-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

Posts from Khodnevis for 05/06/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



روز اول نمایشگاه کتاب تهران
حدود ساعت سه بعد از ظهر به نمایشگاه کتاب رسیدم، جمعیت زیادی در حال ورود بودند، بیشتر دخترها و پسرهائی  که دست در دست هم بطرف ساختمان اصلی در حرکت بودند.

آنچه جلب توجه میکرد طراحی نمایشگاه بود که امکانات زیادی را برای باز دید کنندگان ایجاد کرده‌‌اند، از دکه های غذا فروشی و نوشابه فروشی و اغذیه فروشی گرفته تا محل‌های استراحت که در گوشه گوشه نمایشگاه وجود دارد و تعدادشان هم برای جمعیت عظیمی که از نمایشگاه بازدید می‌کنند، کافی است.

  سوله های چادری که دراطراف کریدور ورودی نمایشگاه نصب شده به ناشران مختلف تعلق دارد و از ناشران عربی شروع می‌شود تا ناشران ایرانی ادامه دارد. شرکت‌های اموزشی هم غرفه‌های مخصوص خود را دارند و بلندگوی نمایشگاه با طنین صدای مناسبی به راهنمائی وتبلیغ مشغول است.

حضور ماموران نیروی انتظامی هم مشهود است ولی تعدادشان زیاد نیست و حضورشان هم چشم گیر نیست، جمعیت موج وار در حال حرکت است و پله های اطراف ساختمان اصلی مملو از جمعیت است که در حال بالاو پائین رفتن هستند.

داخل سالن اصلی که از زیبائی می‌درخشد، آنچنان باشکوه است که گام‌هایت را بسیار آهسته می‌کنند و به تماشایت می‌خوانند، تماشای سقف زیبائی که از دیدنش سیر نمی‌شوی، معماری ایرانی با شکوهی خیره کننده خود را به چشمانت تحمیل می‌کند ، غرفه‌های کتابهای داخل سالن مملو از جمعیت است و مسئولان غرفه ها بسیار صبورانه و محترمانه توضیح می‌دهند و هرگز از بیان چند باره توضیحات خسته نمی‌شوند، تمامی کتاب‌ها با تخفیف همراه است و از حداقل ۱۰% تخفیف برخوردارمی‌شوی‌، قیمت کتاب‌های عربی که در واقع متعلق به ناشران عربی است هم بسیار مناسب است، در غرفه‌ای کتاب‌های با جلد اعلا و بسیار زیبا که برای تزئین کتابخانه عالی است و در غرفه دیگری کتابهای با جلد معمولی و البته قبمت بسیار مناسب. مثنوی معنوی با جلد اعلا را میتوانی ۱۱،۵۰۰ تومان بخری و دیوان حافظ را که در اشکال گوناگون چاپ شده و با جلد‌ های اعلا حد اکثر ۱۰۰۰۰ تومان و به قیمت بیشتر متعلق است به جلد های نفیس. 

همه نوع کتاب به زبان فارسی و کتاب‌های زیادی به زیان‌های خارجی وجود دارد و برای دیدن هر کدامشان باید جمعیت را کنار بزنی تا ببینی، محیط بسیار ارام و خوشایند است و همه دوستانه برخورد می‌کنند، با چند نفر که از شهر‌ستان آمده بودند حرف زدم، از همه چیز نمایشگاه بسیار راضی و خوشحال بودند. همه نوع غذائی از «فست فود» و انواع ساندویچ تا انواع غذاهای ایرانی وخارجی در نمایشگاه پیدا می‌شود، شرایط طوری است که می‌توانی چند ساعت بمانی و مشکلی نخواهی داشت، واین شرایط برای جلب مردم به نمایشگاه ایده آل است، هیچ نوع سخت گیری نمی‌شود و دختر وپسر دست در دست هم در حال گردش هستند، قرار بود کروبی بیاید که تا ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهر نیامد، در هنگام خروج کمی خسته‌ای ولی دستانت مانند دستان بسیاری دیگر پر از کتاب است که در کیسه های پلاستیکی، همراه میبری . 



 


خرسندی سپاه از تحریم‌ها

روزنامه واشنگتن پست در گزارشی به بررسی بهره‌گیری از تحریم‌ها ایران، بوسیله سپاه پاسداران پرداخت:

به گفته مدیران نفتی و تحلیل‌گران ایرانی، سپاه پاسداران از تحریم‌ها بهره‌گیری می‌کند تا رسالت توسعه ایران برای خود قائل شود، شرگت‌های مهندسی سپاه پاسداران جایگزین شرکت‌های اروپائی شده‌اند که در میادین فرسوده نفتی ایرانی فعال بودند، وبه قراردادهای بسیار سود آوری دست یافته‌اند، کارشناسان هشدار می‌دهند که تلاش‌های آمریکا برای بازداشتن سرمایه‌گذاری جهانی در صنعت نفت ایران باعث نفوذ بیشتر سپاه در این عرصه می‌شود. 

ایران دومین تولید کننده نفت اوپک است و سپاه از تحریم‌های جدید بر علیه ایران استقبال می‌کند، مدیر عامل یکی از بزرگترین شرکت‌های نفتی جهان گفت که تحریم فروش بنزین به ایران به معنی سود بیشتر و قدرت و نفوذ بیشتر برای سپاه است. 

در گذشته نقش سپاه مربوط به امور زیر بنائی مانند ساختمانم و راه و کانال بود، اما امروز شرکت‌های وابسته به سپاه نظارت بر توسعه اغلب پروژههای پتروشیمی و پروژه‌های نفتی و در بخش کلیدی پارس جنوبی، پروژه عظیم عسلویه بر عهده دارد و بعضی شرکت‌های چینی قرارداد‌های فرعی دارند. 

تحریم کار انها را ادامه خواهد داد و کمتر موثر خواهد بود، ولی شرکت‌های نفتی و گازی ایران علیرغم تحریم جهانی رشد خواهند کرد، این سخنان را کسی گفته که سال‌ها در تهران بود. 

در واشنگتن یکی از مقامات ارشد دولتی که خواست ناشناس بماند، گفت که برای بعضی دولت‌های ملی این غیر معمول نیست که به سودهای سرشار در شرایط تحریم جهانی دست یابند، ولی دولت ایران آشکارا از چشم انداز تحریم‌های جدید، نگران است، تلاش‌های پیش‌گیرانه آنها برای جلوگیری از تحریم‌ها، گواه این امر است . 

سپاه پاسداران که برای حفظ نظام اسلامی بوجود آمد، در زمان صلح موظف شد که قابلیت‌هایش را در جهت توسعه کشور بکار برد . 

فرمانده سپاه گفت که در زمان احمدی نژاد قابلیت های اقتصادی سپاه بسیار افزایش یافته است.

سپاه اداره فرود گاه بین المللی تهران را در دست گرفت، بزرگ راه و ساختمان ساخت و همچنین در ساخت موشک‌ها فعال شد . 

رهبران ایران دخالت سپاه در نفت را می‌نگرند و می‌گویند که بازوی نظامی به ملت در حال تحریم، کمک می‌کند.

شرکت‌های سپاه مانند شرکت‌های تجاری عمل می‌کنند ولی چگونگی در آمدهای آن معلوم نیست، فرماندهان سپاه می‌گویند که در آمد سپاه به خزانه ملی واریز می‌شود ولی هیچ گونه اطلاعی در این باره وجود ندارد. 


 


کهریزک؛ خنجر تلخ نامردمی


 


خودنویس هر روز بهتر از دیروز


خدمت آقای شریعتمداری باید عرض کنم که نه آقا کور خوندید اول اینکه این سایت هیچ ربطی به سران و رهبران و الباقی ندارد و همه به لطف شما و دوستان فراری هستند و آبشون با سران سبز اللهی ها تو یه جوب هم نمیرود و تا گرفتن انتقام زندان هایشان یخه سران را ول نکرده و نمیکنند، خودتان میبینید که خدا رو شکر حمله به همین سران به وفور یافت میشود در این سایت عزیز ... دوم اینکه شما یه کم چشماتو باز کن تو خودتونو نگاه کن ببین چه ترسی دارید از خرداد  بعد بیا و از متن خودنویس ذوق زده شو...

کلا شریعتمداری جان بدان که هر چه قدر ذوق زده بشی از رادیکال بودن خودنویس و اگر هزار بار دیگه هم خودنویس و مطالبش باعث شادی و شور شما بشوند و ستون روزنامه گرام را پر کنند ، نهضت خودنویس ادامه دارد...

خودنویس همچنان به رسالت خود مبنی بر تخریب سران جنبش سبز ادامه میدهد حالا میخوای خوشت بیاد میخوای بدت بیاد !!!

خودنویس تا ریشه کن کردن سبز اللهی های خائن ایستاده است .

این هم خبر ویژه جناب شریعتمداری با تلاش و کوشش سایت عزیز ما !!! »»»

يك پايگاه اينترنتي وابسته به شماري از عناصر زنجيره‌اي و متواري، سران به بن بست رسيده و تاريخ مصرف گذشته فتنه را مورد عتاب و تمسخر قرار داد.

سايت «خودنويس» كه شماري از عناصر بشدت راديكال و سرخورده ضد انقلاب را شامل مي شود ضمن تحليلي مدعي شد «برنده حوادث پس از انتخابات كساني بودند كه مي خواستند قداست جمهوري اسلامي را بشكنند آيا موسوي اين را مي خواست؟»

خودنويس سپس به سران فتنه پرداخت و نوشت: «در مناظره تلويزيوني كروبي از موسوي پرسيد اگر شرايط سخت شود، مي‌ماني؟ و موسوي در برابر ميليون ها بيننده اجبارا گفت آري. در اين جريانات آيا كسي جز موسوي رودست خورد؟ او به چه نتيجه اي رسيد و كساني كه خواهان از بين رفتن همه چيز حكومت بودند به چه نتيجه اي رسيدند؟ اكنون براي او چه چيز باقي مانده؟ روز 11 ارديبهشت، هيچ كارگري به مقابل وزارت كار نيامد و روز ۱۲ ارديبهشت هم هيچ معلمي به خيابان نيامد. در بين سبزها چه كسي باقي مانده است؟ آيا در سالگرد انتخابات كسي به خيابان مي آيد؟ شايد معدودي سبزاللهي و ديگر هيچ. آيا موسوي نيست كه رودست خورده است؟


 


تجمع بسیجیان در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران

به گزارش واحد مرکزی خبر ، تعدادی از بسیجیان ، ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه قبل از ظهر در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران تجمع کردند و به دادن شعار برعلیه آمریکا و انگلیس و سازمان ملل متحد پرداختند . 

شعار های داده شده از این قبل بود « الله اکبر، خامنه‌ای رهبر، ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده، این همه لشکر آماده به عشق رهبر آمده، خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد، انرژی هسته ای حق مسلم ماست، یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا .»

 

بسیجیان همچنین پارچه نوشته‌هائی به همراه داشتند که بر روی انها نوشته شده بود: «ننگ بر سازمان ملل که تبدیل به سازمان حفظ منافع آمریکا شده»، «دولت آمریکا دولتی شریر وغیر قابل اعتماد است»، «مدعیان حقوق بشر با سلاح اتمی تهدید می‌کنند»، «حمایت خود را از سخنان رئیس جمهور در اجلاس باز نگری ان  پی  تی در مقر سازمان ملل اعلام می‌کنیم».

بسیجیان به دادن شعار هائی بر علیه آمریکا و انگلیس و اسرائیل پرداختند . 

این تظاهرات بعد از ساعتی پایان یافت 


 


مصاحبه اختصاصی خیالی با سارق مجسمه‌ها

سر انجام سارق مجسمه های تهران راضی شد با شبکه معتبرترین خبر داشته باشد که در زیز قسمت‌های از این مصاحبه امده است

-:لطفا خودتان را معرفی کنید
+:بنده از کودکی به عروسک علاقه شدیدی داشتم ولی مادرم برایم عروسک نمی خرید و گفت زشته پسر با عروسک بازی کنه من هم عروسک بجه های دیگه را می دزدم
-:عروسکها را چه می کردید
+:عروسکها را روم نمی شد بیارم خونه تو حیاط چالشون می کردم یا به دوست دخترم می دادم

-:از اینکه عروسک بچه هارا می دزدید عذاب وجدان نداشتید
+: نه، ولی چالشون که می کردم یکم دلم براشون می سوخت

-:خب چی شد به سرقت مجسمه رو اوردید
+:بالاخره بزرگ شدم یعنی تازگی ها چند روزه بزرگ شدم

-:این مجسمه ها را چه جوری می دزدید
+:خیلی راحت با کمک دوستان عزیزم

-:دوستانتان هم از مجسمه بدشون میاد
+:بیشتر شون مومن و معتقد هستند و تو ادراه جات دولتی کار میکنند

-:فکر نمی کنید شک برانگیز باشه
+:ببینید من با مراجع تقلید هم صحبت کردم اصولا هنر و مجسمه جایی در اسلام ندارد و حرام است و از ظواهر شیطان هستند و از مرجع تقلیدم استفتا دارم که نابود کردن مجسمه والات شیطانی نتها گناخ وجرم نیست بلکه واب و ثواب دارد.الان که فکر میکنم من از بچگی علاقه ای به عروسک نداشتم بلکه عروسک هم از ظواهر شیطان است و باید همه عروسکها نابود شوند

-:چه جوری تا حالا ۱۵ مجسمه دزدید و دستگیر نشدید
+:وقتی پشتت به مراجع باشه هیچ چیزی نمی تونه مانع فعالیت های مومن باشه

-: نظرتان درباره شایعه که وابسته به دولت هستید چیه
+:شدیدا تکذیب میکنم من هیچ ارتباطی با وزارت ارشاد و تجاوز و فرهنگ اسلامی وغیره ندارم وخودسرانه این کار را کردم و این شایعات برای خراب کردن دولت است

_:مجسمه های ربوده شده را کجا نگهداری میکنید
+:توی انباری که محل دقیقش را نمی تونم بگم ولی به قیمت خوبی از وزارت ارشاد اجاره اش کردیم

_:از اینکه وقت ارزشمندتان را دراختیار ما قرار دادید و فرصت سرقت دیگری از شما گرفتیم ممنون
+:بنده در اخر ازشما که جهت روشن شدن اذهان عمومی با من مصاحبه کردید ممنون هستم و قول می دهم تا اخرین مجسمه در صورتی که همکاری لازم ومساعد صورت بگیرد نسل مجسمه را منقرض کنیم بدنبال شایعه نروید دولت محترم جمهوری اسلامی هیچ ارتباطی با این قضیه ندارد و هیچ نهادی از قبیل شهرداری هم به من کمک نکرده و جرثقیل هم اجاره ای است . یا حق


 


فرافکنی‌های سایت رجانیوز برای پاک کردن صورت مسئله
لازم به ذکر است که سایت‌های حامی دولت احمدی‌نژاد هیچگونه سند و مدرکی دال بر اثبات ادعای خود ارائه نداده و کما فی السابق منابع گمنامی را بعنوان منابع خبری خود معرفی می‌کنند که این مسئله صحت و سقم ادعای آنها را زیر سوال می‌برد، زیرا در خبر خود اعلام کرده‌اند که "منابع رسانه‌اي از امارات خبر مي‌دهند تعدادي از قاچاقچيان حرفه‌اي لوازم بهداشتي- آرايشي در جريان انتخابات رياست جمهوري دهم با برقراری ارتباط با حلقه نزدیک به مهدی کروبی و میرحسین موسوی كمك‌هاي مالي کلانی را به آنها ارسال نموده‌اند."

حال این سوال پیش می‌آید که "منابع رسانه‌ای امارات" مگر اسم ندارند؟


خبر اعلام دستگیری اعضای شبکه جاسوسی وابسته به سپاه در کویت، در حالی منتشر می‌شود که ماه گذشته نیز، یک شبکه‌ی پول‌شویی در کشورهای عرب منطقه که گفته می‌شود برای سپاه پاسداران کار می‌کرد، از سوی کشورهای بحرین و کویت کشف و افشا شده است.

این شبکه پول شویی در بحرین و کویت، زیر نظر سپاه پاسداران به هدف دور زدن تحریم‌های مالی علیه ایران در برخی کشورهای منطقه فعالیت می‌کرد.

خبر اصلی در: وب‌سایت رجا‌نیوز


 


تلاش برای تفهیم ترجمه صحیح «خلیج فارس» به گوگل

متاسفانه مترجم گوگل http://translate.google.com نام جعلی "خلیج ا.ل.ع.ر.ب.ی" را به A.r.a.b.i.a.n Gulf ترجمه کرده اما به هنگام ترجمه "خلیج فارس" تنها به Gulf اکتفا میکند.

 

لازم است که هموطنان ترجمه صحیح را به گوگل یاد دهند و به قول خودشان در ترجمه بهتر مشارکت کنیم.

 

۱- فارسي به انگليسي:

 

خليج فارس را به Gulf ترجمه مي‌كند. رجوع شود به لينك زير:

 

http://translate.google.com/#fa|en|%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3

 

براي پيشنهاد ترجمه درست به گوگل روی لینک Contribute a better translation در پائين ترجمه کلیک کنید و در آن کلمه صحیح یعنی Persian Gulf را وارد نمایید و سپس دكمه submit را بفشاريد.

 

۲- عربي به انگليسي:

 

خليج ا.ل.ع.ر.ب.ی را به A.r.a.b.i.a.n Gulf ترجمه مي‌كند. رجوع شود به لينك زير:

 

http://translate.google.com/#ar|en|%D8%AE%D9%84%D9%8A%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A

 

براي پيشنهاد ترجمه درست به گوگل روی لینک Contribute a better translation در پائين ترجمه کلیک کنید و در آن کلمه صحیح یعنی Persian Gulf را وارد نمایید و سپس دكمه submit را بفشاريد.

 

بسیار خوب خواهد بود اگر دوستان بتوانند ترجمه "A.r.a.b.i.a.n Gulf" و "خلیج ا.ل.ع.ر.ب.ی" را به همه زبان های تحت پوشش مترجم گوگل به معادل خلیج فارس در همه زبان‌ها ترجمه کنند و در اینترنت برای "مشارکت در ترجمه بهتر" اطلاع رسانی شود تا سایر ملل نام اصلی خلیج فارس را بدانند.

 

به دوستان خود نیز مطلب فوق را ایمیل کنید و یک کمپین بزرگ برای این امر راه اندازی کنیم.


 


روز جهانی آزادی مطبوعات، قدیمی‌ترین زندانی مطبوعات ایران عدنان حسن پور را فراموش کردیم
اسارت و گرفتاری زندان، قفس و زنجیر شدن

 

آنروز که آزاد بودم میخواستم جهان را عوض کنم و فکر می کردم که میتوانم دنیا را تکان بدهم. پول، مقام و هر شغلی ناچیز بودند و توانایی و انگیزه های من بیش از آن بود که مبلغی و منصبی بتواند با آن مقابله بکند. بعد از سپری کردن یکهفته در آن سلول سرد و تاریک، باز شدن دریچه ۳۰ سانتیمتری روی درب سلول دغدغه خاطرم و هم صحبتی با هر انسان دیگر و هواخوری ۵ دقیقه ای مشغولیت فکریم شده بود. آرزوی یک زندانی در موقعیت خطرناک زیر اعدام و زیر تهدید روزانه زندانبانان سنگ دلی که خدا را بنده نیستند و ماموران امنیتی که جهان را در چارچوب ترسیم شده نظامی که بدان تعلق دارند، میخواهند تنظیم کنند، در تصور یک انسان آزاد و زندان ندیده نمیگنجد. عدنان حسن پور جوانی آگاه و توانایی بود که در مدت کوتاهی در کردستان منشا خیر شد و میخواست سنگی باشد در اساس جامعه مدنی برای جامعه اش در کردستان.
عدنان حسن پور به نیکی میدانست بدون گفتمان و اندیشه ورزی جامعه در بند و میراست. رسانه و مطبوعات رکن چهارم دمکراسی است و بدون مطبوعات آزاد جامعه مدنی هیچ مفهومی جز فریب ندارد. وی به تبادل نظر و برخورد آرا اعتقاد داشت و بهمین سبب نیز به فکر انتشآر نظرات خود و دیگرانی افتاد که به این شیوه از "ساختن" معتقد بودند. عدنان بزودی بکمک شبکه ای از اهل قلم و رسانه که با خود همگام میدید برای این هدف تلاش خود را شروع کرد. هفته نامه ئاسو(آسو) در دو زبان کردی و فارسی در کردستان با همکاری او منتشر شد. ئاسو مرکزی شد برای نوشتن، کار فرهنگی و اطلاع رسانی برای عده زیادی از روزنامه نگاران کرد که قصدشان سهیم شدن در پایه ریزی جامعه مدنی بود. اما گفتگو و اظهار نظر و اندیشه ورزی برای جوانانی مانند عدنان و همکارانش ممنوع بود و مقامات امنیتی تشخیص میداند که چه کسی بجای چه کسانی میتواند فکر کند و افکارش را بنویسد و انتشار دهد. توقیف انتشار ئاسو کفایت نداشت باید بانیان و ناشران و نویسندگان تاثیر گذار آن نیز حذف میشدند تا دیگر کسی جرات چنین جسارتی را بخود ندهد. و بزودی این اتفاق باید میافتاد و افتاد.
از آنروز سرد در اواخر آذرماه ۱۳۸۵ زمانی که وی را در قفس کردند برایش انواع سناریوها ساختند، میخواستند کرامت او را از وی سلب کنند، او را بزانو در بیاورند و از او موجودی که آرزوهایش کوچک و کوچکتر شود بسازند. عدنان را متهم به جاسوسی کردند. داشتن دوربین عکاسی و جی پی اس را پرونده جاسوسی کردند. هیچ کس را با هیچ دوربینی در ایران دستگیر نمی کنند ولی اگر فعالیتی داشته باشید که در خدمت مردم باشد، و صاحب افکاری باشید که برای تعالی جامعه اهمیت داشته باشد، دوربین عکاسی و تلفن موبایل هم سوژه مقامات امنیتی میشود، زندگی خصوصی و رابطه شما با هر احدی و حتی جرایم رانندگی مساله شود. عدنان را محکوم به اعدام کردند و او و خانواده اش را بشدت تحت فشار گذاشتند. دوست و فامیل نزدیکش هیوا بوتیمار را هم یکماه بعد اسیر کردند و برای او هم سرنوشتی مشابه ساختند، هیوا را هم به مرگ محکوم کردند(هیوا نشریه سبز چیا، که یک نشریه در ارتباط با محیط زیست بود منتشر میکرد). پرونده جاسوسی و محاربه برای هیوا بوتیمار و عدنان حسن پور فقط ناشی از فعالیتهای مدنی آنها بود که نظام اسلامی آنها را بر نمی تافت، همچنانکه فعالیتها مازیار بهاری، رکسانا صابری، هنگامه اخوان، احمد زیداآبادی، عیسی سحرخیز، مسعود باستانی، عمادالدین باقی و محمد نوریزاد را بر نمیتابد و برایشان پرونده های دیگر با اتهامات واهی ساخته است.

 

اهالی مطبوعات در بند و آوره
رسانه ها و اطلاع رسانی در ایران در طی ۳۱ سال گذشته تحت شدیدترین سرکوب و فشار بوده است، جمهوری اسلامی پس از بستن روزنامه آیندگان در همان فردای انقلاب تا کنون صدها نشریه و روزنامه را تعطیل کرده و صدها روزنامه نگار را زندانی و آوراه نموده است. اعمال سانسور و خود سانسوری نیز در کار رسانه ای به امری عادی تبدیل شده است.
با کودتای انتخاباتی در خرداد سال گذشته موج دستگیری و سرکوب شتابی دوچندان گرفت و هرآنکه قلمی در خدمت آزادی در دست داشت تحت تعقیب قرار گرفت. برای روزنامه نگاران بسیاری بخاطر نوشتن نقد و اعتراض به دولت و یا به رهبر جمهوری اسلامی احکام زندانهای طویل المدت صادر شده است و یا شرط آزادیشان را ابراز ندامت و عذرخواهی از آیت الله خامنه ای قرار داده اند. اقدام علیه امنیت ملی، جاسوسی و محاربه از جمله اتهاماتی است که به روزنامه نگاران بسته اند.  در مورد زیر فشار قراردادن روزنامه نگاران برای عذرخواهی از آیت الله خامنه ای، گزارشگران بدون مرز در بیانیه خود نوشته است:«روزنامه نگاران، در حالی که کاری جز انجام وظیفه، یعنی اطلاع رسانی انجام نداده اند، چرا باید تقاضای پوزش کنند؟ در هشت ماه گذشته، بیش از ۱۱۰ روزنامه نگار زندانی و نزدیک به ۲۰ نشریه توقیف شده اند. این رژیم جمهوری اسلامی ایران است که پس از آزاد کردن همه روزنامه نگاران باید از آنها تقاضای بخشش کند.»
"هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضانیه گفته است حکم اعدام دو فعال سیاسی کرد، از «کانال دیگری» به غیر از قوه ی قضائیه صادر شده و او در این زمینه کاره ای نیست."

امروزه دیگر برای همگان روشن شده است که قضاوت و دادگاه در ایران نمایشی تراژیک بیش نیست. تصمیمات و پرونده سازیها نزد دستگاههای امنیتی، زندانبان و بازجویان اطلاعات و سپاه است و دادگاهها برای نمایش و تظاهر به "تمکین" قسمتی از قانونشان تشکیل میشوند.
هنگامه شهیدی که طبق دستور بازجویش میبایست ۶ سال را در زندان بگذراند و دادگاه فرمایشی دقیقن به آن عمل کرده است، نمونه بسیار گویایی از این رویکرد است:
"مطابق تهدیدات بازجویان وزارت اطلاعات مبنی بر ۶ سال حبس در بازداشتگاه ۲۰۹، بدون حق ملاقات حضوری و حتی یک روز مرخصی و همچنین این تهدید که جلوی عفو مشروط وی را در کمیته عفو وزارت اطلاعات خواهند گرفت و وی باید بدون کم و کاست ۶ سال محکومیت خود را به طور کامل بگذراند"

 

ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران
آنگونه که آمار گزارشگران بدون مرز اشاره دارد در ایران تنها در هشت ماه آخر سال گذشته بیش از ۱۱۰ تن روزنامه نگار بازداشت شده و ده ها تن از فعالان رسانه ای آوره از خانه و کاشانه خود گشته و ده ها تن دیگر کار و شغل خود را از دست داده اند.
همچنین عده زیادی از دستگیرشدگان که فعال سیاسی و حقوق بشری نامیده میشوند نیز بخاطر دسترسیشان به رسانه و کار رسانه ای به زندان افتاده اند. وکیلی که برای اشکار کردن اجحافاتی که بر موکلش میگذرد و ناچار به رسانه ای کردن پرونده سازیهای مقامات امنیتی و قضایی میشود و با رسانه ای مصاحبه کرده. پزشکی که وبلاگش یگانه اقدام مجرمانه اوست، گزارشگر حقوق بشری که برای اطلاع رسانی در مورد زیرپاگذاشتن حقوق انسان و سرکوب آزادی و آزادیخواهی را افشا کرده و در وبلاگ و یا وبسایتی مقاله ای منتشر کرده است و موارد و نمونه های دیگر مبین این مساله است.

 

عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار قدیمیترین زندانیان قربانی دادگاههای نمایشی و پرونده سازی امنیتی مطبوعات
دنبال کردن اخبار منتشره از روند پرونده سازی و دادگاههای عدنان حسن پور گویا تر از آنست که توضیحی در این باره لازم باشد.
عدنان حسن پور ٢٧ ساله روزنامه نگار هفته نامه ئاسو درآذر ماه ١٣٨٥ دستگير و در تاريخ ٢٢ خرداد در دادگاهي غير علني و بدون اینکه حق برخورداری از وکیل را داشته باشد، به اتهام "اقدام عليه امنيت ملي"، " جاسوسي" و "محاربه" محاکمه و به اعدام محکوم شد. ديوان عالي کشور در تاريخ ٣٠ مهر ماه ١٣٨٦حکم اعدام عدنان حسن پور را تائيد کرد. با درخواست اعاده دادرسی در تاریخ ١٩ مرداد ماه ١٣٨٧ دیوان عالی کشور حکم اعدام وی را لغو کرد. این روزنامه نگار مجددن در ١٦ شهریور و ١١ بهمن ١٣٨٧ در دادگاه انقلاب سنندج محاکمه شد و نهایتن دادگاه حکم اعدام او را به ۳۱ سال زندان کاهش داد.

 

سنگین ترین حکم مطبوعاتی برای انسان بزرگی مانند عدنان حسن پور
عدنان حسن پور با حکم ۳۱ سال زندان که سنگینترین حکم برای یک روزنامه نگار در ایران است، نزدیک به ۴۰ ماه است که در زندان بسر میبرد. این حکم سنگین تنها بخاطر نوشتن و انجام وظایف رسانه ای که یگانه فعالیت او بوده به او تحمیل شده است. فراموش نکنیم که عدنان حسن پور در زندان نیز نمونه مقاومت و بزرگ منشی بوده و با دست زدن به اعتصاب غذا در موارد متعدد با یگانه وسیله ممکن در زندان اعتراض خود را به زندانبانان و مقامات امنیتی نشان داده است. اعتراض عدنان تنها بخاطر پرونده خودش نبوده و حداقل در دو مورد برای حمایت از زندانیان دیگر و اعتراض به پروسه های پرونده سازی و شرایط سخت زندان دست به اعتصاب زده است.
مختار زارعی در وبلاگ خود تحت عنوان ۲۹ از ۳۱ بزرگتر است در مورد این انسان بزرگ مینویسد
:
"با وصف اینکه خودش محکوم به اعدام بود اما برای تقلیل مرارت دیگران از هیچ تلاشی فرو نمیگذاشت از هم بندیهایش شنیدم برای نجات ارسلان اولیایی، انور حسین پناهی و احسان فتاحیان از حکم اعدام بسیار تلاش کرده بود شکر خدا آن دو از طناب رستند و اما احسان...
در زندان بودم که حکم خودش هم به 31 سال حبس تغییر یافت بسیار خوشحال شدم از اینکه دادگاه اجازه سلب حیات عدنان را به هیچ انسانی نداده است چه مبارک خبری بود نمیدانستم بابت رهایی از مرگ تبریکش گویم یا بابت آن حکم سنگین صبوریش دهم شاید هر دو البته روحیه قوی و تبع بلند او زحمت تبریک گفتن و صبوری دادن را کم میکرد."

عدنان را فراموش نکنیم


خوشبختانه وجدانهای بیدار در سطح بین المللی هیچگاه زیر بار پرونده سازی علیه عدنان حسن پور نرفتند و مراکز حقوق بشری، فرهنگی و رسانه ای زیادی با حمایت بی شائبه خود از این روزنامه نگار و حتی اهدای جوایزی، مستقیمن به جمهوری اسلامی اعتراض کردند. در روز آزادی مطبوعات مقالات و نوشته های زیادی منتشر شد و تا آنجایی که اطلاع دارم به وضعیت منحصر بفرد عدنان اشاره ای نشد. تعداد زیاد دستگیرشدگان و موارد بسیار از حق کشی و توجه به روز و خبرهای تازه مارا از این مساله غافل کرد. غفلت یا فراموشی در مورد عدنان عزیز از انصاف آزادیخواهان بدور است. نباید عدانان حسن پور را فراموش کرد. او را در قفسی که بناحق برایش ساخته اند تنها نگذاریم. نوشته های ما و قدردانی از زحماتش، درد محرومیتهایی که به او تحمیل شده را کمتر خواهد کرد. خواست آزادی عدنان حسن پور و حمایت و قدردانی از وی وظیفه ی هر انسان آزاده است. عدنان را آزاد کنید....


 


هنر پی‌گیری مطالبات

 

۱. حاکمیت با اعمال زور و ارعاب نشان داد پرسش «رای من کو» جواب ندارد. و معترضینی که در ۲۵ خرداد به خیابان آمدند، در ۲۲ بهمن ثابت کردند حاضر نیستند برای چنان سوالی «جان» را هزینه کنند- که کاملا قابل درک است-. به علاوه حاکمیت به صد زبان نشان داد که اصلاح طلبان و رهبران سیاسی اعتراضات را از صحنه سیاسی قدرت فعلی حذف کرده است و حاضر نیست بر سر قدرت وارد بازی جدیدی با اصلاح طلبان شود.

 

۲. نکات بالا می بایست اولین قدم برای ارایه هر نوع راه حل  برای ادامه اعتراضات در قالبی جدید قرار گیرد. در غیر این صورت به دام تکرار و ملال ناشی از آن خواهیم افتاد که تنها یأس و سرخوردگی از عدم پیش رفت برای کنش گران عادی به همراه خواهد آورد.

 

۳. به عنوان مثال، راه حل آقای کروبی و موسوی برای ادامه اعتراضات، به شکل راهپیمایی اعتراضی در ۲۲ خرداد را مصداق یک تکرار ملال آور ارزیابی می کنم (با قبول درصدی از خطا در برآورد و ارزیابی).

 

۴.  پی گیری مطالبات، یک هنر مدرن است که مطبوعات و رهبران سیاسی اولا می بایست خودشان را به آن مجهز و سپس مردم را در این زمینه تربیت کنند.

 

۵. بحث به صحنه کشیدن آن بخش خاکستری از طرف رهبران سیاسی مطرح شده است. اما بسیار مهم تر از آن این پرسش است که آیا جنبش سبز توان  به صحنه کشاندن همان طرفداران قبلی- حاضر در ۲۵ خرداد- را دارد؟  می دانیم  یک گروه اندک ثابت قدم با هدفی مشترک بسیار با ارزش تر از یک گروه کثیر اما متشتت و ناپایداراست.

 

۶. مهم ترین عاملی که می بایست به آن توجه کنیم، میدان های بازی موجود برای بازی با حاکمیت است. این تاکتیک  که سعی کنیم در میدانی بجنگیم که حاکمیت مدتهاست از آن خارج شده و حاضر به بازگشت به آن نیست، یک تاکتیک بازنده است. نتیجه این جنگ، خلاصه می شود در«تنها نقد درونی» (که البته چیزی لازم است اما نه «تنها») و حمله به خود.   

 

۷. تقریبا همه تحلیل گران معتقدند جنبش سبز جنبش طبقه متوسط بود (است؟). و «آزادی» مهم ترین مطالبه طبقه متوسط شهری ایران است. اکنون که اولویت مسایل مدنی برای حاکمیت مساله «حجاب» است، می توان وارد بازی ای تازه با حاکمیت بر سر این موضوع شد. در این بین، عدم توجه رهبران سیاسی و مطبوعات به این مساله جای تأمل دارد. در صورت پذیرش چنین تاکتیکی،  مساله اصلی  برای رهبران سیاسی و مطبوعات ما این خواهد بود که چگونه شعاری مانند «ما گشت ارشاد نمی خوایم» را  جایگزین شعار «رای من کو»  کنند...


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته