

پیرو اظهارنظر احمدی نژاد مبنی براینکه برای ساخت متروی تهران ۵۶۰۰میلیارد تومان هزینه شده واین مترو از گران ترین متروهای جهان است روزنامه تهران امروز در گزارش مستندی نوشت هزینه احداث متروی تهران تاکنون هرکیلومتر۳۵ میلیون دلار بوده در حالیکه این رقم در سایرکشورها ۷۵تا۱۰۵ میلیون دلار است:
در حال حاضر متروی تهران با ۱۲۵ کیلومتر و ۷۵ ایستگاه در حال خدمات رسانی به شهروندان و بسیاری از اهالی شهرهای مجاور تهران است که با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که در طول این ۲۳ سال تنها ۴هزار و ۳۷۵ میلیارد تومان برای آن هزینه شده است در حالی که در بعضی آمارها به اشتباه سخن از ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان شده است
بر اساس آمارهای شرکت راهآهن شهری تهران و حومه، متروی شهر تهران یکی از ارزانترین متروهای جهان به شمار میرود اگر جداول هزینه ساخت و بهرهبرداری متروی کشورهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم در خواهیم یافت که در حال حاضر هزینه هر کیلومتر ساخت مترو بهطور متوسط ۱۰۰میلیون دلار است.
در همین راستا به عنوان مثال از آخرین متروی ساخته شده در منطقه یعنی متروی دوبی میتوان نام برد که در هر کیلومتر ۷۵ میلیون دلار هزینه برداشته اما ظرفیت متروی تهران دوبرابر متروی دوبی است. از سوی دیگر براساس آمار، در کشورهای مختلف جهان مترویی با ظرفیت متروی تهران حداقل با قیمتی در حدود ۱۰۰میلیون دلار در هر کیلومتر ساخته میشود اما متروی تهران تابهحال بهطور متوسط حدود ۳۵ میلیون دلار در هر کیلومتر هزینه در برداشته است.
در حال حاضر متروی تهران با ۱۲۵ کیلومتر و ۷۵ ایستگاه در حال خدماترسانی به شهروندان و بسیاری از اهالی شهرهای مجاور تهران است که با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که در طول این ۲۳ سال تنها ۴هزار و ۳۷۵ میلیارد تومان برای آن هزینه شده است در حالی که در آمارهای غلط سخن از ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان شده است. رقمی که به آن اشاره شده برگرفته از گزارشی است که شهرداری تهران چندی پیش برای دریافت اعتبارات جدید عمرانی مترو به هیات دولت برده اما این رقم را نمیتوان مرجع اظهارنظر آماری قرار داد چرا که بخش عمدهای از آن با به روز کردن هزینهها و محاسبه دلار ۷۰ تومانی به نرخ روز و همچنین اضافه نمودن هزینههای زمینهای معارض، احداث کارگاه و پروانههای مجتمعهای ایستگاهی برای خطوط در حال ساخت، محاسبه شده است.
در حال حاضر مدیریت شهری تهران برای کاهش فشار روانی حاصل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها بهرغم حق افزایش ۱۵درصدی نرخ حمل و نقل عمومی، مانع از افزایش قیمتها در دو بخش اتوبوس و مترو شده است و در این راستا شهردار تهران اعلام کرده که تا پایان سال هیچ افزایش قیمتی در بحث بلیت مترو و اتوبوس ایجاد نخواهد شد. از سوی دیگر با توجه به پیش بینی اعضای شورای شهر درصورت اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها استقبال از وسایل نقلیه عمومی مانند مترو در پایتخت تا ۸۰ درصد افزایش خواهد یافت و به نظر میرسد که در چنین شرایطی حمایت از مترو به عنوان یکی از اصول هماهنگی میان نهادهای مختلف تلقی شود و از این رهگذر تلاش مسئولان در ردههای مختلف باید روی موضوع خدمات رسانی متمرکز شود.
در حال حاضر نیز با آغاز عملیات اجرایی، تونل خط ۷ بهعنوان طولانیترین و عمیقترین تونل متروی تهران با نهایت صرفه جویی و کمترین رقمها در مقایسه با پروژهای مشابه دولت، زمینههای افزایش دو برابری سطح زیر پوشش شبکه راهآهن شهری در حال فراهم شدن است که این مهم نیز میتواند علاوه بر ایجاد تسهیل دسترسی بخشهای جنوب غربی تهران به گسترش فرهنگ استفاده از حمل و نقل عمومی و کاهش بار ترافیکی شهر و جلوگیری از هدرروی سوخت ماشین بینجامد.
از سوی دیگر مدیران مترو نیز با در اولویت قرار دادن خواستههای مردم و آماده سازی ایستگاههای پر متقاضی در حال بسترسازی مناسب برای خدمات رسانی به مردم در شرایط بعد از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها هستند. با این حساب به نظر میرسد با توجه به اینکه مسافران اصلی متروی تهران را دانشآموزان و دانشجویان، کارمندان و کارگران تشکیل میدهند باید موفقیت یا عدم موفقیت مدیران این مجموعه در خدمات رسانی به جامعه هدفش را از این گروهها پیگیری کرد.

یکی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گفت که رهبر ایران، در دیدار با اعضای این جامعه، در توضیح دلایل حمایت خود از رئیس جمهوری این کشور، گفته است: "این دولت با دولتهای گذشته تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی کنند حاکمیت دوگانه درست کند."
به گزارش خبرگزاری فارس، علیرضا اسلامیان ۱۵ آبان (۶ نوامبر) به نقل از رهبر ایران ادامه داده است: "در گذشته حرف دشمن القای حاکمیت دوگانه بود و در برخی ادوار هم برخی افراد دنبال القای این وضعیت در کشور بودند که دولت و مجلس در مقابل ولایت فقیه که محور نظام است، قرار دارد؛ ولی الان این گونه نیست."
جامعه مدرسین حوزه علمیه، بانفوذ ترین تشکل روحانیان محافظه کار در قم است که آیت الله خامنه ای، در جریان سفر اخیر خود به این شهر در دو جلسه جداگانه به گفت و گو با اعضای آن نشست.
برخی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جزو منتقدین سیاست های فرهنگی دولت هستند و در ماه های گذشته، انتقاداتی را علیه برخی از مسئولان دولتی و به ویژه اسفندیار رحیم مشائی، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، انجام داده اند.
"اگر رهبر چیزی بگوید، رئیس جمهوری می پذیرد"
به گفته علیرضا اسلامیان، از اعضای مجلس خبرگان رهبری، آیت الله خامنه ای در زمینه رابطه خود با رئیس دولت گفته است: "در شرایط کنونی اختلاف نظر هست و من هم برخی مسائل را قبول ندارم؛ اما الان اگر رهبری چیزی بگوید، رئیس جمهور میپذیرد و به آن عمل میکند."
عضو جامعه مدرسین در ادامه گفته که آیت الله خامنه ای با ذکر نمونههایی درباره "سوء رفتارهای" مقام های ارشد دولتی در گذشته آورده است: "امروز وقتی رئیس جمهوری یا مسئول ارشدی از دولت به خارج از کشور میرود، من نگرانی ندارم؛ اما قبلا نگران بودم که مسئولان در خارج از کشور می خواهند چه بگویند؟"
در نقل قول جداگانه ای در مورد سخنان رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای جامعه مدرسین، حسن ممدوحی یک عضو دیگر این جامعه به باشگاه خبری فارس "توانا" گفته است که در آن دیدار حرفهای بسیار زیادی زده شد که نباید رسانهای شود.
آقای ممدوحی، که وی نیز از اعضای مجلس خبرگان است، افزوده: "رهبر انقلاب نه تنها در دیدار با اعضای جامعه مدرسین، بلکه در دیدارهای مختلفی که در استان قم داشتند تأکید فرمودند که این حد از انتقادات وارد به دولت معنی ندارد."
وی ادامه داده: " ایشان در خصوص انتقادهای تخریبی بسیار سفارش کردند و تأکید فرمودند که اینگونه انتقادها هیچ مسالهای را حل نمیکند، بلکه باید به دنبال چیزهایی باشیم که برای ما نافع است و باید نگاه خیرخواهانه به این مقولهها داشته باشیم."
دفاع آیت الله خامنه ای از سیاست های دولت در مورد حجاب
علیرضا اسلامیان در بخش دیگری از مصاحبه خود با فارس اظهار داشته که آقای خامنه ای، در پاسخ به انتقاد یکی از حاضران در جلسه از " بی توجهی برخی مسئولان نسبت به حجاب فقهی" گفته است که این انتقاد را وارد نمی داند.
به گفته وی، رهبر جمهوری اسلامی "جهتگیری کلی دولت را تائید کرده" و افزوده اگرچه "نمیخواهند یک طرف را تأیید کند"، اما به عقیده وی "مسئولین فعلی با حجاب فقهی مخالف نیستند ولی در تاکتیکها اختلاف وجود دارد".
بحث بر سر سیاست های دولت در مورد حجاب، در ادامه اعتراضاتی صورت می گیرد که به دنبال اظهارات محمود احمدی نژاد راجع به نحوه برخورد با "بد حجابی"، در میان بسیاری از روحانیان ارشد جریان داشته است.
آقای احمدی نژاد در خردادماه گذشته، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که روش های موجود در زمینه برخورد با "بدحجابی" را قبول ندارد و تا آنجا که بتواند با این روش ها برخورد خواهد کرد.
"دولتمردان حرف حق می زنند"
به گفته علیرضا اسلامیان، آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه "دولتمردان فعلی حرف حق و حرف نظام و حرف انقلاب را میزنند"، به موضوع طرح "مکتب ایرانی" اشاره کرده و آورده است: "من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم داده ام، ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت باشد. "
آیت الله خامنه ای تاکید کرده: "آقای احمدینژاد واقعا نمیخواهد ایران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد؛ چرا که هیچ رئیس جمهوری به اندازه او از اسلام و آرمانها و ارزشهای اسلامی در سازمان ملل سخن نگفته و بنده با آنکه همواره به مسئولان انتقاد کرده ام، اما انصافا او بوده که نام امام زمان و حضرت زهرا را در محافل بین المللی احیا کرده است."
سه ماه پیش، اسفندیار رحیم مشائی رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، در سخنرانی خود در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان خارج از کشور گفت که از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد، اما "دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم".
در پی اعتراض شدید بسیاری از روحانیان و مقام های حکومتی به این سخنان، محمود احمدی نژاد از اظهارات رئیس دفتر خود دفاع کرد و انتقادات وارد بر او را "غیر عادی" دانست.
منبع:بی بی سی

داوود سلیمانی بدنبال ناراحتی قلبی دربهداری زندان رجایی شهر بستری شد.
به گزارش رسیده به جرس، روز گذشته داوود سلیمانی بدنبال عارضه قلبی برای انجام آنژیو گرافی به بیمارستان قلب اعزام و به رغم اصرار پزشکان و کادر درمانی بیمارستان برای تحت نظر بودن، به زندان رجایی شهر منتقل شد.
این گزارش می افزاید: وی هم اکنون در بهداری زندان رجایی شهر بستری است و اجازه ملاقات نیز به وی داده نشده است.
داوود سلیمانی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، پنجشنبه ٢٢ مهرماه، بعد از نزدیک شانزده ماه بازداشت برای اولین بار بمدت سه روز به مرخصی آمد.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه که خرداد ماه ۱۳۸۸ ودر جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده بود، توسط شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم گردید، که شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان، محکومیت وی را از شش سال به سه سال کاهش داد.
سلیمانی خردادماه امسال بعد از انتشار نامه سرگشادهای به رهبر جمهوری اسلامی، همراه با عیسی سحرخیز و رسول بداغی، از زندان فردیس به زندان رجاییشهر منتقل گردید.
سلیمانی در نامه سرگشاده خود به رهبری، با شرح آنچه در زمان بازجویی بر وی رفته بود، خواستار اعزام گروهی از سوی رهبری برای رسیدگی به امور زندانیان شده بود.
داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه و عضو كمیسیون فرهنگی مجلس و معاون دانشجویی دانشگاه تهران در دوره اصلاحات (زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی) بود.
وی در سال 78 و در زمان حمله لباسشخصیها به کوی دانشگاه تهران نقش مؤثری در افشای جنایتهای لباسشخصیها و عوامل سرکوبگر نیروی انتظامی در حمله به کوی دانشگاه داشت.

وزیر دفاع آمریکا می گوید تحریم های ایران بسیار بیش از آنکه پیش بینی می شد موثر بوده و واشنگتن معتقد به ادامه رویکرد سیاسی اقتصادی کنونی علیه تهران است.
رابرت گیتس که در استرالیا بسر می برد این اظهارات را روز دوشنبه و در واکنش به صحبت های اخیر نخست وزیر اسرائیل مطرح کرد.
به گزارش خبرگزاری ها بنیامین نتانیاهو روز یکشنبه در ایالت نیورلئانز به جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا گفت تنها تهدید به یک اقدام نظامی جدی علیه ایران می تواند برنامه های اتمی این کشور را متوقف کند.
اما رابرت گیتس گفت: "من با این (دیدگاه) مخالفم که فقط یک تهدید نظامی، ایران را مجبور می کند به برنامه سلاح های اتمیش پایان دهد."
با این حال او تاکید کرد که آمریکا همه گزینه ها را همچنان در نظر دارد و هر آنچه را "ضروری" باشد انجام خواهد داد.
او گفت نگرانی اسرائیل را نسبت به موثر بودن تحریمهای جهانی علیه ایران درک می کند، اما از سوی دیگر تحریم ها "عمیقا گزنده" بوده است و واشنگتن در شرایط فعلی معتقد است که رهیافت دیپلماتیک باید ادامه پیدا کند.
طی چند ماه گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد، اروپا و آمریکا تحریم های متعددی علیه صنایع نفت و گاز و نیز بخش های مالی ایران اعمال کرده اند.
ایران موثر بودن این تحریم ها را رد کرده و می گوید حاضر نیست غنی سازی اورانیوم را برای آنچه برنامه صلح آمیز انرژی اتمی می خواند متوقف کند.
در همین حال تهران قرار است بزودی با گروه 1+5 برای بحث درباره مبادله سوخت مذاکره کند.
از سوی دیگر با انتخابات اخیر کنگره در آمریکا که به پیروزی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان انجامید احتمال افزایش فشارها بر ایران نیز قوت گرفته است.
سناتور جمهوریخواه لیندسی گراهام روز شنبه در جریان یک کنفرانسی امنیتی در هالیفاکس کانادا گفت که حکومت ایران باید باور کند که آمریکا توانایی و امکان حمله به ایران را دارد.
وی هشدار داد اگر کار به رویارویی نظامی برسد، احتمالا ابعاد چنین حمله ای از هدف گرفتن تاسیسات اتمی ایران بسیار فراتر خواهد رفت.
اما منوچهر متکی وزیر خارجه ایران سخنان او را "شوخی" خواند و گفت آمریکا باید از جنگ عراق و افغانستان درس بگیرد.
وی یک روز بعد در یک کنفرانس خبری در تهران گفت: "شما (آمریکا) اگر با عملی کردن تهدیدتان در افغانستان و عراق کاری از پیش نبردید، امروز به صرف تهدید چه می خواهید بکنید؟ بر دولتمردان آمریکاست که از گذشته ها درس بگیرند و به آسیب شناسی نسبت به سیاست هایشان بپردازند و در مسیر تصحیح این سیاست ها گام بردارند."
منبع:بی بی سی

سخنگو و رییس شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) با تنظیم شکایتنامهای، از افرادی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در شکنجه وی، نقش داشتهاند، شکایت کرد.
به گزارش ادوار نیوز عبدالله مومنی این شکایتنامه را پس از تنظیم در دادسرای اوین، به عباس جعفریدولتآبادی، دادستان تهران تحویل داده است.
بنا به اخباری که منتشر شده است، سخنگوی سازمان ادوار از سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، حیدریفر بازپرس دادگاه انقلاب و از متهمان اصلی حوادث بازداشتگاه کهریزک، قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و بازجوهای وزارت اطلاعات از جمله بازجویی به نام "سیدصالحی" مشهور به "سید" شکایت کرده است.
عبدالله مومنی در شکایتنامه خود، این افراد را از جمله "شکنجهگران اصلی" خود در طول دوران بازداشتاش در بند 209 زندان اوین نامبرده است.
سخنگوی سازمان ادوار، پس از پایان دوران مرخصی خود، به بند 350 زندان اوین منتقل شده است. وی مدتی را در سلول انفرادی به سر برده است و همراه با چند زندانی دیگر، از جمله علی ملیحی، مسوول روابط عمومی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، 17 روز را در اعتصاب غذا به سر برده بود.
رییس شورای مرکزی سازمان ادوار، پیش از این نامهای سرگشاده خطاب به آیتالله خامنهای منتشر کرده بود و در آن به شرح شکنجههایی پرداخته بود که در طول دوران بازجویی، بر وی وارد آمده بود.
مومنی در بخشی از نامه خود به رفتارهای بازجویی اشاره کرده که در زندان اوین به نام "سید" معروف است. بازجویی که همیشه متهمانش را کتک می زند و به آنها فحاشی میکند. او به این رفتارهای خود افتخار میکند و خود را "تهرانی ساواک" مینامد.
عبدالله مومنی بارها توسط بازجو "سید صالحی" شکنجه میشده و "حیدریفر" بازپرس هم نه تنها با این شکنجهها مخالفتی نمیکرد، بلکه با آنها همراهی هم نشان میداد. قاضی صلواتی قاضی پرونده وی هم هر بار مومنی را میدید به او توصیه میکرد که اگر نظر بازجویش را بر آورده نکند، حکم سنگینی خواهد گرفت.
"سیدصالحی" بارها گفته که من باید "عبدالله مومنی" را بشکنم و تا این کار را نکنم، او را رها نخواهم کرد. "سید صالحی" بازجوی پرونده بسیاری از زندانیان حوادث پس از انتخابات از جمله "حمزه کرمی" نیز بوده است. او بارها به زندانیان میگفت: "من میتوانم شما را برای همیشه در اینجا نگه دارم. میتوانم از قاضی بخواهم سالها برایتان حکم زندان بزنند. نمیگذارم به این زودی ها دادگاه شما تشکیل شود."
عبدالله مومنی در نامهاش خطاب به آیتالله خامنهای درباره همین رفتارها نوشته بود:"ضرب و شتم و رفتارهای غیرقانونی از همان لحظه اول بازداشت من آغاز شد. در جریان دستگیری در حالیکه گاز اشکآور که تا پیش از آن در خیابانها استفاده میشد، در فضای بسته مرا به حالت خفگی انداخته و امکان هرگونه تحرکی را از من سلب کرده بود، ماموران دستبردار نبوده و با کینه و دشمنی چنان مرا به زیر مشت و لگد گرفتند که با بینی، دهان و دندانهایی خونین و دستان و پاهایی زنجیرشده به مسوولانشان در زندان اوین تحویل شدم؛ و جالب آنکه وقتی به ماموران که حدود بیست نفر بودند، در برابر فحاشی و ضرب و شتم میگفتم که از شما به قاضی شکایت میکنم، با فحشهای رکیک آنها و الفاظ وقیحانه به خودم و قاضی مواجه میشدم. این البته دستگرمی آغاز کار بازجویان بر روی جسم و روح من بود. از همان ابتدای بازداشت درحالیکه مدام در گوشم میخواندند که "نظام ترک برداشته" با این وعده مواجه بودم که "شماها اعدام خواهید شد". انتظار تحقق این وعده تا مدتها بارها وقتی در طی شبانه و روز بدون هیچ توضیحی مرا از سلولی به سلولی دیگر و از بندی به بندی دیگر منتقل میکردند، مرا در بیم و هراس نسبت به ادامه حیات خویش قرار میداد. طی ۸۶ روز انفرادی هیچ وقت آسمان را ندیدم و طی هفت ماه بازداشت در بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ تنها شش بار از "حق هواخوری" برخوردار شدم و پس از دوران انفرادی و حتی پایان بازجویی و برگزاری دادگاه هر دو هفته تنها یک بار اجازه تماس تلفنی کوتاهی آن هم با حضور بازجو با خانواده را داشتم."
وی در چهارصدمین روز بازداشت خود در زندان خطاب به رهبر جمهوریاسلامی همچنین نوشته بود :" پس از بازداشت به شرح فوق، روانه انفرادی در سلول ۱۰۱ بند ۲۰۹ اوین شدم و در بدو ورود متوجه وجود مدفوع در زیر موکت سلول شده و اعتراض کردم، پاسخم این بود که "شایسته بیشتر از این نیستی. از بند ۲۰۹ نیز پس از دو روز مرا به بند ۲۴۰ منتقل کردند و در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفتم، شرایط زندان سخت تر و غیرانسانی تر شد. برخلاف مصوبه مجلس ششم و دستور آیت الله شاهرودی که هر دو سلول انفرادی را یکی کرده بودند تا سوئیت بشود، در اینجا هر سلول انفرادی را تقسیم به دوسلول کرده بودند با ابعاد ۶۰/۱ در ۲۰/۲ متر (به شکلی که عرض سلول از قد من کوتاه تر بوده و تنها در یک وضعیت امکان درازکشیدن داشتم). یک سطل فلزی که بر سر چاه توالت جهت اجابت مزاج گزارده بودند و یک شیرآب در بالای آن نیز داخل سلولی به همین اندازه بود تا زندانی برای نیازهای اولیه نیز از سلول بیرون آورده نشود. در فضای قبر مانند سلول و سکوت گورستانی بند، متاسفانه وضعیت سلول نیز به شکلی بود که جهت قبله به سمت سطل فلزی مذکور بوده و فاصله سجده گاه زندانی با آن حدود یک وجب بود و نورافکنی هم ۲۴ ساعته روشن بود تا مبادا زندانی هوس خواب در سر بپرورد تحمل انفرادی و بازجویی های طولانی امری بود که باید به آن عادت می کردم. اما درکنار انفرادی، بی خوابی های مکرر در نتیجه جلسات بازجویی چند ساعته و ایستادن بر روی یک پا و ضرب و شتم و سیلی های پیاپی نیز ترجیع بند این روزها بود. فشارها و آزار ناشی از عدم اطاعت از خواست بازجویان آنقدر بود که گاهی باعث می شد در حین بازجویی از هوش بروم.. گاهی نیز که گویی باید مشت آهنین از آستین بازجو بیرون می آمد، چنین می شد و چندین بار آنچنان بازجوی پرونده، گلویم را تا حد خفگی می فشرد که بی هوش برزمین می افتادم و تا روزها از شدت درد در ناحیه گلو، خوردن آب و غذا برای ام زجرآور می شد. البته صدمات ناشی از شکنجه تنها متوجه یک زندانی چون من نیست بلکه به شخص بازجو و شکنجه گر نیز آسیب می رساند تا جایی که به یاد دارم در جریان یکی از بازجویی ها پس از ضربات متعدد و مکرر بازجو که با پشت دست به دهان و دندانهایم می کوبید متوجه ایراد جرح بر انگشتان دست اش شدم."
.مومنی در نامه اش تاکید کرده است :"بدین ترتیب بازجویی ها تنها یک هدف داشت: بریدن زندانی و اعتراف او به آنچه بازجو می خواهد و البته وقتی می پرسیدم که چگونه می توان برای اعتراف گرفتن دست به چنین رفتارهایی زد، پاسخی چنین می شنیدم که "به گفته بنیانگذار انقلاب، حفظ نظام اوجب واجبات است."
مومنی در نامه اش همچنین نوشته است :"در ماه اول بازجویی مدام این جمله را از زبان بازجوها می شنیدم که "خونی ریخته شده و نظام ترک برداشته و خیلی از شماها باید اعدام شوید و شاکی شما نیز نظام است". هر بار نیز که در بازجویی "مطابق میل بازجو" و به تعبیر آنها "مطابق مصلحت نظام" پاسخ نمی گفتم، گفته می شد که "یا جواب باید مطابق آنچه باشد که ما می خواهیم یا باید همین برگه بازجویی را بخوری و قورت بدهی" و این فقط تهدید نبود بلکه پس از رد خواسته هایشان با زور و فشار برگه های بازجویی به من خورانده می شد و جالب آنکه این عمل حتی یکبار در ماه مبارک رمضان و در هنگامی که روزه دار بودم نیز انجام شد، البته وقتی کتک زدن و فحش های ناموسی در شب های مبارک قدر حرمتی نداشته باشد، دیگر هر رفتاری مجاز خواهد بود."
مومنی در این باره خطاب به رهبر انقلاب نوشته است :"تخصص بازجوی نظام جمهوری اسلامی و به اصطلاح سربازان گمان امام زمان در استعمال الفاظ رکیک و فحش های ناموسی – رکیک ترین فحش هایی که به هیچ عنوان در این نامه نمی توان به آن اشاره کرد و حتی برای اولین بار در عمرم به گوشم می خورد- برای ام تجربه دردناکی بود و در ادامه همین بازجویی ها و فحاشی ها وقتی از بازجوی خود می شنیدم که "بلایی سرت می آوریم که وقتی بیرون اسم ۲۴۰ را شنیدی بدنت بلرزد"، از خود می پرسیدم که چگونه یک دستگاه امنیتی می تواند با چنین تهدیدها و ارعاب هایی امنیت را در کشور برقرار کند و عاقبت چنین روش هایی به کجا خواهد رسید؟ آیا با تکیه بر انهدام روانی و شخصیتی زندانیان به عنوان حلقه مکمل شکنجه و سرکوب می توان به عدالت دست یافت؟ اینکه در رفتار ضابطان هیچ ضابطه ای جز قاعده اعتراف گیری به هر قیمت، حکفرما نباشد با کدام اصول اخلاقی، شرعی و انسانی سازگار است؟ بازجویان در تمام طول بازجویی بارها به مادر مرحومه ام که زنی مومنه و مادر شهید است ، با بدترین وجه ممکنه ، مورد فحش وناسزا و الفاظ رکیک قرار می دادند، همسر فداکارم، بارها برغم آنکه زنی مسلمان و مومنه و همسر شهید است( و با آنکه می دانستند من با همسر برادر شهیدم ازدواج نموده ام) به عنوان….. می نامیدند و خواهران و نوامیس مرا به فجیع ترین وجه ممکن با لقب …. مورد دشنام و توهین قرار می دادند. این ابراز مکرر الفاظ ناشایست از مدافعین نظام اسلامی شامل حال برادر شهیدم نیز می شد و هدیه ی خانواده ما به مهین را منافق می خواندند."

پس از آنکه منوچهر متکی اعلام کرد تهران موافق برگزاری گفتوگوهای ایران با ۱+۵ در ترکیه است، خبرگزاری آناتولی به نقل از یک منبع دیپلماتیک از آمادگی آنکارا برای میزبانی این گفتوگوها خبر داد.
یک منبع «دیپلماتیک» به خبرگزاری نیمه رسمی آناتولی گفت: «ترکیه از زمان آغاز این روند برای رسیدن به یک راهحل دیپلماتیک تلاش بسیاری کرده است.»
این منبع که خبرگزاری آناتولی نامی از آن نبرده، افزود: «ما آمادهایم تا آنچه که در توانمان است، انجام دهیم.»
منوچهر متکی، وزیر خاجه ایران، روز یکشنبه، در یک کنفرانس خبری در تهران گفته بود: «در دو سه روز گذشته به دوستانمان در ترکیه اعلام کردهایم ایران با برگزاری نشست مشترک با کشورهای ۱+۵ در ترکیه موافق است.»
وزیر خارجه ایران افزود: «در مورد مکان گفتوگوها با ۱+۵، به توافق رسیدهایم و رایزنیها در زمینه زمان و دستور کار و محتوای مذاکرات نیز در حال انجام است.»
در همین حال روزنامه زمان، چاپ ترکیه نیز گزارش داد که وزارت خارجه این کشور تایید کرده است که گفتوگوهای ایران با گروه ۱+۵ ممکن است در ترکیه برگزار شود.
به نوشته این روزنامه و به نقل از منابع دیپلماتیکی که نامی از آنها برده نشده است، ایران روز شنبه درباره این موضوع با مقامهای ترکیه تبادل نظر کرده است.
برپایه این گزارش طرفهای مذاکرهکننده «به طور اصولی» موافقت خود را با برگزاری این گفتوگوها در خاک ترکیه اعلام کردهاند.
با این حال یک سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به خبرگزاری فرانسه گفته است که هنوز در این مورد، به طور رسمی چیزی از ایران دریافت نشده است.
به گفته سخنگوی کاترین اشتون، اتحادیه اروپا در صورت دریافت پیشنهادی از ایران که دربرگیرنده زمان و مکان مشخص گفتوگوها باشد، به آن پاسخ خواهد داد.
پیشتر کاترین اشتون، به ایران پیشنهاد داده بود این گفتوگوها از تاریخ ۱۵ تا ۱۸ نوامبر (۲۴ تا ۲۷ آبان) و در شهر وین انجام بگیرد.
گفتوگوهای اتمی میان ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان از اکتبر سال ۲۰۰۹ متوقف مانده است.
در این فاصله قطعنامه تحریمی ۱۹۲۹ علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد و بدین ترتیب مجموع قطعنامههای تحریمی ایران به چهار قطعنامه رسید؛ ترکیه در کنار برزیل به قطعنامه ۱۹۲۹ در شورای امنیت رای مخالف داد.
از سوی دیگر در آبان ماه امسال رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد واشینگتن و متحدانش در مقایسه با پیشنهاد سال گذشته برای تبادل سوخت، شرایط دشوارتری برای ایران در نظر گرفتهاند.
رابرت گیبس علت سختتر شدن شرایط مبادله سوخت هستهای را ادامه فرایند غنیسازی اورانیوم در ایران از زمان برگزاری آخرین دور گفتوگوها اعلام کرده است.
در آخرین پیشنهادی که از طرف گروه وین، شامل سه کشور ایالات متحده، فرانسه و روسیه، مطرح شد، ایران باید ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم کمتر غنیشده خود را در ازای دریافت سوخت رآکتور تهران، به روسیه تحویل میداد.
پیش از اظهارات رابرت گیبس، روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده بود که این مقدار در پیشنهاد جدید به ۲۰۰۰ کیلوگرم افزایش یافته است.
وزیر خارجه ایران اما، در واکنش به این گزارشها و نیز اظهار نظر رابرت گیبس گفته است که تهران پیشنهادی جدیدی برای مبادله سوخت دریافت نکرده است.
منوچهر متکی همچنین گفت: «گروه وین که به دنبال این موضوع بودند مدتی است گامی را که میبایست بر دارند، برنداشتهاند و درصورتی که آنها نخواهند، ما هم نیازمند این تبادل نیستیم زیرا جمهوری اسلامی ایران در حال طی کردن مسیر خود است.»
ایران پس از آنکه برای تهیه سوخت راکتور تحقیقاتی با کشورهای طرف مذاکره به توافق نرسید، اقدام به تولید اورانیوم ۲۰ درصدی کرد.
منبع:رادیو فردا

روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت با انتشار بیانیه ای بازداشت فعالین دانشجویی و اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان در روزهای اخیر را محکوم کرد.
به گزارش دانشجو نیوز، در قسمتی از این بیانیه آماده است: "روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت بازداشت آقایان علی قلی زاده، علیرضا کیانی، محسن برزگر و محمد حیدرزاده، خواستار آزادی این فعالین دانشجویی و سایر دانشجویان در بند است. دفتر تحکیم وحدت همچون سابق مصمم و استوار به فعالیت و راه پر افتخار خود ادامه خواهد داد."
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
موج جدیدی از بازداشت فعالین دانشجویی و اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان در روزهای اخیر ایجاد شده است. از فردای روز انتخابات ریاست جمهوری فشار بر دانشجویان و دانشگاه ها با حمله به کوی دانشگاه تهران کلید خورد و تا به امروز این فشار با همان شدت و حدت ادامه یافته است. دانشجویان مظلوم و مضروب کوی دانشگاه، که قرار بود داد آن ها ستانده شود، هنوز در بازداشتگاه های امنیتی به سر می برند و عاملین و آمرین فجایع کوی و دیگر حملات سازمان یافته به دانشجویان شیراز، اصفهان، علم و صنعت، مشهد و... همگی در امن و امان هستند.
آن جا که تمام امکانات و توان نیروهای امنیتی یک کشور مصروف و معطوف به واکاوی فعالیت های مدنی و اجتماعی دانشجویان، روزنامه نگاران و دیگر فعالین سیاسی و مدنی و افتادن در پوسین خلق شود، دور از انتظار نیست که هر روز در جای جای این کشور انفجار و یا جنایتی علیه مردم بی گناه رخ دهد. تا آن جا که این سیاست نابخردانه نه امنیتی برای حاکمان به وجود آورده که موجب ناامنی برای کشور و شهروندان شده است. یک روز در کردستان، روزی در بلوچستان، روزی در لرستان و دیگر روز با عنوان پنج شنبه سیاه در تهران.
در روزهای اخیر و در حالی که به آذرماه، ماه فریاد دانشجویان علیه ظلم و استبداد، نزدیک می شویم شاهد بازداشت گسترده اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت هستیم. آقایان علی قلی زاده، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه شاهرود و دانشجوی ستاره دار دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد، علیرضا کیانی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه مازندران، محسن برزگر، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه نوشیروانی بابل، و محمد حیدرزاده، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی شهرکرد، در روزهای اخیر بازداشت شدند.
این فعالین دانشجویی پیش از این نیز سابقه بازداشت داشته اند و هر بار مصمم تر از گذشته به راه خود ادامه داده اند. اما این بار آن چه موجب تمایز و تفاوت برخورد اخیر با این دانشجویان با گذشته شده است، کاندیداتوری این دانشجویان برای عضویت در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت است. اقتدارگرایان چندین سال است که کمر به حذف و از بین بردن این تشکل با سابقه و آزادی خواه دانشجویی بسته اند. برخورد اقتدارگرایان با دفتر تحکیم وحدت و اعضای آن رخداد تازه ای نیست، بلکه قصه بیش از یک دهه برخورد و فشار و ایجاد محدودیت است.
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته که برخورد و حذف جریانات مستقل و آزادیخواه شکل عریان تری به خود گرفت، برخورد با دفتر تحکیم وحدت و تحت فشار گذاردن اعضای آن هم شدتی مضاعف یافت. تا آن جا که خانم بهاره هدایت و آقای میلاد اسدی، از اعضای افتخارآفرین و خوشنام این تشکل، صرفا به خاطر عضویت در دفتر تحکیم وحدت و فعالیت در این تشکل با احکام بی سابقه و سنگین ۹ سال و نیم و ۷ سال حبس محکوم شده اند و در این مدت کلیه اعضای شورای مرکزی چندین مرتبه طعم بازداشت، احضار، تشکل پرونده و... را چشیده اند.
علیرغم تمام فشارهای وارده در هفته های اخیر دفتر تحکیم وحدت تلاش کرد با برگزاری نشست مجازی، انتخابات سالانه شورای مرکزی این تشکل را برگزار نماید. اما فشار بی امان و تهدیدهای فراوان از طرف نهادهای امنیتی جهت عدم برگزاری این نشست و انتخابات بر اعضای شورای مرکزی و کاندیداهای این انتخابات، از پیش از برگزاری نشست آغاز و تا به امروز ادامه یافته است. اقتدارگرایان که خود را در جلوگیری از تداوم حیات اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) در این مدت، علیرغم فشارهای سنگین وارده بر انجمن های اسلامی، ناکام دیده اند، اقدام به بازداشت گسترده و انتقام گیری از کاندیداهای شورای مرکزی این تشکل کرده اند.
لازم به ذکر است دانشجویان بازداشت شده همگی علاوه بر کاندیداتوری، جزء منتخبین اولیه نشست شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت نیز هستند که این مسئله (تشکیل و تکمیل شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت) قرار بود در ادامه با رای شورای عمومی این تشکل نهایی شود. روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت بازداشت آقایان علی قلی زاده، علیرضا کیانی، محسن برزگر و محمد حیدرزاده، خواستار آزادی این فعالین دانشجویی و سایر دانشجویان در بند است. دفتر تحکیم وحدت همچون سابق مصمم و استوار به فعالیت و راه پر افتخار خود ادامه خواهد داد.
روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت
۱۶ آبان ۱۳۸۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر