-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 05/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مجيد توکلی فعال دانشجويی و حسين رونقی ملکی که در پنجمين روز اعتصاب غذای خود هستند با وضعيت نامناسبی روبه‌رو شده‌اند. بر اساس اخبار رسيده از زندان اوين، مجيد توکلی که از بيماری کليه رنج می‌برد بر اثر اعتصاب غذای خشک دارای وضعيت جسمی نگران کننده‌يی بوده و قادر به صحبت کردن نيست. هم‌چنين وی بر اثر اعتصاب غذا دچار خونريزی معده شده است.

مجيد توکلی از صبح يک‌شنبه در پی انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زده بود، بسياری از فعالين سياسی و مدافعان حقوق بشر در پی ادامه‌ی وضعيت نگران کننده وی طی روزهای گذشته و امروز در سراسر جهان دست به اعتصاب غذا و تحصن در مقابل سفارت‌های ايران و نهادهای بين‌المللی زده‌اند.

به گزارش رهانا، از وضعيت حسين رونقی ملکی نيز تا کنون خبری به دست نيامده است، پدر و مادر وی روز گذشته برای پيگری وضعيت اين وبلاگ‌نويس به تهران مراجعه کرده‌اند، اما تا اين لحظه هيچ خبری از فرزندشان به دست نياورده‌اند.

وضعيت جسمی حسين رونقی ملکی (بابک خرمدين) در سومين روز اعتصاب غذا بسيار وخيم گزارش شده بود، به طوری که وی قادر به صحبت کردن با خانواده‌ی خود در مکالمه‌ی کوتاه تلفنی نبوده و خانواده حرف‌های او را به درستی متوجه نشده بودند.

مجيد توکلی فعالی دانشجويی از ۱۶ آذر ماه در پی برگزاری مراسم روز دانشجو بازداشت و به ۸ سال زندان محکوم شده است. حسين رونقی ملکی نيز از ۲۲ آذر ماه بازداشت و تا کنون در بند ۲ الف زندان اوين نگهداری شده است.


 


در ادامه بازداشت فعالين صنفی معلمان، محمد علی شيرازی و محمد علی شاهدی از اعضای هيات مديره کانون صنفی معلمان يزد نيز بازداشت شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آقای شيرازی ۲ خردادماه سال جاری ابتدا احضار، سپس همراه چند مامور به منزل آمده و با ضبط تعدادی از وسايل شخصی اش بازداشت شد.

محمد علی شاهدی نيز چهار شنبه ۵ خردادماه، به پليس امنيت احضارو بازداشت شد.

با بازداشت اين دو تن، تعداد معلمان دربند به ۱۰ تن رسيد.

علی اکبر باغانی، محمود بهشتی، رسول بداقی، علی رضا هاشمی، اسماعيل عبدی، هاشم خواستار، عبدالله مومنی، محمد داوری، وعبدالرضا قنبری (معلم محکوم به اعدام پاکدشت) و بهمن نصير زاده، منجمله معلمان دربند اند.

لازم به يادآوری است که فرزاد کمانگر، معلم کاميارانی که ۱۹ ازدی بهشت ماه اعدام شد نيز عضو کانون صنفی معلمان کردستان بود.


 


بشار اسد، رئیس جمهور سوریه با تأکید بر اینکه کشورش آماده از سرگیری تماس‌های صلح با اسرائیل است، می‌گوید که ایران نیز از مذاکرات صلح غیرمستقیمی که دو سال پیش با میانجی‌گری ترکیه بین سوریه با اسرائیل در جریان بود، حمایت می‌کرد.

این نخستین بار است که رهبر سوریه از «حمایت ایران» از آن تماس‌های صلح سخن گفته است.

به گزارش بلومبرگ، بشار اسد پنجشنبه در مصاحبه‌ای با برنامه تلویزیونی «چارلی رز» با اشاره به مذاکرات دو سال پیش اسرائیل و سوریه به میزبانی ترکیه گفت که در آن تماس‌ها با هدف دستیابی به صلح میان دو کشور و باز پس‌گیری ارتفاعات جولان، سوریه حمایت ایران را در کنار خود داشت.

آقای اسد در مورد «حمایت ایران از تماس‌های صلح سوریه با اسرائیل» توضیح بیشتری نداده است.

این گفت‌وگوها، دوسال پیش، در زمانی در جریان بود که محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس دولت نهم قدرت را در دست داشت و در طول عمر این دولت خود، بارها بر لزوم محو اسرائیل از نقشه جغرافیا تأکید کرده بود.

آقای احمدی‌نژاد در دیدارها و تماس‌های ماه‌های اخیر خود با بشار اسد و گروه‌های جهادی فلسطینی در دمشق و تهران نیز بارها گفته است که «در صورت وقوع نبردی در منطقه، باید این بار کار اسرائیل را یکسره کرد».

جمهوری اسلامی ایران اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و همواره تماس‌های صلح گذشته میان اسرائیل با کشورهای عربی را به شدت مورد انتقاد قرار داده، و مذاکرات سیاسی جاری میان فلسطینی‌ها با اسرائیل را نیز «گفت‌وگوهایی با هدف به سازش کشاندن فلسطینی‌ها» می‌داند.

ایران شریک راهبردی سوریه، و حامی حزب‌الله لبنان، حماس و دیگر گروه‌های جبهه مقاومت (مخالفان صلح و تماس‌های سیاسی با اسرائیل) است.
توصیه اسد به اسرائیل

آقای اسد در مصاحبه در برنامه «چارلی رز» به اسرائیل توصیه کرد که تنها از راهکار صلح است که می‌تواند خود را در امان ببیند، و گفت که «با داشتن یک شریک، دستیابی به صلح می‌تواند سریعاً محقق شود اما در حال حاضرسوریه چنین شریکی در برابر خود نمی‌بیند».

دولت ترکیه در سال ۲۰۰۸ در زمانی که اهود اولمرت، نخست‌وزیر اسرائیل بود، میزبان چهار دور مذاکرات غیرمستقیم اسرائیلی- سوری در استانبول بود. این تماس‌ها هنگامی که اهود اولمرت به دلیل اتهامات فساد مالی در کشورش در حال کناره‌گیری از نخست‌وزیری بود واسرائیل آماده تدارک برگزاری انتخابات پارلمانی دیگری شد، متوقف گردید.

حمله ارتش اسرائیل به غزه در آخرین هفته‌های عمر دولت اهود اولمرت نیز دلیل جدی دیگری برای بستن دفتر کم‌برگ میانجی‌گری ترکیه بین اسرائیل و سوریه بود.

در دولت بعدی اسرائیل به نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو، علیرغم توصیه‌های موافق بسیاری از سیاستمداران و ژنرال‌های اسرائیلی به از سرگیری تماس‌های صلح با سوریه، این امر تا کنون امکان‌پذیر نشده است.

به ویژه آنکه مناسبات خود ترکیه با اسرائیل به دلیل ناخشنودی اسرائیل از حمایت‌های ترکیه از حماس و انتقادهای شدید نخست‌وزیر اسلامگرای ترکیه از اسرائیل، دیگر به خوبی سال‌های گذشته نیست.

پیش از تماس‌های غیرمستقیم اسرائیلی- سوری با میزبانی ترکیه، این دو کشور متخاصم در سال ۲۰۰۰ میلادی در زمان حیات حافظ اسد، رهبر پیشین سوریه و نخست‌وزیری اهود باراک، رهبر حزب کارگر در اسرائیل مدتی مذاکرات مستقیم صلح را با میزبانی بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت آمریکا درکمپ دیوید برگزار کردند.

اما عمر دولت باراک به ثمر بخشیدن به مذاکرات کفاف نداد و حافظ اسد نیز اصرار داشت که افزون بر ارتفاعات جولان، بخش‌هایی از دریاچه طبریه در شمال اسرائیل هم به تسلط سوریه در آید، که افکارعمومی اسرائیل را خشمگین کرد.

اسرائیل از نبرد شش روزه سال ۱۹۶۷ ارتفاعات جولان را در تسلط دارد و در ۴۳ سال اخیر ده‌ها شهر و شهرک در این منطقه ساخته و صدها هزار اسرائیلی در آن سکنی گزیده‌اند.

بشار اسد در زمینه مناسبات کشورش با آمریکا از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما نیز گفته است که این روابط تا حدی بهبود یافته اما افزوده است: «دولت آمریکا هنوز باید گام‌های دیگری برای جلب اعتماد سوریه و پویایی صلح بردارد».

باراک اوباما اخیراً تحریم‌های آمریکا علیه سوریه را برای ششمین سال پی در پی تمدید کرد؛ تحریم‌هایی که صدور هرگونه کالا غیر از مواد غذایی و دارو به سوریه را منع کرده، و از جمله نمی‌گذارد که سوریه از کتاب‌های آموزشی گرفته تا قطعات هواپیماهای بوئینگ آمریکایی را خریداری کند.

اسرائیل و آمریکا در دو ماه اخیر در مورد انتقال تجهیزات نظامی پیشرفته‌تر، به ویژه ارسال موشک‌های جدید از خاک سوریه برای حزب‌الله، به دولت دمشق هشدار داده‌اند.

اما رئیس‌جمهور سوریه در این مصاحبه اظهار نظر کرده است که «حملات مکرر اسرائیل به سوریه و لبنان، و سرسختی اسرائیل در برابر درخواست‌ها برای خروج از اراضی اشغالی است که عامل بی‌ثباتی منطقه است نه وجود حزب‌الله».

آقای اسد همچنین حزب‌الله را سازمانی «در حال دفاع از خود» توصیف کرد.

منبع: رادیو فردا


 


هر کس در این دنیا بر شانه هایش دردی حمل می کند. آهنگ دردها با هم فرق دارند. هر چند همه ی آنها دردند و روح را جریحه دار می کنند، اما ریشه ی آنها یکی نیست. من احساسم درد می کند. احساس من روزی در خیابان ها لگدمال شد. یک روز پر ازدحام با چشمان خودم دیدم که یک نفر زیر لگدهای خشونت، شرافتش ترک برداشت.
آرام نگاهم کردی و گفتی درد من و بابای تو خیلی جدی تر از درد شماست. ما ثمره ی زندگیمان دارد از دست می رود. تا آن روز فکر می کردم من و فاطمه و بچه ها ثمره ی زندگی شماییم. اما شما به بالاتر نگاه می کنید. شنیده بودم بعضی از چیده شدن یک گل سرخ اشک ها می ریزند و چقدر پر از احساس است این لحظه ها. اما تو دردت خونین تر از سرخی گل سرخ بود. چقدر آرام بودی عمو! وقتی دستت را روی قلبت گذاشتی و گفتی؛ زخمی عمیق اینجا لانه کرده است. هنوز هزار فرسنگ تا فهمیدن تو راه دارم. ندیدم بنالی که؛ آنچه می خواستیم نشد. گفتم نکند از اهالی این شهر غارت زده نیستی. آرام چشم در چشمم دوختی و گفتی دخترم! نگران نباش. خدا که هنوز هست. غصه نخور. راستی عمو چرا وقتِ سکوت به چشمانم نگاه نمی کردی؟ می ترسیدی آن غم عمیق از نگاهت بزند بیرون؟ می ترسیدی در نگاهت بخوانم که خیلی چیزها ته آن نگاه شکسته است؟ نمی خواستی ما ته آن درد تلخ را بچشیم؟ چرا وقتی نگاهم می کردی فضای نگاهت را پر می کردی از لبخند و واژه های مهربانی و نرم؟ می خواستی همان طور در دردهای کودکانه مان غوطه ور باشیم. آن شب تحویل سال که خیابان دم اوین را هم ازمان گرفته بودند یادت هست؟ دعای تحویل سالمان را تو خواندی و ما آمین گویان صلابت صدایت را تحسین می کردیم. می خواستی تنها از دریا ساحل زیبایش را ادراک کنیم؟ آن وسط ها چه خبر بود؟ چرا ماهیگیر به ساحل بر نگشت؟ عمو چیزی شده است که نمی خواهی به ما بگویی؟ قلم تو بلندتر از فریاد ما بود. به خودم می گفتم داری فداکاری می کنی تا وقتی باباهایمان را به راه های دور بردند تو پیش ما باشی تا طعم تلخ نبودن بابا را حس نکنیم. اما دیروز فهمیدم هنوز خیلی خامم. که آنها مشکلشان حرف زدن بابا و قلم تو نیست. نبوده است. شما بودنتان تلخ است. شما حضورتان زندگی را تنگ می کند. شما وقتی هستید آنها دیده نمی شوند. دیروز فهمیدم که تحمل بدی اگر سخت است و تلخ، تحمل خوبی و بزرگی هزار بار سخت تر است. تا دیروز فکر می کردم تلخ، قد کوتاه کسانی است که ما و شما را انکار می کنند. حالا می دانم که مشکل قامت بلند و ایستاده ی تو بوده است. عمو محسن! من هنوز حسم درد می کند و هنوز نمی دانم که ته آن سکوت و نگاه های خموش چه می گذشت. مجسمه های شهر را که دزدیدند همهمه ای در شهر بلند شد. تو نگاهی به آسمان بلند کردی که خدایا به کجا می روند؟ من داغدار مجسمه های نامداران سرزمینم بودم. اما هنوز تو را آرام و صبور می دیدم.
تو را به خاطر هیج بهانه ای بردند. نمی شود که تو بمانی. دانشگاه اوین این روزها دکتر آرمین را کم داشت. هر کس را به بهانه ای. تو را هم به خاطر ادراکت. به خاطر شعورت. به خاطر دانایی ات. آن دانایی که آن روز ساعت ها به پای بحث من نشست و عمق دینداری و فهمیدگی از انتهای ادراکش بیرون تراوید. فهمیدم که کار کار دانش است. فهمیدن کار را بر آنان سخت کرده است. چشم در چشمم دوختی و گفتی عمو! درد من و بابا عمیق تر از درد توست. ما فلسفه ی زندگی مان درد می کند. جاده های روشن ما را زخمی کرده اند. راه عبور مردم را ربوده اند. مردم دارند درد می کشند. دارند تاریخ مردمم را غارت می کنند. آسمان را پاره پاره کرده اند. چشم در چشمم دوختی و گذاشتی تا بی محابا دو قطره اشک بر آن بنشیند. دیگر نگاهت را ندزدیدی. چشمانت خجالت نکشید. راحت گریست. دو قطره اشک بر چشمان شفافت لغزید. من جرات نمی کردم به چشمانت نگاه کنم از آن گستاخی و جسارت چیزی در چشمانم نمانده بود. موج سنگین دریا تا انتهای ساحل پیش آمده بود. تو نگاه از من بر نمی داری.
وقتی آمدند تا بلندترین سرو شهرمان را بر شانه های حقیر خویش ببرند؛ گفتی من دارم می روم کار به انتها رسیده است. یا هرگز بر نمی گردم یا با خود مردان راه را می آورم. می روم شاید این آخرین بار باشد. اگر برگشتم با راه می آیم. با هزار جاده برای عبور. اگر نیامدم بگویید عمو سکوت نکرد. پیش از رفتن اعتراف کرد که به همه ی پیمان های روز الست خویش وفادار است. گفت شاید هزار حادثه بر من ببارد، اما من این فریاد روشن ام که؛ همیشه بر سر پیمان ایستاده ام پیمانه به دست


 


برای همه ما جعفر پناهی نماد شجاعت، مقاومت و ایستادگی در زندان بود که امید را در راه سبزمان نوید می داد. فراتر از آن، تو برای ما نماد هنرمند وفادار و متعهدی هستی که سبز و استوار بر فراز ایمانت و آرمان های مردمت ایستادی و هنر را به قدرت نفروختی.

پنج شب گروهی از جوانان اصلاح طلب ضمن حضور در منزل جعفر پناهی ، کارگردان آزاد شده از زندان از مقاومت و فداکاریهای وی تجلیل کردند .

به گزارش تحول سبز، جوانان اصلاح طلب در این دیدار که در منزل آقای پناهی صورت گرفت لوح تقدیری را جهت تشکر از مقاومت و ایستادگی وی به او تقدیم کردند. متن کامل لوح تقدیر جوانان اصلاح طلب بدین شرح است:

به نام خدای امید و آزادی

جناب آقای جعفر پناهی
در تقویم ما بیش از ۸۰ روز را در اسارت گذراندی و روزها، بی حضور سبز تو خط خورد. نیک می‌دانیم که روزهای دشوار نبودن شما و تنهایی همسر و فرزندانت را هرگز نمی توانیم با قلم خویش، تصویری کوچک بسازیم اما بدانید در تمامی این روزها سعی کردیم تا عضوی از خانواده شما باشیم تا به آنان که تورا دربند کردند بگوییم؛ خانواده جعفر پناهی بی شمار است.
برای همه ما جعفر پناهی نماد شجاعت، مقاومت و ایستادگی در زندان بود که امید را در راه سبزمان نوید می داد. فراتر از آن، تو برای ما نماد هنرمند وفادار و متعهدی هستی که سبز و استوار بر فراز ایمانت و آرمان های مردمت ایستادی و هنر را به قدرت نفروختی. هر چند این روزها سخت و طاقت فرسا گذشت و راه پیش رو نیز دشوار و نا هموار است اما نیک می دانیم عمر شب سرانجام به پایان می رسد و طلوع صبح امید و آزادی نزدیک است.

این لوح بهانه کوچکی برای تقدیر از صبر و ایستادگی شما به نمایندگی از جوانان سبز ایران است تا بدانید همیشه قدردان شما و مصمم به ادامه راهی که با هم آغاز کرده ایم هستیم و همچنین بداندیشان بدانند که وطن عزیزمان ایران، همچون شما مردمان آزاده، هزاران هزار یار دارد.

با آرزوی سربلندی
جوانان سبز اصلاح طلب ایران


 


با گذشت یک روز پس از حملۀ شبانۀ گروهی از لباس شخصی ها به ساختمان مرکزی دانشگاه آزاد، امروز جمعه هفتم خرداد ماه ۸۹، دادسرای تهران با صدور اطلاعیه ای ادعا کرد "اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیر مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارش‌های مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری، در بازرسی از یکی از ساختمان‌های مرکزی آن دانشگاه به دست آمده است."

پیش از این رسانه ها از حملۀ شبانۀ حدود بیست لباس شخصی با ساختمان مرکزی دانشگاه آزاد خبر داده بودند که با انتشار اطلاعیۀ امروز دادسرای تهران، مشخص گردید لباس شخصی های مهاجم از کدام ارگان اعزام شده بودند.

به گزارش ایسنا، دادسرای تهران در اطلاعیه امروز خود همچنین مدعی شد "این اسناد در طبقه ششم ساختمان محل استقرار دفتر هیات امنا دانشگاه آزاد بوده وعده‌ای برای خارج کردن این اسناد و مدارک از مرکز یاد شده تلاش کرده‌بودند."

این درحالیست که دو روز پیش، شورایعالی انقلاب فرهنگی براساس اساسنامه ای که جدیدا توسط محمود احمدی نژاد در مورد دانشگاه آزاد ابلاغ کرد، پنج عضو جدید هیات امنای این دانشگاه را – از میان حامیان رئیس دولت- انتخاب و معرفی نمود تا عملا این دانشگاه زیر مجموعه دولت قرار گیرد.

بلافاصله یک روز پس از این اقدام دولت، و اعتراض مقامات دانشگاه آزاد، ساختمان مرکزی آن دانشگاه به طور شبانه مورد حمله واقع شد که بنا به گزارش خبرگزاری مهر، ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز پنج‌شنبه ۶ خرداد (۲۷ مه) تعداد زیادی از لباس شخصی‌ها به آن محل حمله کرده و حتی نگهبانان این ساختمان را تهدید کرده و دستبند زدند.

این خبرگزاری همچنین خاطرنشان کرد دورنگاری که از سوی دفتر ریاست هیات امنای دانشگاه آزاد منتشر شده، می‌نویسد که مراجع قضایی در خصوص قانونی بودن این حمله، هیچگونه اطلاع و خبر رسمی به مسئولان این دانشگاه نداده‌اند."

در دورنگار دانشگاه آزاد، این اقدام ادامه "تحرکات روزهای اخیر" دولت ذکر شده و آمده‌است: این عمل "به دنبال اعلام تغییرات غیر قانونی در اساسنامه این دانشگاه و معرفی اعضای جدید هیات امنا و همچنین برگزاری تجمعات خلاف تعدادی از افراد لباس شخصی در مقابل دفاتر مختلف دانشگاه آزاد انجام شده‌است."

به گزارش ایسنا "در اطلاعیه دادسرای تهران آمده‌است که اسناد و مدارک زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز، اسناد مالی غیر مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه دولتی و نیز گزارش‌های مرتبط با یکی از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بازرسی از یکی از ساختمان‌های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی کشف و ضبط شد.

گفتنی است محمود احمدی‌نژاد ششم اردیبهشت امسال، با حذف نام میرحسین موسوی به عنوان یکی از اعضای هیات موسس دانشگاه آزاد، اساسنامه جدید این دانشگاه را ابلاغ کرد که طبق آن "هیات امنای جدید دانشگاه آزاد تا یک ماه آینده موظف است فرد پیشنهادی برای احراز ریاست دانشگاه آزاد را، برای یک دوره چهارساله به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کند."

هیأت‌های موسس و امنای دانشگاه آزاد، این اقدام دولت و همچنین اساسنامه جدید را دارای "اشکالات شرعی و قانونی" می‌دانند.


 


نشریه دانشجویی “گلاویژ”، متعلق به دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیر روز چهارشنبه ۵ خرداد ماه برای سومین بار طی هشت ماه گذشته توقیف شد.

به گزارش کلمه، توقیف این نشریه همانند دفعات قبل در روندی کاملا غیرقانونی و بر خلاف آیین نامه نشریات دانشجویی صورت گرفت. دلیل توقیف این نشریه “عدم هماهنگی با حراست دانشگاه در مورد تغییر مدیر مسئول” اعلام شده است. این در حالی است که طبق آیین نامه نشریات دانشجویی، برای تغییر مدیر مسئول هیچ نیازی به هماهنگی با حراست دانشگاه نیست.

خبر توقیف نشریه “گلاویژ” هم ایتدا به صورت شفاهی و سپس از طریق اس.ام.اس (!) به مسئولان نشریه ابلاغ شده و هیچ گونه حکم توقیف کتبی در این مورد صادر نشده است.

گقتنی است نشریه گلاویژ تنها نشریه مستقل دانشجویی در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر است که در سال تحصیلی جاری تحت فشارهای شدید از طرف نهادهای امنیتی و حتی نظامی خارج از دانشگاه قرار داشته و چند تن از اعضای هیئت تحریریه آن نیز در این مدت بازداشت و بازجویی شده اند.

 


 


احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در همایش رؤسای دفاتر استانی و مدیران ستادی شورای نگهبان گفت:زمانی به دلیل مصلحت‌اندیشی‌ ناشی از احتمال سوء استفاده فتنه‌گران، از علنی کردن برخی انتقادها و گلایه‌ها پرهیز کردیم و این تذکرات را علنی نمی‌گفتیم، ولی تا کی باید در این خصوص سکوت کرد؟

به گزارش خبرگزاری های کشور،جنتی اظهار کرد: وجود عناصری در پست های سیاسی که با تفکراتی خاص، در عزل و نصب ها دخالت نا به جا می کنند و مایلند کشور به آمریکا نزدیک شودبرای نظام خطرناک است.

وی ادامه داد : این اشتباه بزرگی است که کسی گمان کند برای رفع مشکلات کشور باید از آمریکا و دشمنان اسلام کمک گرفت

 


 


سخنرانی دکتر پیمان با تهدید مامور دادستانی لغو شد.

دکتر حبيب الله پيمان به دعوت جمعي از معلمان شهريار قرار بود روز پنجشنبه در به مباحث قرآني و پرسش و پاسخ راجع به کتاب «وحي دانش رهايي بخش» بپردازد. شخصي که خود را مامور دادستاني تهران معرفي می کرد طي تماس تلفنی دکتر پيمان و معلمان شهريار را تهديد به بازداشت نمود. لذا دکتر پيمان براي جلوگيري از هرگونه دستگيري افراد شرکت کننده، جلسه مذکور را ملغی کردند.

شايان ذکر است در اين روزهاي نزدیک به حماسه های پر شور ۲۲ و ۲۵ خرداد، ‌نهادهاي امنيتي طي تماس
هايي با خانواده هاي هواداران جنبش مسلمانان مبارز آنها را تهديد و به دفتر پيگيري وزارت اطلاعات احضار کرده اند.


 


به نام مالك زمين و آسمانها

اينك،در آستانه سالروز انتخابات شبهه بر انگيز دهم و روزهاي پر خون پس از آن اعلام ميداريم:
به ياد همكلاسي هاي شهيدمان،به ياد همه دانشجويان و همه هموطنانمان كه پس از انتخابات شهيد،زنداني وشكنجه شدند باز هم در بيست و دوم خرداد ماه قيام خواهيم كرد.
به ياد همكلاسيهاي شهيدمان "مهندس امير جوادي فر" و "اشكان سهرابي" سبزينه وجوديمان را دوباره شكوفا ميكنيم.
دانشجويان و ملت بزرگوار ايران:
در اين غباري كه سر تا سر ميهنمان را فرا گرفته است، بر ما است كه با جنبش سبز مردم همراه گشته و سرود آزادي را با هم بخوانيم.
در اين فضاي ديكتاتوري مطلق كه فرصت هيچ انتقادي به وضع موجود را نداده و برخورد هاي ناشايست بر منتقد روا ميدارند بر خود لازم ميبينيم كه در صحنه حضور داشته باشيم.
به خاطر تحريف دين مبين اسلام قيام خواهيم كرد .به راستي كه حكيم فردوسي هزار سال پيش چه زيبا فرموده:

زيان كسان پي سود خويش/بجويند و دين اندر آرند پيش

بي شك اكنون،دروغ و ريا چيزي است كه بيش از هر چيز در زمام داران و ناطقان حكومت نفوز كرده است و اين خود باعث خرافه گويي و عوام فريبي گشته است ولي ملت ايران ،آگاه تر از هميشه به مبارزه با آن برخاسته است و ما نيز همواره با مردم قدم خواهيم بر داشت
جو امنيتي دانشگاه ها ،شهر ها و كشور،ما را از راه استوار خويش دور نمي سازد.
ما هرگز بر سر سرنوشت خود كوتاه نخواهيم آمد و نخواهيم گذاشت خون شهيد هايمان بي ثمر بماند.
راه مجيد توكلي"شرف جنبش دانشجويي"همواره ادامه دارد و تا آخرين قطره خون براي احقاق مطالبات مان ميجنگيم.

وعده سبز ما 22 خرداد
چه در دانشگاه
چه در خيابان

دانشجويان سبز دانشگاه آزاد قزوين
 


 


احمدی نژاد و زمین خواران

محمود احمدی نژاد در آخرین سفر استانی خود در کرمان، با سخنان تندی روسیه را خطاب قرار داد، حملات تند محمود احمدی نژاد نسبت به روسیه و اهمیت خبری این موضوع باعث شد بخشی از سخنرانی وی کمتر در رسانه ها مورد توجه قرار گیرد.

در کنار بی سابقه بودن حملات احمدی نژاد به روسیه، انتقاد او از مجلس و قوه قضائیه و صحبت از زمین خواری هم در نوع خود بی سابقه بود، اما آیا اینبار صحبت های وی از زمین خواری ادامه روند عوام فریبانه و اشاره های بی سر و ته و بدون نام بردن و تهدید به افشاگری نبود.

رئیس دولت کودتا در سخنرانی خود خطاب به یک زمین خوار مشخص اینگونه گفت: «كسي كه در اطراف تهران 300 هكتار از بهترين زمينهاي دولت را سالهاست تصرف كرده و وزير جهاد كشاورزي قبلي زورش نرسيده و تاكنون وزير فعلي نيز نتوانسته كاري كند فرض كنيد با اين وجود قانوني در مجلس تصويب شود كه به دولت بگويد كه تو موظف هستي به اينها سند بدهي و اگر دولت استنكاف كرد، اجازه داده شود تا به آنها سند داده شود كه اين تبعيض و بيعدالتي است».

اینبار محمود احمدی نژاد برخلاف همه بارهای گذشته در خصوص زمین خواری با نشانه دقیق صحبت می کند و از کسی می گوید که در اطراف تهران 300 هکتار از زمین های دولتی را تصرف کرده است، البته پیش از این نیز وی با ایما و اشاره در این مورد نکاتی را گفته بود.

این شخص که احمدی نژاد همانند همیشه نامی از او نمی‎برد ، محمد جواد اردشیرلاریجانی است و سئوال اینجاست که چرا احمدی نژاد نسبت به این قضیه که به گفته وی سالها پیش صورت گرفته امروز اعتراض کرده است؟

جواد لاریجانی همانگونه که احمدی نژاد می گوید سالها پیش اقدام به تصرف غیرقانونی زمین های عمومی نموده است. وی در روستای مبارکیه در بخش جواد آباد، شهرستان ورامین حدود 2500 هکتار از زمین های محلی که "زمین های روستا و زمین های منابع طبیعی" هستند را به تصرف خود در آورده و در این زمین ها 12 حلقه چاه غیر مجاز عمیق هم حفاری کرده است و با اعمال نفوذ اجازه نداده است که دولت های هشتم و نهم و دهم این زمین ها را به صاحبان واقعی آن که بیت المال است بازگردانند.

حمله به برادران لاریجانی

احمدی نژاد در سخنان کرمان خود علی لاریجانی رئیس مجلس و صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه را مورد حمله قرار داده و بدون اشاره مستقیم، آنان را نیز به شریک جرم و همکار با کسی عنوان کرده که در اطراف تهران 300 هکتار زمین را غصب کرده و آنان قصد دارند این اقدام وی را قانونی کنند.

احمدی نژاد بدون نام بردن مجلس به ریاست علی لاریجانی را به تلاش برای تصویب قانونی متهم کرده که در پی آن جواد لاریجانی می تواند برای این زمین ها سند مالکیت دریافت کند و ادامه داده است که اگر دولت در مقابل این عمل مقاومت کند قوه قضائیه – به ریاست دیگر برادر لاریجانی – اقدام به صدور این سند مالکیت خواهد نمود.

گروکشی پرونده های فساد اقتصادی

سئوال اساسی که پیش می آید اینست که دلیل اعلام این ماجرا از سوی احمدی نژاد در مقطع فعلی چیست؟

در روزهای اخیر در خبرهای منتشر شده از سوی قوه قضائیه اعلام شده است که پرونده فساد مالی معاون اول دولت دهم در مراحل نهایی جمع آوری مدارک قرار دارد و بزودی رسیدگی به آن شروع می شود.

واقعیت این است که احمدی نژاد با این عمل خود رسما با برادران لاریجانی وارد جنگ شده و به این ترتیب سعی دارد با دادن نشانه هایی آنان را وادار کند که از رسیدگی به پرونده معاون اول فاسد خود دست بردارند و علی لاریجانی در مجلس جلوی افشاگری بیشتر در این خصوص را گرفته و صادق لاریجانی جلوی قضایی شدن مسئله را بگیرد.

در پرونده فساد رحیمی که اولین بار توسط الیاس نادران در مجلس فاش شد، احمدی نژاد تا امروز در دو مرحله سعی کرده است که جلوی رسیدگی به آن را بگیرد، وی بعد از افشاگری نادران در دیداری با رهبری به وی گفته است که تمامی این پولها در ستاد انتخاباتی وی هزینه شده است تا بدین ترتیب رهبری را متقاعد کند که پرونده رحیمی پیگیری نشود.

وی همچنین در یکی از جلسات هیات دولت نیز به این موضوع اشاره کرده و گفته است که: «اگر رئیس قوه قضاییه میخواهد با فساد مبارزه کند اول باید از برادر خود باید شروع کند» و سخنرانی کرمان نیز ادامه مرحله دوم تلاش احمدی نژاد برای مسکوت گذاشتن پرونده فساد رحیمی است.

دفتر فاطمی؛ دفتر فساد

باید دید ابعاد فساد رحیمی در چه اندازه است که رئیس دولت کودتا از فاش شدن بیشتر و رسیدگی به جزئیات آن بیم دارد و در جمع مردم رئیس قوه قضاییه و مجلس را مورد خطاب قرار می‎دهد و در لفافه تهدید می کند؟!

در سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد در میدان فاطمی دو شرکت به ثبت رسید، یکی از این شرکت ها که موسسه فرهنگی، ورزشی، هنری و جهانگردی بود با نام "آرمان گستران میهن" و دیگری "ستون استوار جهان" و به مدیریت برادران ابدالی آغاز به کار کرد.

فساد مالی این شرکت ها به این صورت بود که جعفر و علی ابدالی برای گرفتن وام های کلان از بانک مرکزی اقدام می کردند و محمدرضا رحیمی با نفوذی که در دولت داشت اجازه پرداخت این وام ها را برای این دو شرکت می گرفت و در مقابل این عمل 10 تا 15 درصد از مبلغ وام را بعنوان پورسانت دریافت می کرده است.

گفته می شود که بزرگترین رقمی که رحیمی از این طریق برای برادران عبدالی توانسته بود از بانک مرکزی وام دریافت کند، وامی بوده به مبلغ بیش از هفتصد میلیون دلار که وی از این رقم حدود 5 درصد را دریافت کرده بود و در مجموع رحیمی برای خانه فاطمی بیش از یک میلیارد دلار وام گرفته بوده است.

این روزها برادران عبدالی مدتی است که از سوی قوه قضائیه دستگیر شده و در زندان اوین در حال تکمیل قضایی پرونده فساد مالی خانه فاطمی هستند و نگرانی محمود احمدی نژاد و محمدرضا رحیمی در این است که با اعترافات این دو برادر پرونده فساد مالی از محمدرضا رحیمی فراتر رود و نام های دیگری نیز به میان بیاید. احمدی نژاد سعی دارد برای علاج این واقعه پیش از همه دست به کار شود و از اساس جلوی بررسی این پرونده و مطرح شدن جزئیات آن را بگیرد.

محمد جواد لاریجانی و حمله به اصلاح طلبان و جنبش سبز

از نکات دیگری که در جریان این گرو کشی سیاسی و مالی در ماههای اخیر نمود و بروز بیشتری یافته است نوع حمله و گفتار محمدجواد لاریجانی در خصوص اصلاح طلبان و جنبش سبز و رهبران آن است. وی در ماه های اخیر در حمله به اصلاح طلبان گوی سبقت را از همه ربوده است که این خود، علامت سئوالی اساسی را ایجاد کرده است.

پاسخ به این پرسش نیز با توجه به نکات فوق شاید چندان دور از ذهن نباشد، دلیل تندروی های اخیر جواد لاریجانی در ماههای اخیر تنها اعلام وابستگی و تعهد وی به جبهه اصولگراست تا در زمانی که احمدی نژاد تصمیم به علنی کردن پرونده فساد و زمین خواری وی را گرفت اصولگرایان با حمایت از وی جلوی بی آبرو شدنش را بگیرند.

اصلاح طلبان و فساد

از نکاتی که محمود احمدی نژاد در جریان مناظره های انتخاباتی و شعارهای انتخاباتی سال گذشته اش روی آن پافشاری می کرد، ادعای وجود فساد میان اصلاح طلبان بود، وی با نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در جریان انتخابات آنان را بدون آنکه در هیچ دادگاهی محکوم شده باشند شخصا محکوم کرد.

تا با امروز که یکسال از آن ماجرا می گذرد نه اصلاح طلبی به جرم فساد مالی محاکمه شده و نه فساد مالی اش اثبات شده اما نام هایی که بعنوان دانه درشت های فساد مالی تا به امروز منتشر شده همه بستگان و وابستگان به جریان اصولگرا هستند که تا امروز نیز از پاسخگویی در خصوص عملکرد مالی شان شانه خالی کرده اند و دستگاه قضا که برای سربریدن هر مخالفی لحظه شماری می کند در مقابل فساد گسترده و میلیاردی و زمین خواری هم اندیشان و هم پالگی های خود سر تعظیم فرود آورده و تنها نظاره گر این ناعدالتی شده است.

 

 


 


آزادی زندانیان، رفع تنگناها و تهدیدها می‌تواند فضا را تلطیف و جامعه را به آینده امیدوارتر کند. همچنین تمهید مناسب برای برگزاری انتخابات آزاد در فضایی امن و با نشاط در آینده سبب کاهش کدورت‌ها و رفع بدبینی‌ها و سیر به سوی تحقق راه و خط امام و عمل به قانون اساسی خواهد بود.

مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه‌ای ضمن ارایه راهکارهای فوق هشدار داد:جریانی مرموز با امکانات مادی و تبلیغاتی می‌کوشد تا امام و انقلاب را به نفع توهمات خود مصادره کند.

به گزارش پارلمان‌نیوز، دراین بیانیه آمده است: خرداد ماه شگفتی‌ها و شکفتن‌ها، ماه اشک ها و شادی‌هاست و ماهی است که تقدیر الهی بر این قرار گرفته بود که ملتی بزرگ که با تکیه بر دین و فرهنگ و سابقه درخشان از طوفان‌ها گذشته است، جوهر اصیل خود را نشان دهد و این ماه را مبدأ بالندگی حرکتی کند که از دیرباز آغاز کرده بود و تپش قلب مؤمن و آگاه خود را در وادی آزادی و سربلندی و به دست گرفتن مقدرات خود آرام سازد و با نفی استبداد و استعمار کشتی طوفان زده سرنوشت را در ساحل امن و آرام اخلاق و عدالت فرودآورد.

مجمع روحانیون مبارز در تبیین حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تصریح کرده است:روز ۱۵ خرداد روز تبعیت از بزرگ مردی بود که مردم با خون خود با اون پیمان بستند تا برای دفاع از دین و میهن و آزادگی از پای ننشینند. ۱۵ خرداد ۴۲ آغازگر شمارش معکوس واژگونی رژیم شد تا خیزش مظلومانه مردم، نوید پیروزی ۱۵ سال بعد را بدهد و داد. پیوند امام و مردم مهم‌ترین عامل پیروزی‌های درخشان بود. امام از جایگاه یک عالم وارسته و مرجعیت دینی همواره بر حق و حرمت مردم تأکید کرد و از رنجی که این ملت از سلطه تحقیرآمیز اجانب و سفاکی‌های رژیم استبدادی و فقر و عقب‌ماندگی ناشی از آن می‌کشید رنج می‌برد و همواره در کنار دعوت به خدا و اخلاق و معنویت از مردم سخن گفت و همه چیز را برای مردم خواست و به آنان دلیری بخشید تا به پا خیزند و حق خود را بشناسند و بگیرند. حضرت امام اسلام را چنان می‌دید و معرفی می‌کرد که نه با تحجر و واپس گرایی سازگار است نه با دیکتاتوری و وابستگی.

امام برای مردم مبارزه کرد و آنگاه که انقلاب به پیروزی رسید باز هم مردم را محور دانست و رأی آنها را میزان در استقرار نظام معرفی کرد و مسؤولان را خدمتگزاران پاسخگو در برابر مردم به حساب آورد و آزادی های اساسی مردم را در کنار عدالت برای مردم به عنوان دو بازوی اساسی جهت رسیدن به آرمان های انقلاب اسلامی مورد تأکید قرار داد. مردم نیز امام را نماد عزت، آزادی و سربلندی خود دیدند و به رهبری او سر سپردند.

در بخش دیگری از این بیانیه آمده است :۱۴خرداد یکی دیگر از روزهای شگفت انگیز تاریخ معاصر ایران است. در این روز رهبر انقلاب بعد از سال‌ها مبارزه در متن خفقان و گذر از تبعید، بازگشت به ایران، پیروزی انقلاب، تأسیس جمهوری اسلامی و بیش از ۱۰ سال رهبری نظام، به دیدار معشوق شتافت. وداع شورانگیز ملت با رهبر صحنه‌هایی را رقم زد که بدون تردید در همه تاریخ بی‌سابقه است و نشانگر ایمان این ملت به امام و پیوند استوار میان آنها بود.
بدرقه مردم از امام شکوه‌مندتر از استقبال بی نظیر از ایشان بود و این امر با وجود تحمل مشکلات فراوان از سوی ملت که ناشی از حوادث انقلاب، جنگ تحمیلی و توطئه‌ها و ترورها بود صورت گرفت و نشان داد که ملت از عظمت کاری که به رهبری امام صورت گرفته آگاه است و دستاورد انقلاب را در برابر هزینه هایی که برای آن پرداخته است بسی گرامی و گران سنگ می شناسد.

این تشکل روحانی اصلاح‌طلب در بخش دیگری از این بیانیه خود با اشاره به حادثه فتح خرمشهر ،تاکید می‌کند: عظمت خرداد به روزهای ۱۴ و ۱۵ این ماه منحصر نیست. سوم خرداد نیز روزی بزرگ در تاریخ زندگی اجتماعی این ملت بود. روزی که خرمشهر خونین و قهرمان پس از ماه‌ها اشغال رژیم متجاوز و سفاک آزاد شد. مقاومت ستودنی ملت در برابر تجاوز و اشغال و جانفشانی و فداکاری شگفت انگیز فرزندان غیور میهن اسلامی اثر معجزه گر خود را آشکار کرد تا سوم خرداد نماد آزادی و آزادیخواهی ملتی باشد که صاحب انقلابی بزرگ و تاریخی پرافتخار است.

ماه خرداد از سوی دیگر تجلی گاه حق و حاکمیت ملت بزرگوار ایران بر سرنوشت خویش است تا در پرتو عدلی که مصداق برجسته آن را در حکومت مولا امیرالمؤمنین (ع) می بیند نه خودسری خودکامگان را برمی تابد و نه توطئه بیگانگان را. تقدیر الهی بر این قرار گرفت که انتخاب رییس جمهور که علی القاعده باید مظهر اراده ملی باشد در ماه خرداد صورت گیرد تا مردم از یاد نبرند که برای رسیدن به یک نظام مردم سالار از چه طوفان هایی گذشته اند و از انتخابات آزاد که دستاورد مهم انقلاب اسلامی است پاسداری کنند و هم حکومت با تأمل در خرداد پیروز متذکر باشد که تحت نظارت مردم است و قدرت را از مردم به عاریت گرفته است و خدای ناکرده به راه دیکتاتوری نرود و بر آنچه رأی واقعی مردم به آن تعلق گرفته است گردن نهد.
در ادامه این بیانیه آمده است: در این میان دوم خرداد برجستگی ویژه ای دارد که در آن مردم به آزادی از پایگاه دین و به مردم سالاری بر اساس آرمان های انقلاب و به توسعه توأم با عدالت و به نقدپذیری حکومت به عنوان نماینده تحت نظارت مردم و به حرمت ایران و ایرانی و وجاهت ملی در عرصه بین المللی با حفظ مصالح کشور رأی دادند و رأی خود را در سطحی بالاتر در ۱۸ خرداد ۴ سال بعد تکرار کردند.
انصاف باید داد که حضور مردم به همت همه اقشار جامعه و به خصوص با فعالیت همه تشکل‌ها و گروه‌های مختلف در انتخابات ۲۲ خرداد سال ۸۸ نیز تجلی فوق العاده‌ای داشت. امری که می‌توانست راه حرکت به سوی آینده بهتر و برتر را هموار کند.
در بخش دیگری از این بیانه تصریح شده است :خرداد امسال را در حالی سپری می‌کنیم که امواج تهمت‌ها و ناسزاگویی‌ها به خصوص از سوی محافل و رسانه‌های خاص فضا را تنگ کرده است. آنچه بیش از همه باعث تأسف است این است که اینگونه اقدام‌ها به اصل نظام لطمه می‌زند به خصوص اینکه جریانی مرموز با امکانات فراوان مادی و تبلیغاتی که در اختیار دارد می‌کوشد تا امام و انقلاب را به نفع توهمات و برنامه‌های خود مصادره کند و حتی چهره‌ای مخدوش از اسلام ناب محمدی (ص) و امام خمینی (ره) که منادی و مروج آن بود ارائه دهند.

در پایان این بیانیه آمده است: انتظار این است که هرچه زودتر این فضا تغییر کند، آزادی‌های مصرح در قانون اساسی پاس داشته شود، در برخوردها انصاف و موازین قانونی و شرعی و قانون اساسی و آیین دادرسی رعایت شود. نهادها و دستگاه‌هایی که وظایف ویژه دارند از دخالت گسترده در امور دیگری که به وظایف آنان مربوط نمی‌باشد از جمله دخالت در سیاست، اقتصاد و فرهنگ بازداشته شوند. جلوی برنامه‌ها و رفتارهایی که به زیان اقتصاد کشور و مصالح عالیه میهن به خصوص در عرصه بین‌المللی است و باعث تشدید فشارها بر جامعه می‌شود گرفته شود. آزادی زندانیان، رفع تنگناها و تهدیدها می‌تواند فضا را تلطیف و جامعه را به آینده امیدوارتر کند. همچنین تمهید مناسب برای برگزاری انتخابات آزاد در فضایی امن و با نشاط در آینده سبب کاهش کدورت‌ها و رفع بدبینی‌ها و سیر به سوی تحقق راه و خط امام و عمل به قانون اساسی خواهد بود.


 


مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با اشاره به امضای تفاهم نامه قرارداد فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، از واگذاری قرارداد فاز ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبی به کنسرسیومی متشکل از خاتم الانبیا و چند مجموعه داخلی خبر داد.

به گزارش مهر، علی وکیلی با اشاره به واگذاری طرح توسعه فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، گفت: در حال حاضر تفاهم نامه توسعه این سه فاز پارس جنوبی با خاتم الانبیا امضا شده و زمین برای آغاز عملیات اجرایی نیز تحویل این مجموعه شده است.

مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس به واگذاری قرارداد طرح توسعه فاز ۱۹ پارس جنوبی به پتروپارس را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: همچنین قرارداد فاز ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی نیز پیشتر با شرکت ساختمان صنایع نفت (اویک) واگذار شده است.

این مقام مسئول همچنین از واگذاری قرارداد فاز ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبی به کنسرسیومی متشکل از شرکتهای داخلی خبر داد و یادآور شد: به نظر می رسد قرارگاه سازندگی سازندگی خاتم الانبیا، صدرا، شرکت ملی حفاری و شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی اعضای این کنسرسیومها را تشکیل خواهند داد.

 


 


اعظم طالقانی، دبیر كل جامعه زنان انقلاب اسلامی و صدیقه وسمقی، شاعر و پژوهشگر علوم دینی، با صدور بیانیه ای مشترک، نسبت به مسائل كشور و رخدادهای اخیر، واكنش نشان داده و خاطرنشان کردند "آنان كه با توجیه حفظ نظام و به تعبیر دیگرحفظ قدرت وحکومت، ستم و ستمگران را یاری می كنند، بدانند كه راهی بی سرانجام را برگزیده اند."

اعظم طالقانی و صدیقه وسمقی، در بیانیه خود که در اختیار جرس قرار دادند، ضمن انتقاد از اینکه "در نظام جمهوری اسلامی فریادرسی یافت نمی شود كه مظلومان و ستمدیدگان از او یاری گیرند؟!"، خطاب به مقامات حکومت خاطرنشان کردند "به ناچار شما مسئولانی را كه در حال حاضر بر مسندی از قدرت تكیه زده اید، می خوانیم واز شما می خواهیم از این همه جور و ستم كه بر فرزندان این آب و خاك می رود جلوگیری كنید."

این دو فعال سیاسی مدنی همچنین بیان داشتند "ای كسانی كه بر مسند فقاهت، قضاوت، قانون گذاری، اجرای قانون نشسته اید! امروز اقشار وسیعی از این ملت از این همه قانون شكنی و تعدی به حقوق مشروع مردمان و بویژه بازداشتهای غیر موجه و غیر قانونی و اعدام‌های بلاوجه و ظالمانه به تنگ آمده و لب به فریاد گشوده‌اند و دادخواهی می كنند. وااسفا كه دادرسی نیست. فرزندان ما در پشت دیوارهای بلند زندان‌ها و بازداشتگاه ها رنج می برند و كشته می شوند و دست ما از نجات آنان كوتاه است. جنایتكاران آزادند و مصون از هر مؤاخذه و مجازاتی و آزادی خواهان اسیرند و با اتهاماتی غیر موجه و محاكماتی غیر عادلانه یا محكوم به تحمل حبسند و یا در انتظار مرگ. كدام دین و مذهب توجیه گر این رفتارهاست؟! "

اعظم طالقانی و صدیقه وسمقی در این بیانیه همچنین ظلم و همراهان ظلم را مورد خطاب قرار داده و هشدار دادند "به نظر می رسد عده ای راهزن عقل و دین و مدنیت و انسانیت در این آب و خاك می تازند و مسندنشینان بسیاری به اقتضای منافع كوچك و كوتاه مدت خویش، یاطریق همراهی با ترک تازان را بر گزیده اند و یا لب فرو بسته اند و به این ترتیب مصالح بزرگ ملی را قربانی كرده اند. همه دل سوزان این آب و خاك امروز بر این عقیده اند كه تدبیر امور كشور اگر چنین ادامه یابد جز تباهی در انتظار ما نیست. اینان كیستند كه خواستار تباهی ایران زمینند و شما كه با آنان همراهی كرده و نصایح عاقلانه و دلسوزانه و فریادهای روشن گرانه اقشار وسیع ملت را نشنیده گرفته جور و ستم را هرگونه كه مقتضی مصلحت قدرت است توجیه می كنید، بر چه كیش و مذهبید؟ برای آینده فرزندان خود كدام سرنوشت را رقم می زنید ؟"

آنها با تاکید بر اینکه "امروز بی محابا قوانین زیر پا گذاشته می شود، حقوق ملت نادیده گرفته می شود و فرزندانی از این ملت با اتهاماتی كه صدق آن برای ملت شفاف و روشن نگشته مجازات می شوند و حتی به مرگ محكوم می گردند"، خاطرنشان کردند "امروز دستاوردهای عظیم بشری كه در طول تاریخ برای دست یافتن به آنها هزینه ها پرداخت شده است به راحتی به زباله دان افكنده می شود. تفكیك قوا و بویژه استقلال قوه قضایه و مقننه از آن جمله است كه پایمال كردن آن پیكر عدل رانزار، ستم را فربه و حال مردمان را زار ساخته است."

طالقانی و وسمقی در پایان خطاب به مسئولان تاکید کردند "از شما مسند نشینان در هر موضعی از قدرت كه هستید می خواهیم كه برای نجات كشور عاقلانه بیندیشید و عاقلانه رفتار كنید. عاقلانه آن نیست كه فقط به عقل خود و همفكران خود رجوع كنید، عاقلانه آن است كه به عقل همگان رجوع كنید. ما دلسوزانه می گوییم كه اگر در این كار شتاب نكنید دیر خواهد شد. وضعیت نا به سامان امروز نتیجه اغماض، سكوت و تغافل سالیان گذشته نسبت به ظلم و ستم است. اگر سكوت و تغافل و اغماض ادامه یابد، به زودی چنان دامنه ظلم گسترش خواهد یافت كه خود نیز در چنبره آن گرفتار خواهید آمد. گویاهم اكنون هنگام قیام درمحضر عدل الهی است."


 


آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، با تاکید بر اینکه "انجام فعالیت‌های فرهنگی در راستای اهداف اسلامی، موجبات رضایت‌مندی امام زمان را فراهم می کند"، خاطرنشان کرد "یکی از نشانه‌های رضایت آن حضرت، رضایت نایب او یعنی رهبری است."

به گزارش ایلنا، مصباح یزدی در جریان دیدار دانش‌آموختگان طرح ولایت، با تاکید بر اینکه "انقلاب اسلامی پیش از آن که سیاسی باشد فرهنگی بوده"، منتقدانه خاطرنشان کرد: "اما هنوز متأسفانه از این لحاظ عقب هستیم " وی همچنین تاکید کرد "اگر فردی بتواند حتی یک نفر را از انحرافات فکری نجات دهد، دین او را از انحرافات نجات داده، و با این امر سعادت نهایی او را خریده است."

مصباح یزدی تصریح کرد "انقلاب با همه شکوه، عظمت و با تمام مزایایی که داشت، متاسفانه بعد از گذشت سی سال دچار کاستی‌هایی در زمینه‌های فرهنگی شد، که امروزه اثرات آن را در جوانان مشاهده می‌کنیم.
البته کسانی هستند، که هنوز هم نمی‌خواهند بپذیرند که در زمینه‌های فرهنگی، توطئه‌هایی از طرف دشمنان در حال انجام است، و این تهاجمات را تنها ارتباطات فرهنگی می‌دانند، کما این که در زمینه‌های سیاسی هم این گونه فکر می‌کنند."

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی افزود: حتی بعضی از مسئولین که جزء خودی‌ها هم هستند، نمی‌خواهند باور کنند که در زمینه‌های فرهنگی دچار ضعف عملکرد بوده و هستیم.
اگر مسئولان دقت می‌‌کردند، امروز شاهد بحران‌های فرهنگی به این شکل نبودیم و متعاقب آن هم بحران‌های سیاسی به وجود نمی‌آمد.

هرچند که به لطف خدا، در میان طوفان‌های وحشتناک دشمن توانسته‌ایم دین خود را حفظ کنیم، اما شاهدیم که بسیاری از جوانان کشورمان، گروه گروه به انحراف کشیده می‌شوند.
وقتی شاهد انحراف بعضی از جوانان هستیم، از طرفی از لحاظ عاطفه دینی و ملی و از طرفی از بابت این که تاکنون هزینه‌های زیادی برای این انقلاب، مخصوصا خون شهیدان صرف شده است، تأسف می‌خوریم، چرا که تا کنون این هزینه‌ها نتیجه کافی را نداده است و حتی ممکن است که در آینده تمام این هزینه‌ها به هدر برود."

وی در پایان تاکید کرد "با این فضای فرهنگی که امروزه بر کشور ما حاکم است، به کسانی احتیاج داریم که هم از مهارت نجات دادن دیگران از انحرافات فرهنگی برخوردار باشند و هم از لحاظ روحی، توانایی ریسک ورود به عرصه مبارزات فرهنگی را داشته باشند و در این عرصه تمامی هزینه‌ها و تهمت ها را به جان بخرند."

گفتن است مصباح یزدی چندی پیش نیز، در جریان درس اخلاق خود، به نقش آقای خامنه ای در از میان بردن "فتنه ها" اشاره کرده و گفته بود: "رهبری نسخه بدیل امام خمینی است."

به گزارش شبكه ایران، وی همچنین اواخر اردیبهشت ماه جاری، در دیدار گروهی از دانشجویان بسیجی، با بیان اینكه "ما در آینده فتنه خواهیم داشت و فتنه ها هر روز پیچیده تر می شود"، رهبر جمهوری اسلامی را "تنها نماد حقیقت در عالم" معرفی كرد.
 


 


دکتر مصطفی ملکیان استاد برجسته علوم انسانی و دکتر مصطفی معین کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 ، با خانواده حسین نورانی نژاد دیدار کردند و در جریان آخرین وضعیت وی قرار گرفتند.

به گزارش «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» حسین نورانی نژاد رییس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ، شهریورماه سال گذشته بازداشت شد و از زمان تا کنون در زندان اوین به سر می برد.

برگزاری مراسم دعا خوانی برای خانواده زندانیان سیاسی و فعالیت های سایت خبری نوروز به عنوان اتهامات وی مطرح شده است.

نورانی نژاد که در حال حاضر نهمین ماه بازداشت خود را می گذراند حتی در تعطیلات نوروز هم به مرخصی نیامده است ، این در حالی است که او حکم قطعی خود را می گذراند و حق دارد بر اساس قانون از مرخصی های ماهانه استفاده کند اما دستگاه قضایی تا کنون بدون هیچ توضیحی او را از حقوق قانونی خود در ارتباط با مرخصی و آزادی مشروط محروم کرده است.


 


زینب کرمی ، دختر حمزه کرمی از زندانی های حوادث پس از انتخابات ،پس از بازگشت دوباره پدرش بعد از یک مرخصی کوتاه ، با یادآوری تفالی که پیش از آزادی موقت پدرش به قرآن زده بود ،نامه ای به پدر دربندش نوشته است.

زینب در روزهایی که کاملا از آزادی پدرش ناامید شده بود ،به سراغ کتاب خدا می رود که این آیه ها در پاسخ مراجعه اش به قرآن روبرویش قرار می گیرد:

“این حکم خدواند است و هر کس به اندازه به او ستم شده مجازات کند و سپس باز بر او ستم کنند ، قطعا خدا او را یاری دهد ، همانا خدا بخشنده و مهربان است .این ( نصرت مظلوم ) از آن روست که خدا (قدرت غلبه دارد آن چنان که ) شب را در روز وارد می کند (ظلمت مغلوب می شود ) و روز را در شب وارد می کند . همانا خدا شنوای بیناست .(سوره حج ، آیه های ۶۰ و ۶۱)”

نسخه ای از نامه زینب کرمی در اختیار کلمه قرار گرفته است که می خوانید

نازنین پدرم

این کلمات قطره قطره باران رحمت خداوندی است که بر قلب های تفدیده از درد و غم ما فرود آمده است . درست در زمانی که بازگشت تو به خانه ، پس از گذشت ماه ها ، محال وغیر قابل دسترس به نظر می آمد .

نوروز آمده بود و تو نیامده بودی ، روزهای سخت از پی هم آمده بودند و تو در کنار ما نبودی ، و روزهای آمده و نیامده در تقویم روزگارمان نوید روزگار سخت تری را هر لحظه به ما می داد .

آری این آیات در زمانی که بسیار مایوس و نا امید ، خسته و دلتنگ ، مظلوم و بی پناه بودیم به فریادمان آمد و طپش قلبمان را از این همه ظلم و ستمی که می دیدیم ، تسکین و آرامش داد .

آن روز که این آیات را در دل سیاهی این شبها ، خدای مهربان همچون زورقی از نور نشانمان داد ، بند بند وجودمان لرزید و ایمان آوردیم که نصرت مظلوم در راه است و خداوند قدرت غلبه بر همه چیز و همه کس را دارد .

آری مهربانم ،

مهربانترین مهربانان با ما سخن گفت و به ما فهماند که تو را در هر لظه می بیند و صدای مظلومیت تو را شنیده است . او ما را وعده به نصرت الهی اش داد تا آرام گیریم و در پناهش ماوا گیریم .

این روزها که بعد از پنج روز مرخصی ، دلاورانه و مظلوم مانه به بند بازگشته ایی ، بدان که بعد از این ستم دوباره وعده نصرت مظلومش تحقق خواهد یافت و ظلمت مغلوب خواهد شد .

و من اینک آغوش گرمش را که به نشانه حمایت به رویمان گشاده است و دست یاری اش را که به روی شانه هایمان نهاده است می بینیم … به روشنی روز .

پس تو ای آزاده در بندم، ذل قوی دار که سحر نزدیک است .

 


 


بدنبال برنامه ۲۰.۳۰شب گذشته سیمای جمهوری اسلامی درباره فاطمه حقیقت جو، وی با نوشتن جوابیه ای، مطالب منتسب به خود را کذب خواند و از شکایت خود به مراکز حقوقی داخلی وبین المللی خبر داد.


متن کامل این نامه که در اختیارجرس قرار گرفت به این شرح است:

اقای ضرغامی
ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

روز چهارشنبه پنجم خرداد 1389 برنامه خبر 20، فیلم دروغین و غیر مستندی را به نام "مستند فتنه" علیه اینجانب پخش کرد. با روش غیر اخلاقی و غیر قانونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تهیه اینگونه فیلم ها، سالهاست که آشنایی داریم. فیلم بظاهر مستند و پر از دروغ پخش شده که با روش بریدن تکه هایی از سخنرانی هایم و تحریف آنها و پردازش غیر اخلاقی آن توسط عوامل اجیر شده ستاد کودتا، حلقه ای است از فعالیت های تبلیغاتی کودتاگران نظامی-امنیتی که از یک سال پیش شروع شده است.

در این نامه می کوشم ضمن بیان واقعیت ها، فیلم ساخته شده دستگاه زیر نظر شما را با متن واقعی سخنانم، که لینک آنها را نیز در این نامه درج کرده ام، مقایسه می کنم تا حقایق برای مردم روشن شود. چنانچه مطابق قانون با قرائت جوابیه ام در همان برنامه، رسما از اینجانب عذر خواهی نکنید، هم از شما و سازندگان اجیر شده این برنامه و هم از مقام مافوق شما به دادگاههای داخلی و بین المللی شکایت می برم و با جدیت این شکایت را دنبال خواهم کرد.

... و اما نکاتی در مورد فیلم پخش شده و پاسخهایم:

1. این فیلم با اعلام خبر اهدای یک جایزه به "فاطمه حقیقت جو" نماینده مجلس ششم توسط یک موسسه امریکایی وابسته به سنای امریکا شروع شده و هدف برنامه بیان چرایی اعطای چنین جوایزی عنوان شده است، حال آنکه
تا کنون هیچ موسسه ی وابسته یا غیر وابسته ای به کنگره ی امریکا جایزه ای را به من اعطا نکرده است. تنهای جایزه ی غیر مالی که دریافت کرده ام مربوط به 3 سال پیش است که در دانشگاه ایالتی کانتیکت به تدریس مشغول بودم. در ادریبهشت 1386 گروه خاورمیانه این دانشگاه به پاس فعالیت هایم، مدال گروه خاورمیانه این دانشگاه را به من اعطاء کرد. ضمن انکه دریافت جوایز بین المللی توسط ایرانیان را امری فرخنده می دانم.

2. در ادامه این برنامه به اصطلاح مستند آمده است:" سالها پیش عده ای تحت عنوان اصلاح طلب و با شعار دفاع از مبانی نظام و قانون خود را به مردم شناساندن و هیچ کس فکر نمی کرد که روزی نقاب از چهره اشان بیفتد و خود به قانون شکنی بزرگ مبدل شوند".

افتخار اصلاح طلبان در دوره آقای خاتمی اجرای قانون مندی بود. نمایندگان جناح اکثریت مجلس ششم هم درصدد اجرای قانون اساسی و پاسخگو کردن قدرت در کشور بودند. گرچه مقاومت های غیر قانونی شورای نگهبان مانع از تصویب بسیاری از قوانین در کشور شد و بعد هم شورای نگهبان بر خلاف قانون اساسی کشور اقدام به رد صلاحیت 2500 نامزد انتخابات مجلس هفتم، منجمله 80 تن از نمایندگان مجلس ششم کرد تا مجلسی فرمایشی تشکیل شود.

بعد از انتخابات خرداد سال 88 که با تقلب بسیار گسترده، رئیس دولت بصورت غیر قانونی ابقا شد و کودتای انتخاباتی بی نظیری در کشور بوقوع پیوست. در این سال نه تنها نتیجه انتخابات به صورت غیر قانونی و با یک تقلب سازمان یافته به نام کسی جز رئیس جمهور میر حسین موسوی رقم خورد بلکه سرکوب و کشتار مردم بی گناه و معترض به تقلب صورت گرفته و زندانی شدن صدها شهروند ایرانی و چهره های شناخته شده، جنایتی کم نظیر را در کارنامه جمهوری اسلامی رقم زد. در این مدت، بیش از 18 اصل قانون اساسی نقض شد بی آنکه نهادی بتواند مانع از این نقض گسترده قانونی شود.

در چنین شرایطی قانونا انتظار می رفت مجلس خبرگان بعنوان نهاد ناظر بر عملکرد رهبری، به وظیفه قانونی خود عمل و آقای خامنه ای را عزل کند ولی عملکرد غیر قانونی شورای نگهبان در محروم کردن مردم از داشتن مجلس خبرگانی مستقل و مقتدر سبب شد تا این مجلس سکوت پیشه کند و معدود چهره های مستقل آن، همچون آیت الله دستغیب آماج حملات ناجوانمردانه پیاده نظام ستاد کودتا شود تا کسی را یارای پرسشگری از عالی ترین مقام مسوول کشور نباشد.

بله اگر کسی امد و مقاومت کرد پاسخش از طرف دوستان شما گلوله و ترور فیزیکی است و اگر دستتان به مخالفین و معترضانتان نرسد پاسخ شما بعنوان ستاد تبلیغات کودتا، ترور شخصیت و گلوله رسانه ای است. اما بدانید که قانون شکن اصلی، رهبر مستبد و دیکتارتور و رئیس دولت غیر قانونی دروغگوی شما است. مردی که اسوه دروغ و رذالت برای شما و مایه سرافکندگی برای ایرانیان آزاده است. شما هم در مکتب این دو مرد دروغگو درس خوانده اید و از این بیشتر از شما انتظاری نیست.

افتخار بنده دفاع از قانون بوده است. افتخار بنده این بوده است که در طول مجلس ششم فریاد زدم که طبق اصل 107 قانون اساسی "رهبر در برابر قوانين‏ با ساير افراد كشور مساوي‏ است‏" و خواستار پاسخگویی رهبر در خصوص عملکرد قوه قضائیه شده و به همین دلیل نیز بازداشت شدم.


3. در بخش دیگر این فیلم پر از دروغ گفته اید که بنده به دفاع از قاتلین فرزندان این ملت پرداخته ام. سوابق و مشی سیاسی بنده بیانگر اینست که من از مبارزات مسالمت امیز دفاع نموده واعلام انزاجار خود را از هر گروهی که متوسل به خشونت و مبارزه مسلحانه را ابراز نموده ام. من گروه مسعود رجوی و شما کودتاگران نظامی امنیتی را در ریختن خون مردم ایران متهم دانسته و باید هم اقای خامنه ای و احمدی نژاد و هم مسعود و مریم رجوی پاسخگوی اعمال خشونت و خونریزی در مقابل مردم ایران باشند. اقای خامنه ای در یک سال گذشته به روی مردمی گلوله بسته اند که تنها در اعتراض به نتیجه اعلام شده انتخابات و با شعار "رای من کجاست؟" به خیابانها آمده بودند.

مردم اصیل و آزاده ایران از قاتلینی که بنام اسلام و جمهوری اسلامی مردم را در خیابانها می کشند، مورد ضرب و شتم قرارمی دهند، دادگاه نمایشی راه می اندازند و اعترافات مضحک نمایشی پخش می کنند و خون مردم را در عاشورا می ریزند و در زندانها به جوانان این مرز و بوم تجاوز می کنند، بیزارند.

4. و اما توجه شما را به لینک فیلم سخنرانی ام در میان جمعی از ایرانیان، دانشجویان، دانشگاهیان و نخبگان دانشگاههای بوستون که در اعتراض به تقلب در انتخابات و کشتار مردم در کنار کتابخانه مرکزی شهر بوستون گردهم آمده بودند و شما آنها را ضد انقلاب نامیده اید جلب می کنم تا روشن شود این هدف مشترکی که به نقل از من گفته اید چیست.

Dr. Fatemeh Haghighatjoo Boston 18 Tir July 9 2009Iran Election
http://www.youtube.com/watch?v=zQWJGO_zpmk&feature=related

عین جملاتی که در این سخنرانی نقل کرده ام این است: "... یکی ممکن است سلطنت طلب باشد و یکی ممکن است عضو سازمان مجاهدین باشد. همه ما یک هدف مشترک داریم و آن اینکه احمدی نژاد رئیس جمهور ما نیست. و ما می خواهیم این صدا که احمدی نژاد رئیس جمهور ما نیست را به همه ی دنیا برسانیم. ... از کنگره (امریکا) باید بخواهیم دولت برامده از این کودتا در ایران را به رسمیت نشناسد. ... یک هدف داریم در حال حاضر، این انتخابات را به رسمیت نمی شناسیم نتیجه اعلام شده را...".

اما تیم رسانه ای ستاد کودتا ، در این برنامه ی غیر مستند این جمله بنده که گفته ام " احمدی نژاد رئیس جمهور ما نیست و ما می خواهیم این صدا را که احمدی نژاد رئیس جمهور ما نیست را به همه ی دنیا برسانیم" را سانسور کرده اید تا مردم نفهمند که فاطمه حقیقت جو درکنار مردم معترض داخل کشور تلاش نمود که صدای مردم ایران را به جهانیان برساند که دولت بر آمده از تقلب دولت مشروع و مورد قبول مردم ایران نیست. ترس شما اینست که همه مردم روزی این دولت کودتایی را ساقط کند که البته ترس درستی است و بزودی مردم ایران در سقوط دولت کودتا، شادی و هلهله سر خواهند داد.

5. باز در این برنامه، به دروغ گفته اید که من از جهان خواسته ام که کشورم را به رسمیت نشناسند این هم از همان دروغ های شاخدار شما و رئیس متقلبتان است. بله با صدای بلند می گویم که دنیا نباید رئیس متقلب دولت ایران، محمود احمدی نژاد را به رسمیت بشناسد. اگر صد بار هم ترور شوم باز این را فریاد خواهم زد.

6. در بخش دیگری از این برنامه به پخش تصویر مصاحبه من و دکتر مرندی با خانم کریستن امانپور در سی ان ان پرداخته اید. در این بخش هم نه تنها پاسخ های من و هم پرسش های خانم امانپور را تحریف کرده اید بلکه اساسا سوال طرح نشده و پاسخ بیان نشده را در سناریو خود وارد کرده اید تا به اهداف مورد نظرتون برسید. در پاورقی عین متن پیاده شده ی انگلیسی[i آن بخش از مصاحبه خانم امانپور با من و آقای مرندی را در زیر کپی پیست کرده ام و شما می توانید از طریق لینک زیر به آن دسترسی داشته باشید که ترجمه اش را اینجا عنوان می کنم.

http://enduringamerica.com/2010/01/05/latest-iran-video-haghighatjoo-and-marandi-on-cnn-4-january/
این هم لینک فیلم ان در وب سایت یوتوپ:
Fatemeh Haghighatjoo's Interview with CNN
http://www.youtube.com/watch?v=SipzSQxmb9M&feature=related

در این فیلم به دروغ از من نقل کرده اید که "نظام دوام نخواهد اورد". ابدا درمتن مصاحبه من چنین جمله ای وجود خارجی ندارد گرچه حقیقتا بنده معتقدم هیچ نظامی با ظلم دوام نمی آورد و جمهوری اسلامی نیز مستثنی از این اصل نیست.

در تعجبم که وقتی سخنان مرا که زنده هستم و در معرض تهدید و زندان وخطر جانی قرار ندارم اینگونه وارونه تحویل مردم می دهید چگونه انتظار دارید مردم اعترافات اجباری دوستانمان که در زندان تحت شکنجه و آزار مجبور می شوند ادعاهای شما را بعنوان اعتراف بیان کنند بپذیرند و بر شما لعنت نفرستند. این کار و این دروغ های اشکار و تحریفات در این باصطلاح مستند فتنه، نمونه ای است از خروار که به مردم ایران اشکار می کند که فتنه گر اصلی کیست و چه گروهی ایران را به گروگان گرفته است و آن را تبدیل به زندانی بزرگ برای همه ی مردم ازاده اش کرده است. ظلم و جور شما دوامی نخواهد داشت و همه ی شما به دوزخ ابدی که باورش ندارید گرفتار خواهید شد.

در یک جای دیگر بدروغ به نقل از امانپور گفته اید که " فاطمه حقیقت جو پس از بیان نظرات مناقشه آمیزش علیه ایران مجبور به استعفا از مجلس ششم شد و الان به امریکا امده و در دانشگاه ماساچوست دارای بورسیه تحصیلی است".

اگر به مقدمه ی سخنان خانم امانپور (متن انگلیسی در انتهای این نامه امده است) توجه کنید وی گفته است: "فاطمه حقیقت جو بعد از اینکه بدلیل چالشهای صریح خود به رژیم مجبور به استعفا شد ، در امریکا زندگی می کند و الان محقق مدعو است. (بنده در گروه مطالعات زنان دانشگاه ماساچوست بوستون مشغول به تدریس هستم و یک صحنه از این فیلم برگرفته از فیلم تدریس ام در این دانشگاه است. اینجانب تا کنون در هیچ دانشگاه خارجی اعم از امریکایی یا غیر امریکایی تحصیل نکرده ام که بتوانم بورسیه تحصیلی دریافت کنم. من دکترای خود را در رشته مشاوره از دانشگاه تربیت معلم ایران دریافت کرده ام. گرچه دریافت بورسیه تحصیلی از دانشگاههای اینجا افتخاری است که نصیب بعضی از دانشجویان مستعد ایرانی شده است. بنده نیز افتخار می کنم پس از اتمام تحصیلات دوره دکترای خود در ایران، در دانشگاههای امریکا مشغول به تدریس و تحقیق هستم.

باز در همین مصاحبه، اولین سوال خانم امانپور از بنده را تحریف کرده اید، در این برنامه از وی نقل شده است که " بعنوان اولین سوال ، بعد از پایان مجلس ششم گفتید که با این وضعیت نظام دوام نمی آورد؟" اصولا خانم امانپور چنین سوالی مطرح نکرد و باز شما را به متن انگلیسی و لینک مصاحبه ام ارجاع می دهم. خانم امانپور از من پرسید: "اجازه بده اول از تو بپرسم خانم حقیقت جو. واکنش شما به آنچه که 10 سال پیش گفتید چیست؟ شما در آن موقع گفتید که دولت نمی تواند همه را بازداشت کن." سپس شما به دروغ پاسخی را از طرف من تهیه کرده اید و به نقل از من گفته اید" هنوز هم مانند 10 سال پیش بر این باور هستم که اگر دنیا کمک کند نظام ایران دوام نخواهد اورد." حال آنکه من اینگونه پاسخ داده ام: " همانطوری که 10 سال پیش گفتم و هنوز هم می گویم دولت ایران نمی تواند همه ی مردم ایران را بازداشت کند. مردم ایران تغییرات اساسی در کشور می خواهند و من بسیار امیدوارم که مردم این تغییر در کشور را در آینده خواهند دید[iv

کاملا معلوم است که باند امنیتی ستاد کودتا کم آورده است و فهمیده است که حنای ادعاهای دروغین همچون انقلاب مخملین و دخالت دولت های خارجی و اعترافات ساختگی و ... دیگر نزد مردم رنگی ندارد بنابراین به ترور فعالان جنبش سبز رو آورده است. شما با تحریف سخنان بنده و با سو استفاده از عدم اشنایی عموم مردم به زبان انگلیسی، متن مورد دلخواه سناریو نویسان امنیتی را نوشته اید و در این برنامه استفاده کرده اید. مردم ایران در طول یک صد سال گذشته نشان داده اند که برای پایین کشیدن کودتا گران از قدرت توانایی کافی دارند و چشم امیدی به دولت های خارجی ندارند. البته بنده معتقد هستم که باید از جامعه بین الملل درخواست کرد که در مقابل خشونت و سرکوب دولت ایران علیه مردم ایران با دولت کودتایی سازش نکنند و بردولت ایران فشار آورند تا به حقوق مردم خود احترام بگذارد.

سپس به بخش دیگری از همین مصاحبه با خانم امانپور که خواستار شفاف شدن نظر من در مورد تغییرات اساسی شده پرداخته اید و با تحریف به نقل از من گفته اید: " منظور من همان تغییری است که من به همراه دوستان و همکارانم در 8 سال دولت اصلاحات آن را دنبال می کردیم، یعنی تغییرات اساسی نظام". اما ببینید پاسخ من در مقابل سوال وی چه بود ه است. من در پاسخ به امانپور گفتم: "تغییر برای من یعنی اینکه مردم بتوانند ازادی خودشان را در کشور ببینند. همچنین انعکاس تنوع و تکثر در جمعیت کشور را بتوانند در هرم و ساختار قدرت سیاسی ببینند. بعلاوه عملکر دولت برای مردم مهم است".


7. در بخش دیگری از این به اصطلاح مستند، به دروغ سخنانی را به نماینده ی مجلس امریکا آقای بارنی فرنک منتسب کرده اید که از من دفاع کرده و به نقل از وی گفته اید "برخی از افراد که از ایران به امریکا آمده اند و در مراکز مطالعات ما کار می کنند کمک شایانی به پیشبرد اهداف ایالات متحده کرده اند. حقیقت جو از جمله این افراد است".

از اساس این حرف باطل است و همان کسانی که سناریو تقلب در انتخابات را نوشتند و اجرا کرده اند این حرفها را نوشته اند. اصولا من برای اولین بار است که نام این نماینده ی مجلس امریکا را شنیده ام و تا کنون نه وی را ملاقات کرده ام و احتمالا نه وی من را می شناسد چه برسد به اینکه وی به تمجید از من هم بپردازد.

8. بخش پایانی این به اصطلاح مستند با این جمله شروع شده، بعد از امریکا نوبت صهیونیستها هم در این مصاحبه رسیده است. سپس چند ثانیه از فیلم سخنرانی من در دانشگاه ام ای تی که پس از حوادث انتخابات تقلبی و به دعوت واحد دانشجویی سازمان عفو بین الملل دانشگاه ام ای تی برگزار شد، پخش شده است. جای تعجب ندارد که شما از سازمان عفو بین الملل به خاطر صدور بیانیه های پی در پی اش در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران در عذاب و رنج باشید. در مستند شما آمده است: "به این عده صهیونیست ها را هم اضافه کنید. چرا که برای انجمن امنستی های یهود که اینجا در سایتشان خود را ضد دین معرفی می کنند. سخنران ایرانی داشته اند که بر اساس سیاستهای صهیونیستها صحبت کند جذاب است. حرفهایی که در بین خود خارج نشینها هم دیگر خریداری ندارد."

اما شما را دعوت می کنم که یکبار شده به لینک زیر که مربوط به سازمان عفو بین الملل (امنستی اینترنشنال) مراجعه کنید و اگر وقت ندارید اهداف این سازمان را که من در پاورقی اورده ام و در اینجا ترجمه می کنم را بخوانید تا معلوم شود که دینداری یا غیر دینداری افراد برای این سازمان اهمیتی ندارد کما اینکه آیه ا... خمینی نیز در دوره ی مبارزات قبل از انقلاب، به امنستی اینترنشنال در خصوص نقض حقوق بشر توسط شاه و شرایط زندانیان سیاسی نامه نوشته است و از سازمانها ی بین المللی در خواست نموده است که شاه را تحت فشار قرار دهند. سازمان عفو بین الملل هم بنا به درخواست وی به بررسی شرایط زندانیان سیاسی در ایران پرداخت.

هدف سازمان عفو بین الملل دفاع از حقوق انسانها است. در وب سایت این سازمان آمده است: "ما افرادی از سراسر دنیا هستیم که برای دفاع از انسانیت و حقوق بشر ایستاده ایم. هدف ما حمایت از مردم در کشورهایی است که عدالت، آزادی و حرمت و عزت انسانها زیر سوال رفته است. ما به بررسی نقض حقوق بشر می پردازیم خوداگاهی عمومی را افزایش می دهیم و مردم را گرد هم می اوریم تا جوامع شرایط بهتر امن تر و عادلانه تری را در دنیا ایجاد کنند. از طریق تحقیق و عمل ما دولتها را تشویق کرده ایم که نقض حقوق بشر را متوقف کنند و قوانین وفرایند اجرای ان را اصلاح کنند. چشم انداز نهایی ما دنیایی است که هر شخص فارغ از نژاد، دین، جنیست، و یا قومیت از حقوق انسانی خود برخوردار باشد و بیانیه جهانی حقوق بشر و دیگر استانداردهای حقوق بشر تحقق یابد.
http://www.amnestyusa.org/our-mission-and-the-movement/page.do?id=1101178

Patrick Buchanan

9. و نیز سخنان اقای پاتریک بوچنن را بیان نموده اید که بدروغ باز گفته اید که وی تحلیلگر سیاسی دانشگاه ماساچوست است. در حالیکه اقای پاتریک بوچنن از نئو محافظه کاران امریکایی است که در سال 2000 کاندیدای ریاست جمهوری امریکا شده بود و اصولا چنین افرادی امثال احمدی نژاد را بیشتر ترجیح می دهند تا اصلاح طلبان را. چرا که امثال احمدی نزاد با سیاستهای تنش زای خارجی خود خوراک لازم را برای صهیونیست فراهم می کنند که ایران مورد حمله نظامی قرار گیرد.

در انتها لازم می دانم که مجددا تاکید کنم که مبارزه مسالمت امیز و خشونت پرهیز مردم ایران، این بار آزادی و صلح را برای ایران عزیز به ارمغان خواهد آورد. چرا که ایران مردمی با دیدگاههای بسیار متنوع و متکثر دارد. انچه ایران عزیز را مملو از فرهنگ غنی و دیرپا نموده است؛ این تنوع قومی، مذهبی، و فکری است. اقشار گوناگون مردم ایران بویژه زنان قهرمان ان ارزوی عدالت و برابری دارند و این برابری و عدالت جز به رسمیت شناختن تنوع و تکثر مردم و حضور این تنوع و تکثر در ساختار قدرت ایران امکانپذیر نیست. مردم ایران این دولت غیر قانونی را با اتکا به خداوند برکنار خواهندکرد. بنده مجددا لازم می دانم که بعنوان یک ایرانی وطن دوست، حمایت خود را از جنبش سبز، فعالان جنبش و رهبران هوشمند و وفادار به ایران جنبش اعلام نمایم .

دکتر فاطمه حقیقت جو
استاد گروه مطالعات زنان دانشگاه ماساچوست بوستون و
نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی
 


 



 


عیسی سحرخیز، روزنامه نگار دربند که به تازگی به زندان رجایی شهر منتقل شده است، دچار بیماری قلبی شده است.
به گزارش خبرنگار تا آزادی روزنامه نگاران زندانی، روز گذشته و در پی شدت گرفتن قبل درد سحرخیز، این روزنامه نگار به بهداری زندان رجایی شهر رفت و دکترهای زندان بر لزوم انجام تست ورزش و معاینه خارج از زندان تاکید کردند.
این روزنامه نگار قریب به یک سال است که در بازداشت موقت است و تا کنون دادگاهی نشده، وی در حالی در بلاتکلیفی به سر می برد که چندی پیش به دلایل نامعلوم به زندان رجایی شهر منتقل شد.
گفتنی است هنگام انتقال سحرخیز به زندان رجایی شهر، داروهای این روزنامه نگار به او داده نشده و تا کنون نیز از تحویل دادن داروها ممانعت به عمل آمده است و به نظر می رسد قلب درد او به دلیل عدم استفاده از دارو باشد.


 


جبهه مشارکت ایران اسلامی به صدور بیانیه به تحلیل و بررسی حوادث و وقایع رخ داده در ماه خرداد پرداخته و این ماه را ماه احقاق حقوق ملت از منظر دین دانسته است.

به گزارش نوروز متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

خرداد خلاصه حوادث تاریخ ساز ایران و ماه تقدیر ملت در دوران معاصر است، خرداد نه تنها بخشی از دیروز بلکه سازنده امروز و فردای میهن ماست. بر این اساس بازخوانی این رویدادها و بازاندیشی درباره یکایک آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر برای همه گروههای سیاسی و اجتماعی و نسل جوان و پرتلاش ایرانی است.
خرداد هم زادگاه "انقلاب اسلامی" و هم تجلیگاه "اصلاحات" و "جنبش سبز" است. پانزدهم خرداد نقطه عطف مبارزات طولانی مردم ایران برای رهایی از استبداد و استعمار و ورود به "گفتمان انقلابی" و دوم خرداد نقطه عطف دیگری جهت دفاع از حقوق اساسی ملت و ورود به "گفتمان اصلاحی" است. میان این دو سر آغاز اگر چه راهی پر فراز و نشیب و پر حادثه و هزینه طی شده است، اما حلقه وصلی معنا بخش هم وجود دارد. امام خمینی (ره) که خود نیز در سیزدهم خرداد رخت از این جهان خاکی بربست و در شکوهمندترین وداع مردم به سوی خداوند شتافت، همین حلقه وصل است، اندیشه و راه او که به نام دین از آزادی و عدالت و حق حاکمیت مردم دفاع می‎کرد و در پی درمان دردهای تاریخی این سرزمین یعنی استبداد و وابستگی و عقب ماندگی بود، هم در انقلاب و هم در اصلاحات برای کشور فرصت می‌آفرید و ظرفیت فراهم می‎کرد.
سوم خرداد، روزی که فرزندان ایثارگر و جان بر کف ملت، خرمشهر عزیز را به دامان ایران بازگرداند، مصداق و معیاری از توانمندی ملی در پرتو این اعتماد به نفس است.
آن دوران نشان داده که هرگاه دین برای آزادی و دمکراسی و عقلانیت و عدالت و معنویت و اخلاق به میدان بیاید و وجهه مدنی بیابد، نه تنها موجب روی آوردن گروه گروه مردم و اقبال گسترده جوانان به آن می‎شود، بلکه همه قابلیت‎ها و توانایی‎های جامعه را در جهت تحقق خواسته‎های تاریخی ملت به کار می‏‎گیرد.
گفتمان انقلاب اسلامی در اندیشه و راه امام خمینی گفتمانی رحمانی و وحدت گرا بود که ایران را از آن همه ایرانیان می‎دانست و با تقسیم بندی‎ها و هویت سازی‎های مصنوعی و افراطی بیگانه بود.
جنبش اصلاحات نیز توانست با تکیه بر ضرورت‎هایی چون جامعه مدنی، قانون مداری، پاسخگو بودن قدرت، توام بودن جمهوریت و اسلامیت در نظام سیاسی، میزان بودن رای مردم، آزادی انتخابات و تعلق ایران به همه ایرانیان فارغ از قومیت و زبان و مذهب آنان به پیروزی برسد و گفتمان جدیدی به وجود آورد که روایت دیگری از همان آرمانهای نخستین در وضعیتی جدید بود.
گفتمان اصلاحات چارچوبی برای فهم مقتضیات زمان و زمینه‎ای برای احقاق حقوق اساسی ملت و اصلاح انحرافات و کج رفتاری هایی بود که در اثر خودکامگی ها، انحصار طلبی ها و تحجرگرایی ها به وجود آمده بود. به این اعتبار می توان گفت انقلاب و اصلاحات هر دو گام های بزرگ ملت در پیمودن راه دشوار آزادی، دمکراتیزه شدن اداره کشور و دست یابی به پیشرفت بودند. پس بجاست که بگوییم خرداد که ماه این دو رخداد بزرگ است، ماه احقاق حقوق ملت به نام دین است.
جنبش سبز که باز هم به امید پیمودن همان راه های ناتمام و فعلیت دادن به تمامی ظرفیت های قانون اساسی در بیست و دوم خرداد پیش رو به سوی صندوق های رای کرد، و ملت شریف ایران حماسه بزرگ حضور در انتخابات را آفرید.
با تاسف باید گفت که حرکتی که به مثابه دمیدن نفس های تازه در جان میهن اسلامی و فراهم کننده فرصتی ملی بود، چندان به مذاق اقتدارگرایان تلخ آمد که برای سرمایه های انقلاب و ایران و اسلام جایی جز زندان و سرکوب و برخورد بر جا نگذاشت. این بار به نام دین و با استفاده بی حد و حصر از تمامی قدرت رسمی و غیر رسمی، آزادی و امنیت و حیثیت همه شهروندانی که به نتایج انتخابات معترض بودند مورد هجوم قرار گرفت و همه نخبگان اندیشمندان و هنرمندان و دانشگاهیان و سیاستمدارانی که به دور از هرگونه خشونتی نارضایتی همه جانبه خود را از وضع پیش آمده، به نمایش گذاشتند و همه رای دهندگانی که آرام ترین و پرمعناترین راهپیمایی سکوت را در 25 خرداد به انجام رسانیدند، به هر اتهامی متهم شدند.
از آن پس تاکنون نه تنها هر انتقاد و مخالفتی، توطئه و براندازی قلمداد می شود، نه تنها احزاب و مطبوعات و نهادهای مدنی و صنفی در معرض سنگین ترین تضییقات قرار دارند، نه تنها پاک ترین و پاکباخته ترین فرزندان ملت در زندانند. نه تنها مهمترین نهادهای قضایی و سیاسی و امنیتی و اجرایی کشور به جای آنکه محل مراجعه و اعتماد همگان باشند، در خدمت دولت مستقر هستند، بلکه نهادهای دینی و علمی و اقتصادی و اجتماعی نیز در معرض تهدیدهای گوناگون اند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی همچنان که به مناسبت های مختلف اعلام داشته است، نسبت به بر باد رفتن سرمایه های ملی و معنوی کشور مجددا هشدار می دهد و همگام با رهبران آگاه و فداکار این جنبش با آقایان خاتمی، موسوی و کروبی، همه مراجع و علمای آگاه و متعهد، همه متفکران و دانشگاهیان و هنرمندان، همه احزاب و گروههای اصلاح طلب و همه گروهها و صنوف اجتماعی و آحاد شهروندان رشید و مسئول اعلام می دارد که کشور با بحران در همه زمینه ها روبه روست باید برای خروج از این بحران به اجرای بی تنازل قانون اساسی بازگشت.
به جای گسترش روز افزون فضای امنیتی و اعمال محدودیت های سیاسی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی بر همه اقشار و گروههای جامعه و سوء استفاده از نام دین و انقلاب و نظام، باید احیای حقوق ملت و اصول مغفول قانون اساسی در آزادی اجتماعات و احزاب و مطبوعات و انتخابات، ممنوعیت شکنجه و تفتیش عقاید و امثال آنها که ضامن استقلال کشور و یکپارچگی سرزمینی و تامین منافع ملی و ترسیم چهره رحمانی و مردم سالار دین است به عنوان بنا و محور خواسته کنونی مردم از سوی حکومت عملا به رسمیت شناخته شود.

جبهه مشارکت ایران اسلامی
هفتم خرداد یکهزار و سیصد و هشتاد و نه


 


بنا به خبرهای رسیده از درون زندان رجایی شهر، مسعود باستانی، عماد بهاور، داوود سلیمانی وعیسی سحر خیز که در زندان رجایی شهر کرج به سر می برند، به دارالقرآن این زندان منتقل شده و هم اینک در این محل به سر می برند.

به گزارش کلمه، دارالقرآن زندان در سالهای گذشته محلی برای سخنرانی مسئولین زندان علیه زندانیان سیاسی بوده و توسط زندانیانی که با مسئولین زندان همکاری می کنند (و سر وکیل بند خوانده می شوند) اداره می شود. دارالقرآن مکانی برای اعمال فشار بیشتر بر زندانیان سیاسی است.

زندانیان پیشین رجایی شهر می گویند: «دارالقرآن به اصطلاح مرکز قرآن خوانی ست، اما در واقع آنجا مرکز تقسیم مواد مخدر است.» پیشتر نیز خبرها خبرهایی از مرگ یک زندانی در بند۲«دارالقرآن» منتشر شده که بر اثر استعمال زیاد موادمخدر جان باخته بود.

زندانیانی که در اوین مقاومت کنند یا روی خواست‌هاشان پافشاری کنند و از مواضع‌شان کوتاه نیایند، از سوی مسئولان زندان اوین به زندان رجایی‌شهر معرفی شده و برای زیرفشار قرارگرفتن و خردشدن به آنجا فرستاده می‌شوند. در نتیجه واژه‌ای که در مورد برخی زندانیان سیاسی در این زندان بکار می‌برند، واژه‌ی «تبعیدی» است. زندان رجایی‌شهر با چنین بخش‌هایی شناخته شده است: بند۱، بند ۴، بند ۶، بند فرهنگی (یا «واحد فرهنگی»)، واحد ۵، فرعی ۵، واحد ۲، اندرزگاه ۲ و اندرزگاه‌های ۱ و ۵، که از پرازدحام‌ترین بخش‌های این زندان‌اند. در این زندان، سلول‌هایی هست با ابعاد دو در دوونیم متر، و در همین فضای محدود، معمولا در حدود ۴ یا ۵ زندانی به‌سر می‌برند.

 


 


استاد دانشگاه تربیت مدرس که هم اکنون ریاست مرکز آمار ایران را بر عهده دارد، با بیان اینکه اقتصاد کشور ما متاثر از مشکلات فراوانی است و این مشکلات از دیرباز کشور ما را تهدید می‌کند، معتقد است: اگر چه کشور از لحاظ امکانات سخت‌افزاری، نرم‌افزاری‌، منابع فیزیکی، مادی و خدادادی وضعیت بسیار مناسبی دارد، اما موقعیت اقتصادی آن خوشایند نیست. حال آن که برخی کشورها که از لحاظ بهره‌مندی از امکانات بالقوه همتراز ما هستند، جایگاه اقتصادی بهتری دارند.

به گزارش ایسنا، عادل آذر با اشاره به این که اگر ایران از لحاظ بهره‌مندی از منابع طبیعی نظیر نفت، گاز و منابع زیر زمینی با کشوری مثل ژاپن مقایسه شود، به این نکته پی خواهیم برد که کشور ما وضعیت بسیار مناسبی دارد، حال آن که کشورهایی نظیر ژاپن، کره‌جنوبی و ترکیه جایگاه اقتصادی بهتری دارند، می‌گوید: متاسفانه رتبه اقتصاد ایران در جهان بالای یک‌صد است و از نظر رفاه اقتصاد میان کشورها جایگاه هفتاد و پنجم را دارد؛ ضمن این که نرخ تورم ایران دو رقمی است. این مشکلات البته دلایل متعددی دارد که بخشی از آن مربوط به سابقه تاریخی است و به مشکلات حکومتی به ویژه در صد سال اخیر برمی‌گردد.

او با اظهار این عقیده که حکومت‌های گذشته نتوانستند از استعدادهای بالقوه کشور به خوبی استفاده کنند و جریان نخبه‌کشی که از دوره قاجار آغاز شد و تا دوران پهلوی نیز ادامه داشت و بزرگانی نظیر امیر کبیر را به نابودی سپرد، به این عقب ماندگی‌ها دامن زد، معتقد است: بعد از انقلاب امید می‌رفت با حکمفرما شدن مدیریت اقتصاد مدرن، بسیاری از این مشکلات حل شود، اما متاسفانه بحران‌هایی مثل تحریم اقتصادی از جانب آمریکا و نیز جنگ تحمیلی هشت ساله، وضعیت اقتصادی ایران را نابسامان کرد.

وی می‌افزاید: در حال حاضر برخی از مشکلات تا حدودی برطرف شده‌اند. پس از جنگ و بعد از کسب استقلال سیاسی، کشور به ثبات مدیریتی خوبی رسید، به گونه ای که بسیاری از عقب ماندگی های اقتصادی جبران شد. از جمله کارهایی که در زمینه برطرف شدن این عقب‌ماندگی ها صورت گرفته است، ابلاغ فعالیت‌های اصل ۴۴ قانون اساسی لایحه اجرای سیاست‌های کلی این اصل، قانون برنامه‌های پنج ساله و نیز تدوین چشم‌انداز بیست ساله است که با تحقق این‌ها، بسیاری از مشکلات اقتصادی حل می شود.

آذر با تاکید بر این که بزرگترین مشکل در راستای تحقق این اهداف، توجه نداشتن به بحث بهره‌وری است، می‌گوید: بهره‌وری به معنی استفاده از نرم‌افزارها به جای سخت‌افزارها است؛ به این معنی که به جای استفاده از نفت، از علم و دانش و منابع فیزیکی استفاده شود. در ایران، نهضت بهره‌وری مورد بی توجهی واقع شده است. بهره‌وری در حقیقت استفاده درست از مغزافزارهاست. در ژاپن ۸۷ درصد رشد تولید ناخالص داخلی(GPD) از طریق مغزافزارها و فقط ۱۳ درصد آن از طریق منابع فیزیکی به دست می‌آید، حال آن که در ایران حدود ۷۸ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی مربوط به منابع فیزیکی است.

او ادامه می‌دهد: به جای این که نفت که یک دارایی بین نسلی است، فروخته شود و درآمد آن برای ایجاد ارزش افزوده، تولید و ثروت استفاده شود، این درآمد صرف هزینه‌های جاری شده است. به همین دلیل ۷۸ درصد رشد تولید ناخالص داخلی، حاصل فروش منابع داخلی به ویژه نفت و فقط ۲۲ درصد مربوط به منابع دیگر به ویژه علم و دانش است و این فاجعه‌ای بزرگ و جبران‌ناپذیر است. توجه نکردن به بحث بهره‌وری و کارایی سبب شده که در بودجه‌های سالانه، از هر صد واحد پولی که صرف طرح‌های عمرانی می‌شود، فقط ۵۵ واحد آن تبدیل به کار خروجی شود و ۴۵ واحد دیگر آن ناکارآمد باقی بماند و این به معنای ضایع شدن پول است.

رییس کنونی مرکز آمار ایران می‌گوید: برای نمونه در سال ۱۳۸۷ بودجه عمرانی، ۲۴ هزار میلیارد تومان بود. حال آن که به دلیل مدیریت نادرست و عدم کارایی، قسمت زیادی از این بودجه ضایع می‌شود. این ها بزرگترین آسیب‌هایی است که اقتصاد کشور را تهدید می‌کنند. امروزه به دلیل مشکل بیکاری، ‌تورم و نیز عدم کنترل نقدینگی با وجود منابع عظیمی که در کشور وجود دارد، بیش از ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ما زیر خط فقر مطلق و بیش از ۳۰ میلیون نفر آن‌ها زیر خط فقر نسبی به سر می‌برند.

استاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه به موضوع بودجه‌ریزی نیز اشاره کرده و با بیان این که مهمترین تجربه‌اش در حوزه‌های تحقیقاتی و اقتصادی مربوط به به مساله بودجه ریزی این است که سیستم بودجه‌ریزی ایران، هیچ نوع هم خوانی با نظام بودجه‌ریزی علمی رایج در دنیا ندارد، می‌گوید: البته تلاش‌هایی صورت گرفته است که مسیر بودجه‌ریزی هدایت شود و ساختاری علمی پیدا کند. نظام های بودجه‌ریزی مختلفی چون بودجه‌ریزی بر مبنای صفر، بودجه‌ریزی طرح و برنامه و بودجه‌ریزی عملیاتی در دنیا وجود دارند، ولی سیستم بودجه‌ریزی ایران که در قالب لایحه به مجلس می‌آید و مجلس بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کند، با هیچ یک از این نظام‌ها سازگار نیست و ساختاری ویژه دارد که در چارچوب هیچ یک از این نظام‌ها قرار نمی‌گیرد، لذا من تمام نقدها، بحث‌ها و تحقیقاتم را به سمتی هدایت کردم که نظام بودجه‌ریزی، علمی شود و با یکی از این نظام‌ها منطبق شود.

او می‌گوید: اگر بودجه‌ریزی، عملیاتی شود، به وسیله همین ساختار و نظام بودجه ریزی می‌توان در حوزه هزینه‌ها، خواه هزینه عمومی و جاری و خواه هزینه عمرانی، حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد صرفه‌جویی کرد و این مقدار صرفه‌جویی در بودجه ۷۱ هزار میلیارد تومانی، مقداری قابل توجه است و بسیاری از کشورهای دنیا این امر را تجربه کرده‌اند.

این گفتار از جلد اول مجموعه “مشاهیر اقتصاد ایران” که به تازگی رونمایی شد، برگرفته شده‌ است. زمان انجام گفت‌وگوی آذر با این کتاب پیش از تصدی مرکز آمار از سوی وی است.

 


 


یک فعال کارگری با انتقاد شدید از تعامل جامعه کارگری با زیرمجموعه‌های وزارت کار گفت: ‌امروز رابطه جامعه کارگری با سازمان‌های کار تاریک است و هزینه این رابطه تاریک را کارگران می‌پردازند.

به گزارش ایلنا، عیسی‌کمالی با انتقاد ازکم‌لطفی‌های مسئولان نسبت به‌کارگران گفت: در طول ۴ سال‌گذشته هرکس‌که سعی کرده برای جامعه کارگری قدمی بردارد مورد بی‌مهری قرار گرفته و این بی‌مهری به حدی شدت گرفته که از چرخه فعالیت‌های صنفی خارج شده است.

وی از مکاتبات سازمان کار با واحدهای دولتی و حتی بخش خصوصی خبر داد وگفت: طی نامه‌های ارسالی از کارفرمایان درخواست شده که از برقراری ارتباط با خانه کارگر خودداری شود و تاکید شده هر گونه ارتباط بنگاه‌های اقتصادی با خانه کارگر به زیان کارفرمایان منجر می‌شود.

وی از تضییع حقوق کارگران خبر داد و گفت: در این شرایط که بارها حقوق کارگران در مراجع تصمیم‌گیری تضییع شده است جامعه کارگری هیچ امیدی به مراجعه به دادگاه‌های روابط کار ندارد.

کمالی با تاکید بر اینکه در حال حاضر نمایندگان کارگر تحت فشار هستند گفت: جای تاسف دارد که نماینده شرکت‌های پیمانکاری و خدماتی به عنوان نماینده کارگر معرفی می‌شوند و همین امر باعث شده تا کارگران معترض اعتمادی به مراجع قانون‌گذاری عرصه روابط کار نداشته باشند.

وی با اعلام اینکه لازم است مقایسه‌ای بین استیفای حقوق کارگران در امروز و ۵ سال قبل صورت گیرد، گفت: اگر بررسی کنیم که ۵ سال قبل چند درصدکارگران معترض می‌توانستند با مراجعه به ادارات کار حقوق، مزایا و سنواتشان را بگیرند متوجه خواهیم شد که امروزه درصد دریافت مطالبات کارگران به شدت کاهش یافته و اکثر آرای ادارات کار به نفع کارفرمایان صادر می‌شود و از آنجا که در نهایت کارگر معترض مزایای خود را دریافت نمی‌کند و اخراج می‌شود خودش را به دردسر نمی‌اندازد و از مراجعه به اداره کار خودداری می‌کند.

دبیراجرایی خانه کارگر بوشهر از رشد میزان بیکاری در این استان خبر داد وگفت: استان بوشهر صنایع بزرگ و تاثیرگذاری ندارد و تنها مرکزی که می‌توانست بیکاری استان را کاهش دهد منطقه عسلویه بود که آن هم با بحران بیکاری و تعطیلی واحدهای این منطقه روبرو شده است.

وی با اعلام اینکه در گذشته ۶۰ هزار نفر در منطقه عسلویه کار می‌کردندکه در حال حاضر ۸ هزار نفر در عسلویه کار می‌کنند، گفت: طی چهار سال گذشته ۵۲ هزار کارگر در این منطقه شغل خود را از دست داده‌اند و این در حالی است که دولت همچنان ادعا دارد پروژه‌های متعددی در حال راه‌اندازی در این منطقه است.

دبیراجرایی خانه کارگر بوشهر با اعلام اینکه پس از آغاز مدیریت محمد جهرمی بر وزارت کار تغییرات نامناسبی بر عسلویه اعمال شد، گفت: جهرمی در بازدید از عسلویه این منطقه را منطقه آزاد تجاری اعلام کرد تا قانون کار در این منطقه اعمال نشود.

وی با اعلام اینکه جهرمی گمان می‌کرد با حذف قانون کار از منطقه عسلویه اشتغال‌زایی بالا می‌رود، گفت: تعدیل نیروهای گسترده و تعطیلی واحدهای عسلویه ثابت کردکه سیاست‌های غلط دولت باعث بحران عسلویه شده و قانون کار دراشتغال‌زایی تاثیری ندارد.

کمالی با اعلام اینکه در عسلویه شاهد راه‌‌بندان‌های طولانی بودیم،گفت: امروزه عسلویه به حدی دچار رکود شده که می‌تواند با سرعت ۱۰۰ کیلومتر رانندگی کنی و در غذاخوری‌هایی که روزگاری مجبور بودی یک ساعت سر پا بایستی تا یک میز خالی شود امروزه پرنده پر نمی‌زند.

وی مشاغل منطقه عسلویه را در حوزه نفت و گاز تعریف کرد و گفت:‌ این شرکت‌ها به حدی فعال بود که علاوه بر نیروهای بومی، کارگران غیربومی نیز به عسلویه هجوم می‌آوردند. اما امروزه عسلویه به غده‌ای غیرمفید در استان بوشهر تبدیل شده است.

کمالی با یادآوری اینکه وزارت کار دولت نهم در اقدامی نمایشی، جشن اشتغال در عسلویه برگزار کرد، گفت: امروزه باید ماتم رکود، تعطیلی، بحران، اخراج و بیکاری را در عسلویه برگزار کنیم.

وی با اعلام اینکه در سفر استانی احمدی‌نژاد به بوشهر، مصوب شد که ۵۰ درصد کارگران عسلویه بومی باشد، گفت: نه تنها این وعده دولت محقق نشد بلکه همان درصد اندک کارگران بوشهر نیز اخراج شده‌اند.

وی با تاکید بر اینکه عسلویه می‌توانست در کنار مشاغل موجود نیروی کار متخصصی تربیت کند، گفت: به دلیل ناهماهنگی سازمان آموزش فنی حرفه‌ای با فرصت‌های شغلی موجود، آموزش صورت نگرفت و نتوانستیم کارگر ماهر تربیت کنیم.

دبیر اجرایی خانه کارگر بوشهر با اعلام اینکه امروز بیش از ابزارکار درکارگاه‌های عسلویه مواد مخدر یافت می‌شود،گفت: می‌توانستیم با آموزش، هدف‌گذاری درست و مدیریت مناسب کارگرانی متعهد و متخصصی تربیت کنیم اما نه تنها این مهم محقق نشد بلکه آنچنان چهره منفی ازکارگر ایرانی ترسیم شد که اگر نیروهای خارجی این موارد را درکشور خودشان مطرح کنند جای تاسف خواهد بود.

 


 


«بمب نمک هشت میلیارد تنی در حالت خوشبینانه کمتر از ۲۰سال آینده منفجر می‌شود». این پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان محیط زیست است که درباره دریاچه ارومیه مطرح می‌کنند. شوربختی دومین دریاچه شور دنیا آنجاست که دستکاری انسان‌ها بر روند خشکیدن این دریاچه سرعت بخشیده و انسان و اقلیم دست به دست هم داده تا بزودی به جای زیست بومی زیبا که میزبان پرندگانی چون فلامینگو و پلیکان بوده است با تلی از نمک مواجه شویم.

هرچند خشکسالی سال‌های قبل بر کاهش سطح آب دریاچه ارومیه تاثیر داشته اما به اعتقاد کارشناسان ایجاد سد بر سر راه ورودی آب‌ها و مصرف بی‌رویه آب در زراعت اصلی‌ترین عامل خشک شدن این دریاچه است.

به جز سدهایی که وزارت نیرو به منظور بهره‌گیری از انرژی آب ایجاد می‌کند؛ وزارت جهادکشاورزی نیز در حوزه آبریز اقدام به احداث سد و بندهای بزرگ و کوچک کرده تا به این ترتیب علاوه بر کنترل سیلاب‌ها و جلوگیری از شسته شدن خاک، از آب موجود به نحو بهتری در بخش کشاورزی استفاده کند. غافل از آن‌که با دخالت در جریان طبیعی اکوسیستم، عواقبی جبران ناپذیر به بار خواهد آمد.

شمار سدهای بالادست دریاچه ارومیه شاید بیش از ۴۰ سد بزرگ و تعدادی سد و بند کوچک باشد که بر روی رودخانه‌های زرینه رود، سیمین رود، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا ایجاد شده است.

جلوگیری از ورود آب این رودخانه‌ها به ارومیه اگرچه بخشی از اهداف وزارت نیرو و جهادکشاورزی را محقق کرده اما ظرف ۱۴سال گذشته در کنار اقلیم خشک، سطح آب دریاچه را شش متر کاهش داده و این افت سطح، غلظت نمک را به ۳۰۰ گرم در لیتر رسانده است.

شوری در حد خطر، قدرت تولید مثل آرتمیا، جانور بومی دریاچه ارومیه را از بین برده و کمبود آرتمیا که غذای اصلی فلامینگو است؛ این پرنده را در معرض خطر قرار داده است.

به غیر از کاهش تنوع زیستی این زیست بوم بی‌نظیر تاثیر مخرب هشت میلیارد تن نمک بر جای مانده از دریاچه خشکیده، اثرات بسیار تخریب کننده‌ای در شهرها و زمین‌های کشاورزی اطراف دریاچه دارد.

وزارت نیرو مسوول است

میر محمود حسینی موسوی معاون اجرایی آبخیزداری استان آذربایجان شرقی که در توضیح چگونگی احداث سد خاکی الله‌لو از تبدیل زمین‌های دیم به آبی به عنوان اثرات مفید این عملیات سخن می‌گوید حفاظت از دریاچه ارومیه را یک پروژه ملی می‌داند و اضافه می‌کند: بخش عمده‌ای از وظایف حراست از این دریاچه بر عهده وزارت نیرو است.

او با بیان این که افت سطح آب دریاچه ارومیه هم اکنون شهرهای بناب، آذرشهر و عجب شیر را تهدید می‌کند ادامه می‌دهد: وزارت نیرو باید اجازه ورود آب به دریاچه را بدهد و محیط زیست نیز به عنوان متولی اصلی باید بر این جریان نظارت داشته باشد.

موسوی اظهار می‌کند: سدهای ایجاد شده توسط آبخیزداری در گذشته کل آب را نگه می‌داشت اما در حال حاضر آب فقط رسوب‌گیری شده سپس به جریان طبیعی خود ادامه می‌دهد.

او تاکید می‌کند: به طور قطع نگه داشتن آب پشت سدها چه از سوی وزارت نیرو چه اداره آبخیزداری باعث تغییر چهره منطقه شده و ممکن است تاثیر جبران ناپذیری بر دریاچه ارومیه داشته باشد.

آنچه در باب طرح‌های حفظ و حراست از دریاچه ارومیه می‌توان گفت مطرح شدن طرح مدیریت حوزه آبخیز دریاچه ارومیه از سال ۸۶ است که با تشکیل کارگاه‌هایی در آذربایجان غربی و شرقی آغاز به کار کرد ولی طی این مدت به غیر از چند پیشنهاد و ارائه راهکار اقدام عملی صورت نگرفته است.

همچنین در ۱۹ فروردین ۸۹ در جلسه استانی هیات دولت، برای مراقبت از دریاچه ارومیه قرار شد کمیته تخصصی با حضور شماری از وزرا و معاونان رئیس دولت، استانداران آذربایجان غربی و شرقی تشکیل شود تا راهکارهای احیای آن تنظیم و با حساسیت ویژه‌ای پیگیری شود.

مسعود محمدیان رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی که یکی از اعضای این کمیته تخصصی است می‌گوید: ما در حوزه خودمان اقدامات عملیاتی را آغاز کرده‌ایم.

او توسعه آبیاری تحت فشار، انتقال آب با لوله و جلوگیری از توسعه کشاورزی در منطقه را به عنوان اقدامات سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی بیان می‌کند.

اما در پاسخ به سوال دیگری در خصوص میزان اعتبار تخصیص یافته به این پروژه ملی از ذکر هر گونه رقمی خودداری کرده و عنوان می‌کند: در صورتی که طرح نیاز به بودجه داشته باشد باید در قالب طرح ملی این اعتبار دیده شود.

عدم تخصیص اعتبار برای پروژه‌ای که عملیاتی کردن یک فاز از آن مانند انتقال آب از ارس به میلیاردها تومان بودجه نیاز دارد؛ این نگرانی را ایجاد می‌کند که این طرح‌ها در حد حرف باقی بماند.

۹۴ درصد آب مورد نیاز دریاچه ارومیه در گلوی کشاورزی

دریاچه ارومیه بین دو استان آذربایجان شرقی و غربی واقع شده و وسعت آن به بیش از ۵۷۰ هزار هکتار می‌رسد.

حوزه آبریز دریاچه نیز با حدود ۶۰ هزار کیلومتر مربع تقریبا سه درصد مساحت کشورمان را در بر می‌گیرد. دشت‌هایی مانند سلماس، ارومیه، تبریز، آذرشهر، مراغه، میاندوآب، مهاباد، نقده و اشنویه مساحت این حوزه آبریز را تشکیل می‌دهند.

سیمینه رود، زرینه رود، مهاباد چای، گدارچای، باراندوز چای، نازلوچای، روضه چای، زولاچای، شهرچای در آذربایجان غربی و آجی چای، لیلان چای، آذرشهرچای، قلعه چای، صوفی چای و مردوق چای در آذربایجان شرقی و هفت رودخانه فصلی به نام‌های خرخره چای، شیواسان چای، سنیخ چای، طسوج چای، دریان چای و گبی چای در زمستان و بهار در این حوزه جریان دارند.

میزان آب ورودی به دریاچه سالانه هشت میلیارد مترمکعب است ولی بیشتر آن توسط استان‌های آذربایجان شرقی، غربی و کردستان مصرف شده و به این دریاچه نمی‌رسد. ۹۴ درصد آب‌های مصرفی نیز در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اما در خصوص صحیح یا نادرست بودن سدسازی در اطراف این دریاچه مهدی ضرغامی عضو هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه تبریز می‌گوید: اعلام نظر قطعی در این باره بسیار دشوار است و نیاز به مطالعات جامع علمی دارد ولی واضح و مبرهن است که باید مصرف آب مدیریت شود.

در این باره محمدیان رئیس سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی تاکید می‌کند: مصرف آب در بخش کشاورزی باید مدیریت شده تا از خسارات زیادی که در این سال‌ها متوجه دریاچه ارومیه شده جلوگیری شود.

او گسترش آبیاری تحت فشار و تغییر الگوی کشت را دو راه مدیریت مصرف آب می‌داند و می‌افزاید: با تغییر کشت از محصول پر مصرف به کم مصرف می‌توان آب کمتری را مورد استفاده قرار داد و با اجرای آبیاری تحت فشار میزان مصرف و همچنین هدرروی آب را کاهش داد.

در عین حال علی‌اکبررسولی عضو هیات علمی دانشگاه تبریز انتقال آب از حوزه‌های مجاور دریاچه مانند رودخانه ارس هنگام پر آبی، رودخانه زاب و دریای خزر را راهکار مناسب تری برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه می‌داند.

دو میلیارد تومان کمک بلاعوض

رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان در ادامه صحبت های خود همچنین از تخصیص دو میلیارد تومان در هکتار به عنوان کمک بلاعوض برای عملیاتی کردن طرح‌های آبیاری تحت فشار که از جمله برنامه‌های کمیته تخصصی دریاچه ارومیه است خبر می‌دهد.

محمدیان مساحت اراضی کشاورزی استان را ۱،۲ میلیون هکتار شامل دو سوم دیم و بقیه آبی می‌داند و می‌گوید: کل آب قابل استحصال استان ۴،۶ میلیارد متر مکعب است.

به اعتقاد او برای توسعه‌ آبیاری تحت فشار سال گذشته دو هزار هکتار از اراضی تحت پوشش آبیاری تحت فشار قرار گرفت و در سال جاری شش هزار هکتار طرح‌ آبیاری تحت فشار و قطره‌ای اجرا می‌شود.

جلال گلچین معاون برنامه‌ریزی و امور اقتصادی سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی نیز خاطرنشان می‌کند: بسته سیاستی وزارت جهاد کشاورزی در جهت ارتقاء توانمندی کشاورزان و اجرای طرح‌های آب و خاک و آبیاری تحت فشار و پوشش کانال‌های آبیاری، احیاء قنات‌ها، ارتقاء توانمندی مرغداری‌ها و دامداری‌ها، بهبود گرمایشی گلخانه‌ها و سایر مصرف حامل‌های انرژی دنبال می‌شود.

 


 


ندای سبز آزادی: سایت بصیرت وابسته به نیروهای تندرو سپاه و بسیج در خبری بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را منتشر کرده است که در آن این جامعه حکم به ارتداد دکتر عبدالکریم سروش داده است.

به گزارش ندای سبز آزادی در این خبر آمده است: «اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ضمن هشدار نسبت به توطئه جديد دشمنان نظام عليه حوزه هاي علميه، سروش را مرتد اعلام كردند.»

در بيانيه منتشر شده از سوي اين جامعه آمده است: حوزه هاي علميه بلاد اسلامي تفكيك ناپذير بوده و مراجع تقليد قم و نجف پشتيبان نظام مقدس جمهوري اسلامي و ولايت فقيه هستند. اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم با بررسي اظهارات جديد سروش مبني بر ضرورت مهاجرت مراجع تقليد از حوزه هاي علميه قم به نجف تصريح كردند دشمنان از نقش مهم و تاثيرگذار مراجع تقليد قم و نجف در جهان تشيع هراسان هستند.

مدرسين حوزه علميه قم تاكيد كردند: سروش با تخطئه مباني نظام اسلامي و ولايت فقيه ارتداد خود را بر همگان ثابت كرد و با همراهي اپوزيسيون خارج نشين در جهت سازماندهي فتنه 88 همدستي خود با سازمان اطلاعاتي سيا و موساد را به اثبات رساند بنابراين اظهارات اخيرش مبني بر ضرورت مهاجرت مراجع قم به نجف در راستاي اهداف شوم دشمنان نظام و به خاطر ترس از نقش تاثيرگذار مراجع قم و نجف در جهان تشيع مي باشد لذا مراجع تقليد براي اظهارات اين مرتد خارج نشين كوچكترين ارزشي قائل نبوده و توطئه هاي شوم دشمنان براي ايجاد شكاف و نفاق ميان مراجع قم و نجف و مراجع عظام با نظام جمهوري اسلامي را در هم مي شكنند.
 


 


حنیف مزروعی - در خبرها آمده بود که غلامعلی حداد عادل در سخنرانی ای در پنجمین کنگره سراسری جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی سخنانی را در خصوص جنبش سبز و شکنجه و مسائل دیگر ایراد کرده است که به جهت قلب حقیقت از طرف نامبرده نگاهی کوتاه به سخنان گهربار ایشان خالی از لطف نیست.

ایشان گفته اند: «غرب در هر جا از جمله قومیت‌ها كه برای تفرقه بهانه‌ای وجود داشته باشد استفاده می‌كند و حوادث سال 88 نمونه این مخالفت‌هاست و آمریكا‌یی‌ها و انگلیسی‌ها طرفدار حقوق مردم شدند! و باید جوانان را با تاریخ معاصر آشنا كنیم كه چگونه از زمان مشروطیت نمایندگان غیر واقعی برای مردم انتخاب می‌شد و انگلیسی‌ها ورضاخان نمایندگان خود به مجلس می‌فرستادند.»

سخنان ایشان بسیار به جا و در این زمینه صحیح است منتهی بهتر بود ابتدا ایشان به طریقه انتخابشان به عنوان راهیافته به مجلس کنونی و دو دوره پیش از آن نیز نگاهی می انداخت سپس جوانان را به مطالعه تاریخ فرا می خواند. جناب آقای حداد جهت کمک به حافظه کوتاه مدت شما یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که اگر باطل کردن آرای بیش از یک و نیم میلیون شهروند تهرانی نبود جنابعالی به صورت رانتی وارد مجلس ششم نمی شدید و اگر رد صلاحیت بیش 2500 نفر در انتخابات مجلس هفتم و بیش از 2000 نفر در انتخابات مجلس هشتم نبود، شما و امثال شما اجازه نمیافتید که نام نماینده مردم را بر خود بگذارید و با این عنوان غصبی جوانان را به آدرس غلط نشانی بدهید.

در جای دیگر اظهار داشته: «اتفاقات سال 88 مانند كهریزك را كه ما به آن راضی نبودیم قابل مقایسه با شكنجه‌های قبل انقلاب نیست و چقدر جای تاسف است عده‌ای خود را انقلابی می‌دانند و بعضی از آقایانی كه امروز رهبری جنبش را برعهده گرفته‌اند و با مطالعه روزنامه‌ها در آن زمان هیچ سابقه انقلابی از آنها ندیده‌ایم، امروز می‌گویند فردی پیش ما آمده كه می‌گوید در زندان‌ها با نوامیس مردم فلان كارها صورت می‌گیرد و این خبر را در اختیار خبرگزاری اسرائیلی یا آمریكایی قرار می‌گیرد.»

این سخنان نیز بسیار جای تعجب و تامل دارد، آن هم از فردی که در دوران پهلوی در موسسات زیر مجموعه فرح پهلوی حقوق بگیر بوده و فعالیت می کرده و امروز آنچنان دم از انقلابی گری می زند که هرکس سابقه ایشان را نداند با خود می پندارد که ایشان از طفولیت در راه مبارزه با حکومت پهلوی بوده است.

آقای حداد پاسخ دادن به شما که از روی عمد و غرض ورزی حقیقت را کتمان می کنید تف سربالاست، اما شمایی که ادعاهای آنچنانی در عالم بودن و دست به قلم بودن دارید بهتر است کمی مطالعه کرده و بخوانید که بر فرزندان این مردم در کهریزک یاران شما چه گذشته است، بهتر بود با خانواده شهیدان کهریزک حداقل دقیقه ای صحبت می کردید و بعد اینگونه قضاوت می کردید و حکم می دادید.

آقای حداد هرچند کلا جنابعالی ملاک تشخیص انقلابی گری افراد نیستید اما برای آبروی خودتان هم که شده سعی کنید قبل مهمل گویی کمی بیاندیشید، آیا جنابعالی که امروز داعیه دفاع تان از انقلاب گوش فلک و رسانه های جیره خوارتان را پر کرده سابقه مبارزه با رژیم پهلوی را داشته اید که امروز سابقه آقایان موسوی و خاتمی و کروبی را زیر سئوال می برید که حتی ولی امرتان هم به این موضوع بارها اعتراف کرده است؟ همانطور که پیشتر گفته شد جنابعالی که مواجب بگیر خاندان پهلوی تا آخرین روز حیات این خاندان بوده اید بهتر است حداقل وارد این حوزه ها نشوید.

در قسمت دیگری گفته اید: «بنده نمی‌دانم آقایانی كه از به اصطلاح جنبش كذایی حمایت می‌كنند و ادعا می‌كنند موی خودشان را در سیاست سفید كرده‌اند چرا در برابر اعلامیه طرفداری از تروریست‌های بیگانه سكوت می‌كنند ولی بدانند كه ملت آنها را با یكدیگر حذف و طرد می‌كند و اگر راننده هدایت ماشین را به عهده گرفته در صورت سقوط همه مسافران را به قعر جهنم این دنیا و آن دنیا می‌فرستد.»

آقای حداد این قسمت را نیز تا حدی درست گفته اید، اما بدانید که آن راننده همان حامیان کودتایی شما بوده اند که در روز روشن و در عاشورا حسینی مردم بی گناه را در خیابان زیر کردند و کشتند و فرار کردند. شما که امروز منتقد نظام پهلوی و مدافع نظام کنونی هستید و از روزنامه هایی برای پیدا کردن سابقه انقلابی گری افراد یا مقایسه شکنجه دو دوره معاصر بهره می جویید، آیا در دوره پهلوی نیز اینگونه با خودرو به ازدحام مردم حمله می کردند و عابران را می کشتند؟

جناب آقای غلامعلی حداد عادل چند صباحی بود که سکوت اختیار کرده بودید و این مسئله موجب شده ساده دلان بیاندیشند که اندک نور حقیقتی به شما تابیده است و از میان سیاهی توانسته اید شعاعی از نور واقعیت را احساس کنید، اما خیال باطل و امید واهی بود و امثال شما آنچنان در منجلاب قدرت نامحدود گرفتار شده اید که برای رسیدن به مقصود هر دروغی را بر می تابید، و اگرچه درس اخلاق می دهید و در کتب درسی، دانش آموزان را به اخلاق دعوت می کنید اما رفتارتان عین بی تقوایی و بی اخلاقی و تزویر و ریا آنهم برای حفظ قدرت به هر صورت غیرشرعی و غیرقانونی است.

آقای حداد کلاهتان را بالاتر بگذارید زیرا حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم رفتنی است.
 


 


با نزدیک شدن به سالگرد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شهر اصفهان از اول خرداد ماه در محاصره شدیدترین پارازیت های ماهواره ای قرار گرفته است.
به گزارش ندای سبز آزادی، این پارازیت ها متفاوت از پارازیت های قبلی عمل می کند به طوری که به جای مختل کردن یک یا چند شبکه خاص ماهواره ای، کل برنامه های یک ماهواره از جمله هاتبرد، یوتل ست و نایل ست را مختل و مورد هدف قرار داده است و هم اکنون هیچ یک از کانال های این ماهواه ها در شهر اصفهان قابل رویت نیست.
هم اکنون موج نگرانی ها از احتمال خطرناک بودن این پارازیت ها برای سلامتی انسان با توجه به دامنه بسیار شدیدتر آن مردم را در بر گرفته است.
یک کارشناس در گفتگو با خبرنگار ما در این خصوص گفت: با توجه به این که هم اکنون نوع جدیدی از پارازیت ها آغاز شده که هنوز منشاً ایجاد آن مشخص نیست اظهار نظر در خصوص اثرات آن مشکل است ولی بدون تردید پارازیت های جدید با امواج مخرب بسیار قوی تر و دامنه بیشتر کار می کنند که همه کانال های یک ماهواره نظیر هاتبرد و نایل ست را مختل می کند و این مساله نگرانی از تاثیرات آن بر سلامت انسان را افزایش می دهد.

 


 


مسعود کدخدایی دانشجوی پلی تکنیک بازداشت شد.

به گزارش دانشجونیوز، مسعود کدخدایی دانشجوی ورودی 85 مهندسی عمران دانشگاه امیرکبیر و از فعالان صنفی این دانشگاه در هفته جاری با هجوم نیروها امنیتی به منزلش بازداشت شده است. از علت بازداشت این دانشجو و وضعیت و محل نگهداری وی اطلاعی در دست نیست.

 

 

همچنین در هفته گذشته و پس از برگزاری تجمع سکوت در دانشگاه های مشهد، محمد فیض از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بازداشت شد و نزدیکان وی کماکان در حالت بی خبری به سر می برند.

به نظر می رسد نهادهای امنیتی در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ایجاد موج جدیدی از بازداشت ها را در دستور کار خود قرار داده اند.

 


 


میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد با تماس تلفنی با خانواده مجید توکلی با این خانواده ابراز همدردی کردند.

 

به گزارش دانشجونیوز رهبران جنبش سبز با تماس تلفنی و گفتگو با مادر مجید توکلی در جریان آخرین وضعیت سلامتی مجید قرار گرفته و اعلام کردند که مجید توکلی را فراموش نکرده اند و تنها دوری شهر شیراز از تهران باعث شده است که آنها نتوانند به دیدار خانواده توکلی بروند.

مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ضمن ابراز تاسف نسبت به عدم رعایت حقوق ابتدایی مجید توکلی و فشارها بر وی خواستار پایان بخشیدن به اعتصاب غذای وی و مادر مجید شدند.

همچنین طی روزهای گذشته بسیاری از فعالین دانشجویی، حقوق بشری و پناهندگان سیاسی ایرانی از کشورهای مختلف دنیا ضمن تماس تلفنی با خانواده توکلی خواستار پایان اعتصاب غذای مادر مجید توکلی شدند. در پی این تماس ها، مادر مجید توکی به اعتصاب غذای خود پایان داده است اما همچنان وضعیت سلامتی مجید توکلی و ادامه اعتصاب غذای وی به شدت نگران کننده است.

مجید توکلی از روز یکشنبه و در پی انتقال به سلول انفرادی در اعتراض به عدم رعایت حقوق اولیه اش به عنوان یک زندانی، دست به اعتصاب غذا زده است. در پی ادامه این اعتصاب غذا، سلامتی و جان مجید توکلی به شدت در خطر افتاده است.

 


 


متنی تحت عنوان «برای تغییــر» که آخرین دست نوشتۀ مجید توکلی، دانشجوی اعتصابی محبوس در بند انفرادی زندان اوین است، با وجود همه محدودیتها و مشکلات، از زندان اوین به بیرون راه یافته و توسط پایگاه خبری دانشجو نیوز منتشر شد. نگارش و ارسال این متن، از دلایل انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی بود.

این پایگاه خبری خاطرنشان می کند که مجید توکلی برای تدوینِ نوشتۀ فوق الذکر، روزها و ساعتهای زیادی را در دوران بازداشت خود(از اسفندماه تا ۲ هفته گذشته)، صرف آن کرده و مقامات زندان، پس از اطلاع از نوشته شدن این متنِ راهبردی، اقدام به انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی کردند و حق ملاقات و تماس تلفنی را نیز از وی سلب نمودند تا ارتباط وی با دنیای خارج از زندان قطع شود.

لازم به ذکر است توکلی به عنوان تنها راه حل برای نجات خود از زیر فشار و شکنجه، دست به اعتصاب غذای خشک و کامل زده، تا با به خطر انداختن جان خود - از طریق نخوردن آب و غذا- افکار عمومی را متوجه رفتار حکومت و وضعیت فعلی زندان های ایران کند.

دانشجو نیوز افزوده است در پی اعتصاب غذای خشک توکلی، مقامات امنیتی به زندانبانان بند ویژه اطلاعات در زندان اوین چراغ سبز نشان داده اند تا در صورت امکان، "از شرایط فعلی برای راحت شدن یکباره از دردسرهای" این دانشجو استفاده کنند. (این مطلب را یکی از زندانبانان در تماسی تلفنی که به صورت ناشناس با خانواده توکلی داشت، صراحتا به زبان آورد.)

لازم به ذکر است اکنون با گذشت ۵ روز از اعتصاب غذای مجید توکلی، وضعیت جسمی وی به شدت رو به وخامت گذاشته و بنا به اظهارات برادرش، وی علاوه بر ناراحتی حاد ریوی، دچار خونریزی معده نیز شده است.

سامانه خبری «دانشجو نیوز» خاطرنشان ساخته است "با وجود خطر مضاعفی که انتشار این متن متوجه توکلی خواهد کرد، انتخاب آگاهانه مجید توکلی و خواست مصرانه خود وی، سبب انتشار این متن راهبردی شده است.

مجید توکلی در این متن به صراحت متذکر می شود "جنبش سبز ايران، جنبشی مردمی بر پايه شكل گيری كمپينی فراگير از ايرانيان، به قصد تغيير وضع موجود و البته به دور از خشونت و در مبارزاتی مسالمت آميز است."
برای دسترسی به این متن، به لینک زیر مراجعه کنید:
www.daneshjoonews.com/optinion/30-articls/1192-1389-03-06-13-41-08.html

 


 


کیارش کامرانی، از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته، توسط شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران، به شش سال حبس و چهار میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

به گزارش منابع خبری جرس، کامرانی، دانشجوی کارشناسی فیزیک دانشگاه لرستان و کارشناسی ارشد مدیریت اجرائی دانشگاه پیام نور تهران و متولد آبان ماه ۱۳۶۳ می باشد که بعد از ظهر ششم دی ماه(عاشورا)، در حوالی چهارراه ولی عصر تهران بازداشت گردید و پس از ۴ روز بی خبری مطلق، با منزل تماس می گیرد و اطلاع می دهد که در زندان اوین است.

منبع خبری فوق همچنین گزارش داد نامبرده مدتی طولانی در زندان اوین تحت بازجوئی و فشارهای روحی و جسمی برای پذیرش اتهامات واهی قرار گرفته و حدود ۴۰ روز در سلول انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات، بدون هیچ گونه تماس با بیرون و اطلاع از خانواده زندانی شد. در نهایت پرونده وی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارسال گردید که بدون حتی وکیل تسخیری، به ۶ سال حبس تعزیری و پرداخت ۴ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

گزارش مذکور می افزاید تنها سابقه فعالیت سیاسی این دانشجو، عضویت در بسیج دانشجویی دانشگاه لرستان و ستاد انتخاباتی احمدی نژاد در سال ۸۴ بوده و بعد از آن هیچ گونه فعالیتی نداشته و اتهامات وارده به وی نیز، “شرکت در تجمعات به قصد برهم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری، توهین به رییس جمهور و تمرد از مامور قانون” ذکر گردیده است.

چندی پیش شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران نیز، حکم بدون تغییر کیارش کامرانی را به وی ابلاغ کرد.

گزارش واصله به جرس خاطرنشان کرد “خانواده این دانشجو در شرایط بد روحی قرار دارند و هیچ مرجع قضائی حاضر به پاسخ گویی در مورد وضعیت فرزند زندانی آنها نیست.”

 


 


با گذشت ۴۰ روز از آخرین بازجویی ، هنوز وضعیت احسان عبده تبریزی مشخص نیست .

احسان عبده تبریزی حدود پنج ماه پیش هنگام ورود به ایران توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین نگه داری می شود .

دکترحسین عبده تبریزی پدر وی ، می گوید : در آخرین باری که او را از طریق کابین ملاقات کردیم وضعیت روحی احسان خوب بوده هر چند از نظر جسمی کاهش وزن داشته است.

او افزود : فرزندم گفته که بیش از ۴۰ روز است که دیگر بازجویی نمی شود و حتی بازجوی وزارت اطلاعات به او گفته که بازجویی اش از نظر او پایان یافته است . اما معلوم نیست چرا اقدامی برای به جریان انداختن پرونده او در دادگاه و یا برای آزادی اش به قید وثیقه کاری انجام نمی شود .

برخی از آگاهان با توجه به مواضعی که دادستان تهران وبعضی از مقامات رده بالای قوه قضائیه در یکی دو هفته اخیرگرفته اند ،می گویند بین وزارت اطلاعات و قوه قضائیه بر سر چگونگی برخورد با زندانیان سیاسی دستگیر شده در حوادث پس از انتخابات ، اختلاف نظر وجود دارد . به نظر می رسد که دادستانی به دنبال راهی برای پایان دادن به این معضل بزرگ قضائی در ایران است . اما دیگر دست اندرکاران راه های دیگری را می جویند .

مشکل زندانیان سیاسی که چند ماهی پیش از روی کار آمدن لاریجانی ، رئیس جدید این قوه ایجاد شده بود ، با روی کار آمدن او تشدید هم شده است . برخی معتقدند که با مسلط شدن لاریجانی بر قوه قضائیه او به فکر حل این معضل افتاده است . معضلی که خیلی ها در آن درگیرند و هر کدام سهمی برای خود قائلند . وزارت اطلاعات ، دادستانی ، سپاه پاسداران ، شخص احمدی نژاد و بسیاری از نیروهای ذی نفوذ و پنهان پشت پرده .

اختلاف بین این نیروها و افراد موثر بر سر زندانیان سیاسی موجب شده که هر کدام این زندانی ها را به یک طرف بکشند . وضعیتی که تنها منجر به طولانی شدن بلاتکلیفی زندانیان سیاسی ، افزایش نگرانی خانواده های آنها و در برخی موارد افزایش فشار بر زندانیان ، شده است .

احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان یکی از این زندانیان بلاتکلیف است که زمانی که از فرصت تعطیلات کریسمس برای دیدار خانواده خود استفاده کرده بود و به ایران بازگشت ، در فرودگاه امام خمینی (ره) پاسپورتش توقیف و سپس بازداشت شد.

حسین عبده تبریزی پدر احسان یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و مدیر مسئول روزنامه توقیف شده ” سرمایه ” است و بارها با نقدهای جامع در روزنامه سرمایه واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاد دانی بود که در نامه هایی سرگشاده رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.

 


 


کوهیارگودرزی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر در پی اعتصاب غذا در زندان، به بیمارستان منتقل شد. مادر وی به دویچه‌وله گفت که نمی‌داند پسرش در کدام بیمارستان بستری است. مجید توکلی نیز به دلیل خونزیری معده در بیمارستان بستری شده است.

پروین مخترع مادر کوهیار گودرزی روز چهارشنبه پنجم خرداد از دادستان اجازه ملاقات حضوری با فرزندش را گرفته است اما وقتی روز ششم خرداد برای انجام این ملاقات به زندان اوین مراجعه کرده به او گفته‌اند که کوهیار در سلول انفرادی است و اجازه ملاقات ندارد.

خانم مخترع می‌گوید نمی‌داند چه کسی دستورش از دستور دادستان بالاتر است و می‌تواند حکم او را نقض کند.

مادر کوهیار می‌گوید در راه برگشت از زندان بوده که یکی از هم‌بندی‌های کوهیار با او تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که او در اثر اعتصاب غذا بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شده است.

خانم مخترع می‌گوید در مراجعه دوباره‌اش به زندان هیچکس پاسخ او را نداده و وی اصلا نمی‌داند که پسرش در بهداری زندان بستری است یا به بیمارستانی در خارج زندان منتقل شده است.

علت اعتصاب غذای کوهیار گودرزی به گفته‌ی مادرش اعتراض به اعدام پنج زندانی سیاسی در ۱۹ اردیبهشت بوده که یکی از آنان، فرهاد وکیلی، هم‌بند کوهیار بوده است.

به گفته‌ی خانم مخترع، مجید توکلی دیگر زندانی سیاسی که دست به اعتصاب غذا زده نیز به دلیل خونریزی معده به بیمارستان منتقل شده است.

پروین مخترع می‌گوید: «من دست تنها فرزندم را بزرگ کردم، او را به مدرسه تیزهوشان فرستادم و بعد هم وارد دانشگاه صنعتی شریف شد. دست‌مزد مادری که دست تنها چنین فرزندی بزرگ کرده این است؟»

خانم مخترع می‌گوید خودش در انقلاب ۵۷ شرکت داشته و یکی از شعارهای همیشگی‌اش آزادی زندانیان سیاسی بوده است. وی اکنون می‌پرسد: «آیا ما انقلاب کردیم که این همه زندانی سیاسی داشته باشیم؟»

وی از بان‌کی‌مون و اعضای سازمان مل متحد تقاضا می‌کند که به خواست‌های زندانیان سیاسی ایران رسیدگی کرده و برای آزادی آنها تلاش کنند.

کوهیار گودرزی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر و دانشجوی مهندسی هوا فضای دانشگاه صنعتی شریف در ۲۹ آذرماه بازداشت شد. وی به گفته‌ی خانواده و دوستانش سه بار تا به حال به سلول انفرادی منتقل شده است.

مسئولان دانشگاه صنعتی شریف از آبان ماه ۸۸ این دانشجو را از دانشگاه اخراج کردند.

 


 


مهدی کروبی بعدازظهر دیروز با حضور در منزل سخنگوی دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، با خانواده محسن آرمین دیدار و از آنان دلجویی کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار که در فضایی صمیمی انجام گرفت، مهدی کروبی با ابراز تأسف از بازداشت مهندس محسن آرمین، به زندان انداختن فرزندان انقلاب را شرم آور توصیف کرد و باز دیگر خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد.

خانم شریعتی همسر محسن آرمین نیز با تشکر از حضور کروبی در منزلشان، از تداوم بی خبری نسبت به وضعیت همسرش خبر داد و گزارشی از چگونگی بازداشت وی ارائه کرد. در پایان این دیدار، حاضران نماز مغرب و عشا را به امامت کروبی اقامه کردند.
محسن آرمین عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس ششم از روز ۲۶ اردیبهشت ماه در بازداشت به سر می برد. این در حالی است که با گذشت بیش از ده روز از بازداشت این چهره اصلاح طلب، وی هنوز با خانواده خود هیچگونه تماسی نداشته و از اتهامات و محل نگهداری وی اطلاعی در دست نیست.


 


حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه‌ای با حضور در منزل محسن آرمین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با خانواده وی دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در این دیدار صمیمانه ضمن آرزوی توفیقات الهی و صحت وسلامتی برای همه دلسوزان واقعی نظام وانقلاب اظهار امیدواری کرد هرچه سریعتر سخنگوی در بند سازمان مجاهدین انقلاب به آغوش گرم خانواده بازگردد و سایر فعالین سیاسی و اجتماعی که این روزها بر آنها دشواری ها و مصائبی عارض شده بتوانند امیدوارانه تر در عرصه نظام و انقلاب به فعالیتهای پیش برنده خویش ادامه دهند.

گفتنی است همسر دکتر آرمین نیز در این دیدار ضمن ارائه گزارشی از آخرین وضعیت همسرش تاکید کرد که تا این لحظه تماسی با آرمین نداشته و از وضعیت نگهداری وی اطلاع دقیقی ندارد.


 


راي ما كجاست: جمعي از فعالان حقوق بشر براي دلجويي و ابراز همدردي با خانواده علي صارمي ،زنداني محكوم به اعدام ديدار كردند.

علی صارمی 62 سال دارد. اواسط شهریورماه سال 86 چند بار توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد . جرم او حضور در مراسم یادبود کشته شدگان سال 67 در خاوران تهران است .

او شنبه ۸ دی ماه 88 پس از ۲۸ ماه بازداشت و بلاتکليفی تنها به دلیل شرکت در مراسم نوزدهمين سالگرد یادبود زندانيان سياسی سال ۱۳۶۷ و بعد از چندين بار به تعويق انداختن دادگاه حکم اعدام گرفته است. خانواده علي صارمي بارها و با نوشتن نامه ها ي متعدد بر بي گناهي او تاكيد كرده اند.

يكي از فعالان حقوق بشر درباره ديدار خود با خانواده علي صارمي نوشته است:"

جایی نزدیک هیچ جا

کوچه های خانی آباد را طی می کنم و از کوچه های تنگ و غبارگرفته رد می شوم.انگار هیچکس اینجا صدایت را نمی شنود.

اندوه و اندوه و اندوه...

به آپارتمان قدیمی و رنگ ورو رفته ای می رسم , صدای زنگ در خانه می پیچد, مقصد طبقه دوم منزل علی صارمی است.زندانی محکوم به اعدامی که تا به حال بالغ بر 23 سال زندان را تحمل کرده است.پیرمرد دوست داشتنی تمام فصول اوین و رجایی شهر وچه و چه."

ارديبهتشت ماه امسال، علي صارمي نامه اي از زندان رجايي شهر نوشت كه خود گویای تمام وقایع است:" هموطنان عزیز دادستان تهران دولت آبادی در مصاحبه با پنجره عنوان کرده است که مرا به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در تاریخ شهریور 88 یعنی پس از انتخابات بازداشت نموده اند در حالی که تاریخ بازداشت من 13 شهریور ماه 86 یعنی 2 سال پیش بوده است.اتهام هایی که تا به حال به انحای مختلف موجب بازداشت من شده است رفتن به عراق برای ملاقات با پسرم و سخنرانی در خاوران برای اعدامی های سال 67 بوده است.ولی آیا حضور بر سر مزار و یا دیدار پدری با پسرش ، حکم اعدام دارد.از اینرو اظهارات وی بی اساس تر ازآن است که توضیح داده شود که حتی حکم اولیه به وکیلم ابلاغ نمی شود و به همین شکل به دادگاه تجدید نظر می رود."

او در بخشی دیگر از نامه اش آورده است:"

حال همچون پدری که فرزندانش فرهاد,فرزاد, مهدی , شیرین و محمد را تازه به دار آویخته اند و هزاران فرزند دیگر را پیش از این از من چه انتظار می رود جز آنکه بگویم

تنم چون بسوزی

به تیغم بدوزی

کجا کی توانی

تو از قلبم ربایی

عشقم به این خاک را.

حال امیدوارم با مرگم بتوانم مردمم را بیدار نمایم."

 


 


نکته قابل توجه و دردآور اینکه در دوره اصلاحات و سازندگی موسسات و سازمان‌های غیردولتی با عناوین حقوق بشر و کمک به مستمندان با حمایت و پشتیبانی دولت‌های آمریکا و انگلیس در کشور راه‌اندازی شدند.

به گفته حیدر مصلحی بخشی از این موسسات و سازمان‌های فعال پس از روی کار آمدن دولت نهم با مبارزه و پیگیری این دولت براندازی شدند.

ضدانقلاب جدید سخنان و ایده‌های امام را کنار گذاشت

به گزارش فارس وی در گردهمایی ائمه جمعه و جماعات شهرستان‌های کاشان و آران و بیدگل در کانون الزهرای کاشان تصریح کرد: در حالی که اندیشمندان دنیای پیشرفته غرب در حال حاضر تشنه افکار و ایده‌های امام هستند و تحت تاثیر اندیشه‌های ناب آن بزرگوار قرار دارند، با شکل‌گیری ضدانقلاب جدید حرکت آنها به گونه‌ای شد که گفتند باید سخنان و ایده‌های امام را کنار گذاشت و به موزه‌ها سپرد و اقدام قابل توجه این گروه در طول 16 سال اخیر انقلاب این بود که عناوین و اصطلاحات انقلاب و امام را به واژه‌های مورد پسند و اهداف خود تبدیل و تبلیغ کردند.
مصلحی به کاربری واژه قشر آسیب‌پذیر به جای مستضعف، اپوزیسیون به جای ضدانقلاب، درگیری انقلابی به جای گفتمان فرهنگی اجتماعی را از جمله مصادیق این تبدیل اصطلاحات برشمرد.
مصلحی گفت: با کمال تاسف اذعان می‌کنیم در مقطعی از زمان و تاریخ انقلاب، حتی در زمان خود امام خمینی(ره) عده‌ای به امام و آرمان‌های ایشان پشت کرده و تبعیت و پیروی از آن بزرگوار را رها کرده و زیر پا گذاشته‌اند.

فتنه پس از انتخابات با سرمایه‌گذاری سنگین و بزرگ استکبار ایجاد شد

وزیر اطلاعات چهار عنصر بیگانگان در راس آن آمریکا و اسرائیل و هم‌پیمانان آنها از جمله انگلیس، فرانسه و آلمان، ضد انقلاب سنتی داخل و خارج از کشور، ضد انقلاب جدید و نفاق جدید را از عناصر تهدید امنیت ملی کشور ذکر کرد.
وی مطرح کردن مباحثی شامل مخالفت با ولایت فقیه و آشکار کردن باطن واقعی برخی خواص را به عنوان نفاق جدید از جمله مصادیق چهارمین تهدید امنیت ملی بر شمرد و گفت: با روی کار آمدن نفاق جدید، فتنه بعد از انتخابات دهم با سرمایه‌گذاری سنگین و بزرگ استکبار ایجاد شد.
به گفته وی در طول 30 سال تاریخ پس از انقلاب، ضد انقلاب سنتی در قالب تشکل‌ها و مجموعه‌های مختلف از جمله اسلام‌گرایان التقاطی، منافقین، اسلام گرایان لیبرال دموکرات، لیبرال سوسیال دموکرات، هدف مشترک براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال می‌کردند.
مصلحی یادآور شد: در بررسی‌های به‌عمل آمده از دفاتر برخی مجموعه‌های سران فتنه به این نتیجه رسیدیم که فتنه اخیر از 20 سال قبل با هدف براندازی دین و کیان اسلامی شکل گرفته است.
وی گفت: بر اساس این مستندات به دست آمده مشخص شد که آنها دستورالعمل‌های ویژه‌ای برای مقابله با انقلاب اسلامی تدوین و طراحی کرده بودند تا آرام آرام دین‌مداری و دین‌محوری که عامل اصلی تداوم انقلاب و پایداری نظام جمهوری اسلامی بود را از افکار و عقاید ملت خارج سازند و برقراری ارتباط جدی با مراجع از جمله این دستورالعمل‌ها و برنامه‌های سران فتنه در راستای دستیابی به اهدافشان بود.
وی از ائمه جماعات و روحانیون خواست برای مقابله با جنگ نرم از ابزارهای اینترنتی و فضای مجازی این ابزار در جهت تقویت دین و هدایت جوانان به نحو احسن بهره‌برداری کنند.


 


مادر مجید توکلی، دانشجوی اعتصابی محبوس در بند انفرادی زندان اوین، با درخواست مردم و دوستان مجید، اعتصاب غذای چند روزۀ خود را شکست.

مجید توکلی، فعال دانشجویی محکوم به هشت سال و نیم حبس، از روز یکشنبه، در پی انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زده و بلافاصله بعد از انتشار این خبر، مادرِ وی نیز دست به اعتصاب غذا زد.

به گزارش نسب آنلاین، ساعت نه و سی دقیقه پنج شنبه ششم خرداد ماه، مادر مجید در پاسخ به تماس های مکرر دانشجویان، اعلام کرد که که اعتصاب غذایش را شکسته است.

این گزارش تصریح کرد غروب امروز مادر مجید اطمینان داده بود که اعتصاب غذایش را خواهد شکست.

مجید توکلی از صبح روز یکشنبه هفته جاری (دوم خرداد)، در پی نگاشتن نامه ای تفصیلی پیرامون وضعیت کنونی کشور، به دستور دادستان تهران به سلول انفرادی منتقل گردید که همزمان دست به اعتصاب غذای خشک زد و با گذشت زمان، وضعیت سلامتی وی به شدت نگران کننده گزارش شده است.

 


 


روز گذشته خانواده خانواده زهرا شمس توانستند در زندان مشهد با وی دیدار کنند که آنها اعلام کردند حال ظاهری او خوب بوده و برخوردهای مسئولان زندان با خانواده اش مناسب بوده اما هنوز علت بازداشت برای آنها نامشخص است.

گفتنی است امتحان های دانشگاه زهرا شمس تا یک هفته دیگر شروع می شود و این نگرانی وجود دارد که امتحان های دانشگاه را از دست بدهد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته