما از سویی دیگر شما هم باید یک فکری به حال جمعیت خود بکنید.
شعبه 54 دادگاه تجديدنظر استان تهران احكام صادره در خصوص فيض الله عرب سرخي، هاله سحابي و مهدي كلاري را تاييد كرد.
پيش از اين شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران عرب سرخي را به استناد مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامي مجموعا به 6 سال حبس محكوم كرده بود.
هاله سحابي نيز پيشتر از سوي شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامي تهران به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق حضور مكرر در تجمعات غير قانوني و اخلال در نظم عمومي مجموعا به دو سال حبس و پرداخت مبلغ سيصد هزار تومان جزاي نقدي بدل از شلاق محكوم شده بود.
دادگاه تجديدنظر همچنين راي صادره از سوي شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامي تهران كه به موجب آن مهدي كلاري به 3 سال حبس تعزيري و پرداخت يك ميليون ريال جزاي نقدي محكوم شده بود را تاييد كرد.
ندای سبز آزادی: در حالی میرحسین موسوی و مهدی کروبی خواستار برگزار راهپیمایی آرام در سالروز کودتای انتخاباتی سال گذشته شدهاند، معاون سیاسی دولت کودتاچیان اعلام کرد که دستگاههای مختلف پیش بینی لازم برای برخورد با این برنامه را در دستور کار دارند.
صولت مرتضوي عصر روز يکشبه در جمع خبرنگاران پيش از جلسه دولت در پاسخ به سوال خبرنگاري در مورد برپايي راهپيمايي و تجمعات در سالگرد انتخابات دوره دهم رياست جمهوري اظهار داشت: اوضاع و احوال کشور به گونهاي است که توطئههاي دشمنان براي مردم مشهود شده و مردم از اين حرکتهاي نمايشي تحت تاثير قرار نميگيرند.
وي در عین حال اضافه کرد: در عين حال دستگاههاي مختلف پيشبينيهاي لازم را در اين خصوص دارند.
جمعی از استانداران دولتهای هفتم و هشتم روز دوشنبه با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار می کنند.
به گزارش مهر، استانداران دولت های هفتم و هشتم قرار است صبح فردا دوشنبه با آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری دیدار و تبادل نظر داشته باشند.
در این دیدار قرار است مسایل روز نیز مورد بحث قرار گیرد.
بر اساس مصوبه امروز هیئت دولت، شنبه و یکشنبه هفته آینده مراکز دولتی و آموزشی در تهران تعطیل خواهند بود.
به گزارش فارس، هیئت دولت عصر امروز یکشنبه تشکیل جلسه داد.بر اساس این گزارش، اعضای هیئت دولت روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده را در پایتخت تعطیل اعلام کردند.
این تعطیلات شامل مراکز دولتی و مدارس و دانشگاههای تهران می شود.
یادآور میشود، دوشنبه هفته آینده نیز به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س) تعطیل رسمی است.
رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به حوادث بعد از انتخابات، خطاب به فائزه هاشمی رفسنجانی گفت: تو دختر آخوند هستي! در روز عاشورا در خيابان و اغتشاشات چه کار مي کردی؟ در جلسه خصوصي چه کار مي کني، آن حرف ها چه بود که زده اي؟
محمد يزدي در ديدار با شماري از طلاب و روحانيون شرکت کننده در طرح آموزشي بلاغ در سخناني ابراز داشت: امروز شرايط جمهوري اسلامي ايران با قبل از انقلاب قابل قياس نيست و بحمدالله کشور ما در سطح بسيار خوب و قابل توجهي قرار گرفته و راه ترقي و رسيدن به قله کمال را در پيش رو دارد.
يزدي تاکيد کرد: امروز من به آقاياني که در نظام مسئوليتي دارند هشدار مي دهم خيلي بايد مراقب باشيد، کجا مي رويد، کجا هستيد، رفتار و برخورد شما چگونه است، اينکه انسان وقتي به خارج از کشور مسافرت کرد، همه جا بخواهد برود به هيچ وجه درست نيست.
وی هدف دشمنان را ضربه زدن به ولايت فقيه و شخص رهبري دانست و گفت: دشمنان ابتدا در مورد ولايت فقيه شبهه مطرح مي کنند بعد نيز سراغ خود ولي فقيه مي روند.
عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان تصريح کرد: در اين گونه موضوعات گاهي طرف به خاطر حق دنبال مسئله است که بايد جواب او را داد اما گاهي اوقات شبهه افکني به خاطر مسائل جناحي و سياسي و مقابله با رهبري است که در چنين شرايطي اگر به چنين فردي ميدان داده شود مقدسات را هم زير سوال مي برد، اگر هم به مجلس بيايد متحصن مي شود و بعد که از زندان به مرخصي بيايد در ملاقات هاي خصوصي خود چه حرف هايي که بر زبان نمي آورد.
يزدي با اشاره به حوادث بعد از انتخابات گفت: در جريان اين فتنه چه بسيار کساني که از طرفداران دلسوزان و خادمين انقلاب بودند و هستند و ان شاء الله خواهند بود، ولي گرفتار شده و در جاهايي ديده شده و حضور پيدا کردند که نبايد حضور مي داشتند.
به گزارش میزان خبر این عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به حضور فرزندان هاشمی رفسنجانی در اعتراضات بعد از انتخابات تصريح کرد: در روز عاشورا تو دختر آخوند هستي توي خيابان و اغتشاشات چه کار مي کني، اگر اطلاعات همراهت بيايد در جلسه خصوصي چه کار مي کني، آن حرف ها چه بود که زده اي؟
يزدي افزود: امروز ولايت فقيه و شخص رهبري مورد هجمه دشمنان است و آنها در اين راه از هر سعي و تلاشي از جمله ايجاد شبهه، تضعيف مقام ولايت و هر کاري که در توانشان باشد دريغ نخواهند کرد.
وي ابراز داشت: جوانان، طلاب و همه ما امروز وظيفه داريم در برابر دشمن کوتاه نيامده و با شناخت زمان با آنها به مقابله برخيزيم.
عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به سخنان رهبري دشمن شناسي و دوست شناسي را امري لازم و ضروري براي همه اقشار جامعه دانست و تاکيد کرد: ما بايد بصيرت خود را افزايش داده و پشت پرده ماجراها را درک کنيم
عبدالله نوری با حضور در منزل فيض الله عرب سرخی با او دیدار و گفتگو کرد.
عرب سرخی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس ازانتخابات 22 خرداد 88 دستگير شد و به تازگی به مرخصی آمده .
عبدالله نوری در دیدار با عرب سرخی درجريان بخش کوچکی ازآنچه بروی دردوران طولاني انفرادی و زندان گذشته قرار گرفت، عبدالله نوری نیز با تقدیر از استقامت و پایداری عرب سرخی دردفاع از حقوق مردم برای آزادی زندانیان بيگناه دعا کرد .
یک منبع مطلع از برگزاری جلسه ای بین کامران دانشجو و حجت الاسلام منتظری رئیس دیوان عدالت اداری خبر داد.
به گزارش کلمه بر اساس اخبار رسیده در این جلسه کامران دانشجو برنامه دولت احمدی نژاد را برای اخراج اساتید پس از پایان خرداد ماه تشریح کرده و خواهان همکاری دیوان عدالت اداری با دولت در جهت رد شکایات اساتید اخراجی از وزارت علوم شده است.
یک منبع آگاه با اعلام این خبرگفت: با توجه به وجود قضات مستقل و شریف موجود در دیوان عدالت اداری بعید به نظر می رسد که دیوان جدای از قانون مداری، بتواند با چنین تصمیمی همراهی کند.
این گزارش می افزاید :با توجه به سخنرانی های اخیر حامیان دولت و حمله به دانشگاه ها پیش از این نیز احتمال تصفیه اساتید معترض دانشگاه ها می رفت اما این بار شکل این تصفیه از بازنشستگی و تعلیق به اخراج تغییر کرده است.
فاطمه كمالي احمد سرايي، همسر عمادالدين باقي ضمن اعتراض به ممنوعيت همسرش از ملاقات حضوري، اعلام كرد: در ملاقات كابيني با باقي مطلع شده است كه ديسك كمر او رو به وخامت گذاشته است و احتمال پارگی در عصب و جابجایی مهره وجود دارد.
وی در گفت و گو با جرس با اعلام این خبر افزود: چند هفته گذشته باقي را جهت MRI به بيمارستان منتقل كرده بودند و نتيجه آن نشان از وجود ديسك كمر در دو مهره او داشت. پزشكان فيزيوتراپي حركت را براي او خطرناك دانسته اند زيرا ممكن است موجب پارگي عصب و جابجايي مهره شود و در وهله اول برای كاهش درد او حداقل10 جلسه فيزيوتراپي حرارتي تجويز كرده اند.
كمالي در ادامه از بلاتكليفي مطلق حاكم بر پرونده باقي در ماه پنجم بازداشت او خبر داد وگفت:"تنها دو ماه اول حبس او، با قرار بازداشت بوده است و در مابقي بازداشت باقي تاكنون هيچ قرار بازداشتي در كار نبوده و با دو بار ابلاغ قرار وثيقه او همچنان در سلول بسته اي در بند 240 زنداني است."
همسر عمادالدين باقي به خبرنگار جرس گفت:" نگارش نامه خطاب به مسوولان زندان حق هر زنداني است و طبق قانون نه تنها نبايد مانع از درخواست و شكايت زنداني شد بلكه بايد به آن فورا رسيدگي شود اين در حالي است كه حتي از اعطاي يك قلم و خودكار ساده به باقي براي نوشتن نامه به مسوولان بند حتي برای دريافت كتاب نهج البلاغه جلوگيري مي شود و زماني كه ما براي او كتاب به زندان مي بريم از ما نمي پذیرند" باقي در تمام اين چند ماه از ديدار با وكلاي خود هم محروم بوده است.
گفتنی است عمادالدین باقی پژوهشگر و روزنامه نگار سومین باری است که راهی زندان اوین می شود. پیش از این یک بار به مدت سه سال و باردیگر به مدت یک سال تحمل حبس کرده و نزدیک به 80 بار احضار و بازجویی داشته است.
باقی در روز هفتم دی ماه، فردای عاشورای خونین تهران برای بار سوم بازداشت شد. به گفته همسر وی، عمادالدین باقی بوسیله حکمی که به امضای دادستان وقت تهران رسیده بود ( به تاریخ روز فوت آیت الله منتظری ) و با عنوان پيشگيري از حوادث پس از فوت آيت الله منتظري ، بازداشت شده است.
روز گذشته میر حسین موسوی در دیدار با خانواده عماد الدین باقی از مجاهدتهای باقی در دفاع از حقوق بشر تمجید کرد و اظهار داشت: کارهای دین پژوهانه وبشر دوستانه او در خاطره ها باقی می ماند. این روزها سپری می شود اما آنچه باقی می ماند کارنامه افراد در دفاع از حقیقت است.
وحید طلایی، عضو کمیته پیگیری حقوقی میرحسین موسوی تا کنون با خانواده خود تماسی نداشته و هنوز خبری از محل نگهداری او در دست نیست.
به گزارش کلمه ساعت هفت صبح روز سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه، نیروهای امنیتی به بهانه شناسایی خودروی پارک شده مقابل منزل طلایی موفق به ورود خانه او شدند و بعد از تفتیش منزل و بردن برخی از وسایل شخصی طلایی، او را با خود بردند.این نیروها خود را از نیروهای پلیس امنیت معرفی کرده اند.
بعد از گذشت چندین روز از بازداشت طلایی او هنوز با خانواده خود تماسی نداشته است و این موجب نگرانی همسرش شده است.
همسر طلایی صبح دیروز با مراجعه به دادستانی و با پر کردن فرمی ،درخواست کرده که همسرش حداقل به او تلفن بزند و اطلاع دهد در کجا نگهداری می شود.
تا کنون وکلای وحید طلایی نتوانسته اند برای او اعلام وکالت کنند.
فاطمه خرم جو برای پذیرش اتهام ارتباط با بیگانگان به شدت تحت فشار است.
بر اساس گزارش های رسیده از داخل اوین ، فاطمه خرم جو که در هفته گذشته تحت بازجویی همراه با توهین و فحاشی قرار گرفته، بازجویان اطلاعات به دروغ به وی گفته اند که دخترش لاله را که پس از دستگیری وی به مدت پنج روز بازداشت کرده بوده، کشته اند.
شوک ناشی از این خبر موجب شد تا وی در هنگام بازگشت از بازجویی بی هوش شده و به شدت زمین بخورد. به طوری که مسئولان بند زنان زندان اوین پس از تحویل گرفتن او از ۲۰۹ به شدت به ماموران زندان در خصوص وضعیت جسمی او اعتراض کرده و گفته اند که ما او را سالم به بند ۲۰۹ فرستادیم و ناسالم تحویل گرفته ایم.
بازجویان خرم جو در پاسخ به اعتراض مسئولان بند زنان عنوان کرده اند که فقط قصد ترساندن او را داشته اند.
همین گزارش حاکی است که بازجویان در جلسات متعدد از او خواسته اند که اظهار پشیمانی و ندامت کند تا به او کمک کنند، ولی او تاکید دارد که حاضر نیست برای کاری که نکرده است عذرخواهی کند.
فاطمه خرم جو در نیمه شب ۱۷ دی ماه ۱۳۸۸، توسط هشت مامور امنیتی مرد به همراه یک مامور زن بازداشت شد. ماموران امنیتی با عنوان کردن آنکه «مامور ستاد مبارزه با مواد مخدریم و باید منزل شما را تفتیش کنیم» وارد خانه شده و بدون دلیل مشخص وی را بازداشت کرده اند. پس از بازداشت، اتهام اصلی فاطمه، تماس با تلویزیون های بیگانه مطرح شده است.
بازجویان وی، در طول مدت بازجویی در تلاش بوده اند تا او را اقناع کننند که بپذیرد هسته ای به نام۰۲۱ تشکیل داده تا به این وسیله اعلامیه های شهرام همایون را پخش کنند. در هنگان بازجویی برای وی صدایی را در حال مصاحبه با شبکه تلویزیونی شهرام همایون پخش کرده اند که وی این موضوع را رد کرده و می گوید صدا متعلق به وی نیست.
همچنین او متهم به این شده که فیلم های تظاهرات مردم را به خارج از کشور ارسال کرده است. به گفته فاطمه خرم لو، اتهاماتی که به وی تفهیم شده «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی» و «اخلال در نظم» است.
در پی صدور قرار بازداشت فاطمه، او نسبت به قرار بازداشت خود اعتراض کرده است که روز شنبه ۱۱ اردیبهشت وی را برای رسیدگی به این اعترض به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برده اند اما اعتراض وی در نهایت از سوی قاضی یان شعبه رد شده است.
فاطمه زن ۵۳ ساله ای است که پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۸۰ برای تامین زندگی خود و بچه های اش راننده تاکسی درمسیر تهران – قم شده است ، دارای یک فرزند پسر و ۵ دختر است. پسر وی، عقب مانده ذهنی است. یکی از دختران او پس از طلاق با پسر هفت ساله اش پیش آن ها زندگی می کند و فاطمه مسئول تامین زندگی پسر، سه دختر و نوه اش است.
بازجویان خرم جو را از طریق تهدید فرزندانش تحت فشار گذاشته اند و سعی می کنند از این طریق او را به قبول اتهامات بی اساس وادارکنند. تهدید فرزندانش بیش از هر چیز او را آزار می دهد و نمی داند تا کجا می تواند تاب این تهدیدها را داشته باشد.
براساس گواهی درمانگاه اوین او در مراحل اولیه مبتلا به بیماری آلزایمر است.
این زن تنها نان آور خانواده است و اکنون خانواده وی دچار مشکلات مالی فراوانی شده اند.
هم اکنون وکلای این زندانی به این دلیل که اجازه حضور در دادسرای اوین را ندارند، نمی توانند برای او اعلام وکالت و پرونده وی را پیگیری کنند.
کلمه: این روزها سالگردها یکی یکی از راه می رسند ، امروز سالگرد ثبت نام میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری است، آنجا که اعلام کرد :«آمده ام تا ….»
«موسوی» بعد از ۲۰ سال سانسور آمده بود تا فریادی باشد بر بی قانونی ها تا فریادی باشد بر خطرهایی که نظام را تهدید می کرد. کسی که اعلام کرد مستقل آمده است و یک اصلاح طلب اصولگراست.
«موسوی» در نخستین بیانیه که درآن برای ورود به عرصه انتخابات اعلام حضور کرد تا سخنان چند روز گذشته اش همواره بر رعایت بدون تنازل قانون اساسی تاکید داشته و دارد. او از روز نخست با احساس خطر از وضعیت کشور وارد عرصه شد و هنوز این خطر را فریاد می زند.
خطر از به مسلخ بردن آزادی و رواج قانونشکنی. خطر از رواج دروغگویی و اعلام آمارهای دروغ . خطری که ارزش های انقلاب را تهدید می کند و …
او احساس خطر کرد و آمد و یک سال گذشت تا امروز بیش از هر زمان دیگر این احساس خطرها رنگ واقعی به خود گرفت و به گفته های موسوی صحه گذاشت. او آمد چراکه احساس خطر می کرد….او باقی ماند چون خطر هنوز باقی است.
زمانی که میرحسین موسوی در برابر فلش های متعدد دوربین ها در محل ثبت نام وزارت کشور قرار گرفت، متنی مکتوب را قرائت کرد. وی در این متن به علل آمدن به عرصه ی سیاسی بعد از ۲۰ اشاره کرد: من میرحسین موسوی فرزند کوچک انقلاب اسلامی به صحنه آمده ام چون روندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجود را نگران کننده یافتم. آمده ام تا کرامت انسان ها را پاس بدارم. آمده ام تا از حق مردم دفاع کنم و حامی گردش آزادانه و شفاف اطلاعات برای مردم، این ولی نعمت دولت ها، باشم.
آمده ام تا از آزادی اندیشه و بیان پاسداری کنم و مدافع آزادی های مصرح در قانون اساسی باشم. آمده ام تا با در دستور کار قرار دادن فرمان هشت ماده یی امام (ره) آن را از نو چراغی تابنده در مسیر تحقق حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی قرار دهم. آمده ام تا وسیله یی باشم برای بازگرداندن اقتدار، عزت و هویت ایرانی. آمده ام تا با تنش زدایی و تعامل سازنده روابط بهتری میان کشورمان ایران و جهان برقرار کنم تا فضا را برای توسعه کشور بگشایم و احترام به ایرانیان را در جهان تامین کنم. آمده ام تا راهی و همراهی باشم برای رفتن به سوی ایرانی مستقل، آباد، آزاد، پیشرفته و سربلند.
آمده ام، درحالی که راهی ساده و یک شبه برای مشکلات اقتصادی کشور و مردم نمی شناسم و معضلات امروز را ناشی از چاره جویی های شتابزده، یک شبه و یکدفعه می بینم. آمده ام تا ساختار آسیب خورده اداره کشور را از طریق احیای دستگاه برنامه ریزی و مدیریت و استقرار شوراهایی که نماد خرد جمعی مردم ما بوده اند و تعطیل شدند، ترمیم کنم. آمده ام تا به صورت صریح و روشن از تولید ملی در کشاورزی و صنعت و همه فعالیت های مفید اقتصادی پشتیبانی کنم. آمده ام تا حامی مستضعفین باشم؛ آنانی که فشار تورم قامت شان را خم کرده و سیاست های نادرست اقتصادی عزت شان را نشانه رفته است.
آمده ام تا اشتغال را دغدغه هر روزه دولت قرار دهم. آمده ام تا با گسترش بیمه های همگانی قدمی در جهت آزادی اقشار مردم از فقر و رهایی آنها از نیاز بردارم؛ اقشاری که استقلال کشور و عظمت جمهوری اسلامی مرهون فداکاری و فضیلت های آنها است و هیچ کس نیست که بتواند نقش آنان را در استقرار نظام فراموش کند یا حماسه هایی را که فرزندان مرز دارشان در دفاع مقدس آفریده اند، از یاد ببرند.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس شرایط کشور را شایسته ملت ایران ندانست و افزود؛ آیا ممکن است ملتی باشد که به چیزی کمتر از بهترین قناعت کند یا در محقق کردن چشم اندازی از بهروزی که در پیش رویش قرار می گیرد، سستی به خرج دهد؟ شرایطی که امروزه در آن به سر می بریم، بی تردید بهترین نیست. در وضعیتی هستیم که شایسته و شان ملت و مردم ما نیست. سرمایه هایی که حاصل تاریخ پرفراز و نشیب ماست به ویژه انقلاب عظیم اسلامی و بذل خون های گرامی بوده اند، در نظرند. آنچه امروز می بینیم آن چیزی نیست که می خواستیم. آن چیزی نیست که می تواند باشد.
کاندیدای انتخابات انگیزه خود را از آمدن، تشکیل دولتی در جهت تحقق آرمان های کشور عنوان کرد و گفت؛ آمده ام تا با تشکیل دولتی فرهنگی مدافع فرهنگ غیردولتی و غیردستوری باشم و میان دولت و گروه های مرجع هنرمندان و روشنفکران، دانشگاهیان، روحانیان و تمامی نخبگان رابطه یی دوستانه و خلاق در جهت اهداف و آرمان های کشور برقرار کنم و آمده ام تا با الهام از شهیدان در خدمت اعتلای میهن اسلامی باشم.
موسوی با این جملات آمد و بعد از گذشت یک سال از بیان این سخنان بار دیگر بر این موارد تاکید دارد چراکه او خطر را به مانند ما می بیند.
میرحسین موسوی آنروز تقاضا کرد همه در جهت تحقق جامعه یی پر امید و نشاط تلاش کنند. وی در ادامه افزود؛ این آرمانی است که همه در برابر آن مسوولند. شرایط و حوادث، خواستی عمومی و مستقل از تمایلات گروهی و صنفی برای بهبود فراهم آورده است که بزرگ ترین سرمایه ما در مسیر پیش رو است. ما نمی توانیم این سرمایه بزرگ را نادیده بگیریم و نباید با سرایت دادن تفاوت های خود به متن جامعه آن را از دست بدهیم. لذاست که اینجانب با اعلام گفتمانی که از همان روز نخست آن را در معرض نگاه ملت شریف قرار داده ام و همواره پذیرای اصلاح اصولگرایانه در آن هستم در عین دوستی با طیف های متنوع سیاسی و سپاسگزاری از تمام احزاب و تشکل هایی که به حمایت و پشتیبانی از این خدمتگزار مردم پرداختند، مستقل پا به صحنه می گذارم تا مرز بندی های جناحی این راه روشن را مسدود نکند. استقلال اینجانب نه از سر تک روی یا استغنا که از روی استمداد از تمامی توان هایی است که سعادت کشور منوط به همکاری آنان است. امیدوارم نتیجه فعالیت هایی که به مدد همه شایستگان کشور از زنان و مردان و از تمامی گرایش ها، اقشار، اقوام و مذاهب و ادیان حاصل خواهد شد، پاسخی مناسب به اعتماد تمامی کسانی باشد که اینجانب را در خور حمایت یافتند.نخست وزیر دوران دفاع مقدس فصل الخطاب نطق انتخاباتی خود را با یک امید و آرزو به پایان رساند و گفت؛ می دانم که طی این طریق جز با توکل بر الطاف الهی و همدلی، همفکری و همگامی مردم عزیز و یاری رهبر فرزانه انقلاب میسر نمی شود. اطمینان دارم که ملت شریف ایران هوشمندانه تحولات کشور را دنبال می کنند و با شرکت مسوولانه در انتخاباتی که آینده این سرزمین را رقم خواهد زد، به وظیفه انسانی، ملی و دینی خود عمل خواهند کرد و راهی بر خواهند گزید که خیر عمومی در آن است. همچنین ایمان دارم که خداوند همه تلاشگران در مسیر حق را که ملت مجاهد ما بی تردید از جمله آنان هستند، با حمایت های خود یاری خواهند فرمود.
شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان کرمان با اشاره به حکم زندان سیدحسین مرعشی و همچنین محکوم کردن حمله گروهی معدودی به دفاتر نمایندگان مردم کرمان و جیرفت تصریح کرد: مردم آگاه باشند که سکوت اصلاحطلبانه ما در برابر وقایع اخیر بهخاطر امیدهایی است که به تغییر رویهها در عرصه سیاست بستهایم.
به گزارش گفتارنو متن کامل بیانیه شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان کرمان به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین
با سلام به روح بلند حضرت امام(ره)، ایام شهادت حاصل عمر ایشان - استاد مطهری- و هفته بزرگداشت مقام معلم را گرامی میداریم.
مردم شریف استان کرمان
همانگونه که مستحضرید روز جمعه دهم اردیبهشت89 گروهی معدود با سوءاستفاده از نام روحانیت و بسیج، به دفاتر نمایندگان مردم کرمان و راور و جیرفت حمله کردهاند و طی این حرکت غیرقانونی، پیش از هر چیز شان و منزلت موکلان این نمایندگان انقلابی و اصلاحطلب را خدشهدار نمودهاند. از اینرو بر خود لازم میدانیم که مهر سکوت را شکسته؛ مطالبی را به محضرتان تقدیم کنیم.
علامه شهید مطهری آنجا که از فلسفه اجتماعی اسلام سخن میگوید، نتیجه اعتقاد به خدا را مسوولیت حاکمان در مقابل مردم میداند و معتقد است از نظر این فلسفه، تنها اعتقاد به خدا است که حاکم را در مقابل اجتماع مسؤول می سازد و افراد را ذیحق می کند و استیفای حقوق را یک وظیفه شرعی معرفی می کند. (علل گرایش به مادیگری، صص 104-105)
بنا به وظیفه شرعی و انقلابی خویش، ضمن ابراز تاسف از عملکرد مسوولان امنیتی و انتظامی در قبال تجاوز عدهای قلیل به حقوق دهها هزار موکل شریف این نمایندگان (که البته طبق قانون وکالت کل مردم ایران را بر عهده دارند) اعلام میداریم که اصلاحطلبان استان کرمان، نیروهای اصیل انقلاب و مجاهدان و مدافعان نظام اسلامی در طول سالیان پس از انقلاب بودهاند و بعد از این نیز با اعتقاد به اسلام، انقلاب، خط امام(ره) و نظام اسلامی اجازه نخواهند داد بیش از این از نجابت و خویشتنداری آنان سوء استفاده شود. همینجا از مسوولین ذیربط میخواهیم هرچه سریعتر نسبت به برخورد با این عده خودسر و قانونشکن اقدام کنند و نتایج آنرا به اطلاع افکار عمومی برسانند.
مسوولان محترم آگاه باشند، اگر رعایت قانون برای شهروندان الزامی است، قانونمداری برای صاحبان قدرت الزامی دوچندان است. نمیشود که برخی، همگان را به رعایت قانون فراخوانند و خود فقط تا جایی به قانون تن در دهند که منافعشان ایجاب میکند. شاید یکی از دلایل فراگیرشدن چنین تحرکاتی، احساس امنیت کامل و مصونیت آهنین گروههای خودسر است؛ چندانکه یک مسوول محلی در حمایت از عناصر خودسر برای یک نماینده مجلس که مسوولیت کشوری دارد و در مقابل تمام مردم ایران مسوول است تعیین تکلیف میکند و رهنمود میدهد.
بحث بر سر این نیست که کسی از نماینده اول کرمان یا دیگران انتقاد نکند، مساله این است که اولا منتقدان از نامهای مورد احترام جامعه سوء استفاده نکنند و ثانیا با دریافت مجوز از مراجع قانونی انتقاد خویش را بیان کنند. طبیعتا موافقان نیز میتوانند درخواست مجوز بدهند و آنگاه وزن هر کدام از این اندیشهها در افکار عمومی مشخص خواهد شد. اگر قرار باشد در دهه چهارم از عمر نظام، هنوز هم حداقلهای حقوق مردم و گروههای سیاسی و منتقدان شیوههای حکمرانی که چارچوبهای نظام را پذیرفتهاند رعایت نشود، عملا از فلسفه اجتماعی اسلام عدول شده است. ما بر این باوریم که اقداماتی سخیف از این دست که بوی توطئه میدهد و آرامش استان کرمان را هدف گرفته است در شان جامعه ما نیست و باید عرق شرم بر پیشانی حامیان و صحنهگردانان آن بنشاند.
در همین ارتباط یادآور میشود ترکیب لاینفک «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، میراث گرانسنگ حضرت روحالله و مورد تایید و حمایت همیشگی رهبری معظم انقلاب بوده و طبیعتا تحت هیچ شرایطی تجزیهپذیر نیست. متاسفانه شاهدیم که در این ایام، ضمانتهای لازم و قابل اتکا برای دفاع از بال جمهوریت نظام دیده نمیشوند. حقوق احزاب، گروههای سیاسی و رسانهها به راحتی نادیده گرفته میشود. فعالان سیاسی و نخبگان جامعه فرصت حضور و ارائه نقدها و اندیشههایشان را نمییابند و باب گفتوگو و مفاهمه روزبروز تنگتر میشود و به وضعیتی نگرانکننده و بحرانی میرسد. در حالی که از پرونده مفتوح فساد اقتصادی برخی مسوولان خبری به افکار عمومی داده نمیشود (تا جایی که داد برخی نمایندگان اصولگرای مجلس هم در آمده است) برادرمان سیدحسین مرعشی سیاستمدار انقلابی، استاندار سالهای دفاع مقدس، نمایندهی سابق مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی و معاون رییس جمهور در دوران اصلاحات به جرم انجام یک مصاحبه و بیان انتقاد از وضعیت موجود به بند کشیده میشود.
مردم عزیز استان کرمان آگاه باشند که سکوت اصلاحطلبانه ما در برابر وقایع اخیر بهخاطر امیدهایی است که به تغییر رویهها در عرصه سیاست و رسانه بستهایم و عمیقا معتقدیم وقوع حوادث پیدرپی، برخورد با افراد انقلابی و خدوم بدون توجیه و اقناع افکار عمومی، زیبنده جامعه ما که میراثدار خون هزاران شهید است نمیباشد و انتظار میرود تغییری اساسی در رویههای وحدتشکن و تحریکآمیز کنونی پدید آید.
والسلام علیکم و رحمهالله
شورای هماهنگی اصلاحطلبان استان کرمان
قرار بازداشت سید علیرضا بهشتی شیرازی، مشاور ارشد مهندس موسوی برای دو ماه دیگر تمدید شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، سید علیرضا بهشتی شیرازی در تماس با خانواه خود از تمدید قرار بازداشتش برای دو ماه دیگر خبرداده است.
سید علیرضا بهشتی مشاور ارشد مهندس موسوی و سر دبیر روزنامه کلمه سبز به همراه جمع دیگری از مشاوران مهندس از ۷ دی ماه بازداشت شد و اکنون بیش از ۴ ماه است که بلاتکلیف و بدون آنکه هیچ گونه دلیلی برای باز داشت به او یا وکیلش اعلام شود در زندان است.
اما تمدید قرار بازداشت علیرضا بهشتی شیرازی پس از آن صورت گرفته که بر اساس گزارشات رسیده به کلمه مشاوران دربند مهندس موسوی به دلیل ملاقات خانواده هایشان با مراجع قم و دادخواهی از آنان برای عزیزان دربندشان از سوی بازجویان و نیروهای امنیتی به شدت تحت فشار قرار گرفته اند و با برخوردهای تند آنان مواجه شده اند.
گزارش های رسیده به کلمه حاکی از آن است که دیدار خانواده مشاوران با مراجع و تظلم خواهی آنان ، بازجوها را بر آن داشته تا با اعمال فشار بر زندانی ها و تهدید ضمنی خانواده ها که در دو مورد این اقدام به صورت تلفنی رخ داده ،تلاشی بوده تا از ادامه دیدار آنان با مراجع و در خواست کمک برای جلوگیری از ظلم های رفته بر عزیزانشان جلوگیری شود.
بر اساس اخبار رسیده علیرضا بهشتی شیرازی در طول دوران بازداشت بشدت برای اعتراف از سوی بازجویان تحت فشار بوده است.
چندی پیش خانواده های بهشتی شیرازی،عرب مازار و بهزادیان نژاد از مشاوران ارشد مهندس موسوی که از چهار ماه پیش تا کنون در زندان و انفرادی بسر می برند، به ملاقات حضرات آیات عظام وحیدخراسانی، بیات زنجانی و موسوی اردبیلی،صانعی و محقق داماد رفتند و ایشان را از وضعیت عزیزان دربندشان مطلع ساخته اند.
خانواده ها در این دیدارها تاکید کردند:آقایان عرب مازار ،بهشتی شیرازی و بهزادیان نژاد از افراد انقلابی ، مسلمان و پایبند به ارزش های انقلاب و راه امام هستند و سال هاست اغلب فعالیت هایشان علمی و فرهنگی و هنری است. جرم افراد مشخص نشده است.
این خانواده ها در دیدار با مراجع اعتراضات خود به عدم رعایت حقوق اولیه در بازداشت عزیزانشان را مطرح کردند.آنها از وضعیت موجود به محضر مراجع شکایت برده و عنوان کردند:در این مدت حتی اجازه ملاقات به خانواده ها داده نمی شد و اگر اجازه ملاقات هم داده شده به عنوان هدیه ،با منت و نامه نگاری فراوان بوده است.
در چنین شرایطی قرار بازداشت موقت سید علیرضا بهشتی شیرازی برای دو ماه دیگر تمدید شده است. این در حالی ست که با پایان بازجویی ها تمدید قرار بازداشت هیچ توجیه قانونی ندارد.
وکیل این مشاور دربند نیز بعد از گذشت بیش از چهار ماه هنوز موفق به مطالعه پرونده نشده است. به نظر می رسد تنها توجیه نگهداری مشاوران مهندس موسوی در زندان برای فشارهای سیاسی بر او و نوعی گروکشی است تا رویه ای برسبیل اخلاق و قانون.
دادگاه میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم که پنج ماه در بازداشت است، پس از سه بار تعویق امروز یکشنبه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، جلسه محاکمه میلاد اسدی در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. در این جلسه پس از قرائت کیفرخواست میلاد اسدی کلیه اتهامات وارده را رد کرد و به همراه وکیل اش هوشنگ پوربابایی به دفاع از خود پرداخت.
دادگاه همچنین با درخواست مرخصی و تبدیل قرار بازداشت میلاد اسدی موافقت نکرد. میلاد اسدی هشتم آذرماه سال گذشته بازداشت شده است.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام(ره) تاکید کرد: دانشجویان متعهد نباید تربیونهای دانشگاهها و علمی را به افرادی دهند که با روشی اتهام زنی و فحاشی قصد فریب افکار عمومی را دارند.
به گزارش ایلنا ، سید هادی خامنهای در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با اشاره به شکلگیری تشکلهای موازی با انجمنهای اسلامی تاکید کرد و افزود: دانشجویان متعهد، مسلمان و اصلاحطلب نباید تربیونهای دانشگاهها و علمی را به افرادی دهند که با روشی اتهام زنی و فحاشی قصد فریب افکار عمومی را دارند و با استفاده از الفاظ زیبا و لیکن محتواهای انحرافی و دور از واقعیت نه تنها بر رشد جامعه و بارورکردن فکر و اندیشه دانشجویان کمک نمیکنند،بلکه زمینههای سقوط جامعه را فراهم مینماید.
وی ضمن هشدار نسبت به آنچه روند حذف نخبگان علمی – فرهنگی و سیاسی خواند، جامعه دانشجویان را به ارتباط بیشتر با گروهها و مراجع علمی و دینی جامعه فرا خواند و تاکید کرد: باید با دایر کردن کارگاهها و کرسیهای بحث و مناظره دانشجویان را به سمت مطالعه بیشتر و اندیشهورزی عمیقتر سوق داد.
دبیرکل مجمع پیروان خط امام تاکید کرد: آگاهی و اطلاع رسانی و کمک گرفتن از رسانه برای تنویر افکار و اندیشهها، خنثیکننده جهل و جهلپروری در جامعه است و دانشگاهها در مسیر جهل زدایی از جامعه باید پیشگام شوند و در این مسیر از مطالعه کتاب و تهمت کتاب خوانی نباید غفلت کرد.
خامنهای تاکید کرد: یافتن رسانههای مناسب در قالب ارتباطات نزدیک با اقبشار مختلف مردم باید همت اصلی نخبگان و دانشگاهیان باشد تا بر روند آگاهسازی جامعه سرعت بیشتری ببخشد و باید این نکته را باور کرد که لزوما آسانترین راه، مناسبترین و بهترین راه نیست و علیرغم اینکه غالب رسانهها را از نخبگان و منتقدان گرفتهاند نباید از یافتن رسانههای جدید جهت ارتباط با مردم غافل شد.
وی یادآوری کرد که همواره باید خود را برای مواجه با سختیها و مصائب جهان آماده کرد و هرکسی در این مسیر هرکاری از دستش برآید نباید کوتاهی کند، ما نیز طی ۳۰ سال گذشته درکنار دانشجویان و درخدمت فعالیتها سیاسی و فرهنگی دانشجویان بوده و هستیم.
در ابتدای این دیدار رئیس سازمان جوانان و دانشجویان مجمع پیروان خط امام ضمن تشکر از حضور دانشجویان و اعضای انجمن اسلامی دانشگاه ساری بر ضرورت حفظ حریم دانشگاه و حرمت دانشجو تاکید کرد و افزود: نباید با برخوردهای دور ازشان با فعالان سیاسی نشاط را از دانشگاهها بگیریم که این اتفاق نامبارک مخالف نظر و اندیشه و شیوه امام (ره) بوده و هست.
سعیدالله بداشتی تاکید کرد: مسوولان باید هرچه سریعتر با ترمیم ضایعات وارده بر پیکره دانشگاه ضمن اصلاح رابطه دانشجویان و مسوولان زمینه بازگشت نشاط،شادابی و تحرک را به فضای دانشگاهها فراهم کنند.
فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان، صبح امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت اعدام شدند.
به گزارش خبرگزاری سپاه (فارس) به نقل از دادسرای عمومی و انقلاب تهران، این افراد سحرگاه امروز اعدام شده اند.
به گزارش كميته گزارشگران حقوق بشر خلیل بهرامیان، وکیل فرزاد کمانگر، دقایقی پس از انتشار این خبر گفت که «هیچگونه اطلاعی از اعدام این افراد ندارد.» وی اضافه کرد که برای اطلاع از صحت خبر به دادستانی تهران مراجعه خواهد کرد.
فرزاد کمانگر معلم کرد، در مرداد ماه سال ۱۳۸۵ بازداشت شد. وی در طول ماهها بازداشت اعلام کرد که تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی قرار گرفته که آن را در رنجنام های منتشر ساخت و اعترافات خود را تحت شکنجه و فاقد اعتبار عنوان کرد.
وی در اسفند ماه ۱۳۸۶ به بهانه داشتن "نیت مجرمانه" به اعدام محکوم شد. در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۸، این معلم کرد، در نامه ای به رئیس قوه قضاییه خواستار برگزاری مجدد دادگاه خود شد.
مهدی اسلامیان در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود و شش ماه را در سلول انفرادی گذرانده بود. گفتنی است پیش از این محسن اسلامیان، برادر این زندانی سیاسی نیز اعدام شده بود.
شیرین علم هولی در اردیبهشت ۱۳۸۷ در تهران بازداشت شده و به اعدام محکوم شده بود.
علی حیدریان، به همراه فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر، دو زندانی سیاسی دیگر اعدام شده در سحرگاه امروز، از سال ۸۵ در بازداشت به سر می بردند. بسیاری روند برگزاری دادگاه این افراد را «ناعادلانه» خوانده بودند.
بی خبری خانواده و وکیل فرزاد کمانگر از حکم اعدام
در همین حال "جرس" مصاحبه ای با برادر کمانگر منتشر کرد.
بر اساس این گزارش، خانواده و وکیل فرزاد کمانگر اعلام کرده اند که خبر اعدام فرزاد را از طریق اخبار منتشر شده دریافت کرده اند. برادر فرزاد کمانگر در گفتگو با جرس ضمن ابراز تاثر و تاسف شدید از اینکه خبر مرگ یک عزیز را باید از خبرگزاری ها شنید، می گوید: اینها که سراپا دروغ هستند کاش خبر اعدام برادرم هم دروغ باشد.
از دیروز بی خبریم
مهرداد کمانگر ضمن اعلام بی خبری از وضعیت برادرش می گوید ما از دیروز هیچ تماسی با فرزاد نداریم و امروز ما هم از خبری که فارس و سایت ها منتشر کرده اند فهمیده ایم که فرزاد را اعدام کرده اند ولی کاش خبر درست نباشد.
وی ادامه داد: از صبح که خبر را شنیده ام به همه جا زنگ زده ام. ولی هیچ کس جواب مان را نمی دهد.
برادر فرزاد کمانگر ضمن اشاره به تماس خود با مسولان پرونده فرزاد در وزارت اطلاعات، با بیان اینکه وزارت اطلاعات استان می گوید پرونده فرزاد را به دادستانی منتقل کرده ایم می گوید: اگر کشور ما قانون داشت الان فرزاد اعدام نمی شد، اگر عدالت وجود داشت نباید فرزاد را اعدام می کردند ویا حداقل کسی به ما خبر می داد که الان فرزاد کجاست. نزدیک به یک ساعت است که همه از تهران به ما خبر می دهند و ما خودمان خبر نداریم که فرزاد مان کجاست. زنده است، اعدام شده است یا نمی دانم در کشور چه خبر است، قانون کجاست.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا از طریق نماینده های کرد در مجلس شورا اسلامی پیگیر وضعیت فرزاد بوده اند، می گوید: به نماینده مجلس مان هم زنگ زده ام. همه مثل هم هستند و هیچ کاری نمی کنند. می گویند آنها هم خبر را از خبرگزاری ها شنیده اند. شما بگویید ما چه کار کینم؟
جرات گفتن به مادرم را ندارم
مهرداد کمانگر می گوید: من اصلا جرات نمی کنم خبر اعدام فرزاد را به مادرم بدهم.اگر این کشور قانون داشت من الان شرمنده مادرم نبودم. نمی دانم به مادرم چه بگویم. چشم انتظار آقای بهرامیان وکیل فرزاد هستیم . او را به دادستانی فرستاده ایم تا خبر واقعی را برایمان بیاورد. همه امیدم فقط همین است که خبر راست نباشد چون اصلا به خانواده هیچ اطلاعی نداده بودند.
برادر فرزاد کمانگر که با صدایی گرفته حرف می زد، قادر به ادامه گفتگو نبود.
بی اطلاعی وکیل
از طرفی بهرامیان وکیل فرزاد می گوید: از اعدام موکل خودم بی اطلاع هستم وبرای اطلاع از صحت خبر به دادستانی تهران مراجعه خواهد کرد.
بر اساس آخرین گزارش ها: مسوولان زندان اوین با قطع تلفن های این زندان از دو روز گذشته اقدام به اجرای حکم اعدام زندانیان سیاسی فرزاد كمانگر فرزند باقي، علي حيدريان فرزند احد، فرهاد وكيلي فرزند محمد سعيد، شيرين علم هولي فرزند خدر و مهدي اسلاميان فرزند محمد نمودند.
خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران خبر داده است ، فرزاد كمانگر، علي حيدريان، فرهاد وكيلي، شيرين علمهولي و مهدي اسلاميان، پنج تن از گروهكهاي ضد انقلاب كه در عمليات تروريستي از جمله بمبگذاري در مراكز دولتي و مردمي شهرهاي مختلف ايران دست داشتند سحرگاه امروز يكشنبه در زندان اوين به دار مجازات آويخته شدند.
این احکام در حالی به اجرا درآمد که پرونده سه تن از متهمان این پرونده در مرحله بازنگری (اعمال ماده ۱۸) قرار داشت و همچنین هیچ یک از وکلا و خانواده ها در جریان اجرای این احکام قرار نگرفتند.
دانشجويان و اساتيد فهيم پلي تکنيک تهران؛
گرچه در این سالهای اخیر شاهد حوادث ناگوار و نادری در پلی تکنیک بودیم اما دوباره مادر دانشگاههای صنعتی کشور به خود لرزید، متأسفانه در روز دوشنبه گذشته مورخ 13/2/89 و در آغاز هفتهی گراميداشت مقام معلّم، شاهد حادثه اي اسفبار در دانشگاه پلي تکنيک بوديم که در طول تاریخ دانشگاه درکشورمان بي سابقه بوده است، حادثه اي که در آن تيغ جهل، دکتر معتمدي از اساتيد بزرگوار و عضوء هيئت علمي دانشکده مهندسي برق دانشگاه اميرکبير را نشانه گرفت. استادي که نه تنها عملکرد ايشان در رأس وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بلکه عملکرد ايشان به عنوان يک استاد متعهد و با اخلاق قابل ستايش و تقدير بوده است و خواهد بود و همواره عملکرد مطلوب ايشان به عنوان استاد، محبوبيت ايشان را در ميان دانشجويان دانشگاه فراهم آورده است.
اما متأسفانه حرمت استاد و دانشگاه بار ديگر شکسته شد و در روز مذکور شخصي در حدود پنجاه سال سن با گذاشتن کارت ملي خود در حدود ساعت 10:30-11 در کمال آرامش وارد دانشگاه شده و خود را به طبقه هفتم ساختمان ابوريحان رسانده و با سلاح سرد به دکتر معتمدی حمله کرده است و ناجوانمردانه ضربهای کاری بر پهلوي ايشان زده است. باز با خیالی آسوده و بنا بر مشاهده شاهدان چاقوی خود را تمیز کرده و اقدام به خارج شدن از دانشگاه کرده است که در خيابان رشت با تلاش تعدادی از ماموران انتظامات دانشگاه بازداشت گرديده و به مسئولين حراست دانشگاه تحويل داده شده است که در ابتدا در حراست توسط مشاور مرکز مشاوره دانشگاه سوالاتي از او پرسيده شده است که طبق اظهارات مسئولين حراست دانشگاه وي از سلامت رواني برخوردار نبوده و از فارغ التحصيلان مهندسي برق پلي تکنيک مي باشد و نيت سوء قصد را خصومت شخصي اعلام کرده اند و سپس ضارب را تحويل پليس امنيت داده اند و در حال حاضر ضارب در بازداشت به سر مي برد. ضربه وی به قدر اساسی و با کینه بوده است که موجب پارگی روده کوچک و روده بزرگ و یکی از سیاهرگهای مهم بدن شدهاست و حتی به مهرههای پشت بدن نیز آسیب زده است، اما در شرایطی که هنوز مقامات پزشکی و بیمارستانی و همچنین ماموران امنیتی و اطلاعاتی اظهار نظری در این خصوص نکردهاند. روابط عمومي دانشگاه دراطلاعيه خود سخن از سوء قصد شخصی ناشی از مشکلات دوران وزرات دکتر معتمدی به میان آورده است، که این اظهارات خود برای جامعه دانشگاهی سئوالات و ابهامات زیادی را مطرح کردهاست؟
در حالي که دغدغه اصلي مسئولين انتظامات و تامین کنندگان امنیت دانشگاه نحوه پوشش دانشجويان است و شاهد شديدترين فشارها از سوي انتظامات و حراست دانشگاه بر دانشجويان هستيم، و دانشجویان دانشگاهها برای ورود به پلی تکنیک مورد سئوال قرار میگیرند فردي با عبور از موانع امنيتي دانشگاه حرمت دانشگاه، استاد و دانشجو را زيرپا گذاشته و اقدام به سوء قصد به جان يکي از اعضاي هيئت علمي دانشگاه مي نمايد. سوال اصلي اين است که آيا اولويت هاي امنيتي حراست و انتظامات با عنايت به اتفاق رخ داده صحيح است؟ بيم آن مي رود که پس از
اين حادثه مديريت دانشگاه به منظور تأمين امنيت به امنيتي تر کردن فضاي دانشگاه بپردازد اما در حالي که خواسته اصلي استاد و دانشجو در دانشگاه تأمين امنيت است و نه ايجاد فضاي امنيتي. تجربه اخير ثابت کرد با ايجاد فضاي امنيتي در محيط دانشگاه نمي توان امنيت استاد و دانشجو را که از اصول اوليه محيط هاي آکادميک و فضاي آموزشي دانشگاه است تامين نمود. ،
با عنايت به حوادث رخ داده در دانشگاه حریم دانشگاه شکسته شده است،حداقلهای لازم برای یک وضعیت علمی و آموزشی زیر سئوال رفته است، اگر تا دیروز نگران امنیت شغلی اساتید خود که قطعا در نحوه تعلیم و تربیت آنها موثر است، بودهایم از امروز نگران امنیت جانی آنها و دانشگاهیان هستیم، شوراهای صنفی دانشکدههای دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بنابر بند 5 ماده 3 آئین نامه شوراهای صنفی دانشجویان، وظیفه خود میداند در خصوص وضعیت آموزشی و علمی پلی تکنیک تهران هشدار دهند و لزوم پاسخگویی مسئولین مربوطه در دانشگاه و وزارت علوم را ضروری میدانند. و از کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی میخواهیم مسئولین دانشگاه و وزارت علوم را مورد بازخواست قرار دهند. عملکرد حراست و مديريت دانشگاه جهت تأمين امنيت فضاي آکادميک، ناکارآمد و ضعيف به نظر مي رسد. لذا ما به عنوان فراگیرترین تشکل دانشجویی خواستار حضور مديريت دانشگاه و رئيس حراست دانشگاه در ميان اساتيد و دانشجويان براي پاسخگويي، شفاف سازي و ارائه گزارشي جامع پيرو اتفاقات رخ داده و ارائه سازو کارهاي عملي پيش بيني شده به منظور جلوگيري از تکرار حوادثي مشابه در دانشگاه هستيم.
لذا شوراهاي صنفي خواستار آنند که کميته اي متشکل از نمایندگان اساتید و نمایندگان صنفی دانشجویان و مسئولان دانشگاه جهت پيگيري روند دادرسي شکايت طرح شده توسط خانواده دکتر معتمدي و شفاف سازي نيت و ريشه يابي علت اين سوء قصد، جهت تنوير افکار عمومي جامعه دانشگاهي کشور و بازگشت آرامش و اطمينان به فضاي دانشگاه تشکيل شود.
در انتها از حضور و پيگيري دانشجويان نسبت به حادثه رخ داده در روزهاي گذشته کمال تشکر را مي نماييم و از کليه دانشجويان و همکلاسي هاي عزيز تقاضا مي کنيم با صبر و استقامت و با حفظ آرامش و دوري از فضاي احساسي و هيجاني تا روشن شدن کامل قضيه در فضايي منطقي و عقلاني درخور دانشجويان پلي تکنيک اقدام به پيگيري اين قضيه تا انتها نمايند و شوراهاي صنفي دانشجويان دانشکدهاي دانشگاه صنعتي اميرکبير در کنار شوراي صنفي دانشگاه پلي تکنيک تمام تلاش خود را براي شفاف سازي پيرو اتفاق رخ داده و تأمين امنيت و آرامش دانشجويان و اساتيد مي نمايند و در اين زمينه حاضر به همکاري با مسئولين ذيربط دانشگاه جهت روشن شدن فضا مي باشند.
و من الله توفيق
شوراهاي صنفي دانشجويان
دانشگاه صنعتي اميرکبير
(پلي تکنيک تهران)
بنا به گزارش پویا خبر طاهره سعیدی همسر جعفر پناهی در دیداری با عزت الله انتظامی رئیس هیات مدیره موزه سینما در اعتراض به زندانی شدن همسرش خواستار آن شد تا به فوریت به نامه وی جهت بازگرداندن کلیه جوایز جعفر پناهی به خانواده اش اقدام شود.
در پایان این دیدار مقرر شد تا طی نامه ای با امضای جعفر پناهی، هیئت مدیره موزه سینما اقدامات لازم را جهت بازگرداندن کلیه جوایز این سینماگر برجسته به خانوده اش انجام دهد. متن کامل نامه طاهره سعیدی به رئیس هیات مدیره موزه سینما عزت الله انتظامی که در تاریخ ده اردیبهشت ماه به دفتر موزه سینما ارسال شده بود.
هنرمند گرامی، ریاست محترم هیأت مدیره موزه سینما، جناب آقای عزت الله انتظامی
با سلام
احتمالاً مطلع هستید که شصت روز از بازداشت همسرم، جعفر پناهی می گذرد.
غیاب او در عرصه هنری این مملکت، مرا وا می دارد که بار دیگر جایگاهش را در سینمای ایران مرور کنم:
پناهی فیلمسازی است که از کار در کشورش منع می شود، با این حال از مفاخر سینمای ایران محسوب میشود.
فیلمسازی است که برخی در مورد فیلم هایش این گونه نظر میدهند که باید آنها را به آتش کشید، با این حال آنجا که لازم است هر یک از جوایزش را افتخاری برای سینمای ملی محسوب میکنند.
فیلمسازی است که به جرم فیلمسازی به زندان میفرستند، با این حال به اعتبار جهانی او تکیه میکنند.
و فیلمسازی که مساحت غرفه جوایزش در موزه سینمای ایران از سلول انفرادی اش بزرگتر است…
آیا در دل چنین تناقضی در برخورد با فیلمساز بزرگ ایرانی، چیزی جز ریا، بهره کشی و مزاحمت برای او میتوان یافت؟ چه طور زندگی فیلمسازی را به بازی میگیرند که موفقیت هایش بخشی از آبروی سینمای ایران است؟ غیر از این است که در این میان، آبروی سینمای ایران است که به بازی گرفته میشود؟
به درخواست او، و به نمایندگی از جانب او، بازگرداندنِ سریعِ کلیه جوایز ایشان را به خانواده اش، که برای او، اندیشه او و سینمای او احترام حقیقی قائلند، از جنابعالی خواستارم.
با احترام
طاهره سعیدی
۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹
کلمه: بحث توزیع یارانه نقدی بر اساس اطلاعات خانوارها که در نهایت به عنوان طرح خوشه بندی مطرح و به نتیجه نرسید به تمامی نشان از بی توجهی به اتلاف منایع وسرمایه های ملی بود.آنچه در این فرایند اتفاق افتاده هزینه ای چندین میلیارد تومانی بود برای به دست آوردن اطلاعاتی که به راحتی و از مسیری دیگر قابل دسترس و در اختیار دولت قرار داشته است.
اطلاعات اقتصادی خانوارها و تعیین میزان درآمد هر خانوار با توجه به تعداد مشمولین بیمه تامین اجتماعی که جامعه ای آماری در حدود ۵۰ میلیون نفر مردم کشور را تحت پوشش خود دارد و اطلاعات ثبت شده در کمیته امدادو دیگر مجموعه های بیمه ای و حمایتی نیز می توانست اطلاعاتی بسیار دقیق تر از آنچه به عنوان طرح اطلاعات اقتصادی خانوار جمع اوری شد در اختیار برنامه ریزان قرار دهد ولی متاسفانه بدون توجه به این منابع و باشتابزدگی طرح فوق اجرا شد و در حال حاضر دولت مجبور است برای اصلاح آن همچنان هزینه کند.
اما برای چه دولت باید به توزیع یارانه نقدی بپردازد؟ جواب این سئوال از سوی خود دولت داده شده است یعنی ضرورت حمایت از اقشار آسیب پذیر در مقابل تبعات تصمیمات اقتصادی با اشاره سصریح بند ۴۳ قانون اساسی بر عهده است و بر اساس همین اصل نیز در سالهای گذشته تلاش به عمل آمد تا نظام جامع تامین اجتماعی تدوین و تهیه شود وبه همین منظور نیز وزارت رفاه در کابینه تشکیل شدو برای آنکه این فرایند با افزایش هزینه های دولت همراه نشود پیش بینی هایی مانند تامین نیرو انسانی وهزینه های لازم این وزارتخانه از محل منابع بیش از بیست سازمان تامینی و حمایتی فعال در کشور بود ولی درنهایت به رغم تلاش های صورت گرفته با وجود تاسیس وزارت رفاه در عمل نظام تامین اجتماعی نیمه کاره رها شد.
طرحی که در صورت اجرا شدن دولت امروز نباید دغدغه حمایت از اقشار جامعه در مقابل تبعات اصلاح قیمت ها را می داشت و در عمل به صورتی خودکار این فرایند توسط مکانیزمهای تعریف شده در نظام جامع تامین اجتماعی به انجام می رسید و منابع حاصل از اصلاح قیمت ها که خود از اصل مغفول مانده قانون برنامه چهارم است از طریق این نظام جامع به شکلی هدفمند و دقیق صرف ساختارهایی می شد که تامین حداقل نیازهای افراد جامعه می دانیم.
همان نیازهایی که در اصل ۴۳ قانون اساسی بر آن تاکید شده است شامل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده و همچنین اشتغال کامل که متاسفانه امروز همین حقوق اولیه دیده شده در قانون اساسی در جمع دغدغه های اصلی افراد جامعه امروز ما قراردارد.
حکم نهایی و قطعی عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) که از سوی دادگاه تجدیدنظر انقلاب اسلامی صادر گردیده، در زندان به وی ابلاغ شد.
به گزارش ادوارنیوز، مطابق این حکم عبدالله مومنی به تحمل 4 سال و 11 ماه حبس تعزیری محکوم شده است. 23 ماه از این مدت مرتبط با قطعی شدن مجازاتی است که در سال 86 به صورت تعلیقی برای وی تعیین شده بود.
عبدالله مومنی که یکهفته پس از انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد ماه در تهران بازداشت شد، درجریان برگزاری یک دادگاه نمایشی و پس از تحمل سه ماه شکنجه های شدید جسمی و روحی به موجب رای دادگاه بدوی به تحمل شش سال حبس و اجرای دو سال حبس تعلیقی (مجموعا 8 سال) محکوم شده بود.
گفتنی است پیش از این ایرنا (خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی) در خبری کذب اعلام کرده بود که حکم عبدالله مومنی به دو سال حبس کاهش یافته است.
عبدالله مومنی پس از مدت کوتاهی مرخصی 24 فروردین درپی عدم پذیرش فشارهای غیرقانونی ماموران امنیتی جهت انجام مصاحبه و ... به زندان بازگردانده شد.
رئیسموسسه بین المللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها با بررسی وضعیت علوم انسانی و علوم جدید در کشور، با رد برخورد بخشنامهای با نظریات و صاحبنظران دارای نظرات مخالف، تنها راه برای سامان دادن به اندیشههای دینی و علوم انسانی را آزادی و نداشتن نگاه سیاسی و دولتی به این موضوع عنوان کرد.
به گزارش روابط عمومي دفترحجت الاسلام سیدمحمد خاتمی ؛ وي در دیدار با جمعی از دانشگاهیان، فرهنگیان و فعالان دانشجویی، با اشاره سخنان شرکتکنندگان در نقد وضعیت کنونی و ذکر نام برخی از فرهنگیان و دانشجویان بازداشت شده، گفت:« هرچند از افرادی نام برده شد که به ناحق دستگیر شدهاند، اما امروزتعداد کسانی که در بازداشت به سر میبرند خیلی زیاد و بیسابقه است که باید به فکر همه آنها بود.»
سيد محمد خاتمي افزود:«غالب بازداشت شدگان کسانی هستند که علاقهمندی خود را به اصل نظام و ایران و احترام به مردم و پیشرفت کشور اثبات کردهاند و حتی سابقه مقابله و هزینه پرداختن در برابر کسانیکه قصد توطئه علیه جمهوری اسلامی داشتند دارند.»
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «آنها انسانهایی هستند که میخواهند در فضایی آزاد که قانون اساسی نیز پیش بینی کرده است فعالیت کنند و این حق آنها است»، اظهار داشت:« اصلا بعضیها شاید سابقه اصلاح طلبی هم نداشته باشند ولی به خاطر اعتراض به پدیدهای که در جامعه بوده است یا اعتراض و انتقاد به رفتارها و سیاستهایی که اجرا میشود گرفتار میشوند.»
وی یادآور شد:« این افراد بلافاصله متهم به اتهاماتی میشوند که شایسته دشمنان ایران و اسلام و انقلاب است در حالیکه اینها کسانی هستند که حداقل علاقمند به ایران و مردم ایران و پایبند به قانون اساسی هستند و غالب آنان نیز مدافع اسلام و نظام وانقلابند.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« امروز نباید بگوییم جریان خاص فکری در محدودیت و تنگنا قرار گرفته است، چرا که با بسیاری از افراد منتسب به جریان های فکری متفاوت بر خلاف ضوابط قانون اساسی وآیین دادرسی برخورد شده است.»
خاتمی تصریح کرد:«متاسفانه ادامه این فضا در کشور باعث آن میشود تا فضا برای کسانی باز شود که نه ما آنها را میپسندیم و نه قابل محاسبه است که چه خواهند کرد و اولین زیانکار در این میان نظام جمهوری اسلامی است که هزینه سنگینی نیز برای انچه پرداخته شده و این رفتارها سبب میشود کسانیکه به آن علاقهمند بودند از آن دور شوند.»
رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:« اگر تذکری داده میشود برای حفظ نظام در مسیر درست و بازگشت از راههای غلطی است که طی می شود و متاسفانه به جاهای بدی ختم خواهد شد.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها به مناسبت هفته معلم و نیز سالروز شهادت استاد شهید آیت الله مطهری و در پاسخ به تذکر و درخواست بعضی از حاضران در مورد سرنوشت علوم انسانی و اظهار نگرانی از برخوردهایی که به خصوص با بعضی از استادان این شاخه از علوم میشود، نظر خود را بیان کرد.
خاتمی اظهار داشت:« این روزها جای شهید مطهری بسیار خالی است، گرچه نمیدانم اگر ایشان زنده بود؛ آیا در منصب و موقعیتی قرار میگرفت که بر پایه اندیشه روشن و منش والایش بتواند چهرهای مطلوبتر و بهتر از جمهوری اسلامیمان ارائه دهد و یا ایشان با مشکلاتی مواجه می شد ولی به هر حال جای استاد خالی است.»
وی افزود:« ما در تاریخ فلسفه اصطلاحی داریم به نام معلم، ارسطو معلم اول است و فارابی معلم دوم؛ معلم کسی است که در همه علوم و رشتههای دانش بشری و همه فنون صاحب نظر و دارای مهارت باشد.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« البته این اصطلاح دیگر امروز با توجه به گستردهتر شدن دامنه دانش و معرفت بشری و پیدایش رشتهها وتخصصهای فراوان کاربرد موجه ندارد، چرا که یک نفر نمیتواند در همه آن شاخهها و وشعبهها دارای تخصص باشد، بنابراین تعبیر معلم به آن معنا که در تاریخ علم میشود در مورد هیچ کس مناسب نیست. ولي در حوزه معرفت اسلامی و دینی و تمام معارفی که نسبتی با دین پیدا میکند، میتوانیم به جرات عنوان معلم را به شهید آیتالله مطهری بدهیم، او انسانی بود که در عرفان، حکمت، فقه، تاریخ، کلام و تفسیر و در همه شاخهها و شعبهها ورود و خروج موفق نیز داشته است ؛ ایشان با اینکه ذی فنون بود در همه رشتهها عمیق و دارای نظراتی جالب و ارزنده بود»
سيد محمد خاتمي یادآور شد:« از سوی دیگر امتیاز مهم شهید مطهری"مرد زمان خود بودن" است، منظورم از مرد زمان بودن، این است که دغدغه پرسشهای زمانه را داشتن و برای جستجوی پاسخی به این پرسشها تلاش کردن و این نکته بسیار مهمی است به خصوص برای کسانی که با دین و معارف دینی سر و کار دارند جای استاد شهید پر نشده است در حالیکه نیاز ما به او و امثال ایشان امروز بیش از دیروز است.»
رئیس بنیاد باران در مورد علوم انسانی گفت:« علوم انسانی اصطلاحی تازه و متعلق به عالم جدید است و در گذشته نبوده همچنانکه دانش (Science)پدیده جدید است و با برنامهریزی و طراحی سیاستمداران و مدیران هم بوجود نیامده، بلکه مقتضای سیر تاریخی انسان بوده است و گرچه مبتنی بر مبادی و مبانی است که در جهاتی با مبادی و مبانی عالم دینی و دنیای سیاستمداران متفاوت و حتی در تضاد است، ولی راهکار مساله نفی و کنار گذاشتن علوم بطور کلی و علوم انسانی بطور خاص نیست.»
وی تاکید کرد:«نه ما میتوانیم همه درها را به روی تحقیقات و دستاوردهای فکری غرب ببندیم و نه چنین کاری مفید است.»
رئیسجمهور سابق کشورمان ادامه داد:«علوم انسانی اولا به مباحث بسیار جدی میپردازد که در گذشته نبوده و غفلت از آن یعنی غفلت از زمان خود و کسی که از زمان خود غفلت کند دچار "با خود بیگانگی" میشود و حاصل آن آشفتگی در ذهن و زندگی است.»
وی افزود:« ثانیا، علوم انسانی دستاوردهای بزرگی دارد و در بسیاری از امور کارهایی کرده است كه ما از آنها بینیاز نیستیم و نمیتوانیم از آنها غفلت کنیم.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد:« اگر سخنی هست –که هست- بحث بر سر مبانی است.مسلما آن فردی که باور و بینش الهی دارد، جهان و انسان را بهگونهای میبیند که با جهان و انسان کسی که صاحب بینش مادی است متفاوت است و نتایجی که این دو بینش به بار میآورد در خیلی از موارد با هم فرق دارد و باید به این امر توجه کرد.»
خاتمی با تاکید دوباره بر اینکه «پس بحث بر سر مبانی است»، اظهار داشت:« درست پرسش اصلی این است که مبانی (ما به عنوان مسلمان ایرانی یا بطور کلی مسلمان یا یکتاپرست و...)چیست و مبادی و مبانی تفکر و تمدن غربی که بستر علوم انسانی بوده است کدام است؟و آنچه در درجه اول اهمیت پیدا میکند شناخت خودمان از یکسو و شناخت غرب از سوی دیگر است.»
وی ادامه داد:« آیا غرب یک کل واحد منسجم و دارای مبانی فکری و مدنی واحد و مشخص است؟ گرچه بدون تردید در دوران جدید زندگی غربی بصورتی شکل گرفته است که از بسیاری از ارزشهای الهی و اخلاق و منش دینی دور افتاده است ولی شناخت مبانی فکر و زندگی جدید بسیار اهمیت دارد.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« به نظر من غرب هم اینک دچار بحران است و نشانه آن پساتجدد در برابر اندیشه و منش تجدد است که گرچه تکلیف مکتب منسجم فکری ارائه نمیدهد ولی نقدهای که به مدرنیته میکند بنیان شکن است، ولی تعجب آور است که کسانی بخواهند غرب را قبله آمال خود قرار دهند، در حالیکه خود غرب در جستجوی راههای دیگراست.»
رئیس بنیاد باران افزود:« از سوي ديگر مبانی ما چیست؟آنچه ادعا میشود از سوی کیست و نظریهای سنجیده و دارای مقبولیت عمومی است؟منظورم در عرصه فکری است؛برداشت و ذهنیتی که از اسلام داریم چیست؟ آیا مبانی ما همان است که در حکمت اسلامی طرح شده و بسط یافته است؟آیا همان است که حکمت مقایسه آنرا نمایندگی میکند؟پس این همه تکفیرها و تفسیقها چیست؟مگر اکنون هم نظریاتی چون مکتب تفکیک مطرح نیست؟»
خاتمی یادآور شد:« آیا مبانی ما آن است که عرفان اسلامی بر آن استوار است یا آنچه اهل ظاهر بر آن تکیه دارند؟پس قبلا باید مبانی را مشخص کنیم تا بر اساس آن مبانی غرب را مورد بحث و نقد قرار دهیم.معنای این کار هم نفی مطلق و ناسزاگویی نیست.»
وی تاکید کرد:«مگرمیشود مبانی با بخشنامه و نظائر آن رد شود و سپس جاانداخته شود و تعمیم داده شود؟ از یاد نبریم که چه در دنیای اسلام چه جهانهایی دیگر تجربه تلخی در این زمینه وجود دارد.جهان اسلام از مشکلی به نام "محنه" رنج میبرد.آنان دستگاه تفتیش عقاید و محنه را به راه انداختهاند از عقل طرفداری میکردند و نظرات "متقزله "را میپسندیدند ولی علی رغم آن دیری نپایید که اشعریگری و ظاهرگرائی و نفی عقل (بصورت خاصی ) غالب شد و عقلیون در انزوا و اقلیت قرار گرفتند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« بطور کلی حکومت دینی این زمینه را دارد که به ظاهر گرائی روی آورد.چنانکه در جهان اسلام سنی چنین شد و تشیع و عدلیه که سخت وامدار عقل بودند و فلسفه و حکمت و عرفان در دامن عقل شیعی (و البته عقل گرایان دیگر) رشد کرد وقتی حکومت شیعی روی کار آمد تا حدود زیادی فلسفه و مباحث عقلی مطرود شد و نوعی اخباریگری و ظاهر گرائی در صدر نشست تا قرنها بعد در حوزه فقه اسلامی باز اصولگرایی مورد توجه قرار گرفت.»
خاتمی با تاکید بر اینکه «به هر حال فکر تا شکل بگیرد و فراگیر شود فرایندی دارد که باید طی شود و با بخشنامه درست نمیشود»، اظهار داشت:« ولی اینها همه مانع از آن نیست که بحث در مبانی را سامان دهیم و وقتی مبانی مشخص شد خود به خود نتایج و مظاهر نیز از آن اثر می پذیرد.»
وی تصریح کرد:« ما باید اولا مبانی مسلم را بگیریم و با بحث و نقد آن را بسط دهیم، بصورتیکه اولا برای هر اندیشمند قابل قبول و قانع کننده باشد، ثانیا بتواند نیازها و پرسشهای او را بخصوص در زندگی عینی و عملی جواب دهد.»
رئیس دولت اصلاحات همچنین تاکید کرد:« برای اینکه ما بتوانیم مبانی دیگران را نقد کنیم و مبانی خود را بشناسیم و آن را سامان دهیم، لازمه اش وجود آزادی در عرصه اندیشه است تا در یک فضای آزاد بتوانیم به اندیشهای منسجم برسیم و عمده اینکار باید در حوزههای علوم دینی صورت گیرد که کارهای نسبتا خوبی هم شده است به شرط اینکه فضای سیاست زده بگذارد که از آن استفاده شود.»
خاتمی ادامه داد:« ساز و کار سامان دادن اندیشه دینی نه با تقلید از بیگانگان یا تقلید از گذشتگان است و نه با تعصب وجمود نسبت دارد، شرط قطعی آن آزادی است و اینکه فکر سیاسی و دولتی در این مورد نشود.»
وی با بیان اینکه «ما نیازمند دو نقد تمدن و تفکر غرب و نیز نقد سنت فکری خودمان هستیم»، اظهار داشت:« آیا انچه به نام اسلام مطرح میشود عین حقیقتی است که خداوند بر پیامبرش نازل فرموده است و برای بشر میخواسته است؟اگر نیست چگونه میتوان اصل را از پیرایهها و لایههائی که به هر حال بشری است و زمان و مکان در آن موثر است جدا کرد؟»
رئیس بنیاد باران همچنین گفت:« باید شجاعت نقد و نو آوری بخصوص در حوزههای ما تقویت شود و چنانکه گفتم شرط آن آزادی و پرهیز از جمود و ظاهر پرستی در همه عرصههاست.»
سيد محمد خاتمی افزود:« راهکار ما نفی مطلق علوم انسانی و علوم جدید و برخورد با کسانی که صاحب تخصص در این حوزهها هستند نیست، بلکه آنها هم باید بتوانند مسائل را مطرح کنند تا به فکر منسجم و پخته مناسبی برسیم.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« این امر یک کار رسمی اداری نیست، افکار و اندیشه (و حتی توهمات) از این راه حذف نمیشود، بلکه سبب میشود که سئوالات جوانان ما بیشتر شود و طبعا با وضعیتی که ارتباطات در جهان امروز دارد جوان میکوشد تا پاسخ خود را از جای دیگر بگیرد.»
خاتمی سپس تصریح کرد:«امتیاز شهید بزرگوارآیت الله مطهری شجاعت در طرح سئوالات و مسائل بود و همانگونه که گفتند اتفاقا ایشان معتقد بود که باید از صاحبنظران مكتب هاي دیگر که به آن مکاتب معتقدند و آنها را خوب میشناسند، بخواهیم بیایند مطالب خود را بیان کنند، به هر حال بحث روی مبانی علوم انسانی جدید بحث درست و راه گشا است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به وضعیت کنونی جامعه و مطالبی که حضار به آن اشاره کردند، اظهار داشت:« در جامعه ما اعتراضاتی وجود دارد که با انکار یا برخورد نامناسب با آنها حل نمی شود، نادیده انگاشتن اعتراضات یا نسبت های ناروا به معترضان دادن به معنی نبودن اعتراض نیست.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« اصلاحات تایید کننده حرکت مدنی در جامعه است و قانون اساسی ما هم انتقاد و اعتراض را به رسمیت شناخته است و حکومت هم باید صد در صد در چارچوب قانون و ضوابط حرکت و عمل کند و اعتراض را مساوی با براندازی و فتنه نداند.»
خاتمی ادامه داد:«باز هم بر این مطالب تاکید میکنم که راه حل درست مشکلات، آزادی زندانیان و جبران جفایی است که به دانشجویان، استادان، معلمان و مدیران و بسیاری از شهروندان شده است میباشد.»
وی همچنین گفت:«عبور از فضای امنیتی و ورود به فضای آزاد طبق موازین انقلاب اسلامی و قانون اساسی، رفع محدودیت از جریانها، احزاب و تشکلها و رسانهها، اندیشیدن تمهیدات لازم برای انتخابات مطلوب و خوب در آینده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «وضعیت کشور در جهات مختلف خوب نیست»، اظهار داشت:« با شعار، مشکل حل نمیشود و لازمه رفع مشکلات اولا تن دادن همه به قانون اساسی است ئ ثانیا بهرهگیری از همه نیروها، استعدادها و امکانات برای حل مشکلات است.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« اسلام،انقلاب و ایران عزیزند، مردم نیز صاحب حق و حرمت هستندد، باید دلها به هم نزدیک شود تا انشالله همه بتوانیم به سوی حل مشکلات اساسی کشور و خدمت به انقلاب و مردم حرکت کنیم.»
احمدی نژاد ثبت نام کرد
اگرچه از سه ماه قبل از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری جشن خداحافظی با احمدی نژاد در همه خیابانهای شهرهای بزرگ کشور با شعار " احمدی بای بای" شروع شده بود، اما امروز، هجدهم اردیبهشت محمود احمدی نژاد رئیس جمهور که چهار سال تلخ را برای ایرانیان ایجاد کرده بود، مجددا به وزارت کشور رفت تا برای یک دوره دیگر قدرت خود را تثبیت کند. همزمان با وی محسن رضایی و اکبر اعلمی نیز برای شرکت در انتخابات ثبت نام کردند. از سوی دیگر عزت ضرغامی رئیس صدا و سیما در یک اجتماع گسترده از روسای این سازمان، اعلام کرد که صدا و سیما در انتخابات بی طرف خواهد بود.
این در حالی بود که همان روز صدا و سیما، برخلاف قوانین تبلیغات انتخاباتی ساعتها به پخش گزارش سفر استانی احمدی نژاد به قزوین، پرداخته بود. به همین دلیل بود که گرامی از حزب اعتماد ملی و آرمین از سوی مجاهدین انقلاب اعتراض شدیداللحنی به سوء استفاده تبلیغاتی صدا و سیما به نفع احمدی نژاد کردند. آرمین در شیراز صدا و سیما را " کیهان صوتی و تصویری" نامید. در جلسه اتاق بازرگانی کشور نیز اعتراض جدی اعضای این اتاق به دادن آمارهای دروغ دولت صورت گرفت و جلسه به هم خورد. اعضای اتاق بازرگانی که متهم به سیاه نمایی بودند، دولت را متهم کردند که با آمارهای دروغ سفیدنمایی می کند، آنان آمارهای دولتی را مخالف وضع اقتصادی ویران کشور می دانستند. در همین زمان سه تن از قاچاقچیان مهم کشور که تحت تعقیب قوه قضائیه بودند، کار خود را در ستاد تبلیغاتی احمدی نژاد شروع کردند. همه اینها در زمانی رخ داد که احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در نماز جمعه هجدهم اردیبهشت 1388 قول داد که انتخاباتی سالم برگزار کند.
احمدینژاد، رضایی و اعلمی ثبتنام کردند
محمود احمدینژاد در چهارمین روز ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، با حضور در ستاد انتخابات کشور، باردیگر خود را نامزد تصدی پست ریاست جمهوری کرد. وی پس از ثبت نام در جمع خبرنگاران گفت که "برای خدمت به مردم" اعلام آمادگی کرده است و "هیچ منابع مالی، برای تبلیغات ندارد و اگر هم داشت ضرورتی نمیدید در تبلیغات هزینه کند." احمدی نژاد از طرفداران خود خواست که به دیگران تعرضی نکنند و یا علیه دیگری صحبت نکنند و اگر کسانی " درجهت تخریب فضای سالم انتخابات حرکت و این فضا را تخریب کنند، هیچ ارتباطی با بنده ندارند." وی گفت: " کسانی که میخواهند بنده را معرفی کنند، فقط عملکردها را بگویند؛ آن هم اگر لازم است، و این مسئله را نیز در حد واقعیات بگویند و کسی حق ندارد بزرگنمایی کند." او در مقابل همه خبرنگاران گفت: " کسی حق ندارد در برابر انتقادات درست و بیان برخی از ضعفها که طبیعی یا غیرطبیعی است مقاومت کند."
پیش از وی محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و اکبر اعلمی، نماینده تبریز در مجلس ششم ثبتنام کرده بودند. به گزارش ایسنا، محسن رضایی، اولین چهره شاخصی بود که در ستاد انتخابات کشور حاضر شد و نام خود را برای رقابتهای انتخاباتی ثبت کرد. محسن رضایی در جمع خبرنگاران بر پیگیری ایده «دولت ائتلافی» تاکید کرد. وی دلیل انحلال ستاد دولت ائتلافی را، رفع شائبه فعالیت این ستاد برای کاندیداتوری خودش عنوان کرد. فرمانده پیشین سپاه پاسداران، رقیب خود در این دوره از انتخابات را "فقر و بیکاری" برشمرد و گفت: " آقای موسوی و کروبی جزو سرمایههای انقلاب هستند و آقای احمدینژاد هم جوان پرکاری است."
اعلمی: احمدینژاد کشور را به لبه پرتگاه رساند
اکبر اعلمی، نماینده مردم تبریز در مجلس ششم نیز دیگر دومین چهره شاخصی بود که امروز برای ثبتنام در رقابتهای انتخاباتی به وزارت کشور رفت. وی که صلاحیتش در دوره هشتم مجلس رد شده بود، به خبرنگاران گفت: " هراسی از رد صلاحیت شدن ندارم و معتقدم ملت ایران خود بهترین ناظر برای تائید یا رد صلاحیت است." اعلمی در عین حال از ساخت فیلم تبلیغاتیاش با عنوان " میکروفونش را خاموش کنید" از سوی طرفدارانش خبر داد. وی که در دوران نمایندگی بارها میکروفونش از سوی رئیس مجلس قطع میشد، گفت: " باورنکردنی است که پس از هشت سال نمایندگی ما توانستیم در جمهوری اسلامی صاحب میکروفن شویم."
اکبر اعلمی با بیان اینکه ما در آستانه " بحران مقبولیت و مشروعیت" هستیم، " ناکارآمدی" برخی و " عدم پاسخگویی" طیفی در مقابل مردم را دلیل ایجاد این شرایط دانست. به نظر می رسد منظور اعلمی از برخی " احمدی نژاد" باشد، وی گفت: " احمدینژاد کشور را به لبه پرتگاه رساند و ۳۰ سال به عقب باز گرداند."
ثبتنام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از چهار روز پیش در ایران آغاز شده و تا فردا (شنبه) ادامه خواهد داشت. به گفته کامران دانشجو، رئیس ستاد انتخابات کشور تا عصر امروز جمعه تاکنون ۲۲۹ نفر نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدهاند.
جلسه اضطراری برای رعایت بی طرفی
عزت الله ضرغامی، رئيس صدا و سيما ديروز همه مديران ارشد زير دست خود را جمع کرد تا ضمن اعلام بيطرفي در انتخابات، تاکيد کند که از کنترل سياسي "رسانه ملي"، ناتوان نيست. اين در حالي بود که ديروز هم بخشهاي مختلف خبري صداوسيما، با وجود آغاز ثبتنام نامزدهاي انتخاباتي، به تبليغ براي احمدينژاد ادامه دادند تا در مقابل، سخنگويان دو حزب اعتماد ملي و مجاهدين انقلاب هم لحن شديدتري را براي انتقاد از عملکرد صدا و سيماي جمهوري اسلامي برگزينند.
اين انتقادها تا آنجا پيش رفت که سايت نزديک به محسن رضايي خواستار استعفاي ضرغامي شد، اما ديروز ضرغامي در اقدامي غيرمنتظره، مسئولان ارشد صداوسيما را که تعداد آنها در تصاوير تلويزيوني به بيش از سيصد نفر ميرسيد، جمع کرد و در جمع آنها از تصميم خود براي بيطرفي رسانه ملي، برگزاري مناظره بين نامزدهاي انتخاباتي و جلوگيري از موضعگيري مديران به نفع کانديداها سخن گفت.
با وجود ادعاي بيطرفي ضرغامي که به عنوان اولين خبر در همه بخشهاي خبري روز گذشته صدا و سيما تکرار شد، ديروز هم خبرهاي راديو و تلويزيون به حمايت از احمدي نژاد ادامه دادند و با وجود همه ادعاها، سفر استاني او به قزوين که تنها چند ساعت پس از بازگشت وي از سوريه انجام شد، پوشش گستردهاي در برنامههاي خبري صدا و سيما داشت. اين در حالي است که از دو روز قبل ثبتنام نامزدهاي انتخاباتي آغاز شده و احمدينژاد که يکي از نامزدهاي انتخابات آتي است، با بودجه دولت به استانها سفر مي کند و تصوير جمعيت حلقه زده بر گرد خودروي او نيز از صدا و سيما پخش ميشود.
دو حزب اعتماد ملي و مجاهدين انقلاب نيز که رسانههاي اصولگرا تلاش ميکنند مواضع آنها را متضاد جلوه دهند، ديروز همصدا با هم عليه رويکرد انتخاباتي صدا و سيما موضعگيري کردند. محسن آرمین، سخنگوی مجاهدین انقلاب، دیروز در سخنرانی در شیراز صدا و سیما را " کیهان صوتی و تصویری" نامید و گفت: " تبليغات سنگين و پر ظرفيتي که از تمام کانال هاي صدا و سيما در مورد دولت نهم پخش ميشود، جايگاه صدا و سيما را از يک رسانه ملي به رسانه حزبي تقليل داده است."
هزينه بيکفايتي اقتصادي دولت در انتخابات
نشریه اکونومیست از کاهش محبوبیت احمدی نژاد خبر داد. در گزارش این نشریه آمده است، وقتي از محمود احمدينژاد در مورد بيثباتي آشکار سياستهاي اقتصادي او سئوال شد او صادقانه پاسخ داد: " از خدا مي خواهم که هرگز چيزي درمورد اقتصاد ندانم." با کسري بودجه، پايين آمدن قيمت نفت، بالارفتن تورم و افزايش بيکاري، اقتصاد ايران در وضعيت نابساماني قرار دارد. انگار دعاي آقاي احمدينژاد مستجاب شده است.
اکونومیست نوشت، چيزي که احمدينژاد مسئول آن نيست قيمت نفت است. درآمد اصلي ايران از نفت و گاز است که حدود 80 درصد عايدي آن کشور را تشکيل ميدهد و پايين آمدن قيمت نفت براي ايران بسيار گران تمام ميشود. قيمت نفت در تابستان گذشته به حدود بشکهاي 150 دلار رسيد اما اکنون به بشکهاي 50 دلار رسيده است (به قيمتي که در زمان آغاز رياست جمهوري احمدينژاد بود رسيد) و موجب آسيب به اقتصاد ايران شد. قيمتهاي بالاي نفت احمدينژاد را تشويق کرد که راحت خرج کند و ميلياردها دلار از طريق وامهاي ارزان و بلاعوض به اقتصاد ايران تزريق کرد. حالا ولخرجي او موجب گرفتاري او شده است، تورم به بيش از 25 درصد رسيده است و هزينه غذا و مسکن بسيار بالا رفته است. طبق گزارشهاي بانک مرکزي فعاليتهاي اقتصادي کند شده و سرمايهگذاريهاي صنعتي و ساختماني سقوط کرده و همينطور سرمايههاي خارجي نيز کاهش يافته است.
به نوشته اکونومیست، در ماه مارس امسال آقاي احمدينژاد پيشنهاد کاهش سوبسيدهاي دولتي نفت، گاز و برق را داد. اين اقدام حدود 20 ميليارد دلار از سرمايههاي دولت را آزاد ميکرد که ميتوانست براي دادن به فقرا در زمان انتخابات مورد استفاده قرار گيرد. مجلس با نگراني از اينکه اين موضوع قيمت انرژي و تورم را بالا ببرد با اين کاهش و لحاظ کردن آن در بودجه دولت مخالفت کرد.
با اينکه برنامه از مهمترين بخشهاي انتخابات است اما هيچکدام از نامزدها برنامه خود را در مورد مشکلات اقتصادي اعلام نکردهاند. آقاي ميرحسين موسوي از نامزدهاي اصلاحطلب احتمالا شانس بيشتري نسبت به رقباي خود دارد: از او در مديريت اقتصادي دوران جنگ به خوبي ياد ميشود و اميدوار است که بتواند روي اعتبار خود سرمايهگذاري کند. اکونومیست نوشت احمدينژاد به عنوان فردي در قدرت محبوب است اما بسياري از ايرانيها از بيکفايتي اقتصادي او خشمگين هستند. حتي اگر پيش از انتخابات پول زيادي خرج کند باز هم تعداد زيادي از رايدهندگان به سمت او متمايل نخواهند شد.
درگیری سیاه و سفید در اتاق بازرگانی تهران
نشست ديروز هيات نمايندگان اتاق بازرگاني تهران که با حضور سخنگوي طرح تحول اقتصادي برگزار شد، به صحنه انتقاد بخش خصوصي از دولت احمدينژاد تبديل شد. اعضاي اتاق بازرگاني در اين نشست با اعتراض به وضعيت ناگوار صاحبان کسب و کار، دولت احمدينژاد را به آمارسازي و سفيدنمايي بيجا در خصوص عملکرد خود متهم کردند. جلسه اتاق بازرگاني که بانفوذترين نمايندگان بخش خصوصي در آن عضويت دارند، ديروز شاهد انتقاد شديداللحن فعالان بخش خصوصي نسبت به برنامهها و عملکرد دولت نهم از يک سو، و توجيهات سخنگوي طرح تحول اقتصادي از سوي ديگر بود.
شديدترين لحن متعلق به احمد ترکنژاد، ديگر عضو هيات نمايندگان بود که در سخنان خود مسئولان ارشد دولتي را به آمارسازي، سفيدنمايي بيجا و دروغگويي متهم کرد. وي در سخنان خود با اشاره به تبليغات گسترده اخير به نفع دولت، گفت: "اين روزها درکنار گفتمان صاحبان کسب وکار که از دشواري توليد و تعطيلي واحدهاي توليدي خبر ميدهند، شاهد گفتمان مسئولان نيز هستيم که معتقدند دولت نهم به اندازه 16 سال گذشته دستاورد داشته است. بنابراين جاي اين پرسش باقي مي ماند که کدام درست مي گويند؟ کارآفرينان و صنعتگران يا مديران و مسئولان؟"
اين فعال بخش خصوصي که از سابقه حضور در پستهاي دولتي تا سطح استاندار نيز برخوردار است، در ادامه سخنانش تصريح کرد که: "اگر مسئولان درست ميگويند و در همه بخشها، به اندازه 16سال گذشته رشد داشتهايم، شرايط بايد متفاوت باشد و شاخصهاي کلان کشور مثل توليد ناخالص داخلي، تشکيل سرمايه و تورم و ديگر نماگرهاي اقتصادي، بايد گوياي اين موضوع باشند. اما متاسفانه اينگونه نيست و ما ناچاريم بگوييم مسئولان درست نميگويند."
ترکنژاد در ادامه سخنانش، به مقايسه آماري وضعيت چهار سال اخير با 16 سال قبل از آن پرداخت و نتيجه گرفت: "جمعبندي موارد مختلف نشان ميدهد كه به غير از شاخص بيكاري، در تمامي شاخصهاي ديگر، متوسط دوره ١٦ ساله به مراتب بيشتر از چهار سال اخير بوده است."
متهم مالی، یار انتخاباتی احمدی نژاد
دو سال پس از افشاي فساد مالي نزديکان محمود احمدي نژاد در موسسه "بهزيست بنياد" وابسته به سازمان بهزيستي، سخنگوي قوه قضائيه روز گذشته از صدور کيفرخواست براي چهار متهم پرونده اين موسسه خبر داد. اين درحالي است که ابوالحسن فقيه رئيس سازمان بهزيستي کل کشور و از نزديکان احمدي نژاد که يکي از متهمان اين پرونده است، به رغم وعده يک سال پيش قوه قضائيه مبني بر احضار وي دادگاه، به جاي رفتن به دادگاه با حفظ سمت دولتي خود راهي ستاد انتخاباتي محمود احمدي نژاد شده، و به گزارش سايت تابناک نزديک به محسن رضايي، رياست "کميته اقشار ستادهاي انتخاباتي احمدي نژاد" را به عهده گرفته است.
قاچاقچيان در ستاد انتخاباتي
اولين بار ارگان اينترنتي ستاد مباره با قاچاق کالا و ارز که "اقتصاد پنهان" نام دارد دوشنبه 7 خرداد 86 و زماني که محمدرضا نقدي رياست اين ستاد را بر عهده داشت، از "كشف يك شبكه بزرگ قاچاق تحت پوشش امور خيريه" خبر داد.
بعدها، پيگيري هويت متهمان شرکت بهزست بنياد نشان داد که متهمان اصلي اين پرونده که مسئولان سازمان بهزيستي و اعضاي هيات مديره موسسه فوق بودند، همگي از نزديکان محمود احمدي نژاد و از فعالان تشکيلات انتخاباتي او هستند: سيد رستم سيد آقاخان از سلاطين بازار مبل، حامي مالي ستادهاي انتخاباتي احمدي نژاد و يکي از نامزد هاي اين ستاد در انتخابات شوراي شهر سوم، محمدرضا قلي زاده شيروان، و امير قيصرزاده. هر سه اين افراد، با حکم ابوالحسن فقيه رئيس سازمان بهزيستي به عنوان اعضاي هيات مديره بهزيست بنياد منصوب شده بودند. آنها تنها در يک مورد" پس از عقد قرارداد با يک شخص حقيقي، صدها هزار قلم کالا از قبيل گوشي تلفن، آيفون تصويري، برنج، چاي، و لاستيک کاميون را با دريافت چهار ميليارد و 600 ميليون ريال (450 ميليون تومان) تحت عنوان کالاهاي خيريه بهزيستي وارد کشور کرده بودند."
اما از سوي ديگر، محمود احمدي نژاد تنها دو هفته افشاي پرونده فساد مالي دوستانش را تاب آورد و بعد از آن محمد رضا نقدي را از دبيري ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز برکنار کرد. رييس جمهور سپس دبيري اين ستاد را به دوست نزديک خود غلامحسين الهام واگذار نمود، سمتي که نامبرده تا به امروز آن را، در کنار سمت هاي دولتي ديگر خود، حفظ کرده است.
تاکید جنتی بر سلامت انتخابات
احمد جنتی گفت در انتخابات دورههای گذشته کسانی رای آوردهاند که جناح حاکم مایل به پیروزی آنها نبوده است. دبیر شورای نگهبان در خطبههای نماز جمعه این هفته تهران گفت که پیروزی این افراد، نشان دهنده "سلامت" انتخابات در جمهوری اسلامی است. اظهارات آقای جنتی در واکنش به ابراز نگرانیها از نحوه و نتایج برگزاری انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران ایراد شد.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی دو نامزد نزدیک به اصلاحطلبان طی چند هفته اخیر بارها اعلام کردهاند که نگران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستند. این دو نامزد هفته گذشته نامهای به آقای جنتی نوشتند و از وی خواستند که مجریان و ناظران " بیطرفی" برای این دوره از انتخابات، گزینش کند. آقای کروبی و موسوی همچنین ستاد مشترکی با عنوان "کمیته صیانت از آراء" تشکیل دادهاند که این امر با مخالفت شورای نگهبان مواجه شده است. احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در نماز جمعه امروز گفت که این دشمنان هستند که " از مخدوش بودن سلامت انتخابات دم میزنند" و باید از کسانی که در داخل در این زمینه صحبت میکنند، پرسید " آیا در هیچ جای دنیا انتخاباتی به این سلامت، آزادی و پرشوری سراغ دارید؟"
نماينده مردم نكا، بهشهر و گلوگاه در مجلس شوراي اسلامي از وضعيت نامناسب زندانهاي بهشهر پرده برداشت.
به گزارش ايلنا، مقيمي در همايش خيران و كريمان بلندهمت نكا با گلايه از وضعيت نابسامان زندان بهشهر افزود: اين زندان گنجايش پذيرش زنداني اضافه را ندارد.
وي ادامه داد: بايد وضعيت زندان بهشهر براي همگان مشخص شود و دليل نابسامان بودن آن نيز روشن شود.
نماينده مردم بهشهر، نكا و گلوگاه در مجلس شوراي اسلامي بيان داشت: تاسيس زندان جديد در بهشهر از مصوبات دور اول سفر احمدی نژاد به مازندران است كه با توجه به تهيه زمين و انجام مطالعات مسكوت مانده و دليل عدم اجرايي شدن آن نيز نبود اعتبارت لازم توسط وزارت مسكن است.
مقيمي با بيان اينكه زندان بهشهر از سال 1341تنها براي 60 نفر از زندانيان ساخته شده بود، اظهار داشت: اين زندان تنها گنجايش همين تعداد را دارد در حاليكه اكنون چندين برابر ظرفيت در آن نگهداري ميشود.
وي يادآور شد: به دليل فضاي كم در اين زندان، زندانيان شبها به صورت كتابي ميخوابند و امكان هر اتفاق ناگواري در اين زندان وجود دارد.
مقيمي خاطرنشان كرد: متاسفانه سيستم فاضلاب اين مركز نگهداري زندانيان نيز نامطلوب بوده و روزانه تا ده بار فاضلاب آن تخليه ميشود كه اگر نشود بوي تعفن منطقه را فرا خواهد گرفت.
وي بيان داشت: در اين مركز در فضاي كمتر از 50 متر مربع 180 زنداني به سر ميبرند و به دليل آلودگي بالا بيش از 30 درصد زندانيان ما آلوده هستند.
مقيمي با هشدار به مسئولان افزود: كار زندان بهشهر با توجه به ملاحظه كاري درست نميشود و بايد امسال تكليف زندان بهشهر مشخص شود.
وي گفت: از ماه آينده به هيچ يك از فرمانداران شرق مازندران اجازه پذيرش زنداني در زندان بهشهر را نميدهم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر