مجلس با الحاق یک تبصره به قانون برنامه چهارم توسعه در اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، تاسیس بانک مشترک ایرانی و خارجی را مجاز دانست.
بهروز علیشیری معاون وزیر اقتصاد که در محلس حضور داشت، گفت: با تصویب قانون ورود بانکهای خارجی به کشور، زنجیره اقدامات برای اعطای نقش توسعه ای به بازیگران عرصه اقتصاد از بخش خصوصی داخلی و خارجی محکم تر شده است.
بر اساس اسناد حقوقی موجود، دولت ناگزیر است همه اسباب و امکانات لازم را برای حضور جدی و کم هزینه بخش خصوصی در محیط اقتصاد ملی و حضور در محیط رقابتی اقتصاد بین الملل فراهم نماید.
علیشیری با اشاره به مزایای حضور بانکهای خارجی در کشور گفت: با حضور این بانکها دسترسی بنگاه های اقتصادی کشور به منابع جدید و متنوع تر فراهم خواهد شد و قدرت گزینش و انتخاب آنها را افزایش خواهد داد، همچنین ورود بانکهای خارجی با ایجاد محیط رقابتی ظرفیتهای مدیریتی و نهادی بانکها را افزایش می دهد.
ورود بانکهای خارجی به ایران در حالی صورت می گیرد که ایران با تحریم های سخت بانکی در عرصه بین المللی روبروست. به گفته معاون وزارت اقتصاد حضور بانکهای خارجی «علامت مثبتی است به سرمایه های بخش خصوصی داخلی و خارجی».
بانکهای خارجی باید در چارچوب نظام بانکداری اسلامی فعالیت داشته باشند.
منبع: مهر
یکی از نشانه های ناتوانی جریان اقلیت ولایتی ناتوانی در زبان و ادبیات روزنامه نگاری است. سرمقاله رسالت در واکنش به نامه دکتر سروش به مراجع از این بابت نمونه خوبی است. زبان این این نوع روزنامه نگاری دورترین زبان به تفاهم و و دورترین زبان از کشف واقعیت است. از نظر نویسنده سرمقاله رسالت که به توهم و اصالت توطئه دچار است، روشنفکری به ورشکستگی رسیده است. امری که نه واقعیت آن را تایید می کند و نه اصولا این دکان است که ورشکسته شود. نامه سروش را اهانت به مقدسات مردم می نامد که گویا قباله آن را برای رسالت و امثال آن زده اند و فقط آنها هستند که مدافع مقدسات اند. چنانکه گویی هیچ امر مقدس دیگری در سوی اقلیت ولایتی شکسته نشده و آنها در زبان و عمل و ایده همه مجسمه تقدس و حفظ ارزشها هستند. از نظر آنها اگر کسی به پشتوانه سی سال دفاع از دین نامه ای به مراجع دین نوشت لابد زنجیر پاره کرده است و حتما سری در آخور این و آن وزارت امور خفیه دارد. نظام واژگانی آقای انبارلویی محدود است به عربده کشی و زنجیر پاره کردن و به شکلی وارونه دکتر سروش را لات سیاسی می خواند. اما کسی که این متن را منصفانه بخواند در می یابد که لات سیاسی کیست و از چه پایه و مایه ای از ادب و اخلاق و فرهنگ دینی و روزنامه نگاری برخوردار است:
جريان منورالفکري هيچ گاه در يکصد سال اخير به اين درجه از افلاس و ورشکستگي نرسيده است. از سويي در اهانت به مقدسات مردم مسابقه گذاشته اند و از سوي ديگر براي هتاکي و فحاشي به عالمان، عارفان و مراجع ديني از هيچ زباني دريغ نمي کنند. زبان به رهنمود و نصيحت نيز گشوده اند. اخيرا عبدالکريم سروش عضو اتاق فکر فرقه سبز در لندن نامه اي سراسر توهين و ناسزا خطاب به مراجع نوشته است. او عنان قلم از کف داده و زنجير پاره کرده و هرچه را در پس ذهن خود در اين سال ها عليه روحانيت و مراجع به عنوان يک خشم و کينه پنهان داشته بود بيرون ريخته است.
او خطاب به علما و مراجع مي گويد: «چرا وعده عسل داديد و سرکه مي فروشيد... چرا در گذرگاه تنگ عافيت نشسته و نظاره مي کنيد.... استبداد ديني چوب حراج بر اخلاق و ايمان خلايق زده است و شريعت را به خدمت سياست در آورده است.»
سروش به عنوان پرچمدار ليبراليسم و يکي از وارثان جريان منورالفکري سکولار در اندوه اين معنا که چرا بالاخره سياست از ديانت جدا نشده است، دهان به فحاشي عليه علما و مراجع و حتي مردم گشوده است. سروش يک پاي در لندن و يک پاي در واشنگتن و در سير سلوک سياسي خود در دامان سرويس هاي امنيتي و جاسوسي آمريکا و انگليس روزگار مي گذراند و جالب اينجاست که دلش براي دين، اخلاق، شريعت و روحانيت و مراجع مي سوزد.
او در نامه سرگشاده خود مي نويسد: «نه نشاط اجتهاد است نه حتي در نوشتن رساله عمليه، آزادي! نه حرمتي براي فقه مانده نه قداست و استقلالي براي حوزه.» معلوم نيست اين کشفيات عظيم آن هم در بلاد کفر که «سکس» و «خشونت» از در و ديوارش مي بارد چگونه براي او مکشوف شده است. از يک طرف مي نالد که چرا فقه و شريعت را با سياست ممزوج کرده ايم و از طرف ديگر مي گويد نشاط اجتهاد و حرمت فقه پاس داشته نمي شود.
او فرصت نکرده تناقض آنچه را که سرويس هاي دشمن به او ديکته کرده اند دريابد و بخواند و رفع و رجوع کند.
30 سال است مردم با يک انقلاب خونين که بهترين عالمان، عارفان و مجتهدان خود را تقديم آن کرده اند نظامي مقدس را بر پايه شريعت بنيان گذاشته اند.
30 سال است مردمي که با همين عالمان و عارفان و دينداران حشر و نشر داشتند بهترين فرزندان خود را به قربانگاه هايي فرستاده اند که جلادان و شيادان و قاتلان آن، آمريکا و انگليس و رژيم صهيونيستي بودند يعني همان ممالکي که آقاي سروش آزادانه در آنجا مي چرند و در ناز و نعمت به سر مي برند و عليه مردم و انقلاب و بزرگان دين فحاشي و هتاکي مي کند.
جرم اين مردم اين است که در انتخابات دوره نهم و دهم رياست جمهوري به يکي از فرزندان پاک ايران راي دادند که مورد تائيد باند منورالفکري و آقاي سروش نبود. جرم اين مردم اين بود که به نامزد رياست جمهوري مورد علاقه سروش راي ندادند و او را بعد از اوراق باطله انتخابات نفر پنجم کردند همه عصبانيت و غضب جناب سروش از همين تنبيه مردمي است که يکسال است در اندوه آن يقه چاک مي کند و عربده مي کشد.
سروش البته غصه دين مردم را هم مي خورد و در اين نامه خطاب به علما و مراجع گفته است: «چهره دين عبوس است.» يکي نيست از اين بابا بپرسد چهره کدام دين عبوس است. اگر منظور دين سکولاريسم و ليبراليسم است که چه گله اي وجود دارد. مردم به اسلام ناب محمدي(ص) اعتقاد دارند و سکولاريسم و ليبراليسم را کفر مي دانند. چهره کفر در اين کشور هميشه عبوس بوده است. لذا هيچ وقت مردم در نهضت هاي100 ساله اخير به سمت آن نرفتند.
سروش در پايان نامه خود فرمان مهاجرت علما را به نجف صادر مي کند و خود را در نقطه اي از جايگاه مرجعيت منورالفکري مي نشاند و مي خواهد از لندن، پايتخت استعمار پير به علما و مراجع ما امر و نهي و بايد و نبايد کند!
درجه خودشيفتگي او به حدي است که طمع مي کند در کرسي فتوا بنشيند و خطاب به علما و رهبران روحاني چنين فرماني را صادر کند. ظاهر اين حرف ها مضحک است اما باطني هم ممکن است داشته باشد. سروش پرده از سياست هاي شوم سرويس هاي جاسوسي انگليس عليه مرجعيت و روحانيت در نجف و قم برداشته است. اين نامه يک روي سکه توطئه انگليسي ها عليه مرجعيت است. سرويس هاي آمريکا و انگليس در نجف و قم ارتباطاتي دارند و مراوداتي که به اين ارتباطات و مراودات هم دل بسته اند. آنها فکر مي کنند همانند نهضت ملي و انقلاب مشروطه مي توانند روي ذهنيت حوزه اثر بگذارند.
حوزه و مراجع ما در دهه80 با حوزه و مراجع ما در دهه40 و20 و ايام مشروطيت از زمين تا آسمان تفاوت دارند. امروز درجه بصيرت نخبگان و آگاهي مردم در اوج است.
علما و مراجع و مردم در شگفت آورترين نبرد پس از نبرد سخت8 ساله که صدام به نمايندگي از غرب با ملت ما مي جنگيد پيروزي شگرفي به دست آوردند و پشت آمريکا و انگليس و نوکران منورالفکر آنها را در22 خرداد88 به خاک ماليدند.
امروز ميزان راي ملت است و ملت است که در مورد تنبيه و مجازات شرارت نوکران آمريکا تصميم مي گيرد. اين ملت بزرگوار ايران است که به پيروي از ولايت فقيه، مراجع عالي قدر، علماي پاک و فداکار حوزه ها، نشاط و سرزندگي و حيات را در انقلاب حفظ کرده است. چهره دين در کشور از هر زمان نوراني تر و با نشاط تر و آسمان آزادي در کشور از هر زمان شفاف تر و روشن تر و حرمت و حريم علما و مراجع از هر زمان تاريخ والاتر و بالاتر است. اين تصوير درست همان چيزي است که سروش و عمال آمريکا و انگليس را در ايران آزار مي دهد و آنها را نااميدانه به فحاشي و ناسزاگويي و... وا مي دارد. حقيقت ديگري که از اين نامه سرگشاده مکشوف مي شود اين است که جريان منورالفکري از مردم نااميد هستند و مدام خود را به در و ديوار مي کوبند تا ثابت کنند آزادي در ايران نيست.
مردم نام اين کار را لات بازي سياسي و عربده کشي فکري مي گذارند و پاسخ روشني براي آن دارند.
سروش در اين نامه خطاب به مراجع مي گويد: «جمهوري اسلامي مشروعيت خود را از دست داده اينک نه جمهوري است نه اسلامي» او راي مردم را ميزان و نشانه جمهوريت نمي داند بلکه حکم حکام لندن و واشنگتن را در تائيد حکومت نشانه جمهوريت مي داند. او اسلاميت نظام را مستند به حکم و فتواي مراجع و علما نمي داند. او اسلام را به قرائت کارل پوپر و علماي سکولار قبول دارد اين را هم صادقانه در هيچ يک از آثار از خود پنهان نکرده است.
از نظر گاه سروش مهر مشروعيت جمهوري اسلامي در دست حکام آمريکا و انگليس است که فعلا اين مهر را بر پاي اوراق آشوب فرقه سبز زده اند و آن را از ملت ايران دريغ کرده اند.
صادق زیبا کلام
مدیا نیوز
در نشست بررسی و عملکرد شبکههای ماهوارهای فارسیزبان که با تاکید بر عملکرد شبکه بیبیسی صبح روز 3 خرداد در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام آغاز بهکار کرد، نگاه دولتمردان به ماهواره مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و کارشناس رسانه، در این نشست گفت: در موضوع شبکههای ماهوارهای فارسیزبان مشکل از آنجایی آغاز میشود که ما آنها را رسانه بیگانه خطاب میکنیم و این لقب ناشی از یک نگاه تاریخی، سیاسی و ایدئولوژیک است و از همان تئوری احمقانه توهم توطئه نشات میگیرد درحالیکه باید از خود بپرسیم که بیبیسی و وی او ای به دنبال آن هستند که اتفاقات و حوادث را صادقانه بیان کنند یا اینکه خودشان اتفاقات و حوادث را به وجود میآورند.
زیباکلام با ذکر خاطرهای از آخرین سفیر انگلیس قبل از انقلاب در رابطه با دیدگاه شاه نسبت به بیبیسی فارسی گفت: آخرین سفیر انگلیس در خاطرات خود آورده است که محمدرضا پهلوی در دیدارهای خود اصرار داشت بگوید که نقش رادیوی بیبیسی در تحولات انقلاب بسیار مهم است و این نگاه وی ناشی از یک دیدگاه ایدئولوژیکزده و سیاستزده به رسانههای گروهی است. این دیدگاه معتقد است که رسانهها هستند که به مردم میگویند چه کارهایی را انجام دهند.
نگاه سیاسی به شبکههای ماهوارهای و توجه به اغراض سیاسی آنها باعث شده است تا مباحث دیگر این شبکهها و موضوعات اجتماعی ـ فرهنگی مغفول بماند و به تاثیرات فرهنگی آنها کمتر توجه شود این نگاه در صدا و سیما هم وجود دارد و بیشتر برنامههای صدا و سیما که علیه شبکههای ماهوارهای تولید میشود فقط در راستای افشاگری سیاسی آنهاست.
ما امروز از منظر نگاه و تاکتیک دربرابر ماهوارهها شکست خوردهایم.
زیباکلام با تاکید بر وضعیت شبکه صدای آمریکا گفت: هرچند من بعداز 22 خرداد تصمیم گرفتم که با شبکه وی او ای و بیبیسی فارسی همکاری نکنم اما آنها باوجود آنکه میدانستند من طرفدار جمهوری اسلامی هستم و حفظ نظام برای من مهم است اصرار بسیاری بر حضور من در برنامههای خود داشتند.
زمانی که علت این اصرار را جویا شدم مدیر شبکه صدای آمریکا گفت: اصرار ما برای حضور شما به این دلیل است که مخاطبان شبکه در زمان حضور شما افزایش پیدا میکنند. آیا نباید در زمانی که شبکهای مانند وی او ای بزرگترین دغدغهاش مخاطب است، از این سلاح علیه خود آنها استفاده کنیم و آیا مسئولان تاکنون به این فکر کردهاند که چگونه میتوان مخاطبین این شبکه را کم کرد. بهنظر من هرگز این سئوال را مطرح نکرده اند چون فقط نگاه سیاسی به شبکههای ماهوارهای دارند.
مخاطب باید وی او ای را به همان صورتی که هست ببیند زیرا در بلندمدت خود وی او ای مخاطب را دربرابر خود مقاوم میکند.
زیباکلام با اشاره به بعضی دیدگاهها درباره شبکه بیبیسی فارسی گفت: عدهای معتقدند که یکی از اهداف شبکه بیبیسی فارسی ازبین بردن زبان فارسی است. اگر چنین باشد این شبکه شاخهای را میبرد که خود روی آن نشسته است.
به نظر من شبکههایی مانند وی او ای و بیبیسی امروز نان بیهمتی ما را در داخل میخورند آنها به این دلیل مخاطب دارند که پای بسیاری از رسانهها در ایران بسته است و درحالیکه شبکه وی او ای در ایران مخاطب دارد اما به نظر من اصلا از بعد اطلاعرسانی، خبر و کار رسانهای موفق نیست.
علی دایی سرمربی تیم ملی پرسپولیس از حضور در برنامه ورزشی 90 خودداری کرد و علت آن را «ملی» نبودن تلویزیون ایران اعلام کرد.
علی دایی با اجتناب از حضور در این برنامه تلویزیونی فقط حاضر به انجام مصاحبه تلفنی با این برنامه شد.
آقای دایی در توضیح این موضوع، به عادل فردوسی پور مجری برنامه گفت: «فقط به خاطر شخص شما با تلویزیون مصاحبه میکنم، چون تلویزیون رسانه ملی نیست و فقط دست عدهای از افراد است.»
دایی همچنین در پاسخ به این سئوال که چرا مدال قهرمانی را از مهدی تاج، نایب رییس فدراسیون فوتبال نگرفتید گفت: «شخصیت من بسیار برتر از آن است که مدالم را از او بگیرم.»
مدتی قبل علی دایی از فدراسيون فوتبال ایران در رابطه با دوران سرمربیگریاش در تیم ملی، شکایت کرد و خواستار دریافت غرامت از این فدراسیون شد.
منبع: بیبیسی
حسین همدانی فرمانده سپاه تهران اعلام کرد پنج میلیون نفر برای شرکت در مراسم سالگرد درگذشت آیتالله خمینی (۱۴ خرداد) ثبتنام کردهاند.
مراسم درگذشت بنیانگذارجمهوری اسلامی هر سال در حرم آیت الله خمینی در جنوب تهران برگزار میشود.
آقای همدانی گفته که «در این روز قطع یقین شاهد یکی از باشکوهترین نماز جمعههای جهان در سال 89 خواهیم بود.»
به گفته این فرمانده سپاه «خصوصیت ملت ما این است هر زمان دشمن، دشمن خارجی حرکتی انجام دهد و نشانههایی از آن هویدا شود مردم ما تمامقد بلند میشوند.»
ایران پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته شاهد تظاهرات گسترده معترضان به نتایج انتخابات بود که طی آن دستکم 40 تن کشته و دهها نفر دیگر زخمی شدند.
در هفتههای اخیر برخی وزارتخانهها و نهادهای نظامی تلاشهای فراوانی برای برگزاری این مراسم با حضور هواداران خود آغاز کردهاند.
منبع: خبرگزاری فارس
وبسایت الف متعلق به احمد توکلی خبر داد که وزیر علوم در گزارشی به محمود احمدینژاد مدرک دکترای محمدرضا رحیمی را «بیاعتبار» دانسته است.
آنطور که این وبسایت نوشته است، کامران دانشجو در جلسه اخیر هیات دولت اعلام کرده که مدرک دکترای رحیمی اعتبار ندارد و «مدرک ارایه شده از سوی ایشان فاقد صحت است.»
در این جلسه آقای احمدینژاد پس از شنیدن گزارش وزیر علوم اعلام کرد آقای رحیمی از مدرک دکتری استفاده نمیکنند و دیگران هم نباید وی را «دکتر» خطاب کنند.
محمدرضا رحیمی در زمان ریاست بر دیوان محاسبات نامههای خود را با عنوان «دکتر» امضا میکرد و در زمان حضور در دولت هم سایت رسمی سخنگوی دولت وی را «دکتر محمدرضا رحیمی» مینامید.
الیاس نادران، احمد توکلی و علیرضا زاکانی به دلایلی «فراتر» از دروغگویی علیه محمدرضا رحیمی به کمیسیون اصل 90 مجلس شکایت کرده و پیگیر رسیدگی به پرونده وی در قوه قضائیه هستند.
منبع: وبسایت الف
جعفر پناهی کارگردان سینمای ایران امروز سهشنبه (چهارم خرداد) با تودیع وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
طاهره سعیدی همسر جعفر پناهی گفته بود که دادستانی تهران حکم آزادی موقت همسرش را صادر کرده است.
دادسرای عمومی و انقلاب تهران در اطلاعیهای اعلام کرد که آقای پناهی با دستور بازپرس و تائید دادستان آزاد شده است.
جعفر پناهی 10 اسفند سال 88 در منزل خود بازداشت شده بود.
وی هفته گذشته اعلام کرد که در اعتراض به وضعیت خود در زندان دست به اعتصاب غذا زده و تا تحقق خواستههایش به اعتصاب غذای خود پایان نخواهد داد.
یکی از خواستههای آقای پناهی آزادیاش تا زمان تشکیل داگاه بود.
منبع: فارس
پیشینه:
رابرت ردفورد، شیرین نشاط و 40 سينماگر جهان خواستار آزادی پناهی شدند
فرمانده انتظامی تهران بزرگ هشدار داد که پلیس با هرگونه تجمع «غیرقانونی» در ۲۲ خرداد برخورد خواهد کرد.
سردار حسین ساجدینیا گفته است: «هر تجمعی که قانونی باشد پلیس همکاری میکند، اما در تجمعات غیرقانونی چه در مواقع خاص و چه در دیگر روزهای سال با تجمع غیرقانونی برخورد میشود.»
آقای ساجدینیا افزوده که «پلیس بیدار و هوشیار است از این رو با تجمعات غیرقانونی برابر قانون برخورد صورت میگیرد.»
این هشدار فرمانده پلیس تهران یک روز پس از آنکه میرحسین موسوی و مهدی کروبی از مردم خواستند تا آماده راهپیمایی در ۲۲ خرداد شوند، داده میشود.
موسوی و کروبی گفتهاند در صورتی که مجوز راهپیمایی در این روز صادر شود، به همراه مردم در خیابانها حضور خواهند یافت.
منبع: خبرگزاری ایلنا
پیشینه:
موسوی و کروبی: مردم آماده راهپیمایی باشند
دو تن از سه کوهنورد آمریکایی که از سال پیش در ایران زندانی هستند، گفتهاند قصد دارند پس از آزادی با یکدیگر ازدواج کنند.
مادران این دو که اخیرا با آنها در تهران دیدار داشتند خبر نامزدی این دو را اعلام کردند.
مادران شین بائر 27 ساله و سارا شرود 31 ساله گفتند هنگام ملاقات با فرزندانشان از خبر نامزدی آنها مطلع شدند.
جاش فتال کوهنورد 27 ساله نیز قرار است در مراسم ازدواج ساقدوش باشد.
شین بائر حلقه ای در سلول خود ساخته و در حین هواخوری در محوطه زندان اوین به سارا پیشنهاد ازدواج داد.
ایران به مادران سه کوهنورد آمریکایی اجازه داد چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت به تهران سفر کنند و برای اولین بار با فرزندان دستگیر شده خود دیدار کنند.
منبع: بیبیسی و رادیو فردا
پیشینیه:
مادران سه آمریکایی با فرزندان خود دیدار کردند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر