سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
یلدا را همیشه دوست داشتم چه اون موقعها که هنوز بساط کرسی و اون سینیهای مسی بزرگ پر از تنقلات و انار و هندوانه روی اون برقرار بود چه حالا که در سرزمینی بی زمستان و بی انار هستم. یلدا رو همیشه دوست داشتم شاید به خاطر نامش که معنای زایشی نو را میدهد … دوستش دارم شاید به خاطر نوری که در انتهای اون هست و البته همیشه به خاطر خوردنیهای آن حتا اگر در سرزمینی باشی که انارهای وارداتیاش رنگ و طعم انارهای وطنت رو نداشته باشه …
یلدا رو دوست دارم و هر جا که باشم اون رو گرامی میدارم ولو تنها با هنداونهای زردرنگ و یک فال حافظ …
وقتی چند ساعتی از اغلب مردم جهان جلوتر باشی اونوقت این شانس رو داری که زودتر در یک جشن یلدایی شرکت کنی.
امسال به همت دانش جویان ایرانی چند دانشگاه مالزی برنامهای به مناسبت شب یلدا در شهر کوالالامپور برگزار شده که شامل اجرای آئین کامل این شب هست. از چیدن یک سفره یلدایی تا فال حافظ و شاهنامه خوانی و اجرای موسیقی …
مهمانها یکی یکی و چند تا چند تا دارن از راه میرسند و البته خیلی دیرتر از زمان اعلام شده در کارتهای دعوت! این هم یکی از آن اخلاقهای خاص ما ایرانیهاست که در هر کجای دنیا هم که باشیم انگار کلن شگون نداره به موقع و سر ساعت در آئینی حاضر بشویم.
منتظر یکی از دوستان مالزیاییام هستم که برای این این جشن دعوتش کردم. با خودم فکر میکنم کاش میشد در این زمانی که هجمه وسیعی با انتشار اخبار منفی بر علیه جامعه ایرانی در این کشور آغاز شده، و البته عمل کرد عدهی کمی از ایرانیهای ساکن در اینجا هم در ایجاد این موج منفی بیتاثیر نبوده، فرصت بیشتری بود برای شناساندن فرهنگ غنی کشورمان به مردمان این کشور. چقدر این گونه برنامهها میتوانست در ایجاد شناخت بیشتر از این جامعه کوچک مهاجر در میان مردمان کشور میزبان مفید باشد.
به قول یک دوست اهل رسانه مالزیاییها از تمامی فرهنگ ما تنها غذاهای ما را میشناسند و در این کشور خبری از این شبهای خاص و آئینهای کهن نیست و ای کاش راهی پیدا شود تا بتوان این آئینها را برای مردم این کشور اجرا کرد هر چند که برگزاری این گونه برنامه ها مشکلات زیادی برای اجرا کنندگان آن همراه دارد…
این درست است که وظیفه فرد فرد ما ایرانیهاست که از هویت فرهنگی خود پاسداری کنیم اما مگر یک جمع دانشجویی تا کجا توان آن را دارد تا با همت عالی و جیب خالی پاس دار حرمت فرهنگ خویش باشد؟
یکی از دانشجویان دست اندکار این برنامه نیز معتقد است:
«این برنامه خودش حرف خود را میزند. این که از طرقی ایرانیها را جمع میکند و مایه دل گرمیشان است و از سوی دیگر خارجیها ذهنیتشان نسبت به ایرانیها عوض میشود گویی یک «ایران» کوچک را به مالزی آوردیم و داریم آنچه را که به ما هویت و دلیل زندگی داده معرفی میکنیم و این یک نیاز هست که هر کسی خود را معرفی کند.»
دیگر دانشجوی دست اندرکار این برنامه نیز میگوید: «بزرگترین ایرادی که ما ایرانیها در خارج از کشور داریم این است که یک کلونی تشکیل دادیم و ارتباط کمی با غیر ایرانیها داریم به ویژه در این برنامهها و این ضعف برنامه ما هست که نتوانستیم البته به علت کم بودن فضای سالن و کمبود زمان، از غیر ایرانیها دعوت کنیم اما مطمئنن در این جامعهها که افراد عمق زیادی ندارند، برنامههایی که تم شاد دارند و به دور از قانون شکنیهایی هستند که مالزی دوست دارد در مقابل آن تبلیغات راه بیاندازد، میتواند ذهنیت افراد را عوض کند چرا که می تواند همان طور که مطلب روزنامه «استار» دهان به دهان میگردد این برنامهها نیز بین مالزیایی دهان به دهان بگردد و وجهه ایرانیها را تغییر دهد.»
اما به راستی در برابر این این منفی نگریها نسبت به جامعه ایرانی چه باید کرد؟ این درست است که وظیفه فرد فرد ما ایرانیهاست که از هویت فرهنگی خود پاسداری کنیم اما مگر یک جمع دانشجویی تا کجا توان آن را دارد تا با همت عالی و جیب خالی پاس دار حرمت فرهنگ خویش باشد؟ گیریم که هر کدام از ما هر شب دوستی، هم کلاسی یا همسایهای مالایی را میهمان خانه خویش کنیم تا به او نشان دهیم که آداب زندگی ما چگونه است؟ گیریم که همگی با اخلاقترین، درس خوانترین، با هوشترین، خلاقترین و با فرهنگترین باشیم در میان جمعی که هستیم. گیریم که تا چشممون به یک خارجی افتاد که حتا فرق ایران با عراق را نمیدانست از فرهنگ و تمدنمان و از چهار فصلی کشورمان بگیم و حتا پُز پیستهای اسکیمان را بدهیم! اما آخرش چی؟
برگزارکنندگان این برنامه در نظر داشتند تا نامهای امضا شده توسط دانشجویان شرکتکننده از سه دانشگاه را برای روزنامه استار در اعتراض به انتشار مطالبی بر علیه جامعه ایرانی مالزی ارسال کنند اما به دلیل مشکلاتی که پیشبینی شد ممکن برای این دانشجویان ایجاد شود از این اقدام صرف نظر کردهاند.
اما این دانشجوی ایرانی ساکن مالزی میگوید که علاقهمند است مراتب اعتراض خود را به مسوولان ایرانی که جدای از این که آیا به حق بر مسند مسوولیت تکیه زدهاند یا نه اکنون به عنوان مسوول باید پاسخگو باشند، اعلام کند که چگونه هیچ واکنشی در برابر این گونه توهینها به جامعه ایرانی مقیم مالزی نشان ندادهاند…
به سراغ میهمان مالزیایی چینی تبارم میروم که فکر کنم یکی از دوسه نفر خارجی حاضر در برنامه است.
او که کلی از برنامهها لذت برده با تعجب به من میگوید که جالب است که من اینجا خبری از موادمخدر و قاچاقچی نمیبینم؟!
فکرش را بکنید رسانهها میتوانند چه نقشی در ایجاد یک ذهنیت داشته باشند!
از او نظرش را میپرسم و این که راجع به ایرانیها چگونه فکر میکرده و او میگوید که حالا با حضور در این برنامه که همراه با شعر خوانی و اجرای موسیقی سنتی و رقص بود نگاهش که متاثر از آن چه در رسانهها بود تغییر کرده، شناخت بیشتری از جامعه ایرانی پیدا کرده و فکر میکند ایرانیها بسیار مبادی آداب و متواضع هستند.
این میهمان مالزیایی میگوید که هر ملیتی تعدادی هم افراد خلاف کار دارد که این تعداد کم میتواند اثر منفی بر کل جامعه بگذارد اما ما باید یاد بگیریم که بدون پیشداوری به دیگر ملیتها نگاه کنیم
او معتقد است ایرانیها باید خود را بیشتر معرفی کنند به جامعه مالزیایی و باید در آینده این قبیل برنامهها را در وسعت بیشتری برای جامعه مالزیایی به نمایش بگذارند و از این طریق آنها میتوانند شناختی را که به دست میآورند به ویژه از طریق شبکههای اجتماعی با دیگران به اشتراک بگذارند.
این میهمان مالزیایی میگوید که هر ملیتی تعدادی هم افراد خلاف کار دارد که این تعداد کم میتواند اثر منفی بر کل جامعه بگذارد اما ما باید یاد بگیریم که بدون پیشداوری به دیگر ملیتها نگاه کنیم.
و امید به طلوع سپیدهدمان و پایان سیاهی همان چیزی است که یلداهایمان را سرشار از شور میکند :
از نگاه یک پژوهشگر شاهنامه، فردوسی در این کتاب از مرگ زال، رودابه، سی مرغ و پرسوم سی مرغ سخن نگفته است و این به این معناست که فردوسی بر این باور بوده که اینان باید زنده بمانند تا زمانی که ایران نیاز به یک منجی داشت باز با کمک پر سوم سی مرغ رستمی زاده شود و ایران را از شر بدی خلاص کند …
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
دکتر محمود بروجردی «آخرین داماد آقای خمینی» میگوید: «گرایش بیت و بستگان امام در نخستین انتخابات ریاست جمهوری در سه مورد مطرح بود. (آقایان حسن حبیبی، ابوالحسن بنیصدر، قطبزاده) یعنی تعدادی با حبیبی بودند، تعداد کمتری با قطبزاده و عدهای هم با بنیصدر. البته نظر امام را هم کسی نمیدانست… حضرت امام با این جور افراد خیلی مماشات داشتند. به گونهای نبودند که یک کسی که از کارش عزل شد ولو اینکه خلافهای فاحش مرتکب شده باشد، اگر کارآیی داشت، اصلن از بین برود. مثلن یادم است که حضرت امام دلشان میخواست که قطبزاده کاری داشته باشد. بیکار نباشد. فلذا یکبار که بنیصدر از جنوب تماس گرفت خدمت حضرت امام، ایشان به من فرمودند که به آقای بنیصدر بگو که آقای قطبزاده را ماموریت بهش بدهید که برود با سران کشورهای اسلامی مثل سوریه و….راجع به قضایای ایران صحبت بکند. من این پیغام را به بنیصدر منتقل کردم. ظاهرن امام این مسئله را به جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم فرموده بودند. یا آن شبی که امام بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کردند، فرمودند، واله من نمیخواستم این جور بشه.»
محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با سایت «مشرقنیوز» به نقل خاطرهای از صادق قطبزاده، از اعضای شورای انقلاب، وزیر خارجه و رییس سازمان صداوسیما پس از انقلاب پرداخته و گفته است: «اوایل انقلاب مدتها با منافقین بر سر قطبزاده دعوا داشتیم. ما از این فرد حمایت میکردیم ولی منافقین به او فحش میدادند. بعد از اینکه قطبزاده محکوم به اعدام شد برخی از منافقین ما را ملامت میکردند. همان زمان میگفتیم زمانی که از او حمایت کردیم درست بود و الان هم که نظام او را اعدام کرده درست است. یعنی ضرورتشناسی در بصیرت، یکی از عوامل اصلی است.»
این روایتها نشانگر روزهای افول مردی است که در قسمتی از تاریخ کشورمان حضوری پررنگ داشت، اگرچه اکنون تاریخنگاری پس از انقلاب دچار تناقضها و کمبودهای محرزی، به علت نبود اطلاعات موثق است، اما سرانجام او را میتوان با حداقل ممکنها از پس غبارها مشاهده کرد.
پس از مصاحبه او در صدا و سیما و سپس بازداشتاش از سوی دادستان وقت، گروهی از مردم قم با برگزاری راهپیمایی خواستار آزادی قطبزاده شدند. آنها شعار میدادند: «درود هر آزاده، بر صادق قطبزاده.» هزاران تن از بازاریان تهران نیز با صدور بیانیهای بازداشت وی را محکوم کردند. آیتاله سیدمرتضی پسندیده برادر خمینی نیز در بیانیهای نوشت: «با عرض معذرت بازداشت جناب آقای قطبزاده که در جمهوری اسلامی ایران وزیر خارجه، عضو شورای انقلاب و رییس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و از ارکان مملکت و مورد علاقه اکثریت ملت است موجب تاسف و تعجب است و استخلاص فوری و معذرت و اعاده حیثیت مشارالیه مورد تقاضا است.» آیتاله بهاالدین محلاتی نیز طی تلگرامی که برای آقای خمینی ارسال شده بود، توقیف قطبزاده را عملی ناروا دانست و 36 نماینده مجلس نیز بر اساس اصل 32 قانون اساسی خواستار آزادی وی شدند. اینچنین بود که بعد از دو روز صادق قطبزاده از زندان آزاد شد. وی پس از آزادی به دیدار خمینی رفت و در پی آن در گفتوگو با روزنامه کیهان با اشاره به اعتراضاتی که در دوران بازداشتاش صورت گرفته بود، گفت: «مردم از شرافت آزادی، حیثیت انقلاب اسلامی و حرمت قانون اساسی دفاع کردند.» وی با بیان اینکه در فضایی که طنین فریاد آزادی از حلقوم مردم کوچه و بازار برخیزد، هیچ عذری برای توجیه و فرار از مسوولیت وجود ندارد و افزود: «دستور آزادی مرا امام صادر کرده است.»
هرچند بازداشت قطبزاده در آبان 59 به دنبال اعتراضاتی که شد، در نهایت به آزادی وی انجامید، اما این پایان کار نبود. در فروردینماه 61 انتشار خبر دستگیری قطبزاده به اتهام کودتا علیه جمهوری اسلامی و تلاش برای ترور خمینی، موجی از حیرت را در محافل داخلی و خارجی پدید آورد. آنچنان که گفته شد کودتاگران با دفن مقدار زیادی مواد منفجره در اطراف منزل آقای خمینی در جماران، قصد داشتند او را ترور کنند.
محمدی ریشهری رییس وقت دادگاه انقلاب ارتش در کتاب خاطرات خود مینویسد: «آقای قطبزاده در تاریخ 17/1/61 به اتهام توطیه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. قطبزاده البته مدعی بود که اینجانب هرگز نخواستم که نظام جمهوری اسلامی را براندازم. اصلن مسئله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبوده بلکه به نظر من به عکس بوده. قطبزاده برای کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیری اعلام کرد که آمادهام حرفهایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم اما به شرط اینکه مرا فورن یا اعدام کنید یا عفوم کنید.»
سخنانی که از سوی آیتاله منتظری رد شده و تنها فریب و پاپوشی برای از میان برداشتن رقیب همیشگی و پرقدرت آیتاله خمینی عنوان شد. آنگونه که روایت است قطبزاده از سوی احمد خمینی وعدهای جهت رهایی دریافت کرد و وادار به اعترافاتی کذب بر علیه آیتاله شریعتمداری شد. گویا صادق قطبزاده، کسی که تنها مدت زمان کمی قبل از آن تاریخ، یکی از مشهورترین رجل سیاسی بود، بنا بر سنت متداول جمهوری اسلامی در آن زمان تا به آنحد ضعیف ارزیابی شده بود که تنها به وسیلهای برای حذف بزرگان تنزل یافت.
در جریان بازجوییها درباره کودتا بود که قطبزاده نام آیتاله شریعتمداری را چند بار به میان آورد. آنچنان که قطبزاده گفته بود آیتاله شریعتمداری قرار بود پس از این کودتا آن را تایید کند. موضوعی که از سوی آیتاله شریعتمداری رد شد. ریشهری در کتاب خاطرات خود درباره بازجویی از آیتاله شریعتمداری مینویسد: «ایشان حاضر نمیشد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجویان رسمی پاسخ گویند البته شاید هم کمتر کسی جرات بازپرسی از او را داشت… احترام به شخصیت وی اقتضا میکرد که اینجانب برای تحقیق از وی به قم بروم، از این رو به منزل ایشان رفتم و در قسمت بیرونی منزل ایشان نشستم و پیغام دادم که به این قسمت بیاید، آمد و نشست. به ایشان گفتم آقای قطبزاده تصمیم داشت حرکتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد شما را هم در جریان گذاشت، آیا شما این مطلب را قبول دارید؟ آقای شریعتمداری پاسخ داد: این نسبت دروغ است من هیچ اطلاعی از این ماجرا ندارم. گفتم بسیار خوب شما همین مطلب را بنویسد که آنچه به من نسبت دادهاند دروغ است، در این هنگام من ورقه بازجویی را به ایشان دادم سئوالهایی را به تدریج به صورت کتبی مطرح کردم و ایشان پاسخ داد.»
در پی این ماجرا احمد عباسی «داماد آیتاله شریعتمداری»، دکتر جواد مناقبی و مهدی مهدوی نیز بازداشت شدند. اندکی بعد آیتاله شریعتمداری از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد یا آنچنان که ریشهری مینویسد: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان یک وظیفه شرعی عدم صلاحیت ایشان را اعلام و غصب نابهحق مقام والای مرجعیت را به وسیله این آخرین نقطه امید آمریکا تذکر داد.»
صادق قطبزاده این بار به جرمی متهم بود که کمتر کسی برای حمایت از وی پا پیش گذاشت. نه از راهپیمایی هوادارانش در قم خبری بود و نه از بیانیههای چند هزار امضایی بازاریان و نه اعتراض چهرههای سیاسی مذهبی. «کارول جروم» خبرنگار شبکه سیبیسی و نامزد قطبزاده از پیشنهاد برخی دوستان قطبزاده به وی برای خروج از کشور سخن گفته است. پیشنهادی که از سوی او رد شد.
افشان برزگر/ رادیو کوچه
مردن خیلی آسان شده، آسانتر از چیزی که تصور میشود. اصلن انگار واژه مرگ با زندگی ما ایرانیها گره خورده است. «سالانه 60 هزار ایرانی به علت مصرف سیگار میمیرند.»، «سالانه 40 هزار ایرانی قربانی سرطان میشوند.»، «سالانه ۴۲۰ زن هنگام زایمان در ایران میمیرند.»، «هر ساعت سه ایرانی در حوادث رانندگی میمیرد.»، «سالانه 20 هزار نوزاد در ایران می میرد.»، «روزانه 10 معتاد در کشور میمیرد.»، «روزانه 13 عابر پیاده در کشور میمیرد.»
مرگ، مرگ، مرگ. جدیدن هم این مرگها شکل جدیدی به خود گرفته است. دیگر افراد مسن و سالمند، بیشترین تعداد فوتشدگان را به خود اختصاص نمیدهند، الان سایه شوم مرگ بر روی جوانان سایه افکنده است. دیگر علت مرگها، کهولت سن و بیماریهای ناشی از آن اعلام نمیشود. مرگها آنی و ناگهانی است. به همین راحتی.
شرح مرگ جوانان را که میشنوی، اول مو بر تنت راست میشود، اما بعد که فکر میکنی میبینی که چه راحت مردهاند و جالب اینکه چقدر این دسته از مرگها برای ما ایرانیان عادی شده است. مرگهایی که هزاران امید و آرزو را با خود به گور میبرد.
آمارهای اداره ثبت احوال میگوید که در سال 1390، تعداد مرگها در کشور شاهد رشد جهشی بوده است، چراکه در کل سال گذشته تنها 410 هزار نفر در کشور فوت شدند، آما این رقم تنها در آبان ماه امسال 36 هزار نفر بوده است.
بر این اساس بیشترین مردگان نیز به استانهای تهران و سیستان آذربایجان شرقی و کمترین آن به استانهای ایلام، کهکیلویه و بویراحمد و سمنان تعلق داشتند. همچنین 65 درصد مرگها در شهرها رقم خورده است.
انگاری هم قرار است تهرانیها بیشتر بمیرند، چراکه سازمان «بهشت زهرا»ی تهران اعلام کرده که روزانه 140 نفر در پایتخت میمیرند که با این وجود در شش ماهه نخست سال جاری 25 هزار و 90 متوفی در بهشت زهرا پذیرش شدهاند که از این تعداد 14 هزار نفر مرد، بیش از 9 هزار نفر زن و یک هزار و 343 نفر نوزاد بودند.
بنابر اعلام این سازمان، بیشترین علت مرگ تهرانیها در سال جاری، ایست قلبی بوده است، به طوری که ایست قلبی حتا جان 44 نوزاد را نیز در نیمه اول امسال گرفته است.
ایست قلبی، دلیلی که برای قریب به اتفاق مرگهای ناگهانی و آنی اعلام میشود. مرگهای ناگهانی چیست؟ دلیل آن چیست؟ مقصر اصلی این دسته از مرگها چیست و کیست؟ و چه کسی و یا کسانی باید پاسخگوی عمرهای از دست رفته باشند؟
اواسط مهر ماه امسال علت اصلی مرگهای ناگهانی در کشور اعلام شد. بر اساس اعلام مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، علت مرگ و میرهای ناگهانی، آلودگی هوا از جمله ذرات معلق موجود در هوا است که وضعیت تهران نسبت به سایر شهرها در این رابطه بدتر است.
بر اساس آمارهای ارایه شده از سوی مراجع رسمی از فروردین تا آخر آبان امسال، 18 هزار و 642 شهروند تهرانی بر اثر ایست قلبی که ارتباط نزدیک با آلودگی هوا دارد، جان خود را از دست دادهاند که به صورت میانگین هر روز 75 پایتختنشین ایست و سکته قلبی کردهاند.
علاوه بر عارضههای قلبی، سکته مغزی نیز از مرگهای ناگهانی است که گفته میشود، آلودگی هوا در بروز آن تاثیر دارد که بر اساس آمار سازمان بهشت زهرا در دو ماه اول پاییز امسال دو هزار و 824 نفر بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست دادهاند که این آمار در نیمه اول سال 1200 نفر بوده است. همچنین بیماریهای تنفسی که آلودگی هوا آن را تشدید میکند، در مهر و آبان امسال دو هزار و 480 تهرانی را کشته، در حالی که این رقم در کل روزهای نیمه اول سال، به هزار نفر هم نمیرسد.
بنابراین اگر مجموع مرگهای ناگهانی در پاییز را که به اعتقاد کارشناسان حوزه بهداشت، ارتباط معناداری با آلودگی هوا دارد در نظر بگیریم، 18 هزار و 600 نفر تنها در مهر و آبان امسال در تهران جان خود را از دست دادهاند، یعنی آلودگی هوا در هر روز جان 310 نفر را تنها در تهران گرفته است.
اما در این میان وزارت بهداشت ایران تعداد تلفات آلودگی هوا در کشور را سالانه 10 هزار نفر اعلام کرد که یکسوم این مرگها متعلق به تهران است.
نکته دیگری که کارشناسان محیط زیست بر آن تاکید میکنند این است که دیگر موضوع بالا و پایین شهر تهران برای دوری از گزند آلودگی هوا منتفی است و تقریبن همه جای تهران آلوده است و از این نظر تفاوتی بین شمال شهر و جنوب شهر و شرق و غرب وجود ندارد و همه شهروندان به یک نسبت در معرض آلودگی هوا قرار دارند.
گذشته از جانهایی که این ارتباط گرفته میشود، بانک جهانی اعلام کرد که خسارت ناشی از آلودگی هوا طی سال ۲۰۱۰ در کلان شهرهای ایران حدود 10 میلیارد دلار است که یک سوم از این رقم متعلق به شهر تهران است، در حالی که این میزان در سال 2004 حدود هفت میلیارد دلار بود.
بررسی وضعیت آلودگی هوا در تهران نشان از وضعیت بسیار بحرانی آن دارد، به طوری که تهرانیها در سال جاری تنها دو روز هوای پاک تنفس کردند و بقیه روزها در شرایط «سالم»، «ناسالم»، «بسیار ناسالم» و «اضطرار» قرار داشته است.
تا سالهای گذشته تنها در فصول سرد سال و به دنبال ایجاد پدیده وارونگی هوا، ادارات و مراکز دولتی به تعطیلی کشیده میشدند، اما تابستان امسال به دلیل افزایش آلودگی هوا، شاهد تعطیلی ادارات دولتی بودیم.
حال این سوال مطرح میشود که دلیل افزایش آلودگی هوا در تهران و سایر نقاط کشور چیست؟ وسایل حمل و نقل عمومی و شخصی اولین متهمان این پرونده هستند، اما به نظر میرسد عامل مهم دیگری نیز به این جریان اضافه شده که به نظر کارشناسان، این عامل همان بنزین غیر استاندارد است.
به اذعان مسوولان دولتی، کیفیت بنزین تولیدی در کشور که پس از اعمال تحریمهای بینالمللی افزایش تولید جهشی داشته، منطبق با هیچ استانداری نیست و بنزن موجود در آن، آلودگی هوا را به شدت افزایش داده است.
در کنار این موضوع، کوتاهی در زمینه اجرای قوانین و مقررات مربوط به کاهش آلودگی هوا هم از دیگر مواردی است که باعث افزایش آلودگی هوا در کشو میشود، به طوری که کارشناسان معتقدند، تلمباری از قوانین اجرا نشده در زمینه کاهش آلودگی هوا در کشور وجود دارد که مورد بیتوجهی قرار گرفته است و تا زمانی که اجرای این قوانین به اولویت تبدیل نشوند، وضعیت بدتر هم میشود.
به اعتقاد کارشناسان، شاه کلید مقابله با آلودگی هوا، گسترش حمل و نقل عمومی و تولید خودروهای باکیفیت و مطابق با استانداردهای روز دنیاست، در حالی که به نظر میرسد مسوولان کشور به دنبال راههای ابتکاری هستند، به طوری که سال گذشته برای کاهش آلودگی هوا با چندین هواپیمای آبپاش بر روی تهران آب پاشیدند و در نظر داشتند، در صورت موفقیت این پروژه را در سایر شهرهای آلوده کشور نیز اجرا کنند که این اقدام مسوولان که در نهایت هیچ نهادی نیز مسوولیت اجرای ان را بر عهده نگرفت، مورد انتقاد شدید کارشناسان قرار گرفت و آن را طرحی «غیرمنطقی، بی فایده و در حد طنز» خواند.
با تمام این وجود، انگار روزهای خاکستری برای تهران و تهرانی ها پایانی ندارد. دوباره غلظت آلایندهها در تهران افزایش یافته و هوا در شرایط بسیار «ناسالم» قرار گرفته است. شرایطی که ذرات معلق در هوا حتا از ماسکها عبور میکنند و وارد ریه میشوند.
کمیته کاهش آلودگی هوای تهران و شواری عالی ترافیک جلسه تشکیل دادهاند و نسخههای تکراری پیچیدهاند. تصمیمات تکراری که هر سال گرفته میشود، اما هیچ تاثیر پایداری ندارد. دوباره طرح زوج و فرد به اجرا در میآید، دوباره با خودروهای دودزا برخورد میشود، دوباره برخی کارخانههای آلودهکننده محیط زیست چند روزی تعطیل میشوند، اما همه میدانیم که تا یک باران و برف درست و حسابی، هیچ چیز نمیتواند از آلودگی هوای پایتخت بکاهد.
جای ستارهها در آسمان خاکستری تهران خالی است، اما دردناکتر از آن، جای خالی عزیزانی است که بسیار زود و ناگهانی از بین ما رفتهاند و معلوم نیست که فرداها، مهمان ناخوانده خانه کدام یک از ما شود.
خبر / رادیو کوچه
دیپلماتهای آمریکا، اتحادیه اروپا و چند کشور دیگر در نشست خود در رم، پایتخت ایتالیا، بر سر افزایش فشار بر ایران برای وادار کردن این کشور به ادامه مذاکرات اتمی به توافق رسیدند. تحریم واردات نفت ایران از جمله بحثهای این نشست بود.
نشست دیپلماتهای آمریکا، اتحادیه اروپا و برخی از دیگر متحدان آنها، از جمله چند کشور حاشیه خلیج پارس، روز سهشنبه، 20 دسامبر، در رم، پایتخت ایتالیا، پشت درهای بسته و به میزبانی وزارت خارجه ایتالیا برگزار شد.
محور گفتوگوهای دیپلماتهای گروه موسوم به «کشورهای همفکر» در نشست رم تشدید احتمالی تحریمهای ایران و گسترش دامنه آن به واردات نفت این کشور بود.
شرکتکنندگان در این نشست بر ضرورت پایبند ماندن ایران به مندرجات قطعنامههای سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد برنامه هستهای این کشور تاکید کردند.
آنها از ایران خواستند، به تقاضاهای جامعه بینالملل عمل کرده و هر چه سریعتر برنامه هستهای خود را شفاف سازد.
همچنین وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا ممکن است بر سر تحریم واردات نفت از ایران در نشست آتی خود در ماه ژانویه به توافق برسند و در این مورد تصمیم بگیرند.
از سویی دیگر در نشست رم، عربستان قول افزایش تولید نفت را داده است تا در صورت تحریم نفت ایران، شکاف به وجود آمده در بازار پر شود و قیمتها به شدت بالا نرود.
بیشتر بخوانید:
«تحریم یازده فرد حقیقی و حقوقی ایرانی از سوی آمریکا»
محمد تاجران/ رادیو کوچه
در دومین قسمت از جهانگرد به این میپردازیم که برای رسیدن به هدفی که پیش رو بود و تصمیمی که گرفته شد چه اقداماتی باید صورت میگرفت، چگونه بایستی برنامهریزی میشد و نیازهای یک چنین برنامهای چه میتوانست باشد.
یک هدف جدی، مهم و بزرگ پیش رو بود و قدر مسلم آن کار نیاز به برنامهریزی و اقدامات اولیه زیادی داشت که از آنها میشود به عنوان طراحی سفر اسم برد. این اقدامات اولیه شامل یادگیری زبان، آشنایی با کاری که قرار است انجام شود، ارتباط با افراد مرتبط که امکان همکاری داشتند و… بود که در این گزارش به بخشی از آنها پرداخته میشود.
یکی از اهداف این برنامه آموزش و انتقال تجربههای سفر است ولی آنچه مسلم است با توجه به زمان اندک و فضای محدود در این مکان، امکان شرح و توضیح همه اتفاقها به صورت ریز نیست ولی من امید دارم که همین اندک هم برای آنهایی که اندیشه سفر دارند و رویای سفر افق پیش رویشان است، مفید باشد.
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن
در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
برگِ نوا تبه شد و ساز طرب نماند ای چنگ، ناله برکش و ای دف، خروش کن
تسبیح و خِرقه لذت مستی نبخشدت همت در این عمل طلب از می فروش کن
پیران، سخن ز تجربه گویند گفتمت هان ای پسر که پیر شوی، پند گوش کن
بر هوشمند سلسله ننهاد دستِ عشق خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن
با دوستان مُضایقه در عمر و مال نیست صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن
ساقی که جامت از میِ صافی تهی مباد چشم عنایتی به من دُردنوش کن
سرمست در قبای زرافشان چو بگذری یک بوسه نذر حافظ پشمینه پوش کن
تعبیر:
فرصتهای زندگی را غنیمت بدان. زمان به تندی میگذرد. شک و تردید را کنار بگذار و تصمیم جدی و عاقلانه بگیر. با مشورت کردن میتوانی بر شک و تردید خود غلبه کنی. فریب وسوسهی حسودان را نخور و دوست و دشمن را با چشم بصیرت بشناس. به هدف خود ایمان داشته باش تا به نتیجهی مطلوب دست پیدا کنی.
خبر / رادیو کوچه
وزارت خزانهداری آمریکا، روز سهشنبه، 20 دسامبر، به وقت واشینگتن، اعلام کرد، یک فرد و ۱۰ شرکت مستقر در مالت را به اتهام ارتباط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی مورد تحریم قرار داده است.
به گزارش رویترز، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در این زمینه گفته است: «تازمانی که شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی و شرکتهای جانبی آن برای دورزدن تحریمهای بینالمللی به اقدامات فریبکارانه خود ادامه دهند، مانیز همانند امروز شرکتهای صوری و همچنین مدیران مرتبط با کشتیرانی جمهوری اسلامی را افشا کرده و میکوشیم تا تجارت غیرقانونی آنها را متوقف کنیم.»
تحریمهای روز سهشنبه بخشی از تلاشهای آمریکا برای تشدید فشار بر ایران برای توقف برنامههای هستهای این کشور از طریق مسدود کردن داراییها افراد و شرکتهایی است که با این برنامه مرتبط هستند. این تحریمها همچنین در راستای قطع ارتباط این افراد و شرکتها با سیستم مالی و تجاری آمریکا است.
وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد جمشید خلیلی، مدیرعامل شرکت کشتیرانی ایران و هند، را نیز در فهرست افراد مورد تحریم قرار داده است.
وزارت خزانه داری آمریکا همچنین اضافه کرده است: «شرکت کشتیرانی ایران و هند پیش از این توسط آمریکا در سال ۲۰۰۹ و شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ مورد تحریم قرار گرفته است.»
پیشتر محمدحسین داجمر، مدیرعامل شرکت کشتیرانی ایران خرداد ماه سال جاری از تحریمهای بینالمللی علیه کشتیرانی جمهوری اسلامی انتقاد کرده بود.
محمدحسین داجمر در خصوص تحریمهای بینالمللی گفته بود: «مهمترین قطعنامهای که در سال ۲۰۱۰ میلادی که به تعبیر خودشان قطعنامه هوشمندی است قطعنامه ۱۹۲۹ بود که در بخشی از بندهای ۱۴ لغایت ۲۲ آن محدودیتهایی برای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران اعمال شده است که درآن به دولتها این اختیار داده شده که خودشان در خصوص شمول تحریمها اتخاذ تصمیم کنند.»
بیشتر بخوانید:
«ممنوعیت مراوده تجاری ایران با امارات لغو شد»
چهارشنبه 30 آذر 90 / 21 دسامبر 2011
اجرا: اعظم و بهنام
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
مجله جاماندگان- «وسیلهای برای حذف بزرگان»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
دستنوشتههای یک دوچرخهسوار جهانگرد- «رویای سفر، افقی پیش رو»- محمد تاجران
گزارش ادبی- «او هنری، دزدی که نویسنده شد»- سایه کوثری
بخش دوم خبرها
پرسه- «گزارشی از یک جشن شب یلدا»- سیمین
زخم- «مرگهایی به راحتی آب خوردن»- افشان برزگر
بخش سوم خبرها
سایه کوثری/ رادیو کوچه
شاید اگر در بانکی که «ویلیام سیدنی پورتر» کار میکرد مبلغی کم نمیآمد و او به سرقت متهم نمیشد و به زندان نمیافتاد، آمریکاییها و خیلی دیگر از مردم جهان از خواندن داستانهای کوتاه و شیرین او درباره طبقه متوسط شهر نیویورک محروم میشدند.
زندان به جای اینکه او را به مجرم تبدیل کند، از او نویسندهای تمام عیار ساخت. نویسندهای که هرچند صاحب قریحه بود اما نیاز به موتوری چون مشکلات مالی داشت تا فکرش را کار بیندازد و تند تند داستانهایش را بنویسد و چاپ کند.
ویلیام سیدنی پورتر با همه کتابخوانیاش، پانزده ساله که بود مدرسه را ترک گفت و در یک داروخانه و دامپروری در تگزاس مشغول کار شد. کارش را در هیوستون با مشاغلی چون کارمندی بانک ادامه داد.
هرچند پورتر از آن بانک بیرون آمد، شروع به نوشتن یک داستان فکاهی دنبالهدار هفتگی به نام «خانه به دوش» کرد. وقتی که فکاهی هفتگی با شکست مواجه شد به «هیوستون پست» پیوست و به عنوان خبرنگار و مقالهنویس مشغول شد. وقتی در سال ۱۸۹۴ در اولین بانک ملی آستین، جایی که قبلن پورتر کار میکرد، مبلغی مفقود شد و او را به دادگاه احضار کردند، پورتر برای اجتناب از حضور در دادگاه به هندوراس گریخت.
پورتر سه سال بعد پس از شنیدن خبر مرگ زنش به شهرش برگشت و به اتهام اختلاس مجرم شناخته شد. خیلی زود هم به ندامتگاه کولومبوس فرستاده شد.
حالا پورتر مجبور بود برای تامین مخارج بقیه اعضای خانوادهاش یک راهی پیدا کند و تنها چیزی که در زندان از او برمیآمد نوشتن بود، اینطوری هم آرزوی دیرینهاش محقق میشد و هم شاید با درآمدش میتوانست زندگی دختر و پسرش را بگرداند. یک سال بعد نخستین داستان کوتاه او در یکی از مجلات چاپ شد. داستانی با عنوان «جورابهای کریسمس مامور مخفی» که در مورد یک آمریکایی بود.
سه سال بعد که پورتر آزاد میشد دیگر با نام «او هنری» داستان کوتاهنویس شناخته شده بود.
میگویند این نام یکی از زندانبانهای او بوده که برای خود برداشته است. پورتر پیشین و او هنری جدید یکراست از زندان به نیویورک رفت و شروع به نوشتن یک سری داستانهای هفتگی برای یکی از مجلات آن شهر کرد.
نخستین مجموعه داستانش یک سال بعد با نام «چلمنها و سلطانها» منتشر شد و دو سال بعد از آن دومین مجموعهاش را با نام « چهار ملیون» منتشر کرد.
او هنری نویسنده، اغلب داستانهای طنز انتقادی مینوشت.
جستوجو در زندگی نیویورکیها مورد علاقه او بود. خودش درباره نویسندهای میگوید: «او کارش نوشتن داستانهای عاشقانه است. کاری که هیچ وقت توی بندش نبودهام، همیشه عقیدهام بر این بوده که عقاید و نظریات مشهور به درد سوژه داستان نمیخورند ولی مسایل خصوصی یک غریبه یا گلفروش سوژههای دندانگیرتری هستند.»
او هنری استاد پایانهای شگفتانگیز و صورتگر زندگی قشر متوسط مردم نیویورک است. اغلب داستانهایش با طرحی پیچیده سر از فضاهای طنزآمیز و تصادفی در میآورند. گرچه برخی از منتقدان علاقه چندانی به کارهایش نشان ندادند ولی توده مردم عاشق داستانهایش هستند.
در یکی از داستانهایش به نام «ارزش دلار»، او هنری به مواجهه با دستگاه قضایی میپردازد. قاضی دارونت نامهای از یک مجرم سابق (احتمالن خود او هنری) دریافت میکند که در آن مار زنگی او و وکیل دعاوی بخش را، تهدید به مرگ میکند. یک جوان مکزیکی به نام رافائل اورتیز با حمل دلار نقرهای تقلبی که از سرب ساخته شده بود، مجرم شناخته میشود. دختر رافائل به سراغ وکیل دعاوی میرود و به او میگوید که پدرش بیگناه است و تنها برای ناخوشی او و نیازش به دارو این کار را کرده است. اما لیتل فیلد، وکیل دعاوی، از کمک به او امتناع میورزد. دست آخر دخترک به او میگوید: «اگر دختر مورد علاقهات هم در خطر باشد، همین کار را میکنی؟»
وقتی لیتل فیلد یک روز با خانم قاضی دارونت با ماشین به بیرون می رود به رافائل بر میخورد. رافائل شروع به تیراندازی میکند. لیتل فیلد چندبار به او شلیک میکند ولی کاری از پیش نمیبرد. ناگهان به خانم دارونت نگاه میکند و یاد حرف دختر رافائل میافتد. مصمم بار دیگر به رافائل شلیک میکند و با چند فشنگ باقی مانده او را از اسبش پایین میاندازد و رافائل مثل مار زنگی به خود میغلتد. صبح روز بعد در دادگاه لیتل فیلد میگوید: «من به او شلیک کردم ولی ما، من و یک نفر دیگر، واقعن شانس آوردیم. بله این بدترین نوع ممکن پول است؛ پول تقلبی.»
و رو میکند به پاسبانها و میگوید: «بچهها ممکن است بروید طرف خانههای مخروبه و ببینید آن دختر مکزیکی دقیقن کجا زندگی میکند؟ فکر کنم خانم دارونت بخواهند از موضوع باخبر شوند.»
اما شاید بهترین اثر اوهنری «باجخواری از رییس سرخپوش» باشد که در مجموعه «آخرین ولگردها» منتشر شد. شیوه طنزآمیز و هیجانانگیز او هنری تاثیر مارک تواین و آمبروس بیرس را آشکار میکند. داستان در مورد دو آدمرباست که درگیر سر و کله زدن با بچه یکی از آدمهای سرشناس شهر هستند. بالاخره متوجه میشوند که بچه واقعن مایه دردسر است. دست آخر تصمیم میگیرند تا پسرک راحتی با پرداخت وجهی پس بدهند. بیل به دوستش سام میگوید: «شاید فکر کنی من آدم خائنی هستم ولی هیچ جلوی این کار را نمیشد گرفت. ببین من یک آدم بالغم، با تمام عادات معقول یک مرد. ولی جاهایی هست که دیگر همه قمپز در کردنها باد هوا میشود. پسرک رفته. یعنی من فرستادمش برود. همه چیز تمام شد. گذشت آن زمانی که آن سان گذشت.»
بیل ادامه میدهد: «اگر بخواهی جلوی رشوهگیرها مقاومت کنی کارت ساخته است. هیچ کدامشان تا به حال مثل من بیچاره، گیر عذابهای روحی نبودهاند. من همیشه میخواستم پای چیزهایی که میدزدیم بایستم ولی گاهی اوقات چیزی گلوی آدم را میگیرد.»
او هنری در پنجم ژوئن ۱۹۱۰ با ابتلا به سیروز کبدی در نیویورک درگذشت.
سه مجموعه دیگرش «ششیها و هفتیها»، «خانه به دوش» و «بچههای دربه در و دستههای گل» پس از مرگش انتشار یافت.
او هنری آنقدر اعتبار و محبوبیت یافت که هشت سال پس از مرگش، جایزهای به نام او بنا شد که هرسال به بهترین داستانهای چاپ شده در نشریات اهدا میشود.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، 21 دسامبر، دیدهبان حقوق بشر سوریه اعلام کرد ارتش این کشور روز گذشته در منطقهای در ادلب دستکم 111 تن را کشته و تعدادی را نیز زخمی کردند. این کشتار همزمان با اعلام سفر ناظران اتحادیه عرب به سوریه روی داده است.
به گزارش الجزیره، پیش از این منابع مخالفان اعلام کردند تعداد کشتهشدگان در این منطقه 84 تن بود. تاکنون نیز از تعداد مجروحان اطلاعات دقیقی منتشر نشده است.
دیدهبان حقوق بشر در ادامه گزارش خود آورده است که تمامی قربانیان حادثه روز سهشنبه، غیرنظامی و تنها 52 تن از این قربانیان قابل شناسایی بودند.
در همین حال نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب تاکید کرد اولین گروه از نمایندگان اتحادیه عرب تا پایان ماه جاری به سوریه سفر میکند.
همچنین سازمان مردمی انقلاب سوریه اعلام کرد بامداد روز چهارشنبه چهار نفر بر اثر شلیک نظامیان به سمت یک خودروی حامل فعالان مخالف نظام در نزدیکی دمشق کشته شدند.
از سوی دیگر بشار اسد رییس جمهور سوریه قانونی را به تصویب رسانده که به موجب آن کسانی که به «تروریستها» اسلحه بفروشند با حکم اعدام مواجه میشوند.
این قانون در حالی صادر میشود که گزارشهای متعددی از گسترش قاچاق اسلحه در سوریه منتشر شده است.
در همین حال نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب اعلام کرد ناظران این سازمان تا پایان سال جاری وارد سوریه میشوند.
او تاکید کرد 30 تن از نمایندگان این اتحادیه روز پنجشنبه به سوریه سفر میکنند تا مقدمات حضور ناظران را فراهم کنند.
این گروه شامل 30 کارشناس مسایل نظامی و مدنی هستند و به ریاست سمیر سیف، معاون دبیرکل اتحادیه عرب به دمشق سفر خواهند کرد.
پس از آن قرار است ناظران اتحادیه عرب به ریاست سرلشکر محمد احمد مصطفی الدابی از مقامات نظامی و سیاسی سودان که پیش از این به عنوان هماهنگکننده بین خارطوم و سازمان ملل عمل کرده بود از مناطق مختلف سوریه بازدید کنند.
بیشتر بخوانید:
«سفر ناظران اتحادیه عرب به سوریه»
رادیو کوچه
1879 میلادی- «ژوزف استالین» در گرجستان روسیه به دنیا آمد. رهبر و سیاستمدار کمونیست شوروی بود
پس از مرگ «ولادیمیر لنین»، استالین بر «لئون تروتسکی» پیروز شد و رهبری حزب را در دست گرفت. وی اعمال خشونت در برابر مخالفان را بهترین راه گسترش سوسیالیسم میدانست. از سال 1930 استالین دورهای معروف به «پاکسازی بزرگ» را آغاز کرد که به تصفیهی حزب کمونیست شوروی و سرکوب سیاسی و دستگیریهای وسیع در اتحاد شوروی دست زد.
1898 میلادی- ماری کوری و پیر کوری، «رادیوم» را کشف کردند. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیو اکتیو طبیعی ثابت کرد که این عنصر مناسبترین عنصر رادیو اکتیو برای بسیاری کارهاست. کشف رادیوم موجب دگرگونیهای اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد.
1913 میلادی- «جدول کلمات متقاطع» (crossword puzzle) برای نخستین بار در نشریه «نیویورک ورلد» (New York World) انتشار یافت.
جدول کلمات متقاطع جدولی است که کلمات را به شکل حرف به حرف در آن قرار دارد و به عمد بعضی از خانههای آن خالی هستند که باید پر شود. این کلمات به وسیله خانههای سیاه از هم جدا میشوند. خانههای جداول شماره گذاری شدهاند و به دو دسته عمودی و افقی تقسیم میشود.
1988 میلادی- پرواز شماره 103 خطوط هوایی آمریکا در روز چهارشنبه، ۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ سقوط کرد. این هواپیما از فرودگاه هیترو لندن به مقصد فرودگاه بینالمللی جان اف کندی نیویورک در حرکت بود که بمبی در آن منفجر شد و ۲۴۳ مسافر و ۱۶ نفر خدمه کشته شدند. یازده نفر از ساکنان شهر لاکربی (Lockerbie) در جنوب اسکاتلند به هنگام سقوط این هواپیما نیز جان خود را از دست دادند.
دولتهای ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، لیبی را مسوول این بمبگذاری معرفی کردند که منجر به تحریمهای بینالمللی علیه این کشور شد. پس از آن در سال 2003 لیبی مسوولیت این بمبگذاری را بر عهده گرفت.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
شب یلدا (شب چله)، طولانیترین شب سال- شرقشناسان و مورخان معتقدند که ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که آخرین شب پاییز و آذرماه را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیدهدم بیدار میمانند. ایرانیان باستان این شب را شب زایش مهر یا خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند.
1284 خورشیدی- چنین روزی مظفرالدینشاه خواستهای سران انقلاب مشروطیت را پذیرفت و با خواست چهارگانه متحصنین در قم و شهرری و … موافقت کرد و دستور داد که کالسکههای سلطنتی و درشکههای موجود در تهران برای باز گرداندن متحصنین به شهرری فرستاده شوند و در تهران با عینالدوله رییسالوزرا برای اجرای خواستهای خود مذاکره کنند.
1958 میلادی- «شارل آندره ژوزف ماری دوگل» که به «ژنرال دوگل» معروف است، رییس جمهوری فرانسه شد. ژنرال دوگل افسر ارتش فرانسه بود که در جنگ اول جهانی شرکت داشت و پس از جنگ به مقام ریاست جمهوری فرانسه رسید.
1948 میلادی- در چنین روزی «ساموئل لیروی جکسون» (Samuel Leroy Jackson) بازیگر آمریکایی و نامزد جایزههای اسکار، گلدن گلوب در واشینگتن زاده شد. از فیلمهای معروف وی میتوان به «دریای عشق»، «رومنس واقعی»، «پارک ژوراسیک»، «قصه عامهپسند» اشاره کرد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
مردمسالاری
1) دعوت از مقامات آژانس برای سفر به ایران
http://www.mardomsalari.com/Template1/Article.aspx?AID=19239#123063
دیپلماتها خبر دادند که علیاصغر سلطانیه در نامهای از مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی دعوت کرده است به ایران سفر کنند. به گزارش ایسنا، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد: «یک دیپلمات عالیرتبه یکی از چهار دیپلماتی که به شرط فاش نشدن نامش حاضر به گفتوگو در این باره شد، اظهار کرد که یک هیت عالیرتبه از آژانس بینالمللی انرژی اتمی احتمالن اواخر ژانویه به تهران سفر میکند.»
2) سرکرده گروهک تروریستی منافقین با انتقال ساکنان پادگان اشرف موافقت کرد
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=123065
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه ایلاف، مریم رجوی- سرکرده گروهک تروریستی منافقین- دیروز در کنفرانس خبری در پاریس اعلام کرد که ساکنان پادگان اشرف را به پایگاه آمریکایی «لیبرتی» در داخل عراق منتقل خواهد کرد اما به شرط آن که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا- و بان کی مون- دبیرکل سازمان ملل- «تضمینهای حداقلی» را برای ساکنان اشرف و حمایت آنها از سوی ناظران سازمان ملل (کلاه آبیها) در نظر بگیرند.
خراسان
1) استاندار تهران: ابرهای استان تهران بارور میشود
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=30&id=1292379
مرتضی تمدن استاندار تهران در گفتوگو با فارس درباره بارور کردن ابرهای استان تهران گفت: «استان تهران در ردیف چند استانی قرار دارد که طرح باروری ابرها را انجام خواهد داد.»
2) وزیر خارجه ژاپن: واردات نفت از ایران را متوقف نمیکنیم
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=30&id=1292425
وزیر خارجه ژاپن روز گذشته در کنفرانس خبری مشترک با هیلاری کلینتون به صراحت از مصوبه اخیر کنگره آمریکا برای تحریم بانک مرکزی ایران ابراز نگرانی کرد و افزود: «ژاپن واردات نفت از ایران را متوقف نمیکند.»
کیهان
1) قیمت دلار از 1500 تومان گذشت
http://www.kayhannews.ir/900930/4.htm#other406
به گزارش خبرنگار ما، قیمت دلار که روز دوشنبه به 1450 تومان افزایش یافته بود دیروز نیز با جهشی 55 تومانی به 1505 تومان در بازار آزاد رسید.
2) دستاورد هدفمندی یارانهها یکسال پس از اجرا
http://www.kayhannews.ir/900930/4.htm#other401
رییس جمهوری از درخواست صدها کشور برای دریافت نظرات مشورتی ایران خبر داد و گفت: «بخشی از مخالفتها با اجرای هدفمندی یارانهها به خاطر ضعف خودباوری بود و معلوم شد با بررسی و تحلیل بزرگترین و پیچیدهترین مسایل میشود آنها را حل کرد.»
جام جم
1) مجلس شرایط دریافت بیمه بیکاری را مشخص کرد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100862529045
به گزارش «جامجم»، نمایندگان مجلس در بررسی مواد مهمی از طرح بیمه بیکاری مقرر کردند کسانی میتوانند بیمه بیکاری دریافت کنند که حداقل 6 ماه سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشند و بعد از بیکاری حداکثر تا 30 روز باید عدم اشتغال خود را به واحدهای تعاون، کار و رفاه اجتماعی اطلاع دهند.
بر این مبنا، مقرر شد هر بیمه شده تا یک سال از آغاز دریافت مقرری بیمه بیکاری مشمول سابقه پرداخت حق بیمه از نظر بازنشستگی باشد، به لحاظ ازکارافتادگی و فوت در تمامی مقرری بیمه بیکاری، تحت پوشش قرار خواهد داشت.
2) آزادی قائممقام بانک مرکزی با وثیقه
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100862529768
خبرگزاری ایسنا به نقل از یک مقام مسوول نوشت: «حمید پورمحمد گلسفید، قائم مقام بانک مرکزی با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.» این مقام مسوول تصریح کرد: «میزان وثیقه صادره برای حمید پورمحمد گلسفید 5 میلیارد ریال، معادل 500 میلیون تومان است.»
همشهری
1) آغاز مداخله خارجی در سوریه
http://www.hamshahrionline.ir/news-154455.aspx
سرانجام، دولت سوریه پروتکل ورود ناظران خارجی به خاک این کشور را برای تهیه گزارش از بحران این کشور و اخذ تصمیمات بعدی پذیرفت و این بحران ده ماهه وارد مرحله جدیدی شد که آغازگر مداخله خارجی خواهد بود.»
2) دومین درخواست عجیب آمریکا از ایران در یک هفته گذشته
http://www.hamshahrionline.ir/news-154448.aspx
وزارت خارجه آمریکا از ایران خواسته است امیر میرزای حکمتی، فردی که به اعتراف خودش مامور نفوذ در سیستم اطلاعاتی ایران شده بود را آزاد کند؛ این دومین درخواست از این دست در یک هفته گذشته است.
پیش از این باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا از ایران درخواست کرده بود هواپیمای جاسوسی RQ170 این کشور را به آنها برگرداند.
دنیای اقتصاد
1) قطعنامه ضد ایرانی مجمع عمومی سازمان ملل
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=282544
سازمان ملل با درخواست کانادا برای تصویب قطعنامه علیه ایران موافقت کرد. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از بیبیسی، مجمع عمومی سازمان ملل روز دوشنبه ایران را به نقض حقوق بشر محکوم کرد.
2) طرح سوال از رییس جمهوری دوباره به هیت رییسه مجلس تحویل شد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=282574
عضو هیت رییسه مجلس اعلام کرد: طرح سوال از رییس جمهوری روز گذشته به هیت رییسه مجلس تحویل شد و هیت رییسه آن را به کمیسیونهای تخصصی ارجاع داد. حسین سبحانینیا در گفتوگو با خانه ملت تصریح کرد: «پس از پیگیریهای نمایندگان امضاکننده طرح سوال از رییس جمهوری، با امضای ۷۹ نماینده به هیت رییسه تقدیم شد.»
آفرینش
1) دعوای چاوز و اوباما بر سر رابطه با ایران
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16341#93479
پس از انتشار مصاحبه اخیر اوباما با یک روزنامه ونزوئلایی که در آن انتقاداتی درباره رابطه دولت ونزوئلا با ایران و کوبا مطرح شده است، هوگو چاوز رییس جمهوری ونزوئلا به شدت نسبت به اظهارات اوباما انتقاد کرد.
2) حادثه در پالایشگاه اصفهان
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16341#93488
بر اثر حادثه خارج شدن آب کولینگ (خنک کننده) از ژنراتورهای پالایشگاه اصفهان، برق پالایشگاه قطع و شاتدان (خاموشی) اضطراری اعلام شد. پس از این حادثه به دلیل آنکه باقیمانده ترکیبات نفتی و گازهای موجود در خطوط می توانست آتش گرفته و منجر به انفجاری گسترده شود، تمامی ترکیبات مسموم سریعن در فضای باز تخلیه و سوزانده شده است. لحظاتی بعد دودی غلیظ آسمان و محوطه پالایشگاه اصفهان را فرا گرفت و برای جلوگیری از انفجار، سریعن تردد همه وسایل نقلیه قطع و تمامی تلفنهای ثابت و همراه نیز قطع شد زیرا کوچکترین جرقه ممکن بود به انفجاری مهیب منجر شود، در حال حاضر برق پالایشگاه قطع و تمام لاینهای پالایشگاه از کار افتاده است.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، روز چهارشنبه، 21 دسامبر، از لغو ممنوعیت مراودات تجاری ایران و امارات خبر دادهاند. معاون دفتر مقررات واردات و صادرات سازمان توسعه تجارت ایران اعلام کرد: «مشکل سیستم ثبتسفارش واردات کالا از امارات ساعت 21 شب گذشته برطرف شده و هماکنون ثبتسفارش در حال جریان است.»
به گزارش مهر، معاون دفتر مقررات واردات و صادرات سازمان توسعه تجارت ایران افزود: «مشکل به وجود آمده در مورد ثبت سفارش کالاهای وارداتی از امارات، یک مشکل فنی بوده و با برطرف شدن این مشکل، ثبت سفارش به روال عادی در حال انجام است.»
این در حالی است که رسانهها روز سهشنبه، اعلام کرده بودند با دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی، هرگونه مراوده تجاری ایران با کشور امارات متحده عربی تا اطلاع ثانوی ممنوع شده است.
گفته میشود این تصمیم در پی مواضع ضد ایرانی کشور امارات متحده عربی اتخاذ شده است.
از سویی دیگر، رییس اتاق بازرگانی مشترک جمهوری اسلامی و امارات گفت: «بانک مرکزی اعلام کرده است که ثبت سفارش واردات هرگونه کالا از امارات باید به ارزهایی به غیر از واحد پول این کشور یعنی درهم انجام شود.»
مسعود دانشمند اظهار داشت: «این ابلاغ به مفهوم این است که هر کالایی میتواند از مبدا امارات وارد ایران شود اما پرداخت پول آن با دلار، یورو و هرگونه ارز رایج دیگر به جز درهم امکانپذیر است البته تا این لحظه بانک مرکزی علت این تصمیم را توضیح نداده است اما تصور میشود ظرف یکی دو روز آینده این مشکل حل شود.»
وی با تاکید بر اینکه امارات شریک اول در صادرات و واردات کالا با ایران بوده است، تصریح کرد: «طبیعی است که بانک مرکزی باید این تصمیم خود را به مراجع ذیربط ابلاغ کند که این ابلاغ به وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی تجارت در ایران صورت گرفته و طبیعی است که وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز این موضوع را به اداره کل ثبت سفارش و سایر مراجع ذیربط اعلام کند.»
به گفته دانشمند، توقع ما از دولت این است که اتخاذ هر تصمیمی را با حفظ مباحث حاکمیتی خود به صورت شفاف بیان کند. رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات اظهارداشت: «حجم کل واردات و صادرات ایران و امارات در سال 89 مطابق آمار گمرک 15 میلیارد دلار و مطابق آمار گمرک امارات در حدود 25 میلیارد دلار است که تفاوت این دو رقم مربوط به آن دسته از کالاهایی است که به مناطق آزاد ایران وارد میشوند یا تجارت چمدانی و قاچاق دارند در حالی که تمامی آن کالاها از گمرک امارات گذر میکند و آمار آنها ثبت میشود.»
بیشتر بخوانید:
«تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی از سوی سنای آمریکا»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای خارجی، روز سهشنبه، 20 دسامبر، طارق هاشمی معاون سنیمذهب، رییس جمهوری عراق یک روز پس از صدور حکم جلب برای او در ارتباط با اتهامات تروریستی هرگونه تخلفی را رد کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای هاشمی اتهاماتی که میگوید او با حملات به مقامهای دولتی و امنیتی ارتباط داشته است را «ساختگی» خواند.
او که به اقلیم کردستان عراق رفته است، در واکنش بی این حکم اظهار داشت: «نوری مالکی نخست وزیر شیعه عراق مسوول «توطئهای» برای بیآبرو کردن او و از میان بردن تلاشهای اخیر در جهت آشتی ملی است.»
معاون نخست وزیر عراق نیز هشدار داده است که این کشور با خطر جنگ فرقهای تازهای روبهروست.
گفتنی است حکم جلب آقای هاشمی پس از خروج آخرین نیروهای آمریکایی از عراق صادر شد.
بیشتر بخوانید:
«صدور حکم جلب معاون رییس جمهوری عراق»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر