خبر / رادیو کوچه
دیدهبان حقوق بشر سوریه از ناظران اتحادیه عرب خواست هر چه زودتر خود را به حمص برسانند. در حملات نیروهای امنیتی به این شهر دستکم ۲۵ تن کشته شدهاند. یک ناظر زخمیشدهی اتحادیهی عرب وضعیت در سوریه را «نسلکشی» خواند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، روز دوشنبه 26 دسامبر، یکی از ناظران اتحادیهی عرب در شهر حمص سوریه زخمی شده است. مستشار محجوب ظاهرن در جریان حملهی نیروهای امنیتی به حمص مجروح شده است.
محجوب اظهار داشت: «این رژیمی است که از مردم خود انتقام میگیرد.» وی افزود: «آنچه در سوریه رخ میدهد نسلکشی است.»
یکی از اعضای اپوزیسیون سوریه که نخواست نامش فاش شود اعلام کرده که مخالفان دولت موفق شدهاند چهار نمایندهی اتحادیهی عرب را به صورت مخفیانه و بدون آگاهی نیروهای دولتی به حمص برسانند.
دیدهبان حقوق بشر سوریه گزارش داد در یورش تازه اترش به حمص، دستکم ۲۵ تن کشته و دهها تن دیگر جان خود را از دست دادهاند. منابع نزدیک به مخالفان دولت سوریه روز یکشنبه نیز از زخمیشدن ۱۲۴ تن در حمص خبر داده بودند.
اپوزیسیون سوریه از ناظران اتحادیهی عرب خواسته است هر چه سریعتر خود را به شهر حمص برسانند «تا قتل شهروندان را متوقف و با مردم سوریه دیدار کنند؛ آنها بدین ترتیب میتوانند از جنایت دولت سوریه اطمینان حاصل کنند».
یک سخنگوی وزارت خارجهی فرانسه نیز از رژیم سوریه خواست تا امکان سفر ناظران به حمص را بلافاصله پس از ورود به سوریه فراهم کند. او خشونت در این شهر را «بسیار خونین» خواند.
بیشتر بخوانید:
«ورود اولین گروه از ناظران اصلی اتحادیه عرب به سوریه»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 26 دسامبر، شعبه 104 دادگاه جزایی تبریز به ریاست کیانوش شکوهتازه، به اتهام 112 نفراز معترضان به خشکشدن دریاچهی ارومیه رسیدگی و مبادرت به صدور حکم حبس و شلاق برای 57 نفر از این معترضان کرده است.
بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه، در میان این 112 نفر، 5 نفر خانم و 9 طفل کمتر از 18 سال نیز به چشم میخورد که رسیدگی به اتهامات اطفال مذکور به دادگاه اطفال محول شده است.
همچنین 55 نفر از افراد دستگیر شده از اتهامات انتسابی تبرئه شدهاند. عدهای از این افراد، روز 12 شهریور ماه سال جاری در تبریز و در جریان تجمع اعتراضی مردمی به رد طرح دو فوریتی آبرسانی به دریاچهی ارومیه بازداشت شده بودند.
تعدادی نیز، پس از برگزاری مسابقه فوتبال یکی از تیمهای باشگاهی این شهر دستگیر و پس از انتقال به ادارهی اطلاعات پس از چند روز بازداشت، بهطور موقت آزاد شده بودند.
بر اساس این گزارش، مسعود جلیلزاده، محسن گلستانی، سعید ابراهیمزاده، محمد احمدی، پرویز سعیدیان با حکم قاضی هر کدام به یک سال حبس تعزیری و تحمل ۷۰ ضربه شلاق محکوم شدند.
همچنین کیومرث قربانی نیکنام، شهریار کبیریاسکندری، بهنام فتحی، اورمان زاهیدهتبریزی، علی شاهد، حامد انداز، نجف خندانی، سیامک کندرودی، کاوه رستمپور و مهدی محمدپور نیز هر کدام به شش ماه حبس تعزیری و تحمل ۴۰ ضربه شلاق محکوم شدند.
بهرام خدایاری، تقی مولایی، حامد شهبازی، وحید غلامپور گلزاری، علی محمدیآقبولاق، عادل داناپور، امیر بوزری، بهرام فراوانی، علیرضا نقشی، آلهوردی قربانی نیز هرکدام به ۹۱روز حبس تعزیری و تحمل ۳۰ ضربه شلاق محکوم شدند.
نقی محمودی وکیل دادگستری، که وکالت برخی از آنها را برعهده داشت، در این خصوص اعلام کرد: «موضوع خشکاندن عمدی دریاچهی ارومیه از سوی دولت که چند سالیست مورد توجه رسانهها و کارشناسان قرار گرفته همواره مورد انکار و فرافکنی مقامات مسوول جمهوری اسلامی بوده است. به طوری که مسوولین امر به جای توجه اصولی به این فاجعهی عمیق زیست محیطی و جلوگیری از گسترش دامنهی آثار ویرانگر تبدیل دریاچه مذکور به کویر نمک معترضین به آن را مورد سرکوب و آزار قرار داده است. به طوری که در دو سال اخیر صدها تن در شهر های مختلف آذر بایجان، خاصه تبریز و ارومیه دستگیر و احکام سنگینی حداقل در خصوص دهها تن صادر شده است که وکالت عدهای از آنها را بر عهده گرفته بودم. در حالی که به اظهار کارشناسان محیط زیست تنها راهکار منطقی برای رفع این معضل، باز کردن آب سدهای احداثی در مسیر رودخانه و سرازیر شدن آب دخیره شدهی پشت سدها به دریاچه است.»
بیشتر بخوانید:
«برگزاری دادگاه بازداشتشدگان اعتراضات دریاچه ارومیه»
«برگزاری دادگاه بازداشتشدگان اعتراضات دریاچه ارومیه»
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
بازار سکس و تنفروشی بدون شک یکی از جاذبههای گردشگری در جنوبشرق آسیاست و هر ساله هزاران هزار توریستجنسی از کشورهای غربی فقط به همین قصد و نیت وارد این کشورها میشوند. سهم کشور «مالزی» البته نه به اندازهی کشورهایی چون «ویتنام»، «تایلند» و «میانمار» ولی روز به روز در حال افزایش است. تا چند سال پیش این بازار بیشتر در دست زنان و دخترانی از کشورهای اطراف و همسایه بود، زنانی که از فقر موجود در کشور خود گریخته بودند و به امید کسب درآمد بیشتر با اقامت قانونی و یا غیرقانونی به روسپیگری مشغول بودند. در دو سه سال گذشته و با وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی و سیاسی کشورهای آسیای میانه جمعی از زنانی که در ابتدا همراه با همسران و یا خانوادههای خود به قصد کار به مالزی آمده بودند با روبهرو شدن با رونق بازار سکس در این کشور کم کم به این سمت کشیده شده و به تدریج روند مهاجرت هر چه بیشتر این زنان به «مالزی» شدت یافت تا جایی که هم اکنون بخش قابل توجهی از روسپیان را در این کشور زنانی از آسیای میانه تشکیل میدهند که البته سهم زنان «ازبک» و «تاجیک» بیش از دیگران است. در یک سال گذشته دختران سیاهپوست آفریقایی هم به این جمع اضافه شدند که با توجه به دستمزدهای به نسبت کمتری که برای خدمت به مشتریان طلب میکنند برای خود جایی ویژه در این بازار یافتهاند.
نخستین گروه ایرانیانی که برای تحصیل به «مالزی» آمدند بیشتر در مقاطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل شدند و چون عمومن از نمرههای بالا و سوابق دانشگاهی خوبی برخوردار بودند به راحتی از دانشگاههای دولتی «مالزی» پذیرش گرفتند. این دو موضوع یعنی درس خواندن در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا و همچنین ورود به دانشگاههای دولتی و نیمهدولتی در کنار هم موجب شده بود تا هزینهی تحصیلی این گروه از دانشجویان ایرانی بسیار پایین باشد و آنان با اندک اندوختهای که از ایران آورده بودند و یا از راه تدریس در مقاطع پایینتر و کارهای پارهوقت و نیمهوقت به راحتی از پس اقامت در این کشور برآیند. موج جدید مهاجرتهای ایرانیان به «مالزی» که از حدود سه سال گذشته آغاز شد شکلی تازه به ماجرا داد.
گروه جدید دانشجویان دو ویژگی عمده و مشترک داشتند که پیش از آن کمتر دیده میشد. نخست آنکه عمومن تحصیل برایشان فقط بهانهای برای ماندن در این کشور بود و به همین سبب بیشتر در کالجها و مقطع لیسانس مشغول به تحصیل شدند و دیگر آنکه از خانوادههای طبقات متوسط به پایین میآمدند و از شرایط اقتصادی مناسبی برخوردار نبودند. هزینهی بالای تحصیل در مقطع کارشناسی آنهم در دانشگاههای خصوصی از یک سو و سقوط روز به روز ارزش برابری ریال در برابر پول رایج «مالزی» رینگت، سبب شده بود که زندگی برای این گروه روز به روز سختتر شود. هزینهی معمول زندگی و تحصیل یک دانشجو در مقطع لیسانس و در یک دانشگاه خصوصی را میتوان به راحتی محاسبه کرد. هر دانشجو حداقل باید 500 رینگت در ماه برای اجاره بها در نظر بگیرد، خرج خورد و خوراک هم کمتر از 1000 رینگت نمیشود، اگر 500 رینگت بابت موبایل، ایاب و ذهاب و کفش و پوشاک به آنها اضافه شود، سرجمع 2000 رینگت خواهد شد. اگر هزینهی تقریبی ماهی 1000 رینگت برای شهریهی دانشگاه را هم اضافه کنیم به مبلغ 3000 رینگت خواهیم رسید. تازه در نظر داشته باشید که در این محاسبه از هزینههای جانبی مانند تفریح و مسافرت چشمپوشی شده است.
با توجه به درآمد معمول خانوادههای طبقهی متوسط در ایران چند درصد از آنها توانایی این را دارند که بتوانند ماهانه و برای مدت طولانی چند ساله ماهی بین یک تا یک و نیم میلیون تومان برای فرزندانشان پول ارسال کنند؟ اینست که متاسفانه و با توجه به شکل زندگی بسیاری از دختران ایرانی در «مالزی» و جاذبههای آن برای دیگران، شماری از آنها کم کم گوشهی چشمی به دیگر منابع درآمد آسان در این کشور داشتهاند. نخستین بار چند ماه پیش بود که با دو روسپی از آسیایمیانه درباهی علت مهاجرت، نوع کارشان و رقابت آنها با زنان آسیای جنوبشرقی گفتوگو میکردم که یکی از آنها به من یادآور شد که باید جایی هم برای دختران دانشجوی ایرانی باز کنم. پیش از آن زمزمههایی در این مورد شنیده بودم اما این بار با یک شاهد زنده روبهرو بودم. او برایم توضیح داد که چند ماهی است که در بارها و کلابهایی که پاتوق او و دوستانش است و در حقیقت او و همکارانش در آنجا مشتریانشان را ملاقات میکنند به چند دختر ایرانی برخورد کرده است که آنها هم تنفروشی میکنند. او حتا محل سکونت شماری از این دختران را در یکی دو مجموعهی مسکونی در «کوالالامپور» میدانست. این بهانهای شد که من هم به آن بارها و کلابها سری بزنم و هم از دوستانی که در آن مجموعهها ساکن هستند پرس و جو و تحقیقاتی به عمل آورم. مجموعهی مشاهدات چند ماههی من با کمال تاسف تایید کنندهی این موضوع بود که چنین چیزی کاملن صحت داشته و گرچه که اندک، ولی به تدریج و کم کم پای دختران ایرانی نیز به این بازار باز شده است. از همه غمانگیزتر اینکه مشتریان این دختران علاوه بر مردان پا به سن گذاشتهی اروپایی جمعی از مردان مرفه ایرانی ساکن در مالزی هستند. به هر روی امیدوارم نوشتن این گزارش بهانهای شود برای جامعهی ایرانیان مالزی تا بیشتر بر روی این موضوع حساس شده و با واکنش نشان دادن به آن در پی ریشهیابی و کمک به حل این مشکل بر آیند.
امیر و کاملیا/ رادیو کوچه
دشتهای حاصلخیز قزوین که از سه جهت به وسیله ارتفاعات مختلف محصور شده در سمت جنوب شرقی از جانب کویر مرکزی فلات ایران در معرض بادهای دایمی و موسمی قرار دارد که وجود این بادها به همراه رودها و نهرهای موسمی کیفیت آب و هوایی خاصی را در این منطقه به وجود آورده است. از زمانهای قدیم این شرایط در کیفیت زندگی و ویژگیهای معماری ساکنین آن تاثیر فراوان داشته است. در میان این دشت در محدوده هشت کیلومتری دهستان و تپه باستانی سگزآباد در سمت جنوب غربی تپه باستانی «زاغه» واقع شده است.
«تپه زاغه» هم در واقع در ارتباط و در جریان کاوش تپه سگزآباد مورد شناسایی قرار گرفت. این تپه که تاریخ تقریبی هزارهی ششم قبل از میلاد را بر خود دارد اولین بار توسط دکتر «عزتاله نگهبان» در سال 1351 مورد کاوش قرار گرفت و بر اساس نتایج حاصل از گمانههای متعدد تعداد دوازده طبقه استقرار از سطح بالایی تا روی خاک بکر در آخرین طبقه مشخص شده است. در طبقه اول به علت فرسایش شدید بقایای ناقصی از آثار وابسته به معماری مانند دیوار و اجاقهای ثابت و تکههایی از خمرههای بزرگ ذخیره آب و آذوقه ظاهر شد. در بخش معماری از گل به صورت چینه و خشتهای قالبی استفاده شده است. غالب گلها به وسیله آمیختهای از مواد خشک گیاهی و خردههای کاه یا شن و ماسه، دارای استحکام شدهاند .
دیوارها و سقف نیز با اندودکاه گل پوشیده میشد و در بخشهایی از حیاط خصوصن در آستانه ورودی و خروجی از قطعات شکسته سفالهای ضخیم به شیوه موزاییککاری استفاده شده است. حتا در یک مورد استفاده از موزاییککاری با تکههای ظریف برای تزیین نمای دیوار داخلی به خوبی قابل مشاهده است. آثار متعدد کشف شده مورد بررسی قرار گرفتهاند، این آثار سفالین توسط کارشناسان به دو گروه «سفالهای مشابه تپه چشمه علی» و «سفالهای بومی» تقسیم شدهاند.
سفالهای نوع چشمه علی
شامل قطعاتی هستند که غالبن از حیث مواد اولیه، فرم وساختار و تزیینات قرابت زیادی با سفالینههای طبقه انتهایی تپه چشمه علی و همینطور آثار مکشوفه از دورههای اول و دوم تپه سیلک، تپه قره، تپه شهریار و تپه اسماعیلآباد (در فاصله 50 کیلومتری تپه زاغه) دارند. خمیر این سفالینهها قرمز و نخودی رنگ است و سطح آنها صیقلی و براق شده، بست مورد استفاده در سفالهای ظریف شن و سفالینههای ضخیم و قویتر آمیختهای از شن و ماسه و خردههای کاه هستند.
قالب ظروف با یک لعاب گلی پوشیده شده و با استفاده از رنگهای قهوهای و سیاه بر روی آنها نقاشی گردیده، عناصر طراحیها نیز شامل نقشهای ساده هندسی و در مواردی نقشهای حیوانی، انسانی، نباتی و گیاهی است که به صورت مجزا و یا ترکیب استفاده شده است. تفاوت عمدهی سفالینههای تپه زاغه در حقیقت استفاده از پخت نسبتن مناسب در مورد آثار مختلف سفالی است. انواع کاسه، پیاله، ظروف سبد مانند و پایهدار از آثار این دوره است.
سفالهای بومی (سفال های اختصاصی(
سفالهای چشمه علی اغلب شامل قطعاتی میشود که به طور حتم در خود منطقه ساخته شدهاند (طبق نظر کارشناسان سفالهای نوع اول احتمالن از مناطق دیگر وارد میشده) گل قرمز، نخودی، مات و تیره با ظاهری خشن و زبر به همراه سبکی و تردی به دلیل وجود بستهای آلی از ویژگیهای سفال نوع دوم هستند. به طور کلی این آثار را به سه گروه ظروف ساده، نقشدار و زبر تقسیم کردهاند.
سفالهای ساده، از قبیل دیگهای کوچک و بزرگ و استوانهای و کف تختی است که بعضن دارای چهار دسته هستند.
سفالهای نقشدار، از قبیل کاسه مقعر و دارای زاویه در قسمت بدنه و کشیدگی و نازکی بیش از حد در لبههااست. این ظرفها دارای تزییناتی هندسی و حیوانی مانند تصویر تکی یا ردیفی از آهو و تصاویر گیاه است که معمولن با دوغاب گل اخرا ترسیم شدهاند. نقش برخی از ظروف نیز به صورت یک نوار باریک در محل زاویه بدنه است. یکی از ویژگیهای تزیینی این ظروف استفاده از تعداد زیادی نقوش تزیینی است.
سفالهای زبر، شامل ظرفهایی میشوند که به صورت ساده و نقشدار ساخته میشده و وجه تسمیه زبر یا شکری به خاطر سطح خارجی زبر و دانه دانهای ظروف است و آن هم به دلیل استفاده از ذرات ریز شن ایجاد شده است. این سفالینهها بعد از ساخت و در حالت خمیری با غلطاندن قطعه در شن یا مالیدن شن بر سطح ظروف بدین شکل تهیه میشدهاند.
در کنار اشیای و قطعات سفالین پخته شده تعداد زیادی آثار گلین شامل سردوک به اشکال مخروطی و مکعب و تعدادی لوحههای کوچک سکه یا ژتون مانند به شکل کره، مخروط، استوانه که موارد استفاده آنها مشخص نیست، همچنین مقداری مهره دکمهای و استوانه، تعدادی گلولهی گلی (مورد استفاده در فلاخن) و قطعاتی از مجسمه و پیکرههایی به اشکال انسانی و حیوانی که بعضن بسیار کوچک و ظریف (یک سانتیمتر) است نیز کشف شده که این آثار حرارت ملایمی در حدود حرارت آفتاب دیده و خشک شدهاند.
آثار و اشیای کشف شده از تپه زاغه به همراه سایر اشیا سفالی گلی و فلزی و همینطور آلات و ابزار سنگی همگی نشانگر رشد و توسعه صنعت و فنون مختلف در این دوره تمدن باستانی هستند. چندین نمونه قطعات سنگی داس و تیغه و اشیا مورد استفاده برای بریدن، کندن و کوبیدن حاصل کاوشهای تپه زاغه هستند. همچنین تعدادی هاون، دسته هاون، دستاسهای مستطیل شکل، قطعات ساینده مشابه سنگ آسیاب یا سنگ دسته هاون، اشیا گرزی وکوبشی، تعدادی آلات دیگر مانند سنگ پاشنه در، قلوه سنگهای سوراخدار از جمله آثار و ادوات سنگین (سنگی) هستند. همچنین دو نمونه کاسهی کوچک از جنس مرمر سفید که در نهایت زیبایی تراش خوردهاند و نمونه مجسمههایی مرمرین به اشکال بزک ساب و یا دستبند و تکههای زینتی کشف شده است .
اشیای دیگری از جنس سنگهای رنگین نیز حاصل کاوشهای تپه زاغه هستند که زیباترین آنها شامل مهرههای تزیینی از سنگهای مرمر، لاجوردی، فیروزه و حتا عقیق هستند که محل کشف آنها گورهای افراد است و این قطعات به عنوان لوازم شخصی و زینتی به همراه مردگان دفن شده است. ابزار آلات سنگی هم مانند قلمهای معمولی نیز جزو آثار کشف شده است.
ساخت تعداد متفاوتی از اشیا استخوانی مانند سوزن، درفش، میخ، مهره و ابزار و آلات برنده مانند تیغهها نیز جزو صنایع و هنرهای دستی ساکنین تپه زاغه به شمار میآیند. از دیگر اشیای ساخته شده از استخوان حیوانات اهلی میتوان نوعی دسته یا گیره نگهدارنده مته را نام برد که طبق نظر کارشناسان نظیر این اشیای در هیچ یک از مکانهای تاریخی و محلهای باستانی دیگر ساخته نشده است. و در کنار این آثار چند نمونه کارد و کاردک استخوانی کشف شده که احتمالن برای بریدن سر دام و طیور و همینطور دباغی پوست حیوانات مورد استفاده قرار میگرفتهاند .
هر چند تعداد 21 اسکلت انسانی در زیر مناطق مسکونی در داخل محدوده روستا دفن شده بودند ولی به نظر میرسد که این یک سنت رایج تدفین نبود و به عوامل دیگر ارتباط دارد. در میان نمونههایی که در داخل روستا دفن شده بودند کودکان و نوزادان در زیر کف مناطق مسکونی مسقف و بزرگسالان در خارج اتاق دفن شده بودند. اجساد به صورت باز یا نیمه جمع دفن میشدند، اطفال را گاهی به صورت کاملن جمع شده دفن میکردند و در یک مورد جسد طفل را در یک قطعه پوست پیچیده و سپس دفن کرده بودند. گاهی آثار محلول گل اخری روی استخوانها دیده میشود که پس از فاسد شدن قسمتهای عضلانی و پوست به استخوان رسیده است.
همراه اجساد گاهی تزیینات شخصی مانند مهره و بزک ساب و نظیر آنها قرار داده میشد. در برخی موارد اشیایی مانند ظروف سفالی و سنگی قرار داده شده بود. در یک مورد در گور یک شخص که داخل آثار طبقه چهارم استقرار حفر بود، ظرف بزرگ پایهداری از نوع سفال چشمه علی به دست آمد که ارتفاع آن 55 سانتیمتر و قطر دهانه ظرف نیز 55 سانتیمتر بود و حدود سیزده کیلو وزن داشت و در کنار این ظرف قسمت سر دست بز قرار داده شده بود.
صنعتگران و فلزکاران تمدن زاغه هنر و تکنیک استخراج و ذوب فلز مس را میدانستهاند. آنها با استخراج رگههای طبیعی مس از معادن اطراف و با تکنیک چکشکاری، آلات و اشیای فلزی تهیه میکردند. تعدادی قطعات کوچک مانند میخ، سرمته و سایر آثار نیز جزو نمونههای یافته شده در این تپه است.
از تکههای کوچک و بزرگ پوسته صدف نیز در ساخت انواعی از اشیا زینتی مانند مهره، تکههای برش خورده (یا شکسته شده و ساب خورده) که احتمالن برای ساخت دستبند و گردنبند به کار میرفتهاند میتوان نام برد. این تپه در حدود بیست هزار مترمربع وسعت دارد و در بررسیهای اولیه نشانههایی از اجتماعات کشاورزی از آن به دست آمده و جزو اولین سکونتگاههای ایران نیز به شمار میرود. این تپه بعد از هزاره ششم میلادی کاملن متروک شده و ساکنان آن به نظر میرسد به تپه قبرستان مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدهاند.
منبعها:
اطلس تاریخی ایران پیش از اسلام
تبیان- تپههای باستانی قزوین
کتاب میراث فرهنگی استان قزوین
برای اطلاع بیشتر میتوان به مقاله دکتر ملک تحت عنوان «شهرنشینی و شهرسازی در هزاره پنجم قمری» در کتاب «نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران» به کوشش دکتر محمد یوسف کیانی مراجعه کرد.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 26 دسامبر، شورای عالی صلح افغانستان از موافقت دولت این کشور برای صلح با طالبان تحت شرایط ویژه خبر داده است.
به گزارش رویترز، با موافقت دولت افغانستان دفتر طالبان در دوحه تاسیس می شود تا مذاکرات صلح از طریق این دفتر پیگیری شود.
یکی از شرط های دولت افغانستان برای صلح با طالبان آن است که هیچ کشور خارجی در روند مذاکرات دخالت نداشته باشد.
دولت افغانستان در همین رابطه اصولی را برای آغاز مذاکرات صلح با طالبان ترسیم کرده که این اصول در گزارشهای بعدی منتشر میشوند.
لازم به اشاره است چندی پیش رییس شورای عالی صلح افغانستان، برهانالدین ربانی در یک حمله تروریستی به دست محافظ خود کشته شد. مقامهای افغان، پاکستانیها را مسوول این حمله میدانند.
بیشتر بخوانید:
«خروج ده هزار سرباز آمریکایی از افغانستان»
مازیار مهدویفر/ رادیو کوچه
غیر از دو گروه از مسافران، سایر آدمها یکی بعد از دیگری خانه را ترک کردند. حتا مرد مهربان با دستان بزرگ هم از آنجا رفت. اوضاع من بدتر شده بود. از چند روز گذشته چیزی یادم نمیآمد، جز احساس گرما و ترس از سقوط و لیزخوردن روی کف زمین، بدون آنکه بتوانم دستانم را به جایی گیر دهم. احساس میکردم آنقدر بیمارم که نمیتوانم حرکت کنم. انگار کسی توی بازوها و پاهایم بتون ریخته باشد. حتا خون توی رگهایم نمیچرخید. یک هفته بود که غیر از هندوانه چیزی نخورده بودم. خیلی تشنه میشدم. اگر میتوانستم، آنقدر آب میخوردم تا شاید آتش درون حلقم را خاموش کند.
- این را بگیر.
- چی هست؟
- دهانت را باز کن. آفرین. خوب است. حالا این قرص را بخور. استراحت کن. راحت باش.
واضح بود که مردان قاچاقچی نمیتوانستند من را ببرند دکتر. بزرگترین مشکل در مورد یک مسافر غیرقانونی این است که حتا در مورد سلامتش هم غیرقانونیست. آنها چند دارویی را که خودشان میشناختند به من خوراندند. داروهایی که در همان خانه موجود بود. قرصهای سفیدی که آنها را با آب خوردم. من تنها یک بیمار نبودم. بلکه یک کودک افغان بودم که تازه به این مردان بدهکار هم بود.
بههرحال، هرچه که بود، آخرش خوب شدم. بعد از یک هفته احساس خیلی بهتری داشتم. یک روز صبح، قاچاقچی به ما گفت وسایلتان را جمع کنید. حرفش باعث خندهام شده بود. چون ما هیچ وسیلهای نداشتیم.
ما به ایستگاهی در کرمان رفتیم. اولین باری بود که در خیابانی در ایران قدم میزدم و با خودم فکر میکردم وقتی در نوا بودم تصوری که از دنیا داشتم چقدر رنگارنگ و رمزآلود بود. اما انگار اشتباه میکردم.
تا جایی که یادم میآید، ایستگاه، یک ساختمان یک طبقه بزرگ بود با ردیفی از ستونها زیر یک سقف مواج. تابلویی آبی و شفاف روی سقف نصب شده بود با نوشته «ایستگاه راهآهن کرمان»، با رنگ زرد به خط انگلیسی و همان جمله به رنگ قرمز به خط فارسی.
دو مرد بلوچ دیگر که دوستان قاچاقچی خودمان بودند، همراه مردان دیگری که دیروز در خانه دیده بودم در ایستگاه، منتظر ما بودند. از درهای مختلفی سوار قطار شدیم. قطار بدون توقف، میرفت قم. قم، شهر مهمی است در حد فاصل اصفهان و تهران. حالا من در قلمرو شیعیان بودم. شاید زیاد اهمیت نداشت، اما من احساس میکردم در خانه خودم هستم یا لااقل امیدوار بودم باشم. امیدوار بودم جایی باشم که با من خوب رفتار شود. احساس سرخوشی میکردم. حالم خوب شده بود. حالا حاضر و آماده بودم. روز آفتابی زیبایی بود و من و دوستم صوفی در ایران بودیم.
-عنایت، گفتی که احساس خیلی خوبی داشتی. میدانستی میگویند بچهها هروقت دچار تب میشوند قدشان کمی بلندتر میشود؟
- بله. شنیده بودم.
- الان قدت چقدر است؟
- فکر میکنم یک و هفتادوپنج.
- و آن موقع که در ایران بودی چقدر؟
- همان قدری که یک طفل ده یازده ساله است. درست نمیدانم.
- چهقدر از زمانی که سفرت را شروع کرده بودی میگذشت؟
- منظورتان از زمان ترک خانهام در نواست؟
- بله
- هجده ماه
- و آنجوری که صحبت کردیم گفتی که سفرت در ده سالگی آغاز شد.
- بله فابیو. چیزی بود که گفتم. اگرچه من دقیقن مطمئن نیستم.
- و چه زمانی به ایران رسیدی؟
- فصل بهار
- بسیارخوب. حداقل این یکی را مطمئنیم.
- نه فابیو. من هیچ چیز را با اطمینان نمیگویم.
- اما عنایت، زمان در همه دنیا با یک سرعت پیش میرود.
- تو اینطور فکر میکنی فابیو؟ حتمن یک چیزی میدانی که این را میگویی. اما من مطمئن نیستم.
سفر با یک قطار درجه یک در ایران. وقتی از پنجره قطار به مناظر نگاه میکردم به نظرم رسید ایران چقدر سرسبزتر از پاکستان و افغانستان است. سفر فوقالعادهای بود.
به راحتی و با آرامش کنار دهها مسافر ایرانی نشسته بودیم. بوی خوش ادوکلن به مشاممان میرسید. صندلیهای قطار آنقدر تمیز و نرم بودند که جان میداد برای خوابیدن.
قاچاقچی ما و همکارانش سه یا چهار ردیف دورتر از من، صوفی و باقی مسافران نشسته بودند. آنها میان مسافران مخفی شده بودند اما با یک چشمشان ما را هم میپاییدند. در ایستگاه قطار کرمان، قبل از بسته شدن درهای قطار به ما گفته بودند:
«هر اتفاقی بیفتد، ما همدیگر را نمیشناسیم. واضح است؟ شما هرگز نباید به کسی بگویید که با ما هستید. اگر پلیس قطار شما را گرفت و گفت دنبالش بروید، هرکاری گفت بکنید. اگر شما را به مرز برگرداندند نگران نباشید، ما میآییم و دوباره شما را برمیگردانیم. متوجه شدید؟»
ما سرتکان دادیم و گفتیم بله، اما آنها دوباره به ما نگاه کردند و از ما پرسیدند که درست متوجه شدهایم یا نه؟ و ما برای بار دوم یکصدا تایید کردیم. بار سوم هم برای تایید نهایی دوباره همان سوال را پرسیدند و ما دوباره همان جواب را دادیم. انگار میخواستند مطمئن شوند همه چیز درست پیش میرود.
فکر میکنم آنها کمی هم عصبی بودند. وقتی مسوول بررسی بلیطها وارد شد، فورن رفتند سمتش، کاغذهایی به او نشان دادند و شروع کردند به صحبت کردن. باید به او مقداری پول هم داده باشند. وقتی قم، از قطار پیاده شدیم، قاچاقچیها به دوستانشان زنگ زدند تا بیایند و مسافرینی که مقصدشان قم بود را تحویل بگیرند. اما من و صوفی و تعدادی دیگر از مسافران، سوار اتوبوسی شدیم که مقصدش اصفهان بود. قاچاقچی ما و راننده اتوبوس همدیگر را میشناختند. چون به محض دیدن، همدیگر را در آغوش گرفتند و بوسیدند.
در میانههای راه، ناگهان سرعت اتوبوس کند شد. صوفی به شدت بازوی مرا فشار داد. گفتم: «چرا میزنی؟ چهات شده؟» از پشت پردهای که بهخاطر آفتاب کشیده بودیمش، نگاهی بیرون انداختم و گفتم: «گوسفند» صوفی پرسید: «چی؟» گفتم: «گوسفند. گوسفندها راه را بند آوردهاند.» صوفی خودش را روی صندلی انداخت در حالیکه از استرس شدید، دستهایش را روی گوشهایش گذاشته بود. یک ساعت بعد، رسیدیم اصفهان.
شرایط قاچاقچی این بود:
«هر جا بخواهم شما را میبرم، هرجا من بگویم کار میکنید و به مدت چهار ماه هر چقدر حقوق بگیرید مال من است.»
تا آن لحظه خیلی چیزها خوب پیش رفته بود. مثلن وقتی مریض بودم آنها از من مراقبت کرده بودند، قطار بسیار راحت بود و اتوبوس به جای آنکه توسط پلیس ایران متوقف شود توسط گوسفندها متوقف شده بود. اما حالا من و صوفی قرار بود بفهمیم که حداقل چهار ماه آینده زندگیمان را قرار است کجا بگذرانیم و به چه کاری مشغول باشیم. و این دلیل سفر ما از ایستگاه اتوبوس در اصفهان به سمت مقصدمان بود. اگرچه میان مقصد و سرنوشت تفاوت بسیاری هست. قسم میخورم سفر من طولانیتر و خطرناکتر از همه مسافرانی بود که در آن ناکجاآباد سوار قطار و اتوبوس یا از آنها پیاده میشدند.
به منطقهای کمجمعیت در حومه شهر رسیدیم. قاچاقچیها ما را به منطقهای بردند که پر بود از ساختمانهای نیمهکاره و پروژههای ساختمانی. تعداد زیادی آپارتمانهای چهارطبقه که کنار هم ردیف شده بودند و همه شبیه هم بودند. شرکتهای مختلفی آنجا مشغول کار بودند که هر کدام برای انجام پروژهای قرارداد بسته بودند. هوا گرم و بسیار آلوده بود. حرکت کردیم سمت یک ساختمان نیمهکاره. ناگهان مرد قدبلندی با چشمان کوچک از پشت کانتینر پر از آجر ظاهر شد و به ما اشاره کرد دنبالش راه بیفتیم. وارد ساختمان که شدیم قاچاقچی ما با مردی ایرانی که به نظر میرسید سرکارگر پروژه ساختمانی باشد دست داد. او تیشرت تمیزی پوشیده بود و ریشهای مرتبی داشت. قاچاقچی خیلی سریع و با کلماتی کوتاه، ما را معرفی کرد. فقط اسمهای ما را به او گفت. انتظار داشتیم بماند و به شرایطمان در آنجا نظم و ترتیبی بدهد اما او فقط رو کرد به ما و گفت:
«مواظب رفتارتان باشید.»
بعد هم کیفش را برداشت و رفت. سرکارگر ریشش را خاراند و گفت: «چه کاری بلدید انجام دهید؟» جواب دادیم: «هیچی» بههر حال راستگویی بهترین سیاست بود. او هم جواب داد: «دنبالم بیایید.» من و صوفی نگاهی به هم کردیم و دنبالش راه افتادیم.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
منبع: فرهنگ ایران
رضا پهلوی، و شماری از حامیان اینترنتی ایشان باید بدانند که انتقاد از رضا پهلوی نه جرم است و نه خیانت به کشور! او نمیتواند تا ابد به ندانم کاریهای خود ادامه دهد و تنها با جولان در رزمگاه اینترنت، خود و طرفدارانش را سرگرم نماید.
رضا پهلوی دوران نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشته و گرد پیری بر موی و چهره وی نشسته است و باید مانند هر ایرانی بالغ، عاقل و میهنپرور، در برابر سرنوشت کشور نیاکان خود احساس مسوولیت نماید، و از دادن وعدههای بیبنیاد و رفتارهایی که در نهایت ایرانیان را سرخورده و دلسرد، و به مبارزات مردم ایران علیه حکومت اسلامی آسیب میرساند، جدن خودداری نماید.
از طرفداران ایشان باید پرسید که اگر اینترنت پرسرعت و کمهزینه نبود، شاهزاده رویاها! با اسب سفید خود در کدام میدان رزم، به کارزار میپرداخت و تاج را از میان شیرها میربود؟
چند دهه میگذرد و شاهزاده، هر چند گاهی، مانند شعبدهبازان از کلاه خود خرگوشی بیرون آورده و حامیان سلطنت را به وجد و سرور وا میدارد، ولی افسوس که این شادیهای کودکانه به مانند ذره برفی در برابر آفتاب زمان آب میشود، و چون قطرهای عرق، برپیشانی وی و ملت دربند ایران بهجای میماند.
چند روز پیش ایشان با طرح اعلام شکایت از علی خامنهای، به شورای امنیت سازمان ملل به گفته حامیان، تک خال! رو کرد، و همه اخبار را تحتالشعاع این ضربه تبلیغاتی خود قرار داد و یک بار دیگر خود را در اینترنت و در میان ایرانیان بر سر زبانها انداخت، ولی بیدرنگ با انتقادهای سازنده برخی از حقوقدانان و مردم آگاه روبهرو شد.
البته سالها پیش از اینکه رضا پهلوی چنین طرح ناپختهای را مطرح کند، چندینبار، ایرانیانی از گوشه و کنار جهان حتا خود را به دادگاه بینالمللی لاهه رسانده بودند و با ارایه مدارکی خواهان برخورد دادگاه با مسوولین جمهوری اسلامی شده بودند.
به دادگاه کشاندن و محاکمه سیدعلی خامنهای، و شرکایش، آرزوی میلیونها ایرانی و رهروان حقوق بشر در جهان میباشد و شکی در آن نیست، ولی ایکاش شاهزاده پیش از تکروی و تک خال رو کردن! بیش از اینها در این مسئله کنکاش میکرد و خود را گرفتار پیامدهای این تصمیم شتابزده نمیکرد، تا جایی که پیروان ایشان پس از سکوت زود هنگام این نطفه در جنین، برای حفظ آبروی شاهزاده، از روی ناچاری به گردآوری امضا در اینترنت روی آوردند و به گفتهای التماس و درخواست پشتیبانی از طرح ایشان را در اینترنت مطرح کردند، و با تهدید و انگ خیانتزدن به اشخاص و گروههای سیاسی، که تا روشن شدن کم و کیف این طرح سکوت کرده بودند، توانستند برخی از این گروهها را، مانند حزب مشروطه، که بدون رایزن شده است، وادار به صدور اعلامیه در پشتیبانی از این طرح نمایند. حزب مشروطه، متعلق به آقای داریوش همایون است، حزبی که از آغاز بنیاد خود تنها روی کاغذ مطرح بوده و سال گذشته، ببر خود را نیز از دست داد.
در کشورهایی که با حکومت مردمسالاری اداره میشوند، چنین شکستهایی میتواند یک رهبر را به پایان عمر سیاسیاش برساند، و به منزله یک نوع رفراندوم درباره کفایت یا عدم کفایت سیاسی یک دولتمرد بهشمار میآید.
آیا، رضا پهلوی، تاریخ را بهخوبی خوانده است؟ که خود را آماج بحث کفایت یا عدم کفایت سیاسی! قرار داده است؟ و یا مانند همیشه امیدوار است که مردم ایران که بیشتر احساسی فکر میکنند و به این ریزهکاریهای سیاسی آگاه نیستند، این وعده وی را نیز فراموش خواهند کرد و همچنان در انتظار بیرون آمدن خرگوش بعدی از کلاه شعبدهباز نشستهاند.
شگفتانگیزتر، گفتههای آقای محمد مصطفایی، وکیل همراه رضا پهلوی در نشست مطبوعاتی پاریس بود که در پاسخ به منتقدین رضا پهلوی درتارنمای حزب مشروطه ایران! منتشر شده بود. ایشان به جای برخورد منطقی و حقوقی با منتقدین، با نوشتن نامهای، درباره پروندهای که با حقوق بینالمللی در پیوند است، برخوردی سراپا احساسی از خود نشان داد و به مانند اکثریت ایرانیان، و طرفداران شاهزاده، کار را به انشاالله و ماشالله حواله داد.
محمد مصطفایی، از همان آغاز کوشیده بود با سخنان خود در کنفرانس چند نفره مطبوعاتی پاریس، فاصلهای را میان خود و رضا پهلوی قائل شود، که به مزاج حامیان سلطنت خوش نیامد، محمد مصطفایی، وکیل پرونده خانم سکینه محمدی آشتیانی، نشان داد که در درک مسایل حقوق بینالمللی بیتجربه است و نیاز به فراگیری بیشتری دارد.
محمد مصطفایی باید بداند که وکالت از سکینه محمدی آشتیانی، زنی که به هر حال، قاتل یک انسان دیگر میباشد، به او مصونیت انجام هر رفتار و گفتاری را نمیدهد، همانطور که شاهزاده بودن رضا پهلوی نیز نمیتواند وی را از انتقاد مصون دارد.
رضا پهلوی، طرح شکایت از علی خامنهای را در پاریس مطرح کرد، پایتخت کشوری که در انقلاب کبیر فرانسه، سر آخرین پادشاه خود را به گیوتین سپرد، در افکار عمومی کشور های غربی، بهویژه فرانسویان، حکومت محمدرضا شاه، در شمار حکومتهای دیکتاتوری جهان بهشمار میرفت، حکومتی که در دوران خود، به دفعات به نقض حقوق بشر محکوم شده بود.
این اقدام رضا پهلوی، در افکار عمومی این کشورها، بیشتر به منزله تسویه حساب شخصی، وارث یک حکومت سلطنتی با غاصبان تاج و تختاش، در زیر پوشش طرح مسایل انسانی و حقوق بشر، بهشمار میرود و جدی گرفته نمیشود. از این روی، رضا پهلوی، نمیتواند گزینه خوبی برای نمایندگی مردم ستمدیده ایران در برابر مجامع حقوق بشری باشد.
رضا پهلوی و محمد مصطفایی، خود را در برابر آزمون تاریخ قرار دادهاند و بهجز پیروزی در این شکایت، از نظر سیاسی فرصت دیگری در پیش روی نخواهند داشت.
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن آینه شکستن خطاست
دوشنبه 5 دی 90/ 26 دسامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات دوشنبه ایران
پروندهای برای دین- «نیمنگاهی به مراسم قربانی در انظار عمومی»- علی فرحبخش
بخش اول خبرها
پسنشینی تند- «روسپی دانشجو»- اکبر ترشیزاد
مجله خبری کابل- آرین
پارسنامه- «تپهای میان دشتهای حاصلخیز»- امیر و کاملیا
بخش دوم خبرها
دریا پر از کروکودیل است- (قسمت یازدهم)- مازیار مهدویفر
بخش سوم خبرها
علی فرحبخش/ رادیو کوچه
خون سرخ رنگی که در پیادهرو و خیابان جاریست، بوی نامطبوع، گوسفندی که سر و ته از یک قلاب از سر در خانه آویزان و شکماش دریده شده، مقداری بازماندهی بدبو از آن حیوان و چند شاخه علف که گوشهای به یادگار مانده.
همهی ما با این صحنه آشنایی کامل داریم. قربانی کردن یک حیوان به دلیل نذر و یا بازگشت یک مسافر از حج و غیره، و البته در کمال تعجب، در آغاز یک پیوند زناشویی رویایی.
تاریخچهی قربانی کردن از دیدگاه علم جامعهشناسی به زمانهای بسیار دور میرسد و شرح مفصلی دارد. قربانی کردن برای خداوند از دیدگاه ادیان، به آغاز زندگی آدم بازمیگردد. قربانی هابیل مورد پذیرش خداوند قرار گرفت و چون قربانی قابیل مورد قبول خدا واقع نشد، حسد کرد و شد اولین قاتل جهان. این چیزیست که در کتابهای مذهبی ادیان ابراهیمی به چشم میخورد. اما از نظرگاه علم جامعهشناسی، این پدیده پیچیدگیهای بیشتری دارد.
قربانی کردن، امریست که در بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه کشورهای غربی ممنوع است. قربانی کردن یا به اصطلاح متداول آن، «ذبح در انظار عمومی»، مغایر حس انسانی و به نوعی ترویج خشونت شناخته میشود
به هر حال، امروزه در ایران، به سنت اسلامی که یادگاریست از سنت ابراهیم پیامبر و پیشینیان او، قربانی کردن امری عادی و روزمره است. فارق از اساس فعل قربانی کردن که در یادداشتهای آتی و در زمان مناسب به آن خواهیم پرداخت، این پرسش مطرح میشود که آیا در جامعهی امروز ایران، فعل قربانی کردن، آن هم در بسیاری از موارد، قربانی کردن یک جاندار در حضور عام، کار درستیست و یا سنتیست که باید به آن سر و سامان داد، به طوری که با دنیای امروز هماهنگ شود؟ همانطور که به طور مثال قطع کردن دست سارق، به زندان و جریمهی نقدی تبدیل شد.
دیدن صحنهی کشتن یک گوسفند، بز، گاو و یا شتر در خیابان برای بسیاری از ما امری عادی شده است. این اتفاق حتا در ورزشگاهها و مکانهای عمومی هم دیده میشود و گاهی آنقدر عادیست که بعضی از رهگذران، برای تبرک، کف کفشی هم به خون قربانی میکشند.
قربانی کردن، امریست که در بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه کشورهای غربی ممنوع است. قربانی کردن یا به اصطلاح متداول آن، «ذبح در انظار عمومی»، مغایر حس انسانی و به نوعی ترویج خشونت شناخته میشود.
بعضی از کشورهای اسلامی نیز، قربانی کردن در انظار عمومی را ممنوع اعلام کردهاند.
در هر حال، این رسم در ایران همچنان برقرار و در سالهای اخیر، با بازگشت زائران ایرانی از مکانهای زیارتی، به شکل چشمگیرتری بروز کرده و به صورت رقابت درآمده است. در این که ما از گوشت برای تهیهی غذا استفاده میکنیم شکی نیست، همچنین احترام به سنتهای دینی هم به جای خود محفوظ است، اما این پرسش در ذهن پدید میآید که آیا کشتن یک حیوان در انظار عمومی، به راستی کار درستی است؟
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 26 دسامبر، بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی به سوی تظاهرکنندگان در صنعا، پایتخت یمن، دستکم ۸ تن کشته و چندین نفر زخمی شدهاند. این تظاهرکنندگان نسبت به حق مصونیت قضایی علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن اعتراض دارند.
به گزارش الجزیره، ماه گذشته آقای صالح پذیرفت که قدرت را به معاون خود بسپارد و از ریاست جمهوری کنارهگیری کند، اما قرار است که او تا برگزاری انتخابات در ماه فوریه، در این مقام باقی بماند.
او روز گذشته اعلام کرده بود که به زودی برای کمک به کاهش تنشهای موجود به آمریکا سفر خواهد کرد.
آقای صالح یک ماه پیش، و در پی ماهها ناآرامی و تظاهرات، توافقنامه صلحی را امضا و اعلام کرد که از قدرت کنارهگیری خواهد کرد.
تظاهرات و ناآرامیها در یمن تاکنون صدها کشته برجای گذاشته است.
بیشتر بخوانید:
«مقدمات خروج رییس جمهوری یمن فراهم میشود»
عبدالسلام سلیمیپور
جریان اصولگرا با تمام قوای رسانهای درحال زمینهسازی و خواهان شرکت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هستند. چهار محور تاکتیکی آنها عبارتند از:
1. اصلاحطلبان درصورت شرکت نکردن ضرر کرده و از دایره نظام خارج میشوند. 2. خبری راست یا دروغ از زبان اصلاحطلبان درجه چندم مبنی بر شرکت ذکر میکنند. 3. اصلاحطلبان چون میدانند مردم از آنها بریدهاند و رای نمیآورند، قصد دارند نیایند. 4. آنها چراغها را خاموش و موتورها را روشن کردهاند و درنهایت لیست خواهند داد. تا اینجا قضیه واضح است، اما در عجبم که چرا آنها خواهان شرکت اصلاحطلبان هستند؟ تعجبم از این است که چنانچه آنها برای گرمکردن تنور انتخابات و بالابردن درصد شرکت مردم خواهان شرکت اصلاحطلبان هستند، که اولن بالابردن آمار برای آنها امری آسان است. ثانین تجربه نشان داده درهرحال حداقل 45 درصد مردم شرکت خواهند کرد. انتخابات آرام با شرکت 50 درصد مردم، بهتر از 70 درصد تنشزاست. ثالثن حتا اگر خواهان شرکت 70 درصد هم باشند، باتوجه به اینکه یقینن کاندیداهای تا سید سوم اصلاحطلبان رد صلاحیت خواهندشد، حتا در صورت عدم قهر اصلاحطلبان، باز بیش از 50 درصد مردم شرکت نخواهند کرد. دقیقن همان چیزی که در انتخابات مجلس هشتم اتفاق افتاد. رابعن جمهوری اسلامی آنقدر که به تایید و تجدید بیعت مردم از طریق راهپیماییها علاقهمند و دل بسته است به آمار انتخابات نیست و استدلال خواهند کرد که نرخ شرکت مردم درهمه جای دنیا حدود 50 درصد است. گیریم درصد بسیار کمی مثلا حدود 20 درصد درصد مردم شرکت کنند، مگر چه اتفاق خاص و ناخوشایندی برای حاکمیت خواهد افتاد؟
بنابراین به گمان بنده آنها به چند دلیل خواهان اعلام و ثبتنام اصلاحطلبان هستند: اولن (دلیل اصلی) آنها به شدت از توان تبلیغاتی و مالی طرفداران دولت که در جبهه پایداری متشکل شدهاند، خوف دارند و به بهانه شکست اصلاحطلبان، خواهان اتحاد و حل آنها در گروه خود خواهند شد. نشون به این نشونی که رسانههای دولتی تبلیغات و اصراری بر شرکت اصلاحطلبان ندارند. تبصره اینکه جریان دولتی( جبهه پایداری) به هیچوجه با اصولگرایان سنتی ائتلاف نخواهند کرد، حتا اگر اصلاحطلبان لیست بدهند. چون آنها توان پیروزی را دارند و دلیلی برای امتیازدادن نمیبینند. اصلن برگ برنده آنها تخریب کاندیداهای جریان سنتی است که مدتهاست این تاکتیک را شروع کردهاند و همنشینی و ائتلاف با آنها به سودشان نیست. دوم اینکه آنها درپی ایجاد اختلاف بین گروههای مختلف اپوزیسیون بهخصوص بین طرفداران جنبش سبز و اصلاحطلبان هستند که درصورت اعلام شرکت توسط آنها به یقین این اتفاق خواهد افتاد. سوم اینکه از شرکت اصلاحطلبان به معنی اعتراف آنها به صحت انتخابات ریاست جمهوری تعبیر خواهند کرد. چهارم اینکه تا حدودی بار فشارهای خارجی مبنی برنقض حقوقبشر و آزادی انتخاب را از دوش خود سبک و تا مدتی خطر حمله نظامی خارجی را برطرف خواهند نمود.
بنابراین شرکت صوری اصلاحطلبان تنها دلیل اصرار و دعوت اصولگرایان از آنان جهت شرکت در انتخابات است، نه بالا بردن میزان مشارکت مردم که عرض شد در هیچصورتی رخ نخواهد داد.
رادیو کوچه
1893 میلادی- «مائو تسه-تونگ» (Mao Tse-tung) سیاستمدار انقلابی کمونیست و رهبر جمهوری خلق چین زاده شد. در سال 1921 حزب کمونیست چین در شانگهای سازماندهی شد و مائو عضو اصلی آن حزب شد و در هونان رهبری طرفداران این حزب را به عهده گرفت. وی جمهوری خلق چین را در سال 1949 با شکست دادن نیروهای «چیانگ کای شک»، رییس جمهوری وقت چین بنیان گذاشت.
از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین شخصیتهای سیاسی دنیا در قرن بیستم نام برده میشود که تا پایان عمر در راس حکومت جمهوری خلق چین قرار داشت و این کشور جهان سومی را به یکی از مهمترین کشورهای دنیا در عرصهی سیاست و اقتصاد تبدیل کرد.
2004 میلادی- زمینلرزه و سونامی در اقیانوس هند با 9 ریشتر در غرب سواحل سوماترای اندونزی اتفاق افتاد. آبلرزه حاصل از این زلزله باعث مرگ بیش از دویست هزار نفر در چهار کشور گوناگون آسیای جنوب شرقی شد.
کشورهای اندونزی، سریلانکا، تایلند، مالزی، هند، مالدیو و سنگاپور به لرزه درآمدند. این زلزله در حالی صورت گرفت که زمین لرزههای قبل و بعد از آن بر وسعت ویرانی و تلفات میافزود. خسارات ناشی از این حادثه بیشتر به سبب به راه افتادن موجهای ویرانگری موسوم به «سونامی» بود.
شدت این زمین لرزه به اندازهای بود که محققان زمینشناسی اعلام کردند محور چرخش زمین 5 تا 6 سانتیمتر جابهجا شده است.
1305 خورشیدی- «علی جوان» فیزیکدان و مخترع ایرانی در تهران متولد شد. وی اولین لیزر گازی دنیا را اختراع کرد. این لیزر از نوع لیزرهای بیخطر به حساب میآید، رنگ آن سرخ است و در موارد گوناگونی از جمله خواندن کدهای اجناس در هنگام خرید از فروشگاهها، دستگاههای برش فلزات، فاصلهیابی ماهوارهای، حفاری تونلها، نوشتن و خواندن اطلاعات در حافظه نوری در کامپیوترها، بخیه بافتهای بدن، جراحی چشم با لیزر، عکسبرداری سه بعدی و موارد دیگر کاربرد دارد.
وی تحصیلات خود را در مقطع دکترای فیزیک در دانشگاه کلمبیا به پایان رساند. در سال 1964 به عضویت هیت علمی موسسه فنآوری ماساچوست درآمد و در حال حاضر استاد بازنشسته موسسه فنآوری ماساچوست در ایالات متحده آمریکا است.
1317 میلادی- «بهرام بیضایی» کارگردان سینما و تاتر،نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و پژوهشگر ایرانی در تهران زاده شد.
او یکی از پایهگذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال 1347 بود. پس از آن به عنوان استاد با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال 1352 در دانشگاه تهران استادیاری دانشکدهی هنرهای زیبا و مدیریت رشتهی هنرهای نمایشی را بر عهده داشت.
وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران است. رگبار، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگکشی از مهمترین آثار وی هستند.
1357 خورشیدی- «کامران نجاتالهی» از استادان دانشگاه «امیر کبیر» (پلیتکنیک سابق) در چنین روزی در حمله ماموران نظامی با گلوله کشته شد. وی در همان روز در تحصن وزارت علوم بر علیه حکومت پهلوی به همراه دیگر استادان و همچنین در حمایت از دانشجویان مبارز در دانشگاه تهران شرکت کرده بود.
«فصل گل یخ» نام کتابی است در مورد داستان زندگی کامران نجاتالهی که در سال 1388 منتظر شد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1382 خورشیدی- زمینلرزهای به شدت 6.6 ریشتر در شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان رخ داد که هزاران قربانی گرفت و طی ان بسیاری خانه و کاشانه خود را از دست دادند. در بین کشته شدهها نام «ایرج بسطامی»، خوانندهی موسیقی سنتی ایرانی نیز به چشم میخورد که امروز سالروز درگذشت او است.
1386 خورشیدی- «اکبر رادی» نمایشنامهنویس معاصر ایرانی در چنین روزی درگذشت. او در شهر رشت زاده شد و دانشآموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران بود. تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره گذاشت و پس از طی دوره تربیت معلم در سال 1341، به شغل معلمی روی آورد.
در سال 1341 نمایشنامه «روزنه آبی» را با هزینه شخصی و در سال 1343 نمایشنامه «افول» را با سرمایه گروه ادبی «طرفه» منتشر کرد. نمایشنامههای «ملودی شهر بارانی»، «آهنگهای شکلاتی»، «آهسته با گل سرخ» و «از پشت شیشهها» از جمله آثار او هستند.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه، 26 دسامبر، بر اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شد در بغداد، پایتخت عراق، دستکم 5 تن کشته و 39 نفر دیگر زخمی شدهاند.
به گزارش الجزیره، صبح امروز بر اثر انفجاری یک خودروی بمبگذاری شده که توسط یک انتحار کننده مقابل ساختمان وزارت کشور عراق در مرکز بغداد، پایتخت، صورت گرفت، دستکم 44 تن کشته و مجروح شدند که 4 تن از کشتهشدگان و 14 نفر از مجروحان نیروی پلیس بودند و به ساختمان وزارت کشور و ساختمانهای اطراف نیز خسارتهای وارد آمد.
این در حالی است که پلیس محلی منطقه را مسدود کرده و اجازه عبور و مرور به شهروندان نمیدهد.
تاکنون هیچ گروهی مسوولیت این انفجار و انفجارهای هفته گذشته را برعهده نگرفته است.
همزمان طارق الهاشمی، معاون رییس جمهوری عراق، نوری المالکی، نخست وزیر این کشور را مسوول انفجارهای همزمان هفته گذشته معرفی و اعلام کرده است وی همزمان با خروج نظامیان آمریکایی از این کشور درصدد است تا قدرت را در عراق به دست بگیرد.
لازم به اشاره است در 12 انفجار همزمان هفته گذشته بغداد 72 تن کشته و بیش از 100 نفر مجروح شدند.
بیشتر بخوانید:
«۱۲ انفجار همزمان و بیش از ۲۰۰ کشته و مجروح در عراق»
«نوری المالکی دگراندیشان عراق را نمیپذیرد»
خبر / رادیو کوچه
مدیر مسوول روزنامه اعتماد روز دوشنبه، 26 دسامبر، در گفتوگویی با رسانههای داخلی ایران، از انتشار مجدد روزنامه اعتماد که چندی پیش به اتهام نشر اکاذیب در دادگاه کیفری استان تهران مجرم شناخته و متوقف شده بود، در دی ماه خبر داده است.
به گزارش ایلنا، الیاس حضرتی، مدیر مسوول روزنامه اعتماد اظهار داشت: «با توجه به آنچه در حکم به ما اعلام کرده بودند مدت توقیف اعتماد دو ماه بود که این زمان در 28 دی ماه به پایان میرسد و تصمیم داریم این روزنامه را مجددن منتشر کنیم.»
وی افزود: «جلسات بازپرسی انجام شده و مراحل تفهیم اتهام نیز صورت گرفته است. و همچنین تاکنون حکم دیگری مبنی بر اینکه زمان توقیف روزنامه افزایش یافته دریافت نکردهایم.»
لازم به یادآوری است شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، مدیر مسوول روزنامه «اعتماد» را به پرداخت ۱۵ میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس محکوم کرده بود.
بیشتر بخوانید:
«جزای نقدی محکومیت مدیر مسوول روزنامه اعتماد»
محمد مصطفایی / وکیل سکینه محمدیآشتیانی
انسانکشی در ذات و کنه مسوولین جمهوری اسلامی به خصوص رییس قوه قضاییه کنونی است. این خصوصیت از زمان حکومت جمهوری اسلامی در ایرانزمین وجود داشته و حال به اوج خود رسیده است. آقای لاریجانی از زمانی که پا به دستگاه قضاییه گذاردند و بر مسند ریاست قوه قضاییه نشستند، شروع به کشتن شهروندان ایرانی به بهانههای مختلف کردند. در ماه صدها نفر بیگناه را به پای چوبه دار برده و بیآنکه آنان را از داشتن یک دادرسی عادلانه و منصفانه برخوردار کنند، ناجوانمردانه به قتل رساندند. دست و پای دهها نفر را بیرحمانه قطع کردند. ایشان از کشتن انسانها لذت خاصی میبرند به همین دلیل برادرشان در مصاحبههای خود، کشتن انسان و قطع دست را لذت بخش میدانند و یقینن هیچ لذتی برای ایشان و برادرانش همچون سنگسار کردن نیست.
زمانی که ریاست قوه قضاییه تمایل شدید به جان گرفتن انسانها و اعمال مجازاتهای غیرانسانی در خفا و ملاعام داشته باشند، مطمنن برخی از کسانی را که به کار مهم و حساس قضا که با زندگی و حیات افراد سر وکار دارند میگمارند نیز خوی و خصلت وی را خواهند داشت و اگر چنین نباشد آقای لاریجانی میتوانند وی را از کار در دستگاه قضایی برکنار کنند.
گفته شده است که آقای شریفی منتظر هستند که آقای لاریجانی حکم سنگسار موکلم خانم سکینه محمدی آشتیانی را به اعدام تبدیل نموده و حکم تبدیل شده را به اجرا در آورند. در این خصوص نظر هموطنان و خوانندگان عزیز را به نکات زیر جلب مینمایم و درخواست میکنم تا جایی که در توان دارند از این زن بیپناه و نیز دیگر شهروندانی که پروندههای مشابه داشته و در شرایط بحران قرار دارند حمایت نمایید.
۱. تا جایی که به صورت موثق اطلاع دارم، به خانم سکینه محمدی وعده داد شد تا چنانچه در روبهروی دوربین قرار گرفته و آنچه مامورین امنیت و اطلاعات میگویند را به زبان آورد، دیگر جانش در معرض خطر قرار نخواهد گرفت. این وعده و وعید توام شد با اعطای مرخصی به این زن بیچاره که هیچ پشتیبان و همراهی نداشته است. ایشان نیز مجبور شدند روبهروی تلوزیون حاضر شده و مطالبی را که فاقد صحت و واقعیت است را به زبان آورد. وزارت اطلاعات در این مرحله هر سواستفادهای که لازم بود را از این زن بیچاره کرد و بارها در برنامه هشت و سی با حیثیت و آبروی این زن و فرزندش بازی کرد. البته این رویه معمول حکومت جمهوری اسلامی است که از صدا و سیما برای توجیه اعمال برخلاف انسانیت خود سواستفاده کند.
۲. اینکه دستگاه قضایی مجازات سنگسار را به مجازات اعدام تبدیل کند، هم از لحاظ قانونی قابل توجیه نیست و هم از لحاظ عدالت کیفری و نیز اخلاق و انسانیت قابل توجیه و پذیرش نیست. از همان زمانی که متوجه شدم خانم سکینه محمدی بیگناه است، به هر دری زدم تا دستگاه قضاییه دست از جان این زن بیگناه بردارد و در نهایت زمانی که مسوولین دستگاه قضایی را پایبد به اجرای این حکم وحشیانه دیدم، از جامعه بینالمللی خواستار یاری و حمایت از این زن و دیگر محکومین به سنگسار شدم. تا جایی که از خویشاوندان خانم سکینه محمدی شنیدم که قرار است تنها مجازات ده سال حبس اعمال شود. چرا که ایشان خواسته مامورین امنیت را برآورده کرده است.
۳. اگر قرار بر این باشد که به محکوم به سنگسار تخفیف داده شود، تنها میتوان حکم سنگسار را به مجازاتهای دیگر غیر از مجازات مرگ تبدیل کرد و تبدیل کردن مجازات سنگسار به اعدام نه تخفیف است و نه قانونی است. در سالهای که آقای شاهرودی ریاست قوه قضاییه را بر عهده داشت، ایشان بارها مجازات کسانی را که به سنگسار محکوم شده بودند را به شلاق تبدیل نمودند، این رویه، رویه پسندیدهای بود. اما پس از آن دیگر فردی که به سنگسار محکوم شده بود نه تنها مجازات سنگسار معلق یا تخفیف نیافت، در خفا نیز اجرا شد. در حال حاضر افراد بسیاری وجود دارند که محکوم به سنگسار شدهاند. زمانی که پروندهای به اجرای احکام ارسال میگردد، مسوول اجرای احکام مکلف است تا مفاد حکم را اجرا کند. این تکلیف قانونی باعث میگردد تا مامور اجرای حکم نتواند احکام را به حالت تعویق در آورد به همین دلیل زمینه اجرای حکم را به صورت پنهان فراهم کرده و احکام سنگسار را اجرا میکنند. چرا که اینگونه پروندهها به صورت کاملن محرمانه و سری مورد رسیدگی قضایی قرار میگیرد. متهمین اینگونه پروندهها به دلیل فقر مالی و اطلاعات حقوقی و قضایی توان دفاع از حقوق خود را به خصوص در اختیار نمودن وکیل دادگستری ندارند و قضات نیز وکلایی را برای دفاع در این پروندهها انتخاب میکنند که دولتی بوده و به جای آنکه مدافع متهم باشند مدافع حکومت هستند.
۴. در حال حاضر خانم سکینه محمدی آشتیانی محروم از داشتن وکیل دادگستری است. پس از خروجم از ایران با بسیاری از وکلای دادگستری در رابطه با پذیرش وکالت این پرونده صحبت کردم و چند نفر از همکارانم آمادگی خود را برای دفاع از این زن بیچاره اعلام کردند ولی هر کدام که به دادگستری تبریز مراجعه کردند با تهدید مسوولین دستگاه قضایی مواجه شدند.
به هر تقدیر خانم سکینه محمدی هم اکنون در دام دستگاه قضاییهای افتاده است که رییسش بیرحمترین انسان بر روی زمین است. این شخص به راحتی و با خونسردی و به نام اسلام و برای رهبری انسان میکشد و بعید نیست که دستش را به خون موکلم آلوده کند. اما باید بداند که چرخ گردون همیشه به کام او نخواهد چرخید و روزی میبایست در قبال جنایاتی که مرتکب میشود پاسخگو باشد. با تمام این تفاصیل، منصفانه و عادلانه نیست که در چنین شرایطی برای این زن بینوا نقشه اعدام کشیده شود و او اعدام گردد.
بنابراین از تمام کسانی که قدرتی در دستگاه قضاییه دارند و بویی از انسانیت بردهاند درخواست میکنم که نگذارند بیش از این موکلم و افرادی همانند ایشان زجر بکشد و نگذارند با آبرو و حیثیت کشور ایران در سطح بینالمللی اینگونه بازی کنند.
مطمن هستم چنین انسانهایی وجود دارند…
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
تیم ملی سامبوکورش افغانستان در مسابقات جنوب آسیا با کسب 12 مدال به قهرمانی دست یافت.
این مسابقات از سه روز به این سو به میزبان کشور نیپال و حضور هشت کشور جنوب آسیا برگزار شده بود و امروز با قهرمانی افغانستان پایان یافت.
عبدالمحبوب سروری یک مسوول کمیته ملی المپیک افغانستان گفت ورزشکاران افغان در این مسابقات 11 مدال طلا و یک مدل نقره به دست آوردهاند.
به گفته آقای سروری در این مسابقات از افغانستان 1 مربی و 9 ورزشکار اشتراک نموده بودند.
در این مسابقات نیپال دوم و هندوستان جایگاه سوم این رقابتها را کسب نمودند.
در سالهای اخیر ورزش افغانستان رو به رشد بود و در یک ماه اخیر تیم کرکیت افغانستان به قهرمانی جنوب آسیا دست یافت و تیم ملی فوتبال افغانستان نیز جایگاه نایب قهرمانی جنوب آسیا را از آن خود کرد.
خبر / رادیو کوچه
فاطمه کروبی روز یکشنبه، 25 دسامبر، در گفتوگویی با یکی از رسانههای مخالف دولت جمهوری اسلامی، به نقل از همسرش، مهدی کروبی، از رهبران معترضان در ایران در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی، اظهار داشت: «آقای کروبی، این انتخابات را فرمایشی میداند.»
به گزارش سحام نیوز، فاطمه کروبی باتوجه به شروع زمان ثبتنام انتخابات مجلس، بحثها و موضعگیریهای مختلف درخصوص انتخابات و امکان حضور اصلاحطلبان در این انتخابات به نقل از مهدی کروبی عنوان کرد: «همانگونه که در جریان هستید آقای کروبی بیش از ۳۰۰ روز است که در حبس خانگی به سر میبرند و ایشان به لطف پروردگار و دعای خیر مردم از نظر روحی شاداب و با عزمی راسخ، همچون کوه استوار است و از صمیم دل سلام به یکایک مردم آزاده ایران میرساند. اما در مورد بخش اول سوال شما در خصوص انتخابات آینده مجلس، آقای کروبی دسترسی آزادی به اطلاعات و اخبار مختلف درخصوص انتخابات ندارند و تنها به صداوسیمای «میلی» و نیز به تازگی به دو روزنامه دسترسی دارند. وی گفت موضعگیریهایی که از دبیر شورای نگهبان و وزیر اطلاعات و برخی دیگر از مسوولان و مخصوصن صدا و سیما شنیدهام حاکی از آن است که به اعتقاد «آنان» دشمنان انقلاب و نظام میخواهند از فرصت انتخابات استفاده کنند و امنیت کشور را برهم زنند، من از این دیدگاهها استنباط کردم که آقایان از تداوم قهر و نارضایتی مردم به خوبی مطلعاند و میخواهند انتخاباتی فرمایشی و دستوری ترتیب دهند و با رد صلاحیت و ابطال برخی حوزهها و پرکردن صندوقهای رای از رایهای بدون صاحب، و سپس برخورد و دستگیری و به وجود آوردن رعب و وحشت و امنیتی کردن کشور، پروژه تکراری انتخابات ۸۸ را بار دیگر پیاده کنند و از کاندیداها بخواند که برای دریافت جواز تایید صلاحیت شورای نگهبان، به تعبیر آنان از «سران فتنه» و گروه خودساختهی «جریان انحرافی» اعلام برائت کنند. ناگفته نماند که چسباندن گروه منتسب به «جریان انحرافی» توسط حکومت به طیف اصلاحات، جنبش سبز و مردم معترض، سناریوی نخنما شدهای در این پروژه است. که البته بنده معتقدم مردم بر ماهیت این اقدامات نمایشی به خوبی واقفند.»
«آقای کروبی در ادامه افزوده است: «هنوز هیچ اتفاقی نیافتاده آقایان ستاد مبارزه با تخلفات انتخاباتی را با حکم رییس قوه قضاییه تشکیل دادهاند و همه اینها نشاندهنده آن است که آقایان هیچ اعتقادی به رای مردم ندارند و از هم اکنون خود را برای برگزاری انتخاباتی فرمایشی آماده میکنند.»
فاطمه کروبی سپس اشاره کرد که آقای کروبی با ذکر این مقدمات در ادامه تاکید کردند: «برای اینکه از این بیشتر آبروی اسلام و روحانیت نرود و مردم و فعالان سیاسی دلسوز نظام، مجددن گرفتار نشوند، بهتر است جمع اندکی که مورد قبول آقایان هستند مانند: علیاکبر ولایتی، محسن رضایی (که در انتخابات ۸۸ نظرات بدیعی داشتند) به سخنگویی حدادعادل و احمد خاتمی (به عنوان حاکم شرع قاطع، که وی، حقیر و آقای موسوی را محارب اعلام کرده بود)؛ به ریاست احمد جنتی- که عمر او دراز باد- به عنوان شورای عالی انتخابات منصوب شوند و افرادی را به عنوان نماینده ملت انتخاب (منصوب) کنند و تیر آخر را به پیکره جمهوری اسلامی که در سال ۵۸ با رای قاطع و بیسابقه مردم تصویب و تاسیس شد؛ بزنند تا انشاله مردم در فرصتی مناسب، ارزشهای موجود در قانون اساسی سال ۵۸ را، البته با اصلاحاتی که در گذر زمان ضروری مینماید؛ احیا کنند.»
لازم به اشاره است با آغاز ثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران، برخی از احزاب و چهرههای منسوب به اصلاحطلبان از عدم حضور در این انتخابات خبر دادهاند.
بیشتر بخوانید:
«آغاز ثبتنام نامزدهای نهمین دوره انتخابات مجلس»
«وضعیت پدرم نسبت به گذشته بهتر شده است»
منبع: وب سایت کاخ سفید
اظهارات باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، بانوی نخست کاخ، میشل اوباما، و قدردانی آنها از افرادی که لباس نظامی آمریکا را برای دفاع از این کشور به تن کرده و خانوادههایشان که از این سربازان حمایت میکنند.
Click here to view the embedded video.
خبر / رادیو کوچه
برخی رسانههای خارجی، شامگاه یکشنبه، 25 دسامبر، به نقل از منابع ارتش عراق گزارش دادند که دو خمپاره به سوی اردوگاه اشرف، محل سکونت سههزار تن از اعضای مجاهدین خلق، شلیک شده است.
به گزارش رویترز، مقامهای ارتش عراق اعلام کردند که از تعداد کشتههای احتمالی این حمله خبری در دست ندارند. آنها میگویند که «اجازه ورود به اردوگاه اشرف را ندارند.»
این در حالی است که مقامهای سازمان مجاهدین خلق هم تایید کردهاند که اردوگاه اشرف هدف حمله قرار گرفته است اما آماری از تعداد کشتهشدههای احتمالی ارایه نکردهاند.
لازم به اشاره است این بمباران در حالی صورت گرفته که دولت عراق تا پایان سال 2011 میلادی به مجاهدین فرصت داده بود که این محل را تخلیه کنند، اما با رایزنیهای انجام شده بین سازمان ملل و دولت عراق، این کشور پذیرفت که ساکنان مجاهدین تا شش ماه دیگر در اردوگاه اشرف ساکن باشند و پس از آن به کشورهای دیگری پناهنده شوند. این در حالی است که شش ماه زمان آنها از ماه نوامبر 2011 محاسبه شده است.
وزیر خارجه آمریکا روز یکشنبه از قراردادی که دولت عراق با سازمان ملل امضا کرده تا به ساکنان اردوگاه اشرف مهلت داده شود تا زمان بررسی پروندههای پناهندگی آنها در محل خود بمانند، استقبال کرده است.
سازمان ملل میگوید که برای بررسی تقاضای پناهندگی این گروه به زمان بیشتری نیاز دارد.
نخست وزیر عراق افزود که سازمان ملل بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ نفر از ساکنان اردوگاه اشرف را تا آخر ماه دسامبربه کشورهای دیگر منتقل میکند.
بیشتر بخوانید:
«تمدید مهلت بستن اردوگاه اشرف در عراق»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
آفرینش
1) دولت یارانه تولید را ندهد، پروندهاش را به قوه قضاییه میفرستیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16378#93720
رییس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس با بیان اینکه اگر دولت در اجرای فاز جدید قانون هدفمندی یارانهها، سهم تولید را نپردازد، پروندهاش را به قوه قضاییه ارجاع خواهیم داد، گفت: «تاکنون به دلیل برخی ملاحظات، پرونده تخلفات را به قوه قضاییه ارجاع ندادهایم.» غلامرضا مصباحیمقدم در گفتوگو با مهر در مورد اجرای قانون هدفمندی یارانهها گفت: «آنچه که مجلس در خود قانون تصویب کرده بود، اختصاص 30 درصد از منابع حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها به بخش تولید بود که البته این رقم برای سالجاری به 20 درصد کاهش یافته است.»
2) افزایش تولید نفت کویت و امارات با هدف جایگزینی نفت ایران
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16378#93709
دو کشور مهم اوپک یعنی کویت و امارات، تولید نفت خود را افزایش دادند. به گزارش عصر ایران، رویترز به نقل از وزیر نفت کویت نوشت: این کشور در ماه جاری میلادی (دسامبر 2011) روزانه بیش از سه میلیون بشکه نفت خام تولید کرده است. محمد البصیری افزود: اگر تقاضا در بازار وجود داشته باشد پیشبینی میکنیم این میزان تولید نفت، ادامه یابد. این در حالی است که کویت یکی از اعضای مهم اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) در چند سال اخیر همیشه حدود دو و نیم میلیون بشکه نفت خام تولید میکرد.
مردمسالاری
1) دستگیری 83 تن از اراذل و اوباش تهران
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=123454
به گزارش ایسنا، سردار حسین ساجدینیا صبح دیروز در حاشیه طرح ضربتی برخورد با اراذل و اوباش با بیان اینکه این طرح در راستای اجرای امنیت محله محور صورت گرفته است، گفت: «ماموران انتظامی پایتخت، شب گذشته 83 تن از اراذل و اوباش تهران را دستگیر کردند.»
2) اقدام برای بازگرداندن اموال خارج از کشور امیرمنصور آریا
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=123426
به گزارش ایسنا حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای در حاشیه چهارمین همایش مدیران کل ثبت اسناد و املاک سراسر کشور در جمع خبرنگاران افزود: «همانطور که در نشستهای سخنگوی قوه قضاییه گفتیم، برای بازگرداندن اموال شرکتهای وابسته به گروه امیرمنصور آریا که در خارج از کشور هستند از طریق پلیس بینالملل اقدام کردهایم و در این زمینه از اطلاعات کارشناسان و برخی متهمان استفاده میکنیم.»
دنیای اقتصاد
1) تعیین مقرری بیکاران بهرغم مخالفت دولت
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=283292
بهرغم مخالفتهای شدید دولت، مجلس روز گذشته با تصویب نهایی طرح «بیمه بیکاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار» دولت را مکلف کرد به افرادی که هرگز شاغل نبوده، اما جویای کارند، مقرری پرداخت کند.
این طرح در حالی تصویب شد که معاون پارلمانی رییس جمهوری در صحن علنی مجلس از نمایندگان خواست که «به دولت رحم کنند، چرا که بیکاری هیچ وقت صفر نمیشود.» محمدرضا میرتاجالدینی از مجلس خواست که به خاطر بار مالی زیاد این طرح برای دولت از قید آن بگذرند. اما درخواستهای او کوبیدن به در بسته بود و مجلس تکالیف جدیدی برای دولت در جهت پرداخت مقرری به بیکاران تعریف کرد.
2) فشار بار تورم روی کمدرآمدها
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=283217
مرکز آمار ایران برای نخستین بار نرخ تورم سالهای 82 تا 89 را به تفکیک دهکهای درآمدی اعلام کرد. این آمارها نشان میدهد که چهار دهک پایین درآمدی همواره نرخ تورم شدیدتری از تورم میانگین را تحمل میکنند؛ اما نرخ تورم برای دهکهای بالا غالبن کمتر از متوسط است.
رسالت
1) حضور مصباحیمقدم در لیست جبهه متحد و کاندیداتوری از تهران
http://www.resalat-news.com/Fa/Default.aspx?code=87453
غلامرضا مصباحی مقدم با حضور در ستاد انتخاباتی مستقر در مجلس به ثبت نام رایانهای اقدام کرد و گفت: «بنده در لیست جبهه متحد و از تهران در انتخابات مجلس نهم حاضر میشوم.»
2) مقدمفر: وزارت خارجه در حوزه دیپلماسی عمومی تعطیل است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=87461
معاون فرهنگی اجتماعی سپاه با انتقاد از عملکرد دستگاه سیاست خارجه در فتنه 88 و همچنین در حوزه دیپلماسی عمومی گفت: «وزارت خارجه کشورمان در حوزه دیپلماسی عمومی یا مردمی نمره صفر میگیرد و اصلن دستگاه سیاست خارجه در این حوزه تعطیل است.»
همشهری
1) وزیری به مشایی تعدی کند عزل میشود؛ به اختلافم با احمدینژاد افتخار میکنم
http://www.hamshahrionline.ir/news-154962.aspx
نایبرییس مجلس شورای اسلامی در بخشی از اظهارات صریح خود گفت: «شهادت میدهم که اگر وزیری به مشایی تعدی کند به طور حتم آقای رییس جمهوری او را عزل میکند.»
به گزارش همشهریآنلاین، محمدرضا باهنر نماینده مردم تهران و عضو جبهه متحد پایداری در جمع دانشجویان اصفهان بیش از پیش صریح سخن گفته است که میتوان این سخنان را صریحترین اظهارات باهنر در سالهای اخیر دانست.
2) حتا تهران زیر بمباران هم باشد طرح سوال از رییس جمهوری مفید است
http://www.hamshahrionline.ir/news-154871.aspx
علی مطهری گفت: «طراحان سوال از رییس جمهوری قصد دارند با لحنی ملایم این طرح را در کمیسیونهای مجلس پیگیری کنند و به سرانجام برسانند فارغ از اینکه در آستانه انتخابات باشد.»
علی مطهری در گفتوگویی نکاتی را درباره سوال از رییس جمهوری مطرح کرده است. در هر شرایطی سوال از رییس جمهوری به حال کشور مفید است. حتا اگر تهران زیر بمباران دشمن باشد باز مفید است چون در واقع یک گفتوگو برای رفع سوتفاهمات و آگاهی مردم و نمایندگان است.
خبر / رادیو کوچه
جلال طالبانی رییس جمهوری عراق روز یکشنبه، 25 دسامبر، در واکنش به نخست وزیر این کشور و همچنین صدور حکم بازداشت برای معاون سنیمذهبش، تاکید کرد طارق الهاشمی، در کردستان عراق میهمان است.
از سوی دیگر طارق الهاشمی اعلام کرد اتهامات مطرح شده از سوی نوری المالکی بر ضد وی منشا مذهبی دارد.
به گزارش تلویزیون العربیه، الهاشمی از تبدیل شدن بحران سیاسی کنونی عراق به جنگ مذهبی در این کشور هشدار داد.
معاون رییس جمهوری عراق اظهار داشت: «نوری المالکی دگراندیشان عراق را نمیپذیرد و این کشور را زیر سلطه خود میخواهد.»
الهاشمی همچنین تاکید کرد از اقلیم کردستان درخواست پناهندگی نداده است و برای «کشف واقعیتها برای مردم عراق» در دادگاههای کردستان آماده است.
الهاشمی به این دلیل خواستار محاکمه در کردستان شده است که به گفته او «وضعیت دادگاههای این اقلیم از وضعیت دستگاه قضایی در بغداد بهتر است.»
از سوی دیگر جلال طالبانی رییس جمهوری عراق در نخستین واکنش نسبت به این مسئله در بیانیهای اعلام کرد طارق الهاشمی میهان وی است و به زودی در یک دادگاه قضایی عادلانه محاکمه میشود.
این در حالی است که نوری المالکی نخست وزیر عراق از دولت کردستان خواست الهاشمی را برای محاکمه به بغداد تحویل دهد.
همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از عراق این کشور شاهد بحرانهای سیاسی گستردهای شد.
وزیران وابسته به ائتلاف العراقیه جلسات هیت دولت را تحریم و نمایندگان این ائتلاف نیز از شرکت در جلسات پارلمان خودداری کردهاند.
المالکی اما وزیران وابسته به ائتلاف العراقیه را تهدید کرده است در صورت ادامه تحریم جلسات، هیت دولت با وزیران دیگری جایگزین خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
«نوری مالکی مسوول حملات انتحاری پنجشنبه عراق است»
خبر / رادیو کوچه
در پی سفر هیت تدارکاتی ناظران اتحادیه عرب به سوریه در هفته گذشته، نخستین گروه از ناظران اصلی برای نظارت بر اجرای توافقنامه با سوریه در مورد توقف خشونت و یافتن راهی برای حل بحران سیاسی این کشور روز دوشنبه، 26 دسامبر، وارد دمشق، پایتخت این کشور، میشوند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، قرار است شمار ناظران اتحادیه عرب به دویست نفر برسد و ژنرال محمد الدابی، رییس هیات ناظران متشکل از کارشناسان نظامی، حقوقی و حقوق بینالملل، گفته است که اعضای این گروه در نظر دارند با شخصیتها و تشکلهای مختلف، از جمله مخالفان حکومت بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، ملاقات کنند.
همزمان، مخالفان حکومت از ناظران اتحادیه عرب خواستهاند تا فورن به شهر حمص سفر کنند و افزودهاند که حدود چهار هزار تن از نفرات ارتش سوریه همراه با واحدهای زرهی، چند محله این شهر را محاصره کرده و ساکنان را زیر آتش گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
«محاصره و بمباران شهر حمص توسط ارتش سوریه»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 26 دسامبر، با صدور روادید، دو مقام برجسته کره جنوبی اجازه یافتند تا برای شرکت در مراسم ترحیم کیم جونگ ایل، رهبر پیشین کره شمالی، که هفته گذشته در دگذشت، به پیونگ یانگ، پایتخت کره شمالی، سفر کردهاند.
به گزارش شینهوا، لی هی هو، همسر رییس جمهوری پیشین کره جنوبی و هیونگ جون ایون، رییس گروه صنعتی هیوندای اجازه یافتند تا با عبور از مرز وارد کره شمالی شوند و در مراسم بزرگداشت رهبر پیشین کره شمالی حاضر شوند.
سفر این دو مقام برجسته کره جنوبی در حالی صورت میگیرد که سئول هرگونه سفر به همسایه شمالی برای حضور در عزاداری کیم جونگ ایل را ممنوع اعلام کرده است.
هنوز معلوم نیست که این دو مقام کره جنوبی در طی دیدار خود از پیونگ یانگ با کیم جونگ اون، رهبر جدید کره شمالی و فرزند کیم جونگ ایل، دیدار خواهند کرد یا خیر.
از سویی دیگر یوشیهیکو نودا، نخست وزیر ژاپن با سفر به چین از مقامات این کشور خواست که برای تعامل با کره شمالی با این کشور همکاری کنند.
آقای نودا به خبرنگاران گفت که مرگ کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی وضعیت تازهای را در منطقه ایجاد کرده است.
او گفت که اکنون زمان خوبی است برای تبادل نظر با مقامات کشوری که بیشترین قدرت تاثیرگذاری بر کره شمالی را داراست.
آقای نودا این سخنان را پیش از دیدار با ون جیابائو، همتای چینیاش در پکن به خبرنگاران گفت.
این نخستین سفر آقای نودا به چین از زمان رسیدن به مقام نخست وزیری بوده است.
بیشتر بخوانید:
«درگذشت کیمیونگایل، رهبر پیشین کره شمالی»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر