
رئیس مجلس خبرگان میگوید، رهبر جمهوری اسلامی، شرکت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس را مشروط به «اقرار به اشتباه» خود کرده است.
این در حالی است که اصلاح طلبان در ایران، شرکت خود در انتخابات را مشروط به تضمین آزادی و سلامت انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر از رهبران جنبش سبز و گشایش فضای سیاسی کشور کرده اند. شروطی که به نظر می رسد تحقق آن در گرو خواست آیت الله خامنه ای به بازگشت به روال قانونی و دموکراتیک باشد.
مهدوی کنی در مصاحبه با خبرگزاری فارس، گفت: هنگامی که از رهبر جمهوری اسلامی درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات پرسیده، شد، او در پاسخ گفت که «اگر آمدند و اقرار به اشتباه کردند، مسئلهای نیست، ولی نه اینکه بگویند ما میخواهیم بیاییم در انتخابات و از نان پخته شده استفاده کنیم. بیایند و بگویند ما در برههای اشتباه کردیم و حالا هم فهمیدهایم و دیگر نمیخواهیم آن اشتباهات را تکرار کنیم.»
آقای مهدوی کنی در این مصاحبه درباره مسایل مختلفی سخن گفته است. از فعالیت انتخاباتی اصولگرایان تا سابقه آشنایی خود با رهبر جمهوری اسلامی.
دبیر کل جامعه روحانیت تهران در بخشی از این مصاحبه تایید کرده است که پس از رحلت امام، برخی از روحانیون عضو مجلس خبرگان، آیت الله خامنه ای را در اندازه مرجعیت نمی دانستند. مهدوی کنی می گوید: بعد از فوت امام و دو مرجع دیگر مرحوم آیتالله اراکی و آیتالله گلپایگانی، میدانید که در جامعه مدرسین بحث شد که مرجع یا مراجع چه کسانی باشند. آقایان در قم 7 نفر را گفتند و ما در تهران به عنوان جامعه روحانیت 3 نفر را معرفی کردیم. با تفاوتهایی که افراد از نظر علمی داشتند، ما دیدیم یکی از کسانی که میتواند در جایگاه مرجعیت قرار بگیرد، ایشان (خامنه ای) هستند. بعضی از دوستان ما در جامعه مدرسین کمی روی این موضوع تشکیک کردند. شاید آقای مؤمن و چند نفر دیگر، اوایل شک میکردند.
در اعتراض به احکام سنگین و نا عادلانه ی حبس در تبعید برای دو دانشجوی محروم از تحصیل ستاره دار، ضیا نبوی و مجید دری، جمعی از دانشگاهیان داخل و خارج کشور نامه ای اعتراضی منتشر کردند.
ضیاء نبوی و مجید درّی، دو دانشجوی ستاره دار، در یک فرآیند غیرحقوقی، پس از انتخابات سال ۸۸ به محاربه متهم شده و به حبس های طویل المدت در تبعید محکوم شدند. ضیا نبوی که به ده سال حبس در تبعید محکوم شده است در اول مهرماه ١٣٨٩ از زندان اوین به زندان کارون اهواز منتقل شد، جایی که خود وی بعدها در نامهای آن را "مرز زندگی انسانی و حیوانی" نامید و شرایط آن را "ورای حد تقریر" توصیف کرد. اندکی پس از انتقال ضیا نبوی به کارون، مجید درّی نیز به زندان بهبهان در استان خوزستان تبعید شد و اکنون در حالی که بر اساس گزارشها همچنان از میگرن و سردرد شدید رنج میبَرَد در شرایط محیطی و بهداشتی نامناسب زندان بهبهان به سر میبرد.
امضا کنندگان این نامه، خواستار رسیدگی عادلانه به وضعیت این دو دانشجوی محروم از تحصیل و آزادی آنها شدهاند.
به گزارش دانشجو نیاز متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
ضیا نبوی و مجید دری، دو دانشجوی محروم از تحصیل زندانی در تبعید را آزاد کنید!
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق تحصیل را حق اولیه و طبیعی "همه اقشار ملت" ایران و فراهم کردن این حق را از وظایف دولت میداند. علیرغم این واقعیت از سال ۱۳۸۵ به بعد روند محروم کردن برخی از داوطلبان آزمونهای سراسری کارشناسی ارشد و همچنین دانشجویان مقطع کارشناسی به دلایل سیاسی و عقیدتی شدت یافت. در مقابله با این روند، گروهی از دانشجویان محروم شده از تحصیل یک تشکل صنفی- دانشجویی به نام «شورای دفاع از حق تحصیل» را به وجود آوردند که در سال ۱۳۸۸ و پس از انتخابات ریاست جمهوری، اعضای آن با سرکوب شدیدی مواجه شدند. به ویژه ضیا نبوی و مجید دری، بدون هیچ دلیل و مدرکی متهم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق شدند که آشکارا نشان از عزم سیاسی و اراده غیرحقوقی و تلافی جویانه علیه آنان داشت. این در حالی است که اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین برای فعالان حق تحصیل چنان بی اساس می نمود که حتی در دادگاه بدوی قاضی آن را وارد ندانسته و فرصت دفاع در برابر این اتهام را در اختیار این دو قرار نداده است. اما در کمال ناباوری در نهایت این دو نفر به همین اتهام به ترتیب به ۱۰ و ۶ سال حبس در تبعید محکوم شدند و حکم تبعید این دو فعال حق تحصیل، در تقارن تلخی با آغاز سال تحصیلی، در مهرماه سال ۱۳۸۹ به اجرا در آمد و ضیا نبوی به زندانی در اهواز و مجید دری به زندان بهبهان تبعید شدند.
چنین احکامی علیه کسانی که هیچگونه علاقه ای نسبت به سازمان یاد شده نداشته و ندارند پیش از هر چیز در حکم امتیازی به این دست گروهها و سازمانهاست. ضیا نبوی و مجید دری، بارها و بارها، هر گونه ارتباط با مجاهدین خلق را رد کرده اند و بر آن تأکید ورزیده اند و به گواهی سوابق فعالیتهای دانشجویی این دو و همچنین شهادت دوستان و همراهانشان، هر دوی آنها از نظر فکری کاملا در تضاد با ایدئولوژی و روش های این سازمان میباشند. به نظر میرسد مستند صدور چنین حکم سنگینی صرفا حضور چند تن از بستگان ضیا نبوی در این سازمان باشد که به وضوح در تضاد با اصل عقلی و حقوقی شخصی بودن جرم و مجازات است و با حکم قرآنی "لاتزر وازره وزر اخری" نیز مغایرت دارد. این نوع احکام زیبنده نظام قضایی نبوده و نیست. قوه قضاییه مستقل است و مرجع عدالت گستری به شمار می آید و نباید اجازه اعمال نفوذ نهادهای دیگر در پرونده های قضایی داده شود. با توجه به اینکه علاوه بر قضات صادر کننده رای، ریاست قوه قضاییه و معاونان وی نیز مسئول این رخدادها هستند و برای هر دقیقه حبس بیگناه در دنیا و عقبی باید جوابگو باشند انتظار می رود برای نشان دادن استقلال خود شخصا پرونده را به دقت رسیدگی کرده و فقدان مدرک و دلیل برای اتهام مذکور را ملاحظه کنند و دستور اعاده دادرسی را صادر نمایند.
ما امضا کنندگان این نامه، بخشی از جامعه دانشگاهی داخل و خارج از کشور، مطابق اصول ۳ ، ۱۹، ۲۰، ۲۲، ۲۳ ، ۳۰، ۳۶ و ۳۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حق تحصیل را حق طبیعی و بدیهی همه آحاد ملت میدانیم و اتهام ناروای محاربه را تنها به دلیل تلاش برای برخورداری از این حق، ظالمانه میشماریم. ما خواستار آزادی ضیا نبوی و مجید دری هستیم که اکنون حتی محروم از حقوق یک زندانی عادی همچون حق مرخصی در زندانهایی کیلومترها دورتر از محل اقامت خانوادههای خود، در میان زندانیانی که اتهاماتشان هیچ گونه سنخیتی با فعالیت های دانشجویی ندارد به سر میبرند.
امضا کنندگان (به ترتیب الفبا):
۱. آبتین جنت سرشت، دکترا
۲. آراز سالک، فوق لیسانس دانشگاه تهران
۳. آرش آبادپور، دکتری برق و کامپیوتر - دانشگاه منیتوبا، کانادا
۴. آرشا خامسی، دانشجوی کارشناسی مکانیک دانشگاه آزاد ساری
۵. آرش امیرخانی، دانشجوی دکترای مدیریت، دانشگاه مک گیل، کانادا
۶. آرش امیری، لیسانس -دانشگاه لندن
۷. آرش بهمنی، دانشگاه گیلان٬ جامعه شناسی، روزنامهنگار
۸. آرش طبیبی آذر، دکتری مهندسی برق-مخابرات، دانشگاه واترلو کانادا
۹. آرش فراهانی، لیسانس
۱۰. آرش مسعودیه، دکترای عمران دانشگاه کالیفرنیا، دیویس. لیسانس عمران دانشگاه شریف، استاد دانشگاه کاتولیک آمریکا
۱۱. آرش معینی، لیسانس نوشیروانی بابل
۱۲. آرش ناجی، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه آزاد ۸۳
۱۳. آرش نراقي، دكتراي فلسفه، دانشكاه كاليفرنيا، استاد فلسفه و دين، كالج موراوين
۱۴. آرمان امیری، فوق لیسانس کامپیوتر دانشگاه کالیفرنیا
۱۵. آرمان رضاخانی، دانشجوی اخراجی و محروم از تحصیل آی تی فردوسی مشهد - دانشجوی کارشناسی کامپیوتر دانشگاه Texas A&M، مقام اول و دوم در جشنواره جوان خوارزمی در سال های ۸۷ و ۸۶
۱۶. آرمین تقی پور، کارشناسی فیزیک، دانشگاه مازندران
۱۷. آرمین شریفی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد تهران مرکز، عضو شورای مرکزی تشکل دانشجویی آسا
۱۸. آرمین مرتب، دانشجوی دکتری مخابرات، دانشگاه ای. تی. اس. مونترال
۱۹. آرنوش ازرحیمی، کارشناسی جامعه شناسی-بدون مدرک
۲۰. آروین طاهایی، امیر کبیر-کارشناسی
۲۱. آزاده تاج پور، کارشناسی ارشد هنرهای زیبا، دانشگاه کلرمانت
۲۲. آزاده ضیایی، کارشناسی ارشد - دانشگاه ناتینگهام
۲۳. آزاده قصبه، کارشناسی روزنامه نگاری
۲۴. آزاده يعقوبي، كارشناسي دانشگاه آزاد واحد تهران شمال
۲۵. آزیتا بشیری نیا، کارشناس صنایع غذایی ، اصفهان
۲۶. آزیتا رضوان، کاندیدای دکترای دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
۲۷. آمادور نویدی، مهندس مکانیک از دانشگاه مرکزی فیلیپین، حامی حقوق بشر
۲۸. آناهیتا صادق زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه دلفت
۲۹. آیلین اسدی نژاد، دانشجوی دکترای برق قدرت، دانشگاه تنسی
۳۰. ابراهیم مهتری، دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد تهران
۳۱. ابوالفضل حاجیزادگان، کارشناسی دانشگاه فردوسی
۳۲. احسان آذرنسب، دانشجوی دکترا، دانشگاه یوتا
۳۳. احسان آرین، دیپلم
۳۴. احسان افشاریان، کارشناسی ارشد- دانشگاه تهران
۳۵. احسان مصلی، دانشجوی کارشناسی مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف
۳۶. احسان معزی، دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۳۷. احسان نادرپور، کارشناسی آزاد تهران
۳۸. احمد احمدی، دانشجوی کاردانی دانشکده باهنر
۳۹. احمد ارمغان، کارشناسی دانشگاه مازندران
۴۰. احمد زینالی، کارشناسی ریاضی
۴۱. احمد طالبی، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران
۴۲. احمد محمدنیا، مهندس برق دانشگاه نوشیروانی بابل
۴۳. اردشیر قلی پور، BH
۴۴. اسيه مسكين، كارشناسي ارشد
۴۵. اشکان ذهابیان، دانشجوی کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد-محروم از تحصیل، عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت و عضو شورای دفاع از حق تحصیل
۴۶. اشکان نیک سرشت، دانشجوی دکتری ریاضی دانشگاه شیراز، مدال طلای المپیاد دانش آموزی کامپیوتر کشوری ۱۳۸۰
۴۷. اشکان وطنی، کارشناسی، دانشگاه نوشیروانی بابل
۴۸. افشین حکیمیان، کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس تهران
۴۹. الناز بهنام، کارشناسي مهندسی شيمی-دانشگاه تهران
۵۰. الناز رومی زاده، کارشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران
۵۱. الی وفا، دانشجوی کارشناسی شهید بهشتی
۵۲. اميدرضا اقوامي، فوق ليسانس برق دانشگاه مازندران
۵۳. اميد كوهى، كارشناسي مهندسي عمران صنعتى شريف
۵۴. امیر اکبری، کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف
۵۵. امیر حسام صلواتی، دانشجوی دکترای دانشگاه پلی تکنیک لوزان
۵۶. امیرحسین اعتمادی، کارشناسی مهندسی مکانیک - دانشگاه تهران، عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
۵۷. امیر حسین علوی، لیسانس عمران - دانشگاه زنجان
۵۸. امیرحسین غلامی پور، فارغ التحصیل دانشگاه شریف
۵۹. امیرحسین فتوحی فر، کارشناسی ریاضی دانشگاه صنعتی شاهرود
۶۰. امیررضا عارف، دکترا از دانشگاه کرنفیلد (محقق در دانشکده پزشکی هاروارد)
۶۱. امیر رضا ناصری، دانشجوی دکترا، دانشگاه تورنتو
۶۲. امیر سامانی، دکترا محیط زیست. تگزاس
۶۳. امیر فرشاد ابراهیمی، دانشجوی پست دکترای دانشگاه آریزونا
۶۴. امير كلهر، دانشجوى كارشناسى دانشگاه آزاد كرج
۶۵. امیرمسعود فرهمند، دکترا از دانشگاه آلبرتا
۶۶. امیر معماریان، دانشجوی اخراجی دانشگاه آزاد ابهر، فعال دانشجویی
۶۷. امین احمدیان، لیسانس مدیریت , علوم اقتصادی تهران
۶۸. امین پورمحمدی، دکتری. دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس
۶۹. امین ریاحی، دانشجوی محروم از تحصیل کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
۷۰. امین فرجودیان، دکتری
۷۱. امین قمصری، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف
۷۲. امین نظری، کارشناسی دانشگاه بوعلی همدان، شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
۷۳. انا رزم، کارشناسی اقتصاد
۷۴. اوختای حسینی، دانشگاه آزاد ـ مردم شناسی
۷۵. اویس اخوان، لیسانس دانشگاه آزاد
۷۶. ایاز رزمجویی، کارشناسی ارشد دانشگاه استکهلم
۷۷. ایثار نژادقلی، دانشجوی دکترای امیرکبیر
۷۸. ایمان احسانی، کارشناسی نوشیروانی بابل-فوق لیسانس دانشگاه تبریز
۷۹. ایمان صدیقی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه نوشیروانی بابل
۸۰. بابک شالچی امیرخیز، دکترای دانشگاه آلبرتا
۸۱. بدری زارع، کارشناسی ارشد -شیراز
۸۲. بشیر احسانی، دانشجوی مهندسی کامپیوتر BIHE، محروم از تحصیل
۸۳. بنفشه جمالی، لیسانس
۸۴. بورگان نظامى نرج آباد، دكتراى اقتصاد دانشگاه تگزاس، استاديار اقتصاد دانشگاه رايس
۸۵. بهار داوودی، فوق لیسانس دانشگاه واترلو
۸۶. بهداد اسفهبد، دانشجوی کارشناسی شریف، کارشناسی ارشد دانشگاه تورنتو، مدال طلا و نقرهی المپیاد جهانی کامپیوتر ۱۳۷۹ و ۱۳۷۸
۸۷. بهرام اسماعیل بیگی، کارشناسی دانشگاه اصفهان
۸۸. بهرام فوادی
۸۹. بهزاد آذرهوشنگ، دانشجوی کارشناسی ارشد برلین
۹۰. بهزاد دلشاد، فارغ التحصیل کارشناسی الکترونیک دانشگاه زنجان
۹۱. بهزاد شریف، دکترای دانشگاه ایلینوی
۹۲. بهزاد صادقزاده، فارغ التحصیل دکترا، تهران
۹۳. بهمن غلامی، ارشد، دانشگاه کبک
۹۴. بهناز چنگیزی، کارشناسی ارشد شریف
۹۵. بهناز رحیمی، فارغ التحصیل کارشناسی علامه طباطبایی
۹۶. بهناز مهرانی، کارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
۹۷. بهنام نیک زاد، لیسانس دانشگاه آزاد تبریز
۹۸. بهنود شاکرزاده، کارشناسی مدیریت بازرگانی
۹۹. بهنوش عامری، دانشجوی دکترای دانشگاه واترلو
۱۰۰. بیژن پوریوسفی، کارشناسی متالورژِی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۱۰۱. بیژن پیرزاده، فوق لیسانس مهندسی راه و ساختمان ، دانشگاه نارویک ، نروژ
۱۰۲. بیژن ساسانی، مهندس برق دانشگاه شریف
۱۰۳. پارسا آرمان، کارشناسی ارشد شهید باهنر کرمان
۱۰۴. پدرام رفعتی، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه پلی تکنیک تهران
۱۰۵. پرستو قراباغی، کارشناسی برق دانشگاه شریف، دکترای برق دانشگاه نورث ایسترن
۱۰۶. پرویز علیوند، دكتراى اقتصاد دانشگاه تگزاس
۱۰۷. پرهام دستغیب، دیپلم
۱۰۸. پریسا کریمی، تهران
۱۰۹. پوبان مکاری، لیسانس، فعال حق تحصیل، عضو جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی
۱۱۰. پوریا حاجی باقری، کارشناسی ارشد پیوسته کامپیوتر، فلسفه و هوش مصنوعی دانشگاه شفیلد، بریتانیا، معاون انجمن دانشجویی هوش مصنوعی
۱۱۱. پوریا خالقی، دانشجوی کارشناسی مازندران
۱۱۲. پوریا رفیعی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه اراک
۱۱۳. پوریا ناصر طاهری، لیسانس، دانشجو
۱۱۴. پویا محمودیان، فارغ التحصیل دانشگاه پلی تکنیک تهران
۱۱۵. پویان محمودیان، کارشناسی ارشد دانشگاه فنی برلین
۱۱۶. پیمان روشن ضمیر، اخراجی کامپیوتر دانشگاه دزفول، وبلاگ نویس (اوس پیمان)
۱۱۷. پیمان ملاذ، دانشجوی دکترا، یو سی ال ای
۱۱۸. ترانه جمشیدی، دانشجوی پزشکی
۱۱۹. تقی کاظمی
۱۲۰. تلّی داوودی، کارشناسی فلسفه دانشگاه براون
۱۲۱. توفیق نقیبی، PhD از دانشگاه ETH
۱۲۲. ثمره شاه صفی، کارشناسی امیر کبیر
۱۲۳. جاويد حاج همتى، دانشجوى كارشناسى خواجه نصير
۱۲۴. جعفر حقانی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد رودهن
۱۲۵. جعفر مزینانی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه خواجه نصیر
۱۲۶. جلوه جواهری، کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه الزهرا
۱۲۷. جمشید بهرامی، دانشجوی کارشناسی ارشد کارگرانی نمایش تهران- محروم از تحصیل
۱۲۸. حامد سلیمی مقدم، MBA دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا
۱۲۹. حامد منزه، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی، دبیر سابق انجمن های اسلامی فردوسی و علوم پزشکی مشهد و عضو دفتر تحکیم وحدت
۱۳۰. حامد نژادحسینیان، دکترای دانشگاه مریلند
۱۳۱. حبیب رستمی، کارشناس عمران آزاد
۱۳۲. حجت الله تقی پور، دانشجوی کارشناسی دانشگاه مازندران
۱۳۳. حجت نظری، دانشجوی دانشگاه علم و فرهنگ
۱۳۴. حسن شجاع نیا، دکترای مهندسی کامپیوتر، دانشگاه تورنتو
۱۳۵. حسین آذربایجانی، کارشناسی ارشد علامه طباطبایی تهران، روزنامه نگار
۱۳۶. حسین پرهیزگار، کارشناسی دانشگاه بابل
۱۳۷. حسین تجری، دانشجوی دکتری کامپیوتر دانشگاه شهید بهشتی
۱۳۸. حسین خائفی، کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۱۳۹. حسین کیاروستا، فارغ التحصیل کارشناسی دانشگاه آزاد کرج
۱۴۰. حسین منصور، دانشجوی دکترای موسیقی، دانشگاه مک گیل
۱۴۱. حمزه غالبی، کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
۱۴۲. حمید بیاتی، دانش آموز ماکسایت شوله آلمان
۱۴۳. حمیدرضا ظریفی نیا، دانش آموخته دانشگاه تهران
۱۴۴. حميدرضا كوله بر، دانشجوي كارشناسي ارشدرياضي دانشگاه علم وصنعت
۱۴۵. حمیدرضا مهدیزاده، دانشجوی دکترای انستیتوی تکنولوژی ایلینویز
۱۴۶. حمید سپهر، دکترا
۱۴۷. حنانه نبوي، ليسانس-علوم كشاورزي منابع طبيعي
۱۴۸. حنیفه نبوی چاشمی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه شاهرود
۱۴۹. خزرناز خلعتبری، دانشجوی کارشناسی نوشیروانی بابل
۱۵۰. دانیال جعفری، دکترای پزشکی علوم پزشکی ایران، محقق بالینی در دانشگاه پنسیلوانیا
۱۵۱. درنا بندری، دکترای یو سی ال ای.
۱۵۲. دکتر رضا انصاری، DDS.Gothenburg.Sweden
۱۵۳. دلارام آکار، کارشناسی حقوق دانشگاه آی ال اس هند
۱۵۴. دلارام علی، کارشناسی مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی
۱۵۵. راضیه بهرامی، دانشجوی کارشناسی ارشد
۱۵۶. راضیه ذاکری، کارشناسی ارشد
۱۵۷. رامین آذرفر، لیسانس مهندسی معدن
۱۵۸. رامين رضائیان، لیسانس برق-دانشگاه آزاد بوشهر
۱۵۹. رامین یاوری، دانشجوی دکترای جورجیاتِک، فارغ التحصیل دانشگاه شریف
۱۶۰. رباب ضیغم، کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز
۱۶۱. ربابه نودهی، فوق دیپلم علمی کاربردی
۱۶۲. رستم پیشه ور، دیپلم
۱۶۳. رشید اسماعیلی، کارشناسی حقوق و دانشجوی اخراجی کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه علامه طباطبایی(اخراج سیاسی)
۱۶۴. رضا خراباتی، لیسانس از دانشگاه شیراز، کارشناس شرکت نفت
۱۶۵. رضا رحمانیان، کارشناسی باهنر کرمان عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی
۱۶۶. رضا عرب، لیسانس دانشگاه مازندران، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه مازندران
۱۶۷. رضا علیجانی، کارشناسی ارشد جامعه شناسی، روزنامه نگار برگزیده گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۰۱
۱۶۸. رضا قاضی نوری، دانشجوی محروم از تحصیل کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران
۱۶۹. رضا محمدیان، لیسانس مهندسی شیمی - دانشگاه صنعت نفت
۱۷۰. روجا فلاح، دکترای پزشکی
۱۷۱. روح الله شهسوار، دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه دنیس دیدرو (سوربن ۷) پاریس، عضو موسس مجلس دانش آموزی ایران، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشگاه پیام نور مشهد، عضو شاخۀ دانشجویان جبهۀ مشارکت،
۱۷۲. روح اله آقاصالح، دانشجوی دکتری دانشگاه جورجیای آمریکا
۱۷۳. روزبه برتون، کارشناسی ارشد عمران- صنعتی شریف
۱۷۴. روزبه نورزاد، کارشناسی سراسری، اخراج سال ۸۱
۱۷۵. رویا رضاگاه، کارشناسی ارشد دانشگاه امیرکبیر
۱۷۶. ریحانه طباطبایی، کارشناسی ارشد/ آزاد
۱۷۷. زویا فرخ، کارشناس زبان انگلیسی از دانشگاه تربیت معلم + سینما
۱۷۸. زهرا آقاجانی، کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
۱۷۹. زهرا اعتمادي، دانشجوي فوق ليسانس
۱۸۰. زهرا پیشگاهی فرد، کارشناسی ارشد ام.بی.ای دانشگاه شفیلد
۱۸۱. زهرا جانی پور، محروم از تحصیل در مقطع ارشد رشته مهندسی محیط زیست دانشگاه تربیت مدرس، عضو سابق شورای دفاع از حق تحصیل
۱۸۲. زهرا قنبری، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد رشت، نویسنده ( رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه)، خبرنگار آزاد
۱۸۳. زهره احمدی، اقتصاد نظری دانشگاه بابلسر
۱۸۴. زهره توحیدیان، دانشجوی کارشناسی فناوری اطلاعات آزاد سنندج
۱۸۵. زهره سیفی، دانشجوی موسسه آموزش عالی صالحان قائمشهر
۱۸۶. زهره محمدی، فوق لیسانس علوم تربیتی پاریس ۸
۱۸۷. زینب پیغمبرزاده، کارشناسی ارشد دانشگاه لوند
۱۸۸. زینب چهاردولی، دانشجوی کارشناسی
۱۸۹. سارا اسمی زاده، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
۱۹۰. سارا باقری، کارشناسی دانشگاه کاشان
۱۹۱. سارا جباری، دکترا
۱۹۲. سارا حلم زاده، دانشجوي كارشناسي ارشد، تربيت مدرس
۱۹۳. سارا زارع، فوق لیسانس، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، لوس آنجلس
۱۹۴. سارا ساخری، دانشجو دکترا کالیفرنیا
۱۹۵. سارا کریمزاده، دکتری
۱۹۶. ساره سالاری، کارشناسی
۱۹۷. ساغر رحمانی، دانشجوی کارشناسی نوشیروانی بابل
۱۹۸. سامان زمان زاده، کارشناسی . دانشگاه علم و صنعت ایران
۱۹۹. سامان شاه محمدی، دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۲۰۰. سامان صادقی، دانشجوی اخراجی ترم آخر الکترونیک
۲۰۱. ساناز حسینی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه واترلو
۲۰۲. سبا حاج جعفر، دانشجوی کارشناسی
۲۰۳. سپیده سالاروند، کارشناسی جامعهشناسی دانشگاه تهران
۲۰۴. ستاره الیاسی
۲۰۵. ستاره حسن پور، فوق لیسانس علوم سیاسی دانشگاه مازندران
۲۰۶. ستایش غلامی، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۲۰۷. سجاد احمدی، داروسازی کرمانشاه
۲۰۸. سجّاد خاکساری، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت و مهندسی دانشگاه پلی تکنیک تورینو، خبرنگار و عکاس هفته نامه قلم معلّم
۲۰۹. سجاد رضایی، دانشگاه هنر، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه هنر
۲۱۰. سجاد ویس مرادی، کارشناسی دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک)
۲۱۱. سحر خسرواني، كارشناسي دانشگاه آزاد
۲۱۲. سروین طباطبایی، کارشناسی ارشد دانشگاه ایالتی سَن خوزه
۲۱۳. سعید حسینی، دکترا,دانشگاهِ کلگری
۲۱۴. سعید کریمی، لیسانس شیمی از دانشگاه شریف
۲۱۵. سعید کلانکی، فوق دیپلم IT - دانشگاه علمی کاربردی
۲۱۶. سعید یعقوبی نژاد، کارشناسی عمران، نوشیروانی بابل
۲۱۷. سلمان سیما، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد
۲۱۸. سمیه رشیدی، لیسانس جامعهشناسی علامه طباطبایی
۲۱۹. سميه موسوي، كارشناسي ارشد دانشگاه تهران
۲۲۰. سمیه نبوی
۲۲۱. سميه هاشمي، کارشناسي ارشد اميرکبير
۲۲۲. سودابه فرخ نیا، لیسانس حسابداری دانشگاه اوکلند
۲۲۳. سوگل فتحیان، کارشناسی ارشد دانشگاه جورج واشنگتن
۲۲۴. سولماز ایکدر، لیسانس کامپیوتر
۲۲۵. سیامک عبداللهی پور، کارشناسی شریف- دکترای نورث وسترن
۲۲۶. سیامک مسلمانی، فوق لیسانس علوم سیاسی - آزاد کرج، مدرس سابق دانشگاه آزاد کرج
۲۲۷. سیاوش رضائیان، دانشجوی کارشناسی دانشگاه مازندران
۲۲۸. سیاوش سلیمی نژاد، کارشناسی مهندسی برق دانشگاه نوشیروانی بابل
۲۲۹. سیاوش صفوی، لیسانس ادبیات انگلیسی دانشگاه مازندران
۲۳۰. سید حامد واسعی، کارشناسی خواجه نصیر
۲۳۱. سید داوود موسوی، فوق لیسانس ارتباطات و روزنامه نگاری دانشگاه عثمانیه هند، عکاس خبری
۲۳۲. سید رضا حسینی، فوق دیپلم دانشگاه آزاد کرج
۲۳۳. سیدمحمدجواد شفیعی لنگری، کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف
۲۳۴. سید محی الدین باطنی، دکتراMIT
۲۳۵. سيما ايزد، کارشناس ارشد کامپيوتر, دانشگاه اشتوتگارت
۲۳۶. سیمین روزگرد، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی
۲۳۷. سینا قاسمی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد کرج
۲۳۸. سینا کجباف، دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه واترلو
۲۳۹. شادان کیوان، فوق لیسانس
۲۴۰. شاهین ابراهیمی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امیرگبیر
۲۴۱. شاهین پاکان، کارشناسی ارشد، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا
۲۴۲. شایان وحدتی، دیپلم، دانشجوی محروم از تحصیل به علت اعتقادات
۲۴۳. شبنم ایرانی، کارشناسی ارشد
۲۴۴. شبیر شیدا
۲۴۵. شکوفه آذر، کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، روزنامه نگار
۲۴۶. شکیب شیخی، دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۲۴۷. شهاب الدین شیخی، کارشناسی جامعه شناسی علامه و دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات زنان اصفهان
۲۴۸. شهاب اویس قرن، دکترا از دانشگاه واترلو
۲۴۹. شهراد نورکجوری، دانشجوی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه نوشیروانی
۲۵۰. شهره دیانت، دانشجوی دکترا ویرجینیا
۲۵۱. شهریار دوستی، کارشناسی ارشد MBA، دانشگاه صنعتی شریف
۲۵۲. شهلا، باور، لیسانس
۲۵۳. شیوا نظرآهاری، دانشگاه آزاد- مهندسی عمران
۲۵۴. صادق شجاعی، کارشناسی علامه، عضو شورای دفاع از حق تحصیل
۲۵۵. صبا خدايارى فرد، دانشجوى دكتراى رشته روان درمانگرى دانشگاه زيگموند فرويد وين، اتريش، روان تحليلگر
۲۵۶. صبا کی نژاد، کارشناسی ارشد، دانشگاه صنعتی اصفهان
۲۵۷. صدرا میردامادی، لیسانس حقوق دانشگاه آزادمشهد
۲۵۸. صمد مقیمی، فوق لیسانس برق-دانشگاه برونل-انگلستان
۲۵۹. طالب مؤذنی، دکترای برق، دانشگاه نوادا، لاس وگاس
۲۶۰. عباس حکیمزاده، کارشناسی - علوم کامپیوتر، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۲۶۱. عباس زینالی، دیپلم
۲۶۲. عباس محمودی، کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه گیلان، عضو دفتر تحکیم وحدت
۲۶۳. عبدالمجید توحیدی بستامی، کارشناس شیمی علوم، فارغ التحصیل ۱۳۴۷ - بازنشسته
۲۶۴. عرفان طالب زاده، ارشد مکاترونیک خواجه نصیر
۲۶۵. عسل اسماعيل زاده، كارشناسي
۲۶۶. علی اشتری، دکترای مهندسی برق دانشگاه منیتوبا
۲۶۷. علی اصغر سپهری، کارشناسی ارشد
۲۶۸. علی افشاری، دانشجوی دکتری دانشگاه جرج واشنگتن
۲۶۹. علی اکبر موسوی (خوئینی)ی، پژوهشگر میهمان در دانشگاه مریلند
۲۷۰. علی اكبر مهدی، استاد جامعه شناسی٬ دانشگاه وزلیین اوهایو
۲۷۱. علی اکبری، امیر کبیر
۲۷۲. علی امینی، کارشناسی ـ تهران
۲۷۳. علی انتشاریون، مهندسی کامپیوتر، دانشگاه شریف
۲۷۴. علی باقری، دانشجوی کارشناسی
۲۷۵. علی پاک نیا، کارشناسی ارشد دانشگاه کنکوردیا
۲۷۶. علی تارخ، کارشناسی علوم سیاسی-آزاد شیراز، دانشجوی ستاره دار و محروم از تحصیل در دوره کارشناسی ارشد
۲۷۷. علی تقی پور، لیسانس عمران-نوشیروانی بابل
۲۷۸. علی تهرانی، دکترای سیستم ، دانشگاه واترلو
۲۷۹. علی رستمزاد منصور، کارشناسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۲۸۰. علیرضا آقائی راد، لیسانس ادبیات نمایشی دانشکده هنر و معماری، برگزیده ی جشنواره ی نخبگان نمایشنامه نویسی از طرف رادیو تهران به سال ۸۷
۲۸۱. علیرضا امینی، دکترای دانشگاه ماساچوست
۲۸۲. علیرضا خیرللهی، دکترای پزشکی از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد پردازش سیگنال و تصویر از دانشگاه کرنفیلد
۲۸۳. علیرضا صمیمی، دکترای دانشگاه ایالتی ویرجینیا
۲۸۴. علیرضا کیانی، دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد علوم سیاسی
۲۸۵. علیرضا متوسلیان، دادشجوی دکترای مهندسی برق موسسه ی صنعتی پادشاهی سوئد
۲۸۶. علی رضوی، روانشناسی اردبیل، ساکن تهران
۲۸۷. علی سرزعیم، دکترای اقتصاد شریف
۲۸۸. علی شهابی، محروم از تحصیل دانشگاه نجف اباد
۲۸۹. علی طالبی نژاد، دکترا دانشگاه ام.آی.تی
۲۹۰. علی فتح اللهی، دانشجوی دکترای کامپیوتر، دانشگاه اتاوا
۲۹۱. علی فتوتی، فوق دیپلم مکانیک-دانشجوی کارشناسی مدیریت بازرگانی، فعال سیاسی-اجتماعی استان فارس
۲۹۲. علی قلی زاده، لیسانس- دانشگاه صنعتی شاهرود
۲۹۳. علی کاظمی مقدم، دانشجوی دکتری، دانشگاه نورث ایسترن، آمریکا
۲۹۴. علی کلائی، کارشناسی دانشگاه آزاد
۲۹۵. علی کیایی، دانشجوی دانشگاه امیر کبیر
۲۹۶. علی مصلحی، دانشجوی کارشناسی پیام نور، روزنامه نگار و همکار با خودنویس٫ امروز نیوز و جرس
۲۹۷. علی منش، فوق لیسانس مکانیک کالیفرنیا
۲۹۸. علی میرسیاح، دکترای مهندسی عمران - دانشگاه یو بی سی -ونکوور-کانادا
۲۹۹. علی نظری، دانشجوی محروم از تحصیل
۳۰۰. علی وکیل، دکترا دانشگاه یو بی سی
۳۰۱. علی هنری، کارشناسی ارشد دانشگاه خرونینگن هلند
۳۰۲. عمار ملکی، دانشجوی دکترای دانشگاه تیلبرگ
۳۰۳. غزل قهقایی، فوق لیسانس- دانشگاه شاهرود
۳۰۴. فاریا بارلاس، دکترای روانشناسی- دانشگاه روهمپتون لندن
۳۰۵. فاطمه محمدي، كارشناسي دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب
۳۰۶. فاطمه نبوی چاشمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تربیت مدرس
۳۰۷. فرزاد فرخوی، دکترا
۳۰۸. فرزانه جلالی، لیسانس
۳۰۹. فرشاد ادهمی، کارشناس ارشد دانشگاه شریف
۳۱۰. فرشاد توماج، کارشناسی ارشد چالمرز
۳۱۱. فرشاد محمدی، دانشجوی کارشناسی آزاد شهرکرد
۳۱۲. فرشته چالاک، کارشناسی ارشد تحلیل سیستمهای اقتصادی، شهید بهشتی
۳۱۳. فرشته شیبانی، کارشناسی-فردوسی
۳۱۴. فرشید آذرنیوش، کارشناسی-محروم از تحصیل دانشگاه بین المللی قزوین
۳۱۵. فرشید مقدم، دانشگاه علامه طباطبایی
۳۱۶. فرشيده اسدي، كارشناس دانشگاه مازندران
۳۱۷. فروغ کلانی، دانشجوی فوق لیسانس کشاورزی
۳۱۸. فرهاد مرتاض، کارشناس ارشد علوم سیاسی - دانشگاه تورنتو
۳۱۹. فرهمند علیپور، دانشجوی کارشناسی روابط بین الملل دانشگاه تورین
۳۲۰. فرید فرخی، دکتری دانشګاه ایالتی پنسیلوانیا
۳۲۱. فریدون هرمزدیاری، دکترا دانشگاه سایمون فریزر، کانادا
۳۲۲. فواد فراهانی، کارشناسی، پلی تکنیک تهران
۳۲۳. فهیمه هاشمی، کارشناسی ارشد کرمان
۳۲۴. کاوه رضائی
۳۲۵. کورش محمودکلایه، لیسانس دانشگاه امیرکبیر
۳۲۶. کوروش ملک لو، مهندس برق - دانشگاه تهران
۳۲۷. کوشا پریدل، دانشجوی دکترای دانشگاه لوون
۳۲۸. کوشا ساعی، کارشناسی از دانشگاه ایالتی سنخوزه
۳۲۹. كيارش بازرگان، دكتراي دانشگاه نورت وسترن، استاد دانشگاه مينسوتا
۳۳۰. کیمیا میثاق، لیسانس حقوق-علامه
۳۳۱. کیمیا نیک سرشت، لیسانس حقوق دانشگاه مشهد
۳۳۲. لادن، کامرانی، کارشناس ادبیات فارسی
۳۳۳. لیدا حسینی نژاد
۳۳۴. لیلا اسدی، کارشناسی ارشد حقوق بین الملل
۳۳۵. لیلا ضیأ، مدرک کارشناسی از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد از دانشگاه راتگرز، نیوجرسی و دانشگاه استنفورد، دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد
۳۳۶. ماشاالله عباس زاده، کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه تهران
۳۳۷. مانی صبوری، دانشجوی دکترا، کانادا، مدال نقره المپیاد کامپیوتر
۳۳۸. مانی کیوانی، کارشناسی ارشد ، دانشگاه چلمرس گوتنبرگ
۳۳۹. متین فروغى، کارشناسی عمران دانشگاه تهران - کارشناسی ارشد عمران دانشگاه اصفهان
۳۴۰. مجتبی رجبی، کارشناس ارشد معماری دانشگاه علم و صنعت
۳۴۱. مجتبی سیدحسینی، دانشجوی دکترا، دانشگاه یوتا
۳۴۲. مجتبی صفری، فوق لیسانس مهندسی برق دانشگاه منیتوبا کانادا
۳۴۳. مجید پارسی، دانشجوی ارتباطات و رسانه، دانشگاه کرتین استرالیا
۳۴۴. مجید ذوالفقاری، علوم کامپیوتر، اوپسالا، سوئد، مهندس نرم افزار
۳۴۵. مجید سعیدی، کارشناسی مهندسی شیمی، شریف
۳۴۶. مجید شیخ پور، کارشناسی ارشد مکانیک، رتبه ۲ کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۸، دبیر اسبق تشکیلات انجمن اسلامی پلی تکنیک تهران
۳۴۷. محبت احمدی، دکترای دانشگاه تگزاس، استاد دانشگاه آلاسکا
۳۴۸. محسن برزگر، ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺻﻨﻌﺗﯽ ﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻧﯽ بابل
۳۴۹. محسن عبدی، کارشناسی باستان شناسی بوعلی سینا
۳۵۰. محمد اسماعیل سلمانپور، دانشجوی محروم از تحصیل، دانشگاه پلی تکنیک
۳۵۱. محمد اصغری، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ملی مالزی
۳۵۲. محمد امین گنبدی پور، کارشناسی برق - مخابرات دانشگاه آزاد بوشهر، عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت شعبه بوشهر
۳۵۳. محمد تقي زاده، مهندسي برق- فردوسي مشهد
۳۵۴. محمد حسینی امام، کارشناسی مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شاهرود
۳۵۵. محمد حیدرزاده، دانشجوی کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه شهرکرد
۳۵۶. محمد خباز، دانسشجوی دکتری دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا
۳۵۷. محمدرضا ابراهیمی، دانشجوی کاردانی دانشگاه فنی کرمانشاه
۳۵۸. محمّد رضا حبیبی، دانشجوی دکترا کانادا
۳۵۹. محمدرضا حمیدی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد تهران مرکز
۳۶۰. محمد رضا کربلایی، دانشجوی نوشیروانی بابل
۳۶۱. محمد رضایی، لیسانس پلی تکنیک
۳۶۲. محمد روزبه، کارشناسی دانشگاه صنعتی اصفهان
۳۶۳. محمد سالك، كارشناسي
۳۶۴. محمد سجاد میرموسی، دانشجوی کارشناسی ارشد.، محروم از تحصیل در دوره کارشناسی
۳۶۵. محمد صادق الحسینی، کارشناسی ارشد
۳۶۶. محمدصادق منتظری، لیسانس - دانشگاه صنعتی شریف
۳۶۷. محمد صالح شبلی، لیسانس ریاضی تبریز، معلم دبیرستان
۳۶۸. محمد عسگری، دانشجوی کارشناسی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
۳۶۹. محمد علمي، دانشجوي كارشناسي دانشگاه صنعتي نوشيرواني
۳۷۰. محمد محمد پور، دانشجوی کارشناسی خواجهنصیر
۳۷۱. محمد محمدی، کارشناس نیرو
۳۷۲. محمد محمدی، کارشناسی ارشد مدیریت
۳۷۳. محمد ملکیان، دکتری مکانیک دانشگاه کلگری
۳۷۴. محمد مهدیان، دکترا از دانشگاه امآیتی، مدال طلا و نقرهی المپیادهای جهانی ریاضی و کامپیوتر، مححق ارشد مرکز تحقیقاتی یاهو
۳۷۵. محمد مهدی حبیبی، فارغ التحصیل کارشناسی دانشگاه آزاد نجف آباد
۳۷۶. محمد میرزاخانی، کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران
۳۷۷. محمد یوسفی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه امیرکبیر تهران
۳۷۸. محمود رضا زارع، نرم افزار- شهید بهشتی
۳۷۹. محمود رضا مقدم شاد، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
۳۸۰. مرتضی اسماعیل پور، دانشجوی علوم سیاسی
۳۸۱. مرتضی اصلاحچی، کارشناسی فلسفه، دانشگاه علامه
۳۸۲. مرتضی زادی مقدم، کارشناسی کامپیوتر شریف؛ دکترای کامپیوتر MIT، مدال طلای کامپیوتر ۱۳۸۱
۳۸۳. مرتضی کاظمیان، دانش آموخته دکترای علوم سیاسی، روزنامه نگار و فعال-ملی-مذهبی
۳۸۴. مرضیه خاوندی، دانشجوی داروسازی،دانشگاه تهران
۳۸۵. مرضیه زادبر، لیسانس،دانشگاه ازاد مشهد
۳۸۶. مریم اسلامی، کارشناسی علم و صنعت
۳۸۷. مریم السادات موسوی لاجیمی، کارشناسی مکانیک دانشگاه مازندران
۳۸۸. مریم بهرامی زنجانی، لیسانس مهندسی کامپیوتر - نرم افزار - دانشگاه آزاد مشهد
۳۸۹. مریم بیگ، دکترا
۳۹۰. مریم تهماسبی، لیسانس هنر ونکوور کانادا
۳۹۱. مریم جوزی، دکترای فیزیک، دانشگاه براون
۳۹۲. مریم رحمانی، فوق لیسانس -علامه طباطبایی
۳۹۳. مریم روحانی، دکترا- دانشگاه واشنگتن
۳۹۴. مریم سعیدی، دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه مینه سوتا
۳۹۵. مریم شفیع پور، دانشجوی کارشناسی دانشگاه بین المللی قزوین
۳۹۶. مریم قاسمی، دانشجوی دکترای دانشگاه بوستون
۳۹۷. مریم وزیری پاشکم، دکترای دانشگاه هاروارد
۳۹۸. مژده خراسانی، کارشناسی ارشد دانشگاه شریف
۳۹۹. مسعود چناسی، دانشجوی محروم از تحصیل تربیت معلم تهران
۴۰۰. مسعود صدیقپور، فارغالتحصیل دانشکده پزشکی دانشگاه تهران
۴۰۱. مسعود صیفی کار، دانشجوی دکترای موسسه ملی تیندال - ایرلند، دانشگاه ملی ایرلند -کرک
۴۰۲. مصباح فلاح، لیسانس عمران-تهران مرکز
۴۰۳. مصدق سعادت نیاکی، فوق لیسانس مهندسی مکانیک، دانشگاه اتاوا، کانادا
۴۰۴. مصطفی خسروی، دانشجوی کارشناسی دانشگاه سپینزا رم
۴۰۵. مصطفی صحرائی اردکانی، دانشجوی دکتری دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا
۴۰۶. مصطفی مینایی، دانشجوی دکترا، مونترال کانادا، مدال نقره المپیاد ریاضی
۴۰۷. معین غمین، دانشجوی کارشناسی علوم و فنون مازندران
۴۰۸. ملیحه سادات منتصری، دندانپزشکی کیل آلمان
۴۰۹. منصور تراب، دانشجوی داروسازی مشهد
۴۱۰. منصور نیازی، دکتری ، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، استاد بازنشسته دانشگاه های ایران و امریکا
۴۱۱. مونا حقیقی، کارشناسی ارشد دانشگاه امیرکبیر
۴۱۲. مهدی امین الرعایا، لیسانس دانشگاه بیرجند
۴۱۳. مهدی بهبودی، مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی بابل
۴۱۴. مهدی تربتیان، PhD
۴۱۵. مهدی عربشاهی، دانشجوی محروم از تحصیل کارشناسی ارشد مدیریت علامه
۴۱۶. مهدی قانع، کارشناسی دانشگاه گیلان
۴۱۷. مهدی قلیزده اقدم، فوق لیسانس دانشگاه لوند، عضو نهضت آزادی ایران
۴۱۸. مهدی مجبوری، دکترای اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، استادیار کالج ببسن
۴۱۹. مهدی همتی، دانشجوی دکتری کنترل، دانشگاه صنعتی شریف
۴۲۰. مهرداد اسلامخواه، IHU
۴۲۱. مهرنوش خبیری، دانشجوی فوق لیسانس دانشگاه واترلو
۴۲۲. مهرنوش علی آقایی، MFA دانشگاه کلمبیا
۴۲۳. مهرنوش کریمی اندو، لیسانس علوم سیاسی و حقوق . دانشگاه اصفهان، دانشجوی ستاره دار سال ۸۸
۴۲۴. مهرنوش محمدیان، لیسانس جامعه شناسی دانشگاه اصفهان
۴۲۵. مهشید رضایی، دکترای حرفه ای علوم پزشکی- دانشگاه تهران
۴۲۶. مهناز مولایی، پزشک متخصص دانشگاه تهران
۴۲۷. مهناز نجف زاده، کارشناسی تهران
۴۲۸. میترا یوسفی، دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه آخن
۴۲۹. میثم قمری، کارشناسی ارشد طراحی خوردو ،دانشگاه چالمرز، سوئد
۴۳۰. میر حمید سالک، رزیدنت بخش بیماری های دهان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
۴۳۱. میلاد پناهی پور، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق تهران مرکز
۴۳۲. میلاد حسینی کشتان، کارشناسی دانشگاه مازندران، عضو شورای عمومی تحکیم وحدت
۴۳۳. مينا رضايي فرخ، كارشناسي دانشگاه تهران
۴۳۴. نادیا تحویلداری، لیسانس
۴۳۵. ناصح فریدی، کارشناسی فلسفه از دانشگاه تربیت معلم تهران
۴۳۶. ناصر پويافر، كارشناسي، دانشگاه صنعتي اميركبير، نايب دبير اسبق انجمن اسلامي دانشگاه صنعتي اميركبير، عضو شوراي دفاع از حق تحصيل
۴۳۷. ناصر رحمتی، کارشناسی امیرکبیر
۴۳۸. نجمه راد، لیسانس، دانشگاه شیراز
۴۳۹. ندا زارع، کارشناسی ارشد ریاضی کاربردی-دانشگاه مونترال
۴۴۰. نرگس دادخواه، ليسانس، علم و صنعت
۴۴۱. نرگس مقدم، فوق ليسانس حقوق بشر، دانشگاه علامه طباطبایی
۴۴۲. نریمان مصطفوی، دانشجوی دکترای محیط زیست، دانشگاه ایالتی ماساچوست، عضو پیشین دفتر تحکیم وحدت
۴۴۳. نسیبه باقری مطلق، کارشناسی جامعه شناسی ، دانشگاه گیلان
۴۴۴. نسیبه نوری، دانشجوی کارشناسی ادبیات انگلیسی دانشگاه گیلان
۴۴۵. نسیم تبیانیان، لیسانس کامپیوتر از BIHE
۴۴۶. نسیم سرابندی، فوق لیسانس حقوق بشر، مرکز اروپایی- بین دانشگاهی حقوق بشر و دموکراتیزاسیون
۴۴۷. نسیم عبدی، دکترای دانشگاه مریلند
۴۴۸. نعیم آقایی، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران
۴۴۹. نفیسه دادگستر، فارغالتحصیل کارشناسی دانشگاه شریف، دانشجوی دکترا دانشگاه آلبرتا
۴۵۰. نگين جهانگيري، دانشجوي دكتراي دانشگاه ايلينوي در شيكاگو
۴۵۱. نويد دارويي، دانشجوي كارشناسي غير انتفاعي
۴۵۲. نوید صابری، کارشناسی ارشد دانشگاه ارومیه
۴۵۳. نوید فتاحی، دانشجوی کارشناسی برق و کامپیوتر دانشگاه بریتیش کلمبیا
۴۵۴. نوید محبی، دانشجوی کارشناسی/فعال مدنی و وبلاگ نویس
۴۵۵. نوید منایی، دانشجوی دکترای دانشگاه شفیلد
۴۵۶. نوید نزهت، دانشجوی کارشناسی صنعتی شریف
۴۵۷. نیره توحیدی، دکترا از دانشگاه ایلینوی در اربانا-شمپین، استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نرتریج
۴۵۸. نیکزاد زنگنه، کارشناس برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
۴۵۹. نیلوفر فضلالّلهی، دکترا
۴۶۰. نیلوفر کلانتر، کارشناسی ارشد دانشگاه مالایا
۴۶۱. نیما اسلامیه، کارشناسی ارشد
۴۶۲. نیما ولی زاده، کارشناسی متالورژی، دانشگاه امیرکبیر
۴۶۳. وحید دولت آبادی، کارشناسی مکانیک امیر کبیر
۴۶۴. وحید سلحشور، کارشناسی دانشگاه امیرکبیر
۴۶۵. وحید وحدت زاد، دانشجوی دکتری معماری، دانشگاه تگزاس ای اند ام
۴۶۶. ویدا محمّدخانی، کارشناسی ارشد دانشگاه اوترخت
۴۶۷. هادی توسل، دانشجوی دکترا دانشگاه ایلینوی
۴۶۸. هژیر رحمانداد، دکترای مدیریت, دانشگاه ام. آی. تی، استاد دانشگاه ویرجینیا تک
۴۶۹. هماد جمشیدی، کارشناسی ارشد، دانشگاه ناتینگهام
۴۷۰. هما مرادی، کارشناسی کامپیوتر دانشگاه مازندران
۴۷۱. هنگامه فتاحی، دانشجو
۴۷۲. هومن طاهری، دانشجوی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۴۷۳. هیمن بدری، مهندس -دانشگاه باهنر کرمان، دانشجوی مبتکر-پژوهشگر برتر
۴۷۴. یاسمن امین، دکترای دانشگاه واترلو
۴۷۵. یاشار دارالشفاء، کارشناسی ارشد برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه تهران، فعال سیاسی
۴۷۶. یاشار سالک، پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
۴۷۷. یوحنا نجدی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه یو.اس.ام مالزی، عضو دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های ایران
۴۷۸. یوسف قهرمان، دانشجوی دکترای دانشگاه واشینگتون
وزیر خارجه آلمان گفت همتای ایرانیاش از وقوع حمله به سفارت بریتانیا در تهران ابراز تاسف کرده است.
این سخن در حالی مطرح شده که وزیرخارجه ایران برای شرکت در کنفرانس "آینده افغانستان" در آلمان به سر می برد و با وزیر خارجه این کشور دیدار و گفت و گو کرده است.
گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان روز یکشنبه بعد از دیدار با علی اکبر صالحی گفت که وزیر امور خارجه ایران "عمیقا به دلیل آن چه رخ داده متاسف است" و قول داده که " هرکاری از دستش بربیاید برای پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی در آینده انجام خواهد داد."
به گزارش بی بی سی، بر اساس بیانیه وزارت خارجه آلمان، آقای وستروله در این دیدار تاکید کرده است که حمله به هر یک از سفارتهای اروپایی، به عنوان حمله به "تمام نمایندگیهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا تعبیر میشود."
با این حال وزارت خارجه ایران دراین باره بیانیه ای صادر نکرده است.
بهاره هدایت فعال دانشجویی که در حال حاضر در زندان اوین به سر می برد، در آستانه ۱۶ آذر ماه روز دانشجو، متن کوتاهی را بر روی تکه دستمالی نوشته است که توسط همسر وی، امین احمدیان در فیس بوک منتشر شده است.
متن این نوشته کوتاه به شرح زیر است:
گفتم :
این باغ ار گلِ سرخ بهاران بایدش ؟
گفت :
صبری تا کرانِ روزگاران بایدش
تازیانه ی رعد و نیزه ی آذرخشان نیز هست,
گر نسیم و بوسه های نرمِ باران بایدش
گفتمش :
خالی ست شهر از عاشقان , وینجا نماند,
مردِ راهی تا هوایِ کویِ یاران بایدش
گفت :
چون روحِ بهاران آید از اقصای شهر
مردها جوشد ز خاک
آنسان که از باران گیاه
و آنچه می باید کنون
صبرِ مردان و دلِ امیدواران بایدش””
“شانزدهم آذر گرامی باد”
زندان اوین-آذرماه نود
بهاره هدایت

خواهر شهرام فرج زاده در آستانه ی دومین سالگرد کشته شدن برادرش در راهپیمایی اعتراضیِ عاشورای ۸۸ با بیان اینکه مدت هاست خانواده دیگر به دادگاه نمی روند و پیگیر پرونده قضایی نیستند، چرا که مسئولان تنها برخوردهای توهین آمیز می کنند و به آنها پوزخند می زنند.
خواهر شهرام فرج زاده که با "کلمه" گفت و گو کرده همچنین می گوید: برادرم آن زمان که در راهپیمایی شرکت می کرد، نه بچه بود و نه از زندگی اش سیر شده بود. عاشق دخترش بود و می دانست وقتی در چنین شرایطی قرار گرفت، خودش را توی چه خطری می اندازد. برادرم در تظاهرات قبلی هم شرکت کرده بود و پدرم همیشه نگران بود. برادرم می گفت: نگرانی پدرم را درک می کنم، اما اگر ما شرکت نکنیم پس چه کسی شرکت کند؟
شهرام (عباس) فرج زاده طارانی، شبنم سهرابی و شاهرخ رحمانی سه شهروند معترضی بودند که صحنه ی عبور خودروی نیروی انتظامی از روی بدن آنها در مقابل چشم های سایر معترضان ثبت شد و به سرعت در فضای اینترنتی گسترش یافت و دنیا نظاره گر بود که چگونه این معترضان سیاسی، زیر چرخ های خودروی پلیس در ایران جان باختند.
اکنون در دومین سالگرد آن جنایت، راحله خواهر شهرام فرج زاده در گفت و گو با خبرنگار کلمه می گوید: برادرم ظهر عاشورای ۸۸ زیر چرخ ماشین نیروی انتظامی له شد. صدای آن پیرمردی که گوشه خیابان ایستاده بود و داد می زد «سه بار، سه بار از روی این جوان رد شدند»، هنوز توی گوشم هست.
او خاطرنشان می کند: سال گذشته به خانواده ام اجازه برگزاری مراسم ندادند. حتی یک صندلی برای آن قسمتی که قرار بود مراسمی برگزار شود، گذاشته بودند؛ گفتند همان را هم باید بردارید و فکر نمی کنم امسال هم اجازه بدهند.
خانم فرج زاده در مورد کسانی که از راهپیمایی کنندگان به خاطر آنچه برخوردهای خشونت آمیزِ راهپیمایی کنندگان در خیابان خواندند، انتقاد کردند، می گوید: من بارها و بارها ویدیوهای مربوط به روز عاشورا را نگاه کردم تا تصویر درستی از شرایط داشته باشم از آنچه که اتفاق افتاده است. در این ویدیوها می بینیم که مردم دارند راه می روند و به محض اینکه مردم فریاد می زنند «مرگ بر دیکتاتور» آنها به مردم شلیک می کنند.
وی ادامه می دهد: بعد از اینکه آنها به آدم های بی گناه شلیک می کنند یا یک کسی مثل برادر من زیر گرفته می شود و حتی او را به بیمارستان هم نمی رسانند، مردم واکنش نشان می دهند. آدم هایی که این مملکت را با این همه ادعا به اینجا رسانده اند، اصلا نمی دانم نامشان را می شود آدم گذاشت یا نه، چه بگویم… طبیعی است که مردم وقتی با این صحنه ها مواجه شدند، احساسات و نفرتشان را نشان دادند و دو تا ماشین آتش زدند. وقتی دیدند که آنها با این حالت فجیع و بی رحمی با مردم رفتار کردند، مردم باید احساساتشان را نشان می دادند تا حداقل دلشان آرام شود.
وی در پاسخ به سوالی درباره میزان توجه مسئولان به خانواده و دختر خردسال شهرام فرج زاده، با بیان اینکه چنین توقعی از اینها خنده دار است، می افزاید: اولش فکر می کردیم ما نباید از قاتلان دیه بگیریم. بعدها برخی ها به ما گفتند اگر دیه ای که مسئولان می خواهند بدهند را قبول کنید، این به معنای این است که آنها قبول کرده اند برادرم را کشته اند. اما اینها رذل تر و غیر انسان تر از آن هستند که مسئولیت کارشان را بپذیرند. هیچ مسئولیتی نپذیرفتند و هیچ توجهی به خانواده اش و دختر خردسالش نشان ندادند. حتی ما پیگیر شدیم که یک بیمه ای برادرم داشت را برای فرزند خردسالش در نظر بگیریم اما حاضر نشدند همکاری کنند تا ما این بیمه را برای دختر خردسال برادرم تهیه کنیم.
وی در مورد برخورد مسئولان قضایی با پرونده ی کشته شدن برادرش چنین توضیح می دهد: برخوردشان خیلی توهین آمیز بود و هر دفعه یک چیزی گفتند. یک بار گفتند یک پژوی مشکی دزدیده شده و به شهرام زده است. بهانه های مختلف آوردند. هر دفعه نگاه عاقل اندر سفیه می انداختند و پوزخند می زدند. مدت هاست که خانواده دیگر پیگیر پرونده قضایی نیستند.
راحله فرج زاده با بیان اینکه اگر برادرم زنده بود و دوباره راهپیمایی اعتراضی برگزار می شد حتما او شرکت می کرد می گوید: برادرم آن زمان هم که در راهپیمایی شرکت می کرد، نه بچه بود و نه از زندگی اش سیر شده بود. عاشق دخترش بود و می دانست وقتی در چنین شرایطی قرار گرفت، خودش را توی چه خطری می اندازد. برادرم در تظاهرات های قبلی هم شرکت کرده بود و پدرم همیشه نگران بود. برادرم می گفت: نگرانی پدرم را درک می کنم، اما اگر ما شرکت نکنیم پس چه کسی شرکت کند؟
وی با اشاره به اینکه خانم لیلا توسلی به جرم شهادت دادن در مورد صحنه ی جان باختن شهرام فرج زاده به زندان محکوم شده بود، ضمن قدردانی از این اقدام شجاعانه لیلا توسلی، می گوید: به کمک لیلاها بود که حقیقت روشن شد و جمهوری اسلامی با معامله ای که با لیلا کرد، ماهیت خودش را بیشتر به مردم نشان داد.
خواهر شهرام فرج زاده در مورد فضای فعلی جامعه می گوید: درست است که سرکوب های سنگینِ مردم بعد از انتخابات که به منظور خاموش کردن شعله اعتراضِ مردم صورت گرفته بود، منجر به ایجاد فضای یاس و ناامیدی شده است، اما این مردم آتش زیر خاکستر هستند. مردم نمی توانند به این شرایط تن دهند. می بینند که دشمن دیگر درِ همسایه شان را نمی زند، بلکه درِ خانه خودشان را دارد می زند.
وی با اشاره به مشکلات امنیتی، اقتصادی، اختلاس مسئولان و احتمال حمله به کشور می گوید: خطرهای زیادی دارد کشور را تهدید می کند، هر انسانی یک آستانه ی تحملی دارد و بالاخره روزی آستانه تحمل این مردم هم لبریز خواهد شد.
خواهر شهرام فرج زاده در پایان این مصاحبه، در پاسخ با پرسشی در مورد انتخابات های پیش رو و مواجهه ی مردم با این انتخابات می گوید: من به عنوان خواهر یکی از کسانی که جانش را در جریان انتخابات از دست داده است، وظیفه ام است که به مردم بگویم شرکت در این انتخابات، بی احترامی و زیر پا گذاشتن آرمان های شهدای بعد از انتخابات ۸۸ خواهد بود.
فخر السادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده، آزاده در بند، در آستانه عاشورای حسینی در نامه ای خطاب به همسرش از عاشورا در دو سال گذشته نوشت و از ظلمی که در این مدت به مردم و خانواده های سیاسی روا داشته شده است گفت.
در گوشه ای این نامه محتشمی پور با اشاره به حوادث عاشورای ۸۸ نوشته است:«آری انگار همین دیروز بود بهت ما از آرامش نجیبانه میرمان که خونِ کشته فتاده به هامونش را رنگین تر از خون دیگر شهدا ندانست و حیرتمان از خونسردی راننده مزدوری که کرامت انسانی را با پیکره انسان، یک جا زیرگرفت و فعانمان از یتیمی دخترک خردسالی که تا دیروز آن روز شوم با مادربزرگ پای روضه حضرت رقیه می نشست و گوشواره های به سرقت رفته را تجسم می کرد! و عاشورا را واژه به واژه هجی می کرد تا روز اول دبستان برسد و دیکته شود به او درس های مکتب حسین!»
فخر السادات محتشمی پور در بخش دیگری از نامه خود، روز بازداشت او و خانواده محمد نوری زاد را روایت میکند و می نویسد:«وای که چه صحنه دهشتناکی بود آن لحظه هجوم توسط مردان اجنبی مدعی مسلمانی و مدعی پیروی مولای متقیان که در زمان فرمانروائیش خلخال از پای زن یهودی درآوردن مثلی شد برای برانگیخته شدن خشم تاریخی او! من دوست داشتم این کابوس با یک بیداری ناگهانی پایان یابد اما سرمای داخل ون و سرمای داخل سالن بزرگی هم که همه ما را به آن وارد کردند تا یکی یکی بازجویی کنند به حساب خودشان، کابوس هول انگیز یک روز عجیب عاشورایی ما را به پایان نبرد و شد آن چه شد و گذشت بر ما آن چه گذشت...»
به گزارش کلمه، متن کامل نامه فخر السادات محتشمی پور خطاب به همسرش مصطفی تاج زاده، به شرح زیر است:
سلام خورشید خانه بی خانه خدایم!
عاشورا دیگرباره در راه است می بینی؟؟؟
انگار همین دیروز بود که تو در اندورنی دوالف عزادار بودی و ما در بیرونی اش سیاه پوش!!! همین دیروز حمله و هجوم به عزاداران حسینی و گلوله نشاندن بر سینه عزاداری که خود برادر شهید بود و پرتاب آن دیگری از روی پل هوایی و زیر گرفتن آن سه دیگر!
آری انگار همین دیروز بود بهت ما از آرامش نجیبانه میرمان که خونِ کشته فتاده به هامونش را رنگین تر از خون دیگر شهدا ندانست و حیرتمان از خونسردی راننده مزدوری که کرامت انسانی را با پیکره انسان، یک جا زیرگرفت و فعانمان از یتیمی دخترک خردسالی که تا دیروز آن روز شوم با مادربزرگ پای روضه حضرت رقیه می نشست و گوشواره های به سرقت رفته را تجسم می کرد! و عاشورا را واژه به واژه هجی می کرد تا روز اول دبستان برسد و دیکته شود به او درس های مکتب حسین!
انگار همین دیروز بود مردهمیشه حاضر زندگی پرفراز و نشیب من! همین دیروز پرهیاهوی تعزیه گردانان دغل. دیروز بهت ما و فغان جگرسوختگان در صحرای کربلا!
عاشورا دگر باره در راه است می بینی یاردلنواز؟؟؟
انگار همین دیروز بود که خبر ممنوع الملاقاتی مانند پتک بر سرمان فرود آمد و سخت بود باورش که بعد از ماه ها قرنطینه و محرومیت از حقوق حالا فشاری تازه از جانب گروه به رسمیت شناخته شده فشار بر تو و برما هبه می شود در آستانه ماه حرام و ماه حرام که رسید من رخت های مشکی تو را از لای بقچه ها بیرون کشیدم تا برسانمش به تو برای برپاداشتن عزای حسین(ع). و ماه عزا که رسید پرچم سیاه ماتم را در خانه دل برکشیدم و آهی از نهاد برآمد همراه با نوای هیهات من الذلة! ماه حرام که رسید خبرهای بد هم با آن می آمد گفته بودی که روزه داری را آغاز می کنید به اعتراض اما اعتصاب غذا؟! باورمان نمی آمد که نتوانی بازداری هم نشین و هم راز ماه های تنهایی را از آن!
ماه حرام آمد و ماه عزا و ماتم حسینی و ما روضه ها داشتیم در دل و اشک ها بر چشم و خونین جگر بودیم با یاد ستم به فرزند فاطمه (س) و علی (ع) و ستم به فرزندان و اصحاب حسین از دیروز تا امروز و داستان نینوا و داستان قافله اسرا و داستان زینب، قهرمان کربلا آنی از نظرمان دور نمی شد.
ماه حرام آمد و ماه عزای حسینی و دل های عزادار ما را التهابی دیگر نیز فراگرفته بود. روزه داری تو و اعتصاب غذای هم راز و هم نشین ماه های تنهایی و بی خبری و بی خبری و بی خبری و کابوس هولناک روز واقعه. این همه بود که ما را ظهر عاشورا کشاند مقابل زندان درست در چند قدمی اقامتگاه شما که عزاخانه ای بی روضه خوان و بی منبری بود که خود روضه مجسم بودید. همراه خانواده نوری زاد شدم برای خواندن زیارت عاشورا به نیت ختم به خیر شدن آن روز که بیم بدخبری دلمان را به آشوب می کشاند. دل ما همسران بی خبر از آن سوی دیوارهای بلند و فرزندانمان را و کل خاندان هم اتاقی نیمه مدهوش تو براثر نخوردن و نیاشامیدنی ارادی و به اختیار!
کشانده شدیم به سوی اوین و من با کمی تأخیر هنوز پله ها را تا مقابل درب اصلی یا حسین و یا زینب گویان در دل، طی نکرده و به خواهر و خواهرزادگان نپیوسته با خشونت مهاجمانی روبرو شدم که در آن ظهر عاشورا شبیه به لشکر ستم متعرض به حرم اهل بیت رسول الله (ص) بودند و شدت خشونتشان ناخودآگاه فریاد یا زینب مرا بلند کرد از عمق جان. و انگار پژواک این فریاد بود که از آن سوتر به گوش می رسید و من دوست داشتم برسد به تو این فریاد و دوست داشتم پاسخت را بشنوم در آن لحظه که مردان یونیفرم پوش و لباس شخصی ها انگار که به واقع برای مأموریتی بس عظیم در انتظار پاداش باشند، همه زورشان را به کار بردند تا مرا که حالا نام پرمعنای تو را برزبان داشتم و مشتی زن و بچه و جوانک هایی را، از خاندان هم اتاقی نیمه مدهوش راهی بیمارستان شده تو، به داخل ون هایی بیندازند که فرمان داشتند ما را برسانند به اداره منکرات!
وای که چه صحنه دهشتناکی بود آن لحظه هجوم توسط مردان اجنبی مدعی مسلمانی و مدعی پیروی مولای متقیان که در زمان فرمانروائیش خلخال از پای زن یهودی درآوردن مثلی شد برای برانگیخته شدن خشم تاریخی او! من دوست داشتم این کابوس با یک بیداری ناگهانی پایان یابد اما سرمای داخل ون و سرمای داخل سالن بزرگی هم که همه ما را به آن وارد کردند تا یکی یکی بازجویی کنند به حساب خودشان، کابوس هول انگیز یک روز عجیب عاشورایی ما را به پایان نبرد و شد آن چه شد و گذشت بر ما آن چه گذشت…
نازنین روزه دار روضه در دل!
یادت هست برایت گفتم که آن روز به تک تک اعضای خانواده نوری زاد در اتاق بازجویی گفتند که اگر مرا هماهنگ کننده آن برنامه معرفی کنند، می توانند بدون قیل و قال و حکم و محکمه بروند پی کارشان. و گفتم که من با سخره گرفتن شعبده مضحکشان بازجو را تشکیک و بارجویی را استنکاف کردم و گفتم که شاکی هستم از هجومشان و هتک حرمتشان و بازداشت غیرقانونی بدون حکمشان و آزار و اذیتشان و ایجاد دلهره و دلواپسی برای خانواده هایمان. آن ها مجبور شدند شامگاه آن روز همه ما را رها کنند بی حرفی و حدیثی و توضیحی و تعذیری! هرچند که بعدها در گردش کار قرارگاه ثارالله خواندم که این رهایی رأفت اسلامی نظام برای ما عنوان شده بود. و نگارنده توضیح نداده بود که جرم چه بود که بخشوده شد؟ و ما فردای آن روز غافل از این پرونده سازی ها شکوه به نزد مراجع بردیم و پس از آن من خود را موظف به شکایت رسمی از مهاجمین بی اخلاق و پایمال کننده احکام شرع و قانون کردم و یادت هست که نتیجه چه بود؟ آری گفته بودمت که قاضی حکم به عدم تعقیب داد برای مهاجمین بدون پاسخی به سوال من و اعتراض من.
آری این چنین بود همسرجان! این چنین بود قصه عاشورایی ما. عاشورایی که آن سان گذشت. و عزاداران حسینی مورد هتک حرمت قرار گرفتند و فریاد اعتراضشان اتهامی دیگر بر مجموع اتهامات بی پایه و اساس علیه شان افزود و آقایان موفق شدند معنای واقعی ظلم را بچشانند بر ما که تردید داشتیم در آن چه شنیده بودیم و اینک به چشم خود می دیدیم. آقایان هم چنین به ما کمک کردند تا با درک عمیق ظلم یادمان بیاید که سکوت شریک گناه ظالم شدن است و یادمان بیاید رسالت زینبی مان را تا یزیدی نباشیم.
امروز در روز هفتم ماه محرم وقتی از پشت شیشه دوجداره کابین ملاقات چشمم بر پیراهن سیاهت افتاد یاد عاشورای ۸۸ و ۸۹ به ناگاه برایم زنده شد دلم لرزید و صدایم نیز. و نگاه تو ناگهان پرسشگرانه در نگاهم نشست و همه این دردنگاره ها پاسخی بود به آن نگاه پرسشگر که مجال بیانش در آن ملاقات کوتاه نبود. جان شیرین! وقتی که آمدی همه این روایات تلخ را برایت بازگو می کنم تا بار دیگر در گوشم بخوانی: کدام ظلمی پایدار و کدام ظالمی پاینده بوده است در تاریخ تو بگو جانا که تاریخ خوانده ای!
والسلام
فخری تو که زینبی بودنش جرمی است برای او از نگاه لشکر اعداء
غفار فرزدی، فعال سیاسی، در زندان تحت فشار قرار گرفته است تا شکایت خود از رییس اداره اطلاعات تبریز را پس بگیرد.
"میزان خبر" می گوید، آقای فرزدی که مسئول شاخه آذربایجان نهضت آزادی است، توسط ماموران وزارت اطلاعات تحت فشار قرار گرفته است که شکایت خود در خصوص ضرب و شتم در اداره اطلاعات تبریز توسط رییس این اداره را پس بگیرد.
همچنین خانواده این فعال سیاسی تهدید شدهاند که در صورت مصاحبه درباره وضعیت او، بازداشت خواهند شد.
غفار فرزدی سوم آذرماه بازداشت شد و پیش از آن در پی احضار توسط وزارت اطلاعات در این اداره مورد ضرب و شتم واقع شد. این فعال سیاسی پس از انتخابات سه نوبت دیگر نیز بازداشت شده بود و منتظر حکم دادگاه بدوی خود بود.
جمعی از دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز اخیرا با صدور بیانیه ای، ضمن اعتراض به فضای شدید امنیتی حاکم بر دانشگاه، بازداشت و ضرب و شتم دکتر فرزدی را محکوم کرده و خواستار آزادی و بازگشت سریع وی به دانشگاه شده اند. در این بیانیه آمده است: «سقوط اخلاقی حاکمیت به حدی رسیده است که عده ای دون صفت به خود اجازه می دهند که فرماندار سابق تبریز و استاد دانشگاه را که به منزله مربی جامعه است مورد ضرب و شتم قرار دهند.»
سخنگوی یونسکو در گفتوگو با روزنامه حریت، چاپ ترکیه اعلام کرد که ثبت آثار فرهنگی ایران به صورت اضطرار انجام میشود.
به گفته رسول صمداف، ثبت آثار در فهرست میراث معنوی، در دو بخش صورت میگیرد که بخشی با هدف جلب اعتبار جهانی و بخشی هم با هذف حفاظت اضطراری است. وی تاکید کرد:" آثار ایرانی در بخش دوم است."
رسول صمداف در ادامه گفت:" در واقع عنصر اضطرار بر برخی میراثهای معنوی ثبت شده در فهرست میراث معنوی مورد تاکید است که به این معناست که در صورت بیتوجهی رو به نابودی میروند.
به گفته صمداف برخي آثار ثبت شده در فهرست ميراث معنوي در اجلاس اخير بالي همانند نوعي موسيقي فولک مربوط به اقوام مغولي بر روي فلوت باستاني ، هنر قصه گويي يه ماکان، توسط مردم و اقوام هنزن درچين و اشعار حماسي "تيدين" در ميان اقوام موريتاني از جمله آثار ثبت شده در فهرست ميراث معنوي با هدف حفاظت و نگاهداري فوري و اضطراري بودهاند.
براین اساس دو اثر نقالی و لنجسازی از ایران نیز که در اجلاس بالی در فهرست میراث معنوی یونسکو ثبت شدهاند، در این تقسیمبندی در ردیف دوم جای دارند که با عنصر اضطرار و حفاظت همراه بودهاند.
خبرگزاری میراث نوشت:" در گزارش روزنامه حریة آمده است که در شرایطی که برخی کشورها مثل ترکیه در جستوجوی کسب اعتبار و پرستیژ فرهنگی دست به ثبت آثار خود در فهرست جهانی یونسکو میزنند که به معنی افزایش و ارتقای توریسم این کشورها هم بود، کشورهایی هم با هدف کسب هویت و جلب حمایت برای برخی سنتهای فرهنگی در خطر خود اقدام به ثبت آثاری میکنند که در معرض مخاطرات شدید یا نابودی هستند.
فرزاد فرهنگیان
تهاجم نیروهای خودسر به سفارت دولت فخیمه بریتانیا در تهران و ثبت دیگر واقعه ای سیاه و نابخردانه در تاریخ معاصر ایران و در سوابق تاریخی مردم بی گناه و بی پناه ایران ، به واقع منشاء تحولاتی غیرمترقبه در ایران و منطقه خواهد بود که تاریخ نگاران و مورخین بدون شک درصدد ثبت و ضبط آن تاکنون برآمده اند. اما در این مقال تلاش خواهد شد این واقعه تخریب کننده چهره ایرانیان را از منظری متفاوت مورد مداقه قرار دهد و وجه دیگری از این حادثه را به تصویر و ارزیابی کشد.
آنچه به طور کلی می توان در چند کلمه پیرامون این موضوع عنوان کرد، تعاملات و چالش هایی است که در صحنه داخلی ایران در میان قدرت های شرق و غرب از دیرباز همواره رصد می شده است. گاه این تعاملات و معادلات سیاسی واجد رنگ و لعاب زد و بندهای سیاسی و معاملات پشت پرده و گاه به درگیری و حتی جنگ رسمی میان آنان منجر شده است. لذا امروز با توجه به عطش سیری ناپذیر قدرت ها برای دستیابی به انرژی ، در عرصه سیاسی ایران بیش از هر زمان دیگری می توان به تقابل قدرت های عالم پی برد.
بروز جنگ سفارتخانه ها و تعطیلی فعالیت های سیاسی رسمی در پایتخت ها و تخلیه و یا به عبارتی اخراج نمایندگان سیاسی کشورها، به طور قطع نشان از نابخردی حکام در ایران و اجرای پرده به پرده سناریوهایی است که ایران را به ورطه نابودی بیش از هر زمان دیگری نزدیک می سازد. اما در این میان از نقش عوامل رسمی و غیر رسمی قدرت های مورد اشاره نیز نمی توان به تغافل گذر کرد. تاریخ ایران زمین اسامی این گونه جیره خواران را که به دربار قدرت های شرقی و غربی به شکل رسمی و بی مهابا رفت و آمد داشتند ، به خوبی ثبت و ضبط کرده و بی تردید اسامی چهره های مورد اشاره طی سه دهه اخیر تاریخ کشورمان نیز روزی به زیور طبع آراسته خواهد شد.
رخداد اخیر در روابط سیاسی ایران و کشور بریتانیا و بالطبع آن دیگر دول غربی را می بایست در چارچوب سیاست های منطقه ای دول قدرتمند عالم و در جهت رقابت های خطر آفرین آنان برای دسترسی به خوان گسترده و با اهمیت انرژی در ایران زمین مورد تحلیل و آنالیز قرار داد. اما نکته قابل توجه درهمین رابطه ، وجود سرسپرده گانی است که در حاکمیت امروز به ظاهر دینی و انقلابی بر مقدرات کشور ، از میان نیروهای نظامی ، امنیتی ، اجرایی و تقنینی کشور مقدمات و مؤخرات لازم را برای تحقق این پرده از پرده های مختلف قدرت ها ، به دست جماعتی از بی خردان و لایه های پائینی کشور به منصه ظهور رساندند.
در سایه اقدام نابخردانه حاکمیت و البته حساب شده از سوی قدرت هایی که به خوبی می دانند پرده بعدی آنان چه می باشد، اخراج کلیه کارکنان سیاسی سفارت جمهوری اسلامی در لندن از سوی وزارت خارجه بریتانیا و کاهش روابط فیمابین دو کشور به پایینترین سطح ممکن ، همچنان قطع کامل روابط سیاسی میان دو کشور به مرحله اجراء گذارده نشده و به نظر نمی رسد دیوان سالاری حاکم بر کشور و دیگر تصمیم گیرندگان در میان گروههای فشار به کلی دچار نوعی مانیاک سیاسی و گسستن آخرین حلقه های ارتباطی با جهان غرب شده باشند.!؟
درهمین ارتباط اولین جمله ای که آقای چیلکات سفیر اخراجی بریتانیا در تهران ، در واکنش به ماجراجویی حکام ایران در حمله به سفارتخانه کشورش در بدو ورودش به لندن و در گفتگو با بنگاه خبری بی بی سی اعلام کرد ، این بود که در رأس هرم رهبری ایران، جدال قدرت وجود دارد و برخی شخصیت ها می کوشند اعتبار و آوازه ی انقلابی خود را تقویت کنند. او اعلام کرد در عرصه سیاست ایران، "می توانید با کوبیدن بریتانیایی ها خیلی پیشرفت کنید."
جملات این مقام سیاسی انگلیسی که بخت با او یار نبود تا بتواند دوران مأموریتش را در تهران به فرجام رساند، حاوی نکته ای ظریف در قبال قدرت گرفتن جناح هایی است که با جبهه ی طرفداران قدرت شرقی در ایران امروز حرف اول را می زنند.! به نظر می رسد درحال حاضر عرصه سیاسی ایران با خروج اجباری انگلیس و دیگر کشورهای متحدش و همچنین ایالات متحده آمریکا، که سه دهه ای است در پس دروازه های ایران در انتظار ورود بسر می برد، این عرصه امروز جولانگاه یکه تازی های کشورهای جبهه کمونیستی شرق همانا روسیه و چین گشته است.!
اما مستندات تاریخی در ایران از یک طرف و نیازهای انرژی دنیای متحد غرب از طرف دیگر، نشان از این واقعیت دارد که این اول راه است و مردم بی پناه ایران می بایست همچنان انتظار پرده های دیگری از سناریوی تدوین شده برای آنان از جانب دو جبهه ی قدرتمند حاضر در ایران را داشته باشند. آنچه محرز و مسلم است به دست گرفتن مقدرات کشور از سوی مردم ایران می باشد، درغیر این صورت رقم خوردن سرنوشتی است که به طور قطع با گذشت یک یا چند دهه و حابجایی جایگاه قدرت ها و عوامل آنها در کشور ، می بایست انتظار سناریوی دیگری را براساس منافع و جهت گیریهای سیاسی جناح های حاکم بر کشور داشت و نه براساس منافع ملی ایران و ایرانی؟!
سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق کشورمان به دیدار خانواده بهمن احمدی امویی، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و سیامک قادری رفت.
به گزارش سحام نیوز، صبح امروز محمد خاتمی برای دلجویی و دیدار با خانواده احمد زیدآبادی به منزل او رفت.
در این دیدار محمد گرگانی – استاد حقوق بشر و از فعالان ملی مذهبی و پدر همسر احمد زیدآبادی – نیز حضور داشت.
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت، از اعضای ستاد مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری بود که در پی حوادث انتخابات ریاست جمهوری به شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی، محکوم شد. او هم اکنون دوران زندان خود را می گذراند.
به گزارش کلمه، آقای خاتمی همچنین با حضور در منزل بهمن احمدی امویی، عیسی سحرخیز، و سیامک قادری، از فداکاری و صبوری این زندانیان سیاسی و خانواده های آنان تقدیر کرد و بر ضرورت آزادی همه زندانیان سیاسی و گشایش فضای سیاسی و اجتماعی تاکید کرد.
در این دیدارها، خانواده های زندانیان سیاسی نیز از آخرین وضعیت زندانیان خود و سایر زندانیان سیاسی و سخت گیری های روز افزون بر ایشان گزارشی را به سید محمد خاتمی ارائه کردند.
تمامی خانواده های زندانیان سیاسی مذکور از روحیه خوب و مناسب این زندانیان خبر دادند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر