-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
وقتی صحبت ار دادگاه و زندان و ایرانی و مالزی میشود همه ما بطور خودکار ذهنمان به سمت قاچاق مواد مخدر میرود اما این بار یک ایرانی به جرم داشتن گذرنامه جعلی در مالزی محاکمه و زندانی شد.
دادگاه فصلی مالزی چهارشنبه گذشته یک ایرانی ۳۰ ساله را به جرم داشتن پاسپورت جعلی ایتالیایی به یک سال زندان محکوم کرد.
به نقل از دیلی اکسپرس «بابک حیدری» فرزند رستم قبل از اینکه زینی فیشیر معاون دادگاه عالی که به عنوان قاضی در داداگاه حضور داشت وی را بهخاطر ارتکاب در تاریخ ۱۲ فوریه سال جاری در هنگام ورود از فرودگاه بینالمللی «کوتا کینابالو» متهم کند، به جرم خود اعتراف کرد.
محکومیت وی طبق بند ۱۲ تبصره الف قانون گذرنامه مصوب ۱۹۶۶، جریمه نقدی به مبلغ ۱۰ هزار رینگیت یا ۵ سال حبس و یا حتی هر دو با هم خواهد بود.
رسلی سلیمان افسر تحقیق، از وزارت مهاجرت، در دادگاه اظهار داشت: «بابک اولینبار در تاریخ ۱۰ فوریه از طریق فرودگاه بینالمللی کوالالامپور از بانکوک تایلند با استفاده از گذرنامه ایرانی خود وارد کشور شد. در تاریخ ۱۲ فوریه، او در ادامه سفر خود از طریق برونئی قصد داشت به استرالیا برود. اما در فرودگاه برونئی از ورود وی جلوگیری کردند و همان روز به کوتا کینابالو بازگشت.
رسلی گفت: «بابک در بازجوییها به داشتن شهروندی ایتالیا و گذرنامه جعلی ایتالیایی که تا تاریخ ۱۳ ژانویه ۲۰۱۴ اعتبار دارد اعتراف کرده است.»
یکی از اتفاقات ادبی تازهی خوشایند، به دست آمدن ۹ دستنوشتهی سرگذشتواره از «عارف قزوینی» است که به تازگی به همت «مهدی نورمحمدی» منتشر شده است و ما را از جزییات زندگی و روحیات عارف آگاه میسازد. این کتاب به همراه اشعار چاپنشدهی عارف قزوینی و با مقدمهی «ایرج افشار» و به همت انتشارات سخن در دسترس علاقهمندان به ادبیات عصر مشروطه قرار گرفته است.
عصر روز سهشنبه، هفدهم فروردین ماه، نشست نقد و بررسی کتاب «خاطرات عارف قزوینی» با حضور «مهدی نورمحمدی»، مؤلف اثر، «محمدعلی سپانلو» و «سید فرید قاسمی» در محل مرکز فرهنگی شهرکتاب تهران برگزار شد.
نورمحمدی در ابتدا با اشاره به مشخصات ظاهری ۹ دست نوشته نویافته عارف قزوینی، عنوان کرد: «این یادداشتها با خط تحریری و بدون استفاده از نقطه و علایم سجاوندی به نگارش در آمدهاند و همین مساله خواندن آنها را دشوار میکرد.» وی با بیان اینکه من این یادداشتها را در طی چهار سال تنظیم و تدوین کردم گفت: «از جمله مطالب بسیار ارزشمندی که در این دستنوشتهها به چشم میخورد، اظهار نظر و شرح مشاهدات عارف از وقایع مشروطه و جریان مهاجرتش به استان لرستان است.» به گفته نورمحمدی به دست آمدن یادداشتهای شخصی عارف از کیفیت ارتباط او با رضا شاه پرده برداشت و ابهاماتی را که در این زمینه وجود داشت برطرف کرد. وی اضافه کرد: «تا پیش از این خاطرات ما تنها به دو سه شعری که عارف در ستایش رضا شاه سروده بود، دسترسی داشتیم و چون این اشعار مربوط به دوران پیش از سلطنت پهلوی اول بود به درستی نمیدانستیم که دیدگاه او راجع به رضا شاه در دورانی که به حکومت رسیده بود چه بوده است.» نور محمدی همچنین افزود: «عارف از نحوه اداره امور در دوران سلطنت رضا شاه به شدت ناراضی بوده و مسبب تمام آن اتفاقات ناگوار را هم شخص رضا شاه میدانسته است و خطاب به او میگوید اگر مردی برو و مثل نادر هندوستان را فتح کن نه اینکه شکار مرغ خانگی کنی و مردم کشور خودت را مورد تجاوز و ظلم قرار دهی.» وی با اشاره به شرح دیدار عارف با رضا شاه در محل ساختمان نخست وزیری خاطرنشان کرد: «توصیفی که خود عارف از این دیدار به دست داده بسیار قابل توجه است و از جمله فرازهای درخشان خاطرات او به شمار میآید.» مولف کتاب «سرگذشت موسیقیدانان قزوین» عارف را فردی میهنپرست و عاشق معرفی کرد و متذکر شد: «او به شدت از پان ترکیستها و مورخانی که میخواستند لرها را غیر ایرانی معرفی کنند در رنج بود و اشعار شدیدی بر علیه آنها سروده که گواه دل پر خونش است.» نور محمدی مهمترین بخش کتاب خاطرات عارف را مطالبی که او درباره نسیم شمال قلمی کرده است دانست و گفت: «او به ادعای سیادت نسیم شمال پرداخته و گفته است که اشرفالدین سید نیست و حتا لفظ «نا سید» را برای او به کار برده است که به گمان من باید این مساله آسیبشناسی شود و ببینیم چرا در دورهای این همه ادعای سیادت در ایران رواج پیدا کرده بود.» وی در پایان به مجادلات قلمی میان عارف و «ملک الشعرا بهار» و «وحید دستگردی» اشاره و تاکید کرد: «عارف ملقب به «شاعر ملی» بوده و این صفت زمینهساز ایجاد تنشهایی میان او سایر شعرایی که خودشان را شایسته این لقب میدانستهاند شده است و دامنه این تنشها به یادداشتهای شخصی عارف هم کشیده شده است.»
محمدعلی سپانلو، سخنران دوم بود. سپانلو در این جلسه با اشاره به اهمیت «پدیده عارف قزوینی» گفت: «من در سال ۶۷ کتابی به عنوان «چهار شاعر آزادی» منتشر کردم که در آنجا به چهار تیپی که یک انقلاب میزاید، پرداختهام.» وی عارف، میرزاده عشقی، ملک الشعرا بهار و فرخی یزدی را چهار شاعر آزادی و چهار تیپ مولود انقلاب معرفی کرد و یادآور شد: «وطن و آزادی دو ارزش مقدس و مشترک میان این چهار شاعر ارزشمند است که جابه جا در آثارشان از آنها یاد میشود.» وی اضافه کرد: «من ابوالقاسم لاهوتی و نیما یوشیج را به عنوان دو شاعر ذخیره در نظر گرفتم و هنوز هم معتقدم که اگر چه نیما اساسن دخالتی در سیاست نداشت اما محصول مستقیم مشروطیت بود و باید او را هم در همین گروه دستهبندی کرد.» سپانلو مشروطه را بزرگترین حادثه اجتماعی ایران معرفی و خاطرنشان کرد: «کسانی که به این رویداد بزرگ انتقاد دارند و آن را دست کم میگیرند باید توجه داشته باشند که اگر مشروطه نبود هنوز هم محمدعلی شاه بر ایران حکومت میکرد در واقع این مشروطیت بود که رعیت را تبدیل به ملت کرد.»
وی با بیان اینکه در میان چهار شاعر آزادی، عارف برای من از دیگران جذابیت بیشتری دارد، توضیح داد: «نقش بزرگ او در مشروطه این بود که پیامهای انقلاب را برای ملت بیسواد یا کمسواد آن روزگار به صورت تصنیفهای سادهای در میآورد که آن تصانیف دهان به دهان میگشت و در جامعه پخش میشد.» وی با اشاره به نبود یا کمبود دستگاههای ارتباطی و رسانهای در عصر مشروطه، تصریح کرد: «در آن دوره گرامافون ابزاری نبوده که هر کسی به آن دسترسی داشته باشد اما چهطور میشود که در عرض چهار ساعت تصانیف عارف بین مردم پخش میشد و همه آن را از بر میخواندند.» وی با اشاره به رویدادهای تلخی که عارف در طول دوران زندگیاش از سر گذرانده، تاکید کرد: «شخصیت او به قدری عجیب است که گویی از دل یک رمان بیرون آمده و بر زندگی ملی و آموزش ما اثر گذاشته است.» سپانلو به اشعار ستایشآمیز عارف در حق سردار سپه اشاره کرد و گفت: «او درست در روزگاری که رضا شاه به سلطنت رسید و در حال تاجگذاری بود از او کنارهگیری کرد و حتا از شهر خارج شد تا مراسم تاجگذاری نباشد در حالی که میتوانست حق دوستی قدیم را از او طلب کند.» وی شرح ملاقات عارف با رضا شاه در خاطرات شخصی عارف را بسیار درخشان و قدرتمند توصیف کرد و متذکر شد: «ای کاش مورخان ما هم با همین دقت مشاهدات خودشان را مینوشتند تا ما میتوانستیم صحنههای تاریخی را زنده ببینیم.» سپانلو با نقل قولی از مصدق ادامه داد: «من این حرف او را که میگوید ایران ملیت است و اسلامیت قبول دارم و به همین دلیل وقتی که پس از انقلاب احساس کردم کفه ملیت سبکتر شده است، به چهار شاعر آزادی پرداختم و از عارف و دیگر شاعران وطن خواه نوشتم.» وی شیوه مهدی نور محمدی در تنظیم خاطرات عارف را روشمند و همراه با دقت ارزیابی کرد و از او خواست که با برطرف کردن برخی اشکالات موجود به همین شیوه کارش را ادامه دهد و دیوان کامل اشعار عارف را فراهم کند. وی در ادامه با بیان اینکه من سالها قبل از طریق پدر «بهرام بیضایی» با «هادی حائری» (کوروش) آشنا شدم، یادآور شد: «آن مرحوم به رغم تمامی زحمانی که کشید متاسفانه در تنظیم شعرهای عارف برخی دخالتهای استادانه کرده و چون ما دیگر به اصل اشعار عارف دسترسی نداریم نمیدانیم نحوه دقیق ضبط کلمالت به شیوه عارف چگونه بوده است».
در ادامه این جلسه سید فرید قاسمی، روزنامهنگار و مورخ مطبوعات با ابراز خرسندی از انتشار کتاب خاطرات عارف از مدیر نشر سخن جهت اهتمام به شناسایی و شناساندن چهرههای فرهنگی تشکر کرد. قاسمی عدم انسجام در یادداشتهای عارف را موجب سرگردانی مخاطبان دانست و گفت: «به دلیل همین عدم انسجام برخی از خاطرات تکرار مکررات است و به صورت پراکنده عینن تکرار میشوند.» وی از نور محمدی خواست که در چاپ بعدی کتاب مشخصات جغرافیایی برخی نام _جاهای استان لرستان را به صورت دقیق ذکر کند. وی همچنین آغاز کتاب را نامناسب و بد عنوان کرد و توضیح داد: «متاسفانه نزدیک به ۱۴۰ سال است که تهرانستیزی در ادبیات ما رواج پیدا کرده است و نویسندگان نارضایتی از اشخاص را به مکان نسبت میدهند اما این مساله باید در جایی شکسته شود.» قاسمی همچنین از جفا کاری عارف در حق پدرش انتقاد کرد و گفت: «ای کاش این جفا کاری در این یادداشتها نبود و این خاطرات نوشته نمیشد چون در حقیقت اگر هادی قزوینی نبود ما هرگز از وجود عارف بهرهمند نمیشدیم.» وی در پایان نگاه عارف به روزنامه و روزنامهنگاری را شخصی و غیر قابل استناد دانست و تصریح کرد: «چنین نیست که هر که را عارف بد نامیده بد باشد و هر که ردپای خوبی از خودش در یادداشتهای او به جا گذاشته است، خوب باشد.»
در این جلسه جمعی از شخصیتهای فرهنگی از جمله «احمد سمیعی گیلانی»، «امیناله رشیدی»، «احمد مسجدجامعی» و «سهیل محمودی» حضور داشتند. امیناله رشیدی، خواننده و آهنگساز در سخنان کوتاهی طنز و خودستایی را دو مقوله مهم در اشعار و خاطرات عارف ارزیابی کرد و به بیان خاطرهای از او پرداخت..وی همچنین آلبوم «دلم تنگ است» به آهنگسازی و خوانندگی خودش را به پاس زحمات «مهدی نورمحمدی» در راستای تنظیم و تدوین یادداشتهای عارف به وی اهدا کرد. احمد سمیعی گیلانی نیز با مهم ارزیابی کردن مقوله تصنیف به منظومه «عارف نامه» ایرج میرزا اشاره کرد و گفت: «تصنیف از نظر اهمیت دست کمی از شعر ندارد و حتا گاهی از شعر هم تاثیرگذارتر است بنابراین وقتی ایرج میرزا به عارف میگوید: تو شاعر نیستی تصنیف سازی، عارف هم میبایست به او میگفت: تو تصنیف ساز نیستی، شاعری!»
سردار سرتیپ پاسدار «محمدرضا مدحی» مسوول سابق کمیته تقویت و جلوگیری از تضعیف نظام جمهوری اسلامی است. او کسی است که با صدور حکم ۷۳ سال زندان و پس تحمل ۴۷ روز انفرادی و شکنجه که منجر به ایجاد جراحات جسمی شدید در او شده بود به نقل از خودش «به مدد دوستانش» از ایران خارج شد.
مدحی پس از خروج، علیرغم این که برخی سعی در انکار او به عنوان یک چهره درون نظام که به خارج آمده است، داشتند هر از گاهی با مصاحبههایی به اظهار نظر و ارایه شواهد و مستنداتی از درون حاکمیت پرداخته است.
چندی پیش نیز در مصاحبهای با «علیرضا نوریزاده» در مورد مسایل مالی، تخلفات در قوه قضائیه و مصادیق نقض حقوق انسانی که در زندانهای جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، صحبت کرد. در این مصاحبه همچنین مسایلی نظیر اختیارات کمیته ضدبراندازی، رشوه، اختلاس، پروندهسازی، دستگیری، بازداشتها و اعدامهای غیرقانونی مطرح شدهاست.
این مصاحبه باز هم نظرات موافق و مخالفی را در مورد این سردار سپاه که از کشور خارج شده است بر انگیخت. اگرچه مستندات او از سوی هیچ نهادی در داخل ایران تاکنون تکذیب نشده است، اما بسیاری نیز با طرح موضوعاتی نظیر وابستگی او به دورن نظام و نفوذی بودن او اظهاراتی را مطرح کردند که بیشتر این موارد تاکنون فقط از سوی روزنامه «کیهان» مورد استفاده قرار گرفته است.
از سویی دیگر عدم توجه به اظهارات او در رسانههایی نظیر رادیو صدای آمریکا که علیرغم مصاحبه با او گفتوگوها را منتشر نکرد، یکی از مواردی بوده که از سوی منتقدین این رادیو و کسانی که اینک نسبت به ارتباط این رادیو با درون نظام شبه دارند مورد سوال واقع شده است و به نوعی به این ذهنیت که مدحی میتواند وابسته به داخل نباشد دامن زده است.
اما مدحی خودش به این موضوع چه نگاهی دارد؟
مدحی سه روز قبل از بیمارستان آمده بود. او به دلیل حمله قلبی بستری بود، شاید ضرورت این گفتوگو باعث شد که بپذیرد حرفهایی گفته شود.
این که این مسوول سابق کمیته تقویت و جلوگیری از تضعیف نظام جمهوری اسلامی خود چه پاسخی بر نقدها دارد و پرسشهایی دیگر مواردی است که من در گفتوگویی با وی خواستم برای شنوندههای رادیو کوچه بگوید. از تشکیل گروهی از معترضهای داخل حاکمیت تا پاسخ به سوال کسانی که او را وابسته به جمهوری اسلامی میدادند.
آن چه میشنوید و میخوانید مشروح این گفتوگو بیکم و کاست است. ضرورت بود که از این گفتوگو چیزی کاسته نشود:
طرح «هدفمند کردن یارانهها» را میتوان محور اصلی برنامهها و سیاستهای اقتصادی دولت دهم نامید؛ زیرا بر اساس اظهارات مسوولان اقتصادی دولت، اغلب برنامه و سیاستهای اقتصادی دولت دهم از جمله بودجه سال ۱۳۸۹ و برنامه پنجم توسعه اقتصادی با این طرح پیوند خورده است. وضعیت موجود اقتصاد ایران: اقتصاد ایران طی چهار دهه اخیر، گرفتار مسایل و مشکلات متعدد ریشه دار رشد یابنده ای شده است که آثار و نتایج آن به صورت نرخ رشد پایین اقتصادی، تولیدسرانه پایین ، توزیع نابرابر درآمد، تراز تجاری منفی بدون نفت، نرخ دورقمی بیکاری، نرخ رشد تورم دورقمی و… . در سال های اخیر ظاهر شده است. در اغلب مطالعات آسیب شناسی اقتصاد ایران اجماع بر این نظر وجود دارد که مسبب اصلی مجموعه مشکلات اقتصاد ایران اغلب نه از نیت دولت ها بلکه از جایگاه و نقش آنها در اقتصاد ملی و نتیجه برنامه ها و عملکرد شان در دهه ها و سال های گذشته است. از جمله مهم ترین این دلایل می توان به مالکیت و مدیریت دولت بر قسمت عمده سرمایه ها و تولید ملی در اقتصاد ایران (بیش از ۸۰ درصد) و نتایج اجرای برنامه های کوتاه و میان مدت اقتصادی و مداخله فزاینده دولت تقریبا در کل اقتصاد ملی نام برد.
بنا به نقش و جایگاه تعریف شده دولت های توسعه گرا در اقتصاد و نقش و جایگاه ویژه دولت در اقتصاد ایران، هرگونه برنامه و راهکار جهت برون رفت از شرایط موجود و حرکت به وضعیت مطلوب در کوتاه یا میان مدت، در انحصار دولت است. علاوه بر برنامه های کوتاه (بودجه سالانه) و میان مدت (برنامه های توسعه)، یکی از مهم ترین برنامه های اقتصادی سال های اخیر ایران، تهیه و اعلام سیاست های اصل۴۴ قانون اساسی بوده است که برای حل قسمتی از مسائل مهم موجود اقتصاد ایران (حجم بالای مالکیت و مدیریت دولت در اقتصاد) جهت رسیدن به شرایط مطلوب در آینده (محدود کردن مالکیت و تصدی گری دولت در اقتصاد) طراحی و رهبر جمهوری اسلامی به سران سه قوه ابلاغ و عملیاتی شده است. پس از سیاست های اصل۴۴، برنامه «اصلاح ساختار اقتصاد ایران» از مهم ترین برنامه های اقتصادی ایران است که توسط دولت نهم اعلام شد. مهم ترین و عاجل ترین طرح این برنامه بلند پروازانه که ابتدا در سخنرانی ۲۲ بهمن ماه سال۱۳۸۶ رییس دولت نهم، محمود احمدی نژاد با عنوان «جراحی بزرگ در اقتصاد ایران» اعلام شد، طرح «هدفمند کردن یارنه ها» است که دولت دهم، آن را در دستور کار خود قرار داده است. در ادامه به بررسی اجمالی مشکلات و موانع مهم ترین طرح برنامه اقتصادی دولت دهم با عنوان «اصلاح ساختار اقتصاد ایران» یعنی طرح «هدفمند کردن یارانه ها» می پردازیم. یارانه یکی از مقوله های اجتماعی بحث برانگیز درحوزه اقتصاد است که در سال های اخیر در ایران روند رو به بحرانی شدن به خصوص در حوزه اقتصاد را در پیش گرفته است. بر پایه اظهارات مقامات رسمی دولت در مصاحبه ها و ارائه ارقام هزینه های دولت در سال های اخیر، ابعاد پولی و سهم یارانه ها در اقتصاد ایران و بودجه دولت به طرز نگران کننده ای در حال بزرگ شدن است؛ به طوری که در سال گذشته (۱۳۸۷) نزدیک به ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی را بلعیده و در بودجه دولت، حاشیه در حال غالب شدن بر متن است. در سال های اخیر یکی از مشکلات اساسی دولت در این حوزه به دلیل شرایط تورمی کشور، تامین اعتبارات مورد نیاز یارانه ها و کسری آن و نوسان در پرداخت و توزیع کالاهای یارانه ای بوده است. مشکلی که دولت را در سه جبهه چالش برانگیز شامل جبهه اول: جدال جهت تعیین محل تامین اعتبارات مورد نیاز یارانه ها و گرفتن مجوز جهت تامین کسری اعتبارات آن؛ جبهه دوم: دفاع از خود در برابر اعتراضات مصرف کنندگان ناراضی از نوسان و تاخیر در توزیع کالاها و خدمات یارانه ای و جبهه سوم: اخلال در ارتباط و تعادل عرضه و تقاضای کالاو خدمات یارانه ای بین بخشی و در نتیجه، عدم تعادل اقتصاد ملی، درگیرکرده است. اما دولت نهم به مقوله یارانه ها نگاهی دوگانه داشته است. ابتدا در شروع کارش و با هماهنگی و همکاری مجلس شورای اسلامی به گسترش شمول و افزایش حجم یارانه ها با هدف کنترل سطح عمومی قیمت ها (تورم) و همچنین با کنارگذاشتن طرح های دولت های قبلی و برنامه چهارم توسعه در جهت رقیق کردن تدریجی یارانه ها، به عمق و گسترش این بحران در حوزه اقتصاد ملی دامن زد.
پس از تاثیر عملکرد و ظهور نتایج ناخوشایند توزیع گسترده یارانه ها (که در سطور قبل به تعدادی از آنها اشاره شد)، دولت نهم اگرچه دیر (از اواخر سال ۱۳۸۶)، تصمیم به اقدامی انقلابی زیر عنوان جراحی بزرگ و انجام اصلاحات در ساختار اقتصاد ملی از جمله در حوزه یارانه ها گرفت. اولین طرح برنامه دولت جهت اصلاحات ساختار اقتصاد ایران با عنوان طرح «هدفمند کردن یارانه ها» معرفی شد. با توجه به روشی که برای اجرای این طرح انتخاب شده است، می توان آن را طرح «نقدی کردن یارانه ها » نامید که معنی و مفهوم آن، پرداخت ریالی معادل یارانه ها به مصرف کننده هدف و آزادسازی قیمت کالاو خدمات مشمول یارانه ها و رهایی دولت از مطالبات دائما رشد یابنده مردم در تامین و توزیع به موقع کالاهای یارانه ای است.
طرح «هدفمند کردن یارانه ها» به دلیل نقش و جایگاه یارانه ها در اقتصاد ملی و زندگی آحاد مردم، حساسیت همگانی را برانگیخته است.
از مجموعه هزاران ساعت مطالعات و کار کارشناسی، تئوریسین و تیم مطالعاتی، نتایج مطالعات انجام شده مورد ادعای مقامات دولت در حوزه یارانه ها و تنظیم طرح هدفمند کردن یارانه ها و آثار و نتایج آن، مطالب چندانی منتشر نشده است. تنها دولت پس از مدت ها انتظار صاحبنظران، مردم، مدیران و فعالان اقتصاد کشور، برنامه ای را در قالب یک طرح به مجلس ارائه کرد که چاشنی آن تبلیغات گسترده و تعجیل در اجرا و ربط دادن اغلب امور جاری و برنامه های اقتصادی کشور به آن است.
ابتدایی ترین و مهم ترین سوال هر شهروند ایرانی این است که آیا طرح جدید، قابلیت اجرا دارد و چه آثار و نتایجی بر اقتصاد ملی برجا خواهد گذاشت. آیا اجرای طرح می تواند آثار و نتایج مثبت مورد ادعای مدافعان آن را بر اقتصاد ملی و سطح رفاه مردم نسبت به شرایط موجود در پی داشته باشد یا احتمال دارد اوضاع را از آنچه هست بدتر کند؟ در یک جواب کلی بنا به مجموعه شرایط موجود و آثار و نتایج طولانی مدت یارانه ها در اقتصاد ایران با اطمینان می توان گفت، هر اقدامی جهت رقیق کردن یارانه ها صورت گیرد از دست روی دست گذاشتن بهتر است زیرا ادامه روند و روش فعلی توزیع گسترده یارانه ها با توجه به وضعیت اقتصاد کشور و مجموعه منابع درآمدهای دولت، امکانپذیر نیست و توزیع یارانه ها با مکانیسم فعلی به نقطه غیرقابل دفاع و ادامه دادن رسیده است. البته نباید فراموش کرد که به دلیل کهنگی و گستردگی آثار یارانه ها بر اقتصاد ایران و زندگی روزانه مردم، حتی طرح ها و پروژه های کارشناسی شده که نمره قبولی در ارزشیابی های اقتصادی- اجتماعی گرفته باشند، نیاز به تست پایلوت دارند. اجرای طرح هایی به گستردگی و عمق یارانه ها در اقتصاد ایران ، قبل از ارزشیابی عملی و گذر از مرحله آزمایشی صرفا به دلیل مقبولیت نظری آن، می تواند به نتایج ناخوشایند و به خارج شدن اوضاع اقتصادی کشور از کنترل بینجامد و به کلام دیگر مشکلی که طی بیش از ۴۰ سال انباشته شده است، یکساله نمی توان اصلاح کرد. در ادامه مطلب به ذکر گروهی از ایرادها و مشکلات این طرح و آثار و نتایج احتمالی مترتب بر آن پرداخته شده است.
موانع و مشکلات پیش روی طرح
۱ – درآمدهای انتظاری: پس از جدی شدن طرح «هدفمند کردن یارانه ها»، چالش برانگیزترین موضوع آن، نحوه نگهداری و مدریت هزینه کردن درآمدهای حاصل از نقدی کردن یارانه ها بوده است. مجلس بازکردن حسابی در خزانه و هزینه کردن درآمدها در چارچوب بودجه را راهکار قانونی اجرای طرح می دانست و دولت نهادن درآمدها در یک صندوق و هزینه کردن آن با سلیقه خودش را راهکارکارآمد طرح عنوان می کند. اصرار هریک از طرفین بر نظرش، هیاهوی زیادی در سطح دو قوه مقننه و مجریه و رسانه های عمومی و جامعه در پی داشته است. میزان درآمدهای دولت از هدفمند کردن یارانه ها ۴۰ هزار ملیارد تومان خواهد بود.در لایحه ای که به تصویب مجلس رسید در آن پیش بینی شده که دولت در سال اول می تواند بین ۱۰ تا ۲۰ هزار میلیارد تومان(ده تا بیست میلیارد دلار) از محل حذف یارانه ها و افزایش قیمت ها درآمد داشته باشد.
اما دولت در لایحه بودجه درآمد را دوبرابر یعنی ۴۰ هزار میلیارد تومان (۴۰ میلیارد دلار) پیش بینی کرد ولی مجلس به دلیل نگرانی از پیامدهای تورمی، این رقم را به نصف کاهش داد.پس از آن محمود احمدی نژاد با واکنشی تند نسبت به مجلس خواستار به رفراندوم گذاشتن طرح شد و همچنین تهدید به اجرا نکردن مصوبه مجلس کرد. واکنش تلویزیونی آقای احمدی نژاد به تصمیم مجلس در آخرین روز کاری سال، پاسخگویی نمایندگان را بسیار سخت می کرد: چون در روزهای بعد روزنامه ای منتشر نمی شد و رادیو و تلویزیون هم، تا دو هفته در قبضه برنامه های ویژه نوروز بود. با این حال، نمایندگان با استفاده از خبرگزاری های فعال در دوران تعطیلات نوروزی، به سرعت واکنش نشان دادند. گذشته از رئیس و نایب رئیس مجلس که تذکر دادند دولت راهی جز اجرای مصوبه نمایندگان ندارد، سه نماینده اقتصاددان مجلس هم گفتند از همه پرسی استقبال می کنند و برآوردشان از نظر مردم این است که مخالف نظر رئیس جمهور رای خواهند داد.این اختلاف میان مجلس و دولت در سخنرانی نوروزی آیت اله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز بازتاب داشت. آیت الله خامنه ای در مشهد گفته بود که در بحث هدفمند کردن یارانهها «از طرفی باید به دولت که بار اجرا بر دوش اوست، کمک شود و از طرف دیگر دولت هم باید آنچه را قانون شده است عمل کند.»
در پی سخنان آیت الله خامنه ای، سید محمدرضا میرتاج الدینی معاون پارلمانی رئیس جمهور گفته است که اگر دولت و مجلس به راه حل منطقی نرسیدند ،و نمایندگان هم همچنان اصراربر ۲۰ هزارمیلیارد تومان داشته باشند،دولت ناگزیر خواهد شد با تمام سختی که وجود دارد ،این قانون را اجرا کند.
از سویی دیگر این گفته تکراری مدیران ارشد اقتصادی دولت دهم که هدفمند کردن یارانه ها، ریشه تورم را می خشکاند، بر اساس تئوری های علم اقتصاد قابل دفاع نیست و تعجب و سوال بزرگی را برای صاحب نظران اقتصادی ایجاد کرده است؛ زیرا بر اساس تئوری ها و مطالعات اقتصادی، تفاوت قابل ملاحظه و معنی داری بین نتایج توزیع یارانه ها با روش نقدی (طرح دولت) و غیرنقدی (روش موجود) بر تورم وجود ندارد؛ به خصوص اگر از محل کسری بودجه و پولی کردن آن باشد خود عامل تشدید تورم است. ۲ – نیاز به اختیارات فرا قانونی دولت: بر اساس مفاد متن طرح، محل نگهداری و نحوه هزینه کردن درآمدهای حاصل از نقدی کردن یارانه ها، صندوقی زیر نظر دولت پیش بینی شده است تا دولت بنا به صلاحدید خود محل هزینه کردن آنرا تعیین کند و امکان عکس العمل سریع به نوسانات و رفع موانع غیرقابل پیش بینی طرح را داشته باشد. دولت برای اعمال نظر خود و پذیرش آن از طرف مجلس، کلیت طرح را هزینه آن قرار داده است. پذیرش این خواست دولت از طرف مجلس، دادن اختیارات فرا قانونی به دولت است که در یک فرآیند عادی تبدیل لایحه دولت به قانون امکانپذیر نیست و باید به دنبال کشف راه های دور زدن قانون رفت. بر اساس دلایل پیدایش و فرآیند تکامل بودجه نویسی در ایران و جهان، بودجه ابزاری برای کنترل دولت ها در کسب درآمد (گرفتن مالیات) و هزینه کردن آن است و هر درآمدی که از محل مالیات ها، فروش منابع طبیعی، مواد خام و… باشد، باید به خزانه واریز شود و محل هزینه کردن آن از سوی مجلس تعیین، توسط دولت اجرا و از طرف دیوان محاسبات کنترل شود. داشتن قدرت سیاسی و منابع مالی بدون کنترل باعث ایجاد زمینه فساد در سیستم اداره کشور می شود. به همین دلیل اگر اعتبارات حجیم تجمیع شده از محل نقدی شدن یارانه ها (از هر محلی که تامین شود) بدون تفصیل در اختیار دولت قرار گیرد، زمینه سازگسترش فساد مالی می شود و مجلس نباید با قبول نظر دولت، زمینه بروز فساد در سیستم اداری کشور را فراهم کند. ۳ – خلا سازمان مجری طرح: طرح هدفمند کردن یارانه ها (پرداخت نقدی یارانه ها)، یک طرح بزرگ ملی است که اجرای آن نیاز به یک سازمان توانمند مدیریتی، اجرایی و کنترلی دارد. ابعاد طرح چه از نظر گسترش در سطح (ایجاد پوشش ۷۰ میلیون نفری)، چه از نظر نفوذ در عمق (شناسایی وضعیت درآمدی و ثروت حدود ۱۷ میلیون خانوار) و از بعد حجم گردش مالی سالانه طرح (حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان)، همگی نشان از بزرگی طرح و نیاز به یک سازمان بزرگ، کارآمد و فعال با پرسنل دارای تخصص های مختلف دارد. این سازمان باید پس از جمع آوری اطلاعات بسیار متنوع و حجیم که دارایی ها و درآمد همه افراد و خانوارها را پوشش می دهد، همواره اطلاعات و داده ها با حجم ذکر شده را به روز کرده و پاسخگوی بیش از۷۰ میلیون ارباب رجوع باشد، زیرا وضعیت اشتغال، درآمد، هزینه ها و دارایی افراد دائما در حال تغییر است. دولت برای رفع این خلاء که امتیاز وتوی طرح را دارد، باید جهت ایجاد سازمان مجری طرح، اقدامی عاجل انجام دهد. ایجاد سازمانی با مشخصات ذکر شده و سیستم پایش آن، علاوه بر بزرگ تر کردن حجم دولت، نیاز به زمان دارد و هزینه بزرگی را نیز بر بودجه دولت تحمیل می کند که قطعا باید از محل تجمیع درآمد نقدی شدن یارانه ها تامین شود. ۴ – امکان مخالفت عمومی با ادامه طرح: بر اساس تئوری های علم اقتصاد (انتظارات عقلایی) آن دسته از سیاست اقتصادی دولت که با مقبولیت عمومی همراه نشود، از طرف مردم خنثی شده و با شکست روبه رو می شود. با ضریب احتمال بالا، اجرای طرح دولت (نقدی کردن یارانه ها) به نتایج مورد ادعا و دلخواه دولت که به طور پرحجم آنها را تبلیغ می کند یعنی بهبود شاخص عدالت درآمدی و کاهش نرخ تورم، نمی انجامد. اگر شرایط قابل انتظار که ناسازگار با تبلیغات دولت است، رخ دهد، مقبولیت طرح نزد مردم از بین می رود و مخالف عمومی با آن به کنارگذاشتن طرح می انجامد. این اتفاقات در ایران مسبوق به سابقه است و اقتصاد ملی در سال های گذشته نمونه هایی از متوقف شدن طرح های اصلاح ساختاری را تجربه کرده است. این اتفاق علاوه بر هزینه هایی که بر اقتصاد ملی وارد می کند، سال ها هرگونه اقدام جهت اصلاحات لازم در حوزه یارانه ها را عقب می اندازد.
۵ – زمینه گسترش فساد اقتصادی: همانطور که ذکر آن رفت، مطابق برآوردهای مسوولان دولتی حجم یارانه ها در شرایط فعلی حدود یکصد هزار میلیارد تومان برآورد می شود. اگر مجریان طرح بتوانند این حجم از درآمد را تجمیع کنند، توزیع این حجم از پول در بین حدود ۵۰ میلیون نفر (هفت دهک درآمدی) که قرار است زیر چتر یارانه های نقدی قرار گیرند، زمینه ایجاد و گسترش فساد اقتصادی فراهم می شود. از دیگر سو به دلیل تبصره های متعدد در متن طرح و راهکارهای اجرای آن به صورت مرحله ای، زمینه برای چانه زنی مدیران شرکت های دولتی تولید کننده کالاهای یارانه ای فراهم می شود و به دلیل شرایط انحصاری بودن اغلب این بنگاه ها و تنگنای تولید و نیاز جامعه به تولیدات آنها، زمینه دور زدن طرح برای این بنگاه ها فراهم و موفقیت طرح با ابهام روبه رو خواهد شد.
طرح هدفمند کردن یارانه ها که یکی از بزرگترین طرح های اقتصادی ۳۰ ساله جمهوری اسلامی است در هاله ای از ابهام قرار دارد و هنوز مردم به درستی نمی دانند که این طرح چیست و پس از آن چه خواهد شد.طرح هدفمند کردن شاید پر خطرترین ایستگاه اقتصادی جمهوری اسلامی باشد.آیا ایران به سلامت از این ایستگاه خواهد گذشت؟
کیومرث ملک مطیعی بازیگر سینما، تاتر و تلویزیون امروز شنبه ۲۱ فروردین در سن ۷۴ سالگی در به دلیل ایست قلبی درگذشت.
آقای ملک مطیعی که متولد انزلی بود، در دهه ۱۳۳۰ در شهر رشت به بازی در تاتر پرداخت و بعد از آن در دهه پنجاه وارد سینما شد.
این بازیگر سینما در نزدیک به ۵۰ فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد ولی آنچه در سالهای اخیر به شهرتش افزود حضور وی در مجموعههای تلویزیونی شب هزار و یکم، زیر آسمان شهر و مدرسه ما بود.
آخرین فیلمهایی که وی در آنها نقش بازی کرده حلقههای ازدواج و گل بارون است که مربوط به سال گذشته است.
از دیگر فیلمهایی این بازیگر میتوان به تفنگ شکسته، مهمانی خصوصی، معما، ترن، جنگلبان، الو الو من جوجهام، آوای دریا، عروس فراری و خروس جنگی اشاره کرد.
آقای ملک مطیعی سومین هنرمند پیشکوتی است که در فاصله یک هفته گذشته از دنیا رفته است. رضا کرمرضایی و محمود بنفشهخواه نیز در روزهای بعد از تعطیلات نوروزی درگذشتند.
رادیو کوچه این فقدان را به همکار و دوست عزیز خود کامران ملک مطیعی تسلیت عرض مینماید. بیشک نبود این هنرمند پیشکسوت رنجی فراگیر برای همه ما خواهد بود.
روستای تاریخی قلات از توابع بخش مرکزی شهرستان شیراز است، که در ۱۵ کیلومتری شمال غرب شهر شیراز واقع شده است. ارتفاع روستای قلات از سطح دریا ۲۰۶۵ متر است. آب و هوای آن در بهار و تابستان معتدل و در زمستان سرد است. قلات، از جمله روستاهای تاریخی استان فارس است که قدمتی طولانی دارد. بقایای بناهای قدیمی که تاریخ برخی از آنها به سدههای پیش و بعد از اسلام مربوط میشود، تاریخ استقرار انسانی در این ناحیه را به دورانهای گذشته پیوند میزند. براساس نتایج سرشماری سال ۱۳۷۵، جمعیت روستای قلات ۲۰۷۲ نفر بوده است که در سال ۱۳۸۵، به ۷۰۰۰ نفر افزایش یافته است.
هدفم از گرفتن این عکس این بود که بگویم در این مکان روزگاری عمارتی مجلل با ساکنینی شادمان وجود داشته اما از آن شکوه تنها همین خرابه باقی مانده، و به نظر میرسد که آن کوه استوار، بر این ویرانه، گویی نیشخندی زیرکانه میزند و یگانه نظارهگر بقای بیبقای ما آدمیان است.
دربهایی که روزگاری به روی ساکنین و مهمانانشان گشوده میشدند امروز همراه با خاطرات تلخ و شیرین گذشته در انتظار نیستی تلخ اجتناب ناپذیرند.
زین الدین زیدان، ستاره سرشناس فوتبال جهان، جدیدترین نام مطرح شده برای هدایت تیم ملی ایران است.
نشریه فارسی زبان ارتباط چاپ دبی در آخرین شماره خود مصاحبهای از زین الدین زیدان را منتشر کرد که در بخشی از آن این ستاره نامی فوتبال جهان، مدعی شده بود یکی از مسوولان فدراسیون فوتبال ایران با او برای در اختیار گرفتن هدایت تیم ملی صحبت کرده است.
این خبر درحالی منتشر میشود که درست در تعطیلات نوروز خبری روی سایتها رفت که در آن از قول زیدان نوشته شده بود دوست دارد به ایران بیاید. اصل این خبر اما متعلق به بیش از سه سال قبل بود، زمانی که ستاد ارتحال امام و سفارت ایران در فرانسه از این بازیکن برجسته تاریخ فوتبال جهان دعوت کرده بود تا برای سالروز ارتحال رهبر جمهوری اسلامی به تهران بیاید و بعد هم سفری به زادگاه حضرت آیتاله خمینی در شهرستان خمین داشته باشد اما این اتفاق هیچ گاه عملی نشد اما او در آن زمان در مصاحبه با نشریات فرانسوی از علاقه ویژه خود به آیتاله خمینی سخن گفته بود.
اما خبرنگار ایرانی این نشریه فارسی زبان که با وبلاگ سکوی سرخ در ارتباط است، ادعا دارد جزییاتی دقیق از این پیشنهاد دارد که تا هفته بعد افشا خواهد شد.
ادعای سرمربیگری زیدان در تیم ملی فوتبال ایران که منتشر کنندگان، تاریخ حضورش در تهران را درست در پایان جام جهانی یعنی اواخر تیرماه میدانند، زمانی است که به احتمال فراوان، فدراسیون فوتبال ایران هم تغییراتی اساسی را تجربه کرده و نمایندگان سازمان ورزش به هیات رییسه فدراسیون وارد شدهاند.
زیدان در حال حاضر مشاور عالی فلورنتینو پرز در باشگاه رئال مادرید است و هیچ دوره مربیگری را سپری نکرده و هیچ گاه هم در سه سال گذشته که از فوتبال وداع کرده است، در هیچ تیمی مربی نبوده. او در تمام این ایام به عنوان سفیر صلح سازمان ملل در میادین خیریه فوتبال حاضر شده و سعی داشته تا شعار فوتبال برای صلح را به سراسر جهان ببرد.
او پس از وداع با فوتبال، در مسابقات بینالمللی فوتسال و فوتبال ساحلی هم حاضر میشود و تکنیک ناب خود را به نمایش میگذارد. به همین دلیل عباس ترابیان، رییس کمیته بینالملل و فوتسال فدراسیون فوتبال هم با او دیدارهایی را در این ایام داشته است. او اما خبر مذاکره برای مربیگری این چهره شاخص فوتبال جهان را رد میکند و میگوید: «من به عنوان یک علاقمند به فوتبال، چند باری با ایشان در میادین فوتسال گپ زدم. ایشان هر بار که متوجه میشود یک ایرانی با او همکلام شده، از علایقش به کشور ما میگوید . اما نه من و نه هیچ یک از مسوولان فدراسیون فوتبال با این اسطوره فرانسوی حرفی درباره هدایت تیم ملی ایران نزدهایم.»
تیم ملی فوتسال ایران با پیروزی برابر آرژانتین به مقام قهرمانی تورنمنت چهارجانبه تایلند دست پیدا کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، ملیپوشان ایران بعد از ۲ پیروزی برابر تیمهای ازبکستان و تایلند، امروز با نتیجه ۳ بر یک از سد تیم ملی آرژانتین گذشتند تا مقام قهرمانی تورنمنت چهارجانبه تایلند را به خود اختصاص دهند.
آرژانتین اولین گل را به ثمر رساند، اما در ادامه این شاگردان حسین شمس بودند که توسط محمد هاشمزاده، محمد طاهری و جواد اصغریمقدم به گل رسیدند تا بازی با نتیجه ۳ بر یک به پایان رسد.
تیم ایران با این نتیجه مقام قهرمانی را از آن خود کرد. ایران در دو بازی گذشته ۲ بر یک ازبکستان و ۴ بر ۳ تایلند را مغلوب کرده بود.
مسعود دانشور نیز به عنوان بهترین بازیکن مسابقات انتخاب شد.
تیمهای تایلند و ازبکستان نیز برای معرفی تیم دوم این رقابتها اکنون برابر هم قرار گرفتهاند.
وقتی مرتضا آوینی به شهادت رسید کیومرث پوراحمد فیلمی درباره او ساخت، فیلم نشان میداد که تصویری که حکومت و حامیان رهبری از مرتضا آوینی نشان دادهاند، تصویری مغشوش و غیرواقعی است. تصویری که امروز از آوینی نشان داده میشود نه با آخرین روزهای زندگی آوینی سازگار است و نه با آخرین آثاری که در دو سال آخر زندگی آوینی در حوزه عرضه شد، هماهنگی دارد. مرتضا آوینی مثل بسیاری از آنان که زمانی در گروه حامیان آیتاله خمینی بودند و بعدن به منتقدان جدی نظام و حکومت تبدیل شدند، سالها قبل از مرگش دست از حمایت حکومت برداشته بود.
نشانههای سادهای برای کشف شهیددزدها وجود دارد. سری به همسر و فرزندانش بزنید، آنها در چه حالی هستند؟ سری به دوستانی بزنید که در زمان حیات او در کنارش بودند. یک بار آخرین شمارههای سوره را بخوانید، به آخرین مقالههای آقا مرتضا نگاه کنید. از حسین معززینیا دامادش، از علی میرفتاح رفیق روزهای آخرش، از رضا عابدینی همراه همیشگیاش، از مسعود فراستی که علاوه بر همکاری با او از همکاری با دیگران هم خودداری نمیکرد سووال کنید. از کیومرث پوراحمد که در روزهای آخر مرتضا را میدید بپرسید، از برادرش سووال کنید، از دخترانش بپرسید. آدمها کم نیستند. اگر مرتضا آوینی زنده بود، دست کم مثل محمد نوریزاد زندانی بود، اگر در کهریزک کشته نشده بود، یا اگر در خیابان و موقع خروج از خانه با انفجار موتورسیکلتی بشهادت نرسیده بود.
هنوز یک سالی به شهادت غیرمنتظره مرتضا آوینی مانده بود، در دفتر سوره روبروی اتاق مسعود فراستی و با فاصلهای با اتاق رضا عابدینی و علی میرفتاح، سوره را در میآورد و با کیفیتی بسیار عالی، محتوایی ارزشمند و نگاهی تازه به هنر و فرهنگ، نامهای نوشته بود به کیومرث صابری و از او خواسته بود که مصاحبهای بکند و نظرش را بگوید تا در سوره منتشر شود، صابری هم با همان حالت هراسان از بچه حزبالهیها، به من گفته بود «پسر جان! اینها تروریستاند، من با کی حرف بزنم؟» گفتم: «شما این نشریات آخری سوره را دیدی؟» صابری گفت: «مگر من بیکارم این مزخرفات را بخوانم؟» گفتم: «نشریه بسیار خوبی است، به نظرم با او مصاحبه کنید، کلا آدم دیگری شده است. صابری خیره شد و از بالای عینک نگاهی کرد و گفت: «بگذار ببرم خانه جوابش را میدهم.»
جوابهایی که صابری نوشته بود، برای آقا مرتضا فرستادم، چند ساعتی بعد سووالاتی دیگر را برایم فکس کرد و خواست که خودم هم جوابش را بدهم. تلفنی زدم و گفتم: «آقای آوینی! من زدم زیر همه چیز، هر چه دلم خواست مینویسم، شما هم اگر خواستید چاپش کنید، اگر هم نخواستید چاپش نکنید. تا آنجا که میشد چیزی نوشتم که نتواند چاپش کند، نوشتم که از نظر من آزادی بیان مفهومی مطلق است، نوشتم که آزادی بیان همان است که فراماسونها به عنوان اصیلترین نیروهای فرهنگی کشور گفتهاند و راستش را بخواهید تا میتوانستم پیاز داغش را زیاد کردم. دلم نمیخواست چاپش کند. آقا مرتضا هم مطلب را چاپ کرد. تمام و کمال، بقول آیتاله خمینی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. دو سه ماهی بعد رفتم به دفترش، با یک بغل داستان و نوشته و کار، به او گفتم که میخواهم با او همکاری کنم. نگاهی به من کرد و خندید و گفت «بودجه امسال ما را قطع کردهاند، با این وضع که پیش میرویم مجبوریم کارمان را متوقف کنیم.» گفت که ظاهرن از دفتر رهبری تحت فشارشان قرار دادهاند. همان کاری که همان زمان با صابری کرده بودند و با خیلیهای دیگر.
یکی دو ماهی بعد خبر مرگش را شنیدم، عجیب نبود که دفتر رهبری پیش افتاده بود تا او را مثل سربازان رسمی کشته شده در جنگ با پرچم نیمه افراشته و تشریفات کامل به خاک بسپارند. در میان جمعیتی از شارلاتانهایی که روزهای آخر به خون مرتضا آوینی تشنه بودند. در میان کسانی که مرتضا آوینی را به عنوان جسد میخواستند تا بالای جسدش هر روضهای که میخواهند بخوانند. در آن روز از همه غریبهتر و بیگانهتر با جمعیت همسر مرتضا آوینی و دو دختر و پسرش بودند، حالا آوینی هزار صاحب پیدا کرده، آما آن عزادارانی که سینه به سینه مرتضا نفس میکشیدند، در هیاهوی فریب و دروغ گم شدند.
رسانههای داخلی مسکو از سقوط هواپیمای لخ کاژینسکی رییس جمهوری لهستان در غرب روسیه خبر میدهند.
به گزارش خبرگزاریها صبح شنبه هواپیمای توپولف-۱۵۴ که حامل رییس جمهور لهستان و همسرش به همراه ۱۳۰ مسافر دیگر بود هنگام فرود در فرودگاه نظامی «سورنی» در منطقه اسمولنسکی به دلیل نامساعد بودن شرایط جوی و مه غلیظ دچار سانحه شد.
گفته میشود که به غیر از رییس جمهور و همسر وی شماری از افراد بلند پایه لهستان نیز در میان سرنشینان هواپیما بودند که از جمله میتوان به رییس بانک مرکزی، فرمانده ارتش و معاون وزیر امور خارجه اشاره کرد.
این افراد برای شرکت در مراسم هفتادمین سالگرد کشتار کاتین در جنگ جهانی دوم به روسیه سفر کرده بود.
به گفتهی وزارت موقعیتهای اضطراری روسیه تاکنون جسد ۸۷ نفر از سرنشینان شناسایی شده است اما از سرنوشت رییس جمهوری لهستان و نیز شمار دقیق کشتهشدگان گزارشی منتشر نشده است.
سخنگوی وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان اعلام کرد که هفت مرکز بزرگ بازپروری معتادین به مواد مخدر در سطح کشور ایجاد میشود.
به گزارش ایرنا، زلمی افضلی با اعلام این خبر افزود: «با توجه به افزایش تعداد معتادین، این وزارتخانه مصمم است تا با همکاری نهادهای ذیربط داخلی و جامعه بینالمللی این مراکز را در هفت ولایت که بیشترین تعداد معتادین را دارد، توسعه دهد».
وی افزود: «هر یک از این مراکز با بیش از ۳۰۰ تخت ظرفیت، دارای مکانهای ورزشی و امکانات رفاهی پیشرفته هستند.»
به گفتهی آقای افضلی آمریکا، انگلیس و کانادا در صدر کشورهای کمککننده به مبارزه با مواد مخدر در افغانستان قرار دارند.
گفتنی است براساس گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۰۹میلادی شش هزار و ۹۰۰تن تریاک از ۱۵۷هزار هکتار مزارع خشخاش افغانستان برداشت شد که در سالجاری میلادی سطح زیرکشت و میزان تولید نسبت به سال گذشته تغییر چندانی نخواهد داشت.
رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در پاسخ به حملات لفظی احمدینژاد به وی گفت که «رییس جمهوری ایران به گفتن سخنان غیرسازنده و بسیار توهینآمیز» معروف است، بنابراین او این حرفها را جدی نمیگیرد.
باراک اوباما روز جمعه در گفتگو با یک شبکه تلویزیونی در پاسخ به این سوال که «در مقابل حملات شخصی محمود احمدینژاد چه پاسخی دارد؟» اظهار داشت: « این حرفها را جدی نمیگیرم، آنچه جدی میگیرم این حقیقت است که اگر ما در اعمال فشار بینالمللی ثابت قدم و پیگیر باشیم، حکومت ایران، که حکومت بیخردی نیست و اوضاع جهان را به دقت زیر نظر دارد، به مرور زمان تحلیلهای متفاوتی از این موضوع پیدا خواهند کرد که آیا دنبال کردن برنامه ساخت سلاح اتمی برایش مفید است یا خیر».
روز چهارشنبه محمود احمدینژاد در سخنانی در جمع مردم ارومیه اوباما را شبیه به «گاوچرانها و شخصی آماتور و بیتجربه» توصیف کرده بود که «باید صبر کند تا عرقش خشک شود و تجربه پیدا کند».
آقای اوباما در ادامه سخنانش تصریح کرد که «اتحاد بینالمللی» به شکلی که در حال حاضر در مورد برنامه اتمی ایران وجود دارد، در گذشته هرگز وجود نداشت.
گروهی از اعضای جنبش عدالت خواه دانشجویی با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رییس قوه قضاییه خواستار رسیدگی سریع به اظهارات الیاس نادران در خصوص فساد اقتصادی معاون اول رییس دولت ایران و مشخص شدن صحت و سقم این ادعاها در دادگاه صالحه شدند.
در نامهی منتشر شده از سوی این تشکل دانشجویی آمده است: «چگونه است آبروی آفتابهدزدها و مجرمین خرد محترم نیست ولی کسانی که بیتالمال و حاصل دسترنج مسلمین را به غارت میبرند و اقدامات خلاف قانون آنان باعث به وجود آمدن بسیاری از این فقر و فساد و تبعیض و بیعدالتی و به وجود انبوهی از فقرا و مستضعفین در مقابل اغنیا و ثروتمندان و مرفهین بیدرد است بدون هیچ ترسی از افشای نامشان به اعمال خلاف خود و در شیشه کردن خون مستضعفین ادامه دهند؟ سوال اصلی آن است که قوه قضاییه چرا قانون تشهیر را عمل نمیکند؟»
هفتهی گذشته الیاس نادران نمایندهی اصولگرای مجلس طی سخنانی اظهار داشت که محمدرضا رحیمی معاون اول احمدینژاد یکی از بزرگترین مفسدان اقتصادی است و باید تحت پیگرد قضایی قرار گیرد.
این تشکل دانشجویی در پایان آورده است: «برخوردهایی که با اینگونه افراد نظیر آقای نادران میشود و نیز افشاگریهای پالیزداری از سوی دیگر است که در نهایت تنها به یاس مردم از نظام دامن خواد زد.»
رییس جمهور سابق ایران با انتقاد از در پیش گرفتن استراتژی دروغ توسط تریبونهای رسمی اظهار داشت: «مدتهاست تفکر غلطی به دنبال قطببندی جامعه است، تفکری که یک طرف را یکسره خوب و طرف دیگر را برانداز جلوه میدهد.»
محمد خاتمی با بیان اینکه «شاهد غلبه ادبیات دروغ و زدن انواع تهمتها در فضای تبلیغاتی رسمی جامعه هستیم« تصریح کرد: «وقتی فضا بسته شد و دلسوزان یا نمیتوانند صحبت کنند و یا صدایشان به جایی نمیرسد، جامعه به سمت رسانه شایعه و رسانههای بیگانه گرایش پیدا میکنند و در نتیجه شاهد نوعی آشفتگی و هرج و مرج خواهیم بود.»
آقای خاتمی در ادامه افزود: «موقعیت کشور بعد از انتخابات بد است و ملت هزینه بسیار بالایی در این ایام پرداخته است، عواقب مدیریت موجود در جامعه مطلوب نیست.»
رییس بنیاد باران همچنین با بیان اینکه ما خواهان براندازی نظام نیستیم و خواست ما حفظ نظام است، تاکید کرد: «باید کشور از فضای فعلی خارج شود، باید به سمت آرامش رفت، به خواستها و مطالبات مردم پشت نشود و همچنین آزادی زندانیان و آزادی فضا و انتخابات تامین گردد که در صورت تحقق این موارد کشور از این فضا خارج خواهد شد.»
به گفتهی آقای خاتمی اگر دولت به قانون تن دهد و مجلس قوی عمل کند، شاید جلوی بحران را بتوان گرفت.
اظهارات رییس جمهور سابق ایران در حالی بیان میشود که تاکنون بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و صاحبنظران در خصوص بحرانهای اجتماعی هشدار دادهاند.
گروهی از هنرمندان، روشنفکران و دانشگاهیان ایرانی مقیم خارج از ایران، با ارسال نامهای سرگشاده به دبیر کل سازمان ملل متحد، خواستار تلاش وی برای آزادی جعفر پناهی، سینماگر ایرانی دربند شدند.
در بخشی از این نامه آمده است: «جعفر پناهی سینماگر ایرانی که دارای شهرت بینالمللی است، با یورش شبانه ماموران مسلح جمهوری اسلامی به منزل وی دستگیر شده و بیش از یک ماه است که در بازداشت بهسر میبرد.»
امضاکنندگان این نامه همچنین با اشاره به اتهام وارده به آقای پناهی و علت بازداشت وی خاطرنشان کردند: «دلیل اصلی زندانی شدن وی پشتیبانی آشکار و پرشور وی از حقخواهی و آزادیخواهی مردم ایران در فستیوالهای بینالمللیست. این هنرمند دلیر از هر فرصتی برای رساندن پیام مردم ایران به جهانیان بهره برده است.»
در پایان نامه منتشر شده خطاب به دبیر کل سازمان ملل متحد آمده است: «ما هنرمندان، روشنفکران و دانشگاهیان ایرانی٬ با جلب توجه جنابعالی به تمامی ستمی که بر مردم ایران٬ بهویژه زندانیان سیاسی٬ در کشور ما میرود٬ از شما درخواست میکنیم از مقامات جمهوری اسلامی بخواهید که آقای جعفر پناهی را هرچه زودتر آزاد کنند.»
گفتنی است جعفر پناهی، کارگردان مطرح ایران، در اولین ساعات بامداد سه شنبه ۱۱ اسفندماه گذشته، با یورش شبانه ماموران به منزلش، به همراه اعضای خانواده و مهمانانش دستگیر شد که در میان بازداشت شدگان محمد رسولاف و ابراهیم غفاری (دو سینماگر فعال کشور) نیز حضور داشتند. پس از چند هفته عدهای از بازداشت شدگان آزاد شدند؛ اما پناهی کماکان در بازداشت به سر میبرد.
اتهام وی در دست تهیه داشتن فیلمی پیرامون حوادث بعد از انتخابات و ماجرای بازداشتگاه مخوف کهریزک اعلام شده است.
نتایج یک تحقیق جدید نشان میدهد که مغز افراد خجالتی یا درونگرا در واقع جهان را به گونهای متفاوت از انسانهای برونگرا، پردازش میکند.
حدود ۲۰ درصد از افراد با نوعی ویژگی شخصیتی موسوم به «حساسیت ادراکی حسی» یا SPS متولد میشوند که این ویژگی به عنوان یک گرایش یا عامل بازدارنده و یا حتا التهاب عصبی شدت پیدا میکند. این ویژگی در برخی از کودکانی هم دیده میشود که خیلی به کندی در یک وضعیت جدید گرم میگیرند، نیاز به تنبیه اندکی دارند، به راحتی گریه میکنند و سوالات غیر معمول میپرسند یا افکار بسیار عمیقی دارند.
محققان در این پژوهش جدید همچنین نشان دادند که این اشخاص فوق العاده حساس توجه بیشتری به جزییات دارند و فعالیت مناطق خاصی از مغز آنها به هنگام پردازش اطلاعات بصری بیشتر از کسانی است که فاقد حساسیت بالا هستند.
افراد با ویژگی حساسیت بالا ترجیح میدهند زمان بیشتری برای تصمیم گیری وقت صرف کنند، هوشیارتر هستند و زمان بیشتری برای انعکاس خودشان نیاز دارند و از صحبتهای کوچک سریعتر خسته میشوند.
همچنین بر اساس مطالعات قبلی این افراد از سر و صدا و جمعیت بیشتر آزار میبینند و تاثیر کافئین روی آنها بیشتر است.
336 میلادی – «کنستانتین» امپراتور روم به بهانه شرکت در مراسم سیامین سال حکومت خود، آتشبس دو هفتهای با ارتش ایران را که ۲۲ روز طول کشیده بود بهصورت نامحدود تمدید کرد و بعد از آن از ادامه جنگ چشم پوشید. جنگ دو امپراتوری سال بعد از سر گرفته شد، ۲۶ سال بهطور متناوب طول کشید و بدون اخذ نتیجه پایان یافت. آتشبس ۱۹ مارس بهمناسبت فرارسیدن نوروز ایرانیان آغاز شده بود.
۱۹۱۶ میلادی – دو افسر ژاندارم، یک سرگرد و یک ستوان در شیراز به طرز مرموزی کشته شدند. چون ژاندارمری تنها نیروی مسلح ایران در برابر «اس. پی. آر.» انگلستان بود، در قتل این دو افسر، انگلیسیها مورد سوظن قرار گرفتند و شیرازیها تا زمان لغو موافقتنامه اوت ۱۹۰۷ «سنپترزبورگ» مبنی بر تقسیم ایران، کینه انگلیسیها را از دل بیرون نکردند و بارها با آنان مسلحانه برخورد داشتند و تلفات وارد ساختند. انگلیسیها هیچگاه در فارس آرامش نداشتند. «لنین» موافقنامه سنپترزبورگ را لغو کرد.
۱۳۴۴ خورشیدی – در کاخ مرمر، سرباز وظیفه «رضا شمسآبادی» به سوی «محمدرضا پهلوی» که پس از پیادهشدن از اتومبیل، رهسپار دفتر کار خود بود، شلیک کرد. گلولهها به محمدرضا پهلوی اصابت نکرد، ولی ضمن آن، دو درجهدار گارد و رضا کشته شدند.
۱۳۵۱ خورشیدی – بامداد چنین روزی زمینلرزهای به شدت هفت و یکدهم ریشتر در استان فارس روی داد که ضمن آن بیش از پنج هزار و ۳۰۰ تن از هموطنان کشته شدند. کانون زلزله منطقه «قیر» و «کازرون» بود که تا شیراز همهجا را تکان داده بود. «منوچهر پیروز» استاندار وقت تلفات منطقه جهرم را بیش از نقاط دیگر گزارش کرده بود. این زلزله سه شهر و بیش از ۷۰ روستا را ویران ساخته بود. بیشتر کشتهشدگان این رویداد، زنان و کودکان بودند، زیرا مردها در ساعت وقوع زلزله برای کار از خانه خارج شده بودند.
۱۵۸۳ میلادی – امروز زادروز «هوگو گروتیوس» قاضی و فیلسوف هلندی است که ۶۲ سال عمر کرد. وی فلسفه قضاوت را بهدست داده و همچنین نظر داده است که قوانین بینالمللی باید برپایه قوانین طبیعی تدوین شوند، جهان برای مجازات ناقض آنها دادگاههای مختلف بینالمللی و سازمان و میثاق جهانی که بتواند حکم را به اجرا درآورد، داشته باشد. زیرا که بدون ضمانت اجرایی حکم، وجود دادگاه بیحاصل است.
۱۳۱۲ خورشیدی – زادروز «مصطفی قریب» روزنامهنگار معاصر ایران که در تهران بهدنیا آمد و ۷۳ سال عمر کرد. قریب که ۵۰ سال پیش از وفات کار روزنامهنگاری را از نوشتن در کیهان آغاز کرده بود دهها سال سردبیر کل اخبار بینالملل خبرگزاری پارس و نخستین سردبیر اخبار خارجی تلویزیون دولتی ایران بود و در سمت سردبیری مجله بانک مرکزی ایران خود را بازنشسته کرد.
۱۶۵۴ میلادی – «کریستینا» ملکه روشنفکر و دانشمند سوئدی به ملت این کشور اعلام کرد که تصمیم به کنارهگیری گرفته و به سیاستمداران سوئد دو ماه مهلت داد که پادشاه دیگری برای کشور بیابند و تاکید کرد که ۱۶ ژوئن از کاخ سلطنتی اسبابکشی خواهد کرد. وی که برجای پدرش «آدولفوس» نشسته بود هنوز ۲۵ ساله نشده بود که تصمیم به کنارهگیری گرفت. آدولفوس دارای فرزند ذکور نبود. سوئد از دیرزمان توسط نخستوزیر اداره میشد و پادشاه نقش عمدهای نداشت.
۱۹۱۹ میلادی – «امیلیانو زاپاتا» انقلابی معروف مکزیک در آستانه ۴۰ سالگی در دامی که برای قتل او طراحی کرده بودند افتاد و کشته شد. زاپاتا بر ضد دیکتاتوری «دیاز» رییسجمهور مکزیک، فساد اداری و قضایی، فئوالیسم و بیحق کردن هموطنانش بپاخاست و برای رسیدن به هدف سالها مبارزه مسلحانه کرد. زاپاتا میگفت: «اگر به فساد و ظلم مهلت داده شود، بهصورت عادت درخواهد آمد و همانند موریانه، وطن را از درون نابود خواهد کرد. ظلم و ستم چیزی جز سلب حق دیگران و بیاعتنایی به انسانیت نیست.»
۲۰۰۵ میلادی – پارلمان اروپا قانونی تصویب کرد که بر طبق آن دولتهای ۲۵ گانه عضو اتحادیه اروپا مکلفند که در قبال مسایل جهانی با یک زبان سخن بگویند و تکروی نکنند .
۱۹۳۱ میلادی – «جبران خلیل جبران» نویسنده، شاعر و فیلسوف عارفمسلک لبنانی درگذشت. وی در رشتههای پزشکی، ادبیات عرب، حقوق بینالملل، موسیقی و تاریخ ادیان تحصیلات کرد و در بسیاری از رشتههای دیگر تحقیقات جامع و ارزندهای انجام داد که از آن جمله هنر نقاشی را میتوان ذکر کرد. خلیل جبران معتقد بود که نسلی نو در خاورمیانه درحال ظهور است و این نسل بر تاریکیهای فرهنگ استعماری خواهد شورید و ایمان و پاکی و جسارت و شهامت را به ارمغان خواهد آورد. مشهورترین اثر این نویسنده مسیحی «پیامبر» نام دارد.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در گزارش دیروز خود اعلام کرد که وزارت اطلاعات بدون توجه به فقدان شواهد موثق علیه فعالان سیاسی، با اعمال فشار برای صدور احکام سنگین و طولانی مدت برای آنها، در نظام قضایی اعمال قدرت میکند.
وکیل حشمتاله طبرزدی، زندانی سیاسی، به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت که ماموران امنیتی به مقامات قضایی دادگاه طبرزدی فشار وارد میکنند و از آنها میخواهند که این فعال سیاسی را به اشد مجازات محکوم کنند در حالیکه کل پرونده طبرزدی بخاطر نقض کامل آیین دادرسی باید از دور خارج شود.
ارون رودز، سخنگوی کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران با اشاره به پرونده طبرزدی گفت: «مورد حشمتاله طبرزدی و تعداد بسیار زیاد دیگری نشان میدهد که زمانی که قوه قضاییه صرفن آلت دست نیروهای امنیتی و قوه مجریه هستند دیگر نمیتوان از دادرسی عادلانه منطبق با معیارهای بینالمللی سخن به میان آورد.» رودز در ادامه تاکید کرد که «بررسی عادلانه پرونده طبرزدی نشان خواهد داد که اتهامات، بیپایه و اساس هستند به همین دلیل او باید هر چه سریعتر آزاد شود.»
حشمتاله طبرزدی که در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین و در سلول انفرادی بسر میبرد، ظاهرن بهخاطر شرکت دراعتراضهای روز عاشورا، از زمان بازداشتش در روز ۷ دیماه تاکنون همچنان تحت بازجوییهای شدید است. اما طبرزدی هر گونه شرکت در تظاهرات را رد کرده و میگوید که او فقط در ماشین خود در شهر دور میزده است. طبرزدی قبلن بخاطر فعالیتهای سیاسی خود ۹ سال در زندان بوده است.
نسترین ستوده، وکیل طبرزدی در مصاحبهای با کمپین بینالملی حقوق بشر در ایران گفت که موکل وی با یک کپی حکم جلب عمومی بازداشت شده است که در آن هیچ اسمی ذکر نشده بود، در حالیکه طبق قانون برای بازداشت هر فردی، حکم جلب باید به نام همان فرد صادر شده باشد. همچنین در مورد زندانیان سیاسی، اصل ۱۶۸ قانون اساسی تصریح کرده است که روند بررسی پروندههای سیاسی باید در دادگاه عمومی و با حضور هیتمنصفه صورت بگیرد. در حالیکه طبرزدی بعنوان یک زندانی سیاسی، نزدیک به ۴ ماه است که در بازداشت بسر میبرد و به گفته خانم ستوده، فقط تحت بازجوییهای توام با فشارهای شدید و ضرب و شتم قرار داشته است.
خانم ستوده به کمپین گفت که ماموران امنیتی از قاضی خواستهاند که طبرزدی را به اشد مجازات با فرستادن وی به تبعید و محرومیت مادامالعمر او از هر گونه فعالیت احتماعی و سیاسی، محکوم کنند.
نسرین ستوده در مورد توصیه نیروهای امنیتی به قاضی گفت:” ما فرض میکنیم که مامور امنیتی فاقد هرگونه دانش حقوقی است، اما این اقدام فشار به قاضی طبق قانون جرم است. در بسیاری از پروندهها ما نه تنها متاسفانه شاهدیم که برخی از قضات به این توصیهها عمل کردهاند بلکه خیلی فراتر رفتهاند. اصل استقلال قوه قضاییه ایجاب میکند که قاضی در مقابل چنین توصیههایی توسط نیروهای امنیتی واکنش نشان بدهد. از اینرو کل روند تشکیلپرونده و بررسی آن در مورد آقای طبرزدی غیرقانونی است».
همانگونه که کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران اخیرن منتشر کرد، اعمال نفوذ بر قوه قضاییه بعنوان معضلی مزمن و ریشهدار نظام قضایی ایران، پس از سرکوبهای شدید آزادیهای مدنی پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸، شدت گرفت. ضابطین قضایی بعنوان بخشی از پلیس، وزارت اطلاعات و سایر تشکلهای اطلاعاتی و امنیتی در صدور احکام، و همچنین شیوههای بازجویی، ملاقات، وثیقه و سایر امور قضایی اعمال نفوذ میکنند.
ارون رودز در پایان تاکید کرد که «بازداشت طبرزدی خودسرانه است، روند دادرسیها غیرقانونی است و محاکمه وی بطور شرمآوری سیاسی است.»
معاون سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: « سینمای ایران رتبه ۱۲ دنیا را به خود اختصاص داده است».
جواد شمقدری با بیان اینکه «سینمای ایران قابلیت دستیابی به رتبه ششم دنیا را دارد» تصریح کرد: «به دلیل کمبود سالن و استقبال کم مردم از فیلمهای ایرانی سینمای ایران به این شاخص دست نیافته است».
آقای شمقدری افزود: «بیش از ۴۰۰ سالن سینما در کشور مورد نیاز است که با ساخت این شمار و تولید آثار فاخر به رونق سینمای کشور کمک خواهد شد».
به گفتهی آقای شمقدری سینماها افزون بر اکران فیلمهای روز که به طور مداوم خواهد بود ظرفیت اجرای سایر برنامههای فرهنگی و هنری را نیز دارند.
دو مساله برای ایرانیان مقیم مالزی به امری عادی تبدیل شده است و دیگرکسی از شنیدن آن تعجب نمیکند؛ یکی، دستگیریهای پیدرپی ایرانیان در مالزی به جرم قاچاق مواد مخدر و دیگری تاخیر یا فرود اضطراری هواپیماهای ایرانی است.
پرواز ساعت ۲۳٫۳۵ دقیقه شب گذشته ماهان از کوالالامپور به مقصد شیراز به علت نقص فنی بوجود آمده در هواپیما بعد از ۴۰ دقیقه پرواز به مبدا بازگشت.
یکی از مسافران درباره این خبر گفت: «مسافران با دیدن دود زیاد داخل هواپیما خلبان را متوجه نقص فنی بوجود آمده کردند.»
یکی از مسوولان ماهانایر در مالزی نیز فرود اضطراری هواپیمای این شرکت در مسیر کوالالامپور به شیراز را تایید کرد و گفت: «مسافران بامداد امروز نهم آوریل به هتل ۵ ستاره ایستانا در قلب شهر کوالالامپور منتقل شدند تا با تاخیری ۲۴ ساعته امشب ساعت ۲۳:۳۵ کوالالامپور را به مقصد شیراز ترک کنند.»
گفتنی است حدود کمتر از یک ماه پیش پرواز ساعت ۱۱ چهارشنبه بیست و ششم اسفند ماه ایران ایر به مقصد مشهد نیز دچار نقص فنی گشت و مجبور به بازگشت به فرودگاه بینالمللی کوالالامپور شده بود امیدواریم داستان این نقص فنیها به عدد سه نرسد که ممکن است این بار خدای نکرده به جای بهکار بردن فرود اضطراری از واژه سقوط استفاده کنیم.
البته این موارد فقط مختص هواپیماهای ایرانی نمیشود چرا که همین دیروز پرواز هواپیمای ایرایشیا که از کوالالامپور به مقصد پنانگ بلند شده بود به علت آتش گرفتن یکی از موتورهای هواپیما ناتمام ماند.
«آنگاه که عشق تورا میخواند، بهراهش گام نه! هرچند راهی پرنشیب. آنگاه که تورا زیر گستره بالهایش پناه میدهد، تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه. آنگاه که باتو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتا اگر آوای او رویای شیرینت را درهمکوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را.»
دهم آوریل مصادف با سالروز درگذشت جبران خلیل جبران، نویسنده، شاعر، نقاش و یکی از ارکان صنعت ادبی عربی است. او در سال ۱۸۸۳ در لبنان به دنیا آمد. وی از نویسندگان سرشناس لبنان و آمریکا و خالق اثر بسیار مهم و مشهور پیامبر است. جبران خلیل در سال ۱۹۳۱ به علت سیروز کبدی درگذشت.
جبران خلیل جبران در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانوادهای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیهای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد.
جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از خودش، و دو خواهر کوچکتر به نامهای «ماریانه» و «سلطانه» داشت که در تمام عمرش به آنها وابسته بود. از آنجا که جبران در فقر بزرگ میشد، از تحصیلات رسمی بیبهره ماند و آموزشهایش محدود به ملاقاتهای منظم با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل و زبانهای سوری و عربی آشنا کرد.
جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی تمام اموالشان را ضبط و خانواده را آواره کرد. در ۲۵ ژوئن سال ۱۸۹۵، جبران در دوازده سالگی لبنان را ترک کرد.
جبران پس از آن مسافرتهایى به اروپا کرد و انگلیسی را به خوبی فرا گرفت. وی در سالهای اقامت در پاریس، نزد یکی از نقاشان معروف عصر به فراگیری این هنر پرداخت و همزمان وارد دانشگاه شد.
در همان هنگام شنید که برادر ناتنیاش سل گرفته، خواهرش سلطانه مشکل رودهای دارد و مادرش گرفتار سرطان است. با شنیدن خبر بیماری هولناک سلطانه، جبران در ماه مارس ۱۹۰۲ به سوی لبنان راهی شد اما دیر رسید و سلطانه در چهارده سالگی درگذشته بود. در همان سال، پیتر به بیماری سل و مادرش به سرطان درگذشتند.
او دانشگاه را در سال ۱۹۰۳ تمام کرد. زبانهای عربی و فرانسه را آموخته بود و در سرودن شعر به مهارت رسیده بود. در این هنگام رابطهاش با پدرش قطع شد و از او جدا شد و زندگی محقر و فقیرانهای را از سر گرفت.
جبران خلیل در طی سالهای بعد، نویسندگی را حرفه اصلی خود قرار داد. ضمن این که روح صوفیانه شرقی، نفوذ شدید و عمیقی در آثار ادبی و هنری او داشت.
در سال ۱۹۱۰ جبران بار دیگر به آمریکا رفت و در نیویورک در خیابان دهم دفتری تاسیس کرد که سالها مجمع نویسندگان و شاعران و هنرمندان عرب و دوستان و شیفتگان آمریکایی او بود. بهترین و پختهترین آثار شعری و نقاشی او در این دوران بیست و یک ساله اقامت در آمریکا شکل گرفت و به صورت کتابها و نمایشگاههای متعدد به جهانیان عرضه شد و جبران را در زمانی کوتاه به اوج شهرت و محبوبیت رسانید.
جبران خلیل جبران سبکی نو در ادبیات ایجاد کرد و به عنوان یکی از گردانندگان نهضت روشنفکری و ادبیات جدید عرب به شمار میرفت. وی همچنین از بنیانگذاران شعر آزاد به شمار میآید و نثرش، از تازگی و روانی بسیار برخوردار میباشد.
جبران خلیل جبران زیباترین آثارش را به زبان انگلیسی نگاشت که مجنون، پیغمبر، به سوی فرزند انسان و خدایان زمین از آن جملهاند. او همچنین آثاری به عربی دارد که نامهای در موسیقی، ارواح سرکش، بالهای شکسته و توفانها بسیار مشهورند. علاوه بر آن، جبران خلیل دارای دیوان شعری است که در آن درباره محبت، دین، عدالت، حق و آزادی و سعادت اشعاری را سروده است.
سرانجام جبران خلیل جبران در دهم آوریل ۱۹۳۱م در ۴۸ سالگی در نیویورک درگذشت و پیکرش را در زادگاه اصلیاش، لبنان به خاک سپردند.
در مراسم جشن ملی فناوری هستهای اعلام شد: افزایش ۶ برابری توان غنیسازی. رییس ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت کشور: «قیمت سوخت افزایش نمییابد».
روزنامه ایران
از ابتدای امسال نصیب سهامداران شد؛ سود غیرمنتظره سهام در بورس تهران. موافقت ۱۵۰ نماینده با پیشنهاد ۳۵ هزار میلیاردی درآمد یارانهها.
روزنامه ابتکار
خاتمی: «به نام نظام کارهای اشتباهی صورت میگیرد». دولت نظر جدید خود درباره هدفمندی یارانهها اعلام کرد: آخرین پیشنهاد.
روزنامه تفاهم
حضور متفاوت تعاونیها در عرصه اقتصاد؛ اشتغال به تعاون رسید. دولت واگذار کرد: سهام ۶ پتروشیمی و نیروگاه.
روزنامه تهران امروز
پاسخ سرلشگر فیروزآبادی به تهدیدات اوباما: «آمریکا یک گرگ بینالمللی است». دایی پیگیر مطالبات مالی؛ دعوت از کفاشیان برای مناظره.
روزنامه جام جم
۶ برابر شدن توان غنیسازی ایران. تسهیلات بالای ۳۶ میلیارد تومان مجوز بانک مرکزی میخواهد.
روزنامه جمهوری اسلامی
توافق آمریکا و روسیه برای نوسازی سلاحهای هستهای. با رشدی ۱۰۰ درصدی نسبت به ۳ ماه اول سال گذشته میلادی؛ درآمد نفتی سه ماهه ایران به ۱۸ میلیارد دلار رسید.
روزنامه خراسان
اظهارات رییس مجلس درباره برنامه پنجم، ضعف بخش تعاون و انتظار مردم از استاندارد. مشایی: «دولت اتهامات مطرح شده علیه معاون اول رییس جمهور را تعقیب قانونی میکند».
روزنامه فرهیختگان
در چهارمین جشن ملی فناوری هستهای اعلام شد؛ تولید نسل سوم سانتریفیوژها. دکتر جاسبی خبر داد: «ایجاد شبکه دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی».
روزنامه کیهان
۲۰۰ مصوبه هیت وزیران برای عمران و آبادانی آذربایجان غربی. ناکامی جدید آمریکا در نشست نیویورک؛ ۱+۵ خواستار مذاکره با ایران شد.
روزنامه همشهری
با حرکت بانکها به سمت عقود مشارکتی؛ شهروندان عادی از تسهیلات بانکی محرومند. مخالفان، قدرت را در قرقیزستان به دست گرفتند.
کم نیستند چاقهایی که از رژیمهای غذایی گوناگونی که تجربه نمودند خسته و ناامید شدهاند اما یکی از آرزوهایشان در سال جدید رهایی از مشکل افزایش وزن بوده است. شاید شما نیز در روزهای اول سال نو عزم خود را برای این موضوع جزم کرده باشید ولی پس از رفتن به چند دید و بازدید و یا انجام سفرهای نوروزی امروز خود را حتا در وزنی بالاتر از قبل از تحویل سال میبینید.
نکته اولی که باید متذکر شد آنست که زمان تعطیلات سال نو زمان خوبی برای شروع رژیم نیست و شما بایستی فقط به فکر جلوگیری از افزایش وزن در این دوره تعطیلات میبودید. نکته دوم آن که دیر نشده است شما میتوانید از امروز شروع نمایید ولی باید سعی کنید که رژیم غذایی منطقی و درستی را برای خود برگزینید تا در انتهای سال دیگر این مشکل را ریشه کن کرده باشید.
امروزه شما با رژیمهای غذایی گوناگونی برخورد میکنید و یا آگهیهای فراوانی را میبینید که همگی ادعای بهترین راه کاهش وزن را دارند. واقعیت آنست که خیلی از این نوع رژیمها جنبه تبلیغاتی داشته و بعضن نه تنها برای شما کاهش وزن محسوس را ایجاد نمینمایند. علاوه بر آن، این گونه رژیمها حتا در صورت ایجاد کاهش وزن نیز در خیلی از موارد اثرات گذرا داشته، پس از مدتی علاوه بر بازگشت وزن، شما را با مشکلات عدیده بویژه بیماریهای پوستی و ضعف عمومی همراه خواهند کرد.
در شروع رژیم کاهش وزن شما باید همیشه بخاطر داشته باشید که یک روزه و یک شبه چاق نشدهاید که بدنبال معجزهای میگردید که ۱۰-۱۲ روزه لاغر شوید. اگرچه شاید در طی تعطیلات نوروز ۲-۳ کیلو افزایش وزن پیدا کرده باشید ولی حتمن تایید مینمایید که این تمام مشکل شما نمیباشد.
توجه به کالری موجود در مواد غذایی
آنچه تا امروز در رژیم غذایی زیاد مورد توجه قرار گرفته است اندازهگیری کالری موجود در مواد غذایی است، بطوریکه خیلی از افراد چاق میزان کالری موجود در انواع مواد غذایی را میدانند ولی همچنان از افزایش وزن رنج میبرند. این دقیقن مانند آن میباشد که یک فرد با دانستن همه قوانین رانندگی از طریق تنها خواندن کتاب «آییننامه رانندگی» راننده خوبی نخواهد شد. لذا دانستن کالری موجود در مواد غذایی برای کنترل وزن خوبست ولی این دانستن به تنهایی کافی نیست.
در انتخاب رژیم غذایی علاوه بر محدودیت و یا شمارش کالری دریافتی توجه به اصول ذیل اهمیت اساسی دارد.
اصلاح رفتارهای غذایی:
در اکثر قریب به اتفاق افراد چاق رفتارها و عادات ناصحیح غذایی است که منجر به چاقی میشود. به طور مثال خیلی از چاقها برای کاهش وزن وعدههای غذایی خود را حذف میکنند و یا یک نوع ماده غذایی را از رژیم خود حذف میکنند. این شیوهها علمی نیست و حتا اگر کاهش وزنی رخ دهد این شیوهای نیست که شما بطور طولانی قادر به انجام آن باشید. در یک برنامه غذایی صحیح، فرد چاق مراجعهکننده باید تحت نظر پزشک متخصص عادات غلط غذایی خود را در طی یک برنامه مدون از بین برده و شیوه درست غذاخوردن را آموزش ببیند. رفتار درمانی میتواند بصورت انفرادی و یا به صورت گروه درمانی باشد. مطالعات گذشته نشان میدهند که گروه درمانی اگر بدرستی هدایت شود در اصلاح رفتارهای نادرست غذایی تاثیر به مراتب بیشتری خواهد داشت.
همراهی خانواده و شرایط محیطی مناسب:
یکی از فاکتورهای کمککننده در کاهش وزن افراد تغییر شیوه ناصحیح زندگی آنهاست. این تغییر شیوه زندگی نیاز به یک کار تیمی دارد که نفر اول این تیم خود فرد میباشد. یعنی تا زمانی که فرد چاق نخواهد، دیگران نمیتوانند به او کمکی بکنند. در مرحله بعدی حمایتها و همکاری خانواده خواهد بود که بسیار مهم است و در نهایت متخصص تغذیه با علم و دانش خود این تیم را راهنمایی خواهد کرد. نتیجه مطلوب زمانی حاصل میشود که این گروه، بصورت یک تیم هماهنگ و در کنار هم به یک هدف بیاندیشند. در خانوادهای که همسر و یا سایر اعضا خانواده فرد را بهسوی رژیم نادرست غذایی ترغیب مینمایند جواب به درمان به مراتب دشوارتر خواهد بود.
ورزش و افزایش فعالیت بدنی:
ورزش و فعالیت بدنی جز لاینفک برنامه کاهش وزن میباشد، چرا که حتا افراد با وزن طبیعی نیز برای سلامتی خود نیازمند فعالیت بدنی روزانه هستند. برای افراد مبتلا به افزایش وزن، فعالیت بدنی نه تنها برای کاهش وزن بلکه بعد از اتمام دوره درمان، برای ثابت نگه داشتن وزن آنها نقش اساسی دارد. منظور از فعالیت بدنی فقط رفتن به ورزشگاهها و انجام ورزش سنگین حرفهای نیست. بلکه با برنامه منظم این فعالیت بدنی حتا در محل کار وزندگی نیز میسر میباشد. یکی از ورزشهای عملی برای افراد در گروههای مختلف داشتن پیاده روی منظم روزانه بر سطح صاف است که در افراد مختلف با سرعتهای مختلف صورت میگیرد. مهم داشتن فعالیت بدنی منظم در برنامه روزانه افراد است.
انتخاب غذاهای سالم و مطابق با سبد غذایی خانواده:
توجه به میزان کالری دریافتی و نیز میزان پروتئین، چربی، انواع قند و کربوهیدراتها در طی وعدههای غذایی اهمیت ویژهای در کنترل وزن و حفظ سلامتی افراد را دارا میباشد. فرد چاق باید در طی دورههای درمانی با انواع مواد غذایی آشنا شده و بیاموزد که چگونه از انواع گروههای غذایی به میزان مناسب بهرهمند شود. اگر بخواهیم یک رژیم غذایی برای سالها مورد استفاده قرار گرفته و در عین حال وزن فرد نیز پایدار بماند باید آن رژیم غذایی با سبد غذایی خانواده هماهنگ باشد. بر همین اساس است که برای تشخیص اشکالات تغذیهای و نیز هماهنگ شدن با سبد غذایی خانواده در کلینیکهای رژیم درمانی از بیمار میخواهند که میزان غذای دریافتی خود را با یک آموزشی که میبینند در مدتی کوتاه گزارش نمایند.
پس از بررسی گزارش غذایی یک فرد، بایستی نهایت سعی بعمل آید که سفره غذایی فرد رژیم گیرنده با سفره غذایی خانواده هماهنگی داشته باشد تا برنامه جدید غذایی پایدار و وزن کاهش یافته ماندگار گردد.
باید فرد چاق و یا دارای اضافه وزن بداند از هیچ ماده غذایی محروم نیست، بلکه محدودیت وجود دارد نه محرومیت. بر همین اساس در رژیمهای غذایی جدید سفره بیمار از سایر اعضا خانوده جدا نمیباشد و همان برنامه غذایی براساس شرایط فرد تعدیل میگردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر