شنيدنيها |
(بی بی سی) |
نگرانیها در مورد مبادله شیر هندی و یوزپلنگ ایرانی |
به تازگی و در پی درخواست هند مبنی بر مبادله شیر این کشور با یوزپلنگ ایران، اورس برایتن موزر، رئیس گروه ویژه گربه سانان اتحادیه جهانی حافظت از طبیعت با اشاره به جمعیت محدود یوزپلنگ ایرانی، خروج این گونه از این کشور را خطرناک دانست. سالهاست که هند از ایران می خواهد چند قلاده یوزپلنگ ایرانی به سازمان محیط زیست این کشور بدهد تا نسل منقرض شده یوز آسیایی دوباره در هند احیا شود. ایران تا کنون این درخواست را رد کرده بود. چندی پیش هم هند درخواست مبادله یوزپلنگ ایرانی با شیر هندی را مطرح کرد. به عقیده کارشناسان جهانی محیط زیست خروج یوزپلنگ ایرانی از این کشور و ارسال آن به هند می تواند برای این گونه خطرناک باشد. شیر ایرانی آخرین بار در سال ۱۳۲۴ در اطراف رودخانه دز و کرخه دیده شد. درحالی که در جنگل ''گیر'' هندوستان، حدود ۴۰۰ قلاده از این گونه وجود دارد. از طرف دیگر یوز آسیایی که در هندوستان به وفور وجود داشت در حال حاضر فقط در ایران وجود دارد. اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست در این باره به بخش فارسی بی بی سی گفت: ''مبادله این دو گونه جانور، برمی گردد به این داستان که جانوری که در تمام آسیا وجود داشته الان ما آن را در ایران داریم و به جای آن باید شیری را بگیریم که روزی در ایران بوده و حالا در هندوستان وجود دارد.'' آقای کهرم افزود: ''برای این مبادله ما به دو سوال باید پاسخ دهیم. یکی اینکه با این جانوران چه کار می خواهیم بکنیم. آیا می خواهیم آنها را در قفس بیاندازیم تا در باغ وحش مردم بیایند و ببینند؟ یا آنکه آنها را در پهنه های طبیعی رها کنیم؟'' از سوی دیگر اگر قرار بر اجرای این تبادلات باشد، باید شرایط زیست محیطی نیز برای زندگی این جانوران فراهم شود. اگر ایران، شیر آسیایی را از هندوستان بگیرد، مشکل اینجاست که شرایط زیست محیطی برای این گونه، در اطراف دشت ارژن و یا در کنار رودخانه دز و کرخه وجود ندارد. اسماعیل کهرم گفت: ''از طرفی هندوستان با یوز ایرانی می خواهد چه کاری انجام دهد؟ آیا می خواهد آن را برای برنامه همانند سازی از ایران بگیرد؟ یا می خواهند این جانوران را در یک محوطه محصور بیاندازند تا زاد و ولد کنند و در نتیجه انحصار ایران را از داشتن یوزپلنگ آسیایی بگیرند؟'' آقای کهرم افزود: ''این ها موضوعاتی است که باید بین ایران و هندوستان مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا دو طرف در مورد آن به یک نتیجه منطقی برسد.'' بنابراین به گفته او مبادله یوزپلنگ ایرانی و شیر آسیایی بین ایران و هند نیار به بررسی کارشناسانه و دقیق تری دارد. مبادله گونه های در معرض انقراض و ایجاد محیط زیست مناسب برای آنها یکی از مهم ترین مباحث محافل جانورشناسان در دنیاست.
|
(پارلمان نیوز) |
20 هزار دانشجو را از تهران خارج میکنند |
پارلماننیوز: رئیس دانشگاه علامه طباطبایی استانداری تهران را مدافع طرح تجیمع این دانشگاه دانست و گفت: وقتی ما 20 هزار نفر را از تهران خارج كنیم، نفس شهر باز میشود. حجتالاسلام سیدصدرالدین شریعتی در گفتگو با فارس با اشاره به جلسه خود با معاون برنامهریزی استانداری تهران برای نهایی شدن طرح تجمیع دانشگاه علامه طباطبایی، از روند كار ابراز رضایت كرد و اظهار داشت: دراین جلسه صورتجلسهای تنظیم كردیم و قرار شد استانداری تهران پیشنهاد ما را ظرف سه هفته آینده بررسی و نتیجه را اعلام كند. وی استانداری تهران را مدافع طرح تجمیع دانشگاه علامه طباطبایی دانست و افزود: وقتی ما بیست هزار نفر را از تهران خارج كنیم، نفس شهر باز میشود و در تقاطع اتوبان همت با خیابان شریعتی و پاسداران نیز كه دانشكده داریم، اگر 2400 دانشجوی این دانشكده را از تهران خارج كنیم به كاهش ترافیك این محدوده كمك میكنیم. ]]>
|
(پایگاه خبری نوروز) |
نیاز فوری علی بیکس به درمان در زندان اوین |
علی بیکس ، فعال اجتماعی ویکی از زندانیان پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیاز به درمان فوری دارد . او که از ۲۴خرداد ماه در زندان اوین به سر می برد اکنون در بند ۳۵۰ این زندان وضعیت ناگواری از جهت بهداشت دهان و دندان دارد به گزارش خبرنگار کلمه، خانواده بیکس از مسولان تقاضا دارند که با مرخصی چند روزه این زندانی در بند برای درمانش موافقت کنند. چون او حتی به خاطر از دست دادن دندانهایش به دلیل بیماری پیوره قادر به غذا خوردن هم نیست . امکانانات دندانپزشکی بند ۳۵۰ اوین نیز نمی تواند پاسخگوی مشکلات درمانی او باشد. خانواده بیکس همچنین از وضعیت بلاتکلیف او در زندان گلایه مندند اینکه چرا پس از ده ماه حبس هنوز وضعیت بیکس مشخص نشده و حکم دادگاه تجدید نظرش صادر نشده است. علی بیکس ، دارای دکترای تاریخ ، ۲۴ خردادماه سال گذشته بازداشت و تاکنون نیز بدون استفاده از مرخصی در زندان به سر می برد. او با کمیته اطلاع رسانی ستاد مرکزی میرحسین موسوی نیز در زمان انتخابات همکاری داشته است. بیکس بر اساس حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده است . .خانواده بیکس از وضعیت نامعلوم فرزند خود نگرانند و هر چه زودتر خواهان تعیین وضعیت و اعلام حکم نهایی وی هستند. ]]>
|
(ایسنا) |
نيويورك تايمز:اوباما براي همراهي پكن درباره ايران تامين نفت پكن را تضمين كرد |
يك روزنامه آمريكايي خبر داد كه باراك اوباما به چين وعده داده است در صورتي كه ايران به تلافي پيوستن پكن به تحريمهاي سازمان ملل عليه ايران تامين نفت اين كشور را قطع كند، به حفظ تامين جريان سوخت چين كمك كند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، خبرگزاري فرانسه، به نقل از نيويورك تايمز گزارش داد: اين وعده روز دوشنبه در گفتوگوها ميان باراك اوباما، رييسجمهور آمريكا و هوجيانتائو، رييسجمهور چين در حالي مطرح شد كه اوباما تلاش كرد حمايت چين را براي تلاش جمعي به سوي اعمال تحريمهاي جديد سازمان ملل عليه تهران جلب كند. نيويورك تايمز نوشت كه اوباما به هو اطمينان داد كه به نيازهاي انرژي چين حساس است. اين روزنامه افزود كه سال گذشته دنيس راس، مشاور كاخ سفيد در امور ايران به عربستان سفر كرد تا قول عربستان را مبني بر اينكه در صورت لزوم براي كمك به چين مداخله خواهد كرد، به دست آورد. ايران در سال گذشته پس از عربستان و آنگولا سومين تامين كننده بزرگ نفت خام چين بود. يك مقام كاخ سفيد به نيويورك تايمز گفت: ما به دنبال راههايي براي اطمينان يافتن از اين موضوع هستيم كه آيا تحريمهايي هستند كه به شكل منفي تحت تاثير قرار نگيرند. اين روزنامه همچنين نوشت كه رييس جمهور آمريكا جزييات هستهِي پيشنهادهاي تحريمهاي شوراي امنيت را براي هو توضيح داده است اين در حالي است كه مقامات چين بر تغيير نكردن موضعشان در قبال ايران تاكيد كردند.
|
(عصر ایران) |
امام جمعه آبادان استعفا داد |
امام جمعه سابق آبادان ادامه داد: با توجه به اينكه مسئوليت و تولي حوزه علميه آبادان را برعهده دارم، مشغلههاي بسياري نيز در ارتباط با حوزه علميه آبادان براي بنده به وجود آمده است. به دليل پارهاي از مشكلات خانوادگي امام جمعه آبادان استعفا داد. امام جمعه آبادان اظهار داشت: خبر استعفاي بنده از امامت جمعه آبادان صحت داشته است. حجتالاسلام سيدعلي دهدشتي خاطرنشان كرد: با توجه به اتمام دور دوم امامت جمعه بنده در آبادان و به وجود آمدن پارهاي مشكلات خانوادگي و شخصي از امامت جمعه آبادان معذور هستم. وي افزود: البته مشكلات و مشغلههاي صنفي نيز دليل ديگري براي استعفاي بنده از امامت جمعه آبادان است. امام جمعه سابق آبادان ادامه داد: با توجه به اينكه مسئوليت و تولي حوزه علميه آبادان را برعهده دارم، مشغلههاي بسياري نيز در ارتباط با حوزه علميه آبادان براي بنده به وجود آمده است. دهدشتي تصريح كرد: بنده استعفاي خود را اعلام كردهام و بايد منتظر پاسخ و تصميمگيري شوراي سياستگزاري ائمه جمعه باشيم. وي درباره گزينه احتمالي براي امامت جمعه آبادان خاطرنشان كرد: در حال حاضر در اين مورد اطلاعي ندارم. حجتالاسلام سيدعلي دهدشتي به مدت دو دوره مسئوليت امامت جمعه اين شهرستان را عهدهدار بوده است.
|
(ایران پرس نیوز) |
شرح حمایت های کمیته امداد از محرومان کشور کومور |
سایت شفاف: در پی تقاضاهای مستمر موسسات خیریه و دولتهای اسلامی، کمیته امداد امام خمینی( ره ) فعالیتهای خود را در آفریقا افزایش داده است. کمیته امداد امام خمینی(ره) با تأسی به اندیشه های حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری پس از سه دهه فعالیت در مبارزه با فقر و محرومیت در عرصه های داخلی و خارجی به ظرفیت ها، توانمندی ها و ویژگی هایی دست یافته است که بر اثر آن موسسات خیریه و دولت های اسلامی در اقصی نقاط جهان به منظور بهره مندی از تجربیات و دستاوردها و فراگیری الگوی خدمات حمایتی و امدادی این نهاد به ویژه فعال سازی ظرفیت های مشارکت های مردمی، خوداتکایی معیشتی و صیانت از عزت نفس و تقویت کیان خانواده های نیازمند، تقاضاهای ارتباطات مستمر با کمیته امداد امام خمینی(ره) را مطرح و پیگیری می کنند. در همین راستا بنا به دعوت رسمی مقامات عالی رتبه کشورهای آفریقایی و با هماهنگی نمایندگی های سیاسی و فرهنگی کشورمان در کشورهای تانزانیا، جزیره زنگبار، اتحادیه کومور، سیرالئون و ماداگاسکار ارتباطات و مراودات و اقدامات اجرایی به شرح ذیل ساماندهی شده و هم اکنون در دست پیگیری قرار دارد: الف- مسافرت هیات عالی رتبه اعزامی کمیته امداد امام خمینی(ره) مرکب از نماینده مقام معظم رهبری و مقام سرپرستی این نهاد بنا به دعوت دولت های تانزانیا، جزیره زگبار و اتحادیه کومور برای دیدار با مقامات دولتی و محلی و تبادل نظر پیرامون نحوه شکل گیری و زمینه سازی آغاز فعالیت های امداد امام(ره) در این کشورها. در این رابطه برنامه هایی به شرح زیر اجرا شده است: 1 افتتاح دفتر نمایندگی کمیته امداد امام خمینی(ره) در جزیره آنژروان کشور کومور 2 برگزاری میزگرد تخصصی هم اندیشی در مورد آفریقا با همکاری وزارت امور خارجه 3 برگزاری جلسه با وزیر امور خارجه اتحادیه کومور 4 اقدام به آغاز فعالیت احداث مسکن برای دختران یتیم در آستانه ازدواج در کشور کومور ب - مسافرت هیات سیاسی و مذهبی اتحادیه کومور متشکل از رئیس صدا و سیما، دبیرکل مدیرکل امور اجتماعی وزارت بهداشت و امام جماعت پایتخت کومور، درپی این مسافرت نسبت به انجام برنامه های زیر اقدام شده است: 1- ملاقات با مقام محترم سرپرستی امداد، نماینده ویژه ریاست جمهوری در امور کومور، نمایندگان ولی فقیه در استان های خراسان رضوی و فارس و ملاقات با معاونت جامعه المصطفی قم. 2 برگزاری جلسات با معاونت آفریقایی وزارت امور خارجه، استاندار خراسان رضوی، مدیر کل سلامت بهداشت و درمان. 3 مذاکره با معاونت بین الملل وزارت صنایع و معادن و کمیته آفریقایی وزارت صنایع. 4 بازدید از صدا و سیمای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران. ج- اهم فعالیت های دفتر نمایندگی کمیته امداد امام خمینی(ره) در کشور کومور: 1- شناسایی یک هزار خانوار محروم و دارای یتیم با جمعیت شش هزار و 200 نفر در کشور کومور و مورد حمایت قراردادن آنان با هزینه ای معادل یک میلیون و 71 هزار و 582 دلار برابر با 9/9 میلیارد ریال. متذکر می شود از مجموع فوق تعداد 560 خانوار با جمعیت سه هزار و 472 نفر به صورت مستمر و تعداد 440 خانوار با جمعیت دو هزار و 728 نفر به صورت موردی از حمایت های این نهاد بهره مند شده اند. 2 امداد نقدی و کالایی: میزان کمک های کالایی تحویلی به مددجویان مورد حمایت طی سال 1387 معادل 65 تن مواد خوراکی شامل 40 تن برنج، 15 تن روغن و 10 تن شکر بوده است. علاوه بر این 10 هزار قوطی پودر شوینده در اختیار مددجویان مورد حمایت این نهاد قرار گرفته است. 3 راه اندازی و فعالیت کارگاه آموزشی فنی وحرفه ای در زمینه خیاطی، کامپیوتر، برق و نجاری برای جوانان نیازمند مستعد اشتغال در کشور اتحادیه کومور با هماهنگی و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آن کشور. در این رابطه در سال 1387 تعداد 680 نفر آموزش های فنی وحرفه ای لازم را فرا گرفته اند.
|
(ایران پرس نیوز) |
نوشته کوتاهی از دختر زندانی سیاسی محکوم به اعدام |
انتشار:فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران رنجنامه دختر یکی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در ایام عید و قطع آب بر زندانیان روز عید 89 به منزل مادرم برای تبریک سال نو رفتم، دیدم عکس پدرم علی صارمی را در قابی در کنارش گذاشته و نشسته. با دیدن آن صحنه عید ما رنگش را باخت و مثل همان شمعی شده بودم که داشت ذوب می شد نمی دانم کی و به کی سال نو را تبریک گفتم یا نگفتم. که به خود می گفتم چه عیدی ؟ هزاران هزار مثل من الان باید با قاب عکسها دور هم جمع شوند در حالی که خودشان وجود دارند و وجودشان از هزاران شمع و سبزه و سکه پر نورتر سبزتر و ارزشمندتر است . به زیبائی سیب اند ،به طراوت شکوفه ها ،به خوش صدایی بلبلان مست بهارند و بودنشان شیرین تر از هر شیرینی . گلهای شقایق نمادی از آنها است و چشم اندازسبز شمال نماد شکوه و جلال انسان وارانه زیستن شان . اما این عزیزان در غل و زنجیر ،زنجیر تهمتها و افتراها که در هر صفحۀ تاریخ ایران هزاران نمونه از این دست دارد و تنها به سرکوب روشنفکران توانسته اند اندی بیشتر در ثروت و حکومت بگذرانند. نمی دانند؟ زندان رجائی شهر یک ماه است آب ندارد! و هیچ مسئولی هم ندارد که کسی به آنها بگوید که حتی برای خوردن و سرویسهای بهداشتی هم آب به قدر کافی ندارند . در فروردین ماه سال یعنی ماه برکت و بارش در شهر چسبیده به پایتخت آن هم در زندان که مسئولیت تک تکشان با دولت است آب نیست. واقعا شنیدن و یا باور نکردنی است که مملکتی در آن آب هم گیر نیایید . زینب صارمی فرزند زندانی سیاسی علی صارمی محکوم به اعدام 24 فروردین 1389
|
(ایران پرس نیوز) |
بی خبری از وضعیت 4 تن از فعالین شهر یاسوج |
خبرگزاری هرانا – از وضعیت و سرنوشت 4 تن از فعالین دانشجویی شهر یاسوج اطلاعی در دست نیست. بنابر اطلاع گزارشگران هرانا، چهار تن از فعالین دانشجویی و حقوق بشری به نام های رضا اکوانیان، محمد اکوانیان و حسن اکوانیان که به همراه اردوان قرائتی در 14 بهمن ماه بازداشت شده اند پس از گذشت بیش از 70 روز از زمان بازداشت در شرایط نامعلومی به سر می برند و نگرانی ها نسبت به وضعیت ایشان تشدید شده است. درپی یک بازداشت خانوادگی ماموران امنیتی در تاریخ 14 بهمن ماه سال گذشته به منزل آقای رضا اکوانیان از فعالین طیف چپ، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر و زنان، یورش برده و ضمن تهدید خانواده، با شکستن درب خانه وارد منزل شده و پس از دستگیری وی ، اردوان قرائتی از اعضای سازمان دانش آموختگان ايران(ادوار تحکيم وحدت) را نیز دستگیر کردند. آقای رضا اکوانیان از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز می باشد که در شهر یاسوج در راستای اهداف کمپین یک میلیون امضا اقدام به جمع آوری امضا از زنان و دختران یاسوج مینمود.
|
(صدای آمریکا) |
محمود احمدی نژاد می گويد مشغول نوشتن نامه ای به پرزيدنت باراک اوباماست |
يوکيا آمانو: ايران تدابير امنيتی ابتدايی را برای حفاظت از مواد اتمی اعلام شده رعايت می کند محمود احمدی نژاد می گويد مشغول نوشتن نامه ای به پرزيدنت باراک اوباماست رييس جمهوری اسلامی ايران می گويد که اگر امريکا سياست های خود را در قبال تهران تغيير دهد، جمهوری اسلامی ايران پاسخ مثبت خواهد داد. محمود احمدی نژاد روز سه شنبه ۲۴ فروردين ماه گفت که مشغول نوشتن نامه ای به پرزيدنت باراک اوباماست. وی افزود که تنها شانس اوباما برای موفقيت در قدرت اين است که با ايران همکاری کند و سياست های خود را در قبال ايران، به صورت عملی تغيير دهد. بوستون گلوب: سخنگوی وزارت امور خارجه ايران می گويد بيانيه چين به مفهوم آمادگی چين برای حمايت از تحريمها نيست روزنامه آمريکايی بوستون گلوب نيز در گزارشی از تهران مينويسد که ايران ابراز ترديد کرده است که چين از تلاشهای جاری برای وضع تحريمهای جديد عليه ايران بخاطر برنامه هسته يی جنجال برانگيز آن پشتيبانی کند. رامين مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ايران در واکنش به يک بيانيه چين حاکی از اينکه چين و آمريکا در هدف کلی مرتبط با مسئله هسته ای ايران اشتراک نظر دارند گفته است که اين سخن به مفهوم آمادگی چين برای حمايت از تحريمها نيست. بوستون گلوب بر اين نکته تاکيد ميورزد که پرزيدنت اوباما و رهبران حدود ۵۰ کشور جهان در گردهم آيی واشنگتن تلاش کرده اند تا مواد هسته ای را از دستان تروريستها بدور نگاهدارند. يوکيا آمانو: ايران تدابير امنيتی ابتدايی را برای حفاظت از مواد اتمی اعلام شده رعايت می کند يوکيا آمانو دبيرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی می گويد ايران تدابير امنيتی ابتدايی را برای حفاظت از مواد اتمی اعلام شده رعايت می کند. به گزارش خبرگزاری رويترز آقای آمانو در حاشيۀ نشست امنيت اتمی در واشنگتن پايتخت آمريکا می گويد اگرچه مواد اعلام شدۀ اتمی به آژانس از سوی ايران در شرايط صلح آميز قرار دارند، با وجود اين او نمی تواند احتمال تصويب دور چهارم تحريم ها عليه ايران را رد کند. کشورهای غربی نگران آن هستند که برنامه اتمی جمهوری اسلامی اهدافی نظامی دارد. ايران می گويد برنامه اتمی کشور صرفاً اهدافی صلح آميز دارد.
|
(خبرگزاری روز) |
چين با آمريکا همراه شد |
کريستی پارسونز- پول ريشتر هو جين تائو رئيس جمهور چين در يک ديدار رو در رو با باراک اوباما به وضع تحريم های اقتصادی عليه ايران رضايت داد. با اين حال، وی در متعهد کردن دولت خود به پشتيبانی از ساير تمهيدات برای بازداشتن ايران از جاه طلبی های هسته ای خودداری کرد. به گفته سخنگوی وزارت خارجه چين، هو در يک ديدار 90 دقيقه ای در کاخ سفيد به اوباما گفت، چين و ايالات متحده ''اهداف مشترکی در زمینه معضل هسته ای ايران دارند.'' آمريکا و ساير دولت های پيشروی غربی اعتقاد دارند ايران به دنبال تسليحات هسته ای است. اما تهران که از سال 2006 تا کنون هدف سه دور از تحريم های سازمان ملل قرار گرفته، ادعا می کند برنامه هسته ای آن کشور در خدمت توليد جريان برق است. پس از آنکه تغيير رويکرد ديپلماتيک اوباما در سال گذشته با بی اعتنايی ايران روبرو شد، کاخ سفيد به طور مستمر برای وضع دور تازه ای از تحريم های سازمان ملل عليه اين کشور فشار وارد کرده است. مقامات آمريکا ديدار هو و اوباما را که تنها ساعاتی پيش از آغاز نشست دو روزه امنيت هسته ای برگزار شد، مثبت توصيف کرده اند. جفری بادر عضو شورای امنيت ملی در کاخ سفيد گفت: ''آنها آماده همکاری با ما هستند.'' يک مقام ارشد دولتی نيز گفت رهبران چين ''موافق اين هستند که ايران در صورت شانه خالی کردن از بار مسؤوليت هايش، بايد عواقب آن را تحمل کند.'' ممکن است اظهارات رئيس جمهور چين چندان غيرمنتظره نباشد زيرا ديپلمات های چينی ظرف چند هفته اخير، به طور فعال سرگرم گفتگو درباره تحريم های جديد در نيويورک بودند. رأی ''منفی'' چين به عنوان کشوری صاحب حق وتو در شورای امنيت، می تواند جلوی وضع تحريم های جديد را بگيرد. حتی رأی ممتنع اين کشور به تلاش های غرب برای به نمايش گذاشتن جبهه واحد در برابر تهران لطمه می زند. تحليلگران پيش بينی می کنند چين در نهايت برای کاستن از شدت تحريم های جديد در حين مذاکرات تلاش خواهدکرد و سپس به رأی ممتنع در روز رأی گيری بسنده خواهد کرد. مقامات آمريکائی گفتند ديدار رو در روی روز دوشنبه که با گرم شدن روابط دو کشور همزمان شد، تا حد زيادی به مسأله ايران اختصاص داشت. اين ديدار پيش از گشايش نشست هسته ای 47 کشور با ميزبانی اوباما در واشنگتن صورت گرفته است. ديدار اوباما با هو، برجسته ترين ديدار از مجموعه رايزنی های وی قبل از آغاز به کار کنفرانس امنيت هسته ای است. اوباما ديدارهايی نيز با رجب طيب اردوغان نخست وزير ترکيه و سرژ سرگسيان رئيس جمهور ارمنستان داشت. انتظار می رود اوباما، اردوغان را برای همکاری در زمينه تحريم های ايران تحت فشار بگذارد. ترکيه يکی از اعضای غيردائم شورای امنيت سازمان ملل است. مقامات ترکيه قبلاً از بی ميلی خود برای وضع تحريم های تازه اقتصادی عليه همسايه شان، ايران، سخن گفته بودند. هرچند نشست امنيت هسته ای بيش از 40 رهبر جهان را گردهم آورده است، اما در مقايسه با ساير نشست های بين المللی، اعتراضات کمتری را برانگيخته است. مطابق برآوردهای پليس، کمتر از 100 تظاهرکننده در اغلب اوقات روز در اطراف محل برگزاری اجلاس در واشنگتن تجمع کرده بودند. برخی از آنها پلاکاردهايی در حمايت از استقلال تبت به دست داشتند و برخی ديگر نيز خواستار آزادی دينی برای گروه معنوی فالون گونگ در چين شده بودند. دوشنبه شب نيز قرار بود گروهی در اعتراض به نقش حقوق بشر در ويتنام دست به اعتراض بزنند. به گفته پليس، هيچ اخلالی در نظم پيش نيامده است. منبع: لوس آنجلس تايمز- 12 آوريل
|
(رادیو فردا) |
فرانسه خواستار تصويب قطعنامه تحریمی ايران تا ماه آينده ميلادی شد |
نيکولا سارکوزی، رييس جمهوری فرانسه، روز سه شنبه، خواستار تصويب قطعنامه تازه تحريم ايران در شورای امنيت سازمان ملل متحد حداکثر تا ماه آينده ميلادی شد.نيکولا سارکوزی، رييس جمهوری فرانسه، روز سه شنبه، خواستار تصويب قطعنامه تازه تحريم ايران در شورای امنيت سازمان ملل متحد حداکثر تا ماه آينده ميلادی شد. آقای سارکوزی که در کنفرانس خبری در نشست امنيت هسته ای در واشينگتن صحبت می کرد، گفت: شورای سازمان ملل، بايد درباره تحريم ها عليه ايران در ماه (جاری) « آوريل و يا در مه (ماه آينده)» ميلادی، به توافق برسد. بیشتر بخوانید: اوباما: تحریم ایران را متوجه میکند که هزینه رفتارش بیش از فایده آن است آقای سارکوزی در همين حال تاکيد کرد « لحظۀ حقيقت نزديک می شود.» رييس جمهوری فرانسه در کنفرانس «امنيت هسته ای در واشنيگتن» که با حضور نمايندگان ۴۷ کشور و با هدف مقابله با تروريسم هسته ای برگزارمی شود، شرکت کرده است. مساله برنامه هسته ای ايران يکی از مسايل مهم مطرح در اين کنفرانس به شمار می رود. در همين زمينه، آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان روز سه شنبه، ابراز خوش بينی کرد که تلاش ها برای تصويب قطعنامه تازه تحريم عليه ايران در شورای امنيت سازمان ملل متحد به نتيجه برسد. خانم مرکل همچنين گفت که هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا روز دوشنبه با مقامات فرانسه، بريتانيا، روسيه و چين به همراه آلمان، کشورهای عضو گروه ۱+۵ ، ديدار و گفت وگو کرده است. آنگلا مرکل گفته است که از «پيشرفت های» به دست آمده برای دور تازه تحريم ها عليه ايران راضی است. خانم مرکل گفت: نشانه هايی وجود دارند که نشان می دهند که چين و روسيه به گفت وگو ها ادامه می دهند. باور دارم زمان بر ما فشار وارد می کند و در اين باره ما بايد پيشرفت ببينيم و به جلو گام هايی برداريم. صدر اعظم آلمان در باره مذاکره در حاشيه کنفرانس امنيت هسته ای واشينگتن درباره تحريم ها عليه ايران تاکيد کرد:«همچنين باور دارم که نشانه ها اينجا بيشتر خوش بينانه هستند تا بدبينانه». شورای امنيت سازمان ملل متحد تا کنون سه قطعنامه تحريمی عليه ايران تصويب کرده است و در آنها از جمهوری اسلامی خواسته است تا فعاليت های مربوط به غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. ايران با رد اين قطعنامه ها برنامه غنی سازی خود را توسعه داده است. جمهوری اسلامی تاکيد می کند برنامه هسته ای اين کشور کاملا صلح آميز و برای توليد برق است. کشورهای غربی طی ماهها اخير تلاش های خود را برای تصويب دور چهارم تحريم ها عليه ايران افزايش داده اند. اما چين تمایل چندانی به حمايت از اين تحريم ها از خود نشان نداده است. سخنگوی وزارت خارجه چين روز سه شنبه بار ديگر گفته است که از نظر کشورش، تحريمها همچنان برای حل موضوع هستهای ايران ناکارآمد هستند. تنها يک روز پس از ديدار باراک اوباما و هو جين تائو، رؤسای جمهور آمريکا و چين، در واشينگتن خبرگزاری فرانسه از پکن گزارش داد که چين بار ديگر اتخاذ تحريمها را برای حل مسئله اتمی ايران ناکارآمد خوانده است.
|
(پارلمان نیوز) |
دستگاههای زیرنظر رهبری از شمول تنقیح قوانین مجلس خارج شدند |
پارلماننیوز: نمایندگان مجلس طرح تدوین و قوانین و مقررات كشور را به منظور تامین نظر شورای نگهبان اصلاح كردند. به گزارش ایلنا، در جلسه علنی امروز چهارشنبه طرح تدوین و تنقیح قوانین و مقررات كشور كه از سوی شورای نگهبان به مجلس بازگردانده شده بود، مورد اصلاح قرار گرفت. براساس اصلاحات صورت گرفته بر این طرح، كلیه دستگاههای حكومتی كه مقررات وضع میكنند؛ از قبیل هیات دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیات عمومی دیوان عالی كشور، هیات عمومی دیوان عدالت اداری و همچنین دستگاههای كه مقررات آنها لزوم اجرا دارد؛ موظفند تمام مصوبات خود را جهت اعمال این قانون به مجلس ارسال كند. لازم به ذكر است براساس مادهای كه مجلس امروز به این بند الحاق كرد، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی امنیت ملی و شورای نگهبان از شمول این ماده مستثنی میشوند. گفتنی است تصمیمات شورای عالی تنقیح قوانین مذكور در این طرح جنبه مشورتی برای رییس مجلس خواهد داشت. این شورا شامل رئیس مجلس، معاون حقوقی رئیسجمهور، یكی از معاونین رئیس قوه قضاییه، دو نفر از حقوقدانان شورای نگهبان و معاونان قوانین و نظارت مجلس است و مصوبات آن باید به تایید رئیس مجلس برسد.
|
(فرارو) |
وب در انتظار سه بعدی شدن |
تصاویر سه بعدی چند سالی است وارد دنیای سینما شده است و از سال جاری نیز اولین تلویزیونهای سه بعدی وارد بازار می شوند اما سرنوشت وب در بازی سه بعدیها چه خواهد شد. کارشناسان معتقدند که وب باید پنج سال منتظر بماند تا وارد دنیای سه بعدی شود. پس از موفقیتی که تصاویر سه بعدی بر روی پرده عریض سالنهای سینما به دست آوردند شرکت سونی در نمایشگاه الکترونیک برلین سال 2009 اعلام کرد که از سال 2010 اولین سری از تلویزیونهای سه بعدی خود را وارد بازار می کند. پس از سونی شرکتهای "ال. جی" و "سامسونگ" نیز خبر از تولید محصولات مشابهی دادند. تمام این شرکتها تنها یک هدف را دنبال می کردند: وارد کردن تصاویر سه بعدی به فضای خانه. در حال حاضر برای تماشای فیلم به صورت سه بعدی، تماشاچی باید از عینکهای ویژه ای استفاده کند که تصاویر را با فیلترهای ویژه ای به تصاویر سه بعدی تبدیل می کنند. اما شرکت شارپ در هفته های گذشته اعلام کرد که از سال جاری نمایشگرهای سه بعدی ویژه تلفنهای همراه و سایر دستگاههای قابل حمل کوچک را تولید خواهد کرد که بدون نیاز به این دوربینها تصاویر را سه بعدی نشان می دهند. غول اپل نیز پس از فروش موفقیت آمیز لوح- رایانه جدید خود فناوری جدیدی را معرفی کرد که به کمک آن شیشه عینکهای سه بعدی کننده را به یک نمایشگر پخش تصاویر سه بعدی تبدیل می کند. این اخبار نشان می دهند که اینترنت و دنیای وب نیز می تواند از جاذبه های دنیای مجازی سه بعدی بهره مند شود. در حقیقت با گسترش اینترنت موبایل و اینترنت همراه با استفاده از تلفنهای همراه نسل سوم و رایانه های قابل حمل طبیعی است که با عبور از نمایشگرهای سه بعدی کننده بدون نیاز به دوربین می توان به وب سه بعدی رسید. در این راستا، یک محقق لابراتوارهای شرکت اینتل اظهار داشت که بین 5 تا 10 سال آینده فناوری "سه بعدی" به اینترنت هجوم خواهد آورد و به طور ریشه ای زندگی کاربران وب را دستخوش تغییر خواهد کرد. به این ترتیب کاربران وب بیش از همیشه در دنیای مجازی غوطه ور می شوند. "شان کوهل" خاطر نشان کرد که در مدت 5 تا 10 سال آیند بیشتر محتویات و برنامه های جانبی حاضر بر روی وب سه بعدی خواهد بود و این به ایجاد یک تغییر ریشه ای در روش تعامل انسان با دستگاههای الکترونیکی منتهی خواهد شد. وی افزود: "اینترنت هرگز کاملا سه بعدی نخواهد شد برای مثال نیاز نداریم که متنهای نوشتاری را به صورت سه بعدی بخوانیم، اما تا پنج سال آینده محیطهای سه بعدی در دنیای مجازی شبکه به سرعت گسترش خواهند یافت. این اتفاق زمانی رخ می دهد که به یک سطح مشخص و قابل قبول اجرای این فناوری برسیم." این محقق اینتل ادامه داد: "فکر می کنم که زندگی ما بسیار متفاوت خواهد شد. من مفاهیم فناوری را در 20 سال اخیر رصد کرده ام و به گسترش رایانه ها، شبکه و این دستگاههای قابل حمل فکر می کنم. ما تازه استفاده از تمام توان محاسباتی را که در حال حاضر در اختیار داریم آغاز کرده ایم. استفاده از این توان در دنیای سه بعدی می تواند تجربیات جدیدی را به ارمغان بیاورد، تجربیاتی که از آنچه که امروز داریم بسیار متفاوتند." علاوه بر کوهل، "دن اولدز" تحلیلگر "گروه مشاوران گابریل" نیز در مقوله "وب سه بعدی" نظراتی ارائه کرده و اظهار داشته است که وب سه بعدی، موتور تغییرات بزرگ در مدلهای استفاده از شبکه ها خواهد بود. این تحلیگر در این مورد گفت: "تبدیل اینترنت به یک دنیای مجازی سه بعدی که می تواند افراد و مکانها را به صورت فوق واقعی نشان دهد چیزهای زیادی را تغییر خواهد داد. به این ترتیب می توانیم بیشتر در اجلاسهای مجازی شرکت کنیم و کمتر وقت خود را صرف رفتن به جلسات واقعی کنیم." وی ادامه داد: "کاربران با بهبود فناوریها انتخاب بیشتری خواهند داشت و به این ترتیب قادر خواهند بود چیزهای بسیاری را از راه دور کنترل کنند. شرکتها می توانند از این فناوریها برای عرضه خدمات بهتر به مشتریان استفاده کنند. به طور خلاصه تغییرات می توانند نامحدود و بسیار گسترده باشند." به هر حال برای درک این نکته که پیش بینی این کارشناسان تا چه حد می تواند تحقق یابد حداقل باید تا سال 2015 منتظر بود. مرجع : مهر
|
(فرارو) |
امریکا فیلترشکن به ایران می فرستد |
یک موسسه آمریکایی اعلام کرده توزیع فیلترشکن اینترنتی ویژه ایران بنام 'هیستک' را بین کاربران در این کشور آغاز کرده است. به گزارش بی بی سی، مرکز تحقیقات سی آر سی می گوید نرم افزار "هیستک" را به ایران فرستاده است. آستین هیپ، ۲۷ ساله، یکی از بنیانگذاران این مرکز مدعی شد: این نرم افزار می تواند از فیلترینگ دولت ایران بگذرد و برای کاربران دسترسی کامل به اینترنت را تامین کند.
|
(فرارو) |
"سفیانی" همان ملکعبدالله پادشاهاردن است! |
اخیرا در برخی محافل مذهبی و سیاسی این نظریه بطور جدی مطرح و تبلیغ می شود که مصداق "سفیانی" در احادیث آخر الزمانی، ملک عبدالله دوم پادشاه اردن هاشمی است، برخی از منبری های مشهور تهران نیز حامی این نظریه هستند و آن را ترویج می کنند. در روایتهای متعددی از ائمه اطهار(ع) یکی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی (عج)، خروج سفیانی ذکر شده است. وی از تبار ابوسفیان میباشد و دارای صورتی سرخ، پوستی سفید و چشمانی زاغ میباشد. او از شهرهای روم (شاید مراد اروپای فعلی باشد) بپا میخیزد و بر گردن صلیب دارد. همچنین در برخی از روایات اسلامی همچون نسخهٔ خطی ابن حماد، به وجود دو سفیانی اشاره شدهاست. سفیانی اول پس از استیلا بر سرزمین شام در جنگ عراق در برابر سپاه ایران شکست میخورد و در اثر جراحاتی که به او وارد میشود در راه بازگشت به شام کشته میشود و سفیانی دوم که همان سفیانی اصلی است را جانشین خود قرار میدهد. ملک عبدالله تنها پادشاه عربی است که دو رگه است، پدر او ملک حسین، پادشاه سابق اردن بود و مادر عبدالله، شاهزاده مونا الحسین آنتونیت آوریل گاردینر (تونی آوریل گاردینر) در اصل، زادهٔ انگلیس بود. گفتنی است خاندان هاشمی در اردن ادعا می کنند نسب آنان به پیامبر اسلام(ص) می رسد و از این رو عنوان "هاشمی" را برای خود انتخاب کرده اند. مرجع : پارسینه
|
(ایران پرس نیوز) |
سرکره بسیج: مداحان باید مشکلات کشور را حل کنند |
سایت فردا در تهران: سردار محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین در نشست هماندیشی مداحان بسیجی کشور اظهار داشت: در حال حاضر آمریکا ضعیفتر از زمان انقلاب اسلامی شده چرا که سیاست و اقتصاد آن فروپاشیده است. وی افزود: فروپاشی اقمار آمریکا شروع شده و کشورهای همپیمان آن در جهان یکی پس از دیگری مانند شوروی سابق سقوط میکنند تا نوبت به خود آن برسد و در این شرایط جمهوری اسلامی باید قویتر شده و با قدرت حرکت کند تا مسلمانان جهان را نجات دهد. نقدی خطاب به مداحان و پیشکسوتان بسیجی هیئتهای مذهبی اظهار داشت: چیزی که میتواند قیام علیه استکبار را شروع کند، هیئتهای مذهبی است، آنها باید مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور را با کمک یکدیگر حل کنند. وی خاطرنشان کرد: مداحان برای رسیدن به این هدف باید ادبیات کوچه بازاری را تبدیل به پیام اغنا شده کرده و سپس به جامعه ببرند و آنچه پیام ما را در جامعه نافذ میکند، رعایت اخلاق، وحدت و از خودگذشتگی است. رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به تهاجم فرهنگی دشمن به وسیله ماهوارهها و روشهای مقابله با آن، اظهار داشت: هماکنون چند صد هزار هیئت مذهبی در خانههای مردم در سراسر کشور وجود دارد، چیزی که در هیچ جای دنیا وجود ندارد که از آن میتوان برای حل معضلات اجتماعی و اقتصادی و تبدیل ایران به کشوری اسوه استفاده کرد. نقدی در ادامه گفت: امروزه بسیج مهمترین هدف دشمن است زیرا از ضربهای که در حوادث اخیر از این سازمان خورده است، ناراحت است. وی با اشاره به فرمایشات امام خمینی(ره) درباره روضه و حفظ شعائر اسلام اظهار داشت: جوهر روضهخوانی تبری و تولی است یعنی نتیجه آن باید ایجاد عشق به ولایت و کینه نسبت به دشمنان و ظالمان در دل مخاطبان باشد تا هیچگاه فرد تسلیم ظالم نشود. نقدی در پایان خطاب به بسیجیان، گفت: امروز از شما استدعا دارم که بیائید فضای روضهخوانیها را به خواسته امام خمینی(ره) در این رابطه ببریم تا نفرت به دشمنان و عشق به ولایت در دل نسل آینده نهادینه شود.
|
(خبرگزاری روز) |
کیلویی ۵۰۰ تومان خون صادر می کنیم |
کشورهای اصلی مقصد خون ایرانی بر اساس ارزش صادرات مشخص نیست این خون ها در کدام سازمان جمع آوری می شود، اما صادرات آن زمانی که در گمرک به ثبت رسیده است، به معنای آن است که کالایی با وزنی مشخص ـ توسط فروشنده ای نامشخص ـ با ارزشی مشخص، فروخته و بهای آن دریافت شده است. صادرات نزدیک به ۱۳ میلیون کیلو خون ایرانی، اتفاق حیرت آوری است که طی چهار تا پنج سال گذشته رخ داده است. به راستی این میزان خون در اختیار چه شرکت یا سازمان و ارگانی می تواند باشد؟ در آمار گمرک نامی از صادر کننده خون برده نشده است. از طرفی، حجم بزرگ خون صادر شده(برابر با ۱۳ هزار تن) و مقایسه آن با میانگین ارزش هر کیلوی آن(کمتر از هزارتومان) این فرضیه را که خون های صادر شده فراوری خاصی شده باشند را رد می کند. در ایران خرید و فروش خون انسان زیاد معمول نیست و معتبرترین متولی دریافت خون از مردم کشورمان سازمان انتقال خون است که آن هم بابت خون های دریافتی پولی را به اهداء کنندگان پرداخت نمی کند. از طرفی در آمار گمرک بین خون انسان و حیوان تفکیکی قائل نشده است، همچنین نام صادرکننده خون نیز مشخص نشده است. تمام اینها، ارایه تصویری روشن از این مبادلات خونی و تجاری را دشوار می کند. آنچه مشخص است، تمامی این صادرات ذیل تعرفه «۳۰۰۲۹۰۰۰ » و تحت عنوان «خون انسان و خون حیوان»انجام شده است. در سال ۱۳۸۷ سود بازرگانی کیسه خون به صفر می رسد. کیسه های خون در واقع ظرف هایی هستند که خون در آنها قرار می گیرد. براساس این تصویب نامه که در تاریخ سیزدهم مهرماه سال ۱۳۸۷ به امضای رییس جمهور وقت رسیده است، وزرای عضو کمیسیون ماده (۱) آییننامه اجرایی قانون مقررات صـادرات و واردات بـه استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایـت تصویـبنامه شمـاره ۲۵۳۳۸/ت۲۴۷۹۴هـ مورخ ۲۹/۵/۱۳۸۰ تصویب نمودند: سود بازرگانی کیسه خون مشمول ردیف ۳۹۲۳۲۹۱۰ تعرفه از شانزده درصد (۱۶%) به صفر درصد کاهش مییابد. این تصـویبنامه در تاریخ ۸/۷/۱۳۸۷ به تـأییـد ریاست جمهوری وقت رسیدهاست. ابتدای این هفته گزارشی در همین روزنامه به چاپ رسید که از واردات خون به کشور حکایت داشت، برخی استدلال می کنند که خون هایی که از کشورهای اروپایی و آمریکایی به کشورمان وارد شده است، خونی است که از ایران به آن کشورها صادر و پس از آن دوباره به کشورمان وارد شده است. اما با بررسی جداول گمرک مشخص می شود که خونی به هیچ یک از کشورهای وارد کننده خون به ایران صادر نشده است. به عبارت دیگر، در حالی که ایران خون را از کشورهایی چون: انگلیس، سوییس، فرانسه، آمریکاو… با قیمت متوسط هر کیلو ۱۹۰ دلار وارد می کند، در مقابل خون را به کشورهایی چون: افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و… به قیمت کمتر از یک دلار صادر می کند! مشخص نیست این خون ها در کدام سازمان جمع آوری می شود، اما صادرات آن زمانی که در گمرک به ثبت رسیده است، به معنای آن است که کالایی با وزنی مشخص ـ توسط فروشنده ای نامشخص ـ با ارزشی مشخص، فروخته و بهای آن دریافت شده است. 1384 در سال ۸۴، مجموعا ۶/۲ هزارتن خون به کشورهای: افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان، آذربایجان وعراق صادر شده است. ارزش این خون ها نزدیک به ۵/۱ میلیون دلار بوده است، به عبارت دیگر، میان قیمت هر کیلو خون صادراتی در گمرک نیم دلار بوده است! نیم دلار برابر با ۵۰۰ تومان در کشورخودمان است، که کمتر از قیمت یک بطری نوشابه گازدار است! ۱۳۸۵ در سال ۸۵، صادرات خون رشد چشمگیری دارد، به طوری که در این سال، صادرات این کالا به کشورهای: افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و عراق حدودا نیم میلیون دلار افزایش داشته است. وزن کل صادرات خون به کشورهای مزبور برابر با ۲/۲ هزار تن بوده است. میانگین قیمت خون ایرانی صادراتی در این سال حدود ۹/۰ دلار بوده که تقریبا با قیمت یک بطری نوشابه خانواده برابری می کند. ۱۳۸۶ در سال ۸۶، رشد صادرات خون ادامه دارد. مقاصد خون ایرانی به ترتیب ارزش صادرات عبارت است از: افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان. ارزش کل صادرات خون به این سه کشور برابر با ۲/۲ میلیون دلار است و وزن خون های صادراتی حدود ۵/۲ هزارتن بوده است. در این سال هم خریداران خارجی حاضر نشدند حتی یک دلار برای خون های صادراتی ایرانی پرداخت کنند و میانگین قیمت خون های ایرانی برای هر کیلو ۹/۰ دلار است. ۱۳۸۷ در این سال اتفاق جالبی رخ می دهد. اگرچه صادرات خون ایرانی نسبت به سال گذشته(یعنی سال ۱۳۸۶) تغییر چندانی نکرده است، اما مقدمه سالی دیگر است. سالی که در آن صادرات خون ایرانی رشد چشمگیری دارد. در همین سال است که سود بازرگانی کیسه خون به صفر می رسد. کیسه های خون در واقع ظرف هایی هستند که خون در آنها قرار می گیرد. براساس این تصویب نامه که در تاریخ سیزدهم مهرماه سال ۱۳۸۷ به امضای رییس جمهور وقت رسیده است، وزرای عضو کمیسیون ماده (۱) آییننامه اجرایی قانون مقررات صـادرات و واردات بـه استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایـت تصویـبنامه شمـاره ۲۵۳۳۸/ت۲۴۷۹۴هـ مورخ ۲۹/۵/۱۳۸۰ تصویب نمودند: سود بازرگانی کیسه خون مشمول ردیف ۳۹۲۳۲۹۱۰ تعرفه از شانزده درصد (۱۶%) به صفر درصد کاهش مییابد. این تصـویبنامه در تاریخ ۸/۷/۱۳۸۷ به تـأییـد ریاست جمهوری وقت رسیدهاست. به هر تقدیر در این سال مجموعا نزدیک به ۴/۲ هزار تن خون به کشورهای: افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، عراق و امارات متحده عربی به ارزش ۲/۲ میلیون دلار صادر شده است. قیمت متوسط هر کیلو خون ایرانی همچنان ۹/۰ دلار است. ۱۳۸۸ آمار کل صادرات سال ۱۳۸۸ هنوز منتشر نشده است و آماری که در دست است، تا بهمن ماه این سال را روایت می کند. اما در همین حد هم صادرات خون در این سال رشد فوق العاده ای یافته است. در سال گذشته، صادرات خون با نزدیک به ۷۰۰ هزار کیلو گرم به رقم بی سابقه ۳ هزار تن رسید. مقاصد خون ایرانی در این سال عبارتند از: افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستانو عراق. میانگین ارزش خون ایرانی در این مبادلات همچنان زیر یک دلار است. با این تفاوت که در سال گذشته، سود بازرگانی کیسه های حمل خون به صفر رسیده است منبع روزنامه پول .
|
(راه سبز) |
دبیر کل موتلفه خبراز موج جدید فتنه داد |
جرس: دبیرکل حزب اصولگرای موتلفۀ اسلامی، از آغازِ حرکتِ موجِ دومِ فتنه در کشور خبر داد و مدعی شد "ما فکر میکنیم این موج با سد بصیرت مردم برخورد خواهد کرد و فقط روسیاهی آن بر چهره کسانی خواهد ماند که با معارضه با دولت و نظام میخواهند با دشمنان اسلام همگرایی کنند. " به گزارش ایلنا، محمد نبی حبیبی، در پایان نشستِ دبیران این حزبِ حامیِ دولت، با اشاره به سخنان اخیر محمد خاتمی که ادامه روند فعلیِ مدیریتِ کشور را "زمینه ساز بحران های بزرگ اجتماعی" خوانده بود، گفت: "سیاست آمریکاییها برای فشار بر ایران، در سه ضلع مثلث تهدید، تحریم و نارضایتی سیاسی و نارضایتی اقتصادی خلاصه میشود، اگر اشخاصی مثل خاتمی مراقب نباشند و به بهانه پیشبینی، دم از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بزنند مطابق میل دشمن عمل کردهاند. البته برخی از دوستان وی موضعگیریهای ننگینی را در سال گذشته در کارنامه سیاه خود دارند که با عکسالعمل مردم در 9 دی و 22 بهمن مواجه گردید." حبیبی بدون اشاره به علل و زمینه های اعتراضاتِ ده ماه اخیر، نحوه برخورد با مطالبات مردم و با رویکردی غیرواقع بینانه به رخدادهای سال گذشته که هزینه های بسیار زیادی را به مردمِ ایران وارد ساخت، مدعی شد "از نخستین روزهای سال تلاشهایی برای تولید موج دوم فتنه صورت گرفت. ما فکر میکنیم این موج با سد بصیرت مردم برخورد خواهد کرد و فقط روسیاهی آن بر چهره کسانی خواهد ماند که با معارضه با دولت و نظام میخواهند با دشمنان اسلام همگرایی کنند. " وی در این جلسه از پرونده اتمی، دیدگاهِ دولت در مورد یارانه ها و خروج مردم از پایتخت و موارد دیگر دفاع کرد. ]]>
|
(راه سبز) |
بازهم نامه نگاری احمدی نژاد به اوباما |
جرس: در حالیکه طی چند روز اخیر جنگ لفظی بین رهبران جمهوری اسلامی و ایالات متحده به اوج خود طی ۱۵ ماهِ اخیر رسیده بود، شامگاهِ امروز سه شنبه (۲۴ فروردین ۸۹)، محمود احمدی نژاد در جریانِ یک برنامه زنده تلویزیونی، ناگهان از ارسال نامه به همتای امریکایی خود خبر داد و بلافاصله موضوع را نیمه تمام گذاشت. به گزارش سامانۀ خبرآنلاین، احمدی نژاد که در برنامه ای تحت عنوان «بدون حاشیه» در شبکۀ یکم سیما سخن می گفت، ناگهان وارد بحث آمریکا و دولتمردان آن کشور شد و ضمن بیان اینکه "آمریکا برای بقای خود به ایران نیازمند است"، خاطرنشان کرد "من در نامه ای که به اوباما نوشتم ، این مورد و مسایل دیگر را هم به او خاطرنشان کردم." این گزارش خاطرنشان می سازد در همین هنگام احمدی نژاد رییس جمهور با قطع سخنانش، دیگر به موضوع این نامه اشاره نکرد و بدون هیچ توضیحی گفت: "حالا اگر خود اوباما صلاح بداند این نامه را مطرح می کند." هنوز مشخص نگردید است که نامۀ مورد اشارۀ احمدی نژاد، چگونه، چه زمانی و با چه مفادی، برای رییس جمهور آمریکا ارسال شده است . وی تنها به این مسئله اشاره کرد که "ایران تنها گزینه برای موفقیت باراک اوباما می باشد" و تصریح کرد: "اوباما یک شانس بیشتر ندارد، آن هم ایران است. این حرف احساسی نیست، علمی است. وی در فلسطین نمی تواند کاری کند، نمی گذارند کاری بکند، شانسی هم ندارد... در عراق نیز بخت موفقیت ندارد و اوضاع افغانستان نیز پیچیده است...بر این اساس در صورتی که اوباما به ایران احترام بگذارد و با این کشور همکاری کند، فرصت های زیادی برای او ایجاد خواهد شد." مقامات آمریکایی تاکنون در مورد این ادعای احمدی نژاد که "همه چیز و بقای آنها در گروِ کنار امدن با ایران است"، از خود واکنشی نشان نداده اند.
|
(صدای آمریکا) |
کانادا اورانیوم با غلظت بالای تولید کشور را به ایالات متحده ارسال می کند |
استفان هارپر، نخست وزیر دولت فدرال کانادا که برای شرکت در اجلاس امنیت هسته ای به واشنگتن سفر کرده، متعهد شده است اورانیوم با غلظت بالای کانادا را به شکلی که تبدیل آن به سلاح های اتمی غیرممکن خواهد بود، به ایالات متحده ارسال خواهد کرد. سی بی سی، تلویزیون دولتی کانادا گزارش داد نخست وزیر کانادا در اجلاس امنیت هسته ای در واشنگتن به خبرنگاران گفته است: «کانادا آگاه است که تروریسم اتمی یک تهدید قریب الوقوع برای امنیت جهانی ست. تروریست ها می توانند برای تولید بمب از اورانیوم با غلظت بالایی که در سوخت هسته ای یافت می شود، بهره گیرند. بنا بر این بهترین اقدام دفاعی، ذخیره مواد هسته ای با رعایت بیشترین تدابیر امنیتی خواهد بود.» حدود یک سوم ذخایر اورانیوم ایزوتوپ های جهان درکانادا تولید می شود. کانادا ذخایر اورانیوم با غلظت بالای کشور را در آزمایشگاه «چاک ریور» در استان انتاریو نگهداری می کند. این راکتور هم اکنون برای تعمیرات تعطیل شده است. پس از تولید ایزوتوپ پزشکی در کانادا، بقایای اورانیوم با غلظت بالا که می توان از آن برای تولید سلاح های اتمی استفاده کرد، در این کشور ذخیره می شود. منتقدان بر این باورند که حجم بسیار زیاد اورانیوم غنی شده در کانادا، برای تولید تعداد قابل توجهی سلاح اتمی کافی ست. نخست وزیر کانادا در اجلاس امنیت هسته ای در ایالات متحده گفت این مواد که از ایالات متحده به کشور وارد شده است، از سال جاری در یک دوره هشت ساله به آمریکا بازگردانده می شود و در آینده هزینه کمتری برای کانادا خواهد داشت. انتقال اورانیوم با غلظت بالای کانادا به ایالات متحده، بخشی از تلاش اتاوا به هدف متمرکز کردن مواد هسته ای درمناطق امن تر جهان خواهد بود.
|
(صدای آمریکا) |
یک شرکت چینی هزاران بشکه بنزین به ایران حمل می کند |
دلالان گفتند شرکت نفت «سینوپک» بیش از ۲۰۰ هزار بشکه بنزین برای حمل احتمالی به ایران در سنگاپور بارگیری می کند یک پالایشگر دولتی بنزین در چین قصد دارد بنزین بیشتری به ایران بفرستد، در همین حال یک شرکت اروپایی ارتباط با ایران را در پیشاپیش تحریم های احتمالی جدید سازمان ملل متحد کاهش می دهد. دلالان روز چهارشنبه گفتند شرکت نفت «سینوپک» بیش از ۲۰۰ هزار بشکه بنزین برای حمل احتمالی به ایران در سنگاپور بارگیری می کند. از زمانی که تولید کنندگان اروپایی، از جمله رویال داچ شل و گلنکور، فروش بنزین به ایران را متوقف ساختند، کشور با کاهش حمل این فراورده روبرو بوده است. در این میان، شرکت اتومبیل سازی دایملر در آلمان می گوید ارتباط های خود را با صنعت ساخت موتور در ایران کاهش می دهد. این جدیدترین اقدامی است که شرکت های اروپایی برای قطع مناسبات بازرگانی با ایران بدلیل نگرانی های ناشی از سیاست اتمی آن کشور بعمل می آورند. دایملر، سازنده اتومبیل های مرسدس بنز، روز چهارشنبه گفت ۳۰ درصد سهام خود را در شرکت تولید موتور دیزل ایران خواهد فروخت. مدیر دایملر می گوید این شرکت همچنین فعالیت های بازرگانی با ایران را فقط به آنچه قرار دادهای موجود ایجاب می کند، محدود می سازد. او می گوید رهبری فعلی ایران شرکت را «ناچار» ساخته است رابطه بازرگانی با کشور را تغییر دهد، اما تاکید می کند که هیچ یک از این اقدامات علیه مردم ایران نیست.
|
(فرارو) |
دانشمند هستهای هند در تهران |
سفیر جمهوری اسلامی ایران در هند خبر داد که کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و هند به میزبانی تهران در نیمه دوم تیر ماه با حضور وزیر امور خارجه هند برگزار خواهد شد. سید مهدی نبی زاده در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به حجم گسترده روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو کشور ایران و هند به برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور که به صورت سالانه در تهران و دهلی برگزار می شود اشاره کرد و گفت: امسال نیمه دوم تیر ماه این کمیسیون به میزبانی تهران برگزار می شود و ریاست طرف هندی وزیر خارجه این کشور و رئیس طرف ایرانی نیز وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی ایران است. سفیر ایران در هند در پاسخ به این سئوال که حجم روابط اقتصادی ایران و هند هم اکنون در چه سطحی است، تصریح کرد: در سال 2009 ایران و هند 14.9 میلیارد دلار تبادلات اقتصادی داشتند و به طور طبیعی سالانه شاهد رشد 20 درصدی تبادلات اقتصادی دو کشور بوده ایم که حفظ این رشد با توجه به بحران های جهانی حائز اهمیت است. نبی زاده در رابطه با برگزاری کنفراس خلع سلاح در تهران نیز گفت: یکی از دانشمندان هسته ای هند با حضور در کنفرانس خلع سلاح در این اجلاس سخنرانی نیز خواهد داشت. به گفته سفیر ایران در هند مدیر کل خلع سلاح و امنیت ملی وزارت امور خارجه هند نیز قرار است در این کنفرانس شرکت کند. وی همچنین گفت: هیئت رسانه ای از هندوستان نیز برای پوشش خبری و تصویری اجلاس تهران عازم کشورمان خواهد شد. نبی زاده همچنین خبر داد: فردا هیئتی از وزارت نیرو به سرپرستی معاون این وزارتخانه برای تبادل نظر با مقامات هندی پیرامون تبادل برق و انرژی و نیز انرژی های نو به هند سفر خواهد کرد و در دو روز آینده نشست هایی با مقامات هندی خواهد داشت.
|
(تابناک) |
عسگراولادی سهام دو بانک چینی را خرید |
خبرآنلاین نوشت: دولت اگرچه به «حاج اسدالله عسگراولادی» مجال نداد تا نمایشگاه بینالمللی را بخرد اما این «کاسب جزء» بیکار ننشست و موفق شد همراه با دوستانش سهام یک بانک چینی را بخرد. خبرکوتاه است و جزئیات تازهای از آن منتشر نشده اما نزدیکان آقای عسگراولادی این موضوع را تایید کردهاند. آمریکا برای تشدید تحریم بانکی ایران از چندسال پیش سرمایهگذارانش را تشویق به خرید سهام بانکهای کوچک و بزرگ اروپایی،چینی و عربی و نفوذ درهیات مدیره این بانکها با هدف محدود ساختن ایران کرد واسدالله عسگراولادی تاجر کهنه کار ایرانی با رایزنیهای گستردهای که داشت،مقامات بانکی ایران و چین را برای گسترش و تحکیم روابط متقاعد ساخت. او با تکیه برتکنیک آمریکایی در تملک بانکهای چینی،دوستانش را قانع کرد تا سهام بانکهای چینی را بخرند.درحقیقت این اقدام با تایید دولت مرکزی چین و برای دور زدن تحریم صورت گرفت.ظاهرا جرقه این اقدام از سال گذشته و زمانی زده شد که دو بانک بزرگ چینی که اکثر تجار و بازرگانان ایرانی اعتبارات اسنادی خود را در این بانکها باز میکردند از گشایش اعتبارات اسنادی برای تجار ایرانی امتناع کردند. بازرگان شناختهشده ایرانی که درمحافل اقتصادی به دلیل اهتمامی که به صادرات دارد،به «حاجی ترانسفر» معروف است،سال گذشته در گفتوگو با مقامات اقتصادی چین به شوخی اعلام کرده بود حاضر است برای تسهیل امور فاینانس، سهام دو بانک (China Construction bank)،«کانسترکشن بانک» که بانک ساختمان و مسکن چین است و «اگری کالچر» (Agriculture Bank) بانک کشاورزی چین را بخرد. این دو بانک سال گذشته به مراجعههای تجار ایرانی جواب رد داده بودند با این حال مشخص نیست بازرگان شناخته شده عضو اتاق تهران سهام این دو بانک را خریده یا برای تسهیل امور مالی بازرگانان ایرانی، در بانکهای دیگر سهامدار شده است. خبرگزاری مهر در گفتوگویی با رییس اتاق ایران وچین،به نقل از او نوشت: در فاز جدید همکاریهای اقتصادی ایران و چین و به منظور رفع برخی مسایل بانکی و مالی میان بخشخصوصی دو کشور، بخش خصوصی ایران بخشی از سهام بانکهای چینی را خریداری کرده است.»اسدالله عسگراولادی دراین گفتوگو نامی از بانک چینی و سهامداران ایرانی آن نبرده اما گفته است «ایران براساس توافق صورت گرفته در کمیسیون مشترک دو کشور، پیشنهاد راهاندازی بانک مشترک میان ایران و چین را به این کشور ارایه کرده است.» رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین افزود: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، پیشنهاد ایجاد بانک مشترک میان دو کشور را ارایه کرده است که امیدواریم هرچه زودتر به نتیجه برسد. وی با تاکید بر اینکه ایرانیها آمادگی سرمایهگذاری در موسسات مالی و اعتباری چین را دارند، تصریح کرد: بخش خصوصی ایران در گام بعدی برای تسهیل در روابط بانکی، سهام برخی از بانکهای چینی را خریداری کرده است. به گفته وی، بخش خصوصی به دنبال این است که در موسسات مالی و اعتباری سهام بیشتری را خریداری کند، زیرا خرید 20درصد از سهام یک شرکت یا موسسه، منجر به تسخیر صندلی یکی از اعضای هیات مدیره این موسسات خواهد شد. پیگیریهای مهر از برخی مراکز ذیربط داخلی نشان میدهد که بخش خصوصی ایران تاکنون حدود 5درصد سهام برخی بانکهای چینی را خریداری کرده است. براساس برنامهریزیهای انجام شده، قرار است سهم ایران در هر یک از بانکهای چینی طرف همکاری تا 20درصد افزایش یابد.
|
مقاله, مصاحبه و تفسير |
(خبرگزاری روز) |
حکایتی دیگر از اوین و بازجوهایش , مصاحبه تايم با رکسانا صابری زندانی سابق |
رکسانا صابری وقتی در سال 2003 چمدان هايش را برای سفر به ايران می بست، هرگز تصور نمی کرد پنج ماه از شش سال اقامتش در ايران در مخوف ترين زندان اين کشور سپری شود. وقتی پروانه روزنامه نگاری وی در سال 2006 به طور غيرمنتظره ای تمديد نشد، او تصميم گرفت در کشوری که به آن دلبسته است زندگی کند و بر روی کتابش کار کند. اما در 31 ژانويه 2009، چهار مرد او را به زور از خانه اش بيرون بردند و به اتهام جاسوسی برای آمريکا در سلول انفرادی زندان اوين انداختند. او تحت بازجوئی های سنگين قرار گرفت و مجبور شد اعتراف کند در پوشش تأليف کتاب، به جاسوسی برای آمريکا مشغول بوده است. اين اعترافی است که بعداً از سوی او پس گرفته شد. پس از يک دادگاه فرمايشی، او به هشت سال زندان محکوم شد. به لطف درخواست های بين المللی (خصوصاً از سوی باراک اوباما و هيلاری کلينتون)، صابری در 1 مه 2009 آزاد شد. او به خانه بازگشت و کتاب "بين دو دنيا: زندگی و اسارت من در ايران" را به رشته تحليل درآورد. اين کتاب با آنچه در ابتدا قصد نوشتنش را داشت، بسيار تفاوت دارد. بخش قدردانی ها در کتاب شما فوق العاده است. اينکه ببينيم مردم و سازمان ها، اين همه از آزادی شما حمايت کردند. من خيلی تحت تأثير قرار گرفتم و بسيار سپاسگزار هستم. کمی خجالت می کشم که بازداشت من، چنين سر و صدائی به پا کرد. وقتی در زندان بودم، از تلاش هائی که به خاطر من در جريان بود چيزهای کمی می شنيدم و احساس قدرت می کردم. احساس می کردم ديگر تنها نيستم. مردم ايران، آنها که بخشی از رژيم نبودند، چه واکنشی به قضيه شما نشان می دادند؟ وقتی آزاد شدم، خيلی از مردم ايران به سراغ من می آمدند و از اينکه چنين رفتاری با من شده عذرخواهی می کردند. آنها می گفتند "متأسف هستيم که با شما به عنوان يک مهمان در کشور ما اينطور رفتار شده است." من می گفتم "می دانم که تقصير شما نيست. شما با کسانی که من را دستگير کردند هيچ ارتباطی نداريد." خيلی از مغازه دارهای مهربان بودند که نمی خواستند بابت خريد، پول پرداخت کنم. يک راننده تاکسی به من گفت در يک بازار محلی، "روسری های رکسانا" می فروشند [روسری آبی شبیه آن که او در عکس ها به سر داشت]." خيلی جالب بود. البته اين رفتار فقط با من نمی شد، با ساير زندانيان سياسی و زندانی های درستکاری که به اوين می رفتند هم همين رفتار می شد. وقتی از زندان بيرون می آيند، به چشم قهرمان به آنها نگاه می شود. دقيقاً عکس چيزی است که رژيم مايل است اتفاق بيفتد. فکر می کنم مردم ايران می دانند بعضی از بهترين آدم ها- که در بين آنها شجاع ترين مردم هم وجود دارد- به زندان فرستاده می شوند. آنها را مجازات می کنند زيرا جرأت کافی برای مطالبه حقوق پايه را دارند. آيا به آينده ايران اميدوار هستيد؟ من برای اين کشور اميدوار هستم. البته الان مانند خيلی های ديگر نگران وضعيت فعلی کشور هستم. سرکوب، وحشی گری و خشونت عليه مردمی به کار گرفته شده که خواهان حقوق اوليه انسانی هستند. اما من فکر می کنم اکثريت مردم خواهان دولت دموکراتيک صلح طلب هستند، دولتی که به حقوق بشر احترام بگذارد. آيا فکر می کنيد تغيير امکانپذير باشد؟ بخش بزرگی از جمعيت را جوانان تشکيل می دهند. سن حدود دو سوم جمعيت زير 30 سال است، بنابراين آنها موقع انقلاب هنوز به دنيا نيامده بودند. آنها از طريق تکنولوژی، سفر، اقوام در ساير کشورها، بيشتراز پیش به دنيا متصل هستند. زنان بيشتری به دانشگاه ها می روند و مردم بيشتری از نواحی روستائی به نواحی شهری مهاجرت می کنند و در معرض ايده های جديد قرار می گيرند. بسياری از ايرانيان می دانند حقوق بشر جهانی چيست و آنها حقوقی را می خواهند که می بينند مردم ساير کشورها از آن برخوردارند. آنها فعلاً با موانع بسياری روبرو هستند. اما من فکر می کنم پيروز خواهند شد. زمان آن مشخص نيست اما آنها در نهايت پيروز می شوند. در شرايط فعلی، ممکن است بسياری از ايرانی ها گرفتار وضعیتی شوند که شما تجربه کرديد. من وقتی آزاد شدم گريه کردم، و اشک هايم هم از سر خوشحالی و هم از غصه بود. خوشحالی از آزادی ام و غصه به حال زندانيان درستکاری که در حال جدا شدن از آنها بودم. مهمترين دليل آزاد شدن من، پشتيبانی بين المللی بود و من خوش شانس بودم که اين پشتيبانی را داشتم. اما بر سر ساير مردم چه می آيد؟ آنها هم به اندازه من شايسته آزادی هستند. اين يکی از بزرگترين دلایل برای نوشتن اين کتاب بود؛ برای اينکه مردم درک کنند آنچه برای من اتفاق افتاد، برای خيلی های ديگر هم اتفاق می افتد. احساس کردم هم يک فرصت و هم يک مسؤوليت است که بی عدالتی های اتفاق افتاده را روايت کنم. آيا اين شيوه ها در ساکت کردن کسانی که خواستار تغيير در ايران هستند، کارآمد خواهد بود؟ استفاده از زور و خشونت، زندانی کردن مردم، ارعاب و تهديد و ... هرگز تقاضا برای تغيير را از ميان نخواهد برد. ممکن است آنها را بترساند تا ساکت شوند، اما به فاصله ميان رژيم و بخش عظيمی از جامعه اضافه خواهد کرد. وقتی شما يک نفر را زندانی می کنيد، بذر خشم و نفرت را در ميان سايرين می پاشيد، کسانی نظير خانواده آن زندانی، دوستانش، همکارانش و غيره. بنابراين رژيم با استفاده از اين شيوه ها، در حال چند برابر کردن خشم و نفرت است. شما در فراز آخر می گويئد وقتی دوباره به خانه تان در آمريکا بازگشتيد، متوجه شديد هنوز به پشت سر خود نگاه می کنيد. آيا هنوز چنين احساسی داريد؟ اينکه دولت ايران به دنبال شما بيايد؟ بله، گاهی همينطور است. می خواهم بدانم آيا حالا که در آمريکا هستم، هنوز ایميل های مرا می خوانند؟ آيا مرا در اينجا تعقيب می کنند؟ طوری رفتار می کردند که به نظر برسد همه جای دنيا مأمور دارند و من می دانم آنها در جاهای مختلف دنيا مأمور دارند. می دانم کسانی که قبلاً زندانی بودند نيز احساس مرا دارند و برخی از آنها تهديد شده اند. البته من تهديد نشده ام. در شش سالی که در ايران بوديد نمی دانستيد چقدر از نزديک شما را زير نظر دارند؟ مردم از من می پرسند "اگر می دانستيد تحت نظر هستيد و يا فکر می کرديد ممکن است تحت نظر باشيد، چرا همچنان با مردم مصاحبه می کرديد؟" من به آنها می گويم "زيرا من کاری را می کردم که غيرقانونی نبود". من کارم را شفاف انجام می دادم. چيزی برای مخفی کردن نداشتم. گاندی می گويد: "اگر همه چيز را با صدای بلند فکر کنيد، ديگری دليلی برای وجود سرويس مخفی باقی نماند." من هميشه فکر می کردم اگر بدانند چه کار می کنم، متوجه می شوند که کارهای من بی ضرر است. هر وقت که برای مصاحبه می رفتم، به مردم می گفتم اين مصاحبه به زبان انگليسی چاپ خواهد شد، بنابراين نگاه کامل تری برای افراد خارج از ايران ابراز کنيد. مردم خيلی مشتاق صحبت کردن با من بودند. آنها می خواستند خارجی ها نگاه جامع تری به ايران داشته باشند. آيا هنوز قصد داريد کتابی را که هنگام بازداشت تان بر روی آن کار می کرديد، منتشر کنيد؟ مطمئن نيستم. ولی اميدوارم دوباره به آن کتاب مشغول شوم. اگر آن را ننويسم، اين يک پيروزی برای کسانی خواهد بود که مرا زندانی کردند. منبع: تايم- 12 آوريل 2010
|
(خبرگزاری روز) |
سرگردان بین علم و سیاست , مصاحبه سي بي اس با علي اکبر صالحي |
علي اکبر صالحي، مردي که اکنون رئیس سازمان انرژي اتمي ایران است، طرفدار آمریکا است. او در عین حال سرپرست برنامه هاي غیر قابل دفاع ایران در مورد غني سازي اورانیوم است که باعث شده است مجامع بین المللي خواستار تحریم ایران از سوي سازمان ملل بشوند. صالحي به سي بي اس گفت: "در هر حال من با آقاي اوباما احترام مي گذارم و برای مردم آمریکا هم احترام زیادي قائل هستم. آمریکا کشوري است که در زمینه فن آوري و علوم به بشریت، خدمات زیادي کرده است". دکتر صالحي در جریان مصاحبه که در مرکز سازمان انرژي اتمي ایران در مرکز شهر تهران انجام شد، با افتخار اعلام کرد که دکتراي فیزیک اتمي اش را در سال 1977 از دانشگاه معتبر ام آي تي در کمبریج ایالت ماساچوست گرفته است. او گفت که هنوز مدیون اساتید آمریکایي اش است. پس یا این اوصاف چگونه است که مردي این چنین منطقي نمي تواند به رویارویي ایران با اروپا و آمریکا در مورد برنامه اتمي این کشور پایان بدهد؟ در جریان مصاحبه او آژنس بین المللي انرژي اتمي را مورد طعنه قرار داد که ایران را متهم کرده است که پنهاني در حال ساخت بمب اتمي است و همکاری کافی نمی کند. او مي پرسد منظور آژانس از همکاري کافي چیست؟ بارزسان این آژانس در ایران پذیرفته مي شوند و دوربین هایشان 24 ساعته ما را زیر نظر دارد. بازرسانشان همیشه بدون خبر قبلي براي بازرسي آمده اند پس دیگر از ما چه مي خواهند؟ اما صالحي هم مي داند که ایران براي از بین بردن این شک و تردید ها راه هاي زیادي در پیش رو دارد. ایران مي تواند به آژانس این امکان را بدهد که به مدارک حساس و افراد کلیدي دسترسي پیدا کنند. ایران مي تواند همانطور که در سال 2004 هم این اقدام را کرد، براي مدتي دست از غني سازي اورانیوم بردارد تا راه براي گفتگو هموار شود. ایران مي تواند روشني درباره تاسیسات اتمي که قرار است در آینده بسازد، توضیح بدهد. اما ایران هیچ کدام از این اقدامات را انجام نمي دهد چون دولت این کشور در قبال غرب سیاست ستیزه جویانه اي را دنبال مي کند. گرم شدن روابط با غرب ممکن است منجر به به خطر افتادن قدرت سیاسي و اقتصادي بسیاري از سران ارشد حکومت بشود. در اکتبر سال 2009، هر دو طرف به یک تفاهم نزدیک شدند که ممکن بود به گقته یکي از مشاوران آمریکایي شرایطي شبیه به وضعیت نیکسون در مقابل چین بوجود بیاد و منجر به تغییر روابط دو کشور بشود. طبق این توافق ایران بخش اعظم اورانیوم مورد نیاز رآکتور تهران را براي تولید ایزوتوپ از خارج وارد مي کرد. آمریکا هم در مقابل به ایران کمک مي کرد تا رآکتور هایش را توسعه بدهد. یکي از مقامات ارشد دولت اوباما مي گوید: "این یک معامله عالي بود. صالحي دلش مي خواست که این معامله سر بگیرد. حتي احمدي نژاد هم با آن موافق بود". اما چنین نشد. بسیاري از تحلیلگران، در داخل و خارج از ایران معتقد اند که مخالفان سیاسي در جوش نخوردن این معامله دخالت داشتند. آنها نمي خواستند احمدي نژاد ا ایجاد یک فصل جدید در روابط سیاسي با آمریکا براي خود اعتبار کسب کند. در عین حال دکتر صالحي از برنامه ها ي اتمي ایران دفاع می کند که در هر صورت جالب توجه است و در عین حال منجر به تحریم ایران مي شود. او معتقد است که این تحریم ها بر ایران تاثیر مي گذارد اما فقط برنامه ها را به تاخیر مي اندازد و نمي تواند آن را متوقف کند. از او مي پرسم آیا این تحریم ها آسیب مي رساند؟ او در پاسخ مي گوید: "مسلم است. به همین دلیل ما باید سیستم تولیدي خودمان را داشته باشیم". صالحي دانشمندي است که تلاش مي کند تا تحقیقات اتمي را توسعه بدهد. تحریم هاي جدید که صرفا به دلایل سیاسي اجرا مي شود مسلما باعث عصبانیت او مي شود. او مي گوید: "من مطنئنم؛ من خوشبین هستم که این مشکل در آینده حل خواهد شد زیرا راه دیگري وجود ندارد. منظور من این است که حل شدن این مسئله به سود هر دو طرف است". آقاي صالحي بسیار نسبت به این موضوع امیدوار است. منبع: سي بي اس 13 آوریل
|
(رادیو فردا) |
شهرنشینی، دانشگاه و طبقه متوسط: تهدیدات امنیتی علیه ولایت فقیه , مجید محمدی (جامعهشناس) |
جنبشهای دمکراسی خواهانه در ایران امروز بر سه واقعیت اجتماعی تکیه دارند: جمعیت حدود هفتاد درصدی شهرها، جمعیت سه و نیم میلیونی دانشجویان دانشگاهها که عمدتا در شهرهای بزرگ مستقر هستند، و اقشاری که می توانند معیشت خود را رفع و رجوع کنند و قدرت به چالش کشیدن حکومت را دارند. مطالبات سیاسی و اجتماعی مثل جریان آزاد اطلاعات، گردش نخبگان، حکومت پاسخگو، گسترش جامعه مدنی، استقلال قوه قضاییه و حاکمیت قانون عمدتا از جانب همین اقشار عرضه شده و بر آنها اصرار می شود. حکومت پس از اعتراضات سال ۱۳۸۸ به این واقعیات به خوبی واقف است. طرحهای اخیر دولت احمدی نژاد برای بقای حکومت این سه واقعیت را نشانه گرفتهاند، با دعوت مردم تهران برای بازگشت به روستاها، برنامه انتقال دانشگاهها به خارج از شهرها و اسلامی کردن علوم انسانی، و هدفمند کردن یارانهها. این طرحها تا چه حد طرحهای سیاسیامنیتیاند و تا چه حد طرحهای اجتماعی یا اقتصادی؟ کاهش جمعیت تهران تهران همواره قلب تپنده حرکتهای سیاسی در کشور بوده است. جنبشهای سیاسی و فرهنگی معمولا از تهران آغاز شده و به دیگر نقاط کشور بسط می یابند. بنابر این برای کنترل این حرکتها و جنبشها باید فکری به حال این شهر کرد. ابتداییترین و البته مشکلترین طرحی که به ذهن حاکمان جمهوری اسلامی رسیده کوچک سازی تهران است: «حداقل حدود ٥ ميليون نفر بايد از تهران بروند كه اگر اتفاقي افتاد بتوان آن را جمع كرد. ... در مورد رفتن مردم از تهران نيز بايد يك برنامه ويژه تدوين كنيد و من اين را ميخواهم و دولت نيز از اينگونه برنامهريزی ها پشتيبانی می كند و هرچقدر ما در اين زمينه به سمت جلو برويم و تعداد بيشتری از تهران بروند، برندهتر هستيم.» (احمدی نژاد، تابناک، ۲۲ فروردین ۱۳۸۹) این اتفاق هم می تواند یک زلزله طبیعی و هم یک زلزله سیاسی مثل حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری باشد. طرح جدید دولت مبنی بر دادن یک میلیون تومان به متولدان سال ۱۳۸۹ روستاییان را هدف قرار داده است چون درجوامع شهری هزینههای بزرگ کردن یک فرزند دهها برابر این مبلغ است. سیاست دولت افزایش تعداد اقشار روستایی و فقیر برای سربازگیری آینده از میان این طبقات است. خامنهای و احمدی نژاد از جوامع بزرگ شهری قطع امید کردهاند و در پی افزایش جمعیت مناطق روستایی اند چون این اقشار را مطیع تر و قابل کنترل تر تصور می کنند. خروج دانشگاهها از تهران طرح خارج کردن دانشگاهها از تهران نیز متوجه به اعمال کنترل سیاسی بیشتر بر این شهر است. مصباح یزدی، بزرگترین نظریه پرداز حکومت ولایت فقیه، بارها از عدم باور اکثریت دانشگاهیان به حکومت دینی ابراز نگرانی کرده است. دانشگاهها کانون مخالفت با دولتاند و این مخالفت می تواند به کل شهر نیز بسط داده شود. اما به زعم حاکمان، دانشگاه در مناطق غیر شهری نمی تواند موجب جرقه حرکتهای اعتراضی در شهرهای بزرگ شود. امروز تمام سخنانی را که اسلام گرایان در مورد هدف انتقال دانشگاه صنعتی شریف در سال ۱۳۵۷ از تهران از سوی مقامات رژیم پهلوی می زدند خود به زبان ی آورند. سیاستهایی مثل «تقويت بومی گزينی در دانشگاهها، کاهش پذيرش دانشجويان کارشناسی در دانشگاههای بزرگ کشور که شامل دانشگاههای تهران هم می شود، اعمال سياستهاي تشويقی برای استادان مناطق محروم کشور، افزايش حقوق دريافتی اعضای هيات علمی شاغل در دانشگاههای دور از مرکز نسبت به استادان دانشگاههای برخوردار» که از سوی وزیر علوم دولت احمدی نژاد برای کاهش جمعیت شهر تهران اعلام شدهاند (تهران امروز، ۲۲ فروردین ۱۳۸۹) در واقع برای کاهش جمعیت دانشجویی در شهرهای بزرگ است. کاهش جمعیت شهر تهران و مشکلات شهری پوششی برای کاهش چگالی نیروهای مخالف حکومت در مناطق شهری بالاخص تهران است. اسلامی کردن علوم انسانی بلافاصله پس از اعتراضات میلیونی منتقدان حکومت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و تداوم این اعتراضات در دانشگاهها، رهبر جمهوری اسلامی از تعداد زیاد دانشجویان علوم انسانی و غیر اسلامی بودن مواد درسی در این حوزه شکایت و ابراز نگرانی کرد. جنبش دانشجویی که یکی از فعالترین جنبشهای اعتراضی به حکومت ولایت فقیه در ایران است و اصل نظام را هدف قرار می دهد از جمله نگرانیهای جدی حکومت پلیسی خامنهای است. اسلامی کردن علوم انسانی به معنای اخراج اساتید دگر اندیش، تزریق سپاهیان و روحانیون وفادار به هیئتهای علمی، اخراج و تعلیق دانشجویان فعال، کاهش میزان دانشجویان علوم انسانی و تبدیل فضای دانشگاه به قبرستان بوده و خواهد بود. هدفمند کردن یارانهها تداوم اختلاف میان دولت انتصابی احمدی نزاد و مجلس انتصابی هفتم بر سر هدفمندی یارانهها و عدم اجرای طرح مصوب مجلس توسط دولت بیش از آن که ریشه در مسائل اقتصادی داشته باشد سیاسی و امنیتی است. مجلسیها از نرخ بالای تورم و شورشهای شهری مثل شورشهای دهه هفتاد و نیز رخدادهایی مثل تحولات اخیر قرقیزستان پس از قطع یارانهها و افزایش شدید قیمتها نگرانند (نگاه کنید به تیترهای اصلی سایت الف در روزهای اوج درگیری در قرقیزستان) و دولتیها از کم بودن میزان یارانههای نقدی که با هدف جلب حامی در میان اقشار فقیر تعبیه شدهاند و عدم کفایت میزان مصوب مجلس (۲۰ هزار میلیارد تومان) برای رسیدن به آن هدف. اصرار دولت بر اجرای این طرح علی رغم مخاطرات آن نمایانگر اهداف سیاسی و امنیتی آن برای حاکمان در بلند مدت است. احمدی نژاد برای قابل توجه کردن یارانهها به چهل هزار میلیارد تومان برای رسیدن به این هدف نیاز دارد و به همین دلیل از اجرای قانون مصوب مجلس سر باز زده است. خامنهای و احمدی نزاد بر این باورند که با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها اقشار فقیر را حامی خود ساخته و در برابر طبقه متوسط شهری که با حکومت مخالف هستند برای خود پایگاهی خواهند ساخت. هدف اصلی این طرح نه کاهش کسری بودجه دولت و نه ارسال سیگنال به بانک جهانی و پیروی از نسخههای آن است. امنیتی، و نه اقتصادیاجتماعی در یک دیکتاتوری نظامی، نگرش امنیتی و نظامی بر تنظیم سیاستها و تصمیمات حاکم است. حکومتی که هر روز خود را در معرض سقوط می بیند تنها به بقا می اندیشد. با توجه به سوابق امنیتی و نظامی وزرای دولت احمدی نژاد طرحهای آنان نیز همواره متوجه به حل مشکلات سیاسی و امنیتی حکومت است. زمان طرح پیشنهادهای آنان بهترین شاخص برای اندازه گیری میزان سیاسی و امنیتی بودن آنهاست. اگر کوچک سازی تهران یک برنامه اجتماعی (برای کاهش خسارات زلزله) است و نه طرحی سیاسی، چرا در دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد اصولا بحثی از کوچک سازی تهران و وارونه کرئن روند مهاجرت به شهرهای بزرگ به میان نیامد؟ گسلهای زیر شهر تهران بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و اعتراضات میلیونی به وجود نیامدهاند. تمرکز بخش عمدهای از مراکز آموزشی در تهران موضوع تازهای نیست که تازه به یاد سیاستمداران افتاده باشد. بحث هدفمند کردن یارانهها نیز دو دهه است در دولتهای جمهوری اسلامی مطرح بوده اما به دلیل مخاطرات سیاسی و امنیتی اجرا نشده است. نگرانی از کیفیت رشتههای علوم انسانی در دانشگاهها یا تمرکز بسیاری از مراکز آموزش عالی در تهران، زلزله در تهران و فشار اقتصادی بر اقشار فقیر یا توزیع نادرست درآمدها با مشخصات و رفتارهای دیگر حکومت یعنی فساد نهادینه و گسترده، ناشایسته سالاری و مدیریت غیر علمی آن همخوانی ندارد. *** طرحهای مهاجرت معکوس و انتقال دانشگاهها به خارج از شهر تهران از ابتدا شکست خوردهاند. دولتهایی با مشروعیت و کارآمدی بیشتر و منابع مالی بهتر چنین طرحهایی را در سر داشتند و ناموفق ماندند. دولت موجود نه منابع کافی و نه ظرفیت کارشناسی لازم برای انجام این گونه طرحها را در اختیار دارد. طرح هدفمند کردن یارانهها نیز علی رغم تصویب مجلس معلق مانده است.
|
(راه سبز) |
درخواست انحلال دو حزب سیاسی؛ نشانه ای از ادامه بحران؟ , یلدا آراسته |
این در حالی است که چندی پیش اسدالله بادامچيان عضو كميسيون ماده 10 احزاب اعلام کرد تاكنون شكايتي از عملكرد جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين دريافت نكردهايم و به ياد ندارم به خاطر مسائل پس از انتخابات به احزاب اصلاح طلب، تذكر داده باشیم . طبق ماده 16 قانون احزاب، چنانچه احزاب مرتكب تخلفي شوند، كميسيون ماده 10 اول به آنها تذكر داده، سپس اخطار ميدهد و اگر به اين تذكرات و اخطارها توجهي نشود، پرونده آنها به قوه قضائيه ارجاع خواهد شد تا دادگاه به تخلفات آنها رسيدگي كند. جبهه مشارکت ایران اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی بازماندگان اعتراض به سیاست های حاکم بر ایران هستند. ضمن آنکه این دو در انتخابات اخیر از میر حسین موسوی حمایت کردند و بیانیه هایی را پس از انتخابات 22 خرداد ماه در حمایت از معترضین صادر کردند. به نظر می رسد سیاست یک صدا کردن جامعه ایران که با بستن روزنامه ها، فیلتر سایت ها و پارازیت روی شبکه های ماهواره ای آغاز شده بود، با دستگیری سران احزاب مخالف و روزنامه نگاران پایان نیافت و حکومت به دنبال یکدستی کامل فضای سیاسی و سکوت کامل تمام مخالفان است و حتی صدور بیانیه های بدون رسانه را هم بر نمی تابد . ایرانی برای همه 5 آذر ماه 1377 یک سال پس از آنکه سید محمد خاتمی از جناح اصلاح طلبان به ریاست جمهوری رسید ،جبهه مشارکت ایران اسلامی تاسیس شد. هسته اولیه این حزب را دانشجویان پیرو خط امام تشکیل دادند ،شعار این حزب "ایران برای همه ایرانیان "است. تا تابستان 1385 دبیرکل این جبهه را محمدرضا خاتمی بر عهده داشت و پس از آن محسن میردامادی این سمت را به عهده گرفت. این حزب روزنامه ای با نام "مشارکت " و با مدیر مسوولی محمد رضا خاتمی نیز داشت که در تیر ماه1386 لغو امتیاز شد . در هشت سال ریاست جمهوری سید محمد خاتمی با توجه به فضای باز سیاسی که در آن دوران به وجود آمده بود، این حزب توانست فعالیت های بسیاری انجام دهد. بسیاری از کارشناسان سیاسی موفقیت اصلاح طلبان در کسب بیشترین کرسی در مجلس ششم شورای اسلامی را نتیجه فعالیت های این حزب می دانستند که با تشکیل شاخه هایی مانند زنان و جوانان توانست تاثیر زیادی بر فضای انتخاباتی کشور بگذارد. حامی میر حسین موسوی در انتخابات سال 1384 این حزب از مصطفی معین حمایت کرد و در انتخابات سال 1388 کاندیدای منتخب این جبهه میرحسین موسوی بود. 21 فروردین ماه و پس از انصراف سید محمد خاتمی از حضور در انتخابات ، این حزب با انتشار بیانیه ای حمایت خود از میر حسین موسوی را اعلام کرد. در جریان نا آرامی های پس از انتخابات، 23 خرداد ماه دفتر حزب مشارکت پلمب شد و 30 خرداد ماه دبیر کل این حزب دستگیر شد. روند دستگیری هایی که آغاز شده بود ابتدا دامن مشارکتی ها را گرفت. به طوریکه تا دوم تیر ماه 13 نفر از اعضای اصلی این جبهه در زندان بودند. دولت کودتا حاکم است با این حال این جبهه نخستین بیانیه خود را پس از انتخابات در 10تیر ماه منتشر کرد. در این بیانیه به صراحت دولت به کودتا متهم شده بود. در بخشی از این بیانیه آمده بود :"سی سال پس از تاسیس جمهوری اسلامی که با شعار آزادی، استقلال و حاکمیت ملی استقرار یافت، شاهد برآمدن دولتی هستیم که از دل انتخابات مهندسی شده بیرون آمد و اکنون رئیس آن به جای آنکه نماینده اراده ملی باشد، برآیند خواست از پیش تعیین شده عده قلیلی است که بارها و بارها با گفتار و رفتار خود، جمهوریت نظام و اصل همراهی و سازگاری دین و مردم سالاری را زیر سئوال برده اند." آنها در این بیانیه هشدار دادند که جمهوریت نظام در خطر است. یک روز قبل از صدور این بیانیه وزارت کشور خبر از احتمال بررسی مجوز سه حزب داده بود که مشارکت یکی از آنها بود. می خواهند مانع ایستادگی مردم شوند 7 مرداد ماه و به دنبال بسته شدن بازداشتگاه کهریزک ،این حزب با انتشار بیانیه ای اقدامات حکومت در خصوص زندانیان را کافی ندانست و خواستار محاکمه و عزل عاملان بازداشتگاه کهریزک شد. این حزب یک بار دیگر بر کودتا در انتخابات تاکید کرد و در بخشی از این بیانیه آورد : " "از همان روز اول کاملا مشخص بود که طبق یک برنامه ریزی مشخص و با فرماندهی افرادی خاص قرار است با شدیدترین اعمال و رفتار و از جمله شکنجه های وحشتناک در تمام محل های بازداشتی، با ایجاد رعب و وحشت مانع از تداوم ایستادگی مردم در برابر کودتا شوند." آیا در رای مردم دست نبردند؟ 10 مرداد ماه و به دنبال برگزاری دادگاه متهمان دستگیر شده و پخش اعترافات آنها جبهه مشارکت ایران اسلامی بیانیه ای منتشر کرد و دادگاه ها را "شوی تبلیغاتی "خواند. در متن کیفرخواست به برخی احزاب از جمله جبهه مشارکت اشاره شده بود و دادستان اعلام کرده بود تشکل های غیر دولتی در سالهای ریاست جمهوری محمد خاتمی موسوم به دوره اصلاحات در جهت ایجاد کودتای مخملی تشکیل شده بودند. جبهه مشارکت این را اتهام های بی پایه دانست و در بیانیه خود آورد : " "کسانی که هر گاه نام رای ملت و مردم سالاری را می شنوند چون اسپند بر روی آتش می شوند آیا اگر دستشان برسد، دست در آرای ملت نمی برند؟" هشدار نسبت به اعتراف ها اول شهریور ماه و دنبال اینکه شنیده ها حکایت از اعتراف سعید حجاریان داشت ، جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور بیانیه ای نسبت به رفتار حکومت با بازداشت شدگان به شدت اعتراض کرد. در این بیانیه با ذکر وضعیت جسمانی حجاریان تاکید شده بود که حکومت با استقاده از این موقعیت می خواهد "منویات " خود را به نام او تبلیغ کند. در بخش دیگری از این بیانیه نیز با اشاره به دستگیر شدگان زن توسط حکومت نسبت به شرایط اعتراف گیری از آنها هشدار داده شده بود. اخطار گرفت در روزهای پایانی مرداد ماه دبیر کمسیون ماده 10 احزاب اعلام کرد : " مجموعه عملکرد و بيانيهها و مواضع حزب مشارکت ايران اسلامی در نشست کميسيون ماده 10 احزاب مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد مستند به قانون به اين تشکلها اخطار داده شود." به دنبال ارسال این اخطار آذر منصوری معاون سیاسی دبیرکل سیاسی این حزب با انتشار نامه ای وزرات کشور را به کلی گویی متهم کرد و خواستار این شد که این وزارت خانه مستندات خود را ارائه دهد. آیا دیگران هم محکوم می شوند ؟ به دنبال اعدام "آرش رحمان پور" و "علی زمانی " جبهه مشارکت ایران اسلامی نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه نوشت و در آن از این روال اظهار نگرانی کرد. در این نامه سوالاتی مطرح شده بود که این حزب در راستای روشن شدن اتهام بازداشت شدگان و بازگشت آرامش به کشور از رئیس قوه قضائیه خواسته بود که به آن پاسخ دهد. این حزب در پایان از دستگاه قضایی پرسیده بود :" آیا اعتراف در دادگاه نمایشی با کارگردانی متهم اصلی جنایت کهریزک که خود مسئولان جدید قضایی از معترضین اصلی آن بوده اند، می تواند به عنوان مبنایی برای صدور چنین احکام سنگینی قرار گیرد؟" سبزها حضور داشتند پس از 22 بهمن ،جبهه مشارکت ایران اسلامی بیانیه ای صادر کرد و در آن اعلام کرد که حضور بی سابقه در راهپیمایی این روز به علت دعوت سران جنبش سبز و حضور معترضان بوده است. در این بیانیه همچنین به امنیتی شدن فضا در این روزاعتراض شده بود. در بخشی از این بیانیه آمده بود : "حضور گسترده نیروهای امنیتی و انتظامی موجب محدودیت استفاده از نماد سبز توسط حامیان و هواداران شد". این حزب در اسفند ماه به بسته شدن روزنامه "اعتماد " و هقته نامه "ایراندخت " و همچنین رد صلاحیت نیمی از داوطلبان انتخابات هیات مدیره کانون وکلا اعتراضاتی جداگانه کرد. لغو دوازدهمین کنگره شاید به دنبال این اعتراضات بود که در در روز 18 اسفند ماه این حزب از طرف مدیر کل سیاسی وزارت کشور و دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب نامه ای دریافت کرد که بر اساس آن مجبور شد دو روز قبل ازبرگزاری برنامه، دوازدهمین کنگره خود را لغو کند. سید صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور، در گفتو گو با خبرنگاران ایلنا و ایسنا گفت که کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با برگزاری کنگره سالانه جبهه مشارکت مخالفت کرده؛ چون دستگاه قضایی فعالیت این حزب را غیرقانونی دانسته است. اما علی شکوری راد اعلام کرد که تنها ابلاغ حکم قضایی می تواند مانع فعالیت حزب باشد که جبهه مشارکت چنین حکمی دریافت نکرده است . با این حال هرچند که جبهه مشارکت با آنکه تقریبا تمام اعضای اصلی اش در زندان بودند به اتفاقات ایران واکنش نشان داد و در صدد بود که برنامه های حزبی خود را ادامه دهد، دو ماه پس از جلوگیری از برگزاری کنگره سالانه این حزب احتمال این این می رود که دستگاه قضایی آن را منحل کند. به جرم حمایت از موسوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در زمان انتخابات 1388 هجده سال از عمر سیاسی اش می گذشت و از احزاب قدیم ایران است که با صدور بیانیه ای در فروردین ماه حمایت خود را از میر حسین موسوی اعلام کرده بود. همین حمایت گویا کافی بود برای انکه در دستگیری های بعد از انتخابات اعضای این حزب از اولین ها باشند. تا 17 تیر ماه هشت عضو از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در زندان بودند. دولت مشروعیت ندارد 24 خرداد ماه این سازمان با انتشار بیانیه ای صحت انتخابات را زیر سوال برد و سخن از مهندسی آرا به میان آورد. در این بیانیه آمده بود : " دولت برآمده از انتخاباتی که ملت صحت آن را نپذيرفته و بر ابطال آن پای می فشارد، فاقد مشروعيت و وجاهت قانونی است." دولت مسوول جان زندانیان است این سازمان پس از دستگیری سرانش در 20 تیر ماه بیانیه ای منتشر کرد و در آن اعلام کرد که مسوول سلامتی و جان دستگیر شدگان شخص احمدی نژاد است. در این بیانیه اعلام شده بود که قوه قضائیه خود را ازجریان بازداشت ها کنار می کشد و نسبت به این امر اظهار نگرانی شده بود. اعضای این سازمان انتخابات را نه یک تقلب سازمان یافته و مهندسی شده گسترده و رسوا، که کودتایی تمام عیارخواندند. هیات تحقیق تشکیل دهید در مرداد ماه و به دنبال اعتراف برخی از بازداشت شدگان و بازداشتگاه کهریزک، این سازمان در بیانیه ای به نمایندگان مجلس پیشنهاد داد که برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان هیات تحقیق و تفحص تشکیل دهند. در بیانیه این سازمان آمده بود: "اخیرا تنها تعداد انگشت شماری از نمایندگان وابسته به جریان حاکم، آن هم بعد از اینکه آثار شوم این پدیده شوم (برخوردهای خشونت آمیز با بازداشت شدگان) در خانواده و فامیل و میان دوستان خود مشاهده کرده اند، به صرافت تذکر و سئوال از مسئولان افتاده اند". اتهاماتی که دروغ است شهریور ماه و به دنبال اظهارات فرمانده سپاه که این سازمان را متهم به برنامه ریزی برای براندازی نظام کرده بود ،این سازمان با انتشار بیانیه ای ازخود رفع اتهام کرد و اعلام کرد که این ها اتهاماتی است که خود حکومت هم می داند صحت ندارد . این سازمان در این بیانیه بار دیگر بر تقلب در انتخابات تاکید کرد. آیا ملت برای این قیام کرد ؟ این سازمان به مناسبت فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نیز بیانیه ای صادر کرد و در آن از اتفاقات پیش آمده در ماه های بعد از انتخابات گلایه کرد. در این بیانیه آمده بود : " به راستی آیا سی و یکسال پیش ملت بزرگ ایران برای رسیدن به چنین نقطه ای انقلاب کرد؟ آیا واقعیات تلخ امروز، حمله به حسینه جماران و بیوت و بستن مساجد متعلق به مراجع عظام و دستگیری فرزندان سران انقلاب و هتک حرمت بیت امام و … تفسیر استقلال آزادی جمهوری اسلامی است؟ آیا تصویر غمباری که امروز ما مشاهده می کنیم، تأویل وعده های روحبخش معمار انقلاب درباره آینده ایران است که حاضر بود برای تحقق آن ها آبرو و جان خود را تقدیم کند؟" زندانیان را از یاد نبریم به مناسب نوروز 89 نیز این سازمان با صدور بیانیه ای ضمن تبریک فرارسیدن سال نو به مردم ایران خواستار این شد که افکار عمومی زندانیان سیاسی را فراموش نکنند. ضرورت تدوین قانون جرم سیاسی در 22 بهمن ماه 1389 سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اما در بیانیه اش خواستار موضوعی جدید شد . این سازمان خواستار تدوین و اجرای قانون جرم سیاسی بر اساس قانون اساسی برای زندانیان شد. در بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درباره علت لزوم اجرای قانون جرم سیاسی آمده است که وجود قانون جرم سیاسی اولاً انکار وجود متهمان سیاسی را منتفی میسازد و ثانیاً با مشخص ساختن حقوق متهمان سیاسی برخوردهای خودسرانه با آنان را در مراحل بازجویی، محاکمه و نیز محکومیت به شدت محدود می کند. با این همه به نظر می رسد که این سازمان فرصتی برای پی گیری پیشنهادش نداشته باشد . ادامه بحران... در حالیکه سران این دو حزب در زندان هستند و رسانه ای ندارند تا حتی بیانیه هایشان را در آن منتشرکنند بازهم حکومت خواستار این است که این احزاب مخالف منحل شوند . به نظر می رسد تحلیل شکوری راد در این خصوص درست باشد که معتقد است : " به رغم ادعای فراوان حاکمیت اقتدارگرا مبنی بر تسلط و کنترل کامل اوضاع، در باور کودتاگران حاکم بحران سیاسی اجتماعی حادث عمیق تر از آن است که با سرکوب و ارعاب و فشارهای امنیتی و نظامی بتوان بر آن فائق آمد."
|
(رادیو فردا) |
نگاه تازه به «ارتش سایبری» , محمد ضرغامی, محمدرضا کاظمی |
ارتش سايبری ايران برا ی کاربرانی که به طور جدی از اينترنت استفاده می کنند نام آشنايی است نامی که توانست به کمک هکرها در ماه های گذشته با حمله های خود برخی از سايت های بزرگ پرطرفدار را لااقل برای ساعاتی دچار اختلال کند. با نگاه تازه این هفته می رویم به سراغ یکی از پدیده های اینترنتی باب شده در ایران: هک کردن سایت ها توسط فرد یا افرادی با عنوان: ارتش سایبری ایران. سردبیر وب سایت رادیو فردا، روزنامه نگاری که به تازگی از ایران خارج شده است و یک کارشناس امور امنیتی کامپیوتر میهمان برنامه هستند. آرش البرزی، سردبیر وب سایت رادیو فردا می گوید: در دنیای مجازی همانطورکه آدم ها هستند و می توانند بگویند من مبارز یا جهادگرای مجازی هستم، ارتش مجازی هم وجود دارد. ولی کاری که انجام می دهند، که دنبال یک سری هدف می گردند و آنها را منهدم می کنند، کار یک جور ارتش است. ولی از نظر نفرات نباید تصور کنیم که صد هزار آدم مسلح، مرتب و منظم با موهای از ته زده و لباس های یک دست دارند در یک جا کار می کنند؟ آرش البرزی: این را باید در چارچوب اینترنت نگاه کرد. که با چارچوب دنیای واقعی تفاوت های زیادی دارد. نمی شود با ارتش واقعی مقایسه اش کرد. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی در دنیا می افتد. یک گروهی شروع می کنند یک سری اهداف مشخص را دنبال کردن و از بین بردن. شاید بد نباشد برای شنوندگان که با این ارتش سایبری آشنایی ندارند توضیح بدهیم. اولین بار کسانی که اسم ارتش سایبری ایران را شنیدند، با حک سایت تویتر بود که اینها سرو صدا کردند. پس از آن هم «بایدو» اتفاق افتاد. دقیقاً. اولین بار تویتر را حک کردند، بعد هم موتور جستجوگر بایدو در چین را که خیلی هوادار دارد، حک کردند و بعدش بعضی از رسانه ها مثل رادیو زمانه و غیره... و پیامی گذاشتند که ما کسانی را که حتی پیش بیگانگان پنهان شده اند، دنبال می کنیم و غیره و افرادی که خودشان در آمریکا در امن و امان به سر می برند، فکر نکنند می توانند سوء استفاده کنند. البته ارتش سایبری ایران هیچوقت نگفته که وابسته به دولت ایران است. دولت ایران هم هیچوقت مستقیماً نگفته که ارتش سایبری داریم. ولی تصور ایجاد شده که احتمالاً این گروه از هکر های اینترنتی وابسته هستند به وزارت اطلاعات ایران؟ این واژه هایی که استفاده می کند، می شود گفت همان واژه هایی است که خیلی از ارگان های رسمی ایران استفاده می کنند. اگر لوگو را هم نگاه کنید یک مقدار زیاد می شود گفت شباهت دارد به لوگوی سپاه پاسداران. ولی خب شایعات زیادی... چون گروه هیچوقت نه مصاحبه داده و نه اینکه خودشان مطالبی راجع به خودشان نوشته اند... شایعات زیادی در مورد این گروه هست. روی یوتیوب که می رویم، همزمان با اقدام اینها، یک سری افراد آمدند و شروع کردند به حالت طنز مطالبی را درباره ارتش سایبری ساختن. جایی هم من دیدم که خبرگزاری فارس استناد کرده به حرف های آقای صفار هرندی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی و آنجا یک جور تایید کرده بود چیزی تحت عنوان ارتش سایبری را. گفت و گویی داشتیم با یک روزنامه نگاری که تقریباً سه ماه است از ایران به مالزی آمده است. روزنامه نگاری که با روزنامه شرق کار می کرد. فرورتیش رضوانیه. فرورتیش تحقیقاتی که کرده در ایران، اطلاعاتی که کسب کرده، معتقد است که این گروه در اصل توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هدایت می شوند. آقای رضوانیه، این ارتش سایبری چی هست؟ فرورتیش رضوانیه: ارتش سایبری به دو اسم در ایران شناخته می شود. یکی ارتش سایبری است که متشکل از گروه هکرها است. اینها مثل دزدهای دریایی سومالی که امنیت خلیج عدن را زیر سئوال برده اند... یعنی دزدی می کنند؟ ...هم دزدی می کنند... دزدی هایشان افشا نشده هنوز، ولی به زودی افشا می شود. اما در کنار آن «دامنه دزدی» می کنند. همان domain را که می دزدند، خودش سرقت است. با توجه به اینکه اینها از سپاه و دستگاه های اطلاعاتی پروژه می گیرند، این قسمت هنوز افشا نشده، اما انجام شده... خب شما این را از کجا می دانید؟ من روی ارتش سایبری از مدت ها پیش داشتم کار می کردم. ولی حدود دو ماه پیش به دنبال افزایش فعالیت های این گروه و هک شدن تویتر و آبروریزی برای نام ایران، اینکه هکر های ایرانی آمده اند این کار را کرده اند... چون وقتی می گویند Iranian Cyber Army یعنی اینکه ما ارتش سایبری ایران هستیم. مردم ایران که نیستند. هکر های معمولی ایران که نیستند. هکر هایی هستند که خودشان را به دولت فروخته اند و پول می گیرند که بخواهند سفارش های دولت را انجام دهند. برای همین سایت های جنبش سبز را هدف گرفتند... این موردش هم جالب است. وبلاگ شخصی را به اسم وحید یامین پور، که عنوان شده بود و خبرگزاری فارس هم نوشته بود مجری محبوب و ارزشی صدا و سیماست، این وبلاگ را هم هک کرده بودند، ولی پیغامی که گذاشته بودند (برخلاف فعالیت های قبلی شان) این بود که مطمئن باشید که ارج کارهای ارزنده را خدا خواهد داد و خواستیم این گونه تشکر کنیم. جلوه اش بیشتر است. ارتش سایبری بدون نظر سپاه هیچ فعالیتی را انجام نمی دهد. هک کردن یک وبلاگ کاری نیست که ارتش سایبری بخواهد به آن افتخار کند و امضای خودش را پای آن بگذارد. هرکسی می تواند آن وبلاگ را هک کرده باشد و حتی دوستان خود آن فرد می توانند این کار را انجام داده باشند و حتی کسانی که توی مرکز خدمات دهی وبلاگ به pass word (گذرواژه) دسترسی داشته باشند، می توانستند این کار را کرده باشند. خیلی جاها گزارش شده که ارتش سایبری خواسته وارد شود یا هک کند و یا deface کند، اما بعد از مدتی مشخص شد که ارتش سایبری نبود. ارتش سایبری اهدافش سیاسی بود ولی بعد از اینکه هویتشان آشکار شد، مقدار زیادی فعالیت شان را کم کردند خوشبختانه. اما کلاً در ایران به دو اسم شناخته می شود. یکی اینست، یکی تیم در سطح سایبری سپاه که سایت گرداب را به عنوان روابط عمومی و نشریه الکترونیکی خودشان معرفی کرده بودند... یعنی این ارتش سایبری و آن سایت گرداب با هم یکی هستند؟ اینها را از نظر تکنیکی یک گروه فنی دارند حمایت می کنند اما از نظر محتوایی افرادی هستند که سایت ها را شناسایی می کنند، گزارش تهیه می کنند و تاییدیه را می گیرند که آن سایت مجرم شناخته شود و از آن طرف گروه دیگری هستند که اینها هکر اند و خرابکاری ها را انجام می دهند. تیم پدافند سایبری سپاه جایی هست که همه چیز را می خواهد کنترل کند. از آن طرف در سایت هایی مثل «بالاترین» یک وقتی کاربرها هشدار می دهند که مراقب ایمیل هایتان باشید یا مثلاً هر فایلی را داونلود نکنید یا هر چیزی را آپلود نکنید. ارتش سایبری یا تیم در سطح سایبری سپاه توانایی هر جور کنترلی را دارد اما کاربر وقتی دارد از اینترنت استفاده می کند، نمی توانند بیایند و وارد کامپیوترش شوند. اینها آی اس پی ها را تحت نظر دارند. تا چه اندازه می توانند کنترل کنند؟ خیلی راحت. چون تمام آی اس پی های ایران وابسته به وزارت اطلاعات و سپاه است و بدون هیچ مشکلی می توانند با یک تماس یا یک نامه ساده کنترل داشته باشند. علت خریداری شدن مخابرات توسط سپاه هم همین بود. می توانم بپرسم که این ارتش سایبری دقیقاً از چه زمانی شروع کرده فعالیت هایش را در ایران؟ آیا مدت زمان طولانی است که دارد فعالیت می کند یا نه؟ زمرمه های تاسیس ارتش سایبری از سال ۸۴ و آغاز دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در سپاه مطرح شد. به این علت بود که هک شدن سایت آقای احمدی نژاد و سایر کاندیداها در زمان انتخابات باعث شد که آقایان به قدرت هک پی ببرند. اینکه یک سایت راdeface کنید و شعارهایی علیه آن کاندیدا را در سایت خودش بگذارید و در معرض هوادارانش قرار بدهید و دیگران، بسیار رویشان تاثیر گذاشت و سعی کردند خودشان تیمی از هکر ها را داشته باشند که بتوانند همیشه به مقابله با دشمنانشان بپردازند از طریق هک. دو سه تا از تیم های هکری قوی ایران را شناسایی کردند و از آنها خواستند که با آنها همکاری کنند. یک سری از هکر ها را بدون اینکه خودشان بدانند، دعوت به همکاری کردند، یعنی پول می فرستادند و می گفتند شما این کار را انجام بدهید، او هم نمی دانست که با ارتش سایبری کار می کند، بعد از قضیه انتخابات، ماجرا جدی تر شد. یکی از افرادی که از تیم های قوی هکری را در ایران داشت، پدرش از مسئولان ارشد وزارت اطلاعات بود... می توانی اسمش را بگویی یا نه؟ اسمش را... چون در حال تحقیقات جدیدتر هستیم، باید صبر کنیم تا مدارک تازه تر به دستمان برسد، که در حال رسیدن است، بعد در گزارش جدیدتر می گوییم. ولی خب، یکی از این گروه ها گروه سیمرغ است که اینها با تجربه و روابطی که داشتند توانستند هکرها را جمع کنند و برایشان حقوق تعیین کردند و آنها هم چون بیشترشان سنشان کم است، ذوق زده شدند از اینکه قرار بود چنین حقوقی را بگیرند. با توجه به اینکه کار خودشان را جرم نمی دانستند، در واقع یک بازی سیاسی بود. اینکه آقا شما با ما هستی یا با ما نیستی؟ آنها گفتند که ما با شما هستیم چون شما پول دارید. از آن طرف یک سری هکر ها را هم این جوری وادار به کار کردند که می رفتند دم خانه شان و برایشان احضاریه می فرستادند و می گفتند ما شناسایی کردیم و شما هکر هستید، یا باید بروید زندان یا فقط یک راه دارد برای نجات تان اینکه با ما همکاری کنید و آنها را مجبور به همکاری کردند. از طرف دیگر الان نکته اصلی اینست که ارتش سایبری توسط سپاه پایه گذاری شده، توسط آنها حمایت می شود. با توجه به اینکه در سالهای گذشته ارتش سایبری وقتی جاهای کوچکی را هک می کرد، یا سایت های ضد انقلاب را، خبرگزاری ایرنا، فارس و صدا و سیما به صورت گسترده اخبارشان را پوشش می دادند. همین باعث ایجاد رقابت بین گروه های هکری شد که به دنبال آن افراد دیگر هم به این تیم... یعنی یک جور مناقصه و مزایده درست کردند دیگر!؟ سپاه، خودتان می دانید که تجارت را دوست دارد و در هر عرصه ای از تجارت حضور دارد. همینطور که گفتند اخیراً وارد بازار خورده فروشی هم شده... یک شرکتی هست به اسم شرکت نوژان. سایت این شرکت تجاری در اینترنت هم هست. کار اصلی سایت نوژان، واردات تجهیزات نظامی و مخابراتی برای دستگاه های دولتی از خارج، چه از بازار سیاه و چه به صورت عادی، می آورد به دوبی و از دوبی می آورد به سازمانها تحویل می دهد. یکی از کارهای شرکت نوژان هدایت بخشی از ارتش سایبری است. توی ارتش سایبری تکنیسین های کامپیوتری از سپاه، بسیج، اطلاعات، نیروی انتظامی و حراست سازمان ها و وزارت خانه ها قرارداد می بندند با شرکت نوژان. مربی های نوژان که از بین نخبه های ارتش سایبری هستند، به این تکنیسین ها هک کردن را یاد می دهند. شما خیلی سخت است هکر باشید در ایران و بتوانید مستقل فعالیت کنید و بشناسدتان. چون اگر شما را بشناسند، دعوتتان می کنند به ارتش سایبری. یا اینکه مجبورتان می کنند با آنها همکاری داشته باشید. شایعاتی هم مطرح شده درباره حمایت روسیه و چین از این ارتش. شما در این باره چه اطلاعی دارید؟ اینکه شایع شده بود اینها چینی هستند یا روسی، این شایعه را خود ارتش سایبری منتشر کرده بود. چون سپاه یک تیمی دارد به اسم تیم جنگ روانی. اینها کارشان اینست که در اخبار و گزارش های تصویری و مکتوب نظارت داشته باشند و گاهی خبرهایی را تولید کنند که سپاه و کلاً فعالیت های دولت و هر سازمانی که سفارش دهنده است را از واقعیت دور کند، یعنی افکار را منحرف کند. یکی از کارهایی که انجام دادند این بود. ولی اخیراً گزارشی که منتشر شد و آشکار کرد هویت ارتش سایبری را، باعث شد که تا مدتها حرکت دیگری را انجام ندهند و هنوز هم بعد از آن ماجرا خودی نشان نداده است. ترس از ارتش سایبری چیز درستی است. برای اینکه هر کسی که در ایران دارد اینترنت استفاده می کند آی اس پی گرفته و هر قدر فیلتر شکن هم داشته باشد، شرکت آی اس پی می تواند کنترلش کند. چون هکرهای ارتش سایبری به سرور های آی اس پی دسترسی کامل دارند، به راحتی می توانند از روی آی پی و از روی کد اشتراکی که دارند، محل شان را پیدا کنند و دستگیر بشوند. با توجه به اینکه خیلی ها تا الان دستگیر شده اند و یا هشدار و اخطار دریافت کرده اند. توصیه می شود جاهایی مثل فرودگاه یا اماکن عمومی که اینترنت رایگان دارد، از اینترنت استفاده نکنند افراد. برای همین جاهایی مثل مجتمع کامپیوتری پایتخت، سرعت اینترنت شان را کمتر کرده اند تا مردم اقدام به آپلود فیلم در یوتیوب نکنند. چون برایشان مسئولیت دارد. بزرگترین جنگی که ایران دارد یکی با یوتیوب است و دومی با مسنجرهای مختلف مثل اسکایپ، ولی در درجه اول یاهو مسنجر است. آرش جان، اگر این شایعات درست باشد که دست ارتش سایبری در دست وزارت اطلاعات است، یا وابسته به سپاه پاسداران، روابط ایران که با چین که خوب است. پس چرا سایت بایدو که چینی است، هک کرده اند؟ آرش البرزی: دو سه مورد است که در باره آن صحبت شده. یکی اینکه گروهی از چینی ها شروع کردند به حمایت از جنبش سبز ایران و مخالفان ایران. بعضی ها گفتند که این یک واکنش به این مسئله بوده. یک شایعه هم بود که ارتش سایبری ایران از سوی چین حمایت می شده و کمک می شده و این کار را کردند که به اصطلاح رد گم کنند. در مقابل این هکرهایی که دولتی اند، هکر هایی هم هستند که از طرف گروه اپوزیسیون علیه اینها اقدام کنند؟ دقیقاً. ارتش سایبری سبز داریم که یک سری از سایت های دولتی را هک کرده و این آخرها هم دیدیم یک سری هکرها سایت گرداب را که وابسته به سپاه پاسداران است، هک کردند. برای خبرگزاری ایرنا هم مشکل ایجاد کردند. دقیقاً. در واقع وبسایت ها و دنیای بلاگسفر و غیره که قرار بود محل گفتگو باشد، شده محل حذف یکدیگر. اگر آن طرف را وابسته به دولت بدانیم، یک کار غیر متعارف است در صحنه بین المللی و اگر ایران بپذیرد چنین چیزی را، فکر کنم در سطح بین المللی احتمالاً برایش مشکل ایجاد می شود و تحت فشار قرار می گیرد. درست است؟ احتمالاً بله. برای همین هم هست که خیلی ها می گویند که نه ارتش سایبری می گوید وابسته به دولت است و نه دولت مستقیماً می گوید که ارتش سایبری ایران مال ماست. حتی حرفهای هرندی و اینها که درباره ارتش سایبری به کار می برند، خیلی حالت کلی دارد که ما در یک جنگ رسانه ای هستیم و از ارتش سایبری ایران به طور خاص در گفته هایشان استفاده نکرده اند. یعنی منظورشان هکر ها نیستند، بیشتر یک جنگ رسانه ای است. یک چیزی هم صحبت می کردیم. بحث این ایمیلهاست. چون شنوندگان ما بیشتر نگران این هستند که این ایمیلهایشان شناسایی نشود. یا محتوای ایمیل هایشان را کسی نتواند ببیند. مقابله، مانند مقابله با یک جور بیماری است. برای همین باید حواس آدم جمع باشد. همیشه احتمال هک شدن وجود دارد. *** دیو وایتلگ، Dave Whitelegg کارشناس در امور امنیت کامپیوتری در بریتانیا در همین زمینه به رادیو فردا می گوید: چندین نوع حمله وجود دارد که هکر ها از آنها معمولاً استفاده می کنند. مهمترین آنها اینست که از کُد تقاضای وب، وب اپلیکیشن کُد بهره می گیرند. این روزها این کد از پیچیدگی خاصی برخوردار است. ولی هکر ها از آسیب پذیری این کد استفاده می کنند. با این تکنیک می توانند وب سایت را از کار بیاندازند یا اطلاعاتی از وب سایت بدزدند که اجازه دسترسی به آن را ندارند. نوع دیگر متداول در بین هکرها رد کردن حمله سرویس است. denial of service attack در این حمله، هکر کنترل ده ها هزار کامپیوتر شخصی در اینترنت را به دست می گیرد و آنها را سوی یک هدف هدایت می کند. به این ترتیب نوعی بار ترافیکی ایجاد می کند. باعث می شود بقیه افراد از دسترسی به یک وب سایت مخصوص محروم شوند. چرا که آن وب سایت با تقاضاهای بسیاری مواجه است و قدرت پاسخگویی به این حجم را از دست می دهد. برای مقابله با این نوع حمله می شود زیرساخت امنیتی آی پی را که گران هم هست، خرید و به این ترتیب جلوی این حملات را گرفت. هرچند باید اعتراف کرد که اگر این حملات با برنامه ریزی دقیق و در میزان وسیع اتفاق بیافتد، این زیرساخت ها هم مفید نخواهند بود. به عنوان مثال می شود حملاتی که شش تا نه ماه پیش به سایت یوتیوب شد و آن را از کار انداخت اشاره کنیم. چه پیشنهادی برای کاربرهای اینترنت در ایران دارید که احساس تهدید می کنند از طرف ارتش سایبری. چگونه می توانند مطمئن باشند که از امنیت برخوردارند در برابر تهدیدهای ارتش سایبری؟ نکته ای که درباره ایران و چین وجود دارد، اینست که دولت های این کشورها آی اس پی ها را کنترل می کنند. یک راه اینست که به کافه اینترنت ها مراجعه کرد. هرچند آنها هم تحت کنترل اند. سرویس دیگر که مردم به آن پراکسی می گویند، می شود استفاده کرد. مثلاً اگر من پشت یک کامپیوترم در ایران یا چین باشم، به سرور پراکسی متصل می شوم. یعنی کامپیوتری که خارج از کشور کنترل کننده باشد. مثلاً کشور آلمان که در آنجا کنترلی بر اینترنت وجود ندارد. سپس این ارتباط به نوعی رمز تبدیل می شود. بنابراین وقتی من از طریق این لینک رمزدار به اینترنت متصل می شوم، می توانم به هر وب سایتی یا وبلاگی سر بزنم. موافق این مطلبم که امروزه پنهان کردن این هویت کاری بسیار مشکل است. برای در امان ماندن باید اطمینان داشته باشید که کامپیوترتان از آخرین سرویس های پیشگیری امنیتی برای جستجوی مطالب برخوردار است. اگر از کامپیوترهای مک استفاده می کنید، باید مطمئن باشید که سرویس های امنیتی را نصب کرده اید. چرا که انواه ویروس ها ممکن است باعث شود به اطلاعات شخصی شما دسترسی پیدا کنند و آنها را بدزدند. بنابراین بهتر است سیستم امنیتی خوبی در کامپیوتر خود نصب کنید.
|
(پارلمان نیوز) |
یادداشت روز بهار/ الزامات توافق قانونی , موسیالرضا ثروتی |
کارگروهی به صورت غیررسمی به انتخاب رئیس مجلس برای رایزنی با نمایندگان دولت دوشنبه شب گذشته تشکیل شد. کارگروهی که از اعضای آن می توان از اسامی علی اصغر زارعی، محمدرضا باهنر، محمدحسن ابوترابی، رضا عبداللهی، محمدحسین فرهنگی و غلامرضا مصباحی مقدم نام برد. این کارگروه در جلسه ای مشترک با نمایندگان دولت شامل معاون پارلمانی و معاون برنامه ریزی شرکت کرد. نمایندگان مجلس تاکید داشتند دولت اگر بخواهد رقمی بیش از 20 هزار میلیارد تومان را اجرا کند باید حتماً لایحه بیاورد که بنا به دلایلی نامشخص این اقدام از سوی دولت صورت نگرفته است. نمایندگان حامی دولت در این جلسه بر این اعتقاد بودند اگر دولت بخواهد منتظر رای گیری درباره یک فوریت طرح اصلاح قانون باشد، بعید است که نمایندگان به این طرح رای دهند و بار دیگر با عدم موافقت نمایندگان مشکلاتی برای دولت ایجاد خواهد شد. در نهایت نمایندگان، دولت را مجاب کردند که از ظرفیت قانونی خود نهایت استفاده را برده و مبلغ 20 هزار میلیارد تومان را از ابتدای اردیبهشت ماه که در قانون مشخص شده است اجرا کند. همچنین شخص رئیس مجلس با هدف تعامل بیشتر با دولت به این توافق رسید که حتی اگر دولت توان اجرای قانون از اول اردیبهشت ماه را ندارد، می تواند آن را به چند ماه بعد واگذار کند که البته این توافق رئیس مجلس با انتقاد نمایندگان روبه رو است زیرا این توافق خلاف قانون به حساب می آید، زیرا اگر دولت طبق قانون درآمد 20 هزار میلیارد را که قرار است در طول یک سال اجرا شود، کنار بگذارد و از شش ماه دوم به اجرای آن بپردازد، در واقع همان 40 هزار میلیارد که مبلغ اولیه خواسته خود اوست را اجرا کرده است. نمایندگان 20 هزار میلیارد تومان را برای 12 ماه تصویب کرده اند که این مقدار معادل 1500 میلیارد تومان در ماه است که شیب کمتری با افزایش کمتر قیمت ها را به همراه خواهد داشت. اما دولت با اصرار خود بر رقم 40 هزار میلیارد و اکنون با به دست آوردن زمان اجرای این قانون باید مردم را با آثار تورمی و شیب تند آن آماده سازد. و البته نکته دیگر آن که نمایندگان با تصویب 20 هزار میلیارد تومان در طول یک سال دولت را موظف به اجرای قانون در پنج سال می کند، اما دولت درصدد است که این قانون را در طول سه سال اجرا کند. *عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس
|
(رادیو زمانه) |
چرا «فرهنگ» برای حکومتهای انقلابی مهم است |
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان مرجع عالی سیاستگذاری، تعیین خط مشی، تصمیمگیری و هماهنگی و هدایت امور فرهنگی، آموزشی و پژوهشی کشور، محسوب شده و تصمیمات و مصوبات آن لازمالاجرا و در حکم قانون است (به نقل از منشور اهداف و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی). این شورا که به ریاست رئیس جمهور و اعضای آن منتخب مقام رهبری (ولایت فقیه) میباشد، بعد از اتفاقات فروردینماه ۱۳۵۹ و تعطیلی سراسری دانشگاهها، موجودیت یافت و تا به امروز نیز ادامه دارد. در این مقاله تلاش بر این است که منشأ فکری و ایدئولوژیک تأسیس و تداوم این نهاد نشان داده شده و به این سؤال پاسخ داده شود که شورای انقلاب فرهنگی با چه جهانبینی و متکی بر چه واقعیت عینی و ذهنی خلق شد. ۱. مارشال برمن در کتاب «تجربه مدرنیته» سعی دارد نشان دهد که مدرنیته، تجربهای منحصراَ غربی نیست و مردم تمام دنیا همچون کشورهای جهان سوم نیز راهی به غیر از زیر سر گذراندن این تجربه ندارند. اما معتقد است در کشورهای جهان سوم، تجربه مدرنیته همواره توسط دولتها، غربی و فاسد نشان داده میشود. او دربخشی از «فاوست گوته: تراژدی توسعه و رشد» مینویسد: «بسیاری از دولتهای جهان سوم مدرنیته را به لحاظ فرهنگی، غربی میدانند و از این رو مدعیاندکه هیچ ربطی میان جهان سوم و مدرنیته وجود ندارد. اگر این ادعا درست باشد و فرهنگ مدرنیته حقیقتا و به روشنی غربی است چه نیازی به انرژی دولت برای واپس زدن آن است؟ در واقع آنچه دولتها به غربیها نسبت میدهند و آنچه تحت عنوان فساد غربی ممنوع میسازند، چیزی جز توانهاو آرزوها و روح انتقادی مردم خودشان نیست» (برمن،۱۳۷۹/ص ۱۲۰). یکی از مهمترین تلقیهایی که منجر به انقلاب فرهنگی در ایران شد، نوع نگاه به دانشگاه به عنوان بخشی از مدرنیته بود.دانشگاه در درون ایدئولوژی انقلابی اسلام سیاسی، تحفهای از نظام غربی انگاشته میشد که در دوران نظام سیاسی قبلی (شاهنشاهی) که غربی و فاسد بود، ایجاد و تقویت گردید. اما از سویی دیگر و با وجود این تلقی، امکان چشمپوشی از دانشگاه ممکن نبود. تئوری اسلام سیاسی به سبب داشتن دعوی جهانی شدن، نمیتوانست و نمیتواند از دانشگاه به عنوان نهاد تحکیمکننده عقلانیت ابزاری، گذشته و با دنیا ارتباط برقرار کند. این وضعیت دوگانه در مورد تجربه مدرنیته دانشگاه را میتوان در کلیت فرایند مدرنیزاسیون ایرانی تماشا کرد.علی میرسپاسی در کتاب «تأملی در مدرنیته ایرانی» معتقد است که در فرایند مدرنیزاسیون ایرانی از یک سو به مدرنیته و غرب به چشم دیگری نامطلوب نگاه میشود و از سویی دیگر همه بر این اعتقادند که اگر ایران میخواهد آیندهای مطلوب داشته باشد، دیگری شدن یا غربی شدن، تقدیر محتوم اوست. میرسپاسی، وضعیت پارادوکسیکال مدرنیته ایرانی را اینگونه شرح میدهد: «براساس تجربه ایرانی مدرنیته، میتوان حکایتی جذاب درباره مدرنیزاسیون جامعهای تقریر کرد که میان دو وضعیت متعارض گیر کرده بود: از طرفی در آتش اشتیاق برای نیل به پیشرفت مادی میسوخت و از طرف دیگر نگران از دست دادن هویت منحصر به فرد ملی، اخلاقی و فرهنگی خود بود» (میرسپاسی،۱۳۸۴/ص۳۷). ازسویی دیگر، وضعیت دنیای غرب و نوع تمایزگذاری که غربیان با دیگر جوامع (شرقیان) برقرار کردند، سازنده تلقی و برنامه سیاسی در برخی کشورهای توسعه نیافته شد که میتوان آن را بومیگرایی نام نهاد. کشورهایی همچون ایران و چین. مدرنیزاسیون تحمیلی و از بالای شاه در دهههای ۴۰ و ۵۰ در واقع صورتبندی ناقص و غیرمدبرانه کسی بود که میخواست فاصله چند صد ساله میان ایران و غرب را یک شبه بپیماید و در واقع بدون توجه به مدرنیته، مدرنیزاسیون را پیش برد. میرسپاسی در فصل سوم کتاب خود به خوبی این مسأله را تشریح میکند. از نظر او، برنامه اصلاحات ارضی شاه منجر به مهاجرت روستاییان بسیاری به شهرها شد که بعدها اسباب تغییر او را فراهم کردند. مشکل محوری و جدی برنامه مدرنسازی شاه این بود که خیال میکرد میتوان بدون تحول در ساختار قدرت سیاسی و اهمیت به مدرنیته فرهنگی و سیاسی، ایران را مدرن ساخت. مدرنیزاسیون دستوری شاه، بدون مشارکت جدی مردم اجرایی گردید. حتی روشنفکران نیز با این برنامه احساس بیگانگی میکردند. در واقع به تعبیر برمن قربانیان توسعه شاه، هم قربانی فرایندهای اجتنابناپذیر توسعه میشدند و هم قربانی از خود بیگانگیشان نسبت به مدرنیزاسیون شاه. روستاییان به شهر مهاجرت کرده در لحظه لحظه این فرایند و در وضعیت نابسامان اقتصادیشان در فرایند زندگی نامأنوس شهری، خود را قربانی حس میکردند. آنها با فقدان معنایی که در زندگیشان ایجاد شده بود (معنایی که در زندگی روستایی داشتند)، هر چه بیشتر دست به دامان عقاید و نهادهای دینی شدند، یعنی درست وضعیتی در مقابل آموزهها و جهانبینی مدرنیته. محمد میلانی در کتاب «ساخته شدن انقلاب اسلامی ایران» این اتفاق را در آن برهه از تاریخ ایران سرآغاز ایجاد گروههای اجتماعی جدید میداند1. گروههای قربانی که بعدها تلاش کردند با بهرهگیری از تئوری اسلام سیاسی، در عوض، مدرنیته و ظواهر آن همچون دانشگاه را قربانی کنند. میرسپاسی مینویسد: «-در این دوره- مهاجران روستایی که بخش اعظم جامعه فقیر شهری را تشکیل میدهند، از سهم خود در ساختار جدید شهری و اجتماعی ناخشنود هستند. آنها با معضلاتی چندبعدی مواجه هستند و در محیط جدید خود، تشویشها و مشقات زیادی را از سر میگذرانند. آنها نمیتوانند تحولات جدید را درک کنند و قادرنیستند از عهده حل مسائل پیش رو برآیند (...) به نظر میرسد برای آنها زندگی به ناگاه همه معنای خود را از دست داده است. تنها چیزی که از بیزاری آنها از محیط جدید شهری میکاهد پیوندهای آنان با نهادهای دینی است» (میرسپاسی، همان/ص۱۴۰). گروههای اجتماعی جدیدی که از خلال فرایند از خودبیگانگی مدرنیزاسیون شاه سر بر میآورند (آن چیزی که میلانی به آن اشاره میکند) هر چند ابتدائاً براساس منطق اقتصادی فقیر و غنی قابل تمایزگذاری هستند اما تاریخ نشان داده است قربانیان مدرنیزاسیون شاه یا همان فقرای از روستا آمده با تئوری فرهنگی خاصی که توسط روشنفکران سکولار ساخته شد و به وسیله روحانیون اجرا و پیاده گردید، توانستند خود، این بار قربانی بگیرند. ۲. دانشگاه بعد از انقلاب با این هدف به رسمیت شناخته شد که جایی باشد برای ترویج و تبلیغ فرهنگ بومی به جای فرهنگ فاسد غربی. آیتالله خمینی در حکم خود برای تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در خرداد ۱۳۵۹ چنین مینویسد: «(این شورا مأموریت دارد) که برای برنامهریزی ریشههای مختلف خط مشی فرهنگی آینده دانشگاهها براساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آمادهسازی اساتید شایسته و متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اقدام نمایند»( بشیری،۱۳۸۴ / ص۱۳۱) .همچنین در بخش اهداف منشورشورای عالی انقلاب فرهنگی صراحتاً در بندهای نخست آمده است: «الف ) گسترش نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه و تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی. ب ) تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی از فضای فرهنگی جامعه .ج ) تحول دانشگاهها و مدارس و مراکز فرهنگی و هنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی...» (منشور شورای عالی.../ همان). بی شک انقلاب فرهنگی را میتوان بعد از انقلاب اسلامی، بارزترین تجسد تئوری بومیگرایی اسلامی دانست. اشاره شد که چگونه برنامه اصلاحی شاه به ایجاد خصومت میان بدنه اجتماعی و مدرنیزاسیون منجر گردید. این خصومت در متون روشنفکری بهتر از هر جای دیگری خود را در قالب مفهومی به نام «غربزدگی» نشان میدهد. جلال آل احمد با صورتبندی برداشتی سراسر نوستالوژیک و در عین حال رمانتیک از سنت (اسلامی یا ایرانی) در واقع تلاش میکند، پروژه مدرنیزاسیون را به مثابه بخشی از غرب، فاسد و بیمعنا جلوه دهد. اودر نفی غربزدگانی سخن میگوید که سعی میکنند با اتکا به فرهنگ مدرن غربی ما را از سنتهایمان – که اصیلاند و کارآمد – جدا ساخته و ایرانیان را تهی سازند. نکته جالب در گفتار آل احمد این است که وی در مقام یک روشنفکر سکولار، روشنفکران را از جمله بارزترین گروههای غربزده عنوان میکند و در واقع به تعبیر یوسف اباذری به قتل و عام روشنفکران میپردازد (اباذری،روزنامه آینده نو/ شماره ۱۰۸). آل احمد در غربزدگی مینویسد: «غربزدگی میگویم همچون وبازدگی و اگر به مذاق خوشایند نیست بگوئیم گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه. دست کم چیزی است در حدود سنزدگی. دیدهاید که گندم را چطور میپوساند؟ از درون. پوسته سالم برجاست اما فقط پوست است، عین همان پوستی که از پروانهای بر درختی مانده. به هر صورت سخن از یک بیماری است. عارضهای از بیرون آمده و در محیطی آماده برای بیماری رشد کرده» (آل احمد،۱۳۴۱/ص۲۱). پروژه بومیگرایی اسلامی در مرحله اول با نفی مدرنیزاسیون و فرهنگ غربی آغاز گردید و در مرحله بعد – توسط افرادی همچون شریعتی و شایگان – با تئوری ذهنی بازگشت به اصل یا خویش، هر چه بیشتر مقدمات ظهور عینی روحانیت را فراهم نمود. میرسپاسی درباره جنبشهای تودهای که بر گفتمان بازگشت به اصل استوار بودند، مینویسد: «گفتمان بازگشت به اصل، نمایانگر کوششی فرهنگی برای صورت مجدد بخشیدن به مدرنیته است؛ آنسان که فراگیری وتنوع بیشتروسلطهگری و تمامتخواهی کمتری داشته باشد. گفتمان بازگشت به اصل در نمونه ایرانی، کوششی را بازتاب میکند که معطوف به سازگار نمودن فرهنگ جهان شمول مدرنیته با بافت فرهنگی و بومی ایران است» (میرسپاسی، همان/ص۱۷۱). بازتاب تئوری بازگشت به اصل را میتوان در بخش وظایف منشور شورای عالی انقلاب فرهنگی و در بند دوم ملاحظه کرد. یکی از وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی، تجزیه و تحلیل شرایط و جریانات فرهنگی جهان و تبیین تأثیر کانونها و ابزارهای مهم در این زمینه و اتخاذ تدابیر مناسب است. این تدابیر در بخش دیگری از منشور نیز مشخص شده و منظور تدابیری است که به تهیه و تدوین مبانی و شاخصهای دانشگاه، متناسب با نظام اسلامی و طراحی راهکارهای تحقق آن، میپردازد. بومیگرایی انعکاس یافته در منشور شورای عالی انقلاب فرهنگی در واقع تداوم تئوری است که روشنفکران سکولار برپایه شکست تجربه مدرنیزاسیون شاه بنیان گذاشتند. ۳. ایدئولوژی مدرنسازی اسلامی یا همان بومیگرایی که در انقلاب ۵۷ به ثمر نشست و با حمایت قاطعانه قربانیان مدرنیزاسیون شاه حاکم شد، همانگونه که به اختصار اشاره شد، بیش از آنکه یک پروژه سیاسی محض باشد، همچون تغییر دولت، پروژهای فرهنگی بود که از حمایت اقتدار سیاسی برخوردار شد.تأکید بومیگرایان و سپس روحانیون بر فرهنگ فاسد غربی و مظاهر تجلییافته آن در نظام شاهنشاهی و تأکید بر بازگشت به فرهنگ بومی بیشک موتور محرک و پیشبرنده انقلاب اسلامی بوده است. آن چیزی که باعث ساخته شدن «توده مخالف شاه» شد را – در حوزه فرهنگی – شاید بتوان در نموداری نشان داد: رویداد انقلاب نشان داد، نیرویی که میتواند به یکدستی و همسانی تودهها منجر شود، نیروی «فرهنگ» میباشد. نقش فرهنگ بومیگرایی و ضدغربی در ایجاد و تحکیم توده انقلاب، نقشی مهم و حیاتی بوده است. همین نکته، نشاندهنده چرایی علاقمندی جنبشهای ضدمدرن تودهای به «فرهنگ» بوده است. بیشتر انقلابهای قرن بیستم در واقع پاسخی بودهاند به فرهنگ نوین شهرنشینی و از بین رفتن فرهنگهای سنتی زندگی. به این دلیل که مسأله این جنبشها مسأله فرهنگ بوده است، آنان اغلب خود را در قالب یک هویت فرهنگی عرضه کردهاند. فرهنگ کمونیستی لنین، فرهنگ دهقانی مائو و فرهنگ اسلامی انقلاب۵۷ ایران نمونههایی روشن از صورتبندیهای فرهنگی هستند که در برابر ساختارهای فرهنگی پیشین، خلق شده و هویت جدیدی را ساختند. فرهنگ، آن هنگام که برخوردار از اقتدار سیاسی میشود (بعد از انقلاب)، توسط دولت، رسمی میشود. در این هنگام توجه دولت بر این مسأله انباشت میشود که از قدرت فرهنگ در جهت یکدستسازی مردم (توده) همچنان استفاده شود. در اینجاست که مرز فرهنگ و قدرت چنان به هم آمیخته میشود که اساساً فرهنگی در خارج از سپهر سیاست نمیتوان مفروض داشت.فرهنگ، این بار و در شرایط فقدان حوزه عمومی تبدیل به ایدئولوژی فراگیر و عامی میشودکه اساساً تجاوز از آن غیرممکن است. فراگیری و عمومیت جدید که این دفعه نه در جهت خلق انقلاب که در راستای حفظ انقلاب در بین توده مردم ایجاد میشود، همان «فرهنگ» دلربا و مورد علاقه ساختارهای غیردموکراتیک و غیرمدرنی است که در همه جا خود را به منصه ظهور میرساند .پافشاری بر فرهنگ از این خاصیت نیز برخوردار است که میتوان با استفاده از عناصر آن ،از سیاسی شدن جامعه وبروز تناقضات جلوگیری کرد وحفرههای ایجاد شده از غیبت سیاست را با ماله فرهنگ پر نمود. انقلاب فرهنگی و پروژه تصفیه دانشگاه در واقع تلاشی بوده است که فرهنگ مسلط (ایدئولوژی) برای تداوم یکدستی و همسانی از خود بروز داد. دانشگاهها در سال ۱۳۵۹ با حمایت بالاترین مقامات انقلاب یعنی رهبری و رئیسجمهوری، تعطیل و طی دو سال پاکسازی شدند. انقلاب فرهنگی، بازتاب و واکنش اقتدار رسمی در قبال تبدیل دانشگاه به محل اجتماع نیروهای مخالف بود. اجتماعی که در دانشگاه ظهور مییافت و یکدستی مفروض را خدشهدار میساخت. در حقیقت دانشگاه تعطیل شد تا «توده» مخدوش نشود. نیروهای مخالفی که در دانشگاه جمع شده بودند همچون چریکهای فدایی خلق و پیکار با وجود شباهت حداکثریشان به فرهنگ رسمی، در واقع موانعی فرهنگی بودند که در تولید و تکثیر هویت فرهنگی - اسلامی اختلال ایجاد میکردند(بانگاه زیملی اتفاقاً به سبب شباهتشان). دراین وضعیت ایدئولوژیهای رقیب دانشجویی- هر چند که از دل تئوری بومیگرایی اسلامی سر بر آورده بودند - تبدیل به بهانهای تودهپسند برای پاکسازی حداکثری دانشگاه از نیروهای متخصص شدند. انقلاب فرهنگی، اعمال قدرت حوزه دولت بر دانشگاه بود به این بهانه که میخواهند از اختلاط فرهنگ وسیاست جلوگیری کنند.مدعای اصلی انقلاب فرهنگی - که همچنان هم میتوان با این مدعا شهروندان را برای سرکوب سیاست در فضاهای تحصیلی مجاب کرد - این بود که دانشگاه تبدیل به میدان سیاسی شده است، جایی که میباید برای یادگیری و رشد علمی باشد.در حالی که خود انقلاب ایران – همانگونه که اشاره شد – مثال روشنی است بر ارتباط جدایی ناپذیر سیاست وفرهنگ. در واقع انقلاب فرهنگی با ادعای جدا ساختن سیاست از فرهنگ توجیه شد؛ اما سرشت همبسته سیاست و فرهنگ آنجایی خود را به روشنی نشان داد که این مداخله تنها به واسطه ابزارهای سیاسی تام ممکن شد: هجوم پلیس به محوطه دانشگاه، بستن دربها واخراج اساتید غیرمتعهد. در واقع انقلاب فرهنگی به ضدخود بدل شد و نشان داد که جدا ساختن فرهنگ از سرشت سیاسی اش اساسا ناممکن است زیرا برای همین کار هم پای ابزار سیاسی به میان میآید. انقلاب فرهنگی این امکان را فراهم ساخت که فرهنگ مسلط، مخالفین را از بیرونیترین لایهها (مخالفان تئوری بومیگرایی اسلامی) تا درونیترین لایهها (بسیاری از چپهای مذهبی) از دانشگاه بیرون بیندازد و به یوتوپیای «جوهر ناب فرهنگی» نائل شود. البته انقلاب فرهنگی برای رسیدن به جوهر ناب فرهنگی، تجربه مشترکی بود میان بومیگرایان اسلامی و بومیگرایان مائوئیست.جنبش آموزش سوسیالیستی که در سالهای ۱۹۶۳ و ۱۹۶۴ در چین قدرت گرفت، سرآغاز «مبارزه پاکسازی» دامنهدارتری بود که جامعه چین را طی سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹ متحول ساخت و تا ۱۹۷۶ تداوم یافت. انقلاب فرهنگی عظیم کارگری مائو در واقع نشانگر مجموعهای مداوم و پیچیده از جدالهای سختی بود که از جهاتی بسیار انقلاب دوم چین را پدید آورد، همچون انقلاب فرهگی ۱۳۵۹ در ایران. انقلاب فرهنگی در واقع برای تصفیه دیگر مسؤولین حزب کمونیست طراحی شده بودتا حزب، مرعوب شده و رهبری مائو تضمین شود. درواقع مائو آن رویداد را به مثابه یک «تصفیه بزرگ» به شمار آورد. اهداف اصلی او آن رهبران حزبی بودند که فکر میکردند تلاشهای مائو در اشتراکی کردن و صنعتی کردن در جهش بزرگ به جلو یک فاجعه بوده است (داربی شر، ۱۳۶۸). گاردهای سرخ نیروهای بسیج شبه نظامی بودند متشکل از دانشجویان و دانشآموزان تندرو که در سال ۱۹۶۶ با رهبری مائو، امکان تصفیه بزرگ را فراهم ساختند.درجریان انقلاب فرهنگی مائو، تصویر او بر هر مقالهای در روزنامهها نقش بست و نزدیک به ۸/۴ میلیارد آرم از سر مائو ساخته شد، یعنی به ازای هر چینی، شش عدد. هر چینی نسخهای از کتاب «سرخ کوچک» که نقلقولهایی از مائو بود را دریافت کرد و آن کتاب میبایست در تمامی مراسم عمومی همراه آنها باشد و در دستان رو به آسمان آنها تاب بخورد. در جریان انقلاب فرهنگی مائو، گاردهای سرخ با بیرحمی شروع به پاکسازی دگراندیشان کردند. هزاران بنای تاریخی با خاک یکسان و اقلیتهای قومی و مذهبی از جمله مسلمانان سرکوب شدند (داربی شر، همان) .البته ریشههای تاریخی انقلاب فرهنگی ۱۹۶۶ را باید در یک دهه پیشتر جست. مائو در دوم میسال ۱۹۵۶ در نطقی موسوم به «بگذار صدگل بشکفد» روشنفکران و فرهنگیان را به انتقاد از حزب کمونیست ترغیب کرد. اما انتشار آثاری انتقادآمیز نظیر نمایشنامه «های روی عزل میشودب و رمان «ده سه فامیل» کاسه صبر مائو و همسر چهارمش جیانگ چنگ را لبریز کرد. تحلیلگران معتقدند که مائو با انقلاب فرهنگی خود سه هدف را دنبال میکرد:کنار زدن رقبا ودگراندیشان، مقابله با تهدید افکار ناخوشایند شورویها و توقف نفوذ اندیشههای سرمایهداری و دموکراتیک غربی. خبرنگاری آمریکایی که در خلال انقلاب فرهنگی، مدتی را با همسر مائو گذرانده بود، گفته است این زن آنچه را سرمایهداری منحط غربی میخواند، محکوم میکرد، ولی در محافل خصوصی مطابق تازهترین مدهای اروپا وآمریکا خود را میآراست و در سینمای شخصی خود، فیلمهای غربی میدید (به نقل از BBC). تأکید بر فرهنگ در ایدئولوژیهای بومیگرا اقدامی بوده است که اقتدار سیاسی برای تبدیل جامعه به تودههای حامی ویکدست صورتبندی نموده و با اتکا به قدرت فرهنگ در یکسانسازی که لازمه تداوم یک انقلاب تودهای است، در قالب انقلاب فرهنگی، خود را مستقر کرده است. ۴. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که ایدئولوژی مدرنیزاسیون اسلامگرا با دانشگاه، به معنای تجربه غربی آن، در تخالف است. البته این مسأله از ریشههای فرهنگی محکمی برخوردار است. در غرب حوزههای علومی دینی در فرایند مدرنیزاسیون، به تدریج تبدیل به دانشگاه شدند. دانشگاههای باسابقهای نظیر کمبریج و آکسفورد قبلاً مدارس علوم دینی بودند که بعدها متحول شدند. در ایران، مدرنیزاسیون یک پدیده برونزا بود و اجازه نیافت به صورت درونزا در حوزههای علمیه شکل گیرد. در نتیجه مجبور شدیم در کنار نهادهای سنتی خود، نهادهای جدید به وجود آوریم و بدین ترتیب مدارس رشدیه در کنار مکاتب قدیم و حوزهها شکل گرفت و یک شکاف پیریزی شد. (منصوری، ۱۳۷۷) ایده وحدت حوزه و دانشگاه که از محوریترین ایدههای پایهگذاران انقلاب فرهنگی بود، محصول همین شکاف است. دربند چهاردهم منشور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است: «شناخت نیازهای فکری و معرفتی ضروری و تهیه طرحهای لازم برای فعالیت اندیشمندان و به کارگیری امکانات پژوهشی حوزه و دانشگاه برای پاسخگویی به آن نیازها.» این وظیفه شورا در بند هفدهم اینگونه تکمیل میشودکه «تهیه و تصویب برنامهها و طرحهای همکاری حوزه و دانشگاه در زمینههای علمی، آموزشی و پژوهشی» (منشور شورای عالی.../ همان). شاید بتوان اکنون تصویر روشنتری از نسبت میان فرهنگ و پدیده انقلاب فرهنگی داشت، اما سؤالی که پیشرو قرار میگیرد این است که پدیده انقلاب فرهنگی (به مثابه یک رخداد) چگونه به «نهاد» تبدیل شد؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یکی از مهمترین نهادهای قانونگذار در کشور، امروزه زمام امور فرهنگی را در دست دارد. در چهار بند پایانی منشور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است: «تصویب ضوابط تأسیس مؤسسات و مراکز علمی، فرهنگی، تحقیقاتی، فرهنگستانها، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و تصویب اساسنامه هر یک و تجدیدنظر در اساسنامههای مؤسسات عنداللزوم، تصویب ضوابط کلی گزینش مدیران، استادان، معلمان و دانشجویان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و فرهنگی و مئدارس کشور و تعیین مرجع برای گزینش آنان، سیاستگذاری به منظور ریشهکن کردن بیسوادی، تعیین مرجع برای طرح، تدوین و تصویب برنامههای فرهنگی، پژوهشی، آموزشی، علمی و تحقیقاتی و...» (منشور شورای عالی... / همان). این بندها گویای نقش محوری نهادی است که از دل رخداد انقلاب فرهنگی و تئوری بومیگرایی حامی آن، سر برآورده است.شاید بتوان فرایند تبدیل «رخداد» انقلاب فرهنگی به «نهاد» انقلاب فرهنگی را با بهرهگیری از تئوری «هژمونی» آنتونیوگرامشی ، بهتر فهمید. هژمونی، توصیف روشی است که با آن غلبه طبقه حاکم از طریق مجموعهای از نیروهای مرتبط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، دوام پیدا میکند. هژمونی، از نظر گرامشی، به موقعیتی اطلاق میشود که در آن یک «بلوک تاریخی» متشکل از جناحهای طبقه حاکم رهبری فکری – اخلاقی طبقات فرودست را به دست میگیرد و نوعی اقتدار اجتماعی پیدا میکند. در زمان بحران اجتماعی همچون انقلاب، این غلبه عمدتاً با اعمال زور و به گونهای مستقیم ظهور مییابد، اما در زمان تثبیت ساختار سیاسی، حکومت طبقه مسلط از طریق استیلای فرهنگی و با پشتیبانی حقوقی نهادهای محافظ، تداوم مییابد. سازوکار هژمونی، اعمال سلطه، مبتنی بر رضایت اکثریت است. این رضایت اغلب توسط ارگانهای افکار عمومی، روزنامهها، تشکلها و جزء آن، که خود در برخی مواقع دستکاری و مخدوش میشوند ، ایجاد میشود. مقصود گرامشی از «رضایت» حالتی روانی است متضمن پذیرش نوعی نظم سیاسی- اجتماعی یا پذیرش پارهای از ابعاد مهم نظم مذکور. مشخه اصلی هژمونی وجود نوعی همنوایی است که مبتنی بر دلبستگی و موافقت آگاهانه با ارکان و عناصر یک جامعه است. با این نگرش انقلاب فرهنگی، سیاست فرهنگی دولت تازه به قدرت رسیدهای بود که در شرایط انقلابی، با زور اعمال میشد؛ سیاست فرهنگیای که بعدها و در شرایط ثبات، خواست به گونهای رضایتمندانه و هژمونیک و با پشتیبانی نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، استمرار پیدا کند.در واقع نهاد شوایعالی انقلاب فرهنگی تجلی عینی خواست نخستین حفظ یکپارچگی فرهنگی است؛ شورایی که امروزه به مثابه یک نشانه ،تنها تجسد آرمانهای فرهنگی وهژمونیک انقلابی است که پس از ازاستحاله قدرت هژمونیک خویش، تماما به اراده قانونی وابزار کنترل دولتی تبدیل شده است. پانوشت: ۱. میلانی تحلیل خود را درباره طبقات اجتماعی دهههای ۴۰ و ۵۰ در کتاب زیر مطرح میکند: M. Milani / the making of Iran’s Islamic Revolution منابع و مواخذ: ۱. منشور اهداف و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی/ به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی ۲. برمن، مارشال/ تجربه مدرنیته/ ترجمه مراد فرهادپور/ انتشارات طرح نو/ چاپ اول ۱۳۷۹ ۳. میرسپاسی، علی/ تأملی در مدرنیته ایرانی/ ترجمه جلال توکلیان/ نتشارات طرح نو/ چاپ اول ۱۳۸۳ ۴. بشیری، عباس/ انقلاب در بحران، کارنامه و خاطرات هاشمیرفسنجانی سال ۵۹/ دفتر نشر معارف انقلاب/ چاپ اول ۱۳۸۴ ۵. اباذری، یوسف / مقاله پوپولیسم نفتی یا دولت آن است که بیخون دل آید به کنار/ روزنامه آینده نو/ شماره ۱۰۸، ۲۱ آذرماه ۱۳۸۵/ صفحه اندیشه ۶. آل احمد، جلال/ غربزدگی/ انتشارات رواق/ چاپ اول ۱۳۴۱ ۷. داربی شر، یان/ تحولات سیاسی در جمهوری خلق چین/ ترجمه عباس هدایت وزیری/ انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامی/ چاپ اول ۱۳۶۸ ۸. گزارش خبرگزاری BBC در چهلمین سالگرد خاموش انقلاب فرهنگی مائو در چین ۹. منصوری، رضا / ایران ۱۴۲۷/ عزم ملی برای توسعه علمی و فرهنگی/ انتشارات طرح نو/ چاپ اول ۱۳۷۷
|
(پارلمان نیوز) |
علیخانی: نظر احمدینژاد درباره تعدد فرزندان نمیتواند برای كسی حجت باشد/ احمدینژاد حق ندارد برای مراجع تعیین تکلیف کند |
پارلماننیوز: یك عضو فراكسیون روحانیون مجلس در واكنش به اظهارات شب گذشته رئیسجمهور در صدا و سیما مبنی بر تعجب از سكوت علما در قبال سیاستهای ترغیب خانوادههای ایرانی مبنی بر فرزند كمتر ، گفت: آقای احمدینژاد قیم علما نیستند و حق ندارند در رابطه با مسائل اینچنینی برای مراجع تعیین تكلیف كنند؛ چرا كه اسلامشناس نیز نیستند. قدرتالله علیخانی نماینده قزوین در گفتگو با ایلنا، ادامه داد: نظر ایشان نمیتواند برای كسی حجت باشد، اسلام خانوادهها را آزاد گذاشته است كه در صورت تمایل خود هر تعداد فرزندی كه میخواهند داشته باشند. بحثهایی كه ایشان درباره مباحثی كه مربوط به دین مبین اسلام میكند، تازگی ندارد. وی افزود: در خصوص طرح سهمیه 20 درصدی كنكور برای متاهلین و همچنین در مباحث دیگری كه مربوط به اشتغال جوانان كه از سوی ایشان مطرح شد، به هیچ نقطه خاصی نرسید. از این رو میتوان حدس زد كه طرحی را كه جدیدا مطرح كردهاند نیز به همان سرنوشت دچار شود. عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با تاكید بر اینكه رئیسجمهور نمیتواند در رابطه با علما و مراجع تعیین تكلیف كنند، گفت: آقای احمدینژاد قیم علما نیستند و حق ندارند در رابطه با مسائل اینچنین برای مراجع تعیین و تكلیف كنند چرا كه اسلامشناس نیز نیستند. ]]>
|
(خبرگزاری روز) |
حسرت ترکیه و ایران |
هفته گذشته ترکیه، کانالی تلویزیونی به زبان عربی راه اندازی کرد که هدف از آن نزدیکی ترکیه با کشورهای عربی عنوان شده است. این تلویزیون قرار است برای350 میلیون عرب در منطقه برنامه پخش کند. نخست وزیر ترکیه نیز در مراسم افتتاح این تلویزیرن اعلام کرد: این شبکه تلویزیونی کمک میکند مردم ترکیه و مردم دنیای عرب یکدیگر را بهتر بشناسند. تلویزیون عربی ترکیه در حالی توسط حکومت ترکیه راه اندازی میشود که این کشور همواره طی دو سه دهه گذشته از فرصت سوزی های ایران در منطقه به نحوه احسن، استفاده و کارت های سوخته ایران را در بازی های دیپلماسی برای خود احیاء کرده است.به گونه ای که همواره در عرصه بین المللی با اتخاذ سیاستهای معقول، منطقی و مبتنی بر منافع ملی، هر جا که ایران صحنه را ترک کرده، پای خود را جای پای آن گذاشته و از تهدید های ایران برای خود فرصت ساخته است. این فرصت سازی های ترکیه بر ای کشور، نه با خرج پول های گزاف، نه با زبان تهدید و نه با حراج منابع ملی کشورش صورت گرفته است. در این نوشته به نمونه هائی از فرصت سوزی های ایران و فرصت سازی های ترکیه اشاره میشود: حضور ترکیه در بخش نفت و گاز ایران ورود ترکیه در بخش نفت و گاز ایران زمانی اغاز شد که روابط ایران با دنیای غرب در دولت نهم به سردی گرائید و کمپانی های بزرگ نفتی غربی که برای سرمایه گذاری در پروژه های نفت و گاز به ایران آمده بودند، از ادامه کار در ایران منصرف شدند و تصمیم به ترک ایران گرفتند. در چینین شرایطی با توجه به نیاز ایران به ورود سرمایه بود که ترک ها بلافاصله بعداز خروج کمپانی های غربی، پیشنهاد کار در تعدادی از فاز های پارس جنوبی را به ایران ارایه دادند و در نهایت توانستند از فرصت سوزی های ایران به نفع خود استفاده کنند.حضور ترک ها در بخش نفت و گاز ایران در حالی صورت میگیرد که این کشور با توجه به جهش اقتصادیش، نیاز به نفت دارد و با حضور در پروژه های ایران میتواند، علاوه بر کسب سود های کلان از طریق کار در این پروژه ها، منابع نفتی مورد نیاز خود برای آینده را نیز تامین کند. پرونده هسته ای ایران ؛صعود دیپلماسی ترکیه پرونده هسته ای که ایران 7 سال است در باره آن با کشورهای غربی مذاکره میکند، طی این چند سال فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و همواره موضوعی بوده برای دخالت و ورود دیگر کشور ها به این پرونده. کشور ترکیه در این میان، از جمله کشورهای بوده که هم به لحاظ همسایگی و هم دارا بودن نقاط مشترک مختلف با ایران، همواره سعی در ورود به آن داشته و با بالا گرفتن اختلاف نظر ایران با کشورهای 5+1 در سال گذشته، نهایتأ پیشنهاد میانجی گری بین دو طرف را ارایه داد و توانست مانند بازیگری پشت پرده در این پرونده نقش ایفا کند. این کشور با استفاده از ارایه نقش میانجی سعی کرد علاوه بر کاهش تنش در منطقه که خود نیز از آن سود میبرد، از این فرصت برای افزایش جلب اعتماد بین المللی استفاده کند و به حق نیز توانست با اتخاذ دیپلماسی مناسب، ترکیه را به قطب دیپلماسی منطقه تبدیل کند. و این چنین بود که پرونده ای که برای ایران انزوا به همراه آورد، برای ترکیه افزایش روابط با کشورهای غربی و اعتماد را به ارمغان آورد و توانست بابرگ تهدید ایران، کشورش را به پایتخت دیپلماسی شرق و غرب، ارتقا دهد. این افزایش اعتماد به ترکیه در بخش دیپلماسی به حدی افزایش یافت که هم اینک امریکا نیز برای حل مسایل منطقه، در خانه ترکیه را میزند و از او برای حل مسایل کمک میگیرد. محدودیت ازادی های فردی در ایران؛ سرازیر شدن پول ها به ترکیه محدودیت در آزادی های فردی در ایران خود باعث شده سالانه یک میلیون و 200 هزار نفر ایرانی برای گذراندن تعطیلات و تفریح به ترکیه سفر و پول های خود را درآن جا خرج کنند. سیاست های نامناسب دولت و حکومت در طی چند دهه گذشته باعث شد ترکیه ای که قبل از انقلاب حسرت ایران رامیخورد به ترکیه امروز تبدیل شود و ایرانی ها در حسرت آن باشند.براساس امار ترکیه سالانه درآمدی معادل18 میلیارد دلار از راه توریسم کسب میکند. بازی بد ایران با کشور های عربی در ابتدای انقلاب تصور میشد ایران بتواند رابطه بسیار خوبی با کشورهای عربی داشته باشد، اما عملکرد نامناسب ایران طی سه دهه اخیر، بخصوص چند سال گذشته در عراق و عربستان به حدی بالا گرفت که عربستان از پذیرش حجاج ایرانی سر باز زد و عراق نیز بارها و بار ها از دولت ایران خواست از دخالت در امور داخلی اش دست بردارد. بدون تردید عملکرد نامناسب ایران در ارتباط با کشورهای عربی و عدم اطمینان آنها به ایران، انزوای ایران در بین کشورهای عربی را در پی داشته است و باز در اینجاست که ترکیه با اتخاذ سیاست های معقول و منطقی در منطقه، با هر قدمی که ایران از اردوگاه کشورهای عربی دور میشود، گامی به جلو بر میدارد و امروز نیز تاسیس کانال تلویزیونی عربی توسط این کشور، گامی در همین جهت تعبیر میشود. این فرصت سازی ترکیه در حالی انجام میشود که هنوز چند ماهی از توقف کانال عربی ایران به نام العالم نگذشته است و ترکیه سعی داردعلاوه بر تاثیر گذاری در دولت های عربی، افکار مردم دنیای عرب را نیز به نفع خود جلب کند. ترکیه در حالی تلویزیون عربی افتتاح و اعتماد 350 میلیون عرب را به خودجلب میکند که در ایران هنوز رسانه ملی آن نتوانسته اعتماد مردم خود را جلب کند، چنانکه رشد استفاده از ماهواره به گفته یک نماینده عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، تنها در سال گذشته 30 درصد در بین مردم افزایش یافته است.
|
(راه سبز) |
احمدي نژاد از تهران متنفر است؟ |
فرزانه بذرپور - "زلزله در تهران حتمي و قريب الوقوع است." اگر اين خبر را يكي از روزنامههاي اصلاح طلب اعلام ميكرد، بیتردید "تشويش اذهان عمومي" و "ترويج اخبار دروغ"، كوچكترين موارد اتهامي بود كه هيات نظارت بر مطبوعات، براي توقيف بهانه ميكرد. اما اين گفتههاي محمود احمدي نژاد است كه يكباره بعد از تعطيلات عيد بارها و بارها و با لحن هيجان زده و تعجبي، از هفت شبكه تلويزيون جمهوری اسلامی ایران پخش شد. سابقه شهرداري احمدي نژاد در همين تهران زلزله خيز، چندان نشانهاي از دغدغه جدي شهردار سابق ندارد. همه همت احمدي نژاد براي مقابله با زلزله، در دوران ریاستش بر پایتخت، طرح فوق انتزاعي "اتاق امن" بود، طبق این طرح قرار بود، وامي به خانه هاي لرزان تعلق بگيرد تا بدون اينكه همه خانه را از پاي بست، نوسازي كنند، يك اتاق امن در خانه بسازنند، اين طرح البته در حد تبليغات بيلبوردي ماند و هیچوقت اجرایی نشد، دليلش هم منطقي بود، چه طور ميشد يك اتاق را وسط يك خانه ويران، محكم ساخت؟ و اصلا اهل خانه چه طور ميتوانستند در كسري از ثانيه به اين اتاق كوچك امن بخزند و جان در ببرند؟! اينبار هم احمدي نژاد طرحي داده است كه چندان ربطي به نوسازي بافتهاي فرسوده ندارد. او با گفتن چند كلمه كه: "مي گويم يك وام درست و حسابي بدهند"، تهراني ها را تشويق كرده تا به شهرهاي خلوت بروند و جالب اينكه عدد و رقم هم حساب شده است، "5 ميليون نفراز تهران بروند، زلزله تهران جمع و جور خواهد شد." اما احتمالا احمدي نژاد چندان هم با آمدن زلزله در تهران مخالف نيست. نوع خبر رساني و قطعي دانستن زلزله تهران با آن لحن انذاري، اين طور به نظر ميآمد كه احمدي نژاد مثل يك پيشگو حرف مي زند و از آينده اي نزديك خبر مي دهد. طوري كه اگر زلزلهاي هم بيايد هوادارانش ميتوانند آن را به حساب كرامات شيخشان بگذارند. انصاف بايد داد كه زلزله تهران به نفع دولت احمدي نژاد است. زلزله تهران فاجعه اي بزرگ است كه ميتواند بحران سياسي يكساله اخير را پوشش دهد و چنان قحط سالي بسازد كه ياران، عشق و سياست را فراموش كنند. دولت احمدي نژاد در تهران زير آوار مي تواند به جاي امداد رساني، وضعيت فوق العاده سياسي و نظامي اعلام كند و يكباره چهره اصلي دولت را به گونه يك حكومت نظامي خشن نمايان كند. احمدي نژاد ميتواند اميدوار باشد كه زلزله تعدادي از مخالفان را به ديار باقي خواهد فرستاد و آن تعداد باقي مانده هم مي توانند در اين گرد و غبار به دست سربازان گمنام امام زمان، ميان خروارها تل و خاك زنده به گور شوند. زلزله براي دولتي كه چشم به الطاف خفيه و چلهنشينيهاي مرتاضان هندي دارد، يك امداد غيبي است. فرقه احمدينژاد كه طيفي از مداحان سياسي مثل منصور ارضی و سعید حدادیان، روحانيان تازهكار و تلویزیونی مثل پناهیان و رسایی و نظاميان تاجر چون سردار محصولی را در بر مي گيرد، هيچ گاه دل خوشي از تهران نداشتهاند، شهري كه طبقه متوسطش با استانداردهاي نظام همخواني ندارد، علايق سياسي خارج از چارچوب دارد، در تمام ماههاي گذشته روزنامه هاي حامي احمدي نژاد و صدا و سيما تحليل كردند و نتيجه گرفتند تمام جنبش سبز همين طبقه متوسط تهران و مرفهين بي درد شمال شهر است، حتی به این تحلیل ها قناعت نکردند و نيروي انتظامي رسما با ايجاد رعب و و حشت در شمال تهران اين فرضيه را عملي كرده بود به امید اینکه اعتراضات فروكش كند كه نكرد، تهران همچنان مضطرب ماند و در هر مناسبتي از كنترل خارج شد. احمدي نژاد از تهران متنفر است ،از شهري كه مردمش با تمام دست كاري كه در انتخابات شد، باز راي قاطبه شان به حريف بود و بدتر اينكه در 25 خرداد، سه ميليون از بالا و پايين شهر به خيابان آمدند و عليه اش شعار دادند. اگر 5 ميليون نفر از جمعيت تهران كم شود، آن وقت مي شود ،اميدوار بود كه نيروي انتظامي بتواند تهران را خاموش كند. احمدي نژاد منتظر زلزله است. *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.
|
(راه سبز) |
نشست واشنگتن؛ خلع سلاح جهانی یا دشمن جدید هسته ای؟! |
هدی یگانه - باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا که با امید برای جهانی عاری از سلاح هسته ای و ایجاد یک سیستم نظارت و کنترل جهانی برای هر نوع فعالیت هسته ای چهل و هفت کشور جهان را دور هم جمع کرده است، بیش از هر چیز نگرانی خود را از امنیت امریکا بیان کرده است. وی نتوانسته بود نگرانی ساکنان کاخ سفید را از بزرگ ترین تهدید علیه امنیت آمریکا یعنی امکان دستیابی سازمان های تروریستی به سلاح پنهان کند. رئیس جمهور امریکا تاکید کرده بود که بزرگترین تهدید علیه امنیت آمریکا در کوتاه مدت، میان مدت یا بلندمدت، امکان دستیابی یک سازمان تروریستی به یک سلاح اتمی است. این برنده جایزه صلح نوبل گفته بود که تروريسم هستهای جدیترين و فوریترين تهديدی است که امنيت جهان را تهديد میکند و اکنون با برگزاری کنفرانس امنيت هستهای در واشنگتن بر آن است که کشورهای جهان را برای مقابله با اين تهديد بسيج کند. از زمان پایان جنگ سرد این خطر که کشورها به جنگ هسته ای مبادرت کنند، کاهش یافته است ولی از طرف دیگر از آنجا که گروه هایی مانند القاعده برای دستیابی به مواد لازم برای تهیه بمب هسته ای تلاش می کنند، خطر حمله اتمی افزایش یافته است. در این کنفرانس که پیش از برگزاری اجلاس ماه آتی ان پی تی برگزار می شود، فعالیتهای هسته ای ایران و کره شمالی از مهمترین محورهای مذاکرات حاشیه ای سران و هیاتهای شرکت کننده بود. ایران بعنوان عضو ان پی تی که متهم به اقدامات مشکوک هسته ای است؛ حتی به این کنفرانس دعوت نشده بود. در حالی که اسراییل تنها دارنده سلاح هسته ای در خاورمیانه که هنوز عضویت در ان پی تی را نپذیرفته است، برای مشارکت " تجربه های غنی در مبارزه با تروریسم" مهمان برجسته واشنگتن بود. تلاش ناکام امریکا تلاش دارد که کشورهای جهان را متقاعد کند که ایران یکی از کشورهایی است که باید فعالیتهای هسته ای اش کنترل شود و در حالی که هنوز هیچ مدرکی دال بر فعالیتهای نظامی ایران از سوی سازمانهای بین المللی منتشر نشده است و حاکمان ایران بر این باورند که فعالیت های هسته ای ایران زیر نظر مانیتورینگ 24 ساعته دوربین های آژانس صورت می گیرد. مدودوف رئیس جمهور روسیه حتی در پایتخت امریکا در پاسخ به تلویزیون ای بی سی گفته است، تحریم های آتی شورای امنیت علیه ایران باید "مشخص" و حساب شده باشد. رئیس جمهوری روسیه به ویژه تحریم صنعت نفت ایران را رد کرده است زیرا به گفته او، تحریم ها نباید فلج کننده باشد، نباید باعث رنج شود. دیمیتری مدودوف، رییس جمهوری روسیه با پشتیبانی از آنچه که آن را "تحریم های هوشمندانه" خواند، گفته است که حمله اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران می تواند جرقه ای برای آغاز یک جنگ هسته ای و متعاقب آن یک فاجعه انسانی در سطح جهان باشد. در همین حال مقامات چینی به رغم دیپلماسی فعال امریکا برای جلب نظر مساعد آنان در تحریم ایران هنوز آمادگی خود را برای این کار اعلام نکرده اند و بر این باورند که این مشکل با ادامه مذاکره و گفت و گو قابل حل است. خطر اسراییل هسته ای ! رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه به رغم همه علاقه ای که برای پیوستن به اتحادیه اروپا دارد؛ برخلاف متحدانش توان هستهای اسرائیل را یک خطر دانسته و بنا دارد که این موضوع را در همایش امنیت هستهای در واشنگتن، مطرح کند. او افزوده است به جای حساسیت بر روی توان هستهای اسرائیل، که عضو پیمان منع گسترش جنگافزار هستهای نیست، ایران که عضو پیمان منع گسترش جنگافزار هستهای است، مورد نظارت دقیق و فشار قرار میگیرد. در همین حال نخستوزیر اسرائیل پنجشنبه گذشته سفر خود به آمریکا را برای حضور در این همایش لغو کرد. دیپلماتهای اسرائیلی گفتهاند که دولت این کشور آگاه شده بود که برخی از رهبران کشورهای اسلامی، مانند ترکیه، مصر و عربستان سعودی، در صدد هستند که در همایش واشنگتن به موضوع توان هستهای اسرائیل بپردازند. این در حالی است که یک مقام اسرائیلی روز جمعه گفته است که «اسرائیل به هیچ مجمعی اجازه نمیدهد که توان هستهای این کشور را مورد بحث قرار دهد، زیرا اسرائیل هیچگاه کشور دیگری را تهدید نکرده است».!!! عامل ناامنی جهان نه منطقه از زمانی که در گزارش رسمی امریکا در سال 1974 پرده از فعالیتهای هسته ای اسراییل برداشته شد و به تلاشهای این کشور برای غنی سازی اورانیوم پرداخته شد تا امروز که بیش از 35 سال از آن می گذرد و اسراییل بدون عضویت در ان پی تی دارای بیش از 200 کلاهک هسته ای می باشد، امریکا همچنان حمایت خود را از سیاستهای این کشور در خاورمیانه ادامه داده است. چندی پیش ساندی تایمزبه نقل از کارشناسان هسته ای نوشت که اسراییل حدود 100 تا 200 سلاح هسته ای با قدرت تخریبی ساخته است و برآورد قدرت زرادخانه هسته ای اسرائیل را 10 برابر بیشتر از برآوردهای پیشین دانست. دانشمندان هسته ای بر این باورند که در " قدرت هسته ای تمام عیار اسراییل" نباید شک کرد. این در حالی است که گزارشهای دیگر از دارا بودن بیش از 300 کلاهک هسته ای خبر می دهند. یعنی اسراییل هم ردیف با بریتانیا، ششمین قدرت هستهای در جهان است. این در حالی است که فعالیتهای دولتمردان برای گسترش فعالیتهای هسته ای همچنان ادامه دارد و ساخت یک نیروگاه اتمی جدید در جنوب کشور، در صحرای "نگف"، مساله ای نیست که از دید کارشناسان پنهان مانده باشد. احساس خطر ناامنی از اقدامات تجاوزگرانه اسراییل تنها به خاورمیانه محدود نیست و اخیرا نگرانی رئیس جمهور روسیه را نیز بر انگیخته است که در صورت کاربرد سلاح اتمی از جانب تل آویو کل جهان در خطر خواهد بود. اما در همین حال هیلاری کلینتون، مجری سیاست خارجی اوباما که با وعده جهانی عاری از سلاح هسته ای کنفرانس برگزار کرده، بر این باور است که هیئت اسرائیلی میتواند نقشی مؤثری در این نشست داشته باشد. کلینتون، می خواهد از تجربه غنی اسراییل در مبارزه با تروریسم، در مقابله با " خطر سازمانهای تروریستی اتمی" کمک بگیرد. در حالی که از نظر کشورهای منطقه و ناظران بیطرف، اسراییل خود یک " دولت تروریست" است. پاکستان؛ زنگی مست هر چند گفته می شود که امریکا برای مقابله با آنچه نگرانی از زراد خانه پاکستان می خواند اقدام به تشکیل یک گروه ویژه در ارتش کرده است. اما شواهد حاکی است که مقامات کاخ سفید که به بهانه مبارزه با تروریسم از پاکستان بعنوان یکی از پایگاههای خود استفاده می کنند، مخالفتی با فعالیتهای هسته ای این کشور نداشته اند. نباید فراموش کرد که بر اساس گزارشهای رسمی و غیر رسمی امریکاییان، پاکستان محل اصلی استقرار گروههای تروریستی و در راس آن القاعده است. پاکستان اتمی درگیر با افراطگرایی و ناامنی، همواره این نگرانی را برای غرب داشته است که مبادا به تیغی در کف زنگی مست تبدیل شود. این کشور روز به روز صحنه ناآرامیهای امنیتی و گسترش افراطگرایی طالبانی میشود که بستر مساعدی برای رشد گروههای تروریستی از جمله القاعده است. کارشناسان بر این باورند که پاکستان جدی ترین خطر برای دستیابی سازمانهای تروریستی مورد نظر امریکا به سلاحهای اتمی است. جهان بر انباری از سلاح اتمی اجلاس واشنگتن در حالی برگزار می شود که بیش از نود درصد سلاح های هسته ای جهان به تنهایی در اختیار امریکا و روسیه است. و به گفته گرت ایوانز رئيس كميسيون بين المللي خلع سلاح و منع گسترش تسليحات هسته اي، دنیا با وجود 23 هزار کلاهک هسته ای بر روی انباری از مواد منفجره قرار گرفته است. امریکا در این اقدام بی سابقه که بعد از گردهمایی سران در سال 1940 بی سابقه است ، در حالی منادی خلع سلاح هسته ای شده است که به گفته رئيس كميسيون بين المللي خلع سلاح و منع گسترش تسليحات هسته اي تا كنون تلاش كافي براي كاهش سلاح هاي هسته اي از خود نشان نداده اند. و بنظر نمی رسد پیمان استراتژیک کاهش تسلیحاتی که سلاح های اتمی که بتازگی بین واشنگتن و مسکو به امضا رسیده و تعداد موشکها را به ۱۵۵۰ کاهش داده است، راه حلی برای این نگرانی جهانی باشد. چرا که اقدامات آنان موجب شده که هم پیمانان آنان چون پاكستان، هند و اسرائيل نيز به اين باشگاه هسته اي اضافه شوند. در هر حال امریکا بار دیگر برای توجیه سیاستها برون مرزی و حفظ هژمونی خود ، در صدد یافتن هم پیمان است. اینک سران کاخ سفید با طرح نگرانی تازه برای امنیت امریکا " سازمانهای تروریستی اتمی" می خواهند، مقدمات حضور پررنگتر خود در افغانستان و خاورمیانه را فراهم کنند. اما همانطور که بان كي مون، دبير كل سازمان ملل گفته است: تسليحات هسته اي امنيت ما را تهديد مي كند و هر دلاري كه هزينه تسليحات هسته اي مي شود به معناي آن است كه يك دلار در مدرسه سازي، ساخت داروهاي نجات بخش و تحقيقات در زمينه فناوري هاي جديد صرف نشده است. تغییر جهت نگرانی امریکا از سازمانهای تروریستی و دشمنان ساختگی با افزودن پسوند " هسته ای" گره ای از این مشکل حل نخواهد کرد و هزینه های بیشتری را بر مردم دنیا تحمیل می کند. جهان عاری از سلاح هسته ای در سایه موشکهای حامل کلاهک هسته ای بدست نمی آید.
|
(راه سبز) |
مستندات لغو مجوز احزاب در گفتگوی جرس با عبدالفتاح سلطانی |
حمید تکاپو - بر اساس ماده ۱۰ قانونِ احزاب و تشکلها مصوب سال ۶۰، كمیسیونی به همین نام مرکب از نمایندگان دادستان كل كشور، شورای عالی قضایی، وزارت كشور و دو نماینده با انتخاب مجلس شورای اسلامی، در وزارت كشور تشكیل گردید که مطابق قانون، کمیسیونِ مذکور فقط مرجع صدور پروانه برای فعالیت احزاب باشد و نه مرجعی برای لغو مجوز احزاب. ماهیتِ وجودی کمیسیون چیست؟ بر همین اساس عبدالفتاح سلطانی، عضو کانون مدافعان حقوق بشرو عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری، طی گفتگویی اختصاصی با جرس، در این زمینه ابتدائا ماهیت وجودی کمیسیون ماده ده احزاب را یادآور شده و با اشاره به حیطه اختیارات و و وظایف این کمیسیون خاطر نشان کرد "با توجه به اصل ۲۶ قانون اساسی که آزادی احزاب مشروط بر عدم نقض اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی اعلام شده، و همچنین ماده ۱۶ قانون احزاب، که به طور مبسوطی توضیح داده است که گروهها باید از ارتكاب چه مواردی خودداری کنند، کمیسیون ماده ده احزاب در صورت مشاهده موارد نقض این دو قانون، اولا فقط می تواند مجوزی را که خودش صادر کرده لغو نماید و دوما با استناد و ارسال شواهد و مدارک و مستندات، از دادگاه و دستگاه قضایی برای آن تشکل درخواست انحلال نماید." موارد تخلف چیست؟ این وکیل دادگستری در پاسخ به پرسش جرس در مورد نکاتی که با توجه و استناد به آنها، کمیسیونِ مذکور می تواند احزاب کشور را "فقط لغو مجوز" نماید، اظهار داشت "همراه با اصل ۲۶ قانون اساسی، ماده ۱۶ قانون احزاب نیز موارد متعددی را تصریح کرده است که ارتکاب آنها می تواند سبب لغو مجوز احزاب شود؛ از جمله مواردی از جمله نقض استقلال كشور، ارتباط، مبادله اطلاعات و تبانی با سفارتخانهها، نمایندگیها، ارگانهای دولتی و احزاب كشورهای خارجی به هر صورت كه به آزادی، استقلال، وحدت ملی و مصالح کشور باشد و دریافت هرگونه كمك مالی و تداركاتی از بیگانگان، نقض آزادیهای مشروع دیگران، ایراد تهمت، افتراء و شایعه پراكنی، نقض وحدت ملی و ارتكاب اعمالی چون طرح ریزی برای تجزیه كشور، تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینههای متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در جامعه ایران، نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی، تبلیغات ضد اسلامی و پخش كتب و نشریات مضله، اختفاء و نگهداری و حمل اسلحه و مهمات غیر مجاز." وظیفه و اختیارات کمیسیون چیست؟ عبدالفتاح سلطانی در توضیحِ "مکانیسم، حوزه برخورد و بطور کل حیطه اختیارات کمیسیون ماده ده احزاب"، متذکر شد: "در پاسخ باید خاطرنشان کنم اگر هم موارد تخلفِ فوق توسط تشکلی صورت گرفت، این کمیسیون فقط می تواند مجوزی را لغو کند که خودش آنرا صادر نموده و حق انحلال هیچ تشکلی را نیز ندارد؛ بلکه باید موارد تخلف را بطور مستند به دستگاه قضایی ارجاع دهد تا پرونده ای در دادگاه تشکیل شود که خود نیز جای بحث و گفتگوی بسیار دارد." روند عادلانه، هیئت منصفه ، دادگاه علنی این وکیل دادگستری در این زمینه تصریح کرد "در همین روند نیز سالهاست اصل ۱۶۸ قانون اساسی مورد بی مهری قرار گرفته و هنوز مقدمات اصلی که مقرر می دارد رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی، با حضور هیات منصفه و طی روندی قانونی و عادلانه در محاکم دادگستری استانی مورد بررسی قرار گیرد، عملا به محاق و فراموشی سپرده شده و مشاهده می کنیم که با گذشت سه دهه از انقلاب و چالش پیرامونِ این موضوع، هنوز هیئت منصفۀ سیاسی نداریم." سلطانی همچنین افزود: "قانونا باید بعد از تشکیل هیئت منصفۀ بیطرف و عادل، پروندۀ ارجاع شده به دادگاه و ادعای کمیسیون ماده ده در مورد تخلفات تشکل مزبور، مورد بررسی حقوقی و عادلانه قرار گیرد و بعد از آن دادگاه می تواند رای به انحلال آن جمعیت و تشکل صادر نماید. و نکته قابل ذکر این است که تا همان زمان نیز، حزب و تشکلِ مورد بحث می تواند به فعالیت خود ادامه دهد و قانونا کسی نباید مانع آن شود." عضو کانون مدافعان حقوق بشر همچنین خاطرنشان کرد "مطابق ماده ۱۹ قانون احزاب، قوه قضاییه مکلف است در چنین مواقعی دست به تشکیل هیئت منصفه زده و روند عادلانه و قانونی را طی نماید و هر دستور و عملی غیر از این که اکنون در مورد سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت ادعا کرده اند، تخلف صریح از قانون اساسی و قوانین احزاب است." ملی مذهبی ها قانونی هستند؛ بسیاری از تشکل های اصولگرا اصلا ثبت هم نشده اند عبدالفتاح سلطانی در زمینۀ حیطۀ اختیاراتِ کمیسیون ماده ده احزاب در مواجهه با فعالیت تشکل ها و سازمانهای سیاسی و غیر سیاسی کشور - چه تشکلهای قبل از تاسیس این کمیسیون، مانند نهضت آزادی و چه گروههای جدید- با بیان این نکته که "گروههای مانند نهضت آزادی ایران، کانون مدافعان حقوق بشر و جنبش مسلمانان مبارز و گروههای مانند اینها، تشکل هایی قانونی محسوب می شوند"، خاطرنشان کرد: "هم اکنون در کشور دو گروه تشکل قانونی در حال فعالیت می باشند؛ گروه اول آنهایی هستند که ثبت شده می باشند و در کمیسیون مزبور تشکیل پرونده داده اند و گروه دوم که فاقد این پرونده هستند، اما در حال فعالیت هستند؛ مانند بسیاری از تشکل های معروف اصولگرا که فاقد پروندۀ ثبت شده در وزارت کشور و کمیسیون مزبور می باشند؛ اما قانونا فعالیت دارند. چرا که قانون تصریح نکرده است که احزاب حتما باید ثبت شوند. و تشکلهایی هم ثبت کرده اند که هنوز درخواست مجوزشان مورد قبول واقع نشده است." دورخیز نهادهای امنیتی برای تعطیلی احزاب اصلاح طلب اولین خبری که ششم تیرماه ۸۸ و هنگام اوج اعتراضات به تخلفات انتخاباتی، روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت، فغان گروهی از اصولگرایانِ حامی دولت و در راس آن روزنامۀ کیهان بود که از کمیسیون ماده ده احزاب خواستار انحلال دو تشکل سیاسی مجمع روحانیون مبارز و جبهه مشارکت شد. چند روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری نیز، محمدعباس زاده مشکینی، نامزد ناکام رایحه خوش خدمت در شوراهای سوم که به مدد نزدیکی به احمدی نژاد، مدیرکل سیاسی وزارت کشور دولت نهم و دبیر کمیسیون ماده ده احزاب شده بود، به خبرگزاری ایلنا گفت: "مجوز احزاب اصلاح طلب مورد بازنگری قرار خواهد گرفت و در صورت لزوم لغو خواهد شد." این ادعا بلافاصله با واکنش علی باقری، مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات مواجه شد که در گفتگویی با همان خبرگزاری و در تحلیل خود از سخنان دبیر کمیسیون ماده ده احزاب اظهار داشت: "از هفته ها قبل قابل پیش بینی بود که یکی از اهداف یک جریان سیاسی خاص در کشور، محدود کردن فعالیت احزاب رسمی و قانونی کشور است." دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی نیز، با بیان این نکته که "صدور مجوز تنها برای رسمیت بخشیدن به احزاب در نظر گرفته شده و نه قانونی شدن فعالیت آنان"، به هشدارهای کمیسیون ماده ده واکنش نشان داد. در امرداد ماهِ داغِ ۸۸، حمیدرضا فولادگر، نمایندۀ حامیِ دولت و عضو کمیسیون ماده ده احزاب، هشدار داد این کمیسیون همکاری هر حزبی را که قصد دارد زیرمجموعه جبهه سیاسی میرحسین موسوی شود پس از تذکر و اخطار، مجوز آنها را توقیف و باطل خواهد کرد. وی کمی بعد در گفتگو با سامانه خبری عصرایران، با اشاره به اخطار این کمیسیون به دو حزب مشارکت و مجاهدین یادآور شد: "قوه قضاییه برای این دو حزب پرونده قضایی تشکیل داده است." خبری که هیچ کس تایید یا تکذیب نکرد؛ چرا که کمی بعد تر اسدالله بادامچیان عضو سرشناس كمیسیون ماده ده احزاب اعلام کرد "تاكنون شكایتی از عملكرد جبهه مشاركت و سازمان مجاهدین دریافت نكردهایم و به یاد ندارم بخاطر مسائل پس از انتخابات به احزاب اصلاح طلب، تذكر داده باشیم . همپنین پرونده احزاب اصلاحطلب را به قوه قضاییه نفرستادهایم." اواسط زمستان سرد و خونین ۸۸ نیز، در حالی که قرار بود دوازدهمین کنگره جبهه مشارکت برگزار شود، مدیرکل سیاسی وزارت کشور و دبیر کمیسیون ماده ده احزاب، با ارسال نامهای تند، مانع برگزاری این کنگره شد...همینگونه که کمی پیشتر از آن نیز، کنگره سازمان مجاهدین با اخطار وزارت اطلاعات برگزار نشد. بخشی دیگر از فاز عملیِ برای تک صدایی شدن جامعه در حالیکه کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، روز گذشته خواستار انحلالِ سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت و همچنین توقف کلیۀ فعالیت های این دو تشکل سیاسیِ اصلاح طلب شده، فولادگر، عضو سرشناس این کمیسیون، از اظهار نظر درباره انحلال این دو تشکل از سوی کمیسیون ماده ده احزاب خودداری کرده و در گفتوگو با خبرآنلاین، خبر انحلال این دو حزب اصلاح طلب را نه تکذیب کرد و نه پاسخی داده؛ بلکه ارائه توضیحات بیشتر را به مدیرکل سیاسی وزارت کشور که دبیر کمیسیون ماده ده احزاب می باشد، واگذار کرد.
|
(راه سبز) |
سید ابراهیم نبوی :پرده داران و شمشیرزنان |
سید ابراهیم نبوی - آقای " میم" معتقد بود حضرت علی خداست. او دلایل زیادی برای اثبات الوهیت حضرت علی داشت. من همیشه به شوخی به این موضوع نگاه می کردم. جمله " دست بردار" من و نگاه او که گوئی می دانست آنچه می گویم پربی معنا نیست، همیشه گفتگو را متوقف می کرد. دوازده سال قبل بود که وقتی صبح دوم خرداد به خانه اش رفتم و رادیو خبر اولین نتایج آرا را در مورد پیروزی خاتمی داد، مرا نگاهی کرد و گفت " تبریک می گویم". به او گفتم فکر می کنی چه اتفاقی بیافتد؟ گفت: " لیبرالیسم تنها راه نفس کشیدن در این مملکت است." با تردید پرسیدم: " تو که همیشه با لیبرالیسم مخالف بودی" گفت: " سید! من اینها را قبول ندارم، تو ساده لوحی که فکر می کنی این مملکت را می توانی عوض کنی، من امیدی ندارم، امیدی هم داشته باشم، کاری نمی کنم." آقای " میم" از خاتمی بدش می آمد، می گفت " خاتمی عمر این حکومت را اضافه می کند و ما باید در این لجن دست و پا بزنیم." آقای میم حالا از طرفداران دو آتشه ولایت و دولت است. می دانم که او تغییری نکرده است، می دانم که او به هیچ چیزی اعتقاد ندارد. آقای " میم" فکر می کند همه آردها را بیخته و همه الک ها را آویخته. او با تمام وجود در همه محافل آقا حاضر می شود، بی آنکه به هیچ چیزی اعتقاد داشته باشد. آقای " شین" یک هوادار قدیمی راه کارگر بود. او دچار فوبیای شدیدی است. ترس وحشتناک از زلزله، ترس وحشتناک از فضای بسته، ترس وحشتناک از جمعیت و خیابان، ترس وحشتناک از تلفن های ناشناخته. او عادت دارد در کنارش همیشه یک بسته " کمکهای اولیه" بگذارد و کنار آن بسته بخوابد. او می ترسد زلزله بشود و حدس می زند وقتی زلزله شد او اولین کسی است که خواهد مرد. آقای " شین" وقتی اصلاح طلبان روی کار آمدند، همیشه دست های مرا در دستش می گرفت و می گفت " سید! تو فکر می کنی اگر اصلاح طلبان قدرت را به دست بگیرند، مرا اعدام می کنند؟" می گفتم: " دیوانه! چرا باید تو را اعدام کنند؟ در یک فضای آزاد، تو هم می توانی حرفت را بزنی." دوست داشت برود، خواهرش در فرنگ زندگی می کرد. آرزویش این بود که برای همیشه از کشور برود و در یک جایی با احترام و بدون وحشت زندگی کند. آقای " شین" یک روز به روزنامه کیهان احضار شد، او چنان از کیهان می ترسد که حتی مقالاتش را به نفع حکومت با آژانس به روزنامه می فرستاد. آقای " شین" بیست سال قبل تهدید شد که ممکن است دستگیر شود. او ده سال از دستگیر شدن می ترسید. او بدون اینکه هیچ اعتقادی به هیچ چیزی داشته باشد، سالها برای تندروترین نشریات کشور مقاله می نوشت. او هنوز هم می ترسد. او در سن چهارده سالگی هوادار چپ ها بود، حالا چهل سالش شده و بیست سال را در ترس کامل زندگی کرده است. او یکی از حامیان فکری آقا و دولت است. او به هیچ چیز اعتقاد ندارد. آقای " ب" در سن بیست سالگی رئیس اداره کل امنیتی شد. او تا سن سی سالگی به کاری که می کرد اعتقاد داشت. وقتی سی ساله بود، تصمیم گرفت وارد تجارت شود، اما مدیران وزارتخانه از او خواستند در سمت خود باقی بماند. یک خانه قسطی و یک ماشین مناسب و تحصیل همسرش پاداش ماندن در وزارتخانه بود. وقتی خاتمی سرکار آمد، او چهل ساله بود و همچنان مدیرکل امنیتی بود. در تمام آن سالها از وجود خاتمی احساس خوبی داشت. وقتی خاتمی رفت، او تنها کسی بود که در وزارتخانه باقی ماند. او حالا دیگر بیست سالی است که به امنیت به عنوان یک شغل نگاه می کند. او از احمدی نژاد بدش می آید. وقتی دختر بیست ساله اش برای اولین بار بدون چادر به خیابان رفت و پس از ازدواج همه چیز را کنار گذاشت، پدر فهمید که همه چیز عوض شده است، اما او یک کارمند امنیتی است. او از کشتن مردم خوشش نمی آید، البته ممکن است مجبور شود در یک سرکوب شرکت کند، اما مطمئنا اگر بداند که هفته آینده باید تعدادی از مردم را بکشد، حتما سعی می کند به مسافرت برود. او به هیچ چیز اعتقاد ندارد، او فقط می خواهد بازنشسته بشود و با همسرش یک مدرسه خصوصی دائر کند. شاید فکر می کند علت اینکه فرزندش شبیه او نشده است، رسیدگی نکردن او به تحصیل آن دختر است. آقای " ح" معاون سردبیر یک روزنامه راستگرا بود. او معتقد بود محافظه کاری یک تفکر لازم برای ایران است. او از احمدی نژاد بدش می آمد. ولی به صدای " گوگوش" علاقه زیادی داشت. فیلمهای فللینی را هم نگاه می کرد. می گفت دلم می خواهد یک نویسنده سیاسی محافظه کار باشم که تحلیل های درستی از شرایط بنویسم. او معتقد است کاری که احمدی نژاد می کند، کشور را به باد خواهد داد. او ترجیح می دهد در مورد آقا حرف نزند. تمام خانواده آقای " ح" در فرنگ زندگی می کنند. او دوست ندارد در فرنگ زندگی کند. او دوست دارد در ایران زندگی کند. او از حکومت هنوز هم دفاع می کند و در نامه های خصوصی اش می نویسد " امیدوارم بزودی جنبش شما پیروز بشود تا ما هم مثل آدم زندگی کنیم." آقای " کاف" از دیپلمات های مهم جمهوری اسلامی بود. او سالها سفیر بود. همیشه می گفت " من سفیر ایران هستم، نه سفیر جمهوری اسلامی." او معتقد بود اصلاحات به نتیجه نمی رسد، چون تندروی های زیادی را مرتکب شده است. آقای کاف هر کاری می توانست برای هر ایرانی در هر جای دنیا می کرد. او توسط دولت احمدی نژاد برکنار شد. دوستان او هنوز برکنار نشده اند. تقریبا اکثر دیپلمات های کشور در سی سال گذشته از دوستان او هستند. او به هیچ رفتاری بیرون از حکومت اعتقاد ندارد، اما معتقد است حکومت کنونی نمی تواند ادامه پیدا کند. آقای " کاف" را اکثر رهبران جهان می شناسند، قدرت او از وزیر خارجه کنونی بیشتر است. آقای کاف وقتی تلفنی حرف می زد گفت " مواظب خودت باش، ایتالیا اصلا جای امنی نیست. برای من هم ای میل نزن، ممکن است کنترل کنند." دختر معاون تبلیغاتی رئیس جمهور چند ماه قبل به غرب پناهنده شد، او گفته است که دلش می خواهد یک زندگی انسانی کند و از سیاست خوشش نمی آید. محمد نوری زاد، یکی از مهم ترین حامیان آیت الله خامنه ای نامه ای در مخالفت با او نوشت و حالا زندانی است. دهها فرمانده سپاه که سالها در جنگ علیه متجاوزان از مردم حمایت کردند، در حال حاضر در زندان بسر می برند. تعدادی از دیپلمات های جمهوری اسلامی در سال گذشته به غرب پناهنده شدند. مسعود علیمحمدی یکی از برجسته ترین دانشمندان فیزیک کشور که در آخرین هفته زندگی اش یک سخنرانی سیاسی در نقد وضع کنونی کشور کرده بود، صبح زود هنگام بیرون رفتن از خانه کشته شد. دیوارهای یک حکومت که سد مهمی در مقابل یک ملت بود، در حال فروپاشی است، چیزی مثل موریانه در دل ستون های حکومت هست که دارد ستونها را پوک و توخالی می کند. در هفته گذشته الیاس نادران از معاون اول رئیس جمهور به اتهام فساد مالی شکایت کرد. نتیجه اینکه قرار شد نادران به دلیل زدن اتهام به او تحت تعقیب قرار بگیرد. یک وب سایت نزدیک به دولت، علی مطهری، نماینده منتقد دولت را به فساد مالی متهم کرد. او فرزند آیت الله مطهری و از حامیان جدی دولت احمدی نژاد بود. احمد توکلی، یکی از مهم ترین شخصیت های اصولگرا، در مقاله " عکس یادگاری سوروس با توکلی" متهم شد که مخالفتش با دولت احمدی نژاد به دلیل انحراف فکری اوست. عماد افروغ، یکی از روشنفکران حامی اصولگرایان مدتهاست هیچ حرفی نمی زند. باهنر مدتهاست بطور جدی از دولت انتقاد می کند. هیات های موتلفه اسلامی به عنوان یکی از پایه های اصلی جناح اصولگرا با تردید جدی به ادامه عمر دولت دهم نگاه می کند. گفته شده است علی لاریجانی، مهم ترین شخصیت سیاسی حامی رهبری که سالها علیه اصلاح طلبان موضع می گرفت و آنان را در صدا و سیما و شورای نگهبان فلج کرده بود، علیرغم گفته های رهبر حکومت، هنوز با احمدی نژاد درگیر است و معتقد است برنامه های اقتصادی دولت، کشور را با بحران گسترده تری مواجه می کند. نام خانوادگی همه مردم با یکی از حروف الفبا شروع می شود. چه فرقی می کند، شما آقای الف باشید، یا آقای کاف، یا آقای نون، یا آقای میم، در هر حال مجموعه ای از سی و دو حرف الفبای زبان فارسی را تشکیل می دهد. آنچه مهم است این است که پشت پرده حکومت اتفاق بزرگی در حال جریان است. یک روزنامه نگار که قبل از انقلاب ایران از تهران بازدید کرده بود، می گفت " چیزی که در ایران مهم است، این است که هیچ مقام مهمی در هیچ میهمانی خصوصی از حکومت دفاع نمی کند، در حالی که همین افراد حکومت را می سازند." چندی بعد حکومت شاه نابود شد و هنوز عده ای نمی توانستند بفهمند علت سقوط حکومت چه بوده است. شاید بزرگترین درس انقلاب ایران این است که این انقلاب ها نیستند که حکومت ها را نابود می کنند، این حکومت ها هستند که انقلاب ها را ایجاد می کنند. صفحه دوم روزنامه کیهان و صفحات اصلی وب سایت هایی مانند رجانیوز، این روزها خبرهای تازه ای را منتشر می کنند، اکثر این خبرها در افشای یکی از کسانی است که تا یک ماه قبل از حامیان اصلی دولت بودند و به دلیل انتقاد از دولت توسط دولت و سیستم تبلیغاتی تسویه شده اند. گوئی که شمشیر زنان همیشه استبداد ایرانی با پرده داران همیشه حکومت ها نبردشان را ترک نمی کنند و همچنان این صدا را می شنویم " چو پرده دار به شمشیر می زند همه را، کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند."
|
(خبرگزاری روز) |
سندروم مشنگیسم |
( یک بررسی روانشناختی) خبر: محمود احمدی نژاد رهبران جهان را عقب مانده و احمق خواند، وی در میان جمعیت گفت پوزشونو به خاک می مالم، وی به اوباما گفت تو که هیچی بزرگتر از تو هم هیچ غلطی نمی تونه بکنه، وی سپس به دوربین خیره شد. نوع بیماری: ماگلیزم( یا مشنگ زدگی) یک نوع بیماری روانی، فیزیولوژیک، اجتماعی است که بطور طبیعی آغاز شده و بطور غیرطبیعی ادامه پیدا می کند. این بیماری در همه جای جهان امکان ابتلا دارد و بعد از ابتلا، قابل سرایت است. ماگلیزم، می تواند تا چند سال بصورت پنهانی رشد کند و پس از آشکار شدن، رشد آن ادامه پیدا می کند. مراحل رشد: مرحله آغازین، مهرورزی: در این مرحله بیمار دچار توهم '' مهرورزی'' می شود، احساس می کند دارای '' رایحه خوش'' است و با دیدن هر نوع نورافکن، چراغ قوه بزرگ، چراغ هواپیما، سالن بزرگ و پرنور، نورافکن تلویزیونی، فلاش دوربین و تعداد بیش از ده میکروفون، دچار توهم شدید بینایی می شود و احساس می کند '' هاله نور'' می بیند. این توهم باعث ریزبینی دیگران و نزدیک بینی شدید می شود. در این مرحله بیمار احساس می کند همه رهبران جهان به او تلفن می زنند و دانش آموزان آمریکا و اندونزی از او راه حل می خواهند. بیمار پس از مدتی احساس می کند که با خداوند حرف می زند. در این مرحله پزشک می تواند بیمار را سریعا از جمعیت دور و او را معالجه کند، ولی بهتر است پزشکان بیخودی خودشان را عذاب ندهند، چون ممکن است بیمار در مقابل آنها مقاومت شدید نشان بدهد. مرحله دوم، خود رئیس بینی مفرط: در این مرحله مشنگ فوق( که می تواند همان مشنگ ذیل هم باشد) دچار احساسات و عوارض خاصی می شود. وی دائما فکر می کند یک کیف بزرگ در دست دارد و دیگران را با زنبیلی در دست، پشت در اتاق کارش می بیند. احساس های این مرحله بصورت مشکل شنوایی شدید و شنیدن زنگ تلفن، تمایل شدید به بالارفتن از هر نوع پلکان، میل به سوار شدن از هواپیما و پیاده نشدن از آن، تمایل به داشتن تعداد زیادی معاون، احساس قدرت برای تصمیم گیری سریع( گاهی اوقات بیمار مایل است در هر دقیقه سه تا ده تصمیم بزرگ بگیرد.) استفاده از ضمیر '' ما'' به جای من، جمع بستن افعال، تمایل به دادن خبر اتفاقاتی که سریعا رخ خواهد داد، احساس بدبختی در همه کسانی که نمی شناسد و احساس خوشبختی در همه کسانی که می شناسد، تمایل به قرار گرفتن در نقاط مرتفع، مشکل بینایی( چپ بینی، ریزبینی، انحراف دید، از دست دادن قدرت دید نزدیک و دوربینی شدید) و میل فراوان به رفتن از محل کار و نفرت از بازگشت به محل واقعی بروز می کند. بیمار گاهی اوقات فکر می کند توانایی اداره همه جا را دارد. صبحها زود از خواب بیدار می شود و شبها دیر می خوابد. مرحله سوم، اسکل شخصیگری: در مرحله سوم بیمار با مجموعه ای از ناکامی ها مواجه می شود، وی که در مواجهه با واقعیت دچار مشکل شده است، تصور می کند واقعیت همان چیزی است که درون ذهن اوست. عوارض این مرحله به صورت قهرمخفی با بقیه و رفیق بازی با انواع '' اسکل شخصی''( هوگوئیسم به جای اگوئیسم) شکل می گیرد. مشنگ مذکور، سعی می کند با تعدادی رفیق شخصی که او را اسکل کرده یا او آنها را اسکل کرده( یا هر دو) رابطه عمیق پیدا کند. در این مرحله بیمار احساسات خاصی پیدا می کند. وی با تعدادی پوتین و هوگو رابطه نزدیک برقرار می کند. معمولا به دلیل احساس شکست های عاطفی در مرحله مهرورزی، سعی می کند دوستانش را از میان کسانی که نمی بیند( معمولا همسایه های دور) و دشمنانش را از میان کسانی که دائما می بیند( همسایه ها یا همکاران سابق) انتخاب کند. وی که قبلا تمایل داشت با صد نفر غریبه دوبار ملاقات کند، با دو نفر غریبه صد بار ملاقات می کند. احساس های این مرحله شامل خریدن محبت و رابطه عاطفی از دیگران از طریق ارتباطات ویژه( منظورم آن چیزی که شما فکر می کنید نیست.)، دعوت کردن تعداد معدودی آشنا برای دفعات متعدد، میل شدید به دروغگویی و جنگیدن با دشمن فرضی، رفتن به سفرهای نزدیک به جای سفرهای دور، فراموشی شدید حافظه و گفته های قبلی، مصاحبه با کسانی که می شناسد به جای گفتگو با همه کسانی که نمی شناسد، پاسخ دادن به سووالات با طرح سووال، پوشیدن لباس های مختلفی که از خودش بزرگترند و هراس از رفتن به میان جمعیت، از عادات و تمایلات این مرحله بیماری است. مشنگ مذکور که قبلا به این نتیجه رسیده بود که کشورش از خودش کوچکتر است، به همین دلیل تمایل دارد که جمعیت کشور را زیاد کند، به این نتیجه می رسد که جمعیت کشور زیاد است و باید آنها را صادر کند. وی در این مرحله دچار درونگرایی شدید می شود و سعی می کند با هر چیزی که بیرون خودش است، بجنگد. مرحله چهارم، پرخاشگری رفتاری: در این مرحله بیمار دچار پرش شدید حافظه شده و یادش می رود که قرار بود چه کند، به همین دلیل هر کاری که مجبور است انجام دهد، به عنوان اهدافش اعلام می کند. بیمار در این مرحله دائما یا احساس می کند مردم به او فحش می دهند یا واقعا مردم به او فحش می دهند. احساسات این مرحله به صورت تمایل شدید به کودتا، پرروبازی در مواجهه با دیگران، عوض کردن دائمی دوستان نزدیک و ترک دائمی دوستان دور، میل به عبور از خیابان با هلیکوپتر، تمایلات شدید عقده اودیپ( نزدیکی به پدر یا آقا یا هر کسی که بچه را تحویل بگیرد) و ترس شدید از نگاه کردن به بیرون و همزمان با آن ترس از ارتفاع( احساس سقوط دائمی) بروز می کند. مشنگ مذکور( که همان مشنگ قبلی است ولی دیوار محکم توی صورتش خورده است) در تشخیص آمار و ارقام دائما اشتباه می کند، هر عددی را که به ذهنش می رسد به عنوان آمار واقعی مطرح می کند. وی احساس می کند باید هرچه می تواند محبت دیگران را جلب کند. اگر در مرحله قبل از طریق دادن پول قلمبه به همسایگان دور جلب توجه می کرد، تصمیم می گیرد از یارانه هدفمند استفاده کند. در این مرحله احساس می کند مورد توجه نیست و همین موضوع ناکامی را در وی شدید می کند. مرحله پنجم، مادرتو فلانگرایی: این مرحله که معمولا یک سال پس از مرحله چهارم رخ می دهد، با عوارض شدید پرخاشگری، دادن فحش خواهر و مادر، استفاده از الفاظ چارواداری در جمعیت نزدیک و سکوت کامل در جمع دیپلماتیک همراه است. در این مرحله بیمار از الفاظی مانند '' همه تون احمق و عقب مونده اید''، '' پوزتونو به خاک می مالم''، '' هیچ غلطی نمی تونی بکنی''، '' گمشو سیاه عوضی'' استفاده می کند. در برخی موارد کف کردن دهان و احساس تشنگی شدید و میل به گاز گرفتن در بیمار ایجاد می شود. در مورد بیمار '' میم اژه ای'' شواهد بسیاری وجود دارد که وی پس از خیره شدن به دیگران میل شدید به گاز گرفتن داشت. وی قندان را پرتاب می کرد و دوست داشت پایه میز را خرت و خرت( نحوه بروز میل گاز گرفتن در این مرحله) بجود. مشنگ مذکور در این مرحله دائم به پشت خودش نگاه می کند و حس می کند کسی به او می گوید '' برو دارمت'' اما هر چه به عقب برمی گردد، می بیند هیچ کس او را ندارد. وی تمایل شدید به استعفا پیدا می کند، اما از دادن به شکل مذکور می ترسد. پیشرفت بیماری: ماگلیزم( مشنگزدگی یا شنگولیزم) در مراحل پیشرفته بتدریج به سوی لگد زدن، جفت پا توی شکم بزرگترها رفتن، میل شدید به شرکت در جنگ می رسد. در مراحل پیشرفته پزشکان می توانند بیمار را بستری کنند و با دادن دارو و بردن او به یک فضای کاملا دورافتاده درمان کنند، ولی چون در مرحله قبلی پزشکان اخراج شده یا گاز گرفتگی شدید پیدا کرده اند، اصولا کسی برای درمان وجود ندارد، به همین دلیل بیمار به وضعیت '' خودت کردی که لعنت بر خودت باد'' می رسد. آداب و ترتیبات دفن: مستحب است پس از دفن میت بر او نماز میت اقامه شود، احتیاط واجب است میت لمس نگردد. بر او حمد و سوره بخواند و وقتی گفته شد '' فبای آلاء ربکما تکذبان'' سر را به راست و چپ تکان دهد و یاد قرقیزستان بیافتد. آمین یا رب...
|
(پارلمان نیوز) |
اسحاق جهانگیری: اقتصاد دولت احمدینژاد زیگزاگ زیادی دارد |
بهار، مطهره شفیعی: قرار بود گفت وگو با یکی از معدود اعضای کارگزاران که اکنون به دور از تنش ها و جنجال های سیاسی روزگار می گذراند باشد که با توجه به سابقه فعالیت های اقتصادی اسحاق جهانگیری، این مصاحبه به سمت گفت وگو در باب شرایط اقتصادی ایران با توجه به تاثیر آن در سیاست رفت. البته او در نیمه دوم مصاحبه به سوالات سیاسی هم پاسخ داد اما کوتاه و با رعایت جوانب احتیاط. --- - از لحاظ اقتصادی انتقادات زیادی به سیاست های دولت نهم و ده ماهه دولت دهم وارد دانسته می شود. تحلیل شما به عنوان فردی که در این عرصه حضور دارید، از شرایط اقتصادی جامعه در این دوران به ویژه در دولت نهم چیست؟ من فکر می کنم مهم ترین ضعف دولت اول احمدی نژاد این بود که برنامه مدون و مشخصی را که با پشتوانه مجالس ششم و هفتم تصویب شد با پیش فرض ناصحیحی مبنی بر اینکه برنامه مذکور حاصل تفکر غرب گرایانه است، کنار گذاشت. این در حالی بود که هیچ برنامه جایگزینی هم برای آن پیش بینی نشده بود. اینکه اقتصاد کشور در حال حاضر به چه سمتی می رود و چه هدفی را نشانه گرفته، نامشخص است؛ زمانی که اقتصاد نداند به کجا قرار است برود، همانند کشتی ای می ماند که ناخدای آن نمی داند مقصدش کجاست و در میان توفان ها و بادها این کشتی به صورت سرگردان به هر طرفی می رود لذا ممکن است از مقصد اصلی فرسنگ ها دور شود. بنده در سال 76 و زمانی که تعبیر می شد دولت بسیار پرکار است گفتم که پرکار و زحمت کش بودن دولت صحیح است و این دولت برای امور کشور وقت زیادی صرف می کند اما آن را به دونده ای تشبیه کردم که بسیار باانرژی می دود ولی به سمت دیگری در حرکت است یعنی همه می بینند که دونده با توان و تلاش می دود و سرعت می گیرد اما نه به سمتی که باید برود، در حرکت است بلکه به سمت دیگری می رود. در اقتصاد ایران هم همین اتفاق رخ داده است. عدم وجود رویکرد مشخص در اقتصاد ایران شرایطی را پدید آورد که حتی برخی اصولگرایان تعبیر بدون قطب نما بودن اقتصاد ایران را به کار بردند. - علت اصلی پدید آمدن این شرایط در سال های اخیر را چه می دانید؟ یک شخص مقصر است یا مجموع سیاست های اتخاذ شده؟ نداشتن متولی در اقتصاد و نداشتن رویکرد مشخص به این دلیل بود که رئیس دولت تصور می کرد می تواند با منابع عظیمی که در اختیار دارد، تصمیمات بزرگ بگیرد و معضلات جدی در نظام را مرتفع گرداند و همچنین جایگاه جمهوری اسلامی و دولت را در بین مردم تقویت کند اما نتیجه آن شد که با تصمیم گیری های شتابزده و غیرکارشناسی در اقتصاد مواجه شدیم. به عنوان مثال در برنامه گفته شده بود که در سال های 84 و 85 نباید بیش از 15 میلیارد دلار بیشتر از درآمد نفتی هزینه شود و بقیه آن باید به حساب ذخیره ارزی ریخته شود اما در شش ماهه دوم که دولت آقای احمدی نژاد بر سر کار آمد، چهار متمم یا اصلاحیه برای بودجه برده شد و اجازه خواست که بیش از 12 میلیارد دلار از منابع نفتی هزینه کند و در سال 85 هم این گام را بلندتر برداشتند. نتیجه این موارد سبب شد دولت در سال 86 با تورم و واردات جدی روبه رو شود، تولید کشور با مشکل مواجه و اشتغال در ایران به بحران نزدیک شد. مهم ترین اشکالی که در این عرصه به آقای احمدی نژاد در دولت نهم وارد است را می توان اینگونه خلاصه کرد که متاسفانه مشخص نبود به کجا می خواهند بروند لذا تصمیم گیری ها به صورت مقطعی، شتابزده و... بود که بعضاً همدیگر را خنثی می کردند. - برخی معتقدند سیاست های دولت نهم هم راست گرایانه و هم چپ گرایانه بود. تا چه حد به این مساله اعتقاد دارید. از سویی تا چه حد به آزادسازی اقتصاد در دولت آقای احمدی نژاد قائل هستید؟ زیگ زاگ های زیادی را در اقتصاد دولت آقای احمدی نژاد می توان مشاهده کرد. به عنوان مثال مجلس هفتم تصویب می کند که قیمت گازوئیل از لیتری 16 تومان به لیتری 30 تومان برسد چرا که با توجه به قیمت بالای گازوئیل در بازار جهانی، این 16 تومان حتی به قیمت حمل گازوئیل به پمپ بنزین ها هم نمی رسید لذا مجلس قبول کرد در شرایطی که دولت حاضر به این افزایش نیست، از خود هزینه و افزایش قیمت گازوئیل را تصویب کند اما عکس العمل آقای احمدی نژاد چه بود؟ ایشان بلافاصله به تلویزیون رفت و در باب مخالفت با این تصمیم دولت صحبت کرد و لایحه دوفوریتی به مجلس برد تا قیمت گازوئیل به 16 تومان برگردد. مجلس در مورد دیگری نرخ بنزین 80 تومانی را 100 تومان کرد اما باز هم آقای احمدی نژاد به تلویزیون رفت و از مجلس اصولگرای هفتم که حامی دولت بود برای چنین تصمیمی ایراد گرفت. اکنون همین شخص پس از گذشت چهار سال می گوید یارانه تمام کالاها باید حذف شود و به قیمت بین المللی برسیم. بحث دیگر بر سر گازوئیل 16 تومانی نیست و اکنون این 16 تومان باید به حدود 600 تومان برسد و بنزین را با نرخ 600 تا 700 تومان خریداری کنیم. نان هم دارای رقم نجومی دیگری می شود. - به هر حال آقای احمدی نژاد موافق سیاست های آزاد است اما در دولت های آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی نتوانستند آزادسازی را به مرحله اجرا دربیاورند. باید بپذیریم که اقتصاد زمان جنگ یک اقتصاد کنترل شده دولتی بود حتی در کشورهای غربی هم الگوی اقتصاد در زمان جنگ، به همین منوال است و اقتصاد بر مبنای نیازهای جنگ طراحی می شود. پس از جنگ، حرکت های دولت از برنامه اول به سمت آزاد سازی اقتصاد رفت. زمانی که آقای هاشمی در سال 68 رئیس جمهور شد، دولت در تمام ابعاد اقتصادی و تولیدی حرف اول را می زد. آن زمان از کارخانه تولید دستمال کاغذی تا کارخانه تولید فولاد در کشور داشتیم؛ از ارز هفت تومانی تا ارز 140 تومانی در کشور وجود داشت. این حرکت آزادسازی از آن زمان شروع شد. در زمان دولت آقای هاشمی مقرر شد کارخانه هایی که مغایرتی با قانون اساسی ندارند را واگذار کند و تا جایی پیش رفت که مهم ترین جراحی که باید انجام می گرفت نزدیک شدن قیمت ارز به قیمت واقعی بود که دولت در این زمینه موفق عمل کرد. یارانه انرژی بدان معناست که بنزین یک قیمت واقعی دارد و یک قیمت که ما آن را می فروشیم. تفاوت میان این دو قیمت را یارانه انرژی می گویند. این جراحی ها در دوره های گذشته انجام شد. هنوز اقتصاددانان کشور معتقدند انرژی مزیت اقتصادی ایران است که نباید از ما گرفته شود. اگر قرار باشد این مزیت از اقتصاد ایران گرفته شود، معلوم نیست سرمایه گذار، ایران را انتخاب کند. زمانی ایران را انتخاب می کند که بگوید در آنجا انرژی ارزان تر از ترکیه است. فکر می کنم اینکه گفته می شود دولت های گذشته نتوانستند اقتصاد آزاد را اجرا کنند یک شوخی است لذا دلیلی ندارد که دولت های قبلی بخواهند به این شوخی پاسخ دهند. ما امیدواریم این دولت بتواند آن را اجرا کند زیرا موضوعی ملی است و همه باید در اجرای آن تلاش کنند. هرکس که دلسوز کشور است، وقتی می بیند که کسی می خواهد کار مهمی را انجام دهد و برای اجرای این کار مهم به دنبال همراه کردن افراد زیادی با خود است و برای رسیدن به این هدف به ضربه زدن به قدیمی ها می پردازد، مشکلی وجود ندارد. اگر نتیجه این حرف که دولت های قبلی نتوانستند کاری کنند یا توانستند و نکردند، این باشد که دولت فعلی در اجرای این کار مهم، افراد زیادی را با خود همراه می کند، کسی نباید ناراحت شود و به دنبال پاسخ دادن باشد اما اگر نتیجه گفتن این حرف ها این باشد که همه محسنات گذشته از بین برود، اگر اکنون هم جوابی به آنها داده نشود، در آینده پاسخ این اظهارات خود را خواهند گرفت. - به نظر می رسد حذف یارانه ها در آینده دولت را با چالش مواجه خواهد کرد که اقتصاددانانی مانند راغفر هم به آن تاکید داشتند. شما هم با این موضوع که حذف یارانه ها شکاف عمیقی در جامعه پدید می آورد، موافق هستید؟ از سویی برخی نسبت به انرژی حساسیت دارند و همین حساسیت سبب شد این فاصله قیمتی به ویژه پس از بالا رفتن قیمت نفت، تبدیل به شکاف عمیقی شود. زمانی نفت 20 دلار و بنزین 80 تومان بود. تفاوت نرخ بنزین آزاد با قیمت هایی که افزایش داده بودیم زیاد نبود اما اکنون قیمت بین المللی بنزین 700 تومان است. فاصله بین 80 تومان با 600 یا 700 تومان بسیار زیاد است. این شکاف عمیق می تواند به دره عمیقی تبدیل شود که اگر به موقع پر نشود، می تواند مشکل ساز شود اما اگر مدیریت شود، می تواند مشکلات کشور را حل کند لذا در دوره های گذشته هر سال شاهد یک افزایش قیمت معناداری در حامل های انرژی بودیم اما مجلس هفتم اشتباه تاریخی بزرگی را مرتکب شد و با کار سیاسی این روند را متوقف کرد. اگر این مجلس اجازه می داد که برنامه چهارم اجرا شود، این دعواها نبود. - یعنی شما با اصل کار آزاد سازی و هدفمند کردن یارانه ها موافق هستید؟ نه تنها موافقم بلکه مطمئن هستم که دیگر امکان عدم اجرا وجود ندارد. یکسری عدم تعادل هایی وجود دارد که به نقطه پیک خود رسیده است. اکنون میزان تولید انرژی به میزان مصرف در حال تبدیل شدن به شکاف عمیقی است. این میزان مصرف انرژی قابل دوام نیست. دیگری عدم تعادل در بودجه دولت است. تنها منبع بودجه دولت نفت است. هر چه مصرف انرژی در کشور زیاد شود، از منابع درآمدی دولت کسر خواهد شد که نتیجه آن کسری بودجه و شکاف های دیگر است. اکنون به دلیل عدم تعادل هایی که در انرژی، تراز پرداخته های کشور و بودجه به وجود آمده است الزاماً هدفمند کردن یارانه ها باید اجرا شود. - شما به عنوان فردی که این نگرانی ها را دارید و از نخبگان کشور هم محسوب می شوید، چطور می خواهید بر ضعف ارتباط با توده غلبه و استدلالات خود را به مردم منتقل کنید؟ در کشوری مانند ایران که انتخابات مساله مهم و تعیین کننده است باید به این سمت برویم که برای نهادینه کردن موضوع انتخابات و وجود دموکراسی در کشور کارهای جدی صورت گیرد. راه نهادینه کردن دموکراسی هم تقویت احزاب است. زمانی که افراد بدون اتکا به احزاب و با موج سازی در انتخابات پیروز می شوند، مشکلات جدی برای اداره کشور پیش خواهد آمد زیرا هیچ کس پاسخگو نیست. اما احزاب نمی توانند از حرف هایی که می زنند فرار کنند زیرا هر حزب دارای چارچوب های خود است و اگر به تعهدات و وعده هایش عمل نکند، مردم در دور بعدی انتخابات نگاه دیگری به آن حزب خواهند داشت. اکنون فردی با افتخار به اینکه عضو هیچ حزبی نیست، با شعارهایی که می دهد، در انتخابات پیروز می شود که این شعارها یا اجرا نمی شود یا شکست می خورد و در دور بعد هم فردی از همان گروه با شعارهای دیگر به عرصه انتخابات وارد می شود اما هیچ کس پاسخگو نیست. فرض کنیم مردم روی مفاسد حساس می شوند لذا می دانند به عنوان شعار باید مبارزه با مفاسد را مطرح کنند اما بعد از چهار سال که از آنها پرسیده می شود با مفاسد چه کردید برگ دیگری را رو می کنند. لذا تا زمانی که احزاب تقویت نشوند و موقعیت خود را در جامعه جا نیندازند، کشور با مشکلاتی مواجه خواهد شد. - اما اکنون در احزاب اصلاح طلب یا پلمب شده یا تمایلی به فعالیت ندارند. برخی احزاب اصلاح طلب به دلیل هزینه سنگین کار سیاسی فعال نیستند چرا که امروز ورود به احزاب اصلاح طلب پرهزینه است و برخی نمی خواهند این هزینه را پرداخت کنند لذا ترجیح می دهند حزبشان فعال نباشد، حزب جدید تاسیس نکنند و اگر عضو حزبی هستند، علنی نکنند. در این شرایط مدیریت کشور باید فضا را اصلاح کند تا افراد و نیروهای جوان احساس نکنند کار سیاسی کار پرهزینه ای است. - وظیفه اصلاح طلبان در این مقطع که اکثر احزاب آنها فعال نیستند، چیست؟ آنها باید به آسیب شناسی جدی از حرکات خود بپردازند. در آسیب شناسی زمانی که بر سر کار بودند به دنبال اشکالات خود بگردند و ببینند که چرا ارتباط شان با توده مردم کم بود. اصلاح طلبان باید به آسیب شناسی دوره ای هم بپردازند که کنار بودند. آنها در این دوره فرصت طلایی داشتند و هنوز هم می توانند ارزیابی های خوبی انجام دهند و به تربیت نیرو و کادر سازی بپردازند و در نهایت برنامه های خوبی برای آینده تدوین کنند. - اگر بخواهیم جریان اصلاح طلبی را پس از انتخابات آسیب شناسی کنیم، بزرگ ترین اشکالات وارده در سال گذشته به این جریان را جه می دانید؟ مسائل پس از انتخابات رسانه ای نیست زیرا پیچیده است لذا باید در محیط سربسته و به دور از جنجال های رسانه ای بحث شود و هر گروه اشکالات طرف مقابل را بگوید تا نهایتاً مشخص شود در کجا اشکالات بیشتر بوده است. از دل این بحث ها باید آنچه به مصلحت نظام و کشور است بیرون بیاید زیرا انتخابات ریاست جمهوری، آخرین انتخابات کشور نیست. اگر واقعاً برخی اشکالات نشان دهد که سیستم انتخابات کشور مشکل دارد، باید این سیستم را اصلاح کرد. - ظاهراً اکنون مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول همین کار است و سیاست های کلی انتخابات در حال تدوین است. من در جریان این بحث نیستم اما اگر در مجمع به این نتیجه برسند که اشکالات انتخابات ها را برطرف کنند، راهکار خوبی است. سیستم انتخابات ما مشکل جدی دارد و دلیلش هم این است که هر انتخاباتی که برگزار شده، یک اصلاحیه به قانون انتخابات زده شده است. اگر قانون قوی و منسجم داشتیم دیگر نیازی به این اصلاحیه ها نبود. از سوی دیگر انتخابات دستاورد بشری است و مساله آسمانی نیست که بگوییم نباید دست بخورد. لذا باید به تجارب کشورهای دیگر توجه شود و اگر مجمع این کار را بکند، واقعاً کار بزرگی کرده است. - منظور از اصلاحات چیست؟ همان تعبیر آقای خاتمی است؟ آقای خاتمی یک روحانی روشنفکر است که به خوبی اسلام و سیاست را شناخته است. آنچه او مطرح می کند، تعریف دقیقی از اصلاحات است لذا چندی قبل با تشکیل گروهی سعی کردند از همین منظر که اصلاحات - نه تنها- با دین تضادی ندارد، اصلاحاتی تعریف کنند در چارچوب دینداری و در چارچوب جمهوری اسلامی. - اما زمانی که آقای خاتمی در مورد اصولی که در اصلاحات به آن اعتقاد دارد، صحبت می کند، از سوی طیف های مختلف مورد بی مهری قرار می گیرد و توجهی به این سخنان نمی شود. همواره حرکات اصلاح طلبانه با دو گروه مخالف مواجه است؛ یکی گروهی که برداشت تند دارد و فکر می کردند اصلاحات به معنای به هم ریختگی است و یک گروه هم همواره فکر می کردند هر نوع حرکت اصلاحی باید سرکوب شود و اصلاحات در چارچوب نظام را باید به حرکت مخرب بیرونی وصل کنند. حرکت اصلاح طلبانه در این شرایط کار سختی است که فردی بخواهد به رغم آگاهی از حرکات تخریبی دو گروه، آن را پیش ببرد.]]>
|
(راه سبز) |
بیانیۀ جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه یاسوج |
اعتراضات سال گذشته نماد ظلم ناپذیریِ ایرانیان بود - جرس: گروهی از دانشجویان و فعالان دانشجویی دانشگاه یاسوج، طی انتشار بیانیه و ادای تبریک به مردم ایران به مناسبت آغاز بهار طبیعت، سالی که گذشت را نماد خزان شرافتِ صاحبانِ قدرت در کشورذکر کرده و اعتراضات سال گذشته را جنبشی خودجوش و مهر تائیدی بر ظلم ناپذیری ایرانیان اعلام کردند. به گزارش منابع خبری از استان کهکیلویه و بویراحمد، فعالان دانشجویی این دانشگاه که سال گذشته 17 نفر از آنان به 24 ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده اند، در بیانیۀ فوق ضمن انتقاد از برخی نهادهای فراقانونی کشور و بیان اینکه "این مقام از ابتدای زمامداری اش از هیچ تلاشی برای از بین بردن آزادی ملت دریغ نکرده است"، مواردی چون "نداشتن رسانه های جمعی مثل ماهواره و اینترنت بدون فیلتر، ماجرای کارناوال عاشورای 76، کوی دانشگاه 78، تسلط خویش بر شورای نگهبان و صداوسیما و قوه قضاییه و تمامی ادرات، کودتای 88 و به دنبالش کشتار مردم بیگناه و در نهایت عاشورای خونین 88 "را نیز بعنوان گوشه ای از عملکرد این مقاماتِ ارشد کشور ذکر کرد. دانشجویان دانشگاه یاسوج همچنین خاطرنشان کردند "ماجرای پرونده عاشورای امسال که رونوشتی از کارناوال عاشورای 76 بود، به همه حاکمانی که طراح چنین سیاست غیراخلاقی هستند آموخت که ترفند قران بر سر نیزه کردن را 1400 سال پیش معاویه در جنگ صفین برای اعراب جاهل آن زمان به کار برد و این سیاست برای مردم باهوش این زمان ایران بی فایده است."
|
(بی بی سی) |
عشق و نفرت؛ رابطه تلویزیون و سیاستمداران |
جان تاین گزارشگر بی بی سی در سال ۱۹۶۴، هنگامی که هارولد ویلسون برنامه زمانبندی پخش برنامه های تلویزیون در شب انتخابات را دید به یک مشکل برخورد. رهبر حزب کارگر بر این باور بود که تهدید اصلی برای او در واقع آلن داگلاس، رهبر حزب محافظهکار نیست و مشکل جای دیگری است. برنامه کمدی تلویزیونی ''استپتو و پسرش'' با حدود ۱۴ میلیون مخاطب در آن زمان مورد علاقه عامه مردم بریتانیا بود. هارولد ویلسون اعتقاد داشت که این برنامه رایدهندگان را خانهنشین خواهد کرد و همین ممکن است برای حزب کارگر به قیمت چند کرسی سرنوشت ساز در مجلس تمام شود. به همین دلیل کاری را کرد که هر سیاستمدار آشنا با قدرت رسانهها در سال ۱۹۶۴ می کرد. او به ملاقات مدیر عامل وقت بی بی سی رفت و برنامه ''استپتو و پسرش'' را به بعد موکول کرد. به عقیده دومینیک ساندبروک، مورخ بریتانیایی، ویلسون که به خوبی از توانایی تلویزیون و جاذبه آن در مردم کوچه و بازار آگاه بود، از این هراس داشت که مردم آن قدر سرگرم تماشای ''استپتو و پسرش '' باشند که برای رای دادن به او از خانه بیرون نروند. به گفته آنتونی هوارد، مفسر سیاسی، ویلسون برای رسیدن به مقصودش دست به دامان همسر مدیرعامل بی بی سی شد و او را واسطه قرار داد. او می گوید: ''معامله بر سر برنامه ''استپتو و پسرش'' در همسایگی جایی که ما زندگی میکردیم انجام شد. ویلسون با هیو گرین تماس گرفت و معامله در آشپزخانه صورت گرفت.'' نفوذ آمریکایی سیاستمداران همیشه چنین توجهای به تلویزیون نشان ندادهاند. در دهه ۱۹۵۰ رادیو، رسانه غالب بود. گویی تلویزیون و سیاستمداران، ساکن دو جهان کاملا جدا از هم هستند. مایکل کوکرل، مستند ساز سیاسی میگوید: ''سیاستمداران و به خصوص رهبران سیاسی بر این باور بودند که تلویزیون تنها یک جعبه سرگرم کننده است که به کار آدمهای سبک مغز میآید، همان چیزی که وینستون چرچیل به آن ''نمایش خیمه شب بازی'' می گفت.'' اما اقبال عمومی به تلویزیون در دهه ۶۰ افزایش پیدا کرد و فایده آن از دید سیاستمداران پوشیده نماند و در آمریکا، جان اف کندی شروع به استفاده از این رسانه برای نمایش تصویر خود کرد. هرولد ویلسون رهبر تازه حزب کارگر در سفرش به واشنگتن نظارهگر این تحولات بود. پس از بازگشت به کشور، او از فیلم سازان دعوت کرد که برای ساختن فیلمی در مورد زندگی خصوصیاش در تعطیلات به محل زندگی او در ''سیلی ایلز'' بیایند. از او در حالی که شلوار کوتاه و دمپایی پوشیده بود فیلم گرفته شد. همزمان با نشان دادن تصویری از پیپ کشیدن او، گوینده متن می گفت: ''زندگی خصوصی او ساده و در آرامش میگذرد، او نمونه ''یک انسان امروزی'' است.'' خانه آلن داگلاس، رقیب ویلسون در انتخابات سال ۱۹۶۴، به این خوبی توسط تلویزیون به تصویر کشیده نشده بود. او قبل از مصاحبهاش با بی بی سی در آن سال از یک آرایشگر پرسید که آیا میشود کاری کرد که او در مقابل دوربین بهتر به نظر برسد و در جواب این پاسخ را شنید که ''با این سر استخوانی که بیشتر شبیه جمجمه است کار بیشتری از من بر نمیآید.'' هنگامی که دوباره پرسید ''مگر همه آدمها جمجمه ندارند'' چنین پاسخ کوتاهی دریافت کرد ؛ ''نه!''. ازدواج سیاستمداران و تلویزیون ماه عسل کوتاهی داشت. ترویج یک تصویر مشکل به شکل مصاحبه سیاسی در تلویزیون بروز کرد. درآن زمان رابین دی، مفسر سیاسی، برنامه پانوراما را که توان تخریب زیادی داشت، اداره میکرد. بعد از شکست انتخاباتی سال ۱۹۶۶، تد (ادوارد) هیث، رهبر حزب محافظه کار به این برنامه دعوت شد. رابین دی بی محابا از او پرسید: ''چقدر باید مقبولیت شخصیت شما حتی در میان حامیانتان کاهش یابد تا متوجه شوید که حضورتان با عنوان رهبر حزب با منافع حزب سازگار نیست''. تنها یک ذهن کاملا سراسیمه و آشفته می توانست در پاسخ بگوید ''همه چیز در محبوبیت خلاصه نمیشود.'' اما هیث به سرعت ساز دیگری کوک کرد. در تلاش برای بهبود تصویری که از خود عرضه کرده بود، او قایقرانی را انتخاب کرد و به همین واسطه تقدیرش چیز دیگری را رقم زد. در پایان سال ۱۹۶۹، هنگامی که او در مسابقه معروف قایقرانی سیدنی- هوبرت پیروز شد به برنامه ورزشی ''شبهای ورزش'' که دیوید کلمن مجری آن بود دعوت شد تا درباره موفقیتش صحبت کند. ظاهرا محبوبیت نزد افکار عمومی به ناگاه اهمیت ویژه ای نزد رهبر حزب محافظهکار پیدا کرده بود چون سال بعد انتخابات برگزار می شد. از سوی دیگر گفته میشد ویلسون از برنامه تلویزیونی هیث خشمگین بود. در رای گیری چند ماه بعد، هیث ویلسون را به طرز بهت آوری شکست داد. تا پایان دهه هفتاد میلادی هیث و ویلسون هر دو، جایشان را به رهبران جدیدی دادند. در زمان مارگارت تاچر، متخصصان تصویرسازی بازیگران اصلی هر مبارزه انتخاباتی شدند. رابطه بین سیاستمداران و انتخابکنندگان برای همیشه دگرگون شده بود. با تولد حزب کارگر جدید، استفاده از روابط عمومی برای رای سازی، بازی مورد علاقه سیاستمداران شده بود. امروزه، رهبران احزاب خود را برای شرکت در مناظرههای تلویزیونی آماده می کنند، این خود به خوبی نشان میدهد که استفاده از این رسانه در امر سیاست مفید است. در سال ۱۹۶۳، زمانی که از آلک داگلاس (سیاستمدار و نخست وزیر محافظه کار بریتانیا) پرسیدند که آیا تمایل دارد در مناظره انتخاباتی شرکت کند او پاسخ داد: ''اگر مراقب نباشید بزودی میفهمید که چه به دست خواهید آورد. آن را چه مینامید؟ فیلم برتر سال؟ خواهید دید که به بهترین هنرپیشه این صحنه نقش رهبر کشورتان را دادهاید. یادتان نرود هنرپیشه را نویسنده فیلمنامه معرفی میکند نه شما. من همان راههای قدیمی خودمان را که خط مشی ما را در برابر مردم قرار میدهد ترجیح میدهم.''
|
(دویچه وله) |
ارزیابیهای متفاوت از نتایج کنفرانس اتمی واشنگتن |
کنفرانس اتمی واشنگتن بازتاب گستردهای در رسانهها یافته است. اینکه اوکراین و کانادا خبرهای خوشی را اعلام کردهاند، از نکات مثبت این نشست است. برخی اما بر این عقیدهاند که در واشنگتن به ''اصل موضوع'' پرداخته نشده است. باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، از نتایج نشستی که خود مبتکر آن بوده، خشنود است. اینکه این تعداد رئیس جمهور و رئیس دولت از کشورهای مختلف در نشستی اتمی در واشنگتن زیر یک سقف گرد هم آمدند، اینکه نمایندگان دو دشمن دیرین که قدرت هستهای هم هستند، یعنی هند و پاکستان، دستکم برای چند ساعت، بدون حاشیه در کنار یکدیگر نشستند، اینکه اوکراین اعلام کرد که اورانیوم غنیشدهی خود را در شرایطی امن انبار خواهد کرد یا اینکه کانادا از بازگرداندن زبالههای هستهای خود به ایالات متحده خبر داد، همه و همه موفقیتهایی هستند که باراک اوباما با ترتیبدادن این نشست بهدست آورد. اما تا امضاشدن توافقهای بینالمللی که برای همه قدرتهای هستهای و کشورهای دیگر پایبندی ایجاد کنند، هنوز راه بسیاری باقیست. وانگهی عدم همکاری کشورهایی همچون ایران، پاکستان، اسرائیل و کرهشمالی، رؤیای اوباما برای جهان عاری از انرژی هستهای را نقش بر آب میکند. کدام خطر جدیتر است؟ اینکه تروریستها و افراطگرایانی همچون القاعده از هیچ وسیلهای برای رسیدن به اهداف خود فروگذار نیستند را هم اتفاقهای ۱۱ سپتامبر به جهانیان اثبات کرد. به نوشته پایگاه اینترنتی نشریهی "WAZ"، نفس حبسشدهای که با پایان جنگ سرد از سینهها خارج شده بود، باز هم حبس شده است. به اعتقاد برخی از کارشناسان آمریکایی اینکه بمب اتمی به دست تروریستها بیفتد و به سمت یکی از شهرهای اروپا یا آمریکا نشانه گرفته شود، چندان دور از انتظار نیست. بهعنوان مثال القاعده از مدتها پیش تلاش میکند به دانش ساخت بمب اتمی و مواد اولیه آن دست پیدا کند. اما به نوشته پایگاه اینترنتی "دیولت"، خطر تروریستها از کشورهایی همچون ایران، سوریه و کره شمالی به مراتب کمتر است؛ کشورهایی که در برنامهی هستهای با هم همکاری دارند، همسایههای خود را تحت فشار میگذارند و "سیاست بمب" را در پیش میگیرند. در کنار اینها، هستند کشورهایی که در آنها از طلاها در گاوصندوقها با دقت و حساسیت بیشتری محافظت میشود تا از مواد اولیهی ساخت بمب اتم. مادامی هم که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هر دو روز یک بار گزارش جدیدی از سرقت یا قاچاق مواد هستهای دریافت میکند، جهان عاری از سلاح هستهای بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است. جهان عاری از بمب هستهای با کدام ابزار؟ رالف سینا، تحلیلگر شبکهی "WDR" آلمان نمای دیگری از اجلاس واشنگتن را در برابر دیدگان مخاطب میگشاید. به اعتقاد او حتی ایالات متحده به عنوان قبلهی فنآوری عالم، خود هنوز نمیداند که پلوتونیوم تولید شده در نیروگاههای هستهای را کجا و چگونه باید انبار کند یا تسلیحات هستهای بیشمار خود را به چه ترتیب باید به چرخهی سوخت بیخطر بازگرداند. به اعتقاد سینا، در کنفرانس واشنگتن به گونهای رفتار میشود که حجم وسیع تسلیحات هستهای آمریکا و روسیه که میراث جنگ سرد هستند، مشکلی ایجاد نمیکنند و تمام اختلاف بر سر خطر بالقوهایست که از "کشورهای شرور" یا تروریستها نشأت میگیرد. تمام شرکتکنندگان در این اجلاس میدانند که با همکاری روسیه و چین حلقهی تحریمها علیه تهران تنگتر میشود و احتمال حملهی نظامی اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی کاهش مییابد. اما در مورد عواقب وخیم بیشماری که چنین حملهای میتواند برای تمام دنیا در پی داشته باشد، سخنی در واشنگتن به میان نمیآید. رئیس دولت اسرائیل هم که اصلا در این نشست شرکت نکرده است. سینا از این منظر نشست واشنگتن را موفقیتی بزرگ، البته تنها در برگههای صورتجلسه میداند. این حقیقت را نیز نباید از نظر دور داشت که کشورهایی همچون کره شمالی، پاکستان، اسرائیل یا ایران از همکاری هستهای با جامعهی جهانی سر باز میزنند. به نوشتهی نشریۀ "نویه اوسنابروکر تسایتونگ"، عدم شرکت نتانیاهو نیز این پرسش را بیپاسخ میگذارد که اسرائیل چه سیاست هستهایای را دنبال میکند؟ به نوشتهی این نشریه، این رفتار دوگانهی آمریکا و اسرائیل خود مانع بزرگی بر سر تحقق صلح، بهویژه در خاورمیانه به شمار میآید. به اعتقاد تحلیلگران، مادامی که انرژی هستهای و نیروگاههای اتمی وجود داشته باشند، زبالههای هستهای که قابلیت تبدیل به بمب اتم را دارند هم تولید میشوند؛ موادی که میتوان از آنها سوءاستفاده کرد یا آنها را در اختیار دیگران، در بدبینانهترین صورت تروریستها قرارداد.
|
(رادیو زمانه) |
گفتوگو با احمد سلامتیان و بیژن حکمت، «رفسنجانی با حفظ رهبری به حفظ نظام میاندیشد» |
برخی از تحلیلگران اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی دایر بر اینکه رابطه ایشان و رهبری صمیمانه و دارای ریشههای عمیق است، را به یک تعارف سیاسی تعبیر کردند. در این راستا ابتدا از احمد سلامتیان نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاسی پرسیدم؛ آیا آقای هاشمی فکر میکند با این بازی با کلمات و با تعارفات سیاسی میتواند مانع از روند حذف و برخورد حاکمیت با خودش و فرزندان و اطرافیانش بشود؟ شکلی که تحول قدرت در ایران به خودش گرفته است عبارت از این است که رهبری جدید یعنی از بیست اخیر بعد از آقای خمینی در جهت سازمان دادن قدرت مطلقه خویش است. قدرت مطلقه رهبری جدید یکی از لوازمش عبارت است از اینکه متکی به منابع قدرت قبل از رهبری خودش نباشد. این البته مسئلهای نیست که ارتباط خاص با نظام حکومتی جمهوری اسلامی داشته باشد. مربوط به هر نظام قدرت فردی مطلقه است که تاجدار و یا سکاندار جدید تحمل هیچ کدام از صاحب عناوین و قدرتمداران دوره قبل را که به نوعی قدرت مطلقه خودش را وامدار آنها هم هست نمیتواند ببیند. این منطقه درون قدرت مطلقه در شرائط کنونی با یک منطق دیگری که مربوطه به دولت آقای احمدینژاد و دوستدارانش هست تلفیق شدهاند و بر این روندی را بوجود آوردهاند که آینده روابط آیتالله خامنهای و آقای هاشمی رفسنجانی بیش از آنچه که در چارچوب روابط فردی بتواند حل و فصل بشود در چارچوب منطق قدرت مطلقه حل و فصل میشود و متناسب با این من فکر نمیکنم در شرائط کنونی چیزی غیر از تناسب قوا در پهنه اجتماعی بتواند جلوی روند هر چه بیشتر مطلقهتر شدن قدرت فردی رهبری کنونی را بگیرد. پس در این چارچوب منطق قدرت مطلقه آقای هاشمی محکوم به حذف است؟ و هیچ عاملی نمیتواند ایشان را از حذف نجات بدهد؟ ببینید من میگویم محلی از اعراب در تصمیمگیری سیاسی ندارد. منطق عبارت از این شده است که رهبری و عدهای از طرفداران ایشان دارند نص قدرت مطلقه فقیه را که در بازنگری قانون اساسی به قانون اساسی بدل شده است به آن معنای تفسیر خودشان را میدهند در این بازنگری رهبر اختیاراتی دارد که در اختیارات نامحدود خودش حتی قرائت او تنها قرائت از قانون اساسی خواهد بود. اگر آقای هاشمی رفسنجانی و یا هر کس دیگری برای آینده خودش دورنمای تناسب قوای درون سرای قدرت را ببیند نه امروز درون سرای قدرت به سمت آن منطق میرود که دیگران جز زوائدی از آن نباشند و بیش از آنکه خودشان منشأی از قدرت باشند وابسته به مرکز قدرت باشند اگر پهنه اجتماعی و تناسب قوای اجتماعی باشد خوب بالاخره آن است که محدود میکند و یا تعریف میکند دایره عمل قدرت مطلقه را در آن زمان تناسب قوای آقای هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای را در میزان حمایت عمومی از هر کدام از آندو باید دید. من تصورم عبارت از این است که ابراز نظرات آقای هاشمی رفسنجانی که تفاوتی هم با نظرات گذشته ای که قبلا ابراز نمودهاند ندارد بیشتر متوجه این مسئله است که مسئولیت آینده خود ایشان را در نهادهای جمهوری اسلامی کلا آنگونه که واقعیت آن است به شانه رهبری بگذارد و رهبری است که در شرائط کنونی میتواند تصمیم بگیرد که آقای رفسنجانی را به چه شکلی و در چه وضعیتی آیا هنوز میتواند در سرای قدرتش به عنوان یک چهارپایه ای که گوشهای گذاشتهاند تحمل بکند و یا بگونهای منجر به این شود که منطق قدرت مطلقه روند خودش را برود و رهبری کلیه افراد و سردمداران و دستاندرکارانش کسانی باشند که ریشه اصلی و مشروعیت اصلی و نفوذ خودشان را از مقام والای عظمای رهبری در آن بالای سر نظام ببینند. در ادامه به سراغ بیژن حکمت فعال سیاسی و عضو اتحاد جمهوریخواهان ساکن پاریس رفتم و از ایشان پرسیدم؛ آقای هاشمی رفسنجانی صحبتهایی داشتهاند دایر بر اینکه روابط ایشان با رهبری صمیمانه است و این روابط ریشههای عمیقی دارد و تابع نظر رهبری هستند سئوال مشخص این است که چگونه میشود بین رهبری و آقای هاشمی همچنان روابط صمیمانهای وجود داشته باشد و با بقول آیتالله خامنهای یک رفاقت پنجاه ساله وجود داشته باشد در عین حال ما شاهد بودیم در حملاتی که آقای احمدینژاد به آقای هاشمی در مناظرهها صورت داد حتی فرصت دفاع به ایشان داده نشد و رهبری جانب رئیس جمهور را گرفت و برخوردهای قضایی با نزدیکان ایشان و حملاتی که در رسانههای نزدیک به حاکمیت علیه ایشان صورت میگیرد. آقای هاشمی به نظرم در مجموع به این نظر رسیده است که حفظ این نظام جز از طریق نگه داشتن رهبری و ایجاد یک نوعی وحدت به گرد ایشان میسر نیست. کوششی که هاشمی رفسنجانی میکند در این جهت است که تا حدودی رهبری را از جناح احمدینژاد و بخشی از سران سپاه جدا بکند و یک وضع متعادلتری در سطح حاکمیت بوجود بیاورد. طبیعتا اگر موفق بشود در روابط خودش با رهبری، آقای خامنهای را به این سمت جلب بکند تا مقدار زیادی موقعیت سیاسی و حتی خانوادگی خود را به نظرم تا حدودی حفظ خواهد کرد. به نظرم یک همچنین دیدگاهی در آقای هاشمی رفسنجانی وجود دارد و خوب صحبتهایی که میکنند صریحا بر این اساس است و در جهت ترویج و تبلیغ دیدگاه خودشان است. ایشان مدتی روی مسئله آزادی زندانیان سیاسی و اصولا آزادیهای سیاسی و آزادی مطبوعات و آزادی انتقاد تأکید کرد ولی به تدریج میبینیم که این سخنان کمتر از ایشان شنیده میشود و الان بیشتر و بیشتر خودشان را پشت سر رهبری قرار میدهند. به نظرم بیشتر از دیدگاه عمومی ایشان از منظر عبور از بحران سرچشمه میگیرد و نتیجه روشنی هم نخواهد داشت زیرا آقای هاشمی رفسنجانی بدون جنبش سبز نمیتواند نیرویی داشته باشد که بتواند از طریق آن نیرو به رهبری فشار بیاورد و یا کوشش بکند ایشان را از جریان احمدینژاد تا اندازهای جدا بکند. چقدر فکر میکنید آقای هاشمی با این روش و شیوه خودش میتواند موفق بشود؟ بستگی به جنبش سبز دارد. اگر جنبش سبز به میدان بیاید و دوباره فشار اجتماعی مهمی را در جامعه تولید بکند آن وقت امکان بالانس و بازی روی توازن نیرو برای آقای هاشمی بوجود خواهد آمد.
|
(رادیو زمانه) |
گفتگو با دکتر محمد ملکی، «هیچکس به فکر زندانیان گمنام نیست» |
دکتر محمد ملکی از فعالان سیاسی قبل از انقلاب است و سابقهی حبس به عنوان زندانی سیاسی را در هر دو نظام در کارنامهی خود دارد. او اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب است که تا انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه در این سمت بود. در همان زمان به دلیل اعتراض به تعطیلی دانشگاهها، دستگیر شد و پنج سال را در زندان گذراند. دومین بار در سال ۷۹ در یک نشست نیروهای ملیمذهبی بازداشت شد و آخرین بار پس از انتخابات ریاست جمهوری و در حالی که به علت پیشرفت بیماری سرطان پروستات در بستر بیماری بود، بازدشت شد. این در حالی بود که به علت بیماری و عدم اعتقاد به انتخابات، دکتر ملکی هیچگونه فعالیت انتخاباتی نداشت و ماموران برای بردن او به بازداشتگاه ناچار بودند او را در راه رفتن کمک کنند. دکتر محمد ملکی روز ۱۰ اسفندماه پس از تلاشهای وکیل و خانوادهاش به علت شدت بیماری به قید کفالت آزاد شده است. دیروز قرار بود دادگاه او تشکیل شود که با تقاضای وکیل مدافع به تاخیر افتاد. آقای ملکی اعلام کرده هر زمانی هم که دادگاه برگزار شود، در صورت علنی نبودن در آن شرکت نخواهد کرد. با ایشان گفتوگویی همهجانبه در مورد مجموعه مسائل جاری و همچنین وضعیت خاص ایشان داشتهام: دیروز وکلای من اطلاع دادند که خدمت قاضی رفتهاند و جناب قاضی موافقت کردهاند. زیرا مدارکی بردهاند که وضعیت سلامت من چگونه است و نیاز به تداوم معالجه دارم. قاضی نیز قبول کرده که دادگاه عقب بیافتد و گفته است خبرتان میکنم که چه موقع برای دادگاه بیایید. یعنی در تمام مدتی که زندان بودید نیز از موارد اتهامی خودتان آگاه نشدید؟ خیر، ندیدم که اتهامم چیست. تفهیم اتهام شدم که توهین به رهبری و امام، محاربه و اقدام علیه امنیت کشور و از این مسائل که البته خود کیفرخواست را ندیدم که در آن چه آمده است. بازپرس و وکلا اعلام کردند که چنین چیزی هست. آقای ملکی شما اعلام کردید اگر دادگاه علنی نباشد در آن شرکت نمیکنید. فکر نمیکنید این اقدام شما ممکن است تاثیر بدی در پرونده بگذارد و محکومیت سنگینتری برای شما بیاورد و چرا اساسا چنین تصمیمی گرفتید؟ شرکت کردن یا نکردن، تفاوتی ندارد. باید روزی در این مملکت، حداقل قانون اساسی اجرا شود. اینطور نیست که هنوز و بعد از ۳۰ سال یک بند مهم قانون اساسی اجرا نشود. قانون صراحت دارد که اتهامات سیاسی باید در دادگاه علنی با حضور هیئت منصفه و حضور خبرنگاران انجام گیرد. من در سال ۸۰ نیز که با ملی مذهبیها دستگیر شده بودم، گفتم در آن دادگاه شرکت نمیکنم زیرا غیرقانونی است. بنابراین فکر میکنم این مسئله باید روزی حل شود، یا باید قانون اساسی را اجرا کنیم یا فقط بندهایی که دوست داریم و به نفع حاکمیت است اجرا کنیم. قانون اساسی، حقوقی برای ملت گذاشته است که باید عملی شود. کاری ندارم که در دستگیریها و بازجوییها این اصول رعایت میشود یا خیر، ولی بهانهی همیشگی آنها این است که جرم سیاسی هنوز تعریف نشده است. این به متهم و به من که تا به حال سه بار به جرم ضد انقلاب بودن دستگیر شدهام، چه ارتباطی دارد؟ ضد انقلاب آنهایی هستند که قانون را زیر پا می گذارند؛ همان قانونی که به قول خودشان زاییده انقلاب است. بنابراین من چگونه میتوانم شرکت کنم؟ دیروز دادگاهم بود ولی اصلا من از کیفرخواست اطلاع ندارم و نگذاشتهاند من بخوانم که علیه من چه نوشتهاند. آقای ملکی شما در وضعیت بد جسمانی دستگیر شدید. در زندان نیز معمولا بیمار بوده و گاهی نیز بیمارستان بودید. الان از نظر جسمی در چه وضعیتی هستید؟ وضعیت جسمی من همان است. شش ماه که آنجا بودم نتوانستم آمپول مخصوصی که استفاده میکردم را بزنم. کمی درد و سوزش داشتم و الآن که امدم دو آمپول زدهام و مقداری آن درد و سوزش تسکین پیدا کرده است. ولی احساس میکنم الآن که بیرون هستم، به خصوص از نظر روحی وضع بدتری دارم. ممکن است بگویید چرا اینطور است و از نظر روحی حتی بدتر از دوران زندان هستید؟ زیرا من نگران بچهها هستم. الان تعداد زیادی از دانشجویان ناشناس و گمنام در زندان هستند و هیچکس به فکر آنها نیست. فکر نمیکنند که آنها نیز فرزندان این مملکت هستند. آخر گناهشان چیست، باید روزی به این مسئله رسیدگی شود. حالا حکومت که متاسفانه به فکر نیست ولی من کمتر دیدهام این دوستان جنبش سبز دفاع جانانهای از آنان کرده باشند. تکلیف اینها را مشخص کنید، اینها درس و زندگی دارند. خانوادهها مرتب جلوی زندان اوین، دربهدر و چشم به راه هستند. این چیزها بیشتر از خود بیماری به من رنج و عذاب میدهد. آقای ملکی شما در جریان انتخابات فعال نبودید. گفته بودید که اعتقاد ندارید و شرکت نداشتید ولی به هر حال به علت حوادث همین انتخابات دستگیر شدید. الآن تحلیل شما از انتخاباتی که برگزار شد چه هست؟ همانطور که گفتید در انتخابات مطلقا فعال نبودم زیرا اولا مریض بودم و بعد هم معتقد به این انتخابات که شورای نگهبان چند نفر را تعیین میکند که به آنها رای داده شود، نیستم. زندان هم که رفتم ۳۱ مرداد بود. زمانی که این مسائل پیش آمد، در زندان بودم. سه ماه اول در انفرادی بودم. هیچ روزنامه یا تلویزیون و اطلاعی از بیرون نداشتم تا بعد که به بند عمومی منتقل شدم. در آنجا اطلاعاتی کسب کردم ولی پس از بیرون آمدن از زندان، دیدم همان مسائل گذشته وجود دارد. این خودی و غیر خودی؛ و اینکه تنها به فکر افراد سرشناس هستند تا آزاد شوند و به مرخصی بیایند وجود دارد. کسی به فکر این بچهها نیست. آنچه در روحیهی کسانی که طرفدار جنبش سبز یا اصلاحطلب هستند، دیدم این بود که در برخورد آنان با دیگران تغییر چندانی به وجود نیامده است. روحیهی آنها همان خودی و غیرخودی است. رفتارشان اینگونه است که چون این فرد از خودم است رعایت حال او را میکنم و با آغوش باز او را میپذیرم ولی آن که از ما نیست، خودی نیست. بعد هم این مدت که حدود یک ماه و نیم است که آمدهام، شاید ده بار از خانه بیرون نرفتهام. آن ۱۰ بار را نیز بیشتر به بیمارستان و دنبال دارو و پزشک رفتهام. کمتر سعی کردهام تماس داشته باشم و علاقهای به این که چه اتفاقی میافتد، نداشتهام. ملت ما در این مدت تغییرات اساسی نکرده است. همان ملت و همان مردم هستیم و در بزرگترهای ما همان خودخواهیها و منیتها وجود دارد. آقای ملکی به نظر میآید شما مشخصا از رهبران جنبش سبز گلهمند هستید. من بسیار بسیار گلهمندم. آن توجهی که باید به بچههای زندانی که فراوان نیز هستند نمیشود. به خصوص دانشجویان گمنام که خیلی از آنان را میشناسم و در زندان دیدهام و در این سایتها هیچ اسمی از آنها نیست. ماهها است این افراد زندانی هستند. به بعضیهایشان بیخود و بیجهت حکمهای ۴ یا ۵ سال دادهاند. گاهی اشاراتی میکنند ولی دفاع جانانه نمیکنند. دفاعی که چند روز پیش مهندس سحابی ـ خدا عمرش بدهد ـ کرد بسیار لذتبخش بود. ایشان این رنجنامه را از زبان همهی ما داده است. ما که سنی ازمان گذشته است و در انقلاب و بعد از انقلاب بودیم در حال رنجبردن هستیم. زندان زمان شاه را دیدهایم، زندان جمهوری اسلامی را هم دیدهایم. اینها فرزندان ما هستند، مگر اینها از خارج آمدهاند؟ فرزندان این مملکت هستند و حرفی دارند. حرفشان را زدهاند، حالا فرض کنید حرفشان را فریاد زدهاند، در دانشگاهها یا بیرون، نباید اینگونه با آنان برخورد شود.
|
(دویچه وله) |
قاسم شعله سعدی «در ایران هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد» |
کمیسیون ماده ۱۰ احزاب یکی از زیرمجموعههای وزارت کشور،در جلسه روز ۲۳ فروردین خود درخواست انحلال جبهه مشارکت وسازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را مطرح کرد. این درخواست طی نامهای به دادسرای عمومی و انقلاب تهران ارسال شده است. کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، متشکل از نمایندگان دادستان کل کشور، شورای عالی قضایی، وزارت کشور و دو نماینده از مجلس شورای اسلامی در جلسه روز دوشنبه ۲۳ فروردین خواستار توقف تمامی فعالیتهای دو تشکل سیاسی اصلاحطلب، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شد. پیش از این و در ناآرامیهای پس از انتخابات نیز زمزمههایی مبنی بر لغو مجوز این دو تشکل سیاسی اصلاحطلب از سوی محافل تندروی اصولگرایان شنیده میشد. اما این بار این درخواست از سوی کمیسیون احزاب مستقیما به دادسرای عمومی و انقلاب تهران ارائه شده است. این در حالی است که مطابق اصل ۲۶ قانون اساسی، فعالیت احزاب آزاد است مگر در مواردی که ناقض اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی و موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی باشند. در حال حاضر با توجه به درخواست کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، قوه قضائیه موظف است که به این درخواست رسیدگی کند و در صورتی که تشخیص دهد این دو تشکل یکی از موارد مصرح در اصل ۲۶ قانون اساسی را نقض کردهاند، میتواند جلوی فعالیت آنها را بگیرد. این که قوه قضائيه بر چه اساس و با چه معیارهایی درخواست کمیسیون ماده ۱۰ احزاب را بررسی کند، پرسشی است که پاسخ آن ناروشن است. قاسم شعله سعدی وکیل و کارشناس حقوق سیاسی میگوید اصل تفکیک قوا به معنای واقعی کلمه در ایران وجود ندارد چرا که هرسه قوه زیر نظر رهبر فعالیت میکنند و در حقیقت از او دستور میگیرند. گذشته از این وی معتقد است قوه قضائیه نیز در ایران یک قوه مستقل نیست: «قوه قضاییهی ما از اول انقلاب گرایش به سیاست داشته است. مثلا رئیس قوه قضاییه از همان اول انقلاب تاکنون یک چهرهی سیاسی بوده است. اولین آن دکتر بهشتی بود که در عین آن که رئیس قوه قضاییه بود، دبیرکل یک حزب فراگیر سیاسی در کشور هم بود، حزب جمهوری اسلامی. بعد از ایشان هم چهرههای سیاسی متصدی مدیریت قوه قضاییه بودند که هنوز هم ادامه دارد. مثل آقای شاهرودی که خودش رئیس مجلس اعلای انقلاب عراق بوده یا شیخ محمد یزدی که از چهرههای جناح راست بوده و یا موسوی اردبیلی که از رهبران جناح چپ بوده است. به هرحال این مدیران قوه قضاییه عنصر سیاسی بودند». از سوی دیگر قاسم شعله سعدی به نکتهای اشاره میکند که شاید تا کنون کمتر به آن توجه شده و آن جملهای است که قضات ایرانی به هنگام ادای سوگند بیان میکنند: «گفته میشود که قضات در ایران مأذون هستند یعنی به اذن رهبر است که دارند قضاوت میکنند. بنابراین در واقع قضاوت اینها قضاوت مستقل نمیتواند باشد. و نکتهی بعد این که حتی در قسمی که قضات میخورند که بعضا در اتاق دادگاهها هم به دیوار نصب است، یک نکتهی خیلی جالبی وجود دارد و آن این است که میگوید، ’’من سوگند میخورم که از مقام رهبری حمایت نمایم تا دین خود را به انقلاب اسلامی ادعا کنم‘‘. یعنی قاضی قسم میخورد که از رهبر حمایت کند. در حالی که طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی رهبر در مقابل قانون با سایر افراد کشور مساوی است. یعنی هیچ برتری ندارد، بلکه باید تابع قانون باشد. ولی ما میبینیم که حتی در متن سوگند قضات هم این هست». با توجه به وضعیتی که آقای شعله سعدی از قوه قضائيه ایران ترسیم میکند، این پرسش مطرح میشود که در صورت رسیدگی به درخواست کمیسیون ماده ۱۰ احزاب آیا به واقع فعالیتهای جبهه مشارکت پس از ۱۲ سال و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از ۱۹ سال متوقف خواهد شد؟ قاسم شعله سعدی میگوید در جمهوری اسلامی همه چیز ممکن است: «شما دیدید در این کیفرخواستی که علیه معترضان به انتخابات و آنهایی که راهپیمایی کردند صادر شد، بعضا مستنداتشان اطلاعات محرمانهای بود که از این تشکلها و از این احزاب به دست آوردند. یعنی یا مثلا جاسوس فرستادهاند آنجا یا مکالمات را شنود کردهاند، قاعدتا یکی از این کارها باید شده باشد. یعنی رسما میآیند به استناد چنین کاری را که کردهاند، جرم طرف را ثابت میکنند. در حالی که چنین امری در آمریکا موجب سقوط آقای نیکسون شد که یک شنودی در حزب رقیباش گذاشته بودند تا ببینند که تصمیمات آنجا چه هست. این کار رسواییای به بار آورد که منجر به کناررفتن آقای ریچارد نیکسون شد. اتفاقی که میتواند در آمریکا یک رسوایی بزرگ باشد و منجر به برکناری یک رئیس جمهور شود، در ایران رسما به آن استناد میکنند و موضوع محکومیت هم قرار میگیرد. بنابراین شرایط ایران با جاهای دیگر دنیا کاملا متفاوت است. هر چیزی اینجا ممکن است اتفاق بیفتد».
|
خارجي |
(ایسنا) |
يك فيلم قديمي دربارهي «آبراهام لينكلن» پيدا شد |
يك فيلم صامت قديمي كه زمان تهيهي آن به سال 1913 ميلادي بر ميگردد و دربارهي «آبراهام لينكلن» يكي از اولين روساي جمهور آمريكا ساخته شده است در يك انبار قديمي واقع در «نيو همشاير» ايالات متحده پيدا شد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين فيلم با مدت زمان 30 دقيقه آماده نمايش شده و عنوان آن «وقتي لنيكلن پاداش داد» زندگي مادري را به تصوير ميكشد كه پسرش را در راه وطن از دست داده است و از لينكلن درخواست ميكند تا به فرزندش لقب سرباز فدرال اعطا كند. بنابر اعلام آسوشيتدپرس، در اين فيلم برادر«جانفورد» خالق آثاري چون «مرد آرام» نيز نقشآفريني كرده است. آبراهام لينکلن به عنوان نخستين رئيس جمهور از حزب جمهوري خواه آمريکا شناخته ميشود. او به تاريخ بردهداري در آمريکا خاتمه داد و ايالات متحده را با نظارت بر مسائل مربوط به جنگ طي جنگ داخلي آمريکا پا برجا نگه داشت. او ژنرالها را انتخاب و استراتژي آنها را تاييد كرد ، افسران ارشد غير نظامي را برگزيد، بر ديپلماسي، عزل و نصب و فعاليتهاي حزب نظارت کرد و از طريق پيامها و سخنرانيها نظرات عموم را جمع آوري كرد . لينکلن ميبايد براي حفظ آمريکا برده داري را نابود ميکرد و اين کار را با اعلاميه آزادي بردگان و متمم سيزدهم قانون اساسي ايالات متحده به انجام رساند . او شخصا مسووليت «بازسازي» را به عهده گرفت و در پي اين بود که هرچه سريعتر کشور را دوباره يکپارچه سازد. «جمهوريخواهان تندرو» که طرفدار سياستهاي سختگيرانه تر بودند با او به مخالفت برخاستند. آبراهام لينكلن در سال 1865 در نمايش «پسرعموي آمريكائيمان» در«تأتر فورد» توسط «جان بوت» به ضرب گلوله كشته شد.
|
(رادیو فردا) |
رهبران برزیل، چین، هند و روسیه جمعه آینده درباره ایران گفتگو می کنند |
روسای جمهوری های برزیل، چین، روسیه و هند روز جمعه در برازیلیا، پایتخت برزیل دیدار می کنند. به گزارش خبرگزاری ها، رهبران این چهار کشور در دومین نشست خود در چارچوب این گروه، علاوه بر مسائل مربوط به کشورهای خود، درباره برنامه هسته ای ایران نیز گفتگو خواهند کرد. این نشست در حالی برگزار می شود که این کشور ها با فشار آمریکا، بریتانیا، فر انسه و آلمان بر ای موافقت با تشدید تحریم های ایران روبرو هستند.
|
(بی بی سی) |
رئیس جمهوری برکنار شده قرقیزستان آماده تسلیم شدن است |
قربان بیک باقی یف، رییس جمهوری برکنار شده قرقیزستان می گوید حاضر است قدرت را به دولت موقت منتقل کند و خود را تسلیم دادگاه کند رهبر دولت موقت این کشور پیشتر خواهان محاکمه آقای باقی یف شده بود. همزمان آمریکا و روسیه هم آمادگی خود را برای کمک به دولت موقت این کشور اعلام کردند.
|
(بی بی سی) |
فخرفروشی ثروتمندان چینی با بولداگ |
شمار ثروتمند های چینی و به رخ کشیدن مال و منالشان روز به روز بیشتر می شود. از خودروهای وارداتی گرانقیمت تا ساختمانهای بسیار لوکس. یکی از این جدیدترین نشانه فخرفروشی ثروتمندها داشتن سگی از نژاد بولداگ تبتی است که بسیار هم گرانقیمت است.
|
(رادیو زمانه) |
پیروزی فمینیستهای هلندی در محکومکردن حزب مسیحی |
هفته گذشته بنیاد کلارا ویچمن Clara Wichmann یک سازمان فمینیستی هلندی پس از سالها مبارزه مدنی بالاخره موفق شد که تنها حزب بنیادگرای مسیحی این کشور را در دیوان عالی هلند محکوم کند. این حزب مسیحی از این پس موظف است که از تبعیض علیه زنان عضو حزب دست بردارد و مانع فعالیت سیاسی آنها نشود. حزب SGP در تمام اروپا موردی استثنایی محسوب میشود و تنها حزب سیاسی در این قاره است که مشارکت زنان در سیاست را نمیپذیرد. تا سال ۲۰۰۳ زنان اجازه عضویت در این حزب را نداشتند و رهبران حزب با استناد به بعضی از آیات انجیل از عضویت آنان جلوگیری میکردند. بر طبق تفسیر آنان زنان نمیتوانند رهبران جامعه باشند. همچنین آنها با استناد به قانون اساسی هلند که در آن آزادی بیان و فعالیت برای تمام اقلیتهای مذهبی، فکری و سیاسی تضمین شده است، این حق را برای خود محفوظ میدانستند که در افکار و اعمال خود آزاد باشند. حزب SGP، مهمترین تشکل حزبی پروتستانهای بنیادگرا با نود و دو سال سابقه، قدیمیترین سازمان سیاسی در هلند است که از سال ۱۹۱۸ در صحنه سیاست این کشور حضور دارد. و از سال ۱۹۲۲ بدون وقفه در مجلس شورا و سنای هلند نماینده داشته است. انجیل کتاب مقدس مسیحیان مبنای تئوریک و راهنمای عمل این حزب است و اعضای آن با اعتقاد به ایجاد حاکمیت خدا بر روی زمین وارد دنیای سیاست شدهاند. این حزب بنیادگرای مسیحی بیست و هفت هزار نفر عضو دارد و شاخه جوانان آن با دوازده هزار عضو، بزرگترین سازمان سیاسی جوانان در هلند است. حزب SGP بخش محافظهکار جناح دستراستیها و خواهان ایجاد یک تئوکراسی در هلند است. تعداد نمایندگان حزب در مجلس شورای این کشور هرگز از پنج نفر بیشتر نبوده و در حال حاضر فقط دو نماینده در پارلمان دارد. هلند در سال ۱۹۹۱ به کنوانسیون جهانی ممنوعیت تبعیض علیه زنان سازمان ملل پیوست. با استناد به این کنوانسیون، سازمانهای فمینیستی نزدیک به دو دهه برای تغییر قوانین و مبارزه با پدرسالاری مذهبی در حزب SGP، تلاش کردهاند. حزب SGP تنها جریان سیاسی در اروپاست که با توسل به قانون اساسی در یک کشور دموکراتیک و سکولار توانسته است تا کنون تبعیض عیله زنان را رسما عملی کند. سیاستی که با تمام ضوابط مورد قبول ارگانهای حقوق بشر و مصوبات دولت در مورد رفع تبعیض از زنان در تضاد آشکار است. هیچ سازمان سیاسی در هلند حق ندارد زنان را از داشتن فعالیت سیاسی در تمام سطوح محروم کند. سرانجام با رای دادگاه عالی در ۲۰۰۵ این حزب مجبور به تجدید نظر در مقدسات خود شد. دولت هلند به همین خاطر سوبسیدی سالانه این حزب را در سال ۲۰۰۶ متوقف کرد تا رهبری مذهبی حزب را وادار به گردن نهادن به رای دادگاه کند. امری که در نهایت موثر واقع شد و زنان برای اولین توانستند عضو این حزب شوند. اما البته برای مردان SGP، عضویت زنان دراین حزب به معنی آزادی فعالیت سیاسی برای آنان نبود و رهبری با استناد به قانونی که آزادی اندیشه، مذاهب و اقلیتهای قومی و دینی را در هلند تضمین میکند. از شرکت زنان در سیاست، انتخابشدن و مسئولیتهای اجرایی داشتن در حزب جلوگیری میکردند. زنان عضو حق انتخابشدن به عنوان نماینده مجلس و یا حق داشتن مسئولیتهای سیاسی در حزب را نداشتند. در اعتراض به تصمیم هفته گدشته دیوان عالی رهبر حزب ویم کلین Wim Kolijn این تصمیم را نابخردانه و اقدامی علیه آزادی بیان و عمل اقلیتهای مذهبی دانست و گفت که بهشدت از این وصعیت متاثر است. اما به عقیده خانم کاتلین باتن وخ Kathalijne Buitenweg مدیر بنیاد کلارا ویچمن، اعضای حزب هنوز بر طبق قانون از حق آزادی بیان برخوردارند و میتوانند هر چه میخواهند علیه زنان بگویند ولی حق ندارند اعتقادات خود را عملی کنند! کابینه هلند موظف است بر مبنای تصمیم دیوان عالی بنیادگرایان مسیحی را ملزم به تغییر اساسنامه حزبی خود کرده تا رسما حق مشارکت سیاسی زنان عضو را به رسمیت بشناسند. در واکنش به رای دیوان عالی هلند، دونفر از زنان بنیادگرای مسیحی طرفدار حزب SGP در نامهای که در دوازده آپریل در روزنامه Trouw چاپ شد در اعتراض به تصمیم دیوان عالی، رای دادگاه را محکوم کردند. این زنان اعتقاد دارند که آنها قربانی «بنیادگرایان سکولار» که شامل اکثریت سکولار و سفید در این کشور است، َشدهاند. آنها مینویسند، به چه حقی فمینیستها قیم ما شدهاند و از جانب ما تصمیم میگیرند و برای پیشرفت ما برنامهریزی میکنند. چرا آنها به جای دخالت در زندگی ما به فکر بهتر کردن زندگی زنان فاحشه و معتاد نیستند! این زنان اجرای تصمیم دیوان عالی را توسط دولت، پایمالکردن حقوق اقلیتهای مذهبی در یک جامعه دموکراتیک دانسته و میگویند که اکثریت سکولار حق تحمیل خواسته خود را بر اقلیتهای فکری و یا قومی ندارد. زنان SGP با استناد به آزادی زنان مسلمان در داشتن استخرهای شنای مجزا از مردان در هلند، اشاره میکنند و معتقدند که در یک جامعه چندفرهنگی مردم باید بتواند ایدهآلهای اعتقادی خود را عملی کنند. این زنان ادعای «رفع تبعیض» از خود را رد میکنند. و میگویند که هرگز از فمینیستها نخواستهاند که به جای آنها تصمیم بگیرند. در انتخابات آینده پارلمان هلند که در تابستان آینده برگزار خواهد شد. حزب بنیادگرایان مسیحی باید در لیست کاندیدای خود علاوه بر مردان اسامی زنان منتخب را هم اعلام کند. اما در لیستی سی نفرهای که بر روی وبسایت حزب منتشر شده، هنوز نام هیچ زنی دیده نمیشود
|
(رادیو فردا) |
تاریخ انتخابات ریاست جمهوری لهستان قرار است امروز اعلام شود |
رییس جمهوری موقت لهستان برونیسلاو کومورووسکی (Bronislaw Komorowski) قرار است امروز (چهارشنبه) تاریخ انتخابات ریاست جمهوری این کشور را اعلام کند. لخ کاچینسکی رییس جمهوری سابق لهستان به همراه همسرش و شماری دیگر از مقامات دولتی، در جریان سانحه هوایی روز شنبه گذشته در روسیه کشته شدند. مراسم خاکسپاری رییس جمهوری سابق لهستان و همسرش قرار است روز یکشنبه با حضور باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا و دمیتری مدودیف رییس جمهوری روسیه برگزار شود.
|
(رادیو فردا) |
رادووان کاراجيچ در دادگاه با نخستين شاهد پرونده ی خود، روبرو شد |
يکی از سياستمداران سابق يوگسلاوی رادووان کاراجيچ با نخستين شاهد پرونده ی خود در دادگاه روبرو شد. احمد زوليچ، که يک مسلمان بوسنيايی است، به قاضی پرونده گفت که چگونه پدرزن پيرش توسط نيروهای صرب بوسنيايی در آتش سوزانده شده است. آقای کاراجيچ در جريان دادگاه، درگيری ها در بوسنی ها را «مقدس» توصيف کرد و مسلمانان بوسنيايی را به شروع درگيری ها متهم کرد. رادووان کارجيچ به يازده فقره جرايم جنگی، جنايت عليه بشريت و نسل کشی در جريان کشتار و نسل کشی سال ۱۹۹۵ در سربرنيتسا متهم است که هفت هزار مرد و پسربچه مسلمان کشته شدند. دادگاه آقای کاراجيچ از هفت ماه گذشته آغاز شده و هنوز ادامه دارد.
|
(رادیو فردا) |
رهبر مجلس اعلای اسلامی عراق با پادشاه عربستان گفتگو کرد |
عمار حکیم، رهبر مجلس اعلای اسلامی عراق، با ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی در ریاض گفتگو کرد. خبرگزاری عربستان سعودی تنها گفته است که عمار حکیم در دیدار با پادشاه و وزیر خارجه این کشور درباره مسائل مورد علاقه طرفین گفتگو کردند. رهبران احزاب شیعه و کرد عراق در تلاش برای رسیدن به توافق با رقبای خود برای تشکیل دولت ائتلافی، در روزهای اخیر به عربستان سعودی سفر کرده اند. هفته گذشته جلال طالبانی ، رئیس جمهوری عراق و پیش از آن نیز نمایندگان جناح شیعه تندروی مقتدا صدر، به ریاض رفته بودند. مسئولان احزاب کرد و شیعه عراق اخیرا به ایران نیز سفر کردند.
|
(صدای آمریکا) |
تظاهرات در تايلند بمناسبت مراسم سال نو متوقف شده است |
با شروع سال نو درتايلند تظاهر کنندگان در بانکوک دست نگه داشتند تا جشنواره آب سونگ-کران را در اين شهر برگزار کنند پايتخت تايلند بعد از دو هفته تظاهرات، خشونت و مرگ موقتاً استراحت کرد. روز سه شنبه و با شروع سال نو در اين کشور تظاهر کنندگان در بانکوک دست نگه داشتند تا جشنواره آب سونگ-کران را در اين شهر برگزار کنند. محله معروف خائو سان در بانکوک، شنبه گذشته شاهد درگيری های خونين بين تظاهرکنندگان و ارتش بود. اما روز سه شنبه محله خائو سان، شاهد جنگ ديگری بود : اهالی شهر، توريستها، و حتی تعدادی از مخالفان سرخ پوش مشغول آب پاشی به يکديگر بودند. جشنواره سونگ-کران همزمان با شروع سال نوی قمری در تايلند برگزار می شود. مردم سرتاسر اين کشور، در سه روز اول سال نو، مشغول آب پاشی به يکديگر می شوند : هم به دوست و آشنا، و هم به غريبه. درگيری های شنبه گذشته بين مخالفان و نيروهای امنيتی، ۲۱ کشته و صدها زخمی به جا گذاشت. گفته می شود اين بيشترين ميزان خشونت دولتی تايلند در دو دهه اخير بوده است. مخالفان سرخ پوش ميگويند که نيروهای نظامی به تظاهرکنندگان تيراندازی کرده اند و سوراخ هايی را در ديوارها نشان ميدهند که به نظر می رسد محل اصابت گلوله باشند. اما دولت تايلند «تروريستهای» مشکوک را مسؤل کشتن مخالفان دانسته است. مخالفان سرخ پوش که از نخست وزير سابق تايلند حمايت می کنند، اکثراً متعلق به مناطق دور افتاده و طبقات محروم هستند. تاکسين شيناواترا ۴ سال پيش، در کودتای سال ۲۰۰۶ ميلادی از نخست وزيری برکنار شد. دنچی کانوسون، يکی از تظاهرکنندگان سرخ پوش، ميگويد «الان که همراهان سرخ پوش مون رو جلوی چشمم کشتن، ديگه نميتونم برگردم شهرم که سونگ-کران رو جشن بگيرم؛ ترجيح ميدم همينجا بمونم برای مردم سالاری (دموکراسي) بجنگم. ما بايد اين دولت شيطانی رو شکست بديم که دنيا معنی عدالت رو بفهمه. بايد تبعيض های اينجا رو به همه دنيا نشون بديم.» و يک خانم تظاهر کننده نيز می گويد « من به شهرم بر نميگردم. ميخوام اينجا به سرخ پوشها کمک کنم که برای مردم سالاری بجنگن.»
|
(دویچه وله) |
نگرانی در مورد تبدیل قرقیزستان به افغانستان دوم |
قربانبک باقیاُف، رئیسجمهور سرنگون شدۀ قرقیزستان برای کنارهگیری از قدرت اعلام آمادگی کرد. او استعفایش را به «شرایطی» منوط کرده است. دیمیتری مدودف، رئیسجمهور روسیه، آیندۀ تاریکی را برای قرقیزستان پیشبینی میکند. رئیسجمهور قرقیزستان که در پی ناآرامیهای هفتههای اخیر در این کشور مجبور به ترک پست خود شده بود، اعلام کرد که در صورت تأمین امنیت او و بستگانش، حاضر به کنارهگیری از قدرت است. قربانبک باقیاف روز سهشنبه (۱۳ آوریل / ۲۴ فروردین) در کنفرانسی مطبوعاتی در "تِییت"، روستای زادگاه خود سخن میگفت. وی پیشتر هر گونه استعفا را رد کرده بود. باقیاف در پی سقوط دولت و تصرف ساختمانهای دولتی مجبور به فرار به زادگاه خود در جنوب کشور شد، جایی که از حمایت بیشتری برخوردار است. حکومت موقت قرقیزستان روز سهشنبه از باقیاف خواسته بود خود را تسلیم کند. او تا صبح سهشنبه هم سعی داشت طرفداران خود را در مقابل مخالفان بسیج کند. دادگستری قرقیزستان تدابیر ویژهای برای دستگیری باقیاف اندیشیده است. به گزارش خبرگزاری اینترفکس، ادوات جنگی سنگین به محل حضور باقیاف ارسال شدهاند. فرودگاهها نیز برای جلوگیری از فرار او کنترل میشوند. آمادگی دولت موقت برای مذاکره دولت موقت قرقیزستان نیز برای گفتوگو آمادگی نشان میدهد. آزیمبِک بیکنظرُف، معاون نخستوزیر موقت، به خبرگزاری رویترز گفته است که نمایندگان دولت موقت در محل اقامت باقیاف حضور دارند و در مورد آغاز مذاکرات رایزنی میکنند. روزا اُتونبایف، رئیس دولت موقت، نیز اعلام کرده که تأمین امنیت باقیاف مانعی ندارد، به شرطی که او از سمت خود کنارهگیری کرده و کشور را ترک کند. باقیاف متهم به سوءاستفاده از قدرت و باندبازی اقتصادی است. به گفتهی مقامهای دولت موقت، "تحقیقات کیفری" علیه او آغاز شده است. دستور دستگیری پسر و یکی از برادران باقیاف نیز به جرم قتل صادر شده است. این دو ظاهرا مسئول کشتهشدن ۸۰ تن در حرکتهای اعتراضی هفتهی گذشته هستند. افغانستان دوم؟ به نظر میرسد که اوضاع در قرقیزستان رو به وخامت گذاشته است. آمار جرم و جنایت در حال افزایش است. ۳۰۰ فعال بخش اقتصادی قرقیز برای دریافت کمک به دولت موقت مراجعه کردهاند. یکی از شرکتهای فعال در زمینهی معدن از آفریقای جنوبی نیز از گروههای مسلحی شکایت کرده که داراییهای این شرکت در قرقیزستان را تهدید میکنند. دیمیتری مدودف، رئیسجمهوری روسیه، در مورد اوضاع قرقیزستان اظهار نگرانی کرد. او در حاشیهی نشست هستهای واشنگتن گفت که قرقیزستان با خطر تبدیلشدن به افغانستان دوم مواجه است. مدودیف خواستار کنارهگیری رسمی باقیاف از قدرت شد و ادامه داد: «معتقدم که قرقیزستان در آستانهی جنگ داخلی قرار دارد. سیاستمداران باید تصمیمهای مسئولانهای اتخاذ کنند.» آمریکا نیز تحولات قرقیزستان را با نگرانی دنبال میکند. ایالات متحده پایگاه هواییای در این کشور دارد که از طریق آن نیروهای خود در افغانستان را تغذیه میکند. رابرت بلِیک، مسئول آسیای مرکزی و جنوبی وزارت خارجه آمریکا، برای دیدار با نمایندگان دولت انتقالی قرقیزستان، هفته جاری راهی این کشور خواهد شد.
|
(بی بی سی) |
لبنان :فوتبال، زنگ تفریحی در میدان جنگ |
مهرداد فرهمند بی بی سی به مناسبت سی و پنجمین سالگرد آغاز جنگ داخلی لبنان، سیاستمداران جناحهای رقیب در این کشور که زمانی در همان جنگ با هم درگیر بودند، مسابقه فوتبال دوستانه ای برگزار کردند با این شعار: ''همه ما یک تیم هستیم''. مسابقه عصر سه شنبه در ورزشگاه کامیل شمعون در جنوب بیروت برگزارشد، نخست وزیر و یازده تن از اعضای کابینه اش همراه با سیزده نماینده مجلس، فوتبال نیم ساعته ای بازی کردند که تنها تماشاچیانش مقامات بلندپایه حکومتی، سفرای خارجی و خبرنگاران بودند، بقیه نیمکتهای تماشاچیان، مثل همه مسابقه های فوتبال دیگر در لبنان به دلایل امنیتی خالی بود و مردم تنها از تلویزیون می توانستند بازی را تماشا کنند. بازیکنان به دو تیم تقسیم شدند که رنگهای سرخ و سفید آن بر اساس رنگهای پرچم لبنان انتخاب شده بود. سعد حریری نخست وزیر با شماره 22، کاپیتان تیم سرخ شد، در تیم او که بی شباهت به دولت ائتلافی اش نبود، سه نفر از وزیرانی که متحد سیاسی اش هستند بازی می کردند: زیاد بارود، سلیم صایغ و محمد رحال؛ سه وزیر از جناح رقیب: محمد جواد خلیفه، جبران باسیل و علی عبدالله و یک وزیر از دروزیهای هوادار ولید جنبلاط که چند ماهی است اتحاد با حریری را ترک گفته اند. از شش نماینده مجلس در تیم سعد حریری هم چهار نفرشان هوادار سیاسی اش بودند و دو نفرشان از مسیحیان هوادار حزب الله. در تیم مقابل با پیراهن سپید، علی عمار، از نمایندگان حزب الله در مجلس، کاپیتان تیم بود، شش نفر از دیگر نمایندگانی که در تیمش بازی می کردند همفکران سیاسی اش بودند و چهار نماینده دیگر تیم، به جناح مقابل تعلق داشتند، همچنین تنها وزیر تیم: طارق متری. رئیس جمهور و شماری از مقامات لشگری و کشوری و سفیران خارجی هم به تماشا نشسته بودند و همچنین انبوهی از خبرنگاران عمدتاً داخلی، مسابقه از شبکه های تلویزیونی لبنانی مسابقه به صورت زنده گزارش می شد. سیاستمدارانی که بزحمت می توانستند دنبال توپ بدوند و از فاصله یک متری توپ را به تیر دروازه می زدند، نخست وزیری که بیشتر وسط زمین ایستاده بود تا اعضای دولت توپ را به او پس بدهند و بعد هم به آسانی توپ را از دست می داد ... این صحنه ها و مقایسه رفتار بازیکنان در زمین فوتبال و عرصه سیاست، تماشای این مسابقه را از مسابقه های حرفه ای فوتبال جذابتر کرده بود. یک کارت زرد هم در مسابقه صادر شد که به الن عون، نماینده مسیحی هوادار حزب الله از تیم سپیدپوش رسید. ستاره میدان، سامی جمیل از تیم سرخ پوش بود که توانست در دقایق پایانی، دو گل به دروازه حریف بزند و بازی را با نتیجه دو بر هیچ به نفع تیم نخست وزیر به پایان برساند. سامی در بیست و نه سالگی یکی از جوانترین نماینده های مجلس است و همچنین جوانترین بازیکن مسابقه، او در پایان بازی به شوخی به خبرنگاران گفت که استراتژی دفاعی حاج علی عمار (کاپیتان تیم رقیب و نماینده حزب الله)، جداً ناکارآمد بود. حاج علی عمار هم در پاسخ گفت که نمی خواستیم تیمی که نخست وزیر در آن بازی می کند شکست بخورد بنابراین با مدارا با آنها بازی کردیم. البته در خارج از ورزشگاه، حاج علی عمار و سامی جمیل با هم شوخی ندارند. سامی فرزند امین جمیل، رئیس جمهور سابق و رهبر حزب فالانژیست کتائب است، حزبی که از آتش بیاران اصلی جنگ داخلی لبنان بود، خانواده جمیل که چندین ترور نافرجام و بافرجام را تجربه کرده، کینه دیرینه ای نسبت به حزب الله دارد و تلاشی هم در پنهان کردن آن نمی کند، سامی جمیل هم به موضعگیریهای تند و آتشین علیه حزب الله مشهور است. دیگر بازیکنان این مسابقه ''دوستانه'' هم خالی از این کینه های دیرینه نیستند و با اینکه روی پیراهن همه شان نوشته شده بود: ''همه ما یک تیم هستیم'' و تک تکشان جلوی دوربین خبرنگارها از وحدت و یکپارچگی و اتحاد و دوستی و صمیمیت حرف زدند، در کارنامه بیشترشان تاکنون علاقه ای به کنار گذاشتن کینه های دیرینه ای که ریشه در جنگ داخلی دارند ثبت نشده، فردا که روی کرسیهای مجلس و پشت میز وزارت، خستگی مسابقه دیروز را در می کنند، امید چندانی نیست که به هیچ قیمتی حاضر باشند تیم رقیب هم چند دقیقه ای توپ را کنترل کند. محمد، یکی از خبرنگاران لبنانی که برای پوشش خبری مسابقه آمده بود می گفت همین هایی که می بینی دارند این طوری با خنده و صمیمیت با هم فوتبال بازی می کنند، دو سال پیش به خون هم تشنه بودند و می خواستند همدیگر را پاره پاره کنند، الان هم خیلی عالی و قشنگ است که دارند با هم می گویند و می خندند و بازی می کنند اما تکلیف آنهایی که در دعوای دو سال پیش بین اینها خونشان ریخته شد و جانشان را بر سر دعواهای سیاسی این آدمها گذاشتند چه می شود؟ سی و پنج سال از روزی که فلسطینیها و هواداران پدربزرگ سامی جمیل یکدیگر را به رگبار گلوله بستند و جنگی خونین با بیش از دویست هزار کشته و یک میلیون زخمی را آغاز کردند می گذرد، پس از سی و پنج سال هم آن فلسطینیها و هوادارانشان در لبنان حضور مسلحانه دارند و هم خانواده جمیل و هوادارانشان بر سر موضع خود ایستاده اند. صف بندیهای میان جناحهای لبنانی کمابیش همانی است که در طول پانزده سال جنگ داخلی بود و سران این جناحها همانهایی اند که آن زمان به روی هم اسلحه می کشیدند. بنابر آمار غیررسمی، در هفتاد و پنج درصد خانه های لبنانی هنوز اسلحه هست، داشبورد خیلی از تاکسیها و کشوی میز دخل اکثر مغازه ها، جای اسلحه کمری است و مسلسلها هم در کمد لباس خانه ها و زیر تخت و کاناپه آماده روز مبادا هستند. هنوز جرقه ای می تواند لبنان را به آتش جنگ داخلی برگرداند و بر همان پیراهنهایی که رویشان نوشته شده همه ما یک تیم هستیم، نقش سوراخ گلوله را حک کند.
|
(بی بی سی) |
پایان تبلیغات برای فروش سهام “راغون” |
دولت تاجیکستان تبلیغات گسترده برای فروش سهام نیروگاه “راغون” را متوقف کرده است. همچنین مقامات پیشبینی کردهاند، که از این به بعد فروش سهام این طرح کاهش خواهد یافت و ''این امری معمولی'' است. طبق گزارشها، تا حال در تاجیکستان به مبلغ حدود 185 ملیون دلار از سهام این نیروگاه به فروش رفته است. آکسل شیمّلپفینّیگ، رئیس هیئت اعزامی صندوق بینالمللی پول به تاجیکستان، روز سهشنبه13 آوریل به خبرنگاران گفت، که این نهاد از تصمیم دولت تاجیکستان برای پایان دادن به تبلیغ خریداری سهام “راغون” پشتیبانی میکند. وی افزود، که در جریان ملاقات این هیئت با مقامات تاجیک، آنها اظهار داشتهاند، که از این به بعد کاهش میزان خریداری این سهام را پیشبینی میکنند و این یک امر قابل قبول است. ضمناً، از روز دوشنبه از برنامههای شبکههای دولتی تلویزیون تاجیکستان گزارش و برنامههای تبلیغاتی برای فروش سهام “راغون” حذف شدهاند. فروش سهام نیروگاه “راغون” در اوایل سال جاری آغاز شد. دولت تاجیکستان آن زمان اعلام کرده بود، که مبلغ بیش از یک میلیارد و 250 ملیون دلار از سهمیههای این نیروگاه را انتشار داده است. منابع وزارت مالیه یا دارایی تاجیکستان میگویند، که تا حال به مبلغ حدود 185 ملیون دلار از سهام این نیروگاه به فروش رفته است. در همین حال، کارشناسان از موارد گسترده ''خریداری اجباری'' سهام “راغون” اظهار نگرانی کرده و میگویند، که شاید یکی از عاملهای متوقف شدن کارزار تبلیغاتی افزایش نارضایتی مردم از نحوه فروش سهمیهها باشد. در همین حال، آکسل شیملپفینیگ در پاسخ به این سؤال خبرنگاران، که سبب تصمیم دولت تاجیکستان به متوقف کردن کارزار تبلیغاتی برای خریداری سهام “راغون“ چیست، گفت، که این امر به چند عامل بستگی دارد. وی افزود، که حالا طبق اطّلاع منابع رسمی، دولت تاجیکستان تا آخر سال 2011 برای امور بازسازی در طرح نیروگاه “راغون” مبلغ ضروری در اختیار دارد و آن سالیانه معادل 3 درصد از تولیدات ناخالص ملّی را تشکیل میدهد. صندوق بینالمللی پول همچنین از موافقت دولت تاجیکستان با بازرسیهای بینالمللی فعالیّت مالی شرکت “راغون” و نشر نتایج این بازرسیها در رسانهها در آینده استقبال کرده است. از سوی دیگر، طبق توافقات با بانک جهانی، دولت تاجیکستان حق ندارد تا انجام بازرسی فنّی، مالی و زیست محیطی این طرح امور ساختمانی را در این نیروگاه آغاز کند. آقای شیملپفینیگ از توافق دولت تاجیکستان و بانک جهانی برای بازرسی این طرح استقبال کرد و گفت، که بعد از پایان این بازرسی، “دولت تاجیکستان از این سازمان مالی درخواست ریاست کانسارسیوم بینالمللی برای ساختمان نیروگاه “راغون” را خواهد کرد”. در همین حال، مکاتو آجیرو، نماینده بانک آسیایی توسعه، نیز روز سهشنبهدر یک نشست مطبوعاتی اظهار داشت، که فروش سهام “راغون” به وضع اقتصادی در تاجیکستان اثرات منفی خواهد داشت. به گفته وی، حذف حدود 200 ملیون دلار از معاملات در عرصه تجارت، ساختمان و برخی از بخشهای دیگر اقتصاد این کشور تأثیراتی برجا میگذارد.
|
(ایران پرس نیوز) |
درخواست برزيل برای سرمايه گذاری رژیم در اين کشور |
ایرنا: مدير شرکت مبل سازي ''دويي مو'' برزيل از سرمايه گذاران ايراني خواست راهکارهاي مناسب جهت سرمايه گذاري در صنايع مبل سازي اين کشور را بررسي کنند. ''گويل هرمي تاويرا'' روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار اقتصادي ايرنا، افزود: با توجه به بازار مناسب مبل در ايران، اميدواريم سفر هيات تجاري برزيل به ايران، زمينه سرمايه گذاري صنعت مبل سازي برزيل در ايران را فراهم کند. وي با اشاره به برگزاري سمينار همکاريهاي اقتصادي - صنعتي ايران و برزيل در تهران، تصريح کرد: اين سمينار فرصت مناسبي بود تا تجار و صاحبان صنايع دو کشور با ظرفيت ها و توانمندي هاي صنعتي و اقتصادي يکديگر آشنا شوند. سمينار همکاريهاي صنعتي - تجاري ايران و برزيل با حضور وزراي صنايع ايران و برزيل روز گذشته(سه شنبه) با حضور بيش از 250 نفر از صاحبان صنايع، تجار و بازرگانان بخش هاي دولتي و خصوصي دو کشور در تهران برگزار شد.
|
(ایران پرس نیوز) |
موشک های ما ستون فقرات اسرائيل را در هم می کوبد |
رزونامه حکومتی رسالت: فرمانده سپاه علي بن ابيطالب(ع) قم گفت: پيشرفت هسته اي ايران جگر دشمن را سوزانده است و همچنين موشک هاي جمهوري اسلامي ايران ستون فقرات اسرائيل را در هم مي کوبد.به گزارش خبرگزاري فارس از قم، ابراهيم جباري در يادواره «ياد يار» که در دبيرستان شهداي نيروگاه قم برگزار شد، با بيان اينکه ما امروز به مقام و جايگاه شهدا واقف نيستيم، اظهار داشت: جوانان غيور ايراني در اوج جواني از اسلام، قرآن و شرف ما تا آخرين قطره خون خود دفاع کردند.وي ادامه داد: شهدا به ما آبرو داده اند و روزي که دشمن قصد داشت عزت ما را از بين ببرد، آنها جانانه در برابر دشمن ايستادگي کرده و از عزت جمهوري اسلامي ايران و مردم دفاع کردند.وي با اشاره به اهميت برگزاري يادواره هاي شهدا اظهار داشت: ما بايد به حضور در يادواره ها افتخار کنيم و بدانيم که حضور ما در اين مجالس عبادت محسوب مي شود.فرمانده سپاه علي بن ابيطالب(ع) قم با بيان اينکه ما بايد از جواناني که در هشت سال دفاع مقدس از خود دلاوري نشان داده اند درس بگيريم، تصريح کرد: جوانان بايد با الهام از شهداي جوان در هر کجاي کشور که نياز به پيشرفت و آباداني دارد، حضور پيدا کنند و با آن تفکر در ميدان عمران و آباداني کشور حاضر شوند.وي تاکيد کرد: ما امروز به همگان نشان داده ايم که با قدرت ايمان و توکل به خداوند در برابر آمريکا هم مي توانيم بايستيم.
|
(فرانسه RFI) |
اوباما و سارکوزی بر تحریم فوری ایران تاکید کردند |
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، روز سه شنبه، در دومین و آخرین روز نشست امنیت هسته ای، در جمع خبرنگاران خواستار آن شد تا جامعه بین المللی هر چه سریعتر نشبت به تشدید تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران اقدام نماید. باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، روز سه شنبه، در دومین و آخرین روز "نشست امنیت هسته ای"، در جمع خبرنگاران خواستار آن شد تا جامعه بین المللی هر چه سریعتر نشبت به تشدید تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران اقدام نماید. رئیس جمهوری آمریکا، همچنین از روند پیشرفت تلاشهای ایالات متحده در این زمینه به منظور متقاعد کردن چین و روسیه خبر داد. اوباما در ادامه خاطرنشان کرد که ایالات متحده به تنهائی نمی تواند کاری از پیش ببرد. باراک اوباما در پاسخ به پرسش خبرنگاران در خصوص کارآئی تحریمها گفت تحریمها ابزاری جادوئی در روابط بین المللی نیست، تهدید به تشدید تحریمها، پیامی برای تهران به همراه دارد، و امیدواریم که این کشور متوجه شود که هزینه دنبال کردن برنامه هسته ای بیش از فایده آن است. ایران می تواند بهترین راه را برگزیند. نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه نیز، روز سه شنبه، خواستار آن شد تا شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماه جاری –آوریل- و یا حداکثر ماه می تحریمهای جدید علیه ایران را به تصویب برساند. همچنین، ایالات متحده امریکا و متحدانش تلاش می کنند تا چین را با سیاستهای خود در خصوص تشدید تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران همراه سازند. به گفته رئیس جمهوری آمریکا، چین پذیرفته است تا در مذاکرات گروه 5+1 به منظور تشدید تحریمها علیه ایران شرکت نماید. دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه نیز، ضمن حمایت از تشدید تحریمها علیه ایران، خواستار آن شد که تحریمها هوشمندانه باشد و به مردم ایران فشاروارد ننماید. رئیس جمهوری ایالات متحده، در حاشیه این نشست با رئیس جمهوری برزیل و نخست وزیر ترکیه، در زمینه تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران دیدار کرد. برزیل و ترکیه، دو عضو غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل، باز ها با تشدید تحریمها علیه ایران مخالفت کرده اند. بر چسب ها : اتمی - سیاست
|
(بی بی سی) |
موافقت مشروط رئیس جمهوری قرقیزستان با استعفا |
قربان بیک باقی یف، رئیس جمهوری متواری قرقیزستان می گوید چنانچه دولت موقت این کشور امنیت وی و خانواده اش را تضمین کند و به خونریزی در کشور پایان دهد حاضر به استعفا خواهد بود. پیشتر، دولت موقت قرقیزستان اعلام کرده بود که مصونیت قضایی قربان بیک باقی یف، لغو شده و از او خواسته بود که خود را تسلیم کند. آزیمبک بیک نظرف، وزیر امنیت دولت موقت قرقیزستان گفته بود در صورت تسلیم نشدن آقای باقی یف، دولت برای دستگیری او به زور متوسل خواهد شد. در اقدامی دیگر، دولت موقت قرقیزستان ضمن تعلیق دادگاه قانون اساسی این کشور حکم جلب برادر و پسر بزرگ آقای باقی یف و نیز عده ای از وزرای کابینه را صادر کرده است. پس از بروز تظاهرات خشونت آمیز مخالفان دولت در قرقیزستان، قربان بیک باقی یف مجبور به ترک بیشکک، پایتخت این کشور شد. در مقابل درخواست معترضان برای تسلیم شدن، آقای باقی یف از استعفا سرباز زد و در جنوب قرقیزستان در صدد جلب حمایت مردم از خود برآمد. وزیر امنیت دولت موقت قرقیزستان گفته بود پرونده جنایی علیه آقای باقی یف تشکیل شده است و آنها منتظرند تا او هرچه زودتر خود را تسلیم کند. آقای بیک نظرف در این مورد گفت: ''اگر باقی یف تا بعد از ظهر امروز خود (13 آوریل) خود را معرفی نکند، برای بازداشت او از نیروهای ویژه کمک خواهیم گرفت''. در اثر تظاهرات خشونت آمیز هفته گذشته در بیشکک، پایتخت قرقیزستان و دیگر شهرهای این کشور بیش از ۷۰ نفر کشته شدند. این خشونت ها پس از آن به اوج رسید که هفته ها ابراز ناخرسندی معترضان به افزایش قیمت ها و همچنین اتهامات فساد مالی در قرقیزستان بی نتیجه ماند. رزا آتامبایوا، وزیر امور خارجه پیشین قرقیزستان که اکنون به عنوان رهبر دولت موقت این کشور برگزیده شده است وعده داده که تا شش ماه دیگر انتخابات برای تعیین رییس جمهوری جدید قرقیزستان برگزار شود. دولت موقت قرقیزستان اعلام کرده است که کنترل نیروهای امنیتی این کشور را در دست گرفته است.
|
(بی بی سی) |
کشته شدن یک پیکارجوی فلسطینی توسط ارتش اسرائیل |
در اثر تیراندازی سربازان اسرائیلی در نوار غزه، یک پیکارجوی فلسطینی کشته و دست کم سه پیکارجوی دیگر به شدت مجروح شدند. ارتش اسرائیل می گوید تیراندازی سربازان اسرائیل برای دفاع از خود بوده است چون پیکارجویان در حال کارگذاشتن مواد منفجره در نزدیکی مرز غزه با اسرائیل بودند. جهاد اسلامی که یک گروه پیکارجوی فلسطینی است می گوید اسرائیلی ها به داخل نوار غزه رخنه کرده و با تانک و هلیکوپترهای توپدار پیکارجویان فلسطینی را هدف قرار دادند. حال سه فلسطینی دیگر که در این حمله زخمی شده اند به شدت وخیم است. گروه حماس و دیگر گروه های مبارز فلسطینی گفته اند که آنها آتش بس را رعایت کرده و تنها در مواقعی که سربازان اسرائیلی از مرز عبور کرده و وارد نوار غزه می شوند، به حملات آنان پاسخ می دهند. ولی جناح های کوچک تر فلسطینی مانند جهاد اسلامی به پرتاب راکت و گلوله خمپاره به داخل خاک اسرائیل دست می زنند. ماه گذشته یک کارگر تایلندی در اسرائیل، در اثر راکتی که از نوار غزه پرتاب شده بود کشته شد. از یک سال قبل تا کنون این اولین باری بود که پرتاب راکت به داخل اسرائیل به مرگ کسی منجر می شد. سازمان ملل متحد می گوید در همین مدت، حدود 90 فلسطینی در نوار غزه در اثر عملیات نظامی سربازان اسرائیلی و یا درگیری های مرزی کشته شده اند. اسرائیل همواره گفته است تا هنگامی که پرتاب راکت از نوار غزه به خاک اسرائیل پایان نیابد، حملات خود به پیکارجویان در داخل نوار غزه را با شدت بیشتری ادامه خواهد داد.
|
(بی بی سی) |
تلاش برای هماهنگی فعالیتهای نظامی و غیر نظامی در افغانستان |
مقامات افغان و نمایندگانی از جامعه جهانى در کابل، پایتخت افغانستان، در رابطه با چگونگى هم آهنگی در استراتژى و فعالیتهای ملکى (غیر نظامی) و نظامى با هم بحث و گفتگو کرده اند. بحث و گفتگو در مورد ارزیابی فعالیت های نظامی و ملکی در افغانستان و بوجود آوردن هم آهنگی بیشتر در این عرصه ها زمانی صورت می گیرد که فعالیت های سیاسی و نظامی در افغانستان رو به افزایش است و از سوی دیگر اخیرا نیز حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، انتقادهای شدید الحنی را علیه مقامات کشورهای خارجی فعال در افغانستان ابراز کرده است. آقای کرزی در انتقادهای خود جامعه جهانی را متهم کرده بود که این کشورهای در امور افغانستان مداخله می کنند. آقای کرزی همچنین گفته بود که آمریکا تلاش می کند افغانستان را تحت تسلط خود درآورد. این اظهارات باعث تنش بین آمریکا و افغانستان شد. اما مقامات دو طرف تلاش کرده اند تا این تنشها را کم رنگ جلوه دهند و در همین رابطه هیلاری کلینتون، وزیر خارجه و رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا از رئیس جمهوری افغانستان دفاع کرده و گفتند که با وجود تنش های اخیر، روابط وی با دولت آمریکا روابط مثبتی است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز یکشنبه (11 آوریل) به شبکه های تلویزیونی آمریکا گفت که دولت آمریکا هنوز آقای کرزی را یک متحد قابل اعتماد می داند. رابرت گیتس نیز گفت روابط کاری با رئیس جمهوری افغانستان بر اساس برنامه کاملا به خوبی پیش می رود. در نشست کابل، علاوه بر تعدادی از مقامات افغان، ريچارد هولبروک، نمايندۀ ويژه ايالات متحده براى افغانستان و پاکستان، معاون وزارت امور خارجۀ این کشور و ژنرال دیوید پترویس، فرمانده منطقه ای ايالات متحده در عراق و افغانستان نيز شرکت داشتند. وحید عمر، سخنگوى رئيس جمهوری افغانستان، از اين تلاش ها استقبال کرده می گويد هر دو جانب روى شيوه هاى موثر استفادۀ از کمک ها با هم تبادل نظر نمودند. آقای عمر می گوید: ''ما آرزومنديم که هم آهنگى ميان ادارات نظامى و ملکى هم در ميان نظاميان افغان و هم در بين خارجى ها سبب می شود تا پروژه ها بصورت درست انجام يابد و تمام فعاليت ها هم آهنگ ساخته می شود.'' عمر زاخیلوال، وزیر دارایی افغانستان، که از جمله مقامات افغان شرکت کننده در گفتگوهای کابل بوده است به سایت فارسی بی بی سی گفت که این نشست در مرحله اول نشستی بوده است برای ایجاد هماهنگی بین خود نیروهای مختلف خارجی در افغانستان و در مرحله دوم با هدف ایجاد هماهنگی بین این نیروها و تلاشهای مقامات افغانستان. آقای زاخیلوال می افزاید که وی و مقامات افغان در این نشست بر چگونگی تمرکز کمکهای انکشافی و توسعه ای آمریکا و تمویل کنندگان خارجی در افغانستان تاکید کرده و پیشنهاداتی را نیز ارایه دادند. وزیر دارایی افغانستان تاکید کرد که کمکهای انکشافی آمریکا باید بر اساس اولویتهای افغانستان باشد و نه اولویتهای کشورهای تمویل کننده و همچنین مسئولیت تطبیق این برنامه ها باید با ادارات دولت افغانستان باشد. آقتی زاخیلوال گفت که تلاش مقامات افغان این است که درصد بیشتری از کمکهای آمریکا از طریق بودجه ملی افغانستان مصرف شود. او افزود که این مورد در گفتگوهای آقای کرزی و مقامات آمریکا در سفر آتی آقای کرزی به آمریکا مطرح خواهد شد.
|
(ایران پرس نیوز) |
اوباما و سرکوزی بر تحریم فوری رژیم تهران تاکید کردند |
رادیو فرانسه: باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، روز سه شنبه، در دومین و آخرین روز ''نشست امنیت هسته ای''، در جمع خبرنگاران خواستار آن شد تا جامعه بین المللی هر چه سریعتر نسبت به تشدید تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران اقدام نماید. رئیس جمهوری آمریکا، همچنین از روند پیشرفت تلاشهای ایالات متحده در این زمینه به منظور متقاعد کردن چین و روسیه خبر داد. اوباما در ادامه خاطرنشان کرد که ایالات متحده به تنهائی نمی تواند کاری از پیش ببرد. باراک اوباما در پاسخ به پرسش خبرنگاران در خصوص کارآئی تحریمها گفت تحریمها ابزاری جادوئی در روابط بین المللی نیست، تهدید به تشدید تحریمها، پیامی برای تهران به همراه دارد، و امیدواریم که این کشور متوجه شود که هزینه دنبال کردن برنامه هسته ای بیش از فایده آن است. ایران می تواند بهترین راه را برگزیند. نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه نیز، روز سه شنبه، خواستار آن شد تا شورای امنیت سازمان ملل متحد در ماه جاری –آوریل- و یا حداکثر ماه می تحریمهای جدید علیه ایران را به تصویب برساند. همچنین، ایالات متحده امریکا و متحدانش تلاش می کنند تا چین را با سیاستهای خود در خصوص تشدید تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران همراه سازند. به گفته رئیس جمهوری آمریکا، چین پذیرفته است تا در مذاکرات گروه 5+1 به منظور تشدید تحریمها علیه ایران شرکت نماید. دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه نیز، ضمن حمایت از تشدید تحریمها علیه ایران، خواستار آن شد که تحریمها هوشمندانه باشد و به مردم ایران فشاروارد ننماید. رئیس جمهوری ایالات متحده، در حاشیه این نشست با رئیس جمهوری برزیل و نخست وزیر ترکیه، در زمینه تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران دیدار کرد. برزیل و ترکیه، دو عضو غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل، باز ها با تشدید تحریمها علیه ایران مخالفت کرده اند.
|
(صدای آمریکا) |
ايستگاه های راديويی در موگاديشو بعد از تهديد احزاب اسلامگرا پخش موسيقی را قطع کردند |
در جريان درگيری های شبه نظاميان اسلامگرای سومالی با نيروهای دولتی در روز دوشنبه دست کم ۱۳ غير نظامی در موگاديشو کشته شدند. شش نفر نيز بر اثر انفجار بمب در اين شهر کشته شدند در همين حال ايستگاه های راديويی در موگاديشو پخش موسيقی را قطع کردند. اين تصميم پس از آن گرفته شد که حزب الاسلام از گروه های مسلح تندرو به ايستگاه های راديويی ده روز فرصت داد تا پخش موسيقی را متوقف کرده و يا با عواقب آن مواجه شوند. حزب الاسلام و الشباب دو گروه افراطی مسلحی هستند که بخش بزرگی از پايتخت سومالی را تحت کنترل دارند و خواهان براندازی دولت سومالی هستند. آنان همچون طالبانِ افغانستان پخش موسيقی را غير اسلامی می دانند. وزرات خزانه داری آمريکا روز سه شنبه از اعمال تحريم های جديد عليه چند نفر که احتمال می رود به گروه های شبه نظامی سومالی وابسته هستند، خبر داد.
|
(رادیو فردا) |
یک مقام دولتی آمریکا قرار است امروز در قرقیزستان با مقامات دولت موقت این کشور دیدار کند |
یک مقام دولتی آمریکا قرار است امروز چهارشنبه در قرقیزستان با رییس دولت موقت این کشور دیدار کند. دستیار وزیر خارجه ی آمریکا، رابرت بلیک (Blake) قرار است با خانم رزا اتونبایوا (Otunbayeva) در بیشکک دیدار کند. وی عالیترین مقام رسمی آمریکایی است که از زمان درگیری های هفته ی گذشته در قرقیزستان، راهی این کشور می شود. همچنین قرار است امروز (چهارشنبه) در مسکو، معاون اول رییس دولت موقت قرقیزستان با مقامات روسیه دیدار کند. در همین حال، دمیتری مدودیف، رییس جمهوری روسیه در واشینگتن هشدار داده قرقیزستان در مرز تبدیل شدن به «افغانستان ِ دوم» ، و شیوع جنگ داخلی است.
|
(دویچه وله) |
توافق واشنگتن در باره تهدیدهای هستهای تروریستی |
پیشنویس بیانیه پایانی کنفرانس واشنگتن خواهان اعمال کنترل بیشتر بر اورانیوم و پلوتونیوم غنیشده است. شرکت کنندگان اما اعلام کردهاند که این کنترل نباید جلوی فعالیت کشورها برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای را بگیرد. در کنفرانس امنیت اتمی در واشنگتن نمایندگان ۴۷ کشور جهان به دعوت باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در روزهای دوشنبه و سهشنبه (۱۲ و ۱۳ آوریل) در واشنگتن گرد هم آمدند و از جمله در مورد خطرات تروریسم هستهای به بحث و تبادل نظر پرداختند. کوشش برای امن کردن طرح های اتمی کشورهای شرکت کننده خواستار همکاری بیشتر برای ممانعت از دستیابی تروریستها به مواد هستهای شدند. در پیشنویس بیانیه پایانی آمده است که بر اورانیوم و پلوتونیوم غنیشده موجود در جهان، به عنوان دو ماده ضروری برای تهیه بمب اتمی کنترل بیشتری اعمال شود. کشورهای شرکت کننده اما اعلام کردهاند که این کنترل نباید جلوی فعالیت کشورها برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای را بگیرد. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در این کنفرانس اعلام کرد که اگر بمب اتمی به طور نمونه در دست تروریستهای شبکه تروریستی القاعده بیفتد، فاجعهای جهانی رخ خواهد داد. او خواستار آن شد که تا چهار سال آینده در عملی مشترک کلیه مواد خطرناکی که در حال حاضر در معرض دسترسی گروههایی چون القاعده است ضبط و در مکانی امن جمعآوری شود. اوباما در بخش دیگری از سخنانش گفت در حالی که احتمال برخورد اتمی میان کشورهای جهان کاهش یافته، به احتمال انفجارهای هستهای افزوده میشود. در حال حاضر در سراسر جهان ۱۵۰۰ تن اورانیوم غنیشده و همچنین ۶۰۰ تن پلوتونیوم وجود دارد. خانم آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان نیز اعلام کرد که این کنفرانس اولین قدم مهم را برای واکنش به تهدیدهایی که تاکنون نامعلوم بودهاند برداشته است. او در ادامه گفت که این فرایند باید ادامه یابد، زیرا راهی طولانی و مهم در پیش است که باید پیموده شود تا سرانجام تروریسم اتمی زیر کنترل قرار گیرد. به نظر دولت آلمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارگانی است بسیار مهم برای نظارت بر امنیت طرحهای اتمی. این ارگان است که باید در بانک اطلاعاتی خود کلیه مواد رادیواکتیو در سراسر جهان را ثبت کند و مراقب امنیت طرحهای اتمی باشد. موضوع ایران در حاشیه کنفرانس اگرچه ایران به این کنفرانس دعوت نشده بود، اما بحث بر سر برنامههای هستهای ایران موضوع حاشیهای کنفرانس امنیت هستهای بود. ایالات متحدهی آمریکا سعی بر آن داشت تا در حاشیه کنفرانس، فشار بر ایران و طرحهای اتمی این کشور افزایش یابد. چین که تاکنون مخالف هر گونه طرحهای تنبیهی علیه ایران بود، نشان داد که حاضر به همکاری در تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه این کشور است. خانم آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان اعلام کرد که او منتظر است هر چه زودتر نتایجی از گفتوگوهای گروه پنج بعلاوه یک به دست آید و شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامهای را در این مورد علیه ایران تصویب کند. AJ/FW
|
(بی بی سی) |
اوباما خواستار ذهنیت تازه ای در مقابله با خطرات هسته ای شد |
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در سخنرانی افتتاحیه کنفرانس امنیت هسته ای در واشنگتن، از رهبران جهان خواست که در مقابله با خطرهای هسته ای، ذهنیت تازه ای داشته باشند. وی گفت از زمان پایان جنگ سرد این خطر که کشورها به جنگ هسته ای مبادرت کنند کاهش یافته است ولی از طرف دیگر از آنجا که گروه هایی مانند القاعده برای دستیابی به مواد لازم برای تهیه بمب هسته ای تلاش می کنند، خطر حمله اتمی افزایش یافته است. باراک اوباما از رهبران جهان خواست برای جلوگیری از یک چنین فاجعه ای اقدام کنند و ابراز امیدواری کرد که آنان از فرصت استفاده کرده و برای تقویت آژانس بین المللی انرژی اتمی و افزایش همکاری های بین المللی دست به کار شوند. آقای اوباما افزود که قدرت های جهانی باید به حرف اکتفا نکنند و برای این که مواد هسته ای به دست کسانی که قصد سوء استفاده از آن را دارند نیافتد، دست به کار شوند. وی هشدار داد که در غیر اینصورت جهان با یک فاجعه روبرو خواهد شد و تلفات جانی سنگینی وارد شده و صلح و ثبات جهانی به خطر خواهد افتاد. آقای اوباما بزرگ ترین تهدید علیه امنیت آمریکا را امکان دستیابی سازمان های تروریستی به سلاح اتمی می داند. نشست سران کنفرانس ''امنیت هسته ای'' امروز 13 آوریل رسما شروع شد هرچند گفتگوهای حاشیه ای آن ها از دو روز قبل آغاز شده بود. نمایندگان ۴۷ کشور که در بین آن ها رهبران ۴۰ کشور دیده می شوند، در این کنفرانس دو روزه شرکت دارند. چگونگی ایمن سازی مواد اتمی در سراسر جهان در دستور کار این اجلاس قرار دارد. رئیس جمهوری آمریکا روز گذشته در دیدار با ملک عبدالله، پادشاه اردن و نیز مقام های امارات متحده عربی درباره برنامه اتمی ایران گفتگو کرد. او همچنین در حاشیه کنفرانس امنیت هسته ای با هو جینتائو، همتای چینی خود ملاقات و متعاقبا اعلام کرد که هر دو کشور از دیپلمات های خود خواسته اند برای وضع تحریم های بیشتر علیه ایران، همکاری کنند.
|
(بی بی سی) |
ایتالیا خواستار شفافیت در تحقیقات هلمند شد |
سفارت ایتالیا در کابل خواستار شفافیت در روند تحقیق از شهروندان ایتالیایی شده است. سه روز پیش (دهم اپریل) سه شهروند ایتالیا به اتهام دست داشتن در طراحی حملات انتحاری در ولایت نا آرام هلمند، از سوی نیروهای افغان و بریتانیایی باز داشت شدند. این سه شهروند ایتالیایی به عنوان کارمندان صحی در یک بیمارستان ایتالیایی در هلمند کار می کردند. این سه نفر همراه با شش همکار افغان شان به اتهام تلاش برای ترور والی هلمند، بازداشت شدند. نیروهای امنیتی از این بیمارستان در شهر لشکرگاه، مرکز هلمند، جلیقه هایی که در حملات انتحاری از آن استفاده می شود، مواد انفجاری و سلاح سبک پیدا کردند. گلاب منگل، والی هلمند گفت که این مواد و اسلحه ''با کمک کارمندان خارجی'' به داخل بیمارستان منتقل شده بود. مقامات در هلمند گفته اند که این افراد با گروه طالبان در تماس بوده و برای کشتن والی هلمند، پول دریافت کرده بودند. اما با آنکه نهاد خیریه صحی موسوم به - ایمرجنسی - که مرکز آن در رم، پایتخت ایتالیا است، بر بی گناهی کارمندان خود در هلمند تاکید کرده، دولت ایتالیا تلاش کرده با این موضوع با احتیاط برخورد کند. سفیر ایتالیا در کابل به تازگی به ولایت هلمند رفته و با مقامات محلی در مورد چگونگی بازداشت شهروندان کشورش گفتگو کرده است. سفارت ایتالیا در کابل از افشای جزییات این سفر خودداری کرد، اما سخنگوی والی هلمند گفت که سفیر ایتالیا، از مسئولان محلی در هلمند تقاضا کرده تا تحقیقات در این مورد را با ''شفافیت'' انجام دهند. وزارت داخله (کشور) افغانستان پیش تر اعلام کرده بود که تحقیقات در مورد شهروندان ایتالیایی و همکاران افغان آنها، آغاز شده است. تاکنون جزییاتی در مورد نتایج این تحقیقات منتشر نشده است. وزیر خارجه ایتالیا پیش از این گفته بود که کشورش در عین حالی که منتظر انتشار جزئیات بیشتر این حادثه و دلایل بازداشت شهروندان ایتالیایی است، اعلام می کند که با هر گونه ''همکاری مستقیم و یا غیرمستقیم با تروریست ها'' مخالف است.
|
(بی بی سی) |
قطع پخش موسیقی از رادیو در سومالی |
بیشتر ایستگاه های رادیویی در سومالی به دستور شورشیان اسلامگرا که اشعار آهنگ های موسیقی را غیر اسلامی می خوانند، پخش موسیقی را قطع کرده اند. مسئولین این ایستگاه ها می گویند ناچار بودند از این دستور تبعیت کنند چون در غیر این صورت جانشان به خطر می افتاد. شورشیان سومالیایی قبلا تماشای فیلم و مسابقات فوتبال را قدغن کرده و ریش گذاشتن را برای مردان اجباری کرده و تهدید کرده بودند که فروش مشروبات الکلی را ممنوع می کنند. محمد اولاد حسن، خبرنگار بی بی سی در سومالی می گوید تازه ترین اقدام اسلامگرایان خاطره دستوراتی را که در گذشته طالبان در افغانستان بر مردم تحمیل می کردند، زنده می کند. خبرنگار بی بی سی می افزاید موسیقی پاپ در سومالی طرفداران بسیار زیادی دارد و بسیاری از سومالیایی ها دوست ندارند به آنها دستور داده شود به چه برنامه هایی در رادیو گوش دهند. هفته گذشته شورشیان سومالیایی موسوم به الشباب، ایستگاه های رله رادیو بی بی سی را در چند شهر در جنوب سومالی از جمله موگادیشو، پایتخت تعطیل کردند. در گذشته از 13 ایستگاه از 15 ایستگاه رادیویی در سومالی، موسیقی پخش می شد. مسئول یکی از این رادیوها می گوید: ''از این به بعد باید فاصله برنامه ها و اخبار را با پخش صدای تیراندازی، صدای وسایل نقلیه و آواز پرندگان پر کنیم.'' مسئول یک ایستگاه رادیویی دیگر از این که شنوندگان و نیز درآمد پخش آگهی های رادیویی را از دست می دهند ابراز نگرانی کرد. سومالی از سال 1991 فاقد یک حکومت مرکزی کارآمد است و شورشیان اسلامگرا بخش مهمی از کشور را کنترل می کنند. دولت انتقالی که از پشتیبانی اتحادیه آفریقا و نیز سازمان ملل متحد برخوردار است، کنترل تنها بخش کوچکی از موگادیشو را در دست دارد.
|
(صدای آمریکا) |
پلیس روسیه به دفاتر یک مجله مخالف حمله کرد |
مسئولان یک مجله اپوزیسیون روسی که به انتشار گزارش هایی درباره بدفتاری پلیس شهرت دارد می گویند پلیس وزارت کشور به دفاتر آن در مسکو حمله کرده است. سردبیر مجله نیوتایمز می گوید حمله روز چهارشنبه به شکایتی از مقالاتی در مورد سوء استفاده از قدرت در پلیس ضد شورش ارتباط داشت. او به خبرنگاران گفت پلیس در جستجوی هویت دو منبع ناشناس که در دو گزارش نیوتایمز در اوائل سال جاری از آنها نام برده شد بودند. سردبیر به خبرگزاری فرانسه گفت کارکنان مجله اطلاعاتی در مورد دو منبع ارائه ندادند. مقالات اخیر در باره سوء استفاده از قدرت در پلیس ضد شورش مسکو جنجالی به راه انداخته و گروهی خواهان اصلاحاتی در آن شده اند. دیمیتری مدودف، ریسس جمهوری در پی انتشار اتهامات فساد در پلیس، چندین مقام ارشد پلیس را برکنار کرد. او همچنین گفت حدود ۱۰ هزار پرسنل وزارت کشور برکنار می شوند و وظایف وزارتخانه محدود خواهد شد.
|
ورزشي |
(ایسنا) |
فيروز كريمي در گفتوگو با ايسنا:مقابل نساجي جبران مافات ميكنيمهفته گذشته بيش از هفت ميليون واحد آنتي بيوتيك تزريق كردم |
سرمربي تيم فوتبال داماش گيلان گفت: ديدار با نساجي قائمشهر از حساسيت ويژه اي براي داماش برخوردار است و بايد با كسب برتري علاوه بر جبران باخت دور رفت در كورس قهرماني قرار گيريم. فيروز كريمي در آستانه ديدار جمعه تيمش با نساجي قايمشهر در ليگ دسته اول در گفت وگو با خبرنگار ايسنا - منطقه خزر ضمن اعلام اين مطلب اظهار كرد: نساجي تيم خوب و با برنامه اي است كه در قائمشهر موفق به شكست داماش شد، تلاش مي كنيم تمهيداتي در نظر بگيريم كه با جبران باخت سنگين دور رفت جبران مافات كنيم، در دور بر گشت ديدار در خانه و خارج از خانه تفاوت چنداني ندارد و تمامي تيمها با آگاهي از شيوه بازي حريف در صدد برتري هستند. فيروز كريمي متذكر شد: در طول هفته گذشته به دليل عفونت شديد سينوسي، سرماخوردگي و آنفلوآنزا بيش از هفت ميليون واحد آنتي بيوتيك تزريق كردم و قسمت چپ صورتم در اثر اين وضعيت به طور كلي صدمه خورده بود ولي با اين وضعيت حتي يك روز هم تمرينات داماش را تعطيل نكردم و حتي در يكي از جلسات تمريني در زمين از حال رفتم. سرمربي داماش خاطر نشان كرد: هواداران خونگرم داماش گيلان بايد اين نكته را بدانند كه كادر فني، مديريتي و بازيكنان براي رضايت خاطرشان تمامي تلاش خود را بكار مي گيرند و قطعا با حمايت تماشاگرانمان مسير راحتتري براي صعود به ليگ برتر در پيش خواهيم گرفت.
|
(تابناک) |
یک دوشغله دیگر در فدراسیون فوتبال |
غلامعلي تاجيك در حال حاضر مديركل حراست سازمان تربيت بدني است. رئيس فدراسيون فوتبال در حكمي رئيس كميته امنيت را منصوب كرد. به گزارش فارس، در حكمي از سوي علي كفاشيان، غلامعلي تاجيك به عنوان رئيس كميته امنيت فدراسيون فوتبال منصوب شد. غلامعلي تاجيك در حال حاضر مديركل حراست سازمان تربيت بدني است.
|
(برنا نیوز) |
هاشمیان در لیست مازاد بوخوم |
به گزارش سرویس ورزشی برنا، روزنامه بيلد در گزارشي كه منتشر كرد، به عدم توجه هايكو هرليش، سرمربي بوخوم در فصل آينده به ادامه حضور وحيد هاشميان اشاره كرد. بيلد نوشت: اين مربي ليستي از بازيكناني كه بايد بوخوم را ترك كنند تهيه كرده كه هاشيمان جزء آنها است. در كنار وي بازيكناني همچون يحيي انتر، جوئل اپاله و دنيس گروته و ميامون آزوق جزء ليست كنارگذاشتهها به شمار ميروند. وحید در فصل جاری بوندسلیگا بسیاری کم به بازی گرفته شده وتنها دو باره دروازه رقبا را باز کرده است. هاشيمان كه سابقه حضور در تيمهاي فتح و پاس تهران را دارد، از سال 1999 با حضور در تيم هامبورگ به عنوان لژيونر مطرح شد. وي سپس به بوخوم رفت و به مدت سه فصل در اين تيم بازي كرد. بعد براي يك فصل عضو بايرنمونيخ شد و سپس به مدت سه سال عضو هانوفر بود و در سال 2008 بار ديگر به بوخوم بازگشت.
|
(تابناک) |
ناطقنوری: اشتباه تاريخي را تکرار نمیکنیم |
رئيس فدراسيون بوكس گفت: اشتباه تاريخي دوران مهرعليزاده را تكرار نكرده و افراد داراي كرسيهاي جهاني را حفظ ميكنيم. احمد ناطق نوري در گفت و گو با فارس درباره مسائل مختلف فدراسيون به بيان توضيحاتي پرداخت كه در پي ميآيد: * هيات رئيسه درباره شمس تصميم مي گيرد در فدراسيون بوكس ممكن است كسي جابه جا شود؛ اما هيچكس حذف نمي شود. درباره شمس نيز هنوز تصميم گيري نشده است. او در مسند دبيري نمي تواند به كارش ادامه دهد؛ اما هيات رئيسه درباره پست بعدي او تصميم گيري خواهد كرد. متكلم وحده نيستم و دبير بعدي نيز از سوي اين هيات تعيين خواهد شد. *اشتباه مهرعليزاده را تكرار نميكنيم نمي خواهيم اشتباه تاريخي دوران مهرعليزاده كه با كنار گذاشتن هاشمي طبا يكي از بزرگ ترين كرسي هاي ورزش را از دست داد را تكرار كنيم. افرادي كه داراي كرسي هاي جهاني هستند را حتي با يك حكم مشاوره در فدراسيون نگه مي داريم. شمس، شهيدي و اردلان بايد در فدراسيون بمانند. *سمت قبلي اردلان محفوظ است همايون اردلان، مسئول كميته بين الملل فدراسيون مدتي است كه به دليل مشكلات شخصي مرخصي بدون حقوق گرفته است؛ وگرنه سمت او در بوكس محفوظ بوده و هنوز حكمي براي نفر جديد نزده ايم. او مي تواند به اين بخش بازگردد. *سازمان چيزي را به فدراسيون ها ديكته نمي كند سازمان تربيت بدني چيزي را به فدراسيون ها ديكته نمي كند! آنها كسي را براي دبيري معرفي نكردهاند. ما شرايط را بررسي و فرد مورد نظر را پيشنهاد مي دهيم و سازمان او را تاييد خواهد كرد! *رنگ مدالهاي گوانگجو را بهتر مي كنيم دوره گذشته در بازيهاي آسيايي دوحه يك طلا و 4 برنز كسب كرديم كه بايد در گوانگجو همين تعداد را حفظ كرده و رنگ آنها را بهتر كنيم. افرادي بايد اعزام شوند كه بهترين شرايط را داشته باشند. اين بازيها اولين خيز بوكس براي المپيك لندن است. *جايزه ويژه اي به مدال آوران مي دهيم ديدارهاي تداركاتي متعددي براي آماده سازي تيم ملي اعزامي به گوانگجو در نظر گرفته ايم كه بيشتر با اوكراين و روسيه خواهد بود. در صورت فراهم بودن شرايط در همه آنها شركت مي كنيم و مربيان اوكرايني نيز موظف به انجام وظايف خود هستند. به آنها قول داده ايم كه با كسب مدال جايزه خواهند گرفت. بوكسورها نيز همينطور. *ميزباني سهميه المپيك برايمان اهميت زيادي دارد در رقابت هاي قهرماني جوانان آسيا ميزباني خوبي را به نمايش گذاشتيم و همين مسئله باعث شد تا با ميزباني ايران در مسابقات سهميه المپيك آسيا موافقت شود. اين پيكارها را در سالن افراسيابي برگزار خواهيم كرد. بايد تيم هاي شركت كننده مشخص شوند تا برآورد لازم را انجام داده و بعد هزينه ها را به سازمان اعلام كنيم. با توجه به حمايت هاي مجلس شوراي اسلامي، ورزش با تحول مالي مواجه شده است. * تا پايان امسال خانه بوكس تكميل ميشود خانه بوكسي را در مجموعه ورزشي آزادي داريم كه 2، 3 سال پيش كار ساخت آن شروع شد؛ اما هنوز به دليل مشكلات مالي تكميل نشده است. سعيدلو قول داده كه اين خانه تا پايان امسال خاتمه يابد. بودجه ما سال گذشته 500 ميليون بود و به طبع امسال بايد چند برابر شود. *اولين حضور ايران در مسابقات جوانان جهان است براي اولين بار است كه تيم ملي جوانان ايران در مسابقات جهاني شركت مي كند. كار خيلي سخت است؛ اما بسياري از قدرت هاي جهان مثل چين، قزاقستان، هند در آسيا هستند. در اين مسابقات 536 بوكسور از 109 كشور حضور دارند. همزمان با اين رقابت ها اجلاس فدراسيون جهاني نيز برگزار و درباره رياست من در كميته جوانان آسيا تصميم گيري مي شود. شهيدي، اردلان، شمس و من نيز كه از اعضاي فدراسيون جهاني هستيم، امسال بايد در آزموني شركت كنيم.
|
(تابناک) |
ناگفته هایی از زندگی جدید پائولو مالدینی |
پائولو مالدینی که از سال 1984 تا 2009 در باشگاه میلان بازی کرد در روزهای اخیر بار دیگر به بازی در این تیم سرخ و سیاه دعوت شد که مورد قبول این بازیکن سرشناس فوتبال ایتالیا قرار نگرفت. چزاره مالدینی پدر پائولو در این راستا توضیحاتی را ارائه کرده است. به گزارش خبرگزاری مهر، پائولو مالدینی به اعتقاد مفسران ورزشی ایتالیا محبوب ترین ایتالیایی دنیا است و شاید به همین دلیل است که تیم سرخ و سیاه میلان پس از خداحافظی وی، بار دیگر این چهره محبوب را به جمع خود دعوت کرده است. پائولو مالدینی که به مدت 25 سال در تیم میلان بازی کرد و از سال 1984 تا 2009 در مجموع در 902 بازی ملی و باشگاهی انجام داد و 33 گل به ثمر رساند پیشنهاد بازگشت به باشگاه میلان را نپذیرفت. روزنامه ایتالیایی "کورییره دلا سرا" به همین منظور مصاحبه ای را چزاره مالدینی پدر این افسانه 42 ساله فوتبال انجام داده است که در ادامه می خوانید: * آیا پسر شما قبل از پاسخ دادن به باشگاه از شما راهنمایی خواست؟ - پائولو به اندازه کافی بزرگ شده است. از سالها قبل تمام تصمیمات خود را به تنهایی گرفته و باید بگویم که انتخابهایش همیشه درست بوده اند. * قبول؛ اما با وجود خانواده ای تا این حد صمیمی و تا این حد قابل اعتماد چرا نظر شما را نمی پرسد؟ - خب، با ما صحبت می کند اما بعد با یکدندگی خودش تصمیم می گیرد. * به نظر شما پاسخ نهایی وی ناراحت کننده نبود؟ - البته که نه. به نظر من کار خوبی کرد. ما درباره بازیکنی صحبت نمی کنیم که پس از 20 مسابقه کنار کشیده باشد. پائولو فوتبال را پس از صدها و صدها بازی ترک کرد. وداع وی در تمام اروپا و دنیا جشن گرفته شد و همه برایش بزرگداشت گرفتند. اکنون به یک کار جدید فکر می کند. * به نظر شما وی چه کار خواهد کرد؟ الان دیگر یکسال است که از فوتبال خداحافظی کرده است... - در این ماهها وی به خانواده و بچه هایش رسیده است. آنها را به مدرسه می برد و در تمرینات همراهی می کند. می دانید، یک پدر نمونه است. * به طور خلاصه می خواهید بگویید که پائولو در تابستان 2009 نه تنها از نظر فیزیکی بلکه از تمام وجود با فوتبال خداحافظی کرد؟ - همین الان گفتم که پائولو یک فرد بسیار جدی است و زمانی که تصمیمی می گیرد دیگر به عقب بازنمی گردد. این را به من در مورد تیم ملی نیز ثابت کرده بود. زمانی که پس از جام جهانی 2002 لاجوردیها می خواستند که همچنان با آنها بماند نپذیرفت. در اینجا یک فاکتور دیگر نیز وجود دارد. * چه فاکتوری؟ - اینکه بعد از آن همه جشنی که برای او گرفتند چطور می تواند به عقب بازگردد؟ * اما در آخرین حضورش در سن سیرو زیاد برایش بزرگداشت نگرفتند... - در فلورانس یعنی در آخرین حضورش در یک مسابقه بزرگداشت فوق العاده ای برگزار شد. باید بگویم که در سن سیرو در بازی میلان- رم یک شرمساری بزرگ رقم خورد. * الان پائولو چه می کند؟ - پائولو زندگی جدیدی را آغاز کرده است و از بچه هایش لذت می برد. برای بازنگشتن به فوتبال تنها مسئله فیزیک بدن وی مطرح نیست. مسئله این است که وی یک فرد کاملا جدی است که نمی خواهد راه رفته را بازگردد.
|
(بی بی سی) |
وزنهبردار ارمنی، رقیبی جدید برای رکوردهای رضازاده |
مهدی رستمپور روزنامه نگار ورزشی مسابقات وزنه برداری قهرمانی اروپا در مینسک پایتخت بلاروس برگزار شد و در رده بندی زنان و مردان، روسیه با ۱۲ طلا، ۱۰ نقره و ۵ برنز اول شد. ترکیه، بلاروس و ارمنستان هم در رده های بعدی ایستادند. از نکات جالب توجه این مسابقات، حضور ستاره هایی بود که در مسابقات جهانی ۲۰۰۹ کره جنوبی به رغم حضور در محل رقابت ها، ناگهان با اعلام مصدومیت از شرکت در مسابقات انصراف داده بودند. آندری آرام نائو از بلاروس و ماتیاس اشنایدر از آلمان دو قهرمان المپیک پکن بودند که در کره جنوبی، مثل سعیدعلی حسینی از ایران، به دلیل ممانعت فدراسیون های ملی و فدراسیون جهانی وزنه برداری، از زدن وزنه خود داری کرده بودند. تیم های با سابقه یونان و بلغارستان که در ۹۰ میلادی از قدرت های برتر وزنه برداری جهان بودند، در این رقابت ها نیز حرفی برای گفتن نداشتند. خصوصاً یونانی ها که حتی یک مدال هم نگرفتند. در حالی که بلژیک و ایتالیا هم دست خالی نماندند. ستاره جدید فوق سنگین چهره نوظهور وزنه برداری ارمنستان که پدیده این دوره از رقابت ها بود، مدال طلای دو ضرب را در عین شگفتی کارشناسان وزنه برداری نصیب خودش کرد. او ۲ مدال نقره هم از یکضرب و مجموع به دست آورد. روبن الکسانیان متولد ۱۹۹۰ است. ۱۴۶ کیلوگرم وزن دارد. هم وزن دوران اوج رضازاده در سال ۲۰۰۰. چهره اش هم بی شباهت به اعجوبه بازنشسته وزنه برداری ایران نیست. روبن در ۱۷ سالگی، موفق شد در دسته ۹۴+ کیلوگرم نوجوانان، وزنه ۲۱۰ کیلوگرمی را مهار کند. همان زمان از او به عنوان جانشینی مطمئن برای آشوت دانیلیان که به پایان دوران قهرمانی اش نزدیک شده بود یاد کردند. سیر پیشرفت این وزنه بردار ارمنی حیرت انگیز است. او ۹ ماه قبل در سوئد، قهرمان جوانان اروپا شد. مجموع رکورد او ۴۰۰ کیلوگرم بود. روبن شش ماه قبل در لهستان، مدال طلای فوق سنگین قهرمانی زیر ۲۳ ساله های اروپا را با مجموع ۴۱۶ کیلوگرم به گردن آویخت. او طی همین پنج ماه، ۱۶ کیلوگرم به رکورد مجموعش افزوده است. روبن در بلاروس برای قهرمانی، ۲ بار به رکورد ۲۴۶ کیلوگرم در دوضرب یورش برد و حتی روی سینه اش هم کشید، اما ضعف تکنیک مانع از مهار آن روی شانه هایش شد. وزنه بردار قدرتمند ارمنی، در این رقابت ها موفق شد بالاتر از ماتیاس اشنایدر قهرمان المپیک پکن قرار بگیرد. اشتاینر در پکن نه تنها روی سکوی قهرمانی ایستاد، بلکه به عنوان یکی از ۱۰ مرد برتر بازی ها هم معرفی شد. الکسانیان با نایب قهرمانب در بلاروس، در شرایطی به عنوان پدیده جدید فوق سنگین وزنه برداری دنیا معرفی شده که شش ماه قبل، سایت فدراسیون جهانی وزنه برداری از سعیدعلی حسینی به عنوان رضازاده ای دیگر یاد کرده بود. اما از آن روز به بعد، وزنه برداری ایران گرفتار دوپینگ های مکرر، اختلافات داخلی، افشاگری ها و بیانیه ها بوده است. وضعیت سعید علی حسینی همچنان مبهم است و خودش هم نمی داند آیا محروم است یا نه، و میزان محرومیت احتمالی اش چقدر است. رده بندی انفرادی در مینسک، زنان روس و ترک، موفق تر از وزنه برداران سایر ملیت ها ظاهر شدند. اما در رقابت های مردان، رقابت ها فشرده تر بود. در مسابقات زنان، فقط سه کشور موفق به کسب مدال طلا شدند اما در مسابقات مردان، ۶ کشور توانستند مدال طلای مجموع را نصیب خود کنند. در این دوره از رقابت های قهرمانی اروپا، شرکت کنندگان زیر موفق به کسب مدال طلا و نقره مجموع، در وزن های هشت گانه شدند. ۵۶ کیلو:۱- ویتالی دربنیف(بلاروس) ۲۵۶ کیلو ۲- سمبات مارگاریان (ارمنستان) ۲۵۵ کیلو ۶۲ کیلو: ۱- ارول بیلگین (ترکیه) ۳۰۴ کیلو ۲- آنتونیو بوچی (رومانی) ۳۰۰ کیلو ۶۹ کیلو: ۱- ناینل میکولسکو (رومانی) ۳۳۳ کیلو ۲- میخاییل گوبیف (روسیه) ۳۱۹ کیلو ۷۷ کیلو: ۱- تیگران مارتیروسیان (ارمنستان) ۳۶۰ کیلو ۲- کریستوف زرامیک (لهستان) ۳۵۱ کیلو ۸۵ کیلو: ۱- گوریک پوغوسیان (ارمنستان) ۳۶۹ کیلو ۲- آرا خاچاتوریان (ارمنستان) ۳۶۸ کیلو ۹۴ کیلو: ۱- آرسن کاسابیف (لهستان) ۳۹۲ کیلو ۲- روشن فتح اله یف (آذربایجان) ۳۹۰ کیلو ۱۰۵ کیلو: ۱- آندری آرام نائو (بلاروس) ۴۲۰ کیلوگرم ۲- دیمیتری کلوکف (روسیه) ۴۰۹ کیلو ۱۰۵+ کیلو: ۱- یوگنی چیگیشف (روسیه) ۴۴۰ کیلوگرم ۲- روبن الکسانیان (ارمنستان) ۴۳۲ کیلو. در فوق سنگین، چیگیشف در یکضرب ۲۰۵ کیلو و در دوضرب هم ۲۳۵ کیلو را بالای سر برد. الکسانیان به حدنصالب های ۱۹۵ و ۲۳۷ کیلو رسید. ماتیاس اشنایدر قهرمان المپیک پکن با مجموع ۴۲۶ کیلوگرم در رده سوم قرار گرفت. میدان مهم بعدی برای الکسانیان، رقابت های زیر ۲۳ سال اروپا در قبرس است. با تسلطی که او در روی سینه کشیدن وزنه ۲۴۶ کیلوگرم از خودش نشان داد، به نظر می رسد سیر پرشتاب افزایش رکوردهای شخصی اش در لیماسول هم تدام یابد.
|
(ایرنا) |
چلسي موقعيت خود را بهبود بخشيد |
تهران - تيم فوتبال چلسي بامداد چهارشنبه با برتري مقابل بولتون ، فاصله امتيازات خود را با تيم دوم جدول بهتر کرد و موقعيت خود را در صدر جدول بهبود بخشيد. اين ديدار از هفته سي و چهارم ليگ برتر باشگاه هاي انگليس و در زمين چلسي برگزار شد که طي آن تيم ميزبان با يک گل پيروز شد . " نيکولاس انلکا " مهاجم فرانسوي تيم چلسي در دقيقه 43 تک گل اين بازي را به ثمر رساند تا تيمش سه امتياز با ارزش کسب کند . هم اکنون تيم چلسي با کسب 77 امتياز پيشتاز ليگ برتر باشگاه هاي انگليس است و منچستر يونايتد با 73 امتياز در مکان دوم قرار دارد . ارسنال که 71 امتياز از 33 بازي اندوخته دارد در صورت کسب پيروزي مقابل تاتنهام ، بالاتر از منچستر يونايتد قرار خواهد گرفت . ديدار اين دوتيم چهارشنبه شب در زمين تيم تاتنهام برگزار مي شود . 1592
|
(ایرنا) |
نام فرهاد مجيدي در نظر سنجي سايت فيفا قرار گرفت |
تهران - سايت فدراسيون بين المللي فوتبال (FIFA) در يک نظر سنجي در صفحه نخست خود قصد دارد تاثيرگذارترين بازيکن ليگ قهرمانان آسيا را انتخاب کند که در فهرست اعلام شده نام فرهاد مجيدي بازيکن تيم فوتبال استقلال تهران نيز ثبت شده است. به گزارش روز چهارشنبه ايرنا و به نقل از سايت رسمي باشگاه استقلال، سايت فيفا از کاربران خود خواسته است تاثيرگذارترين بازيکن اين دوره از رقابتها را معرفي کنند. فرهاد مجيدي در مسابقات ليگ قهرمانان آسيا عملکرد خوبي داشته و در اين بازي ها براي استقلال چهار گل به ثمر رسانده است. علاوه بر مجيدي نام ياسر القحطاني، لي دونگ گوک، کرونوسلاو لورک و کوجي ناکاتا از ديگر تيم هاي آسيايي نيز در اين نظرسنجي ثبت شده است.
|
(ایرنا) |
تيم اينترميلان در ديدار نهايي کوپا ايتاليا |
تهران - تيم اينترميلان در ديدار برگشت مرحله نيمه نهايي جام حذفي ( کوپا ايتاليا ) باشگاه هاي ايتاليا مقابل فيورنتينا پيروز شد و به ديدار پاياني راه يافت . تيم اينتر که در بازي رفت با يک گل پيروز شده بود ، بامداد چهارشنبه نيز با همين نتيجه از سد ميزبان خود گذشت و فيناليست شد. ساموئل اته ئو مهاجم کامروني تيم اينترميلان در دقيقه 57 تير خلاص را شليک کرد و سند صعود تيمش را امضا نمود تيم اينترميلان در ديدار نهايي با برنده تيم هاي رم و اودنيزه مصاف خواهد داشت. رم در بازي رفت با دوگل برابر تيم اودينزه به برتري رسيده است .
|
(ایسنا) |
/ليگ فوتبال قهرمانان آسيا/ استقلال با برتري برابر الاهلي صعود كرد |
تيم فوتبال استقلال تهران با نتيجه 2 بر يك تيم الاهلي عربستان را از پيش رو برداشت. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ادامه رقابتهاي فوتبال ليگ قهرمانان آسيا عصر امروز در ورزشگاه آزادي، تيمهاي استقلال تهران و الاهلي عربستان به مصاف هم رفتند كه آبيپوشان تهران توانستند با نتيجه دو بر يك بر حريف خود پيروز شوند. در اين رقابت كه هر سه گل ديدار در نيمه نخست به ثمر رسيد، سيد صالحي در دقيقه 25 ديدار روي پاس زيبايي كه فرهاد مجيدي داد، توانست دروازه تيم عربستاني را باز كند. پس از آن در دقيقه 36 بازي، سيموئز از روي نقطه پنالتي بازي را به تساوي كشاند اما اين اميرحسين صادقي بود كه با گل دقيقه 44 خود، آبيپوشان تهران را با پيروزي راهي رختكن كرد. اين ديدار گرچه در نيمه دوم گلي به همراه نداشت اما بازيكنان دو تيم نبرد پاياپايي را با يكديگر داشتند و فرصتهاي گل زيادي بويژه براي استقلال در اين نيمه از دست رفت. با اين پيروزي تيم استقلال ايران به مرحلهي بعدي رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا راه يافت. انتهاي پيام
|
(تابناک) |
دوپینگ سه فوتبالیست مثبت اعلام شد |
به محض رمزگشایی از گزارشات دریافتی نسبت به ابلاغ موارد تخلف به بازیکنان متخلف و بالاترین مقام باشگاههایشان اقدام خواهد شد ولی اعلام نام بازیکنان پس از رسیدگی به پرونده هایشان و همچنین صدور رای نهایی موکول خواهد شد. رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال با بیان اینکه از 22 پاسخ اعلام شده از نمونه های ارسالی ایران به آزمایشگاه کلن آلمان سه نمونه آن مثبت است، گفت: به دلیل اینکه این نمونه ها هنوز رمزگشایی نشده، اسامی فوتبالیست های دوپینگی مشخص نیست. به گزارش مهر، احمد هاشمیان روز چهارشنبه ضمن اعلام این خبر افزود: از مجموعه این 22 نمونه و براساس گزارش دریافتی از کلن آلمان 19 نمونه منفی و 3 نمونه مثبت گزارش شد که البته هنوز از نمونه ها رمزگشایی انجام نشده ولی مطمئن هستیم که این نمونه ها از مسابقات فوتبال بوده است. از بین 3 نمونه مثبت اعلام شده 2 نمونه از مواد ممنوعه خاص استفاه کرده اند. وی در ادامه در تعریف مواد ممنوع خاص گفت: مواد ممنوعه خاص به مواد ممنوعه ای گفته می شود که طور معمول و به قصد دوپینگ از آن استفاده نشود و به دلیل امکان استفاده آنها در درمان پزشکی و به طور طبیعی در مواد خوراکی ممکن است این مواد یافت شود و اگر ورزشکار بتواند عدم استفاده عمدی و عدم استفاده به قصد افزایش کارآیی را برای کمیته پزشکی به اثبات برساند مشمول مجازات های سنگین نخواهد شد. هاشمیان با ذکر یک مثال درباره مواد مممنوع خاص گفت: دارویی مثل "افدرین" جزو مواد ممنوعه خاص است چون این دارو ممکن است در ترکیب برخی از داروهای درمانی مثل پزدوافدرین که برای سرماخوردگی و رفع گرفتگی بینی تجویز می شود، موجود باشد و ورزشکار به دلیل سرماخوردگی از این دارو استفاده کرده ولی آزمایش دوپینگ مثبت اعلام می شود. هاشمیان گفت: به محض رمزگشایی از گزارشات دریافتی نسبت به ابلاغ موارد تخلف به بازیکنان متخلف و بالاترین مقام باشگاههایشان اقدام خواهد شد ولی اعلام نام بازیکنان پس از رسیدگی به پرونده هایشان و همچنین صدور رای نهایی موکول خواهد شد. هاشمیان در پایان گفت: نمونه سومی که مثبت شده از داروهای شاخه استروئیدهای آنابولیک استفاده کرده که مصداق بارز استفاده از مواد ممنوعه است.
|
(ایرنا) |
مرفاوي: موفقيت استقلال در ليگ قهرمانان را به هواداران تقديم مي کنم |
تهران- سرمربي تيم فوتبال استقلال تهران پيروزي اين تيم برابر الاهلي عربستان و صعود به مرحله دوم ليگ قهرمانان آسيا را به جامعه فوتبال تقديم کرد. صمد مرفاوي چهارشنبه شب در گفت و گو با خبرنگاران افزود: استقلال بازي سنگيني را مقابل تيم با کيفيت الاهلي پشت سر گذاشت اما، خوشحالم که با پيروزي مقابل اين تيم عربستاني صعود خود را به مرحله بعدي مسابقات مسجل کرديم. وي با بيان اينکه تيم الاهلي در حمله از ساير تيم هاي اين گروه خطرناک تر بود ادامه داد: بازيکنان توانستند با کنترل بازي و اجراي دقيق دستورات کادر فني به اين پيروزي با ارزش دست يابند. سرمربي تيم فوتبال استقلال تهران به حذف اين تيم در جام حذفي فوتبال ايران اشاره کرد و گفت: اين موضوع باعث شد بازيکنان ما با انگيزه بيشتري در ليگ قهرمانان حاضر شوند. وي تصريح کرد: اين تيم با هدف صدرنشيني عازم امارات خواهد شد تا بتواند بدون شکست مرحله مقدماتي ليگ قهرمانان را پشت سر بگذارد. مرفاوي اظهار اميدواري کرد که تمامي نمايندگان ايران بتوانند از گروه خود در مرحله مقدماتي صعود کنند. وي در خصوص حضور نيافتن مجتبي جباري در اين ديدار اظهار داشت: اين بازيکن به تازگي به جمع ما ملحق شده است و براي رسيدن به شرايط آرماني نياز به زمان دارد. مرفاوي افزود: ترجيح دادم در اين شرايط از اين بازيکن استفاده کنم تا مشکلي براي او به وجود نيايد. سرمربي استقلال در خصوص احتمال رويارويي اين تيم در مرحه بعد با تيم سپاهان اصفهان اظهار داشت: اميدوارم نمايندگان ايران به عنوان تيم اول گروه خود صعود کنند تا با يکديگر روبه رو نشوند.
|
(تابناک) |
صعود استقلال با پيروزي و شکست ذوبآهن |
الوحده در ادامه نيز يك بار ديگر توسط جمعه مبارك در دقيقه 85، توپ را به تيرك دروازه ذوبآهن زد. تلاش ذوبآهن در ادامه براي بازكردن دروازه الوحده ثمري نداشت تا اين تيم اولين شكست خود را در ليگ قهرمانان آسيا تجربه كند اما با همان 10 امتياز همچنان در صدر اين گروه قرار داشته باشد. الوحده امارات با كسب اين پيروزي، با 3 امتياز همچنان در قعر جدول ردهبندي گروه دوم مسابقات قرار گرفت. تيم فوتبال استقلال با پيروزي 2 بر يك مقابل الاهلي عربستان به مرحله بعدي ليگ قهرمانان آسيا صعود كرد. به گزارش فارس، ديدار تيم هاي استقلال و الاهلي عربستان از ساعت 17:30 در ورزشگاه آزادي با حضور بيش از 70 هزار تماشاگر آغاز شد. شاگردان صمد مرفاوي مسابقه را با تسلط بر توپ و ميدان آغاز كردند و توانستند در دقيقه 25 توسط مهدي سيد صالحي به گل برسند. در ادامه اين ديدار بازيكنان الاهلي عربستان براي تغيير نتيجه تلاش كردند و در دقيقه 36 با خطايي كه سياوش اكبرپور انجام داد صاحب ضربه پنالتي شدند و اين ضربه را ويكتور به گل تبديل كرد. فرهاد مجيدي در ادامه فرصت مناسبي را از دست داد اما دقيقه 44 اميرحسين صادقي با ضربه سر گل دوم استقلال را به ثمر رساند. نيمه دوم دو تيم بازي پاياپايي را انجام دادند. الاهلي براي جبران نتيجه تلاش كرد اما در استفاده از موقعيت ها ناكام بود. از سوي ديگر نماينده آبي پوش ايران نيز حملاتي داشت كه مهمترين آنها را آرش برهاني با باز نكردن دروازه تقريبا خالي از دست داد تا در نهايت استقلال با همان نتيجه 2 بر يك به برتري برسد. استقلال با اين پيروزي جمع امتيازات خود را به 11 رساند و ضمن صدرنشيني در گروه خود به مرحله بعدي اين رقابت ها صعود كرد. الاهلي نيز 6 امتيازي ماند. اين ديدار را سامبا اوجي از چين قضاوت كرد. وي از استقلال به عمران زاده و آرش برهاني و از الاهلي عربستان به مبروك عبيد و جاسم عبدا... كارت زرد نشان داد. ديگر بازي اين گروه امشب بين تيم هاي الغرافه قطر و الجزيره امارات برگزار مي شود. الغرافه 7 و الجزيره يك امتيازي است. بازيكنان استقلال: محمد محمدي، خسرو حيدري، حنيف عمران زاده، امير حسين صادقي، پژمان منتظري، محسن يوسفي، حسين كاظمي، فابيو جانواريو(90- رينالدو)، سياوش اكبرپور، سيد مهدي سيد صالحي(85- كيانوش رحمتي) و فرهاد مجيدي(75- آرش برهاني) ديدار تيمهاي الوحده امارات و ذوبآهن اصفهان از ساعت 20:05 در ورزشگاه آل نهيان ابوظبي امارات برگزار شد که طی آن ذوبآهن اصفهان با يك گل شكست خورد. تلاش 2 تيم در پايان نيمه اول با تساوي بدون گل خاتمه يافت تا توپي از خط دروازهها عبور نكند. در آغاز نيمه دوم، تيم الوحده تا حدودي بر بازي مسلط شد و در دقيقه 65 ضربه امين عبدالله با تيرك دروازه ذوب آهن برخورد كرد. در ادامه فشار الوحده بر روي دروازه ذوب آهن افزايش يافت تا اين تيم در دقيقه 71 توسط امين عبدالله دروازه عباس قاسمي را باز كرد. الوحده در ادامه نيز يك بار ديگر توسط جمعه مبارك در دقيقه 85، توپ را به تيرك دروازه ذوبآهن زد. تلاش ذوبآهن در ادامه براي بازكردن دروازه الوحده ثمري نداشت تا اين تيم اولين شكست خود را در ليگ قهرمانان آسيا تجربه كند اما با همان 10 امتياز همچنان در صدر اين گروه قرار داشته باشد. الوحده امارات با كسب اين پيروزي، با 3 امتياز همچنان در قعر جدول ردهبندي گروه دوم مسابقات قرار گرفت. ديگر ديدار اين گروه ميان تيمهاي الاتحاد عربستان و بنيادكار ازبكستان در ورزشگاه پرنس عبدالله شهر جده برگزار خواهد شد. الاتحاد با 7 امتياز در مكان دوم و بنيادكار با 6 امتياز در جايگاه سوم گروه دوم ليگ قهرمانان آسيا قرار دارند.
|
فرهنگي و هنري |
(ایسنا) |
جيمز كامرون «آواتار 2 » را با توجه به بحران محيط زيست جهاني ميسازد |
«جيمز كامرون» فيلمساز برجسته هاليوود كه با آثاري چون «تايتانيك» و «آواتار» عنوان خالق پرفروشترين آثار تاريخ سينما را يدك ميكشد ، «آواتار 2 » را با توجه به موقعيت بحراني محيط زيست جهاني مي سازد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،«آواتار» با هزينه ساخت 500 ميليون دلار عنوان پرهزينهترين توليد تاريخ سينما را نيزيدك ميكشد و مسوولان فوكس سعي دارند با بودجهاي نزديك به اين مبلغ پيشتوليد بخش دوم آن را آغاز كنند. كامرون در خصوص جنگلهاي تصويرشده در فيلم جديدش و مقايسه آن با جنگلهاي آمازون به بيان آراء و نظراتش پرداخته است. او آواتار را برداشتي از دنياي واقعي دانسته و گفته است: در جنگلهاي آمازون گروهي از ساكنان بومي در تلاشاند تا با از بين رفتن طبيعت توسط سازندگان پروژه عظيم برق آبي مبارزه كنند. جيمز كامرون كه هماينك در پايتخت برزيل به سر ميبرد در گفتوگو با آسوشيتدپرس علت حضور را حمايت از گروههاي بومي و حاميان محيطزيست اعلام كرده است اين گروهها در آستانه تظاهرات عليه پروژه سد «بلومونت» قرار گرفتهاند. جيمز كامرون ماه گذشته در گردهمايي حاميان محيط زيست كه با شركت «ال گور» نامزد رياست جمهوري اسبق آمريكا برپا بود حاضر شده بود. كامرون هفته گذشته نيز با سفر به «سائوپائولو» (از ديگر شهرهاي برزيل) درصدد تهيه نسخه جديدي از فيلم سهبعدي آواتار بوده است. خالق تايتانيك حضورش در برزيليا پايتخت برزيل را دعوت فعالان محيط زيست و اوضاع اسفناك در اين زمينه خوانده است. جيمز كامرون اوضاع بخشهايي از كره زمين را با موقعيت ساكنان آواتار مشابه دانسته و به نقاطي چون كشور چين و بوليوي و تأسيس پروژههاي زيربنايي برزگر در آنها را متذكر شده است. كامرون با تصريح موقعيت بحراني زيستمحيطي كره زمين به گروههاي معترض در خصوص استخراج نامحدود معادن تذكر داد. كامرون در ادامه با بيان اينكه آنچه در «آواتار» ميبينيم در كشورهايي چون برزيل، هندوستان و چين در حال رخدادن است افزوده است: در جاهايي كه روستاهاي سنتي و قديمي ويران شده و پروژههاي زيربنايي بزرگ جاي آنها را ميگيرد با وضعيتي مشابه آواتار روبهرو هستيم. سد برق آبي بلومونت با بودجهاي بالغ بر 11 ميليون دلار در صورت تكميل شدن سومين سد عظيم جهان خواهد بود. دولت برزيل در تلاش است با يافتن شركاي خصوصي به زودي اين سد عظيم را آماده بهرهبرداري كند. دولت «لوئيس لولاداسيلوا» استدلال ميكند كه سد موردنظر ميتواند انرژي پاك و موردنياز براي نسلهاي بعدي اين كشور را تأمين كند. اين درحالي است كه طرفداران محيط زيست در اين كشور مخالف فعاليتهاي اخير دولتاند و اعتقاد دارند چنين اعمالي باعث نابودي حياتوحش شده و زندگي بيش از 40 هزار گونه گياهي و جانوري به خطر ميافتد همچنين زندگي و امرارمعاش مردم منطقه با معضلات جدي روبهرو خواهد شد. جيمز كامرون همچنين اعلام كرده است با ارسال نامهاي به لولاداسيلوا خواستار ملاقات با او شده است تا تقاضاي توقف اين پروژه را از او درخواست كند اما تاكنون هيچ پاسخي از طرف رييسجمهور برزيل كه درحال حاضر مشغول بازديد از آمريكا ميباشد دريافت نكرده است. كامرون درباره نامهاش گفت: من به او نوشتم كه اين يك فرصت مناسب براي شماست كه خودتان را به يك قهرمان تبديل كنيد و به عنوان يك رهبر بابصيرت در قرن بيستويكم مطرح شويد. او افزوده است: شما با اين اقدام برزيل را در مسيري نو قرار خواهيد داد كه رشد اقتصادي پايداري را در آينده نزديك شاهد باشيد. كامرون همچنين اظهار اميدواري كرده است در صورت ملاقات با داسيلوا به او خواهد گفت كه آمريكاي شمالي، اروپا به او كمك خواهند كرد تا او از راههايي ديگر به اهداف اقتصادياش برسد و با طرحي كه كامرون آن را «ارايه خدمات به تمام جهان» ناميده است با افزايش گرمشدن تدريجي كره زمين مبارزه شود. جنگلهاي آمازون در كشور برزيل مسلما بزرگترين منطقه سرسبز و طبيعي در كره زمين به شمار ميرود كه نقش مهم و بهسزايي در دفاع طبيعي در خصوص گرمشدن كره زمين دارد و توانايي دفع و پاكسازي حدود 75 درصد از گازهاي گلخانهاي را در برزيل دارد. كامرون در پايان سخنانش با اشاره به نقش عمده شمال آمريكا و اروپا در آلودگي كربني كره زمين خواستار پذيرفتن نقش مسووليتپذيري و ارايه خدمات مالي به ديگر كشورها توسط آنان شد. مسوولان فوكس پس از مذاكرات اوليه خود با كامرون گفتهاند، او ايدههايي براي خلق «آواتار - 2» مطرح كرده است و احتمالا پيشتوليد اين كار به زودي آغاز ميشود. «موردوچ» يكي از مسوولان فوكس درباره آغاز توليد «آوتار 2» گفت: احتمالا دنباله «آواتار» را نيز در قالب سهبعدي به تهيه خواهد رسيد. قرار است «آواتار» تا تابستان آينده در قالب ديويدي به پخش برسد. «آواتار» كه اخيرا بهترين فيلم سال 2009 از نگاه انجمن منتقدين فيلم نيويورك نام گرفته است، يكي از نامزدهاي جايزه اسكار بهترين جلوههاي ويژه بهشمار ميرود كه ازنگاه انجمن فيلم آمريكا، يكي از مهمترين رويدادهاي هنري و سينمايي معرفي شده است.
|
(ایسنا) |
«جيمي فاكس» به پروژهي سينمايي « به جنگل خوش آمديد» پيوست |
« جيمي فاكس» بازيگر هاليوودي، به زودي در پروژهي سينمايي و انيميشن« به جنگل خوش آمديد» صداپيشگي مي كند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فاكس علاوه بر صداپيشگي در اين فيلم به عنوان تهيه كننده نيز با اين پروژه همكاري خواهد داشت. بنابر اعلام شركت فيملسازي فوكس و فوكس قرن بيستم تهيه و توليد به جنگل خوش آمديد را بر عهده گرفت. فيلمنامه اين اثر توسط «مالكوم اسپلمن» به نگارش در ميآيد. « به جنگل خوش آمديد» داستاني در سال 1961ميلادي در« گينه نو» را روايت مي كند . «مايکل راکفلر» ، فرزند فرماندار سابق نيويورک يعني «نلسون راکفلر» در جنگل گم شده است. گروهي از جوانان را با هدف پيدا کردن راکفلر جوان به گينه نومي فرستند. جلسه مشترک با قبيله آدمخوارها ايجاد مي شود و ماموريت نجات با مبارزه براي زندگي همراه مي شود. «جيمي روكر كينگ»به همراه كمپاني فوكس كينگ اينترتينمنت تهيه و توليد «به جنگل خوش آمديد» بر عهده دارند. فاكس بهزودي در آثار سينمايي ديگر از جمله كمدي «روز ولنتاين» و «همشهري قانوني» نيز حاضر ميشود.
|
(تابناک) |
استاد شجريان امسال در ايران نميخواند |
محمدرضا شجريان، تور كنسرت خود را دور از وطن و در 5 قاره برگزار مي كند. به گزارش ايلنا، محمدعلي رفيعي، مدير برگزاري كنسرتهاي شركت دل آواز در حاشيه مصاحبه مطبوعاتي همايون شجريان و گروه همنوازان حصار در اين زمينه گفت: آقاي محمدرضا شجريان فعلا برنامهاي براي اجراي كنسرت در ايران و در سال 89 ندارند اما برنامه كنسرتهاي ايشان در استراليا، آمريكا، كانادا، لبنان، تركيه و كردستان عراق اجرا ميكنند كه اين كنسرتها تا پايان تابستان ادامه خواهد داشت. به گفته رفيعي، در انتهاي سال نيز تور كنسرت شجريان و گروه شهناز در اروپا برگزار خواهد شد. كنسرت گروه شهناز در استراليا از 10 ارديبهشت (30 آوريل) در پرت استراليا آغاز ميشود و پس از اجرا در دو شهر ملبورن و بريزبرن، در 26 ارديبهشت (16 مي) در نيو ساوت ولز به پايان ميرسد. اين هنرمند در ادامه برنامههاي خود؛ از 30 ارديبهشت (20 مي) در شيكاگو روي صحنه ميرود و پس از اجرا در شهرهاي آتلانتا، واشنگتن، هيوستن، سياتل، بركلي و لس آنجلس در تاريخ 9 خرداد (30 مي) اجراهاي خود را به پايان ميرساند. اين گروه همچنين براي دو شب در 15 خرداد (5 جون) ونكوور و در 17 خرداد در تورنتو كنسرت خواهد داد. پس از بازگشت از اين سفرها؛ گروه شهناز در لبنان، تركيه و كردستان عراق به اجراي برنامه خواهد پرداخت.
|
(دویچه وله) |
ولادیمیر مایاکوفسکی؛ سرگشتهی شعر و عشق |
ولادیمیر مایاکوفسکی از شاعران مهم نیمهی اول قرن بیستم و یکی از شاخصترین نمایندگان شعر مدرن روسیه به شمار میرود. او هشتاد سال پیش، در آستانهی سی و هفت سالگی با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه داد. مایاکوفسکی زادهی دورانی است که جهان دستخوش تغییراتی عمیق بود. دههی دوم زندگی شاعر روسی با نخستین جنگ جهانی و انقلاب بلشویکی همراه شد؛ انقلابی که او آن را از خود، و خود را جزیی از آن میدید؛ انقلابی که جهان را به دو اردوگاه تقسیم کرد و بسیاری از بازیگران اصلیاش قربانی آن شدند. برخی از منتقدان، مایاکوفسکی را نیز از قربانیان انقلاب ۱۹۱۷ روسیه میدانند و مرگ خودخواستهی او را با سرخوردگی از وضعیت نابههنجار سیاسی و اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی بیارتباط نمیدانند. عدهای نیز ماجراهای عشقی متعدد و گاه پرتنش شاعر را در دلزدگی و بیمیلی یا ناتوانی او به ادامهی زندگی موثر دانستهاند. نوجوان انقلابی و جنبش ادبی جدید ولادیمیر مایاکوفسکی فعالیت سیاسی جدی خود را از چهارده سالگی آغاز کرد. او سال ۱۹۰۸ به عضویت حزب سوسیال دموکراتها درآمد و اندکی بعد برای نخستین بار دستگیر شد. مایاکوفسکی سال ۱۹۱۱ تحصیل در مدرسه هنرهای زیبای مسکو را درحالی آغاز کرد که سه سال قبل از آن در بازداشت و تبعید به سر برده بود. ورود به مدرسه هنرهای زیبای سرآغاز آشنایی این انقلابی جوان با جنبش نوپای «فوتوریستی» شد؛ مکتبی که با گسست از سنتهای کهن، رو به آینده و زندگی صنعتی قرن بیستم داشت. مایاکوفسکی در همین دوران با سه شاعر و هنرمند همعصرش، داويد بورليوك، ولمير خلبنيكوف، واسيلی كامنسكی آشنا میشود، در تدوین دو بیانیهی فوتوریستها همکاری میکند و برای شعرخوانی و معرفی جنبش ادبی جدید به بسیاری از شهرهای روسیه میرود. کامنسکی شرح این دوران و وصف یکی از نخستین عشقهای شورانگیز مایاکوفسکی را در کتابی که به دوستی خودش با او اختصاص دارد نوشته است. شهرت زودرس ولادیمیر مایاکوفسکی تازه بیست ساله شده بود که به عنوان یکی از شاخصترین نمایندگان فوتوریستهای روسی به شهرت و معروفیت رسید. رفتار تحریکآمیز، سخنرانیهای آتشین و درگیری با دیگر هنرمندان و منتقدان در این شهرت زودرس بیتاثیر نبود، اما شعرها و نمایشنامههای او که به نوعی زبان و بیان شور انقلابی عصر بود بیشک سهم مهمتری در محبوبیت روزافزون او داشت. شعر بلند «ابر شلوارپوش» یکی از مشهورترین آثار مایاکوفسکی است که نوشتن آن ژانویه ۱۹۱۴ آغاز و ۱۸ ماه طول کشید. این شعر دستکم از دو جنبه جایگاهی ویژه در میان کارهای شاعر دارد؛ حاصل عشقی ناگهانی و رابطهای عاشقانه است که یک هفته بیشتر دوام نیاورد، و دستمایهی نوشتن کتاب «شعر چگونه ساخته میشود؟» (ترجمه اسماعیل عباسی و جلیل روشندل) شده که یکی از اثار تئوریک مایاکوفسکی به شمار میرود. عشقهای پرشور و گاهی کوتاه مدت، و تلاش برای تدوین تئوری شعری پیشرو و متفاوت با گذشته دو ویژگی مهم تمام زندگی کوتاه شاعر هستند. «ابر شلوارپوش» دو سه بار به فارسی (از جمله توسط مدیا کاشیگر و حمیدرضا فردوسی) ترجمه و منتشر شده است. «بزرگترین شاعر انقلابی شوروی» فوتوریستها جهان صنعتی را در حال گسست کامل از سنتها میدیدند و معتقد بودند هنر نو نیز باید رابطهاش را با هر شکل و شیوهی بیان کهنه بگسلد و مفاهیم تازه را در برگیرد. سخن گفتن از ابزار و مظاهر دنیای ماشینی به واژگانی مجوز ورود به شعر میداد که قبلا کمتر به کار میرفت. شاعران فوتوریست فقط به استفاده از واژههای نامانوس بسنده نکردند، بلکه در پی بازتعریف استعارهها بودند؛ بازتعریف رابطهی اشیاء و واژهها در نظر اینان امکانی بود که زنگ عادت را از چشم خواننده بزدایند؛ یا وجه آشنای پدیدهها و مفاهیم را کنار بگذارند تا در قامتی نو بیان دنیای جدید را بر عهده بگیرند. فوتوریسم از آن شیوههای هنری و ادبی بود که گرچه تاثیر خود را برجاگذاشت دورانش دیری نپایید. مایاکوفسکی هنوز زنده بود که فروکش کردن تب اشتیاق به شیوهی جدید را تجربه کرد. برخی میگویند این مسئله نیز در متزلزل کردن روحیهی حساس شاعر بیتاثیر نبوده است. گرچه استالین پس از مرگ مایاکوفسکی و در پاسخ نامهی معشوقهاش لی لی بریک، او را «بزرگترین شاعر انقلابی شوروی» خواند آثارش مصداق دقیق آنچه ادبیات سوسیالیستی نامیده میشد نبود. از سوی دیگر حاکمان جدید آشوبگری هنرمندان فوتوریست را برنمیتابیدند و بیشتر خواهان هنری مطیع و در خدمت تبلیغ ایدئولوژی حاکم بودند. مایههای شور و سرگشتگی برای کسانی که خودکشی مایاکوفسکی را به سرخوردگی در زندگی عشقی او نسبت میدهند، روابط متعدد و غیرمعمول او خوراک خوبی در اختیار میگذارد. عشق بزرگ شاعر، لیلی بریک، همسر یک منتقد ادبی بود که سالها در یک رابطه مثلثی آزاد با هم بودند و حتا چند سالی با هم زیر یک سقف زندگی میکردند. ولادیمیر مایاکوفسکی در کنار عشق پرشوری که تا آخر عمرش به لیلی بریک داشت، چه در روسیه و چه در سفرهایی که به اروپا و آمریکا کرد با زنان دیگری نیز رابطه گرفت. ظاهرا از یکی از این روابط که چند ماهی در نیویورک دوام داشت صاحب دختری نیز هست که هویت خود را در سال ۱۹۹۳ آشکار کرد. کتابی به همین نام تالیف شده که ترجمهی فارسی ان را علی شفیعی در نشر چشمه منتشر کرده است. «من عاشق مایاکوفسکی بودم» کتاب دیگری است که ورونیکا پولونسکایا نوشته و توسط همین مترجم به فارسی ترجمه شده. ورونیکا که با شوهرش زندگی میکرد در یک سال آخر زندگی مایاکوفسکی با او رابطهای عاشقانه داشت. او آخرین کسی بوده که مایاکوفسکی را زنده دیده و ظاهرا خودکشی شاعر چند دقیقه بعد از یکی از دیدارهای آنها اتفاق افتاده است. چند تا از نمایشنامههای مایاکوفسکی نیز به فارسی منتشر شدهاند. «ساس» و «حمام» از این جملهاند که ع.نوریان به فارسی برگردانده. «ساده چون صدای گاو» و«آتش سرد» نیز دو مجموعهی دیگر از شعرهای مایاکوفسکی هستند که سال گذشته با ترجمهی بابک شهاب روانه بازار شدند. مایاکوفسکی در زمان حیات سیزده کتاب منتشر کرد. ولادیمیر مایاکوفسکی در نامهای که وصیتنامهی او محسوب میشود نوشته «برای همه ...میمیرم. هیچ کس مقصر نیست و شایعات الکی راه نیندازید. اینجانب مرحوم از شایعه بدم میآید. مامان، خواهرانم، رفقایم، مرا ببخشید. این روش خوبی نیست (و آن را به کسی توصیه نمیکنم) اما من چارهی دیگری نداشتم.» او در این یادداشت لیلی و شوهرش، و یکی دیگر از معشوقههایش را جزو اعضای خانوادهی خود معرفی میکند و از لیلی میخواهد «دوستم داشته باش.» پس از این یادداشت چند سطر شعر نیز نوشته شده. زن و شعر دو محور اصلی زندگی مایاکوفسکی و مایهی شور و سرگشتگیهای او بودهاند، از زمانی که نوجوانی بیش نبود تا همان لحظه که تیری در قلب خود شلیک کرد. بهزاد کشمیریپور تحریریه: فرید وحیدی
|
(دویچه وله) |
ژان پل سارتر؛ فیلسوف همیشه معترض |
ژان پل سارتر، یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان و روشنفکران قرن بیستم به شمار میرود. کمتر متفکری مانند او در صحنهی فعالیتهای اجتماعی و سیاسی حضوری فعال و موثر داشته است. سارتر سی سال پیش در سن هفتاد و پنج سالگی درگذشت. ژان پل سارتر کار خود را با انتشار رمان، نمایشنامه و مقاله آغاز کرد و از همان سالهای جوانی در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نیز فعال بود. از اوایل دههی سی میلادی رمانها، نمایشنامهها و مقالههای او برایش شهرتی فراوان به همراه آورد و در سالهای پایانی جنگ دوم جهانی انتشار مهمترین نوشتههای فلسفیاش آغاز شد. حضور اجتماعی سارتر به عنوان «روشنفکر متعهد» از سالهای میانی دههی چهل میلادی شروع و تا زمان مرگش ادامه یافت. از ویژگیهای بزرگ سارتر، که نصیب کمتر فیلسوفی شده، تاثیر اندیشههای فلسفی او در زندگی اجتماعی دوران حیاتش بود. سارتر ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس متولد شد و ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ در همان شهر درگذشت. فلسفهی آزادی و مسئولیت فرد سارتر در کنار فیلسوفانی چون هایدگر و هوسرل، که تاثیرشان در شکلگیری رویکردهای فلسفی او آشکار است، به عنوان یکی از متفکران اکزیستانسیالیست شهرت دارد؛ فلسفهای که بیش از دیگران با نام او شناخته میشود. هستهی اصلی فلسفهی اگزیستانسیالیسم را اغلب اینگونه خلاصه میکنند که، تولد اتفاقی است که انسان را به عالم هستی پرتاب میکند و اوست که باید تلاش کند به زندگیاش معنا دهد. اصل اختیار و مسئولیت فردی در برابر کنشهای اجتماعی و سیاسی و دفاع از آزادی فرد، از بنیادیترین جنبههای تفکر سارتر به شمار میرود و هستهی اصلی آثار و تئوریهای ادبی او را نیز در بر گرفته است. در سالهای پس از جنگ دوم جهانی که دنیای غرب تشنهی حرف نو و فهم کابوسی بود که هستی انسان مدرن را در هم نوردید، نوشتههای سارتر در مرکز توجه روشنفکران و جوانان قرار گرفت؛ نمایشنامههای او بر صحنهی تماشاخانههای فرانسه و دیگر شهرهای مهم اروپا اجرا میشد و کتابهایش مورد استقبال بودند. او در همین دوران پایهگذار و منتشرکننده نشریه «عصر مدرن» بود که آثار مهمترین روشنفکران فرانسوی در آن به چاپ میرسید. سال ۱۹۶۴ جایزه ادبی نوبل به سارتر تعلق گرفت، اما از پذیرفتن آن امتناع کرد. رمان «تهوع» و مجموعه داستان «دیوار» که در اوایل سی سالگی نوشته شدهاند، همچنان از مهمترین آثار ادبی سارتر به شمار میآیند. نمایشنامه «مگسها» که ۱۹۴۳ منتشر شد، سارتر را به عنوان یکی از چهرههای شاخص این رشته معرفی کرد. انتشار نوشتههای فلسفی او نیز از همان دههی سی میلادی آغاز شد. کار مهم و جوهر اصلی فلسفهی سارتر در کتاب «هستی و نیستی» تشریح شده که نخستین بار ۱۹۴۳ انتشار یافت. در جستجوی راه سوم سارتر هرگز به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد، اما سالهای طولانی هوادار منتقد این حزب بود. او اواخر دههی چهل میلادی از بنیانگذاران حزبی بود که «راه سوم»ی میان سوسیالیستها و کمونیستها میجست. نزدیکی بیشتر سارتر به حزب کمونیست که اوایل دههی پنجاه و به دنبال دستگیری رهبر این حزب صورت گرفت، بسیاری از دوستان قدیم او، از جمله آلبر کامو را به شدت ناراضی کرد و رنجاند. رفتار خشونتآمیز حاکمان شوروی با مخالفان، سارتر را بار دیگر در مقابل حزب کمونیست قرار داد، گرچه بسیاری از او انتظار مخالفتهای آشکارتری با حکومت شوروی داشتند. سارتر از سویی منتقد روشهای خشونتبار استالینی در برخورد با دگراندیشان شوروی بود، و از سوی دیگر، به ویژه در دههی شصت، سرزنش میشد که در انتقاد از حکومت شوروی صراحت و قاطعیت لازم را ندارد. نزدیکی او به جنبش چپ همواره با تلاش برای یافتن راههای تازهای که زمینهی رشد دیکتاتوری و محدود شدن آزادی فردی را سد کند همراه بود. صدای رسای اعتراض، از ویتنام تا ایران تعلق خاطر و اعتقاد سارتر به اندیشهی مارکسیسم، همچون نقش جامعه و شرایط اقتصادی بر زندگی و کنش اجتماعی فرد، در برخی موضعگیریها و تئوریهای او آشکار است. در کتاب «نقد دیالکتیک خرد»، ژان پل سارتر، تلاش کرد دیالکتیک مارکسیستی را با هستهی اصلی فلسفهی اکزیستانسیالیستی، «ارادهی آزاد»، آشتی دهد. سارتر تا آخر عمر در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بسیار فعال بود و از جنبشهایی که سمت و سوی آنها را آزادیخواهانه میدید با تمام امکاناتش حمایت میکرد. در جریان جنبش دانشجویی سال ۱۹۶۸ در صف دانشجویان قرار داشت، از مبارزه مردم ویتنام در جنگ با آمریکا، و از مبارزه مردم ایران علیه شاه و آزادی زندانیان سیاسی، همچون مبارزه مردم شیلی علیه دیکتاتوری پینوشه حمایت میکرد. ژان پل سارتر بر روشنفکران کشورهای دیگر نیز، همچنان که بر روشنفکران ایرانی، تاثیری عمیق بر جا گذاشته است. بسیاری از نوشتههای او به فارسی ترجمه شده و کتابها و نوشتههای متعددی در مورد آثار و فلسفهی او در ایران انتشار یافته است. از فلسفه تا تئوری ادبی در میان کارهای مهم سارتر انبوهی نقد ادبی و تکنگاریهایی قرار دارد که در آن به تحلیل آثار شاعران و نویسندگان بزرگ فرانسه، مانند بودلر، مالارمه، فلوبر و ژان ژنه پرداخته است. تلاشهای او برای تدوین تئوری ادبی نیز در کتاب «ادبیات چیست» گردآوری شده که در آن به نقش و تعهد نویسنده در اجتماع توجه ویژهای دارد. ارتقاء ادبیات به وسیلهای برای شناخت بهتر جهان و هستی و تغییر آن، جزیی از فلسفهی سارتر و زیباییشناسی پیشنهادی او محسوب میشود. سارتر از ابتدای نیمهی دوم قرن بیستم به شخصیتی تبدیل شد که بسیاری از آن به عنوان «وجدان بیدار» روشنفکری و پیشقراول روشنفکران اروپایی یاد کردهاند. فیلسوف و نویسندهی فرانسوی با شهرت و اعتباری که هر روز افزایش مییافت، هر جا لازم میدید صدای خود را علیه نقض آزادی و حقوق انسانها بلند میکرد و با نام، قلم و حضور خود به پشتیبانی از جنبشهای اعتراضی برمیخاست. در این تلاشها نابسامانیهای درونی جامعهی فرانسه به همان اندازه مورد توجه او بود که وضعیت مستعمرههای این کشور. بعدتر نقض ابتداییترین حقوق انسانها در کشورهای بلوک شرق، و در بسیاری کشورهای دیگر نیز از دغدغههای مهم سارتر شد. فیلسوفی در میان جمع «دستهای آلوده»، «روسپی بزرگوار»، و «گوشهنشینان آلتونا» از آن دسته آثار ژان پل سارتر هستند که همچنان خوانده و تحسین میشوند. فیلسوف فرانسوی در زندگی خصوصی خود نیز توجه بسیاری را برانگیخت و برای عدهای سرمشق بود. رابطهی او با سیمون دوبووار، نویسنده و فمینیست بزرگ فرانسوی، پنجاه سال ادامه داشت. این رابطه آمیختهای از عشق، دوستی و همکاری روشنفکرانه بود که رعایت احترام و آزادی طرف مقابل، شرط پایداری آن محسوب میشد. این دو تقریبا تا سالهای آخر زندگی سارتر یکدیگر را شما خطاب میکردند و روابط دیگری نیز داشتند. سارتر اواخر دههی چهل قصد داشت با یک دختر فرانسوی ازدواج کند، اما همانگونه که از بیست پنج سالگی با سیمون دوبوار زندگی مشترکی را آغاز کرده بود، آن را تا هنگام مرگ ادامه داد. سارتر از جوانی از ضعف بینایی رنج میبرد. او حتا از سال ۱۹۷۳ که تقریبا نابینا شده بود و قادر به خواندن و نوشتن نبود نیز از حضور اجتماعی خود نکاست. او با مصاحبهها و دیدارهایش، و با حضور در نشستها و گردهماییهای اعتراضی، همچنان تا سال ۱۹۸۰ که درگذشت، روشنفکری موثر در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی باقی ماند. هیچ فیلسوفی به اندازه سارتر در جنبشهای اجتماعی و اعتراضی فعال نبوده است. در تشییع جنازه ژان پل سارتر بیش از پنجاه هزار نفر حضور یافتند.
|
بهداشت و درمان |
(روزنامه همشهری) |
خون من هم سرخ است |
28فروردين (17آوريل) سالروز تولد فرانك استابل از بنيانگذاران فدراسيون جهاني هموفيلي، مبناي روزي براي حمايت از بيماران هموفيلي قرار گرفته است. در روز جهاني هموفيلي قرار است توجه دولتها و مردم جهان به مشكلات و مسائل مختلف جامعه هموفيلي جهان جلب شود. در اين رابطه متقاعد كردن دولتها براي حمايت از اين بيماران و دفاع از حقوق آنان بزرگترين وظيفه است كه انجمنهاي حامي بيماران بهعهده دارند. اين روز بهانهاي است تا نگاهي دوباره به مشكلات اين بيماران در كشور داشته باشيم. با افزايش آگاهي و اطلاعات مردم، انجام مشاورههاي ژنتيك و اقدامات و روشهاي تشخيصي قبل از زايمان ميتوان تا حد زيادي اين بيماري را كنترل كرد. در آستانه روز جهاني هموفيلي (17آوريل- 28فروردين) گزارشي با بهرهگيري از ديدگاههاي متخصصان اين حوزه تهيه شده كه از نظرتان ميگذرد. دكتر غلامرضا توگه، عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران و فوقتخصص بيماريهاي خون با تأكيد بر انجام مشاورههاي قبل از ازدواج و زايمان جهت پيشگيري از بروز هموفيليهاي ارثي، گفت: 70درصد بيماران هموفيلي بهطور ژنتيك و با سابقه خانوادگي و 30درصد بهصورت جهشهاي ژنتيك ناگهاني در فرد ايجاد ميشود. درمان هموفيلي با جايگزيني فاكتور انعقادي غايب و تزريق وريدي فراوردههاي انعقادي متراكم كه از خون انسان تهيه ميشود ميسر است. علائم بيماري شايعترين علامت هموفيلي خونريزي غيرقابل كنترل و بيش از حد بهعلت كمبود يا عدموجود فاكتورهاي انعقادي در خون است. خونريزي حتي ميتواند بدون هيچگونه آسيبي رخ دهد. خونريزي اغلب در مفاصل رخ ميدهد. موارد زير از ديگر علائم شايع هموفيلي هستند؛ هر چند هر فرد علائم گوناگوني را تجربه ميكند: كبودي: كبودي حاصل از صدمات كوچك كه ميتواند منجر به يك هماتوم (تجمع خون زير پوست كه منجر به تورم ميشود) بزرگ شود. خونريزي: تمايل به خونريزي از بيني، دهان و لثهها، با يك صدمه كوچك نظير مسواك زدن يا اعمال دندانپزشكي اغلب نشانگر هموفيلي است. خونريزي درون مفصلي: خونريزي درون مفصلي باعث درد و عدمتحرك ميشود و درصورت عدمدرمان كامل طبي منجر به بدشكلي مفصل ميشود. مفاصل از مكانهاي شايع عوارض ناشي از خونريزي در هموفيلي هستند. اين خونريزي مفصلي منجر به التهاب مفصلي دردناك و مزمن، بدشكلي و لنگيدنهاي مكرر ميشود. خونريزي داخل عضلاني: خونريزي داخل عضلات منجر به تورم، درد و قرمزي ميشود. تورم ناشي از خونريزي در اين مناطق از طريق افزايش فشار بر بافتها و اعصاب ناحيه منجر به صدمات پايدار و بدشكلي ميشود. خونريزي ناشي از صدمات يا خونريزي خودبهخودي مغز شايعترين علت مرگ در كودكان مبتلا به هموفيلي و يكي از شديدترين عوارض اين بيماري است. محلهاي ديگر خونريزي: وجود خون در ادرار يا مدفوع نيز ميتواند علامتي از هموفيلي باشد. علائم هموفيلي ميتواند مشابه ديگر اختلالات خوني يا مشكلات طبي باشد. شايعترين علت ناتواني ناشي از هموفيلي بيماريهاي مفصلي مزمن يا آرتروپاتيها هستند. بيماريهاي مفصلي مزمن بهعلت خونريزي غيرقابل كنترل در درون مفاصل ايجاد ميشوند. خونريزي شديد داخلي و خارجي از ديگر مشكلات مربوط به اين بيماري است. پيشگيري با بررسي شجرهنامه خانوادههاي بيماران هموفيلي مشخص شده است بالاترين آمار تعداد ناقلين و مبتلايان به بيماري هموفيلي در ايران، بهدليل رواج ازدواجهاي فاميلي است. كاهش ازدواجهاي فاميلي بهويژه در خانوادههايي كه نمونه مبتلا به هموفيلي مشاهده شده و نيز، انجام مشاوره ژنتيك پيش از ازدواج بهترين راههاي پيشگيري از تولد فرزند مبتلا به اين بيماري است. در اين شرايط براي پيشگيري از شيوع تولد كودك هموفيلي، آسانترين، ارزانترين و مؤثرترين روش، رعايت اصول كلي فاصلهگذاري و تنظيم خانواده است كه مصوب و مورد قبول نظام بهداشت و درماني جامعه بوده و در سطح فراگير ملي نيز مورد قبول واقع شده است. با توجه به وسعت كشور و مناطق محروم بايد خانوادههاي هموفيلي را كارشناسانه در شبكه بهداشتي كشور زيرپوشش تنظيم خانواده مضاعف و خاص برد، در غيراين صورت هموفيلي با توجه به امكانات نسبي درماني موجود به سير پيشرونده خود ادامه خواهد داد.
|
(سلامت نیوز) |
تنبیه بدنی برای کودکان زیر 3 سال با بروز رفتارهای پرخاشگرانه آنان در دوران نوجوانی ارتباط دارد |
مطالعات نشان می دهد که مادرانی که کودک زير 3 ساله خود را تنبیه بدنی می کنند، در افزایش خطر ابتلا این کودکان به رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت در دوره نوجوانی، نقش اساسی دارند . مطالعات انجام شده نشان می دهد که انواع تنبیه بدنی، کودکان را برای رفتارهای پرخاشگرانه در مراحل بعدی زندگی آماده می کند . دکتر کاترین تیلور ، محقق و استادیار علوم سلامت و بهداشت جامعه در دانشگاه تولان و دانشکده بهداشت شهر نیواورلئان ، می گوید هرچند کودکان نیازمند یادگیری نظم و انضباط هستند اما والدین باید بدانند که لازم است اين کار را با استفاده از رفتارهايی به جز تنبيه بدنی به او آموزش دهند . پیام آکادمی اطفال آمریکا می گوید به شدت با هر نوع تنبیه بدنی کودکان به هر دلیلی مخالف است . دکتر تیلور و همکارانش در یک نظر سنجی از2500 مادر دارای کودک زير سه سال پرسیدند که در ماه گذشته چند بار فرزند خود را تنبیه بدنی کرده اند که نزدیک به نیمی از انها گفتند که در ماه گدشته فرزند خود را تنبیه بدنی نکرده اند، حدود 28درصد آنها یک یا دوبار این کار را انجام داده اند و و 26 درصد در طی اين مدت بیش از دوبار فرزند خود را تنبیه کرده اند. دکتر پاتریشیا هامتز ، مدیر پیشگیری از آسیب و خشونت و استادیار بالینی مرکز اطفال در دانشگاه کلمبیا نيز با تاکید بر وجود ارتباط بین رفتار های تهاجمی با هر نوع خشونت فیزیکی در خانه و پرورش انسانی تهاجمی تر در آینده، به مادران کودکان زير سه سال پيشنهاد می کند که برای اصلاح رفتارهای بد و تقويت رفتارهاب درست از راه های دیگری به جز تنبيه بدنی استفاده کنند.
|
(سلامت نیوز) |
بیماران مبتلا به آلزایمر با دیدن عزیزانشان شاد میشوند، حتی اگر آنها را به خاطر نیاورند |
محققان کشف کردهاند که احساسات و آخرین خاطرات دربیماران مبتلا به فراموشی (آلزایمر) مانند گرم گرفتن با دوستان و بستگان تاثیر بسزایی در سلامت این افراد دارد . دانشمندان معتقدند که ملاقاتهای منظم با بیماران آلزایمری تاثیر عمیقی بر بهبودی این بیماران دارد . مطالعات جدید نشان می دهد افراد مبتلا به آلزایمر برای دیدن عزیزانشان احساس شادی میکند حتی اگر آنها را نشناشند. محققان در دانشگاه آیووا میگویند این خبر بسیار خوبی برای نزدیکان کسانی است که به این بیماری مبتلا هستند چرا که ممکن است آنان تصور کنند بودنشان در کنار بیماران خود تاثیری ندارد. جاستین فینشتاین ، پژوهشگر علوم اعصاب و روان این دانشگاه میگوید: یک دیدار ساده و یا تماس تلفنی اعضای خانواده تاثیر بسیار مثبتی در احساس شادی بیمار دارد هرچند ممکن است بیمار به سرعت آن را فراموش کند . حتی عدم توجه کارکنان خانه های سالمندان ممکن است به بیمار احساس غم، ناامیدی و تنهایی بدهد . نتایج منتشر شده مطالعات نشان می دهد که افرادی که حافظه خود را از دست دادهاند با کلیپ های مختلف غمگین و یا شاد میشوند، هرچند نتوانند آنچه را که دیده اند به یادآورند . در این بیماران، صحبتها و یا حتی شوخیهای خود میتواند باعث تقویت روحیه شود. این تحقیقات نشان می دهد که تدوین استانداردهای مراقبت های علمی برای پیشگیری از ابتلا به اختلالات حافظه ضروری است. " شواهد روشنی وجود دارد که در درمان بیماران آلزایمر، رعایت احترام و توجه به مسائل اخلاقی لازم است.
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر