خبر / رادیو کوچه
صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز پنجشنبه، 22 دسامبر، قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت وضعیت حقوق بشر در ایران را مورد انتقاد قرار داده است.
به گزارش ایسنا، آقای لاریجانی مجامع بینالمللی را که به صدور قطعنامه علیه جمهوری اسلامی مبادرت میکنند، «دستنشانده قدرتهای بزرگ» دانسته و گفته است: «مجامع بینالمللی هر روز تحت تاثیر قدرتهای استکباری، خوابی علیه ایران میبینند، اما ملتهای بیدار و هوشیار، هرگز تابع قطعنامههای فرمایشی مجامع بینالمللی نیستند و با مطالعه شعارها و اهداف ملتها و دولتها، فرمایشی بودن این قطعنامهها را تشخیص میدهند.»
اوایل هفته جاری، اعضای سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای در مجمع عمومی این سازمان، «نگرانی عمیق خود را نسبت به ادامه و تکرار موارد نقض حقوق بشر» در جمهوری اسلامی اعلام کردند.
آقای لاریجانی، که در جلسه مقامات قوه قضاییه سخن میگفت، به بخشهایی از مصوبه مجمع عمومی حاوی انتقاد از عملکرد قوه قضاییه جمهوری اسلامی پرداخت و محتوای این قطعنامه را «تکراری و سراسر دروغ و برگرفته از شعارهای کذایی ضد انقلاب اسلامی ایران» دانست.
رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی یادآور شد که انتقاد از مواردی «مانند خشونت و تبعیض علیه زنان، استفاده از مجازاتهای ظالمانه شلاق و قطع عضو، اعدامهای دستجمعی و پنهان، اعدام بر اساس جرایم فاقد تعریف دقیق و صریح قضایی، اعدام در ملاعام و اعدام زیر سن قانونی» را اظهاراتی بدون اساس خواند و گفت که «طرح چنین مسایلی آن هم از سوی یک مجمع رسمی و نهاد بینالمللی عجیب است.»
صادق لاریجانی به بخشی از قطعنامه مجمع عمومی که ایران را به اجرای اعدامهای دستجمعی مخفیانه متهم کرده اشاره کرد و گفت: «اگرچه ما در صدور احکام اعدام، ترسی از مجامع تحت سلطه استکبار نداریم، با این حال اعلام میکنیم که ما اعدامهای مخفیانه نداریم و اگر مقصود این است که برخی اعدامها در ملاعام نیست، گفته درستی است، اما اعدام نکردن در ملاعام تفاوت دارد با اینکه کسانی به صورت مخفیانه و بدون اطلاع بستگان در گوشهای اعدام شوند.»
قطعنامه سازمان ملل همچنین حاوی انتقاد از اجرای احکام اعدام در ملاعام بوده است، اما آقای لاریجانی گفت که اعدام در ملاعام «براساس قانون و شریعت اسلام و قوانین و آرای قضات» صورت میگیرد.
وی با ابراز این نظر که تصمیمات قوه قضاییه جمهوری اسلامی با قوانین اسلامی انطباق دارد، گفت که قطعنامه مصوب مجمع عمومی «مخالفت صریح با اساس و نص اسلام و قرآن» است و افزود: «انتظار ما این بود که تمام کشورهای اسلامی علیه این قطعنامه موضعگیری کنند زیرا که موارد مطرح شده نه علیه ایران، که زیر سوال بردن پایهها و ارکان اسلام است.»
آقای لاریجانی در ادامه اظهارات خود، صدور قطعنامه محکومیت جمهوری اسلامی در سازمان ملل را خصومت با اسلام توصیف کرد و گفت: «مشخص است که دعوا تنها بر سر ایران نیست، بلکه مشکل آنان با اسلام است و ما سوال میکنیم که مگر قصاص یا اعدام در ملاعام، اجرای حدود نیست و آیا این مسئله در قرآن تصریح نشده است؟»
آقای لاریجانی اعدام گسترده مخالفان حکومت را نیز تکذیب کرد و گفت که در جمهوری اسلامی «در طول سال شاید یک مورد هم اعدام امنیتی نداشته باشیم.»
وی این نظر را که مجموعه قوانین مصوب در ایران به نفع زنان نیست، نادرست دانست و با مقایسه شرایط زنان در جمهوری اسلامی با بعضی از کشورهای دیگر، اظهار داشت: «در برخی کشورهای همسایه ایران، زنان از ابتداییترین حقوق خود محروم بوده و حتا حق شرکت در انتخابات را ندارند، اما زنان ایرانی در دانشگاهها، ادارات و تمام مراکز اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حضور دارند و در پستهایی چون وزارت، وکالت، قضاوت و بسیاری از مشاغل دیگر فعالیت میکنند.»
لازم به اشاره است این قطعنامه با درخواست از مقامات جمهوری اسلامی برای رسیدگی به اتهام تقلب در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، از آنان خواسته است شرایطی را فراهم آورند که انتخابات آینده مجلس به نحوی برگزار شود که نتیجه آن، منعکس کننده اراده مردم ایران باشد.
بیشتر بخوانید:
«سازمان ملل نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرد»
خبر / رادیو کوچه
حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسولاله تهران، روز چهارشنبه، 21 دسامبر از سمت خود کنارهگیری کرده است. این در حالی است که وی چهارمین فرمانده سپاه است که با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی از سمت خود کنارهگیری میکند.
به گزارش رسانههای داخلی ایران، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران با صدور حکمی محسن کاظمینی را به سمت فرمانده جدید سپاه محمد رسولاله تهران منصوب کرده است.
لازم به اشاره است حسین همدانی که ۱۹ آبان سال ۸۸ به فرماندهی سپاه تهران منصوب شده بود٬ یکی از فرماندهان سپاه است که نامش به عنوان یکی از ناقضان حقوق بشر در فهرست تحریمهای بینالمللی قرار دارد.
پیش از این حسین ذوالنور از سمت جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه کنارهگیری کرد و جای خود را به عبداله حاجیصادقی داده بود.
همچنین بهرام حسینیمطلق فرمانده سپاه سید الشهدا استان تهران آبانماه جای خود را به علی نصیری داد تا خود فرماندهی سپاه استان البرز را عهدهدار شود.
یداله جوانی نیز اول آذر امسال از سمت معاونت سیاسی فرماندهی کل سپاه برکنار و علیاشرف نوری جایگزین وی شده است.
تاکنون علت برخی از این جابهجاییها در سپاه پاسداران اعلام نشده است.
بیشتر بخوانید:
«عدم ارایه لیست بهمعنای تحریم انتخابات نیست»
«انتصاب جانشین جدید نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران»
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، 22 دسامبر، انتخابات پارلمانی مصر در مرحله دوم برگزار شد و همچنان تا روز جمعه ادامه خواهد داشت. همزمان شورای نظامی مصر روز 23 ژانوبه 2012 را به عنوان موعد برگزاری نخستین جلسه پارلمان اعلام کرد.
این در حالی است که درگیریها همچنان در قاهره، پایتخت مصر، بین نیروهای امنیتی و معترضان به شورای نظامی ادامه دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرنگار الجزیره در مصر، رایگیری از مردم مصر در دور دوم مرحله دوم انتخابات پارلمانی مصر در 9 استان الجیزه، المنوفیه، الشرقیه، سوئز، الاسماعیلیه، بنی سویف، البحیره، سوهاج و اسوان همچنان ادامه دارد.
مردم مصر در این دور از انتخابات برای انتخاب 59 نامزد از بین 118 نامزد راه یافته به دور دوم به پای صندوقهای اخذ رای رفتهاند.
تحلیلگران معتقدند در مرحله دوم انتخابات نیز اسلامگرایان به ویژه نمایندگان اخوانالمسلمین بیشترین میزان رای را بهدست خواهند آورد.
از سویی دیگر، ژنرال طنطاوی، رییس شورای نظامی حاکم بر مصر، 23 ژانویه 2012 را به عنوان موعد برگزاری نخستین جلسه پارلمان اعلام کرد.
بر این اساس، پارلمان مصر بلافاصله پس از پایان مرحله سوم انتخابات که در اوایل ژانویه برگزار میشود، تشکیل جلسه خواهد داد.
بیشتر بخوانید:
«سرکوب معترضان در مصر متوقف شود»
خبر / رادیو کوچه
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا روز پنجشنبه، 22 دسامبر، اظهار داشت که جمهوری اسلامی سایت سفارت بریتانیا در تهران را فیلتر کرده است.
به گزارش بیبیسی، آقای هیگ اضافه کرد: «اکنون وب سایت بریتانیا در ایران به فهرست هزاران وب سایت دیگری اضافه شده است که توسط مقامات ایران سانسور و مسدود شدهاند.»
این در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی به طور رسمی درباره مسدود شدن سایت سفارت بریتانیا در تهران اظهار نظری نکردهاند.
آقای هیگ این عمل را «مخرب» توصیف کرد و گفت: «این عمل به مردم ایران ثابت میکند که حکومتشان مصمم است که به هر شکل ممکن اخبار و اطلاعات مربوط به نگرانیهای جامعه بینالملل از سیاستها و رفتار حکومت ایران را از آنها پنهان کنند.»
به گفته آقای هیگ این اقدام دسترسی ایرانیان به اطلاعات مربوط به سفر به بریتانیا را مشکلتر خواهد کرد.
یک ماه پیش و به دنبال حمله گروهی از معترضان منسوب به جمهوری اسلامی به اماکن دیپلماتیک بریتانیا در تهران که منجر به وارد آمدن خسارات به سفارت این کشور و اقامتگاه دیپلماتهای بریتانیا در باغ قلهک شد، این کشور سفارتش در تهران را تعطیل کرد و از دیپلماتهای جمهوری اسلامی هم خواست که خاک بریتانیا را ترک کنند.
با تعطیلی سفارت بریتانیا در تهران و خروج دیپلماتهای جمهوری اسلامی از لندن، سفارتخانهها و بخش کنسولی دو کشور تعطیل است.
آقای هیگ درباره مسدود شدن سایت سفارت بریتانیا گفت: «این سند دیگری است از وضعیت وخیم محدودیت آزادی بیان در ایران و وضعیت حقوق بشر در این کشور.»
به گفته آقای هیگ این حرکت، بریتانیا را از برقراری ارتباط با ایرانیان از طریق اینترنت باز نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
«آزادی بازداشتشدگان واقعه حمله به سفارت بریتانیا»
خبر / رادیو کوچه
دولت آمریکا برای نخستین بار اعلام داشته که در ماجرای حمله هوایی به مقر نظامیان پاکستانی در نزدیکی مرز با افغانستان در ماه گذشته که به کشته شدن بیست و چهار نظامی پاکستانی منجر شد دارای «مسوولیت اساسی» است.
به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال، این واقعه واکنش تند دولت پاکستان را در پی آورد و تحقیقات دولت آمریکا نتیجه گرفته است که اگرچه عملیات هوایی نیروهای آمریکایی به عنوان اقدامی در دفاع از خود، موجه بوده است اما فقدان هماهنگی کامل با مراجع نظامی پاکستان باعث اشتباه در هدفگیری و در نتیجه، کشته شدن نیروهای پاکستانی شد.
در گزارشی که در این خصوص منتشر شده، اشتباهات متعدد نیروهای آمریکایی در جریان این حادثه، از جمله ارسال اطلاعات نادرست به نظامیان پاکستانی، به عنوان مسوولیت اساسی آمریکا نام برده شده است.
لازم به اشاره است پس از این واقعه، مسیر انتقال تجهیزات سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو و آمریکا در پاکستان جهت ارسال به افغانستان بسته و نیروهای آمریکایی پایگاه شمسی در پاکستان را نیز تخلیه کردند.
در واکنش به این حرکت، هیتی از نمایندگان کنگره آمریکا خواهان تعلیق ۷۰۰ میلیون دلار از کمکهای مالی ایالات متحده به پاکستان و پرداخت آن به شرط دریافت ضمانت از این کشور در رابطه با مبارزه با ساخت بمبهای خانگی شد.
بیشتر بخوانید:
«تعلیق بخشی از کمک مالی به پاکستان به وسیله کنگره»
خبر / رادیو کوچه
در پی انتخابات بحث برانگیز پارلمان روسیه و گستردهترین تظاهرات اعتراضی در سالهای اخیر روسیه، دمیتری مدودف، رییس جمهوری، اعلام کرد که برنامه ای برای انجام «اصلاحات جامع» در کل نظام و تشکیلات سیاسی از جمله انتخاب مستقیم استانداران به اجرا گذاشته خواهد شد.
به گزارش نووستی، روز پنجشنبه، 22 دسامبر، آقای مدودف که در جلسه مشترک مجالس پارلمان این کشور سخنرانی میکرد، در عین حال هشدار داد که حکومت «اجازه آشوب و تفرقه افکنی در خیابانها را نمیدهد و مداخله خارجی در امور داخلی خود را قبول نمیکند.»
اگرچه حزب روسیه متحد، که آقای مدودف رهبری آن را برعهده دارد، در انتخابات پارلمانی اخیر بسیاری از کرسیهای خود را از دست داد، اما به گفته ناظران، انتظار میرود در انتخابات ریاست جمهوری آینده، ولادیمیر پوتین، نخست وزیر کنونی و رییس جمهوری پیشین و نامزد حزب در این انتخابات، بار دیگر به ریاست جمهوری دست یابد و آقای مدودف جای او را در سمت نخست وزیری بگیرد.
این در حالی است که در هفته گذشته مردم روسیه بارها دست به تظاهرات زده و از نحوه انتخابات برگزار شده انتقاد کردند. برخی از چهرههای سیاسی این کشور، از جمله میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی و میخاییل کاسیانوف، نخستوزیر پیشین روسیه نیز از مردم حمایت کرده و خواستار برگزاری مجدد انتخابات شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«ابطال انتخابات محال است»
خبر / رادیو کوچه
به دنبال تصویب لایحهای در مجلس فرانسه در ارتباط با کشتار ارامنه در دوره امپراتوری عثمانی، ترکیه سفیرش از پاریس را فرا خوانده و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه اعلام کرده است که دیدارهای دیپلماتیک با فرانسه و نیز فعالیتهای نظامی مشترک، از جمله مانورهای مشترک دو کشور را متوقف میکند.
به گزارش سیانان، مجلس فرانسه روز پنجشنبه، ۲۲ دسامبر، لایحهای را تصویب کرد که بر اساس آن، انکار نسلکشی بودن کشتار ارامنه در دوره امپراتوری عثمانی در ترکیه در سال ۱۹۱۵ میلادی، جرم تلقی خواهد شد و انکارکنندگان، به یک سال زندان و حدود ۴۵ هزار یورو جریمه محکوم میشوند.
این مصوبه مجلس فرانسه، اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی در مجلس سنا بررسی خواهد شد.
با این حال، آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، مخالفت خود را با تصویب چنین لایحهای اعلام کرده و نسبت به سرد شدن روابط فرانسه با شریک تجاری مهمی همچون ترکیه ابراز نگرانی کرده است.
ارامنه میگویند که تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در دوره حکومت عثمانی در ترکیه در سال ۱۹۱۵ میلادی کشته شدهاند.
ترکیه استفاده از اصطلاح «نسلکشی» را برای آنچه در دوره عثمانی برای ارامنه رخ داده است، رد میکند. دولت این کشور به فرانسه هشدار داده است که تصویب نهایی این لایحه و قانونی شدن مفاد آن، «عواقبی جدی» به دنبال خواهد داشت.
ولی دولت ترکیه اعلام کرده است که در دوره مورد نظر، نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر کشته شدهاند. ضمن آن که وقتی ارتش روسیه به شرق آناتولی (شرق ترکیه کنونی) حمله کرد، ارامنه علیه امپراتوری عثمانی قیام کردند که در جریان آن ترکتبارها هم به دست ارامنه کشته شدند.
همزمان با بررسی این لایحه در مجلس فرانسه هم صدها نفر از طرفداران روابط دو کشور و سازمانهای آنها در پاریس دست به تظاهرات زدند.
به گزارش رویترز، نخست وزیر ترکیه اعلام کرده است که مجوز هواپیماهای نظامی فرانسه برای فرود در محدوده مرزی ترکیه و نیز مجوز ناوهای جنگی فرانسه برای لنگر زدن در محدوده آبهای سرزمینی ترکیه لغو میشود.
همچنین یکی از مقامهای سفارت ترکیه در پاریس گفت که سفیر ترکیه در فرانسه، روز جمعه، ۲۳ دسامبر، پاریس را ترک خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در این برنامه به اعترافات قطبزاده خواهیم پرداخت، اما قبل از توجه به این اعترافات، لازم دیدم تا دوباره نوشته آیتاله منتظری را در مورد این اعترافات مرور کنیم. آیتاله منتظری در کتاب خاطرات خود مینویسد: «وقتی که آقای قطبزاده را بازداشت کردند ما شنیدیم که ایشان سوقصدی راجع به مرحوم امام داشته و در چاهی نزدیک محل سکونت ایشان موادی کار گذاشتهاند که کشفشده و آقای شریعتمداری هم از این موضوع اطلاع داشتهاند».
روزی آقای حاج احمد آقا در قم به منزل ما آمد و در حالی که آقای حاج سیدهادی نیز حضور داشت به نحو تهدیدآمیز گفت: «امشب قطبزاده در تلویزیون مطالبی را راجع به آقای شریعتمداری میگوید، شما مواظب باشید حرفی نزنید و چیزی نگویید. بعد شب، مصاحبه آقای قطبزاده از تلویزیون پخش شد و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعتمداری رفتند، و من از صحت و سقم قضایا بیاطلاع بوده و هستم. بعدن شنیدم آقای حاج احمدآقا در زندان سراغ آقای قطبزاده رفته و به او گفته است شما مصلحتن این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شما را عفو میکنند، ولی بالاخره او را اعدام کردند و باز بعدها از طریق موثقی شنیدم که جریان ریختن مواد منفجره در چاه نزدیک محل سکونت مرحوم امام به کلی جعلی است و واقعیت نداشته است و منظور فقط پروندهسازی برای مرحوم آقای شریعتمداری بوده است، والعلم عنداله»
حال با توجه به نوشته آقای منتظری میتوان به این اعترافات نگاه دقیقتری داشت، نگاهی که میتواند ناظر به اعترافات اشخاص دیگری باشد که در این نظام با اتهامات گوناگون مواخذه شدهاند.
قطبزاده در اعترافاتاش شکلگیری توطئه برای براندازی نظام اسلامی را اینگونه بیان میکند: «از مدتی قبل، حدود سه ماه قبل، از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتوگویی پیرامون تحلیل ما از مسایلی که فعلن در کشور ما میگذرد، شد. در این تحلیل من یک مقدار نقطه نظرهایی داشتم و آنها هم همچنین. بعد از قبول نقطهنظرهای من و چارچوبی که باید در آن باشیم، بحث و گفتوگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه میتوان کرد. بر این اساس، بحث اول آنها صحبت از محاصره بود و آنها درباره محاصره نقشهای میخواستند. من این نقشه را توسط یکی از دوستان که تهیه شده بود به آنها دادم. یک نقشه عادی بود. آنها گفتند که این نقشه به نظر ما درست نمیآید و بنابراین لازم است که ما از نزدیک برویم و آنجا را ببینم. آنها رفتند و من یکی از دوستانی که در آنجا منزلی – بغل منزل امام – داشت معرفی کردم و اینها رفتند و آن منزل را دیدند. در مراجعت وقتی نشستیم صحبت کردیم، گفتند که این منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار، گفتند: خیلی خوب و بحث راجع به محل انفجار صورت گرفت که چگونه و به چه نوع. هفتهی بعد – که دو هفته قبل از دستگیری من بود – آمدند گفتند که سازمان ما تصمیم گرفته آنجا را از دو طریق بکوبد: یکی با توپخانه، یکی هم احیانن با انفجار از داخل منزل … هدف از بین بردن همه سران حکومت من جمله امام بود. من در بدو امر دو نوع حالت روانی در برخورد با قضیه داشتم، یکی مسئله آری یا نه. منتها متاسفانه در وهلهی اول من گفتم خیلی خوب این مسئله را بررسی کنیم و ببینیم چه کار میشود کرد و «نه» نگفتم. آنها رفتند و نقشه را بررسی کردند و هفته بعد آمدند و گفتند که ما فکر کردیم که هم نقشه کوبیدن آنجا باشد و هم به حالت خونخواهی امام، بقیه کارها را انجام بدهیم و مردم هم در اینباره بیایند و در واقع گیج بشوند که به کدام سمت بروند. قرار شد که آنها بروند و تمام این نقشه را مورد مطالعه قرار بدهند و چند روز قبل از اجرای نقشه، تصمیم نهایی در این زمینه گرفته شود. فیالواقع من از اینکه با این نقشه در اول آن مخالفت نکردم، از لحاظ روحی خودم ناراحت بودم و تصمیم داشتم که در جلسه نهایی که صحبت است، مطلقن با کوبیدن جماران و منزل امام به – اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام – جلوگیری بکنم، ولی البته با بقیه نقشه مثل گرفتن سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون، محاصره جماران، من کاملن موافق بودم. این نقشهای بود که در واقع انجام و عملی شد، یعنی تا آن مرحله، ولی همینطور که عرض کردم به تصویب نهایی نرسید و ما هم در واقع قبل از آنکه اصلن ماجرا به صورتی در بیاید، دستگیر شدیم.»
احمد عباسی داماد شریعتمداری در اعترافات خود از زبان مهدی مهدوی، امام جماعت مسجد جامع قلهک که مدعیست با قطبزاده مشارکت داشته است، گفته است: «این بنده (مهدوی) حدود یک ماهی بود در مسافرت بودم. از اینجا ابتدا رفتم به سوریه و چند روزی در سوریه بودم. از آنجا سفری کردم به آلمان و در آلمان با بعضی از شخصیتها و مقامات آلمانی ملاقات کردم و برای آنها وضع ایران را تشریح کردم که در ایران اوضاع خیلی خراب است، مردم خیلی مخالف هستند و خفقان، فشار و اینها زیاد است و ناراحتیهای مردم رو به شدت گذاشته. مقامات آلمانی هم حرف من را تایید کردند و گفتند: بله ما اطلاع داریم و اینطور هست و ما هم با این وضع موجود ایران با آقایان نمیتوانیم همکاری بکنیم و اگر یک نظام صحیحی، درستی و افراد صحیحی روی کار باشند، ما حاضریم با آنها همکاری کنیم و رابطه داشته باشیم … بعد از آلمان بنده سفری کردم به عربستان سعودی، هواپیما که نشست و خواستیم پیاده شویم آنجا از ما استقبال محرمانهای کردند… برای ایشان هم بنده شروع کردم همان حرفها که در آلمان زده بودم زدم که در ایران وضع اله و بله است، نارحتی زیاد است فشارها و مخالفتها با رژیم زیاد است … پس از صحبتهای من (آن شخصی که به استقبال آمده بود) شروع کرد به صحبت کردن که او هم دلپری داشت از مقامات ایران و رژیم ایران میگفت: بله ایران منطقه را به آتش کشیده که ایران اله و بله کرده با اینها نمیشود کار کرد و ما هم آمادهایم اگر رژیم صحیحی در ایران باشد، همکاری کنیم و رابطه داشته باشیم. بعد با بعضی از مقامات دیگر در آنجا ملاقاتی دادند و ملاقات کردیم.»
قطبزاده نیز در اعترافات خود درباره همکاری با بعضی از افراد در خارج از کشور و کشورهای منطقه میگوید: «من با آقایان نجفی و محمدحسینی و زارع و ریاضی (از عناصری که قرار بود با کودتا همکاری کنند) این بحث را بلا استثنا کردم که ما نباید به هیچ سیاستی و نیرویی در خارج از کشور متکی باشیم. این بحث را نیز با آقایان حبیبزاده و کامبیزی در مدت طولانی نیز داشتم و مسوولیت سیاست خارجی به عهده من گذاشته شد. حتا یک مورد آمدند و گفتند که جلسهای در استانبول یا آنکارا بوده است که رضا پهلوی، بختیار، آریانا و یکی دو نفر دیگر در این جلسه بودهاند. آقایان میخواستند ما سیاست خارجی خود را با اینها همآهنگ کنیم، اما من گفتم از لحاظ من هر کس هر کاری که میخواهد بکند، ولی من موافق این کار نیستم. قسمت دیگر مسئله ارتباط با یک سلسله افراد خارج از کشور بود. ارتباط من ارتباط امروز و دیروز نبوده و نیست، بلکه من این ارتباطات را در اثر 15، 16 سال زندگی در خارج از کشور پیدا کردهام و با برخی از شخصیتهای بینالمللی سر و کار داشتهام و فعالیتهای زیادی نیز در خارج داشتهام … من میخواستم از نظرات کلی کشورهای اروپایی و خاورمیانه و بلوک شرق راجع به اوضاع داخلی ایران مطلع شوم، زیرا من داشتم وارد کار تغییر حکومت میشدم و برای اینکار نیاز به یک سلسله مسایل اطلاعاتی داشتم. به خاطر این مسئله بود که بر اساس آن یک سلسله تماسهایی با (ویل آلون) گرفته و ایشان هم با سوسیالیستهای آلمان تماس گرفتند … (سازمان سوسیالیستهای آلمان) در 10، 15 سال گذشته (سال 1361) شاید حدود یک هزار تلگراف به شاه سابق و دستگاه گذشته، راجع به زندانیان آن روز ایران زده بود. به همین دلیل با اعتقادی که به نقش عربستان سعودی در خاورمیانه داشتم، باید از نظرات آن کشور نیز مطلع میشدم. ولی در هیچ مورد ما به آنها نگفتیم که میخواهیم چه بکنیم و در آینده، قول دادن امتیازی به آنها بدهیم … من در تمام عمرم تنها یک اسلحه کمری از برادر حافظ اسد گرفتم، آن هم هنگام مذاکرات با وی بود. بعدها نیز من این اسلحه را به برو بچههای مدرسه رفاه دادم.»
صادق قطبزاده در مصاحبهای تلویزیونی پس از دستگیری، رابطه آیتاله شریعتمداری را با جریان کودتا اینگونه بیان میکند: «… در بین مراجع فقط با واسطهای با شخص آیتاله شریعتمداری مسئله درمیان گذاشته شده بود… من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب (مسئله اصل براندازی) به نظر ایشان رسیده بود. در دو سه ماه قبل یکبار آقای حجت الاسلام مهدوی رفتند آنجا و صحبت کرده بودند با ایشان و در مجموع برخورد آیتاله شریعتمداری بسیار برخورد محتاطانهای بود با کل مسئله. بعد وقتی که حجتالاسلام مهدوی تشریف برده بودند به خارج، من از حجتالاسلام آقای عبدالرضا حجازی خواستم مطلب را با حضرت آیتاله شریعتمداری در میان بگذارند و کلیات طرح را یعنی اصل کلیت طرح را با آقای حجازی در میان گذاشتم و آقای حجازی هم با آیتاله شریعتمداری (آن طوری که به من گفتند) مسئله را در میان گذاشته است. و نقل قول از آقای حجازی است که ایشان گفتند که من قبل از انجام برنامه کاری نمیتوانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تایید میکنم و اقدام میکنم. این ماجرا گذشت… تا مجددن آیتاله مهدوی آمدند. من مجددن به آقای مهدوی گفتم و ایشان هم در مراجعت به من گفتند که نظر ایشان همان است و اگر براندازی انجام شد، ایشان تایید خواهند کرد و اقدام خواهند کرد. البته یکی دو روز بعدش آقای مهدوی پولی در حدود پانصد هزار تومان به من دادند و تنها پولی بود که به من رسید و گفتند من بابت خرید منزل از آیتاله شریعتمداری گرفتم.»
بهنام/ رادیو کوچه
behnam@koochehmail.com
«کیم کارداشیان به بردهداری متهم شد»
شرکت تولیدی مد و لوازم آرایشی «کی-داش» (K-Dash) متعلق به سه خواهر کارداشیان، «کیم، کلوئی و کرتنی» است از سوی یک سازمان حقوق بشری به نقض حقوق کارگران و حقوق بشر متهم شده است.
یک سازمان حقوق بشری در حوزه کودکان کار اعلام کرد که این شرکت حقوق کودکان را در زمینه کار با استخدام یک نوجوان چینی 16 ساله نقض کرده و باید به دادگاه مراجعه کند.
یکی از افراد این سازمان اعلام کرد محلی را که این نوجوان در آن به کار گرفته شده به دلیل دمای بالا و بوی زننده فاضلاب بسیار اسفبار است.
این در حالی است که خواهران کارداشیان تاکنون به این اتهام واکنشی نشان ندادهاند.
………………………………………………….
«بریتنی اسپیرز با نامزدیش رکورد زد»
«بریتنی اسپیرز» که در هفته گذشته با «جیسون تراویک» نامزد کرد و هفته جنجالی و خبرسازی را گذراند یک رکورد تازه بر جای گذاشته است.
وی در هفته گذشته با عبور از مرز یک میلیون طرفدار این رکورد را در «گوگل پلاس» شکست تا او اولین میلیونی این شبکه اجتماعی لقب بگیرد.
این در حالی است که وی در «فیسبوک» نزدیک به 16 میلیون و در «توییتر» 12 میلیون حامی دارد.
این رکورد به دلیل گذشت تنها 6 ماه از راهاندازی گوگل پلاس قابل توجه است.
………………………………………………….
«نامزدی جاستین تیمبرلیک و جسیکا بیل در سرما»
«جاستین تیمبرلیک» بلخره با «جسیکا بیل» نامزد کرد.
منابع مخفی پاپاراتزی اعلام کردند که این دو پس از گذراندن چند روز تعطیلات در اقامتگاه زمستانی «جکسون» در «آمانگانی» در روز دوشنبه با یکدیگر نامزد کردند.
این در حالی است منابع جاستین را در حالی که روبهروی جسیکا زانو زده دیدهاند.
………………………………………………….
«آنجلینا جولی: بچه هفتم مال خودمه»
«آنجلینا جولی» و «برد پیت» اعلام کردند: «بچه هفتم در سال جدید میلادی»
این دو هنرمند هالیوودی در مصاحبهای با مجله اوکی اعلام کردند که برای سال جدید میلادی یعنی 2012 بچه هفتم خود را خواهند داشت.
این در حالی است که اینبار آنجی تصمیم گرفته است که هفتمین بچه از خودش و برد باشد.
از سویی دیگر به دلیل اینکه آنجی دو فرزند پیشین خود را با سختی به دنیا آورده است پزشکان از خطری که ممکن است برای سومین بچه او را تهدید کند ابراز نگرانی کردهاند.
وی در دو زایمان پیشین خود با افت فشار شدید مواجه شده بود.
………………………………………………….
«جنیفر لوپز شیطونی کرد مارک آنتونی شکایت»
«مارک آنتونی» خواستار حضانت مشترک به با «جنیفر لوپز» شده است.
مارک آنتونی که پس از باخبر شدن از رابطه جیلو با معلم رقص «آمریکن آیدل» (American Idol)، یعنی «کسپر اسمارت»، اعلام کرد به دادگاه درخواست حضانت مشترک فرزندانش را با همسر پیشین ارایه کرده است.
یکی از نزدیکان مارک اعلام کرد که این کار به دلیل اذیت کردن جیلو صورت گرفته است. وی مدعی شده که مارک از ایجاد این ارتباط به شدت ناراحت و نگران است.
پنجشنبه 1 دی 90/ 22 دسامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
شاد و تندرست- «دایی»، «مایلیکهن»، دعا و شفا در فوتبال»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
مجله جاماندگان- «اعترافی، ناظر بر سایر اعترافات»- شراره سعیدی
اینجا آسیا است- «گشتی در فست فودیهای ایران و مالزی»- سحر بیاتی
بخش دوم خبرها
پاپاراتزی- «کیم کارداشیان به بردهداری متهم شد»- بهنام
دایره شکسته- «در کولهپشتیات چه داری؟»- مهشب تاجیک
بخش سوم خبرها
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
هفتهی گذشته خبر رسید که «مهدی مهدویکیا» کاپیتان سابق تیمملی تصیم گرفته تا از دنیای فوتبال خداحافظی کند و دیگر او را در میادین فوتبال نخواهیم دید. «مهدویکیا» پس از سالها درخشش در بوندسلیگا و همچنین تیمملی ایران، در نهایت تصمیم گرفت که در سالهای پایانی فوتبالش به ایران بیاید. او بعد از حضور در ایران، بازی در تیمهای «استیلآذین» و «داماش» گیلان را تجربه کرد ولی آرزویش این بود که روزی دوباره پیراهن «پرسپولیس» را بر تن کند و با این تیم از دنیای فوتبال خداحافظی کند.
طبق شنیدهها او پیشنهادی هم برای مربیگری در تیمهای پایهی «هامبورگ» دریافت کرده و شاید در آلمان مشغول به مربیگری بشود. همهی اینها را داشته باشید و راست و دروغش هم با خود «مهدویکیا» اما چیزی که در فوتبال ایران با همه جای دنیا فرق میکند پیشنهادهای وسوسهانگیزی است که یا جنبهی مالی دارد و یا عاطفی. حالا که بحث بازی دوبارهی «مهدویکیا» در «پرسپولیس» پیش آمده او کمی نرمتر شده و گفته است: «صبح روز گذشته «رویانیان» با من تماس گرفت و صحبت کردیم اما اصلن معلوم نیست که بخواهم فوتبال بازی کنم. من در سن 32 سالگی با وجودی که میتوانستم ادامه دهم، از تیمملی خداحافظی کردم و حالا نیز از لحاظ بدنی شرایط خوبی دارم اما احساس میکنم ذهنیت تماشاگران نسبت به من خراب شده و اصلن معلوم نیست به فوتبال ادامه دهم. در یکی دو روز آینده تصمیم نهایی را اتخاذ خواهم کرد.» حالا طرفداران این باشگاه باید منتظر بمانند تا ببیند موشک سابق «هامبورگ» چه تصمیمی خواهد گرفت.
—————————————————————–
در جریان اختلاس 3000 میلیارد تومانی پای خیلی از افراد و سازمانها نیز به میان کشیده شد که در ظاهر ربط چندانی به موضوع نداشتند اما در حقیقت جزو مجموعههایی بودند که متهمان این پرونده در آنجا نیز سرمایهگذاری کرده بودند، باشگاه «داماش» گیلان هم یکی از آنهاست. از «امیر عابدینی» نقل شده که در حساب باشگاه «داماش» نزدیک به 90 میلیارد تومان موجودی است اما حساب باشگاه مسدود شده است. «داماش» از شرکتهای زیرمجموعه «امیر منصورآریا» عامل اصلی فساد بانکی اخیر بوده است. بعد از کشف فساد، حساب «داماش» نیز مسدود شد و از آن پس این باشگاه با مشکلات مالی فراوانی روبهرو شده است. از «رشت» خبر میرسد که گروهی تحت ریاست استاندار گیلان نامهای به دادستان کشور نوشته و خواستار برداشت بخشی از موجودی حساب باشگاه و هزینه آن تحت نظارت استانداری هستند.
—————————————————————–
خبر پیشنهاد مربیگری تیمملی کشتی «ترکیه» به «منصور برزگر» برای هدایت این تیم در مسابقات المپیک «لندن» برای بسیاری از کارشناسان کشتی خوشحالکننده بود. این موضوع که یک مربی ایرانی برای هدایت تیم «ترکیه» که خود از سابقهدارترین کشورها در این رشته است انتخاب بشود در جای خود دلگرم کننده است اما این سرمربی باسابقه کشورمان خودش از رفتن به «ترکیه» راضی نیست و دوست دارد به کشتی کشورش خدمت کند.
«برزگر» که استاد فدراسیون جهانی کشتی «فیلا» است، انواع و اقسام بهانهها و شرطها را برای ترکها جور کرد تا آنها از پیشنهاد خود پشیمان شوند، ولی به نظر میرسد آنها با تمامی شرایط او موافق هستند و تنها منتظر نظر نهایی این مربی هستند تا هدایت تیمملی کشورشان در المپیک «لندن» و پس از آن را بر عهده بگیرد. این نایبقهرمان المپیک 1976 «مونترال» کانادا و مربی صاحب سبک، حالا به قول خودش به طور کل از کشتی کنار گذاشته شده و به نظر نمیرسد برای المپیک «لندن» هم سراغ او بیایند. همهی این شرایط او را وادار کرده تا برخلاف میلش به مربیگری در کشور دیگری فکر کند.
—————————————————————–
گویا دعواهای «دایی» و «مایلیکهن» تمامی ندارد. سرمربى تیم فوتبال «راهآهن» در واکنش به اظهارات تازه «مایلیکهن» دربارهی خودش گفت: «از خدا مىخواهم تمام مریضها را شفا دهد.» سرمربى «راهآهن» ادامه داد: «ایشان اگر جرات دارد اسم من را بیاورد و چنین حرفهایى بزند. در دو مصاحبه اخیرش ۹۰ درصد حرفهایى که در مورد من زده دروغ بوده است. این مسئله را به شما ثابت مىکنم. او در مصاحبه اخیرش چرندیات زیاد گفته است.
این آقا به پنجاه خانوارى که در تولیدى من کار مىکنند توهین کرده است. طرز لباس پوشیدن من و طرز لباس پوشیدن این آقا را ببینید. جنس تولیدى دایى بنجل نیست. همه علىدایى را مىشناسند و گذشته او را مىدانند. او هر چند وقت یک بار مصاحبه مىکند و خودش را نشان مىدهد. از خدا مىخواهم تمام مریضها را شفاف دهد.» وى در مورد شایعه حضورش در «پرسپولیس» هم گفت: «چنین چیزى صحت ندارد و من این فصل با «راهآهن» قرارداد دارم و تا آخر فصل در این تیم مىمانم.»
—————————————————————–
چند خبر کوتاه و بلند دیگر. بر اساس رای کمیته استیناف محرومیت دو بازیکن خاطی باشگاه «پرسپولیس» کاهش یافت. بر این اساس «شیث رضایی» 6 ماه و «محمد نصرتی» 4 ماه محروم هستند، همچنین هر کدام از بازیکنان مبلغ 10 میلیون تومان جریمه شدند.
گفته میشود که «فرهاد مجیدی» که از تیم «استقلال» جدا شده است قرار است تا جایگزین «محمدرضا خلعتبری» در تیم فوتبال «الغرافه» قطر بشود. «فرهاد مجیدی» که به تازگی اعلام کرده بود در نظر دارد به دلیل مشکلات خانوادگی فوتبال خود را در «امارات» یا «قطر» دنبال کند سر از تیم فوتبال «الغرافه» قطر درآورده است. بر پایه گزارش سایت «الغرافه»، باشگاه قطری تا پایان این فصل از رقابتها با «مجیدی» به توافق رسیده و وی از ماه ژانویه برای این تیم به میدان خواهد رفت.
—————————————————————–
مسوولان ستاد منشور اخلاقی از «علی پروین» دعوت کردهاند تا برای دفاع از عملکرد خود به سازمان لیگ برود. «پروین» هفته بعد به سازمان لیگ میرود تا درباره اتفاقاتی که در دوره حضورش در «استیلآذین» رخ داده است توضیحاتی بدهد. هنوز مشخص نیست «علی پروین» باید در مورد چه ماجراهایی از عملکرد خودش دفاع کند.
—————————————————————–
تیم ملی فوتبال ایران در جدیدترین ردهبندی تیمهای ملی جهان که هر ماه از سوی فدراسیون جهانی فوتبال اعلام میشود، همچنان با 616 امتیاز در رده چهارم آسیا و 45 جهان قرار گرفته است. تیمهای ملی «ژاپن» با 884 امتیاز، «استرالیا» با 851 امتیاز و «کره جنوبی» با 752 امتیاز در رتبههای اول تا سوم تیمهای آسیایی قرار دارند. در ردهبندی ماه دسامبر فیفا، تیم ملی فوتبال «اسپانیا» همچنان با 1564 امتیاز بهترین تیم جهان است و تیمهای «هلند» و «آلمان» به ترتیب با 1365 و 1345 امتیاز در رتبههای بعدی قرار دارند.
—————————————————————–
خبر آخر آنکه دوباره شایعات پیوستن «مصطفی دنیزلی» به باشگاه «پرسپولیس» قوت گرفته است و این مربی جمعه به ایران میآید تا در صورت توافق قراردادش را با این باشگاه تهرانی ثبت کند. مدیران این تیم گفتهاند اگر «دنیزلی» به هر دلیلی به ایران نیاید، باشگاه «پرسپولیس» با مدیر برنامههای «دونادونی» سرمربی سابق تیم ملی «ایتالیا» هماهنگ کردهاند که او را دوشنبه به ایران بیاورند.
اگر «دنیزلی» پاسخ منفی به «پرسپولیسیها» بدهد، «دونادونی» دوشنبه صبح همراه همسرش وارد تهران میشود تا مذاکرات خود را با مسوولان این باشگاه انجام دهد. مدیر برنامههای «دونادونی» همان شخصی است که «کارلوس کروش» را به ایران آورد، «اریکسون» را برای مذاکره با مسوولان باشگاه «پرسپولیس» به «کیش» برد و «زیکو» را سرمربی تیمملی «عراق» کرد.
گزارشی از نحوه برگزاری مراسم شب یلدا توسط پناهجویانی ایرانی در شهر نوشهیر ترکیه:
شب چهارشنبه، سیام آذرماه، مراسم آیینی شب یلدا توسط پناهجویان ایرانی در شهر نوشهیر ترکیه برگزار شد. در این مراسم بیش از 200 نفر از پناهجویان سیاسی، اجتماعی، مذهبی و دگرباش حضور داشتند و شب یلدا این خجسته شب مبارک را در کنار هم با شادمانی به سور نشستند.
ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت وای مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت….
ابتدای مراسم، مجری( حمید فرخی) با غزلی از حافظ آغاز کرد و از پاس داشت مراسم آیینی و تاثیر آن بر مردم بومی کشور ترکیه سخن گفتند.
ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت وای مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز آغوش که شد، منزل آسایش و خوابت
درویش نمی پرسی و ترسم که نباشد اندیشه آمرزش و پروای ثوابت
راه دل عشاق زد آن چشم خماری پیداست از این شیوه که مست است شرابت
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رای و صوابت
هر ناله و فریاد که کردم، نشنیدی پیداست، نگارا؛ که بلند است جنابت
دور است سر آب از این بادیه هٌشدار تا غول بیابان نفریبد به سرابت
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل باری به غلط صرف شد ایام شبابت
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی یا رب، مکند آفت ایام خرابت
حافظ؛ نه غلامیست که از خواجه گریزد صلحی کن و بازآ که خرابم زعتابت….
عزیزان ایرانی و پناهجویان و پناهندگان عزیز، امشب شب یلداست و کنار هم قرار گرفتهایم تا رسم و رسوماتی را به جای بیاوریم که نه حمله مغول آن را زما ستاند و نه یورش و غارت اعراب…. آیینی باستانی و مبارک که از نیاکان به ما به ارث رسیده و ما باید برای آیندگان مشعل آن را روشن نگهداریم.
طبق همین رسومات گرد هم آمدیم تا شب چرهای داشته باشیم و آتشی بیفروزیم. گفتوشنود کنیم و قصه بگوییم و با نقلی، نقل محفل را شیرین کنیم.
آقای فرخی مجری این برنامه ناگفتههای بسیاری درباره شب یلدا بیان داشته و از پدیداری شب یلدا تا اشارات و کنایههای شعرای ایرانزمین درباره شب یلدا و ابیاتی که درباره بلندترین شب سال بوده، اشاره کردند. همچین از تحقیق و گردآوری مورخ معاصر جلال الدین کزازی در باب شب یلدا نکاتی را بیان کرده و محفل عشاق را رونقی دو چندان بخشیدند.
پس از آن سرود ملی ایران زمین(ای ایران) توسط حاضرین اجرا و تمامی پناهجویان و پناهندگان دستهای خود به نماد پیروزی به بالا برده و سرود ملی را زمزمه میکردند.
پس از اجرای سرود ملی، آقای آرش شریفی که مسوول و مدیریت برگزاری مراسم شب یلدا را به عهده داشت، درباره دلایل و اهمیت برگزاری این شب صحبت کردند و به این موضوع اشاره کرد که سال گذشته قدم نخست برگزاری شب یلدا در کشور ترکیه و در شهر نوشهیر آن هم در مکانی خارج از محفلهای خانگی صحبت کرده و برای آن که این سنت در ترکیه استمرار داشته باشد لازمه برگزاری شب یلدا را الزامی دانسته و از تمامی پناهجویان و پناهندگان تقاضا کردند که رسم و رسومات آیینی ایران باستان را هرچه باشکوهتر برگزار کنند و از محفلهای خانگی تا آنجایی که در توان دارند، بپرهیزند و جشنها را در کنار هم و به صورت دست جمعی برگزار کنند. وی اشاره کرد که همین برگزاری مراسم به نوبه خود تاثیر بهسزایی دارد و آموزش کارهای جمعی است که در ایران از آن بیبهره بودیم و تبادل اندیشهای است که اگر هر کدام از این اندیشهها و ایدهها به تنهایی و در کنج خانه مسکوت بماند و اجرا نشود، لطمات جبران ناپذیری چه به فرهنگ و رسوم ایرانی و چه به حرکات اعتراضی و جمعی خواهد زد.
آقای شریفی که مسوول روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی است در ادامه به بانیان و حامیان این جشن اشاره و از بنیاد نوروز و دیگر افرادی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم حمایتهای خود را از پناه جویان به خصوص به حرکات جمعی و اعتراضی پناهجویان داشتهاند، بسیار قدردانی کرد. و از خانم ساناز ایزدی و حمید فرخی که بیشتر زحمات و تدارک جشن به عهده آنها بوده سپاس ویژه داشته و از دیگر پناهجویان تمنا کرد که حضور خود را در کارهای جمعی پررنگتر کرده و استعدادهای خود را از قوه بالفعل تبدیل کنند.
پرچم شیر خورشید که نشانه پرچم ملی ایران است، برافراشته شده و آرم انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی و همچنین آرم بنیاد نوروز که بخشی از هزینه این جشن را به عهده داشتند در سالن برگزاری مراسم شب یلدا به چشم میخورد.
بخشی از مراسم به مسابقه برای کودکان اختصاص داشت و نکته قابل توجه، گفته مجری برنامه بود که بیان کرد، در هر جشنی با آنکه کودکان بیشترین سهم حضور را دارند اما همیشه فراموش میشوند به خصوص کودکان پناهجو و پناهنده که از همبازیها و همشاگردیهای خود بیآنکه نقشی در این تصمیم داشته باشند، جدا شدهاند و در ترکیه هیچگونه مراسمی که مختص به کودکان برگزار نشده و همیشه در حاشیه هستند.
هنگامی که از کودکان برای شرکت در مسابقه (صندلی) دعوت شد، تمامی کودکان با اشتیاق شرکت کرده و در آخر جوایزی به عنوان هدیه تقدیم آنها شد. بزرگترها نیز از این مسابقه بینصیب نمانده و حضور خود را اعلام کردند. جو و شادمانی چنان بود که برای لحظهای تمامی مشکلات و معضلات پناهجویی به باده فراموشی سپرده شد.
در این مراسم از مهمانان دیگری از شهرهای ترکیه دعوت به عمل آمده بود که متاسفانه به علت عدم مجوز از طرف پلیس شهر مربوطه نتوانستند در مراسم شرکت کنند. در بین پناهجویان آنان که دستی به ساز داشته، ساز خود را کوک کرده و هنر نوازندگی خود را به نمایش گذاشتند.
در ادامه برنامه مجری برنامه از اتفاقاتی که در دو سال گذشته در ایران رخ داده، اشاره کرده و بیان داشت:«دو سال گذشته، دو سال پر امید و نوامیدی برای ما ایرانیان بود، تظاهرات کردیم، اعتراض کردیم تا به دموکراسی برسیم، اما آن چه در این دو سال شاهد بودیم، دستگیری و شکنجه افراد نخبه و مردم عادی بود، هر روز بیشتر از روز قبل طنابهای دار برای فرزندان ایران زمین برافراشته میشود، زندانها مملو از نخبگان و دانشجویان و زنان و مردان است، شکنجهگاههای قرون وسطایی و هزاران گفته و ناگفته، شنیده و ناشنیده که هر کدام از ما به عینه شاهد بودیم و تجربه خود داریم… و اینک سرنوشت خود را نیز شاهد هستیم و چشم به کمیساریای عالی دوختهایم تا جوابی به ما بدهند که آیا پذیرفته میشویم یا خیر….»
پس باید بگوییم….
ای عشق بزن در من، کز شعله نپرهیزم
صد دشت شقایق چشم، در خون دلم دارم
برخیزیم و بگشاییم، بند از دل پرآتش
وین سیل گدازان را، از سینه فرو ریزیم
چون خشم رخ افروزد، در صاعقه آویزیم
زندان شب یلدا را، بگشاییم و بگریزیم….
مراسم با برپایی رقص و پایکوبی و پذیرایی از مهمانان به پایان رسید. لازم به ذکر است که سفرهآرایی مراسم شب یلدا که توسط بانوان پناهجو ایرانی چیده و آراسته شده بود بسیار دیدنی بود…
مهشبتاجیک/ رادیو کوچه
یک لیوان سرامیکی دستهدار، سنگهایی که از کف رودخانه جمع کردهای و یاگوشماهیهایی که از روی ماسههای ساحل به خانه آوردهای، گلدانهای شمعدانی، گلدان قلمکاری که مادربزرگ به تو هدیه داده است، انگشتر عقیقی که از دستت جدا نمیشود، کلکسیون تمبرها، مجموعهی عطرها و یادگاریها، تیلههای رنگی و اسباببازیهای دوران کودکی و آلبوم خاطرات، همان اشیایی هستند که پیرامون ما را پر کردهاند و ما نسبت به آنها حس تملک و حس تعلق داریم، همان چیزهایی که وقتی به آنها نگاه میکنیم در مییابیم که گوشهای از وجود ما شدهاند و گوشهای از هویت ما را آکندهاند.
اشیا و چیزها میتوانند ما را تسخیر کنند و هویت ما را جهت دهند. گاهی یک شی مصداق یک فرهنگ، یک خانواده و یا یک طبقهی خاص میشود، بنابراین در آنزمان که شی، بودگی خود را بهسوی مقصد دریافت معانی وامینهند، دیگر صرفن به ساحت دالها تعلق ندارد بلکه در این زمان پیش و بیش از هر سطحی در سطح دلالی استعلایی قدم گذاشته است.
انگشتری که از مادربزرگ شما به ارث رسیده است و او نیز از نیاکان خود به ارث برده است، دیگر فقط یک انگشتر نیست که کارکرد متداول هر انگشتری را داشته باشد. یا پارچهی سفیدی که مرده را با آن کفن میکنند، دیگر فقط یک پارچه نیست، یا حتا یک تکه نان در عشای ربانی فقط یک تکه نان به حساب نمیآید اگرچه آن تکه نان هیچچیز اضافهای از سایر نانها ندارد. پس میتوان نتیجه گرفت که هر شی در دایرهای از دلالتها ویژگیهای دال خود را بهسوی بیرون پرتاب میکند. گاهی شیها با وجود اینکه از امکانهای دلالی خود تهی شدهاند، شوربختانه تلاش میکنند خود را به پیرامون حوزهی اغوای معانی بکشانند. برای نمونه، در زمان حاضر، دیگر داس و چکش روی پارچهی قرمز تداعی چیزی را نمیکند که تصور میشد سالها پیش تداعیگر چیزی در حوزهی دلالی خاصی است و یا بهعنوان مثال صلیب و یا شمایلهای مذهبی، بیشتر به گورهایی تبدیل شدهاند که مردهی بیکفن مدلول خویش را دیریست پوشانیدهاند.
آیا زمانی که ما دیگر به شیهای خالی از هویت گذشتهی خود نیازی نداریم، با آنها برخوردی بازیافتی میکنیم یا آنها را تبدیل به کلکسیون یادها و خاطرهها میکنیم؟ به بیانی دیگر، آیا ما با شیهای مورد نظر رفتاری تزیینی را در پیش میگیریم یا برای آنها در راستای زیست خود کارکردی هدفمند میآفرینیم؟ وقتی شیها به موزهی نمور و نیمهتاریک هدایت میشوند، محترمانه و در نهایت خشونت به کالای لوکسی تبدیل میشوند که برای توجیه حضور نداشتنشان در دنیای واقعی، آنها را گرانمایه قلمداد میکنیم، به بیانی دیگر ما بهطور عمده چیزهایی را از دسترس خارج میکنیم و در ویترین میگذاریم که دلمان نمیآید به زبالهدان و به عدم پرتاب کنیم.
در حال زندگی کردن و توجه به بودگی هر امکان به جای تملک آن، خواستن روند زندگی به جای پرداختن به قصهها، گذشتن و گذشتن و راه رفتن شاید ما را به جایی برساند که دستآویز حضورمان و تسلای پیشینهمان، تلی حجیم از آن چیزهایی نباشد که با خود میکشیم. واقعیت این است که هرچه سبکبارتر باشیم، گریزپاتر به سوی رهایی و آرامش گام برخواهیم داشت. همیشه و همیشه این پرسش را مرور کنیم و پاسخ دهیم که «اگر زندگیام در یک کولهپشتی خلاصه میشد، چه چیزهایی را باید در آن میگذاشتم؟»
بیش از پنجاه نفر از ایرانیان مقیم هلند، شب یلدا را در آمستردام گرامی داشتند. این جشن کهن، شنبه شب، هفدهم دسامبر ۲۰۱۱ در یکی از رستورانهای ایرانی در آمستردام گرامی داشته شد؛ برخی از حاضران، دوستان هلندی خود را نیز برای شناساندن شب یلدا به آنها به جشن آورده بودند.
این برنامه را «شبکه ایرانیان هلند» هماهنگ کرده بود که گفته میشود از اهداف اصلیاش، شناساندن فرهنگ ایران به هلندیها و نزدیکتر کردن ایرانیان و هلندیان به هم بوده است.
Click here to view the embedded video.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
فرشته قاضی
منبع: روز آنلاین
خانواده بهنود رمضانی، دانشجویی که آخرین سهشنبه سال گذشته بر اثر ضرب و شتم نیروهای بسیجی جان باخت، در مصاحبه با «روز» اعلام کردند با گذشت 9 ماه هنوز شکایت انها به جایی نرسیده است.
آنها گفتند با وجود اینکه شاهدان عینی و مردمی که شاهد ضرب و شتم و جان باختن فرزندشان بودهاند در این زمینه گواهی داده و شماره ماشینی که قاتلان بهنود با آن فرار کردند در اختیار مسوولان قرار گرفته اما پیگیریهای آنها نتیجهای نداشته و هر بار به بهانهای آنها را دست به سر میکنند.
مادر بهنود رمضانی که متاثر از جان باختن فرزندش است در آستانه شب یلدا به «روز» میگوید که شب یلدایشان در غیاب بهنود و در حالیکه قاتلان آزادند تلخ است و هیچکسی هم حالی از آنها نمیپرسد و همراهی و همدردی نیست….
شب چهارشنبهسوری، یکی از شبهای اعتراض بود که از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید، سه شنبههای اعتراض نامیده و از مردم خواسته شده بود با حضور در خیابان به حصر خانگی رهبران جنبش سبز اعتراض کنند.
بهنود رمضانی، 19 ساله و دانشجوی سال اول رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بود که در آخرین سهشنبه سال 89، یکی از این سهشنبههای اعتراض، در میدان 22 نارمک جان باخت. همان زمان پدرش به «روز» گفت که پسرش از سوی موتورسواران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، دست، پا و گردن او شکسته، یکی از بیضههایش ترکیده و جان باخته است.
اما سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران در مصاحبهای از کشته شدن سه نفر در روز چهارشنبهسوری به دلیل انفجار نارنجک دستی خبر داد، برخی سایتهای حکومتی هم نوشتند که بهنود رمضانی به علت انفجار بمبهای دستساز که در جیبهایش جاسازی کرده بود جان باخته است اما شاهدان عینی، خانواده رمضانی و پزشکی قانونی این ادعاها را رد میکنند و جز این گواهی میدهند.
ضمن اینکه پزشکی قانونی هم در گواهی فوت صادره، علت مرگ این جوان 19 ساله را «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» عنوان کرده است.
صدای ما باشید اینجا همصدایی نیست
اکنون حوری گلستانی، مادر بهنود رمضانی با گذشت 9 ماه از جان باختن فرزندش به «روز» میگوید: «هر مناسبتی که میشود داغ ما تازهتر میشود، مثل روز اول داغ و تازه است، تنها دلخوشیمان به این است که بهنود باعث سربلندی ما شد. اما از شما خواهش میکنم مظلومیت این بچهها را به جهانیان بگویید، صدای ما را به گوش جهانیان برسانید و بگویید که بچههای ما مظلوم و بیگناه کشته شدند، آخر آزادیخواهی که گناه نیست، حق طبیعی هر انسانی است».
او می افزاید: «اینجا کسی نیست که حتی حالی از ما بپرسد، کسی نیامد بگوید دردتان چیست و حداقل با ما همدردی کند. شما صدای ما باشید و به گوش جهانیان برسانید، اینجا که همصدایی نیست. آقایان حتی نیامدند بگویند اشتباه کرده اند… هر بار هم که برای پیگیری میرویم فقط میگویند در حال پیگیری هستند و ما را دست به سر میکنند».
مادر بهنود رمضانی از تغییر بازپرس پرونده فرزندش برای سومین بار خبر میدهد و میگوید: «اخیرن که پدر بهنود برای پیگیری رفته گفتهاند بازپرس پرونده تغییر کرده، این برای سومین بار است دقیقن. تا پرونده میخواهد به جایی برسد بازپرس را تغییر میدهند و باز همه چیز از اول شروع میشود».
خانم گلستانی میافزاید: «آقای عبدالفتاح سلطانی، وکیل ما بود خیلی زحمت میکشید و پیگیر بود که او را بازداشت کردند. واقعن متاسفایم از بازداشت ایشان و مسایلی که برای ایشان به وجود آوردهاند. آقای سلطانی واقعا زحمت میکشید ولی وکلای دیگر یا قبول نمیکنند یا میترسند و پیگیری نمیکنند. طبیعی هم هست وقتی میبینند نسرین ستوده و آقای سلطانی و وکلای دیگری که به داد ما میرسیدند در زندانند آنها هم میترسند. دلشان با ماست اما کاری نمیتوانند بکنند. ما هم رجوع میکنیم به بالاترین وکیلمان که خدا است و مطمئنایم او جواب ما را خواهد داد».
او با اشاره به اینکه آزادی بهایی دارد میگوید: «آخر تا کی باید جوانهای ما خون بدهند تا کی باید این بها را بپردازیم؟ امشب شب یلدا است بهنود من عاشق سنتهای ایرانی بود و در یکی از سنتهای ایرانی یعنی چهارشنبهسوری شهید شد، او عاشق شب یلدا بود برای ما ساز میزد و میخواند حالا او کجاست؟ قاتلانش آزاد در این شب در کنار بچههایشان مینشینند و ما داغدار بچهمان هستیم. چطور میتوانند؟ وجدان ندارند؟ چطور توی صورت بچههایشان نگاه میکنند؟ چطور دستهای خونینشان را بر سر بچههایشان میکشند؟».
او میافزاید: «یلدای همه مبارک و یلدای ما خالی از بهنود است ولی کاش فراموش نشود چه دسته گل هایی پر پر شدند و….»
مادر بهنود رمضانی میگوید که تنها به این امید زنده است که روزی دادرسیای عادلانه را شاهد باشد و قاتلان فرزندش در دادگاه حضور یابند. او میگوید: «امیدوارم زنده باشم و آزادی ایران را ببینم که این آزادی یعنی به ثمر نشستن خونهای به ناحق ریخته شده فرزندان ما».
خانم گلستانی پیش از این نیز به «روز» گفته بود: «قاتلان را معرفی کنند و پیش من هم بیاورند. من که نمیخواهم آنها اعدام شوند، من که خوشحال نمیشوم کسی دیگر حیاتش را از دست بدهد. من که نمیتوانم حیات کسی را از او بگیرم که خدا داده این حیات را و فقط خودش میتواند بگیرد. من با اعدام مخالفام و اصلن نمیتوانم چنین کنم و مثل خودشان شوم. من فقط میخواهم معرفی کنند و بپرسم که چرا؟ به چه گناهی آخر بچه مرا کشتند؟ چه کسی به آنها دستور داد بچه مرا بکشند؟ چه کسی زمینه را برای کشتن بچه من فراهم کرد؟ باید آنها رسوا شوند. به خدا من جز رسوایی آنها و آرامش و امنیت مردم هیچ نمیخواهم. میخواهم اوضاع درست شود قاتلان و آمران معرفی و مجازات شوند و دیگر کسی نتواند بچهای را بکشد و مادر و پدری را داغدار کند. بچههای مردم که بیرون میروند به سلامت برگردند. هیچ پدر و مادر داغدار جگر گوشهاش نشود و برای همین است پیگیری میکنم دیگر بهنود من که بر نمیگردد اما اینقدر پیگیری میکنم تا به سهم خودم نگذارم هیچ مادر و پدری داغدار شوند. داغی که در دل من است در دل هیچ مادری نباشد و…»
میخواهند صدای کسی در نیاید
مادر بهنود به شدت متاثر است و توان ادامه صحبت ندارد اما پدر بهنود مصاحبه را ادامه میدهد و به «روز» میگوید: «9 ماه گذشته و پیگیریهای ما هیچ نتیجهای نداشته، خیلی واضح است چرا و تا این روند است به نتیجه هم نخواهیم رسید. شاهدان عینی و مردمی که در محل حضور داشتند گواهی دادهاند، برگه پزشکی قانونی هست و شماره ماشینی که قاتلان بچهام با آن فرار کردهاند در اختیار آقایان است اما حتی این ماشین را هم توقیف نکردهاند و به ما نمیگویند ماشین متعلق به چه کسی و چه ارگانی بوده. خب مشخص است چه کسانی بودهاند. وقتی به راحتی میآیند پارچههای سیاه و پلاکاردهای ما را پایین میکشند و پاره میکنند و همسایهها را تهدید میکنند مشخص است از کجا حمایت میشوند».
او با اشاره به بازداشت وکیل پروندهشان میگوید: «بازداشت آقای سلطانی را ببینید همین نشان میدهد که میخواهند هیچ چیزی پیگیری نشود میخواهند صدای کسی در نیاید و کسی نپرسد چرا. وگرنه همه میدانند در روزهایی مثل چهارشنبهسوری چه نیروهایی به کدام مناطق اعزام میشوند».
پدر بهنود رمضانی میافزاید: «من به کمیسیون امنیت ملی مجلس، کمیسیون اصل 90 مجلس، دفتر شورای عالی قضایی، دفتر کمیته حقوق بشر قوه قضاییه و هر جایی که فکر بکنید رفتهام اما همه فقط میگویند داریم پیگیری میکنیم. با گذشت 9 ماه تنها تغییری که در پرونده ما اتفاق افتاده تغییر هر از چندگاه بازپرس پرونده است و بس».
پرونده شکایت خانواده بهنود رمضانی در دادسرای ویژه قتل در آذری است، حوزه 4 بازپرسی و پدر بهنود میگوید: «مردمی که شاهد بودهاند گواهی دادهاند که کسانی که بچه مرا به قصد کشت کتک زدند بیضهاش را ترکاندند و گردن و دست و پایش را شکستند و… همه ماسک بر صورت داشتند و لباس پلنگی برتن و باتوم به دست داشتند».
آقای رمضانی میافزاید: «ما از قاتلان بچهام کینهای نداریم، از عاملان قتل بهنود کینه نداریم و نمیخواهیم که قصاص کنیم، نمیخواهیم که بکشیم. این خشونت باید جایی تمام شود اما از آمران قتل بچهام سوال داریم و میپرسیم آیا میتوانند شب راحت بخوابند؟ وجدان ندارند؟ آخر به چه گناهی بهنود را کشتند مگر بهنود چه جرمی مرتکب شده بود؟ او جزو استعدادهای درخشان کشور بود. فقط به ما بگویند چرا و چطور توانستند؟».
خبر / رادیو کوچه
صبح روز پنجشنبه، 22 دسامبر، بر اثر انفجار چند بمب همزمان در بغداد، پایتخت عراق، دستکم 63 تن کشته و 183 نفر زخمی شدهاند.
به گزارش الجزیره، مقامهای محلی اعلام کردند صبح امروز 12 انفجار همزمان در بغداد روی داد که بیش از 220 تن کشته و زخمی شدهاند.
مقامهای بیمارستانی که مجروحان در آن بستری هستند حال آنها را وخیم گزارش کردند.
این انفجارها، همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و صدور حکم بازداشت، برای طارق هاشمی، معاون سنیمذهب رییس جمهوری عراق صورت گرفته است.
پلیس عراق اعلام کرد انفجارها در زمان شلوغی و در مناطق علوی، بابالمعتم و کراده در مرکز بغداد، ادهمیه، شولا و شاب در شمال، جدریه در شرق، غزلیه در غرب و الامیل و درا در جنوب و به و قوع پیوست.
تاکنون هیچگروهی مسوولیت این انفجارها را برعهده نگرفته است.
بیشتر بخوانید:
«تمدید مهلت بستن اردوگاه اشرف در عراق»
شهروندیار
کاری از محمدرضا کلانی
صدا از ایرج ادیبزاده
شعر از هوشنگ ابتهاج
موسیقی از مجید انتظامی
در بلندترین شب سال…
کلیپی به مناسبت شب یلدا تقدیم به زندانیان سیاسی
Click here to view the embedded video.
سحر بیاتی/ رادیو کوچه
در ادامه سفرهای غذانوردی باید سری هم زد به «فست فود»های معروفی که در سراسر مالزی شعبه دارند و شکمهای گرسنه را سیر میکنند.
جنوب شرق آسیا هم مانند سایر مناطق جهان میزبان برندهای معتبری چون «مک دونالد»، «کی اف سی»، «پیتزا هات»، «بیگ برگر» و … شده که اتفاقن با وجود رستورانهای ارزان قیمت مالایی و هندی باز هم شلوغ و پرمشتری هستند.
ساعتهای صبحانه، ناهار و شام در اکثر این رستورانها تخفیف ویژه در نظر گرفته شده و این ساعتها پر رفت و آمدترین ساعت فست فودیهای مورد نظر است.
مک دونالد یکی از محبوبترین و مشهورترین رستوران فست فودی دنیاست که در مالزی هر کجا سر برگردانی شعبهای از آن را مشاهده میکنی.
این رستوران به طور روزانه به ۶۴ میلیون مشتری در سراسر جهان سرویس میدهد. این شرکت در سال ۱۹۵۵ میلادی توسط تاجری بهنام «ری کراک» بنیان نهاده شد و دفتر مرکزی آن در آمریکا قرار دارد. درآمد «مکدونالدز» از سال 2003 ، با رشدی ۲۷ درصدی به ۲۲٬۸ میلیارد دلار رسید.
اما «کی اف سی» (مخفف مرغ سوخاری کنتاکی)، نام یک رستوران زنجیرهای آمریکایی است که در سال ۱۹۵۲ میلادی توسط «کلونل هارلند ساندرز» در ایالت کنتاکی آمریکا آغاز به کار کرد و اکنون در بیش از یکصد کشور جهان دارای بیش از سیزده هزار رستوران است. در حدود هفتصد و پنجاه هزار نفر در سراسر جهان در رستورانهای «کیافسی» به صورت مستقیم و غیرمستقیم کار میکنند مرغ سوخاری غذای اصلی این رستورانها را تشکیل میدهد.
«برگر کینگ» رستورانهای زنجیرهای است که محصولات آن بیشتر شامل همبرگر است. همانند مک دونالد، برگر کینگ در بسیاری از کشورهای جهان شعبه دارد. اولین شعبه از این رستوران در سال ۱۹۵۴ در شهر میامی در ایالت فلوریدا در آمریکا افتتاح شد.
«پیتزا هات» نام یک رستوران زنجیرهای بینالمللی است که بیش از ۳۴،۰۰۰ شعبه در ۱۰۰ کشور جهان دارد. محصولاتش پیتزا، پاستا، نان سیر، کتف بوفالو، و دسرهایی مانند بیسکوییت شکلاتی برای عصرانه است.
«سابوی» هم نام مجموعه رستورانهایی زنجیرهای در سطح جهانی است که ساندویچ و سالاد عرضه میدارد. سفارشهای مشتریان پیش چشم خود ایشان آماده میشود و مشتری با اشاره به مخلفات مورد علاقه که پیش چشمش قرار دارند ترکیب ساندویچ خود را معین میکند. سابوی تبلیغات زیادی راجع به سالم بودن و تازه بودن خوراکهایش دارد.
اما اینکه ساندویچ و فست فود از کجا وارد سبد غذایی مردم دنیا شد روایتهای متفاوتی دارد اما یکی از آن روایتها میگوید:
در قرن هجدهم میلادى یک کنت قمارباز انگلیسى به اسم «کنت جان مونتاگ» تا جایی به قمار و ورق علاقه داشت، دستور مىداد غذاى گوشتى او را به صورت حاضرى و لاى نان گذاشته سر میز قمار بیاورند که مجبور نباشد برای خوردن غذا لحظهای میز قمار را ترک کند.
فست فودهای ایرانی
شکل و شمایل فست فودها در ایران هر چند تا جای ممکن برگرفته شده از برندهای معروف دنیاست اما تفاوتهای جالبی هم در انواع فست فود ایرانی است که شاید آن را ویژه و جذاب کرده باشد. کباب ترکی و ساندویچ های زاپاتایی و مخلفات متنوعی که در فست فودیهای ایرانی بیشتر به چشم میخورد.
یکی از سرشناسترین فست فودیهای ایران که هم اکنون به شدت هم برایش دلم تنگ شده، «فریدون» معروف به «فری کثیف» است. هر چند آقا فریدون به شدت از این اصطلاح «فری کثیف» متنفر است اما از حق نگذریم همین اصطلاح رستورانش را رونق داده و جوانان ایرانی از هرکجای شهر که باشند یا از هر شهر دیگری که به تهران سفر کرده باشند دوست دارند سری به آنجا بزنند. رستورانی که هنوز هم رقمهای دریافتی را توی دفتر یادداشت میکنند و ساندویچها را در کیسههای فریزری میریزند، خواستگاه همه شکموهای ایرانی است.
اینکه از کجا فست فود وارد سبد غذایی ایرانیها شد باز هم به ناصرالدین شاه و عشق فرنگ او باز میگردد.
ناصرالدین شاه در جلد سوم کتاب خاطرات سفر سوم فرنگستان خود به صراحت مىنویسد با وجود اینکه در ترن آلمان که او را از «برلین» به سوى یکى از شهرهاى آن کشور مىبرده در انتظار آوردن سینى غذا بود اما مهمانداران یک بسته که عبارت از نان دراز لولهاى بوده وسط آن گوشت سرد قرار داشته به او تقدیم کرده و یک بطرى شربت هم براى رفع تشنگى کنار آن بسته کوچک نان وگوشت به او دادهاند و شاه از این غذای مختصر و محقر بسیار تعجب کرده است.
ساندویچ خوردن در ایران متداول نبوده فقط قزاقهایى که جلوى در سفارتخانهها و اماکن دولتى و خانه اعیان و اشراف کشیک مىدادهاند، سر ظهر دیزى آبگوشت سربازخانه را که براى آنها مىآوردهاند ابتدا آب آن را در بادیهاى ریخته، نان سنگک در آن ترید کرده با قاشق یا دست مىخوردهاند. سپس خود گوشت و سیب زمینى و نخود و لوبیا ولیموعمانى و گوجه فرنگى و پیاز داخل دیزی را با گوشتکوب محکم کوبیده آن را لاى یک نان سنگک دو آتشه خشخاش زده بزرگ لوله کرده سرازیرکرده قطعات پیاز را هم با سر نیزه ریز کرده روى گوشت کوبیده ریخته، نان سنگ را به صورت لولهاى در آورده با لقمههاى کله گربهای نان و گوشت مزبور را که ادویه و دارچین زیادی هم روی آن مىریختهاند، مىخوردند.
از دوران جنگ جهانی دوم به بعد اولین ساندویچفروشها در تهران و سپس در طول ده سال در شهرستانها افتتاح شدند که غالب کارکنان آنها ارمنى بودند. نخستین بار در خیابان استانبول یا استامبول تهران چند مغازه ساندویچی افتتاح شد که به شکل و شمایل امروز نبود و ساندویچهایی مثل کتلت و ماهی دودیهای ورقه شده به مشتریان عرضه میکرد.
در سالهاى اول افراد محترم و آبرومند رفتن به ساندویچفروشىها را دون منزلت مىدیدند و حداکثر رضایت مىدادند به چلوکبابى و چلوخورشتى بروند. همانطور که در عصر ناصرى نیز رفتن به رستوران و چلوکبابى کارى خلاف آبرو تلقى مىشد و مىگفتند فلانی سفره درست و حسابى ندارد که به دکه نان و کباب یا دکان چلوکبابى مىرود اما کم کم رفتن به دکان ساندویچفروشى متداول شد.
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، 22 دسامبر، مقامات سازمان ملل متحد اعلام کردند که در حال فراهم کردن ترتیبات لازم برای خروج علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن، و معالجات پزشکی او در خارج از این کشور هستند.
یمن از اوایل سال جاری میلادی شاهد تظاهرات اعتراضی و درخواست کنارهگیری علی عبداله صالح بود و با خودداری رییس جمهوری از این سمت، این اعتراضات در ماههای اخیر به خشونت و درگیری مسلحانه کشانده شد.
ماه گذشته، علی عبداله صالح، که در حمله مسلحانه به کاخ ریاست جمهوری در ماه ژوئن زخمی شده بود، سرانجام توافقنامهای را امضا کرد که براساس آن، تا زمان برگزاری انتخابات در ماه فوریه سال آینده، اختیارات ریاست جمهوری بدون عنوان آن به معاون رییس جمهوری واگذار میشود.
نماینده سازمان ملل در امور یمن گفته است که انتخابات ریاست جمهوری طبق برنامه اعلام شده برگزار میشود و علی عبداله صالح، که از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۰ رییس جمهوری یمن شمالی و از سال ۱۹۹۰ تا کنون رییس جمهوری یمن (پس از اتحاد یمن شمالی و یمن جنوبی) بوده است، نامزد این انتخابات نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
«صدور دستور آزادی تمام معترضان یمن از زندان»
فواد روستایی
سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای ضمن محکوم کردن موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران و فراخواندن تهران به همکاری با این سازمان برای نظارت بر رعایت حقوق بشر، از دولت ایران خواست کلیه زندانیانی را که به خاطر تلاش برای استفاده از حقوق ابتدایی خودبازداشت شدهاند بدون قید و شرط و فورن آزاد کند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد بار دیگر ضمن انتقاد از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، دولت ایران را در این ارتباط محکوم کرد.
در قطعنامهای که روز دوشنبه، با ٨٩ رای موافق، ٣٠ رای مخالف و ۶۴ رای ممتنع به تصویب رسید، جمهوری اسلامی ایران از جمله به خاطر توسل به شکنجه، استفاده از مجازاتهای بیرحمانهای چون شلاق زدن، قطع اعضای بدن و اعمال تبعیض و نابرابری مستمر علیه زنان شدیدن مورد انتقاد قرار گرفته است.
افزایش چشمگیر شمار اعدامها به ویژه به خاطر جرایمی که هیچ تعریف روشنی از آن داده نشده است و ادامه اعمال محدودیت و ممنوعیت مستمر بر حق برگزاری اجتماعات مسالمتآمیز و آزادی بیان از دیگر موارد نقض حقوق بشر در این ایران است که در این قطعنامه محکوم شده است.
ادامه نقض حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی چون اعراب، بلوچها، آذریها، کردها، مسیحیان، یهودیان، اهل تسنن، بهابیان، زرتشتیان و صوفیان نیز در این قطعنامه مورد انتقاد قرار گرفته و محکوم شده است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد ضمن ابراز تاسف و نگرانی از عدم تحقیق در مورد خشونتهای پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣٨٨ از جمهوری اسلامی ایران خواسته است شفافیت و آزاد و عادلانه بودن انتخابات پارلمانی اسفند ماه سال جاری را تضمین کند.
سازمان ملل متحد در این قطعنامه خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط کلیه شهروندانی شده است که صرفن به خاطر ابراز عقیده و تلاش برای استفاده از حقوق بنیادین و ابتدایی خود به گونهای خودسرانه و غیرقانونی بازداشت شده و در زندان به سر میبرند.
سرانجام این که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در این قطعنامه، تهران را به همکاری با این سازمان در نظارت بر رعایت حقوق بشر در ایران فراخوانده و از دبیر کل سازمان ملل نیز خواسته است در سال آینده مجددن به انتشار گزارشی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران اقدام کند.
عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر در پاریس در گفتوگو با بخش فارسی رادیو بینالمللی فرانسه درباره محتوای این قطعنامه و مبناهای شکل گرفتن آن گفت:
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
تلویزیون «پرس تی وی» روز چهارشنبه، 21 دسامبر، اعلام کرد 5 شهروند ایرانی در شهر حمص در سوریه ربوده شدهاند.
این منبع که به سازمان صدا و سیمای دولتی ایران وابسته است در گزارش خود به منبع خود اشاره نکرده است.
بر اساس این گزارش افراد ربوده شده مهندس تاسیسات برق هستند.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق نیز خبر ربوده شدن 5 شهروند ایرانی را تایید کرده است و از دولت سوریه خواست برای آزاد کردن آنان وارد عمل شود.
سفارت ایران این افراد را مهندسین و کارشناسان فنی پروژه نیروگاه برق اعلام و تاکید کرده است اتباع ایرانی هنگام مراجعه به محل کار خود صبح روز سهشنبه توسط افراد ناشناس ربوده شدند.
شهر حمص محل وقوع این حادثه از مراکز عمده تظاهرات ضددولتی است و طی ماههای گذشته بیش از 1000 نفر تنها در این شهر به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شدند.
مخالفان در سوریه همواره ایران را به همکاری با رژیم سوریه برای سرکوب تظاهرات مردمی علیه بشار اسد متهم میکنند.
مقامات جمهوری اسلامی ایران از آغاز اعتراضهای ضددولتی در سوریه از رژیم این کشور اعلام حمایت کردهاند. این در حالی است که از سایر انقلابها واعتراضها در کشورهای عربی اعلام حمایت کرده بودند.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای حقوق بشری، روز چهارشنبه، 21 دسامبر، پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب شهر کرمان به تحمل بیست و سه ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، به گفته نزدیکان وی، این حکم در روزهای گذشته صادر شده با این حال، هنوز به پروین مخترع ابلاغ نشده است.
پروین مخترع که حدود 5 ماه است در بند عمومی زندان کرمان به سر میبرد، یک روز پس از بازداشت کوهیار گودرزی، در منزلش در کرمان بازداشت شد. وی پس از بازداشت، به اتهام «تبلیغ علیه نظام و توهین به شهدا و رهبری» در دادگاه مورد محاکمه قرار گرفت و هماکنون پس از گذشت بیش از سه ماه حکم محکومیت خود را دریافت کرده است.
به گفته خانواده مخترع، دادگاه همچنین پرونده دیگر وی با اتهام «توهین به مقام رهبری» را به دادگستری استان کرمان ارجاع داده است و وی میبایست بار دیگر مورد محاکمه قرار گیرد.
صدور این حکم برای پروین مخترع در حالی صورت میگیرد که وی تنها به دلیل انجام مصاحبههای اعتراضی نسبت به بازداشت فرزندش، دستگیر و زندانی شد.
گفته میشود پروین مخترع، همچنین در جریان محاکمه خود از داشتن وکیل محروم بوده و ماموران امنیتی به وی گفتهاند که نیازی به حضور وکیل در دادگاه نیست.
کوهیار گودرزی نیز با وجود گذشت 5 ماه از زمان بازداشتش همچنان در شرایط بلاتکلیفی و در بند 209 نگهداری میشود. این فعال حقوق بشر که در هفتههای گذشته متهم به «تبلیغ، اجتماع و تبانی علیه نظام» شده بود، در حال حاضر در انتظار تشکیل جلسه دادگاه به سر میبرد.
بیشتر بخوانید:
«انتقال کوهیار گودرزی به سلولهای چند نفره زندان اوین»
خبر / رادیو کوچه
فرد آبراهامز، از گروه دیدهبان حقوق بشر که اخیرن در زندان با سیفالاسلام، پسر سرهنگ معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی دیدار کرده به رسانههای خارجی اعلام کرد که در زندان با سیفالاسلام به خوبی رفتار میشود و او تحت شکنجه قرار ندارد.
به گزارش بیبیسی، اما این فعال حقوق بشر افزوده است که در زندان او را از سایر زندانیان جدا نگه داشتهاند و هنوز به او اجازه ندادهاند که وکیل داشته باشد.
آقای آبراهامز گفته است که مقامات لیبی به او اجازه دادند که به مدت نیم ساعت با سیفالاسلام که در حال حاضر در زندانی در شهر زنتان نگهداری میشود، دیدار داشته باشد.
آقای آبراهامز همچنین گفته است سیفالاسلام جزییات مرگ پدرش را میداند، اما نگهبانان به آقای آبراهامز گفتهاند که سیفالاسلام ترجیح میدهد درباره این موضوع صحبت نکند.
بیشتر بخوانید:
«لغو بیشتر تحریمهای لیبی»
«بازداشت سیفالاسلام قذافی در لیبی»
رادیو کوچه
1894 میلادی- یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» (Alfred Dreyfus) را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراضها سرانجام به لغو حکم نجامید.
این رخداد در سالهایی بود که بحث ناسیونالیسم در فرانسه بالا گرفته بود. مدارکی از ارتش فرانسه به دست دولت فرانسه افتاده بود که دریفوس علارغم تلاشش موفق نشد جعلی بودن مدارک، را اثبات کند. وی متهم به جاسوسی برای آلمان بود و سرانجام پس از سالها تبعید و سپری کردن دوران محکومیت، بیگناهی وی روشن شد.
1989 میلادی- بعد از حدود سی سال و به دنبال اتحاد آلمان شرقی و غربی، دروازه «براندنبورگ» (Brandenburger) بار دیگر گشوده شد. این دروازه که در دوران جنگ سرد نماد جدایی آلمان شرقی و غربی بود، یکی از بناهای تاریخی مهم آلمان در برلین است و امروزه به عنوان سمبل اتحاد این کشور به حساب میآید.
دروازه «براندنبورگ» در سال 1971 ساخته شده و حدود 220 سال قدمت دارد. در طرفین دیوارههای این دروازه، مجسمههای بزرگی از خدایان رومی، از جمله الهه جنگ نصب شده است. این بنا در دوران جنگ جهانی دوم به شدت آسیب دید.
1989 میلادی- حکومت دیکتاتوری «نیکلای چائوشسکو» (Nicolae Ceaușescu) در کشور رومانی سقوط کرد. سیاستمدار کمونیست رومانیایی بود که از 1967 به ریاست شورای دولتی و در سال 1974 از سوی کمیته مرکزی حزب کمونیست رومانی به ریاست جمهوری این کشور منصوب شد.
برنامههای اقتصادی او از اوایل دهه 1980، موجب تشدید مشکلات اقتصادی در رومانی شد و به تدریج اعتراضها و تظاهرات مردم را برانگیخت. در پایان سال 1989، رویارویى مردم ناراضی رومانی و پلیس، کشتهها و زخمیهای زیادی برجای گذاشت و دولت وضعیت فوقالعاده اعلام کرد. مردم به رهبری «یون ایلیسکو» (Ion Iliescu) دست به کودتا زدند و حکومت چائوشسکو پس از 24سال پایان یافت. چائوشسکو و همسرش، سه روز بعد، محکوم و به جرم نسلکشی و فساد اقتصادی، اعدام شدند.
2001 میلادی- پس از حمله آمریکا به افغانستان، قدرت به دولت موقت این کشور انتقال یافت. پس از وقایع یازدهم سپتامبر 2001 در آمریکا، نیروهای آمریکای و انگلیسی وارد افغانستان شدند. در پی بمباران باران هواپیماهای آمریکایى و انگلیسی، نیروی جبهه متحد شمال به سمت کابل پیشروی کردند. پس از آن گفتوگوهایى تحت نظارت سازمان ملل و با حضور چهار گروه عمده افغان برای به دست گرفتن قدرت در افغانستان در شهر بن آلمان صورت گرفت تا اینکه دولت موقت این کشور در چنین روزی، به سرپرستی «حامد کرزای» امور افغانستان را در دست گرفت. بعد از روی کار آمدن دولت موقت، ادامه حکومت کرزای، در همایش سران افغانستان، موسوم به «لوی جرگه»، مورد تایید قرار گرفت.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1308 خورشیدی- زادروز «محمد نوری»، خواننده ایرانی است. نوری در تهران زاده شد و در جوانی آواز را نزد خانم اولین باغچهبان و تئوری موسیقی را نزد «سیروس شهردار» و «فریدون فرزانه»، اساتید هنرستان عالی موسیقی، فراگرفت. وی شیوه آواز خود را متاثر از بافت و غنای زخمهای اساتیدی چون «حسین اصلانی»، «ناصر حسینی»، و «محمد سریر» میداند.
1858 میلادی- «جاکومو پوچینی» (Giacomo Puccini) آهنگساز ایتالیایی زاده شد. او مهمترین اپرانویس دوران خود پس از «جوزپه وردی» (Giuseppe Verdi) است. پوچینی با اپرای «مانون لسکو» (Manon Lescaut) شهرت بینالمللی پیدا کرد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
جهانگردی پارسا
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، 22 دسامبر و پس از گذشت نزدیک به شش روز از دور تازه درگیریها میان معترضان و نیروهای امنیتی در قاهره، پایتخت مصر، در میدان تحریر، نظامیان مصری خواستار توقف سرکوب تظاهرکنندگان شدهاند.
به گزارش رویترز، در حالی که نحوه برخورد نیروهای امنیتی مصر با یک زن معترض باعث برانگیختن خشم عمومی شده است، شورای نظامی حاکم بر این کشور، که پس از سقوط حسنی مبارک، اداره امور در مصر را برعهده گرفته، گفته است که برخورد خشونتآمیز با شرکتکنندگان در تجمعهای اعتراضی باید متوقف شود.
روز گذشته نیروهای امنیتی مصر برای پنجمین روز متوالی با استفاده از گاز اشک آور در صدد متفرق کردن صدها تن از کسانی برآمدند که در قاهره، پایتخت، دست به تظاهرات اعتراضی زده بودند.
این در حالی است که پیشتر شورای نظامی هیچ واکنشی به برخورد خشونتآمیز نیروهای امنیتی با معترضان نشان نداده بود.
معترضات خواستار انتقال هرچه سریعتر قدرت از نظامیان به یک دولت غیرنظامی هستند.
بیشتر بخوانید:
«به استفاده از خشونت علیه معترضان مصری پایان دهید»
جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی و تشکلها، خواستار آزادی رضا شهابی شدند. آقای شهابی، فعال کارگری و از اعضای سندیکای کارکنان شرکت واحد که حدود ۱۹ ماه است که در زندان اوین در بازداشت به سر میبرد و همچنین چندی پیش دست به اعتصاب غذا زده بود.
وی به دلیل اعتصاب غذا به مدت بیست روز در وضعیت وخیم جسمانی به سر میبرد که به بیمارستان منتقل شد. برخی گزارشهای تایید نشده از ادامه اعتصاب غذا پس از بازگشت از بیمارستان به زندان خبر میدهند.
متن این درخواست از پی آمده است:
بیش از 100 نهاد و سازمان و نیز 600 نفر از فعالین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حقوق بشری از سراسر جهان طی یک اقدام مشترک و با صدور اطلاعیهای، خواستار اقدام فوری برای تضمین سلامتی جسمی و آزادی بیقید وشرط رضا شهابی فعال کارگری زندانی در ایران شدند.
ما تعدادی از کارگران تبعیدی و مهاجر و فعالین و پژوهش گران کارگری که بخشی از عمر خود را صرف دفاع از حقوق کارگری کرده و خود نیز در گذشته قربانی سیاستهای سرکوبگرانه و تبعیضآمیز و ضد کارگری جمهوری اسلامی ایران بودهایم هم اکنون بهشدت نگران وضعیت جسمانی رضا شهابی میباشیم .
ما امضاکنندگان اعلام میداریم: در این شرایط ما با ابراز نگرانی خود برای مداوا و جلوگیری از آسیبهای بیشتر وضعیت زندان به جسم شما، از رضا شهابی میخواهیم که امر مبارزه برای آزادی بیقید و شرط خود را به کارگران ایران و دیگر هم طبقهیها سپرده و حفظ سلامتی خویش را در اولویت مبارزه خود قرار دهد. سلامتی، مداوا وخواست آزادی ایشان امر همه ماست. به همین خاطر ما در راستای فعالیتهای سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه و «کمیته دفاع از رضا شهابی»؛ همسر، خانواده، وکیل و همه افراد و کمیتههایی که در حمایت از آزادی رضا شهابی فعالیت میکنند، خواهان آزادی فوری رضا شهابی و دیگر فعالان کارگری که جرمی جز دفاع عادلانه ازحقوق کارگران ایران ندارند را خواستار میباشیم .
ما ازکارگران شرکت واحد که رضا شهابی به عنوان نماینده آنان دارد هزینه سنگینی دردفاع ازآنان میپردازد، ازهمه کارگران و تشکلهای کارگری، همه احزاب و سازمانهای مترقی و همه انسانهای آزادیخواه و حق طلب در داخل و خارج از ایران درخواست مینماییم که با حمایت از این درخواست خواهان آزادی سریع و بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی و کارگری، بهویژه رضا شهابی شوند.
امضا پشتیبانان :
علی پیچگاه- مرتضی افشاری- علیشیرمبارکی- محمد صفوی- جلال مجیدی- فرخنده آشنا- بهروزخباز- پروانه رحمانی – پروین ریاحی- شهرزاد مجاب- باقرمومنی- یوسف اردلان- هدایت متین دفتری- تراب حق شناس- فریده آذین- ناهید مقدسی- مهین شکرالله پور- ایراندخت انصاری- سنبل صادق وزیری- صبری بهمنی- سوسن شهنازی- سوسن محمدی- امیرحسن پور- معصومه شرافت- ساسان دانش- بهروزفراهانی- احمد بخردطبع- ندا نوآور- ناهید مقدسی- آناهیتا رحمانی نژاد- مونا امیری- پوران انصاری- مجید تمجیدی – فرهاد شعبانی – یوسف زرکار- امیرجواهری لنگرودی- یاسمین میظر- یوسف آبخون – رضا عمرانی – برهان عظیمی- ستار رحمانی- صادق مازندرانی- امید رضایی- ایوب رحمانی- صدیق اسماعیلی- مسعود فتحی – ناصر پاریس- حسن مقدسی- ارس مقدسی- نیک مسروپ- محمدالله بخشی- مسیح مالکی- محسن خوش بین- بهروزسورن-ح. ریاحی- جمشید صفاپور- پویا صادق وزیری- کوروش ناظری- آرام(عبدالله)عثمانی- جمال نجاری-علی آزاد- کریم حقیقی- فرهاد دماوندی- رضا علیزاده- جلال نادری- سعید حیدری- سعید رحیمی- سیامک مویدزاده- یاسین- ابراهیم علاسوندی- علی آذین- مهردادفتحی- علیرضا نوایی- مسعودروان دوست- قادر محمدگل- آرش زمانی- امجد زمانی- جواد قاسم آبادی- سعید ولدبیگی- حمید باقری- پ انته آبهرامی-علی باغبانی- فهیمه صادقی- اصغرقربانی نژاد- حمید صالحیان- حسام قادرپور- سعید محمدی- رسول شوکتی- مجتبی نظری- مریم امانی- مهردادپورمحمدی- مهرداد کریمی- نیکی میرزایی- عسکرشیرین بلاغی- رحیم استخری- بهزاد جوادیان- پروانه حاجیلو- فرخ قهرمانی-علی دروازه غاری- احمد نوین- رفعت رنجبران لنگرودی- شهاب شکوهی- سیاوش میرزایی- سعید شجاعی- جلیل احمدی- رضا چیت ساز- رضا طالبی- رضا رئیس دانا- اردشیرنظری- صدیقه محمدی- نادر ساده- امیر پیام- مریم نیکفر- سروش دشتستانی- مرجان افتخاری – بهروز ناصری- شهاب سیروان- فریبا امیرخیزی- ارژنگ نورایی- پژمان رحیمی- صدیق جهانی- سولمازبهرنگ- مرتضی محیط- محمد ایرانی- ایرج آبشار- ستار فتحی- سعید راهنما- هایده مغیثی- سانیا آزادپور- سیامک جهانبخش- آرش کمانگر- مهرداد لقمانی- پروین اشرفی- صفار ساعد- عزیز ماملی- همایون اردلان – محمد تقی سید احمدی – پرویز سلیمی – عرفان مروت جو – سهیل اصفی – – مریم محسنی – میترا فتحیان پور – حمید روشن – تهمینه بقایی- داریوش مجلسی - فریده جعفری – ناهید امیری- حسین توسلی – پریسا آزادیان – فیروزه راد- محمد رضا شالگونی- محمد اشرفی- کامران پارسایی – زری عرفانی (مسئول رادیو پارس – سوئیس)- کاوه محمدی- احمد سعیدی- احمد شکوهی – پتی محمد بلوچ - محمود آزادی- تقی روزبه – حسن نائب هاشم – علی پورنقوی – عباس بختیاری – مریم زارع- روبن کارکاریان – آزاد پاکباز– داریوش ارجمند- امین حصوری- ارژنگ بامشاد – انورمیرستاری – نیره توحیدی – یزدان خدا بنده لو – مریم عظیمی – ابوالحسن عظیمی- بهروز نظری – بهروز پیله ور- محمد حسیبی – مریم اسکویی- نسترن چیت ساز-عصمت طالبی – سهند لیلاکوه – حبیب رضاپور(عضو سندیکای شرکت واحد و کارگر اخراجی)- پرویز جواهری – سیامک قبادی – سولماز – بیژن یاشار- علی جمشیدی- فرزاد جاسمی – فرهاد سید لو- فروغ شیرازی – اصغرسعیدی پور- نگار محسنی – سیما ریاحی- جمشید برکلی- نجف روحی – نصرالله قاضی – دکترعلی صادقی – رزا فرج الهی – فریدا سهرابیان – سیرانوش مرادیان – ابراهیم شیری (مترجم و فعال سیاسی)0 سروژ قازاریان – رضا آبادی- کریم خیاو- حسن بهگر- علی شاکری - ناصر رحمانی نژاد – امیر اصغری – سیروس بینا- علی جالینوسی – رضا مرزبان – رضا سپید رودی – سعیدصادقی – نادر فولادی – حمید آذر- عیدی نعمتی- علی رسولی- احمد رناسی- اسماعیل هوشیار- حسین . ن- پرویز- بهروز خلیق -عثمان محمودی – حمید نوذری- سوزان شمس- آزاده سپهری – آزاد زمانی – اسماعیل نوری علا – ایرج مصداقی – آمادور نویدی –– اینانا عزت – ابراهیم آوخ – امین بیات – اکرم موسوی – امیر رضا امیر بختیار – بهروز شادیمقدم – بهرام چوبینه – بیژن نیابتی – بهزاد کاظمی – بصیر نصیبی – بهمن سپیدار - پارسا نیکجو– پویان انصاری – پروین شکوهی - پرویز داورپناه – پرویز میرمکری – پروین ملک – پیروز زورچنگ – تقی ریاحی لنگرودی - تورج پارسی - ثریا محمدی - جمشید صفاپور – جواد دادستان – حمید رضا رحیمی – حسین نقی پور – حمید رضا مسببیان – حسام منتظری – حمید باقری – حمید رضا قوچانی – خسرو برهمندی – دیبا علیخانی – رضا بهبودی – رضا خسروی – رضا کریمی – سعید آرمان – سام قندچی – سیاوش عبقری – سارا حافظی صافی – موید زاده – شهلا عبقری – شکوه میرزادگی – شهین نوائی - شیما کلباسی – شاهین انزلی – صادق افروز – صدیق جهانی – طاهره خرمی – علی صمد – علی یحیی پور سل تی تی – علی ستاری – علی صادقی – عباس منصوران – عاطفه اقبال – علی فرمانده– علی اکبر آزاد – عباس فرد - فریبا ثابت – فرشید یاسائی – فرهنگ قاسمی – فاطمه زمانی – فرهاد دانشور - فیروزه فولادی – فریدون منصوری ارزانی – کامیار بهرنگ – کریم خوش عقیده – کورش عرفانی – ک الوند – کورش گلنام – کامران پارسائی – محمد رضا اسکندری - مسعود شب افروز – مهناز قزلو – مجید امید – م. انوشه - مینو همیلی – مینا انتظاری – مهستی شاهرخی – نظام جلالی – نیلوفر ریاحی لنگرودی – نیلوفر شمیرانی – نادر ثانی – نقی ریاحی لنگرودی - ندا نوآور – ویدا فرهودی – وریا محمدی – یوسف لنگرودی – آرش زارع – اردشیر مهرداد – آرش کمانگر – ایرج حیدری – امین بیات – آینده آزاد – اکبر حاج بابائی – ابراهیم شیری – آذر ناصری – بهرام رحمانی – بینا داراب زند – بهروز عارفی – بهرنگ آبکناری – بیژن سعید پور – باقر ابراهیم زاده – بهروز ناصری – بیژن افتخاری – پویان انصاری – پرویز داورپناه - پرویز میر مکری – پویا عزیزی حامد – تراب مستوفی - ثریا ضرغام - جمشید صفاپور – جواد دادستان – جعفر مرزوقی ( برزین آذرمهر ) – جهان برجیان - حسن حسام – حسین دولت آبادی – حمید جهانبخش – حمید پور قاسمی – حشمت محسنی – حسن عزیزی – حمیلا نیسگیلی – حمید رضا مسیبیان – حمید محوی – خسرو آهنگر – داوود موزرمی – داریوش افشار - رویا دیناروند – رضا بی شتاب – رضا انزلی - زرین پاکنژاد - زری اسپرم – سهیلا لیندهورست – سام قندچی - سعید جعفری – سارا عزیزی – سیاوش محمودی – - شهاب لبیب – شاهین انزلی – شماء بیژن زاده – شهلا صفائی – علی طایفی – عباس منصوران – علی دماوندی – علی موسوی – علی اعتدالی – عاطفه اقبال – غلامحسین عسگری – فرج آلیاری – فریده رضائی – فریبا ثابت – فیروز مستعان – فرهنگ قاسمی – فرید چاوشی – کیتاش شمس – کورش عرفانی – کامران مهرپور – ک . الوند - کورش نژاد – مژده ارسی – مهران سیرانی – محمود خلیلی – منوچهر تقوی بیات – میلا مسافر - مریم افشاری – مهرانگیز دابوئی – مهدی برزین – مهناز قزلو – ناهید ناظمی – نسرین ابراهیمی - نظام جلالی– ندا نوآور – هوشمگ دیناروند – همایون ایوانی – هایده درآگاهی – هدایت سلطانزاده – هیمن محمودی – ی صفائی – ژاله برهمن – تورج مودت – محمد رضا فروهر-هدایت معتمدی – نیره اشتری- کیارش عدل – احمد صبوری- مجید نیک مرام- پویا قمصری- جلال غفاری-آتوسا قاضی مقدم- الهه بهرانی- اردوان نادری – شهرکردی- حسین داهیانی- منیره حاجیان سه پله- فرید هزارخانی- مجید نوربخش- شهاب زارعی- مسعود خراط پور- بهنام هاشمیان- مهین افتخاری- سینا هلاگوئی- برهان پورهرمزان- بابک دهخدا- سهیلا پناهیان- پروانه میرطاهری – پریوش میرطاهری- سیامک شیوا- سیمین موسوی- ساسان محمودی- مجید جوادزاده – رکسانا موسوی نژاد- برزو جوانمرد- منوچهر رحیمی – ثریا شهابی- بهرام قلعه دار- کیوان محسنی- توران قدسی زاده- مهدی صاحب زمانی- مرتضی فهیمی سبلان- هومن رهنما- جواد شریفیان- بهمن اقبالی- بیتا عباسی- نگار میر صادقی- تارا همامی- ایمان شاکری- ماندانا برخوردار- اقدس صالح زاده- مانی سبزه پرور- مرتضی حیدرپور- فرزین پرهام- شکوفه اخوان ترشیزی- سیروس عنایتی- حسین رفیع- مهران آقائی- شهین محمد خانی- اسفندیار یحیائی- ابراهیم احمدی ساوجبلاغی- نوشین عباس زاده – مرجانی- آنیتا نکونام- مهدی فاطمی- سرور سایه- عاطفه معینی- عنایت محسنی- نجمیه آهی- آزیتا دری- سهیلا جوادزاده- شهروز راسخ- نوذر میرفخرائی- سارا حکمت- جعفر قانع- مجتبی موسوی نسب- سپهر محمدی- علیرضا قنبرپور- رسول حاجی زاده- ضیاء سرفراز- سارا پور محمدی- توران مکری- رامش ابطحی- سیروس شریعت- مازیار کریمی- محمود عصار- قربانعلی معیری- موسی حاجیان- هاشم عبدالهی هریسی- سهیل یزدانی- منیژه حیدریان- سوسن فرخزاد- ماندانا طهماسبی- محمد رضا داغیانی- سیما معرفت- نرگس راغفر- مرتضی شریعتی- رضا علومی- – محسن اقتدارمنش- کیان طاهری- رضوان معماران بنام- امیر حسین فرهوشی- بهنام کارگرنوین- نوید اسلامی- ساناز رشتچی- غفور حاجبی- محمد حشمتی اردکانی- هوشنگ براهنی- قاسم بهرامی- فربن خرم- قادر رضوانی – ارژنگ سورکی- محسن کامران دستجردی- حمید رضا حکیمان- مجید حلمی- بیوک حسنوند- سیامک بهائی پور- احمد رئیس زاده – حسین دماوندی- مهری سلاحی- زهره ثابت- پوران توکلی- شروین حکیمی- پریوش بزار- پرنیا قاسم زاده- حسین سرمدی- ماندانا قاسم زاده- رضا رفیعی – ارسلان مفیدی- شهره ارفع- خسرو ارفع – نیکو حکمت- حمید رضا طلوعی- فریبرز فرجاد – پوران دماوندی- الهه قوچانی- کوهیار پنجه شاهی- غلامحسین حاج شفیعی ها- کیان علوی تبار- مهدی سیادتی- تورج نمازیان-شراره زرافشان- شکوفه طاهریان- توران اشتری- بابک اطهری- ساناز مظفریان- حسین کامکار- اکرم کامیابی- حمید رضا جهرمی- عباس جاسمی- کاظم قدیری- تهمینه براتی- امید دبیری فرد- شاهین هدایتی- پوران شامبیاتی- رضا شهاب رضوی – عبدالحمید کلانتر نیستانکی- اردوان شفیعی- سوسن اعظمی- فریبا معمارپور- پوریا زادهوش- ناصر عظیمی- نظام پیرزاده جهرمی- امید سیدی- رضا طالب زاده- جواد ظروفچیان- دامون بختیاری- پروین تاجبخش – کیوان شاهمرادی- رامین نفیسی- مجتبی سلیمانی- نگین اردلان- گلرخ طاهر زاده- کیوان برومند- مجید عسگری زاده- فرهاد شایگان- حسین کیانی- جعفر بطحائی- محمد جوادی درکه- سیاووش انتظامی- حمیرا نکوصفت- رحمت الله علیزاده- نوشین پور یزدانی- مهدی شجاعی- ملوک میرفندرسکی- حمید رضا دانشجو- صبا پایان- عبدالله عظیمی- بیتا آذر- المیرا کلاه دوزان – حامد گازری- رحمان خوشروان- سمیرا آشتیانی- ناصر حسین پایدار- سیما همدانیان- رفعت دیانت- محمود ولدبیگی- هدایت سیفیان- اسدالله افدرنیا- امید مستعانی- اسفندیار رحمانی- رضا کرمانی- حسین قیاسی- رودابه شمشکی- سمیرا اصفهانی- قربانعلی دریاباری- قاسم پایور- مهرداد موسوی- منوچهر بابا علی رحیمی- سهیل کاظم زاده- ثریا شمس آبادی- مهناز حجت پناه- نوید محدثی- عثمان احمدی- کیکاوس شعبانی- هادی بهزادی- کوروس پاشائی- ویدا شجاعت- زهرا سده ای- هرمز راتق- توران نوری- نازیلا پناهیان- هرمز نکوکار- رویا جهان بیگلو- گودرز طالب زاده- تقی امانی- ونداد فرهنگی- سهیل ارفعی- کامیار اعتمادی- جواد کاظمی میاندوآب- منوچهر مسعودی- رزا خسروی – محمد رضا انفرادی- عماد موقوفه- شهین بهکیش- نادر یزدخواستی- مجید محتشم- ماهرخ شجاعیان- ثریا تابش- طوبی پناهی- محمود تشید- روزبه سراج- مهدی میرهاشمی- جلال ارمغانی- دلارام خدنگ- حشمت حکیم زاده- منیره امیدی- سینا بشیریه- فروهر نیکنام- کامران تهرانی- سینا قهرمانی- ماهرخ مدنی- فاطمه مسلمی زاده- سمیرا تاجیک- سمین پرورش- امیر حسن پور- مرسده احمد زاده- عیسی برادران- عاطفه بازرگانی- فرود آبکناری- حسام زارع- ارسلان دبیری – اسکندر فتاحی- شهریار افتخاری- حسین دقیق همدانی- حسام حسینی- محسن انتظامی- ابراهیم نوین- کوروش رفعت- ناهید مفتاحی- علی اصغر جعفری- میترا هجری- محمد علائی- زهرا جاسمی- نگار آجودانی- غلامحسین خراط پور- رضا غفوری ابیانه- اختر قوام زاده- کیمیا رضوانی- بابک صوفی- محمد کاظم حق نواز- نازیلا بیان- هاشم هراتی- رضا خادم رمزی- رسول فدائی- طوبی تراب پور- سمیه حسینی- کوشا عظیمی فر- فاطمه هدایتی- پویا شمیرانی- سعید شکوهی- بهارک چوپانزاده- مهران متین- کامران اسفندیاری- اختر ناهیدی – شهرام مؤمنی- همایون به نژاد- آرمین خلعتبری- یدلله محسن زاده- هدایت الله محمد زاده- مریم توسلی- یدالله کوثری- ایمان شمسائی- شعله زند- سهراب ترابی- توکل بیگلو- برزو مصباحی- حسین سینائی- فریبا جهانی نسب – رضا بلبل صفت- مراد تقی زاده- ساسان ضیائی- اختر شجاعی- رقیه هرندی- کتایون ایمن- زیبا کاظم زاده – آذر جهانشاهی- حسام شریعت- زهرا غفرانی- شعله جمشیدی- نازنین دانشیان- جواد شکیبائی- سودابه جواهریان- بهار ناظری- رضا کامیابی فرد- همایون اعلامی- حکمت پروانه- منیره وثوقی- سیما قبادی- سارا آریان
- آنیتا فروردین- محسن علیشاهی- میترا گرگین- کبری بختیاری نژاد- نیما تاجمیر ریاحی- توکل هاشمیان-عباس تبریزی- نوشین عبداللهی- رضا سرابی- نسرین ترابی- سوسن سپهری- کوروش شاهین- دریا دادمان- رویا مفتاحی- میترا دولو قاجار- کامروا افتخاری- سهراب فاضل- جلیل آقامیری- فریدون اشکوری- نورالدین جبل عاملی- گویا توحیدی- سیمین قاسمی- سودابه بهبهانی- شکوه مشکین قلم- لاله آل آقا- شهره ریاحی- نسیم رؤیائی- رضوان پرتوی- بتول شهسواری- شهرزاد سپهری- منوچهر حشمتی- کوروش گل نظر- نازنین طائبی- ماهرخ دلیری- کوروس سلامتیان – عباس کنعانی- شهرام توانا- غلامحسین غریبی- زیبا سهیلی- محسن دانشمند- آزیتا حاجبی اصفهانی- رحمت واعظ زاده- شعله علامت ساز- نگار زعفرانی- سیروس حق شناس- زری خوشدل جوان- قدرت الله شاکری
- فرید حمزوی- شمسی ناظم زاده- آرش سلامی- رکسانا جلالی قندهاری- تورج اعتمادی- سام ضابطیان- معصومه اشرف زاده- جعفر اسحاقی- محرم صبوری- هومن مظفری- نازی امیری دوان- سمیرا پورحیدری- کاظم افراشته- بهروز اردبیل چی- گلوریا پورعبدالله- زری شاهسوندی – احمد معروفی- شیما جوادی- کرامت صوفی- احسان نگهبان- آوا مدنی پور- پرهام پویان- نیکو رخ صفت- چنگیز شاهرودی- جاوید مجلسی- فردوس یغمائی – نصرت تیمورزاده- – ناصر پایدار- جمشید کارگر- علی آزاد- پرویز جزایری- منوچهر مقصودنیا- امید زارعیان- نانسی لاپلانت- سیمین اصفهانی – داریوش نجف پور- حسین بهادری- عباس مظاهری – نرگس غفاری- راوی- محمد خسروی- فرح شریفی – حسین مشرف-
تارنماها ووبلا گ ها:
سایت افق روشن
سایت گفتگوهای زندان
سایت علیه ستم جنسی
سایت رنگین کمان
اندیشه های نوین و مترقی
ایرانسکوپ نیوز
سایت راه کارگر
سایت حزب سوسیال دمکرات ایران
سایت لجور
سایت ایران گلوبال
سایت خبری ایران پرس دایجست
سایت آینه روز
وبلاگ احترام آزادی
وبلاگ رضا بی شتاب
وبلاگ نی لبکهائی که انسان را سرودند
سایت دگرگونی
سایت آزادی بیان
هیات تحریریه نشریه مبارزه طبقاتی
هیات تحریریه سایت اشتراک
چشم اندازکارگری
وبلاگ دفاع از مبارزات کارگران ایران
سایت چه باید کرد؟
سایت “تیف”
وبلاگ آزاده سپهری
سایت سکولاریسم نو
وبلاگ احترام آزادی
سایت خبری راه کارگر
سایت اکتبر
وبلاگ اکتبر
سایت ریشه ها
سایت شکوه میرزادگی
سایت هزل
سایت ایرانسکوپ
سایت سینمای آزاد
وبلاگ اشتراک
وبلاگ بادبان
سایت بیمرز
سایت کمونیستهای انقلابی
سایت مهناز
سایت اتحاد کارگری
جمعی از فعالین کارگری
وبلاگ تقی روزبه
سایت رنگین کمان
مجله هفته
وبلاگ شاهین شهر
کانون دانشجویان ایرانی در هلند
نوری بر کورسوهای تاریکی
سایت اشتراک
وبلاگ مینا انتظاری
سایت گزارشگران
وبلاگ خبری گزارشگران
جبهه متحد بلوچستان ایران – واشنگتن – ایالات متحده امریکا
رادیوها:
رادیو آوا
رادیوهمبستگی با کارگران- گوتنبرگ
رادیوسرخ- گوتنبرگ
رادیو همراه – گوتنبرگ
مجله بین المللی رادیو فلورا – هانور
رادیوایرآو
رادیو ایران امروز – گوتنبرگ
تشکل های فرهنگی – اجتماعی و کارگری :
-انجمن دفاع از زندانیان سیاسی وعقیدتی درایران- پاریس
-جمعیت کردهای مقیم فرانسه
-گاهنامه هنر و مبارزه ( تاتر بی نوایان ) پاریس
-کمیته دفاع از آزادی وبرابری درایران – وین
- بنیاد ازادی اندیشه و بیان
- گروه سینمای آزاد
- کانون دانشجویان ایرانی در هلند
- شورای دانشجویان وجوانان چپ (نشریه رادیکال )
- شورای همآهنگی ایرانیان هامبورگ
- مرکزفرهنگی- اجتماعی اندیشه- گوتنبرگ
- حلقه استکهلم
- کانون همبستگی با کارگران درایران- ایالت نورد راین وست فالن آلمان
- جمعی از فعالین کارگری (جافک)
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران- پاریس
- کانون همبستگی با کارگران درایران- ایالت نورد راین وست فالن آلمان
- اتحادبین المللی درحمایت از کارگران درایران
- اتحاد چپ ایرانیان خارج ازکشور
-کانون همبستگی با کارگران- گوتنبرگ
-کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر
- شورای هماهنگی اتحادچپ کارگری
- کانون پناهجویان ایرانی در سوئد
- انجمن رسانه ای پیام در سوئد
- کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
-جبهه واحد کارگری
-سایت اتحاد کارگری
-شبکه همبستگی کارگری ایران
-کمیته کارگری سازمان خودرهاگران
-سنتر زنان کرد در شهر کلن
-کمیته دفاع از زندانیان سیاسی در ایران – برلین
-کانون پناهندگان سیاسی ایران در برلین
-سازمان سراسری پناهندگان ایرانی – بیمرز
- آسیل کمیته ، گروه ایران – گوتنبرگ
-جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی – کلن
- کمیتۀ دفاع از زندانیان سیاسی ایران در دانمارک
- انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر ایران
- کمیته بین المللی نجات ایران (ایران اس.او. اس )
- فدراسیون اروپرس
– فصلنامه گونه گون
-بنیاد اسماعیل خویی
- مجله سیاسی و فرهنگی هفته
- کمیته آمریکائیان – ایرانیان پیشرو
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، 21 دسامبر، چهارمین شماره از نشریه «هفت» منتشر شده است. این نشریه تحت امتیاز Global social network و سردبیری اردوان روزبه، روزنامهنگار و مدیر رادیو کوچه به چاپ میرسد.
شما در این شماره با مقالاتی از حوزه سیاست، جامعه، فرهنگ، دانش و ورزش روبهرو خواهید شد.
از جمله مطالب این نشریه میتوان به اوضاع سیاسی عراق پس از خروج نظامیان آمریکایی، آسیبهای اجتماعی حوزه زنان، انتخابات روسیه، حقوق بشر، عکسهای هفته، شبکه خبر در واشینگتن، گفتههای اباذر نوریزاد فرزند محمد نوریزاد، تنتن خبرنگار جاویدان و کیروش مربی تیم فوتبال ایران اشاره کرد.
همچنین این شماره 12 صفحه ویژهنامه شب یلدا را به همراه دارد.
نشریه هفت در آمریکا و کانادا به صورت کاغذی نیز به چاپ میرسد و با داشتن اشتراک قابل دسترس مخاطبان در این دو کشور است.
نسخه الکترونیکی نشریه را از اینجا ببینید.
شمارههای پیشین را از اینجا ببینید.
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه، 21 دسامبر، نوری المالکی، نخست وزیر عراق اعلام کرد که مهلت بستن اردوگاه اشرف، مقر اعضای سازمان مجاهدین خلق، را تمدید کرده است. این در حالی است که پیشتر دولت عراق به این سازمان تا پایان ماه جاری میلادی مهلت داده بود.
از سویی دیگر سازمان ملل و آمریکا نیز با نزدیک شدن به پایان مهلت اعلام شده از عراق خواسته بودند در ضربالاجل خود تجدید نظر کند.
بیش از ۳ هزار نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در این پایگاه در حومه بغداد زندگی میکنند.
سازمان ملل میگوید که برای بررسی تقاضای پناهندگی این گروه به زمان بیشتری نیاز دارد.
آقای مالکی گفت که مهلت بستن اردوگاه اشرف را شش ماه تمدید کرده است. با این حال، او اعلام کرد که این دوره از ماه نوامبر آغاز شده است. با این حساب، در عمل این مهلت تنها چهار ماه تمدید شده است.
نخست وزیر عراق افزود که سازمان ملل بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ نفر از ساکنان اردوگاه اشرف را تا آخر دسامبر (۱۰ روز دیگر) به کشورهای دیگر منتقل میکند.
در تحولی دیگر، عالیترین دادگاه اتحادیه اروپا حکم خارج کردن سازمان مجاهدین خلق از فهرست سازمانهای تروریستی را تایید کرد.
فرانسه علیه حکم دادگاه بدوی اتحادیه اروپا برای حذف نام این سازمان از این فهرست فرجام خواهی کرده بود، ولی دادگاه عالی اتحادیه اروپا این درخواست را رد کرد.
اما هنوز نام این سازمان در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا باقی مانده است.
گفتنی است با خروج نیروهای آمریکایی از عراق، اعضای سازمان مجاهدین خلق در این پایگاه میگویند که نگران جان خود هستند.
بیشتر بخوانید:
«بلاتکلیفی ساکنان اشرف به فاجعه حقوق بشری تبدیل میشود»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، 21 دسامبر، با افزایش کشتهشدگان سوریه، ائتلاف اصلی مخالفان دولت بشار اسد، خواستار نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای بحث درباره تشدید خشونتها در شمال غربی این کشور شده است.
شورای ملی سوریه که در خارج از سوریه مستقر است می گوید از روز دوشنبه تاکنون حدود ۲۵۰ تن کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، ناظران اتحادیه عرب قرار است براساس یک طرح صلح، روز پنجشنبه، 22 دسامبر، وارد سوریه شده باشند.
سخنگوی بانکیمون دبیر کل سازمان گفت که او «به شدت نگران تشدید بحران و افزایش آمار تلفات در سوریه است.»
او دولت بشار اسد، رییس جمهوری سوریه را ترغیب کرد که با طرح اتحادیه عرب «همکاری کامل» داشته باشد.
آمریکا هم با انتقاد شدید از حکومت سوریه برای نقض تعهدات خود نسبت به طرح اتحادیه عرب، بار دیگر از بشار اسد خواست از ریاست جمهوری این کشور کنارهگیری کند.
به گفته جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، حکومت سوریه مشروعیت و اعتبار خود را از دست داده است.
آقای کارنی اظهار داشت: «آن چه که در سوریه دیده میشود، ادامه خشونتهای وحشتناک و خشونت بیسبب علیه مردم این کشور است. بر اساس همه معیارها مشخص است که اوضاع به ضرر اسد است، فرار نظامیان رو به افزایش است و دیپلماتهای این کشور سفارتخانهها را ترک میکنند و از مخالفان حمایت میکنند.»
به گزارش سازمان ملل متحد، دستکم ۵۰۰۰ تن در ناآرامیهای نه ماه گذشته در سوریه جان خود را از دست دادهاند.
این در حالی است که مقامات دولت سوریه مستمر گفتهاند که در حال جنگ با «گروههای تروریستی مسلحی» هستند که در تلاشند کشور را بیثبات کنند.
بیشتر بخوانید:
«صدویازده کشته در درگیریهای اخیر سوریه»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر