نزدیک به ده سال پیش، زمانی که در همسایگی کشورمان جشن و پایکوبی برای پایان حضور طالبان در افغانستان بر پا بود، زنان که در حسرت تحصیل و آرامش، بازیهای روزگار را مشق میزدند؛ در ناباوری «زندگی بدون طالبان» شگفت زده بودند.
در کشوری که بیش از ۴۰ سال رنگ آرامش به خود ندیده و نسل پشت نسل به پیشواز مرگ میرفته، عدم حضور طالبان قابل تصور نبود. همسایهای که تا دیروز زن و فرزند خود و حتی دیگری را «متهم ردیف اول» میدانست آیا امکان داشت پس از این همه سال و ظرف یک شب فرهنگ خشونت را کنار بگذارد؟
با حضور نمایندگان ناتو، نیروهای حافظ صلح و سربازان دیگر دولتها، «قرار بود» امنیت و عدالت برقرار شود، اما نه فرهنگسازی صورت میگرفت و نه طالبان شکست خورده میتوانست از آرمان، باور و خاکش دست بکشد و نه امنیت و عدالتی برقرار شد؛ اما فضای نسبتا باز پیشرو بیشتر از ده سال دوام نیاورد و رقص و آواز شاید خوابی زودگذر شد.
در میان خبرهای رسمی مربوط به نشستهای لویه جرگه و تصویب مذاکره با طالبان از یک سو و ماندگاری ارتش آمریکا و پایگاههای نظامیاش از سوی دیگر؛ ماریا بشیر، رئیس دادستانی ولایت هرات در غرب افغانستان از سوی مجله آمریکایی «فارن پالیسی» به عنوان یکی از صد متفکر برتر جهان در سال جاری انتخاب شد.
انتخاب یک زن افغان به عنوان یکی از صد متفکر برتر جهان در دنیایی که انگار زنان افغان را خارج از چادر و روبنده یا در حال سنگسار نمیتوانند تصور کنند، اتفاق بزرگی بود.
بشیر که قبل از سقوط طالبان با دایر کردن کلاسهای درس پنهانی در منزلش به دختران و زنان آموزش میداد، در همان روزها هم میدانست که اگر چنین خبری در سطح شهر پراکنده شود در امان نخواهد ماند و پس از افشای این ماجرا، بارها از سوی ماموران طالبان تهدید شده و خانهاش مورد حمله قرار گرفت اما از همه آنها جان سالم به در برد تا سرانجام پس از سقوط طالبان به عنوان دادستان تحقیقاتی در دادستانی هرات شروع به کار کرده و در سال ۲۰۰۶ به عنوان دادستان کل هرات تعین شد که تاکنون نیز در این سمت باقی مانده است.
بسیاری از کنشگران، روزنامهنگاران و روشنفکران افغانستان، وضعیت مدنی زنان را در مقایسه با ده سال گذشته رو به بهبود میدانند. حق کار، تصویر، تحصیل و بسیاری از حقوق دیگر مدنی آن ها به مرور زمان رو به بهبود نهاده و توانستهاند در جامعه با توجه به نقصهای فراوان فرهنگی حضور موثری داشته باشند.
زنان موفقی که توانستند پس از طالبان هویت خود را پیدا کرده و دنیایی از نو بسازند کم نیستند اما در میان نقض گسترده حقوق بشر و ظلمهایی که به مردم و خصوصا زنان در این کشور میشود گم شدهاند.
ویدا احمدی که در سالهای اخیر توانسته به فعالیتهای حقوق بشری بپردازد، در صدد مستندسازی جنایات جنگی در سی سال گذشته است که خود برای یک زن در دورهی طالبان آرزویی دست نایافتنی بود.
سوال اما این جاست که آیا زنان افغان متوجه حقوق خود شدهاند؟ آیا این آگاهی کمکی برای مقابله با آیندهی پیشرویشان خواهد بود؟ و آیا باید در انتخاباتی که سران آن رای به حذف زنان دادهاند، شرکت کرد؟ حقوق زنان را نمی توان در خلأ تضمین کرد: حمایت از این حقوق فی نفسه با ایجاد کشوری دموکراتیک و نهادهای دموکراتیک قوی و کاملا فعال مرتبط است.
ویدا نگرانیاش از بازگشت طالبان را در چند جمله ساده اینگونه بیان میکند: «زنان در سالهای گذشته به آزادی بیشتری دست یافتهاند که با بازگشت طالبان این آزادی در خطر خواهد بود، ما صلح را برابر از دست دادن خیلی چیزها نمیخواهیم، صلح را زمانی میخواهیم که عدالت برقرار شده باشد».
و این «خیلی چیزها» تمام آن چیزی است که مردم این سرزمین توانستند در «نبود» طالبان به دست آورند که اگر بنا بود در زمان حضور این گروه دستاورد و پیشرفتی به وجود آید، حتما امروز افغانستان به دوره شکوفایی خود رسیده بود.
این نگرانی اما نه فقط در سطح کنشگران گسترده شده بلکه بدنه جامعه نیز شاید بتوان گفت با شنیدن بازگشت مجدد طالبان «بر خود میلرزد» هر چند که هنوز هم خرید و فروش دختران مانند کالا، ازدواجهای اجباری خردسالان و حداقل امکان تحصیل برای دختران و خشونت خانوداگی از جمله مشکلات رایج در این کشور است.
شاید دلیل این نگرانیها جدا از تجربیاتی که زنان با گوشت و پوست خود لمس کردهاند از دست دادن دستاوردهای خود در این سالها باشد به طوریکه با حضور دوباره طالبان در افغانستان ممکن است ناامنی ایجاد شده امکان اشتغال، حق دسترسی به آموزش و بهداشت را از آنان گرفته و از سوی دیگر حقوق زنان قربانی خواستهها و معاملات سیاسی شود.
با آنکه هنوز هم مشکلات بدنهی جامعه زنان کاملا مشهود است اما در قویتر و آزادتر شدن زنان شکی نیست. ماریا بشیر تنها در یک سال گذشته، ۸۷ پرونده خشونت علیه زنان و همچنین ازدواجهای زیر سن قانونی را بررسی کرده و این تنها گوشهای از آنچه در خاک آن کشور اتفاق میافتد است.
در گوشهای دیگر از این خاک اما در همین روزهای اخیر خانوادهای که با ازدواج دختر هجده سالهشان با فرماندهای مسلح مخالف بودند از سوی خواستگار مورد حمله قرار گرفت و پدر و مادر به همراه سه فرزندشان دچار سوختگی ناشی از اسید شدند.
مادر «ممتاز» که میخواست ناشناس باقی بماند (که این ناشناس ماندن در جای خود بسیاری از حقایق موجود اما پنهان این جامعه را آشکار میسازد) در گفتگو با رویترز این حادثه را روایت کرد: ابتدا همسرش مورد ضرب و شتم از سوی متهاجم قرار گرفته و سپس بر هر ۵ نفر این خانواده اسید پاشیده شده است و این اتفاق درست در شرایطی رخ داده و تیتر خبرهای افغانستان میشود که ریاست جمهوری با وجود مخالفت بخشی از مجلس همچنان خواهان مذاکره و ادغام طالبان است، بدون آنکه به این بیاندیشند که اگر طالبان مجدد بازگردد، دخترانی چون ممتاز برای دادخواهی به کجا خواهند رفت.
مخالفتها تنها به فعالان حقوق زنان یا حقوق بشر ختم نمیشد و سیاسیون نیز برای جلوگیری از چنین اقدامی به صدا در آمدند تا شاید چشمهای نابینا و گوشهای ناشنوا را به خود جلب کنند. مسعوده جلال که نخستین نامزد زن انتخابات ریاست جمهوری و وزیر امور اجتماعی زنان در کابینه حامد کرزی بود در گفتگویی در فرانسه، ذکر شدن برابری حقوق زن و مرد در قانون اساسی این کشور برای اولین بار یا اختصاص ۲۵ درصد از کرسیهای پارلمان به زنان و همچنین شرکت فعال زنان در انتخابات هم به عنوان رای دهنده و هم نامزد را از دستاوردهای زنان طی ده سال اخیر میداند و معتقد است طالبان به این دلیل که عقیدهای به برابری زن و مرد ندارد، با تحصیل زنان مخالف است و جلوی آگاهی زنان خواهد ایستاد و اجازه نخواهد داد زنان شکوفاتر شوند.
نهادهای بینالمللی نیز ساکت ننشستند. فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر به همراه بنیاد حقوق بشری آرمانشهر بیانیهای خطاب به کنفرانس بن که در اوایل ماه دسامبر برگزار خواهد شد منتشر کردند.
در این بیانیه که تحت عنوان «صلح با طالبان، به چه قیمت؟» منتشر شده است هفت اصل اساسی صلح عادلانه برای مردم افغانستان را بر شمردهاند که در اصل سوم، به حقوق زنان در قانون و عمل پرداخته و تاکید دارد «جامعه بینالمللی باید حضور نمایندگان زنان را در تمام مراحل هرگونه گفتگوی صلح تضمین نماید، دولت افغانستان باید زنان را به پستهای کلیدی دولت منصوب کند و حضور نمایندگان زنان را در هیاتهای سیاسی و تصمیمگیرنده تضمین کند و تمام قوانین تبعیضآمیز علیه زنان را لغو نماید تا زنان به طور کامل به نظام رسمی عدلی دسترسی داشته باشند».
در ادامه این بیانیه که به توصیف طالبان پرداخته است، آمده «طالبان با سنگسار کردن زوج جوانی که برای پرهیز از فشارهای خانوادگی با یکدیگر فرار کرده بودند، اعدام در انظار عمومی به وسیله سنگسار را از سر گرفت و به تازگی در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱، گروهی از مردان مسلح یک زن و دخترش را در ولایت غزنی، سنگسار کرده و به ضرب گلوله کشتند».
در این میان اما با همه اقداماتی که از سوی روشنفکران، فعالان حقوق بشر و بسیاری از مخالفان مذاکره با طالبان صورت گرفته، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا مدعی شد «اگر شورشیان سه شرط را اجرا کنند آشتی و همگرایی مجدد آنها در جامعه افغان پایدار خواهد شد، این سه شرط عبارتند از امتناع از خشونت، قطع رابطه با القاعده، احترام به قانون اساسی و قوانین جمهوری که تا اندازه زیاد به معنی احترام به حقوق زنان و اقلیتهای ملی است».
با تمام این تفاصیل اما سیاست کرزای، رئیس جمهور افغانستان این روزها بر پایه مذاکره با طالبان و ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در این کشور میگردد و انگار مسالهی زنان هم از روی میز کار به آخرین کشوی میز منتقل شده است. ماریا بشر که شاید این روزها در پارادوکس خوشحالی جایزه و نگرانی برای حضور مجدد طالبان در کشورش است، میگوید «اگر من و دیگر زنان تنها به گفتن مشکلات خود بسنده کنیم و کاری انجام ندهیم کار کشورمان به کجا ختم خواهد شد؟ ما باید با تمام این خطرها مقابله کنیم».
سوال اما این جاست که آیا زنان افغان متوجه حقوق خود شدهاند؟ آیا این آگاهی کمکی برای مقابله با آیندهی پیشرویشان خواهد بود؟ و آیا باید در انتخاباتی که سران آن رای به حذف زنان دادهاند، شرکت کرد؟ حقوق زنان را نمی توان در خلأ تضمین کرد: حمایت از این حقوق فی نفسه با ایجاد کشوری دموکراتیک و نهادهای دموکراتیک قوی و کاملا فعال مرتبط است.
سنای آمریکا با وجود مخالفت صریح دولت باراک اوباما، به اتفاق آرا طرحی را با هدف تحریم بانک مرکزی ایران به تصویب رسانده است.
به گزارش بیبیسی،مجلس سنا روز چهارشنبه (۳۰ نوامبر) متممی را در چارچوب لایحه بودجه نظامی ایالات متحده بررسی کرد که بانک مرکزی ایران و خریداران نفت این کشور را تحریم می کند.
این متمم پنجشنبه (یک دسامبر) شب به وقت واشنگتن بدون رای مخالف به لایحه بودجه نظامی سال ۲۰۱۲ میلادی آمریکا اضافه شد. این مصوبه در صورتی به یک قانون لازم الاجرا تبدیل می شود که مجلس نمایندگان هم طرح مشابهی را تصویب کند و باراک اوباما در مقام رئیس جمهوری آمریکا آنرا امضا کند.
تیموتی گایتنر، وزیر خزانه داری آمریکا، پنجشنبه طی نامه ای به کارل لوین، رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا، با جزئیات طرح سنا مخالفت کرده بود.
او هشدار داد که اجرای تدابیر مندرج در آن می تواند به متحدان آمریکا صدمه بزند و بهای نفت را در بازارهای جهانی افزایش دهد.
در این طرح، برای هدف قرار دادن مبادلات نفتی بانک مرکزی ایران، یک فرصت شش ماهه در نظر گرفته شده تا از وقوع شوک نفتی در جهان جلوگیری شود.
کمیته روابط امور خارجه مجلس نمایندگان آمریکا نیز حدود دو هفته پیش، طرحی را برای تحریم بانک مرکزی تصویب کرد که اکثر اعضای این مجلس، از آن حمایت می کنند اما هنوز این طرح به تصویب نرسیده است.
ایران می گوید که تحریم های یکجانبه آمریکا سیاست اتمی اش را تغییر نمی دهد.
دو تن از مقام های ارشد وزارت امور خارجه و خزانه داری ایالات متحده روز پنجشنبه در کمیته روابط خارجی سنا حاضر شدند و به سوالات اعضای این کمیته درباره ایران پاسخ دادند.
دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی، گفت که دولت اوباما در پی افزایش فشار بر ایران و بانک مرکزی این کشور است اما با جزئیات برنامه سنا برای این کار مخالف است.
او گفت: “قصد ما وارد کردن فشار و تحریم بیشتر بر ایران در زمان کمتری است. اما سئوالی که پیش می آید این است که چطور می شود به بهترین وجه ممکن این کار را انجام داد.”
دولت باراک اوباما به تازگی بانک مرکزی ایران را یک نگرانی جدی در زمینه “پولشویی” اعلام کرد اما برخلاف بریتانیا، از تحریم بانک مرکزی خودداری کرده است.
وندی شرمن، یکی از معاونان وزیر امور خارجه آمریکا، نیز تاکید کرد که دولت اوباما از تحریم “حساب شده” و “هدفمند” بانک مرکزی ایران حمایت می کند.
وزیر خزانه داری آمریکا در نامه روز پنجشنبه خود هشدار داد تحریم های سنا می تواند بر بازار نفتی جهان تاثیر منفی بگذارد و درآمد نفتی ایران را بالاتر ببرد.
مقام های جمهوری اسلامی بارها تاکید کرده اند که تحریم های آمریکا و متحدانش بر خط مشی اتمی یا سیاست خارجی ایران تاثیری ندارد.
ایران همچنین برنامه هسته ای خود را صلح آمیز می داند.
خانم شرمن چندی پیش به کره جنوبی سفر کرد تا مقام های این کشور را به حمایت از تحریم های تازه آمریکا علیه ایران تشویق کند.
او در جلسه سنا گفت: “رژیم ایران در منطقه منزوی شده و جامعه بین المللی برای جلوگیری از یک ایران اتمی مصمم است. همین ده روز پیش، دولت اوباما فشارها بر ایران را از سه جهت تشدید کرد.”
بنا بر طرح تصویب شده، دولت آمریکا اجازه می یابد که در صورت کمبود نفت در بازارهای جهانی، از تحریم برخی از خریداران نفت ایران خودداری کند.
دولت آقای اوباما در عین حال می تواند علیه کشورهایی که خرید نفتی خود از ایران را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهند، تدابیر تنبیهی در نظر نگیرد.
این متمم همچنین از رئیس جمهوری آمریکا می خواهد برای ترغیب کردن سایر کشورها به تحریم نفت ایران، تلاش دیپلماتیک تازه ای را آغاز کند.
سناتور چاک شومر (دموکرات) نیز این طرح تحریم بانک مرکزی ایران را سختگیرانه اما هوشمند توصیف کرده است.
او گفت که بنا بر این طرح، هرگونه دارایی بانک مرکزی ایران که وارد حوزه بانکی آمریکا شود مسدود خواهد شد.
به گفته وی، شرکای تجاری ایران حق نخواهند داشت که در بانک های آمریکایی حساب هایی برای مبادله نفتی با بانک مرکزی ایران داشته باشند.
این متمم همچنین از رئیس جمهوری آمریکا می خواهد برای ترغیب کردن سایر کشورها به تحریم نفت ایران، تلاش دیپلماتیک تازه ای را آغاز کند.
سخنگوی وزارت خارجه چین، روز پنجشنبه با ابراز نگرانی از وضعیتی که پس از حمله به سفارت بریتانیا به وجود آمده، از کشورهایی که به این ماجرا واکنش نشان دادند خواست برخورد احساسی نکنند و واقعگرایانه تصمیم بگیرند.
به گزارش رادیو فردا، هونگ لی، سخنگوی وزارت خارجه چین، گفت: «ما امیدواریم کشورهایی که درگیر این ماجرا هستند، آرامش، عقلانیت و خویشتنداری خود را حفظ کنند تا از اقدامات احساسی که میتواند به این تنش دامن بزند جلوگیری کنند.»
سخنگوی وزیر خارجه چین تاکید کرد: «چین واکنشهای سنگین کشورهای ذیربط بر سر این رویداد را به دقت زیر نظر داشته و نگران دامنه دار شدن این وضع است.»
گروهی از «دانشجویان بسیجی» عصر روز سه شنبه به سفارت بریتانیا در تهران هجوم برده و این محل را همراه با باغ قلهک برای ساعتها به اشغال خود در آوردند.
حمله به سفارت بریتانیا و باغ قلهک که در اختیار این کشور است با تخریبهای گسترده همراه شده است و مهاجمان شیشههای تمام ساختمانهای واقع در این محل را شکستند و اسناد و مدارک درون سفارت را به بیرون ریختند.
این اقدام موجی از واکنشهای شدید بین المللی را به دنبال داشت و شورای امنیت سازمان ملل، کشورهای بریتانیا، آمریکا، روسیه و فرانسه حمله یاد شده را به شدت محکوم کردند. چین که روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران دارد، نیز به انتقاد از این حرکت پرداخته است. آلمان و فرانسه سفیران خود را روز چهارشنبه از ایران فراخواندند.
بریتانیا روز چهارشنبه سفارت ایران در لندن را تعطیل کرده و تمامی کارکنان سفارت را از خاک خود اخراج کرد. مقامات لندن میگویند حمله روز سه شنبه به سفارت بریتانیا در تهران، بدون اطلاع و آگاهی و یا هماهنگی با برخی از مقامات دولتی و حکومتی، امکان پذیر نبوده است.
وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا روز پنجشنبه در نشست بروکسل موافقت کردند که تحریمها علیه جمهوری اسلامی را به ۱۸۰ شخصیت و شرکت ایرانی دیگر گسترش دهند ولی بر سر تحریم نفت ایران به توافقی دست نیافتند.
مقامات امنیتی آلمان پروندهای را در دست بررسی دارند که حاوی اطلاعاتی در مورد تلاش احتمالی ایران برای حمله به یک پایگاه آمریکایی در خاک آلمان است. این بزرگترین پایگاه نظامی ارتش آمریکا در جهان است.
به گزارش دویچهوله، دادستان کل آلمان مظنون است که جمهوری اسلامی ایران در صدد برنامهریزی برای حمله به یک پایگاه نظامی آمریکا در خاک آلمان بوده است. هارالد رنگه پنجشنبه (۱۰ آذر/ ۱ دسامبر) در شهر کارلسروهه تأیید کرد که پروندهای برای بررسی این ماجرا گشوده شده است.
همزمان رئیس اداره جنایی آلمان، یورگ تسریکه نیز تأکید کرد که در حال حاضر خطری جدی در مورد این حمله جود ندارد.
بر اساس گزارشی که در روزنامه “بیلد” منتشر شده است، جمهوری اسلامی ایران تصمیم داشته در صورتى که ایران از سوى ایالات متحده مورد حمله قرار گیرد، با حمله به پایگاه حمل و نقل ارتش این کشور در خاک آلمان تحرکات نظامى آن را مختل کند.
دادستان کل آلمان در موضعگیری روز پنجشنبه خود در این مورد افزود که یک تاجر آلمانی به دلیل ارتباط مشکوک با سفارت ایران در برلین و احتمال فعالیت جاسوسی برای عملیات خرابکاری، مورد سوءظن است. خانه این تاجر ۲ ماه نوامبر ( ۱۱ آبان) مورد تفتیش قرار گرفته است.
دادستان کل آلمان همزمان با اشاره به “در جریان بودن پرونده دادرسی این مورد” خاطر نشان ساخت: «در این مورد خواستار اقدامات عملی شدیم که قصد داریم آنها را اجرا کنیم.» هارالد رنگه به جزییات بیشتری در مورد این اقدامات اشاره نکرد.
یکی از بزرگترین پایگاههای پشتیبانی ارتش آمریکا در جهان، در آلمان قرار دارد. این پایگاه تأمین کننده عمده نیاز ارتش آمریکا در افغانستان و عراق است. در بیمارستان ارتشی نزدیک این پایگاه نیز سربازان مجروح آمریکایی مورد مداوا قرار میگیرند. هر دو مرکز با تداببر شدید امینتی حفاظت میشوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر