-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

Latest News from 30Mail for 11/08/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در پی افزایش فشار بر زندانیان سیاسی:
1389/8/16

به گزارش وبسایت کلمه، پس از اینکه در روزهای گذشته اخباری مبنی بر قطع ارتباطات تلفنی زنان زندانی سیاسی منتشر شده بود، یکی از زندانیان عادی در تماسی از زندان خبر داده که تمامی زندانیان سیاسی زن در زندان اوین به قرنطینه متادون بند نسوان منتقل شده اند.

این در حالیست که مسئولان زندان پیش از این نیز از خروج زنان سیاسی از قرنطینه جهت هواخوری و یا شرکت در کلاس‌های فرهنگی بند نسوان خودداری کرده‌اند و از وضع سلامتی این زنان زندانی هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست.

قطع ارتباط و تماس‌های زنان زندانی اوین و انتقال آنان به «قرنطینه متادون» که محل نگهداری «مجرمین معتاد» بوده و جهت ترک اعتیاد از آن استفاده می‌شود، نگرانی خانواده‌های زندانیان سیاسی زن را در پی داشته است.

بر اساس این گزارش دلیل انتقال زنان زندانی سیاسی به بند معتادان، اعتراض شدید آنها نسبت به قطع تماس‌های تلفنی با خارج از زندان بوده به گونه‌ای که در این اعتراض‌ها حتی زندانیان عادی بند نیز با آنان همراه شدند که یکی از این زندانیان به مدت 10 روز به سلول انفرادی منتقل شده است.

در جریان این اعتراض‌‌ها مسئولان زندان تصمیم میگیرند اتاق زندانیان سیاسی بند زنان را خالی کرده و همه زندانیان سیاسی زن را به قرنطینه متادون منتقل کنند که از آن زمان تاکنون هیچ گونه اطلاعی از شرایط زنان زندانی در دست نیست.

گفتنی‌ست در پی تغییر ریاست زندان اوین و افزایش فشار به زندانیان، ابتدا «بهاره هدایت» فعال دانشجویی زندانی که مسئولیت کتابخانه بند زنان را بر عهده داشت، از این مسئولیت کنار گذاشته و سپس تماس های تلفنی زنان با خارج از زندان قطع کرده‌اند.

منبع: کلمه


 


1389/8/16
«صدای این ویدئو دو قسمت است. قسمت اول که در مورد تمدن ایرانی صحبت می شود هیچ ربطی به تصویر ندارد و کاملاً هم واضح است که صدا و تصویر هماهنگ نیستند. قسمت دومش از جایی که می گوید در چند هفته اخیر عده ای خیال کردند که می توانند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند درست است و صدا و تصویر از آنجا با هم هماهنگ می شوند. من این سخنرانی زنده تلویزیونی را در همان وقتی که ایراد شد تماشا کردم و صد در صد اطمینان دارم که بخش مربوط به تمدن ایرانی در آن نبود. در مورد اینکه آیا آن بخش که صدای آن روی تصویر گذاشته شده واقعیت دارد یا نه اظهارنظر قطعی نمی کنم اما در موردش تحقیق خواهم کرد. اما چند قرینه را می توانم ذکر کنم که نسبت به اعتبار محتوای این ویدئو ایجاد تردید می کند: سخنرانیهای سید حسن نصرالله سالهاست که به شکل تلویزیونی و زنده انجام می شود و او سخنرانی ای نکرده که فقط صدای آن ضبط شده باشد. همه این ویدئوها هم در سایت المنار آرشیو قابل دسترسی است. از لحاظ محتوای این سخنان هم می توانم بگویم که او در مورد ایران خیلی حساب شده حرف می زند و معمولاً هیچ اظهارنظری در مورد مسائل داخلی ایران نمی کند. از سوی دیگر سالهاست که همه سخنرانیهای سید حسن نصرالله بلافاصله در تمام رسانه ها نقل و منتشر می شود و من چنین سخنانی بعید است که تاکنون نقل نشده می ماند.» - اظهار تردید مهرداد فرهمند خبرنگار بی بی سی فارسی در بیروت در باره این ویدئو در صفحه فیسبوک خود. (لطفا یادداشت به روز رسانی را در زیر ملاحظه کنید)

 

به روز رسانی: باور به اینکه نصرالله چنین حرفی زده باشد حتی برای روزنامه نگاری مانند مهرداد فرهمند هم دشوار است. اما اکنون روشن شده است که سیدحسن نصرالله واقعا چنین صحبتی را کرده است. متن اظهارات او را در سایت المنار ببینید. وی در این اظهارات می گوید در جامعه امروز ایران مساله فارس کردن همه چیز وجود ندارد و تمدن پارسی هم نیست بلکه با تمدن اسلامی روبروییم و رهبرانی که خود عرب اند (به دلیل سید بودن آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای).

 


1389/8/16

برخلاف وعده احمدی نژاد در روز پرستار مبنی بر استخدام 23 هزار پرستار جدید، دولت با پیشنهاد استخدام سالانه 15 هزار نیروی بهداشتی - درمانی که حداقل 55 درصد آنها پرستار باشند، مخالفت کرد و نمایندگان حامی دولت هم به بهانه سخنان رهبری از تصویب آن جلوگیری کردند؛ این موضوع با اعتراض شدید دبیرکل خانه پرستار روبه‌رو شد و وی هشدار داد که جامعه پرستاری بر اثر این تصمیم غیر کارشناسی، ملتهب شده است.

در جلسه علنی امروز مجلس و در پایان بررسی بخش سلامت برنامه پنجم توسعه، نمایندگان به این پیشنهاد که دولت موظف به استخدام سالانه ۱۵ هزار نفر از نیروهای بهداشتی درمانی به‌گونه‌ای که حداقل ۵۵ درصد آن را کادر پرستاری تشکیل دهند باشد، رای منفی دادند.

محمدرضا خباز نماینده کاشمر در تذکر آئین نامه ای از نایب رئیس مجلس خواست که تکلیف نمایندگان را درخصوص سخنان احمدی نژاد مبنی بر استخدام ۲۵۰ هزار نفر مشخص کند.

وی گفت: «از یک طرف رئیس‎جمهور وعده می‏دهد و ما نماینده‎ها در حوزه انتخابیه باید پاسخگوی مردم باشیم، از سوی دیگر به نقل از آقا می‏گویید که برای دولت بار مالی ایجاد نکنید. این که نمی‏شود، آقایان در دولت، توپ را شوت می کنند تو زمین مجلس و ما باید پاسخگوی مردم در مقابل عدم تحقق وعده‎های دولت باشیم.»

حسینعلی شهریاری نماینده زاهدان و رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم در تذکری در اعتراض به عدم استخدام ۲۳ هزار پرستاری که دولت قول آن را داده است گفت: «رئیس جمهور قول داده و باید به آن عمل کند. اگر نمی‌تواند، نماینده دولت بیاید اعلام کند.»

وی خطاب به رئیس جلسه گفت: «شما سوگند یاد کرده‌اید که بی‌طرف باشید اما رسما در نقش مخالف صحبت می‌کنید ضمن اینکه این قولی است که رئیس جمهور به مردم داده است.»

نماینده مردم زاهدان افزود: «اگر ایشان بدون دلیل و منطقی چنین چیزی را اعلام کرده اند نماینده دولت بیاید بگوید که ما همین طوری یک چیزی گفته ایم حالا نمی توانیم از پس اجرای آن برآییم.»

ابوترابی فرد در پاسخ گفت: «بنده براساس نقطه نظرات و رهنمودی که دریافت شده بود صحبت کردم.»

حسینی نماینده دولت با استقبال از اینکه نمایندگان به سخنان رهبری دال بر عدم تحمیل تکالیف مالایطاق به دولت استناد می‏کنند، گفت: «دولت مجوزهایی برای استخدام دارد، اما توزیع آنها میان دستگاه‌ها با مصوبه هیات وزیران امکان پذیر است. البته بر اساس اصل ۱۲۶ مسئولیت نیروی انسانی بر عهده رئیس جمهور است که آقای احمدی‎نژاد بر اساس آن، وعده استخدام پرستاران را داده است.»

به این ترتیب، او تلویحا اعلام کرد که علی‎رغم اعلام احمدی نژاد مبنی بر استخدام ۲۳هزار پرستار، مادامیکه هیات وزیران آن را تصویب نکند، لازم الاجرا نیست.

نماینده دولت ادامه داد: «شما در این پیشنهاد حکم استخدام ۸۸ هزار نفر را در طول برنامه پنجم داده‎اید که بار مالی آن سر به فلک می‎گذارد. دولت چنین بودجه‎ای را از کجا تامین کند؟»

واکنش خانه پرستار
دبیرکل خانه پرستار به عدم تصویب پیشنهاد استخدام نیروی پرستاری در طول برنامه پنجم، واکنش نشان داد و گفت: «جامعه پرستاری با این تصمیمات غیرکارشناسی ملتهب شده و سلامت مردم در طول برنامه پنجم بدتر می شود.»

محمد شریفی مقدم با اشاره به مخالفت نماینده دولت با پیشنهاد سه تن از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس برای جذب نیروی پرستاری در طول برنامه پنجم گفت: «پیشنهاد این بود که در طول برنامه پنجم تعداد نیروی پرستاری به ازای هر تخت بیمارستانی از ۶ دهم به ۱٫۳ نفر برسد. اما متاسفانه استدلالهای غیرکارشناسی نماینده دولت در جلسه امروز مجلس نیز باعث شد نمایندگان مردم با این پیشنهاد مخالفت کنند.»

دبیرکل خانه پرستار با تصریح این که «این وضعیت باعث شده که هیچ چیز قابل پیش بینی نباشد و معلوم نیست واکنش جامعه پرستاری به این تصمیم چه خواهد بود» ادامه داد: «عدم شفاف سازی و خلاف واقع گویی مجموعه دولت با جامعه پرستاری کشور باعث شده که به شعور پرستاران توهین شود. زیرا اگر قرار بر استخدام نبود، از همان ابتدا اعلام می کردند و نیازی نبود که وزیر بهداشت توپ استخدام را به زمین مجلس بیاندازد.»

شریفی مقدم با بیان این که «قطعا با این تصمیمهای غیرکارشناسی جامعه پرستاری تا پایان برنامه پنجم نابود می شود» گفت: «خدمات پرستاری به شدت افت خواهد کرد و در سیستم پرستاری عقبگرد خواهیم داشت.»

دبیرکل خانه پرستار، عواقب چنین تصمیمهای غیرکارشناسی را متوجه سلامت مردم دانست و گفت: «بعد از این اگر کسی بیمار شد باید یک پرستار با خود بیاورد یا همراه داشته باشد تا بتواند از او مراقبت کند چون نه مجلس و نه دولت برنامه ای برای حل این مشکل ندارند.»

ریشه اختلافات، نگاه غیر انسانی دولت به مردم
به نظر می‌رسد ریشه بسیاری از اختلافات و بحثهای دو روز اخیر مجلس درباره بهداشت و درمان، نکته‌ای است که امروز مسعود پزشکیان تذکر داد. وی با تاکید بر اینکه انسان اشرف مخلوقات است و جانش کالا نیست، از وجود چنین نگاهی در قوانین مصوب گذشته که در برنامه پنجم تمدید شده است، انتقاد کرد.

این نماینده اصلاح طلب، با طرح این سوال که اگر مریضی در بیمارستان مشکل پیدا کرد، چه کسی باید جواب بدهد، گفت: «وقتی این سوال را از دولتمردان می‎پرسیم یک حرف‎هایی را به اسم خریدار و فروشنده و بازار و اقتصاد می‎گویند که خودتان می‎دانید چنین نگاه‎هایی چه بلایی بر سر ملت آورده است.»

پزشکیان در بحث درباره خصوصی‌سازی خدمات درمانی با اشاره به اینکه حتی بانک جهانی هم اعلام کرده که سلامت را نمی‏توان به بازار داد، افزود: «انسان کالا نیست که خرید و فروش شود و اگر پول داشت یا نداشت به آن خدمات درمانی بدهیم یا ندهیم. آیا قابل قبول است که مریضی به بیمارستان برود و چون پول نداشت، بمیرد؟ کی جواب مردم را می‏دهد که می گویید حالا در دولت فکر می‎کنند و راهی پیدا می‎کنند.»

منبع: کلمه
 


 


1389/8/16

مسعود لدنی و همسرش پروین کهزادی، دو فعال ملی مذهبی و از اعضای جمعیت توسعه سیاسی فرهنگی خوزستان، توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب اهواز، به ترتیب به دو سال و شش ماه زندان محکوم شده اند.

اتهام آقای لدنی، راه اندازی جمعیت توسعه سیاسی و فرهنگی خوزستان براساس ایده ی جدایی دین از سیاست عنوان شده و اتهام خانم کهزادی، عضویت در این سازمان ذکر شده است.

پیش از این نیز در آستانه ٢٢خرداد ۸۹ تعدادی از اعضای جمعیت توسعه سیاسی فرهنگی خوزستان توسط ستاد خبری اهواز احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. جمعیت توسعه فرهنگی سیاسی استان خوزستان بیش از ده سال سابقه فعالیت در استان خوزستان دارد.

منبع: کلمه


 


مدرسین و طلاب قم و نجف:
1389/8/16

مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند که «با توجه به نصوص صریح اسلامی و آیات و احادیث، تقلید از مراجعی که با آقای خامنه‌ای دیدار کردند باطل و حرام است.»

در این بیانیه آمده است: «در طول 21 سالی که از حکومت آقای خامنه ای (حاکمی که خود را ولی امر مسلمین و نایب امام زمان می داند) می گذرد، هزینه ها و دست درازی به بیت المال مردم ایران، از ترک، کرد، عرب، بلوچ گرفته تا ترکمن، لر، شمالی و فارس، از شیعه، سنی، درویش، صوفی و اسماعیلی گرفته تا مسیحی، ارمنی و کلیمی، به حد اعلای خود در طول تاریخ ایران رسیده است.»

مدرسین و طلاب قم و نجف با اشاره به سفر آیت‌الله خامنه‌ای به قم، به «استقبال نمایشی» مردم اشاره کرده و آن را نشانه‌ای از «کینه»‌ رهبر جمهوری اسلامی نسبت به مراسم تشیع آیت‌الله منتظری در قم ارزیابی کرده‌ و درباره جمعیت استقبال کننده افزوده‌اند: «جمعیتی که اکثرا با وسایل نقلیه حکومتی از شهرهای دیگر به قم آورده شده بودند در تنگترین خیابان‌های شهر برای استقبال گردآوره شده بودند تا شاید در تصاویر تلویزیونی، جمعیت بیش از آنچه که هست نشان دهد.»

آنها در ادامه، دیدارکنندگان با رهبر جمهوری اسلامی را «گمارده های حکومت و دست پروده شخص آقای خامنه ای» دانسته و افزوده‌اند: «سئوال اینجاست که شخص آقای خامنه ای اگر فقط قصد دیدار با آقایان مراجع و روحانیون حکومتی نظیر حضرات مذکور را داشت چرا به قم سفر کرد؟ در حالی که می توانست براحتی فقط با فرستادن یک پیغام، این آقایان را احضار کند، و یقینا همه دیدارکنندگان با ایشان با سر به تهران می آمدند تا از وی دیدار کنند و سهم خویش را از بیت المال بگیرند و مدح و ستایش ولی جائر که همان طاغوت زمان است، نمایند.»

مدرسین و طلاب قم و نجف در پایان با نام‌بردن از مراجعی همچون «آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی، سید تقی قمی طباطبایی، سید صادق روحانی، سید صادق شیرازی، شیخ یوسف صانعی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اسدالله بیات زنجانی و محمد صادقی تهرانی» اعلام کرده‌اند که این افراد «با قبول تبعات سخت و خطرناک مخالفت علنی با شخص آقای خامنه ای و اعتراض به جنایات وحشیانه غیر انسانی، غیر دینی و غیر شرعی رهبری، افتخار روحانیت عصر ما در تاریخ تشیع می باشند و بار دیگر در عمل ثابت نمودند که روحانیت و مرجعیت واقعی و مستقل شیعه چون همیشه، حسب وظیفه انسانی و شرعی، مأمن و پناه مردم مظلومان و خصم ظالمان و طاغوتیان است.»

منبع: متقن


 


1389/8/16

بر اساس گزارش‌ها پیش از ظهر امروز یک پزشک مورد اصابت گلوله قرار گرفته و جان خود را از دست داده است. این حادثه در شهرک گلستان تهران اتفاق افتاده است.

خبرگزاری‌های داخلی گزارش‌داده‌اند که پلیس به محل «برای تحقیقات بیشتر» اعزام شده و هنوز جزئیات بیشتری از این حادثه منتشر نشده است.

این سومین پزشکی‌ست که در تهران در هفته‌های اخیر به قتل می‌رسد. پیش از این عبدالرضا سودبخش، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و غلامرضا سرابی، متخصص داخلی و فوق تخصص قلب و عروق، مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند.

از سوی دیگر وب‌سایت تابناک در گزارشی از سوء قصد به یک پزشک دیگر در پنج‌شنبه گذشته خبر داده است. بر اساس این گزارش، در این رابطه دو مظنون دستگیر شده اند و بررسی پرونده توسط پلیس آگاهی تهران در حال پیگیری است.

منبع: خبرآنلاین و تابناک

پیشینه:
نگرانی یک نهاد دانشجویی از قتل دو پزشک در تهران

«سودبخش پزشک معالج آسیب‌دیدگان بازداشتگاه کهریزک بود»

استاد دانشگاه علوم پزشكی تهران به ضرب گلوله كشته شد
 


 


سید محمد خاتمی در پیامی به «نشست صلح و اتحاد جهانی»:
1389/8/16

سید محمد خاتمی در پیامی به «نشست صلح و اتحاد جهانی» (GPU) در لندن ، متن سخنرانی خود را برای قرائت در اجلاس ارسال کرد.

به گزارش وبسایت سیدمحمد خاتمی، این نشست که با موضوع «اسلام هراسی و خشونت» و راهکارهای فائق آمدن بر آن در روزهای اول و دوم آبان ماه برگزار شد، چندمین نشست بین‌المللی‌ست که سید‌محمد خاتمی به دلیل وجود برخی محدودیت‌ها امکان حضور در آن را نیافته است.

خاتمی در ابتدای سخنرانی خود نوشته است: «گرچه شرق و غرب هر دو دارای جهان‌های متعددی هستند، ولی اگر به تسامح بپذیریم که غرب جهانی دارد که دارای وحدت و هویت مشخص است و اسلام نیز دارای جهانی با چنین ویژگی‌هایی‌ست، آیا لازمه چنین نظری برخورد گریزناپذیر میان جهان اسلام و جهان غرب است؟»

وی در ادامه نوشته است: «نمیتوان از ذهنیتی که در اثر رویداد‌های تاریخی برای این دو جهان پیش آمده و احیاناً کار تعامل را مشکل کرده و می کند، غفلت کرد.»

مبدع نظریه گفت و گوی تمدن‌ها با اشاره به سیر تاریخی منازعات و برخوردهای تاریخی میان غرب مسیحی و شرق اسلامی، افزوده است: «کشورهای اسلامی در مدتی بیش از دو قرن تحت استیلای مستقیم استعمار بودند و اگر سلطه مستقیم غرب هم نبود مردم این جهان محکوم حکم ظالمانه حکومت های مستبد و فاسد وابسته به غرب بودند، حکومت‌هایی که برآمده از اراده و انتخاب مردم نبودند بلکه حافظ منافع مادی و استراتژیک دولت‌های غربی در کشورها و منطقه خود بودند.»

خاتمی در این نوشته، با بیان اینکه «امروز مرزهای ارتباط بشر با یکدیگر از میان برداشته شده یا شدیداً نازک و محدود شده است»، معتقد است «باید به نحوه‌ای دیگر از رابطه اندیشید که هر دو جهان از آن بهره مثبت بگیرند.»

وی با ابراز تاسف نسبت به نگاه برخی حکومت‌ها و نظام‌های غربی به مسلمانان نه به عنوان شهروندان درجه یک، بلکه به عنوان بیگانه‌هایی که هویت و استقلال فکری و مدنی غرب را مورد تهدید قرار می دهند؛ نوشته است: «از سوی دیگر برخی از مسلمانان نیز همچنان به نظام‌های غربی به عنوان نظام‌هایی که در بیرون از مرزهای ملی خود با چهره‌ای استعماری با مسلمانان روبرو شده و همه منافع و منابع مادی و معنوی آنان را به نفع خود مصادره کرده و با تحمیل حکومت‌های فاسد و مستبد به تحقیر و تضییع حقوق آنان پرداخته‌اند می نگرند.»

وی در ادامه نوشته است: «این‌ها از جمله اموری است که اگر بخواهیم شاهد وضعیتی بهتر برای هر دو طرف باشیم باید تغییر کند.»

رئیس جمهور دوره اصلاحات با اشاره به پیوندهای عمیق میان فرهنگ و تمدن و دانش شرق و غرب، نوشته است: «غرب وحدتی دارد که با کثرت تعارض ندارد و این حقیقت در مورد شرق هم صادق است؛ این کثرت در عین وحدت در هر دو جهان زمینه‌های فهم بیشتر و آسان‌تر از یکدیگر را فراهم می‌آورد و می‌تواند هر دو طرف را در کشف کاستی‌های آنان توانمند‌تر کند.»

وی تعامل میان غرب و جهان اسلام را با حفظ هویت و برخورداری از امنیت و حرمت را نیازمند انجام اموری به شرح زیر دانست:

«باید هر دو جهان بر آثار منفی برخوردهای تاریخی غلبه کنند و کینه هایی که به هیچ وجه ریشه در عمق فرهنگ های متفاوت دو جهان ندارد به دور بریزند.»

«غرب باید بپذیرد که دوران استعمار به سر آمده است و نمی تواند و نباید به بهانه تأمین منابع به اصطلاح حیاتی خود که به غلط آن را منافع بشری معرفی می کند به هر اقدامی علیه دیگران دست بزند.»

«غرب می تواند از اسلام بسیار بیاموزد و نقائص تمدن بزرگ خود را که دست آوردهای عظیمی نیز داشته است رفع کند. همانگونه که مسلمانان می توانند و باید بسیار از غرب بیاموزند.»

سید محمد خاتمی در پایان متن سخنرانی خود نوشته است: «نهایتاً می خواهم بگویم با پذیرش وحدت روح بشری و با تکیه بر اصول اخلاقی عام و روشنی که ضامن زندگی صلح آمیز و عادلانه انسان می شود باید امیدوار و با نشاط برای رفع هرگونه ظلم و تبعیض به یکدیگر اعتماد کنیم و یکدیگر را یاری برسانیم.»

منبع: وبسایت سید محمد خاتمی


 


1389/8/16
یک هفته پس از اعتصاب غذای خشک نسرین ستوده، وکیل دادگستری، نگرانی نسبت به وضعیت این وکیل دادگستری افزایش یافته است. در این ویدیو که نوشین احمدی آن را تهیه کرده، خانواده نسرین ستوده از فشارهای ماموران امنیتی و نگرانی خود نسبت به وی سخن می‌گویند.


 


1389/8/16

مجمع دیوانگان

برنامه پر بیننده پارازیت، روز گذشته و برای دومین هفته پیاپی به نوعی به چهره های شاخص جنبه سبز طعنه زد و بی عملی آنان را به انتقاد کشید. هفته گذشته «کامبیز حسینی» زهرا رهنورد را خطاب قرار داد که «ایشان گفته اند چه کارهایی نباید کرد، اما نگفتند که چه کارهایی باید کرد» (نقل به مضمون). این هفته نیز «مهدی کروبی» به دلیل ملاقات با میرحسین موسوی به عنوان چهره خوب هفته شناخته شد تا به صورت طنزآمیزی گفته شود «ما دیگر توقعاتمان را پایین آورده ایم و به همین میهمانی رفتن ها و چای خوردن ها راضی هستیم».(باز هم نقل به مضمون) شاید در نگاه اول این دست از انتقادات منصفانه ترین و مودبانه ترین انتقاداتی قلمداد شود که می توان به چهره های شاخصی چون موسوی، کروبی و یا رهنورد وارد کرد. (نمونه هایی مغرضانه و سرشار از کینه را باید در آثار نیک آهنگ کوثر جست و جو کرد) اما از نگاه من یک جای ماجرا می لنگد!

تقریبا یک سال پیش در چنین روزهایی بود که بحث «رهبری» جنبش سبز بیش از هر زمان دیگری بالا گرفته بود. گروهی باور داشتند مثلث «موسوی، کروبی و خاتمی» باید مثلث رهبری جنبش شناخته شوند. (آن زمان هنوز نقش دکتر رهنورد اینقدر پررنگ نشده بود) گروه دیگر موسوی را به تنهایی رهبر جنبش می دانستند و در نهایت گروه بزرگی هم وجود داشتند که به هیچ یک از این چهره ها رضایت نمی دادند و بیش از هر چیز بر «جنبش بدون رهبر» تاکید می کردند. به باور من به دنبال همین بحث ها بود که مهندس موسوی نیز رسما اعلام کرد که خود را رهبر جنبش نمی داند و در بیانیه هایش از خود به عنوان «همراه کوچک جنبش سبز» یاد کرد. حساسیت بسیاری از دوستان بر روی «رهبر» خوانده شدن موسوی آنچنان بالا بود که دست کم خود من دچار این مشکل شده بودم که در صورت نیاز چه پیشوندی می توان برای مهندس به کار برد؟ شبکه های خبری با عنوان «نامزد معترض انتخابات» خیال خود را راحت کردند؛ اما تکلیف فعالان جنبش سبز تا مدت ها مشخص نبود تا اینکه بیانیه زندانیان سیاسی اعتصاب کننده از زندان صادر شد و به دنبال عنوانی که در متن آن به کار گرفته شد «بزرگ همراه جنبش سبز» به یکی از پیشوندهای پذیرفته شده بدل شد.

سخن من اینجا گلایه از این سردرگمی در عنوان نیست. حرف من این است که چرا هرکسی که قصد انتقاد از وضعیت کنونی و یا هریک از اقدامات جنبش سبز را دارد یک راست به سراغ موسوی، کروبی و یا حتی رهنورد می رود؟ آیا این منتقدان به صورت ضمنی تایید می کنند که این چهره ها را به عنوان رهبران جنبش سبز به رسمیت شناخته اند؟ یا اینکه برای انتقاد خود به سراغ کسانی رفته اند که هیچ نقش ویژه ای بجز یکی از میلیون ها همراه سبز برای آنها قایل نیستند؟

چنین پرسش هایی در مورد آن گروه که اساسا خود را عضوی از جنبش نمی دانند و تنها وظیفه شان را به تمسخر گرفتن و یا لجن پراکنی به سوی جنبش می دانند اصلا مطرح نیست. اما ای کاش یک بار برای همیشه تمامی آنان که خود را بخشی از جنبش سبز مردم ایران می دانند تکلیف را برای خودشان مشخص کنند که آیا همچنان به جنبشی بدون رهبر و یا (با در نظر گرفتن روی دیگر این سخن) جنبشی با «بی شمار» رهبر باور دارند؟ به گمان من تمام کسانی که به این پرسش پاسخ مثبت می دهند باید بپذیرند که هیچ گونه انتقاد مشخص و متمایزی نمی توانند به موسوی و یا کروبی وارد بدانند، بلکه اختلاف نظر و یا روش با این افراد باید به مانند اختلاف نظر و روش با هر یک از دیگر همراهان سبز به رسمیت شناخته شده و محترم قلمداد شود.

من از همان ابتدای جنبش همواره برای مهندس موسوی نقش رهبری جنبش را قایل بوده و هستم. اگر از چنین لفظی استفاده نمی کنم تنها و تنها برای احترام به دوستانی است که نظری متفاوت دارند. به این مسئله هم باور دارم که جنبش بدون رهبر، علی رغم تمامی ضعف هایش نقاط مثبت بسیاری هم دارد. اما در یک نکته تردید ندارم و آن اینکه اگر می خواهیم همه مشکلات را بر گردن یک نفر بیندازیم و به دلیل هر اشتباه و یا هر بحرانی از او انتقاد کنیم، دست کم باید رهبری او را به رسمیت بشناسیم. ضمن اینکه به رسمیت شناختن رهبری تنها گام نخست است. از آن پس هم باید متعهد شویم که دست کم تا بخشی از راه تصمیمات رهبری، ولو اینکه بر خلاف نظرات خودمان باشد را پذیرفته و به اجرا در بیاوریم. تنها در این صورت است که می توان تقصیر شکست های احتمالی را بر گردن رهبر انداخت و از تصمیمات نادرست وی و یا سکوت او در شرایط مختلف انتقاد کرد. اما اگر چنین قصدی نداریم و یا ترجیح می دهیم در هرگام به خرد فردی و جمعی خود مراجعه کنیم (که اتفاقا تصمیم پخته و مدرنی هم هست) پس بهتر است در مواقع سردرگمی هم انگشت انتقاد را به سوی خودمان بگیریم و خودمان به فکر راه چاره باشیم. لب مطلب اینکه داشتن یک جنبش بدون رهبر نیازمند تعهد و وظیفه شناسی تک تک اعضا است؛ نمی توان هم به داشتن چنین جنبشی افتخار کرد و هم تقصیرها را بر گردن یک نفر انداخت.


 


1389/8/16

عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت، از افرادی که در مدت بازداشتش به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شکنجه‌اش نقش داشتند، شکایت کرد.

به گزارش کلمه، آقای مومنی شکایت نامه خود را پس از تنظیم در دادسرای اوین به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران تحویل داده است.

بر اساس این گزارش، این فعال دانشجویی دربند در این شکایتنامه از سعید مرتضوی، دادستان قبلی تهران، حیدری فر بازپرس دادگاه انقلاب و از متهمان اصلی حوادث بازداشتگاه کهریزک، قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و بازجوهای وزارت اطلاعات از جمله بازجویی به نام سید علی صالحی مشهور به سید شکایت کرده است.

عبدالله مومنی در شکایت‌نامه خود از این افراد به عنوان «شکنجه‌گران اصلی» نام برده است.

عبد‌الله مومنی چندی پیش در نامه‌ای به علی خامنه‌ای از شکنجه شدید خود در زندان اوین خبر داد و نوشت که بازجویان برای رسیدن به اهداف خود، به پشتیبانی رهبر جمهوری اسلامی هر کاری دوست داشتند می‌کردند تا جایی که به گفته خود او «بازجویان سرم را در چاه توالت فرو کردند آن چنان که کثافت‌های درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگی رسیدم.»

منبع: کلمه

پیشینه:
عبد‌الله مومنی خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای:
بازجویان به پشتیبانی شما سرم را در کاسه توالت فرو بردند


 


زهرا رهنورد با تاکید بر حذف بندهایی از لایحه خانواده:
1389/8/16

زهرا رهنورد بار دیگر بر حذف دو بند 22 و 23 از «لایحه حمایت از خانواده» تاکید کرد. این بندها به ازدواج موقت یا صیغه، ازدواج مجدد مردان و تعیین میزان مهریه مربوط می شود و مورد اعتراض مدافعان حقوق زنان بوده است.

خانم رهنورد در گفت‌وگو با وب‌سایت جرس گفته است: «دولت فعلی با یک ژست بنیاد گرایانه می‌خواهد چهره‌ای ملی از خانواده اسلامی ارائه دهد و تصویری از روابط زن و مرد ارائه دهد که متفاوت از تصویر روابط زن و مرد در نظام غربی است و با این ژست بگوید که مردان غربی عشرت طلبان بی‌بند و باری هستند که در چارچوب لاییسم به خوش گذرانی مشغولند اما این ژست بنیاد‌گرا برای عشرت طلبی مرد ایرانی چارچوب‌های شرعی -صیغه و تعدد زوجات- را جایگزین می‌کند.»

به گفته این فعال حقوق زنان، دولت «با همین ژست بنیاد‌گرا مدعی می‌شود که خانواده‌ها با این چارچوب شرعی (صیغه و تعدد زوجات) حفظ می‌شوند و در هم نمی‌ریزند و در غیر این صورت خانواده در معرض انهدام قرار می‌گیرد».

خانم رهنورد می‌گوید روح «لایحه حمایت از خانواده»، انهدام خانواده طی یک پروسه از قوانین با نگرش پدرسالاری و دیکتاتوری سرشار ازعشرت‌طلبی و لذت‌گرایی است و بنابراین «روح این لایحه را با پس و پیش کردن یک یا دو بند یا جمله نمی‌توان عوض کرد».

زهرا رهنورد همچنین تاکید کرده که به همراه کمپین مخالفت با بندهای 22 و 23 در داخل و خارج کشور، زنان و مردان روشنفکر و سایر فعالان حقوق بشر و حقوق زنان این موضوع را پیگیری می‌کند و معتقد است که «حمایت از خانواده بیش از این که حمایت از حقوق زن باشد حمایت از حقوق بشر است».

این فعال سیاسی تاکید کرده که «برابری جنسیتی و دست‌یابی یه امکانات مساوی در جامعه آرمانی غیر قابل گذشت است» و جنبش زنان راه خود را در مسیر تحقق دمکراسی، آزادی و قانون گرایی جستجو می‌کند اما در این مسیر در جنبش‌های دیگر ادغام نمی‌شود و نباید هم ادغام شود.

او می‌گوید که «راه آزادی و سعادت زنان راه پر مخاطره‌ای است و دست یابی زنان به برابری جنسیتی به مراتب سخت تر از دست یابی یک ملت به برابری و آزادی و دمکراسی است».

منبع: جرس و مردمک

پیشینه:
زهرا رهنورد در نامه‌ای به علی لاریجانی:
ازدواج موقت و ازدواج مجدد مردان را از دستور کار مجلس خارج کنید


 


19 آتش‌سوزی طی یک هفته
1389/8/16

يكي از وسيع‌ترين آتش‌سوزي‌ها در روز گذشته، آتش‌سوزي جنگل‌هاي منطقه تحقيقات جنگل «گاران» در 10 كيلومتري شمال شرق مريوان است كه در طي اين آتش‌سوزي بيش از 100 هكتار جنگل در آتش سوخت.

به گزارش ایلنا، طی هفته گذشته 19 آتش‌سوزی در جنگل‌های گاران شهر مریوان در استان کردستان رخ داده و با وجود بارندگی روزهای اخیر هنوز مهار نشده است. جنگل‌های گاران در 10 کیلومتری شمال شرق شهر مریوان استان کردستان قرار گرفته است.

طی پنج ماه گذشته 569 آتش‌سوزی در این جنگل‌ها گزارش شده است که این رقم طی هفت روز گذشته به 583 مورد رسید.

ایلنا به نقل از منابع محلی گزارش داده است که در جریان این آتش‌سوزی‌ها حدود پنج هزار هکتار از گونه‌های نادر گیاهی این منطقه و درختان بلوط سوخته‌اند.

با وجود شدت گرفتن تخریب پوشش گیاهی در این بخش که جزو معدود گیاهان باقی‌مانده از دوران سوم زمین‌شناسی در جهان هستند، دلیل اصلی وقوع آتش‌سوزی‌های پی‌درپی اخیر از سوی مسئولان اعلام نشده است.

منبع: ایلنا (+,+) و مردمک


 


1389/8/16

رئیس پلیس تهران بزرگ از دستگیری اعضای دو مرکز تهیه و توزیع موسیقی‌های زیرزمینی در تهران خبر داد.

به گزارش خبرنگار ایلنا سردار حسین ساجدی‌نیا گفته که «این گروه‌ها، موسیقی‌های نامتعارف خود را برای استفاده شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای معاند تولید کرده و برای پخش در اختیار آنها قرار می‌دادند.»

ساجدی‌نیا افزوده است: «این افراد به منظور گمراه کردن ماموران پلیس، از محل‌های مخروبه، متروکه استفاده کرده و برای استتار محل‌ها، اقدام به شکستن شیشه پنجره‌ها و نصب پرده‌های کثیف و پاره بر روی آنها می‌کردند.»

وی اظهار داشته که «این گروه‌ها از پیش پا افتاده ترین، ساده‌ترین و خیابانی‌ترین کلمات و جملات استفاده می‌کنند، بدون اینکه از حیث ادبی بتوان از آن استفاده کرد و مهمتر اینکه هیچ الزامی برای رعایت قوانین، شئونات، اخلاقیات و جملات ادبی ندارند.»

رئیس پلیس تهران بزرگ ادامه داده است: «افراد دستگیر شده، از گروه‌های منحرف اخلاقی می‌باشند که خود را فارغ از تمامی مسایل زندگی دانسته و در پی آسایش مفرط و بی‌حد و اندازه هستند.»

منبع: ایلنا


 


وب‌سایت کلمه به نقل از ابوالفضل قدیانی در دادگاه:
1389/8/16

وب‌سایت کلمه گزارش کرده که ابوالفضل قدیانی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه دادگاهش گفته که احمدی‌نژاد دروغگو و ریاکار است.

به گزارش امروز یکشنبه این وب‌سایت، دادگاه قدیانی به ریاست قاضی مقیسه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شده که وی در ابتدای این دادگاه گفته است: «کودتای انتخاباتی {سال گذشته} نشانه‌ای از زوال جمهوریت و اسلامیت نظام است.»

وی در عین حال به برگزاری دادگاه غیرعلنی خود اعتراض کرده و از قاضی خواسته که قوانین را در جایی که «اسمش را دادگاه گذاشته»، رعایت کند.

این فعال سیاسی برگزاری غیرعلنی دادگاه را نشانی از «بی‌قانونی دستگاه قضایی» دانسته است.

قدیانی گفته به زودی متن کامل دفاعیاتش را منتشر خواهد کرد.

ابوالفضل قدیانی هفتم دی ماه سال گذشته طی مراجعه نیروهای اطلاعاتی به منزلش، به اتهام توهین به محمود احمدی‌نژاد دستگیر و روانه زندان اوین شد.

منبع: وب‌سایت کلمه


 


فخرالسادات محتشمی‌پور:
1389/8/16

فخرالسادات محتشمی‌پور می‌گوید مصطفی تاج‌زاده (همسرش) گروگان احمد جنتی دبیر شورای نگهبان است و امثال تاج‌زاده «فراتر از یک زندانی سیاسی» هستند.

خانم محتشمی‌پور امروز یکشنبه به وب‌سایت کلمه گفته که «همسرم شاید مثلا گروگان جنتی است که ده سال است به مورد قضاوت قرار گرفتن تن نمی‌دهد، چون از مصونیت آهنین برخوردار است و شاید هم گروگان قدرت‌هایی بالاتر.»

وی با اشاره به نگهداری تاج‌زاده و محمد نوری‌زاد در بخش قرنطینه زندان اوین اظهار داشته است: «گویا آقایان ترجیح می‌دهند که زندانیان سیاسی را در شرایط فشار و تنگی به التماس وادار کنند.»

به گفته خانم محتشمی‌پور «همه روحیه آقای تاج‌زاده را می‌شناسند. اگر او اهل التماس و درخواست بود که اکنون با این وضعیت بیماری در زندان نبود.»

همسر مصطفی تاج‌زاده درباره وضعیت جسمانی همسرش به کلمه گفته که «چه کسی است که نداند شرایط قرنطینه برای بیماری که عمل جراحی سنگینی داشته جای مناسبی نیست. البته آقای تاج‌زاده از این وضعیت گله ندارند.»

محتشمی‌پور همچنین ادعای رئیس سازمان زندان‌ها در خصوص استاندارد بودن شرایط زندان را رد کرده و گفته است: «من لااقل در مورد همسرم می‌توانم این دروغ را ثابت کنم.»

وی همچنین از روزه بوده مصطفی تاج‌زاده و محمد نوری‌زاد در یک ماه گذشته خبر داده و گفته که در همبستگی با همسرش روز‌های سه‌شنبه روزه خواهد گرفت.

منبع: وب‌سایت کلمه

پیشینه
نوری‌زاد: بازگشت تاج‌زاده به زندان، هزینه شکایت از نهاد‌های سرکوب است
تاج‌زاده: از خطاهای خود در دهه اول انقلاب پوزش می‌خواهم


 


وب‌سایت الف خطاب به مقام‌های دولت دهم:
1389/8/16

وب‌سايت الف متعلق به احمد توکلی رئيس مرکز پژوهش‌های مجلس، خواستار برخورد حساب شده و به دور از عصبيت دولت با اعتراض‌ها نسبت به پيامدهای قانون هدفمندشدن يارانه‌ها شد.

اين وب‌سايت نوشته که «دولت نبايد به بهانه اجرای قانون هدفمندشدن يارانه‌ها و مائده الهی ناميدن آن، عرصه را برای نقد مصلحانه و دلسوزانه تنگ کند.»

به نوشته اين وب‌سايت «امنيتی کردن اجرای قانون هدفمند شدن يارانه‌ها، باعث زيرزمينی شدن اعتراضات، افزايش بدگمانی‌ها و شکاف دولت- ملت می‌شود.»

الف نوشته که «بیم آن می‌رود که بزرگنمائی‌های توهم‌آلود، اجرای این قانون را چنان امنیتی کند که کسی جرئت نقد دلسوزانه و بیان نظر کارشناسی نداشته باشد.»

به نوشته این وب‌سایت «هدفمندسازی یارانه‌ها نباید از قالب یک قانون زمینی خارج شود و ماهیت ایدئولوژیک و حاکمیتی پیدا کند. کارشناسان و اساتید اقتصادی باید جرات بیان نظرات خود را داشته باشند.»

در ادامه یادداشت وب‌سایت الف آمده است: «بی‌صداقتی و دادن وعده‌های غیرمنطقی و توخالی و بالا بردن سطح توقعات اجتماعی و حواله کردن توهم‌آلود اشکالات اقتصادی به گردن مخالفان سیاسی و منتقدین دلسوز چاره راه نیست.»

منبع: وب‌سایت الف


 


وکیل وزنه‌بردار محروم شده ایران:
1389/8/16

وکیل پرونده سعید علی‌حسینی پس از اعلام رای محرومیت مادام‌العمر این وزنه‌بردار گفت به جهت «حفظ مصالح» نمی‌تواند برخی مسائل را بیان کند.

حسن مرادی امروز یکشنبه به خبرگزاری ایسنا گفته است: «پلیس آگاهی تایید کرده که مواد غیرمجاز به علی حسینی خورانده شده بود.»

آقای مرادی همچنین هرگونه ارتباط با حسین رضازاده سرپرست فدراسیون وزنه‌برداری درباره این پرونده را رد کرده و گفته است: «من از آدمی یا گروه خاصی هم خط نمی‌گیرم. با رضازاده هم زد و بندی ندارم.»

فدراسیون جهانی وزنه‌برداری روز گذشته، یک‌سال پس از مثبت اعلام شدن نمونه دوپینگ سعید علی حسینی، سرانجام رای به محرومیت مادام‌العمر این وزنه‌بردار داد.

آزمایش دوپینگ‌ علی حسینی اولین بار در سال ۲۰۰۶ میلادی مثبت اعلام شد و او دو سال از حضور در مسابقات محروم بود.

در سال ۲۰۰۹ و در آستانه مسابقات جهانی کره جنوبی، آزمایش دوپینگ علی‌حسینی در اردوی تیم ملی وزنه‌برداری برای بار دوم مثبت اعلام شد و وی در این رقابت‌ها حضور نداشت.

خانواده این وزنه‌بردار معتقدند که حسین رضا‌زاده سرپرست فدراسیون وزنه‌برداری اصلی‌ترین عامل محرومیت وی است.

منبع: ایرنا، ایسنا و (+)


 


نامه محمد نوری‌زاد خطاب به مردم:
1389/8/16

محمد نوری‌زاد نویسنده و روزنامه‌نگار زندانی با انتشار نامه‌ای از مردم خواست کسانی که به اسم دین از دیوار اعتماد آنها بالا رفته و موجب «نفرت» مردم از دین شده‌اند را ببخشند.

آقای نوری‌زاد در این نامه نوشته است: «ای ایرانیان، از این که به اسم دین از دیوار اعتماد شما بالا رفتیم و ذخایر شما را به باد دادیم و موجبات نفرت شما را از دین فراهم کردیم، از شما پوزش می‌طلبم.»

وی نوشته که «ای همه ایرانیان، از این که امروزه در جهان، آوازه نیکی با شما نیست، شرمنده‌ام. شرمنده‌ایم. مرا و ما را ببخشایید. از این که من، ما، زندگی شما را با ریا و تزویر و دروغ و بی‌عدالتی آلوده‌ام، آلوده‌ایم، شرمگینم، شرمگینیم. مرا و ما را عفو کنید.»

نوری‌زاد در نامه خود افزوده که «من این نوشته را از دو قدمی مرگ برای شما می‌نویسم. مرگی که فراتر از تمایل من، مرا تعقیب می‌کند.»

وی در ادامه نوشته است: «از اینکه من، ما، جلوی چشم جهان عقل، با شما بی‌عقلی کردیم، پشیمانیم. مرگ برای ما و زندگی برای شما. رقص مرگ برای من، برای ما، و رقص زندگی برای شما. دنیا و آینده به کامتان.»

نوری‌زاد در بخش دیگری از نامه خود به 150 زندانی بند 350 اوین اشاره کرده که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی زندانی شده‌اند و افزوده که «امنیت ملی ما در جاهای دیگر و توسط کسان دیگرآسیب دیده و می‌بیند. این افراد را می‌توان در کنار آقای احمدی‌نژاد و هم با خود ایشان دید، و هم در مجلس سست، و هم در دستگاه قضایی که چیزی به اسم شوخی را در قامت قضاوت به مردم قالب می‌کند.»

منبع: سحام‌نیوز

پیشینه
محمد نوری‌زاد به اوین فراخوانده شد
نوری‌زاد به خامنه‌ای: ما فتنه‌گران به همراه سران خویش تقاضای دیدار با شما داریم


 


و اما اخلاق روزنامه ننگاران:
1389/8/16

شوخی با مرگ؟ آنهم شوخی با مرگ یک استاد دانشگاه و همزمان یک هنرپیشه سرشناس؟ این بی ذوقی است یا شوخی خرکی؟ یا هر دو و هر سه؟ این تعطیل روزنامه نگاری است و وارد شدن نسل تازه ای در عرصه کار مطبوعاتی که فی الواقع روزنامه ننگار هستند. یعنی یا هیچوقت روزنامه ننوشته اند و یا سر کلاس نرفته اند یا وقتی درس روزنامه نگاری می خوانده اند سر کلاس خواب بوده اند. ولی ما شاکر درگاه احدیت هستیم که باز یکی در خبر آنلاین احساس مسئولیت کرده و این روش تحفه های تازه روزنامه ننگاری را نقد کرده است. آقا گلی به جمال تان. باز هم از این کارها بکنید و گرنه فردا شوخی شوخی استادهای روزنامه نگاری را هم می فرستادند موزه عتیقه های سعدآباد:

برخی سایت‌های خبری روز شنبه 15 آبان ماه در شیطنتی آشکار با فرستادن مطلبی بر روی فضای وب، با تیتری گمراه کننده خبر از مرگ علی‌نصیریان، بازیگر پیشکسوت و سرشناس سینما، تئاتر و تلویزیون ایران دادند. 

به گزارش خبرآنلاین، خبر فوق برای مدتی در صدر خبرهای پر بیننده این سایت‌ها قرار گرفت این تنها ظاهر ماجرا بود زیرا کاربران پس از باز کردن صفحه خبر که با تیتر «علی نصیریان درگذشت» تنظیم شده بود، متوجه می‌شدند منظور از علی نصیریان فردی است که تنها مشابهتی اسمی با این بازیگر دارد و قضیه از اساس جور دیگری است. به این نحوه تنظیم خبر توجه کنید:

«اگر بفهمید علی نصیریان بازیگر زبردست «هزار دستان» در جاده پرخطر اندیمشک - اهواز به همراه زن و فرزند جان خود را از دست داده چه واکنشی نشان می‌دهید؟ واکنش مسئولین نسبت به این خبر چه می‌تواند باشد؟ احتمالاً مسئولان خوزستانی با فشارهای بی‌امان مواجه شده و در نطق‌های غرای خود ضمن تسلیت، خواهند گفت که مقصران را مجازات می‌کنند.»

«به گزارش فرهنگ جنوب، علی نصیریان واقعا دیروز در تصادف جان خود را از دست داد اما این علی نصیریان آن علی نصیریان بازیگر نیست بلکه استاد دانشگاه آزاد اندیمشک بود که در اثر سانحه رانندگی در جاده اندیمشک به اهواز، مرگ دلخراشی داشت به گونه‌ای که نه جسد او قابل شناسایی بود نه جسد کودک چندساله‌اش و تنها از روی مدرک شناسایی به دست آمده تشخیص هویت شدند. این مرگ دلخراش حتی به گوش مسئولان خوزستانی هم نرسید چه برسد به مجازات عاملین و قاصرین!»

«آقایان مسئول! حتما باید شخصیت مهم و مشهوری در جاده‌های خوزستان بمیرد که شما اقدامی کنید!»

اتفاقی که در جاده اندیمشک به اهواز افتاد به راستی جگرخراش بود اما دوستان و همکارانی که با این نحوه تنظیم خبر و استفاده از تیترهای گمراه کننده پنجه بر قلب خانواده و دوستداران افرادی چون علی نصیریان می‌کشند مجازات‌شان چیست!؟

برگرفته از: خبرآنلاین


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته