-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 05/13/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ژنرال استنلی مک کریستال، فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان روز دوشنبه گفت درست است که جمهوری اسلامی به طالبان آموزش و سلاح می دهد، اما درصد آن ناچیز است. وی همچنین گفت نزدیکی ایران به افغانستان مشروع است و حمایت مالی و آموزشی را دربرمی گیرد.

این ژنرال ارشد ارتش آمریکا گفت: «هرچند گزارش ها و اطلاعاتی در دست است که کارهای نادرست ایرانی ها را نشان می دهد. برخی تمرین ها و آموزش ها و سلاح هایی که می فرستند. اما درصد آن ناچیز است و آنقدر نبوده که تاثیری بر معکوس کردن جریان سرکوب نیروهای شورشی و شبه نظامی داشته باشد.»

گفته های ژنرال مک کریستال در تناقض با گزارش پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا به کنگره است که گفته بود ایران با همکاری با شبه نظامیان و شورشیان، تلاش دارد نفوذ خود در افغانستان را بیشتر کند. در این گزارش آمده: «ایران تلاش می کند در امور سیاسی، اقتصادی و امنیتی در عراق و افغانستان موثر بوده و کارکرد نیروهای نظامی آمریکا و روند سیاسی در این دو کشور را کم اثر کند و کمک هایی برای اعمال خشونت بار شبه نظامیان شیعه در عراق و شورشیان طالبان در افغانستان به آنها می دهد.»

این گزارش می گوید ایران به سازمان های غیردولتی در افغانستان کمک می کند اما در همین حال، به گروه های تروریستی مانند گلبدین حکمتیار و اسماعیل خان هم کمک می رساند. «مقادیر زیادی سلاح های ساخت ایران از جمله موشک های ۱۰۷ میلیمتری که ساخت سپاه پاسداران بودند در افغانستان و از شبه نظامیان کشف شده و نشان می دهد فرستادن کمک برای ایجاد خشونت در افغانستان از سوی ایران کماکان ادامه دارد.»

ژنرال مک کریستال در گزارش خود گفت روند شکست طالبان در افغانستان ادامه دارد و کاری است که زمان می طلبد. در حال حاضر، هدف، از بین بردن کنترل طالبان در جنوب افغانستان و استان قندهار است و اضافه کرده نیروهای نظامی با کمک هم، با طالبان مبارزه کرده و در همین حال، مسوولیت را به نیروهای افغانستان واگذار می کنند.

ژنرال کارل آیکنبری، افسر ارشد بازنشسته و سفیر آمریکا در افغانستان پیشنهاد کرده ارزیابی دقیقی از روند آخرین اقدامات نظامی در افغانستان به دست آید و نشان دهد افزایش نیروهای نظامی، چه نتیجه ای در پی داشته است. وی گفت: «به نظرم بهتراست همواره روند کار را پیشاپیش بررسی کنیم تا برای آن آمادگی داشته باشیم.»

هر دو مقام یاد شده، پیش از سفر حامد کرزی به واشینگتن و دیدارش با باراک اوباما اظهار نظر کردند چرا که روابط دو کشور دچار تنش و چالش شده و حتی در یک مقطع آقای کرزای گفت با طالبان ائتلاف کرده و با نیروهای آمریکایی مبارزه می کند. قرار است در جریان سفر آقای کرزای، اختلاف ها کنار گذاشته شده و حل شود و دو طرف بتوانند به سیاستی برای ثبات و شکست طالبان و امکان آشتی با اعضای طالبان را بررسی کنند.

کاخ سفید اما سعی کرده اختلافات میان واشینگتن و کابل را جدی نگرفته و آن را کم اثر نشان دهد. ژنرال داگلاس لیوت، دستیار ویژه رییس جمهوری آمریکا در امور افغانستان و پاکستان در یک کنفرانس خبری گفت: «ما در عین این که متحد هستیم اختلاف هایی هم داریم و وقت هایی هست که بالا و پایین در روابط ما پیش می آید اما خوب در این دیدار قصد داریم به انگیزه های مشترک فکر کرده و آن را تقویت کنیم.»

آقای اوباما سال گذشته دستور افزایش ۳۰ هزار نیروی نظامی در افغانستان را صادر کرد که تاکنون پنج هزار نیرو اعزام شده و قرار است ۱۸ هزار نیروی تازه نفس تابستان امسال بروند. مابقی نیروها هم در پاییز امسال اعزام خواهند شد.

عکس: ژنرال مک کریستال


 


شوالحال- برجک دیده بانی مرزی القوات— در امتداد بیهوده بیابان جنوب شرقِ عراق، سرباز امریکایی هنگام کشیک دست تکان می دهد برای همکار ایرانی خود در سوی دیگر مرز. ایرانی، دست پاچه و گیج، با دست پاسخ می دهد و زود برمی گردد. روز دیگر شاید به جای جواب علامت ناشایستی با انگشت نشانش بدهند، شاید هم هیچ پاسخی نگیرد.

سربازان امریکایی که در سرحد ایران به پاسداری گشت مرزی عراق کمک می کنند، در داغی و گرد و خاکِ ناکجا آباد سرزمینی که به جایی تعلق ندارد، خود را در ایفای نقش غریبی می یابند.

آنان تنها چند صد متر دورتر از دشمنِ نمایانی گماشته شده اند که چندان کینه ای به او حس نمی کنند. جایی که خودِ مرز هم چندان نمایان نیست؛ و عهده دار مسئولیتی هستند که در شمار بزرگ ترین چالش های جنگ از آن نام برده می شود: آموزش عملی به پلیس عراق برای پاسداری از مرزهای پر سوراخ و منفذش، پیش از سر رسید سال آینده برای خروج نیروی های امریکا از عراق.

با تمام جنبه های نا امید کننده ماجرا، ایالات متحده امریکا به ماموریت این سربازان رسیدگی می کند؛ هرچند که بحران در اندازه ای است که گردان مرزی در شمار آخرین سربازان امریکایی خواهد بود که تا پیش از برنامه سررسیدِ خروجِ ۳۱ دسامبر۲۰۱۰ خاک عراق را ترک می گوید.

پس از حمله ۲۰۰۳ به رهبری ایالات متحده، ارتش آمریکا، ایران را بارها به دامن زدن به بی ثباتیِ عراق و تداوم خشونت در آنجا متهم کرده است. مقامات اطلاعاتی ایالات متحده می گویند که در این مرز ۱۵۰۰ کیلومتری با ایران است که بمب های ضد زره، ماشه تله های انفجاری و بمب کنار جاده، راکت ۲۴۰ میلیمتری کاتیوشا، و توپ و تفنگ های دورزن (دوربین دار)، در شمار دیگر جنگ افزارهای قاچاق شده یافت می شوند.

منطقه ای نزدیک برج دیده بانیِ مرز، در استان بصره عراق به عنوان منطقه استراتژیک در نظر گرفته می شود، زیرا در نزدیکی بنادر عراق و بزرگترین میدان های نفتی آن است.

سرگرد جن استفن.آر.لانزا، سخنگوی ارشد نظامی ایالات متحده در عراق می گوید: ''برای دستیابی به حاکمیت کامل عراق در سرزمین خویش و به رسمیت شناخته شدن این حاکمیت در پهنه بین الملل، امنیت مرزی عراق در شمار توانایی های اولیه و اساسیِ این کشور است."

به خاطر نبود روابط سیاسی میان ایران و امریکا، گونه ای از نزدیک ترین برخوردهای واقعیِ این دو، اینجا در امتداد مرز عراق اتفاق می افتد؛ از جمله کانال آلوده ۳۰ متر عرضیِ شوالحال- الخوات که گفته می شود که در طول جنگ ایران و عراق مین گذاری شده و تنها گله سگ های وحشی جرات عبور از آنجا را دارند.

"اگر نشانی از هرگونه نیروی نظامی در این سو باشد، آنها هم مقابله به مثل می کنند." این را سرگروهبان زمینی اچ.آلن، عضو تیم اجرایی مرز می گوید و ادامه می دهد: "اگر ما یک تانک بیاوریم آنها هم یک تانک را تا سرِ مرز می آورند. ولی وقتی ما اینجا آمدیم، برایشان دست تکان دادیم، به سویشان نشانه نگرفتیم."

سربازان امریکایی و عراقی می گویند در حالی که به نظر می رسد تنشِ کمی وجود داشته باشد، ایرانی ها به ندرت از حقه های جنگ سرد استفاده می کنند.

در بندر ورودی شلمچه، کیلو مترها دورتر از برج دیده بانی، کارگران ایرانی به تازگی پرچم بسیار بزرگی را بر فراز تیرک برافراشته اند که اکنون پرچم عراق در سوی دیگر، در برابر آن کوچک می نماید.

یک روز در همین ماه، یک هلیکوپتر نظامی ایران ابتدا چرخی زد و سپس خطر کرد و چند صد پا وارد حریم هوایی عراق شد.

"آنجا را نگاه کن!" سرهنگ ویلیام جی جرارد، رئیس گروه نمایندگی از تیم انتقال مرز با صدایی شگفت زده می گوید: "از حد این طرف تر می آیند تا عکس العملِ این سمت را بسنجند" مکث می کند و ادامه می دهد: "می دانند که کسی به آنها شلیک نمی کند."

شلمچه - هزاران زائر ایرانی برای زیارت آرامگاه های مقدس شیعیان از این نقطه اصلی مرزی عراق را در پیش گرفته اند. اینجا مرزی است که خودروهای ایرانی، و مصالح و محصولات ساختمانی از آنجا وارد می شود. سربازان امریکایی در شلمچه هنوز غریبه اند و می گویند که در رفت و آمدهای ایرانیان، مرز به آرامی به سوی جایی که خودِ آنان باور دارند خاک عراق است در حال پیشروی است.

در حالی که سربازان آمریکایی و عراقی خط میانی کانال شلمچه را به عنوان مرز تلقی می کنند، نگهبانان مرزی ایران در چندین ماه گذشته به تدریج چند ده متر به سمت غرب خط متمایل شده اند.

"این دوستان کم کم دارند می خزند و پیش می آیند" این را سروان والتر لیلگارد، افسر اجرایی تیم انتقال امریکا در شلمچه می گوید.

سروان لیلگارد و دیگر سربازان امریکایی می گویند که آنها این اقدامات ایرانی ها را جدی نمی گیرند و درباره تندبادهای این منطقه داستان های خنده دار می سازند که کلاه ما را همیشه به ایران می اندازد و فرقی هم نمی کند که کجای دنیا باشیم، مناسبات و اتفاقات بین المللی این گونه سرنوشت ما را رقم می زند.

همیشه تنش بزرگتری در راه است. هرچند که سربازان ایرانی و عراقی طی جنگ خونینی میان این دو کشور در همین منطقه با هم رو در رو بوده اند. پسمانده های خرابی جنگ را هنوز می توان در اینجا دید: اتاقک های دیده بانی متروک، تکه مین های زمینی و قراضه خودروهای ارتشی.

در دسامبر گذشته، ایران استان می سان در شمال بصره را به بهانه دفع تحریکات، هدف تاخت و تاز قرار داد. ایرانی ها ادعا می کنند که یک چاه نفت عراق در واقع در ایران بوده است و تاسیسات این چاه را با توپ تکه تکه کردند و بردند. ستیزه زمانی پایان یافت که دو کشور پذیرفتند که گفتگو در این باره را زمان دیگری ادامه ادامه دهند ولی این احتمالا آخرین اختلاف نخواهد بود زیرا میدان هایی با میلیون ها بشکه نفت در سرتاسر این مرز گسترده شده است.

سربازان امریکایی که مشغول آموزش و آماده سازی عراقی ها برای پاسداری از مرز هستند می گویند که ثابت شده است که این کار دشوار است زیرا به گُردانِ پاسدار مرز توجه کمتری می شود به نسبت ارتش عراق و یا پلیس این کشور.

با این که گروهان مرزی مانند پلیس در دانشکده افسری تربیت می شود ولی افرادش حقوق کمتری دریافت می کنند و از پشتیبانی ضعیف تری برخوردارند، اغلب از نظر سوخت، مهمات و قطعات یدکی در مضیقه اند.

هرچند سربازان امریکایی می گویند که تنها برای کمک و رایزنی در مرز حضور دارند، ولی بدون وجود نیروهای عراق به گشت مرزی می روند؛ بی هیچ تطبیقی با انضباط و مهارت های نظامی عراقی ها.

نیروهای ایالات متحده آمریکا عمدتا نگران جنگ افزارهای قاچاق شده از سوی ایران هستند که علیه نیروهای آمریکایی استفاده می شود. آنها اذعان می کنند بارها هنگام توقیف انبارهای مخفی جنگ افزار قاچاق در عراق به سرنخ هایی مشکوک برخورده اند که نشان از سرچشمه گرفتن آنها از شمال (و از ایران )دارد.

وقتی مواد منفجره ای به همراه این جنگ افزارها یافت نشد، چند فرضیه قوت گرفت: این سلاح ها می تواند به وسیله الاغ های تربیت شده برای این منظور قاچاق شده باشد- و یا از دالان های پنهانی برای این کار بهره گرفته شده است.

سرهنگ جرارد می گوید: "بله، به اینجا سلاح قاچاق می شود، در طول ۱۰ ماهی که در اینجا بوده ام نه من و نه عراقی ها حتا به یک نمونه مواد منفجره -به اندازه ای قابل توجه- در میان جنگ افزارهای پیدا شده در مرز بر نخورده ایم. مامور اطلاعات بر می گردد و به خط جدا کننده نگاه می کند. از آن سوی کانال، برج دیده بانی ایران پیداست. محدوده گسترده و خالی مرز را با دست نشان می دهد.

ادامه می دهد: "ولی پس از اتمام کار، دور شدن دشوار نیست و اصلا- حتا لازم نیست که دالانی حفر شود."

عکس ها اختصاصی نیویورک تایمز: تصویر: سربازان کشیک عراقی در برج دیده بان مرزی شوالحال- مرز ایران و عراق. آموزش عملی به سربازان عراقی برای پاسداری از مرز در شمار آخرین ماموریتهای گردان امریکایی است.

عکس دیگر: سرباز امریکایی در حال اسکن کردن عنبیه چشم ایرانیانی که از مرز شلمچه وارد خاک عراق می شوند. اسکن بر روی تمام مردان ایرانی (۱۸-۴۰) ساله در سن قانونی ارتش انجام می شود.


 


به رغم بالاگرفتن تنش لفظی میان تهران و واشینگتن، جمهوری اسلامی می گوید گروهی که اقدام به عملیات تروریستی درون ایران کرده، سالهاست در دومین شهر بزرگ آمریکا فعالیت دارد.

جمهوری اسلامی گروهی به نام تندر را متهم کرده که از شهر لس آنجلس، عملیاتی از جمله بمبگذاری های سال ۲۰۰۸، دو سال پیش را که در آن ۱۴ تن کشته شدند، هدایت کرده اند. مقامات جمهوری اسلامی در دیدارهای کوتاهی که با مقامات و دیپلمات های آمریکایی داشته اند، هربار به این مسئله اشاره کرده اند.

آقایانی که این گروه را رهبری می کنند، دو نفر هستند و تشکیلات رسانه ای در شهر لس آنجلس دارند. به گفته آنها، تندر گروه تروریستی نیست و وزارت خارجه آمریکا هم این گروه را در فهرست گروه های تروریستی قرار نداده است. تندر اما می گوید شماری مردان مسلح دارد که خواهان تغییر رژیم هستند و قصد دارند نظام جمهوری اسلامی را به یک نظام پادشاهی سکولار تغییر دهند. این گروه در صفحه معرفی خود در فیس بوک نوشته:«سرنگونی نظام اسلامی، از هر راهی که ممکن است».

ایمان عفار، سخنگوی این گروه در لس آنجلس می گوید هیچکاری با اقدام نظامی ندارند. وی می گوید:«ما سرباز نیستیم. ما فقط در شبکه تلویزیونی و رادیویی خود، آنچه در ایران می گذرد و فعالیت های تندر را بازگو می کنیم.»

برای دو کشوری که روابط دیپلماتیک ندارند و همان رابطه نداشته هم زیر سایه پرونده اتمی جمهوری اسلامی دچار تنش است، بحث این گروه در حاشیه قرار می گیرد. کارشناسان و تحلیلگران امور ایران این گروه را دارای نقش عمده نمی دانند و می گویند برنامه ای که دنبال می کند هم افراطی است و هم با واقعیت همخوانی ندارد.

جمهوری اسلامی اما می گوید تندر یک گروه تروریستی است که در آوریل ۲۰۰۸ در جنوب ایران در یک بمبگذاری در مسجد دست داشته که در آن ۱۴ تن از جمله دو کودک کشته شدند. هرچند تندر مسوولیت این حمله را به عهده گرفته اما می گوید هدف یک تاسیسات نظامی بوده و نه مسجد و در این عملیات، ۲۴ نظامی کشته شدند و هیچ غیرنظامی کشته نشده است.

جمهوری اسلامی همچنین تندر را مسوول ترور یک دانشمند هسته ای در تهران در ماه ژانویه معرفی کرده است. آقای عفار می گوید تندر فرد یاد شده را نکشته است. پس از آن حادثه جمهوری اسلامی از طریق سوییس، از آمریکا درخواست کرد سران گروه تندر را به ایران تحویل دهد.

جی پی کراولی، سخنگوی وزارت خارجه این اتهام را رد می کند. وی در ماه ژانویه گفت:«این اتهام که یک گروه در آمریکا مسوول کشتار در ایران باشد، باورکردنی نیست.»

آقای عفار می گوید به جز سازماندهی برای حمله در ایران، او و جمشید شرمهد، که مدیر رادیو و تلویزیون تندر در لس آنجلس است، این دو از امکان تلافی ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی، در هراس هستند. دو بار به دفتر آنها در لس آنجلس در سال گذشته دستبرد زده شده و سال گذشته، مردی در لس آنجلس به اتهام این که قصد داشته برنامه ریزی برای قتل آقای شرمهد را سازماندهی کند، محکوم شد.

نام این مرد، محمد صادق نیا بود که در دادگاه هرگونه ارتباط با دولت جمهوری اسلامی را تکذیب کرد و وکیلش گفت موکلش آدم کش مزدبگیر نیست. وکیل او که نامش مایکل زیمبرت است، گفت که موکلش «مست بوده و مزخرف گفته است.»

آقای عفار می گوید به باور او، خطر در لس آنجلس به طور جدی متوجه اعضای تندر است و می افزاید:«نظام جمهوری اسلامی ما را به عنوان دشمن شماره یک خود می شناسد.»

مشخص نیست که واقعا تندر چقدر جدی است و یا چه کسی آن را رهبری می کند. آقای عفار می گوید این گروه حدود ۱۰۰ هزار تن عضو درون آمریکا دارد اما برخی تحلیلگران مسائل ایران می گویند شاید چندصد نفر بیشتر عضو این گروه نباشند.

برای چند سال، این گروه که نامی دیگر با عنوان انجمن پادشاهی ایران دارد، به نظر می رسید تحت رهبری فرود فولادوند در لندن باشد. آقای فولادوند از لندن برنامه تلویزیونی داشت و حتی اعتراض ها و برخی تظاهرات در اروپا سازماندهی می کرد. از جمله در سال ۲۰۰۵ که جلوی یک پرواز لوفتانزا را گرفتند تا به خواسته های آنها توجه شود.

آقای فولادوند سال ۲۰۰۷ لندن را ترک کرد و در سال ۲۰۰۸ برنامه اش متوقف شد. آخرین بار در حوالی مرز ایران دیده شده و گفته می شود ممکن است دستگیر شده، به زندان افتاده و یا حتی کشته شده باشد. آقای عفار می گوید فولادوند آزاد بوده ولی به دلایل امنیتی، مخفیانه فعالیت می کرده است.

از آن زمان به بعد و آنگونه که آقای عفار می گوید، این تشکیلات هیچگونه رهبر مشخصی ندارد.«ما رهبری نداریم و جوانان ایران خود جریان را پیش می برند و ما از آنها حمایت می کنیم.»

این گروه در لس آنجلس که شهر ایرانیانی است که پس از انقلاب راهی آمریکا شده اند، برنامه تلویزیونی دارد. در حال حاضر ایرانیان لس آنجلس از نظام اسلامی در ایران حمایت نمی کنند ولی درون خود نیز تفاوت های زیادی شاهد هستند. برخی خواهان بازگشت پادشاهی هستند، برخی دیگر خواهان نوعی دموکراسی غربی در ایران هستند.

گروه تندر محور مذاکرات مقامات ایرانی و دیپلمات های آمریکایی در جریان مذاکره بر سر رضا تقوی بوده است. تقوی یک بازرگان ۷۰ ساله در اورانج کانتی کالیفرنیا است که در سال ۲۰۰۸ در جریان دیدار از خانواده اش در ایران، به اتهام بمبگذاری دستگیر شد. مقامات رسمی ایران می گویند آقای تقوی ۲۰۰ دلار به گروه تندر برای فعالیت در ایران داده است. آقای عفار و خانواده تقوی می گویند او هیچ ارتباطی با گروه تندر ندارد.

وکیل آقای تقوی، پیر پراسپر در جریان مذاکرات ماه گذشته اش در تهران که به همراه یک دیپلمات سابق زمان دولت بوش به تهران رفته بود، گفت که مقامات جمهوری اسلامی، بحث گروه تندر را پیش کشیده اند. آقای پراسپر می گوید مقامات تهران خواسته اند اقدامات مناسب علیه گروه تندر برداشته شود. وی می گوید:«آنچه واضح بود، این بود که ایرانی ها نگران تندر هستند و این گروه را یک گروه تروریستی می دانند.»

مقامات ایرانی در دفتر سازمان ملل، حاضر به اظهار نظر نشدند.

قدم بعدی که آمریکا ممکن است بردارد، مشخص نیست. تعریف از فعالیت تروریستی برای دولت ها کار دشواری است. جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل می گوید:«آمریکا باید با تمامی اشکال تروریسم مخالفت کند که فعالیت گروه هایی را دربر می گیرد که مردم غیرنظامی و بی گناه را هدف قرار می دهند. این معنایش این نیست که گروه هایی که در تلاش برای براندازی نظام های اقتدارگرا هستند، تروریست به حساب می آیند.»

تحلیگران امور ایران می گوید دولت جمهوری اسلامی از این رو انگشت روی گروه تندر گذاشته که برای آنها مناسب است. کریم سجادپور از مرکز صلح کارنگی می گوید:«ایران دلش می خواهد ناآرامی های داخلی را گردن نیروهای خارجی بیاندازد.»

عکس از: David McNew برای The Wall Street Journal


 


روز یکشنبه چهار مرد و یک زن در زندان اوین به دار آویخته شدند. این افراد از قرار در سازمان های دولتی و نیز یک خط انتقال گاز به ترکیه بمب منفجر و اسلحه قاچاق کرده اند. به گزارش رسانه های ایرانی به این عده اتهام محاربه با خدا هم زده شده است. این اتهام که مجازات مرگ براساس آن صادر شده در قاعده به اعضای گروه های مستقر در خارج مانند مجاهدین خلق زده می شود یا به سازمان هایی که از حقوق اقلیت هایی مانند کردها دفاع می کنند.

بنابر اعلام دادستانی تهران سه نفر از این میان، فرزاد کمانگر و علی حیدریان و فرهاد وکیلی، و نیز شیرینِ علم هولیِ ۲۸ ساله از اعضای گروه چریکی کردِ پژاک بوده اند. اما مهدی اسلامیانِ ۳۰ ساله اهل شیراز است و گفته می شود در بمب گذاری در مسجدی در شیراز در آوریل ۲۰۰۸ دست داشته است، در این حمله ۱۴ نفر جان باختند. برادرِ اسلامیان و دو نفر دیگر به همین اتهام در بیش از حدود یک سال پیش اعدام شده بودند. به اینها اتهام زده شده بود عضو یک گروه سلطنت طلب بوده اند.

به گزارش سازمان های حقوق بشر، کمانگر و علم هولی در زندان زیر شکنجۀ شدید قرار داشته اند. وکیلِ کمانگر بعد از صدور حکم اعدام در دادگاه اول در فوریه ۲۰۰۸ گفت در پرونده هیچگونه دلیلی که موارد کیفرخواست را ثابت کند وجود نداشته است. به گفتۀ این وکیل محاکمۀ غیرعلنی پنج دقیقه طول کشیده و قاضی علت صدور حکم را بیان نکرده است. به گزارشِ عفو بین الملل، بعد از آخرین اعدام ها در ایران هنوز ۱۴ کرد از جمله یک زن، منتظر صدور حکم اعدام خود به اتهام ارتکاب به جرم سیاسی هستند.

از گزارش رسانه های ایرانی معلوم می شود عملیاتِ چریکی پژاک (حزب حیات آزاد کردستان) برای نیروهای حکومتی دشواری ایجاد کرده است. این گروه که پایگاهش در شمال عراق است نیروهای امنیتی را از سال ۲۰۰۶ درگیر نبردهای مسلحانه کرده است. در سپتامبر گذشته نمایندۀ کردستان در مجلس خلبرگان و در ژانویۀ سال جاری یک دادستان به قتل رسیدند. در سه هفتۀ گذشته ۸ شورشی و ۳ سپاهی پاسدار کشته شده اند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته