مهدی کروبی، با حضور در منزل پدری شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر خواستار آزادی هرچه سریعتر وی شد وابراز داشت «هر اقدامی که بتواند در این زمینه انجام خواهد داد.»
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر شیوا نظرآهاری، فعال برجسته حقوق بشر و دانشجوی ستاره دار از خردادماه سال گذشته نزدیک به ۲۲۰ روز را در بازداشت به سر برده که حدود ۱۰۰ روز آن در سلولهای انفرادی زندان اوین بوده است.
نظرآهاری، برای دومین بار در سال گذشته در ۲۹ آذرماه بازداشت شد. این درحالی است که در اول مهرماه با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.
در حال حاضر کوهیار گودرزی و شیوا نظرآهاری دو عضو بازداشت شده کمیته گزارشگران حقوق بشر هستند.
فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ساعتی پیش به مرخصی آمد.
به گزارش کلمه، ساجده عرب سرخی یا تایید این خبر گفت که پدرم برای مرخصی ۵ روزه از زندان آزاد شده است.
فیض الله عرب سرخی ۱۶ فروردین ماه پس از ۹ ماه بازداشت به مرخصی ۵ روزه آمد که در پی عدم تمدید مرخصی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به زندان اوین بازگشت.
امروز عربسرخی به مرخصی ۵ روزه آمد.
یکی از فعالان حقوق بشر به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که جمعی از اعضای گروههای صنفی معلمان در مشهد روز معلم ۱۲ اردیبهشت ، در اعتراض به ادامه نگهداری مهندس هاشم خواستار ، معلم دربند مشهدی در زندان، اعتصاب غذا کردند و در حالی که در اعتصاب غذا بودند در منزل مهندس خواستار حاضر شدند.
در روز معلم جمع گسترده ای از مردم عادی و فعالین ، صنفی ، سیاسی و دانشجویی مشهد با حضور در منزل این معلم دربند مشهدی ضمن تبریک روز معلم به خانواه و همسر ایشان ، خواستار آزادی آقای خواستار شدند.
آقای خواستار یک بار در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم به قید وثیقه ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد. بعد از ۴۹ روز یعنی از ۲۵ شهریور ۸۸ دوباره وی بازداشت وهمچنان وی در زندان به سر می برد. طی مدت یاد شده چندین بار خبرهایی از وضعیت نامناسب سلامتی وی توسط خانواده این معلم منتشر شد. اما با مرخصی وی موافقت نشده است.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با صدور بیانیه ای به مناسبت روز معلم و روز کارگر نسبت به شرایط فعلی حاکم بر جامعه دانشگاهی و کارگری اعتراض و انتقادهای جدی ای را وارد کرده است و با آوردن نام اساتید دربند خواستار آزادی آنها شده و از سوی دیگر خواستار اصلاح قوانین برای بهبود شرایط جامعه کارگری نیز شده است.
به گزارش کلمه در این بیانیه ابتدا با اشاره به ویژگی های استاد شهید مرتضی مطهری، که روز شهادت او روز معلم نام گرفته، آمده است:از جمله ویژگی ها این استاد جایگاه علمی و جامعیت او در علوم منقول و معقول و دیگری به لحاظ برخورداری از فضائل و کمالات اخلاقی و مسئولیت شناسی اجتماعی و صراحت و صداقت و انصاف در بیان حقائق و ارائه نتایج تحقیقات علمی؛ آثار مکتوب و شفاهی استاد مجموعه ای متقن و نظام مند از اندیشه اصیل و پویای اسلامی است که با گذشت زمان غبار کهنگی بر آن ننشسته، بلکه بسیاری از اشارات و راه حل های او هنوز می تواند راهگشای معضلات فکری، اجتماعی و سیاسی جامعه ما باشد.
مطهری نگاهی عمیق و همه جانبه به موضوعات داشت
این بیانیه به یکی از ویژگی های بارز روش فکری مطهری که توجه عمیق و همه جانبه به موضوعات و تجزیه و تحلیل و واکاوی جامع نگرانه علل و اسباب پدیده ها و پرهیز از سطحی نگری در مواجهه با چالش ها و معضلات فکری، اخلاقی و اجتماعی است اشاره می کند و مصداقی در این زمینه می آورد : در تحلیل علل گرایش به مادیگری، ضمن تبیین عوامل و متغیرهای بیرونی، از ضعف ها و کاستی های درونی، مانند نارسایی بعضی استنباط های دینی و سلب آزادی عقیده و دادگاههای تفتیش عقاید و خشونت هایی که به نام دین صورت می گیرد، غفلت نمی کند و دردمندانه هشدار می دهد: ” هر وقت و هر زمان که پیشوایان مذهبی مردم، که مردم در هر حال آنها را نماینده واقعی مذهب تصور میکنند پوست پلنگ میپوشند و دندان ببر نشان میدهند و متوسل به تکفیر و تفسیق میشوند، مخصوصا هنگامی که اغراض خصوصی به این صورت در میآید، بزرگترین ضربت بر پیکر دین و مذهب به سود مادیگری وارد میشود.” [علل گرایش به مادیگری، ص ۷۲]
تاکید مطهری بر استقلال روحانیت از دولت و بودجه دولتی بود
در این بیانیه همچنین به مسائل مربوط به روحانیت در اندیشه مطهری اشاره شده و آمده است: شهید مطهری در تبیین مشکلات سازمان روحانیت نیز، ضمن آنکه استقلال روحانیت از دولت و بودجه دولتی را امتیازی بزرگ برای آن می داند، اتکای ساماندهی نشده به سهم امام را موجب عوام زدگی و سلب حریت از روحانیت و منشأ بسیاری از مفاسد می داند و شجاعانه تصریح می کند: “حکومت عوام{عوام زدگی}، منشأ رواج فراوان ریا و مجامله و تظاهر و کتمان حقایق و آرایش قیافه و پرداختن به هیکل و شیوع عناوین و القاب بالا بلند در جامعه روحانیت ما شده که در دنیا بینظیر است. حکومت عوام{عوام زدگی} است که آزاد مردان و اصلاح طلبان روحانیت ما را دلخون کرده و میکند.” [ده گفتار، ص ۲۷۸ به بعد].
راه درمان برخی از معضلات کنونی در اندیشه های مطهری یافت می شود
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در بیانیه خود تاکید می کند:مع الاسف شهادت زود هنگام آیت الله مطهری در فاصله ای کوتاه پس از پیروزی انقلاب، نظام نوپای جمهوری اسلامی را از این پشتوانه فکری بی بدیل در شرایطی که سخت بدان نیازمند بود محروم ساخت. با وجود این، گفتارها و مصاحبه های معدود او در آن مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب ، مشحون از نکته و اشارت هایی است که راه درمان پاره ای از معضلات کنونی را می توان در آن یافت. او ضمن تصدیق حق حاکمیت ملی و تلاش نظری برای توجیه آن بر مبنای جهان بینی اسلامی و تأکید بر وحدت مبنایی اسلامیت و جمهوریت، آزادی واقعی مردم در انتخابات را شرط لازم برای رشد و تکامل جامعه می داند.
این بیانیه ضمن انتقاد از پخش گزینشی و تقطیع سخنان مطهری در رسانه های رسمی کشور تاکید کرده است :در مصاحبه ای، که متأسفانه رسانه رسمی کشور گاه با پخش گزینشی و تقطیع آن به نفع دیدگاههای حاکم از آن بهره برداری می کند، با صراحت تمام حاکمیت اسلامی را از تحمیل سلیقه و دیدگاه خود به مردم و محدود ساختن حق انتخاب رأی دهندگان، ولو از سر دلسوزی و مصلحت اندیشی، بر حذر می دارد و تصریح می کند: “اگر بخواهند ولو با حسن نیت (تا چه رسد به اینکه سؤ نیت داشته باشند) به بهانه اینکه مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمی فهمند آزادی را از آنها بگیرند، این مردم تا ابد بی لیاقت باقی میمانند. ممکن است شما که در فوق این جمعیت قرار گرفته اید واقعا حسن نیت هم داشته باشید و واقعا تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب بکند و فرض میکنیم واقعا هم آن فرد شایسته تر است، اما اگر شما بخواهید این را به مردم تحمیل بکنید و بگوئید باید حتما فلان شخص را انتخاب بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند. اصلا باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند. و الا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی میماند. رشدش به اینست که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند. صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد.” [پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۱۲۲ با اندکی تلخیص ] این عبارت ها در واقع آینه خواسته ها و مطالبات مردم و رهبران انقلاب است که بعدا در اصول مختلف قانون اساسی، بویژه فصل سوم آن، نیز به تفصیل انعکاس یافت.
در سال های اخیر حق انتخاب مردم محدود و محدودتر شد
این بیانیه بعد از اشاره به برخی از اندیشه های استاد مطهری به وضع فعلی جامعه اشاره می کند و تاکید دارد:متأسفانه به مرور و بویژه در سال های اخیر با تفسیرهای قیم مآبانه و ناسازگار با روح قانون اساسی حق انتخاب مردم محدود و محدودتر شد و انحراف هایی بوجود آمد که نابسامانی های اخیر یکی از پیامدهای آن است. بی شک برای حل این بحران و سایر معضلات راهی جز بازگشت به اصول بنیادین نظام جمهوری اسلامی و تن دادن به قانون اساسی وجود ندارد.
در ادامه آمده است: نامگذاری روز شهادت استاد مطهری به عنوان “روز معلم” فرصتی است تا جامعه ضمن ارج نهادن به مقام معلم و تقدیر از معلمان و استادان، توجه بیشتری را به این سرمایه های اجتماعی معطوف دارد. بی تردید نیل به جامعه ای “برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایهی اجتماعی در تولید ملی”، که در سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی از ویژگیهای جامعه ایرانی در افق سال ۱۴۰۴ بر شمرده شده، مستلزم بزرگداشت واقعی و غیر صوری معلمان، استادان، دانشجویان و دانش آموزان و پاسداشت کرامت انسانی آنان است. روز معلم همچنین فرصتی است تا سیاست ها، برنامه ها و روش های جاری کشور از این زاویه مورد نقد و ارزیابی و در صورت لزوم اصلاح و بازنگری قرار گیرد.
امنیت شغلی استادان دانشگاه در معرض مخاطره جدی است
بسیاری از استادان شایسته تکریم در این روز، مورد غضب واقع شده اند
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در بیانیه خود با تاکید به اوضاع و احوال کنونی، به این نکته اشاره می کند که متولیان امور از یک سو با رسانه ای کردن پیشرفت های علمی، که حاصل سالها برنامه ریزی و کار و تلاش مسئولان و جامعه علمی کشور است، سعی در انتساب این دستاوردها به خود را دارند. از سوی دیگر امنیت شغلی استادان دانشگاه را، که از لوازم اولیه برای کار علمی و پژوهشی است، در معرض مخاطره جدی قرار داده اند. هر از گاه خبرهای ناگواری از بازنشسته کردن زودهنگام یا تعلیق استادی یا انفصال و اخراج معلمی به گوش می رسد. چه بسیار استادانی که نظر به ویژگیهای علمی و اخلاقی و سوابق انقلابی و خدمات اجرایی شان شایسته تکریم در روزی چون روز معلم اند، لیکن در این دوران مورد غضب واقع شده اند.
افرادی خارج از محیط دانشگاه استقلال دانشگاه را نقض می کنند
در این بیانیه با اشاره به برخی از مصداق ها درباره جامعه دانشگاهی کشور آمده است:شماری از استادان برجسته بر خلاف موازین عام آیین دادرسی و مقررات خاص، از جمله قانون مقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها و آیین نامه اجرایی آن، بدون اعلان قبلی و بدون برخورداری از فرصت دفاع از خود با احکام تعلیق، یا قطع حقوق خود مواجه شده اند. آنچه جای تأسف و درنگ بیشتر دارد این است که بنا به پاره ای قرائن و شواهد،ظاهرااین برخوردهای خلاف شئون علمی و اخلاقی در اثر فشارهای اشخاص و نهادهای بیرونی و با نقض استقلال دانشگاه صورت می گیرد.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها این روشها را موجب سرخوردگی و یأس و دلمردگی در محیط دانشگاه برمی شمرد و می نویسد: این روش ها همچنین آرامش روحی و امنیت خاطر را از جامعه علمی کشور سلب می کند و آنان را از پرداختن به برنامه ریزی برای تحقیقات دامنه دار علمی باز می دارد. پاره ای نشانه های نگران کننده رشد دوباره روند مهاجرت نخبگان و فرار مغزها به خارج از کشور از علایم هشداردهنده این وضعیت است که متأسفانه مسئولان با تجاهل و بازی با الفاظ از کنار آن می گذرند .
برنامه هایی برای دگرگون کردن بافت دانشگاه ها در حال اجرا است
با ادعای مقابله با سکولاریسم اساتید منتقد را حذف می کنند
نباید دولت آنچه را نمی پسندد از بن برکند
این بیانیه تصریح می کند:روشن است در نظامی مثل جمهوری اسلامی بر اساس مقررات قانون اساسی هر چند وقت یک بار دولت ها تغییر می کنند. اما این تغییر نباید موجب شود دولتی که قدرت را به دست می گیرد تمام بنیان های کشور را بر مبنای دید و سلیقه خود دگرگون سازد و آنچه را نمی پسندد از بن بر کند. در وضعیت فعلی برنامه هایی برای دگرگون ساختن بافت دانشگاهها در حال اجرا است. از یک طرف کوشش مضاعفی برای حذف اساتیدی که منتقد سیاست ها و سلایق دولت کنونی هستند با ادعاهایی از قبیل مقابله با سکولاریسم صورت می گیرد. از طرف دیگر جذب سریع اعضای هیأت علمی جدید از میان حامیان و همفکران بدون رعایت دقیق معیارهای علمی در دستور کار وزارت علوم قرار گرفته است. در مورد دانشجویان نیز وضع به همین منوال است. از یک سو دانشجویان غیر همسو را با بهانه های واهی و به صرف اختلاف سلیقه سیاسی که امری جزئی و زودگذر است اخراج یا چند نیمسال تحصیلی از ادامه تحصیل محروم می کنند، از سوی دیگر راه را برای ورود کسانی که آنها را با سلیقه خود همراه می پندارند، بخصوص در مقاطع تحصیلی بالاتر، تسهیل می کنند.
قانون اساسی مبنای عمل قرار گیرد
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در بیانیه خود پیشنهاداتی را نیز ارائه داده است که از جمله آن مبنای عمل قرار دادن قانون اساسی است که طبق تعریف این بیانیه میثاق ملی و نتیجه جانفشانی های ملت برای استقرار نظام جمهوری اسلامی به شمار می آید.
این بیانیه تصریح دارد : مطابق بند ۶ اصل دوم قانون اساسی نه تنها حل معضلات کشور از طریق استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری، بلکه پیشبرد آنها از وظایف نظام است که از طریق مؤسسات آموزشی و پژوهشی تحقق می یابد. بندهای مختلفی از اصل سوم، از جمله بندهای ۳، ۴، ۶، ۹ و ۱۴ نیز وظایف دولت را در این مورد با صراحت مشخص کرده است.
جوانان را از تحصیل محروم و دانشگاه را از اساتید مجرب خالی نکنید
در این بیانیه تاکید شده است: محروم کردن دانشگاهها از اساتید باتجربه و انباشتن آن از کسانی که سالها طول می کشد تا متخصص شوند و نیز محروم کردن جوانان از کسب علم، زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست. در نظامی که موظف به پای بندی به احکام و موازین اسلامی است و در مبانی اعتقادی و ارزشی آن علم و عالم از احترام خاص برخوردارند، توقع آن است که نه تنها به بهانه های واهی و سلیقه ای و تفسیرهای ناصواب و غیر منطقی از مقررات ، جوانان را از تحصیل محروم و دانشگاه را از اساتید مجرب خالی نکنند. بلکه با اقدام به اصلاح قوانین و مقررات همه راههای احتمالی این محدودیت ها را سد کنند و برای خانواده های شریف که از تصور چنین اتفاقاتی مضطرب اند اطمینان قلبی فراهم آورند.
اساتید دانشگاه را آزاد کنید
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها خواستار آزادی ورفع محدودیت های ایجاد شده برای دانشجویان واساتید دانشگاه بویژه همکاران ارجمندمان آقایان دکتر داوود سلیمانی ، دکتر قربان بهزادیان نژاد ، دکتر علی عرب مازار ، ودکتر علی رضا بهشتی را که از چهره های متدین ، خدوم و برجسته نظام دانشگاهی کشور محسوب می شوند،شده است.
در ادامه و در بخش دیگری از این بیانیه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با اشاره به روز کارگر تاکید کرده اند:جامعه جهانی به منظور قدردانی از کارگران، اول ماه مه (مصادف با روز ۱۱ اردیبهشت) هر سال را «روز جهانی کارگر» نام نهاده است. این روز فرصتی است تا علاوه بر تجلیل از خدمات کارگران، به مسائل و نیازهای آنان توجه شود و بهبود شرایط کاری آنان مورد توجه قرار گیرد.
در این بیانیه با اشاره به برگزاری روز کارگر در دیگر کشورها آمده است : در بسیاری از کشورها در این روز تشکل های مستقل کارگری فرصت می یابند آزادانه مطالبات خود را بیان کنند و با برپایی اجتماعات خواسته های خود را به اطلاع عموم برسانند. نظام جمهوری اسلامی ایران نیز بنا بر مبانی دینی و اصول مختلف قانون اساسی و قوانین عادی متعهد و مکلف به حمایت از حقوق کارگران و حفظ کرامت انسانی آنها است. اصل ۲۸ قانون اساسی دولت را موظف به ایجاد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی برای احراز مشاغل برای همه ساخته است. اصل ۲۹ نیز برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی سرپرستی، را حقی همگانی دانسته و دولت را موظف به تأمین این خدمات و حمایت های مالی برای یک یک افراد کشور می داند. قانون کار نیز متناسب با این اصول خود چارچوب حقوقی مناسبی را برای تأمین حقوق کارگران ایجاد نموده است.
مبادا به عنوان اصلاح قانون ، حقوق کارگران تضییع شود
در ادامه تاکید شده است:در چند سال اخیر اقدامات و پیشنهادهایی برای ایجاد تغییراتی در این قانون، بویژه مواد ۲۱، ۲۷ و ۱۹۱ آن صورت گرفته، که مورد اعتراض و انتقاد جدی کارگران و تشکل های کارگری قرار دارد. انتظار می رود دست اندرکاران امور مطابق قانون ، حق برگزاری اجتماعات مستقل و بیان مسالمت آمیز مطالبات کارگران عزیز را به رسمیت بشناسند و در هر اقدامی حفظ حقوق آنان را سرلوحه برنامه های خود قرار دهند. مبادا به عنوان اصلاح قانون، حقوق مکتسبه کارگران در معرض آسیب و تضییع قرار گیرد.
واردات بی رویه لطمه جدی به بازار کار زده است
در پایان این بیانیه به رشد بی رویه واردات کالا به کشور هشدار داده و تاکیده کرده است: این سیاست لطمه جدی به بازار کار و صنعت و تولید داخلی وارد و زمینه افزایش بیکاری و گسترش فقر را فراهم ساخته است. روز کارگر باید فرصتی باشد تا همه دست اندرکاران و مدیران بالای کشور به این معضل توجه کنند و به یافتن راه حل های اساسی بیاندیشند. چه هر اقدامی برای جلوگیری از طرح مشکل و بیان معضل و ایجاد محدودیت ، مشکلی را حل نخواهد کرد و فقط پاک کردن صورت مسأله است.
شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
۱۱/۲/۱۳۸۹
معصومه ابتكار، عضو شوراي شهر تهران و مشاور سيد محمد خاتمي در دولت اصلاحات بازداشت مريم عباسي نژاد، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران بعد از اعتراض به حضور احمدی نژاد در دانشگاه تهران را محكوم كرد و گفت:« دانشگاه فضاي بيان عقايد مختلف است و بايد چند صدايي حاكم باشد.»
او عباسي نژاد را دانشجويي فعال و كوشا و با ايمان خواند كه حضوري فعال در حوزه دانشگاه و تحصيل داشته و بازداشت او را محكوم كرد.
به گزارش خبرنگار جرس، وي افزود:« دانشجويان و جوانان افرادي هستند كه در سن حساسي به سر مي برند و اعتراض و انتقاد حق طبيعي آنها ست. اينكه دختران جوان ما امروز در عرصههاي فعاليتهاي اجتماعي و سياسي مطرح ميشوند نشان دهنده عمق درك انقلاب اسلامي در اصل حمايت از حقوق زنان بوده و نبايد اينطور با نسل جوان پويا و فعال برخورد شود.»
به دنبال اعتراضات گستردۀ دانشجویان دانشگاه تهران به حضورِ ناگهانی و سخنرانیِ محمود احمدی نژاد در آن دانشگاه، روز گذشته مریم عباسی نژاد از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران دستگیر شد.
عباسي نژاد ، یکشنبه شب (۱۲ اردیبهشت) و حوالی ساعت ده شب توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
هنوز از علت دقیق دستگیری، محل بازداشت و وضعیت جسمی و روحی وی و همچنین بازداشتهای احتمالیِ دیگر، خبری منتشر نشده و گزارشی مخابره نشدهاست.
پس از آنکه دکتر معتمدی از اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر و وزیر ارتباطات دولت خاتمی در اتاق شخصی خود در دانشگاه مورد حمله قرار گرفت، دانشجویان دانشگاه برق و سایر دانشجویان دانشگاه امیرکبیر دست به تحصن در مقابل دانشکده برق زده اند. و خواستار رسیدگی هر چه سریعتر به موضوع سوء قصد به جان دکتر معتمدی شده اند.
به گزارش دانشجو نیوز،دکتر معتمدی که از اساتید محبوب دانشگاه و مخصوصا دانشکده برق می باشد در حالی مورد این سوقصد قرار گرفت که هیچ کدام از پیشگیری های امنیتی که به گفته دانشگاه به منظور حفاظت دانشگاههیان انجام گرفته است نتوانسته است جلوی این حمله را بگیرد.
جالب اینجاست که در مواردی که برای دستگیری دانشجویان و جمله به ساحت دانشگاه نیازی به این موارد امنیتی باشد از ریز ترین دوربین ها و موارد امنیتی استفاده می شود اما در این مورد که با جان یکی از شخصیت های علمی کشور گره خورده است حراست و انتظامات دانشگاه به این گفته که ضارب یکی از دانشجویان قدیمی دکتر معتمد بوده است بسنده کرده اند، این گفته تا حدی مضحک بوده است که دکتر صراف از اساتید دیگر دانشکده برق برای روشن کردن این موضوع ضارب را فردی معرفی کرده است که در دوران وزارت دکتر معتمدی خط تلفن می خواسته است و موفق به دریافت آن نشده است! با ایجاد این فضا در دانشگاه با گزشت ساعتی از این فاجعه انتظامات و حراست دانشگاه گفته قبلی خود را تکذیب کرده و اطلاعات جدید را منوط به تحقیقات بیشتر کرده است.
شایان ذکر است که ضارب توسط اساتید دانشگاه در هنگام فرار دستگیر شده است.
در کنار این اخبار دانشجویان دانشگاه برق و سایر دانشجویان دانشگاه دست به تحصن در مقابل دانشکده برق کرده اند و خواستار رسیدگی هر چه سریعتر به این موضوع شده اند، مهمترین نکته ای که دانشجویان و دانشگاهیان بر آن تاکید دارند این است که چطور میشود برای بازداشت مجید توکلی تمام دوربین های دانشگاه در اختیار و فعال است و به ضرب الاجلی در اختیار نیروهای امنیتی قرار می گیرد اما در این مورد هیچ دوربینی و یا انتظاماتی وجود نداشته است.
با وجود این تناقضات دانشگاه، به گفته شاهدان عینی فرد ضارب حدودا ۴۰ ساله و دارای محاسن بوده است .
هم اکنون دکتر معتمدی در بیمارستان تحت مراقبت های ویژه قرار دارد.
یکی از فعالان حقوق بشر امروز به کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت که محمدداوری، مسوول دفترمهدی کروبی وسردبیر سایت سحام نیوز در دو نوبت اقدام به اعتصاب غذای موقت کرده است. به گفته این منبع فشار، بدرفتاری وآزار واذیت روحی و جسمی بر محمدداوری برای گرفتن اعترافات ساختگی همچنان ادامه دارد و بیم آن می رود که ادامه وضعیت فعلی سلامت این فعال مطبوعاتی را با خطر مواجه کند. به داوری گفته شده است که مدارک و ادعاهای مهدی کروبی مبنی بر وجود سیستماتیک شکنجه و وقوع تجاوز به دختران و پسران وحتی زنان متاهل در زندان ها وبازداشتگاه های متعددی که بازداشت شدگان بعد از انتخابات در آنها به سر برده ویا به سر می برند را تکذیب کند و برعلیه همکاران خود صحبت کند.
این درحالی است که پیش از این مهدی کروبی اعلام کرده بود منابع غیرقابل انکاری از وقوع تجاوزهای یاد شده دارد. او گفته است که از برخی از افرادی که چنین فجایعی برای آنها رخ داده است فیلم وعکس گرفته و مدارکی دارد که وقوع موارد یاد شده را تایید می کند. مقامات قوه قضاییه و نهادهای امنیتی هیچگاه ادعاهای کروبی را نپذیرفته و هیچ تلاشی برای از بین بردن شواهد ومدارک موجود خودداری نکرده اند. از جمله در دو مورد کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در گفت وگو با قربانیان تجاوز مطلع شد که این افراد برای مخفی نگهداشته شدن آنچه در زندان ها بر آنها رفته بود تحت فشار قرار داده شدند.
محمد داوری، عضو سازمان معلمان معلمان ایران ، مسئول دفتر آقای کروبی و سردبیر سایت سحامنیوز ، در روز ۱۷ شهریورماه در پی حمله نیروهای امنیتی به دفتر شخصی مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی بازداشت شد.
مسعود باباپور دانشجوی دانشگاه آزاد گرمسار به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش دانشجونیوز، مسعود باباپور که ششم آذر ماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد، روز گذشته از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به 2 سال حبس تعزیری محکوم شد.
باباپور از فعالین دانشجویی و دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه گرمسار است.
همچنین بنابر گزارش رهانا، امير حسين توكلي دانشجوي ارشد آزاد قزوين که پیش از این به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بود، مجددا توسط قاضی مقيسه به دادگاه احضار شده و به وی اتهام توهين به رياست جمهوری و اخلال در نظم عمومی تفهیم شده است.
لازم به ذکر است که این موارد اتهامی در پرونده این دانشجو وجود نداشته و افزودن این اتهامات به پرونده وی امری برخلاف قانون محسوب می شود.
در پی صدور بیانیه دیروز تشکل سازمان مستقل آزاد اندیشان دانشگاه آزاد شهرکرد مبنی بر اعتراض به عدم کسب مجوز انتخابات شورای مرکزی این تشکل ،اعضای این تشکل امروز با تجمع مقابل دفتر نهاد رهبری در دانشگاه اعتراض خود را نشان دادند.
در ادامه دانشجویان با گرفتن غذا و چیدن آن مقابل درب اتاق نهاد رهبری دانشگاه صحنه هایی از اعتراض را به نمایش گذاشتند.اعتراض های دانشجویان به مسئله عدم تایید صلاحیت ها محدود نماند و به فضای بسته در دانشگاه و رفتار های نامناسب حراست با دانشجویان کشیده شد. تحصن دانشجویان حوالی ساعت ۱و ۳۰ دقیقه خاتمه یافت.
گقتنی است اعضای این تشکل تا گرفتن نتیجه ای مطلوب به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
برخلاف قانون، با آزادی مشروط و حتی مرخصی حسین نورانی نژاد، روزنامه نگار دربندی که در حال سپری کردن محکومیت قطعی است، همچنان مخالفت می شود.
حسین نورانی نژاد دبیر کمیته رسانه جبهه مشارکت ، شهریور ماه سال گذشته دستگیر و روانه زندان اوین شد. با وجود گذشت هشت ماه از بازداشت این روزنامه نگار و با وجود صدور حکم قطعی اش،او همچنان امکان استفاده از مرخصی و خروج موقت از زندان را ندارد.
پرستو سرمدی،همسر این روزنامه نگار به خبرنگار «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» می گوید:" بر اساس بخشنامه قوه قضاییه محکومانی که حکم قطعی دارند ،حق دارند از مرخصی نوروزی و ماهانه برخوردار شوند اما برخلاف قانون در تعطیلات نوروزی به او مرخصی داده نشد و تا کنون نیز حتی با چند روز مرخصی همسرم مخالفت شده است."
پرستو سرمدی می گوید: "از شهریورماه سال گذشته که حسین بازداشت شد ما هر چند وقت یک بار برای ملاقات او به اوین می رویم، تا کنون چهار فصل اوین را دیده ایم، اگر قرار بوده حسین هزینه اعتقادات خود را بپردازد فکر می کنم چهار فصل دربند بودن کافی باشد، اما ما هنوز حتی در مقابل تقاضای قانونی چند روز مرخصی با پاسخ منفی مواجه می شویم و راستش را بخواهید بعد از گذشت چهار فصل دیگر داریم به آزاد نشدن او عادت می کنیم. "
اتهامات این روزنامه نگار تبلیغ علیه نظام و تبانی علیه امنیت ملی عنوان شده است که این اتهامات مربوط به سایت خبری نوروز و برگزای مراسم های مذهبی در ماه رمضان است به همین دلیل در دادگاه بدوی ابتدا به سه سال حبس محکوم شد و دادگاه تجدید نظر این حکم را به یک سال کاهش داد .
همسر نورانی نزاد ادامه می دهد:" حسین تا کنون هشت ماه از یک سال را گذرانده است بنابراین چون بیش از نیمی از حکم را گذرانده است حق دارد از آزادی مشروط برخوردار شود اما مسولان با این حق حسین هم مخالفت می کنند بدون آنکه دلیلی ذکر کنند. "
حسین نورانی نژاد در حال حاضر در بند 350 زندان اوین به سر می برد و پرستو سرمدی به نامناسب بودن فضای این بند اشاره می کند: "این بند از نظر امکانات رفاهی و بهداشتی شرایط نامناسبی دارد، این شرایط در هفته های اخیر با اضافه شدن زندانیان این بند بدتر هم شده طوری که حسین و سایر زندانیان حتی جای مناسب برای خواب ندارند ، حسین شب ها در نمازخانه زندان می خوابد ، بیماری های مسری هم در این بند زیاد است ،آخرین بار که حسین را دیدم سرمای شدیدی خورده بود و ضعیف شده بود هنوز هم بهبود نیافته است.
در پی بازداشت دکتر مریم عباسی نژاد، دبیر سیاسی سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با صدور اطلاعیهای با تاکید بر اینکه او هیچ نقشی در اعتراضات صورت گرفته به حضور محمود احمدینژاد در دانشگاه تهران نداشته است، خواستار آزادی فوری او شدند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، متن این اطلاعیه بدین شرح است:
پس از حضور ناگهانی رئیس جمهور در دانشگاه علوم پزشکی تهران در یازدهم اردیبهشت ماه، برای ساعاتی در دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران تجمعی شکل گرفت. در پی این واقعه، بر خلاف رویه معمول و سازوکارهای درونی دانشگاه، عده ای از دانشجویان توسط برخی از نهادهای امنیتی فراخوانده شدند و متاسفانه در این میان سرکار خانم دکتر مریم عباسی نژاد، که سابقه نزدیک به 8 سال عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را دارا می باشند، احضار و پس از مراجعه اولیه، بازداشت و منزل ایشان مورد تفتیش قرار گرفت.
به شهادت دانشجویان،فعالین دانشجویی و مسئولین دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ایشان دانشجویی متعهد و معتقد به آرمانهای انقلاب اسلامی و رهرو راه خمینی کبیر(ره) بوده و در طول دوران فعالیت خود، همواره در چارچوب های قانونی حرکت نمودهاند و ضمنا در تاریخ مذکور، به گواه حراست دانشگاه و شاهدان عینی، ایشان هیچگونه نقشی در تجمعات اعتراضی دانشگاه نداشتهاند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن محکومیت این واقعه خواستار توقف برخوردهای امنیتی با دانشگاه و آزادی هر چه سریعتر سرکار خانم دکتر عباسی نژاد می باشد و نسبت به فشارهای وارده بر دانشجویان در آستانه خردادماه هشدار می دهد. برخوردهای امنیتی با دانشجویان ملتهب شدن فضای دانشگاه را درپی خواهد داشت و می تواند منجر به تحریک احساسات دانشجویان دانشگاه و دور شدن از اعتدال و آرامش گردد.
از سویی به دانشجویان و هم کلاسی های عزیزمان نیز توصیه می کنیم تا در شرایط حساس کنونی، آرامش خود را حفظ نموده تا بهانه ای به دست آنان که به دنبال بحرانند، داده نشود و امکان پیگیری آگاهانه مسائل از طریق مراجع ذیصلاح فراهم گردد.
و من الله التوفیق
انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی که در اولین روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده است، می گوید نگران همسرش است که هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج در شرایطی بسیار سخت و در بازداشتگاهی که فاقد هرگونه طبقه بندی زندانیان است در میان مجرمان عادی و بعضا خطرناک نگهداری می شود. او می گوید با وجود سپردن سندهایی به مبلغ ۵۰۰ میلیون برای آزادی همسرش در حال حاضر هم خود آقای زیدآبادی و هم این مبلغ وثیقه در بازداشت هستند.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، مهدیه محمدی آخرین وضعیت پرونده و شرایط زندان رجایی شهر کرج را تشریح کرده و گفت برای هر بار ملاقات کابینی به مدت ۱۵ دقیقه با سه فرزند خود مجبور است ساعت های زیادی وقت بگذارد: “آقای زیدآبادی در زندان رجایی شهر کرج دوران تبعید را می گذراند. او با زندانیان عادی که جرایم سنگین دارند مثل قاتلین و یا قاچاقچیان در یک جا نگهداری می شود و هیچ کدام از زندانیان سیاسی نزدیک او نیستند. حکم ایشان که تایید هم شده است شش سال حبس و پنج سال تبعید و محرومیت مادام العمر است. ملاقات ها بسیار سخت هستند. عملا یک هفته در میان می توانم به ملاقات بروم و هر بار رفت و برگشت حدود پنج ساعت طول می کشد چرا که تا کرج چهل کیلومتر مسافت است و آنجا هم برای یک ربع ملاقات کابینی مدت زیادی معطل می شویم. بچه ها هم هر سه ماه یا چهارماه یک بار می توانند به دیدن پدرشان بروند و عملا خیلی هم که بتوانم همان هفته ای که ملاقات خودم هست بروم “.
مهدیه محمدی به شرایط نامناسب احمد زیدآبادی در یک سال گذشته در بازجویی ها و دوران بازداشت اشاره کرد و گفت: “موارد نقض قانون در برخورد با پرونده ایشان بسیار زیاد است. از همان روز اول ساعت ۱۰ شب که ایشان را از در خانه ربودند (این اصطلاحی است که من همیشه استفاده می کنم) تا ۱۴۱ روز انفرادی و ضرب و شتمی که در زندان شدند و نیز بازجویی های غیرقانونی که ایشان گذراندند در موارد متعدد حقوق او نادیده انگاشته شده است. در بازجویی های دشوار ورقه ای جلوی او گذاشتند و گفتند که اتهامات خودت را بنویس، در صورتی که باید اول به ایشان تفهیم اتهام می شد که چرا ایشان بازداشت شده اند و بعد ثابت می شد که آیا درست هست یا خیر اما با خشونت تمام و کتک کاری ورقه ای را جلوی ایشان گذاشته و گفته اند اتهامات اخلاقی، اقتصادی و … خودت را بنویس و قصد داشته اند که همه این اتهامات را به زور به ایشان بقبولانند اما او قبول نکرده و گفته است که من یک روزنامه نگار هستم و کارم هم مشخص بوده و در نهایت با خشونت ورقه را از زیر دست او کشیده اند و یک تیر هم در داخل سلول شلیک کرده اند که آقای زیدآبادی می گفت احساس می کردم صورتم سر شده است. مدت ۱۴۱ روز ایشان را در انفرادی نگه داشتند و بعد به بند ۳۵۰ منتقل شده بود که در طی یک مدت بسیار کوتاه سایر فعالان سیاسی نیز با ایشان بوده اند و این اصل تفکیک جرایم به مدت کوتاهی رعایت شده بود اما ایشان را از تاریخ ۱۲ بهمن ماه به زندان رجایی شهر منتقل کردند که هم اکنون هم در همین زندان نگهداری می شوند”.
همسر این روزنامه نگار در بند با تاکید عدم رعایت عدالت و قانون در مورد پرونده ی آقای زیدآبادی گفت در دادنامه ای که بر اساس آن برای آقای زیدآبادی چنین حکم سنگینی تعیین شده است به رعایت قانون از طرف آقای زیدآبادی چندین بار اشاره شده و گفته اند که او با رعایت قانون قصد داشته سر قانون کلاه بگذارد:”نوع برخوردی که با آقای زیدابادی شد نشان می دهد که اگر در ایران پشت ات به جایی گرم باشد می توانی قانون را کاملا لگدمال کنی درست مثل آقای مرتضوی که این همه موارد غیرقانونی تا حتا قتل را انجام داده است اما کاملا راحت و آزاد است. نکته ی جالب اینجاست که اگر شما دادنامه ای که برای آقای زیدآبادی صادره شده است را بخوانید سراسر آن نوشته شده که آقای زیدآبادی رفتارش کاملا قانونی بوده است و با استدلال و استفاده از رفتار قانونی قصد داشته است سر قانون کلاه بگذارد”.
مهدیه محمدی شرایط نگهداری زندانیان از جمله آقای زیدآبادی در زندان رجایی شهر کرج را بسیار غیربهداشتی و غیراصولی دانست و ادامه داد: “شرایط بهداشتی زندان وضع خوبی ندارد. تا مدت ها آب زندان گل آلود و غیرقابل استفاده بود. البته روحیه ی خوبی که آقای زیدآبادی دارند طوری است که مسائل را آسیب شناسی هم می کنند و می گویند زندانیان هم رعایت نمی کنند. با آب زندان حمام هم نمی توانستند بروند. ظاهرا سالنی که آقای زیدآبادی در آن نگهداری می شود یک راهرو است که دوطرف آن اتاق هایی که پیش تر سلول انفرادی بوده است قرار دارد و درب این سلول ها را برداشته اند و در هر سلول سه نفر را جا می دهند. غذای زندان خوب نیست و فروشگاهی که در زندان است به اندازه کافی مواد غذایی ندارد. در مورد بهداری زندان هم نگرانی های جدی در مورد بیماری هایی مثل ایدز وجود دارد و من به ایشان توصیه می کنم که تا جایی که امکان دارد به بهداری مراجعه نکنند چرا که اکثر زندانیان معتاد ایدزی هستند و ترس از این که با مراجعه به بهداری به این بیماری آلوده شوند وجود دارد”.
احمد زیدآبادی در شرایطی در زندان رجایی شهر دوران محکومیت خود را طی می کند که شاهد اتفاقات و درگیری های متعدد بین زندانیان قتلی و قاچاقچیان و معتادین بوده و به گفته ی همسرش در یک مورد شاهد قتل یکی از زندانیان به دست هم بندان خود در نزاع جمعی بوده است. مهدیه محمدی با ابراز نگرانی از این که همسر او در زندانی فاقد هر گونه امنیت و اصل طبقه بندی نگهداری می شود به کمپین گفت: “زندانیان عادی خطرناکی در این بند هستند که به طور مثال یک «گل کوچک» که به زندان آورده شده است را دزدیده اند که با میله های آن قمه درست کنند و با کوچکترین مشکلی که با هم پیدا می کنند چاقو کشی هم می کنند. آقای زیدآبادی به دفعات شاهد این صحنه ها بوده است که زندانیان با چاقو همدیگر را مضروب کرده اند و یک بار یک نفر به هنگام چنین درگیری هایی کشته شده است. در این بند اکثر مواقع زندانیان مواد مخدری سر پول با هم درگیر می شوند. این که زندان شرایط وحشتناکی دارد و هیچ گونه اصول و موازین حقوق بشری در آن رعایت نمی شود به یک سو، اما جای آقای زیدآبادی در این زندان نیست. طبق اصل تفکیک جرایم هم که باشد ایشان که روزنامه نگار هستند نباید در چنین شرایطی در زندان نگهداری شوند”.
به گفته ی مهدیه محمدی همسر آقای زیدآبادی قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، بارها برای آزادی این روزنامه نگار بهانه هانه های مختلفی آورده و با جود افزایش مکرر میزان وثیقه او و در حالی که به توصیه وکیل آقای زیدآبادی کلیه موارد قانونی از جمله تودیع وثیقه تعیین شده از سوی خانواده ی این روزنامه نگار رعایت شده است اما مقامات قضایی همچنان از آزادی زیدآبادی حتی برای مرخصی هم خودداری می کنند.
مهدیه محمدی اقدام مقامات قضایی را لگدمال کردن قانون خواند و گفت: ” بعد از گذشت یک سال کم کم احساس می کنم از آزادی ایشان ناامید شده ام. ماه آبان یک بار ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه تعیین کردند که ما ۱۵۰ میلیون تهیه کردیم و گفتند همین میزان کافی است. هر چه منتظر ماندیم ایشان آزاد نشدند. یک ماه بعد قاضی شعبه ۲۶ که پرونده آقای زیدآبادی زیر دست ایشان است گفتند که ما ۲۵۰ میلیون وثیقه خواسته بودیم که شما ۱۵۰ میلیون را تامین کرده اید و ۲۰۰ میلیون دیگر هم اضافه کنید. ما شروع به پیگیری کردیم که ۲۰۰ میلیون دیگر را تهیه کنیم که یک ساعت بعد مجددا تماس گرفتند و گفتند وثیقه ۵۰۰ میلیون تومان است. ظرف یک ساعت وثیقه ایشان از ۳۵۰ میلیون به ۵۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرد. تلاش زیادی کردیم که مابقی میزان وثیقه را آماده کنیم و مبلغ ۴۸۰ میلیون تومان وثیقه را به دادگاه ارائه کردیم اما به دلیل ۲۰ میلیون باقی مانده بهانه آوردند. در صورتی که اگر بخواهند کسی را آزاد کنند با مبالغ بیش از این هم کنار می آیند اما قاضی شعبه ۲۶ فقط به این دلیل که من در آن مدت در مصاحبه هایم در مورد شرایط آقای زیدآبادی اطلاع رسانی می کردم گفتند که باقی مانده وثیقه را هم باید تهیه کنیم. ما به خاطر ۲۰ میلیون تومان باز یک سند دیگر به دادگاه ارائه دادیم. من راضی به این کار نبودم چون می دانستم دارند بهانه می گیرند اما وکیل ایشان توصیه کردند که ما اقدامات قانونی لازم را انجام بدهیم. در نهایت هم مبلغ ۵۰۰ میلیون وثیقه را به دادگاه ارائه کردیم اما ایشان را آزاد نکردند و این اقدام به نظر من چیزی نیست جز لگدمال کردن قانون. وثیقه هم اکنون هم در اختیار دادگاه است و شاید اگر برویم بگویند که وثیقه را بردارید اما در این شرایط که خود آقای زیدآبادی زندانی است و من سه بچه دارم که باید مخارج زندگی را بچرخانم فقط یک میلیون تومان هزینه بابت کارشناسی سند پرداخت کرده ایم. نگرانیم از آن روست که اگر وثیقه را برداریم و بخواهند بار دیگر برای مرخصی وثیقه تعیین کنند مجددا باید همین هزینه را بپردازیم. برای همین وثیقه را خارج نکرده ایم و صاحبان سندها هم می گویند بگذاریم سندها بمانند و کنار آمده اند”.
رئیس جمهور سابق کشورمان امروز با بیان اینکه « تدوین و اعلام سیاست های کلی نظام در مورد انتخابات سبب دلگرمی و کاهش کدورتها میشود»، اظهار داشت:« اعتراض داشتن به مسائل نباید سبب شود که معترضان به همه اتهامات متهم شوند، من مطمئن هستم که اگر قوه قضاییه دقیقا به وظایف خود عمل کند جای مدعیان و متهمان عوض خواهد شد.»
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی؛وی در دیدار با جمعی از نمایندگان ادوار مجلس با بیان اینکه «دو قشر معلم و کارگر سرمایه های بزرگ یک کشور هستند»، گفت:« معلمان از شریف ترین، قانعترین و فداکارترین بخشهای جامعه بودهاند و اساس چرخهای رفاه و رونق و اقتصاد و زندگی یک جامعه کارگران هستند.»
وی افزود:« معلمان و کارگران در انقلاب و جبههها نقش مهمی داشتهاند و امروز هم در جامعه جایگاه والایی دارند، ولی تاکنون آنگونه که شایسته آنان و مورد نظر جمهوری اسلامی بوده است مشکلات آنان حل نشده است؛ هرچند که در همه دوره ها رسیدگی به وضع این دو قشر مورد توجه بوده است.»
رئیسجمهور سابق افزود:« جهت گیریهائی که در سالهای گذشته بوده است اگر تداوم می یافت قطعا به نتایج بهتری می رسیدیم.»
رئیس بنیاد باران با تاکید بر اینکه« اگر برنامه چهارم اقتصادی درست اجرا میشد یا در مسیر اهداف چشم انداز حرکت میکردیم، امروز در همه زمینهها از جمله در مورد معلمان و کارگران وضع بهتری داشتیم»، اظهار داشت:«.باید سئوال شود چرا برنامه چهارم اجرا نشد و برنامه جایگزین هم وجود نداشت؟اشکال مدیریت ما در کجا بود؟اگر کسانی به این روند اعتراض داشته باشند اینها را باید دلسوزان تلقی کنیم نه افرادی که فتنه و تخریب میکنند.»
وی یادآور شد:« این روزها مزین به نام شهید آیت الله مطهری است، انسانی که نماینده عقلانیت اسلام رحمانی بود و کسی که همه وجودش را گذاشت برای حقیقتی که به آن اعتقاد داشت، او کسی بود که هیچ تعارضی بین عرفان و آزادی نمیدید و از آزادی به عنوان پدیده بزرگ الهی و از حرمت و حقوق و کرامت انسان دفاع می کرد.»
خاتمی افزود:« نقشی که شهید مطهری برای طرح و پاسخگویی به پرسشهای زمانه داشت شگفت انگیز بود، اما متاسفانه در کشورمان خیلی از سرمایهها هدر می رود و بد از آنها استفاده میشود، همچنانی که از دین، انقلاب، امام راحل و همچنین آیت الله مطهری در مسیر دیدگاههای خاص سوء استفاده می شود.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« گاهی جریاناتی برای توجیه کارهای نادرست خود، سعی می کنند چهرهای از امام نشان بدهند که آن چهره هیچ مناسبتی با شخصیت ایشان ندارد و با این کار خدمتی به امام نمیشود بلکه موجب ایجاد بدبینیهایی نسبت به امام و نظام میشود، آیا واقعا رواست به خاطر توجیه بعضی سیاستها و رفتارها چهره امام مخدوش شود در حالی که مدافعان از شخصیت واقعی ایشان صدایشان به جایی نمیرسد؟»
رئیسجمهور سابق کشورمان ادامه داد:« ما از دو جهت مورد تهاجم قرار میگیریم، یکی از جانب دستگاهها و امکانات تبلیغاتی که در اختیار جریانات خاص است و دیگر آنهایی که در خارج از کشورند و با اسلام و با امام و ایران میانهای ندارند و خوشحال میشوند که امام و نظام لطمه ببینند.»
وی تاکید کرد:« در این موقعیت است که صدای ما و بسیاری از دلسوزان انقلاب و نظام به جایی نمیرسد و نسل جوان ما در موقعیتی قرار میگیرد که ازانقلاب و اسلام دورتر شود و این فاجعه بزرگی است که اگر جلوی ان گرفته نشود در آینده آثار بسیار بدی دارد.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها سپس اظهار داشت:« در مورد شخصیت شهید مطهری هم جفا شده است، آن طور که باید و شاید شخصیت ایشان تبیین و معرفی نشده است، یا کسانی سعی کردهاند با صداهای بلند به نام دفاع از اندیشههای مطهری، اندیشههای غلطی را عرضه کنند که دور از شان ایشان است در حالی که در بسیاری از موارد ایشان مبارزه کننده با چنین مسائلی بوده است.»
خاتمی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به استبداد زدگی ایرانیان گفت:« این استبدادزدگی جامعه را بر لبه طاس لغزنده ای قرار داده است که هر آن ممکن است افراد و بخصوص حاکمان به درون آن بلغزند و باید هوشیار بود.استبداد زدگی هم آثار اجتماعی و روانی بدی در جامعه داشته است، در محیطهای استبدا زده متاسفانه شخصیت انسان ها هم لطمه میبیند و چون این مساله تاریخی است رسوباتی در ذهنهای تاریخی ما می ماند و اگر برای زدوده شدن آن دقت، برنامهریزی و تدبیر درستی صورت نگیرد ممکن است علی رغم خواست یک ملت برای رهایی از استبداد، دوباره آن رسوبات اثر منفی بگذارد.»
وی ادامه داد:« تردیدی در این نیست که ملت ایران، ملتی بزرگ وبا سابقه درخشان است که در عمق وجودش خواستار آزادی و سربلندی بوده است و درصد سال گذشته در کشورهای اسلامی و جهان سوم پیشتاز حرکت به سوی آزادی و رهایی از سلطه استبداد و استعمار بوده و در مبارزه برای حاکمیت بر سرنوشت زمینه سازی برای پیشرفت و استقرار نظامی که در آن حاکمیت با مردم باشد تلاش فراوان کرده است که از جمله انقلاب اسلامی اوج درخشانی در این زمینه است.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« ما خواستار ایران سربلند، پیشرفته و البته محکوم به احکام اخلاقی و اسلامی و انسانی بوده و هستیم و روح اصلاحاتی که ما میگوییم همین بوده و معتقد بودهایم که این حرکتها هم باید در چارچوب قانون اساسی باشد.»
خاتمی تاکید کرد:« مظهر حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، نفی استبداد، زمینه سازی برای پیشرفت کشور، بهرهگیری از استعدادهای موجود در کشور و رعایت حق و حرمت مردم، انتخابات است.»
وی ادامه داد:« اگر امروز کسانی می گویند خواست ما انتخابات آزاد و سالم است، یقینا در مسیر این اصول و معیارها حرکت میکنند.»
رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:«وقتی می گوییم انتخابات آزاد و سالم و فراگیر باشد، مراد نفی نظارت نیست.نظارت لازم است،نهاد نظارت کننده هم معلوم است ولی نظارت اولا باید برای دفاع از حقوق مردم در برابر کسانی باشد که ممکن است این حقوق را نادیده بگیرند و بخصوص در مقابل آنهایی باشد که قدرت دارند و میتوانند دخالت کنند به حقوق مردم لطمه بزنند و در اینجاست که ناظر باید مانع شود.»
رئیس بنیاد باران افزود:« شرط نظارت سالم این است که نهاد نظارت کننده و ناظران وابسته به یک جریان و تحت تاثیر جریان خاص نباشند و بیطرفانه بتوانند کار کنند.»
خاتمی در توضیح دومین وظیفه ناظران گفت:« نظارت غیر از قیمومیت است ؛ساز و کارهایی که محدود کننده انتخاب کننده و انتخاب شونده باشد نظارت نیست، اینکه اگر با دیدگاه خاص ؛کسانی مورد پسند نیستند با بهانههای نا روا حذف شوند؛ نظارت نیست.»
وی تاکید کرد:« مردم قیمومیت نمیخواهند نظارتی میخواهند که از حقشان دفاع شود، منظور ما از انتخابات آزاد نفی نظارت نیست، بلکه این نظارت باید گونهای باشد که با روح قانون اساسی سازگار باشد.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «شرط انتخابات آزاد این است که فعالیت احزاب و گروهها در چارچوب قانون اساسی آزاد باشد »، اظهار داشت:« اگر کسانی پایبند به قانون اساسی که اساس نظم است باشند، نه تنها آزاد هستند که کار بکنند بلکه جامعه و حکومت موظف است از حقوق آنان دفاع کند وآنها را تشویق کند.»
خاتمی تصریح کرد:« برای من تعجبآور است که نه تنها فعالیت گروهها و احزاب تایید نمیشود بلکه برایشان تنگنا ایجاد میشود و اخیرا از انحلال احزاب و تشکلهایی سخن به میان می آید و یا مطبوعات سالم تعطیل می شوند؛این رفتارها و برخوردها با کدام معیار قانون اساسی و مصلحت جامعه سازگار است؟»
وی ادامه داد:« احزاب و گروهها از مصالح بخشهایی از جامعه نمایندگی میکنند و باعث آگاهی، رونق و نشاط در جامعه میشوند و باید حضور داشته باشند، البته بعضی از احزاب منتقد وضعیت، حکومت، مدیریت و برنامه ها هستند و همین امر باعث رشد جامعه و پیشرفت کشور خواهد شد.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:«انتخابات آزاد و مطمئن در صورتی خواهد بود که نهاد ها و دستگاههائی که وظایف مشخص غیر سیاسی دارند دخالت سازمان یافته در سیاست نکنند، برای هر جامعهای تجمیع سلاح،اطلاعات، ثروت و سیاست مشکل آفرین است.»
خاتمی افزود:«به هر حال ما خواستار انتخابات آزاد و سالم هستیم تا با امیدواری به آینده و دلگرمی بیشتر همه بتوانند دین خود را به کشور و مردم ادا کنند و مطلوب این است سیاست های کلی نظام در این زمینه تدوین و اعلام شود تا هم پشتوانه قوی تر داشته باشد و هم سبب دلگرمی و کاهش کدورت ها گردد.»
ریس بنیاد باران با بیان اینکه «حکومت و دولت باید تابع قانون باشند و آن را درست اجرا کنند»، اظهار داشت:« بهترین شرط برای آنکه قدرت در چارچوب قانون و مصالح کشور عمل کند، آزادی بیان، اندیشه و مطبوعات آزاد و نیز آزادی احزاب، گروهها و تشکلها است.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «حذف جریانات به معنی آن است که در کشور مشکل وجود دارد»، گفت:« امروز باید به سوی فضایی آرامتر و امن تر برویم، میتوانیم با چشم انداز به آینده فضا را تلطیف کنیم و فضای تیره امنیتی که مع الاسف؛متکی بر توهمات نارواست به فضای زنده و با نشاط سیاسی اجتماعی مبدل کنیم.»
وی با یادآوری مجدد این نکته که «در فضای بسته ، سخت و سنگین دلسوزانی که میخواهند در چارچوب قانون فعالیت کنند محدود میشوند و با محدود شدن آنها، دشمنان ایران و انقلاب تقویت خواهند شد»، تصریح کرد:« اعتراضهای به حق، فتنه نیست، حق است و امام میفرمایند ما نباید تصور کنیم کسی به ما انتقاد نکند، انتقاد بلکه تخطئه موهبت الهی است.»
خاتمی افزود:« اعتراض داشتن به مسائل نباید سبب شود که معترضان به همه اتهامات متهم شوند، اگر این مسائل به اسم نظام و انقلاب و امام انجام شود اولین زیان و ضربهاش متوجه انقلاب نظام، امام و رهبری خواهد بود.من مطمئن هستم که اگر قوه قضاییه دقیقا به وظایف خود عمل کند جای مدعیان و متهمان عوض خواهد شد.»
رئیس دولت اصلاحات در بخش پایانی سخنانش اظهار داشت:« عدهای با ایجاد جنگ روانی در تلاش برای ایجاد اختلاف توهمی میان شخصیتها، گروهها و جریانات هستند، کجا اختلاف وجود دارد؟!، درست است که همه افکار دقیقا عین هم نیست اما واضح و مبرهن است که اهداف مشترک است و در مسائل اصولی و کلی اختلافی به خصوص در دفاع از حق و حرمت مردم وجود ندارد و نسبتهای ناروایی که داده میشود اصلا وجود ندارد و دروغ است.»
وی با بیان اینکه « باید تلاش شود جلوی کسانی که در پی القای اختلاف بین افراد موثر در جامعه و جریانات هستند گرفته شود»، گفت:« نقد غیر از اهانت، دروغ و تهمت و تخریب است، این چه برنامههایی است که رسانه ملی پخش میکند که در آن برنامه یک طرفه میآیند و در غیبت افراد هر چه میخواهند میگویند.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« ما دلمان برای اسلام و انقلاب می سوزد و معتقدیم اگر این فضای نادرست بهبود یابد و در چارچوب قانون و مصالح حرکت شود مشکلات حل خواهد شد، وقتی دلها به هم نزدیک نیست و تنگناها ایجاد میشود ذهنها از مسائل و مشکلات مهمی که در مملکت وجود دارد منحرف و متوجه مسائل دیگری میشود.»
وی ادامه داد:« مطمئنم می شود مملکت را به مسیری برد که بهتر و بیشتر بتوانیم به اهداف مورد نظر برسیم و امیدوارم شاهد تحولی در دیدگاهها و سیاستها و برنامهها باشیم که در نتیجه آن در مسیر اتحاد جامعه و نزدیکی دلها به همدیگر در کشور قرار بگیریم که اول و آخر تلاشها و اهداف تامین حرمت ، کرامت، آزادی و حقوق مردم باشد.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« باز هم تکرار میکنیم که گام مهم آزادی زندانیان، پرهیز از برخوردهای ناروا؛بازشدن فضا طیق قانون اساسی و آزادی فعالیت سیاسی و اجتماعی و تامین آزادی اندیشه و بیان وحرکت به سوی انتخابات پر نشاط و صحیح و ارزش شناخته شدن نقد و اعتراض قانونی است و در راس همه دفاع از حرمت و کرامت و آزادی و حقوق اساسی جامعه و مردم است که تامین آن از اهداف بزرگ انقلاب اسلامی بوده است.»
پیش از سخنان خاتمی حاضران در باب لزوم پای بندی به قانون اساسی، اهتمام به حقوق اساسی مردم و انتخابات ازاد ، انتقاد از تهمت زنیها و سند سازیها و برخورد های ناروا با شخصیتها و جریانات، زیانهای فقدان رسانه برای اصلاحات و جنبش سبزو دلسوزان نظام و هوشیاری نسبت به اختلاف افکنی یا القاء اختلاف میان چهرههای مورد توجه مردم و نیز برنامه روشن برای حرکت و نگرانی از وضعیت نه چندان مطلوب اقتصادی اجتماعی و بین المللی مطالبی را بیان داشتند بخصوص بر لزوم اتحاد و همبستگس تاکید کردند.
جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشکده خبر با مهدی کروبی دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش سحام نیوز، در این دیدار دانشجویان ضمن قدردانی از مواضع روشن و شجاعانه ایشان به انتقاد از وضعیت نابسامان کشور پرداخته و خواستار حضور پررنگ تر جنبش در صحنه شدند.
خودمحوری و قانون گریزی کشور را به مرحله خطرناکی رسانده است
حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی ضمن خوش آمد گویی، با انتقاد از فضای حاکم بر کشور گفت: ما از درون یک انقلاب بیرون آمدیم و به عبارتی حاصل تجربیات و فراز و نشیب های یک انقلابیم، انقلاب عظیمی که مبارزه ی مردمی آن از سال ۴۱ آغاز و در سال ۵۷ به رهبری امام به پیروزی رسید. این انقلاب نه یک حرکت آنی بود و نه با کودتا به قدرت رسید. بلکه مبارزهای ریشهدار بود و مردم از اقشار مختلف در آن حضور داشتند. ماحصل این انقلاب، قانون اساسی است و طبق همین قانون اساسی حقوق ملت و دولت مشخص گردیده است. متاسفانه خودمحوری و قانون گریزی، کشور را به مرحله ی خطرناکی سوق داده است که نتیجه ی آن وقایع تلخ اخیر و وضعیت تاسف آور کنونی کشور است. امروز با کمال تاسف شاهد آن هستیم که عدهای همه محافل را در اختیار دارند و از آن استفاده ابزاری میکنند.
بدرفتار، سرکوب، شکنجه و تجاوزمحال است از ذهن مردم محوشود
گروه حاکم در پی القای شکست جنبش سبز است
دبیرکل حزب اعتماد ملی در پاسخ به نگرانی دانشجویان از وضعیت موجود و حضور پررنگ تر جنبش در صحنه، گفت: گروه حاکم در پی القای شکست جنبش است! به نظر می رسد به دلیل اعمال خشونت ها و رفتارهایی که در هیچ قالبی (مرام و مسلکی) توجیه ندارد، مردم هوشیارتر و البته محتاط تر شده اند که این نیز خود ناشی از هوشمندی مردم در قبال خشونت طلبان است اما سوال اینجاست که آیا فکر و ذهن مردم عوض شده است؟! یقینا خیر. چرا که آن بد رفتاری ها، سرکوب ها، شکنجه ها و تجاوزها توسط افراطیون محال است از اذهان مردم محو شود.
جنبس سبز رویش کیفی داشته است
جنبش سبز در همه جا نفوذ کرده است
وی افزود: نکته دیگر این است که ببینیم در طول این چند ماه جنبش دچار ریزش شده است یا رویش؟ به نظر بنده جنبش قطعا رویش کیفی داشته است. و این امر به سرعت در میان لایه های مختلف اجتماعی رو به افزایش است. جنبش در همه جا نفوذ کرده است. و مهمترین شاهد بر این مدعا تداوم و افزایش شدت برخورد ها با مردم است و الا چه دلیلی برای ادامه این رویه وجود دارد؟!! مهدی کروبی در ادامه افزود: با وجود آنکه تمامی منابع (مالی، صدا و سیما و …) را در اختیار خود دارند ولیکن از نفوذ روزافزون جنبش، شدیدا احساس نگرانی و خطر می کنند و بنابراین از تک تک مردم در بیم و هراسند.
جنبش نباید دچار احساسات و امورساختارشکنانه شود
کروبی خاطرنشان کرد: جنبش نباید دچار احساسات و امور ساختارشکنانه شود. ما زنده به ادامه ی حرکت هستیم. اما حرکتی معقول و باتدبیر. حرکتی مبتنی بر اجرای قانون اساسی. این بدان معنا نیست که قانون اساسی کامل و وحی منزل است. قانون اساسی، حاصل تجربیات یک انقلاب کاملا مردمی است و از ظرفیتهای بسیار مناسبی برخوردار است که در صورت رعایت آن، تمامیت خواهان را به زانو در خواهد آورد. اما آنچه که مهم است و نیاز به توجه دارد و تجربه بارها آنرا اثبات کرده است این موضوع می باشد که هر آنچه زود بدست آید، زود هم از دست می رود. حرکت باید منطقی، آرام و مداوم باشد تا افراد پالایش شوند و می دانیم هزینه دادن در راه مردم سالاری امری بدیهی است چرا که منافع برخی را متزلزل می گرداند لذا باید ضمن حرکت رو به جلو به آسیب شناسی درونی خود نیز بپردازیم تا در صورت کسب پیروزی آنرا قدر دانسته و به سادگی از دستش ندهیم. همه ما باید با هم و در کنار هم با محوریت و پافشاری بر انتخابات آزاد و اجرای بی چون و چرای قانون اساسی جنبش را به پیش ببریم. و در این راه باید از تمامی ظرفیتهای خود استفاده کنیم.
علی وفقی مسئول کمیته دانشجویان استان تهران ستاد مهندس موسوی به شش سال حبس محکوم شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، جرم وفقی اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی، عنوان شده است. رسیدگی به پرونده مسئول کمیته دانشجویان استان تهران ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و به صورت غیرعلنی صورت گرفته است.
یک سال از این شش سال محکومیت تعزیری بوده و پنج سال آن تعلیقی است و در حکم وی این تعلیق مشروط به ممنوعیت هرگونه فعالیت سیاسی در هر زمینه ای ذکر شده است.
قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب در این حکم که به وکیل وی، سید محمود علیزاده طباطبایی، ابلاغ شده است،وفقی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف را به جرم هایی چون نفاق و نقش عمده در آنچه که اغتشاشات خوانده شده متهم کرده است. متن حکم ابلاغی به وکیل وفقی بیشتر به کیفرخواست شباهت دارد.
این حکم از سوی وی مورد اعتراض قرار گرفته و به دادگاه تجدید نظر ارسال شده است. علی وفقی عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت هفته پس از انتخابات به همراه چند تن دیگر از جوانان و دانشجویان ستاد مهندس موسوی بازداشت شده و نزدیک به دو ماه در بند امنیتی ۲ الف زندان اوین بوده است.
بازجویان زندان اوین روز یکشنبه، طی تماسی که با همسر سابق مهدی محمودیان ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، داشته اند از وی خواستند تا خبر مربوط به «درخواست مهریه برای زیاد شدن مدت محکومیت محمودیان» را تکذیب کند.
به گزارش خبرنگار کلمه،طی تماسی که این بازجویان با همسرسابق مهدی محمودیان افشاکننده بدرفتاری ها در بازداشتگاه کهریزک داشته اند از او خواسته اند تا نسبت به خبری که هفته گذشته منتشر شد واکنش نشان داده و آن را تکذیب کند. خبر مورد نظر مبنی بر آن بود که این بازجویان با همسر سابق محمودیان تماس گرفته اند و خواستار شکایت وی علیه همسر سابقش در ارتباط با “به اجرا گذاشتن مهریه” شدند تا جرم وی را به گفته خودشان از پنج سال به ده تا پانزده سال افزایش دهند.
همسر این زندانی سیاسی با رد این مساله عنوان نمود که او حتی کامپیوتر شخصی در منزل نداشته و در جریان این امور نیست.
آخرین دادگاه مهدی محمودیان روز شنبه یازده اردیبهشت به پایان رسید و او در انتظار حکم صادر شده است.
کارخانه گندلهسازی گل گهر سیرجان که در سفر اخیر رئیس دولت به استان کرمان به عنوان بزرگترین شرکت گندلهسازی در خاورمیانه افتتاح شده بود، در کمتر از دو هفته از کار باز ایستاد.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، یک منبع آگاه با بیان موضوع بالا درباره علت تعطیلی این کارخانه، آن هم دو هفته پس از افتتاح رسمی گفت: تعطیلی موقت کارخانه به دلایل فنی یا مشکلات تأمین نیروی انسانی نیست، بلکه بنا بر اعلام نیاز رسمی شرکت گاز منطقه ـ برای عملیات لولهگذاری در ۵۰ کیلومتری خطوط انتقال گاز فشار قوی، که از اواخر خرداد سال ۸۸ آغاز و تاکنون ادامه دارد ـ و نیز تداخل این موضوع با افتتاح رسمی کارخانه توسط رئیس دولت ، موجب شد که عملیات راهاندازی کارخانه و افتتاح آن در فروردین ۸۹ انجام شود و اینک خط تولید کارخانه خاموش است.
این منبع آگاه افزود: در این باره، مکاتباتی با نهادهای مسئول استانی و ملی برای دیرکرد افتتاح کارخانه به سبب مشکل یاد شده انجام گرفته؛ اما پافشاری مسئولان برای افتتاح این کارخانه در فروردین و به دست رئیس دولت ، باعث شد به صورت موقتی و برای چند روز، کارخانه فعال شده، ولی پس از آن از فعالیت باز ایستد.
وی افزود: شایعات مربوط به اخراج کارگران و نیروهای تخصصی این کارخانه دروغ بوده و تنها عذر بخشی از نیروهای پروژهای با پایان قراردادشان و به سبب پایان یافتن موضوع پروژه، خواسته شده است.
بنا بر گفته این منبع، کارخانه زودتر از تیر ماه سال جاری به بهرهبرداری عملیاتی نخواهد رسید.
به نظر میرسد، در صورت تأیید ادعاهای مطرح، باید از مسئولان استان کرمان و همچنین وزارت صنایع پرسیده شود، چه لزومی دارد، کارخانهای را که شروع عملیاتی آن زودتر از تیر ماه نخواهد بود، به صورت نمایشی در فروردین ماه؛ یعنی بیش از سه ماه زودتر، افتتاح کنید؟
حال این پرسش مطرح است، اکنون اثر روانی غیرفعال بودن کارخانهای که با تبلیغات گسترده رسانه ای و توسط رئیس دولت حاضر افتتاح شده است، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
و اینکه چه هنگام سریال دنبالهدار و تاریخی افتتاحهای صوری به پایان خواهد رسید؟
دبیرکل سازمان ملل بان گی مون در اقدامی نادر، پیش از حضور محمود احمدینژاد در جایگاه سخنران، سالن را ترک کرد.
به گزارش خبرآنلاین و به نقل از برخی رسانه های غربی، در جریان کنفرانس بازبینی پیمان منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی، ان پی تی، که دوشنبه شب(به وقت تهران) در نیویورک در مقر سازمان ملل برگزار شد، هیاتهای نمایندگی آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز هنگام سخنرانی دکتر احدی نژاد،جلسه را ترک کردند.
بان گی مون در سخنان خود در ابتدای این کنفرانس گفت: «من از ایران میخواهم به طور کامل بر اساس قطعنامههای شورای امنیت عمل کند.» دبیر کل سازمان ملل افزود: «بگذارید با صراحت بگوییم: ایران مسوول و متعهد است تا تمامی شک و تردیدها و نگرانی ها درباره برنامه اتمیاش را رفع کند.» دبیرکل سازمان ملل از ایران خواست به شکل سازنده در گفت وگوهای بینالمللی درباره برنامه اتمیاش حضور داشته باشد و همچنین گفت تهران باید پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره مبادله سوخت اتمی را قبول کند.
دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، یوکیو آمانو هم در سخنرانی خود، اظهارات دبیرکل سازمان ملل را تایید کرد و گفت از موضع ایران و اقدامات تهران برای حل مسئله اتمی راضی نیست.
دادگاه میلاد اسدی برای سومین بار از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به تعویق افتاد.
جلسه دادگاه میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که 155 روز را در بازداشت موقت به سر می برد در روز گذشته 13/2/89، نیز به تعویق افتاد.
اولین جلسه دادگاه وی در تاریخ 12 اسفند 88 به دلیل عدم دسترسی وکیل اش به پرونده و در تاریخ 31 فروردین 89 به دلیل سفر قاضی پرونده تشکیل نگردیده بود و این بار با توجه به تاکید وکیل وی به رعایت موارد قانونی در طی تشکیل دادگاه موکل خویش، به وقت دیگری افتاد.
وقت مجدد دادگاه به یکشنبه هفته ی آینده موءکول گردیده است.
: پس از انتخابات صدور احکام سنگین، برای قضات امری عادی شده است تا جایی که بسیاری با شنیدن صدور حبس های یک یا دو ساله برای عزیزان و دوستان شان از کم بودن آن خوشحال می شوند. شاید به همین خاطر است که دادگاه های ایران می تواند به راحتی و در فاصله یک روز برای دو متهم به عضویت در گروه های مخالف نظام و سه معترض به نتایج انتخابات حکم 40 سال حبس صادر کند.
بر اساس حکم شعبه 6 اجرای احکام دادگاه انقلاب، حامد روحی نژاد به 10 سال حبس و تبعید به زندان زنجان و احمد کریمی به 15 سال و سه ماه حبس و تبعید به زندان گنبد کاووس محکوم شدند. این دو، پیش از این به اتهام عضویت در انجمن پادشاهی به اعدام محکوم شده بودند.
این حکم در حالی در آستانه ی سالروز دستگیری روحی نژاد و کریمی به ایشان ابلاغ می شود که خلیل بهرامیان، وکیل این دو زندانی، تا شب گذشته از احکام صادره بی اطلاع بوده است.
حامد روحی نژاد، دانشجوی رشته ی فلسفه دانشگاه شهید بهشتی که قبل از انتخابات ریاست جمهوری و در تاریخ 14 اردیبهشت ماه 88 بازداشت شد، پس از انتخابات از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، به اتهام "عضویت در انجمن پادشاهی" به اعدام محکوم شده بود.
همچنین در حالی اتهام احمد کریمی در دادگاه "نگهداری مواد منفجره" عنوان شد، که از نامبرده یک عدد "فشفشه" ضبط شده است.
احمد کریمی، حامد روحی نژاد، محمد علی زمانی، آرش رحمانی پور و امیررضا عارفی پنج تن از متهمانی بودند که به اتهام ارتباط با گروه های مخالف نظام، پیش از انتخابات بازداشت و روانه زندان شدند و بعدها در دادگاهی پس از انتخابات در کنار معترضین به نتیجه انتخابات، محاکمه و به اعدام محکوم شدند که از این میان محمدعلی زمانی و آرش رحمانی پور دو تن از متهمان این پرونده، هشتم بهمن ماه سال گذشته اعدام شدند.
همچنین، دو تن از معترضان به نتیجه انتخابات، "سعید حدری" و "مرتضی لایقی" از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی "صلواتی" هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
این دو متهم که صبح امروز جهت ابلاغ حکم به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب منتقل شدند، در تمامی روند دادرسی نیز از داشتن وکیل محروم بودند.
پیشتر قادر رحیمی از دیگر متهمان این پرونده نیز به یک سال حبس به مدت ۵ سال تعلیق محکوم شده بود. وی در از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به صورت غیر حضوری محاکمه شد.
در خبری دیگر، پوریا قربانی از متهمان حوادث عاشورا که از زندانیان گمنام سال گذشته ایران محسوب می شود، روز گذشته به ۶ سال حبس محکوم شد.
به گزارش خبرنگار رهانا، وی هماکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد و روز گذشته حکم ۶ سال حبس خود را از قاضی صلواتی دریافت کرد.
۴ سال از این ۶ سال حبس به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، یک سال از آن به اتهام تبلیغ علیه نظام و یک سال از آن به اتهام توهین به رهبری به وی تعلق گرفته است.
قائم مقام بيمارستان مهر از موفقیت آمیز بودن عمل جراحی و رو به بهبود بودن حال عمومی دکتر احمد معتمدی، وزير اسبق ارتباطات دولت اصلاحات و استاد دانشگاه پلی تکنیک خبر داد.
احمد معتمدی صبح دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه، توسط فردی لباس شخصی و ناشناس که وارد دانشگاه شده بود، در دفتر خود با اسلحه سرد بزرگ (قمه) مورد حمله واقع شد که بر اثر شدت جراحات وارده و وخامت اوضاع، به بیمارستان مهر اعزام و تحت مراقبت ویژه قرار گرفت.
به گزارش ایلنا، هادی منافی در تشریح آخرین وضعيت استاد مجروح دانشگاه، خاطرنشان کرد: "معتمدی که صبح امروز از ناحيه سمت راست شکم دچار پارگی به وسيله چاقو شده بود، در حال حاضر از وضعيت خوبی برخوردار است و خونريزی ناشی از اين جراحت کاملا کنترل شده است. "
وی با بیان این نکته که علت اصلی خونريزی معتمدی پاره شدن رگ اصلی بين کبد و کليه می باشد، خاطرنشان ساخت "معتمدی که از ساعت ۱۱ و ۴۵ دقيقه صبح تحت عمل جراحی قرار گرفته است، آخرين مراحل جراحی را تا چهار ساعت ديگر پشت سر میگذارد و از اتاق عمل خارج میشود. "
قائم مقام بيمارستان مهر با اعلام اينکه تاکنون هشت واحد خون به معتمدی تزريق شده است، گفت: خطر کاملا رفع شده و مصدوم میتواند تا ساعات ديگر به بخش عمومی بيمارستان منتقل شود.
آخرین گزارش ها از اظهار نظر مسئولان دانشگاه اميرکبير راجع به سوء قصد به جان استاد آن دانشگاه حاکیست: ضارب فردی مسن و حدود ۴۵ ساله است که از خارج از دانشگاه وارد شده بوده و پس از مضروب کردن معتمدی توسط نيروهای حراست دانشگاه دستگير شده است. فرد مذکور به عنوان مراجعه کننده وارد دانشگاه شده و کارت شناسايی خود را نيز در نگهبانی قرار داده و درخواست ملاقات با دکتر معتمدی داشته است.
لازم به ذکر است دوشنبه عصر دانشجویان دانشکده برق و جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)، در اعتراض به سوء قصد به جان دکتر احمد معتمدی، استاد سبزِ آن دانشگاه و از وزرای دولت اصلاحات، دست به تحصن در مقابل دانشکده برق زده و ضمن اعتراض شدید به بی توجهی مسئولین حراست و انتظامات در وقوع این حادثه، خواستار رسیدگی هر چه سریعتر به موضوع این سوء قصد شده بودند.
دکتر داوود سلیمانی استاد دانشگاه، نماینده مردم تهران در مجلس اصلاحات و عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی تحت شرایط بسیار دشواری در بند ۳۵۰ زندان اوین در حبس است.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، درحالی که بیش از ده ماه از حبس این نماینده مجلس اصلاحات می گذرد، وی هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین با مشکلات عدیده جسمی و فشارهای عصبی شدید روبرواست.
بر اساس این گزارش، لرزش دست، سردردهای شدید و … از جمله عوارضی است که وضعیت داود سلیمانی را نگران کننده کرده است و در اثر مقاومت او در بازجویی ها هم اکنون هرگونه اقدام درمانی در مورد وی ممنوع شده است.
گفتنی است دکتر سلیمانی که بیش از چهار ماه در سلول انفرادی بوده است در دادگاه بدوی مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری و به عنوان تتمیم حکم تعزیری به ۱۰ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم شده است.
وی همچنین از هرگونه امکان مرخصی تاکنون بی بهره بوده است.
دانشگاه امیرکبیر در اطلاعیهای اعلام کرد: فرد ضارب وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات بازنشسته اداری مخابرات است و ادعا كرده درزمان وزارت دكتر معتمدی متحمل خسارتهایی شده كه نتوانسته از سوی مجاری قضایی آنها را مطالبه كند لذا تصمیم گرفته با حمله به سوی وی شخصا جبران ضرر کند.
روابط عمومی دانشگاه امیرکبیر در اطلاعیهای که به دلیل ضرب و جرح دکتر معتمدی وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور صادر کرده، آورده است:
روز گذشته فردی با ارائه کارت شناسایی معتبر و اعلام قصد ملاقات با دکتر سید احمد معتمدی عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی برق به دانشگاه ورود پیدا کرده و در محل اتاق کار ایشان واقع در ساختمان ابوریحان حاضر و همکارمان دکتر معتمدی را با سلاح سرد مورد حمله ناگهانی قرار داد که این امر موجب مصدومیت پهلوی سمت راست ایشان شده است.
به محض اطلاع از حادثه مذکور پزشک دانشگاه و سایر عوامل اجرایی در محل حادثه حاضر و در اسرع وقت وی را به بیمارستان منتقل و پس از اقدامات اولیه، ایشان تحت عمل جراحی قرار گرفت و هم اکنون طبق اظهارات پزشکان معالج خوشبختانه وضعیت ایشان مطلوب گزارش شده است.
ضمن اظهار تاسف از اتفاق غیر منتظره فوق، هیئت رئیسه دانشگاه در معیت مسئول دفتر نهاد نمایندگی رهبری در محل بیمارستان حضور یافته و از نزدیک در جریان عمل جراحی ایشان قرار گرفتند و با پیگیری و رایزنی با دست اندرکاران بیمارستان نهایت تلاش و کوشش را در درمان وی خواستار شده اند.
همچنین به موازات پیگیری های مربوط به درمان با ورود نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه ضارب که قصد خروج از محل را داشته با تلاش همکاران دانشگاه ضارب دستگیر و مورد شناسایی اولیه قرار گرفته است.
طبق بررسی اولیه ضارب فردی پنجاه ساله و بازنشسته اداری است که مدعی است به دلیل ضرر و زیانی که در زمان وزارت معتمدی به ایشان وارد شده است و با عنایت به اینکه پیگیری موضوع از طرق مجاری قانونی نتیجهای حاصل نشده شخصا تصمیم به جبران ضرر و زیان کرده است.
فرد مذکور پس از دستگیری جهت بررسی ابعاد موضوع در اختیار مراجع انتظامی قرار گرفته و به صورت همزمان شکواییه ای از طریق مشاوران حقوقی دانشگاه تنظیم و جهت پیگیری موضوع و تعقیب قضایی ضارب به مرجع قضایی ارائه شده است که در این خصوص تیم کارشناسان حقوقی دانشگاه اهتمام لازم را جهت پیگیر موضوع به عمل می آورند.
براساس گزارش ایلنا، در این اطلاعیه ذكری از چگونگی ضررو زیان این شخص نشده است، همچنین كه طبق آخرین اطلاعات شخص ضارب احمد معتمدی وزیر اسبق ارتباطات و فناوریاطلاعات پیش از این نیز به دلیل درگیری با مسؤولان مخابرات كرج و چاقوكشی در زندان به سر میبرده است.
وی حدود 6 سال پیش در رشته برق از دانشگاه امیر كبیر فارغالتحصیل شده و با ایجاد شركتی در شهرستان كرج با مخابرات این شهر همكاری میكرده است. وی پس از مدتی با برخی مسؤولان مخابرات كرج درگیری پیدا كرده و به جرم چاقوكشی دستگیر و روانه زندان میشود و گفته میشود كه اتفاق روز گذشته در زمان مرخصی زندان ضارب ( به دلیل درگیری با مسؤولان مخابرات كرج و چاقوكشی) انجام شده است.
خانواده های مشاوران دربند مهندس میرحسنی موسوی ، برای بار دوم به قم سفر کردند و تظلم خواهی خود را به نزد مراجع عظام بردند.
به گزارش خبرنگار «کلمه» خانواده های بهشتی شیرازی بهزادیان نژاد و عرب مازار با آیات عظام وحید خراسانی و صانعی در قم دیدار کردند. در این دیدارها این مراجع تقلید ضمن ابراز تاسف از برخوردهای صورت گرفته با فرزندان متعهد انقلاب، ابراز امیدواری کرده اند که هر چه سریع تر این برخوردها پایان پذیرفته و زندانیان آزاد شوند. این دومین بار است که خانواده های اسرای دربند موفق به دیدار با آیت الله العظمی وحید می شوند.
فرزند سید علیرضا بهشتی شیرازی که در این دیدار ها حضور داشت به خبرنگار کلمه گفت: دیدار با آیت الله صانعی و دومین دیدار با آیت الله العظمی وحید در راستای بیان ظلم هایی که به زندانیان و خانواده های آنان می شود و درخواست کمک از مراجع صورت گرفت که هر دو بزرگوار با آگاهی از آنچه رخ می دهد شدت متاثر شدند و اظهار داشتند که تمام تلاش خود را برای پایان یافتن این وضعیت به کار خواهند بست.
وی همچنین در مورد وضعیت سید علیرضا بهشتی شیرازی گفت: پدرم را در بند ۲۴۰ زندان اوین با یک فردی که در زندان به شدت دچار بیماری روانی شده و همچنین با یک متهم جعل سند هم سلول کرده اند و وی در وضعیت خوبی به سر نمی برد.
فرزند مشاور مهندس موسوی تصریح کرد: ایشان را به شدت تحت فشار قرار داده اند و می خواهند با این فشار ها و هم سلولی با یک فرد بیمار روانی او را وادار کنند به تمام کارهایی که نکرده اعتراف کند اما من مطمئن هستم آنها سخت در اشتباهند چون پدر من به دلیل اعتقادات خود زندانی شده نه به دلیل پست و مقام.
سید صدرالدین بهشتی شیرازی افزود: ما پنج شنبه با پدرم به صورت کابینی ملاقات کردیم و پدرم به شدت عصبی شده است و من از همین جا به آقایان میگویم که این نه رسم زندان داری است و نه رسم اسلام که من حتی نمی توانم یک کتاب به پدرم برسانم و بزرگترین قاچاقچی های این مملکت در زندان حقوق و امکانات خیلی بیشتری از پدر من و زندانیانی چون پدرم دارند.
وی افزود: پدر من یک انسان مومن، متعهد به اسلام و انقلاب است که نگهداشتن او در زندان ، در جهت تضعیف انقلاب و از سوی ایادی دولت است.
گفتنی است بهشتی شیرازی در دوران نخست وزیری موسوی دبیر هیات دولت بودو پس از کتاره گیری موسوی او نیز به کار های فرهنگی مشغول شد و همواره به عنوان یک شخصیت فرهنگی به فعالیت ادامه می داد. وی با حضور موسوی در عرصه ی انتخابات به عنوان سردبیر کلمه سبز و مشاور موسوی به عرصه ی سیاست بازگشت. بهشتی شیرازی از جمله نزدیکترین شاگردان عارف بزرگوار مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی بود. وی همچنین تالیفات عرفانی و مذهبی دارد . او امروز به اتهام انقلاب مخملی! زندانی آقای احمدی نژاد است.
هنگامه شهیدی ، مشاور دبیر کل و عضو حزب اعتماد ملی به مناسبت روز معلم نامه ای خطاب به مادر معلمش نوشته که نسخه ای از آن در اختیار سایت کلمه قرار گرفته است.
این روزنامه نگار اکنون در بند نسوان زندان اوین به سر می برد. او از سوی دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش کلمه، متن نامه هنگامه شهیدی خطاب به مادرش چنین است:
تقدیم به مادرم ؛
همو که اولین آموزگارم بود! سی ویک سال پیش در چنین روزی دستان تروریست های جنایتکار به خون پاک معلم بزرگ انقلاب اسلامی ،استاد شهید مرتضی مطهری آلوده شد.
به همین مناسبت بنیان گذارفقید جمهوری اسلامی فرمودند:«در منطق اسلام ترور مردود است » واز همین روی بود که این روز ،روز بزرگداشت مقام معلم نامیده شد.
اکنون که من وجمعی از فرزندان ویاران انقلاب اسلامی به دلیل یک «سو تفاهم بزرگ » در زندان روزگار سپری می کنیم ،امیدوارم صاحبان قدرت با رجوع به اندیشه های بلند استاد شهید مطهری ،ضمن تقویت آستانه تحمل خویش ،شرایطی را فراهم آورند تا بتوانیم با سعه صدر درکناریکدیگر به پیشرفت وتوسعه کشو عزیزمان ایران اهتمام ورزیم.
آموزگار خوبم ،مادر خوبم !حال که تقدیر من گذران ایام در پشت میله های زندان رقم خورده است ،درخلوت خود فراوان می اندیشم .به گذشته که می نگرم به یاد می آورم که درس مقاومت وصبوری را از شما آموخته ام .در هنگامه شهادت دوتن از برادران رشیدتان ،به من پایداری وایستادگی را آموختید وامروز به خوبی ارزش آن تعالیم را با تک تک سلول هایم درک می کنم .
مادر ومعلم بزرگم !این روز عزیز را اززندان اوین به شما وتمامی معلمان ایران زمین تبریک می گویم وبرایتان صحت وسعادت ابدی را ارزومندم .
هنگامه شهیدی زندان اوین۸۹/۰۲/۱۲
گروهی از طنزپردازان، دوستان، علاقهمندان و اعضای خانواده «گلآقا» با حضور در قطعه هنرمندان بهشتزهرا سالگرد درگذشت او را گرامی داشتند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، کیومرث صابری فومنی معروف به گلآقا سال 1320 در صومعهسرا متولد شد و پس از طی تحصیلات متوسطه به تهران آمد و تحصیلات خود را در مقاطع کارشناسی علومسیاسی و فوقکارشناسی ادبیات تطبیقی ادامه داد. از سال 1340 همکاری خود را با نشریه توفیق آغاز کرد که این همکاری تا زمان توقیف این نشریه در سال 1350 ادامه یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی مسوولیتهای متعددی همچون مدیرکلی دفتر آموزشی وزارت آموزش و پرورش، مسوولیت مجله رشد ادب فارسی و مشاورت فرهنگی شهید رجایی و آیت الله خامنهای را به عهده داشت.
از سال 1362 از کلیه مناصب سیاسی خود کنارهگیری کرد و یکسال بعد نگارش ستون دوکلمهحرفحساب را در روزنامه اطلاعات آغاز کرد که سرآغازی بر طنز سیاسی بعد از انقلاب بود. در آبانماه 1369 هفتهنامه گلآقا را منتشر کرد که در آن برای اولین بار کاریکاتور چهره مسوولان نظام به چاپ رسید و با استقبال مردم مواجه شد.
او به تدریج نشریات ماهنامه،سالنامه، بچهها گلآقا و کتابهای طنز و کاریکاتور را هم به مجموعه فعالیتهای موسسه گلآقا افزود. سال 1381 همزمان با سیزدهمین سالگرد انتشار هفتهنامه گلآقا انتشار آن را متوقف کرد و هیچگاه دلایل آن را بازگو نکرد. کمتر از دو سال پس از آن در 11 اردیبهشت ماه اهالی طنز را تنها گذاشت و به جوار حق شتافت اما دوستداران طنز همزمان با روز معلم در تشییعی صمیمانه و با شکوه او را تا آرامگاه ابدیاش بدرقه کردند.
اینک 6 سال پس از درگذشتش و در زمانی که جای خالی او بیشتر از هروقت دیگر در فضای مطبوعاتی و سیاسی کشور احساس میشود، علاقهمندانش با حضور برمزارش به تجلیل از مردی پرداختند که لقبش گلآقای مردم ایران بود و آرزویش نشاندن گل لبخند برلبان هموطنانش و تلاشش تغییر نگاه مسوولان به طنز سیاسی از« تمسخر خصم آلود و جاده صاف کن بیگانه» به «نقد دلسوزانه و اصلاحطلبانه مطایبه آمیز».
گرچه جای او در میان اهالی طنز خالیست اما موسسهای که از خود به یادگار گذاشته است با فعالیتهای مختلف فرهنگی چون چاپ نشریه بچهها گلآقا، کتابهای طنز و کاریکاتور و ساخت انیمیشن همچنان در نشاندن گل لبخند برلبان هموطنان سهیم هستند و یادآوری نام او هنوز برلبان ایرانیان لبخند مهر مینشاند.
برخی از آثار منتشره کیومرث صابری عبارتند از: گزیده دو کلمهحرفحساب (جلد 1 تا 4) - برداشتی از فرمان حضرت علی (ع) به مالک اشتر- عصر ضحاک- مکاتبات شهید رجایی و بنی صدر- اولین استیضاح در جمهوری اسلامی ایران- دیدار از شوروی. همچنین درباره گلآقا تاکنون کتابهای زیر منتشر شده است: کیومرث صابری فومنی (جلد 5 از مجموعه طنزپرداران معاصرانتشارت گلآقا)- کیومرث صابری (از مجموعه چهرههای درخشان انتشارات مدرسه)-خاطرات کیومرث صابری فومنی (از مجموعه یادها انتشارات آثار امام)- زندگینامه و خدمات علمی فرهنگی کیومرث صابری (از مجموعه انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی)- گلخند (از انتشارات یازدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان)- یادنامه کیومرث صابری فومنی (از انتشارات حوزه هنری)
فخرالسادات محتشمیپور در آخرین پست وبلاگ خود با اشاره به صدها دروغی که علیه مصطفی تاجزاده از سال گذشته تاکنون مطرح شد از تلاشهای دوباره این جریان دروغ برای بازگرداندن همسرش به زندان به شدت انتقاد کرد.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، همسر تاجزاده نوشت:
همسرجان ما عمل جراحی سنگینی را پشت سر گذاشت که تبعات آن با توجه به ضعف جسمانی بسیار شدیدش که موجب نگرانی و تعجب پزشکان معالج و خود ما شده، همچنان ادامه دارد. وضعیت مزاجی چندان خوب نیست به عکس روحیه که مثل همیشه عالی است.
اما از شما چه پنهان آن رقت قلب ذاتی ایشان این روزها در بستر بیماری بیش از همیشه بروز می کند و ما غمگنانه شاهد رنج هایی هستیم که از وضعیت موجود می برد و رد اشک را بر گونه هایش در دو زمان می بینیم یکی وقتی که دوستی علیرغم محدودیت های ملاقات در سی سی یو بر بالینش حاضر می شود و ناخودآگاه یادی از ناجوانمردی ها و بی مروتی هایی که با بچه های پاک این سرزمین شده و می شود، می کند که او اشک ریزان دست بر پیشانی می کوبد و می نالد: قرار نبود اینطور شود به والله قرار نبود. و دیگر زمانی که محبت بی حصر عزیزان بخصوص ایثارگران و خانواده معظم شهدا شامل حالش می شود که اختیار از دست داده های های می گرید و می گوید: مگر من چه کردم که لایق این همه مهر و لطف این آدم های شریف باشم که خود حق بسیار بر گردن ما دارندو این صحنه ها اشک ما را هم در می آورد از جمله وقتی پس از عیادت حاج آقا شاه حسینی پدر سه شهید و مؤسس بیت الشهداء که در همین بیمارستان بستری است و هنگام عمل جراحی همسرجان با یگانه دخترش دعای توسل به نیت شفای او خواندند، پیام ایشان را رساندم که « شرمنده ام که بیماری مجال نداد که بیایم و پای این سید خدا را ببوسم» بلافاصله با تغییر حال همسرجان پشیمان شدم از ابلاغ این پیام متأثرکننده و کلی سعی کردم حال و هوایش را عوض کنم تا او خودش را زد به خواب که رهایش کنم و من باز هم مطمئن شدم که پرستار بودن کار هر کسی نیست و من بلد نیستم احساساتم را جلوی بیمار پنهان کنم و به عکس با او هم دلی می کنم و ... شاید استراحتی کوتاه بد نباشد برای تجدید قوا و ادامه وظیفه خطیری که به عهده دارم برای مراقبت از این عزیزتر از جان ما و دوستانی به غایت گرانقدر و مهربان که دلشان می خواهد در این کار خیر پرستاری شریک و سهیم شوند و من زیاده خسّت می ورزم. منتقل شدن به بخش یعنی پر و خالی شدن دوباره اتاق بیمار و ضعف بیشتر به دلیل از دست دادن همین اندک انرژِی باقیمانده اما چاره ای نیست و بیماران دیگر در نوبت بستری هستند در کشوری که حالا حالاها گنجایش دارد برای جمعیت و ما باید عینهو کشورهای اروپایی جایزه بگذاریم برای ازدیاد موالید!!!
2- حالا باید فکری بکنیم برای بعد از ترخیص و این استراحت یکی دوماهه مؤکد تجویز شده توسط پزشکان. من بی تردید از عهده فراهم کردن محیط مناسب برای این کار در منزل برنمی آیم و بیمارستان هم بیش از این نمی تواند میزبانی کند به دلیل کثرت بیمار و نیز خدای نکرده مشکلات احتمالی مثل عفونت های بیمارستانی و غیره. پس باید به دنبال استراحت گاهی بود میان منزل و بیمارستان که خوبی های هر دو را داشته باشد و مضراتشان را نداشته باشد. می دانم که این کار هم مثل سایر کارهایمان با عنایت خداوند منان انجام خواهد شد بی دغدغه ای جدی.
3- هنوز بدخواهان ستیزه جو و خشونت طلب فرمایشات بی جا در مورد همسرجان و بیماری شان دارند ظاهرا و هیچ مرجع مسئولی هم خیال ....{برخورد با} این یاوه سرایان را ندارد هرچند همسرجان با آن روح بزرگ و شخصیت والا این اباطیل را به هیچ می گیرد اما من که در میان خانواده ای با آراء متکثر بزرگ شده ام و نقش تبلیغات سوء را در فریب مؤمنین پاکدل به وفور دیده ام دوست دارم دسیسه های شیطانی را نقش بر آب کنم و وسوسه های خناسان را باطل کنم و چه چیز مؤثرتر از افشای نقش کثیفی که این مدعیان مسلمانی ایفا می کنند.
حالا همه فامیل من حتی مخالفان دیدگاه های سیاسی همسرجان می دانند کسانی که با دروغ پراکنی زمینه را برای بازداشت غیرقانونی ایشان و دوستان هم فکرش فراهم کردند بازنده این داستان خودساخته هستند و حالا که ادعای دستگیری ایشان در خانه تیمی پر از سلاح به گفته آقایان به ظاهر متدین دروغپرداز، نزد همه مسخره و بیش از آن تهوع آور است، زمزمه بازداشت مجددشان در حال وخامت حال و ضعف ناشی از صدمات وارده در زندان بیشتر برانگیزاننده احساسات همه آدم های بی طرف بلکه مخالف سیاسی ایشان است.با این همه در عالم بی رسانگی ما هر اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی و غیرشرعی مخالفانمان گویی فریادی است از جانب ما برای افشای حقیقت و خداوند ما را تا آخرین لحظه حیات به این حق طلبی و حقیقت گویی موفق دارد انشاء الله
4- و باز هم سپاس از همه عزیزانی که قدماً، قلماً، زباناً و به دیگر اشکال ما را از راه دور و نزدیک مورد لطف و محبت قرار داده اند و آرزوی توفیق فراوان برایشان بویژه بیت مکرم امام راحل(ره) بیوت مکرم علما و مراجع عالیقدر و عزیزان ایثارگر و خانواده معزز شهداء .
انشاء الله این روزن تا همیشه برای شکرانه های ما و قدر گذاری هایمان و نیز استمداد برای دعای خیر عزیزان گشاده باشد.
مشاور امور روحانیت رئیس دولت اصلاحات تاكید كرد: جریان اصلاح طلب قائم به شخص نیست و جریانی عمیق و قوی است كه ریشه در مسائل اجتماعی دارد .
مصطفی درایتی در گفتگو با ایلنا در تحلیل خود از برخی مواضع مبنی بر اینكه با تغییر رهبری در جریان اصلاحات شكل این جریان تغییر خواهد كرد و گروههای جدید جایگزین آنها خواهد شد، تصریح كرد: معتقدم این نوع تحلیلها مثل بسیاری دیگر از تحلیلهائی كه دوستان اصولگرا انجام میدهند، كاملا ذهنی است.
پیشتر محمدرضا باهنر از احتمال تغییر رئیس جریان اصلاح طلب خبر داده بود ولی درایتی با تاكید بر اینكه جریان اصلاح طلب قائم به شخص نیست و جریانی عمیق و قوی كه ریشه در مسائل اجتماعی دارد است، تصریح كرد: این جریان را نمیتوان با حالت تصنعی به جای دیگر منتقل كرد و این نوع مواضع نشان دهنده این است كه دوستان تصور درستی از سیاست و مردم ندارند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاكید بر اینكه جریان اصلاحطلب نه قابل حذف است و نه قابل جایگزینی رهبری تاكید كرد: گزینش جایگزین رهبری جریان اصلاح طلب به صورت طبیعی صورت میگیرد و با حكم دستوری این اتفاق نمیافتد و اگر كسی اینگونه به مسئله نگاه كند ناشی از نگاه خام او به این مقوله است.
درایتی با بیان اینكه اصلاح طلبی یك جایگاه اجتماعی است و برخی بدشان نمیآید كه آن را مصادره كنند، خاطرنشان كرد: جریان سیاسی مقابل اصلاحات به جای اینكه تحلیلهای خلاف واقعیات اجتماعی ارائه دهند به دنبال همراهی با مطالبات مردم باشد در غیر این صورت نتیجهای برای آنها در پی نخواهد داشت.
وی تاكید كرد: طبیعی است افرادی كه دارای تفكر غیر سیاسی هستند برای توجیه عملكرد خود طرحهای آبكی نیز به ذهنشان برسد.
در این یادداشت بهتر می دانم تا از دو امر به ظاهر متضاد به عنوان عناصر همطراز یک سیاست اجرایی و مدیریتی واحد دفاع کنم: دموکراسی خواهی و بوروکراسی خواهی. من از نظامی دفاع می کنم که ضمن باور به دموکراسی به بوروکراسی اهمیت بدهد. از نظام اداری و مدیریتی دفاع می کنم که ضمن اهمیت دادن به بوروکراسی به دموکراسی اهمیت بدهد. برای فهم دقیق تر معنای مورد نظرم می بایستی کمی حوصله به خرج داده و مرحله به مرحله درکی که در ذهنم دارم را بازگو کنم.
۱- مرحله اول: وضعیت نظام اداری و مدیریتی است. این وضعیت را می توان با ارجاع به این سوال معلوم کرد: ”آیا نظام اداری و مدیریتی ایران با ثبات است یا دچار هرج و مرج و بهم ریختگی؟“ در تعیین وضعیت نظام اداری و مدیریتی کشور ( ثبات یا بی ثبات و هرج و مرج) راههای متعددی وجود دارد. نحوه استقرار اعضا و اجزاء، نوع رابطه بین عناصر این نظام، فرآیند عمل نظام، و در نهایت نوع حاصل آن. اینکه بعضی از اجزاء سازمان به جای استقرار در درون سازمان در خارج آن استقرار یافته است، نشان از بی نظمی و به ریختگی سازمانی است. مثلا اگر نظام بودجه ریزی سازمانهای اداری به خارج ان منتقل شود، یا تربیت نیروی مورد نیاز به سازمانهایی بی ارتباط با آنها واگذار شده باشد، یا اینکه نظام ارزیابی و داوری آن به سازمان وگروه دیگری که بیشتر رقیب تا همراه است، واگذار شده باشد و … نشان از بهم ریختگی سازمانی و مدیریتی و اداری است. در یک نظام کارآ که نمی تواند نظام بودجه ریزی به واسطه دیگری – اعم از فرد یا سازمان – تعیین شود. در یک نظام کارآی اداری که برنامه و سیاست گذاری که از خارج ان تهیه نمی شود. در یک یک نظام اداری و مالی کارآ که افراد خارج از سازمان تربیت و تعلیم داده نمی شوند و ….
۲- در مرحله دوم، تعیین عناصر ساماندهنده نظام سیاسی و مدیریتی است. برنامه، قانون، رفتار و منش اداری و سیاسی و افراد اعم از کارشناسان و مدیران. می باشند. کدامیک در نظام اداری و مدیریتی و سیاسی مهم تر می باشند؟ اهمیت هر یک از این عناصر به نوع ساماندهی و سطح توسعه یافتگی نظام اداری و مدیریتی جامعه بر می گردد. در جامعه ای که نظام اداری و برنامه ای دارای ساختار است و از سابقه طولانی برخوردار است، به جای افراد و مدیران، برنامه و منش اداری و قانون اهمیت دارد. تاکید بسیار بر برنامه فرد یا گروه یا حزب داوطلب کسب مدیریت و اعمال سیاست در یک کشور یا سازمان یا وزارتخانه در این راستا می باشد. اگر پیشینه عملی و رفتاری در سازمانی وجود نداشت، دیگر دلیلی بر ارائه برنامه نمی ماند. دلیل عمده درخواست برنامه برای عمل در استقرار در یک سازمان و اداره، تعیین تناسب کار آیندگان با کار و تلاش امروزی ها و دیروزی ها می باشد. قرار است که پیوستگی کاری و روشی و سیاستی به طور کل در نظام اداری و سیاسی وجود داشته باشد. وجود پیوستگی است که نیاز به نیروی داور و ناظر اهمیت می یابد. اگر قبل و حال وجود نداشت که معیاری برای داوری یافت نمی شد. معیار داوری ریشه در عمل و رفتار گذشتگان دارد.
۳- در مرحله سوم، تنظیم رابطه بین وضعیت حال با گذشته و آینده نظام اداری و مدیریتی و سیاسی کشور به لحاظ سابقه و تجربه می باشد. اساس جامعه ای که هنوز به لحاظ اداری خود را سابقه دار و ریشه دار نمی شناسد، امکان داوری و اندازه گیری در رشد و تغییر و بهبود ندارد. در اینکه در بیشتر نظام های سیاسی و مدیریتی کشورها واحد یا سازمانی بدون درگیر شدن در تغییرات و وضعیت فرا موقعیتی در نظر گرفته می شود، به معنی نقش داوری ونظارت دارد. در ایران تا کنون این نقش و جایگاه را - آنهم ناقص – البته در دوره مدرن که همراه با برنامه ریزی بوده است، به عهده سازمان و نهاد برنامه و بودجه گذاشته بود. این نهاد وسازمان نقش سازماندهی و طراحی و نظارت و کنترل نظام مدیریتی و سیاسی کشور را به عهده داشت. فلسفه وجودی این نهاد وسازمان امری درست و لازم بود. ولی آنچه که حیات آنرا دچار اختلال کرد، نحوه استقرار آن به لحاظ سازمانی بود. این سازمان هم از سازمانهای دستور بگیر شد و در اثر دستوری بحرانی گردید. سازمانی که می بایستی نقش داوری و نظارت بر رفتار و سیاست رئیس دولت داشته باشد در اختیار رئیس دولت قرار گرفت. و به دلیل مزاحم جلوه کنندگی اش با تقلیل موقعیت و جایگاهش تنبه شد و در نهایت در سراشیبی قرار گرفته و در آینده صدای خرد شدن انرا خواهیم شنید.
۴- مرحله بعدی، چهارم، شناسایی تناقض ها و چالشهای درونی نظام اداری و مدیریتی و سیاسی کشور است. در یک نگاه کلی، می توان مجموعه تناقض ها و چالش ها و مشکلات را بر اساس دوگانگی ها بیان کرد. اصلی ترین این دوگانگی ها عبارتند از: دوگانگی بین امروز و دیروز، دوگانگی بین خوب و بد، دوگانگی بین انقلابی بودن و مرتجع و عقب مانده بودن، دوگانگی بین تحول خواه و محافظه کار، دوگانگی بین توسعه و عدالت، دوگانگی بین جوان و پیر، دوگانگی بین غرب زده و شرق زده، دوگانگی بین سنت گرا و مدرن، و دوگانگی بین هئتی و برنامه گرا و … این دو گانگی ها اساس تعارضات بینادی در سیاست و عمل و فکر و کار در سطوح متعدد شده است. به طور خاص این دوگانگی ها منشا تعارض بین عمل فردایی ها با دیروزی ها و امروزی ها شده است. این است که فردایی ها عموما با هم معارضند و نمی دانند که چرا با هم معارضند.
۵- مرحله پنجم، تعیین ضرورت و نحوه و میزان داخله گری در نظام اداری و سیاسی و مدیریتی کشور است. با فرض اینکه ضرورت قطعی در مداخله گری نظام برای ارتقاء بخشی به ان وجود دارد، شرایط و زمان این مداخله گری مهم می باشد. در جامعه ای که نظام اداری و سازمانی ضعیف دارد، هر نوع مداخله گری ممکن می شود. هر نوع مداخله گری از طرف هر کس و هر فرد و هر گروه می تواند به معنی فعلی نیکو جلوه کند. در جامعه ای که نظام اداری و مدیریتی متناسب با ساختارهای اجتماعی به معنی عام آن به رسمیت شناخته نشده است هر فرد و گروه تازه وارد هم می تواند مدعی نوآوری شود. می تواند مدعی الهام آفرینی و تحول گردد. در این نوع جامعه هر روز و ساعت و لحظه می بایستی انتظار امری و سخنی و رفتاری و داعیه ای نو و جدید و تازه و انقلابی بود. برنامه انقلابی همراه با افراد انقلابی و نظام انقلابی می تواند مطرح شود. در این نوع نگاه و جامعه است که همه آمده ها تازه و انقلابی و مهم و تازه و مفید می باشند و اگر کسی قبل هم وجود داشته است، کهنه،پوسیده، ضد انقلاب، بی حاصل، و غیر مفید و بی اهمیت بوده اند.
۶- شناسایی نحوه تغییرات در نظام سیاسی، اداری و مدیریتی کشور امری ضروری است. بر اساس دریافت های مفهومی که تا کنون در مورد تغییر در نظام اداری و سیاسی دولتها مطرح شده است، سه روش قابل احصاء می باشد: ۱- فروپاشی دولت، که این روش در شرایطی است که امور از مسیر جاری خارج شده و امکان عمل از درون نظام وجود ندارد. بسته شدن شرایط زمینه ظهور عناصر موثر و کارآی خارجی را فراهم ساخته و در زمان فعال شدن این عوامل، امکان حرکت از درون برای مقابله یا انعطاف در تغییر وجود نداشته که سرانجام آن فروپاشی می شود. ۲- جابجایی دولتها از طریق نظام دموکراتیک است. در این روش و سیاست، نوعی پیوستگی اجتماعی و سیاسی و نهادی در درون نظام وجود داشته و ضمن جابجایی قطعی کارگزاران، تغییر روشها و شیوه های عمل و سیاست گذاری محقق می شود. نیروی تازه با روشها و سیاست های جدید در متن اجتماعی محقق عاملیت تغییر می شود. و ۳- جابجایی دولتها بدون اینکه پیوستگی و ثبات اجتماعی و سیاسی محقق شده باشد. نتیجه حاصل شده ورود نیروهای جدید با روشهای جدید با سیاست های جدید با داعیه ها و بینانهای جدید است. این شرایط بی تفاوت با شرایط بازگشت شرایط انقلابی نیست. همه امور بوی تازه گی می دهد. همانطور که همه انچه دیروز وجود داشت بوی کهنگی و عقب ماندگی می دهد. این نوع ظهوردولتها از طریق جایگزینی شرایط جدید به جای شرایط قدیمی است. به نظر می آید این نوع اتفاق را نوعی جابجایی نسلی بدون پیوستگی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ساختاری بنامیم.
منبع: سایت شخصی
مراسم چهلمین روز درگذشت بانو ربانی، همسر آیت الله العظمی منتظری، پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه در قم برگزار می شود.
به گزارش تارنمای رسمی آیت الله منتظری، این مراسم که پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه، بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در بیت آیت الله منتظری برگزار خواهد شد، با ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا همزمان شده است.
بانو ربانی، همسر مکرمۀ حضرت آیت الله العظمی منتظری، در ساعات اولیۀ بامداد یکشنبه هشتم فروردین ماه، در آستانۀ صدمین روز درگذشت همسرشان، دار فانی را وداع گفت.
دهها تن از ماموران انتظامی- امنیتی و نیروهای لباس شخصی، با آرایش نظامی- پلیسی و ایجاد ارعاب در برگزاری مراسم تشییع و تدفین این بانو، امکان برگزاری هرگونه را از خانوادۀ آن بزرگوار سلب کرده و عملا مراسم را مبدل به یک خاکسپاری حکومتی کردند .
گروهی در همین زمینه بازداشت شده اند که کماکان در زندان به سر می برند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر