شراره سعیدی/ رادیو کوچه
مستان مسیرشناس تنها بزرگان نامدار نبوده و نیستند. ما و والدینمان هر کدام میتوانیم و توانستیم جز شمار مستان باشیم. پروسه رشد یک انقلاب تنها به گروهی از خواص اختصاص ندارد. هر کدام از افرادی که در مسیر ایجاد تحول گامی برداشتند، جز راهبلدان بوده و هستند. مسئله تنها ادعاست و گرنه شاید از هزاران هزار مدعی تنها به شمار انگشتان، مسیرشناس قابل یافت شود. در قسمتهایی از کتاب «اعدام قطبزاده» ما با سخنانی از مستان غیر راس روبهرو میشویم که بیاغراق نتیجه تلاش آنها نمیتوانست ثمرهای جز جمهوری اسلامی را در پی داشته باشد. به قسمتهایی از این کتاب در مورد چرایی فحاشی به قطبزاده دقت کنید:
کاظم وارد بحث شد.
به نظر من، مسئله دیشب مرگ بر آمریکا نبود. تنها خوبی دیشب، یکی شدن بچههای چپ بود، واسه اولین بار، تو روی اسداله وایسادن و روی توابین رو کم کردن.
خسرو دود سیگارش را یک نفس بیرون داد و پرسید: این وسط قضیهی قطبزاده چی میشه؟ واسهی اون که فرق نمیکرد. اگر خودتو جای اون بگذاری و از جایگاه او به ماجرا نگاه کنی، میبینی حسینیه پر از توابهایی بود که یک روند شعار مرگ بر این و آن میدادند.
خسرو، از قطبزاده دفاع میکنی؟ ای بابا، مثل اینکه یادت رفته اون کی بود…
کاظم حرف حسن را قطع کرد و گفت: گفتم حالگیری از اسداله. ولی خوب سگ زرد برادر شغاله.
نه کاظم جان، سگ زرد، تو زندان، زندانیه، حتا اگه برادر شغال باشه. آره با ما متفاوته، چون بره نیست و از جنس دیگهایه، اما هر چه هست، زندانیه.
منصور روی کلمهی زندانی مکث کرد. برای لحظهای خاموش ماند، آنگاه وزیرش را در زمین حسن نشاند، کیشی گفت و دوباره رشتهی سخن را به دست گرفت:
من نمیدونم نظر شماها چیه. اما اگه فکر میکنین که اسداله ما رو اونجا برد که ببینیم میتونیم دور هم جمع شیم و بفهمیم که چپها کم نیستند و قدرتشو دارند که حتا تو حسینیه سروصدا راه بیاندازن و میتینگ ضدامپریالیستی برقرار کنن، اشتباه میکنین، اسداله ما رو اونجا برد که یک زندونیای دیگه رو جلومون بذاره و ما رو به جان اون بندازه و نشان بده که فرق ما با سالن ششیها فقط در دو تا شعاره، همین.
منصورخان تو دیگه چرا این حرفو میزنی؟ مسئله دیشب مرگ بر آمریکا نبود. در اصل مرگ بر اسداله بود. مرگ بر آمریکا وسیلهای بود تا بگیم که هستیم. اونم ما که از اول گفته بودیم قطبزاده و یزدی و بنیصدر و بقیه، همه آمریکایین. نگفته بودیم؟ این ما بودیم که گفته بودیم «مرگ بر امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپربالیسم آمریکا». نگفته بودیم مثلث بیق؟ یادت رفته؟…
قبل از اینکه حسن حرفاش را تمام کند، کاظم به سرعت برق موضعاش را اعلام کرد:
مرگ بر امپربالیسم آمریکا و نوکران داخلیاش، یعنی مرگ بر ضد انقلاب حاکم و ضد انقلاب مغلوب.
خسرو، درحالی که با ته سیگار من، سیگار بعدی را میگرداند، رو به کاظم کرد: خب که چی؟ یعنی بنده و جنابعالی دیشب جای حاکم شرع نشسته بودیم و درستی ادعاها و ارزیابیهای گروههای چپ را محک میزدیم؟ یا که تو حسینیه دادگاه خلقی درست شده بود و ما خبر نداشتیم. مثل اینکه شماها فراموش کردهاید که کی هستید و چرا اینجا هستید. مثل این که نمیخواین بفهمین…
چیو بفهمیم؟ «مرگ بر امپریالیسم آمریکا و نوکران داخلیاش»، شامل همهی اینها میشه. چه اون یارو که تازه امروز زندونی شده، چه حاکم شرع، و چه اسداله. خسرو جان یک دقیقه فکر کن، مگه همین بابا نبود که فلانی رو از پلکان ایرفرانس آورد پایین؟ وزیر خارجه و سرپرست رادیو و تلویزیون و رفیق زهرا خانم جلوی دانشگاه تهران، مگه همین بابا نبود؟ رادیو تلویزیون آزاد رو کی از چنگ اعتصابیون بیرون آورد و داد دست همین اسداله و اون یکی جاکش. نه «مرگ بر آمریکا» نبود. فهمیدن این واقعیت هم زیاد سخت نیست. اسداله خودش فهمیده بود، واسه همین عصبانی شده بود. «مرگ بر اسداله» مرگ بر این دستگاه جنایت توابساز بود که آقای قطبزاده هم در ساختناش سهم داشته…
منصور، اسب کشتهاش را از زمین حسن برداشت، ته سیگار خسرو را گرفت، پک عمیقی به آن زد و همانطور که دود را بیرون میداد گفت:
کاظم جان، گوش کن، من با همهی حرفهای تو موافقام. ولی تو بیا و یک کمی هم از خودمون بگو. دیشب ما چه کار کردیم؟ رفتیم حسینیهی اسداله و یه زندانی سیاسی دیگه رو شکنجه روحی دادیم و داد زدیم که «اعدام باید گردد». قطبزاده هر که بود و هر کار که کرده، جای خودش، ولی ما چی؟ ما که خودمان اسیر هستیم، اسیر، اسیر همین بند و دستگاه به قول خود جنایت. حالا، همین اسیرها که ما باشیم، با تسمهای که از گردهمون کشیدن و پدری که ازمون درآوردن، میریم و با اسداله و دستگاه جنایتپیشهاش هم صدا میشیم و تو به این ننگ میگی «مبارزه با اسداله و چه میدانم امپریالیسم و ضد انقلاب…»
حسن، نمیگذارد حرف منصور به پایان برسد.
خب، درست در همین زمینهای که تو هی میگی «نمیدانم چی»، ما و اونا متحد هستیم…
شما و اونا با هم متحد هستید. و نه ما و اونا. این مسئله هیچ ربطی به ما نداره. دفاع شما از خط سید روحاله و سید اسداله ربطی به ما نداره.
کاظم بود که تو ذوق حسن زد و بحث را پی گرفت: منصور جان، من از اون مبارزهی ضدامپریالیستیای حرف نمیزنم که حسن قبول داره و میگه در قلب اوین هم داره پیش میره. من به درک دیگه از مبارزهی ضدامپریالیستی دارم که جای بحثاش اینجا نیست. اما نمیفهمم چرا باید برای قطبزاده دلسوزی کرد و اعداماش را نخواست و برای اجرای این خواست شعار نداد.
ببین کاظم جان مسئله دلسوزی نیست. توی این جهنم با این همه اعدام و شکنجه، اذیت و آزار و تحقیری که داره، اولین چیزی که باید برای ما مطرح باشه اینه که مخالف زندانی کردن آدمها به خاطر عقاید سیاسیشون باشیم و اصل اعدام و شکنجه. اما ما به جای مخالفت با کل این دستگاه جنایت فقط نگران عقاید سیاسیشون باشیم و اصل اعدام و شکنجه. اما ما به جای مخالفت با کل این دستگاه جنایت فقط میگیم مارو آزار ندین، مارو زندانی نکنین، ما رو اعدام نکنین. جریان همین حسن آقای گل، همین امروزم که اعلامیه میده، هنوز میگه: «زندانیان تودهای را آزاد کنید.» یعنی، بقیه به تخم چپ اسب حضرت کیانوری.
قیافهی حسن درهم رفته بود. خواست حرفی بزند و جوابی به خسرو بدهد که کاظم پیشدستی کرد: آخه خسرو جان، این حرفهایی که تو میگی، به درد اون دورهی خارج کشور میخورد. نوکرتم، من نمیخوام وارد این بحث بشم که شما در کشورهای «اورو کمونیستی» تحت تاثیر چه چیزهایی بودند و این حرفها رو تو کنفدراسیون میزدید. قربونات برم، قطع شکنجه و اعدام و غیره واسه فرانسه و آلمان و آمریکا خوبه، نه واسه ایران و افغانستان…
مهندس که داور برگزیدهی همهی بازیهای شطرنج بود و کمتر در بحثها شرکت میکرد، بیآنکه چشم از صفحهی شطرنج بردارد، درآمد که:
آقایان خیلی ببخشید، یعنی شما میفرمایید که خلق قهرمان ایران گاو تشریف دارند و آدم نیستند و باید سلاخی شوند تا که راه را از چاه بیابند؟ این را که آقای سید اسداله هم انجام میدهند. کار ایشان هم که تمام شود، دیگر کسی نمیماند تا سلاخی سرخ سر از بدناش جدا کند.
مهندس که حرف میزد، حسن سرش را تکان میداد. انگار چیزی کشف کرده بود که میبایست هر چه زودتر به دیگران گفته شود:
من اول یه مسئله رو توضیح بدم، بعد یک سوال از همهتان دارم. اولن تنها تودهایها نیستن که میگن زندانیهای ما رو آزاد کنین، بقیهی گروهها هم فقط از خودشون حرف میزنن. سوال اما اینه: فرض کنیم که خود ماها قدرت را گرفتیم، نه با تودهایها، که با یکی از سازمانهایی که قبول داریم. روشنه که عدهای ضدانقلابی علیه حکومت ما اعلام جنگ میکنن و میخوان قدرتو از دست ما بگیرن. حکومت مال ماست دیگه، نه؟ انقلابی هم که هست، نیست؟ خب، ما چه کار میکنیم؟ دستگیر نمیکنیم؟ زندانی نمیکنیم؟ اعدام نمیکنیم؟ همین گروه ضدانقلابی اگه دست به ترور رهبران ما بزنه، چه کار میکنیم؟ فرض کنیم کسی مثل بیژن جزنی – مثلن اگه زنده میموند – رییس جمهوری بود و ضدانقلاب تدارک ترور او را دیده بود. فرض کنیم که با هزاران زحمت یکی از اونها رو دستگیر میکنیم، اما او ایستادگی میکنه و اطلاعات نمیده. چه کار کنیم؟ وقت تنگه. جان بیژن هم در خطره. شکنجه نمیکنیم؟ میگیم شکنجه غیرانسانیه، یعنی مانع کشته شدن بیژن جزنی نمیشیم؟ ها؟
محمد تاجران/ رادیو کوچه
زمانی که تصمیم به حرکت میگیری و مصمم به اجرای کاری هستی که شاید میتونه هدف زندگی تو باشه و اجرای اون خیلی واست مهمه با مشکلات پیش رو چه میکنی؟
این مشکلات گاهی اوقات کوچک نیستند، یکی دو تا هم نیستند…چه عاملی میتونه تو رو همچنان به حرکت امیدوار نگاه داره؟ چه چیزی میتونه دلیلی باشه که خسته نشی؟ بی پولی، آسیب جسمی، نداشتن همراه و …چه چیزی قویتره؟ مشکلات یا انگیزه تو واسه حرکت و ساختن آنچه که بهش امید داری و آرزوته؟
گاهی اوقات مشکلات اینقدر زیاد هستند که حتا فکر کردن به اونها هم به شدت انسان رو خسته میکنه ولی داشتن هدف و امید به رسیدن به اون میتونه عاملی باشه که همه اون مشکلات رو نه آنکه از بین ببره یا کوچیک کنه ولی تو رو آنقدر مصمم کنه تا از کنارشون رد بشی…
سجاد نیکآیین
یکی از لغزشگاههای مهم ذهن آدمی در فرآیند تلاش برای حل مسایل مختلف، سادهسازی و تلاش برای تبسیط آنهاست. اما انتزاعی بودن قضایای ذهنی سبب میشود تا گاه قلمرو این تبسیط ممدوح ذهنی برای حل مسئله، چنان گسترش یابد که ناگزیر به گرفتن نتایجی نادرست و ارایه راهحلهایی ناصواب بیانجامد. «مسئله روحانیت» یکی ازمسایلی است که درچند دهه گذشته و بهویژه پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن ماه 1357 بارها و بارها مورد بحث، کنکاش قرار گرفته است. ابهامات موجود پیرامون این نهاد اجتماعی در کنار دشواریهای شناخت دقیق آن، مسئله جایگاه روحانیت در نظام سیاسی- اجتماعی را با نوعی نگرش مطلقگرایانه و آنهم تنها ناظر به وجه یا وجوهی از این واقعیت اجتماعی چند وجهی به این پدیده اجتماعی، روبهرو کرده است. یکی از این نتیجهگیریها و پیشفرضهای غلط، که هنوز برای این قلم سرچشمه و منشا آن روشن نیست، نگرش سازمانی به کلیت روحانیت و تلاش برای برخورد با مسئله روحانیت ازاین دریچه است. داستان تقلیل نهاد پیجیدهای مانند روحانیت به یک سازمان ویا تشکیلات، داستان فیل شناسان مثنوی است که:
همچنین هر یک به جزوى که رسید فهم آن مىکرد هر جا مىشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف آن یکى دالش لقب داد این الف
راستآزمایی اطلاق وصف سازمان به «روحانیت» و نقد این انگاره موضوع این نوشتار خواهد بود. ثمره چنین نزاعی هرچند دروهله نخست ممکن است چندان مهم به نظر نیاید اما بی شک دررسیدن به فهمی مشترک و نزدیک به واقعیت از روحانیت وبافت این نهاد قدرتمند اجتماعی و همچنین چگونگی تعامل با آن برای گذار به ایرانی «آزاد» و «دموکراتیک» را فراهم خواهد آورد. رسیدن به تحلیلی دقیق از روحانیت و روابط میان اجزا گوناگون آن میتواند در درک واقعیتهای جاری در این نهاد و در نهایت عدم برخورد احساسی با این نهاد اجتماعی و جبههگیری آن در برابر هرگونه تغییر را درپی داشته باشد. پیش از ورود به مجال و عرصه بحث تبیین این نکته ضروری بهنظر میرسد که در این نوشتار به روحانیت به عنوان کلیتی فراتر از آنچه امروز در سایه نظام جمهوری اسلامی از لفظ روحانیت اراده و افاده میشود، نگریسته شده و تلاش میشود که به مدلی قابل تجزیه وتحلیل از این نهاد، دست یافته شود. نکته دیگر اینکه موضوع این نوشتار ذم ویا مدح توصیف داده شده از روحانیت و ساختار تصویر شده از آن نیست، تنها تلاشی است برای ارایه توصیفی نسبتن دقیق از روند آنچه درون روحانیت میگذرد و نگاهی از دورن به این ساختار تنومند اجتماعی، تا مطلبات و سطح انتظارات خود را از آن متناسب با ظرفیتهای داخلی آن تنظیم نماییم.
حقیقت آنست که نهاد روحانیت شیعه در طول تاریخ خود بهویژه در زمانه کنونی فاقد بخش بسیار بزرگی از مشخصههای یک سازمان و حتا صنف بوده است. روحانیت و روحانیون بهعنوان بروندادهای نهاد «حوزه» در بخش بزرگی از رفتارهای خود مشخصههای رفتار سازمانی و تشکیلاتی را از خود بروز نمیدهند. حتا حوزههای علمیه نیز فاقد هویتی تشکیلاتی بهمعنای دقیق آن هستند. کارشناسان رشته «مدیریت»، داشتن سلسله مراتب اداری، وحدت فرماندهی، تقسیم کار و نیز هماهنگی فعالیتها را در شمار مشخصههای اساسی هر سازمان و تشکیلات سازمانی قلمداد مینمایند. نگاهی به روحانیت از درون آن، گویای این حقیقت است که اساسن تصور کلیتی یکپارچه و هماهنگ و حتا همدل و همداستان برای روحانیت، تصوری مغایر با واقعیت امور جاری در این نهاد است. شاید «مجموعه» را بتوان نزدیکترین و کمهزینهترین واژه برای توصیف نهاد روحانیت دانست. روحانیت را میتوان به مثابه مجموعهای ازاجزا تصور نمود که دغدغه اصلی هریک از آنان پاسداری از دین است. پس از این، دیگر هیچ توافقی نه در برنامهها، و نه درسیاستگذاریها و نه حتا در روشها به چشم میخورد. این مجموعه کلی خود به زیرمجموعههایی کوچکتر تقسیم میشود، که اجتماع آنها همان مجموعه بزرگتر روحانیت را میسازد، اما میان خود زیرمجموعهها اشتراک بسیار اندک است. مراجع را میتوان فرماندهان اصلی هریک ازاین زیرمجموعهها دانست. حتا گردآوردن این فرماندهان درمجموعهای واحد درغایت دشواری است و حتا درصورت تحقق نیز روشن نیست، که هواداران حوزوی هریک از این فرماندهان دینی، به سبب عدم وجود سلسله مراتب اداری، حاضر به گردآمدن و همکاری و هماهنگی با دیگر هم لباسان خود باشد. حتا تلاشهای کسانی همچون آیتاله سیدمحمد شیرازی برای گردآوردن فرماندهان قلعه دین، برای همسو کردن و همدلانهتر کردن تلاشهای دفاع از دین، تحت عنوان تئوری «شورای فقها» نیز بهواسطه همین سنت «مجموعه»ای بودن و جزیرهای عمل کردن، نتوانست این ساختار بسیار سنتی را بشکند.
حقیقت آنست که نهاد روحانیت شیعه در طول تاریخ خود بهویژه در زمانه کنونی فاقد بخش بسیار بزرگی از مشخصههای یک سازمان و حتا صنف بوده است
با استناد به قرائن و شواهد گوناگون میتوان پا را از این نیز فراتر نهاد، واذعان داشت که روحانیت هیچگاه حتا بهعنوان یک نهاد اجتماعی رویکردی واحد و یکپارچه در برابر متغیرهای اجتماعی و سیاسی ازخود بروز نداده است. این گوناگونی درمواضع روحانیون مختلف، درمقاطع مختلف حتا پیش ازانقلاب 1357 کاملن آشکار و نمایان بود. از مواضع روحانیت سنتی قم و نجف نسبت به مسئله اصلاحات ارضی شاه تا مقطع انقلاب و جبههگیری در برابر شخص آیتاله خمینی، عقاید وی و نظریه ولایت فقیه ایشان و حتا در سالهای اخیر، انتقاد به وضعیت اجتماعی و اقتصادی و حتا مذهبی همه و همه نمونههایی از این گوناگونی و عدم یکپارچگی هستند.
سرچشمههای این تفاوتها و گاه تعارضها را باید درگوناگونی آرا وسلائق فقهی و در پی آن تفاوت نگرش آنان به مسایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتا مذهبی، جستوجو نمود. اگر عنصر رقابتهای موجود میان جریانهای داخل حوزه را نیز به عنصر تفاوت آرا علمی بیفزاییم، هضم و درک این اختلاف سلائق وگاه برخوردها میسرتر میگردد. این گوناگونی حتا درباره مسایلی که بعضن انتظار برخوردی هماهنگ و یکپارچه از سوی کلیت روحانیت، میرود، قابل مشاهده است. سلمان رشدی، یکی از واضحترین این نمونههاست که هیچکس نمیتواند مدعی شود روحانیت شیعه بهعنوان کلیتی یکپارچه حکم به تکفیر وقتل وی داده است.
دراین مجموعه اما آیتاله خمینی و دیگر منسوبین به روحانیت، نقش تهدید و پنهان ساختن دیگر زیرمجموعههای روحانیت را با استفاده از ابزار زور و سرکوب و تهدید و ترغیب داشتند. مسئلهای که بهتدریج تصور هم ارزی نظام ولایت مطلقه فقیه و متصدیان روحانی آنرا با کلیت روحانیت پدید آورد و این درحالیست که در ساختار کنونی روحانیت، نظم حوزه در بینظمی آن دانسته میشود که بهتدریج بهصورت سنتی گریزناپذیر به بخشی از هویت جمعی حوزویان بدل شده است.
یکی از عوامل طرح مدعیاتی از سنخ آنچه در نوشتهها وگفتارهای برخی صاحبنظران مطرح میشود و از لابهلای سطور آنها نوعی نگرش سازمانی به نهاد روحانیت شیعه، دیده میشود، غموض و ناشناخته ماندن فضای مذهبی و مناسبات حاکم بر آن بهویژه برای نسل جدید است. برای رمزگشایی از چنین ابهامی به نظر میرسد مقایسه روحانیت و یا شبیهسازی آن با یکی از نهادهای اجتماعی موجود و شناخته شده، تا اندازهای میتواند مبانی نظری این بحث را پایهریزی نماید. اگر درصدد مدلسازی و شبیهسازی روحانیت به نهادهای اجتماعی موجود و شناخته شده برآییم شاید نزدیکترین مدلی که بتوان «روحانیت» را ازلحاظ ماده و هیت به آن تشبیه نمود، نهاد دانشگاه است. همچنانکه دانشگاه تربیت متخصصانی در حوزههای مختلف علوم تجربی و علوم انسانی را برعهده دارد، «حوزه»، بهعنوان تعبیری صحیحتر از واژه کلی و نامفهومی از روحانیت، تربیت متخصصینی در زمینه علوم دینی را بر عهده دارد. شباهتهای فراوان موجود میان این دو نهاد اجتماعی و وضوح تصور ما از دانشگاه، ما را به رسیدن به درکی روشنتر از «حوزه» و «روحانیت» یاری میکند.
سازمان خواندن روحانیت و حوزه به همان اندازه صحیح و درست است که سازمان خواندن و تشکیلات دانستن دانشگاه میتواند از صحت و اعتبار علمی برخوردار باشد! مطرح کننده مدعای سازمان بودن و یا سازمان یافتگی حوزه نیز بههمان اندازه از درک و شناخت حوزه بیبهره است که مدعی سازمان یافتگی و تشکیلاتی عمل کردن دانشگاه واساتید آن.
مجموعه روحانیت کنونی بهدلیل ساختار تشریح شده فوق نیازمند شناسایی دقیقتر اجزا گوناگون آن و عدم نگرش مطلقگرایانه به آن است. این نگرش تفکیک گرایانه به روحانیت از بدبینی و تنش موجود میان روحانیت و بخشهایی از راس جنبش اعتراضی مردم که در نتیجه نوشتن گناهان و زشتکاریهای نظام ولایت مطلقه فقیه است خواهد کاست، همچنانکه به زدن پلهای گفتوگو با بخشهای غیرحکومتی روحانیت و جایگزین نمودن تقابل با گفتوگو و در مرحله بعد «تعامل»، زیرمجموعههای قابل ملاحظهای از روحانیت را با قرآیند تغییر همراه خواهد نمود. «تعامل» جزیرهای وزیر مجموعهای با گرایشات گوناگون موجود درروحانیت و تلاش برای همراه نمودن هریک از این جریانها با توجه به اولویتهای آنها، راهبرد دیگری است که میتواند زمینههای استفاده از ظرفیت بالقوه این نهاد اجتماعی در بسیج افکار عمومی را فراهم آورد.
هرچند وجود برخی گرایشهای ضد دینی و ضد مذهبی در اعتراضات مردمی قابل مشاهده است، اما نباید فراموش کرد که این گرایشها، عمدتن ناشی از عدم مرزبندی زیرمجموعههای روحانیت با حاکمیت و نقد صریح و شفاف عملکرد آن است. فقدان این صراحت لهجه را باید در بدبینی القا شده به روحانیت درجهت تعمیم این گرایشهای ضددینی و ضدمذهبی غیرقابل توجه، به کلیت حرکتهای اعتراضی مردمی دانست. تفکیک میان گرایشهای گوناگون روحانیت و همچنین جدا کردن روحانیت حکومتی از روحانیون میتواند تا اندازهای تلخی زهر این بدبینی را از کام روحانیون و معترضان بکاهد.
نباید فراموش کرد که پذیرش و به رسمیت شناختن یکدیگر با تمامی گوناگونی سلیقهها و تفکرات، یگانه راهبرد زیستن در ایران و بلکه جهانی آباد و آزاد و بهدور از هرگونه خشونت و نابرابری است. مجموعه روحانیت علارغم توصیف ارایه شده از آن میتواند نقش بزرگی در مشروعیتزدایی مذهبی از حاکمیت کنونی و همراه نمودن بدنه مذهبیون جامعه در جریان فرآیند تغییر داشته باشد.
نقی محمودی / وکیل دادگستری
روز یک شنبه چهارم دی ماه، مالک اژدر شریفی رییس کل دادگستری آذربایجان شرقی، در گفتوگو با خبرگزاری فارس، اظهار داشته است: «با توجه به عدم امکان رجم (سنگسار) سکینه محمدی در استان آذربایجان شرقی ، موضوع با رییس قوهی قضاییه طرح شده تا فقها در خصوص امکان اعدام سکینه اعلام نظر کنند. این اظهار نظر، از این بعد مضحک مینماید که گویا در استان آذربایجان شرقی به حد لزوم «سنگریزه»، «گودالی جهت دفن سکینه» و «شماری حزباللهی همیشه در صحنه» موجود نیست! در حالی که این حجهالاسلام، از بیان این واقعیت طفره میرود که عدم اجرای حکم سنگسار سکینه محمدی، نه به دلیل عدم لوازم فوق، بلکه به دلیل فشارهای بینالمللی به جمهوری اسلامی بوده است. علت طرح این موضوع در شرایطی که اروپا و آمریکا به پیشواز تعطیلات کریسمس میرود امری نگرانکننده مینماید چرا که بعید نیست که قوهی قضاییه ی جمهوری اسلامی در صدد اعدام سکینه محمدی، در این فرصت مغتنم برآید. احتمال تحقق این امر، ازآنجا قوت میگیرد که سابقهی آن در تبدیل سنگسار فردی به نام عبداله فریور به اعدام در سال هشتاد و هفت موجود است. این که آیا چنین اقدامی با موازین شرع اسلام و قوانین و مقررات خود جمهوری اسلامی که مقتبس از مذهب شیعهی اثنی عشری است ، انطباقی دارد یا نه؟ سئوالی است که در این مقام به پاسخ آن خواهم پرداخت.
مجازات زنا در قرآن، صد ضربه تازیانه، تعیین شده است. ولی فقهای شیعه معتقدند که مجازات تعیین شده در قرآن، برای زانی و زانیه، صرفن مجازاتی برای زنای غیر محصنه (زنای مرد و زن فاقد همسر با شرایطی منحصر) بوده و زنای محصنه (زنای زن و مرد متاهل) امر علیحدهای بوده و با استناد به حدیثی از پیامبر اسلام، مجازات زنای محصنه را، سنگسار میدانند. بر همین اساس نیز، مجازات سنگسار صرفن در کشورهای اسلامی معتقد به شیعه، اجرا میشود. شیوه و نحوه اجرای حدود (مجازاتی که نوع و میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است) که سنگسار نیز یکی از این مجازاتهاست هم در کتب فقه شیعه و هم در قانون مجازات اسلامی ایران، به تفصیل بیان شده است. به عنوان مثال مادهی نود و نه قانون مجازات اسلامی به شرح تقدم و تاخر پرتابکنندهگان سنگ به زانی و زانیه میپردازد: هر گاه زنای شخصی که دارای شرایط احصان است با اقرار او ثابت شده باشد هنگام رجم، اول حاکم سنگ میزند بعدن دیگران، و اگر زنای او به شهادت شهود ثابت شده باشد اول شهود سنگ میزنند بعدن حاکم و سپس دیگران. همچنین مادهی صد و دو قانون مذکور، مقرر میدارد: مرد را هنگام رجم، تا نزدیکی کمر و زن را نزدیکی سینه در گودال دفن میکنند، آن گاه رجم مینمایند. و یا مادهی صد و چهار همان قانون به اندازه ی سنگها پرداخته و بر این امر پای میفشارد که هدف از سنگسار «زجرکش کردن» زنا کار است نه کشتن آنی و سریعاش، و اما متن ماده: «بزرگی سنگ در رجم، نباید به حدی باشد که با اصابت یک یا دو عدد، شخص کشته شود.
مجازات زنا در قرآن، صد ضربه تازیانه، تعیین شده است
همچنین است مجازات سایر حدود شرعی مثل سرقت مستوجب حد و یا ارتداد که جهت اجتناب از اطناب ممل و خروج موضوعی آن با موضوع، قصد پرداخت به آن را ندارم. بنا بر آن چه معروض افتاد، هر چند که نتیجهی غایی سنگسار و اعدام، سلب حیات محکوم علیه است ولی نظر به تعیین دقیق نحوهی اجرای حکم مذکور در فقه شیعه و قانون مجازات اسلامی، تعیین شیوهای دیگر برای اجرای حکم، در تنافی و تعارض کامل به مقررات شرعی و قانونی مبحوث عنه است. اگر تصمیم بر تغییر در نحوه، کیفیت و یا کمیت اجرای حکمی باشد بایستی این تغایر مساعد به حال محکوم علیه باشد نه به ضررش. به عنوان مثال مادهی نود و چهار قانون مارالذکر در مقام تبیین مجازات زانی و زانیهی غیرمحصن مریض مقرر میدارد: هرگاه ، امید به بهبودی مریض نباشد یا حاکم شرع مصلحت بداند که در حال مرض، حکم جاری شود یک دسته تازیانه یا ترکه، که مشتمل بر صد واحد باشد، فقط یک بار به او زده میشود.
با این تفاصیل، اظهارات رییس معمم دادگستری استان آذربایجان شرقی، حتا متکی به اصول و اعتقادات مذهبی و قوانین مصوب جمهوری اسلامی نبوده و به سان بسیاری از اظهارات مسوولین حکومتی با یکدیگر و قوای مقننه ـ قضاییه و مجریه ی جمهوری اسلامی در طول سی و دو سال حاکمیت سیاهاش بر ایران، در ردیف اظهارات بیحساب و کتاب و خارج از قواعد داخلی و بینالمللی است. البته بعید نمینماید که اظهارات وی مانند اظهارات سایر مسوولین، توسط مافوقاش و یا مسوول دیگری تکذیب شود.
چهارشنبه 7 دی 90 / 28 دسامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
مجله جاماندگان- «اگر ما بودیم اعدام و شکنجه نمیکردیم؟»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
گزارش ادبی- «پنجرهای رو به دنیای اندیشه در ایران»- سایه کوثری
گفتههای یک دوچرخهسوار جهانگرد- «رویارویی با شرایط روانی دشوار در سفر»- محمد تاجران
بخش دوم خبرها
روزنگاشت- «موفقترین نوازنده پیانو در دنیا»- محبوبه
مجله خبری تاجیکستان- «مجازات عاملان نخستین حمله انتحاری در تاجیکستان»- کیومرث
بخش سوم خبرها
سایه کوثری/ رادیو کوچه
پنجم دیماه که گذشت زادروز هفتادوششسالگی «عزتاله فولادوند» بود.
کسی که او را نه تنها مترجم و معرفیکننده نابترین افکار فلسفی غرب در ایران باید به حساب آورد بلکه در شمار نویسندگان و تولیدکنندگان فکر در ایران شمرده میشود.
عزتاله فولادوند از کسانیست که دروازه ترجمه صحیح در چند دهه اخیر را به روی ایرانیان گشوده و سبب آشنایی آنان با دنیای دیگر شده است.
آنچه از فولادوند بیشتر خواندهایم بیشتر در فلسفه و سپس در علوم اجتماعیست. او عاشق فلسفه و همانند سقراط بر این عقیده است که «زندگی تا در ترازوی خرد سنجیده نشود، ارزش زیستن ندارد.»
فولادوند متولد اصفهان است. خودش میگوید: «پدرم قاضی دادگستری بود. در بدو استخدام ازدواج کرد و با مادرم به سمت دادیار دادسرای اصفهان به آن شهر رفتند و من در همانجا، در خانهای در کوچهای نزدیک میدان نقشجهان بین کاخ چهل ستون و کاخ هشت بهشت که از آقای رضا قلی خان برومند از محترمین اصفهان اجاره کرده بودند، به دنیا آمدم.
خانه قدیمی زیبایی بود که هر وقت بعدها به اصفهان سفر میکردم، به دیدن آن میرفتم. خانه را بعدن ورثه فروختند به وزارت بهداری و بهداشت. وزارتخانه اول آن را تبدیل کرد به داروخانه شبانهروزی و بعد بیهیچ توجهی به ارزش تاریخی آن، متاسفانه خراب کرد و به نحو چشم آزاری در آن منطقه تاریخی به صورت پیکرهای از بتون و آهن درآورد.»
به گفته خودش، پدرش چنان قاضى عدالت پیشهاى بود که پا به هر شهرى که مىگذاشت، کمتر به حشر و نشر با مردم آن شهر تن مىداد.
خود فولادوند در این باره جایى گفته است: «وقتى علت را از پدر جویا مىشدم، او به حق نمک و نمکشناسى اشاره مىکرد و مىگفت: «مبادا پروندهاى زیر دستم بیاید و مجبور به ملاحظه سلام علیک و آداب معاشرت شوم.»
اما چه شد که فرزند خانواده فولادوند با دنیای فلسفه آشنا شد. او که در جوانی ایران را به قصد تحصیل پزشکی در فرانسه ترک کرده بود، چطور سر از فلسفه درمیآورد؟
«تحصیلات مقدماتی و بخشی از متوسطه را در تهران گذراندم. سپس برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم ولی به علت تحولاتی که در ایران روی داده بود و گران شدن نرخ ارز که تحملش برای پدرم دشوار بود پس از چندی تحصیلم را نا تمام گذاشتم و به میهن برگشتم. مدتی بعد، پس از آنکه اوضاع به سامانی رسید و دبیرستان را در تهران تمام کردم، به پاریس رفتم و در آنجا وارد دانشکده پزشکی شدم.
دو سال طب خواندم، ولی دیدم دلم جای دیگر است. روزی کتابی خواندم از برتراند راسل به نام «مسایل فلسفه» که بعدها شادروان منوچهر بزرگمهر آن را به فارسی ترجمه کرد. فهمیدم که گمشدهام را پیدا کردهام و آنچه میجستهام فلسفه است.
بار سفر بستم و به نیویورک رفتم. در دانشگاه کلمبیا نام نوشتم و تا پایان زیر دست استادان آن دانشگاه فلسفه خواندم. رسالهام را درباره موضوع پیچیدهای در نقد سوم کانت، «نقد قوه حکم»، نوشتم و از آن دفاع کردم و اواخر سال ۱۹۶۲ به ایران برگشتم.»
حادثه عظیم در شکلگیرى شخصیت و منش فولادوند کشف امانول کانت است. آشنایى با آرا و عقاید کانت چنان تحول عظیمى در او ایجاد مىکند که هنوز هم تحت تاثیر آن است. فولادوند از کانت زندگى با نظم و روش معین و دقت در اوقات و ساعات را آموخت و البته خوشمشربى، کسب اطلاعات به روز و دقیق و پشتکار و ارادهاى پولادین براى هدر ندادن اوقات گرانبهاى زندگى از دیگر ویژگیهایى است که فولادوند از کانت آموخته است و هنوز به آن پایبند است. آنقدر که در جایى گفته است: «کانت بزرگترین فیلسوف غرب در فلسفه جدید است و هرچه آشنایى ما با افکار بلند و تحلیلهاى عمیق او بیشتر شود، هنوز هم جاى کار دارد. به قول «مارتین هایدگر» ما همه زیر سایه کانت زندگى مىکنیم.»
نخستین اثری که به قلم عزتاله فولادوند به فارسی ترجمه میشود نه تنها خیلی زود به چاپ چندم میرسد بلکه اندکی پس از چاپ برنده جایزه ترجمه ممتاز از سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در رشته علوم اجتماعی پیشرفته شد.
«دوستی داشتم که معتقد بود من باید کتاب ترجمه کنم. خود او تماس گرفت با انتشارات فرانکلین. قراری گذاشتیم و رفتیم به دیدن آقای کریم امامی و آقای نجف دریابندری. در آنجا با بنده قراردادی برای ترجمه کتاب «گریز از آزادی» اثر روانکاو و فیلسوف اتریشی – آمریکایی، اریش فروم، منعقد شد که حالا به چاپ دهم رسیده است.
چندی بعد، آقای علیرضا حیدری مدیر انتشارات خوارزمی به دیدن من آمد و اصرار کرد که کار دیگری ترجمه کنم. اثری که انتخاب کردم و به فارسی برگرداندم کتابی بود به نام «آلبر کامو» که آن هم به چند چاپ رسید.»
از فولادوند آثار بزرگی در حوزه اندیشه به فارسی موجود است. عزتاله فولادوند در کارنامهاش بیش از 40 عنوان اثر را ترجمه و منتشر کرده است که از جمله آنها به ترجمه کتابهای «آزادی و خیانت به آزادی»، «اندیشه سیاسی کارل پوپر» و «مراحل و عوامل و موانع رشد سیاسی» میتوان اشاره کرد. از میان آثار متعدد این مترجم، ترجمهاش از کتابهای «فلسفه کانت» اشتفان کورنر، «آگاهی و جامعه» استیوارت هیوز و «برج فرازان» درباره تاریخ اروپا نوشته باربارا تاکمن، در سه دوره مختلف، برگزیده جایزه کتاب سال ایران شدهاند.
عزتاله فولادوند با انتخاب کتابهای مناسب برای ترجمه بر رشد افکار فلسفی در میان ایرانیان تاثیر به سزایی داشته است. از جمله کتابهایی که او ترجمه کرده و هواخواهان بسیاری در ایران دارد، کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» به قلم «کارل پوپر» است که ترجمه آن نشان از آشنایی کامل مترجم با مسایل فلسفی و سیاسی روز دنیا دارد.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: فریاد سبز همبستگی
ماموران کلانتریهای ۱۱، ۱۲ و ۱۳ قزوین در طرح امنیت اخلاقی و مبارزه با مظاهر بدحجابی و فساد برای خودشان یک باند تشکیل دادهاند و از این فرصت کمال سو استفاده را بردهاند. این ماموران، در حال انجام وظیفه، خودرو دخترانی که بدحجاب بودهاند را متوقف میکردند و به پارکینگی به نام پارکینگ شرکت نفت انتقال میدادند و در آنجا با تهدید دختران که بیشترشان دانشجو بودهاند، آنها را تهدید میکردند که این پرونده برایشان گران تمام میشود و ممکن است با گزارشی که تهیه میکنند به چندین سال زندان محکوم شوند.
دختران دانشجو هم که بیشترشان غیر بومی بودهاند از پلیس میخواستند که در حق آنها لطفی بکنند و مسئله را فیصله دهند. ماموران کلانتری با گرفتن شماره تماس دخترها قول میدادند که مشکل آنها را خودشان حل کنند. بعد با آنها تماس میگرفتند و در همان پارکینگ قرار میگذاشتند که بیاید خودرو را تحویل بگیرد. وقتی که دخترهای بیخبر از همهجا به پارکینگ میرفتند ماموران هم «وظیفهشان» را انجام دادهاند. در یکی از همین روزها یکی از فرماندهان مبارزه با مفاسد اجتماعی که اتفاقی در پارکینگ حاضر میشود، متوجه میگردد که خودرو کلانتری ۱۲ زیر پل پارکینگ مثلن مخفی شده است. مشکوک شده و داخل پارکینگ میرود و یکی از پلیسها را با لباس نظامی در وضعیت نامناسبی میبیند. همانجا با اطلاعات نیروی انتظامی قزوین تماس میگیرد و با دستگیری این مامور هفت نفر دیگر هم لو میروند. در بررسیهای اولیه مشخص شده است که تا به حال ۱۸ دختر دانشجو به دام این ماموران افتادهاند. همینطور ۱۰۰ مورد تعهد و شماره تلفن از دختران دانشجو در محل کار این مامور پیدا میشود. بعد که داستان ادامه پیدا میکند رییس باند «ماموران متجاوز نیروی انتظامی» ماموری به نام باقر افشار بوده است که در بازرسی از منزل این مامور نیروی انتظامی، ۲۰۰۰ بطری مشروب کشف میکنند. نیروی انتظامی قزوین پرونده را به دادگستری قزوین نمیفرستد و خبرنگاران محلی هم اجازه ورود به این ماجرا را ندارند.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، 28 دسامبر، محمدرضا رحیمی، معاون رییس جمهوری اسلامی، همزمان با برگزاری مانور نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، در تنگه هرمز، اعلام کرد اگر تحریمهای بینالمللی بر صنعت نفت ایران افزایش یابد، تنگه هرمز برای استفاده غرب بسته خواهد شد.
به گزارش رسانههای داخلی ایران، محمدرضا رحیمی اظهار داشت: «اگر غربیها بر تحریم بیش از پیش خود بر صنعت نفت ایران و صادرات آن پافشاری کنند بدون شک هیچ نفتی از تنگه هرمز به سوی آبهای آزاد و مقاصد دیگر عبور نخواهد کرد.»
وی در ادامه افزود: «ما به هیچ وجه خواستار خشونت و درگیری در منطقه نیستیم اما غرب از مواضع خود عقب نرفته و به جای کاهش تحریمها آن را گسترش نیز داده است.
این اظهارات در حالی صورت گرفته است که امروز حبیباله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ضمن موفق ارزیابی کردن مراحل گذشته مانور دریایی در تنگه هرمز در روزهای اخیر، خاطرنشان کرد: «این موفقیت بیش از آن حدی بود که مدنظر ما قرار داشت. ما کاملن تهدیدات و تحرکات غربیها به خصوص آمریکاییها را رصد میکنیم و درصورت هرگونه تهدید محکمترین پاسخ را به آنها خواهیم داد.»
لازم به اشاره است یک سوم نفت صادراتی به کل دنیا از طریق تنگه هرمز به دیگر مناطق ارسال میشود و این یکی از نگرانیهای غرب برای افزایش تحریمها به خصوص در حوزه نفت ایران به شمار میرود.
در پی تهدید ایران به مسدود کردن تنگه هرمز، بهای این حامل انرژی در بورس نیویورک با دو درصد افزایش، از ۱۰۰ دلار در هر بشکه فراتر رفته است.
در پایان معاملات روز سهشنبه در لندن، بهای هر بشکه نفت خام برنت دریای شمال برای تحویل در ماه فوریه با یک دلار و ۳۱ سنت افزایش به ۱۰۹ دلار و ۲۷ سنت رسید.
در نیویورک هم بهای هر بشکه نفت خام سبک آمریکا با یک دلار و ۶۱ سنت افزایش به ۱۰۱ دلار و ۲۹ سنت رسید.
بیشتر بخوانید:
«تحریم ۱۸۰ شخص حقیقی و حقوقی ایرانی»
«سود سپاه از کاهش ارزش ریال»
«قرارداد صادرات بنزین ایران به افغانستان»
کیومرث / دفتر تاجیکستان / عکس / رادیو کوچه
بارش برف در کشور آسیایی تاجیکستان و ایجاد اختلال در رفتوآمد شهروندان در خیابانهای پایتخت
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوهشتم دسامبر برابر با زادروز «ریچارد کلایدرمن» نوازنده مشهور پیانو فرانسوی است. او آلبومهای فراوانی رو ارایه داده که این آلبومها شامل ساختههایی از دو آهنگساز مشهور فرانسوی، بازنوازی آثار معروف موسیقی کلاسیک، تنظیمسازی از آثار مشهور موسیقی مردمی و موسیقی ملل، و بالاخره تنظیمهایی از موسیقی سینما است. در کتاب رکوردهای جهانی گینس، از وی به عنوان «موفقترین نوازنده پیانو در سراسر دنیا» نیز نام برده شده است.
«ریچارد کلایدرمن» با نام اصلی «فیلیپ پاژه»، در بیستوهشتم دسامبر سال 1953 میلادی در پاریس زاده شد او نواختن پیانو را از سن پنج سالگی نزد پدرش که یک معلم پیانو بود فرا گرفت. گفته شده که فلیپ قبل از ورود به مدرسه و پیش از خواندن و نوشتن زبان مادری، خط موسیقی را به خوبی میخواند. او در سنین کودکی در رقابتهای محلی پیانو ممتاز شد و در سن دوازده سالگی در کنسرواتوار پاریس در رشته نوازندگی پیانو پذیرفته شد و در شانزده سالگی توانست با رتبه اول فارغالتحصیل شود.
یک سال بعد در حالی که در کنسراتوار عالی پاریس دوره پیشرفته پیانیست کنسرت را ادامه میداد، به دلیل مشکلات زیادی که بر سر راهش بود از جمله بیماری پدرش و مشکلات مالی حاصل از آن، دوره پیشرفته مذکور را نیمه تمام رها کرد و برای گذران زندگی، روزها به عنوان کارمند در یک بانک، و شبها در برخی گروههای آن زمان به عنوان آکومپانیست پیانو فعالیت میکرد و با خوانندگان مطرح آن زمان همراهی داشت.
فلیپ در سال ۱۹۷۶ توسط «الیویر تاوسنت» (Olivier Toussaint) ، آهنگساز و تهیه کننده موسیقی و همکارش «پائول» (Paul de Senneville)، آهنگساز و موسس استدیو دلفینی (Delphine) دعوت شد تا قطعهای برای پیانو را ضبط کند این قطعهای را پائول برای دختر تازه متولد شدهاش به نام آدلین ساخته بود و برای ضبط این قطعه از نوازندگان پیانو دعوت کرده بود تا از بین آنها بهترین نوازنده را برای این قطعه انتخاب کند.
فیلیپ که در زمان بیستوسه ساله بود به دلیل آنکه اجرایی لطیف، دلنوازی از این قطعه را انجام داده بود و به علاوه دارای شخصیتی محجوب و چهرهای پسندیده بود، از بین بیست پیانسیت دیگر انتخاب شد و دیری نکشید که بیستودو میلیون نسخه از این تک آهنگ در سرتاسر دنیا به فروش رسید.
به دنبال این موفقیت اعجاب انگیز، فیلیپ نام خانوادگی فرانسوی اصلی خود را برای پرهیز از بد تلفظ شدن در سایر زبانهای دنیا به نام خانوادگی مادربزرگ اسکاندیناویایی خود «کلایدرمن» تغییر داد و «ریچارد» را به عنوان تخلص هنری خود انتخاب کرد. ریچارد پس از آن از سال ۱۹۷۷ آلبومهای پیاپیای را ضبط کرد و اولین کنسرت بینالمللی خود را از پایتخت موسیقی کلاسیک، شهر وین اتریش آغاز کرد.
و هر سال با انتشار دو یا سه آلبوم جدید و با برگزاری تورهای بینالمللی در کشورهای اروپایی، آمریکای لاتین، خاور دور و خاور میانه، به عنوان یک ستاره، کنسرتهای بیشماری را ترتیب داده است. گفتنی است که ریچارد کلایدرمن از سال ۱۹۷۹ تا کنون، هر ساله، دویست روز را در تور جهانی به برگزاری کنسرت برای هوادارانش میپردازد.
کلایدرمن همچنین تا کنون بیش از ۱۲۰۰ ملودی ضبط کرده است و با فروش بیش از هشتاد میلیون نسخه دارای دویستوهفتاد صفحه طلایی و هفتاد صفحه پلاتینیوم است. وی سبک رمانتیک نوینی را با تلفیق موسیقی کلاسیک و پاپ ساخته و استاندارد جدیدی از اجرای پیانو را که برای اغلب علاقهمندان پیانو و حتا مبتدیان قابل اجراست پدید آورده است.
گفته شده که بسیاری از جوانان علاقمندی خود به پیانو و موسیقی کلاسیک را مدیون آشنایی با موسیقی وی میدانند. در حقیقت موسیقی کلایدرمن همانند پلی موسیقی پاپ را به موسیقی کلاسیک پیوند زده، گرایش و درک موسیقی کلاسیک به ویژه موسیقیسازی را برای مردم دنیا آسان تر کرده است. در کتاب رکوردهای جهانی گینس، از وی به عنوان «موفقترین نوازنده پیانو در سراسر دنیا» نام برده شده است.
کلایدرمن یکی از پرکارترین پیانیستهای پاپ و کلاسیک است که مجموعه آثار ضبط شده وی، کلکسیون بینظیری از محبوبترین ملودیهای دنیا با اجرای پیانو و ارکستر کلاسیک، پاپ است.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
دادگاه ولایت «سغد» منطقه شمال تاجیکستان پنج نفر متهم در نخستین حمله انتحاری در این کشور را به حبس ابد محکوم کرد. در برابر این افراد، چهلوپنج تن دیگر به کمک در تشکل این حمله انتحاری از هشت تا سی سال روانه زندان شدند.
نخستین حمله انتحاری در تاجیکستان پاییز سال ۲۰۱۰ ملادی در شهر «خجند» شمال تاجیکستان روخ داد که چهار کشته و بیش از بیست زخمی بر جای گذاشت. این حمله را گروه «جماعت انصاراله» بر دوش گرفت، ولی خود مقامات دادستانی تاجیکستان این حمله را کار دست «جنبش اسلامی ازبکستان» میداند.
مقامات میگویند «اکمل کریماف» یک ساکن جوان شهر «خجند» با خودرواش به اداره پلیس این شهر حمله برده و خود را ترکانده است.
«مبحث دیگری میان تاجیکستان و روسیه»
شرکت روسی «رولکان» تقاضا کرده است، تا دو هواپیمای این شرکت را که به نفع دولت تاجیکستان مصادره شده بود بازپس بدهند. «سرگی پالویناف» رهبر شرکت روسی «رولکان» که مقامات تاجیکستان او را در پیگرد قرار دادهاند، نسخهای از دعوایش را به دادگاه ولایت «ختلان» جنوب تاجیکستان ارسال کرده است.
دادگاه شهر «قورغانتپه» ماه ناومبر سال جاری دو خلبان شرکت «رولکان» را به زندان محکوم کرده و دو هواپیمای این شرکت روسی را به نفع دولت تاجیکستان مصادره نمود. اما در پی پافشاریهای «مسکو» تاجیکستان مجبور شد دو خلبان این شرکت روسی را عفو کند، اما قرار دادگاه در مورد مصادره هواپیماها را بدون تغییر باقی ماند.
با این حال روشن نیست که دوباره مطرح شدن موضوع هواپیماها شرکت روسی «رولکان» به سر تاجیکستان و بیش از یک ملیون مهاجر کاری تاجیک در روسیه چی بلاهای دیگری خواهد آورد.
«فرزند رییس جمهوری، نامزد به مقام رهبر فدراسیون فوتبال»
رستم امام علی فرزند رییس جمهوری تاجیکستان این بار نامزد به مقام رییس فدراسیون فوتبال تاجیکستان شده است. «رستم امام علی» بیستوچهار ساله در حالی برای دریافت کرسی رییس فدراسیون فوتبال تلاش میکند که چند سال پیش سرپرستی تیم فوتبال «استقلال» کشور را بر عهده گرفت.
«رستم امام علی» همچنین در مقامهای معاون رییس کمیته جوانان ورزش و جهانگردی و کمیته سرمایهگذاری هم ایفای وظیفه کرده است. او در آغاز سال جاری رهبر یکی از بخشهای مهم «خدمات گمرک» کشور تعیین شد.
اما این تنها فرزند رییس جمهوری تاجیکستان نیست که صاحب مقام در نهادهای دولتی کشور است. دختر رییس جمهوری «آزاده رحمان» حالا معاون وزیر امور خارجه تاجیکستان میباشد.
رادیو کوچه
1895 میلادی- برادران «لومیر» (Lumière) تصویر متحرک تولید کردند و اولین کسانی هستند که سینما را به جهان معرفی کردند. در گراند کافه واقع در شهر پاریس آنها دستگاه خود به نام «سینماتوگراف» را به جهانیان عرضه کردند.
یکی از این مخترعان فرانسوی به نام «لویى لومیر» در 1895 چند صحنه از وقایع روزمره و نمایشهای کوتاه کمدی را فیلمبرداری کرد و در چنین روزی این فیلم را در یک سالن کوچک زیرزمینی در پاریس به معرض نمایش گذاشت. فیلمهایى که طی این سالها به معرض نمایش گذاشته میشد، ترکیبی از نمایشهای کوتاه و صحنههای زندگی روزمره یا مناظر طبیعی به صورت صامت و بیصدا بود و سینما در سالهای قرن بیستم رونق بیشتری یافت.
1908 میلادی- زلزلهای به قدرت 7.5 درجه در مقیاس ریشتر شهرهای بندری مسینا در جزیره سیسیل در ایتالیا را ویران کرد. این زمین لرزه، شدیدترین زلزلهای بود که تا پیش از آن در قاره اروپا ثبت نشده بود. در پی این زلزله سونامی ایجاد شد که بندر مسینا و روستاهای پیرامون آن را ناپدید کرد و بیش از هفتاد و پنج هزار نفر کشته شدند.
1932 میلادی- «خوان مانوئل پوییگ دیلدونه» (Juan Manuel Puig Delledonne) نویسنده آرژانتینی متولد شد. در رشتههای فلسفه، سینما و فیلمنامهنویسی تحصیل کرد. او از نویسندههای پست مدرن بود که از رمانهای او میتوان «نفرین ابدی بر خواننده این برگها» را نام برد. در داستانهایش راوی وجود ندارد و روایتهای آثارش چند صدایی هستند.
1386 خورشیدی- «آیدین نیکخواه بهرامی» عضو تیم ملی بسکتبال ایران در حادثهی رانندگی در شمال ایران درگذشت. وی هم چنین عضو باشگاه صبا باطری بود. او نقش بزرگی در قهرمان تیم ملی بسکتبال ایران در رقابتهای قهرمانی آسیا داشت.
———————————————-
برخی از رویدادهای دیگر
1358 خورشیدی- سازمان «نهضت سوادآموزی» سازمان دولتی ایرانی است که برای آموزش خواندن و نوشتن به بزرگسالان و نیز کودکانی که به مدرسه دسترسی ندارند، فعالیت میکند.
این سازمان با فرمان «روحاله خمینی» در چنین روزی تشکیل شد و تا سه سال به صورت شورایی اداره میشد تا سرانجام «محسن قرائتی» به ریاست آن منصوب شد.
1903 میلادی- «جان فون نویمان» (John von Neumann) ریاضیدان و دانشمند آمریکایی بهدنیا آمد.
1953 میلادی- «ریچارد کلایدرمن» نوازنده مشهور پیانو، در پاریس متولد شد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
خبر / رادیو کوچه
در حالی که ناظران اتحادیه عرب روز سهشنبه، 27 دسامبر، نخستین روز از ماموریت خود را در سوریه آغاز کردند در مناطق مختلف این کشور دستکم 35 تن به دست نیروهای امنیتی کشته شدهاند. نیروهای ارتش با بمباران مناطق مختلف حمص تنش را افزایش دادند.
این در حالی است که روز دوشنبه نیز دهها نفر در حمص و شهرهای سوریه به دست نیروهای امنیتی کشته و بازداشت شدند.
به گزارش الجزیره، همزمان بر اساس گزارشها، بیش از 70 هزار نفر از مردم حمص تجمع اعتراضی برگزار کردند و منابع مخالفان تاکید میکنند نیروهای دولتی به سمت آنها آتش گشودند و از گاز اشکآور استفاده کردند.
این در حالی است که حدود 50 تن از ناظران اتحادیه عرب به سرپرستی محمد الدابی وارد حمص شدند و به بازدید از مناطق مختلف این شهر و دیدار با برخی آسیبدیدگان پرداختند.
محمد الدابی نخستین روز ماموریت ناظران عرب را «بسیار خوب» توصیف و تاکید کرد وی برای شرکت در برخی جلسات به دمشق بازخواهد گشت اما ناظران همچنان در این شهر مستقر خواهند ماند.
مخالفان هنگام عبورناظران اتحادیه عرب از آنها درخواست کردند پرونده سوریه را به سازمان ملل ارسال کنند.
نمایندگان اتحادیه عرب بر اساس توافق با حکومت سوریه از مناطق مختلف این کشور بازدید میکنند سپس گزارشهایی در مورد مشاهدات خود به این اتحادیه ارسال خواهند کرد.
تلاش برای توقف سرکوبها، آزادسازی بازداشتشدگان، عقبنشینی ارتش از مناطق مسکونی و زمینهسازی برای ورود خبرنگاران به عنوان ماموریت ناظران عرب اعلام شده است.
بیشتر بخوانید:
«زخمیشدن یک ناظر اتحادیه عرب در ناآرامیهای سوریه»
خبر / رادیو کوچه
مقامهای ایالات متحده روز سهشنبه، 27 دسامبر، به وقت واشینگتن، در بیانیهای اعلام کردند تاکنون برای علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن که خواهان سفر به آمریکاست، روادید صادر نکردهاند.
مارک تونر، از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا با صدور بیانیهای اعلام کرد، به رغم گزارشهای منتشر شده درباره صدور روادید برای آقای صالح، ایالات متحده همچنان در حال بررسی درخواست او برای سفر به این کشور برای مقاصد درمانی است.
علی عبداله صالح روز شنبه اعلام کرد برای کاهش ناآرامیها در کشورش قصد دارد به آمریکا سفر کند.
او در این حال گفته بود که هدف از سفر به آمریکا درمان جراحتهای شدید ناشی از حادثه ترور او در ماه ژوئن نیست.
آقای صالح پس از حادثه انفجاری که در صنعا رخ داد، برای درمان جراحتهای شدید و سوختی ایجاد شده به عربستان سعودی رفت.
آمریکا گفته است سفر آقای صالح را تنها برای اهداف درمانی در نظر خواهد گرفت.
بیشتر بخوانید:
«۸ کشته در ناآرامیهای یمن»
گزارش خبری/ رادیو کوچه
جلسه محاکمه امیر میرزاییحکمتی متهم به جاسوسی برای ایالات متحده آمریکا در ایران، روز سهشنبه، 27 دسامبر، در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شده است. این دادگاه بهصورت غیرعلنی و پشت درهای بسته برگزار شد.
به گزارش فارس، قاضی دادگاه در جریان محاکمه، از نیروهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به دلیل بازداشت این شخص قدردانی کرده است.
هفته گذشته پس از دستگیری حکمتی به اتهام جاسوسی برای ایالات متحده تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی، اعترافات این شخص را پخش کرد که طی آن مدعی شد به دنبال نفوذ در وزارت اطلاعات این کشور بوده است.
در نخستین جلسه محاکمه حکمتی، نماینده دادستان کیفرخواستی بر اساس گزارشهای مدیرکل حقوقی و قضایی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و اعترافهای متهم قرائت کرد.
در این کیفرخواست تاکید شده است که امیر میرزایی حکمتی با «دولت متخاصم آمریکا و سرویس جاسوسی سیا علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همکاری کرده است.»
برپایه کیفرخواست حکمتی متهم شده است که از «می 2009 توسط سازمان جاسوسی آمریکا استخدام شده و ماموریتهایی را برای جاسوسی در ایران داشته است.»
در متن کیفر خواست آمده است: «اقرار صریح و مقرون به واقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده و انگیزههای همکاری با سیا محرز است.»
بنا بر گزارش منابع خبری ایران، حکمتی در دفاع از خود در جلسه محاکمه گفته است: «با ماموریت نفوذ در سیستمهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران و تبدیل شدن به منبع خبری برای سیا وارد ایران شده بودم اما شخصن قصد ضربه زدن به ایران را نداشتم.»
وی گفته است که قصد داشته در ایران زندگی کند و به آمریکا باز نگردد.
وکیل مدافع متهم که رسانههای ایران او را آقای صمدی معرفی کردهاند، موکل خود را «فریبخورده» دانسته و گفت: «امثال موکل من را آمریکاییها به دام میاندازند اما وقتی پرنده تیز پرواز هزار چشم هزار گوش مستور و پوشیده از انظار را ماموران ما، جوانان ما و چشم و گوشهای ما صید میکنند آمریکا در تلاش برای چه چیزی است؟ جایی که عقاب پر بریزد، از پشه لاغری چه خیزد؟ موکل من چطور میتوانسته در سیستمی نفوذ کند که هیچ احدی راه به آنجا ندارد. میکده حمام نیست، سرزده وارد نشو.»
وی افزوده است: «در هرکجا جنبدهای علیه نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و توطئه میکند توسط سربازان و جان برکفان خوش نام پوشیده مرام بسیار خوش مرام کشف میشود. لذا آیا میتوان در چنین سیستمی نفوذ کرد؟ لذا اینجا فقط صرف قصد جرم مطرح است و ارتکاب این جرم به نظر من جرم محال است.»
همزمان، ایالات متحده آمریکا بار دیگر از ایران خواستار آزادی «سریع» یک شهروند ایرانیتبار خود شده است.
وزارت خارجه آمریکا همچنین اعلام کرد دیپلماتهای سوییسی که از زمان قطع روابط دیپلماتیک، مسوولیت حفاظت از منافع آمریکا در ایران را بر عهده دارند، روز شنبه بار دیگر خواستار دیدار با این متهم شدهاند اما با این درخواست آنها مخالفت شده است.
مارک تونر، یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا به خبرنگاران اظهار داشت: «ما از گزارشهای مطبوعاتی از آغاز محاکمه آقای حکمتی پشت درهای بسته آگاه هستیم.»
آقای تونر سپس ایران را متهم کرد که بارها در گذشته اتباع خارجی را بیاساس به جاسوسی متهم کرده است و به دلایل سیاسی در زندان نگهداشته است.
بیشتر بخوانید:
«آمریکا خواهان آزادی متهم به جاسوسی در ایران است»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) رحیمی: اگر نفت ایران را تحریم کنند یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=10&day=7&id=1315296
معاون اول رییس جمهوری هشدار داد: «اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.»
محمدرضا رحیمی عصر سه شنبه در سومین همایش بینالمللی ارتقای توان داخلی افزود: «ما علاقهای به دشمنی و خصومت نداریم و شعار ما دوستی و برادری است اما غربیها نمیخواهند نقشههای خود را رها کنند.»
2) زوایای جدیدی از ماموریت جاسوس آمریکایی برای نفوذ در دستگاه اطلاعاتی ایران
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=10&day=7&id=1315295
نخستین دادگاه رسیدگی به اتهامات امیر میرزایی حکمتی که چندی پیش به اتهام جاسوسی برای آمریکا بازداشت شده بود پیش از ظهر روز سهشنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. به گزارش فارس، در کیفرخواست صادره برای امیر میرزایی حکمتی که توسط نماینده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مدیرکل حقوقی قضایی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده است که حکمتی با هدف نفوذ به سیستم اطلاعاتی کشور وارد ایران شده و با بررسی دقیقتر مشخص شد که هدف وی متهمسازی ایران به دست داشتن در تروریسم است.
آفرینش
1) رییس قوه قضاییه: متهمان فساد اخیر تعلیم داده شده بودند که چیزی نگویند
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16396#93830
رییس قوه قضاییه گفت: «دستگاه قضایی باید وظایف خود را در موعد مقرر قانونی انجام دهد و اگر هریک از دستگاههای نظام وظایف خود را انجام دهند، انتخابات سالم و مورد اعتماد و اطمینان مردم برگزار خواهد شد.» به گزارش آنا، آیتاله صادق لاریجانی در نشست مسوولان قضایی سراسر کشور به منظور تبیین نقش قوه قضاییه در پیشگیری و رسیدگی به جرایم انتخاباتی افزود: «هدف از تشکیل این جلسه عمدتن تاکید بر وظایفی است که قوه قضاییه بر حسب قانون مکلف به انجام دادن آنهاست.» وی با بیان اینکه موضوع انتخابات در کشور ما حیاتی و بسیار مهم است، گفت: «انتخابات درکشور ما تجلی مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی- اجتماعی – فرهنگی و دینی خودشان و نشانه نشاط و حیات سیاسی کشور است.»
2) موشک قاره پیمای بولاوای روسیه برای استقرار آماده شد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16396#93839
دمیتری مدودیف رییس جمهوری روسیه، پایان مراحل آزمایش نسل جدید موشکهای قاره پیمای دریایی این کشور موسوم به «بولاوا» و آماده شدن آن برای استقرار در واحدهای موشکی را اعلام کرد. به گزارش ایرنا، مدودیف در جمع شماری از افسران ارشد روس گفت: «به رغم وجود مسایل و مشکلاتی در بخشهای موشکی و فضایی روسیه، در روزهای اخیر گام بسیار مهمی برداشتیم و مراحل آزمایش مجموعه جدید موشکهای راهبردی هستهای دریایی موسوم به «بولاوام را به پایان رساندیم.»
مردمسالاری
1) بارش نخستین برف زمستانی در تهران
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=123683
مدیر کل هواشناسی استان تهران از قطع بارشها در پایتخت و آغاز پایداری جوی از امروز خبر داد.
مهندس محسن جباری دیروز در گفتوگو با ایسنا، افزود: «بررسی نقشههای هواشناسی نشان میدهد که تا حدود ساعت 16 روز گذشته بارش برف و باران در شهر تهران قطع شده اما بارشها به صورت متناوب در مناطق شرقی استان و ارتفاعات به صورت برف ادامه دارد.»
2) خباز خطاب به احمدینژاد: آیا صدای شکستن استخوانهای محرومین را زیر بار تورم نمیشنوید
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=123695
به گزارش فارس، محمدرضا خباز نماینده کاشمر طی نطق میان دستور اظهار داشت: «رییس جمهوری چند وقت پیش گفتند که اگر در جایی ظلمی را مشاهده کردید، چنان فریاد بزنید که صدایتان به گوش من برسد. آقای رییس جمهوری آیا صدای مظلومانه کشاورزان و دامپروران که هزینه تولید آنها افزایش پیدا کرده و دولت هم با قیمتهای تضمینی محصولات آنها را نمیخرد، به گوش شما نرسیده است؟ آیا صدای 6 و نیم میلیون جوان جویای کار که هر روز در صدد اشتغال جدید هستند و به هر دستاویزی که میرسند، متوسل میشوند را نمیشنوید، آیا صدای دانشآموزان دوره راهنمایی و معلمین آنها و همچنین معلمین شرکتی که هر روز در جلوی مجلس جمع میشوند و به وسیله وزیر سابق دعوت به کار شدهاند و وزیر کنونی آنها را از کار اخراج کرده را نشنیدهاید؟» نماینده کاشمر خطاب به رییس جمهوری اظهار داشت: «آیا صدای شکستن استخوانهای محرومین زیر بار تورم بالای 20 درصد را نشنیدهاید و آیا صدای متقاضیان وامهای اندک که در رفت و آمد بانکها در حدود یک سال است سرگردانند را نشنیدهاید؟ انتظار داریم که راهی برای جبران مشکلات اندیشیده شود.»
جام جم
1) احمدینژاد: باید در سیاست خارجی عاقلانه رفتار کرد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100863129807
رییس جمهوری با تاکید بر اشراف کامل دستگاه دیپلماسی کشور بر تحولات موجود در عرصههای منطقهای و بینالمللی گفت: «باید در تمامی اقدامات خود به خصوص در عرصه سیاستخارجی از اقدامات هیجانی و احساسی دوری کرده و عالمانه و عاقلانه رفتار کرد.»
2) درخواست از تهران برای میانجیگری در پرونده طارقالهاشمی
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100863130100
خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه گزارش داد: «برخی طرفهای عراقی در تماس با ایران، خواستار میانجیگری تهران در پرونده طارقالهاشمی به منظور برونرفت از بحران ایجاد شده در روند سیاسی عراق شدند. برخی منابع آگاه حزبی کردستان عراق هم اعلام کردند که یک هیت ایرانی در حال حاضر گفتوگوها در این باره را با منطقه کردستان آغاز کرده است.»
دنیای اقتصاد
1) انتقاد سایت توکلی از انتصاب داماد رییس جمهوری در سازمان استاندارد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=283622
سایت خبری تحلیلی الف، وابسته به احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس در یادداشتی با اشاره به انتصاب مهدی خورشیدی، داماد محمود احمدینژاد به ریاست سازمان استاندارد نوشت: «آقایانی که یکشنبه شب، چهارم دی۹۰ در نهاد ریاست جمهوری دور میز نشستید و ریاست سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران را به داماد ۳۰ساله آقای رییس جمهوری سپردید؛ آیا از شهدای انقلاب شرم نکردید؟ مگر شهدای انقلاب خونشان را ندادند تا دوران شاهپوربازی و آقازادگی تمام شود؟ مگر الان زمان پهلوی است که ریاست سازمانهای دولتی به اعضای خانواده رییس کشور سپرده شود؟ از رهبر انقلاب شرم نکردید؟ از روی ملت ایران شرم نکردید؟»
2) حذف یارانه 10میلیون ایرانی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=283544
دبیر ستاد هدفمندی یارانهها از حذف 10 میلیون ایرانی از فهرست یارانهبگیران در فاز دوم هدفمندسازی خبر داد؛ محمدرضا فرزین با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفت که دهکهای درآمدی 9 و 10 همزمان با اصلاح مجدد قیمت حاملهای انرژی در فاز دوم اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها، از فهرست مشمولان یارانه نقدی خارج میشوند تا سهم یارانه گروههای باقیمانده افزایش یابد؛ معاون وزیر اقتصاد این دو دهک را «اقشار مرفه پردرآمد» جامعه دانست و گفت: «براساس برآوردها، افرادی که یارانه نقدی تنها 5 تا 10 درصد از درآمد ماهانه آنها را تشکیل میدهد، در مرحله دوم، یارانه نقدی دریافت نخواهند کرد.»
ابتکار
1) استقبال سرد مردم از پیشفروش سکه
http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=92367
روز گذشته رییس کل بانک مرکزی از مورد استقبال قرار نگرفتن پیشفروش سکه خبر داد. استقبال اندک از این طرح در حالی است که براساس اعلام بانک مرکزی، متقاضیان میتوانند به تعداد مورد نیاز خود، سکه را از شعب بانک ملی پیشخرید کنند.
2) درگیری در جلسه علنی مجلس
http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=92358
دیروز صبح صحن علنی مجلس شاهد درگیری لفظی و فیزیکی نماینده دولت و نماینده مجلس شورای اسلامی بود که سبب شد تا دقایقی وضعیت داخلی مجلس متشنج شود. امری که منجر به اخراج نماینده دولت (رییس سازمان هدفمندی یارانهها) از سوی رییس مجلس شد.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای مخالف دولت جمهوری اسلامی، روز سهشنبه، 27 دسامبر، دادگاه انقلاب تهران، ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران، را با صدور حکمی به هشت سال حبس و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرده است.
به گزارش میزان خبر، ابراهیم یزدی که پس از انتخابات ۱۳۸۸ سه بار پیش از این بازداشت شده بود، توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به هشت سال زندان و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی شده است.
این در حالی است که آقای یزدی صلاحیت دادگاه انقلاب برای رسیدگی به پرونده خود را رد کرده بود و حاضر به دفاع از خود در جلسه دادرسی نشد.
دبیرکل نهضت آزادی ایران در دفاعیه خود خطاب به قاضی صلواتی نوشته بود: «پرونده تشکیل شده و کیفر خواست صادره در واقع علیه نهضت آزادی ایران است که در سال ۱۳۴۰ تاسیس شده است. دادگاه انقلاب صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به اتهامات علیه نهضت آزادی ایران و اینجانب را ندارد.»
ابراهیم یزدی، ۸۰ ساله عضو شورای انقلاب، وزیر خارجه و معاون نخست وزیر دولت موقت، نماینده مردم تهران در مجلس اول شورای اسلامی بوده و از سال ۱۳۷۳ دبیرکلی نهضت آزادی را برعهده داشته است.
بیشتر بخوانید:
«ابراهیم یزدی، فعال سیاسی از دفاع در دادگاه خودداری کرد»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای مصری، روز چهارشنبه، 28 دسامبر، محاکمه حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین مصر پس از سه ماه وقفه در قاهره، پایتخت این کشور از سرگرفته میشود.
به گزارش منا، آقای مبارک متهم است که دستور کشتار معترضان را صادر کرده و اتهام دیگر او فساد مالی است.
حسنی مبارک پس از اعتراضهای گسترده مردمی در ماه فوریه از سمت خود کنارهگیری کرد.
تاکنون چند نفر از شخصیتهای عالیرتبه مصر در محاکمه آقای مبارک شهادت دادهاند.
به گفته فیلد مارشال حسین طنطاوی، آقای مبارک دستوری در رابطه با تیراندازی به معترضان صادر نکرده بود.
جلسات پیشین محاکمه آقای مبارک زد و خورد مخالفان و موافقان او را در خارج از دادگاه به همراه داشت.
بیشتر بخوانید:
«مبارک از ارتش نخواست که به تظاهرکنندگان تیراندازی شود»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه و چهارشنبه، هزاران اسراییلی در محکومیت رفتار یهودیان افراطی مذهبی که خواهان تفکیک جنسیتیاند، در حوالی بیتالمقدس تظاهرات کردهاند.
به گزارش هاآرتص، شیمون پرز، رییس جمهوری اسراییل، روز چهارشنبه، 28 دسامبر در یک مصاحبه اعلام کرد که اقلیتی در کشورش رفتاری «وقیحانه» دارند و همبستگی ملی را نقض میکنند.
او اسراییلیها را تشویق کرد که در این اعتراض در شهرک بیت شمش در حوالی بیتالمقدس شرکت کنند.
از زمانی که اعلام شد چند افراطی یهودی به دختری هشت ساله آب دهان انداخته و او را به پوشیدن لباس نامناسب متهم کردهاند، شهرک بیت شمش به کانون اعتراضها علیه افراطگرایی مذهبی بدل شد.
یهودیان افراطی خواهان جدایی از زنان و مردان در جامعه اسراییل هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر