-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

Latest news from Jaras for 05/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.





شاعر سبز -

باز خرداد آمده، این ماه پر داد آمده

از داد و بیداد قضا ، ملت به غلیان آمده

باز سرگردان شود، دیو برگردان شود

در فصل گیر و عاشقی، ملت به میدان آمده

عشق را زنجیر کنند، ایران را نخجیر کنند

در فصل کشتار شما، ملت شتابان آمده

خونین شویم چون می زنیم، راهی شویم چون هی زنیم

در قحط سالی کسان، ملت فراوان آمده

هیهات صحنه گم شود، سبزی ناممکن شود

در سبزه زاران ای رفیق، ملت خرامان آمده


 




شاعر سبز -

قطار 5 بار سوت می کشد

درست در این ایستگاه صبحگاهی

پرسشی 5 بار در این سطرها جابجا می شود

5 پرونده روی نسیم تاپ می خورند

5 لحظه سکوت بین سوت های پیاپی

5 پنجره باز

5 شکوفه صورتی مایل به سرخ

شناور بر هوا

5 بار جیب هایم تکان می خورند

حتما گنجشکانی پنهان در بوته هایش

ساعتم مه صبحگاهی را نشان می دهد

با اندوهی در عقربه ها یش

حرف های مامورانش

شبیه به یکدیگر

و تشخیص شان از همهه حمالان

کمی دشوار

هنوز 5 های زیادی اینجا پرسه می زنند

5 دگمه باز

5 زنبور طلایی

5 شیار کرت بندی شده

5 طناب خالی

5 درخت صحرائی

زمان 5 بار تکرار می شود

5 بار صدایتان می زنیم

آهسته و شمرده

شیرین

فرزاد

فرهاد

علی

مهدی

 

تکرار ها کمی به وحشتمان می اندازد

جذبه مراسمی آئینی در رگهایمان بالا و پایین می شود

مراسم پایان یافته

خاکستری غریب بر سر و رویمان

و بر پرچم هایمان می نشیند

آه پیری دلنشین و غمبار

این تکه پاره های سبز و کم حال

به گوشه ها پناه می برند

از چراغکش

نبض دوباره آرام زیر پوستمان

ابدی

ابدی و بی قرار می زند

با قطارهای بی صدائی که می گذرد

از رگهایمان

در پنچ صبح هر روز

 


 




در ادامه تبعید و اعزام اجباری زندانیان سیاسی اوین به زندان های دیگر -

جــرس: عماد بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی و عضو هسته مرکزی «پویش حمایت از موسوی» (موج سوم)، پس از گذشت بیش از ۷۰ روز بازداشت در سلول‌های انفرادی و چندنفرۀ بند ۲۰۹ زندان اوین، روز دوشنبه سوم خرداد ماه، به زندان گوهردشت منتقل شد.


به گزارش پایگاه اینترنتی کمپین «عماد بهاور را آزاد کنید»، این زندانی جوان که پس از ۵۱ روز انفرادی، اخیرا هم‌سلولی جعفر پناهی شده‌بود، طی تماسی تلفنی، از بخش قرنطینۀ زندان گوهردشت، به خانواده خود اطلاع داده‌است که از دو هفته پیش که از جعفر پناهی جدا شده، دوباره به سلول انفرادی منتقل شده و روز گذشته هم به زندان گوهردشت منتقل شده‌است.


بهاور در این تماس تلفنی که بعد از دو هفته صورت می گرفت، همچنین خبر داده است که در این مدت بی‌خبری برای فشار بیشتر به او گفته‌اند که همسرت را هم بازداشت کرده‌ایم و مادرت هم سکته کرده است و با این اخبار کذب او را بسیار نگران کرده‌ و برای مصاحبة تلویزیونی تحت فشار قرار داده‌اند که مورد پذیرش وی قرار نگرفته‌است. وی پیش‌بینی کرده‌است که طی چند روز آینده، از بند قرنطینه به بخش عمومی آن زندان منتقل خواهد شد.


بهاور طی حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری، در چهار نوبت بازداشت، گذرنامه‌اش توقیف، از محل کار اخراج و از ادامه تحصیل محروم گردید. وی مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی ایران و عضو دفتر سیاسی آن تشکل ملی- مذهبی و عضو هسته مرکزی «پویش حمایت از خاتمی و موسوی» (موج سوم) بود.


طی روزهای اخیر مسعود باستانی، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، داود سلیمانی، رسول بداغی، مهدی محمودیان، حشمت طبرزدی و رفیعی فروشانی، از زندان اوین به شرایط بسیار بد زندان گوهردشت منتقل شده اند.


 


افشای پرونده های جدید تخلف در آزمون تخصص پزشکی

جــرس: با گذشت بیش از سه ماه از ابطال آزمون جنجالیِ دستیاری (دستیاریِ پزشکی) و عدم اعلام شفاف نتایج پیگیری تخلفات ناشی از خرید و فروش سوالات، رسانه های خبری از مشخص شدن پرونده‌های جدیدی از تخلفات صورت گرفته در آزمون فوق خبر می دهند.


به گزارش ایلنا، مرضیه وحیددستجردی، وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی، روز سه شنبه چهارم خردادماه، در حاشیه افتتاح هزارمین پایگاه اورژانس جاده‌ای کشور، درباره روند برخورد با متخلفان آزمون دستیاری وکم کاری وزارت بهداشت در برخورد با متخلفان گفت: "وزارت بهداشت نیز مدعی حقوق مردم است اما ما منتظر هستیم تا دستگاه قضایی کار خود را در این زمینه تمام کند. در مجموع رسیدگی به متخلفان آزمون دستیاری همچنان ادامه دارد."


وی تصریح کرد: علاوه بر پرونده‌های گذشته پرونده‌های جدیدی نیز در رابطه با تخلف در آزمون دستیاری مطرح شده است. در مجموع پرونده ۳۲ نفر از متخلفان آزمون دستیاری بررسی شده، هفت نفر به زندان رفته‌اند که سه نفر از آنها هنوز در زندان به سر می‌برند. اما پرونده های جدیدی از افرادی که سوالات را خریده‌اند، نیز روی کار آمده است.


لازم به ذکر است سی و هفتمین آزمون دستیاری پزشکی كه ۲۹ بهمن سال گذشته برگزار شد، به دلیل تقلب و لو رفتن سوالات باطل شد. لو رفتن سوال‌ها و ابطال این آزمون، به یکی از جنجالی‌ترین موضوعات روز تبدیل شد و وزارت اطلاعات موظف شد این پرونده را دنبال کند و تعدادی نیز در این زمینه بازداشت شدند.

نتایج آزمون مجدد دستیاری كه اواسط اسفند سال گذشته با حضور حدود ۱۵ هزار داوطلب از بین پزشكان عمومی سراسر كشور برگزار شده بود نیز،۳۱ فروردین ماه امسال اعلام گردید كه بلافاصله با تجمع آعتراض آمیز جمعی از داوطلبان مقابل وزارت بهداشت مواجه شد. معترضین معتقد بودند "این بار سوالات فروش نرفته؛ بلکه رتبه ها به فروش رفته است."



 


محمدرضا رحیمی دکترا ندارد

جــرس: وزارت علوم گزارش تحقیقات صورت گرفته درباره مدرك تحصیلی محمدرضا رحیمی، معاون اول و سخنگوی دولت را به کابینه ارایه كرد و مشخص گردید رحیمی، مدرك دكتری ندارد و مدرك ارایه شده از سوی وی، فاقد صحت و اعتبار است.


سامانه خبری «الف»، وابسته به رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، که دو سال پیش نیز در مورد مدرک تحصیلی وزیر اسبق کشور(عوضعلی کردان)، تحقیقات و افشاگری های گسترده ای انجام داده بود، امروز گزارش داد "در جلسه اخیر هیات دولت، وزیر علوم براساس تحقیقات خود اعلام كرد محمدرضا رحیمی، مدرك دكتری ندارد و مدرك ارایه شده از سوی ایشان، فاقد صحت و اعتبار است ."


این گزارش افزود "در جلسه مذکور محمود احمدی نژاد پس از استماع گزارش وزیر علوم، اعلام كرد رحیمی از مدرك دكتری استفاده نمی‌كنند و دیگران هم نباید ایشان را دكتر خطاب كنند."


گفتنی است رحیمی در زمان ریاست بر دیوان محاسبات کل کشور، نامه‌های خود را با عنوان «دكتر رحیمی» امضا می‌كرد و در زمان حضور در دولت هم سایت رسمی سخنگوی دولت وی را «دكتر محمدرضا رحیمی» می نامید.

 


و لازم به ذکر است رحیمی با ادعای داشتن همین مدرک، در سال ۱۳۸۲ریاست دانشكده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران را نیز بر عهده داشت.

 


تابستان ۱۳۸۷ و در جریان چالش بزرگی که پیرامون مدرک کردان (وزیر اسبق کشور) پیش آمده و منجر به استیضاح و نهایتا برکناری وی شد، تنها رحیمی (معاون پارلمانیِ وقت احمدی نژاد)، مدرك دكترای کردان را معتبر دانسته و رسانه ها را از پیگیری ماجرا منع كرده بود.

همان زمان تعدادی از نمایندگان مجلس خاطرنشان کردند که "قُلوی دوم مدرک جعلی کردان، نزد رحیمی است."

 


بعد از مدتی، الیاس نادران، احمد توكلی و علیرضا زاكانی به دلایلی فراتر از دروغگویی (جعل مدرك دكترا، دادن پول به نمایندگان از منابع نامعلوم، استفاده از امکانات دولتی و دریافت حقوق با ارائه مدارک تقلبی)، علیه محمدرضا رحیمی به كمیسیون اصل نود مجلس شكایت كرده و پیگیر رسیدگی به پرونده وی در قوه قضائیه بودند.

 


هم اکنون مواردی چون ارائه مدرک جعلی، سوء استفاده، دروغ، فساد اقتصادی، زد و بند، جعل عنوان و چند مورد دیگر، از اتهامات وارده به معاون اول شخص رئیس دولت و سخنگوی دولت دهم است و در عین حال نتیجه تمام اتهامات وارده از سوی قوای مقننه و قضاییه به وی، نامعلوم مانده است.


 


یک سال جنبش سبز در گفت و گوی جرس  با کروبی

مسیح علی نژاد -

میرحسین موسوی، شیخ مهدی کروبی و محسن رضایی، سه نامزد باقیمانده انتخابات سال ۱۳۸۸، از جمله کسانی بودند که از همان ساعات اولیه شمارش آراء و اخراج نمایندگان شان از حوزه های رای گیری،  به نحوه شمارش آراء و نتیجه اعلام شده توسط وزارت کشور معترض بودند. در این میان  محسن رضایی پس از سخنان رهبر جمهوری اسلامی و تایید نتیجه انتخابات از سوی وی، در برابر اعلام ریاست جمهوری احمدی نژاد تسلیم شد، اما موسوی و کروبی در تمام این یک سال همچنان بر مواضع پیشین خود پای فشردند و احمدی نژاد را رییس جمهور قانونی کشور ندانستند.

 

در طی این یک سال، مواضع و دیدگاه های موسوی و کروبی، دو نامزد معترض که در راس جنبش اعتراضی مردم ایران قرار داشتند،  تنها از طریق بیانیه ها، سخنرانی ها، دیدارها و مصاحبه هایشان با وب سایت های فیلتر شده اصلاح طلبان در داخل و برخی خبرنگاران رسانه های خارجی بیان شده است.  تا کنون هیچ یک از این نامزدهای انتخاباتی با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور بنا به هر دلیلی  به گفتگو ننشسته اند.

 

درخواست مصاحبه با هر چهار نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آستانه سالگرد انتخابات بیست و دوم خرداد، مطرح شده است که تاکنون شیخ مهدی کروبی که همواره شجاعانه به اعلام مواضع خود در مواجهه با پرسش های خبرنگاران اقدام نمود، به این درخواست پاسخ مثبت داده است.

 

مهدی کروبی، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی ایران و  دبیرکل حزب اعتماد ملی که حزب او  توسط نهادهای امنیتی پلمپ شده است در این مصاحبه  به پرسش های  جرس پیرامون آنچه در این یک سال  بر جنبش سبز گذشت، چشم انداز، بیم ها، امیدها و همچنین انتقادهایی که به شیوه رهبری این جنبش وجود دارد، پاسخ گفته است:

 

آقای کروبی یک سال از خرداد پر از حادثه و حماسه سال ۱۳۸۸ گذشت. اما خرداد اساسا ماه تاریخی در ایران محسوب می شود، حماسه دو خرداد،مقاومت دلیرانه سوم خرداد و پس از آن نهضت پانزده خرداد و بعد انتخابات شبهه برانگیز و پر مسئله بیست و دوم خرداد که آغازی بود برای شکل گیری جنبش سبز مردم. آیا اساسا می شود، یک ارتباط منطقی بین این رخدادها در نظر گرفت؟

 

منشاء و پایه ریزی این انقلاب 15 خرداد است که به تعبیر بنیانگذار نظام، مبدا انقلاب است و فراموش ناشدنی. خرداد ماه حادثه هاست. ولی چیزی که برای ما مهمتر است این است که این حوادث باید بررسی شود. به طور مثال حتی باید انتخابات ریاست جمهوری نهم یعنی سال 84  هم بررسی شود. انتخاباتی که ما اصلاحاتی ها در آن سال دولت، دستمان بود و بنا به دلایلی که نمی خواهم از آن صحبت کنم همه چیز را از دست دادیم و نتیجه این شد که هم اکنون کشور به دست این افراد و جریان بیفتد و این عواقب و مصیبت های سخت برای مردم و مملکت پیش آید.

 

شما می گویید از سال هشتاد و چهار که احمدی نژاد و هاشمی به مرحله دوم انتخابات رفتند مسائلی رخ داد که اصلاح طلبان همه چیزشان را از دست دادند، اما سال گذشته و پیش از انتخابات وقتی برای یک مصاحبه خدمت شما رسیدم و از شما سوال کرده بودم بر اساس فرضیه« انقلاب فرزندانش را می خورد»، شما جزء خورده شدگان هستید یا خورندگان، شما آن موقع با لبخند پاسخ دادید: « من نه جزء خورده شدگان هستم و نه هرگز حاضر می شوم یکی از فرزندان این انقلاب خورده شود»، آیا الان هم همان نظر را دارید یا آن زمان چنین تصوری داشتید که علی رغم انتخابات پر اما و اگر هشتاد و چهار می شود به عقب نشینی نیروهای افراطی امیدواربود؟

 

 پس از رحلت امام خمینی ما پیش بینی می کردیم که به تدریج از طرف برخی افراد منزوی شویم. اما این شرایط را پیش بینی نمی کردیم.البته این شرایط نه تنها برای ما بلکه بر بسیاری از مردم کشور نیز سخت می گذرد. علیرغم اینکه آمادگی این را داشتیم و داریم اما شاهدیم که این شرایط ( خورده شدن فرزندان انقلاب)  برای اکثر قریب به اتفاق نسل اول انقلاب رخ داده است آن هم به خاطر فردی که هم اکنون سکان اجرائی کشور را در دست گرفته است. از طرفی اگر این فرد را مردم منصوب کرده بودند غمی نداشتیم و خیالمان راحت بود که این شخص وجاهت مردمی و قانونی دارد.

 

در دومین سال جنبش فکر می کنید کجا ها را اشتباه کردید و کجا ها نقطه قوت و پیروزی جنبش بوده است؟

 

 من از رفتار، گفتار و کردارم در این سال کاملا راضی و خوشنودم. اگر به تعبیر آنها تندروی کردم، بازتاب برخورد و رفتار خودشان بوده که باعث این تندروی ها شد. من هیچ گاه از آرمان های انقلابی ام جدا نشده ام که دچار افراط و تفریط شوم. من در این یکسال بر اساس وظیفه ام در قبال مردمی که حقشان پایمال شده بود رفتار کردم. من در یکی از مناظرات انتخاباتی در سال گذشته گفتم که برای جهاد آمده ام و آماده پرداخت هرگونه هزینه در این راه هستم.  شبی که کاندیدا شدم می دانستم راه دشوار و پر پیچ و خمی را می رویم ولی من بنابر ضرورت و برای آنکه نیروهای حزبی پراکنده نشوند باید در انتخابات شرکت می کردم .

 

دیگران چه؟ هر يک از شما ، موسوی و خاتمی منفردا بیانیه می دهید و یا سخنرانی می کنید، آیا در دومین سال جنبش انتظار بیانیه دو یا سه نفره داشته باشیم؟

 

پاسخ: من معتقدم هر یک از افراد باید کار خود را انجام دهد و البته انجام می دهد و باید فعالیت فردی را حفظ کنیم و ادامه دهیم. لیکن در مواردی که نیاز به انتشار بیانیه های مشترک باشد باید این امر صورت گیرد. البته من برای مورد خاصی پیشنهادی دادم و استقبال شد اما متاسفانه عملی نشد و خودم به تنهایی اقدام کردم.

 

با این توصیف ضرورتی برای تشکیل هسته رهبری جنبش  نمی بینید؟ استراتژی شما برای رهبری جنبش چیست؟

 

 اولا این یک جنبش مردمی ست و رهبر آن مردمند و این جریان به سمتی می رود که مردم می خواهند. نبض کار دست مردم است. قطعا اگر این جریان رهبری بجز مردم داشته باشد، جریان مخالف وی را به سرعت حذف می کند. هنگامی که من و آقای موسوی کمیته ای را متشکل از چهار نفر-آقای بهشتی و  آقای مقدم از طرف مهندس موسوی و آقای الویری و امینی از طرف من جهت پیگیری و کمک به حال آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات ایجاد کردیم، سه نفر از این چهار نفر را به سرعت بازداشت کرده  و روانه زندان کردند و کارهایی که باید انجام می شد به زمین ماند. در چنین شرایطی تنها رهبری که می تواند جریان را هدایت کند، توده مردم است.

 

همه روزنامه های منتقد را توقیف کردند، احزاب سیاسی را پلمپ کرده اند، به عنوان دبیر کل یک حزب سیاسی چه آينده ای برای جنبش می بينید؟ با سلطه و غلبه ی تمام عيار نظامی و امنيتی در جامعه، جنبش سبز از چه منفذهایی می تواند حضور و زندگی اش را نشان بدهد؟

 

 بخش اول این سوال به سوال قبلی مربوط است. این آقایان تحمل یک دفتر حزبی را نداشتند. تحمل روزنامه حزبی را نداشتند. تحمل اینکه کسی به دیدار من در دفترم بیاید را نداشتند. تحمل چند روزنامه و اندک مجله به "قول آنان غیر خودی" را هم نداشتند. آنقدر این جریان حاکم سخیف و ترسو شده است که از کسانی که به دیدار من می آیند تعهد کتبی می گیرند که دیگر نباید به دیدار کروبی بروید. حتی مجله ای هفتگی را هم نمی توانند تحمل کنند. حضور ما را در جلسات عمومی و رسمی تحمل نمی کنند و افرادی را اجیر می کنند تا آن مراسم را بهم بزنند و یا به ما حمله کنند.

 

در پاسخ به بخش دوم سوالتان باید بگویم همینکه جنبش برای هر مراسم و رویدادی اعلام حضور می کند این یعنی مبارزه و ادامه راه. اینکه جنبش تغییر را می خواهد این یعنی زندگی و حضور. از طرف دیگر ما نیز باید بر روی حرفی که می زنیم باشیم و به آن عمل کنیم و آماده پرداخت هزینه های آن نیز باشیم. همینکه می بینیم جریان حاکم چه برنامه ریزی هایی را از هم اکنون برای سالگرد رحلت امام در دست تهیه دارد، و یا تدابیر امنیتی شدید در مراسم ها و نمایشگاه ها نشان از زنده بودن جنبش دارد. اینکه برخی سالگردها را نگذاشتند برگزار شود نشان دهنده زنده بودن جنبش است. کما اینکه از حضور من در مراسمی برای شهادت حضرت زهرا(ع) ممانعت بعمل آوردند. نیروهای مسلح فراوان، چماق و چاقو و آجر و غیره به قدر کافی فراهم کرده بودند تا ازحضور من ممانعت بعمل بیاورند. همه این رفتارها یعنی اینکه ما حضور داریم و جنبش پایدار است و پایدار خواهد ماند.

 

خب تا کجا به بیانیه صادر کردن و عمل نکردن به الزامات مبارزه می خواهید ادامه دهید؟

 

 حرکت ما یک حرکت مدنیست. حرکت و جنبش ما یک حرکت خشونت آمیز و مسلحانه نیست. درکدام بیانیه من سخنی را گفته ام و عمل نکرده ام؟ مگر نه اینکه هر کجا که توانستم در میان مردم حضور پیدا کردم؟ فرزندانم را ممنوع الخروج کردند. دو مرتبه به منزل من حمله کردند. دفتر شخصی ام، حزب و روزنامه حزبی ام را تعطیل کردند. نشریه ایراندخت که متعلق به موسسه همسرم بود را توقیف کردند. در قزوین قصد ترور من را داشتند. به یکی از فرزندانم حمله و وی را در بازداشتگاه به شدت مجروح کردند. به خود و محافظینم در راهپیمایی های مختلف حمله کردند. آیا به نظر شما اینها عمل نبوده است؟ تمام نزدیکانم را بازداشت کردند. اما این جریان حاکم باید بداند که مهدی کروبی آماده پرداخت هرگونه هزینه ای در این راه است.

 

یک از خواسته هایی که همواره در همین بیانیه ها مطرح می شود برگزاری انتخابات آزاد است، اميدی هست که روزی انتخاباتی که برای مجلس يا برای دولت انجام می شود بر پایه نظامهای حزبی انجام شود؟ اساسا فکر می کنيد در ایران مفهوم «حزب» آينده ای دارد؟  مقصودم از حزب سیاسی، حزبی است که توانایی اعمال قدرت بر اساس انتخاب مردمی در سطح حکومت داشته باشد؟

 

باید به دنبال این کار باشیم. این کار دو مانع سخت پیش روی خود دارد. اول حاکمیت است که تمایل ندارد و دوم خود گروه های سیاسی هستند که عادت به انجام کارهای تشکیلاتی ندارند و بارها گفته ام که یا حزب ستیزند و یا حزب گریز! در ایران حزبی رفتار کردن بسیار سخت است و نیاز به زمان دارد تا ما رفتار حزبی و نحوه برخورد با یک حزب را یادبگیریم.

 

عنوان قایق نظام در ادبيات جنبش سبز به نام شما ثبت شد، در حالی که دیگران معتقدند این شما هستید که دارید از کشتی نظام خارج می شوید. بلاخره این کشتی یا قایق نظام جمهوری اسلامی به کجا می رود؟

 

این قایق همان قایق است. ظرفیتش هم به اندازه همان قایق است و ظرفیت 75میلیون را ندارد. این قایق تحمل کمترین توفان و بادی را هم ندارد. امیدواریم به زودی این قایق را به کشتی که گنجایش سوار کردن و پذیرش تمامی مردم ایران را داشته باشد تبدیل کنند.

 

شما در رژیم قبل زندان بوده اید. انصافا وضع زندانها و دادگستری ايران بهتر  یا بدتر شده است؟

 

 رژیم گذشته مشکلش فساد بود. هم اکنون انقلاب شده و نیروهای تازه نفس انقلابی بر روی کار آمده است. اما به دلیل اینکه این انقلاب تبدیل به قایق شده است و حالت انحصاری پیدا کرده است و افرادی که در این قایق هستند صرفا حکومت را برای خودشان و منافع خودشان می خواهند، برای اینکه مردم را راه ندهند، شروع به برخورد کردند. یک عده قلیلی مدیریت کشور را در دست گرفته اند و به دلیل اینکه توانایی و قدرت اداره کشور را ندارند، سعی در اعمال فشار بر مردم دارند و فشارها را بیشتر می کنند. وضعیت بدتر شده است. در آن زمان هیچ کس درب منزل هیچ یک از انقلابیون تجمع نمی کردند و یا رفتارهایی که با برخی از زندانیان مانند آقای نوری زاد داشتند و دارند آغاز انحراف بیشتری است. این جریان حاکم به دلیل اینکه پایگاه مردمی ندارد می خواهد روز به روز با اعمال فشار بر مردم برای خود وجاهت پیدا کنند. همان جریان قتل های زنجیره ای. به تدریج گسترش پیدا کرده  به طوری که افراد مبارزی چون فروهرها نیز توسط این افراد به قتل رسیدند. چه بسا اگر جلوی آن جریان گرفته نمی شد بسیاری از افراد دیگر هم به دست اینها کشته می شدند. لیکن باید جلوی این تند روی ها را گرفت. در زمان شاه جمهوری نبود. در جمهوری اسلامی همه افراد یکسانند. در قانون حتی رهبر هم مانند تمام مردم است. اما هم اکنون کارهایی ناپخته در حال شروع شدن است.

 

 می گویید در قانون حتی رهبر هم همانند همه مردم است، پس در مجلس خبرگان رهبری دارند چه کاری انجام می دهند ؟ آیا به غیر از مداحی کاری برای ملت و وظیفه تعریف شده خود در قانون اساسی انجام می دهند؟ چرا مجلس خبرگان و مدیریت آن در برابر  بخشی از مجلس  که منتقد رهبری بوده اند وقتی با تهدیدات و حتی حملات لباس شخصی ها مواجه شده اند  سکوت کرد؟

 

 زمان امام خبرگان دارای یک مسیر و مکانیزمی بود که همانطور که در مجلس خبرگان اول. چهره های ممتاز، شخصیت های درجه اول، مجتهد های مطلق حضور داشتند، همین خبرگان پس از رحلت امام، آیت الله خامنه ای را برگزیدند. سال بعد به دلیل تنگ نظری، برای اینکه از ورود برخی افراد به مجلس خبرگان جلوگیری کنند، مرجع تایید کننده صلاحیت کاندیداهای خبرگان رهبری را از مدرسین حوزه های علمیه گرفتند و تحویل شورای نگهبانی دادند که خود آنها منصوب رهبری بودند. شورای نگهبانی که ناظرینش از فیلتر آقایان جنتی و امثال او   بگذرند دیگر معلوم است سرانجامش چه می شود. قوی ترین اصل قانون اساسی همین اصل 108 است که به واسطه رفتارهای این افراد هم اکنون جزو ضعیف ترین اصول قانون اساسی است. بحث افراد و زمان نیست، بلکه بحث جایگاه واقعی یک نهاد است. چند وقت قبل من نامه ای هم در همین خصوص یعنی وظایف خبرگان به آقای هاشمی نوشتم

  

در یک جمله بگویید احوالتان چگونه بود در هر کدام از این شب های بحرانی راهپیمایی های مردم که نام می برم:

 

بیست و پنجم خرداد: از موج جمعیت و حضور فوق العاده مردم خوشحال بودم . ولی وقتی شب شنیدم که تعدادی در این مراسم کشته شده اند باورم نمی شد که در جمهوری اسلامی چنین برخوردی با مردم صورت گیرد و بسیار متاثر شدم .

 

سی خرداد : در آن روز از کشتاری که شد به شدت ناراحت شدم.

 

روز قدس : خوشحال شدم از اینکه مردم در راهپیمایی این روز حضور گسترده ای داشتند .

 

سیزده آبان : من آن روز را به راهپیمایی رفتم ولی جایی جلویمان را بستند و گاز فلفل به سوی ما پرتاب کردند و در اثر موادی که سوی ما پرتاب می شد یکی از محافظین من مجروح شد. وقتی به خانه برگشتم شنیدم که تعدادی کشته و دستگیر شده اند که تداوم این برخورد شدید برایم قابل باور نبود و با خود فکر می کردم که چرا با مردم این گونه برخورد می شود .

 

روز عاشورا:  از همان صبح نگران بودم . البته آن روز به روضه رفتم ولی در همان جا وقتی شنیدم گفته می شود که یکی را از روی پل پرتاب کرده اند و ماشین نیروی انتظامی از روی برخی از مردم رد شده است بسیار متاثر شدم. اخبار لحظه به لحظه  تاثر برانگیز تر می شد. البته من آن روز بیشتر از این جهت از اتفاقاتی که افتاده بود متاثر شدم که چرا در روز عاشورا که یک روز مذهبی است و همه در سوگ شهادت امام حسین (ع) می نشینند و باید همواره حرمت این روز نگه داشته شود، دارند مردم را می کشند .

 

بیست و دوم بهمن:  آن روز خودم را برای هر حادثه ای آماده کرده بودم . وقتی به میان جمعیت رفتم حمله شدیدی به ما شد . گاز فلفل زدند به طوری تا ساعاتی نمی توانستم چشمهایم را باز کنم  و تا یک هفته از ناحیه چشم و مشکلات تنفسی رنج می بردم. وقتی به خانه برگشتم شنیدم که درگیری شده و تعدادی بازداشت شده اند و خبر دادند که علی پسرم هم بازداشت شده . اتفاقاتی که روی داده بود بسیار ناراحت کننده بود . وقتی علی آزاد شد و از حادثه ای که برای او روی داده بود آگاه شدم بسیار متاثر شدم و باورم نمی شد که با فرزندان این مرز و بوم با چنین خشونتی برخورد می شود

 

آقای کروبی! شما به دیدار بسیاری از زندانیان سیاسی سرشناس می روید و از  خانواده آنان دلجویی می کنید. به عنوان مثال، شما با خانواده آقای  جعفر پناهی، محمد نوری زاد و دیگر زندانیانی  که اعتصاب غذا کرده اند، از نزدیک دیدار کرده اید، در مورد مجید توکلی که نه سیاستمدار است و نه هنرمند، در مورد دانشجویان ناشناس و در مورد بسیاری از زندانیانی که گمنام مانده اند، چه برنامه ای دارید؟

 


متاسفانه وضعیت زندانیان کمتر شناخته شده، بسیار نگران کننده است، همانطور که پیش از این هم گفتم، بیشتر برای همین منظور کمیته ای برای پیگیری وضعیت زندانیان تشکیل داده بودیم ، تاسف آور است که همین را هم تحمل نکرده اند و اعضای کمیته ای که قرار بود به داد زندانیان برسد را هم زندانی کرده اند. همواره نگران زندانیانی هستم که خانواده های آنها در شرایط دشواری قرار دارند، با خانواده آقای توکلی فعال دانشجویی هم صحبت کرده ام، حق یک دانشجو که در چارچوب قانون نقد می کند این نیست که با زندان جوابش را بدهند، با خانواده برخی از زندانیان شهرستان ها تلفنی حرف زده ام، حق مردم نیست که با آنها چنین رفتارهایی شود ولی یقین دارم رنجی که خانواده ها و مادران زندانیان گمنام می کشند، آنها را شایسته تکریم می کند.

 

شما در بیانیه های خود برای اثبات خشونت طلب بودن رفتارهای صورت گرفته با مردم عادی ، به عکس ها و فیلم هایی اشاره کردید که حاصل احساس مسولیت مردم و شهروندان بوده است . این عکس ها و هزاران عکس و فیلم های دیگر هرگز اجازه پخش در رسانه ملی را نیافتند و حاصل دسترنج شهروندان معمولی بود که توسط دوربین موبایل ها ثبت شده و در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های مجازی مانند فیسبوک و توییتر قرار گرفت. شما اصلا آن فیلم ها را دیده اید یا با خبر شده اید از موج ایجاد شده در فضای مجازی که در اعتراض به محدودیتی که برای محافظان شما به وجود آورده بودند، جوانان  داوطلبانه کمپین راه انداختند و نوشتند که حاضر هستند محافظ شیخ مهدی کروبی و یا  میرحسین موسوی باشند؟ در مجموع می خواهم نظرتان را در مورد جنبشی که توسط شهروند روزنامه نگاران در زمینه اصلاع رسانی از خشونت های خیابانی و همدلی های نمادین به راه افتاده است بدانم .

 

بله و متاثر و شرمگین می شدم از اینکه این گونه برخوردهای خشونت آمیز در جمهوری اسلامی صورت می گیرد، چرا که در زمان حکومت فاسد شاه با مردم این گونه برخورد نمی شد . بارها در نامه هایی که نوشتم در این باره تذکر داده ام . البته در آن زمان فیلم هایی هم از کسانی که شکنجه شده بودند تهیه کردیم که در آن زمان قبل از آنکه این بچه ها جلوی دوربین حرفی بزنند من به آنها تاکید می کردم که برای خوشایند ما حرفی نزنند بلکه همواره خدا را در نظر بگیرند و بدانند که دادگاهی هست که در محضر او هیچ چیزی پنهان نمی ماند و هر فردی مسئول و جوابگوی اعمال خود است. وقتی بدن سیاه و کبود آنها را می دیدم بسیار دلم می سوخت و متاثر می شدم که با مردم آن هم برای اعتراض به نتیجه یک انتخابات چنین برخورد شده است.  نه می خواستیم سند سازی کنیم و نه اینکه آنها را به جایی تحویل دهیم ، از این فیلم ها دو نسخه تهیه می کردیم که یک نسخه آن را به دستگاهی که قرار بود به موضوع رسیدگی کند می دادیم و نسخه دیگر را برای خودمان نگه می داشتیم تا چنانچه در آینده آنها تحت فشار قرار گرفتند تا حرفهایشان را تکذیب ما حرف های آنها را داشته باشیم . البته این ایجاد وحشت چندان هم بی مورد نبود چرا که بعدها برخی از آنها را آنقدر تحت فشار قرار دادند تا حرف هایشان را تکذیب کنند که تعدادی هم به خاطر این فشارها مجبور شدند تا از کشور خارج شوند و عده ای هم با احساس ناامنی که بر زندگی شان حاکم شد، به ناچار از پیگیری قضیه منصرف شدند.

 

و اما در مورد اتفاقاتی هم که برای محافظان به وجود آوردند، طبیعی است  وقتی شنیدم برخی از جوانان چنین پیشنهادی داده بودند خوشخال شدم ولی من هیچ گاه نمی خواستم به کسی زحمت بدهم و هر جا می خواستم بروم با فرزندان خودم می رفتم. از طرفی من تشکر و سپاس خودم را از این فرزندان و جوانان عزیز به خاطر همه تلاش هایشان برای سربلندی کشور دارم و از خدا می خواهم خوشبختی و سلامتی همیشه در مسیر زندگی، همراه شان باشد

 

 سوال بعدی من در مورد جنبش اعتراضی شکل گرفته شده توسط ایرانیان خارج از کشور است، رهبران جنبش سبز برای ساماندهی نیروهای داخل و خارج کشور هیچ برنامه ای ندارند؟ چرا سرمایه عظیم همه ایرانیان را در این مبارزه وارد نمی کنید؟

 

 در داخل کشور جنبشی به راه افتاد. ایرانیان خارج از کشور هم به تبع آن از این جنبش حمایت کردند. تلاش ها و اقدامات ایرانیان خارج از کشور قابل تقدیر است اما گاهی باید شرایط داخل را هم باید در نظر بگیرند. من در اینجا از ایرانیان خارج از کشور می خواهم که در بیان درخواست ها، توقعات و شعارهای خود به برخی موارد توجه کنند. متاسفانه گاهی برخی تندروی هایی که در خارج از کشور صورت می گیرد فشارش بر داخلی ها وارد می شود و متاسفانه حکومت از این ابزار در جهت فشار بر نیروهای داخل استفاده می کند.  ایرانیان خارج از کشور هم اکنون به عنوان رساننده صدای مردم داخل کشور به ملت ها و کشورهای دیگر عمل می کنند و امیدوارم شعارهای داخل و خارج از کشور نیز به سمتی پیش رود که با هم همسانی داشته باشد. از طرفی باید مراقب نفوذی ها هم باشیم. گاها افرادی نفوذی با دادن شعارهای بسیار تند، موجب دادن دست آویزی به جریان حاکم در سرکوب جنبش مردمی می شوند. این حرکت همچنان ادامه دارد و مردم داخل و خارج به تدریج با هم هماهنگ خواهند شد و البته باید بدانیم که این پیروزی نیاز به زمان دارد.

 

بخش هایی از این ‌آزاداندیشان در جنبش سبز  از تاریخ انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ می‌پرسند و منصفانه می‌خواهند بدانند که چرا از همان آغاز انقلاب، برخی از  خودکامگی‌های فردی و سرکوبگری سودپرستانه در سخن رهبران انقلابی بازتولید شد. شما در افشاگری جنایات پس از انتخابات دهم مردانه پا به میدان نهادید و حقیقت را فدای مصلحت نکردید، پیش‌تر نیز منادی غیرقانونی بودن برخی تضییقات همچون نظارت استصوابی شورای نگبهان بودید، اما این‌ها همه‌ آن ستمی نیست که سودای انقلاب برای ساختن بهشت آرمانی در زمین بر سر ایران آورد. از شما درباره‌ دهه‌ی نخست انقلاب خواهند پرسید. از رهبری امام خمینی و  حواشی آن خواهند پرسید. در پاسخ به این پرسش اگر منصفانه و آزاد اندیشانه برخورد کنید بخشی از همراهان جنبش از شما رنجیده می‌شوند (همان اندیشه‌باختگانی که هنوز قادر به گسستن بندهای شخصیت‌پرستی و پرهیز از نقدخویش نیستند) و اگر منصفانه برخورد نکنید و مصلحت بینی کنید و به منزه‌سازی گفتمان امام خمینی و رویه‌های دهه‌ نخست انقلاب بپردازید، بخش دیگری از جنبش سبز ناامید می‌شوند (اینان دست‌کم دو گروهند،‌ گروهی که کینه گذشته را بر دل دارند و جز سیاهی در آن دوران چیزی نمی‌بینند و شاید تاب سخن منصفانه و بازگویی هنر گذشته در کنار عیب آن را هم نداشته باشند،‌ و گروهی که می‌کوشند تا منصف باشند و در جهت روشنگری و رهایی از بند پیش‌داوری‌ها گام بردارند). میانداری در چنین شرایط سختی فقط از عهده رهبران شجاع بر می‌آید. با این توضیح بلند می‌خواهم بپرسم دهه ‌نخست انقلاب و رهبری امام را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه میزان از ریشه‌های مشکلات ایران امروز را در رفتار و افکار سیاسی آن دوران بازیابی می‌کنید؟

 

 باید مشکلات را بررسی کنیم که ببینیم چه بخشی از مشکلات ما مربوط به قدیم است و چه بخشی از آن جدیدا شروع شده است. دهه اول انقلاب مقاومت، فداکاری ایثارگری و غیره بود. من فکر می کنم مشکلات جدی ای که هم اکنون با آن روبرو هستیم پس از  فوت امام پیش آمد. مثال های زیادی در این انحرافات می شود گفت. به طور مثال همیشه جلسات خبرگان رهبری در محل مجلس قدیم برگزار می شد. اما در اولین دوره پس از فوت امام بر خلاف روال همیشه جلسه را در محل حسینیه رهبری برگزار کردند. یا یک دفعه در میان دوره انتخابات دیدیم شورای نگهبان بسیاری از چهره های سیاسی و مذهبی را با نام نظارت استصوابی رد صلاحیت کرد. انقلابی که امام بنایش را گذاشت، عده ای آن را از مسیرش خارج کرده اند. از رحلت امام به بعد تقلب ها آغاز شد. در همین انتخابات ریاست جمهوری سال قبل که البته انتخابات نبود بلکه انتصابات بود ، حدود آراء از قبل تعیین شده بود و آراء هم به شکل جالب توجهی سهمیه بندی شده بود.

 

 باید در باب این موضوع بیشتر بررسی کرد.

 

به هر حال خیلی ها منتقد دیدگاه شما هستند، فکرمی کنید مهم ترین نقطه مشترک شما با نسلی که به نظر می رسد با شما و نسل شما ، اختلاف سلیقه و عقیده و حتی تفاوت ظاهر زیادی دارند چیست که حالا همه در حلقه جنبش گرد هم جمع شده اند و حتی با شما به عنوان یک روحانی احساس خویشاوندی می کنند ؟

 

 طلب آزادی ، احقاق حقوق شهروندی ، عزت و عظمت ایران  .

 

با تشکر از شما و وقتی که در اختیار جرس گذاشتید.

 

 


 




 

 
به گزارش مهر، معطل نگذاشتن طرحهای در دست اجرای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به یکی از سیاستهای ماههای اخیر وزارت نفت تبدیل شده است و از این رو مسئولان صنعت نفت با در نظر گرفتن شرایط خاص سیاسی کشور، پروژه های مختلف را با اولویت قرار دادن مجموعه های داخلی یکی پس از دیگری واگذار می کنند.

بر اساس این سیاستهای جدید، مذاکرات وزارت نفت و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا برای نهایی کردن بیش از ۱۰ میلیارد دلار قرارداد طرحهای مختلفی همچون طرح توسعه سه فاز پارس جنوبی، ساخت خطوط انتقال نفت و گاز، توسعه پالایشگاه گاز ایلام و توسعه یک میدان بزرگ نفتی در حال انجام است.

 

امضای قرارداد سه فاز پارس جنوبی تا شهریور

پس از کنارگذاشتن ترکیه از طرح توسعه فازهای ۲۲ تا ۲۴ میدان مشترک پارس جنوبی، مذاکرات با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا برای واگذاری قرارداد این سه فاز گازی مراحل پایانی خود را پشت سر می گذارد.

از سوی دیگر اخیرا با موافقت نمایندگان ویژه رئیس دولت در امور نفت مجوزی برای برگزاری با روش ترک تشریفات مناقصه فازهای پارس جنوبی بدست آمده است که دست شرکت نفت را برای توسعه این میدان مشترک گازی باز گذاشته است.

در همین حال موسی سوری مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس نیز با تایید واگذاری قرارداد فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی به قرارگاه خاتم الانبیا، گفته است: پیش بینی می کنیم تا شهریورماه امسال مذاکرات این سه فاز پارس جنوبی نهایی و عملیات اجرایی این مگا پروژه گازی آغاز شود.

بر اساس برآوردهای جدید انجام گرفته در شرکت ملی نفت، ارزش تقریبی طرح توسعه فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی حدود ۵ تا ۶ میلیارد دلار تعیین شده که در صورت توافق دو طرف برای اولین بار قرار است قرارداد این طرح گازی به روش EPPSC شامل طراحی‌، تدارک‌ و تامین‌، ساخت‌ و راه‌اندازی‌ امضا شود.

هدف از طرح توسعه فازهای ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی تولید روزانه‌ ۴۰ میلیون‌ متر مکعب‌ گاز، ۵۷ هزار بشکه مایعات گازی، ۳۰۰ تن گوگرد و سالانه ۷۵۰ هزار تن اتان، ۸۰۰ هزار تن گاز مایع است.

 

جزئیات تفاهم نامه جدید شرکت گاز و قرارگاه خاتم الانبیا

به گزارش مهر، شرکت ملی گاز و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا هفته گذشته تفاهم نامه ای به ارزش تقریبی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار برای ساخت قطعه سوم خط لوله ششم سراسری امضا کرده اند.

در صورت توافق نهایی دو طرف، ساخت این خط لوله ۶۰۰ کیلومتری (اهواز تا دهگلان کردستان) که از آن به عنوان خط لوله صادرات گاز ایران به اروپا یاد می کنند همچون خط لوله صلح، توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا انجام می شود.

تاکنون مسئولان شرکت گاز و قرارگاه خاتم الانبیا بر روی مسائل فنی اجرای این طرح گازی به روش EPCF به توافق رسیده اند اما هنوز مذاکرات دو طرف برای حصول توافق مالی نهایی نشده است.

تاکنون قطعات اول و دوم خط لوله ششم سراسری به طول تقریبی ۶۱۱ کیلومتر از عسلویه تا اهواز به پایان رسیده است، ضمن آنکه در مسیر قطعه سوم این خط لوله گاز ساخت ۷ تاسیسات تقویت فشار پیش بینی شده که با تکمیل ساخت آن امکان انتقال روزانه ۱۱۰ میلیون متر مکعب گاز پارس جنوبی به شمالغرب کشور فراهم خواهد شد.

طرح توسعه فاز دوم پالایشگاه گاز ایلام هم از دیگر طرحهایی است که در شرایط فعلی مذاکرات شرکت گاز و قرارگاه خاتم الانبیا برای نهایی کردن قرارداد آن در حال انجام است.

ارزش تقریبی این پروژه گازی حدود ۱۲۰ میلیون دلار برآورد می شود که با اجرای آن ظرفیت تولید گاز پالایشگاه ایلام را به ۱۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش می یابد.

گفته می شود قرار است بخشی از منابع مالی مورد نیاز ساخت فاز دوم پالایشگاه گاز ایلام و ادامه خط لوله ششم سراسری توسط بانک صادرات تامین شود.

پیش از این نیز ساخت خط لوله دهم سراسری (حدفاصل پتاوه – پل کله) به طول ۱۷۵ کیلومتر، خط لوله دوم خرم آباد به طول ۱۶۹ کیلومتر، خط لوله طرح توسعه میدان گازی کیش به طول ۹۲ کیلومتر، خط لوله زیردریایی کیش به طول ۱۷ کیلومتر و ساخت دو ایستگاه تقویت فشار گاز در مسیر قطعه دوم خط لوله ششم به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار شده بود.

به گزارش مهر، طرح توسعه میدان نفتی سوسنگرد از دیگر پروژه هایی است که اخیرا تفاهم نامه آن بین شرکت ملی نفت و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا امضا شده است.

سلبعلی کریمی مدیرعامل شرکت نفت گاز اروندان هم با اشاره به امضای تفاهم نامه توسعه میدان سوسنگرد با خاتم الانبیا، ارزش این پروژه نفتی را حدود ۵۰۰ میلیون دلار اعلام کرده و گفته بود: تاکنون ارزیابی اولیه توسعه این میدان توسط خاتم الانبیا انجام شده اما یکی از شروط واگذاری طرح توسعه این میدان نفتی تامین منابع مالی آن است.

میدان سوسنگرد با در اختیار داشتن بیش از ۸٫۸ میلیارد بشکه ذخیره نفت یکی از بزرگترین اکتشافات سالهای اخیر وزارت نفت بوده که پیش بینی می شود با توسعه آن حدود ۳۰ هزار بشکه به ظرفیت تولید نفت ایران اضافه شود.
 


خاتم الانبیا مشتری جدید خط لوله نکا – جاسک

اسفند ماه سال گذشته شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی و قرارگاه خاتم الانبیا تفاهم نامه ای به ارزش تقریبی ۸۵۰ میلیون دلار برای ساخت سه خط لوله نفتی در مجموع به طول یکهزار و ۸۱۰ کیلومتر امضا کردند.

اما اخیرا این مجموعه برای ساخت خط لوله یکهزار و ۶۸۰ کیلومتری نفت نکا به بندر جاسک نیز مذاکراتی را با وزارت نفت آغاز کرده است.

ارزش تقریبی این پروژه نفتی نیز بیش از سه میلیارد دلار برآورد می شود که با اجرای آن امکان انتقال روزانه یک میلیون بشکه نفت از کشورهای حاشیه دریای خزر به خلیج فارس فراهم خواهد شد.
 


 





 




جرس: علیرضا بهشتی شیرازی مشاور میرحسین موسوی می خواهد با دادستان تهران ملاقات کند.

 


به گزارش خبرنگار کلمه، وی از تاریخ ۷ دی ماه ۸۸ در بازداشت به سر می برد و هنوز در بند امنیتی نگهداری می شود. این در حالی است که بازداشت موقت وی پس از این همه مدت هیچ توجیه قانونی و شرعی ندارد.

طبق اخبار رسیده به کلمه بهشتی شیرازی به سه ماه انفرادی بودن خود، نحوه بازجویی، ادامه حضور در بازداشتگاه امنیتی و جلوگیری از انتقال وی به بند عمومی و نیز فشار های شدیدی که به وی وارد می کنند اعتراض دارد. باز جوها به خواسته وی بی توجهند و او می خواهد جعفری دولت آبادی را ملاقات کند تا مشکلاتش را با وی در میان بگذارد.

تاکنون هیچ دادگاهی برای این این آزاده دربند تشکیل نشده ضمن آنکه وی در این مدت تحت فشار شدید برای اعترافات دروغین قرار داشته است.
 


 




جرس:عماالدین باقی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر روز گذشته به بند عمومی ۳۵۰ اوین منتقل شد.


به گزارش رهانا، گفته می‌شود که این انتقال درپی دیدار دادستان تهران با باقی و همچنین وخامت حال جسمانی وی صورت گرفته است.

عمادالدین باقی در تاریخ ۷ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ماه وخامت حال عمادالدین باقی توسط همسر وی گزارش شده بود. پس از چندی دادستان تهران با وی دیدار کرده است.
 

نگرانی نسبت به جان مجید توکلی در پی ادامه اعتصاب غذای وی

در پی ادامه یافتن اعتصاب غذای مجید توکلی در زندان اوین نگرانی ها نسبت به وضعیت سلامت وی افزایش یافته است.

به گزارش دانشجونیوز مجید توکلی که از صبح روز یکشنبه به سلول انفرادی منتقل شده است، دست به اعتصاب غذای خشک زده و با گذشت زمان وضعیت سلامتی وی به شدت نگران کننده شده است.

دستور انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی توسط داستانی تهران صادر شده است. بنابر اطلاع دریافتی مجید توکلی در انتهای هفته گذشته نامه ای تفصیلی پیرامون وضعیت کنونی ایران نوشته است که این مساله باعث واکنش شدید ماموران امنیتی شده است. ماموران وزارت پس از اطلاع از نوشته شدن این نامه مجید توکلی را تهدید به قتل کرده اند. همچنین در پی حضور نماینده دادستانی در زندان اوین در روز یکشنبه و بحث و جدل مجید توکلی با وی، دستور انتقال توکلی به سلول انفرادی صادر شده است.

مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از ۱۶ آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز دانشجو، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیش از این نیز ۲ بار در سال های ۸۶ و ۸۷ بازداشت شده و تاکنون نزدیک به دو سال و نیم در زندان محبوس بوده است.

در پی ادامه یافتن وضعیت وخیم مجید توکلی بسیاری از فعالین دانشجویی، حقوق بشر و سیاسی اعلام کرده اند که فردا چهارشنبه ۵ خردادماه برابر با ۲۶ می در شهرهای و کشورهای مختلف جهان در همبستگی به مجید توکلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
 

نامه جمعی از فعالان زنان برای آزادی محبوبه کرمی

جمعی از فعالان زنان با انتشار نامه ی سرگشاده ای به صادق لاریجانی، ریاست قوه قضائیه به عدم پاسخگویی نسبت به شرایط فعالان دربند اعتراض کرده و خواستار آزادی تمامی فعالان خصوصا محبوبه کرمی شدند.

در این نامه آمده است: "ریاست محترم قوه قضائیه، تاکنون بسیاری از فعالان حقوق زن، از جمله عالیه اقدام دوست (محکوم به3 سال حبس تعزیری) و زینب بازیدی (محکوم به 4 سال حبس تعزیری) در حال سپری کردن حبس های ناعادلانه خود در زندان هستند و بسیاری دیگر با احکام تعلیقی و یا بدوی و همچنین محرومیت از کار یا تحصیل هزنیه های گزافی پرداخته اند.

اکنون با عنایت به این نکته که مسئولیت دستگاه قضا در مقطع کنونی امانتی خطیر است در دستان شما، امیدواریم شاهد بازگشت روند قانونی به کلیه پرونده های فعالین کمپین یک میلیون امضا و دیگر فعالان اجتماعی و سیاسی و بطور خاص روشن شدن وضعیت محبوبه کرمی باشیم."


صدور حکم اخراج دانشجوی زندانی از دانشگاه بوعلی سینا

حکم اخراج محمد صیادی دانشجوی دربند و دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان، از دانشگاه بوعلی همدان صادر شد.

به گزارش دانشجونیوز، حکم اخراج صیادی در حالی صادر شده است که وی در حال سپری کردن دوران محکومیت 2 سال و 6 ماه خود است.

مسئولان دانشگاه بوعلی سینای همدان، ضمن انتشار غیر رسمی این خبر در سطح دانشگاه، در حال سپری کردن مراحل اداری اخراج این دانشجوی دربند می باشند.

قابل ذکر است در دو ترم آخر قبل از دستگیری محمد صیادی مسئولان دانشگاه تلاش خود را برای پرونده سازی آموزشی بر علیه این فعال دانشجویی با درج نمرات 0.25 در کارنامه اش و در نتیجه مشروطی وی آغاز کرده بودند. ادامه این پرونده سازی ها موجبات اخراج وی در شرایطی که در زندان به سر می برد را فراهم آورده است
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته