-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

Best of Balatarin for 11/09/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




چون به هر حال نتیجه‌ی انتخابات هرچی که باشه تو زندگی اونا بیشتر تاثیر داره تا زندگی ما!
با ۲۲۶ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


تقي پور وزير ارتباطات در پاسخ به سوالي در مورد گران بودن هزينه اينترنت پرسرعت در ايران در قياس با ديگر كشورها و كيفيت پايين آن اين پاسخ را مي دهد: كي گفته خارج اينترنت ارزونه؟ ا لندن رفتيم هتل 20 پوند پول اينترنت داديم! وقتي مجري در پاسخ مي گويد بابا اونجا هتله فرق مي كنه، اقاي وزير بر پاسخش اصرار مي كند!
با ۱۹۲ امتیاز و ۴۵ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 


ايران نخستين کشور عضو اوپک است که حاضر شده با سهمی کمتر از ۵۰ درصد منابع نفت خود را در اختيار يک کشور ديگر قرار دهد. چرا بازار ايران روز به روز از کالاهای بنجل چينی پرتر می شود؟ چرا کاميون ها و تريلرهای غير مجهز چينی که به "جلاد جاده ها" معروف شده اند در سال های اخير جاده های ايران را پر کرده اند و به رغم تلفات جانی و خسارات مالی شديدی که وارد ساخته اند، همچنان اجازه ورود می گيرند؟ گزارش تازه ای در پايگاه اينترنتی ندای سبز آزادی می کوشد با مرور پرونده معاملات ايران بر باد ده چين در ده ساله گذشته پاسخ اين پرسش ها را روشن کند. نظارت بر اين قراردادهای ننگين که بعضا قرارداد دارسی را در صد سال پيش تداعی می کند، مستقيما به دفتر سيدعلی خامنه ای منتقل شده است. از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، اين قراردادهای نفتی حجمی بسيار بزرگ تر يافته اند و رئيس دولت های نهم و دهم با هدستی دفتر رهبری، قدم به قدم بر دامنه امتيازات چين افزوده اند. امتيازاتی که تنها در دوران استعمار بريتانيا تنها بريتيش پرتوليوم ممکن بود در منابع نفتی ايران کسب کند، اکنون به شرکت ملی نفت چين و شرکت وابسته به آن "سينوپک" انتقال يافته است. برپايه گزارش ندای سبز آزادی، در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ ميلادی، هنگامی که محمد خاتمی رئيس جمهور ايران بود، ملاقات هائی ميان مقامات ايرانی و چينی به عقد يک قرارداد ۴ ميليارد دلاری با سينوپک منتهی شد. در چارچوب اين قرارداد قرار بود چينی ها با توجه به وجود سفره های نفتی مشترک با کشورهای همسايه ايران در خليج فارس پژوهش های اکتشافی را برای بهره برداری از اين ذخائر انجام دهند. مدتی بعد، علی اکبر ولايتی مشاور بين المللی آقای خامنه ای از دولت خاتمی خواست که گزارش مذاکرات مربوط به اين همکاری ها را تسليم دفتر رهبری کند. از آن به بعد، روند تحولات زير نظارت مستقيم دفتر رهبری به مسيری کاملا متفاوت افتاد. ندای سبز آزادی می نويسد:" از سال ۲۰۰۵ ميلادی سطح مذاکرات زير نظر مستقيم دفتر رهبری از سينوپک به "چايناپتروليوم" يعنی شرکت دولتی نفت چين ارتقاء يافت. در ماه مارس سال ۲۰۰۵ ميلادی چاينا پتروليوم آمادگی خود را برای امضای نهائی قرارداد با ايران اعلام کردند. در چارچوب اين قرارداد چينی ها می پذيرفتند که روزانه ۸۰۰ هزار بشکه نفت خام از منابع خليج فارس استخراج کنند. اما شرايطی که چينی ها تعيين کردند کاملا شبيه شرايط شرکت های نفتی در دوران استعمار سياه بود: مدت قرارداد بايد ۲۰ سال می بود. از سوی ديگر برای تمام اين مدت چين نبايد بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار به ايران می پرداخت. در چارچوب اين قرارداد، چين می توانست هر سال ۲۹۲ ميليون بشکه نفت ايران را برداشت کند. ظرف ۲۰ سالی که برای مدت قرارداد پيشنهاد شده بود، برداشت چين به ۵ ميليارد و ۸۴۰ ميليون بشکه بالغ می شد. حالا به فرض اين که ميانگين بهای هر بشکه نفت خام ظرف ۲۰ سال در سطح فعلی بماند و از ۸۰ دلار هم فراتر نرود. درآمد چين از نفت ايران جمعا به ۴۶۷ ميليارد و ۲۰۰ ميليون دلار می رسيد. از اين مبلغ می بايست حداکثر ۱۰۰ ميليارد دلار نصيب ايران می شد که کمی بيشتر از ۲۰ درصد کل درآمد است. برپايه گزارش ندای سبز آزادی، اين قرارداد عجيب و اسارت بار به تاييد دفتر رهبری رسيد، اما دولت خاتمی تا پايان ماموريت خود آن را امضا نکرد. سرانجام مقامات وزارت نفت در آوريل سال ۲۰۰۵ يکسال پس از پيروزی احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری دوره نهم، آن را امضا کردند. اين قرارداد، پس از يک سال تهديد و تمهيد حدود ۵۰ نماينده مخالف آن در مجلس، در سال ۲۰۰۶ ميلادی با عنوان "طرح توسعه و بازسازی صنعت نفت و گاز" از تصويب مجلس فرمانبردار رهبری نيز گذشت. چينی ها، شادمان از تصويب نهائی قرارداد، بلافاصله نخستين پيش پرداخت آن را به حسابی که به همين منظور در يک بانک چينی گشايش يافته بود، واريز کردند. اما در بخشی از اين قرارداد قيد شده بود که ايران موظف است معادل ۲۰ درصد درآمد خود را صرف خريد کالاهای چينی کند. رسوائی به همينجا خاتمه نيافت. مدتی پس از تصويب قرارداد در مجلس، دولت ايران از چين خواست که سطح برداشت خود را از روزی ۸۰۰ هزار بشکه به روزی يک ميليون بشکه افزايش دهد. چينی ها اين پيشنهاد را پذيرفتند. اما متقابلا ايران را مجبور کردند که به جای ۲۰ درصد درآمد خود، ۴۵ درصد آن را صرف خريد کالاهای چينی کند. تعيير اين بند قرارداد در دسامبر سال ۲۰۰۶ به امضای طرفين رسيد و سال ۲۰۲۶ ميلادی به عنوان سال پايان قرارداد تعيين شد. مفاد اين قرارداد ننگين و ضمائم آن، به گزارش ندای سبز آزادی تا ماه مه سال جاری ميلادی مو به مو اجرا شد. نخستين نتيجه اجرای اين قرارداد، اشباع بازار ايران از کالاهای بنجل چينی و ورشکستگی عظيم توليد کنندگان داخلی بود. اما از ماه مه امسال، پس از اشکار شدن آثار تحريم های بين المللی، فاجعه ابعاد بسيار گسترده تری يافت. راه سبز آزادی می نويسد:"در ماه مه امسال گروهی به نمايندگی از سوی دفتر آيت الله خامنه ای و دولت، عازم شانگهای شدند تا اين قرارداد را مجددا مورد بازنگری قرار دهند." در جريان همين سفر بود که مدت قرارداد نفتی از ۲۰ سال به ۳۵ سال افزايش يافت، حوزه های نفتی "آزادگان جديد"، "ايلام" و "رستم جنوبی" نيز بر حوزه های استخراج چينی ها افزوده شدند. در همين سفر، يک بند الحاقی هم به امضای دو نفر رسيد. به موجب اين الحاقيه، چينی ها پذيرفتند که در حوزه های نفتی ابوذر، دارا و درود منابع جديد نفتی را کشف و استخراج کنند. اما شرط آن ها اين بود که برای ۳۵ سال آينده سهم ايران از اين منابع ۴۵ درصد و سهم چين ۵۵ درصد باشد. به نوشته راه سبز آزادی، فاجعه بارتر اين که ايران بايد در برابر دريافت ۴۵ درصد درآمدها ۶۰ درصد هزينه های اکتشاف و استخراج را بپردازد. اما چينی ها با ۵۵ درصد درآمد تنها ۴۰ درصد هزينه ها را می پردازند. يکی ديگر از توافق های ننگين حاصل شده ميان ايران و چين اين است که ايران حق دارد تنها ۳۰ درصد نفت استخراج شده در اين منابع را به صورت مستقيم بفروشد و انتخاب مشتری و تعيين قيمت فروش ۷۰ درصد بقيه ذخائر در انحصار چين خواهد بود. ارزش اين ذخائر در مجموع ۳۵۰ تا ۵۵۰ ميليارد دلار برآورد شده است. بندهای ديگری که در توافق های ماه مه امسال بر قرارداد قبلی افزوده بود، چنين است: - يک سوم نيروی انسانی و کالاهای سرمايه ای لازم برای اجرای قرارداد ايرانی و دو سوم آن چينی خواهد بود. - بر مبنای ارقام قراداد ۲۸ درصد ارزش افزوده اين قرارداد سهم ايران و ۷۲ درصد آن سهم چين است. در مذاکرات ماه مه امسال در شانگهای، ضمنا توافق شده است که سيستم موشکی چينی "يی.و.آ" به قيمت حدود ۱۲ ميليارد دلار در اختيار سپاه پاسداران قرار گيرد و از هم اکنون تا سال ۲۰۱۴ ميلادی حدود ۴ هزار و ۵۰۰ کارشناس و مستشار نظامی به استخدام نهادهای نظامی و امنيتی جمهوری اسلامی در آيند. يک نکته تکان دهنده ديگر به استناد گزارش ندای سبز آزادی، اين است که ۲۰ درصد درآمدهای ايران از قراردادهای تازه، هرگز به ايران باز نخواهد گشت. بخشی از اين سرمايه در حساب های ويژه ای که در دو بانک چينی گشايش يافته می ماند و بخشی از آن نيز صرف سرمايه گذاری در مناطق ويژه تجاری و اقتصادی چين می شود. کارشناسان اقتصادی معتقدند که توافق های اخير علاوه بر تاثير مخربی که بر بازار داخلی ايران نهاده، قدرت واحد پول چين (يوان) را ظرف دو سال آينده در معاملات ارزی ايران به شدت افزايش می دهد و سبب می شود که اين ارز، از يورو و دلار پيشی بگيرد.
با ۱۵۳ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


امروز 17 ابان در دانشگاه گیلان نقد فیلم از طرف بسیج دانشجویی دانشکده فنی برگذار شد که در ان یک روحانی با نام فامیلی صادقی ه برای نقد اورده بودند این روحانی وقت زیادی را برای کوبیدن عوامل وخود موضوع فیلم تلف کرد تا جایی که دانشجوها با هیاهوی زیاد سخنان وی را قطع کردند وخواستار دیدن فیلم شدند وی در طول پخش فیلم بارها ان را قطع میکرد تا به تفسیر فیلم بپردازد ولی هر بار که این کار را میکرد فحش میخورد و در اخر فیلم که با سنگسار ثریا تمام میشد قصد نداشت ان را پخش کند که ناکام ماند دانشجویان بعد از اتمام فیلم به شدت این متحجر که سعی داشت از عمل سنگسار دفاع کند را کوبیدند به گونه ای که دیگر فرار را برقرار ترجیح داد ودر پوشش دوستان همفکر بسیجی خود از دانشکده خارج شد متاسفانه من وقت ندارم بیشتر توضیح بدهم چون کلاس دارم از این ماجرا هنوز نیم ساعت نگذشته ................
با ۱۴۷ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حتما به خاطر میآورید، روز مرگ خمینی بود و سید حسن خمینی میخواست در محل مقبره پدربزرگش سخنرانی کند، اما نوچه های احمدی نژاد و خامنه ای به او اجازه اینکار را ندادند؟ اما یک چیز دیگر را هم امیدوارم یادتان بیاید: که اینهائی که شعار میدادند تعداد زیادی پرچم های زرد حزب الله را حمل میکردند، و یکی از شعارهائی مرتب تکرار میکردند این بود: «نواده روح الله، سید حسن نصر الله». یادتان هست؟ خوب، من حرف زیادی ندارم، فقط میخواستم بگویم امروز وقتی ویدئوی نصر الله را دیدم که با آن پرچم زرد حزب الله پشت سرش فریاد میکشید که خمینی «عرب است و عرب زاده است»، این حرفهایش مرا مستقیم برد به آن روز، و احساس غریبی بهم دست داد از اینکه ناگهان متوجه شدم که آن شعار بسیجی ها آنطوری که من فکر میکردم بی معنی نبوده. اعتراف میکنم که تازه امروز فهمیدم معنای واقعی آن شعار چه بود که میگفتند سید حسن نصر الله نواده روح الله... اجازه بدهید ویدئویی از آن شعار ها را که آن روز در همین وبلاگ گذاشتم را اینجا هم برایتان همراه حرفهای نصرالله کپی کنم...
با ۱۴۳ امتیاز و ۲۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جامعه مدرسين قم و نجف(متقن) نه تنها تقليد از خامنه اي بلکه تقليد از علماي اخفشي که در قم به ديدار خامنه اي رفتند را هم حرام اعلام کرد.لذا مرجعيت و ولايت خامنه اي شرعا باطل شد.
با ۱۳۲ امتیاز و ۲۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


لطفا به"دقیقه 19 ، ثانیه 50 "بروید. دقیقا جملات زیر را میگوید: "...أن يكون المقصود إيران، مع أنّه اليوم في إيران لا يوجد شيء اسمه تفريس ولا حضارة فارسية، الموجود في إيران الحضارة الإسلامية، الموجود في إيران هو دين محمد العربي الهاشمي المكي القَرَشِي التُّهامي المُضَري، ومؤسس الجمهورية الإسلامية هو عربي ابن عربي ابن رسول الله محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم، والمرشد الأعلى في الجمهورية الإسلامية اليوم سماحة الإمام السيد الخامنئي قَرَشِي هاشمي ابن رسول الله ابن علي ابن أبي طالب وفاطمة الزهراء وهؤلاء عرب." معنی فارسی: "امروز در ایران چیزی به نام پارسی و تمدن ایرانی وجود ندارد، آنچه در ایران هست، تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست،‌ دین عربیِ هاشمیِ مکیِ قریشیِ تهامیِ مضریِ محمد است. و بنیانگذار آن [آیت الله خمینی] هم عرب و فرزندِ عرب و فرزند پیامبر خدا محمد است. رهبر کنونی اش، حضرت امام خامنه ای هم سید قریشی و هاشمی و پسر پیامبر خداست، پسر علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست، که اینها عرب هستند ... " برای مشاهده به RealPlayer نیاز دارید.-
با ۱۲۶ امتیاز و ۳۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سحام نیوز: روز گذشته هنگامی که آیت الله بیات به قصد دیدار با مهدی کروبی به منزل ایشان مراجعت نمود، با ممانعت نیروهای امنیتی روبرو گردید. به گزارش خبرنگار سحام نیوز آیت الله بیات پس از گفتگویی تلفنی با مهدی کروبی، جهت ملاقات حضوری به منزل ایشان مراجعت نمودند. در پی این تماس تلفنی،بیش از ده نفراز نیروهای امنیتی با استقراردر درب منزل مهدی کروبی از ورود آیت الله بیات به منزل ایشان خودداری به عمل آوردند
با ۱۲۲ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


يران نخستين کشور عضو اوپک است که حاضر شده با سهمی کمتر از ۵۰ درصد منابع نفت خود را در اختيار يک کشور ديگر قرار دهد. چرا بازار ايران روز به روز از کالاهای بنجل چينی پرتر می شود؟ چرا کاميون ها و تريلرهای غير مجهز چينی که به "جلاد جاده ها" معروف شده اند در سال های اخير جاده های ايران را پر کرده اند و به رغم تلفات جانی و خسارات مالی شديدی که وارد ساخته اند، همچنان اجازه ورود می گيرند؟ گزارش تازه ای در پايگاه اينترنتی ندای سبز آزادی می کوشد با مرور پرونده معاملات ايران بر باد ده چين در ده ساله گذشته پاسخ اين پرسش ها را روشن کند. نظارت بر اين قراردادهای ننگين که بعضا قرارداد دارسی را در صد سال پيش تداعی می کند، مستقيما به دفتر سيدعلی خامنه ای منتقل شده است. از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، اين قراردادهای نفتی حجمی بسيار بزرگ تر يافته اند و رئيس دولت های نهم و دهم با هدستی دفتر رهبری، قدم به قدم بر دامنه امتيازات چين افزوده اند. امتيازاتی که تنها در دوران استعمار بريتانيا تنها بريتيش پرتوليوم ممکن بود در منابع نفتی ايران کسب کند، اکنون به شرکت ملی نفت چين و شرکت وابسته به آن "سينوپک" انتقال يافته است. برپايه گزارش ندای سبز آزادی، در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ ميلادی، هنگامی که محمد خاتمی رئيس جمهور ايران بود، ملاقات هائی ميان مقامات ايرانی و چينی به عقد يک قرارداد ۴ ميليارد دلاری با سينوپک منتهی شد. در چارچوب اين قرارداد قرار بود چينی ها با توجه به وجود سفره های نفتی مشترک با کشورهای همسايه ايران در خليج فارس پژوهش های اکتشافی را برای بهره برداری از اين ذخائر انجام دهند. مدتی بعد، علی اکبر ولايتی مشاور بين المللی آقای خامنه ای از دولت خاتمی خواست که گزارش مذاکرات مربوط به اين همکاری ها را تسليم دفتر رهبری کند. از آن به بعد، روند تحولات زير نظارت مستقيم دفتر رهبری به مسيری کاملا متفاوت افتاد. ندای سبز آزادی می نويسد:" از سال ۲۰۰۵ ميلادی سطح مذاکرات زير نظر مستقيم دفتر رهبری از سينوپک به "چايناپتروليوم" يعنی شرکت دولتی نفت چين ارتقاء يافت. در ماه مارس سال ۲۰۰۵ ميلادی چاينا پتروليوم آمادگی خود را برای امضای نهائی قرارداد با ايران اعلام کردند. در چارچوب اين قرارداد چينی ها می پذيرفتند که روزانه ۸۰۰ هزار بشکه نفت خام از منابع خليج فارس استخراج کنند. اما شرايطی که چينی ها تعيين کردند کاملا شبيه شرايط شرکت های نفتی در دوران استعمار سياه بود: مدت قرارداد بايد ۲۰ سال می بود. از سوی ديگر برای تمام اين مدت چين نبايد بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار به ايران می پرداخت. در چارچوب اين قرارداد، چين می توانست هر سال ۲۹۲ ميليون بشکه نفت ايران را برداشت کند. ظرف ۲۰ سالی که برای مدت قرارداد پيشنهاد شده بود، برداشت چين به ۵ ميليارد و ۸۴۰ ميليون بشکه بالغ می شد. حالا به فرض اين که ميانگين بهای هر بشکه نفت خام ظرف ۲۰ سال در سطح فعلی بماند و از ۸۰ دلار هم فراتر نرود. درآمد چين از نفت ايران جمعا به ۴۶۷ ميليارد و ۲۰۰ ميليون دلار می رسيد. از اين مبلغ می بايست حداکثر ۱۰۰ ميليارد دلار نصيب ايران می شد که کمی بيشتر از ۲۰ درصد کل درآمد است. برپايه گزارش ندای سبز آزادی، اين قرارداد عجيب و اسارت بار به تاييد دفتر رهبری رسيد، اما دولت خاتمی تا پايان ماموريت خود آن را امضا نکرد. سرانجام مقامات وزارت نفت در آوريل سال ۲۰۰۵ يکسال پس از پيروزی احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری دوره نهم، آن را امضا کردند. اين قرارداد، پس از يک سال تهديد و تمهيد حدود ۵۰ نماينده مخالف آن در مجلس، در سال ۲۰۰۶ ميلادی با عنوان "طرح توسعه و بازسازی صنعت نفت و گاز" از تصويب مجلس فرمانبردار رهبری نيز گذشت. چينی ها، شادمان از تصويب نهائی قرارداد، بلافاصله نخستين پيش پرداخت آن را به حسابی که به همين منظور در يک بانک چينی گشايش يافته بود، واريز کردند. اما در بخشی از اين قرارداد قيد شده بود که ايران موظف است معادل ۲۰ درصد درآمد خود را صرف خريد کالاهای چينی کند. رسوائی به همينجا خاتمه نيافت. مدتی پس از تصويب قرارداد در مجلس، دولت ايران از چين خواست که سطح برداشت خود را از روزی ۸۰۰ هزار بشکه به روزی يک ميليون بشکه افزايش دهد. چينی ها اين پيشنهاد را پذيرفتند. اما متقابلا ايران را مجبور کردند که به جای ۲۰ درصد درآمد خود، ۴۵ درصد آن را صرف خريد کالاهای چينی کند. تعيير اين بند قرارداد در دسامبر سال ۲۰۰۶ به امضای طرفين رسيد و سال ۲۰۲۶ ميلادی به عنوان سال پايان قرارداد تعيين شد. مفاد اين قرارداد ننگين و ضمائم آن، به گزارش ندای سبز آزادی تا ماه مه سال جاری ميلادی مو به مو اجرا شد. نخستين نتيجه اجرای اين قرارداد، اشباع بازار ايران از کالاهای بنجل چينی و ورشکستگی عظيم توليد کنندگان داخلی بود. اما از ماه مه امسال، پس از اشکار شدن آثار تحريم های بين المللی، فاجعه ابعاد بسيار گسترده تری يافت. راه سبز آزادی می نويسد:"در ماه مه امسال گروهی به نمايندگی از سوی دفتر آيت الله خامنه ای و دولت، عازم شانگهای شدند تا اين قرارداد را مجددا مورد بازنگری قرار دهند." در جريان همين سفر بود که مدت قرارداد نفتی از ۲۰ سال به ۳۵ سال افزايش يافت، حوزه های نفتی "آزادگان جديد"، "ايلام" و "رستم جنوبی" نيز بر حوزه های استخراج چينی ها افزوده شدند. در همين سفر، يک بند الحاقی هم به امضای دو نفر رسيد. به موجب اين الحاقيه، چينی ها پذيرفتند که در حوزه های نفتی ابوذر، دارا و درود منابع جديد نفتی را کشف و استخراج کنند. اما شرط آن ها اين بود که برای ۳۵ سال آينده سهم ايران از اين منابع ۴۵ درصد و سهم چين ۵۵ درصد باشد. به نوشته راه سبز آزادی، فاجعه بارتر اين که ايران بايد در برابر دريافت ۴۵ درصد درآمدها ۶۰ درصد هزينه های اکتشاف و استخراج را بپردازد. اما چينی ها با ۵۵ درصد درآمد تنها ۴۰ درصد هزينه ها را می پردازند. يکی ديگر از توافق های ننگين حاصل شده ميان ايران و چين اين است که ايران حق دارد تنها ۳۰ درصد نفت استخراج شده در اين منابع را به صورت مستقيم بفروشد و انتخاب مشتری و تعيين قيمت فروش ۷۰ درصد بقيه ذخائر در انحصار چين خواهد بود. ارزش اين ذخائر در مجموع ۳۵۰ تا ۵۵۰ ميليارد دلار برآورد شده است. بندهای ديگری که در توافق های ماه مه امسال بر قرارداد قبلی افزوده بود، چنين است: - يک سوم نيروی انسانی و کالاهای سرمايه ای لازم برای اجرای قرارداد ايرانی و دو سوم آن چينی خواهد بود. - بر مبنای ارقام قراداد ۲۸ درصد ارزش افزوده اين قرارداد سهم ايران و ۷۲ درصد آن سهم چين است. در مذاکرات ماه مه امسال در شانگهای، ضمنا توافق شده است که سيستم موشکی چينی "يی.و.آ" به قيمت حدود ۱۲ ميليارد دلار در اختيار سپاه پاسداران قرار گيرد و از هم اکنون تا سال ۲۰۱۴ ميلادی حدود ۴ هزار و ۵۰۰ کارشناس و مستشار نظامی به استخدام نهادهای نظامی و امنيتی جمهوری اسلامی در آيند. يک نکته تکان دهنده ديگر به استناد گزارش ندای سبز آزادی، اين است که ۲۰ درصد درآمدهای ايران از قراردادهای تازه، هرگز به ايران باز نخواهد گشت. بخشی از اين سرمايه در حساب های ويژه ای که در دو بانک چينی گشايش يافته می ماند و بخشی از آن نيز صرف سرمايه گذاری در مناطق ويژه تجاری و اقتصادی چين می شود. کارشناسان اقتصادی معتقدند که توافق های اخير علاوه بر تاثير مخربی که بر بازار داخلی ايران نهاده، قدرت واحد پول چين (يوان) را ظرف دو سال آينده در معاملات ارزی ايران به شدت افزايش می دهد و سبب می شود که اين ارز، از يورو و دلار پيشی بگيرد
با ۱۰۶ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


در دو سه روز اخیر ویدئویی از یکی از سخنرانیهای تلویزیونی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سایت یوتیوب منتشر شده که واکنش بسیاری از کاربران ایرانی شبکه اینترنت را برانگیخته است. ویدئو شامل بخشهایی از دو سخنرانی جداگانه سید حسن نصرالله است که سال گذشته در زمانهای متفاوتی ایراد شده و در نیمه نخست ویدئو که بخش بحث برانگیز آن است، صدا و تصویر با یکدیگر هماهنگ نیستند و همین باعث شده که بسیاری در اصالت آن تردید کنند و آن را دروغ و جعلی بپندارند. هرچند، متن این اظهارات در سایت اینترنتی المنار، متعلق به حزب الله لبنان وجود دارد و قابل دسترسی است. ترجمه سخنان بخش نخست ویدئو این است: " ... شاید منظور، ایران باشد اما در ایران امروز چیزی به نام پارسی سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است که درود خداوند بر او و خاندانش باد. امروز رهبر در جمهوری اسلامی، امام سید خامنه ای قریشی هاشمی، فرزند پیامبر خدا و فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست که عرب بودند. شاید منظور ایران باشد ...". در بخش دوم ویدئو که صدا و تصویر با یکدیگر هماهنگ می شود، سید حسن نصرالله سخنانی در مورد حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران بیان می کند: "... در چند هفته اخیر، بعضیها رؤیای پایان انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را در ایران در سر پروراندند اما این رؤیاها سراب است. این ایرانی که خیلیها در دنیا رخدادهای اخیرش را بزرگنمایی کردند، من امروز به شما تأکید می کنم که این ایران، نظام و حکومت و مردم و نخبگانش به برکت وجود رهبری حکیم، شجاع، رحیم، مدیر و مدبر، رهبری تاریخی که جناب امام سید خامنه ای – سایه اش پاینده باد – است، و به برکت حضور تاریخی سی ساله مردم، امروز نیرومندتر از پیش از بحران خارج شده و همین گونه که هست خواهد ماند ...". آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است دفاع از هویت عربی بخش اول سخنرانی که به فرهنگ و تمدن ایران مربوط می شود برای طیف گسترده ای از ایرانیان، ناخوشایند و غیرقابل قبول بوده است؛ بیشتر ایرانیان، تمدن خود را آمیزه ای از اسلامیت و ایرانیت می دانند، بسیاری اساساً با اسلامی دانستن این تمدن مخالفند و ایرانیانی هم هستند که اساساً با عناصر اسلامی در فرهنگ و تمدن ایرانی مخالفت می ورزند. از سوی دیگر، سید حسن نصرالله و دیگر مقامات حزب الله معمولاً در موضعگیریها و سخنرانیهایش می کوشند که وارد مسائل داخلی ایران نشوند و همچنین، توجه به اصطلاحاتی که در سخنان دبیرکل حزب الله به کار رفته و شرایط زمانی که این سخنان بیان شده می تواند نکاتی را در مورد اظهارات او روشنتر سازد. حزب الله لبنان تقریباً همه روزه در مطبوعات عربی و به صورت پی در پی در اظهارنظرهای بسیاری از سیاستمداران عرب به عنوان نیرویی "آلت دست" برای توسعه قدرت و نفوذ ایران در خاورمیانه مطرح می شود. انتقادی که بر سخنان سید حسن نصرالله وارد می شود، انگشت گذاشتن او بر تبار اجدادی رهبر کنونی و پیشین ایران برای یافتن ریشه های عربی در حکومت جمهوری اسلامی و تقویت موضع خود در برابر کسانی است که او را در خدمت اهداف ایرانی و غیراسلامی می بینند. بسیاری از سیاستمداران عرب این دیدگاه را مطرح می کنند که ایران در پس ظاهری اسلامی و شیعه، در واقع به دنبال احیای شاهنشاهی باستانی پیش از اسلام خود است که حتی اگر نام اسلامی داشته و به جای شاهنشاه، ولی فقیه در رأس آن باشد، منافع "توسعه طلبانه" و "ایرانی" خود را بر اسلام ترجیح خواهد داد و چه بسا برای تأمین این منافع با آمریکا و اسرائیل هم از در سازش یا حتی اتحاد وارد شود. در سالهای اخیر که مقامات ایرانی بر خلاف گذشته گاه به ستایش شخصیتهای ایرانی پیش از اسلام می پردازند یا از ایرانی شدن اسلام در کشورشان سخن می گویند، این گونه اظهارنظرها در برخی مطبوعات عربی به عنوان نشانه ای برای تقویت فرضیه احیای ایران پیش از اسلام مطرح می شود. سید حسن نصرالله در زمانی سخنان مربوط به تمدن ایرانی را بیان کرده که به دلیل فضای انتخاباتی لبنان، انتقاد از ارتباط حزب الله با ایران و متهم کردن این حزب به ابزار احیای شاهنشاهی ایرانی اوج گرفته بود و وی در پاسخ به این انتقادات و اتهامات، بر هویت عربی و اسلامی حزب الله پای فشرده، اسلامی بودن کشور حامی این حزب یعنی ایران را برجسته کرده و تبار عربی رهبر کنونی و رهبر پیشین ایران را هم شاهد گرفته است. اگر در ویدئویی که در سایت یوتیوب منتشر شده، بخشهای قبلی سخنان سید حسن نصرالله هم گنجانده می شد، تحلیل اظهارات و یافتن انگیزه آن به شکل روشنتری امکانپذیر می شد. اینکه با وجود گذشت بیش از شانزده ماه از اظهارات سید حسن نصرالله، ویدئوی سخنان بحث برانگیز او در شرایطی منتشر می شود که رویارویی حزب الله با رقیبانش وارد دوران اوج تازه ای شده و فشار بر این حزب شدت گرفته است، نشانه ای است از اینکه ارتباط حزب الله با ایران تا چه حد به عنوان پاشنه آشیل و نقطه آسیب پذیر این حزب به کار می رود و تکیه بر هویت عربی برای حزب الله تا چه اندازه اهمیت دارد. تمدن پارسی یا ایرانی؟ نکته دیگر در عباراتی است که سید حسن نصرالله در سخنانش به کار برده است. وی منکر وجود پارسی سازی (به عربی: تفریس) و تمدن پارسی (الحضارة الفارسیة) در ایران شده است؛ در متون عربی، عبارت الحضارة الفارسیة برای تمدن ایران پیش از اسلام به کار می رود و نویسندگان در اشاره به فرهنگ و تمدن ایران پس از اسلام یا فرهنگ کنونی ایران، این عبارت را به کار نمی برند. انکار تفریس یا پارسی سازی هم به معنی تکذیب دیدگاه آن دسته از سیاستمداران و نویسندگان عرب است که می گویند حکومت ایران به سمت زدودن اسلام و احیای شاهنشاهی پارسی پیش می رود. بسیاری از سیاستمداران عرب این دیدگاه را مطرح می کنند که ایران در پس ظاهری اسلامی و شیعه، در واقع به دنبال احیای شاهنشاهی باستانی پیش از اسلام خود است. اینکه فرهنگ و تمدن امروز ایران تا چه حد ایرانی است و تا چه حد اسلامی، موضوع مناقشه برانگیزی است که دیدگاههای مختلفی در مورد آن وجود دارد اما اینکه فرهنگ و تمدن این کشور آمیزه ای از هر دو عنصر ایرانی و اسلامی است، اصلی بدیهی و پذیرفته شده است؛ معمولاً کسی به انکار این واقعیت برنمی خیزد که هم عناصر سرزمینی و هم عنصر مذهبی از مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده هر فرهنگ و تمدنی اند و تنها اهمیت این مؤلفه ها نسبت به یکدیگر است که در کشورهای مختلف با هم تفاوت دارد. سید یا عرب؟ انتقاد دیگری که بر سخنان سید حسن نصرالله وارد می شود، انگشت گذاشتن او بر تبار اجدادی رهبر کنونی و پیشین ایران برای یافتن ریشه های عربی در حکومت جمهوری اسلامی و تقویت موضع خود در برابر کسانی است که او را در خدمت اهداف ایرانی و غیراسلامی می بینند. آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای با وجود اینکه خود را از تبار پیامبر اسلام می دانند اما هیچکدامشان هیچگاه خود را عرب معرفی نکرده و پیوستگی اجدادی با خاندان پیامبر اسلام را به عنوان تفاوت خود با ایرانیانی که تبار عربی ندارند مطرح نساخته اند. اگر با استدلال سید حسن نصرالله قرار باشد رهبران ایران را عرب فرض کرد و با این فرض، ادعایی سیاسی را به کرسی نشاند، چه بسا با اطلاع از تبار اجدادی دیگر رهبران جهان و با همین استدلال، ادعاهای ضد و نقیض و عجیب و غریبی از وابستگی کشورها و جریانهای سیاسی به یکدیگر مطرح شود.
با ۱۰۳ امتیاز و ۱۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری هرانا - بهاره هدایت عضو شورای مرکز دفتر تحکیم وحدت به قرنطینه بند متادون منتقل شده است.محبوبه جوادی، مادر بهاره هدایت در مصاحبه با "روز" از انتقال این فعال دانشجویی و سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون خبرمی دهد و می گوید تلفن های زندانیان سیاسی زن از روز چهارشنبه قطع شده و خانواده های آنان به شدت نگران وضعیت فرزندانشان هستند.بهاره هدایت، عضو دفتر تحکیم وحدت، به نه سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مادر این فعال دانشجویی می گوید: بهار مسئول کتابخانه بند نسوان شده بود اما یکباره او را کنار گذاشتند و درهای کتابخانه را بستند؛ سپس بچه ها را ممنوع التلفن کردند. ما از روز چهارشنبه هیچ خبری از بهار نداریم اما از طریق برخی زندانیان عادی شنیده ایم که بهار را همراه با سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون منتقل کرده اند.مادر بهاره هدایت با ابراز نگرانی از وضعیت دخترش می افزاید: هر روز خبر جدیدی به گوشمان می رسد که به شدت نگرانمان کرده است. تنها میدانیم که بعد از قطع تلفن ها، بچه ها نسبت به این موضوع اعتراض و بعد از اعتراض آنها را به بند متادون منتقل کرده اند و در این بند در اتاقی در بسته، یعنی به شکل سلولی چند نفره هستند. هیچ خبر دیگری نداریم اما از گوشه و کنار می شنویم که برخی را به انفرادی برده و برخی اعتصاب غذا کرده اند اما نمیدانیم این اخبار تا چه اندازه صحت دارد. خانم جوادی با اشاره به تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی زن می گوید: نمیدانیم اصل قضیه چیست و دلیل این برخوردها چیست. الان زندان اوین هم به شدت سرد شده و باید برای بهار لباس ببریم. از طرفی بی خبری از وضعیت او با توجه به شایعاتی که به گوش می رسد امان ما را بریده است.انتقال زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون در حالی صورت گرفته که هنوز دلیل مشخصی برای افزایش فشارها بر این زندانیان ذکر نشده است.
با ۱۰۰ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


افشای قرارداد نفتی حکومت با دولت چین via Iran Green Voice Feed - Persian by سردبیر سوم on 11/4/10 ندای سبز آزادی: طی سالهای اخیر بویژه در ماههای گذشته و پس از شدت یافتن تحریمها ، حکومت ایران تلاش فراوانی برای گسترش روابط تجاری ، بانکی و نفتی با چینی ها به خرج داده است. چینی ها هم متقابلا در حوزه همکاریهای نظامی و صنعتی در ایران بسیار فعالتر از همیشه ظاهر شده اند و سعی کرده اند از موقعیت پیش آمده نهایت استفاده را ببرند. در این میان البته نقش مقامهای موثر دفتر رهبری ایران و نیروهای سپاهی و امنیتی در تقویت روابط با دولت چین آشکارا دیده می شود. شاید یکی از علل اصلی جهش ارتباطات اخیر بین دو کشور ، مقاومت چینی ها در برابر بخشی از تحریم های اعمال شده علیه حکومت ایران است و پایبندی به اجرای قرار دادهای فی مابین دو دولت علیرغم فشارهای جهانی. بعلاوه چین که بعنوان اژدهای اقتصادی عصر حاضر رشد عظیمی را تجربه می کند نیاز به بازارهای تازه و ورود به عرصه های اقتصادی بیشتری دارد که برخی ریسک های سنگین اقصادی و سیاسی آنان را موجه می سازد. بویژه دولتی مانند دولت ایران که منابع سرشار انرژی را در اختیار دارد و برای ماندگاری بر مسند قدرت و حفظ حکومت علیرغم تزلزل مشروعیت ، از خدشه دار شدن استقلال کشور هم ابائی ندارد ، طعمه مناسبی برای اقتصاد مهاجم چینی بشمار می رود. بررسی محتویات یک یرونده استراتژیک اقتصادی میان ایران و چین نشان می دهد که در سال های 2001 و 2002 میلادی دیدارهایی بین مقامهای نفتی ایران و چین صورت پذیرفت تا بر آن اساس شرکت " سین وپک" انجام فعالیت هایی اکتشافی در آبهای خلیج فارس را بر عهده گیرد و منابع جدید نفت و گاز ایران را شناسایی کند. سقف هزینه ای که برای این امر اختصاص یافت حدود 4 میلیارد دلار بود. وجود سفره های نفتی مشترک با کشورهای همسایه در خلیج فارس ، نیاز به انجام مطالعات و پژوهش های تخصصی و اکتشافی در منطقه برای توسعه میادین نفتی و ضرورت افزایش ذخایر نفت و گاز ، انگیزه انجام چنین مذاکراتی از سوی دولت اصلاحات بود. پس از چندی ، علی اکبر ولایتی به نمایندگی از سوی دفترآیت الله خامنه ای ، از دولت وقت درخواست کرد تا گزارش مذاکرات همکاری با چینی ها به آن دفتر ارسال گردد و اقدامهای بعدی مستقیما تحت نظارت آن دفتر انجام پذیرد. از آن پس بود که سیر تحول محتویات قرار داد به مسیری دیگر منتهی شد. گفتگوها در این باره بین نمایندگان ایران و چین تا سال 2005 و تحت کنترل مستقیم دفتر آیت الله خامنه ای ادامه یافت و سطح مذاکره از شرکت "سین وپک" به "چاینا پترولیوم" ارتقاء یافت که شرکت مادر فعالیت های نفتی چین محسوب می شد و "سین و پک" یکی از شرکت های زیر مجموعه آن بشنمار می آمد. در مارس سال 2005 و پس از بررسی های دقیق کارشناسان چینی ، آنها از طریق شرکت " چاینا پترولیوم" اعلام کردند آماده امضای قرار داد نهایی با ایران می باشند که روزانه تا سقف 800 هزار بشکه نفت را استخراج کنند. مشروط برآنکه مدت قرار داد 20 سال باشد و سقف پرداختی چاینا پتروالیوم به ایران ظرف این مدت بیش از یکصد میلیارد دلار نباشد. امضای این قرار داد که مورد تایید دفتر رهبری هم قرار گرفت متوقف ماند تا زمانی که دولت مورد نظر آنان ( دولت نهم ) بر مسند حکومت نشست و در آوریل همان سال ( 2005) این قرارداد به امضاء مقامهای دو کشور رسید. از آنجایی که طبق قوانین ایران همه قرار دادهای مربوط به نفت و گاز بین ایران و دیگر کشورها باید به تایید مجلس ایران برسد ، مقرر گردید تا یک ارزیابی پارلمانی صورت پذیرد و نظر نمایندگان مجلس نسبت به موضوع این قرار داد سنجیده شود. در گزارشی که مقامهای پارلمانی ایران به دفتر رهبری ارائه کردند اعلام شد ممکن است به دلیل برخی تخلف های آشکار در انعقاد این موافقتنامه و واگذاری انحصاری فعالیت های نفتی درتعدادی از حوزه های نفتی به یک کشور خارجی آن هم برای مدت 20 سال مورد مخالفت برخی نمایندگان قرار گیرد و مشکلاتی را پدید آورد. این وضعیت باعث شد تا گروهی از نمایندگان کمیسیون انرژی و افراد موثر در دفتر رهبری ایران به جلب نظر نمایندگانی که احتمال مخالفت آنها وجود داشت بپردازند و زمینه را برای تصویب این توافقنامه آماده کنند. بعلاوه مقرر شد پوشش مناسبی برای مطرح ساختن و موجه نشان دادن این قرار داد فراهم شود تا حساسیت نسبت به آن تا حد ممکن کاهش یابد. طی این مدت با بیش از 50 نفر از نمایندگان مجلس که احتمال مخالفت آنها با طرح وجود داشت هم مذاکراتی صورت گرفت و رای آنها بدست آمد. این هماهنگی ها تا سال 2006 ادامه داشت تا اینکه قرارداد نفتی تحت عنوان " طرح بازسازی و توسعه صنعت نفت و گاز " به تصویب مجلس رسید. چینی ها که از کسب چنین امتیازی به وجد آمده بودند برای نشان دادن حسن نیت خود در چهارم جولای سال 2006 میلادی نخستین پیش پرداخت این قرار داد را به حسابی که به همین منظور در یک بانک چینی گشایش یافته بود واریز کردند. به گزارش کارشناسان ایران سبز ، در بخشی از این قرارداد قید شده بود که دولت ایران موظف است معادل 20 درصد سهم خود از درآمدهای این موافقت نامه را کالای چینی خریداری نماید که عملا سود سرشاری را نصیب تولید کنندگان چینی می ساخت. بعلاوه چون طرف ایرانی مدتی پس از تصویب قرارداد در مجلس از چینی ها خواسته بود که میزان استخراج نفت را از حوزه های نفتی مورد توافق ، از 800 هزار بشکه به یک میلیون بشکه در روز افزایش دهند ، طرف چینی هم پذیرش چنین افزایشی را منوط به افزایش میزان واردات کالا از چین نمود و مقرر شد که بجای 20 درصد قبلی ، تا 45 درصد از سهم درآمد ایران صرف خرید کالای چینی شود! (و به روشنی می توان دلیل اشباع بازار از کالای چینی و نابودی بخش عظیمی از تولیدات داخلی را در این نکته دریافت) تغییر این بند از متن قرار داد در دسامبر سال 2006 به امضای دو طرف رسید و مدت زمان آن هم تا سال 2026 میلادی مورد موافقت قرار گرفت. بعلاوه قرار شد 200 هزاربشکه نفت مازاد بر قرارداد قبلی از سوی شرکت سی. ان . پی .سی . فاینانس شود. این قرارداد و ضمائم آن تا ماه مه سال 2010 ادامه داشت و تاثیرات و تبعات آن روز به روز بر اقتصاد بیمار ایران آشکارتر می شد و نفوذ رو به گسترش صنایع و محصولات چینی و افول تولیدات داخلی و ورشکستگی صنایع ایرانی و رشد بیکاری موضوعی نبود که قابل کتمان باشد. اما طی همین سال رویدادهای دیگری نیز بوقوع پیوست که باعث تغییرات بنیادی در این قرارداد شد و ضربه ای مهلک تر را به استقلال ایران وارد آورد. در پی بحرانهای ناشی از سوء مدیریت سیاسی و اقتصادی حاکمیت و رویدادهایی که تحمل شرایط داخلی و خارجی را بر حکومت دشوار می ساخت و نیز کارساز شدن تحریم ها ، گروهی به نمایندگی از سوی دولت و دفتر آیت اله خامنه ای در ماه مه سالجاری عازم شانگهای شدند تا این قرارداد را مجددا مورد بازنگری قرار دهند و با واگذاری امتیازهای ویژه به چینی ها و تشکیل یک کنسرسیوم مشترک با آنان، موقعیت متزلزل خود را اندکی سامان بخشند و به زعم خود همه حفره های عمیق موجود در مناسبات سیاسی و اقتصادی خود را به کمک چینی ها پر نمایند. نتیجه مذاکرات "ایران بر باد ده" هیات اعزامی با مقامهای چینی به این شرح بود: -مدت زمان اجرای قرارداد نفتی از 20 سال به 35 سال افزایش می یابد. -علاوه بر حوزه های نفتی آزادگان ، یادآوران و پارس که پیش از این مورد توافق طرفین قرار گرفته بود ، ذخایر جدید کشف شده درحوزه نفتی خلیج فارس مانند حوزه آزادگان جدید ، ایلام و حوزه رستم جنوبی هم به موضوع قرار داد اضافه می شود. این در حالی است که بررسی های اخیر تایید می کند منابع جدید نفتی کشف شده در حوزه آزادگان تا 40 سال بهره وری مثبت و تضمینی به همراه خواهد داشت و لااقل 41 میلیارد بشکه نفت را در دل خود دارد. -اکتشاف های جدید نفتی در حوزه پارس از فاز 14 تا 21 نشان می دهد ارزش تجاری این حزوزه نفتی طی 35 سال آینده بالغ بر 620 میلیارد دلار خواهد بود که این رقم نجومی کف قیمت پیش بینی شده در این حوزه نفتی است وکلا زیر مجموعه این قرارداد خواهد بود. -چینی ها پذیرفته اند که در حوزه های نفتی ابوذر ، دارا و درود منابع جدید نفتی را اکتشاف و استخراج نمایند. بر اساس این الحاقیه سهم درآمدهای ایران از این منابع برای 35 سال آینده 45 درصد و سهم شرکت نفت چین 55 درصد پیش بینی شده است! فاجعه بار تر از آن سهم هزینه های اکتشاف و تولید است که گروه ایرانی کنسرسیوم مشترک باید 60 درصد هزینه ها را تقبل نماید و گروه چینی 40 درصد هزینه ها را می گیرد. -در 3 حوزه نفتی اخیر (دارا و درود و ابوذر ) ، وزارت نفت ایران صرفا حق فروش 30درصد نفت استخراج شده را بصورت مستقیم دارد و 70 درصد دیگر باید از طریق کنسرسیوم بازاریابی و فروخته شود و شرکت نفت چین در انتخاب مشتری و بهای فروش آزاد است. برآوردها نشان می دهد که تا سال 2037 درآمد نفتی ناشی از استخراج نفت این 3 حوزه بین 350 تا 550 میلیارد دلار خواهد بود. -یک سوم نیروهای انسانی و کالاهای سرمایه ای مشمول این قرارداد ایرانی و دو سوم آن چینی خواهد بود. -بر مبنای ارقام قرارداد 28 درصد ارزش افزوده این قرار داد سهم ایران است و 72 درصد باقیمانده آن نصیب چینی ها می شود. -اعضاء چینی کنسرسیوم مشترک شامل 3 شرکت نفتی و تخصصی ، 2 بانک و یک صندوق سرمایه گذاری این کشور است که مسئولیت مبادلات مالی و کنترل حسابهای مربوط به قرارداد را بر عهده دارند و سهام 55 درصدی چین را بین خود تقسیم می کنند. -گروه ایرانی کنسرسیوم هم کلا دارای 2 بخش است : بنیاد کوثر ( 10 درصد) و وزارت نفت ( 35درصد) -در الحاقیه این قرارداد همچنین آمده است که چینی ها 9 اسکله بزرگ را در مکانهای اعلام شده از سوی طرف ایرانی احداث و راه اندازی خواهند کرد. این تعداد اسکله ، جدای از اسکله های جنوبی ایران است که مدیریت آنها اخیرا به چین واگذار شد. هزینه احداث این 9 اسکله 17 و نیم میلیارد دلار برآورد شده و بطور مشخص تمام هماهنگی های مربوط به احداث و راه اندازی اسکله ها زیر نظرسپاه پاسداران انجام می شود. -بعلاوه پیوست دوم این قرارداد که تمامی بخش های مالی آن توسط دو بانک چینی تضمین گردیده حاوی توافقنامه خرید سیستم موشکی یی . و . آ به مبلغ 11 میلیارد و 900 میلیون دلار است که سپاه پاسداران آن را تحویل خواهد گرفت. ضمنا بر اساس همین پیوست قرارداد ، از هم اکنون تا سال 2014 حدود 4500 نفر از متخصصان و مستشاران نظامی چینی مامور به همکاری با نهادهای نظامی و امنیتی ایران خواهند بود. -بر اساس این قرارداد که به دلیل تمایل طرف ایرانی با پیچیدگی نوشته شده و پیوست ها و ملحقات فراوان دارد حدود 20 درصد از درآمدهای سهم گروه ایرانی این کنسرسیوم هرگز به کشور بازنخواهد گشت! بخشی از این سرمایه هنگفت در حسابهای ویژه دو بانک چینی عضو کنسرسیوم چینی نگهداری می شود و بخش دیگر ( طبق توافق انجام شده معادل 185 میلیارد دلار ) نیز بعنوان سرمایه گذاری در توسعه مناطق ویژه تجاری و افتصادی چین هزینه می گردد. -کارشناسان اقتصادی ایران سبز صرفا مبالغی که قرار است به عنوان 20 درصد از سهم ایران در بانک های چینی و بصورت غیر رسمی سرمایه گذاری شود را 9 برابر کل سرمایه گذاریهای داخلی ایران در سالهای پس از جنگ می دانند. این کارشناسان همچنین معتقدند این قرارداد نقش " یوان " را در مناسبات مالی ایران بسیار اثرگذار می سازد و پیش بینی می شود ظرف 2 سال آینده کارکرد یوان چین بسرعت از دلار و یورو در مبادلات ارزی ایران پیشی بگیرد. -یک محاسبه دیگر نیز نشان می دهد رقم 20 درصدی سهم گروه ایرانی از کنسرسیوم نفتی مشترک با چینی ها که توافق شده به دلایل موهوم در آن کشور باقی بماند ، معادل چهار برابر درآمد های نفتی ایران از سال 1974 تاکنون خواهد بود. -همچنین برای نخستین بار است که یکی از کشورهای عضو اوپک تن به انعقاد قراردادی داده که زیر 50 درصد سهامدار باشد و با زدن چوب حراج به سرمایه های ملی ، مخفیانه و در اقدامی ضد استقلال کشور ، بخشی از منابع اقتصادی خود را یک جا تسلیم کشوری دیگر نماید.
با ۹۷ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


رهبر شبکه القاعده در شبه جزیره عربستان در پیامی ویدئویی مسلمانان را به مبارزه با ایران فراخواند.
با ۹۳ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


معاون وزیر نفت با اشاره به مذاکره با چند شرکت داخلی و خارجی از جمله چین برای توسعه میدان آزادگان از افزایش تولید نفت در این میدان مشترک خبر داد و گفت: توسعه آزادگان تحت هیچ شرایطی متوقف نخواهد شد. محسن خجسته مهر در گفتگو با مهر درباره آخرین وضعیت طرح توسعه میدان مشترک آزادگان گفت: در حال حاضر طرح توسعه این میدان مشترک نفتی با عراق آغاز شده است و قصد داریم میزان تولید نفت خام از این حوزه را افزایش دهیم. معاون برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت با تاکید بر اینکه در حال حاضر مذاکرات با سرمایه گذاران متعدد داخلی و خارجی برای توسعه میدان آزادگان در حال انجام است، تصریح کرد: تاکنون پیشنهاد متعدد فنی و اقتصادی توسط طرفهای مذاکره به وزارت نفت برای مشارکت در این میدان ارائه شده است. دبیر ستاد تدابیر ویژه اقتصادی وزارت نفت با اعلام اینکه هم اکنون پیشنهادات مطرح شده برای توسعه آزادگان مراحل پایانی بررسی را پشت سر می گذارد، بیان کرد: آزادگان یکی از بزرگترین میادین نفتی منطقه است که توسعه این میدان مشترک از توجیه اقتصادی بالایی برخوردار است. این مقام مسئول با تاکید بر اینکه سرمایه گذاری در توسعه این میدان مشترک زودبازده خواهد بود، بیان کرد: سیاست وزارت نفت در توسعه میدان آزادگان تولید حداکثری نفت از این میدان مشترک است. وی با تاکید بر اینکه توسعه آزادگان تحت هیچ عنوانی متوقف نخواهد شد، گفت: هم اکنون از محل منابع داخلی توسعه زودهنگام این میدان در حال انجام است. خجسته مهر همچنین از مذاکره با شرکتهای چینی برای نهایی کردن قرارداد طرح توسعه این میدان مشترک نفتی خبر داد و افزود: با وجود مذاکره با طرف خارجی، توسعه میدان متوقف نشده است و تولید نفت از این میدان افزایش می یابد. به گفته معاون برنامه ریزی وزیر نفت، اختصاص منابع داخلی و خارجی به این پروژه نفتی در دستور کار قرار داشته است و توسعه میدان از این منابع ادامه می یابد. به گزارش مهر، در حال حاضر با توسعه فازهای اول و دوم طرح توسعه زودهنگام به طور متوسط روزانه بیش از 50 هزار بشکه نفت از این میدان مشترک برداشت می شود. فاز نخست این پروژه با ظرفیت تولید روزانه 20هزار بشکه نفت خام و پس از تعمیر و تکمیل 6 حلقه چاه، ساخت حدود 90 کیلومترخط لوله جریانی، 2 دستگاه تفکیک کننده نفت و گاز و 100کیلومتر خط لوله 10 اینچ در سال 1386 به پایان رسید. با تکمیل و توسعه فاز دوم تولید زودهنگام این میدان مشترک نفتی در مجموع 24 حلقه چاه حفاری شده است که از 17 حلقه چاه فعال در این میدان روزانه به طور میانگین بالغ بر 50هزار بشکه نفت برداشت می شود. با توجه به حجم بالای وجود نفت خام در این حوزه هیدروکربوری، این پتانسیل تولید روزانه تا سقثف500 هزار بشکه نفت را از میدان آزادگان فراهم می کند. اولین چاه نفتی آزادگان در سال 1355 شمسی حفر شد و در شرایط فعلی این میدان با در اختیار داشتن بیش از 42 میلیارد بشکه نفت یکی از بزرگترین اکتشافات صنعت نفت جهان در سه دهه گذشته بوده است.
با ۹۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


به گزارش کلمه، در حالی که در روزهای گذشته، اخباری مبنی بر قطع ارتباطات تلفنی زنان زندانی سیاسی منتشر شده بود، امروز یکی از زندانیان عادی در تماسی از زندان، خبر داده که تمامی زنان اتاق سیاسی از چهارشنبه شب به قرنطینه متادون انتقال یافته‌اند و تمامی ارتباطات و تماس‌های آنان با دنیای خارج قطع شده است. مسئولان زندان تاکنون از خروج زنان سیاسی از قرنطینه جهت هواخوری و یا شرکت در کلاس‌های فرهنگی بند نسوان نیز خودداری کرده‌اند و از وضع سلامتی این زنان زندانی هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست. قطع تماسهای زنان زندانی و انتقال آنان به قرنطینه متادون که محل نگهداری مجرمین معتاد بوده و جهت ترک اعتیاد از آن استفاده می‌شود، نگرانی خانواده‌های زندانیان سیاسی زن را در پی داشته است. این خانواده‌ها در طی پنج روز گذشته در بی‌خبری مطلق از وضعیت عزیزان خود به سر می‌برند. گزارشها حاکی است، پس از قطع تماس‌های تلفنی زندانیان سیاسی، زنان نسبت به این تصمیم به شدت اعتراض کرده‌اند. در این اعتراض ها حتی زندانیان عادی بند نیز با آنان همراه شدند که در پی آن، یکی از زندانیان عادی به مدت ۱۰ روز به سلول انفرادی انتقال یافته است. پس از این اعتراض ها، مسئولان زندان، اتاق زندانیان سیاسی در بند زنان را خالی کرده و همه زندانیان سیاسی زن را به قرنطینه متادون منتقل کرده‌اند. از آن زمان تاکنون، هیچ گونه اطلاعی از شرایط زنان زندانی در دست نیست. افزایش فشارها بر زنان زندانی پس از آن صورت می‌گیرد که هفته گذشته ریاست زندان اوین تغییر کرد. در پی این تغییرات، ابتدا " بهاره هدایت" فعال دانشجویی زندانی، که مسئولیت کتابخانه بند زنان را بر عهده داشت، از این مسئولیت کنار گذاشته شد و سپس تماس های تلفنی زنان با خارج از زندان قطع شد.
با ۹۱ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جرس: ماموران امنیتی از ملاقات آیت الله اسدالله بیات زنجانی با مهدی کروبی جلوگیری کردند. سایت سحام نیوز در این باره گزارش داد که روز یکشنبه هنگامی که آیت الله بیات به قصد دیدار با مهدی کروبی به منزل ایشان مراجعت کرده، با ممانعت نیروهای امنیتی روبرو شده است. این گزارش حاکی از آن است که آیت الله بیات پس از گفت‌وگویی تلفنی با مهدی کروبی، جهت ملاقات حضوری به منزل وی مراجعه می‌کند. اما یک نهاد امنیتی که از مفاد این تماس تلفنی مطلع شده، بیش از ده مامور امنیتی را به در منزل کروبی فرستاده تا با استقرار در آن محل، از ورود آیت الله بیات به منزل کروبی جلوگیری کنند. پیش از این هم ماموران تلاش کرده بودند از ورود مهدی کروبی به منزل میرحسین موسوی جلوگیری کنند که با ابتکار عمل مهندس موسوی در انتقال میهمان با خودرو به منزل خود، نیروهای امنیتی در رسیدن به هدف خود ناکام مانده بودند.
با ۸۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تمدن ما ۲۵۰۰ سال قدمت دارد و بیشتر، ما جز با فرهنگترین مردمان آن زمان بودیم . ما فقط بودیم ، بودیم وبودیم .ولی الان چی هستیم و چی داریم؟ ، کجا خواهیم رفت؟ آیا مگر ما آن مردمانی نیستیم که با فرهنگ و تمدن ۲۵۰۰ ساله خود باعث چیره شدن وسایه افکندن یک حکومت دیکتاتوری مستبد دینی که در نوع خود بدترین نوع دیکتاتوری هاست بر کشورمان شدیم و این حکومت مستبد، خر آروزی خود را آنچنان که دوست دارد بر ما می تازاند وبه پیش می برد. و باعث شده است که سرزمینی که تمدن و تاریخش در قدیمی ترین کتب تاریخی ذکر شده است توسط کسانی که به قول خودمان تاریخی جز جاهلیت و بربریت نداشتند به سخره گرفته بشود. تمدن، رفتار متمدن و خوشایند که نقطه مقابل بربریت و رفتار نا خوشایند، تلقی میشود. آیا رفتار،افکار و عقاید ما با این تمدن ۲۵۰۰ ساله همخوانی دارد؟ ایا طرز برخورد و ادبیات ما با هر نوع انتقادی و توهینی با این تمدن سازگاری دارد؟ اینکه آستانه تحمل ما آنقدر پایین آمده است که برای یک رابطه دوستی یا فرضن عشقی حاضر به کشتن دیگری می شویم یا در یک مثال بارزتر در میادین فوتبالی ما، ادبیات و رفتاری دیده می شود که از با آن تمدن دیرین ما هم خوانی ندارد. این ها تناقضاتی است که مرا می رنجاند، بیایید به آن تمدن برگردیم اما نه با گفتار بلکه با رفتار
با ۸۵ امتیاز و ۲۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


طی سه روز گذشته چهار عضو شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت در نقاط مختلف کشور، بازداشت شده اند. به گزارش دانشجونيوز اين موج اخير بازداشت دانشجويان از روز جمعه و با بازداشت علی قلی زاده در مشهد آغاز شد. مامورين مسلح اداره اطلاعات شهرستان مشهد او را در منزل پدری اش بازداشت کردند. روز گذشته نيز محمد حيدرزاده عضو ديگر شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت به ستاد خبری اداره اطلاعات شهرستان شهرکرد احضار شد که پس از آن ديگر به منزل بازنگشت. ظهر امروز، يکشنبه نيز عليرضا کيانی دبير سابق انجمن اسلامی دانشگاه مازندران در مقابل دانشگاه مازندران توسط نيروهای مسلح لباس شخصی ربوده شد و از سويی ديگر محسن برزگر عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه نوشيروانی بابل هنگامی که پيرو تماسی از زندان متی کلای بابل برای «پاره ای کارهای اداری» به آنجا احضار شده بود، همچون عليرضا کيانی توسط نيروهای لباس شخصی ربوده شد. اين موج جديد بازداشت ها در حالی آغاز شده است که طبق روال قبلی پروژه های وزارت اطلاعات عليه فعالين دانشجويی و به ويژه اعضای دفتر تحکيم وحدت، اين بار نيز مقدمه چينی اين بازداشت ها توسط تيم رسانه ای دستگاه امنيتی در کيهان، خبرگزاری فارس، رجانيوز و ... انجام شد. اين بار رجانيوز سهم ويژه ای در اين مقدمه چينی های دستگاه امنيتی عليه دانشجويان بر عهده داشت. رجانيوز در گزارشی در ٩ آبان تحت عنوان «تحرک تيم مرتبط با منافقين برای احيای طيف علامه در پوشش جديد» و با تاکيد بر «غيرقانونی بودن» دفتر تحکيم وحدت اتهاماتی را متوجه فعالان دانشجويی کرد. اين گزارش بدون ارائه ی هرگونه مدرکی مدعی اثبات ارتباط دو عضو اين تشکل با «گروهک پژاک» و «گروهک منافقين» و دريافت کمک های بسيار از آن ها شده بود. اين سايت در ادامه اين گزارش، خبر از «فريب خوردن» تعدادی از «فعالين درجه چندم برخی دانشگاه ها [...] جهت ايجاد گروهک جديدی که منويات گروهگ تروريستی منافقين را در پوشش تشکلی دانشجويی به نام طيف علامه اجرا کند» داده بود. در ادامه ی اين سناريو، سايت فوق الذکر در تاريخ ۱۵ آبان با انتشار نامه ای که آن را منتسب به مهديه گلرو دانسته و هيچ توضيحی در مورد چگونگی رسيدن اين نامه از زندان به سايت رجانيوز نداده بود، مدعی اعترافاتی از جانب او شده که وی در آن آنچه «نحوه نفوذ و يارگيری منافقين در دانشگاه ها» ناميده را افشا کرده است. نامه‌ای که حاوی هيچ افشاگری درباره نحوه نفوذ و يارگيری اين گروه در دانشگاه نمی باشد، آشکارا تاييد حرف های کلی يک بازجو توسط يک زندانی برای اتمام فشار جانکاه دستگاه امنيتی در بازداشت است. بنا به گفته يک فعال دانشجويی که نخواست نامش فاش شود "بر اساس تجربه های مشابه دستگاه امنيتی جمهوری اسلامي، هدف از اين خبرسازی ها مقدمه چينی برای چنين بازداشت های گسترده ای در ارتباط با فراگيرترين تشکل دانشجويی کشور است. علی رغم تمام تلاش های دستگاه های امنيتی که به هر وسيله و سلاح سرکوبی تاکنون متوسل شده اند هنوز فعالان دانشجويی بسياری در عرصه عمومی دانشگاه ها حضور دارند که همين بازداشت ها و هزينه های نظام مويد اين نظرات است." بنا به اعتقاد فعالين دانشجويی با توجه به اين بازداشت ها و مسائل پيش آمده به نظر می رسد در مرحله اول با فعال شدن سايت رجانيوز در زمينه ی مسائل دانشجويی و تحکيم، برخورد با دانشجويان و دفتر تحکيم وحدت با عطف به ناتوانی وزارت اطلاعات در سرکوب و عدم موفقيت در مهار دانشگاه ها، اين پروژه به شکل ديگری با همان رويکردها توسط سپاه و با بازوی رسانه ای ديگری (رجانيوز) آغاز شده است. گزارش هايی که تاکنون از همين کانال ها منتشر شده است به علاوه اين بازداشت ها، نشان از پروژه ای گسترده و کشوری برای بازداشت تعدادی از فعالين دانشجويی جهت اخذ اعتراف همچون اعترافات مهديه گلرو در مورد ارتباط با گروه های خارج از کشور و اخذ اعترافات تحت فشار از اين دانشجويان و به تصوير کشيدن آنها به عنوان همان گروه «دانشجويان فريب خورده» را دارد. ارادتمند شما اشکان ذهابيان
با ۸۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بهاره هدایت عضو شورای مرکز دفتر تحکیم وحدت به قرنطینه بند متادون منتقل شده است. محبوبه جوادی، مادر بهاره هدایت در مصاحبه با "روز" از انتقال این فعال دانشجویی و سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون خبرمی دهد و می گوید تلفن های زندانیان سیاسی زن از روز چهارشنبه قطع شده و خانواده های آنان به شدت نگران وضعیت فرزندانشان هستند. بهاره هدایت، عضو دفتر تحکیم وحدت، به نه سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مادر این فعال دانشجویی می گوید: بهار مسئول کتابخانه بند نسوان شده بود اما یکباره او را کنار گذاشتند و درهای کتابخانه را بستند؛ سپس بچه ها را ممنوع التلفن کردند. ما از روز چهارشنبه هیچ خبری از بهار نداریم اما از طریق برخی زندانیان عادی شنیده ایم که بهار را همراه با سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون منتقل کرده اند. مادر بهاره هدایت با ابراز نگرانی از وضعیت دخترش می افزاید: هر روز خبر جدیدی به گوشمان می رسد که به شدت نگرانمان کرده است. تنها میدانیم که بعد از قطع تلفن ها، بچه ها نسبت به این موضوع اعتراض و بعد از اعتراض آنها را به بند متادون منتقل کرده اند و در این بند در اتاقی در بسته، یعنی به شکل سلولی چند نفره هستند. هیچ خبر دیگری نداریم اما از گوشه و کنار می شنویم که برخی را به انفرادی برده و برخی اعتصاب غذا کرده اند اما نمیدانیم این اخبار تا چه اندازه صحت دارد. خانم جوادی با اشاره به تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی زن می گوید: نمیدانیم اصل قضیه چیست و دلیل این برخوردها چیست. الان زندان اوین هم به شدت سرد شده و باید برای بهار لباس ببریم. از طرفی بی خبری از وضعیت او با توجه به شایعاتی که به گوش می رسد امان ما را بریده است. انتقال زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون در حالی صورت گرفته که هنوز دلیل مشخصی برای افزایش فشارها بر این زندانیان ذکر نشده است. دیدار خانواده نازنین خسروانی با دادستان تهران کلمه : خانواده نازنین خسروانی ، روزنامه نگار یکشنبه با دادستان تهران دیدار کردند و از او درباره وضعیت دخترشان و محل نگهداری او سوال کردند . به گزارش «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» این روزنامه نگار چهارشنبه گذشته در خانه اش بازداشت شد .اما تاکنون با خانواده اش تماسی نداشته است . عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران در این دیدار به مادر نازنین گفت : که این روزنامه نگار در زندان اوین به سر می برد و به زودی با خانواده اش تماس می گیرد . خانواده نازنین که به شدت نگران او هستند با شنیدن این سخنان ابراز امیدواری می کنند که او هر چه زودتر با آنها تماس بگیرد و از سلامت خود به خانواده اش خبر بدهد. تا لحظه تنظیم این خبر هنوز اطلاعی از تماس تلفنی این روزنامه نگار با خانواده اش به دست نیامده است . با این همه خانواده نازنین امیدوارند که طبق وعده دادستان تهران وی هر چه زودتر با خانواده اش تماس بگیرد . نازنین خسروانی، روزنامه نگار روز چهارشنبه ۱۲ آبان ماه توسط هفت مامور امنیتی که به منزل شان مراجعه کردند بازداشت شد. نازنین خسروانی از روزنامه نگاران اصلاح طلب محسوب می شود که با روزنامه های نوروز ،بهار ، دوران امروز ،کارگزاران، سرمایه ، شرق و اقبال …همکاری داشته است .روزنامه هایی که همگی پس از مدتی فعالیت توقیف شدند. مرضيه گلرو: تماس گرفتند و گفتند همه زنان با جرم سياسی را به بند متادون منتقل کردند کمپین بین المللی حقوق بشر: به دنبال انتشار خبری مبنی بر انتقال برخی از زندانی عقيدتی بندزنان به بند متادون يا جايی که زندانيان معتاد به مواد مخدر را نگهداری می کنند، مرضيه گلرو خواهر مهديه گلرو با تاييد اين خبر به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که به دنبال قطع تماس های تلفنی افراد ياد شده آنها به اين بند منتقل شده اند. مرضيه گلرو به کمپين گفت تا روز سه شنبه منتظر خواهند ماند تا شرح ماوقع را از زبان خود او بشنوند. درحاليکه بسياری از زندانيان زن سياسی زندان اوين از چهارشنبه هفته گذشته به قرنطينه متادون نسوان اين زندان منتقل شدند و ارتباط تلفنی آنها با خارج از زندان قطع شده است . خانواده های آنها از طريق تماس تلفنی هم بندی های ديگراين زندانيان متوجه قطع تلفن و دقايقی بعد انتقال آنها به بند متادون شده اند. مرضيه گلرو ، خواهر مهديه گلرو ، دانشجوی زندانی که در حال حاضر همراه با بقيه زندانيان زن سياسی به بند متادون منتقل شده است در گفتگو با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران ضمن بی اطلاعی از وضعيت خواهرش گفت :« يک نفر از زندان به همسر مهديه تماس گرفته بود و اطلاع داده بود که تلفن بند قطع شده و ديگر آنها قادر به تماس نيستند اما کمی بعد دوباره تماس گرفته و گفته است که همگی زنان با جرم سياسی را به بند متادون منتقل کردند.» خواهر اين دانشجوی زندانی با اشاره به اينکه هم بندی های ديگر آنها به همه خانواده های زندانيان اطلاع داده بودند که چه شده است، گفت : « ما احتمال می داديم قطع ارتباط تلفنی آنها به دليل نزديک بودن ۱۳ آبان باشد اما حالا با بردنشان به بند معتادان حدسی نمی شود زد که چه اتفاقی افتاده است ، منتظريم تا روز سه شنبه ، يعنی روز ملاقات شود تا با خود مهديه حرف بزنيم و بفهميم که چه شده است.» با اين حال وب سايت کلمه، نزديک به مير حسين موسوی دليل انتقال زندانيان سياسی زن به قرنطينه متادون بند نسوان را اعتراض اين زندانيان به قطع تماس‌های تلفنی شان ذکر کرده است. قرنطينه متادون، محل نگهداری مجرمين معتاد است و به منظور ترک اعتياد از آن استفاده می شود.
با ۸۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تا آنجا که این حقیر سراپا تقصیر به یاد دارم در طول تاریخ هیچ آخوند و روحانییی درباره تاریخ و فرهنگ ایران موضع خاصی نگرفته ، و اگر خود دستی در کتاب سوزی یا تخریب هویت ملی ایران نداشته است ، صد البته که کمکی هم به رشد و ارتقا آن نکرده است . اما از آنجا که شما با دلسوزی بسیار حاضر شدید که شعار میلیونی مردم را در خیابانهای تهران و شهرستانها با مضمون << نه غزه نه لبنان ، جانم فدای ایران >> را به شعار << هم غزه هم لبنان >> تحریف نمایید ، و با شکرد های خاص خود از این نمد برای دلبرکان لبنانی هم کلاهی بسازید . لذا از شما خواهشمندیم از همان شجاعت و رشادت که دربرابر ملت سبز ایران نشان دادید مقداری هزینه کنید و در برابر سازمان جاسوسی ، تروریستی ، فاشیستی حزب الله به سر کردگی اوباش شیخ معلون حسن نصرالله که به فرهنگ و تمدن ایران بدون علم و آگاهی از کنه حقیقت تاریخ گستاخی نموده ، موضع کاملا قاطع اتخاذ نمایید . و یک بار باری همیشه به ملت ایران نشان دهید نظر یک روحانی متمول که ادعا میکند از دانشگاه به حوزه راه یافته با ملاهای قشری مکتب ندیده فرق بسیار دارد در چیست . و همگان بدانیم که بین تفکر شما و شیخ صادق خلخالی که کمر به نابودی تخت جمشد بست بسیار فاصله است . با وجودی که پیشاپیش از نتیجه امراطلاع دارم از شما سپاسگزارم .
با ۸۲ امتیاز و ۲۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مهدیه گلرو در تاریخ ۱۰ آذر ۸۸ در شعبه ۱۲ دادگاه انفلاب به ۱ سال حبس تعلیقی در طی پنج سال محکوم شد. این فعال دانشجویی که عضو کمیته دفاع از حقوق شهروندی ستاد مرکزی مهدی کروبی نیز هست، فردای همان روز در تاریخ ۱۱ آذر ۸۸ همراه با همسرش، وحيد لعلی‌پور در منزل شخصی شان بازداشت شد. وی پس از ۶۵ روز انفرادی و حبس در بند ۲۰۹ به بند متادون منتقل شد. گلرو در زمان حضور در ۲۰۹ به دلیل اعتصاب غذا دچار عفونت روده شده که این بیماری همچنان با وی همراه است. دادگاه وی در فروردین ۸۹ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس به اتهام‌های تجمع و تبانی و تبلیغ علیه نظام و همچنین ارتباط با منافقین برگزار شد؛ که درنتیجه وی با تبرئه از ارتباط با منافقین مجموعا به ۲ سال و ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شد. پس از برگزاری دادگاه، قرار بازداشت به قرار وثیقه‌ی ۷۰۰ میلیون تومانی تبدیل شد و تلاش‌های خانواده وی در این راستا تنها توانست مبلغ وثیقه را به ۵۰۰ میلیون تومان کاهش دهد، زمان ۲۰ روزه تبدیل قرار به پایان رسید و خانواده‌ی گلرو نتوانستند این وثیقه را تهیه کنند؛ پس از آن پرونده وی به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. این دادگاه با کسر ۴ ماه حکم ۲ سال حبس تعزیری وی را لازم الاجرا دانست. حکم ۱ سال تعلیقی وی که ۱ روز قبل از بازداشت به وی ابلاغ شده بود و به دلیل بدوی بودن حکم، عملاً قابل اجرا نبود، نیز اجرا گشت. وی هم‌اکنون باید ۳ سال حبس را در زندان بگذراند. او که تا کنون یک سال از دوران حبس خود را سپری کرده، علی رغم داشتن بیماری از مرخصی استفاده نکرده است. خانواده وی مراجعات مکرری به نهادهای ذی‌ربط از جمله دادستانی داشته‌اند، اما تاکنون حتی موفق به دیدار دادستان هم نشده‌اند. مهدیه گلرو از آغاز سال ۱۳۸۹ تاکنون تنها ۲ بار موفق به دیدار حضوری با وی شده اند. او که در طول دوران حبس، با کاهش وزن مواجه بوده است، از ضعف جسمانی شدید رنج می‌برد. بیماری وی در این دوره به طور کامل درمان نشده است و گه گاه مشکل ساز می شود، وی به گفته همسرش روحیه بسیار خوبی دارد. لازم به ذکر است که مهدیه گلرو با توجه به ماده‌ی ۳۸ قانون مجازات، با گذراندن نزدیک به یک سال از دوران حبس خود، دادخواستی مبنی بر آزادی مشروط ارائه داده است.
با ۸۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جرس: اولین سالگرد درگذشت رامین پوراندرزجانی، پزشک کهریزک، روز جمعه بیست و یکم آبان ماه تبریز برگزار می شود. به گزارش جرس، این مراسم از در مسجد طوبی تبریز واقع در خیابان آزادی برپا خواهد شد. رامین پوراندرزجانی، پزشک 26 ساله بازداشتگاه کهریزک 19 آبان ماه سال گذشته در ساختمان بهداری نیروی انتظامی تهران درگذشت. وی که پیکرش در میان تدابیر امنیتی شدید به خاک سپرده شد و خانواده او اجازه کالبد شکافی جسد وی برای پی بردن به علت مرگ را نیافتند به عنوان پزشک وظیفه در بازداشتگاه کهریزک مشغول به خدمت بود. پوراندرزجانی، اتفاقات کهریزک را قبل از مرگ، برای عده معدودی از دوستانش بیان و در عین حال نسبت به امنیت جانی خود نیز اظهار ترس می کند تا اینکه ناگهان خبر مرگ او منتشر می شود.
با ۸۰ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


محبوبه جوادی، مادر بهاره هدایت در مصاحبه با "روز" از انتقال این فعال دانشجویی و سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون خبرمی دهد و می گوید تلفن های زندانیان سیاسی زن از روز چهارشنبه قطع شده و خانواده های آنان به شدت نگران وضعیت فرزندانشان هستند. بهاره هدایت، عضو دفتر تحکیم وحدت، به نه سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مادر این فعال دانشجویی می گوید: بهار مسئول کتابخانه بند نسوان شده بود اما یکباره او را کنار گذاشتند و درهای کتابخانه را بستند؛ سپس بچه ها را ممنوع التلفن کردند. ما از روز چهارشنبه هیچ خبری از بهار نداریم اما از طریق برخی زندانیان عادی شنیده ایم که بهار را همراه با سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون منتقل کرده اند. مادر بهاره هدایت با ابراز نگرانی از وضعیت دخترش می افزاید: هر روز خبر جدیدی به گوشمان می رسد که به شدت نگرانمان کرده است. تنها میدانیم که بعد از قطع تلفن ها، بچه ها نسبت به این موضوع اعتراض و بعد از اعتراض آنها را به بند متادون منتقل کرده اند و در این بند در اتاقی در بسته، یعنی به شکل سلولی چند نفره هستند. هیچ خبر دیگری نداریم اما از گوشه و کنار می شنویم که برخی را به انفرادی برده و برخی اعتصاب غذا کرده اند اما نمیدانیم این اخبار تا چه اندازه صحت دارد. خانم جوادی با اشاره به تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی زن می گوید: نمیدانیم اصل قضیه چیست و دلیل این برخوردها چیست. الان زندان اوین هم به شدت سرد شده و باید برای بهار لباس ببریم. از طرفی بی خبری از وضعیت او با توجه به شایعاتی که به گوش می رسد امان ما را بریده است. انتقال زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون در حالی صورت گرفته که هنوز دلیل مشخصی برای افزایش فشارها بر این زندانیان ذکر نشده است. دیدار خانواده نازنین خسروانی با دادستان تهران کلمه : خانواده نازنین خسروانی ، روزنامه نگار یکشنبه با دادستان تهران دیدار کردند و از او درباره وضعیت دخترشان و محل نگهداری او سوال کردند .
با ۷۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


از سوی دیگر محبوبه جوادی، مادر بهاره هدایت در مصاحبه با "روز" از انتقال این فعال دانشجویی و سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون خبرمی دهد و می گوید تلفن های زندانیان سیاسی زن از روز چهارشنبه قطع شده و خانواده های آنان به شدت نگران وضعیت فرزندانشان هستند. بهاره هدایت، عضو دفتر تحکیم وحدت، به نه سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مادر این فعال دانشجویی به روز می گوید: بهار مسئول کتابخانه بند نسوان شده بود اما یکباره او را کنار گذاشتند و درهای کتابخانه را بستند؛ سپس بچه ها را ممنوع التلفن کردند. ما از روز چهارشنبه هیچ خبری از بهار نداریم اما از طریق برخی زندانیان عادی شنیده ایم که بهار را همراه با سایر زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون منتقل کرده اند. مادر بهاره هدایت با ابراز نگرانی از وضعیت دخترش می افزاید: هر روز خبر جدیدی به گوشمان می رسد که به شدت نگرانمان کرده است. تنها میدانیم که بعد از قطع تلفن ها، بچه ها نسبت به این موضوع اعتراض و بعد از اعتراض آنها را به بند متادون منتقل کرده اند و در این بند در اتاقی در بسته، یعنی به شکل سلولی چند نفره هستند. هیچ خبر دیگری نداریم اما از گوشه و کنار می شنویم که برخی را به انفرادی برده و برخی اعتصاب غذا کرده اند اما نمیدانیم این اخبار تا چه اندازه صحت دارد. خانم جوادی با اشاره به تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی زن می گوید: نمیدانیم اصل قضیه چیست و دلیل این برخوردها چیست. الان زندان اوین هم به شدت سرد شده و باید برای بهار لباس ببریم. از طرفی بی خبری از وضعیت او با توجه به شایعاتی که به گوش می رسد امان ما را بریده است. انتقال زندانیان سیاسی زن به قرنطینه بند متادون در حالی صورت گرفته که هنوز دلیل مشخصی برای افزایش فشارها بر این زندانیان ذکر نشده است. گزارش خبرنگاران "روز" حاکیست چند روز قبل از انتقال این زندانیان به بند متادون، رئیس جدید حفاظت اطلاعات زندان اوین برای سرکشی به بند نسوان زندان اوین رفته و بهاره هدایت به نمایندگی از سایر زندانیان سیاسی زن، مشکلات این زندانیان را بیان کرده بود.
با ۷۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آیت الله بیات پس از گفت‌وگویی تلفنی با مهدی کروبی، جهت ملاقات حضوری به منزل وی مراجعه می‌کند. اما یک نهاد امنیتی که از مفاد این تماس تلفنی مطلع شده، بیش از ده مامور امنیتی را به در منزل کروبی فرستاده تا با استقرار در آن محل، از ورود آیت الله بیات به منزل آقای کروبی جلوگیری کنند.
با ۷۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


تمامی زندانیان سیاسی زن در زندان اوین به قرنطینه متادون بند نسوان منتقل شده اند به گزارش کلمه، در حالی که در روزهای گذشته، اخباری مبنی بر قطع ارتباطات تلفنی زنان زندانی سیاسی منتش
با ۷۱ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خلق را تقليدشان بر باد داد. جناب متقن (جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف). فرموده ايد تقليد از مراجعى كه به ديدار ضحاك زمان رفته اند، جايز نيست. بالاتر از آن، حرام است. فرمايشتان متين است چرا كه دستبوسى دستان خونين آن جلاد، اعتبار از هر انسانى زايل مى‌كند. در هر سطحى از جامعه و در هر مرتبه‌اى از فضيلت. اما ما انسانيم و انسان را تقليد شايسته نيست. انسان سلاحى به قدرت انديشه دارد و ابزارى به توانمندى بحث و انتقال تجربه و آفريده اى به گسترگى علم. انسان را با تقليد چه كار؟ ضمن احترام به اين حركت انسانى، انسانى تر از آنرا، رجوع دادن به جهان انديشه در سپهر ارتباط جمعى و تعقل و مطالعه بدانیم كه آنزمان رهايى انسان از بديها پديد ميايد، كه شعور، اخلاق و فلسفه، جاى دين را بگيرد. انسان پرسش گر شود و انسان، پاسخ را بيابد. خود بيابد نه افيونى به نام دين.
با ۶۹ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


به گزارش منابع جنبش آذربایجان اولین سالگرد قتل دکتر رامین پوراندرزجانی، پزشک کهریزک، روز جمعه بیست و یکم آبان ماه در مسجد طوبی، واقع در خیابان آزادی تبریز برگزار خواهد شد. رامین پوراندرزجانی، پزشک 26 ساله بازداشتگاه کهریزک 19 آبان ماه سال گذشته در ساختمان بهداری نیروی انتظامی تهران بدست عوامل و گرداندگان اصلی کودتا بقتل رسید تقدیم به روح بلند و جاویدان رامین از سوی جنبش آذربایجان بزرگ بود نه از نسل آفتاب از نسل خاك بود. از خاك پاك آذربايجان خاك پاك ايران. يادش به خير باد. آمد"جوانه زد بي آنكه گل دهد پژمرد"جان سپرد. ساليان سال از به دنيا آمدنش گذشت.گذشت و پسر بزرگ شد.مادر" لحظه ها را براي فرزند مي شمرد.پدر اما با بوي سترون"گل پسرش را نوازش ميكرد. گذشت و جوانك به آرزوهاي خود نزديك شد. شايد بساط بزم"شايد بساط سور"شايد بساط حجله اش آماده ميگرديد. ناگهان"خفاش پير صداي بغض جوان ما را خفه كرد.هي مردك"به چه مي انديشي؟خون آشام صداي پاي شب عذابت نميدهد. اينك تو در اوج حقارت ايستاده اي و جانباخته آذري و ديگر جانباختگان راه آزادي در اوج افتخار. به چه مي انديشي؟ آذربايجان بابك هاي ديگري خواهد زاييد.نميبيني؟اين غرش شيران را؟ اگر تو فرزند ما را كشتي به اين خاطر بود كه ترسيدي.به اين خاطر بود كه با شما اهريمنان همراه نبود. اينك"ستاره ها را ما شماره برمي داريم و بوي ياسمن ها را بر مزار سربازان بابك استشمام ميكنيم. هراساني"كه بوي گند تعفن تو نه ايران كه دنيا را گرفته.راستي ميداني كه حجله عروسيش را توي خونخوار بر هم زدي. ميدانم كه ميداني.خفاش"ما يادگار بابكيم"ما از نسل ستارخانيم و باقرخان.اينك به نظاره بنشين.هجوم گرم ما بر جايگاه سرد خود را تماشا كن. اينك فرداست.آن روز موعود.يك طرف تو و يك طرف ما شيران غران آذربايجان.تماشا كن چگونه بساط اهريمنيت را به شعله هاي نفرت خود به آتش ميكشيم. اينجا ايران است "اينجا خاك پاك آذربايجان.و اين ما هستيم به خونخواهي جانداده گان راه آزادي.به خونخواهي رامين ،احسان"ندا"سهراب و ديگران به خروش آمده ايم. ما فرياد دوباره ايم.روزنه آفتاب را نگاه سردت چركين ميكند.ما رويش دوباره جوانه ايم. ما دربارة دوباره ايم. اينك نوبت فرياد ماست.اشتباه كردي.خون رامين را به ايران سوگند"خون رامين را به بابك سوگند"خون رامين را به پس كوچه هاي تبريز"به شقايقهاي روئيده در سهند"به نقطه نقطه آذربايجان سوگند"انتقام ميگيريم. فرزند صبح ما آرام گير "آرام گر خفته اي و نيست از تو نشان به ما اما دلم "ترا در كوچه هاي كودكي و در خاطرات صبح فرياد ميزند. يارم"گلم"دلم آرام جاي گير در آرامگاه خويش گر خسته اي و منگ از آنچه ديده اي چندي تحمل و چندي صبور باش قيام تبريزو آذربايجان را به انتظار نشسته ايم.
با ۶۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


معاون وزیر نفت ایران از مذاکره با چند شرکت داخلی و خارجی از جمله چین برای توسعه میدان نفتی آزادگان خبر داد. به گزارش خبرگزاری مهر، محسن خجسته‌مهر، معاون برنامه‌ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت، خبر داد که «هم‌اینک مذاکرات با سرمایه‌گذاران متعدد داخلی و خارجی برای توسعه میدان آزادگان در حال انجام است» و افزود که وزارت نفت ایران «قصد دارد میزان تولید نفت خام از این حوزه را افزایش دهد.» میدان نفتی آزادگان در ۱۲۰ کیلومتری غرب اهواز، منطقه مرزی بین ایران و عراق، واقع شده و بزرگ‌ترين حوزه نفتی ایران به‌شمار می‌آید که در دهه‌های اخير کشف شده و اگر ايران بخواهد توليد نفت خود را در سطح کنونی نگهدارد به ناچار بايد ميدان نفتی آزادگان جنوبی را توسعه دهد. محسن خجسته‌مهر روز دوشنبه هم‌چنین اعلام کرد که «توسعه آزادگان تحت هیچ عنوانی متوقف نخواهد شد و هم‌اکنون از محل منابع داخلی توسعه زودهنگام این میدان در حال انجام است.» این مقام وزارت نفت در حالی به «توسعه زودهنگام» این میدان نفتی اشاره می‌کند که شرکت توسعه نفتی اینپکس ژاپن که ۱۵۳ میلیون دلار در پروژه عظیم آزادگان سرمایه‌گذاری کرده‌بود مهرماه جاری از انصراف خود از این پروژه خبر داد که این انصراف با استقبال ایالات متحده همراه شد. پیش از این رسانه‌های ژاپن اعلام کردند که شرکت اینپکس برای جلوگیری از قرار گرفتن در فهرست تحریم‌های ایالات متحده تصمیم به کنار کشیدن از پروژه توسعه میدان نفتی آزادگان گرفته‌است. این شرکت هم‌چنین در سال ۲۰۰۶ و همزمان با تشدید فشار آمریکا بر متحدان خود برای کاهش معاملات با ایران، با واگذار کردن حدود ۶۰ درصد از سهام خود به شرکت نفت و گاز دولتی ایران، سهم خود از این میدان را به ۱۰ درصد کاهش داد. در راستای اعمال فشار آمریکا بر صنعت نفت ایران، مهرماه جاری دو سناتور آمریکایی در نامه‌ای به هیلاری کلینتون، وزیر خارجه این کشور خواستار مجازات شرکت ملی نفت چین به خاطر امضای قرارداد برای توسعه میدان آزادگان جنوبی شدند و اظهار داشتند که این شرکت‌ها با دور زدن تحریم‌ها، اقدامات کشورهایی چون کره جنوبی و ژاپن را در همراهی با آمریکا، تضعیف می‌کنند. اظهارات محسن خجسته‌مهر، معاون وزیر نفت ایران در مورد مذاکره با چند شرکت داخلی برای توسعه میدان آزادگان در حالی است که کوشش‌های اخیر شرکت‌های بزرگ داخلی عمران صنعت نفت و گاز که عمدتاً از زیرشاخه‌های سپاه پاسداران به‌شمار می‌آیند برای پر کردن خلأ ناشی از ترک پروژه‌ها از سوی شرکت‌های خارجی با دشواری‌هایی روبه‌رو بوده‌است. از آن جمله، در تیرماه سال جاری، قرارگاه خاتم‌الانبیا، که نام آن در فهرست تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دارد، اعلام کرد که «به خاطر به خطر نیفتادن منابع ملی» از دو فاز گازی ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی انصراف می‌دهد. قرارگاه خاتم‌الانبیا، به عنوان بازوی اقتصادی سپاه پاسداران در سال‌های گذشته فعالیت‌های اقتصادی خود را توسعه داده و مهم‌ترین قراردادهای نفت و گازی ایران را حتی در مواردی بدون شرکت در مناقصه در اختیار گرفته‌است. برپایه گزارش‌های منتشر شده، افزون بر قرارگاه خاتم‌الانبیا، شرکت سپانیر، نیز که وابسته به سپاه است، یک از طرح توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ میدان گازی پارس جنوبی انصراف داده‌ است. قدرت‌های غربی می‌کوشند با اعمال فشار بر جمهوری اسلامی مقام‌های ایرانی را به توقف برنامه هسته‌ای خود وادار کنند. به دید قدرت‌های غربی این برنامه ممکن است جنبه‌های نظامی همراه خود داشته باشد، ولی ایران این گفته را بی‌پایه می‌داند.
با ۶۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


کمپین بین المللی حقوق بشر- به دنبال انتشار خبری مبنی بر انتقال برخی از زندانی عقیدتی بندزنان به بند متادون یا جایی که زندانیان معتاد به مواد مخدر را نگهداری می کنند، مرضیه گلرو خواهر مهدیه گلرو با تایید این خبر به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که به دنبال قطع تماس های تلفنی افراد یاد شده آنها به این بند منتقل شده اند. مرضیه گلرو به کمپین گفت تا روز سه شنبه منتظر خواهند ماند تا شرح ماوقع را از زبان خود او بشنوند. درحالیکه بسیاری از زندانیان زن سیاسی زندان اوین از چهارشنبه هفته گذشته به قرنطینه متادون نسوان این زندان منتقل شدند و ارتباط تلفنی آنها با خارج از زندان قطع شده است . خانواده های آنها از طریق تماس تلفنی هم بندی های دیگراین زندانیان متوجه قطع تلفن و دقایقی بعد انتقال آنها به بند متادون شده اند. مرضیه گلرو ، خواهر مهدیه گلرو ، دانشجوی زندانی که در حال حاضر همراه با بقیه زندانیان زن سیاسی به بند متادون منتقل شده است در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن بی اطلاعی از وضعیت خواهرش گفت :« یک نفر از زندان به همسر مهدیه تماس گرفته بود و اطلاع داده بود که تلفن بند قطع شده و دیگر آنها قادر به تماس نیستند اما کمی بعد دوباره تماس گرفته و گفته است که همگی زنان با جرم سیاسی را به بند متادون منتقل کردند.» خواهر این دانشجوی زندانی با اشاره به اینکه هم بندی های دیگر آنها به همه خانواده های زندانیان اطلاع داده بودند که چه شده است، گفت : « ما احتمال می دادیم قطع ارتباط تلفنی آنها به دلیل نزدیک بودن ۱۳ آبان باشد اما حالا با بردنشان به بند معتادان حدسی نمی شود زد که چه اتفاقی افتاده است ، منتظریم تا روز سه شنبه ، یعنی روز ملاقات شود تا با خود مهدیه حرف بزنیم و بفهمیم که چه شده است.» با این حال وب سایت کلمه، نزدیک به میر حسین موسوی دلیل انتقال زندانیان سیاسی زن به قرنطینه متادون بند نسوان را اعتراض این زندانیان به قطع تماس‌های تلفنی شان ذکر کرده است. قرنطینه متادون، محل نگهداری مجرمین معتاد است و به منظور ترک اعتیاد از آن استفاده می شود.
با ۵۹ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته