-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

Latest New from Green Correspondents for 12/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 


 با اعلام آمادگی شما برای شرکت در انتخابات، چون شما را فردی با تجربه و معتقد به اصول اخلاقی و مقيد به استفاده از ابزار عقل و اهل مشورت می شناختيم، می دانستيم که شما می توانيد جامعه ايی که با دروغ ها گروه گروه شده بود را متحد سازيد. و صادقانه وارد ميدان شديد و مردمی که به شما اعتماد کرده بودند را تنها نگذاشتيد. شهادت خواهرزاده عزيزتان و حصر شما و خانم رهنورد مصداقی از سختی و رنج آسيب ديدگان پس از انتخابات بود.
خبرنگاران سبز/جامعه:
همسران دو سردار شهيد دفاع مقدس، شهيدان همت و باکری، در نامه‌ای به ميرحسين موسوی نوشتند: شما چه با سکوت بيست ساله و چه حصر، هميشه پيامتان را می رسانيد. و دوستانتان پيام شما را دريافت می کنند. آنها با تاکيد بر اينکه ميرحسين صادقانه وارد ميدان شد و مردمی را که به او اعتماد کرده بودند تنها نگذاشت؛ شهادت سيد علی موسوی حبيبی و حصر فعلی موسوی و رهنورد را مصداقی از سختی و رنج آسيب ديدگان پس از انتخابات دانستند.

به گزارش کلمه، ژيلا بديهيان، همسر شهيدحاج ابراهيم همت، و فاطمه چهل اميرانی، همسر شهيد حميد باکری، همچنين يادآور شدند: ما تاريخ صدر اسلام را هنوز به ياد داريم که: مولايمان حضرت علی (ع) برای حفظ دين خدا و رسولش سکوت می کند و امام حسن (ع) با توجه به شرايط جامعه مجبور به قبول صلح می شود. اما وقتی باطل با پررويی لباس حق می پوشد، حرف آخر را امام حسين (ع) با خونش می زند.

اين دو همسر شهيد، در اين نامه همچنين با بيان اينکه "نمی دانيم چه زمانی می توانيم جواب سلام مان را دريافت کنيم" خاطرنشان کردند: "هدف از نگارش اين نامه، ماندن در حافظه تاريخی است که ما شما و همسر گراميتان خانم رهنورد و جناب آقای کروبی و همه خواهران و برادرانی که در دست تنگ نظران گرفتارند، فراموش نکرده و نخواهيم کرد. و ما قدردان زحمات شما و ديگر دوستان در بند هستيم. "

متن کامل اين نامه را در ادامه بخوانيد:

بسم الله الرحمن الرحيم
«عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»سوره فرقان۶۳
و بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمين به فروتنی راه ميروند و چون جاهلان به ناروا خطابشان کنند سلام گويند و در گذرند.

برادر بزرگوار جناب آقای مهندس ميرحسين موسوی

سلام عليکم بما صبرتم
نمی دانيم چه زمانی می توانيم جواب سلام مان را دريافت کنيم. ولی هدف از نگارش اين نامه، ماندن در حافظه تاريخی است که ما شما و همسر گراميتان خانم رهنورد و جناب آقای کروبی و همه خواهران و برادرانی که در دست تنگ نظران گرفتارند، فراموش نکرده و نخواهيم کرد. و ما قدردان زحمات شما و ديگر دوستان در بند هستيم. دوستانی که قريب به اکثريت با نيت اصلاح امور ورفع مشکلات، نواقص موجود در اداره کشور را متذکر شدند. ولی افسوس که برنده ظاهری اين ميدان اقتدارگرايان و متملقين بودند. و شما را در بند کردند!!

برادر گرامی
خوش به حال شما، که همواره با انتخاب به موقع در برهه های تاريخی در کنار مردم قرار گرفته ايد و از آنها حمايت کرده ايد. حضور و مديريت شما در جنگ تحميلی را فراموش نخواهيم کرد. مردم ايران قحطی دامنگير پس از جنگ دوم جهانی را به ياد داشتند که شما با ايستادگی در برابر افرادی که اقتصاد آزاد و بازار آزاد را طلب می کردند، توانستيد ارزاق عمومی را در اختيار مردم قرار دهيد. و مانع فرصت طلبان و سود جويان شديد. حمايت مردم از امام و رزمندگان و دولت و پشتيبانی شما از نيروهای مسلح، باعث شد دشمن متجاوزبه اهداف خود نرسد. به ياد دارم که شهيد مهدی باکری نقل قولی از يک فرد محلی را گفته بودند که "وقتی عراقيها از مرز وارد شدند سوال کردم کجا می رويد فرمانده عراقی جواب داده بود ناهار انديمشک شام خرم آباد" و ما به شوخی می گفتيم ناهار فردا تهران!!!

و خنده دار آنجاست که برخی مديريت وضع فعلی کشور (با درآمدهای نفتی و غيره ) را با مديريت زمان شما مقايسه می کنند!!!!!
برادر ارجمند

بعد از اتمام جنگ تحميلی و رحلت حضرت امام بسياری از فرصت طلبان در پی فرصت های از دست رفته شان و يا غنيمت جنگی دنبال طراحی و برنامه ريزی برای بدست آوردن قدرت بودند و در آن فضا شما مجبور به سکوت شديد و نظاره گر کسانی که در زمان امام فرصت پيدا نکرده بودند، قدرت را در دست بگيرند و سازهايشان را کوک کنند که صدايش سال ۸۴ در آمد.

شعار دادن های پوشالی آغاز شد. گفتند که نرخ بهره يک رقمی می شود نفت بر سر سفره ها می آيد و… و جماعتی از مردم به اميد زندگی بهتر باز شعار ها را باور کردند. و کسانی که در زمان جنگ در خارج از کشور به تحصيل و زندگی مشغول بودند و يا در گوشه کنارهای جنگ در محل امن منتظر موقعيت بودند، به مديريت کشور منسوب شدند. و قيافه ما در اين سالها ديدنی بود، ما که بعد از يک عمر شعار دادن به انتظار شعور نشسته بوديم، ما که غير از خون عزيزترين کسانمان، اشک خود و فرزندانمان را به پای آرمانهای جمهوری اسلامی، نه جمهوری خالی که می شود در هر کجايی تشکيل شود، ريختيم تا اسلامی که موجوديتش برای احياء اخلاق و رشد و تعالی روح انسانها ست، حافظ استقلال و امنيت و آزادی مردم ايران باشد. اما شاهد بوديم که ديگر در جمهوری اسلامی هدف وسيله را توجيه می کند. و می توان دروغ گفت، از رمالی و اسطرلاب برای اداره کشور بهره برد. انسانها خريدنی شدند و کرامت انسانی متاعی شد دست نيافتنی.

 در اين مدت برای اثبات حقانيت خود نه تنها آينده را درست نکردند بلکه گذشته ای که هنوز بخشی از آن برای ما غرورآفرين بود را از ما گرفتند. همه عملکرد دولت های قبلی اشتباه خوانده شد. از ديد آقايان شهداء منحرف و مسئولين دزد بودند. با دروغ هايی که شبانه روز می شنيديم، به شعور ما توهين می شد. تشويش اذهان عمومی مصداق بارز اعمال و گفتار آقايان در آن سالها بود. دزد ها را نگرفتند و اين طور که بويش می آمد همه دزد بودند و فقط بعضی امکاناتش را نداشتند. اما ما مثل شما اتفاقات امروز را فرياد کرديم ولی حتی دوستان هم نشنيدند و شايد مصلحت نبود که بشنوند!!

با اعلام آمادگی شما برای شرکت در انتخابات، چون شما را فردی با تجربه و معتقد به اصول اخلاقی و مقيد به استفاده از ابزار عقل و اهل مشورت می شناختيم، می دانستيم که شما می توانيد جامعه ايی که با دروغ ها گروه گروه شده بود را متحد سازيد. و صادقانه وارد ميدان شديد و مردمی که به شما اعتماد کرده بودند را تنها نگذاشتيد. شهادت خواهرزاده عزيزتان و حصر شما و خانم رهنورد مصداقی از سختی و رنج آسيب ديدگان پس از انتخابات بود.

و اما حال اين روزهای ما همانند آن مادری است که در دادگاه وقتی فرزندش مدعی ديگر پيدا می کند به خاطر سلامت او ظاهرا از ادعايش دست بر می دارد، ولی اميد دارد که قاضی عادلی پيدا شود …. در ضمن ما تاريخ صدر اسلام را هنوز به ياد داريم که: مولايمان حضرت علی (ع) برای حفظ دين خدا و رسولش سکوت می کند و امام حسن (ع) با توجه به شرايط جامعه مجبور به قبول صلح می شود. اما وقتی باطل با پررويی لباس حق می پوشد، حرف آخر را امام حسين (ع) با خونش می زند.
اما برادر گرانقدر! شما چه با سکوت بيست ساله و چه حصر، هميشه پيامتان را می رسانيد. و دوستانتان پيام شما را دريافت می کنند.

در پناه خدا باشيد.
ژيلا بديهيان (همسر شهيدحاج ابراهيم همت)
فاطمه چهل اميرانی (همسر شهيد حميد باکری)
۱۳/۹/۹۰ 

 
 

از همگی دانشجويان، اساتيد، نخبگان دانشگاهی خواهشمنديم با طراحی انوار جديد مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ايران، از کرامت وانسانيت تا حق چگونگی زيستن و انتخاب پردازند و صحنه را در اين روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و يا اعتراضات صنفی دانشجويی همانند هر آنچه که به تازگی ديديم و شنيديم، خالی ننمايند. کاروان بزرگ جنبش سبز را از اين گردنه به سلامت عبور دهند و همگی ما را به کربلای آزادگی و انسانيت حسين(ع) برسانند.
خبرنگاران سبز/جامعه.بیانیه ها و مواضع:
در ادامه حمایت های گروه های مختلف از فراخوان مردمی مراسم عاشورا و تاسوعا و سالروز  ۱۶ آذر، جمعی از اساتيد، فعالين دانشجويی و دانشجويان جنبش راه سبز اميد در بيانيه ای در آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، با اشاره به هماهنگی عاشورای حسين(ع)، عاشورای جنبش سبز و عاشورای دانشجو؛ تصريح کردند: بر ماست که به مبارزات خود روشنگرانه ادامه دهيم، از نااميدی فاصله بگيريم و با چشمانی باز و صدايی بلند، فرياد کربلا و دانشگاه را به گوش ايرانيان جهان برسانيم.

امضاکنندگان اين بيانيه از دانشجويان، اساتيد و نخبگان دانشگاهی خواسته اند: با طراحی انوار جديد مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ايران، از کرامت وانسانيت تا حق چگونگی زيستن و انتخاب پردازند و صحنه را در اين روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و يا اعتراضات صنفی دانشجويی همانند هر آنچه که به تازگی ديديم و شنيديم، خالی ننمايند.
آنها همچنين آورده اند: اين روزها بيش از هرروز به حضور پر رنگ و روشنگرانه دانشجو و استاد نياز است. مولای کربلا، بزرگ آموزگار آزادگی، ايستادگی و مبارزه با کج انديشی و دروغ، پيامی غير از اين به انسانيت گوشزد نمود؟

متن اين بيانيه که برای انتشار در اختيار کلمه قرار گرفته، بدين شرح است:
قرنها پيش مولای آزادگان جهان حضرت حسين بن علی (ع)خروج کرد تا به ما بگويد:
برحذر باشيد از ستم کردن به کسی که ياوری جز خدای عزّ و جل ندارد.
«الا ترون الی الحقِّ لا یُعمل به و الی الباطلِ لا يتناهی عنه »
آيا نمی بينيد که به حق عمل نمی شود و از باطل روی گردانده نمی شود.

امروز بيش از هر زمانی بايد به فلسفه عاشورا انديشيد. مگر نمی گفتيم کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا. تا حقی از ظالمی ستانده شود و به مظلومی هديه گردد. گيرم که زديد. کشتيد و در حصر کرديد. با صدای زينب (س) چه می کنيد؟ آيا فرياد او را در مسجد شام فراموش کرده ايد؟

سالی است که نماد معترضان خيرخواه، دو عزيز، دو شجاع، دو همراه در حصرند. در صبر به مولايمان امام حسن اقتدا کرده ايم، گويی شما را مجالی برای انديشيدن نيست که با حبس دلسوزان با سرعت بيشتری به پايان سلام خواهيد کرد. از تونس، ليبی و مصر؛ نياموختيد؟

امروز می بينيم که کلام اين دو عزيز و اسرای در حبس جنبش روز به روز به واقعيت نزديکتر می گردد. چرا درس نمی گيريد؟و مگر نه اين است که کلامشان مانند چشمه ای زلال هرروز بيشتر در روح و جانمان رخنه می کند؟ مردمان همگی گرسنه اند و شما با شعبده فهم را به مسلخ تحميق می بريد؟

شهيد چمران در رابطه با حادثه ۱۶ آذر می گويد: "وقايع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گويی همه را به چشم می بينم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنين می اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحين را در ميان اين سکوت دردناک می شنوم. دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العين می بينم… نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا به ايران می آمد تا نتيجه بيست و يک مليون دلار خرج کودتا را ببيند

صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏ای را پيش بينی می‏کردند.

دانشجويان حتی الامکان سعی می‏کردند که به هيچ وجه بهانه‏ ای به دست بهانه جويان ندهند. از اين رو دانشجويان با کمال خونسردی و احتياط به کلاس ها رفتند و سربازان به راهنمايی عده‏ ای کارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه‏ ای به دست آنان نيامد به داخل دانشکده‏ ها هجوم می‏آوردند؛ از پزشکی، داروسازی، حقوق و علوم عده زيادی را دستگير کردند. بين دستگير شدگان، چند استاد نيز ديده می‏شد که به جای دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل کاميون کشيده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخيم‏ تری می‏رفت، لذا برای حفظ جان دانشجويان، دانشکده را تعطيل کردند و به آنها دستور دادند به خانه‏ های خود بروند و تا اطلاع ثانوی در خانه بمانند."

و امروز چه پرشباهت به آن روزهاست. بزرگان، اساتيد و دانشجويان دلسوز و خيرخواه چون توکلی ها و هدايت ها همه در حبس و حصرند. آنچنان نظام پادگانی در حال گسترش چتر خودکامگی و تماميت خواهی است که گويی فناناپذير است. هر صدای دلسوزی با مشت پاسخ داده می شود. در بيرون از اوين ها همه در زندانی بزرگتريم: زندان جامعه. دلشکسته و خسته هر روز به مصيبتی می نگريم و سر در جبين افسوس فرو می بريم، که ايران ما را چه می شود؟

دزدی، اختلاس و دروغ، پايه های جامعه را به تخريب روزافزون می کشد. و اين آخرين آنها؛ حمله مغول وار سپاهيان دروغ به سفارت دولتی که هميشه دستی از خيانت به سوی ملت ايران دراز نموده است و چه اندوهی بزرگتر از اين که چماقداران مامور را دانشجو خطاب می کنند؟!

دانشجو را چه نسبتی با تاراج و تخريب وحهه ی يک ملت که بزرگی ای به گسترای تاريخ دارد؟ اين ديگر بدترين است. ضربه ای شکننده تر از سرکوب و زندان و… آيا اين هياهوگری به مسلخ فرستادن انديشه نيست؟ و چه فريادی رساتر از ندای دانشجوی مظلوم دربند.

اين روزها بيش از هرروز به حضور پر رنگ و روشنگرانه دانشجو واستاد نياز است. مولای کربلا، بزرگ آموزگار آزادگی، ايستادگی و مبارزه با کج انديشی و دروغ، پيامی غير از اين به انسانيت گوشزد نمود؟

هل مِن مغيثٍ يرجو الله باغاثتِنا؟ هل من معينٍ يرجو ما عند الله فی اِعانَتِنا؟

آيا فرياد رسی هست که برای رضای خدا به فرياد ما برسد؟ آيا کمک کننده ای است که ما را برای مقابله با استبداد ياری دهد؟
برحذر باشيد از ستم کردن به کسی که ياوری جز خدای عزّ و جل ندارد
و آذرماه ۹۰ چه همزمانی ايی را مروز می کند. عاشورای حسين(ع)، عاشورای جنبش سبز و عاشورای دانشجو هم آهنگ شده است.
بر ماست که به مبارزات خود روشنگرانه ادامه دهيم، از نااميدی فاصله بگيريم و با چشمانی باز و صدايی بلند، فرياد کربلا و دانشگاه را به گوش ايرانيان جهان برسانيم.

از همگی دانشجويان، اساتيد، نخبگان دانشگاهی خواهشمنديم با طراحی انوار جديد مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ايران، از کرامت وانسانيت تا حق چگونگی زيستن و انتخاب پردازند و صحنه را در اين روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و يا اعتراضات صنفی دانشجويی همانند هر آنچه که به تازگی ديديم و شنيديم، خالی ننمايند. کاروان بزرگ جنبش سبز را از اين گردنه به سلامت عبور دهند و همگی ما را به کربلای آزادگی و انسانيت حسين(ع) برسانند.

با صراحت از همگان خواستاريم که با حضور آگاهانه خود در اين مسير پر پيچ و ناهموار با هر صلاحديدی که همگی به درجه ای از شناخت و تکامل آن رسيده ايم، کمک کنيم تا در جبهه بی تفاوتی و نااميدی از اصلاح، پيروز ميدان گرديم.

در خاتمه، کلام را با ذکر گزيده ای از بيانيه علمدار سبز جنبش، مير دربندمان زينت می بخشيم:

جنبش دانشجويی در تاريخ معاصر ما همواره حاوی ‌گزارش‌هايی از شکل‌گيری جريان‌های عميق سياسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است. اين نقشی است که اگر حاکمان با درايت برخورد می‌کردند می‌توانست و می‌تواند برای عبور کم‌هزينه به سمت توسعه و پيشرفت بيشترين بهره‌ها را برساند، اما آنان خشمگينانه اين نشانگر ذی‌قيمت را می‌شکنند؛ آنان دوست دارند به خود تسلی دهند که حرکت‌های دانشجويی جز غوغای چند جوان پرسروصدا نيستند که اگر خاموش شوند صورت مسئله از اساس پاک خواهد شد؛ داستانی تکراری از انکار واقعيت‌ها و تلاش برای توليد و تفسير اطلاعات مطابق ميل دولتمردان که تقريبا هيچ عهد تاريخی بدون شمه‌ای از آن پايان نيافته است. ان هولاء لشرذمه قليلون، (گفتند که) اينها گروهی ناچيزند (به قول امروزی‌ها خس و خاشاکی بيش نيستند)، و انهم لنا لغائظون، و آنها ما را به خشم می‌آورند، و انا لجميع حاذرون، و ما همگی در آماده‌باش به سر می‌بريم، فاخرجناهم من جنات و عيون، پس خداوند آنان را از باغ‌ها و چشمه‌سارها بيرون کرد، و کنوز و مقام کريم، و از گنج‌ها و از جايگاه دلپسند.

جمعی از اساتيد، فعالين دانشجويی و دانشجويان جنبش راه سبز اميد 

 
 


ناگفته نماند که از زمانی که آقای احمدی نژاد وارد صحنه سياسی کشور در سطح ملی شده اند هر چند وقت يکبار يک انقلاب رخ می دهد! پيروزی شان در انتخابات رياست جمهوری را يک انقلاب خواندند، نهم ديماه مجدداً يک انقلاب ديگری رخ داد و يک نشريه هم در حد و اندازه آن و با همان نام منتشر می شود، در همين چند روز پيش هم با حمله به سفارت انگليس انقلاب ديگری اتفاق افتاد!
خبرنگاران سبز/سیاست:
آيت‌الله موسوی خوئينی دبيرکل مجمع روحانيون مبارز با بيان اينکه "فرصت انتخاباتی برای کسانی که می خواهند وارد انتخابات شوند تمام شده است و حتی نوشتن نامه «فدايت شوم» برای اصلاح طلبان هم ديگر نتيجه ای ندارد" افزود: "مردم ما تا کنون نشان داده اند که از ما رشيدتر و هوشيارترند و بهتر از ما همه آنچه را که عرض کردم می دانند، آنان خود می دانند که با چنين انتخاباتی چگونه برخورد کنند."

دبيرکل مجمع روحانيون مبارز در عين حال خاطرنشان کرد:  حاکميت هم همانطور که پيشتر نوشتم از اصلاح طلبان عبور کرده است و از حضور آنان در انتخابات استقبال نمی کند و حاکميت هم اگر يک کار خوب در باره اصلاح طلبان کرده باشد، همين است که راه را برای ورود اصلاح طلبان به چنين مجلسی بسته است، و اما افراد مستقلی که به تفکر اصلاح طلبی باور دارند عرايض ما را هم شنيده و ديده اند و هم اوضاع کشور را می بينند و هم خطرهائی که کشور را تهديد می کند، بهتر از من می دانند. با همه اين احوال اگر خود تصميم بگيرند که در انتخابات شرکت کنند ما آنان را ملامت نمی کنيم و مخالفت نداريم.

اين چهره روحانی اصلاح طلب اين اظهارات را در پاسخ به يکی از کاربران وب‌سايت خود منتشر کرد که پرسيده بود: "اگر به فرض آقای جنتی برای مانور سياسی و پررنگ جلوه دادن انتخابات پيش رو، صلاحيت تعدادی از کانديداهای اصلاح طلب را تاييد کند، آن وقت نظرتان چيست؟ با توجه به اينکه حتی با ورود آنها به مجلس هم چيزی عوض نمی شود، فکر نمی کنيد نظر شما در جهت تاييد انتخابات فرمايشی است، و منجر به مشارکت بيشتر مردم می شود؟

مشروح پاسخ ايشان به نقل از وب‌سايت «آهنگ راه» در ادامه می‌آيد:

اولاً قرار نيست که همه چيز يکباره عوض شود، قرار نيست انقلاب ديگری رخ دهد، سخنی کارشناسانه است که ميگويند يک نسل دو بار انقلاب نمی کند.

ناگفته نماند که از زمانی که آقای احمدی نژاد وارد صحنه سياسی کشور در سطح ملی شده اند هر چند وقت يکبار يک انقلاب رخ می دهد! پيروزی شان در انتخابات رياست جمهوری را يک انقلاب خواندند، نهم ديماه مجدداً يک انقلاب ديگری رخ داد و يک نشريه هم در حد و اندازه آن و با همان نام منتشر می شود، در همين چند روز پيش هم با حمله به سفارت انگليس انقلاب ديگری اتفاق افتاد!

از اين قبيل انقلاب های يکبار مصرف اگر عبور کنيم، همانطور که در بالا عرض کردم قرار نيست انقلاب ديگری رخ دهد ما طرفدار اصلاحاتيم و اصلاحات يک امر تدريجی است و صبر و حوصله و بردباری نياز دارد.

مسئله اصلاحات فراتر از قضيه انتخابات است که چند نفر از اصلاح طلبان به مجلس بروند يا نروند، نه با رفتنشان به اصلاحات ضربه می خورد و نه با نرفتنشان اصلاحات به جلو می رود. آنچه مسلم است، اصلاح طلبان در انتخابات سال جاری مجلس با تابلوی اصلاح طلبی وارد نخواهند شد. اين را همه مردم می دانند، حاکميت هم همانطور که پيشتر نوشتم از اصلاح طلبان عبور کرده است و از حضور آنان در انتخابات استقبال نمی کند و حاکميت هم اگر يک کار خوب در باره اصلاح طلبان کرده باشد، همين است که راه را برای ورود اصلاح طلبان به چنين مجلسی بسته است، و اما افراد مستقلی که به تفکر اصلاح طلبی باور دارند عرايض ما را هم شنيده و ديده اند و هم اوضاع کشور را می بينند و هم خطرهائی که کشور را تهديد می کند، بهتر از من می دانند. با همه اين احوال اگر خود تصميم بگيرند که در انتخابات شرکت کنند ما آنان را ملامت نمی کنيم و مخالفت نداريم.

مردم اما تا کنون نشان داده اند که از ما رشيدتر و هوشيارترند و بهتر از ما همه آنچه را که عرض کردم می دانند، آنان خود می دانند که با چنين انتخاباتی چگونه برخورد کنند.

آخرين نکته اين که فرصت انتخاباتی برای کسانی که می خواهند وارد انتخابات شوند تمام شده است. تأييد آيت الله جنتی و حتی اگر نامه فدايت شوم هم برای اصلاح طلبان بنويسند، ديگر نتيجه ای ندارد چون فرصت تمام شده است. البته اين تنها يک سوء ظنی بود از بنده درباره آيت الله جنتی، و الّا من می دانم که دامن آقای جنتی منزّه است از اين که اصلاح طلبان را برای ورود به مجلس و حتی برای ورود به بهشت تأييد بفرمايند.

برای انبساط خاطر جناب جنتی ضرب المثل جديدی شنيده ام که خدمت دائم الوجودشان عرض می کنم: دو چيز در اين دنيا باقی می ماند: يکی نام نيک، و ديگر آيت الله جنتی!!

 
 

دوباره خلاقیت یزید، افتخارشان سفید کردن روی یزید است

 
 

همچنین مصادف شدن روز دانشجو با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی نه تنها یادآور یاد کشته شدگان عاشورای سال ۸۸ و همه درگذشتگان راه آزادی پس از انتخابات است، که فرصتی مغتنم برای دانشجویان است تا از این برهه زمانی جهت زنده نگاه داشتن آن ایام و سیاه روزی ظالمان در طول تاریخ اصرار ورزیده و بیش از گذشته بر راه حق خواهی بپویند.
خبرنگاران سبز/جامعه/بیانیه ها و مواضع:
دفتر تحکیم وحدت با انتشار بیانیه ای به مناسبت روز دانشجو، ۱۶ تا ۲۳ آذر را به عنوان "هفته دانشجو" اعلام کرد. به گزارش دانشجونیوز، اتحادیه انجمن‌های اسلامی سراسر کشور در این بیانیه ضمن اشاره به "ناپایداری این دوره ی سیاه و ظلمانی تاریخ میهن مان"، بر تلاش مداوم دانشجویان جهت انداختن طرحی نو و آغاز راهی جدید تأکید کرده و گفته است: "دانشگاه فریادگر آزادی ست و ندای آزادی خواهی را پرشورتر از همیشه بر فراز تمامیت خواهی مستبدین این دیار سر خواهد داد."

دفتر تحکیم وحدت در بیانیه خود همچنین از تمامی دانشجویان خواسته است تا ایام تاسوعا و عاشورا را به عنوان فرصتی مغتنم جهت یادآوری " سیاه روزی ظالمان در طول تاریخ" و اصرار بر راه حق خواهی در نظر بگیرند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

ساعتی نیست که گفتگوهایمان خالی از اخباری چون حبس، شکنجه، بازداشت، سرکوب و حتی اعدام هموطنانمان باشد. توقیف و فیلترینگ مطبوعات، سایت ها و وبلاگ های مستقل و منتقد و در محبس انداختن نخبگان سیاسی-فکری جامعه، خواب راحت را از چشمانمان گرفته است. با آنکه به تجربه دیده ایم و شنیده ایم و می دانیم که این رفتارها در جمهوری اسلامی بی سابقه نیست و به نوعی ذاتی این حکومت شده است، اما شدت بی سابقه ی آن در این برهه از زمان و پس از انتخابات متقلبانه ی خرداد ١٣٨٨، هم باعث حیرت از این همه ددمنشی و هم موجد نفرت هرچه بیشتر از این حکومت گشته است و البته هزینه هایی بس سنگین برای خود حکومت و وجاهت شخص رهبری در پی داشته است.

در ادامه ی چنین بی خردی هایی ست که حکومت، فشار همیشگی خود بر جنبش همیشه بیدار دانشجویی نیز دوچندان کرده و با تأکید بر همان رویه پیشین اجرای احکام زندان بی سابقه برای فعالان دانشجویی، به زعم خود قصد خط و نشان کشیدن برای این تاریخ سازان را دارد. احکام ظالمانه‏ و طویل‏ المدت زندان برای فعالین شاخص دانشجویی همچون بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، مجید توکلی، ضیا نبوی، مهدیه گلرو، مجید دری و و ده‏ ها دانشجوی زندانی دیگر که در بند استبداد دینی گرفتار آمده ‏اند، نشان از عمق کینه ی نظام ستمگر از جریان زنده و بالنده ی دانشجویی ست که در سخت ترین شرایط هم، خواب خوش سرکوبگران را آشفته می ساخت و می سازد.

اگر عصاره و برآیند فکری و نخبگی یک جامعه را در قشر پیشرو و آگاه دانشجو تعریف کنیم و خصایص این قشر را محور بحث خود قرار دهیم، خواهیم دید که آزادی را در کنار آبادی جستجو می کنند و اصل خدشه ناپذیر عدالت را سرلوحه ی کنش های انتقادی خود قرار می دهتد و البته که عدالت را در عدالت اقتصادی خلاصه نکرده و صدالبته که عدالت اقتصادی را هم مترادف با صدقه پراکنی و گداپروری نمی دانند. آزادیخواهی، عدالت طلبی و توسعه گرا بودن دانشجویان تحول خواه ایرانی سابقه ای بس درخشان دارد و در حرکت ها، اعتراضات و ادوار مختلف خود را نشان داده است و تاریخ این مرز و بوم را مفتخر به فخر مبارزات ضد استبدادی کرده است که این استبداد است که هم آزادی را سلب می کتد، هم توسعه را به تعویق می اندازد و هم منافع شخصی را بر عدل ورزی ارجح می داند. پس باید که درود فرستاد بر پایداری چنین دانشجویانی که با تمام تضییق ها و تحدید ها، با شجره ی خبیثه ای به نام استبداد و به طور خاص با دستگاه مخوف امنیتی اش چنین مبارزه و مقابله کرده است. با این وصف و با این سابقه باز هم این پرسش در ذهن آدمی نقش می بندد که عقلانیت و دور اندیشی در سیستم جمهوری اسلامی چه نقشی بازی می کند که رای و نظر چنین دانشجویانی با چنین پیشینه ی درخشانی را به هیچ گرفته و آن گاه انتظار دارند که آب از آب تکان نخورد؟!
در این روزهای سخت، که فعالیت دانشجویی هزینه های بسیار بر دوش دانشجویان تحمیل کرده و بسیاری از آنان را با تهدید تعلیق و محرومیت از تحصیل و زندان رو به رو می سازد، بایسته است که فعالان دانشجویی با تغییر رویکرد اعتراضات از مسائل صرفا سیاسی به مسائل صنفی و دانشگاهی، به زنده نگاهداشت اصل اعتراض در سطح دانشگاه اهتمام داشته باشند و این مهم می تواند با تغییر رویکرد اعتراضات و کنترل هزینه ی فعالیت تحقق پذیرد. در واقع، در این برهه از زمان و با توجه به مختصات خاص سیاسی – امنیتی حاکم بر فضای دانشگاه ها، به جاست که از پتانسیل سرفصل های غیر سیاسی کنشگری در دانشگاه ها، بهره ی لازم گرفته شود. از جمله ی این سرفصل ها می توان به موضوعاتی مانند مسائل صنفی، علمی، ادبی، ورزشی اشاره کرد که می توانند کانون هایی برای فعالیت جمعی دانشجویان بوده و اصل همبستگی را تقویت کنند. همبستگی ای که می تواند در بزنگاه های تاریخی، از عوامل بسیار موثر ظفر های احتمالی بوده و به جبهه ی نیروهای دموکراسی خواه در تقابل با حاکمیت نالایق و ستمگر، یاری برساند.

در کنار این مهم، شایسته است خود دانشجویان دانشگاه های مختلف از ارتباط گیری با یکدیگر غافل نبوده و دامنه ی این روابط را به حوزه های غیرسیاسی مانند برگزاری اردوهای مشترک تفریحی خارج از بستر دانشگاه نیز تعمیم دهند. در کنار لزوم ارتباط مستمر و مداوم و نه لزوما سیاسی، بین خود دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور، ضروری به نظر می رسد که با توجه به خروج جمع قابل توجهی از فعالان دانشجویی از کشور، تعریف نوینی از رابطه ی دانشجویان داخل و خارج داده شود و تجربیات دانشجویان خارج از کشور در کنار آزادی عمل آنان در ابعاد رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری، با تجارب عملی دانشجویان داخل ممزوج شده و این دو دسته بتوانند، به صورتبندی نوینی از فعالیت دانشجویی، ظهور و بروز ببخشند.

با لحاظ کردن این هوشمندی هاست که جنبش دانشجویی می تواند باردیگر نقش حساس و غیرقابل انکار خود را به درستی ایفا کند. در واقع جنبش دانشجویی بایستی مقتضیات شرایط جدید فعالیت را درک کرده و با تحلیل دقیق مختصات سیاسی-امنیتی این دوره، فعالیت های خود را سامان و سازمان دهد تا بار دیگر نشان دهد، جنبش دانشجویی که در دهه‌های اخیر همواره در میان دیگر جنبش‌های اجتماعی ایران پیشرو و گفتمان‌ساز بوده است اکنون نیز می تواند و باید به عنوان یکی از بازیگران اصلی، نقش خود را در جنبش دموکراسی‌خواهی مردم ایران که امروز در جنبش سبز ظهور و بروز دارد، بازی کند و البته نبایستی فراموش کند که در عین تعامل با دیگر گروه ها و جنبش های آزادیخواهانه و عدالت طلبانه، هویت مشخص و مستقل خود را در دل جنبش کلان دموکراسی خواهی داشته باشد.

تاریخ گواه صادقی ست بر فراز و نشیب حرکات استبداد ستیزانه که در نهایت به پیروزی و کامیابی رسیده و شاهد روشنی ست بر این مدعا که چگونه مرام استبدادی، در مقام ناپایداری قرار داشته است. پس نباید این دوره ی سیاه و ظلمانی تاریخ میهن مان را دوره ای پایدار و ماندنی انگاشته و با تاثیر پذیری از فضای یاس انگیز حاکم بر کشور، منفعل شده و از مبارزه با استبداد دست بشوییم. از این شایسته است که شور و شوق ایران فردا و میهنی سربلند را در خود تجدید کرده و فراموش نکنیم که نشاط از مقوّمات و مقدّمات کنشگری ست. از داغ و درفش سرکوبگران خانمان سوز نهراسیم، امید به ایرانی آباد و آزاد را در خودمان تزریق کنیم و بر آن باشیم ققنوسی که از خاکستر خویش بر می خیزد، داغ آتشی جانسوز را بر خود خریده است.

دفتر تحکیم وحدت ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی شهدای اهورایی و روز دانشجو، در نظر دارد که روزهای ۱۶ تا ۲۳ آذر را هفته ی دانشجو اعلام نموده و بر یادآوری حقوق حقه ی دانشجویان در این مدت تاکید موکد ورزد. در این هفته نیز شایسته است که یاد و نام دانشجویان زندانی بیش از پیش سرلوحه قرار گرفته و بر کسب آزادی های سلب شده ی سیاسی و دانشگاهی تاکید بیشتری شود.

همچنین مصادف شدن روز دانشجو با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی نه تنها یادآور یاد کشته شدگان عاشورای سال ۸۸ و همه درگذشتگان راه آزادی پس از انتخابات است، که فرصتی مغتنم برای دانشجویان است تا از این برهه زمانی جهت زنده نگاه داشتن آن ایام و سیاه روزی ظالمان در طول تاریخ اصرار ورزیده و بیش از گذشته بر راه حق خواهی بپویند.

اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان سراسر کشور بر تلاش مداوم دانشجویان جهت انداختن طرحی نو و آغاز راهی جدید اصرار ورزیده و در این مسیر هر آنچه که در توان دارد به عرصه خواهد آورد تا این بار بساط استبداد برای همیشه از این سرزمین برچیده شود که فراموش نمی کنیم، دانشگاه فریادگر آزادی ست و ندای آزادی خواهی را پرشورتر از همیشه بر فراز تمامیت خواهی مستبدین این دیار سر خواهد داد.

اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان سراسر کشور
دفتر تحکیم وحدت
آذرماه ۱۳۹۰

 
 


 فتنه ديروز يقينن در جامعه جهانی بی پاسخ نخواهد بود و همانطور که پيشبينی ميشد اين اقدام با محکوميت هر ۱۵ عضو شورای امنيت ( روسيه و چين ) همراه شد و امروز نيز با تعطيلی سفارت نروژ برای اعتراض و حفظ جان کارکنان اين کشور عملی شد. در خوشبینانه ترین حالت ممکن ( البته اگر احتمال حمله نظامی به کشور را نادیده بگیریم) خطر قطع روابط اقتصادی کشور، تحریم بانک مرکزی و قطع فروش محصولات نفتی کشور در جامعه جهانی از يک سو و انزوا و مرعوبيت جمهوری اسلامی در ديگر سو، یقینن بازخورد اين اقدام نابخردانه خواهد بود که در هر دو صورت نتیجه ماجراجویی های سیاست مداران و نظامیان، به ضرر امنیت ملی کشور خواهد شد.
خبرنگاران سبز/سياست/نقدو نظر:
متهم شدن جمهوری اسلامی و نيروی فرامرزی سپاه پاسداران( قدس) به ترور خنثی شده سفيرعربستان تا حمله تروريستی به دو سفارت خانه انگلستان در تهران که در تعاریف بین المللی خاک کشوری محسوب میشود، انگشت اتهام را دگربار به سمت مقامات جمهوری اسلامی که گويی در بازی سياست عنان خود را به سران سپاه و بسيج وا داده اند، نشانه رفته است. به صراحت می توان گفت حمله به سفارت بريتانيا، اقدامی بر ضد امنيت ملی کشور است که با همراهی و مجوز « پليس ديپلمات»  از مجموعه های تحت امر نيروی انتظامی که وظیفه اش حفاظت از جان کارکنان و اموال سفارت خانۀ مهمان است، صورت گرفته است.

حمله نابخردانه باکوکتل مولوتف به همراه سنگ پرانی و بازداشت چند ساعته کارکنان سفارت انگلستان، به تعبير و عرف بين المللی يک نوع ترور و حذف فيزيکی محسوب می شود که توسط عده ای بسيجی دانشجو نما و با پشتيبانی فرمانده بسيج دانشجويی کشور و عده ای از مقامات نيروی سپاه صورت گرفته است.

فتنه ديروز يقينن در جامعه جهانی بی پاسخ نخواهد بود و همانطور که پيشبينی ميشد اين اقدام با محکوميت هر ۱۵ عضو شورای امنيت ( روسيه و چين ) همراه شد و امروز نيز با تعطيلی سفارت نروژ برای اعتراض و حفظ جان کارکنان اين کشور عملی شد. در خوشبینانه ترین حالت ممکن ( البته اگر احتمال حمله نظامی به کشور را نادیده بگیریم) خطر قطع روابط اقتصادی کشور، تحریم بانک مرکزی و قطع فروش محصولات نفتی کشور در جامعه جهانی از يک سو و انزوا و مرعوبيت جمهوری اسلامی در ديگر سو، یقینن بازخورد اين اقدام نابخردانه خواهد بود که در هر دو صورت نتیجه ماجراجویی های سیاست مداران و نظامیان،  به ضرر امنیت ملی کشور خواهد شد.

بسيجيان آشوبگر ديروز که به سفارت بريتانيا حمله ور شدند، همان افرادی هستند که آيت الله علی خامنه ای چند روز قبل از آنان به عنوان انقلابی و قانونمند ياد کرده بود .

آيا اقدام نامرسوم ديروز يک اقدام تروريستی در عرف بین الملل محسوب نمیشود؟ کشوری که در تلاش است خود را از اتهام طرح ترور سفير عربستان مبرا کند، چرا به يکباره ميدان را به عده ای بسيجی دانشجو نما وا ميدهد تا کشور ايران در سطح بين‌المللی در مقام پاسخگويی و رفع اتهام و خوار و کوچک شود؟



 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته