-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

Latest News from Iran Free for 05/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



گلشیفته فراهانی می داند هنرمند بودن در تهران چه خطر بزرگی ست. او در سال ۲۰۰۸ به اولین بازیگر مقیم ایران در نزدیک به ۳۰ سال تبدیل شد که  در یک فیلم موفق هالیوودی بازی کرده بود.  گلشیفته امیدوار بود که بازی در مقابل راسل کرو و لئوناردو دی کاپریو در فیلم Body of Lies (مجموعه دروغ ها)ریدلی اسکات، فیلمی که ناقد سیاست های آمریکا در خاور میانه بود، بتواند نظرات موافقی را در ایران برانگیزد. 

  اما او اشتباه می کرد. هنگامی که این بازیگر ۲۴ ساله به تهران بازگشت،  هفت ماه تحت تفتیش و بازپرسی مقامات جمهوری اسلامی قرار گرفت. او  که برای اجازه نگرفتن از حکومت توبیخ و سرزنش می شد به مهمان همیشگی بازجویان وزارت اطلاعات  بدل شد. 

 و در آخر او خسته شد. تا اکران فیلم، گلشیفته به پاریس  کوچ کرده بود، بی آنکه بداند کی به وطن خود بازخواهد گشت. 

  زمانی که ایرانیان مهاجر در شوک دستگیری جعفر پناهی، رک ترین کارگردان مقیم ایران، به سر می بردند، فراهانی خشم و نفرت بیشتری نسبت به رژیمی که منتقدان معتقدند روز به روز قدم های بزرگتری به سوی از بین بردن کامل آزادی بیان رمیدارد، احساس می کرد.  

   فراهانی ۲۶ ساله، پس از یک سال و نیم از آغاز زندگی جدیدش در «خانواده» هنرمندان ایرانی تبعیدی در پاریس، می گوید: «ما خشمگینیم. جعفر پناهی شاید تنها هنرمند باقیمانده در ایران باشد که حرف خود را می زند. بیشتر هنرمندان ترجیح می دهند بتوانند کار کنند تا اینکه حرف خود را بزنند. من به آنها احترام می گذارم، اما جعفر کسی است که شجاعت حرف زدن دارد، و برای همه حرف می زند.» 

  پناهی، حامی جنبش اپوزیسیون که با فیلم های سیاسی پیشرو خود شناخته شده است، در خانه خود در تهران با ۱۶ نفر از مهمانانش دستگیر شد. هرچند بیشتر آنها آزاد شده اند، پناهی همچنان بازداشت است. گزارش شده است که وی قصد داشت فیلم مستندی از تجمعات پس از انتخابات تهیه کند. 

فراهانی در پاریس زندگی می کند و موسیقی را ادامه می دهد، موسیقی که نمی توانست در تهران تولید کند. او اگرچه از نقش منتقد در تبعید احساس راحتی نمی کند اما می گوید«اینجا تهدیدی در کار نیست، و شما می توانید آزادانه سخن بگویید.» 

 با وضعیت در حال تحول ایران او خود را به عنوان یکی از سفیران فرهنگی شناخته شده کشورش موظف به اطلاع رسانی می داند. از ماه گذشته او سرانجام دستبند سبزی را به دست می بندد تا نشان دهد حامی جنبش اعتراضی است.  (۱) 

 چندی پیش او برای شرکت در جشنواره سالانه فیلم حقوق بشر در مقام داور  به ژنو سفر کرد.فراهانی، یکی از جوانان نسل متولد شده پس از انقلاب  که سیاست های سختگیرانه رژیم احمدی نژاد آنها را به ستوه آورده است، می گوید: «اکنون زمانی است که ما ۳۰ سال است منتظر آن هستیم. ما دیگر کودک نیستیم و حقوق خود را می خواهیم.» 

 فراهانی، نوازنده و بازیگری که در کشوری با خشونت گسترده و سرکوب آشکار رشد کرده است، به چشمان خود دیده است که چگونه رفتار حکومت ایران با کسانی که خلاقانه حرف خود را می زنند خصمانه تر شده است.  او به یاد می آورد که چگونه در زمان ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی قوانین حاکم بر سینما و موسیقی در مقایسه با سانسور سختگیرانه دهه ۱۹۸۰ «بازتر» شد. 

  او به یاد دارد که اولین موسیقی پاپ زمانی که ۱۶-۱۷ ساله بود به بازار آمد. اما فراهانی معتقد است که با قدرت گرفتن احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵ همه چیز بسیار متفاوت شده است. 

او می گوید «نمی توانید آنچه دلتان می خواهد انجام دهید و این پایان هنر است. خواست جمهوری اسلامی این است: روزی که همه درها بسته شود، هیچ هنر و هنرمندی نباشد و سینما و موسیقی و همه هنرها از میان رفته باشند.» وی پس از آن که شاهد مهاجرت بسیاری از دوستان خود بود ، زندگی در تبعید سرانجام فراهانی را نیز اغوا کرد. 

 فراهانی با به یاد آوردن فشارهای رژیم پس از بازی در  مجموعه دروغ ها می گوید: «من به جایی رسیدم که به خود گفتم دیگر نمی توانم بیشتر بمانم. زندگی من اینجا تمام شده است.» اگرچه این بهترین دوره در زندگی حرفه ای ام بود، می توانستنم آنچه می خواستم انتخاب کنم، در مقایسه با دیگر بازیگران زن دستمزد بسیار خوبی داشتم، تولید کننده بودم، می توانستم هرکاری انجام دهم، اما خداحافظی را انتخاب کردم. 

 

 اکنون که فراهانی از آزادی «غیر قابل قیاس» با همکاران خود در تهران سود می برد، با آنچه از زندگی خود در تهران به یادگار دارد در ستیز است. خود سانسوری ناخودآگاهانه بخشی  از این میراث است. او حتی ۳۰۰۰ مایل دوراز خانه در امنیت خود را کاملا آزاد حس نمی کند و نگران خانواده اش است، می داند هرگاه با آنها حرف می زند درواقع با ماموران اطلاعاتی نیز حرف می زند. 

 اما، درحالیکه فراهانی می گوید هم نسلان او آموخته اند که «هیچ گاه زیادی امیدوار نباشند»، در عین حال معتقد است جنبش ایرانیان برای تغییر متوقف نخواهد شد. او می گوید بیش از انقلابی دیگر، آنها به دنبال «پیشرفت» هستند، جامعه ای که در آن ملا ها هم بتوانند در صلح زندگی کنند. ـ«مانند شیشه  خودرو، یک ترک کوچک همه شیشه را فرا خواهد گرفت. یا باید شیشه را عوض کرد یا شیشه خود به خود نابود خواهد شد. ما اکنون این ترک خوردگی را به وضوح می بینیم.» 

لیزی دیویس ، گاردین- پاریس ، ترجمه: میترا  

 (۱) گلشیفته فراهانی در مصاحبه های مکرر خود بر هوشیاری نسبت به درگیریهای جناحی درون حکومت و سیاه بودن کارنامه حقوق بشری جناح مغلوب و میرحسین موسوی پای فشرده بود و تاکید کرده بود که از همین رو از نشانه های سبز که تعلق خاطر وی را به یک جناح نشان بدهدگریزان است، با این حال ادعای این خبرنگار مبنی بر تغییر عقیده فراهانی و به دست کردن دستبند سبز توسط منابع دیگر تائید نشده است. 

هرگونه نقل قول و استفاده از مطالب سایت آزادی بیان تنها با ذکر منبع مجاز است.

© 2010, آزادی بیان. All rights reserved.

مطالب مرتبط


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به iranfree-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به iranfree@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته