-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

Latest News from Norooz for 11/16/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سلام عزیزِ دل و آرام جان
رسیدیم به 24 آبان ماه. این عددها که در کنار هم قرار می گیرند انگار روح و جان می یابند. عدد 24 برای من یادآور یک روز تلخ است درست مانند عدد 23. خرداد شیرین به 23 که می رسد یک باره خاطره آن فاجعه هجوم شبانه و بیرون کشیدن همه هستی من که تو باشی در شب ولادت مادرمان زهرا(س) از آشیانه کوچک خوشبختی مان، همه وجودم را پر می کند و از عمق جان آه می کشم. تو امسال 23 خرداد را با من بودی و من سعی می کردم مثل خودت کینه ها را به دور بیندازم و عادت کنم به این مثبت اندیشی ها و امیدواری ها و خوش بین بودن های تو اما دو ماه بعد ناگهان یک صدای شوم تو را به اوین فراخواند درست روز 23 مردادماه و تو فردایش بعد از اقامه جماعتی به یادماندنی راهی مقام گاه عشق شدی بی آگاهی از هم نشین شب و روزی که به زودی به تو ملحق می شود. روز بیست و چهارمین دومین ماه فصلی گرم در آغازین روزهای رمضانی پربرکت، برکت خانه ما را به اوین کشاندند تا سبز شود این عمارت بنا نهاده شده توسط ظالمین و بقا یافته توسط کسانی که با ادعای عدل آمدند و به بیراهه رفتند. ما تقسیم کار کردیم در داخل همان مرکبی که به نقطه جدایی مان رهنمون بود. تو داخل زندان من این بیرون داخل زندان بزرگی که برایمان ساخته اند. تو در فراغت و آرامش اندیشه کنی و من مسیر پرواز کبوتر اندیشه ات را به خاطر بسپارم تا پیامش سینه به سینه نقل شود و تو رسا شوی نه چون تندری که گوش فلک کر می کند و فرومی نشیند بلکه به سان خروش رودخانه ای جاری که سنگ های زیرین را می ساید و راه خود را باز می کند به سوی همه خاک های خشکیده و نیازمند سیراب شدن و سنگ های سخت که صیقلی می شوند، این مسیر صعب نیز نرم شده است دیگر و هموار.
حالا من و تو دوباره رسیده ایم به روز بیست و چهارمین. باز تو داری نماز می خوانی و من دارم اقتدا می کنم. و آن جوانک سبز تکبیر می گوید و سبزها آسمان را نشانه گرفته اند برای شلیک دعاهای بی شمار برای بی شمارهای گرفتار ستم و جهل و تعصب کور. من و تو رسیده ایم به روز بیست و چهارمین و من هر روز چهارشنبه از پشت آن شیشه های سردِ کدر همه انرژی هایی که تو از شب زنده داری ها و روزه های متوالی و ذکر و دعایت به کف آورده ای، در سلول های یخ زده این جسم خاکی تلنبار می کنم و زنده و حیات یافته بازمی گردم به خانه و تا یکی دو روز هرکه سلامم می گوید جز سلامتی نمی گیرد و جز نشاطی که حاصل پروریدنی آن به آن و لحظه به لحظه است. محصولی شیرین و شادی بخش. معجون سرزندگی و اکسیر حیات.
حالا در روز بیست و چهارمین من در گوشه خانه نشسته ام و مرور می کنم سه ماه دوری از تو را. جسمی که بیمار کشاندی اش به اوین خوشبخت و روحی که این جا باقی گذاشتی تا هرگز خانه از تو خالی نباشد تا من دوام یابم و هستی ام دوام یابد. من روح جامانده ات را این جا خوب تروخشک می کنم تا بازگردی محبوبم هرچند شانه های دردناکت را هم سلولی بزرگوارت می مالد و در هر ملاقات مرا نوید می دهد به انجام وظیفه ای خودخواسته و من معنای خوبی را نه فقط این جا در میان آغوش گرم مردم بلکه در آن سوی میله های سرد زندان هم به درستی می شناسم و قدر می نهم.
روز بیست و چهارم است و سه ماهه شده هجران دوباره ما و این روزگار آبستن سختی ها برای زایمانش هنوز زمان می خواهد و مرا همه، از آن پیر مجاور که قطع امید کرده از آدمیان قدرت پرست تا مادر و پدر و همه دوستان و بستگان و این پیر مهربان دنیادیده که سفارش دیدارش را می کردی مکرر و توفیق تازه دیروز دست داد، همه و همه مرا به صبوری می خوانند و من طلب دعا می کنم از ایشان. و امروز که تمام شود فردا می رسیم به عرفه و من می روم خودم را در صفحات تاریخ یله و رها می کنم. و تاب می خورم در میان فرازهای دعاهای جدمان حسین سرور آزادگان و میان مناجات هایی که روح آدمی را جلا می دهد و قلبش را صاف می کند و تاب می خورم در لابلای روزهای دور آغازین دوری ها. شرم گنانه قصد حرم را بهانه رفتن کردی و در روز عرفه عارفه ات را به سلامت ارمغان گرفتی و ماندی در جوار یار تا یک ماهه شد این نوزاد و تو برگشتی و فرشته ای را در آغوش فشردی که نامش انتخاب من بود و راهش انتخاب خودش! من این روزها هاجرم ابراهیم دربندم! و همه جاده های منتهی به اوین را با سرانگشتان خواهم کاوید برای رسیدن به چشمه سار مهربانی که از ما دریغ می کنند. از من و تو و فرزندان سبزمان. من از این سوی شرق تا آن سوی غرب پایتخت کشوری که می گویند اسلامی است پیاده گز می کنم تا برسم به میعادگاه عشق از روز شناخت تا روز شکرگذاری و قربان و چشمان این گوسپند فربه سپید در مسلخ چقدر معصومانه پرسش می کند که من خون بهای آزادی کدامین اسیرسبزتان خواهم بود؟ کدامین اسیر سبز؟؟؟ می گویند می خواهند منفذها را ببندند در محبس شمایان ای آزادگان از هوا و دل سپردگان به معبود. منفذ دلت گشاده باد عزیزِجان و هستی ام. می خواهند زبان درکام بمانید تا ابد و خاموش همه بیراهه روی ها که نه بیراهه سازی ها را نظاره کنید و نه حتی برایشان هورا بکشید! چشمت بینا باد ای سود یافته در معامله با بزرگترین دهنده و بخشنده و زبانت گویا باد و اندیشه ات سبز سبز. این روزها که بگذرد می رسیم به غدیر و من در عالم خیال با گل و شیرینی و لبخند می آیم به دست بوست سیدجان. تو لباس سبز همراه داری؟ و شال سبز تا من در خیال خود، در آن بپیچم و از عطر وجودت مست شوم و نیست شوم و هست شوم و دولت پاینده شوم؟؟؟ سال گذشته از آن دیدار غدیرانه مان تا پایان فردایش فاطمه گریست و من در دل گریستم برای دل های کوچکی که دوری و تنهایی را تاب نمی آورند. در جمع دوستانت و در جمع همه فامیل که برای تبریک عید آمده بودند نبود تو هویدا بود و ما به خود می پیچیدیم تو اما برایم نگفتی از احساست پس از آن ملاقات اهدایی برادران سپاه که شوهر خواهرت را و شوهرخواهر مرا وبچه ها را پشت در عید گذاشتند منتظر تا ما شرمگنانه برویم و عیدی های متبرک را پخش کنیم. پشت در عید، پارسال غمگین بود و امسال غمگین تر که ملاقات ها را به خسّت می دهند خدایگان مدعی عدالت علوی و ما را محروم می کنند از فشردن دست های گرم تو و سر بر شانه های محکمت گذاشتن و قطره ای اشک ریختن و از نجوای عاشقانه ای که راهش نزدیک تر شود و حک شود در خاطر افسرده هجران زده مان. سید مصطفای ما یادت هست که تو امسال در میانه این دوعید متولد می شوی در آغازین روز آخرین ماه پاییز زرد و سرخ و نارنجی و قهوه ای تو دوباره سبز سبز جوانه می زنی عزیزم. زادروزت مبارک!
برای میلادت ای عزیزترین دعای روز عرفه را به تعارف می فرستم با شاخه گل سرخی که با یک روبان سبز تزیین شده به نشانه عشقی زنده و جاویدان همه مهرپاره های قلبم را با یک جمله به سویت روانه می کنم : «دوستت دارم»
 


 


در پی شکل گیری و تداوم جنبش سبز مردم ایران در یک سال و نیم اخیر ، فشارهای روزافزون داخلی و خارجی حاکمیت اقتدارگرا را تحت محاصره قرار داده است. حجم و گستره مخالفت ها و نارضایتی های داخلی و تحریم ها و محاصره اقتصادی ، تکنولوژیک و سیاسی جمهوری اسلامی ایران روز به روز گسترش یافته است ، حاکمیت تمامیت خواه و اقتدارگرای ایران در طی یکسال و نیم اخیر تلاش نموده است تا برای مقابله با معضلات و مخاطرات پیش روی داخلی و خارجی راهبردها و راهکارهای مختلفی را در دستور کار و عمل خویش قرار دهد.
یکی از اصلی ترین راهبردهای اتخاذ شده توسط حاکمیت در مقابل تحولات داخلی و بین المللی ، راهبرد مدیریت مخالفان داخلی و خارجی است. این راهبرد بر آن است که بهترین شیوه مقابله با مشکلات ، مدیریت و اداره روند حرکت و اقدامات طرف مقابل است. این مدیریت و تدبیر طبیعتاً می تواند طیف وسیعی از اقدامات و تدابیر نرم و سخت را در بر داشته باشد که با توجه به شرایط زمانی و مکانی تدبیر مناسب اتخاذ می شود. خصوصیت اصلی این راهبرد ، برخورد فعال داشتن با مسائل ، عدم غافلگیری است. این مقاله به بررسی اجمالی این راهبرد حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی و آثار و نتایج می پردازد.
الف – راهبرد مدیریت مخالفت های خارجی :
یکی از مهمترین و اصلی ترین راهبردهای خارجی حاکمیت ، بر مدیریت مخالفان خارجی ( خصوصاً سازمانها و نهادهای خارجی ) است. مدیریت مخالفان خارجی شامل دو بخش عمده نهادهای رسمی و سازمانهای دولتی که شامل سازمانهای بین المللی و دولتها و نهادهای غیر رسمی و غیر دولتی ، یعنی نهادهای مدنی است. این راهبرد عمدتاً با تزئین ، آرایش ، و بازسازی وجهه ایران در خارج ، اتخاذ ژست های گفتگو و تعاملی و اعطای امتیازات اقتصادی و منزلتی به آنها صورت می گیرد. این برخوردهای دیپلماتیک شامل مذاکره و گفتگو با نهادهای بین المللی نظیر نهادهای حقوق بشری ، گروه پنج به علاوه یک ، و اعطای امتیازات اقتصادی خصوصاً در حوزه انرژی به کشورهای مهم و موثر بین المللی می باشد. مفاد اصلی گفتگوها با این نهادها عمدتاً حول محور نادرست بودن اطلاعات آنها از مسائل داخلی ، عمل به موازین اسلامی مورد قبول ایران ، و تذکر به آنها برای رعایت اصل حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران و عدم دخالت در مسائل داخلی آن استوار است. همچنین اعطای امتیازات اغوا کننده به کشورهای مهم جهان نیز در تسهیل صادرات آنها به کشور ، تشجیع آنها به سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز با شرایط اغوا کننده و مناسب استوار است. سیاست اصلی مدیریت نهادهای غیر دولتی بین المللی نیز عمدتاً بر تحبیب آنها و دادن امکانات مختلف مالی و تغذیه اطلاعاتی آنها استوار است تا روابط فیمابین جمهوری اسلامی ایران با آنها را بهبود بخشد و در صورت عدم موفقیت سیاست تحبیب و تطمیع ، سیاست بایکوت و اتهام زنی ( وابستگی به استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل ) در پیش گرفته می شود ، البته حمایت از گروه های ستیزه جو و رادیکال برای مبارزه علیه کشورهای مخالف نیز به عنوان سیاست مکمل مورد استفاده قرار می گیرد.
حاصل این مجموعه سیاستهای خارجی رسمی و غیر رسمی در عرصه ارتباطات بین المللی به نظر می رسد بسیار ناچیز و کم ثمر بوده و از جهات مختلف کاملاً ناموفق بوده است ، شاهد مثال زنده و حاضر آن نیز تصویب چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه اقدامات دولت ایران ، شکست های پی در پی جمهوری اسلامی برای عضویت در نهادهای بین المللی ( شورای امنیت ، شورای زنان ، و ... ) و حجم گسترده فعالیتهای نهادهای غیر دولتی بین المللی علیه تحولات ایران ( در مواردی نظیر نقض حقوق بشر ، سرکوب جنبشهای اعتراضی ، اعدام ها ، و فعالیتهای هسته ای ) است. به نظر می رسد این حجم شکست فعالیت دیپلماسی در ارتباط با دنیای خارج ، در تاریخ دیپلماسی کشور ، نظیر و سابقه ای نداشته است.
ب – راهبرد مدیریت مخالفان داخلی :
در حوزه مدیریت مخالفان داخلی نیز وضعیت چندان مناسب به نظر نمی رسد. در مدیریت مخالفان داخلی نیز حاکمیت اقتدارگرا تا کنون پنج راهبرد مختلف را آزموده است ، ولی هیچ یک از راهبردها وافی به مقصود نهایی نشده است. این راهبردها به قرار زیر بوده اند :
1) راهبرد گرفتار کردن مخالفان در تور قانون : اولین راهبرد حاکمیت برای شکست مخالفان و معترضان ، تشجیع آنان به گردن نهادن به نظرات شورای نگهبان به عنوان ناظر انتخابات بوده است. رهبران مخالفان با توجه به سابقه عملکرد شورای نگهبان و نقض قانون انتخابات از سوی اکثریت اعضای آن ، و نقض بی طرفی و پشتیبانی صریح هفت عضو شورای نگهبان از احمدی نژاد ، این پیشنهاد را نپذیرفتند.
2) راهبرد تعدیلی : این راهبرد تعدیل شده راهبرد پیشین بوده است. یعنی مجموعه ای مرکب از شورای نگهبان ، نمایندگان آنها ، و نمایندگان کاندیداها به عنوان حکم موضوع را بررسی و اتخاذ تصمیم نمایند. این راهبرد نیز به دلیل تفوق نمایندگان شورای نگهبان در مجموعه بررسی کننده ، توسط آقایان موسوی و کروبی پذیرفته نشد.
3) راهبرد سیاست نصر بالرعب : در این سیاست سرکوب شدید معترضان و تجمعات آنها با هدف جمع کردن اعتراضها مد نظر بوده است. این راهبرد از لحاظ جمع کردن فیزیکی اعتراضات خیابانی تا اندازه ای موفق بوده اما پتانسیل اعتراضی را افزایش داده است. از این رو حاکمیت همواره نگران و مضطرب تحولات آتی جامعه است. بر اساس برآوردهای انجام شده ، میزان فروپاشی مشروعیت سیاسی حاکمیت ، خصوصاً در شهرهای بزرگ قابل توجه و جدی است. لذا نارضایتی عظیم موجود ، مانند انبار باروت مستعد اشتعال و آتش سوزی است.
4) راهبرد چماق و هویج : پس از جمع شدن نمودهای فیزیکی اعتراضات خیابانی ، حاکمیت تلاش کرد سیاست تهدید و تطمیع را در پیش گیرد. وجه تهدیدی این سیاست بر برخورد شدید با تظاهرات خیابانی ، محاکمه بخشی از سران جریان اعتراضی ، ارائه تحلیلهای مختلف مبنی بر ارتباط اعتراضات با سازمانهای جاسوسی و کشورهای خارجی ، و تهدید به دستگیری رهبران جنبش استوار بوده است و وجه تطمیعی این راهبرد بر توصیه به بازگشت رهبران جنبش اعتراضی به آغوش نظام و ملت ، طرح مباحث آشتی ملی و حل و فصل مسائل در درون خانواده نظام ، پخش شایعاتی مبنی بر امکان حل و رفع مسائل اختلافی و اصل بودن نظام به جای افراد و ... قرار داشته است. این راهبرد نیز به دلیل طرح نامناسب آن و برخوردهای افراطی حاکمیت و نیز عدم توجه و التفات رهبران جنبش اعتراضی بدان ، عملاً بی حاصل بوده است.
5) راهبرد فرار به جلو : این سیاست راهبردی است که به نظر می رسد در ماه های اخیر تدوین و در هفته های آتی به مورد اجرا گذاشته خواهد شد. مجموعه راهبردهای چهار گانه اتخاذ شده طی یک سال و نیم اخیر توسط حاکمیت برای مدیریت و کنترل جنبش اعتراضی ، نتیجه چندانی جز جمع کردن اعتراضات خیابانی در بر نداشته است ، لذا به نظر می رسد آنها را از انجام یک تفاهم یک طرفه و به نفع حاکمیت با رهبران جنبش اعتراضی مایوس ساخته و به راهبردهای جدید مبتنی بر تحولات آینده رهنمون ساخته است.
این راهبرد به دنبال آن است که توجهات را به سمت انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بعد متوجه ساخته و به برخی جریانات مخالف وانمود کند که میدان رقابت و شرکت آنها در انتخابات بعدی تضمین می شود. فی المثل علیرغم اعلام انحلال دو حزب و سازمان موثر و مهم جنبش اصلاحات و جنبش اعتراضی اخیر ، یعنی جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، به سایر گروه ها و احزاب معترض ، اعلام غیر رسمی نماید که تحولات گذشته را فراموش کنند و به آینده و اتفاقات مهم آن یعنی انتخاباتهای آتی توجه نمایند ، آنها می توانند با آزادی و امنیت نسبی وارد فرآیند انتخاباتی شوند و شورای نگهبان هم برای آنها مزاحمتی ایجاد نمی کند ، فی المثل برخی نشریات مخالف امکان انتشار مجدد می یابند ، پلمب دفتر حزب اعتماد ملی رفع می شود منوط به اینکه رهبری حزب از آقای کروبی به افراد دیگر منتقل شود. تلاش شود رهبری جدیدی برای جریانات اصلاح طلب به جز آقایان موسوی ، کروبی ، و خاتمی تراشیده شود ، رهبری جدیدی که تسلط حاکمیت اقتدارگرا را بپذیرد ، اگر چه در صحبت و شعارها چیزی نگوید و یا تا حدی منتقد باشد. حاکمیت اقتدارگرا تلاش دارد چنین جریانی را به تدریج ، برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در سالهای آینده آماده سازد ، چهره های بی خطر و همراهی را که سابقه اصلاحاتی و انتقادی هم دارند و هماهنگی لازم با جریان اقتدارگرا را هم ذهناً و عملاً دارا هستند را نیز تشجیع و حمایت غیرعلنی نماید و سعی کند جریانات معترض را با ورود بی خطر یا کم خطر این افراد به صحنه ی مهم سیاسی و اجتماعی ، مانند انتخابات کنترل نموده و یا اینکه حداقل ساکت نماید. در خبرهای غیر رسمی ملاقاتهای ... با رهبری و زمینه سازی برای ورود ایشان به عرصه سیاسی آینده ، خصوصاً انتخابات آتی ریاست جمهوری کشور به جد مطرح شده است. نمودهای دیگری از این راهبرد را می توان در فرآیندهای تحولات آتی سیاسی ایران دید. مصاحبه های متعدد عوامل حاکمیت اقتدارگرا در مورد امکان فعالیت و مشارکت اصلاح طلبان در تحولات آتی کشور را باید در این راستا دانست. به نظر می رسد تدبیر اخیر جریان اقتدارگرا در اتخاذ راهبرد کنترل و مدیریت جریانات اعتراضی و اجتماعی داخلی نیز با توجه به هوشیاری جنبش اعتراضی و رهبری آن ، یکپارچگی نسبی احزاب و تشکل های منتقد ، بی اعتباری اخلاقی و سیاسی جریان اقتدارگرا ، و نیز فشارها و تحولات آتی سیاست خارجی راه به جایی نبرد و کماکان به عدم موفقیت منجر خواهد شد.
باید منتظر ماند و روند تحولات آتی و تاکتیک ها و استراتژی حاکمیت و جنبش اعتراضی مردم ایران را به تماشا نشست و قضاوت نمود.
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته