ابله تپه نشین
Ablah@ Ardavan.net
نگاتیو یک:
امشب از باده خرابم کن و بگذار بمیرم … یادم نمیآید این قطعه را کجا شنیدهام …. (۱)
مست و عربده کشان! بوی عشق را استشمام میکردم . درست وقتی که از گوشه لبانت. هنوز طعم شراب را با سرخی لبانت میتوانم مزه کنم، قدح در دست، مست از میان خیابان میگذرم، پل عابر پیاده، تلوتلو خوران، چه کسی بود صدا زد سهراب، کفشهایم کو؟ نگاه میکنم.
پاهایم پراز خون و سیاهی است، من کفشهایم را کجا جا گذاشته بودم؟ پاهایم مانند همان کنار خیابانی شده بود که دیروز روبه روی سینما دیده بودم، چه کسی او را دیده است؟ نکند او هم کفشهایش را به عاریت داده است؟ از پل سرازیر میشوم، منتظرم تا مامور نیروی انتظامی، انتظام و التزام را بسنجد، میخندد، نگاهش زنانه است، رویش را بر میگرداند تا مرا مست نبیند، حتمن التزامم عیان است که بیبیان میروم، میگویند مستی و راستی و من میگویم راستی همان مستی است فقط نسخهاش به روز نشده، ما ماهوارهها را میشناسیم که گیرندههایش برای کانالهای سکسی به روز میشوند، دیگر این راستی کمتر از پلی بوی که نیست …
نگاتیو دو :
زیر پلکان پل هوایی عابر پیاده ایستادهام حواسم پرت شده است، روزگار را نگاه کن! آدم حواسش به خودش هم پرت میشود، اما از چی به کجا پرت شده؟ فکرکه میکنم، میفهمم، چراغ جلوی مغازه خرازی که سوزن و نخ را با هم میفروشد نورهای رنگیاش خاموش و روشن میشوند، چرا نباید روشن و خاموش شود؟ شاید این طوری منصفانهتر باشد و یا کمی عاشقانهتر .
نگاتیو سه :
پرده اشک جلوی چشمام نورها را چشم اندازی در مه کرده است، رقص نورها پشت غبار بندر مه آلود چشمام مرا یاد میکدههای قرون وسطایی میاندازد، نیمه شب گذشته است و فقط ملوانان بیخانمان میکده نورافتاده را بلد هستند، صدای سازی گنگ این غربت را تکمیل میکند، قسم میخورم که میدانم هنوز آن میخانه نشین که اینک کشتی باربریاش در لنگرگاه پهلو گرفته است به یاد چشمهای قهوهای و موهای ژولیده دخترک روسپی بندر، چشم بر هم میزند ، میدانم که از فکرکردنش رخوتی نازک احاطهاش میکند، میدانم که خیلی دوست دارد یکبار دیگر او را ببیند تا از او بپرسد آیا امشب میتواند فقط کمی با او قدم بزند، اما ملوان قرون وسطایی فقط و فقط مرا پای پلکان پل هوایی عابر پیاده به وقت اردیبهشتی شهر بزرگم میخکوب کرده است .
نگاتیو چهار:
صدای بوق نوکیسههای میلیاردر که بر سرهمه ژیانها آوار میشوند، مرا از خلسه فکرهای قشنگ بیرون نمیآورد، امشب همه چیز اکستازی است، کریستالها هم کریستالاند، حتا ملامینها هم طعم خلسه دارند، سرراه مردم را گرفته ام!
دخترک در عالم عاشقانههایم بوی تند عطر ارزان قیمت را میدهد، از سرراهش کنار میروم صدای پاشنههایش زودتر از بوی عطرش دورشود .
این بار به دوست پسرش خواهم گفت، طعم بهتری را برای دخترک انتخاب کن، رنگ عطرش تیرهتر از اتومبیل دیپلماتیک سفیر کوههای سفید بود، آخر آدم حتا برای یک بوسه هم که شده باید کمی باسلیقه باشد، نمیدانم چرا جوانهای امروز اینقدر کم حوصلهاند، اصلن اهل مقدمه نیستند راست میخواهند بروند سر اصل مطلب، اصل مطلب؟ اصل مگر به جز فرعش است، شما قضاوت کنید، به رگهای آبی دست باریک و بلند نگاه کردن بهتر است یا برهنه متنفرشدن، ولش کنید دیگر بوی عطر ارزان مانند همان صدای کفشها دور دور شده است، اگرزنده ماندم خودم روزی برای همه آنها طرح درس خواهم داد، برایشان خواهم نوشت که غرق شدن در عشق از دستها آغاز میشود، خلوت و خرابی از ترس که برادر مرگ است، از حجب و از سوزش چشم وقتی که میخواهی جلوی ریختن اشکهایت را بگیری تا نگویند چقدر بچه ننه بودهای .
نگاتیو پنج :
چراغ خرازی کم فروش هنوز پشت پرده تار اشکم مانند چراغ های رنگین کاباره العین ، میدان عبد الناصر سوسو می زند ، خوب است که هنوز خاطره چشمان خسته دخترک که رقص عربی می کرد از خاطرم بیرون نرفته است ، هنوز بریده این هستم که رقاصه عرب اهل تاشکند بود و من مثل همیشه از درس تاریخ نمره صفر گرفته ام ، چون نمی دانم اعراب در دوره کدام خلیفه الهی ، تاشکند را گرفته اند .
نگاتیو شش :
به نظر شما تلوتلو خوردن زشت است ؟ خوب معلوم است که زشت تر از این نمی شود، چون دیگران خیال می کنند تو مستی ، یعنی عربده کشیده ای ، پس خلاف شرع عکست را گرفته اند ( مثل این دوربین های که از خلاف کارها سرراه چهارراه ها عکس یادگاری می گیرند .
پس باید دویست هزارحد بر پشت ات جاری کنند ، اما من می گویم بگذار جاری کنند ، من از باران خوشم می آید حتا اگر از چشم باشد ، حتا اگر از درد باشد ، جاری بشود بهتر است ،دیگر دینی برگردن ، نمی ماند این طوری تو با خدا بی حساب هستی .
نگاتیو هفت :
اینها همه اش بخاطر این است که دوستم را در یک خداحافظی پرازدلهره از دست داده ام ، تازه وقتی آخرین بار ۷ قدم که بر داشت و پشت سرش رو نگاه کرد ، احساس کردم که چقدر دوست اش داشته ام و از وحشت اینکه اهلی شوم به زبان نمی آوردم ، رام شدم ، تایکباردر زندگی کوتاه یکصدساله ام تجربه کنم ، که اهلی شدن یعنی چه ، حالا او دوهزار مگاوات دورتر به ساعت شهرش افق را رد می کند ، می ترسم ، می ترسم سست شوم ، دیگر ما لیخولیایی خواب و رویا حاضر نباشند، جایشان را به عقل بدهند ، از این پس دیگر اونیست که دروغ بگویم : دوست ات ندارم… و پشت سایه ناباوری ام قایم شوم اصلأ آسمان چشم تو آینه کیست ؟ آنکه چون آینه بامن روبروبود ، دردو نفرین ، دردو نفرین برسفرباد ، قصه این جدایی دست او بود … (۲)
نگاتیو هشت :
امشب داروی خواب آورم را دیر تزریق کردند، پرستار من از من میدزدد، اینجا همه دزدند، اگر به موقع سوزن نازک را در رگم رها میکرد، مغزم تهی میشد، هذیان نمیگفتم خواب و بیداری بیمرز نمیشد، به او میگویم معشوقم رفته است، مانند یک اسب به من نگاه میکند، لبخند فاحشهوار زورکی میزند و میخواهد خرم کند .
…. مرخص که شدی میروی پیش اش ، بخواب …
و من خر میشوم تا بند بندم از هم نپاشد او رفته دیگر چه تفاوتی میکند که مرخص شوم.
۱۵/۱ دقیقه صبح ۱۵/ اردیبهشت ماه /۸۴ مشهد
(۱) یک قطعه از تصنیف قدیمی افغانی به خوانندگی احمد ظاهر
بخشی از ترانه ای با خوانندگی ویگن دارداریان .
رادیو کوچه
در پی برخورد دو قطار در هند دستکم هفتاد تن کشته و دویست تن دیگر زخمی شدند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه روز جمعه یک قطار مسافربری از ریل خارج شد و با برخورد با یک قطار باربری باعث کشته شدن هفتاد تن شد.
پلیس بنگال غربی، شورشیان مائوییست را مسوول خرابکاری در ریل قطارها و خارج کردن قطار مسافربری از ریل معرفی کرده است.
به گفتهی مقامهای مسوول این قطار مسافربری که از کلکته عازم کورلا در نزدیکی مومبای (بمبئی) بود در اثر انفجار از ریل خارج شد و پنج واگن آن به یک قطار باری که از جهت مقابل میآمد برخورد کرد.
پلیس محلی میگوید تاکنون بیش از دویست تن زخمی در کوپههای قطار یافته شدند و احتمال افزایش این تعداد وجود دارد.
سپهر عاطفی / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر، وبلاگ نویس، روزنامه نگار و از دانشجویان اخراجی دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی شریف در پی اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد. مجید توکلی و حسین رونقی نیز در پنجمین روز اعتصاب غذای خشک خود قرار دارند و سلامتی ایشان به شدت تهدید میشود، گزارشهای رسیده حاکی از خونریزی معدهی مجید توکلی در پی همین اعتصاب غذا دارد. در همین رابطه مصاحبهای با پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی انجام دادهایم و از آخرین وضعیت وی سوال کردهایم:
خانم مخترع، خبردار شدیم امروز کوهیار گودرزی در پی اعتصاب غذایی که داشتهاند به بیمارستان منتقل شدهاند شما چطور خبردار شدید و آیا از آخرین وضعیت کوهیار خبر جدیدی دارید؟
به هموطنانم در داخل و خارج از ایران درود میفرستم. من هیچ اطلاعی از کوهیار نداشتهام و ندارم به جز یک تلفن که به من شده است زیرا از ۱۳ روز پیش که آخرین ملاقات من با کوهیار بوده است دیگر او را ندیدهام، تلفنهای کوهیار قطع شده بود و در پی اعتصاب غذایی که در بند ۳۵۰ کردند به سلول انفرادی منتقل شده بود.
من دیروز از کرمان آمدم و به دفتر آقای دادستان رفتم حدود ۹ ساعت آنجا نشستم تا بالاخره ملاقاتی با ایشان داشتم و یک ملاقات حضوری گرفتم. امروز نامهام را به زندان اوین بردم و گفتند کوهیار ملاقات ندارد، زیرا در سلول انفرادی است و امروز نیز روز ملاقات نیست و باید شنبه مراجعه کنید. من را به در بازداشتگاه فرستادند، آنجایی که پدر و مادرها برای ملاقات میآیند؛ آنجا نیز همین جواب را به من دادند و گفتند کوهیار ملاقات ندارد.
در حال برگشت به خانهی دوستانم در تهران بودم در راه یک آقایی از زندان اوین با من تماس گرفتند و گفتند که کوهیار اعتصاب غذا کرده است، بیهوش شده و به بیمارستان برده شده است، حالا بیمارستان زندان یا بیرون، این را نیز نمیدانم. گفتند ضعف کرده بوده است و حالش بد بوده و به او سرم وصل کردهاند.
هیچ خبر تکمیل کنندهای ندادند که اعتصابش به چه شکل بوده است و چند روز در اعتصاب بوده است؟
اصلا کسی اطلاع ندارد زیرا وقتی فرد را به سلول انفرادی میبرند کاملا در قرنطینه است و هیچکس هیچ خبری ندارد، شخصی که با من تماس گرفت خودش از بند ۳۵۰ به بهداری مراجعه کرده بوده است و آنجا دیده است و الا آقایان خبری از فرزندان ما نمیدهند، فرزندان ما را سرحال و سالم و قبراق میبرند و نمیدانم آنجا چه بلاهایی بر سرشان میآید و گویا کسی نیز مسئول سلامت فرزندان ما نیست.
نه به ما خبر میدهند و نه فکری به حال دلهرهها و نگرانیهای ما پدر، مادرها میکنند. حتی نمیدانم کوهیار چند روز اعتصاب غذا کرده است و مطمئن هستم کوهیار از همان روزی که به سلول انفرادی رفته است که فکر میکنم ۱۰،۱۲ روز باشد، اعتصاب کرده است.
قرار وثیقهای برای کوهیار صادر شده بود، آیا قرار بر آزادی وی نبود؟
آن نیز در حد حرف بوده است، یعنی باید به من از دادگاهی که پروندهی کوهیار آنجا هست تلفن بزنند و بگویند این مقدار وثیقه بیاورید. بازپرس زندان به خود کوهیار در زندان اوین گفتند و ابلاغی دادند که تو میتوانی با این مقدار وثیقه آزاد شوی. من به تهران آمدم و یک سند نیز آورده بودم و به هر کجا که مراجعه کردم، به دادسرای اوین رفتم، گفتند پرونده اینجا نیست. به دادسرای انقلاب هم مراجعه کردم گفتند اینجا نیز نیست. در یک روز چهار دفعه مرا جابهجا کردند اخر نیز نفهمیدم پروندهی کوهیار کجاست.
دیروز آقای دادستان به من گفتند پرونده شعبهی ۲۶ است، قبلا به من گفتند شعبهی ۱۵ است، یکبار گفتند شعبهی ۲۸ است. من آخر نفهمیدم، به شعبهی ۱۵ و ۲۸ مراجعه کردم با توهین و بیاحترامی من را بیرون کردند و گفتند پرونده اینجا نیست. من دنبال این بودم که ببینم پرونده کجاست که خبردار شدم کوهیار به سلول انفرادی منتقل شده است. موضوع وثیقه نیز فعلا منتفی است، اگر پرونده به دادگاه برود اصلا ما نمیتوانیم وثیقهای بگذاریم زیرا فرصتی است که به وی اطلاع دادند وثیقه بگذارد.
خود همانها زمانی که به زندانی اطلاع میدهند باید به خانوادهی زندانی نیز زنگ بزنند، ولی دوگانه رفتار میشود، بعضیها تلفن میزنند و بعضیها تلفن نمیزنند و میخواهند تا زمان دادگاه در زندان باشد. من میدانستم نمیخواهند کوهیار را آزاد کنند. همین آقایی که با من تماس گرفت نیز گفت مجید توکلی خونریزی معده کرده است.
هیچ جزئیات بیشتری در اختیار شما نگذاشتند؟
خیر زیرا از بند ۲۰۹ هیچکس به جز اقایان بازجوها خبری ندارند. کوهیار نیز اگر حالش بد نبود و تصادفا کسی در بیمارستان او را نمیدید، نمیدانست.
اردوان روزبه / رادیو کوچه
بیش از چند سال است که گروهی از دانشجویان با عنوان ستارهدار از ادامه تحصیل محروم میشوند. این درست علی رغم اظهارات رییس جمهوری ایران است که اشاره میکند در ایران چیزی به اسم دانشجوی ستارهدار نداریم. این دانشجویان که با عنوان «نقص در پرونده» در سایت سازمان سنجش ذکر شدهاند، از ادامه تحصیل محروم می شوند.
امسال نیز برخی از دانشجویان از این ستارهها بیبهره نبودهاند و در مقطع کارشناسی ارشد باز هم علیرغم قبولی علمی اجازه تحصیل نیافتهاند.
ستارهدارها فعالان دانشجویی هستند که به هر روی در سالهای تحصیل سابقه فعالیتهای مدنی و حتا صنفی داشتهاند و اینک به طوری روشن و فرا قانونی حق ادامه تحصیل از آنها گرفته شده است .
در چند دوره این افراد امکان دریافت کارنامه علمی را داشتهاند اما امسال حتا کارنامه علمی را نیز دریافت نکردهاند و حراست سازمان سنجش به صورت زبانی به آنها گفته است که بنا به دستور مقامات امنیتی حق ادامه تحصیل ندارند.
این در حالی است که حق تحصیل برای تمامی ایرانیان در قانون تسریع شده است. برخی از دانشجویان اینک به صورتی سیستماتیک حق تحصیل را برای همیشه در ایران از دست دادهاند.
به همین بهانه اردوان روزبه گفت و گویی با یکی از این فعالان دانشجویی ستارهدار که امسال نیز از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد علی رغم قبولی علمی محروم شده داشته است.
علی قلی زاده فعال دانشجو و ستار دار محروم از تحصیل در این گفت و گو به وضعیت امسال این دانشجویان میپردازد:
دیوید بکهام ستاره سرشناس فوتبال انگلیس با نظامیان این کشور در هلمند در جنوب افغانستان دیدار کرد.
در حدود نه هزار نظامی انگلیسی در پایگاههای انگلیس در جنوب افغانستان حضور دارند. بازیکن سی و پنج ساله و کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال انگلیس در دیدار با نظامیان انگلیسی گفت: «شما شجاع ترین افرادی هستید که من تاکنون ملاقات کردهام »
محبوبه/ رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
- 886 قمری: وقوع جنگ «بادغیس» میان «شیبکخان ازبک» و پسران «سلطان حسین میرزا تیموری» در این جنگ ازبکان بر تیموریان پیروز شدند و بر «فرارود» و مرکز آن «سمرقند» چیره شدند. ازبکان پس از نابود کردن تیموریان، به جای آنها نشستند و خراسان را نیز با کشتار و غارت تصرف کردند.
- ۱۳۵۹خورشیدی: افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی
- ۱۹۰۸ میلادی: «یان فلمینگ» نویسنده انگلیسی و خالق شخصیت مشهور «جیمز باند»، در لندن متولد شد.
- ۵۸۵ پیش از میلاد: خورشید گرفتگی باعث شد که جنگ طولانی «ایران» و کشور «لیدی» پایان یابد و یک ماه بعد اختلافات به پایان رسید. «طالس» دانشمند یونان قدیم وقوع این خورشید گرفتگی را پیش بینی کرده بود که یک ماه پیش از رویداد به اطلاع پادشاه لیدی رسیده و وی بر پایه این پیش بینی به ایرانیان اخطار کرده بود که ادامه جنگ باعث خشم خدایان خواهد شد و انسان را از نور خورشید محروم خواهند کرد.
- ۱۹۱۸ میلادی: منطقهای از سرزمین ارمنستان سابق در امپراتوری روسیه، تحت عنوان «جمهوری دموکراتیک ارمنستان»، اعلام استقلال کرد.
- ۱۳۱۲ خورشیدی: مجلس «پارلمان ایران» تنها با هشت رای مخالف و ممتنع پیشنهاد تمدید قرارداد نفت را که امتیاز آن در انحصار انگلستان (بی پی) بود تصویب کرد و به این ترتیب، این قرارداد استعماری برای ۶۰ سال دیگر اعتبار یافت. هجده سال بعد در همین روز به مناسبت سالروز تصویب این قرارداد، ایران شاهد بزرگترین تظاهرات تاریخ خود تا آن زمان بود و تظاهرکنندگان ضمن محکوم کردن این اقدام مجلس خواستار لغو آن و محاکمه و مصادره اموال آن دسته از نمایندگان چه مرده و چه زنده شدند که به این قرارداد رای موافق داده بودند.
- ۱۳۸۳خورشیدی: آغاز به کار مجلس هفتم جمهوری اسلامی ایران
- ۱۸۶۸ میلادی: کمپانی آلمانی «زیمنس» اعلام کرد که کار کشیدن خط تلگرافی را که از برلین آغاز میشود تا تهران ادامه خواهد داد. این خط قرار بود از خاک امپراتوری روسیه (روسیه و قفقاز) بگذرد، و از طریق تبریز به تهران برسد. در آن زمان لهستان نیز در قلمرو روسیه قرارداشت.
- ۱۳۷۳ خورشیدی: دکتر «مهدی آذر» ملیگرای برجسته قرن ۲۰ ایران در خانه پسرش دکتر «هرمز آذر» در آمریکا درگذشت. وی که ۹۴ سال عمر کرد در کابینه دکتر مصدق وزیر فرهنگ بود.
- ۶۷۲ قمری: سالروز در گذشت «خواجه نصیرالدین طوسی»، فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و سیاستمدار ایرانی شیعه سده هفتم است. از معروفترین آثار او به پارسی، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصری» را میتوان یاد کرد.
- ۱۳۸۵ خورشیدی: انتشار عمومی «لینوکس شریف»، توزیع لینوکس که تلاش شده هماهنگ با نیازهای بومی کاربران ایرانی باشد.
- ۱۹۶۱ میلادی: سازمان «عفو بینالملل»، با هدف آگاهی افکار عمومی از وضعیت حقوق بشر در دنیا و تسریع آزادی زندانیان سیاسی، در لندن تاسیس شد.
- ۱۳۳۱ خورشیدی: در این روز دکتر «مصدق» نخست وزیر وقت عازم «لاهه» شد تا از حقانیت ایران در ملی کردن نفت خود دفاع کند. دکتر مصدق که استاد حقوق در دانشگاه بود قبل رسیدگی دادگاه لاهه به شکایت انگلستان از ایران را مغایر حاکمیت ملی یک کشور مستقل عضو سازمان ملل خوانده بود، ولی گفته بود که به لاهه خواهد رفت تا صدای ایران را که قریب یک قرن و نیم تحت نفوذ و سلطه اجانب بوده به گوش جهانیان برساند و تاکید کرده بود که دفاع او در لاهه در عین حال دفاع از کشورهای ضعیف و استعمارزده در برابر قدرتهای جهانی خواهد بود.
محققان با استفاده از DNA واکسنی ساختهاند که خون رسانی به تومورهای سرطانی را محدود میکند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، محققان دانشکده پزشکی کارولینسکا سوئد میگویند این واکسن، رشد تومور سرطان سینه را کند میکند.
اگر یک تومور سرطانی به بیش از چند میلی متر رشد کند، میتواند به منظور تامین مواد غذایی و اکسیژن مورد نیاز خود شکل گیری رگهای خونی جدید را تحریک کند.
گفته میشود داروهایی که مانع از رشد رگهای خونی می شوند درمان جایگزین بالقوهای برای این تومورها هستند.
این دانشمندان به تازگی پروتئینی موسوم به (DLL4) را شناسایی کردهاند که نقش مهمی در تنظیم شکل گیری رگهای خونی جدید دارد.
محققان با شناخت این سازوکار واکسن DNA ساختهاند که علیه DLL4 و سلولهای انتهای رگهای خونی فعالیت میکند.
به گفته محققان این واکسیناسیون هیچ عوارض نامطلوبی ندارد.
رادیو کوچه
در تازهترین ردهبندی تیمهای ملی فوتبال در سراسر جهان از سوی فیفا، تیم ملی ایران با یک پله سقوط در رده شصت و یکم تیمهای فوتبال جهان قرار گرفت.
بر اساس اعلام فدراسیون آمار فیفا که صبح امروز (جمعه) منتشر شد تیم ملی فوتبال ایران در مکان شصت و یکم جهان و چهارم آسیا جای گرفت.
تیمهای فوتبال استرالیا با ۸۸۶ امتیاز، ژاپن با ۶۸۲ امتیاز و کره جنوبی با ۶۳۲ امتیاز در ردههای اول تا سوم آسیا قرار گرفتند.
گفتنی است در این ردهبندی تیمهای ملی برزیل، اسپانیا، پرتغال و هلند در مکانهای اول تا چهارم فوتبال جهان قرار دارند.
دفتر افغانستان / رادیو کوچه
در پی کشته شدن یک سرباز آمریکایی در جنوب افغانستان شمار تلفات نظامیان آمریکایی از سال ۲۰۰۲ تاکنون هزار تن اعلام شد.
نیروهای آمریکایی در کابل روز جمعه اعلام کردند که یک سرباز ارتش این کشور در جنوب افغانستان کشته شد.
این نیروها به نحوه کشته شدن و محل دقیق حادثه اشاره نکردهاند.
هم اکنون ۱۳۰هزار نظامی خارجی از ۴۶ کشور در افغانستان حضور دارند که ۹۴هزار نفر آنان آمریکایی هستند و عمدتن در جنوب، جنوب شرق، جنوب غرب و شمال این کشور مستقر هستند.
همچنین در طی ۲۴ ساعت گذشته نیز یک سرباز انگلیسی بر اثر انفجار مواد کارگذاری شده در حاشیه جادهای در ولایت ناآرام هلمند در جنوب افغانستان جان خود را از دست داد.
رادیو کوچه
حزب مشارکت ایران اسلامی با انتشار بیانیهای ضمن انتقاد از بازگرداندن محسن میردامادی به زندان این اقدام را «منفعلانه، بیسابقه و منحصر بهفرد» در تاریخ بشریت دانست و اعلام کرد این رفتار به منزله «اعلام رسمی شکست پروژه سرکوب و قلع و قمع هر صدای منتقد» است.
در این بیانیه آمده است: «عدهای با مصادره نهادهای قانونی و با سو استفاده از قوه قهریه به خود اجازه میدهند تا تمام دستاوردهای عظیم ملت را بر باد دهند و عملن تبلیغات سو علیه جمهوری اسلامی را اثبات کنند و با این رفتارهای عجیب و باور نکردنی به آرمانهای مقدس انقلاب جفا روا دارند.»
این حزب اصلاحطلب در ادامه خاطرنشان کرد: «تاسف آنجا است که بخشی ازنیروهای نظامی و امنیتی با سلطه بر بخشی از قوه قضاییه نه فقط استقلال این قوه را مخدوش کرده اند بلکه به حیثیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ضربات جبران ناپذیری وارد می کنند.»
حزب مشارکت در پایان از رییس قوه قضاییه خواست تا به «حیثیت صنفی این قوه حساسیت داشته باشد» و نسبت به «دخالتهای غیر قانونی» واکنش نشان ده د و اجازه نده د آبروی کارکنان دادگستری «ملعبه» دست کسانی قرار گیرد که برای جبران شکست خود حاضرند همه چیز و همه کس را فدا کنند.
گفتنی است محسن میردامادی دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی که در جریان حوادث پس از انتخابات سال گذشته ایران بازداشت شده بود پس از مدتی به طور موقت از زندان آزاد شد، اما هفتهجاری به زندان بازگردانده شد.
رادیو کوچه
محمدرضا اعلامی کارگردان و فیلمساز ایرانی روز پنجشنبه بر اثر سکته قلبی درگذشت.
به گزارش مهر، این کارگردان سینما و سازنده فیلم «نقطه ضعف» شامگاه پنجشنبه در سن ۵۴ سالگی در منزل خود درگذشت.
محمدرضا اعلامی نماینده کانون کارگردانان در شورای صنفی این دوره بود و قصد داشت به زودی ساخت یک فیلم سینمایی را شروع کند.
وی متولد ۱۳۳۵ تهران، دارای تحصیلات ناتمام در رشته سینما و تلویزیون از کالج رویال آرت لندن بود. او از سال ۱۳۵۴ با ساختن فیلمهای کوتاه برای کودکان و نویسندگی و تهیهکنندگی برنامههای کودک در تلویزیون به فیلمسازی روی آورد.
آقای اعلامی فعالیت حرفهای در عرصه سینما را با دستیاری کارگردان در «خط قرمز» به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد و اولین فیلمش «نقطه ضعف» را در سال ۶۲ ساخت. فیلمی که او را به عنوان یکی از استعدادهای سینمای ایران مطرح کرد.
فیلمهای سینمایی «ترنج» (۱۳۶۵)، «شناسایی» (۱۳۶۶)، «عشق و مرگ» (۱۳۶۹)، «افعی» (۱۳۷۱)، «آن سوی آینه» (۱۳۷۶)، «آشوبگران» (۱۳۷۷)، «ساقی» (۱۳۸۰) و «رازها» (۱۳۸۳) از جمله ساختههای محمدرضا اعلامی است.
رادیو کوچه
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی میگوید: «حرکت ضدانقلاب جدید از دوران سازندگی آغاز شد و در دوران اصلاحات به اوج رسید اما در دولت دهم با سیلی که خورد بر سر جای خود نشست»
حیدر مصلحی روز پنجشنبه در کانون الزهرای شهر کاشان با بیان اینکه «فتنه جدید از عناصر تهدید امنیت ملی است» اظهار داشت: «در بررسیهای بهعمل آمده از دفاتر برخی مجموعههای سران فتنه به این نتیجه رسیدیم که فتنه اخیر از ۲۰ سال قبل با هدف براندازی دین و کیان اسلامی شکل گرفته است.»
وی افزود: «بر اساس این مستندات به دست آمده مشخص شد که آنها دستورالعملهای ویژهای برای مقابله با انقلاب اسلامی تدوین و طراحی کرده بودند تا آرام آرام دینمداری و دینمحوری که عامل اصلی تداوم انقلاب و پایداری نظام جمهوری اسلامی بود را از افکار و عقاید ملت خارج سازند و برقراری ارتباط جدی با مراجع از جمله این دستورالعملها و برنامههای سران فتنه در راستای دستیابی به اهدافشان بود.»
به گفتهی آقای مصلحی بخشی از موسسات و سازمانهای فعال فتنهگر پس از روی کار آمدن دولت نهم با مبارزه و پیگیری این دولت براندازی شدند.
گروههای افراطی حامی دولت از محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران، میرحسین موسوی و مهدی کروبی از رهبران اصلاح طلب به عنوان سران فتنه یاد می کنند.
این نخستین بار است که یک وزیر جمهوری اسلامی در خصوص فتنه در دولتهای قبلی نیز تاکید می کند.
وزیر اطلاعات ایران در پایان از ائمه جماعات و روحانیون خواست برای مقابله با جنگ نرم از ابزارهای اینترنتی و فضای مجازی این ابزار در جهت تقویت دین و هدایت جوانان به نحو احسن بهرهبرداری کنند.
جمعه هفتم خردادماه – بیست و هشتم می
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا : سام
استودیو: دامون
تقویم تاریخ – محبوبه
بخش اول اخبار
روزنگاشت -«آنکه نامش استاد بشر است»درگذشت خواجه نصیرالدین طوسی-محبوبه
رادیو لیچار – «گزیده هفته» - فرورتیش
حرفهای تنهایی -«مستانهای به ساعت ۲۵»- اردوان روزبه
یکترانه یک آهنگ – دامون
گفتگوی روز- گفتگو با پروین مخترع مادر کوهیار گودرزی- سپهر عاطفی
بخش دوم اخبار
گزارش روز هفتم – سام
ملودی کوچه – «عزیزا مصطفی زاده، بانویی از جاز آذربایجان»- ثمر سعیدی
گفتگوی روز-گفتگو با علی قلی زاده دانشجوی ستاره دار-اردوان روزبه
رادیو کوچه
نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات عبدالمالک ریگی سرکرده گروه جنداله در یکی از شعب دادگاههای انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی توحیدی برگزار شد.
در این جلسه دادگاه که با حضور متهم ، وکیل وی و نماینده مدعی العموم تشکیل شد، کیفرخواست صادره علیه متهم به اتهام « محاربه و افساد فی الارض» توسط نماینده دادستان قرائت شد.
معاون دادستان تهران بعنوان نماینده مدعی العموم در کیفرخواست صادره با اشاره به ۷۹ مورد از موارد انهامی عبدالمالک ریگی برای وی از دادگاه تقاضای اشد مجازات را کرد.
عبدالمالک ریگی سرکرده گروه جنداله است که در چهارم اسفند ماه سال گذشته توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت شد.
گفتنی است به گفتهی مقامهای قضایی با توجه به اهمیت پرونده و اتهامات عبدالمالک ریگی، پیش از این رسیدگی به اتهامات نامبرده به دستور رییس قوه قضاییه و موافقت دیوان عالی کشور به دادسرا و دادگاههای تهران احاله شده است.
رادیو کوچه
سازمان عفو بینالملل در گزارش سالیانه خود ضمن وخیمخواندن وضعیت کنونی حقوق بشر در ایران، جمهوری اسلامی را یکی از بدنام ترین حکومتهای جهان در زمینه نقض حقوق انسانی معرفی کرد.
در گزارش سال ۲۰۰۹ که در تارنمای عفو بینالملل منتشر شده است شکنجه و بدرفتاری در حداقل صدویازده کشور جهان، یعنی بیش از نیمی از کشورهای جهان، اعلام شدهاست.
در گزارش این سازمان آمده است: «وضعیت حقوق بشر در ایران به طرز بارزی در سال گذشته وخیمتر شده است.»
عفو بینالملل متذکر گردیده که از زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن ۲۰۰۹، نیروهای اپوزیسیون و فعالان حقوق بشر به شکل گستردهای بازداشت شدهاند.
بنا بر اطلاعات عفو بینالملل، نزدیک به پنجهزار نفر از منتقدین حکومت در شرایط دشوار و در خطر دائمی شکنجه، در زندانهای ایران بهسرمیبرند. در سال گذشته در ایران، بیش از ۸۰ نفر از بازداشتشدگان در دادگاههای نمایشی محاکمه شدند و حداقل ۱۶ نفر از آنها به مرگ محکوم گردیدند.
گفتنی است در این گزارش اعلام شده است که در ۵۵ کشور جهان با زندانیان ناعادلانه رفتار شده و در ۴۸ کشور جهان زندانیان سیاسیای که دست به اعمال خشونتبار نزدهاند در زندانها بهسرمی برند. بر اساس این گزارش در ۹۶ کشور جهان آزادی بیان محدود گردیده و در مجموع در ۱۵۹ کشور جهان حقوق بشر پایمال شدهاست.
در گزارش سالانه سازمان عفو بینالملل وضعیت افغانستان و ایران بیش از کشورهای دیگر مورد انتقاد قرار گرفتهاست.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- نجیب: «دولت واکنش مردم را در برابر سوبسید ها قبل از انجام هر تصمیمی میسنجد.»
- «کنسرت عالم» در میان جاذبههای فستیوال موسقی کوالالامپور
- جناح راست از توافقات انجام شده بر سر زمین ها در سنگاپور حمایت می کند.
- شرکت فاما میخواهد انبه را به محصولی پر فروش تبدیل کند.
- حزب مردم پذیرفت که به طرز منفی تحت تاثیر خواستههای حزبی قرار گرفته است.
- کاهش کمکهای نقدی دولت برای صرفهجویی ۱۰۳ میلیارد رینگیتی در ۵ سال ضروری است و باعث کاهش کمبودها و بدهیها میشود.
- کونگ: «اتحادیه چینی تباران در کارهای قسمت دیگر حزب دخالت نمیکند.»
- سوبسیدها از روی منطق توجیه میشوند.
- مسابقات F1 این هفته به استانبول میرود.
- هانوی میزبان نمایشگاه بینالمللی انرژی هستهای می شود.
- رییس جمهور سودان دوباره سوگند یاد کرد.
روزنامه استار
- کاهش سوبسیدها برای جلوگیری از فساد مالی ضروری است.
- نجیب از مردم خواست که در روز تولد بودا از خود انسانیت و مهربانی به خرج دهند.
- پیشنهاد شده است از ماه آینده تا سال ۲۰۱۴ هر ۶ ماه ۱۰ سنت به قیمت بنزین افزوده شود.
- مستمری بگیران اولین مسافران طرحهای تشویقی بازدید از جنگلها و پارکها
- نشت نفت در سنگاپور به سواحل مالزی رسید.
- دولت طرحی برای بالا بردن تولید ارائه می دهد.
- یک دختر نوجوان برادر نوزاد خود را چال کرد.
- پروازهای بیشتر از شهرهای مختلف مالزی به سمت سنگاپور نشان دهنده افزایش شدید مسافران است.
- هزینههای مصرفی مدارس تحت حمایت دولت بطور مستقیم پرداخت می شوند.
- امریکا طرح سپر دفاع موشکی را برای خاور میانه در نظر می گیرد.
- ایران، امریکا را بخاطر بردن مسائل هسته ای به بن بست مورد انتقاد قرار داد.
- استرالیا در برابر صید نهنگ از سوی ژاپن اقدام قانونی صورت می دهد.
روزنامه نیو استریت تایمز
- پلیس میگوید که ادعاهای اخاذی صحت ندارد.
- ارزش اطلاعات در دسترس قرار می گیرد.
- ۱۳۰ مهاجر غیر قانونی در جوهور بازداشت شدند.
روزنامه سان
- اگر قیمتها بالا نرود، دولت ممکن است ۲۰۰ میلیارد رینگیت بر سر سوبسید بنزین خرج کند.
- دولت مشوقهایی را برای کارگران در زمینه استفاده از فن آوری در نظر میگیرد.
محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
امروز بیست و هشتم ماه می مصادف با سالروز درگذشت «خواجه نصیرالدین طوسی» حکیم، ریاضیدان، فضا شناس و ادیب ایرانی است. در غرب، او را به دلیل وسعت معلومات «استاد بشر» لقب داده اند. آثار بسیاری از او باقی است که از جمله مشهورترین کتابش «اخلاق ناصری» میباشد وی در سال ۱۲۷۳ میلادی (مطابق سال ۶۷۲ هجری خورشیدی) درگذشت.
«محمدبنحسن جهرودی طوسی» مشهور به «خواجه نصیرالدین طوسی» در تاریخ ۱۵ جمادی الاول ۵۹۸ هجری قمری در «طوس» ولادت یافته است. او به تحصیل دانش علاقه زیادی داشت و از دوران کودکی تا جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید.
طوسی یکی از سرشناسترین و با نفوذترین چهرههای تاریخ فکری اسلامی است. علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت طبیعی را نزد خالویش «بابا افضل ایوبی کاشانی» آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رسانید و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت.
وقتی که «هولاکو» به فرمانروایی «اسماعیلیان» در سال ۶۳۵ هجری قمری پایان داد طوسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه ایجاد کند، که شروع آن از سال ۶۳۸ هجری قمری بود. برای کمک به رصدخانه علاوه بر کمکهای مالی دولت اوقاف سراسر کشور نیز در اختیار خواجه گذاره شده بود که از یکدهم آن جهت امر رصدخانه و خرید وسایل و اسباب و آلات و کتب استفاده مینمود. در نزدیکی رصدخانه کتابخانه بزرگی ساخته شده بود که که تعداد بسیار زیادی کتابهای نفیس جهت استفاده دانشمندان و فاضلان قرارداده بود که از بغداد و شام و بیروت و الجزیره بدست آورده بودند. در جوار رصدخانه یک سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیهای جهت استفاده طلاب دانشجو.
این کارها مدت ۱۳ سال به طول انجامید تا اینکه ایلخان هولاکوی مغول در سال ۶۶۳ هجری قمری در گذشت. لیکن خواجه تا آخرین دقایق عمر خود اجازه نداد که خللی در کار آنجا رخ دهد و کوشش بسیار نمود که آن رصدخانه و کتابخانه از بین نرود.
خواجه نصیرالدین طوسی زمانی در مقابل پیشروی مغولان به یکی از قلعههای «ناصرالدین محتشم» فرمانروای اسماعیلی پناه برد، اینکار به وی امکان داد که برخی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش «اخلاق ناصری» را به رشته تحریر درآورد.
قسمت اعظم ۱۵۰ رساله، و نامههای طوسی به زبان عربی نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با «ابن سینا» قابل قیاس است، جز آنکه ابن سینا پزشک بهتری بود و طوسی ریاضیدان برتری.
همچنین از پنج کتابی که در زمینه منطق نوشته شده است «اساس الاقتباس» از همه مهمتر است.
از جمله مهمترین آثار اصیل وی در حساب، هندسه و مثلثات، «جوامع الحساب بالتخت و التراب»، «رساله الشافیه» و اثر معروفش کتاب «شکل القطاع» است. معروفترین آثار نجومی وی «زیجایلخانی» میباشد.او کتابهایی در زمینه اختر بینی نیز نوشته است.
خواجه نصیرالدین با آنکه سر و کارش بیشتر در سیاست و اجتماع بوده، اما روشنترین راه را که برای رسیدن به جهان جاودانی نشان میدهد دیانت است. اگر چه در تمام نوشتههای خود دم از استقلال و معرفت میزند اما آشکارا میگوید دانش تنها از ایمان و دین حاصل میشود و حقیقت دانش را دین میداند که تسلی بخش جانها و روان بخش کالبدهای افسرده است.
در سال ۶۷۲ هجری قمری خواجه نصیرالدین طوسی با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمع آوری و به مراغه بازگرداند. اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ بیست و هشتم ماه می سال ۱۲۷۳ میلادی برابر با سال ۶۷۲ هجری قمری در کاظمین نزدیک بغداد در گذشت و در آنجا به خاک سپرده شد.
منبعها:
فریدم
انسان همیشه باید مودب باشد. کلن رعایت ادب در فرهنگ ما ایرانیها، چیزی است که از قدیم وجود داشته، تا جایی که شاعر میگوید: «بی ادب محروم ماند از لطف حق»
بهااله، پیامبر بهاییان، در مورد ادب و رعایت آن چنین می گوید: «…شما را به ادب وصیت مینمایم و اوست در مقام اول سید اخلاق طوبی از برای نفسی که بنور ادب منور و بطراز راستی مزین گشت دارای ادب دارای مقام بزرگست امید آنکه این مظلوم و کل به آن فائز و به آن متمسک و به آن متشبث و به آن ناظر باشیم…»
این مقدمه در باب ادب را گفتم تا بروم سر اصل مطلب. در اینکه ادب خوبه، و انسان باید مودب باشه هیچ شکی نیست، اما اینکه کسانی پیدا شدند که میخواهند به زور «بعضیها» را ادب کند، که دست بر قضا این بعضیها دانشجوی این مملکت هم هستند، دیگه از اون حرفهاست.
به تازگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، آیین نامه جدیدی را در ارتباط با پوشش و نحوه رفتار دانشجویان ابلاغ کرده که در آن خنده با صدای بلند ممنوع شده است!
البته تنها خنده با صدای بلند جز ممنوعیتها نبوده. دانشگاه علوم پزشکی شیراز آییننامه پوشش و رفتار را در ۷ فصل و ۲۳ بند تنظیم و به دانشجویان ابلاغ کرده. در فصل ۶ این آییننامه، ممنوعیت بحث و شوخی و خندیدن با صدای بلند در آسانسور، کافی شاپ و …دیده میشود!! صد البته برای اینکه این افاضات ضمانت اجرایی هم داشته باشد دانشجویان تهدید شدهاند در صورت تکرار تخلف به کمیته انظباطی ارجاع داده میشوند.
البته چنین آییننامهها، (بخوانید زورنامهها)، تنها در مملکت اسلامی ایران صادر میشود. بالاخره وقتی ورودی طهران بزرگ مینویسند به ام القرای جهان اسلام خوش آمدید، باید همه چیزش مثل همه چیزش بشود دیگر. واقعن من ماندهام که مسوولین دانشگاه چطور میتوانند به شعور دانشجویانی توهین کنند که قرار است فردا دکتر این مملکت شوند؟
اصلن کاش یه کار بهتر میکردند و خیال همه را راحت میکردند، دولت یک مصوبه تصویب کند تا از این به بعد کسی حق خندیدن نداشته باشد، دانشگاه و زایشگاه هم فرقی ندارند. اصولن شما به چه حقی میخندید؟ اینجا ام القرای اسلام است و باید ۲۴ ساعت شبانه روز تو سر زنون داشته باشی، خنده گناهه، معصیت داره.
آدم باید خیلی پوست کلفت باشه که با این همه مصیبت و بدبختی و بیکاری و …که ما توی ایران داریم بخواد بخنده، آن هم با صدای بلند. شما کافیه فکر کنی از صبح که از خواب پا میشی امواج پرقدرت پارازیت که نشانه پیشرفت کشور عزیز اسلامی است، روی مخ شما اسکی بازی میکنند، میروید سرکار باید با هزار جور بیقانونی روبرو شوید، میآیید خانه، برنج پخته شده بنابه گفته وزارت بهداشت آلوده است، اما چکار میشود کرد؟ با این حقوقها و درآمدهای پایین باید به همین برنجهای آلوده رضایت داد. بگم، بازم بگم، خب شما اگر یکم فکر کنی اصلن خندهات نمیگیره چه برسه به اینکه با صدای بلند هم باشه.
البته شاید اینقدرها هم بد نباشه. از قدیم گفتهاند «نخند مسواک گرون میشه». شاید این اقدام دانشگاه علوم پزشکی شیراز در راستای کمک به بهداشت دهان و دندان و همچنین جلوگیری از گران شدن مسواک بوده.
اگر اینطور باشد که واقعا خدا عمرشان بدهد که اینقدر خدمت گذار هستند. البته من احتمالش را میدهم که به زودی مصوبه تصویب شود که گریه را هم با صدای کم ممنوع کنند و شما مجبور باشید با صدای بالای ۱۲۰ دسی بل گریه کنید وگرنه هرچه دیدی از چشم خودت دیدی.
انسان همیشه باید مودب باشد. کلن رعایت ادب در فرهنگ ما ایرانیها، چیزی است که از قدیم وجود داشته، تا جایی که شاعر میگوید: «بی ادب محروم ماند از لطف حق»
بهااله، پیامبر بهاییان، در مورد ادب و رعایت آن چنین می گوید: «…شما را به ادب وصیت مینمایم و اوست در مقام اول سید اخلاق طوبی از برای نفسی که بنور ادب منور و بطراز راستی مزین گشت دارای ادب دارای مقام بزرگست امید آنکه این مظلوم و کل به آن فائز و به آن متمسک و به آن متشبث و به آن ناظر باشیم…»
این مقدمه در باب ادب را گفتم تا بروم سر اصل مطلب. در اینکه ادب خوبه، و انسان باید مودب باشه هیچ شکی نیست، اما اینکه کسانی پیدا شدند که میخواهند به زور «بعضیها» را ادب کند، که دست بر قضا این بعضیها دانشجوی این مملکت هم هستند، دیگه از اون حرفهاست.
به تازگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، آیین نامه جدیدی را در ارتباط با پوشش و نحوه رفتار دانشجویان ابلاغ کرده که در آن خنده با صدای بلند ممنوع شده است!
البته تنها خنده با صدای بلند جز ممنوعیتها نبوده. دانشگاه علوم پزشکی شیراز آییننامه پوشش و رفتار را در ۷ فصل و ۲۳ بند تنظیم و به دانشجویان ابلاغ کرده. در فصل ۶ این آییننامه، ممنوعیت بحث و شوخی و خندیدن با صدای بلند در آسانسور، کافی شاپ و …دیده میشود!! صد البته برای اینکه این افاضات ضمانت اجرایی هم داشته باشد دانشجویان تهدید شدهاند در صورت تکرار تخلف به کمیته انظباطی ارجاع داده میشوند.
البته چنین آییننامهها، (بخوانید زورنامهها)، تنها در مملکت اسلامی ایران صادر میشود. بالاخره وقتی ورودی طهران بزرگ مینویسند به ام القرای جهان اسلام خوش آمدید، باید همه چیزش مثل همه چیزش بشود دیگر. واقعن من ماندهام که مسوولین دانشگاه چطور میتوانند به شعور دانشجویانی توهین کنند که قرار است فردا دکتر این مملکت شوند؟
اصلن کاش یه کار بهتر میکردند و خیال همه را راحت میکردند، دولت یک مصوبه تصویب کند تا از این به بعد کسی حق خندیدن نداشته باشد، دانشگاه و زایشگاه هم فرقی ندارند. اصولن شما به چه حقی میخندید؟ اینجا ام القرای اسلام است و باید ۲۴ ساعت شبانه روز تو سر زنون داشته باشی، خنده گناهه، معصیت داره.
آدم باید خیلی پوست کلفت باشه که با این همه مصیبت و بدبختی و بیکاری و …که ما توی ایران داریم بخواد بخنده، آن هم با صدای بلند. شما کافیه فکر کنی از صبح که از خواب پا میشی امواج پرقدرت پارازیت که نشانه پیشرفت کشور عزیز اسلامی است، روی مخ شما اسکی بازی میکنند، میروید سرکار باید با هزار جور بیقانونی روبرو شوید، میآیید خانه، برنج پخته شده بنابه گفته وزارت بهداشت آلوده است، اما چکار میشود کرد؟ با این حقوقها و درآمدهای پایین باید به همین برنجهای آلوده رضایت داد. بگم، بازم بگم، خب شما اگر یکم فکر کنی اصلن خندهات نمیگیره چه برسه به اینکه با صدای بلند هم باشه.
البته شاید اینقدرها هم بد نباشه. از قدیم گفتهاند «نخند مسواک گرون میشه». شاید این اقدام دانشگاه علوم پزشکی شیراز در راستای کمک به بهداشت دهان و دندان و همچنین جلوگیری از گران شدن مسواک بوده.
اگر اینطور باشد که واقعا خدا عمرشان بدهد که اینقدر خدمت گذار هستند. البته من احتمالش را میدهم که به زودی مصوبه تصویب شود که گریه را هم با صدای کم ممنوع کنند و شما مجبور باشید با صدای بالای ۱۲۰ دسی بل گریه کنید وگرنه هرچه دیدی از چشم خودت دیدی.
بهنام صابر نعمتی / رادیو کوچه
درحالی که این روزها بسیاری از خوانندهها برج میلاد را برای برگزاری کنسرتهای خود انتخاب میکنند، علیرضا عصار در روزهای ابتدایی خرداد، پس از حدود یک سال در تالار بزرگ وزارت کشور بر روی صحنه رفت.عصار که پیش از این گفته بود بدون فواد حجازی کنسرت برگزار نمیکند، پای حرفش ماند و بالاخره به همراه دوست و همکار قدیمیاش به اجرای کنسرت پرداخت.
به گزارش خبرنگار رادیو کوچه اگرچه قرار بود کنسرت به مدت سه شب و هر شب دو اجرا برگزار شود، اما استقبال مردم و سرعت فروش بلیطها دلیلی شد تا این کنسرت یک شب تمدید و چهار شب برگزار شود.
از آنجایی که ضعف در برنامهریزی در کنسرتهای داخل ایران به موضوعی روتین تبدیل شده است، این کنسرت هم با تاخیر شروع شد.
براساس اعلام مسوولان و چنانکه روی بلیطهای کنسرت نیز نوشته شده بود، برنامه باید ساعت ۹:۳۰ شب شروع میشد و در همین زمان هم درهای سالن بسته میشدند، اما نوازندهها حدود ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه شب روی صحنه آمدند، تا آنانی که سر وقت آمده بودند حدود ۴۵ دقیقه معطل شوند. تمام ۳۰۰۰ صندلی تالار بزرگ وزارت کشور پر شده بود.
بعد از ارکستر هم نوبت به فواد حجازی آهنگساز و دوست قدیمی علیرضا عصار رسید که با تشویق مردم روی صحنه بیاید. موهای جوگندمی و افزایش وزن حجازی، بعد از حدود یک سال به طور کامل مشخص بود و نشان از افزایش سن وی داشت.
همه منتظر عصار بودند که وی بالاخره روی صحنه آمد. با تیپ همیشگی. شلوار مشکی با پیراهنی مشکی و تقریبن بلند که دکمه بالاییاش باز است. این نوع لباس پوشیدن عصار که بیشباهت به درویشها نیست، بین هوادارانش، علاقمندان زیادی دارد.
علیرضا عصار در میان تشویق شدید مردم، با قدمهای سنگین روی صحنه آمد و بعد از احوالپرسی کوتاهی، پشت پیانو نشست و اولین قطعه که موسیقی بدون کلام بود را با همراهی ساکسیفون حجازی اجرا کرد.
پس از این قطعه بدون کلام، عصار قطعه «انسانم آرزوست» از اولین آلبومش، «کوچ عاشقانه» را اجرا کرد که مورد استقبال حاضران قرار گرفت.
«این حال من بی تو» سومین قطعهای بود که از آلبومی با همین نام اجرا شد. پس از اجرای این ترانه عصار خطاب به حضار گفت که نباید سکوت کنند و از ترانه بعدی به همراهی او بپردازند. چهارمین قطعه، ترانه «عشق الهی» از آلبوم عشق الهی بود. در این ترانه علیرضا عصار با گرفتن میکروفون به سمت سالن از مردم میخواست که در خواندن ترانه با او همراهی کنند.
عصار در این کنسرت در مقایسه با کنسرتهای قبلی اجرای بهتری داشت. او تلاش میکرد با مخاطب بیشتر ارتباط برقرار کند. همین بود که در میان اجرای ترانه عشق الهی با گفتن: «صداها کم شده» باعث شد تا سوت و جیغ و فریاد مردم فضای تالار وزارت کشور را پر کند.
از نکات جالب در این کنسرت محسوس نبودن حضور نیروهای حفاظتی و امنیتی بود. البته چند نفری در سالن قدم میزدند و به آنانی که دوربین خود را از گیتهای محافظتی عبور داده بودند تذکر میدادند، اما در مجموع نیروهای حفاظتی و امنیتی به طور گسترده حضور نداشتند.
ترانه بعدی به گفته عصار از آلبوم جدید او بود که هنوز وارد بازار نشده و منتظر مجوز است. عصار قبل از اجرای این ترانه توضیح داد: «من اساسن آدم بد قولی نیستم. من بدقول شدهام. ما ترانهها را انتخاب میکنیم و برای گرفتن مجور ارایه میدهیم که بعضیها ممکن است مورد قبول واقع نشود. همین موضوع پروسه انتشار آلبوم جدید را به تعویق میاندازد. این طور شده که ما بد قول شدهایم. حالا دوستان قول دادهاند که نهایت همکاری را داشته باشند که به امید خدا عید فطر آلبوم جدید منتشر شود.»
حاضران با شنیدن خبر انتشار آلبوم جدید بار دیگر شروع به تشویق کردند و عصار نیز ابراز امیدواری کرد که دوباره بد قول نشود. بعد از تمام شدن صحبتهای عصار مخاطبین در انتظار شنیدن آهنگ جدید بودند، اما گویا مشکلی وجود داشت. عصار بعد از چند لحظه پشت میکروفون آمد و گفت: «اگه میخواهید چیزی تو مایههای عصار دوست داریم بگید الان وقتشه تا آقای حجازی بیاد»
اینجا بود که باز تشویق و سوتهای مردم فضای سالن را پر کرد.
گویا خبری از فواد حجازی نبود. بعد از چند دقیقه صدای جیغ و سوت از طبقه بالای (بالکن) سالن شنیده شد و معلوم شد که حجازی در بالکن دیده شده. چند لحظه بعد حجازی خودش را به سن رساند و خیلی زود ساکسیفونش را به گردن انداخت تا گروه نواختن ترانه جدید را شروع کند.
«یه نفس دور از تو بودن / واسه من ماهی و سالی / با یه عکس و چند تا نامه / پر نمی شه جای خالیت / میون بود و نبودت جای خالی تو حساب کن / وقت اومدن تموم ثانیه ها رو جواب کن»
این چند بیت شروع اولین ترانه جدیدی بود که عصار در این کنسرت اجرا کرد. تشویق مردم بعد از تمام شدن ترانه نشان میداد که طرفداران عصار این ترانه را هم مانند دیگر کارهای او پسندیدهاند.
جالب بود که بین اجرای هر کدام از ترانهها، حاضران بارها اجرای ترانههای «خیابان خوابها» و «خیال نکن عاشقی» را درخواست میکردند که عصار با لبخند میگفت که این ترانه ها را اجرا خواهد کرد.
اما بعد از اجرای اولین ترانه از آلبوم جدید، علیرضا عصار یکی از معروفترین ترانه های خود را اجرا کرد. ترانه «ای کاروان از آلبوم کوچ عاشقانه». خیلیها این ترانه را عامل اصلی موفقیت عصار می دانند. حاضران در سالن در این ترانه هم بارها با خواننده هم صدا شدند تا علاقه خود به این ترانه را نشان دهند.
اگرچه در نسخه اصلی ترانه «ای کاروان» چند بیت از این ترانه را محمد اصفهانی میخواند، اما در این کنسرت عصار تمام ترانه را به تنهایی خواند. همراهی مردم در خواندن این ترانه چنان بود که عصار در پایان اجرای این ترانه بارها از توجه و انرژی مردم تشکر کرد.
ترانه بعدی «پرسه ثانیهها» نام داشت که به گفته عصار در آلبوم جدید او منتشر خواهد شد.
یکی از موضوعاتی که در جریان اجرا به چشم میخورد، فراموشی بعضی کلمات و قسمتها در ترانههای جدید بود که چند باری اتفاق افتاد. همچنین در اجرای یکی از ترانه ها عصار جلو تر از آهنگ خواند که ارکستر مجبور شد یک قسمت از آهنگ را دوباره بزند تا عصار با آنها همراه شود. هر کدام از این گافها هم همراه بود با نگاه عصار به حجازی و لبخند آن دو به یکدیگر.
عصار سپس ترانه «همزبون» از آلبوم «حال من بی تو» را اجرا کرد، با این تفاوت که در کنسرتهای قبلی در هنگام اجرای این ترانه خودش گیتار میزد، اما این بار پشت پیانو نشست و با پیانو، همراه ارکستر این ترانه را اجرا کرد. در بین اجرای ترانه «همزبون» برخی از اعضای ارکستر از جمله بابک ریاحیپور نوازنده گیتار باس، فیروز ویسانلو نوازنده گیتار، شاهرخ پور میامی نوازنده گیتار الکتریک و همایون نصیری نوازنده پرکاشن به تک نوازی پرداختند.
قطعه «اشتباه بود» با ترانهای از افشین مقدم که این روزها ترانه الکی او با اجرای سیاوش قمیشی طرفداران زیادی دارد، هم از جمله ترانههای اجرا شده در کنسرت عصار بود.
کنسرت امسال عصار یک خواننده میهمان هم داشت. کسی که عصار او را «پرهام» معرفی کرد و از او برای اجرای مشترک ترانه «ای عاشقان» دعوت کرد تا روی صحنه بیاید.
اما اوج همخوانی حاضران در سالن، هنگام اجرای ترانه «بیا تکلیف و روشن کن» بود. عصار قبل از اجرای این ترانه با گفتن: «این از اون آهنگهاس که مفصل باید باهام بخونید» از حاضران خواست تا او را همراهی کنند.
این ترانه را عصار در کنسرت قبلی اجرا کرده و با استقبال هواداران روبرو شده بود. همین موضوع باعث شد تا اکثر حاضران در سالن هنگام اجرای این ترانه با قدرت با عصار همخوانی کنند، البته گویا عصار هنوز از همصدایی مردم راضی نبود و گفت: « این صدای ۳۰۰۰ نفر نیست و باید در آهنگهای بعدی جبران کنید.»
ترانه «یکی از ما» از آلبوم ای عاشقان هم ترانه بعدی بود که عصار در این کنسرت به اجرای آن پرداخت.
علیرضا عصار بالاخره در اواخر این کنسرت به درخواست هوادارنش پاسخ مثبت داد و ترانه «خیابان خوابها» را اجرا کرد. ترانهای که بسیاری معتقد بودند با توجه به برخی حوادث سال گذشته اجازه اجرا نخواهد یافت.
این ترانه با شعری از خلیل جوادی یکی از سیاسی – اجتماعیترین ترانههایی است که موسیقی پاپ بعد از انقلاب به خود دیده است و طرفداران بسیاری دارد. حاضران در سالن بعد از هر یک از بیتهای این ترانه با تشویق و سوت و جیغ ابراز احساسات میکردند. اجرای این ترانه چنان هیجان حاضران را برانگیخته بود که تقریبن تمام حضار به صورت ایستاده این ترانه را گوش کردند و بعد از اتمام آن به شدت عصار و گروهش را تشویق کردند. حاضران همچنین با گفتن «دوباره دوباره» از عصار خواستند که این ترانه را دوباره بخواند که البته این اتفاق نیافتاد.
عصار پس از اجرای ترانه خیابان خوابها از برخی مسوولان برگزاری این کنسرت و تهیه کننده آن تشکر کرد و همچنین به صورت ویژه از دوست چند سالهاش، فواد حجازی نیز تشکر به عمل آورد که با تشویق مردم مواجه شد.
«خیال نکن نباشی» هم آخرین ترانهای بود که در میان همخوانی مردم توسط عصار اجرا شد. این ترانه با همراهی امید حاجیلی نوازنده ترومپت اجرا شد تا بعد از اتمام ترانه عصار با حاضران خداحافظی کند.
محمد مصطفایی
روز گذشته در سایتهای خبری و همچنین در نشریات کثیرالانتشار خواندم که معاون اول رییس جمهور آقای محمدرضا رحیمی که در همایش گردهمایی جانشینان و دبیران کمیسیونهای مبارزه با قاچاق کالا و ارز در روز دوم خردادماه سخن میگفت با تشبیه قاچاقچیان به سوسکهای بازار اقتصاد عنوان کرد: «قاچاقچیان سوسکهای بازار اقتصاد ما و موجوداتی آلوده به همه میکروبها هستند که سر به هر تعفنی میکنند و هر جا که آلوده باشد محل زندگی سوسکهاست»
تشبیه ساخت گروهی از انسانها – حتا اگر گناهکار باشند – به سوسک صرف نظر از اینکه جرم عملی ضد امنیت اجتماعی است و میبایست در مقابل آن اقتدار به خرج داد چون ضد کرامت و شخصیت انسانی به حساب میآید برای من قابل تامل بود.
مدت زمان بسیاری فکر کردم که این جملاتی که آقای معاون به زبان راندند را چرا به اینگونه مطرح کردند و از کجا آوردهاند به یاد سخنان مولای متقیان افتادم حضرت علی میفرمایند : «مردم یا برادر دینی تویند و یا در آفرینش همانند تو هستند»
اگر چنین است آیا مومنین حق این را دارند که به انسانها چنین لقبی را اعطا و یک عده قلیل از انسانهای – مجرم – را به سوسک تشبیه کنند؟
به نظر میرسد اینگونه سخن گقتن شایسته هیچ مقام مسوولی در دولت جمهوری اسلامی ایران نیست. اگر مجرمی مرتکب جرم شد میبایست اولن – اقدامات لازم در جهت پیش گیری از وقوع جرم انجام پذیرد و دومن – مجرم را به مجازات مقرر در قانون محکوم و نسبت به اعمال مجازات اقتدار نشان داد و به گونهای مجرم را تنبیه یا تادیب نمود، نه اینکه آبرو و حیثت افراد را برده و فردی را که شاید بر اثر نیاز مادی دست به قاچاق کالا زده است سوسک خطاب کنیم.
آقای رحیمی آیا تصور کردهاید که فرزند یک قاچاقچی معمولی وقتی پدرش به جرم ارتکاب قاچاق در زندان باشد و تشبیه شما به گوش نزدیکان این خانواده برسد و بگویند پدر تو سوسک است چه ضربه مهلکی در زندگی خواهد خورد؟ آیا این گونه صحبت کردن نادیده گرفتن فشارهای روحی وروانی به این دست از افراد جامعه نیست.
امام راحل به متصدیان امور زندانها چنین توصیه میفرمایند :
«زندانها را به یک مدرسه آموزش و تربیت اخلاقی مبدل کنید، چنانچه تاکنون عمل کردهاید، تا منحرفان و گناهکاران شیرینی عدالت اسلامی را بچشند و به اسلام و نظام اسلامی رو آورند و از روی حقیقت توبه کنند و بازگشت به اسلام و خدای متعال نمایند ، که باب رحمتْ گنهکاران را بهتر جذب میکند؛ حتا آن کس که مستحق حدود الهی است، از قتل و دیگر جزاها، باید از عطوفت ماموران، تا پای دار و محل مجازات برخوردار باشند ( صحیفه نور – جلد ۱۸ – ص ۲۳۷ )
یا چه نیکوست که گویندگان متعهد در زندانها حاضر شده و آنان را تحت تربیت اسلامی – اخلاقی قرار دهند ( صحیفه نور – جلد ۱۴ – ص ۱۴۳ )
در حالی که شما که معاون شخص دوم مملکت هستید و میبایست به این سخنان آگاه باشید اینگونه عطوفت و مهربانی را با تشبیه کردن برخی از انسانهای گناه کار به سوسک ترویج مینمایید.
آیا بهتر نیست به جای ایجاد کینه و بغض در دل دیگران تخم مهربانی را بکارید. شاید عدهای از چنین سخنانی خوشحال باشند ولی شک نکنید کودکان و زنانی هستند که پدر و همسرشان از روی اجبار به قاچاق روی آوردهاند و با این سخنان مورد تحقیر دیگران قرار میگیرند. شما با این سخنان، دل کودکان و زنانی را میآزارید که هیچگونه پشتیبانی ندارند و حیثیت و آبرویشان به این نحو میرود.
بنابراین جا داشت تامل مینمودید که چنین سخنانی را بر زبان نرانید. شما معاون ریاست جمهور هستید و مطمئنن سخنان شما به دلیل جایگاهتان به گوش مردم خواهد رسید پس توصیه میشود عباراتی را به کار بندید که رفع خشونت کند و ناراحتی را از دل بیرون نماید و قاچاقچیان را به راه راست هدایت کند.
رادیو کوچه
دولت مالزی از احتمال حذف سوبسید سوخت در این کشور خبر داد و افزود بر اساس برنامه ۵ ساله پیشنهادی با این اقدام می توان ۱۰۳ میلیارد رینگیت به اقتصاد کشور کمک کرد.
به گزارش رادیو کوچه به نقل از روزنامه «استریت تایمز» چاپ مالزی، در سال گذشته دولت مالزی ۷۴ میلیارد رینگیت سوبسید داشته است که معادل ۱۵ درصد کل بودجه این کشور بوده است.
مقامهای مالزیای همچنین اعلام کردند که در صورت تداوم سوبسیدها بدهی کشور افزایش مییابد و بر همین اساس نیاز است که اکنون برای جلوگیری از افزایش بدهی این اقدام صورت گیرد.
مقامات این کشور همچنین اعلام کردند اعطای سوبسید در مالزی باعث شده است که قیمت غذا در این کشور بسیار ارزان باشد و قیمت سوخت نیز در مقایسه با سایر کشورها بسیار ارزان تر باشد.
بر اساس این پیشنهاد حذف سوبسید شامل کالاهایی همچون بنزین، گاز، برق و عوارض جادهای میباشد اما شامل بخش کشاورزی، تحصیلی، ماهیگیری و بهداشت نمیشود.
گفتنی است که این پیشنهاد از طرف دولت نجیب که انتخابات عمومی سال ۲۰۱۳ را نیز پیش رو دارد هنوز به تصویب نرسیده است.
رادیو کوچه
«بنینگو آکوئینو» که در انتخابات ۱۰ ماه می با اختلاف ۵ میلیون رای نسبت به فرد بعد از خود ریاست جمهوری این کشور را تصاحب کرد گفت از اتهامات وارده توسط کاندیداهای رقیب باکی ندارم.
به گزارش رادیو کوچه به نقل از روزنامه «استریت تایمز» چاپ مالزی، در جلسته مشترک کنگره فیلیپین که برای بررسی شکایتهای نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری در فیلیپین برگزار شد اعلام شد که تاکنون مدرک مستدلی دال بر تخلف در انتخابات و یا شمارش آرا به دست نیامده است.
مجلس نمایندگان فیلیپین در حال بررسی تحقیقی است که در آن برخی از رقبای «آکوئینو» وی را متهم به تقلب در انتخابات این کشور کردهاند.
رادیو کوچه
دولت تایلند خواستار کمک پلیس بینالملل جهت دستگیری «تاکسین شینهاواترا» نخست وزیر پیشین این کشور میشود.
به گزارش رادیو کوچه به نقل از شبکه خبری آسیا، «سوتیپ تائوگسویان» روز پنجشنبه اعلام کرد که «تاکسین» به دلیل اتهام تروریستی در جریان اعتراضات مرگبار اخیر مورد پیگرد قانونی میباشد و مقامات تایلندی در این مورد از پلیس بینالملل خواهند خواست تا در دستگیری وی با این کشور همکاری نمایند.
«تاکسین شینهاواترا» که در کودتای نظامی سال ۲۰۰۶ قدرت را از دست داد در حال حاضر در خارج از تایلند به سر میبرد و مقامات تایلندی در پی دستگیری وی میباشند.
گفتنی است که نخست وزیر برکنارشده تایلند در مصاحبه تلفنی با پلیس بینالملل اذعان داشت که اتهامات وارده به وی دارای انگیزههای سیاسی میباشد.
قابل ذکر است که وزارت امور خارجه تایلند، دادستانی این کشور و همچنین دفتر تحقیقات ویژه تایلند در مورد درخواست کمک از پلیس بینالملل توافق عام دارند.
دانشگاه یو تی ام مالزی قصد دارد با قرارداد همکاری که با دانشگاه هاروارد بست ارزش مدرک دانش آموختگانش در بازار کار را افزایش دهد.
دانشگاه تکنولوؤی مالزی (UTM) از ابتدای ترم جولای امسال از پروژههای تحقیقاتی دانشکده بازرگانی هاروارد در تمام برنامه های آکادمیک خود استفاده خواهد کرد.
به گزارش سایت اینترنتی روزنامه استار چاپ مالزی داتوک زینی اوجانگ معاون رییس دانشگاه گفت: این حرکت، دانشگاه UTM را اولین دانشگاه مالزیایی خواهد ساخت که در تمام برنامه های آکادمیک خود از پروژههای تحقیقاتی یکی از دانشگاههای معتبر دنیا استفاده می کند.
وی افزود: «این تحقیقات به عنوان یک نوآوری در آموزش هستند که دانشجویان را نسبت به شرایط واقعی کسب و کار و صنایع مرتبط با زمینه های خود اماده میکند.»
زینی که در یک کنفرانس مطبوعاتی سخن می گفت ادامه داد: «برای مثال دانشجویان رشته ارتباطات و فناوری اطلاعات مسائل و مشکلاتی که برای شرکتهای کامپیوتری بزرگ مانند اپل، آی بی ام، گوگل و اچ تی سی رخ داده است را مطالعه خواهند کرد.»
او گفت : «استفاده از تحقیقات دانشکده بازرگانی هاروارد یک نواوری در اموزش برای UTM خواهد بود که ارزش مدرک دانش آموختگان دانشگاه را در بازار کار افزایش می دهد.»
داتوک زینی همچنین گفت: «امسال UTM پنج هزار دانشجوی دوره کارشناسی خود را برای انجام مطالعات و آموزش از طریق برنامه کمک رسانی جهانی به خارج از کشور خواهد فرستاد.»
وی تاکید کرد: «این یکی از فعالیت های برنامه ریزی شده UTM هست که ما را سطح بین الملل عرضه می کند و اعتماد به نفس دانشجویان دوره کارشناسی برای درک مفهوم سرمایه توسعه انسانی کشور را بالا میبرد.»
زینی در پایان خاطرنشان کرد: «ما بیش از ۱۱۰۰ دانشجوی مقطع کارشناسی را در سال گذشته و حدود ۱۵۰۰ دانشجوی دیگر را امسال به کشورهای ژاپن، استرالیا و عربستان سعودی فرستادیم.»
روح جشنواره «دایاک» که به گاوای دایاک (Gawai Dayak) یا روز دایاک نیز شناخته میشود، یکی از بومیترین جشنهای اقوام استان ساراواک در مالزی است مظهر رسیدن به مفهوم واقعی مالزی ۱ را در خود نهفته است.
به گزارش استار این جشن یک روزه که هر ساله در نخستین روز ماه ژوئن برگزار میشود، به پایان فصل برداشت برنج مربوط است. در واقع برگزارکنندگان اصلی این جشنواره روستاییان و برنجکاران هستند. آنها بر پایه سنت قدیمشان پس از پایان روزهای سخت کار روی زمینهای برنج، دور هم جمع میشوند و در «جشن برداشت» به خوشگذرانی میپردازند.
انواع غذا، موسیقی زنده، رقص محلی، شعرخوانی، پوشیدن لباسهای رنگارنگ، جواهرات سنتی و عتیقههای قبیلهای، بازدید از دوستان و فامیل، پذیرایی مهمان با شراب برنج خانگی و کیکهای برنجی از معروفترین آداب جشن دایاک است. اهمیت این جشن تابدانجاست که حتا در راهنماهای سفر به مالزی از آن به عنوان جاذبه توریستی یاد میشود و پیشنهاد میکنند در این جشن شرکت کنید.
جشن دایاک رویدادی مذهبی نیز محسوب میشود که آیین و تشریفات محلی و قومی ویژهای دارد. بهطور کلی دایاک روز شکرگذاری از برداشت محصول و آغاز سال نو برای کشت و زراعت دوباره است.
اقوام Iban، Bidayuh، Kayan، Kelabit و Lun Bawang در استان ساراواک در روز دایاک رسوم خاص خود را دارند. به عنوان مثال رسم است که خروسی را برای پیشکش به خدایان رزق و روزی ذبح میکنند.
از شامگاه روز آخر ماه می، جشن و خوشگذرانی آغاز میشود. ساز و آوازهای محلی در خانههای چوبی طایفههای ساراواکی برپا میشود و دختران با لباسهای سنتیشان میرقصند. شراب برنج (tuak) یکی از مهمترین نوشیدنیهای این جشن است. اهالی ساراواک از یک ماه پیش از روز دایاک، تخمیر برنج و تهیه این مشروب را آغاز میکنند. آنها معتقدند که تهیه این شراب خدایان کامیابی را خشنود میکند.
هنگام پذیرایی شراب برنج برای اعضای طایفه عمری طولانی، سلامتی و کامیابی آرزو میشود.
در روز جشن، در خانهها به روی مهمانان باز است. گاهی اعضای قبیله روستاهای مختلف به دیدار همدیگر میروند و گاهی تنها اقوام و فامیل از یک طایفه. در رسمی دیگر هر خانواده وسیلهای که نیاز ندارد را در سبدی میاندازد. این سبد میان همه میچرخد. تمام این وسایل به عنوان اشیاء بد یمن از طایفه جمع شده و دور نگه داشته میشود.
گفته میشود اقوام ساراواکی هفت آیین مذهبی در طول یک سال از کاشت تا برداشت برنج دارند. جشن دایاک آخرین آنهاست. شش آیین نخست نیز به کاشت و دعا برای داشتن زمینهای حاصلخیز مربوط است.
از سال ۱۹۶۴ این جشن یک روز تعطیل عمومی محسوب شد. در جزیره پینانگ نیز از همان سال این جشن برگزار شده است که یکی از جشنوارههای جذاب برای توریستها معرفی میشود.
امروزه جشن دایاک یک رویداد ملی نیز محسوب میشود. در مناطق شهری هم بعضی از مردم به رستورانها میروند و دور هم شراب برنج مینوشند و پایان فصل برداشت برنج را جشن میگیرند. مسیحیان نیز به کلیسا میروند و خدا را برای برداشت برنج شکر میکنند. همچنین برای داشتن سالی پربرکت دعا میکنند.
شکوفه/ دفتر ترکیه / رادیو کوچه
shokufeh@koochehmail.com
در فرهنگ بسیاری از خانوادههای ایرانی، فرزندان تا زمانی که ازدواج نکردهاند و به استقلال زندگی زناشوییشان نرسیدهاند، باید در خانهی پدری زندگی کنند. تقاضای جدا کردن محل زندگی، بدون دلیل خاصی، از سوی جوانان، غالبن از سوی والدین با مخالفت و سرکوب مواجه میشود؛ به خصوص اگر فرزند خانواده دختر باشد. در همین زمینه، بیشتر خانوادهها تمایل دارند که فرزندانشان در همان شهری که سکونت دارند، ادامهی تحصیلات دانشگاهیشان را بدهند. عدهای از دختران ایرانی، به دلیل پذیرفته شدن در دانشگاهی غیر از دانشگاه شهر خودشان، از ادامه ی تحصیل محروم میشوند.
با وجود این که این محدودیت برای پسران ایرانی کمتر است اما وابسته به فرهنگ هر خانواده، جدا زندگی کردن پسرها هم گاهی با مخالفت روبهرو میشود. جدا زندگی کردن در ایران، حتمن باید دلیل خاصی داشته باشد، مثل قبول شدن در دانشگاه، کار پیدا کردن در شهر دیگر، خدمت سربازی…
در برنامهی امروز به سراغ سه پسر جوان ایرانی میرویم، که بخشی از زندگی و روزهای جوانیشان را به دلایل مختلفی در محیطی دور از خانواده گذراندهاند. از تجربیات، خاطرات و سختیهای زندگی مستقل پسرانه میشنویم:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر