شورای فعالان ملی مذهبی با انتشار بیانیه ای ، ضمن محکوم کردن اعدامهای اخیر اعلام کرد" هرچند اتخاذ سیاست «النصر بالرعب»، چه در گذشته و چه در ماههای اخیر، سیاست عملی برخورد با ناراضیان و منتقدان و مخالفان بوده است، اما با فاصلهگیری از نزدیکبینی و کوتهنگریهای مرسوم؛ تجربه تاریخی بارها نشان داده است که این شیوهها نه تنها به ایجاد امنیت نمیانجامد، بلکه خود به شدت امنیت ملی را، به ویژه در رابطه با هموطنان کُردمان، به خطر میاندازد. این گونه روشها و اعدامهای سیاسی و مغایر روندهای قانونی قضایی، به جای التیام زخم و درد این هموطنان و کاهش شکاف دولت - ملت، به افزایش نگرانیها و خشم و نارضایتی آنان و در نتیجه به هر چه بیشتر مخدوش شدن امنیت ملی، به جای تقویت آن، منجر خواهد شد". متن کامل این بیانیه به نقل از سایت جرس بشرح زیر است:
حکم اعدام بالاترین حکم قضایی است، حکمی غیرقابل بازگشت در صورت هر گونه خطا و اشتباه. اما ارزش جان آدمی تا بدانجاست که در تفکر دینی نیز، به تعبیر امام علی، دادرسی روز قیامت از رسیدگی به خونهای ریخته شده آغاز میشود.
اجرای ناگهانی حکم اعدام پنج نفر از هموطنان کرد، جدا از جنبه بنیادی انسانی و دینی یاد شده، از منظر سیاسی نیز از چند جنبه قابل تأمل است:
* در روند بررسی، صدور و اجرای حکم این هموطنان کرد، آیین دادرسی مصوب خود حاکمیت نیز رعایت نشده است. اخبار مکرر و نامههای برخی از همین زندانیان مبنی بر اعمال فشار برای گرفتن اعتراف؛ عدم حضور مؤثر وکیل در روند پرونده؛ غیرعلنی بودن دادگاه و عدم تشکیل آن در حضور هیئت منصفه (که شرط ضروری بررسی هر پرونده سیاسی است)، عدم رسیدگی به خبرهای مکرر مبنی بر اعمال فشار بر این زندانیان که موجب اعتراض برخی از آنان نیز شده بود؛ عدم اطلاع و حضور وکیل و خانواده در هنگام اجرای حکم و...؛ گوشههایی از این برخوردهای غیرقانونی است.
* عدم رعایت تناسب جرم و مجازات که امری ابتدایی و بدیهی عقلی و دینی و شرعی است (و حتی امام علی در مورد قاتل خویش نیز بر اجرای آن تأکید داشتند) و همه نظامهای حقوقی نیز امری پذیرفته شده است.
شورای فعالان ملی - مذهبی ضمن تصریح بر تفاوت فکری و خط مشی سیاسی خود با این زندانیان؛ بر حقوق انسانی و شهروندی این هم وطنان تأکید کرده و همان گونه که در بیانیه «اعدام سیاسی مخالفان را متوقف کنید» (مورخ 3 آذر 1388) مربوط به اعدام آقای احسان فتاحیان به صورت تحلیلی آمده بود، صدور حکم اعدام به خاطر صرف ارتباط با گروههایی با مشی براندازی را به لحاظ عقیدتی و سیاسی خلاف عقل و شرع و دین و مغایر اصل پذیرفته شده جهانی تناسب جرم و مجازات میداند. این امری است که خود حاکمیت ایران نیز در جرایم عادی و یا جرایم سیاسی مرتبط با نیروهای خودی (مانند متهمان قتلهای زنجیرهای) به شدت رعایت میکند، اما متأسفانه در رابطه با مخالفان سیاسی خود آن را زیر پا میگذارد.
بر این اساس حتی اگر مدعیات رسمی قضایی در رابطه با برخی از این زندانیان صحیح باشد، عمل آنان منجر به آسیب رسیدن جانی به هیچ انسانی نشده است. بنابراین نمیتوان به سادگی جان انسان و انسانهایی را حتی با این استنادات گرفت.
* اعدام دو جوان زندانی در آستانه 22 بهمن ماه سال گذشته و در پی حوادث پس از انتخابات در حالی که آنها اساسا قبل از انتخابات دستگیر شده بودند، و طرح اتهاماتی در رابطه با آنها که به شدت مورد انکار وکیل و آشنایان آنها بود و اخبار مکرر حاکی از دادن وعده آزادی به آنها برای پذیرش برخی اتهامات نادرست در دادگاه؛ افکار عمومی را به شدت نسبت به خبرهای تبلیغی رسمی در رابطه با جرایم سیاسی به تردید و ناباوری واداشته است. حال در رابطه با اعدام ناگهانی اخیر نیز تردیدها و ناباوریها هم چنان به شدت وجود دارد.
* هر چند اتخاذ سیاست «النصر بالرعب»، چه در گذشته و چه در ماههای اخیر، سیاست عملی برخورد با ناراضیان و منتقدان و مخالفان بوده است، اما با فاصلهگیری از نزدیکبینی و کوتهنگریهای مرسوم؛ تجربه تاریخی بارها نشان داده است که این شیوهها نه تنها به ایجاد امنیت نمیانجامد، بلکه خود به شدت امنیت ملی را، به ویژه در رابطه با هموطنان کُردمان، به خطر میاندازد.
این گونه روشها و اعدامهای سیاسی و مغایر روندهای قانونی قضایی، به جای التیام زخم و درد این هموطنان و کاهش شکاف دولت - ملت، به افزایش نگرانیها و خشم و نارضایتی آنان و در نتیجه به هر چه بیشتر مخدوش شدن امنیت ملی، به جای تقویت آن، منجر خواهد شد.
شورای فعالان ملی - مذهبی، هم از منظر ملی و هم از منظر مذهبی اظهار تأسف شدید خود را از تداوم اعدام سیاسی مخالفان در ایران اعلام میدارد و خواهان پایان دادن به این شیوههای بیفرجام و بازگشت به اصول قانونی و انسانی و دینی و بررسی و برخورد عادلانه با پروندههای سیاسی، با هر مرام و مشی سیاسی است. ولا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هوا اقرب للتقوی.
شورای فعالان ملی - مذهبی
23 / 2 / 1389
خبرگزاری رویتر درگزارشی نام شرکت هایی که روابط اقتصادی و مالی خود را با ایران در پی قطع نامه های سازمان ملل قطع نموده اند منتشر کرد.
بنا به گزارش رویتر شرکت هایی که فعالیت خود در ایران را متوقف کرده اند عبارتند از :
1- شركت نفت و گاز انی در ایتالیا از همكاری در طرح توسعه میدان نفتی دارخوین كناره گیری كرد . شركت انی برای ان كه از تحریم های امریكا علیه خود مصون بماند در بیست و نهم اوریل به مقامات امریكایی اعلام كرد از ادامه همكاری خود با ایران دست كشیده است شركت ایتالیایی انی از سال هزار و نهصد و پنجاه و هفت در ایران حضور دارد.
2- شركت توتال فرانسه نیز اعلام كرده است اگر امریكا قانونی در زمینه اعمال تنبیه و مجازات علیه شركت های تامین كننده بنزین ایران تصویب كند فروش بنزین به ایران را متوقف خواهد كرد این مطلب را رئیس اجرایی شركت توتال در بیست و ششم اوریل اعلام كرده بود .
3- شركت لوك اویل روسیه نیز فروش بنزین به ایران را متوقف خواهد كرد این مطلب را منابع صنعت نفت روسیه در روز هفتم اوریل اعلام كردند.
4- شركت رویال داچ شل نیز در ماه مارس تصمیم مشابهی اتخاذ كرده بود . شركت لوك اویل روسیه هر ماه بین دویست و پنجاه تا پانصد هزار بشكه بنزین به ایران صادر میكرد.
5- شركت پتروناس مالزی نیز فروش بنزین به ایران را متوقف كرده است یك سخنگوی این شركت در روز پانزدهم اوریل این مطلب را اعلام كرد شركت پتروناس اخرین بار در چهارم یا پنجم مارس یك محموله بنزین به بندر عباس ارسال كرده بود.
6- شركت خودرو سازی دایملر المان نیز در چهاردهم اوریل اعلام كرد در نظر دارد سی درصد سهام خود را در یك كارخانه خودرو سازی در ایران به فروش برساند و صدور خودروهای سواری و كامیون به ایران را متوقف كند .
7- دو شركت بیمه گذار المانی به نام های مونیخ ری و الیانز نیز همكاری های خود را با ایران متوقف كرده اند.
8- شركت بزرگ پالایشگاهی هند یعنی شركت ریلاینس اینداستریزقرارداد خرید نفت خام از ایران را برای سال مالی دو هزار و ده میلادی تمدید نخواهد كرد .
9- شركت نفتی ترافیگورا و شركت نفتی ویتول نیز فروش بنزین به ایران را متوقف می كنند.
10- شركت اینگرسول راند كه یك شركت سازنده كمپرسورهای هوا و سامانه های سرد كننده در بخش ساختمان و حمل و نقل است اعلام كرد به شركت های زیرمجموعه خود اجازه نخواهد داد قطعات یا محصولات خود را به ایران بفروشند.
11- شركت خدمات نفتی اسمیت اینترنشنال نیز در اول ماه مارس اعلام كرد به طور فعال و جدی به دنبال توقف تمام فعالیت های خود در ایران است .
12- شركت كاترپیلار كه بزرگترین سازنده ماشین الات و تجهیزات ساختمانی و معدنی است در روز اول مارس اعلام كرد در صدد است كه روابط كاری خود را با ایران قطع كند این شركت اعلام كرد به زیرمجموعه های خود در خارج از امریكا دستور داده است از فروش تجهیزات به دلالان مستقلی كه ممكن است این تجهیزات را به ایران بفروشند خودداری كنند.
13- شركت المانی زیمنس نیز در ماه ژانویه اعلام كرد سفارش دیگری را از سوی ایران نخواهد پذیرفت.
14- شركت گلنكور نیز در نوامبر سال دو هزار و نه میلادی فروش بنزین را به ایران متوقف كرد .
15- شركت هانتسمن كراپ كه یك شركت تولید كننده مواد شیمیایی است در ماه ژانویه اعلام كرد شركت های خارجی زیر مجموعه خود را از فروش محصولات به طرف های ثالث در ایران بر حذر داشته است.
16- شركت مالی كی پی ام جی و شركت پرایس واتر هاوس كوپرز اند ارنست نیز اعلام كرده اند هیچ گونه رابطه تجاری با ایران نخواهند داشت.
در پی تلاشِ دانشجویان کرد دانشگاه تهران برای برگزاری اعتراض نسبت به اعدامهای اخیر، هفت تن از دانشجویان کرد دانشگاه تهران به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، پخشان عزیزی، سروه ویسی، لیلا محمدی، احمد اسماعیلی، آمانج رحیمی، عبدالله عارفی و هژار یوسفی، هفت دانشجوی کرد دانشگاه تهران هستند که در دادسرای مستقر در زندان اوین به شدت مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته و به آنان هشدار داده شده بود که نسبت به اعدام های اخیر از ابراز هرگونه نارضایتی خودداری کنند.
لازم به ذکر است که این هفت دانشجوی کرد، پیش تر و در اعتراض به اعدام احسان فتاحیان، یکی دیگر از زندانیان سیاسی کرد اعدام شده، نیز تجمع برپا کرده بودند.
طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت، دانشجویان دانشگاههای تهران، در اعتراض به اجرایِ ناگهانیِ احکامِ اعدامِ پنج زندانی ، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان، دست به تجمعاتِ سکوت در صحن دانشگاه زده بودند.
شهرهای مختلف کردستان و دیگر شهرهای کردنشینِ کشور، امروز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه، در پی اعتصاب سراسری مردم و کسبه و همچنین حاکمیتِ جو پلیسی و امنیتی بر آن شهرها، وخیم و بحرانی گزارش شده است.
ابوالفضل عابديني نصر خبرنگار و از مسئولین سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، صبح امروز پنج شنبه 23 اردي بهشت ماه، از زندان اوين به زندان كارون اهواز منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، عابديني كه یازدهم اسفندماه سال گذشته درخانه ی پدري خود در شهرستان رامهرمز با يورش ده ها تن از نيروهاي امنيتي سپاه بازداشت شده بود، پس از انتقال به زندان اوين و تحمل بيش از 70 روز انفرادي در بند 2 الف سپاه پاسداران، براي سپري كردن دوران يازده ساله محكوميت خود به زندان كارون اهواز منتقل شد.
اين خبرنگار جوان در مدت بازداشت خود بارها تحت فشارهای روحي و جسمي قرار گرفته و به دليل ناراحتي قلبي شديد و تاب نياوردن در مقابل فشارها، راهي بهداري زندان اوين شد.
اين فعال حقوق بشر از سوي شعبه يك دادگاه انقلاب و تاييد زود هنگام شعبه سيزده تجديد نظر اهواز به اتهام عضويت در مجموعه فعالين حقوق بشر به پنج سال - تبليغ عليه نظام يك سال - ارتباط با دول متخاصم پنج سال- و مجموعا به يازده سال حبس تعزيري محكوم شده است.
گفتنی است، عابديني به شدت از ناراحتي قلبي و ضعف جسماني رنج مي برد.
در ادامه سیاست سركوب در دانشگاههای كشور تعدادی از دانشجویان دانشگاه شیراز با احكام سنگین اخراج و تبعید مواجه شدند.
به گزارش دانشجونیوز، این دانشجویان در حالی با این احكام مواجه شدند كه ملاباشی، معاون دانشجویی وزارت علوم ، چندی پیش اعلام كرده بود كه تنها احكام صادره از سوی وزارت علوم برای دانشجویان تعلیق و توبیخ بوده است. در آستانه سالگرد دهمین دوره انخابات ریاست جمهوری ، كه نتایج آن با اعتراضات گسترده همراه بود، كاظم رضایی ، عبدالجلیل رضایی ، حمدالله نامجو ، اسماعیل جلیلوند و یونس میر حسینی از فعالین شناخته شده در دانشگاه شیراز با حكم سنگین اخراج از دانشگاه مواجه شدند. گفتنی است كه آلما رنجبر و هادی الم لی نیز از سوی كمیته انضباطی وزارت علوم به تبعید از دانشگاه شیراز محكوم شده اند .آرش روستایی و محسن زرین كمر نیز در حالیكه تمامی واحدهای درسی خود را گذارنده اند، با كارشكنی مسئولین دانشگاه ، تا كنون موفق به اخذ فارغ التحصیلی نشده اند. لازم به ذكر است كه اخراج تمامی این دانشجویان به دلایل سیاسی بوده است و این دانشجویان مشكل آموزشی نداشتند.
این دانشجویان به دلیل برگزاری مراسم بزرگداشت روز دانشجودر 16 آذر و به اتهام بر هم زدن نظم دانشگاه و توهین به مقدسات در كمیته انضباطی دانشگاه شیراز به 1 یا 2 ترم محرومیت از تحصیل و احضار به كمیته انضباطی وزارت علوم محكوم شدند . گفتنی است كه در اولین وتنها حضور رسمی این دانشجویان به وزارت علوم به اكثر آنها گفته شده بود كه دانشگاه شیراز برای آنها درخواست تغییر دانشگاه به همراه تغییر رشته كرده است و فقط برای عبدالجلیل رضایی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز ، از سوی كمیته انضباطی دانشگاه شیراز در خواست اخراج شده است. گفتنی است كه دانشجویان نامبرده هیچ یك از این اتهامات را وارد نمی دانند و این احكام را ناعادلانه وغیر قانونی می دانند . قابل ذكر است كه اكثر این دانشجویان از پاییز سال 87 بارها از سوی دستگاههای امنیتی بازداشت و به دادگاه انقلاب احضار شده اند و تمامی آنها به قید وثیقه های سنگین آزاد هستند ودر انتظار احكام خود می باشند.
بیست و دوم اردیبهشت ماه سالروز تولد روزنامه نگاری بود که قریب به یک سال از زندگی خود را در زندان گذرانده است. روزنامه نگاری که همواره برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و صنفی و رساندن صدای زندانیان و خانواده های آنان، گزارش ها و مصاحبه های زیادی را در کارنامه خود دارد و همواره برای احقاق حقوق آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
مسعود باستانی در حالی وارد سی و دومین سال زندگی خود شد که یک سال اخیر را در زندان سپری کرد. باستانی که حتی از مرخصی چند روزه برای درمان دندان درد خود محروم است، اکنون در زندانی رجایی شهر و در کنار زندانیانی با جرایم عادی نگه داری می شود اما در همین زندان هم برای کمک رساندن به زندانیانی که وضع مالی خوبی ندارند، از هر فرصتی استفاده می کند و برای یاری این زندانیانی که بنا به گفته خود این روزنامه نگار قربانی شرایط بد جامعه هستند، از نوشتن نامه های قضایی تا گرفتن وکیل برای انها، تلاش می کند.
هرچند که مسعود باستانی سی و دومین تولد خود را در زندان گذراند ما امسال برخی از فعالین سیاسی، روزنامه نگاران، خانواده بزرگ زندانیان سیاسی و مردم دیگر به فکر او بودند و هریک با تبریک سالروز تولد او به خانواده اش، یاد باستانی را گرامی داشتند.
خانواده باستانی به همراه سایر خانواده های زندانیان سیاسی و دوستداران وی، سالروز تولد مسعود را جشن گرفتند تا یاد این روزنامه نگار را گرامی بدارند و بگویند هرچند عزیزانشان در بند هستند اما تنها نیستند و خانواده ای به وسعت تمام زندانیان سبز دارند و با همدلی و همزبانی خود نشان دادند که هرچند عزیزانشان در بند هستند اما هیچ گاه یاد و اندیشه آنها را از یاد نخواهند بد.
خانواده های زندانیان سیاسی که همواره نشان داده اند در هر شرایطی در کنار همدیگر هستند و همدیگر را تنها نمی گذراند، با حضور در کنار همسر باستانی، صبر و استقامت او را ستودند و با قرائت دعا، آزادی همه زندانیان بی گناه و سبزاندیش ایران را خواستار شدند.
مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی نیز با تشکر از حضور دلگرم کننده خانواده زندانیان، آرزو کرد که همه زندانیان به زودی آزاد شوند.
همچنین در مراسم جداگانه ای، برخی از فعالین جوانان احزاب و برخی از روزنامه نگاران با حضور در منزل باستانی، سالروز تولد او را به همسرش تبریک گفتند و آروز کردند که هرچه سریعتر زندانیان سبز از زندان آزاد شوند.
این جوانان و روزنامه نگاران نیز همسر باستانی را به صبر و استقامت هرچه بیشتر دعوت کردند و خواستار آزادی این روزنامه نگار جوان دربند شدند.
باوجود صدور قرار وثیقه برای کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر، مسئولان شعب مختلف دادگاه انقلاب، از آزادی وی جلوگیری کرده و گفتهاند پرونده او در هیچیک از شعب موجود نیست.
مادر کوهیار گودرزی در اینباره گفته است که علیرغم تهیه مبلغ وثیقه و مراجعه به دادسراهای مختلف در تهران، مسئولان اعلام میکنند که پرونده در هیچيک از شعب موجود نیست و «گویی پرونده کوهیار گم شده است.»
پروین مخترع، همچنین اشاره کرده که برخورد مسئولان با وی زننده بوده و اعتراض او باعث شده «وی را با بیاحترامی از محل بیرون کنند.»
مادر این فعال مدنی اشاره کرده که روز دوشنبه با او ملاقات داشته اما از چهارشنبه هفته گذشته هیچ تماس تلفنی نداشته است.
این درحالی است که نزدیک به ۱۵۰ روز از بازداشت کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر میگذرد و او همچنان در زندان اوین نگهداری میشود.
شیوا نظرآهاری دیگر عضو کمیته نیز با گذشت پنج ماه از بازداشت، همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشود.
امروز: جریان تمامت خواه حاکم هرگز نخواهد توانست با چنین اقداماتی رویکرد مدنی و مسالمت آمیز کردها در مطالبه حقوق انسانی و قانونی خود را به سمت خشونت بکشاند.
مردم شریف ایران
هم میهنان عزیز کرد
در هفته گذشته پنج تن از جوانان هم میهن به اتهام محاربه و ترور توسط دستگاه قضایی کشور اعدام شدند. شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد ضمن تسلیت به خانواده های این قربانیان خشونت و همه هم میهنان عزیز ، از همراهی و هم دردی شخصیت ها ، احزاب و اقشار مختلف مردم کشور به ویژه موضع گیری خردمندانه آقایان مهندس میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم دکتر زهرا رهنورد، سپاسگزاری نموده ، این عکس العمل های یکرنگ وهم نوا را نشان دهنده وجود همگرایی و همدلی عمیق و بروز احساس درد ورنج مشترک بین همه ایرانیان ، از هر قوم ومذهب دانسته ، یادآوری نکات زیر راضروری می داند:
1 . تحلیل اولیه ما این است که عده ای آتش افروز و خشونت طلب، رمز ماندگاری خود را وجود بحران وچالش در مناطق مختلف کشور می دانند و سخت از آرامشی که در سال های اخیر در مناطق کردنشین وجود داشته است نگران و ناراضی بوده و در پی ایجاد دور باطل خشونت هستند.لذا به جد به طراحان خشن کردن فضای آرام منطقه کردستان هشدار می دهیم که توسل به خشونت از ناحیه هر جریان و گروهی ، آتشی است که دامن همه را خواهد گرفت.
2 . آنچه از زبان اعدام شدگان و وکلای آنان به گوش رسیده است بر این حقیقت تاکید دارد که هیچکدام از اتهامات وارده در دادگاه ، ثابت نشده است و مستندات مورد ادعای دادگستری -مندرج در بیانیه آن دستگاه - نیز هرگز اثبات جرم نامبردگان را برای حکمی در حد اعدام محرز نکرده است. همانگونه که در بیانیه مهندس موسوی تصریح شده است مردم حق دارند از مسیر و کیفیت محاکمه متهمان مطلع شوند. چگونه است که مشروح دادگاه فرد معلوم الحالی چون حسین شریعتمداری که سال هاست حرمت وآبروی انسان های شریف این مرز و بوم را نشانه گرفته است از رسانه به اصطلاح ملی پخش می شود اما دادگاهی پنج تن از هم میهنان که به مرگ محکوم شده اند در خفا و به دور از چشمان ملت انجام می گیرد ؟!
3 . نامه های برخی از متهمان و اظهارات هم بندها و خانواده نامبرگان گویای این واقعیت دردناک است که متهمان درطول زندان برای اقرار به گناهان ناکرده تحت فشارهای شدید جسمی و روحی بوده اند. بدیهی است بر اساس نص صریح قانون اساسی اقرار در چنین شرایطی هرگز نمی تواند مبنای صدور حکم قرار گیرد.این اظهارات و مخفیانه بودن مراحل محاکمه و اعدام تردید جدی در مورد عادلانه بودن مسیر دادگاه ایجاد نموده است.
4 . در حالی که شنیده ها حاکی است فرزاد کمانگر در صدد نگارش یادداشتی تحت عنوان " من یک ایران ام ، من یک کرد ایرانی ام" و نیز شیرین علم هولی در گفتگو با وکیل خود آرزو می کند پس از رهایی از زندان بتواند شغل وکالت را برای دفاع از بی گناهان برگزیند جای تعجب است دستگاه قضایی که قریب یک سال است از اعلام حکم جنایتکاران زندان کهریزک طفره می رود چگونه و با کدام استدلال شرعی و قانونی در حالی که کشور ما با بحران همبستگی داخلی و خطر اقدام بین المللی علیه خود مواجه است، با عجله این جوانان هم میهن را به چوبه دار می سپارد! این سوال جدی همچنان باقی است که آیا نظام جمهوری اسلامی از قبل محاکمه علنی عاملین جنایات زندان کهریزک بیشتر منتفع می شود یا اعدام پنج جوان بی پناه و دربند!
5 . همانطوری که پیشتر اشاره شد و در سال های اخیر نیز بارها تاکید نموده ایم ، اصلاح طلبان کرد مخالف هرنوع روش و حرکتی است که موجب ایجاد فضای خشونت شود. تاریخ به ما نشان داده است که در میان حکومت وملت ، توسل به خشونت ، سرانجام به دور باطل خشونت می انجامد. ما همانگونه که بارها وبارها رفتارهای خشونت آمیز برخی گروه های مسلح را تقبیح کرده ایم اینک اقدام اخیر حکومت در اعدام پنج جوان هم میهن را به شدت محکوم نموده و ضمن توصیه به فعالان سیاسی - مدنی منطقه کردستان که مبادا دردام خشونت طلبان برای بحرانی کردن منطقه بیفتند از دولتمردان و نیروهای امنیتی و قضایی کشور می خواهیم که با اقدامات غیر قانونی و غیر عادلانه موجبات پایمال شدن حقوق شهروندی هم میهنان نشوند. بدیهی است اینگونه رفتارها جز افزایش فاصله بین ملت و حکومت پیامدی نخواهد داشت.
6 . به نظر می رسد اقدام دستگاه قضایی کشور (که متاسفانه عملکرد یکسال اخیر آن نشان می دهد تحت نظر نیروهای سیاسی و امنیتی حکم صادر می کند) در نزدیکی سالروز 22 خرداد به منزله پیامی برای ترساندن طرفداران جنبش سبز انجام گرفته است. مردم سربلند کردستان همواره در مقاطع مختلف تاریخی هزینه های سنگینی برای جنبش های آزادی خواهی ایران پرداخت نموده است. این بار نیز بگذار ملت مظلوم کرد پیشگام چنین مسیر سختی باشد. اما باید حاکمان بی تدبیر کنونی دریافته باشند که داغ و درفش و کشتن وزندان وشکنجه و تجاوز به فرزندان رشید این سرزمین هرگز آنان را از مسیر درستی که برگزیده اند بر نخواهد گرداند. چه خوب است از تجربه تاریخ درس بگیرند و با رفتارهای ناسنجیده و غیر عادلانه بیش از این ملت را از اصلاح پذیری نظام نا امید نکنند و به جای اقدامات مغرورانه و جنایتکارانه تسلیم قانون شده و به ملت اجازه دهند در یک فضای آرام و به دور از التهاب آینده کشور را رقم بزنند.
ما بار دیگر اعدام پنج جوان هم میهن را به ملت بزرگ ایران به ویژه خانواده قربانیان و هم میهنان سربلند کرد تسلیت گفته و خود را دراین مصیبت اندوهناک شریک می دانیم. جریان تمامت خواه حاکم بداند هرگز نخواهد توانست با چنین اقداماتی رویکرد مدنی و مسالمت آمیز کردها در مطالبه حقوق انسانی و قانونی خود را به سمت خشونت بکشاند. تردید نداریم همه جریان ها وفعالان سیاسی کردستان با هشیاری کامل ضمن ابراز هم دردی با خانواده ی قربانیان، مانع تحقق آرزوهای سیاه خشونت طلبان خواهند شد.
شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد
بیست و سوم اردیبهشت 1389
فخرالسادات محتشمی پور دلنوشته ای را برای زهرا عرب مازار دختر ۷ ساله مشاور مهندس موسوی که از تاریخ ۷ دی ماه در زندان است نوشته است.
این دلنوشته که در اختیار «کلمه» قرار گرفته به شرح زیر است:
زهرا جان دخترک شیرین زبان معلم آزاده دکتر عرب مازار
سلام
نامه ات را به بابا خواندم با آن خط زیبا که در آن پدر را به جشن الفبایت خوانده بودی. نمی دانم هنوز هم مثل بقیه کوچولوهای زندانیان سیاسی محل ملاقات را دفتر بابا می دانی یا خودت را می زنی به راه دیگر تا بیش از این دل مادر نسوزد و نشکند و نلرزد؟
مهم نیست این ملاقات های دیر و دور کجا باشد مهم این است که دل کوچکت وقتی که تنگِ تنگ می شود و سخت می گیرد، یک چند دقیقه ای با دیدن چهره منور به نور ایمان پدر آرام بگیری به شرط این که موقع خداحافظی بی قراری ات بیشتر نشود و موجب لرزش دل پدر نشوی که ماه هاست مقاوم و استوار زیر سخت ترین فشارها مردانه ایستاده.
جرم پدر تو دختر معصوم بی قرار، دوستی و همراهی با میرِ ماست. میر حسین موسوی دوست پدرت و دوست همه آدم های مظلوم و بی گناه و حتی دوست مخالفانش که شرط انصاف و مروت و جوانمردی را فراموش کرده اند. همان چهره آشنایی که وقتی شما کوچولوهای دور از پدر را می بیند، خم می شود و دست نوازش بر سرتان می کشد و همان گاه نمه های اشک در چشمانش می نشیند و در دل مویه می کند: به کدامین جرم و گناه؟؟؟
حرف «ج» را خوب می شناسی کلاس اولی نه ؟ با آن کلمه های زیادی که در آن به کار رفته مثل «جوجه» که مراقبت می خواهد تا بزرگ شود و جان بگیرد. مثل «جان» که این روزها خیلی ارزان است. مثل «جانماز» که تو اشک های مادر را گاهِ نماز بر آن می بینی و روی برمی گردانی که یعنی ندیده ام. مثل «جشن». همین جشن الفبای تو نازنین کلاس اولی.
بابا به جشن الفبایت نمی آید زهرا کوچولو چون می ترسد در این همه روزها و ماه هایی که نبوده تو «الف» اعتراف را شناخته باشی و «ل» لعنت را و «ف» فحش و «ب» بی ادبی و بی حرمتی و باز هم «الف» انکار حقیقت را.
می ترسد تو به جای این که حرف «ش» را وسط کلمه خورشید بنشانی تا نورافشانی کند و گرما ببخشد، با شدت تمام چشمت را در کلمه شکنجه بزند و بر خود بلرزاند. و حرف «س» را به جای گذاشتن در اول کلمه سلامت، در خانه فعلی بابا یعنی سلول بشناسی. او نگران حرف «د» است که مبادا کوچ کند در ذهن تو از کلمه دارا و فقط یادآور دوری باشد و «گ» با آن سرکج کوتاه به جای همراهی با «ل» و خلق زیباترین واژه ها گریه تو را درآورد و خاری شود بر دل نازکت عزیزم و نگران حرف «خ» است که به جای «خنده» آوردن بر لبانت، کامت را از سختی و تلخی و گزندگی «خشونت» تلخ و آسیب زده کند.
دخترم مخواه که بابا به جشن الفبای تو بیاید و مخواه که مادر یا معلم مهربانت ویا هرکس دیگری از کسی که حرف «ب» به جای باران و بنفشه و بوی خوش بِه، بر آغاز نام او(بازجو) نشسته تمنای حضور او را بکنند تا چشمان جستجوگر تو روز جشن در میان هم کلاسی های شاد و سرخوشت نرم و آرام بنشیند روی چهره مهربان و دوست داشتنی پدر. آری دخترکم آمدن او را تمنا مکن چرا که او برای اجابت این خواسته کوچک تو ظاهراً یک راه سخت در پیش دارد: نشستن در جعبه جادو و گفتن آن چه به آن اعتقاد ندارد. و تو دخترم که حرف «ج» را در کلمه های «جادو» و «خ» را در «خیانت» و «د» را دردروغ و «س» را در «سحر و دسیسه و سالوس» دوست نداری، برای شکستن بابا به هیچکس التماس نکن و بگذار حرف «س» باز هم در کلمه زیبای «سلامت» خوش بنشیند و در واژه باشکوه «استواری و استقامت».
دخترم تو بازهم صبوری کن و بدان که خدای تو طفل معصوم ما به اندازه همه ظالمان و جباران عالم بزرگ است و سخت منتقم.
جلسه محاکمه علی ملیحی، مسئول روابط عمومی سازمان ادوارتحکیم وحدت امروز (چهارشنبه) در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.
به گزارش ادوارنیوز، در این جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست آقای ملیحی را در حضور وی و وکیل مدافع قرائت کرد و سپس علی ملیحی و آقای رضا زارعی وکیل مدافع به طرح برخی دفاعیات پرداختند. علی ملیحی با رد آنچه در پرونده تحت عنوان اقرار آمده بود، هرگونه اتهامی را رد کرد، که بر این اساس با رد قابلیت استناد گزارش ضابطان قضایی از سوی وکیل مدافع و علی ملیحی، ادامه رسیدگی به اتهامات این عضو سازمان دانش آموختگان ایران به جلسه دیگری موکول شد.
گفتنی است، اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، شرکت درتجمعات غیرقانونی، نشر اکاذیب و توهین به رییس جمهور از جمله اتهامات علی ملیحی است.
هفت سال پیش جعفر پناهی در مصاحبه ای گفت: "کار کردن در ایران برای کسی که می خواهد مستقل بماند و فیام دلخواهش را بسازد کار بسیار دشواری است. من تلاش کردم که مستقل بمانم و بهایش را هم می پردازم. امیدوارم بتوانم به کارم ادامه بدهم". جعفر پناهی بهای کارش که همان انتخاب آزادی بود، پرداخت.
بنا به گزارش روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا، کارگردان فیلم "دایره" برنده جایزه شیر طلائی جشنواره ونیز در سال ۲۰۰۰ از اول ماه مارس در زندان است. امروز قرار بود جعفر پناهی بعنوان داور در جشنواره کن حضور پیدا کند و شنیده شده است که در گوشه و کنار دنیا برای آزادی او و دوستان و سایر زندانیان سیاسی ایران تجمعاتی برگزار شده است.
شبکه رچیدیوی، یک شبکه سینمایی متعلق به استان پولیا و بازیلیکاتا، با نمایش فیلم و نمایشگاه های مختلف در این اعتراض شرکت کرده است. آنها از همه خواسته اند تا زیر نامه درخواست آزادی پناهی را که توسط آدولفو پرز اسکویول، برنده جایزه صلح نوبل تهیه شده است را امضا کنند. آنها قرار است فیلم "آفساید" جعفر پناهی، برنده خرس نقره ای جشنواره برلین در سال ۲۰۰۶ را تا کنون در ایتالیا پخش نشده است، را نمایش بدهند. شبکه رچیدیوی، قرار است فیلم "آفساید" را در دانشکده علوم سیاسی به مناسبت روز حمایت از حقوق بشر که توسط دانشجویان برگزار می شود، به نمایش در آورند.
قرار است آنتون جولیو مانچینو، منتقد سینما، فیلم را که توسط رچیدیوی زیرنویس گذاری شده است، معرفی کند. فیلم درباره مشکل بزرگ تبعیض حقوق زنان در ایران است و اینکه زنان در ایران اجازه ندارند تماشاچی مسابقات ورزشی مردان باشند. پناهی در زمان به نمایش در آمدن فیلم که درباره مسابقه سرنوشت ساز ایران برای حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ آلملن است، گفته بود: "زنان ایرانی بخوبی از تبعیض هایی که در موردشان بکار می رود، آگاهند. روایت کردن سختگیری هایی که در مورد زنان بکار گرفته می شود، کار و وظیفه ما کارگردانان است. سانسور، دشمنی است که تا زمان آزادی سینما با آن مبارزه خواهیم کرد. این یک نبرد نفس گیر است".
نبرد جعفر پناهی ادامه دارد و همدردی روشنفکران، هنرمندان و همکارانش در سرتاسر جهان را بر انگیخته است که با امضای نامه سرگشاده ای خواستار آزادی وی از بند ۲۰۹ زندان اوین شده اند. در حالی که ایران تلاش می کند نا در شورای حقوق بشر سازمان ملل کرسی بدست بیاورد، صندلی خالی جعفر چناهی در جشنواره کن، بهترین راوی داستان حقوق بشر در ایران خواهد بود.
بر اساس بخشنامه منتشرشده توسط معاونت دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی، مسوولان معاونت دانشجویی این دانشگاه مجاز به بررسی لپ تاپ های شخصی دانشجویان ساکن خوابگاه هست
به گزارش دانشجونیوز، این بخشنامه که با عنوان «چگونگی استفاده از لپ تاپ و کامپیوتر شخصی دانشجویان» در خوابگاه های دخترانه دانشگاه علامه پخش شده است شامل هفت بند است که طبق بند یک و دو این بخشنامه حفظ و نگهداری از لپ تاپ و محتویات داخل دستگاه از جمله فیلم خانوادگی و اطلاعات شخصی به عهده دانشجوست.
بند سه و چهار این بخشنامه استفاده غیر اخلاقی از لپ تاپ و دانلود غیر مجاز را ممنوع اعلام کرده است. بر اساس بند پنجم دانشجویان موظف شده اند که از بلند کردن صدای موسیقی و فیلم در خوابگاه خودداری کنند.
بر طبق بند ششم، دانشجو موظف به رعایت تمامی موازین اخلاقی، شرعی و اجتماعی در استفاده از لپ تاپ است و بند هفت مسوولان معاونت دانشجویی از جمله مسوول خوابگاه را مجاز می داند که در هنگام ضرورت، نسبت به بررسی دستگاه ها اقدام کنند. معاونت دانشجویی دانشگاه علامه از دانشجویان خواسته است تا با امضای این بخشنامه موافقت خود را با آن اعلام کنند.
البته بند هفت این بخشنامه مغایر با اصول ۲۳ و ۲۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم تفتیش عقاید و لزوم احترام به حریم خصوصی اشخاص است.
محمود سالاری، مدیر کمیته ناشران داخلی نمایشگاه کتاب گفت که با همه آثاری که قبل از سال ۸۴ چاپ شدهاند و در نمایشگاه عرضه میشوند، برخورد می شود جز با کتابهای مرجع و "کتابهای محققانه و عالمانه که اجازه عرضه دارند."
وی در گفتوگو با ایسنا دربارهی ضابطهی منع عرضهی کتابهای قبل از سال ۸۴ در نمایشگاه کتاب و اینکه آیا این موضوع شامل حال همهی کتابها میشود، عنوان کرد: ما با همهی آثاری که قبل از ۸۴ نوشته شدهاند و در نمایشگاه عرضه میشوند، برخورد میکنیم؛ منتها دو نکته وجود دارد؛ یکی کتابهای مرجع است و دیگری کتابهای محققانه و عالمانه که اجازهی عرضه دارند. مثلا نشر اساطیر یک کتاب چاپ کرده که ۲۳ سال طول کشید تا فروش رفت و سال گذشته، آخرین نسخهاش به فروش رسید. مخاطب خاص دارد که در نمایشگاه دنبال آن میگردد. این کتاب ولو که چاپ قبل از سال ۸۴ هست، اجازهی توزیعش را میدهیم.
او در عین حال متذکر شد: برخلاف اینها، یکسری کتابها هست که در کتابفروشی میتواند عرضه شود؛ خب جلو آنها را در نمایشگاه میگیریم. اگر صحیفهی سجادیه قبل از سال ۸۴ باشد؛ اما ناشر در قیمت آن دست نبرده باشد، اجازهی عرضهاش را میدهیم.
سالاری در ادامه دربارهی اینکه گفته میشود در نمایشگاه کتاب، حوزهی «ادبیات» زیر ذرهبین است و حساسیت در این زمینه بالاست، گفت: بگوییم حوزهی اندیشه، بهتر است. الیته برایم عجیب است که اهل فرهنگ این موضوع را مطرح میکنند. ما میگوییم هر بچهای که به دنیا میآید، الزاما باید برود واکسن بزند؛ چرا هیچکس نمیگوید منع آزادی است؟ میگویند بیماریای اپیدمی میشود و اجبار میکنند همه واکسن بزنند؛ آیا استدلال میشود این منع آزادی است؟ کسی میگوید میخواهم مریض شوم؟ چرا به حوزهی فرهنگ که میرسیم، از این فضا دور میشویم؟ در حوزهی فرهنگ هم برخی از این افکار بهتر است ترویج نشود، اگر میخواهد ترویج شود، بیرون از نمایشگاه باشد. ما در نمایشگاه این همه انرژی صرف میکنیم، رواست بیاییم کفبینی بفروشیم؟ این یارانهای که داده میشود...
مدیر کمیتهی ناشران داخلی در ادامهی این پرسش دربارهی اینکه موضع در زمینهی ادبیات و مشخصا کتابهایی مثل آثار هوشنگ گلشیری، صادق هدایت، فروغ فرخزاد و... چیست، توضیح داد: ما نمیگوییم این کتابها ممنوع است. من همهی اینها را خواندهام. اینجا برای عرضهی کتابها تخفیف میدهیم، این سوبسید را به چه کتابهایی باید داد؟ به کتابهایی که یک قشر خاص مخاطب دارد یا کتابهایی که مخاطب عام دارد؟ به کتابهایی که با مبنای تفکر و اندیشهی اسلامی همخوانی دارد و با تعالی روح بشر سازگار است یا کتابهایی که روح یأس، ناامیدی و بدبختی را میپاشد؟
او در ادامه متذکر شد: ما میخواهیم این یارانه را به کتابی بدهیم که شادابی، نشاط، طراوات و امید را به جامعه عرضه کند. کتابهای این دوستان را که میگویید، خواندن این کتابها حداقل این است که روحیهی خودباوری را از انسان دور میکند و روحیهی یأس را تزریق میکند. ما سوبسید بدهیم این کتاب در نمایشگاه توزیع شود؟ انصاف است؟ خب این باید برود بیرون توزیع شود.
سالاری همچنین تأکید کرد: من اینها را مانند همان فال و کفبینی و این چیزها میبینم. من میگویم این اثر سوبسید نمیخواهد. اینجا ناشر دارد متری چقدر پرداخت میکند؟ برق و انرژی، حراست و امنیت و... تأمین است. سوبسید دولت است؛ منتی بر سر کسی نیست؛ اما دست کم، آثاری بیاید که جا باز کند. آثار نویسندگان نسل نو، نسل انقلاب بیاید، آثار حوزهی اندیشه دینی ترویج شود. حوزهی اندیشهی دینی را حوزهی روشنی میدانم؛ حوزهی دین را متحجر نمیدانم. حوزهی اندیشه دینی را متعالی میدانم. آن دست کتابها را هم ناشر برود در فروشگاهش بفروشد؛ چرا آنها را در نمایشگاه کتاب عرضه کنیم؟
این در حالی است که تخفیف کتاب ها را ناشران می دهند و نه برگزارکنندگان نمایشگاه و ناشران برای شرکت در نمایشگاه و اجاره غرفه، کرایه می پردازند.
در روزهای گذشته، از فروش آثار نویسندگان و شاعرانی از جمله هوشنگ گلشیری، صادق هدایت، فروغ فرخزاد، محمود دولت آبادی و عباس معروفی جلوگیری شده است.
چرا آثار برخی روحانیون جمع آوری شد؟
مدیر کمیتهی ناشران داخلی نمایشگاه کتاب در بخش دیگری از گفتوگو با ایسنا به این پرسش که آیا برگزارکنندگان نمایشگاه، مشخصا کمیتهی نظارت و ارزشیابی و کمیتهی ناشران داخلی در اجرای ضوابط نمایشگاه با هم اختلافنظر دارند، پاسخ منفی داد.
او در ادامه دربارهی اینکه پس اگر اختلاف نظری نیست؛ چرا آثار آیتالله صانعی جمعآوری و بعد برگردانده میشود، گفت: در جمعآوری آن آثار، کمیتهی ناشران مطلقا دخلی نداشت. من نمیدانم، شاید دوستان برای ارزشیابی جمعآوری و بعد از ارزیابی برگرداندهاند. کمیتهی ناشران داخلی نه نظر خاصی داشت، نه عمل خاصی داشت.
سالاری دربارهی اینکه مگر مسؤول اجرای ضوابط و نظارت نمایشگاه، کمیتهی ناشران داخلی نیست، عنوان کرد: علیالقاعده کمیتهی ناشران داخلی مجری ضوابط انضباطی نمایشگاه است که به همراه دوستان حراست در نمایشگاه اعمال قانون میکنیم. آن مورد خاص که گفتید، قرار بود ارزشیابیاش انجام شود؛ قرار نبود جمعآوری شود، که اگر قرار بود جمعآوری شود، ما عمل میکردیم.
مدیر کمیتهی ناشران داخلی در پاسخ به این پرسش که مگر قبل از عرضهی آثار در نمایشگاه، تذکر داده نمیشود که چه آثاری نباید عرضه شود، متذکر شد: کمیتهی نظارت و ارزشیابی لیستی را به ما اعلام کرده بود که ما قبل از نمایشگاه به ناشران موارد را عرض کردیم. برخی از دوستان ناشر ما مساعدت کردند، برخی از دوستان ناشر، به نظرشان میآمد که کتاب با تغییرات اندکی قابل عرضه است و آوردند که ما مجددا مجبور شدیم یادآور شویم که این کتاب در نمایشگاه اجازهی عرضه نمایشگاهی ندارد.
سالاری همچنین گفت، در لسیت کمیتهی نظارت و ارزشیابی که به آنها اعلام شده، آثار آیتالله صانعی نبوده است.
او در ادامه تصریح کرد: همهی ما باید مراقب باشیم که آسیبی به حیثیت و آبروی جمهوری اسلامی ایران نخورد. همهی ما نسبت به این آبرویی که در طول این سنوات توسط شهدا و همهی کسانی که دلسوزان حوزهی فرهنگ بودهاند، جمع شده، باید مراقب باشیم که آسیبی نزنیم. هرجا که تندروی هست، سعی کنیم جلوش را بگیریم و هرجا که کند حرکت میکند، هل بدهیم که کار جلو برود.
سالاری سپس به حاشیهی دیگر نمایشگاه امسال که در رسانهها انعکاس داشت، پرداخت و دربارهی ناشر آثار آیتالله بهشتی گفت: بنیاد شهید بهشتی در نمایشگاه ثبت نام نکرد. به ضرس قاطع، میگویم بنیاد حفظ آثار شهید بهشتی در نمایشگاه حتا ثبت نام نکرده و به عنوان کسی که از همهی ثبت نامها مطلع است، دارم عرض میکنم. آن دوستانی که دربارهی آثار شهید بهشتی نظر میدهند، برایم عجیب است. چند نفر در کل کشور ایران خبر دارند چند عنوان بوده است. شهید بهشتی مثل شهید مطهری نبود که آثار فراوانی داشته باشد. البته اینها بزرگان انقلاب هستند و احترامشان بر همه واجب است. اندیشههایشان مبانی انقلاب ماست؛ اما این جنجالی که امسال میشود، برایم جالب است. ما در سالهای پیش اساسا چنین بحثی نداشتیم. اینجور نبود که کسی بگوید من دنبال آثار شهید بهشتی در نمایشگاه میگردم. این معلوم است که پشت آن جنجالهای دیگری است؛ وگرنه آثار شهید بهشتی خیلی مفصل و مطول نیست که.
این در حالی است که یکی از مسئولان دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله بهشتی، روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت به خبرگزاری ایلنا گفته بود که مجوز برای برپایی غرفه انتشارات مربوط به آثار آیت الله بهشتی (نشر بقعه) صادر شده اما آنها پس از مراجعه به مسئولان برگزاری نمایشگاه مطلع شده اند که این انتشارات به طور کامل از حضور در نمایشگاه کتاب امسال محروم شده است.
مدیر کمیتهی ناشران داخلی نمایشگاه کتاب دربارهی دیگر حاشیهی نمایشگاه امسال و خبرهای منعکسشده دربارهی عرضهی آیتالله منتظری گفت: من بیاطلاعام. واقعا بیاطلاعام. آنچه دربارهی آثار مرحوم منتظری اعلام شده، این است که ناشر فقط خودش کتابهای او را عرضه کند و عرضهی کتاب توسط غیر انجام نشود. ادامهی بحث را در جریان نیستم و به ما اعلام نشده است.
سالاری همچنین دربارهی تذکرهایی که امسال به غرفهداران داده شده است، گفت: نمایشگاه کتاب تهران هرچه از شروع کار به انتها میرسد، میرود به سمت کتابهای غیر. دلایلش هم متفاوت است. برخی از ناشران کتابهایشان تمام میشود، میروند از غرفههای مجاور کتاب برای عرضه کردن تهیه میکنند. دیروز دو، یا سه غرفه را به همین دلیل تعطیل کردیم. ببینید ناشری که در نمایشگاه میآید، به اندازهی ۱۰ روز نمایشگاه باید کتاب داشته باشد. برخی از این دوستان ندارند، موجودیشان تمام میشود و میروند کتاب ناشران دیگر را جمع میکنند و میآورند درغرفهی خودشان.
مدیر کمیتهی ناشران داخلی نمایشگاه افزود: حقیقتا سختگیری ما در این زمینه است؛ از ناشران هم بپرسید. عمده سختگیری در این زمینه است که نمایشگاه را به مرکز پخش تبدیل نکنند. نکتهی دوم این است که ناشری نامه نوشته، من کتابهایم تمام شده و فقط دارم سیدی (CD) میفروشم، من که میدانم از ابتدا میخواسته سیدی بفروشد؛ اما اجازه نداشته، چهار تا کتاب هم کنارش گذاشته است.
امروز: تشکلها و فعالان دانشجویی خارج از کشور بیانیه ای را در محکومیت اعدام های اخیر صادر کرده اند. متن کامل این بیانیه در پی می آید:
اخبار اعدام ۵ تن از هم میهنان کرد ما که دولت جمهوری اسلامی ایشان را به بهانه فعالیت برای گروه شبه نظامی پژاک دستگیر و اعدام کرده است، موج وسیعی از اعتراضات را در برداشته است. رویارویی با اقوام و اقلیتهای دینی با زبان سرکوب در جمهوری اسلامی سخن تازه ای نیست و حکومت از بدو تولدش به منظور کنترل مخالفان سیاستهایش به خشونت متوسل شده است. بسیاری از گروههای نظامی از جمله پژاک رویکرد مسلحانه خود را نتیجه مستقیم اعمال خشونت از جانب حکومت می دانند و به اصطلاح، جمهوری اسلامی با رویکرد نظامی خود منتقد را به محارب تبدیل کرده است.
متاسفانه دستگاه قضایی که باید دادستان و ملجاء ملت باشد، دست به دست شاخه های نظامی مست از قدرت حکومت داده و عملیات آنها را با احکام نا عادلانه تکمیل می کند. این رویکرد قضایی که سالهاست عدل را به سخره گرفته، جامعه را از عدالت ورزی ناامید کرده است. جامعه وقتی می بیند که مفسدین اقتصادی علی رغم نامبرده شدن از تریبون مجلس در دل دولت کودتایی در حاشیه امن خود جولان می دهند، وقتی جوانانی چون محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور مدتها قبل از حوادث بعد از انتخابات دستگیر شده ولی برای تکمیل دادگاه نمایشی مجبور به اعتراف دروغین در این دادگاه می شوند و در نهایت به جرم محاربه اعدام می شوند، وقتی احسان فتاحیان به جرم همکاری با کوموله که سالهاست رویکرد نظامی خود را تغییر داده اعدام می شود، وقتی خانواده های شهدای حوادث پس از انتخابات به جرم دادخواهی تهدید و زندانی می شوند و شهدای آنان از جانب قاضی مهدورالدم خوانده می شوند، وقتی بسیاری از فعالین سیاسی اجتماعی به دلیل شرکت در تظاهرات اعتراضی به نتایج انتخابات به ۵ تا ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم می شوند، وقتی برای اعضای جندالله امان نامه صادر می شود ولی چندین فعال کرد در اسارت اعدام می شوند و .... جامعه ای که از همه اینها آگاه است مسلما به هر حکمی از جانب این باصطلاح عدالتخانه بی اعتماد است و به آن اعتراض می کند.
در حالیکه به سالروز کودتای ۲۲ خرداد ماه نزدیک می شویم، ما این اعدام ها را بی ارتباط با این رخداد نمی دانیم و یقین داریم که حکومت همچون گذشته برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه این اعدام ها را به اجرا گذاشته تا به خیال خوشش معترضین بهراسند و کودتای آنها را فراموش کنند. آنها فراموش کرده اند که این جنبش ریشه در آگاهی جامعه دارد و جامعه آگاه با مشاهده این اعدام ها تنها در راه خود ثابت قدم می شود زیرا در می یابد که استبداد و مستبد را درست شناخته است. مستبد است حکومتی که برای بقای خود چون ضحاک خون جوانان وطن را می ریزد. مستبد است حکومتی که دبیر ستاد حقوق بشرش آنرا پرچمدار حقوق بشر در جهان معرفی می کند در حالیکه فرزاد کمانگر معلم را بدون اطلاع خانواده و وکیل اعدام می کند. مستبد است نظامی که حتی اجازه تشییع جنازه هایی را که سلاخی
کرده است، نمی دهد.
ما دانشجویان ایرانی سبز اندیش ضمن محکوم کردن اعدام هموطنان کرد زبانمان، مراتب همدردی خود را با خانواده های گلهای پر پر سحرگاه نوزدهم اردیبهشت ماه ابراز می داریم. ما یقین داریم که خون عزیزان ما که بی گناه برای بقای قدرت حکومتی متزلزل ریخته شد، بی حاصل نمی ماند و فرد فرد ملت ما روزی را انتظار می کشند که آمران و عاملان این جنایات در دادگاهی عادل محاکمه شوند. همچنین به حکومت جمهوری اسلامی هشدار می دهیم که از مشی «نصرت بالرعب» خود دست بردارد و بیش از این پرونده جنایات خود را قطورتر ننماید. حاکمان مستبد و ستمگر بدانند که هیچ نظام استبدادی در طول تاریخ نتوانسته دوام بیاورد و استبداد محکوم به فناست.
گروههای دانشجویی:
تشکل راه سبز اتاوا - کانادا
جمعی از دانشجویان دانشگاه منیتوبا - کانادا
جمعی از دانشجویان دانشگاه اتاوا - کانادا
جمعی از دانشجویان دانشگاه کارلتون - کانادا
جمعی از دانشجویان دانشگاه مک گیل - مونترال، کانادا
جنبش سبز دانشجویی ونکوور - کانادا
ادمونتون - کانادا - (SIDME) حامیان جنبش دموکراتیک مردم ایران
دانشجویان سبز دانشگاههای مالزی
دانشجویان حامی جنبش سبز ایران (سیگما) دانشگاه ویکتوریا - کانادا
دانشجویان ایرانی دانشگاه سلیمانیه - عراق
کانون دانشجویان ایرانی در هلند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر