دویچه وله:وزارت خارجه روسیه با انتشار بیانیهای در روز چهارشنبه (۹ آذر /۳۰ نوامبر) حمله به سفارت بریتانیا در تهران را به شدت محکوم کرد. در این بیانیه آمده است: «هر گونه حملهی به نمایندگی یک کشور خارجی نقض حقوق بینالملل است.»
وزارت خارجه روسیه در این بیانیه تأکید کرده است که این کشور «بهکارگیری خشونت علیه دیپلماتها» را به شدت محکوم میکند و از ایران میخواهد مانع چنین «حملات غیرقابل پذیرشی» شود. در ادامه آمده است: «ما در اینجا پشتیبانی خود را از بریتانیا اعلام میکنیم.»
با این حال، دولت روسیه تأکید کرده که همچنان مخالف تصویب دور جدیدی از تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران است و باور دارد که در مناقشه اتمی، هنوز امکان گفتگو با مقامات ایرانی وجود دارد.
دویچه وله:وزارت خارجه ایتالیا احتمال تطیلی سفارت این کشور در تهران را بررسی میکند. به گزارش خبرگزاری رویترز، وزیر خارجه ایتالیا، جیولیو ترتسی روز چهارشنبه اعلام کرد که این کشور پس از حمله به سفارت بریتانیا در تهران خواستار "تضمین امنیت" سفارت و دیپلماتهای خود در تهران از سوی مقامات ایرانی است.
وزیر خارجه ایتالیا همچنین تأکید کرد که این کشور به سرعت در مورد ادامه کار سفارت و حضور دیپلماتیک خود در تهران تصمیمگیری خواهد کرد. جیولیو ترتسی در ادامه افزود: «ایتالیا در مشورت با کشورهای اروپایی و آمریکا در مورد تحریمهای احتمالی نفت ایران نیز تصمیم خواهد گرفت.»
دویچه وله:وزارت خارجه سوئد با احضار سفیر ایران در استکهلم به حمله به سفارت بریتانیا در تهران به شدت اعتراض کرد. وزیر خارجه سوئد چهارشنبه (۹آذر /۳۰ نوامبر) این حادثه را" غیرقابل پذیرش" خوانده بود.
سخنگوی وزارتخارجه سوئد نیز در گفتگو با خبرگزاری فرانسه از احضار سفیر جمهوری اسلامی ایران، رسول اسلامی به این وزارتخانه و دیدار وی با رئیس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا خبر داد.
در این دیدار به "حمله به سفارتخانه بریتانیا و مجتمع باغ قلهک، پایین کشیدن پرچم بریتانیا و آتش زدن اسناد و مدارک این سفارتخانه" به شدت اعتراض شده است.
قسمت اول قسمت دوم
قسمت سوم
آسمان ایران در تسخیر قطر؟
واگذاری پروازهای داخلی ایران: زمینهها و پیآمدها
گفتوگو با امیر کسروی،
خلبان باسابقه و مربی پرواز در کانادا
خسرو شمیرانی: در هفتههای اخیر بحث واگذاری پروازهای داخلی ایران به هواپیمایی قطر خبرساز شد. برخی مقامات ایران آن را پیروزی ایران علیه تحریمها دانسته اما بسیاری لب به انتقاد گشودند. این بحثها سبب شد سراغ آقای امیر کسروی، خلبان باسابقه که در حال حاضر در کانادا مربی پرواز و ممتحن خلبانان است گفتوگو کنیم.
درباره امیر کسروی: امیر کسروی دوران دبستان را در مدرسه رازی تهران و دبیرستان را در رهنما و خوارزمی به پایان برد و در سال 1342 از دانشکده حقوق در رشته اقتصاد فارغالتحصیل شد. در آردمور، اکلاهما دوره کامل خلبانی را تمام کرد و سال 1966 به عنوان اولین خلبان تربیتشده توسط ایرانایر به ایران بازگشت. در ایرانایر، با هواپیماهای بوئینگ 737، 727، 707 و جامبو جت 747 پرواز کرد.
پیش از انقلاب کانون خلبانها و مهندسان پرواز را به طور زیرزمینی سازماندهی کرد و بعد از انقلاب رئیس هیأت مدیره آن بود.
در مدت 7 سال اول بعد از انقلاب که در ایران کار میکرد، سه بار به علت عدم توافق با مدیران انقلابی هما سر مسائل ایمنی پرواز، از انجام پرواز امتناع کرد و در نتیجه دادگاهی شد و هر بار مدت حداقل سه ماه از کار برکنار شد.
در سال 1986 به کانادا آمد و بالافاصله در تورنتو مشغول پرواز روی هواپیماهای کانادایی «دهاویلند دش7» شد. او همچنین به عنوان مدرس پرواز به آموزش و آزمایش خلبانهای کانادایی، ازطرف وزارت راه کانادا انتخاب شد. از طرف جامعه اروپایی و چند کشور دیگر هم این اختیار قانونی به وی تفویض شده است.
وی همچنان رسماً مدرس و آزمایشگر خلبانهای شرکتهای هوایی روی «هواپیماهای دش- 7» است.
آقای امیر کسروی، دلایل گسترش پروازهای هواپیمایی قطر در ایران در چه میبینید؟ این نشانه قوت است یا ضعف یا اینکه یک رابطه معمولی تجاری است نه بیش و نه کم؟
واقعیت این است که از مدتی پیش دولت جمهوری اسلامی میخواهد راه حلی برای اوضاع نابسامان صنعت هواپیمایی ایران پیداکند. سانحههای مرگبار و روزافزون سی سال، درمیان مسافرهای پروازهای داخلی جو بدبینی و بیاعتمادی ایجاد کرده و این تا به آنجا پیش رفته که مردم مسافرت با خودرو را با تمام دشواریهایش به پرواز با هواپیما ترجیح میدهند. اولین نتیجه این مسأله کاهش مسافر در پروازهای داخلی است.
برای به اصطلاح حل این مشکل، مقامات مربوطه ایران با شرکتهای هواپیمایی مختلفی از جمله، هواپیمایی ترکی، امارات، قطر و غیره وارد مذاکره شدند تا به طور قراردادی، یکی از آنها، پروازهای داخلی ایران را انجام دهد. به نظر جمهوری اسلامی، شرکت هواپیمایی قطر مقبولتر از دیگران افتاد.
آیا این به نفع ایران و صنعت هواپیمایی ملی است؟
به گمان من این معامله از نوع معکوس قراردادهایی است که معمولاً شرکتهای چند ملیتی برای صرفهجویی اقتصادی میبندند. هدف این شرکتها، دستیابی به نیروی انسانی ارزان است. ولی جمهوری اسلامی با استفاده از شرکت هوایی خارجی برای انجام پروازهای داخلی، در واقع وارونه عمل میکند و با تحمل هزینههای گزاف مجبور به جبران دستمزد کارکنان حرفهای این شرکت است. به طور مثال، شرکت هواپیمایی قطر بنا به عرف بینالمللی دستمزد خلبانهایش را پرداخت میکند که مبلغ آن بالای 10000 دلار در ماه است. درحالیکه دستمزد یک خلبان مشابه ایرانی در حدود 4000 دلار در ماه است.
در رابطه با مسافران چطور؟
به احتمال زیاد قیمت بلیط پروازهای داخلی افزایش خواهد داشت و مسافران باید هزینهی بالاتری بپردازند.
کلا ورود یک شرکت هواپیمایی خارجی را به عرصه پروازهای داخلی ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
پیآمدهای این عمل را که در واقع محمل سیاسی هم دارد، باید در دو زمینه ارزیابی کرد.
اول باید روند و دلایل پسرفت صنعت هواپیمایی را بعد از انقلاب بررسی کرد و بعد مسائل ایمنی پرواز را در ایران، از دیدگاه آماری، برای مسافران ایرانی شکافت.
منظور شما از اینکه این عمل محمل سیاسی دارد چیست؟
مسأله پدیده تحریم است. جمهوری اسلامی در تلاش است به مردم بقبولاند که علت اصلی مشکلات صنعت هواپیمایی ایران تحریم است و گروهی از هموطنان ما هم بر همین باور هستند. ولی این معلول را به جای علت گذاشتن است.
بگذارید بپذیریم که تحریم صنایع هوایی ایران یک واقعیت است ولی تحریم ویژه این صنعت نیست و در زمینههای زیادی به جمهوری اسلامی فشار وارد کرده و هدف اصلی آن صدمه زدن به شریانهای اقتصادی است. گرچه بهایی را که مردم ایران به دلیل تحریم میپردازد کمتر از دولت ایران نیست.
سیاستهای خارجی کشورها معمولاً تداوم سیاستهای داخلی آنها است. سیاست داخلی جمهوری اسلامی در رابطه با نهادهای اقتصادی و اجتماعی، از یک طرف بر مبنای منافع گروهی و «خودی»ها بنا شده و از سوی دیگر، بر اساس فشار، زور، خشونت، زندان و کشتار مخالفان داخلیاش بوده است. در عرصه سیاست منطقهای و جهانی جنگی خانمانبرانداز با عراق، تهدیدهای آمریکا و اسرائیل به حملات هوایی به ایران و مقوله تاریخی تحریمهای اقتصادی از ثمرات سیاستهای این سه دهه گذشته است. بنابراین، تحریم از برخورد روابط دیپلماتیک دنیای غرب با جمهوری اسلامی به وجود آمده است. یعنی دیپلماسی ناتوان این نظام، تحریم علیه ایران را به دنبال داشته که به زبان سادهتر، همان خوردن خربزه و پای لرز آن نشستن است.
بگذارید گامی به عقب برداریم. به نظرم شما اولین خلبانی هستید که توسط ایرانایر تربیت شد. وضعیت هواپیمایی ایران قبل از انقلاب چگونه بود؟
هواپیمایی ملی ایران قبل از انقلاب، یک بنگاه اقتصادی پیشرفته بود که در محدوده موازین بینالمللی اداره میشد و همپا با استانداردهای سازمان بینالمللی هواپیمایی تجاری حرکت میکرد. کارکنان حرفهای و مدیران ایرانایر افرادی آگاه به صنعت هواپیمایی تجاری بودند و بر همان اساس خدماتی حرفهای در چهارچوب عرف جهانی به مشتریان، یعنی مسافران ایرانایر ارائه میدادند. هواپیمایی ملی ایران، از سال 1962 از یک شرکت کوچک با چند هواپیمای ملخدار، تا سال 1979، به یک شرکت هواپیمایی سرشناس بینالمللی تبدیل شد که پیشرفتهترین ابزار پرواز را در اختیار داشت و کارنامهاش از نظر ایمنی پرواز و تخصص کارکنانش در تمام ردههای اداری و حرفهای، نه تنها در منطقه بیبدیل بود بلکه در مقایسه با شرکتهای هوایی موجود در دنیا، صاحب نام بود. ایرانایر در مدت 17 سال فعالیت گستردهاش، هیچ سانحهی منجر به آسیب جانی نداشت، و به عنوان ایمنترین شرکت هواپیمایی شانه به شانه با شرکتهای بزرگ و با سابقهی جهانی فعال بود و در رقابتی تنگاتنگ برای کسب مشتری، در سطح بینالمللی از تمام امکانات بازار بهرهوری میکرد.
ایرانایر از ابتدا با برنامهای صحیح، هواپیماهای ملخدار را با هواپیماهای بوئینگ و ایرباس جایگزین کرد و آرام آرام پروازهایش را به سراسر دنیا گسترش داد. ایرانایر، تنها شرکتی در دنیا بود که میتوانست از نیویورک به تهران بدون توقف، با هواپیماهای 747 اس پی پرواز کند. این امر منجر به جلب مسافران بسیاری میشد که میخواستند از آمریکا یا اروپا به خاورمیانه یا خاور دور در کمترین مدت مسافرت کنند. ایرانایر علاوه بر هواپیماهای موجودش، برای اجرای برنامههای بلند مدتش، چندین هواپیمای ایرباس با اختیار خرید، در قراردادهایش داشت تا در فرصتهای مناسب از آنها بهرهجویی کند.
یعنی ایرانایر پیش از انقلاب بینقص بود؟
نه اصلاً نمیخواهم چنین ادعایی کنم. در آن زمان، بر اساس تصمیمات عامدانهی رئیس هیأت مدیره، درصد ثابتی از کارکنانش خارجی بودند. این گروه در عملیات پرواز و تعمیرات و نگهداری، انجام وظیفه میکردند درحالیکه کیفیت کاری آنها به نسبت کارکنان ایرانی غالباً در سطح پایینتری بود و دلسوزی حرفهای ایرانیها را نداشتند، ولی دستمزدشان چندین برابر کارکنان مشابه ایرانی بود که خواه ناخواه طعم تلخ آن در مذاق کارکنان حرفهای ایرانی خوشایند نبود. این یکی از نقصهای جدی آن دوره بود.
بعد از انقلاب چه شد؟
بعد از انقلاب، کارکنان و مدیران باتجربه و متخصص ایرانایر درصدد بودند که با برنامهای صحیح و حسابشده، کارکنان خارجی را با نیروی انسانی متخصص ایرانی جانشین کنند و تمام زمینههای اقتصادی و حرفهای آن در اول انقلاب فراهم شده بود.
ولی جمهوری اسلامی، مدیریت ایرانایر را به دست افراد بهظاهر متدین داد و کارکنان متخصص را از جایگاه خود راند.
بسیاری از خلبانها و دیگر مدیران و کارکنان متخصص، به علت عدم توافق با مدیریت مثلاً متدین که به مسائل ایمنی پرواز ناآگاه بودند، از مملکت خارج شدند و تخصصشان را در اختیار شرکتهای بزرگ هوایی دنیا قرار دادند.
روش مدیران جدیدِ غیرحرفهای ولی مقدسنمای این صنعت، برای اداره امور روزمرهی نهادی حساس و تخصصی مثل هواپیمایی، با ذهنیتی مذهبی و نامربوط شروع شد و برخورد این مدیران با مسائل پیچیده و علمی ایمنی پرواز، همراه با شعارهای مذهبی و توسل به قدرتهای ماوراءالطبیعه همراه بود. به نظر میرسد که توانایی درک علمی پرواز هواپیما بر اساس قوانین فیزیکی از حدود شعور مدیران منصوب فراتر بود و ایشان آگاهی نداشتند که هر تخطی از قوانین ایمنی و روشهای علمی شناختهشده، در به پرواز درآوردن یک جسم با وزنی نزدیک به یک میلیون پوند، که با قوه جاذبه زمین روبهرو است، بالقوه خطرناک است.
علاوه بر این، مدیران جدید در مورد برنامههای میان و بلندمدت در یک شرکت هوایی، کمترین آگاهی را نداشتند و این باعث درجازدن صنعت هواپیمایی ایران شد.
به عنوان مثال، یکی از تصمیمهای این مدیران اسلامی، ملغی کردن قراردادهای اختیاری ایرانایر با شرکت ایرباس برای خرید هواپیماهای آن شرکت بود، و شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی و مسافرانش، هنوز قیمت این ندانم کاری را میپردازند. این تصمیمگیری زمانی اتفاق افتاد که تحریمی در کار نبود ولی مدیران جدید دارای قدرت آیندهنگری بالایی نبودند که نیازهای آتی را بسنجند. بنابراین تحریم را عامل وضع اسفناک صنعت هواپیمایی در ایران قلمداد کردن، عوامفریبی بیش نیست.
آیا از متخصصان قبل از انقلاب، هیچکس به هیچوجه با مدیریت انقلابی همکاری نکرد؟ به هر حال مسأله مرگ و زندگی مردم خودمان در میان بود؟
البته در ابتدا، تعدادی از متخصصان باسابقه به علت فرصتطلبی و یا به دلیل اعتقاد حرفهای با مدیریت جدید همکاری کردند وگرنه توانایی اداره این صنعت پیچیده برای این مدیران امکانپذیر نبود. و صدالبته سرنوشت خوبی در انتظار این متخصصان نیز نبود.
شما میگویید تحریم دلیل مشکلات نیست. میتوانید بیشتر در اینباره توضیح بدهید؟
البته دقیقتر این است که تحریم تنها دلیل نیست. مثلاً در حال حاضر شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی، ایرانایر قدیم، دارای 7500 کارمند و 48 هواپیمای فرسوده است که 28 فروند از آنها اجازه ورود به اروپا را ندارند. این ممنوعیت پرواز به اروپا ربطی به تحریم ندارد و فقط بر اساس عدم رعایت ضوابط ایمنی پرواز بینالمللی است و 270 شرکت دیگر آسیایی و آفریقایی هم که در تحریم سیاسی نیستند، نامشان در همان فهرست دیده میشود. ولی به علت تحریم، هماکنون شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی، «ایرانایر سابق»، از یاتا اخراج شده و در نتیجه، یاتا تهاتر مالی در ازای فروش بلیطهای پروازهای بینالمللی را انجام نمیدهد و همچنین به علت تحریم، شرکتهای خصوصی تأمین سوخت در فرودگاههای اروپا، از فروش بنزین به هواپیماهای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی و ماهان برای برگشت به ایران امتناع میکنند و این دو شرکت در اروپا برای بنزینگیری سرگردانند.
آیا میتوانیم مقایسهای داشته باشیم میان ایرانایر و شرکتهای هواپیمایی منطقه؟
شرکت هوایی قطر، یعنی همان شرکتی که قرار است امنیت را به آسمان ایران بازگرداند، چهارسال بعد از انقلاب ایران با یک هواپیمای اجارهای از کویت، تأسیس شد و اکنون با 19000 کارمند به 100 شهر مختلف دنیا پرواز دارد و دارای کارنامه ایمنی بسیار درخشانی است و دارای 15 فروندهواپیمای غول آسای ایرباس است.
شرکت هوایی امارات، شش سال بعد از انقلاب ایران به وجود آمد و اکنون بزرگترین شرکت هوایی منطقه است و تعداد مسافرانی که در سال 2011 حمل میکند به بیش از سی و یک ملیون میرسد. این شرکت دارای 9 هواپیمای غولپیکر 747 باری و 154 هواپیمای پیشرفته است با مجموعه 163 هواپیما، و 50000 کارمند دارد. در ارزیابی سازمانهای بینالمللی، سابقه ایمنی پرواز این شرکت هم در دنیا از بهترین ها قلمداد شده ست.
شرکت هوایی اتحاد، در سال 2003، 24 سال بعد از انقلاب ایران، از امارات جدا شد و در حال حاضر متعلق به ابوظبی است. این شرکت هماکنون با مجموعه 201 قرارداد خرید قطعی و اختیاری، دارای سریعترین پیشرفت در صنعت هوایی منطقه خلیج فارس است.
هواپیمایی گلفایر در سال 1973، با خرید تمام سهامش از شرکت انگیسی بی.او.ای.سی، در اختیار شیخنشین بحرین قرار گرفت، ولی پیشرفت اساسی این شرکت، بین سالهای 1980-1992 صورت گرفت. این شرکت با قراردادهای آتی خرید قطعی هواپیماها، چهارمین شرکت بزرگ منطقه خلیج فارس خواهد شد.
با حضور فعال هواپیمایی ملی ایران تا سال 1979، هیچیک از شرکتهای هوایی منطقه خلیج فارس که بعد از انقلاب ایران روییدند، در مقابله با امکانات بالقوه صنعتی و بازرگانی ایران، جرأت عرض اندام اقتصادی در منطقه را نداشتند، زیرا ایران با نیروی انسانی متخصص و بنیه مالی قوی و مدیران حرفهای هوشمند، فضای تجارتی منطقه را دربست در اختیار داشت. امروز پس از گذشت 32 سال، بنیه مالی و نیروی انسانی هوشمند ایران بیشتر شده، تنها تفاوت محسوس، عدم وجود مدیران آگاه، حرفهای و کاردان از یک طرف، و به انحصار درآوردن کانونهای تصمیمگیری از طرف مدیران اسلامی از طرف دیگر است، که در نتیجه آن، صنعت هواپیمایی ایران در مقایسه با شرکتهای هوایی منطقه، مفلوک و زمینگیر شده است.
با مجموعه 362 هواپیما در چهار شرکت امارات، قطر و اتحاد، گلف ایر، و 621 هواپیمایی که در دستور خرید این شرکتها است، توان جذب اقتصادی مسافرت هوایی در منطقه روشن میشود. تمام این امکانات را جمهوری اسلامی بعد از انقلاب با سیاستهای نادرست داخلی و خارجی از دست داد و آن را به شیخنشینهای منطقه تقدیم کرد.
از نظر ایمنی پرواز در داخل، وضعیت هواپیمایی ایران چگونه بود و الان چگونه است؟
ایران قبل از انقلاب سه شرکت هوایی داشت. ایرانایر «هما»، پارس ایر و آسمان. دو شرکت اخیر پروازهای داخلی به شهرهای کوچک را انجام میدادند.
بعد از انقلاب، به دلیل سیاستهای خارجی دولت، جمهوری اسلامی در زمینه فراهم کردن امکانات پرواز برای شرکتهای هواپیمایی در ایران، مستأصل شده بود و فکر میکرد که با ورود هواپیماهای شرقی میتواند هم مسائل داخلی صنعت هواپیمایی را حل کند و هم به مقابله با «استکبار جهانی» برود و کمر غرب را بشکند. با این زمینه فکری، سازمان هواپیمایی کشوری ایران که زیر نظر وزات راه اداره میشود، به 34 شرکت اجازه پرواز داد و با آن، تعدادی زیادی از هواپیماهای روسی مانند توپولف و غیره را هم وارد فضای ایران کرد. این شرکتها و هواپیماها، بدون هرگونه ضابطه ایمنی در فضای ایران شروع به فعالیت هوایی کردند. در بین این شرکتهای خودجوش، ماهان تنها شرکتی است که به اروپا اجازه پرواز دارد. پروازهای این شرکت در سال 2007 به اروپا به علت عدم رعایت موازین ایمنی ممنوع شد و پس از رفع این نقایص ایمنی، در سال 2008، دوباره اجازه پرواز به اروپا را دریافت کرد و اکنون، با 31 هواپیما، براساس آمار موجود در تارنمای این شرکت، به عملیات پروازی در داخل و خارج از کشور مشغول است. این شرکت اخیراً به اتهام مشارکت در جریان سوء قصد به سفیر عربستان در آمریکا، در فهرست تحریم کشور آمریکا قرار گرفته است.
بیشتر شرکتهایی که بعد از انقلاب شروع به کار کردهاند، هیچ ضابطه و استانداردی را رعایت نمیکنند. هواپیماهای این شرکتها، در ازای طلبهای ایران از روسیه، به طور پایاپای به ایران واگذار شده و دولت هم مالکیت آنها را به افراد خودی از سپاه پاسداران و دیگر وابستگان واگذار کرده است. این مالکان و مدیران جدید هیچگونه آشنایی با صنعت هواپیمایی نداشتند ولی عوارض ناشی از استفاده از هواپیماهای فرسوده روسی و عدم ایمنی پرواز آنها، متأسفانه دامنگیر مسافرانی شد که به نیت رسیدن به مقصدشان سوار این هواپیماها شدند.
کدام مؤسسه اجازه عملیات این شرکتها را صادر میکند؟ آیا نظارت بینالمللی موجود نیست؟
اجازه توسط سازمان هواپیمایی کشوری ایران صادر شده است که طبق قانون تنها نهادی است که بر اساس قوانین بینالمللی، هم مرجع وضع قانون و هم ناظر بر اجرای دستورالعملهای ایمنی پرواز در ایران و هم درصورت عدم رعایت قوانین شناختهشده، توانایی زمینگیر کردن هواپیماها و خلبانها را دارد.
بر اساس ارزیابی کارشناسان این سازمان، علت اصلی سانحههای هوایی ایران، از یک طرف کمتجربگی خلبانها و از طرف دیگر، فشارهای نهادها و افراد وابسته به جمهوری اسلامی بر این سازمان است که از انجام وظایف قانونی آنها جلوگیری میکنند. این کارشناسان با اشاره به سقوط هواپیمای 727 در ارومیه، اعلان کردند که در مواردی که بعضی از خلبانها صلاحیت پروازی نداشتند با فشار و زور از طرف وابستگان رژیم، به پروازشان ادامه میدادند. بنابراین، تنها سازمانی که میتواند و باید ناظر بر ضوابط ایمنی پرواز در ایران باشد، به گفته خودشان، بیعمل است.
بر اساس ارقامی که خبرنگار روزنامه اطلاعات در تاریخ 25 اسفند 1389 گزارش کرده، ایران بعد از انقلاب، شاهد 72 سانحه هوایی بوده، و بیش از دو هزار نفر جانشان را از دست دادهاند.
کدام شرکتها مسئولیت این سوانح مرگبار را به عهده دارند؟
واقعیت این است که آمار و ارقام سوانح هوایی ایران بعد از انقلاب رقتانگیز است. از 1979 تا به امروز، در تعداد 24 سانحه مرگبار از 72 سانحه بالا، 1919 نفر از سرنشینان پروازهای هواپیماهای ایرانی جانشان را از دست دادهاند.
ایرانایر، شرکت بدون سانحه هوایی قبل از انقلاب، از سال 1980 یعنی یک سال بعد از انقلاب تا امروز، با نام هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، شاهد 29 سانحه بوده و در نتیجه آن 516 نفر جانشان را از دست دادهاند. این رقم شامل ایرباسی است که آمریکا آن را در خلیج فارس سرنگون کرد و بابت آن حتی پوزش هم نخواست. کارنامه «ایرانایرتورز» که تابع هواپیمایی جمهوری اسلامی است و بعد از انقلاب به وجود آمده، پنج سانحه هوایی است و این شرکت مسئول مرگ 278 نفر است.
شرکتهای دیگری که در مرگ 1919 نفر در سوانح هوایی ایران سهیم هستند عبارتند از پارس ایر، آسمان، آریا ایرتور، کاسپین، فرازقشم، آسمان، کیش ایر، آرش، نیروی هوایی، سپاه پاسداران با 323 کشته، تابان ایر، شرکت نفت و ساها.
در صورت وقوع یک سانحه هوایی، چه کسی مسؤل بررسی است؟
بر اساس قوانین بینالمللی، سازمان مستقلی از دولت، موظف به بررسی و شناخت عواملی است که منجر به آن سانحه شده است. هدف اصلی این تحقیقات، ارزیابی کمبودهای موجود و جلوگیری از سوانح بعدی است.
در مورد 72 سانحه هوایی بعد از انقلاب، هنوز بررسی علمی و جامعی از طرف یک سازمان بیطرف صورت نگرفته تا ریشههای بروز آنها شناخته شود و از سوانح آتی جلوگیری شود. این شرکتهای هوایی در فضایی کاملاً بدون ضابطه، بدون رعایت موازین ایمنی پرواز و بدون هرگونه نظارتی، هنوز به دلخواه خود مشغول پروازند و هیچ سازمانی نیست که بر آنها نظارت کند. چون سازمان نظارتکننده هم خودش مانند ارگانهای دیگر مملکتی بیسامان است و مدیریت آنها بر اساس منافع شخصی و گروهی است.
در این میان نقش کارکنان دلسوز و متخصص فعلی که برای امرار معاش، هنوز در صنایع هوایی ایران مشغول به کارند، کمرنگ یا بیرنگ است.
اگر بخواهید یک جمعبندی از بحث بالا ارائه بدهید، حضور قطر در فضای پروازهای داخلی ایران را چگونه میبینید؟
با توجه به موارد بالا بدبینی و بیاعتمادی مردم ایران باعث شده که پروازها داخلی سوت و کور شود و مردم سفر با اتومبیل را به هواپیما ترجیح میدهند.
در چنین فضایی مسافران هوشیار ایرانی، از سوار شدن به هواپیماهای ایرانی امتناع میکنند و جمهوری اسلامی با پرداخت هزینههای گزاف از جیب ملت ایران، شرکت هوایی دیگری را وارد آسمان ایران میکند تا کمبودهای مدیریتاش را بپوشاند. ورود یک شرکت هواپیمایی خارجی به آسمان ایران، دلیل دیگری به شکست جمهوری اسلامی در این صنعت است و اگرچه آرامشی نسبی را برای مسافران پروازهای داخلی به ارمغان میآورد، ولی ریشههای نابسامانی در جای خود باقی میمانند و از ناآگاهی مدیران اسلامی تعذیه و رشد میکنند. تنها در صورتی ریشههای مشکلات برچیده خواهند شد که منابع تغذیه این ریشهها قطع شوند.
آقای امیر کسروی از شما سپاسگزاریم.
این گفتوگو توسط ایمیل با امیر کسروی، در تاریخ 20 نوامبر 2011 برای انتشار در «هفتــــه» مونترال انجام شده است.
کلمه:سعید حجاریان، فعال و تحلیل گر سیاسی در یادداشتی ضمن تمجید از مقاومت سیدمصطفی تاج زاده، از اخبار کذبی که در برخی سایت های وابسته به جناح حاکمیت مبنی بر ابتلای میرحسین موسوی به بیماری های لاعلاج منتشر شده، ابراز نگرانی کرد.
ابراز نگرانی و هشدار مدیر مسئول روزنامه توقیف شده صبح امروز از آن رو حائز اهمیت است که او خود یکی از متخصصان و کارشناسان زبده مسائل امنیتی در کشور است.
سعید حجاریان تاکید کرده است که این نوع خبر دهی بسیار هشدار دهنده است و من امیدوارم که با تکذیب مقامات مسوول زمینه تکرار چنین اقداماتی از بین برود.
به گزارش کلمه، نایب رییس اولین دوره شورای شهر تهران در بخشی از یادداشت خود آورده است: از اقدامات جانانه و بیادماندنی او در این زمینه، دفاع از مردم تهران در انتخابات مجلس ششم است که تا امروز حاضر به تایید پایمال شدن حق برخی از کاندیداها و ورود ناحق برخی دیگر نشده است و قصه این کش و قوس تا امروز ادامه دارد که همگان از آن خبر دارند.
متن کامل این یادداشت که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
حبس چنین خواجه نه کاریست خرد
در حالی پنجاه و پنجمین زادروز برادر عزیزمان مصطفی را جشن میگیریم که بیش از سی ماه از حبس غیر قانونی او می گذرد. سابقه بیش از سه دهه همکاری و رفاقت با مصطفی، خاطرات و یادگارهای تلخ و شیرین فراوانی به همراه داشته است که در زیر به نمونه هایی از آنها خواهیم پرداخت. برای من این دوستی و همکاری همواره مایه افتخار بوده و امیدوارم که با استخلاص وی توفیق تداوم آن را داشته باشم.
در این روزها که مصادف است با عید غدیر خم و طبعا یادآوری سادات بزرگوار که مصطفی عزیز هم از همین سلاله پاک است، جای دارد ذکری هم از برادر بزرگوار در حصرمان مهندس میرحسین موسوی داشته باشیم. متاسفانه طی هفته های گذشته خبری بهت آور و نگران کننده بر روی خروجی برخی سایت های وابسته به جناح حاکم مبنی بر ابتلای آقای مهندس موسوی به بیماری لاعلاج و نا امیدی اطبا از معالجه ایشان قرار گرفت. لازم می بینم که نگرانی شدید خود را از این نوع خبردهی که ضمن غیر اخلاقی بودن بسیار نگران کننده و هشدار دهنده نیز است ابراز کنم. امیدوارم که با تکذیب مقامات مسوول زمینه تکرار چنین اقداماتی از بین برود و از التهاب آفرینی بیش از این در جامعه جلوگیری شود.
حال به ذکر چند مورد از ویژگی های بارز مصطفی می پردازم. لابد اگر کسی بخواهد مصطفی را بر اساس تبلیغات دیداری و نوشتاری رسمی بشناسد، وی را فردی بی دین و عامل بیگانه می داند. اما من که سالها است با وی آشنا هستم شهادت می دهم که در تدوین و عرق مذهبی هیچ کم از مدعیان و حتی بعضی اوتاد ندارد.
در سال های پس از پیروزی انقلاب دوستان با مصطفی در مورد اسم فامیل او شوخی می کردند و به او می گفتند که این "تاج" منحوس را از سرت بردار. البته او هم با حاضر جوابی همیشگی اش پاسخ می داد که این تاج، "تاج سیادت" اسات و با "تاج کیانی" تفاوت دارد. مصطفی انسانی وارسته و متخلق به اخلاق حسنه و بسیار حساس به حق الله و حق الناس است. موارد بسیاری سراغ دارم که او برای حفظ شعائر، سختی های بسیاری را بر جان خریده و هیچ گاه از مسیرهای میان بری که بعضا علما هم توصیه می کردند استفاده نمی کرد. لذا معتقدم که یکی از وجوه کمتر شناخته شده شخصیت مصطفی میزان پایبندی او به دستورات دینی است که کمتر برای جامعه و دوستاران او شناخته شده است که این هم ناشی از منش ها و ملکات و سجایای اخلاقی اوست، اما وظیفه ماست که این ویژگی او را تذکر دهیم. علاوه بر این، مصطفی بسیار مردم دار و خوش برخورد است و جزو کسانی است که انسان از هم صحبتی با او سیر نمی شود. شاید علاقه ی وی به "دوتوکویل" روحیه دموکراسی خواهی وی را برجسته کرده است که با همگان سر می کند.
مصطفی حقیقتا ضمن اعتقاد نظری به دموکراسی، در زندگی فردی و اجتماعی اش به آن عامل نیز است. زمانی هم که پیش از انقلاب در خارج از کشور با تعدادی از دوستانش گروهی را تشکیل دادند، تنوع فکری و سیاسی فراوانی در بین هم گروهی هایش دیده می شد، به نحوی که پس از پیروزی انقلاب آنها در گروه های سیاسی متنوعی و بعضا رقیب عضو شدند.
همچنین مصطفی انسانی بسیار شاد و بذله گوست. صدای خنده او پیش از خود او وارد می شود. هر که با او معاشرت دارد ناگزیر از خندیدن است. به یاد دارم زمانی را که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی به اتفاق با مرحوم دکتر قاضی کلاس حقوق اساسی داشتیم. مرحوم استاد، فردی بسیار شق و رق و حتی تا حدی عبوس بود. اما او نیز تاب مقاومت در برابر شوخی های مصطفی را نداشت و به خنده می افتاد. من هیچ وقت در مصطفی افسردگی ندیده ام که این ناشی از امید و ایمان نیرومند او به راهیست که انتخاب کرده است. از دیگر خصائل نیک مصطفی پایمردی او بر اصول و آرمان هایش است. از اقدامات جانانه و بیادماندنی او در این زمینه، دفاع مردم تهران در انتخابات مجلس ششم است که تا امروز حاضر به تایید پایمال شدن حق برخی از کاندیداها و ورود ناحق برخی دیگر نشده است و قصه این کش و قوس تا امروز ادامه دارد که همگان از آن خبر دارند. در قصه انتخابات دور اول شوراها هم مقاومت مصطفی در برابر رد صلاحیت غیر قانونی برخی از داوطلبان از جمله بنده و آقای نوری توسط هیات نظارت بر انتخابات و قرار دادن نام ما در لیست نامزدها در حوزه های انتخابیه به هر زحمتی که بود از دیگر اقدامات بیاد ماندنی اوست.
در سال های پس از خروج کامل اصلاح طلبان از حکومت نیز مصطفی تبدیل به یک نیروی کاملا حرفه ایی سیاسی شد، البته یک نیروی حرفه ایی بی مزد و مواجب. از صبح زود که از خواب بر می خواست تا پاسی از شب، مشغول انجام فعالیت های سیاسی، مطبوعاتی و تشکیلاتی بود. حجم گسترده مقالات و مصاحبه ها، سخنرانی ها و جلسات کاری مصطفی در طول روز، درحالی که حلقه فشار بر او تنگ تر میشد، نشان از اعتقاد راسخ او به راهی داشت که در پیش گرفته بود.
اکنون هم که او بیش از دو سال است که دور از ما و در حال سپری کردن دوران محکومیت غیرقانونی خود است ما کمابیش از تحلیل ها و نقطه نظرات او بهره مند می شویم. امیدوار هستم که با پایان هرچه زودتر این دوران، مصطفی و سایر رفقای عزیز دربندمان به آغوش خانواده و دوستان خود بازگردند و ما نیز از وجود گرانقدر این بزرگواران بیش از بیش بهره مند گردیم؛ انشاء الله.
سعید حجاریان
کلمه:در حالی که تصاویر منتشر شده نشان می دهد دیروز در حمله به سفارت انگلیس در تهران و باغ قلهک از پرتاب سنگ و کوکتلمولوتف استفاده شده، تخریبهای گستردهای صورت گرفته و دستکم یک خودرو هم به آتش کشیده شده است؛ بسیج دانشجویی حاضر نشد مسئولیت تخریبهای صورت گرفته را به عهده بگیرد و خبرگزاری وابسته به این نهاد شبهنظامی ادعا کرد که تخریبها کار عوامل استعمار پیر بوده است.
خبرگزاری دانشجو که به سازمان بسیج دانشجویی وابسته است، از قول یک شاهد عینی، ادعا کرد که تخریبها قبل از ورود این نیروها صورت گرفته و کسانی که بر تخریب اموال سفارت اصرار داشتهاند، دانشجو نبودهاند بلکه استعمار پیر میخواست به وسیله آنها اهداف رسانهای خود را تامین کند.
این فرد که خود از مهاجمان به سفارت بوده، ادعا کرده که پیش از ورود آنها به سفارت بریتانیا «عدهای داخل رفته و پرچم انگلیس را پایین کشیده و پرچم ایران را بر افراشته بودند.» وی همچنین گفته است که بعد از اذان مغرب گروهی ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ نفری داخل سفارت شده و دست به «هرج و مرج» زدند.
به ادعای این منبع خبرگزاری بسیج دانشجویی، «دانشجویانی که وارد سفارت شده بودند هیچ اقدامی برای تخریب اموال آن نکردند جز اینکه چند شیشه مشروب را شکستند٬ اما با ورود جمعیت زیادی تخریبها شروع شد.» وی گفته است: «از یک سو دانشجویان سعی میکردند از فضای سفارت حفاظت کنند، از سوی دیگر افرادی مایل به تخریب اموال داخل سفارت بودند و بر تخریب اصرار میورزیدند. معلوم نبود این افراد که به تخریب اصرار داشتند در چه گروه یا حزبی بودند اما کاملا مشهود بود که دانشجو نبودند؛ بعضی هم فقط برای تخریب آمده بودند بعید نیست که خود استعمار پیر میخواست به وسیله اینان اهداف رسانهای خود را تامین کند.»
او فضای داخل سفارت را به کاخ سعدآباد توصیف کرده و از وجود «مشروبات الکلی بشدت و با تنوع بسیار بالا در آشپزخانه ها، اتاق ها و ... » و «آشپزخانه های بسیار تشریفاتی، اتاقی پر از لباس و به علاوه یخچال هایی پر از مواد خوراکی مختلف و بعضا حرام مانند گوشت های حرام و در پشت کتابخانه و در حیاط پشتی استخری به نسبت کوچک» خبر داده است.
ایلنا: عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی، گفت: سیاست نظام در همه انتخاباتها حضور حداکثری مردم است و قطعا حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی به تحقق این سیاست نظام کمک خواهد کرد.
علاء الدین بروجردی نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی ایلنا، در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی برای ایجاد مشارکت حداکثری و همچنین جلوگیری از نفوذ هرچه بیشتر جریان موسوم به انحرافی در کشور، اظهار داشت: حضور اصلاح طلبان به عنوان بخشی از فضای سیاسی جامعه در انتخابات میتواند به شور انتخاباتی کمک کند.
وی افزود: کسانی که صلاحیتشان توسط مراجع قانونی تأیید میشود و میتوانند حضور جدی داشته باشند و حضورشان به بالا بردن شور انتخاباتی کمک خواهد کرد.
ایلنا: عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز گفت: هر چه در کشور پیش آمده محصول تفکر و برنامه اصولگرایان است و به نظر میرسد بیان کردن جریانهایی چون جریان انحرافی در اطراف دولت به این خاطر است تا خود را از پاسخگویی درباره رفتار دولت مبری کنند.
رسول منتجبنیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، افزود: عقل سیاسی و تدبیر عاقلانه مسئولان ایجاب میکند که در آستانه انتخابات فضایی ایجاد شود که مشاركت مردم در انتخابات و سرنوشت کشورشان افزایش پیدا کند.
وی تصریح کرد: مردم باید اطمینان داشته باشند که حضورشان در صحنه انتخابات کار ساز و موثر است.
منتجب نیا با اشاره به اینکه این مسئله یک اصل کلی است و در تمام دنیا مسئولان قبل از انتخابات سعی میکنند امید بیشتری به جامعه داده شود، گفت: ایجاد این فضا به مردم این احساس را میدهد که اثر گذاری زیادی در سرنوشت جامعه خود دارند.
وی در تشریح فضای سیاسی و اجتماعی کشور از اوایل انقلاب تا زمان حال خاطرنشان کرد: در اوایل انقلاب مردم در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری چنان اثر بخشی خود را احساس میکردند که شور و هیجانشان در آن زمان مثال زدنی است.
وی با اشاره به اینکه در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ مردم به دلیل انتقادهایی که نسبت به برخی از مسایل داشتند، تصمیم گرفتند که با رای خود نظر را بیان کنند، گفت: انتخابات آن سال بسیار بینظیر و حساس بود و برای اولین بار بالغ بر ۳۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده و رای بینظیری به کاندیدای مورد نظر خود دادند.
وی خاطرنشان کرد: با ادامه فضای امید بخش شاهد حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس ششم و دوره دوم اصلاحات بودیم.
منتجب نیا افزود: با شکل گیری دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی حضور و شور مردم تا حد زیادی کاهش پیدا کرد و حتی میتوان عنوان کرد انگیزه مردم در انتخابات مجلس هشتم کمرنگتر از انتخابات مجلس هفتم بود.
وی تصریح کرد: در انتخابات ریاست جمهوری بعد از اصلاحات هیجان خوبی در بین مردم شکل گرفت که تا انتخابات دولت دهم ادامه داشت.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون با اشاره به اینکه ۲ سال گذشته حضور مردم در پای صندوقهای رای حضور چشمگیری بود، گفت: این هیجان را به راحتی از دوران تبلیغات در سطح کل کشور شاهد بودیم.
وی افزود: در آن زمان جوانان و حتی میانسالان با حضور خودشان در خیابانها شور و هیجان بیسابقهای را به کشور تزریق میکردند که کشور میتوانست از این شور و هیجان بهره بسیار زیادی برای سالهای آینده خود داشته باشد.
منتجب نیا درباره ارزیابی خود از فضای جامعه در چند ماه قبل از انتخابات مجلس نهم، گفت: بیتفاوتی و عدم احساس مسئولیت زیادی به چشم میخورد و به راحتی نمیتوان عنوان کرد که اکثریت مردم امیدوار و علاقمند هستند و منتقدین در اقلیت به سر میبرند.
وی خاطرنشان کرد: اگر مسئولین نظام بنا دارند انتخابات مردمی و پر شوری ایجاد شود و مجلس و نظام مقتدری داشته باشیم تا بتوانیم بسیاری از توطئههای داخلی و خارجی را خنثی کنیم باید این فضا را تغییر دهند.
وی با تاکید بر اینکه باید فضای بهتری ایجاد شود، گفت: نیاز است گلهها و شکوهها جای خود را به رضایت عمومی نه رضایت خواص بدهد تا مردم با شور و نشاط پای صندوهای رای حاضر شوند.
منتجب نیا تصریح کرد: اگر همه طیفها در یک رقابت سالم و منصفانه اجازه حضور در انتخابات آینده را داشته باشند شور و هیجان عمومی ایجاد خواهد شد.
وی افزود: اما در حال حاضر یک جناح از دو جناح قدرتمند در کشور در صحنه حضور ندارد و هنوز برای ورود به صحنه رقابت تصمیم نگرفته و فضا را برای حضور مناسب نمیبیند.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با اشاره به اینکه در حال حاضر میدان در اختیار یک جناح است، گفت: اصولگرایان باید پاسخگوی سوالهای مردم باشند.
وی افزود: دولت فعلی محصول جریان و جناح اصولگرایی است و اصولگرایان از زمان شکل گیری دولت تاکنون حمایت خود را از این دولت اعلام کردهاند به همین دلیل نمیتوانند خود را از سوالهایی که متوجه دولت است مبری بدانند.
منتجب نیا خاطرنشان کرد: اصولگرایان همانند دولت باید پاسخگوی مشکلات، مفاسد اقتصادی، حرمت شکنیها و مشکلات داخلی و خارجی پیش آمده باشند زیرا در این دوره اصلاح طلبها هیچ اثری در مسایل نداشتند.
وی گفت: هر چه در کشور پیش آمده محصول تفکر و برنامه اصولگرایان است و به نظر میرسد بیان کردن جریان هایی چون جریان انحرافی در اطراف دولت به این خاطر است تا خود را از پاسخگویی درباره رفتار دولت مبری کنند.
منتجب نیا با تاکید بر اینکه وقتی کسی بذری را پاشیده باید به نتیجه و ثمرش نیز التزام داشته باشد، گفت: دولت فعلی و جریان انحرافی را اصولگرایان از گوشه انزوا خارج کرده و به صحنه آوردند افراد اصیل را کنار زدند و چگونه است که اکنون مشکلات را برگردن جریان اطراف دولت میاندازند.
وی خاطر نشان کرد: در حال حاضر نیز رقابت درون گروهی بین اصولگرایان شکل گرفته است.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: متاسفانه آقایان بدون در نظر گرفتن حریم تقوی و انسانیت تمام اصلاح طلبها را عامل آمریکا و انگلیس معرفی میکنند در حالی که اصلاح طلبی پاکترین جریان است و ریشه در تفکرات امام دارد.
وی بیان داشت: روزی نیست که هجمهای به اصلاح طلبانی که هنوز وارد صحنه نشدهاند وارد نشود.
منتجب نیا با تاکید بر اینکه اصلاح طلبها هیچگونه ائتلافی با هیچ گروه و جریانی ندارند، تصریح کرد: ماهیت اطلاح طلبی با فعالیتهایی چون مفاهیم ضد اخلاقی و ضد انسانی مخالف است و چوب تقوا و نجابت خود را میخورند.
وی در پایان گفت: اصلاح طلبها قصد دارند در کنار مردم باشند، اما تا زمینه فراهم نشود اصلاح طلبها وارد صحنه نمیشوند.
ایلنا: رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس در خصوص جلسهای که به منظور بررسی واردات میوه به کشور با وجود ممنوعیتهای قانونی دیروزبرگزار شد، گفت: این جلسه با حضور وزارت کشاورزی، وزارت صنعت، معدن تجارت، سازمان گمرک و سازمان بازرسی کل کشور برگزار شد که تخلفاتی متوجه دستگاهها شد.
عباس رجایی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا افزود: در این جلسه بحثهای مفصلی پیرامون حجم واردات و نقض ماده قانونی کنترل و مدیریت واردات و همچنین بند ب ماده ۱۴۵ قانون برنامه پنجم توسعه صورت گرفت.
وی در خصوص تخلفات هر یک از دستگاهها در واردات میوه تصریح کرد: از نظر ما اظهارات دستگاهها فقط توجیه بود که برای ما غیر قابل قبول است.
وی به تخلفات سازمان گمرک اشاره و خاطرنشان کرد: گمرک با توجه به اينكه از قانون ممنوعيت واردات ميوه با خبر بود اجازه ترخیص داده که باید رسیدگی شود
رجایی همچنین درخصوص موضوع ثبت و سفارش گفت: وزارت صنعت، معدن و تجارت در بحث ثبت و سفارش خلاف عمل انجام داده که قرار شد گزارشی را با کمک سازمان بازرسی تهیه کنیم و در قالب ماده ۱۳۳ آیین نامه مجلس در صحن علنی مجلس قرائت شود که تخلفات برای پیگیری قضایی ظرف ۱۰ روز آینده ارسال میشود.
وی همچنین گفت: مقرر شد وزیر کشاورزی باید ظرف ۵ روز آینده نامهای را به وزارتخانههای ذیربط ارسال کند که از این پس ملاک عمل باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بر اساس قانون بند ب ماده ۱۴۵ قانون برنامه پنجم توسعه، از ابتدای برنامه، وزارت صنعت معدن و تجارت و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی و غیردولتی قبل از واردات کالاها و یا محصولات بخش کشاورزی اعم از خام و یا فرآوریشده و یا مواد اولیه غذایی موردنیاز صنایع غذایی و تبدیلی موظفند از وزارت جهاد کشاورزی مجوز لازم را اخذ کنند. همچنین دولت مکلف است به منظور حمایت از تولیدات داخلی، برای واردات کلیه کالاها و محصولات بخش کشاورزی تعرفه مؤثر وضع کند بهگونهای که نرخ مبادله همواره به نفع تولیدکننده داخلی باشد.
ایلنا: دبير اجرايي خانه كارگر استان تهران گفت: با توجه به وضعيت كنوني اشتغال و توليد، اعلام نرخ 11،1 درصدي بيكاري غير واقعي است.
اسماعيل حق پرستي در گفتگو با خبرنگار ايلنا، ضمن بيان مطلب فوق تصريح كرد: نمونه بارز واحدهاي بحران زده سالهاي اخير پارس الكتريك، ارج، ايران پويا و دهها شركت ديگر است كه گواهي مي دهند وضعيت اشتغال و توليد رضايت بخش نيست.
او با بيان اينكه وضعيت توليد و صنعت در كشور دچار مرگ خاموش شده است، اظهار داشت: مسئولين با ارائه آمار غلط و دروغ، زمينه مساعد را براي توليد و اشتغال فراهم نخواهند كردو طبيعتا اوضاع فعلي از اين كه هست، بهتر نخواهد شد.
حق پرستي ادامه داد: با ارائه آمار غلط در زمينه ايجاد شغل ونرخ بيكاري،نميتوان توقع داشت اتفاقات افتاده را ناديده گرفت وتوقع اشتغال فعال را داشت.
او با اشاره به اهميت حفظ فرصتهاي شغلي موجود، افزود: سعي كنيم با حفظ فرصتهاي شغلي موجود لااقل كارگران شاغل را نيز از دست ندهيم.
دبير اجرايي خانه كارگر استان تهران با انتقاد از عملكرد مركز آمار و بانك مركزي در ارایه آمارهاي ضدونقیض گفت: اگر این همه شغل ايجاد شده ، پس این همه بیکار از كجا آمدهاند.
او افزود: ارایه آمار 11،1 نرخ بیکاری نوعی ساکت سازی و بزک کردن است اما واقعیت جامعه چیز دیگری است.
خبرگزاری فارس: جامعتین یک محوریت متقن است و میتوانند سایه خوبی برای اصولگرایان داشته باشند، و هیچ جایگزین دیگری هم وجود ندارد. اگر سؤال شود ما برای وحدت و رسیدن به یک دایره وسیع وحدت اصولگرایان راه دومی هم غیر از محوریت جامعتین داریم؟ من جوابم منفی است.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، پایگاه اطلاع رسانی مشرق متن گفتگوی خود را با محمد نبی حبیبی منتشر کرد:
وقتی صحبت از موتلفه اسلامی به میان می آید، ناخودآگاه فکر انسان با شهدای این هیات، که امروز دیگر به یک حزب تمام عیار تشکیل تبدیل شده است گره می خورد.
محمد نبی حبیبی که این روزها در کسوت دبیر کلی این حزب قرار دارد پس از مدت زیادی فعالیت در عرصه سیاسی بدون شک حرف های برای گفتن دارد، سخنانی که در بخش هایی بوی پختگی همراه احتیاط خاص سیاسی می دهد.
حبیبی سعی می کند در مصاحبه با ما از همان آرمان های گذشته موتلفه دفاع کند و در تمام طول گفت و گو هرجا بحث انتخابات به میان می آید، بدون استثنا بحث تبعیت از روحانیت را مطرح می کند، چیزی که باید در عملکرد این حزب توسط مردم مورد قضاوت قرار گیرد.
متن زیر حاصل گفت و گوی یک ساعت و نیمه خبرنگار مشرق با محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی است:
باید دستاوردهای دولت و مجلس اصولگرا را برای جامعه تبیین کرد/ تفرق بین اصولگرایان نتیجه ای جز شکست ندارد
* به عنوان اولین سوال؛ آقای حبیبی شما مهمترین چالش اصولگرایان برای حضور در انتخابات و بهترین فرصت را چه میدانید؟
من دو مقوله مهم را پیش پای اصولگرایان برای انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی میبینم. یکی سیاه نمایی هایی که مخالفین جریان اصولگرایی حتی در مواقعی به قیمت خدشهدار کردن انقلاب، علیه اصولگرایان انجام داده و انجام خواهند داد.
دوم تفاوت سلیقه و نگاههای سیاسی که به طور طبیعی بین اصولگرایان وجود دارد که البته این تفاوتها طبیعی است، ولی اگر این تفاوت سلیقه مانع ارائه لیست واحد برای انتخابات مجلس شود به اصولگرایان لطمه خواهد زد. اما فرصتهایی که هم اکنون با استفاده از این آنها میتوان به مقابله با آن دو مشکلی که من اشاره کردم بپردازد، یکی تدوین دستاوردهای اصولگرایان در مجلس و دولت و سایر دستاوردهایی که در سیاست خارجی و در پیشرفت های علمی در این دوره حاصل شده است.
فرصت بعدی که میتواند نگرانی از لیستهای متعدد را کاهش دهند ورود جامعتین به موضوع وحدت اصولگرایان است. در این رابطه این توضیح را اشاره میکنم که وجود تفاوت سلیقه حتی در بین اعضاء خانواده هم یک موضوع طبیعی است اما برای حفظ کیان خانواده تفاوت سلیقهها را باید کنار گذاشت.
فرصتی با آمدن آیتالله مهدوی وآیت الله یزدی برای اصولگرایان پیش آمده و یک محوریت مطمئن قابل اتکاء فراهم شده که اگر فارغ از آن محوریت به دنبال فهرستهای واحد باشیم احتمال موفقیت ما کم است. اما اگر با قبول این محوریت به دنبال نامزدهای واحد برویم احتمال پیروزی بیشتر است.
من معتقدم در جریان اصولگرایی هیچ فرد یا تشکلی نباید فارغ از این محوریت به فکر ارائه لیست یا اعمال سلیقه خاصی باشد. تفرق بین اصولگرایان نتیجهای جز شکست رأی و احتمال پیروزی رقبا ندارد و در انتخابات هشتم هم موارد قابل توجهی داریم که به خاطر تعدد نامزدها، اصولگرایان رأی نیاوردند و در همان حوزه اصلاحطلبان به خاطر وحدت با رأی کمتر از رای مطلق اصولگرایان رأی آوردند و وارد مجلس شدند.
خیر دنیا و آخرت جبهه پایداری و سایر گروه ها در وحدت است
* شما فرمودید تفرق بین اصولگرایان، منظورتان چه کسانی بود؟
من واقعاً در جوابم به هیچ تشکلی اشاره نداشته و ندارم، اما مثلاً در جبهه پیروان خط امام و رهبری که 15 تشکل باهم هستند اساسنامه مشترک دارند و هر هفته هم جلسه دارند و نظراتشان هم به هم نزدیک است، ممکن است در مواردی بین همین 15 تشکل اختلاف سلیقههایی باشد، راه حل این موضوع در جبهه پیروان خط امام و رهبری کاملاً مشخص است. وقتی موضوعی مطرح . سلایق مختلف هم بیان میشود، بنا را بر رأی اکثریت میگذارند و مشکل حل میشود.
بنابراین وقتی در جبههای مثل این جبهه با این سابقه طولانی احتمال اختلاف سلیقه است به طور طبیعی بین سایر احزاب اصولگرا نیز این احتمال تفاوت سلیقه وجود دارد. حالا که این احتمال هست وجود دارد، من معتقدم جبهه پایداری، ایستادگی، پیروان و سایر تشکلهای اصولگرا، خیر دنیا و آخرتشان در وحدت و رسیدن به نامزدهای واحد و لیستهای واحد است.
نباید به روحانیت به عنوان یک اهرم انتخاباتی نگاه کرد
* نقش بزرگان مثل آقای مهدوی و یزدی در این وحدت را چگونه توصیف میکنید؟ و مرکزیت ایشان توانسته تمامی گرو های اصولگرا را جذب کند؟
من قبل از پاسخ به این سؤال شما موضوع مهمی را مطرح میکنم که مرتبط با سؤال شماست. من ضرورت وحدت اصولگرایان را فقط یک ضرورت انتخاباتی و مقطعی تلقی نمیکنم. معتقدم این ضرورت یک نیاز دائمی برای مجموع اصولگرایان است. اگر دنبال بهترین اهرم برای تأمین این نیاز باشیم، من معتقدم این ضرورت منحصراً با محوریت روحانیت امکان تحقق دارد. این جمله معروف هم از بنده است که؛ " اصولگرای منهای روحانیت یعنی اصولگرایی منهای اصولگرایی" حالا در مقاطع مختلف انقلاب ضرورتهای متعدد و متنوع پیش میآید. یکی از آن ضرورتها انتخابات است.
بنابراین ضروریت، محوریت روحانیت را فقط برای انتخابات ، نادرست میدانم، البته ما وقتی که این ضرورت دائمی را قبول کردیم و پذیرفتیم که تحقق این ضروریت با محوریت روحانیت است، یکی از مصادیقی هم که باید به آن برای این وحدت با محوریت روحانیت، توجه داشته باشیم انتخابات است. ما به روحانیت به عنوان یک اهرم انتخاباتی نباید نگاه نمی کنیم، بلکه این طیف را به عنوان سازمانی که با پیشتازی آنها انقلاب پیروز شده است می شناسیم و یکی از عوامل ایجاد انقلاب را روحانیت می دانیم.
خیلی جاها میگویم در یک موضوع وقتی به یک عامل "مُحدثه" توجه پیدا میکنیم همان عامل چه بسا عامل "مبقیه" باشد. بنابراین محوریت روحانیت را که در رأس آن ولی فقیه است را به عنوان محوریتی که حضورش در تمام مسائل انقلاب ضروری است تلقی میکنم.
آمدن آیت الله مهدوی و آیت الله یزدی یعنی آمدن جامعه روحانیت و مدرسین را باید در چهارچوب یک دایره وسیعی که ضرورت دائمی اصولگرایان است تلقی کنیم. در انتخابات هم وقتی آن محوریت را پذیرفتیم همین محوریت میتواند برای اصولگرایان در انتخابات به منظور رسیدن لیست های و افراد واحد موثر باشد.
ما در مؤتلفه از حدود دو سال پیش در بحثهایمان به این نتیجه رسیدم که سه موضوع را تعقیب کنیم. یکی محوریت روحانیت. دوم؛ در سایه این محوریت وحدت اصولگرایان و سوم نیز با داشتن وحدت رسیدن به افراد واحد در حوزههای انتخابیه. بنابراین وجود و حضور و تأثیرگذاری آیتالله مهدوی کنی و آیت الله یزدی را برای اصولگرایان یک موضوع حیاتی تلقی میکنم.
اصولگرایان لیست مشترک خواهند داد/ مشتاقیم دوستان جبهه پایداری به وحدت نزدیک شوند
* ارزیابی شما از رسیدن به وحدت زیر نظر جبهه متحد اصولگرایان چگونه است. آیا اصولگرایان در لیست به وحدت خواهند رسید.
در حال حاضر بحث بین تشکلها برای نامزدها در کشور مطرح است، اما آنچه بنده اطلاع دارم در مجموعه جبهه متحد اصولگرایان، راجع به نامزدها و افراد مورد نظر برای انتخابات نهم تا الان هیچ بحثی صورت نگرفته است و اما همه این مقدمات برای این است که در آن مقطعی که معرفی افراد ضرورت پیدا میکند ما باید با وحدت و با محوریت روحانیت و به طور طبیعی به نامزدها و فهرستهای واحد در حوزههای انتخابیه برسیم.
با روندی که تا کنون گذراندیم احتمال رسیدن اصولگراین را به وحدت قوی می بینم و معتقدم آن دسته از دوستانی که تا به حال این محوریت را نپذیرفتهاند به احتمال زیاد به جبهه متحد می پیوندند. علاوه بر این احتمال امید خود من هم همین است. یعنی هم مشتاق هستم و هم احتمال میدهم که این وحدت بین اکثریت قاطع اصولگرایان تحقق پیدا کند و ما نهایتاً شاهد افراد و لیست واحد در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی باشیم.
* شواهدی هم برای این موضوع دارید؟ چون ما در انتخابات مجلس هشتم هم شاهد ارائه برخی لیست های جداگانه بودیم.
من هم مثل شما اطلاع دارم در همان زمان هم یک جبهه متحد اصولگرایان تشکیل شد و یکی هم لیستی در تهران به عنوان اصولگرایان فراگیر و برخی از تشکلهای دیگر ارائه دادند. اما آنجایی که بحث تشکل به میان آمد، پیروزی قاطع با جبهه متحد اصولگرایان بود، یعنی بین 180 تا 200 نفر از کسانی که وارد مجلس شدند یا در لیست جبهه متحد بودند و یا به دلیل قرابت فکری توسط جبهه حمایت شدند.
با این مقدمه معتقد به احتمال فراوان رأیآوری فرد و فهرستهایی هستم که در آینده از طرف جبهه متحد اصولگرایان معرفی میشوند، البته اسم مجموعه اصولگرایانی که در غالب 8+7 فعالیت میکنند با همان نام جبهه متحد اصولگرایان که در انتخابات مجلس هشتم شرکت کردند مشابه شده است.
باز تکرار می کنم که هم مشتاق هستم و هم احتمال میدهم اکثریت قریب به اتفاق دوستان، حتی دوستانمان در جبهه پایداری به وحدت با جبهه متحد نزدیک شوند.
عضویت نماینده لاریجانی و قالیباف در جبهه متحد بنابر پیشنهاد خود آنها نبود
* برخی از تشکلات اصولگرا به ساز و کار 8+7 از ابتدا ایراد داشتند به عنوان مثال به حضور برخی افراد مثل قالیباف و لاریجانی و باهنر ایراد داشتند. نظر شما در مورد این ساز و کار چیست؟ و آیا رضایتبخش است یا خیر؟
اولاً اجزاء 8+7 از طرف جامعتین تعیین شد. آقای لاریجانی به 8+7 اعلام نکردند که من باید عضو باشم، فارغ از خواست یا پیشنهاد وی، خود آقایان تصمیم گرفتند از لاریجانی، قالیباف، جبهه پیروان رهبری، رهپویان و ایثارگران دعوت کنند. حتی در اواسط کار که جبهه پایداری تشکیل شد تصمیم گرفتند دو نفر هم از آنها دعوت کنند.
بنابراین حضور نماینده قالیباف و لاریجانی حتی ناشی از پیشنهاد خود آنان هم نیست، چه برسد به سهمخواهی آنها. باهنر هم در واقع به عنوان نماینده جبهه پیروان خط امام و رهبری با رأی 15 تشکل وابسته، به گروه 8+7 معرفی شدند. اما ممکن است راجع به هرکدام از این تشکلها در بیرون انتقادات و ایراداتی باشد. یعنی همانطوری که جبهه پایداری یکی از شرط های پیوستش این بوده که لاریجانی و قالیباف اصلا نماینده نداشته باشند و باهنر هم نباشد، که در ابتدا مذاکرات نیز این را مطرح کردند و گروهی هم از ابتدا میگفتند؛ چرا جبهه پایداری باید در 8+7 باشد.
بنابراین اصولاً مطرح کردن این بحثها را برای مجموعه اصولگرایان مفید نمیدانیم، اما این مانع این نمیشود که تشکلهای اصولگرا پیشنهاد یا حتی انتقاد خود را بگویند.
بنده اطلاع دارم جبهه پایداری بیش از دو ماه پیش، چند جلسه با مرکزیت 8+7 برقرار کردند. یک جلسه سه ساعته با شخص آیتالله مهدوی و یک جلسه چند ساعته با گروه داوری. در این جلسات مطرح شد که جبهه پایداری میخواهد هم نماینده در گروه هفت و هم در گروه هشت داشته باشند. پیشنهاد آنها بود این بود که یک نفر از جبهه پایداری به گروه داوری و سه نفر به گروه اجرایی اضافه شوند. خوب مطالباتی را هم گفتند، نهایتاً به آنها پاسخ داده شد که می توانند دو نفر را معرفی کنند که در گروه هشت عضویت رسمی داشته باشند. بعد گفتند ما قصد تغییر ترکیب را نداریم. قصد تغییر نماینده قالیباف، لاریجانی و باهنر را نداریم، یعنی همان روز اول به آنها گفته شد البته تا این تاریخ جبهه پایداری به مرکزیت 8+7 نپیوسته است.
من خارج از سؤال شما اگر نظر شخصیام را بخواهید معتقدم به هیچ وجه نباید مانع پیوستن جبهه پایداری به جبهه متحد شویم. بلکه باید وسائلی را فراهم کنیم که جبهه پایداری به جبهه متحد بپیوندد و مجموعا جبهه متحد اصولگرایان را با محوریت آیات عظام مهدوی و یزدی داشته باشیم. یک تذکری هم به تشکلات پیوسته و ناپیوسته دارم، و آن هم این است که ضمن اینکه باب پیشنهاد، انتقادات در مذاکرات با جبهه متحد باز بوده و خواهد بود، ولی ما باید یک روحیه تمکین در برابر جامعیتین داشته باشیم. اگر محوریت جامعتین را نپذیریم احتمال میدهیم تفرق بیشتر شود.
جامعتین یک محوریت متقن است و میتوانند سایه خوبی برای اصولگرایان داشته باشند، و هیچ جایگزین دیگری هم وجود ندارد. یک مزیت دیگر هم دارد که اگر سؤال شود ما برای وحدت و رسیدن به یک دایره وسیع وحدت اصولگرایان راه دومی هم غیر از محوریت جامعتین داریم؟ من جوابم منفی است. اینطور نیست که ما چند راه برای وحدت داشته باشیم که حالا یکی از آن هم جامعتین باشد.
من محوریت جامعتین را تنها محور اثرگذار میشناسم و معتقدم که نهایتاً ضمن اینکه باب انتقاد و مذاکره باز است، اما داشتن یک روحیه تمکین از جامعتین به نظر من ضروری است. مؤتلفه هم که پنجاه سال سابقه حزبی دارد به عنوان موتلفه نه جزء گروه داوری بوده و نه جزء کمیته اجرایی. آقای عسکراولادی نیز نه به عنوان مؤتلفه، بلکه به عنوان یک فرد شاخص جریان اصولگرایی از سوی جامعیتن در هیئت داوری منصوب شده اند.
بنابراین آقایان حداد،ولایتی و عسگراولادی فارغ از وابستگی تشکیلاتی جزء هفت شدند. حزب مؤتلفه نه در هیات داوری و نه در کمیته اجرایی حضور ندارد، اما اعلام کردهایم تمام ظرفیت مؤتلفه در خدمت جبهه متحد اصولگرایی است. چیزی که به دیگران وعظ میکنیم این است که کاری که ما کردیم دیگران بکنند، یعنی دنبال سهمخواهی نباشد اعتراض و انتقاد بکنند اما در نهایت تمکین در برابر جامعتین داشته باشند.
دفاع دبیرکل موتلفه اسلامی از عملکرد باهنر، قالیباف و لاریجانی در فتنه
* برخی گروه های منتقد، معتقدند ما در برابر فتنه مواضع خود را کامل شفاف کردیم اما برخی این کار را نکردند و نباید در رأس تصمیمگیری اصولگرایان باشند؟
این مطالبی که شما در سؤال خود مطرح کردید بارها در رسانهها خواندهام. در یک موضعگیری صریح هم میگویم که این سه نفر یعنی آقایان قالیباف، لاریجانی و باهنر در مقابل فتنه و انحراف مرزبندی مشخص دارند و در مقابل آنها هستند. یعنی متهم کردن این سه نفر به بی تفاوتی نسبت به فتنه و انحراف از روی انصاف نیست. حالا امکان دارد که برخی از دوستان بگویند ما معتقدیم در مقابل انحراف باید این کار را کرد و دیگری معتقد است باید کار دیگری کرد.
اما اگر سؤال این است که این آقایان نسبت به انحراف و فتنه بیتفاوتند یا خدایی نکرده تمایل به آنها دارند؟؛ من راجع به این سه سفر شهادت میدهم که آنها نسبت به فتنه و انحراف موضع تقابل دارند و در مقابل آنها هستند، اما در نوع برخورد اختلاف نظر وجود دارد. متهم کردن این سه نفر به همراهی با جریان فتنه و انحراف یک تهمت بیمعناست.
ورود حتی یک نفر از جریان فتنه و انحراف به مجلس نیز خطرناک است
* نظر شما در مورد افرادی از جریان اصلاحات به نام طیف خاکستری که با فتنه نیز همراه بودند و افرادی از جریان انحرافی که به عنوان طیف سفید می خواهند وارد مجلس شوند چیست؟
من این مقولهای که اشاره کردید را یک مقوله جدی، مهم و خطرناک میدانم. یعنی معتقدم که اگر یک نفر از جریان انحرافی و فتنه با صحنهسازی وارد مجلس شود، وجود آن یک نفر نهتنها فقط برای مجلس، بلکه برای نظام مضر است.
شورای نگهبان، دستگاه اجرایی انتخابات، مردم و تشکلها باید مراقب باشند و از حضور یک فتنهگر و یک عضو جریان انحرافی به مجلس جلوگیری کنند. البته اشاره شما را قبول دارم که آنها چهرههای شناخته شده خود را نمیآورند، اگر هم بخواهند کاری بکنند با آوردن چهره های خاکستری خود خواهند کرد. من این احتمال را که آنها مبادرات به این کار بکنند را احتمال ضعیفی نمیدانم. اعتقاد دارم باید مراقبت کامل شود تا هم از جریان انحرافی و هم فتنه کسی وارد نشود. البته هر دو جریان هم متأسفانه همین الان اطلاع دارم که مشغولند و ممکن است جاهایی هم برای مقابله با اصولگرایان به هم برسند. باید مراقب بود این اتفاق نیافتد.
نمی توان هر طرفدار رییس جمهور را منحرف دانست/ شرایط ورود اصلاح طلبان به انتخابات
* شما تفاوتی بین اصلاحطلبان و فتنهگران برای ورود به عرصه سیاسیت قائل هستید؟ چون نمی توان برخی ارتباطات پشت صحنه آنان با فتنه گران را نادیده گرفت.
اصلاحطلبان بخواهند و نخواهند باید بپذیرند که در جریان فتنه عدهای با نام اصلاحطلبی فتنه گری و کارهای براندازانه کردند. این بر عهده سران اصلاحطلب است که بین اصلاحطلبان و فتنه مرزبندی کنند، که برخی از سران آنها بعد از فتنه و نه در زمان آن، مرزبندی کردند. البته انتظار بود در زمان فتنه این مرزبندی انجام شود نه بعد از آن، اما به هرحال این اشتباه را برخی ها کردند، اما اینکه ما هر اصلاحطلبی را فتنهگر بدانیم قبول ندارم، کمااینکه هر طرفدار رئیس جمهور را منحرف بدانیم، این را هم قبول ندارم. ممکن است کسی طرفدار رییس جمهور هم باشد و با جریان انحرافی نیز تقابل داشته باشد.
اما در هر صورت ممکن است اصلاحطلبانی باشند که قانون اساسی، ولایت فقیه و فصلالخطاب بودن ولی فقیه را قبول داشته باشند و در ضمن به صراحت بین خود و فتنه مرزبندی کنند. اگر چنین اصلاحطلبانی تمایل به ورود به انتخابات دارند، کما اینکه الان با چراغ خاموش و موتور روشن دارند کار میکنند و باز شنیدم که در برخی از محافل آقای خاتمی راجع به ضربه موسوی به جریان اصلاحات اظهار نظر کرده است.
نکته دوم نیز اصلاحطلبانی که قصد ورود به انتخابات دارند و نظام هم به دلیل بنیه فکری قوی مانع ورود آنها نخواهد شد، باید چند موضوع را روشن کنند؛ یک، در مقابل فتنه چه موضعی دارند؟ دوم، در مورد ادعای دروغ موسوی راجع به تقلب در انتخابات چه موضعی دارند؟ و سوم اینکه راجع به فصلالخطاب بودن رهبری چه نظری دارند؟
نمیشود کسی را اصلاحطلب داخل نظام بدانیم ولی او فصلالخطاب بودن رهبری را قبول نداشته باشد. با این ترتیب معتقدم که اصلاحطلبان قصد ورود به انتخابات را دارند ولی برخی از آنها میخواهند با شرط گذاشتن امتیاز بگیرند که من گفته ام دلسوزان انقلاب شرط نمیگذارند. به طور کلی من هیچ منعی نمی بینم کسی بخواهد وارد این دایره وسیع که نظام باز کرده بشود. اما کدام نظام را سراغ دارید که براندازان خود را وارد حکومت کند. نظام با قدرت مانع ورود براندازان خواهد شد و اگر غیر از این بکند مردم با آن برخورد خواهند کرد. خط فتنهگران و خط دلسوزان نظام متفاوت است و دوپهلو صحبت کردن هیچ مشکلی را از اصلاحات برطرف نخواهد کرد.
اگر خاتمی بگوید کروبی و موسوی سران فتنه هستند، خودش را تبرئه می کند/ خاتمی هنوز با فتنه مرزبندی نکرده است
* نظر شما در مورد سران فتنه چیست و چه کسانی را سران فتنه میدانید؟و آیا کسانی که از آنها حمایت کردند میتوانند در انتخابات شرکت کنند؟ به عنوان مثال برخی خاتمی را جزو سران فتنه نمی دانند.
شنیدم آقای خاتمی در جلسات مختلف گفته است ما میخواهیم داخل نظام باشیم. ما این را حمل بر صحت میکنیم. اما یک شرط مهم هم داریم. حداقل دو نفر در این کشور به عنوان سران فتنه معرفی شدند یکی موسوی و دیگری کروبی. کسانی که اینها را به عنوان سران فتنه نشناسند و همراهی هم با آنها داشته باشند، در صورتی میتوانند متوقع باشند که جزء سران فتنه اطلاق نشوند که مرزبندی خود را با آنها مشخص کنند. آقای خاتمی تا امروز مرزبندی خود را مشخص نکرده است و به نظرم این ابهام را باید خود خاتمی رفع کند.
اگر کسی مرزبندی مشخصی با فتنه گران کرد امکان دارد نظام از برخی خطاها چشمپوشی کند و از برخی اشتباهات بگذرد، ولی دوپهلو صحبت کردن و همیشه وسط لحاف خوابیدن نه مطلوب مردم است و نه مطلوب نظام. همان حرفهایی که خاتمی در جمع خصوصی راجع به کارهای براندازانه موسوی و کروبی گفته بیاید به طور رسمی بگوید. ایشان اگر این کار را بکند، برخی از ابهامات رفع میشود.
*یعنی شما خاتمی را جزء سران فتنه نمی دانید؟
من ادعای خاتمی در جلسات خصوصی علیه کروبی و موسوی را که به اصلاحات خیانت کردهاند شنیدم و امیدوارم درست باشد. اگر واقعاً خاتمی مشخصاً موسوی و کروبی را به عنوان سران فتنه معرفی کند، خودش تبرئه خواهد شد.
جریان انحرافی موهوم نیست/ امیدورام احمدی نژاد حساب خود را از جریان انحرافی جدا کند
* تعریف شما از جریان انحرافی چیست و شما لیدر این جریان را چه کسی میدانید؟
برخی از رسانهها میگویند جریان موهوم انحرافی! من معتقدم یکی از دلایلی که این جریان موهوم نیست، دفاع آنها از همین جریان است. دوم اینکه جریان انحرافی یکسری مشخصات دارد، یک؛ قرار دادن مکتب ایرانی در مقابل مکتب اسلام که من این مکتبتراشی ایرانی را یک کار شاهنشاهی میدانم.
گفتم اینکه مکتب ایرانی را در مقابل اسلام قرار میدهند محمدرضا پهلوی هم همین کار را میکرد. در زمان اوج قدرت محمدرضا پهلوی ایدئولوگ های درباری به این سوال رسیدند که مبنای فکری دربار پهلوی چه باشد؟ قبلاً یک آدم قلدری کودتا کرده و شاه شده بعد هم پسرش آمده،ولی فاقد یک فکر و ایدئولوژی ولو منحرف بودند.
آنها به این نتیجه رسیدند که سلسله پهلوی را به هخامنشیان و ساسانیان یعنی ایران باستان وصل کنند تا یک مبنای فکری درست کنند و همچنین فاصله چهارده قرن اسلام را با این کار شیطانی کنند و پهلوی را متصل به ساسانیان و هخامنشیان کنند. این تاریخ مندرآوردی شاهنشاهی که به جای هجری گذاشتند نیز در همین راستا بود.
میخواستند هم اسلام فراموش شود و هم مبنای ایدئولوژیک برای پهلوی درست کنند که انقلاب این اجازه را به آنها نداد. مکتب ایرانی به هر دلیلی در مقابل مکتب اسلامی تراشیده شود یکی از کارهای دوران پهلوی است. یعنی کسانی که این حرف نادرست را زدند نمیدانند که الان ما وقتی مکتب ایرانی را در مقابل مکتب اسلامی قرار دادیم پس هر کدام از کشورهای منطقه بیایند و مکتب مندرآوردی خود را بیاورند در مقابل مکتب اسلام. مثلا مکتب عربستانی، سوری و... حالا فکر کنید این مکاتب که ثبت شد چه اتفاقی در مقابل وحدت مسلمانان و مسأله فلسطین اتفاق خواهد افتاد؟ این یک علامت انحراف است و تردیدی ندارم.
مطلب بعدی موضوع دوستی ملت ایران و اسرائیل است. زمانی که این موضوع منحرفانه مطرح شد، از یک طرف هولوکاست را مطرح شده بود از آن طرف این موضوع دوستی با ملت اسرائیل مطرح شد. مطالب دیگر نیز توهین به روحانیت و جدا کردن آنها از نظام بود که به نظر من جریان انحرافی به شدت دنبال این برنامه هستند.
بنابراین جریان انحرافی را موهوم نمیدانم و معتقدم وجود دارد و امیدواریم این جریان با تیزبینی وفاداران به انقلاب که در رأس آن نیز مردم هستند خنثی شود و مشخصاً امیدواریم که آقای رئیس جمهور هم که از برخی سران این جریان به شدت حمایت کردند، خدا به او توفیق دهد که حساب خودش را از آنها جدا کند. راجع به افراد که شما گفتید نام ببرم؛ من آنها را نام نمی برم، اما حضور دارند و مثل موریانه به جان دولت افتادهاند.
متصل دانستن دولت به جریان انحرافی یک اتهام بزرگ است
* به نظر شما جریان انحرافی در کنار دولت است یا خود دولت دنبالهرو این جریان است؟
من اینکه مجموعه دولت جمهوری اسلامی را متصل، مرتبط و حتی در کنار آن بدانیم یک اتهام بزرگ می دانم. اگر بخواهم ریزتر بگویم؛ اینکه وزراء دولت دنبالهرو جریان انحرافی هستند تهمتی بزرگ است و اکثر وزراء آنها در مقابل جریان انحرافی موضع دارند. حالا ممکن است بیان نکنند ولی داشتن موضع مخالف با جریان انحرافی از سوی اکثر وزرا، باور قلبی من است.
ممکن است ما از برخی گلهمندی داشته باشیم که موضع خود را بیان نمیکنند. اما به نظر من مهمترین توقعی را که داریم از شخص احمدینژاد است. هم آرزو داریم و هم امیدوار هستیم که احمدینژاد به جای پشتیبانی از افراد جریان انحرافی حساب خود را از آنها به طور شفاف جدا کند.
* تا به حال این مساله را به گوش رئیس جمهور رسانده اید؟
اگر رئیس جمهور رسانهها را دنبال کنند بارها از طرف ما گفته شده است.
* پاسخی هم دریافت کردهاید؟
هیچ پاسخی دریافت نکردیم. شنیدم اخیراً در جلسه استانداران درست برخلاف این آرزوی من و برخی از علماء و اندیشمندان، حرف هایی زده شده است. صحبتهای متعدد با ایشان نیز شده که مؤثر نبوده است.
بیداری انسانی را به طور کامل رد نمی کنم
* صحبتهای رئیس جمهور در مورد بیداری اسلامی، جنگ فرهنگی و... را زایده جریان انحرافی میدانید یا تفکر خود رئیس جمهور؟
من با این بحث را قبل از انقلاب آشنا هستم. ما یک بحث مهم انسانمحوری جزء باب های مکاتب انسانشناسی داریم. یعنی اومانیسم را مقابل ادیان و توحید مطرح میکردند. اگر کسی سابقههای تاریخی را بداند خیلی احتیاط میکند در مقابل تراشیدن انسان در مقابل اسلام. من ایراد اساسی که به این نوع و به کار بردن این لغات دارم این است وقتی ما انسان در مکتب اومانیسم را مطرح میکنیم، هرکسی به عنوان انسان می تواند نظری را مطرح کند و چیزی به عنوان اتحاد از آن بیرون نمیآید.
ما مسلمان ها می گوییم خدایمان یکی است، قبلهمان یکی است , پیغمبرمان نیز یکی است و قرآنمان یکی است. در این چهار مورد همه مسلمانان متحدند ولی با وجود این در تسنن و تشیع فرق مختلف وجود دارد. با وجود این چهار محور اینطور است، حالا ما یک لغتی به نام انسانیت را مطرح کنیم، شما حساب کنید چقدر باب تفرق باز می شود.
بنابراین من تعجب میکنم در مقابل کلمه بیداری اسلامی در منطقه ،بیداری انسانی مطرح کنیم، من بیداری انسانی را هم رد نمیکنم چون همه ملت ها که مسلمان نیستند. انسان طالب ظلم نداریم، ولی انسان طالب عدالت فراوان داریم و این جزء فطرت بشر است.
جاهایی که بحث دین مطرح نیست انسانها طبق فطرت خود در مقابل ظلم میایستند اما وقتی در مناطق اسلامی که مردم با اللهاکبر و با انگیزه شهادت بیرون میآیند چه لزومی دارد از بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی یاد کنیم؟
بیداری در منطقه سه خصوصیت عمده دارد، در رأس آن اسلامی بودن است. دوم اینکه مردمی و سومی ضد صهیونیستی و ضداستثماری است. امکان دارد برخی معتقد باشند که متأسفانه هستند که این بیداری محصول آمریکاست (که خودشان هنوز نتوانستهاند دلیلی بر این ادعای پوچ خود بیاورند)
دعای حبیبی در حق احمدی نژاد/اکنون شرایط احمدی نژاد 11 روز قهر کرده بسیار متفاوت است
* اگر روزی فرصتی دست بدهد و با رئیس جمهور صحبت کنید مهمترین خطر را برای دولت دهم چه چیزی معرفی می کنید؟
دشمنان انقلاب وجریان انحرافی
* توصیه؟
توصیه و دعا میکنم هرچه زودتر یک تبری شفاف از جریان انحرافی و از سران انحرافی بجویند.
* اگر به سال 88 برگردید به احمدینژاد رأی میدهید؟
اگر شرایط 88 باشد و احمدی نژاد پایبند به شعارهای اولیه خودش باشد بله. اما شرایط الان کاملاً متفاوت است. احمدی نژاد 11 روز قهر کرده و احمدی نژاد پشتیبان سران انحراف با احمدی نژاد انتخابات 88 متفاوت است.
برخی معتقدند باید از هاشمی منتظری دوم ساخت/ دلیل حفظ رابطه موتله با هاشمی رفسنجانی
* دیدار های گاه و بیگاه موتلفه اسلامی با هاشمی رفسنجانی دغدغه هایی را برای برخی اصولگرایان ایجاد کرده و همیشه مورد سوال بوده است. دلیل دیدارهای مؤتلفه با هاشمی چیست؟
ما معتقدیم سیاست درست(البته به عقیده ما درست) در قبال آقای هاشمی این است که آقای هاشمی در زیر خیمه انقلاب و پشت سر مقام معظم رهبری حفظ شوند. ممکن است افرادی معتقد باشند باید هاشمی را جدا کرد تا منتظری دوم ایجاد شود. راجع به این سؤال مشروح توضیح میدهم.
بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری و برخی موضعگیریهای نادرست آقای هاشمی و نامه ای که چهار روز قبل از انتخابات به مقام معظم رهبری نوشتند ( که ما هیچ قسمتی از این نامه را قبول نداریم آن زمان هم گفتیم) و دفاع رهبری از هاشمی یک هفته بعد از انتخابات، ما متوقع بودیم به این اقدام رهبری به صراحت پاسخ بدهند که این کار را نکردند.
آقای ناطق نوری تشکر کردند ولی آقای هاشمی نکردند. بعد از چند روز اول انتخابات بنده و آقای بادامچیان با آیت الله یزدی دیدار داشتیم و مخصوصا برای طرح این سؤال رفتیم که؛ شما در پاسخ آن نامه هاشمی یک موضعگیری صریح کردید و ما آمدهایم دو نظر را بگوییم؛ اول اینکه؛ هیچ قسمت از نامه هاشمی را قبول نداریم و دوم اینکه موضعگیری شما را هم قبول داریم. اما آمده ایم این سؤال را مطرح کنیم که با همان هاشمی که نامه نوشته دو برخورد می توان انجام داد؛ یک؛ رابطه را با هاشمی به طور کامل قطع کنیم تا کسانی که در مقابل ما هستند راحت بروند به وی خبر و تحلیل بدهند وتلاش شود هاشمی هرچه زودتر از دایره انقلاب خارج شود.
نظر دوم این است که با همین آقای هاشمی رابطه را قطع نکنیم. اگر دیگران میروند خبر میدهند ما هم برویم و تحلیل بدهیم. البته حفظ با اصولمان رابطه برقرار کنیم تا هاشمی برای انقلاب و رهبری حفظ شود. هرچند برخی میگویند نمیشود، اما تلاش کنیم. و در آخر نظر آیت الله یزدی را جویا شدیم. آیت الله یزدی گفت: " مگر شما تردید دارید راه دوم درست است. من هم نباید رابطهام را با هاشمی قطع کنم." این مقدمه این بحث. ما با همین انگیزه ارتباطمان را با هاشمی قطع نکردیم. اگر کسانی باشند که فکر می کنند هاشمی رفسنجانی مؤتلفه فعلی را به طور کامل تأیید میکنند اشتباه کردند. اما آقای هاشمی در تأسیس مؤتلفه و همراهی با آن در سالهای قبل از انقلاب بودند که در سابقه زندگی ایشان هست.
در دیدارها به هاشمی چک سفید امضا نمی دهیم!
در ملاقات با آقای هاشمی دو موضع داریم. اول آنکه اگر ایشان حرفی زده باشند که به نظر ما مفید برای انقلاب باشد این مواضع را تأیید میکنیم. به عنوان مثال وقتی که ایشان در حضور ما گفتند: " سر سه موضوع با کسی معامله نمیکنم. اصل نظام، ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنه ای." این را هاشمی در حضور ما گفت، البته گفتند در جاهای دیگر گفته ام و برای شما هم میگویم. ما از این مواضع چه رسانهای و چه غیررسانهای تأیید میکنیم.
اما زمانی که هاشمی تسلیت میفرستد برای فوت پدر موسوی، فرستادن تسلیت برای خاندان موسوی را تأیید میکنیم اما زمانی که موسوی برانداز را خدوم می نامند، در مقابل این موضع آقای هاشمی را متعرض بودیم. در دیدار 26 خرداد همین مورد را ذکر کردیم.
در ملاقاتی در اسفندماه سال گذشته برای این رفتیم خدمت آقای هاشمی که بگوئیم؛ حادثه 25 بهمن یک حادثه ضدانقلاب بود و پیشنهاد ما این است که شما محکوم کنید. وی گفت: " موضع مجلس خبرگان موضع من است" ولی ما گفتیم؛ شما به عنوان هاشمی محکوم کنید که البته چند روز بعد ایشان محکوم کردند.
اما آخرین ملاقات ما به مناسبت 26 خرداد امسال بود. در 26 خرداد که سالروز شهداء اولیه مؤتلفه است همه ساله با سران قواء دیدار میکنیم. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس دولت، رئیس مجلس و رئیس قضائیه. ملاقات برای خانواده شهداء بود که همین تقاضای ملاقات خانواده شهداء را که برای آقای هاشمی کردیم برای آقای احمدینژاد هم فرستادیم که جواب ندادند. ما با رئیس مجلس ملاقات کردیم. رئیس قوه قضائیه هم جواب ما را ندادند. بنابراین دیدار 26 خرداد برای این موضوع است.
اگر کسی تصور می کند که موتلفه در ملاقات با آقای هاشمی از اصول مورد نظر عدول می کند و چک بدون امضاء می دهد، اشتباه است. ما در دیدارها با آقای احمدینژاد و هر مسوول دیگری هم جاهایی که مورد تأیید باشد تأیید میکنیم و جاهایی هم که مورد تأیید نباشد در مقابل آن موضع میگیریم.
فرهنگ غلطی متاسفانه جا افتاده است. به عنوان مثال دو نفر با هم دعواشان میشود. هر دو طرف میگویند اگر با ما نیستی پس با طرف مقابلی. ما این استدلال را کاملاً نادرست میدانیم. اینکه طرفین دعوا متوقع دفاع همه افراد از خود هستند، اشتباه است.
در دعواها نه طرف احمدی نژاد را می گیریم، نه هاشمی را و هیچ کس دیگر را
ما فقط از یک طرف دفاع محض میکنیم و آن هم ولایت فقیه و ولی فقیه است و در آن زمان که این دفاع زندان و تبعید و شهادت داشت آنرا به جان خریدیم، اگر هم تقابل یا جدالی اتفاق بیافتد قبل از طرفداری از یک طرف باید سعی شود آتش جنگ خاموش شود. البته گاهی جنگ بین حق مطلق و باطل مطلق است که باید از حق مطلق دفاع کرد که مؤتلفه این را هم نشان داده است. اما در درگیری اشخاص سعی میکنیم درگیری را خاموش کنیم. بنابراین اگر کسانی اینطور به دیدارهای ما با آقای هاشمی نگاه میکنند توصیه میکنم به مطلب دوم توجه داشته باشند.
حتی عده ای از سران اصولگرا بعد از دیدار رهبری با موسوی، با مهندس موسوی دیدار کردند، اما زمانی که متوجه شدیم دیدار با او و کروبی فایدهای ندارد صددرصد در مقابل آنها قرار گرفتیم.
ما همچنین بعد از رحلت حاج احمدآقا ارتباط با آقای سیدحسن خمینی را حفظ کردیم. برخی اوقات سالی بیش از یکبار با ایشان دیدار داشتیم. در همین ملاقات آخر یکی از مطالبی که به ایشان گفتیم این بود که مایلیم شما و بیت امام فراجناحی برخورد کرده و تلاش کنید بیت امام فراجناحی باقی بماند چون مصلحت کشور هم در این است. تفسیر فراجناحی را نیز رهبری باید بکنند. معتقدیم این ملاقاتها در آرام کردن فضای سیاسی مؤثر است و خیلیها معتقدند این کارها را تشکیلات سابقهداری مثل مؤتلفه میتواند انجام دهد. دعا میکنیم از اصولمان عدول نکنیم .
ما در دعواها گفتیم نه هاشمی هستیم و نه احمدی نژاد و نه کارگزاران و نه مشارکت و... نیستیم. ما حزب مؤتلفه اسلامی هستیم با سابقه 50 ساله که یک اصولی داریم و طبق آن اصول رفتار خواهیم کرد.
موتلفه در هیچ دیداری از اصول خود دست بردار نیست
*شاید دیدار شما با آقای سیدحسن خمینی که چند روز قبل با خانواده فتنه گران دیدار داشته باعث ناامیدی مردم و دلسوزان شود.
ما به دوستان دلسوز میگوییم که مؤتلفه اسلامی در هیچ ملاقاتی از اصولش دست برنمیدارد و اعتقاد داریم اگر کمی هم تأثیر داشته باشد این کار را میکنیم و اگر صد در صد به این نتیجه برسیم که این ملاقات ها بیاثر است طبیعی است که ادامه نمی دهیم.
*به عنوان سوال آخر مجلس آینده را چگونه میبینید؟
با فرض قبول کردن محوریت جامعتین از طرف اصولگرایان ، پیروزی اصولگرایان را قطعی میدانم.
رئیس ستاد انتخابات کشور گفت: آییننامه انتخابات اصلاحاتی نیاز داشت و هیئت دولت آن را اصلاح کرده است. این آیین نامه به زودی ابلاغ میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، سیدصولت مرتضوی ظهر امروز در نشست خبری در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه بخشی از فرآیند انتخابات در این دوره به صورت مکانیزه و از طریق یارانههای برگزار میشود، اظهار داشت: رایگیری حدود 10 درصد از حوزههای انتخاباتی ما به صورت آزمایشی و الکترونیکی است.
وی با بیان اینکه تمهیدات لازم و مقدمات کافی برای برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم شده است، تصریح کرد: آییننامه انتخابات اصلاحاتی نیاز داشت و هیئت دولت آن را اصلاح کرده است و به زودی آیین نامه انتخابات ابلاغ میشود.
رئیس ستاد انتخابات کشور با بیان اینکه رایگیری حدود 10 درصد از حوزههای انتخاباتی ما به صورت آزمایشی و الکترونیکی است و آموزشهای لازم برای اخذ رای الکترونیکی را برای عموم در یک زمان مناسب ارائه میدهیم، تاکید کرد: همچنین ستادهای انتخابات در 31 استان کشور وجود دارد.
*انتخابات در اوج عزت و اقتدار و امنیت برگزار میشود
وی با بیان اینکه در پیشبینیها آمده است بیش از 850 هزار نفر در برگزاری انتخابات شرکت کند، تاکید کرد: دشمنان در جنگ نرم درصدد است فرصتهای یک ملت را به تهدید تبدیل کند، انتخابات را فرصتی برای ظهور و بروز سلایق مختلف و صحنه شور و شعور دانست و دشمن به دنبال این است که با خدشه دار کردن انتخابات از این امکان به نفع خود استفاده کند.
مرتضوی با اشاره به اینکه مردم اجازه ندهند استکبار جهانی به آمالهای خود برسد، گفت: ملت ایران اجازه نمیدهد احدی در امر انتخابات دسیسهای داشته باشد.
وی با بیان اینکه ملت ایران اجازه بروز و ظهور فتنه گران در عرصه انتخابات را نمیدهد، اظهار داشت: از داوطلبان این دوره از انتخابات درخواست میشود از رفتارهایی که موجب تنش میشود، خودداری کنند.
این مسئول با اشاره به اینکه تمام رفتارهای داوطلبان انتخابات زیر نظر است اما تخلفات انتخاباتی این دوره نسبت به سنوات قبل همچون تبلیغات زود هنگام و استفاده از امکانات و تجهیزات دولتی برای تبلیغات به شدت کاهش یافته است، بیان داشت: کمترین تخلف انتخاباتی نباید انجام شود و رسانهها باید همواره به این موضوع بپردازند و تخلفات انتخاباتی را گوشزد کرده تا داوطلبان رفتارهای خلاف قانون انجام ندهند.
مرتضوی با بیان اینکه گزارش تخلفات انتخاباتی در زمان مقرر رسیدگی میشود، گفت: دستگاه قضایی شعبههایی در حوزههای مختلف برای برخورد با تخلفهای انتخاباتی دایر میکند.
وی با بیان اینکه دشمن به دنبال خدشه دار کردن انتخابات است، بیان داشت: البته در این عرصه مردم اجازه نمیدهند که این تفکرات پیاده شود.
رئیس ستاد انتخابات کشور با تاکید بر اینکه ملت ایران اجازه بروز فتنهگران در انتخابات را نمیدهد، ادامه داد: همچنین در این راستا داوطلبان انتخابات از رفتارهای تنشزا خودداری کنند.
خبرگزاری فارس: رئیس مجلس با بیان اینکه "حرکت اخیر دانشجویان نمادی از فضای افکار عمومی در کشور ما بود"، به موضعگیری خصمانه برخی مقامات انگلیسی اشاره کرد و در این زمینه گفت که حرکت دانشجویان بیشرمانه نبود بلکه بیشرمانه رفتارهای خصمانه ۵ دهه دولت انگلیس است.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی عصر امروز چهارشنبه با حضور در یک نشست خبری به سؤالات خبرنگاران پاسخ گفت.
وی در ابتدا اظهار داشت: درود میفرستیم به روح شهید مدرس که این ایام مربوطه به ایشان است و شهید بزرگوار در یک دوره طولانی مبارزه با رفتار ناهنجار دولت انگلیس، در آن ایام توانست روح دموکراسی را در کشور ما زنده کند و به عنوان نماد پارلمان ایران باقی بماند لذا این روز روز مجلس است و ما آن را به همه نمایندگان تبریک میگوییم.
شبکه خبر سیما اولین رسانهای بود که از لاریجانی سؤال کرد و در بیان سؤال خود از رئیس مجلس پرسید که نظر شما در رابطه با تجمع تعدادی از دانشجویان و اقشاری از مردم در مقابل سفارت رژیم انگلیس و ورود به این سفارتخانه چیست که لاریجانی هم در پاسخ گفت: حرکتی که تعدادی از دانشجویان انجام دادند، نمادی از فضای افکار عمومی در کشورما بود؛ مردم ما از رفتار دولت انگلیس از چند دهه اخیر رنجیدهاند و اگر دولت انگلیس در این زمینه تردید دارد، ما میتوانیم یک نظرسنجی ترتیب بدهیم تا ببینند که نظر ملت ایران درباره رفتارهای سیاسی دولت انگلیس در وهلههای گذشته چگونه است.
وی افزود: درست نیست برای دولتی که مدتها در ایران با رفتار خود در همه شئونات دخالت کرده و پس از انقلاب که مردم دیکتاتور وابسته آنها اخراج کردند، امروز مردم ایران باز هم با رفتار موذیانه این دولت مواجه شوند.
رئیس مجلس تصریح کرد: در اکثر اقدامات دولت انگلیس ما با رفتار موذیانه مواجه هستیم؛ دولت انگلیس میتوانست پس از انقلاب اسلامی رفتار بهتری داشته و به انتخاب ملت ایران احترام بگذارد چراکه ملت ایران یک حکومت دموکراتیک را پایهگذاری کرده بود اما آنها به جای این رفتار روشی خصمانه را با ملت ایران دنبال کردند.
"دیپلماسی باید براساس یک واقعیت باشد و رفتار دیپلماسی نمیتواند از یک واقعیت خصمانه هم برخوردار شود اما ظاهرا دولت انگلیس تصور میکند که میتواند در یک لفافه دیپلماتیک به اقدامات خصمانه دست بزند و از این جهت، حرکت روز گذشته دانشجویان نمایشی از وزنی است که در افکار عمومی وجود دارد".
لاریجانی اضافه کرد: البته اقدامات باید حتما قانونی باشد و ما توصیه میکنیم که همه براساس قانون رفتار کنند.
وی خاطرنشان کرد: کاهش روابط سیاسی با دولت انگلیس پاسخی به نوع ناهنجاری رفتاری دولت انگلیس بود.
خبرنگار دیگری از لاریجانی در رابطه با یارانه بخش تولید و صنعت پرسید که وی هم در پاسخ گفت: مصوبه مجلس درباره یارانه صنعت و تولید اینگونه بود که ما حدود ده هزار میلیارد تومان به عنوان یارانه تولید و صنعت در نظر گرفتیم و این یارانه میتواند به صورت مستقیم و یا به صورت تسهیلات در اختیار افراد قرار گیرد.
رئیس مجلس تصریح کرد: اگر صنعت ما میتواند از تسهیلات بانکی استفاده کند، ولی نرخ سود پایینی هم داشته باشد، این هم خودش یک نوع یارانه دادن است لذا پرداخت یارانه بستگی به نوع صنعت دارد و دست دولت از اینکه کمک نقدی هم بکند، باز است.
لاریجانی در ادامه این نشست خبری تأکید کرد: البته در مورد برخی بخشها مثل کشاورزی و دامداری طبق اعلامی که وزیر کشاورزی کرده، یارانه مستقیم هم به افراد دادهاند؛ مجلس مصوبهای با مبلغی مشخص دارد و دولت میتواند از دو روش پرداخت یارانه مستقیم و یا غیرمستقیم استفاده کند.
خبرنگار شبکه تلویزیونی TRT ترکیه از رئیس مجلس پرسید که شما در زمان تصویب طرح کاهش رابطه اعلام کردید که این تازه آغاز کار است، اقدامات بعدی چه خواهد بود و آینده روابط ایران با اتحادیه اروپا چگونه است؟ لاریجانی هم در پاسخ گفت: اقدامات دیگر برحسب شرایط زمانی باید مشخص شود و ما توصیه نمیکنیم که دولت انگلیس رفتار مشابه گذشته داشته باشد.
"به طور طبیعی اگر دولتها بخواهند با هم ارتباط سازندهای داشته باشند، باید از رفتارهای ماجراجویانه پرهیز کنند اما در کل طرق مختلفی برای ادامه راه وجود دارد که اگر انگلیسیها این مسیر را ادامه دهند، طبیعی است که ملت ایران اقدامات مشابه در خوری انجام خواهند داد".
وی درباره ارتباط کشورمان با اتحادیه اروپا گفت: در مورد ایران و اتحادیه اروپا ما با وضع متفاوتی مواجه هستیم. اتحادیه اروپا شامل کشورهایی است که با ایران ارتباطات اقتصادی معقولی دارند اما برخی کشورها به خاطر رفتارهایی که داشتهاند، ما با آنها ارتباطمان را کاهش دادهایم لذا ما در این مسائل با اتحادیه اروپا طرف نیستیم بلکه با کشورهایی مواجه هستیم که میتوانند رفتارهای مسالمتآمیزی داشته باشند ضمن اینکه اختلاف نظر هم ممکن است وجود داشته باشد.
وی افزود: رفتار انگلیسیها باید درخور شأن باشد، نه شبیه کارهایی که آنها انجام میدهند؛ بنده در ۲۴ ساعت اخیر موضعگیری صاحبنظران انگلیسی را در رابطه با موضوع سفارت انگلیس در تهران مشاهده کردم و آنها کلمات نادرستی به کار میبرند و این نشانگر رفتار استکباری است.
رئیس مجلس تصریح کرد: آنها میگویند که رفتار دانشجویان ایرانی بیشرمانه بود، بیشمرانه رفتار دولت انگلیس است که پنج دهه با ملت ایران رفتار ستمکارانهای داشته است و اینها همه نشانه محتویات ذهنی آنهاست که از این الفاظ خارج میشود.
لاریجانی ضمن توصیه به دولت انگلیس برای رفتار مودبانه و درخور شأن ملتها، گفت: ملت ایران انتظار ندارد که انگلیسیها که تاریخی بدکارهای خود دارد، اینگونه حرفهای نسنجیدهای به زبان بیاورد، البته خیلی هم نباید به رفتار آنها بها داد، چون هر دولتی میتواند بر حسب دولت رفتارها مسیر دیگری انتخاب کند اما اینکه آنها این مسئله را بهانه کنند و با اعتراض دانشجویان ایرانی بخواهند روی مسائل سرپوش بگذارند، این هم یک نوع بدرفتاری است.
رئیس مجلس با بیان اینکه انگلیسیها میخواهند از اقدام اخیر دانشجویان به عنوان دستاویزی برای اینکه مصوبه پارلمان ایران را نسبت به رفتار خودشان کمرنگ کنند، تاکید کرد: آنها حق ندارند با ملت ایران بدرفتاری کنند.
خبرنگار ایرنا از رئیس مجلس اینگونه سؤال کرد ارتباط قوه قضائیه با رسانهها به نحوی است که هیچ رسانهای در کشور جرأت انتقاد از دادستان و شخص رئیس قوه قضائیه را ندارد، شما چه توصیهای به قوه قضائیه برای پذیرش به نحوه رسیدگیها دارید که لاریجانی هم در پاسخ به وی گفت: در کشور ما در مورد رسانهها براساس قانون برخورد میشود و باید از حیثیت خبرنگاران و اصحاب رسانه دفاع شود تا در چارچوب قانون کار کنند.
وی خاطرنشان کرد: اما در ماجرای روزنامه ایران مسائل دیگری نیز در اطراف آن بود؛ اصل موضوع این است که یک وقت شما از یک قوه انتقاد میکنید و یک وقت هم زیر سوال میبرید و تخریب میکند، اینها با هم متفاوت هستند.
رئیس مجلس ادامه داد: خود شما هم میتوانید فضا را فضای معقولی کنید چراکه بزرگ کردن مسائل حاشیهای چیزی را حل نمیکند و مسئولان موظفند که جلوی این امور را بگیرند.
لاریجانی همچنین اظهار داشت: اصولا باید قوای مختلف رعایت حال رسانهها را بکنند و خود رسانهها را توجه داشته باشند که ما نیازمند حاشیهسازی نیستیم بلکه باید به سمت مسائل اصلی حرکت کنیم.
رئیس مجلس گفت: اقدام عجولانه در شورای امنیت برای محکوم کردن اقدام دانشجویان برای سرپوش گذاشتن بر جنایات گذشته انگلیس و آمریکا است.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) طی نطق پیش از دستور خود در صحن علنی مجلس با تبریک روز مجلس، اظهار کرد: روز گذشته عدهای از دانشجویان که از رفتار دولت انگلیس به خشم آمده بودند، مقابل سفارت این کشور تظاهرات کردند و عدهای هم به داخل سفارت وارد شدند.
وی افزود: این خشم برخاسته از چند دهه اقدامات سلطهطلبانه انگلیس در ایران است که گوشههایی از آن مربوط به دوران صدر مشروطه و بقیه آن در طول ادوار تسلط بخشیدن به نظام ایران است.
رئیس مجلس همچنین گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی که دست انگلیس و آمریکا از ایران کوتاه شد، همچنان راه دشمنی با ملت ایران سرلوحه اقدامات این کشورها بود.
لاریجانی اضافه کرد: اقدام عجولانه در شورای امنیت برای محکوم کردن اقدام دانشجویان برای سرپوش گذاشتن بر جنایات گذشته انگلیس و آمریکا است.
وی همچنین تصریح کرد: این وقایع در حالی است که پلیس برای حفظ آرامش تلاش خود را انجام داد. اما سؤال این است که در سال 59 که حمله عدهای ضدانقلاب به سفارت ایران در لندن به ویرانی ساختمان سفارت ایران و شهید و مجروح شدن افرادی منجر شد، چرا فوراً شورای امنیت تشکیل جلسه نداد و انگلیس محکوم نشد.
رئیس مجلس ادامه داد: این روش فریبکارانه است که سبب عدم ثبات در امنیت جهانی میشود.
لاریجانی همچنین تاکید کرد: مجلس شورای اسلامی ضمن دعوت به آرامش و ایجاد نظم و اجرای قانون، رفتار عجولانه آمریکا و انگلیس را در ماجراجویی پیرامون این اقدام دانشجویان، فرصتطلبی و سوءاستفاده آنها از این مسئله میداند وگرنه اقدام مجلس در کاهش سطح روابط با انگلیس اقدامی قانونی بوده است.
وی در این رابطه گفت: چرا پس از این اقدام قانونی نیز با الفاظی که حاکی از دشمنی است، پاسخ دادند.
رئیس مجلس همچنین گفت: مجلس شورای اسلامی روش قانونی مصوب خود را چارهساز میداند و اجرای آن را در شرایط فعلی لازم میپندارد.
به گزارش فارس پس از سخنان علی لاریجانی نمایندگان مجلس با سر دادن شعارهایی از جمله "مرگ بر انگلیس و مرگ بر آمریکا" از نطق رئیس مجلس حمایت کردند.
ادورانیوز: روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت با انتشار اطلاعیه ای، حمله به سفارت بریتانیا در تهران را محکوم کرد.
به گزارش دانشجونیوز، در بخشی از این اطلاعیه آمده است: "حمله به سفارت انگلستان در حالی به عنوان حمله "گروهی از دانشجویان" در رسانه های انعکاس پیدا کرد که در جمع نیروهای شرکت کننده در این برنامه وابستگان به گروه فشار و برخی از نیروهای سپاه پاسدارن مشاهده می شوند که نسبتی با عنوان دانشجو نداشتند. علاوه بر این رهبران جنبش دانشجویی به همراه ده ها دانشجوی دیگر به علت فعالیت های منتقدانه خود هم اکنون در زندان به سر می برند و حاکمیت جمهوری اسلامی ذیل این عنوان به سیاست های تنشزای خود ادامه می دهد."
متن کامل اطلاعیه روابط عمومی دفتر تحکیم به شرح زیر است:
سیاست های بحران ساز جمهوری اسلامی در داخل، منطقه و سطح جهانی این بار تحت عنوان "حملهی گروهی از دانشجویان به سفارت بریتانیا در ایران" ادامه یافت. سی و دو سال پیش از این و پس از انقلاب اسلامی نیز تسخیر سفارت امریکا با همین عنوان منافع ملی ایران را به مخاطره انداخت و فصل نوین تحولات کشور را با چالش های دو چندان روبرو ساخت.
حمله به سفارت انگلستان در حالی به عنوان حمله "گروهی از دانشجویان" در رسانه های انعکاس پیدا کرد که در جمع نیروهای شرکت کننده در این برنامه وابستگان به گروه فشار و برخی از نیروهای سپاه پاسدارن مشاهده می شوند که نسبتی با عنوان دانشجو نداشتند. علاوه بر این رهبران جنبش دانشجویی به همراه ده ها دانشجوی دیگر به علت فعالیت های منتقدانه خود هم اکنون در زندان به سر می برند و حاکمیت جمهوری اسلامی ذیل این عنوان به سیاست های تنشزای خود ادامه می دهد.
دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت حمله به سفارت بریتانیا، اعلام می دارد که مهاجمان نه نمایندگان واقعی دانشجویان که وابستگان به جریان اقتدارگرای حاکم هستند. حاکمانی که با سیاست های نابخردانه خود ایران و منافع ملی را تا مرز نابودی پیش برده اند.
روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت
خبرگزاری فارس: رئیس قوه قضاییه با حمایت از مصوبه مجلس شورای اسلامی در کاهش روابط با انگلیس گفت: این تصمیم بسیار بجا بود. تصمیمی که در واقع خواست ملت هم هست و هر کشوری هم که بخواهد با کشور عزیز و مقتدر ما برخورد موهنانه داشته باشد حتما پاسخش همین پاسخ محکم است.
به گزارش فارس به نقل از روابط عمومی قوهقضاییه، آیتالله آملی لاریجانی در جلسه امروز مسئولان عالی قضایی با تسلیت فرا رسیدن ماه محرم و ایام عزاداری اباعبداللهالحسین (ع) به اقدامات اخیر اتحادیه اروپا اشاره کرد و گفت: در روزهای اخیر اتحادیه اروپا و کشورهای غربی خصوصا انگلیس، اقداماتی را علیه ایران به عمل آوردند که تشدید تحریمها علیه ایران و بحث تحریم بانکها آن هم به صورت یکجانبه و بدون اجماع بینالمللی یکی از آنهاست.
لاریجانی تاکید کرد: در طول 30 سال گذشته کشور ما نشان داده راهی را که انتخاب کرده با اقتدار و استواری ادامه میدهد و هیچگاه هم مغلوب و مقهور زورگوییهای کشورهای غربی نخواهد شد.
رئیس دستگاه قضایی فشارهای وارد شده را عمدتا براساس منافع غربیها و نه بر اساس ادعاهای حقوق بشری یا روابط معقول دوجانبه میان دولتها دانست و افزود: پشت پرده ادعاهای حقوق بشری غرب، امروز از هر روز دیگری آشکارتر شده است. چرا که در خود کشورهای غربی و در خود آمریکا و اروپا بر مردم ظلمهایی میشود که فریادشان بلند است و در مقابل، برخورد پلیس آنجا و برخوردهای رسانهای آنها با مردمشان خیلی روشن است.
رئیس قوهقضاییه افزود: ملت ما راه خود را به سوی قلههای کمال انتخاب کرده و با استواری در این مسیر گام برمیدارد و هیچگاه اعتنایی به این تحریمها نخواهد کرد و البته غربیها هم به خوبی میدانند که جهان کنونی طوری نیست که به کشورهای غربی منحصر باشد، بنابراین حربه تحریم حتما حربه کندی است.
تصمیم مجلس در کاهش رابطه با انگلیس بسیار بجا بود
لاریجانی با حمایت از مصوبه مجلس شورای اسلامی در کاهش روابط با انگلیس گفت: این تصمیم بسیار بجا بود. تصمیمی که در واقع خواست ملت هم هست و هر کشوری هم که بخواهد با کشور عزیز و مقتدر ما برخورد موهنانه داشته باشد حتما پاسخش همین پاسخ محکم است.
وی با ابراز امیدواری نسبت به اینکه «کشورهای غربی به سر عقل بیایند و روابط خودشان را بر اساس روابط معقول دوجانبه و نه روابط قرن نوزدهمی و مطابق توهمهای قدیم استعماری تعریف و استوار کنند» اظهار داشت: ایران نشان داده که کشوری منطقی و خواستههایش نیز خواستههایی عقلانی و انسانی است و ما مطمئنیم که ایران در این مسیر حتما به طرف قلههای کمال خواهد رفت و با دفاعی که از ارزشهای الهی و انسانی دارد همچنان پیشتاز و الگویی برای کشورهای منطقه خواهد بود.
رئیس قوهقضائیه به حوادث سوریه نیز اشاره کرد و گفت: سوریه همواره در جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی پیشتاز بوده و نسبت به فلسطین مظلوم و حماس و حزبالله بهترین کمکها را داشته است و حال آمریکاییها و اروپاییها برای منحرف کردن اذهان جهانیان از حوادثی که در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در حال روی دادن است، بحث سوریه را تشدید کردند و افرادی را در درون سوریه تحریک میکنند.
لاریجانی حمایتهای مردمی از دولت سوریه را موجب سردرگمی و نگرانی آمریکا توصیف و تاکید کرد: آمریکاییها میدانند که یکی از محورهای اصلی مقاومت، سوریه است. بنابراین هم برای شکستن این مقاومت و هم برای اینکه مسیر توجهات مردم را از بحثهای خاورمیانه و شمال آفریقا منحرف کنند، به طرق مختلف سعی در برهم زدن آرامش سوریه دارند و متاسفانه بعضی همسایگان این کشور نیز بیتوجه به نتایجی که این فشارها دارد، نسبت به سوریه اقداماتی انجام میدهند و برخی کشورهای عربی تصمیماتی میگیرند که در نهایت به نفع خود آنها هم نیست.
وی با تاکید بر اینکه حساب ملت های مسلمان از دولتهای آنها جداست گفت: تحریکات علیه سوریه، در واقع مسیر دیگری را برای حمایت از اسرائیل باز میکند و ما متاسفیم که همان کشورهایی که سابقا هم روابط پنهانی با رژیم صهیونیستی برقرار میکردند، حالا علیه سوریه اقدام میکنند.
رئیس قوهقضائیه افزود: جا داشت که کشورهای عربی و برخی از کشورهای همسایه، مدافع سوریه و در جبهه مقاومت باشند و ما امیدواریم همانطور که رئیسجمهور این کشور هم تصریح کرده، در مقابل تهدیدات اروپا و امریکا مقاوم و استوار بایستند و بحث حقوق بشر و امثال آن را که به صورت ابزاری مطرح میشود، بتوانند از سر بگذرانند و همچنان در مسیری روشن در جهت مقاومت و در مخالفت با رژیم صهیونیستی گام بردارند.
دولت پاکستان به حملات آمریکا پاسخ قاطع نشان دهد
لاریجانی به حملات اخیر آمریکا به پاکستان نیز اشاره کرد و گفت: متأسفانه این نخستین بار نیست که آمریکا این کشور را مورد هجوم قرار میدهد و این بار نیز در حملاتی بیصدا و خاموش عدهای از نیروهای مسلح پاکستان را قتلعام کردند. ما از این جهت بسیار متاسفیم و از دولت پاکستان هم توقع داریم که عکسالعمل متناسب و قاطعی نشان بدهند و اجازه ندهند که آمریکا پاکستان را خانه خود بداند و چنین برخوردی با نیروهای مسلح این کشور مسلمان داشته باشد.
رئیس قوهقضائیه در سخنان پایانی خود، پیش از ورود به دستور جلسه مسئولان عالی قضایی، به ایام عزاداری محرم اشاره کرد و به تشریح عظمت و جایگاه بزرگداشت مصیبت عاشورا اختصاص داد و گفت: همه ملت ما و همه شیعیان و مومنان و همه حقمداران در این ایام عزادار هستند. چرا که مصیبت محرم و عاشورا مصیبت بسیار بزرگی است و در همه عوالم مصیبت محسوب میشود.
لاریجانی تاکید کرد: مصائبی وجود دارند که در این دنیا مصیبت محسوب میشوند، اما مصیبت عاشورا مصیبت همه عوالم بوده و هست و همه آسمانها و زمین بر مصیبت عاشورا گریستهاند و برای اهلالله این معنا کاملا قابل فهم و قابل درک است که چرا سماوات و تمام عوالم بر مصیبت عاشورا گریه میکنند.
وی عاشورا را اوج تجلی روح الهی در زمین توصیف کرد و اظهار داشت: روح خلیفه الهی و روح ولی خدا بر همه عوالم مسیطر است و در همه عوالم حضور دارد و در روز عاشورا این روح الهی از سوی عدهای دنیاپرستان خدانشناس آزرده شد و تجلی روح الهی در این روز به شهادت رسید و لذا تمام عوالم بر این مصیبت گریه میکنند.
رئیس قوهقضائیه مصیبت عاشورا را قله و اوج مقابله حق و باطل دانست و افزود: البته موازات حق و باطل از اول تاریخ بوده و تا انتهای تاریخ هم ادامه خواهد داشت، اما تقابل حق و باطل در هر روزگاری به نحو خاصی تجلی میکند و تجلی این تقابل در هر زمانی به شکلی است و عاشورا نقطه اوج این تقابل بود.
لاریجانی در تشریح شرایط زمان امام حسین (ع) و یارانش در روز عاشورا گفت: در این روز، انسانی که ولی خدا و محبوب زمین و آسمانهاست، هر آنچه که داشت در راه حق قربانی کرد و در برخی روایات از حضرت امیر (ع) نقل شده است که ایشان هنگام گذر از مسیر کربلا فرمودند: "ها هنا مناخ العشاق" بدین معنا که حادثهای که در عاشورا رخ داد، حادثه عشاق بود و این تعبیر بسیار عجیب و برای انسانهای معمولی کمتر قابل درک است و البته انسانهای معمولی هم نمیتوانند چنین حادثهای خلق کنند.
رئیس قوهقضائیه حادثه عاشورا را عبرتی ماندگار و درسی جاویدان برای تمام انسانهای آزاده در طول تاریخ اعلام کرد و گفت: هرچند ما با آن قله کمال فاصلهها داریم، اما مسیری در حادثه عاشورا برای ما باز شد و حضرت اباعبدالله (ع) نشان دادند که هرکسی در این مسیر قدمی برداشت و تعلقی پیدا کرد و قربی یافت به کمال مطلق نزدیک شده است و لذا در روایات آمده است که گریه کردن بر اباعبدالله الحسین (ع) موجب تقرب الیالله و پاک شدن گناهان و صلوات و رحمت الهی است.
آیتالله لاریجانی به ذکر روایتی از حضرت امام رضا (ع) پرداخت و گفت: در کتاب امالی صدوق و برخی دیگر از کتب به نقل از حضرت امام رضا (ع) آمده است که : "ِانَّ المحرَّم کان اهل الجاهلیه یحرَّمون فیه القتال فاستحلّت فیه دماؤنا و هتکت فیه حرمتنا و سُبی فیه ذراریّنا و نساؤنا" بدین معنی که حرمت ماه محرم را اهل جاهلیت نگه میداشتند و جنگیدن در آن ماه را حرام میدانستند ولی قتال با اهل بیت و ریختن خون آنان در این ماه حلال شمرده شد و کودکان و زنان ما به اسارت برده شدند و در ادامه روایت آمده است: "انَّ یومَ الحسین أَقرَحَ جُفونَنا و أَسْبَلَ دُموعَنا و أَذَلَّ عَزیزَنا بارضِ کربٍ و بَلاءٍ أَورثْتنا الکربَ و البلاءَ الی یوم الانقضاء". روز عاشورا آنچه که در کربلا رخ داد حادثهای است که تا آخر تاریخ باقی است.
لاریجانی اضافه کرد: به معنایی خون اباعبدالله(ع) در هرکجا ظاهر است، خون حق مطلق است در مقابل باطل و در همه جا میجوشد و ظاهر است و به همین سبب است که میگوییم "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" .
رئیس قوهقضائیه سیر و سلوک ائمهاطهار را « برنامه زندگی و نشان دادن مسیر انسانها » برشمرد و افزود: انسان حیف است گریهاش بر امور دنیوی باشد در حالیکه گریه بر اباعبدالله (ع) آثار عجیب و عدیدهای دارد و همانگونه که نقل شده است: "فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام". امیدواریم که خداوند تبارک و تعالی قلوب همه ما را به محبت اهل بیت و تقرب به اهل بیت (ع) که طریق تقرب الیالله است، منور بسازد.
در ادامه جلسه مسئولان عالی قضایی درباره راهکارهای گسترش خدمات و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات در قوهقضاییه و تأمین شرایط، ساختارها و بودجههای متناسب بحث و بررسی شد و تصمیمات لازم اتخاذ شد.
خبرگزاری فارس: رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیا اینکه ملت ایران از نبود دیپلماتهای انگلیس در تهران خرسندند، تأکید کرد: عواقب تعطیلی سفارت ایران در لندن گریبانگیر دولت انگلیس است.
علاء الدین بروجردی رئیس کمیسون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس با اشاره به تعطیلی سفارت کشورمان در لندن توسط دولت انگلیس گفت: مصوبه مجلس کاهش روابط از سطح سفیر به کاردار بود بنابراین همه مسئولیتهای حقوقی، بینالمللی و عواقب ترک دیپلماتها و تعطیلی سفارت کشورمان در لندن بر عهده رژیم انگلیس است.
وی افزود: آنچه که در روز گذشته در تهران رخ داد، در مقایسه با حادثه سال 59 در لندن که سفارت کشورمان در آن حادثه توسط عوامل رژیم صهیونیستی 6 روز اشغال شده و 2 نفر هم در جریان این اقدام کشته شدند، ناچیز بود.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: عملکرد پلیس انگلیس در جریان اشغال سفارت کشورمان در سال 59 نیز در مقایسه با عملکرد نیروی انتظامی در اقدام روز گذشته دانشجویان بسیار متفاوت بود چرا که در حادثه سال 59 پلیس انگلیس هیچ دفاعی از سفارت کشورمان نکرد اما روز گذشته پلیس ضمن درگیری با دانشجویان به شدت از سفارت رژیم انگلیس دفاع کرد و ما نمره خوبی در اقدام روز گذشته گرفتیم اما انگلیسیها نمره منفی در حادثه سال 59 گرفتند.
بروجردی اضافه کرد: بدون تردید افکار عمومی ملت ایران از این خرسند هستند که سفرا و دیپلماتهای رژیم انگلیس دیگر در تهران نیستند.
وی خاطرنشان کرد: به هر حال موضوع تعطیل شدن سفارت ایران در لندن تصمیمی است که انگلیس اتخاذ کرده و به لحاظ حقوقی و بینالمللی عواقب آن بر عهده دولت این کشور است.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در پایان به کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز توصیه کرد که اگر چه این کشورها عضو اتحادیه هستند، اما نباید با طناب انگلیس به چاه بروند.
بی بی سی فارسی:ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا درپارلمان این کشور گفت که دستور تعطیلی فوری سفارت ایران در بریتانیا صادر شده و به کارمندان این سفارتخانه ۴۸ ساعت فرصت داده شده که خاک بریتانیا را ترک کنند.
آقای هیگ که برای توضیح درباره واکنش بریتانیا به حمله به سفارت این کشور در تهران در پارلمان بریتانیا حاضر شده بود گفت که تمام دیپلماتهای بریتانیا از ایران خارج شدهاند. او دلیل این تصمیم را اطمینان یافتن از تامین امنیت این کارکنان خواند.
آقای هیگ تصریح کرد که سفارت بریتانیا در ایران تعطیل شده است و گفت اگر بریتانیا قادر به کار کردن در ایران نباشد سفارت ایران در لندن نیز باید کاملا تعطیل شود.
با وجود این وزیر خارجه بریتانیا گفت که تعطیلی سفارتخانه به معنای قطع کامل روابط نیست بلکه "کاهش سطح رابطه" میان دو کشور است.
روز سه شنبه، ۸ آذر (۲۹ نوامبر) گروهی از معترضان که رسانههای داخلی ایران آنان را دانشجویان دانشگاه های تهران و دانشجویان بسیجی توصیف می کردند، به منظور اعتراض به سیاست بریتانیا در قبال حکومت جمهوری اسلامی و حمایت از مصوبه مجلس راجع به کاهش رابطه با بریتانیا وارد ساختمانهای سفارتخانه بریتانیا در مرکز تهران و قلهک شدند و اقدام به تخریب اموال کردند.
آقای هیگ از واکنش "با تاخیر" مقامهای ایرانی برای توقف حمله به ساختمان سفارتخانه و مجتمع مسکونی قلهک نیز انتقاد کرد.
وزیر خارجه بریتانیا گفت: "ایران کشوری است که در آن رهبران مخالفان در بازداشت خانگی هستند، بیش از ۵۰۰ نفر در سال جاری اعدام شده اند و اعتراض های واقعی در آن بیرحمانه سرکوب میشود... این که مقامهای ایرانی نتوانند از سفارتخانه ما محافظت کنند یا این که این حملات بدون درجاتی از رضایت در داخل رژیم ایران انجام شده باشد، سادهانگارانه است."
آقای هیگ گفت با وجود تعطیلی سفارت خانه بریتانیا در تهران دولت این کشور در آینده، هر گاه که مناسب و معنادار باشد، چه در قالب گروه ۱+۵ و چه در سازمان های بینالمللی، با دولت ایران گفتوگو خواهد کرد. او گفت که دولت آمریکا هم مایل است با ایران گفتوگو کند در حالی که در ایران سفارتخانه ندارد.
آقای هیگ گفت که دولتهای فرانسه و آلمان هم به زودی در واکنش به حمله دیروز به سفارت بریتانیا، اقدامات دیپلماتیک جدی انجام خواهند داد.
وزیر خارجه بریتانیا از سر داده شدن شعار "مرگ بر انگلیس" در صحن علنی مجلس ایران به شدت انتقاد کرد.
خبرگزاری فارس: به دنبال اخراج دیپلماتهای ایرانی از لندن، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران تا ساعتی دیگر تمامی کارکنان سفارت انگلیس را از کشور اخراج خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، به دنبال اخراج دیپلماتهای ایرانی از لندن، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران تا ساعتی دیگر تمامی کارکنان سفارت انگلیس را از کشور اخراج خواهد کرد.
بر اساس این گزارش، ویلیام هیگ" وزیر امور خارجه انگلیس طی اظهاراتی در همین رابطه اعلام کرد: کاردار ایران در لندن در حال حاضر از درخواست ما برای تعطیلی فوری سفارت ایران مطلع شده است و تمامی پرسنل دیپلماتیک ایران باید ظرف مدت ۴۸ ساعت انگلیس را ترک کنند.»
وی افزود: «ما سفارت انگلیس در تهران را تعطیل کردهایم. ما تصمیم گرفتیم تمامی پرسنل خود را از ایران خارج کنیم و ظرف دقایقی که گذشت آخرین اعضای نمایندگی ما در ایران از این کشور خارج شدند.»
تعطیلی سفارت انگلیس که خواست اصلی دانشجویان معترض بود، واکنش احتمالی تهران به اخراج دیپلماتهای ایرانی است که احتمالا تا ساعتی دیگر به طور رسمی اعلام خواهد شد.
بی بی سی فارسی: حمله به سفارت بریتانیا در تهران انتقاد و محکومیت گستردهای را به خصوص در میان دولتهای غربی و اروپایی به دنبال داشت.
دولت آلمان سفیر خود در ایران را برای "رایزنی" درباره حمله "غیر قابل قبول" به سفارت بریتانیا در تهران فراخوانده است.
نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه حمله به سفارت بریتانیا در ایران را "مفتضحانه" خواند و آن را به شدت محکوم کرد.
آقای سارکوزی گفت چنین اقدامی موید آن است که تصمیم به اعمال تحریمهای تازه علیه ایران اقدامی درست بوده است.
فرانسه به همراه آمریکا و بریتانیا از پیشگامان طرح تحریمهای تازه علیه ایران در پی انتشار گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ابعاد تسلیحاتی برنامه هستهای این کشور بود.
روز چهارشنبه وزارت خارجه نروژ اعلام کرد که به دلیل نگرانی از ناامنی در ایران، سفارت خود در تهران را به طور موقت تعطیل میکند.
براساس گزارش ها، تصمیم به بستن سفارتخانه نروژ در تهران روز گذشته و در پی حمله به سفارت بریتانیا به اجرا گذاشته شد اما کارکنان سفارتخانه همچنان در تهران حضور دارند و از محل دیگری به کار می پردازند.
وزرای خارجه سوئد و دانمارک نیز حمله به سفارت بریتانیا در تهران را به شدت محکوم کردند.
وزارت خارجه سوئد، سفیر جمهوری اسلامی ایران در استکهلم را فرا خوانده و دانمارک نیز مراتب اعتراض شدید خود را به سفارت ایران در کپنهاگ اعلام کرده است.
پیش از این هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، حادثه حمله به سفارت بریتانیا در تهران را "اهانت به جامعه بین المللی" توصیف کرده و از مقامات جمهوری اسلامی خواسته بود تا به تعهدات خود در حفاظت از سفارتخانه های خارجی عمل کنند.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، نیز مراتب ناخرسندی خود را از حادثه حمله به سفارت بریتانیا در تهران ابراز داشت و از مقامهای ایرانی خواست تا این موضوع را مورد بررسی قرار دهند و به تمهیدات لازم برای جلوگیری از تکرار اینگونه حملات به سفارتخانه بریتانیا و اماکن دیپلماتیک سایر کشورها در ایران دست بزنند.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در حاشیه یک نشست با نخست وزیر هلند گفت ایالات متحده عمیقا از حمله به سفارت بریتانیا در تهران متاثر است و حمله به اماکن دیپلماتیک بریتانیا در تهران را غیر قابل قبول میداند.
آقای اوباما از ایران خواست تا با عمل به تعهدات بین المللی اش، مهاجمان را مورد پیگرد قانونی قرار دهد.
کاخ سفید نیز پیشتر با صدور بیانیه ای حمله به سفارت بریتانیا را محکوم کرده بود. در بیانیه کاخ سفید آمده: "ما از ایران می خواهیم تا به طور کامل به تعهدات بین المللیاش عمل کند، این حادثه را محکوم کند، مسببان آنرا تحت بیگرد قرار دهد، و اطمینان حاصل کند که حوادث از این نوع چه برای سفارت بریتانیا و چه برای نمایندگی های دیپلماتیک دیگر تکرار نشود." سخنگوی دفتر رئیس جمهور آمریکا نیز گفت که کشورش حمله به سفارت بریتانیا را به شدت محکوم میکند و آماده است که از همپیمانانش در شرایط سخت حمایت کند.
کمی پیش از آقای اوباما، دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا نیز گفت که حمله به سفارتخانه کشورش در تهران پیامدهای بسیار جدی برای ایران در برخواهد داشت.
نخست وزیر بریتانیا گفت که ناتوانی دولت ایران در دفاع از سفارت بریتانیا شرم آور است.
پیش تر وزارت امور خارجه بریتانیا از حملات علیه دو مجموع سفارت خود در تهران به شدت ابراز خشم کرده و آن را غیر قابل قبول خوانده بود.
این وزارتخانه تأکید کرده بود که بر اساس قوانین بین المللی و کنوانسیون وین، دولت ایران مسئول حفاظت از دیپلماتها و سفارتخانه ها در این کشور است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز حمله به سفارت بریتانیا در تهران را محکوم کرده است.
بیانیه شورای امنیت با توافق هر ۱۵ کشور عضو - از جمله چین و روسیه - توسط سفیر پرتغال، رییس دورهای شورای امنیت، قرائت شد.
پیش از این، اتحادیه اروپا حمله به مجموعههای سفارت بریتانیا را محکوم کرده بودند و دولت بریتانیا نیز در اعتراض به این حمله کاردار ایران در لندن را به وزارت امور خارجه این کشور احضار کرد.
یک سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم از وقایع امروز تهران به شدت ابراز نگرانی کرد و آن را "حمله ای کاملا غیر قابل قبول" خواند.
بنا به گزارش دویچه وله در واکنش به حمله روز سهشنبه به سفارت بریتانیا در تهران، آلمان سفیر خود را از ایران فراخواند. پیش از این دولت نروژ اعلام کرد که به علت نگرانیهای امنیتی سفارت خود در تهران را تعطیل کرده است.
وزارت خارجه آلمان چهارشنبه بعدازظهر (۹ آذر/ ۳۰ نوامبر) با انتشار بیانیهای از تصمیم گیدو وستروله، وزیر خارجه این کشور مبنی بر خروج سفیر آلمان از تهران خبر داد.
در این بیانیه آمده است: «با توجه به حوادث روز گذشته در تهران، وزیر خارجه، گیدو وستروله تصمیم گرفت سفیر آلمان را از تهران به برلین فراخواند.» ساعاتی پیش از انتشار این بیانیه وزیر خارجه بریتانیا اعلام کرد تمامی دیپلماتهای این کشور ایران را ترک میکنند و سفارت ایران در لندن هم تعطیل خواهد شد.
اتحادیه اروپا از حمله به سفارت بریتانیا در تهران به شدت انتقاد کرد. کاترین اشتون، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا، با انتشار بیانیهای در این مورد خاطر نشان ساخته است: «من این ورود غیر قابل پذیرش (به ساختمان سفارت بریتانیا) را با تأکید محکوم میکنم.» مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا از مقامات ایرانی خواست «هر چه سریعتر در راستای تعهد خود به وظایف بینالمللی و کنوانسیون وین امنیت دیپلماتهای خارجی و سفارتخانهها را در این کشور تأمین کنند.»
موج گسترده اعتراض به اقدام جمهوری اسلامی در تسخیر سفارت انگلستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر