
ندای سبز آزادی: گروههای وابسته و حکومتی حامی دولت کودتا با انتشار بیانیه و مصاحبه خواستار برخورد با گروهی از دانشجویان دانشکده خبر شده اند که به دیدار مهدی کروبی رفته بودند.
براساس خبر ایرنا دبير کانون فرهنگي، علمي دانشجويان دانشکده خبر دیدار جمعی از دانشجویان این دانشگاه با مهدی کروبی را کذب محض دانسته، اما در قسمت دیگری از مصاحبه اش با اذعان به قول او دیدار 6 نفر از دانشجویان این دانشکده گفته است: «اینها عده اي قليل هستند که به هيچ عنوان نماينده خيل عظيم دانشجويان متعهد و ولايي اين دانشکده تلقي نمي شوند.»
وي همچنین با انحصار طلبی تمام اعلام می کند که تنها «کانون فرهنگي، علمي تنها مرجع رسمي دانشجويان اين دانشکده است.» اما در همین بسیج این دانشکده نیز در اطلاعیه مدعی می شود که آنان تنها تشکل دانشجویی فعال در این دانشگاه هستند.
فغاني با اشاره به سوءاستفاده از نام دانشکده خبر از سوي اين عده قليل، اظهار داشت: اين کانون ضمن محکوم کردن رفتار اين افراد جهت بهره برداري سياسي از جايگاه حقوقي دانشکده خبر خواستار رسيدگي لازم از سوي مسئولان مي باشد.
وی همچنین در ادامه تهدید می کند: «هر گونه اقدامي که موجب اخلال در وحدت حرکت دانشجويان شود، با پاسخ مناسب از سوي اين جريان عظيم دانشجويان ولايت مدار و متعهد مواجه خواهد شد.»
بسيج دانشکده خبر نيز با صدور بيانيه اي با اشاره به سخنان رهبر در هوشياري دانشجويان تاکيد کرد: :ما دانشجويان بسيجي اين دانشکده حرکت غير ارزشي در سوء استفاده از عنوان نماينده دانشجويان دانشکده خبر را محکوم کرده و از مسئولين دانشگاه علمي-کاربردي و دانشکده خبر مي خواهيم تا برخورد لازم با عناصر وابسته به جريان فتنه انجام شود.»
لازم به ذکر است در هفته گذشته تعداد قابل توجهی از دانشجویان دانشکده خبر با مهدی کروبی دیدار کردند که این امر موجب برآشفته شدن حامیان کودتاچیان در این دانشگاه شده است.
پنج شنبه شب مراسم چهلم بانو ربانی همسر مرجع تقلید ومادر شهید با آرامش کامل برگزارشد.
به گزارش کلمه، مراسم بعد از نماز مغرب وعشا آغاز شد و با حضور پر شور مردم مواجه گردید .علارغم تمامی فشارها بر اطرفیان و طرفداران بیت آقای منتظری مردم با حضور گسترده خود بار دیگر احترام خود ابراز کردند و با خانواده ی این عالم ربانی و مادر شهید همدردی کردند .
چهلم این مادر شهید که با شهادت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه (س) مواجه شده بود حال و هوای خاصی را به مجلس داده بود .مردم به علت کمبود جا و حضور گسترده به زحمت نشسته و یا بعضی ها ایستاده بودند.
حضور مردم از هر قشرها و طبقه های مختلف از جمله روحانیون ، بازاری ها ،فرهنگیان و کارگران جلب توجه می کرد.حاضران ضمن ابراز همدردی در غم از دست دادن این بانوی مبارز که همواره در کنار همسر خود به حمایت های بی شائبه ای از حق پرداخته بود به خانواده ی ایشان و مریدان ومقلدان این بیت تسلیت گفتند.
عبدالله نوری جهت دیدار و گفتگو با مصطفی تاج زاده معاون سیاسی خویش در وزارت کشور دولت اصلاحات در محل استراحت وی حاضر شد.
در این دیدار، نوری از آخرین وضعیت درمانی تاج زاده پس از عمل جراحی مطلع شد.عبدالله نوری برای بهبود کامل مصطفی تاج زاده دعا کرد.
پایگاه اطلاع رسانی جوان وابسته به سپاه پاسداران در گفتگویی با مرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سعی داشت راهکاری برای مقابله با جنبش سبز پیدا کند ، نبوی در این مصاحبه با صحبتهای کلیشه ای و تکراری اقتدارگرایان ، مصاحبه را آغاز کرد ، وی جنبش سبز را وابسته به دولت های بیگانه دانست و آن را جنبشی ضد دین خواند، اما وی در ادامه این گفتگو نکاتی را عنوان کرد که قابل توجه است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام زمانی که قصد داشت ایجاد بحران و تفرقه را به گردن اصلاح طلبان بیاندازد نا خواسته به شکاف ایجاد شده در اردوی اقتدارگرایان اشاره کرد و گفت :« آن ثباتی كه باید در مسؤولان ما باشد و همه یك جور فكر كنند و در برخوردها منسجم باشند، وجود ندارد و حتی در بین نخبگان اصولگرا هم تفرقه و تشتت آرا دیده میشود و از ثبات فكری برخوردار نیستند و بعضی از دوستان نزدیكمان با صراحت میگویند ما بریدهایم! و در صحنه مقابله، شما اینها را مشاهده نمیكنید. چهرههای معدودی الان در صحنه هستند و از مواضع مقام معظم رهبری دفاع میكنند»
وی از فضای ایجاد شده در دانشگاه ها انتقاد کرد و بر گسترش موج سبز در میان دانشگاهیان صحه گذاشت ، مرتضی نبوی دانشگاها را پایگاه جنبش سبز دانست و با حمله به علوم انسانی ، گفت: «مركز این جنبش ضدفرهنگی دانشگاههای ما هستند، امروز اساتید تندتر از دانشجویان دارند آنها را برای نافرمانی تحریك میكنند. خیلی از دانشگاهها مركز این جنبش نافرمانی مدنی و مركز این جنبش ضدفرهنگی است و اینها تحت تاثیر همین علوم انسانی هستند كه در آنها خدا مرده است. اینها در كتابهای علوم سیاسیشان به صراحت میگویند «خدا مرده است، در صحنه سیاست حضور ندارد و انسان، محور است». این پایه تعلیمات آنهاست. تمام تعالیم آنها در علوم سیاسی و جامعهشناسی و سایر علوم در برابر ارزشهایی است كه انقلاب ما بر آنها تكیه دارد و این جوانها خیلی گستاخ در این صحنه وارد شدند»
نبوی در ادامه این مصاحبه از ناکارآمدی نظام آموزشی جمهوری اسلامی انتقاد و از روی گردانی جوانان از سیاست های حاکمیت گله کرد و گفت : « برخی از جوانانی كه در جمهوری اسلامی تربیت شدهاند. ناگهان چشم باز كردیم و دیدیم سرباز همین جنبش ضدفرهنگی هستند. همینها حاضرند همه گونه خطر و ریسك را بپذیرند و در شرایط بسیار پرخطری به میدان بیایند و كاملاً هم مشخص است كه اینها جنبشهای ضدفرهنگ هستند»
عضو مجمع تشخیص مصلحت با انتقاد از عملکرد نیروهای انتظامی گفت : «من یك بار در سرمقالهای نوشتم نیروی انتظامی برای این نیست كه برود و كتك بزند. چه كسانی را كتك میزند؟ همین جوانهایی را كه خودمان تربیت كردهایم. نیروی انتظامی در چنین فضایی باید یاد بگیرد كه كتك بخورد تا مقداری از انرژی آنها تخلیه شود، از دماغ كسی هم خون نیاید. برخورد سخت و خشن، مثل یك غده سرطانی باعث تكثیر و گسترش آن میشود.»
صحبت های مرتضی نبوی که قرار بود درمانی برای اقتدارگرایان باشد آنقدر نا امید کننده بود که گزارشگر رسانه کودتا با ناامیدی از نبوی پرسید« پس از نگاه شما شرایط خیلی ناامید كننده است؟»
رئیسجمهور سابق کشورمان عصر امروز به عیادت وزیر مضروب شده کابینه خود رفت.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی با حضور در بیمارستان مهر ضمن عیادت و دعا برای بهبود هرچه سریعتر دکتر محمدرضا معتمدی، وزیر ارتباطات و فناوری دولت اصلاحات، در جریان آخرین وضعیت پزشکی او قرار گرفت.
گفتنی است، دکتر معتمدی صبح دوشنبه در دانشگاه امیرکبیر توسط شخصی که ادعا كرده در زمان وزارت معتمدی متحمل خسارتهایی شده كه نتوانسته از سوی مجاری قضایی آنها را مطالبه كند و پیش از این نیز به دلیل درگیری با مسؤولان مخابرات كرج و چاقوكشی در زندان به سر میبرده است، توسط چاقو مضروب شد.
شاهین فضلی عصر امروز از زندان تبریز آزاد شد. وی پس از آنکه بیش از سه ماه را در بازاداشت به سر برده بود امروز با قرار وثیقه ی پنجاه میلیون تومانی آزاد شد. دادگاه این فعال دانشجویی 18 خرداد ماه برگزار می شود و اتهامات وارده به وی مواردی همچون همکاری با گروه های خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی عنوان شده است.
شاهین فضلی، فعال مدنی –دانشجویی، منتقد سینما و دانشجوی دانشگاه علمی-کاربردی تبریز، بهمن ماه سال گذشته به حکم دادستانی وزارت اطلاعات در منزل شخصی خود در تبریز بازداشت شد و مأموران در تفتیش منزل وی کتاب ها، کامپیوتر، آرشیو فیلم و برخی لوازم شخصی وی را با خود بردند.
شاهین فضلی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال هشتاد و هشت به اتاق ۳۷ زندان تبریز (دفتری که در مجاورت زندان مرکزی تبریز قرار دارد) احضار شده بود و پس از بازداشت به مکانی نامعلوم منتقل شده و چند روز تحت بازجویی و شکنجه بدنی قرار گرفته بود که اثر خاموش کردن سیگار روی گردن وی باقی مانده است
خبرگزاري فارس: متكي درخصوص اظهارات وزير امورخارجه كانادا پيرامون عضويت ايران در كميسيون مقام زن سازمان ملل گفت: رويكردهاي مقامات كانادا نسبت به حقوق بشر همواره ناشي از اغراض سياسي و القائات محافل مشكوك و تامين كننده اميال صهيونيستها بوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاعرساني دولت، منوچهر متكي وزير امور خارجه با ابراز تاسف از موضع غير منطقي دولت كانادا در اين زمينه، اين رويكرد منفي را به مفهوم عدم بردباري اتاوا نسبت به راي اجماعي كشورهاي حامي عضويت جمهوري اسلامي ايران در كميسيون ارزيابي كرد.
وي عضويت جمهوري اسلامي ايران در كميسيون مقام زن و ساير نهادهاي سازمان ملل را گام مثبتي در جهت توجه جامعه جهاني به ضرورت مشاركت معيارهاي فرهنگي مختلف از جمله فرهنگ غني اسلامي در مسير مسئوليت حقوق بشر و اذعان به اهميت نقطه نظرات حقوق بشر جمهوري اسلامي ايران دانست.
متكي با تاكيد حضور فعال جمهوري اسلامي ايران در مجامع بينالمللي حقوق بشري، مجمع كاري بوميان و كميسيون مقام زن تصريح كرد: پيگيري نقض حقوق بوميان و زنان اقليتهاي قومي در كشورهاي ناقض حقوق آنها از جمله كانادا از محورهاي مورد توجه جامعه جهاني است كه جمهوري اسلامي ايران با جديت آنها را پيگيري خواهد نمود.
متكي همچنين در خصوص اظهارات وزير امور خارجه كانادا درباره حضور ايران در اجلاس "ان پي تي " اظهار داشت: حضور نقش آفرين و سطح بالاي جمهوري اسلامي ايران در كنفرانس بازنگري "ان پي تي " به ويژه سخنراني قوي دكتر احمدي نژاد رئيسجمهور اسلامي ايران بازتاب بسيار مثبتي در جهان داشته و ارزيابيها اين است كه اين سخنراني برجسته داراي محورهاي قابل تمركز، پيشنهادهاي عيني و قابل دسترسي و نقاط اشتراك مهم بوده و بخشهاي مغفول "ان پي تي " شامل بندهاي اساسي استفاده از انرژي هستهاي صلح آميز توسط اعضاء، عدم اشاعه و خلع سلاح را برجسته ساخت
مهدی میردامادی ،فرزند ارشد محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت با یک تماس تلفنی به دادسرای فن آوری اطلاعات احضار شد.
به گزارش کلمه، هم زمان با این احضار تلفنی ،مادرش نیز با دریافت احضاریه کتبی به دادسرای اوین احضار شد.
مهدی میردامادی ۲۶ شهریورماه سال پیش نیزهم زمان با موج دستگیری فرزندان فعالان سیاسی و روحانیون اصلاح طلب نیز بازداشت شده بود که پس از تحمل هفده روز حبس با قرار کفالت آزاد شد.
گفتنی است وی دومین عضو خانواده میردامادی است که در روزهای اخیر به دادگاه احضار می شود و پیش از وی زهرا مجردی همسر دکتر میردامادی نیز به دادسرای اوین احضار شده بود.
مهدی محمودیان در نامه ای از اوین خطاب به همسر سابقش از اینکه نهادهای امنیتی به قهقرای سقوط رفته اند، اظهار تاسف کرد و نوشت: با کسانی طرف هستیم که برای ماندن در عرصه قدرت حاضر به انجام هر کار غیر اخلاقی هستند.
متن این نامه که اختصاصا در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:
الهام عزیزم، سلام
وقتی گفتی که به تو زنگ زده اند و خواسته اند که بر علیه من شکایت کنی و تو چنین پاسخی دادی اشک های غم و شوقم در هم آمیخت.اشک شوق که توانسته ام چند صباحی در کنار تو زندگی کنم و اشک غم از اینکه نهادهای امنیتی این چنین به قهقرای سقوط رفته اند.
اشک شوق که فرزندم مادر بزرگی همچون تو دارد و غمگین و اندوهگین از کسانی که حقارتشان را در میدان سیاست اینچنین جبران می کنند.
اشک شوق از اینکه ایران عزیز، زنان سرافرازی همچون تو دارد و سرشکسته و شرمسار از شهیدانی که جانشان را دادند تا کسانی این چنین بر جایشان تکیه بزنند.
الهام عزیز، می دانم و گفتی که پس از انتشار آن خبر از تو خواسته اند که خبر را تکذیب کنی و با آنکه تهدید به بازداشتت کرده اند از تکذیب آن سر باز زده ای. اما از آنجا که بیم بازداشت تو را دارم از تو می خواهم آنچه را که می خواهند بگویی چون با کسانی طرف هستیم که برای ماندن در عرصه قدرت حاضر به انجام هر کار غیر اخلاقی هستند. مگذار که زینب دخترمان که ماهها از داشتن پدر محروم است و به طور قطع باید سالها این دوری را تحمل کند از داشتن مادر خوبی همچون تو نیز محروم شود.
امیدوارم در زندگی آینده ات در ایرانی آزاد و آباد، زندگی سرشار از موفقیت داشته باشی.
مهدی محمودیان
زندان اوین 14 اردیبهشت 1389
در پی تجمعات پی در پی خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین طی هفته های اخیر، شامگاه چهاردهم اردیبهشت ماه و در حالی که خانواده ها در هوایی نامساعد بر روی زمین نشسته بودند، تعدادی از جوانان بازداشت شده در حوادث پس از انتخابات، با قید وثیقه آزاد شدند.
به گزارش كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها ، اولین نفری که شامگاه چهاردهم اردیبهشت آزاد شد، حسام ترمسی بود که از دهم تیرماه گذشته در بازداشت به سر می برد و خانواده وی در انتظار آزادیش لحظه شماری می كردند و بنا بر همین گزارش، آثار تحمل فشار روحی در چهره پدر و مادر این جوان به خوبی مشهود بود .
این گزارش خاطرنشان کرد علت تاخیر در آزادی ترمسی، تنها بدلیل شركت نكردن او دراعترافات تلویزیونی بود كه وی آنرا نپذیرفته بود .
شاهدان عینی نیز گزارش دادند وقتی این زندانی از در اوین خارج شد چنان شور وشادی حاکم شد که وصف ناپذیر بود و پایین پله های مقابل درب زندان نیز، گروهی از مادران عزادار و حامیانِ آنها بودند که با شادیِ خود به خانواده ها انرژی میدادند وحسام را همراهی می کردند.
كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها همچنین گزارش داد بعد از حسام، جوان دیگری حدودا ۲۲ ساله آزاد شد که اتهام او داشتن چند عکس از تظاهرات و حوادث بعد از انتخابات بود و وی از ده ماه پیش در بازداشت به سر برد.
دخترجوان دیگر، زندانی سوم بود كه از زندان آزاد شد و مادر پا به سن گذاشته اش به همراه برادرش برای آزادیش لحظه شماری می کردند که آنها نیز به محض آزادی وی، اشک ریزان از وی استقبال کردند.
گزارش مذکور خاطرنشان ساخت "صحنه های آزادی برای حاضرین بسیار منقلب كننده بود و با آزادی آنها، همه حاضران بهمراه خانواده زندانیان آزاده شده غرق شادی می شدند ."
طی ماههای اخیر و بویژه دو ماه گذشته، تعداد زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی و حامیانِ جنبش، با حضور در مقابل درب زندان اوین، خواستار آزادی زندانیان و بازداشت شدگانِ حوادثِ اخیر شده بودند.
هم اکنون تعداد زندانیان و بازداشتی های بندهای مختلف زندان اوین از جمله، دو- الف، ۲۰۹، ۲۴۰، ۳۵۰، سالن های مختلف اندرزگاه هفت، ویژه روحانیت و نسوان مشخص نمی باشد.
درحالیکه هفتهی گذشته، معاون دانشجویی وزارت علوم دولت احمدینژاد در پاسخ به سئوال خبرنگارايلنا، تعداد دانشجویان سیاسی بازداشت شده را تعدادی محدود اعلام کرده بود، لیستی از دانشجویان زندانی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات بازداشت شدهاند و بعضا ماهها است که در شرایط بلاتکلیف در زندان اوین محبوس میباشند، منتشر گردید.
به گزارش سایت بامدادخبر این لیست که شامل تاریخ دقیق بازداشت، وضعیت محکومیت، دانشگاه و رشته تحصیلی این دانشجویان میباشد، در داخل زندان اوین تهیه شده و در اختیار بامدادخبر قرار گرفته است. با این توضیح که نام برخی از این دانشجویان زندانی، برای اولین بار است که منتشر میشود.
۱ جهانگير عبدالهی کارشناسی ارشد علوم سياسی دانشگاه تهران ۶/۱۱/۸۸ بلاتکليف
۲ علی عجمی حقوق دانشگاه تهران ۱/۱۱/۸۸ بلاتکليف
۳ ميلاد اسدی کامپيوتر-سخت افزار خواجه نصيرالدين طوسی ۹/۹/۸۸ بلاتکليف
۴ سهيل محمدی کامپيوتر-سخت افزار خواجه نصيرالدين طوسی ۱۲/۸/۸۸ سه سال قطعی
۵ علی پرويز کامپيوتر-سخت افزار خواجه نصيرالدين طوسی ۱۲/۸/۸۸ سه سال بدوی
۶ عباس کاکايی علوم اجتماعی دانشگاه تهران ۱۶/۹/۸۸ يک سال بدوی
۷ محمد يوسفی مهندسی کشتی سازی اميرکبير تهران ۱۶/۹/۸۸ چهار سال بدوی
۸ نيما لطيف التجار مهندسی پزشکی اميرکبير تهران ۶/۱۰/۸۸ سه سال بدوی
۹ مجيد توکلی مهندسی کشتی سازی اميرکبير تهران ۱۶/۹/۸۸ هشتونيم سال بدوی
۱۰ مهدی کلاری مهندسی شيمی شريف ۱۶/۹/۸۸ سه سال بدوی
۱۱ ميثم بيگ محمدی مترجمی زبان انگليسی علامه طباطبايی ۶/۱۰/۸۸ سه سال بدوی
۱۲ ارسلان ابدی مهندسی عمران دانشگاه بين المللی قزوين ۶/۱۰/۸۸ سه سال بدوی
۱۳ محسن عبدی باستان شناسی بوعلی همدان ۶/۱۰/۸۸ دو سال بدوی
۱۴ اردشير فرزی گرافيک سوره تهران ۶/۱۰/۸۸ دو سال بدوی
۱۵ کيانوش کامرانی اقتصاد پيام نور تهران ۶/۱۰/۸۸ شش سال بدوی
۱۶ محمدامين وليان علوم کامپيوتر علوم پايه دامغان ۲۲/۱۰/۸۸ اعدام بدوی
۱۷ ميلاد فدائی اصل مهندسی معدن آزاد تهران جنوب ۱۰/۹/۸۸ يک سال بدوی
۱۸ سينا گلچين مهندسی عمران آزاد تهران مرکز ۶/۱۰/۸۸ هشت سال بدوی
۱۹ محمدعلی الهی مهندسی کامپيوتر آزاد تهران جنوب ۱۷/۱۲/۸۸ بلاتکليف
۲۰ عليرضا ايرانشاهی معماری غيرانتفاعی قزوين ۶/۱۰/۸۸ سه سال بدوی
۲۱ شهاب اکبرزاده معماری آزاد شهر ری ۶/۱۰/۸۸ دو سال بدوی
۲۲ حميد پيروزفام معماری آزاد قزوين ۶/۱۰/۸۸ يک سال بدوی
۲۳ اميرحسين توکلی مهندسی کامپيوتر سخت افزار قزوين ۲۰/۸/۸۸ يکونيم سال قطعی
۲۴ مسعود باباپور مهندسی صنايع ايوانکی ۱۲/۹/۸۸ دو سال بدوی
۲۵ سعيد ملکی شيمی آزاد ورامين ۱۶/۱۱/۸۸ بلاتکليف
۲۶ امين کشاورز دانشگاه آزاد ۶/۱۰/۸۸ دو سال بدوی
۲۷ پويا قربانی بازرگانی آزاد تهران شمال ۳۰/۱۰/۸۸ سه سال بدوی
۲۸ فرامرز عبدالله نژاد حقوق دانشگاه آزاد ۳۰/۳/۸۸ دو ونيم سال بدوی
۲۹ مهران صفری مترجمی زبان انگليسی ورامين ۶/۱۰/۸۸ دو سال بدوی
۳۰ آرش قاسمی حسابداری آزاد رودهن ۶/۱۰/۸۸ دو سال قطعی
۳۱ علی مليحی مهندسی برق آزاد تهران جنوب ۱۹/۱۱/۸۸ بلاتکليف
۳۲ کوهيار گودرزی مهندسی هوا فضا شريف ۳۰/۹/۸۸ بلاتکليف
به نام خدای امید و آزادی
فخرالسادات محتشمی پور ، بانوی سبز ایران، فخر زمان
از لحظه آغاز تندباد، سرو گونه ایستاده ای بانو ، اگرچه سیل پیش از همه به خانه تو آمد. ایستادی و آنقدر پشت درختان باغ به ایستادنت گرم شد که باغ از لحظه آغاز تندباد ایستادنش را و جوانه هایش را و امیدش را مدیون توست بانو و مدیون تو و آنها که یاران و هم دردان تواند. تو که سالهاست برای ایستادن زنان سرزمینت تلاش میکنی. تو، بانو که سالهاست وقتی نگاهت میکنیم یادمان می ماند که مسلمانی یعنی زینب، یعنی جسارت، یعنی پرواز کردن، یعنی شکستن هرچه سقف دیدنی و نادیدنی که بالای سر دختران سرزمین ات بسته اند.
روز تولد تو روز فرخنده ایست. روزی که زنی از تبار حسین، پیچیده در حجاب، پشت هیچ دیوار بلندی زندانی نشد و از روزی که می شناسیمش تا همیشه، بند از پای زنان و دخترکان سرزمینش باز میکند، به زبان، به جسارت ، به مدیریت و به ایمانش.
روز تولد تو، روز فرخنده ایست
جوانان اصلاح طلب سبز ایران
بی تردید یکی از مهمترین وظائف رسانه های همسو با جنبش سبز مردم ایران در خارج از کشور رساندن پیام مردم به جهانیان است. این امر محقق نمی شود الا از طریق ترجمان این خواستها و مطالبات به زبانهای زنده دنیا.
ندای سبز آزادی در این راستا علاوه بر زبان فارسی تا کنون به زبان عربی و انگلیسی انتشار یافته و اکنون در آغاز انتشار اخبار و مقالات این سایت به زبان فرانسه هستیم.
زبان فرانسه علاوه بر آنکه در سه کشور مهم اروپای غربی - فرانسه ، بلژیک و سوئیس - زبان رسمی محسوب می شود در بخش اعظم قاره افریقا و نیز در کانادا زبان رایج و مورد استفاده رسانه ها می باشد بر این اساس جمعی از روزنامه نگاران آشنا به زبان فرانسه تصمیم دارند منظما برای مخاطبان فرانسوی زبان اهم اخبار و مقالات مربوط به ایران را بر روی سایت " ندای سبز آزادی " انتشار دهند.
عضو جبهه مشارکت تاکید کرد:«چون من بیش از آنكه خود را مستعفی از حزب بدانم، مستوفی حزب هستم. مستوفی به معنای حسابدار و پاسبان دارایی است. و از ریشه وفا است. من اگر استعفا دادم برای آن بود كه راه برای استیفای حقوق حزب باز بماند. در هر صورت من كماكان خود را عضو حزب میدانم و به مرامنامه و تعهدات حزبیم وفادارم. من هنوز خود را سبز میدانم، البته یك انقلابی سبز نه یك سبز انقلابی.»
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در پی نقل جملاتی تقطیع شده از سعید شریعتی در رسانههایی چون تابناک و برنا و جوسازیهای کیهان با استفاده از این سخنان تحریف شده، سعید شریعتی در سایت شخصی خود متن کامل سخنان خود را منتشر کرد، که بخشی از آن را منتشر میکنیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب خطاب به تابناک نوشته است:« رخی از آنها را پیرو درج خبری قلیه و قورمه و تحریف شده از سخنرانی دو ساعت و نیمه بنده در دانشگاه علوم پزشكی مشهد به نقل از خبرگزاری برنا در آن سایت خواهشمندم كه بر اساس عرف رسانه ای و اخلاق مطبوعاتی توضیحات زیر را كه حاوی اصل مباحث مطرح شده از سوی من در آن سخنرانی است در سایت تابناك جهت اطلاع خوانندگان محترم درج نمایید.این توضیحات را برای تابناك مینویسم و نه برای برنا. چرا كه اساسا خبرگزاری برنا را در عداد خبرگزاریها و رسانه های امانت دار و حرفه ای نمیدانم بلكه آن را باشگاهی بهره بردار از بیت المال مسلمین اما ابزاری برای سوءاستفاده یك جریان خاص در جهت ایجاد تبلیغات روانی علیه رقبای سیاسی تلقی می كنم و تبعا هر نوع ارتباط با این رسانه را بی فایده و توهین به سایر رسانههای آزاد و امانت دار میدانم. كاش خبرگزاری سازمان ملی جوانان اینقدر كودكانه به اعمال تحریف و تنظیم جهت دار مواضع رقبای سیاسی دست نمیزد و عرض خود نمیبرد و زحمت ما نمیداشت.»
سعید شریعتی در پاسخ به سؤال تعدادی از دانشجویان در مورد آنچه اعترافات وی در دادگاه و مغایرت آن با نظرات قبلی وی میخواندند عنوان داشت:«آن دادگاه دادگاه من نبود و من در دادگاه غیرعلنی محاكمه شدم. هیچ یك از اتهاماتی كه بر من وارد شده بود را نپذیرفته ام و دفاعیه كامل و جامعی در رد اتهامات وارده علیه خود تنظیم كرده و به دادگاه دادهام كه انشالله پس از ابلاغ حكم قطعی در اختیار افكار عمومی قرار خواهم داد.»
وی در پاسخ به سؤالی در مورد استعفایش از حزب گفت: « من در نقطه ای از حركت سیاسی خودم ناگزیر بودم كه بر حسب پایبندی به اخلاق تشكیلاتی و اصول كار جمعی بر حسب دلایل و ضرورتهایی كه برای تصمیم شخصی خود داشتم استعفای خودم را از مقام حزبی ام اعلام كنم. طبیعی است كه كار جمعی اقتضا نمیكرد كه من خودسرانه تصمیم شخصی بگیرم و بدون آنكه تحفظ جمع را از كار خود نشان بدهم و از شورای مركزی حزب كناره گیری نكنم مواضع شخصیم را در معرض افكارعمومی قرار بدهم. لذا ابتدا استعفای خود را اعلام داشتم و در خلال آن نظرات شخصیم را عنوان نمودم. به هر حال از معنای لغوی استعفا كه طلب عفو و عذرخواهی است كه بگذریم، استعفا دو طرف دارد، یك طرف من بودم كه اخلاقاً در آن شرایط باید از جایگاه حزبی ام اعلام استعفا می كردم و یك طرف شورای مركزی حزب بود كه تا آنجا كه مطلعم تا كنون هیچ نشستی برای رسیدگی به استعفای اعضای خود تشكیل نداده و بر اساس آنچه در سایت رسمی حزب منتشر شده است دوستان استعفای ما را نپذیرفتهاند.»
عضو جبهه مشارکت با اشاره به پوستر تبلیغی برنامه گفت: «دوستان در این پوستر اشتباهاً درست نوشته اند كه فلانی عضو مستوفی حزب مشاركت. چون من بیش از آنكه خود را مستعفی از حزب بدانم، مستوفی حزب هستم. مستوفی به معنای حسابدار و پاسبان دارایی است. و از ریشه وفا است. من اگر استعفا دادم برای آن بود كه راه برای استیفای حقوق حزب باز بماند. در هر صورت من كماكان خود را عضو حزب میدانم و به مرامنامه و تعهدات حزبیم وفادارم. من هنوز خود را سبز میدانم، البته یك انقلابی سبز نه یك سبز انقلابی.»
شریعتی در پاسخ به دانشجویی كه عنوان می كرد شما پیش از دستگیری مردم را به خیابان دعوت كردید و حال پس از رفتن به زندان میگویید آوردن مردم به خیابان اشتباه بود عنوان داشت:« اگر شخص من منظورتان است كه به گواهی اسناد موجود من از همان ابتدا مخالف دعوت مردم به خیابانها بوده ام و اظهارات من در جلسات ستاد و همچنین دفتر سیاسی 23 خرداد حزب مشخص است. از آن گذشته حزب ما و حتی شخص آقای موسوی در حضور دو میلیونی روز 25 خرداد نقشی نداشتیم. مردم معترض، خودجوش به صحنه آمدند. اساسا ما نمیتوانستیم مردم را به خیابان دعوت كنیم چون تنها پنج ساعت پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات و پیش از پایان جلسه دفتر سیاسی دبیركل، معاونان و اعضای ارشد شورای مركزی و دفتر سیاسی حزب، پیش از هر گونه اعلام موضعی در محل دفتر حزب بازداشت شدند و روز بعد كه از زندان آزاد شدیم مردم معترض در خیابانها بودند. بیانیه حزب ما هم كه بنده به خاطر تهیه پیش نویس آن به اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی محكوم شدهام، حاوی هیچ دعوتی از مردم برای حضور در خیابان نیست، آنچه ما از معترضان به نتیجه انتخابات در آن بیانیه خواستهایم سازمان دادن اعتراضات در چارچوب قانون و رفتار مدنی و پرهیز از تنش و خشونت و آشوب بوده است. من اگر چه با صدور حتی همین بیانیه هم مخالف بودم اما در دادگاه رسیدگی به اتهاماتم از حق آحاد شهروندان برای اعتراض به نتیجه انتخابات در موعد قانونی به روشهای مشروع و مسالمت آمیز از جمله بهره گیری از حق مندرج در اصل 27 قانون اساسی دفاع كردم و به لحاظ استدلالات حقوقی از مفاد بیانیه حزب نیز بر اساس قانون احزاب و تبصره یك ماده هشتاد قانون انتخابات دفاع نمودم.»
وی تصریح کرد:« چه كسی تردید دارد كه رفتار و گفتار آقای احمدینژاد بر آتش نفرت سرباز كرده نیفزود. من به عنوان فردی مطلع به شما اعلام میكنم استراتژی آقای احمدینژاد و تیم مشاورانش در مناظره سیزدهم خرداد با آقای موسوی بر دو محور اساسی مبتنی بود اول معرفی آقای موسوی به عنوان عامل آقای هاشمی رفسنجانی و ثانیاً عصبانی كردن آقای موسوی و طرفدارانش. متأُسفانه علیرغم اینكه این دو راهبرد آقای احمدینژاد پیش از انجام مناظره برای ما و گروه مشاوران آقای موسوی روشن شده بود و آقای مهندس را مطلع كرده بودیم اما ایشان در دام استراتژی احمدینژاد افتاد. حقیقتاً هواداران آقای موسوی از برخورد آقای احمدینژاد عصبانی شدند و این خواست آقای احمدینژاد بود این عصبانیت بر فوران تنفر پس از انتخابات افزود.»
شریعتیی با تأكید بر لزوم رواداری انصاف در قضاوت در مورد شخصیتهای سیاسی و تصمیماتشان اظهار داشت:« شرط انصاف این است كه بر مبنای گفتگوهای مستقیمم با آقای موسوی شهادت دهم كه نیت و مقصود ایشان از اتخاذ چنین تصمیماتی خیرخواهانه و در جهت مصالح ملی و برداشت ایشان از حقوق و منافع ملی بوده است.»
وی در پاسخ به واكنش یكی از حضار كه میگفت ندا نمرده است این قاتل نداست كه مرده گفت:« این شعارها خیلی قشنگ است اما یقین دارم كه قاتل ندا هر كه هست الان راست راست راه میرود و تا اطلاع ثانوی از چنگال عدالت و قانون مصون است و هرگز این شعارها برای مادر ندا، ندا نمیشود.»
عضو جبهه مشارکت در پاسخ به سؤال یكی از دانشجویان در مورد نقش رسانههای بیگانه در انتخابات و حوادث پس از آن گفت:« رسانه های بیگانه بیش از هر چیز منافع دول متبوعشان را پیگیری میكنند و طبیعی است كه در مورد ایران هم آنان منافع خاص خود را دارند كه اجمالا در بی ثباتی و تضعیف جمهوری اسلامی است و بر این اساس از سفره آماده دعواهای انتخاباتی بهرههای خود را برده اند. اما در این مورد هم همه جناح های سیاسی باید منصفانه مورد نقد قرار بگیرند. به عنوان نمونه در مورد تلویزیون بی بی سی و هماهنگیهای راه اندازی آن، آیا منتقدان اصلاح طلبان تا كنون از خود یا مراجع ذی ربط سؤال كرده آند كه آقای صادق صبا با چه مجوزی و در پی چه نوع هماهنگیهایی چند ماه پیش از راه اندازی تلویزیون بی بی سی و كمتر از یكسال مانده به انتخابات برای مذاكره و ساخت فیلم مستند از اطراف و اكناف ایران در كشور ما حضور داشته است. پاسخ وزارت اطلاعات، وزارت خارجه، وزارت ارشاد دولت نهم، صدا و سیما، نیروی انتظامی و چندین نهاد و ارگان دیگر كه علی القاعده در جریان این سفر و هماهنگیهای آن بودهاند در مورد اهداف و برنامه های آقای صبا و تلویزیون بی بی سی مورد سؤال به این سؤال چیست. این جای سؤال بسیار دارد كه در كشوری كه یك دانشجوی مستند ساز برای گرفتن چند صحنه از اماكن عمومی باید از دهها مركز، مجوز فیلمبرداری دریافت كند، رئیس تلویزیون بی بی سی در اطراف و اكناف كشور تصویربرداری میكند و نهادهای ذی ربط از اهداف و برنامههای كوتاه مدت و بلند مدت وی و سازمان متبوعش بی اطلاع باشند.»
داود سلیمانی روز گذشته در ملاقات با خانواده خود اظهار داشت: اگر قاضی پرونده ام عادل بود حتی یک روز را در زندان بسر نمی بردم، .چرا که حکم او را دیگرانی مثل اطلاعات داده اند نه قاضی.
به گزارش رسیده به جرس، وی در ادامه این روند را نه تنها دور از ارزشهای اسلامی بلکه خارج از قانون دانست و عدم آزادی خود به قید وثیقه بعد از حکم بدوی را غیر قانونی اعلام کرد.
سلمیانی در این دیدار برخوردهای غیر قانونی و ضد انسانی در زندان و دوران بازجویی را نشات گرفته ازوجود بعضی افراد نالایق در سیستم امنیتی خواند وگفت: من نگران روزی هستم که این برخوردها درنظام ما عمومی ودامن گیر شود.
وی تصریح کرد که دراین صورت باز وظیفه و تکلیف سنگین ترمی شود وما باید در برابراین ظلم وستم ها ایستادگی کنیم.
گزارش رسیده به جرس می افزاید که در ادامه خانواده این استاد الهیات دانشگاه تهران روز معلم را به وی تبریک گفته واز خداوند عاقبت خیری را برای عزیزشان؛ از خداوند خواستار شدند.
گفتنی است دکتر داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه است . وی عضو كمیسیون فرهنگی مجلس و معاون دانشجویی دانشگاه تهران در دوره اصلاحات (زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی) بود. و در سال 78 و در زمان حملهی لباسشخصیها به کوی دانشگاه تهران نقش مؤثری در افشای جنایتهای لباسشخصیها و عوامل سرکوبگر نیروی انتظامی در حمله به کوی دانشگاه داشت.
سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس ششم شورای اسلامی بود که برای شرکت درانتخابات مجلس هفتم توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. دکتر سلیمانی از اولین سال ریاست جمهوری احمدی نژاد بارها و بارها به صراحت از عملکرد دولت انتقاد کرد.
دکتر سلیمانی که بیش از چهار ماه در سلول انفرادی بوده است در دادگاه بدوی مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری و به عنوان تتمیم حکم تعزیری به ۱۰ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم شده است.
وی همچنین از هرگونه امکان مرخصی تاکنون بی بهره بوده است. به رغم وعده های داده شده و قرار وثیقه او حتی به یک مرخصی کوتاه هم نیامده است.
شرایط جسمی وی بسیار نگران کننده گزارش شده است.
حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی با حضور در منزل میلاد اسدی با خانواده وی دیدار کرده و ضمن ابراز همدردی با خانواده، وضعیت جسمی و روحی میلاد اسدی را جویا شد.
به گزارش سحام نیوز،در این دیدار ابتدا خانواده میلاد اسدی ضمن خوش آمد گویی، گزارشی از وضعیت پرونده و روند رسیدگی به آنرا ارائه دادند. آقای اسدی وضعیت روحی فرزندش را بسیار عالی توصیف کرده و افزود: میلاد در هر دیدار جویای احوالات شخص شما بوده و سلام بسیار می رساند.
والدین وی ضمن گله مندی از تداوم بازداشت فرزندشان ابراز نمودند که این سومین بار است که دادگاه میلاد برگزار نمی شود و ما نیز به دلیل عدم دسترسی به قاضی پروند متاسفانه نمی توانیم کاری انجام بدهیم و باید شاهد زندانی بودن فرزند خود باشیم که بسیار دردناک است. نمی دانیم به کجا و پیش چه کسی مراجعه کنیم! حتی اجازه دیدن قاضی را به ما نمی دهند! آیا این انصاف است؟! آیا این رویه صحیح است؟! مادر میلاد اسدی نیز ضمن اشاره به این موضوع که میلاد سال آخر دانشگاه است گفت: جناب آقای کروبی با آنکه ما حتی بدنبال آزادی با وثیقه فرزندمان هستیم ولی متاسفانه دادگاه وی به تاخیر می افتد و ما به هیچ کسی نیز دسترسی نداریم تا دردمان را مطرح کنیم!
برخورد سنگین با مردم بیانگر عدم استقلال قویه قضائیه است
از نظر مردم و قانون اساسی این جوانان مجرم نیستند
در ادامه، مهدی کروبی ضمن ابراز تاسف از وضعیت پیش آمده برای مردم علی الخصوص دانشجویان و جوانان به شدت از رویه ی قوه قضائیه انتقاد کرد. وی در اینباره افزود: متاسفانه تداوم این رویه و برخورد سنگین با مردم بیانگر عدم استقلال قوه قضائیه در این قضایاست! از منظر مردم و قانون اساسی این جوانان مجرم نیستند و اعتقاد ما به این است که حتی در بدترین شرایط ها نیز اگر فردی یا جوانی دچار اشتباه یا خطایی هم می شد با نگاهی معطوف به رافت اسلامی و شان نظام جمهوری اسلامی می توان با دادن تذکر، موضوع را خاتمه داد مگر آنکه افراد معاند بوده و مبارزه مسلحانه در پیش گرفته باشند که در این حساب آنها جداست. بنابراین و با در نظر گیری این دیدگاه، برخوردهای سنگین قوه قضائیه با مردم نشان دهنده وجود فشار سیاسی و از دست رفتن استقلال تصمیم گیری قوه قضاییه در مسائل اخیر است.
دبیرکل حزب اعتماد ملی در ادامه افزود: دوره بسیار سخت و دشواری است. اما بدانید و مطمئن باشید برای آنها سخت تر و دشوارتر است. کار را به جایی رسانده اند که بجای مدیریت کلان یک کشور و رساندن آن به پیشرفت و آبادانی و سرافرازی، فقط به فکر کنترل و تشدید فشار و تهدید مردم هستند و این موجب تاسف و تاثر است.
کشتی بزرگ ایران ظرفیت پذیرش همه ایرانیان را دارد
اگر نقد و نقادی نباشد می توان کشور را مدیریت کرد
رئیس مجلس اصلاحات کشور(دوره ششم) در ادامه گفت: ما می گوئیم کشتی بزرگ ایران ظرفیت پذیرش همه ی ایرانیان را داراست و در این کشتی بزرگ حتی مخالفین ما نیز حق انتقاد و حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … را دارند اما متاسفانه افراطیون که سکان اجرایی کشور را به دست گرفته اند می گویند قایقی ساخته ایم ، باید سوار شوید. این چگونه دیدگاهی است؟! آیا اگر نقد و نقادی در کشور که لازمه ی پالایش یک نظام سیاسی است، وجود نداشته باشد می توان کشور را مدیریت کرد و به آینده آن خوش بین بود؟!
مهدی کروبی در پایان گفت: امیدوارم به لطف الهی و نیز حضور عقلا و دلسوزان در صحنه، هر چه زودتر مشکلات پیش روی کشور حل گردیده و همه ی ما شاهد آزادی عزیزانمان از زندانها نیز باشیم.
گفتنی است میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بوده و از سیزدهم آبانماه هشتاد و هشت بازداشت گردیده است. اعضای دفتر تحکیم وحدت در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران از کاندیداتوری مهدی کروبی حمایت کرده بودند.
«مهدی کوچک زاده» نماینده حامی دولت در مجلس شورای اسلامی بعد از انتشار نامه چهارم «محمد نوری زاد» به رهبری که در زندان اوین نگاشته شده بود پاسخی به این نامه نوشت و در اختیار سایت رجا نیوز قرار داد . این سایت ساعتی پس از انتشار پاسخ کوچک زاده آن را از سایت خود حذف کرد. البته در مدت کوتاهی که از انتشار این مطلب تا قبل از حذف آن می گذشت چند سایت کم بیننده حامی دولت نسخه ای از آن را به نقل از رجا نیوز منتشر کردند.
خبر مورد نظر در تاریخ ۷ اردیبهشت با تیتر «پاسخ سرگشاده کوچکزاده در واکنش به نامه نوریزاد به رهبر انقلاب : امیدوارم حبس تو را از خودخواهی بیرون آورد تا حقیقت را وارونه نبینی» منتشر شد که با وارد کردن لینک مربوطه با چنین صفحه ای مواجه می شویم:
«کلمه» در راستای گردش آزاد اطلاعات و ازآنجا که دانستن را حق مردم می داند و نیز قایل شدن این حق برای آَقای کوچک زاده که مردم با نظراتشان و نوع نگاهشان به امور آشنا شوند متن پاسخ ایشان به نامه ی اقای نوری زاد را که در اختیار رجا نیوز قرار داده بودند عینا منتشر می کند:
به نام خالق آزادی
سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران
این روزها، نزدیک به چهار ماه است که به خاطر نگارش نامه به حضرتعالی در زندانم.
آقای نوری زاد! به نظر خودت به دلیل نگارش نامه زندانی هستی، ولی آنها که تو را زندانی کرده اند دلایل دیگری دارند و من هم حرف آنها را صادقانه تر از تو می یابم چرا که این روزها شاهد نگارش چند نامه دیگر هم به رهبری هستیم که نویسندگان آنها زندانی نشده اند! پس به من حق بده ادعای تو را مبنی بر زندانی بودن به خاطر نگارش نامه به رهبری نپذیرم.
شصت وهشت روز از این مدت را در زندان انفرادی به سربرده ام. توسط بازجوهای خود مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفته ام. درهمهی این احوال، از جنابعالی به عنوان رهبری فهیم و آگاه اسم برده ام.
اگر در مورد ۶۸ روز انفرادی بودن و توسط بازجوها مورد ضرب و شتم قرار گرفتن راست بگویی که زندانیان تندتر و بیمنطقتر از تو در ماجراهای این روزها آن را انکار می کنند، تازه جای این سوال باقی است که مگر قرار بوده و هست که آگاهی و فهیم بودن رهبر انقلاب با رفتار برخی ماموران زندان تغییر و تحول یابد؟
که اگر قرار باشد تغییری در اوضاع کشور رخ دهد، این تغییر از ناحیهی شما بسیار شدنیتر و پایدارتر خواهد بود. من شخصاً امیدی به نقش آفرینی سایر افراد و دستگاههای کشور ندارم. شما را از نزدیک می شناسم. به روح بلند شما واقفم. شما نیز نیک و از نزدیک مرا میشناسید.در این ماههای زندان از آنچه در بیرون گذشت بی خبر بودم، اما در دیدار کوتاهی که فقط یکبار، گذرا، با خانوادهی خویش داشته ام، دانستم که در غیاب من آقای مهندس موسوی و حجج اسلام خاتمی و کروبی با خانوادهی من دیدار کرده اند. نمیدانم چرا؟
گفته ای چرایی دیدار سران داخلی فتنه با خانواده ات را نمیدانی، با این همه ادعایی که در برخورد، فهم و تحلیل مسایل سیاسی داری، بعید می دانستم دلیل این دیدار را نتوانی ارزیابی کنی و تصور می کنم دوست داری خود را به نفهمیدن بزنی! وضعیتی که ریشه بخشی از مشکلاتی است که اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنی.
اما بسیار دوست میداشتم خود شما نیز با آن بزرگواری که از شما سراغ دارم، به دیدار خانواده ام قدم رنجه می فرمودید، به آنها دلداری می دادید و به آنان می فرمودید که: فلانی -نوری زاد- درست در روزهای بحرانی، با برنامه های تلویزیونیاش، با نوشته هایش، برای منِ رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بودم، به میان آمد و از من سخت جانبداری کرد. امروز او در زندان است؛ به خاطر انتقاد از من! او باید در زندان ادب شود. همسر و فرزندانش توسط بازجوهای بیسواد و بی ادب و تندخو به ناسزا گرفته شوند و خود او به تلخترین شکل ممکن به ورطهی تهدید و تحقیر و ضرب و شتم درافتد. اما این دلیل نمیشود که منِ رهبر قدر زحمت های پیشین او را ندانم و به خانواده اش سر نزنم. یا اگر خود به دیدار آنان نروم، نماینده ام را نیز به این منظور به سراغشان نفرستم.
ادعا کرده ای که در روزهای بحرانی، با برنامه های تلویزیونیات، با نوشته هایت، برای رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بود، به میان آمدی و از ایشان سخت جانبداری کردی.
راستی نکند دلیل دیدار سران داخلی فتنه با خانوادهات همین جانبداری ادعاییات از رهبر در شرایط بحرانی باشد! آخر اینها خیلی به رهبری و هرکس به او وفادار باشد علاقهمندند! راستش را بخواهی من یقین کرده ام آدم اگر نماز را هم برای خدا نخواند، مستوجب عقوبت شرک است. تو هم با این همه استقامت و آزادگی که ادعا می کنی، حتما برای خدا و البته به خیال خودت به یاری و جانبداری از رهبر قلمی زده ای و با رانت و نمیدانم هزار رابطه دیگر سریالی بی سر و ته یا فیلمی ساخته ای و به صدا و سیما انداختهای و نان ونامش را برده ای، حالا چرا از رهبری طلبکاری؟!
رهبر گرامی، چشم انتظاری خانوادهی من، برای تماشای جمال مبارک شما و رویت نمایندهی شما به جایی نرسید. لابد؛ در این گردونه، آدمها، تاریخ مصرف دارند. که اگر به سر رسیدند، مثل دستمال آلوده، باید به دور انداخته شوند.
آقای نوری زاد! راستش از خدا پنهان نیست، از تو چرا پنهان بماند که این فراز طعنه آمیز نامهات به رهبری که به قول خودت فهیم و آگاه است را که خواندم، نفاق و دو رویی تمام قد در برابرم مجسم شد و از خود پرسیدم برای مثل تویی اگر روزی به اندازه دستمال آلوده هم ارزش قایل بوده اند، چه هزینه هنگفتی داده اند البته از آنجا که خداوند به بندگانش علم غیب نداده تا درون و نیت افراد را ببینند، حرجی نیست که در گذر ایام هر از گاهی خزف به جای لعل بنشیند!
اما گرایش من و امثال من به شما، گرایش به شخص خامنهای نبوده و نیست. ما، در جمال اندیشه های شما، افقهای گمشدهی آرزوهای شریف مردم خویش و مردم جهان را می دیدیم. یادم هست این اواخر، وقتی تلاش کردم به دیدار شما بیایم و آقای حسین محمدی -از دفتر شما- ماهها مرا به امروز و فردا وعده می داد، در نامه ای به او نوشتم: من از خود خامنهای، به خدای خامنهای پناه می برم! و دیگر سراغی از شما نگرفتم. و شما نیز!
شنیده بودم آقای حسین محمدی از کسانی است که در حد لیاقتش مورد اعتماد رهبر عزیز است و اکنون با این نقلی که تو کردی و با شناختی که از تو با وقایع این روزها در حد کمال یافته ام، رهبرم را به واسطه این درایت و هوشیاری در انتخاب اطرافیانش ستایش می کنم و به تو اطمینان می دهم آنچه برسرت آمده و می آید و خواهد آمد، جز ناشی از خصلت خود بزرگ بینی و بینش شرک آلودت نیست و خدای خامنهای هم شرک را از بزرگترین گناهان برشمرده و امیدی نداشته باش که با این خصلتها در آن درگاه نیز تحفه ای نثارت کنند!
چرا که دانستم شما از محاصرهی آدمهای جاهل، از تماشای افق آرزوهای مردم باز مانده اید
آقای نوری زاد! من و بسیاری از همفکرانم بارها و در مجالس و جشنواره ها و محافل مختلف تو را در محاصره انبوهی از آدمهای… دیده ایم که حقیقتا با ترکیب و چهره های رنگ آمیزی شده و اطوارهای غربزده و روشنفکرانه ای که در اطرافت می دیدیم، رغبت نکرده ایم جلو آمده و حرفهایمان را در مورد نوشته ها و سریال و فیلمهایت برایت بازگو کنیم، با این وصف آیا به ما هم حق می دهی که ادعا کنیم که این تویی که در محاصره خودخواسته ات در میان هوسبازان و اوهامی که به تو القا کرده اند، نه تنها از دیدن افق آرزوها بلکه از دیدن خواست فعلی مردم نیز که از تفسیر بی نیاز است، بازمانده ای؟!
من میخواستم در آن ملاقاتهای احتمالی، همین نگرانیها را با شما بگویم. اما گویا محاصره کنندگان شما از صراحت سخن من و از اندیشهی من آگاه بودند. همین آقای حسین محمدی، بعد از دیدار اعضای انجمن قلم با حضرتعالی، که حقیر نیز یکی از آنان بود، به من گفت: آقای نوری زاد، من، قربة الی الله از شما میترسم. ترس او، از همان نشست پا گرفته بود که من، بی ملاحظه راجع به اعتیاد گسترده مردم و جوانان به مواد مخدر و آشوبی که در ساختار اجتماعی شهرهای کوچک و بزرگمان درافتاده، به آشنا سخن گفتم.
آه و وای از این من!
اکنون اما چرا از زندان برای شما نامه مینویسم؟ برای اینکه هنوز ناباورانه، به شما، آری به شخص شما، امید بسته ام. باورم بر این است که: شما مگر برای این انشقاق بزرگ مردمان چاره ای بیندیشید. شما، امروز رهبر کدام مردمید؟ من مردم فراوانی برای شما نمیبینم. رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست. مبادا من و شما را ازدحام مردمی که به استقبال یک مسئول و یا خود جنابعالی می آیند، بفریبد. شما اگر به دیگر افراد مشهور هم اجازه ی سخنرانی و حضور در کشورتان بدهید، غوغای مردمان ما فزونی خواهد گرفت. اجتماع فراوان این مردم، هیچگاه قابل استناد نبوده و نیست(!) امروز شما بر کشوری رهبری می کنید که مردمش از دست رفته است. کشوری که در گردونهی چه کنمهای بسیاری گرفتار است. کشوری که اتحاد و یکپارچگیاش، به دست خود شما و اطرافیان شما، به حاشیه رفته است و نگرشی قلیل و تنگ به میدان آمده.
آقای نوری زاد! از نگاه تنگ و خودخواهانه و آلوده به حسادتت دامنه مقبولیت رهبری را به بحث سخیف حداقل و حداکثر کشانده ای و نتیجه گرفته ای که رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست! معلوم شد نفهمیدی که خامنهای خلف صالح خمینی است که می گفت:
قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینى یکه وتنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستى است، ادامه مىدهد و به یارى خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههاى مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مىنمایند سلب خواهد کرد (صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۳۱۹)
آری همانطور که برای آن روح خدایی چه آن زمان که در غربت تبعید بود و چه آنگاه که در اوج محبوبیت در چشم وقلب مردم قرار داشت، چیزی جز عمل به تکلیف الهی مطرح نبود، خلف صالح او خامنهای نیز علیرغم آنکه بسیجیان جهان اسلام و پابرهنگان مغضوب دیکتاتورها بارها با جان و هستی خویش وفاداریشان را به شخص او و آرمانهای والایش اعلام نموده و با فداکاری و ایثار و بذل جان اثبات کرده اند که اهل کوفه نیستند، چیزی جز عمل به تکلیف الهی در سر ندارد و همین ویژگی است که مجاهدانی بزرگ چون سید حسن نصرالله را به خضوع در مقابل این مرد بزرگ وا می دارد. آری امروز خامنهای بر کشوری رهبری می کند که مردمش به لطف و عنایت حق تعالی از دست فتنه گران و بازی خوردگان داخلی استکبار جهانی رفته اند و در آغوش اسلام ناب محمدی (ص) پناه گرفته اند، به همین جهت است که سران داخلی فتنه، ریاکارانه و منافقانه برای جلب یکی دو نفر هم که شده، به دیدار خانواده تو می روند. شک نکن اینها اصحاب شیطانند و من دعا می کنم خانواده ات از شر آنها در امان بمانند؛ اگر تو فرصتی برایشان بگذاری!
نمی دانم امسال را سال چه نامیده اید. شنیده ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است. این نامگذاری، نشان میدهد که بعضاً مشاوران شما، افراد صادق و کارآمدی نیستند. من و همه، آنجا به شما آفرین می گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم میشدید.اگر کوشش و تلاش برای شما مهم است، از انرژی آن در آشتی ملی باید بهره ببرید.
آقای نوری زاد! من اطلاع دقیق دارم که زندانیان در حبس با امکانات گوناگون رسانه ای از اخبار بیرون مطلعند و سخت متعجبم که تو چرا با استفاده از عباراتی مثل (نمی دانم امسال را سال چه نامیده اید. شنیده ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است.) درصددی به دروغ شرایطی را که در آن به سر می بری، بر خلاف واقع جلوه دهی. خدا کند خودت باور نکنی که خیلی اهل استقامت در برابر ناملایمات هستی! اما بهدنبال القای این دروغ، مشاوران رهبری را بهدلیل نامگذاری این سال، غیرصادق و ناکارآمد برشمرده ای و اینگونه ادامه داده ای که:
(من و همه، من و همه، من و همه آنجا به شما آفرین می گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم میشدید.) بهراستی چرا فکر می کنی اگر تو ترجیح می دهی امسال سال آشتی ملی نامیده می شد، همه، تاکید میکنم همه هم با این ترجیح تو موافقند. بوی تعفن خودبینی و خود بزرگ بینی به مشامت نمی رسد؟!
رهبر گرامی، میدانم سخنان ناگوار من چه بسا تلخ و آشوبنده باشد. اما بیایید سخن تلخ و صادقانه مرا، بر شیرینی سخن چاپلوسانهی کسانی که شما را احاطه کرده اند، ترجیح دهید.
باز یک نشانه دیگر از خودبینی در نوشته ات از روز روشن تر است، سخن خود را تلخ ولی صادقانه انگاشتن و مدعی چاپلوسی مابقی اطرافیان شدن را چرا باید خوانندگان نامه تو بپذیرند؟ چون تو ادعا می کنی! آقای نوری زاد! البته اعتراف می کنم سخنانت تلخ است نه از این جهت که حقیقتی را در مورد اطرافیان رهبری اثبات کردی بلکه از این جهت که منویات درونی و خصلتهای خودت را بروز دادی و انسان تاسف می خورد از اینکه تا چه حد یک انسان می تواند اسیر بافته های ذهن خود شود و خودبینی و خودخواهی او را از حقیقت مشهود دور سازد! خدا را شاکرم که رهبری سخن امثال تو را بر مشورتهای افراد لایق ترجیح نداد ه است.
جامعه ی ما، در جوار یک انفجار بزرگ است. دیگ جوشانیست که ما به خاطر آزار از خروج پرسروصدای بخار آن، چوب کبریتی در سوپاپ آن فرو کرده ایم. من با همهی اطمینانی که سابقاً در جانبداری از شما مینوشتم، اکنون نیز در جانبداری از شما مینویسم: ما، به روزهای پایانی فرصت آزمون خویش رسیده ایم. روزهایی که دست تقدیر، سنتهای ناب و حتمی خدای متعال، ما را از گردونهی امتحان به در می برد. امتحانی که در این ۳۰ سال فرصت، جز خراش و خرابی با ما نبوده است. ما و شما؛ مردم خویش را از دست داده ایم. اگر سکوت و آرامشی در آنان میبینید به ضرب زور و اسلحه است. اگر باور ندارید به یک آزمون خیالی تن در دهید. به دو کشور ایران و مثلاً سوئد یا کانادا یا حتی مالزی اعلام میکنیم که مردم این دو کشور، یک روز، فقط یک روز پلیس و بسیج و اسلحهای بر سر نخواهند داشت و آزادند که هرچه میخواهند انجام دهند. فقط طی یک روز. تصور میکنید در پایان این یک روز؛ کشور ما و شما چگونه خواهد بود؟ و کشورهای دیگرچطور؟ قصد من از این مقایسه، مجیزگویی از غرب یا سایر کشورها نیست. بلکه میخواهم به شکنندگی آرامش و سکوت دروغین جامعهی خویش اشاره کنم.
آقای نوری زاد! از روز روشنتر است که اگر مردم، این نظام مقدس را که رهبری اساسی ترین رکن آن است، نخواهند، با اینهمه دشمنی که قلدران و زورمداران و زراندوزان عالم در داخل و خارج علیه آن می کنند، یک روز هم دوام نخواهد آورد و اگر طی ۳۰ سال این نظام نه تنها پابرجا مانده بلکه بسیاری از مردم جهان را نیز حامی و دوستدار خود نموده، دقیقا بهخاطر خواست مردم و بسیجیان و محرومان و پابرهنگان مغضوب دیکتاتورها بوده است. آقای نوری زاد! امیدوارم حبس، اندکی تو را از خودخواهی و فضای ذهنی که بزک کردهها و روشنفکران هواپرست غربزده اطرافت برایت ساخته اند، بیرون آورد تا اینهمه حقیقت واضح را وارونه نبینی.
رهبر عزیز! من و بسیاری، هنوز دوستدار شما و سرنوشت کشور خویشیم. به رهبری شما بر مقدرات کشور ایمان داریم. ما دوست داریم با رهبری شما به افقهای مبارک دست ببریم. اما شما ظاهراً این اشتیاق را طالب نیستید. بعضاً مشاوران و دوستان ناآگاهی شما را در محاصرهی خود گرفته اند، به شما اطلاعات و آمار نادرست میدهند و از زبان شما، سخن غیرواقع برمی آورند. دوستانی همچون آقای شریعتمداری کیهان، که اطمینان دارم آنگاه که همه از اطراف شما پراکنده شدند و شما و او در یک جزیره تنهایی تنها ماندید، او درجانبداری غلیظ از شما، به مخالفت با خود شما برخواهد خواست!
در این پاراگراف که برای چندمین بار انگیزهات از نگارش نامه برملا شده (شاید ناخواسته) که همان بغض و کینه آلوده به حسادت نسبت به افرادی است که رهبری به دلیل لیاقتهایشان به برخی نظراتشان توجه می کنند، نکته جدیدی که به آن بپردازم، نیست.
برخلاف ظاهر تلخ نوشته ام، با صدای بلند و آوازی که همهی هستی را درنوردد، اعلام میدارم که: ما شما را دوست داریم و به پایان خوب سرنوشت شما سخت علاقهمندیم. مرا و ما را باور کنید. حتی در خیال احتمال دهید که ما درست میگوییم. این احتمال هیچ هزینهای برای شما ندارد. در خیال خود باور کنید که دوستان خوب شما، فراتر از شما، و در صنفی که انگ دشمن بر پیشانی آحادش خورده است، غم شما را میخورند و مضطربانه علاقهمند درخششِ نابِ شما در این روزهای پایانی آزمون الهیاند و با شجاعت تمام، شجاعتی که من شخصاً در شما باور دارم، امسال را سال آشتی ملی اعلام کنید و از ملامت هر ملامتگری نهراسید. که خدا شما و ما را کفایت میکند. خدایی که دست خود و دست مردم را در دست شما می نهد. یاعلی!فرزند شما: محمد نوری زاد. اوین بند۲۴۰- سلول۵۷
در پایان همانطور که به خودت حق داده ای به اقرار خودت نامه تلخ بنویسی، امیدوارم به من هم این حق را بدهی که با لحنی مشابه خودت برایت پاسخ سرگشاده بنویسم! و امیدوارم باور کنی که من و همه دوستداران رهبری (که انشاالله دوستیمان برای رضای خدا باشد نه به امید اینکه اگر خدای ناخواسته در نظام حق جمهوری اسلامی به حق یا اشتباه و خطا، که طبیعی است در هر مجموعه انسانی و نظامی رخ دهد، دچار مشکلی شدیم، از رهبری انتظار مساعدت و دیدار با خانوادهمان را داشته باشیم!) نیز حسب آموزه های دینیمان که از امام و رهبری و شاگردان و همراهان ایشان آموخته ایم نیز به پایان خوب و سرنوشت خیر همه بندگان خدا و از جمله تو علاقهمندیم و متقابلا از تو می خواهم برای نجات خودت از توهماتی که گرفتارش شده ای، حتی در خیالت هم که شده، احتمال صدق در این نوشتار را بدهی و در کارت تجدید نظر کنی و واعظ بی عمل نباشی و خود نیز باور کنی که اگر خدا بخواهد کسی را نصرت کند، هیچ غلبه کننده ای بر نصرت شونده خدا نخواهد بود و خود را به خدا بسپاری و از ملامت ملامتگران نترسی و بدانی که عزت و ذلت بدست اوست!
کمترین علاقهمند خمینی و خامنهای
مهدی کوچکزاده
محمد داوری، سردبیر زندانی سایت سحام نیوز، روز یکشنبه در جریان محاکمه خود اعلام کرد که «می خواهند در قضیه تجاوز به زندانیان، کسی را قربانی کنند و بهتر از من کسی را پیدا نکردند».
محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز، ارگان رسمی حزب اعتماد ملی و عضو کانون معلمان ایران روز ۱۷ شهریور ماه سال گذشته در پی حمله ماموران امنیتی به دفتر حزب اعتماد ملی و همچنین دفتر مهدی کروبی بازداشت شد و بیش از ۸ ماه است که در زندان به سر می برد.
«فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اخلال در نظم عمومی» اتهاماتی است که به آقای داوری نسبت داده شده است اما به نوشته سحام نیوز «سردبیر سایت را به بهانه جمع آوری و تهیه مدارک مربوط به تجاوزات جنسی» بازداشت کرده اند.
این سایت ۱۶ فروردین ماه، با وخیم توصیف کردن وضع جسمی و روحی محمد داوری خبر داده بود که «جریان حاکم با اعمال این فشارها بر محمد داوری قصد دارد تا وی در یک مصاحبه خبری و جنجالی صحت ادعاهای مهدی کروبی در خصوص تجاوزات جنسی را زیر سئوال ببرد.»
امری که محمد داوری نیز بدان صحه گذاشته و مینا جعفری، وکیل این روزنامه نگار گفته است که او را تحت فشار قرار داده اند تا علیه مهدی کروبی اعتراف کند؛مساله ای که این معلم، بدان تن نداده است.
بنا به گزارشی که سایت «روزآنلاین» منتشر کرده است و بخش هایی از آن به این شرح است:مینا جعفری که به اتفاق ژینوس شریف رازی، وکالت آقای داوری را برعهده دارد، روز گذشته در گفتگو با «روز» وضعیت موکلش را نگران کننده توصیف کرد و نسبت به قربانی کردن یک انسان بی گناه هشدار داد.
داوری معلم ساده ای که در جنگ جانباز شده است
او، محمد داوری را «انسانی بسیار شریف و سالم و معلمی ساده» توصیف کرد و گفت: «آقای داوری از مقاوم ترین موکلان من است. او معلم ساده ای است با دغدغه های انسانی که در سال ۸۵ نیز در تحصن معلمان مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت شده بود و بارها به ما گفته است که معلم ساده ای است که وضعیت مالی مناسبی ندارد و در مرداد ماه به خواست آقای کروبی و علاقه موکلم به کار حزبی، شروع به همکاری با سحام نیوز کرده است. او جانباز جنگ است و در جبهه از ناحیه چشم و پا آسیب دیده و با تمام توان به مملکتش خدمت کرده است.»
داوری تنها یک ماه و نیم با مهدی کروبی همکاری کرد
به گفته خانم جعفری، موکلش از مرداد ماه سال گذشته، همکاری با مهدی کروبی را آغاز کرده و یک ماه و نیم بعد بازداشت شده است. او توضیح می دهد: «کمیته تشکیل شده از سوی قوه قضائیه از آقای کروبی مدارک و مستندات تجاوز به زندانیان را خواسته بود و آقای داوری بر اساس خواست آقای کروبی و در حضور او، اقدام به فیلمبرداری از قربانیان کرده و این فیلم ها به صورت سی دی در اختیار قوه قضائیه قرار داده شده است. یک نسخه از این سی دی نیز در دفتر آقای کروبی بوده که در جریان تفتیش این دفتر از سوی وزارت اطلاعات، ضبط شده است و نسخه دیگری دست کسی نیست که آن را پخش کرده باشد و در اصل این سی دی جایی منتشر نشده است.»
محمد داوری که در جریان حمله ماموران امنیتی به دفتر مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی در این مکان حضور داشته از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده است. اولین جلسه دادگاه او یک آذر ماه سال گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد. خانم جعفری درباره این جلسه دادگاه می گوید: «جلسه دادگاه خیلی سنگین بود و آقایان فکر می کردند که آقای داوری عضو کمیته پی گیری زندانیان و آسیب دیدگان است که در این زمینه اعضای کمیته از جمله آقای الویری آمدند و گفتند که آقای داوری عضو این کمیته نبوده است. خود آقای داوری هم در دادگاه گفت که من عضو این کمیته نبوده ام و این کمیته ربطی به من ندارد. من آدم ساده ای هستم که به آقای کروبی کمک می کردم.»
۲۰۰ میلیون وثیقه ای که توان پرداخت آن وجود ندارد
در همین جلسه دادگاه وثیقه ای ۲۰۰ میلیون تومانی برای این عضو کانون معلمان ایران تعیین شد که به گفته وکیلش، نه او و نه خانواده اش توان تودیع چنین وثیقه ای را ندارند و درخواست وکلای او در خصوص تبدیل وثیقه به کفالت و یا کاهش مبلغ وثیقه تاکنون از سوی قاضی پرونده رد شده است.
سناریویی برای کروبی و داوری
اما بعد از اولین جلسه دادگاه، فشارها بر محمد داوری به منظور اعتراف تلویزیونی علیه مهدی کروبی تشدید شد و او به دلیل اعتراض به اطاله دادرسی اش در جریان بازدید معاون وزیر اطلاعات از زندان، به سلول انفرادی برده و ممنوع الملاقات شد. همزمان برادر او خبر از قطع حقوق معلمی این عضو کانون معلمان ایران از شهریور ماه سال گذشته داد. جلسه دوم دادگاه او نیز تا ۵ ماه بعد تشکیل نشد تا در این فاصله با تشدید فشارهای روحی و شکنجه روانی، او را وادار به تن دادن به سناریویی کنند که دستگاه حاکم برای مهدی کروبی تدارک دیده بود.
امام محمد داوری تن به این سناریو نداد. وکیل او در خصوص این ۵ ماه توضیح می دهد: «ما منتظر برگزاری جلسه دوم دادگاه بودیم و قبل از عید نوروز، به وضعیت دادرسی اش اعتراض کردیم و درخواست تسریع در روند دادرسی را دادیم اما قاضی پیرعباسی گفت که برای انجام تحقیقات نیاز به زمان دارد. ما نیز اعتراض کردیم که تحقیقات حق قاضی است اما اکنون ۴ ماه گذشته و این اطاله دادرسی است. بعد از عید پرونده اش از شعبه ۲۶ به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فرستاده شد. معمولا وقتی چند متهم در یک پرونده هستند پرونده های آنها به یک شعبه منتقل می شود که به اصطلاح تجمیع پرونده می گویند اما در خصوص پرونده آقای داوری، متهم دیگری نبود و مشمول تجمیع پرونده نمی شد لذا باز اعتراض کردیم و پرسیدیم که چرا اکنون بعد از گذشت ماهها از تشکیل دادگاه اول، پرونده به شعبه ای دیگر منتقل شده است که هیچ جوابی به ما ندادند.»
خانم جعفری در خصوص دادگاه دوم آقای داوری توضیح داد: «در حالیکه ما منتظر صدور حکم بودیم در این جلسه از دادگاه باز هم ادعاهای قبلی مطرح شد و کیفرخواست قبلی خوانده شد و هیچ بازنگری در کیفرخواست و ادعاها صورت نگرفته بود. ما قبلا لایحه دفاعیه را داده بودیم و مجددا لایحه دفاعیه خود را ارائه کردیم.»
به گفته وکیل آقای داوری،«مدعی هستند که موکلم جریانی درباره تجاوز به زندانیان راه انداخته که باعث آبروریزی نظام شده است».
خانم جعفری در این زمینه نیز توضیح می دهد: «ما نسبت به این ادعا اعتراض کردیم و گفتیم که آقای داوری جز فیلم گرفتن، آن هم برای سی دی که تحویل کمیته قوه قضائیه شده، نقشی در این قضیه نداشته و گفتیم که او فقط نقش چهارپایه دوربین فیلمبرداری را بازی کرده است.»
وی می افزاید: «رفتار آقای مقیسه به گونه ای بود که من ناچار شدم تذکر بدهم و گفتم که نماینده دادستان باید از کیفرخواست دفاع کند و شما باید بی طرف باشید.»
داوری:هیچ کاری نکرده ام که باعث آبروریزی نظام شود
به گفته خانم جعفری، سردبیر سایت سحام نیوز در دادگاه گفته است: «من این ۸ ماه در زندان، قبل از اینکه شما در موردم من قضاوت کنید خودم درباره خودم قضاوت کردم و دیدم هیچ کاری نکرده ام که باعث آبروریزی نظام شود و اتفاقا همه کارهایم در جهت آبروی نظام بوده است.»
وکیل آقای داوری در ادامه می گوید: «من احساس می کنم که سخنان آقای داوری درست است و یک انسان بی گناه دارد قربانی می شود؛ برای همین از آقای کروبی توقع داریم وارد عمل شود. ما به عنوان وکلای آقای داوری از آقای کروبی می خواهیم حمایت خود را از موکلم اعلام کند. در اصل ما در این پرونده از آقای کروبی توقع همکاری داریم و معتقدیم که آقای داوری به ناحق در زندان مانده است.»
نامه به دبیرکل سازمان ملل و افزایش فشار به داوری و خانواده اش
مادر محمد داوری، چهارم اردیبهشت ماه در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل از بسته شدن تمام راهها در ایران در خصوص فرزندش خبر داده و از بان کی مون خواسته بود که به وضعیت پسرش رسیدگی کند.
خانم داوری در این نامه نوشته بود: «مسئولان امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران دائما به پسرم فشار وارد می کنند، او را اذیت و مورد انواع شکنجه و صدمه قرار داده اند و زندگی را بر او و بر خانواده من تنگ کرده اند».
پس از انتشار این نامه، دور جدیدی از فشارها بر آقای داوری آغاز شده است. خانم جعفری می گوید: «بعد از انتشار این نامه، بار دیگر موکلم را ممنوع الملاقات و تلفن هایش را نیز محدود کرده اند.»
مادر آقای داوری پیشتر در گفتگویی با وب سایت سخن معلم گفته بود: «من از اینکه بچه ام در زندان است خیلی ناراحتم ولی افتخار می کنم که او به وظیفه اش عمل کرده است. من به او افتخار می کنم. بچه سالمی به جامعه تحویل دادم ولی از فعالیت او به خاطر وظیفه اش ناراحت نیستم.»
مهدی کروبی از داوری دفاع می کند
خانم داوری که ساکن بجنورد است و برای پی گیری پرونده فرزندش مجبورست مرتب به به تهران بیاید، پس از دیدار با مهدی کروبی گفته بود: «آقای کروبی گفته خودم او را آوردم، خودم هم تا آخرش هستم و از او دفاع خواهم کرد. من از حق او دفاع خواهم کرد. کسی او را مجبور نکرد و من او را آوردم و وظیفه دارم تا آخر از او دفاع کنم».
وی همچنین گفته بود که: «مهدی کروبی تاکید کرده که سردبیرسایت حزب اعتماد ملی به دستور او کارها را انجام داده است و مسئولیتی متوجه آقای داوری نیست».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر