یکی از محافظان رهبری در نامه ای با هشدار نسبت به شرایط موجود نوشته است: با تشکیل شورای آشتی ملی و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی ،ناطق نوری ، حسن خمینی ،سید محمد خاتمی،محسن رضایی وعلی شمخانی و….همچنین آزادی زندانیان سیاسی، سازو کاری برای آشتی ملی و تشکیل دولتی برآمده از آرا واقعی مردم فراهم آورید.
در همین حال یک سردار سپاه با نوشتن نامه ای به نوری زاد از وضعیت فعلی سپاه پرده برداشته و تصریح کرده که وحشت و سرکوب موجود در پادگانها دهها بار بیشتر از سطح شهرهاست.
وی نوشته است: با اطمینان کامل به اطلاع شماوملت عزیز ایران می رسانم که اکثریت قریب به اتفاق پاسداران از حاکمیت منزجرند امادر سیستمی گرفتار آمده اند که بسیار بی رحم وخون ریز است ونه تنها تاب دگر اندیشی در حوزه به اصطلاح خودی ها را ندارد که به سهل با دادگاههای نظامی وفرمایشی پاسداران را خائن وجاسوس قلمداد وآنان را به جوخه مرگ می سپارد.
نوری زاد در مورد نامه محافظ رهبری نوشته است: این نامه را یکی از محافظان رهبری برای من ارسال داشته است. بخش هایی از این نامه را که به حوزه های فردی و خصوصی افراد مربوط می شد، حذف کرده ام. بعنوان نمونه، معتقدم سیگارکشیدن رهبردرسالهای دور، هرگز ضعفی برای ایشان محسوب نمی شود. ما دوست داریم حوزه ی خصوصی افراد بر مسئولیت های آنان سایه نیندازد. به قول یکی: خوب باشند و خوب کاربکنند، خلوتشان مال خودشان. این بهادادن به خلوت و حریم حوزه های فردی مردم، نه تنها یک تأکید موکد اسلامی، که یک رویه ی درست انسانی است. درادامه نیز نام عده ای را که هم اکنون در مصدر امورند، حذف کرده ام. درمجموع، این نوشته تراوش قلم نویسنده است و بنا نیست من با همه ی نوشته ی وی موافق باشم.
به گزارش وبسایت نوری زاد، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
اینجانب یکی از بازنشستگان سپاه ومحافظین بیت شما طی سالهای 71 تا 78 می باشم که در لبیک به فراخوان جهادگر صدیق محمد نوری زاد این نامه را خطاب به شما می نگارم.
در سالهای خدمت، من با تصور اینکه شما جانشین بر حق امام خمینی (ره) هستید با عشقی خاص به وظیفه محافظت از بیت شما می پرداختم وخدا می دانددر آن 8 سال چه شبها نخوابیدم تاشما آسوده بخوابید.
شما واعضای بیت شما هرگز ندانستید که در یکی از روزهای سال 71 هوشمندی وپایمردی من مانع ازترور شما در محوطه باغچه بیرونی کنار بیت شما در ضلع جنوبی حسینیه امام خمینی شد.
چه اینکه فردی حدود 2 ساعت پس از جایگزینی سربازان جدید حفاظت بیت، از نا آگاهی وعدم توجیه سربازان وخواب پاسداران حفاظت سو استفاده کرده بود و خود را وارد محوطه کاخ مرمر وبه فاصله نزدیکی از شمارسانده بود که من راسا توطئه را کشف کردم. اما از آنجا که افشای این توطئه باعث عزل ودادگاه نظامی مسئول ارشد وبسیاری از مسئولین تیم حفاظت شما می شد وضریب آسیب پذیری حفاظت را بر ملا می کرد، این موضوع هرگز فاش نشد ومقام ارشد من خود راسا بافرد خاطی برخورد کرد که نمی دانم چه بر سر او آمد؟
اکنون پس ازچند سال منفک شدن از بیت شما و اتصالم به اقشار مختلف جامعه ودنبال کردن مسائل سیاسی کشور به خصوص وقایع تلخ پس از انتخابات 88 و به ویژه پیگیری نامه های محمد نوری زاد بر خود فرض دانستم تا برایتان نامه ای بنویسم وامیدوارم به مطالب کسی که سالها جان فدای شما بوده توجه کنید:
1-به عنوان کسی که با تک تک اعضای بیت شما ارتباط دور ونزدیک داشته ام به شما اطمینان می دهم که جز تعدادی انگشت شمار، اکثر کسانی که با شما ارتباط دارند هرگز در شما ذوب نشده اند وفقط برای منافع مادی وجایگاه سیاسی خود ریاکارانه ومتملقانه به وظایف خود عمل می کنند.
2-برخی ازمحافظین شما در تمامی حلقه ها دچار فساد اخلاقی شدید هستند ودر روزها وساعات غیرشیفت با استفاده از موقعیت وجایگاهشان با برخی زنان که همسرشان دارای مشکلات اقتصادی ،اجتماعی ویا در بازداشت وزندان هستند ویا نیاز شدید مالی دارند روابط //// دارند.
در خصوص آقای //// که نزدیکترین فردبه شماست نه تنها این موضوع صادق است که وی همواره بامحافظان وحتی مردم عادی در خارج از بیت رفتاری خشن وهیستیریک دارد که من بارها شاهد درگیری فیزیکی وی با مردم بی دفاع در خیابانها بوده ام. بیش از همه رانندگان وی شاهد این رفتارها بوده اند.
او همچنین از اعتباری که پیش شما کسب کرده به نفع برخی افراد مساله دار سو استفاده می کند که یک نمونه اش ///// – که فردی فرصت طلب روان پریش و احتمالا دارای /// است -می باشد.//// در سایه این حمایت گوش بسیاری از مسئولین دستگاهها رامی برد.وی با سرقت اطلاعات محرمانه و مصاحبه اسرا ایرانی در قرنطینه بازگشت ازستاد آزادگان وقت به امنیت ملی کشور ضربه زده اما کسی موضوع را پیگیری نکرده است.
3-مسئولین وکارکنان دفتر نظامی شما برای خود نه تنها در نیروهای مسلح وسرداران وامیران، حکومتی راه انداخته اند که بی سر وصدا از موقعیت خود سو استفاده می کنند و ازارسال بسیاری از گزارشات طبقه بندی شده نیروهای مسلح وبه خصوص سپاه به دفتر شماخودداری می کنند.قرابت سردار //// وسردار /// و رفاقت آنان با سرداران سپاه درستادکل قوا ،ستاد کل سپاه وحوزه نمایندگی فقیه یکی از عوامل این سهل انگاری است که قطعا با این مسامحه امتیازات ویژه ای از سوی رده ها وسرداران متخلف دریافت میکنند.
4-شهوت به ثروت ورانت خواری حجت الاسلام //// ومراوداتی که وی با چهره های قتصادی چه در داخل و چه در خارج کشور دارد ومتاسفانه آوازه آن در سطوح مختلف جامعه پیچیده است ودامنه این اخبار تاآنجا پیش رفته که حتی مردم می دانند که ایشان //// دارد.
5-به شماتوصیه می کنم به نزدیکترین کسانتان در بیت با دیده تردید بنگرید.حتی به حجتالاسلام ////.
او گر چه به تحقیق از فساد مالی واخلاقی مبراست اما انسان پیچیده وباند گرایی است و بسیاری ازشخصیت های پشت پرده وبعضا منتقد به شما با او ارتباط مستقیم وغیر مستقیم دارند.آنچه من فهمیده ام اینست که برخی از شخصیت های قم که نمی خواهند یا نمی توانندارتباط مستقیم با شما داشته باشند، منویات خویش را از طریق اقربای وی در همدان به ایشان منتقل و/// آن موضوعات را با شما مطرح وبه تامین خواسته های آنان کمک میکند.
مساله دیگرارتباط عمیق آقای //// با شخصی به نام /// است. فردی با شخصیت بسیارمرموز که علاوه بر داشتن ارتباطات مختلف در خارج کشور در داخل نیز با برخی تکنوکراتها واصلاح طلب ها ارتباط دارد.
6-برخی ازافرادی که به شما نزدیکند ویا از توجه وحمایت ویزه شما برخوردارند به خاطر عملکردوگفته های تند ونسنجیده نه فقط در جامعه که حتی در میان نیروهای وفادار به انقلاب یا منفورند و یابه آنها نگاه بشدت منفی وجود دارد که از آن جمله اند:
سردار رادان،سردار احمدی مقدم ،سردار نقدی ، حجت الاسلام طائب ،حجت الاسلام محسنی اژه ای ،دولت آبادی دادستان تهران قاضی، مرتضوی وقاضی صلواتی و….
ادعای آنهابه نزدیکی به شما و حمایت شما از آنان نه تنها برای شما اعتبار نمی آفریند که ازمحبوبیت شما در میان وفاداران به انقلاب بشدت کاسته است.
7- به نظرمن رویکرد شما در تضعیف تدریجی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی واجازه تعرض وبرخورد سیاسی به ایشان وفرزندانش اشتباه استراتژیکی بوده است که مرتکب شده اید.البته می دانم که ایشان حتی قبل از پایان ریاست جمهوری اش رویاهایی در سر پرورانده بود اما به نظر من گزارشات دریافتی علیه وی اغراق آمیز بوده وذهن شما را نسبت به ایشان بدبین کرده است.مطمئنم کسانی که این گزارشات را ارائه کرده اند نه تنها دشمن شما که دشمن انقلاب اسلامی هستند.
به شماتوصیه می کنم روی تک تک عوامل وتک تک گزرارشات بررسی عمیق تری داشته باشید وتازمان نگذشته از ایشان دلجویی و به برخی از نظرات وپیشنهادات ایشان عمل کنید.یادتان باشد ایشان در رهبری شما نقشی کلیدی داشتند.
8-اشتباه دیگر شما طرد آقایان محسن رضایی کلیدی ترین فرمانده سپاه وعلی شمخانی مرد شماره 2سپاه است.بازی شما با با این 2 چهره که اتفاقا همچنان دارای شان ومحبوبیتی هم درمیان فرماندهان وسایر اعضا سپاه وهم محافل وجمعیت های دیگر می باشند، آنان را به شدت از شما رنجانده است واگر همچنان خود را سرباز شما می دانند اما در قلبشان کدورت وتردید موج می زند بالتبع این واگرایی ، بسیاری از سرداران سپاه ،افسران ارشد ،ایثارگران وآزادگان نیز نسبت به شما وضع مشابهی دارند وهمین بشدت از محبوبیت شما در دل آنها کاسته است. این حتی شامل عزیز جعفری هم می شود ودرک این موضوع فقط در محافل خصوصی ممکن است .متاسفانه دفتر نظامی روی این موضوع کار نکرده است واین مساله به اطلاع شما نرسیده است.
9- می دانم که شما دارای مشاوران مختلف و اتاق های فکر در خصوص مسائل راهبردی واستراتژیک هستید. به شما توصیه می کنم از مهره های تندرو و سوخته نظیر حسین شریعتمداری وتیم اش فاصله بگیرید. در سنوات قبل به حاشیه راندن علیرضا افشار ،محمد باقر ذوالقدرو…چه به تدبیر خودتان وچه به پیشنهاد دیگران کار بسیار درستی بود متاسفانه مقالات آقای شریعتمداری که به عنوان ترجمان دیدگاههای شما مطرح است بازتاب نا مطلوبی حتی درمیان وفاداران انقلاب دارد.مراودات پنهان وی با اشخاص تند رو چون روح الله حسینیان وحاجی محمد زاده وارتباط گذشته اش با سعید امامی وبرخی اشخاص که از افشای نامشان امتناع می کنم به هیچ وجه به نفع شما نیست.
10-واگذاری وکسب قدرت توسط برادران لاریجانی چهره ای نا مانوس ،غیر دموکراتیک و طایفه سالارانه به ساختار سیاسی ایران تحمیل کرده است . به شما توصیه می کنم که تغییراتی اساسی در این ترکیب پدید آورید.
11-حمایتهای بی حد وحصر شما از محمود احمدی نژاد از ابتدا وبه خصوص حمایت شدید توام باتهدید شما از وی در دور دوم ریاست جمهوری سوال بر انگیز ویک اشتباه بزرگ استراتژیک بود وشان ومقام شما را در افکار عمومی و اکثریت جامعه به شدت تنزل داد و شما از آن به بعد مدام تصمیماتی از سر خشم گرفته اید که وضع را بدتر کرده است.
مطمئن هستم که بدبینی و برخورد شدید شما با رهبران اصلاح طلب بخصوص دستگیری و زندانی کردن آنان اشتباهی غیر قابل جبران است و بزرگترین اشتباه شما زندان خانگی 2 چهره انقلابی ،مطرح و نزدیک امام یعنی آقایان میرحسین موسویومهدی کروبی بود.به خصوص که خانواده امام خاصه سید حسن خمینی از این اقدام شما به شدت نا راضی اند واین را بارها در اجتماعات مختلف مطرح کرده اند.زندانی کردن موسوی که به تایید شورای نگهبان شما بیش از 13 میلیون رای آورده و به باور عمومی وحتی بسیاری از اصولگرایان وزارت کشور احمدی نژاد با تخلف وتقلب میلیونها رای وی را دزدیده اند، یعنی زندانی کردن میلیونها ایرانی، و خود را نه رهبر آنان که زندانبان آنان دانستن .
شاید ندانید که اکنون عمده سرداران سپاه ونیروهای تحت امر نه تنها به خاطر حمایت از احمدی نژاد نادمند که بی صبرانه منتظر چراغ سبز شما برای خلع ید از وی می باشند.
12- گفتمانی که برادر ارجمند محمد نوری زاد از نامه اول با شما آغاز کرد گفتمانی صادقانه وغیرجناحی بود.سخن ایشان چون از دل بر آمده بود لاجرم بردل های میلیونها ایرانی نشست ونمی دانم چرا بر دل شما ننشست! ومتاسفانه نظر نا صواب متملقان شما را به اشتباهات بزرگ کشانید. بارها در محافل خصوصی از زبان خیر خواهان شما شنیدم :کاش آقا به پیشنهادات نوری زاد عمل می کرد. من نیز به عنوان کسی که سالها جان فدای شما بودم ویک بار شما را از مرگ حتمی نجات دادم نیز همین پیشنهاد را دارم .
در این جو ارعابی که ساخته اید، کار محمد نوری زاد یگانه است. مطمئنم هزاران نفر خواسته اندچنین کنند اما جرات نکرده اند . چنانچه من جان فدا هم جرات افشای نام خود را ندارم.
13-از شمامی خواهم تا دیر نشده خرد ورزی کنید و با پالایشی جدی در بیت افراد تندرو ،افرادشیفته قدرت وثروت و افراد فاسد را از پیرامون خود برانید.
بیش از همه از اندیشه ها وافعال غیر قابل پیش بینی احمدی نژاد وتیمش بترسید و تمرکز خود رامعطوف به عزل آنان کنید.
با تشکیل شورای آشتی ملی و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی ،ناطق نوری ، حسن خمینی ،سید محمد خاتمی،محسن رضایی وعلی شمخانی و….همچنین آزادی زندانیان سیاسی، سازو کاری برای آشتی ملی و تشکیل دولتی برآمده از آرا واقعی مردم فراهم آورید.
این هشدارمرا جدی بگیرید: کشور در سراشیبی سقوط اجتماعی سیاسی واقتصادی واحتمالا تهاجم نظامیان ست. رکود وبحران اقتصادی در جهان وتنش میان قدرتهای بزرگ چون جنگ جهانی اول ودوم دیگر بار ناگزیز به جنگ دیگریست .مباد که کبریت این جنگ را بی تدبیری ما و شما در این سرزمین شعله ور کند.
وسلام بر آنکس که راه هدایت پیمود
سرهنگ پاسدار ………………… محافظ سابق شما
نامه یک سپاهی
محضر جهادگر صدیق ومبارزشجاع جناب آقای محمد نوری زاد
با اهدا سلام
نگارنده این نامه گر چه یکی از سرداران مستعفی سپاه است که درکارنامه خود بیش از 40 ماه حضور داوطلبانه در واحدهای عملیاتی در جنگ تحمیلی داشته وپس از آن نیز با ادامه تحصیل و کسب مدرک دکترا از دانشگاه سراسری ودافوس در سپاه تا همین چند سال پیش یکی از اعضا هیات علمی دانشگاه امام حسین بوده که به خاطرآزاد اندیشی و پاسخ صادقانه به پرسشهای فرهنگی اجتماعی وسیاسی دانشجویان مصداق بارز عدم التزام به ولایت فقیه گردیده و مجبور به استعفا (بخوانید:اخراج) شده است.
اینجانب نیز چون شماسالهاست شاهد جهل وجاه حاکمان کشور بوده و از وقایع تلخ سالیان پس از انقلاب به خصوص کودتای انتخاباتی وحشیانه وشرم آورخرداد 88 و جنایت های پس از آن رنج ها برده ام
مهم نیست اسمم چیست.من وصدها سردار آزاده و آزاد اندیش سپاه چون شما وچون میلیونها ایرانی رنجدیده ورنجیده می اندیشیم و گرچه سپاه به لحاظ ساختاری دچارفساد سیاسی اقتصادی ،اخلاقی و… شده است اما این به مفهوم تسری آن به خیل پاسداران نیست با اطمینان کامل به اطلاع شماوملت عزیز ایران می رسانم که اکثریت قریب به اتفاق پاسداران از حاکمیت منزجرند امادر سیستمی گرفتار آمده اند که بسیار بی رحم وخون ریز است ونه تنها تاب دگر اندیشی در حوزه به اصطلاح خودی ها را ندارد که به سهل با دادگاههای نظامی وفرمایشی پاسداران را خائن وجاسوس قلمداد وآنان را به جوخه مرگ می سپارد.
بحران وحشت وخشونتی که شمادر سطح شهر می بینید دهها بار بیشتر آن در پادگانها ومراکز سپاه حاکم است.
پاسداران هم انسانند وآنان هم بر خلاف ظاهر نظامی شان عمدتا نگاهی دموکراتیک دارند و منتظر شرایط مساعد تری برای همگرایی با ملتند.نمونه این همگرایی در انتخابات ریاست جمهوری 76 و80 که سیدمحمد خاتمی با بیش از 20 میلیون رای رییس جمهور شدند با آرا بیش از 70 درصدی سپاهیان در دانشگاه امام حسین وتمام مراکز وپادگانهای سپاه بر ملت آشکار شد.مطمئن باشید این سپاهیان همان سپاهیان هستند وآنچه مردم از خشونت وجنایت سپاه می بینند تنها سناریوی اجرایی توسط 7تا 8 درصد سپاه و استفاده گسترده از نیروهای ناهنجاروخشونت طلب تحت عنوان بسیج ویگان های ویژه وامداد نیروی انتظامی است که توسط قرارگاه ثارالله سپاه سازماندهی می شود.
واقعیت این است که سپاه ملغمه ایست که از بدو پیروزی انقلاب وبه خصوص از آغاز رهبری فعلی بازیچه سیاست بازان انحصار طلب شده است واز او به عنوان شمشیر دموکلوس علیه ملت ،احزاب،تشکلها وروشنفکران استفاده شده است و آگاهانه سران او را گرفتار انواع فسادهای اقتصادی،سیاسی وحتی اخلاقی نموده اند والبته بسیاری از نیروهای فکور وسالم را یاحذف فیزیکی کرده اند ویا به عزلت کشانده اند.اینها را نوشتم تا شما ومردم ایران حساب /// وسرداران جنایتکار وفاسد سپاه را از اکثریت پاسداران جدانمائید و همین جا نیز از همکاران سپاهی ام دعوت می کنم تا با رعایت تمام احتیاطات وارد فضای مجازی شوند وبه بیان اندیشه ها ومنویات خویش بپردازند و با مردمی که آنان را یا جنایتکار ویا همکار جنایتکاران می دانند صادقانه سخن بگویند. بی شک همه ما دانسته وندانسته در پدیداری حاکمیت استبداد نقش داشته ایم و مردم حق دارند تابا نفرت وتردید به ما بنگرند.اما باور کنیم که ملت ایران با گذشت ترین ملت جهان هستند و تنها اعتراف وندامت ما برای آنها کافیست.
اما به عنوان پاسداری که که از همان سالهای اول جنگ به جهت نزدیکی با فرماندهان سپاه بارها از دور ونزدیک شاهدگفتار ورفتار جاه طلبانه وبعضا بزدلانه آقای ///بوده به دلایلی که بر خواهم شمرد از نوشتن نامه سرگشاده به وی امتناع وخطابم حضرتعالی وملت عزبزورنجدیده ایران است که ایام تلخ وناگواری را زیر چکمه نظامیان ونا بخردان عرصه سیاست می گذرانند.
یادم هست سال سوم جنگ یک بار آقای خامنه ای راکنار محسن رضایی در قرارگاه خاتم دیدم نشسته بود وسیگار می کشید از محافظش پرسیدم:آقا چرا سیگار می کشد؟ خندید وگفت:باید بیائید پاستور تهران را ببینید. جرات نکردم بگویم در پاستور چه خبر است؟ اما خودش مطلب را عوض کرد وگفت: هر چقدر غذاوامکانات رفاهی ساختمان ریاست جمهوری بهتر است غذا وامکانات ساختمان نخست وزیری ساده تر است.
محمد عزیز!
نمیدانم از 27 تیر 67(پذیرش قطعنامه 598) تا 13 خرداد68 (رحلت امام) کجا بودی وچقدر از وقایع تلخ وپشت پرده سیاسی این 321 روز مطلعی؟
وقایعی که در اساس مسیرانقلاب را دگرگون وعمده دستاوردهای آن را نقش بر آب کرد.
از کشتار بی رحمانه صدهازندانی سیاسی گرفته تا سناریوی عزل آیت الله حسینعلی منتظری ورویکرد به ترور سران گروههای اپوزسیون سیاسی ودگر اندیشان داخلی وخارجی وبه ویژه بازنگری در قانون اساسی و…
وقایعی که در پس نوش جام زهر قطعنامه 598 و اوج بیماری سرطان معده امام و توسط چند بازیگردان سیاسی //// صورت گرفت.
بی شک بایسته است متغیرهای سیاسی این مقطع دقیقا مورد واکاوی قرار گیرد. چه اینکه کلید گمشده ای است که آشکاری آن به بسیاری از ابهامات پاسخ خواهد داد و شاید به تطهیر امام در خصوص کشتار 67وعزل آیت الله منتظری بیانجامد، زیرا تمام این وقایع در 10 ماهی صورت گرفته است که امام به شدت بیمار بوده است.
در مصاحبه ای که من با چند پزشک متخصص ایمونولوزی (سرطان شناسی)داشته ام عموما به این نکته تاکید کرده اند که تغییر در الکترولیت خون و به خصوص کاهش پروتئین وگلبولهای قرمز به شدت حوزه تصمیم گیری مغز را تحت تاثر قرار می دهد وتصمیمات بیمار تابع میزان پروتئین وگلبول قرمز خون متفاوت وبعضا متعارض است.
توجه به این موضوع ازآن حیث مهم است که دستوراتی منتسب به امام است که بسیار متفاوت با منویات قبل از بیماری ایشان است. همین مساله می تواند مسئولیت را صرفا متوجه بازیگردانان سیاسی آن دوره ///، کند.
چه اینکه دستاورد این دگرگونی ها پس از رحلت امام به شدت منافع همین بازیگردانان سیاسی را تامین کرد. ///
جالب است که در جریان تدوین متن بازنگری قانون اساسی عنوان ولایت مطلقه فقیه به پیشنهاد وتاکید آقای خامنه ای در متن آن گنجانده شد!
از طرفی همه به یاد داریم که خبرگان رهبری چگونه وبا چه سناریویی بلادرنگ وبدون تفکر وشور با قیام چه کسی ازکرسی خود بر خاستند .
آقای خامنه ای خودش بیش ازهمه می دانست که تفکر غالب در سپاه نزدیک به گرایش موسوم به چپ است وبی دلیل نبودکه به سرعت دست به جا به جایی هایی در سپاه زد و بسیاری از فرماندهان فکورهمچون مصطفی ایزدی را به حاشیه راند و افرادی نظیر علیرضا افشار ، محمد باقر ذوالقدر،محمد رضا نقدی و… را در مناصب کلیدی گمارد که اتفاقا در زمان آنان جنگ حتی ازدور هم دستی در آتش نداشتند.
اما کار مهم تر آقای خامنه ای درسپاه تجزیه قدرت و تصمیم گیری بود.او به جای حجت الاسلام عبدالله نوری( با گرایش چپ) نماینده امام در سپاه حجت الاسلام موحدی کرمانی (با گرایش راست) را گماردو به تاسیس سپاه قدس به عنوان یک نیروی اطلاعاتی وتروریستی برون مرزی ونیروی مقاومت بسیج به عنوان یک نیروی شبه نظامی وسرکوبگر داخلی پرداخت واختلالی جدی در تمرکز فرماندهی محسن رضایی ایجاد کرد مشکلی که در نهایت به مصاحبه رضایی با روزنامه سلام ،استعفا ودر اصل تبعید وتحمیل وی به دبیر خانه مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر شد.
اما بزرگترین ضربه برساختار سپاه کشانیدن سپاه به فعالیت های اقتصادی وتجاری با دستور صر یح در تاسیس بنیاد های تعاون نیروهای مسلح و قرارگاه بازسازی(قرب) وتشکیل صدها شرکت اقماری وهمچنین تشکیل صندوق ها وشبه بانک ها و رویکرد به پولشویی وهمچنین واگذاری مسئولبت ترور مخالفان ودگراندیشان سیاسی داخل وخارج کشور به نیروی قدس سپاه بود.
بدون شک و بر اساس مستندات و امارات بسیار که به وقت مقتضی ارائه خواهد شد ترور کاظم رجوی، شاپوربختیار، قاسملو، شرفکندی و سو قصد نافرجام علیه بنی صدر و قتل ناجوانمردانه داریوش ولیلا فروهر، دکتر سامی، پوینده و…. یا با محوریت سپاه ومباشرت وزارت اطلاعات در خارج از کشور وبالعکس با محوریت وزارت اطلاعات ومباشرت سپاه در داخل کشور صورت گرفته است که در این میان یکی از سرداران سپاه به نام حسین شریعتمداری (مدیر مسئول ونماینده فعلی رهبری در موسسه کیهان) که سالها با حفظ سمت در سپاه معاون وزیر اطلاعات هم بود نقش ویژه ای در هماهنگی میان سپاه و گروه سعیدامامی داشت.
ای عزیز!
یکی از پیچیده ترین ولاعلاجترین بیماریهای روحی و روانی بشری بیماری شخصیتی صاحبان قدرت است.که اتفاقا اپیدمی و سندرم زورمداران واقتدارگرایان است وآنان را تا آنجا پیش می برد که نه تنهادستشان به خون بی گناهان آغشته که جنایتشان دامن نزدیکترین کسانشان را هم خواهدگرفت وبا کمال تاسف عموما علاجی جز سرنگونی نخواهند داشت.
همه می دانند آقای خامنه ای رهبری اش را تنها مدیون دوست وهمراه دیرینش حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی است. اما همه دیدیم که چگونه وی را هم در انتخابات نهم وهم در انتخابات دهم ریاست جمهوری لجن مال کردو پست های وی را به دیگران واگذار کردو فامیل بسیار نزدیکش که در سالهای هراس پیش از انقلاب منزل پدر وی مامنش بود یعنی میرحسین موسوی رییس جمهور واقعی کشور را به زندان خانگی وشکنجه روحی کشانده است!؟
با اینکه همیشه از نظریه گفتمان حمایت وبه شدت مخالف خشونت ورادیکالیزه شدن ملت هستم اما بر این باورم که کار //// از موعظه وپند گذر کرده است.
واقعیت این است که در آن سالها که ما به ایثارگری میهن وملت می اندیشیدیم عده ای اسیر شهوت ثروت-قدرت، به حذف فیزیکی مخالفان ورقیبان خود به هر شکل ممکن می اندیشیدند و اندیشه های خود را عملی می کردند.
عملکرد اینان چهره نامطلوبی از امام به نسل حاضر ارائه کرده است وچنان کرده اند که دیگر جایی برای دفاع از انقلاب نگذاشته اند.
مثل طاعون نه فقط خود که همه را طاعون زده کرده وهمه مجریان دلسوز انقلاب را در مظان اتهام قرار داده تاآنجا که در نگاه عامه هر کس که در حاکمیت نقشی داشته است مجرم است مگر بتواند خلاف آن را ثابت کند.
واما یک سئوال:
-به نظر شما با نظریه گفتمان و نگاه ملایم دموکراسی خواهی آن هم در جامعه ای که مردمانش در کسب اقتصادوفرهنگ فاصله ای از صفر تا صد دارند، ووجودحاکمیتی فاسد، دیکتاتور، نظامی وسرکوبگردر شرایطی که عمده اشخاص سیاسی ،روشنفکران و مردم کوچه وبازار حاضر به پرداخت حداقل هزینه ای نیستند ،می شود در آن “بهار ” دیگری ایجاد کرد؟
می اندیشم مشکل کشور ما فقط سندرم اقتدار گرایی واستبداد نیست ،مشکل روحی یاس واستبداد زدگی اکثریت وعدم اعتقاد به هزینه کرد بالسویه است مساله ای که همواره کار اصلاح در کشور را با چالش مواجه ساخته است.
درونگرایی ، چند شخصیتی و فریب حاکمیت ها که اتفاقا خصلت تاریخی ما بوده است افتخاری برای ایران که سرزمین پیامبران پاکی و صداقت (مانی ، مزدک و زرتشت) بوده وایرانیان مسلمان که عمدتا مقتدایشان علی (ع) است ، نیست.
شکی نیست که عصر حکومتهای دیکتاتور وچکمه پوش به پایان رسیده است اما تجربه ثابت کرده است که این حکومت ها هرگز با راهپیمایی سکوت ولبخندملت سقوط نکرده اند که نمونه های بارز آن قذافی در لیبی ،مبارک در مصر ، بن علی درتونس است.
نوع دیگر سرنگونی تهاجم خارجی با هزینه بسیار سنگین مادی ومعنوی است که نمونه اش هم در غرب وهم درشرق کشورعلیه صدام ،طالبان وبن لادن صورت گرفته است ، اما شکل متفاوتی هم ممکن است . همان اتفاقی که در انقلاب روسیه با روی کار آمدن استالین بروز کرد ،سرکوب خونین همرزمان منشویک ،آزمایش سلاح هسته ای و سرکوب شدید مردم در سایه جنگ سرد.
با این حال رویکرد به اصلاحات تنها و آخرین شانس برای مفاهمه آشتی ملی با کمترین هزینه است. موضوعی که مردم وبه خصوص طبقه متوسط آن رادرک کرده است اما با کمال تاسف //// سرنوشت تلخی را برای خود وهمراهانش رقم زده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر