
کلمه : بعد از گذشت بیش از چهار ماه از دستگیری احسان عبده تبریزی ، فرزند حسین عبده تبریزی (دبیرکل اسبق بورس تهران و همچنین مدیرمسوول روزنامه توقیف شده سرمایه) خانواده وی موفق شدند که پنج شنبه گذشته با او ملاقات داشته باشند .
به گزارش کلمه ،روز پنج شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه عبده تبریزی و همسرش موفق شدند که فرزندشان را پس از چهار ماه از نزدیک ببینند . هر چند این دیدار از پشت شیشه های کابین سالن ملاقات زندان صورت گرفت ، اما این دیدار برای خانواده سه نفری عبده تبریزی ، یک غنیمت بود .
احسان عبده تبریزی حدود ۵۰ روز را در سلول انفرادی گذرانده و هم اکنون در یکی از سلول های بند ۲۰۹ با دو نفر دیگر به سر می برد . خانواده اش می گویند که فرزندشان به شدت لاغر شده ، اما از روحیه خوبی برخوردار است .
بیش از چهار ماه پیش احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان زمانی که خواستار استفاده از فرصت تعطیلات کریسمس برای دیدار خانواده خود بود و به ایران بازگشت ، در فرودگاه امام خمینی (ره) پاسپورتش توقیف و سپس بازداشت شد.
حسین عبده تبریزی پدر احسان یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد است و بارها با نقدهای جامع در روزنامه سرمایه واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاد دانی بود که در نامه هایی سرگشاده رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.
کلمه:خانواده معلمان زندانی امروزجمعه ۱۷ اردیبهشت ماه به درب زندان اوین مراجعه کردند تا با فر زندان وهمسران خود ملاقات داشته با شند.
بر اساس گزارش رسیده به کلمه ، متاسفانه معلمان زندانی آقایان داوری، هاشمی ، بهشتی، باغانی همچنان ممنوع الملاقات هستند و دراین راستا هیچکس پا سخگو نیست.خا نوا دهای این معلمان در بند نیز همچنان سر گر دانند.
فرزندان خرد سال معلمان زندانی در حا لی که بعضا شاخه های گل با خود آورده بودند تا به پدران دربند خود اهداه کنند ، بعد از ساعتها سر گردانی شا خه های گل را در کنار دیوارهای قطور زندان اوین گذاشتند وبه خا نه بر گشتند چراکه باز ندا آمد که سفیران فرهنگ ودانش کشورهمچنان ممنو الملاقات هستند.
کلمه:محمدجواد لاریجانی، در نخستین کنگره ملی علامه امامی مازندرانی درشهرستان بابل با بیان اینکه ولایتدارای دو مبنای اصول و فروع دین است گفت: جنبه عملی ولایت بسیار حائز اهمیت است که در گذشته مغفول بوده است.
به گزارش ایلنا دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه شروع انحرافات پس از دهمین دوره رریاست جمهوری را از دور دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دانست و خاطر نشان کرد: در آن دوره عدهای آمدند و گفتند این طور نمیتوانیم همانند کشورهای دیگر پیشرفت کنیم چون اسلام برای زندگی خصوصی است و ما باید حکومتمان را سکولار قرار دهیم.
وی با بیان اینکه وقتی انقلاب اسلامی ایران پیروز شد دشمنان بیان میکردند روحانیت نمیتواند مملکت را هدایت کند گفت: در حالی که در طول سی سال گذشته روحانیت در تمامی عرصههای مدیریتی و اجرایی نقش آفرین بوده و خدمات بسیار زیادی را به جامعه ارائه کرده است.
وی ادامه داد: دشمنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی میگفتند نظامی که بر پایه اسلام و روحانیت شکل گرفته حکومتی خواهد بود که فاقد توانایی است و اینگونه مسائل نیز پس از انقلاب اسلامی در زمان دوم خرداد با پول بیتالمال بیان میشد؛ ولی امروز همان دشمنان میبینند ایران اسلامی به عنوان یک قدرت برتر منطقهای نقش آفرینی میکند.
لاریجانی تشخیص ملاکهای ولایت را از دیگر ملاکهای بیان شده در بحث ولایت عنوان کرد و افزود: تشخیص مصداق در مساله ولایت نیز اهمیت ویژهای دارد که در همین مورد افرادی هستند که مساله ولایت را به راحتی بیان میکنند و حتی قبول هم دارند؛ اما مصداق آن را به خوبی نمیشناسند.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه با بیان اینکه دشمن هیچگاه به مرزهای ما حمله نخواهد کرد گفت: دشمن به دنبال تضعیف جایگاه ولایت است و به این جایگاه حمله می کند و اینجاست که نقش حصون اسلام با اهمیت است.
لاریجانی در ادامه با بیان اینکه در بیش از ۹۰درصد احادیث به مساله ولایت اشاره شده افزود: شاخصههای سیاست بحث ولایت است.
وی با اشاره به اینکه در بحث ولایت که از هدایتهای الهی مجموعا چهار مورد استنباط صورت میگیرد خاطر نشان کرد:محور اول این است که ولایت را بدانیم یعنی مبنای مشروعیت سیطره را در حکومت درک کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود انحراف را چالش بزرگ جامعه ما عنوان کرد و گفت: علمای دین که به عنوان برج باروی دین هستند در مبارزه با انحراف وظیفه سنگینی دارند.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه با اشاره به مصداقهای بازر انحراف در اوایل پیروزی انقلاب گفت:در آن زمان بچه مسلمانها دو گروه بودند یکی طرفدار اندیشههای حضرت امام و دیگری طرفداران اندیشه افرادی نظیر مرحوم بازرگان و شریعتی بودند که آنها اعتقاد داشتند دین باید همراه با مبارزه و علم همراه باشد.
لاریجانی با اشاره به اینکه طرفداران دین همراه با مبارزه موافق اسلام منهای روحانیت بودند خاطر نشان کرد: آنها همانند شریعتی معتقد بودند که اسلام متولی نمی خواهد همانند شریعتی که برای فقه ارزشی قائل نبود.
وی با تاکید بر اینکه روحانیت نظام اسلامی با روحانیان مسیحی کاملا متفاوت هستند بیان داشت: روحانیت ما مردمی است و از بطن مردم برخواسته است.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه اسلام منهای روحانیت را زمینه ایجاد انحرافات دانست و تصریح کرد: با حذف روحانیت دین نیز حذف خواهد شد.
لاریجانی در ادامه به انحرافات ایجاد شده پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اشاره کرد و ادامه داد: متاسفانه کسانی که در جبهه و جنگ حضور داشتند و خدمات بسیاری نیز در طول دوران انقلاب از خود نشان دادند دچار انحراف شدند و آرام آرام نیز به نفاق رسیدند و به بهانه انتخابات از پشت به نظام خنجر زدند که با این اقدام همان جریان منافقان ابتدای انقلاب تکرار شد.
لاریجانی شروع انحرافات پس از دهمین دوره رریاست جمهوری را از دور دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دانست و خاطر نشان کرد: در آن دوره عدهای آمدند و گفتند این طور نمیتوانیم همانند کشورهای دیگر پیشرفت کنیم چون اسلام برای زندگی خصوصی است و ما باید حکومتمان را سکولار قرار دهیم.
وی ادامه داد: حزب کارگزاران سازندگی اظهار میکرد ما بچه مسلمانهایی هستیم که طرفدار نظام سکولار هستیم که این افراد همانند همان بچه مسلمانهای قبل از انقلاب بودند که منافقین را تشکیل دادند.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در ادامه افزود: در زمان امام خمینی (ره) همین آقای موسوی طرفدار فقه پویا بود که تاکید میکرد این فقه نباید در قوانین ما بیاید که امام (ره) گفتند فقه ما سنتی و جواهری است.
وی با بیان اینکه امروز غربی ها جهان گشایی لیبرال را دارند دامن میزنند گفت: این اقدام غربیها عین همان مارکسیستها است.
به گزارش ایلنا، محمد جواد لاریجانی همچنین در جمع فرمانداران و اعضای ستادی استانداری مازندران گفت:راهی که ایران برای دستیابی به انرژی هستهای گذرانده است طولانی بود چون با به دنبال تهیه سوخت و استفاده علمی بوده است.
وی به ضرورت استفاده ایران به انرژی هستهای با محوریت علمی اشاره کرد و گفت: ممانعت کشورهای غربی به دلیل این است که میخواهند ایران به آنها وابسته باشد.
دبیر ستاد حقوق بشر و مشاوره امور بینالملل رئیس قوه قضاییه یادآور شد: بسیاری از کشورهای جهان سوم هنوز به انرژی هستهای دست نیافتند اما جمهوری اسلامی به عنوان یکی از کشورهایی که در برابر غربیها برای به دست آوردن حقش تلاش کرده است.
لاریجانی با تعبیر این نکته که پای ایران در این بخش ضعیف نیست، افزود: غرب در صورتی به ایران میگوید که ما به شما انرژی میدهیم در حالی که در بسیاری از کشورهای دیگر که سیاستهای اسلامزدایی را به شدت پیگیری کرده است، این انرژی را در اختیار آنها قرار نمیدهد.
وی ادامه داد: نخستین بار است که ایران از تشکیل مونوپلی در بخش انرژی هستهای خطرناک و ذلتبار جلوگیری کند که حضور و سخنرانی احمدینژاد در نیویورک بسیار خوب و حساب شده بود.
لاریجانی یادآور شد: برنامههای هستهای ایران از لحاظ فنی بسیار جلوتر از هند و پاکستان است که برخی از دوستان میدانند که راه و برنامههای ایران در بحث انرژی هستهای از لحاظ فنی بسیار پیشرفته است.
وی با دفاع از عملکرد احمدینژاد در مجامع بینالمللی تصریح کرد: حیف است که رئیس جمهوری فقط دو دوره است چون عملکرد احمدینژاد در این دوره بهتر از دوره قبل بوده است.
لاریجانی با تعبیر این نکته که پای ایران در این بخش ضعیف نیست، افزود: غرب در صورتی به ایران میگوید که ما به شما انرژی میدهیم در حالی که در بسیاری از کشورهای دیگر که سیاستهای اسلامزدایی را به شدت پیگیری کرده است، این انرژی را در اختیار آنها قرار نمیدهد.
گزارش مرتبط
گروه حاکم بر دولت، چه رویایی در سر دارد؟+
کلمه:محمود احمدی نژاد گفت: آقای اوباما بزرگترین و آخرین شانس آمریکا برای ایجاد تغییر واقعی و اصلاح چهره آمریکا در جهان است و اگر از این فرصت به خوبی استفاده نشود، دیگر چنین موقعیتی تکرار نخواهد شد.
به گزارش ایلنا، محمود احمدینژاد در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز در پاسخ به سوالی در خصوص دلایل اصلاح ساختار آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: یکی از اشکالات ان پی تی که باید اصلاح شود این است که این مرکز بینالمللی بعضا به جای اینکه جلوی تولید بمب اتم را بگیرد، برای اعضای فاقد بمب مزاحمت ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران تولید سوخت ۲۰ درصد را با اعلام قبلی به آژانس بینالمللی انرژی هستهای آغاز کرده است ، خاطر نشان کرد: هیچ موضوع مبهمی در فعالیتهای هستهای ایران وجود ندارد و دوربین های آژانس بینالمللی اتمی در تمام مراکز هستهای مستقر هستند.ایران در برنامه هستهای خود مطابق قوانین عمل کرده و تخلفی هم مرتکب نشده است.
رییس دولت گفت: شرایط کنونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهگونهای است که ظاهرا هر کس بخواهد از حقوق قانونی استفاده کند با موانع گوناگونی مواجه است اما در صورتی که غیر قانونی عمل شود هیچ مانعی وجود ندارد .وجود این اشکالات ضرورت ایجاد اصلاح در این سازمان را افزایش داده است .اینکه تاکنون چندین نشست برای اصلاح “ان.پی. تی” برگزار شده، نشاندهنده نقص آن است .
احمدینژاد در پاسخ به سوالی درباره جلوگیری از نصب دوربینهای آژانس بینالمللی اتمی در مراکز نظامی خاطر نشان کرد : نصب دوربین توسط آژانس تابع مقررات است و باید طبق قانون نصب شود .آژانس نمیتواند در هر نقطهای که علاقه داشت، دوربین نصب کنند. طبق قانون این دوربینها باید فقط در مراکز هستهای نصب شود، در مراکز هستهای هم در محلهای خاصی باید نصب باشد تا مزاحم کارکردهای روزمره و عادی نشود.
وی افزود: اینکه ادعا میشود دوربینهای آژانس نصب نیست، پس چگونه آژانس از کوچکترین فعالیتهای هسته ای ما مطلع است و روزانه روند تولید سوخت۲۰ درصدی ایران را گزارش میکند.
احمدینژاد تصریح کرد: آژانس حق دخالت در صنایع موشکی و فعالیتهای هوا فضای هیچ کشوری را ندارد. در “ان پی تی” هم هیچ حقی در این باره بر عهده آژانس گذاشته نشده است .اینها همه اشکالات ان پی تی است که باید رفع شود .
رییس دولت در پاسخ به سوال خبرنگار نیویورک تایمز مبنی بر اینکه خیلیها ان پی تی را موفق میدانند و از عملکرد آن راضی هستند گفت : اینکه میگویید خیلیها از عملکرد ان پی تی راضی هستند، تعجبآور است البته چند کشوری که سلاح هستهای دارند، راضی هستند . اما ۱۱۸ کشور عدم تعهد رسما در جریان کنفرانس بیانیه دادند و در سخنرانیهای خود اشکالات ان پی تی و عملکرد آژانس را مطرح کردند. آیا این میتواند به معنای رضایت باشد؟ حتی خیلی از کسانی که عضو گروه «نم» هم نیستند در اطلاعیه و سخنرانیهای خود درباره عملکرد ان پی تی موضع گیری کردند . واقعیت این است که اکثریت کشورها از ان پی تی و عملکرد آن اراضی نیستند به همین خاطر است که کنفرانس بازنگری برگزار شده است. پیشنهاداتی فراوانی هم که برای اصلاح آن رسیده، بهترین سند برای ناموفق بودن ان پی تی و ضرورت ایجاد اصلاح در آن است.
وی تصریح کرد : نباید بعضیها در برابر اصلاح ان پی تی مقاومت کنند بلکه همه باید کمک کنند تا اشکالات آن رفع شود و این به نفع بشریت است .
احمدینژاد در پاسخ به سوالی در خصوص علت استفاده ایران ازتجهیزات پیشرفته درتاسیسات هستهای گفت: استفاده از دستگاههای پیشرفتهتر سرعت و کیفیت فعالیتها را افزایش میدهد به همین خاطر بدنبال استفاده از سانتریفیوژهای جدید در مراکز هستهای خود هستیم.
رییس جمهور در پاسخ به اینکه آیا سانتریفیوژهای قدیمیتان مشکل داشتند، اظهار داشت :اینکه امروز مردم خودرو مدل ۲۰۱۰ سوار میشوند دلیل بر اشکال خودروهای ۲۰۰۵ نیست.البته ماشینهای جدید توانایی و قابلیتهای بیشتری دارند که استفاده از آن را ضروری میسازد. درباره سانتریفیوژها هم همین موضوع صدق میکند.
وی در پاسخ به اینکه چرا ایران به جای اینکه این همه وقت بر سر مسایل هستهای بگذارد روی نفت و گاز و صادرات آن سرمایه گذاری نمیکند ،گفت: آمریکا هم نفت دارد پس چرا از انرژی هستهای استفاده میکند ؟ آمریکا ذخایر عظیمی در آلاسکا دارد که از آنها بهرهبرداری نمیکند.هر کشوری حق دارد که از انرژیهای گوناگون استفاده کند .ماده ۴ ان پی تی هم صراحت دارد که همه کشورها میتوانند از انرژی هستهای استفاده کنند. این حق همه کشورهاست، کسی نمیتواند درباره این حق از کسی سوال کند.
وی گفت: انرژی هستهای کاربردهایی دارد که سوخت فسیلی فاقد آن است. تولید رادیو داروها ، ضد عفونی محصولات کشاورزی و اصلاح بذر و تولید اشعهها برای شناخت بیماریها از جمله کاربردهای انرژی هستهای است که سوخت فسیلی در این زمینه هیچ کارآیی ندارد. ضمن اینکه انرژی هستهای هزینهاش کمتر از انرژی فسیلی است .
احمدینژاد درباره ارزیابی خود از اقدام آمریکا در کاهش بمبهای اتمی اش از ۳۰ هزار به ۵۱۰۰ بمب، خاطر نشان کرد : اگر این موضوع واقعیت داشته باشد گام مثبتی به شمار میرود اما نکته اینجاست که هیچ سازمان مستقلی در این باره نظارت نکرده و گزارشی ارایه نشده است چرا که هیچ نظارتی بر فعالیتهای هستهای آمریکا وجود ندارد. خودشان اعلام کردهاند که بمبهای خود را به حدود ۵ هزار عددکاهش دادهاند، چه کسی میتواند این مساله را ثابت کند ؟ در حالی که ۴۰ – ۵۰ سال است که بحث خلع سلاح مطرح است به یکباره دیروز این بحث مطرح شده است ضمن اینکه وجود حتی یک بمب اتم هم خطرناک است و امیدواریم به روزی برسیم که حتی یک بمب اتم هم در دنیا وجود نداشته باشد.
وی تصریح کرد: امیدواریم روزی آژانس بینالمللی انرژی هستهای بر فعالیتهای هستهای آمریکا هم نظارت کند و گزارشات مستندی در این باره ارایه دهد.
رییس دولت اظهار داشت: در اختیار داشتن بمب اتم بیش از همه به ضرر مردم آمریکااست چرا که در هر کشوری که بمب اتم انبار شده باشد، اگر اتفاقی در نگهداری آن بیفتد مردم آنجا آسیب خواهند دید.
وی در پاسخ به این سوال نیویورک تایمز مبنی بر مفقود شدن یک تاجر آمریکایی در جزیره کیش اظهار داشت : البته مطابق نامه رسمی دولت آمریکا وی مامور FBA بوده است و خانوادهاش هم همین مساله را تایید کردند، مطابق اطلاعات ما این شخص از کیش خارج شده است و برای روشن شدن هر چه بیشتر این مساله هم خواستار تشکیل کمیته مشترک اطلاعاتی شدیم تا نسبت به پیدا کردن وی در سایر کشورها اقدام شود .
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره سرنوشت سه آمریکایی که به صورت غیر قانونی وارد مرزهای کشورمان شده بودند گفت : پرونده این افراد در اختیار دستگاه قضایی است و دستگاه قضایی در ایران مستقل عمل میکند. ضمن اینکه امروز دستگاه قضایی و مردم ما نگران سرنوشت هفت شهروند ایرانی هستند که در زندانهای آمریکا به سر میبرند.این افراد ایرانیانی هستند که نه در مرزهای کشور آمریکا بلکه در کشور ثالثی توسط آمریکا دستگیر شده اند. امیدواریم همه زندانیان آزاد شوند و از اینکه کسی زندانی باشد ،خوشحال نیستیم.
احمدینژاد در پاسخ به سوالی درباره اوضاع داخلی ایران اظهار داشت: بالاترین حد آزادی در ایران است.امروز مردم ایران بسیار بسیار قویتر از ۱۰سال پیش روی آرمان های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایستادهاند. اینکه ۸۵ درصد در انتخابات شرکت کردند و بالاترین رکورد مشارکت در تاریخ دمکراسی را به نمایش گذاشتند، نشان دهنده این است که مردم طرفدار انقلاب هستند.نسل امروز هم انقلابیتر از نسل گذشته در صحنه حضور دارند.
وی خاطر نشان کرد : فکر میکنم بیش از اینکه به فکر سایر کشورها باشید، باید نگران آینده آمریکا و مردم این کشور باشید.
کلمه:رئیس سازمان سنجش گفت: باتوجه به احتمال وقوع زلزله و نیاز مبرم به افزایش ظرفیت کارشناسی ارشد، کاهش ظرفیتهای دوره کارشناسی دانشگاههای تهران در کنکور امسال لحاظ میشود.
محمدحسین سرورالدین در گفتوگو با ایلنا، با بیان این مطلب، گفت: کم کردن ظرفیتهای کارشناسی در کلانشهرها در کنکور امسال اتفاق میافتد و اکنون در حال بررسی است.
وی افزود: این کاهش محتمل است، اما به چه شدت و ضعفی مشخص نیست و پس از بررسیهای کارشناسی، قطعا اعمال میشود.
رئیس سازمان سنجش همچنین ضمن تکذیب شایعه کم شدن ظرفیت دانشگاه تهران، گفت: تنها ظرفیت دانشگاه تهران جابهجا میشود، یعنی از ظرفیت کارشناسی کاسته و به ظرفیت تحصیلات تکمیلی افزوده میشود.
محمدحسین سرورالدین با اشاره به اینکه طبق مصوبات باید ۲۰ درصد خروجی کارشناسی به مقطع کارشناسی ارشد راه یابد، گفت: بنابراین در چند سال اخیر به دانشگاههای مادر که فقط شامل دانشگاههای تهران نمیشود، ابلاغ شده که مقطع کارشناسی خود را توسعه ندهند و امکانات خود را برای توسعه ظرفیت مقطع تحصیلات تکمیلی بهکار گیرند.
وی افزود: امسال نزدیک به ۹۰۰ هزار نفر در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کردند و در نهایت تنها ۹۰ هزار نفر برای این مقطع پذیرش میشوند که بسیار کم است، به همین دلیل نیاز شدید نسبت به افزایش ظرفیت تحصیلات تکمیلی احساس میشود و دانشگاههای تهران با توجه به اینکه عموما دانشگاههای برخوردار هستند، برای توسعه تحصیلات تکمیلی باید پیشرو باشند.
او تاکید کرد: در تهران و دیگر کلانشهرها که امکان برگزاری دورههای تحصیلات تکمیلی را دارند بهطور کلی ظرفیت تغییر نمیکند بلکه از مقطعی به مقطع دیگر تغییر مییابد و به جای آن شهرستانهایی که نمیتوانند دورههای تحصیلات تکمیلی داشته باشند، ظرفیت کارشناسی خود را افزایش میدهند، به این ترتیب ظرفیت تحصیلات تکمیلی بهطور جهشی افزایش مییابد.
رئیس سازمان سنجش با اشاره به احتمال وقوع زلزله در تهران، گفت: این مشکل خاص تهران است و همانطور که دولت رسما اعلام کرده و رئیس دولت هم بارها تاکید کرده مسئله بسیار جدی است و حفظ جان از وظایف شرعی است.
محمدحسین سرورالدین با تاکید بر اینکه دولت آنچه در توانش است را انجام میدهد، گفت: در ارتباط با دانشگاههای تهران هم همین که ظرفیت کارشناسی پایین بیاید بسیار حائز اهمیت است، زیرا دانشجویان کارشناسی دانشجویانی هستند که مجبور به سکونت دائم در طول دوران تحصیل در شهر محل تحصیلشان میشوند، اما در مقاطع کارشناسیارشد و بالاتر دانشجویان عموما در رفت و آمدند و ساکن محصل تحصیلشان نمیشوند.
کلمه:حسین کروبی از دیدار خانواده محمد داوری روزنامه نگاری که به دلیل تهیه فیلم و مدارک مربوط به تجاوزات جنسی در بازداشتگاه ها، زندانی شده است، با مهدی کروبی خبر داد و گفت: پدرم از نزدیک در جریان پرونده آقای داوری است و تا کنون بارها نسبت به وضعیت بازداشت و نگهداری این روزنامه نگار در زندان ابراز نگرانی کرده است، اما متاسفانه دستگاه قضایی کشور نه تنها از استقلال کافی برای بررسی پرونده زندانیان برخوردار نیست، بلکه از قدرت شنوایی لازم در برابر شکوایه مردم و دلسوزان کشور هم برخوردار نیستند.
داوری؛ از جمله دلسوزترین و با انگیزه ترین روزنامه نگاران
فرزند مهدی کروبی به جرس گفت: آقای داوری یکی از دلسوز ترین و با انگیزه ترین روزنامه نگارانی است که در سایت متعلق به آقای کروبی از آسیب دیدگان و شکنجه شدگان روزهای نخست دستگیری های پس از انتخابات ریاست جمهوری فیلم و گزارش تهیه می کرد اما متاسفانه پس از افشای مستندات تجاوز در برخی از بازداشتگاه ها توسط آقای کروبی، ابتدا به دفتر حزب اعتماد ملی ریخته اند و بعد از پلمپ حزب سپس به سایت آقای کروبی هجوم بردند . یعنی به جای رسیدگی به نکات مطرح شده توسط آسیب دیدگان و شکنجه شدگان، حتی روزنامه نگاری که مستندات همان زندانیان را ثبت و ضبط کرده بود را نیز به زندان انداخته اند.
فشار برای اقرار در تلویزیون
وی ادامه داد:گفته می شود فشارها بر روی آقای داوری که خودش از جمله معلمان و دلسوزان واقعی این کشور است و پیش از این نیز در جبهه و در دفاع از کشور و مردمش، زخمی شده بود، بسیار زیاد است تا در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ظاهر شود و بگوید همه فیلم هایی که در مورد تجاوز و شکنجه از زندانیان تهیه شد دروغ بوده است.
کروبی با بیان اینکه آقای محمد داوری تاکنون مقاومت کرده و تن به اعتراف ساختگی علیه خودش و انکار مستنداتی که از زندانیان تهیه می کرد، نداده است، گفت: آقای علیرضا بهشتی مشاور مهندس موسوی وقتی از زندان آزاد شد از روحیه بسیار بالای آقای داوری در اوین خبر داده بود.
روحیه بالای داوری
وی به نقل از مشاور میرحسین موسوی ادامه داد: آقای بهشتی می گفت که محمد داوری هر روز در سلول خودش ورزش می کرد و هنگامی که بازجو شاکی می شد با روحیه خیلی خوب به بازجو می گفت من هر روز باید ورزش کنم یا مرا در یک سلول بزرگتر قرار دهید و یا بگویید شرایطی فراهم کنند که هر روز از امکانات بهداشتی لازم و حمام برخوردار باشم.
کروبی با بیان اینکه روحیه این روزنامه نگار زندانی بسیار خوب و با انگیزه توصیف شده است، یادآورشد: همین نشان می دهد که آقای داوری با اعتماد و ایمان به حرفه خود از کسانی که می گفتند در زندان شکنجه شده اند، گزارش و فیلم تهیه می کرد، اما متاسفانه در برابر او کسانی ایستاده اند که ذره ای به حقوق اولیه یک کسی که زندانی است احترام نمی گذارند، برای همین شاهدیم که آقای داوری با گذشت هشت ماه، حتی از یک مرخصی کوتاه مدت هم برخوردار نبوده است.
شرایط دشوار خانوادگی داوری
وی با اشاره به شرایط دشوار خانوادگی این روزنامه نگار زندانی گفت: مادر محمد داوری پس از فوت پدر ایشان با مصیبت توانسته اند در شهرستان بجنورد فرزندش را بزرگ کند و حالا باید به کسانی که خودشان را صاحب کشور می دانند برای آزادی فرزندی که همه زندگی اش را وقف این کشور کرده است، اصرار کند.
تلاش کروبی برای پی گیری پرونده داوری
وی تصریح کرد: آقای کروبی تا کنون دیدارهای متعددی با مادر و برادر این روزنامه نگار زندانی داشته است و همانگونه که از سایر زندانیان دفاع کرده و در کنار آنان بوده است در مورد این زندانی و خانواده ایشان نیزهمه تلاش خود را به کار گرفته است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا آقای کروبی مشخصا با مسولان امنیتی و قضایی رایزنی و گفتگوهایی برای پیگیری وضعیت محمد داوری انجام داده است، یادآور شد: پدرم هیچ گونه ارتباطی با مسوولین امنیتی و قضایی کشور ندارد. آقای کروبی در کنار مردم و با مردم خواستار احیای حقوق از دست رفته زندانیان و آسیب دیدگان است. برای همین هم اخیرا تاکید کرده اند که قوه قضاییه مستقلی اساسا در کشور وجود ندارد که پیگیر وضعیت زندانیان باشد.
وی افزود: بنابراین فکر می کنم همانطوری که آقای کروبی اشاره کرده اند اگر ما قوه قضاییه مستقل داشتیم بی شک آقای داوری الان نمی باید به دلیل انجام رسالت روزنامه نگاری اش هشت ماه در زندان باقی بماند و تا این اندازه برای انکار مستندات تجاوز در زندان تحت فشار قرار بگیرد.
هیچ کس پاسخگوی ظلم نیست
وی همچنین با اشاره به اینکه آقای داوری به عنوان یک معلم از ادامه کار خود نیز باز مانده است، تاکید کرد: همکاران ایشان نیز بارها با آقای کروبی در این زمینه دیدار کرده اند و این جای تاسف دارد که هیچ کس در کشور پاسخگوی ظلمی که بر یک روزنامه نگار و یک معلم می رود، نیست؛ اما روحیه مقاوم آقای داوری و صبوری خانواده ایشان شاید کسانی را شرمنده کند .
کلمه:کانون نویسندگان ایران با صدور بیانیه ای ضمن اعتراض به تداوم سانسور کتاب در ایران، اقدامات دولت در نمایشگاه کتاب امسال را محکوم کرد.
متن این بیانیه بدین شرح است:
این که واژه یا واژههایی در محاق توقیف جان میبازند حدیثی چندان تازه نیست؛ این نیز که حاصل اندیشهی نویسندگان، شاعران، مترجمان، محققان، هنرمندان، و دیگر دستاندرکاران حوزهی رسانهها در فضای خوفآلود سانسور مجال ظهور پیدا نمیکند حدیثی مکرر است.
این که زحمات اهل فرهنگ و اندیشه، ناشران مستقل و تمامی گردانندگان حوزهی چاپ و نشر در آخرین مراحل ورود به بازار کتاب با خمیرشدن بر باد میرود، روندی است که در این دیار سابقهیی ننگین و طولانی دارد. این نیز که کتابخانهها مورد یورش قرار گیرند و فضای آشویتسوارِ کتابسوزان از بوی سوختگیِ کلمات پُر شود در ایران بیسابقه نیست؛ حتی گاه عاشقانِ کتاب برای نجات جان خود یا انسانهای دیگر به ناگزیر خود کتابهای خویش را به آتش کشیدهاند.
این که به کامپیوترهای ادارهی متولّیِ کتاب فرمان داده شود کلمات مجرم را شناسایی کنند دیری است که به عادت سانسورچیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شده است. این نیز روندی رو به فزونی است که چند سالی است نهتنها از حضور برخی از ناشرانِ مستقل در نمایشگاه کتاب جلوگیری میکنند، بلکه آنها را در چنان تنگناهای حرفهئی قرار دادهاند که شماری از این ناشران، برای تن ندادن به تهدید و توهین و تحقیر، عطای ورود به نمایشگاه کتاب و رویارویی با برگزارکنندگان آن را به لقایش بخشیدهاند و نامشان به خطی از خطوط قرمز وزارت ارشاد تبدیل شده است.
اما تازگی دارد که امسال در بیستوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب، که برگزارکنندگان آن در بوقهای تبلیغاتی خود صلای ترویج و توسعهی فرهنگِ کتابخوانی سر میدهند، گذشته از این که شماری از ناشرانِ سرشناس اجازهی ورود به نمایشگاه را پیدا نکردند و ورود برخی نیز مشروط و ملتزم پذیرفته شد، برگزارکنندگان نهتنها با ایجاد گشتهای نامحسوس و سانسورچیهای آنلاین فضایی رعبآور ایجاد کردهاند، که پا را از این فراتر نهاده و در آستانهی نمایشگاه کتاب در حرکتی بیسابقه پروانهی نشر تنی چند از ناشران را لغو و برخی از آنها را به مراجع امنیتی احضار کردند.
کانون نویسندگان ایران که بنا بر منشور خود آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثنا را حق مسلّم همگان میداند، فشار روزافزون بر ناشران مستقل را بهشدت محکوم میکند و نسبت به روند رو به افزایش سانسور، اختناق و سرکوب فرهنگی هشدار میدهد.
کلمه: لورا سکور خبرنگار نشریه آمریکایی “نیویورکر” گفتگویی با اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی نژاد ( و پدر عروس وی) ترتیب داده که متن آن توسط پارسینه منتشرشده است.
صبح دیروز فرصت کمیابی داشتم تا با مردی گفتگو کنم که خیلی ها او را دست راست و مورد اطمینان ترین مشاور رییس دولت ایران میدانند. او دوست قدیمی احمدی نژاد، فامیلی سببی، و از اعضای حلقه یاران اوست. هم مسلکی آن چنان نزدیک که دسته جدیدی در دسته حاکم بر ایران شکل داده. نام او اسفندیار رحیم مشایی است و در حال حاضر رییس دفتر رییس دولت ایران است.
او را که برای گفتگوهای این هفته سازمان ملل در مورد معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای به اینجا آمده بود در هتلی در نیویورک ملاقات کردم.مردی لاغراندام و ۴۹ ساله با موهای جوگندمی و ظاهری مصمم در حالیکه کت تیره و پیراهن راه راه بدون یقه ای پوشیده بود.
با رسیدن مترجم، من با در ذهن داشتن پاسخهای قبلی مشایی،پرسیدم که آیا او فکر میکند اسراییل دلیلی برای اینکه ایران را تهدیدی برای بقای خود بداند دارد یا نه.مشایی به من گفت افراد زیادی اند که دست به این تبلیغات می زنند که ایران قصد تهاجم به اسراییل را دارد.این فقط یک پروپاگاندای منفی است و حرف اشتباه و بی پایه ایست.
ایران دولت اسراییل را مشروع نمی داند اما این دلیل بر این نیست که بخواهیم قدمی علیه اسراییل برداریم.این فقط تفکر ماست.دولت اسلامی ایران راه حل دموکراتیکی برای مسئله اسراییل و فلسطین دارد.ما معتقدیم اگر به فلسطینی ها،کسانیکه در حقیقت ساکن این سرزمینند این حق انتخاب داده شود تا رژیم خود را تعیین کنند در ان صورت بدیهی است که،به طور طبیعی دیگر رژیم اسراییل دولت آن مردم نخواهد بود. افراد زیادی دست به این تبلیغات می زنند که ایران قصد حمله به اسراییل را دارد.
این فقط یک پروپاگاندای منفی و حرف اشتباه و بی پایه ایست.همیشه اسراییل کسی بوده که ایران و دیگر ملتهای منطقه را تهدید کرده است.همیشه این اسراییل بوده که به کشورهای همیسایه ش حمله کرده. هیچکس هرگز به اسراییل حمله نظامی نکرده است.ما معتقدیم رژیم اسراییل باید به این نقطه برسد که دارد اثرگذاریش را از دست میدهد.و نمی تواند برای ملتهای قدرتمند منطقه قانون تعیین کند.این هزینه زیادی برای آمریکا دارد.راه حل ما مطلقا” و تماما” دموکراتیک است.
-میخواهم به مسائل داخلی ایران برگردیم. دیشب در برنامه چارلی رز،آقای احمدی نژاد گفتند که اپوزیسیون در ایران آزادانه فعالیت میکند.و آنهایی که به زندان افتادند فقط کسانی اند که به تخریب اموال عمومی پرداختند.کسانی که شیشه ها را شکستند و ماشینها را آتش زدند.آیا این را مقارن با حقیقت میدانید؟
کاملا” صحیح است.در حقیقت افراد زیادی در زندان نیستند.صدها و هزاران نفر از مردمی که به خیابان ها امدند عقایدشان را بیان کردند.اگر قرار بود همه آنها را بگیریم که زندانها اینقدر جا نداشتند.معدودی که در زندانند کسانی اند که خرابکاری کردند، خشونت آفریدند و امنیت مردم را سلب کردند.
و هنوز گروه های بین المللی گزارش می دهند که ۳۸ ژورنالیست در زندانهای ایرانند و ۱۸ نفر دیگرشان نیز در مرخصی اند.اتهامات آنها هیچ ارتباطی با خرابکاری ندارد.چرا این افراد در زندانند؟
خرابکاری کردن فقط این نیست که شما خودت دست به بزهکاری بزنی.این افراد عملا” دیگران را به انجام خرابکاری تحریک کرده اند.ما هزاران ژورنالیست داریم که در زمینه های مختلف کار میکنند و هنوز فعالند و هرگز هم دست از کارشان نکشیده اند.اما آنها فضایی آفریدند که خشونت در آن غالب شود.
این که شما از آن صحبت می کنید یک جرم سیاسی است نه آتش زدن ماشین.شما می گویید این افراد به خاطر حرف هایشان…
در هر کشوری قوانینی وجود دارد.و مردم برای داشتن جامعه ای سالم باید از ان پیروی کنند. هیچکس به خاطر گفته هایش دستگیر نشده است اما افرادی بوده اند که کمپین های عظیم تبلیغاتی به راه انداختند تا مردم را تحریک کرده و در کشور هرج و مرج به راه بیندازند.به همین طریق آنها قصد خشونت آفرینی داشتند.البته جرمهای متفاوت مجازات متفاوتی دارند.این هم وظیفه دولت نیست بلکه وظیفه دستگاه قضایی است که قوه مستقلی محسوب میشود.
من فقط تلاش میکنم نظرم را بگویم.افرادی هستند که در فعالیتهای سازمان شده ای دخیلند.انها گروهای خاصی تشکیل داده و سعی کرده اند از شهرهای مختلف ماشین و چیزهای دیگر به تهران بیاورند و در انجا افرادشان را متمرکز کنند.همچنین کسانی وجود دارند که وابسته به این گروهها هستند و از طریق رسانه های عمومی به وظیفه شان عمل میکنند.اینها با کسانی که فقط ژورنالیستند فرق دارند.افراد زندانی شده بخشی از همان گروه های سازمان یافته هستند.طبیعتا” من نمی توانم بگویم که اینها مجرم نیستند.جایگاه دولت کمک به این افراد در طی پروسه قضایی است.دستگاه قضایی مستقل است اما دولت قصد خیری دارد تا به این افراد کمک کند.
در تعجبم که چرا دولت شما باید چنین قصد خیری داشته باشد اگر این افراد ان طور که شما میگویید تهدیدی برای کشور محسوب می شوند.
آنها تهدید نیستند.این افراد دنبال تغییر دولتند و تلاش شگرفی هم برای تحقق آن کرده اند اما در موقعیتی نیستند که بتوانند خواسته شان را عملی کنند.آنها تهدید نیستند.تا ان حد نرسیدند.انها در زندانند چون قانون شکنی کردند.
خوب اگر قانون شکنی کرده اند،چرادولت شما باید برای برخورد ملایم با آنها فشار بیاورد؟
این افراد خانواده دارند.و برخی از آنها از کرده شان ابراز ندامت کرده اند و ما هیچی خطری از جانبشان نمی بینیم.بنابراین اگر موضعی برای کاهش مجازاتشان اتخاذ کنیم موضع خوبی است.
کسانی که تابستان گذشته محاکمه شدند.آیا مدعی هستید این افراد هم،از جمله محمد علی ابطحی مشاور رییس جمهور سابق و مصطفی تاجزاده در وزارت کشور،در ماشین آتش زدن و تحریک به خشونت نقش داشتند؟
آنهایی که زمینه مساعدی را برای اغتشاش فراهم می کنند و وضعیت آنارشی بوجود میاورند قانون شکنند.هر کسی می تواند متعلق به جریان اپوزیسیون باشد.اما افرادی هستند که برای تغییر حاکمیت سازماندهی و متمرکز میشوند و برای نیل به هدفشان دست به هر کاری میزنند.شما کشوری در دنیا نشانم بدهید که اینگونه فعالیتها را جرم محسوب نکند.آیا در ایالات متحده یا اروپا تشویقشان میکنند؟نه.اما انها آزادند که آزادانه عقیده شان یا مخالفت و نارضایتی خود را از دولت بیان کنند.فعالیتهایی که وضعیت آنارشی خلق کنند اکیدا در قانون منع شده.
از جوابتان گیج شدم.مثلا” مصطفی تاجزاده مدیر کمپین موسوی بود.کاندیدایی که برای حضور در رقابت انتخاباتی تایید شده بود.او حتی قبل از اینکه ناآرامی در خیابانها بوجود بیاید دستگیر شد.
حقیقت ندارد.هزاران نفر در کمپین های انتخاباتی شرکت داشتند.نفرات زیادی ازدوستان آقای تاجزاده وجود دارند که دستگیر نشدند.
اما افراد دیگری از سران احزاب فردای انتخابات بازداشت شدند.این قبل از هر گونه ناآرامی در خیابانها بود.
خیلی از آنها دستگیر شدند ولی به زندان نرفتند.بعضی از انها که اصلا” دستگیر نشده اند.بعضیشان موقتا” بازداشت و سریعا” آزاد شدند.اتهامی علیه آنها اقامه نشد.تفاوت در این است که این دسته افراد سعی در سازماندهی فعالیتهای خاصی در جامعه میکردند.انها آنارشی و خشونت بوجود آوردند.آقای تاجزاده دوستان دیگری دارد که در حزب فعال بودند و هنوز هم به فعالیتشان ادامه میدهند.
اما حزبشان تعطیل شده.چرا دو حزب اصلی اصلاح طلب در کشوری که اپوزیسیون آزاد دارد تعطیل شدند؟
احزاب سیاسی وظیفه دارند تا یک فضای سالم سیاسی در کشور ایجاد کنند.اگر هر حزبی در مسیری خلاف منافع ملی قدم بردارد به آن اجازه ادامه فعالیت داده نخواهد شد.قواعد مشخصی برای تشکیل یک حزب وجود دارد.بنیانگذاران حزب باید التزام به اطاعت از قانون داشته باشند.اگر قانون شکنی کردند حزبشان تعطیل خواهد شد.اما آن افراد می توانند در آینده احزاب دیگری تشکیل دهند.مسئله اینست که سران این احزاب به مشکل خورده اند.شاید بتوانند فعالیتهایشان را تجدید کرده و احزابشان را بازگشایی کنند.
یکی از اتهاماتی که به بعضی زندانیان وارد شد و من را گیج میکند این بود که به عنوان یک جرم،اتهام صحبت کردن با خبرنگاران خارجی مطرح میشد و اینک من و شما میتوانیم بدون هیچ مشکلی با هم صحبت کنیم.چه فرقی بین موقعیت انها و موقعیت شما وجود دارد؟چرا برای برخی افراد صاحب منصب رسمی مصاحبه با خبرنگاران خارجی ممکن است در حالیکه بعضی دیگر که منصبی ندارند از این حق محرومند؟
نه نه.این درست نیست.یک اشتباه است.درست نیست.ما چنین وضعیتی نداریم.انها درگذشته می توانستند با خبرنگان خارجی درتماس باشند.شاید یک چیزی باعث شد شما تصور کنید چنین اتفاقی برای انها افتاده.شاید بعضی از افرادی که دستگیر شده اند و اینک در زندانند مصاحبه هایی با خبرنگان خارجی داشتند اما این جرم واقعیشان نیست که به ان متهم شده باشند.مخالفین دولتند که میگویند این افراد فقط به خاطر داشتن مصاحبه دستگیر شده اند.اگر ما ان را جرم حساب کنیم افراد زیادی خواهند بود که باید به زندان بروند.این یک جرم محسوب نمی شود و در حال حاضر و در آینده خلاف قانون نیست و نخواهد بود.رییس جمهور ما با رسانه های جمعی خارجی صحبت میکند.اگر این خلاف قانون باشد،رییس جمهور هم نباید اینکار را بکند.اگر خلاف قانون نیست پس هیچکس به خاطر انجام ان نباید دستگیر شود.
برای پایان دادن به این بحث و سوالات مربوط به حقوق بشر،آیا معتقد هستید که در زمان بعد از انتخابان ژوئن گذشته واقعه ای باشد که سوء مدیریت شده باشد؟ آیا چیزی هست که از نگاه دولت تاسف برانگیز باشد؟یا اینکه شما معتقدید دولت موقعیت را به خوبی مدیریت کرده است؟
هیچ سوءمدیریتی در کار نبود.غرب رهیافت دوگانه ای برای بحث حقوق بشر دارد.آنها سعی می کنند از آن به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده کنند.مثلا” در زمان انتخابات دست به تبلیغات وسیعی علیه ایران زدند.اتفاق مشابهی همیشه در اروپا و همین آمریکا میفتد.اما آنها فقط یک طرف اخبار را پوشش میدهند.اگر مسئله ای در ایران رخ دهد انها تا ماهها درباره ش در روزنامه ها و رادیو و تلویزیون می نویسندو حرف می زنند.
هنگامی که ما برای مجمع عمومی سازمان ملل در اینجا بودیم،قبل از ان اجلاس دیگری در پیتسبورگ بود و اعتراضات و تظاهراتی اتفاق افتاد.پلیس با خشونت با مردم رفتار کرد.اتفاق مشابهی نیز در اروپا افتاد.در آن برهه هیچکس از حقوق بشر حرفی نزد و هرگز هم دیگر حرفی از آن نبود.اگر اتفاقی مانند آن در ایران بیفتد سالها در موردش حرف خواهند زد و ما باید پاسخگوی سوالاتی درباره نقض حقوق بشر باشیم.بنابراین انها همیشه استاندارد دوگانه ای را رعایت می کنند.دولتها و سیستمهای سیاسی در غرب حقیقتا” اعتقادی به حقوق بشر ندارند.
اگر شما اجازه انتشارش رادارید من میخواهم به یک حقیقت تاریخی ارجاع دهم.وقتی صدام حسین به ایران حمله نظامی کرد تقریبا”همه کشورهای دیگر از او حمایت کردند.ان وقت در ادامه حمایت هایشان از صدام گزارشهای متعددی از نقض حقوق بشر در ایران منتشر کردند و نام ایران را در لیست سیاه کشورهای ناقض حقوق بشر قرار دادند.بعدا” فهمیدند صدام حسین چه کسی است اما هیچکس سوالی درباره حمایتهای غرب از صدام حسین نپرسید.وقتی هم که خواستند او را سرنگون کنند صدام را به یک مجرم تبدیل کردند.مهم نیست چه کسی مجرم است و چه کسی مدافع حقوق بشر.مهم اینست که ببینیم غرب چه میخواهد و هدفشان چیست…
کلمه:علی مطهری گفت:«اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل با نزدیک کردن دیدگاههایشان به یکدیگر میتوانند موجبات پدید آمدن گروه سومی را در جهت نفی افراطیون فراهم کنند.»
به گزارش ایسنا،علی مطهری در نشستی با عنوان “لزوم بازخوانی اندیشههای استاد آیتالله شهید مطهری” که از سوی سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام برگزار شد با مورد توجه قرار دادن ویژگیهای این استاد شهید گفت: اگر بخواهیم شهید مطهری را با اصطلاحات سیاسی امروز تعریف کنیم معتقدم که ایشان را باید یک مصلح اصولگرا و یا یک اصلاحطلب اصولگرا بدانیم.
وی افزود: ویژگی شهید مطهری در بین بسیاری از متفکران و روشنفکران مسلمان این است که ایشان ضمن مصلح و اصلاح طلب بودن اصلاح خود را همواره بر پایه اصول و مبانی انجام میدادند و هیچ گاه از چارچوب اسلام و مکتب خارج نشدند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه، استخراج درمانها از متن اسلام را از دیگر خصائل شهید مطهری عنوان و اظهار کرد: ایشان تاکید میکرد که مبادا ما به اسلام اعتماد نداشته باشیم و خیال کنیم که اسلام برای اداره جامعه امروز کافی نیست و باید از مکتبهای جدید و آخرین محصول فکر بشر استفاده و گفته شود همانطور که ما ناچاریم از مظاهر پیشرفت و تکنیک و صنعت استفاده کنیم لازم است از آخرین محصول فکر بشر در حوزه سیاسی که مثلا لیبرال – دموکراسی باشد نیز بهرهمند شویم و از آن کمک بگیریم و احیانا اسلام نیز به عنوان یک دین که برای مسائل فردی و اخلاقی ما تعیین تکلیف میکند مورد توجه باشد.
مطهری با بیان این که پدرش به شدت در مقابل نفوذ اندیشههای مارکسیستی به اندیشه اسلامی مقاومت کردند خاطرنشان کرد که این مقاومت در شرایطی انجام گرفت که بسیاری از انقلابیون مسلمان، جوانان، دانشجویان و حتی برخی از روحانیون مجذوب اندیشههای مارکسیستی بودند.
وی مصلح بودن استاد شهید مطهری را توجیه کننده تمام فعالیتهای فکری و اجتماعی ایشان خواند و گفت: این عامل به مثابه یک نخ تسبیح تمام تلاشها و فعالیتهای ایشان را به هم پیوند میزند.
مطهری با تاکید بر این که پدرش اصلاح اجتماعی منهای اصلاح فکری را مفید و موثر نمیدانست، تصریح کرد: شهید مطهری معتقد بود که تا فکر جامعه اصلاح نشود و جهانبینی درستی در اجتماع شکل نگیرد اصلاحات اجتماعی به نتیجه لازم نخواهد رسید.
وی با بیان این که لازم است نظامهای مختلف اسلام را به جامعه عرضه کرد و آن را مانند یک مانیفست برای نهضت و انقلاب مورد توجه قرار داد، گفت: از یادداشتهای شهید مطهری بعد از ۱۵ خرداد سال ۴۲ فهمیده میشود که ایشان در این نهضت به یک کاستی پی برده و معتقد بودند اگر ما در این برهه از زمان به پیروزی هم میرسیدیم هنوز کادر لازم و ایدئولوژی مدونی را برای اداره کشور نداشتیم. به همین دلیل شهید مطهری از ۱۵ خرداد سال ۴۲ تا سال ۵۷ فعالیت ایدئولوژیک بسیار فشردهای برای رفع چنین نقصی انجام داد.
این مدرس دانشگاه با بیان این که شهید مطهری یکی از نقایص سیدجمالالدین اسدآبادی را عدم موفقیت او در عرضه اسلام به صورت یک مکتب به زبان روز میدانست، اظهار کرد: شهید مطهری معتقد بود اسلام قادر به اداره جامعه تا دامنه قیامت است اما ما نتوانستیم آن را درست به دنیا عرضه کنیم و با توجه به سوالاتی که مطرح است، آن را به زبان روز تدوین کنیم. ولی باید دانست خود شهید مطهری تا حد زیادی موفق به این کار شد و ما نیز برای امروز باید این راه را ادامه دهیم.
وی در همین راستا در نظر گرفتن اصلاحطلبی مبتنی بر اصولگرایی و اصلاحات مبتنی بر یک سلسله و مبانی و اصول را یک ضرورت دانست و خاطرنشان کرد: هم اکنون وقتی به هر دو گروه اصولگرا و اصلاحطلب نگاه میکنیم متوجه میشویم که هر دو نقاط قوت و ضعفی دارند و اگر بخواهیم هر دو را بر آرا و اندیشههای شهید مطهری منطبق کنیم خواهیم دید که هیچ کدام به طور کامل با این آراء و اندیشهها منطبق نیستند چنانکه میبینیم جریان اصلاحطلب بر مساله آزادی بیان و اندیشه تاکید فراوان دارد و از آن طرف بر حفظ سایر ارزشها تاکید لازم را ندارد و شاید بتوانیم بگوییم که این جریان برای آزادی ارزشی بیش از حد قائل و از بسیاری ارزشهای دیگر غافل شده است.
وی افزود: از سوی دیگر جریان اصولگرا توجه کافی به مساله آزادی بیان ندارد و توقیف هر تعداد روزنامه برایش مساله عادی است و هیچ اعتراضی از سوی این جریان در مقابل توقیف روزنامهها صورت نمیگیرد.
مطهری روشن نبودن مرز میان آزادی اجتماعی و اباحه گری و بیبند و باری را از دیگر ویژگیهای جریان اصلاح طلب عنوان و اظهار کرد: همچنین برداشت از ولایت فقیه در بین اصلاح طلبان و اصولگرایان دو گونه است و اینها را باید با نظریه شهید مطهری تطبیق دهیم و بدانیم که اگر بناست افکار ایشان را ملاک قرار دهیم باید اصول ما با اصول ایشان تطبیق داده شود.
وی با بیان این که استاد مطهری میتواند یک حلقه و منشا وحدت بین دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا باشد، گفت: این دو گروه میتوانند مبانی فکری ایشان را مبنا و حکم قرار دهند تا ببینیم کدام گروه صادقتر و بر خط امام منطبقتر است چرا که هر دو گروه از امام خمینی و رهبری دم میزنند و این هر دو بزرگوار بر مطالعه و توجه به آثار شهید مطهری تاکید کردهاند.
وی یکی از ویژگیهای خط امام را تقید به آثار شهید مطهری عنوان و اظهار کرد: خط امام جدای از توصیههای امام در مورد شهید مطهری نیست و ما باید این موضوع را جدی بگیریم.
مطهری با بیان این که اصلاحاتی که پدرش انجام داد همه بر پایه یک سلسله اصول بوده و احساسات در آن دخیل نبوده، افزود: شما میدانید که ایشان درباره تحریفاتی که نسبت به واقعه کربلا انجام شد و یا خرافات ملی همچون سیزدهبهدر و چهارشنبهسوری نیز سخنرانیهایی داشتند و اصلا اتخاذ چنین رویکردی را وظیفه هر عالمی میدانند و معتقدند که هر گاه در دین بدعتی پیدا شد یک عالم باید علم خود را آشکار کند و این وظیفه اوست. اما باید دانست کمتر مصلحی است که وارد چنین عرصههایی شود.
وی افزود: خود شهید مطهری میگوید که مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف مردم مبارزه کند اگر چه موقعیت اجتماعی او تنزل پیدا کند یعنی ایشان کار خود را بر اساس یک سلسله اصول انجام میدادند و به خوشامد و بدآمد جامعه کاری نداشتند. لذا وقتی موضعگیریهای ایشان را در دهه ۴۰ و ۵۰ مورد توجه قرار میدهیم، میبینیم که این موضعگیریها بسیار متفاوت است. چنانچه که میبینیم ایشان در دهه ۴۰ به عنوان یک روحانی اصلاحطلب متجدد روشنفکر امروزی شناخته میشود، ولی در دهه ۵۰ وقتی احساس میکند که سازمان مجاهدین خلق اعتقادی به اسلام ندارد و مارکسیسم را پذیرفته است و میخواهد از قرآن و روایات به عنوان یک ابزار استفاده کند بسیار محکم در برابر آنها میایستند به طوری که همان جوانان و دانشجویانی که در دهه ۴۰ برای ایشان سر و دست میشکستند و ایشان را به دانشگاه دعوت میکردند در دهه ۵۰ نسبت به شهید مطهری موضع دارند و شایعات و تبلیغاتی علیه ایشان به کار میگیرند.
مطهری گفت: به هر ترتیب از آنجا که شهید مطهری به راه خود ایمان داشته است بسیار راحت کار خود را انجام میدهد و هیچ توجهی به این که جامعه از کارش خوشش بیاید یا نه و برای او در مجامع کف میزنند یا نه، ندارند و آنچه را که باید و مصلحت جامعه است انجام میدهد چرا که کارش بر اساس مبانی، اصول و ناشی از اخلاص و برای خدا بود و لذا ماندگار شد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان این که در حال حاضر علت این که وقتی بسیاری از حرفهایمان در کنار هم قرار میگیرند با هم جور در نمیآید، نبود اصول ثابت است، اظهار کرد: اگر ما اصلاح طلب هستیم باید اصلاحات خود را بر یک مبانی شناخته شده قرار دهیم و اگر اصولگرا هستیم باید اصول خود را تعریف و مشخص کنیم و بدانیم یکی از اصول اصولگرایی، خود اصلاحطلبی است چرا که اصلاحطلبی به معنی امر به معروف و نهی از منکر و یک اصلاح مستمر اجتماعی محسوب میشود.
وی با تاکید بر این که به نظر من اساسا مرزی بین اصولگرا و اصلاحطلب وجود ندارد، گفت: هر اصولگرایی باید اصلاحطلب باشد و هر اصلاحطلبی باید اصلاح خود را بر اساس یک سلسله اصول انجام دهد. چرا که اصلاحطلبی بدون اصول یعنی هرج و مرج و اعمال اصلاحات و بر اساس سلیقه و امیال خود حرکت کردن. همچنین اصولگرایی بدون اصلاحطلبی یک امر ناقص است.
وی در ادامه به تاکیدات شهید مطهری بر مسائلی چون عدالت، احترام به آزادی تفکر و بیان به معنای درست خود و استقلال فرهنگی و مکتبی، نقش زن در اجتماع و وظیفه خطیر روحانیت اشاره و خاطرنشان کرد: همچنین اصل ولایت فقیه از دیگر موارد مورد تاکید ایشان بود ولی ما باید برداشت درستی از ولایت فقیه داشته باشیم.
مطهری با بیان اینکه قانون اساسی میتواند از مبانی مشترک دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا باشد، اظهار کرد: امروز عملا میبینیم که در بین شخصیتهای معتدل اصولگرا و اصلاحطلب فاصله زیادی نیست.
وی همچنین در این نشست در پاسخ به سوال یکی از اعضای سازمان دانشجویان مجمع نیروهای خط امام که پرسید شما جایگاه اصلاحطلبان را در فضای سیاسی اجتماعی کشور چطور ارزیابی میکنید و آیا اصلاحطلبان از این فضا حذف شدنی هستند یا خیر؟، گفت: من فکر میکنم نظام از وجود اصلاحطلبان استقبال میکند و اصلا وجود یک گروه منتقد در برابر یک دولت و حکومت نعمت محسوب میشود و اگر حکومتی منتقد جدی نداشته باشد دچار خودکامگی خواهد شد.
وی افزود: قدرت مطلق همیشه فساد میآورد. بنابراین وجود منتقدان به طور کلی از جمله اصلاحطلبان برای جمهوری اسلامی یک نعمت است منتها اگر اصلاحطلبان انتظار دارند با آنها برخورد محبتآمیز شود باید گامی بردارند و اگر نقصی در کارشان است بیان و اگر اشتباهاتی در مشی سیاسی و اجتماعیشان وجود داشته به آنها اعتراف کنند.
یکی از حضار گفت: به تلویزیون آمدند و اعتراف کردند.
مطهری گفت: باید درصدد رفع اشتباهات خود برآیند و همانطور که به دولت انتقاد میکنند که در کجاها اشتباه کرده است مثلا بیان کنند آنجا که آقای موسوی ادعای تقلب را مطرح و مردم را به حضور در خیابانها تشویق کرد اشتباه بوده است.
وی افزود: اصلاحطلبان باید در جاهایی اعتراف کنند تا احساس رعایت انصاف پیدا و دلها به هم نزدیک و زمینه حضور آنان در صحنه سیاسی کشور فراهمتر شود.
یکی از حاضرین پرسید: شما به حضور سیاسی اصلاحطلبان در عرصه سیاسی امیدوار هستید؟
مطهری پاسخ داد: من امیدوارم. البته باید گفت گروهی به دنبال حذف اصلاحطلبان هستند ولی در بین اصولگرایان تعداد قابل توجهی نیز معتقد به حفظ این جریان هستند و حضور اصلاحطلبان را به نفع جمهوری اسلامی میدانند.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر نوع تعامل خود با فراکسیون اقلیت مجلس گفت: تعامل با این فراکسیون خوب است و معتقدم اصلاحطلبان در برخی زمینهها از بسیاری از اصولگرایان، اصولگراتر هستند و به حفظ ارزشها توجه دارند.
همچنین از مطهری پرسیده شد شما در مورد فعالیتهای حزبی توصیهای دارید؟ که نماینده مردم تهران در مجلس پاسخ داد: نه، چون تجربه حزبی من کم است، بنابراین توصیهای که به درد شما بخورد ندارم.
سوال کننده پرسید برای ادامه فعالیت حزبی ما را تشویق میکنید که ما بالاخره در این تنگناها بمانیم یا نه؟
مطهری نیز پاسخ داد: شما نباید خیلی بدبین باشید. شما کارتان را به عنوان یک وظیفه دینی انجام دهید چرا که ما میگوییم دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست. منتها من تاکید دارم که فعالیت سیاسیتان مبتنی بر فعالیت فکری باشد. یعنی مبانی فکریتان را تقویت کنید و برای هر عمل سیاسی خود یک توجیه و مبنای فکری داشته باشید.
یکی از حاضران از مطهری پرسید شما با این عقیده که اصولگرایان معتدل جایگزین اصلاحطلبان خواهند شد، موافقید یا خیر؟ که این نماینده مجلس شورای اسلامی پاسخ داد اینها مسائلی نیست که عدهای درباره آن تصمیم بگیرند چرا که گرایش مردم در این باره بسیار مهم است. باید ببینیم داوری مردم چیست. اگر اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی قابل توجهی داشته باشند این طور نیست که عدهای برای حذفشان تصمیم بگیرند ولی اگر پایگاه اجتماعی و مردمی نداشته باشند خودبخود حذف میشوند خلاصه اینگونه مسایل که با گرایش مردم سروکار دارد تابع قرارداد نیست و امر واقعی است.
وی افزود: همه چیز به قضاوت مردم بستگی دارد اگر مردم احساسشان این باشد که اصلاح طلبان با توجه به حوادث اخیر مردود شدهاند و باید حذف شوند هر مقدار که تلاش شود قابل احیا نیست.
یکی از حاضران گفت: اصلاحطلبان در حال حاضر تریبون ندارند و رد صلاحیت هم میشوند.
مطهری پاسخ داد اگر برخی شخصیتها پایگاه محکمی در بین مردم داشته باشند و دارای نقطه ضعف اساسی نباشند رد صلاحیتشان آسان نیست.
یکی از حاضرین گفت: اصلاحطلبان با توجه به شرایطشان نمیتوانند شخصیت ملی داشته باشند.
مطهری گفت: ما اصلاحطلبانی داریم که روحانی هستند و میتوانند کاریزما باشند. بعلاوه کاریزما محصول نبوغ آن فرد هم هست.
یکی دیگر از حاضرین اظهار کرد: آقای صانعی از دید عدهای عزل شدهاند.
مطهری گفت: به هر ترتیب این بستگی به نظر مردم دارد.
یکی از حاضرین پرسید: آیا شما قبول دارید که اصولگرایان بتوانند جایگزین اصلاحطلبان باشند.
مطهری پاسخ داد: من این دستهبندیهای اصلاح طلب و اصولگرا را قبول ندارم. این چیزها به اراده افراد و قراردادی نیست بلکه مربوط به روح و وجدان جامعه است و به طور طبیعی باید این تحول در جامعه انجام شود.
وی افزود: نظر من این است که بین اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان معتدل فاصله زیادی نیست و اینها دیدگاههایشان را به هم نزدیک کنند تا گروه سومی پیدا شود و دو طرف افراطی را نقد کند.
مطهری تاکید کرد: جامعه از تندروی دو طرف زده شده و تشنه یک گروه سوم است. این گروه سوم میتواند اصولگرا یا اصلاحطلب و یا تلفیقی از اینها باشد منتها با اصول فکری و آرمانهای روشن و مشخص.
در این نشست همچنین سعید الهبداشتی رییس مرکز اطلاع رسانی مجمع نیروهای خط امام ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت سیاسی موجود جامعه گفت: اگر چه در حال حاضر وضعیت احزاب و مطبوعات شایسته نیست اما ما در مجمع نیروهای خط امام سعی داریم با پیروی از بنیانگذار انقلاب اسلامی به اهداف و آرمانهای خود دست پیدا کنیم.
کلمه:منوچهر متکی، وزیر امور خارجه پنجشنبه شب میزبان نمایندگان پانزده عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد بود.
به گزارش وب سایت آفتاب منوچهر متکی وزیر امور خارجه که برای شرکت در اجلاس بازنگری پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای در نیویورک به سر میبرد، از سفیران این کشورها برای شرکت در مهمانی شام دعوت کرده بود.
منابع دیپلماتیک اعلام کردند که منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران ۱۵ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد را به ضیافت شام در سازمان ملل ملل متحد دعوت کرد و آنها به دعوت ایران برای این ضیافت پاسخ مثبت دادند.
گزارشها بیانگر حضور معاونان سفرای ایالات متحده و فرانسه در مهمانی منوچهر متکی است. بریتانیا در سطح پایینتری در این مراسم شرکت میکند.
به گزارش بیبیسی سخنگوی نمایندگی بریتانیا، سفر معاون سفیر این کشور را علت عدم حضور او عنوان کرده است.
تحلیل گران دعوت آقای متکی از دیپلماتهای شورای امنیت از جمله آمریکا و متحدان غربی آن را بیانگر تلاش ایران برای اثبات حقانیت خود در موضوع هستهای و جلوگیری از تحریمهای ناعادلانه میدانند.
کارشناسان از این مراسم بهعنوان یکی از موارد معدود ارتباط میان دیپلماتهای ارشد ایران و آمریکا در سه دهه گذشته نام میبرند.
این دیدار در حالی انجام میشود که آمریکا و سایر کشورهای غربی عضو گروه ۱+۵ در تلاش هستند با تصویب قطعنامه جدیدی در شورای امنیت، تحریمهای ایران را افزایش دهند.
سخنگوی نمایندگی دائمی ایالات متحده در سازمان ملل متحد از جلسه آقای متکی به عنوان یک فرصت برای ایران برای عمل کردن به تعهدات بینالمللی خود نام برد.
یوکیو تاکاسو، سفیر ژاپن در سازمان ملل متحد پس از این مهمانی گفت که منوچهر متکی در این مهمانی بر حق ایران بر به دست آوردن توانایی هستهای برای مقاصد صلحآمیز تاکید کرد.
آقای تاکاسو با مفید دانستن گفتگوهای انجام شده در این مهمانی گفت: “ما برای مذاکره نرفته بودیم ولی تبادل نظر صادقانهای انجام شد.”
او از ایران خواست برای جلب حمایت بینالمللی از برنامه اتمی خود بیشتر تلاش کند.
پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان که گروه ۱+۵ را تشکیل میدهند در هفتههای گذشته چند بار برای بررسی پیشنویس قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه ایران جلسه برگزار کردهاند.
چین که پیش از این با افزایش تحریم های ایران مخالف بود، در این جلسات شرکت میکند و روسیه نیز گفت که امکان تشدید تحریمهای این کشور وجود دارد.
در این حال، برزیل و ترکیه که دو عضو غیردائمی شورای امنیت هستند با افزایش تحریمهای ایران مخالفند و بر ادامه گفتگوها برای پایان دادن به مناقشه هستهای غرب با این کشور تاکید میکنند.
این مهمانی در شهر نیویورک، محل برگزاری اجلاس بازنگری پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای ترتیب یافته بود.
در آخرین مورد تماسها میان ایران و آمریکا، ویلیام برنس، معاون وزیر خارجه آمریکا، و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در اوایل ماه اکتبر سال گذشته در ژنو با هم دیدار کرده بودند.
کلمه:کیارش کامرانی، دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه پیام نور تهران که روز عاشورا بازداشت شده است علی رغم صدور حکم نهایی دادگاه همچنان محروم از مرخصی و در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی است.
به گزارش دانشجونیوز، این دانشجوی کارشناسی ارشد که دوره کارشناسی خود را در دانشگاه لرستان گذرانده است، در دادگاه بدوی از سوی قاضی صلواتی به با حکم سنگین ۶ سال حبس تعزیری روبرو شد که نهایتاً این محکومیت در دادگاه تجدید نظر به ۴ سال حبس کاهش یافت.
تلاش خانواده وی که به علت دوری راه از لرستان تا تهران برای ملاقات مسئولین قضایی با مشکلات فراوان روبرو هستند تاکنون برای صدور اجازه مرخصی بی نتیجه مانده و این دانشجو پس از ۱۴۰ روز همچنان در بازداشت به سر می برد.
کلمه-بهرام گل زاده: امروزه هیچ تردیدی در خصوص اهمیت و نقش مستقیم و تاثیرگذار مطبوعات و رسانه های جمعی در عرصه های مخنلف زندگی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مردم جهان و وجود این باور در میان نخبگان و روشنفکران و سیاسیون و آحاد مردم وجود ندارد. و بی شک به همین دلیل است که به پیشنهاد یونسکو و تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نوامبر سال ۱۹۹۱ میلادی، سوم ماه مه هر سال به عنوان روز جهانی مطبوعات نامگذاری شده و همه ساله گرامی داشته می شود.
هرچند در حال حاضر بخشی از دولت های کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه نتوانسته اند خود را با این نیاز و واقعیت سازگار نمایند و رسانه و اطلاع رسانی مستقل و آزاد را در جوامع خود به رسمیت بشناسند و زمینه و بستر لازم را برای فعالیت حرفه ای رسانه فراهم کنند.
این یک ضرورت و واقعیت تجربه شده و در عین حال علمی است که مطبوعات و رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی، نه تنها تهدیدی برای دولت های دمکراتیک و برآمده از رای مردم بشمار نمی آیند بلکه یک فرصت بزرگ محسوب می شوند. مطبوعات به عنوان زبان و واسطه ی مردم با حکومت کنندگان، در روشنگری و ارائه طریق صحیح و واقعی و انتقال واقعیت جامعه به دولت ها همانند ناظر مستقل و بی نظر و بی طرف و یک بازوی قدرتمند، نقش اساسی و کلیدی دارند و با اطلاع رسانی صحیح و شفاف سازی امور قادر به فراهم کردن این فرصت و بستر هستند تا دولت را از مسیر اشتباه در برنامه ریزی و سیاست گذاری و اداره کشور برحذر دارند.
رسانه ی مستقل، زبان مردم است و در عین حال واسط و رابط صادق میان دولت و ملت. رسانه مستقل از آنجایی که وامدار دولت و حکومت نیست و منفعتی از قبل ارتباط با دولت ها ندارد لذا انتقادهایش، در مسیر اصلاح و کمک به دولتمردان و مجریان امور برای حل معضلات اجتماعی اقتصادی سیاسی جوامع است هرچند ممکن است در بسیاری موارد، مثل یک داروی تلخ، برای درمان یک بیماری عمل کند.
برخورداری یک جامعه از رسانه ی مستقل و پرسشگر می تواند به عنوان یک سوپاپ اطمینان، نقش ویژه ای در امنیت و پیشرفت و توسعه یک کشور و رفع تهدیدات سیاسی و فرهنگی و مشروعیتی از دولت مستقر، ایفاء نماید، و در عین حال مانع از انباشت مطالبات بدون پاسخ مردم در لایه های اجتماع ، و تبدیل آن به یک تهدید و شورش اجتماعی شود.
هیچ دولت مستقر، مقتدر، خدمتگذار و عاقلی، تحت هیچ شرایط کانال اطلاع رسانی از طریق مطبوعات و تحلیل وضع موجود جامعه ی خود را مسدود و محدود نمی کند و صرفا به اطلاعات و تحلیل های اطرافیان و هواداران و مشاوران خود بسنده نمی نماید. دلیل آن نیز کاملا روشن است، مشاوران و اطرفیان و هوادارن و کارگزارن دولتها از قبل ماندگاری دولت بر سر قدرت، منتفع می شوند و لذا خودآگاه یا ناخودآگاه همواره سعی می نمایند، وضعیت جامعه را مطلوب تحلیل و تفسیر و گزارش نمایند، و به همین خاطر از انتقال صحیح حقایق و واقعیت اجتماعی به نبخگان حکومتی پرهیز می نمایند و نتیجتا غلفت و بی اطلاعی دولت از مشکلات پیش روی جامعه، درنهایت آنان را در مقابل مردم قرار داده و مقبولیت و مشروعیتش با پرسش رو به رو شده و سیر نزولی پیدا می کند.
امروزه ، مطبوعات در زمینه ی مسائل تحلیلی، سرعت در اطلاع رسانی، حرکت و پیش بینی برخی از وقایع و رویدادها و ارائه آگاهی های لازم به جامعه،برای بالابردن حساسیت مردم نسبت به واقعیت های اجتماعی، و بطورکلی نظارت بر کلیه امور مرتبط با سرنوشت مردم یک جامعه، نقش بسزایی دارند. در عین حال مطبوعات، به عنوان مهمترین ابزار ارتباط جمعی، به ویژه در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات، فرصتی است برای بیان اندیشه ها و نظرات و تبادل افکار در مسیر بهروزی و کامیابی و پیشرقت ملتها، در حوزه های گوناگون فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی، که دولتها هیچ زمان نباید از این ظرفیت بالقوه و ابزار مهم غافل شده و آن را به فراموشی سپرده و به حاشیه برانند و جامعه را با سانسور و محدودیت و محرومیت از رسانه ها رو به رو ساخته و این نهاد مردمی مهم را رقیب و دشمن خود پنداشته و حذف نمایند. بالا بودن شاخص آزادی مطبوعات، انتشار رسانه مکتوب و مستقل و آزاد و در سالهای اخیر نیز نشریات مجازی و الکترونیکی، روزنامه خوانی و روزنامه نگاری در هر جامعه، در کنار سایر شاخص های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، نشان و حکایت از رشد بالا و پیشرفت و توسعه در کشورهای مورد نظر دارد.
و بالاخره اینکه، رسانه و روزنامه به عنوان ابزاری کم هزینه و مهم برای نظارت مردمی بر عملکرد دستگاههای دولتی و حکومتیِ اداره کننده کشور، در اختیار دولت ها و ملت هاست، تا با بهره گیری از این ابزار نوین، انتقال واقعیت ها و اطلاعات به کارگزاران حکومتی، و نظارت بر عملکردها به درستی صورت پذیرد و در عین حال، از بروز شایعات و ترویج آن در سطح اجتماع و جامعه جلوگیری نماید و همه ی رویدادها ، اتفاقات و اطلاعات را همانند یک ظرف شیشه ای در منظر و دید عموم مردم و جامعه قرار دهد. همزمان با نگارش این یادداشت در آستانه روز جهانی مطبوعات، در حال مشاهده ی گفت و گوی صریح و انتقادی رسانه ی ملی با مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در برنامه نگاه یک بودم که طرح یک سوال و پاسخ آن بی ارتباط با این یادداشت نبود.
مجری از رییس بازرسی کل کشور در ارتباط با نهاد نظارت کننده بر عملکرد خود سازمان بازرسی سوال کرد و البته پاسخ صریح و روشنی دریافت نشد اما تلویحی به نقش و مسوولیت مردم اشاره گردید و به نظر نگارنده، جای این پاسخ خالی بود که بی تردید نهاد اصلی نظارت کننده بر عملکرد دستگاههای اجرایی و تقنینی کشور و حتی نهادهای نظارتی پیش بینی شده ، با واسطه و یا بدون واسطه خود مردم هستند و سوال اینجاست که آیا نهاد مردمی و غیردولتی، برای این امر، به غیر از مطبوعات و رسانه ها وجود دارد تا این نقش نظارتی را به نحو احسن و کامل ایفاء نمایند؟ و آیا نباید با تقویت جایگاه رسانه و مطبوعات در جامعه به نقش و وظیفه ی مهم نظارت و پاسخگو کردن دست اندرکاران و کارگزاران و مجریان امور در کشور جامعه عمل پوشاند، همانطوریکه وظیفه و نقش این نهاد، در اصول مصرح و گوناگون قانون اساسی و قوانین عادی پیش بینی شده و مورد توجه جدی قرار گرفته است.
مجسمه
فرقی نمی کند
شهریار باشی
یا شریعتی
ستارخان هم که باشی
این روزها ناپدید می شوی
*
فقط تو محکم ایستاده ای
با تبری بزرگ بر دوشت
ای آزادی !
منبع: وبلاگ پاره خط…
کلمه- امید ساعدی*:حق راهپیمائی و تظاهرات مسالمت آمیز از حقوق ذاتی و انحصاری مردم است و نه دولت. این حق در اصل ٢٧ قانون اساسی و دقیقاً در ذیل فصل سوم این قانون که «حقوق ملت» را بر می شمارد آمده و مقرر می دارد که: «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است».
اساساً فلسفۀ این حق راهپیمائی و تظاهرات، در دفع شـّر و ازالۀ ضرر از مردم نهفته است. یعنی مردمی که خود را در معرض ظلم و ضرر می بینند، «حق» دارند در برابر رفتار و کردار دولت، که تمام قدرت و اهرم های اعمال قوۀ قهریه را در اختیار دارد، مراتب اعتراض خود را نشان دهند و از طریق اعمال این «حق انحصاری»، آژیر خطر را به صدا در بیاورند و به گوش دولت برسانند.
اصولاً دولتها حق تظاهرات علیه مردم خود را ندارند. در نظامهای دمکراتیک جهان همیشه مردم هستند که علیه دولت تظاهرات میکنند، چراکه تجمع واعتراض «حق» آنهاست. این فقط در دولت هایی از جنس دولت نهم و پس از آن است که یک دولت علیه مردم ولی نعمت خود، ضیافت مکروه سرکوب تدارک می بیند و با نمایش اطراق پُرصلابت کارآموزان چماق زنی در پیاده روهای تهران (مانند ٢٢ بهمن ٨٨)، که در یک دست باتوم و دردست دیگر بستنی قیفی دارند، می خواهد شهروندان آزادی خواه را ازاین مأمورین اجاره ای بترساند.
وانگهی، ازلحاظ حقوقی اقدام دولتی که با اغراض سیاسی و با توسل به زور و خشونت درصدد ترساندن و ایجاد وحشت در«افکارعمومی» کشورش باشد (و نه فقط شهروندانی که به خیابان آمده اند) مصداق ارهاب و تروریسم دولتی است.
حق با هم بودن، تشکیل اجتماعات و با هم اعتراض کردن، درحقیقت پاد زهر همان «تنهائی و تک افتادگی» است که همچون سَم، مردم را نسبت به آنچه در جامعه اتفاق می افتد بیهوش و بی تفاوت میکند. اِعمال این حق، خون اکسیژن دار به کالبد جامعه تزریق کرده و او را زنده نگه میدارد. این دقیقاً همان اثریست که داروی سبز «ما همه با هم هستیم»، جامعۀ آزادیخواه ایران را از مرض موت نجات داده است.
در مقالۀ حاضر، ضمن بررسی قوانین پیرامونی اصل ٢٧ قانون اساسی، تلاش می کنیم به اثبات این مهم بپردازیم که لزوم أخذ اجازۀ قبلی، فقط و فقط ناظر بر تجمعات و راهپیمائی های سازمان دهی شده توسط «احزاب سیاسی»، «تشکلهای صنفی»، «انجمنهای اسلامی» و«انجمنهای اقلیتهای دینی» بوده (اصل ٢۶ قانون اساسی [۱]) و به هیچ وجه قابل اِعمال و تحمیل بر «شهروندان غیر متشکل»، «سازمانهای غیر دولتی» یا دیگر اشخاص حقوقی نمی باشد.
در این مقاله، «قانون فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده» مصوب هفتم شهریور سال ١٣۶٠مجلس شورای اسلامی باختصار« قانون سال ١٣۶٠» نامیده میشود.
اوّل ــ عدم الزام به أخذ مجوز در حکم محکم قانون اساسی
حق تشکیل اجتماعات و راهپیمائی ها بعنوان یک حق بشری، در نصّ صریح اصل ٢٧ قانون اساسی ایران به رسمیّت شناخته شده و هر مقامی هم که افراد ملت را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید (حتی اگر ولیّ فقیه باشد)، مجرم بوده و باستناد مادۀ ۵٧٠ قانون مجازات اسلامی، علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیّت ١ تا ۵ سال از مشاغل حکومتی به حبس از ٢ ماه تا ٣ سال محکوم خواهد شد.
درمتن پیش نویس اصل ٢٧ که مبنای کار مجلس خبرگان قانون اساسی (١٣۵٨) قرار گرفت، دو تعبیر «بدون حمل سلاح» و«مخل به مبانی اسلام نباشد» وجود نداشت و مقرر گردیده بود که «مقررات مربوط به نظم و راهپیمائی و اجتماع در خیابانها و میدانهای عمومی به موجب قانون معین میشود»، که خوشبختانه آن متن به تصویب نرسید تا از این طریق، دست قانونگذارعادی از دخالت بعدی در حقوق اساسی مردم کوتاه گردد.
در حقیقت، قانونگذار دراصل ٢٧ قانون اساسی، راه تأمین و تشخیص اینکه اجتماعات و راهپیمائی ها، مخّل نظم عمومی نباشند را از قبل و بطورعینی واُبژکتیو تعیین کرده، و آن چیزی نیست جز اینکه: «بدون حمل سلاح» بوده و«مخل به مبانی اسلام نباشد». یعنی، قانونگذاراساسی برای اینکه اِعمال این حق اساسی و مشروع مردم در معرض سلیقۀ مقامات قرار نگیرد پیشاپیش ملاک و معیار عینی برای آن قائل شده تا آنگونه نباشد که یک وزیر، یک فرماندۀ پلیس، یک سردار کت و شلواری یا هر آقای دیگری بتواند به کیف و میل خود و بطور شخصی و سوبژکتیو تصمیم بگیرد و احیاناً متن متین قانون را کاغذی بیش نداند و مردم را از حق مسلم اعتراض علیه دولت محروم نماید.
لذا اگرازاین حیث، تظاهرات یا تجمعی مفاد اصل ٢٧ قانون اساسی را نقض نکند، فرض قانونگذار این است که آن تظاهرات یا تجمع اخلالی در نظم عمومی ایجاد نمیکند وبنابراین، دلیلی هم بر منع آن نیست و چیزی که قانوناً ممنوع نباشد، آزاد است.
تظاهرات ساکت ولی پر فریاد ٢۵ خرداد ٨٨ نمونۀ یک تظاهرات ماهیتاً قانونی است. هم غیرمسلحانه بود و هم مخل به مبانی اسلام نبود. ضمناً توفیق اجباری هم نصیب پلیس شد تا در مقابل این شهروندانی که با «اِعلام قبلی» و در اقدامی کاملاً قانونی «حق اساسی دادۀ» خود را اِعمال کردند سر تعظیم و تسلیم فرود آورد. کمااینکه مجبور شد تردد وسائط نقلیه به سمت خیابان های منتهی به محلهای اِعمال اصل ٢٧ قانون اساسی در آن روز را مسدود کند و عملاً رضایت ضمنی خود را نسبت به این اِعمال «حق» اعلان کردند.
مگر غیر از این است که حق «گرفتنی» است؟ حق، امتیاز نیست و برای اِعمال حق از کسی اجازه گرفته نمیشود. این دیگران هستند که باید اِعمال حق سایر شهروندان را به رسمیّت بشناسند ومانع نشوند. مردم هم در حدود قانون، «حق» خود را اِعمال کردند وسعی کردند پیام اعتراض خود را به گوش ناشنوای دولت برسانند.
البته پس از این روز واقعه، دستگاه عدلیه «تا آنجا» و «به آنها» که زورش رسید « قازور » (یا همان قانون زور) را علیه برخی شهروندان به اجرا گذارد و بعنوان نمونه آقای بهزاد نبوی را به «اتهام» بیست دقیقه حضور در تظاهرات قانونی سکوت، و به ازاء هر یک دقیقه حضور به سه ماه حبس اسلامی (وجمعاً شصت ماه یعنی پنج سال) محکوم کرد.
و اما، چگونه است که یک قانون عادی یعنی « قانون سال ١٣۶٠»، حق تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها را که نصّ صریح «قانون اساسی» برای شهروندان به رسمیّت شناخته است، نقض و محدود میکند و «شورای نقض حقوق مردم» یا همان «شورای نگهبان» یا همان شورای «باصطلاح» نگهبان قانون اساسی هم آن را مغایر قانون اساسی نمیداند؟ و با این قانون عادی محدود کننده، تیغ به دست مجریان مسلوب الاراده داده میشود تا عملاً به قلع و قمع اصل٢٧ قانون اساسی بپردازند؟ این همان تخلفی است که در بخش دوم مقاله به آن پرداخته وتلاش خواهیم کرد تا حد ومرز حقوقی آن را مشخص نماییم.
دوم ــ الزام به أخذ مجوز در قانون عادی: حکمی استثنائی وغیر قابل تسری
صرفنظراز تقدم و ارزش برتر قانون اساسی در سلسله مراتب حقوقی و نیز این مهم که «قانون سال ١٣۶٠» بعنوان یک قانون عادی نمیتواند حقی که در قانون اساسی به مردم داده شده است را محدود یا سلب کند و فارغ ازاینکه این « قانون سال ١٣۶٠» از نظر الزام به أخذ مجوز قبلی، مغایر قانون اساسی باشد(که هست) یا نباشد، اساساً قلمرو اِعمال این قانون صرفاً و صرفاً به احزاب و تشکلهای موضوع اصل ٢۶ قانون اساسی محدود بوده و لذا به سبب استثنائی بودن آن، به هیچ وجه قابل تسری به غیرآن موارد منصوص نیست.
به عبارت دیگر، طبق مادۀ ۵ قانون سال ١٣۶٠، گروههای مذکور در این قانون، که طبعاً مشمول محدودیتها و الزامات مربوطه واز جمله لزوم أخذ مجوز قبلی میشوند «احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده» موضوع اصل ۲۶ قانون اساسی می باشند. در نتیجه، مسئلۀ لزوم کسب مجوز از وزارت کشوردر برگزاری راهپیمائی ها (موضوع تبصرۀ ٢ مادۀ ۶ قانون سال ١٣۶٠) قابل تسری و تحمیل بر«اشخاص حقیقی» و یا حتی سایر گروههائی که از مصادیق چهارگانۀ (سیاسی ـ صنفی ـ اسلامی ـ اقلیت دینی) نباشند، نمیشود.
بنابراین،اصولاً شهروندان (بعنوان اشخاص حقیقی غیر متشکل) ونیز سازمانهای غیردولتی یا هر گروه دیگری که:
ــ مصداق گروه سیاسـی نباشـد[۲] (طبق تعریف مقرر در مادۀ ١ قانون سال ١٣۶٠)،
ــ مصداق گروه صنـفی نباشـد[۳] (طبق تعریف مقرر در مادۀ ٢ قانون سال ١٣۶٠)،
ــ مصداق انجمن اسلامی نباشد[۴] (طبق تعریف مقرر در مادۀ ٣ قانون سال ١٣۶٠) و
ــ مصداق انجمن اقلیّت دینی نباشد[۵] (طبق تعریف مقرر در مادۀ ۴ قانون سال ١٣۶٠)، قانوناً و قهراً از شمول اصل ٢۶ قانون اساسی و قانون سال ١٣۶٠ خارج بوده و طبعاً حق دارند و میتوانند آزادانه و بدون الزام به کسب مجوز از وزارت کشور، عملاً و با توسل به حبل المتین اصل ٢٧ قانون اساسی، به تشکیل اجتماعات و راهپیمائی ها مبادرت ورزند (مانند تظاهرات ٢۵ خرداد ٨٨) و مادام که بدون حمل سلاح باشد و مخل به مبانی اسلام هم نباشد، هیچ مقامی «قانوناً» نمیتواند مانع و متعرض آنها شود.
لازم به ذکراست که «اطلاع رسانی عمومی» و یا دادن «اطلاع قبلی» از تشکیل تظاهرات و تجمعات به منزلۀ «استیذان» و کسب اجازه نمی باشد، بلکه صرفاً اقدامیست برای تمهید مقدمات لازم و ضروری جهت عملی کردن و اجرای مادی وعینی تجمع یا تظاهرات بوده و مطلقاً تأثیری در انشاء و ایجاد حق منـَجَّز و قطعی تشکیل تجمع یا راهپیمائی ندارد.
مؤخره
در خاتمه، ضمن تأکید مجدد بر این مهم که دولت قانوناً حق تظاهرات و ترساندن شهروندان خود را ندارد، به دو مورد عینی از کاربرد عملی اصل ٢٧ و برگزاری تظاهرات بدون کسب مجوز از وزارت کشور اشاره می کنیم که در دی ماه ٨٨ بدون خون و خونریزی برگزارشد.
اوّل ـ «شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی» که بنا به مصوبۀ مجلس شورای اسلامی در فهرست نهادهای عمومی غیر دولتی قرار دارد و بطور سنتی عهده دار برگزاری مراسم و مناسبتها در جمهوری اسلامی ایران است، تظاهرات ٩ دی ماه ٨٨ را که جزء برنامه های ثابت و همیشگی این شورا هم نبود، به سفارش دولت، سازماندهی و برگزار کرد آنهم بدون اینکه از وزارت کشور کسب مجوز بکند. این حق، همان حقی است که تمام سازمانهای غیر دولتی و اشخاص حقوقی غیر منطبق با اصل ٢۶ در اِعمال اصل ٢٧ دارند، بدون اینکه ملزم به أخذ مجوز قبلی از وزارت کشورباشند.
دوم ـ نمایندگان مجلس شورای اسلامی دراعتراضی نمایشی به حوادث عاشورای ٨٨ ، دست به تظاهرات زدند و ضمن خروج از صحن مجلس و راهپیمائی در شارع عام، حق قانونی مذکور در اصل ٢٧ قانون اساسی را بدون کسب مجوز از وزارت کشور اِعمال کردند.
اگر وکلاء مزبور، «نیابتاً» و بعنوان نمایندۀ مردم این حق تظاهرات را دارند (که دارند)، به طریق اولـٰی موکلین آنها یعنی خود مردم «اصالتاً» همان حق را دارند.
و اگر وکلاء مزبور، نه در مقام وکیل و نمایندۀ مردم بلکه «اصالتاً» و بعنوان شهروندان ایران، رأساً و به نام خود تظاهرات بدون مجوز برپا کرده اند (که قانوناً حق دارند)، نظر به اینکه همه دربرابر قانون مساوی هستند، سایر مردم و شهروندان ایران هم، همین حق را دارند که قانوناً و به تجویز اصل ٢٧ قانون اساسی و بدون اینکه نیازی به مجوز وزارت کشور داشته باشند تظاهرات کنند.
«ملتی که آزادی بخواهد، بهایش را خواهد پرداخت»
*دانشجوی دکتری حقوق
پی نوشت ها:
[۱]«اصل ۲۶- احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت».
[۲]«ماده ١ – حزب، جمعیت، انجمن، سازمان سیاسی و امثال آنها تشکیلاتی است که دارای مرامنامه و اساس نامه بوده و توسط یک گروه اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین تاسیس شده و اهداف، برنامه ها و رفتار آن به صورتی به اصول اداره کشور و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مربوط باشد».
[۳]«ماده ٢ – انجمن، جمعیت، اتحادیه صنفی و امثال آن تشکیلاتی است که به وسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه و تجارت معین تشکیل شده، اهداف، برنامه ها و رفتار آن به گونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد».
[۴]«ماده ٣ – انجمن اسلامی هر واحد اداری، آموزشی، صنفی، صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد».
[۵]«ماده ۴ – انجمن اقلیت های دینی موضوع اصل ۱۳ قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات و بررسی مسایل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد».
[1] «اصل ۲۶- احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت».
[۱] «ماده ١ – حزب، جمعیت، انجمن، سازمان سیاسی و امثال آنها تشکیلاتی است که دارای مرامنامه و اساس نامه بوده و توسط یک گروه اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین تاسیس شده و اهداف، برنامه ها و رفتار آن به صورتی به اصول اداره کشور و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مربوط باشد».
[۱] «ماده ٢ – انجمن، جمعیت، اتحادیه صنفی و امثال آن تشکیلاتی است که به وسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه و تجارت معین تشکیل شده، اهداف، برنامه ها و رفتار آن به گونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد».
[۱] «ماده ٣ – انجمن اسلامی هر واحد اداری، آموزشی، صنفی، صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد».
[۱] «ماده ۴ – انجمن اقلیت های دینی موضوع اصل ۱۳ قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات و بررسی مسایل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد».
کلمه: سایت خبری –تحلیلی کلمه در هفته ای که گذشت ، تحت حملات شدید هکرها از داخل و خارج کشور برای متوقف کردن فعالیت سایت بود.
به گزارش کلمه، این برای اولین باری نیست که این سامانه خبری و دیگر سامانه های خبری تحت حملات شدید از داخل و خارج کشور قرار می گیرند. این شیوه محدود کردن دسترسی کاربران به اطلاعات که در آن از حملات پر حجم یوزر های مجازی استفاده می شود از شب انتخابات ریاست جمهوری با از دسترس خارج کردن اکثر سایت های خبری و اطلاع رسانی سبز آغاز شد و تا کنون ادامه دارد.
در حملات هکری هفته گذشته به سایت کلمه مراکز حملات بعضا ازمراکز دولتی و در یک مورد سازماندهی حملات از یکی از دانشگاه های بزرگ دولتی مستقر در تهران بود.
به گفته اعضای تیم فنی «کلمه»، علاوه بر اینکه این گونه حملات نیاز به حمایت برخی زیرساخت های دولتی دارد ، هزینه های میلیونی و گزافی برای هر ساعت حمله به سایت های سبز نیز باید صرف شود.
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ،سایت های خبری آماج حملات هکرهایی شدند که بعضا از سوی مراکز قدرت و با پشتیبانی مراکز دولتی حمایت می شدند.در چنین شرایطی بود که گروهی موسوم به ارتش سایبری ایران با هک کردن و دزدیدن دامنه سایت ها اعلام موجودیت کرد.
در طول ماه های بعد از انتخابات این گروه که آن را منتسب به یکی از سازمان های نظامی می کنند اقدام به هک کردن و دزدیدن دامنه سایت های مختلف از جمله سایت های جنبش سبز کرد.
آخرین اقدام این گروه در ۲۳ بهمن ۱۳۸۸ رخ داد. در این روز سایتهای جرس، تحول سبز و کلمه توسط این گروه مورد حمله قرار گرفت و در اقدامی خلاف قوانین بین المللی دامنه این سایت ها دزدیده شد اما تیم فنی کلمه بعد از چند ساعت توانست دامنه را پس بگیرند و فعالیت سایت از سر گرفته شد.
با نزدیک شدن به ماه خرداد و در هفته گذشته یک بار دیگر حملات هکر ها که در طول ماههای گذشته همواره وجود داشته به اوج خود رسید.گرچه این حملات موفقیت آمیر نبوده و حتی آنها برای دقایقی موفق به خارج کردن سایت از دسترس نشدند اما هزینه های چند صد میلیونی آنها برای این اقدام نشان هراس و ترس از جریان آزاد اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به افکار عمومی دارد.
گرچه رییس دولت در سخنان خود مدعی شده که ایران آزاد ترین کشور دنیا در عرصه رسانه است و در ایران آزادی نزدیک به مطلق است اما بررسی عملکرد و نحوره برخورد با رسانه ها و اهالی رسانه در یکسال گذشته که رکورد بی سابقه ای را در توقیف ،فیلتر و بازداشت خبرنگاران و روزنامه نگاران بر جا گذاشته است.
تلاش برای ناآگاه نگه داشتن افکار عمومی موضوعی است که به خوبی می توان در رفتار حاکمان و برخورد آنها با رسانه ها مشاهده کرد.این رو مهندس میر حسین موسوی به خوبی در آسیب شناسی جنبش سبز بر ضرورت آگاهی بخشی به قشر های مختلف مردم همواره تاکید داشته است.
به اعتقاد مهندس موسوی، هر منفذی که بسته می شود بلا فاصله باید پنجره های دیگری گشوده شود. هر روزنامه ای که بسته می شود، راه انتشار یک روزنامه ی دیگر در چارچوب قانونی جستجو شود. هر وبلاگی که بسته می شود ده ها وبلاگ دیگر برای دفاع حقوق مردم باید راه اندازی شود. این تنها راه است و ما بیشماریم و ما می توانیم این کار را انجام دهیم.
میرحسین موسوی بارها تاکید کرده است که شمشیر نمی کشیم تنها عنصر پیش برنده ما آگاهی است.
وی همچنین در دیدار جمعی از ایثارگران نیز بار دیگر به این موضوع اشاره کرد و گفت: ما باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم ضمن آنکه دنبال روزنامه هستیم تا از طریق قانونی رسانه داشته باشیم اما از طریق رسانه های مجازی که یقیناً جزء حقوق ماست از طریق هیأت ها از طریق خانواده و سینه به سینه باید اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی هم باید حول مسئله ای که در آن اجماع داریم با روش های جدیدی که در حین کار به دست می آوریم انجام دهیم .دائم باید فکرهای نویی ارائه دهیم که یک جمع خلاق را داشته باشیم و روش های نو برای جامعه مان داشته باشیم.
اطلاع رسانی شفاف و کمک به جریان آزاد و مستقل خبری نکته مهمی است که در جهت آگاهی بخشی به افکار عمومی تاثیر گذار است و همه حامیان جنبش سبز به گفته مهندس موسوی در نقش یک رسانه می توانند در پیشبرد این مهم نقش افرینی کنند.
کلمه: رئیس دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه زنان در اغلب رشته های دانشگاهی بر مردان پیشی گرفته اند، گفت: در زنان به جز رشته های علوم تربیتی دو برابر نسبت جامعه بیکاری وجود دارد.
به گزارش مهر، احمد شعبانی پنجشنبه در همایش آمایش سرزمین آموزش عالی در دانشگاه شهید بهشتی گفت: بحث جنسیت باید به عنوان یکی از شاخصه های مهم در آمایش سرزمین آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد. این شاخص باید هم از نظر توزیع جمعیتی و هم در رشتهها مطرح و برای آن برنامهریزی و آسیبشناسی شود.
وی اظهار داشت: ۷۵ درصد ورودیهای دانشگاه شهید بهشتی در سال جاری دختران هستند.
رئیس دانشگاه شهید بهشتی گفت: ۵۸ درصد فارغ التحصیلان دوره کارشناسی و ۳۸ درصد فارغ الحصیلان دوره کاردانی در کشور بیکارند. همچنین عدم تناسب عرضه و تقاضا در اغلب رشته های علوم انسانی و کشاورزی باعث افزایش درصد بیکاری فارغ التحصیلان در این رشته ها شده است.
وی افزود: بیکاری فارغ التحصیلان مرد در اغلب رشته ها به جز کشاورزی و دامپزشکی از متوسط بیکاری کشور پایین تر است اما در زنان به جز رشته های علوم تربیتی دو برابر نسبت جامعه بیکاری وجود دارد.
شعبانی گفت: میزان اشتغال دانش آموختگان در شغلهای دولتی در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۸۵ ثابت مانده و تحول عظیمی در جذب به وجود نیامده است.
وی اظهار داشت: ۶/۴۸ درصد کل جمعیت کشور در سه بخش صنعت، کشاورزی و ساختمان مشغول به کار هستند در حالیکه تنها ۱۰ درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی در این سه حوزه اشتغال به کار دارند. این یعنی رشد آموزش عالی در صنعت و کشاورزی به وجود نیامده و این دو حوزه همچنان در کشور ما به صورت سنتی هستند.
کلمه: وزیر راه و ترابری گفت: خط مسافربری راه آهن زاهدان – کرمان تا هفته دولت امسال برای مردم سیستان و بلوچستان قابل استفاده میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر،حمید بهبهانی چهارشنبه شب در جمع خبرنگاران در فرودگاه زاهدان، با اشاره به راهاندازی راهآهن زاهدان- کرمان اظهار داشت: امیدواریم که با تسریع تلاشها خط مسافربری این راهآهن تا هفته دولت برای مردم سیستان و بلوچستان قابل استفاده شود.
وزیر راه و ترابری افزود: لایکش شدن یکی از تونلهای این خط تا دو ماه دیگر به اتمام میرسد و نقاط آسیب دیده از آب بردگیها نیز بهسرعت در حال ترمیم است و همچنین قسمتهایی از مسیر هنوز زیرکوب نشده است که این کار نیز بهسرعت در حال انجام است.
وی اضافه کرد: همچنین بخشهایی از ریل در مسیر ماسههای روان قرار دارد که در تلاش هستیم با اجرای طرحهایی این موانع را نیز هر چه زودتر برطرف کنیم.
گفته میشود که راهآهن زاهدان – کرمان در ایام قبل از انتخابات ریاستجمهوری دهم به افتتاح رسیده بود.
در آن زمان نیز برخی رسانهها گفته بودند که این راهآهن هنوز به مرحله افتتاح و بهرهبرداری نرسیده است، اما مسئولان اجرایی کشور ضمن افتتاح ان تاکید کردند که آماده ارائه خدمات میباشد.
کلمه: بنا به گزارش رسانه های خبری، در نخستین روز از برگزاری بیستوسومین نمایشگاه کتاب تهران، تمام آثار آیات عظام صانعی و منتظری از سطح غرفههای منتسب به ایشان و سایر غرفههای نمایشگاه جمع آوری شد.
کتاب های آیت الله صانعی بلوکه شد
به گزارش سامانه خبری «خبرآنلاین»، مسئولانِ نمایشگاه، تمامی کتابهای مرتبط با آیتالله یوسف صانعی را از سطح نمایشگاه جمع آوری کرده و در محل دفتر فرهنگی مصلای تهران نگهداری کردند و همزمان از سرنوشت ترجمۀ کتاب «التعلیقه علی تحریر الوسیله» که از آثار جدید آیت الله صانعی و منتشره توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی بود، خبر در دست نیست و از قرار معلوم این کتاب اجازه حضور در نمایشگاه پیدا نکرده است.
کتاب های آیت الله منتظری جمع آوری شدند
بنابر همین گزارش، کتابهای مربوط به مرحوم آیتالله حسینعلی منتظری نیز، توسط مقامات وزارت ارشاد و به همراهی برخی ماموران امنیتی، از سطح غرفه های مربوط به وی در نمایشگاه کتاب جمع شده است.
غرفه نشر آثار آیت الله شهید بهشتی پس گرفته شد
همزمان مسئولان نمایشگاه کتاب اجازه حضور انتشارات بنیاد حفظ و نشر آثار آیتالله شهید بهشتی(بقعه) در نمایشگاه را لغو کردند. یک مقام مسئول در دفتر بنیاد حفظ و نشر آثار آیتالله بهشتی در گفتوگو با ایلنا، خاطرنشان کرده بود “در نمایشگاه امسال قرار بود اثری جدید از آیتالله بهشتی با عنوان مواضع تفصیلی حزب جمهوری اسلامی منتشر و در نمایشگاه عرضه شود که حاوی سخنان شهید بهشتی در مورد حزب جمهوری اسلامی و مواضع ایشان در قبال این حزب و اعضای آن بود و قرار بود این کتاب در غرفه این انتشاراتی در نمایشگاه کتاب عرضه شود .
این مقام مسئول با تائید محروم کردن این بنیاد از داشتن غرفه در دانشگاه کتاب گفت: مطابق هر سال غرفهای برای ارائه آثار آیتالله بهشتی در نمایشگاه تهیه کرده و مبلغ آن را پرداختیم اما با مراجعه به مسئولان نمایشگاه متوجه شدیم که ما به طور کلی از حضور در نمایشگاه کتاب محروم شدهایم و حق ارائه کتابی از انتشاراتی ما در نمایشگاه داده نشده است.
حق اظهار نظر ندارند
همزمان محسن پرویز، از مسئولین وزارت ارشاد و رئیس نمایشگاه که در حاشیه نشست خبری بیست و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به سوالات خبرنگاران پاسخ میگفت، متذکر شد: گاهی امکان طرح دلیل جلوگیری از حضور برخی از ناشران در نمایشگاه کتاب تهران نیست و از همینرو عدهای میآیند از این مسأله سوء استفاده میکنند و علت ممانعت از حضور در نمایشگاه را به مسائل دیگر میبندند.
معاون امور فرهنگی وزیر ارشاد تصریح کرد: مدیران خرد و کسانی که در برگزاری نمایشگاه با ما همکاری میکنند حق اظهار نظر درباره چگونگی برگزار شدن یا برگزار نشدن نمایشگاه را ندارند. دستور شخص رئیس جمهور بود که در فضاهای باز سازه نصب شود تا نمایشگاه تعطیل نشود اما چون متأسفانه سایه سیاست همهجا گسترده شده شاید باز کسانی بخواهند از رئیسجمهور انتقامجویی کنند.
پرویز همچنین تاکید کرد: نگاه ما وجدانا و بینی و بینالله سیاسی نیست. اگر به انتقاد ما نگاه سیاسی میشود به تشکر ما هم نگاه سیاسی شود.
کلمه: مادر شیوا نظر آهاری ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر که نزدیک به شش ماه است در بند ۲۰۹ اوین زندانی است ،می گوید که فرزندش نه فقط هرگز ارتباطی با منافقین نداشته است که نسبت به عملکرد این سازمان همواره موضع منفی و مخالف داشته و دارد.
به گزارش خبرنگار «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» شهرزاد کریمان با اشاره به شایعه پراکنی و اتهام زنی برخی از رسانه های حامی دولت نسبت به دخترش می گوید :”هیچ سند و مدرکی مبنی بر ارتباط شیوا با منافقین وجود ندارد و متاسفانه کسانی که تریبون و قدرت دارند به خود اجازه می دهند هر اتهامی را متوجه دیگران از جمله فرزند من بکنند و ما نیز امیدی به هیچ محکمه ای نداریم که بتوانیم نزد آن شکایت بریم و شکایتمان را تنها نزد خدا خواهیم برد.”
مادر شیوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر همچنین می گوید “:شیوا در حوادث پس از انتخابات برای دومین بار است که بازداشت شده است .دخترم همچنان روحیه ای کاملا قوی دارد و می گوید مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی اش این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداخته اند.”شیوا می گوید “من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق .”
در یکماهه اخیر مهندس میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ،مصطفی تاج زاده و همچنین مهدی کروبی به دیدن خانواده شیوا نظر آهاری رفتند و ضمن دلجویی از این خانواده رنجدیده صبر و استقامت شیوا را در تحمل زندان ستودند.
پس از این دیدارها برخی از رسانه های حامی دولت به بهانه حمله به موسوی و کروبی اتهام های جدیدی را متوجه شیوا نظرآهاری کردند که یکی از این اتهام ها ارتباط با منافقین بوده است که به گفته خانواده وی تاکنون در هیچ دادگاهی اثبات نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر