-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

Latest News from Kaleme for 11/17/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



اقدام مقامات زندان در جداسازی زنان سیاسی از سایر زندانیان و محبوس کردن آنان در یک سالن دربسته، نشان از این دارد که مقامات امنیتی در صدد ساختن " بند سیاسی زنان" هستند.

از سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ تاکنون، از آنجا که شمار زندانیان سیاسی زن کم تعداد بوده است، این زندانیان همواره در بندهای عمومی زندان اوین تحمل کیفر می‌کرده‌اند. پیش از آن فقط در سال‌های دهه ۶۰ و همچنین سال‌های پیش از انقلاب به دلیل کثرت تعداد زندانیان سیاسی زن، مقامات زندان ناچار شدند، بند جداگانه‌ای را به آنان اختصاص دهند.

هم‌اکنون و پس از گذشت نزدیک به ۲۰ سال، باردیگر در نظام جمهوری اسلامی، تعداد زندانیان سیاسی زن آنقدر زیاد شده که نیاز به ایجاد یک بند با عنوان " بند سیاسی" به ضرورتی برای مقامات زندان تبدیل شده است و این نشانگر آن است که برخلاف ادعاهای قضایی و رویه سال‌های گذشته‌ی دادگاه‌های انقلاب و مسئولان امنیتی مبنی بر زندانی نکردن فعالان سیاسی زن، اکنون زنان نیز در کنار مردان می بایست هزینه سنگینی برای اعتراض شان بپردازند.

هم اکنون حدود ۱۸ زن سیاسی در بند عمومی زندان اوین به سر می‌برند که در مجموع بیش از ۷۰سال حکم زندان دریافت کرده‌اند. این در حالی است که بسیاری از فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران و زنان بازداشت‌شده در اعتراضات پس از انتخابات، با دریافت احکام حبس تعزیری از سوی دادگاه انقلاب، در انتظار اجرای حکم خود به سر می‌برند و به نظر می‌رسد در ماه‌های آینده شاهد افزایش شمار زنان در بند سیاسی زندان اوین باشیم.

وجود بند سیاسی برای زنان، در ابتدای امر، اتفاق خوشایندی است. بحث تفکیک جرایم یکی از مهمترین مسائل و مشکلاتی بوده که در این مدت مورد اعتراض زندانیان قرار گرفته است. با این وجود، اقدام مقامات زندان برای جداسازی زنان سیاسی از زندانیان عادی، نه در جهت ایجاد شرایطی مطلوبتر برای آنان که در جهت اعمال فشار و کنترل‌های امنیتی بیشتر صورت گرفته است.

زنان در دو هفته گذشته از تمامی حقوق خود به عنوان یک زندانی محروم شده‌اند. تمام روز آنان در یک سالن دربسته می‌گذرد و از شرکت در کلیه کلاس‌های فرهنگی زندان که بخشی از وقت زندانیان در آانجا می‌گذرد، منع شده‌اند.

منع استفاده از کتابخانه و هواخوری از جمله محدودیت‌های دیگری است که زنان سیاسی این روزها تجربه می‌کنند.

اما بزرگترین مشکل زنان زندانی، قطع تماس‌های تلفنی آنان با خارج از زندان است. در حالی که پیش از این مسئولان زندان تمامی تماس‌های تلفنی بند سیاسی مردان را قطع کرده بودند، هم‌اکنون این وضعیت در مورد زنان نیز به اجرا در آمده است. قطع تماس‌های تلفنی به همراه شرایط نامطلوب زندگی روزمره‌ی زندانیان، شرایط نامساعدی را برای زنان بوجود آورده است.

خانواده زنان زندانی که در طی هفته در بی‌خبری مطلق از وضعیت عزیزان خود به سر می‌برند، تنها به مدت ۲۰ دقیقه در هفته حق ملاقات با زندانیان را دارند. این در حالی است که برخی از زنان از جمله بهاره هدایت، ماه‌هاست که از داشتن ملاقات حضوری با خانواده خود محروم بوده‌اند.

هفته‌ی گذشته یکی از مقامات مسئول در زندان به خانواده‌های نگران زنان زندانی، قول داده بود که مشکلات آنان به زودی برطرف شده و شرایط بهتری را داشته باشند. با این وجود، پس از گذشت دو هفته، زنان سیاسی همچنان در "بند متادون" نگه‌داری می‌شوند .

هم‌چنین از وضعیت عالیه اقدام دوست، فعال حقوق زنان، که پس از اعتراض به این شرایط، به سلول انفرادی منتقل شده بود، اطلاعی در دست نیست.

به نظر می رسد پس از سال‌ها، "اولین بند سیاسی زنان" در زندان اوین در حال راه‌اندازی است . بندی که بدون شک خاطرات مبارزات زنان را در خود ثبت خواهد کرد.

اسامی زندانیان زن و احکامشان:

۱- بهاره هدایت( ۹ سال و نیم حبس قطعی)

۲- مهدیه گلرو( ۲ سال حبس قطعی)

۳- عاطفه نبوی( ۳ سال حبس قطعی)

۴-صهبا رضوانی( ۳ سال حبس قطعی)

۵- منیژه نصراللهی( ۳ سال و ۴ ماه حبس قطعی)

۶- سوسن تبیانیان( یک سال و نیم حبس قطعی)

۷-فرح واضحان( اعدام و دو سال حبس تعزیری)

۸- معصومه یاوری( ۷ سال حبس قطعی)

۹- نازیلا دشتی( ۳ سال حبس قطعی)

۱۰- عالیه اقدام دوست( ۳ سال حبس قطعی)

۱۱-زهرا جباری( ۴ سال حبس قطعی)

۱۲- کفایت ملک محمدی( ۵ سال حبس قطعی)

۱۳- ریحانه حاج ابراهیم دباغ( ۱۵ سال حبس قطعی)

۱۴-عذراسادات قاضی میرسعید( ۲ سال حبس قطعی)

۱۵- پروین جواد زاده( ۲ سال و ۲ ماه حبس قطعی)

۱۶- فاطمه خرم جو( ۵ سال حبس تعزیری)

۱۷- هنگامه شهیدی ( ۶ سال حبس قطعی)

۱۸- مهسا رحمتی ( ۴ ماه حبس قطعی)

ارائه دیدگاه


 


ایوب قنبرپوریان یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات ،وضعیت جسمانی و روحی بسیار نامناسبی دارد اما با این حال دادستان تهران و مسوولان زندان با مرخصی او مخالفت می کنند .

به گزارش کلمه، او که بیش از یک سال در زندان است تنها چند بار توانسته با خانواده و بستگان خود ملاقات کند، چرا که خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند و به سختی امکان سفر به تهران را پیدا می کنند.

او پس از ماه ها بلاتکلیفی و زندانی بودن در بند ۳۵۰ و ۲۰۹ به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد .

ایوب قنبرپوریان ، ۲۰ ساله و اهل یکی از روستاهای کوه دشت لرستان است که در تهران به عنوان کارگر ساختمان مشغول به کار بوده است . او در تظاهرات های مسالمت آمیز مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ شرکت داشته و به همین دلیل بازداشت و روانه زندان شده است .

قنبرپوریان به دلیل از دست دادن پدرش، سرپرست خانواده بوده و در تمام ماههای گذشته ،خانواده او با مشکلات مالی فراوان دست به گریبان بوده اند.

وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به همراه بسیاری دیگر زندانیان سیاسی به سر می برد. خانواده قنبر پوریان و هم بندی های او نسبت به وضعیت جسمی و روحی او به شدت اظهار نگرانی می کنند تا جایی که هر روز چند نفر از زندانیان سیاسی این بند مسئولیت مراقبت از او را در زندان به عهده می گیرند.


 


محمد تقی فاضل میبدی

غالب فیلسوفان عهد گذشته و حال ، عدالت را محور سایر فضایل دانسته و هرگونه سستی در بنیان عدالت را، سستی در بنیان جامعه دانسته اند . جمله معروف ” الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم ” از جملات حکیمانه ای است که در تجربه تاریخی به ثبوت رسیده است . از افلاطون فیلسوف عهد باستان تا جان راولز بر این باورند که : همانطور که حقیقت برای بنیانهای فکری ، لازم و ضروری است ، عدالت نیز برای نهادهای اجتماعی بدیهی است . شاید کتابی به مانند قرآن کریم از استحکام عدالت سخن نگفته باشد ، و شاید پیامبری به مانند پیامبر اسلام (ص) در برابر ظلم اجتماعی موضعی سرسختانه نگرفته باشد . (و ما کنا مهلکی القری الا و اهلها ظالمون / قصص، ۲۸) جامعه زنده در نگاه اسلام جامعه ای است که بر محور عدالت اجتماعی بچرخد . اساس هلاکت جوامع گذشته ظلمهایی بوده که حاکمان بر مردم روا می داشتند . لهذا خداوند فرمود : پیشوایی جامعه نباید در دست ظالمان قرار گیرد : ” لا ینال عهدی الظالمین ”

سؤال اساسی این است: چرا با تأکیدات و توصیه هایی که اسلام به برقراری عدالت در جامعه دارد ، حاکمان اسلامی ، غالبا، در عمل به این مفهوم پشت کردند و تاریخ خلافت اسلامی جز تاریخ ظلم و جنگ قدرت نیست . آیا به خاطر این است که حاکمان اسلامی – جز معدود – مصلحت نظام و بقای خود را بر مصلحت عامه مقدم داشته اند و در نتیجه عدالت را در مسلخ قدرت قربانی کردند ، و حقیقت و فضیلت انسانی را به پای رذایل سیاسی سر بریدند ؟ یا ممکن است عوامل دیگری در انحراف از عدالت وجود داشته باشد. در کنار علل و عوامل یاد شده یک نکته مهم ممکن است بر جای مانده باشد و آن انحراف از معنا و مفهوم عدالت است.

اگر تفسیر عدالت به دست حاکمان و مفسران دربار باشد ، فرجام آن ظلم اجتماعی است ؛ اما اگر معنا و مفهوم عدالت به عرف جامعه و یا به قاموس عقلایی هر قوم باشد ، در آن جا عدالت معنای دیگری خواهد یافت . مثالی که در این جا خواهم زد و آن مثال موضوع این یادداشت است ، عدالت در عرصه اطلاع رسانی است .

در گذشته حاکم عادل بر کسی اطلاق میشد که در تقسیم اموال عمومی عدالت بورزد و ظلمی در ثروت جامعه روا ندارد . و روایت معروف از امام علی ( ع ) : ” العدل وضع الشی فی موضعه ” را به معنای توزیع عادلانه ثروت می گفتند . روزگاری که فیلسوفان سیاست ، بحث کنترل قدرت را پی می گرفتند و این که چه باید کرد تا زمام امور مردم در دست یک نفر ، به صورت دلخواه و در نهایت دیکتاتوری نباشد از عدالت در حوزه قدرت سخن راندند ؛ یعنی اگر در جامعه ای ثروتهای عمومی، عادلانه توزیع شود ، اما قدرت در دست یک نفر قرار گرفت، در این جا عدالت در حوزه قدرت تحقق نیافته است و اگر عدالت در حوزه قدرت تحقق نیابد ، نظام اقتصادی جامعه نیز عادلانه نخواهد بود.

حال اگر در جامعه ای عدالت در عرصه اقتصادی و در حوزه قدرت محقق شد و تمرکز ثروت و قدرت وجود نداشت، می توان گفت این جامعه عادلانه است ؟ در این روزگار پاسخ منفی است ؛ زیرا عرصه سومی وجود دارد که شاید اهمیّت آن از دو عرصه اول و دوم کمتر نباشد و آن عرصه اطلاع رسانی و ابزار رسانه ای است .

اگر ابزار رسانه ای انحصاری شد و رسانه های عمومی و ملی در انحصار و اختیار فرد یا گروهی خاص و یا حتی دولت قرار گرفت ، نمی توان آن جامعه را عادلانه تلقی کرد . انحصاری کردن رسانه های عمومی چیزی است که به عدالت اقتصادی و عدالت در بخش قدرت آسیب می رساند .

انحصاری کردن صدا و سیما و مطبوعات، جامعه را تک صدایی می کند و مردم ناچارند ، تنها شاهد یک نظر و یک جهت ، از میان صدها نظر و جهت باشند و ابزاری در اختیار دیگران برای اعلام نظر قرار نگیرد و در نتیجه صدای انتقادی از عملکرد حاکمان به گوش نرسد . لهذا عدالت در سطح رسانه ها و توزیع درست ابزار رسانه ای در میان افراد صاحب نظر از ضروریات جامعه نوین است و این جاست که آزادی در دل عدالت جا می گیرد . اما اگر ابزار اطلاع رسانی را عمومی نماییم و از انحصار به در آوریم ، علاوه بر این که کار عادلانه ای کرده ایم ، آزادی را محقق ساخته ایم .

اگر معنای عدالت، ادای هر حقی به صاحب حق است و ظلم عبارت از محروم کردن هر صاحب حقی از حقش باشد ، یکی از حقوق نخستین هر کس ، این است که بتواند ایده و اندیشه خود را در راه تکامل فکر و اندیشه بیان کند ؛ هر چند آن ایده و اندیشه در نگاه بعضی باطل به نظر برسد ؛ عیان کردن اندیشه باطل بهتر از سرکوب کردن آن است . فکر باطل اگر پیش از عیان شدن سرکوب شود ممکن است در نگاه عده ای حقیقت جلوه کند. بنابراین از حقوق آدمیان در اختیار داشتن عرصه اظهار اطلاعات است و نیز از حقوق حقه آدمیان است که صدای مختلف را بشنوند و از احسن آن تبعیت کنند . ( قرآن کریم، سوره زمر / ۱۸ )

اگر از عدالت اجتماعی داد سخن داده شود و از عدالت در زمینه اطلاعات سخنی به میان نیاید ، در این صورت آزادی به پای عدالت قربانی می شود و در نتیجه عدالتی نیز در حوزه اقتصاد و سیاست در کار نخواهد بود و دگر بار تمرکز ثروت و قدرت به جامعه باز خواهد گشت .

منبع: وبلاگ نگاشته‌ها


 


در روز عرفه و در حالی که مراسم دعای این روز در اقصا نقاط ایران اسلامی در حال برگزاری بود، پلیس امنیت و گارد ویژه با حضور در مقابل حسینیه ارشاد، افرادی را که از لغو مراسم دعای عرفه در این حسینیه بی‌اطلاع بودند، پراکنده کرد. همچنین در دانشگاه تهران نیز از سخنرانی دکتر مهدوی در این مراسم جلوگیری شد.

به گزارش کلمه، اگرچه مراسم دعای عرفه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با استقبال گسترده دانشجویان روبه‌رو بود، اما مسئولان دانشگاه تهران از سخنرانی دکتر ناصر مهدوی در این مراسم جلوگیری کردند و در نتیجه مراسم بدون سخنرانی و با قرائت آیاتی از قرآن، و متن دعای عرفه و ترجمه آن توسط دانشجویان برگزار شد.

بر اساس این گزارش، در این مراسم که طبق گزارش وب‌سایت انجمن اسلامی دانشگاه تهران در تالار ابن‌خلدون دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد، جمع کثیری از دانشجویان شرکت داشتند.

همچنین گزارش دیگری حاکی از آن است که پلیس امنیت و گارد ویژه در روز عرفه (سه شنبه ۲۵ آبان ماه ۸۹) از ساعات اولیه صبح در مقابل حسینیه ارشاد مستقر شد تا از برگزاری مراسم معنوی دعای عرفه جلوگیری کند.

بر اساس این گزارش، گروهی از مردم که از لغو مراسم در عصر روز قبل بی‌اطلاع بودند و بعدازظهر امروز برای شرکت در مراسم معنوی دعای عرفه به حسینیه ارشاد مراجعه کردند، با نیروهای گارد ویژه پلیس و ماموران لباس شخصی مواجه شدند که در مقابل حسینیه ارشاد مستقر شده بودند و از گفت‌و‌گوی دو نفره به هر شکل و یا ایستادن مردم در خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف حسینیه ارشاد جلوگیری می‌کردند.

برنامه دعای عرفه سال ۸۹ در حسینیه ارشاد، عصر دیروز با فشار ماموران امنیتی لغو شد و خبر آن در صفحه حسینیه ارشاد در سایت فیس‌بوک اعلام شد. این مراسم، حتی در سال ۸۸ و با وجود محدودیت‌های گسترده اجتماعی سال گذشته نیز متوقف نشده بود.


 


وزرای خارجه سه کشور روسیه، هند و چین در بیانیه مشترکی از ایران خواستند تا به جهانیان صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود را ثابت کند.

به گزارش عصرایران، این سه وزیر خارجه پس از دیدار با یکدیگر در شهر “ووهان” چین در بیانیه مشترکی که در سایت اینترنتی وزارت خارجه چین منتشر شد، گفته اند: ما حق ایران را در کاربرد صلح آمیز انرژی هسته ای درک می کنیم اما همزمان ایران می بایست قناعت جامعه بین الملل به صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود را بازگرداند.

در ادامه این بیانیه آمده است: تنها راه برای حل مشکل هسته ای ایران، گفت وگو ، مذاکرات و دیگر راه های مسالمت آمیز است.

آمریکا و غرب، ایران را به فعالیت های هسته ای با اهداف نظامی متهم می کنند این در حالی است که تهران برنامه هسته ای خود را صلح آمیز و با هدف تولید انرژی برق می داند.

روسیه

روسیه و چین از جمله اعضای دائم شورای امنیت هستند که هر دو در اوایل سال جاری به قطعنامه تشدید تحریم ایران در شورای امنیت، رای مثبت دادند اما تا پیش از این با هر گونه اقدام علیه ایران اظهار نارضایتی می کردند.

البته روسیه برخلاف گذشته از اوایل سال جاری ضمن حمایت از تشدید تحریم ها علیه ایران در قالب قطعنامه ۱۹۲۹ ، ایران را رسما به تلاش برای دست یابی به بمب اتمی متهم می کند.

“دمتری مدودف” رئیس جمهور روسیه نیز مدتی پیش در حکمی، جزئیات قطعنامه ۱۹۲۹ و اجرای مجموعه ای از تحریم های متنوع علیه ایران را به مقامات روس ابلاغ کرد.

این کشور همچنین به بهانه این قطعنامه از اجرای قرارداد امضا شده با تهران در زمینه فروش سامانه های موشکی اس ۳۰۰ به ایران نیز خودداری کرد.

روسیه در یک سال گذشته مسیر نزدیکی با آمریکا و اروپا را در موضوع هسته ای ایران طی کرده است.

چین

با این حال چین در این مدت در برابر برنامه هسته ای ایران سکوت اختیار کرده و در موضع گیری های کم شمار حداکثر به دعوت به حل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران و انتقاد از تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران پسنده کرده است.

چین پس از آمریکا دومین مصرف کننده بزرگ نفت خام در جهان است. ایران یکی از تامین کنندگان عمده نفت خام چین است.

آمریکا پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت در تشدید تحریم ایران، تحریم های یکجانبه ای را نیز علیه ایران اعلام کرد.

آمریکا بارها از شرکت های چینی برای نقض تحریم های شورای امنیت و تحریم های یکجانبه آمریکا در زمینه های مختلف و در راس آنها انتقال کالاهایی با کاربرد دوگانه و سرمایه گذاری در بخش نفت و انرژی ایران انتقاد کرده است.

هند

هند نیز در چند سال گذشته روابط خود را با آمریکا به میزان زیادی تقویت کرده است.

هند دارای برنامه هسته ای نظامی است ولی معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا نکرده است. با این حال واشنگتن و دهلی نو چند سال پیش توافقنامه استراتژیک همکاری هسته ای را امضا کردند.

باراک حسین اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز در هفته گذشته در سفر ۱۰ روزه خود به آسیا، از هند نیز دیدار کرد و در اظهاراتی، این کشور را شایسته حضور در جمع اعضای دائم شورای امنیت دانست.

هند نیز یکی از واردکنندگان عمده نفت خام از ایران است.

شرکت های هندی هم پیش از این توسط آمریکا به نقض تحریم های شورای امنیت و آمریکا در زمینه سرمایه گذاری در بخش نفت و انرژی ایران متهم کرده بود.

مذاکرات ایران و ۵+۱

در همین حال کاترین آشتون مسول عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه گذشته به عنوان نماینده مجموعه ۵+۱ در نامه ای به سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران از پذیرش پیشنهاد وی برای مذاکره درباره برنامه هسته ای تهران در اوایل ماه آینده میلادی خبر داد.

آشتون در این نامه پیشنهاد ایران برای انجام مذاکره در روز پنجم دسامبر (۱۴ آذر) پذیرفت اما میزبانی ترکیه برای این مذاکرات را رد کرد و سوئیس یا اتریش را برای این منظور پیشنهاد داد.

منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران نیز اعلام کرد رایزنی ها با کشورهای ۵+۱ متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس) به علاوه آلمان برای تعیین محل انجام مذاکرات ادامه دارد.

در صورت اجرای این مذاکره، این برای نخستین بار خواهد بود که نمایندگان ایران و ۵+۱ در بیش از یک سال گذشته باهم دیدار و گفت وگو می کنند.

پیش از این جلیلی و نمایندگان ۵+۱ در شهر ژنو باهم دیدار و گفت وگو کرده بودند که محور این مذاکره، موضوع مبادله اورانیوم کم غنی شده ایران با سوخت هسته ای بود که پس از کش و قوس های بسیار، این موضوع بی نتیجه ماند.


 


مسئولان دادستانی هنگام مراجعت مادر نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار در بند، به او گفته‌اند سه هفته دیگر تکلیف پرونده این روزنامه‌نگار مشخص می‌شود.

به گزارش کلمه، اعظم افشاریان، مادر نازنین خسروانی با تایید این خبر گفت؛ در مراجعه‌ای که روز گذشته به دفتر دادستانی داشته‌ام، مسوولان آن مرجع قضایی ابتدا فقط می‌گفتند:«پرونده‌ای به این مرجع نیامده چرا به اینجا مراجعه کردید؟» اما پس از پافشاری من و ابراز نگرانی از وضعیت فرزندم یکی از مسوولان پس از ملاقات با دادستان گفت: «دوتا سه هفته آِینده وضعیت پرونده نازنین مشخص می‌شود».

مادر نازنین خسروانی با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت سلامتی فرزندش گفت: “دخترم ناراحتی قلبی دارد و من بعد از تماس هفته گذشته هیچ خبری از او ندارم و به شدت نگران وضعیت سلامتی‌اش هستم، با توجه به اینکه در سرمای پاییزه تهران مسوولان زندان اوین از پذیرفتن لباس گرم برای نازنین خودداری کردند، نگرانم که در سرمای زندان بیمار شود که همان بیماری ناراحتی قلبی او را هم تشدید کند.”

نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار صبح روز ۱۲ آبان ماه در منزل پدری خود بازداشت شد و پس از یک هفته در تماس کوتاه تلفنی با خانواده سلول‌های انفرادی زندان اوین را محل نگهداری‌اش عنوان کرد، او در همان تماس کوتاه از سرمای سلول‌های زندان ابراز ناراحتی و در خواست لباس گرم کرده بود، اما پس از مراجعه خانواده در روز ۵شنبه برای ملاقات با نازنین خسروانی و رساندن لباس گرم به او، مسوولان زندان اوین پس از اعلام اینکه این روزنامه‌نگار «ممنوع‌الملاقات» است، از پذیرش لباس گرم هم خودداری کردند.


 


یک‌هفته پس از آنکه شهرام شکیبا در یاداشت طنزی خواستار کشف ردپای سران فتنه در ماجرای سعادت‌آباد شد، رسانه‌های حامی دولت از جمله رجانیوز و بولتن‌نیوز در تحلیلی ریشه‌های این جنایت را به ۱۶ سال ریاست‌جمهوری هاشمی و خاتمی نسبت دادند .

به گزارش سایت آفتاب متن تحلیل این دو سایت به شرح زیر است:

موضوع جنایت میدان کاج چند روزی سوژه‌ای جذاب بوده زیرا همه چیز در آن برای هر نوع سلیقه‌ها یافت می‌شود؛ از ماجرای دراماتیک عشقی گرفته تا بحث اقتصادی.

اما در میان گزارش‌ها و تحلیل‌هایی که از این ماجرا در رسانه‌ها و روزنامه‌‌ها منتشر شده، برخی گفته‌ها و مواضع خاص هم دیده می‌شود؛ از جمله از تمام درام ماجرا برای جهت دادن به احساسات مردم علیه نیروی انتظامی استفاده می‌شود، حال آنکه این نادرست است.

در اینجا قصد بر این نیست که کوتاهی و اهمال مأموران در برخورد با چنین حادثه‌ای نادیده گرفته شده و یا رفتار مردم نسبت به ماجرا طبیعی قلمداد شود. بلکه در کنار تمام این مسائل، برخی از موارد اساسی نادیده گرفته شده و به‌نظر می‌رسد این امر تعمدی است؛ یعنی برخی از کسانی که در این زمینه اظهار‌نظر کرده و همه را متهم کرده‌اند، متهم اصلی را واگذاشته و از کنارش گذشته‌اند. متهم اصلی کیست؟

به لحاظ جامعه‌شناسی، حادثه‌ای از این دست، دو وجه دارد: وجه کنشی و وجه رفتاری. وجه کنشی آن همان است که در صفحه حوادث روزنامه‌ها نوشتند و فیلمش را سایت‌ها عرضه کردند و پیرامون آن مرثیه‌سرایی‌ها درگرفت. اما وجه رفتاری آن کمتر مورد مداقه واقع شد که اتفاقاً مهمتر است. رفتار چیزی نیست که فی‌البداهه بروز کند و یک‌باره شکل بگیرد بلکه در طول زمان و در اثر عوامل و عناصر مختلف پدید می‌آید. مجموعه رفتارها فرهنگ را شکل می‌دهد و تکرار کنش‌ها، عادات را.

مثال روشن تفاوت کنش و رفتار و عادت در استفاده از مواد مخدر است. استفاده از مواد در دفعات اولیه یک کنش است اما آنچه فرد را به این کنش سوق داده یک رفتار است. یعنی استفاده از مواد مخدر ناشی از رفتاری است که بخشی از فرهنگ فرد است.

در مورد جنایت میدان کاج هم همین‌گونه است. آنچه باعث می‌شود که سه فرد ماجرایی را به‌وجود آورند که فرهنگ جامعه را زیر سؤال ببرد، چیزی نیست که در این چند روز و چند ماه و حتی چند سال اخیر به‌وجود آمده باشد. ریشه چنین رفتارهایی را بی‌هیچ تردیدی باید در رویکردهای توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی که برای شانزده سال افکار جامعه را آماج قرار داده و زمینه ترویج و تبلیغ انواع تفکرات فردگرایانه و فمینیستی و سودمحورانه را فراهم کرده بود جست. بی‌دلیل نیست که اکنون طیف سیاسی گفتمان انقلاب اسلامی با نادیده گرفتن این موضوع تمام توان خود را صرف بی‌اعتبار نشان دادن اقتدار نیروی انتظامی و سیاست‌های فرهنگی کنونی می‌کند.

هیچ تردیدی در این نیست که ترویج دیدگاه‌های غربی موجب بروز چنین رفتارهایی است، همان‌گونه که در غرب انواع و اقسام جنایت‌ها و بسیار فجیع‌تر از این هر روز رخ می‌دهد.

در این حالت جای تأسف بسیار است که از این حادثه برای منافع باندی سوء‌استفاده شده و ناجوانمردانه ریشه‌های واقعی آن لاپوشانی شده تا مبادا گردی بر دامن مروجان فرهنگ غربی در ایران بنشیند. جنایت میدان کاج، جنایتی کثیف بود و کثیف‌تر از آن فرهنگ غربی است و آنان که این فرهنگ را تبلیغ و ترویج کرده و می‌کنند هم در این جنایت مقصرند!


 


دیدار تیم ملی فوتبال ایران و نیجریه لغو شد. این خبری بود که دیروز منتشر شد. فدراسیون فوتبال نیجریه تحت عنوان اینکه نمی‌تواند همه بازیکنانش را به تهران بیاورد این دیدار را لغو کرده است. جالب این که گرچه این دلیل می‌تواند دلیلی برای لغو این دیدار باشد ولی نه از سوی نیجریه بلکه از سوی ایران. با این حال فدراسیون فوتبال نیجریه دیدار تیم ملی این کشور با تیم ملی فوتبال ایران را لغو کرد. دیدار تیم های فوتبال ایران و نیجریه قرار بود فردا (چهارشنبه) در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شود.

با این حال بسیاری از تحلیل‌گران لغو این دیدار را به کشف یک محموله تسلیحاتی از سوی ایران در نیجریه در روزهای گذشته مربوط می‌دانند.

روابط ایران و نیجریه به دنبال ادعای رسمی ‌اداره اطلاعات و امنیت نیجریه مبنی بر ارسال محموله تسلیحاتی از سوی ایران، به سردی گراییده است. این محموله در نیجریه کشف و ضبط شد اما ایران می‌گوید محموله متعلق به یک شرکت خصوصی بود که قرار بوده است از طریق نیجریه به یک کشور دیگر آفریقایی ارسال شود.

دولت نیجریه علی‌رغم تلاش‌های دیپلماتیک ایران و سفر هیئت دیپلماتیک ایران به نیجریه به ریاست منوچهر متکی، وزیر خارجه، موضوع کشف این تسلیحات را به شورای امنیت گزارش کرده است.

در حالی گمانه‌زنی‌های سیاسی در مورد لغو این دیدار صورت می‌گیرد که حدود یک ماه پیش تیم ملی فوتبال ایران و برزیل در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. دیداری که به نظر می‌رسید به روابط خوب و رو به گسترش ایران و برزیل مربوط بود و این روابط زمینه ساز پذیریش این دیدار دوستانه از سوی برزیلی‌ها بوده است.

به هر حال اتفاقات این روزها در دنیای فوتبال بیش از پیش این سخن را زیر سوال می‌برد که «فوتبال هیچ ربطی به سیاست ندارد.»

منبع:سایت دیپلماسى ایرانى


 


معاون رییس جمهور کومور در جمع هوادارانش اعلام کرده است که اگر رییس جمهور شود، روابط مجمع الجزایر کومور را با ایران قطع خواهد کرد.

به گزارش مشرق و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی فرانسوی زبان فراتمات ، میان سامبی رییس جمهور کومور و عیدی نظام معاون وی بر سر رابطه با ایران اختلاف افتاده است!

فراتمات افزود: از ماه ها پیش بحث میان این دو تن در مورد همکاری های دو جانبه ایران و جزایر کومور بالا گرفته بود.

عیدی نظام بازبینی توافقات دوجانبه ای را که میان سامبی و رییس جمهور ایران به امضا رسیده ، خواستار است و ادعا می کند که این توافقات از همبستگی کومور با کشورهای عربی ممانعت می کند .

نظام همچنین سامبی را متهم می کند که کشورش را در اختیار شیعیان قرار و وعده داده است که در صورت انتخاب شدن به عنوان رییس جمهوری کومور، مذهب تسنن را به این کشور بازگرداند.

نظام که رییس جمهوری فعلی کومور را مسبب بروز فقر در کشور می داند؛ معتقد است : اعراب می خواهند کارهای بزرگی در کومور انجام دهند؛ اما حضور ایرانیان آنها را می آزارد.

نظام در جمع هوادارانش اعلام کرده است که اگر رییس جمهور شود، روابط مجمع الجزایر کومور را با ایران قطع خواهد کرد.


 


سید مصطفی تاجزاده امروز در ملاقات کابینی با همسرش در مورد سخنان آیت الله جنتی در نماز جمعه نکاتی را مطرح نمود.  معاون سیاسی وزارت کشور اصلاحات به گفته همسرش امروز با تنی رنجور براثر شدت عوارض بیماری نقرس که هرازچندگاهی جسمش را درگیر می کند و این روزها به دلیل شرایط زندان، بیش از گذشته رنجش می دهد در محل ملاقات کابینی حاضر شد و علیرغم ضعف شدید ناشی از روزه های متوالی مطالبی را  نسبت به مشکلات  جامعه و اظهارات اخیر رییس شورای نگهبان بیان کرد. وی در دیدار با همسرش گفت: “درحالیکه جنتی برای ما حق حیات قائل نیست چگونه میتواند حق رأی قائل باشد؟! او از معدود روحانیون وائمه جماعاتی بود که باتأیید احکام ناروای اعدام های سیاسی در سال ۸۸ درهمین تریبون نمازجمعه که باید دعوت کننده به عدالت وتقوی باشد،خواهان شدت عمل بیشتردستگاه قضایی شد یعنی که اعدام هارا بیشترکنید! ”

به گزارش کلمه متن کامل اظهارات امروز سید مصطفی تاجزاده به شرح زیر است:

آقای جنتی رئیس نهادی است که مسئولیت تطبیق مصوبات مجلس را با قانون اساسی و شرع دارد.  بنابراین انتظارمیرود که صرفا حقوقی صحبت کند. او امام جمعه تهران است و باید درخطبه های نمازجمعه مردم رابه تقوی وعدالت دعوت کند. متأسفم که ایشان به جای اینکه به وظایفی که از او انتظارمی رود و برخلاف آیه شریفه «دشمنی باقومی نباید موجب شود که انسان ازعدالت خارج شود»،درعصری که جنایات کهریزک و اوین اتفاق افتاده وآیندگان آنرا عصرداخل کردن سر متهمان به کاسه های توالت نام خواهند داد،با ادبیاتی سخیف واهانت آمیز تعدادی از آزاده ترین،فرهیخته ترین وپاکترین فرزندان این مرز و بوم را که هیچ جرمی جز مقاومت در برابر استبداد دینی و جلوگیری از تک صدا شدن جامعه وحکومت وبه باد رفتن آرمانهای ملت ندارند واکنون دربند اسارتند به سارقانی تشبیه میکند که درصدد فرار از کشورهستند. جالب اینجاست که وی را پاسدار حقوق و آرای همه مردم ازجمله ما می خوانند وبه سبزها واصلاح طلب ها انتقاد میکنند که چرا شکایات خود را نزد اونمی برند!

درحالیکه جنتی برای ما حق حیات قائل نیست چگونه میتواند حق رأی قائل باشد؟! او از معدود روحانیون وائمه جماعاتی بود که باتأیید احکام ناروای اعدام های سیاسی در سال ۸۸ درهمین تریبون نمازجمعه که باید دعوت کننده به عدالت وتقوی باشد،خواهان شدت عمل بیشتردستگاه قضایی شد یعنی که اعدام هارا بیشترکنید!

با وجود چنین روحانیون دل سنگ و آتش زبان تعجب می کنند که چرا جوانان به نماز جمعه نمی روند، حال آن که حضور جوانان در نماز جمعه هایی با خطیبانی این چنین کینه توز و بددهان تعجب برانگیز است. این از آگاهی جوانان است که پشت نام «جنت»، آتش جهنم را می بینند و از آن می گریزند. البته به جوانان عزیز عرض می کنم دل مرجعیت آگاه و آزاده شیعه از وجود چنین روحانیون قدرت پرست و چنین رفتار و گفتاری خون است. اگرچه دست و زبانشان ورای آن چه در دل دارند، باز نیست و قدرت اقدام بازدارنده از منکر ندارند.

رئیس ستاد انتخابات دوره اصلاحات هم چنین خطاب به جنتی که صحبت های اخیرش در نمازجمعه واکنش های زیادی را علیه او برانگیخته است، گفت: به آقای جنتی نیز می گویم که سرقت بد است اما سرقت آراء مردم بدتر است و سرقت ایمان خلق بدترین بدهاست که خشم الهی را برمی انگیزد. آقای جنتی! فرصت زیادی برای توبه کردن درباره گناهان و خطاهایت و در رأس همه ضایع کردن حق الناس نداری و من که به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور در انتخابات مجلس ششم، تخلف ها و تقلب های تو را دیدم و علیه آن ها فریاد کشیدم شهادت می دهم که تو در یک قلم یک چهارم آرای مردم تهران را به سرقت بردی تا آقای حداد عادل را که رأی نیاورده بود به مجلس بفرستی و پاداش خود دریافت کنی.

به تو یادآور می شوم که خداوند حق النفس و حق الله را می بخشد اما حق الناس را هرگز. سرقت آرای مردم و مهم تر از آن سرقت دین و ایمان مردم عذاب سنگینی دارد. به تو توصیه می کنم زودتر استعفا دهی و علنا از مردم که حقوقشان را بارها ضایع کردی حلالیت بطلبی و بقیه عمر را به اعتکاف و عبادت بپردازی شاید خداوند از سر تقصیراتت بگذرد. من به سهم خویش در دوره ای که بهترین اساتید کشور را به بهانه جوان گرایی، بازنشست می کنند از ملت ایران به طور عام و از هم وطنان تهران به طور خاص برای انتصاب چنین فردی در سن ۸۴ سالگی که بی اندیشه سخن می گوید و حتی بعد از آن درموردش فکر هم نمی کند، عذر می خواهم. واقعاً که جای تأسف دارد که تریبون نماز جمعه ما از بزرگوارانی چون مرحوم آیة الله طالقانی و آیة الله منتظری به جنتی رسیده است.

خدا بیامرزد دکتر شریعتی را که می گفت: «وقتی زور جامه تقوی به تن کند فاجعه تاریخ رخ می دهد» و خداوند قبر آیة الله نائینی را نورباران کند که در صدر مشروطه فریاد کشید «مردم استبداد دینی بدترین نوع استبداد است». آقای جنتی نگران نباشد، زندانیان سیاسی التماس مرخصی از احدی ندارند. اعتراض ما به بی گناهی ماست و این که به ناحق ۶ سال، بعضی کمتر یا بیشتر، محکوم شده ایم و از سوی دیگر اعتراضمان به این است که چرا دادگاه کودتاچیان که آقای جنتی یکی از اعضای آن است، تشکیل نمی شود.

بی تردید اگر جنتی سن و سال مرتضوی را داشت، علاوه بر دادگاه عدل الهی در همین دنیا هم روزی محاکمه می شد و پاسخ گوی تقلب ها و تخلف ها و دیگر خطاهایش می بود.

تاجزاده هم چنین اظهار داشت: در مورد طرح انتخاب شهرداران توسط وزیرکشور که می خواهند از آن طریق نهاد شورا را تضعیف و نهایتا تعطیل کنند و عدم برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم به همین دلیل بود، و نیز در رابطه با دادگاه سه دقیقه ای آقای محمد نوری زاد هم نکاتی دارم که در آینده بیان خواهم کرد.

به گفته فخرالسادات محتشمی پور مصطفی تاجزاده  که به جرم ایستادن در برابر استبداد دینی و نیز شکایت از کودتاگران نظامی دربند ستم اسیراست، امروز روز عرفه و در آستانه عید در حالی به ملاقات کابینی آمد که ژولیدگی و پریشانی ظاهری اش خبر از درد فراوانش داشت و چون نمی توانست راه برود او را با ماشین تا محل ملاقات آورده بودند و هنگام خروج از سالن نیز به سختی می توانست حرکت کند. لازم به ذکر است ایشان با این که مدت کوتاهی از عمل جراحی دیسک کمرش می گذشت و پزشکان متخصص ضرورت عمل جراحی گردنش را نیز تجویز و توصیه کرده بودند، در پی شکایت از کودتاگران نظامی به اوین فراخوانده شد. تاجزاده امروز در ملاقات با همسرش تأکید کرد که هیچ مشکلی با مسئولین زندان که طبق دستور عمل می کنند، ندارد و اصولا به فکر برخورداری از امکانات رفاهی نیست بلکه اعتراضش به زندانی بودن بدون جرم و اتهام و اعمال اقدامات غیرقانونی مانند قرار گرفتن در قرنطینه و به دور از دیگر زندانیان سیاسی و نیز عدم رسیدگی به شکایاتش است.


 


نماینده مردم خمینی‌شهر معتقد است حتی یک مورد طلاق هم برای جامعه ما زیاد است. به باور وی اگر آمار طلاق‌‎های عاطفی به آمار طلاق‌های واقعی اضافه شود نرخ آن بسیار نگران‌کننده‌تر نیز می‌شود.

به گزارش فرارو، سیدمحمدجواد ابطحی در خصوص میزان آمار طلاق در ایران  گفت: «اگر این آمار را با نرم جوامع آمریکایی و اروپایی بسنجیم، نگران‌کننده نیست، اما از نظر ارزش‌ها که نگاه کنیم، حتی یک مورد طلاق هم برای ما نگران‌کننده است. ما در منابع خود داریم که بدترین چیزهای حلال در نزد خداوند طلاق است».

وی سپس به برشمردن تبعات طلاق پرداخت و اظهار داشت: «طلاق باعث از هم پاشیدن خانواده‌ها، بی‌سرپرست شدن بچه‌ها، عقده، افسردگی، ناهنجاری و… می‌‌شود. این پدیده چنان تبعاتی دارد که بگوییم حتی یک مورد آن زیاد است. در هر صورت این آمار نگران‌کننده است و این که در شهرهایی مثل تهران ما طلاق را فزاینده می‌بینیم، مسئله بسیار مهمی است».

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با خواستار شدن تلاش همگانی برای رفع معضل طلاق خاطرنشان کرد: «برای این مسئله باید فرهنگ‌سازی‌ هم شود. بسیاری از ازدواج‌ها بی‌پایه است و در مورد آن‌ها به قدر کافی تامل صورت نمی‌گیرد که منجر به طلاق نشود. من پرونده‌ای دیدم که خانمی تقاضای طلاق کرده بودند، به این دلیل که جورابش نخ‌کش شده بود و اعتقاد داشت شوهر با تذکر ندادن این مسئله سبب شده بود وی در اداره مورد تمسخر همکاران قرار بگیرد. یا پرونده‌ای بود از خانواده‌ای مرفه که گفته بودند ما همه کاری را در زندگی تجربه کردیم و مایلیم طلاق را هم تجربه کنیم».

وی سپس ادامه داد: «عشق‌های خیابانی، تاثیرگذاری فرهنگ مسلط غرب و ماهواره، عدم ارضای تمایلات همدیگر و… مسائلی است که جامعه ما با آن روبروست و بایستی متولیان فرهنگی در این خصوص اقدام بکنند. از رسانه‌ها گرفته تا دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه باید بر روی این مسئله کار کنند و گفتن این که آمار طلاق نگران‌کننده نیست، مسئله ما را حل نمی‌کند».

نماینده مردم خمینی‌شهر با اشاره به مشکلات اقتصادی جامعه ادامه داد: «یکی از دلایل رشد طلاق این است که انتظارات بالا رفته و درآمدها پاسخ‌گوی هزینه‌ها نیست. حدیثی را از امام صادق خواندم که در آن آمده بود تهران به قدری بزرگ می‌شود که قصرهایش مثل قصر بهشت می‌شود، زنانش مثل حورالعین می‌شوند، زینت می‌پوشند و درآمد شوهرها برای مخارج زن‌ها کافی نیست. الان هم می‌بینیم همین طور شده و همین مسئله منجر به طلاق می‌شود».

وی سپس گفت: «تبعات این طلاق‌ها دامنگیر جامعه است. وضعیت نامشخص فرزندان و ایجاد بی‌اعتمادی به نهاد ازدواج از جمله مسائلی است که به دنبال افزایش طلاق در جامعه رشد می‌کند. امیدوارم قادر به حل این مسائل شویم و از مقولات اقتصاد سرمایه‌داری که متاسفانه برنامه پنجم بر محور حاکمیت سرمایه‌داری دور می‌زند، باید بدانیم این یکی از نتایج حاکمیت سرمایه‌داری است که به پول و لذت اصالت می‌دهد».

محمدجواد ابطحی درباره اظهارات متناقض نمایندگان مجلس پیرامون طلاق گفت: «ما باید به این برگردیم که جهان‌بینی خود را یکسان کنیم. نگرش من به عنوان یک نماینده‌ که به کرامت انسانی، وحی و قرآن اعتقاد دارم، با نگرش کسی که وحی را اساسا قبول ندارد، فرق می‌کند. ما باید مبانی خود را هم‌سان کنیم. اگر مبانی اعتقادی ما یکی باشد، ایدئولوژی و خط ‌مشی مان مانند هم می‌شود».

وی با بیان این که اشکال ما در شناخت‌هایمان است اظهار داشت: «مشکلات ما ناشی از نبود شناخت است. اگر کسی بداند طلاق چه روش غلطی است و مورد بغض خداوند می‌باشد، آن را کم‌اهمیت نمی‌انگارد».

وی افزود: «یکی از مسائل مهمی که جامعه با آن درگیر است، طلاق عاطفی است. یعنی زوجین طلاق نگرفتند، اما زندگیشان با طلاق فرقی ندارد. اگر این را به آمار طلاق واقعی اضافه کنیم، آن وقت متوجه می‌شویم که این آمار نگران‌کننده هست یا نه».

ابطحی در پاسخ به این سوال که چرا علیرغم ابراز نگرانی‌های گسترده نمایندگان، طی یک سال گذشته مجلس هیچ‌گاه به صورت جدی وارد این موضوع نشده است، گفت: «متاسفانه آیین کاری مجلس بسیار لخت است و چابکی‌ لازم را ندارد. سیستم قانون‌گذاری ما با این آیین‌نامه داخلی سیستم پیچیده‌ای است، نمایندگان می‌خواهند کاری انجام دهند، اما متاسفانه نمی‌توانند. من شاهد دغدغه‌های ریاست و اعضای کمیسیون فرهنگی هستم، اما طرح‌های دوفوریتی و سه‌فوریتی جلوی اجرای طرح‌های مورد نظر را می‌گیرد».

نماینده مردم خمینی‌شهر با اشاره به قوانین مصوب مجلس در خصوص مسائل فرهنگی در پایان تاکید کرد: «اگر این قوانین اجرا می‌شد، من مطمئنم آمار طلاق کاهش پیدا می‌کرد».


 


عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با انتقاد از طرح جداسازی ری از تهران گفت: این اقدام مقدمه تجزیه پایتخت است.

به گزارش  ایلنا اعضای شورای شهر در سیصد و سی امین، جلسه علنی شورای شهرنسبت به طرح جداسازی ری از تهران انتقاد کرده و خواستار انجام کار کارشناسی بیشتر در این زمینه شدند.

احمد مسجدجامعی در این ارتباط با اعلام اینکه لازم است شورای شهر در این زمینه یک موضع جدی و شفاف داشته باشد تاکید کرد: با توجه به پیوستگی تاریخی میان ری، تهران و شمیرانات، پیشنهاد دهندگان طرح فوق، براساس چه پیوست کارشناسی چنین ایده‌ای را ارئه داده‌اند؟ این در حالی است که به مدیریت شهری پیشنهاد می‌شود بابت هر گونه اقدام فرهنگی، اجتماعی و عمرانی در شهر پیوست فرهنگی و اجتماعی ارائه شود.

او افزود: تفکیک ری از تهران به طور حتم مردم شهر ری را از نظر خدمت‌رسانی دچار مشکل و معضل می‌کند و این جداسازی به شهر ری نیز ختم نمی‌شود و به دنبال آن حساسیت جداسازی بر روی سایر مناطق نیز سایه می‌اندازد.

عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران با اشاره به حوادث اخیر رخداده در برگزاری مسابقات فرهنگی و ورزشی گفت: ارائه چنین طرح‌هایی یک رودرروئی میان گروه‌های مختلف ایجاد می‌کند در حالیکه در حال حاضر نیاز به یک تعامل و آرامش احساس می‌شود.

مسجد جامعی ادامه داد: با وجود آنکه خشونت و چاقو‌کشی در مسابقات هنری و ورزشی رخ می‌دهد باید در مسائل شهر و طرح‌ها به حضور شهروندی توجه شود، نه آنچه اوضاع را ناآرام‌تر کند.


 


وزیر تعاون با بیان اینکه بیش از ۴۵۰ هزار جویای کار در سامانه وزارت تعاون ثبت نام کرده اند، وعده داد: همانگونه که مشکل مسکن افرد بی خانه را حل کردیم، شاخ غول بیکاری را نیز می شکنیم.

به گزارش مهر، محمد عباسی دوشنبه شب در گفتگوی زنده تلویزیونی با مردم گلستان افزود: دولت بنا دارد مشکل اشتغال را در کشور رفع کند و برای تحقق این هدف باید بخش های مختلف از جمله رسانه نیز کمک کنند تا شناخت موضوع پیش آید.

محمد عباسی درباره سهام عدالت نیز گفت: سهام عدالت شش دهک کشور را دربر می گیرد و در مجموع ۶۰ درصد جمعیت را شامل می شود و تاکنون گروههای متعددی شود سهام عدالت را دریافت کردند.

وزیرتعاون از سهام عدالت به عنوان حرکت باز توزیع یاد کرد و گفت: مقرر است از ۸۰ درصد سهام شرکتهای دولتی که واگذار می شود، ۴۰ درصد سهام شرکتها به مردم واگذار شود.

وی گفت: تاکنون ۳۸ میلیون نفر از جمعیت کشور سهام عدالت دریافت کرده اند و سهام عدالت با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها منتفی نمی شود.عباسی افزود: سهام عدالت بخشی از مالکیت مردم به شمار می آید.

قیمت مسکن کاهش یافت

وزیر تعاون درباره مسکن مهر گفت: در حال حاضر یک میلیون واحد مسکن  مهر در کشور در حال ساخت است و دولت با تلاشی که انجام داد دغدغه مشکل تامین مسکن افراد بی بضاعت را رفع کرد.وی اظهار داشت: اکنون دغدغه ای در بخش مسکن وجود ندارد و افراد بی خانه به این طرح امیدوار هستند.


 


رئیس کمیته محیط‌زیست شورای شهر تهران گفت: طرح جداسازی ری از تهران یک تصمیم خلق‌الساعه و سیاسی بوده که در نهایت برای مردم مشکل آفرین است.

به گزارش ایلنا، معصومه ابتکار امروز در جلسه شورای شهر تهران با ارائه انتقادی از طرح تفکیک ری از تهران، واکنش سایر اعضا را برانگیخت و تاکید کرد: مرتب نامه و پیامک‌هایی با عنوان پیگیری و کار کارشناسی از این طرح و پیگیری آن در مجلس و وزارت کشور می‌آید و باعث نگرانی شده؛ بهتر است شورای شهر موضع مشخص و مفیدی در این زمینه داشته باشد.

او ادامه داد: شهر ری هیچ انقطاعی از تهران ندارد و همه مسیرها و شریان‌های اصلی شهر و خدمات آن در پیوستگی کامل با شهر ری است.

او با ارائه پیشنهادی خاطر نشان کرد: شهردار منطقه بیست و فرماندار تهران و سایر مسولان استانی به جلسه شورا آمده و گزارشی از میزان رضایت مردم و نیز میزان درآمدها و هزینه‌ها ارائه دهند.

ابتکار یادآور شد: در حال حاضر سرانه فضای سبز منطقه شهر ری راس مدت یک سال، ۵/۱ متر افزایش داشته و در سایر سرانه‌ها نیز شاهد افزایش و رشد بوده‌ایم.

ابتکار افزود: به نظر می‌رسد این تصمیمات سیاسی و خلق‌الساعه در نهایت برای مردم مشکلاتی را پدید می‌آورد.

به گفته رئیس کمیته محیط‌زیست شورای شهر تهران متاسفانه در جریان چنین تحول و تغییراتی منابع طبیعی و زمین‌ها بیشتر از هر چیزی از بین می‌رود چرا که در این فضای “هرچی ـ هرکی “عده‌ای می‌آیند و می‌برند و از این فضا سوء استفاده می‌کنند و اتفاقا این مسئله در مورد شهرداری نیز مطرح است.


 


ایجاد راه آهن در استان ایلام که از مصوبات دور دوم سفرهای استانی دولت احمدی نژاد به ایلام بوده همچنان با وجود گذشت چند سال بلاتکلیف مانده است.

به گزارش مهر، استان ایلام از جمله معدود استانهای کشور است که با مشکل حمل و نقل مواجه است و این مشکل باعث عدم توسعه استان ایلام شده است. این استان با وجود مجهز نبودن راه های ارتباطی و فرودگاه نیاز اساسی به راهکارهای جدید حمل و نقل برای بیرون رفتن از بن بست جغرافیایی دارد.

یکی از مهمترین مصوبات سفر استانی دولت به ایلام، ایجاد راه آهن در استان بوده است که این مصوبه با تعلل و کاغذ بازی مسئولان هنوز به جایی نرسیده است. مسئولان هنوز درباره چگونگی ایجاد راه آهن به استان ایلام و نقطه متصل به استان هم هنوز تصمیم گیری نکرده اند، عده ای معتقد هستند که راه آهن باید از استان کرمانشاه به ایلام کشیده شود و عده ای خواهان اتصال راه آهن از خوزستان به ایلام هستند. حال با وجود اختلاف سلیقه تکلیف مردم استان ایلام چیست که سالهای سال است منتظر راه آهن هستند؟

نماینده مردم شهرستانهای ایلام، مهران، ایوان، ملکشاهی و شیروان چرداول در مجلس گفت: مجمع نمایندگان استان هیچگونه مخالفتی برای احداث جاده ریلی راه آهن از طریق جنوب به استان ایلام ندارند و فقط با اتصال آنتنی به ایلام مخالف هستند.

شاپور پولادی افزود: پیشنهاد مجمع نمایندگان استان این بوده که از مسیر جنوب راه آهن ایلام شروع شود اما دیدگاه افق بلند پایه این مجمع وصل از طریق راه آهن غرب کشور است.

وی بیان کرد: اتصال راه آهن ایلام به شبکه خوزستان یا کرمانشاه مناسب است اما تامین کننده صد در صدی نیازها و ظرفیتهای این استان نیست.

وی اظهار داشت: باید این محورها توسط مشاورین بررسی شود و آیتم های متعدد در کنار هم قرار گیرد و هر کدام از این طرحها مناسب تر و راحت تر و دارای هزینه و زمان کمتر بود و برای استان اثرات مثبتی داشت مد نظر قرار گیرد.

وی ادامه داد: مهمترین زیر ساخت توسعه موجود حمل و نقل از جمله هوایی و ریلی باشد که در این راستا راه آهن ایلام از مهمترین پروژه های تاثیرگذار برای خروج از بن بست جغرافیایی است و زمینه سرمایه گذاری را در منطقه فراهم می کند.

وی بیان کرد: یکی از نقاط اجباری راه آهن، پایانه مرزی مهران است که بواسطه تردد زوار عتبات عالیات و صادرات و واردات کالا به کشور همسایه عراق و کشورهای آسیایی انجام می شود .

وی تصریح کرد: حمل و نقل پایه و پله اول ترقی در هر منطقه است و مهمترین تاثیر گذاری در این بخش حمل و نقل ریلی است و راحت ترین و امن ترین سفرها از طریق حمل و نقل ریلی انجام خواهد شد که باید این مهم در استان ایلام اجرایی شود.

وی خاطر نشان کرد: احداث راه آهن ایلام باید بصورت ویژه پیگیری شود تا در حداقل زمان ممکن راه آهن ایلام به شبکه سراسری بصورت رینگ کامل اجرا شود.


 


دومین نشست عادی هیات اجرائی برنامه جهانی غذا WFP در سال ۲۰۱۰ در مقر این سازمان در رم با حضور نمایندگان ۳۶ کشور عضو هیات اجرائی از جمله ایران برگزار شد.

به گزارش واحد مرکزی خبر ، در این نشست ، برنامه های مختلف برنامه جهانی غذا از جمله خط و مشی آینده ، منابع مالی و بودجه ای و برنامه های عملیاتی کمک رسانی و طرح های مختلف کمک رسانی در کشورهای مختلف بررسی شد و هیات اجرائی تصمیماتی درباره اسناد مندرج در دستور کار نشست اتخاذ کرد.

جواد توکلیان سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در فائو، در این نشست با تشکر از اقدامات برنامه جهانی غذا در کمک رسانی به گرسنگان، سیل زدگان و آوارگان جهان گفت: وضع گرسنگی و نا امنی غذایی در جهان بسیار اسف بار است گرچه اخیرا فائو رقم گرسنگان را ۹۲۵ میلیون نفر اعلام کرده است ولی معیار برآورد این ارقام برای ما مشخص نیست.

وی ادامه داد ، موضوع تغییرات آب و هوا و افزایش بلایای طبیعی مانند طوفان و سیل که تاثیرات منفی آن بیشتر متوجه کشورهای فقیر و در حال توسعه است در حال افزایش و گسترش است در چنین شرایطی نقش سازمان های کمک رسانی پر رنگ تر می شود و WFP بعنوان تشکیلات پیشگام در عرصه کمک رسانی غذایی باید نقش پررنگتر و موثرتری در کاهش فقر و گرسنگی در جهان ایفا کند.

نماینده ایران خاطرنشان کرد ، وجود حدود یک میلیارد انسان گرسنه که با مرگ دست و پنجه نرم می کنند ننگی بر تاریخ امروز بشریت است. ریشه کنی گرسنگی در جهان امکان پذیر است البته چنانچه عزمی عمومی برای این کار در سطح سران کشورهای متمکن جهان وجود داشته باشد.

نماینده دائم ایران در فائو در ادامه برای حل مشکل گرسنگی در جهان پیشنهاد کرد:

ا/ برنامه جهانی غذا روند همیشگی غذا دادن به گرسنگان را به توانمند کردن و بی نیاز کردن گرسنگان از کمک غذایی تغییر دهد.

۲/ همکاری موثرتر با سازمان های ذیربط در زمینه کمک رسانی و عدم تداخل و دوباره کاری.

۳/ همکاری عملی آژانس های مستقر در رم نه بعنوان نمادین بلکه طی پروژه های عملیاتی که نمود آن می تواند کاهش هزینه ها، کاهش پرسنل و کاهش بروکراسی برای هر سه سازمان خصوصا WFP را در برداشته باشد .

۴/ همکاری با دولت ها در کشورهای کمک گیرنده و اجرای طرح های کمک رسانی و اقدامات دیگر بر اساس برنامه های عمرانی کشورها.

۵/ تقویت خرید محلی برای تقویت کشاورزان و تولید کنندگان با خرید بی واسطه از آنها یا از تعاونی های آنها.

۶/ طرح ریزی مناسب کمک های نقدی و کوپنی در مبارزه با فقر و گرسنگی در مناطقی که امکان این امر وجود دارد.

۷/ مبارزه جدی با فساد برای حفظ آبرو و حیثیت جهانی WFP 7/ با پیگیری جدی و اطلاع رسانی شفاف و جلوگیری از بروز موارد مشابه در آینده.

۸/ استفاده از توانایی ها و امکانات منطقه ای برای اثر بخشی بیشتر و کم کردن هزینه ها در فعالیت های کمک رسانی WFP

در پایان این نشست توکلیان، کمک های گسترده ایران به سیل زدگان پاکستان از جمله تخصیص صد میلیون دلار کمک به این کشور را تشریح کرد.


 


محمدحسن ابوترابی‎فرد، طبق روال عادی ریاستش در مجلس، با خواهش و استدعا نمایندگان را در رودربایستی قرار می‏دهد تا از بیان نظرات موافق و مخالفشان صرف نظر کنند تا بررسی مواد در دستور با سرعت بیشتری پیش رود.

به گزارش خبرآنلاین، این اقدام وی با اعتراض نمایندگان در طول روزهای گذشه مواجه شد. امروز هم محمدرضا خباز نماینده کاشمر برای چندمین بار به این مساله انتقاد کرد و گفت: ما نمایندگان از ساعت ۶ صبح با شور و شوق آمدیم مجلس که در تصویب لایحه برنامه موثر باشیم اما شما مدام ابراز محبت می‏کنید و نمی‏گذارید ما حرف بزنیم.

وی افزود: یکباره شما و دولت خودتان برنامه پنجم را تصویب کنید و بگذارید ما به زندگیمان برسیم!

ابوترابی‎فرد هم در پاسخ با لحنی دلجویانه گفت: هرگاه دوستان اصرار داشته باشند ما به آنها وقت صحبت می‏دهیم.


 


مدیر عامل شرکت تعاونی چرم سازان رضوی از وضعیت صنعت چرم در خراسان رضوی ابراز نگرانی کرد.

به گزارش فارس، با این شرایط و با این قیمت، تولید کننده‌ قادر نیست تولید کند پس مجبور می‌شود که یک‌سری از کالاهایی که در پروسه تولید است را ارزان نگه دارد که به ضرر کشور است تا بتواند در مقابل تورم سود کند و تولیدش مقرون به صرفه شود.

هادی ایزدپرست مدیر عامل شرکت تعاونی چرم‌سازان رضوی با اشاره به قاچاق پوست در فصول مختلف سال از شرق به پاکستان و از غرب به ترکیه اظهار داشت: هر ساله ۲۲ میلیون راس دام در کشور کشتار می‌شود که اگر پوست این حیوانات قاچاق نشود مطمئنا ارز آوری بیشتری را در زمینه تولید و صادرات چرم خواهیم داشت.

وی با تاکید بر اینکه قاچاق چرم و تعرفه اندک واردات منسوجات چرمی منجر به تعطیلی این صنعت در کشور می‌شود، ‌گفت: مشهد قطب چرم سبک کشور و تبریز وتهران نیز قطب چرم سنگین کشور است.

وی می‌افزاید: سال گذشته ۲۰ میلیون دلار منسوجات چرمی از مشهد و ۸ میلیون دلار نیز از تبریز و تهران به خارج از کشور صادر شده است.

وی همچنین با بیان اینکه واقعی نبودن نرخ ارز، تولید را برای تولیدکننده مقرون به صرفه نمی‌کند، افزود: توجه به این نکته ضروری است که نرخ ارز سال پیش ۷۵۰ تومان و امسال یک‌هزار تومان است که این موضوع نشان دهنده رشد ۲۵ درصدی آن است. با این شرایط و با این قیمت، تولید کننده‌ قادر نیست تولید کند پس مجبور می‌شود که یک سری از کالاهایی که در پروسه تولید است را ارزان نگه دارد که به ضرر کشور است تا بتواند در مقابل تورم سود کند و تولیدش مقرون به صرفه شود.

مدیر عامل شرکت تعاونی چرم سازان رضوی با اشاره به نقش دولت در حمایت از تولیدکننده داخلی، اضافه کرد: نرخ ارز واقعی بالای ۲ هزار تومان است که با ثابت و مصنوعی نگه‌داشتن نرخ ارز باعث شده که تولید کننده کم‌کم از صحنه رقابت محو شود، به عبارتی با شرایط موجود بهشتی برای واردکننده کالای وارداتی و جهنمی برای صادرکننده ایجاد شده است.

ایزدپرست افزود: بیگانه بودن با مد روز و به روز نکردن تولیدات با ذائقه مردم نیز دیگر مشکل سد راه تولیدکنند‌گان چرم است.

وی همچنین از راه‌اندازی رشته چرم در تنکابن خبر داده و گفت: با توجه به جایگاه مشهد در تولید چرم، نهادینه کردن این رشته تحصیلی را در این شهرستان خواستاریم.


 


علی‎رغم نگرانی برخی نمایندگان در خصوص تبعات افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم، مجلس تصویب کرد که با اجرای کامل قانون مالیات بر ارزش افزوده، نرخ این مالیات را از سال اول برنامه پنجم سالانه یک واحد درصد اضافه کند به گونه‌ای که در پایان برنامه نرخ آن به ۸ درصد برسد.

خبرگزاری مهر گزارش داد که دولت خواستار افزایش این رقم تا ده درصد بود.

خبرآنلاین نیز گزارش داده است: نمایندگانی چون علیرضا محجوب و نادر قاضی پور نگران بودند که با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده همزمان با هدفمند کردن یارانه‏ها در طول برنامه پنجم، فشار مضاعفی به مردم وارد شود.

این مصوبه در برنامه پنجم، مربوط به فصلی با عنوان «کاهش وابستگی به نفت» است که بر اساس ماده ۱۱۰ آن، ‌دولت مکلف شد با اجرای کامل قانون مالیات بر ارزش افزوده، نرخ این مالیات را از سال اول برنامه پنجم، سالانه یک واحد درصد اضافه کند؛ به گونه‌ای که در پایان برنامه پنجم نرخ آن به ۸ درصد برسد.

سهم شهرداری ها و دهیاری ها از نرخ مزبور ۳ درصد (به عنوان عوارض) و سهم دولت ۵ درصد تعیین شده است.

خبرگزاری مهر همچنین گزارش داده که بر اساس یکی از تبصره های افزوده شده به این بند از ماده ۱۱۰ برقراری هر گونه تخفیف، ترجیح و یا معافیت مالیاتی و حقوقی ورودی علاوه بر آنچه که در قوانین مربوطه تصویب شده است برای اشخاص حقیقی و حقوقی طی سالهای اجرای برنامه ممنوع است.

نمایندگان همچنین در بند دیگری مقرر کردند اعتبارات هزینه دولت سالانه حداکثر ۲ درصد کمتر از نرخ تورم افزایش یابد.


 


شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت، با انتشار بیانیه‌ای تحلیلی درباره شرایط فعلی دانشگاه های کشور، رویکردهای جدیدی را برای فعالیت در شرایط فعلی در دانشگاه ها را اعلام کرد.

دفتر تحکیم وحدت در این نوشتار تحلیلی- راهبردی، در پیش گرفتن رویکردهای زیر را به فعالان دانشجویی پیشنهاد کرده است:

- پرهیز از خشونت
- عقلانی کردن و کنترل هزینه
- خلق راه های جدید و پرنشاط و امید برای فعالیت
- حفظ ارتباط فعالان باسابقه، با دانشگاه
- حفظ تشکل های شناسنامه دار
- استفاده از پتانسیل شبکه های غیررسمی
- استفاده از تمام ظرفیت های دانشگاه
- ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و شبکه های اجتماعی- سیاسی

دفتر نحکیم وحدت در این بیانیه تحلیلی از فعالان انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت خواسته است که حضور خود در فضا حفظ کنند، در قالب اتحادیه با یکدیگر در ارتباط باشند و تجربیات خود را به فعالان جدید انتقال دهند.

بزرگترین تشکل دانشجویی کشور همچنین تاکید کرده است: قطعا با به وجود آمدن شبکه های افقی و گسترده غیررسمی در سطح دانشگاه ها و فعالیت دانشجویان در این قالب در فضای فعلی، نیاز است که رویکرد تشکل های رسمی چون انجمن های اسلامی تغییر کند و با کم کردن میزان هزینه، بخش اعظم فعالیت در سطح دانشگاه ها را از طریق شبکه های غیررسمی دنبال کنند.

متن کامل این نوشتار تحلیلی-راهبردی که نسخه‌ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

بی شک فضای فعالیت سیاسی و مدنی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای با قبل از آن کرده است. به صورتی که روش ها و استراتژی های گذشته بعضا نه تنها در فضای فعلی کاربردی و راهگشا نیست که حتی می تواند بعضا به عنوان آفت نیز مطرح شود. بر این اساس است که ناظران، روشنفکران و فعالان سیاسی و دانشجویی همه و همه بر این باورند که کشتیبان را سیاستی دیگر باید. به این منظور و برای تدوین استراتژی های جدید فعالیت های مدنی و اجتماعی، خصوصا در حوزه دانشجویی، بایستی در گام نخست فضای فعلی و ابعاد و ویژگی های آن را به طور دقیق مورد مداقه و شناخت قرار داد.

نوشتار حاضر تلاشی است جهت آغاز بحث و گفت و گو در خصوص تدوین استراتژی های نوین فعالیت سیاسی، اجتماعی و مدنی در حوزه دانشجویی و دانشگاه ها. لذا در این خصوص اساتید، روشنفکران و دانشجویانی که دغدغه ای در این زمینه دارند را به گفت و گو و بحث و نقد و نظر دعوت می کنیم تا با تشریک مساعی بتوان طرحی پخته تر و جامع الاطراف جهت فعالیت های دانشجویان، که در سالیان گذشته نقش بارزی در روند دموکراسی خواهی در ایران داشته اند، ارائه داد.

ویژگی های خاص فضای حاکم بر فعالیت های دانشجویی پس از انتخابات ریاست جمهوری

واضح و مبرهن است که فضای حاکم بر فعالیت های دانشجویی و دانشگاه پیش و پس از انتخابات ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای کرده است. قبل از انتخابات بر اثر سرکوب ها و عدم وجود راه های جایگزین مناسب جهت فراروی از آن فضا، تا حدی جو رخوت بر فعالیت های دانشجویی سایه افکنده بود. اگر چه فعالان دانشجویی با تلاش ها و فعالیت های خود، فضای فعالیت دانشجویی را زنده نگاه داشته بودند، اما جمع قابل توجه ای از دانشجویان رغبتی به مشارکت در فعالیت های سیاسی و مدنی از خود نشان نمی دادند. فعالان دانشجویی پیش از انتخابات از حداقل فضاهای موجود برای برگزاری جلسات و تجمعات مختلف استفاده می‌کردند و سعی داشتند با استفاده ازفضای محدود و حداقلی، جنبش دانشجویی را زنده‌نگه‌دارند.

اما هم زمان با برگزاری انتخابات و درگیر شدن کلیت جامعه و دانشگاه ها با مسایل سیاسی و همچنین خلق آلترناتیوی برای غلبه بر فضای سرکوب موجود، شور و نشاط بر جامعه حاکم شد و فعالیت چشم گیر جمع کثیری از دانشجویان در جهت تغییر وضع موجود فضای دانشگاه ها را فرا گرفت. اما پس از مدتی سرکوب شدید شامل حال دانشگاه ها نیز شد. در این میان ویژگی های فضای فعالیت های دانشجویی پس از انتخابات شامل موارد زیر است:

۱ – به تبع دیگر بخش های جامعه، و حتی در مواردی بسیار شدیدتر از دیگر بخش ها، دانشگاه ها نیز فضای سرکوب شدید را تجربه کردند. بازداشت، شکنجه، اعتراف گیری، زندان های طویل المدت، اخراج، ستاره دار کردن دانشجویان و بسیاری محدودیت ها و محذوریت های دیگر پس از انتخابات ریاست جمهوری و همچنین نگاه امنیتی و تهدید محور به دانشگاه ها و دخالت و نفوذ عناصر امنیتی در مراکز آموزشی و علمی به شدت افزایش یافت.

۲ – در پی فشار شدید بر فعالان باسابقه دانشجویی و تعطیلی تشکل های شناسنامه دار، نقش سابق این فعالان و تشکل ها تا حدی کمرنگ و در اثر سرکوب، ارتباط فعالان با سابقه با بدنه فعال دانشگاه تا حدی مخدوش شد. اما از آن سو در پی سرکوب جریانات شناسنامه دار، هسته های مختلف و فراوان دانشجویی به صورت نیمه علنی – نیمه مخفی، وارد فعالیت های دانشجویی شدند و فضای غیررسمی و خودجوش گسترش چشم گیری داشت. همچنین فضای فعالیت دانشجویی شاهد مشارکت جمع کثیری از دانشجویان، خصوصا دانشجویان ورودهای جدیدتر، بود که این مسئله در گذشته نه چندان دور کمتر مشاهده شده است. اما فقدان مطالعه و عدم تدوین استراتژی های جدید فعالیت از یک سو، وفضای سنگین برخورد از سوی دیگر، موجب حاکم شدن رخوت نسبی بر فضای فعالیت های دانشجویی و همچنین دشواری سازمان دهی یا سازمان گیری متداوم و مستمر گردید.

۳ – به تبع فعال شدن بدنه دانشگاه ها و وارد شدن خیل عظیمی از دانشجویان به فعالیت های سیاسی و مدنی، به علت فقدان تجربه کافی و عدم شناخت درست از فضای حاکم، دانشجویان بعضا دست به کارهای پرهزینه ای که نتیجه ملموس قابل قبولی در پی نداشت می زدند که متاسفانه به علت گمنام بودن فعالین، هزینه های گزافی بر بدنه دانشگاه ها و دانشجویان تحمیل شد.

۴ – فعالیت های رسمی و روش های مالوف گذشته بعضا غیرممکن شد اما از آن سو کارهای خلاقانه و جدید باب شد و گسترش پیدا کرد.

۵ – بیداری عمومی دانشجویان و حساس شدن نسبت مسائل روز جامعه و نفوذ گفتمان اعتراضی موجب شد موقعیت و پایگاه اجتماعی دانشجویان افزایش یابد و مطالبات آن ها نیز در هرم مطالبات اجتماعی جایگاه مناسبی کسب کند. مطالبات جنبش دانشجویی در سطح جامعه و نیروهای سیاسی و اجتماعی فراگیر شد و به ارتباط و نزدیکی دانشگاهیان با مردم منجر شد. فضای پس از انتخابات باعث شد جنبش دانشجویی در سطح جامعه بیش از قبل شناخته شود.

۶ – در اثر خلق فضای جدید بسیاری از تابوهای نادرست و غیرواقعی شکسته شد. حربه های اقتدارگرایان، که همواره از آن ها برای بدنام کردن فعالان دانشجویی و سیاسی و جدا کردن آن ها از یکدیگر استفاده می کردند، ناکارآمد شد. این فضا موجب نزدیک تر شدن و ارتباط بیشتر فعالان سیاسی و اجتماعی با دانشجویان و نوعی همبستگی ملی شد.

رویکردهای جدید فعالیت

جنبش دانشجویی پس از احیا در اوایل دهه هفتاد، تا چندی پیش بر اساس رویکرد علنی، رسمی و قانونی فعالیت کرده است. ولی امروز به نظر می رسد باید راهبردش را تغییر دهد. تنظیم و تدوین راهبرد جدید بایستی بر اساس درک مختصات شرایط فعلی سیاسی حاکم بر کشور باشد. از آنجا که فشارهای مضاعف از طرف حاکمیت اقتدارگرا جنبش دانشجویی را آسیب پذیر کرده است، بر فعالان با سابقه دانشجویی است که پشتوانه سازی برای فعالیت های آتی دانشجویان را به عنوان پیش فرض محیطی تدوین هرگونه استراتژی مدنظر قرار دهند. از این رو و بر این اساس، راهبرد جدیدی که در فضای فعلی بایستی مورد توجه فعالیت های دانشجویی قرار گیرد به شرح زیر مطرح می شود:

۱ – پرهیز از خشونت: تجارب گوناگون نشان داده است هر گونه دست یازیدن به عمل خشونت آمیز به عنوان روش و یا استراتژی مبارزه در مقابل یک حاکمیت تمامیت خواه برای رسیدن به دموکراسی و حقوق حقه مردم سم مهلکی است. خشونت سیکل معیوبی است که فعالیت ها را به انحراف می کشد و ما را از سرمنزل مقصود دور می کند. اگر چه خشونت بی حد و حصر اوباش تحت حمایت دولت، به طور طبیعی حس انتقام جویی و کینه ورزی را در انسان ها بیدار می کند اما باید احساسات را تحت کنترل درآورد و در دامی که اتفاقا توسط اقتدارگرایان پهن شده نیفتاد. در این خصوص می توان به مواردی چون تجمعات دانشجویی در مدت یک سال و نیم گذشته که بعضا با درگیری با نیروهای مخالف یا نیروهای حراست و انتظامات در دانشگاه ها رخ داده و حتی به سوء استفاده عده ای در تخریب اموال عمومی دانشگاه منجر شده است و یا تجمعاتی که به سنگ پراکنی متقابل با نیروهای انتظامی و لباس شخصی بیرون دانشگاه انجامیده اشاره کرد.

دست یازیدن به فعالیت ایجابی توام با خشونت، خط قرمز کلیه فعالیت های دانشجویی و مدنی و پرهیختن از آن سرفصل کلیه فعالیت ها و رویکردها است. اشتباهات گذشتگان را نباید مرتکب شد و هزار راه رفته را نباید دوباره طی کرد. با درس گرفتن از گذشته، باید گام های خود را هر چند آهسته، ولی محکم و استوار برداریم. لازم است این مهم را برگرفت و به دیگران و نسل های بعد هم آموخت. خاصه آن که در دانشگاه نسل جوان حضور دارد و نسل جوان توام است با ظلم ناپذیری و هیجان. غلیان احساسات را باید در ظرف عقلانیت ریخت و بر حس سرکش انتقام جویی لگام زد. فعالیت مسالمت آمیز باید به عنوان هم استراتژی و هم تاکتیک توسط فعالان، شناخته شده و به کار گرفته شود.

البته باید توجه داشت که مقصود از پرهیز از خشونت شامل اشکال منفی و ناموجه خشونت ورزی است. استفاده کنترل شده و مقطعی از نیروی قهر در مقام دفاع از خود و عقب راندن نیروی های سرکوبگر در شرایطی که هیچ راه دیگری برای گریز وجود ندارد، با راهکارهای فعالیت بی خشونت تعارضی ندارد. جنبش دانشجویی نه تنها بایستی خود فعالیت های ضدخشونت را سرلوحه کار خویش قرار دهد بلکه لازم است در راه تحکیم گفتار ضدخشونت در جامعه نیز تلاش کند. دانشجویان باید بر این اساس تلاش کنند تا آگاهی جامعه را در این خصوص بالا ببرند تا گفتار و رفتار ضدخشونت را بیش از پیش در جامعه نهادینه کنند و آن را به هنجار تبدیل نمایند. از آن جا که سرکوب در برابر کنش های بدون خشونت، غیرموجه تر، ناعادلانه تر و ظالمانه تر است، ترویج و تقویت گفتمان ضدخشونت در جامعه در نهایت انگیزه مشارکت در جنبش مدنی را بالا می برد.

۲ – عقلانی کردن و کنترل هزینه: بی شک یکی از مهم ترین مولفه ها در خصوص فعالیت در فضای فعلی محاسبه هزینه های انجام فعالیت است. البته این محاسبه هزینه با توجه به خصیصه آرمان خواهی جنبش دانشجویی است و از اساس با چرتکه اندازی و بررسی های منفعت طلبانه متفاوت است. دانشجویان با توجه به روحیه شجاعت و دلاوری خود، اصولا آمادگی بیشتری برای پرداخت هزینه و پرهیز از آسایش و آرامش خود به منظور بهبود وضعیت ایران و ملت ایران دارند، اما با این وجود این هزینه باید زمانی پرداخت شود که در چهارچوب اهداف آرمانگرایانه، منافع و نتیایج فعالیت ها، ارزش لازم را داشته باشد و منجر به تغییرات مثبت و ملموسی گردد. به عبارت دیگر هزینه دادن فی نفسه مثبت نیست و فضیلت به شمار نمی رود، اما هر گاه از پرداخت هزینه گریزی نباشد و یا ایجاد تحول و گرفتار نشدن در فضای انفعال و تسلیم، لاجرم حکم به پرداخت هزینه دهد، باید با برخورد عقلانی از آن استقبال کرد. اما نباید فراموش کرد که در هر حال باید تلاش نمود تا هزینه ها را به حداقل ممکن کاهش داد و آن را به مثابه شر اجتناب ناپذیر در نظر گرفت.

در شرایط کنونی متاسفانه دولت آن چنان هزینه فعالیت های منتقدانه و مسالمت آمیز را به صورتی نامتناسب بالا برده است تا به خیال خود جای هیچ گونه انتقاد و اعتراضی باقی نگذارد. اما می توان با برگرفتن تجربیات گذشته و برنامه ریزی دقیق، عملکرد سنجیده ای انجام داد که کمترین هزینه را برای فعالان و بدنه دانشگاه به همراه داشته باشد. شوربختانه حاکمیت راه هرگونه فعالیت علنی و شفاف را بسته است و با این کار، خود را از تعامل با جامعه، سنجش نیازهای عمومی، نظارت بر فعالیت ها و مطالبات و…. محروم کرده است. در این فضا چاره ای جز مراعات اصل پوشیده عمل کردن و غیرعلنی کردن برخی از فعالیت ها نیست. البته این سخن بدان معنا نیست که فعالیت ها به سمت فعالیت های زیرزمینی و خطرزا برود، بلکه در این فضا بایستی فعالیت های مدنی و مسالمت آمیز نیز دور از چشم گزمه های امنیتی و نیروهای حراست صورت گیرد، تا حداقل آسیب به فعالان وارد شود.

یکی دیگر از مواردی که هزینه فعالیت سیاسی را کاهش می دهد، تعداد هر بیشتر مشارکت کنندگان است. کنش های جمعی که بتواند تعداد بیشتری از دانشجویان را درگیر کند، هزینه ها را کاهش می دهد.همچنین بایستی بر روی تجارب انباشه شده گذشته، خصوصا تجربه یک سال و نیم اخیر، تمرکز کرد و از فعالیت های پرهزینه بی حاصل و یا کم اثر پرهیز کرد. باز این گفته به این معنا نیست که هیچ خطر و هزینه ای فعالان دانشجویی را تهدید نمی کند. متاسفانه در فضای فعلی، هر دانشجویی که تصمیم به فعالیت منتقدانه می گیرد بایستی حداقلی از هزینه را برای خود در نظر گیرد. ولی با این همه، جانب احتیاط نیز بایستی نگه داشته شود.

۳ – خلق راه های جدید و پرنشاط و امید برای فعالیت: جنبش دانشجویی نشان داده است که جنبش ساکن و راکدی نیست. این جنبش در هر زمان ابزار و روش های متناسب با همان فضا را خلق می کند و به بهترین شکل از آن ها استفاده می کند. جنبش دانشجویی به نیکی نشان داده است که فرزند زمانه خود است. به همین خاطر در دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که سیاست سرکوب دانشگاه ها شکلی جدید و شدتی سخت تر به خود گرفت، راه های جدید فعالیت، خصوصا در دانشگاه هایی که از نزدیک با این سرکوب مواجه بودند، آغاز شد و در سایر دانشگاه ها نیز پی گرفته شد. از آن جمله می توان به تجربه فعالیت غیررسمی انجمن های اسلامی، پدیده دانشجو-خبرنگار که بعدا در جنبش سبز به شهروند-خبرنگار نیز تعمیم یافت، استفاده از پتانسیل فضای مجازی جهت اطلاع رسانی و مقابله با هجمه های رسانه ای دولتی و… اشاره کرد.

بعد از انتخابات هم باز روش های جدید و تازه ای از فعالیت در سطح جامعه و دانشگاه ها خلق شد. پرواضح است که در فضای فعلی، برخی از راه های فعالیت که در گذشته مرسوم و مالوف بود، دیگر کارآمد نیست. البته این سخن به معنای بی اثر بودن هر چه مربوط به گذشته می شود، نیست. چه آن که بسیاری از روش های فعالیت دانشجویی میراث گذشته های دور است. در هر صورت روند خلق راه های جدید فعالیت بایستی با خلاقیت دانشجویان ادامه یابد و راه های کم هزینه و پرفایده به وجود آید و به دیگر دانشگاه ها نیز تسری یابد. همچنین در فضایی که حاکمیت سعی در القای یاس و دلمردگی دارد، بایستی به فعالیت هایی اندیشید که موقعیت ها و فرصت های شاد، سرزنده و نشاط آوری خلق کنند. از این دست فرصت ها در فضاهای عمومی دانشگاه ها کم نیست. باید هنر استفاده از موقعیت ها را در خود پرورش داد. همان گونه که در تجمعات و مراسم های قبل و بعد از انتخابات به وفور شاهد چنین موقعیت هایی و استفاده عمومی از این گونه فضاها بودیم.

ایجاد امید و انگیزه، باید یکی از سرفصل های اصلی فعالیت دانشجویی در شرایط فعلی باشد. دانشجویان به واسطه خصیصه جوانی خود باید از شادترین و امیدوارترین اقشار باشند و به دیگران نیز امید ببخشند. میزان مشارکت در کنش جمعی به میزان برداشت مشارکت کنندگان به اثربخشی فعالیت شان وابسته است و این احساس در گرو امید به دست خواهد آمد.

۴ – حفظ ارتباط فعالان باسابقه، با دانشگاه: در مدت یک سال و نیم گذشته شاهد سرکوب شدید فعالان باسابقه دانشجویی بوده ایم. در این مدت سعی شده است، آن چنان هزینه برای فعالان دانشجویی بالا رود که حضور و فعالیت ایشان در سطح دانشگاه کان لم یکن شود. کسب و انباشت تجربه در جنبش دانشجویی یکی از نقاط کلیدی این جنبش است. فعالیت های دانشجویی بنا به خاصیت و ماهیت خود، خصلتی موقت و مقطعی دارد. لذا آن چه فعالیت دانشجویی را غنا می بخشد و ثمربخش می کند انباشت تجربه و استفاده از ثمره تلاش های گذشتگان است. اتفاقا به همین علت است که اقتدارگرایان همواره سعی کرده اند ارتباط نسل های مختلف دانشجویی را با یکدیگر قطع کنند. فعالان با سابقه دانشجویی در سطح دانشگاه زیر ذره بین حراست و نیروهای امنیتی هستند. هر گونه تحرک آن ها دیده می شود و با شدیدترین وجه با آن برخورد شده و سعی می شود که از سطح دانشگاه ها حذف شوند. نیروهای باسابقه بایستی با درک فضا، جانب احتیاط را رعایت کنند و سعی نمایند ارتباط خود را با فعالان فعلی دانشگاه برقرار کنند، طرف مشورت مداوم فعالان کم تجربه تر باشند، از فعالیت های پرهزینه آن ها را پرهیز دهند، تجربیات خود را به آن ها منتقل کنند. این گونه تجربیات بایستی حتی الامکان به صورت مکتوب درآید و در اختیار نسل های بعد قرار گیرد. خاطرات شفاهی فعالیت های دانشجویی گنجینه ای است که باید نسل به نسل در میان دانشجویان هر دانشگاه بچرخد و این وظیفه فعالان با تجربه تر است.

بر فعالان باسابقه و با تجربه است که با توجه به فضا و پتانسیل های موجود در دانشگاه محل تحصیل خود فعالان جدید را با این فضا و پتانسیل ها آشنا کنند. مطمئنا همه گونه فعالیتی در هر دانشگاه قابلیت اجرایی ندارد و بایستی با توجه به فضای موجود در دانشگاه ها، در مراحل مختلف تاکتیک های مناسب از سوی فعالان اتخاذ شود. فعالان باسابقه باید تجربیاتی چون انتشار و توزیع نشریات دانشجویی به صورت مجازی و چاپ و پخش آن در دانشگاه و خوابگاه، پدیده شهروند-خبرنگار و ارتباط با رسانه های دانشجویی معتبر، ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و… را به فعالان جدید یادآور شوند.

مهم تر از از تمام این موارد، انجام کار تشکیلاتی و انتظام بخشیدن به فعالیت ها در قالب تشکیلاتی افقی است. هیچ فعالیتی به اندازه تشکیلات سازی در یک دانشگاه مهم تر، ماندگارتر و در بلند مدت تاثیرگذارتر نیست. لازم است که فعالان دانشجویی حتی بعد از فارغ التحصیلی تا مدتی ارتباط خود را با فضای دانشگاه و فعالان جدید حفظ کنند. فعالان باسابقه بایستی اقدام به تشکیل شبکه غیررسمی فعالان در دانشگاه نمایند تا این شبکه با نفوذ در دیگر شبکه های غیررسمی بتواند از ظرفیت آن ها استفاده نماید.

۵ – حفظ تشکل های شناسنامه دار: در طول مدت دولت نهم روند حذف تشکل های باسابقه و شناسنامه دار آغاز و پس از انتخابات اخیر این روند، سرعتی بیش از پیش یافت. حساسیت شدید سرکوبگران بر تداوم حضور تشکل های منتقد سابقه دار تاکیدی بر این نکته است که نقش و فایده این تشکل ها در سطح دانشگاه ها انکارناپذیر است. تشکل های منتقد دانشجویی حامل سابقه و سنت غنی اعتراضی و فعالیت مدنی در یک دانشگاه هستند و حفظ آن ها به تداوم سنت تشکیلات سازی کمک شایانی می نماید. این تشکل ها بعضا از سال ها پیش از انقلاب در نسل های مختلف دانشجویی دست به دست شده تا به نسل حاضر رسیده است. روشن نگاه داشتن چراغ این تشکل ها و جلوگیری از نابودی آن ها سنت حسنه ای بوده که در نسل های مختلف وجود و تداوم داشته است. تلاش برای حفظ و بقای این تشکل ها به روش های مالوف در شرایط حاضر مستلزم صرف هزینه های گزاف است. اما به نظر می رسد نگاه به تجربه تشکیل، فعالیت و بقای انجمن های اسلامی دانشجویان پیش از انقلاب در فضایی که انجمن ها نه دفتری داشتند و نه حضوری رسمی در فضای دانشگاه ها، خالی از لطف نباشد.

واضح است که عدم نوزایی، پرورش و جذب فعالان جدید تدریجا موجب مرگ و اضمحلال تشکل های دانشجویی می شود. از این رو در فضای سرکوب فعلی، بر فعالان انجمن های اسلامی است که با استفاده از فضاهای عمومی موجود در داخل و خارج از دانشگاه و خوابگاه به دور از نگاه گماشتگان اقتدارگرایان، اقدام به تشکیل مجمع عمومی خود، هر چند کم تعداد و کوچک، نمایند و از میان خود گروهی را به عنوان افراد هماهنگ کننده و شورای مرکزی انتخاب کنند. حفظ و تطابق اساسنامه با شرایط فعلی و ایجاد امکان نوزایی و جذب نیروهای جدید و فعال سازی آن ها در شرایط حال حاضر نکته ای مهم می نماید. پر واضح است که مقصود از فعالیت شورای مرکزی، فعالیت به شکل سابق نیست. بلکه فضای فعلی شکلی جدید از فعالیت را می طلبد که در این نوشتار سعی در بازگویی قالب های آن داریم.

شورای مرکزی نیز باید درگیر با متن دانشگاه باشد و با بدنه دانشجویان در ارتباط و تماس مستمر باشد. شورای مرکزی تشکل ها، باید جلسات منظم خود را تداوم بخشند. همچنین به علت شناسایی و سرکوب افراد فعال در قالب تشکل های رسمی لازم است در خصوص عضویت و فعالیت افراد در رده های مختلف تشکیلاتی، به اصل محرمانگی موارد تشکیلاتی مجموعه توجه شود. اعضای شورای مرکزی نیز بایستی هر یک برای خود یک یا چند نیروی جایگزین در نظر بگیرند و با آن ها ارتباط داشته باشند. نیروهای جایگزین نیز باید در متن فعالیت ها باشند تا در صورت حذف افراد اصلی از سطح دانشگاه، به هر علتی، فعالیت های آن واحد یا انجمن به یکباره به تعطیلی نینجامد.

۶ – استفاده از پتانسیل شبکه های غیررسمی: شبکه های اجتماعی در جنبش های اجتماعی می توانند دو نقش کلیدی برعهده داشته باشند؛ نخست، در معرض جنبش قرار دادن افرادِ همسو و همدل با جنبش از طریق تکثیر آگاهی، توزیع اخبار و انتشار برنامه ها و تحولات جامعه، جنبش و سپهر سیاسی-اقتصادی-فرهنگی کشور. دوم، افزایش انگیزه اجتماعی و اخلاقی مشارکت و انگیزه رسیدن به نفع عمومی که به مشارکت در جنبش اجتماعی می انجامد. در نظام های دموکراتیک این هر دو نقش بیشتر از سوی شبکه های رسمی احزاب، تشکل ها و سازمان ها ایفا می شود، اما تحت سیطره حکومت های غیردموکراتیک اقتدارگرا که هیچ گونه کار تشکیلاتی رسمی پذیرفتنی نیست، شبکه های رسمی تا حدی توان نقش بازی کردن خود را از دست می دهند. بنابراین نقش شبکه های اجتماعی غیررسمی نسبت به شبکه های رسمی در آگاهی رسانی و انگیزش افراد پررنگ تر می شود. در شرایط کنونی جامعه و ساختار سیاسی ایران نیز، شبکه های اجتماعی غیررسمی، یعنی مجموعه شبکه های شخصی افراد جامعه که به واسطه شغل، خانواده، محل زندگی و علایق شان در آن ها درگیر هستند، به شکل قابل توجهی از شبکه های رسمی در پیشبرد اهداف جنبش آزادیخواهی ایران بااهمیت ترند.

بدین ترتیب تقویت و گسترده کردن این شبکه ها از کارویژه های گروه ها و جریانات فعال است. به ویژه دانشجویان و جنبش دانشجویی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناسی و ذاتی خود می توانند از دو جهت نقش بسیار بااهمیت و بی بدیلی در تقویت این شبکه های اجتماعی غیررسمی ایفا کنند. دانشجویان از یک سو در شبکه های دانشجویی حاضر هستند و از سوی دیگر به دلیل زمینه های خانوادگی و محلی خود در شبکه های متنوع و گسترده اجتماعی جای دارند. توجه به این هر دو شبکه و ارتباطات درون آن دو، موقعیت بی نظیر و حساس دانشجویان را می نماید.

دانشجویان به لحاظ همگونی نسبی با دیگر دانشجویان از نظر فرهنگی، سطح دانش و آگاهی، مطالبات صنفی و نسلی و…. دارای روابط مستحکمی در شبکه های دانشجویی، از قبیل شبکه ای از همکلاسی ها، هم ورودی ها، شبکه دانشجویان خوابگاهی، تیم های ورزشی دانشجویی، گروه های کوهنوردی و… هستند. این روابط قوی و مستحکم می تواند به همبستگی شبکه دانشجویان یاری رساند، دیدگاه ها را به یکدیگر نزدیک کند و انتشار اخبار و آگاهی ها را سرعت و تسهیل بخشد. فعالان دانشجویی باید به قدرت و پتانسیل این حجم گسترده از شبکه های غیررسمی مستحکم و همبسته در سطح دانشگاه ها توجه ویژه ای داشته باشند. تلاش دولت احمدی نژاد از ابتدای بر سر کار آمدن کاستن از قدرت شبکه های غیررسمی در دانشگاه ها به انحاء مختلف بوده است. شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی بر تقویت هر چه بیشتر شبکه های غیررسمی موجود در دانشگاه اهتمام ورزند. هر یک از فعالان دانشجویی بی شک در یک یا چند شبکه غیررسمی موجود در دانشگاه عضویت دارند.

شبکه های غیررسمی موجود بایستی تقویت شده و در کنار آن ها شبکه های جدید ایجاد شوند. فعالان دانشجویی بایستی نقش خود را در شبکه های غیررسمی که عضو آن هستند بارز کنند و از پتانسیل هر یک از این شبکه ها و ارتباطات آن ها با یکدیگر جهت انجام اطلاع رسانی، فعالیت های جمعی و کم هزینه، همبستگی میان دانشجویان و… کمال استفاده را ببرند.

علاوه بر شبکه های غیررسمی موجود در دانشگاه، دانشجویان از طریق خانواده، محل زندگی، دوستان و … با شبکه های متنوع و کلان اجتماعی دیگری از قبیل فرودستان، کارگران، اقوام و حاشیه نشینان در ارتباط هستند. این ارتباط های ضعیف با شبکه های متنوع اجتماعی می تواند پل های ارتباطی شبکه شهرنشین، جوان، تحصیل کرده و مرتبط به ابزارهای مدرن ارتباطی چون اینترنت با دیگر گروه های اجتماعی باشد. اگر دانشجویان به این ارتباط های ضعیف توجه نشان دهند، هم قادر خواهند بود از یک سو خواست ها، مطالبات و اخبار این گروه ها در شبکه اصلی طبقه متوسط تبیین کنند و هم از سوی دیگر می توانند اخبار و آگاهی هایی که در فضای اطلاع رسانی جنبش های دموکراسی خواهی ایران (جنبش سبز) در جریان است به گوششان برسانند. توجه به ارتباط های ضعیف می تواند نقش ارزنده ای در گسترش جنبش اجتماعی بازی کند.

جنبه ی مهم دیگری از بحث شبکه های غیر رسمی مربوط به یکی از ویژگی های مذکور جنبش دانشجویی است. همان طور که در بالا گفتیم، دانشجویان نشان داده اند که فرزند زمانه ی خود هستند. از ابتدای سده ی اخیر میلادی و با تحولات شگرفی که در دنیای مجازی و رسانه ای بوجود آمده، ابزارهای خاص شکل دهی به شبکه های نامحسوس، غیر رسمی، و همبسته به شکلی خاص و جدید فراهم شده است. همان طور که تاکنون نیز از همین طریق، گام هایی ابتدایی برداشته شده است، در شرایطی که صحن عمومی دانشگاه زیر تسلط نیروهای سرکوب قرار گرفته است، ما از تمامی ابزارهای مجازی و رسانه ای جهت شبکه سازی و بسیج منابع استفاده خواهیم برد.

یکی دیگر از بااهمیت‌ترین بحث‌ها پیرامون جنبش‌های اجتماعی، بحث مشارکت است. از عوامل افزایشِ مشارکت، می‌توان به میزان اعتماد اجتماعی اشاره کرد. هر چه میزان نفوذ فعالان دانشجویی در شبکه های غیررسمی اطراف خود در دانشگاه بیشتر باشد به همان میزان اعتماد و اعتبار آن ها در آن شبکه ها بیشتر خواهد شد و به تبع آن مشارکت افراد نیز بیشتر می شود. در یک شبکه قابل اعتماد و همراه با اطمینان خاطر بالا، میزان مشارکت در کارهای جمعی، ازخودگذشتگی، استقامت و پایداری بر عهد مشترک بیشتر است. نکته مهم این است که توجه کنیم ایجاد تغییر و جلب مشارکت افراد یک فرآیند کاملا تدریجی است و ناگهان نمی توان از افراد انتظار حرکت ها و گام های بزرگ داشت. نسنجیده گام برداشتن و هزینه گزاف وارد کردن بر افرادی که آماده فعالیت و مشارکت در فعالیت ها هستند، قطعا پتانسیل افراد مشارکت کننده و سرمایه اجتماعی فعالین، که همانا اعتماد دیگر دانشجویان است، را دستخوش زوال می کند.

ناگفته نماند که شبکه فعالین دانشجویی بایستی ارتباط ارگانیک و منظمی با شبکه اساتید منتقد در دانشگاه نیز داشته باشند و در خصوص وضعیت دانشگاه و دانشجویان به آن ها اطلاع رسانی کنند و از طریق آن ها در جریان وقایعی که در سطح اساتید و مدیریت دانشگاه اتفاق می افتد، قرار گیرند و معتقابا اخبار آن ها را در سطح شبکه های دانشجویی پخش کنند. همچنین این امکان وجود دارد که در مواقع لزوم در برخی موضوعات با اساتید منتقد حاکمیت، پروژه اعتراضی مشترکی را به صورت هماهنگ به اجرا گذاشت.

۷ – استفاده از تمام ظرفیت های دانشگاه: دانشجویان آزادیخواه نشان داده اند که چگونه با هنرمندی خود می توانند فضای دانشگاه را از آن خود کنند. از آن جا که حاکمیت اقتدارگرا در اقلیت محض قرار دارد، آن هم در دانشگاه ها که همواره فضایی برای انتقاد و اعتراض و پرسشگری بوده است، نمی تواند با کنترل و سرکوب از فضای دانشگاه ها در جهت مطامع خود سوء استفاده نماید. دانشگاه هیچ گاه زمین بازی اقتدارگرایان نبوده و بعد از این هم نخواهد بود. دانشجویان بایستی همان گونه که تاکنون نشان داده اند از هر فضایی جهت تشکل یابی، دور هم جمع شدن و شبکه سازی در جهت اهداف آزادیخواهانه خود استفاده نمایند. باید از حضور عمومی دانشجویان در مکان های عمومی مانند سلف سرویس ها، کتابخانه ها، و سایر اجتماعات عمومی به بهترین شکل استفاده کرد. همچنین به جز نهادهایی که اساسا ماهیت دانشجویی ندارند و همواره همانند یک نهاد نظامی از بالا و بیرون دانشگاه کنترل می شوند، سایر نهادهای موجود در دانشگاه قابلیت این را دارند که در اختیار دانشجویان قرار گیرند. نمونه بارز این سخن شوراهای صنفی است که همواره در کنار دانشجویان و از آن دانشجویان بوده است. از این قبیل می توان به کانون های فرهنگی-هنری، انجمن های ورزشی، انجمن های علمی و حتی کرسی های آزاد اندیشی، که اخیرا در دانشگاه ها توسط دولت در حال تاسیس است، اشاره کرد. باید توجه داشت که با عجله و فعالیت مقطعی نباید یک نهاد و مجموعه را از دست داد. بلکه باید به صورت تدریجی از تمام ظرفیت های آن جهت متشکل شدن بیشتر دانشجویان استفاده کرد.

۸ – ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و شبکه های اجتماعی- سیاسی: شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی سعی کند با استفاده بهینه از فضای مجازی، با شبکه فعالان دانشگاه های دیگر شهرها و از طریق نیروهای رابط با فعالان دانشگاه های همان شهر مرتبط باشد. فعالان دانشگاه ها می توانند با استفاده از فضای مجازی یا محیط های غیر حساسیت زا جلسات منظم بحث و گفت و گو در سطح محلی و فرامحلی برگزار کنند. تا از این طریق بتوانند تجربیات خود را منتقل کنند، با فضای دیگر دانشگاه ها آشنا شوند، در جریان کاستی ها و ظرفیت های یکدیگر قرار گیرند و… . دانشجویان هر دانشگاه همچنین بایستی با استفاده از رابط های مناسب، با شبکه های رسمی چون احزاب و جریانات سیاسی منتقد، فعالان زن، کارگری، معلمان و… ارتباط برقرار کنند و بدین ترتیب شبکه بزرگ تر فعالان سیاسی-اجتماعی را تشکیل دهند. مطالبات و اخبار مربوط به نقض حقوق دیگر اقشار جامعه را به گوش دانشجویان و رسانه ها برسانند و مطالبات دانشجویی را نیز به دیگر فعالان و احزاب و گروه های سیاسی منتقل کنند. شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی همچنین با رصد مداوم تولیدات فکری نخبگان و روشنفکران، ارتباط خود را با آن ها برقرار نماید و از این طریق اقدام به دریافت آگاهی از نخبگان جامعه نموده و تولیدات فکری را در اختیار دیگر دانشجویان و دیگر بخش های جامعه قرار دهد.

در پایان به موارد دیگری چون پرهیز از حل شدن جنبش دانشجویی در دیگر جنبش ها در حین ارتباط ارگانیک با آن ها، حفظ موضع انتقادی نسبت به عملکرد سیاستمداران، احزاب و گروه ها در جهت رشد و بالندگی و شکوفایی هر چه بیشتر حرکت های آزادیخواهانه، تاکید بر مطالبه محوری و حضور حول معیارها به جای اشخاص در جنبش دانشجویی و تلاش برای گسترش این پارادایم میان اقشار مختلف جامعه، پرهیز از اختلاف افکنی و دامن زدن به اختلافات بی ثمر و بعضا شخصی میان فعالان دانشجویی و دیگران، درنیفتادن در دام اتهام زنی و نگاه منفی در فعالیت های دانشجویی و… می توان اشاره کرد که همگی از جمله سرفصل هایی است که به عنوان استراتژی جنبش دانشجویی در فضای فعلی می توان از آن ها یاد کرد.

همچنین در طول چند سال گذشته، خصوصا یک سال و نیم پیش، روند فرار مغزها و مهاجرت نسل جوان به خارج از کشور به شدت فزونی گرفته است. به صورتی که جمع زیادی از فعالان دانشجویی سالیان اخیر، اکثرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. این فعالان چشم و دلشان هنوز به دانشجویان داخل ایران است و آماده هر گونه یاری رسانی به این فعالان هستند. در این شرایط باید از نیروی ایشان به نحو احسن استفاده کرد و نیرو و توان آن ها را برای کمک به جنبش دانشجویی به خدمت گرفت. به عنوان مثال در حال حاضر که اطلاع رسانی در خصوص وضعیت دانشجویان بسیار پرهزینه است این افراد می توانند در خارج از کشور زبان گویا و یاور راستین جنبش دانشجویی ایران زمین باشند.

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت)

انجمن های اسلامی دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت تاریخ چندین ساله ای را پشت سر خود دارند. ما میراث دار پیشینیان خود هستیم. یکی از کارکردهای ایدئولوژی در حکومت های اقتدارگرا تلاش برای تغییر تاریخ و حذف هر فرد و جریانی اعم از انجمن ها و شخصیت های منتقد از دل تاریخ است. دفتر تحکیم وحدت به خاطر هویت انتقادی خود که از سال های میانی دهه ی هفتاد از آنِ خود کرده، همواره در معرض حذف، چه فیزیکی به معنای بسته شدنِ دفتر و به زندان افتادن اعضا، و چه در سطح گفتمانی به معنای خالی شدن از هویت از طریق ایجاد دفتر تحکیم وحدت طیف شیراز و یا حذف از طریق منع کردن روزنامه ها از به کار بردن عبارت دفتر تحکیم وحدت، بوده است. تلاش ما برای حفظ اتحادیه، دست کم در سطح گفتمانی، یک شکل از مبارزه با حاکمیت اقتدارگراست.

بر این باوریم که اتحادیه انجمن های اسلامی بایستی در قالب استراتژی ارائه شده در بالا (که با کمک روشنفکران و اساتید خبره پخته و ورزیده تر خواهد شد) فعالیت های خود را در چارچوبی جدید تعریف کنند. همان گونه که در بالا هم به تفصیل آمد از فعالان انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت انتظار می رود که حضور خود در فضا حفظ کنند، در قالب اتحادیه با یکدیگر در ارتباط باشند و تجربیات خود را به فعالان جدید انتقال دهند. قطعا با به وجود آمدن شبکه های افقی و گسترده غیررسمی در سطح دانشگاه ها و فعالیت دانشجویان در این قالب در فضای فعلی، نیاز است که رویکرد تشکل های رسمی چون انجمن های اسلامی تغییر کند و با کم کردن میزان هزینه، بخش اعظم فعالیت در سطح دانشگاه ها را از طریق شبکه های غیررسمی دنبال کنند.

شورای عمومی
دفتر تحکیم وحدت
آبان ماه ۱۳۸۹


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته