-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

Latest News from Kaleme for 12/14/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کارگر شرکت پیمانکار ساختمان جدید استانداری تهران بدلیل عدم دریافت حقوق خود به مدت ۸ ماه، پیش از ظهر سه شنبه اقدام به خودکشی کرد.

به گزارش آفتاب، ساختمان جدید استانداری تهران واقع در تپه‌های عباس‌آباد که سال‌هاست در حال ساخته شدن است و تاکنون بعضی طبقات آن آماده شده است و تنها معاونت امور عمرانی استانداری در این مکان فعالیت می‌کند امروز شاهد خودکشی کارگر شرکت پیمانکار ساختمان‌سازی استانداری بود که بدلیل عدم دریافت حقوق خود به مدت ۸ ماه، به طبقه چهاردهم ساختمان در حال ساخت استانداری رفت تا اقدام به خودکشی کند.

با حضور پلیس و نیروهای آتش‌نشانی فرد مذکور از اقدام به خودکشی منصرف شد.


 


صبح روز دوشنبه بیست و دوم آذر حسنعلی مصطفایی، روحانی منتقد دولت بازداشت شد.

به گزارش جرس، صبح روز دوشنبه مامورین وزرات اطلاعات به منزل حسنعلی مصطفایی، از روحانیون منتقد و فعال سیاسی مقیم نجف آباد وارد شدند و پس از بازرسی خانه، ایشان را به مکان نامعلومی بردند و کماکان اطلاعی از وضعیت وی در دست نیست.

لازم به ذکر است که مصطفایی برادر دوشهید (محمد علی و محسن مصطفایی) بوده و خود نیز در دفاع مقدس حضور داشته است. وی همچنین از روحانیون فعال در جنبش سبز بوده است.

این روحانی بازداشت شده همچنین در دروس آیات عظام وحید خراسانی، مکارم شیرازی، صانعی، نوری همدانی شرکت داشته و از شاگردان نزدیک آیت الله العظمی منتظری بودند.

هنوز از علت بازداشت حسنعلی مصطفایی و سرنوشت وی خبری در دست نمی باشد.


 


بر اساس گزارش‌ها، وزیر کشور یمن دستور داده است تا تمام زندانیانی که در ارتباط با اعتراضات ده ماه گذشته بازداشت شده‌اند، آزاد شوند.

بر اساس گزارش منابع رسمی، معترضان در یمن در ماه‌های اخیر در مخالفت با حکومت علی عبدالله صالح، رئیس جمهور این کشور، دست به اعتراض زده‌اند.

هنوز جزئیاتی درباره تعداد زندانیانی که احتمالا آزاد خواهند شد، منتشر نشده است. با این حال، مخالفان صالح می‌گویند که از زمان آغاز اعتراضات در ماه فوریه گذشته، نزدیک به یک هزار و ۴۰۰ نفر در شهر صنعا، پایتخت یمن، زندانی شده‌اند.

دولت کنونی یمن، حدود یک ماه پیش و پس از آن تشکیل شد که علی عبدالله صالح، رئیس جمهور این کشور، توافق‌نامه‌ای را برای کنار رفتن از قدرت امضا کرد.


 


رئیس کمیته محیط زیست شورای شهرگفت: «اندازه‌گیری‌‌های شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نشان داده که میزان سم بنزن که به عنوان یک ترکیب آلی اروماتیک فوق‌العاده سرطان‌زا شناخته می‌شود چندین برابر حد مجاز است.«

“معصومه ابتکار” درگفت‌وگو با ایلنا با بیان اینکه هم‌اکنون میزان بخارات بنزن در هوای تهران بسیار بالا‌تر از حد مجازواستاندارد است اظهار داشت: «متاسفانه بر اساس اندازه‌گیری‌های انجام شده، میزان بنزن در هوای شهرتهران ۳۰برابر حد مجاز و در جایگاه‌های سوخت ۲۱۰ برابرحد استاندارد است.»

وی توضیح داد: «طبق آخرین آمار شرکت کنترل ترافیک شهر تهران میزان بنزن در جایگاه‌های عرضه سوخت به طور میانگین ۳۱۵ (PPB) است این در حالیست که استاندار آن یک و نیم (PPB) است.»

ابتکار ادامه داد: «همچنین بر طبق این آمار، میزان بنزن در هوای تهران نیز۴۱ (PPB)، که نشان دهنده این است که میزان این آلاینده ۳۰ برایر حد مجاز است.»

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر گفت: «بنزن یک ترکیب آلی اروماتیک است که فوق العاده سرطان‌زا است و به عنوان سموم در هوا تلقی می‌شود و میزان مجاز آن یک و نیم (PPB) است یعنی یک و نیم قسمت در میلیارد که در حد بسیار ناچیز است و اصلا نباید درهوا وجود داشته باشد.»

به گفته وی این مقدار بالای بنزن، بی‌شک به دلیل کیفیت پائین سوخت مصرفی توسط خوردوهاست که به علت آثار سوء آن به ویژه روی کودکان باید هرچه سریع‌تر برای آن چاره‌ای اندیشید.


 


کارگران شرکت سامیکو صنعت همدان نیز، پس از گذشت ۱۰ سال از تعطیلی کارخانه و بلاتکلیفی خود، برای چندمین بار در مقابل خانه کارگر استان تجمع کردند.

کارگران این شرکت با انتقاد از سهل‌‏انگاری و عدم توجه مسئولان استان برای رفع مشکلات خود خواستار رسیدگی به این امر و ارائه جواب قانع‌‏کننده‌‏ مسوولان شدند.

به گزارش ایلنا، تجمع‌‏کنندگان با بیان این‌‏که شرکت سامیکو صنعت در سال ۸۱ به رغم تولید بالا اعلام ورشکستگی کرد، گفتند: ۳۶۰ نفر نیروی انسانی شامل ۱۶۰ کارگر رسمی و ۲۰۰ کارگر قراردادی در زمان تعطیلی در این شرکت فعالیت داشتند که به دلیل سو‌‏ء مدیریت ۶ ماه حقوق دریافت نکرده بودند.

کارگران معترض شرکت سامیکو صنعت اظهار داشتند: به رغم پیگیری و مراجعه کارگران به مسوولان کشوری و استانی، هنوز هیچ اقدامی در جهت رفع مشکلات کارگران این شرکت انجام نگرفته است و مسوولان این موضوع را به مدیران استان همدان ارجاع داده‌‏اند که تاکنون پاسخ قانع‌‏کننده‌‏ای در این زمینه دریافت نشده است.


 


مادر کوروش کوهکن، فعال فرهنگی زندانی که در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد بعد از شش ماه موفق به دیدار با فرزندش شد.

سودابه کوهکن بعد از این ملاقات به خبرنگار کلمه گفت: ما در شهرستان فیروز آباد فارس ساکن هستیم و چون بیماری قلبی دارم و راه بسیار دور است نمی توانم زود به زود به ملاقات پسرم بیایم هفته گذشته و بعد از شش ماه توانستم دوباره فرزندم کوروش را ببینم.

او از قطع بودن تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین هم گلایه کرد و افزود: بعد از قطع تلفن های بند ۳۵۰ ماه ها از پسرم بی خبر می مانم. نمی دانید روزها و شبهایم را چطور با اضطراب و نگرانی گذرانده ام الان هم که فرزندم را ملاقات کرده ام می بینم نگرانی هایم بی مورد نبوده است و شرایط جسمی او اصلا مناسب نیست.

قطع تلفن های بند ۳۵۰ برای زندانیان شهرستانی بند ۳۵۰ بسیار دشوار تر از دیگران است چرا که خانواده های تهرانی دست کم هفته ای یک بار از وضعیت زندانی شان مطلع می شوند اما خانواده هایی که در شهرستان زندگی می کنند ماه ها از وضعیت عزیزان شان بی خبرند.

کوروش کوهکن، ۱۱ بهمن ماه سال ۸۸ دستگیر و زندانی شد و ماه ها در بند ۲۴۰ زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی قرار گرفت .فشارهایی که موجب آسیب روحی و همچنین آسیب دیدن زانوی پای راست این زندانی سیاسی شد .وی خردادماه امسال به دلیل حاد شدن شرایط جسمانی اش تحت تدابیر شدید امنیتی در بیمارستان طالقانی جراحی شد اما پیش از پایان یافتن مراحل درمان دوباره به زندان بازگردانده شد مساله ای که موجب شد همچنان درد زانوی او ادامه داشته باشد .

مادر این زندانی سیاسی در این باره گفت: هر بار به تهران آمده ام برای فرزندم از دادستان تهران درخواست مرخصی کرده ام اما دادستان تهران هیچ پاسخی نمی دهد. من مسوولیت هر اتفاقی برای فرزندم را متوجه دادستان تهران می دانم چرا که چندین بار برای درخواست مرخصی به دفتر او رفته ام و وضعیت فرزندم را شرح داده ام اما بی توجهی های آقای دادستان مرا شوکه کرده است.

او ادامه داد: فرزندم به علت مصرف بیش از حد داروهای مسکن به خاطر درد شدید زانویش به بیماری گوارشی هم مبتلا شده است، چگونه مسوولانی که ادعای مسلمانی دارند با یک زندانی بی پناه این گونه رفتار می کنند.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی، پیشتر کوروش کوهکن را به سه سال و شش ماه حبس تعزیری و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد و وی در حال حاضر دوران محکومیت خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین سپری می کند.


 


در پی تشدید انسداد سیاسی و عدم برقراری شرایط انتخابات آزاد و عادلانه و منصفانه در کشور، رییس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، از تصمیم این شورا برای ارائه نکردن لیست انتخاباتی برای انتخابات مجلس نهم خبر داد.

به گزارش ایسنا، علی‌محمد غریبانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا ابراز عقیده کرد: با وجود تلاش‌های شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای مناسب شدن فضای انتخاباتی، متاسفانه عرصه هر روز تنگ‌تر می‌شود و در نتیجه این شورا تصمیم گرفته است لیست انتخاباتی ارائه ندهد و از هیچ‌کس حمایت نکند.

وی با بیان این‌که اصلاح‌طلبان در یک موقعیت حساس و سرنوشت‌ساز قرار دارند، تصریح کرد: شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بر این امر واقف است که اگر کوچکترین اشتباهی در برنامه اصلاح‌طلبی و روند کار خود داشته باشد و یا از اهداف و اصول اصلاح‌طلبی انحراف پیدا کرده یا در مدیریت خود اشتباه کند، یقیناً موجب شکست خواهد بود و از نظر آیندگان غیرقابل بخشش است.

وی تاکید کرد: این شورا خود را موظف می‌داند که در حال حاضر تمام تلاش خود را برای اتحاد و اتفاق بیشتر و محکم‌تر ارتباط میان اصلاح‌طلبان به کار گیرد و کاملا ظریف و هوشمندانه برنامه‌ریزی کند، به طوری که اجازه سوءاستفاده بهانه‌جویی و فرصت‌طلبی را نداده باشد.

رییس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با انتقاد از فضای سیاسی خاطرنشان کرد: شورای هماهنگی جبهه اصلاحات می‌خواست یک فضای مناسب انتخاباتی در کشور بوجود بیاید و مشارکت جدی و حضور فعال داشته باشد، ولی با این وجود، پس از ماه‌ها انتظار و تلاش برای باز شدن فضای عادلانه انتخاباتی، به صراحت گفته شد، اگر اصلاح‌طلبان توبه کنند، باز هم پذیرفته نیست.

وی گفت: چون شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، عرصه و میدان رقابت در این انتخابات را برای خود مساعد نمی‌داند، با حفظ تمام شئونات و یکپارچگی کشور و با رعایت همه اصول اعتقادی و وطن‌خواهی خود و همچنین حفظ شکوه و عظمت ایران اسلامی  در دو جلسه اخیر خود پس از طرح مباحث طولانی، اعضای شورا به این جمع‌بندی رسیدند که لیست انتخاباتی ارائه ندهند و از کسی هم حمایت نکنند.

رییس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات همچنین یادآور شد: لغو پیش همایش هم اندیشی اصلاح‌طلبان و مساعد نشدن شرایط برای برگزاری هم‌اندیشی سراسری اصلاح‌طلبان از جمله نشانه‌های مناسب نبودن فضا برای حضور در انتخابات است.

غریبانی در پایان، از انتشار بیانیه یا بیانیه‌هایی از سوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در آینده نزدیک خبر داد و اظهار کرد: در جلسه اخیر مصوب شد که طی روزهای آینده یک یا چند اطلاعیه و بیانیه صادر شود تا بدین ترتیب این شورا، دلایل خود را برای نداشتن کاندیدای انتخاباتی دوره نهم مجلس شورای اسلامی اعلام کند.


 


مراسم ادای سوگند نخستین رئیس جمهوری تونس پس از سقوط حکومت سابق این کشور برگزار شده است.

روز سه شنبه، ۲۲ آذر، منصف مرزوقی، از فعالان مدافع حقوق بشر در رژیم سابق تونس و رهبر حزب “کنگره برای جمهوری”، از تشکل های سیاسی لائیک این کشور، به عنوان نخستین رئیس جمهوری تونس پس از انقلاب منجر به سقوط حکومت سابق این کشور ادای سوگند کرد.

در پی انتخاب مجلس موسسان تونس در ماه اکتبر سال جاری و تصویب قانون اساسی موقت این کشور، روز دوشنبه نمایندگان مجلس موسسان آقای مرزوقی را به عنوان رئیس جمهوری این کشور برگزیدند.

انتخابات مجلس خبرگان نخستین انتخابات تونس از زمان تظاهرات اعتراضی علیه زمامداری زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری سابق و خروج او از کشور درماه ژانویه سال جاری بوده است.

مجلس موسسان به منظور بررسی و تصمیم گیری در مورد نظام سیاسی آینده تونس و همچنین انتخاب رئیس جمهوری و تعیین دولت تا زمان تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات پارلمانی تشکیل شده است.

در انتخابات مجلس موسسان، حزب “جنبش نهضت” توانست ۸۹ کرسی از ۲۱۷ کرسی پارلمان را به دست آورد و بزرگترین جناح حزبی را در مجلس تشکیل دهد.

از این حزب به عنوان یک حزب اسلامگرای طرفدار دموکراسی یاد می شود اما رهبری این حزب تاکید داشته که از دین سالاری به عنوان یک نظام سیاسی طرفداری نمی کند و به اصول دموکراسی پایبند است.

حزب کنگره برای جمهوری، که یک حزب لیبرال با عقاید لائیک محسوب می شود، توانست با کسب ۲۹ کرسی در رده دوم قرار گیرد.

آقای مرزوقی جانشین زین العابدین بن علی می شود که پس از بیست و سه سال حکومت، در پی تظاهرات اعتراضی مردم در ماه ژانویه از قدرت کناره گرفت و به عربستان سعودی رفت.

در قانون اساسی مورد استفاده در حکومت سابق تونس، رئیس جمهوری به عنوان رئیس قوه مجریه، با رای مستقیم مردم انتخاب می شد و از اختیارات گسترده ای برخوردار بود و نخست وزیر و هیات دولت عمدتا تابع او بودند.

در مقابل، گروهی از احزاب و نمایندگان عضو مجلس موسسان خواستار تغییر نظام سیاسی تونس به نحوی شده اند که رئیس جمهوری عمدتا سمتی تشریفاتی محسوب شود و قوه مجریه در اختیار نخست وزیر و هیات دولت باشد.

اکثر اعضای حزب جنبش نهضت از چنین شیوه ای حمایت می کنند و انتخاب غیرمستقیم رئیس جمهوری جدید براساس قانون اساسی موقت مصوب مجلس موسسان صورت گرفته است.

انتظار می رود آقای مرزوقی به عنوان نخستین اقدام در مقام ریاست جمهوری، حمادی جبالی، دبیرکل حزب جنبش نهضت را به سمت نخست وزیر منصوب و برای اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی کند.

از مخالفت با حکومت تا ریاست جمهوری

در رای گیری برای انتخاب رئیس جمهوری جدید تونس، از ۲۱۷ عضو مجلس موسسان، ۱۵۳ نفر به منصف مرزوقی رای مثبت، سه نماینده رای منفی و دو نماینده رای ممتنع دادند و ۴۴ نماینده دیگر نیز با ریختن برگه سفید، از شرکت در این رای گیری خودداری کردند.

به گفته این گروه از نمایندگان، آقای مرزوقی که قطعا با حمایت حزب جنبش نهضت به ریاست جمهوری رسیده “مهره بی اراده” این حزب خواهد بود و نمی تواند به عنوان یک شخصیت مستقل عمل کند.

همچنین، یکی از کسانی که به منصف مرزوقی رای منفی داده بود گفته است که این انتخابات نشانگر تقسیم غیرمتوازن قدرت است زیرا نخست وزیر انتصابی رئیس جمهوری از قدرتی بسیار بیشتر از رئیس جمهوری منتخب برخوردار می شود.

آقای مرزوقی پس از اعلام نتیجه رای گیری گفت از اینکه “به عنوان اولین رئیس جمهوری در اولین جمهوری آزاد در جهان عرب” انتخاب می شود به خود می بالد.

انتخاب رئیس جمهوری جدید تونس دو روز پس از رای مثبت نمایندگان مجلس موسسان به قانون اساسی موقت این کشور صورت گرفته است که براساس آن، رئیس جمهوری منتخب مجلس اختیارات اجرایی محدودی دارد در حالیکه نخست وزیر رئیس واقعی قوه مجریه محسوب می شود.

مراسم ادای سوگند آقای مرزوقی در برابر نمایندگان مجلس موسسان برگزار شد و آقای مزروقی از این مراسم به عنوان آغاز فصلی نوین در تاریخ تونس نام برد.

منصف مرزوقی در سخنانی در این مراسم متعهد شد که از منافع ملی و قوانین و نهادهای دموکراتیک در تونس حفاظت کند و افزود که “به شهیدان و اهداف انقلاب ژانویه” وفادار خواهد بود.

منصف مزروقی، شصت و شش سال دارد و در در رشته پزشکی در دانشگاه استراسبورگ فرانسه تحصیل کرده است.

در زمان حکومت زین العابدین بن علی، وی از پایه گذاران کمیته ملی دفاع از زندانیان سیاسی بود اما پس از آنکه حامیان دولت توانستند بر این سازمان تسلط یابند، از آن کناره گیری کرد.

در سال های بعد، آقای مرزوقی بارها به دلیل فعالیت های سیاسی و دفاع از موازین حقوق بشر و به دلیل پایه گذاری و فعالیت در کمیته ملی حمایت از آزادی های اساسی در تونس بازداشت شد.

در سال های بعد، منصف مزروعی به عنوان رئیس کمیسیون عربی دفاع از حقوق بشر برگزیده شد و از زمان سقوط حکومت سابق تونس هم به عنوان یکی از اعضای هیات اجرایی این نهاد انجام وظیفه کرده است.

منصف مرزوقی در سال ۲۰۰۱ حزب “کنگره برای جمهوری” را پایه گذاری کرد که در سال ۲۰۰۲ غیرقانونی اعلام شد و آقای مرزوقی با مهاجرت به فرانسه، فعالیت های سیاسی خود علیه حکومت سابق تونس را از خارج ادامه داد.

وی پس از سقوط زین العابدین بن علی در ماه ژانویه سال جاری به تونس بازگشت و اعلام داشت که در نظر دارد در مبارزات انتخاباتی برای دستیابی به سمت ریاست جمهوری شرکت کند.


 


مقامات کشورمان درخواست روز گذشته باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا درمورد بازگرداندن یک هواپیمای بدون سرنشین این کشور را رد کرده اند.

به گزارش منابع رسمی، احمد وحیدی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ضمن اشاره به این که جزئیاتی بیش از این که تاکنون درباره این هواپیمای بدون سرنشین منتشر شده، اعلام نخواهد شد گفت وظیفه این گونه هواپیماها شناسایی است و توانمندی های تکنولوژی بالایی دارد.

وحیدی همچنین درپاسخ به درخواست اوباما گفت که “هواپیمای جاسوسی آمریکا جزو مایملک جمهوری اسلامی ایران است و کشورمان تصمیم می گیرد که در این خصوص چه اقداماتی انجام دهد.”

رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه، هم در واکنش به درخواست روز گذشته باراک اوباما درمورد بازگرداندن هواپیمای بدون سرنشین گفت: “مثل این که ایشان فراموش کرده که به حریم هوایی ایران تجاوز شده است.”

آقای مهمان پرست تاکید کرد که پیگیری این مسئله به طور جدی در دستورکار ماست و آمریکا باید در مورد این اقدام پاسخگو باشد.

یکشنبه هفته گذشته خبرگزاری های داخلی به نقل از منابع نظامی گزارش کردند که یک هواپیمای بدون سرنشین مدل RQ-۱۷۰ را “با اندک خسارتی” در اختیار گرفته‌اند.

بعدا این هواپیما در تلویزیون به نمایش گذاشته شد که سالم به نظر می رسید.

علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم امروز ( سه شنبه ۲۲ آذرماه) در جمع خبرنگاران در مورد استرداد این هواپیمای بدون سرنشین به آمریکا گفت :” قطعا استردادی وجود نخواهد داشت.”

بروجردی همچنین گفت: “درخواست رسمی غیر از مصاحبه آقای اوباماست. درخواست رسمی معمولا از طریق مجاری دیپلماتیک صورت می گیرد این بدین معناست که سفیر سوئیس باید به عنوان حافظ منافع آمریکا درخواست این کشور را به وزارت خارجه تحویل دهد که چنین اتفاقی نیفتاده است. ”

رئیس کمیسیون امنیت ملی با اشاره به این که عذرخواهی کف مطالبات ایران از آمریکاست، یاد آور شد که “آمریکا باید کلیه خسارت های مترتب در این امر را بپذیرد، به این دلیل که برای خنثی سازی این تجاوز انرژی و امکانات صرف کرده ایم.”

ایران در روزهای اخیر به سازمان ملل متحد شکایت کرده است.

این مدل، نوعی هواپیمای بدون سرنشین شناسایی است که خبر ساخت آن در سال ۲۰۰۹ به رسانه های فعال در حوزه امور نظامی درز کرد و در سال ۲۰۱۰ نیروی هوایی آمریکا به کارگیری آن را تایید کرد.

در سال های اخیر، نیروهای آمریکایی با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، نفرات و مواضع گروه های شورشی مسلح در خاک پاکستان را هدف قرار داده اند و مشخص نیست که آیا این هواپیما به اشتباه وارد حریم هوایی کشورمان شده و یا ماموریت مشخصی داشته و در چنین صورتی، آیا این نخستین ماموریت از اینگونه در داخل خاک ایران بوده است یا نه.

برخی کارشناسان نظامی گفته اند که ممکن است کشورهای رقیب ایالات متحده، به خصوص چین و روسیه، به منظور آگاهی از فناوری فضایی آمریکا، در صدد دستیابی به هواپیمای ساقط شده برآیند.


 


مردم لیبی با برگزاری تظاهرات “اصلاح روند انقلاب” در شهر بنغازی خواستار پاکسازی شورای ملی انتقالی لیبی از وجود عناصر و بازمانده‌های رژیم سابق شدند.

به گزارش فارس،‌ هزاران لیبیایی در شهر بنغازی که پایگاه انقلابیون لیبی بشمار می‌آید، تظاهراتی را برگزار کردند که بر آن نام “اصلاح روند انقلاب” را نهاده بودند.

گزارش خبرنگار الجزیره حاکی است، این تظاهرات بر پایه فراخوان‌هایی در فیس‌بوک برگزار شد که از مردم لیبی می‌خواست با مشارکت در آن بر پاک‌سازی شورای ملی انتقالی لیبی از هواداران معمر قذافی، دیکتاتور مخلوع لیبی و پسرش سیف الاسلام که هم اکنون در اسارت شورای انتقالی است،‌ تاکید کنند.

* اعتراض موسسات و نهادهای مدنی و تجمعات سیاسی

در همین راستا ۲۰ موسسه و نهاد مدنی و تجمع سیاسی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند که اوضاع جاری در لیبی را به دقت زیر نظر دارند و از عملکرد شورای انتقالی لیبی بسیار نگران هستند.

این موسسات و تشکل‌ها از شورای انتقالی لیبی به خاطر همکاری و کمک گرفتن از شخصیت‌هایی که ارتباط آنها با رژیم سابق یا مزدوری آنها برای سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی خارجی و بیگانه محرز و اثبات شده است، انتقاد و این اقدام را محکوم و تاکید کردند، مسئولیت مستقیم حوادث جاری در کشور بی‌شک برعهده شورای انتقالی لیبی خواهد بود.

* ترفندها جریان‌های غربگرا علیه انقلابیون

این درحالی است که اخیرا زمزمه‌های بسیاری در لیبی به گوش می‌رسد که درصدد خلع سلاح انقلابیون با هدف خارج ساختن آنها از عرصه سیاسی لیبی است که نمونه بارز آن درخواست خروج انقلابیون از طرابلس بود که با مخالفت آنها مواجه شد، به همین دلیل مردم لیبی به خوبی دریافته‌اند، هدف اصلی نهفته در پس این اقدامات تنگ‌تر کردن عرصه فعالیت انقلابیون،‌ بزرگ‌ترین رقم زنندگان انقلاب لیبی هستند تا به این وسیله لیبرال‌های طرفدار غرب جایگزین انها شوند.

* لیبی جولانگاه فعالیت شرکت‌های غربی

درخواست مردم جهت پاک‌سازی شورای ملی انتقالی لیبی و بیرون کردن یاران و هواداران قذافی و پسرش سیف الاسلام و حتی درخواست کناره‌گیری “مصطفی عبد الجلیل” از ریاست شورای انتقالی در واقع به این معناست که مردم لیبی از آنچه در این کشور برسر انقلابشان در حال وقوع است، آگاه و مطلع هستند، بویژه آن‌که سران شورای انتقالی و شخص عبد الجلیل بارها بر تقسیم مهمترین ثروت‌ لیبی “نفت” با غرب و در اولویت بودن حضور شرکت‌های غربی بویژه فرانسوی و انگلیسی بر دیگر کشورها و سرمایه‌گذاری آنها در بخش نفت و گاز لیبی تاکید ویژه کرده است.

* نگرانی مردم لیبی از رابطه شورای انتقالی با غرب و رژیم صهیونیستی

اهمیت این اظهارات و اقدامات زمانی قابل دریافت است که اوضاع اقتصادی رو به ورشکستگی کشورهای اروپایی و در راس آنها فرانسه و انگلیس را مد نظر قرار دهیم و دریابیم که سارکوزی و کامرون رهبران فرانسه و انگلیس به نفت لیبی به عنوان فرشته نجات اقتصاد در سقوط خود نگاه می‌کنند.

اما نگرانی مردم لیبی زمانی بیش از پیش افزایش می‌یابد که زمزمه‌های برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی نیز از سوی طرابلس به گوش می‌رسد،‌ به‌گونه‌ای که طی چند روز گذشته رسانه‌های مختلف جهان از افتتاح سفارت اسرائیل در طرابلس و انتخاب سفیری برای آن که یک عرب دروزی است و به زودی قصد دارد،‌ تحت عنوان یک هیئت پزشکی از لیبی دیدن و اوضاع آنجا را بررسی کند،‌ سخن گفتند.

* علامت سوال‌هایی که در برابر شورای انتقالی لیبی وجود دارد

تمام موارد فوق الذکر علامت‌ سوال‌هایی است که عملکرد و اهداف واقعی شورای ملی انتقالی لیبی به ریاست مصطفی عبد الجلیل را زیر سوال می‌برد و موجب می‌شود، مردم انقلابی این سوال را از خود بپرسند که آیا برای این اهداف بود که قیام کردند و انقلاب ۱۷ فوریه و سرنگونی دیکتاتوری قذافی را رقم زدند.

* اوضاع اسف‌بار حاکم بر لیبی

در کنار این اوضاع سوال برانگیز سیاسی به نظر می‌رسد، باید تاملی در شرایط کنونی اجتماعی و اقتصادی حاکم بر لیبی هم داشته باشیم، تظاهرات بنغازی درحالی روز گذشته در این شهر برگزار شد که این شهر از نظر اقتصادی شهری ورشکسته می‌نماید و هیچ بانک یا موسسه مالی در آن مشغول بکار نمی‌باشد و این بالطبع وضع عمومی حاکم بر تمام شهرهای این کشور است.

همچنین در این شهر هیچ موسسه یا نهاد دولتی خدماتی مشغول بکار نیستند و در این شرایط ملاحظه می‌شود که برخی از چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته رژیم قذافی بار دیگر به شهر بازگشته‌اند تا نبض آن را به دست گیرند،‌ در این موضوع نیز دیگر شهرهای لیبی با بنغازی اشتراک دارند.

به همین دلیل مردم بنغازی که در زمان معمر قذافی جرقه انقلابی بزرگ را رقم زدند که طومار ۴۲ ساله دیکتاتوری معمر قذافی را در هم پیچید،‌ هم اکنون تهدید کرده‌اند، در صورت ادامه شرایط بر این منوال دست به اعتصاب خواهند زد.

* نبود نیروهای امنیتی و نیروی پلیس

تمام این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که نبود و غیبت نیروهای امنیتی و نیروی پلیس کاملا آشکار و مشهود است و همین موجب شده تا بازماندگان ارتش سابق لیبی از شرایط پیش آمده سوء استفاده کنند و با ریختن به خیابان‌ها موجبات ناامنی را برای شهروندان فراهم آورند.

این موضوع به اندازه‌ای خشم مردم را برانگیخته بود که برخی از تظاهرات کنندگان خشمگین اقدام به بستن درب شورای ملی انتقالی لیبی کرده و تهدید نمودند، ادامه این شرایط آنها را وادار به اعتصاب در برابر مقر شورا خواهد کرد. انها به شدت از عبد الجلیل به خاطر اظهارات اخیرش مبنی بر عفو بازماندگان رژیم سابق خشمگین بوده و از این اظهارات انتقاد کردند.

منبع: سایت دیپلماسی ایرانی


 


دیوان محاسبات کشور در گزارش تفریغ بودجه سال ۸۸ که در صحن مجلس قرائت شد تاکید کرده است در ۳۶ درصد موارد، احکام ماده واحده بودجه این سال کاملا رعایت شده اما در ۶۴ درصد موارد احکام آن به طور کامل رعایت نشده است.

به گزارش مهر، موسی الرضا ثروتی نماینده بجنورد و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز سه‌شنبه گزارش این کمیسیون درباره تفریغ بودجه ۱۳۸۸ کل کشور را قرائت کرد.

این گزارش قرائت شده خلاصه گزارش دیوان محاسبات کشور از تفریغ بودجه ۸۸ است که در ۲۷۲ صفحه به مجلس ارائه شده است.

در چکیده گزارش تفریغ بودجه ۸۸ آمده است: ماده واحده بودجه ۱۳۸۸ کل کشور با منظور نمودن قانون اصلاح قانون بودجه دارای ۱۲۱ بند و جزء بوده است که در ۴۳ بند و جزء، احکام قانونی کاملا رعایت گردیده و در ۷۸ بند و جزء، احکام قانونی به طور کامل رعایت نگردیده و یا اهداف مد نظر محقق نشده است.

به عبارت دیگر در ۳۶ درصد موارد، احکام ماده واحده کاملا رعایت شده و در ۶۴ درصد موارد، احکام ماده واحده به طور کامل رعایت نگردیده است که از این میزان ۴۹ درصد بخشی از حکم رعایت نشده، ۱۳ درصد احکام کاملا رعایت نشده و ۳ درصد نیز اهداف قانونگذار محقق نشده است.

بر اساس این گزارش منابع وصول شده بودجه عمومی دولت بالغ بر ۸۵۵٬۰۰۰ و ۲۶۳ میلیارد ریال و منابع وصول شده شرکت های دولتی، بانک ها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت بدون کسر ارقام ۲ بار منظور شده بالغ بر ۳٬۳۳۲٬۰۰۰ و ۹۲۴٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ ریال است. مبالغ پرداختی بابت مصارف بودجه عمومی دولت مبلغ ۸۴۹ هزار و ۵۱۳ میلیارد ریال و مبالغ پرداختی بابت مصارف شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت بدون کسر ارقام ۲ بار منظور شده مبلغ ۳٬۲۷۳٬۰۰۰ و ۷۳۳ میلیارد ریال بوده است. مبالغ پرداختی بابت اعتبارات هزینه‌ای مبلغ ۱۴۱هزار و ۸۳۵ میلیارد ریال بیشتر از درآمدها بوده است که از محل واگذاری دارایی‌های مالی تامین شده است.

اعتبار تملک دارایی‌های سرمایه‌ای پس از اصلاحات قانونی ۲۳۴ هزار و ۳۹۰ میلیارد ریال بوده که مبلغ تحقق یافته آن ۱۸۵ هزار و ۴۵۵ میلیارد ریال یعنی ۷۹ درصد بودجه مصوب بوده است.

همچنین اعتبارات هزینه ای پس از اصلاحات قانونی نیز ۵۹۲ هزار و ۷۷۵ میلیارد ریال بوده که ۵۸۸ هزار و ۸۸۶ میلیارد ریال یعنی ۹۹ درصد بودجه مصوب تحقق یافته است.

در این گزارش قید شده است: آنچه قابل توجه نمایندگان است این است که اصلاح‌ها و متمم‌ها باعث می‌شود از سهم بودجه عمرانی پیش‌بینی شده هر سال کاسته شود و به سهم بودجه هزینه‌ای اضافه گردد و ساختار مناسب ظاهری اولیه بودجه در پایان سال به کلی دچار تغییر شود و جایگاه و سهم بودجه عمرانی به شدت تقلیل یابد.

در این گزارش قید شده است قراردادی برای تنظیم رابطه دولت و وزارت نفت و اعمال حق مالکیت دولت بر صنایع نفت و گاز کشور منعقد نشده است.

همچنین گزارش می‌افزاید مطالب بررسی‌ها صد در صد درآمد حاصل از درآمد نفت خام پس از کسر مبلغ ۴٬۹۷۵٬۰۴۴٬۹۱۵ دلار و ۸۹ سنت بابت معاوضه بدون مجوز مقدار ۷۶۴۱۹۰۳۴ بشکه نفت خام به جهت واردات فرآورده‌های نفتی به حساب بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واریز شده است. در سال ۸۸ مقدار ۷۶٬۴۱۹٬۰۳۴ بشکه نفت خام به ارزش ۴٬۹۷۵٬۰۴۴٬۹۱۶ دلار به صورت معاوضه صرف واردات مقدار ۴۶۹٬۰۰۷٬۰۰۰ ۷۱۶ بنزین معمولی و ۷٬۳۴۷٬۷۹۱٬۹۵۹ لیتر بنزین سوپر و ۱٬۸۱۲٬۰۷۵٬۵۴۸ لیتر نفت گاز گردیده است.

همچنین در گزارش تفریغ بودجه ۸۸ تاکید شده علیرغم تصریح جزء ل بند ۷ ماده واحده بودجه اساسنامه شرکت ملی نفت ایران، گاز ایران و صنایع پتروشیمی نه تنها در مهلت مقرر بلکه تا پایان سال ۸۸ نیز به مجلس شورای اسلامی ارائه نشده است.

دیوان محاسبات در بخش دوم این گزارش نظرات خود درخصوص مفاد بندهای ماده واحده قانون بودجه و سایر قسمت‌های بودجه‌ای که تحت عنوان نظرات کلی در ۲۸ بند ارائه کرده است.

تفریغ بودجه ۸۸، دی ماه سال ۸۹ به مجلس ارائه شد و از اردیبهشت ماه در دستور کار مجلس قرار گرفت اما با بیش از ۶ ماه تاخیر در قرائت آن این گزارش در جلسه علنی روز سه شنبه ۲۲ آذر ماه قرائت شد این در حالیست که گزارشات تفریغ بودجه باید خارج از نوبت در دستور کار مجلس قرار گیرد.


 


کلمه – زهره نقیبی:

در بخش اول این گزارش، هرچه دانشجویان گفتند، از دشواری ها و ناکامی ها بود. اما نیمه ی پر لیوان را هم این جوانان تازه وارد به عرصه جامعه مدنی می بینند. خبرنگار کلمه در انتهای هفته ی دانشجو، در قسمت دوم صحبتش با دانشجویان، بیشتر به این بخش از ماجرا پرداخته و نیز جنبش سبز مردمی، حصرها و بازداشت ها و انتخابات مجلس نهم را با دانشجویان به بحث گذاشته است.

دعوت اخیر شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه روز دانشجو که در آن از دانشجویان خواسته تا راه های امید را بگشایند، مورد استقبال دانشجویان است.

شورای هماهنگی به تازگی اعلام کرده است: “از جنبش دانشجویی انتظار می رود به جای تسلیم شدن در برابر شرایطی که ناخواسته گرفتار آن شده برای رهایی از تبعات تحمیلی آن، راه امید بگشاید. اگر شرایط امنیتی و خفقان آور کنونی مانع فعالیت آزادانه تشکلهای دانشجویی است، بجای پناه بردن به بی تفاوتی در قبال آنچه بر سر ملت میاید، میتوان جمع های کوچک دارای هدف و مسئولیت پدید آورد. اگر جو پلیسی حاکم بر دانشگاهها امکان برگزاری جلسات گفت و گو یا تجمعات اعتراضی باقی نگذاشته، میتوان راههای جایگزین برای تبادل آراء یا ابراز نارضایتی دسته جمعی یافت.”

برخی ضرورت ایجاد حلقه های کتابخوانی، آموزشی و.. را مورد اشاره قرار داده و برخی هم خواستار پیاده شدن مدل هر شهروند یک رسانه در مدل “هر دانشجو یک رسانه” برای آگاهی بخشیدن به مردم می شوند. آنها معتقدند همیشه روزنه های جدیدی وجود دارد.

هر دانشجو، یک رسانه

یکی از دانشجویان دانشگاه تهران می گوید: یکی از راه ها فعالیت رسانه ای است که آن هم بودجه می خواهد. اما معتقدم این امکان هست و می توانیم کار اطلاع رسانی را از طریق همان مسیر دو سال قبل که کمابیش هم ادامه دارد، دنبال کنیم: هر دانشجو یک رسانه. هر یک از ما می توانیم وظیفه آگاهی بخشی به عامه مردم را به شکل فرد به فرد دنبال کنیم، که البته چون این کار فرسایشی است انگیزه قوی می خواهد. در این سالها همه انگیزه ها را از بین برده اند. اما باید این مسیر به عنوان یکی از فرصت های باقی مانده دنبال شود. هر دانشجو با ایفای نقش یک مبلغ کار آگاهی بخشی را دنبال کند.

دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز در این خصوص می گوید: معمولا در فضای فشار و سرکوب، اتفاقی که می افتد تقویت تئوریک مبانی جنبش دانشجویی است و اقدامات عملی هم چون تظاهرات و اعتراض کمتر نمود پیدا می کند. نه فرد و نه گروه توان حرکت دانشجویی در حد جنبش را ندارد. مسیرهایی که مجازات کمتری دارد، کاربرد بیشتری پیدا می کند که مثل یک آتش زیر خاکستر است و می تواند خود را بازتولید کند. البته حتی این حرکتها در صورت شناسایی با برخورد و سرکوب از سوی حاکمیت مواجه می شود. اما به هر حال حلقه ی کتابخوانی، بحث و گفت و گو، نقد و بررسی و موارد مشابه دیگر از راه هایی است که امکان خلق آن هست. هر چند تمامی این مواردی که توضیح دادم نیز تحت فشار و سرکوب است.

بر اساس گزارش کلمه، جمعی از اساتید، فعالین دانشجویی و دانشجویان حامی جنبش راه سبز امید در بیانیه ای در آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، اعلام کرده اند: از همگان خواستاریم که با حضور آگاهانه خود در این مسیر پر پیچ و ناهموار با هر صلاحدیدی که همگی به درجه ای از شناخت و تکامل آن رسیده ایم، کمک کنیم تا در جبهه بی تفاوتی و ناامیدی از اصلاح، پیروز میدان گردیم.

در این بیانیه خطاب به دانشجویان آمده است: با طراحی انوار جدید مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ایران، از کرامت و انسانیت تا حق چگونگی زیستن و انتخاب پردازند و صحنه را در این روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و یا اعتراضات صنفی دانشجویی همانند هر آنچه که به تازگی دیدیم و شنیدیم، خالی ننمایند.

دانشجوی امیر کبیر در این خصوص تاکید دارد: دانشجو در اینجا، در دانشگاه امیرکبیر، هیچ وقت هیچ مسیری را بسته ندیده است. ممکن است تعداد افراد فعال در مقایسه با قبل کمتر شود و همین ها را هم که شناسایی کنند، شورشگر بنامند. اما ما هر ریسکی را پذیرفته ایم. حتی اگر در اینجا خفقان باشد، دانشجویان بیرون از دانشگاه کار خود را دنبال می کنند. اما اینکه چقدر نمود دارد نمی دانم.

توضیح دانشجوی دیگر برای آگاه سازی این است که ” آزادی حاصل رفاه است.” او می گوید: باید حداقل رفاه باشد تا بتوانی اعتصاب کنی. باید به مردم فعالیت اقتصادی یاد بدهیم، توانمندشان کنیم، گروه هایی ایجاد شود برای این شکل از اقدامات. او این اقدام را به کمک دانشجویان برای پویا ساختن جنبش مردمی موثر می داند.

نظر او این است که چیزی که باعث خفقان می شود، ترس از حکومت است. به عقیده این دانشجو، این حاکمیت آنقدر مشکل دارد که به کارهای خود هم نمی تواند برسد. فضای دانشگاه آنقدر آشفته است که امکان فعالیت در آن وجود دارد. آنچه در دانشگاه به عنوان بزرگترین مشکل است، توهم دیکتاتور است نه خود دیکتاتور. پس خیلی راحت امکان فعالیت هست.

اتحادیه انجمن‌های اسلامی سراسر کشور نیز در بیانیه ای ضمن اشاره به "ناپایداری این دوره ی سیاه و ظلمانی تاریخ میهن مان"، بر تلاش مداوم دانشجویان جهت انداختن طرحی نو و آغاز راهی جدید تأکید کرده و گفته است: "دانشگاه فریادگر آزادی ست و ندای آزادی خواهی را پرشورتر از همیشه بر فراز تمامیت خواهی مستبدین این دیار سر خواهد داد."

دانشجویان از حصرها و بازداشت ها می گویند

یکی از دانشجویان امیرکبیر اجحاف صورت گرفته در حق دانشجویان زندانی و بازداشت شده را از نگاه دیگری دنبال می کند. او می گوید: چرا باید جایگاه دانشجویان مخالف و معترض با طیف های سیاسی و مخالف حکومت یکی شود و بعد به دلایلی برخوردها و شکنجه با طیف دانشجو شدیدتر از فعالان سیاسی هم باشد و یا حتی در میزان محاسبه بازداشت چرا باید یکسان و یا بیشتر باشند؟ خیلی از بچه های ما را تنها به دلیل یک حرف ساده که اعتقادی بیان کرده بازداشت کرده اند و جایگاه و برخورد با آنها مانند سایر فعالان سیاسی خارج از دانشگاه ها بوده است. اصلا چرا باید به این شعار که اوین دانشجو می پذیرد، دامن زده شود و تاکید شود؟

به زعم او، آنطور که از احکام و نوع مجازات مشاهده می شود، تصمیم مقام های امنیتی این است که برخورد با فعالان تاثیرگذار دانشجویی تا حد امکان شدید باشد. اشاره این دانشجوی دانشگاه امیرکبیر به احکام سنگین برای فعالان دانشجویی سرشناس است که گاهی حتی شدیدتر از دیگر اقشار بوده است. از جمله می توان به علی اکبر محمدزاده که به ۶ سال حبس قطعی محکوم شده، اشاره کرد، و فواد سجودی فریمانی که به ۸ سال، بهاره هدایت که به ۱۰ سال و مجید توکلی که به ۸ سال و نیم زندان محکوم شده اند. تبعید مجید دری به زندان بهبهان و ضیا نبوی به زندان کارون اهواز (هر دو با فاصله حدود هزار کیلومتر از تهران) از دیگر مجازات شدید علیه دانشجویان بوده است. مجید دری و ضیا نبوی هر دو از فعالان دانشجویی اخراج شده از دانشگاه هستند که در جمعیت دفاع از حق تحصیل عضویت دارند و به ترتیب به ۶ سال و ۱۰ سال زندان در تبعید محکوم شده اند. علاوه بر این، مقام های قضایی و امنیتی در زمینه اعطای حق مرخصی نیز به فعالان دانشجویی تا جایی که ممکن است سخت می گیرند.

بحث سرکوب و بازداشت و حصرها که می شود، این را از یکی از دانشجویان می شنوم که: موضوع جدیدی نیست. به هر حال این انقلاب با اعدام کار خود را آغاز کرد و اگر حافظه تاریخی داشته باشیم، نباید از مسایل دو سال اخیر متعجب باشیم. فقط صبر لازم است. این دوره رو به آخر است.

پرسش شونده که در دانشگاه تهران تحصیل می کند، از این ناراضی است که: بخش زیادی از اخبار و سختی هایی که بر ما دانشجویان می رود، همه از آن بی خبرند. اطلاع رسانی حتی از بازداشت ها و شکنجه ها محدود و منحصر به جمع محدودی شده است. ما دانشجویان گمنام زیادی داریم که هیچ اسمی از آنها نیامده است. سختی های زیادی بر ما رفته که همه از آن بی خبرند. این دانشجو ادامه می دهد: بعد از انتخابات همه هزینه دادند. یکی به شکل بازداشت یا تعلیق و یا همین حصر. هیچ دانشجویی از این وضع راضی نیست. همه معترض اند، اما کاری صورت نمی گیرد.

با این حال دانشجوی دیگر دانشگاه امیرکبیر اشاره دارد: باید هزینه پرداخت شود. آقای موسوی این هزینه را پرداخت کرد. صادقانه ایستاد، هرچند این حصر غیر قانونی است اما حالا دیگران باید با راه های جدیدتر وارد شوند.

او می افزاید: حکومت هوشمندانه عمل کرد. آرام آرام با مردم مبارزه کرد و یک به یک آنها را سرکوب کرد. از پایین فعالان را زد تا به رهبران سبز رسید. در این بین، دائم نگوییم مردم مقصرند و نادان اند. فعالان سیاسی هم مقصرند. آنها باید آگاه سازی را به اشکال مختلف دنبال کنند.

تاکید بر آگاه سازی از موارد مهمی است که در بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید به آن اشاره شده و طی آن از دانشجویان خواسته در مسیر مسئولیت آگاهی بخشی در قبال جامعه گام بردارند. این بیانیه تصریح کرده است: “جنبش سبز مردم ایران، از همان روزهای نخست، آگاهی بخشی را سرلوحه وظایف همراهان جنبش قرار داد. امواج پیاپی این آگاهی بخشی، امروزه اقشار وسیعی از جامعه را فراگرفته است.”

جنبش سبز مردمی زنده است

کودتای انتخاباتی حکومت که در سال ۸۸ با تولد جنبش سبز مردمی همراه بود، اگر چه با شعار رای من کجاست متولد شد، اما حالا حقوق خود و جامعه را مطالبه می کنند. جنبشی که این زمینه را فراهم ساخت تا جنبش دانشجویی را که از بدنه اجتماعی فاصله داشت با جنبش های اجتماعی و سبز مردمی پیوند دهد. پیوندی که اقتدارگرایان را به بیم و واهمه واداشته تا با اعمال فشارهای فزاینده بر مبارزان و فعالان دانشجویی که با رویدادهای صحنه سیاسی کشور ارتباط مستقیم دارند، مسیر تضعیف و انفعال جنبش مردمی را دنبال کند. مسیری که به اعتقاد یکی از دانشجویان دانشگاه تهران ناکام مانده و در مورد آن می گوید: سکوت مردم در مقطعی به حالت انفجاری پدیدار خواهد شد.

او معتقد است: این جنبش زنده است و آتش زیر خاکستر است. دوباره حرکت می کند. با حصر و بازداشت ها خواستند مردم را ساکت کنند؛ اما مردم بیدارند از حرف های آنها می توان این پویایی را درک کرد. به نظر من جنبش سبز مردمی در یک فرصت مناسب دوباره بر می خیزد. این فرصت هم زمینه اش به شکل ناخواسته و با اختلافات و جنگ های داخلی آنها در حال مهیا شدن است.

نگاه یک دانشجوی دانشگاه تهران به جنبش سبز مردمی این است: بعد از انتخابات یک خواست عمومی شکل گرفت که کاملا سازماندهی نشده و خودجوش بود. به جرات می گویم در مقطعی جنبش سبز مردم فراتر و جلوتر از جنبش دانشگاه بود. چون جریانات بیرون رادیکال تر از دانشگاه بودند. اما فرصت رهبری و سازماندهی نداشت. اگر در همان مقطع با برنامه ریزی مناسب تری هدایت و تداوم می یافت، به نتایج بهتری می رسید.

یکی از دانشجویان رشته متالوژی دانشگاه امیرکبیر با اشاره به زنده بودن جنبش سبز مردمی بر پویایی آن تاکید دارد و می گوید: باید مثل جنبش های دانشجویی هدف مشخص و واحدی ترسیم و براساس آن حرکت کنند. او معتقد است در ایام سال ۸۸ نیز یک هدف واحد دنبال نمی شد: دانشجویان یکپارچه اند، اما آنها نه. خیلی جاها هم محافظه کاری می کنند.

دانشجوی دیگری مزیت شکل گیری جنبش سبز مردمی را از این جهت می داند که مردم منفعل را به حرکت واداشت. او ادامه می دهد: اما این بهانه را هم به حکومت داد که معترضان بزرگ را غربال کند و امکان رهبری مردم سلب بشود. اما مردم خودشان باید دوباره از نو حرکت کنند.

یکی دیگر از دانشجویان امیرکبیر هم یکدست نبودن را بزرگترین ضعف جنبش ذکر می کند و می گوید: به خصوص الان فکرها بسیار متفاوت شده است. یک سری روی شخص آقای موسوی تاکید دارند. یک سری خواهان از میان رفتن نظام اند و گروهی هم دور یک دولت قدیمی گرد آمده اند. هدف ها یکی نیست، شاید برای همین پویایی قبل را ندارند. مگر آنکه هدف اصلی خود را بازیابند که آن هم نیاز به هدایت و رهبری دارد. نه آنکه هر فردی در هرجا مدعی باشد صاحب جنبش است. باید بدانند چه می خواهند و دنبال چه هستند.

امیرکبیری دیگری هم با اعتراض به هسته مرکزی جنبش که معتقد است بی سر و صاحب است و پایه تئوریک مناسب ندارد، بر ضرورت ایجاد یک شورای دموکراتیک با رای های مخفی در آن تاکید دارد. او می گوید: معنی ندارد که ما برای دموکراسی بجنگیم اما خودمان دموکراتیک نباشیم.

این دانشجو با اعتقاد به اینکه مماشات زیادی در متولیان جنبش سبز می بیند، خواستار صراحت و ابتکار عمل بیشتر از سوی آقای خاتمی شده و می افزاید: صرف بیانیه و پیام که مشکلی را درمان نمی کند.

بدون برنامه همه به فکر تحریم انتخابات هستند

مساله انتخابات در ایران در حدی برای دانشجویان بی معناست که از اظهارنظر در مورد آن خودداری می کنند. آن عده هم که پاسخگوی سوالات می شوند، نگاه منفی به مقوله انتخابات دارند. انتخاباتی که چند ماهی به برگزاری آن نمانده و در حالی اصلاح طلبان حضور خود در آن را مشروط به فراهم شدن زمینه هایی هم چون آزادی زندانیان سیاسی و شکستن حصرها و بازشدن فضای جامعه و غیره کرده اند که هنوز این زمینه ها فراهم نشده و آنطور که از شواهد پیداست، حکومت با جنگ های درونی خود، در حال تدارک کودتایی دیگر برای انتخاباتی دیگر است.

یکی از دانشجویان دانشگاه تهران می گوید: من با اطمینان می گویم بدون هیچ هماهنگی و برنامه ریزی، انتخابات مجلس از الان با تحریم رو به روست. مگر می شود وقتی پاسخ و نتیجه انتخابات مخدوش قبل داده شود، دوباره مشارکتی صورت گیرد.

دانشجوی دیگری نیز تحریم را گزینه همگانی برای طیف های منتقد و حتی خنثای دانشجویی در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی ذکر می کند.

یکی دیگر از آنها هم اشاره دارد: شک نکنید که ۹۰ درصد دانشجوها و مردم دیگر در هیچ انتخاباتی شرکت نمی کنند. مگر با تغییر فضا که آن هم امیدی به تغییر نیست. در انتخابات دوره قبل خیلی از دانشجوها برای اولین بار فعال شدند و پای کار آمدند. اما بدتر از قبل برگشتند.

آن دیگری می گوید: درون دانشگاه مشخص است که چشم انداز عمومی هم متصور نیستند. از این باب که مشارکت بی تاثیر است. در دانشگاه که تا الان خروجی خاصی وجود نداشته است. هرچند معتقدم سرنوشت انتخابات در روزهای آخر رقم می خورد، اما الان نگاه روشنی به انتخابات نیست.


 


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار اعضای شورای مرکزی و داوری حزب اسلامی کار، برگزاری کنگره سراسری این تشکّل را کاری بزرگ و مفید خواند و با اشاره به نقش اساسی و تردیدناپذیر احزاب در اداره جوامع کنونی، گفت: در حال حاضر احزاب شناسنامه‌دار می‌توانند بهترین کمک به حکومت‌ها باشند، چرا که با تربیت انسان‌های توانمند و ارائه برنامه‌های مؤثر با گرایش‌های گوناگون، نظام‌ها و حکومت‌ها را از ضربه‌های مضر و نابودکننده مصون نگه می‌دارند.

به گزارش ایلنا، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف از وضعیت احزاب کشور در مقطع کنونی، راه صحیح و درست برای اداره کشور را نقش‌آفرینی احزاب فراگیر، سالم و توانمند دانست و تصریح کرد: در این حالت اگر حزبی مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفت و دچار نارسایی شد، صدمات آن متوجه اصل نظام نخواهد شد و با برگزاری انتخابات و واگذاری امور کشور به دیگر احزاب، کشور در مسیر درست قرار خواهد گرفت.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تأکید قانون اساسی بر تعدد احزاب، جلوگیری یا ایجاد محدودیت برای فعالیت تشکّل‌ها و احزاب را بی‌توجهی به خواست عمومی و قانون اساسی خواند و تأکید کرد: تکیه بر نظرات معدودی افراد خاص برای اداره کشور، خسارت جبران‌ناپذیری را متوجه ارکان نظام می‌کند و کشور را از توانمندی احزاب و تشکّل‌های برنامه‌دار و فراگیر محروم خواهد کرد. چرا که تنها احزاب شناسنامه‌دار هستند که در مواقع حساس، برخلاف افراد و اشخاص، مسئولیت‌ عملکردها را می‌پذیرند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مطبوعات و رسانه‌ها را رکن به درستی چهارم دموکراسی خواند و با تأکید بر لزوم حضور فعال احزاب و رسانه‌ها در کنار هم تصریح کرد: فعالیت آزاد و مسئولانه احزاب و رسانه‌ها بهترین و مؤثرترین ابزار نظارت بر عملکرد دولت‌ها و حکومت‌هاست و امر به معروف و نهی از منکر اسلام هم به خوبی بیانگر اهمیت و لزوم حضور این ناظران در جامعه است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اگرچه خاستگاه دموکراسی‌های امروزی، کشورهای غربی هستند، ولی اسلام و اعتقادات اسلامی را نیز حامی و پشتیبان بی‌چون و چرای نظارت‌پذیری حاکمان دانست و افزود: امر به معروف و نهی از منکر مورد تأکید دین مبین اسلام در واقع همین اصل نظارت عمومی در جوامع امروزی است که به شیوه جدید توسط احزاب و رسانه‌ها به عنوان چشم و زبان جامعه بر حاکمان اعمال می‌شود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از سخنانش لزوم توجه جدّی و اساسی به تولید و صنعت و فضای کار را یادآور و با بیان آسیب‌پذیری بیش از پیش اقشار ضعیف جامعه به ‌خصوص کارگران، گفت: اگرچه قشر کارگر جامعه همواره نجیب و همراه انقلاب بوده، اما افزایش اعتراضات و گسترش تجمعات برای اشتغال و دریافت دستمزدهای معوق، باید اهتمام بیشتر مسئولان برای رفع مشکلات معیشتی این قشر را سبب شود.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام حمایت از واحدهای تولیدی فعال کشور در قالب پرداخت سهم آنان از قانون هدفمندی یارانه‌ها را یکی از راه‌های باز گرداندن نشاط و حیات به اقتصاد و اشتغال کشور خواند و تأکید کرد: تأمین نقدینگی و تسهیلات موردنیاز تولید، صنعت کشاورزی و نیز هموار کردن فضای کسب و کار و سرمایه‌گذاری راه صحیح ایجاد اشتغال و تولید در کشور است.

در ابتدای این دیدار آقای کمالی دبیر کل حزب اسلامی کار با ارائه گزارشی از نحوه برگزاری کنگره سراسری این حزب، انتخاب اعضای جدید شورای مرکزی و علی‌البدل و نیز شورای داوری این حزب را یکی از دستاوردهای این نشست عنوان کرد و گفت: علی‌رغم موانع و سنگ‌اندازی‌های گوناگونی که در مسیر برگزاری کنگره سراسری حزب اسلامی کار انجام شد، این نشست به موقع برگزار شد، اما بسیاری از احزاب و تشکّل‌ها هستند که به دلایل متعدد نمی‌توانند اجلاس‌های خود را برگزار و فعالانه در عرصه سیاسی کشور حضور داشته باشند.

وی با اشاره به اینکه متأسفانه در کشور ما به احزاب با دید اپوزیسیون نگریسته می‌شود، گفت: احزاب موجود و شناسنامه‌دار کشور دلسوز نظام و انقلاب هستند و می‌خواهند در چارچوب قانون اساسی کمکی برای نظام و کشور باشند، اما همین اندازه هم تحمل نمی‌شود.

کمالی هدف حزب کار را علاوه بر حمایت از کارگران کشور، رونق فضای کار و تولید عنوان و تصریح کرد: متأسفانه فرهنگ کار و تلاش در سایه بی‌بندوباری اداری در کشور به محاق رفته که نتیجه آن رشد فساد و گسترش رکود، تورم و خاموشی تولید در کشور است.

همچنین علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر با ارائه گزارشی از وضعیت کار و اشتغال در کشور، اوضاع محیط کار و تولید را راضی‌کننده ندانست و گفت: واحدهای تولیدی کوچک و بزرگ کشور نیازمند حمایت‌های فوری و جدّی هستند، وگرنه باید بیش از پیش شاهد تعطیلی یا ورشکستگی صنایع کشور باشیم.


 


سید کاظم دلخوش از بیکاری کارگران فصلی در پی تخلف محرز دولت سخن گفت.

به گزارش ایلنا، این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در واکنش به واردات میوه اظهار داشت: اگر از واردات بی رویه مرکبات و انواع میوه‌ها جلوگیری نشود کارگران فصلی همچنان با مشکل بیکاری مواجه بوده و این معضل بر دیگر چالش‌های اقتصادی افزوده ‌می‌شود.

نماینده مردم صومعه سرا در مجلس هشتم واردات میوه را تخلف آشکار دولت خواند و افزود: در این عرصه کشاورزان و باغداران آسیب‌های جدی ‌می‌بینند این امر نیازمند هوشیاری دولت برای حل بحران موجود و جلوگیری از چالش‌های پیشرو است.

وی همچنین از حضور وزرای جهاد کشاورزی و صنعت‌، معدن و تجارت در کمیسیون‌های مجلس خبرداد و افزود‌: وزرای مربوط به این موضوع به مجلس دعوت شدند و البته اظهارنظرهای متفاوتی ارائه دادند اما صورت مساله همچنان باپرجاست.

دلخوش ادامه داد: اظهارنظرها هرچه که باشد رفع تقصیر نمی کند این قصور از هر نهادی که سر زده باشد تاوان سنگینی متوجه باغداران و کشاورزان و در نهایت اقتصاد و اشتغال کشور کرده است.

نماینده مردم صومعه سرا با بیان اینکه علاج واقعه قبل وقوع باید کرد خاطرنشان کرد: دولت متعهد شده است که از این پس چنین اتفاقی رخ ندهد اما هنوز راهکاری برای جبران خلاء‌های ناشی از بیکاری کارگران فصلی پیش بینی نکرده است.

وی اظهار امیدواری کرد: این بار دولت به وعده‌های خود عمل کرده و با سرپوشی قانون‌، با همراه شدن خود از بروز مشکلات بعدی پیشگیری کند.


 


روز شنبه ۱۹ آذر ماه، دو دانشجوی رشته بیوشیمی دانشگاه آزاد واحد فلاورجان در حالیکه مشغول آزمایش در آزمایشگاه این دانشگاه بوده اند دچار سوختگی از ناحیه صورت شده اند. این در حالی است که رییس این دانشگاه با اظهار “بی خبری” از این حادثه پس از گذشت دو روز آن را «مرسوم» ارزیابی کرده است.

به گزارش دانشجونیوز، در ادامه موج آسیب دیدن دانشجویان ایرانی در دانشگاه ها، اینبار گزارش های رسانه های دولتی از سوختگی دو دانشجو در آزمایشگاه بوسیله “اسید” در دانشگاه حکایت دارد.

بر اساس این گزارش، دو دانشجوی رشته بیوشیمی دانشگاه آزاد واحد فلاورجان هنگام کار با مواد آزمایشگاهی و در حین کار با دستگاه “پیپت” دچار حادثه شده و به بیمارستان منتقل شده اند.

بنا به گفته پدر یکی از این دانشجویان آسیب دیده، «استاد آزمایشگاه بدون در اختیار گذاشتن عینک ایمنی به این دو دانشجو از آنها خواسته تا با اسید مشغول کار شوند.»

پدر این دانشجو در ادامه «معیوب بودن وسیله آزمایشگاه» و «عدم استفاده از عینک ایمنی و ماسک حین آزمایش با اسید» را از جمله دلایل این حادثه دانسته و گفته است: «این دو دانشجو به هنگامی که نخستین قطره اسید را در این وسیله می‌گذراند اسید از درون آن به بالا پاشیده شده و به صورت آنها می‌رسد که خوشبختانه به علت استفاده از عینک طبی دانشجو این اتفاق منجر به نابینا شدن وی نشد و تنها بخشی از کنار چشم وی را دچار آسیب کرد.»

پدر این دانشجو با اظهار تاثر از این حادثه و اشاره به اینکه «دختر من قبل از ازدواج دچار این حادثه شده» خاطرنشان ساخته است: «بدون شک آثار اسید بر روی صورت دختر من و دوست وی باقی می‌ماند و زندگی آینده این دو دختر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.»

جعفری، پدر یکی از دانشجویان آسیب دیده با تاکید بر «سهل انگاری مسئولان دانشگاه» در زمینه در بروز این اتفاق در ارتباط با واکنش مسئولین گفته است: در «حال حاضر واکنشی بی تفاوت به این قضیه دارند.»

رییس دانشگاه: سهل انگاری وجود نداشته، این حوادث مرسوم است

از سوی دیگر شهلا روزبهانی، رئیس دانشگاه آزاد واحد فلاورجان در حالیکه دو روز از این حادثه گذشته گفت: «هنوز گزارشی مبنی بر بروز این اتفاق در دانشگاه فلاورجان به دست من نرسیده است. پیپت وسیله است نه دستگاه، بحث خرابی در هر وسیله‌ای قابل قبول است که در این زمینه نیز هیچگونه سهل انگاری از طرف دانشگاه وجود نداشته است.»

رئیس دانشگاه آزاد واحد فلاورجان حوادث دانشجویی را در همه جای دنیا “مرسوم” دانسته و تصریح کرد: «این گونه حوادث در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد و مهم‌ترین کار پیشگیری از این اتفاقهاست که در این مورد هم سر فصل دروس و کسی که درس عملی در آزمایشگاه به دانشجویان می‌دهد، مشخص کننده استفاده از وسائل مختلف در آزمایشگاه است.»

ادعاهای این رییس دانشگاه در حالی است که از سالهای گذشته مسئولین دانشگاه ها بر شخصی ترین امور دانشجویان نظارت داشته و محدودیت های بسیاری را به بهانه آنچه حراست از دانشگاه و دانشجویان عنوان کرده اند، اعمال داشته اند.

جان بی ارزش دانشجویان در ایران

بر پایه گزارشات پیشین دانشجونیوز، تنها ۶ دانشجو در ایران بر اثر “استنشاق گاز منوکسید کربن” در مدت کمتر از ٣ روز جان خود را از دست دادند.

کشته شدن دانشجویان در ایران در سال های اخیر و بر اثر اتفاقات قابل پیشگیری، در حالی اتفاق می افتد که مسئولین سودای مدیریت جهان در سر می پرورانند.

روز نهم آذر ماه خبرگزاری های حکومتی خبر دادند که ۳ دانشجوی دانشکده دانشگاه فنی و حرفه ای تبریز بنام های مجید عسگری، امین بابازاده و جعفر بابازاده، در اثر «مسمومیت با مونوکسید کربن» در این شهر جان خود را از دست دادند.

این در حالی است که صبح روز هفتم آذر ماه نیز رسانه ها در گزارش دیگری از کشته شدن یک دانشجوی دیگر بر اثر “بی دقتی” راننده اتوبوس سرویس دانشگاه آزاد اسلامی ورامین خبر داده بودند. بر اساس گزارشات پیشین، گفته می شود این اتوبوس هنگام دور زدن در داخل محوطه دانشگاه، حادثه آفرید و منجر به فوت عطاء اللهی، دانشجوی دختر ترم اولی زبان و ادبیات انگلیسی شده است.

پیش از این و در مهرماه سال جاری آمنه زنگنه، دانشجوی فوق لیسانس مهندسی پلیمر، به دلیل مجهز نبودن حمام خوابگاه به سیستم تهویه دچار گاز گرفتگی شده و جان خود را از دست داد.

دو سال پیش در دانشگاه علم و صنعت تهران نیز میترا رضایی دانشجوی ورودی ۸۸ کارشناسی ارشد دانشکده کامپیوتر، توسط کامیون حامل مصالح ساختمانی زیر گرفته شده و جان سپرد.


 


سخنگوی کمیسیون انرژی گفت: تاکنون دولت قیمت بنزین را از میزان تعیین شده در قانون هدفمندی یارانه‌ها بالا برده و تک نرخی کردن یا بالا‌تر رفتن قیمت آن غیرقانونی است.

عماد حسینی در گفت‌و‌گو با ایلنا با بیان اینکه قیمت حامل‌های انرژی نباید خودسرانه از سوی دولت بالا برود افزود: تک نرخی کردن قیمت بنزین در سال جاری تخلف است و خود دولت نیز اخیرا اعلام کرده که چنین تصمیمی ندارد.

به گفته وی، در قانون برنامه پنجم و قانون هدفمندی قوانینی برای میزان افزایش قیمت بنزین وجود دارد که بر اساس آن نمی‌توان قیمت بنزین را بالا‌تر از ۷۵۰ یا ۸۰۰ تومان برد.

وی با تاکید بر اینکه قرار بود در هر سال هدفمندی یارانه‌ها ۲۰ درصد به قیمت حامل‌های اضافه شود گفت: دولت تاکنون بیش از میزان تعیین شده قیمت بنزین را افزایش داده است در حالی که باید هر ساله درصدی به آن اضافه شده و در پایان برنامه به میزان تعیین شده برسد.

حسینی با بیان اینکه بالا بردن قیمت بنزین و تک نرخی کردن آن در این شرایط خلاف قانون است اظهارداشت: با بالارفتن قیمت بنزین تورم نیز همزمان تاثیرات احساسی خود را خواهد گذاشت.

سخنگوی کمیسیون انرژی تاکید کرد: باید قوانین بودجه و هدفمندی را برای تغییر قیمت حامل‌های انرژی در نظر داشت تا بتوان حامل‌های انرژی را مدیریت کرد.


 


مراسم سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار به مناسبت روز دانشجو برگزار شد.

به گزارش ایلنا، در این مراسم معصومه ابتکار سخنرانی کرد و پس از پرسش و پاسخ کتبی و شفاهی حاضران با وی،رئیس سازمان و دبیر فرهنگی سازمان نیز صحبت‌هایی ایراد کرد.

ابتکار ضمن تبریک روز دانشجو و ابراز خوشحالی جهت برگزاری چنین نشستی، با اشاره به تقارن تاریخی و معنوی روز دانشجو و ایام محرم و ابراز تاسف از محدودیت‌های به وجود آمده برای دانشجویان، گفت: حرکت سال ۶۱ هجری حسین (ع) برای اصلاح و جلوگیری از انحرافاتی بود، که در سنت و سیرهٔ نبوی و به نام دین رخ داده بود. او قیام کرد تا پیرایه‌ها و خرافات و اوهام و سوءاستفاده‌های به نام دین را کنار بزند و پیام اصلی آنکه برداشتن زنجیر‌ها و احیای انسانیت است را برساند.

عضو شورای شهر تهران گفت: ایشان به نوعی امر به معروف و نهی از منکر را به عهده گرفتند، اما نه به آن شکلی که امروزه مطرح است؛ شکلی که حاکمان به مردم بخواهند یک طرفه امر به معروف و نهی از منکر بکنند. بلکه شاید اصل امر به معروف و نهی از منکر، از طرف مردم به سمت حاکمان باشد.

ابتکار جنبه آزادی خواهی،استقلال طلبی، عدالت خواهی و همراهی با مردم در واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ را نقطه عطف بسیار مهمی دانست و گفت: این واقعه به غیر از جنبه آزادی‌خواهی، عدالت طلبی و مردمی بودن، اهمیت دارد که در ادامه آن شاهد جنبش دانشجویی بوده‌ایم، جنبشی که همیشه تلاش درجهت اصلاح و ایجاد اعتدال در جامعه ایرانی، تلاش برای امر به معروف و نهی از منکر و تلاش برای رساندن حقیقت به گوش تشنگان آن، در اوج تاریکی‌ها، داشته است. جنبشی که با فراز و نشیب‌های بسیاری مواجه بوده و در بسیاری از مواقع نیز بسیار تاثیرگذار بوده است.

وی با اشاره به نقش دانشجویان در جریان انقلاب اسلامی و پیدا شدن حس بیداری و حس کار جمعی در بین آنان و اشاره به تکثر اندیشه در این جریان، اعم از گرایشات چپ یا اسلامی، اضافه کرد: فضای دانشگاه‌ها کاملا متفاوت، فعال و درگیر مباحث روز بود.

وی تصریح کرد: هر چه به سال ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب پیش می‌رفتیم، جریان اسلامی دانشجویان نیز غلبه پیدا می‌کرد.

رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: ما در آن دوره شاهد فضای بی‌تفاوتی نبودیم و جنبش دانشجویی در فراز، اثرگذار و تعیین کننده بود. کما اینکه تا مدتی بعد هم ادامه پیدا کرد و شاید واقعه ۱۳ آبان هم از آن دسته است.

وی با ابراز تاسف از برخی محدودیت‌ها در دانشگاه‌ها گفت: البته یک طیف محدود و خاصی امکان فعالیت دارند و انصاف نیست که بگوییم هیچ طیفی از دانشجویان و هیچ فعالیتی وجود ندارد. ولی متاسفانه آن طیف خاص که مرتبط با دولت و حاکمیت هست، نتوانسته با بدنه دانشجویان ارتباط خوبی برقرار کند.

عضو شورای شهر تهران این فضا را به ضرر جامعه و خلاف نظر امام (ره) و رهبری دانست و گفت: اگر بخواهیم دانشگاه طبق نظر امام منشا تحولات باشد، ابتدا باید منشا بیداری باشد و اگر بخواهد منشا بیداری باشد، طبعا باید فضای آزاد تضارب آراء و دیدگاه‌ها در آن وجود داشته باشد.

ابتکار پیدایش «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» را حاصل فضای آزاد دانشگاه‌ها در دوره بعد از انقلاب دانست و ورزیدگی فکری و روحی آنان را محصول تضارب آراء و دیدگاه‌ها دانست و توضیح داد: دانشجوی مسلمان وقتی می‌دید که دانشجوی چپ فرصت حرف زدن و تریبون آزاد دارد و می‌تواند بحثش را مطرح کند، برای آنکه بتواند از عقاید خودش دفاع کند، می‌رفت و مطالعه می‌کرد.

ابتکار ضمن اظهار امیدواری نسبت به آینده، گفت: جنبش دانشجویی حتی در شرایط بسیار دشوار ۲۸ مرداد نیز بی‌تفاوت و بی‌انگیزه نشد.

وی به دانشجویان پیشنهاد داد تا در این فضا نیز بین خود و درد‌ها و مشکلات مردم فاصله نیندازند و به سمت فعالیت‌های اجتماعی بروند و در اصلاح جامعه خودشان کوشا باشند.

وی طرح‌ها و مطالعات انجام گرفته توسط سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار را ارزشمند دانست.

ابتکار این دوران را فرصتی برای بازنگری سیاست‌ها و نقد درون جنبش دانشجویی دانست و گفت: کسی که ماهیتا به اصالت حقیقت اعتقاد دارد و کسی که خداوند را قادر مطلق می‌داند، به این مساله واقف است که اگر سختی و دشواری نیز باشد، وعده خداوند حق است.

وی در پاسخ به سوالی در مورد هدف اشغال سفارت امریکا و مقایسه آن با تسخیر سفارت انگلستان گفت: ما سال ۵۸ وضعیت بسیار متزلزلی داشتیم. انقلاب نوپا و تهدیدات بسیار فراوان بودند. عملا امکان مقابله با بسیاری از تهدیدات برای دستگاه‌های رسمی وجود نداشت و تحلیل دانشجویان این بود که به سمت شرایطی مشابه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پیش می‌رویم و وضعیت موجود به سمت دخالت امریکا می‌رود. اهمیت موضوع این بود که تا آن موقع، عمده جریانات ضد امپریالیستی دست جریان چپ بود و دانشجویان مسلمان همیشه متهم به کمرنگ بودن در این جریان بودند. عده‌ای اتفاقات اخیر را انقلاب سوم نامیدند در حالی که عنوان انقلاب دوم را دانشجویان به خودشان ندادند. اتفاقی که اخیرا در تهران افتاد حتی قالبش هم شبیه ۱۳ آبان ۵۸ نیست. هیچ کس و هیچ خبرنگاری از آن ماجرا خبر نداشت. چون قرار نبود جریانی باشد که حاکمیت بخواهد از آن دفاع کند. برای همین هم عنوان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام را انتخاب کردند که هیچ گروه و دسته و حزبی نتواند از آن بهره برداری کند.

وی ادامه داد: دانشجویان خط امام سازمان دهی و برنامه ریزی خیلی جدی داشتند و خبری از این آشفته بازارِ نبود. اسناد را با دقت مراقبت و نگهداری می‌کردند. عده‌ای حس می‌کردند جریان ۱۳ آبان ۵۸ متعلق به جریان اصلاحات شد و می‌خواستند این حس را جبران کنند. تلاش‌های زیادی صورت می‌پذیرد تا کل واقعه ۱۳ آبان را تحریف کنند و یکی از آن‌ها، این قضیه (اشغال سفارت انگلستان) بود و این جای تاسف دارد.

خانم معصومه ابتکار گفت: جریان اصولگرا اصرار بر این دارد که خیلی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام پشیمان شده‌اند، ولی این اصلا واقعیت ندارد. این جریان اصلاحاتی که شما متهم می‌کنید که امریکایی و واداده هستند، امثال آقایان میردامادی و امین‌زاده و عبدی، کسانی هستند که در چنین جریان ضد امپریالیستی پاگذاشته‌اند.

وی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل طولانی شدن اشغال سفارت آمریکا، گفت: امام عملا موضوع را به مجلس واگذار کردند و گفتند مجلس که تشکیل شد، اولین دستور کارش باید تعیین راهکار برای موضوع گروگان گیری باشد که طول کشید.

ابتکار در جواب به پرسشی در رابطه به تفاوت جنبش دانشجویی و سایر جنبش‌ها گفت: ویژگی خاص جریان دانشجویی، آزادگی دانشجو به دلیل جوانی و عدم تعلقات است و انگیزهٔ او برای حضور در این فعالیت‌ها غیر مادی‌تر است. آرمان خواهی دانشجو به او جسارت، پویایی و تحرک می‌دهد.

این عضو شورای شهر تهران در رابطه با استقلال جنبش دانشجویی و حد و مرز آن، گفت: من خیلی به این استقلال معتقدم. البته به این مفهوم نیست که احزاب داخل دانشگاه‌ها فعالیت نداشته باشند و شاخه دانشجویی نداشته باشند. جنبش دانشجویی نباید ابزار دست شود. پتانسیل زیادِ جنبش دانشجویی مورد توجه جریانات قدرت است تا بتوانند آن را دست بگیرند و جهت بدهند و بازی دهند و مطامع خاصی که می‌خواهند را از دل آن‌ها درآورند. جریان دانشجویی از این جهت استقلال خودش را حفظ بکند که مورد استفاده جریانات قدرت و ثروت قرار نگیرد. ولی اشکالی ندارد که جریان دانشجویی با احزاب فعالیت نزدیکی داشته باشد.

ابتکار گفت: بیش از ۶۰ درصد دانشجویان کشور نسبت به جریانات اجتماعی و سیاسی روز واکنش جدی ندارند. اینکه این ناشی از بی‌تفاوتی است یا فقدان فضای اظهار نظر، قابل تحلیل است. ولی نمودی که دارد این است که تعدادی کثیری از دانشجویان نسبت به وقایع بی‌تفاوت و ساکت هستند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: تلاش‌هایی که صورت می‌دهیم برای این است که در ‌‌نهایت به یک جامعه آگاه‌تر برسیم و آن آگاهی سبب انتخاب‌های بهتری شود و آن انتخاب‌های بهتر، سبب تغییراتی در وضعیت عمومی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور شود. ماهیت این جریان اصلاح خواهانه است و یقینا به دنبال یک انقلاب و فروپاشی دیگری نیست. منشا و پشتوانه راه اصلاح طلبانه، بسط آگاهی است و این بسط آگاهی می‌تواند به همدلی و همگرایی هم کمک بکند. جامعه ایران باز هم خواهان دخالت امریکا و حمله نظامی آن و تحریم‌ها نیست، چون فشار تحریم‌ها نهایتا روی دوش مردم و بخش خصوصی و بخش مدنی است.


 


رئیس کمیسیون اصل ۴۴ مجلس با اشاره به عدم ارائه گزارش دولت در خصوص ارقام تخصیص یافته از محل بسته‌های حمایتی به بخش تولید و صنعت خبر داد و افزود: باوجود تذکرهای متعدد، هنوز گزارشی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت به مجلس ارائه نشده است.

حمیدرضا فولادگر در گفت‌و‌گو با ایلنا در خصوص اظهارات اخیر رئیس ستاد هدفمندی یارانه‌ها مبنی بر اینکه سهم ۳۰ درصدی بخش تولید از محل درآمدهای اجرای قانون هدفمندی به طور کامل پرداخت شده است، افزود: اگر پرداخت شده باید به ما عدد و رقم بدهند و با استناد به گزارشی اعلام کنند که این ارقام را پرداخت کرده‌اند.

وی افزود: سهم ۳۰ درصدی بخش تولید از درآمدهای هدفمندی یارانه‌ها مربوط به سال ۸۹ بود که هنوز گزارشی نسبت به تخصیص آن ارائه نشده است. بر این اساس مقرر بود که در سال ۹۰ نیز ۲۰ درصد از درآمد اجرای این قانون به بخش تولید اختصاص یابد که این رقم نیز تخصیص نیافته است.

فولادگر اضافه کرد: اخیرا گزارشی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت در خصوص پرداخت تسهیلات به بخش تولید ارائه شده که فاقد آمار کمی است. دولت باید مشخص کند که اعتبارات خود را در هشت زیرفصل و سه قالب؛ کمک‌های بلاعوض، وجوه اداره شده و تسهیلات بانکی به چه میزان و به کدام بخش‌ها اختصاص داده است.

نماینده مردم اصفهان در خصوص اینکه برخی فشار‌ها به دولت مبنی بر عدم پرداخت سهم تولید از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها منجر به تلاش دولت برای دخیل کردن اعتبارات مختلف به عنوان پرداخت سهم تولید از درآمدهای فوق یاد کند، گفت: دولت سعی نکند یارانه‌های پنهان را در قالب سهم تولید از درآمدهای هدفمندی یارانه‌ها بگنجاند.


 


عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، در مورد ورود عده ای از تظاهرکنندگان به سفارت بریتانیا در تهران در دو هفته پیش، گفته است: “این موضوع در حال بررسی است و پرونده قضایی تشکیل شده است.”

در پی حمله عده ای از تظاهرکنندگان به متجمع های متعلق به سفارت بریتانیا در تهران که دو هفته پیش روی داد، به نقل از برخی منابع داخلی گزارش شد که تعدادی از این افراد توسط پلیس بازداشت شده اند.

دولت آبادی در مورد وضعیت بازداشت شدگان گفته است که “چند نفری که پلیس در این زمینه معرفی کرده بود، با اخذ ضمانت آزاد شدند” اما در مورد ادامه یا توقف پیگیری قضایی این موضوع توضیحی نداد.

دادستان تهران به اتهام شهرداری تهران علیه سفارت بریتانیا در مورد “آتش زدن درختان باغ قلهک” نیز اشاره کرد و گفت که “در این باره پرونده ای در دادسرای تهران تشکیل و از مجاری مربوطه استعلام شده است.”


 


گزارش کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی در مورد چگونگی اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در صحن علنی مجلس قرائت شد.

به گزارش ایلنا، طبق این گزارش یارانه بخش تولید که قرار بود از طریق پرداخت ۳۰ درصد کل خالص در آمد حاصل از هدفمندی یارانه‌ها که ناشی از افزایش قیمت حامل‌های انرژی وکالاهای اساسی تامین شود، اجرایی نشده است بلکه این مبلغ به صورت غیرقانی از محل فروش فولاد هرمزگان تامین شده است.

در ذیل بند پ این گزارش درمورد برخی تخلفات دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها آمده است: درمفاد قانون هدفمند کردن یارانه‌ها مقرر شده است که اجرای آن درطول ۵ سال صورت پذیرد اما متاسفانه این موضوع عملا در اجرای قانون توسط دولت رعایت نشد که آثار نامطلوب آن در بخش‌های تولیدی تقتصاد به تدریج نمایان شده است.

از سویی دیگر متاسفانه در اجرای قانون هدفمندکردن یارانه‌ها مفاد ماده ۱۲ و تبصره‌های ۱ و ۳ این قانون به طور کامل رعایت نشده است در صورتی که این مفادعلاوه بر ایجاد بسترهای انظباطمالی دولت در این قانوننظارت مجلس شورای اسلامی و سایرنهادهای نظارتی رادر فرآیند اجرای قانون می‌سر و تسهیل می‌کرد که متاسفانه تا کنون گزارش مستندی در ارتباط با نحوه اجرای این قانون به مجلس شوری اسلامی ارائه نشده است.

طبق ماده ۱۲ دولت مکلف است تمام منابع حاصل از اجرای قانون را به حساب خاصی به نام هدفمند سازی یارانه‌ها نزدخزانه داری کل واریز کند.

تبصره ۱- دولت مکلف است اعتبارات منابعومصارف موضوع موادمذکور را در چهار ردیف مستقلدرلایحه بودجه سنواتی درج کند.

تبصره ۳- دولت مکلف است گزارش تفصیلی این ماده را هر شش ماه به دیوان محاسبات کشور و مجلس ارائه نمایند.

دربخش دیگری از این گزارش آمده است: نکته بسیار مهم و قابل تامل در اجرای هدفمندی یارانه‌ها عدم تامین کامل منابع مورد نیاز این قانون از محل اصلاح قمیتهای حاملهای انرژی است که این امر منجر به انباشته شدن کسری در آمدهانسبت به هزینه‌های این طرح می‌شود. اگر روند جاری درتراز منابع حاصله و مصارف استمرار یابد دولت با کسری منابعی در حدود یکصد و پنجاه هزار میلیارد ریال مواجه می‌شود که این موضوع چالش و مشکلات خاص خود رادر پی دارد.


 


فراکسیون کارگری مجلس با صدور پیامی کشته و مجروح شدن تعدادی از کارگران کارخانه فولاد غدیر یزد را تسلیت گفته و نسبت به کم توجی‌هایی که منجر به وقوع انفجار در این کارخانه شد اعتراض کرد.

به گزارش ایلنا متن پیام فراکسیون کارگری مجلس در پی می‌آید:

فاجعه غم انگیز کشته شدن هشت نفر و مجروح شدن ۱۵ نفر از کارگران کارخانه فولاد غدیر یزد مایه تاسف و تاثر فراکسیون کارگری مجلس شورای اسلامی شد. این فاجعه بار دیگر نشان داد که کم توجهی به ایمنی و جان کارگران رو به افزایش است و کارفرمایان حداقل هزینه را در مورد مهم‌ترین اصل قانون کار یعنی ایمنی و حفاظت فنی مصروف ‌می‌دارند.

همچنین دستگاه‌های نظارتی و بازرسان کار از دقت لازم و پیگیری‌های مقرر شده در قانون کار و آیین نامه‌های مربوطه مضایقه ‌می‌کنند.

حسب گزارشات رسیده حادثه به علت انفجار مواد منفجره موجود در آهن قراضه‌های ریخته شده در دیگ ذوب بوده است. اگر این گزارش که نیازمند تحقیق و اعلام فوری مراجع ذی ربط است صحیح باشد عمق فاجعه بیش از پیش خواهد شد چرا که ما به عنوان حامیان کارگران از مسوولان ذیربط اعم از مسوولان کارخانه و مسوولان فنی دستگاههای ناظر ‌می‌پرسیم مواد منفجره آن هم به این حجم که باعث تبدیل شدن ده کارگر زنده به ذغال گردیده به چه میزان بی‌توجهی و عدم بازرسی و نظارت مسوولان ذیربط روبرو بوده است.

فراکسیون کارگری مجلس درخواست دارد که به فوریت موضوع ارسال آهن قراضه‌ها متوقف و بعد از اطمینان از عدم تکرار این حادثه و معرفی مقصران آن به مراجع ذیربط برای خسارت‌های جبران ناپذیر جریان امور به حال طبیعی برگردد.


 


با وجودی که مصطفی نیلی به بیماری کلیوی دچار شده است، مسئولان زندان با انتقال وی به بیمارستان تخصصی و پیگیری درمان وی مخالفت می کنند.

به گزارش ندای سبز آزادی، مصطفی نیلی، از فعالان دانشجویی دانشگاه بین المللی قزوین که از تابستان گذشته در حال تحمل دوره سه ونیم ساله ی زندان می باشد صبح شنبه به دلیل احساس ناراحتی و درد شدید در ناحیه پهلو به بهداری زندان اوین منتقل گردید و با تشخیص اولیه آپاندیس به بیمارستان طالقانی خارج از زندان اعزام شد.

بر اساس این گزارش، در آن بیمارستان با تشخیص متخصص داخلی مبنی بر نا رسایی کلیوی از زندان درخواست می شود که ظرف ۴۸ ساعت آینده نسبت به اعزام این زندانی سیاسی به بیمارستان تخصصی کلیه موافقت گردد که تا روز ملاقات دوشنبه علی رغم شدت گرفتن درد در ناحیه ی پهلوی چپ کماکان زندان اوین نسبت به اعزام نیلی به بیمارستان تخصصی کلیه خودداری کرده است.

لازم به ذکر است مصطفی نیلی در روز تاسوعای ۱۳۸۸ در خیابان ولی عصر دستگیر و پس از دو ماه بازداشت با قید وثیقه آزاد گردید و از مرداد ماه سال جاری برای تحمل دوره ی زندان سه و نیم ساله حبس خود در بند ۳۵۰ اوین به سر می برد.

وی از اعضای تشکل دانشجویی دانشجویان اصلاح طلب دانشگاه قزوین است.


 


دقایقی پیش دو نفر دیگر از مصدومان فاجعه کارخانه فولاد غدیر که در بیمارستان سوانح و سوختگی شهید صدوقی بستری بودند کشته شدند.

به گزارش ایلنا در پی انفجار کوره ذوب ضایعات در کارخانه نبرد فولاد غدیر یزد که در شامگاه یکشنبه اتفاق افتاد شمار کشته شدگان تا این ساعت به ده نفر افزایش پیدا کرده است.

همچنین از یزد گزارش می‌رسد که حال سایر کارگران مصدوم نیز بسیار وخیم است و احتمال افزایش تعداد تلفات می‌رود.


 


رییس خانه صنعت و معدن استان زنجان با بیان این‌که “روند تعطیلی واحدهای تولیدی در زنجان نگران‌کننده است”، افزود: متأسفانه این تعطیلی‌ها صرفاً مختص واحدهای کوچک نیست و برخی شرکت‌های بزرگ استان نیز برای ادامه فعالیت خود با مشکل مواجه شده‌اند.

به گزارش ایسنا، سیدسجاد نباتچیان خاطرنشان کرد: سال‌های سال است که واحدهای تولیدی بزرگ و کوچک در تعامل با بانک‌ها، فعالیت دارند، به این معنی که سرمایه در گردش را از طریق تسهیلاتی که بانک‌ها در اختیارشان قرار می‌دهند، تأمین می‌کنند و از طریق سودی که از فروش محصولات به دست می‌آورند، اقدام به پرداخت اقساط تسهیلات می‌کنند، اما اخیراً با قطع این تعامل، سیکل موجود شکسته شده است.

وی با تأکید بر این‌که بانک‌ها این روزها به هیچ عنوان تسهیلات در اختیار تولیدکنندگان قرار نمی‌دهند، یادآور شد: حتماً اگر هم بتوان بانک را به پرداخت تسهیلات راضی کرد، شرایط اعطای وام به‌قدری سخت است که عملاً واحدهای تولیدی از دریافت تسهیلات منصرف می‌شوند.

نباتچیان با بیان این‌که با ادامه روند موجود، واحدهای تولیدی هرگز قادر به پرداخت بدهی‌های خود به بانک‌ها نخواهند بود، خاطرنشان کرد: یک فرهنگ بسیار پسندیده در معاملات بازار این است که وقتی قدرت فرد بدهکار مورد اعتماد در پرداخت بدهی کاهش می‌یابد، طلبکار مجدداً پولی به بدهکار می‌دهد، تا او با این سرمایه در گردش، نسبت به آغاز کسب و کار و پرداخت بدهی اقدام کند، اما متأسفانه بانک‌ها در این‌خصوص به هیچ عنوان با واحدهای تولیدی همکاری نمی‌کنند.

وی، تحریم بانک‌های ایرانی را یکی دیگر از معضلات اساسی واحدهای تولیدی دانست و گفت: برخی واحدهای تولیدی صرفاً به‌دلیل نبود ارتباط بین بانکی، نمی‌توانند نسبت به خرید مواد اولیه از خارج کشور اقدام کنند، مگر این‌که ارز را داخل چمدان بگذارند و مستقیماً مبادله صورت بگیرد که این کار عملاً غیرممکن است و به هیچ عنوان عاقلانه نیست؛ یعنی حتی اگر ما قبول کنیم، طرف خارجی این شرایط را نمی‌پذیرد.

رییس خانه صنعت و معدن استان زنجان تصریح کرد: متأسفانه با وجود اینکه دولت، بانک‌ها را موظف به حمایت از واحدهای تولیدی کرده است، اما آنها از دولت حرف‌شنوی ندارند.

وی خاطرنشان کرد: بانک‌ها واحدهای تولیدی را تحت فشار قرار داده‌اند که در صورتی نسبت به پرداخت تسهیلات اقدام می‌کنند که واحدهای تولیدی معوقه‌های بانکی‌شان را بپردازند و این عدم درک متقابل، شرایط را نه تنها بهتر نمی‌کند، بلکه قطعاً اوضاع صنعت استان را در آینده پیچیده‌تر هم خواهد کرد.


 


به آقای تائب بفرمایید با دستهای خونین خود چه می کند…

محمد نوری زاد که در چند هفته اخیر هر جمعه نامه‌های دلسوزانه ای درباره  وضعیت جاری کشور خطاب به رهبری می نویسد اینبار در نامه ای که زودتر آن را  به دلیل تهدیدات نیروهای امنیتی منتشر کرده است از هجمه و هراس افکنی نیروهای اطلاعات سپاه برای او و خانواده اش گفته  است.

نوری زاد در این نامه خطاب به رهبری می گوید: کاری که اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، آنقدرمشمئز کننده و سخیف است که من هیچگاه یک چنین رفتاری را از ساواک شاه، نه شنیده و نه درجایی خوانده ام.

این مستند ساز و  جهاد گر دوران دفاع مقدس همچنین به تنهایی ناجوانمردانه ای که در این هنگامه برای او ایجاد شده است اشاره و از شماری از شخصیتها خواسته است تا آنان نیز دست به قلم برده و به نیت اصلاح امور  رهبری را خطاب قرار دهند.

متن نامه محمد نوری زاد به شرح زیر است:

به نام خدایی که سیل آفرید

بارانی در راه است!

سلام به رهبر جمهوری اسلامی ایران

من ناگزیر این نامه را که باید در واپسین ساعات روز جمعه منتشر می شد، همین حالا منتشر می کنم. نگرانم که مرا جمعه ای در کار نباشد. بازی کودکانه ای که سازمان اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، ازدیروز- دوشنبه – وارد مرحله ی تازه ای گردیده است. آری، ممکن است بنا به فرمایش مأمورانی که به من گفتند: پودرت می کنیم و درصد سایت داخلی و خارجی آبرویت را می بریم، هم پودرم کنند، وهم بزعم خود با آبرویم بازی کنند.

کاری که اطلاعات سپاه با من و با خانواده ام شروع کرده است، آنقدرمشمئز کننده و سخیف است که من هیچگاه یک چنین رفتاری را از ساواک شاه، نه شنیده و نه درجایی خوانده ام. گلی به گوشه ی جمال شما با این سازمانی که برزانو نشانده اید و آنان را مثل جادوگران بابِلِ قدیم، به سمت خانواده ها و درهم کوفتن مناسبات خانواده یِ منتقدانِ خود گسیل می فرمایید.

کاش مأموران شما آنقدر مرد بودند که به نوشته های من، با نوشته پاسخ می گفتند، نه آنکه به حریم خصوصی من نفوذ کنند و برای ترمیم سرشکستگی ها و فضاحت های جاریِ خود، به تخریب زندگی من بسیج شوند. از قول من به آقای تائب – رییس سازمان اطلاعات سپاه – ومأموران نابالغِ وی بفرمایید: قبول، به فرض که نوری زاد و خانواده اش را پودر کردید و از هم دریدید، با دست های خونین خود چه می کنید؟ از قول من به آقای تائب بفرمایید: جناب حجت الاسلام والمسلمین، خونِ دست های شما، آنگاه که مغز جوانان ما را متلاشی کردید و همزمان خونشان را انکار فرمودید، آنچنان با سنت ها و محکمات تاریخی در آمیخته است که نآنا با آب هزار دریا نیز زدوده نمی شود.

رهبرگرامی،

مأموران سپاهی شما ، درانتقام از تیزابی که من در نامه هایم برسرشان فرو باریده ام، آشکارا به حریم خصوصی من دخول کرده اند و درکثیف ترین شکل ممکن، برای برهم زدن و متلاشی کردن کانون خانواده ام، بکارهای ابلهانه ای دست برده اند. ای خاک برسرِ دم و دستگاه یک سیستم اطلاعاتی که با ورود به حریم خصوصی منتقدان، به ترمیم عجز خود می پردازد. اگر هنوزدر قاموس فکری و حیثیتیِ شخصِ شما، خانواده و حریم خانواده ارزشی دارند، به مأموران اطلاعات سپاه و سایرینی که در وزارت اطلاعات به همین کارها مشغولند، بفرمایید سراز خانواده ی من وسایر معترضان بیرون کشند. ویا اگرنه، ورود این نابخردان و افسار گسیختگان به اشاره ی جناب شما صورت پذیرفته و می پذیرد، بفرمایید تا ما، باورهای ایمانی و انسانی خود را با شاخص جدیدی که شما باب کرده اید تنظیم کنیم.

نامه های من با هر مضمونی که برشانه حمل می کنند، از امید و نیکفرجامی سرشارند. ما هنوز به شما و به فرجام نیک شما دلبستگی داریم. حساب شما را از حساب جباران تاریخ جدا کرده ایم. ما نمی خواهیم شما را و مأموران شما را در انزوایی که در پسِ مرزهای تاریخیِ ما پای می کوبد، گرفتار ببینیم. یک روزهایی ما ادب را، احترام را، تکریم آحاد خانواده را، وخط قرمزی به اسم حریم خصوصی مردمان را از جناب شما فهم می کردیم. من اطمینان دارم افسار گسیختگان اطلاعات سپاه، دور از چشم مبارک شما سربه اندرون خانواده های ما فرو برده اند. من نمی توانم باور کنم آندسته از مأموران اطلاعات سپاه که در مجاورت هیولاگونگی سربرآورده اند، از جناب شما برای سرک کشیدن به خانواده ها و آشفتن نظام آن خط گرفته و می گیرند. مباد آن روز که بشنوم حضرت شما به این هیولاها فرموده باشید: بروید و هربلایی که می توانید برسر نوری زاد وخانواده اش بیاورید. نه نه ، ما هنوز شما را درحوزه ی ادب ورزی و رعایت اصول اخلاقی، صاحب وجاهت می دانیم. اگر روزی درهمین نزدیکی ها اتفاقی نامبارک در کانون زندگی من رخ داد، خواهم دانست – و برای شما خواهم نوشت – که شخص جناب شما در ترسیم این نامبارکی دخیل بوده اید و شخصاً به مأموران خود فرمان فرموده اید که با من آن کنند که با کافرِحربی نمی کنند.

رهبرگرامی،

احتمال دارد من به همین زودی توسط مأموران وفادار شما پودر شوم. وخانواده ام به آوارگی درافتد و متلاشی گردد. اگر اجازه بدهید و موافق باشید، من ازمخاطبان خود می خواهم که در غیاب من به نگارش نامه همت کنند و همچنان جناب شما را با الفاظ شایسته ندا دردهند. ما هنوزبه شما و به رفتار متوازن شما امید داریم. شما را بخدایی که می پرستید، از چنبره ای که گِرداگِرد شما بالا برده اند، بیرون بزنید. هوای جامعه را آنگونه که هست استنشاق کنید. اجازه ندهید موریانه هایی که چهار ستون مناسبات ما وشما را می جوند، شما را در شرایطی که خود پدید آورده اند، گرفتار کنند و از زبان شما آن برآورند که خود می خواهند. من زنده یا مرده، در پیشگاه خدای متعال، ودر پیشگاه مردم فلک زده ی ایران عزیز، جمعی از نخبگان جامعه ی خویش را به مدد می گیرم تا از هفته ی آینده، یک به یک، یا چند به چند، روبه جناب شما نامه بنویسند و شما را از آسیب ها و الفت ها با خبر کنند.

این عزیزانی را که من نام می برم و از آنان می خواهم تا برای شما نامه بنویسند، از سرشناسان وادی علم و ادب و ایمان و تقوایند. من اینان را در اجابت درخواستم، یا حتی دربی بها دانستن آن، به خدا وا می گذارم.

من و خانواده ام در این چند وقت، رنج فراوانی را تحمل کرده ایم. اگر تا هفته ی بعد و هفته های بعد زنده بودم و خانواده ام برقرار بود، همچنان برای شما خواهم نوشت. وگرنه فردای قیامت، اگر مرا فرصتی و امکانی بود، هم گریبان شما را خواهم گرفت، وهم گریبان این چند نفری که یک به یک نامشان شماره می کنم و مختصری با آنان سخن می گویم:

۱ – همسرشهید همت و همسر شهید باکری: شما خوبان در این دوسال بسیار آسیب دیده اید. آقای شریعتمداری کیهان از شما نیز فروگذارنکرد و برشما ناسزاها بارید. شرمم باد که دهان قلم خویش را به تکرار و یادآوری آن ناسزاها بیالایم. شما ازآبروداران بنامِ سرزمین مایید. من شما را به نمایندگی از خانواده های مکرم شهدا به این معارضه فراخوانده ام. می دانم برای شما سخت است، اما شما را به عزیزان وشهیدانتان سوگند، قلم برگیرید و هرچه بشارت و هرچه هشدار سراغ دارید به سمت رهبرمان اشارت دهید. من شما دوتن را بسیار غیور یافته ام. شاید پرچمداریِ شما در این تقاضایی که من به میان آورده ام، دیگران را برسرشوق آورد و آنان نیز به تکاپو درافتند. شما در فردای قیامت جلوی خیلی ها را خواهید گرفت و از آنان به پیشگاه خدای خوب شکوه خواهید بّرد. اما چرا من و خانواده ام در همان فردا، جلوی شما را نگیریم و نگوییم چرا ما را دراین ورطه ی بلا تنها گذاردید؟ مباد آن روز. من با تمام ارادتم در پیشگاه سلامت و صلابت شما دوتن سرتعظیم فرود می آورم.

۲ – حضرت آیت الله وحید خراسانی: من جناب شما را بسیار دوست می دارم. همین که درآن دیدار کوتاه سکوت فرمودید تا من هرآنچه را که دردل داشتم برشما ببارم، برعلاقه ی من نسبت به خود افزودید. من درآن دیدار جسورانه به شما گفتم: جناب وحید، مردم ما چقدرِ دیگر باید هزینه کنند تا برای شما علما بقدر آن خلخالِ ربوده شده از پای آن زن یهودی بیارزد تا شما علما یک تکانی بخورید و عمامه از سربگیرید و پای برهنه از بیت شریفتان بیرون بزنید و فریاد کشان نسبت به فجایع جاری کشور بر بشورید؟! به شما گفتم: چرا خروج نمی کنید؟ چرا آبرویی را که از مردم و از دین خدا دارید، خرج مردم و دین خدا نمی کنید؟ گفتم: مگر قرآن نفرموده : برای خدا قیام کنید اگر چه به زیان خودتان و به زیان پدر ومادرتان و به زیان خویشاوندانتان تمام شود؟ گفتم: جناب وحید، مردم را کشته اند و اموال مردم را سوخته اند و تخریب کرده اند و چهره ی بسیج و بسیجی را تا حد شعبان بی مخ ها خراشیده اند.پس کی می خواهید اعتراض کنید؟ وشما با تبسمی مدام به من فرصت دادید تا سخنم و آتش درونم فرو بنشیند. درپایان فرمودید: آقای نوری زاد، والله اگر برمن مسجّل شود که خروجم به نتیجه خواهد انجامید، همین فردا خروج خواهم کرد. اکنون به محضر شما عارضم که: خروج نه، اما برای رهبر نامه ای بنویسید و با آن شجاعتی که از شما سراغ داریم، جناب ایشان را به مخاطرات پیش رو وبه کورسوهای امید هشدارو بشارت دهید. قرارما و شما، فردای قیامت بجای خود، قرار ما درهمین دنیا. مباد نامه های خود را محرمانه برای ایشان ارسال فرمایید. بنای ما بر انتشارِعلنی نامه هاست.

۳ – حضرت آیت الله جوادی آملی: من شما را شخصیتی فرهیخته و عارف و عالم و با تقوا می دانم. اما از شجاعتتان سراغی نمی بینم. حضرتعالی به قرآن و نهج البلاغه بسیار مسلط اید و بدانها اشراف دارید. اگر به فراخوان من بها ندهید، شما را به همان قرآن و به همان نهج البلاغه ای وا می گذارم که عمرخود را مصروف فهم آن ها فرموده اید. سکوت فراوان شما در قبال حادثه های این دوسال اخیر، چه به اسم تقیه و چه به هر اسم و به هر دلیل شرعی و عقلی، مردمان ما را به انزجار از اسلام ترغیب کرده است. دست به قلم ببرید و برای رهبرمان نامه ای و نامه هایی بنویسید و از ایشان بخواهید فکری برای اینهمه انشقاق مردم بکنند و به آغوش مردم باز گردند. به ایشان بفرمایید که پوزش خواهی از مردم، و ترمیم رنج های آنان، به خداوندی خدا، ای بسا عزت ایشان را مضاعف گرداند. اگر به اینگونه اشارات من تمایل ندارید، به هرچه که خود بدان متمایلید اشاره فرمایید. مهم این است که مردم ما از جناب شما یک دو خط نامه بخوانند و باور کنند که علمای شیعه، هیچگاه وامدار حکومت ها نبوده اند و به وقت ضرورت، به میان آمده اند و از حق و از مظلومان دفاع کرده اند. وگرنه، این چند روز دنیا را به سکوت و تماشا سپری فرمایید. که در این صورت، من و خانواده ام و هزاران خانواده ی دیگر، فردای قیامت راه را برشما خواهیم گرفت.

۴ – حضرت آیت الله مکارم شیرازی: شما نیز از صاحب نامان این روزگارید. حادثه های این دوسال اخیر را تماشا کردید و ترجیح دادی سکوت کنید. اما نه ، یک چند باری به بدحجابی ها و فعالیت وهابی ها اعتراض فرمودید. خون جوانان بی گناه مردم را به چشم دیدید و ازیک اعتراض ساده هراسیدید. ظاهراً برای مرجعیت، برخورداری از شجاعت، یک ضرورت حتمی است. ما شما را شجاع می خواهیم. با آن قلم شیوایی که آثار علمی فراوانی پدید آورده، نامه ای به رهبرمان بنویسید و وی را به فرداهای مهیبی که در کمین کشور ماست هشدار دهید و خیرخواهانه حضرت ایشان را به آشتی و دلجویی از مردم معترض و آسیب دیده ترغیب فرمایید. وعده ی ما و شما نیز فردای قیامت. بخدا قسم حضرت آیت الله، ما نیز چون شما خانواده ی خود را دوست داریم و از رواج آشوب و اضطراب در خانواده و در کلیت کشورمان در رنجیم.

۵ – حضرت آیت الله صانعی: من به شخص شما ارادت ویژه ای دارم. نامه ی شما به رهبرمان، با وجود همه ی لطمه هایی که از هواداران ایشان تحمل فرموده اید، می تواند راهها را بگشاید و بن بست ها را پس بزند. در یک سال و نیمی که من در زندان بودم، نمایندگان جناب شما به خانواده ی من سرزدند و از آنان دلجویی کردند. امروز همان خانواده در معرض آسیب و دربدری است.

همان خانواده ی خون جگر، توسط مأموران هرزه ی اطلاعات سپاه، به سمت آشوب و گسست رانده می شود. من شخصاً درمعرض تهدید شما درشکستن سکوت صاحب وجاهت اید. با نامه ای به رهبر، از آسمان خدا برای مردم ما برکت و رشد و همدلی، و برای رهبرما نیکنامی و فرود آمدن از بلندای دست نیافتنی ای که برای وی برساخته اند، آرزو کنید. شما را به خدا مبادا نگارش نامه را به دوردست ها احاله دهید! پسندیده است که درهمین هفته ی آینده، هجوم نامه های شما عزیزان به سوی رهبرمان بال بگشاید و وی را در زیر بارش کلمات شریف انسانی و آسمانی غسل دهد.

۶ – حضرت آیت الله بیات زنجانی: جناب شما نیز از ارادت من به خویشتن نیک خبردارید. دست به قلم ببرید و با ترنم کلمات، فضایی از درستی و رعایت حقوق مردم و انصاف و خیرخواهی ترسیم کنید و رهبرمان را به این فضا دعوت فرمایید. من اطمینان دارم بارش کلمات زمینی و آسمانی عزیزانی چون شما می تواند دل سنگ را بشکافد چه برسد به دل رهبر ما که یک زمانی ما از او نور می نوشیدیم.

۷ – حضرت آیت الله علیمحمد دستغیب: شما را دوست دارم. آزادگی شما را می ستایم. از تهران به شوق شما تا شیراز رانندگی کردم تا به دیدار عزیزی نائل آیم که نخواست منبرآزادگی اش از سلامت و صلابت تهی باشد. شمانیز ای عزیز دست مرا در این نهضت بزرگ بگیرید و همراهی ام کنید. ای بسا روزی درهمین نزدیکی ها، با هرنامه ی من هزاران نامه همراه شود و هجوم این همه نامه، همانند آن گلهایی باشد که ما در روزهای انقلاب به داخل لوله های تفنگ سربازان شاه فرو می کردیم.

۸ – حضرت آیت الله موسوی اردبیلی: نامه ی شما درکنار نامه های دیگران می تواند راهگشایی کند. ما از تلاش شما برای راه گشودن دراین دوسال اخیر نکته های نیکی شنیده ایم. قلم به دست بگیرید و رهبرمان را به آن روزی بشارت دهید که فتنه های واقعی را نه در خواست های بحق مردم، که در رفتار پلیدانی بنگرد که نقاب رفاقت به صورت بسته اند و از پشت به ایشان خنجر زده اند و می زنند.نامه های شما خوبان به ایشان، می تواند از دیوارهای ضخیم این روزهای بیت رهبری گذر کند و بردل وی تأثیربگذارد.

۹ – جناب سید محمد خاتمی: از میزان ارادت من به شخص خود آگاهید. شاید برای شما کمی سخت باشد که دست به قلم ببرید و از رهبر بخواهید به روزهای خوبِ درکنار مردم بودن نظر کنند. اما نه، شما دراین دوسال تلخ، نرم ترین مواضع را اتخاذ فرموده اید و قلم شیوای شما بی تاب نگارش یک نامه ی دلنشین و شریف است. به این تقاضای من حتماً عمل کنید. بخدا قسم من روزها و ساعت های بسیار سخت و فرساینده ای را سپری کرده ومی کنم. اطمینان دارم طعم تنهایی را چشیده اید. اگر بنویسید و هوشمندانه و قاطع و درست و منصفانه رهبر را به فرداهای نیک بشارت بدهید و از خطاها و احتمال های حتمی برحذر دارید، من از همین اکنون برکات آن نامه و نامه ها را برای شما تضمین می کنم. ما با این نامه ها قرار است برای هزارمین بار حجت را بر رهبرمان تمام کنیم. نه آنکه خدای ناکرده وی را در معرض تهدید و تنگنا قرار دهیم، بلکه از این منظر که ایشان بدانند آن سوتر از هواداران رسمی رهبری، هستند مشفقان غیرت مندی که به نیک فرجامی ایشان و رهایی کشور، عمیق تر و آگاهانه تر می نگرند. شاید نیاز به این نباشد که بگویم: اگر ننویسید و منتشر نکنید، من و خانواده ام چشم به راه قیامت نخواهیم ماند. درهمین دنیا از شما گله خواهیم کرد. وشما با اعتنا به آموزه های دینی مان، ازمیزان نفوذ آه بی پناهان با خبرید.

۱۰ – جناب هاشمی رفسنجانی: شما شاید بیش از همه ی ما به این نامه نگاری ها مستحق باشید. چرا که شما و خاندان شما در این دوسال آنچنان در معرض آسیب و خراش بوده اید که هیچ انسان منصفی هجوم آنهمه بلا را به ساحت شمایان نمی پسندد. شما یک روز چشم و چراغ این کشور بودید و جایگاهتان بسیط بود. درکل کشورجایی نبود که تاثیر نفوذ شما درآن تعریف نشده باشد. بویژه قلب رهبر.

که دریک تنگنای عاطفی، اشک درچشم فرمودند: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود. اما گذر زمان، به توفانی سهمگین انجامید و جای شما را در دل رهبر به دیگران سپرد و شما را از هرطرف به تنگ آورد و به گوشه ای ناگزیر پرتاب کرد. قلم به دست بگیرید و مارا از هجوم بلایی که مأموران بی حیای اداره ی اطلاعات سپاه برایمان تدارک دیده اند بدرببرید. اگر همچنان بنا را برسکوت بگذارید، به خدای کعبه سوگند، تنهای تنها به راهی که آغاز کرده ام ادامه خواهم داد و تا پای جان به افشای مفسده های سپاهیان فربه از مال حرام و اطلاعاتی های هیولا صفت دست خواهم برد. اگرچه این افشاگری به نابودی من و خانواده ام بیانجامد. واز آن پس: دیدارمان به قیامت!

۱۱ – جناب سید حسن خمینی: قبول می فرمایید که در این دوسال اخیرشما را سخت ترسانده اند. پدرشما مشکوک از دنیا رفت. شاید به شما گفته باشند که همان سرنوشت پدرمرحوم می تواند برای شما نیز رقم بخورد. من به جایگاه مردمی شما آگاهم. مردم شما را دوست دارند. به همان دلیلی که درآن ملاقات حضوری به شما گفتم، شما می توانید در فرابردنِ فضای جامعه به سمت اصلاح، و به سمت پاکسازی از مفسده ها نقش اساسی داشته باشید. قرار نیست شما قلم بربگیرید و آسمان و زمین را به هم بدوزید. قرار است به رهبرمان بگوییم: شاید فردا دیر باشد. و باید ازهمین امروز به فکر فردا بود. مردم ما برای دوست داشتن شما دلیل می خواهند. نشانشان بدهید که مستحق این دوست داشتن های بی ریای مردم هستید. هیچ مأمور اطلاعات و هیچ سپاهی اطلاعاتی، از این که شما سخن مشفقانه به رهبر بگویید و وی را به روشنایی ها و تاریکی ها بشارت و هشدار بدهید، برشما نمی شورد. سرتان را به خدا بسپرید. اگر سکوت کنید، شاید درهمین دنیا خانواده ی من یک روز جلوی شما را بگیرند و به شما بگویند: نوری زاد را پودر کردند و ما را از هم گسستند و شما سکوت اختیار کردید.

۱۲ – آقای علی مطهری: شما از نام پدر شهیدتان سود می برید. گرچه گاه نشان داده اید که روح آن شهید بزرگوار در شما به تکاپو در می افتد و از زبان شما جاری می شود و حق خواهی می کند. قلم به دست گیرید و به رهبرمان بنویسید که ولایت فقیه آنجا خواستنی است که ما از او جز عدالت و علم و تقوا و پاکیزگی و شجاعت و پاکدستی و جهان شناسی و فهم مقتضیات روز نبینیم. به وی بنویسید که با رویت ابتدایی ترین تراشه های ظلم، مقبولیت شرعی وی به مخاطره می افتد. به وی بنویسید که شجاعت تنها در برآوردن فریاد نیست. شاید عالی ترین مراتب شجاعت، پوزش خواهی از مردم است بهنگام رواج ظلم. آقای مطهری، یکبار به شما گفتم:

شما نمایندگان در تک تک فاجعه های جاری کشور سهیمید. و امضای شما برهرقطره خونی که از بی گناهان به زمین ریخته شده، نشسته است. گفتم: سکوت شما نمایندگان در مجلس، به معنای تایید فجایع کشوراست. رهبر، شما را و خاندان شما را دوست دارد. شاید قلم شما و صداقت قلم شما از تیزی قلم من کارگرتر افتد و دل ایشان به سوی مردم واگشوده شود. تنهایی، حتماً قابل تحمل است اما تنهایی ای که با ناجوانمردی آمیخته باشد، فرساینده است. من اما گفته باشم: والله اگر هیچ یک از شما عزیزان به ندای من پاسخ نگویید، تا هرکجا که مقدورم باشد، به افشای مفاسد جاری کشور، بویژه مفاسدی که از آتشفشان سپاه و وزارت اطلاعات بیرون می زند، اصرار خواهم ورزید. به هرقیمتی که برای خودم و برای خانواده ام تمام شود.

۱۳ – سردارپاسدار حسین علایی: من یک بارهم به شما گفته ام. که اگربخواهم جانم را در رکاب یک پاسدارحقیقی فدا کنم، آن یک نفر شمایید. گرچه امثال شما فراوانید و شکرخدا ذخیره های سلامت برای فردای کشوربشمار می روید اما من شخصاً شما را پاسداری فهیم، تیزبین، اهل مطالعه، منصف، مردمی، پاک، جنگ دیده، جهان دیده، به روز، مومن، صبور و اهل مدارا یافته ام. اینها که برشمردم مگر کم سرمایه است؟ شما نیزتقاضای مرا اجابت فرمایید و نامه ای از زاویه ای که خود می پسندید برای رهبرمان بنویسید. متاسفانه دوست گرامی من، جماعتی در سپاه، به این نهاد پاک آسیب نشانده اند. کجا شما باور می کردید بعضی از پاسدارانِ از اسارت برگشته، و پاسداران جنگ دیده، به روزی درافتند که با تلسکوپ های خود به زندگی امثال نوری زاد فرو شوند و با شنود تلفن های او و غارت اموال او و بیرون کشیدن فیلمهای خصوصی او و خانواده اش از و انتشار فیلمهای به غارت رفته ی او بخواهند او را به زانو درآورند؟ اینها را اضافه کنید به پاسدارنماهایی که سربه اموال مردم فرو برده اند و از هزار اسکله ی قاچاق مشغول حفظ نظامند. نامه ای بنویسید و مرا در این راه پرخطر یاوری فرمایید.

۱۴ – جناب دکتر سروش: متاسفانه شأن علمی شما در کشورما به چالش درافتاد و قدر شما دانسته نشد. امامان ما با دانشمندان ملحدی چون ابن ابی العوجا به بحث می نشستند و به شاگردان خود شیوه های مدارا و داد و ستد علمی را می آموختند. شما اما درجایگاه یک دانشمند شیعی نیز تحمل نشدید و ناگزیر به ترک و جلای وطن شدید. یکی از رازهای تحمل نشدن شما، این بود که علمای دینی ما نخواستند با درافتادن به مباحث روزجهانی که شما مبدع آن درکشوربودید، خود را با شتاب علوم و مباحث تازه هماهنگ کنند. شاید به همین دلیل است که زمان و جهان پیش رفته اند و بسیاری از علمای ما در دوردست های علمی جا مانده اند. با این همه من از جناب شما تقاضا دارم نامه ای از سر رفاقت و شفقت به رهبر بنویسید. می دانم اجابت این تقاضا برای شما ای بسا ناگوار باشد و ناشدنی. اما اجازه بدهید این مکتوب

جمعی، از شیوایی قلم شما نیز بهره مند باشد. حتماً شجاعت برای شما نیز در همین فرو خوردن محاکاتی است که به شما نهیب می زند: ننویس! اما شما بنویسید. ما بنا داریم با این نوشتن ها به تاریخ نشان بدهیم که: شاید فردا دیر نباشد. وبشود ایران عزیز را مجدداً احیا کرد. اگر ننوشتید، ایرادی نیست. من و خانواده ام در فردای قیامت با شما کاری نخواهیم داشت. شما به اندازه ی کافی آسیب دیده اید.

۱۵ – جناب دکتر کدیور: از جناب شما نیز تقاضا دارم نامه ای خیرخواهانه برای رهبربنویسید. گرچه شما پیش از این نیز نشان داده اید که درهمراهی و مساعدت فکری صادق و منصف اید. ازهرچه که صلاح می دانید بنویسید. شما اکنون می توانید از موضع یک عالم دینیِ دور از وطن، آسیب های درکمین را وابشکافید. می توانید افق های روشن را – هرچند در دوردست نشان ما بدهید. نگران ناسزاهای امثال آقای شریعتمداری کیهان نباشید. او را اگر به حال خود هم وابگذاریم، از قلمش ناسزا می چکد. شما بنویسید تا در تاریخ بماند. تا آیندگان قضاوت کنند که جماعتی خیرخواهانه و با به خطرانداختن خود و خانواده ی خود، تلاش کردند کشورشان را از کام هزار حادثه ی درکمین بدر ببرند اما کسی صدایشان را نشنید. باور بفرمایید من هنوز ناامید نیستم. چرا که می دانم درسخن حق نوری نهفته است که مخاطب خود را می جوید و کام او را به نور خود برمی آورد.

۱۶ – من از نمایندگان مجلس، ازمدیران و مسئولان، چه با اسم خود و چه با اسم مستعار، درهرکجای ایران و جهان تقاضا دارم مرا در این حرکت بزرگ یاری دهند. ما می توانیم چند به چند، یک به یک، با همین نامه های خود بارانی از کلمات شایسته برسر رهبر بباریم و او را به آسیب ها و به نادرستی ها و به کجی ها هشدار دهیم. محل انتشار این نامه ها می تواند سایت های شخصی و حرفه ای باشد.

می توانید نامه های خود را برای من، یا به سایت آقای دکتر خزعلی ارسال فرمایید. یا به سایت کلمه و جرس و هرکجا که خودتان صلاح می دانید. شایسته می دانم دراین نهضت بزرگِ نامه نگاری، از رواج واژه های زشت و ناپسند پرهیزکنید. قرار ما تا زمان انتخابات. البته بنا نیست در آن روز اتفاق حیرت انگیزی رخ بدهد و همه ی آبهای رفته به جوی بازگردد. اما انتهای این راه را همان ایام انتخابات رصد می کنیم. همه می نویسیم و رهبر را مخاطب نوشته های صریح اما مشفقانه ی خویش قرار می دهیم. به امید اثربخشی اقیانوسی از کلمات خیرخواهانه. بدرود


 


نزدیک به ۱۰۰نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.

به گزارش ایلنا، این تجمع که از ساعات اولیه صبح امروز آغاز شده است، در اعتراض به عدم پرداخت حقوق کارگران ذوب آهن اصفهان انجام می شود.

یکی از معترضین در این زمینه گفت: در حال حاضر نزدیک به ۲ ماه است که حقوق مان را پرداخت نکرده‌اند و ما از اصفهان برای اعتراض به این شرایط در اینجاحاضر شدیم.

این کارگر اصفهانی تاکید کرد: از طرفی می‌گویند صندوق بازنشستگی شما خالی شده است و ما اینجا هستیم تا ببینیم چطور این مسئاله اتفاق افتاده است.

لازم به ذکر است معترضین در حال امضای طوماری هستند که مشکلات خود را به نمایندگان مجلس اعلام کنند.


 


حسین رونقی ملکی، از زندانیان سیاسی زندان اوین در اعتراض به نقض حقوق خود دست به اعتصاب غذا زد.

آقای رونقی ملکی از بیماری کلیه رنج می برد اما مسوولان دادستانی با مرخصی استعلاجی او موافقت نمی کنند. این در حالی است که این زندانی سیاسی برای پیگیری درمان خود نیاز به مراقبت و اقدام پزشکی خارج از زندان دارد.

به گزارش ندای سبز آزادی، رونقی ملکی در اعتراض به این وضعیت، و همچنین برای اعتراض به وضعیت دیگر زندانیان سیاسی، دست به اعتصاب غذا زده و همزمان، نامه انتقاد آمیزی خطاب به دادستان تهران نوشته و او را در جریان اعتصاب غذای خود قرار داده است.

این زندانی سیاسی در حالی اعتصاب غذای خود را آغاز کرده که رضا شهابی، دیگر زندانی سیاسی در ایران، اکنون به دلیل ادامه اعتصاب غذا در وضعیت خطرناکی قرار گرفته است.

متن نامه رونقی ملکی خطاب به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران بدین شرح است:

جناب آقای جعفری دولت آبادی دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران

با سلام و عرض ادب

به استحضار می رسانم این جانب سید حسین رونقی ملکی فرزند سید احمد، در نامه های متعدد موضوعات مختلفی مانند مشکل کلیوی خود، نحوه ی صدور حکم و بازجویی ها، عدم ارائه ی رونوشت حکم دادگاه بدوی، وضعیت زندان و زندانیان بیمار، بلاتکلیفی زندانیان و فشارهای وارده بر آن ها و خانواده های شان، بازداشت ها، انفرادی ها، عدم اجرا و پایبندی به قوانین جاری کشور، را برای جناب عالی تشریح کردم و امروز به خاطر نتیجه نگرفتن از این نامه ها اعتراض خود را به روند جاری به گونه ای دیگر ادامه می دهم.

آقای جعفری دولت آبادی!

در آستانه ی دومین سال روز بازداشت ام (۲۲ آذر ۱۳۸۸) و در اعتراض به موافقت نکردن با مرخصی استعلاجی برای درمان کلیه ام، عدم رسیدگی به وضعیت بیماری دیگر زندانیان از جمله دکتر معصوم فردیس، بازداشت و تحت فشار قراردادن فعالین حقوق بشر از جمله روژین محمدی و شرایط بد به وجود آمده برای خانواده زندانیان سیاسی و در حمایت از اعتصاب و اعتراض فعال کارگری رضا شهابی نسبت به بلاتکلیفی و شرایط جسمی اش و در نهایت نسبت به نقض حقوق بشر در مورد زندانیان سیاسی، از عصر روز جمعه ۱۹ آذر که مصادف با روز جهانی حقوق بشر است اعتصاب غذا کرده ام.

جناب آقای دادستان!

بعد از گذشت دو سال در زندان و سکوت سنگین، امروز با مشاهده وضعیت بد جسمی خود، رضا شهابی، دکتر معصوم فردیس و برخی دیگر از زندانیان باید بگویم نباید در مقابل وضعیت بد زندانیان سیاسی و نقض حقوق آن ها سکوت کرد، مباداحوادث تلخی همچون جان باختن هدا صابر و محسن دکمه چی دوباره تکرار شود.

در هر صورت سلامتی من به خاطر وضعیت بیماری ام و نگه داری در شرایط بد زندان به خطر افتاده است، لذا با متوسل شدن به آخرین راه پیش روی هر زندانی جهت احیای حقوق خود یعنی اعتصاب غذا می خواهم به این روش اعتراض شدید خود را نسبت به موارد ذکر شده اعلام و شما و دیگران را نسبت به اوضاع زندانیان سیاسی آگاه سازم و در این راه هر هزینه ای را می پذیرم.

حتی اگر به بهای جان ام باشد.

با احترام

سید حسین رونقی ملکی

۲۱ آذر ۱۳۹۰

زندان اوین بند امنیتی ۳۵۰


 


در روز انتخابات شورهای محلی در سوریه، درگیری‌های مسلحانه در این کشور ادامه داشت. عده‌ای کشته شدند و سازمان ملل متحد تعداد کشته‌ها را بیش از ۵ هزار نفر عنوان کرد.

ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، از شورای امنیت خواسته است تا پرونده سوریه در برخورد با معترضان به دادگاه جنایی بین‌المللی ارائه شود.

خانم پیلای گفته علاوه بر کسانی که در جریان درگیری‌ها جانشان را از دست داده‌اند، حدود ۱۴ هزار نفر در این کشور دستگیر شده‌اند و ۱۲ هزار و ۴۰۰ نفر هم از کشور گریخته‌اند.

او می‌گوید که در این کشور جنایت علیه بشریت انجام شده است.

اما دولت سوریه با این نظر مخالف است، سوریه می‌گوید که در جریان اعتراض‌ها تنها هزار نفر کشته شده‌اند که آنها هم از نیروهای پلیس و امنیتی کشور بوده‌اند که “گروه‌های مسلح” آنها را کشته‌اند.

تایید تعداد کشته‌ها و رویدادهای سوریه کار ساده‌ای برای رسانه‌ها نیست. برای اینکه دولت این کشور اجازه تردد خبرنگاران رسانه‌های مستقل را در سوریه نمی‌دهد.

در همین روز انتخابات (دوشنبه) در شهرهای مختلف سوریه درگیری‌هایی در جریان بود. درگیری‌هایی که منجر به کشته شدن دست کم ۲۰ نفر شده است.

کمیته‌های هماهنگی محلی که اعتراضات علیه حکومت بشار اسد را سازمان‌دهی می‌کنند، گفته‌اند که این افراد در شهر ادلب، در شمال سوریه، حمص و حماه در جنوب و در اطراف دمشق، پایتخت سوریه، روی داده است.

به گفته این گروه، چهار زن و دو کودک در میان کشته شده‌های روز انتخابات بوده‌اند. درگیری‌ها بین معترضان سوری و نیروهای امنیتی این کشور باعث نشد که انتخابات شوراهای محلی متوقف شود.

دولت گفته بود که انتخابات امسال در سوریه از سال‌های قبل آزادتر است. اما مخالفان بدون توجه به این حرف، انتخابات را تحریم کردند و از مردم خواستند تا دست به اعتصاب عمومی بزنند.

انتظار می‌رفت که استقبال از انتخابات کم باشد. اما خبرگزاری دولتی می‌گوید که مردم حضور گسترده‌ای در پای صندوق‌ها داشته‌اند.

دولت سوریه، حضور مردمش پای صندوق‌های رای را چشمگیر توصیف کرده است. مخالفان اما مدعی هستند که حضور آنقدر کم بوده که اصلا “شاید نتوان گفت انتخاباتی در کار بوده است”

دولت می‌گوید که انتخابات روز دوشنبه در واقع بخشی از تغییرات سیاسی است که رئیس جمهوری سوریه به معترضان سوری وعده داده بود.

رئیس کمیسیون انتخاباتی سوریه در این زمینه می‌گوید: “قانون جدید انتخابات تضمین کننده دموکراسی است و یک انتخابات شفاف و سالم.”

در این انتخابات ۴۳ هزار نامزد برای کسب ۱۷ هزار کرسی شوراهای محلی با هم به رقابت پرداختند.

یکی از رای‌دهندگان دمشقی امروز به خبرنگار خبرگزاری فرانسه گفته بود که با رای خود می‌خواسته به دموکراسی در کشورش کمک کند.

اما در شهر حمص ماجرا جور دیگری بوده است. آن طور که خبرنگاران دریافته‌اند در این شهر درگیری به اندازه‌ای بوده است که مردم جرات بیرون رفتن از خانه‌هایشان را نداشتند تا بتوانند بروند و رای دهند.

درگیری‌های مسلحانه در حمص در جریان است. و یکی از ساکنان این شهر در گفتگو با شبکه الجزیره گفته که “مردم تمام عکس‌های بشار اسد را از خیابان‌ها جمع کرده‌اند. انتظار نداشته باشید که عکس نامزدها بر در و دیوار باشد.”


 


ابراهیم دستمزد رئیس کانون بازنشستگان ذوب آهن اصفهان و دبیر کانون های بازنشستگی فولاد و معادن زغال سنگ کشور با اشاره به اعتراضات و تحصن بازنشستگان معادن و فولاد از عدم پرداخت مستمری هشتادهزار بازنشسته و اخلال در خدمت رسانی درمانی برای چهارصدهزار خانوار این صنعت انتقاد و دکتر حسینی وزیر اقتصاد و دارایی را عامل اصلی به وجود آمدن این مشکل اعلام کرده و از رئیس جمهور و وزیر صنعت و معدن و تجارت درخواست رسیدگی عاجل به این بحران نمود.

به گزارش ایلنا، دستمزد با اشاره به وضعیت سخت و مشقت بار بازنشستگان این صنعت که سال ها با شرایط سخت تونل های مخوف معادن در اعماق صدها متری زمین به کشور خدمت کرده اند ، خاطرنشان کرد این عزیزان اکنون با بیماری های فراوان تنفسی و خونی و استخوانی ناچارند به صورت قطره چکانی و با واریز ۳ تا ۴ مرحله در ماه حقوق حقه خود را دریافت دارند، و به سختی روزگار بگذرانند.

دبیر کانون های بازنشستگی سراسر کشور صندوق فولاد با اشاره به سابقه تأسیس صندوق بازنشستگی فولاد اعلام کرد: صنعت فولاد و ذوب آهن بعنوان قطب پیشرفت کشور، از سال ۱۳۳۹ تأسیس و کلیه شاغلین آن از آن تاریخ تا سال ۱۳۷۶ تمامی کسورات خود، یعنی سهم کارفرما و کارگر را به حساب دولت واریز نموده اند. بعدها در سال ۱۳۷۶ صندوق بازنشستگی فولاد تأسیس و در سال ۷۸ به استناد تبصره ۳ ماده ۲ قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات آیین نامه استخدامی واحد های تابعه تصویب شد که بر اساس فصل یازدهم آن مقرر شد “در صورت کمبود وجوه صندوق بازنشستگی فولاد، واحد های اصلی فولاد مکلفند اعتبار لازم را برای پرداخت مستمری بازنشستگان و سایر مستمری بگیران تأمین نمایند.و بدین ترتیب و تا قبل از واگذاری واحد های فولادی نظیر فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، سنگ آهن گل گوهر و چادر ملو در سال ۸۶ این صندوق مشکلی در پرداخت مستمری به بازنشستگان خود نداشته است.

ابراهیم دستمزد ادامه داد: اما وزارت اقتصاد و سازمان خصوصی سازی به دلیل بخشی نگری و شتاب بدون مطالعه در واگذاری های اصل ۴۴واحد های فولادی را به بخش خصوصی واگذار کرد.اما هیچگونه فکری در خصوص وضعیت هشتادهزار بازنشسته و مستمری بگیر و ۴۰۰ هزار خانواده آنها نکرده و تکلیف کسورات پرداخت شده به دولتهیچگاه مشخص نشده است.

وی ادامه داد جالب اینجاست که سهام همین واحدهای فولادی را هم به سهام عدالت و آموزش و پرورش و تأمین اجتماعی واگذار کرده اند. اما سازندگان و گردانندگان واقعی این صنعت ازدریافت حقوق حقه خود محروم شده اند.

رئیس کانون بازنشستگی کارکنان ذوب آهن در ادامه با اشاره به سیاستهای حمایتی دولت مبنی بر افزایش حقوق بازنشستگان و اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری در سال ۸۷ یادآور شد: در آن مقطع با اجرای این قانون توسط صندوق به صورت متوسط حقوق بازنشستگان این صنعت بیش از ۶۰ درصد افزایش یافت که دولت این سهم افزایشی و مابه تفاوت این افزایش را به سایرصندوق های نظیر: تأمین اجتماعی، بازنشستگی کشوری و … پرداخت نمود. اما نه تنها بهاین صندوق مبلغی اختصاص نیافت، بلکه به همین علت و به علت واگذاری شرکت های فولادی بدون آنکه برای تأمین حقوق بازنشستگان آن چاره اندیشی شده باشد، عامل اصلی به وجود آمدن مشکلاتعدیده جهتتأمین منابع این صندوق گردید.

در سال گذشته با پیگیری های نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مسئولین وزارت سابق صنایع، شرکت های فولادی همچنان بهصندوق بازنشستگی فولاد بابت کمک پرداخت حقوق کمک می کردند وحتی با پیگیری های نمایندگان در بودجه سال ۸۹ مقرر گردید. این صندوق با صندوق تأمین اجتماعی ادغام گردد که مسئولیت کارگروه ادغام در دولت نیز به آقای حسینی واگذار شد که این ادغام هم به انجام نرسید.

دستمزد در ادامه اعلام کرد: برای حل این مشکل دست به دامن نمایندگان و جناب آقای غضنفری و مسئولین سازمان توسعه نوسازی معادن شدیم که با تلاش این آقایان مقرر شد “ایمیدرو” بعنوان “متولی امر تأمین حقوق بازنشستگان” با اخذ حق پروانه معادن سنگ آهن نسبت به تخصیص قسمتی از آن برای حقوق بازنشستگان اقدام نماید که به این ترتیب مشکل تا حدودی حل می شد.اما آقای حسینی وزیر اقتصاد در دولت عدالت محور و مهرورز به جای اینکه به فکر ۴۰۰ هزار خانواده کارگران زحمت کش معادن زغال سنگ و فولاد باشد با طرح این موضوع که این مصوبه باعث کاهش شاخص بورس می شود.با این موضوع مخالفت کرد و مانع اجرای آن شد.

وی خاطرنشان کرد در پی این موضوع ممیزان مالیاتی وزارت اقتصاد واحدهای فولادی را هم بابت پرداخت حقوق بازنشستگان جریمه کرده اند. و پرداخت های قبلی را هم بعنوان “هزینه های غیر قابل قبول مالیاتی” لحاظ کرده اند.

همچنین، علیرغم شرط ضمن عقد واگذاری سهام شرکت های فولادی و معدنی به “سهام عدالت” مبنی بر تأمین حقوق بازنشستگان “کارگزاری سهام عدالت” مبادرت به طرح شکایت علیه مدیران فولادسازی به علت پرداخت حقوق بازنشستگان نموده است.

وی خاطرنشان کرد وزیر اقتصاد در واقع به خاطر مثبت نشان دادن فعالیت واحد های زیرمجموعه خود عامل اصلی اخلال و قطع مستمری بازنشستگانصنعت فولاد شده است.

لازم به یادآوری است صندوق بازنشستگی فولاد تا امروز بابت حقوق آبانماه به بازنشستگان تنها ۷۵ هزار تومان پرداخت کرده است.


 


رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی که در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده بود،طی سالهای زندان (۸۸-۹۰) کتابی تخصصی در زمینه پزشکی ترجمه کرده که اخیرا توسط اتشارات حیان منتشر شده است.

به گزارش جرس، قربان بهزادیان نژاد رییس ستاد میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری و از بازداشت شدگان سال ۸۸، بعد از بازداشت و ماهها تحمل زندان، کتابی علمی – تخصصی در زمینه میکروبیولوژی جهت استفاده دانشجویان و اساتید رشته های پزشکی، علوم پایه و پیراپزشکی ترجمه کرده است.

بر اساس این گزارش این کتاب توسط انتشارات حیان، به مدیر مسئولی مهدی خزعلی منتشر شده است.

لازم به ذکر است، دکتر بهزادیان نژاد استاد دانشگاه تربیت مدرس بوده، که در جریان تصفیه و اخراج اساتید، بدون طی مراحل قانونی، از تدریس معلق شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته