-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

Latest News from Norooz for 11/10/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در ابتدا یادآور این موضوع شوم که پس از کودتای انتخاباتی سال گذشته چون چرخه اداره کشور را از مسیرعقلانی و کارشناسی از یکسو و حق و عدل و قانون از سوی دیگر خارج دیدم دیگر انگیزه ای برای پرداختن به مباحث اقتصادی که درس آنرا خوانده ام ، نداشتم چرا که در شرایط امنیتی و ولایت نظامیان بر سیاست و اقتصاد اصولا جایی برای طرح و توجه به اینگونه بحث ها وجود ندارد و حداکثردرحد بند نقش ایوان است در شرایط از پای بست ویران بودن کاخ! اما به تحریک دوستی درفروردین ماه سال جاری مطلبی با عنوان « زمین گیرشدن اقتصاد ایران درسال 88 » نوشتم و اخیرا در پاسخگویی به سخنان نادرست رئیس بانک مرکزی و رئیس دولت مستقر تحریک شدم مطلب دیگری با عنوان « سخنان عجیب رئیس بانک مرکزی» نوشتم . آنچه در ادامه آمده درادامه این دوتحریک است و درتایید مدعای مطلب اول با استناد به آخرین گزارشاتی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بصورت رسمی در پایگاه اطلاع رسانی خود انتشار داده و در دسترس همگان قرار دارد ،و براحتی می توان داده های این گزارشات را با ادعاهای روزمره دولتمردان حاکم در باره پیشرفت های محیرالعقول کشوردر ایندوره محک زد و ارزیابی نمود .
یکی از وظائف بانک مرکزی کشورمان انتشار آمار و ارقام شاخص هاي عمده اقتصادي و گزارش های بهنگام راجع به وضعیت اقتصادی کشور است . اینکار به روال جاری از طریق انتشارمنظم گزارش های فصلی « نماگرهای اقتصادی » و سالانه « خلاصه تحولات اقتصادي كشور » و برخی گزارش های موضوعی انجام می گیرد وطبعا انتشار به موقع این گزارش ها می تواند به اقتصاددانان ، تحلیگران و فعالان اقتصادی داخلی و خارجی برای دریافتی واقعی و شفاف از روند و وضعیت اقتصاد ایران یاری رساند و به آنها برای چگونگی فهم و تعامل با این وضعیت علامت دهد . بدیهی در شرایط فقدان داده های آماری صحیح و قابل اعتماد یا انتشار دیرهنگام ومغشوش و پرابهام آنها ، از این داده ها نه تنها فهم درست وعلامت مثبتی دریافت نمی شود بلکه منجر به بی اطمینانی و عدم رغبت یا فرار فعالان اقتصادی از سرمایه گذاری در پروژه های بلند و میان مدت تولیدی خواهد شد که پیامد ناگزیرش جز افزایش بیکاری و تورم و فقر، کاهش نرخ رشد سرمایه گذاری و تولید ملی نخواهد بود .
با رجوع به پایگاه اطلاع رسانی بانک مرکزی جمهوری ایران این نکته بخوبی دریافت خواهد شد که پس از روی کارآمدن دولت احمدی نژاد از سال 84 بتدریج انتشار منظم گزارشات فصلی و سالانه این بانک نسبت به قبل دچار دیرهنگامی و داده های ناقص شده است بگونه ای که جای برخی ارقام کلیدی شاخص های عمده اقتصادی همچون نرخ رشد سرمایه گذاری و تولید ملی در آنها خالی مانده است . آخرین گزارش « نماگرهای اقتصادی » متعلق به سه ماهه سوم سال 88 است که در تیرماه سال جاری انتشار یافته ، اما به رغم این انتشار دیر هنگام جالب اینکه این گزارش در مورد آمار حساب های ملی فقط آمار تا شش ماهه اول سال 87 را در بر دارد و پس از آن خالی است .به عبارت روشن بانک مرکزی هنوز آمار حساب های ملی سال 77 را بطور کامل انتشار نداده است تا بشود با تکیه برآنها تحلیل و ارزیابی از عملکرد اقتصاد ایران دراین سال داشت . درگزارش « خلاصه تحولات اقتصادي كشورسال 1387 » منتشره در آبان ماه سال گذشته نیز این نقیصه کاملا به چشم می خورد .
درگزارش « خلاصه تحولات اقتصادي كشورسال 1388 » نیز که اخیرا (مهرماه) انتشار یافته است این دیرهنگامی از زبان نویسندگان گزارش اینگونه بازتاب یافته است :" تا زمان تهيه گزارش حاضر، عملکرد متغيرهای توليد و درآمد ملی در سال ١٣٨٨ در اختيار نبوده است . ليکن با توجه به بهبود شرايط بارندگی و توزيع مناسب آن در سطح کشور، عملکرد نسبتاً خوب واحدهای توليدی در صنايع پتروشيمی و خودروسازی و رشد مثبت صادرات غيرنفتی و صنعتی کشور، انتظار می رود روند رشد ارزش افزوده کل اقتصاد در سال مورد بررسی، حضيض سال ١٣٨٧ را پشت سرگذاشته باشد. " روشن است این توضیح توجیهی بیش برای پنهان کردن این دورقم یعنی نرخ رشد اقتصادی و درآمد ملی کشور نیست چرا که ایندو برای ارزیابی عملکرد دولت مستقراصلی ترین و مهمترین شاخص هاست و به احتمال قوی بصورت دستوری از انتشار آن جلوگیری شده است . از نکات جالب دیگر درمقدمه این گزارش که قبل از این جملات توجیهی آمده است اینکه برخلاف همه گفته های مقامات دولتی که بارها مدعی بودند اقتصاد ایران از بحران اقتصادی آمریکا و دیگر کشورهای غربی تاثیر نمی پذیرد، تصریح و تاکید دارد :" اقتصاد ايران اگرچه به دليل ارتباط ضعيف نهادهای مالی و بازار سرمايه کشور با بازارهای بين المللی، تا حدودی ازآثار دور اول بحران مالی جهانی در امان ماند، ليکن تسری بحران به بخش های واقعی اقتصاد، موج تاثيرپذيری معنی داراقتصاد کشور از آن شد. کاهش قيمت نفت خام و ديگرمواد اوليه و واسطه ای در بازارهای جهانی، مجاری اصلی تاثيرگذاری بحران اقتصادی جهان بر اقتصاد ا يران بودند که با تاخيری چند ماهه و عمدتاً در سال ١٣٨٨ عملکرد متغيرهای اصلی اقتصاد کلان کشور را متاثر نمودند . کاهش ارزش صادرات، کاهش درآمدهای ارزی متعاقب آن و کاهش ارزش واردات کشور، از پی آمدهای ناگزير بحران اقتصادی جهانی بر اقتصاد ايران بودند که در کنار بر خی ديگر از عوامل درون زا و برون زا، عملکرد اقتصاد ايران در سال ١٣٨٨ را تحت تاثيرقرار دادند." البته تهیه کنندگان گزارش به عمد یادشان رفته است که از شدت گرفتن تحریم های اقتصادی علیه ایران بواسطه سیاست خارجی ماجراجویانه و تهاجمی دولت مستقر و سیاست های بغایت غلط و متناقض اقتصادی آن دراین اثرگذاری بنویسند و آنرا درقالب " در کنار بر خی ديگر از عوامل درون زا و برون زا" پنهان داشته اند .
با این احوال با مطالعه همین گزارش دیرهنگام و ناقص بانک مرکزی بخوبی می توان وضعیت رکودی و اسف بار و زمینگیری اقتصادی ایران را در سال 88 دریافت . بحز بخش کشاورزی که در سایه بارندگی خوب سال زراعی87-88 افزایش تولید مناسبی نسبت به سال قبل داشته است ، درباره بخش صنعت و معدن دراین گزارش آمده است :" در سال ١٣٨٨ ، در پي تداوم رکود حاکم بر اقتصاد جهاني و تاثير پذيري اقتصاد کشور از آن و نيز تحت تاثير برخي عوامل درونزا و برونزا، بخش صنعت و معدن همانند سال قبل رشدي کند داشت. با اين حال ، برآوردهاي اوليه حاکي از رشد مثبت ارزش افزوده فعاليت هاي صنعتي و معدني است؛ اگرچه ازاهداف ترسيم شده در برنامه چهارم توسعه براي اين سال(١٢/٤ درصد) فاصله خواهد داشت.با توجه به عدم انتشار گزارش هاي اصلي نشان دهنده عملکرد بخش صنعت و معدن کشور از جمله گزارش عملکرد وزارت صنايع و معادن و گزارش عملکرد کارگاه هاي بزرگ صنعتي در سا ل ١٣٨٨ ، تحليل کامل شرايط حاکم بر اين بخش ميسرنيست. " همچنین در باره بخش ساختمان و مسکن آمده است :" با رکود معاملات مسکن از سه ماهه دوم سال ١٣٨٧ وکاهش قيمت ها در بخش مسکن، فعاليت هاي ساختماني نيز با وقفه اي چند ماهه و متاثر از شرايط عمومی حاکم بر اقتصاد کلان و کاهش قيمت ها در بخش مسکن، در سال ١٣٨٨ نيز بارکود نسبي همراه بود ؛ به طوري که تعداد و سطح کل زيربناي پروانه هاي ساختماني صادر شده در کل مناطق شهري در سال١٣٨٨ نسبت به سال قبل به ترتيب درصد ٢١/٧ و١٧/٨ کاهش نشان مي دهد. "
همه اهل نظرمی دانند که این دوبخش موتور محرکه اقتصادهر کشوری هستند و به ویژه فعالیت بخش ساختمان و مسکن نقش بسیار موثری در اشتغال و تولید اقتصاد ایران دارد و رکود حادث در این دوبخش که از سال 77 شروع شده و تاکنون ادامه دارد بشدت در کاهش نرخ رشد اقتصادی کشوراثرگذار بوده و آنرا به پائین ترین رقم طی دو دهه اخیر و در حدود یک تا دو درصد رسانده است . اما اینکه چرا با وجود چنین رخداد رکودی اقتصاد ایران سرپا مانده است دلیل آنرا باید در درآمد بالای نفت و وارداتی همپایه آن دانست . برپایه این گزارش :" در سال ١٣٨٨ ، ارزش کل صادرات کالاهاي کشور با١٣/٦ درصد کاهش نسبت به رقم متناظر سال قبل به حدود٨٧/٥ ميليارد دلار رسيد . در اين سال همچنين ارزش صادرات نفتي با١٩/٤ درصد کاهش به٦٩/٨ ميليارد دلار رسيد .کاهش صادرات نفتي در اين سال عمدتًا ناشي از کاهش جهاني قيمت محصولات مزبور بود . در همين دوره ، ارزش صادرات غيرنفتي نيز با٢٠/٧ درصد رشد به حدود١٧/٧ ميليارد دلار افزايش يافت ." و" در سال ١٣٨٨ ، ارزش واردات کالا به کشو (فوب ) با٥/١ درصد کاهش نسبت به رقم متناظر سال قبل به حدود٦٦/٦ ميليارد دلار تقليل يافت. "

نکته جالب دیگردراین گزارش ترکیب کالاهای وارداتی به کشور است که اینگونه آمده است :"بررسي ترکيب کالاهاي وارداتي از نظر نوع مصرف نشان مي دهد که سهم کالاهاي مصرفي از ارزش کالاهاي وارداتي در سال ١٣٨٨ حدود١/٦واحد درصد نسبت به رقم متناظر سال قبل افزايش يافت و به١٥/٣درصد رسيد . در اين سال سهم کالاهاي واسطه اي و سرمايه اي به ترتيب از٦٧/٥ و١٨/٨ درصد در سال ١٣٨٧ به٦٦/٨ و١٧/٩ درصد کاهش يافت.علت کاهش سهم کالاهاي سرمايه اي و واسطه اي در واردات سال ١٣٨٨ را بايد در مقدماتي بودن آمار سال مزبور و کاهش رشد توليد داخلي درسال هاي اخير جستجو نمود." باز همه اهل نظر می دانند که افزایش سهم کالاهای مصرفی و واسطه ای به چه معناست؟ معنای اقتصادی اش این است که ما از درآمد نفت برای تولید و اشتغال در کشورهای خارجی ( درسال های اخیر عمدتا چین ) استفاده کرده و تولید و اشتغال در کشور خودمان را به زیر کشیده ایم ، و این درحالی است که در مورد افزایش نرخ بیکاری درهمین گزارش اینگونه آمده است :" نرخ بيکاري کشور در سال ١٣٨٨ از سوي مرکز آمارايران حدود١١/٩ درصد اعلام شد که نسبت به سال ١٣٨٧ ، ١/٥ واحد درصد افزايش نشان مي دهد ." و برپایه آخرین آمار منتشره توسط همین مرکز این روند افزایشی ادامه یافته و نرخ بیکاری در فصل بهار سال جاری به 14/6 درصد رسیده است .
برای اینکه دریابیم چه فاجعه اقتصادی در دوره دولتی که قرار بود درآمد نفت را به سرسفره های مردم بویژه محرومان و بیکاران ببرد اتفاق افتاده ، کافی است این ترکیب کالاهای وارداتی به کشور را با ترکیب کالاهای وارداتی در سال آخر دولت خاتمی ( سال 83 ) مقایسه کنیم . درآن سال سهم کالاهای سرمایه ای ، واسطه ای و مصرفی در ترکیب واردات به کشور43 ،43 و 14 درصد بود که نشاندهنده روند افزایشی جریان سرمایه گذاری و تولید و اشتغال دردوره دولت اصلاحات بود که از سال 84 نه تنها برهم خورد بلکه معکوس شد .
تنها نکته مثبتی را که در گزارش منتشره می توان یافت رقم مربوط به کاهش نرخ تورم در سال 1388 است که اینگونه آمده :" شاخص هاي بهاي کالاها و خدمات مصرفي و توليدکننده طي دوره ٨٧- ١٣٨٥ با روندي افزايشی مواجه بودند، اما در سال ١٣٨٨ هر دو شاخص روند شديدًا کاهشي داشتند . در اين سال رشد شاخص بهاي کالاها و خدمات مصرفي از٢٥/٥ درصد در سال ١٣٨٧ به ١٠/٨ درصد و رشد شاخص بهاي توليدکننده از٢٠/٩ درصد در سال ١٣٨٧ به ٧/٤ درصد محدود گرديد . " اما باز هم همه اهل نظر می دانند این رخداد بیشتر از آنکه ناشی از اعمال سیاست انقباض پولی اجباری از سوی بانک مرکزی باشد برآمده از وضعیت رکورد شدیدی بوده که دامنگیر اقتصاد کشور در این سال شده است .
حال برای اینکه تصویر واقعی تری از اقتصاد ایران داشته باشیم و اینکه آمارهایی که درکشور انتشار نمی یاید درجاهای دیگر البته با دریافت داده ها از مراجع رسمی کشورمان همچون بانک مرکزی انتشار می یابد ، توجه به خلاصه گزارش منتشره از سوی صندوق بین المللی و تامل در آن لازم می نماید .
دراین گزارش آمده :"رشد اقتصادي ایران در سال 2007 ميلادي (1386) معادل 8/6 درصد بود، به يكباره در سال 1387 به يك‌درصد تنزل مي‌يابد؛ اين رقم در سال 2009 ميلادي (1388) به 1/1 درصد رسيده و براساس برآورد صندوق بين‌المللي پول در سال 2010 ميلادي (1389) حدود1/6 درصد خواهد بود؛ اما پيش‌بيني مي‌شود كه در سال 2011 ميلادي (1390) به حدود 3 درصد افزايش يابد. "
براساس گزارش صندوق بين‌المللي پول، كشور قطر مقام پيشتازي رشد اقتصادي در منطقه را به خود اختصاص داده؛ اگرچه بحران جهاني اقتصاد، رشد اين كشور را نيز تحت تاثير قرار داده است.
به عبارت ديگر، قطر كه در سال‌هاي 2007 و 2008 رشدي بالغ بر 27 و 25‌درصد را تجربه كرده است در سال 2009 به رشدي در حدود 8/6 درصد محدود مي‌شود؛ اما برآورد شده است كه در سال 2010، صعود رشد اقتصادي قطر از سرگرفته شده و به 16‌درصد بالغ شود و پيش‌بيني مي‌شود كه اين شاخص در سال 2011 به 18/6 ‌درصد برسد.آمارهاي صندوق بين‌المللي پول نشان مي‌دهد كه اكثر كشورهاي منطقه، كاهش رشد در سال 2009 ميلادي يعني سال 1388 را تجربه كرده‌اند؛ اما افت محسوس رشد در سال 2008 (1387) مختص ايران است.در اين ميان، به نظر مي‌رسد رشد 22/5 درصدي رشد اقتصادي افغانستان در سال 2009 جالب توجه است. لبنان نيز در همين سال رشدي 9‌ درصدي را به خود اختصاص داده است. صندوق بين‌المللي پول در حالي رشد درصدي را براي ايران در سال‌جاري (2010) برآورد كرده است كه ميانگين رشد اقتصادي منطقه را 4/2‌ درصد برآورد و اعلام كرده است كه رشد عربستان در همين سال 3/4 ‌درصد، يمن 8‌درصد، امارات 2/4 درصد، عمان 4/7 ‌درصد، ليبی 10/6 ‌درصد و بحرین 4‌درصد خواهد بود. كشور آذربايجان نيز كه در سال 2009 داراي رشد اقتصادي 9/3 درصدي بود، در سال 2010 رشد 4/3 درصدي را تجربه خواهد كرد و رشد اقتصادي تركمنستان نيز به 9/4 درصد خواهد رسيد.
صندوق بين‌المللي پول تاييد كرده است كه نرخ تورم در ايران در سال 2010 به 8‌ درصد تنزل یافته كه البته از ميانگين 7/1 درصدي منطقه بالاتر است. در اين ميان دو كشور سودان و يمن تورمي بالاتر از ايران دارند كه اين رقم در سودان 10‌درصد و در يمن 99/8 درصد است. كشور قطر با يك‌درصد تورم كمترين تورم را دارد و امارات و بحرين به ترتيب با 2‌درصد و 2/6 درصد تورم سكوي دوم و سوم را به خود اختصاص داده‌اند. نرخ تورم در عراق 5/1 درصد، در كويت 4/1 ‌درصد، در ليبي 4/5 درصد، در عمان 4/ 4‌درصد و در عربستان سعودي 5/ 5‌درصد است.
براساس گزارش صندوق بين‌المللي پول، ذخاير ارزي ايران در سال 2010 ميلادي معادل 89‌ميليارد دلار است كه در سال 2011 به 102‌ميليارد دلار خواهد رسيد. اين شاخص براي كشور عربستان در سال 2011 معادل 456‌ميليارد دلار، براي الجزاير 152‌ميليارد دلار، براي ليبي 123‌ميليارد دلار، براي امارات 40‌ميليارد دلار و براي عراق 45‌ميليارد دلار خواهد بود.
صندوق بين‌المللي پول از صادرات 95‌ميليارد دلاري ايران (نفتي و غيرنفتي) در سال 2010 خبر داده است كه اين شاخص براي عربستان 242‌ميليارد دلار، براي امارات 220‌ميليارد دلار، براي كويت 75‌ميليارد دلار، براي قطر 73‌ميليارد دلار و براي عراق 54‌ميليارد دلار است.براساس گزارش صندوق، ارزش واردات ايران در سال 2010 معادل 81‌ميليارد دلار خواهد بود.


 


بسم رب المظلومین
دومین عریضه به نمایندگان واقعی ملت
از: همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران نظامی
به: هر خانه ملت نشینی که خود را نماینده واقعی مردم می داند

سلام علیکم
دومین عریضه ام را به شما در حالی می نویسم که از انتشار اولینش بیش از یک هفته گذشته و من هیچ پاسخی از سوی هیچ نماینده ای دریافت نکرده ام! ما البته به طرح مشکلات و مصائبمان و پاسخ نگرفتن عادت کرده ایم اما به سکوت و زبان در کام بردن و عزلت و انزوانشینی خدانکند عادت کنیم. این یک خصلت ذاتی است که پرورش در یک خانواده مذهبی - سیاسی و شاگرد مدرسه رجائی بودن و از جوانی در معرض جریانات سیاسی بعضا مخالف و غیرهم سو قرار گرفتن وشرایطی از این دست، این ویژگی را در وجود ما نهادینه کرده است و کاری هم نداریم که اثراتش موجب خوش آمد و بد آمد کیست. باری من خود را نه فقط در برابر همسر و شریک زندگیم، که عمر گرانبهایش را در بند ستم می گذراند و البته آن جا هم جز به امور مسلمین و هم وطنان و فردای آباد میهن و فرزندان میهن نمی اندیشد و اهتمام ندارد، بلکه در برابر همه مظلومان دربند که صدایشان به جایی نمی رسد و در برابر خانواده هایشان که جز درگاه خداوند پناهگاهی ندارند، مسئول می دانم. اگر زکات علم نشر آن است، زکات قلم نیز کتابت است کافی و وافی. و اگر این کتابت ما کافی بود باید اثرش را می دیدیم و حالا که اثری مشهود نیست پس استمرار آن جایز بلکه واجب است.
نمایندگان واقعی ملت!
دومین عریضه ام را در حالی برای شما می نویسم که بازگشت همسر آزاده ام به زندان در آستانه سه ماهه شدن است. و حضور در قرنطینه که باید یکی دوروزه باشد نزدیک نود روز به طول انجامیده است! اصرار من بر اعلام همه مظالم و بی عدالتی ها در مورد همسرم برای آن است که از نزدیک و با چشم خود شاهد بوده و هستم که دستگاه وابسته و سرسپرده به قدرت قضا چگونه در اجرای عدالت مستأصل و درمانده شده است. برای من به عنوان یک شاهد بی غرض واضح و مبرهن است که بدنه سیستم قضائی ما سالم و مستقل است و قدرت اجرای عدالت بی قید و شرط را با تأسی به سیره علوی دارد و در همین شرایط کودتایی نیز شاهد قضاوت هایی عادلانه بوده ایم اما چه بر سر این سیستم آمده که این قضات مسلمان و مستقل وادار به سکوت شده اند؟ این سوالی است که شما باید پاسخ بدهید. یعنی باید پاسخ آن را به نمایندگی از مردم بگیرید و اعلام کنید.
آقایان نمایندگان مستقل!
امروز خانواده های زندانیان سیاسی بعد از انتخابات و خود این عزیزان و همه مردان و زنان اندیشمند و آگاه خوب می فهمند که بازداشت های غیرقانونی و اقدامات غیرقانونی در طول این بازداشت ها، دادگاه های نمایشی و احکام فله ای فرمایشی همگی در راستای کودتای انتخاباتی است. شما نیز باید خوب متوجه این مهم باشید. شما که بعضی تان پس از ملاقات با دادستان کودتا در دیدار با ما گفتید که از سخنان او بوی خون را استشمام کرده اید! و سعی داشتید هراس ناشی از آن ملاقات را برای عاقبت اندیشی به ما نیز منتقل کنید و خدا نخواست که ما از غیر او بهراسیم. شما خوب می دانید و نیازی به روشنگری و ارائه مصادیق نیست و شاید همین دانستن و هراس از بیشتر دانستن موجب شده که علیرغم درخواست های مکرر خانواده های زندانیان سیاسی از پذیرش آنان استنکاف کنید؟!!!
آقایان و خانم های نمایندگان!
نکند شما هنگامی که خود را برای تبلیغات انتخاباتی آماده می کردید، شرح وظایف نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی را مطالعه نفرموده بودید و نمی دانستید جز حضور در یکی از کمیسیون های مجلس و قیام و قعود یا دادن رأی، حقوق و وظایف دیگری هم دارید؟ نکند فراموش کرده اید معنی نماینده چیست؟ من امروز از شما پرسش دارم که کدامتان نمایندگی مظلومان جامعه را به عهده دارید؟ کدامتان مدرس وار مقابل ظلم ایستاده اید و از تریبون خانه ملت صدای مظلوم را به گوش مردم و مسئولان می رسانید؟ یادتان هست که بیش از صد سال پیش پدران و مادران ما به عزم تأسیس عدالت خانه، مشروطه را پایه ریزی کردند و مجلس شد خانه امید ملت؟ حالا شما با این ثمره مجاهدت های پیشینیان چه کرده اید که ما صدای حمایتتان را نمی شنویم و دست یاری گرتان را نمی بینیم؟ نکند دست هایتان را در دست قدرتمندانی نهاده اید که فردایتان را تضمین کنند؟ فردا را؟ فردا را چگونه می توان امید داشت وقتی ناله مظلومان به آسمان بلند است و نماینده مردم را دادستان کودتا می فریبد یا وادار می کند که به مردم گزارش دروغ بدهد. آری نمایندگانی که شما در سال گذشته به اوین و به بند سپاه فرستادید یا فریب خوردند یا ادای فریب خوردگان را درآوردند وقتی گزارش کذب به ملت دادند و اعمال هرگونه شکنجه و آزار و سختی بر زندانیان سیاسی را تکذیب کردند.
مخاطب این عریضه نمایندگان واقعی مردم هستند. آنان که خداترسند و مردم دوست. آنان که بر سر دنیای قدرتمداران، دینشان را معامله نمی کنند و انسانیت و شرفشان را نمی فروشند. و عرض مهم من در این عریضه این است که برای نماینده واقعی بودن و برای جلب اعتماد مردم باید ایمان به خدا و اعتقاد به حقانیت جمهور و شجاعت و تهور مدرسی داشت و لابد شما همه این شرایط را داشته اید که پذیرفتن وظیفه خطیر نمایندگی را بر دیگر وظایف ارجح دانسته اید. عرض من این است که اگر این ویژگی ها را دارید چرا درخواست تحقیق و تفحص مظلومان ستم دیده در بند دو الف را مورد اعتنا قرار ندادید؟ چرا نظارت بر عملکرد غیرعادلانه دستگاه قضا و سیاست ها و اقدامات غیرقانونی و ظالمانه قوه مجریه را به دست فراموشی سپرده اید؟ چرا برای تعریف «جرم سیاسی» که به رسمیت نشناختنش موجب ظلم مضاعف به زندانیان سیاسی شده و عنوان «مجرم امنیتی» با همه مفاهیم غیرقابل نسبتش با منتقدین و معترضین سیاسی که از ساحت اندیشه و نظر و بیان و نگارش آراء و اندیشه هایشان بیرون نیامده اند، ناجوانمردانه بر آنان بار می شود، همت نمی گمارید؟ آیا همه این بی عدالتی ها وجدان کسی را به درد نمی آورد؟
نمایندگان واقعی ملت!
این ملت پیش از برقراری محکمه عدل الهی در همین دنیا بهترین داور است. اجازه ندهید داوری ها در مورد شمایانی که بحمدالله مهر سرسپردگی بر پیشانی هایتان نخورده و هنوز وکیل الدولة نشده اید و هنوز دل در گرو خدمت به موکلین ارجمندتان که ولی نعمتند دارید، نامی نیک از شما به یادگار بگذارد. فرزندان این مردم را فرزندان خود بدانید و همان گونه که برخی از شما فردای کودتا و در زمان بازداشت جگرگوشگان خود برای رهایی شان بال و پر می زدید و در مواردی به طور ناشناس با ما همراهی می کردید، گاهی یادتان بیاید که این مظلومان دربند هم پدران ومادران و همسران وفرزندان مضطرب و چشم انتظاری دارند. و یادتان بیاید که خدا در همین نزدیکی حاضر و ناظر بر اعمال ماست. و اجازه ندهید حالا که دادستان کودتا در این صفحه بازیگر نقش جدیدی شده تا سابقه ننگینش به فراموشی سپرده شود، خدای ناکرده اهمال و بی توجهی شما در ایفای وظایف واقعی نمایندگی و یاوری مظلومان و لااقل شنیدن صدای ضعیف روشنگرشان و رساندن این صدا به مراجع لازم، شائبه فرمایشی بودن جایگاه نمایندگی را مورد تأیید قرار دهد.
انتظار ما از شما شفافیت است. اگر اقدامی کرده اید مردم را محرم بدانید و آنان را در جریان کرده های خویش قرار دهید و اگر موانع و فشارهای غیرقانونی برای پیگیری وظایف خود دارید آن را هم به استحضار مردم برسانید. شما باید بدانید که فقط و فقط در برابر ملت باید پاسخ گو باشید و مصونیت نمایندگی برای همین منظور است. از مصونیت نمایندگی استفاده کنید و به داد این ملت و مظلومان بی پناه برسید که بی شک کعبه همین جا در چند قدمی شماست و احقاق حقوق ملت، حج اکبر است.
والسلام علی من اتبع الهدی
فخرالسادات محتشمی پور همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران نظامی
18/8/1389


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته