-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

Latest New from Green Correspondents for 11/11/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 



گرچه می‌گویند: "می‌گریند روی ساحل نزدیک

سوگواران در میان سوگواران."

خشک آمد کشتگاه من

در جوار کشت همسایه.

قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟



بر بساطی که بساطی نیست

در درون کومه‌ی تاریک من که ذره‌ای با آن نشاطی نیست

و جدار دنده‌های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می‌ترکد

- چون دل یاران که در هجران یاران-

قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟

 
 








یکی دیگر از دلایل همکاری تنگاتنگ قرارگاه خاتم در واگذاری اجرای پروژه های نفتی به چینی ها ، احداث خط لوله اختصاصی و محرمانه انتقال نفت از حوالی بندرلنگه به اسکله های متحرک خلیج فارس بود. این خط لوله زیر زمینی و زیر دریایی که روزانه 50 هزار بشکه نفت را بدون دخالت وزارت نفت و دیگر سازمانهای مسئول به بازار فروش منتقل می کرد و عواید آن رسما به حساب سپاه واریز می گردید ، ابتدا توسط قرارگاه خاتم اجرا شد. اما بررسی ها نشان می داد که به دلیل عدم صلاحیت تکنیکی و بروز اشکالات فنی متعدد باعث نشت گسترده نفت در آبهای خلیج فارس شده است. از این رو سپاه پاسداران با واگذاری امتیاز فروش نفت و نگهداری این خط لوله توسط چینی ها موافقت کرد. پس از آن هم ایجاد یک خط لوله جدید (پارالل با خط قبلی ) با توان انتقال روزانه 150 هزار بشکه نفت به نفتکش های خلیج فارس در دستور کار دو طرف قرار گرفت که به سرعت احداث و به بهره برداری رسید درحالی که درآمدهای آن جزء درآمدهای ملی بشمار نمی آیند!


خبرنگاران سبز/کارشناسان ایران سبز:
در پی انتشار گزارش کارشناسان ایران سبزدر خصوص انعقاد قراردادهای نفتی بین حکومت ایران و شرکت نفت چین که جزییات آن نشان می دهد منافع ملی کشور ما رسما برای مدت 35 سال به بیگانگان واگذارشده و علاوه بر زیر 50 درصد بودن سهم ایران ، 20 درصد از کل درآمدها هم نصیب واسطه های ناشناس می شود و هرگز به ایران باز نمی گردد و 45 درصد کل درآمدهای سهم ایران هم الزاما باید کالای چینی خریداری شود و به ایران وارد گردد ، وزارت نفت با واکنشی شتابزده در مصاحبه با رسانه های داخلی ، به شیوه ای ناشیانه در پی انکار حقایق و ایجاد انحراف در افکار عمومی برآمده است.

کارشناسان ایران سبز برای آگاه شدن بیش از پیش مردم ایران اشاره به نکات زیر را لازم می دانند:

/ نخست آنکه وزارت نفت پس از انتشار گزارش کارشناسان ایران سبز ناچارگردید حضور چینی ها در قراردادهای جدید نفتی متعدد را تایید کند اما همزمان سعی در تحریف اذهان عمومی از مفاد قراردادهای بین دو کشور دارد.

/ برخلاف ادعای معاون وزارت نفت ایران که از مذاکرات همزمان باچین و چند شرکت داخلی و خارجی دیگرسخن می گوید ، قراردادهای در حال اجرا نشان می دهد موافقتنامه خیانت بار 20 ساله با چینی ها در دسامبر 2006 که در ماه مه 2010 میلادی فاجعه بارتر از قبل برای 35 سال تمدید شد پا برجاست و انتشار اخبار موازی و کم اهمیت برای پنهان ساختن حقیقت بی تاثیر است.

/ مستندات کارشناسان ایران سبز نشان می دهد طی 2 سال گذشته تعداد کارشناسان ایرانی در حوزه های نفتی که به چینی ها واگذارشده از 11 هزار نفر به 3 هزار نفر کاهش یافته و قراردادهای بزرگ تسلیم اقتصاد ایران به چینی ها با قدرت در حال اجراست.

علاوه بر قرارداد اسارت باری که در گزارش قبلی کارشناسان ایران سبز به آن اشاره شد ، موارد دیگری هم در ارتباط با پیمانهای نفتی حکومت ایران با دولت چین قابل بررسی و دارای اهمیت است:

/ انصراف قرارگاه خاتم الانبیاء از قراردادهای نفتی میدان آزادگان به دلیل حفظ امنیت منافع ملی به هیچ وجه واقعیت ندارد. علت عدم حضور قرارگاه خاتم در این پروژه ها صرفا به سوء استفاده های نیروهای نظامی و امنیتی از این قرارداد مربوط می شود. قرارگاه خاتم الانبیاء برای راه اندازی این پروژه یک میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی ایران دریافت کرد و از منابع ریالی کشور هم 2700 میلیارد تومان نصیب خود ساخت تا فعالیت های دو فاز نفت و گازرا به پیش ببرد. اما در حالی که هیچگونه گزارش از عملکرد مالی خود را به مراکز ذیصلاح ارائه نکرده بود و از سوی دیگر بخش عظیمی از پروژه توسعه میادین هم بلاتکلیف مانده بود تقاضای دریافت یک میلیارد دلار دیگر از ذخایر ارزی را مطرح ساختند که با تعدادی از نمایندگان مجلس دچار مشکل شدند و نهایتا تصمیم گرفته شد این میادین هم مانند دیگر بخش ها به شرکت نفت چینی ( سینوک) واگذار گردد و قرارگاه خاتم الانبیاء حق العمل کاری کلانی را از چینی ها بابت انتقال پروژه به آنان دریافت دارد که البته این کار انجام شد. بنابراین تاراج منافع ملی به بهانه دفاع از منافع ملی و مظلوم نمایی از سوی کسانی که آشکارا به کشور و ملت خیانت می کنند هم از جمله موضوعاتی است که حاکمان کنونی باید جوابگوی آن باشند.

/ یکی دیگر از دلایل همکاری تنگاتنگ قرارگاه خاتم در واگذاری اجرای پروژه های نفتی به چینی ها ، احداث خط لوله اختصاصی و محرمانه انتقال نفت از حوالی بندرلنگه به اسکله های متحرک خلیج فارس بود. این خط لوله زیر زمینی و زیر دریایی که روزانه 50 هزار بشکه نفت را بدون دخالت وزارت نفت و دیگر سازمانهای مسئول به بازار فروش منتقل می کرد و عواید آن رسما به حساب سپاه واریز می گردید ، ابتدا توسط قرارگاه خاتم اجرا شد. اما بررسی ها نشان می داد که به دلیل عدم صلاحیت تکنیکی و بروز اشکالات فنی متعدد باعث نشت گسترده نفت در آبهای خلیج فارس شده است. از این رو سپاه پاسداران با واگذاری امتیاز فروش نفت و نگهداری این خط لوله توسط چینی ها موافقت کرد. پس از آن هم ایجاد یک خط لوله جدید (پارالل با خط قبلی ) با توان انتقال روزانه 150 هزار بشکه نفت به نفتکش های خلیج فارس در دستور کار دو طرف قرار گرفت که به سرعت احداث و به بهره برداری رسید درحالی که درآمدهای آن جزء درآمدهای ملی بشمار نمی آیند!

/ نکته قابل تامل دیگر در مورد واگذاری کلی فعالیت های نفتی قرارگاه خاتم به چینی ها و دریافت حق العمل کاری سپاه پاسداران در قبال اجازه غارت منابع ملی ایران اینکه اصولا بر خلاف ادعای مقامهای وزارت نفت ایران ، پروژه میدان نفتی آزادگان هرگز به مناقصه گذاشته نشد و مستقیما تحویل قرارگاه خاتم الانبیاء شده بود. پس از آن بود که قرارگاه خاتم پنج حوزه عظیم نفتی این منطقه در حوالی اهواز را نیز یکجا به چینی ها واگذار کرد در حالی که هر 5 حوزه نفتی دارای سفره های مشترک زیر زمینی بودند و چینی ها حق داشتند سهم خود را از هر بخشی که مایل هستند استخراج کنند! این اقدام خارج از عرف هم به لحاظ فنی به معنای تخریب منافع نفتی ایران بود . زیرا چینی ها حوزه های نفتی پرفشار را که نیازی به تزریق آب یا گاز برای استخراج ندارند تصرف کرده و در هزینه های گزاف تزریق که در برخی موارد بسیار گران است صرفه جویی می کنند.
بررسی ها نشان می دهد حوزه های نفتی این منطقه پس از بهره برداری توسط چینی ها عملا بی خاصیت می شوند. زیرا از یک سو افزایش هزینه های تولید و تزریق گاز و از سوی دیگر بالا بودن میزان ماسه های نفتی در لایه های باقیمانده سفره های نفت منطقه ، صرفه استخراج آن را از بین خواهد برد و در واقع از این منابع چیزی باقی نمی ماند.

/ مقامهای نفتی ایران و نیز مسئولان دفتر آیت الله خامنه ای که نقش آشکاری در انعقاد این قرار دادها دارند اگر مایل به شفاف سازی یا پاسخگویی به ایرادهای فنی متخصصان و کارشناسان باشند و در صورتی که گمان می کنند در ادعاهای خود صادق هستند مفاد قرارداد نفتی ایران و چین را که در ماه دسامبر سال 2006 برای 20 سال به امضاء رسید و نیز قرارداد اخیر کنسرسیوم نفتی بین مقامهای دو کشور را که در مه 2010 و برای 35 سال به امضاء رسیده رسما منتشر کنند تا ملت ایران خود قضاوت نمایند

/ مقامهای نفتی ایران اعلام کنند به چه دلیل سهم ملت ایران را از یک قرارداد 35 ساله به 45 درصد کاهش داده اند؟

/ مقامهای دولتی اعلام کنند 20 درصد از کل سهم ایران از این قرارداد چرا به گونه ای پیچیده و تو در تو محاسبه شده و به حسابهای ناشناسی واریز می گردد تا مشخص نشود صاحبان این درآمد نجومی چه کسانی هستند و نیز چرا نباید این درآمدها به ایران باز گردد؟

/ حاکمان اعلام کنند چرا سهم ملت ما از هزینه های جاری اجرای قراردادهای مشترک بیشتر است اما نصیب ما از ارزش افزوده معین شده بسیار کمتر؟ چرا سهم ایران از ارزش افزوده 28 درصد و سهم چینی ها 72 درصد است؟

/ مقامهای حکومت اعلام نمایند اگر قرار باشد برای مدت 35 سال 45 درصد از سهم ایران از کنسرسیوم نفتی مشترک با چین الزاما کالای چینی وارد کشور شود آیا از تولید و اقتصاد و صنعت و کشاورزی کشورمان چیزی بجا خواهد ماند؟ و آیا غیر از این است که الزام آور شدن واردات عظیم کالا از چین باعث شده تا بی کیفیت ترین محصولات آنها راهی بازارهای ایران شود؟

/ آیا مقامهای ایرانی که قرارداد مشترک با چینی ها را با امضای خود آلوده به خیانت کرده اند می دانند که از دهه 60 میلادی تاکنون هیچ کدام از کشورهای نفتخیز جهان ، توزیع و بازاریابی نفت خود را که بالاترین نقطه اتکای درآمدهای ملی است را رسما به دولت بیگانه واگذار نکرده اند؟

 
 

یونسکو کمتر از دو هفته پیش از برگزاری مراسم روز جهانی فلسفه در ایران، از این برنامه انصراف داد و مراسم اصلی این روز را برنامه‌ای اعلام کرد که در پاریس برگزار می‌شود.
خبرنگاران سبز/ايران در جهان:
پایگاه اینترنتی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) روز سه شنبه 20 آبان در یادداشتی به «مشورت نشدن با دبیر کل یونسکو در همه جنبه‌های این برنامه جهانی» اشاره کرده و نوشته است: دبیرکل اکنون به این نتیجه رسیده که شرایط لازم برای تضمین سازمان‌دهی موثر یک کنفرانس بین‌المللی در ایران وجود ندارد و بهتر است که این برنامه لغو شود.

روزنامه نیویورک‌ تایمز هم در یادداشتی که روز دوشنبه 18 آبان منتشر شد، اینطور نتیجه‌گیری کرد که یونسکو با کنارکشیدن خود از برگزاری این مراسم در تهران از «لطمه به شهرت خود پیشگیری کرده است».

به نوشته این روزنامه، اهالی فلسفه در سراسر دنیا با هدف اعتراض به «بازداشت گسترده دانشجویان» و برگزاری مراسم به وسیله «بخش افراطی‌ رژیم ایران» لغو این مراسم در تهران را درخواست کرده‌اند.

اولین روز جهانی فلسفه، سال 2002 (1381 شمسی) در دفتر مرکزی یونسکو در پاریس برگزار شد.

سه سال بعد، این برنامه‌ از چنان اعتباری برخوردار شد که یونسکو تصمیم گرفت مراسم روز جهانی فلسفه را از انحصار پاریس خارج و امکان برگزاری آن در دیگر کشورها را فراهم کند.

شیلی، مراکش، ترکیه، ایتالیا و روسیه تا کنون میزبان این مراسم بوده‌اند.

توافق برای میزبانی ایران در کنفرانس روز جهانی فلسفه در سال 2008 (1387 شمسی) از سوی دبیرکل پیشین یونسکو، کویچیرو ماتسورا، صورت گرفته بود اما اوایل سال جاری، پس از علنی شدن بیشتر این موضوع، اعتراض به این تصمیم آشکار شد و شدت یافت.

سو ویلیامز، سخنگوی یونسکو، پیش‌تر گفته بود که از سال 2002 (1381 شمسی) ایران همواره در کنفرانس روز جهانی فلسفه شرکت کرده و بنابراین وقتی تهران خواست که میزبان این کنفرانس شود، یونسکو آن را پذیرفت.

به نوشته نیویورک‌ تایمز، کشورهای اروپایی و آمریکا از دبیرکل جدید این سازمان، آیرینا بوکووا خواستند که این مراسم را لغو کند و دانشگاهیان در سراسر دنیا از لغو این مراسم که قرار بود بین 21 تا 23 نوامبر (30 آبان تا 2 آذر) در تهران برگزار شود، استقبال کردند.

براساس جدول زمان‌بندی این سازمان، قرار بود همزمان با مراسم تهران، برنامه روز فلسفه در مقر اصلی این سازمان در پاریس هم برگزار شود که با اعلام امروز یونسکو، برنامه پاریس مراسم اصلی امسال خواهد بود.

همزمان با کنفرانس فلسفه امسال در پاریس با موضوع «فلسفه، تنوع فرهنگی و آشتی فرهنگ‌ها» قرار است برنامه‌هایی در شهرهای مختلف دنیا از جمله، مکزیکوسیتی و داکار برگزار شود.

اعتراض‌ها به برگزاری کنفرانس روز جهانی فلسفه در تهران

به گزارش امروز نیویورک تایمز، بازداشت و اخراج‌ دانشگاهیان پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز سال گذشته ایران و برگزاری این مراسم از سوی «افراطی‌های رژیم ایران» دلیل مخالفت سیاستمداران و سازمان‌های غیرانتفاعی با برگزاری مراسم اصلی روز فلسفه در تهران است.

فرانسه به طور ویژه در متقاعد کردن خانم بوکووا برای لغو مراسم نقش داشته است،‌ اگرچه دیگر کشورهای اتحادیه اروپا نیز از این اقدام فرانسه حمایت می‌کردند.

یک دیپلمات غربی بلندپایه به نیویورک‌ تایمز گفته است که تصمیم‌گیری درباره مکان برگزاری این مراسم از جمله اختیارات دبیرکل است و هیئت اجرایی یونسکو در این زمینه مورد مشورت قرار نگرفته بود.

دیوید تی. کیلیون، سفیر آمریکا در یونسکو، در اوایل ماه جاری در نامه‌ای به دبیرکل یونسکو اعلام کرد که مقام‌های ایرانی قصد دارند از روز جهانی فلسفه برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کنند.

مقام‌های ایران طی یک سال اخیر بارها تاکید کردند که علوم اجتماعی و انسانی غربی برای ایران خطرناک است.

نیویورک تایمز با اشاره به این نوع اظهارات، به نقل از وزیر علوم، تحقیقات و فن‌آوری ایران نوشت که ایجاد هر برنامه جدید درسی در رشته‌های غربی به مطالعه دقیق محتوای آن رشته‌ها و اطمینان از همخوانی آن با ارزش‌های دینی ایران وابسته است و تا زمانی که این اطمینان حاص نشود، ایجاد برنامه‌های جدید درسی متوقف می‌شود.

یک دیپلمات غربی دیگر به نیویورک تایمز گفته است که خانم بوکووا با لغو این مراسم و تلاش در ادامه گفت‌وگو با تهران کار درستی انجام داده است اما باید این کار را زودتر انجام می‌داد.

این دیپلمات غربی برگزاری کنفرانس فلسفه در تهران با توجه به وقایع پس از انتخابات سال گذشته در ایران را «کاملا نامناسب» توصیف کرد و گفت که چنین عملی در تناقض آشکار بین اهداف یونسکو و علم فلسفه بود که به حق تفکر آزاد وابسته است.

به گفته او بحث آزاد در باره فلسفه و از جمله فلسفه غربی در ایران امروز ممکن نیست.

رامین جهانبگلو، نویسنده ایرانی که در سال 1385 زندانی شده بود و در حال حاضر در دانشگاه تورنتو تدریس می‌کند، به همراه دو نفر از همکارانش در «ایتالین ژورنال ری‌ست» پس از اعلام رسمی برگزار شدن مراسم در ایران، تلاش کرد تحریم این مراسم ساماندهی شود.

اوبا ارسال نامه‌ای به دبیرکل یونسکو، از او خواسته بود که در تصمیم این سازمان تجدیدنظر کند.

آقای جهانبگلو نوشته بود که محمود احمدی‌نژاد، یک سیاستمدار افراطی یعنی غلامعلی حداد عادل را در راس انستیتوی فلسفه ایران قرارداده است.

روزنامه نیویورک تایمز در اواخر ماه اکتبر به نقل از آقای جهانبگلو نوشت: روشن است که تحت شرایط کنونی روز جهانی فلسفه نمی‌تواند در وضعیت عادی در ایران برگزار شود و بسیاری از فیلسوف‌ها قادر نیستند آزادانه در آن شرکت کنند.

او به سیاست‌های حکومت ایران در به زندان انداختن «دانشوران و نویسندگان» طی پنج سال گذشته اشاره کرده و ایران امروز را کشوری توصیف کرده بود که «تفکر مستقل و انتقادی» در آن به طور کامل ممنوع است.

آتفرید هافه، فیلسوف آلمانی، که پذیرفته بود سخنران اصلی مراسم تهران باشد، در ماه جولای از حضور در این مراسم انصراف داد و اعلام کرد که به تهران نمی‌رود.

او به روزنامه آلمانی‌ «فرانکفورتر آلجمین زوتانگ» گفت: این خطر وجود دارد که روز جهانی فلسفه از سوی آقای احمدی‌نژاد به عنوان یک برنامه تبلیغاتی مورد سوء استفاده قرار گیرد و در این صورت من نباید به او کمک کنم.

 
 




در ادامۀ موج درخواست ها برای توقف اعتصاب غذای نسرین ستوده، وکیل مدافع زندانی، روز گذشته سیمین بهبهانی (شاعر و همراه جنبش مدنی ایران)، پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی، شهید وقایع بعد از انتخابات) و حدود سی نفر از فعالان مدنی، به دیدار همسر و فرزندان ستوده رفتند تا ضمن اعلام همبستگی با خواسته های وی، از این وکیل حقوق بشر درخواست کنند که "لااقل به خاطر آنها که دوستش دارند و به او نیاز دارند، اعتصاب غذایش را پایان دهد"

 
 

بعد از انتقال زندانیان سیاسی زن زندان اوین به قرنطینه بند متادون، زهرا رهنورد نویسنده و استاد دانشگاه به همین مناسبت مطلبی نوشته و هدف آمران و زندانبانان را از این کار " ترک اعتیاد این زنان به دمکراسی و آزادی" تعبیر و در ادامه تاکید کرده است که این زنان اعتیادشان را به آزادی و دمکراسی ترک نمی کنند.
خبرنگاران سبز/رهبران سبز/حقوق بشر:
یادداشت کوتاه زهرا رهنورد را دراین باره می خوانید :

آزادی و دمکراسی آن چنان دلچسب و شیرین و باشکوه است که آشنایی و شناخت آن هم اعتیاد آور است چه برسد به تجربه کردن و چشیدن مزه آن از نزدیک و این اعتیاد یکی از با شکوه ترین و متعالی ترین اعتیادهای بشری است .زنان و مردانی که به این ماده روی می آورند، خمار نمی شوند ،خمیازه نمی کشند ،دست و پای شان را رو به قبله دراز نمی کنند و به رعشه و عطسه نمی افتند و در عوض کربن مغزشان جای خود را به اکسیژن و فسفر می دهد و از شدت تیز هوشی همه مساله های سخت را حل می کنند .آنها خفقان ، سرکوب، تقلب، تبعیض، گاز فلفل ، باتوم و بستن فله ای روزنامه ها را می شناسند و راه حل همه این مشکلات را می دانند .

ما زنان و مردان حق طلب همه به آزادی و دمکراسی عشق و اعتیاد داریم و نمی توانیم در هیچ بند متادونی این اعتیاد را ترک کنیم زیرا ترک اعتیاد موجب مرض است و سازش و کوتاه آمدن از آرمانهای ملت بدترین مرض هاست .

قرنطینه متادون در بند زنان زندان اوین نماد همان دیوی است که به دست رستم از پای درمی آید و رستم قهرمان ابدی ملت ماست. او هنوز و همیشه زنده است اگر نه در پیکر رستم بلکه در پیکره هر آزاده ای .

اما شما همه زندانبانان ملت ،از آمرین و عاملین هنوز فرصت دارید …


بیهوده زندانیان سیاسی زن را در بند متادون نگه ندارید! آنها اعتیادشان را به آزادی و دمکراسی ترک نمی کنند و از خود به خدا می رسند، اما شما که مدعی العموم اسلام هستید، بیایید و از سیره پیامیر (ص )نسبت به زنان پیروی کنید.همه زنان را در هر کجا که اسیر و دربند هستند بی قید و شرط آزاد کنید، چه در تبعیدها و انفرادی ها، چه در بند متادون و چه در تهران و شهرستانها. شما همین امروز می توانید وکیل آزاده نسرین ستوده ، مهدیه گلرو ، بهاره هدایت ، فاطمه رهنما ، نازنین خسروانی ،عاطفه نبوی و… را آزاد کنید.هیچگاه برای این کار دیر نیست .

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته