-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

Posts from Khodnevis for 11/16/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



یادداشت جعفر پناهی در فیسبوک:  فیلم ندا آقاسلطان...خانواده ندا...مسیح علی‌نژاد...و دیگران...

جامعه‌ی ما زخم خورده است. معلوم نیست این زخم‌های عميقی که بر تن و جان مردم ما نشسته است کی التيام پيدا می‌کند و این چرک‌ها و زهرها کی از جان و زبانِ ما بیرون می‌رود.


دیده ام  /  در این فضای  مجازی گاهی کسانی به هم نیش می‌زنند، نیشی که قلب را می‌سوزاند و واقعیت را هم قلب می‌کند. شنیده‌ام  /  در این یکی دو روز نام و یاد ندا آقا سلطان را کسانی که رندانه نام از یک فیلم و یک بازیگر به میدان انداخته‌اند، دوباره زنده کردند. ندا سمبل آزادی خواهی یک ملت صلح خواهِ بی سلاح بود، چه رایی به صندق انداخته باشد چه چون جمعی دیگر بی‌اعتماد به صندوق آرا بوده باشد، خوانده‌ام  /  که مسیح علی نژاد نیز همانند همکارانِ دیگر دور از ایران‌اش، گاهی حتی از سکوتِ آدم های درون ایران خبر رسانی کرده تا به زعم خویش مخاطب را تلنگری زند که در این سکوت، خبری نهفته است. اما  /  اگر خانواده‌ای این شیوه روزنامه‌نگار را نقدی ظریف در صفحه مجازی خود نوشت این حقِ آن خانواده عزیز است.

آیا رسم و مروت رسانه‌ای این است که به نام همدلی با یک خانواده داغ دیده اما به واقع قدرتمند بر دامنه این زبان تلخی‌ها اضافه کنیم؟ راه و رسم نقد ما دانسته یا ندانسته شبیه همان راه و رسمی است که از کیهان و رجانیوز و وطن امروز می‌بینیم و از آن می‌نالیم. این پرخاشگری‌ها و بی پروا اتهام زدن‌ها و دهان باز کردن  و خادم را خائن کردن راه ما نیست. اجازه بدهید از وارونه سازی دست برداریم.

از کاه کوه ساختن کار شایستگان نیست. گره‌ها را با دست باز کنیم کور نکنیم. یک مساله ساده را به یک جنجال تبدیل نکنیم. اینها هیچکدام نه روزنامه‌نگاری است نه تمرین دموکراسی. وظیفه‌ی ما در ميانه این بحث‌ها که همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود آيا این است که از حبّ ذاتِ خود بگوييم يا از تفاوت‌های سلیقه‌ی سياسی‌مان يا این‌که مرهمی باشيم بر زخمی؟ یا صدایی باشيم برای ناتوانی؟ هر چه هست، یک نکته مثل روز روشن است: هر چه باشیم و هر چه بکنیم نمی‌توانيم و نباید صدای ستم و بیداد باشيم. یا خود ستم و بیداد آغاز کنیم.


 


گاف «روزنامه» اعتماد ملی

پیش شماره سوم از دوره ی جدید روزنامه اعتماد ملی دوشنبه ۲۴ آبان در فضای مجازی نشر پیدا کرد. اما جدید این روزنامه همراه با یک اشتباه فاحش بود. در گوشه سمت راست بالای صفحه در قسمت سبزینه  شعر معروف «گرگ‌ها خوب بدانند» را چاپ کرده است و عنوان شاعر را زهرا رهنورد نوشته است . اما مسئولین این روزنامه توجه نکرده‌اند که چند وقتی است مشخص شده است که شاعر این شاعر زهرا رهنورد نیست و خود خانم رهنورد در مصاحبه‌ای گفته بودند که این شعر متعلق به ایشان نیست و به آقای علی عسگری موسوی عضو انجمن شاعران رامهرمز استان خوزستان تعلق دارد.

 

            «سوال شما را از قسمت پایانی اش پاسخ می‌دهم شعر «گرگ ها خوب بدانند» شعر عجیبی بود که سرگذشت عجیبی هم دارد؛ من یک باره متوجه شدم این بیت نقل بسیاری از موبایل‌ها و زبان هاست و به من نسبت داده می‌شود . در حالی که بارها به دوستان گفته‌ام که من شاعر این بیت نبوده‌ام و مدتها دنبال سراینده آن می‌گشتم از این و آن پرس وجو می‌کردم اما گمشده، پیدا نمی‌شد تا این که بالاخره روزی سفیری از رامهرمز به دفتر من مراجعه کرد و گفت: «این شعر از آقای علی عسگری موسوی عضو انجمن شاعران رامهرمز استان خوزستان است که ده سال پیش سروده و اکنون ایشان کل شعر را به من هدیه می‌کند.»

 

از ایشان تشکر کردم و گفتم: هفت کفش و هفت عصای آهنی پوشیدم و از کوه‌ها و دشت‌ها و دریاها گذشتم اما نتوانستم شاعر را بیابم و امروز شما با همین کفش معمولی و لباس معلمی مشکل مرا حل کردید و باید بپذیریم که شعری زیبا و حماسی است و جالب اینکه به گفته این قاصد معلوم نیست چه کسی این بیت را به موبایل‌ها فرستاده بود که حتی شاعر اصلی هم از آن بی‌خبر بوده و حتی در رامهرمز، عده‌ای او را به تقلب از رهنورد متهم کرده‌اند که مثلا سال‌ها قبل شعر مرا در جمعی به نام خود خوانده است. اما به هر حال می‌توانیم امیدوار باشیم که چنانچه روند شاعری ایشان تداوم داشته باشد، حماسه سرای دیگری در راه است.»

 

به امید اینکه درشماره بعد اصلاحیه‌ای درباره این شعر در روزنامه اعتماد ملی چاپ گردد.

 

 


 


مصباح و عظما
 


موزه پاراجانف، ایروان، ارمنستان
 


احمدی‌مقدم: پلیس پس از انتخابات، کسی را نکشته است

احمدی مقدم در گفت‌و‌گو با روزنامه الشرق چاپ دوحه، با تاکید بر این مساله که در جریان ناآرامی‌های پس از انتخاب در ایران پلیس «هیچ‌گاه از سلاح گرم استفاده نکرده و هیچکس به ضرب گلوله پلیس کشته نشده» افزوده است: «پلیس در تظاهرات های تهران تنها با یک طرف منازعه مقابله نکرد بلکه در آن واحد، با چند طرف مقابله می‌کرد. هم‌زمان با ورود مخالفان احمدی نژاد به خیابان‌ها، حامیان وی نیز به خیابان‌ها آمدند و شمار آن‌ها نیز زیاد بود.»


فرمانده نیروی انتظامی در این مصاحبه به فیلم‌هایی که از کتک خوردن نیروهای پلیس توسط شرکت کنندگان در تظاهرات در اینترنت و یوتیوب قرار گرفته اشاره کرده و این کتک خوردن‌ها را نه تنها نتیجه ضعف پلیس بلکه خویشتن‌داری آن‌ها می‌داند: «آن‌ها تحمل می کردند تا به مردم آسیبی نرسد یا آنها اذیت نشوند.»


وی دولت ایران را در جریان اعتراضات مردمی پس از انتخابات دارای «سعه صدر و تحمل بسیار» می‌داند: «اما اگر گروهی بخواهد قانون را نقض کند و در خیابان‌ها تظاهرات کند هیچ دولتی نمی‌تواند این موضوع را بپذیرد.»


احمدی مقدم جریان اعتراضات خیابانی به نتیجه انتخابات را منحصر به یک سوم جمعیت تهران، در شمال شهر دانسته و گسترش آن را در سراسر ایران رد کرده است: «ساکنان مناطق شمالی تهران از کاندیدای معینی حمایت می‌کردند. هنگامی که کاندیدای آن‌ها اکثریت آرا را به دست نیاورد، مدعی بروز تقلب در انتخابات شدند و آن‌چه را که می خواستند، انجام دادند. این در حالی است که شیوه قانونی برای اعلام اعتراض وجود دارد، ولی آن‌ها از این شیوه استفاده نکردند.»


وی هم چنین در بخشی از این مصاحبه، اقدامات پلیس تهران علیه گروه‌های موسیقی زیرزمینی را منحصر به برخورد با «محفل‌های شبانه موسیقی که در آنها مصرف مواد مخدر و قرص های روان گردان و فساد اخلاقی روی می‌دهد» که چون قانون برگرفته شده از «شریعت اسلامی» را نقض می‌کنند، با آن‌ها برخورد می‌شود:«کنسرت ها و نشست های موسیقی در ایران برگزار می شود. ایران، هنر را تشویق می‌کند و مخالفتی با آن ندارد، اما فساد اخلاقی یا مشروبات الکلی را تایید نمی‌کند.»


فرمانده نیروی انتظامی از آزادانه بودن پوشش دختران در ایران را نیز مشروط به عدم مخالفت با «ضوابط شرع اسلامی» صحبت کرده است:«دختران می‌توانند هر آنچه را که دوست دارند بپوشند، به شرط این‌که لباس‌شان مخالفتی با شرع اسلامی نداشته باشد.»


 


فعلا انقلاب می‌کنیم!

۳۰ سال قبل در هم‌چنین روزهایی

 

نه!ما دیگه شاه نمی‌خواهیم! ما دیگه نمی‌خواهیم بیگانه برامون تصمیم بگیره! ما خسته شدیم از این همه کفر و بی حجابی و ...

 

امروز

 

نه!ما دیگه آخوند نمی‌خواهیم! اصلا به درک! آمریکا برامون تصمیم بگیره بهتره تا این آخوندهای ...! در ضمن خسته هم هستیم از این همه محدودیت و...

 

۳۰ سال بعد!

 

نه! ما نمی‌خواهیم...

 

کلا ما نمی‌دانیم چه چیزی می‌خواهیم. موسوی باید بگوید دموکراسی! دائم «امام امام» هم نکند! فعلا این را می‌خواهیم. ما در تمام کارها انقلاب می‌خواهیم. اصلاح جواب نمی‌دهد. خب اصلاح جواب نمی‌دهد چون ما هیچ‌گاه به دنبال اصلاح نبودیم. همیشه خواستیم موضع بگیریم؛ فحش بدهیم؛...هیچ‌گاه برای اصلاح تلاش نکردیم. آنهایی را هم که خواستند اصلاح کنند همیشه بیچاره کردیم.

 

خاتمی یک سنبل بود برای اصلاحات. ولی همین تندروها بیچاره‌اش کردند. گفتند ترسوست. باید حرف آخر را بزند. عمامه را بردارد و فحش را بکشد به آخوند و ....

 

خب! وقتی تو بخواهی موضع انقلابی بگیری در مقابلت موضع انقلابی می‌گیرند. حال جالب‌تر آنکه می‌خواهیم انقلاب کنیم بدون هیچ رهبری! هیچکس را هم به عنوان رهبر قبول نداریم. فقط می‌خواهیم وضع حاضر عوض شود. اول انقلاب کنیم، فکر بعدهایش را بعدا می‌کنیم.(در حالیکه جنبش های پیروز فقط به پیروزی نمی‌اندیشند، به فردای روز پیروزی هم می‌اندیشند)

 

ولی من شک ندارم. یعنی یک درصد هم شک ندارم که در صورت پیروزی جنبش سبز و برپایی حکومتی دیگر، ۳۰ سال بعد می‌آیند جنبش گل‌بهی تشکیل می‌دهند و سایت روان‌نویس تشکیل می‌دهند و سخن از انقلاب به میان می‌آورند و ما باید برای‌شان بگوییم: «خدا بیامرزد! آخوندها یک آدم‌هایی بودن؛ خیلی آدم‌ها؛ اینقدر آدم بودن که نگو! نون بود دونه ۱۰۰ تومن! اصلا تو چه می‌فهمی؟! ما دیدیم.تو که ندیدی! انشا‌الله اینا برن!»


 


«عقل من نمی‌تواند آیت‌الله خامنه‌ای را تحلیل کند»

آ‌ن‌گونه که مرکز خبر حوزه اعلام کرده است، مصباح یزدی که در ديدار كاركنان و فرماندهان نيروي دريايي سپاه پاسداران و اساتید، طلاب و فضلاي حوزه علميه خراسان كه در موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني قم سخن می‌گفت، یادآوری کرد که برای درک میزان «عظمت، نورانيت، مهرباني، شجاعت و صلابت رهبري» باید وی را با شخصیت‌های طراز اول همه‌ی کشورهای دنیا مقایسه کرد:«افرادي كه مسايل مالي و اختلاس از اموال مردم، فساد‌هاي اخلاقي و خانوادگي و ساير انحرافات ديگرشان به گوش جهانيان رسيده، در مقابل فردي ايستادند كه يك نقطه تاريك در زندگي اش يافت نمي شود.»


وی با اشاره به سفر رهبر ایران با قم  این سفر را «پديده‌اي بي‌نظير در تاريخ بشر» دانست و گفت: «ظرايف و لطايف سفر رهبر معظم انقلاب به قم، بركاتي كه از وجود معظم‌له نايل شد، نوري كه بر دل مردم قم تابيد، قوتي كه به ايمان اين مردم افزوده شد و عزت و عظمتي كه به انقلاب تزريق شد در تاريخ بي‌نظير است.»


 یزدی، با بیان این مساله که «دستگاه‌هاي اطلاعاتي شياطين عالم از مدت‌ها قبل براي فتنه ۸۸» نقشه کشیده بودند، بصیرت و زیرکی «مردم کوچه و بازار» را که «بهتر از سیاستمداران وظيفه خود را درك كرده و به آن عمل نمودند»، عامل اصلی برهم خوردن «نقشه سقوط جمهوری اسلامی» دانست.


وی «کمبودها و نواقص» موجود در ایران را غیرقابل مقایسه با «نعمت‌ها و الطافي كه خداوند متعال به اين نظام و مردم دارد» دانست و افزود: «كمبودها آن قدر كم است كه اصلا محاسبه نمي‌شود، بنابراين بايد همواره شاكر اين نعمت‌ها باشيم و بهترين شكر، اعتراف به عجز از بيان نعمت‌ها و شكر آنها در نزد خداوند متعال است. البته مطابق آيات قرآن كريم، همواره عده‌اي در جامعه كفران نعمت مي‌كنند و كساني كه شكر مي كنند كم‌اند.»


عضو خبرگان رهبري در ادامه با اشاره به موفقيت‌هاي نظام جمهوري اسلامي در عرصه‌هاي مختلف علمي، پژوهشي، صنعتي ابراز داشت: «كمبودها و نواقصي كه در كشور وجود دارد، قابل مقايسه با نعمت‌ها و الطافي كه خداوند متعال به اين نظام و مردم دارد، نيست.»


 


کروبی: سخنان جنتی، عامل قتل‌های خودسرانه است

احمد جنتی، که در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران بر افزایش برخوردهای شدید با معترضین به نتایج انتخابات تاکید داشت و حتی خواستار اعدام معترضین نیز شده بود، در خطبه های این هفته نماز جمعه، به قوه قضاییه توصیه کرد «به زندانیانی که در فتنه علیه نظام اسلامی نقش داشتند و محکوم شده‌اند»، مرخصی ندهد؛ چرا که آنها در دوران مرخصی با برگزاری جلسات به «اقدامات فتنه انگیزانه» خود ادامه می‌دهند.


مهدی کروبی در گفت و گو با «سحام نیوز»، به جایگاه روحانیت وعلما و نقش واسطه‌گر آنها در تاریخ، در روزهای نارضایتی مردم از حکومت اشاره کرده و خطاب به جنتی افزوده است: «مگر خودمان در دوران خفقان وقتی عده ای زندانی می‌شدند و در خطر اعدام بودند به خانه علما و مراجع نمی‌رفتیم؟ مگر در ماجرای قتل حسن علی منصور خود شما آقایان بست ننشستید که مراجع وساطت کنند که این افراد اعدام نشوند؟ مگر مرحوم آیت الله العظمی حکیم بارها تذکر و وساطت برای زندانیان نمی‌کرد؟ از جمله آقای کاظم موسوی بجنوردی رهبرحزب ملل اسلامی که محکوم به اعدام شده بود و درخواست عفوی هم نکرده بود، وساطت نکردند؟ که آن حکم اعدام به حبس ابد تبدیل گردید...»


وی سپس با اشاره به زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات در ایران که «خانواده شهدا» یا «جبهه‌ای»، «دانشجو» و «استاد» هستند، از وی پرسید: «آقای جنتی آیا از درون خانواده این افراد خبر دارید که چه بر آنان می‌گذرد و چه چهره‌ای از روحانیت و اسلام در پیش آنها ترسیم خواهد شد؟ وقتی خانواده محمد نوری‌زاد، زیدآبادی  و مومنی – که با همسر برادر شهیدش ازدواج کرده است و برای اعتراف‌گیری سرش رادرچاه توالت می‌کردند- و یا وقتی این حرف‌ها را خانواده دو شهید مانند طبرزدی وعرب سرخی بشنود چه احساسی به آنها دست می‌دهد؟»


کروبی در بخشی از مصاحبه خود، با یادآوری عضویت فرزند آیت‌الله جنتی در «مجاهدین خلق»، تحت عنوان « نقد و توصیه و نه سرزنش» اضافه کرده است: «مگر حسین شما زندانی و جزو مجاهدین خلق (منافقین) نبود؟ مگر بعد از زندان در خانه شما نبود؟ مگر همسر و زندگی برایش فراهم نکردید؟ اما وی و همسرش در همان سال‌های اولیه انقلاب درخانه تیمی و دردرگیری با نیروهای انقلاب کشته شدند. فرزند ایشان را خود شما گرفتی و بزرگ کردی. مگر کسی به شما خرده گرفت؟ من قصد سرزنش ندارم اما می‌خواهم حس و حال پدر بودن را برایتان زنده کنم. می‌خواهم بدانید احساس خانواده زندانی از هرمسلک ، مسلمان و غیرمسلمان،سنی و درویش و غیره  چه می‌تواند باشد. یکی از بزرگان از قول آیت الله طاهری نقل می‌کرد که اختلاف جنتی با من به خاطر ندادن ملاقات از طرف من به فرزند منافقش حسین بود.»


وی در ادامه زندانیان سیاسی را که اکنون در زندان هستند و جنتی آ‌ن‌ها را «فتنه‌گر» خوانده کسانی دانسته که: «در سال‌های آغازین انقلاب در مقابل امثال فرزند تروریست شما مبارزه  و ایستادگی کردند. متاسفانه سخنان تان آنقدر به دور از انصاف و منطق است که از دیدگاه برخی افراد مغرض این شائبه بوجود می‌آید که شما می‌خواهید انتقام خون پسرتان را از این زندانیان، جبهه رفته‌ها و مبارزین سابق بگیرد، که البته من به این دیدگاه اعتقاد ندارم.»


 

کروبی با اشاره به جایگاه احمد جنتی به عنوان دبیر شورای نگهبان، که «کارش نظارت بر انتخابات و قوانین مجلس است»، از علت دخالت او در کار قوه قضاییه می‌پرسد و اضافه می‌کند: «همین رفتارهاست که باعث ضربه زدن به استقلال قوه قضائیه می‌شود. حرف‌های شماست که باعث می‌شود بازجوها به زندانیان بگویند که قاضی کاره‌ای نیست و همه کاره ما هستیم!» و نتیجه این دخالت‌ها را «قتل های خودسرانه‌ای» می‌داند که «در گوشه و کنار مملکت اتفاق افتاد.»


کروبی با ابراز تعجب از جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در عدم  واکنش به سخنان جنتی می‌گوید: «همیشه بزرگان ما در این کارها پیش قدم بوند اما حالا نمی‌دانم چرا اینطور نیست؟»


دبیر کل حزب اعتماد ملی با استناد به سخنان احمد جنتی در خطبه های نماز جمعه تهران، مشاوران وی را سپاه و اطلاعات دانسته و گفته است: «همین افراد اتاق فکر ومشاوران شما هستند. اینها که گله می‌کنند می‌خواهد که احکام این زندانیان نیز زیر نظر سپاه و اطلاعات باشد...اگر یک دستگاه عادلانه ای در کشوروجود داشت و یک هیات منصفه ای تشکیل می‌شد آن وقت به شما نشان می‌دادیم که طی این ۲۱ سال شما چه کرده‌اید و چقدر حقوق مردم را ضایع کرده اید؟ با نظامیان و اطلاعاتی‌ها که می‌نشینید و بررسی می‌کنید و هر کسی را بخواهید رد می‌کنید و یا تایید می‌کنید. همین‌ها اعضای مجلس خبرگان را تعیین می‌کنند. چقدر حوزه‌های انتخاباتی را باطل اعلام کردید که حوادثی مانند کوهدشت و فریدون کنار و قزوین در آن رخ داد؟ چه اتفاقی در آن حوزه ها افتاد و چند نفر کشته شدند؟ شما مسئول آن اتفاقات هستید.»


کروبی در پایان گفت و گو از جامعه روحانیت تقاضا کرده است: « برای حفظ آبروی اسلام و روحانیت و نیز جلوگیری از ضایع شدن حقوق زندانیان اقدامی را انجام دهند تا مبادا خدای ناکرده در آینده شاهد اقداماتی باشیم که دیگر راهی برای جبران آن نباشد.»


 


غروب غرب واشینگتن دی‌سی
 


خودنویس...! بی‌خود نویس...!

داشتم کامنت‌های لینک جواب هدا آقاسلطان به مسیح را در بالاترین می‌خواندم، چندتائی را که خواندم دیدم صرف‌نظر از اصل ماجرا گیر یک عده سر این است که اصلاً هدا آقاسلطان در خودنویس چیکار می‌کند؟ بخدا یک لحظه خیال کردم هدا رفته با رجانیوز حرف زده! خنده‌ام گرفت و درباره اینکه چرا خودنویس اینجوری شده چندتا مورد به ذهنم رسید که اگر سانسور نشود همه را همینجا خواهم گفت! (نیک آهنگ! سانسور کنی جیغ میکشما !)


   ۱. خودنویس یک سایت صرفاً خبری نیست. سایت شهروند روزنامه‌نگاری است. در حال حاضر هم شهروند روزنامه‌نگار عموماً به کسی اطلاق می‌شود که بتواند بهتر به موسوی فحش بدهد! جدی هدا هم انگار این وسط رفته تره‌بار وسط اینهمه میوه گشته گشته هشت کیلو چمن افریقائی خریده آورده!

   ۲. نیک آهنگ قبلاً یک وبلاگ داشت که خاطرخواه‌های او آنجا جمع بودند، یکیش خود من. نیک آهنگ الآن بجای وبلاگ یک سایت دارد که خاطرخواه‌هایش جای وبلاگ اینجا جمع می‌شوند ایندفعه بدون خود من و خیلی‌های دیگر که همچنان و هنوز دوستش دارند. اسم این سایت خودنویس نیست!

   ۳. خودنویس با روابط بسیار خوب و معتبری که دارد عموماً دستش به یک خبرهائی می‌رسد که عمدتاً باعث پشم‌ریزان است. خصوصاً که خبرها را بدون هیچ دخل و تصرف و جهت گیری حزبی و سفارش این و آن دقیقاً همانجوری که هست منتشر می‌کند. حالا نیک آهنگ این وسط چه گناهی کرده که تمام خبرهای اینجوری اتفاقاً دل او را هم خیلی خنک می‌کند؟!

   ۴. بر خلاف تصور همه یک ایل آدم اسم و رسم‌دار کار درست پشت خودنویس هستند. اینها همیشه ترجیح می‌دهند که همان پشت بمانند هیچکدام‌شان نمی‌آیند جلو! جز یکنفرشان...! وگرنه خیال کرده‌اید با آن لب و لوچه‌ی کله ماهی خوری عمراً در خودنویس کار می‌کرد هزار سال؟ اما قبول کنید که وجود همین کار درست‌ها پشت (!) خودنویس و حمایت جسته گریخته‌شان نمی‌گذارد که سایت از چشم بیافتد.

   ۵. در خودنویس انتشار هرگونه حرفی ولو مخالف نیک آهنگ کاملاً آزاد است. فقط نیک آهنگ بعدش برمیدارد زنگ می‌زند خشتکت را سرت پرچم می‌کند آخرش هم می‌گوید «البته من مشکلی ندارم‌ها!». کسانیکه دلشان برای نیک آهنگ تنگ شده همین الآن بردارند یک چیزی علیه سیاست‌های (!!!) خودنویس بنویسند تا فوری صدای نیکان را از نزدیک بشنوند!


نتیجه: با تمام اینها هدا به صداقت خودنویس اعتماد کرد و حرفش را آنجا گفت. هدا گفت که حال خودش و خانواده‌اش از تمام هرآنچه سایت سبز و بنفش و ارغوانی بهم می‌خورد. گفت که بس است بسکه خانواده ندا و خانواده نداها پله شدند برای بالا رفتن این و آن. گفت که هیچکدامشان دوست ندارند که کسی احساسات‌شان را بیاورد وسط کثافت‌کاریهای سیاسی. هدا به خودنویس گفت یک جای مستقل که این حرف‌ها را بی‌هیچ ملاحظه و پرهیزی و بی هیچ دخل و تصرفی در مطلب می‌شود آنجا زد ولی البته اگر تهش به موسوی فحش دادی هم که چه بهتر!


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته