-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
روز یکشنبه گذشته (۱۱ آوریل- ۲۲ فروردین) در خبرها آمدهبود که دختری ایرانی از طبقه دوازدهم یکی از آپارتمانهای شهر کوالالامپور سقوط کرده و در اثر این سقوط درگذشتهاست. پیرامون این حادثه گفته شد که پلیس با بررسیهایی که انجام داده احتمال بروز قتل را منتفی دانستهاست اما نظرات گوناگونی از سوی اطرافیان وی همچنین ساکنین آن ساختمان مطرح شد. ازجمله آن که او که در یکی از آموزشگاههای زبان به آموختن زبان انگلیسی اشتغال داشته، به دلیل ناامیدی از دریافت ویزا اقدام به خودکشی کردهاست. ازسوی دیگر درحالیکه خانواده وی احتمال خودکشی را برای او کاملن مردود دانستهاند برخی از دوستان وی این حادثه را یک تصادف دانستهاند. برخی نظرات هم حکایت از آن دارد که ویژگیهای فیزیکی پنجره این ساختمان احتمال بروز هر نوع حادثهی تصادفی را منتفی میکند.
به هر رو ربابه اکنون دیگر در این دنیا و در میان دوستانش نیست. دختری که برای ادامه تحصیل به این کشور آمدهبود و چهارماه بیشتر از از اقامت او در مالزی نگذشتهبود.
حالا او دیگر نیست و این نیستی به هردلیل که باشد، دردناک است، برای پدر و مادر و خانوادهایکه ۲۲ سال شاهد بالندگی او بودهاند و با هزاران امید او را راهی دیاری دیگر کردهاند و شاید برای دوستانی که هر روز با او در یک کلاس مینشستند و با انرژی به آیندهی خود میاندیشیدند.
همچنین برای جامعه حدودن ۶۰ هزار نفری مهاجر ایرانی مالزی.
پس از درج خبر درگذشت ربابه در رادیو کوچه، معلم او در آموزشگاه زبان انگلیسی که در آن به تحصیل مشغول بود در تماس با رادیو کوچه ابراز تمایل کردهبود که راجع به این دانشجوی جوان گفتو گویی داشته باشد.
رادیو کوچه پیگیر گفت و گو با «ریچارد جنکینز» شد نه از آن جهت که کندوکاوی در چگونگی راز مرگ این دختر جوان داشتهباشد بلکه از آن رو که بداند به واقع آیا عوامل استرسزایی برای ایجاد حس تمایل به خودکشی در وی وجود داشتهاست و اینکه به راستی جوانانی همچون ربابه و در این شرایط مهاجرت موقت با چه مسایلی درگیر هستند.
گفتو گوی کامل «ریچارد جنکینز» را از اینجا بشنوید
آقای جنکینز میگوید:
ربابه یک دختر زیبا و دوستداشتنی بود. این یک سوء تعبیر است که بسیاری از افراد فکر میکنند که ایرانیهایی که به مالزی میآیند میخواهند از کنترل دین اسلام رهایی یابند. این باور حقیقت ندارد. آنها برای تجارت ، تحصیل یا سایر امور میآیند.
پدر و مادرانی که در ایران هستند کم کم شروع کردهاند به نگرانشدن. چرا که دختران و پسران آنها به خوردن مشروبات الکلی، داشتن رابطه جنسی، کشیدن سیگار و مواد مخدر رو میآورند. بله این مسایل تا حدی درست است اما بیشتر آنها این طور نیستند. ربابه انسان زیبایی بود. او همیشه لبخند میزد. او یکی از بهترین شاگردان من بود. او در امتحان کلاس من ۹۷ درصد نمره را کسب میکرد. در کلاس آقای مایکل هم ۸۷ درصد نمره را گرفت. او در صحبت کردن زبان انگلیسی فوقالعاده بود. بسیار سخت کوش بود و بیشتر وقت خود را در درس خواندن سپری کرد.
من نمیگویم که دختران و پسران ایرانی به خوردن مشروبات الکلی و خوش گذرانی مشغول نمیشوند اما میگویم آنها تنها به این امور نمیپردازند. من درباره ربابه میگویم که او دختر بسیار خوب و باخدایی بود. من میخواهم همه این را بدانند و از همه میخواهم که از تهمتزدن به دختران و پسران ایرانی دست بردارند. بیشتر دختران و پسران ایرانی که به اینجا میآیند سخت درس میخوانند.»
او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این که در میان افرادی که به این جا می آیند هم آدم خوب هست هم بد اما بیشتر آنها انسانهای خوبی هستند، تاکید میکند که باید قبل از رابطه و دوستی با دیگران درست فکر کرد و میافزاید:
« من و شاگردانم که از عربستان، کره، سودان و ایران یا کشورهای دیگر هستند، در کلاس هر از گاهی در مورد این مسایل با هم صحبت میکردیم و من باور نمیکنم که ربابه با کسی رابطهای داشته باشد. او دوستان زیادی داشت که بیشتر آن ها دختر بودند و به پسران خیلی کم فکر میکرد. تمام انرژی خود را بر روی گذراندن امتحان آیلتس و تافل میگذاشت. تا مدرک دانشگاهی خود را بگیرد. خیلی به طراحی علاقه داشت و میخواست طراح لباس شود. البته خیلی مطمئن نیستم.
او دختر خوبی بود و مادر و پدرش باید به او افتخار کنند. او در مقطع خود در کلاس زبان نمرات خوبی کسب کرد. من نمیگویم که او تفریح نمیکرد چرا تفریح هم داشت و با دوستانش بیرون می رفت. مثل خود من که وقتی هم سن او بودم با دوستانم خوش گذرانی میکردیم.»
ریچارد جنکینز در پاسخ به این سوال که واقعن چه اتفاقی افتاد گفت:
«من جزییات را نمیدانم. اما میگویم که ربابه دختر شادی بود و از نظر روحی هم سالم بود و افسرده نبود. نه،او خودکشی نکردهاست. در آن زمان ما پیگیر ویزای او بودیم و از ما خواست که دست نگه داریم. ویزای او مهلت سه ماه داشت و برای مدت کوتاه یک هفتهای به سنگاپور رفت و پس از بازگشت به مالزی ویزای او سه ماه دیگر تمدید شد. قبل از آن که به دانشگاه برود.»
از اوپرسیده شد: منظورتان این است که او مشکلی با ویزای خود نداشت و خود کشی هم نکرده است؟
«من میلیونها بار میگویم که او خودکشی نکرده است. البته خیلی سخت است که اطلاعات جزیی را پیدا کرد. دوست او میگوید که برای مدتی او را تنها گذاشته و او در حال انجام کاری کنار پنجره بوده و از بالا سقوط کرده. من در اتاق نبودم و نمیدانم چه اتفاقی افتادهاست. کسی او را هل نداده، او خودکشی نکرده، از بالا به پایین نپریده بلکه این اتفاق یک تصادف ساده بودهاست. هیچ کس نمیداند چه اتفاقی افتاده اما از ته قلبم مطمئنم که هیچ کس ربابه را از بین نبردهاست و خود او هم این کار را نکرده، این یک تصادف بودهاست.»
اما او تحت فشار بود؟
«البته که هر دانش آموزی در هر کشوری زیر فشار است و والدین از او میخواهند که درس بخواند و بهترین باشد. من به جای پدر ربابه در مالزی بهترینها را برای او میخواستم همانطور که برای تمام شاگردانم میخواهم.
من و شما هم تحت فشار هستیم. اما آیا ما از پنجره به پایین میپریم؟ البته که او با من و دوستانش بحث میکرد اما این بدان معنی نیست که دست به این کار بزند. من هرگز باور نمیکنم که او خودکشی کردهباشد.»
ربابه و استاد زبان انگلیسی اش در جمع دانشجویان آموزشگاه
او در پایان توصیههایی به ایرانیان دارد: «من به تمام ایرانیها میگویم که قبل از این که به مالزی بیایند خوب فکر کنند و از سایتها اطلاعات کافی را بدست بیاورند. بعضیها فکر میکنند حتا اگر به آمریکا یا کانادا هم بروند خیابانها با طلا فرش شدهاند اما نه (آنجا) هم همهچیز واقعی است مانند هر جای دیگر. شما در هرجایی که میروید مانند کشور خودتان باید کار و تلاش کنید. اگر برای تحصیل هم میآیید حتمن موسسه آموزش زبان و دانشگاه خود را چک کنید.»
اما آن چه در این برنامه بر آن تاکید دارم نه پیگیری راز مرگ ربابه است و نه عوامل آن. واکاوی این حادثه ولو آنکه هیچ گونه خودکشی یا قتلی کار نباشد و این مرگ تنها در اثر یک حادثه اتفاق افتاده باشد، یادآور وجود فشارهای روانی و استرسهایی است که در جامعه مهاجران وجود دارد. به ویژه مهاجران جوانی که حتا برای مدتی کوتاه میهمان کشور و دیاری دیگر میشوند تا به آنچه در پی آن آمدهاند، دست یابند.
اینکه چه عواملی فرد را به مهاجرت تشویق میند، این که وعدههای شرکتها و مراکز فعال در این زمینه تا چه میزان واقعیت دارد و عملی است و اینکه چه عواملی سبب ایجاد حالت تعلیق و بلاتکلیفی در میان تعداد بسیاری از این مهاجران است، همه و همه مواردی است که جای کار بسیار دارد. اما در این مجال در گفتو گو با «ندادیلمی»، مدیر مرکز مشاور خانواده دانشگاه پیام نور شهر کوالالامپور، به شرایط و آسیبشناسی جامعه جوان مهاجر پرداختهام.
گفت و گو با این این مشاور اجتماعی را از این جا بشنوید
- با سپاس از دوست گرامی که صدا و عکس ربابه را در اختیار من قرار داد
پوکی استخوان بیماریی است که در آن استخوان شکننده شده و با کوچکترین ضربهای میشکند. شکستگیها عمدتن در استخوان ران، مچ دست و مهرههاست. میزان ابتلا به پوکی استخوان در ایران به مرحله بحران رسیده است. تحقیقات نشان میدهد ۹۰ درصد خانوادههای ایرانی به دلیل تغذیه نامناسب و مصرف پایین لبنیات در ایران به پوکی استخوان مبتلا هستند. سن ابتلا به این بیماری در بین زنان ایرانی به شدت کاهش یافته و به ۳۵ سالگی رسیده است؛ در حالی که میانگین سن ابتلا به این بیماری در جهان ۷۵ سالگی است. کارشناسان، تغذیه مناسب، نوشیدن حداقل دو لیوان شیر در روز، ورزش کردن و استفاده از نور خورشید را مهمترین راه جلوگیری از ابتلا به این بیماری میدانند.
سرانه پایین مصرف شیر در کشور
آمارها حاکی از آن است که میزان سرانه مصرف شیر در اروپا ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلوگرم در سال است اما سرانه مصرف شیر در ایران برای هر نفر ۹۰ کیلوگرم تعیین شده است. دکتر نجفی، عضو هیاتمدیره انجمن صنایع لبنی به خبر آنلاین میگوید: «بر اساس برنامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به منظور تامین سلامت مردم اینطور در نظر گرفته شده بود که مصرف سرانه شیر تا پایان برنامه چهارم توسعه دولت به ۱۶۰ کیلوگرم افزایش یابد اما با وجود نزدیک شدن به زمان پایان این برنامه، مصرف سرانه شیر در کشور با رقم اعلام شده تفاوت معنیداری دارد.» او در ادامه میافزاید: «سرانه پایین مصرف شیر و فرآوردههای لبنی در کشور باعث شده تا در حوزه سلامت هزینه بالایی جهت رفع پوکی استخوان بپردازیم.»
کارشناسان تغذیه، مصرف روزانه حداقل دو لیوان شیر، ۲۵ گرم پنیر و ۲۵۰ گرم ماست و سایر فرآوردههای لبنی را برای حفظ سلامت بدن الزامی میدانند. دکتر «احمدرضا درستی»، متخصص تغذیه نیز میگوید: «در پی مطالعاتی که طی سالهای ۷۹ تا ۸۱ در انستیتو تحقیقات تغذیه ایران انجام شده، ما به این نتیجه رسیدیم که بیشتر خانوادههای ایرانی با کمبود کلسیم مواجه هستند.»
دکتر «سیدمرتضا صفوی»، مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت نیز با اشاره به خطراتی که این کمبود کلسیم ممکن است به وجود بیاورد، معتقد است: «خبر بدی که ریشه در این کمبود کلسیم گسترده دارد، این است که سن پوکی استخوان در زنان ایرانی به ۳۵ سال کاهش یافته است و اکثر این خانمها با پوکی استخوان وارد دهه چهارم زندگیشان میشوند.»
اما نوشیدن نوشابههای گازدار توسط نیمی از مردم ایران یکی دیگر از عوامل کمبود کلسیم است.
«برلیانت بزرگمهر»، مسوول کمیته آموزش همگانی انجمن تغذیه ایران نیز معتقد است: «خوردن نوشابههای گازدار سبب پوکی استخوان میشود چون سبب میشود از رسوب مناسب کلسیم در استخوان جلوگیری به عمل آید.»
ورزش؛ عنصر مهم اما فراموش شده
ورزش به تراکم استخوانها میافزاید، از پوکی آنها پیشگیری میکند و مقاومت اسکلت بدن در برابر شکستگیها را بالا میبرد. اکثر ورزشها این خاصیت را دارند، اما بهترین آنها ورزشهایی هستند که تمام اندام را درگیر میکنند. اینطور که نتایج یک بررسی نشان داده، پیادهروی از پوکی استخوان جلوگیری میکند. بسکتبال و فوتبال نیز ساختار استخوان را متراکم میکنند و این یک مزیت به شمار میرود چرا که بافت متراکمتر در برابر پوکی استخوان مقاوم است و به راحتی نمیشکند.
اما ورزش زنان در ایران در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ همواره با محدودیتهایی روبهرو بوده است. مسئله پوشش اسلامی و عدم بازتاب رسانهای و نیز عدم حضور زنان در بسیاری از رشتهها از معضلاتی بوده است که ورزش زنان طی سالهای پس از انقلاب با آن دست و پنجه نرم میکرده است. این معضلات باعث عدم حضور زنان در رشتههای گوناگون ورزشی شده است و نیز سلامتی جسمی زنان را با مشکلی جدی روبهرو ساخته است و آنها را در برابر بیماریهای گوناگون از جمله پوکی استخوان آسیبپذیر کرده است.
نور خورشید؛ ارزانترین راه
بسیاری از پزشکان و متخصصان تاثیر مثبت ویتامین «دی» بر عدم ابتلا به بیماری پوکی استخوان را تایید کردهاند و معتقدند بهترین و ارزانترین منبع ویتامین «دی» در کره زمین نور خورشید است.
دکتر «مهران ستاره»، استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان نیز در این زمینه معتقد است: « قرار گرفتن در معرض نور مستقیم خورشید به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در ساعات ۱۰ صبح و یا ۴ بعدازظهر، بخشی از ویتامین «دی» مورد نیاز بدن را تامین میکند.» وی با بیان این مطلب که نور مستقیم در بروز سرطان پوست و لکهای پوستی موثر است، ادامه میدهد: «تابش نور از پشت پنجره، تاثیری در روند فوق نخواهد داشت، همچنین این زمان از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه نباید فراتر رود.»
حجاب اجباری برای کودکان دختر از سنین ۷ سال و محصور بودن در محیطهای سر پوشیده آنان را از این منبع ارزان ویتامین «دی» محروم کرده است.
راههای تشخیص
پوکی استخوان را بیماری خاموش نیز میگویند زیرا ضعیف شدن استخوانها علامت واضحی ندارد. اولین علامت واضح آن یک شکستگی دردناک است که با کوچکترین ضربه در مچ دست، استخوان ران یا استخوان فقرات اتفاق میافتد؛ البته لازم به ذکر است که دلیل هر شکستگیای پوکی استخوان نیست. اما لازم نیست بیش از حد نگران شوید زیرا راههایی هم برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری خاموش وجود دارد؛ راههایی از قبیل موارد زیر:
_استفاده روزانه از آفتاب و خوردن ویتامین «دی»
_ تغذیه سالم _عدم استعمال دخانیات
_ مصرف نکردن نوشیدنیهای حاوی الکل _ ورزش کردن
فعالیتهای فیزیکی در دوران کودکی و جوانی اثر مثبتی در شکلگیری و تراکم استخوانی دارد. ورزش در دوران میانسالی و در افرادی که دچار پوکی استخوان هستند نیز اثر زیادی در پیشگیری و افزایش تراکم استخوان دارد. تند راه رفتن، استفاده کردن از پله، کوهنوردی و ورزشهای روزانه به ترمیم و ساختن بافت استخوان کمک میکند.
بهطور کلی فعالیتهای فیزیکی سبب تقویت عضلات و افزایش تعادل بدن میشود، در نتیجه از افتادن که علت اصلی شکستگی است جلوگیری میشود و وضع روحی را نیز بهبود میبخشد.
بیرق یا پرچم یا درفش یک کشور به علامتی گفته میشود که نشان از مظهر تمدن و ملیت آن کشور دارد. بیرق بهطور کلی توسط فرمانده قوا یا پادشاه هر کشوری در لشگر کشیها استفاده میشده است. پرچم هر کشوری جهت رمز اتحاد بین مردمان آن کشور است که کاملن ریشه در پیشینه فرهنگی آن کشور دارد . این نشان برگفته شده از باورها، عقاید، آداب و رسوم نیاکان آن کشور، هویت و روحیه ملی مردمان آن کشور است .
نظرتاریخ نویسان درباره درفش کاویانی
تاریخ طبری مینویسد که درفش کاویانی از پوست شیر بود و پادشاهان آن را به زیب و زیور بیاراستند و زر و سیم و گوهر بر آن پوشاندند، آن را «اختر کاویان» نیز مینامند که جز در کارهای بزرگ نمیآورند. و جز برای شاهزادهای که به کارهای بزرگ فرستاده میشد، بر نمیافراشتند. مسعودی در «مروج الذهب» آن را از پوست پلنگ میداند که بر چوبهای بلند میآویختند. او بلندیش را دوازده و پهنایش را هشت ارش نوشته است. هر ارش از نوک انگشت تا آرنج دست.
شاهنامه فردوسی چنین برمیآید که درفش کاویانی تکه چرمی پاره چهارگوشی بوده که بر بالای یک نیزه آویخته شده و نوک نیزه از پشت آن بهسوی بالا نمودار بوده است. بر روی این چرم آراسته به پرنیان و ابریشم وگوهرهای ناب، ستارهای میدرخشیده است.
این درفش چهار پره داشته است که در هسته آن دایره کوچکی دیده میشود و در بالای آن همین دایره به چشم میخورد. در بخش پایینی چرم، چهار رشته نوار به رنگهای گوناگون سرخ و زرد و بنفش آویخته شده است.
که در نوک آنها گوهرهای ناب آویزان است. در نمایشگاه باستانی «لوور» پاریس در بخش ایران کاسههایی یافت میشوند که در ته آن درفش کاویانی کشیده شده مربوط به۶۶٠٠ سال پیش است. فردوسی درفش کاویانی را با احتساب نخستین شاهنشاهی ایرانی (پیشدادی و کیانی) در همین حدود دانسته است. از درفش کاویانی بارها از «اختر کاویانی» یاد کرده است و در برپا خیزی «کاوه آهنگر» چگونگی درست شدن آن را بازگو کرده است.
مفهوم رنگهای درفش کاویانی
بررسیها و پژوهشگرهای گسترده نشان میدهد که درفش کاویانی چرم پاره چهارگوشی بوده که بر بالای یک نیزه که نوک آن از پشت نمایان بود، آویزان میشده است. در میان پرچم یک ستاره بزرگ یا چهار پره به چشم میخورد که به چهارگوشه آن پایان مییافته است. در بالای آن اختر دیگری یافت میشد که چنبره کوچکی بود بدینگونه در درفش کاویانی دو ستاره در میان و بخش بالایی یافت میشده است.
در زیر آن در همه گوشه و کنارهایش، رشته نوارهایی که گویی تا پنج میرسید، آویزان بوده است که به زر و سیم و گوهرهای تابناک و ناب زیوربندی شده بودند. رشتههای آویزان شده بخش زیرین چرم چهارگوش به سه رنگ سرخ و زرد و بنفش آراسته بودند. «فردوسی» برگزیدن این سه رنگ را از آن «فریدون» میداند که خود درفش کاویانی را نیز به زیور و دیبای رومی و ابریشم و پرنیان نیز آذینبندی نمود.
درونمایه رنگهای درفش سرفراز کاویانی چیست؟
رنگ سرخ
رنگ سرخ رنگ روز «تیر» سومین روز هفته ایرانیان باستان است که امروز به آن «چهارشنبه» میگویند. «تیر» نام فرشته باران نیز است و به یاری و کوششهای اوست که زمین از ریزش باران بهرهمند و کشتزارها و مرغزارها سیراب و سبز و خرم میشوند. این رنگ نماد شکوه و توانایی، خروش و جوشش، پایداری برای پاسداری و نگهبانی از مرز و بوم است .این رنگ بر روی پرچم کنونی که در زمان قاجاریه با دو رنگ دیگر سپید و سبز که نشانه خانواده بنیامیه و بنیهاشم است، دیده میشود.
رنگ زرد
رنگ زرد رنگ روز «مهر» پایان هفته است که امروز به آن «یکشنبه» میگویند. این روز نام فروغ و روشنایی را با خود دارد، زیرا زادروز «مهرتابناک» است. این رنگ نشان پاکی و نیکخواهی، نمایانگر فر و بزرگی، روشنگر گران منشی و سروری و بازگوگر درخشندگی، فروزش و روشنایی است.
رنگ بنفش
رنگ بنفش رنگ «اورمزد» چهارمین روز هفته است که امروز به آن «پنجشنبه» میگویند. این رنگ نشانه جنگآوری و دلیری و نبرد سرسختانه با دشمن و پیکار در راه آزادی کشور و نگهبانی از یکپارچگی و شکوه آن است.
سرنگونی درفش کاویانی به دست تازیان
درفش کاویانی که نماد فر و شکوه آزادی سربلندی و بزرگی ایران زمین بود بدبختانه در هزار و چهارسد سال پیش در تازش تازیان به ایران از دست «رستم فرخزاد» سپهسالار ارتش ایران بر زمین افتاد و دیگر برافاشته نشد. درباره سرنگونی درفش کاویانی و ارزش آن «بلعمی» (ترجمه تاریخ تبری رویه ٣٠) مینویسد: «چون مسلمانان خزینه ملوک عجم غارت کردند، آن درفش پیش عمرابن الخطاب بماند. پس فرمود تا آن گوهرها بگشادند و آن پوست بسوختند.»
طبری در «تاریخ طبری» مینویسد که در جنگ «قادسیه»، «ضررین الخطاب»، درفش کاویانی را از ایرانیان
به تاراج گرفت و دیگر تازیان آن را به سی هزار درهم خریدند تا پاره پاره کنند و به فروش برسانند. بهای درفش کاویانی هزار هزار و دویست هزار درهم بود .
مسعودی (مروج الذهب) مینویسد :
«تا زمان «یزدگرد سوم» آن را برای رستم فرخزاد به سال ١۶ هجری برای جنگ به قادسیه فرستاد و رستم کشته شد، درفش بهدست «ضررین الخطاب فهری» افتاد و به هزار هزار دینار تقویم شد. بهقولی تصرف درفش بروز فتح مدائن و بهقولی به روز فتح نهاوند در سال ١۶ یا ٢٠ هجری بود.
«هرودوت» و «گزنفون» نوشتهاند ارتش ایران در زمان کورش بزرگ و داریوش بزرگ دارای نشانهای برافراشتهای بودند که در راس سپاه قرار میگرفته است .
درفش شکوهمند ارتش شاهنشاهی کورش بزرگ
گزنفون در کتاب «آناباسیس» خود اشاره نموده است که درفش شاهنشاه ایران عقابی زرین با بالهای گشوده است که بر نوک نیزه قرار گرفته است. به گفته مورخین این درفش از طلا ساخته شده بوده و بر سر نیزهای بلند واقع گشته است که در نبردهای ایران با کشورهای دیگر و در جشنهای ملی ایران به احتزاز در میآمده است .
در قرن گذشته واقع در پمپی موزاییکی از زیر خاکها بیرون کشیده شد که صحنهای از نبرد ارتش شاهنشاهی داریوش با اسکندر را نشان میدهد. در این نقاشی باستانی درفش ارتش ایران به رنگ قرمز یا ارغوانی رسم شده است که وسط آن عقابی زرین قرار گرفته است. این اثر برجسته امروزه در دست است و در موزه نگهداری میشود .
در موزه لوور پاریس جامی موجود است که در یونان قدیم ساخته شده است. در این جام مبارزه یک یونانی با یک سرباز پارسی که درفش ملی ایران را برافراشته است نقش بسته است. مرد یونانی سرباز پارسی را به زیر پای انداخته است ولی مرد پارسی با اینکه به زیر پای مرد یونانی افتاده ولی هنوز پرچم ایران (که بسیار شبیه به درفش کاویانی است) را بلند نگاه داشته است و نگذاشته که سرنگون شود. زیرا عقیده ایرانیان بر این بوده که در هیج شرایطی این نشان ملی نباید به زیر پای بیافتد و سرنگون شود.
پرچم در زمان شاهنشاهی و امپراتوری ساسانی :
در سنگ نگارههای شاهنشاهان ساسانی، چندین بیرق ملی به جای مانده است که در هنگام تاجگذاری و لشگرکشیها برافراشته میشده است. در بیشابور سنگ نگارهای وجود دارد که متعلق به شاهنشاه شاهپور دوم است. پرفسور هرتزفلد آن را رمزگشایی نمود و درفش ملی ایران را در آن روزگار بیرقی بلند با پارچهای دراز تشخیص داد .
«آمین مارسلن» مورخ نامدار رومی در مورد بیرق ایران در زمان شاهنشاهان ساسانی نوشته است: «وقتی ایرانیان میخواستهاند وارد نبرد با دشمنان شوند، بیرق آتشین خود را بلند مینمودند و در مواردی خود شاهنشاه در راس سپاه وارد کارزار میشد. »
پرچم شاهنشاه بهرام چهارم از یک میله افقی بلند که دو شراره ضخیم به آن آویخته شده بوده تشکیل شده بود. در بالای آن حلقهای کوچک قرار داشت. به عبارتی میتوان گفت که هر یک از شاهنشاهان ایران در زمان ساسانی درفش مخصوص خود داشتند ولی در باطن همگی شبیه به یکد یگر و در کل شبیه همان درفش کاویانی است. مربعی بوده است که بر فراز میلهای بلند قرار داشته است .
بعضی از شاهنشاهان در میان سپاه بهروی تختی زرین مینشستهاند که درفشهای گوناگونی در کنار تخت وی به احتزاز در آمده بوده و بعضی دیگر سوار بر اسب در راس ارتش قرار داشتهاند. در کتیبه ارزشمند نقش رستم که صحنه به خاک افتادن امپراتور روم (والرین) در برابر شاهنشاه ایران را نشان میدهد، شاهپور اول باقدرت و شکوهی بیمانند بر روی اسبی نشسته است و امپراتوری روم در برابرش به خاک افتاده و درخواست پوزش نموده. در پشت این سنگ نگاره و در پشت نقش شاهپور پارچهای موجدار دیده میشود که همان بیرق و درفش ایران است .
دیدار تیمهای تراکتورسازی و پرسپولیس با نتیجه تساوی یک بر یک به پایان رسید. دیدار تراکتورسازی و پرسپولیس از ساعت ۱۷ با حضور بیش از ۷۰ هزار نفر در ورزشگاه یادگار امام آغاز شد. دو تیم بازی را در شرایطی آغاز کردند که ورزشگاه یادگار امام مملو از هواداران تیم میزبان بود. در نیمه نخست شاگردان فراز کمالوند بازی بهتری را نسبت به سرخپوشان تهرانی انجام دادند، که نتیجه تلاش تبریزیها گل دقیقه ۳۸ توسط فرهاد خیرخواه بود.
شاگردان علی دایی در نیمه دوم برای جبران نتیجه به میدان آمدند و موفق شدند در دقیقه ۵۶ توسط هادی نوروزی به گل تساوی برسند. همچنین پرسپولیس در دقیقه ۹۱ فرصت بسیار خوبی را از دست داد و در نهایت این بازی با نتیجه یک بر یک به پایان رسید.
قضاوت این مسابقه بر عهده سعید مظفریزاده بود. وی در نیمه اول از تراکتورسازی به جاسم کرار و فرهاد خیرخواه و از پرسپولیس به حسین بادامکی کارت زرد نشان داد. پرسپولیس با این تساوی ۵۱ امتیازی شد و در رده سوم باقی ماند. تراکتورسازی نیز ۴۳ امتیازی شد.
علی دایی در نشست خبری پس از بازی تیمهای فوتبال پرسپولیس و تراکتورسازی اظهار کرد: «بازی خوبی بود اما بازیکنان ما بهدلیل جو سنگین حاکم بر استادیوم در نیمه نخست چندان خوب ظاهر نشدند. من در عجبم که چرا آنها در نیمه اول اینطور بازی کردند و بسیار متفاوتتر از آن، در نیمه دوم خیلی عالی بودند. پرسپولیس در نیمه نخست آن تیم همیشگی نبود اما بعد از آن که بازیکنان بر شرایط غلبه کردند توانستند در نیمه دوم شروع خوبی داشته و تا پایان مسابقه تیم برتر میدان باشند.»
وی افزود: «همانطور که گفتم پرسپولیس نیمه اول در حد و اندازههای نامش نبود و متاسفانه چندین موقعیت را بههدر داد. ما در نیمه دوم هم موقعیتهای گلزنی متعددی را از دست دادیم. اما بازیکنان ما در نیمه دوم آن قدر خوب بودند که باید بگویم تاکنون هیچ تیمی در تبریز تا این حد تراکتورسازی را تحت فشار قرار نداده بود و ما در نیمه دوم اینچنین بودیم. پرسپولیس واقعن در این بازی استحقاق برد را داشت.»
دایی در ارزیابیاش از تیم تراکتورسازی گفت: «تراکتورسازی پتانسیل بالایی دارد، آنها خوب بازی میکنند و با این همه هوادار پرشور میتوانند یکی از سه چهار تیم مطرح و پرقدرت ایران باشند. شور و اشتیاق تماشاگران این تیم مثالزدنی است. آنها از ابتدا تا پایان بازی مدام تیمشان را تشویق کردند و حتا در زمانیکه تیمشان دفاع میکرد با تشویقهایشان فریاد حمله سر میدادند. معتقدم باید از این سرمایه بزرگ فوتبال کشورمان در تبریز استفاده کرد.»
دایی در ارزیابیاش از داوری که تماشاگران تراکتورسازی نسبت بهآن معترض بودند، گفت: «اتفاقن این تیم پرسپولیس است که باید نسبت به داوری معترض باشد. چرا که کمکداور در صحنه گل اول به اشتباه پرچم خود را بالا آورد و این باعث شد تا برخی بازیکنان ما بایستند. تمرکز تیمی ما آن لحظه بههم ریخت و در نهایت گل تراکتورسازی بهثمر رسید. این اشتباه بزرگ از کمک داور به ضرر ما تمام شد. البته اشتباه هم جزیی از داوری است و کامرانیفر از کمکداوران خوب فوتبال ماست. پرسپولیس روی حادثه گل خورد و پس از آن هم جبران کرد.»
این درحالی بود که هواداران تراکتورسازی از اواسط نیمه دوم و حتا بعد از پایان بازی به شدت علیه داوری و مسعود عنایت، رییس کمیته داوران فدراسیون فوتبال، با سردادن الفاظ نادرست شعار میدادند.
دایی در پاسخ به این سوال که آیا نسبت به شعار برخی هواداران تراکتورسازی که پرسپولیس را متعلق به افغانستان میدانستند واکنش نشان نمیدهید، به خبرنگاران گفت: «من کمیته انضباطی نیستم که در اینباره حرف بزنم. کار غلط را غلط میدانم و کار درست را درست. قطعن اگر اشتباهی از سوی من باشد آنرا میپذیرم. این طبیعت فوتبال است که تماشاگران شعار بدهند، مگر مردم افغانستان آدمهای بدی هستند. ما نباید خودمان را بالاتر از دیگران بدانیم. همه انسانها در دنیا قابل احترام هستند و از یکدیگر بالاتر نیستند. نگاه نکنید که اکنون در افغانستان جنگ است و قطعن مردمشان حق دارند مثل سایر انسانها در دنیا زندگی کنند.»
دایی درباره برنامه آتی تیمش گفت: «بهطور حتم روی بازی با تیم صبا در نیمه نهایی جام حذفی تمرکز خواهیم کرد. این تیم را بهخوبی میشناسم و چند بازی از آنرا دیده و بهدقت آنالیز کردم. ما سعی میکنیم پیروزی را در آن بازی از آن خودمان کنیم، ما به هواداران پرسپولیس بدهکاریم و این بدهی را باید با قهرمانی در جام حذفی تسویه کنیم.»
برای بعضی از خانوادهها و آدمهایی که در ترکیه هستند، سفر به خارج از ایران و زندگی درجایی غیر از وطن اصلی، نهتنها غربت نیست، بلکه از غربت درآمدن هم هست. گفتوگویی داشتم با خانوادهای که نوبت پروازشان رسیده و کمتر از یک ماه دیگر ترکیه را به مقصد کشور مورد نظرشان ترک میکنند.
چند مدتی هست اینجایید؟
سی ماه.
خانوادگی اینجا چند نفرید؟
سه نفر. دخترم شوهرم خودم.
برای چی دارین میرین؟
میریم پیش بچههامون، یکی ده سال پیش رفته، یکی هشت سال پیش، یکی چهار ساله.
ما براشون دلتنگ بودیم اونا هم همینطور. دوست داشتیم همه دور هم باشیم.
اونا به چه هدفی رفتن؟
درس بخونن و همه هم اتفاقن به هدفاشون رسیدن و دارن درس میخونن.
تو این مدت حوصلتون سر نرفته؟
نه، با دوستا بودیم. واقعن خوش میگذشت، کلاسهای مختلف میرفتیم.
شغل خاصی هم اینجا داشتید؟
نه، هیچکدوم کار نمیکردیم. هزینهها همه از جیب میدادیم. به هر حال زندگی هزینه داره مخصوصن تو ترکیه گرونی هست.
بقیه هم از اینکه برن از ایران راضی بودن؟
بله همه راضی بودن که اومدیم.
شما می دونستین که قراره که اینقدر تو ترکیه معطل بشین ؟
بله از همون موقع که داشتیم میاومدیم میدونستیم که دو تا سه سال میمونیم.
این برنامه واسه همه همینه؟
بله واسه استرلیا و کانادا وضع همینه. ولی کاری نمیشه کرد که، برنامهی یو ان این هست.
همه همینطوری بودن؟ کسی کارش زودتر راه نیفتاده؟
چرا بعضیها هم شده که ۱۸ ماهه پرواز بگیرن.
اونا شرایط خاصی داشتن؟
والا نمیدونم. ولی در حالت عادی همون بیست و پنج تا سی ماه طول میکشه.
به نظرتون هدر دادن زمان و هزینه تو ترکیه واسه این سه سال میارزید؟
بله، چون واقعن دوست داشتم پیش بچههام باشم.
دوس داشتید الان ایران بودید؟
بله خوب. به هر حال ایران وطنمه اما بچههام اونور بودن، دور هم بودن رو بیشتر دوست داشتم.
برای غربت تعریفی دارید؟
غربت من تو ایران بود. بدون بچههام واقعن سخت بود. واقعن خوشحالم که دارم میرم پیششون.
روابط عمومی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز دوشنبه از لغو فعالیت روزنامه اصلاحطلب «بهار» خبر داد.
به گزارش تارنمای فراکسیون اقلیت مجلس - پارلمان نیوز- این روزنامه بر اساس تصمیم جلسه هیت نظارت بر مطبوعات توقیف شده است.
بر اساس این گزارش هیت نظارت بر مطبوعات در جلسه صبح امروز اعلام کرد که روزنامه بهار به دلیل درج مطالب خلاف واقع، ایجاد شبهه در موضوعات اساسی چون انتخابات، زیر سوال بردن ارکان نظام جمهوری اسلامی و همچنین افترا به نهادها و ارگانهای رسمی کشور، مشمول بندهای ۱ ، ۸ و ۱۱ ماده ۶ قانون مطبوعات تشخیص داده شد و به سبب اصرار بر تداوم تخلفات مورد اشاره در شمارههای دو ماهه اخیر، مقرر شد با عنایت به تبصره ۲ ماده ۶ و به استناد تبصره ماده ۱۲ قانون مطبوعات، توقیف و موضوع جهت پیگرد قانونی به مرجع قضایی ارسال شود.
گفتنی است در ماههای گذشته تاکنون شمار زیادی از نشریات منتقد دولت و روزنامههای اصلاحطلب توقیف و یا لغو مجوز شدهاند.
زمینلرزهای به بزرگی پنجوسه دهم درجه در مقیاس ریشتر صبح امروز (دوشنبه) بخشهایی از ولایات مرکزی و شمالی افغانستان را تکان داده و تلفات و خساراتی بر جا گذاشت.
به گزارش بیبیسی آمار دقیق تلفات ناشی از این زمین لرزه هنوز دقیقن معلوم نیست. برخی منابع گفتهاند که در اثر این زمینلرزه، هفت نفر کشته و نزدیک به پنجاه تن دیگر زخمی شدهاند؛ اما اداره مبارزه با حوادث طبیعی افغانستان میگوید تا حالا مرگ شش نفر و زخمیشدن هشت تن دیگر تایید شده است.
شدت این زمین لرزه، عمدتن در مناطق موسوم به دره صوف بالا و دره صوف پایین در ولایت سمنگان محسوس بوده، اما براساس اظهارات اداره مبارزه با حوادث طبیعی، بخشهای از مزار شریف، در شمال، و کابل، پایتخت افغانستان را نیز تکان داده است.
مقامات میگویند، دهها خانه مسکونی در سمنگان تخریب شده و بیم آن میرود که افراد بیشتری زیر آوار باقی مانده باشند.
گفتنی است افغانستان و به ویژه منطقه هندوکش، در گذشته نیز شاهد زمین لرزههای قوی بوده است. ساختمانها در ولایات و مناطق دورافتاده افغانستان، در برابر زمینلرزههای قوی آسیبپذیر هستند و در چنین شرایط، فروریزی دیوارها و سقف خانهها، عمدتن باعث بروز تلفات میشود.
در پی دستگیری یک مامور حراست سازمان تربیت بدنی و دو ورزشکار والیبالیست و هنرهای رزمی به اتهام قاچاق ماده متامفتامین به مالزی، رییس حراست سازمان تربیت بدنی ارتباط دستگیرشدگان با حراست و سازمان تربیت بدنی را تکذیب کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران غلامعلی تاجیک، مدیرکل حراست تربیت بدنی اعلام کرد: «این مسئله قطعن به سازمان تربیت بدنی مربوط نیست. ما اصلن اعزامی به مالزی نداشتهایم. من چیزی در این خصوص نمیدانم.»
او افزوده است: «پلیس ورزشی هم که در خبرها اعلام شده، به هیچ عنوان از نیروهای حراست سازمان نبوده است.»
این در حالیست که خالد ابوبکر، رییس پلیس ایالت سلانگور ـ مالزی ـ به خبرگزاری فرانسه اعلام کرده «این سه نفر صبح روز یکشنبه، هنگام بازرسی چمدانشان توسط ماموران گمرک دستگیر شدند، زیرا حرکات مشکوکی نشان دادند.»
او گفته: «این سه ایرانی، یک پلیس بخش ورزش ایران، یک بازیکن والیبال و یک رزمی کار بودهاند. وقتی پلیس ساکهای آنان را بازرسی کرد، بستههای حاوی متاموفیتامین جاسازی شده در دسته فلزی ساکهای چرخدار آنان را پیدا کرد.»
خالد ابوبکر به خبرگزاری یادشده گفته است: «ما معتقدیم این سه ایرانی بخشی از یک باند قاچاق هستند که مواد مخدر قاچاق را به همین شکل وارد مالزی میکنند و این یک باند وسیع قاچاقچیان ایرانی است.»
در مقابل، سفیر جمهوری اسلامی در مالزی با انکار ادعای پلیس مالزی در مورد باند بزرگ قاچاقچیان ایرانی، گفته است که گروههای خلافکار بینالمللی از ایرانیان برای قاچاق مواد مخدر به مالزی استفاده میکنند.
به گفته پلیس مالزی در سال ۲۰۱۰، بیش از ۱۵ ایرانی به جرم قاچاق مواد مخدر در فرودگاه بینالمللی کوآلالامپور دستگیر و نزدیک به ۵۰ ایرانی به دلیل تخلفات مربوط به مواد مخدر بازداشت شدهاند.
خبرگزاری آسوشیتد پرس هم نوشته است دستگیرشدگان با خط هوایی ایران ایر، روز شنبه وارد کوالالامپور شده بودند و در صورتی که اتهام قاچاق مواد مخدر توسط این افراد به اثبات برسد، بر اساس قوانین مالزی اعدام خواهند شد.
بر پایه این گزارش، دستگیرشدگان پیش از کشف مواد اعلام کردهاند که قصد سه روز اقامت در مالزی را دارند.
متامفتامین (Methamphetamine) مادهای مخدر، شیمیایی و مصنوعی و محرکی قوی و مخرب است. به نوشته ایسنا این ماده که در ایران به «شیشه» شهرت دارد، یک محرک اعتیادآور بسیار قوی با تاثیر شدید بر روی سیستم عصبی است و به نام «کریستال» نیز شناخته میشود.
در کشورهای پیشرفته، افراد در دهه ششم زندگی با بیماریهای قلبی و عروقی درگیر میشوند، ولی این موضوع در ایران، در دهه سوم و چهارم زندگی افراد اتفاق میافتد.
گفت: «سن سکته در ایران به مرز ۳۲ سالگی رسیده است.» دکتر مسعود مسلمیفرد، نایب رییس انجمن پزشکان عمومی کشور، در گفتوگو با مهر با اشاره به تغییر شیوه زندگی و افزایش بیماریهای قلبی و عروقی در شهرهای بزرگ، گفت: «سن سکته قلبی در ایران به مرز ۳۲ سال رسیده است.»
دکتر مسعود مسلمی فرد با اشاره به زندگی ماشینی در شهرها و تغییر شیوه غذایی شهرنشینان گفت: «متاسفانه وضعیت زندگی در شهرهای بزرگ کشور به گونهای است که شهروندان برای انجام کارهای خود با کمبود وقت مواجه میشوند و ناگزیر هستند که برخی از فعالیتهای خود را محدود کنند».
بررسیهای پزشکی نیز نشان میدهد تا سال ۲۰۲۰ میلادی ۷۰ درصد از موارد مرگ و میر نوجوانان کشورهای در حال توسعه از جمله ایران ناشی از مصرف تنباکو، چاقی و فشارهای عصبی است.
مسلمیفرد از پرخوری و بدخوری به عنوان یکی از گرفتاریهای زندگی شهری نام برد و افزود: «مصرف فست فودها و غذاهای آماده که کالری کمتری دارند، باعث شده که میزان پرخوری در شهرهای بزرگ از جمله تهران افزایش یابد که این موضوع سلامت شهروندان را تهدید میکند».
به گفته محراب مرزبان، سرپرست کمیته پژوهشی انجمن جراحان قلب ایران، در کشورهای پیشرفته، افراد در دهه ششم زندگی با بیماریهای قلبی و عروقی درگیر میشوند، ولی این موضوع در ایران، در دهه سوم و چهارم زندگی افراد اتفاق میافتد.
آقای مرزبان اعلام کرده سالانه ۳۵ تا ۵۰ هزار مورد عمل جراحی قلب در ایران انجام میشود، در حالیکه در کشور چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت هم همین تعداد عمل جراحی قلب انجام میشود.
کارشناسان و متخصصان بیماریهای قلب و عروق با ابراز نگرانی از کاهش سن مرگ و میر بیماران قلبی در ایران، علت را در تغییر نوع زندگی، تغذیه نامناسب، مصرف دخانیات و کم تحرکی میدانند.
مرگ و میر بیماری قلبی در جهان
با وجود آمار هشداردهنده در باره ابتلا به بیماریهای قلبی در ایران، در بعضی کشورها، خبرهایی از کاهش ریسک ابتلا به این بیماریها منتشر میشود. به تازگی، مطالعات پژوهشگران دانشگاه آکسفورد نشان میدهد مرگ ناشی از بیماری قلبی در بریتانیا، از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی تاکنون کمتر شده است. این پژوهشگران، تغییر شیوه زندگی را علت چنین روندی اعلام کردهاند.
بیژن محمودی، فوق تخصص قلب و عروق میگوید: «در سالهای گذشته، تبلیغ زیادی شده است تا مردم غذاهای سالم، سالاد و میوه بخورند. وضعیت محیط زیست هم تغییر کرده و آلودگی شهری به مراتب کمتر از سالهای قبل است.»
تغییر شیوه زندگی
دکتر ایرج خسرونیا، رییس هیت مدیره جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، تغییر شیوه زندگی را علت اصلی زیاد بودن تعداد مبتلایان به بیماریهای قلبی در ایران، در مقایسه با میانگین جهانی میداند.
او میافزاید: «به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، شهروندان مجبورند بیش از توان روحی و جسمی خود تلاش کنند که سببساز افزایش فشار خون، استرس، بیماری قلبی و مرگ میشود.»
مصرف دخانیات
کامران باقری لنکرانی، وزیر سابق بهداشت اعلام کرده بود ۱۴ درصد از جمعیت بالای ۱۵ سال دخانیات مصرف میکنند.
او معتقد بود ۲۰ درصد پسران و پنج درصد دختران مصرفکننده مواد دخانی هستند.
از سوی دیگر، آمارهای رسمی نشان میدهد که روزانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ نفر در کشور، به خاطر مصرف دخانیات جان خود را از دست میدهند.
همچنین ۲۵ درصد مرگ و میر افراد ۲۰ تا ۶۵ ساله با عوارض مصرف دخانیات ارتباط دارد.
دکتر بیژن محمودی، فوق تخصص قلب و عروق، معتقد است: «استعمال دخانیات در سنین پایین در ایران در حال مرسوم شدن است و میتوان پیشبینی کرد کسی که از ۱۳ سالگی به استعمال دخانیات روی میآورد، در ۳۰ سالگی به بیماری قلبی و عروقی مبتلا شود.»
مصرف غذاهای آماده
مصرف فست فودها حتا هفتهای یکبار و مصرف نمک زیاد در رژیم غذایی، وجود سکته قلبی را در سنین پایین افزایش میدهد.
دکتر سیدهاشم سزاوار، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، با بیان این مطلب میگوید: «شایعترین بیماری در جوامع در حال توسعه از جمله کشور ایران، بیماریهای قلبی عروقی است».
مدیر گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی ایران با اعلام این که فست فودها حتا اگر هفتهای یکبار هم در رژیم غذایی به کار رود و مصرف نمک زیاد در رژیم غذایی، وجود سکته قلبی را در سنین پایین افزایش میدهد، افزود: «شیوه تغذیهای مناسب از جمله غذاهای حاوی فیبر، مثل سبزیجات و میوههای فراوان و لبنیات کم چرب، سکته قلبی را کاهش میدهد.»
دکتر سزاوار با تاکید بر ارتباط بروز سکتههای قلبی و روشهای تغذیهای، توصیه کرد: «برای جلوگیری از سکته قلبی، افراد را باید از سنین پایین با روشهای صحیح تغذیه آشنا کرد که این امر با فرهنگسازی توسط خانوادهها و رسانهها امکانپذیر خواهد بود.»
مدیر گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی ایران در پایان تاکید کرد: «باید فرهنگ ورزشکردن را در کودکان نهادینه کنیم. همچنین فرهنگ مضرات دخانیات را به کودکان آموزش داده و از مصرف روغنهای سرخکردنی برای دفعات مکرر خودداری کرده و نیز از استفاده از سوسیس و کالباس و غذاهای آماده و نوشابههای گازدار حتیالمقدور اجتناب شود.»
ایرج خسرونیا هم معتقد است: «عادت به استفاده از غذاهای آماده و فوری به تازگی در ایران پدید آمده است، در حالی که بیشتر این غذاها پر چربی، کالریزا و چاقکننده هستند. چنین عادتی هم باعث میشود آمار مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی در کشور افزایش یابد.»
بیماران قلبی رعایت کنند
خوردن غذاهای فوری، تعداد مبتلایان به بیماری قلبی در ایران را افزایش داده است.
به گفته دکتر خسرونیا، برخی بیماریهای عروقی به طور ناگهانی نشان داده می شوند و اجتنابناپذیر هستند، ولی در صورتی که فردی مستعد بیماری قلبی است، باید مواردی را رعایت کند. او اضافه میکند: «افراد چاق یا کسانی که فشار خون و دیابت دارند یا رژیم غذایی مناسبی را رعایت نمیکنند، همچنین افرادی که دخانیات مصرف میکنند، باید هر ۶ ماه یکبار تحت معاینه دورهای قرار بگیرند تا در صورت وجود نشانهای از بیماری قلبی یا تنگی عروق، بتوانند به موقع درمان شوند.»
به گفته کارشناسان، اگر هر فرد روزانه نیم ساعت تند راه برود، احتمال ابتلای او به بیماری قلبی، ۲۰ درصد کم میشود. سیگار نکشیدن، مصرف نکردن غذاهای چرب و کنترل چربی و فشار خون هم احتمال ابتلا به بیماری قلبی را تا ۵۰ درصد کاهش میدهد.
دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، در نامههایی جداگانه به احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، از توقیف پروانه فعالیت این دو حزب اصلاحطلب خبر داد.
به گزارش سایت روزنامه ایران روز دوشنبه محمود عباسزاده مشکینی دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با ارسال نامهای به دو حزب مشارکت و مجاهدین اسلامی از توقیف پروانه فعالیت آنها خبر داد.
در بخشی از این نامه آمده است: «پیرو اخطار کتبی به آن حزب برای رعایت قانون، گزارشات و مستندات واصله در خصوص عملکرد، رفتارها و مواضع آن تشکل پس از بحث و بررسی، به دلیل انطباق برخی از فعالیتهای آن گروه با بندهای ماده ۱۶ قانون احزاب که گروهها صراحتن از ارتکاب آن منع شدهاند اعضای کمیسیون به اتفاق و به استناد بند ۳ و ۴ ماده ۱۷ قانون احزاب رای به توقیف پروانه فعالیت آن حزب داده و مقرر نمودند مستندات و گزارش تخلفات برای انحلال گروه به دادگاه ارسال شود».
دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در پایان نامه به سازمان مجاهدین و حزب مشارکت تاکید کرده است که تا تعیین تکلیف پرونده آنها در مرجع قضایی، از هرگونه فعالیت خودداری کنند.
گفتنی است در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری اکثر اعضای این دو تشکل اصلاحطلب بازداشت شدند و احکام قضایی سنگینی علیه آنها صادر شد.
محسن میردامادی و محمد سلامتی دبیرکلی حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب را برعهده دارند.
2 میلادی – سنای روم تصویب کرد که برای جنگ قریبالوقوع با ایران دههزار مرد «فرانک» اجیر شوند و بهجای انتقال با کشتی از طریق بنادر ایتالیا، از راه دانوب و دریای سیاه خود را به آسیا برسانند. فرانکها که نام کشور فرانسه از آنان گرفته شده است در آن زمان در جنوب آلمان بهسر میبردند که بعدها به فرانسه سرازیر شدند. بسیاری از آن فرانکهایی که طبق مصوبه آوریل سال ۲ میلادی به جبهه ایران فرستاده شده بودند، در جنگ با ایران اسیر و یا کشته شدند و تنها چند صد تن از آنان موفق به بازگشت شدند و همین عده تلاش کردند شیوههای جنگی ایرانیان را به فرانکها بیاموزند که تیراندازی در جهت مخالف تاخت اسب یکی از این فنون بود.
۱۳۰۱ خورشیدی – «اسماعیل سمیتقو» (کرد) معروف به «اسماعیلآقا» که در کردستان و غرب آذربایجان دست به قدرتنمایی مسلحانه زده بود و با افراد خود به شهرها و روستاها حمله میبرد، با نیروی ژاندارم وارد جنگ شد که در این زد و خورد یکروزه ژاندارمها موفق نشدند. اسماعیل آقا از آن زمان به مدت هشت سال با سو استفاده از ضعف نظامی ایران متناوبن در شمالغربی کشور تاخت و تاز میکرد که اواخر تیرماه ۱۳۰۹ در «اشنویه» به دام ارتش افتاد و خود و بسیاری از افرادش کشته شدند و غایله پایان یافت. وی نخستین تاخت و تاز خود را زیر حمایت نیروهای عثمانی انجام داده بود.
۱۳۴۹ خورشیدی – مجلس شورای ملی، چهار تن از نمایندگان حزب پان ایرانیست اقدام دولت وقت در قبال بحرین را شدیدن به باد انتقاد گرفتند و گفتند که دولت به خواست آمریکا که نسبت به بحرین برنامه دارد، از حق ایران گذشته است و بر پایه موازین متعارف باید از مردم ایران هم با انجام رفراندم درباره نقض تمامیت ارضی ایران کسب نظر میشد، نه فقط از بحرینیها بهعنوان مدعی و سپس اعلام کردند که در استیضاح دولت هویدا پابرجا هستند.
۱۸۰۱ میلادی – «گوستاو فخنر» (Gustav Fechner) فیلسوف آلمانی بهدنیا آمد و برای تکمیل سایکوفیزیک تلاش بسیار کرد. او در کتاب معروف خود «مقدمهای بر سایکو فیزیک» زنده ماندن روح پس از مرگ جسم و اجتماع این ارواح در وقت مقرر را ثابت کرده است.
۱۷۹۸ میلادی – «هنریش ماریا فونهس» هنرمند تصویرگر آلمانی در این روز پا به عرصه وجود گذارد که به تصویرگران توصیه کرده است که تاریخ بخوانند و برپایه اطلاعاتی که بهدست میآورند بهترسیم چهره افراد و صحنههای قدیم بپردازند تا گذشته بشر فراموش نشود.
۱۹۰۶ میلادی – «دکتر پیرکوری» فیزیکدان فرانسوی که بهاتفاق همسرش رادیوم و پلوتونیوم را کشف کرد و به فیزیک اتمی اهمیت تازه داد در یک حادثه خیابانی در پاریس کشته شد.
۱۶۳۲ میلادی – «شاه جهان» امپراتور تیموری دستور تخریب معابد هندوها را صادر کرد.
۱۹۹۸ میلادی – درگذشت «اکتاویو پاز» شاعر، نویسنده، دیپلمات و منتقد مکزیکی در این روز .
مقامهای محلی تایلند از افزایش ناآرامیها در بانکوک پایتخت این کشور خبر دادند.
به گزارش آسوشیتدپرس در پی تجمع معترضان به دولت تایلند و افزایش فشارها روز دوشنبه سخنگوی ارتش تایلند تاکید کرد که «به معترضان اجازه نمیدهیم تا دامنه تظاهرات خود را به مناطق دیگرگسترش دهند.»
وی افزود: «برای تامین امنیت و برقراری نظم چارهای غیر از توسل به زور باقی نمانده است.»
این مقام نظامی در ادامه تصریح کرد: «با هر کسی که خلاف قانون عمل کرده و نظم و امنیت در مناطق حساس مرکزی و تجاری را به مخاطره بیندازد، برخورد خواهد شد.»
بر اساس این گزارش نیروهای نظامی مسلح تایلندی برای مقابله با هزاران تن از مخالفان دولت که وعده برگزاری تظاهرات جدیدی را داده بودند، در مراکز تجاری کلیدی بانکوک مستقر شدند. شمار زیادی از سربازان مسلح تایلندی در اصلیترین خیابان تجاری بانکوک که محل استقرار بانکهای مهم این کشور است مستقر شدند تا تامین امنیت در مناطق مراکزی و تجاری را بر عهده بگیرند.
گفتنی است بر اساس گزارشهای رسیده تاکنون بیش از هشتاد نفر در جریان درگیری میان مخالفان دولت و نیروهای نظامی و امنیتی کشته شدند. این جدیترین بحران و خشونت سیاسی در تایلند از سال ۱۹۹۲ میلادی تاکنون بهشمار میرود.
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید میگوید که از محمود احمدینژاد نامهای خطاب به باراک اوباما دریافت شده است.
مایک هامر، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید با اعلام این خبر تصریح کرد: «ما قصد نداریم هماکنون وارد جزییات محتوای این نامه شویم.»
روزنامه واشنگن پست به نقل از این مقام آمریکایی مینویسد، کاخ سفید قصد پاسخ دادن به نامه احمدی نژاد که ماه گذشته فرستاده شده است را ندارد.
این در حالی است که روز یکشنبه اسفندیار رحیممشایی رییس دفتر آقای احمدینژاد اعلام کرد که این نامه دومین مکاتبه رییس دولت ایران با اوباما بوده و در آن پرسشهایی را از وی کرده است.
گفتنی است شامگاه سهشنبه هفته گذشته محمود احمدینژاد در یک برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد، که نامهای خطاب به باراک اوباما، رییسجمهوری ایالات متحده، نوشته است.
وی در خصوص جزییات این نامه اشارهای نکرده است و گفته است که «حالا اگر خود اوباما صلاح بداند این نامه را مطرح میکند.»
سخنگوی گروه طالبان افغانستان اخبار منتشر شده در رابطه با آمادگی «ملا عمر» رهبر این گروه را برای مذاکره با آمریکا تکذیب کرد.
به نوشتهی روزنامه «اینترنشنال نیوز» پاکستان «ذبیحاله مجاهد» با تکذیب گزارش رسانهها درباره آمادگی ملا عمر برای مذاکره مستقیم با آمریکا و تمایل وی به کنارهگیری از سیاست در صورت خروج نیروهای خارجی از افغانستان اظهار داشت: «هیچگونه تغییری در موضع ما به وجود نیامده است و طالبان با آمریکا و متحدانش مذاکره نخواهد کرد.»
وی افزود: «معتقدیم که آمریکا و سایر نیروهای اشغالگر خارجی باید افغانستان را ترک کنند و اجازه دهند افغانها خود برای آینده کشورشان تصمیم بگیرند.»
برخی از رسانههای غربی روز گذشته (یکشنبه) از آمادگی ملا عمر برای مذاکره با آمریکا و قدرتهای غربی خبر داده بودند.
در ادامه هفته سی و یکم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران امروز (دوشنبه) سه دیدار حساس میان نمایندگان آسیایی ایران برگزار خواهد شد.
بر اساس برنامه اعلام شده از سوی فدراسیون فوتبال در نخستین دیدار و از ساعت ۱۷:۳۰ به وقت تهران در ورزشگاه آزادی تیم فوتبال استقلال تهران میزبان ذوبآهن اصفهان است.
ذوبآهن اصفهان هماکنون با ۵۴ امتیاز در مکان دوم جدول ردهبندی قرار دارد و استقلال نیز با ۴۹ امتیاز در مکان چهارم است.
در دیگر دیدار امروز تیم فوتبال سپاهان صدرنشین فعلی این رقابتها در ورزشگاه فولادشهر اصفهان میزبان راهآهن شهر ری است. سپاهان نیز با ۵۹ امتیاز در صدر است و راهآهن با ۳۴ امتیاز در مکان شانزدهم است.
در آخرین دیدار از هفته سی و یکم تیم فوتبال مس کرمان دیگر نماینده آسیایی در ورزشگاه شریعتی کرج میهمان تیم سایپا است. سایپا در حال حاضر با ۳۸ امتیاز رده دهم جدول را در اختیار دارد اما مس اکنون با ۳۵ امتیاز در جایگاه پانزدهم قرار دارد.
گفتنی است با پایان یافتن رقابتهای هفته سیویکم تیمها ۱۳ روز تعطیل خواهند بود و دوازدهم اردیبهشت هفته سیودوم را برگزار میکنند. این وقفه به دلیل برگزاری آخرین هفته مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا و انجام دو بازی نیمه نهایی جام حذفی صورت میگیرد.
رییس قوه قضاییه ایران از برخورد با کسانی که پوشش مناسب ندارند خبر داد.
آیتاله صادق لاریجانی روز یکشنبه در دیدار با مسوولان قوه قضاییه تصریح کرد: «رعایت نکردن ارزشها و هنجارهای اجتماعی از سوی برخی افراد و ظاهر شدن در جامعه با پوششهای نامناسب نوعی بیاحترامی به حقوق دیگران است و دستگاه قضایی و نیروی انتظامی قطعن با کسانی که ارزشهای اسلامی را زیرسوال میبرند، مطابق قوانین و مقررات و اصول شرعی برخورد خواهند کرد».
این نخستین باراست که رییس قوه قضاییه از برخورد قاطع با کسانی که پوشش نامناسب دارند سخن به میان میآورد.
پیش از این امام جمعه مشهد در سخنانی اعلام کرده بود کسانی که با پوشش نامناسب به خیابانها میآیند مانند «جانوران» هستند.
نوزدهم آوریل برابر با سالروز درگذشت «پیرکوری» فیزیکدان فرانسوی است. او از پیشگامان عرصه بلورشناسی، مغناطیس و رادیو اکتیویته بود. او و همسرش ماری کوری بااتفاق «هنری بکرل» در سال ۱۹۰۳ موفق به دریافت جایزه فیزیک نوبل شدند. پیر در سال ۱۹۰۶ در سن ۴۷ سالگی در اثر برخورد با یک درشکه درگذشت.
پیر کوری در پانزدهم می سال ۱۸۵۹ زاده شد. او در شانزده سالگی موفق به اخذ درجه لیسانس گردید. پیر برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن رفت که در آزمایشگاه فیزیک آنجا دستیار آزمایشگاهی بود، و در همان دانشگاه فوق لیسانس فیزیک، خود را دریافت کرد. بعدها مدیریت آزمایشگاه در مدرسه فیزیک و شیمی را بر عهده گرفت.
پیرکوری وسایل اندازهگیری فراوانی را برای کار در مورد پرتوزایی ابداع و تکمیل کرد، او یک نظریهپرداز و آزمایشگر به شمار میرفت و با کشف تشعشات پرتوزایی، دریافت که پرتوزایی بر اثر یک ثابت زمانی مشخص است که بطور نمایی کاهش مییابد. این کشف نقطه شروع برای تمام اندازهگیریهای نوین از لحاظ تعیین تاریخ و قدمت اشیا در رشتههای باستانشناسی و زمینشناسی بود و معیاری برای اندازه گیری زمان بر اساس پرتوزایی تعیین کرد. وی در حدود ۵۸ مقاله علمی انتشار داده است.
او با همسرش ماری کوری که در سن ۱۹ سالگی به پاریس آمده بود تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد آشنا شد. در آن زمان پیر فیزیک تدریس میکرد و این آشنایی به ازدواج انجامید و آن دو در یک انباری مخروبه کنار حیاط مدرسه که رییس مدرسه فیزیک در اختیار آنها گذاشته بود کارهای آزمایشگاهی خود را انجام میدادند. در ۱۲ آوریل ۱۸۹۸ کوریها نظریه خود را به آکادمی علوم پاریس گزارش کردند. در ۱۴ آوریل، کوریها با همکاری «لمون» شیمیدان فرانسوی، به جستوجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. نتیجه گرانبهای این کار پرزحمت و طاقتفرسا تنها چند قطره از مادهای بود که آنها این ماده را در لولههای شیشهای آزمایشگاهی نگهداری میکردند.
پیر و ماری کوری در ماه جولای(مرداد ماه) همان سال توانستند این مسئله را انتشار دهند که سنگمعدن به غیر از اورانیوم، دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد. نخسیتن عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماریکوری که لهستان بوده است، پولونیوم نامیدند و دومین عنصر را که اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند که از واژه لاتین به معنی «پرتو» الهام میگرفت.
پیرکوری مدتها مشغول تحقیق در ارتباط با خواص فیزیکی عناصر جدید بود. آنها پس از مدتها کار مدام توانستند در سال ۱۹۰۲ از چند تن کانی، تنها یک دهم گرم کلرید رادیوم خالص را جدا کنند و در نتیجه این تحقیقات او و همسرش ماری کوری به اتفاق «هنری بکرل» در سال ۱۹۰۳ موفق بهدریافت جایزه فیزیک نوبل شدند.
آنها این جایزه را به خاطر کشف پرتوزایی خودبهخودی و مطالعه پدیدههای تابشی در کشف رونتگن دریافت نمودند.
تحقیقات دیگر پیر کوری در مورد مواد فرومغناطیس که با افزایش دما، مغناطیسی آنها کاهش مییابد و در یک دمای مشخص جای خود را به مواد پارامغناطیسی ضعیفی میدهد که به عنوان «نقطه کوری» جسم شناخته میشود، و مواد پارامغناطیسی با دما نسبت عکس دارند که نظریههای جدید مغناطیس را تشکیل میداد.
همچنین ترازوی کوارتزی را به اتفاق برادرش ژاک که کانی شناس بود ساخت، که برق متناسب با وزنههای معلق را تامین میکرد که بعدها توسط کوریها در جریان مربوط به پرتوزایی مورد استفاده قرار گرفت.
پیر کوری در ۱۹ آوریل سال ۱۹۰۶ در سن ۴۷ سالگی در اثر برخورد با یک درشکه درگذشت.
میلاد فدایی، فعال حقوق بشر و فعال دانشجویی دانشگاه آزاد از سوی دادگاه بدوی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. میلاد فدایی روز گذشته (یکشنبه) از سوی دادگاه انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. آقای فدایی بیش از ۳۵ روز از بازداشتش را در بند ۲۰۹ زندان اوین مبحوس بود و پس از آن تا امروز در بند ۳۵۰ زندانی است. میلاد فدایی دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب روز ۱۱ آذر ماه سال گذشته در منزلش توسط پنج تن از ماموران لباس شخصی با حکم دادگاه انقلاب پس از تفتیش منزل و توقیف برخی از لوازم شخصی بازداشت شد.
دانشمندان فرانسوی در تحقیقات خود نشان دادند که مغز انسان چند عملکردی نیست و قادر است همزمان تنها دو عملیات را انجام دهد.
به نوشته وبسایت کنجکاو از سالیان گذشته دانشمندان به دنبال پاسخی برای این سووال بودند که چرا انسانها به طور معمول قادر به انجام بیش از دو عملکرد همزمان نیستند. هر چند به اعتقاد بسیاری از مردم از این نظر زنان با مردان متفاوتند و بنابراین همزمان قادرند چند عملکرد را انجام دهند.
اکنون تحقیقات دانشمندان شورای ملی تحقیقات فرانسه در پاریس نشان میدهد که حتا زنان نیز انسانهایی چند عملکردی نیستند.
این نتایج نشان میدهد که چرا انسانها عادت دارند همزمان تنها دو گزینه را برای انجام انتخاب کنند.
براساس گزارش ساینس، نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که لب پیشانی که عملکردهای اجرایی را به عهده دارد تنها میتواند حداکثر دو تکلیف را همزمان در یک لحظه انجام دهد.
دومین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده روزنامه کیهان به مدیرمسوولی حسین شریعتمداری روز یکشنبه در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
به گزارش ایسنا در این جلسه صالح نیکبخت سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان به بیان شکایت موکلانش از آقای شریعتمداری پرداخت.
صالح نیکبخت با اشاره به اینکه حسین شریعتمداری اتهاماتی بیاساس را علیه انجمن دفاع از حقوق زندانیان مطرح کرده گفت: «ادعای آقای شریعتمداری مربوط به مواردی چون حمایت از تروریستها و ارتباط با بیگانگان و دریافت بودجه از آمریکا میشود و باید بگویم آنچه بیان کردهاند در قالب حدس و گمان است که در روزنامه منتشر شده است.»
وی افزود: «بر اساس گفتههای ایشان ما از تروریستها حمایت کردهایم. چرا ایشان تا روز مصاحبه چنین چیزی را مطرح نکرده بودند و در زمان انتشار آن مصاحبه این مسئله را مطرح کردند. آقای شریعتمداری تاکنون چند نفر را با این اتهام ضربه کردهاید؟ شما که این اطلاعات را دارید چرا تاکنون به مسوولان امنیتی و اطلاعاتی اطلاع ندادهاید و آن را بر روی کاغذ سیاه کردهاید؟ »
به گفتهی آقای نیکبخت مدیر مسوول روزنامه کیهان نه تنها دلیلی برای صحت ادعاهای خود ارایه نکرده بلکه در جلسه قبل نیز به جای دفاع، به بیان اتهامات دیگری پرداخت.
در ادامه جلسه رسیدگی حسین شریعتمداری در جایگاه قرار گرفت و اظهار داشت: «من سند دارم که آقایان از آمریکا بودجه دریافت کردهاند. شیرین عبادی نیز بودجه گرفته است.»
نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان درخصوص شکایت شیرین عبادی گفت که «گناه کیهان چیست؟ و من به چه جرمی در جایگاه متهم ایستادهام؟ آیا اطلاعرسانی کیهان در مورد هویت شیرین عبادی مصداق افزایش آگاهی عمومی نیست؟»
وی افزود: «بنده شیرین عبادی را برانگیختهی بیگانگان میدانم که تنها شناسنامهی ایرانی دارد.»
گفتنی است ادامه جلسه رسیدگی دادگاه در خصوص این پرونده به روز دیگری موکول شد.
کیهان کلهر(نوازنده برجسته کمانچه) با همراهی هنرمندانی همچون عالیم قاسماف، کوجیرو امزاکه و بسام صبا به سرپرستی یویوما در شرق آسیا کنسرتی برگزار خواهد کرد.
به گزارش ایلنا، این اجراها در ۸ آوریل در سئول کره، ۲۰ آوریل در ماکائو و ۲۲ آوریل در تایپه تایوان خواهند بود.
گفته میشود که در این اجراها قطعاتی همچون شهر خاموش اثر کیهان کلهر، صعود پرنده اثر سیامک آقایی، سوییت جاده ابریشم و قطعات محلی کره و ترکیه به صورت گروهنوازی و بداههنوازی اجرا میشود.
در ادامه این برنامهها کلهر به شهرهای بانکوک و تایلند خواهد رفت تا در روزهای ۲، ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آوریل در آن شهرها به اجرای برنامه بپردازد.
گفتنی است این برای نخستین بار در شش سال اخیر است که این گروه در شرق آسیا به برگزاری کنسرت میپردازد.
حکم محکومیت سه تن ازاعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی روز گذشته (یکشنبه) از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران صادر شد.
پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران روز یکشنبه اعلام کرد، «مصطفی تاجزاده»، «داود سلیمانی» و «محسن میردامادی» به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام» با استناد به مواد ۶۱۰ و ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی در مجموع به شش سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم میشوند.
بر اساس این گزارش احکام صادره قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر تهران است.
گفتنی است این سه عضو حزب مشارکت ایران هماکنون با قید وثیقه به طور موقت آزاد هستند.
وزارت بهداشت: «مهلت ارسال مدارک آزمون کارشناسی ارشد تمدید شد». لاریجانی: «ایران همواره آماده مذاکره با ۱+۵ است».
روزنامه ایران
وزیر کار و امور اجتماعی خبر داد: «ارایه کارت اعتباری خرید در روز معلم». جمعبندی شرکتکنندگان در نشست پایانی؛ کنفرانس خلع سلاح تهران انتظارات را برآورده کرده است.
روزنامه ابتکار
سهم هر ایرانی از یارانهها مشخص شد؛ ۲۰۹۴۷ تومان. احمدینژاد در مراسم رژه سالروز ارتش: «از منطقه خارج شوید، این یک دستور است».
روزنامه تفاهم
۹۰۰ هزار نفر واجد شرایط مسکن مهر. ۳۳ هزار تن واردات تایر چینی.
روزنامه تهران امروز
سقوط آزاد معاملات مسکن در تهران. نمایش موشکهای بالستیک در روز ارتش.
روزنامه جام جم
آغاز اجرای قانون کاهش ساعت کار پرستاران. احمدینژاد: «قدرت ارتش در بازدارندگی است».
روزنامه جمهوری اسلامی
نظر نهایی مجلس اعلام شد: «اجرای قانون هدفمندی یارانهها با ۲۰ هزار میلیارد تومان در ۹ ماه». ابراز نگرانی شورای فرهنگ عمومی کشور از آموزش زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی.
روزنامه خراسان
موافقت مجلس با ۳ شرط دولت برای اجرای هدفمند کردن یارانهها. سرنوشت مبهم ۷٫۵ هزار میلیارد تومان ودیعه مردم نزد مخابرات.
روزنامه دنیای اقتصاد
دبیرکل کارگزاران بورس پیش بینی کرد: «سالهای رونق برای بازار سهم». نمایش جدیدترین تجهیزات دفاعی ارتش.
روزنامه شرق
فرمانده یگان حفاظت سازمان شیلات اعلام کرد: ۵۶ ماهیگیر ایرانی گروگان دزدان دریایی. موج جدید برکناری مدیران شهرداری.
روزنامه فرهیختگان
پیش از هدفمندشدن یارانهها اتفاق افتاد؛ چندگانگی نرخ نان در تهران. عادل آذر رییس مرکز آمار ایران شد.
روزنامه کیهان
وزیر نیرو: «تابستان امسال قطع برق نداریم». با اکثریت آرای نمایندگان؛ مجلس زمان اجرای قانون یارانهها را به دولت سپرد.
روزنامه وطن امروز
با نظر موافق ۱۶۱ نماینده؛ توافق یارانهای مجلس و دولت قانونی شد. عضو کمیسیون کشاورزی مجلس خبر داد: «افت ۵۰ درصدی قیمت تخممرغ در روزهای اخیر».
روزنامه همشهری
اقدام دولت برای خروج یارانهها از بن بست؛ اختیارات دولت برای اجرای قانون یارانهها افزایش یافت. ماه آینده تعیین میشود؛ میزان افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان.
آن روزهای سیاه را یادمان نمیرود. همان روزهای دستکردن در سطل سوسک بهخاطر کوتاه بودن آستین و روزهای به زندان افتادن دهها فعال سیاسی فقط به خاطر نگارش یک نامه انتقادآمیز از سیاستهای اقتصادی هاشمی رفسنجانی.
روزهایی که عالیجناب سرخپوش با دوم خرداد از قدرت کنار رفت و رهبری او را بهترین رییس جمهوریش خطاب کرد.
روزهای حمایت احمدینژاد از رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم.
حالا چه شده اصلاحطلبانی که به واسطه فضای بهشدت بسته و خفقان مطلق دوره هاشمی، دوم خرداد را دیدند و به قدرت آمدند، به سمت این چهره نهچندان خوشایند در بین مردم، رفتهاند؟
چه شده که برخی روزنامههای اصلاحطلب قلم به مجیزگویی عالیجنابی دست گرفتهاند که هنوز هم حقیقتن سرخپوش است و خاکستری؟ چه شد که اصلاحطلبها فکر کردهاند برای ماندن در قدرت باید دست به دامان هرکسی حتا هاشمیرفسنجانی با آن سابقه خراب و با آن ذهنیت بد بین مردم بشوند؟
نمیدانم مسوولان اصلی روزنامههایی همچون بهار و آرمان به این فکر کردهاند که چرا تیراژ روزنامههایشان پایین است؟
وقتی روزنامه بهار در ویژهنامه بهاریش با تیتر «باید که سپر باشد پیش همه پیکانها» و با مصاحبه با برادر و پسر هاشمی سعی در تطهیر چهرهای منفور میکند و روزنامه آرمان نیز منتظر است که هاشمی دهانش را باز کند تا تیتر یک روزنامهاش کند، چه انتظاری از مردم دارند که این روزنامهها را بخرند؟
آیا کسی پیدا میشود که بگوید رفسنجانی چهره منفوری در جامعه نیست؟
چرا مردم باید حرف خاندان هاشمی را باور کنند که بگویند «ما پاک پاکیم»؟
همین حاج حسین مرعشی که حالا زندان هم رفته و لابد اپوزیسیون میشود، از قبل رابطه فامیلی با هاشمی رفسنجانی، کم از رانت استفاده کرده و کم خورده است؟ بگذریم…
گاهی دلم برای خودمان میسوزد. برخی دوستان دل به کسی بستهاند که حتا هرگز از آنها حمایت رسمی نمیکند. وای به حال ما که منجیمان بخواهد هاشمی رفسنجانی باشد.
یک روز دوستی میگفت، اگر ده میلیون نفر هم به احمدینژاد رای داده باشند باید به حال این مملکت و فرهنگش گریست؛ این درست است، اما همانقدر هم باید به حال روشنفکرهایی گریست که پنج سال پیش نام محمدچاخان به خاتمی نهادند اما باز هم از کسی حمایت کردند که تنها مشخصهاش حمایت خاتمی از او بود.
این اشتباهات همیشه تکرار شده و در مورد برخی همواره تکرار هم میشود و همانطور که جبهه مشارکت در اوج تحریم مردمی انتخابات مجلس هفتم و هشتم، وارد عرصه شد، چهبسا باز هم برای رسیدن به قدرت در انتخاباتی که اگر برگزار شود، شرکت کنند و مثلن از قالیباف یا اصولگرایان معتدل حمایت کنند؛ شاید حق هم دارند، یک بار طعم شیرین قدرت را چشیدهاند و با اینکه در زمان قدرت تمام فرصتها را سوزاندند، انتظار حمایت هم دارند.
اما انتخابات دهم با همه بدیهایش نتایج خوبی هم داشت. درست است که با آمدن میرحسین فضا کمی باز میشد، اما چهار سال یا هشت سال کسانی به قدرت میآمدند که برای رسیدن به قدرت و ماندن در آن حاضرند دست به هر کاری بزنند و آویزان هر کسی حتا رفسنجانی بشوند و در بهترین حالت دوره هشت ساله ناکام خاتمی که نتیجهاش شد محمود احمدینژاد تکرار میشد.
اعلام آنگونهی نتیجه انتخابات باعث شد که اولن تکلیف بخش عمدهای از اصلاحطلبان مشخص شود و نظام نشان دهد که جایی برای آنها ندارد و برخی ترجیح میدهند تنها تنها بخورند، دومن تکلیف مردم نیز با نظام مشخص شد که مهمترین موضوع نیز همین است.
اما در رابطه با کشورهای خارجی، بسیار متاسفم که در این فضا، از سرکردههای گروههایی همچون منافقین و سلطنتطلبها با ایدئولوژی مشخصشان، حمایت میکنند و در پارلمانشان به سرکردههای برخی از این گروهها که سابقه روشنی دارند جایزه میدهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر