-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

Posts from Khodnevis for 04/19/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شجاع الدین شفا: مردی که برای من دریچه‌ای به حقیقت ساخت

 

من از نسلی هستم که سال‌ها در کتاب‌هایش از امام علی خواند و از درب خیبر و از بزرگمردی و رشادت و ساده زیستی‌اش. من از نسلی هستم که از امام صادق خواند و از علم بی‌انتهایش. من از نسلی هستم که آموختم، امام حسن عسگری را چون در پادگان زندان بود به این نام می‌خواندند. من از نسلی هستم که خواندم  امام مهدی در چاهی فرو رفت و دوباره باز خواهد آمد تا جهان را پر از عدل کند و انتفام حسین را از امویان بگیرد.

 

من همه اینها را آنقدر خواندم و برایم تکرار کردند که به راستی تمام این خرافات را، چون حقیقتی مطلق پذیرفتم و اسلام و شیعیان را حق مطلق و یگانه راه نجات یافتم ولی هرگز با خود نیاندیشیدم که این چه حقی است که هرجا حضور دارد موجب جنگ و کشتار است و ارمغانش عقب افتادگی برای ساکنان آن کشور!؟

 

همان روزگاری که  همه آرزوهایم برای رسیدن به آزادی در پرتو دموکراسی دینی و اسلامی به همراه خاتمی نقش بر آب شده بود شروع کردم به خواندن و خواستم که بیاموزم چرا سال‌های سال است با تمام تلاشهای مردمان سرزمینم برای رسیدن به دموکراسی و آمدن و رفتن حکومت‌های مختلف، آزادی در کشور ما نهادینه نمی‌شود و هر بار دیکتاتوری  در قالبی جدید متبلور می‌شود.

 

تولدی دیگر از شجاع الدین شفا  اولین کتابی بود که من را از پیله خودبسته خارج کرد و به من یاد داد که باید بیاندیشم و هر حرف و نقلی را قبول نکنم. اگر اشتباه نکنم استاد در ابتدای کتاب تولدی دیگر علاقه خودشون به تحقیق در رابطه با مسایل دینی را بعد از خواندن داستان معراج پیامبر که توسط حیوانی مثل الاغ که بالدار بوده ذکر می‌کنند و می‌گویند این داستان چنان برای من غیر عقلایی بود که لازم دیدم در تمام آموخته‌هایم شک کنم و دوباره به تحقیق در رابطه با  ماهیت واقعی دین بپردازم.

 

اگر پدران ما شیعه گری کسروی را خوانده بودند خام وعده های پوچ و واهی خمینی نمی‌شدند و امروز ما اسیر دست نایب خود خوانده امام زمان نبودیم  و  درر عصری که  پیشرفت دانش بشری ماهیت جهشی به خود گرفته است ما مشغول توسعه بخشیدن به چاه جمکران و نامه نگاری در آن نبودیم.

 

من به همه دوستانم توصیه می‌کنم کتاب تولدی دیگر استاد شفا را بخوانند تا بدانند چرا دوستان جرس استاد را متهتک و دوستان بی بی سی فارسی که کارنامه درخشان در پخش بیانیه‌های خمینی دارند استاد رو متهم به مغرض بودن می‌کنند.

 

بخوانید تا بدانید خامنه‌ای مجری واقعی احکام اسلام هست و البته بعضا دچار کوتاهی در اجرای اسلام حقیقی هست و ...............

 

 


 


گفتگوی خودمانی با طراحان گرافیک (۹) مهدی محمدی

1- بیوگرافی مختصر و رزومه کوتاهی از خودتان بفرمایید (بدون شکسته نفسی لطفن :))
اختیاری: اگر تمایل دارید محل سکونت و شغل فعلی تان را نیز ذکر کنید.

مهدي محمدي  / اول اسفند 1349 تهران/ديپلم رياضي 1369/شروع فعاليت هنري از خوشنويسي 12 سالگي/ شروع طراحي از حوزه هنري  1366  / ورود به دانشكده هنرهاي زيبا 21 سالگي 1371 رشته نقاشي / فعاليت در ضمينه گرافيك از اوان ورود به دانشگاه/ شركت در كلاس هاي گرافيك دانشكده هنرهاي زيبا استاد احصايي و استاد اسدالهي به صورت آزاد/ طراحي پوستر جشنواره فيلم فجر 1373 دانشجوي سال دوم نقاشي/فعاليت بيشتر در زمينه پوستر فيلم .طراحي 10 پوستر فيلم1374 /جايزه اول بينال پنجم گرافيك در بخش گرافيك محيطي به خاطر طراحي سردر سيزدهمين جشنواره بين المللي فيلم فجر.و لوح تقدير براي طراحي پوستر جشنواره فيلم فجر1375/ جايزه اول اوراق اداره بينال ششم گرافيك ايران براي طراحي اوراق اداري گرافيك همرنگ /افتتاح دفتر شخصي گرافيك ماه ديد 1377/فارغ التحصيلي از رشته نقاشي دانشكده هنرهاي زيبا 1376 / ··  فارغ التحصيل كارشناسي ارشد تصويرسازي دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران 1385

·  لوح تقدير از نمايشگاه گل و گياه تهران سال 1371

·  نمايشگاه انفرادي نقاشي آذرماه 1382 آشيان نقش و مهر

·  طراح حرفه اي گرافيك از سال 1372 تاكنون

·  تاسيس دفتر شخصي بنام ماه دید 1376

·  عضو انجمن طراحان گرافيك ايران از بدو تاسيس تاكنون

·  عضو گروه پوستر مثبتمنفی 1383

·  اولین نمایشگاه پوستر گروه مثبتمنفی 1383 گالری برگ

·  - دومین نمایشگاه گروه مثبتمنفی گالری لاله شهریور 1385

·  دومین نمایشگاه گروه مثبتمنفی دی ماه 1385 اصفهان نقش خانه حوزه هنری

· 

مسابقه جهانی طراحی نشانه تامگا 2006

·  سه سالانه پوستر تویاما ژاپن2006

·  سه سالانه پوستر تویاما ژاپن2009

 ·  اولین نمایشگاه جهانی پوستر جهان اسلام 1383

- نمایشگاه پوستر ضرب المثلهای ایرانی 1385

·  نمایشگاه افسردگی عمیق تر1385

·  نمایشگاه پوستر BlOCK4 2006 اکراین

·  نمایشگاه پوستراسما الحسنی 1384 -نمایشگاه پوستر جهان اسلام 1386

جایزه اول مدعوین بهش پوستر جشنواره تجسمی فجر 1387 امید به آینده (سفر 1 هفته ای به بینال ونیز)

مدیر هنری و طراح نمایشگاه گل و گیاه تهران 1387 و 88 13 (پوستر و تبلیغات شهری و محیطی)

مدرس مدرسه تخصصی ایده  پوستر و طراحی

·  مدیر سایت اولين ژو‍ژمان اينترنتي دانشجويان گرافيك ايران www.graphista.ir

·  مدرس مدعو رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبا (کارگاه تخصصی مداد رنگی پاستل .گواش و اکرولیک) از سال 85 تاکنون

·  مدرس مدعو دانشکده فنی شریعتی تهران کارگاه ارتباط تصویری (نشانه و پوستر) – از سال 84 تا1388

·  (مدرس مدعو دانشکده هنر شاهد کارگاه ارتباط تصویری (بسته بندي –گرافيك رايانه

دفتر شخص گرافيك ماه ديد  .شريعتي نرسيده به ميدان قدس پلاك   1964     تلفن:22247905

2-  تازگی ها چه خبر؟ (روزهای گذشته مشغول چه کارهایی بوده اید یا چه چیزهایی ذهن شما درگیر کرده؟)

يك روز مانده به تحويل نمايشگاه محك  براي اين نمايشگاه پوستر طراحي كردم .سفارش نمايشگاه گل و گياه سال89 شهرداري را دارم كه 2 سال گذشته را نيز طراحي كردم.

9 بهمن نمايشگاهي از پوسترهاي كارگاه پوستر من با آثاري از دانشجويان ترم هاي گذشته اي كه پوستر را با من گذرانده اند در مدرسه ايده برگذار مي شود.پوستر را به صورت سيك طراحي كردم كه خواهيد ديد .اين نمايشگاه انعكاس نام دارد. انعكاسي از شيوه آموزشي من.

پوستر آزادي بيان من پذيرفته شد و جزو 100 پوستر منتخب بود. www.poster4tomorrow.org


3- اولین، آخرین، بهترین و بدترین کار حرفه ای تان چه بوده؟


شايد پوسترسيزدهمين جشنواره فيلم فجرسال 1373 جزو اولين كارهاي جدي من بود.تجربه كم ولي شور و حرارت زياد.روزهاي شيريني بود.در محيط جشنواره خيلي ها چشم ديدن من رو نداشتند.جوان 23 ساله بي نام ونشون.از نظر ايده شايد جزو بهترين هام هنوز باشه.والبته با اجراي بد كه اويل كار با كامپيوتر بود و من هنوز بلد نبودم. كار لطمه زيادي خورد.

آخرين كاري كه طراحي كردم و دوستش دارم طراحي پوستر محك بود.البته يه پوسترهم اين اواخر براي نمايشگاه گروهي زنان زدم كه دوسش دارم زناني كه به جاي لامپهاي يك لوستر قرار گرفتن.

شايد يادم نياد بدترين كارام .كم نبوده.هر وقت سفارش دهنده دخالت زيادي در كارام كرده لطمه خورده. شايد برا همين بود كه طراحي پوستر فيلم رو رها كردم.هچند الان براي آقاي قاسم جعفري يه پوستر دارم طراحي مي كنم.


 

4- بهترین و بدترین تجربه تان در زندگی چه بوده؟

بهترين تجربه ام يادگيري در موقع آموزش بوده.من عاشق معلمي هستم. دست خودم نيست.ديوانه وار ميخوام هر چي ميتونم ياد بدم.وسواس شديد و افراطي كه كمي هم اضافه است البته.

من در ياد دادن آموختم فراوان.تجربه هاي جديد رد شيوه هاي جديد كه تكراري نيست. در زمينه آموزش طاحي.نقاشي و گرافيك.

بدترن تجربه ام يادم نمياد ولي قطعا آموزنده بوده و باعث رشد شده.


5- بهترین و بدترین خاطره تان چه بوده؟

بهترين خاطره ام روزهاي است كه به خدمت استاد مميز مي رسيم و ايشان نگاهي به كارام مي انداختند. اوايل فكر مي كردم توجهي به من نداره ولي بعد فهميدم كه كاملا داره كارا مو دنبال مي كنه واقعا دوست داشتني بود .

جزو بدترين خاطراتم مرگ استاد بود .خيلي زود رفت. دقيقا ترمي كه ما با استاد كلاس تصوير سازي تخصصي داشتيم نتونستن حضور پيدا كنن. ا آخرين كلاس ايشون بوديم.....افسوس آرزو داشتم تو كلاس رسمي ايشون باشم ولي نشد.


6- اولین، آخرین، بهترین و بدترین کتابی که خوانده اید چه بوده؟

اولين كتاب من فكر كنم كتاب فارسي اول ابتداي بود...... آخرين كتابي كه خوندم رمان تقسيم پيرو كيارا نويسنده ايتاليليي با ترجم بي نظير مرحوم مهدي سحابي. 


 

7- اولین، آخرین، بهترین و بدترین فیلمی که دیده اید چه بوده؟

 جيم كري. با نمك بود.yes man


8- اولین، آخرین، بهترین و بدترین موسیقی که گوش کرده اید چه بوده؟

آثار استاد شجريان را بسيار دوست دارم.  جديدا آثار آقاي ستار اوركي را شنيده ام هنرمند با استعدادي است از نسل ماست



9- اولین، آخرین، بهترین و بدترین وبسایتی که بازدید کرده اید بوده؟

 

 معمو لا لينك هاي خوب را كه جذاب بوده براي من می گذارم. بهترينهاي گرافيك دنياwww.graphista.ir  من در سايت


 

10- از موارد بالا کدام را به طراحان جوان پیشنهاد می کنید؟


بی پاسخ!


11- اولین و آخرین بار کی به سینما رفتید؟

بی پاسخ!


12- چه شخصیت هایی در زندگی الگو و سرمشق شما بوده اند (به طوری که مدام آنها را تحسین می کنید)؟


من هنرمندان بزرگي كه سرسختانه كار مي كنند مي ستايم. ديويد هاكني را بسيار دوست دارم.فرانسيس بيكن و لوسين فرويد. كه هر سه نقاشند.

در گرافيست ها لوكرنك و ميشل باتوري و ديويد كارسن و كاترين زاك را دوست دارم


13- مرگ چه شخصیتی شما را متاثر کرد؟

استاد مميز. مثل پدرم دوستش داشتم


14- یک "نقل قول" یا "گفتار نغز" که اکنون در خاطر دارید، برای خوانندگان ما بفرمایید.

هنر دوباره ديدن جهان است.


 

15- یک "بیت شعر" که اکنون به یاد می آورید برای خوانندگان ما بفرمایید.


بی پاسخ!


16- اگر می توانستید چیزی را در جهان تغییر دهید، چه می کردید؟

بی پاسخ!

17- آیا دوست داشتید جای کسی بودید؟ چه کسی؟

بی پاسخ!


18- آیا دوست داشتید در دوره زمانی دیگری زندگی می کردید؟ کی؟

من دوران قاجار را خيلي دوست دارم دوست داشتم در آن دوره خوشنويس بودم.



19- آیا دوست داشتید در مکان دیگری بودید؟ کجا؟

بی پاسخ!


20- اگر تمایل دارید برای ایجاد ارتباط بهتر، ایمیل، وب سایت و یا شناسه شبکه های اجتماعی (مانند فیس بوک، تویتتر، گوگل، یاهو،...) که در آنها عضو هستید را ذکر کنید. (آیا طراحان جوان می توانند برای مشورت، پرسش و یا راهنمایی با شما در تماس باشند؟)

سايت من: www.mahdid.com

Mail: memoart2008@gmail.com

www.graphista.ir

mehdi@graphista.ir

 


 


سفر ایتالیا/ the Italian Experience
 


موسوی و معضل حق آزادی بیان یک کمونیست کارگری

موسوی اخیرا در بین کمیته دانشجویی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می‌گوید چشم اندازی برای آزادی مطبوعات و رسانه‌ها آنچنان که در قانون اساسی آمده است نمی‌بیند.


این قانون چیست؟ اجازه بدید نگاهی بیاندازیم:


اصل بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌گوید: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.


همینطور در مورد صدا و سیما آمده است:


اصل یکصد و هفتاد و پنجم: در صدا و سیمای جمهوری اسلامی‌ایران‌، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح ‌کشور باید تامین گردد.


دو اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی را مرور کردیم. می‌بینید که چه بلایی بر سر آزادی بیان آمده است. حال بیاید به این گفته دیگر موسوی که «ایران یعنی بیش از هفتاد ملیون شهروند آزاد و با فرهنگ و اعتقادات رنگارنگ» توجه کنید. در هیچ جای این قانون اساسی که همه چیزش بر اساس مبانی اسلامی طرح ریزی شده است و مورد لطف و عنایت همیشگی جناب موسوی است، به من کمونیست و آتئیست و سکولار، هیچ حقی برای نشر نظراتم داده نشده است!


بالاخره من کمونیست کارگری هم عضوی از این جامعه ۷۰ میلیونی هستم یا نه؟ یک سکولار و اتئیست چطور می‌تواند پیرو این قانون، از آزادی و عدالتی که به زعم جناب موسوی، دوکلید واژه مهم حرکت جنبش سبز برای رسیدن به خواسته های مردم است، بهره ببرد؟ نه فقط ما، حتی بخش زیادی از معتقدان به ادیان دیگر، از نشر آزادانه افکار خود منع شده اند. آیا یک مسیحی، کلیمی و یا زردشتی می تواند آزادانه در ایران، به تبلیغات دین خود و جذب افراد دیگر اقدام کند؟ وضعیت بهایی‌ها را که همه می‌دانیم.


موسوی چه می‌گوید؟ آیا دروغ می‌گوید؟ آیا در حرفهایش تناقض خوابیده است؟ خیر. این بینش که گویا موسوی تنها نیروی واقعی برای رسیدن مردم به خواسته‌هایشان است، عامدانه در تلاش است تا با این اندیشه، جلوی حرکت دیگر نیروها و به طور کلی، مخالفین جمهوری اسلامی را سد کند. موسوی وقتی مداوما بر بازگشت به قانون اساسی تاکید می کند، عملا دارد ما، به عنوان بخشی معین از جامعه ۷۰ میلیونی ایران را از صحنه خارج می‌کند.


جناب موسوی، عضوی از نظام جمهوری اسلامی است. نخست وزیرش بوده و از بین خادمین و امتحان پس داده های نظام، از بین مشتی مرد مسلمان مرتجع کاندید ریاست جمهوری اسلامی شد. مبانی نظری و عقیدتی جمهوری اسلامی را قبول دارد. قانون اساسی این نظام را قبول دارد و پیرو آن است. همه اینها طبیعی است چون موسوی، خود سازنده جمهوری اسلامی است. حال بعضی‌ها می گویند او با امثال خامنه‌ای و احمدی نژاد تفاوت دارد. خوب آیا اینطور است؟


وقتی برای من کمونیست کارگری هیچ حق و جایگاهی را متصور نیست، طبیعی است که بگوید  «تبیین شعارهای درست و منطبق با خواسته های به حق مردم یکی از وظایف اصلی علاقمندان به جنبش سبز است». او می گوید «وظیفه‌ی ماست که شعارها را با دقت و درست انتخاب کنیم و سپس بر سر تحقق آن ها بایستیم». او شعارهای من را پس می‌زند. قبلا هم گفته بود نباید فریب شعارهای ساختارشکنانه را خورد ( بیانیه نهم موسوی ) او هیچ حقی را برای مخالفین جمهوری اسلامی متصور نیست و معلوم است برخی از طرفدارانش هم ما را به حسین بازجوها می چسبانند. آفرین به این آزادی و عدالت!


کسی که دم از قانون اساسی می زند، قانون اساسی که باز هم تاکید می کنم همه چیزش بر اساس مبانی اسلامی طرح ریزی شده است، معلوم است شعار سکولاریم را پس بزند. معلوم است اعتقادی به نشر آزادانه افکار یک کمونیست کارگری نداشته باشد.


موسوی نه دروغ گو است و نه کسی را فریب می‌دهد. او برای حفظ جمهوری اسلامی و نه حتی اصلاحش تلاش می کند. او تلاشش انحراف جنبش و در نهایت جرح و تعدیل مطالبات مردم ایران در بهترین حالت، در حد مطالبات کمپین یک ملیون امضا است. آن وقت مردم می توانند برای رسیدن به مطالباتشان، آش نذری بپزند و گوسفند قربانی کنند و هر وقت زندان افتادند، دعای توصل بخوانند! این همان قرائتی رحمانی از اسلام است که سایه ی مهربانی و تحمل را در کشور قرار است باز کند.


اما مصاف مردم چیز دیگری است. مردم سرنگونى مي‌خواهند و سرنگون خواهند کرد. بر این اساس، امروز روز انتخاب است. روی سخنم با کسانی است که فکر می کنند موسوی واقعا برای آزادی و عدالت تلاش می‌کند. سبزهای انقلابی و مخصوصا جوانان راهشان را باید از موسوی جدا کنند. اگر جمهوری اسلامی نمی‌خواهید، اگر استبداد و نابرابری زن و مرد نمی‌خواهید، اگر آزادی‌های فردی و اجتماعی می‌خواهید، آزادی بی‌قید و شرط بیان می‌خواهید، با حزب کمونیست کارگری همراه شوید نه مدافعین جمهوری اسلامی. ما سخنگويان و مناديان «نه» بزرگ مردم به کليت استبداد و استثمار و تبعيض و ارتجاع در صحنه سياسى ايران هستیم.



 


حول مطالبات کارگران ایران متحد شویم

.

.

قطعنامه كارگران ايران به مناسبت اول ماه مه روز جهاني كارگر

.

اول ماه مه روز همبستگي بين المللي طبقه كارگر و روز جوش و خروش كارگران در سراسر جهان براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري و بيان خواسته هاي آنان جهت برپايي دنيايي عاري از ستم و استثمار است. امسال ما كارگران مراسم اول ماه مه را در شرايطي برگزار مي كنيم كه نظام سرمايه داري در گرداب يك بحران عظيم اقتصادي ويران كننده تري فرورفته است و در حال دست و پا زدن براي نجات خويش از آن به سر مي برد. بحران عظيم اقتصادي موجود و عجز دولت هاي سرمايه داري در مهار آن و سر ريز كردن بار اين بحران بر دوش كارگران جهان ، بيش از پيش گنديدگي اين نظام را پس از فروپاشي بلوك شرق و ادعاي پايان تاريخ به نمايش گذاشت و ضرورت برپايي دنيايي فارغ از مناسبات ضد انساني نظام سرمايه داري را  به مثابه يگانه راه خلاصي بشريت از مصائب موجود در برابر كارگران وبشريت متمدن قرار داد.

.

اين بحران و تبعات ويرانگر آن  بر زندگي و معيشت كارگران در سراسر جهان تا آنجا كه به ايران مربوط مي شود و  بر خلافبهانه تراشي هاي كارفرمايان و تبليغات قلم به دستان سرمايه ، هنوز سايه شوم خود را بر زندگي و معيشت روزمره كارگران در ايران نگسترانيده است و از نظر ما بيشترين مصائب و مشقاتي كه امروزه ما كارگران با آنها دست به گريبانيم بيش از هر چيز حاصل سيطره اقتصادي ، اجتماعي و عملكرد سرمايه داري حاكم بر ايران است .

.

دستمزدهاي به شدت زير خط فقر ، اخراج و بيكار سازي گسترده كارگران ، عدم پرداخت به موقع دستمزد ميليون ها كارگر، تحميل قرار دادهاي موقت و سفيد امضاء و حاكم كردن شركت هاي پيمانكاري بر سرنوشت كارگران و بازداشت و زنداني كردن آنان تا سركوب تشكل ها و اعتراضات كارگري و اجراي احكام قرون وسطايي شلاق عليه كارگران و رايج كردن فرم قراردادهاي برده وار جديد، مصائب و بي حقوقي هايي نيستند كه با وقوع بحران در اقتصاد جهاني وارد ايران شده باشند .اين وضعيت سال هاست كه ادامه دارد و هر ساله بر عمق و دامنه آن افزوده مي شود .

ما كارگران در مقابل اين وضعيت بغايت ضد انساني و گسترش  عمق و دامنه آن سكوت نخواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد بيش از اين حق حيات و هستي ما را به تباهي بكشانند. ما توليد كنندگان اصلي ثروت و نعمت در جامعه هستيم و حق مسلم خود مي دانيم تا با بالاترين استاندارد هاي حيات بشر امروز در آسايش و رفاه زندگي كنيم . داشتن يك زندگي انساني حق مسلم ماست و ما براي تحقق آن تمامي موانع پيش روي خود را با برپايي تشكل هاي مستقل از دولت و كارفرما و با اتكا به قدرت همبستگي مان از سر راه خويش بر خواهيم داشت.
.
در اين راستا ما كارگران امروز يك پارچه و متحد ، مطالبات زير را به عنوان حداقل خواسته هاي خود فرياد مي زنيم و خواهان تحقق فوري اين مطالبات هستيم:


1-  تامين امنيت شغلي براي همه كارگران و لغو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و برچيده شدن فرم هاي جديد قراردادكار

2-ماحداقل دستمزد تصويب شده ازسوي شوراي عالي كار را تحميل مرگ تدريجي برميليون ها خانواده كارگري مي دانيم ومصرانه خواهان افزايش فوري حداقل دستمزدها براساس اعلام نظرخود كارگران ازطريق نمايندگان واقعي و تشكل هاي مستقل كارگري هستيم .

3-برپايي تشكل هاي مستقل كارگري ، اعتصاب ، اعتراض ، تجمع و آزادي بيان حق مسلم ماست و اين خواسته ها بايد بدون قيد و شرط به عنوان حقوق خدشه ناپذير اجتماعي كارگران به رسميت شناخته شوند .

4-دستمزدهاي معوقه كارگران بايد فورا” و بي هيچ عذر و بهانه اي پرداخت شود و عدم پرداخت آن بايستي به مثابه يك جرم قابل تعقيب قضائي تلقي گردد و خسارت ناشي از آن به كارگران پرداخت گردد.

5-اخراج و بيكار سازي كارگران به هر بهانه اي بايد متوقف گردد و تمامي كساني كه بيكار شده اند و يا به سن اشتغال رسيده و آماده به كار هستند بايد تا زمان اشتغال به كار از بيمه بيكاري متناسب با يك زندگي انساني برخوردار شوند .

6- ما خواهان برابري حقوق زنان و مردان در تمامي شئونات زندگي اجتماعي و اقتصادي و محو كليه قوانين تبعيض آميز عليه آنان هستيم .

7- ما خواهان برخورداري تمامي بازنشستگان از يك زندگي مرفه و بدون دغدغه اقتصادي هستيم و هرگونه تبعيض در پرداخت مستمري بازنشستگان را قويا” محكوم مي كنيم .

8-ما ضمن اعلام حمايت قاطعانه از مطالبات معلمان به عنوان كارگران فكري ، پرستاران و ساير اقشار زحمتكش جامعه ، خود را متحد آنها مي دانيم و خواهان تحقق فوري مطالبات آنان و لغو حكم اعدام فرزاد كمانگر هستيم .

9- از آنجا كه كارگران فصلي و ساختمان به طور كامل از هرگونه قوانين تامين اجتماعي محروم هستند ، ما از اعتراضات اين بخش از طبقه كارگر براي رسيدن به حقوق انساني آنها دفاع مي كنيم .

10-سيستم سرمايه داري عامل كار كودكان است و تمامي كودكان بايد جداي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين ، نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و ن‍‍ژادي و مذهبي از امكانات آموزشي ، رفاهي و بهداشتي يكساني برخوردار شوند.

11-ما خواهان آزادي كليه كارگران زنداني از جمله منصور اسالو و ابراهيم مددي و لغو كليه احكام صادره و توقف پيگرد هاي قضايي و امنيتي عليه فعالين كارگري هستيم .

12- ما بدينوسيله پشتيباني خود را از تمامي جنبش هاي آزادي خواهانه و برابري طلب همچون جنبش دانشجويي و جنبش زنان اعلام  مي داريم و دستگيري ، محاكمه و به زندان افكندن فعالين اين جنبش ها را قويا” محكوم مي كنيم .

13-ما بخشي از طبقه كارگر جهاني هستيم و اخراج و تحميل بي حقوقي مضاعف بر كارگران مهاجر افغاني و ساير مليت ها را به هر بهانه اي محكوم مي كنيم .

14-ما ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته هاي كارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان مي دانيم و بيش از هر زمان ديگري بر همبستگي بين المللي طبقه كارگر براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم .

15- اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام گردد و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاري مراسم اين روز ملغي گردد .

.

زنده باد اول ماه مه

زنده باد همبستگي بين المللي طبقه كارگر

1 مه 2009

11ارديبهشت1388

كميته برگزاري مراسم روز جهاني كارگر

سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه / سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه / اتحاديه آزاد كارگران ايران / هيئت بازگشايي سنديكاي كارگران نقاش و تزئينات ساختمان / شوراي همكاري تشكل ها و فعالين كارگري / كميته پيگيري ايجاد تشكل هاي كارگري / كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري / شوراي زنان / جمعي از فعالين كارگري / كانون مدافعان حقوق كارگر


 


از "استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی" آقای خمینی تا "آزادی وعدالت" مهندس موسوی


مرگ بر خامنه‌ای از دیگر شعارهای محوری معترضین است...


آیا این شعار از دید مهندس موسوی ایراد دارد؟ بدون تردید این شعار خواست مردم در بررسی و به رفراندم گذاردن مجدد نظام ولایت مطلقه فقیه است چرا که نه از آغاز قرار آقای خمینی با مردم اینگونه نظامی بود و نه در رفراندوم ۱۲ فروردین سال ۵۸ گزینه ولایت فقیه به رفراندوم گذارده شد.


در انتها با نگاهی دیگر، میان سخنان اخیر مهندس موسوی و بیانه شماره هفدهم ایشان ملاحظه می‌کنیم که ایشان از بیانه خود عقب نشینی کرده و نبود رسانه‌های آزاد را امری اجتناب ناپذیر در شرایط کنونی کشور قلمداد کرده‌اند ، که مردم باید بصورتی با آن کنار بیایند.


نکته قابل تامل دیگر در سخنان اخیر مهندس موسوی ؛ عدم اعتراض ایشان نسبت به درخواست رسمی کمیسیون ماده ۱۰ احزاب ؛ جهت انحلال‌ حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی است.به نظر ایشان از بندهای چهارم و پنجم بیانه هفدهم چشم پوشی کرده و بیانیه قبلی خود را به بندهای دوم و سوم تقلیل داده اند.



ای کاش جناب مهندس موسوی، همان بیانیه هفدهم و همان خواسته‌های حداقلی آن بیانیه را که در حکم جوی کوچکی از خواسته‌های برحق ملت ایران است، تکرار می‌کردند.


از "استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی" آقای خمینی تا "آزادی وعدالت" مهندس موسوی. ملتی که نزدیک به یک قرن می‌باشد که به دنبال دموکراسی و حقوق اولیه انسانی خود است.


 


بازخواني سخنان آيت الله خميني (۴)


شيفتگان اين مرجع تقليد سعي كرده‌اند كمافي‌السابق نسبت به نظرات آيت الله توجيهاتي بياورند و رفتار او را استراتژي خاص و خنثي كننده توطئه‌هاي رژيم گذشته و استكبار جهاني معرفي كنند در حالي كه مطالعه صرف اين نظرات بدون هيچ تحليلي به اندازه كافي گويا و رساست.

پس از تصويت قانون انجمن هاي ايالتي و ولايتي در سال ۱۳۴۱، روحاني ۶۰ ساله ساكن قم به اسدالله علم، نخست وزير وقت نامه اي نوشت و در آن به دو نكته درباره زنان اشاره كرد؛ نخست آن كه ورود زنان به مجلسین (شوراي ملي و سنا) و انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شهرداری، مخالف قوانین محکم اسلام  و تشخیص آن بنا به نص قانون اساسی محول به علمای اعلام و مراجع فتوا است. ديگر اين كه فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و می‌دهند، در این صورت حق رای دادن به زنان و انتخابات آن‌ها در همه‌ مراحل مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. اين نامه در پيوست شماره ۵ كتاب خاطرات آيت الله منتظري ثبت شده است.


۱۲ آذر همان سال در مسجد اعظم قم، آيت الله سخنراني كرد و گفت: «زن ها را وارد ادارات كرديد، ببينيد در هر اداره‌اي كه وارد شدند، آن اداره را فلج كردند...روحانيت ملاحظه مي‌كند كه در كنفرانس ها اجازه مي‌دهند كه گفته شود قدم‌هايي براي تساوي مرد و زن برداشته شده...»


نظرات «امام راحل» بعد از ۱۶ سال و درست در زماني كه وارد فرانسه شد تغيير چشمگيري كرد. او در ۲۷ مهر ۱۳۵۷ در گفت و گو با روزنامه لومند پاريس گفت: «ما می‌خواهیم زنان به موجب قوانین اسلامی از بندگی نجات یابند و در تمام امور کشور سهیم باشند و شانه به شانه مردان مبارزه کنند. چنانچه دیدیم مبارزه کردند.»


آيت الله خميني در اين دوران نظرات مترقيانه‌اي درباره زنان ابراز كرده است:


- در جمهوری اسلامی زنان در همه چیز حقوقی کاملاً مساوی با مردان خواهند بود (مصاحبه با روزنامه گاردین، نوفل لوشاتو، ۱ آبان ۱۳۵۷)


- زنان در انتخاب، فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين اسلامی آزادند. در جمهوری اسلامی زن ها آزاد خواهند بود. در تحصیل هم آزاد خواهند بود. در كارهای دیگر هم آزاد خواهند بود (مصاحبه با گاردين، ۱۰ آبانماه ۵۷).


- زن‌ها در حكومت اسلامی آزادند. حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بيرون آورد و آنها را هم رديف مردها قرار داده است، تبليغاتی كه عليه ما مي ‌شود برای انحراف مردم است. اسلام، همه‌ حقوق و امور بشر را تضمين كرده است (مصاحبه با راسلگر، آبان ۵۷، پاريس، صحيفه‌ی نور، جلد ۵، ص ۷۰).


- این که می‌گویند اگر اسلام پیدا شد زنان باید توی خانه بنشینند و قفلی بر آن زده دیگر بیرون نیایند تبلیغات است. زن و مرد همه آزادند که به دانشگاه بروند. رای بدهند. رای بگیرند. ما با ملعبه بودن زن و به قول شاه «زن خوب است زیبا باشد مخالفیم» (سخنرانی ظهر عاشورا، ۲۰ آذر ۵۷ ، پاریس).


- اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است ( مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ،۲۰ دی ۵۷ ، صحیفه نور، ج ۵، ص ۴۱۷).


بعد از انقلاب كه توسط آيت الله و همدستانش مصادره شد نگاه به زنان ناگهان تغيير كرد. روزنامه كيهان يك ماه پس از ورود رهبر ديني انقلاب در هفت مارس سال 57 به نقل از او در صفحه نخست نوشت: «در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌ های لخت بیایند. زن ‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند» (کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱). هشتم مارس، روز زن همان سال شمار كثيري از زنان مخالف با حجاب دست به تظاهرات زدند. نظام اسلامي كمي عقب نشيني كرد تا اين كه آيت الله در تیرماه ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی، شدیدا از دولت انتقاد کرد که چرا هنوز نشانه‌های شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده ‌است. او به دولت بنی‌ صدر ۱۰ روز فرصت داد تا ادارات را اسلامی کند.


 


گفتگویی تکان دهنده با پناهنده‌ای ایرانی در ترکیه




 فرزندش را از درس خواندن محروم کردند به دلیل این‌که توان پرداخت هزینه‌ی مدرسه را نداشت. روزی که او را با دختر ۹ ساله و همسرش به زندانی در استانبول منتقل کردند؛ در سالنی که ۱۵۰ زن، از کشورهای مختلف و با مشکلات و سوابق مختلف در میان‌شان بودند، در ساختمانی که سالن طبقه‌ی پایین‌اش مخصوص مردانی بود که به صورت قاچاق وارد خاک ترکیه شده بودند و در حال خروج از آن بودندو  توسط پلیس ترکیه بازداشت شدند. سپیده و همسرش و دختر ۹ ساله‌شان محلی به نام «یابانجی شعبسی» وارد شدند تا یا به کشورهای‌شان بازگردانده شوند و یا به سازمان ملل معرفی شوند.



سه سال زندگی در سخت‌ترین شرایط در ترکیه، پناه‌جو بودن و به عنوان پناهنده شناخته نشدن، استیناف خوردن به پرونده در سازمان ملل، تحمل شرایط سخت و دیدن مردی که به عنوان همسر در گوشه‌ی خانه در حال کور شدن است از آن‌جهت که ۸ ماه گریه کرده و توان پرداخت هزینه‌ی عمل جراحی را ندارد را هر طور که شده تحمل کرده است، اما این روزها غم بزرگ‌تری گلوی‌اش را می‌فشارد و آن هم فرزندی است که در راه دارد و تا یک ماه دیگر به دنیا می‌آید و مادر و پدرش هیچ پولی برای به دنیا آوردن‌اش ندارند.

با سپیده در مورد تمام آن‌چه که در این سال‌ها در کشور ترکیه بر او گذشته صحبت می‌کنم. اولین  در خواست‌ام از او بازگو کردن آن ۸ ماهی است که پلیس ترکیه او را بدون هیچ  مدرکی در زندان نگه داشته و  او می‌گوید: می‌ترسم بگویم، می‌ترسم از تمام آن چیزهایی که در ۸ ماه زنده‌گی در آن زندان دیدم حرف بزنم، شاید ما را پیدا کنند و به آن‌جا بفرستند.

برای‌اش می‌گویم: چنین نیست سپیده، تو دارای حق و حقوقی  هستی به عنوان پناهنده، تو خودت را به سازمان ملل معرفی کردی و آن‌ها موظف‌اند که از تو حمایت کنند.

می‌گوید: دختر ۹ ساله‌ام در آن ۸ ماه صحنه‌هایی را به چشم دید  که هر شب اشک می‌شد به چشم من و  پدرش. غصه می‌شد در دل من که مادرش  بودم، شب‌هایی که زنان مست روس  را از دیسکوهای استانبول به داخل سالن می‌آورند، روزهایی که وارد توالت‌های زندان می‌شد و آن صحنه‌ها را می‌دید و چشمان کوچک‌اش گشاد می‌شد و زل می‌زد و زبان‌اش بند می‌آمد.

می‌پرسم به چه جرمی شما را به آن زندان منتقل کردند؟

می‌گوید: ما به دلیل مشکلاتی که در ایران داشتیم مجبور به ترک ایران، آن هم به صورت غیرقانونی، در شهر استانبول و در حالی‌که قرار بر این بود که به یکی از کشورهای اروپایی منتقل شویم به دست پلیس ترکیه افتادیم و ما را به زندان منتقل کردند، در این زندان اگر یک ایرانی وارد می‌شد، تنها چند روز می‌ماند اما ما را به دلیل این‌که مقداری پول به همراه داشتیم و هیچ یک از قوانین را نمی‌دانستیم به مدت ۸ ماه نگه داشتند و هر روز به بهانه‌یی از ما پول می‌گرفتند.

می‌پرسم: اجازه‌ی ملاقات با همسرت را داشتی؟

می‌گوید: شب‌ها به مدت ۱ ساعت می‌توانستم ببینم‌اش اما  از آن‌جایی که می‌دانستند ما تحمل دوری از هم را نداریم و حاضر هستیم برای ملاقات با هم حتا پول هم بپردازیم،  برخی شب‌ها اجازه‌ی ملاقات نمی‌دادند  تا بیش‌تر از ما پول بگیرند. یک‌بار  هم که قرار بود از سازمان ملل به آن ساختمان بیایند و از آن‌جا بازدید کنند، همه‌ی ما را از آن‌جا به زندان‌های  دیگر و بدتر از آن‌جا منتقل کردند  و وانمود کردند که در آن ساختمان  مشغول بازسازی هستند تا سازمان ملل، آن‌ها را محکوم نکند.

چه شد که از آن‌جا بیرون آمدید؟

می‌گوید: ما پرونده‌ی  خودمان را به سازمان ملل فرستادیم و  آن‌ها کارهای‌مان را پیگیری کردند  و حکم آزادی ما را صادر کردند  و ما را به یکی از شهرهای کوچک ترکیه  منتقل کردند.

می‌گویم: وضعیت پرونده‌ی  شما در سازمان ملل الان در چه مرحله‌یی است؟

می‌گوید: پرونده‌ی ما در سازمان ملل استیناف خورده و از آن‌جایی که همسرم بسیار سرخورده و افسرده شده است، با وجود تلاش‌های مکرر، پرونده‌ی ما در سازمان ملل بسته شده است، همین فشارها باعث شده تا همسرم بینایی صد در صد چشمان‌اش را از دست دهد، پزشکان گفته‌اند اگر تا چند ماه آینده جراحی نشود، کاملا نابینا خواهد شد.

می‌گویم: چرا به سراغ جراحی نمی‌روی؟

با پوزخندی می‌گوید: چند سال به دلیل این‌که پول کافی نداشتیم، دخترم را نتوانستیم به مدرسه  بفرستیم، دخترک‌ام که الان باید در کلاس سوم راهنمایی درس بخواند، کلاس پنجم ابتدایی است. آموزش فرزندم را نتوانستیم به درستی تامین کنیم،  حالا چه‌طور می‌توانیم هزینه‌ی  جراحی را بپردازیم؟ آن‌هم در شرایطی که هیچ نهادی در این کشور کم‌ترین کمکی به ما نمی‌کند.

از فرزندی می‌پرسم که در راه دارد...

این‌بار چشمان‌اش پر از اشک می‌شود و می‌گوید: نمی‌دانم،  هر بار که به روز زایمان فکر می‌کنم  گیج می‌شوم، با خودم می‌گویم حالا که حاضر نشدم با وجود شرایط سخت زنده‌گی،  زنده‌گی را از او دریغ کنم، شاید به طریقی  کمکی شود تا بتوانم او را به دنیا بیاورم.

می‌گوید: همسرم بی‌کار  است، یا اگر شاغل شود به کارهای فصلی مشغول است، در خرج روزانه‌ی‌مان  مانده‌ایم و تنها یک ماه به زایمان‌ام باقی مانده. نمی‌دانم پسرم چه‌گونه به دنیا خواهد آمد. برای‌اش دعا کن.

می‌گویم: در این ۳ سال سخت‌ترین‌ها را تجربه کرده‌ای، اما سالم زنده‌گی‌ات را ادامه داده‌یی، صبوری کن.

بغض گلوی‌ام را فشار می‌دهد. بعد از انتخابات خیلی‌ها از ایران خارج شدند، به ترکیه پناه بردند و از آن‌جا به کشورهای دیگر منتقل شدند، کمک‌های زیادی به آن‌ها شد، چه از نظر مالی و چه از نظر حمایت‌ در جهت تسریع در پرونده، اما حتا آن‌هایی که کمک می‌کردند، کم‌تر به یاد آن‌هایی بودند که از پیش از انتخابات در ترکیه بودند و بررسی پرونده‌های‌شان در سازمان ملل به دلیل خروج حدود 5 هزار نفر از ایران پس از انتخابات به تعویق افتاده است.

حالا من و شما  می‌مانیم با وجدانی که باید در مورد این پناه‌جویان به قضاوت بنشیند. من و شما می‌مانیم و بار  سنگینی که پس از آگاهی از وضعیت سپیده  و سپیده‌ها بر دوش‌مان مانده  است.

پی‌نوشت:

به علت ترس این  پناهنده از بازگشت به زندان در ترکیه  و تکرار خاطرات هولناکی که پلیس ترکیه برای آنان رقم زده است. برخی از اطلاعات هم‌چون نام و مدت زمان حضور وی در ترکیه حذف شده است. هم‌چنین برخی از وقایع بسیار تلخی که در این زندان بر وی گذشته است به خاطر همین مساله بازگو نشده است.

مشخصات این پناهنده نزد نویسنده و سایت خودنویس محفوظ است. کسانی که مایل به یاری رسانی هستند می‌توانند با ما تماس بگیرند تا نحوه کمک‌رسانی را از طرق قانونی پیگیری کنیم.


 


برادر حسين در دادگاه


در اين جلسه صالح نيكبخت وکیل انجمن دفاع از حقوق زندانیان درباره اتهاماتي كه روزنامه كيهان و مدير مسول آن به انجمن دفاع از حقوق زندانيان نسبت داده است سخن گفت و افزود: «ادعاي آقاي حسين شريعتمداري مربوط به مواردي چون حمايت از تروريست‌ها و ارتباط با بيگانگان و دريافت بودجه از آمريكا مي‌ شود و بايد بگويم آن‌ چه بيان كرده‌اند در قالب حدس و گمان است كه در روزنامه منتشر شده است.»

نيكبخت خطاب به حسين شريعتمداري گفت: «سوال من اين است كه چه دليل و مدركي براي توجيه اتهامات داريد و چرا تا كنون به دادگاه ارايه نداده‌ايد و اگر موجود است امروز به دادگاه ارايه دهيد. متهم نه تنها دليلي ارايه نكرده بلكه در جلسه‌ قبل نيز به جاي دفاع، به بيان اتهامات ديگري پرداخت.»


 سخنان اين وكيل دادگستري،  به گزارش ايسنا، دو بار  با واكنش قاضي مواجه شد كه از  نيكبخت خواست شكايت را مطرح و از توهين به شريعتمداري پرهيز كند كه نخستين بار مدير مسول كيهان خطاب به قاضي گفت: «اجازه دهيد كامل مسائل خود را مطرح كنند.»


 نيكبخت با ارايه‌ي لايحه‌ي دفاعيه‌اش به دادگاه گفت: «علي‌رغم اين كه انجمن دفاع از حقوق زندانيان قائل به پاسخگويي به آقاي شريعتمداري نبوده اما به دليل ادامه‌ اين روند ناگزير به پاسخگويي شديم.»


شريعتمداري  پس از آن كه در جايگاه قرار گرفت، گفت: «هيچ يك از فحاشي ‌هاي آقاي نيكبخت چيز جديدي نبوده و قبلا اين موارد را راديو اسراييل و راديو فردا بيان كرده‌اند. به جرات مي‌توانم بگويم كه حتي يك كلمه از خودشان نداشته‌اند. من سند دارم كه آقايان از آمريكا بودجه دريافت كرده‌اند. شيرين عبادي نيز بودجه گرفته است.»


او در جايگاه متهم نيز دست از اتهام زدن برنداشت و در ارتباط با شيرين عبادي گفت: «بنده شيرين عبادي را برانگيخته‌ بيگانگان مي‌‌دانم كه تنها شناسنامه ايراني دارد. هيچ‌يك از اسنادي كه در اين دفاعيه به آن استناد مي‌ كنم بيرون از گفته‌ هاي وي و همكاران وي نيست.»


نسرين ستوده يكي از وكلاي مدافع شيرين عبادي با بيان اين ‌كه درخواست ما اين بود آقاي حسين شريعتمداري به بيان دلايل و مدارك خود بپردازند، گفت: «با توجه به اين ‌كه اعضاي هيات منصفه و مستشاران دادگاه اعتنايي به حقوق بنده و موكلم نمي‌كنند، جلسه‌ي دادگاه را ترك مي‌كنم.»


پس از ترك جلسه‌ توسط ستوده، شريعتمداري گفت: «مي‌دانم براي چه جلسه را ترك مي‌كنند؛ چون طاقت شنيدن چنين سخناني را ندارند.» او ادامه داد:«شخص خانم شيرين عبادي همراهي و همكاري با سرويس‌ هاي بيگانه را به صراحت نفي نمي‌كنند بلكه فقط مي ‌گويند كيهان اسناد و مدارك خود را ارايه دهد. كيهان براي همه‌ آن‌چه درباره‌ي شيرين عبادي نوشته و به مردم هشدار داده دلايل و مدارك غير قابل انكار دارد.»


 ادعاهای حسين شريعتمداري كه بدون ارائه دليل و مدرك در صحن دادگاه ابراز مي‌شد، واكنش قاضي و هيات منصفه را در برنداشت و او آزادانه به اتهمام زدن پرداخت.


شريعتمداري گفت: «جرم بزرگ‌تر شيرين عبادي اين است كه همه جا در مجامع بين‌المللي خود را نماد زنان مسلمان ايراني معرفي مي‌‌كند و مي ‌توانم به صراحت بگويم كه يكي از دلايل اعطاي جايزه‌ صلح نوبل به شيرين عبادي، تحقير شخصيت زن ايراني است.»


 وي با طرح مجدد مطالبي كه دركيهان منتشر شده ادامه داد: «انتظار ندارند كه بنده براي تلاش بي‌وقفه‌ صهيونيست‌‌ها براي اعطاي نوبل به شيرين عبادي سندي كاملا سري و طبقه‌ بندي شده ارايه كنم. آيا شيرين عبادي و وكلاي وي مي‌‌توانند در ميان عملكرد چند ساله‌ شيرين عبادي فقط يك نمونه آدرس دهند كه در آن سياه‌نمايي و تكرار دروغ‌هاي شاخداري كه صهيونيست‌ها عليه مردم مظلوم ايران مطرح مي‌كردند، نباشد؟ سياه‌نمايي‌هاي خانم شيرين عبادي آن‌قدر خصمانه بوده كه رسانه‌ هاي تابلودار براي حفظ پرستيژ خود بعضي از آنها را تغيير دادند.»


 در ادامه، وكيل مدافع اسفنديار رحيم‌مشايي ديگر شاكي پرونده‌ كيهان گفت: «ما درخواست داريم كه افراد از چارچوب كيفرخواست خارج نشوند؛ زيرا دادگاه براي حفظ حقوق طرفين است. بايد در چارچوب آيين دادرسي دفاع صورت گيرد. در مورد شكايت موكل اين‌جانب نيز آقاي شريعتمداري مدت زمان زيادي توضيحات زيادي را ارايه دادند. نظرات وي دارد جاي دفاعياتش را مي‌‌گيرد.» كه مديرمسوول روزنامه‌ي كيهان گفت: «موارد مطرح شده از سوي اين‌جانب به عنوان سند محسوب مي‌شود.»

 در اين ميان يكي از اعضاي هيات منصفه به قاضي مديرخراساني اعلام كرد: «متهم مي‌تواند دفاعيات خود را بيان كند. شريعتمداري در موضوع صحبت مي‌كند و اجازه دهيد كه به صحبت‌ هايش ادامه دهد.»  قاضي مديرخراساني آن را اظهاراتي از سوي تمام اعضاي هيات منصفه‌ مطبوعات عنوان كرد كه در اين هنگام بعضي از اعضاي هيات منصفه با بالا بردن دست خود نشان دادند كه همه، اين گفته‌ها را تاييد نمي‌كنند و برخي از اعضا اين مطلب را بيان كردند.

 قاضي به دليل طولاني شدن دومين جلسه‌ نمايشي رسيدگي به پرونده‌ي روزنامه‌ كيهان، ادامه نمايش را به جلسه‌ بعد موكول كرد.

نخستين جلسه اين دادگاه دوم اسفند ماه سال پيش برگزار شد.

 

 


 


دکتر حسن سبحانی: با هدفمندسازی یارانه‌ها، قدرت خرید جامعه نه تنها بالا نمی‌رود که کاهش هم می‌یابد

دکتر حسن سبحانی در نشست کافه خبر در پاسخ به این پرسش که استدلال افزایش قدرت خرید با توزیع یارانه نقدی  در ظاهر به نظر درست می رسد گفت: این مسئله از نظر ظاهر هم درست نیست، همین اقدامی که مجلس کرده است و 3 هزار میلیارد تومان به دولت داده است و گفته است مالیات ندهد و سه ماه هم اجرا نکند  یعنی باید از 23هزار میلیارد تومان منابع حاصل 11 هزارو500 میلیارد تومان بین مردم توزیع کند یعنی به هر نفر حدود 21 هزار تومان تخصیص می یابد.


نماینده سه دوره گذشته مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: ما می گوییم بین 60 تا 70 درصد تورم حاصل اجرای این برنامه است، صندوق بین المللی پول اعلام می کند حدود 32 درصد تورم ایجاد خواهد کرد و رئیس کل بانک مرکزی رقم حدود35 درصد را اعلام می کند. اگر حتی پایین ترین رقم یعنی 25 درصد اعلام شده از سوی بانک مرکزی را صحیح بگیریم، با اجرای این قانون ، قدرت خرید 450 هزار تومانی  یک خانوار 4 نفره حدود 110 هزار تومان کاهش پیدا می کند این در حالی است که دولت تنها 80 هزار تومان به عنوان یارانه نقدی بین خانوار های چهار نفره توزیع می کند .این نشان می دهد در ظاهر هم یارانه نقدی نمی تواند کاهش قدرت خرید مردم را جبران کند.


سبحانی افزود:  در سال 88 بودجه دولت  100هزار میلیاردتومان  بوده است و اگر تورم 25 درصدی محقق شود برای اینکه آموزش و بهداشت و درمان در سطوح سال 88 بماند باید 25 هزار میلیاردتومان بودجه دولت اضافه شود در حالی که در حال حاضر 4 هزار میلیاردتومان به دولت می رسد. این چه چیزی را جبران می کند مشخص نیست.


سبحانی در پاسخ به این پرسش که توزیع یارانه نقدی با فرض آنکه قیمتها جهش شدید نداشته باشند آیا در دهک های خیلی پایین جامعه تاثیر افزایش قدرت خرید خواهد داشت یاخیر؟، گفت: «برخی دهکها به قدری فقیرند که از سبد هزینه خانوار بانک مرکزی که بیش از 100 قلم کالا را شامل می شود تنها 30 قلم را استفاده می کنند و قیمت انها هرچه قدر افزایش پیدا کند تغییری در وضعیت آنها ندارد .بنابراین می توان گفت آنها قدرت خریدشان با این یارانه نقدی افزایش می یابد.»


واین همان چیزی است که دولت در پی آن است، با افزایش قدرت خرید پائین ترین سطوح جامعه که متاسفانه از نظر آگاهی هم بسیار پائین هستند، دولت میتواند به خرید انها امیدوار باشد و در واقع بخشی از جامعه را بعنوان هوداران خود با پول بخرد وشاید هم به خیابان بفرستد . 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته