بنا بر گزارشهای رسيده از سومالی، درگيريهای پراکنده در اين کشور، دست کم بيست نفر کشته و سی نفر مجروح بر جای گذاشت. اين درگيريها ميان ارتش و شورشيان اسلام گرا در موگاديشو، پايتخت سومالی، رخ داده است. نيمه شب گذشته هم شورشيان اسلامگرا با خمپاره به مقر رئيس جمهور سومالی، در شهر موگاديشو حمله کردند که منجر به کشته شدن دست کم ۱۴ غيرنظامی شد. رئيس جمهوری سومالی هم اکنون برای شرکت در يک کنفرانس صلح درترکيه به سر می برد.
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} محمدرضا باهنر نايب رئيس اول مجلس، آرا اعضای فراکسيون اصولگرای مجلس برای نامزدی هيئت رئيسه را به دست نياورد. به گزارش خبرگزاری فارس، در اين رای گيری که عصر روز يکشنبه در مجمع عمومی فراکسيون اصولگرايان مجلس برگزار شد، علی لاريجانی نامزد تصدی رياست مجلس، محمد حسن ابوترابی فرد و شهاب الدين صدر هم به ترتيب، به عنوان کاندیداهای نايب رئيس اول و دوم فراکسيون اصولگرايان انتخاب شدند. انتخابات هيئت رئيسه مجلس هشتم، در سال سوم اين دوره، روز چهارشنبه، پنجم خرداد برگزار می شود.
سازمان همکاری شانگهای که روسيه، چين و کشورهای آسيای مرکزی از اعضای آن هستند از پذيرفتن عضويت ايران خودداری می کنند. خبرگزاری روسی ايتار- تاس به نقل از يک ديپلمات روس، خبر داد که اجلاس شانگهای به دليل تحريمهای سازمان ملل عليه ايران، مايل به عضويت اينکشور نيست. ايران در سال ۲۰۰۸، درخواست عضويت خود را به سازمان شانگهای ارائه کرده بود و تا کنون به عنوان ناظر در چند نشست اين سازمان شرکت کرده است.
یک فیلم تایلندى برنده نخل طلاى جشنواره فیلم کن شد و فیلم «کپى برابر اصل» ساخته عباس کیارستمى نیز جایزه بهترین بازیگر زن را از آن خود کرده است. یک فیلم تایلندى برنده نخل طلاى جشنواره فیلم کن شد و فیلم «کپى برابر اصل» ساخته عباس کیارستمى نیز جایزه بهترین بازیگر زن را از آن خود کرده است. به گزارش خبرگزارى فرانسه مراسم اختتامیه شصت و سومین جشنواره فیلم کن یکشنبه شب در کاخ این جشنواره برگزار شد و فیلم تایلندى « عمو بونمى سرگذشت خود را به یاد مىآورد» به عنوان برنده نخل طلاى جشنواره امسال معرفى شد. بیشتر بخوانید: جشنواره کن ۲۰۱۰ با حضور عباس کیارستمی و غیبت جعفر پناهی پیام جعفر پناهی از زندان اوين به جشنواره فيلم کن این فیلم ساخته ساخته آپیچاتپونگ ویراستاکول، کارگردان تایلندى است و براى نخستین بار است که یک فیلم تایلندى مهمترین جایزه جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص داده است. داستان این فیلم درباره مرد به شدت بیمارى است که ارواح بستگانش او را در مسیر مرگ همراهى مىکنند. فیلم «کپى برابر اصل» ساخته عباس کیارستمى، کارگردان برجسته ایرانى نیز که یکى از ۱۹ فیلم برگزیده بخش مسابقه جشنواره کن بود، جایزه بهترین بازیگر زن را به خاطر بازى ژولیت بینوش، بازیگر فرانسوى در این فیلم از آن خود کرده است. همچنین جایزه ویژه هیات داوران، به عنوان دومین جایزه مهم جشنواره کن به فیلم فرانسوى «خدایان و آدمها» ساخته خاویر بووا اختصاص یافته است. جایزه بهترین بازیگر مرد به طور مشترک به خاویر باردم، هنرپیشه اسپانیایى به خاطر بازى در فیلم «بیوتیفول» و الیو جرمانو، بازیگر ایتالیایى براى بازى در فیلم «زندگى ما» داده شد. همچنین جایزه بهترین کارگردانى به ماتیو آمالریک، بازیگر و کارگردان فرانسوى به خاطر ساخت فیلم «در گردش» رسیده و یک فیلم کرهاى به نام «شاعرانه» نیز برنده جایزه بهترین فیلمنامه شده است. شصت و سومین جشنواره فیلم کن از روز ۱۲ ماه مه برابر با ۲۲ اردیبهشت ماه با نمایش فیلم حماسى «رابین هود» به کارگردانى ریدلى اسکات آغاز شد و یکشنبه شب با نمایش فیلم «درخت» با بازى شارلوت گینسبورگ و برگزارى مراسم اختتامیه به پایان رسید. هر چند هیچ فیلم ایرانى در بخش مسابقه ایران جشنواره حضور نداشت، اما بازداشت جعفر پناهى، کارگردان سرشناس ایرانى که از اعضاى هیات داوران جشنواره امسال بود، بازتاب گستردهاى در جریان برگزارى این جشنواره داشته است. آقاى پناهى از زندان اوین پیامى براى این جشنواره ارسال کرده بود و برگزار کنندگان جشنواره کن و از جمله تیم برتون، کارگردان آمریکایى و رییس هیات داوران جشنواره کن خواستار آزادى این کارگردان ایرانى شده بود.
تيم تکواندوی ايران با مدال طلای حسين تاجيک به چهارمين طلای خود در رقابتهای قهرمانی آسيا دست يافت و در آستانه قزاقستان با ۵۹ امتياز بر سکوی نخست ايستاد.تيم تکواندوی ايران با مدال طلای حسين تاجيک به چهارمين طلای خود در رقابت های قهرمانی آسيا دست يافت و در آستانه قزاقستان با ۵۹ امتياز بر سکوی نخست ايستاد. در پايان اين رقابت ها از سوی کميته برگزاری فرزاد عبداللهی قهرمان وزن پنجم به عنوان فنی ترين تکواندوکار انتخاب شد. رضا مهماندوست، مربی تيم ايران به همراه مربی کره به عنوان بهترين مربی و احسان الله جابری، پزشک تيم ايران به عنوان بهترين پزشک معرفی شدند. در سومين و آخرين روز حسين تاجيک در وزن هشتم موفق شد در مسابقه پايانی حريف قزاق خود را با امتياز شکست دهد و قهرمان شود. او در دور نخست استراحت داشت و سپس بر حريفان ازبک و قطری پيروز شد و به مسابقه پايانی رسيد. در اين پيکارها رقيب اصلی ايران تيم کره جنوبی بود که در جريان رقابت ها بين مسئولان دو تيم ايران و کره جنوبی کشمکشهای خارج از صحنه رقابت (شياپچانگ) بر سر داوری پديد آمد. ايران در شب نخست دو طلا و در شب دوم يک طلا بدست آورد. وقتی در شب دوم يوسف کرمی در مسابقه پايانی وزن هفتم در برابر حريف کره ای سه بر سه مساوی کرد و در راند طلايی بازنده اعلام شد، اين تنش به اوج خود رسيد. مدال طلای کرمی میتوانست ايران را قهرمان پيش هنگام رقابتهای آسيايی کند. اعتراض رضا مهماندوست، سرمربی تيم ايران از سوی ژوری پذيرفته نشد. کرمی برای رسيدن به ديدار پايانی، تکواندوکارانی از بحرين، ويتنام و اردن را شکست داده بود. کرمی در المپيک ۲۰۰۴ آتن مدال برنز گرفت. در شب نخست مسعود حجی زواره در وزن ششم و محمد باقری معتمد در وزن چهارم و در شب دوم فرزاد عبداللهی در وزن پنجم برای تکواندوی ايران مدال طلا گرفتند. در شب دوم يوسف کرمی نقره گرفت و رضا نادريان در وزن سوم به مدال برنز مشترک دست يافت. فرزاد عبدللهی در وزن پنجم در روزهای پايانی اردو جايگزين عليرضا نصر آزادانی شد در مسابقه پايانی بر کيم هو از کره جنوبی با امتياز ۵ بر۲ به برتری رسيد و مدال طلا گرفت.؛ تيم کره جنوبی با دو طلا، دو نقره و يک برنز دوم شد. در بخش زنان موفق ترين تکواندوکار ايران سمانه شش پری در وزن سوم بود که موفق شد مدال نقره را از آن خود کند. شش پری در مسابقه نيمه پايانی بر لی سو از کره جنوبی با امتياز ۱۲ بر ۶ به برتری رسيد و راهی فينال شد. او در مسابقه پايانی از لی جی از چين با امتياز نزديک ۵ بر ۴ شکست خورد و به مدال نقره رسيد. شش پری به ترتيب تاکيلا بهندی از هند و سپس حريفی از فيلی پين را شکست داده بود. پريسا فرشيدی و سوسن حاجیپور در شب نخست مدال برنز گرفتند. سارا خوش جمال فکری در شب آخر به صحنه رفت و در همان دور نخست از حريف سری لانکايی شکست خورد و حذف شد. ردهبندی مردان: ۱- ايران با ۴ مدال طلا، يک نقره و يک برنز و ۵۹ امتياز ۲- کره جنوبی با ۲ مدال طلا، ۲ نقره و يک برنز و ۴۳ امتياز ۳- تايلند با ۲ طلا و ۳۳ امتياز ۴- قزاقستان با يک نقره و ۲ برنز و ۲۴ امتياز ردهبندی زنان: ۱- کره جنوبی با ۴ مدال طلا و ۲ نقره و ۵۵ امتياز ۲- چين با ۲ مدال طلا و ۲ نقره و ۴۱ امتياز ۳- تايوان با يک طلا، يک نقره و ۳ برنز و ۳۰ امتياز ۴- قزاقستان با يک طلا و يک برنز و ۲۳ امتياز ۵- ايران با يک نقره و ۲ برنز و ۱۹ امتياز
مهدی کروبی، از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران از فعالان اصلاحطلب و معترضان خواسته است، بدون ناامید شدن «راست قامت و محکم» به مبارزه خود ادامه داده و در عین حال انتظار نداشته باشند که به زودی به پیروزی خواهند رسید.مهدی کروبی، از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران از فعالان اصلاحطلب و معترضان خواسته است، بدون ناامید شدن «راست قامت و محکم» به مبارزه خود ادامه داده و در عین حال انتظار نداشته باشند که به زودی به پیروزی خواهند رسید. به نوشته سایت اینترنتی «سحامنیوز»، مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز در ایران روز شنبه و در آستانه سالگرد دوم خرداد در سخنانی به فعالان اصلاحطلب و معترضان به نتایج انتخابات توصیه کرد، «بدون هراس از فحشها و تخریبها» به راه خود ادامه دهند. بیشتر بخوانید: مهدی کروبی: افراد غیرمسئول بیمحابا حکم محاربه صادر میکنند کروبی: جرم اعدام شدگان اخير برای هيچکس محرز نشده است آقای کروبی که در دیدار با اعضای شورای مرکزی و عمومی سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام سخن میگفت، در این باره اظهار داشت: «باید راست قامت و محکم ایستاد و از ملامت کنندهها هم نترسید. از فحشها وتخریبها و درگیریها هم نهراسید». وی در ادامه افزود: «البته تاکید میکنم که انتظار زود پیروز شدن و زود به نتایج مطلوب رسیدن را نداشته باشید. مهم ایمان، صبر و استقامت در راه خداست و باید به حفظ دستاوردها اهمیت فوقالعاده داد». این رهبر مخالفان دولت ایران با ابراز تاسف از تلاش حامیان دولت برای حذف نام و اندیشههای بنیانگذار جمهوری اسلامی اظهار داشت: «با حضور دلسوزان راه امام وانقلاب، هدف این بدخواهان ملت به نتیجه نخواهد رسید و مردم همچنان بر مطالبات بر حق خویش ایستادهاند». دبیرکل حزب اعتمادملی در بخش دیگری از سخنان خود با ابراز تاسف از «بیاخلاقیهایی که توسط مدعیان ارزشها رخ میدهد»، به بیان نمونههایی از برخورد با معترضان پرداخته و اظهار داشت: «به راحتی به حوزه خصوصی بنده و امثال ما وارد می شوند و بیحرمتی میکنند. فرزندان و اعضای خانواده را مورد توهین و اذیت قرار می دهند، چه رسد به کسانی که بی نام و نشانند و حقوق آنها به راحتی تضییع میشود، البته همه این برخوردهای سخیف نشانه عجز و ضعف آنهاست». آقای کروبی همچنین با بیان این که قرار نبود «به نام نظام جمهوری اسلامی حقوق اساسی ملت مخدوش شود»، از فعالان اصلاحطلب در ایران خواست، «ناامید نشوند» چرا که «این اتفاقات و تلخیها میگذرد». رییس پیشین مجلس شورای اسلامی با تاکید دوباره بر دیدگاههای بنیانگذار جمهوری اسلامی، به اصلاحطلبان ایران توصیه کرده است، تا آنجا که میتوانند، «عاقلانه و مدبرانه و متکی بر اندیشههای امام» حرکت کرده و از مسیر اعتدال خارج نشوند. وی در ادامه افزود: «اگرموفقیت نصیبتان شد، سرخوش و مست نشوید، از مغرور شدن بپرهیزید و تواضع و فروتنیتان را افزایش دهید. بیشتر مراقب اخلاق و شخصیت خود باشید،... وقتی پیروز شدید مغرور نشوید و این نکته را در نظر بگیرید ، درسختیها نبرید؛ در سختیها بایستید و عاقلانه عمل کنید، سعه صدر، تحمل پیشه کنید که این راه اسلام است و بهترین راه است، این دوره هم میگذرد و همه ما نگران شکستی هستیم که دامن همه را میگیرد».
مجید محمدی- رسانههای اختصاصی جنبش سبز سه دوره تحول را پشت سر گذاشتند: دوره رونق که چند ماه پس از انتخابات و در دوران اوج تظاهرات اعتراضی تا عاشورای ۱۳۸۸ بود، دوره دوم که بسیاری از آنها مورد تهاجم ارتش سایبری سپاه قرار گرفته یا گردانندگان آنها به خارج کشور کوچ کردند و دوره استقرار که با تثبیت وضعیت روزنامهنگاران در خارج کشور همراه است و سایتهای اینترنتی سبز هویت و تداوم پیدا میکنند. جنبش اعتراضی سبز برای همگان غیر منتظره بود و بر این اساس در ابتدا رسانهای اختصاصی نداشت. رسانههای مخالفان و منتقدان حکومت در داخل و خارج کشور تلاش کردند این جنبش را پوشش دهند. اما با توجه به این که اکثر نشریات و سایتهای مستقر در داخل که از جنبش حمایت میکردند بسته شدند و رسانههای خارج کشور نیز بر اساس محدودیتها و ملاحظات تامینکنندگان مالی گام بر میداشتند (دولتها، شرکتهای خصوصی و افراد حقیقی)، گروههایی تصمیم گرفتند خود رسانههایی اختصاصی برای جنبش به راه بیندازند. رسانههای اختصاصی جنبش سبز در دو مقوله مطبوعات اینترنتی (نشریهای که همانند دیگر نشریات صفحهبندی شده ولی به صورت پی دی اف بر روی وب قرار گرفته است) و سایتهای اینترنتی قرار می گیرند. علی رغم تلاش بسیاری از فعالان سیاسی، این جنبش هیچ گاه دارای رادیو یا تلویزیون اختصاصی نشد. در این بررسی صرفا به رسانههایی که خود را رسانه جنبش سبز می خوانند - از هر گروه و گرایش و جهتگیری - می پردازم. پایگاههای اینترنتی در دوران انتخابات ریاست جمهوری پایگاههای اینترنتی بیشماری در داخل کشور مشغول به کار شدند که تقریبا همه آنها در جریان اعتراضات فیلتر و گردانندگان آنها دستگیر شدند. در نهایت چند پایگاه جدید تاسیس شدند که اداره کنندگان آنها به احتمال زیاد در خارج کشور مستقر هستند. جرس یا «جنبش راه سبز» عمدتا توسط طیف مذهبی و بعضا اسلامگرای طرفدار جنبش راهاندازی شد. بر خلاف بسیاری از سایتهای اینترنتی این سایت اعضای شورای سیاستگذاری خود را معرفی کرد (عبدالعلی بازرگان، فاطمه حقیقت جو، احمد صدری، محمود صدری، محسن کدیور، و سید عطاء الله مهاجرانی) اما سردبیر آن توسط خود سایت معرفی نشد (برخی از فعالان جنبش سردبیر این سایت را در نوشتههای خود معرفی کردند). برخی از این افراد و برخی از نویسندگان این سایت (مثل حسین کمالی و حمید دباشی) به دلیل برخی سیاستها بعدا از این سایت جدا شدند. این سایت عمدتا به اخبار، گزارشها و یاداشتهای تحلیلی در مورد جنبش سبز اختصاص دارد، در حالی که به نفی و نقد دیگر رسانهها (مثل بالاترین) و فعالان جنبش از نگاه مذهبی و گاه اسلامگرایانه میپردازد. مواردی از سانسور مطالب نیز در این سایت مشاهده شده است (به عنوان نمونه نگاه کنید به مطلب «جرس از بهار می ترسد» از جمشید اسدی، گویا نیوز، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۹) . جایی نیز برای ویدیوهای مربوط به جنبش اعم از گزارش خبری یا موسیقی و فضایی نیز برای شعر جنبش در جرس اختصاص یافته است. جرس نوید یک رادیو و تلویزیون اینترنتی را داد اما موفق به راهاندازی آن نشد. منابع مالی این سایت نیز همانند دیگر رسانههای جنبش سبز روشن نیست. همچنین بسیاری از مطالب به اسم مستعار منتشر میشوند، حتی مطالب کسانی که در خارج از کشور زندکی میکنند. «موج آزادی» بیشتر به دیدگاههای نیروهای ملی و مذهبی و حزب مشارکت نزدیک و مبلغ اسلام تازهای به نام اسلام سبز در برابر اسلام سیاه و اسلام سرخ بود. این سایت و عموم مطالبش بیهویت و مطالب انتقادی آن علیه نیروهای سکولار و غیر مذهبی جنبش هم غیر اخلاقی و هم غیر حرفهای بودند. این گونه مطالب که باب دندان اقتدارگرایان بود هیچ خطری برای نویسندگان ایجاد نمیکرد تا مولفان آنها به ضرورت گمنام بمانند. این وب سایت به خوبی شعر و موسیقی و دیگر آثار گرافیکی و تجسمی جنبش سبز را منعکس میکرد. اما مهمتر از همه گزارشها و مطالب معطوف به عمل این سایت بود که افراد و گروهها را در حرکتهای جمعی مثل روز قدس یا ۱۶ آذر بر می انگیخت. این سایت آرا و دیدگاههای اصلاحطلبان مذهبی را که هنوز به چارچوبهای بنیادین گفتمان عصر خمینی باور دارند بازتاب می داد (مثل مخالفت با اقدامات مربوط به دوستی با ملت آمریکا). این سایت همانند دیگر سایتهای سبز مورد حملات دستگاههای امنيتی قرار گرفت که کار آن را برای زمانی کوتاه مختل کرد. این اقدامات شامل بودند بر هجوم بازدیدهای ساختگی تا تلاش برای ورود به صفحات داخلی پایگاه، هک کردن ایمیلها، تماسهای شدیداللحن و تهدیدآمیز با منابع خبری (خصوصا منابع خبری در درون جریان اصولگرا و نمایندگان مستقلتر مجلس) و در نهایت ایمیلهای تهدیدآمیز از نشانیهای شناختهشده به پست الکترونیک رسمی و ارسال ایمیل جعلی به اسم این پایگاه. همچنین انبوهی از اخبار جعلی و رویدادهای ساختگی برای فریب فعالان مدنی طراحی و اجرا میشد تا با گمراه کردن روزنامهنگاران غیروابسته کار خبری آنها را بی اعتبار کند. این سایت توسط ارتش سابیری سپاه هک شد و از فعالیت بازماند. «اعتصاب برای ایران» ابتدائا اخبار و بیانیههای گروه شرکت کننده در اعتصاب غذای نیویورک در ژوییه ۲۰۰۹ برای آزادی زندانیان سیاسی جنبش سبز را منعکس میکرد و بعدا به ارگان کمپین مقابله با جنایت علیه بشریت تبدیل شد. این کمپین به دنبال محاکمه سران جمهوری اسلامی در دادگاه بین المللی کیفری است. سایت این کمپین عمدتا اخبار و گزارشهای این کمپین و نوشتهها و سخنرانیهای امضا کنندگان متن اولیهی کمپین را بازتاب میداد. با خروج برخی از نیروهای جنبش از کشور سایتهای دیگری شکل گرفت. یکی از اینها پایگاه اینترنتی «ندای سبز آزادی» است که عمدتا جنبهخبری و گزارشی دارد. این سایت پس از مدتی فعالیت، نسخههای انگلیسی و عربی خود را نیز راه اندازی کرد. بر خلاف جرس و موج سبز، این سایت به نفی هیچ فرد یا گروه یا گرایشی نمیپردازد و تنها به اطلاع رسانی و گزارش وقایع مربوط به جنبش اختصاص دارد. پایگاههای اینترنتی دیگری که خود را سبز می دانند عبارتند از تحول سبز، میزان، رای ما کجاست، سحام نیوز (سایت رسمی کروبی و حزب اعتماد ملی) و کلمه (سایت رسمی میر حسین موسوی). دو سایت آخر بیشتر به انعکاس مواضع کروبی و موسوی اختصاص دارند و سایتهای دیگر به انعکاس اخبار جنبش سبز و دیدگاه های فعالان این جنبش اقدام میکنند. دو سایت نوروز و امروز که بیشتر مواضع حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی را عرضه می کنند نیز پس از انتخابات بیشتر به ارگان های نیمه رسمی جنبش البته از نگاه دو حزب مذکور تبدیل شدهاند. مطبوعات، اما آنلاین با بسته شدن اکثر مطبوعات اصلاحطلب و تحت فشار قرار گرفتن چند روزنامه و نشریه باقی مانده نیمه مستقل در دست عوامل غیر نظامی و غیر امنیتی از یک سو، و عطش مخاطبان برای اطلاعگیری از تحولات داخلی نیروهای مطبوعاتی در صدد بر آمدند تا در قاب و چارچوب هفته نامه نشریاتی را بر روی وب بگذارند. برای نمونه سبزینه خود را نشریهای معرفی میکند «که به جمعآوری مطالب و خبرهای وقایع جنبش سبز در ایران در قالب نشریهای الکترونیکی میپردازد.» سبزینه به عنوان ارگان رسمی نامزدهای انتخابات و بعدا دستهای از سران جنبش عمل میکرد. بیانیههای سران جنبش یعنی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و گزارشها و مصاحبه ها در مورد زندانیان سیاسی بخشی دیگر از مطالب این نشریه در هر شماره بودند. گزارشهای مربوط به سرکوبها و اعمال حاکمیت و تصویر کردن عمق فاجعه از جمله مواد این نشریهاند. همچنین برخی از گزارشهای این نشریه به افشاگری در مورد سران نظامی و امنیتی رژیم که رهبران کودتا معرفی می شوند اختصاص پیدا میکند. نشریه «خیابان» را نمیتوان مشخصا به جنبش سبز و استراتژیها و تاکتیکهایش نسبت داد اما اگر به جنبش اعتراضی مردم ایران در سال ۱۳۸۸ به عنوان یک جنبش اعتراضی عام نگاه کنیم میتوان بدان در این نوشته پرداخت. خیابان (که تا کنون ۶۹ شماره آن منتشر شده) با تمرکز بر گزارش رویدادهای روزهای اعتراضات آغاز کرد اما به سرعت مشی خود را در پیش برد یک انقلاب آشکار کرد (تیتر اصلی شماره چهارم این بود: «مرگ بر خامنهای» شعار مردم شد). این نشریه پس از چند شماره به جایی رسید که چنین نشریهای حتی بدون رخداد جنبش سبز نیز میرسید یعنی انتقاد از اصلاح طلبانداخلی. خیابان نافی کلیت نظام و برانداز آن بود و رهبران جنبش مثل موسوی و کروبی را آنجا که از حرکت در چارچوب نظام سخن می گفتند مسکوت میگذاشت. خیابان صرفا اخبار سرکوبها را پوشش میداد تا خون انقلابی به جنبش تزریق کند. با دیدن هر شماره خیابان خواننده (در صورت عدم دسترسی به نشریات دیگر) میپنداشت که رژیم سیاسی عن قریب سقوط خواهد کرد. این نشریه به دلیل گرایش ایدئولوژیک خود سعی میکرد در تیترهای صفحه اول نقش کارگران را در جنبش سبز پر رنگ سازد. همچنین برای پرهیز از ادبیات اصلاحطلبان ذکری از جنبشی با عنوان سبز نمیرفت. موسوی و کروبی همکاران حکومت و با خوشبینانهترین نگاه سازشکار معرفی میشدند. مطالب خیابان بالاخص در شمارههای اول بدون ذکر نام نویسنده منتشر میشد و سپس مطالب با نام مستعار یا اسامی واقعی افزایش یافت. این نشریه در روزهای پس از انتخابات هر روز و با عنوان روزنامه منتشر میشد اما با کاهش راهپیماییها انتشار این نشریه نیز کند تر شد. همچنین با گذشت زمان و فاصله گرفتن از روزهای پر هیجان میزان مطالب ترجمهای عمدتا از کمونیستهای بلوک شرق افزایش یافت. نشریه اینترنتی پل که به چند زبان منتشر میشود (و تا زمان نوشتن این مطلب شش شماره از نسخهی انگلیسی آن بر روی وب گذاشته شده است) جنگی است از مطالب دیگر نشریات در مورد جنبش سبز. برخی از این مطالب با اسم مستعار عرضه شدهاند. برخی دیگر مطالبی است از سایتهای دیگر بدون ذکر نام نویسنده و منبع. سه دوره تحول رسانههای اختصاصی جنبش سبز سه دوره تحول را پشت سر گذاشتند: دوره رونق که چند ماه پس از انتخابات و در دوران اوج تظاهرات اعتراضی تا عاشورای ۱۳۸۸ بود، دوره دوم که بسیاری از آنها مورد تهاجم ارتش سایبری سپاه قرار گرفته یا گردانندگان آنها به خارج کشور کوچ کردند و دوره استقرار که با تثبیت وضعیت روزنامهنگاران در خارج کشور همراه است و سایتهای اینترنتی سبز هویت و تداوم پیدا میکنند. برخی نشریات اینترنتی مثل سبزینه پس از فروکش کردن اعتراضات خیابانی متوقف شد و باید آنها را مختص دوره اول دانست. جرس در دوره دوم در خارج کشور شکل گرفت و علیرغم تهاجمات حکومتی به حیات خود ادامه داد اما موج سبز آزادی در این دوره متوقف شد. تحول سبز و ندای سبز آزادی به دوره سوم تعلق دارند که پس از دورهای کوتاه از فعالیت جای خود را پیدا کرده و به اطلاعرسانی مشغولند. پس از تثبیت وضعیت در دوره سوم، هفت پایگاه اینترنتی با عنوان رسانه های جنبش سبز(سایتهای امروز، تحول سبز، جرس، ندای سبز آزادی، میزان، رای من کجاست و سحامنیوز) در آستانهی سالگرد این جنبش عزم خود را برای فعالیت تا پیروزی جنبش اعلام کردهاند. ............................................................................................................................................................................................. دیدگاه نویسنده منعکسکننده نظر رادیو فردا نیست.
وزیر خارجه فرانسه با بیان این که توافقنامه سه جانبه ایران، برزیل و ترکیه براى جلوگیرى از تشدید تحریمها علیه ایران کافى نیست، گفته است این توافقنامه نشان مىدهد که جمهورى اسلامى قصد ندارد، غنىسازى اورانیوم را متوقف سازد.وزیر خارجه فرانسه با بیان این که توافقنامه سه جانبه ایران، برزیل و ترکیه براى جلوگیرى از تشدید تحریمها علیه ایران کافى نیست، گفته است این توافقنامه نشان مىدهد که جمهورى اسلامى قصد ندارد، غنىسازى اورانیوم را متوقف سازد. به گزارش خبرگزارى فرانسه، برنار کوشنر، وزیرخارجه فرانسه، روز شنبه گفته است، توافقنامه هستهاى تهران براى جلوگیرى از تشدید تحریمها علیه ایران کافى نیست، و این توافقنامه دستکم نشان مىدهد که جمهورى اسلامى قصد دارد به غنىسازى اورانیوم همچنان ادامه دهد. بیشتر بخوانید: برزیل: پیشنهادهای اوباما در توافقنامه تهران گنجانده شده است تلاش ترکیه برای جلب حمایت بینالمللی از توافق هستهای تهران وزیر خارجه فرانسه که پس از دیدار با احمد داوداوغلو، وزیر خارجه ترکیه در استانبول با خبرنگاران سخن مىگفت، اعلام کرد وى گزارشى در باره جزییات گفتوگوهاى هستهاى هفته گذشته در تهران و نیز متن بیانیه سه کشور ایران، ترکیه و برزیل را دریافت کرده است. در حالى که قدرتهاى غربى و به ویژه ایالات متحده آمریکا به تلاشهاى خود براى تشدید تحریمها علیه ایران در شوراى امنیت سازمان ملل شتاب بخشیدهاند، رهبران ایران، ترکیه و برزیل روز دوشنبه هفته گذشته پس از چندین ساعت مذاکره در تهران توافقنامهاى ۱۰ مادهاى را درباره مبادله اورانیوم غنىشده ایران با سوخت هستهاى رآکتور تحقیقاتى تهران امضا کردند. در بیانیه مشترکى که سه کشور در این باره منتشر کردهاند، توافق شده است که جمهورى اسلامى ایران حدود ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم کمتر غنىشده خود را به ترکیه بفرستد و در مقابل آن ۱۲۰ کیلوگرم سوخت هستهاى مورد نیاز رآکتور تحقیقاتى تهران را دریافت کند. با این حال کشورهاى غربى با ناکافى خواندن این توافقنامه همچنان به تلاشهاى خود براى تصویب چهارمین قطعنامه تحریمى علیه جمهورى اسلامى در شوراى امنیت سازمان ملل متحده ادامه داده و واشنگتن به تازگى پیشنویس قطعنامه تازهاى را به منظور تشدید تحریمها علیه ایران میان اعضاى شوراى امنیت توزیع کرده است. تلاش کشورهاى غربى براى تشدید تحریمها علیه ایران پس از آن آغاز شده بود که جمهورى اسلامى از پذیرفتن پیشنهاد آژانس بینالمللى انرژى اتمى براى ارسال بخش عمدهاى از اورانیوم غنىشده خود به روسیه و فرانسه براى تبدیل آن به سوخت هستهاى رآکتور تحقیقاتى تهران خوددارى کرده و به جاى آن به گسترش فعالیتهاى خود در زمینه غنىسازى اورانیوم پرداخت. شوراى امنیت سازمان ملل متحد تاکنون با تصویب سه قطعنامه تحریمهاىى علیه ایران اعمال کرده و از تهران خواسته است به فعالیتهاى حساسى مانند غنىسازى اورانیوم که قابلیت کاربرد در ساخت جنگافزارهاى هستهاى را دارد پایان بخشد. ایران با سرپیچى از این خواستهها در سالهاى گذشته همواره به گسترش فعالیتهاى خود در زمینه غنىسازى اورانیوم روى آورده و اخیرا نیز غنىسازى ۲۰ درصدى را در دستور کار خود قرار داده است. تنها ساعاتى پس از امضاى توافقنامه تهران، رامین مهمانپرست، سخنگوى وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى گفته بود که ایران همچنان به غنى سازى ۲۰ درصدى اورانیوم ادامه خواهد داد. این درحالى است که بر اساس قطعنامههاى شوراى امنیت سازمان ملل متحد که براى کشورهاى عضو سازمان ملل لازمالاجرا است، جمهورى اسلامى باید به منظور شفافسازى در پرونده اتمى خود غنىسازى اورانیوم را متوقف سازد. خبرگزارى فرانسه به نقل از یک منبع مطلع فرانسوى نوشته است، در صورت تایید ادامه غنىسازى اورانیوم در ایران این امر به معناى تناقضى آشکار در سیاستهاى ایران خواهد بود که از قصد خود براى بازساى اعتماد جهانى نسبت به برنامه اتمى خود از طریق امضاى توافقنامه سهجانبه تهران خبر داده بود. وزیر خارجه فرانسه در بخش دیگرى از سخنان خود در استانبول ضمن تمجید از کشورهاى ترکیه و برزیل به دلیل تلاش آنها در امضاى توافقنامه تهران در عین حال تاکید کرده است، این توافقنامه تنها «بخشى از پاسخ» ایران به درخواستهاى آژانس بینالمللى انرژى اتمى از این کشور براى توقف غنىسازى ۲۰ درصدى اورانیوم است.
حمله شورشیان به کاخ ریاست جمهوری سومالی ۱۴ کشته بر جای گذاشت. نیمه شب گذشته شورشیان اسلامگرا با خمپاره به مقر شریف شیخ احمد، رییس جمهوری سودان، در شهر موگادیشو حمله کردند و باعث کشته شدن شماری غیرنظامی شدند. رییس جمهوری سودان به هنگام حمله برای شرکت در یک کنفرانس صلح در ترکیه به سر می برد. دولت او که مورد حمایت سازمان ملل است تنها بخش کوچکی از سودان را تحت کنترل دارد.
مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه از رسانه هایی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری از دولت پشتیبانی کرده اند، قدردانی کرد. نمایندگان مجلس در این مراسم صدا و سیمای جمهوری اسلامی، خبرگزاری های فارس، ایرنا و برنا، روزنامه های کیهان، رسالت، جوان و ایران و همچنین سایت های خبری جهان نیوز و رجانیوز را رسانه های "افشا کننده جریان فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری" خواندند و به آنها لوح تقدیر اهدا کردند. این درحالی است که سران مخالفان دولت از جمله میرحسین موسوی رسانه های مذکور را به "وارونه جلوه دادن" وقایع پس از انتخابات متهم می کنند.
شی شورِن، وزیردارایی چین، می گوید پکن و واشینگتن برای تقویت ثبات اقتصادی و مقابله با پیامدهای بحران مالی در اروپا همکاری کنند. آقای شورن این درخواست را در آستانه دیدار با یک هیات بلندپایه آمریکایی که روز دوشنبه در پکن برگزار خواهد شد، مطرح کرد. هیلری کلینتون، وزیرخارجه آمریکا، که در این دیدار حضور خواهد داشت امروز (یکشنبه) اعلام کرد، از مقام های چینی خواهد خواست که برای ایجاد شفافیت بیشتر، لغو تبعیض میان شرکت ها، دسترسی عادلانه به بازارها و اجرای دقیق تر حقوق معنوی آثار تلاش کنند.
میرحسین موسوی، از سران مخالف دولت محمود احمدی نژاد، خواستار "به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود" شد. به گزارش سایت کلمه، آقای موسوی در دیدار با جمعی از خانواده های فرماندهان کشته شده در جنگ ایران و عراق، با انتقاد از دولت و قوه قضائیه در سرکوب منتقدان گفت: "شما نمی توانید مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامه ها و پر کردن زندان ها مهار کنید." میرحسین موسوی همچنین خبر دستگیری احمد یزدانفر، سرتیم محافظانش را تایید کرد.
محمدعلی ابطحی، معاون سابق رئيسجمهور ايران، در نامهای به آيتالله صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه، با تشريح جزئيات حمله به وی در روز پنجشنبه، خواستار رسيدگی قضايی به اين موضوع شد. محمد علی ابطحی، معاون سابق رئيسجمهور ايران، در نامهای به آيتالله صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه، با تشريح جزئيات حمله به وی در روز پنجشنبه گذشته، خواستار رسيدگی قضايی به اين موضوع شد. آقای ابطحی که در انتخابات رياست جمهوری سال گذشته از مهدی کروبی حمايت میکرد، در اين نامه نوشت که در جريان برگزاری مراسم يادبود آيتالله جواد تهرانی در شهرری، مسئولان اجرايی و حفاظتی جلسه در مورد قصد عدهای از عناصر لباس شخصی برای کتک زدن او هشدار دادند. به گزارش سايت « پارلمان نيوز»، آقای ابطحی افزود: پس خروجش از مراسم مزکور، مورد حمله گروهی قرار گرفت که با لگد، چاقو و کابل به اتوموبيل او حمله کردند. در نامه آقای ابطحی به رئيس قوه قضائيه اشاره شده است که لباسشخصیها ضمن آسيب رساندن به ماشين او و تلاش برای کتک زدنش، به صورتش گاز اشک آور خالی کردند. در این نامه همچنين آمده است که هيچ نيروی نظامی و انتظامی در محل اين اتفاق حضور نداشت و مهاجمان نيز دلهرهای از آمدن هيچ نيرويی نداشتند. آقای ابطحی در نامه خود، دليل و تحليل سياسی اين حمله را رشد افراطیگری در شرايط حساس فعلی ايران از سوی افراطيون دو طرف دانست و افزود پس از آزادی در انتظار اعلام نظر دادگاه تجديدنظر بوده و تاکنون در مسايل سياسی، سکوت کامل داشته است. وی اضافه کرد: «همواره با همين شرايط، آنچه در راه سربلندی و عظمت مردم ايران و انقلاب اسلامی مفيد بوده، انجام دادهام و خواهم داد.» محمدعلی ابطحی در ادامه اعلام کرد که چنين رويدادها و رفتارهايی در مشی او اثر نخواهد گذاشت و افزود: «اين شيوهها، جز تضعيف و آسيب ديدن ارکان نظام، اثر ديگری ندارد.» آقای ابطحی در مورد فعاليت لباسشخصیها هشدار داد که «اگر جلو اين نيروها به صورت جدی گرفته نشود، عواقب خطرناکی مثل آنچه که افراطيون مذهبی در کشورهای همسايه به ارمغان آوردند، در انتظار ايران خواهد بود.» وی در نامه خود نوشت که پس از اين حمله، بلافاصله با اعضای اطلاعات سپاه پاسداران، تماس گرفت و آنان با ابراز تأسف از اين حمله گفتند که بايد قبلاً به آنها اطلاع میداد. معاون رئيسجمهور در دولت اصلاحات با اشاره به بازتاب گسترده داخلی و بينالمللی حمله به خود افزود: «متأسفانه حتی يک تلفن از نيروی انتظامی و يا دادستانی برای کوچکترين اقدامی صورت نگرفت.» محمدعلی ابطحی با توصيف اين حمله به عنوان «يک جرم عمومی» و اينکه بيم تکرار آن جدی است، با ارائه شکايت رسمی از رئيس قوه قضاييه تقاضا کرد دستور تعقيب قضايی اين مسئله را، که حداقل يک ناامنی اجتماعی است و حل آن از وظايف سيستم قضايی است، صادر کند.
دادگاه روزنامههاى جام جم، فرهنگ آشتى، سرمايه و انديشه نو روز يكشنبه در تهران برگزار شد كه بر اساس نظر هيئت منصفه، مدير مسئول «انديشه نو» به اتهام توهين به دولت جمهورى اسلامى مجرم شناخته شد.دادگاه روزنامههاى جام جم، فرهنگ آشتى، سرمايه و انديشه نو روز يكشنبه در تهران برگزار شد كه بر اساس نظر هيئت منصفه، مدير مسئول «انديشه نو» به اتهام توهين به دولت جمهورى اسلامى مجرم شناخته شد. بر اساس گزارش خبرگزارىهاى ايران، حجتالله حاجبى، مدير مسئول انديشه نو، به توهين نسبت به دولت جمهورى اسلامى متهم شده بود كه پس از رسيدگى به كيفرخواست مدعیالعموم، هيئت منصفه مطبوعات استان تهران وى را مجرم دانست و به اتفاق آرا متهم را مستحق تخفيف در مجازات نشناخت. نشريه «انديشه نو» اواخر آذرماه گذشته از سوى هيئت نظارت بر مطبوعات لغو امتياز و پرونده آن براى رسيدگى به دادگاه ارسال شد. اين هيئت كه زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى اداره مىشود دليل توقيف «انديشه نو» را «زير سؤال بردن سياستهاى كلى نظام در حمايت از انسجام و اقتدار امت اسلامى و مستضعفين جهان و نيز تلاش مستمر براى تعميق اختلافات در بين مردم پس از انتخابات دهم رياست جمهورى ــ حتى پس از اعلام مواضع صريح مقامات و مراجع قانونى» عنوان كرده بود. نشريه «انديشه نو» كه در دوران انتخابات رياست جمهورى به عنوان ارگان ستاد انتخاباتى ميرحسين موسوى فعاليت مى كرد وابسته به «حزب اسلامى كار» از گروههاى اصلاحطلب بود. اين روزنامه نخستين شماره خود را در ۱۵ دى ۱۳۸۴ منتشر كرد و تا زمان توقيف آن در ۳۰ آذر ۱۳۸۸، به صورت سراسرى منتشر مىشد. قاضی دادگاه هنوز حکمی برای مدیر مسئول روزنامه اندیشه نو اعلام نکرده است. گزارشها همچنین حاكى است كه هيئت منصفه مطبوعات استان تهران مدير مسئول فرهنگ آشتى را در مورد شكايت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكى مجرم تشخيص نداد و قاضى سيامک مدير خراسانى، رئيس شعبه ۷۶ دادگاه كيفرى استان تهران، وى را از اتهامها تبرئه كرد. همچنين دادگاه روزنامههاى «سرمايه» به مدير مسئولى محمد عبده تبريزى و جام جم در روز يكشنبه برگزار شد كه قاضى مدير خراسانى با اعلام اينكه شاكى خصوصى اين روزنامهها رضايت خود را اعلام كردهاند پرونده آنها را مختومه كرد. روزنامه «سرمايه» روز يازدهم آبان ماه سال ۸۸ از سوى هيئت نظارت بر مطبوعات لغو امتياز شد و انتشار آن از این تاریخ متوقف شده است. روزنامه جام جم ارگان سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى است و مدیر مسئولى آن بر عهده بيژن مقدم از افراد نزديک به دولت محمود احمدىنژاد است.
کارشناسان سوانح هوایی هند در پی یافتن جعبه سایه هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی ایر ایندیا هستند که روز شنبه در اثر سانحهای در آتش سوخت و ۱۵۸ سرنشین آن کشته شدند.کارشناسان سوانح هوایی هند در پی یافتن جعبه سایه هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی ایر ایندیا هستند که روز شنبه در اثر سانحهای در آتش سوخت و ۱۵۸ سرنشین آن کشته شدند. بیشتر بخوانید: دست کم ۱۵۸ کشته در سانحه هوایی در جنوب هند به گزارش خبرگزاری رویترز این کارشناسان برای دستیابی به جعبه سیاه این هواپیما در حال جداسازی قطعات لاشه آن هستند اما هنوز نتوانستهاند این جعبه سیاه که اطلاعات مربوط به سانحه میتواند در آن ذخیره شده باشد بیابند. هواپیمای بوئینگ متعلق به خطوط هوایی دولتی هند روز شنبه به هنگام فرود در هوای بارانی شهر مانگالور در جنوب هند کنترل خود را از دست داد و با خروج از باند فرودگاه و برخورد با جنگل اطراف آتش گرفت که بر اساس گزارشها ۱۵۸ نفر از ۱۶۶ سرنشین آن کشته شدند. رئیس فرودگاه مانگالور به خبرگزاری رویترز گفت که اظهار نظر قطعی درباره علت این سانحه تا پیش از پیدا شدن جعبه سیاه هواپیما غیرممکن است. مقامات رسمی اعلام کردند که تمامی ۱۵۸ مسافر جانباخته، پیدا شدهاند. اگرچه هنوز علت قوع سانحه هوایی روز شنبه در هند هنوز مشخص نیست اما اخبار برخی شبکههای تلویزیونی این کشور روی احتمال خطای فردی متمرکز شدهاست. پارفول پاتل، وزیر هواپیمایی کشوری هند، ضمن اشاره به کیفیت دید مناسب در این فرودگاه در زمان فرود تأکید کرد که هیچگونه دلیلی بر مبنی بر ایجاد مشکل هنگام فرود وجود نداشته است. با این حال آقای پاتل تأکید کرد که قصد گمانهزنی درمورد دلایل این سانحه را ندارد. خبرگزاری رویترز در پایان افزود، اگرچه رقابت بین شرکتهای خصوصی هواپیمایی به همراه رشد طبقه متوسط در هند رونق یافته است، اما یکسری از کمبودها در فرودگاههای هند بخصوص فرودگاههای دهلی و بمبئی نشان میدهد که شالوده این صنعت در مقایسه با رونق اقتصادی هند فاصله زیادی دارد.
برنار کوشنر، وزیرخارجه فرانسه، می گوید توافقنامه تهران نشان می دهد ایران قصد دارد به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد. آقای کوشنر که به ترکیه سفر کرده است روز یکشنبه پس از دیدار با همتای ترکش گفت از جزئیات توافقنامه ایران، ترکیه و برزیل بر سربرنامه هسته ای جمهوری اسلامی مطلع شده است و این توافقنامه برای جلوگیری از تحریم ها کافی نیست. طبق توافق صورت گرفته میان ایران، ترکیه و برزیل که هفته پیش انجام شد تهران پذیرفت حدود نیمی از اورانیوم غنی شده خود را به ترکیه بفرستد تا در مقابل آن سوخت هسته ای برای رآکتور پژوهشی تهران دریافت کند.
کره جنوبی اعلام کرد ماجرای غرق شدن یکی از ناوهای جنگی اش را به شورای امنیت سازمان ملل می برد. دفتر ریاست جمهوری کره جنوبی خبر داد رییس جمهوری این کشور روز دوشنبه در یک سخنرانی، ارجاع موضوع به شورای امنیت را رسما اعلام خواهد کرد. سئول هفته گذشته نتیجه تحقیقات درباره این ماجرا را منتشر کرد. در این گزارش آمده بود که ناو کره جنوبی در اثر برخورد یک اژدر شلیک شده توسط یک زیردریایی کره شمالی منهدم و ۴۶ خدمه آن کشته شده اند. کره شمالی اتهام وارد شده را تکذیب کرده است.
میرحسین موسوی بار دیگر گفت که راه حل خروج از بحران بازگشت به سوی مردم است و این کار جز از طریق به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود ممکن نیست.میرحسین موسوی از رهبران مخالفان دولت، بار دیگر تأکید کرده است که راه حل خروج از بحران بازگشت به سوی مردم و جلب اعتماد آنهاست و این کار جز از طریق به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود ممکن نیست. بیشتر بخوانید: رهنورد: جنبش سبز برخاسته از جامعه مدنی است و مسالمتآمیز عمل میکند بازداشت احمد یزدانفر، سرتیم محافظان میرحسین موسوی آقای موسوی در آستانه سوم خرداد، روز آزادی خرمشهر، در دیدار با جمعی از خانوادههای فرماندهان جان باخته در جنگ هشت ساله میان ایران و عراق، گفته است: «دورنمای صبح امید» در صورتی پیدا خواهد شد که فصل سوم قانون اساسی [مربوط به حقوق ملت] بدون هیچ تغییری اجرا شود. وی به حاکمیت هشدار داده است که نمیتوان مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامهها و پر کردن زندانها مهار کرد و اینکه عدهای با چوب و چماق در زندانها و در بیرون زندانها بر سر مردم بزنند، همان سیاستهای قاجاری است. آخرین نخستوزیر ایران در این دیدار اضافه کرده است که آزادی و عدالت به صورت خودبهخودی در اختیار مردم قرار نمیگیرد و این دو را باید با فداکاری، ایستادگی و تدبیر به دست آورد و از آن حراست کرد. آقای موسوی روحیه ایثار را تنها سرمایه مردم ایران در مقابل خطر هجوم خارجی و هجوم فساد، خود رایی و استبداد بر شمرده و در عین حال گفته است که آزادی و عدالت با ایثار در سطح وسیع به دست میآید. وی رخنه فساد، دروغ و بیتدبیری را امتحانی بزرگ برای مردم ایران خوانده و افزوده است که سقوط تولید ناخالص داخلی به نیم درصد، مانند از سر گذراندن حملهای بزرگ از سوی دشمنان خارجی است. به گفته آقای موسوی، این موضوع، به همراه فقر و بیکاری فشار سنگینی بر اقشار مختلف جامعه از جمله کارگران، معلمان، کارمندان و روستائیان وارد میکند. «نمیتوانیم با تحریم موافق باشیم» میر حسین موسوی با اشاره به احتمال اتخاذ تحریمهای جدید علیه ایران گفته است: گر چه وضعیت به وجود آمده را ناشی از سوء تدبیر و ماجراجویی در سیاست خارجی کشور میدانیم ولی نمیتوانیم با این تحریم که روی زندگی مردم اثر خواهد گذاشت، موافق باشیم و علیرغم وضعیت دشواری که داریم، بدون کوچکترین تنازلی در مطالباتمان در کنار ملت هستیم. آخرین نخستوزیر ایران تأکید کرده است که جنبش سبز، آحاد ملت و شهروندان را به خودی و غیر خودی تقسیم نمیکند و رشد فضیلتها و تحقق مطالبات مبتنی بر عدالت و آزادی را یک وحدت فراگیر ملی می داند. آقای موسوی با انتقاد از رواج خرافهپرستی در جامعه گفته است: در حال حاضر با نگاهی خرافی مواجه هستیم که برنامهریزی را در کشور تعطیل کرده است و چشمانداز بیست ساله و برنامههای پنج ساله به بنبست رسیده اند؛ با این امید واهی که امروز یا فردا فرجی رخ خواهد داد. وی اضافه کرده است: نتیجه این تصور که آمریکا به عراق آمده تا جلوی ظهور امام زمان را بگیرد، در نهایت همین وادادگیها و قراردادهای ترکمانچای است که باید از آن بترسیم. «در مواجهه با دشمنان از حق دفاع کنیم» آقای موسوی در بخش دیگری از این سخنان همچنین به اظهارات اخیر دادستان تهران در مورد خود واکنش نشان داده است. دادستان تهران، به تازگی و پس از آنکه میرحسین موسوی در بیانیهای به اعدام پنج شهروند ایرانی به اتهام محاربه اعتراض کرد، این رهبر مخالفان دولت را به نشر اکاذیب متهم کرد و بیانیه میرحسین موسوی را «فرار به جلو» و با هدف «بی اعتبار خواندن همه احکام صادره» توصیف کرد. آقای موسوی در واکنش به همین گفتهها میگوید که ما به جایی نمیرسیم، مگر اینکه از حق دفاع کنیم، حتی وقتی با دشمنان خود مواجه میشویم. وی افزوده است: ما اسلامی که زندانیان را کتک بزند و اعترافگیری داشته باشد نمیشناسیم. «دستگیری یزدانفر؛ آسیبی بزرگ برای حکومت» میرحسین موسوی در همین دیدار همچنین به دستگیری احمد یزدانفر، سر تیم محافظان خود اشاره کرده و با اشاره به ادعای سپاه انصارالمهدی مبنی بر پایان مأموریت و جابهجایی آقای یزدانفر گفته است که «اگر مأموریت کسی تمام میشودبه او ابلاغ میکنند نه اینکه او را وسط خیابان در حالی که به نماز میرفته بگیرند و با خود به پادگان ببرند». وی با اشاره به سوابق احمد یزدانفر اضافه کرده است که حاکمیت با دستگیری آقای یزدانفر خود را در معرض آسیب بزرگی قرار داده است. آن طور که وب سایت کلمه وابسته به میرحسین موسوی نوشته بود، احمد یزدانفر که نزدیک به سی سال در کنار میرحسین موسوی و به عنوان محافظ وی عمل میکرد، شامگاه دوشنبه هفته گذشته، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. در نخستین واکنشها به این خبر، وبسایتهای غیر رسمی و نیمهرسمی حامی دولت، به نقل از منابع آگاه و بدون ذکر نام سعی کردند که موضوع غیبت آقای یزدانفر را نه به دستگیری وی که به تغییر محل مأموریتش ارتباط دهند و نهایتاً روز چهارشنبه سپاه انصارالمهدی در بیانیه ای اعلام کرد که به دلیل پایان مأموریت احمد یزدانفر، در مورد وی «صرفاً جابهجایی کاری صورت گرفته است». توافقنامه هستهای؛ «بدتر از ترکمانچای و گلستان» در همین حال، زهرا رهنورد، همسر میر حسین موسوی، هشدار داده است که حکومت امروز ۱۸۰ درجه از «ارزشهای متعالی اسلام و انقلاب و جنگ تحمیلی» انحراف پیدا کرده است. وی در این دیدار با اشاره به توافقنامه هستهای تهران آن را بدتر از «قراردادهای ننگین ترکمانچای و گلستان» خوانده و افزوده است: «شاید فرق آن قراردادها با الان این باشد که شخصی مانند عباس میرزا تمامی دلایل شکست را احصا کرد و اقداماتی برای نوسازی کشور انجام داد ... که اگر خوب پیش میرفت، کار به اینجا نمیرسید که پس از ۲۰۰ سال قرارداد ترکمانچای دیگری امضا شود.» خانم رهنورد افزوده است: حاکمیت باید بداند که «طبع اصلاحات» براندازی نیست، اما ممکن است این نظام با روشی که در پیش گرفته، خودش را براندازد. خانم رهنورد در پایان هشدار داده است که حاکمیت اگر به مطالبات مردم بیتوجه باقی بماند، تیشه به ریشه خود خواهد زد.
علی لاريجانى، رییس مجلس شورای اسلامی می گوید در صورت تصویب دور جدید تحریم ها علیه ایران، بیانیه تهران "کنار گذاشته" خواهد شد. آقای لاریجانی روز یکشنبه در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به انتقاد از ادامه تلاش کشورهای غربی برای تشدید تحریم ها علیه ایران پرداخت و گفت: «چنانچه آمريكا چه در سطح شوراى امنيت و چه كنگره دست به ماجراجويى بزند، همه تلاشهاى كشورهاى تركيه و برزيل را مخدوش كرده و كلاً اين مسير به كنار خواهد رفت.» توافقنامه تهران با واکنش های مختلف بين المللی روبه رو شده است. آمريکا اعلام کرده است که اين رويداد تأثيری بر تشديد تحريم ها علیه جمهوری اسلامی نمیگذارد، و روسيه و چين نیز به گفته منابع غربی، با پيش نويس قطعنامه جديد در شورای امنيت موافقت کردهاند.
در پی انفجار یک مین ضد تانک در افغانستان ۵ غیرنظامی کشته شدند. این مین به دوره اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق تعلق داشته است. وزارت کشور افغانستان اعلام کرد انفجار روز شنبه در یکی از مناطق ایالت کاپیسا در شمال شرق افغانستان هنگامی رخ داد که چند کشاورز بر روی زمین خود کار مشغول کار بودند.
گروه طالبان روز یکشنبه مسئولیت حملهی شب گذشته به بزرگترین پایگاه نیروهای ناتو در جنوب افغانستان را بر عهده گرفت. در این حمله که با شلیک راکت و خمپاره و آتش باری سلاحهای خودکار همراه بود، پایگاه هوایی قندهار هدف حمله قرار گرفت. این دومین حمله به یک پایگاه عمدهی نظامی در افغانستان در یک هفتهی گذشته است. در جریان این حمله چندین نظامی نیروهای ائتلاف و شماری از کارمندان غیرنظامی زخمی شدند. مقامهای نظامی افغان گفتند حمله از ساعت ۸ شب به وقت محلی با حملات راکتی و خمپارهای آغاز شد، اما حملهی گستردهی پس از آن با موفقیت همراه نبود.
پرسشی که امروز در برابر همه کسانی که پرورش مذهبی شیعه داشته و در دورههایی از حکومت شیعه و ولایت فقیه آن دفاع کرده یا هنوز می کنند آن است که چگونه این حکومت روز روشن در ملا عام انسانهای بیگناه را به جرم مخالفت و اعتراض آرام می کشد و طرفداران مذهبی حکومت متاثر نمی شوند و اعتراض نمی کنند. پرسشی که امروز در برابر همه کسانی که در دورههایی از حکومت شیعه و ولایت فقیه آن دفاع کرده یا هنوز می کنند آن است که چگونه این حکومت روز روشن در ملا عام انسانهای بیگناه را به جرم مخالفت و اعتراض آرام می کشد و طرفداران مذهبی حکومت متاثر نمی شوند و اعتراض نمی کنند. اگر فرماندهان نظامی و مقامات عالی رتبه نظامی و انتظامی و مقامات بالای سه قوه آگاهانه و بر اساس منافع خود و ماندن در قدرت به این اقدامات دست می زنند بخشی از توده مذهبی مخاطب حکومت چگونه می تواند این اقدامات را هضم کند؟ علی رغم سانسور حکومتی و تبلیغاتی بودن رسانههای دولتی، عذر ندانستن و خبر نداشتن با وجود رسانههای رقیب به سختی پذیرفته است. آیا نیروهای مذهبی وفادار به حکومت نمی دانند که حکومت از خانواده قربانیان انتظار دارد که حتی شکایت هم نکنند (از خانواده محرم چگينى ، يكى از كشته شدگان وقايع پس از انتخابات رياست جمهورى خواسته شد شكايت خود را پس بگيرند: کلمه، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۹)؛ آیا آنها نمی دانند خانواده های کشته شدگان از سوگواری بر سر قبر عزیزان خود محروم هستند و نمی توانند مجلس سوگواری برای آنها داشته باشند؟ آیا نمی دانند که مقامات وزارت خارجه جمهوری اسلامی از یک محکوم به قتل در فرودگاه استقبال رسمی می کنند و گل به گردن وی می اندازند؟ (مورد علی وکیلی راد قاتل شاپور بختیار) آیا نمی دانند که حکومت در زندانها رسما شکنجه می کند؟ آیا نمی دانند که سر افراد بیگناه بالای دار می رود؟ و اگر می دانند و دم فرو بر نمی آورند یا حتی در سرکوبها مستقیما مشارکت می کنند چگونه این فرایند هضم و توجیه صوت می گیرد؟ مظلومیت، فراتر از مسئولیت درست همان اتفاقی که برای بسیاری از رهبران راستگرای اسرائیل و حامیان آنها در کشورهای اروپایی و ایالات متحده افتاد امروز گریبان قشر حاکم شیعه و طرفداران آن را نیز گرفته است. راستگرایان اسرائیلی با تمسک به تجربه هولوکاست قوم یهود را "تنها" قوم قربانی و مظلوم در تاریخ می بینند و از این جهت نمی توانند رنج فلسطینیها را در شرایط اشغال درک کنند. آنها نمی توانند در چهره پیرزن فلسطینی که خانهاش را تانک های اسرائیلی در اردوگاه رفح خراب کرده و چهار دست و پا دارد داروهایش را از زیر آوار بیرون می آورد چهره مادر بزرگ خود را که تحت ستم و سرکوب فاشیستها قرار داشت ببینند و از این جهت به اشغال سرزمین های فلسطینی ادامه داده یا آن را توجیه می کنند. مظلومیت قوم یهود (که یک واقعیت تلخ و جانکاه تاریخی است) آن چنان ذهن و وجدان جمعی از شهروندان اسرائیلی و طرفداران این کشور را اشغال کرده که مظلومیت را ملک خصوصی خود می دانند و هر اقدامی را علیه دیگران از سوی این مظلومان مجاز تلقی می کنند. تجربه دوران پهلوی توسط نیروهای مذهبی مخالف (همراه با دروغها و اغراقهای بسیار مثل ده برابر کردن رقم کشتهها یا شکنجههایی مثل قطع کردن اجزای بدن مخالفان توسط رژیم پهلوی که هیچگاه اتفاق نیفتاد) که با تجربه عاشورا و مظلومیت امام سوم شیعیان و خانواده او پیوند وثیق یافته آن چنان در ذهنیت نیروهای مذهبی حاکم بر ایران و نیروهای بسیجی و سپاهی آن رسوخ مبالغه آمیز یافته که اینان خود را تنها قربانیان و مظلومان عالم تلقی می کنند و در مقام مظلوم حتی هموطنان عادی خود مثل ندا و سهراب و دهها جوان دیگر را از دم تیغ می گذرانند یا هزاران زن و مرد را در زندان اعدام می کنند (در سال ۱۳۶۷) و شب هنگام به کنار خانواده خود رفته و در کنار آنها به زندگی عادی خود ادامه می دهند. تیغ دو دم مظلومیت داستان عاشورا همانند هر داستان روایتگر مظلومیت می تواند در دوران انقلاب یا پیش از به قدرت رسیدن به تحرک و بسیج اجتماعی یاری رساند (مثل عاشورا و هولوکاست به عنوان روایتهایی تاریخی در دست اسلامگرایی و صهیونیسم) چون طرفداران این مظلومان تاریخی با آنها هویت یابی کرده و خود را به عنوان حق مطلق در برابر باطل مطلق قرار می دهند و به مبارزه برای ریشه کن کردن آن و تاسیس یک نظام سیاسی تازه اقدام می کنند. اما این احساس مظلومیت و حق مطلق پنداشتن خود (ناشی از حق مطلق پنداشتن حسین در برابر باطل مطلق یزید در مورد شیعیان) در شرایطی که این مظلومان ادعایی به قدرت می رسند دست آنها را برای هرگونه اقدام باز می گذارد چون در تاریخ فقط یک گروه مظلوم ابدی وجود دارد و این مظلومان ابدی با هیچ رخدادی و هر اقدامی به ظالم تبدیل نمی شوند. این مظلومان ابدی قرار نیست در برابر کسی پاسخگو باشند و قوانین حتی قوانینی را که خود تصویب کردهاند رعایت کنند چون مظلومیت به آنها برگههای از پیش امضا شده قوه قضائیه برای ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی برای هر اقدامی را داده است. نفی هر گونه حقوق بشر برای مخالفان و منتقدان توسط حاکمان جمهوری اسلامی ریشه در همین تصور مظلومیت ابدی خود دارد. استفاده ابزاری از قربانیان جنگ برای نمایش مظلومیت ابدی حکومت جمهوری اسلامی هر از چندی باقی ماندههای اجساد کشته شدگان دوران جنگ را که همواره در انبارها نگاه می دارد در تابوتهایی بر دوش بسیجیان و تریلرها به خیابانها می آورد تا مظلومیت ابدی را به نیروها و هواداران مذهبی خود یاد آور شود تا آنها با اتکا به همین مظلومیت از هر اقدامی برای حفظ حکومتی که بر ان مظلومیتها سوار شده کوتاهی نکنند. دفن این اجساد در دانشگاه ها نیز برای ایجاد همین روحیه در بسیجیان برای سرکوب دانشجویان است. فراموش نکنیم بسیجیانی که در خیابان ها و زندانهای غیر رسمی تسمه بر گرده دختران و پسران جوان ایرانی می کشند و تا حد مرگ آنها را می زنند در مجالس عزاداری و درس اخلاق روحانیونی مثل مجتبی تهرانی بر سر و سینه خود می زنند و مظلومیت "آقا"یشان را فریاد می کنند. مصادره ابدی مظلومیت کسانی که به صحنه سوگواری مادر فرزاد کمانگر یا سرهای از هم پاشیده کشته شدگان روز عاشورا بنگرند و همچنان به تداوم حکومت ولایت فقیه در ایران باور داشته باشند یا کسانی که آگاهانه از دیدن این صحنه ها سرباز می زنند اگر در فرماندهی سرکوب ها نقشی نداشته باشند تنها با مصادره مظلومیت توسط نیروهای وفادار به رژیم مذهبی می توانند رنج جانگاه "دیگر"ان را نادیده بگیرند و متاثر نشوند. تنها با مظلوم پنداشتن ابدی خود و مکتبیهای همراه با خود است که قاتل بختیار، فرانسهای را که قاتل را اعدام نمی کند، پس از چندی او را آزاد می کند، و متهم به قتل حق وکیل گرفتن و برگزاری دادگاه بر اساس آیین دادرسی را در آن دارد جهنم معرفی کرده و کشوری را که افراد را به جرم شرکت در اعتراضات خیابانی مورد قتل و شکنجه و تجاوز قرار می دهد بهشت خود می خواند. در بهشت این مظلومان ابدی است که رهبری حکومت از پیش احکام زندانهای پنج و شش ساله برای فعالان سیاسی و روزنامه نگاران منتقد و مستقل و احکام هشت تا نه ساله برای دانشجویان فعال سیاسی صادر می کند، احکامی که برای قسی القلب ترین و خشن ترین مجرمان در جهنم ادعایی کشورهای دمکراتیک صادر می شود. زوال خود شیفتگی ایدئولوژیک آنچه موجب زوال صهیونیسم در میان اکثر جوانان یهودی در ایالات متحده شده است (پیتر بینارت، شکست نهادهای یهودی امریکایی، نشریه بررسی کتاب نیویورک، ۱۲ مه ۲۰۱۰) امروز جوانان ایرانی را هر چه بیشتر از اسلامگرایی و فرهنگ مذهبی شیعه در پشت سر آن دور می کند. همان طور که نسل تازه جوانان یهودی در آمریکا نمی توانند در عین تاکید بر حقوق یهودیان چشم بر حقوق فلسطینیان ببندند و به صرف تعهد دولت اسرائیل به قوم یهود و بر آمدن آن از خاکسترهای هولوکاست از نگرش انتقادی به آن پرهیز کنند جوانان ایرانی نیز به صرف تمسک حکومت به فرهنگ عاشورایی و مظلومیت ابدی و انقلاب دائمی شیعه نمی توانند معیارهایی مثل حقوق بشر و دمکراسی و تساوی همگان در برابر قانون را به کناری نهند. اگر اسرائیل در معرض خطر دائمی از سوی حماس و حزب الله است جمهوری اسلامی را هیچ چیز به جز جهانگشایی و تنش زایی حاکمان آن تهدید نمی کند. جوانان امروز ایرانی - که تجربه جنگ و انقلاب را نداشتهاند- همانند برخی از یهودیانی که هولوکاست را تجربه کردهاند، نمی توانند این احساس مظلومیت ابدی را بر دوش خود حمل کرده و توجیه گر هر اقدام حکومت خود باشند. حتی در اسرائیل و ایالات متحده نیز تنها یهودیان ارتدکس که در جوامع نسبتا بسته تحت تعلیم و تربیت قرار می گیرند چشم بسته از اسرائیل دفاع می کنند. مهم ترین منتقدان اسرائیل و مهم ترین سازمانهای حقوق بشری منتقد رفتارهای ناقض حقوق بشر حکومت اسرائیل یهودیانی هستند که پدران و مادران یا پدر بزرگها و مادر بزرگهای آنان هولوکاست را تجربه کردهاند. باید منتظر همین پدیده در میان نسل بعد ایرانیان سکولار بود: کسانی که در عین نقض حقوقشان به حقوق بشر به عنوان امری جهانی می نگرند و مظلومیت خود یا پدران و مادران خود را دست مایه حق مطلق پنداشتن خود نمی کنند.
جمهورى اسلامى ايران روز يكشنبه تهديد كرد كه اگر آمريكا در سطح شوراى امنيت و كنگره اين كشور به «ماجراجويى» عليه ايران دست بزند، مسير «بيانيه تهران» را كنار مىگذارد.جمهورى اسلامى ايران روز يكشنبه تهديد كرد كه اگر آمريكا در سطح شوراى امنيت و كنگره اين كشور به «ماجراجويى» عليه ايران دست بزند، مسير «بيانيه تهران» را كنار مىگذارد. على لاريجانى، رئيس مجلس شوراى اسلامى ايران در جلسه علنى مجلس مدعى شد كه آمريكايىها «كتباً» از تركيه تقاضا كردند كه با ايران وارد مذاكره شود و «وساطت» نمايد و تركيه و برزيل براى باز كردن مسيرى در بحث هستهاى وارد صحنه شدند. به گفته اين مقام جمهورى اسلامى، «ايران به احترام تركيه و برزيل ... بحث تبادل سوخت را با شرايطى پذيرفت كه در بيانيه تهران منعكس است.» آقاى لاريجانى آمريكا و كشورهاى غربى را متهم كرده كه «يكباره دست به فريبكارى زدند و با هياهوى زياد، مجدداً به سوى قطعنامه روى آوردند.» بیشتر بخوانید: آمريکا:تحريمها و فشارهای بيشتر باعث تغيير رفتار تهران میشود هویر: کنگره آمریکا تا دو هفته دیگر تحریمها علیه ایران را آماده میکند جمهورى اسلامى ايران روز ۲۷ ارديبهشت ماه خبر داد كه با تركيه و برزيل بر سر مبادله سوخت اتمى به توافق رسيده است و تركيه مكان مبادله اورانيوم كم غنى شده ايران با سوخت ۲۰ درصدى كشورهاى غربى است. بر اساس اين توافق كه مقامهاى ايرانى از آن تنها با عنوان «بيانيه» ياد مىكنند، ايران ۱۲۰۰ كيلوگرم سوخت ۳.۵ درصدى خود را به تركيه ارسال كرده و در مقابل ۱۲۰ كيلوگرم سوخت ۲۰ درصدى دريافت مىكند. اين توافقنامه با واكنشهاى مختلف بينالمللى روبهرو شد ولى آمريكا اعلام كرد كه اين رويداد تأثيرى بر تشديد تحريمهاى جمهورى اسلامى نمىگذارد و روسيه و چين با پيشنويس قطعنامه جديد بر ضد ايران در شوراى امنيت موافقت كردهاند. همزمان استنى هوير، رهبر اكثريت دمكرات مجلس نمايندگان آمريكا، روز ۲۹ ارديبهشت ماه، اعلام كرد كه كنگره آمريكا لايحه اعمال تحريمهاى بيشتر اين كشور عليه جمهورى اسلامى ايران را تا كمتر از دو هفته ديگر براى تصويب آماده خواهد كرد. «تمسخر دو دولت برزيل و تركيه» رئيس مجلس شوراى اسلامى از آمريكا انتقاد كرده اگر به دنبال مسير تحريم بوده است چرا «دو دولت مهم برزيل و تركيه را دچار تمسخر» كرده است. وى مىگويد، ايران از ابتدا به «دوستان تركيه و برزيل» گفته بود كه «به آمريكايىها اعتماد نداريم و به همين دليل با سپردن اورانيوم غنى شده در تركيه موافق نيستيم.» آقاى لاريجانى مىگويد: «حمايت مجلس از بيانيه تهران منوط به رعايت همه شروط آن است» و تهديد كرده است که «چنانچه آمريكا چه در سطح شوراى امنيت و چه كنگره دست به ماجراجويى بزند، همه تلاشهاى كشورهاى تركيه و برزيل را مخدوش كرده و كلاً اين مسير به كنار خواهد رفت.» جمهورى اسلامى ايران از سال ۲۰۰۶ تا كنون با سه قطعنامه تحريمى شوراى امنيت عليه برنامه هستهاى خود روبهرو شده است و انتظار مىرود تا چند هفته ديگر قطعنامه دیگری براى وادار كردن تهران به متوقف كردن برنامه غنىسازى اورانيوم در شوراى امنيت به تصويب برسد. بر اساس گزارش رسانههاى غربى، «قطعنامه جديد شامل تشديد محدوديتها عليه بانکهاى ايرانى، بازرسى كشتىهاى مشكوک به مقصد ايران و نيز اضافه كردن فهرستى از فرماندهان و شركتهاى وابسته به سپاه پاسداران به تحريمهاى گذشته است.» على لاريجانى مىگويد در صورت تصويب تحريمها، «مجلس شوراى اسلامى در مورد نحوه همكارى ايران و آژانس تصميمات ديگرى خواهد گرفت.» در همين حال، اكبر هاشمى رفسنجانى، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، نيز در اظهاراتى واكنشهاى بينالمللى به بيانيه تهران و ارائه پيشنويس قطعنامه جديد تحريم تهران را به باد انتقاد گرفته و گفته است: در شرايطى كه اقدام ايران «حركت مثبتى» بوده است، روش و اقدامات كشورهاى غربى «حسن نيت ادعاى آنان را زير سؤال مىبرد». وى افزوده است: «جهان نبايد به جاى مذاكره و تعامل، راههاى خصومتآميز و غير اخلاقى در پيش بگيرد كه اين كار قطعاً براى منطقه و دنيا سنگين تمام خواهد شد.» واكنش تند مقامهاى جمهورى اسلامى ايران به تلاشهاى تازه براى تشديد تحريمها در حالى صورت مىگيرد كه پيشتر تهران قطعنامههاى شوراى امنيت را فاقد ارزش دانسته و گفته بود كه اين تحريمها هيچ اثرى بر وضعيت اقتصادى و سياسى كشور نداشته است.
باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا، در سخنرانی که از آن به عنوان مقدمهای بر راهبرد جديد امنيت ملّی یاد شده است، اعلام کرد که ايالات متحده نمیتواند در جهان امروز به تنهايی عمل کند. رئيس جمهوری آمريکا که در آکادمی نظامی ايالات متحده در وست پوينت سخن میگفت، اضافه کرد «روشن است که نسبت به کمبودهای نظام بينالمللی آگاهی داريم، اما آمريکا نمیتواند پا از دايرهی همکاری با جامعهی بينالمللی بيرون بگذارد». آقای اوباما که قرار است متن راهبرد امنيت ملّی امريکا را هفتهی آينده اعلام کند، همچنين اظهار داشت که برای مقابله با چالشهايی که نسل کنونی با آن روبرو است، بايد نظم جديد جهانی بر پا شود.
برنامه این هفته نگاه تازه به عکس اختصاص دارد. بابک سالاری، عکاس ایرانی تبار کانادایی و جواد منتظری، دبیر عکس چند روزنامه اصلاح طلب و عکاس خبرگزاری رویترز میهمان برنامه ما هستند. پای گفتوگوی هر دو نشستهایم و از عکاسی و مشکلاتش در افغانستان و مکزیک و کوبا تا دفتر آیتالله خامنهای شنیدهایم. برنامه این هفته نگاه تازه به عکس اختصاص دارد. در نخستین بخش برنامه بابک سالاری، عکاس ایرانی تبار کانادایی شرکت دارد. بابک سالاری عکاس مستند ساز است فارغ التحصیل دانشگاه کنکوردیا و موسسه عکاسی داوسون است که هم اکنون در یک تور دور دنیا کارگاه ها و نمایشگاه عکس هایش را در کشورهای مختلف برگزار می کند. بابک سالاری به رادیو فردا می گوید: «پدرم از همان اول با عکاسی مخالف بود و می گفت به جای اینکه دکتر یا مهندس بشوی می خواهی آقا فتو شوی. ولی سماجت من باعث شد که آخر سر بپذیرد. عکاسی جنبه های مختلف دارد یک بخش از آن هم عکاسی عروسی است. عکاسی سر خیابان است. همان ها هم لحظاتی از زندگی آدم را ثبت می کنند.» نگاه شما به حرفه عکاسی کلاً چطور است؟ برای من عکاسی یک نگاه شاعرانه است که از آن زاویه شعرهایی را که نمی توانم بنویسم با عکس بیان می کنم. هر شاعری یک عکاس است و هر عکاسی شاعر. عکاسی می تواند رسانه ای باشد که دریچه هایی را برای کسانی باز کند که خودشان نمی توانند یا امکانش را ندارند که خودشان را بیان کنند. من هر دو را مورد استفاده قرار می دهم. جاهایی حرف های خودم را می زنم و بعضی مواقع حرف های دیگران را. مجموعه ای از آن چیزی را که نگاه می کنم به شکل عکس یا عکاسی انجام می دهم. ببینید: وبسایت بابک سالاری؛ میتوانید بخشی از عکسهای او را در این وبسایت ببینید آیا عکاس نگاه متفاوتی دارد به محیط؟ یعنی شما وقتی وارد محیطی می شوید کلاً نگاهتان متفاوت از نگاه دیگران است؟ من فکر می کنم نگاه های همه آدمها با هم متفاوت است. آن چیزی که عکاس حرفه ای را از بقیه آدم ها شاید جدا کند، دیدن جزییات است. چیزهایی را دیدن و ثبت کردن که شاید چشم عادی نتواند ببیند. سفرهای زیادی داشتید به کشورهای مختلف: افغانستان، پاکستان، مکزیک، کوبا... روی پروژه های مختلف هم کار کردید. اگر ممکن است خلاصه ای از آن را بگویید. یک چیزی را شاید بتوانم از میان همه کارهایم بیرون بیارم، آن زنجیری است که در همه کارهایی که در طی ۱۵ سال گذشته انجام داده ام، آن هم اینست که عکاسی من مجموعاً در مورد انسان هایی هست که در جامعه به حاشیه رانده شده اند. وقتی به فلسطین سفر می کنم، دیواری هست که بین فلسطین و اسرائیل کشیده شده و شرایطی که به فلسطینی ها تحمیل شده است بین ۵۰ شصت سال گذشته؛ عراق جنگ هست، ویرانی هست؛ مردم افغانستان به فراموشی سپرده شده اند، جنگ، بی خانمان شدن کودکان و انسانها، زنان... عکس های کتابتان که موضوع آن مردم افغانستان است، تمام سیاه و سفید است. آیا به همین خاطر سیاه و سفید را انتخاب می کنید چون به گفته خودتان موضوع آن افرادی است که به حاشیه رانده شده اند؟ برای من عکاسی زمانی رنگی می شود که رنگ یک موضوعیت به خصوص در عکس داشته باشد. من جهان را سیاه و سفید می بینم و اگر قرار باشد عکسی را به شکل رنگی بگیرم، رنگ می بایستی یک موضوعیت به خصوص در عکس داشته باشد. «جنگ هست، ویرانی هست، بی خانمان شدن کودکان و انسانها، زنان...» بابک سالاری در پاسخ به این پرسش که عکس هایش از دید خود او تا چه حد تاثیرگذار است، می گوید برخوردهای دیگران با عکس هایش خوب و سازنده بوده و می افزاید: «برای من آموزنده بود که ببینم این عکس ها چطور دیده می شود و نقدهایی که شده من از آنها یاد گرفته ام. تاثیرات آنها مثبت بوده.» «عکاس ها مرغ عزا و عروسیاند» در بخش دوم این برنامه جواد منتظری، دبیر عکس چند روزنامه اصلاح طلب از جمله روزنامه های خرداد، فتح، همبستگی و غیره شرکت دارد که به عنوان عکاس با خبرگزاری رویترز کار کرده و عکس هایش در روزنامه های مشهور دنیا مانند تایم، نیوزویک، نیویورک تایمز، فیگارو، اشپیگل و ... منتشر شده است. در ایران با توجه به مشکلات و محدودیت هایی که برای روزنامه نگاران وجود دارد، به نظر می آید عکاس خبرنگاران و کسانی که برای مطبوعات عکاسی می کنند شغل بی دردسرتری نسبت به آنها داشته باشند؟ جواد منتظری: نه اینطور نیست. برای اینکه از یک جهاتی درد سرشان بیشتر است. جدا از اینکه وقتی محصول هر دوی آنها وقتی چاپ می شود، تکست یا متن به زمان نیاز دارد برای خوانده شدن ولی عکس را شما از دور روی دکه می بینید. برای همین خیلی سریعتر تاثیر می گذارد. حکومت یاد گرفته، به خصوص در چند سال اخیر، نسبت به عکاس ها بیشتر دقیق شود و خیلی بیشتر اذیت شان کند. چه محدودیت هایی به صورت ملموس وجود دارد؟ «عکاسی مستند ما در روزنامه ها دیده نمی شود» یک فرقی بین روزنامه نگار و عکاس وجود دارد، اینست که وقتی روزنامه نگار می رود داخل یک تجمع یا تظاهراتی که به ویژه وقتی به حکومت دارد اعتراض می کند، و می خواهند به معترضان حمله کنند، خبرنگار می تواند مثل آدم عادی در جمع باشد و چیزی نشود. ولی عکاس اینطور نیست. عکاس در خط اول آن اتفاقات باید قرار بگیرد و دوربینش را بیاورد جلوی صورتش و عکس بگیرد. این یعنی دستگاهی که بلافاصله از فاصله دور نشان می دهد که کارش چیست و دارد چه کار می کند و مورد شناسایی قرار می گیرد. فرق دیگر اینست که عکاس ها معمولاً مرغ عزا و عروسی اند. وقتی دارند در تجمع عکاسی می کنند از دو جهت مورد ظن قرار می گیرند. یکی از طرف حکومت که می خواهی این عکس ها را کجا چاپ کنی و از طرف دیگر خود جمعیت حاضر در آنجا که تو عکس ما را می گیری و چاپ می کنی و ما را شناسایی می کنند و می گیرند. در کارهای روزمره چه محدودیت هایی به صورت ملموس وجود دارد؟ از جمله محدودیت ها اینست که اجازه دسترسی راحت در حوزه های خبری نمی دهند. باید از سدهای زیادی رد شوی. وقتی موضوع حساس می شود، این اتفاق بیشتر خودش را نشان می دهد. این بزرگترین محدودیتی است که ما در ایران داریم و این که دولت می خواهد شیوه نگاه عکاسان را به موضوعات اجتماعی و خبری کنترل کند. برای همین اینکه چه کسانی کجا می توانند بروند عکاسی کنند، را انتخاب و گلچین می کند. یا وقتی عکسی چاپ می کنید که یک خورده مهم می شود، بلافاصله به شما تذکر می دهند، تلفن می کنند، به ویژه برای عکاسانی که با رسانه های خارجی کار می کنند. برای کسانی مثل من که با رسانه های خارجی کار می کنند مشکل دیگری وجود دارد و آن اینست که خارج از پایتخت هر جا بخواهیم عکاسی کنیم، حتماً باید به بخش مطبوعات خارجی وزارت ارشاد خبر دهیم. به خصوص در مورد اتفاقاتی که در یک سال گذشته بعد از انتخابات افتاد خیلی شدید تر بود و اولش خبر دادند که نروید عکاسی کنید ما نمی توانیم مسئولیت قبول کنیم. بعد فکس زدند که نروید عکاسی کنید. بعد از آن دیدند که باز یک سری از بچه ها می روند و عکاسی می کنند، اس ام اس می فرستادند به تلفن موبایل ما که مجوز کار خبری تان -برای مثلاً این چند روز، که می دانستیم که طرفداران جنبش سبز در سطح شهر تجمع دارند- اعتبار ندارد. گفتید پیش از این اعتراضات مشخص می کردند که افراد خاص می توانند از جاهای خاص عکس بگیرند و دیگران نمی توانند. می شود نمونه بدهید؟ مثلاً خود ریاست جمهوری از جاهایی است که برای اینکه شما بروید عکس بگیرید، باید اول تقاضا بدهید و بعد چند ماهی طول می کشد تا تایید شوید. وقتی هم تایید می شوید هر برنامه ای شما را نمی برند. وقتی زمان می گذرد می بینید یک سری عکاسان جاهایی می روند که شما نمی توانید بروید. اگر دیدار با افراد خاصی است، یا اگر رئیس جمهوری جاهای خاصی دارد می رود، مثلاً سفرهای استانی را من خودم بارها تقاضا داده ام که بروم و آخرش هم نشد. هر دفعه به من می گفتند که حالا شما دوباره بگو. تاسیسات هسته ای را من هیچ وقت نتوانستم بروم. در حالی که وقتی خبرنگاران خارجی وارد ایران می شوند برایشان تور عکاسی از تاسیسات هسته ای می گذارند. نگرانی شان از چیست؟ بیشتر این مسئله است که شما در بعضی جاها می توانید عکس بگیرید که آن عکس با زاویه و نگاهی که حکومت می خواهد از خودش ارائه دهد، ناخوشایند باشد. حتی در دفتر ریاست جمهوری؟ ببینید: وبلاگ عکاسی جواد منتظری؛ با عکس و حاشیههایش همراه شوید حتی در دفتر ریاست جمهوری. بعضی از دیدارها را همه را دعوت نمی کنند. بهانه شان اینست که جا نیست. نمی توانیم پوشش بدهیم. ولی واقعیت این نیست. آنجا که لازم است، فوج عکاسان جا می گیرند و آنجا که لازم نیست، یک تعداد بیشتر جا نمی شوند. حتی یادم است در دوره اصلاحات هم این ماجرا اتفاق افتاد. مثال مشخص آن: یادم است وقتی آقای خاتمی رفته بود نمایشگاه جنگ که از ادوات و ابزار جنگی دیدن کند، پشت یک دستگاه موشک انداز نشست. ما آن صحنه را ثبت کردیم ولی بلافاصله بعد از آن آمدند به ما گفتند که این عکس را لطفاً پخش نکنید و ما جایی پخش نکردیم. این اتفاق می افتد. یعنی سانسور و خود سانسوری بخشی از فرهنگ کار روزنامه نگاری ماست و ما پذیرفتیم. در مورد آقای احمدی نژاد هم قطعاً وجود داشته است. ولی من چون کمتر در جاهای خاص با ایشان رفته ام، متاسفانه نمی توانم مثال بزنم. مورد دیگرش بیت رهبری است. اولین باری که رفتم بیت رهبری به من گفتند که شما دیگر اجازه ندارید عکاسی کنید. من نفهمیدم چرا. خیلی برای من عجیب بود. آخرش به من گفتند یا باید ریش و مویت را بزنی یا نیایی. یعنی داشتن ریش بلند و موی بلند موردی شد که من نتوانم در بیت رهبری عکاسی کنم. فکر می کنید که مطبوعات ما الان تا چه حد چهره واقعی را از جامعه نشان می دهند با تصاویری که از نظر عکس هایی که منتشر می کنند؟ من فکر می کنم در ایران ساختار عکاسی خبری نداریم. این چیزی که ما می گیریم یک تعداد عکسی است که می گیریم و در روزنامه ها چاپ می شود و بعد می رود پی کارش. ولی این یک عکاسی خبری درست برای مطبوعات کشور ۷۰ میلیونی نیست. با آن وسعت جمعیت، با آن وسعت جغرافیا... چرا این را می گویید؟ عکاسی مستند ما در روزنامه ها دیده نمی شود. داستان های مردم گوشه و کنار ایران را چاپ نمی کنیم. مشکلاتی که در زندگی اینها وجود دارد. شادی هایی که زندگی اینها وجود دارد. حتی فعالیت های روزانه مردم مان را نمی توانیم در روزنامه هایمان نشان دهیم. بچه های بسیاری هستند که پروژه های مستند و اجتماعی بسیار زیبایی انجام می دهند. اینها هیچ وقت در روزنامه های ما دیده نمی شود. روزنامه های ما به لحاظ عکاسی، انعکاس شرایط و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم نیست. مشکل دیگر خود عکاسان هستند. عکاسان به اندازه لازم به روز نیستند. به لحاظ دانش و علم عکاسی مطبوعاتی. مشکل دیگر کسانی هستند که با آنها کار می کنیم. یعنی خبرنگاران و مدیران رسانه ها. اینها هم به لحاظ دانش تصویری و دانش عکاسی متناسب با حرفه شان، به اندازه کافی پر نیستند و ما بخشی از مشکلاتمان همیشه در کار با خبرنگاران است. این مشکل دو طرفه است. یعنی عکاسان از کار خبری چیزی نمی دانند و خبرنگاران از کار عکاسی. این به خودی خود یک فاصله به وجود می آورد. مشکل دیگر خود جامعه است. جامعه ما هنوز پذیرای رسانه قشنگ و رسانه درست نیست. بهترین روزنامه های ما تیراژهای بالایی ندارند. ولی می بینید خیلی از مجلاتی که تاثیر آن چنانی روی افکار مردم در زمینه آگاهی دهندگی ندارند، تیراژهایشان خیلی بیشتر است. یعنی یک مخلوطی از همه این هاست. با تمام این مسائل آیا دوست دارید که هنوز در ایران عکاس باشید و توصیه می کنید که اگر جوانی از شما بپرسد که می خواهم عکاس شوم، این کاره شود؟ بله من قطعاً ترجیح می دهم که در ایران عکاسی کنم و برخواهم گشت و این کار را خواهم کرد. برای اینکه احساس می کنم آنجا جایی است که من در آن متولد شده ام و فکر کرده ام در موردش و نوشته ام با عکس در مورد آن (منظورم عکاسی مستند است) حق طبیعی من است. این حق را کسی نخواهد توانست از من بگیرد. اگر جوانی از من بپرسد که می خواهد وارد این کار شود، به او می گویم که مشکلات این کار اینست ولی اگر می خواهی وارد شوی، پیش از هر چیز باید توان عکاسی و فکرت را بالا بکشی. چیزی که ما لازم داریم، فکری است که پشت این دوربین خوابیده و نگاهی است که پشت منظریاب دوربین خوابیده است. از دوربین عکاسی به عنوان ابزار بیان استفاده کن!
ميرحسين موسوی روز شنبه در ديدار با جمعی از خانوادههای سرداران جنگ ايران و عراق راهحل مشکلات کشور را «جلب حمايت مردم از طريق به رسميت شناختن حق مردم برای حاکميت بر سرنوشت خودشان» دانست. آقای موسوی با مقايسهی سياستهای حکومت با سياستهای دوران قاجار، اظهار داشت «شما نمی توانيد مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامهها و پر کردن زندانها مهار کنيد. احترام به ملت خشت اول همهی اصلاحات است». اين نامزد اصلاحطلب انتخابات پيشين رياست جمهوری با يادآوری دوران پيش از انتخابات گفت: «کمترين بهره ای که ما از آن رويداد بايد داشته باشيم اين است که چهره دوزخی فشارها ، محدوديتها و سرکوبها نبايد آن سرمايهی عظيم اجتماعی را مورد تهديد قرار دهد».
روزنامه جام جم گزارشى از قرار گرفتن « ميليونها ايرانى در معرض گرد و غبارهاى تازه » منتشر كرده و نوشته « آلودگى هواى تهران در حالى به شدت افزايش يافت كه نه تنها مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست بلكه متوليان سلامت يعنى وزارت بهداشت هم هيچ گونه اطلاعرسانى در اين خصوص انجام ندادند...» روزنامه جام جم گزارشى از قرار گرفتن « ميليونها ايرانى در معرض گرد و غبارهاى تازه » منتشر كرده و نوشته « آلودگى هواى تهران در حالى به شدت افزايش يافت كه نه تنها مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست بلكه متوليان سلامت يعنى وزارت بهداشت هم هيچ گونه اطلاعرسانى در اين خصوص انجام ندادند و هيچ اطلاعيهاى نيز از سوى كميته اضطرارى آلودگى هواى تهران صادر نشده است. » اين روزنامه از قول دبير كل اتحاديه جهانى مبارزه با سل و بيمارىهاى ريوى نوشته كه بين ۱۰ تا ۱۴ ميليون ايرانى مبتلا به آسم يا حساسيت بينى هستند و گرد و غبارهاى پيش رو در ماه هاى خرداد و تابستان امسال اين افراد را به آسيبهاى جدى دچار مىكند. روزنامه جام جم با اشاره به اينكه مقام هاى دولتى آلودگى شديد ناشى از گرد و غبار را به كم توجهى كشورهاى منطقه از جمله عراق و عربستان به بيابان زدايى نسبت مى دهند، انتقاد محمدهادى حيدرزاده، مشاور شهردار تهران در امور محيط زيست از مقامات دولتى را مورد توجه قرار داده و به نقل از وى نوشته « تحركات ديپلماسى در حوزه محيط زيست صرفا به انجام سفر محدود شده و متاسفانه آقايان ۲ سال است براى پديده گرد و غبار سفر مىكنند، مصوب مىكنند اما خبرى از اجرا و بهبود وضعيت نيست. » سايه سنگين دوم خرداد روزنامه مردمسالارى به مناسبت دوم خرداد در يادداشتى با عنوان « سايه سنگين دوم خرداد » نوشته « امروز يك شنبه دوم خرداد ۱۳۸۹ خورشيدى است و ۱۳ سال از حماسه تاريخى انتخابات رياست جمهورى هفتم سپرى مى شود؛ حماسه اى كه به انتخاب سيد محمد خاتمى با راى بى سابقه ۲۰ ميليونى به عنوان رئيس جمهور ايران منجر شد. » روزنامه مردمسالارى با اشاره به اينكه دوم خرداد ماه ۱۳۷۶ آغاز مطالبه بسيارى از آرمان هايى بود كه پيش از آن، كمتر مجال بروزش پيدا مى شد از مواردى چون « آزادى نسبى رسانه ها و احزاب و تشكل هاى مدنى، پررنگ شدن ديدگاه تحليلى و منتقدانه، تقويت نقش روشنگرى نخبگان، افزايش آگاهى عمومى نسبت به آنچه در حاكميت مى گذرد » به عنوان بخشى از دستاوردهاى دوم خرداد ياد كرده است. اين روزنامه در عين حال با يادآورى اين نكته كه اكنون دوم خرداد ۷۶ زيرسايه ۲۲ خرداد ۸۸ قرار گرفته و برخى تصور مى كنند مسيرى كه از دوم خرداد ۷۶ آغاز شد با ۲۲ خرداد ۸۸ پايان مى يابد نوشته با توجه به « نقش مهم و بى بديل دوم خرداد در تاريخ معاصر ايران ، حتى اگر عده اى سعى در كمرنگ جلوه دادن آن داشته باشند نه تنها در سايه قرار نخواهد گرفت، بلكه مخالفان آن، همواره سايه سنگينش را بر پيكر خود احساس خواهند كرد. » روزنامه آرمان نيز طى يادداشتى نوشته « مردم در دوم خرداد مطالباتى پنهانى داشتند كه به عرصه آورده شد و ۸ سال دوران اصلاحات هم تجربه سنگينى براى نظام بود و تا زمانى كه اين مطالبات زنده است دوم خرداد هم زنده است. » اين روزنامه در عين حال دوم خرداد ۷۶ و فضاى پس از آن را فرصتى براى انتقال قدرت به نسل سوم پس از انقلاب توصيف كرده اما نوشته كه مقام هاى حكومتى بايد پاسخ دهند كه « چرا مانع انتقال قدرت به نسل جديد شدند. » روزنامه جام جم نيز به مناسبت دوم خرداد يادداشتى را به قم على دارابى از مقام هاى سازمان صدا و سيما منتشر كرده و با اشاره به پيروزى محمد خاتمى در انتخابات رياست جمهورى دوم خرداد سال ۷۶ « در برابر رقيب مقتدر خود علىاكبر ناطقنورى نامزد جريان راست يا اصولگرا » نوشته كه « اين پيروزى مرهون ائتلاف گستردهاى از جريانات، تشكلهاى سياسى، فعالان و كوشندگان عرصه سياست بود كه براى پيروزى نامزد مورد نظر خود در يك تاكتيك مشترك تلاش كردند. » اين روزنامه هدف اصلاحات پس از دوم خرداد ۷۶ را « حاكميت سكولاريسم به جاى حاكميت دينى » توصيف كرده و نوشته كه محصول دوم خرداد در نهايت به سكولاريسم منتهى و اصلاح طلبان را در تقابل با نظام حاكم قرار داد. روزنامه جام جم با اين ادعا كه « دوم خرداد كه مىتوانست فرصتى براى كشور باشد، به تهديدى بزرگ تبديل شد » احزاب اصلاح طلب و نقش آفرين در سال هاى پس از دوم خرداد را « برانداز » خوانده و نوشته در صورتى كه اين احزاب در هويت خود تجديد نظر نكنند « هيچ نظام مستقرى نمىتواند به خود اجازه دهد به گروهها و اشخاص برانداز مجوز فعاليت دهد. » اجبارى شدن مقنعه براى دانشجويان دختر روزنامه جمهورى اسلامى از اجبارى شدن حجاب مقنعه براى دانشجويان دختر و برخورد با پوشش دانشجويان پسر گزارش داده و نوشته كه روز شنبه « مديركل حراست دانشگاه تهران از منع ورود افراد بدحجاب به دانشگاه تهران ، اجبار مقنعه در برخى دانشكدههاى دانشگاه تهران و برخورد با دانشجويان پسر بدحجاب در دانشگاه خبر داد. » به نوشته اين روزنامه مصطفى خسروى دليل دور تازه برخورد با پوشش دانشجويان پسر و دختر را « استفاده از ظرفيت هاى فرهنگى و قانونى در برخورد با بدحجابى » عنوان كرده و گفته « بدحجابى در جامعه كاملا نمود پيدا كرده و در دانشگاه نيز نمود داشته تا جايى كه جو نارضايتى درباره پديده بدحجابى بوجود آمده است. » روزنامه جمهورى اسلامى همزمان از آغاز به كار ۳ دانشگاه تك جنسيتى در تهران در سال تحصيلى ۸۹ خبر داده و نوشته « مجوز تأسيس سه دانشگاه تك جنسيتى در تهران صادر شده است. » اين روزنامه از قول غلامعلى نادرى ، مدير كل دفتر آموزش هاى آزاد وزارت علوم ، نوشته دانشگاه هاى تك جنسيتى دخترانه بايد شرايط خاصى داشته باشند و از جمله « هيئت موسس دانشگاه غيرانتفاعى دخترانه بايد از سه عضو هيئت علمى خانم تشكيل شده باشد و سيستمهاى داخلى دانشگاه مانند كادر ادارى و اعضاى هيئت علمى بيشتر بايد خانم باشند. » سازماندهى مراسم سالگرد آيت الله خمينى از سوى قرارگاه سپاه روزنامه كيهان اظهارات سرتيپ پاسدار على فضلى، جانشين فرمانده بسيج، درباره برگزارى سازماندهى شده سالگرد درگذشت آيت الله خمينى را منتشر كرده است. به نوشته اين روزنامه على فضلى كه با حفظ سمت ، فرمانده قرارگاه فهميده و كميته امنيت اين قرارگاه را براى برگزارى سالگرد آيت الله خمينى بر عهده دارد ، گفته اين مراسم «چشم فتنه گران را كور خواهد كرد. » على فضلى همچنين گفته خبرنگاران براى حضور در مراسم سالگرد آيت الله خمينى بايد از قرارگراه تحت امر وى « كارت تردد » دريافت كنند. روزنامه آرمان نيز گزارشى از اظهارات همين فرمانده ارشد سپاه پاسداران را منتشر كرده و به نقل از وى نوشته كه از افراد داوطلب براى حضور در مراسم سالگرد آيت الله خمينى ثبت نام شده و اين افراد از تهران و ساير شهرها در ۱۴ خرداد به مرقد آيت الله خمينى منتقل مى شوند. روزنامه آرمان همچنين نوشته كه على فضلى گفته « فعلا» سيد حسن خمينى نيز يكى از سخنران هاى تعيين شده براى اين مراسم است و غير از برگزارى نماز جمعه، محمود احمدى نژاد نيز در مراسم ۱۴ خرداد سخنرانى خواهد كرد. از خرداد سال گذشته تاكنون كليه مراسم سالانه اى كه در مرقد آيت الله خمينى برگزار مى شد ، به دليل احتمال حضور معترضان تحت فشار مقام هاى امنيتى لغو شده و آن گونه كه سرتيپ پاسدار على فضلى گفته مراسم سال جارى نيز تحت نظر سپاه پاسداران برگزار خواهد شد.
سال گذشته باشگاه العهد که وابسته به حزب الله لبنان و قهرمان بی رقیب فوتبال لبنان است، با تیم فوتبال سپاهان اصفهان، پیوند خواهر خواندگی برای همكاری های فرهنگی و ورزشی امضا کرد. خرداد سال ۱۳۶۱، مدتی قبل از شکل گیری رسمی حزب الله لبنان، چهار تیم از رشته های فوتبال، والیبال، هندبال و پینگ پنگ، از جنبش امل لبنان، برای برگزاری بازی های دوستانه به ایران آمدند. سرپرست تیم های اعزامی، جوان ۲۲ ساله لاغراندامی بود که سید حسن نصرالله نام داشت. این مسافرت ورزشی به دلیل وقوع جنگ در لبنان نیمه تمام ماند. این تیم ها بازی هایی با تیم های منتخب تهران انجام دادند و در تمام رقابت های انجام شده شکست خوردند. آقای نصرالله در آن زمان در گفتوگو با مجله کیهان ورزشی، پایین آمدن روحیه ورزشکاران تیم جنبش امل به دلیل وقوع جنگ در لبنان را دلیل نتایج ضعیف این تیم عنوان کرد. مطابق اظهارات آقای نصرالله، تلگرافی از جنبش امل دریافت شد که دیدار از تهران را زودتر به پایان برسانند تا در جنگی که درگرفته مشارکت کنند. بعداً حزب الله لبنان نیز فعالیت های گسترده ای را در عرصه ورزش آغاز کرد. دبیرکل حزب الله لبنان -که حالا دیگر چهره ای سرشناس در جهان بود- استراتژی خود در عرصه ورزش را در همان مصاحبه دوران شباب با کیهان ورزشی ترسیم کرده بود: با ورزش، بهتر می توان با اسرائیل جنگید. سال گذشته باشگاه العهد که وابسته به حزب الله لبنان و قهرمان بی رقیب فوتبال لبنان است، با تیم فوتبال سپاهان اصفهان، پیوند خواهر خواندگی برای همكاری های فرهنگی و ورزشی امضا کرد. این باشگاه و شاخه فرهنگی ورزشی حزب الله لبنان با ارسال نامه ای، قهرمانی سپاهان اصفهان در ليگ برتر فوتبال ایران را تبریک گفته اند. در این نامه آمده است: قهرمانی شيرين سپاهان را در ليگ برتر ايران جام خلیج فارس، تبريک و شاد باش می گویيم. هواداران بی شمار باشگاه العهد لبنان از شنيدن خبر قهرمانی سپاهان به عنوان باشگاه دوست و برادر خود شادمان و مسرورند. به نمايندگی از سوی حزب الله لبنان و باشگاه العهد، برای سپاهان بهترين موفقيت ها را خواستاريم. محمد رضا ساكت، مديرعامل سپاهان نيز در نامه های جداگانه ای به سيد حسن نصر الله، شاخه ورزشی حزب الله لبنان و باشگاه العهد، قهرمانی زود هنگام تيم فوتبال العهد را در رقابت های ليگ حرفه ای لبنان تبريک گفت. در اين نامه آمده است: با اين قهرمانی مقتدرانه، فرزندان غيور حزب الله شايستگی ها و توانمندی های تمام ناشدنی خود را در عرصه ورزش نيز به خوبی به همگان نشان دادند.
۱۲ تن از نمايندگان کنگره آمريکا در نامهای به هيلاری کلينتون، وزير خارجهی آن کشور، خواستار در اولویّت قرار گرفتن مسائل حقوق بشر در سياست ايالات متحده در قبال ايران شدند. اين نمايندگان همچنين در نامهی خود خواستار همکاری با جامعهی بينالمللی شدند تا در هر فرصت ممکن از مقامهای ايرانی خواسته شود حقوق ابتدايی زندانيان سياسی را رعايت کنند. در اين نامه با اشاره به احکام اعدام و حبس طولانی مدت در محاکم قضايی ايران، روند جاری در اين محاکم را به سخره گرفتن و ريشخند کردن امر قضا برشمرده است. درنامهی نمايندگان کنگرهی آمريکا به خانم کلينتون آمده است که خواست دموکراسی درايران بهرغم اقدامهای سرکوبگرانهی حاکميت، همچنان زنده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر