-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

Latest News from Kaleme for 04/21/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کلمه: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت عزیزان خود تاکید کرده اند:ما جمعی از خانواده های آزادگان دربند با ابزار نگرانی از نقض حقوق شهروندی عزیزانمان لازم می دانیم برخی از این بی قانونی ها را بیان کنیم و از مسئولان کشور و دلسوزان نظام که تا کنون این موارد را شنیده اما وقعی ننهاده اند، می خواهیم به این وضع پایان دهند و با کهنه شدن این زخم اجازه ندهند برای همیشه در ذهن فرزندان ایران زمین بذر کینه پاشیده شود.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفت بشرح ذیل است:

ده ماه از انتخابات ۲۲ خرداد و بازداشت های گسترده پس از آن می گذرد ، در حالی که هنوز عوارض و بحران های ناشی از آن بر زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان تازه است و مساله زندانیان به عنوان مهم ترین مشکل باقی مانده است. پس از بازداشت ها و محاکمه های دسته جمعی اصلاح طلبان و بازتاب های منفی آن و اثبات اینکه جنبش سبز ریشه ای فراتر از بازداشت ها چهره های اصلاح طلب دارد، امید می رفت مقامات قضایی امنیتی به بازنگری بپردازند و با توجه به دغدغه های چهره های ملی و دینی و مراجع تقلید حداقل با آزادی زندانیان سیاسی اندکی اوضاع را تسکین دهند اما با حلول سال نو بسیاری از روزنامه نگاران، نویسندگان، فعالان سیاسی و مدنی و دانشجویان که در سال گذشته به بهانه های مختلف بازداشت شده بودند همچنان در زندان ماندند.

ما جمعی از خانواده های آزادگان دربند با ابزار نگرانی از نقض حقوق شهروندی عزیزانمان لازم می دانیم برخی از این بی قانونی ها را بیان کنیم و از مسئولان کشور و دلسوزان نظام که تا کنون این موارد را شنیده اما وقعی ننهاده اند، می خواهیم به این وضع پایان دهند و با کهنه شدن این زخم اجازه ندهند برای همیشه در ذهن فرزندان ایران زمین بذر کینه پاشیده شود.به پپیگیری ها ی قضایی ما پاسخ روشنی داده نمی شود اما امیدواریم با توجه به مواد قانونی و حقوق حقه خود و زندانیان مان و آزادی هر چه سریعنر آنان بتوانم از طریق قانونی به نتیجه برسیم.

۱- برخی از زندانیان چند ماه است که در بازداشت موقت به سر می برند در حالی که در سلول انفرادی یا (برای فرار از متهم شدن به نگه داری زندانیان در سلول های انفرادی که برخلاف حقوق انسانی و شرعی است) در سلول های بسته دو- سه نفره، در بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ نگه داری می شوند. حتی شرایط سلول های ۲۴۰ از ۲۰۹ بسیار بدتر گزارش شده است. شرایط حاکم بر این سلول ها تفاوتی با سلول انفرادی ندارد و در واقع هم شکنجه و هم دروغی بزرگ به شمار می رود چرا که در حالی از این سلول ها به عنوان سوئیت یا بند عمومی یاد می شود که اغلب این زندانیان از دسترسی به هرگونه امکانات از قبیل روزنامه، کتاب، تلویزیون و هواخوری منظم محرومند. بر اساس مواد ۱۴۶ و ۱۵۹ ایین نامه سازمان زندان ها و ماده ۱۱ و ۱۳ ایین نامه اجرایی بازداشت گاه های موقت و ماده ۵ ایین نامه بازداشتگاه های امنیتی که بر رعایت حقوق متهمان مطابق آیین نامه سازمان زندان ها تاکید کرده است، دسترسی به این امکانات از حقوق زندانیان به شمار می رود.

همچنین برخی از زندانیان از امکان تماس تلفنی و ملاقات منظم با خانواده هاشان برخردار نیستند. این درحالی است که اکثرا بازجویی انان پایان پذیرفته است و طبق ایین نامه سازمان زندان ها و نیز طبق ایین نامه بازداشتگاه های موقت و امنیتی ملاقات از حقوق مسلم زندانیان است.

۲- اصل تفکیک میان زندانیان از مواردی است که همواره نقض شده است. نادیده گرفتن این اصل چه در بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ و چه با انتقال برخی از زندانیان سیاسی به زندانی مانند رجایی شهر، اتفاق افتاده است. به خصوص در زندان رجایی شهر که زندانی سیاسی در کنار مجرمین خطرناک قرار گرفته اند در حالی که زندانیان ما به جرم فکر و عقیده در زندان هستند و به چیزی جز اصلاح جامعه نمی اندیشند. اصل تفکیک میان زندانیان از اصول بدیهی در اسناد داخلی و بین المللی است. آیین نامه سازمان زندان ها در مواد مختلفی از جمله ماده ۸ ، ۶۹ و ۷۰ که به تقسیم بندی بر اساس نوع جرم هم اشاره دارد، امده است. ماده ۳ بازداشتگاه های امنیتی نیز به اصل تفکیک اشاره کرده در حالی که زندانیان بندهای امنیتی هم از تفکیک جدا نیستند.

۳- از مواردی که به عنوان ابزار فشار و شکنجه پنهان به حساب می اید، بلاتکلیفی زندانیان برای مدت طولانی است. این موضوع در دوره بازداشت موقت به گونه ای است که بازجویان به سراغ متهمان نمی روند و یا بازجویی پایان پذیرفته اما همچنان آنان را در وضعیت بلاتکلیف نگه می دارند. برای برخی دیگر از زندانیان که حکم صادر شده اما به دادگاه تجدید نظر ارسال نشده است نیز این بلاتکلیفی به گونه ای دیگر حاکم است و همچنان در زندان بدون حکم قطعی به سر می برند.

۴- احکام سنگینی که برای بسیاری از بازداشت شدگان صادر شده است، با اتهاماتی کلی و مبهم که از ان برداشت های سلیقه ای میشود ، صادر شده است. در احکام صادره برای شرکت در تجمعات ۵ سال زندان در نظر گرفته شده است در حالی که اگر برخی نقل قول ها در مورد مجوز دار بودن راهپیمایی ۲۵ خرداد که بسیاری به شرکت در ان متهم شده اند، نادیده بگیریم بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی شرکت در تجمات مسالمت امیز نه تنها جرم نیست بلکه جزو حقوق شهروندان به شمار می رود. در قانون مجازات اسلامی مطلقا برای راهپیمایی مسالمت آمیز جرمی تعیین نشده است و….

۵- گرچه برخی از زندانیان ما توانسته اند از مرخصی در ایام نوروز یا قبل و بعد از آن استفاده کنند، اما در این مدت بازجویان به صورت غیرقانونی با آنها در ارتباط بوده و انها را تهدید به بازگشت به زندان و لغو مرخصی و حتی سپری کردن تمام ایام حبس در سلول های دربسته کرده اند تا بتوانند به فرایند غیرقانونی اعتراف گیری ادامه دهند و در مواردی هم برخی از آزاد شدگان را به زندان بازگردانده اند.

۶- برخی از دربند شدگان درحالی که عنوان شده است دوره محکومیت خود را می گذرانند، اما به جای اینکه در بندهای عمومی و زیرنظر سازمان زندان ها نگه داری شوند، در بند های امنیتی ۲۰۹ و در سلول بسته دوران محکومیت خود را سپری می کنند.

۷- برخی از بازداشت شدگان در شرایط جسمی نامناسبی به سر می برند که شرایط زندان اوضاع انان را وخیم تر می کند اما به سلامت انان زیر نظر پزشک متخصص و جلوگیری از آسیب های جدی به انان توجهی نمی شود.

۸- در مورد زنان زندانی هم مواردی از بازجویی های سنگین و گاه موهن اعلام شده است که بر نگرانی در مورد انان می افزاید.

۹-استفاده از دستبند در آیین نامه سازمان زندان ها بر اساس تبصره ۱ ماده ۲۳۵ تنها برای مجرمین خطرناک در هنگام انتقال و بدرقه مجاز شمرده شده و در غیر این صورت استفاده از آن تخلف است.در کجای قوانین استفاده از دستبند برای زندانیان سیاسی آمده است که بعضاً آنان را با دستبند و حتی گاه پابند منتقل می کنند. استفاده از چشم بند نه تنها در قوانین نیامده بلکه در حقوق شهروندی استفاده از آن مجاز نیست. چرا زندانیان را به استفاده از چشم بند، دستبند و پابند مجبور می کنند؟ این تحقیر زندانیان سیاسی نیست. این هزینه برای کسانی است که با زیر پا گذاشتن قوانین و سوءاستفاده از قدرت منتقدان خود را اسیر می کنند.

گرچه بسیاری از حقوق زندانیان ما به انحاء گوناگون مورد نقص قرار گرفته است، اما به برخی از مهم ترین انها در حال حاضر اشاره کردیم و بار دیگر خواهان توجه مسئولین و مقامات به انها هستیم و همراه با جمعی از عزیزان دربندمان روزه سیاسی می گیریم تا به این ظلم های آشکار پایان داده شود.

به یاد داشته باشیم همه انچه انجام می دهیم در پیشگاه خداوند ثبت می شود: “انا کنا نستنسخ ما کنتم تعلمون”(جاثیه-۲۹)

باور داریم که عالم محضر خداست. او شاهد ماست و همسنگ ذره ای در زمین و اسمان از او نهان نیست.”و ما تکون فی شان…لا کنا علیکم شهودا اذ تفیضون فیه و ما یعزب عن ربک من مثقال ذره فی الارض و لا فی اسماء…”(یونس-۶۱)

اگر ایمان به خدا و روز اخرت در قلوب ما نفوذ کرده باشد و تنها به زبان اسلام نیاورده باشیم” قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم…”(حجرات ۱۴)، چگونه می توانیم بنشینیم و شاه ظلم و بی عدالتی باشیم در حالی که علی (ع) حتی دزدیده شدن خلخال پای زن یهودی را تاب نیاورد.

اکنون برخی از بهترین دختران و پسران و زنان و مردان دین دار ایران در زندان ها تحت شدیدترین سختی و اجحاف ها قرار دارند.

ما جمعی از خانواده این آزادگان دربند ضمن توجه به موارد فوق، می خواهیم: ان دسته از زندانیانی که بازجویی انان پایان پذیرفته و در بلاتکلیفی به سر می برند و بعضا برای برخی از آنان وثیقه صادر شده است، بتوانند از آزادی برخوردار شوند تا در محکمه ای صالح به اتهامات آنان رسیدگی شود.

آن دسته از زندانیانمان که برایشان حکم صادر شده اما هنوز مورد تجدیدنظر قرار نگرفته است، تبرئه شوند و کسانی که حکمشان در دادگاه تجدیدظر تایید شده و در حال اجرای حکم هستند، بتوانند حتی الامکان با استناد به بندهایی از ماده ۲۷۲ آیین دادرسی کیفری از اعاده دادرسی برخوردار شوند، در غیر این صورت از حق مرخصی استفاده کنند و بتوانند در کنار خانواده خود باشند.


 


کلمه:محمود احمدی‌نژاد، جمهوری اسلامی را «آزاد‌ترین» جمهوری دنیا معرفی کرد و نشانه آن را انتخاب خود به عنوان «رئیس جمهوری دهم ایران» دانست.

به گزارش جرس احمدی‌نژاد در مصاحبه اختصاصی با شبکه تلویزیونی «آر‌تی‌ال» آلمان گفت: «من نه حزب دارم، نه پول و نه قدرت. مردم من را انتخاب کردند، چون تصمیم مردم این بود.»

به گفته وی، تفاوت جمهوری در ایران، با جمهوری‌های اروپایی در این است که در ایران، «واقعا مردم حاکم هستند و در اروپا و آمریکا پول، حزب و تبلیغات.»

احمدی‌نژاد در پاسخ به پرسش خبرنگار تلویزیون «آر‌تی‌ال» آلمان درباره زندانی بودن مخالفان دولت گفت: «در ایران هیچ‌کس به دلیل مخالفت در زندان نیست.»

وی ادعا کرد: «امروز تمام رقبای من آزاد هستند و تندترین حرف‌ها را هم علیه من می‌زنند و کسی با آنها کاری ندارد.»

رئیس دولت دهم ادامه داد: «رسانه‌ها در ایران آزادند و انتقادات خود را آزادانه مطرح می‌کنند. البته اگر کسی از آنها شکایت کند، دادگاه رسیدگی می‌کند.»

به گفته احمدی‌نژاد، «در ایران انتخابات را مردم برگزار می‌کنند، مردم نظارت می‌کنند و خودشان هم از نتیجه انتخابات مراقبت می‌کنند، یعنی همه مراحل انتخابات مردمی است.»

وی همچنین در مورد کشته شدن ندا آقاسلطان در جریان ناآرامی‌های پس از انتخابات اظهار داشت: «کشته شدن وی یک طراحی از قبل بود. خانم ندا آقاسلطان، قربانی توطئه علیه ملت ایران شد.»

احمدی‌نژاد افزود: «آن خانم، اصلاً در هیچ تظاهراتی حضور نداشت. در یک محله فرعی در حال حرکت بود که در شرایط مشکوکی به قتل رسید. کشته شدن وی یک سناریو بود که عیناً در ونزوئلا هم تکرار شده است.»

رئیس دولت دهم در پایان، با انتقاد از رسانه‌های خارجی در خصوص نحوه انعکاس مرگ ندا آقاسلطان، خطاب به مدیران این شبکه‌ها گفت: «ممکن است با دروغ بتوان مدت کوتاهی بر دنیا حکومت کرد، اما لشکر راستی خواهد آمد و همه دروغ‌ها را به تاریخ می‌فرستد.»


 


کلمه: متن زیر نوشتاری است که توسط دکتر محسن رنانی (دانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهان) در تفقد احوال دوست وهمکار دربندش، دکتر علی عرب مازار یزدی، نوشته شده است . قرار بود به عنوان سرمقاله، در روزنامه شرق ۳۰ فروردین ماه منتشر شود. پس از آن که روزنامه شرق بنا به ملاحظاتی از چاپ آن به عنوان سرمقاله منصرف شد، دانشجویان دکتر عرب مازار تصمیم گرفتند این متن را منتشر کنند.

به گزارش کلمه متن این مقاله به شرح زیر است:

محسن رنانی*دوستان روزنامه شرق از من خواسته اند که برای سرمقاله دوشنبه شان چیزی بنویسم. این نخستین باری است که آنان چنین درخواستی از من کرده اند. اندیشیدم که چگونه می توان نکته جدی ای را در مجال کوتاهی گفت. نکته ای که در عین عقلانی بودن، از دل برآمده باشد تا موثر افتد. اول تصمیم گرفتم درباره طرح هدفمندسازی یارانه ها بنویسم.

داستانی که دو سال است ذهن مرا درگیر کرده و دو سه ماه است به گونه ای فعال در این باره گفته ام و نوشته ام. گفتم از این آخرین فرصت بهره ببرم تا آخرین ناگفته ها را بگویم. اما دیدم بخشی از دیدگاههایم را در مناظره با رئیس شورای رقابت گفته ام (که در روزنامه بهار ۲۵ فروردین چاپ شده است) و نکته های دیگرم در این باره را هم در مصاحبه ها و نوشته های دیگری آورده ام. پس آنچه درباره پیامدهای آسیبناک این طرح گفتنی بود و در توان ما بود را به اندازه کافی فریاد کرده ایم. و ظاهراً قرار بر این است که گوش شنوایی نباشد تا احتمالا کشور وارد یکی از خطیرترین و پرهزینه ترین تحولات دوران سی ساله خود شود. ما گفتیم و نوشتیم و فریاد زدیم و آن چه درباره پیامدهای اقتصادی و اجتماعی چنین طرحی می دانستیم و این که چنین طرح عظیمی نباید در چنین موقعیتی اجرا شود را گفتیم. اگر گوش شنوایی باشد همانها که گفتیم و نوشتیم کفایت می کند. اکنون دیگر چه باید کرد؟

در همین افکار بودم که یادم آمد بخشی از نقد خودم درباره طرح هدفمندسازی را در مهر ماه سال ۸۸ برای دکتر علی عرب مازار یزدی ـ دوست و همکارم و استاد اقتصاد دانشگاه علامه ـ گفته بودم و او تحلیل مرا نقدها کرد و چه مشفقانه و البته سخت نگران آینده کشور بود. او را ماههاست دستگیر کرده اند و هفته ها در سلول انفرادی زندانی بوده است بدون آن که اتهامش اعلام شود یا دادگاهی تشکیل شود.

دانشجویانش خواستند در اعتراض به دستگیری استادشان امتحان ندهند تا استاد محبوبشان را آزاد کنند. آنان را تهدید کردند، احضار کردند و برخی را حکم تعلیق دادند. همکارانش خواستند چیزی بنویسند و خواستار آزادی همکارشان شوند، آنان را بازنشسته و ممنوع التدریس کردند .

نمی دانم چه باید گفت، فقط می دانم از این شیوه ها، خیری و «توسعه» ای برای کشور بیرون نمی آید. نمی دانم چه باید کرد، فقط می دانم هیچ نظامی با زندانی کردن عالمانش راه به هیچ سرابی نمی برد. نمی دانم، فقط می دانم با تهدید و سرکوب و اخراج دانشجویان، هیچ دلی به سیستم بسته نمی شود. نمی دانم، فقط می دانم با این گونه فروکوفتن گروه های مرجع اجتماعی ـ مانند استادان، نویسندگان، هنرمندان، مراجع و … تنها ابزارهای مدیریت و کنترل طبیعی اجتماعی از دست می رود و اگر روزی سنگی بر سنگی بغلتد، فقط با خشونت عریان می شود اوضاع را نگه داشت. نمی دانم، فقط می دانم سیستمی که مغزها را تحمل نمی کند، دل ها را نیز نمی رباید. نمی دانم، فقط می دانم سیستمی که اکثریت پروردگان خودش را فاسد و عامل بیگانه می داند و آن هم پروردگانی که با هزارگونه گزینش و در بهترین شرایط تولید کرده است، چگونه می تواند به پروردگانی که از این پس و در بدترین شرایط تولید می کند دل ببندد و اعتماد کند. نمی دانم، فقط می دانم برخی چیزها سرجای شان نیستند!

کدام نظامی را و کدام سیستمی را می توان دید که با این روش ها دوام آورده باشد و رشد کرده باشد؟ کدام سیستمی را می تواند دید که بهترین دست آوردهای خود را و بهترین نیروهای خود را ـ که با هزینه های فراوان و خون دل بی شمار رشد کرده اند، تربیت شده اند، آموزش دیده اند و به سرمایه انسانی تبدیل شده اند تا روزی به خدمت پویایی نظام درآیند ـ به جرم این که در نقد سیستم کوشیده اند به زندان بیفکند، و با وجود این شیوه ها، راه به جایی برده باشد؟

دکتر علی عرب مازار، به دانشجویانش درس «نظامهای اقتصادی» می داد. خوب است بازجویانش از او بخواهند تا در زندان برایشان «کلاس نظامها» بگذارد و برای شان بگوید که هر نظام اجتماعی برای پویایی، نیاز به گردش اطلاعات دارد، نیاز به فرایند بازخورد دارد و نیاز به نقد دارد تا بتواند مراحل «بهبود»، «اصلاح»، «انطباق» و «تحول» سیستمی را به خوبی از سر بگذراند وگرنه یا برای دهه ها در کودکی می ماند و به تکامل نمی رسد، یا به «تله بنیانگذار» در می غلتد که حاصلش چیزی جز استهلاک سیستمی و افول ویرانگر نیست (درباره پیامدهای «تله بنیانگذار» به تفصیل نوشته ام که به زودی در یکی از نشریات کشور چاپ خواهد شد).

خوب است بازجویانش از او بپرسند که منظور از بهبود و اصلاح و تحول چیست تا این استاد «نظامها» برایشان تشریح کند که «علم سیستم» مانند همه علوم دیگر، نظریه هایی دارد که بسیار تقویت شده اند و مانند قوانین فیزیک دقیق کار می کنند. برای شان بگوید که طبق این نظریه هر سیستم زنده ای، دوره عمری دارد از تولد تا مرگ، که در طول این دوره نخست رشد می کند، سپس به تکامل می رسد و آنگاه به کهولت پا می گذارد و سرانجام می میرد.

تنها یک سیستم پویا می تواند پیش از آن که به مراحل کهولت و مرگ برسد، خود را به سطح بالاتری ارتقا دهد و حیات جمعی تازه ای را تجربه کند. و آن سیستمی است که اجازه دهد فرایندهای «بهبود» شکل بگیرد و اگر نشد اجازه دهد فرایندهای «اصلاح» شروع شوند و باز اگر نشد اجازه دهد فرایندهای «انطباق» و «تحول» شکل بگیرند، در غیر این صورت باید منتظر کهولت باشد و مرگ سیستمی. اجازه دهند تا برای شان بگوید که عصر هاشمی «عصر بهبود» بود یعنی بهبود عملکردهای گذشته سیستم و چون به شکست کشانده شد، لاجرم «عصر اصلاح» آغاز شد و چون اصلاح به شکست کشانده شد، ناگزیر باید اجازه داد «عصر تحول» آغاز شود، در غیر این صورت باید منتظر استهلاک سریع انرژیهای حیاتی سیستم و نهایتا افول سیستمی بود.

برایشان بگوید که مهم ترین ابزاری که یک سیستم می تواند به کمک آنها ارتقا بیابید و خود را بهبود دهد یا اصلاح کند یا انطباق دهد، استفاده از اندیشه عالمان و توانایی نیروهای خلاق است. و در این مرحله عالمان علوم اقتصادی و اجتماعی بیشترین نقش را دارند. بازجویانش باید دریابند که امثال دکتر علی، کیمیای کمیابی هستند که باید دستشان را بوسید، چرا که عالم بی عمل نماندند و کوشیدند به اقتضای علم شان عمل کنند و موانع پویایی سیستم را فریاد کنند و برای آن راه حل بدهند و عقول را مجتمع کنند تا شاید از راهی به رهیافتی برسیم و از رهیافتی، راهبردی درآوریم و آیینه عملمان قرار دهیم. باید دست امثال دکتر علی را بوسید که بیکار ننشستند و نظامی را که برایش خون دل خوردند و در جبهه از آن دفاع کردند و آسیب دیدند، اکنون آستین بالا زده اند تا اصلاحش کنند، و کمر همت بسته اند تا به سوی پویایی برانندش. وگرنه باید منتظر کهولت های جانفرسا و ماندگی های طاقت سوز بود.

این ها شعر نیست. این ها بیان دیگری است از رنجی که کارگران مان در فروماندگی صنعت و رکود مزمن اقتصادی این سالها برده اند. این ها ترجمان تورم مزمنی است که سال هاست استخوان طبقات فقیر و متوسط ما را سوزانده است. این ها تحلیل عوامل بیکاری چند میلیون جوان بی شغلی است که از این نظام چیزی نمی خواهند جز شغلی و سرپناهی و امیدی برای آینده. این ها تعلیل اقتصاد به اغما رفته ای است که هر چه خون ارز به پیکرش تزریق می کنیم جان نمی گیرد. این ها بیان دیگری از نظام بانکی زمین گیر شده ای است که در زیر چند صد هزار میلیارد ریال مطالبه معوقه در احتضار است.

این ها نقد عملکرد دولتی است که با وجود داشتن بیش از سیصد میلیارد دلار درآمد نفتی در ظرف چند سال، به بزرگترین بدهکار تاریخ ایران تبدیل شده است. این ها افسوس بر اقتصادی است که با این همه نعمتی که خدا به آن داده است، هنوز در ایجاد یک اشتغال ساده برای جوانانش ناتوان است و اکنون باید بالاترین جمعیت سرانه معتاد و بالاترین مصرف تریاک را در دنیا داشته باشد. این ها درد جامعه ای است که ظرف سی سال جمعیتش دو برابر شده است اما زندانیانش بیست برابر. آری وقتی عالمان مان را به جرم آن که به اقتضای مسئولیت شغلی خود اندیشیده و عمل کرده اند، به زندان می افکنیم چیزی بهتر از این نصیب مان نخواهد شد.

هیچ خودزنی از این آشکارتر و ویرانگرتر نیست.کدام سیستم می تواند این گونه دوام بیاورد که نیروهای خلاقی را که با هزار هزینه و خون دل پرورش داده است، و نیروهایی که خود هزار خون دل برای برپایی و ایستایی نظام شان خورده اند را به جرم نقد و تلاش قانونی برای اصلاح همان سیستمی که خودشان بر ساخته اند به زندان بیفکند؟

آری من اکنون نه به اقتصاد کاری دارم و نه به سیاست. آن چه اکنون دغدغه من است این است که یکی از همکاران خوب و فرهیخته ام، یکی از اقتصاددانان پرتلاش کشورم، یکی از استادان محبوب رشته اقتصاد، یکی از دلسوزان این کشور کوشیده است در یکی از رسمی ترین و علنی ترین و پر شورترین آیین های این نظام، یعنی انتخابات، که همه ارکان نظام هم برای مشارکت در آن تاکید کرده اند، شرکت و همکاری کند و راهبردهای اندیشگی تدوین کند و امید ببخشد و برنامه اقتصادی منتشر کند، و اکنون همه این فعالیت ها برای او عنوان جرم گرفته است و به زندانش افکنده است. از این پس من به کدامین امید در این نظام زحمت بکشم، بیندیشم، قلم بزنم، تدریس کنم و امید ببخشم؟ این دادخواهی یک معلم است برای معلم همکارش.

نمی دانم، نمی دانم عزیزان روزنامه شرق که بعد از دورانی در محاق بودن اکنون دوباره انتشار خود را از سرگرفته است و برای نخستین بار است که از من درخواست نوشتن سرمقاله کرده اند، این نوشته را منتشر می کنند یا نه. من به آنها حق می دهم که ملاحظه کنند و منتشر نکنند که همین خود برای من شاخص دیگری از «افول سیستمی» خواهد. من این روزها در کار تدوین شاخص های «افول سیستمی» هستم و امیدوارم روزی بتوانم آنها را منتشر کنم. اما امیدوارم آن اندازه به «افول سیستمی» دچار نشده باشیم که حتی یک روزنامه نتواند یادنوشته معلمی را برای همکار دربندش به چاپ برساند، و یا اگر به چاپ رساند با تهدید و عقوبت رو به رو شود. آخر اگر این یک مجال را هم از ما بستانند، پس یک معلم کجا بگوید و به که بگوید و چگونه سخنش را به گوش آنان که باید بشنوند و سیستم را اصلاح کنند، برساند؟

نمی گویم انقلابها فرزندان خود را می بلعند، اما می گویم هیچ سیستمی نمی تواند بدون حفاظت از سرمایه های انسانی خود که اسباب پویایی آن هستند، ماندگار بماند. من اگر کاندیداهای معترض را دستگیر می کردند آنقدر افسوس نمی خوردم که استادی را دستگیر کنند. کاندیداها، خود سیاستمدارند و حتما با شناختی که از نظام داشته اند با آگاهی و با پذیرش همه تبعاتش در این مسیر گام نهاده ا ند. بی گمان آنان از پیش، دشواری ها و خطرات ورود به چنین میدانی را می دانسته اند. اما یک استاد دانشگاه که به امید کمک به بهروزی مردم این دیار تصمیم گرفته است که یکی از کاندیداها را یاری کند و برای او برنامه اقتصادی تدوین کند، چرا باید اکنون گرفتار رنج زندان باشد.

یادم می آید از جبهه بازگشته بودم. به علی گفتم و برای او تحلیل کردم که چرا ما بیش از یکسال دیگر در جنگ دوام نمی آوریم. او نه تنها تحلیل مرا نمی پذیرفت بلکه برآشفت و گفت این تحلیل را حتی اگر درست باشد هیچ کجا مطرح نکن. چون تضعیف روحیه می کند، چون امید را می ستاند. اما من گوش نکردم و رفتم و همه جا گفتم و او حرص می خورد که چرا می گویی و چرا هر کجا که می نشینی از بی سامانی های جنگ می گویی. من می گفتم و او حرص می خورد.

اکنون این من که همیشه حتی وقتی جبهه می رفتم منتقد وضع موجود بودم آزادم و او که همیشه مدافع نظام بود به جرم فعالیت قانونی و دادن مشورت اقتصادی به یکی از کاندیدهای قانونی ریاست جمهوری، و تدوین یک برنامه اقتصادی برای یک کاندیدای رسمی نظام ـ و البته همه اش به امید اصلاح مشکلات نظام و کشور ـ اکنون باید اسیر انفرادی و بند و بازجویی باشد. کیست که به این درد پاسخ دهد؟

دکتر علی عرب مازار، استاد «نظامهای اقتصادی» به امید آن که گره ای از مشکلات این کشور گشوده شود پذیرفت که در انتخابات و برای تدوین راهبردهای اقتصادی با مهندس موسوی همکاری کند. اکنون او به چه جرمی باید تاوان پس دهد؟ اگر جرمی مرتکب شده است اعلام کنند تا ما نیز از او تبری بجوییم، و اگر جرمی نکرده است چگونه نیروی علمی توانمندی که پرورش یافته و آب و دانه خورده همین نظام است و فقط به امید اصلاح سیستم و در چارچوب های قانونی، نقدی و فعالیتی کرده است باید هفته ها در انفرادی بماند و ماه ها بی سرنوشت و بلاتکلیف در زندان بماند.

من می دانم که صدها نفر دیگر چون دکتر علی در بندند و می دانم که همه آنها نیازمند حمایتند و برای همه آنان باید نوشت و از همه آن بی پناهان باید دفاع کرد. اما من به عنوان معلم اقتصاد در برابر دوست و همکارم مسئولیتی ویژه دارم. گرچه برخی از همکاران پیشنهاد داشتند که نامه ای جمعی برای درخواست آزادی دکتر علی نوشته شود، ولی از آن جا که اکنون همه چیز به سرعت سیاسی می شود و واکنش برمی انگیزد از این کار منصرف شدند. اما من این را نوشتم، تا در برابر خدایم که فرمان مان داده است که نسبت به احقاق حق مظلوم بی تفاوت نباشیم، در برابر دانشجویانم که چشم در چشمم می دوزند و به زبان بی زبانی بر «بی زبانی» ما ملامت می فرستند، در برابر همکارانم که دلشان می خواهد کاری کنند ولی همه راه ها را بسته می بینند و حتی انتشار نامه ای را هم مصلحت نمی دانند، در برابر فرزندان علی که هر روز به امید آزادی پدرشان به دیوارهای اوین چشم می دوزند، و از همه مهم تر در برابر دل بی قرار خودم، کاری کرده باشم و وظیفه ای را به انجام رسانیده باشم.

زندانی بودن دکتر علی عرب مازار، بهترین شاخص برای نشان دادن «افول سیستمی» است. او دیگر در درس نظامها، نیازی به ارائه شاخص های آماری برای نشان دادن «افول سیستمی» ندارد. از این پس او خودش شاخص «افول سیستمی» است. هیچ نظامی بدون استفاده از نیروهای خلاق، نوآور و نقاد دوام نمی آورد. همه سیستم ها برای رشد خود می کوشند نیروهای خلاق و نوآور پرورش دهند. متاسفانه نظام ما نیرهای خلاق را پرورش می دهد و سپس به گونه ای با آنان رفتار می کند که یا مهاجرت کنند، یا منزوی شوند، یا زودهنگام بازنشسته و ممنوع التدریس شوند و یا آنان را به زندان می افکند. این چیزی نیست جز سوزاندن انرژی های حیاتی سیستم.

اگر یک استاد که در چارچوب های قانونی برای اصلاح این کشور فعالیت می کند باید دستگیر شود و هزینه های سنگینی بپردازد، دیگر کدام نیروی خلاقی به این سیستم امیدی خواهد بست. آنگاه عرصه به چنگ کسانی می افتد که یا فرصت طلبند و یا خلاقیتی ندارند. بی جهت نیست که اکنون قانون گِرِشام ـ که می گوید پول بد پول خوب را از گردش اقتصادی خارج می کند ـ در حوزه مدیریت عمومی در حال تحقق است و بسیاری از انسانهای پرتجربه و فرهیخته دیگر حاضر به پذیرش مسئولیت های دولتی و عمومی نیستند.

این هشداری است از سوی یک معلم سیستم ها و یک مدرس اقتصاد به همه راهبران و سیاست مداران نظامی که باید بتواند دراین جهان متلاطم پویا بماند تا زنده بماند. هر روز که از زندانی بودن و بی سرانجامی کسانی مانند دکتر علی می گذرد ما یک درجه به شاخص های افول سیستمی نزدیک می شویم.

آیا کسانی که این روزها سخن از عذاب الهی و زلزله می گویند و عامل آن را رفتار زنان و نوع پوشش آنان می دانند و به خواب یک عالم ناشناس استناد و تکیه می کنند و فتوا صادر می کنند، بهتر نیست به جای این بیراهه ها به قول صریح پیامبرشان تکیه کنند که فرمود «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» (حکومت با کفر پایدار می ماند ولی با ظلم نه). آیا بهتر نیست به قران مراجعه کنند که اگر تنها دو آیه در باب حجاب دارد ـ و آن هم آیاتی مجمل که موجب شده است طیف گسترده ای از برداشت ها و تفاسیر در مورد آنها در میان فقیهان شکل بگیرد ـ در عوض صدها آیه دارد که در آن به صراحت از ظلم نهی شده است و در جایی به صراحت فرموده است که اگر به شما ظلم شد مانعی ندارد که فریاد برآورید (لا یحب الله الجهر بالسوء الا من ظلم = خدا بانگ برداشتن و بدزبانی را دوست ندارد مگر از کسی که بر او ستم رفته باشد. سوره نساء آیه ۱۴۸). آیا وقت آن نرسیده است که کسی فتوایی صادر کند و فریادی برآورد که به زودی زلزله ای عظیم خواهد آمد چون ظلم در میان ما فراگیر شده است؟

شهر خالی است ز عشاق بود کز طرفی

مردی از خویش برون آید و کاری بکند

یکشنبه ـ ۲۹ فروردین ۱۳۸۹

* دانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهان


 


کلمه:همسر سیدمصطفی تاج‌زاده از نمایندگان مردم خواست مه به فکر سلامت روح و تن زندانیان سیاسی باشند.

به گزارش پارلمان‌نیوز فخرالسادات محتشمی‌پور در بخشی از مطلبی که به شکرانه بازیابی نسبی سلامت همسرش نوشته، آورده است:«آقایان نمایندگان محترم خانه ملت! من به عنوان یکی از موکلین شما که مصائبی که بر همسر آزاده ام و خود و خانواده ام از اولین روز پس از انتخابات تاکنون رفته و به پاس رهایی موقت همسرم از شما تقاضا دارم که به پاس برخورداری از نعمت آزادی به فکر فرزندان دربند ایران عزیز باشید و به شکرانه برخورداری از حقوق و امکاناتی درخور، به فکر سلامت روح و تن زندانیان سیاسی خصوصا زندانیان سیاسی بعد از انتخابات باشید و سران سه قوه را طبق قانون اساسی کشورمان به پاسخگویی وادار کنید که عزت واقعی در گرو آزادگی است. خدایتان در انجام تکالیف انسانی، قانونی و شرعیتان موفق دارد انشاء الله.»


 


کلمه: مجید توکلی دانشجوی دربند پلی تکنیک ظهر امروز پس از ۱۲۵ روز انفرادی به اندرزگاه ۷ زندان اوین منتقل شد.

به گزارش دانشجونیوز، مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر که از سوی دادگاه انقلاب به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از تحصیل و ۵ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است، طی مدت سه ماه پس از صدور حکم، به صورت غیرقانونی در سلول انفرادی زندانی و از کلیه حقوق یک زندانی نیز محروم بود.

این انتقال پس ملاقات روز گذشته دکتر علیزاده طباطبایی وکیل مجید توکلی با قاضی صلواتی انجام شده است. قاضی صلواتی با انتقال مجید توکلی به بند عمومی موافقت کرده و وی سپس به اندرزگاه ۷ زندان اوین منتقل شده است.

طی بیش از ۴ ماه از بازداشت، مجید توکلی ضمن حبس در سلول انفرادی به هیچ گونه وسیله ارتباط عمومی و هیچ نشریه و یا روزنامه ای دسترسی نداشته و از در اختیار داشتن قلم، کاغذ و کتاب نیز محروم بوده است.

این عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک پیش از این نیز طی سالهای گذشته، ۲ بار بازداشت و زندانی شده است. مجید توکلی در سال ۸۶  نزدیک به یک سال و نیم را در حبس به سر برد. وی در بهمن سال ۸۷ نیز به هنگام شرکت در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان بازداشت شده و بیش از ۴ ماه در بازداشت بود.

مجید توکلی برای سومین بار در آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

وی تمام این مدت را در انفرادی به سر برد و به وی اجازه تماس تلفنی با مادر سالخورده اش نیز داده نشد.


 


کلمه: سردار سعید قاسمی، از فرماندهانِ اسبقِ سپاه و حامیِ دولت، طی سخنانی در قم و اشاره به وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری، مخالفان دولت را مورد حمله و اهانت قرار داد و با بیان اینکه طی حوادث اخیر “آبروی نظام رفت”، خاطرنشان ساخت: “آقایان فکر نکنند که پرونده‌شان بسته شد و رفت، و خدارا شکر که بابا محمود آمد و حالا باید تاوان کارهای خود را پس دهند.”

به گزارش ایلنا، این فرمانده اسبق سپاه در مراسمی که شامگاه دوشنبه ۳۰ فروردین ماه در مسجد اهل بیت قم برگزار شد، در آغاز ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ مرتضی آوینی، خاطرنشان کرد: “ای کاش بعضی از کتاب های شهید آوینی را می آوردم تا به شما نشان دهم که وی این روز هایی که بر کشور ما گذشت را می‌دید. ”

سردار سعید قاسمی در ادامه سخنان خود، با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، ضمن حمله به مهدی کروبی که سالها پیش ریاست بنیاد شهید را بر عهده داشت، خاطرنشان کرد: “اگر نبود کسی که مدتی مسؤولیت کفیل شهدای این مملکت را برعهده داشت و هر کاری نمی‌کرد و خزعبلات و چرت و پرت نمی‌گفت، بی‌شک آبروی اسلام نمی‌رفت. ”

قاسمی تاکید کرد “در این حوادث آبروی نظام رفت…رهبری بعد از این حوادث تاکید کرده اند ما از همه چیز می‌گذریم اما از عده‌ای که آبروی نظام را در عرصه بین‌المللی خدشه‌دار کردند، نمی‌گذریم.”

خدا را شکر بابا محمود آمد…

سردار قاسمی در ادامه ضمن اظهار شادمانی از پیروز شدن احمدی نژاد در انتخابات و ضمن خط و نشان کشیدن برای منتقدین، مدعی شد “آقایان فکر نکنند که پرونده‌شان بسته شد و رفت، خدارا شکر که بابا محمود آمد و روشن شد که این‌ها چه کردند و حالا باید تاوان کارهای خود را پس دهند. ”

حمله به دولت هاشمی…اهانت به دولت خاتمی

این سردارِ سپاه، همچنین به دولتِ هاشمی رفسنجانی حمله کرده و خاطرنشان ساخت: “در سال های پیش که به اصطلاح بنای توسعه اقتصادی گذاشتید، نمی‌دانستید که آخر سر آنقدر فاصله فقر و غنا را بالا می‌برد، که امروزه بلایی را سر ما آورده که هرچه که می‌دوی نمی‌توانی شکم زن و بچه را سیر کنی؛ امروزه هرچه جامعه هزاری هم که رشد کند، ولی دزد بار می‌آید و سیر نمی‌شود. ”

وی دولت خاتمی و اصلاحات را نیز مورد اهانت قرار داد و مدعی شد: “آقایان در دوره‌ای هم که ادعای توسعه سیاسی را داشتند، گل و گشاد، از پله‌های کاخ الیزه بالا می‌رفتند و خر کیف هم بودند.”

آوینی و امروز

این فرمانده دوران جنگ تصریح کرد: “اگر نظام تفکرات آوینی را به حاشیه نمی‌برد امروزه این مصیبت‌ها را نمی‌کشیدیم.”

وی با بیان این که “آوینی می‌دانست که در آینده جمعیتی عظیم می‌آیند که حرف امام را هم گوش نمی‌دهند”، گفت: “آوینی می گفت، بگذارید بخشی از این خرمشهر جنگ زده بماند تا برای بچه‌ها هم ملموس باشد ولی دوران توسعه اقتصادی این حرف‌ها حالیش نبود، و فقط می‌گفت بسازید و به جای ترکش‌ها، آجر سه سانتی گذاشت. ..در دوران بعد از جنگ تانک ها را به کارخانه ها دادند تا ذوب کنند… این‌ها باعث می‌شود که فردا روز هم اگر سخنی شد، برای کسی ملموس نباشد.”

در هشت ماه پس از انتخابات، بیشتر از هشت سال جنگ عاشورا را درک کردیم

سردار  قاسمی، سپس با ذکر این نکته که در “هشت ماه پس از انتخابات این قدر عاشورا را درک کردیم که در آن هشت سال جنگ این قدر درک نکرده بودیم”، افزود: “در جنگ اصلا شک و شبهه‌ای نبود و راحت می‌شد راه درست را تشخیص داد ولی در این زمان تشخیص راه حق دشوار است. ”

وی دوباره به ذکر خاطره ای از روزهای بعد از انتخابات اشاره کرد و شرح داد: “فردای روز انتخابات که سبزها اعلام کردند، به میدان ولیعصرمی‌آیند، حزب‌الله هم اعلام کرد که می‌آید، ولی حزب‌الله غالب شد و آن‌ها به بیرون میدان ولیعصررفتند. ..در خارج شدن از میدان ولیعصربا دوست رزمنده‌ام که جانباز۷۰درصد بود رو به رو شدم و گفتم با کدام طرفی‌ها هستی ؟ و او گفت من با سبزهایم؛ گفتم این‌ها همه اهل ضلالت‌اند و بیا با ما باش و او در جواب گفت: میریم میدان ونک بعدش هم بریم رادیو و تلویزیون را بگیریم و من گفتم خسته نباشی. ..؛ بعد از جدا شدن از او پاهایم سست شد، چرا که این احمق باورش شده که باید به تعبیر آن شیخک، تغییرکند. ..چه قدر سخت است تصمیم گیری در این لحظات چرا که ممکن است در چند لحظه بعد به خیال خودشان بروند در تلویزیون اعلام کنند که رئیس فتنه سبز با شما صحبت می کند؛ ما هم باید بچه‌های جنوب شهری را جمع کنیم و در مقابل آن ها بایستیم. ”

میلیاردی پول گرفت و گند زد

این سردارِ عالی رتبۀ سپاه، در ادامه مدعی شد “خیلی از دوستان ما در قصۀ بعد از انتخابات تخته گاز رفتند…شهید آوینی نبودی ببینی، که رفیق داشتی که نامه می‌نوشت و نسبت به رهبر می‌گفت آقای ما، مولای ما، مقتدای ما، ولی میلیاردی پول گرفت و گند زد به همه چیز و الان هم گوشه زندان است. ”

وی با انتقاد از کسانی که مخصوصا در قم ، به زعم وی “در دوران پس از انتخابات سکوت کردند”، گفت: “چه قدر افرادی پا را از سکوت فراتر گذاشتند و نان این نظام را خوردند تا کنفرانس فلسطین و لبنان را راه بیاندازند و خودشان شدند لیدر جریانی که می‌آمد در خیابان‌ها می گفت نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران؛ که مثلا جانباز هم شده بودند، ولی توزرد از آب در آمدند.

همه مقامات اذعان داشتند که دیگر نمی شود کاری کرد

قاسمی با بیان اینکه بعد از انتخابات که در قویترین جلسات این نظام شرکت می کردم، همه اذعان داشتند که دیگر نمی‌توانیم کاری کنیم، اظهار داشت “باورم نمی شد که این قضیه، با سی شهید میدانی که متأسفانه نتوانستیم برای آنها یک مراسم ختم بگیریم، تمام شود. ”

وی با ادعای اینکه “اصلاح طلبان دنبال تحول به معنی واقعی نیستند”، گفت: “آن‌هایی هم که این حرف‌ها را زدند مال این حرف‌ها نبودند…همه اصلاح طلبان از سروش تا گوگوش،در مقابل حزب‌الله ایستادند و شدند صف واحد در مقابل حزب‌الله.”

حمله به موسوی…اهانت مجدد به کروبی

قاسمی ادامه داد: ای کاش حداقل چهره جدیدی را در انتخابات می‌آوردند و کسی را نمی آوردند که بیست سال سکوت اختیار کرده حالا امروز آمده و به عنوان علمدار فتنه سبز معرفی شده است.

وی افزود: آن دو تن دیگر هم همینجور، یکی‌شان که منتسب به مجموعه سیستم نظام بود آنقدر قضیه را کشید و وقتی دید پاره نشد، دوباره آمد در صف خودی‌ها و سومی هم که پنجم شد. ”

جاسبی مانند ریگی است؛ محاکمه اش کنید

قاسمی همچنین پیشنهاد کرد عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد را باید به عنوان “عبدالمالک ریگیِ فرهنگی” دستگیر کرد و بسیار بدتر از ریگی مورد محاکمه قرار داد. وی گفت: “اگر در زمان جنگ با یک مین رو به رو بودیم امروز فرزندان ما تا به دانشگاه برسند با پنجاه مین رو به رو هستند، گفت: اگر ریگی را گرفتند ، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را باید به عنوان ریگی فرهنگی دستگیر و بسیار بدتر از ریگی محاکمه کنند.

قاسمی با انتقاد از دوره گذشته قوه قضاییه گفت: “در این مدت مافیاهای اقتصادی کلفت شدند، آقازاده شدند، دستگاه قضائی ما هم می‌خواست با دستمال کثیف شیشه تمیز کند، که حضرت آقا هم گفتند نمی‌شود و اگر به من گفته بودند بیایم جای آقای شاهرودی بنشینم، خودم را از طبقه چندم برج میلاد پایین می‌انداختم. ”

وی ادامه داد: حواس‌تان جمع باشد، درست است که پیروزی‌هایی را در نهم دی و ۲۲ بهمن به دست آوردید و توانسته‌اید این جریانات را جمع و جور کنید ولی باید منتظر و مراقب پاتک آنها هم باشید.

خواب و خور مضاعفمان خیلی زیاد است

قاسمی خاطرنشان کرد: مدل ما این جوری است که خواب مضاعف و خور مضاعف‌مان خیلی زیاد است و باید با هوشیاری همواره قضایا را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. و با تأکید بر لزوم هوشیاری گفت: وزیر ارشاد را نباید ول کنی برود دنبال کار خودش والا به دنبال این می‌رود که قرآن به چه کسی هدیه دهد یا ۲۰۰ میلیون به هدیه تهرانی بدهد؛ یا وقتی عید می شود۴۰ خانم را به ۴۰ سفارتخانه برای ارائه غذاهای ایرانی، سفره هفت سین و … اعزام می کند.

من هم به بنی صدر رای دادم

قاسمی با بیان این که من هم به ابوالحسن بنی صدر در اولین دوره ریاست جمهوری رأی دادم، تصریح کرد “مردم به پنج دلیل سید بودن، دکتر بودن، کاریزمای صحبت داشتن، بچه آیت‌الله بودن و محسنات داشتن به بنی‌صدر رای دادند، اما زمانی بنی‌صدر را شناختند، که او سرخاب و سفیداب به خود مالید و از کشور فرار کرد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: “اگر کسی آمد و در سیاست خارجی ما گفت قبل از آنی که باید به فلسطین و لبنان برسیم باید به کشور خود برسیم، باید در دهان او زد.”


 


کلمه: پرونده یکی از فرماندهان سابق نیروی انتظامی پس از ۲ جلسه دادگاه در بهمن و اسفند ماه سال گذشته، نهایتا در آخرین جلسه فروردین ماه امسال قطعی و این مقام متهم به فساد اخلاقی و مالی، به شلاق، حبس و جریمه نقدی محکوم شد.

به گزارش سایت جهان، مطابق این گزارش و حسب بررسی های چندین ماهه دادگاه، فیلمی که ادعا می شد از فساد اخلاقی متهم منتشر شده خلاف واقع بوده است و اساسا چنین فیلمی وجود ندارد.

دادگاه همچنین فساد اخلاقی این مسؤول سابق نیروی انتظامی را آنطور که رسانه ها نوشته بودند تکذیب کرد.

طبق آنچه سایت جهان نوشته است  نامبرده از فساد مالی تبرئه گردید و هیچگونه شاکی خصوصی نیز نداشته است.


 


کلمه:عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با انتقاد از عدم اجازه باهنر به وی برای بیان تذکر خود، اظهارداشت: این روال مناسبی نیست که تذکرات را برای پایان جلسه می‌گذارد. زیرا ارائه تذکر بخشی از حق دستگاه‌های قانونگذاری است. وقتی این حق از نمایندگان سلب می‌شود، یعنی حقی از مجلس ضایع شده است.

مصطفی کواکبیان در گفتگو با خبرنگاران پارلمانی، با بیان اینکه توقیف مطبوعات موضوع تذکرش بوده است، افزود: دیروز یکی دیگر از روزنامه‌های منتقد دولت توقیف شد که در این مورد سوال جدی از هیات نظارت و مطبوعات مطرح است. در توضیح این توقیف صرفا به موادی از قانون مطبوعات استناد شده و دلایل توقیف به دقت بیان نشده است.

وی تصریح کرد: وقتی در مورد توقیف مطبوعات با اعضای هیات نظارت مطبوعات صحبت می‌کنیم، صرفا بر رعایت قانون تاکید می‌کنند و از جزییات دلیل توقیف اطلاعی ندارند. وقتی که با وزیر ارشاد هم صحبت می‌کنیم، می‌گویند که ما فقط یک رای داریم و از طرف دیگر رئیس‌ دولت می‌گوید مخالف بگیر و ببند هستیم. با توجه به این سخنان ما مانده‌ایم که در این میان از چه کسی باید در مورد توقیف مطبوعات سوال کرد.

عضو فراکسیون خط امام و مجلس در ادامه به بیان سه سوال از هیات نظارت و مطبوعات پرداخت و گفت: اصل ۲۴ قانون اساسی، اخلال در مبانی اسلام و اهمیت ملی را به‌عنوان علل توقیف مطبوعات در نظر می‌گیرد و براساس سایر اصول قانون اساسی هم نمی‌توان آزادی‌های مشروع را زیر سوال برد. لذا دولت مکلف است که بیان کند به استناد کدام مطلب مطبوعات توقیف شده این روابط را نقد کردند.

کواکبیان در بیان سوال دوم خود گفت: ‌چرا هر روزنامه‌ای که بسته می‌شود فقط منتقد دولت است و آیا روزنامه‌های طرفدار دولت معصوم زادگانی هستند که هیچ اشتباهی نمی‌کنند یا اینکه تخلفی وجوددارد؟ در بعضی از روزنامه‌های طرفدار دولت فحش‌هایی داده می‌شود که بدتر از الفاظ چاله میدانی است و در عین حال برخوردی با آنها نمی‌شود که جای سوال دارد.

مدیرمسئول روزنامه مردم سالاری در بیان سوال سوم خود افزود: با توقیف روزنامه بهار، حدود ۷۰ الی ۸۰ نفر بیکار شدند در حالی که آیا نباید از قبل مدیرمسوول را احضار می‌کردند و به او تذکر می‌دادند کسانی که در فصل بهار، بهارشان را خزان می‌بینند چه باید بکنند.

عضو فراکسیون خط و امام مجلس با تاکید بر رعایت مر قانون تصریح کرد: سال ۸۸ سالی بود که به خاطر اقتضائات حوادث پس از انتخابات، برخوردهایی صورت گرفت. اما سال ۸۹ با نشاط آغاز شد و باید تلاش کنیم کشور به سوی سازندگی و عدالت برود.


 


کلمه:در دومین نشست هیئت مدیره جدید کانون وکلای دادگستری مرکز که با حضور تمام اعضای اصلی و شماری از وکلا و نمایندگان گروه های صنفی وکلا برگزار شد، سیدمحمد جندقی کرمانی پور با کسب ۷ رای از مجموع ۱۲ رای به عنوان رئیس جدید کانون وکلا برای یک دوره یک ساله انتخاب شد.

به گزارش وب سایت آفتاب در این نشست که با توجه به آرای برابر دو نامزد اصلی ریاست کانون در نشست پیشین برگزار شد، دکتر علی نجفی توانا دیگر نامزد ریاست ۵ رای همکاران خود را در هیئت مدیره به دست آورد.

پس از انتخاب محمد جندقی به ریاست کانون وکلای دادگستری مرکز وی با سپاسگزاری از تمام رای دهندگان تصریح کرد: من رئیس نیستم و خدمتگزار جامعه وکالت هستم.

جندقی سپس از نامزدهای نیابت ریاست هیئت مدیره درخواست کرد تا نامزدی خود را اعلام کنند. بدین ترتیب آقایان سید ابراهیم ثابت قدم با داشتن دو دوره پیشینه نایب رئیسی، دکتر حسین محمد نبی، علی کاکاافشار، بهروز یغمایی و حمید جنتی نامزدی خود را اعلام کردند اما پس از شمارش آرا تمام نامزدها ۶ رای به دست آوردند که با وجود رایزنی و مذاکرات انجام شده تغییری در شمار نامزدها ایجاد نشد و انتخاب دو نایب رئیس هیئت مدیره به نشست روز یکشنبه ۵/۲/۱۳۸۹ هیئت مدیره موکول شد.

نکته قابل توجه در نشست دوم هیئت مدیره پیشنهاد دکتر کاشانی برای انتخاب دو نایب رئیس از دو گروه اعضای هیئت مدیره حامی دو نامزد ریاست و سخنان کوتاه دیگر اعضای هیئت مدیره درباره مدیریت کانون در شرایط کنونی بود. دکتر کاشانی تصریح کرد مانند دوره های گذشته و برای اتحاد وکلا یک نفر از هر گروه پیشنهاد شود تا اعضای هیئت مدیره به آنها رای بدهند.

در این هنگام دکتر علی نجفی توانا با تبریک انتخاب محمد جندقی به ریاست کانون به سختی مدیریت کانون در روزهای پیش رو و ضرورت توجه به برنامه های ارائه شده وکلا در طول انتخابات هیئت مدیره و پس از آن اشاره کرد و گفت: تفاهم بر اساس منطق و مبنای مناسب قابل انجام است و نامزدهای ما آقایان ثابت قدم و محمدنبی می توانند هر دو نایب رئیسی را بپذیرند.

نجفی توانا افزود: اگر بنا بر تقسیم وظایف و تکالیف است، مناسب است هر دو نایب رئیس براساس شایسته سالاری انتخاب شوند. در نهایت با تاکید گروه ها بر نامزدی وکلای مورد حمایت خود درهیئت مدیره، دو نایب رئیس، بازرسان و منشی های هیئت مدیره یکشنبه آینده انتخاب خواهند شد.

رئیس کانون وکلا: استقلال کانون وکلا به شدت مورد حمله است

محمد جندقی کرمانی پور گفت: دوره آینده دوره بسیار سختی برای کانون خواهد بود ، استقلال کانون به شدت تحت حمله است و می خواهند این استقلال از ما گرفته شود . وظیفه من این است که در راه حفظ این استقلال حتی بیشتر از توانم تلاش کنم.

رئیس کانون وکلا در نشست نخست هیئت مدیره که پیش از انتخاب رئیس برگزار شد با اشاره به آئین نامه ای که توسط رئیس پیشین قوه قضائیه تصویب و مورد انتقاد شدید وکلا قرار گرفت تصریح کرد: آیین‌نامه ای که از جانب آقای شاهرودی تصویب شد ، استقلال را به زیر سوال برد که دادخواستی به همراه جناب آقای کشاورز به دیوان عدالت دادیم و در جلسه ای در دیوان به همراه ایشان حاضر شدیم که همه قضات تقریبا متفق القول بودند که کانون درست می گوید. اما نهایتا از دستور کار هیات عمومی دیوان خارج شد.

وی با اشاره به تعلیق اجرای آئین‌نامه توسط رئیس جدید قوه قضائیه افزود: مدت تعلیق آیین‌نامه تا ۳۰ تیر ماه تمام می شود و باید تلاش در این باشد که این آیین نامه به طور کامل ملغی شود.

جندقی همچنین گفت: در جلسه ای فردی به شدت به کانون وکلا حمله کرد و من پاسخ دادم که ما اجازه نمی دهیم استقلال کانون خدشه دار شود .ما علیه نظام نیستیم که با نظام هستیم.


 


کلمه:دبیرکل خانه کارگر با بیان برنامه های ویژه روز کارگربه بحرانهای ناشی از هدفمند کردن یارانه ها پرداخت و هشدار داد اجرای این قانون منجر به شوک در جامعه بخصوص کارگران می شود.

به گزارش  ایلنا، علیرضا محجوب در نشستی که صبح امروز پیرامون برنامه‌های ویژه خانه کارگر در هفته کارگر و روز ۱۱ اردیبهشت با خبرنگاران داشت، دلیل این نگاه ویژه را مسکوت ماندن اجرای قانون بیمه اجباری کارگران ساختمانی دانست و یادآور شد: این قانون در سال ۸۶ به تصویب مجلس رسید و اجرای آن از ابتدای سال ۸۷ الزام‌آور شد، اما تنها پس از ۱۵ روز از به اجرا درآمدن این قانون، کارفرمایان ساختمانی با اعمال نفود از ادامه اجرای قانون بیمه اجباری کارگران ساختمانی جلوگیری کردند.

وضع کارگران ایرانی بدتر از قبل شده است

دبیرکل خانه کارگر با بیان اینکه از زمان تاسیس سازمان تجارت جهانی (WTO) به شدت این رقابت کاذب افزوده شده است، افزود: این موضوع در هر کشور با توجه به مسایل داخلی برای کارگران تبعات مختلفی داشته است.

دبیرکل خانه کارگر با اشاره به وضع کارگران ایران گفت: در ایران هر چند آثار نامطلوب رکود اقتصاد جهانی ناچیز بوده است اما به دلیل رکودی که از سال‌ها قبل در فعالیت بنگاه‌های تولیدی داخل کشور ایجاد شده است وضع کارگران ایران تحت تاثیر بحران اقتصادی جهان بدتر شده است.

وی یادآور شد: تنها در سال گذشته دولت مجبور شد به منظور حمایت از تولید داخلی از بانک‌ها بخواهد تا با استمهال بدهی‌های بانکی چند هزار واحد تولیدی موافقت کند.

محجوب یادآور شد: این مداخله دولت نشان می‌دهد که حداقل، کارگران ۳۰ درصد واحدهای بزرگ و متوسط دارای بحران هستند.

دبیرکل خانه کارگر پیش‌بینی کرد این وضع بحرانی با شوک تورمی ناشی از اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها تشدید شود.

محجوب با یادآوری اینکه تا پیش از قطعی شدن موضوع هدفمند شدن یارانه‌ها هزینه تمام شده محصولات داخلی از قیمت بازار بیشتر بود، گفت: از آنجایی که با هدفمند کردن یارانه‌ها بهای آب، برق، گاز و سایر کالاهای اولیه تولید افزایش چشمگیری خواهد داشت باید منتظر افزایش بیشتر بهای هزینه تمام شده کارخانه‌های داخلی باشیم.

کارخانه‌ها تعطیل و کارگران بیکار خواهند شد

وی با بیان اینکه در این وضع حتی خرید محصولات داخلی در بازارهای ایران توجیه اقتصادی ندارد، افزود: این مساله در نهایت به تعطیلی تدریجی کارخانه و بیکاری کارگران منجر خواهد شد.

وی با پیش‌بینی این که حداقل فعالیت هزار واحد تولید در پی آزاد سازی بهای انرژی دچار مشکل شود، یادآور شد: اکثر این واحدها را کارخانه‌هایی تشکیل می‌دهند که در سال‌های پس انقلاب و با تزریق سرمایه‌های ملی سرپا نگه داشته شده‌اند.

این مقام کارگری با بیان اینکه مهم‌ترین نگرانی کنونی تشکل‌های کارگری، بیکاری تدریجی کارگران در ماه‌های آتی است، افزود: امیدواریم که مسوولان کشوری نیز این نگرانی را داشته باشند و از بروز چنین فاجعه‌ای جلوگیری کنند.

به گفته محجوب حتی با امیدواری و چشمداشت به موفقیت‌های ظرفیت‌های جدید شغلی نمی‌توان انتظار داشت که نسبت به عبور از دوران شوک اقتصادی هدفمند‌سازی یارانه‌ها خوش‌بین بود.

وی با انتقاد از روند سریع و غیرکارشناسی موافقتنامه‌های اصولی گفت: اکثر این موافقتنامه‌ها بدون توجه به تضمین امنیت سرمایه‌گذاری صادر می‌شوند. در حالی که این روزها در نقاط مختلف دنیا سعی می‌شود با تحقیق و بررسی روند سرمایه‌گذاری، پروژه‌های اقتصادی تا۱۰ سال بیمه و تضمین شود اما در ایران مشاهده می‌کنیم که کارگاه‌ها و کارخانه‌ها در مرحله راه‌اندازی، ساخت بنا و یا نصب دستگاه‌های خطوط تولید نیمه‌کاره تعطیل شده و حتی به بهره‌برداری نمی‌رسند. چنانچه امروز شهرک‌های صنعتی حکم قبرستان کارخانه‌های نیمه‌ساخته را پیدا کرده‌اند.

به گفته محجوب، شوک ناشی از اجرای قانون هدفمندشدن یارانه‌ها و صدور غیر کارشناسی موافقتنامه‌های اصولی تاسیس کارخانجات در حالی است که هنوز سنگینی و تبعات ناشی از همزمان شدن تورم و رکود اقتصادی سال ۷۴ احساس می‌شود.

رئیس فراکسیون کارگری مجلس ادامه داد: در حال حاضر هر سال به دلیل مشکلات اقتصادی به طور متوسط ۵۰۰ واحد تولیدی بزرگ و متوسط دچار مشکل و بحران می‌شوند.

وی با بیان اینکه به طور متوسط ۲۰۰ هزار نفر به‌عنوان کارگر در این واحدها مشغول به کار هستند، گفت: معلوم نیست چه تعداد از واحدها در نهایت از چرخه فعالیت خارج می‌شوند، اما می‌دانیم که کارگران این واحدها پس از یک دوره طولانی بی‌حقوقی که فرق چندانی با بیکاری ندارد، در نهایت کار خود را از دست می‌دهند.

شوک درمانی در عرصه اقتصاد مذموم است

وی با بیان اینکه در علم اقتصاد همواره به پرهیز از ایجاد شوک‌های اقتصادی تاکید شده است، افزود: شواهد نشان می‌دهد که شوک اقتصادی به ندرت نتایج مثبتی به دنبال داشته است.

دبیرکل خانه کارگر با یادآوری اینکه قرار بود بهای برق و آب رایگان باشد، گفت: حتی اگر به دلیل جنگ و مشکلات دیگران نتوانسته‌ایم به این وعده عمل کنیم، دلیلی برای گران کردن نداریم.

وی گفت: دولت از مجلس می‌خواهد تا در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها به وی اعتماد اطمینان داشته باشد و این در حالی است که علم اقتصاد نظر مثبت درباره شوک تورمی ندارد.

وی پیشنهاد داد که دولت حداقل در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، قیمت حامل‌های انرژی را بصورت ماه به ماه افزایش دهد تا با مشاهده نتیجه کار بتواند هوشمندانه اقدام کند.

دبیرکل خانه کارگر همچنین در خصوص مراسم تجلیل از کارگر نمونه که هر سال در طول هفته کارگر به منظور تجلیل از کارگران نمونه دولتی و خصوصی برگزار می‌شود، گفت: این مراسم با همکاری خانه کارگر و صداوسیما از سال ۶۱ برگزار شده و تا ۱۰ سال به همین طریق برگزاری شد، اما به دنبال تصویب قانون کار و مشخص شدن جایگاه معاونت فرهنگی وزارت کار برگزاری این مراسم به وزارت کار محول شد، به طوری که امروز دیگر برگزار‌کنندگان اولیه آن نقشی در این برنامه ندارند.

وی گفت: این در حالی است که طبق آیین‌نامه مربوطه، تشکیلات خانه کارگر باید در برگزاری این مراسم حضور داشته باشد.

اصلاح قانون کار یک‌سویه و غیرماندگار است

محجوب همچنین در خصوص اصلاح قانون کار گفت: از اظهارات وزیر مبنی بر ارسال لایحه اصلاح قانون کار بی‌اطلاع هستم اما معتقدم که رویکرد نویسندگان این قانون یک سویه است.

وی با استناد از اینکه حتی‌ هم رسانه‌ها در پیگیری موضوع اصلاح قانون کار یک سویه عمل می‌کنند، افزود: اینکه می‌گویند قانون کار قرار است به نفع تولید اصلاح شود یعنی منافع هر ۲ طرف به طور یکسان در نظر گرفته نشده است.

محجوب افزود: حتی اگر این لایحه به تصویب مجلس برسد چون یک سویه است ماندگاری نخواهد داشت.

تعلل دولت در تدوین آیین‌نامه بیمه کارگران ساختمانی توجیه‌ناپذیر است

به گفته محجوب، دولت در یک سال گذشته در حالی در پاسخ به تذکرات نمایندگان مجلس علت اجرا نشدن قانون بیمه اجباری کارگران ساختمانی را با آماده نبودن آیین‌نامه توجیه کرده است که حداکثر باید آیین‌نامه لازم تا پایان ماه اول سال ۸۸ مشخص و توسط دولت اعلام می‌شد.

به گفته دبیرکل خانه کارگر، مجلس در رابطه با مسکوت گذاشته شدن اجرای قانون بیمه کارگران

وی افزود: از آنجا که در قانون بیمه اجباری کارگران ساختمانی آمده است که کارگران ساختمانی ثبت‌نام شده یا دارای کارت مهارت فنی و حرفه‌ای مجاز به استفاده از مزایای بیمه اجباری هستند، هیچ دلیلی برای تاخیر دولت در نوشتن آیین‌نامه وجود ندارد.

محجوب با اشاره به ویژه برنامه‌های تشکل متبوعش برای هفته کارگر گفت:‌ امسال نیز مانند سال‌های گذشته با برنامه‌های متنوع فرهنگی و اجتماعی به استقبال هفته کارگر خواهیم رفت.

وی در خصوص مراسمی که هر ساله به مناسبت یازدهم اردیبهشت می‌شود، گفت: در مورد این روز برنامه‌هایی در تهران و سایر شهرستان‌ها داریم که در حال حاضر برای هماهنگی مکان و زمان برگزاری مشغول رایزنی و گفت‌وگو هستیم.

محجوب با یادآوری تاریخ این روز افزود: در ایران نیز از ۲۳ سال پیش کارگران از ۵ تا ۱۱ اردیبهشت هر سال را به نام هفته کارگر گرامی می‌دارند.

دبیرکل خانه کارگر با بیان اینکه خانه کارگر از همکاری تمامی کارخانه‌ها و دستگاه‌ها برای کمک به هر چه باشکوه‌تر شدن برگزاری برنامه‌های هفته کارگر استقبال می‌کند، گفت: روز جهانی کارگر فرصت مناسبی است تا کارگران سراسر جهان با یکدیگر متحد شده و خواسته‌های خود را یک صدا پیگیری کنند.

وی افزود: در شرایط کنونی سرمایه‌داری جهانی با سوءاستفاده از موقعیت اقلیمی و شمار جمعیت ساکنان مناطق مختلف سعی کرده است تا میان کارگران جهان بار رقابتی کاذبی را بر سر کار بیشتر و دستمزد کمتر ایجاد کند.


 


کلمه: گروهی از دوستان، فعّالان دانشجویی و همنوردان سابقِ کیانوشِ آسا، به همراهِ خانوادۀ وی، یاد و خاطرۀ این دانشجوی شهید جنبش سبز را در کوههای اطراف زادگاهش در کرمانشاه گرامی داشتند. در حوادث پس از انتخابات شهید کیانوش آسا  ۲۵ خرداد به شهادت رسید.

منبع: جرس


 


کلمه:کیوان صمیمی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، صبح امروز (سه شنبه) برای گذراندن شش سال محکومیت خود به زندان بازگشت.

به گزارش وب سایت گزارشگران حقوق بشر وی که بامداد ۲۴ خرداد سال گذشته بازداشت شده بود در دادگاه به اتهام «تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت کشور از طریق تجمع و تبانی» به شش سال حبس و محرومیت مادام العمر از فعالیت های سیاسی و اجتماعی محکوم شد.

صمیمی با تودیع وثیقه یکصد میلیون تومانی برای تعطیلات نوروزی به مرخصی آمده بود.

مرخصی وی یک بار تمدید شد ولی برای بار دوم از تمدید مرخصی وی جلوگیری به عمل آمد و صبح امروز به زندان اوین بازگردانده شد.


 


کلمه:حجة الاسلام والمسلمین محتشمی پور با آیت الله العظمی صانعی دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله صانعی، در آغاز این دیدار که هفته گذشته انجام شد، حجة الاسلام والمسلمین محتشمی پور گزارشی از سفر خود به عتبات عالیات و دیدار با آیت الله العظمی سیستانی از مراجع عظام تقلید و بیان مسائل و مشکلات جاری کشور و اوضاع داخلی ایران خدمت این مرجع عالیقدر بیان نمود.

در ادامه آیت الله العظمی صانعی با بیان اینکه در مسیر احقاق حق هیچگاه نباید مأیوس شد گفت: همواره و در همه حال باید شکرگزار خداوند باشیم.

آیت الله صانعی همچنین با اشاره به برکناری حجة الاسلام و المسلمین محتشمی پور ازدبیر کلی کمیته حمایت از مردم فلسطین گفت: از اینکه این مسئولیت سنگین از دوش شما برداشته شد شکرگزار خداوند باشید چراکه در شرایط فعلی و اوضاع حاکم اگر به دلیل قصور و یا احیانا تقصیر نسبت به ملت مظلوم فلسطین کوتاهی ای صورت پذیرد این گناه بزرگی است و باید متوجه بود که قصور و کوتاهی در باب حقوق انسانها به سادگی مشمول عفو خداوند تعالی قرار نمی گیرد.


 


کلمه:بررسی وضعیت حقوق بازداشت‌شدگان کمتر شناخته بعد از انتخابات، برخورد و توقیف روزنامه‌ها و احزاب اصلاح‌طلب، استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی و تجمیع انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا از مباحث مطرح شده در جلسه امروز شورای مرکزی فراکسیون خط امام(ره)مجلس بود.

داریوش قنبری در زمینه مباحث مطرح شده در این جلسه به «پارلمان‌نیوز»، گفت:« از مهمترین محورهایی که امروز مورد بحث و بررسی قرار گرفت، محدود نمودن فعالیت احزاب و مطبوعات وابسته به اصلاح‌طلبان بود و از اینکه بدون توجه به قوانین کشور محدودیت‌ها و برخورهایی علیه احزاب و مطبوعات منتقد و مخالف جریان حاکم بر دولت، در آستانه انتخابات شوراها صورت می‌گیرد به شدت ابراز نگرانی و تاسف شد.»

وی افزود:« اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس از اینکه حرکت‌های اینچنین یو در جهت مخالف با قانون، توسط دولت در حال انجام است به شدت ابراز تاسف کردند و خواستار توجه و پایبندی دولت به قانون شدند.»

سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس همچنین اظهار داشت:« بحث دیگری که مطرح شد درباره بازداشت‌شدگان حوادث بعد از انتخابات و بخصوص دانشجویان و افرادی بود که کمتر شناخته شده هستند، بر اساس اطلاعات رسیده این افراد متاسفانه از حقوقی که سایر زندانیان برخوردار هستند برخوردار نیستند و به ویژه درباره مرخصی گفته شده که این افراد از زندانیان شناخته شده بعد از انتخابات، دارای حق مرخصی کمتر و در مواردی اصلا نیستند و در ارتباط با ملاقات خانواده‌های این افراد با عزیزانشان مشکلات جدی وجود دارد.»

وی تاکید کرد:« اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس در زمینه عدم رعایت حقوق بازداشت‌شدگان حوادث بعد از انتخابات، ابراز نگرانی کردند و قرار شد این مسائل از طریق مراجع ذیصلاح قانونی پیگیری شود.»

نماینده ایلام دیگر بحث مطرح شده در این جلسه را استانی شدن انتخابات مجلس عنوان کرد و گفت:« فراکسیون با استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی موافق است و با توجه به بیانات رهبری که عنوان کردند نمایندگان دید ملی و کلان‌نگر داشته باشند، ما انتخابات استانی را گامی در جریان عملی کردن ایشان می‌دانیم و معتقدیم با استانی شدن انتخابات مجلس، قوه مقننه می‌تواند کارآیی بیشتری داشته باشد.»

قنبری خاطر نشان کرد:« بحث آخر این جلسه هم به انتخابات شوراها و صحبت‌هایی که درباره تجمیع انتخابات مطرح می‌شود اختصاص داشت که اعضای فراکسیون عنوان کردند در گذشته قانونی در این زمینه در مورد تجمیع انتخابات شوراها و ریاست جمهوری تصویب شده و بر اساس آن قانون اعضای شورای چهارم برای مدت ۲۲ ماه انتخابات می‌شوند و زتا زمانی که قانون دیگری تصویب نشود قانون قبلی باید اجرا شود.»


 


کلمه: مایک مولن رئیس ستاد مشترک آمریکا در جلسه‌ای در دانشگاه کلمبیا در نیویورک تصریح کرد: ” اگر قرار باشد به ایران حمله شود فضای زمانی زیادی برای تصمیم‌گیری نداریم چرا که در این صورت موضوع دست‌یابی قریب‌الوقوع ایران به بمب اتمی مطرح است”.

به گزارش وب سایت آفتاب “الگ گرینفسکی” پروفسور دانشگاه دولتی روابط بین الملل و دانشگاه علوم انسانی روسیه و رئیس مرکز اروپا-آمریکای انستیتو اروپای آکادمی علوم روسیه، در مقاله ای برای روزنامه روسی “نیزاویسیمایا گازیتا” می‌نویسد: “باید گفت این سوال که آیا ایران می تواند بمب اتمی بسازد یا خیر و در چه زمانی، به اوج بحرانی خود رسیده است. از این رو در حال حاضر جامعه جهانی باید به سرعت تعیین کند که چه باید بکند. و زمان برای این کار بسیار کم است.”

خبرگزاری دولتی روسیه ریا نووستی با انتشار خبری بر روی خروجی خود به نقل از رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه ژنرال نیکلای ماکاروف از وجود طرح‌هایی برای حمله احتمالی به ایران از سوی ایالات متحده و اسرائیل، خبر داد اما گفت که چنین حملاتی پیامدهای فاجعه‌بار منطقه‌ای و بین‌المللی به دنبال خواهد داشت.

در عین حال مدودف رییس جمهوری روسیه نیز برخلاف رویه پیشین سیاست خارجی کشورش تصریح کرد که “ایران مشکلاتی معین ایجاد می کند” و از این رو “مهمتر از همه این است که متقاعد شویم ماهیت برنامه هسته ای آن چگونه است”. رئیس جمهور روسیه خاطر نشان کرد که “ایران سوالاتی که از آن می پرسند را نادیده می گیرد”.

به گزارش خبرگزاری ریا نووستی روسیه، مقامات بلندپایه روسی در قالب سخنان “الکسی آرباتوف” رییس مرکز امنیت بین المللی انستیتوی اقتصادی جهان و روابط بین المللی آکادمی علوم روسیه مایلند این گونه توجیه کنند که ” ممکن است مدودف از مسلح شدن جمهوری اسلامی به طور سری به سلاح هسته ای خبر دارد”. البته این سخنان به نحوی از مسلح شدن به طور سری می‌کند تا توانای ساخت سلاح هسته‌ای از سوی ایران، موضوعی که قادر است کنفرانس امنیت هسته‌ای در واشنگتن و اهداف آن را گوشزد کند.

شرکت ۵۰ کشور در کنفرانس امنیت هسته‌ای واشنگتن دارای معنای ویژه‌ای است. ژنرال مایک مولن در دانشگاه نیویورک تصریح می‌کند که “نگرانی” وی از رسیدن ایران به “ظرفیت” ساخت بمب از این است که دیگر کشورهای منطقه نیز به دنبال ساخت بمب خواهند رفت.” به همین دلیل است که کارشناسان امنیتی برگزاری این کنفرانس را در ۶۰ سال اخیر بی سابقه دانسته‌اند. غرب برای مسایل جهانی اقتصاد ابتدا اقدام به تاسیس گروه ۷ کرد. روسیه به آن پیوست و تبدیل به گروه ۸ شد. اخیرا برای خروج از بحران اقتصاد جهانی گروه ۲۰ را تشکیل داد.

اکنون از نظر غرب خاورمیانه هسته‌ای به معنای چالش در حوزه انرژی و موتور جهان است که می‌تواند بحران‌های جهانی را تشدید کند. این تصور با اخباری راجع به برهم زدن نظم جهانی از سوی رییس جمهوری ایران و یا نابودی اسراییل به صورت سیستماتیک دررسانه‌های جهانی در حال تکرار و تولید فضای جدید برای افکار عمومی است. حال اگر گروه ۲۰ به این نتیجه رسیده باشد که منازعات ناشی از مسایل تروریستی و هسته‌ای می‌تواند بحران جهانی اقتصاد را تشدید کند توجیه منطقی برای گردهمایی ۵۰ کشور جهان در واشنگتن ایجاد شده است. در این وضعیت با واکنش‌های رسانه‌ای از قبل مشخص است که افکارعمومی این ۵۰ کشور به طور مستقیم و غیر مستقیم کلیدواژه‌هایی چون تروریسم، ایران، کشتارجمعی، و… را به عنوان عناصری قطعی پذیرفته‌اند.

با آن که قرار است در این مرحله تحریم‌ها با ابزارهایی همچون دیپلماسی قدرتمند، و حضور قابل توجه نظامی در منطقه همراه شوند و تحریم‌های مالی نیز می‌تواند اهرمی دیپلماتیک به دست دهد تا اروپا و امریکا روی روسیه، چین، دولت‌های خلیج فارس و … متمرکز شوند، ولی آیا این تحرکات به مرزهای قطعی خود یعنی عملیات نظامی نیز منتهی خواهد شد؟

عدم وجود سیاست مشخص در سیاست خارجی آمریکا موضوعی است که هم اکنون از سوی سیاستمداران امریکایی در برابر سیاست پیچیده ایران مورد انتقاد جدی واقع شده است.کارشناسان ارشد در کاخ سفید مدعی‌اند که هرگونه احتمال عدم به کار گیری مشت آهنین از سوی کاخ سفید می‌تواند حوزه سیاست خارجی این کشور را دچار ضعف کند.

درعین حال “الگ گرینفسکی” پروفسور دانشگاه دولتی روابط بین الملل و دانشگاه علوم انسانی روسیه و رئیس مرکز اروپا-آمریکای انستیتو اروپای آکادمی علوم روسیه، این سردرگمی در سیاست خارجی اوباما را منکر است و در برابر این سوال که حال چه زمانی ممکن است عملیات نظامی رخ دهد؟ می گوید:” پاسخ به این سوال بستگی به پیش‌بینی این دارد که چه زمانی ایران می تواند سلاح هسته ای کاملی بسازد. “آموس یادلین” رئیس اداره اطلاعات اسرائیل اواخر ۲۰۰۸ اعلام کرده بود که ایران از مرز فنی گذر کرده و اکنون می تواند خرج هسته ای بسازد، اما فعلاً تنها وقت کشی می کند.

“دنیس بلر” رئیس اداره ملی اطلاعات آمریکا نیز ۱۰ مارس ۲۰۰۹ گفته بود که ایران “از نظر فنی می تواند اورانیوم غنای بالا به مقدار کافی برای آماده سازی یک خرج هسته ای در سال های ۲۰۱۰-۲۰۱۵ تولید کند”. اما ارزیابی اداره اطلاعات روسیه حداقل تا به امروز به هیچیک از مطبوعات راه نیافته است. اما دانشمندان روسی که با آنها اوایل سال ۲۰۰۷ صحبت داشته ام، معتقد بودند که کار روی ساخت سلاح هسته ای در ایران در دست انجام است و این کشور می تواند در سال ۲۰۱۲-۲۰۱۷ بمب اتمی خود را بسازد.”

بنابراین آیا همه اظهار سردرگمی‌ها و ابراز سختی‌هایی که در سخنان مقامات امریکایی در برخورد با پروژه هسته‌ای ایران مطرح شده یک جنگ روانی برای آن نیست تا امکانات ایران را مانند عراق به ورطه نابودی بکشاند؟

باید گفت که هنوز قواعد بازی سیاسی در حوزه هسته‌ای به پایان نرسیده تا زمان حاکمیت نظامیان در صحنه بین‌الملل فراهم شود که این خود بخشی ناشی از سیاست پیچیده هسته‌ای ایران است. این موضوع در ۸ سال جنگ ایران و عراق نیز قابل مشاهده است . اخیرا کتابی راجع به ناگفته‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ در باره قطعنامه ۵۹۸ تحت عنوان ” دفاع وسیاست ” منتشرشده است که حاوی هوشیاری ایرانیان در سیاست خارجی است. آقای هاشمی در مقدمه کتاب جدید خاطرات خود نوشته است :” در سال ۶۶ سیاست و دیپلماسی در مورد جنگ تشدید شد و نتیجه این اقدامات در سال ۶۷ پذیرش قطعنامه و پایان جنگ بود. “


 


کلمه:یک استاد دانشگاه و اقتصاددان معتقد است بر اساس اطلاعات اولیه و در صورت اجرای هدفمند کردن یارانه ها، چون تورم افزایش چشمگیری خواهد یافت، هم خانوارها و هم بنگاه های اقتصادی لطمه خواهند دید و در کوتاه مدت بر تعداد افرادی که بیکار می شوند افزوده می شود.

به گزارش«فردا» دکتر حسین طایی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی در خصوص نرخ بیکاری در سال جاری، نوشته است: اصولاً اشتغال به تبع تولید حاصل می‌شود، و تولید هم حاصل سیاست‌ها و تدابیر آحاد اقتصادی یک کشور است. منظور از «آحاد اقتصادی» خانوارها، بنگاه‌ها و دولت با تمام ارکان آن است. سیاست‌های اقتصادی اتخاذ شده از سوی دولت از سال ۱۳۸۴ به این سو، نشان می‌دهد: هرقدر از سال ۱۳۸۴ به سال ۱۳۸۹ نزدیک‌تر می‌شویم، تأمین کالاهای سرمایه‌ای، واسطه‌ای و مصرفی مورد نیاز از «تولید داخلی» به سوی «تجارت خارجی» تغییر مسیر می‌دهد. یعنی در اوایل دوره دولت نهم سیاست‌های اقتصادی بیشتر به تولید داخلی تأکید می‌کرد و مطرح شدن بنگاه‌های زودبازده هم نشانگر همین سیاست بود؛ اما هرچه به زمان حال نزدیک‌تر می‌شویم چرخه تولید به شکل جدی لطمه خورده و دچار افت و رکود می‌شود.

دکتر طایی افزوده است: مساله اول که موجبات ناپایداری بازار کار را فراهم کرده، اتخاذ سیاست تجاری به نفع کشورهای خارجی به خصوص کشورهای آسیای شرقی است. با واردات کالا، نیروی کار خارجی وارد بازار کار داخلی شده است و این موضوع یک لطمه اساسی به «پایداری» بازار کار کشور زده است. دومین مسله ورود عرضه نیروی کار حدود ۸۰۰ هزار نفری به بازار کار کشور است. از سوی دیگر چون تولید داخلی جای خود را به تجارت خارجی داده است، بنگاه‌ها نیروی کار خود را تعدیل می‌کنند؛ و کارکنان خود را کاهش می‌دهند. بنابراین «پایداری» هم از سمت عرضه مورد تهدید است و هم از سمت تقاضا. اما مهمترین مساله همان ورود بی‌رویه کالا است که بدون هیچ برنامه و سیاست مناسب اقتصادی انجام می‌شود و اکنون بزرگترین ضربه را به بازار کار وارده کرده است.

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از یادداشت خود که در شماره جدید همشهری ماه منتشر شده، با اشاره به اینکه طی یک دهه گذشته سیاست‌هایی مثل بنگاه‌های زودبازده، وام‌های خود اشتغالی و نیز طرح ضربتی اشتغال برای کاهش تعداد بیکاران در کشور انجام شده است؛ اما نه تنها از نرخ بیکاری کاسته نشده بلکه آمار بی‌کاری بالا هم رفته ، افزوده است: از سال ۱۳۸۴ مقامات وزارت کار پس از اشکالاتی که بر طرح ضربتی اشتغال ایراد کردند، طرح بنگاههای زودبازده را تدوین و به دولت برای اجرا پیشنهاد دادند؛ البته این طرح هم در متون علمی بازار کار جایگاه دارد.

در نتیجه می‌توان گفت اتخاد این سیاست‌ها از نظر علمی و کارشناسی مشکلی ندارد. بلکه چند نکته روند اجرای طرح بنگاه‌های زودبازده را با مشکل مواجه ساخت. نخست آنکه میزان اعتباری که به این سیاست اختصاص داده شد بسیار زیادتر از توان جذب بازار کالا و کار کشور بود و از سوی دیگر شبکه بانکی کشور توان جذب بازار کالا و کار کشور بود و از سوی دیگر شبکه بانکی کشور توان بررسی امکان سنجی طرح‌های سرمایه‌گذاری در این وسعت را نداشت.

مثلاً برای طرح ضربتی اشتغال ۹۰۰ میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده بود که آن میزان هم از سوی شبکه بانکی توزیع نشد؛ و با این حال روند افزایش بیکاری را متوقف ساخت؛ اما برای بنگاه‌های زودبازده اعتباری معادل ۲۰هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شد که بسیار بالا بود. نکته مهم دیگر آنکه این طرح بسیار سریع آغاز شد؛ و شبکه بانکی کشور نتوانست نهاد نظارتی مناسبی بر آن طرح ایجاد کند.

در نتیجه همه این اعتبارات برای تولید هزینه نشد و به بازار مستغلات و مسکن رفت. پس نه تنها موجب به تعادل رساندن بازار کار نشد، بلکه از طریق عدم تعادلی که در سایر بازارها ایجاد کرد، وضعیت اشتغال را در بازار کار، وخیم‌تر کرد. می‌توان گفت که مهم‌ترین موضوعی که باعث آسیب‌پذیری این سیاست شد، عدم نظارت مناسب بانک مرکزی و وزارت کار بود. البته مساله جدی‌تری که معمولاً فراموش می‌شود، این است که چون دولت نهم برنامه و استراتژی اقتصادی مشخصی نداشت، این سیاست به محوری‌ترین کار دولت در زمینه تولید و بازار کار تبدیل و انتظارات زیادی از آن ایجاد شد.

دکتر طایی ادامه داده: پیش‌بینی من از بازار کار سال آینده، بر اساس اطلاعات اولیه و در صورت اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها این است که چون تورم افزایش چشمگیری خواهد یافت، هم خانوارها و هم بنگاه ها لطمه خواهند دید. در این اوضاع وضع بازار کار و بی‌کاری قطعاً وخیم‌تر خواهد شد. نکته بسیار مهم این است که عرضه بیش از ۸۰۰ هزار نفر به بازار کار در سال‌های پیش رو حتمی است. عرضه یک متغیر تعیینی (دترمنیستیک) است.

اما تقاضا یک متغیر تصادفی است و عوامل بی‌شماری باید دست به دست هم دهد تا آن تقاضا شکل بگیرد که متأسفانه اکنون مهیا نیست؛ و در صورت اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها حداقل در کوتاه مدت بر تعداد افرادی که از کار بیکار می‌شوند افزوده می‌شود. این بودجه قطعاً وضع «تورم» ‌و «بیکاری» را در سال آینده، وخیم‌تر از وضع کنونی می‌کند.


 


کلمه:علیرغم اتمام بازجویی ها از سه مشاور میرحسین موسوی اما آنها بدون هیچ توجیه قانونی هنوز در زندان به سر می برند.

به گزارش خبرنگار «کلمه»، با توجه به نبود هیچ اتهام مشخصی به جز دوستی و همکاری با میرحسین موسوی! از مدتها پیش بازجویی از «قربان بهزادیان نژاد»، «علی عرب مازار» و «علیرضا بهشتی شیرازی» که از ۷ دی ۱۳۸۸ در بازداشت بسر می برند به پایان رسیده است.

طبق قانون نگه داشتن زندانی در بازداشت موقت تنها برای ادامه تحقیقات است و در صورت اتمام بازجویی باید بازداشتی ها تعیین تکلیف شوند.

طبق اخبار رسیده به «کلمه» گرچه بازجویی ها خیلی وقت پیش تمام شده است اما هر چند وقت یکبار کارشناسان پرونده که همان بازجوها هستند بازجویی را با سوال های تکراری مجددا از نو انجام می دهند.

به نظر می رسد مشاوران میرحسین موسوی به شدت تحت فشار قرار دارند و بیشتر از اینکه قواعد قانونی بر بازداشت آنها حکم فرما باشد تصمیمات سیاسی انگیزه ی نگهداری این سه مشاور در زندان و در شرایط سخت باشد. همچنین ملاقات خانواده این سه مشاور بسیار محدود شده است.

در همین حال با توجه به اینکه بازجو ها در القاکردن اتهاماتی تکراری و زنگ زده همچون انقلاب مخملی و براندازی و … به سه مشاور میرحسین موسوی موفق نبوده اند صرفا به دلیل همکاری با موسوی در حال پرونده سازی برای آنها هستند. این مساله که این شخصیت ها از جمله شخصیت های غیر سیاسی و بیشتر فرهنگی ودانشگاهی هستند به سردرگمی بازجوها در قالب کردن اتهامات کلیشه ای ماههای گذشته افزوده است.

به نظر می رسد که باقی ماندن مشاوران میرحسین موسوی در بازداشت به نوعی گرو گان گرفتن آنها است و توجیه دیگری ندارد. این در حالی است که چندی پیش آیت‌الله صافی گلپایگانی در دیدار با رئیس قوه قضائیه با تأکید بر اجرای احکام اسلامی در این نهاد گفت: تعزیرات و حبس باید کاملاً مطابق احکام اولیه اسلام باشد و حتی یک روز حبس اضافی از نظر شرع مبین قابل توجیه نیست.

«قربان بهزادیان نژاد» رئیس ستاد انتخاباتی و از دوستان و همکاران دانشگاهی میرحسین موسوی است.

وی، استاد میکروبیولوژی در دانشگاه تربیت مدرس بود که اخیرا با حکم رئیس دانشگاه از فعالیت تعلیق شده و تمام حقوق دریافتی او از چند ماه پیش قطع شده است. بهزادیان نژاد در سال‌های اخیر در فعالیت‌های فرهنگی نیز فعالیت داشته است.یکی از اتهام های او دوستی ۲۲ ساله با مهندس میرحسین موسوی عنوان شده است.

«علی عرب مازار» استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است و از زمان بازداشت سه ماه در انفرادی بود و بعد از آن در شرایط بسیار بد با متهمان پرونده های شرکت های هرمی هم بند شده است.

عرب مازار در جوانی در دفتر نخست وزیر همراه و همگام میرحسین موسوی بود و در بیست سال سانسور خبری مهندس موسوی مشاور و یار نزدیک او به حساب می آمد . وی عمر علمی خود را در ۲۰ سال اخیردراتاق های کوچک اعضای هیات علمی دانشگاه علامه گذرانده است و در طول دوران تدریس خود تلاش کرد اندیشه اقتصادی را با رویکردی علمی و همه جانبه در فضای دانشگاهی بسط دهد .

«علیرضا بهشتی شیرازی» دبیر هیئت دولت دوران نخست وزیری میر حسین موسوی بود که،با اعلام کاندیداتوری یک بار دیگر در مقام مشاور در کنار موسوی قرار گرفت. وی پس از انقلاب در حزب جمهوری اسلامی فعالیت داشت و مدتی نیزدر روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به فعالیت بود. در آستانه انتخابات نیز وی سردبیر روزنامه "کلمه سبز" شد.

بهشتی شیرازی نیز در سالهای گذشته صرفا به امور فرهنگی پرداخته است کتاب عرفانی “مائده های آسمانی” از جمله تالیفات اوست.وی سالها در محضر عارف بزرگ مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی تلمذ کرده است.


 


کلمه:مادر کاوه قاسمی کرمانشاهی فعال حقوق بشر و عضو سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی(ادوار تحکیم وحدت) طی نامه ای در خواست پایان فشارهای روحی وارد آمده به کاوه قاسمی کرمانشاهی را داشت.

به گزارش وبلاگ  تا آزادی روزنامه نگاران زندانی در این نامه آمده است:

کاوه بسمه تعالی

ریاست محترم قوه قضائیه

حضرت آیت الله لاریجانی

با عرض سلام و احترام

اینجانب فرنگیس داوودی فر، معلم بازنشسته، مادر کاوه قاسمی به استحضار می رسانم که فرزندم از تاریخ ۱۴ بهمن ماه ۱۳۸۸ تا کنون در بازداشت اداره اطلاعات شهرستان کرمانشاه می باشد. در طول این مدت، علی رغم مراجعات مکرر به دادسرای کرمانشاه جهت اطلاع از وضعیت پرونده و شرایط بازداشت پسرم، کمترین توجهی به خواست بنده نشده و پس از دو بار تمدید قرار بازداشت فرزندم توسط شعبه نهم بازپرسی دادسرا، طی مدت بازداشت تنها دو بار موفق به دیدار حضوری با وی گردیده ام.

آنچه موجب دادخواهی من به جنابعالی به عنوان بالاترین مرجع دادخواهی کشور گردیده، علاوه بر مدت طولانی بازداشت و تداوم ابهام پرونده پسرم، وضعیت به شدت نگران کننده اش در ملاقات اخیرمان با وی می باشد. به اذعان فرزندم، او در مدت بازداشت تحت فشارهای شدید روحی و روانی جهت پذیرش اتهامات دور از ذهنی قرار دارد که هیچ گاه مرتکبش نشده است. علاوه بر این، به استناد مدارک پزشکی ضمیمه پرونده، پسرم به دلیل سابقه بیماری و عمل جراحی شکاف کام وحنجره تحت نظر دائم پزشک متخصص قرار دارد، اما با کمال تاسف تاکنون به درخواستهای مکرر ما مبنی بر ویزیت وی ترتیب اثری داده نشده است و لذا بیم آن می رود که عدم رسیدگی به وضعیت فرزندم، خدای ناکرده موجب اتفاقاتی گردد که تصورش خاطر من مادر را چنان آزار می دهد که هر لحظه زندگی ام همراه رنج و آه و اشک گردیده است.

عالیجناب؛ افزون بر نگرانی شدیدم از مجموع موارد فوق الذکر، از آن جایی که تمامی فعالیتهای مدنی فرزندم را علنی، مسالمت آمیز و در چهارچوب قوانین کشور می دانم و بازداشت و شرایط سخت ناشی از آن را مستحق خیرخواهی و تلاش فرزندم در جهت اعتلای جامعه پیرامونش نمی دانم، مصرانه از آن مقام عالی تقاضامندم نسبت به اتمام فشارهای روحی وارده بر تنها فرزندم و تسریع روند قضایی پرونده و در نهایت آزادیش دستورات لازم را امر به ابلاغ فرمایید. باشد که دعای خیر من مادر، حسن توجه جنابعالی را اندکی جبران نماید.

فرنگیس داوودی فر

مادر کاوه قاسمی

۲۳ فروردین ۱۳۸۹

رونوشت به:

- دادستان محترم شهرستان کرمانشاه


 


کلمه:سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس از ارسال نامه‌هایی به وزرای امور خارجه، امور اقتصادی و دارایی، صنایع و معادن و بازرگانی برای کاهش سطح روابط با لندن خبر داد.

کاظم جلالی نماینده مردم شاهرود و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که با خبرنگاران پارلمانی گفتگو می‌گرد، با اشاره به جلسه روز گذشته اعضای این کمیسیون با منوچهر متکی وزیر امور خارجه، به ارائه گزارشی از این جلسه پرداخت و اظهار داشت: این جلسات ماهی یک‌بار در مجلس یا در وزارت خارجه برگزار می‌شود.

وی با بیان اینکه جلسه روز گذشته کمیسیون امنیت ملی با منوچهر متکی اولین جلسه کمیسیون با وی در سال ۸۹ بود، یادآور شد: در این جلسه آقای متکی به همراه معاون بین‌الملل خود حضور یافت و گزارشی را در خصوص روند شکل گیری و تشکیل کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه که در تهران و با حضور نمایندگانی از کشورهای مختلف برگزار شد، ارائه کرد و اعضای کمیسیون نیز ضمن بیان نقطه نظرات خود در این خصوص، از برگزاری خوب این اجلاس تشکر کردند.

جلالی گفت: سطح شرکت کنندگان در این کنفرانس بسیار خوب بود و با توجه به اینکه آمریکایی‌ها در صدد انزوای ایران و صدور قطعنامه‌‌های دیگر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند، شرکت کشورهای مختلف در این اجلاس که در سطح معاونان و وزرای امور خارجه و یا برخی مقامات سازمان‌های بین‌المللی کشورها در این زمینه حضور داشتند، یکی از نقاط قوت این کنفرانس بود.

به گفته نماینده مردم شاهرود در خانه ملت، پیام مقام معظم رهبری به این اجلاس یک مانیفیست استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای بود که بسیار قابل توجه است؛ رهبر انقلاب در این پیام اعلام کردند که استفاده از سلاح هسته‌ای را حرام می‌دانند بر همین اساس ما در جلسه روز گذشته بر این سخن رهبری تاکید کردیم که باید در دنیا آشکار شود و مشخص شود که یک تاکتیک نیست.

وی افزود: باید برای جهانیان این موضوع تبیین شود که در دین مبین اسلام و مکتب تشیع استفاده از سلاح هسته‌ای حرام است و این موضوع باید برای افکار عمومی تبیین شود.

جلالی ادامه داد: در راستای کاهش و کنترل سطح روابط با لندن کمیسیون امنیت ملی با ارسال نامه‌هایی به وزرای امور خارجه، امور اقتصادی و دارایی، صنایع و معادن و همچنین وزیر بازرگانی از آنها خواسته شده که با توجه به نگاه خصمانه انگلیس به ایران، نوع تعاملات تجاری و اقتصادی کشورمان را با لندن را در بخش‌های بین‌المللی و شرکت‌های خصوصی ظرف یک ماه آینده به کمیسیون ارائه دهند تا روابطمان را با لندن کنترل کنیم.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در ادامه به دستگیری حمید معصومی نژاد خبرنگار ایران در کشور ایتالیا اشاره و اعلام کرد: مجلس به شدت نگران وضعیت معصومی‌نژاد است که در همین راستا پیش نویس بیانیه مجلس در خصوص اعتراض به دولت ایتالیا و حمایت از وی تهیه شده که در آینده‌ای نزدیک به امضای قاطبه نمایندگان خواهد رسید.

جلالی در ادامه گفت: دستگیری آقای معصومی‌نژاد در کشورهایی که مدعی دموکراسی هستند آن هم به بهانه‌های واهی عملی ناشایست است اما مجلس و کمیسیون امنیت ملی و همچنین کمیسیون فرهنگی در حال پیگیری موضوع آزادی وی هستند.


 


کلمه:تعطیلی کارخانه‌های چرم‌سازی در مشهد ادامه دارد و این تعطیلی‌ها موجب بیکار شدن حداقل هزار و پانصد کارگر شده است.

به گزارش پایگاه خبری سفیر، از سال ۸۲ تاکنون ۴۵ کارخانه چرم‌سازی در مشهد به دلائلی از جمله ثابت نبودن نرخ ارز برای تولیدکنندگان، قاچاق روزافزون کفش‌های چینی و تایلندی با قیمت بسیار پائین تعطیل شده است.

به گفته یکی از مسئولان صنفی این صنعت، این مشکلات بارها با مسئولان در میان گذاشته شده اما به دلیل تصورات اشتباه مسئولان و ایجاد این تلقی که تولیدکنندگان به دنبال سودبیشتر هستند تاکنون راه حلی برای رفع این معضل دامنه‌دار اندیشیده نشده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته