| شنيدنيها |
| (راه سبز) |
| مقام رهبري با مجسمه هاي نمايشگاه برخورد كرد! |
فهیمه روشن - عصبانیت رهبری در ميان اخبار گذر رهبري از نمايشگاه كتاب، تغير و عصبانيت ايشان از ديدن مجسمه هاي هخامنشي در وروديه بخش نمايشگاه خارجي كتاب قابل تامل به نظر مي رسد. رهبري دستور مي دهد كه مجسمه ها جمع آوري شوند و وزير ارشاد دستپاچه اعلام مي كند كه خود او هم از اين مجسمه ها خرسند نبوده است. رهبري حتي مي گويد در صورت برنداشتن مجسمه ها برخورد خواهد كرد. رودر رو يي خصمانه آقای خامنه اي با مجسمه ها به گمان برخي ناظران گم شدن عجيب مجسمه هاي تهران را تداعي مي كند، با همه پيگيريهاي مطبوعات و بعضي از اعضا یشوراي شهر تهران مجسمه هاي تهران مفقود شد و اثري از آن در دست نيست و عزم جدي هم در نيروي انتظا مي در مورد تعقيب مجرمان ديده نمي شود، گرچه شايد مي بايست ديگر سارقين را مجرم نه كه مامور ناميد . چرا كه مسوولان شهرداري هم ديگر چندان پيگير قضيه نيستند و احتمالا مي دانند كه اين رشته سر دراز دارد و اگر پرسش هاي شهروندان و روزنامه ها نبود اصلا واكنشي نسبت به غيب شدن مجسمه هاي تهران نشان نمي دادند. غیب شدن مجسمه ها موسوي ريیس اداره حجم سازي شهرداري تهران، يعني جايي كه مجسمه ها را سفارش مي دهند، مي گويد:" سرقت مجسمه ها پيش از سال نو آغاز شد و همان موقع سه مجسمه به سرقت رفت." مسوولان شهرداري اين غيب شدن مجسمه ها را جدي نگرفتند و به پاي نيازمندي دزدان گذاشتند. اولين وا كنشها درباره ناپديد شدن مجسمه ها از مطبوعات و سايتهاي خبري بود و نه شهرداري كه بايد حواسش به مجسمه هاي شهر باشد. مردمي كه هر روز از كنار مجسمه ها مي گذشتند خبر مي دادند و مطبوعات هم به دنبال پاسخگو يي مسوولان بودند . مجسمه هاي تهران يكي پس از ديگري در دو هفته، غيب مي شد و هيچ اتفاقي هم نمي افتاد .مجسمه هاي مشهوري كه دو دهه از عمرشان مي گذشت و در گوشه و كنار شهر و اتفاقا چند تايي در نقاط پر رفت و آمد و در معرض ديد نصب بود. باز هم مسوول اداره حجم شهرداري به حرف آمد و برنزي بودن مجسمه ها را دليل اصلي اين سرقتها عنوان كرد و در نهايت هم گفت كه مسووليت حراست از مجسمه بر عهده شهرداري نيست و اين پليس است كه بايد حواسش به مجسمه ها باشد. پيگيري رسانه ها البته مانع از كار دزدان نشد و اينبار دو مجسمه انتزاعي از پارك هنرمندان در مركز تهران به سرقت رفت، سارقان نشان دادند كه علاقه بسياري به تنديس هاي مشاهير ايران دارند كه در پاركهاي تهران نصب است. تنديس ستارخان كه درست در مقابل دفتر نگهباني پارك بود به سرقت رفت . شهرداري شكایتي تنظيم كرد و بالاخره پليس تهران وارد عمل شد. شمار مجسمه هاي سرقت شده در تهران به 8 رسيده بود و سردار حسين ساجدي فرمانده پليس تهران ، اطلاعات حدا قلي را از سارقان مي داد:"سارقان با ابزار خاص مجسمه ها را به سرقت مي برند و اين يك سر قت كا ملا باندي و حساب شده است ." اما اين گفته ها مردم تهران را راضي نمي كرد. يك شهروند كه هر روز از كنار تئاتر شهر كه تنديس شهريار شاعر نامي معاصر، از همان جا سرقت شده مي گذرد، مي گويد : سرقت سازمان دهي شده، آن هم سرقت مجسمه هايي كه در برابر چشم همه هستند چيزي نيست كه پليس تهران از آن بي خبر باشد، تمام مجسمه ها در مكانهايي بوده اند كه دوربين هاي امنيتي و كنترل ترافيك نصب است و مسوولان مي توانستند دزدها را ببيند و در همان لحظه وارد عمل شوند." در همين حال واكنشهاي مسوولان بالا گرفته بود و حتي داريوش قنبري نماينده اقليت اصلاح طلب مجلس به وزير كشور درمورد اين سرقتها تذكر داد. با همه اين سر و صداها ، تنديس علي شريعتي هم دزديده شد. با اين حساب ديگر نمي شد تنها برنز را دليل اصلي سرقتها عنوان كرد . شهردار تهران محمد باقر قاليباف صريحا گفت كه ماجرا برنز نيست:"دزديدن مجسمه هاي شهر اقدام سازماندهي شده است و افراد عادي دست به اينكار نمي زنند،سرقت مجسمه ها ممكن است جنبه اقتصادي نداشته باشد و موضوع عميق تر از اين حرفها باشد." با اين اظهار نظر سرقت مجسمه ها كه حالا شمارش به ده فقره رسيده بود، وارد فاز تازه اي شد . چه كسي يا چه گروهي با مجسمه ها دشمني دارد و به غير از برنز مجسمه ها چه سودي مي برد. بيادي نايب ريس شوراي شهر تهران هم اظهارات شهردار را در گفته هايي تكميل كرد و طعنه اي هم به نيروي انتظامي زد:"وقتي مجسمه 400 كيلويي به راحتي با جرثقيل سرقت مي شود و كسي از آن مطلع نمي شود، سرقت خودرو امري عادي است ، سرقت هاي سريالي مجسمه ها و تنديس مشاهير، سياسي است و جريان خاص سياسي پشت پرده اين سرقت هاست، كه وزارت اطلاعات بايد در اين ماجرا دخالت كند." کار ، کار انگلیس است! اگر چه 10 مجسمه در تهران ناپديد شده بود اما رسانه هاي نزديك به دولت سعي مي كردند اخبار اين سر قتها را به گو نه اي جدي دنبال نكنند .تلويزيون دولتي ايران در بخش هاي متنوع خبري، كاملا خبر سرقت مجسمه ها را بايكوت مي كرد و در اينباره با هيچ يك از مسوولان شهرداري مصاحبه اي نكرد و تنها به اعلام اين خبر در بخش خبرهاي فان بسنده كرد. اما واكنش يكباره خبرگزاري فارس كه سپاه پاسداران جمهوري اسلامي آن را اداره مي كنند در نوع خود عجيب بود، خبرگزاري فارس در گزارشي كه هيچ مستندي نداشت اعلام كرد كه سرقت مجسمه هاي تهران از سوي ايادي وابسته به بريتانيا است و هدفش القاي اين مساله كه امنيت در ايران برقرار نيست. گزارش خبرگزاي فارس خيلي زود از سايت برداشته شد. اينكه چه گروهي از ناپديد شدن مجسمه سود مي برد، مشخص نيست و حتي اينكه دزديدن مجسمه هاي تهران انگيزه ديني دارد هم جاي ترديد دارد. در دين اسلام مجسمه سازي ،نقاشي و حتي موسيقي نهي شده است . اما اين نهي مذهبي بيش از يك قرن است كه چندان مانعي براي گسترش اين رشته هاي هنري نبوده ،حتي جمهوري اسلامي هم كه در يك دهه نخست سعي داشت تمام شعائر اسلامي را بنابر فتواي مراجع تقليد عملي كند . تنها مجسمه هاي شاه را از ميادين حذف كرد. تهران شهر مجسمه ها نيست. اما همان تعداد معدود هم تا به حال سالم مانده اند، مانند مجسمه فردوسي شاعر ملي ايران كه در ميدان فردوسي حضوري بيش از نيم قرن دارد. از اين گذشته سالهاست كه مراجع تقليد شيعه متعرض مجسمه ها و تنديس هايي كه در تهران نصب شده و مي شود، نشده اند. جنگ روانی است يك كارشناس سياسي مي گويد: " به نظر نمي رسد ناپديد شدن مجسمه هاي تهران براي راضي كردن متدينين و مراجع تقليد باشد، بلكه بيشتر يك جنگ رواني و تست روحيه جامعه است كه به منظور منحرف كردن افكار عمومي صورت مي گيرد و تا حدي هم ايجاد رعب و وحشت مي كند. اين طور القا مي شود كه امنيت حتي براي مجسمه ها هم نيست .جالب اينجاست كه پليس هم با پيچيده كردن مساله و اينكه عملا كاري انجام نمي دهد به اين تلقي دامن مي زند . بايد نگران بود كه اگر به جاي اين مجسمه هاي سرشناس ، اشخاص مشهور و سياسي ناپديد شوند چه خواهد شد." چند هفته اي است كه سارقان دست به كاري نمي زنند ،اگر در نظر داشته با شيم كه 60 درصد مجسمه هاي تهران برنزي است ،مي توان مطمئن بود كه سارقان هنوز انگيزه دارند . آخرين سرقت مجسمه ها هم گويا ناكام مانده و ماموران پاركي در منطقه 20 تهران مانع شده اند تا سارقان مجسمه 800 كيلويي عبدالرحمن رازي را ناپديد كنند . شهرداري تهران اعلام كرده است كه از سارقان فيلم و تصوير دارد تاكنون اين فيلمها به دست كسي نرسيده است و پليس تهران همچنان خونسردانه از هر گونه اظهار نظري طفره مي رود.اظهار نظر كاربران اينترنتي آن هم در آستانه سالگرد انتخابات پارسال هم جالب است. در يك لينك پر بيننده یکی از سايتها آمده بود: مجسمه هاي تهران را همان كسي دزديده كه سال پيش راي ما را دزديده است. ]]>
|
| (رادیو فردا) |
| خاکستر بار دیگر برخی فرودگاههای بریتانیا را تعطیل کرد |
به دنبال بسته شدن برخی فرودگاهها درشهرهای ایرلند شمالی و جنوبی در اثر انتشار خاکستر آتشفشان ایسلند، سازمان ترافیک هوایی بریتانیا روز یکشنبه اعلام کرد که با نزدیک شدن ابر خاکستر آتشفشانی به بریتانیا فرودگاههای منچستر و لیورپول بسته شدند.به دنبال بسته شدن برخی فرودگاهها درشهرهای ایرلند شمالی و جنوبی در اثر انتشار خاکستر آتشفشان ایسلند، سازمان ترافیک هوایی بریتانیا روز یکشنبه اعلام کرد که با نزدیک شدن ابر خاکستر آتشفشانی به بریتانیا فرودگاههای منچستر و لیورپول بسته شدند. به گزارش شبکه تلویزیونی سی ان ان فرودگاههای لندن هنوز تحت تأثیر این ابر خاکستر قرار نگرفته اما با این حال روز شنبه وزارت حمل و نقل بریتانیا اعلام کرد که هفته آینده فرودگاه های بیشتری از این کشور تحت تأثیر انتشار خاکستر آتشفشانی قرارخواهند گرفت. گزارش سی ان ان میافزاید که اگر روند حرکت خاکستر آتشفشانی به سوی بریتانیا به همین شکل ادامه یابد بین روزهای یکشنبه تا سه شنبه هفته آینده سفرهای هوایی در بریتانیا دچار اختلال خواهد شد. فیلیپ هاموند وزیر حمل و نقل بریتانیا گفت که دولت به دقت اوضاع را تحت نظر داشته و ایمنی مسافران اولین اولویت دولت در برخورد با این موضوع است. همچنین وزارت حمل نقل بریتانیا از مسافران این کشور خواست تا قبل از هر گونه اقدامی پروازهای خود را با شرکتهای هوایی مربوطه بازبینی کنند. شرکت هواپیمایی بریتیش ارویز از مسافران خود خواسته تا با مراجعه به وب سایت این شرکت اخبارمربوط به لغو احتمالی پروازها را دنبال کنند. سخنگوی شرکت هواپیمایی بریتیش ارویز به شبکه تلویزیونی سی ان ان با این که احتمال زیادی دارد که خاکستر آتشفشانی بخشهای جنوبی و شرقی بریتانیا را تحت تأثیر خود قرار دهد اما هنوز زود است که درباره بسته شده فرودگاههای گت ویک و هیترو در لندن اظهار نظر کرد. پیشتردرهفته گذشته خاکستر آتشفشان آیسلند برخی فرودگاهها را در اسپانیا، فرانسه و ایتالیا و برخی کشورهای جنوب دریای مدیترانه تعطیل کرد. ماه گذشته در پى فعاليت آتشفشانى در ايسلند فرودگاههاى بیشتر شهرهای اروپا به مدت شش روز بسته شد و هزاران مسافر را در سراسر این قاره سرگردان شدند.
|
| (رادیو فردا) |
| ۹۰ هزار شکايت در سال از دستگاههای دولتی |
۹۰ هزار شکايت در سال؛ يعنی اگر تعداد روزهای تعطيل سال را از روزهای کاری کم نکنيم، روزانه۲۵۰ شکايت و اگر ساعت کاری ديوان عدالت اداری را هشت ساعت درنظر بگيريم، اين ديوان پارسال هر ساعت سی تا ۴۰ شکايت مردم از دستگاههای دولتی و عمومی را به ثبت رسانده است.محمدجعفر منتظری، رئيس ديوان عدالت اداری، به تازگی اعلام کرده است که سالانه ۹۰هزار شکایت از دستگاههای دولتی و عمومی در این دیوان به ثبت میرسد. ۹۰هزار شکايت در سال؛ يعنی اگر تعداد روزهای تعطيل سال را از روزهای کاری کم نکنيم، روزانه ۲۵۰ شکايت و اگر ساعت کاری ديوان عدالت اداری را هشت ساعت در نظر بگيريم، اين ديوان پارسال هر ساعت سی تا ۴۰ شکايت مردم از دستگاههای دولتی و عمومی را به ثبت رسانده است. آماری که به گفته محمدجعفر منتظری، رئيس ديوان عدالت اداری، نگران کننده است و به نظر علی مبشری، معاون قضايی اين ديوان، هم آماری هشدار دهنده است. رئيس ديوان عدالت اداری در نخستين جلسه همانديشی معاونان حقوقی وزارتخانهها، سازمانها و موسسات عمومی گفته است که تعداد پروندههای شکايت از دستگهاههای دولتی در سال ۸۸ به نزديک ۹۰ هزار فقره رسيد که در مقايسه با آمار شکايت از دستگاههای دولتی در سال قبل از آن رشدی ۳۰ درصدی داشته است. محمد جعفر منتظری قصد خود از انتشار اين آمار را مطلع شدن رييس دولت از جزييات اين آمار اعلام کرده است. شايد برای رييس ديوان عدالت اداری نيز افزايش بیسابقه شکايت از دستگاههای دولتی در حالی که رييس دولت خود را نوکر مردم میخواند و در تبليغات رقابتهای انتخاباتی خود را از جنس مردم خوانده، عجيب به نظر میرسد. رييس ديوان عدالت اداری در اين همايش، همچنين آماری از تعداد شکايتهای ثبت شده در سال ۸۹ ارايه کرده که به گفته او اگر اين روند در ماهها و روزهای آتی ادامه يابد تعداد شکايات از دستگاههای دولتی به بيش از يکصد هزار فقره میرسد . اين مقام قضايی گفته است فقط در ۱۸ روز نخست امسال، نزديک به ۵ هزار شکايت مردمی از دستگاهای دولتی در ديوان عدالت اداری به ثبت رسيده است. در آماری که اين مقام قضايی از موضوع شکايتهای مردمی از دولتی ها به تفکيک دستگاهی ارايه کرده، بيشترين تعداد موضوعات شکايتهای ثبت شده به ترتيب مربوط به آموزش و پرورش، جهاد و کشاورزی، نيروی انتظامی و اقتصاد و دارايی است. در فهرست دستگاههای دولتی و عمومی که در سال ۸۸ مردم از آنها شکايت کردهاند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ۳۰ موضوع شکايت، نهاد رياست جمهوری با ۱۴ موضوع و هيات دولت با ۱۱ موضوع شکايت مردمی حضور دارند. اين تعداد شکايت از دستگاههای دولتی و عمومی در حالی به ثبت رسيده که به گفته رييس ديوان عدالت اداری اين ديوان که محل ثبت شکايت مردمی از دستگاههای دولتی است تنها در تهران شعبه دارد و شاکيان برای ثبت شکايت خود بايد از سراسر ايران به تهران بيايند. منتظری، رييس ديوان عدالت اداری گفته اگر ديوان شعبههايی در سراسر ايران داشت آمار شکايات چندين برابر بود و علی مبشری، معاون قضايی ديوان عدالت اداری تاکيد کردهاست ورودی پروندهها به ديوان عدالت اداری روز به روز افزايش میيابد، آن قدر که اين ديوان توان پاسخگويی ندارد و اين موضوع باعث افزايش نارضايتی مردم میشود.
|
| (جهان نیوز) |
| میلیاردرهای ایران چه کسانی هستند؟ |
خیلی ها موفقیت را داشتن موقعیت شغلی مناسب و برخورداری از رفاه کامل می دانند ، اگرچه بسیاری ثروتمند بودن را به عنوان نوعی ارزش، شاید شبیه به موفقیت نمی دانند، اما در بسیاری از کشورهای دنیا چنین است. از همین راهروی فکری هم هست، که ثروتمند ترین مردان و زنان دنیا، آنجا که سامانه مالیاتی درستی هم وجود دارد، با افتخار سر خود را بالا می گیرند و از ثروت مشروعی می گویند که البته قانونمد و شفاف به دست آمده است و کم نیستند لیست های ثروتمند ترین افراد یک کشور یا جهان که در نشریات مطرح می شوند. به گزارش عصرایران، در "ایران سال 1389 "اما ، موضوع مثل خیلی از مقولات دیگر متفاوت از دنیاست. در اینجا، پولدار بودن همان است که در «به کجا چنین شتابان؟» و «دارا و ندار» نشان داده می شود ؛ اگرچه این سریال محصول ماه های اخیر است، اما فیلمنامه آن در ذهن بسیاری از افراد جامعه ما از خیلی سال ها پیش نقش بسته است. سال هایی که گنج قارون ساخته شده بود. بر اساس این تفکر است که: «اولا پولدار ها خبیث هستند و هیچ راهی به جز بالا کشیدن حق فقرا نداشتند تا پولدار شوند. ثانیا، پولدارها معمولا امراضی نظیر سرطان خون (خاص مرفهان بی درد) دارند و اگر این را هم نداشته باشند، حتما از حرص پول سکته می کنند. بچه هایشان هم که اگر ایدز نداشته باشند(که این ایدز هم سوغات یک سفری خارجی و بی بندوباری است) حتما معتاد و الکلی هستند.» با این پاراگراف کوتاه، چه کسی حاضر می شود بگوید من ثروتمندترین ایرانی هستم؟ بهتر آنکه چیزی رو نشود. از طرف دیگر هم، خانواده 8 نفری که نان شب شان به زحمت در می آید، پای تلویزیون ال سی دی قسطی(وارد شده توسط یکی از آن ثروتمندان ایدزی) بنشینند ، وقتی که نوک پاهایشان به خاطر تنگی جا به هم می خورد، 500 تومان تخمه آفتابگردان بشکنند و به عاقبت ثروتمندان بدبخت نگاه کنند و خدا را هزار مرتبه شکر کنند که اگر پولدار نیستند و قسط خرید وسایل منزل و اجاره خانه و شهریه دانشگاه عقب افتاده و پول خرید گوشت ندارند و شیر یارانه ای گیرشان نمی آید و زیر کفششان هزار بار وصله شده، لااقل بچه هایشان ایدز ندارند، دست به قتل نمی زنند، از اعتیاد کمرشان نشکسته و...! از بحث دور نشویم، به لطف سامانه های مالیاتی و مالی کشورمان ایران، دو دسته ثروتمند وجود دارند. دسته اول که همیشه هم بحث برانگیز بودند، رانتی هستند و زمین خوار و ... اینها را کسی نه می شناسد، نه دیده، نه حساب هایشان معلوم است. لااقل 5 سالی هم هست که اسمشان از نوک زبان، به بیان نرسیده و هنوز مردم منتظر شنیدن نامشان هستند و مدارک ثروت نامشروعشان.در ضمن وقتی نام شان از نوک زبان بزرگان به مقام بیان نرسیده، انتظار زیادی است که از قلم ما بچکد! پس اجازه بدهید سراغ دسته دوم برویم، همان ها که ثروتمند هستند، اما شناخته شده اند و به خاطر شناخته شده بودنشان، مالیات می دهند. مالیاتی که کوچه های شهرمان را با آن اسفالت می کنند، صدا و سیمای مان را با آن می چرخانند و... برای پیدا کردنشان باید کمی بگردیم. در فهرست زیر، هرجا که دیدید، نام شرکت یا کارخانه ای آمده است، بدانید که در آن بنگاه اقتصادی، اشخاص زیادی کار می کنند و به واسطه تولید، چرخ اقتصاد خانواده شان می چرخد ؛ پس قابل احترام هستند. 1- علاء ميرمحمدصادقي: الان 79 سال دارد و متولد اصفهان است. كسي كه همه او را بهعنوان پدر گچ و سيمان كشور ميشناسند. اولين صندوق قرضالحسنه انقلابي را 38 سال پيش در مسجد لرزاده تأسيس كرد. او بنيانگذار سازمان اقتصاد اسلامي است كه روزي قرار بود بانك خصوصي بازاريها باشد اما با تهديد به استعفاي 7 عضو كابينه دولت موقت، به محاق تعليق رفت تا سرانجام در دولت احمدينژاد به بانك قرضالحسنه تبديل شد. میرمحمد صادقی رئیس انجمن صنایع و معادن گچ کشور، رئیس خانه معدن کشور، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اتاق های مشترک این و کانادا، ایران و افغانستان، کمیته مشترک ایران و کره، شورای مشترک ایران و بحرین، و ایران و عربستان، اتحادیه تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات معدنی، عضو هیات مدیره شرکت کشتی سازی نوح، شرکت صنایع گچ خوزستان، شرکت صادراتی بنادر جنوب، شرکت پخش سیمان کشور و عضو هیات رئیسه اتاق تهران است. 2-سیدمحمدحسینی: حضور اشخاصی مثل صفایی فراهانی در مجلس ترحیم پدر وزیر ارشاد برای بسیاری سوال برانگیز بود. پاسخ سوال را باید در فعالیت های اقتصادی برادر وزیر ارشاد جست، بالاخره برادر وزیر ارشاد با صفایی فراهانی همکار است. 52 ساله است و اهل رفسنجان. رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مذاکرات و مدیر عامل شرکت پالایشگاه نفت سروش است. 3- محسن خليليعراقي: مديرعامل شركت بزرگ بوتان. همین بوتان کافی است تا دامنه فعالیت های او مشخص شود. رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بوتان است، رئیس هیات مدیره انجمن مدیران صنایع ایران، رئیس هیات مدیره کنفدراسیون صنعت ایران، دبیر کل کانون عالی کارفرمایان ایران، رئیس هیات مدیره شورای صنایع لوازم خانگی ایران، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کارفرمایان توزیع کننده گاز مایع ایران است. عراقی متولد 1308 در تهران است. 4- شاهرخ ظهيري: حتما لااقل یکبار سس های او را تجربه کردید، به او سلطان سس هم می گویند ؛ پيشگام صنايع غذايي در كشور و بنيانگذار كارخانههاي مهرام است. علاوه بر این، ظهیری 80 ساله عنوان های دیگری نظیر: نایب رئیس اتاق های مشترک ایران و روسیه، ایران و استرالیا، ایران و ارمنستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عضو هیات رئیسه اتاق ایران و کانادا، رئیس کمیسیون کشاورزی در صنایع و بسته بندی اتاق ایران، عضو هیات رئیسه انجمن مدیران، نایب رئیس کنفدراسیون صنایع غذایی ایران را نیز در کارنامه دارد. سلطان سس ایران ، متولد تهران است. 5- مهدي جارياني: هربار که حمام بروید یا دست هایتان را بشویید، شاید به یاد جاریانی بیفتید. جاریانی متولد تهران است و 62 سال سن دارد. جاریانی مدیر عاملی شرکت های: پاکسان، انتباه، تولی پرس، پخش عظیم، کالا مصرفی، تولید مواد اولیه داروپخش(تماد) را در کارنامه دارد. 6- علينقي خاموشي: متولد تهران است، اما چه کسی نمیداند که او اصالتا مشهدی است؟ بالاخره دوران زیادی را به صندلی ریاست اتاق های بازرگانی تکیه زده و از سابقه دار هاست. به کت و شلوار عادیش نگاه کنید و با خودتان فکر کنید که در روزگاری نه چندان دور، هر مردی در شب دامادیش یکی از محصولات آقای مدیر را به تن می کرد. درست متوجه شدید، خاموشی 71 ساله، این عنوان ها را در کارنامه دارد(به جهت فزونی تعداد شرکت هایی که به واسطه ریاستش در بنیاد در آنها نیز نفوذ داشته است از ذکر بسیاری از آنها در اینجا خودداری شده است): رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رئیس هیات مدیره شرکت های: ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر کل شرکت های: ریسندگی و بافندگی مقدم و تیم، مدیر تولید نساجی ممتاز، عضو شورای عالی پول و اعتبار و رئیس بنیاد مستضعفان. 7- اسداله عسگراولادي: همین یکی –دو هفته قبل، جوابیه معترضانه ای را به یکی از روزنامه های کثیر الانتشار فرستاده بود، از آنها گله کرده بود که چرا از وی با عنوان «حاجی ترانسفر» نام برده اند. عسگراولادی اهل تهران است و چه کسی است که او را نشناسد. بر اساس روایتی پیر مرد خوش قلب در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیان نشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه می دهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم! این اظهار نظرش در مقابل دیدگان حیرت زده خبرنگاران در زمان خودش کم سر و صدا نکرد! از اعضاي بنام مؤتلفه، رئيس اتاق مشترك ايران و چين، دارنده شركت بزرگ «حساس» كه در عرصه صادرات خشكبار و به خصوص پسته ايران در سطح جهان صاحب نام است. چند هفته قبل هم گفته شد دو بانک چینی را خریده، البته بعدا متذکر شد که کل بانک ها را نخریده ، بلکه سهام آنها را خریداری کرده است. 8- فاطمه مقیمی: اهل رشت است. به روسری و مزدای صورتی رنگش نگاه نکنید، راننده کامیون های زیادی آخر برج چشمشان به دست خانم رئیس دوخته شده است. موسس و مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین الملل است و در کارگروه های مرتبط با موضوع حمل و نقل همکاری های زیادی دارد. داستان زندگیش هم خالی از لطف نیست. مقیمی قرار بوده مترجم یا معلم زبان باشد. ماجرا از جایی شروع شده که مترجم یک شرکت حمل و نقل بین المللی شده است و بعد وقتی صحبت های روسایش را ترجمه می کرده، فکر کرده که چرا خودش مدیر نشود. همین می شود که یک شرکت راه می اندازد و باقی ماجرا! 9- محمد مهدی رئیس زاده: مشهدی 52 ساله انگار برای مدیریت در این دنیا حاضر شده: عضو هیات مدیره و مدیر عامل گروه صنایع سیمان کرمان، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت تسهیلات بازرگانی صنعتی، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بازرگانی صنایع ملی ایران، رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری سیمان کرمان، عضو هیات مدیره شرکت سیمان ممتازان، عضو هیات مدیره گروه تولیدی لاستیک بارز، نایب رئیس هیات مدیره شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران و... . 10- احمد اميراحمدي: 71 ساله است، اما خیلی جوان مانده، به گوش های شکسته و پف کرده اش که نگاه کنید ظاهرا رمز جوانیش را دریافتید، کشتی گیر با سابقه ای است. البته کیست که نداند کار و پول خوب هم آدمی را جوان نگه میدارد! كشتيگير قديمي با گوشهاي شكسته كه بهعنوان پدر سرب و روي كشور شناخته ميشود اهل تهران است. علاوه بر سرب و روی، در صنعت شیشه و بلور هم کم فعالیت نکرده است. عناوینی چون: رئیس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت شیشه و بلور استان تهران، و شرکت تعاونی تولید کنندگان شیشه و بلور و انجمن تخصصی صنایع همگن شیشه وبلور تهران، نایب رئیس خانه صنعت و معدن تهران و... را هم یدک می کشد. 11- تقي بهرامي نوشهر: فکر نکنید چون شهرتش به نوشهر ختم می شود شمالی ست. دو کلمه که حرف بزنید متوجه لهجه دلنشین اذریش خواهید شد. متولد 1324 در اردبیل است. اگر سر و کارتان به بازار آهن و ... خورده، احتمالا میخواهید بدانید چه کسی فی این بازار را مشخص می کند. با پدر خوانده فولاد كشور آشنا شوید! مؤسس چندين شركت بزرگ فولاد و فعال اين صنعت است. او موسس شرکت های گرو.ه صنعتی نورد نوشهر، ذوب آهن اردبیل و سبلان و سهند، کارخانه قطعه سازی دینام و استارت اردبیل، سیمان خلخال، کاغذ سازی اترک اصفهان، رئیس انجمن فولاد کشور، دبیر کل خانه صنعت و معدن، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی لنگر است. 12- محمد صدر هاشمينژاد: از مؤسسان اولين بانك خصوصي كشور و رئيس هيأتمديره همان بانك، مدیر عامل شركت توانمند ساختماني استراتوس، كسي نميداند او چقدر ثروت دارد، اما در زمينه ساختمانسازي و بازرگاني از بزرگان به شمار ميرود. صدر هاشمی متولد 1329 در شهر کرمان است. 13- پدرام سلطاني: شخصي كه با وجود جوان بودن بهعنوان يكي از بزرگان بخش خصوصي پتروشيمي معروف است. 41 سال سن دارد و متولد زاهدان است. رئیس هیات مدیره گروه شرکت های پرسال، عضو هیات مدیره و دبیر کل اتحادیه صادر کنندگان فرآرده های نفت، گاز و پتروشیمی ایران، موسس، عضو هیات مدیره و مدیر عامل صندوق توسعه صادرات فرآرده های نفتی ایران است. 14- علی شمس اردكاني: مديرعامل يك شركت بزرگ خودروسازي و از فعالين بنام صنعت خودروسازي خصوصي در كشور. سوابق اجرای شمس اردکانی کم نیست که بتوان در چند خط تمام آنها را گفت. رئیس مجمع ایران برای فردا، مشاور وزارت نفت، عضو هیات مدیره بانک مسکن در امور بازرگانی و مالی در اردن، رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرمایه گذاری و تبدیل گاز به مایع نارکنگان، رئیس اجرایی هیات مدیره شرکت های آسیای آرام و صنایع خودرو کویر و گروه بین المللی ساروج بوشهر، دبیر کل اتاق بازرگانی ایران، عضو بنیانگذار منطقه آزاد قشم و.... شمس اردکانی متولد 1322 در اصفهان است. 15- عباسعلي قصاعي: از بازماندگان خاندان بزرگ سرمايهدار قصاعي و از بزرگترين فعالان صنعت چيني در كشور است. به سال1326 در نطنز به دنیا آمده و تا امروز نامش را با چینی و بلور در ذهن بازار ثبت کرده است. قصاعی 63 ساله مدیر شرکت های صنایع چینی قصایی، چینی زرین ایران، چینی یاسمن، صنایع بسته بندی زرین بان و رئیس انجمن صنایع چینی ایران است. 16- محسن بهرامي ارض اقدس: از مديران ارشد حيات نو و مشاور شهردار تهران را در کارنامه اش دارد. بیشتر سمت های دولتی داشته مثل معاونت وزیر بازرگانی و مشاور وزارت نفت داشته است، اما این باعث نمی شود که ارض اقدس مشهدی چیزی از سایرین کم داشته باشد، چراکه در حال حاضر او مدیرعامل و عضو هیات مدیره ده ها شرکت صنعتی بزرگ است. ارض اقدس 54 ساله است. 17- احمد پورفلاح: از اقتصادی های خوش تیپ «خیر» به شمار می رود. متولد کرج است و حالا 65 ساله شده. مديرعامل شركت بزرگ تأسيساتي سكو ايران است علاوه بر این عناوینی چون: قائم مقام رئیس هیات مدیره اتاق ایران و ایتالیا، نایب رئیس اتاق ایران و استرالیا، عضو شورای مرکزی ICC، عضو هیات امنای موسسه خیریه محک و... را نیز یدک می کشد. 18- مسعود دانشمند: 61 سال دارد و اهل زاهدان است. دارنده يك شركت بزرگ حمل و نقل دريايي است. اما شاید دوستی اش( با وجود کراواتی که همیشه به گردن دارد) با علینقی خاموشی هم جزو عناوینش باید ذکر شود. البته از دور دستی هم بر آتش هتلداری یا چیزی شبیه گردشگری و سفر و... دارد! 19- هوشنگ ادهمی: همشهری روسای اتاق های ایران و تهران است، یک زنجانی 58 ساله. عناوینی چون: مدیر عامل شرکت مبنای خاورمیانه(اکنون)، مدیرعامل سیمان فارس خوزستان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه معادن روی، مدیر گروه سیمان سازمان صنایع ملی ایران را در کارنامه اش دارد. 20- اکبر برادر هریسچیان: تبریزی 70 ساله است. فرش تبریز را چه کسی نمی شناسد؟ در اطراف تبریز هم منطقه ای وجود دارد به نام هریس، شاید نام فامیلش را از آن منطقه اخذ کرده باشد که اتفاقا اگر در ایران فرش تبریز مشهور است، در تبریز هم فرش هریس. او هم در این هنر-فن صاحب نام است. هریسچیان مدیر عامل و رئیس اتحادیه صادر کنندگان فرش ایران است. 21- محمدرضا بهرامند: تهرانی 61 ساله، بی مقدمه بگذارید برخی از سمت هایش را مرور کنیم: عضو هیات مدیره شرکت های: تولید و فراوری مواد معدنی ایران، گدارسنگ، سنگاب همدان، معدنی پیرتاک، فراسنگ محلات، منطقه ای، معادن آذربایجان، فصلنامه سنگ، اروم کانسار، مدیر عامل و عضو هیات مدیره: فرامز تهران، مجتمع معادن نی ریز، سنگاب آذرشهر، معدنی ایران سنگ، مدیر مسئول مجله سنگ و معدن، عضو کمیته ملی برگزاری بیستمین کنگره جهانی معدن، مشاور وزیر معادن و فلزات در ستاد سیاست گذاری توسعه صادرات سنگ کشور- نایب رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و... . 22- مهدی پورقاضی: دوباره نوبت به اصفهانی ها رسید، اینبار یک اصفهانی 53 ساله. با عناوینی مثل: مدیر عامل شرکت نیرومند پلیمر و شرکت فرافن گاز تهران. او در صنعتی فعال است که مردم کوچه و بازار به آن می گویند پلاستیک. 23- احمد ترک نژاد: درست 50 ساله است. متولد الشتر . ترک نژاد از جهادگران سال های قبل بوده و از اقتصادیان امروز! نام بانک خصوصی در کشورمان با پارسیان گره خورده، عناوینی مثل: مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری بانک پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت تجاری بین المللی راهبرد پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه سیستم های حمل و نقل راه ابریشم، نایب رئیس هیات مدیره شرکت پارسیان اینترنشنال، عضو هیات مدیره شرکت گشترش هتل های لوتوس پارسیان را در کارنامه دارد. 24- محمدرضاجابر انصاری: 61 ساله، اهل تهران، ایجاد یا مشارکت در تاسیس شرکت های: دژ پاد، صنایع فلزی سبک، گروه صنعتی سپاهان، آهن و فولاد اصفهان، ساخته های فلزی اصفهانیان، سرمایه گذاری صنایع ایران، سرمایه گذاری ساختمانی سخت آژند، زراعی محمدآباد، آجر ماشینی سه ام، بار آهن سپاهان، آژند سازه اسکان و مهر آژند، انبوه سازان اسکان، عضو موسس شرکت های عام و تشکل های صنفی موسسه اعتباری کارآفرینان، بانک کارآفرینان، فروسیلیس ایران، بیمه کارآفرین، اتحادیه صنایع فلزی سبک و... را یدک می کشد. 25- غلامرضا حمیدی انارکی: بالاخره نوبت به سمنان هم رسید، 66 ساله است و عناوینی مثل: رئیس کارگاه شرکت پارادیس، عضو هیات مدیره شرکت سرب و روی، مدیر عامل شرکت های: باریت ایران، ایران کان آرا، تولید و فراوری مواد معدنی ایران، معدنی آهن آجین، فولاد زاگرس، مواد نسوز بیرجند، مدیرعهامل تهیه و تولید مواد نسوز کشور-رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و... را یدک می کشد. 26- محمدرضا حیدری: درست 60 ساله شده است، کردی از خطه کرمانشاه، رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت سیمان فارس و خوزستان و 50عضویت در هیات مدیره بیش از 50 شرکت بزرگ بورسی را در کارنامه دارد. 27- مسعود خوانساری: بازهم یک اصفهانی، 56 ساله است و موسس و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری آتی سامان . 28- جمشید عدالتیان شهریاری: 55 ساله و اهل تهران، بسیار خوشتیپ و البته مدیر، تحصیلاتش را در آلمان ادامه داده و مدیر عامل شرکت کمپاس ایران و سرپرست منطقه 7 کمپاس بین الملل، رئیس هیات مدیره شرکت صنایع فراورده های غذایی پدیده دیناوند است. 29- فرهاد فزونی: تهرانی 63 ساله مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرزمین سبز است. 30- توفیق مجد پور: تبریزی 60 ساله، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی فرادریا و شرکت برادران مجدپور است. ... و البته میلیاردرهای ایران به همین فهرست ختم نمی شوند.
|
| (فرارو) |
| همسرمهدیهاشمی: من در لندن نیستم |
فرشته هاشمی به انتشار خبری در مورد خروجش از کشور در یک سایت خبری، واکنش نشان داد. وی در پاسخی که در این زمینه منتشر کرده،و برخی سایتها آن را نقل کرده اند، آورده است: کم نبود هر چه درباره همسرم،مهدی هاشمی نوشتید و نوشتند،که اینک خبر از خروج من و دو فرزندم نیز از ایران می دهید؛داستان را هم خود ساخته و پرداخته اید.نوشته اید: "همسر و دو فرزندش مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شدند." محل اقامت ما شد «لندن» و« اطرافیان ما» هم به شما خبر دادند که:" خانم فرشته هاشمی، همسر مهدی هاشمی به همراه دو فرزندش به لندن رفته و قبل از پیوستن به همسر، به برخی اطرافیان خود اعلام کرده است که قصد بازگشت به ایران را ندارد." وی افزوده است: نوشته اید من در لندن هستم؛ این دروغ اول. نوشته اید قصد بازگشت به ایران را ندارم؛ این دروغ دوم. نوشته اید« عروس آقای هاشمی رفسنجانی در جریان ناآرامی های روز 12 مرداد سال 88، در اطراف میدان ونک دستگیر شده بود.» این نیز دروغی دیگر. در جواب این همه دروغ، آن هم در شرایطی که شما و دوستان نزدیک تان در نظام امنیتی ـ اطلاعاتی کشور، قاعدتا باید اطلاعات دقیق تری داشته باشند، اول به حرف امام صادق (ع) استناد می کنم که فرمودند :"کسی که با آگاهی قسم دروغ بخورد با خدا به مبارزه و جنگ برخاسته است." و دوم برایتان روشن می دارم که بدانید و بدانند بالاتری هایتان که: 1- من در لندن نیستم. 2- من هرگز به کسی نگفته ام «قصد بازگشت به ایران را ندارم». و اصولا چرا گفته باشم؟ ایران، خانه ماست، و ما خانه مان را به دروغگویان دشمن خدا، واگذار نمی کنیم. 3- خبر از دستگیری من در جریان به گفته شما «ناآرامی های» اخیر داده اید. من، از باب احترام به انقلاب و آرمان های آن، داستان دستگیری خود را آنگونه که روی داد، اعلام عمومی نکرده ام، اما اینک که قلم در دست دروغگویان است، و «اصولگرایی» نامی شده است برای پای گذاری برهمه اصول دینی و اخلاقی، از فرصتی که شما فراهم کرده اید، استفاده می کنم تا ماجرای دستگیری خود را «اعلام عمومی» کرده باشم و همان گونه که روی داد، نه آن طور که شما نوشته اید. در روز مورد نظر، برای خرید به خیابان رفته بودم که ناگهان، چند نفری برسرم ریختند و به تحکم گفتند: به آن طرف خیابان نرو! به آنان مودبانه گفتم: ماشین من در آن سوی خیابان است ..اما هنوز کلام منعقد نشده، آقایان با مشت و لگد برسر من ریختند، چادر از سرعروس رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشیدند، بر موهای عروس رئیس مجلس خبرگان نظام، چنگ زدند، او را بر زمین کشیدند و عاقبت نیزبردند. وی در پایان این نامه آورده است:آقایان! منتظر«اخبار تکمیلی» باشید. آن روز دور نیست.
|
| (ایران پرس نیوز) |
| دم خروس سرقت مجسمه ها از زير عباى رهبر بيرون زد |
یک سایت حکومتی از واکنش خامنه اى نسبت به مجسمه هاى سلسله هخامنشى در ديدار وی از نمايشگاه کتاب خبر داد. در اين بازديد خامنه اى هنگام برخورد با مجسمه هاى هخامنشى با عصبانيت به وزير ارشاد خود گفت، مجسمه هاى هخامنشى را برداريد در غير اين صورت برخورد مى کنم. آتى نيوز نوشت : ''در پى بازديد رهبرى از بيست وسومين نمايشگاه بين المللى کتاب، آیت الله خامنه اى تذکرى نيز به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى دادند. رهبر انقلاب در جريان اين بازديد و هنگام عبور از غرفه انتشارات, مجسمههاى دو مترى هخامنشى را ديدند که بعد از لحظاتى با لحنى جدى خطاب به وزير ارشاد خواستار جمع آورى اين مجسمهها شدند و فرمودند در غيراين صورت برخورد مىکنم. این مجسمهها در ابتداى ورودى به سالن ناشران خارجى قرار داده شده بود که طول آنها به دو متر نيز مى رسيد. درحال حاضر و در پى اين تذکر مقام رهبرى به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى، حسينى که خود نيز مخالف وجود اين مجسمهها بود فورا دستور جمعآورى مجسمههاى هخامنشى را داده و در حال حاضر مجسمهها از نمايشگاه کتاب جمعآورى شدند.'' ياد آورى ميشود كه طى هفتههاى اخير رسانههاى حکومتى از ربوده شدن مجسمههاى مشاهير ايران از پارکها خبر مىدادند. به گفته شاهدان، افراد ناشناس با جراثقال در روز روشن مجسمهها را از پارکهاى تهران جمعآورى مىکردند. به اين ترتيب عامل پشت پرده دزدى مجسمه ها نيز شناخته مى شود.
|
| (پارلمان نیوز) |
| جوابیه همسر مهدی هاشمی در واکنش به دروغ پردازی رسانه های حامی دولت/ جزئیات دستگیری عروس هاشمی در 12 مرداد 88 |
پارلماننیوز: فرشته هاشمی، همسر مهدی هاشمی رفسنجانی، در واکنش به خبر سازی و دروغ پردازی های برخی رسانه هایِ حامیِ دولت، جوابیه ای خطاب به آنان منتشر ساخت و به بخشی از ادعاهای اخیر آنان پیرامون خود و خانواده اش پاسخ گفت. طی روزهای اخیر جهان نیوز و برخی سایتهای خبری نوشته بودند ''همسر و دو فرزند مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شده اند.'' به گزارش ندای سبز آزادی، عروس هاشمی رفسنجانی در این جوابیه شرح مختصری از جریان دستگیری اش در حوادث پس از انتخابات را نیز بازگو کرد و از منبع خبری فوق الذکر (جهان نیوز) خواست این جوابیه را روی خروجی سایت خود بگذارد. فرشته هاشمی در ابتدای نامه خود متذکر می شود: ''اینک به موجب قانون مطبوعات ـ که می دانم شما و یاران تان الزامی به رعایت نداریدـ از شمامی خواهم متن زیر را درج کنید و به خاطر داشته باشید که جهان اگر قرار بود همواره بر یک مدار بگردد،نه امروز،شما آنجا بودید و نه فردا،کسی دیگر به جای شما.'' عروس رئیس مجلس خبرگان همچنین خاطرنشان می کند: ''باز قلم دروغ به کار افتاد و قلم به دستی دیگر،اتهامی ناروا به خانواده هاشمی رفسنجانی روا داشت. کم نبود هر چه درباره همسرم،مهدی هاشمی نوشتید و نوشتند، که اینک خبر از خروج من و دو فرزندم نیز از ایران می دهید. داستان را هم خود ساخته و پرداخته و نوشته اید: همسر و دو فرزند مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شدند. محل اقامت ما شد «لندن» و «اطرافیان ما» هم به شما خبر دادند که فرشته هاشمی، همسر مهدی هاشمی به همراه دو فرزندش به لندن رفته و قبل از پیوستن به همسر، به برخی اطرافیان خود اعلام کرده است که قصد بازگشت به ایران را ندارد.'' عروس آیت الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به هجمه های چند ماه اخیر علیه مهدی هاشمی و اتهامات وارده به وی، صراحتا متذکر می شود: از پاسخگویی به تهمت هایی که به همسرم زده اید، می گذرم و جواب را به خود او وامی گذارم که می دانید و بالاتری هایتان نیز می دانند که پاسخ های بسیار برایتان دارد و روزی آنها را، نه تنها با شما، که با همگان، مطرح خواهد کرد. اما در باره خروج من: خبری نوشته اید که از سطر، سطر آن دروغ می بارد و همه هم بی توجه به آنکه برخورداری کمی است در دنیا دروغ گویان را و برای ایشان عذابی دردناک است در آخرت.''(سوره نحل آیه ۱۱۶ ) فرشته هاشمی در پاسخ به خبرسازی حامیان دولت می افزاید: ''نوشته اید من در لندن هستم؛ این دروغ اول. نوشته اید قصد بازگشت به ایران را ندارم؛ این دروغ دوم. نوشته اید عروس آقای هاشمی رفسنجانی در جریان ناآرامی های روز ۱۲ امرداد ۸۸ ، در اطراف میدان ونک دستگیر شده بود. این نیز تحریفی دیگر.'' وی ادامه می دهد ''در جواب این همه دروغ، آن هم در شرایطی که شما و دوستان نزدیک تان در نظام امنیتی ـ اطلاعاتی کشور، قاعدتا باید اطلاعات دقیقتری داشته باشند، اول به حرف امام صادق استناد می کنم که فرمودند: کسی که با آگاهی قسم دروغ بخورد با خدا به مبارزه و جنگ برخاسته است و برایتان روشن می دارم که بدانید و بدانند بالاتری هایتان که: ۱- من در لندن نیستم. ۲- من هرگز به کسی نگفته ام «قصد بازگشت به ایران را ندارم». و اصولا چرا گفته باشم؟ ایران، خانه ماست، و ما خانه مان را به دروغگویان واگذار نمی کنیم. ۳ - خبر از دستگیری من در جریان به گفته شما «ناآرامی های» اخیر داده اید. من، از باب احترام به انقلاب و آرمان های آن، داستان دستگیری خود را آنگونه که روی داد، اعلام عمومی نکرده ام، اما اینک که قلم در دست دروغگویان است، و «اصولگرایی» نامی شده است برای پای گذاری برهمه اصول دینی و اخلاقی، از فرصتی که شما فراهم کرده اید، استفاده می کنم تا ماجرای دستگیری خود را «اعلام عمومی» کرده باشم و همان گونه که روی داد، نه آن طور که شما نوشته اید.'' همسر مهدی هاشمی در شرح دستگیری خود در جریان حوادث بعد از انتخابات می نویسد: ''در روز مورد نظر(۱۲ امرداد ) برای خرید به خیابان رفته بودم که ناگهان، چند نفری برسرم ریختند و به تحکم گفتند: به آن طرف خیابان نرو! به آنان مودبانه گفتم: ماشین من در آن سوی خیابان است. اما هنوز کلام منعقد نشده، آقایان با مشت و لگد برسر من ریختند، چادر از سرعروس رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشیدند، بر موهای عروس رئیس مجلس خبرگان نظام، چنگ زدند، او را بر زمین کشیدند و عاقبت نیزبردند. داستانی که بازگویی اش، انداختن تف سربالا بود. در کشوری اسلامی که در آن حجاب، نشانه عفت است و تقوی، با زنان چنین می کنند و برآنان چنین روا می دارند.'' وی در پایان خاطرنشان می کند ''آقای...من از کودکی آموخته ام که اصولگرایی و رهپویی راه دین واسلام، قواعدی دارد و آدابی. حفظ حجاب، از جمله این اصول بوده است. شما را اما چه شده است که نام اصولگرا و رهپوی انقلاب با خود به این سو و آن سو می برید، اما به خاطر منافع زودگذر مادی، در برابرکشیدن چادر از سرزنی، سکوت می کنید و به دروغ آن را وارونه جلوه می دهید؟ چه شده است که در خانه بنا شده بر دروغ، سخن از اصولگرایی می گویید؟ فراموش کرده اید که به گفته مولایمان علی «دروغ گویی مایه ننگ و عار در دنیا و موجب عذاب آتش در آخرت» است؟...آقایان! منتظر«اخبار تکمیلی» باشید. آن روز دور نیست.''
|
| (کلمه) |
| افشای نام اسرائیلی مناظره کننده بایک ایرانی |
کلمه: روزنامه جمهوري اسلامي نوشت: در پي انتشار خبر مناظره يکي از کارمندان نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل با يک کارشناس اسرائيلي، يک منبع آگاه در وزارت امور خارجه اين خبر را غيرواقعي دانست. وي گفت: متاسفانه برخي رسانههاي مغرض با انتشار اخبار بيپايه و جعلي تلاش ميکنند به اقدام اين کشورها در سازش با رژيم جنايتکار صهيونيستي مشروعيت بخشيده و مواضع اصولي جمهوري اسلامي ايران در قبال رژيم اشغالگر قدس را نزد افکار عمومي جهان به ويژه مسلمانان مخدوش سازند. درعين حال، همين منبع آگاه اضافه کرد: ''در جلسهاي که از سوي موسسات مطالعاتي و دانشگاههاي آمريکا درحاشيه اجلاس بازنگري خلعسلاح در محل سازمان ملل متحد برگزار شد، يکي از اعضاي دفتر نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل متحد با نمايندگان اين موسسات در چارچوب پرسش و پاسخ به بحث درخصوص مواضع جمهوري اسلامي ايران پرداخته است.'' نکته قابل تأمل در اين ماجرا اين است که برخلاف اظهارات اين منبع آگاه وزارت امورخارجه، طرف مناظره با ديپلمات ايراني، يک کارشناس اسرائيلي به نام ''افنرکوهين'' بود.
|
| (رادیو فردا) |
| شیرین علم هولی به روایت همبندش، سیلوا هاراتونیان |
یکی از پنج زندانی سیاسی که در اوین اعدام شدند، شیرین علم هولی بود که به اتهام ارتباط با گروه پژاک در زندان به سر می برد. هم بند خانم علم هولی، سیلوا هاراتونیان، آمریکایی ِ ایرانی تباری است که نزدیک به یک سال زندانی بود. سیلوا هاراتونیان که اخیرا از زندان خارج شده و به آمریکا رفته است در مورد شیرین علم هولی با رادیو فردا گفت و گو کرده است. او میگوید: «اميدوارانه منتظر بوديم که اتفاقی رخ دهد غير از اين که شيرين را به قتل برسانند»... یکی از پنج زندانی سیاسی که در اوین اعدام شدند ، شیرین علم هولی بود که به اتهام ارتباط با گروه پژاک در زندان به سر می برد. هم بند خانم علم هولی، سیلوا هاراتونیان، آمریکایی ِ ایرانی تباری است که نزدیک به یک سال زندانی بود. خانم هاراتونیان که در ایران، برای سازمان بین المللی آریکس در امور بهداشتی و روش های زایمان کار می کرد، در مرداد ماه ۱۳۸۷ به اتهام فعالیت علیه جمهوری اسلامی بازداشت شد. سیلوا هاراتونیان که اخیرا از زندان خارج شده و به آمریکا رفته است به علت ناراحتی های روحی، حاضر به صحبت در باره وضعیت خود نیست اما قبول کرد در مورد شیرین علم هولی با رادیو فردا گفت و گو کند. خانم هاراتونیان ابتدا در باره مدت هم بند بودنش با شیرین علم هولی می گوید: من بعد از گذراندن دوره انفرادی، در بند ۲۰۹ با اولين کسی که ملاقات کردم شيرين بود. شيرين اولين هم سلولی من در سلول های تنگ و تاريک بند ۲۰۹ بود. روزهايی که با هم در ۲۰۹ بوديم دقيقاً به خاطر ندارم چون آنجا روزها و شبها شمرده نمی شود، ولی حدود ۴۰ روز با هم بوديم و بعد ما را از هم جدا کردند و شيرين را به بند عمومی بردند. من بعد از گذراندن ۲۴۹ روز در بند ۲۰۹ بلاخره به بند عمومی زنان زندان اوين منتقل شدم و آنجا دوباره شيرين را ديدم و تا لحظه ای که از زندان بيرون آمدم و تا لحظه ای که از ايران خارج شدم با هم در تماس بوديم. شيرين در زندان نزديک ترين آدم زندگيم بود و به قول زندانی ها هم سفره من بود. از صبح تا شب با هم بوديم و برای من مثل يک خواهر بود، در واقع شيرين فرشته نگهبان من در دوران اسارتم بود. خانم هاراتونيان! آيا از اتهام و حکم اعدام برای شيرين علم هولی خبر داشتيد؟ در ايران انواع و اقسام اتهام ها به افراد وارد می شود تا به دادگاه برسند. اولين اتهام شيرين همکاری با گروهک های معاند نظام بود. روز دادگاه او در آذرماه همه بی صبرانه نگران بوديم. همه اميدواری می دادند، حتی قاضی دادگاه آقای صلواتی هم می گفت مشکلی نيست، حل می شود. بنابراين ما انتظار هر حکمی را داشتيم جز حکم اعدام او. حکم اعدام او را به اتهام همکاری با پژاک صادر کردند. وکلای او آقايان شامی و بهراميان اعتراض کرده و هنوز جوابی نگرفته بودند، چون اين حکم دادگاه بدوی بود. در ضمن شيرين يک حکم دو ساله حبس داشت و بعد حکم اعدام. طبق قوانين شيرين بايد دو سال حبس می کشيد ولی اين دو سال تمام نشده بود که اعدامش کردند. او يک ماه قبل از من در ششم خردادماه سال ۸۷ دستگير شده بود. ما اميدوارانه منتظر بوديم که اتفاقی رخ دهد غير از اين که شيرين را به قتل برسانند. آيا شيرين اين اتهام ارتباط با پژاک را در صحبت های خصوصی با شما قبول داشت؟ نه، هيچ گاه و به طرز عجيبی اميدوار و پر از انرژی بود. تمام زندان اوين چه زندانيان سياسی و چه زندانيان عادی از قاچاقچی و دزد گرفته تا قاتل، همه به او احترام می گذاشتند. فکر می کنم کل زندان زنان اوين بعد از اين اتفاق وضعيت خوبی ندارد. خانم هاراتونيان! از ديد شما در اين مدتی که با شيرين همبند بوديد، شخصيت او چگونه بود؟ اين چند روزی که خبر مرگ دوستم را شنيده ام دو چيز در ذهنم وجود دارد. من هرگز سعی نکردم شيرين را تعريف کنم چون او همه چيز بود. برای من خواهر بود، البته نه تنها برای من بلکه برای همه اين طور بود. او بسيار دست و دلباز بود و هميشه لبخند به لب داشت. در بدترين شرايط هم لبخندی می زد و می گفت «اين نيز بگذرد». اين تکيه کلام او خيلی در ذهنم دور می زند. او هم يک فرشته نگهبان بود و هم روح آزاده ای داشت. شيرين به معنی واقعی کلمه آزاده بود؛ کسی که به زندانيان معمولی کمک می کرد. در شرايطی مانند زندان عمومی بايد آدم خاصی باشيد تا بتوانيد به همه احترام بگذاريد از زندانبان ها گرفته تا شرورترين زندانيان. يکشنبه گذشته پس از شنيدن خبر اعدام شيرين چه احساسی داشتيد؟ باکلمات دقيقاً نمی شود توضيح داد. تنها چيزی که می دانم اين است که بعد از مرگ پدرم دردناک ترين خبری بود که شنيدم و هنوز هم باور ندارم اين اتفاق است. فکر می کردم يک جايی عدل الهی وجود دارد و در عصر مدرن اين اتفاق نبايد برای آدمی مثل شيرين رخ می داد. در دورانی که آدم ها از انسانيت و مدرنيته دم می زنند، مرگ شيرين تا مدت ها وجدان انسانی جهان را سنگين خواهد کرد. اين عمل بی عدالتی محض بود.
|
| (شمال نیوز) |
| پیش بینی ری شهری از آینده موسوی |
به گزارش اختصاصی خبرنگار رهوا به نقل از یک منبع آگاه: چندی پیش آیت الله ری شهری اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در زمان حضرت امام خمینی( ره ) در جمع تعدادی از نزدیکان با اشاره به عدم تبعیت میر حسین موسوی از ولایت فقیه و رهبری و عدم تمکین وی نسبت به قانون اساسی و سعی در سوق دادن طرفدارانش به سمت اغتشاشات و ناآرامی،آینده او را تشبیه به سر نوشت بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران دانست که در مقابل امام و نظام ایستاد و در نهایت وقتی با مخالفت مردم فهیم مواجه شد،از کشور فرار کرد و به دامان غرب پناه برد .
|
| (انقلاب) |
| پشت پرده توقف رسیدگی به پرونده اختلاس معاون اول احمدی نژاد |
در حالی که روند رسیدگی به پروندۀ اختلاس و فساد مالی محمدرضا رحیمی، معاون اول و سخنگوی دولت محمود احمدی نژاد، با حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی متوقف شده، خبرنگار جرس از قول منابع آگاه، به ابعاد دیگری از این فراز و نشیب دست یافت. ماه گذشته و در اوج بحث و جنجالی که پیرامون اظهارات رئیس قوه قضائیه و نمایندگانِ مجلس شورای اسلامی راجع به فساد مالی گستردۀ معاون اول احمدی نژاد و ضرورت تعقیب او ایجاد شده بود، احمدی نژاد نزد آقای خامنه ای رفته و شرعا شهادت می دهد که ''مبالغ یادشده تنها در راه انتخابات هزینه شده و هرگز به هیچ مصرف دیگری (شخصی یا خانوادگی) نرسیده است و باز کردن این پرونده، کل انتخابات را زیر سوال می برد''؛ که آقای خامنه ای نیز با صدور حکمی حکومتی، دستور توقف و عدم پیگیری این پرونده را صادر می کند. ]]>
|
| (رادیو فردا) |
| واکنش کره شمالی به اتهام تأمین سلاح برای ایران و سوریه |
کره شمالی سخنان آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه اسرائیل را در مورد ارسال جنگافزار برای ایران و سوریه به مقصد حزبالله و حماس رد کرد و آقای لیبرمن را «یک سبکسر افراطی» خواند.کره شمالی سخنان آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه اسرائیل را در مورد ارسال جنگافزار برای ایران و سوریه به مقصد حزبالله و حماس رد کرد و آقای لیبرمن را «یک سبکسر افراطی» نامید. بیشتر بخوانید: لیبرمن: کره شمالی به ایران و سوریه سلاح میفرستد شیمون پرز کره شمالی را به ارسال سلاح به ایران متهم کرد آقای لیبرمن چهارشنبه گذشته در سفر به خاور دور گفته بود که کره شمالی برای ایران و سوریه جنگافزار و موشک میفرستد که بخشی از آن نیز برای حزبالله و حماس ارسال میشود. وی افزوده بود که «کره شمالی، ایران و سوریه همچنان به عنوان محور شرارت عمل میکنند و بزرگترین خطر برای امنیت جهان هستند زیرا علاوه بر تولید سلاح کشتار جمعی به تکثیر آن میپردازند». آقای لیبرمن به عنوان مثال گفته بود که هواپیمایی که ۱۲ دسامبر گذشته از پیونگ یانگ برخاست و با محموله ۳۵ تنی جنگافزار در فرودگاه بانکوک به زمین نشانده شد، قرار بود که به بخش نظامی فرودگاه مهرآباد تهران برود و بخشی از جنگافزاری که حمل میکرد میبایست از ایران و از راه سوریه به حزبالله لبنان برسد و بخشی از آن نیز برای حماس درغزه قاچاق شود. پیش از این اظهارات آقای لیبرمن، شیمون پرز دو هفته پیش گفته بود که ارسال کاروانهای جنگافزار از کره شمالی به سوی ایران، مستقیماً از پیونگ یانگ به تهران انجام میشود و این سلاحها از ایران به سوریه نیز ارسال میشود. آقای پرز گفته بود که «کره شمالی به فروشگاه معاف از مالیات برای تأمین موشکهای دور پرواز و جنگافزارهای دیگر برای ایران و سوریه تبدیل شده است». کره شمالی هنوز به اظهارات آقای پرز پاسخی نداده است و در بیانیه روز شنبه خود نیز تنها به گفتههای وزیر خارجه اسرائیل اشاره کرده است. بیانیه وزارت خارجه کره شمالی که لحن تند آن کمسابقه است، در حمله به آقای لیبرمن، افزون بر اینکه وی را «بیمغز» نامیده، افزوده است که «کسی در عالم سیاست، این فرد افراطی را جدی نمیگیرد». بیانیه کره شمالی میافزاید که اسرائیل را «به خاطر دروغهایی که برای تحقیر و بیآبرو کردن کره شمالی بیان کرده نخواهد بخشید». کره شمالی در بیانیه خود افزوده است که اسرائیل خود به خاطر «سلاح کشتارهمگانی مورد انتقاد است، و در اراضی اشغالی (فلسطینی) خانهسازی میکند». کره شمالی در این بیانیه به ماجرای هواپیمای حامل سلاح توقیف شده در تایلند، که آقای لیبرمن به آن «استناد» کرده بود، اشارهای ندارد. دولت تایلند که همچنان محمولههای هواپیمای ایلوشین برخاسته از کره شمالی را در اختیاردارد، ماه فوریه با ارسال گزارشی به کمیسیون تحریمهای شورای امنیت تأکید کرد که همه ۳۵ تن محموله هواپیما سلاح به مقصد ایران بوده است. این در حالی است که قطعنامههای شورای امنیت، کره شمالی را از فروش جنگافزار منع کرده است. ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ تأکید کرده بود که کره شمالی به سوریه در ساخت کوره اتمی کمک میکرد؛ مکانی که بنا به ارزیابی غربیها در سپتامبر ۲۰۰۷ توسط جنگندههای اسرائیلی منهدم شد. کره شمالی به این دلیل که از پیمان منع گسترش جنگ افزار اتمی خارج شده، به سرپیچی از تعهدات بینالمللی متهم است و افزون بر این با لغو مذاکرات «شش جانبه» در مورد برنامههای اتمیاش، تأیید کرده است که با ساخت بمبهای اتمی کوچک، برنامههای هستهای خود را پس از مدتی رکود، از سر گرفته است. اسرائیل میگوید که کره شمالی افزون بر کمک به برنامههای اتمی ایران و سوریه، در تولید موشکهای دورپرواز جمهوری اسلامی ایران نیز نقش اساسی ایفا کرده و میکند، و موشکهای شهاب ایرانی براساس موشکهای «نودونگ» کره شمالی ساخته شد. ایران روابط دوستانهای با کره شمالی دارد و سخنگوی وزارت خارجه ایران اوائل ماه جاری اعلام کرد که از کیم یونگ نام، مرد شماره دو کره شمالی، برای دیدار رسمی از ایران دعوت شده و این سفر در«آینده نزدیک» انجام میشود. این دعوت ماه گذشته به هنگام حضور معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه ایران در پیونگ یانگ صورت گرفته بود.
|
| (خبرگزاری روز) |
| از تهدید موسوی تا اعتراف به کشتار ٦٧ |
همزمان با افزایش اعتراضات نسبت به اعدام پنج فعال سیاسی ـ عقیدتی و پس از اعتصاب سراسری و بی سابقه مناطق کردنشین ایران در روزهای پنجشنبه و جمعه،و همچنین انتقاد صریح میرحسین موسوی از اعدام این فعالان، حمله سازمان یافته به وی از طریق رسانه های وابسته به جریان سپاه پاسداران و دولت گسترش یافته است.در همین حال دادستان تهران،به اعدام فعالین سیاسی در سال 67 اعتراف و تاکید کرد که چون ''این احکام به دستور آیت الله خمینی'' انجام شد، نباید اعتراضی به آن صورت گیرد. پس از آنکه در روز چهارشنبه و پنجشنبه گذشته، رسانه های وابسته به نهادهای حکومتی با انتشار گزارش ها و یادداشت هایی از ''انحطاط'' میرحسین موسوی و ''ارتداد'' زهرا رهنورد، سخن گفتند، این حملات در روز گذشته وارد مرحله تازه ای شد و عباس جعفری دولت آبادی، جانشین سعید مرتضوی در دادستانی تهران را وا داشت تا در ''گفت و گویی تفصیلی'' با عوامل رسانه های وابسته به دولت، علاوه بر اعلام ''برخورد با سران فتنه به دلیل حمایت از تروریست ها در زمان مناسب''، افشاگری های بی سابقه ای درباره کشتار مخالفان سیاسی در سال 67 انجام دهد و بلندپایه ترین مقام قضایی جمهوری اسلامی ایران باشد که به ''اعدام گسترده'' مخالفان سیاسی در ایران اعتراف رسمی می کند. رسانه های حامی افراطیون و دولت مستقر، روز گذشته مصاحبه ای با دادستان تهران انجام دادند که به نوعی نشانه های نگرانی از افزایش دامنه ابراز انزجارها به اعدام های هفته گذشته، برپایی اعتصاب سراسری مناطق کردنشین و تجمعات اعتراضی ایرانیان در خارج از کشور در برابر سفارت خانه های جمهوری اسلامی در آن مشهود بود. دولت آبادی که سخنان خود را با ''ارائه توضیحاتی درباره اعدام شدگان'' آغاز کرده، پس از تکرار ادعاهای بیانیه روز یکشنبه گذشته دادستانی تهران، هرگونه ارتباط این اعدام ها با نزدیکی به سالگرد انتخابات و تلاش حکومت جهت ایجاد فضای رعب و وحشت را انکار کرده و گفته است: ''اين اعدامها هيچ ربطي به اغتشاشات اخير نداشت. برخي تبليغات مبني بر اين بود كه دستگاه قضايي با اين اعدامها خواسته است در آستانه خردادماه و سالگرد انتخابات رعب و وحشت ايجاد كند؛ ولي ما شديداً اين ادعا را تكذيب ميكنيم. اين احكام بايد اجرا ميشدند و تعيين زمان اجرا هم با دادستان است. طبيعتا ما بايد زمانهايي را انتخاب كنيم كه كمترين شبهه را ايجاد كند و تصور ميكرديم كه الان فرصت مناسبي است كه اين احكام اجرا شود و هيچ تحليلي براي ارتباط اين اعدامها به حوادث سالگرد انتخابات و قبل از آن نداريم''. وی سپس با لحن طرح سئوال گفته است: ''آيا ميشود تحليل كرد كه احكام براي برای اجرا در روزهای خاص آماده شده است؟ هيچكس در سال 1385 نميدانست كه در سال 1388 چه اتفاقاتي رخ ميدهد تا ما احكام را براي امروز نگه داريم''. او با اعتراف به ''عدم اطلاع رسانی درباره اعدام ها''، اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی را ''تجربه ای که نمی خواستیم تکرار شود'' نامیده و گفته است: ''دو نفر اعدامي سال گذشته و اين پنج نفر دو تجربه متفاوت هستند. ما در مورد دو نفر اول به اسامي محمدرضاعلي زماني و آرش رحمانپوربدون اطلاعرساني حكم را اجرا كرديم و صرفا به يك مصاحبه مطبوعاتي بسنده كرديم و موضوع آنها را به حوادث عاشورا ارتباط نداديم. البته زمان اعدامها نزديك به اين حوادث و قبل از سي بهمن بود و غربيها براساس همان فضاسازي اين ادعا را مطرح كردند. ما نيز در پي اين فضاسازي، طي اطلاعيه رسمي حقايق پرونده اين دو نفر را افشا كرديم. در مورد اين پنج نفر ما اطلاعيه را همزمان با اجراي حكم داديم تا تجربه سابق تكرار نشود، ولي باز ميبينيم كه آنها به دنبال اهداف خود هستند؛ جرايم اين هفت نفر همگي مربوط به زمان پيش از انتخابات و اغتشاشات پس از آن بوده است''. دولت آبادی در بخش دیگری از این گفت و گو، از میرحسین موسوی پرسیده است: ''از اين فرد سئوال ميكنم كه شما چند صفحه از اين پرونده را خواندهايد كه اينگونه قضاوت ميكنيد؟ بهتر بود كه به پرونده خود اين اتهام را اضافه نميكرديد. حمايت از كسانيكه مرتكب عمليات تروريستي شدهاند و تعدادي از مردم را شهيد كردهاند، از آنها اسلحه كشف شده و عليه نظام اسلامي قيام كردهاند، چه معنايي دارد؟ كسانيكه مدعي پيروي از خط امام هستند، چگونه ميتوانند آموزههاي ايشان را كه ايستادگي در برابر گروهكهاي معاند بود، فراموش كنند''. در همین لحظه از گفت و گو، دادستان تهران به کشتار سال 67 اعتراف می کند و می گوید: ''در همان سالهايي كه اعدامهايي بر اساس حكم حضرت امام عليه منافقين صورت گرفت، ايشان نخستوزير بود. اگر چنين ادعايي دارد، چگونه در آن دوران خدمت كرد؟ وي حق ندارد احكام قطعي دادگاهها را زير سؤال ببرد و اظهارنظري كند كه باعث خرسندي و رضايت دشمنان نظام اسلامي شود. وي در سال 1367 در جريان احكام حكومتي حضرت امام در مورد منافقين بوده و بهخوبي ميداند كه قوه قضاييه در چهارچوب قوانين و مقررات كشور اقدام ميكند و محتويات پرونده نيز اين موضوع را نشان ميدهد كه پرونده فرزاد كمانگر و سايرين در جريان رسيدگي بوده و اينكه چرا حكم بعد از چند سال اجرا شده به منزله اشتباه بودن احكام صادره نيست. احكام ياد شده به دلايلي اجرا نشده بود و دستگاه قضايي اين احكام را اجرا كرده است. بهتر است كه اين مدعيان خط امام از اصولي كه مدعي هستند، پيروي كنند؛ مخصوصاً حمايت از اين نظام كه براساس اسلام و قرآن بنا شده است''. این مقام قضایی، در ادامه می گوید: ''اين اقدامات فرار به جلو است تا بگويند همه احكامي كه صادر ميشود بياعتبار است. وي در بيانيهاش اشاره كرده كه خدمتگذاراني را در بند كشيدهايم. كسانيكه در حوادث پس از انتخابات دستگير شدهاند، كساني هستند كه عليه امنيت كشور اقدام كردهاند و طبق قانون مجازات اسلامي هرگونه اقدام عليه امنيت كشور مجازات دارد''. آنطور که فارس نوشته است، دولت آبادی در این مصاحبه از تبرئه محمد امین وليان از اتهام محاربه در کنار تائید حکم محاربه سه تن از بازداشت شدگان عاشورا هم خبر داده و گفته است: ''كيفرخواستهاي صادره در رابطه با حوادث عاشورا و به اتهام محاربه توسط دادسرا 10 فقره بوده كه از ميان آنها ارسلان ابدي و محمدامین وليان از اين اتهام تبرئه شدهاند، احكام سه نفر تأييد و احكام سه نفر نيز تبديل شده است. به اتهام دو نفر نيز رسيدگي نشده و در انتظار محاكمه هستند و تا این لحظه هيچ حكمي اجرا نشده و اينهمه هياهو براي هيچ است''. گفتنی است، محمد ولیان دانشجوی بیست ساله ای است که در تجمعات روز عاشورا بازداشت و در دادگاه بدوی به اتهام ''محاربه از طریق تجمع غیرقانونی'' به اعدام محکوم شد. ازهمان زمان تاکنون صدور این حکم با واکنش های گسترده نهادهای حقوق بشری در داخل و خارج همراه بوده است. وی در بخش دیگری از این مصاحبه، از ''دادگاهی که روزی برای سران فتنه تشکیل خواهد شد'' نیز سخن گفته و در پاسخ به درخواست های مکرر رسانه های حامی سپاه و دولت در روزهای گذشته مبنی بر ''برخورد قوه قضاییه با حامی تروریست ها''، گفته است: ''بسياري از مواضعي كه وي و كانديداي شكستخورده ديگر انتخابات اخير گرفتهاند، جرم است؛ اما چون نظام اسلامي براي تعقيب آنها براساس مصالحي عمل ميكند، آن را موكول به زمان مناسب كردهايم. تعقيب آنها به عنوان سران فتنه تابع مصالح نظام اسلامي است و مطمئنا در آن چهارچوب عمل ميشود. اما بيانيه اخير در حمايت از محكومين ضد انقلاب معدوم بيانيهاي است، جدا از بيانيههاي انتخاباتي گذشته و برخلاف اصول است، لذا روزي كه وقت محاكمه آنها برسد به همه اين موارد توجه خواهد شد.''. دولت آبادي در عین حال از جرم جدیدی در تاریخ سیاسی ایران نیز سخن گفته و با استفاده از عبارت ''صدور بيانيههاي غيرقانوني''آنرا چنین معرفی کرده است: ''ما بارها گفتهايم كه بين انتقاد و ارتكاب جرم تفاوت قائل هستيم. طبق قانون اساسي و قانون مطبوعات انتقاد از مسئولان جمهوري اسلامي و عملكرد آنها آزاد است و هيچكس از اين بابت نبايد نگراني داشته باشد. حمايت و اظهار نظر اين فرد و صدور بیانیه های غیر قانونی، نشر اكاذيب است و اين نوع اظهارنظرها جرم است. در هيچ جاي دنيا دستگاه قضايي اينگونه بيمحابا مورد اتهام واقع نميشود، بخصوص زمانيكه احكام صادره قطعي شده است''. گفتنی است میرحسین موسوی و مهدی کروبی بارها در اظهار نظرهای خود از عدم استقلال قوه قضاییه و تنزل جایگاه این نهاد به عنوان ضابط نیروهای امنیتی سخن گفته اند. در همین حال، دولت آبادی در حالی از ''زمان مناسب'' برای محاکمه ''سران فتنه'' سخن گفته که روزنامه رسالت، روزنامه کم تیراژی که به تازگی در اختیار یک کادر تندرو وابسته به سپاه قرار گرفته، در شماره امروز خود و قبل از مصاحبه دادستان در سرمقاله اش نوشته بود: ''حمایت موسوی و کروبی از گرو ه های محارب نظام درآمدی بر دور جدید فتنه گری در کشور است''. رسالت افزوده است: ''سئوال این است آیا ملت ما در مصاف با منافقین جدید باید همین هزینه را بپردازد؟ آیا برای رونمایی از منافقین جدید باید خون های پاک فرزندان این ملت به زمین ریخته شود؟... مسئله حمایت سران فتنه از تروریست ها و محاربان با نظام را شوخی نگیریم آنها پای در مسیری بی بازگشت نهاده اند و هیچ چیز جز مشت محکم ملت و مشت آهنین قانون، آنها را از خواب غفلت بیدار نخواهد کرد''. سخنان امروز دادستان تهران که برای کاهش خشم و انزجار از اعدام های اخیر و با هدف فروکش احساسات عمومی بر ضد قوه قضاییه بیان شده است، به دلیل افشاگری درباره کشتار ٦٧ و نیز تهدید مجدد رهبران جنبش سبز با واکنش تند فعالان و محافل سیاسی و حقوق بشری مواجه شده است. ضمن آنکه این نهاد ها را درباره احتمال اعدام سه تن از شرکت کنندگان در تظاهرات روز عاشورا به اتهام محاربه به شدت نگران کرده...
|
| (خبرگزاری روز) |
| شش اعدام دیگر در راهست |
در حالیکه واکنش ها به اعدام های سیاسی هفته گذشته همچنان ادامه دارد، دادستان تهران از قطعی شدن حکم اعدام 6 تن از بازداشت شدگان وقایع بعد از انتخابات خبر داده است. دادستان تهران در حالی از قطعی شدن حکم اعدام محسن و احمد دانش پور مقدم که روز عاشورا به اتفاق سه تن دیگر از اعضای خانواده و بستگان خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بودند خبر داده است که حکم دادگاه تجدید نظر به این دو نفر و خانواده های آنها ابلاغ نشده و آنها از قطعی شدن احکام اعدام خود بی خبر هستند. به گفته میثم دانش پور مقدم، پدر و برادرش اجازه داشتن وکیل نداشتند و حکم دادگاه تجدید نظر دو هفته پیش، بر اساس گفته مسئولان، به وکلای تسخیری آنها ابلاغ شده بود. وکلایی که در روز دادگاه با موکلان خود روبرو شده بودند و پس از آن هم هیچ گونه ارتباطی با موکلان و خانواده های آنها نداشته اند؛ تمام تلاش خانواده برای ارتباط با این وکلا و آگاهی از حکم دادگاه تجدید نظر هم بی فایده بوده است. میثم دانش پور به ''روز'' گفته است که دکتر شریف، وکالت مادر و دو تن از بستگان او را بر عهده گرفته اما وقتی برای اعلام وکالت پدر و برادرش به دادگاه مراجعه کرده وکالت او را نپذیرفته و گفته اند حکم دادگاه تجدید نظر صادر شده و نیازی به وکیل نیست. حکم اعدام مطهره بهرامي حقيقي، ريحانه حاج ابراهيم دباغ و هادي قائمي نیز که به اتفاق محسن و احمد دانش پور مقدم به اعدام محکوم شده بودند از سوی دادگاه تجدید نظر نقض شده و به حبس تغییر یافته است. در برابر حکم اعدام عبدالرضا قنبری، معلم و جعفر کاظمی، محمد علی حاج آقایی و محمد علی صارمی، دیگر بازداشت شدگان وقایع بعد از انتخابات قطعی شده است. ارسلان ابدي و محمد امین وليان اما از اتهام محاربه تبرئه و حکم اعدام آنها نقض شده است. ولیان از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجديد نظر استان تهران، به سه سال و نيم حبس تعريزي و پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم شده است. ادامه صدور حکم های سنگین همزمان گزارشها از ادامه صدور احکام سنگین و افزایش فشارها بر زندانیان سیاسی و مطبوعاتی حکایت دارد. براساس این گزارشها حکم سه سال حبس تعزیری برای آذر منصوری، دبیر سیاسی جبهه مشارکت از سوی دادگاه تجدید نظر تایید شده و وکیل سعید نورمحمدی از محکومیت موکلش به ۵ سال حبس و ۳۰ سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی خبر داده است. محمد مصطفایی به خبرگزاری ایلنا گفته است موکلش از اتهام تبلیغ علیه نظام تبرئه شده و در مورد اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشوربه یکسال حبس تعزیری، ۴ سال حبس تعلیقی(به مدت ۵ سال) و نیز به ۳۰ سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی و حضور در احزاب محکوم شده است. وکيل مسعود باستانی نیزاز محکوميت قطعی موکل خود به ۶ سال حبس تعزيری خبرداده و گفته: ''شعبه ۳۶ دادگاه تجديدنظر استان تهران، حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب را عينا تاييد کرد.'' دکتر شریف تایید این حکم، با توجه به محتویات پرونده و اقدامات موکلش را دور از انتظار دانسته و افزوده است: ''طبق حکم صادره موکلم به اتهام ايجاد اغتشاش به ۵ سال و اتهام تبليغ عليه نظام به يک سال حبس تعزيری و همچنين جزای نقدی به ميزان ۳۴ ميليون تومان محکوم شده است.'' شريف که وکالت مسعود آقايی را نيز برعهده دارد، در خصوص پرونده اين موکل خود گفته است: ''پرونده مسعود آقايی که به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم و اغتشاش در جريان رسيدگی بود منتهی به برائت از اتهام اجتماع و تبانی و محکوميت به ۶ ماه حبس تعزيری به دليل حضور در راهپيمايی شد.'' محمدرضا نسب عبداللهی، روزنامه نگار شیرازی نیز که خبر و عکس کشف چهار صندوق رای را منتشر کرده بود، به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه حبس تعزیزی محکوم شد. به اساس گزارش کلمه، شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز، این روزنامه نگار را به دلیل انتشار خبر کشف چهار صندوق رای و مصاحبه با تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور در هنگام اعتراضات پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، به هشت ماه حبس تعزیزی محکوم کرده است. اخبار مربوط به کشف این چهار صندوق که برای نخستین بار در تاریخ دهم تیر ماه ۱۳۸۸ منتشر شد، همراه با تصاویر بازدید استاندار فارس و امام جمعه شیراز از ساختمان نیمه تمام کتابخانه مرکزی شیراز، از وجود چهار صندوق رأی ''رها شده و شمارش نشده'' در محل این کتابخانه حکایت داشت. کلوتید ریس به فرانسه باز میگردد همزمان اما به کلوتید ریس، شهروند فرانسوی، اجازه داده شد که به کشور خود بازگردد. این امر دقیقا یک هفته پس از آزادی مجید کاکاوند، بازرگان ایرانی در فرانسه صورت گرفته است. خبرگزاری فرانسه به نقل از محمدعلی مهدوی ثابت، وکیل خانم ریس، نوشته است که دادگاه رسیدگیکننده به پرونده این شهروند فرانسوی، گرچه وی را از اتهامات وارد شده تبرئه نکرده اما به وی اجازه ترک ایران را داده است. این وکیل دادگستری توضیح داده است: ''شعبه 15 دادگاه انقلاب بعد از رسيدگي به اتهامات موكلم، وي را جمعا به 10 سال زندان محكوم كرد اما باتوجه به شرايط خاص موكلم و مورد رافت اسلامي و ترحم نظامي جمهوري اسلامي قرار گرفتن، حبس وي به پرداخت جزاي نقدي به ميزان 3 ميليارد ريال تبديل شد و جزای نقدي موكلم پرداخت شده و ديگر به حكم دادگاه بدوي هيچ اعتراضي صورت نگرفت.'' وكيل ريس با تاكيد براينكه موكلش براي خروج از كشور با هيچ منع قانوني مواجه نيست، خاطرنشان كرد: ''صبح فردا براي اخذ پاسپورت موكلم اقدام خواهم كرد تا وي بتواند به كشور فرانسه بازگردد.'' تداوم بازداشت ها و جابجایی زندانیان در حالیکه روزنامه نگاران سرشناس دربند که به زندان رجایی شهر منتقل شده اند در حسینیه این زندان و بدون حداقل امکانات بهداشتی به سر می برند، تا بدانجا که به دلیل محدودیت فضا، ناچارند نوبتی بخوابند، خبرها از احتمال اعزام سایر زندانیان مطبوعاتی و سیاسی از زندان اوین به سایر زندان ها حکایت دارد. علی بهزادیان نژاد از زندانیان حوادث پس از انتخابات و عضو ستاد میر حسین موسوی از این جمله است که با شش سال حبس تعزیری، این روزها منتظر است به زندان عادل آباد مشهد منتقل شود. وی در روابط عمومی ستاد مرکزی میر حسین موسوی فعال بود. عبدالله یوسف زادگان نیز که با گذشت دو ماه از بازداشت هنوز در سلول انفرادی به سر میبرد، و پس از بازداشت به دلایل نامعلوم به بازداشتگاهی در مشهد منتقل شده بود، مجددا به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل گشده و بازجوییهایش ادامه دارد. به گفته خانواده یوسفزادگان وی در سلامت کامل به سر میبرد اما دچار کاهش وزن شدهاست و در شرایطی که هیچ اتهامی را به خود وارد نمیداند از تداوم بازجوییهای تکرارشونده و ایجاد وقفه در تحصیلات دانشگاهیاش ناراضی است. او از نخبگان فرهنگی کشور، دارنده مدال طلای المپیاد ادبی و دانشجوی ممتاز کارشناسی ارشد حقوق در دانشگاه علامه طباطبایی است. احکام زندان برای افغان ها پنج افغانی دستگیر شده در حوادث پس از انتخابات، هم اکنون با حکم هایی بین یک تا سه سال مواجه اند و از یک سال پیش در زندان اوین نگه داری می شوند. پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن، نیروهای امنیتی و انتظامی بیش از ۲۰ افغانی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی دستگیر و روانه زندان کردند. این شهروندان افغانی پس از تحمل ماه ها زندان در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات، سرانجام در اختیار سازمان زندان ها قرار داده شدند. آنها را برای مدتی در میان زندانیان سیاسی ایران در بند ۳۵۰ نگه داری کردند و در نهایت پانزده نفر از آنها را اخراج کردند. تنها اتهام این افعانیان، تماشای تظاهرات های مسالمت آمیز مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بوده است. تمامی این افراد کارگر بودند و در بخش ساختمان سازی فعالیت داشتند. در روزهایی که خیابان های تهران شلوغ شده بود و مردم در اعتراض به تقلب در نتیجه انتخابات به خیابان ها آمده بودند، این افغانی ها هم از روی کنجکاوی حوادث خیابان های تهران را تماشا می کردند، اما یورش پلیس به مردم معترض آنها را هم درگیر ماجرای انتخابات کرد. هم اکنون پنج نفر از این افغانی ها با اتهام اقدام علیه امنیت ملی ایران و تبلیغ علیه نظام به حبس هایی از یک سال تا سه سال محکوم شده اند. این افغانی ها هفته گذشته از بند ۳۵۰ زندان اوین به بندهای هفت و هشت منتقل شده اند. در تمام ۹ ماهی که از بازداشت و زندانی شدن آنها می گذرد آنها هیچ ملاقاتی نداشته و از نظر مالی به شدت در مضیقه هستند. آنها برای تامین نیازهای مالی خود مجبورند در زندان کارهای خدماتی زندانیان را انجام دهند تا هزینه های خود را تامین کنند. وب سایت کلمه نوشته است که تا کنون سفارت افغانستان در تهران کاری برای آنها نکرده و ترتیب ملاقاتی با آنها رانداده است. زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در دیدار با خانواده های خود می گویند: ''رفتار مقامات زندان هم با این افراد در مقایسه با دیگر خارجی هایی که به همین اتهام ها و یا اتهام هایی چون جاسوسی در زندان اوین هستند، به مراتب بدتر است.'' این در حالی است که مسئولین شرایط را برای ملاقات خانواده های زندانیان اروپایی و آمریکایی با سفرا، نمایندگان آن کشورها و خانواده های شان فراهم می کنند. در یک ماه گذشته تظاهرات متعددی در شهرهای افغانستان در اعتراض به رفتار گردانندگان جمهوری اسلامی با زندانیان افغانی صورت گرفته و آنها در برابر سفارت و کنسولگری های ایران خشم خود را از این رفتار دولت ایران نشان داده اند. تعداد افغانستانی هایی که درحوادث پس از انتخابات بازداشت شده اند، بیش از بیست نفر بوده که در هفته های اخیر پانزده نفرشان آزاد و از ایران اخراج شده اند اما همچنان حداقل پنج افغانی به جرم شرکت در تظاهرات در زندان به سر می برند....
|
| مقاله, مصاحبه و تفسير |
| (بی بی سی) |
| افزایش زاد و ولد، مردم ایران را فقیرتر می کند؟ |
نیکی محجوب بی بی سی شعار فرزند کمتر زندگی بهتر، نخستین بار در پس از انقلاب و افزایش بی رویه جمعیت مطرح شد. اما محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران به تازگی گفته که ''خدا روزی رسان است و معنی دو بچه کافی است، یعنی اینکه در ۴۰ سال آینده دیگر نامی از ایران وجود ندارد.'' مسئله افزایش زاد و ولد نخستین بار توسط آیت الله خمینی، بنیان گذار جمهوری اسلامی، مطرح شد. او اعلام کرد که ''مملکت ایران ۳۵ میلیون حالا می گویند، جمعیت دارد و وسعتش آنقدر است که برای ۱۵۰ میلیون تا ۲۰۰ میلیون جمعیت کافی است. یعنی اگر ۲۰۰ میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی می کنند. '' اما افزایش بی رویه جمعیت در دهه های نخست انقلاب مشکلات مختلفی را به اعتقاد کارشناسان به همراه داشت که در پی برنامه ریزی برنامه کنترل جمعیت، به تازگی بخشی از آن مشکلات مرتفع شده است. برخی بر این تصور بودند که با افزایش جمیعت بر قدرت ملی و کشور افزوده می شود اما صاحبنظران این نظر را رد می کنند. سعید مدنی پژوهشگر مسائل اجتماعی با تاکید بر اینکه افزایش جمعیت نمی تواند راهکار صحیحی باشد، می گوید تناقض هایی در بخش های مختلف اجتماعی دیده می شود که هر کدام از آنها هزینه های مختلفی را ایجاد می کند که ملت باید این هزینه ها را پرداخت کنند. نمونه آن بحران های پس از افزایش بی رویه جمعیت بعد از انقلاب است. آقای مدنی ادامه می دهد که موج نخست این بحران شاخص های سلامت را کاهش داد. به دلیل افزایش جمعیت کودکانی که متولد می شدند امکان ارائه خدمات مناسب نبود. موج دوم سقوط کیفیت آموزشی بود.زیرا جمعیت متولد شده به مدارس رسیده بود و مدارس امکان پاسخگویی به نیازهای آنها را نداشتند. مرحله بعدی که سعید مدنی به آن اشاره می کند، بحران کنکور برای این نسل است. این کارشناس می گوید پس از اینکه این کودکان به سن دانشگاه رسیدند، موج سوم هم فرار رسید که کنکور و دانشگاه ها و بحران دانشگاه مطرح شد که از تبعات آن مشکلات روحی روانی در میان نسل جوان بود. موج چهارم نیز بحران اشتغال بود یعنی سیاست برنامه ریزی و ساختاری برای جمعیت متولد شده امروز قادر به پاسخگویی نیست. علی رضا مرندی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس نیز در مورد افزایش زاد و ولد در مجلس اعلام کرده که قانون تنظیم خانواده در کشور ما اختیاری است و نه اجباری یا تقلیدی، و با اجرای قانون مزبور کاهش موالید از ۵/۲ میلیون نفر در سال به نصف این رقم رسید و این امر به بهبود وضع مدارس و کاهش سوء تغذیه کودکان و به کاهش تورم و بیکاری کمک کرد. به گفته آقای مرندی، اگر به هردلیلی نیازمند ایجاد توازن و رشد جمعیت در نقاط مختلف کشور هستیم، این دو فقط از طریق اقدامات زیر بنایی مثل توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و تمهیداتی از این قبیل مقدورات و نه افزایش جمعیت کل کشور ممکن است و هر اقدام کارشناسی نشده از این دست فقط میتواند فقر را دامن بزند و فاصله طبقاتی را افزایش دهد. کارشناسان معتقدند افزایش زاد و ولد تبعات مختلفی را در ایران به همراه داشت و یکی از این موارد افزایش کودک آزاری است. نسرین ستوده حقوقدان با انتقاد از مطرح شدن افزایش زاد و ولد می گوید مشکلات مختلف در خانواده باعث می شود کودکان تحت شعاع قرار گیرند و مجبور به کار شوند، این در حالی است که کار کودک در قانون ایران غیرقانونی است خانم ستوده می گوید:'' کودکان اولا قربانیان نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و بحران های خانوادگی هستند. ''طبیعی است وقتی بحران اقتصادی در کشوری رو به گسترش می رود، خانواده ها اولین کسانی را که به عنوان ابزار درآمد نگاه می کنند، کودکانشان هستند.'' مشکل این است که اگر حکومتی چشم خود را بر همه این مسائل می بندد، طبیعی است چنین حکومتی می تواند توصیه فرزند بیشتری را بکند. چون اساسا به نظر می رسد عده ای در سیستم حکومتی ایران هیچ مسئولیتی نسبت به کودکان احساس نمی کنند.'' آقای مدنی نیز معتقد است این چنین برنامه هایی باعث افزایش مشکلات مردم می شود، زیرا امکانات موجود در کشور پاسخگوی نیازهای مردم نیست. این کارشناس مسائل اجتماعی می گوید:'' آثار و عواقب برای موج دوم افزایش جمعیت بسیار بیشتر از موج اول است که ما پشت سر گذاشته ایم زیرا در آن زمان زیرساختهایی وجود داشت که می توانست افزایش جمعیت را کنترل کند اما آن زیرساخت ها در حال حاضر وجود ندارد.'' در واقع تمام حوزه های اجتماعی و اقتصادی با سقف فعالیتشان پاسخگو این جمعیت نیستند و طبیعی است که با یک جمعیت بزرگتر ناتوان تر هم می شوند و حاصل برآیند نهایی کار یک ملت فقیرتر با بیماری های بیشتر است. افزایش جمعیت در ایران به نظر کارشناسان بدون بررسی کارشناسی مطرح شده و تنها می تواند مردم را در شرایط نامساعد تری قرار دهد، همچنین به هیچ وجه راهکاری برای حل معضلات ومشکلات موجود در ایران نیست.
|
| (بی بی سی) |
| چرا پیام طالبان در پاکستان شنیده میشود؟ |
اوون بنت جونز بی بی سی اوون بنت جونز، خبرنگار بیبیسی به پاکستان رفته تا دریابد چرا طالبان در دره سوات مورد حمایت قرار میگیرند. او میخواهد دلایل هراس روستاییانی را ارزیابی کند که با تنگدستی دست به گریبان هستند و قدرت گرفتن طالبان در استان پنجاب، قدرتمندترین استان این کشور را مشاهده می کنند. دره سوات پاکستان را ''سوئیس آسیا'' مینامیدند، قلمرویی که توسط خوانین منطقه ای اداره میشد. تا مدتها پیش، این منطقه جایی آرام بود که ماهی قزل آلایش شهرت داشت، جایی دلچسب برای گردشگرها و گذراندن ماه عسل. اما اخیرا سوات مبدل به یک منطقه جنگی شده است، صحنه جنگ بین ارتش پاکستان و نیروهای طالبان که در صدد اجرای قوانین اسلامی و تحمیل عقایدشان با خشونت هستند. قبل از آغاز درگیریها، فضای سنتی و قدیمی سوات، یکی از جاذبههای سوات بود، ولی فقر و فقدان زیرساختهای اقتصادی در کنار عدم توفیق دولت پاکستان در ارائه خدمات آموزشی و برقراری نظام قضایی مناسب، نکاتی بود که بسیاری از پاکستانی را به این فکر انداخت که شاید عملکرد طالبان در تامین این نیازها بهتر باشد. در شهر ''مردان'' ، با فردی صحبت کردم که تازه به طالبان پیوسته بود، مردی جوان که خانوادهاش نسل اندر نسل با فقر دست به گریبان بوده، اما بنیادگرایان اسلامی به او راه برون رفتی از این مشکل پیشنهاد کرده بودند. او میگوید: ''طالبان میخواست مایملک ملاکان را از آنها بگیرد و خانههایشان را از دستشان بگیرد. آنها میخواستند زمینداران را بکشند، آن وقت همه چیز به ما تعلق می گرفت، میتوانستیم زمینمان را بفروشیم، تحت قوانین اسلامی همه چیز مال ما میشد.'' این جوان بیست ساله یک جنگجوی طالبان در دره دور از دسترس سوات بود، جایی که قبل از عملیات پاکسازی ارتش پاکستان در سال ۲۰۰۹ حدود یک سال تحت سیطره طالبان بود. او میگفت شخصا هشت نفر را برای طالبان سربریده است، دو معلم، فروشندگان دیویدی، جاسوسان ارتش و یک افسر پلیس. سربریدن ها او به من گفت که قربانیانش توسط رهبران طالبان در یک اتاق در بسته مورد بازجویی قرار گرفتهاند و شب برای کشته شدن به او و گروهی دیگر از پیکارجویان مسلسل بدست سپرده شدهاند. او میگفت: ''دهانشان بسته بود و نمیتوانستند حرف بزنند، من با گفتن ''الله اکبر'' آنها را کشتم. طوری به زمین افتاده بودند که انگار خوابیدهاند. بعد از بازجویی به آنها دارویی تزریق شده بود که آنها را خواب آلود کرده بود تا چیزی حس نکنند. آن وقت به ما تحویلشان می دادند.'' او توسط یک جنگجوی دیگر طالبان که دستگیر شده، شناسایی شده و اطلاعاتی در اختیار ارتش گذاشته که منجر به دستگیری عدهای دیگر شده است. پرونده او به یک دادگاه ضد تروریست ارجاع شده ولی خود او اطمینان دارد که تبرئه شده و جان سالم به درخواهد برد. در سیستم ناکارآمد قضایی پاکستان، بسیاری از جرایم به دلیل ترس شاهدان از حضور در دادگاه، بی مجازات می مانند. دادگاه ها در این کشور تحت فشار هستند و پلیس نیز قادر نیست رویه مناسبی را در این زمینه ها دنبال کند. رعنا مقبول، دادستان کل لاهور میگوید: ''تروریستها ترس بزرگی در دل شاهدان انداختهاند، آنها حتی توانستهاند چند افسر عالیرتبه پلیس را نیز به قتل برسانند.'' ناامیدی روستاییان خالد عزیز، یک مقام عالی رتبه بازنشسته از ایالت شمال غرب پاکستان توضیح میدهد چرا با وجود تمام این مشکلات، پیام طالبان هنوز در پاکستان شنوندگانی دارد. او میگوید: ''طالبان یک جنبش احساسی راه انداخته است. گویی آنها گروهی رابینهود هستند. آنها میگویند بیعدالتی بی داد میکند و میخواهیم به شما کمک کنیم، حمایتتان کنیم، ما در آینده در راس قدرت خواهیم بود، به ما ملحق شوید و در ساختن آینده با ما شریک شوید.'' این پیام به همراه فضای ضد آمریکایی ناشی از تخت و تاز ایالات متحده در افغانستان باعث افزایش محبوبت طالبان در نزد عوام میشود. گمان میرود که طالبان در به دست گیری کنترل استان پنجاب که قدرتمندترین استان کشور است تلاش همهجانبهای بکند. طالبان توانسته فرصتهای ممکن در آنجا را درست تشخیص دهد. اگرچه پنجاب ثروتمندترین استان کشور است اما بسیاری از پنجابیها از شدت فقر نمیدانند وعدهی غذایی بعدیشان را کی خواهند خورد و مناطق روستایی در ناامیدی مطلق به سر میبرند. تقریبا هر روز مطبوعات پر هستند از اخباری که در آنها پدران به دلیل عدم امکان تامین غذای خانوادههایشان خودکشی میکنند. من خانواده نواز محمد را ملاقات کردم. مردی سی ساله با هفت فرزند که میدانست راهی برای بازپرداخت وامی که از کارفرمایش گرفته ندارد. او چند روپیه باقیماندهاش را به فرزندانش داده بود تا با آن از بازار شیرینی بخرند و زمانی که آنها برای خرید رفته بودند، خود را دار زده بود. پدرش توضیح میدهد: ''پسرم نتوانست با تنگدستی کنار بیاید، به من یا خانوادهاش چیزی نگفت، فقط خود را حلقآویز کرد. او خسته شده بود زیرا نه میتوانست از دست طلبکارانش خلاص شود و نه میتوانست بدهیاش را پس بدهد.'' نگرانیهای ثروتمندان در پنجاب، فقرا از فقر شکایت میکنند و ثروتمندان نگرانند. خانوادههای کشاورزان عمده پاکستان عموما ''فئودال'' توصیف میشوند. طالبان، فئودالها را به عنوان کسانی که مردم عادی را استثمار میکنند، تقبیح میکنند. عبیده حسین، یکی از تیولداران پنجاب میگوید: ''ملاها به آنها میگویند فئودالهای بزرگ و فاسد به شما چه دادهاند؟ چه کار برایتان کردهاند؟ شما فقیرید و ما به شما زمین خواهیم داد، آب خواهیم داد و شیر و عسل از رودخانهها روان خواهند شد. شما وراث بهشت روی زمیناید. اگر فرزندتان خود را در عملیات انتحاری منفجر کند مستقیما به بهشت خواهد رفت. کار آنها (طالبان) زمین خواری است.'' به نظر میرسد دولت که هزاران سرباز را روانه جنگ با طالبان در شمال غربی پاکستان کرده، توانایی گشایش جبههای دیگر در پنجاب را ندارد. گروههای محافظهکار مذهبی هزاران مسجد و مکتبخانه در پنجاب ساختهاند، مکانهایی که به گمان برخی میتوانند در صورت لزوم به عنوان شبکهای برای سازماندهی یک شورش در قلب پاکستان مورد استفاده قرار گیرند. مقاومت صوفیها با این وجود نیروهای طالبان نیز در پنجاب با مشکلاتی روبرو هستند، پنجاب جایی است که اکثر مردم طرفدار صوفیگری اسلامیاند. آنها به خانقاههایشان میروند و درمیان دود غلیظ حشیش به نوعی خلسه مذهبی میرسند و همگام با صدای طبلها به سماع و پایکوبی میپردازند. این نوع مذهب فاصله زیادی با دین مطلوب طالبان دارد. از این گذشته، هنگامی که طالبان در راس قدرت بود، نتوانست به وعدههایش عمل کند و به دلیل همین خلف وعده تحت فشار است. طالبان در دره سوات به فقرا و تنگدستان وعده زمین داده بود، آنها زمیندارانی را مورد حمله قرار دادند که برخی از آنها دارای سمتهای مهم سیاسی بودند. اما وقتی فرماندهان طالبان قدرت را در سوات در دست گرفتند، به این نتیجه رسیدند که باید به خاطر خانوادههایشان به آن زمینداران وابسته بمانند و خشن، فاسد و رشوهخوار شدند. اگر طالبان به وعدههایشان عمل میکردند، میتوانستند نیروی سهمگینتر و هراس آورتری شوند.
|
| (خبرگزاری روز) |
| اعتصاب کردستان؛ پیامی برای جنبش سبز , کاوه قریشی |
از همان روزهای آغازین جنبش سبز، حتی از روزهای قبل از انتخابات حرف همه یکی بود: جنبش سبز یک جنبش مدنی است؛ راهکار ها مسالمت آمیز هستند و اقدام ها آهسته و پیوسته. در طول این مدت مردم در مناسبت ها به خیابان آمدند، شعار سردادند و از خشونت پرهیز کردند؛ شمع افروختند و شال بستند. جواب گلوله را با گل دادند و سکوت را همراه کردند. بارها تاکید شد و گوشزد: عمل ها باید متحد و یکپارچه باشد. یک کلام همه با هم بگویند: نه به وضع موجود. یازده ماه از حضور میلیونی مردم ایران در خیابانها می گذرد؛ شبی اما نیامد همه امیدوار باشیم و مصمم برای اعتصاب و عمل فراگیر مدنی؛ روزی نرسید به جای شنیدن خبر بازداشت، احضار، شکنجه و اعدام شاهد عملی متحد و سراسری باشیم. اعتصاب را همه پسندیده بودند؛ اعلام می شد اما اجرا هرگز. باز حرف همه یکی بود: فشارها زیاد هستند و هزینه ها بالا. نان ها بریده می شوند و شکم ها گرسنه. از همان روزها نکته دیگری هم ورد زبان بود: جنبش سبز سراسری و فراگیر نیست. کردها نیستند؛ آذری ها غایبند؛ عرب ها در حاشیه اند و لرها و ترکمن ها هم در متن نیستند. از سوی دیگر برخی ازعرب ها، آذری ها، کردها می گفتند: گفتمان سراسری نیست؛ مال ما و از جنس ما نیست. دعوای خودشان است. شکاف درون جناحی است. کسی چرا این همه سال با ما همصدا نشد. اگر از این نکته که حق با کدام یک از گروه های بالاست بگذریم(که خود یک بحث جداگانه مفصل می طلبد)، باید بگوییم جنبش سبز از همان آغاز نتوانست به جنبشی فراگیر و معطوف به یک کنش سراسری تبدیل شود. این جنبش تاکنون به جز در شبکه های اجتماعی، در عمل گامی از تهران به این طرف فراتر نرفته است. در یازدهمین ماه از جنبش سبز اما فارغ از تئوری و نظریه، خارج از اینکه کسی با ما هست یا خیر،هزینه خواهیم داد یا نه، مردم کردستان خیلی ساده، اما برنامه ریزی شده و دقیق در اعتراض به اعدام پنج زندانی سیاسی ـ عقیدتی که چهار نفر از آنها کرد بودند دست به اعتصاب زدند و در خانه ها ماندند. بازارها تعطیل شدند. دانش آموزان به مدرسه نرفتند و در برخی موارد هم کارمندان دولتی از رفتن به ادارات سر باز زدند. حرکت مدنی کردها را که در اعتصاب عمومی روز پنج شنبه نمود پیدا کرد نمی توان به تنهایی واکنشی درون ملیتی قلمداد و آن را تنها در رابطه با مسایل کردستان و حول آن محور ارزیابی کرد. این اعتصاب تا حدودی نیز در راستای همان جنبشی است که طی یازده ماه گذشته سراسر ایران را فراگرفته است. کردها از همان اوایل به طریقی از وجود، تداوم و رشد جنبش سبز حمایت کردند؛ اما مساله ای که همواره کردها و دیگر ملتهای ایرانی را در طول این مدت وادار می کرد در پیوستن به جنبش دست به عصا حرکت کنند؛ سکوت نسبی سران نمادین جنبش و فعالان بدنه ی آن، در قبال حقوق و خواسته های ملت ها واقوام ایرانی بوده است. اما اعدام پنج زندانی سیاسی گویا بار دیگر زمینه را برای همگرایی کردها با سایر مرد ایران فراهم کرد. از همان روز یکشنبه 10 اردیبهشت تمام مردم ایران اعم از کرد، فارس، عرب، لر و آذری و..برای اولین بار در طول جنبش سبز، یکصدا به اتخاذ سیاست اعدام در ایران و به ویژه کردستان واکنش نشان دادند و آنرا محکوم کردند. واکنشی که نه تنها تمام بدنه جنبش سبز را از تمام طیف ها در برگرفت بلکه دامنه ی آن تا جایی رسید که آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد هر کدام به نوعی اعتراض خود را به اعدام های سیاسی اعلام کردند. حرکت مدنی کردها در روز پنجشنبه در هر دو طرف موضوع یعنی هم جنبش سبز و هم کردها(که در این مقطع زمانی عموما ازهم تفکیک ناپذیر هستند) پیامدهای مثبتی بدنبال داشت: پتانسیل مبارزه مدنی و اتخاذ روش های مسالمت آمیز برای تحقق اهداف جنبش کردستان موضوع تازه ای نیست. تاکید بر مبارزه مدنی در سرمقاله های اولین نشریات کردی در قریب به یک قرن پیش، کوچ تاریخی مردم مریوان از شهر به روستاها در سال 1358 و اعتصاب مردم کردستان از سنندج و ارومیه تا ایلام و کرمانشاه در اعتراض و به بهانهی کشته شدن (شوانه سید قادری) در 16 مرداد 1384 از نمونه های تاریخی مبارزه مدنی کردها هستند. اما این پتانسیل در سالهای گذشته به علت فشار مضاعف دستگاه های امنیتی و سرویس های اطلاعاتی بر فعالان، ضعف نسبی جامعه مدنی در کردستان و حضور سنتی احزاب کرد در بطن این جامعه، بالقوه باقی مانده بود. احزاب کرد به دلیل خودداری از تشکیل یک ائتلاف کردستانی و عدم اتحاد و یکپارچگی، طی سالهای گذشته ناخواسته حتی مانع از حرکت های خود جوش مدنی درکردستان شده بودند. از سوی دیگرخود جامعه نیز به دلیل بالا بودن هزینه اعتراض ها در کردستان، عدم وجود یکصدایی و اتحاد و از همه مهمتر عدم همراهی جریان های سیاسی کرد با طرح و ایده های آنها، نتوانسته بودند به صورت سراسری، اقدام به اجرا و نمایش کنش های دسته جمعی مدنی نمایند.اما اعتصاب روز پنجشنبه که در پی فراخوان تقریبا تمام جریان های سیاسی و مدنی کردستان صورت گرفت و با استقبال کامل مردم روبرو شد، نویدی بود از نزدیکی دوباره گروهای سیاسی کردستان با جامعه ای که داعیه ی نمایندگی آن را دارند. همچنین نشانی از وجود پتانسیل بالقوه شیوه های مبارزه مدنی مردم کردستان بود که از سالهای اولیه انقلاب، به دلایلی که ذکر شد، تاحدودی از به اجرا گذاشتن آن به طور مداوم، دوری جسته بودند. در روزهای پس از اعتصاب تاکید شده است که "اعتصاب کردستان، نمونهی موفق همکاری ها" بود. همکاری مردم، نهاد های مدنی و جریان های سیاسی. اما مهمتر از همکاری ها و اتحاد نیروهای سیاسی و مدنی که در ایجاد اعتصاب تاثیر بسزایی داشت، حساسیت افکار عمومی کردستان نسبت به افراد اعدام شده به ویژه فرزاد کمانگر - که در طول این سالها ارتباطی عمیقا عاطفی با جامعه کردستان و از آن هم فراتر جامعه ایرانی گرفته بود- اصلی ترین دلیل اعتصاب روز پنج شنبه بود. اما در طرف دیگر همراهی مردم خارج از مرزهای کردستان نیز در اجرای موفق این اعتصاب تاثیرگذار بود. بیانیهی حداقلی آقای موسوی و موضع گیری شفاف خانم رهنورد و اعتراض تلویحی آقای کروبی و از همه مهمتر همراهی افکار عمومی ایران و به ویژه فعالان بدنه جنبش سبز انگیزه اجرای این اعتصاب را تقویت کرد. از همان ساعات اولیه انتشار اخبار اعدام زندانیان کرد بر خروجی پایانه های خبری و شبکه های اجتماعی، موج گسترده ای از مقالات و یادداشتها در اعتراض به اجرای این احکام و دفاع از حقوق پایمال شده کردها تحت حاکمیت جمهوری اسلامی که (کمانگر و یارانش به نوعی نمایندگی آن را می کردند) باعث شد این بار مردم کردستان خود را در پیگیری خواسته هایشان در ایران تنها نبینند. در مجموع نتیجه منطقی تلاشهای هر دو گروه یعنی فعالان کرد و فعالان جنبش سبز در موضوع اعدام های اخیر، اعتصاب مدنی و بی نظیر مردم کردستان را در پی داشت. اعتصابی که با در نظرگرفتن ویژگی های جنبش سبز، بدون شک از آن می توان به عنوان نقطه عطفی در مسیر این جنبش و خود جنبش کردستان یاد کرد. به نظر می رسد بعد از اعتصاب کردستان، امید به شکل گیری حرکت های مدنی فراگیر در ایران دو چندان شود. اعتصابی که یکی از محرک های اصلی آن اتحاد و هماهنگی گروه های سیاسی و نهاد های مدنی با بدنه اجتماعی بود. فارغ از نتایج و پیامهای امیدوار کننده ای که این اعتصاب برای مردم و جنبش کردستان به بار آورد، پیامی نیز برای همه ایرانیان اعم از فارس، عرب، لر، ترکمن و آذری ها به همراه داشت: امید به عبور جنبش سبز از مرزهای مرکز و حرکت به سوی غلبه بر آسیب عدم فراگیری. اما آیا همگرایی و اتحاد احزاب کرد و تشکل های مدنی در بسیج کردن نیروهای اجتماعی، تنها یک تاکتیک موقت بوده است، یا اینکه با توجه به شرایط موجود در آینده نیزبه طور استراتژیک شاهد اتحاد و یکصدایی در اتخاذ سیاستهای مشترک آنها در رابطه با جامعه کردستان خواهیم بود؟ آیا همگرایی و همدلی فعالان جنبش سبز محصول فضای عاطفی حاکم بر ایران در این روزهای خاص بوده، یا اینکه نشان از تغییر بنیادین نگرش آنها نسبت به مساله ملت ها و اقوام ایرانی است؟ آیا موضع گیری سران نمادین جنبش سبز در مورد اعدام زندانیان سیاسی کرد، آذری ترکمن، بلوچ، لر، عرب ها و گیلک ها از حد مواضع کلی و ضمنی، گامی آنسوتر یعنی اتخاذ مواضع شفاف و صریح نسبت به کردها و دیگر خلق های غیر فارس در ایران فراتر خواهد رفت؟ اینها سئوالاتی است که در ادامه راه جنبش سبز، در هر صورت باید به آنها پاسخ داده شود.
|
| (خبرگزاری روز) |
| القاعده هنوز در ايران , تحليل ويکلی استاندارد از روابط تهران و القاعده |
مت آپوزو و آدام گلدمن در يک گزارش خواندنی برای آسوشيتدپرس نوشته اند ايران به رهبران ارشد القاعده اجازه داده از کشور خارج شوند. آنطور که مقامات فعلی و سابق اطلاعاتی ايالات متحده می گويند، "اين حرکت ناشی از سست شدن ارتباط ايران با گروه تروريستی ياد شده، و برای بهتر کردن جايگاه آن کشور، در اذهان جهانی صورت می گيرد." البته از ديد اغلب افراد، از جمله روزنامه نگاران در واشنگتن، خبر اصلی اين بود که رهبران ارشد القاعده در ايران زندگی می کردند. بايد گفت اين يک خبر نيست بلکه يک واقعيت است. ايران مدت کوتاهی پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر، به ستيزه جويان القاعده اجازه داد از افغانستان فرار کرده و در ايران پناه بگیرند. گزارش آسوشيتدپرس خاطر نشان می کند ستيزه جويان القاعده که از افغانستان فرار کرده بودند، در ايران "بازداشت" شدند. اما مشخص نيست آيا بازداشت آنها به همان معنای معمول جهانی بوده است يا خير. برخی از جنگجويان القاعده ای اجازه يافته بودند از داخل ايران به طراحی و يا هماهنگی انجام حملات تروريستی دست بزنند. بر اساس اين گزارش مقامات اطلاعاتی ايالات متحده از تصاوير ماهواره ای و شنود تلفنی برای نظارت بر اين افراد استفاده کردند. حتی سازمان سيا يک برنامه فوق العاده سری با اسم رمز ریگور (RIGOR) را برای امکان رديابی و نابودی تروريست هايی نظير اعضای القاعده در داخل ايران در دست بررسی داشته است. نتايج اين برنامه، ضد و نقيض بوده است. نظارت و شناسایی القاعده در ايران همچنان يکی از دشوارترين امور نزد دستگاه اطلاعاتی ايالات متحده محسوب می شود. بروس رايدل مقام سابق سازمان سيا می گويد: "آنجا يک منطقه سياه و ناشناخته برای ما بوده است. اينکه فعاليت القاعده در ايران در چه سطحی صورت می گيرد، همواره اسرار آميز بوده است." به گفته مقامات، فعاليت های القاعده از فراز و نشيب هايی برخوردار بوده است. گاهی اوقات اين افراد می توانستند دست به مسافرت و برقراری ارتباط با ساير ستيزه جويان بزنند. گاهی نيز تحت شديددترين محدوديت ها بوده اند و ايالات متحده آنها را غيرفعال درنظر گرفته است. هيچ الگوی مشخصی برای اين فعاليت ها وجود نداشته است. خروج اعضا از اواخر سال 2008 و همزمان با تشديد تلاش های بين المللی تحت فشار ايالات متحده برای تحريم ايران بر سر برنامه هسته ای آن کشور آغاز شده است. سعد بن لادن يکی از فرزندان بن لادن، در چنين زمانی توانست به همراه چهار عضو ديگر القاعده از ايران خارج شود. آيا برای رهبران شناخته شده ترين گروه تروريستی دنيا امکان دارد به راحتی به مسافرت بروند و با ساير ستيزه جويان ارتباط برقرار کنند، و در عين حال تحت بازداشت باشند؟ البته آنها هميشه نمی توانستند آزادانه فعاليت کنند. بنابراين واضح است رژيم ايران گاه و بيگاه در حال کنترل فعاليت های آنها بوده است. چهره های ارشد القاعده در ايران بر اساس کارآيی شان در اين گروه تروريستی، در فهرست قرار داده می شوند. ابو حفس موريتانيان يکی از اين چهره ها است که مشاور بن لادن است و به او کمک کرد تا با الحاق جهاد اسلامی ايمن الظواهری و جنبش بن لادن، القاعده مدرن را تشکيل بدهد. مدير ارشد و کهنه کار مالی القاعده، ابو سعيد تا مصری نيز در ايران بوده است. سليمان ابوغيب سخنگوی بن لادن و مصطفی حميد يکی از مربيان تروريستی القاعده نيز در آنجا به سر می بردند. علاوه بر اينها، تنی چند از اعضای خانواده بن لادن نيز در ايران تحت بازداشت خانگی بوده اند. تمامی اين افراد پس از متلاشی شدن هسته مرکزی القاعده در شرايط پس از حملات 11 سپتامبر، به ايران گريختند. بن لادن شماری از افراد خود را به سوی کوه های هم مرز با افغانستان برد. از سوی ديگر، العادل نيز ساير افراد را به سوی ايران راهنمايی کرد، کشوری که از ديرباز اجازه عبور اعضای القاعده را به خاک خود می داد. چهره های جنبش القاعده مدتی است که موجبات نگرانی مقامات نظامی و امنيتی را فراهم آورده اند. مسؤولان ارشد نظامی و امنيتی ظرف ماه های اخير نسبت به حمايت های فزاينده ايران از گروه های تروريستی، از جمله ستيزه جويان مستقر در افغانستان و پاکستان، ابراز نگرانی کرده اند. در جريان حضور ديويد پترایوس فرمانده ستاد مشترک آمريکا در مرکز وودرو ويلسون، از وی درباره موضوعات نگرانی در حوزه مسؤوليت او سؤال شد. وی پاسخ داد نگرانی زيادی وجود دارد اما آنچه خواب شب را از او می گيرد، "ايران" است. منبع: ويکلی استاندارد- 13 مه
|
| (خبرگزاری روز) |
| جرم: ضبط گفتگوی آیت الله منتظری و باقی , گزارش لس آنجلس تایمز از جایگاه فیلمسازان ایرانی در کن |
جعفر پناهي، کارگردان سرشناس ایراني که به عنوان داور شصت و سومین جشنواره کن برگزیده شده بود، نتوانست در مراسم افتتاحیه این جشنواره حاضر شود؛ او در زندان اوین زندانی بود. اما توانست نامه ای از زندان بفرستد. روز اول ماه مه، ماموران لباس شخصي امنیتي به خانه جعفر پناهي در تهران حمله کردند و او و همسر و دختر و پانزده نفر از مهمانانش را دستگیر کردند. با وجود اینکه مهمانان و دیگران در فاصله کوتاهي آزاد شدند، اما جعفر پناهي همچنان زنداني است و جرمش این است که به گفته روزنامه فرانسوي فیگارو، "درحال ساخت فیلمي علیه حکومت و درباره وقایع بعد از انتخابات است". با این وجود دادستان تهران اعلام کرده است که بازداشت جعفر پناهي علت سیاسي ندارد.عباس جعفري دولت آبادي اعلام کرد: "دستگیري جعفر پناهي به این دلیل نیست که او هنرمند یا سیاسي است". شبکه بي بي سي اعلام کرد که او به جرائمي متهم شده است و به دستور قاضي زنداني شده است. پیش از این هم مقامات ایراني جعفر پناهي، حامي جنبش مردم ایران در اعتراض به انتخابات را به دلیل شرکت در مراسمي که به مناسبت بزرگداشت ندا آقا سلطان، برگزار شده بود، بازداشت کرده بودند. ندا آقا سلطان در ژوئیه سال 2009 توسط نیروهاي طرفدار دولت کشته شد. بعد از ازاد کردن پناهي او را ممنوع الخروج کردند و او نتوانست در جشنواره برلین 2010 شرکت کند. پناهي فیلمساز نئو رئالیستي محسوب مي شود که با دست گذاشتن بر روي مسائل حساس اجتماعي کشورش شهرت جهاني پیدا کرده است و در سال 1995 با فیلم بادکنک سفید، برنده دوربین طلایي جشنواره کن شد. در سال 2003، پناهي برنده جایزه "نوعي نگاه" براي فیلم طلاي سرخ به اختلافات طبقاتي در ایران مي پردازد. دولت ایران این فیلم را ممنوع کرد اما این فیلم دربیش از 40 کشور به نمایش در آمد. دستگیري پناهي مورد اعتراض دست اندر کاران سینما، گروه هاي حقوق بشري و دیپلمات ها شده است. ماه گذشته غول هاي هالیوود از جمله مارتین اسکورسزي، رابرت ردفورد، فرانسیس فورد کوپولا، رابرت دنیرو و استیون اسپیلبرگ، طي نامه اي خواستار آزادي او شدند. سازمان عفو بین الملل اخیرا دولت ایران را به دلیل زنداني کردن پناهي محکوم کرده است. برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه و فردریک میتران، وزیر فرهنگ این کشور نیز خواستار آزادي وي شدند. تیم برتون، رئیس هیئت داوران کن نیز خواستار آزادي پناهي است و درباره رابطه مفهوم آزادي بیان و فیلمسازي صحبت کرد. در جریان کنفرانس مطبوعاتي از او پرسیده شد که آیا پناهي باید آزاد شود؟ و او بلافاصله گفت: "قطعا. همه ما طرفدار آزادي بیان هستیم و براي این موضوع شبانه روز مبارزه مي کنیم". جشنواره فیلم مونترال قرار است به افتخار این کارگردان همه فیلم هاي او را به نمایش در بیاورد که این شامل فیلم اخیر او " آفساید" هم مي شود که درباره دختران ایراني است که براي دیدن مسابقه فوتبال در استادیوم که دیدنش براي آنها ممنوع است، باید خود را به شکل پسر ها در بیاورند. پناهي تنها کارگرداني نیست که در زندان است. در سال 2010 محمد علي شیرازي نیز در تهران دستگیر شد. مثل پناهي، تمام وسایل شخصي و لپ تاپ او را ضبط کردند. خانواده شیرازي احتمال مي دهند که دستگیري وي در ارتباط با فیلمي باشد که وي دوسال پیش از مصاحبه عماد الدین باقي و آیت الله منتظري ساخته بود. منبع: لس آنجلس تایمز 13 مه
|
| (رادیو زمانه) |
| اکبر گنجی ;زبان محمد خاتمی |
۸- زبان سید محمد خاتمی: مهندس مهدی بازرگان، در ۱۳۶۰/۷/۱۵ نطق پیش از دستور خود را در مجلس قرائت کرد که ناتمام ماند. سید محمد خاتمی، نمایندهی مجلس و نمایندهی آیتالله خمینی در روزنامهی کیهان، طی سه مقالهی زیر عنوان «مرگ آقای سادات و نطق آقای بازرگان»(۱۶ و ۱۸و ۱۹مهر ۱۳۶۰) به نقد سخنان بازرگان پرداخت و نوشت: «دولت موقت در اثر بينش ناسازگارش با محتوای انقلاب اسلامی ... راه آشتی دادن انقلاب سازشناپذير اسلامی، با آمريكا را برگزيد...و ملاقات با برژينسكی نشان داد كه كدام سازندگی و نظمی مورد نظر است آقای بازرگان از انتساب آشوبگران به آمريكا برمیآشوبند، خود حكايتگر نوعی نگرش آمريكايی به مسائل است... مراد از آمريكايی بودن نحوهای از ديد و بينش است كه به سادگی ابزار دست سياستهای توسعهطلبانهی آمريكا میشود و به خاطر برخورداری از همين ديد و بينش، جريانی كه شما در رأس آن قرار داريد همواره از مواضع ضد آمريكايی جمهوری اسلامی - البته با توجيهات گوناگون- اظهار نارضایتی و حتی مخالفت قولی و عملی كردهاست و چه نقصی در كار شما است كه فردی چون اميرانتظام، جاسوس و مزدور آمريكا تا سطح معاونت نخست وزير و سخنگوی دولت موقت بالا میآيد، لابد اميرانتظام هم آمريكايی نيست آقای بازرگان از اينكه اعليحضرت! از وظايف سلطنت عدول میفرمایند و مرز «سلطنت» و «حکومت» قاطی میشد، سخن گفتهاند و برای «آزادی» و «دموکراسی» و دستیابی به «فضای باز سیاسی»جهت راهیابی به پارلمان حتی در زمان شاه مبارزه کردهاند و بالاخره در این اواخر با کمال شهامت گفتهاند که: «شاه باید برود» هنگامیكه آقای بازرگان بعد از مدتها، مجدداً از پایگاه آزادیخواهی آن هم از تريبون مجلس شورای اسلامی حركت مبارزاتی خود را با حاكميت مظلوم شروع كردند يادم آمد: از آنروز كه ضد انقلابيون اهل فكر و نزاكت! هر صبحگاه به عشق «ميزان» [روزنامهی نهضت آزادی] از خانه بيرون میآمدند و به عشق «انقلاب اسلامی»[روزنامهی بنیصدر] به خانه باز میگشتند، از آنروزی كه ارگان «نهضت آزادی»، همنوا با ارگان «دفتر هماهنگی ضد انقلاب» عليه خط امام؛ يعنی اسلام اصيل و عليه همهی ارگانهای انقلابی و شخصيتهای كارساز و پاکباختهی انقلاب اسلامی چون بهشتی، رجايی، هاشمی، خامنهای و ... بهمنظور تغذيهی ارگانهای تبليغاتی آمريكا و اسرائيل و بختيار و ... مطلب مینوشتند و دشنام و ناسزا میگفتند ... و يادم آمد از آنچه طی دوسالونيم گذشته از سوی آقای بازرگان و از سوی بدخواهان عقدهای غربزده و رفاهطلب، منتهی از كانال نام و اعتبار آقای بازرگان، بر سر انقلاب اسلامی آمدهبود»98. خاتمی نمایندهی ولی فقیه در روزنامهی کیهان بود. حسین شریعتمداری هم نمایندهی ولیفقیه در روزنامهی کیهان است. شریعتمداری این زبان را عمق بخشید و از آن علیه پیمان و خاتمی و همهی متفاوتها استفاده کرده و میکند. کیهان و بقیهی رسانههای تحت نظر ولی فقیه و دولت، خاتمی را فقط آمریکایی، لیبرال، غربزده، و غیره قلمداد نمیکند، بلکه او را یکی از سران فتنه، قاتل، جاسوس، عامل کودتای مخملی و ... به شمار میآورند.99. محمد خاتمی در سالهای اخیر هم بارها از چنان زبانی استفاده کرده است. بهعنوان نمونه،وقتی خانم شیرین عبادی جایزهی صلح نوبل را دریافت کرد، سید محمد خاتمی بهعنوان رئیسجمهور اعلام کرد: جایزهی صلح نوبل مهم نیست، جایزهی ادبی مهم است. خبرنگاری به او میگوید: اکبر گنجی طی یک مقاله گفتهاست، مهدویت با اصلاحطلبی منافات دارد. خاتمی در جواب میگوید: «واقعا جالب است كه هر كس در هر موضوعی حرفی میزند و يکروز و روزگاری هم ادعايی داشتهاست آنرا به تفكر اصلاحطلبی منتسب میكنند.بزرگترين متفكر اصلاحطلب امامخمينی است. علامه نايينی و آيتالله مطهری هم از جمله اصلاحطلبان بزرگ بودند. مراد ما از اصلاحطلبی اتفاقاً بيان درست مفاهيم دينی است، از جمله مسئلهی انتظار و مهدويت. وقتی بنا شد سوءاستفاده و هياهو باشد، از همهچيز اينگونه برداشت میشود. اين حرفها هميشه زده میشود وبسیاری از افرادی كه امروز دربارهی امام زمان حرفهای بیربط میزنند قبلاً هم حرفهای بیاساسی دربارهی افراد مختلف، از جمله خود من زدهاند»100. آقای خاتمی وقتی میگوید:«قبلاً هم حرفهای بیاساسی دربارهی افراد مختلف، از جمله خود من زدهاند»، شاید خواننده نداند منظور وی ناظر به چه موضوعی است. بنابر دستور صریح آیتالله خامنهای قرار شد قتلهای زنجیرهای محدود به چهار قتل شود و از مدیرکل وزارت اطلاعات هم بالاتر نرود، برای اینکه در آن صورت این پروژه به نقطهی اصلی خود که رهبر باشد وصل میشد. بنابراین، کسانی که پای «افراد دیگر» و «دیگر قتلها» را به میان میکشیدند، «حرفهای بیاساسی دربارهی افراد مختلف» میزدند. خاتمی برای اجرای دستور رهبر، در مسائلی دخالت مستقیم کرد که منجر به زندانی شدن مظلومان شد. او در زمان قتلهای زنجیرهای طی نامهای به وزیر اطلاعاتاش ، به شدت نسبت به مسائلی که عمادالدین باقی دربارهی مصطفی پورمحمدی بیان کردهبود اعتراض کرد و بیانات باقی را مستوجب تعقیب دانست.سعید مرتضوی از نامهی خاتمی و شکایت وزارت اطلاعات خاتمی برای محکومیت باقی در دادگاه استفاده کرد. بخشی از حکم محکومیت عمادالدین باقی که توسط سعید مرتضوی صادر شد، در روزنامهی کیهان و رسالت همان زمان انتشار یافت، و باقی ۲۸ ماه از زندگیاش را با آن حکم در زندان سپری کرد، به شرح زیر است: «قابل ذکر است که ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در خصوص یکی از مطالب متهم عمادالدین باقی که بهنظر ایشان رسیده، طی نامهی شماره ۶۸۵۰۶ در تاریخ ۷۸/۱۲/۲۲ خطاب به وزیر محترم اطلاعات دستوری صادر که به لحاظ قرائت آن توسط شاکی در جلسهی علنی دادگاه عیناً متن نامهی دفتر ریاست محترم جمهوری بهشرح بینالهلالین درج میگردد»: (بسمهتعالی: حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای یونسی وزیر محترم اطلاعات با سلام: مطلب مندرج در روزنامهی فتح مورخ ۷۸/۱۲/۱۶ تحت عنوان «اسرار قتل بانو برقعی» به استحضار ریاست محترم جمهوری رسید پی نوشت فرمودند: بهنام خدا بسیار متأسفم که این اظهارات زیانبار اینطور دستآویز پارهای مطبوعات و ... لسان بعضی از سیاسیون شدهاست. بیان این ادعاها اولاً: به اینصورت خود خلاف و درخور پیگیری است بهخصوص اگر درست نباشد. ثانیاً: بههرحال اتهام زدن به افراد قبل از ثبوت امری در دادگاه خود جرم است. بنده به انگیزهها کار ندارم و خواستار برخوردهای خشن و نادرست نیستم ولی حفظ فضای امن جامعه و نیز رفتن به سوی فضایی که در آن اخلاق نه بداخلاقی و انتقامگیری، حاکم باشد لازم است. بههرحال بر وزارت اطلاعات است که بررسی کند: سید محمد علی ابطحی). قتل عام زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ و ترور مخالفان در داخل و کشور پروژهی رژیم بود. مصطفی پورمحمدی یکی از عاملان اصلی این جنایات بود. محمد خاتمی علیه افشاکنندگان قتلهای زنجیرهای سخنان تند بیان میکرد و در این مورد خاص، کار را به شکایت به سعید مرتضوی و محکومیت عمادالدین باقی کشاند. آیتالله منتظری در خصوص اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ در خاطراتش میگوید: «اول محرم شد، من آقای نیری که قاضی شرع اوین و آقای اشراقی که دادستان بود و آقای رئیسی معاون دادستان و آقای پورمحمدی که نمایندهی اطلاعات بود را خواستم و گفتم الان محرم است حداقل در ماه محرم از اعدامها دست نگهدارید، آقای نیری گفت: ما تا الان هفتصدوپنجاه نفر را در تهران اعدام کردهایم ، دویست نفر را هم بهعنوان سر موضع از بقیه جدا کردهایم کلک اینها را هم بکنیم بعد هرچه بفرمائید و ...! من بسیار ناراحت شدم.» سید محمد خاتمی تا آنجا پیش میرود که دگراندیشی در قلمرو دین را به عبور از دین متهم میکند. میگوید: «رسانههای مخالف در حالی تلاش میکنند اظهارات نادرست برخی از افراد در خصوص دین و نظام را به من و به اصلاحات منتسب کنند که اینها ابتدا از من و اصلاحات عبور کردند و در مرحلهی بعدی از دین و قانون اساسی و نظام»101. آیتالله خامنهای و روزنامهی کیهان دائماً از زبان هتاکی، خودیساز و غیرخودیساز، و پیدا کردن نفوذیها استفاده کرده و بدینترتیب آنرا به زبان مسلط تبدیل کردهاند. سید محمد خاتمی هم بهدنبال «عوامل نفوذی» درون اصلاح طلبان است که «هیچ نسبتی با امام و انقلاب ندارند». خطاب به اصلاح طلبان میگوید: «بهنظر من مهمتر از ارائهی برنامه، ارائهی جمعبندی روشنی از جریان و تفکر اصلاحطلبی است که معتقدم از متن انقلاب، اندیشههای امام و با توجه به شرایط و نیازهای امروز جامعهی ما مطرح شده و دو بار هم به رأی مردم گذاشتهشده و عملاً مورد تأیید قرارگرفتهاست. ارائهی این جمعبندی کمک خواهد کرد که همهی نیروهای معتقد به این مبانی حول محور واحدی انسجام یافته به فعالیت بپردارند. البته در جریان این جمعبندی ناگزیریم حدود و مرزهای خود را در مقابل تحجر، واپسگرایی، عوامل نفوذی - که هیچ نسبتی با امام و انقلاب ندارند - و گرایشها و اندیشههایی که با دین و مصالح ملی در تعارضاند مشخص کنیم. اگرچه به نوبهی خود این مبانی را بارها در نوشتهها و گفتههایم بیان کردهام، اما در این مقطع تدوین و بیان روشن و مجدد آن را لازم میبینم» [102]. استفادهی محمد خاتمی از زبان رژیم، حلال مسائل و رافع مشکلات نبود. آیتالله علی خامنهای و مریدانش اینک محمد خاتمی و میرحسین موسوی و مهدی کروبی را سران فتنه، نفوذی در نظام،عامل سازمان سیا و موساد و قاتل قلمداد میکنند. بهعنوان نمونه به سرمقالهی حسین شریعتمداری در کیهان بنگرید که از چه زبانی علیه خاتمی استفاده میکند. مینویسد: «پروژهی فتنه در اولين فاز حركت آن كه تجويز مثلث بيرونی آمريكا، انگليس و اسرائيل بود، مرده است و از آنجا كه سران فتنه هويت خويش را آشكارا و بیپرده-و در توهم پيروزی- به مثلث ياد شده گره زده بودند، اكنون باور كردهاند با مرگ فتنه، آنها نيز مردهاند و يا اگر نمرده باشند، دستكم اين كه دچار مرگ مغزی شدهاند و زندگی نباتی دارند ... آقای خاتمی اما، بعد از شكست فتنه و رسوايی حاصل از همراهی آشكار با مثلث بيرونی آمريكا، انگليس و اسرائيل، راه ديگری را برگزيده است ... [خاتمی] در جريان فتنه، همراه و همصدا با ساير سران فتنه و با پيروی از فرمول جرج سوروس صهيونيست- بعد از دو بار ملاقات با وی- و نسخهی مايكل لدين و جين شارپ و ريچارد دورتی عمر نظام اسلامی را پايان يافته میدانست، از پاره كردن عكس حضرت امام،اهانت به عاشورای حسينی حمايت میكرد، برای «جمهوری ايرانی» بهجای «جمهوری اسلامی ايران» سينه چاک میكرد، به پيروی آشكار از دستور ديكتهشده آمريكا و انگليس و اسرائيل، در شيپور فريب و مضحک ادعای «تقلب ۱۱ ميليونی در انتخابات»! میدميد، با منافقين، بهايیها، سلطنت طلبها، ماركسيستها و تمامی گروههای ضد انقلاب و دشمنان اسلام و امام در ائتلاف بود و... حالا چهشده و غير از شكست رسوايی برانگيز فتنهی آمريكايی، انگليسی و اسرائيلی چه اتفاق-از نظر آقای خاتمی- غيرمنتظرهای رخ داده است. خاتمی در پی آن است كه دستهای خود را بالا ببرد، بیآنكه هزينهی خيانت خود را بپردازد و مجازات وطنفروشی خويش را تحمل كند ... خيانت- مخصوصاً خيانت به اسلام و مردم مسلمان، آنهم در همراهی با بيگانگان- نمیتواند بیمجازات و مكافات باقی بماند، چرا كه كمترين آثار سوء آن، تجری به خيانت از سوی افراد مشابه در حال يا آينده و تلقی كمهزينه بودن توطئه از سوی دشمنان است ... فتنه با شكست قطعی روبهرو شدهاست. حاميان بيرونی حاضر به سرمايهگذاری روی ورشكستگان نيستند. موسوی و كروبی از مصرف افتادهاند، اين دو در حلقهی تنگ ضد انقلاب تابلودار قابل تعريف هستند»103. بهدنبال رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲خرداد ۱۳۸۸، سید محمد خاتمی نامهای به آیتالله خامنهای نوشت. آیتالله احمد خاتمی، عضو هیأت رئیسهی مجلس خبرگان رهبری اینباره گفتهاست: «يكی از چهرههای اصلاحطلب در دو صفحه از محضر مقام معظم رهبری خواست دستنوازش ايشان بر سر همهی گروهها كشيده شود. رهبر معظم انقلاب در ذيل اين نوشته چند خط مرقوم داشتند كه «اينها بايد مرز خود را با دشمنان مشخص كنند». «دو جبههی انقلاب و ضدانقلاب وجود دارد. در جبههی ضدانقلاب آمريكا، منافقين، منكرين قرآن و منكرين امام زمان حضور دارند و روحانی و عالمی كه بخواهد مرزبان باشد بايد بداند كه در جبههی ضد انقلاب چه میگذرد. مرزبان بايد مطيع فرماندهی كل قوا باشد و همانگونه كه فرماندهی كل قوا میخواهد عمل كند.پيادهشدن از كشتی نظام اسلامی به معنای پيادهشدن از كشتی اسلام ناب محمدی است ... آنها امروز شعار بازگشت به قانون را سر دادهاند و اينها كسانی هستند كه مواد اساسی قانون را بهويژه دربارهی ولايت فقيه نقض كردند. خيانتی كه جريان فتنه به حقوق مردم كرد و يكسال كشور را معطل نگهداشت، بسيار بزرگ است»104. سخن گفتن به زبان رژیم هیچ مسئلهای را حل نخواهدکرد. آنها تصمیم خودشان را گرفتهاند و خاتمی و موسوی و کروبی را از کشتی نجات جمهوری اسلامی پیاده کردهاند.
|
| (کلمه) |
| نوشته ای از ژیلا بنی یعقوب؛هدیه های شیوا و مسعود از اوین و رجایی شهر |
کلمه:ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار در آخرین مطلب خود در وبلاگ ''ما روزنامه نگار هستیم'' نوشته است:لحظه ای که خانم شهرزاد کریمان ،مادر شیوا نظرآهاری دست کرد توی کیفش و یک دستبند صورتی رنگ به من داد،لازم نبود که بگوید این را شیوای عزیزم در سلول کوچکش در بند 209 اوین درست کرده و برایم فرستاده است.چون برایم قابل حدس بود که این سوغات یک دوست دربند است که از آن سوی دیوارهای اوین به بیرون راه پیدا کرده است. دست بندی را که شیوا با نخ هایی که یکی یکی و با زحمت ازحوله صورتش جداکرده و به هم بافته بود ،روی صورتم کشیدم و سعی کردم بوی شیوا را از لابلای نخ های حوله صورتی رنگش احساس کنم .اشک توی چشمهایم پر شده بود و می خواستم مادرش که مستقیم توی صورتم نگاه می کرد ،نفهمد که بغض کرده ام و دلم می خواهد گریه کنم . گفتم :می دانم بافتن چنین چیزی در نبد امنیتی 209 که هرلحظه تحت نظری چقدر باید برای شیوا سخت بوده باشد و سخت تر از آن حتما رساندنش به بیرون بوده خانم کریمان گفت :شیوا گفته این دست بند را بدهم به تو و بگویم برای بهترین دوست دنیا! شیوا جانم !چقدر خوشحالم که من را بهترین دوست خودت می دانی .این جمله بهترین هدیه ای بود که می توانستی به من بدهی .من چه دارم که به تو بگویم جز اینکه تو مقاوم ترین دوست دنیا هستی ،شجاع ترین دوست دنیا. وقتی با هم در یک سلول بودیم بارها به من گفتی حاضری سالها به خاطر فعالیت های حقوق بشری ات در زندان بمانی بی اینکه یک آه بگویی !گفتی اما حاضر نیستی به خاطر اتهام بی اساس ارتباط با گروههایی که دوست شان نداری در زندان بمانی .گفتی حتی یک لحظه هم از فعالیت هایی که برای دفاع از زندانیان با هر فکر و ایدئولوژی انجام داده ای پشیمان نیستی چند روز پیش نیز مهسا امرآبادی حامل هدیه ای از مسعود عزیز برایم بود .گردن بندی که با هسته های خرما و با زحمت زیاد درست شده بود. مسعود! می دانم طاقت ات زیاد است اما دلم می خواهد دوباره به تو بگویم ''طاقت بیار رفیق !این روزهای سخت می گذرد.نگران مهسا نباش .مهسایی که عاشقش هستی و عاشق ات است ، مثل همیشه قوی است و با روحیه.باور کن راست می گویم .''
|
| (دویچه وله) |
| اوجگیری تهدید سران جنبش سبز • مصاحبه |
دهها نماینده مجلس، شکایت موسوی و کروبی از کیهان و اعتراض آنان به اعدامهای اخیر را ''وقیحانه'' خوانده و خواهان محاکمه این دو شدهاند. دادستان تهران پیشتر از احتمال دستگیری ''سران فتنه'' گفته بود. آیا تهدیدها جدیاند؟ نماینده مجلس در نامهای به آیتالله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، خبر محاکمه حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان و به دادگاه خواندن مدیران روزنامههای "وطن امروز" و خبرگزاری "فارس" به دلیل شکایت "سران فتنه" را شگفتآور نامیده و خواستار مواخذه، محاکمه و مجازات شکایتکنندگان شدهاند. در این نامه نوشته شده که اعطای فرصت به "سران فتنه" و "کودتاگران"، غیرمدبرانه و مانند تنفس مصنوعی برای آنهاست. در این نامه خواسته شده که تکلیف "سران فتنه" تا پیش از سالگرد "کودتای ادعای تقلب" روشن شود. کمی پیش از انتشار این نامه، دادستان تهران از وجود پروندهای علیه میرحسین موسوی خبر داده و اعتراض وی به اعدامهای اخیر در ایران را حمایت از "مجرمین و گروهکهای ضد انقلاب" نامیده بود. عباس جعفری دولتآبادی از برخورد بهموقع دادستانی با آقای موسوی نیز خبر داد. کمیسیون امنیت ملی مجلس هم در آخرین واکنش به اعتراض موسوی علیه اعدامهای اخیر، ابراز امیدواری کرد که وی از «کژراهه برگردد و از ملت بزرگ ایران عذرخواهی کند.» سعید رضوی فقیه، تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با دویچه وله، این تهدیدها را نشانهی ترس جناح حاکم از نزدیک شدن سالگرد انتخابات و تلخی خاطرهی اعتراض و مقاومت مردم میداند. دویچه وله: لحن تند دادستان تهران علیه سران جنبش و نامه ۱۷۵ نماینده مجلس به رییس قوه قضاییه برای مواجهه جدی با آنها، حاوی چه پیامی است؟ سعید رضوی فقیه: این یک حمله کور، عصبی و بدون برنامه از سوی جناح سرکوبگر جمهوری اسلامی است. این گفتهها ناشی از ترس و وحشت آنها در آستانه سالگرد انتخابات نمایشی و اعلام نتایج فرمایشی آن است. حتی اگر اتفاق خاصی نیفتد، نفس سالگرد این جنبش، قدرت مسلط را با یادآوری ماجراهای سال گذشته روبرو میکند و این یادآوری تلخی است. من فکر میکنم حملات روزهای اخیر به آقایان کروبی و موسوی بیشتر نوعی بروز خشم و عصبانیت است تا اعلام برنامه برای برخورد با این دو. اگر طرحی برای دستگیری آنها داشتند، قطعا زودتر آن را انجام داده بودند و نمیگذاشتند به ماه خرداد بکشد. اما همزمان مواضع دیگری هم میان مقامات وجود دارد. نمایندگانی در سپاه یا دادستانی میگویند، دستگیری آقایان موجب میشود که آنان قهرمان شوند یا از بنبست بیرون بیایند. آیا این دوگانگیها، سنجش افکار عمومی را مد نظر دارد؟ ممکن است این هم باشد، اما به نظر من، جناح مسلط در جمهوری اسلامی پس از انتخابات سال گذشته به اجماعی برای مواجهه با سران جنبش و خود جنبش اعتراضی نرسیده است. مشکل دیگر این است که پس از انتخابات بخش دیگری از بدنهی حاکمیت به نفع منتقدان و مخالفان دچار ریزش شده و در میان جناح راست کسانی هستند که هر چند رسما مرزبندی با قدرت مسلط نمیکنند، اما به شدت از وضع موجود ناراضی هستند. من فکرمیکنم این عدم تصمیمگیری ناشی از اختلافات درونی راس حاکمیت است. و فکر میکنید افکار عمومی، مستقل از جبههبندیهای دستگاه قدرت، تاثیری از این حملهها و تهدیدها بگیرد؟ نه. فکرنمیکنم افکار عمومی در یک سال گذشته هراسی از این تهدیدها به دل راه داده باشد. حتی اگر بپذیریم که جنبش در ماههای اخیر فروکش کرده بود، دلیلاش ترس نبود. علت به عدم وجود پتانسیل برای حرکت به جلو و برنامه مدون برای آینده کوتاهمدت بود. من فکر نمیکنم که مردم از توپ و تشر و داغ و درفش حاکمیت ترسیده باشند، برعکس آن صادق است. بهعنوان مثال، چند شب پیش انفجاری در لوله گاز میدان منیریه تهران پیش آمد که عدهای از مردم برای مطلع شدن از ماجرا، آن جا جمع شدند، اما پلیس ضد شورش آمد و سعی کرد با ضرب و شتم جمعیت را متفرق کند. این نشانمیدهد که جمهوری اسلامی از آینده خود بسیار بیمناک است و اعتمادی به وضع خود ندارد. در عین حال به نظر میرسد آقایان کروبی و موسوی با تشدید تهدیدها، احتیاط کاریهای آغازین را کنار گذاشتهاند؛ از مرزهایی عبور کردهاند که درآغاز کار پشت آن میایستادند. من قبول دارم که اکنون بسیاری اتفاقات که قبلا زیر پوست سیاست جریان داشت، آشکارتر شدهاند. اما قبول ندارم که دلیل رادیکالتر شدن آقایان کروبی و موسوی و حتی خاتمی، برخورد حاکمیت بوده باشد. با توجه به شناختم از آقایان، آنها همیشه منتقد قانونشکنیها و انحرافها بودند، اما سعی میکردند لحن خود را در چارچوب ادبیات سیاسی متعارف نگاه دارند. کشتار و سرکوب مردم موجب شد که آنها مرزبندی جدیتری کنند و آنچه را قبلا در خفا طرح میکردند، عریانتر بگویند. اما در مورد عبور از مرزها من فکر میکنم که ما نباید بخاطر برخوردهای تند حاکمیت واکنش عصبی از خود نشان دهیم و مواضع خود را رادیکالتر اعلام کنیم. هرگاه ما برنامههای خود را بر اساس واقعیتهای موجود و نیازهای جامعه ایران تنظیم کنیم، بهتر میتوانیم بدنه جنبش را با خود نگاه داریم و این کاری است که آقایان موسوی و کروبی و خاتمی میکنند. در عین حال، انتقاد آقایان موسوی و کروبی از اعدامهای اخیر برای بسیار غافلگیرکننده بود و اتفاقا محور حمله نمایندگان و دادستان به آنها، همین دفاع از به اصطلاح "محاربین و بمبگذاران" بوده است. تا آنجا که من میدانم این افراد بمبگذار نبودند. برخی از آنها را میشناختم و به بیگناهی و حسن نیتشان ایمان داشتم. مرگ مظلومانه اینها طبعا دل هر ایرانی آزاده را به درد آورد. بدیهی بود که آقایان خود را موظف دیدند در قبال این حرکت ظالمانه و اقدامی که برای ارعاب مردم بود، موضعگیری کنند. این حرکت ناشی از نیات انساندوستانه آنها و بسیار طبیعی بود. موارد مشابه این اعدامها فراوان بودهاند، اما چرا آقایان موسوی و کروبی تاکنون موضعی در قبال مجازات اعدام و دستگاه قضایی نگرفته بودند؟ شاید در موارد دیگر، یا اطلاعات لازم وجود نداشته یا حساسیتها به اندازه امروز نبود. به گمان من، موضعگیری آقایان موسوی و کروبی قبلاز آنكه ناشی از سیاسیکاری باشد، برخاسته از احساسات انساندوستانه و وفاداریشان به حقوق بشر و حقوق شهروندی است.
|
| (راه سبز) |
| وقتی نشاط هم بخشنامه ای می شود! , یلدا آراسته |
این بخشنامه در حالی به مسوولان تسلیم شده است که آمارها در سالهای اخیر نشان از این دارند که تمام این آمار رشد فزاینده ای داشته اندو آماری که از سوی ثبت احوال فروردین ماه در خصوص طلاق منتشر شد ،جامعه را در نگرانی فرو برد. با این حال مسوولان در ایران ترجیح دادند که به جای چاره اندیشی برای این معضل آن را در سکوت بگذرانند تا جای سوال هم برای مردم پیش نیاید و آنها هم خواستار چاره اندیشی مسوولان نباشند. سال طلاق مضاعف فروردین ماه ایلنا گزارشی منتشر کرد که نشان دهنده میزان طلاق و ازدواج در کشور بود. بر اساس این گزارش ، واقعه طلاق به ثبت رسیده در سال 1388 نسبت به سال قبل از آن 13 درصد افزایش داشته و واقعه ازدواج حدود یک درصد افزایش داشته است. این گزارش روی سایت رسمی ثبت احوال نیز منتشر شده بود و بر اساس آن 125هزار و 747 واقعه طلاق به ثبت رسیده بود. همین گزارش تاکید می کرد که میزان طلاق دراستان ها نیز رشد داشته است و حتی این رشد در استانهایی که در سالهای قبل ثبت طلاق کمتری داشته اند ، یا براساس آمارهای قبلی کاهش میزان طلاق را داشتهاند، دیدهمیشد. بیشترین میزان افزایش طلاق در سال 1388 نسبت به سال 1377 در استان یزد با 32/2درصد افزایش بود. تهران شهر بیشترین مطلقه ها قائم مقام ثبت و احوال کشور نیز اعلام کرد طبق آمار موجود بیشترین میزان طلاق و کمترین میزان ازدواج در سال گذشته در تهران روی داده است. در مهر ماه سال گذشته مدیر کل فرهنگی و اجتماعی سازمان ملی جوانان هشدار داد که در 10 سال گذشته پدیده طلاق 134 درصد رشد داشته و از آن سو این آمار برای میزان ازدواج، تنها 56 درصد بوده است. مجید امیدی این آمار را در حالی ارائه داد که بر اساس نتیجه بررسیهای معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان، موضوع ازدواج در رده چهارم مهمترین دغدغهها و نگرانیهای جوانان کشور قرار دارد. طلاق به علل سیاسی محسن زنگنه، رئيس سازمان ملي جوانان استان تهران در شهريورماه خبر از رشد 21 درصدي طلاق در استان تهران در ششماهه نخست سال 88 داده و گفته بود: "يکي از دلايل اين مسئله دوري خانوادهها از مسائل اجتماعي و ارتباط مستقيم آنها با مسائل سياسي است." نزدیک شدن به مرز پیش از این معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه درباره نزدیکشدن آمار طلاق به مرز هشدار خبر داده و گفته بود: "20 درصد طلاقهای کشور، مربوط به شهروندان تهرانی است و بیشترین آمار طلاق هم مربوط به استان تهران است." دکتر شهلا کاظمیپور همچنین خبر داده بود که کمترین میزان طلاق هم مربوط به استان ایلام بوده است. این آمار، از سرشماری سال 85 به دست آمده است. این عضو هیأت علمی مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه،اعلام کرده بود : " در سال 85 در مقابل هر 100 ازدواج، 13.3 مورد طلاق ثبت شده است." وی تصریح کرده بود : " در استان تهران این نسبت 22.3 درصد است؛ یعنی در ازای هر 100 ازدواجی که در استان تهران صورت گرفته، 22.3 مورد طلاق رخ داده است." طلاق های توافقی دی ماه سال 1387 نیز معاون مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان در این باره هشدار داده بود. دکتر محمد اسحاقی خبر داده بود که بیش از دو سوم طلاقهای ثبتشده، طلاق توافقی هستند. معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان تهران، مهیندخت داوودی، نیز در مصاحبههای متعدد خود، آمار طلاقهای توافقی در دادگاهها را هشداردهنده و نگرانکننده دانسته و خواستار برنامهریزی اساسی برای کاهش معضل طلاق در جامعه شده بود. مشکلات اقتصادی هرچند که جامعه شناسان و روانشناسان خانوادگی دلایل خود را برای بر هم خوردن کانون خانواده ها در ایران دارند اما از سوی دیگر مسوولان اجرایی کشور معتقد بودند که این مشکلات اقتصادی است که باعث شده تا میزان طلاق رشد فزاینده ای پیدا کند. هادي مقدسي عضو کميسيون اجتماعي مجلس خبر از قرار گرفتن موضوع رشد طلاق در دستور کار مجلس داد. مقدسي مشکلات اقتصادي و اشتغال، از عوامل تاثيرگذار در وقوع پديده طلاق دانست و گفت : "مشکلات معيشتي، افزايش خشونت و درگيريهاي خانوادگي را به دنبال دارد و در نهايت زوجين تصميم به جدايي مي گيرند." فاطمه بداغي نماينده قوه قضاييه در شوراي فرهنگي اجتماعي زنان نیز معتقد است که بيکاري، تغيير قوانين، اعتياد و... از جمله عوامل اجتماعي است که بر افزايش تعداد طلاق در کشور تاثير گذار است. مصطفی اقلیما رئيس انجمن علمي مددکاري اجتماعي ايران نیز يشترين دليل افزايش آمار طلاق در کشور را مشکلات اقتصادي دانست و گفت: تامين حداقل هزينه هاي زندگي اولين نکته ضروري براي زندگي مشترک است که متاسفانه در حال حاضر بسياري از جوانان از داشتن اين امکان محروم هستند. با این حال هر چند که به گفته نصرت حافظی پژوهشگر، بازهم آمار طلاق در ایران قابل مقایسه با کشورهای اروپایی نیست ، اما این آمار افزاینده در زمانی که اعلام شد باعث نگرانی و اظهار نظر مسوولان در این خصوص شد. رتبه اول در فرار مغزها آذر ماه 1388 صندوق بین المللی پول آماری را ارائه کرد که بر اساس آن ایران از میان 91 کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان از نظر فرار مغزها و نخبگان در رده نخست قرارداشت. این آمار نشان می داد که که ایران علاوه براین که در فرار مغزها رتبه اول را کسب کرده است، در فرستادن نخبگان به کشورهای بزرگ غربی نیز از کشورهای چون چین و هندوستان پیشی گرفته است. سالانه بین 150 تا 180 هزار ایرانی تحصیلکرده از کشورشان خارج میشوند که به معنی خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از ایران است. هم اکنون بیش از 90 نفر از 125 استعداد درخشان کشور یعنی 72 درصد از کسانی که در سالهای اخیر در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، در آمریکا تحصیلات خود را ادامه میدهند که امید به بازگشت آنها 3 درصد است. بیش از 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی میکنند و طبق آمار رسمي اداره گذرنامه، در سال 87 روزانه 3/2 نفر با مدرک دکترا، 15 نفر با مدرک کارشناسی ارشد، و صدها نفر با مدرک کارشناسی از کشور مهاجرت کردهاند. رشد ده درصدی نگران کننده نیست برخی اساتید دانشگاه صنعت شریف نیز خبر از مهاجرت دانشجویان این دانشگاه به کشورهای دیگر دادند و اعلام کردند که در حال حاضر نیمی از دانشجویان این دانشگاه تمایل دارند که برای ادامه تحصیل به کشوری دیگر مهاجرت کنند. اما ریئس دانشگاه صنعت شریف این آمار را تکذیب کرد و اعلام کرد که: " دانشگاه صنعتي شريف سالانه بيش از 10 نفر از اساتيد و دانشجويان ايراني خارج از كشور را در داخل دانشگاه جذب ميكند، همچنين بر اساس آمار مهاجرت فارغالتحصيلان دانشگاه صنعتي شريف با رشد 10 درصدي روبرو بوده است كه اين رشد نيز نگران كننده نيست." روزنامه نگاران مهاجر از سوی دیگر این آمار تنها مربوط به دانشگاهیان نیست و به گزارش خبرنگاران بدون مرز پس از انتخابات 22 خرداد موج خروج روزنامه نگاران از سال 57 بیشتر بوده است . در حال حاضر 400 خبرنگار از مرزهای ایران خارج شده اند. آمار پنهان خوب یا بد ؟ آنچه بهانه ای شد برای اینکه وزارت کشور چنین بخشنامه ای را برای مسوولان بفرستند این بود که می خواهند نشاط و سلامت روانی مردم در ایران حفظ شود. پنهان کردن آمار واقعی طلاق ، مهاجرت و مر گ و میر برای با نشاط کردن جامعه راهکاری است که پیش از این در هیچ کشور دیگری امتحان نشده است. چنانچه مراکزی مانند ثبت احوال از ارائه آمار به جامعه خود داری کنند کارشناسان چگونه خواهند توانست که برای حل معضلات اجتماعی چاره ای بیندیشند ؟ و آیا می توان از سازمانی که وظیفه اش ارائه آمار است خواست تا تنها بخشی از آمار را که مورد نظر دولت است ارائه کنند؟ نشاطی که مرده است اسفندیار رحیم مشایی در سخنانی عنوان کرد عده ای می خواهند نشاط را از جامعه بگیرند و گفت : " اطلاع رسانی خوب و اثرگذار درخصوص اقدامات و تلاشهای دولت سبب ایجاد نشاط و شادابی در مردم و امیدواری بیش از پیش آنها به آینده ای درخشان و نهایتاً موجب تداوم حضور آنها در صحنه دفاع از نظام خواهد بود." اما به نظر نمی رسد که این راهکاری تاثیر گذار باشد. ایران از سال گذشته تا به حال نه به دلیل افزایش آمار طلاق ، مرگ و میر و مهاجرت که به دلایلی ملموس تر بدون نشاط است . به نظر می رسد که بیشتر از آمارها دستگیری روزنامه نگاران و فعالان سیاسی ، عدم پاسخگویی دولت به مشکلات اقتصادی ، فشار مضاعف برای رعایت کردن حجاب ،ترس حاکم بر جامعه از نیروهای امنیتی و چندین و چند علت قابل لمس دیگر باعث شده است که روحیه نشاط و سرزندگی در ایران کم شود.
|
| (راه سبز) |
| صدرحاج سید جوادی:; حاکمیت حاضر است به قیمت مصالحه با بیگانگان در مقابل جنبش داخلی بایستد |
فرزانه بذرپور - احمد صدر حاج سید جوادی با 94 سال سن، کهنسال ترین فعال سیاسی ایران است. وی از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران و از اعضای فعال نهضت مقاومت ملی بوده است. دکتر حاج سیدجوادی مدرک دکترای حقوق از فرانسه دارد و در دوران شاه سالها دادستان تهران بوده است. وی با سابقه فعالیت سیاسی در نهضت مقاومت ملی در دوران نخست وزیری امینی به وزارت کشور منصوب شد. و در دولت موقت مهندس مهدی بازرگان وزیر دادگستری بود. دکتر صدر پیش از انقلاب وکالت چند تن از مخالفان سرشناس حکومت پهلوی را نیزعهده دار بود کسانی چون علی شریعتی، سید علی خامنه ای و آیت الله حسینعلی منتظری. بیش از70 سال فعالیت و مبارزه سیاسی در چهارچوب قانون، انجمن دفاع از آزادی مطبوعات را برآن داشت که در سال 88 درست در همین روزها جایزه قلم طلایی را به او اهدا کنند. - بنيانگذاران نهضت آزادي در دهه چهل سالها در زندان بودند و حالا در سال 89 دبيركل نهضت آزادي زندان مي رود و در منزل تحت نظر است ، نهضت آزادي چه مي خواهد كه در دوره پهلوي و دوره جمهوري اسلامي شرايط يكسان دارد ؟ درباره تاسیس نهضت آزادی و موسسان این حزب بفرمایید. انگیزه شما چه بود؟ بنیانگذاران نهضت آزادی همانطور که می دانید، مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیت الله طالقانی بودند. در جلسه دومی که در منزل من تشکیل شد. آقای دکتر سحابی آمدند و به من گفتند قران بیاور که استخاره کنم که آیا عضو موسسین باشم یا نه. ایشان استخاره کردند و این آیه آمد: فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما یعنی خداوند متعال مجاهدین در راه خدا را بر نشستگان برتری داده و برای ایشان پاداش عظیم قرار داده است. دکتر سحابی خوشحال ادامه دادند که فجر و پیروزی با کسانی است که قایل به مسائل اعتقادی هستند و ایشان هم به نهضت آزادی پیوست. علت پایداری این حرب تاکنون به این دلیل است که خواست شان منافع شخصی نبوده و منافع عمومی را مدنظر داشته اند. محمدرضا شاه به تاسی از اطرافیانش به یک دیکتاتور تبدیل شده بود. آقای مصدق به او توصیه کرد که سلطنت کند و نه حکومت اما او رویه دیگری در پیش گرفت. محمدرضا وقتی از اروپا آمد تحصیلکرده بود و میل داشت که به خوبی سلطنت کند ولی اطرافیانش با چاپلوسی و تملق او را به جزئیات مسائل امنیتی دخالت دادند و موجب شدند که حکومت با دیکتاتوری اداره شود. خواسته نهضت آزادی ایران، دموکراسی بوده و اینکه مردم باید خود بر سرنوشت شان حکومت کنند. نهضت آزادی بارها به شاه توصیه کرد که اجازه آزادی به مردم دهد تا راحت تر حکومت کند اما او گوش نکرد و تصور کرد انگلیس و آمریکا با او رفیق هستند و واقعیات جامعه را ندید. مبارزه با استبداد و دستيابي به آزادي، دموکراسی و حقوق بشر یک فرآيند طولاني است. در طول يكصد سال گذشته از انقلاب مشروطيت تاكنون همیشه چالش اصلي حاكمان مستبد با مردم بر سر این بوده كه حقوق اساسي ملت را ناديده ميگرفتهاند. نهضت آزادی در اوایل با انقلاب موافق بود چرا که بنیان نظام بر مطالبات مردم متکی بود. اما به تدریج از مصالح مردم و دموکراسی دور شد و حتی از آنچه آیت الله خمینی می خواست نیز عدول کرد. نهضت آزادی هر زمان که لازم دیده چه در زمان آقای خمینی و چه بعد از او تذکرات و توصیه های خیرخواهانه اش را به حکومت گفته است. پاسخ این سوال به نظر بنده روشن است. مسئله جامعه ايران در گذشته استبداد بوده است ، امروز نيز مسئله اصلي جامعه ما هنوزاستبداد است. اما تفاوت شرايط دهه چهل با شرايط كنوني كشور در اين واقعيت است كه در دهه چهل حتي تا دهه هفتاد روشنفكران و فعالان سياسي ـ اجتماعي ما هنوز به طور كامل به اين باور نرسيده بودند و مشكل اصلي جامعه را « امپریالیسم» و يا «سرمايهداري» تلقي ميكردند و بعضاً آزادي را كالاي «لوكس» مي دانستند. اما در طول مبارزات چند دهه اخير كشور، بتدريج با رشد و توسعه آگاهي در جامعه ایران به ويژه در دوران اصلاحات و در جريان انتخابات و پس از آن، مطالبه «آزادي ، دموكراسي و حقوق بشر» شعار فراگير همه فعالان سياسي ـ اجتماعي شده است. خشونت ورزي دستگاه حاکمه نيز در اين راستا قابل فهم است. در سال 81 من به همراه بسیاری از سران نهضت آزادی زندانی شدیم چون ما واقعیات جامعه را مطرح می کردیم و حکومت تحمل شنیدن حقیقت را نداشت و ادعا می کرد اسلام را پیاده می کند درحالیکه ما می گوییم این اسلام نیست، خرافات است. برای ما احکامی صادر شد و وثیقه های سنگینی مطالبه شد که هنوز این وثیقه ها بعد از گذشت 8 سال در اختیار دولت است و علارغم مراجعات دوستان ما برای برداشتن آن، دولت هیچ تغییری نداده است و حتی درباره برخی که مجدد بازداشت شدند وثیقه های دیگری نیز علاوه موارد قبلی گرفتند. به هرحال با گذشت این سالها همچنان دیکتاتوری شدیدی در ایران حاکم است. و همه مردم را گرفتار کرده است. - شما به عنوان يك فعال سياسي قديمي ،دليل اينكه دموكراسي در ايران نهادينه نمي شود و هنوز احزابي مانند مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نيز به سرنوشت نهضت آزادی يعني انحلال یا تعليق همه فعاليت هاي سياسي دچار شده اند، چه می دانید؟ - به نظر بنده رشد و آگاهي مردم و شتاب آن در جريان انتخابات رياست جمهوري سال 88 و فراگير شدن مطالبه آزادي خواهي عامل اصلي تشديد فشار بر احزاب و نهادهاي مدني بوده است. در چنين شرايطی حکومت و نهادهای وابسته به آن مانع آزادي فعاليت و نهادينه شدن احزاب و نهادهاي مدني و آزادي مطبوعات كه پيشنیاز دموكراسي است، هستند. اگر در سه دهه گذشته به طور مستمر اين فشار بر احزابي چون نهضت آزادي ايران كه حرف همیشگی شان « آزادي، دموكراسي و حقوق بشر» بوده، وارد ميشد، امروز این درد، دامان احزاب اصلاح طلب را نیز گرفته است و نهادهاي مدني و جنبش سبز مردم ايران بر تحقق آزادی پاي ميفشرند، نهادهاي نظامي ـ امنيتي فشار را بر احزاب موثر در جنبش اصلاحات، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و مشاركت ايران اسلامي بيشتر كردهاند و به دنبال توقف و انحلال آنها هستند. متاسفانه دولت نه تنها در سیاست بلکه در همه عرصه های جامعه با عملکرد غلط هزینه های سنگینی را بر ملت تحمیل کرده است. در بیانیه مفصلی که من ،مهندس سحابی، خانم اعظم طالقانی و دکتر پیمان منتشر کردیم به طور کامل به این لطماتی که از سوی احمدی نژاد بر کشور وارد شده اشاره کرده ایم و مخصوصا مقام رهبری را خطاب قرار داده ایم چرا که طبق قانون اساسی باید کشور را برطبق مصالح مردم اداره شود و نه منافع و مصالح اقلیتی چند. هم اکنون قانونی در مجلس به تصویب رسیده است که در آن بیت المال مسلمین را به حراج گذاشته اند و آنچه که متعلق به مردم است به ثمن بخس می فروشند. معدنی را که 1000 میلیار تومان ارزش دارد به 183 میلیارد فروختند تا بر توانایی اقتصادی سپاه در سرکوب مردم بیافزایند. شورای نگهبان چطور اجازه تصویب این قانون را داده است. این بیت المال است و خرید و فروش آن طبق اسلام حرام می باشد. - اشاره کردید به گفتمان نهضت آزادی که بر سه اصل " آزادی، دموکراسی و حقوق بشر " بوده است مرحوم مهندس بازرگان در آغاز انقلاب و به هنگام رفراندوم سال 58 معتقد بود كه بايد بر جمهوري اسلامي قيد دموكراتيك زد ،فكر مي كنيد قيد دموكراتيك بر جمهوري اسلامي به چه معنا بود و چگونه مي توانست از انسداد سياسي كه به نظر برخي صاحبنظران گريبانگير ايران امروز شده است ،پيشگيري كند؟ به نظر بنده اگر زنده ياد مهندس بازرگان در فروردين سال 1358 پيشنهاد جمهوري دموكراتيك اسلامي را مطرح كردند به اين دليل بود كه آن بزرگوار با بينش تاريخي و شناختي كه از شرايط فرهنگي اجتماعي ايران داشتند نگران حاكميت قشري از روحانيت بودند كه قرائت غير دموكراتيك از اسلام دارند و رأی مردم را تزیینی مي دانند. گذشت سه دهه از آن دوران صحت و درستي اين پيشنهاد بيش از پيش بر همگان روشن شده است. اگر اين پيشنهاد در آن زمان اجازه مطرح شدن پيدا ميكرد و قانون اساسي براساس آن به صورت منسجم تدوين ميشد، امروز ما شاهد تحقق شعارهاي انقلاب و مطالبات مردم بوديم و انسداد سياسي کنونی موضوعيت پیدا نمی کرد. نهضت آزادی یکی از نخستین گروه های منتقد به اصل ولایت فقیه بود و جزوه ی را نیز در رد ولایت فقیه در سال 68 منتشر کرد . شما یک جریان مذهبی و معتقد هستید. از نظر شما مبنای اسلامی اصل ولایت فقیه چیست؟ مسئله ولایت فقیه اساسا یک مسئله اسلامی نیست. این ولایت فقیه نه در قران، نه در سیره پیامبر و ائمه اطهار و نه در اجماع فقها نیامده است و پایه اسلامی ندارد. این ولایت فقیه را ملا احمد نراقی که در زمان فتحعلیشاه قاجار فقیهی بود به عنوان یک نظریه مطرح کرد. و پیش از او هیچ یک از علما و مراجع در این باب سخن نگفته بودند. لذا این مسئله به هیچ وجه یک اصل اسلامی ریشه دار نیست. بعد از ملااحمد نراقی، آیت الله گلپایگانی در کتابی به نام "الهدایه الی من له الولایة" به مسئله ولایت فقیه اشاره کرده اما در آن تاکید داشته که که آنکه بر مردم ولایت دارد باید چطور در حق ایشان عمل کند. من این نظر را چندی پیش مطرح کرده بودم که حتی موجب زحمت آقایان هم شد. پیام های تهدید آمیز برای من فرستادند که در طرح مسایل سیاسی باید خیلی احتیاط کرد! اما من باز هم می گویم که اینطور نیست. مرحوم بازرگان در اعلاميه سنگر به سنگر ،و در آستانه انقلاب اسلامي خو استار حركت گام به گام و حفظ برخي نهادهاي رژيم گذشته بود و پس از انقلاب هم مي گفت دعاي ما براي باران بود اما سيل آمد ،شما فكر مي كنيد جنبش سبز باران است يا سيل ؟ به نظر بنده جنبش سبز مردم ایران به دنبال اصلاحات تدريجي از طريق مبارزه قانونی، مسالمت آميز و پرهيز از خشونت توأم با خردورزی و با حضور همه آحاد مردم است. این جنبش با ديدگاه زنده ياد مهندس بازرگان در سال 57 هماهنگ است كه در نشريات نهضت آزادي ايران و مصاحبه هاي ايشان منعكس شده است. تعبير «باران و سيل» و يا «فولكس واگن و بولدوزر» نشان دهنده دو خط مشي و دو نگاه براي تحقق مطالبات بصورت تدريجي و متناسب با وسع جنبش اصلاحات است هرچند که خط مشي راديكال و راه حلهاي تندي كه عملاً از سوی دستگاه حاکمه علیه مردم به کار می رود بسیار شدید است. مثلا اگر کسی یک باند سبز بسته باشد یا به اعتراض سنگی پراند، می گویند او محارب است. این اعدام ها به قصد ایجاد رغب و وحشت میان مردم است تا دیگران حساب کار خودشان را بکنند. اعدام ها هیچکدام براساس ضوابط اسلامی یا حقوقی نبوده است. محارب معنای معنای مخصوص به خودش را دارد که مسلما مصداق معترضین به دولت یا حکومت نیست. اشاره کردید به موضوع اعدام ها ، شما وکیل آقای خامنه ای در محاکمه ای علیه ایشان در زمان شاه بودید. برخورد دستگاه قضایی با متهمان سیاسی در آن دوره چگونه بود؟ آیا آقای خامنه ای برای اقرار و اعتراف تحت فشار قرار گرفته بودند؟ در آن پرونده آقای خامنه ای به جرم سخنرانی علیه رژیم محاکمه می شدند و آقای هاشمی به اصرار از من خواستند که وکالت ایشان را داشته باشم. در آن زمان روسای دادگاه ها در مشهد به هیچ وجه نمی خواستند که دستور مقامات امنیتی را اجرا کنند و نوعی استقلال قضات در دادگاههای حقوقی برقرار بود. در آن موقع قضات دادگستری، اغلب قضات عادل و شریفی بودند و مصالح مملکت را در نظر می گرفتند. قانون امنیت عمومی را به اجرا می گذاشتند. اما البته دادگاههای ارتشی به گونه ای دیگر بود و قساوت هایی دیده می شد. اما به هر حال در پرونده آقای خامنه ای من مساله خلافی از سوی دادگاه ندیدم و با اینکه در بیرون عناصر و عوامل شاه و ساواک با سردادن شعارهای تند سعی در تاثیرگذاری بر روند دادگاه داشتند اما قاضی پرونده آقای تیمور تاش با کمال درستی رای بر برائت آقای خامنه ای صادر کرد. الان متاسفانه دستگاه قضایی به آن ترتیبی که مصالح مملکت را در نظر داشته باشد نیست. روسای دادگاه ها تنها مقدمات فقه و اصول را خوانده اند و این شرط قضاوت نیست. یک قاضی باید عالم به همه علوم جزایی و مدنی باشد و این قضات اکثرا در دانشکده های حقوق تحصیل نکردند و تحصیلات قضایی کاملی ندارند. به رابطه نهضت آزادی و دیگر احزاب بازگردیم. در دهه هفتاد و هشتاد احزاب اصلاح طلب و به اصطلاح چپ و خط امامي آن روز با تفكيك خودي و غير خودي نظرا و عملا هر گونه نزديكي و قرابتي را به نهضت آزادي و گرايش ملي مذهبي نفي مي كردند ،اما از انتخابات سال گذشته تا كنون به نظر مي رسد كه تحليلها ي اينچنيني بسیار کم رنگ شده است، شما فكر مي كنيد جنبش سبز خودي و غير خودي دارد؟ مباني نظري « خودي و غير خودي» آنطور كه در دهه های60 و 70 مطرح ميشد امروز عمدتاً در بين اصلاح طلبان كمرنگ و يا منتفي شده است. اما در عمل با توجه به فشارهای که از سوی دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی تحميل شده، اغلب. شاهد چنين رفتاري هستيم كه بهتر است با توجه به شعارها و مطالبات جنبش سبز با شجاعت اين روند در عمل اصلاح شود. شرایط کنونی نهضت به لحاظ تشکیلاتی چگونه است؟ آیا نهضت آزادی می تواند در چهل و نهمین سال تاسیس خود مراسمی برگزار کند؟ نهضت آزادی مدتهاست که برای تحقق دموکراسی و آزادی در ایران مبارزه می کند و در این مسیر جدیت و ممارست داشته است اما حکومت مخالف این است. نهضت آزادی به هیچ وجه اجازه برگزاری جلسات شورای مرکزی، دفتر سیاسی و حتی جلسات خصوصی که معمولا در منزل بنده تشکیل م یشد را هم ندارد و اگر اجتماعی چند نفره از اعضا یا هوداران نهضت در هر کجا تشکیل شود به سرعت با آن برخورد می شود. هم اکنون سایت رسمی نهضت مسدود شده و حق هرگونه فعالیتی از حزب و اعضای آن سلب شده است. رئیس شاخه جوانان و تنی چند از اعضا هم اکنون در زندان به سر می برند و برای برخی اعضا احکام سنگینی صادر شده است. شما هم به لحاظ تشکیلاتی و هم فکری مبارزه مسالمت آمیز را در دو دوره تجربه کرده اید. اکنون شيوه مبارزاتي جنبش سبز به را هپيمايي هاي مناسبتي معطوف شده است،شما فكر مي كنيد از چه ابزارهاي مسالمت آميز ديگري مي توان استفاده كرد تا جنبش به اهداف خود برسد؟ به نظر من استراتژی اصلي جنبش سبز باید رشد و توسعه آگاهي در همه اقشار جامعه باشد. جامعه آگاه و رهبران، به طور طبیعی می توانند از تاكتيك هاي مناسب در هر شرايطي براي دستیابی به اهداف جنبش استفاده كنند. به نظر بنده شیوه مبارزه نمی تواند صرفاً محدود به راهپیمايي در مناسبت هاي خاص باشد. در جریان انتخابات مردم با هوشمندي و فراست از فرصت انتخابات رياست جمهوري 22 خرداد سال 1388 استفاده كردند و تحولات بعد از انتخابات زمينه را برای گسترش رشد و آگاهي عمومی فراهم کرد. به همین ترتیب باید در انتخابات آينده هم با بررسي شرايط از اين گونه فرصت ها استفاده شود تا بالاخره خواست مردم ایران برای آزادی و مردم سالاری محقق شود. هم اکنون جنبش سبز نهادینه شده است و حاکمیت حاضر است حتی به قیمت مصالحه با بیگانگان در مقابل جنبش داخلی بایستد. با تشکر از شما ]]>
|
| خارجي |
| (رادیو فردا) |
| مقامهای عراقی: بازشماری آرای انتخابات اخیر، نتایج اولیه را تغییر نداده است |
به گفتهی مقامهای کمیسیون مستقل انتخاباتی عراق بازشماری صندوقهای رأی در بغداد، نتایج اولیه را تایید میکند. سعد الراوی، یکی از ۹ عضو کمیسیون مستقل انتخاباتی عراق، روز یکشنبه گفت که بازشماری آرا، تغییری در ۶۸ کرسی منطقهی انتخاباتی بغداد ایجاد نمیکند. در انتخابات پارلمانی عراق، که حدود دو ماه پیش برگزار شد، ائتلاف العراقيه، مجموعهی نيروهای سکولار به رهبری ایاد علاوی، ۹۱ کرسی، و ائتلاف دولت قانون، به رهبری نوری المالکی، ۸۹ کرسی کسب کردند.
|
| (رادیو فردا) |
| ارتش تایلند: در قسمتهایی از بانکوک مقررات منع آمد و شد وضع میشود |
در پی افزایش خشونتها در بانکوک، ارتش تایلند اعلام کرد مقررات منع آمد و شد را در بخشی از پایتخت به اجرا میگذارد. اعلام خبر حکومت نظامی در حالی ست که خشونتهای چند روز اخیر در بانکوک دستکم ۳۱ کشته و بیش از ۲۰۰ زخمی برجای گذاشته است. مخالفان قرمزپوش، که دولت فعلی را فاقد مشروعیت میدانند و خواهان برگزاری انتخابات زودرس هستند، از دو ماه پیش در مرکز بانکوک چادر زدهاند. مقامهای تایلند روز دوشنبه را به عنوان ضربالاجلی برای تخلیهی ناحیهی تجاری پایتخت تعیین کرده و از زنان و سالخوردگان خواستهاند چادرها را ترک کنند.
|
| (رادیو فردا) |
| سرکوزی از رهبران برزيل، سنگال و سوريه برای نقش فعال شان در آزادی کلوتيد ريس تشکر کرد |
نيکلا سرکوزی، رئيس جمهوری فرانسه، روز يکشنبه از رهبران برزيل، سنگال و سوريه برای آنچه نقش فعال آنان در آزادی کلوتيد ريس، آموزگار جوان فرانسوی، ناميد، تشکر کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای سرکوزی اين موضوع را در جريان استقبال از خانم ريس در کاخ اليزه اعلام کرد. کلوتيد ريس نيز از مواضع رئيس جمهوری فرانسه در حمايت از او تشکر کرد. خانم ريس، که در جريان اعتراض ها به نتايج انتخابات رياست جمهوری خرداد سال گذشته در ايران بازداشت شده بود، روز يکشنبه به پاريس بازگشت. مقامات جمهوری اسلامی ايران، کلوتيلد ريس را به جاسوسی و تحريک برای شورش متهم کرده بودند، اما مقام های فرانسوی با تاکيد بر بيگناهی اين آموزگار، خواستار آزادی او بودند.
|
| (ایران پرس نیوز) |
| چرا فرانسه هواپیمای کلوتیلد ریس را به دوبی فرستاد؟ |
امروز در گزارشها آمده بود که کلوتیلد ریس، زن جوان فرانسوی که جمهوری اسلامی پس از ده ماه به او اجازه بازگشت به کشورش را داده، روز یکشنبه از مسیر دوبی با هواپیمای دولت فرانسه راهی پاریس شده است. خبرنگار تلویزیون کانال دو فرانسه امروز در گزارشی در این باره در پاسخ به سئوال مجری تلویزیون که چرا دولت فرانسه این هواپیما را به تهران نفرستاده است، به نقل از منابعی در کاخ الیزه (کاخ ریاست جمهوری فرانسه) گفت، دولت پاریس به رژیم تهران اعتماد ندارد و از این رو هواپیما را برای بازگرداندن کلوتیلد ریس به دوبی فرستاده است. وی در ادامه گفت، گرچه زن جوان فرانسوی آزاده شده و به فرانسه باز می گرد، ولی روابط پاریس با رژیم تهران همچنان تنش آلود است و دو طرف بر سر بسیاری از مسایل با هم درگیرند.
|
| (خبر آنلاین) |
| کرسیهای احزاب سیاسی عراق هیچ تغییری نکرده است |
کمیساریای عالی انتخابات عراق در خبری فوری اعلام کرد که تغییری در نتایج انتخابات عراق و تعداد کرسی های احزاب سیاسی این کشور حاصل نشده است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه تلویزیونی العربیه، کمیساریای عالی انتخابات عراق اعلام کرد که نتایج بازشماری دستی آرای انتخابات پارلمانی در بغداد حاکی از آن است که هیچ تغییری در نتایج این انتخابات و تعداد کرسی های احزاب سیاسی عراق به وجود نیامده است. این خبر در حالی اعلام می شود که ستاد انتخابات کشور عراق قرار است فردا به طور رسمی نتایج بازشماری آرای بغداد را اعلام کند. کمیسیون عالی انتخابات عراق اخیرا در پی اعتراض برخی از جریانها از جمله ائتلاف دولت قانون که از تقلب در انتخابات سخن گفته بودند، با دستور کمیسیون ویژه قضایی تصمیم به بازشماری آرا در استان بغداد به عنوان بزرگترین حوزه انتخاباتی گرفت. انتخابات پارلمانی عراق 2 ماه پیش با مشارکت 62 درصد شهروندان عراق برگزار شد که طبق نتایج منتشر شده اولیه فهرست العراقیه به رهبری ایاد علاوی با کسب 91 کرسی و با فاصله 2 کرسی از ائتلاف دولت قانون بیشترین کرسی های پارلمان را از آن خود کرد.
|
| (رادیو فردا) |
| مخالفت دولت تايلند با ميانجيگری سازمان ملل متحد برای پايان يافتن بحران در اين کشور |
دولت تايلند با درخواست رهبران سرخ پوش ها برای ميانجيگری سازمان ملل متحد جهت پايان بحران سياسی در اين کشور مخالفت کرد. پيشتر، يکی از رهبران سرخ پوش ها گفته بود، مخالفان دولت آماده آغاز مذاکره با دولت، در صورت ميانجيگری سازمان ملل متحد و برقراری آتش بس از سوی ارتش هستند. مقام های تايلند يکشنبه شب اعلام کردند که شمار کشته شدگان درگيری های چهار روز اخير در شهر بانکوک، پايتخت اين کشور، به ۳۰ نفر افزايش يافته است. بر اساس اين گزارش، بيش از ۲۲۰ نفر نيز زخمی شده اند. در اين حال، دولت تايلند اعلام کرد که روزهای دوشنبه و سه شنبه بانکوک تعطيل عمومی خواهد بود.
|
| (بی بی سی) |
| با کشف گورهای دسته جمعی، صربستان به آرامی با گذشتهاش روبرو میشود |
کشف یک گور دسته جمعی که گمان میرود حاوی بقایای اجساد دویست و پنجاه و پنج آلبانیایی تبار کوزوو باشد، خشونت جنگهای دهه نود در بالکان را به صراحت یادآوری میکند. با این وجود، آمادگی صربستان در رسانهای کردن کشف این گور دسته جمعی، نشان از این دارد که تغییر از بسیاری جهات آغاز شده است. ولادیمیر ووکچویچ ،دادستان جنایات جنگی صربستان با اعلام کشف محل گوردستهجمعی در شهر راسکا در نزدیکی مرز کوزوو میگوید: ''این کشف شاهد دیگری است بر این نکته که صربستان از بیان گذشته تاریکش شرمسار نیست و آماده است تا عدالت را مورد کسانی که این جنایات را مرتکب شدهاند اجرا کند.'' در واقع، پانزده سال پس از پایان جنگهای بوسنیاییها و کرواتها و یازدهسال پس از پایان جنگ کوزوو، این آمادگی موید همین نکته است. اما در عمل، پیشبرد مصالحه و رو به رو شدن با این حقیقت که چه بر شبهجزیره بالکان رفته است امر پیچیدهای است. همدردی با قربانیان یک گام مهم در این جهت توسط صربستان در ماه مارس امسال برداشته شد، زمانی که پارلمان صربستان بیانیهای در محکومیت قتل عام بیش از ۸ هزار تن از مسلمانان بوسنیایی اعم از کودک و بزرگسال، توسط نیروهای صرب بوسنی در ژوئیه ۱۹۹۵ و در خلال اشغال شهر سربرنیتسا صادر کرد. این کشتار به تنهایی بزرگ ترین جنایت در اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم بود. اگرچه دادگاه بینالمللی لاهه، صربستان را در این نسلکشی گناهکار تشخیص نداد، با این وجود این کشور را به دلیل خودداری از اقدام در جهت جلوگیری این جنایات مسئول دانست. این بیانیه پنج سال بعد از زمانی صادر شد که بوریس تادیچ، رئیس جمهور صربستان به سربرنیتسا رفت تا با قربانیان این جنایت همدردی کند. البته به تصویب رساندن چنین بیانیهای در پارلمان برای او کار دشواری بود، اگرچه بیشتر صربها مخالف محض آن نبودند ولی چندان اشتیاقی هم به تصویب چنین قطعنامه ای نداشتند. رئیس جمهور صربستان تنها هنگامی توانست این بیانیه را به تصویب پارلمان برساند که قول داد بیانیهای دیگر در محکومیت مرگ صربها در خلال جنگهای بالکان در کار باشد. در پی بیانیه سربرنیتسا، قدم مهم بعدی سخنرانی ایوو جوزیپوویچ، رئیس جمهور کرواسی در پارلمان بوسنی در ماه آوریل بود. جایی که او مراتب تاسف خود را از اقدامات کرواسی در حین جنگ بوسنی اعلام کرد و گفت که ''این اقدامات باعث رنج انسانها و ایجاد شکافی شده که حتی تا امروز ما را آزار میدهد.'' بیان این عبارت مانند بیانیه سربرنیتسا در صربستان، در کرواسی نیز تفرقه برانگیز بود. بسیاری این سخنان را در مقابله با حزب حاکم اتحاد دموکراتیک کروواسی دانستند، حزبی که در سالهای جنگ نیز در راس قدرت قرار داشت. آقای جوزیپوویچ خود یک سوسیال دموکرات است. مباحثه جدی و همه جانبه در واقع، هر زمانی که یکی از مظنونان به جنایات جنگی بازداشت میشود یا به نوعی مراتب تاسف یا قبول مسئولیتش را در قبال این جنایات اعلام میکند، کسانی هستند که اظهار بدگمانی کنند. برخی منتقدان بر این باورند که تنها دلیل تصویب بیانیه سربرنیتسا توسط صربستان این بوده که این کشور به دنبال کسب وجهه در برابر اتحادیه اروپا است، اتحادیهای که صربستان در آرزوی پیوستن به آن به سر میبرد. دقیقا به همین دلیل، درست پس از آن که صربستان اعلامیه سربرنیتسا را به تصویب رساند، دولت محلی جمهوری سرپسکا که قسمت صرب بوسنی را تشکیل میدهد بیانیهای صادر کرد که در آن شناسایی قبلی خود در مورد حقایق این جنایات را زیر سوال برد و ادعا کرد که در مورد تعداد کشته شدگان اغراق شدهاست. در کوزوو نیز بحث آزاد مختصری در مورد جنایاتی که در زمان درگیری در طرف آلبانیاییها رخ داده بود، در گرفت. اظهاراتی مبنی بر این که صدها صرب و آلبانیایی توسط ارتش آزادیبخش کوزوو در طول جنگ و بعد از آن در آلبانی کشته شدند، بارها انکار شده است. در میان این اظهارات، ادعاهای هولناکی وجود دارد مبنی بر این که قبل از قتل زندانیان، اعضا و جوارح آنها برای فروش قطع شده است. آلبانی این ادعاها را واهی و فاقد واقعیت خوانده ولی سازمان ملل و سازمانهای غیر دولتی همچنان بر لزوم انجام تحقیقات کامل پافشاری میکنند. کوزوو و صربستان راه درازی تا برقراری یک گفتگوی رسمی در زمینه جنایات جنگی دارند. البته رهبران صربستان و کرواسی نه تنها شروع به صحبت در مورد گذشته کردهاند، بلکه دست به اقدام عملی هم در مورد آن زدهاند. روسای جمهور دو کشور توافق کردهاند که از پیگیری پروندههایشان در دادگاه بینالمللی لاهه انصراف دهند، دادگاهی که هردوی آنها در آن به اقدام به نسل کشی و جنایات جنگی در زمان نبردها متهم شدهاند. یک نشانه مثبت دیگر ،مباحثهای است که در میان سازمانهای غیردولتی سراسر یوگسلاوی سابق بر سر ایجاد چیزی که به آن ''مقدمه همگرایی'' می گویند، درگرفته است. هدف این فرآیند، تبیین و ثبت حقایق مربوط به جنایات جنگی به صورت مستند است، این امر نه تنها میتواند منجر به ایجاد زمینهای برای مصالحه بین قومیتهای گوناگون گردد، بلکه از مغشوش شدن حقایق با مقاصد سیاسی در آینده جلوگیری میکند.
|
| (بی بی سی) |
| درگیری مسلحانه میان کوچی ها و هزاره ها در بهسود |
حدود یک سال پس از آرامش میان کوچی ها (عشایر) و روستاییان در منطقه بهسود ولایت وردک درگیریهای مسلحانه از سر گرفته شده است. تصاحب زمین و چراگاهها محور اصلی این درگیریها است. وزارت داخله/کشور افغانستان اعلام کرده که درگیری های تازه میان کوچی ها و روستاییان هزاره در بهسود تا شب شنبه، ۲۵ ثور/اردیبهشت ادامه داشته است. ازمری بشری، سخنگوی وزارت داخله گفته است که هنوز از تلفات احتمالی این درگیری ها آماری گزارشی به دست او نرسیده است. او افزود که هیاتی برای بررسی و حل این موضوع به منطقه اعزام شده است. آقای بشری گفت: ''سه هیات به محل رفته است. هیات اول از ولسوالی (شهرستان) بهسود به مناطقی که درگیری و برخورد دو طرفه صورت گرفته رفته است. هیات دومی از ولسوالی دایمیرداد به محلی فرستاده شده است و هیات سومی به ریاست آمر امنیت ولایت میدان-وردک از مرکز ولایت به منطقه اعزام شده است تا مشکل را بررسی کنند.'' مناقشه بر سر تصاحب زمین و چراگاهها میان کوچی ها و ساکنان محلی در ولسوالی بهسود ولایت وردک از چند سال به این سو، تقریباً هر ساله در فصل بهار شدت می گرفته است. اما در یک سال اخیر با مداخله حکومت فروکش کرده بود. در تازه ترین مورد گزارش ها حاکی است که در نتیجه درگیری ها در این محل ده ها خانواده روستایی خانه های خود را ترک گفته و به ولایت های همجوار پناه برده اند. محمد محقق عضو مجلس نمایندگان، که خود هم به قوم هزاره تعلق دارد در پیوند به رویداد بهسود در یک نشست خبری از حکومت و جامعه جهانی خواست تا به منظور کاهش این تنش ها اقدامات عملی را روی دست گیرند. آقای محقق گفت: ''توقع من از حکومت و جامعه جهانی این است که هر چه سریعتر این قضیه را مهار کنند و نیروی حایل فرستاده شود، مناطقی که اشغال شده، دوباره تخلیه شود و مردم دعوت شوند تا به جای خود برگردند.'' یکی از عوامل اصلی درگیری ها در بهسود مجادله بر سر زمین و چراگاهها است که همه سال در فصل بهار رخ می دهد. سال گذشته نیز مردم ولسوالی بهسود و کوچی با هم درگیر شدند که در آن شماری از دو طرف کشته شدند؛ به دنبال آن کمیسیون ویژه ای برای رسیدگی به مشکلات میان دو طرف تشکیل شد، اما تلاشها در این زمینه تا اکنون به جایی نرسیده و معضل همچنان ادامه دارد.
|
| (بی بی سی) |
| سیاستمدار برجسته مکزیکی 'ناپدید' شده است |
پلیس مکزیک می گوید که دیگو فرناندز سبالوس، کاندیدای سابق ریاست جمهوری این کشور ناپدید شده است. آقای سبالوس در سال ۱۹۹۴ میلادی به عنوان کاندیدای حزب راست میانه ''پی ای ان'' در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد، اما از ارنستو زدیلو شکست خورد و در مقام دوم قرار گرفت. پلیس خودروی او را شنبه ۱۵ مه (۲۵ اردیبهشت) در نزدیکی مزرعه شخصی اش در ایالت مرکزی کرتارو پیدا کرد. پلیس می گوید که ''علائم خشونت'' در این خودرو دیده می شود. این سیاستمدار مکزیکی که ۶۹ ساله است، در گذشته عضو کنگره و سنا بود. برخی رسانه های مکزیک گزارش داده اند که او ربوده شده و برخی نیز نوشته اند که وی به قتل رسیده است. وزارت دادگستری مکزیک این خبر را تایید نکرده است. این سیاستمدار در سال های اخیر به حرفه وکالت روی آورد و پرونده های مهمی را علیه نهادهای دولتی بر عهده گرفت. خبرنگار بی بی سی در مکزیک می گوید موارد آدم ربایی در این کشور طی سال های گذشته افزایش یافته است. بر اساس گزارش ها، از سال ۲۰۰۶ میلادی که دولت مرکزی مبارزه با کارتل های مواد مخدر را افزایش داد، حدود ۲۳ هزار نفر در مکزیک کشته شده اند. در واقعه ای دیگر، مقام های دولتی اعلام کرده اند که اعضای یک باند تبهکار مسلح روز شنبه در حوالی شهر تورئون در جنوب مکزیک هشت نفر را کشتند و ۱۲ نفر را زخمی کردند.
|
| (بی بی سی) |
| دیوید کامرون و حامد کرزی ملاقات کردند |
دیوید کامرون نخست وزیر جدید بریتانیا در اولین ملاقات خود با یک رهبر خارجی با حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان در لندن دیدار کرد. محور اصلی این گفتگوها اوضاع افغانستان و نیز دیدار اخیر حامد کرزی با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در واشنگتن بود. به گزارش خبرگزاری ها دیوید کامرون و حامد کرزی همچنین درباره ''جرگه صلح'' افغانستان که قرار است اواخر ماه مه برگزار شود گفتگو کردند هدف از این کنفرانس بررسی راه های مصالحه و آشتی با برخی اعضای گروه طالبان است. به گزارش خبرگزاری ها کامرون و کرزی نسبت به ''تقویت'' روابط دو کشور توافق کردند. نیروهای بریتانیایی از عملیات سال 2001 تاکنون در افغانستان مستقر بوده و در این مدت 251 قربانی داده اند. موضوع افغانستان همچنین در صدر دستور کار ملاقات اخیر ویلیام هیگ وزیر خارجه بریتانیا با هیلاری کلینتون همتای آمریکایی او در واشنگتن بود. آقای هیگ در مصاحبه با بی بی سی که روز شنبه پخش شد گفت امسال ''سالی حیاتی'' برای افغانستان است. وی گفت با ادامه ''پیشرفتهای نظامی و امنیتی'' در مبارزه با شبه نظامیان در افغانستان باید به موفقیتهای ''سیاسی'' نیز دست یافت. آقای کامرون قرار است با مشاورین امنیتی و نظامی خود ملاقات و درباره اوضاع افغانستان گفتگو کند. بدنبال موفقیت اخیر حزب محافظه کار در انتخابات سراسری بریتانیا، هفته پیش رهبر این حزب آقای کامرون به نخست وزیری برگزیده شد. در جریان سفر اخیر حامد کرزی به واشنگتن باراک اوباما گفت شکست القاعده و بنیادگرایان حامی آنها، استراتژی مشترک دو کشور است. او همچنین از برگزاری ''جرگه صلح'' و از تلاش افغانستان برای مذاکره با آن دسته از طالبان که با القاعده قطع رابطه می کنند و به قانون اساسی افغانستان پایبند هستند حمایت کرد. جرگه صلح با هدف ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان قرار بود پیش از سفر آقای کرزی به آمریکا انجام شود اما به تاخیر افتاد.
|
| (بی بی سی) |
| ادامه عملیات مهار نشت نفت خام به خلیج مکزیک |
شرکت بی پی نسبت به موفقیت تلاش جدید مهندسان این شرکت برای مهار نشت نفت خام از محل یک سکوی نفتی آسیب دیده در خلیج مکزیک ابراز امیدواری کرده است. بی پی در تازه ترین تلاش خود سعی دارد یک لوله به طول ۱۶۰۰ متر را در داخل یک لوله شکسته در محل سکوی آسیب دیده قرار دهد تا به این وسیله نفت خام خارج شده از این چاه را به کشتی های نفتکش منتقل کند. تلاش نخست بی پی برای انجام این عملیات دچار مشکل شده و مهندسان این شرکت قرار است با انجام اصلاحاتی این عملیات را دوباره از سرگیرند. در پی انفجار در یک سکوی نفتی در خلیج مکزیک در بیستم آوریل و غرق شدن این سکو، روزانه حدود ۲۱۰ هزار گالن نفت خام به دریا نشت می کند. این در حالی است که تلاش برای جلوگیری از سرایت از آلودگی نفتی به سواحل آمریکا ادامه دارد. روز شنبه اعلام شد که این آلودگی به سواحل ایالت میسیسیپی رسیده است. آلودگی نفتی پیش تر به ایالت های لوئیزیانا و آلاباما رسیده بود. دولت آمریکا روز شنبه بار دیگر تاکید کرد که هزینه پاکسازی و مقابله با آلودگی محیطی ناشی از این حادثه برعهده شرکت بی پی است. چاه نفتی آسیب دیده به این شرکت تعلق دارد و گفته می شود هزینه های مربوط بین ۳ تا ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود. بی پی پیش از این سعی کرد با تهیه دو مخزن جمع آوری کننده غول پیکر روی چاه آسیب دیده را بپوشاند و با استفاده از آن نفت نشت یافته را به کشتی های جمع آوری کننده منتقل کند. این عملیات به خاطر تجمع بلورهای یخ مانند در درون قیف جمع آوری کننده با شکست مواجه شد. بی پی همزمان در حال حفر چاه های کمکی با هدف جلوگیری از نشت نفت است. این عملیات چند ماه به طول خواهد کشید.
|
| (بی بی سی) |
| ایتالیا یک شرکت هوایی ایرلندی را سه میلیون یورو جریمه کرد |
ایتالیا شرکت هوایی راین ار ایرلند را به دلیل کوتاهی در کمک به مسافرانی که پروازهایشان در جریان انتشار خاکستر آتشفشانی لغو شد سه میلیون یورو جریمه کرد. اداره هواپیمایی ایتالیا گفته است اطلاع یافته که 178 مسافر خدماتی نظیر غذا که شرکت های هوایی موظف به ارائه آنها بودند را دریافت نکردند. ماه گذشته بدنبال فعالیت آتشفشانی در آیسلند فرودگاه های سراسر اروپا برای پنج روز بسته شد. شرکت هوایی راین ار هنوز به این جریمه واکنشی نشان نداده است. ابر خاکستر آتشفشانی یاد شده سفر حدود هشت میلیون مسافر را مختل کرد. اداره هواپیمایی ایتالیا (انک) می گوید شرکت راین ار به مسافران فرودگاه سیامپینو در رم نوشیدنی، غذا و سایر امکاناتی که قوانین اروپا ملزم می کند نداده است. انک می افزاید بیشتر خطوط هوایی با وجود مشکلات فراوانی که داشتند به تعهدات خود عمل کردند. شرکت راین ار در ابتدا تنها حاضر به پرداخت پول بلیط مسافران بود اما مدتی بعد موافقت کرد کلیه مقررات اروپا را در این زمینه اجرا کند و همه ''هزینه های معقول'' را بپردازد. بر اساس قوانین اروپا اگر پروازی در کشورهای عضو اتحادیه لغو شود مسافران باید غرامت یا بلیط جدیدی دریافت کنند. اگر مسافران گزینه دوم را انتخاب کنند در مدت انتظار باید از تسهیلاتی همچون غذا و هتل بهره مند شوند.
|
| (بی بی سی) |
| تاکید دولت تایلند بر ادامه عملیات ارتش علیه مخالفان |
آبهیسیت وجاجیوا، نخست وزیر تایلند، اعلام کرده است که عملیات ارتش این کشور علیه مخالفان دولت در بانکوک ادامه خواهد یافت. در درگیری های روز شنبه ۱۵ مه (۲۵ اردیبهشت) نیروهای دولتی با مخالفان معروف به قرمزپوش ها در پایتخت، شش نفر کشته شدند. ارتش تایلند حلقه محاصره محل تجمع تظاهرکنندگان را تنگ تر کرده است تا مانع دسترسی آنان به مواد غذایی شود. نخست وزیر تایلند شنبه در یک نطق تلویزیونی گفت: ''آن چه دولت و نیروهای امنیتی هم اکنون انجام می دهند لازم است.'' دولت او هشدار داده است که در محل درگیری ها ارتش حق استفاده از گلوله واقعی را دارد. آبهیسیت وجاجیوا گفت: ''ما نمی توانیم اجازه دهیم وضعیتی که در آن مردم گروه های مسلح تشکیل داده اند و دولت را سرنگون می کنند چون با آن موافق نیستند ادامه یابد.'' این اولین سخنرانی نخست وزیر تایلند از زمان آغاز درگیری ها در روز پنج شنبه بود. او تاکید کرد: ''ما نمی توانیم عقب نشینی کنیم زیرا کاری که می کنیم به نفع اکثریت مردم است.'' مخالفان دولت آبهیسیت وجاجیوا را فاقد مشروعیت می دانند و خواهان برگزاری انتخابات زودرس هستند. ارتش تایلند شنبه برای سومین روز متوالی با مخالفان درگیر شد و برای متفرق کردن آنان اقدام به تیراندازی کرد. تظاهرکنندگان نیز با پرتاب سنگ و بمب بنزینی و نیز آتش زدن لاستیک پاسخ دادند. تعداد کشته های سه روز گذشته به ۲۲ نفر رسیده است. تظاهر کنندگان در بخش هایی از مرکز شهر بانکوک با ایجاد موانع و سنگرهایی تجمع کرده اند. معترضان قرمزپوش از ماه مارس امسال در مرکز بانکوک دست به تجمع زده اند. این اقدام باعث شده است که کار و زندگی روزمره برای بسیاری از ساکنان بانکوک فلج شود و به صنعت گردشگری تایلند زیان کلانی وارد بیاد. از زمان آغاز این درگیری ها که از آن به عنوان شدیدترین بحران سیاسی تایلند در دو دهه گذشته یاد می شود، دست کم ۴۸ نفر کشته و ده ها تن نیز زخمی شده اند.
|
| (بی بی سی) |
| اشغال پایگاه مهم شورشیان دارفور توسط ارتش سودان |
ارتش سودان می گوید کنترل یکی از قرارگاه های مهم شورشیان در منطقه دارفور در غرب کشور را به دست گرفته است. یک سخنگوی ارتش گفت در جریان این عملیات بیش از یک صد نفر از اعضای جنبش شورشی عدالت و برابری کشته شدند. شورشیان می گویند آنها برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان، سه هفته قبل داوطلبانه منطقه را تخلیه کرده بودند و مدعی هستند هیچ گونه زد و خوردی صورت نگرفته است. جیمز کاپنال، خبرنگار بی بی سی در خارطوم پایتخت سودان می گوید به نظر می رسد ارتش سودان به پیروزی مهمی در مقابله با یکی از دو گروه مهم شورشی در کشور دست یافته است. خبرنگار بی بی سی می افزاید مشکل است بتوان دقیقا گفت چه اتفاقی افتاده است ولی ارتش سودان و منابع بی طرف و حتی خود جنبش عدالت و برابری اذعان می کند که شورشیان اکنون به صورت گروههای کوچک در سراسر منطقه پراکنده شده اند. این تحول، تغییر بسیار مهمی در وضعیت دارفور ایجاد می کند. در اوایل سال جاری میلادی شورشیان یک معاهده صلح مقدماتی با دولت سودان امضا کردند که یکی از مفاد آن آتش بس بود ولی پس از مدتی شورشیان خود را از مذاکرات کنار کشیدند. شورشیان دلیل کناره گیری خود را عملیات جنگی توسط ارتش سودان اعلام کرده بودند. سازمان ملل متحد تخمین زده که مناقشه دارفور تا کنون موجب کشته شدن 300 هزار نفر و بیخانمان شدن متجاوز از دو میلیون و 600 هزار نفر در دارفور شده است.
|
| (بی بی سی) |
| شیلی جوان پاکستانی 'متهم' را موقتا آزاد کرد |
این مرد پاکستانی که در سفارت آمریکا در پایتخت شیلی دستگیر شد، اتهامش ''داشتن مواد منفجره'' اعلام شد. قاضی بطور موقت و مشروط به آزادی او از زندان رای داده است. محمد سیف الرحمن خان، ۲۸ ساله، سه شنبه (۱۱ مه) در زمان ورود به ساختمان سفارت آمریکا در سانتیاگو، پایتخت شیلی، باعث شد که آژیر دستگاه حساس به بمب به صدا درآید. پلیس شیلی می گوید آثاری از ماده تتریل که در ساخت چاشنی بمب کاربرد دارد در تلفن همراه و کیف او یافت شده است. کیفرخواست علیه متهم بر اساس قانون مبارزه با تروریسم تنظیم نشده است، اما دادستان ها شنبه ۱۵ مه (۲۵ اردیبهشت) این شهروند پاکستان را به داشتن مواد منفجره متهم کردند. متهم به طور موقت از زندان آزاد شده است ولی ممنوع الخروج اعلام شده و باید در روزهای خاصی خود را به دادگاه معرفی کند. محمد سیف الرحمن خان خود را بیگناه می داند. او می گوید: ''من ارتباطی با بمب ندارم. من ارتباطی با تروریست ها ندارم. من ریش ندارم.'' وزارت امور خارجه آمریکا می گوید که آقای سیف الرحمن خان به سفارتخانه در سانتیاگو دعوت شده بود که به وی اطلاع داده شود ویزای سفرش به آمریکا لغو شده است. محمد سیف الرحمن خان در واکنش گفته است: ''آن ها (آمریکا) فقط می خواهند بر روی ننگ و گناهان خود به سبب آن چه در عراق و افغانستان انجام داده اند و می دهند سرپوش بگذارند.'' به گزارش رسانه های شیلی، محمد سیف الرحمن خان در ماه ژانویه با ویزای دانشجویی وارد شیلی شد. او دانشجوی صنعت گردشگری بود و قصد سفر به آمریکا را داشت. یک آمریکایی پاکستانی تبار نیز اخیرا به اتهام تلاش برای بمبگذاری در شهر نیویورک دستگیر شد. پل سایمون، سفیر آمریکا در شیلی، گفته است که به نظر او متهم قصد حمله به سفارت ایالات متحده را نداشته زیرا فقط بقایای مواد منفجره را همراه داشته است. سفارت آمریکا در شیلی در گذشته مورد حمله قرار گرفته است. در مدت کوتاهی پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، نامه ای حاوی بمب به این سفارتخانه ارسال شد که به موقع خنثی و فرستنده آن دستگیر شد.
|
| (بی بی سی) |
| باراک اوباما در تلاش برای کاهش نارضایتی ها |
بهمن کلباسی بی بی سی، واشنگتن براساس آخرین نظرسنجی موسسه گالوپ محبوببیت باراک اوباما در آمریکا به ۵۲ درصد افزایش یافته است. این در حالیست که در بیشتر ماه های سال دوم ریاست جمهوری آقای اوباما کمتر از ۴۹ درصد آمریکایی ها از عملکرد او رضایت داشتند. همزمان نظرسنجی خبرگزاری آسوشیتد پرس نشان می دهد که اکثر آمریکایی از مدیریت رییس جمهوری این کشور در بحران نشت نفت در خلیج مکزیک راضی هستند. اما این افزایش محبوبیت و رضایت از رییس جمهوری، هم حزبی های او را شامل نمی شود. رضایت از عملکرد رهبران حزب دموکرات در کنگره آمریکا در حدود ۳۱ درصد باقی مانده است. جالب اینجاست که مقبولیت رقبای جمهوری خواهانشان از این مقدار هم کمتر است. این نظرسنجی ها در مورد مقبولیت و عملکرد رییس جمهوری آمریکا و حامیانش در حزب دمکرات در ماه های آتی و در آستانه انتخابات مجلس نمایندگان و تعدادی از کرسی های سنا در آبان ماه از اهمیت بسیاری برخوردار خواهد بود. هدف اصلی جمهوری خواهان بازپس گیری اکثریت در مجلس نمایندگان است. آنها از هم اکنون به طرفداران خود وعده داده اند که در صورت پیروزی از تصویب بخش هایی از بودجه سالانه دولت آقای اوباما از جمله ردیف های مربوط به لایحه نظام خدمات درمانی خودداری خواهند کرد. در چنین فضایی، که به شهادت نظرسنجی ها یکی از دو قطبی ترین دوره ها در سیاست آمریکاست، باراک اوباما و هم حزبی هایش همه تلاش خود را خواهند کرد تا پیش از انتخابات آبان ماه از نارضایتی های عمومی بکاهند. مقامات دولت آمریکا امیدوارند نتایج سیاست های اقتصادیشان هر چه سریعتر آشکار و از نرخ بیکاری کاسته شود. آنها ایجاد ۲۹۰ هزار فرصت شغلی در ماه گذشته را نخستین نشانه از تاثیر بخشی سیاست های اقتصادی دولت می دانند. اما آیا روند با همین سرعت تا آبان ماه ادامه پیدا خواهد کرد؟ و آیا تا پاییز نرخ بیکاری به صورت محسوس کاهش می یابد؟ و آیا این همه به کاهش معنادار در نارضایتی و رای دادن بیشتر کسانی که دو سال پیش باراک اوباما را در برابر چشمان حیرت زده جهانیان و جمهوری خواهان به ریاست جمهوری رساندند، منجر خواهد شد؟ با وجود اینکه نظرسنجی های اخیر نشان می دهد که رقبای باراک اوباما در حزب جمهوری خواه هم از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند، اما آنچه بیش از هر چیز در انتخابات کنگره تعیین کننده خواهد بود میزان اشتیاق گروه های اجتماعی سنی و نژادی طرفدار دو حزب برای مشارکت در انتخابات است. در حالی که جوانان، سیاه پوستان و لاتین تبار های آمریکا بیشترین حمایت را از دولت اوباما می کنند، نظر سنجی ها خبر از اشتیاق پایین تری میان آنان برای مشارکت در انتخابات کنگره می دهد. این در حالی ست که طرفداران حزب جمهوری خواه که بیشترشان سفید پوستان و بازنشستگان هستند به صورت سنتی مشارکت بیشتری در انتخابات دارند. به همین جهت بعید است افزایش نسبی در مقبولیت باراک اوباما نگرانی های او و رهبران حزب دموکرات برای از دست دادن کنترل مجلس نمایندگان در آبان ماه را کاهش داده باشد. آنچه قطعیست تابستانی که در پیش است از سرنوشت ساز ترین ماه ها در آینده ''دولت امید و تغییر'' خواهد بود.
|
| (بی بی سی) |
| درخواست کمک دولت تایلند از صلیب سرخ |
در حالی که بخش هایی از بانکوک، پایتخت تایلند، صحنه نبردهای خیابانی شده است، دولت این کشور از کمیته بین المللی صلیب سرخ درخواست کمک کرده تا چادرهایی را که مخالفان هفته هاست برپا کرده اند، جمع آوری کند. یکی از سخنگویان ارتش روز یکشنبه (16 مه)، گفت این نیروها می خواهند زنان، کودکان و افراد سالمند از این منطقه خارج شوند. پیشتر، ارتش تایلند انکار کرد که در بخش هایی از بانکوک مقررات منع رفت و آمد را به اجرا در خواهد آورد. این در حالی است که گزارش های اولیه حاکی از آن بوده است که ارتش درصدد اعلام حکومت نظامی در بخش هایی از پایتخت است. بیش از 20 نفر، که همگی غیرنظامی بودند، در زد و خوردهایی که از روز پنجشنبه (13 مه)، بین معترضان و نیروهای امنیتی تایلند رخ داده است، کشته شده اند. اولتیماتوم ارتش مقام های تایلند روز یکشنبه به معترضانی که از ماه مارس در مرکز بانکوک چادر زده اند اولتیماتوم دادند و از زنان و افراد سالمند خواستند این چادرها را تا بعد از ظهر روز دوشنبه (17 مه)، ترک کنند. دولت تایلند از کمیته بین المللی صلیب سرخ نیز خواسته است معترضان را که خواستار کناره گیری آبهیسیت وجاجیوا، نخست وزیر تایلند، هستند، متقاعد کند از چادرها خارج شوند. یکی از معترضان امروز گفت تایلند در ورطه جنگ داخلی قرار گرفته است. صدها معترض دیگر در نقطه دیگری از بانکوک تجمع کرده اند. سربازان در کنار جاده ای که به محل برپایی چادرها منتهی می شود، موضع گرفته اند. شاهدان عینی می گویند سربازان به سمت هر کسی که به آنها نزدیک می شود، شلیک می کنند. آقای آبهیسیت آغاز سال تحصیلی جدید را در پایتخت یک هفته به تعویق انداخته است. بنا به تصاویری که از تلویزیون تایلند پخش شده است شماری از زنان و کودکان چادرها و محل اعتراضات را ترک کرده اند. مخالفان دولت آبهیسیت وجاجیوا را فاقد مشروعیت می دانند و خواهان برگزاری انتخابات زودرس هستند. تظاهر کنندگان در بخش هایی از مرکز شهر بانکوک با ایجاد موانع و سنگرهایی تجمع کرده اند. اعتراضات اخیر در تایلند، که در برخی موارد مرگبار هم بوده است، کار و زندگی روزمره را برای بسیاری از ساکنان بانکوک فلج کرده است و صنعت گردشگری تایلند را متضرر کرده است. از زمان آغاز این درگیری ها که از آن به عنوان شدیدترین بحران سیاسی تایلند در دو دهه گذشته یاد می شود، دست کم ۴۸ نفر کشته و ده ها تن نیز زخمی شده اند.
|
| ورزشي |
| (تابناک) |
| تیموریان یا پرسپولیسی میشود یا استیلی! |
گل مدعی شد؛ حبيب كاشاني و علي دايي در حالي كه فينال جام حذفي را پيش رو دارند، به دنبال ساخت تيمي رويايي براي پرسپوليس هستند. تيمي كه از استخوانبندي نفرات مورد نظر دايي پيداست كه قرار است ضامن موفقيت اين تيم در مسابقات مختلف داخلي و خارجي باشد. ظاهراً 9 بازيكن مورد نظر پرسپوليس هستند و دايي با اعتبار خود و با توجه به سابقه خوب كاشاني در پرداخت تعهدات مالي كاملا اميدوار است تا همه اين ستارهها را به جمع خود اضافه كند. نفراتي كه مدنظر دايي هستند شامل غلامرضا رضايي، محمد نوري، محمد خلعتبري، ميلاد زيندپور، آندو تيموريان، سيدجلال حسيني و دو، سه گزينه ديگر مثل ناصحي، غلامنژاد، حسين كاظمي و اولادي هستند. غلامنژاد در ليست پرسپوليس نيست هيچ مذاكرهاي با مجيد غلامنژاد صورت نگرفته است. اگر چه غلامنژاد به واسطه اعتقادي كه دايي در زمان سرمربيگري در تيم ملي و سايپا به او داشت، شخصا بسيار علاقهمند است كه به جمع سرخپوشان ملحق شود، اما هنوز مذاكرهاي از سوي باشگاه با او صورت نگرفته! البته تعدادي از نزديكان دايي اين بازيكن را مدنظر دارند، اما مصدوميتهاي سنگين و پياپي او از يك طرف و حضور بازيكني چون عليرضا محمد احتمال حضور اين بازيكن را بسيار تقليل داده است. دانشجويي تنها شرط بازگشت اولادي قضيه حضور اولادي در تمرين پرسپوليس آن هم با تاج گل به قضيه طلبش از پرسپوليس از زمان مديريتهاي قبلي بود. كاشاني چون ميخواست در آن روز به محل تمرين برود، او را كه به باشگاه آمده بود با خود به زمين شركت واحد برد. همين! هيچكس متوجه نيست كه اين بازيكن سرباز است و هنوز 14 ماه ديگر از خدمت سربازي را پيشرو دارد. اگر چه اولادي در گفتوگو با كاشاني از او خواسته تا مشكل نظام وظيفهاش را حل كند، اما اين اتفاق نميافتد. اگر قبول نداريد مشكل از ما نيست! او حالا تنها به شرطي ميتواند از ملوان جدا شود كه دانشجو شود و در پرسپوليس با ديگر تيمها بازي كند. حضور قطعي غلامرضا رضايي در پرسپوليس كارش با پرسپوليس تمام شده و فصل آينده پيراهن پرسپوليس را به تن خواهد كرد. البته تا به اين جاي كار! او ميخواست در نيم فصل به پرسپوليس بيايد. مذاكره هم كرد، اما ليست پرسپوليس پر بود. او هم در همان مذاكرات به كاشاني وعده داد كه از ابتداي ليگ دهم به پرسپوليس خواهد آمد. همه چيز مهيا است. هم كاشاني و دايي او را ميخواهند، هم غلامرضا رضايي ميخواهد سرخپوش شود. پس كار را تمام شده بدانيد. اگر او به عنوان اولين خريد پرسپوليس در فصل نقل و انتقالات راهي هيات فوتبال تهران شود. نوري بايد رضايت خانوادهاش را جلب كند مذاكرات به مراحل پايان خود رسيده و توافق كلي حاصل شده است. اگر اتفاق خاصي نيافتد، هافبك بازيساز صباي قم نيز فصل آينده پيراهن سرخ پرسپوليس را به تن خواهد كرد.فقط ميماند يك مشكل كه آن هم به نارضايتي خانواده محمد نوري مربوط ميشود. دليلش بر ما پوشيده است. اما به نظر ميرسد خانواده محمد نوري چندان موافق حضور او در پرسپوليس نيستند. البته اين مشكل تا حد زيادي مرتفع شده و با پا در مياني كاشاني به احتمال بسيار زياد نوري هم در فصل نقل و انتقالات سرخپوش خواهد شد. باشگاه پرسپوليس منتظر رقم مالي خلعتبري مذاكراتي بصورت جسته و گريخته صورت گرفته اما هرگز مستقيم نبوده است. محمدرضا خلعتبري چند هفته قبل براي حضور در پرسپوليس رقم يك ميليارد تومان را پيشنهاد داده بود. اما مشكلات او با منصور ابراهيمزاده از يك سو و عدم توجه باشگاه به چنين رقمي باعث شد تا او كمي كوتاه بيايد.به نظر ميرسد خلعتبري تمايل چنداني به ادامه همكاري با ابراهيمزاده ندارد. اين را خود ابراهيمزاده نيز متوجه شده! از اينرو اين هافبك تكنيكي قرار است پس از پايان آخرين ديدار ذوبآهن مقابل ملوان سري هم به شوراي شهر تهران بزند. گفتني است كه خلعتبري از استيلآذين پيشنهاد 900 ميليون توماني دارد. رقم ناصحي بالا است رضا ناصحي، مدافع – هافبك چپ پاي ابومسلم كه با سقوط اين تيم به ليگ پايينتر، يك بازيكن دسته يكي محسوب ميشود، مذاكرات ابتدايي را با مسوولان باشگاه انجام داده است. البته از طريق مدير برنامههايش، خبرهاي پشتپرده حاكي از رقم بالاي پيشنهادي او دارد. رقمي حدود 350 ميليون تومان. باشگاه نيز با اين رقم مخالفت كرده! قرار است ناصحي بعد از بررسي پيشنهاد رقم درخواستي باشگاه - 250 ميليون - نظر نهايي خود را تا اواخر هفته آينده اعلام كند. زنيدپور نصف راه را آمده! ميلاد زنيدپور يكي از گزينههاي اصلي ليست علي دايي است. حتي شنيده ميشود او پس از حضور مدير برنامههايش در شوراي شهر و گفتوگو با كاشاني، چند روز قبل هم در خارج از باشگاه و در حوالي ميرداماد (نام محل نزد ما امانت است) با دايي گفتوگويي رو در رو داشته است. اما مصاحبههاي اخير او و اعلام رقم 600 تا 700 ميليوني براي حضور در پرسپوليس تا حدي كار را خراب كرده است.زنيدپور اگر ميخواهد در پرسپوليس بازي كند بايد سقف پيشنهادش را تا حدود 500 ميليون كاهش دهد وگرنه با مخالفت باشگاه روبهرو و مذاكراتش را با استقلال آغاز ميكند! او به موازات پرسپوليس با استقلال هم در حال مذاكره است. سيدجلال بعد از بازي آخر جدي ميشود مدافعي كه چند سال پيش مورد نظر علي پروين قرار داشت بعد از 6 سال تأخير، قرار است به پرسپوليس بيايد. البته مذاكرات در مرحله ابتدايي است. گويا مدير برنامههاي اين بازيكن به كاشاني وعده داده كه او را به پرسپوليس ميآورد. با رقمي مناسب، خود سيد جلال فعلا مذاكره مستقيمي با حبيب كاشاني نداشته. قرار است مذاكرات مستقيم بعد از ديدار پرسپوليس و سپاهان صورت گيرد. هر چند كه احتمال حضور اين مدافع در پرسپوليس بسيار ضعيف است. آندو هم سرخپوش ميشود آندرانيك تيموريان در يك قدمي پرسپوليس است. هافبك دفاعي مليپوش فوتبال ايران كه حال و روز خوبي در فوتبال جزيره ندارد، شخصا با علي دايي در خصوص حضور در پرسپوليس بصورت تلفني صحبت كرده است. البته اين گفتوگو مربوط به چند هفته قبل است و تيموريان نيز تمايلي به افشاي آن ندارد. توافقات ابتدايي حاصل شده و آندو قرار است دو هفته بعد به صورت رو در رو با حاج حبيب و دايي صحبت كند.او را از همين حالا سرخپوش بدانيد. مگر اينكه استيلآذينيها باز هم تصميم بگيرند، او را با رقمي عجيب و غريب جذب كرده و مانع از حضورش در پرسپوليس شوند.
|
| (ایسنا) |
| پس از غلبه بر تيم سريلانكا؛سرمربي تيم ملي واليبال نوجوانان ايران:با نيت برد به مصاف چين ميرويم |
ناصر شهنازي پس از برد تيم ملي واليبال نوجوانان ايران مقابل تيم سريلانكا در چهارمين روز مسابقات واليبال نوجوانان آسيا گفت: بازيكنان در ابتداي اين ديدار استرس داشتند ولي هرچه از اين ديدار گذشت توانستند بهتر بازي كنند. سرمربي تيم ملي واليبال نوجوانان ايران در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در اينباره اظهار كرد: با توجه به اينكه بازي ديروز مقابل تيم كره را واگذار كرده بوديم، طبيعي است كه بازيكنان در اين ردهي سني از لحاظ روحي و رواني دچار مشكل ميشوند ولي برخورد مناسب رييس فدراسيون، سرپرست تيم و ... با اين باخت موجب شد بازيكنان انگيزهي بيشتري پيدا كنند. وي افزود: جلسهاي كه با بازيكنان قبل از اين ديدار داشتيم تاثير مثبتي روي آنان گذاشت. شهنازي با اشاره به باخت ديروز تيم ملي نوجوانان مقابل كره عنوان كرد: اي كاش بازيكنان را بهتر توجيه ميكرديم تا بتوانند بازي خوبي را ارايه دهند ولي خوشحالم كه اين باخت در زمان مناسبي اتفاق افتاد و تلنگر بسيار خوبي براي تيم بود تا در مرحلهي پليآف كه مسابقات سنگينتر است بتوانيم بهتر بازي كنيم. سرمربي تيم واليبال نوجوانان ايران در پايان با بيان اينكه تيم چين يكي از تيمهاي قدرتمند اين دوره از مسابقات است، گفت: با توجه به تجربهاي كه از بازي مقابل كره جنوبي به دست آورديم، اميدوارم در ديدار فردا مقابل تيم چين بتوانيم بهتر ظاهر شويم. ما به نيت برد به مصاف اين تيم ميرويم. اطمينان دارم درصد برد ما بيشتر از تيم چين است. انتهاي پيام
|
| (ایرنا) |
| فوتبال سري آ ايتاليا؛ اينتر ميلان سرود قهرماني خواند |
تهران - هفته سي وهشتم و پاياني پيکارهاي فوتبال '' سري آ '' ايتاليا ( کالچيو ) عصر يکشنبه برگزار شد که با قهرماني تيم اينتر ميلان همراه بود . به گزارش ايرنا، در هفته پاياني دو ديدار حساس و تعيين کننده به طور همزمان برگزار شد که طي آن تيم اينتر ميلان صدرنشين اين مسابقات در زمين سيه نا به ميدان آمد و اث رم رقيب جدي اينتر مهمان تيم کيه وو بود. اينتر ميلان که پيش از بازي امروز 79 امتياز اندوخته و دو امتياز بيشتر از رم در کارنامه خود داشت، موفق شد ميزبان خود را با يک گل تسليم کند و فاتح کالچيو شود. " ديه گو ميليتو " مهاجم آرژانتيني تيم اينتر در دقيقه 57 تير خلاص را شليک کرد و موفق شد دروازه سيه نا را تسخير کند. از سوي ديگر تيم رم در خانه کيه وو با دوگل به پيروزي رسيد اما، اين موفقيت براي قهرماني پايتخت نشينان کافي نبود . گلهاي تيم رم توسط " ووچينيچ " و " دروسي " در دقايق 39و44 رقم خورد. به اين ترتيب تيم اينترميلان با هدايت " خوزه مورينيو " توانست با کسب 82 امتياز به مقام قهرماني برسد و تيم اث رم نيز با 80 امتياز به مقام دوم رضايت داد. اينترميلان که هفته پيش فاتح جام حذفي ايتاليا نيز شد، فيناليست ليگ قهرمانان باشگاه هاي اروپا هم شده است، اين تيم روز اول خرداد در ديدار نهايي بايد با بايرن مونيخ المان براي کسب جام قهرماني باشگاه هاي اروپا مبارزه کند . 1592
|
| (ایرنا) |
| محمد بنا: فرنگي کاران انتظارات ما را برآورده نکردند |
دهلي نو - سر مربي تيم ملي کشتي فرنگي جمهوري اسلامي ايران در مصاحبه اختصاصي با خبرنگار ايرنا گفت: کشتي گيران ما بويژه در وزن هاي 55 ، 60 و 66 انتظارات ما را برآورده نکردند. محمد بنا، يادآور شد، در وزن 84 کيلوگرم "داوود عابدين زاده" برنز گرفت اما به دليل دور بودن دو سال از کشتي و تغيير وزني که داشت در کشتي با رقيب کره اي خود مرتکب يک اشتباه شد و کشتي را واگذار کرد، درحالي که انتظار ما اين بود که پس از پيروزي در اين مسابقه بتواند در فينال نماينده ژاپن را هم شکست دهد. وي افزود: "محمد قرباني" کشتي هاي خود را بسيار خوب شروع کرد و به طلاي وزن 120 کيلوگرم دست يافت درحالي که او در اولين مسابقه بين المللي خود شرکت کرده بود. سرمربي تيم ملي کشتي فرنگي جمهوري اسلامي ايران در ادامه افزود: در مجموع آنچه که از بچه ها انتظار داشتيم محقق نشد اميدوارم که در آينده بتوانيم موارد ضعف خود را جبران کنيم. بنا در خصوص چگونگي انتخاب کشتي گيران و در پاسخ به سووال ايرنا گفت: به ما گفته مي شد که چرا مسابقه هاي انتخابي برگزار نمي کنيد درحالي که تمامي کشتي گيران اين دوره از مسابقه ها انتخابي هستند و تمامي آنان از فيلتر مسابقه هاي انتخابي جام يادگار امام عبور کرده اند و ما هيچ يک از آنان را تغيير نداده ايم. وي درعين حال يادآور شد: کره تيم اول خود را و ما تيم دوم خود را به اين مسابقه ها آورده بوديم زيرا ما براي چندين مسابقه بين المللي که پيش رو داريم برنامه ريزي کرده ايم. سرمربي تيم ملي کشتي فرنگي کشورمان درخصوص مسابقه هاي آينده از جمله مسابقه هاي کشتي جهاني مسکو يادآور شد: ما کشتي گيران مختلف را ارزيابي کرده و در نهايت فرد آماده را براي مسابقه هاي جهاني مسکو و بازي هاي آسيايي در چين معرفي خواهيم کرد. "بابک قرباني" عصر امروز در وزن 96 کيلوگرم با شکست حريفي از چين به نشان طلا دست پيدا کرد و "مهدي محمدي" در وزن 74 کيلوگرم نشان برنز را به گردن آويخت. در روز نخست اين مسابقه ها نيز "محمد قرباني" در وزن 120 کيلوگرم با ارايه چند کشتي خوب و شکست رقيبان خود، بر سکوي قهرماني ايستاد و "داوود عابدين زاده" کشتي گير وزن 84 که شانس زيادي را براي مقام قهرماني داشت، نشان طلاي خود را با برنز عوض کرد و به مقام سومي اين دور از مسابقه هاي قهرماني آسيا رضايت داد. مسابقه هاي قهرماني کشتي فرنگي بزرگسالان آسيا عصر امروز پايان يافت و تيم ملي کشتي فرنگي جمهوري اسلامي ايران با دو مدال طلا و دو برنز و در مجموع امتيازبندي پس از تيم هاي کره، چين و هند به مقامي بهتر از چهارمي دست پيدا نکرد. آساق. 310**1392
|
| (عصر ایران) |
| ارغوان رضايی قهرمان شد |
آراوان (نامي كه فرانسويها با آن صدايش ميكنند) در ست اول برابر ويليامز كار خود را مقتدرانه آغاز كرد و نشان داد كه براي عقب نشيني حمله نكرده است. فارس: تنيسور ايراني الاصل فرانسه با برتري برابر ونوس ويليامز از آمريكا قهرمان رقابتهاي آزاد مادريد شد. ارغوان رضايي امروز در جدالي سخت و نفسگير برابر ونوس ويليامز آمريكايي قرار گرفت. آراوان (نامي كه فرانسويها با آن صدايش ميكنند) در ست اول برابر ويليامز كار خود را مقتدرانه آغاز كرد و نشان داد كه براي عقب نشيني حمله نكرده است. رقابت پاياپاي رضايي با ونوس، حاضران در ورزشگاه سلطنتي مادريد را متقاعد ميكرد كه به اين زوديها نميتوانند خود را براي تماشاي جدال مادريد و مالاگا آماده كنند. نماينده ايراني الاصل فرانسه كه دو بار در سالهاي 2001 و 2005 به عنوان بازيكن تيم ملي ايران، در مسابقات اسلامي زنان مدال طلا كسب كرد با اقتدار در ست اول به پيروزي 6 بر 2 رسيد. كساني كه رقابتهاي تنيس حرفهاي را دنبال مي كنند خوب ميدانند كه چه لحظه بزرگي براي رضايي، خانواده او و البته ايرانيان سراسر جهان محسوب ميشد. رضايي در ست دوم نيز با قدرت كار خود را آغاز و دو امتياز عقب افتاده را به حريف خود تحميل كرد. مربي فرانسوي اما اصالتا ترك ارغوان در ميان دو ست بارها با وي مشورت كرد و به او در مورد ضربات قدرتي ونوس ويليامز تذكر داد. ونوس كنترل رواني رقابت را در ست دوم در اختيار خود گرفته بود ولي رضايي پا به پاي اين قهرمان آمريكايي پيش رفت. دو تنيسور در امتياز 5 بر ابر شدند و رضايي براي تبديل امتياز 4 خود به 5 بيش از 20 دقيقه حريف آمريكايي خود را خسته كرد. رضايي امتياز 6 را هم از آن خود كرد و در جدال پاياني موفق شد تمامي امتيازات را از آن خود كند تا در مجموع با نتايج 6 بر 2 و 7 بر 5 به پيروزي و قهرماني در رقابتهاي جايزه بزرگ مادريد دست پيدا كند. رضايي در پايان اين مسابقه در حالي كه نمي توانست جلوي اشك هاي خود را بگيرد، از حريف سرشناس خود تقدير كرده و او را الگوي خود اعلام كرد. در مسابقات مادريد تنيسورهاي برجسته اي چون ماريا شاراپووا، جاستين هنين، سافينا، وزنياكي و... حضور داشته و در مراحل گذشته حذف شدند. در بخش مردان نيز رافائل نادال و راجر فدرر به فينال راه يافتند.
|
| (جام جم آنلاین) |
| فهرست تيم فوتسال ايران اعلام شد |
جام جم آنلاين: فهرست نهايي تيم ملي فوتسال کشورمان براي حضور در مسابقات قهرماني آسيا اعلام شد.وحيد شمسايي غايب بزرگ تيم فوتسال كشورمان در مسابقات فوتسال قهرماني آسيا مي باشد. به گزارش مهر ، در پايان تمرين صبح امروز يکشنبه تيم ملي فوتسال کشورمان از جمع 16 بازيکن حاضر در اردو دو بازيکن به نام هاي فرهاد فخيم و علي کيايي از جمع اردونشينان خارج شدند و اين تيم با 14 بازيکن مهياي حضور در پيکارهاي آسيايي مي شود. براساس اين گزارش ، تيم مي فوتسال کشورمان در مسابقات قهرماني آسيا که از دوم خردادماه در تاشکند ازبکستان برگزار مي شود ، با 14 بازيکن به شرح زير به ميدان خواهد رفت: مصطفي نظري، حميدرضا ابرارينيا، مجتبي نصيري نيا، محمد طاهري، محمد کشاورز، علي اصغر حسن زاده، مسعود دانشور، مصطفي طيبي، محمد هاشمزاده، جواد اصغري مقدم، محمدرضا زحمتکش، حسين سلطاني، علي رهنما و مجيد رئيسي. تيم ملي فوتسال کشورمان در گروه B مسابقات فوتسال قهرماني آسيا با تيمهاي کويت، استراليا و تاجيکستان رقابت خواهد کرد. اين مسابقات از دوم تا نهم خردادماه در تاشکند ازبکستان برگزار خواهد شد. غايب بزرگ تيم ملي فوتسال کشورمان در اين دوره از مسابقات وحيد شمسايي است که از سوي حسين شمس به اردو دعوت نشد و از اين تيم کنار گذاشته شد.
|
| (فرارو) |
| سقوط آزاد کشتی فرنگی ایران در آسیا |
کره جنوبي به عنوان قهرماني کشتي فرنگي آسيا رسيد و ايران در رده چهارم قرار گرفت. بيستمين دوره مسابقات کشتي فرنگي قهرماني آسيا با حضور 79 کشتي گير از 16 کشور به پايان رسيد که تيم ملي ايران با دو مدال طلاي بابک قرباني در 96 کيلو و محمدي قرباني در 120 کيلو به همراه دو برنز مهدي محمدي در 74 و داود عابدين زاده در 84 کيلوگرم و کسب 46 امتياز در جايگاهي بهتر از چهارمي آسيا قرار نگرفت. اين در حالي بود که تيم ملي کشتي فرنگي ايران در سه دوره اخير رقابت ها قهرمان آسيا شده بود. در روز پاياني مسابقات و در فينال وزن 96 کيلوگرم بابک قرباني موفق شد نينگچائو ژاي از چين را در همان 45 ثانيه ابتدايي مسابقه ضربه کند تا به همراه برادرش دو مدال طلا را براي ايران به ارمغان آورد. همچنين در مسابقه رده بندي وزن 74 کيلوگرم مهدي محمدي در کشتي با سانجاي از کشور ميزبان در دو تايم به راحتي با نتيجه 7 بر صفر (1-0 و 6-0) به پيروزي رسيد و بر سکوي سوم آسيا ايستاد. محمدي در وقت دوم دو بار سالتو بارانداز را به خوبي اجرا کرد. در پايان مسابقات کشتي فرنگي قهرماني آسيا، کره جنوبي با چهار مدال طلا و يک نقره با 56 امتياز قهرمان مسابقات شد، چين با يک طلا، دو نقره و دو برنز با 49 امتياز به دليل مرغوبيت مدال نسبت به هند نايب قهرمان شد و هند با يک نقره و دو برنز و کسب 49 امتياز در رده سوم قرار گرفت. پس از ايران که با 46 امتياز چهارم شد، کشورهاي قزاقستان، قرقيزستان، ازبکستان، ژاپن، تاجيکستان و اردن به ترتيب پنجم تا دهم شدند. رده بندي مسابقات کشتي فرنگي قهرماني آسيا به ترتيب زير است: 55 کيلوگرم: 1- چوي گيو جين(کره جنوبي) 2- راجيندر کومار(هند) 3- مارات گريپوف (قزاقستان) و کانيبک (قرقيزستان) 60 کيلوگرم: 1- جيانگ شنگ (چين)2- وو سئونگ جائه (کره جنوبي) 3- سانياربک جوماشف (ازبکستان) و راويندر سينگ (هند) 66 کيلوگرم: 1- کيم هيون وو(کره جنوبي) 2- آيبک ينسخانوف(قزاقستان) 3- رانا سونيل کومار(هند) و يان پنگ في (چين) 74 کيلوگرم: 1- پارک جين سونگ (کره جنوبي) 2- رماندولا(چين) 3- مهدي محمدي (ايران) و آست آديلوف (قزاقستان) 84 کيلوگرم: 1- لي يه سئول (کره جنوبي) 2- نوريکاتسو سايکاوا (ژاپن) 3- داود عابدين زاده (ايران) و سولود (ازبکستان) 96 کيلوگرم: 1- بابک قرباني (ايران) 2- نينگچائو ژاي (چين) 3- مارگولان آسمبکوف(قزاقستان) و نومينجون عبدالله يف (ازبکستان) 120 کيلوگرم: 1- محمد قرباني (ايران) 2- هاني صالح المرافي(اردن) 3- ليو دلي (چين) و موردوين تويچيف (قرقيزستان)
|
| (ایرنا) |
| کرهشمالي در مقابل پاراگوئه شکست خورد |
تهران- کره شمالي، يکي از نمايندگان فوتبال آسيا در جام جهاني آفريقايجنوبي، شب گذشته در يک بازي تدارکاتي و نزديک مقابل پاراگوئه شکست خورد. به گزارش روز يکشنبه ايرنا و به نقل از سايت رسمي فدراسيون فوتبال ايران، در اين ديدار که ورزشگاه ژنو سوئيس برگزار شد، کره شمالي که خود را براي حضور در پيکارهاي جام جهاني فوتبال در آفريقايجنوبي آماده ميکند، با تک گل روکه سانتاکروز، مهاجم پاراگوئه اي معروف عضو تيم منچسترسيتي انگليس در دقيقه 85 ، شکست خورد. کره شمالي در گروه هفتم جام جهاني با برزيل، پرتغال و ساحلعاج همگروه است. اين تيم که در سوئيس اردوي تدارکاتي برپا کرده است، در ديدار تدارکاتي آينده اش با يونان روبه رو خواهد شد. پاراگوئه هم که در گروه ششم رقيب ايتاليا، اسلوواکي و نيوزيلند است، هفته آينده روبه روي ايرلند قرار خواهد گرفت. در ادامه ديدار هاي دوستانه امروز کره جنوبي - اکوادور ،آفريقايجنوبي - تايلند ومکزيک – شيلي به مصاف هم مي روند. انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 1119539
|
| (ایرنا) |
| خداحافظي جواد تقي پور در ديدار پرسپوليس و سپاهان |
تهران - محمد جواد تقي پور کمک داور ارشد بين المللي ايران پس از حدود 30 سال داوري و حدود 15 سال کمک داوري در سطح بالاترين ليگ کشور در پايان اين فصل به افتخار بازنشستگي نائل مي شود. به گزارش روز يکشنبه ايرنا و به نقل از سايت رسمي فدراسيون فوتبال ايران، به درخواست کميته داوران قبل از آغاز مسابقه پرسپوليس-سپاهان از هفته آخر ليگ برتر نهم که براي آخرين بار به طور رسمي قضاوت مي کند، با اهداي لوح تقدير، حلقه گل و جوايز ديگر از زحمات طولاني مدت وي به نحو شايسته اي تجليل مي شود. جواد تقي پور متولد 1342 بوده و کارشناس تربيت بدني و دبير ورزش مدارس مشهد است. او از سال 1364 داوري را آغاز کرد و از سالهاي 1999 تا 2008 ميلادي به مدت 10 سال کمک داور بين المللي بوده است. وي مدت 25 سال سابقه قضاوت دارد و اولين مسابقه جام حذفي کشور در سال 1371 بين تيمهاي استقلال تهران و راه آهن شاهرود را سوت زد و ضمن قضاوت مسابقات جام آزادگان در نه دوره ليگ برتر کشور حضور چشمگير داشته و در دو مسابقه اخير رفت و برگشت پرسپوليس-استقلال تهران به عنوان کمک داور اول قضاوت کرده است. او در مسابقات برون مرزي در جام باشگاه هاي آسيا، بازيهاي مقدماتي المپيک، بازيهاي مقدماتي جام جهاني 2006 قضاوت کرده و براي قضاوت به بيست کشور خارجي اعزام شده است. انتهای خبر / خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / کد خبر 1119523
|
| (خبرگزاری موج) |
| سويا راهي اروپايي شد |
به گزارش خبرگزاري موج، در 5 بازي برگزار شده از شب گذشته، سويا با نتيجه 3 بر 2 برابر آلمريا به پيروزي رسيد و با يك امتياز بيشتر از مايوركا به رتبه چهارم رسيد. پيروزي سويا قلب مايوركا را شكست، اين تيم تا دقيقه 91 با تساوي دو بر دو به كار خود ادامه ميداد و هواداران مايوركا كه از طريق راديو اين بازي را دنبال مي كردند جشن اروپايي شدن گرفته بودند اما ناگهان تمام روياهاي جزيره نشينان نقش بر آب شد و رودري در دقيقه 92 گل پيروزي و تاريخي تيم 10 نفرهاش را وارد دروازه آلمريا كرد. نتايج بازي هاي شب گذشته: اتلتيك بيلبائو 2 - دپورتيوولاكرونيا صفر گلها: مونياين 20 و مارتينس 77 اتلتيكومادريد صفر - ختافه 3 گلها: سولدادو 14 و 53 و پارهخو 87 رئال ساراگوسا 3 - ويارئال 3 گلها: اليسو 4، كلونگا 29 و پوليدو 35 براي رئال ساراگوسا و كاسورلا 40 و 56 و روسي 77 براي ويارئال آلمريا 2 - سويا 3 گلها: سوريانو 44 و اورتيس 79 براي آلمريا و كانوته 16، چيكو ( گل به خودي 53) و رودري 92 براي سويا رئال مايوركا 2 - اسپانيول صفر گلها: ويكتور 24 و سوارس 76
|
| (ایرنا) |
| سرمربي فصل آينده تيم مس کرمان تا پايان هفته مشخص مي شود |
کرمان _ مديرعامل باشگاه مس کرمان گفت: سرمربي تيم فوتبال اين باشگاه از بين مربيان ايراني و لوکابوناچيچ تنها گزينه خارجي تا پايان هفته، پس از ديدار تيم مس با ابومسلم در هفته پاياني رقابتهاي ليگ برتر فوتبال مشخص خواهد شد. فتح الله نژادزماني روز يکشنبه در گفت و گو با خبرگزاري جمهوري اسلامي افزود: باشگاه مس کرمان با امير قلعه نوعي سرمربي فعلي تيم سپاهان اصفهان نيز مذاکره کرده که در صورت عدم توافق وي با باشگاه سپاهان، احتمال حضور قلعه نوعي در کرمان بيشتر خواهد بود. وي ادامه داد: از بوناچيچ خواسته شده که در صورت تمايل به ماندن در تيم مس کرمان براي فصل آينده برنامه هاي خود را اعلام کند تا در هيات مديره مورد بررسي قرار گيرد. امير قلعه نوعي دو سال پيش نيز به عنوان سرمربي در تيم فوتبال مس کرمان حضور داشته است.ک/3 7443/2624
|
| (ایرنا) |
| اينترميلان هم به صف تيم هاي خواهان بنيتس پيوست |
تهران - باشگاه اينترميلان ايتاليا پس از انتشار خبرهايي در مورد رفتن ''خوزه مورينيو'' به رئال مادريد با ''رافائل بنيتس'' براي هدايت تيم فوتبال اين باشگاه تماس گرفته است. به گزارش ايرنا، روزنامه سان روز يکشنبه نوشت: باشگاه ليورپول انگليس تحت مربيگري بنيتس با 11 شکست در ليگ برتر و قرار گرفتن در رده هفتم جدول اين رقابت ها، بدترين فصل خود را از سال 1999 تاکنون پشت سر گذاشته است. از سوي ديگر مورينيو تيم اينترميلان را به فينال ليگ قهرمانان باشگاه هاي اروپا (چمپيونزليگ) رسانده است و در پيروزي در ديدار پاياني اين تيم براي اولين بار بعد از 45 سال قهرمان قاره خواهد شد. در صورت قهرماني اينتر در فينال چمپيونزليگ که روز اول خرداد در ورزشگاه سنتياگو برنابئو شهر مادريد برگزار مي شود، قطعا تلاش باشگاه ها براي جذب مورينيو به شکل قابل توجهي افزايش خواهد يافت. بر همين اساس اگر مورينيو از اينترميلان برود، اين باشگاه با توجه به وضعيت بنيتس در ليورپول، اين مربي اسپانيولي را جايگزين مورينيو خواهد کرد. از طرفي باشگاه يوونتوس هم تمايل خود را براي جذب بنيتس اعلام کرده است و احتمالا با توجه به فصل بدي که سپري کرده و قرار گرفتن در رده هفتم جدول رقابت هاي سري آ، وي را براي بازگشت به ليگ قهرمانان اروپا به خدمت خواهد گرفت. تيم اينترميلان پيش از اين خبرهاي منتشره در مورد تلاش براي انتخاب بنيتس را رد کرده بود، اما اکنون که به نظر مي رسد رئال مادريد تمامي موانع جذب مورينيو را از پيش رو بر خواهد داشت، تصميم گرفته مذاکرات خود را با وي از سر بگيرد.
|
| (خبر آنلاین) |
| امشب،پایان رقابت جذاب بارسلونا - رئال در لالیگا |
هفته سی و هشتم و پایانی رقابتهای فوتبال لالیگای اسپانیا امشب با تعیین قهرمان این بازیها پایان می یابد. در ادامه این رقابتها امشب پنج دیدار برگزار خواهد شد که بارسلونا پذیرای وایادولید خواهد بود،مالاگا در برابر رئال مادرید به میدان می رود،اوساسونا با خیرس روبرو می شود،ریسینگ سانتاندر پذیرای اسپورتینگ گیخون خواهد بود و والنسیا با تنریف بازی می کند. در آغاز هفته سی و هشتم و پایانی رقابتهای فوتبال لالیگای اسپانیا دیشب تیم فوتبال آتلتیکو بیلبائو با دو گل از سد دپورتیوو لاکرونیا گذشت،ختافه با سه گل آتلتیکو مادرید را برد،رئال زاراگوزا و ویارئال به تساوی سه بر سه رسیدند،سویا سه بر دو از سد آلمریا گذشت و رئال مایورکا با دو گل اسپانیول را از پیش روی برداشت. درجدول رده بندی رقابتهای فوتبال لالیگای اسپانیا هم اکنون تیم فوتبال بارسلونا با کسب نود و شش امتیاز صدرنشین است و تیم های فوتبال رئال مادرید با نود و پنج امتیاز و والنسیا با شصت و هشت امتیاز به ترتیب در رده های دوم و سوم جای دارند.
|
| (خبرگزاری موج) |
| بالاك به جام جهاني ميرسد |
به گزارش خبرگزاري موج به نقل از رويترز، ميشائيل بالاك در دقيقه 38 بازي روز شنبه با پورتسموث مجبور به ترك زمين شد. علت اين امر تكل خشن كوين پرنسپواتانگ، بازيكن آلماني- غنايي حريف از كنار به ساق پاي راست او بود. شدت اين مصدوميت به قدري بود كه اين شائبه را بوجود آورد كه بالاك دچار شكستگي استخوان شده است. بدين خاطر به بيمارستان منتقل شد. اين گزارش حاكي است پزشكان معالج پس از انجام معاينات دقيق اعلام كردند به رغم شدت زياد ضربه، مشكل شكستگي استخوان پاي براي اين بازيكن طراح بوجود نيامده و بالاك با انجام مداوا و استراحت ميتواند تيم آلمان را در جام جهاني 2010 همراهي كند. چلسي در بازي با پورتسموث با يك گل به پيروزي رسيد و مقام قهرماني را از آن خود كرد.
|
| (تابناک) |
| وعده مورينيو به دروگبا؛ با هم مادريد ميرويم |
سرمربي تيم فوتبال اينترميلان ايتاليا از شاگرد سابق خود در چلسي خواست با او راهي مادريد شود. به گزارش فارس و به نقل از اسپورت كاتالونيا، خوزه مورينيو كه به احتمال فراوان در فصل آينده هدايت رئال مادريد را عهدهدار خواهد بود در تماس تلفني از ديديه دروگبا خواست در صورت عقد نهايي قرارداد، با او راهي مادريد شود. مورينيو در اين تماس كه ماهيت آن توسط وكيلش در اختيار خبرنگاران قرار گرفته از دروگبا خواسته بدون توجه به فشار رسانههاي انگليسي يا ايتاليايي و با اعتماد به وي راهي رئال مادريد شود. مورينيو ملقب به آقاي خاص پيش از اين در تماسي تلفني از فلورنتينو پرس، مديرعامل رئال مادريد خواسته بود مايكون و تهوز را نيز به خدمت بگيرد.
|
| (ایسنا) |
| پس از برتري مقابل برق شيراز؛فيروز كريمي: بازي شش امتيازي را برديم كسب نتيجهي دلخواه را به بازي زيبا ترجيح ميدهم |
سرمربي داماش گيلان گفت: با برتري مقابل برق شيراز اميدهايمان براي صعود به ليگ برتر افزايش يافت و در واقع از يك بازي شش امتيازي پيروز خارج شديم. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه خزر؛ فيروز كريمي پس از برتري 2 بر يك داماش مقابل برق شيراز با اعلام اين مطلب اظهار كرد: در مجموع اين ديدار برايم دلچسب نبود چرا كه نمايش بازيكنانم نشانگر يك بازي زيبا نبود حتي در ديدار گذشته با وجود برتري در خانه نفت تهران هم از كيفيت بازي رضايت نداشتم ولي به هر ترتيب توانستيم هر دو ديدار را با برتري به پايان برسانيم. وي تصريح كرد: در فوتبال امروز به بازي زيبا امتياز نميدهند با توجه به شرايط حساس جدول ليگ دسته اول در هفتههاي پاياني بايد كسب نتيجه را به بازي زيبا ترجيح دهيم چرا كه صرفا در صورت برتري در ديدارهاي باقيمانده مي توانيم ليگ برتري شويم. كريمي در پايان خاطر نشان كرد:خوشبختانه بازيكنان داماش در نيم فصل دوم به خودباوري رسيده اند و تنها تيمي بوده ايم كه در دور برگشت باخت نداشته ايم، بايد با حفظ اين روند در پنج بازي باقيمانده رضايت تماشاگران را از جهت صعود به ليگ برتر بيشتر جلب كنيم.
|
| (ایسنا) |
| کميتهي انضباطي استقلاليها را نقره داغ كرد؛فرهاد مجيدي جريمه و احضار شد، محكوميت برهاني و صادقي |
راي کميتهي انضباطي در خصوص تخلف بازيکنان تيم استقلال تهران ( فرهاد مجيدي، آرش برهاني، اميرحسين صادقي) در ديدار مقابل تيم راه آهن شهرري صادر شد. به گزارش ايسنا؛ فرهاد مجيدي بعد از به ثمر رساندن گل مبادرت به بيرون آورن پيراهن خود کرد و طبق آيين نامه انضباطي به پرداخت مبلغ پنجاه ميليون ريال جريمه نقدي محکوم شد. به جهت بررسي تخلفات ديگر وي درخصوص برخورد نامناسب با سرمربي تيم و عدم رعايت اخلاق حرفه اي، فرهاد مجيدي بايد در جلسه اي که روز شنبه 8 خرداد در محل کميته انضباطي برگزار مي شود، حضور يابد. همچنين آرش برهاني و اميرحسين صادقي به دليل اعتراض به داور و بروز حرکت زننده ، هر کدام با توبيخ کتبي و درج در پرونده و پرداخت ده ميليون ريال و بيست ميليون ريال جريمه نقدي محکوم شدند.
|
| (خبرگزاری مهر) |
| پنج بازیکن آرسنال با گالاس قهر هستند |
سمیر نصری گفت چهار یا پنج بازیکن آرسنال از جمله خود او با ویلیام گالاس صحبت نمی کنند. گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ساکر نت، نصری گفت: با گالاس ارتباطی ندارم اما من تنها کسی نیستم که با او ارتباط ندارد و جمعی دیگر از بازیکنان آرسنال هستند که با گالاس صحبت نمی کنند. شما نمی توانید در یک تیم فوتبال 11 دوست داشته باشید. وی افزود: گالاس و من درکی از یکدیگر نداریم. یکی از ما باید از آرسنال برود. به عنوان یک بازیکن احترام بسیاری برای گالاس قائلم چرا که او از من بزرگ تر است. نصری در پایان گفت: در آفریقا وقتی کسی از شما بزرگ تر است باید به او احترام بگذارید اما من فکر می کنم بعضی وقت ها او از این قضیه استفاده می کند.
|
| (ایسنا) |
| برتري 3 بر صفر ميلان مقابل يووه |
دو گل از رونالدينيو و يک گل از آنتونيني فصل فاجعه بار يوونتوس را تکميل کرد، آخرين بازي لئوناردو مربي جوان ميلان درخشان بود. او با برد 3-0 مقابل يوونتوس خداحافظي فوق العادهاي با هواداران ميلان داشت. به گزارش ايسنا؛ ميلان در اين بازي خيلي زود توسط آنتونيني (14) از يووه پيش افتاد و رونالدينيو 15 دقيقه بعد نتيجه را 2-0 کرد. او که براي مربي هموطنش سنگ تمام گذاشته بود گل سوم را هم در دقيقه 67 زد تا کار براي يووه و زاکروني به پايان برسد. نکته جالب و مشترک ، خداحافظي هردو مربي از تيمهايشان بود. البته لئوناردو مثل يک قهرمان و در ميان تشويقها تيم را ترک کرد اما، زاکروني با لعن و نفرين از يووه رفت. تيمي که بدترين اين چندسال بود. لئوناردو تيمش را شيوه 3-3-4 روانه ميدان کرد. در ميلان ، ديدا، زامبروتا ، سيلوا ، فاوالي ،آنتونيني ، گتوزو ، پيرلو، سيدورف رونالدينيو ، پاتو و بوريه لو بازي کردند و ترکيب يووه شامل بوفون، کاناوارو ، مکاسرس ، کيه ليني ، گروسو، حميدجيچ ،پولسن مارچيسيو ، دل پيه رو، کاندروا و ياکينتا بود. ميلان با اين برد فصل را با 70 امتياز و پله سومي تمام کرد، يووه هم با 55 امتياز هشتم است. در اين بازي هر دو دروازه بان تعويض شدند. بوفون دردقيقه 46 به دليل اشتباهاتش جاي خود را به مانينگر داد و آبياتي در دقيقه 87 جانشين ديدا شد. در بازي ديگر نيز لاتزيو 3-1 اودينزه را برد.
|
| (ایسنا) |
| "لي يونگ پيو" با الهلال عربستان تمديد کرد |
لي يونگ پيو کره اي قراردادش را با تيم فوتبال الهلال عربستان تا جون 2011 که خرداد سال آينده مي شود تمديد کرد. به گزارش ايسنا؛ هافبک 33 ساله کرهاي از سال گذشته که به عربستان رفت تا به حال 36 بار بازي کرده است. او روز جمعه به کره جنوبي برگشت تا در اردوي آمادگي تيم ملي براي جام جهاني 2010 حاضر شود. " الهلال از من خواست تا بمانم. آنها تيم قدرتمندي دارند". وي افزود:" کره اي ها در ليگ قهرمانان خوب کار کردند اما به نظرم الهلال يکي از قدرت هاي مرحله يکچهارم ليگ قهرمانان آسيا خواهد بود. من فکر مي کنم ما بيشتر از ديگران به قهرماني نزديک هستيم". لي يونگ پيو پيش از اين در بوروسيا دورتموند آلمان و تاتنهام انگلستان بازي کرده است. وي گفت:" البته يک تيم قوي هميشه قهرمان نمي شود. اما من به موفقيت الهلال اميد زيادي دارم".
|
| (تابناک) |
| بايرن به پانزدهمين قهرماني رسيد |
در اين پيكار مونيخيها پس از ايجاد سه موقعيت جدي گل، در دقيقه 35 توسط آرين روبن از روي نقطه پنالتي صاحب گل شدند. اين بازيكن هلندي وقتي در دقيقه 35 مرتهساكر، مدافع مليپوش برمنيها با دست توپ را در محوطه جريمه خودي لمس كرد، گلزني كرد. تيم فوتبال بايرنمونيخ صاحب پانزدهمين عنوان قهرماني خود در جام حذفي باشگاههاي آلمان شد. به گزارش فارس، مونيخيها كه شب گذشته در ورزشگاه المپيك برلين جدال نهايي اين مسابقات را برابر وردربرمن انجام دادند، با ارائه بازي سرعتي و روبه جلو موفق به كسب برد 4 بر صفر شدند. در اين پيكار مونيخيها پس از ايجاد سه موقعيت جدي گل، در دقيقه 35 توسط آرين روبن از روي نقطه پنالتي صاحب گل شدند. اين بازيكن هلندي وقتي در دقيقه 35 مرتهساكر، مدافع مليپوش برمنيها با دست توپ را در محوطه جريمه خودي لمس كرد، گلزني كرد. پس از او نوبت به اوليچ در دقيقه 51، ريبري 63 و شواين اشتايگر 83 رسيد تا گلهاي بعدي را به ثمر رسانند. مونيخيها پيشتر در سالهاي 1957، 1966، 1967، 1969، 1971، 1982، 1984، 1986، 1998، 2000، 2003، 2005، 2006 و 2008 اين جام را از آن خود كردند.
|
| (تابناک) |
| قرارداد صمد مرفاوی با استقلال تمدید شد |
مرفاوی یا آشتیانی هنوز در مورد شرایط و نحوه ادامه همکاری برای فصل آینده اظهار نظری نکرده اند اما این خبر در شرایطی منتشر شده که پس از حذف استقلال از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا گمانه زنی های زیادی در مورد برکناری مرفاوی و یا کنار رفتن واعظی آشتیانی از مدیریت استقلال مطرح شد. سرمربی تیم فوتبال استقلال پس از نشست صبح یکشنبه با مدیرعامل این باشگاه قراردادش را برای حضور در دهمین دوره رقابتهای لیگ برتر تمدید کرد. به گزارش مهر، در حالی که استقلال هنوز آخرین بازی خود در نهمین دوره رقابتهای لیگ برتر را برگزار نکرده است، در نشستی که از ساعت 9 صبح امروز بین واعظ آشتیانی و صمد مرفاوی در دفتر مدیرعامل تشکیل شد، در نهایت قرارداد مرفاوی به عنوان سرمربی تیم فوتبال استقلال یک فصل دیگر تمدید شد. مرفاوی یا آشتیانی هنوز در مورد شرایط و نحوه ادامه همکاری برای فصل آینده اظهار نظری نکرده اند اما این خبر در شرایطی منتشر شده که پس از حذف استقلال از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا گمانه زنی های زیادی در مورد برکناری مرفاوی و یا کنار رفتن واعظی آشتیانی از مدیریت استقلال مطرح شد. تیم فوتبال استقلال روز چهارشنبه هفته جاری آخرین مسابقه فصل خود را در قزوین و مقابل پیکان این شهر برگزار می کند. شاگردان صمد مرفاوی در حال حاضر تیم دوم جدول رده بندی لیگ برتر هستند.
|
| فرهنگي و هنري |
| (دویچه وله) |
| پایان نمایشگاه «دشمنی با کتاب» |
بیست و سومین نمایشگاه کتاب تهران شامگاه شنبه، ۲۵ اردیبهشت به کار خود پایان داد. فضای نمایشگاه امسال امنیتیتر از سالهای پیش بود. فشار بر ناشران و محدودیت برای کتابهای آنها، با این شدت و گستردگی کمتر سابقه داشته است. بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسایل فرهنگی معتقدند، نمایشگاه امسال به معنای واقعی کلمه «مکان نمایش» بود؛ مکانی برای نمایش دشمنی با کتاب؛ نمایشی با شرکت ماموران امنیتی علنی و مخفی، و دوربینهایی برای کنترل رفت و آمد و رفتار مردم؛ دشمنیای که دامن کتابهای منتشر شده در همین حکومت، و حتا در همین دولت، نیز از آتش آن در امان نیستند. مسئولان دولت محمود احمدینژاد با صراحت بیشتری از مسئولان دولتهای قبلی نشان میدهند، در نظر آنها عنوان«کتاب خوب و مفید» تنها شایستهی بخش کوچکی از کتابهایی است که هر سال منتشر میشود. ۱۵۰ سال ترجمهی آثار "بنجل و پست" محمود احمدینژاد در مراسم پایانی نمایشگاه بیست و سوم کتاب تهران گفت: «۱۵۰ سال بنجلترین و پستترین نوشتههای مادی را ترجمه كردند و به ایران آوردند و امروز وقت آن است كه اندیشههای والای انسانی را ترجمه كنیم و به دنیا بدهیم.» به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، احمدینژاد گفته است، مردم دنیا پیام پیامبران الهی را درک نکردهاند. او ادعا میکند، فقط مردم ایران حقیقت این پیام را درک کردهاند و به همین دلیل آنها هستند که اکنون وظیفه دارند «حقیقت پیام الهی» را به مردم دنیا برساند. احمدینژاد میگوید: «امروز ماموریت بزرگ ملت ایران ماموریت تبیین، شفافسازی و انتشار فرهنگ متعالی انسان در جهان است و در این مسیر تالیف و انتشار کتاب در خط مقدم است.» این سخنان در مراسم اختتام نمایشگاهی ابراز شد که شدت کنترل نیروهای امنیتی بر آن کم سابقه توصیف شده است. واکسن دولت برای پیشگیری از مرضهای فرهنگی سال گذشته تنها نقاطی از مصلای تهران، محل برگزاری نمایشگاه کتاب، زیرپوشش دوربین قرار داشت که حساس ارزیابی شده بود. امسال تمام محوطه بیرونی مصلا از طریق دوربینهای مدار بسته، و فضای سالنها از سوی نیروهای امنیتی کنترل میشد. معاون وزیر ارشاد و دبیر نمایشگاه، محسن پرویز، علت این اقدام را «فضای موجود در کشور» عنوان کرده که منظور از آن، اعتراضها به نتایج اعلام شدهی انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال ۸۸ است. مسئولان پیش از برگزاری بیست و سومین نمایشگاه کتاب تهران، محدودیتهای فراوانی برای ناشران غیردولتی ایجاد کردند. این محدودیتها پس از افتتاح نمایشگاه نیز ادامه یافت. جمعآوری کتابهای صادق هدایت، فروغ فرخزاد و هوشنگ گلشیری نمونهای از این اقدامات است. سختگیری مسئولان حتا شامل کتابهای مراجع تقلیدی چون حسینعلی منتظری و یوسف صانعی نیز شده است. محمود سالاری، مدیر بخش ناشران داخلی نمایشگاه، این اقدام را واکسینه کردن مخاطبان خوانده و میگوید: «هر بچهای که به دنیا میآید، الزاما باید برود واکسن بزند؛ چرا هیچکس نمیگوید این کار منع آزادی است؟ چرا در حوزه اندیشه و ادبیات و فرهنگ از این فضا دور میشویم؟ در حوزه فرهنگ هم برخی از این افکار بهتر است ترویج نشود.» جلوگیری از "افکار انحرافی" در بیست و سومین نمایشگاه کتاب تهران جلوگیری از عرضه برخی کتابها و بستن غرفهها تا روز آخر نیز ادامه داشت. محمد الهیاری، مدیر کل اداره کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر نمایشگاه، ادعا میکند، کتابهای نویسندگانی جمعآوری شده که «افکار انحرافی» دارند. او میگوید، کمیته ارزشیابی و نظارت قبلا «فهرستی از کتابهایی که قابل ارائه در نمایشگاه نیستند را به ناشران عرضه کرده است.» برخی از کتابهای جمعآوری شده، از وزارت ارشاد دولت احمدینژاد مجوز انتشار گرفتهاند. به رغم این، حساسیت مسئولان بیشتر متوجه کتابهایی است که پیش از سال ۸۴ مجوز انتشار گرفتهاند. یکی از مسئولان «دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله بهشتی» پانزدهم اردیبهشت به خبرگزاری ایلنا گفت، پیش از آغاز نمایشگاه مجوز برپایی غرفهی این دفتر لغو شده است. دو روز پیش از پایان نمایشگاه نیز روابط عمومی جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان با انتشار اطلاعیهای خبر داد، غرفههای این جمعیت از سوی ماموران حراست بسته شدهاند. احمدینژاد: ایران پرچمدار فرهنگ جهان محمود احمدینژاد میگوید، ملتی که میخواهد در مدیریت جهان نقش موثری داشته باشد، «باید فضای فرهنگی جهان را از آن خود کند.» او معتقد است: «علت بیشتر مشکلات کنونی در عرصه جهانی انحرافات فکری و فرهنگی است.» احمدینژاد ادعا میکند، ملت ایران تنها ملتی است که «میتواند پرچمدار فرهنگی جهان باشد.» او که اعتقاد دارد «نقطه امیدی برای جهان به جز ایران باقی نمانده»، توصیه میکند: «باید خود را برای تیراژهای میلیونی تجهیز كنیم.» از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد تیراژ کتاب روندی نزولی داشته است. مطابق آمار رسمی موسسه خانه کتاب، در سال ۸۲ هر کتاب به طور متوسط در تیراژ ۴۷۰۰ نسخه منتشر شده است. این تعداد در سال ۸۷ به ۳۹۶۵ و در سال ۸۸ به ۳۵۴۳ نسخه رسیده. اگر شمار کتابهای منتشر شدهی مذهبی با حمایت دولت و در تیراژهای چند ده هزارتایی را از این آمار کم کنیم، تیراژ متوسط کتاب از این رقم نیز بسیار کمتر است. آیتالله خامنهای: خیلی عقبیم سه روز پیش از پایان نمایشگاه کتاب تهران، ماموران امنیتی و مسئولان حفاظت از رهبر جمهوری اسلامی سه ردیف از غرفههای ناشران در شبستان اصلی مصلا را قرق کردند تا آیتالله خامنهای به رسم هر ساله از نمایشگاه بازدید کند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد حسینی، در مراسم اختتامیه گفت با دیدن لبخند رضایت خامنهای، «خستگی کار از تن همکاران ما ... در برگزاری این نمایشگاه بیرون شد.» پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر جمهوری اسلامی گزارشی از حاشیههای بازدید خامنهای از نمایشگاه منتشر کرده است. بنابراین گزارش، او در مورد مسائل نشر و تیراژ کتاب گفته است، این وضعیت قابل مقایسه با قبل نیست، اما «در عین حال خیلی عقبیم.» خامنهای میگوید: «دیگر تیراژ دوهزار و سه هزار جلد اصلا معنی ندارد.» او ظاهرا ناخشنود است که همین تعداد اندک نیز خوانده نمیشود. حاشیهنویس دیدار آیتالله خامنهای از نمایشگاه، از قول او مینویسد: «از طرفی هم من قدری نگرانم که کتاب خریدن تبدیل به یک پز بشود، کتاب را بخرند و ببرند و بگذارند در ویترین! کاری باید کرد که کتاب خوانده شود.» محمود احمدینژاد در مراسم پایانی نمایشگاه به ناشران توصیه کرد: «نگاهی جهانی داشته باشند» و با ترجمه و ارائه کتابهای فارسی به سایر ملتها «فضای فرهنگی جهان را اصلاح کنند.»
|
| (فرارو) |
| اظهارات مجید مجیدی در خصوص بزرگترین فیلم تاریخ سینمای ایران |
همشهری ماه در شماره جدید خود گفت وگویی اختصاصی با مجید مجیدی کارگردان مطرح سینمای ایران انجام داده است. متن کامل این گفت وگو به شرح زیر است: باهر متر و معیاری ساخت فیلم تاریخی، آن هم درباره دوران کودکی پیامبر اسلام در کارنامه فیلمسازی شما، بیسابقه و نمایانگر دوران جدیدی است. چه شد که جذب چنین فیلم و مضمونی شدید؟ دلایل مختلفی در این خصوص وجود دارد. البته اگر بخواهیم مروری بر آثار من داشته باشیم، ردیابی یک مسیر مشخص و یک مضمون واحد قابل مشاهده است. شاید از لحاظ فرم و ساختار، فیلم پیامبر متفاوت به نظر برسد اما از نظر نگاه واحد و مضمون کلی موجود در آثارم، یعنی همان مفاهیم معنوی و اخلاقی که در زندگی پیامبر(ص) به صورت کامل متجلی است این فیلم در ادامه مسیر فیلمسازیام قرار می گیرد در واقع، اینجاتجلی همه آن کرامات انسانی و اخلاقی در وجود مقدس خود پیامبر عظیم شان خلاصه می شود. البته ساخت این فیلم به چند دغدغه مربوط میشود. یکی دغدغههای شخصی خودم و دیگری فضای شکل گرفته در طول سال های اخیر در ارتباط با پیامبر اسلام و هجمه هایی مثل هتک حرمت ساحت مقدس ایشان و تصویر کردن چهرهای غلط و نوعا" خشن از اسلام و پیامبرعظیم الشان. این مسایل بیش از پیش ضرورت پرداختن به زندگی پیامبر و تصویر کردن روایتی صحیح از زندگی ایشان را برایم جدی میکرد. ضمن اینکه در طول این دورانی که از عمر سینما گذشته،خوشبختانه پرداختن به ابعاد مختلف زندگی سایر پیامبران (به ویژه در ادیانی چون مسیحیت و یهودیت) کاملا مورد توجه بوده و فیلمهای فراوان و بسیار معروفی هم درباره این پیامبران ساخته شده است . حتی در مورد بودا نیز آثار زیادی ساخته شده ، وهمه صرفاآن فیلم را به یاد میآورند که آن فیلم هم بیشتر به یک برهه از زندگی پیامبر توجه کرده و به نوعی تصویرگر جنگهای ایشان است. بنابراین به یقین می توان گفت هیچ تصویر درست و کاملی در جهان امروز حتی در جهان اسلام از پیامبر وجود ندارد. مجموعه این دغدغهها و توصیههایی که از طرف بعضی از شخصیتهای طراز اول ومذهبی که در طول این سالها با آنها در ارتباط بودم باعث شد که موضوع ساخت چنین فیلمی مطرح شود. الان 3 سالی است که درگیر این پروژه هستیم. یک سال صرف تحقیقات شده و 2 سال هم صرف نوشتن و نهایی کردن فیلمنامه. اشاره کردید درباره زندگی پیامبر اسلام جز نمونه شاخص معروف آن ساخته مصطفی عقاد، دیگر فیلم شناخته شدهای ساخته نشده است. اخیرا اخبار مختلفی درباره ساخت فیلمهایی درباره زندگی پیامبر اکثرا به تهیهکنندگی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و کارگردانی چهرههای هالیوودی منتشر شده است که قطعا قرائتهای خودشان را هم خواهند داشت. این موضوع تاثیری در جلب توجه شما نداشت که چرا ما فیلمی درباره پیامبر نسازیم؟ نه این موضوع هیچگاه برای من مطرح نبوده همان طور که گفتم حدود 3 سال است که درگیر این پروژه هستیم استقبال هم میکنیم که در جهان اسلام نه یک فیلم بلکه دهها فیلم درباره پیامبر ساخته شود و این آثار کمبود شناخت از چهره اسلام و پیامبرش را رفع کنند. به نظرم هرچقدر هم فیلم از پیامبر ساخته شود باز هم کم است چون آن قدر زوایای زیبایی در زندگی حضرت نهفته است که با صدها فیلم هم نمی توان حق مطلب را ادا کرد. البته در قالب سریال، آثاری به ویژه در جهان عرب ساخته شده اما هیچ کدام از این آثار، قابل تامل و تفکر نبودهاند و توجهی نیز جلب نکردهاند. فیلمی هم که از آن صحبت میکنید این اواخر تنها یک خبر در باره بودجه آن اعلام شده و دیگر حتی از سازندگانش هم اسمی نیامده و متاسفانه فکر نمیکنم جدی باشد. چرا از بین مراحل مختلف زندگی پیامبر، معطوف دوران کودکی ایشان شدید؟ ما فرض را بر این گرفتهایم که مخاطب ما نسبت به موضوع اطلاعاتی ندارد. چراکه ما جدا از مخاطبان جهان اسلام به مخاطبان دیگر هم توجه داریم و میخواهیم آنها را نیز جلب کنیم. اینکه اسلام چگونه شکل گرفت و برای چه بوجود آمده و در چه برههای از تاریخ این مساله اتفاق افتاده و اساسا ضرورت مبعوث شدن پیامبر جدید در چه بسترهای اجتماعی شکل گرفته، را میخواهیم در قالب روایت این دوران تصویر کنیم. طرح اینکه پیامبر در پستترین دوره تاریخ انسان یعنی جاهلیت عمیق آن سرزمین برانگیخته میشود و بعد تحول عظیمی را شکل میدهد، خود مهمترین نمود عینی معجزه اسلام است. نشان دادن این وضعیت از بدو تولد حضرت ، مرحله به مرحله، مخاطب بیاطلاع و بخصوص نسلهای جوان را آشنا و معطوف به این مسئله میکند که اخلاق زیربنای معرفتی هر جامعه میتواند باشد. از منظر دیگر هم درباره این دوران مناقشه و اختلاف نظربین فرقه های مختلف اسلامی کمتر است. ضمن اینکه من اعتقاد دارم دنیای امروز هم وجه تشابه زیادی با آن دوران جاهلیت پیدا کرده است. اسم این دوران را می توان«جاهلیت مدرن» گذاشت. انبوه مصائب و مشکلات بشری در قالب جنگها و کشتارها، فروپاشی آموزهها و ارزشهای اخلاقی، بحرانهای هویتی و معرفتی جوامع مختلف و بسیاری موارد دیگر، این احساس را ایجاد می کند که صرفا شکل مسائل جهان نسبت به دوران جاهلیت عوض شده ولی محتوا همان است. وقتی از این منظر نگریسته شود درک می کنیم که هیچ چیز جز اخلاق و معنویت نمیتواند این شرایط را تغییر دهد. منتهی اخلاق و معنویتی که نه بر مبنای تعاریف اشخاص بلکه مبتنی بر قرائت قرآن و از زبان پیامبر اسلام باشد. احساس میشود که این مساله ضرورت جامعه امروز است. جامعهای که در آن اخلاق دیگر جایی ندارد و کرامت انسانی به شدت بیارزش شده است. این مساله نشان دهنده آن است که ما از روح اصلی انسانی و معرفتی جدا شدهایم. پرداختن به فیلم از این منظر میتواند نقطه عروجی برای دنیای امروز و جامعه ما باشد و اصلا یک نقطه وحدت و وصل باشد. برای غرب هم که مدام نمایش قرائت طالبانی از اسلام را سرلوحه قرار داده است، این فیلم میتواند برای مردم دریچه جدیدی باشد به سوی آشنایی با تصویر متفاوتی از پیامبر و اسلام. در منابع تاریخی و روایتی درباره دوران کودکی پیامبر اشارههای کمی میبینیم و همه انگار معطوف دوران بعثت و بعد از آن هستند. این هم از غفلت هایی است که در تاریخ اسلام شده است. به زندگی حضرت تا پیش از بعثت خیلی کم پرداخته شده در حالی که این بخش از زندگی ایشان، از بخشهای مهم است. بخصوص دروان کودکی که شخصیت هر انسان در آن دوران شکل می گیرد. توجه به این دوران میتواند بسیاری از تصورات ذهنی موجود درباره زندگی حضرت را تغییر دهد. این مساله که وجوه آسمانی حضرت در کنار اعمال عادی انسانی وی قراردارد و ملموس بودن این لحظات، میتواند برای مخاطب بسیار جالب و تاثیرگذار باشد. ما در این بخش تحقیقات گستردهای کردیم. از منابع و اشخاص و اساتید زیادی در حوزههای مختلف و از کشورهای گوناگون بهره گرفتیم. از الجزایر، مصر، مراکش، یمن، عراق. در واقع از همه افراد و محققانی که دستی در این موضوع داشتند استفاده کردیم. از منابع و محققان داخلی چطور؟ بله. در داخل کشور هم با بسیاری از اساتید در زمینههای مختلف صحبت شد همچنین از علما، مراجع تقلید، عرب شناسان، محققان، زبان شناسان و تاریخ شناسان فراوانی بهره گرفتیم. به دلیل نیاز فیلمنامه، ما به چند دسته از صاحبان علم رجوع کردیم. در یک بعد به مراجع و علمای طراز اول نیاز داشتیم که بتوانیم از کلیت کار برداشت درستی داشته باشیم، لذا از نظرات بسیاری از مراجع بهره گرفتیم. مرحله به مرحله این ارتباط ادامه یافت و تا نهایی شدن فیلمنامه نیز ادامه خواهد داشت. بخش دیگر سراغ کسانی رفتیم که علم زبان و ادبیات عرب میدانستند. برای اینکه ما باید فرهنگ آن دوره اعراب که عمدتا شفاهی بود را میشناختیم . مثلا بسیاری از نکات تاریخی و آداب و رسوم و سنن آن ها در قالب اشعار آن دوران بیان شده است. گروهی از تاریخ دانان بویژه کارشناسان تاریخ اسلام هم طبعا طرف تحقیق ما بودند از سوی دیگر کسانی هم که به نوعی عرفان اسلام را میدانند طرف مشورت بودند. تمام این افراد در شکلگیری ساختمان کار به ما کمک کردند و میکنند. در مرحله بعد نیز از نظرات کسانی که فرهنگ و مردمشناسی عرب را میدانند بهره گرفتیم. گروهی نیز اصولا جزئیات زندگی اعراب را برای ما شرح دادند. اتفاقا تاثیر این ظرایف در شکلگیری وباورپذیری نهایی کار بسیار زیاد است. حلقههای مختلف در تخصصهای مختلف در کار تحقیقات این پروژه با ما بودند و هستند. اشاره کردید که درباره دوران کودکی اختلاف بین مذاهب اسلامی کمتر است اما به هرصورت بعضی افتراقهای وجود دارد. فیلم قرار است در نهایت به کدام مذهب در روایت زندگی پیامبر نزدیک باشد؟ فیلم روایت جامعی از دوران کودکی حضرت ارائه خواهد داد. ما همه تلاشمان را میکنیم که جوهره اصلی شخصیت و رسالت پیامبر را که همان تبلور کرامت انسانی و اخلاق است را به تصویر بکشیم. ما بر این وجوه تاکید میکنیم و در روایت این دوران به فصل مشترکهای مذاهب توجه داریم. این موضوع مورد توافق همه است و نقطه افتراقی در این زمینه وجود ندارد. از نمایش وجوه اغراقآمیز هم درباره پیامبر اجتناب داریم. موضوعی که در مورد تحقیق و صحبت با زبانشناسها و فرهنگ شناسهای عرب اشاره کردم موضوع مهمی است که میخواهم نکته تکمیلی به آن اضافه کنم . مساله این است که در تاریخ اسلام تصویر بسیار کم است و این تاریخ بیشتر به روایت کلامی و شفاهی متکی است. درست بر عکس مسیحیت که بسیار تلاش شده تاریخ تصویری داشته باشد. همین در ارائه فرهنگ مسیحی در جهان بسیار تاثیرگذار بوده و باعث شده بتوانند نوع تفکرات و اعتقادات خودشان را در جهان به خوبی عرضه کنند. مثلا نماد صلیب را ببینید دومین علامتی است که در دنیا نزد همه افراد شناخته شده است. فرهنگ تصویری بسیار توانسته در مسیحیت تاثیرگذار باشد. این کار ما را، به مراتب سختتر کرد و ما باید از فرهنگ شفاهی تصویر سازی کنیم. برای همین ما در فیلمنامه به شدت بر تصویرسازی تاکید کردیم و کاملا از روایت کلامی فاصله گرفتهایم. برعکس آنچه که معمولا در تمام کارهای تاریخی صورت می گیرد و همه چیز بر کلام استوار میشود و میبینید که اکثر این آثار حتی راوی هم دارند ما تلاش کردیم که وجه تصویر را در قصه بارز کنیم و فکر می کنیم این شیوه با مخاطب بهتر ارتباط برقرار میکند. ضمنا معتقدیم که زبان امروز دنیا، زبان تصویری است و دیگر دوره کلام گذشته است. بخاطر همین این سختی را پذیرفتیم که تاریخ شفاهی و کلامی را تا آنجا که ممکن است تصویری کنیم. این را هم در نظر بگیرید که مقاومتهایی در عدم پذیرش این نوع روایت در جهان اسلام همواره وجود داشته و ما باید این نکته را هم در نظر میگرفتیم. پیش از این از سرمایهگذاری کشورهای خارجی در این پروژه خبر داده و اخباری هم درباره بودجه زیاد آن منتشر شد. آیا این فیلم را باید یک تولید مشترک دانست یا آن را محصول کامل سینمای ایران معرفی کرد؟ میتوانید اطلاعات بیشتری درباره شرکای خارجی و تامین بودجه فیلم بدهید؟ ما تصویری که از ابتدا برای خودمان در تولید این کار ترسیم کردیم این بود که یا این کار را انجام نمیدهیم یا اگر انجام میدهیم باید در بهترین شکل ممکن باشد. خیلی جفاست که اولین فیلمی که درباره پیامبر در ایران کار میشود، شکل خوبی نداشته باشد و به نوعی سرهم بندی باشد. برای همین از روز اول قرار گذاشتیم که از همه ظرفیتهای داخل و خارج کشور در همه حوزهها چه اقتصادی، چه تکنیکی، چه عوامل و چه امکانات و ... استفاده کنیم. ابتدا بسیار سخت به نظر میرسید اما درادامه اتفاقهای بسیار خوبی افتاد. ما با این نگاه کلان وارد عرصه شدیم و اصلا توجه نکردیم که چقدر سرمایه باید جذب شود. البته برآوردی از هزینه ها داشتیم ولی نگران این نبودیم که بودجه و هزینه به چه نحو تامین خواهد شد. حالا بعضیها میخواهند مقایسه و شبیه سازی بکنند که به نظرم نگاه بسیار سطحی و جفاکارانهای است. برای مثال همین خبر بودجه 30 میلیون دلاری فیلم نوعی برخورد سطحی با این پروژه است بحث مادی در این موضوع را اگر ناصواب تلقی نکنیم قطعا نمیتوانیم منکر جفا بودن آن باشیم. ما نمیتوانیم این پروژه را در مقیاس پروژههای معمولی سینمای ایران تعریف کنیم بلکه سعی داریم تمام توان و سرمایه موجود را به بهترین شکل ممکن برای ساختن فیلمی در شان حضرت جذب وبه کار بگیریم. البته به شکل طبیعی فیلم را می توان محصول مشترک دانست اما اصل آن ساخته سینمای ایران است. من از شرکای خارجی در این مرحله چون ملاحظاتی هست و تعدادی هنوز قطعی نشدهاند، نمیتوانم نامی ببرم. در واقع ما رفتیم و روی کل امکانات دنیا حساب کردیم. البته این فیلم حاصل خلاقیت و هنر ایرانی است. کارگردان ایرانی دارد. مولفش ایرانی است. از این جهت یک فیلم ایرانی است. از جهت دیگر که عرض کردم متعلق به کل دنیا است. پس فیلم باید در اندازه و به زبانی ساخته شود که مخاطب جهانی را جذب کند و با آن ارتباط برقرار کند. این مسائل ما را موظف می کرد و میکند که در چارچوبهای معمول قرار نگیریم. اینکه مثلا بودجه فیلم چه مقدار است . بودجه فیلم به اقتضای حاصل فیلم خواهد بود و الان نمیتوان آن را مشخص کرد. ما باید بودجه ای برای شروع فراهم میکردیم که به خاطر وجود شخصیت مبارک حضرت و موضوع فیلم افراد فراوانی در خارج و داخل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی علاقمندند در ساخت فیلمی درباره ایشان سهمی داشته باشند و کمک کنند. عدهای حتی در قالب نذر و تکلیف در تولید فیلم و تامین هزینههای فیلم و ارایه خدمات جلو آمدهاند. ما به اقتضای وضعیت نهایی فیلمنامه و نیازمندیهای موجود به یک حداقل بودجه رسیدیم و الان در این مرحله هستیم. یعنی در مرحله تعیین طراح صحنه و دکور فیلم، جلوههای ویژه و تعیین عوامل هستیم تا چشمانداز روشنتری از هزینهها نیزبدست آید. در مرحله بعد این امکان برای مشتاقان و صاحبسرمایههای بینالمللی، عمدتا از جهان اسلام وجود دارد که برای مشارکت در پروژه سهیم شوند. ما برای هر فرد و نهادی که علاقمند به مشارکت در پروژه است، امکانش را فراهم کردهایم و به همین شکل هم پیش خواهیم رفت. این در حالی است که ما مرحله توزیع و پخش را هم داریم که آن هم بودجه بسیار زیادی به اندازه تولید را در برمیگیرد. آنچه در حال حاضر مشخص است این است که ما حداقل بودجه لازم را تامین کردهایم و کار شروع شده است. هم اکنون در مرحله بسط و گسترش دادن فیلمنامه هستیم و تا یکی دو ماه آینده هم این مرحله تمام میشود و پیشتولید آغاز خواهد شد. در شروع این مرحله، اطلاعات و ما به ازاهای ما برای رسیدن به نتیجه نهایی کامل و بودجه شکل مشخصتری خواهد شد. سینمای ایران باوجود تمام تلاشهای قبلی هنوز نتوانسته نمونه موفقی در ساخت فیلم با کشورهای دیگر داشته باشد. اساسا در ظرفیت سینمای ایران ساخت چنین فیلمی را می بینید؟ من معتقدم ظرفیت سینمای ایران خیلی بیشتر از میزان فعلی است. در بعد وجود هنرمندان توانمند و خلاق و علاقمندان و مخاطبان بالقوه ما کمبودی نداریم. مشکل در نوع نگاه کلان و مدیریت فرهنگی است که سینمای ایران نتوانسته به ظرفیتهای حقیقیاش برسد و بیشتر از همین ناحیه ضربه خوردهایم. نگاه مدیران در چارچوبهای دولتی و محدود قرار گرفته و همین باعث شکلگیری شرایط فعلی شده است. من بارها در مناسبات مختلف گفتهام که سینمای ایران یک ظرفیت بالقوه دارد و هر چه که از عمرش میگذرد ما این گنجینه و توانمندی را داریم از دست میدهیم. دهه 90 اوج بالندگی سینمای ایران در جهان بود و ما به خوبی نتوانستیم از این امکان که بوجود آمد استفاده کنیم و همپای موفقیتها، ظرفیتهای سینمای مان را بیشتر کنیم و بتوانیم این سینما را مجهز به امکانات روز و بازارهای جهانی کنیم. من دلیل فاصله گرفتن از آن دهه را غفلت مدیریتها و سیاست گذاریهای کلان فرهنگی میدانم. پرداختن به موضوعات حاشیهای و فرعی در سینما، تنزل این رسانه را باعث شده در حالیکه الان از نظر نیروهای انسانی در طلاییترین دوره سینمای کشور به سر میبریم. این خودش یک سرمایه بسیار گرانبهاست که بهرهبرداری درستی از آن نمی شود و حتی به سمت منزوی کردن این نیروها هم پیش میرویم. همیشه گفتهام که محدود کردن هنرمند یا به نوعی فرمول، نسخه و یا دفترچه نوشتن برای وی حاصلی به بار نخواهد آورد. تعیین تکلیف برای هنرمند نتیجهاش همین شرایط فعلی و مهجور ماندن ظرفیتها است. معتقدم این پروژه میتواند برکات زیادی برای سینمای ایران داشته باشد و سطح سینمای مان را چند پله بالاتر ببرد و همچنین باعث خودباوری در سینما شود. این فیلم میتواند گام بلندی در راستای جهانی کردن سینمای ایران باشد تا از امکانات روز دنیا برای ارایه اعتقادات و باورهایمان به جهانیان بهره گیریم. در همین ابتدا در موضوع جلوههای ویژه رایانهای میتوانیم از نیروهای مستعد موجود در کشور بهره گیریم تا زمینه جهانی شدن آن هارا فراهم کنیم این نیروها اگر امکانات روز دنیارا در اختیار بگیرند میتوانند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشند اما متولیان اصلی که باید راه و مسیر را برای تعالی آنها فراهم کنند درگیر مسائل حاشیهای و پیش پاافتاده هستند. متاسفانه وقتی هم که فرهنگ آلوده به مسایل سیاسی میشود دیگر بدترین شرایط پیش میآید و همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. اینطور که من متوجه شدم پس این فیلم تولید بخش خصوصی سینمای ایران است اما از امکانات بینالمللی و عوامل خارجی در تولیدش استفاده میشود. دقیقا. خب چند درصد از عواملش قرار است خارجی باشند؟ آیا به شکل معمول اینگونه فیلمها مذاکراتی با بازیگران شناخته شده خارجی یا عوامل مطرح دیگر در زمینههای چون طراحی صحنه و فیلمبرداری و تدوین و موسیقی انجام شده است؟ ما با توجه به نیازهای پروژه که اشاره شد این مسایل را در نظر میگیریم نه پیش فرضهای دیگر را. برای این محصول تالیفی سینمای ایران، هرجا که لازم ببینیم نیاز به فرد متخصص دارد، از آن استفاده میکنیم. ما از تواناییهای داخلی هم قطعا استفاده خواهیم کرد. اما مهم خودباوری است که امروز این درک کم شده است. وقتی ارتباط ما با بدنه سینمای غرب برقرار شد ابتدا این ارتباط در قالب جشنوارهها صورت گرفت که ویژگیهای خاص خود را داشت اما بعدها که با دست اندرکاران سینمای غرب مواجه شدیم دیدیم آن قدر ستایشگر سینمای ایران هستند که میتوانیم در یک موقعیت برابر با آنها صحبت کنیم و حتی در حوزههایی هم برتر باشیم. این مساله همیشه پنهان بوده و هیچ وقت بررسی دقیق و جامعی نشده است. به دلیل جایگاه سینمای ایران است که وقتی موضوع فیلم پیامبر مطرح میشود نه تنها دست اندرکاران سینمایی مورد نظر ما (از کشورهای غربی) حاضرند تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهند بلکه مشارکت در پروژه را یک امتیاز برای خودشان تلقی میکنند. برای همین آن قدر این دامنه استقبال گسترده شد که ما هم اکنون در حال انتخاب هستیم. مثلا در حوزه طراحی صحنه ابتدا میگفتیم طراح صحنه فیلم «مصائب مسیح» مناسب کار ما است اما بعدا دیدیم که گزینههایی بهتر از آن هم میتوانیم در این فیلم استفاده کنیم و آنها هم اعلام آمادگی کردهاند. اما درباره عوامل، قطعا مدیر هنری فیلم خارجی خواهد بود ولی حتما از تواناییهای سینماگران ایرانی هم در طراحیها بهره خواهیم برد و این مساله نوعی همکاری وتعامل را میان سینماگران ایرانی و دست اندرکارن طراز اول جهانی فراهم خواهد کرد. قرار است مدیرفیلمبرداری هم خارجی باشد و از مدیران فیلمبرداری داخلی هم به صورت ترکیبی استفاده میکنیم. در خصوص بقیه عوامل نیز هم اکنون در حال ارزیابی هستیم. از جمله بازیگران. در این حوزه از برخی بازیگران سینمای غرب، جهان اسلام و نیز سینمای خودمان استفاده خواهیم کرد البته چند بازیگر سرشناس جهان عرب نیز در این پروژه حضور خواهند داشت. از غرب یک یا دو نفر بازیگر مد نظر داریم همچنین از بازیگرانی از کشورهای هند و ترکیه نیز استفاده خواهیم کرد. از سوی دیگر از ظرفیتهای بازیگری خودمان هم استفاده میکنیم. حتی چهرههای جدید و توانای شهرستانی را هم مورد توجه قرار خواهیم داد در واقع یک شناسایی و انتخاب کلی را در کل کشور شروع کردهایم و در این مسیر توجه ویژهای به بازیگران تئاتر شهرستانها داریم تلاش می کنیم تا از همه توانمندیها موجود کشور در حوزه بازیگری بهره گیریم. بعد از اعلام خبر ساخت فیلم اخیرا برخی از مدیران سینمایی کشور گفتهاند که این فیلم هم باید مانند تمام آثار دیگر سینمای ایران مراحل معمول اخذ مجوز را طی کند. آیا شما درخواست پروانه ساخت دادهاید؟ ما هیچ گونه مشکلی با آنچه که در قانون تعریف شده نخواهیم داشت و به آن عمل خواهیم کرد. اما معتقدم که این دولت علاقهای به کمک به چنین فیلم هایی نداردچرا که اگر علاقمندبود به زعم من به جای این برخورد و رفتار، میبایست به استقبال پروژه میآمد و حتی برای رفع موانع و مشکلات آن به عنوان فیلمی افتخارآمیز برای کشور، علاقه نشان میداد. اما قطعاما نمیتوانیم متکی به امکانات محدود دولت که هیچ تناسبی با نیاز این فیلم ندارد باشیم البته از همه استعدادها و قدرت هنری نیروی انسانی سینمای ایران استفاده خواهیم کرد. و تلاش داریم که از طریق این کار امکانات زیادی به بخش خصوصی سینمای ایران و خانوادهاش تزریق کنیم. اصلا همین تنگنظریها در بخش مدیریتی باعث شده ما در همین حد باقی بمانیم. من جسته گریخته شنیدم که در برخی جاها صحبتهایی شده و مسایل خاصی مطرح شده که در راستای همراهی با این پروژه نیست، شما این زاویه دید را با زاویه دید مردم مقایسه کنید. بعد از اینکه خبر شروع این پروژه را اعلام کردیم با واکنشهای مثبت زیادی از سوی مردم رو به رو شدیم. مثلا بنایی از یکی از شهرهای کشور با من تماس گرفت که آقای مجیدی وقتی خواستید دکور مکه را بسازید من همراه تمام عواملم حاضرم بیایم و بدون چشمداشت مالی کمک کنم یا مهندسی نامه فرستاده که من کارخانه تولید لوازم فنی دارم و حاضرم به هر شکل در کنار کار باشم. یا تعدادی آمدهاند و مبالغی را که میگویند برای این پروژه کنار گذاشتهاند به ما بدهند. مبالغی که بسیار ارزشمند و دلگرم کننده هستند و نمایانگر تفاوت نگاههای معرفتی افراد هستند. در ابعاد جهانی هم اکنون 10 کشور برای پیش خرید این فیلم اعلام آمادگی کردهاند که این اقدام وارقام پیشنهادی کاملا بی سابقه است. پروژه هماکنون از نظر تولیدی در چه مرحلهای قرار دارد؟ چه زمان فیلمبرداری آغاز میشود؟ پیشبینی آمادهسازی نهایی آن برای چه سالی است؟ انشاا... پیش تولید ما حدود دو ماه دیگر آغاز میشود. مطالعات تولید فیلم تمام شده و تقریبا ترکیب نهایی عوامل تا یک ماه دیگر مشخص میشود همچنین ویرایش سوم فیلمنامه در حال اتمام است اما تا زمانی که فیلم مقابل دوربین برود، تکمیل آن ادامه خواهد یافت و محدودیتی در این باره نگذاشتهایم. همچنان فیلمنامه توسط افراد مختلف خوانده و نظرات مناسب در آن اعمال میشود. ساخت و سازها را هم شروع میکنیم. برنامه ما این است که دکورها به شکل ماندگاری ساخته شود که برای بقیه پروژهها قابل استفاده باشد. ما یک سال برای پیشتولید و ساخت و سازها و ابتدای سال آینده را برای شروع فیلمبرداری پیشبینی کردهایم. بین 5 تا 6 ماه برآورد فیلمبرداری و4 تا 6 ماه هم برای بعداز فیلمبرداری برنامهریزی کردهایم. پیش بینی و برنامه ریزی ما این است که مجموعا تا 2 سال آینده فیلم آماده نمایش باشد. اینگونه فیلمها در این ابعاد و اندازه همزمان با شروع فیلمبرداری وارد بخش مارکتینگ و پخش میشوند و این مراحل هم مدنظر است. به هر شکل این راهی است که ما شروع کردهایم و امیدواریم دیگران بتوانند به نحو بهتری آن را ادامه بدهند.
|
| (بی بی سی) |
| سومین روز جشنواره کن |
پرویز جاهد منتقد فیلم در محل برگزاری جشنواره روز سوم جشنواره کن در هوایی آفتابی و نسبتا گرم با نمایش فیلم پرسروصدای وال استریت: پول هرگز نمی خوابد، ساخته الیور استون آغاز شد. مثل هر سال، کن شلوغ است و علاوه بر ستارگان سینما و عوامل و دست اندرکاران فیلمها، مردم عادی نیز از سراسر جهان برای تفریح و لذت به کن آمده اند و جنب و جوش شهر معمولا تا ساعت های نزدیک به صبح ادامه دارد. کارگردان ها و بازیگران سرشناسی به کن دعوت شدهاند. در روزهای گذشته مارتین اسکورسیزی، کیت بلانشت، راسل کرو، جاش برولین، سلما هایک، گیل گارسیا برنال، کلر دنیس، آینس واردا، بنیسیو دل تورو، جرج لوکاس، آلن دلون و کلودیا کاردیناله، برای شرکت در مراسم افتتاحیه و یا برای تماشای فیلمهای بخش مسابقه از پلکان قرمز رنگ جشنواره بالا رفتند. تاکنون فیلم های چانکینگ بلوز(اندوههای چانکینگی) ساخته وانگ شیائو شوای از چین، کلفت(خدمتکار) از ایم سانگ سو از کره جنوبی و در تور(در سفر) ساخته متیو آمالریک از بخش مسابقه به نمایش درآمد. در بخش نوعی نگاه نیز فیلم های داستان عجیب آنژلیکا ساخته مانوئل دو الیویرا، اتاق چت ساخته هیدئو ناکاتا و آئورورا ساخته کریستی پویی یو نشان داده شد. از میان فیلم های بخش مسابقه رسمی، فیلم چانکینگ بلوز، بیشتر از بقیه منتقدان و مهمانان جشنواره را تحت تاثیر قرار داد. چانکینگ بلوز، داستان پدری است که ناخدای کشتی است و پس از پانزده سال دوری از زن و فرزندش، بعد از شنیدن خبر قتل پسرش به دست ماموران پلیس در یک آدم ربایی در سوپرمارکت، به خانه اش برمی گردد و در جستجوی انگیزه عمل فرزندش و علت قتل او برمی آید. فیلم در قالب داستان های کارآگاهی پیش می رود و به سبک راشومون کوروساوا، هر کدام از آدم هایی که با موضوع درگیر بوده اند و مرد به سراغ آنها می رود، ماجرا را از دید خود روایت می کنند. اما برخلاف راشومون، فیلم فاقد پیچيدگی و رمز و راز است و فیلمساز نتوانسته به خوبی از عهده ساختن این نوع روایت برآيد. ونگ شیوکی در نقش اصلی با نوع بازی و چهره سنگی و کاریزماتیک اش به شدت يادآور توشیرو میفونه بود. دوربین روی دست که مرد را از پشت دنبال میکند، نماهای لانگ شات از چشم اندازهای گرفته و مه آلود شهر با رنگ غالب آبی در بیشتر صحنه ها که به خوبی حالات درونی این مرد و تنهایی او را منعکس می کند، از امتیازات دیگر فیلم بود. ریتم کشدار، تاکید بیش از حد فیلمساز بر موضوع جدایی بین نسل ها و فرهنگ ها، بیگانگی پدر و پسر و نگاه انتقادی اش به چین معاصر و مسیر حرکت اجتماعی و فرهنگی آن، تا حد زیادی آزاردهنده بود. فیلم کلفت(خدمتکار) ساخته فیلمساز جوان کرهای ایم سونگ سو از فیلمهای دیگر بخش مسابقه بود که روز گذشته به نمایش درآمد و نظارت متفاوتی در باره آن شنیده شد. فیلم، بازسازی ملودرامی کره ای به همین نام متعلق به دهه شصت بود و ماجرای دختری را روایت می کرد که به عنوان کلفت وارد خانه خانواده ای بورژا مآب می شود و مورد بهره کشی تک تک اعضای خانواده از زن و شوهر گرفته تا سر خدمتکار آنها قرار می گیرد و به تدریج او را به سمت فاجعه می برد. تاثیر پذیری فیلمساز از سینمای وونگ کاروای به ویژه فیلم در حال و هوای عشق، از نظر تصویری آشکار بود. اما شخصیت پردازی سست(به ویژه در مورد شوهر بورژوا مآب) و پایان بندی اغراقآمیز آن، از ضعف های اساسی فیلم بود. سینماگری هم سن سینما فیلم مانوئل دو الیویرا سینماگر برجسته و صد و دو ساله پرتغالی، با نام زندگی عجیب آنژلیکا، که در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمد، تحسین همگان را برانگیخت. فیلمی که فارغ از طرح داستانی ساده و تا حدی غیرقابل باور آن، باید آن را به نوعی وصیت نامه سینمایی الیویرا به حساب آورد. به هر حال او در سنی است که هر فیلم او می تواند به منزله آخرین اثر سینمایی او تلقی شود. شاید این جادوی سینماست که الیویرا را در صدو دو سالگی همچنان فعال و پوینده نگه داشته است و باعث شده که او اگرچه با عصا اما محکم و استوار از پلههای مقابل پرده سینما بالا رفته و کمک یکی از داوران بخش نوعی نگاه را که می خواست عصای او را نگه دارد، رد کند. او از میان تماشاگرانی که به احترام او برخاسته و به طور ممتد او را تشویق کرده و برایش دست می زدند، عبور کرده و شق و استوار روی صحنه رفت و بعد از روبوسی با تییر فرمو، مدیر جشنواره، متنی را که در ستایش از ژیل ژاکوب و خدمات او به سینمای فرانسه و جهان نوشته بود، قرائت کرد. الیویرا در مصاحبه مطبوعاتی، باره ساختن این فیلم گفت: ماجرای این فیلم برمی گردد به چندین سال قبل و من مدت شصت سال منتظر ساخت این فیلم بوده ام و تهیه کننده فرانسوی، لئون کاکوف مرا تشویق به ساختن این فیلم کرد. وی در مورد حضور مرگ در این فیلم گفت: مرگ یک وضعیت است. از وقتی که ما متولد می شویم، تنها یک چیز وجود دارد که با قاطعیت می توان در باره اش حرف زد و آن مرگ است. فیلم الیویرا، داستان عکاس حرفهای جوانی است(ایزاک) که عاشق سوژهاش که دختر زیبا و مرده ای است، می شود. ایزاک هنوز با دوربینهای مکانیکی قدیمی (غیر دیجیتال) عکس میگیرد و به سبک قدیم لباس می پوشد و سوژه مورد علاقه او نیز مردان کشاورزی اند که هنوز علیرغم مکانیزه شدن کشاورزی، با بیل و کلنگ به صورت دسته جمعی و آوازخوان، زمینها را شخم می زنند. در یک شب بارانی، خانواده ثروتمند کاتولیکی که دختر جوانشان را از دست داده اند به سراغش می آیند تا او را برای گرفتن عکس از جنازه دختر قبل از کفن و دفن، با خود ببرند. اما ایزاک هنگام عکاسی از جسد مرده دختر زیبا، احساس میکند که دختر زنده است و برای او لبخند می زند. الیویرا فیلم را بر اساس فیلمنامهای که در سال ۱۹۵۲ نوشته بود ساخت و داستان آن را به زمان امروز پرتغال برگرداند. وی به زیبایی، واقعیت و ذهنیت را به هم می آمیزد و با رویکردی متافیزیکی، جدا شدن روح شخصیت عکاس از بدن او و پیوستن او به روح آنژلیکا را به نمایش میگذارد. نماهای بلند با دوربین ثابت، قاب بندیهای شکیل و چشم نواز، دیالوگهای به ظاهر ساده و پیش پا افتاده و طنز خشک و تکرار برخی موتیفها، از ویژگیهای سبکی آثار الیویراست که در این فیلم هم به شکل بارزی تجلی یافته است. آنژلیکا، اثری اتوبیوگرافیک است که کارنامه سینمایی استادی مسلم و سینماگری شاعر را تکمیل می کند. صحنه پایانی فیلم که خدمتکار خانه بعد از مرگ ناگهانی و عجیب ایزاک، در حالی که او روی تخت دراز کشیده، درهای و پنجرهها را می بندد و او را در تاریکی مطلق قرار میدهد، صحنه زیبا و تکان دهندهای است و تاریکی درون گور را تداعی می کند و از این نظر یادآور طعم گیلاس عباس کیارستمی است. وال استریت الیور استون روزگذشته (جمعه چهاردهم ماه مه)، فیلم وال استریت: پول هرگز نمی خوابد ساخته الیور استون در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد. الیور استون بعد از ۲۲ سال دوباره داستان زندگی گوردون گکو(مایکل داگلاس)، غول وال استریت را بعد از آزادی اش از زندان پی می گیرد و فیلم دیگری در باره پول، حرص و قدرت می سازد. استون که پدرش خود از سهامداران بزرگ وال استریت بود، شناخت دقیقی از مناسبات پیچیده درون وال استریت دارد و این شناخت دقیق باعث شده که نگاه عمیق و موشکافانه ای به درون این سیستم عظیم و غول آسای دنیای کاپیتالیستی بیندازد. فیلم استون در واقع نقد نظام سرمایه داری و بحران عمیقی است که پایههای آن را به لرزه درآورده و مشروعیت آن را زیر سوال برده است. از سوی دیگر همزمان داستان مردی را روایت می کند که بعد از هشت سال وقتی از زندان آزاد می شود هیچ کس حتی دخترش نیز آمدن او را انتظار نمی کشد و حال او می خواهد در شرایطی که بحران اقتصادی جهان، وال استریت را به سقوط می کشاند و سهامداران بزرگ را مجبور به خودکشی می کند، دوباره امپراتوری مالی اش را بر اساس دروغ و نیرنگ بنا کند. فیلم از نظر شخصیت پردازی، دیالوگ ها و جنبههای بصری عالی است. تصاویر نیویورک در شب و آسمان خراش های عظیم که نبض شان با پول می زند، خیره کننده است. پولی که اگرچه می تواند رفاه، آسایش و قدرت بیاورد اما به همان اندازه می تواند ویرانگر باشد و آدم ها را به تباهی بکشاند. پولی که دختر را در برابر پدر و همسر را در برابر شوهر قرار می دهد و شیرازه زندگی خانواده را از هم می پاشد. اما مشکل اصلی فیلم الیوراستون علاوه بر پایان تحمیلی و سرهم بندی شده اش، در رویکرد الیور استون به موضوع است. مشکل فیلم این است که استون علیرغم دید انتقادی اش به نظام سرمایه داری، نگاه غمخوارانه و دردمندانهای به غولهای سرمایه دارد و به آنها به عنوان قربانیان بحران اقتصادی و نه مسببان آن نگاه می کند. بازی شیام لبوف جوان به قدری گیرا و تاثیر گذار است که بازی حرفهای و تکنیکی مایکل داگلاس و جاش برولین در مقابل آن به چشم نمی آید. کنفرانس مطبوعاتی الیور استون کنفرانس مطبوعاتی الیور استون و عوامل فیلمش، بلافاصله بعد از نمایش فیلم برگزار شد. الیوراستون شباهت کاراکتر خیالی لوئیس زیبل(با بازی فرانک لانجلا)، سهامدار بزرگ وال استریت با پدرش را انکار کرد و گفت که پدر من برخلاف زیبل، مرد شریف و سالمی بود و به مشتریهایش خدمت می کرد. الیور استون گفت که دارد همزمان روی سه فیلم مستند تاریخی کار می کند، مستندی در باره تاریخ سری آمریکا، مستند دیگری در باره فیدل کاسترو و زندگی و اندشیه هایش و مستندی در باره کشورهای آمریکای لاتین. از الیور استون نظرش را در باره فیلمی که قرار بود در باره آقای احمدی نژاد بسازد پرسیدم که در جواب گفت بعد از مدت ها سروکله زدن و نامه نگاری های مکرر، همه تلاش هایش برای ساختن این فیلم به جایی نرسید و با مخالفت دولت ایران مواجه شد، از این رو تصمیم گرفت این پروژه را متوقف کند. از او نظرش را در باره تنش میان ایران و آمریکا پرسیدم که در جواب گفت، واقعا نمی دانم کدام طرف دروغ و کدام طرف حقیقت را می گوید. جعفر پناهی در کن روز پنج شنبه (سیزدهم مه)تی یر فرمو مدیر فستیوال هنگام نمایش فیلم آنژلیکا ساخته مانوئل دو الیویرا، قبل از معرفی فیلم، دوباره به زندانی بودن جعفر پناهی اشاره کرد و اعلام کرد که می خواهد دو دقیقه از مصاحبه پناهی را که چند سال قبل به وسیله نادر تکمیل همایون در تهران انجام شد، نمایش دهد که با استقبال تماشاگران مواجه شد. در این فیلم که گویا در یوتیوب نیز موجود است، جعفر پناهی به شرح بازجویی خود به وسیله يک مقام امنیتی می پردازد و در پایان می گوید که آن مقام امنیتی بعد از بازجویی به او گفته است که فیلم دایرهاش را دیده و از آن خوشش آمده است. جشنواره کن در روزهای آینده شاهد نمایش فیلمهایی از ژان لوک گدار، وودی آلن، مایک لی و عباس کیارستمی خواهد بود.
|
| (رادیو زمانه) |
| وال استریت، پول هرگز نمیخوابد |
کارگردان سرشناس و نامآشنای سینمای جهان، اولیور استون با فیلم «وال استریت، پول هرگز نمیخوابد» در بخش غیررقابتی جشنوارهی فیلم کن شرکت کرده است. اولیور استون همراه با ریدلی اسکات و وودی آلن از مهمترین و سرشناسترین کارگردانان این بخش از جشنوارهی فیلم کن هستند. پیش از این از اولیور استون فیلمهای «الکساندر» و «دبلیو» اکران شده بودند. اما هیچیک از این فیلمها دستاوردی برای این کارگردان به شمار نیامدند. علاوه بر این الیور استون نیز مانند وودی آلن تاکنون از کن با دست پر برنگشته است. آیا این بار از فیلم «وال استریت، پول هرگز نمیخوابد» که به یکی از مهمترین رویدادهای جهان غرب، یعنی بحران مالی در سال گذشته اشاره دارد، تقدیر میشود؟ شاخصترین فیلمهای اولیور استون فیلمهایی دربارهی جنگ ویتنام بودند. او با همین فیلمها به شهرت جهانی رسید و حتی دو بار هم جایزهی اسکار، مهمترین جایزهی سینمای جهان را از آن خود کرد. در کن، اما اولیور استون با فیلم «وال استریت، پول هرگز نمیخوابد» داستان زندگی سهامباز بزرگ و قدرقدرتی به نام گوردون گکو را که قاعدتاً میبایست انسان آزمند و تبهکاری باشد به نمایش میگذارد. گکو اما برخلاف تصور رایج، انسان خوبی از کار درمیآید و وقتی که جهان بر لبهی پرتگاه قرار دارد، میان خوبی و بدی، نیکوکاری و تبهکاری، اولی را انتخاب میکند. رابطهی هالیوود با بازار سهام رابطهای پیچیده و پرتنش است. همگان میدانند که سهامبازان روی موفقیت اقتصادی فیلمهای هالیوودی شرطبندی میکنند. اما آیا یک فیلم هالیوودی اجازه دارد مبنای کامیابی یا ناکامی خود را بر روی سقوط بازار سهام قرار دهد؟ تاریخ نمایش عمومی «وال استریت، پول هرگز نمیخوابد» از آوریل به سپتامبر امسال موکول شد. وقتی خبرنگاران در جشنوارهی فیلم کن از اولیور استون دلیل این امر را جویا شدند، او به سادگی پاسخ داد: آخر تابستان، اول پائیز معمولاً بازار سهام سقوط میکند. یک معنای گفتهی استون این است که موفقیت فیلمش به سقوط بازار سهام بستگی دارد. پیشگویی همیشه وظیفهی پیامبران نبوده است. گاهی هنرمندان هم این وظیفه را به عهده میگیرند. با این حال جا دارد بپرسیم: اگر بازار سهام سقوط کند، ارزش سهام فیلم اولیور استون افزایش پیدا میکند؟ اولیور استون همواره با سویهی بیرحمانهی نظام سرمایهداری ضدیت داشته و هرگز این موضوع را پنهان نکرده که دقیقاً از اشخاصی مانند سهامبازی که نقش اول فیلم او را ایفا میکند دل خوشی ندارد. استون از اشخاصی است که اعتقاد دارند همهی بدبختیهای بشر به خاطر آزمندی سهامبازان در بازارهای سهام جهان است. در سال ۱۹۸۷ اولیور استون فیلمی ساخت با عنوان «وال استریت». قهرمان این فیلم هم گکو نام داشت. گکو در آن فیلم هم یک سهامباز قدر بود. او با شیوهی خاص لباس پوشیدنش، و با تکیهکلامهایش و رفتار خاصی که داشت به زودی به نشانه و نمادی از سهامبازان جهان بدل گشت. در فیلم تازهی استون، گکو در سال ۲۰۰۱ م از زندان آزاد میشود. سالهایی دراز سپری شده. همینقدر بس که تلفن همراه او به سنگینی یک پاره آجر است و این مرد حتی یک دلار ته جیبش ندارد. یک سهام باز زرنگ، با دست خالی از زندان آزاد میشود. او که زمانی ملقب بوده به: Master of the Universe پس از هشت سال محکومیت از زندان بیرون میآید و میبیند که در جهان کاملاً تنهاست. هیچکس به فکر او نیست و غیاب او برای هیچکس مهم نبوده و هیچکس هم به خود زحمت نداده که دنبال او بیاید. مایکل داگلاس نقش گکو را بازی میکند. گکو در زندان کتابی نوشته با نام:آیا آزمندی خوب است؟ و این کتاب را منتشر کرده و اسم و رسمی به هم زده. گکو برای گذران زندگی برای شهروندان نیویورکی و سهامبازها سخنرانی میکند. سخنان او بسیار نومیدکننده است. او در سخنرانیهایش به مادیگرایی انسان غربی و به آزمندیاش میتازد و همه را به قناعت بیشتر دعوت میکند. یک سهامباز قانع، و کاملاً تنها؟ این دقیقاً آن دو سویهی تضادی است که فیلم های هالیوودی را مهیج و دیدنی میکند. کدام سویه پیروز میشود؟ نیکی یا بدی؟ قناعت، یا آز؟ داستانی که استون تعریف میکند، ماجرای مسخ سهام بازی است که زمانی با اشارهی دست میتوانست یک کارخانه را تعطیل کند و هزاران نفر را از کار بیکار کند. او در آن زمان یک مرد بیعاطفه، اما جذاب و سکسی بود. اما الان هر چند که به ارزشهای انسانی روی آورده، اما دیگر جذاب نیست. آیا این تضاد که از مسخ و دگرگونی شخصیت یک سهامباز گردنکلفت نشان دارد، برای مهیج کردن داستان یک فیلم کافی است؟ استون یک داستان دیگر را هم تعریف میکند: داستان سهامبازی به نام جک مور که طرفدار محیط زیست است و پولدارها را تشویق میکند که در صنایعی که از طبیعت انرژی تولید میکنند سرمایهگذاری کنند. دوست دختر مور، زنی به نام وین در همان حال دختر گکو هم هست. این زن، این دو داستان را در فیلم استون به هم ربط میدهد. طبعاً در اینجا باید یک سهامدار بدطینت هم وارد ماجرا بشود: برتون جیمز در صنایع نفتی سرمایهگذاری کرده و از هر فرصتی استفاده میکند که نقشههای جک مور را نقش بر آب کند. درگیری طرفداران محیط زیست با سرمایهگذاران نفتی، دو سویهی دیگر تضاد را میسازند. خوب و بد، خیر و شر با هم درگیر میشوند و آخر سر باز این گکو است که همچنان بشریت را از سقوط و تباهی نجات میدهد. در صحنهای از فیلم، استون این پیام را به گوش ما میرساند: اگر بحران مالی در جهان شدت پیدا کند، جهان به پایان میرسد. اولیور استون با این فیلم تلاش میکند راهکاری برای حل بحران مالی و برای نجات جهان به دست دهد. در این میان قهرمان او، گکو پا به سن گذاشته و مثل این است که به زودی قرار است بازنشسته شود. پیام او این است: بیائید همدیگر و طبیعت را دوست داشته باشیم و با هم مهربان باشیم. من دیگر بازنشسته شدهام! ظاهراً اولیور استون در بازار سهام به جستجوی انسانیت برآمده و با دست خالی هم برنگشته. در این فیلم تجاری بدبینی نسبت به نظام سرمایهداری و ساز و کار بازار سهام به یک خوشبینی نه چندان واقعبینانه تبدیل شده. آیا واقعاً باید منتظر بمانیم تا بحران بعدی فرابرسد، آن وقت این فیلم را بر پردهی سینماها ببینیم؟ همه چیز بستگی دارد به افت و خیز بازار سهام و به اینکه سهامبازان چقدر روی «وال استریت، پول هرگز نمیخوابد» سرمایهگذاری کردهاند. فعلاً باید به انتظار آخر تابستان، اول پاییز ماند. البته اگر تا آن موقع جهان سقوط نکرده باشد.
|
| بهداشت و درمان |
| (برنا نیوز) |
| پيتزاها و ساندويچها هيچ ارزش غذايي ندارند |
وزارت بهداشت اعلام كرد: پيتزاها، ساندويچها و غذاهاي آماده فاقد ارزش غذايي هستند و نيترات و نيتريت سديم موجود در سوسيس و كالباس به علت توليد ماده «نيتروز آمين» در بدن سرطان زا است. به گزارش سرویس اجتماعی برنا، پريسا ترابي رئيس اداره بهبود تغذيه جامعه وزارت بهداشت با اعلام اين مطلب افزود: عادات نامطلوب غذايي در شيوه زندگي كشورهاي در حال توسعه از جمله كشور ما، علاوه بر اين كه تهديدي براي سلامت كودكان و نوجوانان محسوب ميشود ساير افراد را نيز در معرض خطر ابتلا به بيماريهاي غير واگير قرار داده است. وي گفت: مشكل تغذيهاي از يك طرف ناشي از تقليد ناآگاهانه از فرهنگ غذايي غرب و نماد زندگي مدرن و ماشيني است و از طرف ديگر حاكي از پيشرفت صنعت تهيه غذاهاي فرآوري شده است. ترابي افزود: در دنياي امروز كه كار و تحصيل بيش از پيش مورد توجه اقشار مختلف جامعه و به ويژه زنان و جوانان قرار گرفته است، فرصت آشپزي سنتي را محدود كرده و مصرف فست فودها (غذاهاي آماده) را بيش از پيش در جامعه افزايش داده است. وي با اشاره به آمار رو به فزاينده مصرف نوشابههاي گازدار در كشور گفت: در حال حاضر متأسفانه مصرف نوشابههاي گازدار و ساير نوشيدنيهاي شيرين نيز به ويژه در سنين مدرسه رو به افزايش است به طوري كه 7.3 درصد نوجوانان و جوانان كشور هر روز، اين نوشيدني را مصرف ميكنند و تنها حدود 10درصد از اين گروه سني هيچوقت نوشيدني گازدار و شيرين مصرف نميكنند. ترابي در تعريف غذاهاي فست فود گفت: منظور از فست فود غذاي آمادهاي است كه معمولاً بدون قاشق چنگال و بشقاب و عمدتاً به شكل ساندويچي سرو ميشود و غذاي انگشتي به حساب ميآيد. اين نوع غذاها هرچند ظاهر و طعم جذاب دارند اما در واقع فاقد ارزش غذايي بوده و حتي عوارض جسماني گوناگوني را نيز به دنبال دارند وي به همبرگر، انواع ساندويچهاي سوسيس و كالباس، هات داگ، سيبزميني سرخ كرده، مرغ سوخاري، انواع پيتزا و ... را از انواع فستفودها نام برد. رئيس اداره بهبود تغذيه جامعه با اشاره به تركيب غذاهاي آماده خاطر نشان كرد: نيترات و نيتريت سديمي كه به عنوان نگهدارنده به سوسيس و كالباس اضافه ميشوند گرچه داراي خاصيت ضدباكتريايي هستند و مانع رشد باكتريهاي خطرناك ميشوند اما متأسفانه اين دو ماده در بدن به يك ماده سرطانزا به نام «نيتروز آمين» تبديل ميشوند. وي تصريح كرد: رشد سرطانهاي معده و روده كه در سالهاي اخير افزايش يافته است، عمدتاً به علت استفاده بيرويه از غذاهاي آماده و كنسرو شده به ويژه آن دسته از مواد غذايي است كه به روش غيراستاندارد تهيه ميشوند. ترابي درباره عوارض ناشي از مصرف بيرويه غذاهاي آماده گفت: چاقي و اضافه وزن، بيمارهاي قلبي و عروقي و اختلالات گوارشي و كبد و ابتلا به برخي سرطانها از عوارض مصرف اين نوع غذاها است. وي خاطرنشان كرد: اين نوع غذاها با كالري، نمك و چربي به ويژه اسيد چرب اشباع بالا و ويتامين و مواد معدني اندك، در درازمدت خطر ابتلا به فشارخون بالا را افزايش ميدهند. رئيس اداره بهبود تغذيه جامعه با اشاره به اين نكته كه كودكان و نوجوانان از جمله گروههاي سني هستند كه از مصرف غذاهاي آماده آسيب ميبينند افزود: با توجه به اينكه كودكان در سن رشد قرار دارند و پيش از ساير سنين نيازمند مواد مغذي هستند با مصرف بيرويه غذاهاي آماده و نوشابههاي گازدار از دريافت مواد غذايي لازم براي رشد محروم ميشوند و نوجوانان نيز با مصرف اين نوع غذاها در معرض خطر ابتلا به بيماريهاي مزمن در سنين بالاتر قرار ميگيرند. ترابي مادران باردار را از ديگر گروههاي در معرض خطر مصرف غذاهاي آماده عنوان كرد و گفت: مادران باردار در معرض افزايش فشارخون حاملگي قرار دارند. بنابراين نه تنها نمك بالاي اين مواد بلكه افزودنيهاي ديگر موجود در اين غذاها نيز ميتواند در آنها مشكلساز شوند همچنين بسياري از اين تركيبات به ويژه نيتروز آمينها از جفت عبور ميكنند و احتمال ايجاد تومورهاي مغزي در نوزادان را افزايش ميدهد. وي به مردم توصيه كرد: در صورت تمايل زياد به مصرف غذاهاي آماده براي كاهش اثرات مضر آن حتماً از ميوهها و سبزيهاي سالم و تازه استفاده كنند. رئيس اداره بهبود تغذيه جامعه در ادامه به هموطنان توصيه كرد: مصرف غذاهاي شور و چرب مانند پنير پيتزا، چيپس، ترشي، خيارشور، انواع سس، سيبزميني سرخ كرده و نوشابههاي گازدار را تا حد امكان كاهش دهند و به جاي نوشابه از دوغ، آب و آبميوه استفاده كنند.
|
| (تابناک) |
| ليموترش سرگيجه را رفع ميكند |
مرتضي صفوي متخصص تغذيه گفت: ليمو ترش سرگيجه را رفع ميكند و اگر ليمو ترش با كمي عسل مصرف شود ، موجب آرامش ميشود و دلشوره را برطرف ميكند. اين متخصص تغذيه در گفتوگو با فارس افزود: ليموترش سرشار از ويتامين C و پتاسيم است و از بيماري اسكوربوت جلوگيري ميكند. وي گفت: قندها، پلي ساكاريد، اسيدهاي عالي، چربي، كاراتنوئيدها، ويتامينهاي A، B 1، B 2، B3، مواد معدني، فلانوئيدها و ليمونوئيدها و اسانس از تركيبات موجود در آب ليموست. اين متخصص تغذيه افزود: مهمترين اسيدهاي عالي ليموترش اسيدسيتريك است كه 10 درصد آب ليمو را تشكيل ميدهد و همچنين 2 درصد سيترات كلسيم و پتاسيم در آب ليمو وجود دارد. صفوي اضافه كرد: ليموترش از خونريزي جلوگيري ميكند، موجب افزايش مقاومت بدن ميشود، از عفونتها جلوگيري ميكند و آنتياكسيدان قوي دارد. همچنين براي قرقره كردن گلو مناسب است. وي افزود: نقش ويتامين C در بدن خنثي كردن نيتروزامينهاست و پكتين موجود در ليموترش موجب كاهش كلسترول بد خون ميشود كه براي بيماران قلبي و عروقي و كم كردن عوارض بيماري بسيار مفيد است.
|
| (فرارو) |
| شايعترين و پرهزينه ترين دردها |
رييس انجمن بررسي و مطالعه درد گفت: از بين انواع مختلف درد، سردردها شايعترين و کمردرد به عنوان گران ترين و پرهزينه ترين انواع دردها به شمار مي رود. دکتر "محمد شريفي" روز يکشنبه در اين خصوص در گفت و گو با خبرنگار علمي ايرنا گفت: بيشتر افراد به علت استرس، فعاليت هاي شغلي ، اجتماعي و ... دچار سردرد مي شوند و کمردردها نيز که در سنين مختلف علل آن متفاوت است، به علت انجام آزمايش و عکس هاي تشخيصي براي بيمار بسيار هزينه بر است. وي با اشاره به مساله خوددرماني در مورد دردهاي مختف در بين مردم ايران گفت: در همين ارتباط مصرف انواع مسکن ها براي تسکين درد در ايران مطابق بررسي هاي انجام شده چندين برابر ساير کشورها است. اين متخصص درد اضافه کرد: اين در حاليست که مصرف بيش از حد مسکن ها و آرام بخش ها علاوه بر اينکه به دستگاه گوارش، کبد و معده آسيب وارد مي کند بعد از مدتي خود باعث بروز سردرد مي شود. وي ادامه داد: به اينصورت که فرد به دنبال مصرف زياد مسکن ها دچار سردرد مي شود و براي تسکين آن به مصرف بيشتر مسکن ها اقدام مي کند که اين مصرف بالا نه تنها درد را کم نمي کند بلکه باعث افزايش درد هم مي شود. رييس انجمن بررسي و مطالعه درد ايران در خصوص کمردرد ها يادآورشد: کمردردها در سنين مختلف نوجواني، ميان سالي و در افراد مسن هر کدام علل خاص خود را دارد که تشخيص آن نيازمند اقدامات تشخيصي دقيق در هر بيمار است. وي در خصوص علل کمردرد در بيشتر مردم اظهار داشت: وضعيت هاي نامناسب نشستن پشت ميز، نشستن نامناسب هنگام کار با کامپيوتر ، رانندگي و... باعث وارد آمدن فشارهاي مضاعف بر عضله ها و استخوان ها مي شود که در نتيجه به بروز دردهاي حاد و يا مزمن در فرد منجر مي شود. شريفي يادآور شد: تشخيص دقيق علل کمردرد نيازمند بکارگيري هاي روش هاي تشخيصي همچون سي تي اسکن، ام.آر.آي و ساير آزمايش هاي گران قيمت است که درمان آنها نيز چه به صورت استراحت هاي طولاني مدت، جلسات متعدد فيزيوتراپي و يا جراحي ها بسيار پرهزينه است. رييس انجمن بررسي و مطالعه درد در ايران گفت: توصيه ما به همه مردم اين است خود درماني در مورد دردها شايد يک يا دو روز مشکلي ايجاد نکند، اما در صورت ادامه درد بايد به مراکز تخصصي بررسي و مطالعه درد مراجعه کنند تا با صرف هزينه و زمان کمتري بتوان به تشخيص و درمان درد پرداخت.
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر