شنيدنيها |
(ایرنا) |
کلاهبرداري اينترنتي از بانک هاي آمريکايي در روماني |
تهران - دادستان جرايم سازمان يافته روماني با افرادي که گفته مي شود با شبيه سازي وب سايت هاي بانک هاي آمريکايي، پول مردم اين کشور را به سرقت مي برند، برخورد مي کنند. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس از بخارست، دادستان مزبور اعلام کرد: در جريان عملياتي که برپايه اطلاعات تهيه شده توسط سرويس مخفي آمريکا در سفارت اين کشور در بخارست آغاز شد، امروز (دوشنبه) از 25 نفر در اين رابطه بازجويي به عمل آمد و بيش از 30 منزل نيز تحت تفتيش قرار گرفت. بر اساس اين گزارش در اين کلاهبرداري اينترنتي يک ميليون دلاري، وب سايت بانک هاي آمريکايي براي فريب دادن کاربران و اخذ اطلاعات خصوصي، شبيه سازي شد.
|
(تابناک) |
علت تعطیلی شنبه و یکشنبه تهران |
در خصوص تقارن تعطیلات تعیین شده از سوی هیات دولت در دو روز اول هفته آینده در تهران گفت: ممکن است این تعطیلات برای برگزاری بهتر اجلاس گروه 15 در تهران باشد. سخنگوی دستگاه دیپلماسی، ارتباط تعطیلات دو روز اول هفته آینده را با برگزاری اجلاس گروه 15 محتمل دانست. رامین مهمانپرست در گفتوگو با خبرآنلاین، در خصوص تقارن تعطیلات تعیین شده از سوی هیات دولت در دو روز اول هفته آینده در تهران گفت: ممکن است این تعطیلات برای برگزاری بهتر اجلاس گروه 15 در تهران باشد. وی با بیان اینکه مهمانان این اجلاس روسای جمهوری و مقامات کشورهای عضو گروه 15 به میزبانی رئیس جمهور کشورمان هستند گفت: تشریفات و حفاظت از این گروهای دیپلماتیک ،آمادگی بالا و برنامه ریزی دقیقی را می طلبد که ممکن است هیات دولت تصمیم گرفته باشند برای بهتر برگزار کردن این اجلاس دو روز اول هفته آینده را تعطیل نمایند. گفتنی است، هیات دولت اعلام کرده است روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده در تهران تعطیل می شود. کشورهای ایران، هند، اندونزی، مالزی، سریلانکا، الجزایر، مصر، کنیا، نیجریه، زیمبابوه ، سنگال، ونزوئلا، برزیل، مکزیک،آرژانتین، شیلی ، کلمبیا، پرو، جاماییکا اعضای اصلی و ناظر گروه 15 هستند. ایران رئیس کنونی این گروه است.
|
(تابناک) |
علت تعطیلی شنبه و یکشنبه تهران |
در خصوص تقارن تعطیلات تعیین شده از سوی هیات دولت در دو روز اول هفته آینده در تهران گفت: ممکن است این تعطیلات برای برگزاری بهتر اجلاس گروه 15 در تهران باشد. سخنگوی دستگاه دیپلماسی، ارتباط تعطیلات دو روز اول هفته آینده را با برگزاری اجلاس گروه 15 محتمل دانست. رامین مهمانپرست در گفتوگو با خبرآنلاین، در خصوص تقارن تعطیلات تعیین شده از سوی هیات دولت در دو روز اول هفته آینده در تهران گفت: ممکن است این تعطیلات برای برگزاری بهتر اجلاس گروه 15 در تهران باشد. وی با بیان اینکه مهمانان این اجلاس روسای جمهوری و مقامات کشورهای عضو گروه 15 به میزبانی رئیس جمهور کشورمان هستند گفت: تشریفات و حفاظت از این گروهای دیپلماتیک ،آمادگی بالا و برنامه ریزی دقیقی را می طلبد که ممکن است هیات دولت تصمیم گرفته باشند برای بهتر برگزار کردن این اجلاس دو روز اول هفته آینده را تعطیل نمایند. گفتنی است، هیات دولت اعلام کرده است روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده در تهران تعطیل می شود. کشورهای ایران، هند، اندونزی، مالزی، سریلانکا، الجزایر، مصر، کنیا، نیجریه، زیمبابوه ، سنگال، ونزوئلا، برزیل، مکزیک،آرژانتین، شیلی ، کلمبیا، پرو، جاماییکا اعضای اصلی و ناظر گروه 15 هستند. ایران رئیس کنونی این گروه است.
|
(ایرنا) |
ايران در اوگاندا بيمارستان احداث مي کند |
پرتوريا - راديو ''جاکرانداي'' آفريقاي جنوبي روز يکشنبه از سرمايه گذاري ايران براي احداث يک بيمارستان در اوگاندا خبر داد. به گزارش ايرنا، نماينده سرمايه گذاري ايران روز شنبه در ديدار از کشور اوگاندا در اولين اقدام، وعده داد که يک بيمارستان 100 تختخوابي براي جلوگيري از مرگ و مير کودکان بي سرپرست و فقير اوگاندايي احداث مي کند. بر اساس اين خبر، جمهوري اسلامي ايران قصد دارد با اين سرمايه گذاري 8/4 ميليون دلاري در منطقه "تورو" آن کشور، نخستين سرمايه گذاري پس از سفر دو هفته گذشته رييس جمهور ايران (دکتر احمدي نژاد) با اوگاندا را عملي سازد. "عادل عباس"، مسئول توسعه سرمايه گذاري هاي ايران در اوگاندا و همکار وي "اميد آرامش" روز شنبه در ديدار با پادشاه منطقه "تورو" اعلام کردند که ايران قصد دارد در راستاي ارتقاي امکانات تحصيل و آموزش و پرورش کودکان اين منطقه نيز سرمايه گذاري هايي را انجام دهد و همچنين چند مرکز فني در اين منطقه احداث کند.
|
(تابناک) |
روایت احمدینژاد از وحشتزدهگي كلينتون |
رئيس جمهور با تاكيد بر اينكه بايد به همه جهان مسلط شويم و راه آن علم است، گفت: امروز بايد ايران را در جهان بالا بكشيم و در داخل هم ايران را بسازيم و در مديريت جهاني هم مشاركت سازنده داشته باشيم. . به گزارش خبرنگار ايلنا، محمود احمدينژاد در بيستمين آئين نكوداشت اعضاي هيات علمي نمونه كشور و آئين تجليل از دانشجويان نمونه كشور با بيان اينكه موضوع آفرينش، انسان است، اظهار داشت: خدا وقتي انسان را آفريد فرمود كه ميخواهم خليفهالله شود و راه آن را به انسان تعليم داد و اگر بناست كسي خود را از اين خاك بركشد و به جايي برسد كه همه ملائك در برابر او سجده كنند، راهش علم است. وي با بيان اينكه هر انساني علاقهمند است كه مقتدر و حكيم شود، گفت: انسان عاشق قدرت، حكمت، كمال و زيبايي است و راه تحقق همه اينها علم است. علم مطلق، قدرت مطلق، زيبايي مطلق و كمال مطلق است و اگر زاويه انسان به اين قضيه نگاه كنيم انسانها عاشق قدرت، زيبايي و كمال هستند و راه آن علم است و از منظر خدا انسان قرار است كه خليفهالله شود. رئيسجمهور با تاكيد بر اينكه كارهاي زياد علمي در عالم بشر شده است ولي در مراتب علمي هنوز در سكوي اول هستيم، تصريح كرد: همه علم بشر تا قبل از شكوفايي حقيقي زير صفر است. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه بايد به همه جهان مسلط شويم و راه آن علم است، گفت: تنها راه تسلط به عالم راهي نيست كه ديگران رفتهاند. وي در مصداق اين گفته خود ادامه داد: اخيرا تجهيزاتي را آوردهاند كه وقتي دستگيره آن را در دست ميگيريم از روي ضربان مغز قادر است تمام بدن را آناليز كند. در حالي كه 900 سال قبل ابنسينا هم همين كار را با نبض انجام ميداد. رئيس جمهور با تاكيد بر اينكه راههاي علمي و تسلط علمي بر عالم منحصر به فرد نيست، گفت: اين نكته براي دانشگاههاي ما كليدي است و فكر نكنيم اگر كسي در مسيري موفقيتي به دست آورد تنها مسير رسيدن به آن همان نقطه است. وي با تاكيد بر اينكه با افتخار اعلام ميكنم به فضل الهي و با همت بلند اساتيد و دانشجويان ما سرعت پيشرفت علمي كشور اعجابآور است، تصريح كرد: خيليها باور نميكنند كه ما چقدر اختراع، مقاله و نوآوري داريم و قلههاي پيشرفت با سرعت به تسخير فرزندان ايران زمين درميآيد. وي ادامه داد: رئيسجمهور يك كشور بزرگ با من صحبت ميكرد و ميگفت در ايران چه خبر است ما كه از بيرون فشارها را مشاهده ميكنيم اين محدوديتها قادر است صدها ملت را از پا دربياورد ولي شما روز به روز پيشرفت ميكنيد. به او گفتم شما ملت ايران را نميشناسيد و ايران ايران است. احمدينژاد تاكيد كرد: آنچه در دل مستكبرين بغض ايجاد كرده است، ايستادگي ملت ايران و پيشرفتهاي علمي است. مثلا مسئله غنيسازي اورانيوم در ايران براي آنها مهم نيست. مهم براي آنها اين است كه ملت ايران خارج از اراده آنها اين كار را انجام داده است آنها ميخواهند سقف پرواز هر ملتي را خود تعيين كنند ولي شما اين سقفها را شكستيد. رئيسجمهور با تاكيد بر اينكه بايد قدر خود را بدانيم گفت: آنچه امروز در اختيار ايران است، يك فرصت بينظير تاريخي است و البته به اين معنا نيست كه مشكلات و موانع نداريم چرا كه فتح قلهها بدون مانع امكانپذير نيست وي ادامه داد: امروز بايد ايران را در جهان بالا بكشيم و در داخل هم ايران را بسازيم و در مديريت جهاني هم مشاركت سازنده داشته باشيم. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه هر چقدر كار علمي انجام دهيم كم است، گفت: هنوز انسان مانند يك غنچه است كه باز نشده و راه طولاني در پيش دارد. وي ادامه داد: اعتقاد دارم خدا بشر را براي زندگي امروز نيافريده است اين زندگي شايسته بشر نيست و من ترديد ندارم تغيير شرايط جهان جز با همت و مديريت ملت ايران شكل نخواهد گرفت و اين كبر و فقرفروشي نيست. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه در طول تاريخ ايران همه داشتههايش را به رايگان به همه ملتها هديه داده است تصريح كرد: ملت ايران هيچگاه علمش را قطرهقطره به ملتها نفروخت و ارزشهاي اخلاقي خود را به زور به كسي منتقل نكرد و ما با زور شمشير هيچ ناحقي را نپذيرفتيم و اسلام را به عنوان حقيقت بالاتر پذيرفتيم. رئيسجمهور با اشاره به سفر خود به نيويورك و گفتوگو با خبرنگاران گفت: به يكي از خبرنگاران گفتم شما 180 سال پيش بردهداري را آن هم پس از جنگهاي خونين لغو كرديد ولي در ايران هزار و 500 سال قبل بردهداري لغو شده بود. ملت ايران ارزشهاي والايي دارد و ما ميخواهيم راه تعالي و نجات بشر را نشان دهيم. وي با بيان اينكه در فرهنگ ايران زمين يك دوره فطرت 150 تا 160 ساله ايجاد شد گفت: ما در اين مدت در تاريخ گم شديم ولي امروز يك مشت آدمكش و هفتتيركش به ملتها دستور ميدهند،انسانها را ميكشند و ادعاي حقوق بشر دارند. ما بر اساس فرهنگ و اعتقادات خود نميتوانيم آن را قبول كنيم. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه ساختن امروز ايران فقط ساختن يك جغرافيا و منافع ملي نيست گفت: ساختن امروز ايران برافراشتن عزت انسان است و بالاترين خدمت به كل بشريت است. امروز ايران به يك تابلو تبديل شده است و نقطه اميد ملتهاست و امروز وقتي ميگوئيم ايران يعني عدالت، برابري، دوستي و محبت. البته اين به آن معنا نيست كه ما مشكلات نداريم ولي در مسير حركت ميكنيم و امروز تلاش براي ساختن ايران يعني تلاش براي ساختن همه بشريت. احمدينژاد ادامه داد: امروز دانشگاهيان ما با همت بلند و با عشق به ايران خود را براي تعالي انسان، ايران و جهان وقف كردهاند و اگر بنا باشد استاد نمونه انتخاب كنيم قريببهالتفاق استادان ما نمونه هستند و دوستاني كه در اين جلسه حاضرند تنها تعدادي از آنها هستند. وي با تشكر از كساني كه لوح تقدير به او دادند گفت: افتخار ميكنم كه معلم كوچك و كوچك معلمان ايران عزيز هستم. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه به لطف خدا معادلات جهان در حال تغيير است با اشاره به مصاحبه خود با يك شبكه تلويزيوني آمريكايي گفت: مجري اين برنامه در طول يك ساعتي كه ما با هم صحبت ميكرديم در واقع داشت با من مذاكره ميكرد كه من به او گفتم شما در هيبت يك مذاكرهكننده از طرف دولت آمريكا حرف ميزنيد كه عذرخواهي كرد. وي با بيان اينكه مصاحبههايي كه انجام ميشود كلمه به كلمهاش كتاب شده است، گفت: در اين مصاحبه گفتم اوباما بزرگترين شانس آمريكا براي تغيير چهره اين كشور در جهان است و اگر شكست بخورد كارش تمام شده است ولي ما ميبينيم عدهاي در آمريكا او را هل ميدهند تا در برابر ايران به يك موضع غيرقابل برگشت برسد و اين يعني پايان اوباما و پايان دولت آمريكا. رئيس جمهور با بيان اينكه گره آمريكا در خاورميانه است، گفت: اوباما در فلسطين، عراق و افغانستان چه كاري ميخواهد انجام دهد و سادهترين كارش با ايران است. در عين حال حل مشكلاتش در اين مناطق نيز با ايران است. وي تاكيد كرد: به آن خبرنگار آمريكايي گفتم صدور قطعنامه عليه ايران به معناي تسليم اوباما است و با اين كار نشان ميدهد كه قادر به تغيير نيست و بعد از آن دو اتفاق ممكن است بيفتد يا به مسير بوش برميگرديد كه قابل ادامه دادن نيست و يا اينكه شخص جديدي بيايد و بگويد حرفهاي اوباما درست بوده ولي عرضه انجام آن را نداشته آن موقع است كه موضع شما ضعيفتر از امروز ميشود. رئيسجمهور با اشاره به مسئله افغانستان نيز گفت: آمريكا در افغانستان امروز به باتلاق فرو رفته است و اگر بنا بود رفتار ما غيرانساني باشد بايد دست خود را زير چانه ميگذاشتيم و ميگفتيم به ما ربطي ندارد ولي ما دلمان ميسوزد كه انسانهاي بيگناه در آنجا كشته ميشوند. وي ادامه داد: خبرنگار آمريكا از من سئوال كرد آيا شما نگران حمله به ايران نيستيد كه من گفتم چه كسي جرات دارد به ايران حمله كند. گفت، فرض ميكنيم. گفتم، مثلا روسيه و چين ميخواهند حمله كنند. گفت، آنها كه اهل حمله نيستند و آمريكا هم كه خودش اين كار را نميكند، گفت، مثلا رژيم صهيونيستي گفتم آنها اصلا در معادلاتمان نيستند وقتي اربابش ميترسد و نميتواند حمله كند آنها كه ديگر تكليفشان روشن است و خودشان در منحني سقوط هستند كه او به من گفت ما همه اينها را قبول داريم ايران كشوري بزرگ و با فرهنگ و تمدن است و در تمام جهان صاحب نفوذ بالاست آمريكا نيز يك كشور قدرتمند و صاحب نفوذ است. بهتر نيست كه اينها با هم همكاري كنند. كه من در پاسخ گفتم اساس كار ما همكاري متقابل و در چارچوب عدالت و كرامت است ولي بدانيد هر كس در دنيا خيال كند كه ميتواند چماقي بلند كند و فشاري به ملت ايران بياورد و ملت ايران را وادار به عقبنشيني كند، 100 درصد در اشتباه است و گفتم بايد آنها از كاخ تكبر و غرور پائين بيايند تا با هم گفتوگو كنيم نميشود آنجا بنشينند و بگويند ما ايران را منزوي ميكنيم، ملت ايران هزار تا مثل شما را منزوي كرده است و يك رودخانه جاري چند هزار ساله است. احمدينژاد گفت: امروز عزت و توانمندي و اقتدار شما را دنيا باور كرده است. در اجلاس نيويورك خانم كلينتون بعد از صحبتهاي من صحبت كرد و حالتش مثل آدمهاي وحشتزده بود. چرا كه با كلي تبليغات تلاش كردند نماينده كشورها را در هنگام سخنراني ايران از صحن سازمان ملل بيرون بكشند. وي ادامه داد: نماينده ايران در سازمان ملل به يكي از اروپاييها كه مشغول ترك سالن بوده گفته است كه شما چرا بيرون ميرويد كه وي پاسخ داده به ما دستور دادند ولي من در گوشه سالن به حرفها گوش ميدادم. رئيسجمهور تاكيد كرد: بايد ايران را با برادري، كار و عشق ساخت. ايران ميراث گرانبهاي تاريخ بشر است و ماموريت امروز ما هم براي كل بشريت است و باور من اين است كه ما ميتوانيم. گفتني است مجري برنامه پس از پايان سخنان رئيسجمهور اعلام كرد كه به اساتيد و دانشجويان برتر هزينه حج عمره هديه داده شده است.
|
(بی بی سی) |
'قربانی قتل' در چین زنده پیدا شد |
یک مرد چینی که تقریبا 10 سال را به جرم قتل در زندان گذرانده بود پس از زنده پیدا شدن کسی که تصور می شد به دست او به قتل رسیده آزاد شده است. ژائو زوهای در زمان حادثه با همسایه اش درگیر شده بود که این فرد بعدا ناپدید شد. ژائو 18 ماه بعد از آن درگیری و پس از کشف جسد بی سر و تجزیه شده یک نفر متهم به قتل شد. این بی عدالتی زمانی فاش شد که مرد همسایه به نام ژائو ژنشانیگ به روستای خود در استان هنان بازگشت تا حقوق تامین اجتماعی دریافت کند. او پس از دعوا گریخته بود زیرا می ترسید ژائو زوهای را کشته باشد. بنابه گزارش ها محکومیت قتل آقای ژائو عمدتا بر اعترافات او استوار بود. برادرش گفت که پلیس برای اعتراف گرفتن از ژائو، به او آب مخلوط شده با فلفل تند خورانده و بالای سرش ترقه ترکانده بود. خبرنگاران بی بی سی می گویند که احکام قضایی در چین قویا بر اعترافات متهم متکی است، که پلیس را تشویق به استفاده از زور برای اقرار گرفتن می کند. دادگاه عالی خلق در استان هنان دستور انجام تحقیقاتی درباره این پرونده را داده است و قرار است قاضی های صادر کننده حکم اولیه تنبیه شوند. آقای ژائو ابتدا به اعدام محکوم شده اما حکم او بعدا به 29 سال حبس تخفیف یافت. زمانی که او در زندان بود زنش با شخص دیگری ازدواج کرد و چندین فرزندش توسط دیگران به فرزندخواندگی گرفته شدند.
|
(ایسنا) |
نوكيا اعلام كرد:اپل ايدههاي ما را به سرقت ميبرد |
نوكيا شكايتي را عليه اپل در آمريكا مطرح كرده و مدعي شده است كه دستگاههاي آيفون و آيپد نسل سوم اپل امتيازهاي انحصاري متعدد متعلق به اين شركت را نقض كردهاند. به گزارش سرويس ارتباطات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين شركت فنلاندي اپل را متهم كرده است امتيازهاي انحصاري مربوط به انتقال بيان و داده، استفاده از قرار دادن دادهها در برنامهها و نوآوري در بهينهسازي آنتن كه كارآمدي را بهبود داده و در فضا صرفهجويي ميكند و درنتيجه كمكي است تا دستگاههاي كوچكتر و فشردهتري ساخته شوند را نقض كرده است. پل ملين، مدير كل مجوز امتياز انحصاري نوكيا در يك بيانيه مطبوعاتي اعلام كرد كه اين شركت در طراحي بسياري از فنآوريهاي كليدي در دستگاههاي قابل حمل پيشرو بوده است و اكنون اين اقدام را براي حمايت از حاصل توسعه پيشروي خود و براي پايان دادن به استفاده غيرقانوني تداوم يافته از نوآوري نوكيا در پيش گرفته است. اقدام مذكور جديدترين مورد در مجموعه شكايتهايي است كه اين دو شركت از يكديگر كردهاند. نوكيا در ماه اكتبر سال گذشته شكايتي را براي نقض امتياز انحصاري از اپل مطرح كرد و دو ماه بعد اپل شكايت متقابلي را انجام داد و نوكيا را به نقض برخي از امتيازهاي انحصاري خود متهم كرد. نوكيا كه بزرگترين سازنده تلفن همراه در جهان به شمار ميرود، سال گذشته و با محبوبيت صعودي آيفون، سهم بازارش را از دست داد و به نظر ميرسد بهدنبال جبران آن از طريق شكايت حقوقي در دادگاه است كه اين تاكتيك اغلب در صنعت فنآوري مشاهده ميشود. اين شركت پيش از انجام شكايت، نخستين ضرر سه ماههاش در طي 10 سال گذشته را اعلام كرد، در حالي كه رقباي اين شركت از جمله سازندگان بلك بري و آيفون بازار تلفن هوشمند را تصاحب كردهاند. بروس سي ول، مشاور كل اپل نيز اظهار كرده است كه شركتهاي ديگر بايد با ابداع فنآوريهاي خود و نه فقط با سرقت فنآوريهاي اپل با اين شركت رقابت كنند. دور ديگري از شكايتها از سوي دو طرف انجام گرفته و اين موضوع حل نشده باقي مانده است. شكايت جديد در حالي مطرح ميشود كه اپل اعلام كرده است قصد دارد براي نخستين بار رايانه لوحي آيپد را در خارج از آمريكا به فروش برساند. انتهاي پيام
|
(ایران پرس نیوز) |
وبلاگ؛ میدان انقلاب به حالت امنیتی درآمد |
وبلاگ دولت ملی میدان انقلاب به حالت امنیتی درآمد ...استقرار موتورهای یگان ویژه در ضلع شمالغربی میدان در حالیکه ساعت 10:15 دقیقه می باشد و تجمع مقابل دانشگاه تهران که به دعوت خانواده زندانیان سیاسی اعدام شده ساعت 11 برگزار خواهد شد از دقایقی پیش میدان انقلاب به تسخیر موتورسواران یگان ویژه درآمد. استقرار این اکیپ از موتورسواران یگان ویژه در ضلع شمالغربی میدان که همراه با چند دستگاه ماشین در ضلع جنوبی میدان میباشد چهره انقلاب را یکبار دیگر امنیتی کرد.حد فاصل دانشگاه تهران و میدان انقلاب نیز بصورت پراکنده نیروهای امنیتی و انتظامی حضور یافته اند.
|
(ایران پرس نیوز) |
اعدام پنج فعال سیاسی؛ تظاهرات در تورنتو کانادا |
گزارش حسن زارع زاده اردشیر: جمعی از دانشجویان، جوانان ایرانی و ایرانیان ساکن تورنتو در کانادا از طیف های مختلف با حضور در میدان مل لستمن از ساعت ۶ تا ۸ شب ، اعدام پنج زندانی سیاسی فرزاد کمانگر، علی حيدريان، فرهاد وكيلی، شيرين علمهولی و مهدی اسلاميان را محکوم کرده و حمایت خود را از کلیه زندانیان سیاسی نشان دادند. این تجمع به دنبال فراخوان کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی در تهران انجام گرفت که از همه ایرانیان در سراسر دنیا می خواست تا با برگزاری گردهمایی و تجمع، این اعدام ها را محکوم کنند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شوند. تجمع کنندگان با در دست گرفتن عکس اعدام شدگان و زندانیان سیاسی خواستار توقف اعدام های سیاسی در ایران و نیز توجه جامعه جهانی به فاجعه انسانی در ایران شدند.
|
(ایران پرس نیوز) |
وضعيت شهرهاى كردستان ملتهب است |
گزارش دریافتی: به دنبال اعدام 5 زندانى سياسى از جمله 4 زندانی کرد، فضاى شهرهای كامياران، سقز و سنندج ملتهب است. فضاى شهر سقز بسيار امنيتى شده و مزدوران لباس شخصى و مأموران سركوبگر نيروى انتظامى در وحشت از خشم و اعتراض مردم به طور گسترده در سطح شهر مستقر شده اند و حكومتى نظامى برقرار كرده اند. در شهر سنندج نیز هم اكنون مردم در ميدان آزادى تجمع كرده اند.
|
(ایران پرس نیوز) |
خودداری اوین از تحویل پیکر اعدام شدگان |
خبرگزاری هرانا - مسولان زندان اوین با ذکر دلایل امنیتی از تحویل اجساد ۵ زندانی سیاسی اعدام شده روز گذشته در این زندان، به خانواده ها خودداری می کنند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده با مراجعه به دادگاه انقلاب و زندان اوین خواستار تحویل گرفتن اجساد فرزندان خود شدند اما مسولان دادگاه انقلاب و زندان اوین با ذکر دلایل امنیتی و لزوم در نظر گرفتن شرایط عنوان داشته اند تا اطلاع ثانوی و تشخیص بدون مشکل بودن تحویل اجساد! از تحویل دادن آنان خودداری خواهند کرد. مسولان زندان به خانواده کمانگر پیشنهاد کرده اند که فعلا فقط وسایل فرزاد کمانگر را تحویل بگیرند اما این خانواده ضمن خودداری از تحویل گرفتن وسایل بر لزوم تحویل پیکر فرزند خود تاکید کرده اند. همچنین خانواده شیرین علم هولی، دیگر زندانی سیاسی اعدام شده در روز گذشته علیرغم ارجاع به بهشت زهرا و پزشکی قانونی کهریزک کماکان همچون سایر خانواده ها موفق به دریافت پیگر این زندانی نشده است.
|
(راه سبز) |
پاسخ دفتر آیت الله منتظری به مقاله ی آقای محمد قائد |
پاسخ دفتر آیت الله منتظری به مقاله محمد قائد
|
(بی بی سی) |
'اولین اژدر ساخت ایران' آزمایش شد |
روز یکشنبه در جریان یک مانور نظامی در خلیج فارس یک اژدر ساخت ایران برای اولین بار توسط یک ناو جنگی آزمایش شده است. به گزارش وبسایت خبری تلویزیون دولتی ایران ناخدا دوم آریا حسنی از فرماندهان این مانور نظامی گفت: ''این اژدر در صنایع دفاعی کشور ساخته شده است و کارشناسان، آزمایش آن را بسیار موفقیت آمیز توصیف کردند.'' این مقام نظامی گفت که این اژدر توانایی تعقیب زیردریایی ها را دارد. اژدر از ناو جنگی ''جماران'' که پیشتر در سال جاری میلادی فعال شده بود شلیک شد. نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه گذشته مانوری هشت روزه را در خلیج فارس و تنگه هرمز تحت عنوان ''ولایت 89'' آغاز کرد. ارتش ایران منظما تمرین هایی از این نوع برگزار می کند و طی آنها از آزمایش موشک هایی که می گوید ساخت داخل است خبر می دهد.
|
(پایگاه خبری نوروز) |
حمله محمد یزدی به هاشمی رفسنجانی و فرزندانش |
رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به حوادث بعد از انتخابات، خطاب به فائزه هاشمی رفسنجانی گفت: تو دختر آخوند هستي! در روز عاشورا در خيابان و اغتشاشات چه کار مي کردی؟ در جلسه خصوصي چه کار مي کني، آن حرف ها چه بود که زده اي؟ محمد يزدي در ديدار با شماري از طلاب و روحانيون شرکت کننده در طرح آموزشي بلاغ در سخناني ابراز داشت: امروز شرايط جمهوري اسلامي ايران با قبل از انقلاب قابل قياس نيست و بحمدالله کشور ما در سطح بسيار خوب و قابل توجهي قرار گرفته و راه ترقي و رسيدن به قله کمال را در پيش رو دارد. يزدي تاکيد کرد: امروز من به آقاياني که در نظام مسئوليتي دارند هشدار مي دهم خيلي بايد مراقب باشيد، کجا مي رويد، کجا هستيد، رفتار و برخورد شما چگونه است، اينکه انسان وقتي به خارج از کشور مسافرت کرد، همه جا بخواهد برود به هيچ وجه درست نيست. وی هدف دشمنان را ضربه زدن به ولايت فقيه و شخص رهبري دانست و گفت: دشمنان ابتدا در مورد ولايت فقيه شبهه مطرح مي کنند بعد نيز سراغ خود ولي فقيه مي روند. عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان تصريح کرد: در اين گونه موضوعات گاهي طرف به خاطر حق دنبال مسئله است که بايد جواب او را داد اما گاهي اوقات شبهه افکني به خاطر مسائل جناحي و سياسي و مقابله با رهبري است که در چنين شرايطي اگر به چنين فردي ميدان داده شود مقدسات را هم زير سوال مي برد، اگر هم به مجلس بيايد متحصن مي شود و بعد که از زندان به مرخصي بيايد در ملاقات هاي خصوصي خود چه حرف هايي که بر زبان نمي آورد. يزدي با اشاره به حوادث بعد از انتخابات گفت: در جريان اين فتنه چه بسيار کساني که از طرفداران دلسوزان و خادمين انقلاب بودند و هستند و ان شاء الله خواهند بود، ولي گرفتار شده و در جاهايي ديده شده و حضور پيدا کردند که نبايد حضور مي داشتند. به گزارش میزان خبر این عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به حضور فرزندان هاشمی رفسنجانی در اعتراضات بعد از انتخابات تصريح کرد: در روز عاشورا تو دختر آخوند هستي توي خيابان و اغتشاشات چه کار مي کني، اگر اطلاعات همراهت بيايد در جلسه خصوصي چه کار مي کني، آن حرف ها چه بود که زده اي؟ يزدي افزود: امروز ولايت فقيه و شخص رهبري مورد هجمه دشمنان است و آنها در اين راه از هر سعي و تلاشي از جمله ايجاد شبهه، تضعيف مقام ولايت و هر کاري که در توانشان باشد دريغ نخواهند کرد. وي ابراز داشت: جوانان، طلاب و همه ما امروز وظيفه داريم در برابر دشمن کوتاه نيامده و با شناخت زمان با آنها به مقابله برخيزيم. عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به سخنان رهبري دشمن شناسي و دوست شناسي را امري لازم و ضروري براي همه اقشار جامعه دانست و تاکيد کرد: ما بايد بصيرت خود را افزايش داده و پشت پرده ماجراها را درک کنيم ]]>
|
(رادیو فردا) |
الهام: موسوی محارب است |
غلامحسین الهام، عضو شورای نگهبان و سخنگوی پیشین دولت، میرحسین موسوی، از رهبران اصلاحطلب ایران، را «محارب» خواند و برای کسانی که «هنوز» طرفدار وی هستند، ابراز تاسف کرد.غلامحسین الهام، عضو شورای نگهبان و سخنگوی پیشین دولت، میرحسین موسوی، از رهبران اصلاحطلب ایران، را «محارب» خواند و برای کسانی که «هنوز» طرفدار وی هستند، ابراز تاسف کرد. بیشتر بخوانید: موسوی: قتل کروبی و موسوی مشکل را حل نمیکند؛ وجود بحران را به رسمیت بشناسید هاشمی: اعتماد مردم را برگردانیم، این هدف مقدس ماست لاریجانی: حمایت برخی از اعضای شورای نگهبان از نامزدی خاص جنتی: مخالفان را امان ندهید؛ سکوت محکوم است سخنگوی سابق شورای نگهبان و سخنگوی پیشین دولت محمود احمدینژاد که به دعوت بسیج دانشگاه شهید عباسپور در این دانشگاه سخنرانی میکرد به طرفداران میرحسین موسوی که در سالن سخنرانی حضور داشتند گفت: «علیرغم اینکه من به آزادی اعتقاد دارم اما با این حال برای کسانی که هنوز طرفدار موسوی هستند متاسفم چرا که وی باعث برهم زدن نظم کشور، ترورهای خیابانی و مسائلی از این دست شده است.» غلامحسین الهام در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: «در حال حاضر من میرحسین موسوی را دیگر خوشنام نمیدانم اما زمانی که این فرد برای تایید صلاحیت ریاست جمهوری کاندید شد به او رای دادم. امروز من میرحسین موسوی را یک محارب علیه نظام میدانم که البته این نظر من یک نظر حقوقی است و التزام عملی ندارد.» غلامحسین الهام پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که در آن محمود احمدینژاد پیروز اعلام شد، از جمله اعضای شورای نگهبان بود که حتی از سوی اصولگرایان متهم به حمایت از محمود احمدینژاد شد. غلامحسین الهام از جمله پیش از انتخابات در میتینگ تبلیغاتی محمود احمدینژاد در مصلای تهران شرکت کرد و برنامههایی نیز برای سخنرانی تبلیغاتی وی در شهرستانها تدراک دیده شده بود. از جمله منتقدان اصولگرای منتقد اعضای شورای نگهبان، علی لاریجانی، رئیس مجلس بود؛ علی لاریجانی در خردادماه و تنها اندکی پس از انتخابات در یک برنامه تلویزیونی تصریح کرد بعضی از اعضای شورای نگهبان از یک نامزد خاص در انتخابات ریاست جمهوری حمایت و جانبداری کردهاند. علی لاریجانی در گفتوگوی ویژه خبری به صراحت گفت بود که «بخش عمدهای از مردم تصورشان در باره نتیجه انتخابات با نتیجه رسمی متفاوت است. باید به این تصور احترام گذاشت و حساب این جمعیت زیاد را با گروهی اغتشاشگر مخلوط نکرد.» از دیگر چهرههای اصولگرا که پس از انتخابات شورای نگهبان را متهم به «نقض بیطرفی» کرد، علی مطهری، نماینده تهران در مجلس بود. علی مطهری نیز به صراحت گفته بود: « به نظر من برخی از اعضای این شورا همچون محمد یزدی، احمد جنتی و محمد مومن و همچنین غلامحسین الهام به دلیل موضعگیریهای انتخاباتیشان، مرتکب اشتباه شدند.» علی مطهری تصریح کرده بود: «وقتی داور قبل از برگزاری یک بازی از تیم خاصی طرفداری کند، طبیعی است که تماشاگران این بازی دچار ابهام شوند.» اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز از دیگر چهرههای برجستهای بود که از عملکرد شورای نگهبان در انتخابات انتقاد کرده بود. اکبر هاشمی رفسنجانی در آخرین نماز جمعه خود، که با حضور دهها هزار نفر از معترضان به نتایج انتخابات برگزار شد، از شورای نگهبان، قوه قضاییه، صدا وسیما و نیروهای انتظامی انتقاد کرد و از جمله خواستار دلجویی از آسیبدیدگان در رویدادهای پس از انتخابات و آزادی زندانیان شد. پس این از این موضعگیری صریح اکبر هاشمی رفسنجانی، وی دیگر هیچگاه در نماز جمعه حضور نیافت و همواره تاکید کرد که به همان راهحلهایی که در واپسین نماز جمعه خود گفته، اعتقاد دارد. پس اعلام برنده شدن محمود احمدینژاد که به حضور میلیونی معترضان در خیابانها منجر شد، آیت الله خامنهای در نماز جمعه ۲۹ خرداد، به معرتضان هشدار داد که مسئولیت خونریزیها آینده به عهده خود معترضان است. غلامحسین الهام در وبلاگ شخصی خود اظهارات رهبر جمهوری اسلامی را اینگونه تعبیر کرد: «در ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطابه تاریخی جمعه به روشنگری پرداخت. غبار از چهره فتنه برگرفت. همگان را به حق دعوت كرد و دست نوازش بر سر خطاكاران كشید تا شاید در پرتو كلام حق و نور ولایت هشیار شوند و توسن خطا را لجام گیرند.»
|
(پارلمان نیوز) |
روایتهای گوناگون از تعطیلی روزهای شنبه و یكشنبه هفته آینده |
پارلماننیوز: در حالی كه استاندار تهران از تعطیلی مدارس و دانشگاههای شهر تهران در روزهای شنبه و یكشنبه هفته آینده خبر داده بود ولی رییس دفتر معاون اول رییسجمهور تعطیلی مدارس شهر تهران را احتمالی دانست. به گزارش روابط عمومی استانداری تهران، مرتضی تمدن گفت ادارات و مراكز دولتی در این روزها كماكان به فعالیت عادی خود خواهند پرداخت. وی ادامه داد: این تعطیلی فقط شامل مدارس و دانشگاههای حوزه فرمانداری شهر تهران و شمیرانات است و شامل شهرهای تابعه استان تهران از قبیل شهرری، اسلامشهر، كرج، ورامین، شهریار و .... نخواهد بود. استاندار تهران خاطرنشان كرد: این مصوبه شامل آن بخش از فرمانداریهای شهرستان تهران و شمیرانات میشود كه در داخل محدوده شهر تهران قرار دارند. از سوی دیگر محمدجعفر محمدزاده رییس دفتر معاون اول رییسجمهور با تكذیب تعطیلی ادارات دولتی تهران در روزهای شنبه و یکشنبه گفت: با توجه به اینکه اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو گروه 15(جی 15) در روزهای شنبه و یکشنبه آینده و اجلاس سران این گروه در روز دوشنبه به میزبانی جمهوری اسلامی ایران و در تهران برگزار خواهد شد، ستاد برگزاری این اجلاس به منظور رفاه حال شهروندان تهرانی در حال هماهنگی با وزارت آموزش و پرورش برای تعطیلی مدارس شهر تهران است که در صورت نهایی شدن این امر توسط وزارت آموزش و پرورش رسماً اعلام خواهد شد. این مقام مسوول افزود: اخبار منتشر شده درباره تعطیلی ادارات دولتی در روزهای شنبه و یکشنبه کاملاً نادرست است و تنها دلیل تعطیلی احتمالی مدارس تهران در هفته آینده جلوگیری از ایجاد مشکل برای شهروندان با توجه به برگزاری یک اجلاس سطح بالای بینالمللی در تهران است و سایر اخبار مطرح شده کاملا کذب است. وی تصریح کرد: هر گونه اخبار جلسات هیات دولت و اطلاعیههای کابینه صرفاً از طریق مراجع رسمی یعنی مقامات دولت و یا پایگاه اطلاع رسانی دولت منتشر میشود و خبرگزاریها در اعلام اخبار خود باید به منبع خبر توجه بیشتری نمایند. محمدزاده افزود: متاسفانه برخی خبرگزاریها و بخشهای خبری صدا وسیما در اعلام خبر نادرست تعطیلی مراکز دولتی تهران به اطلاعیه هیات وزیران استناد کردهاند در حالی که هیات وزیران طی روزهای گذشته هیچ اطلاعیهای صادر نکرده و هیچ یک از مسوولان و مقامات دولتی نیز در این باره مصاحبهای نداشتهاند. ]]>
|
(کلمه) |
رامین:آزادی مطبوعات در ایران فراتر از قانون است |
کلمه:معاون امور مطبوعاتي و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان اينکه بر قراري عدالت قضايي، بهترين راه ساماندهي امور جامعه و از جمله اصلاح وضعيت رسانههاست، گفت: آزادي مطبوعات در ايران بيسار فراتر از قانون است. به گزارش ايرنا، ''محمدعلي رامين'' در دانشگاه اميرکبير به مناسبت روز آزادي مطبوعات اظهار داشت: از نظر دين اسلام آزادي معنوي اصل و مقدمه اساسي آزاديهاي فردي و اجتماعي است. وي با تشريح رسالت حکومت ديني در توصيف واژه آزادي افزود: تعريف مفاهيمي چون آزادي، گاهي منشاء سکولار و دين گريزي دارد و گاهي خواستگاه اش توحيدي و الهي است و آزادي از منظر اسلام، آزادي عقلاني و قانونمند است که همه بايد بطور يکسان از آن برخوردار باشند. رامين اضافه کرد: هيچکس نبايد از ابزار و جايگاهي که در اختيار دارد به بهانه آزادي اخلاق، معنويت و کرامت انساني ديگران را مورد تهاجم قرار دهد. معاون امور مطبوعاتي درباره منزلت قلم افزود: در دين ما قلم قداست دارد و اهل قلم جايگاهشان ميتواند از شهدا بالاتر باشد اما سؤال اينجاست که اين جايگاه مخصوص کدام گروه از اهل قلم است؟ وي تصريح کرد: اين گروه کساني هستند که حرمت حريم قلم را پاسداري ميکنند و با اين قلم به روشنگري افکار عمومي ميپردازند و دانايي و رشد مخاطب را هدف قرار ميدهند و نگهبان پاکيها و صداقت ها و ارزشهاي انساني ميشوند. رامين اضافه کرد: بدين ترتيب، سؤال مهم اين است که اگر در جامعهاي کساني صاحب قلم شوند که خلاف رسالت الهي و انساني اهل قلم عمل کنند چه بايد کرد؟ چه کسي مسؤول و دلسوز فرهنگ ايراني و ارزشهاي اسلامي است؟ کدام سازمان مسؤول رسيدگي به آشفتگي هاي موجود در بازار بيدر و پيکر رسانهها است؟ معاون امور مطبوعاتي و اطلاع رساني افزود: طبق ماده 45 قانون مطبوعات، نظارت دقيق بر عملکرد جرايد و انجام رسالت مطبوعاتي به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است و آيا در اين صورت، اگر کسي پيدا شود که بخواهد اصول بر زمين مانده قانون اساسي و قانون مطبوعات را پيگيري کند، بايد با او برخورد کرد يا به وي ياري رساند؟ معاون امور مطبوعاتي ادامه داد: علامت متمدن بودن هر جامعه تطابق عملکردها با قانون است و من نيز در جايگاه معاون مطبوعاتي صرفاً با تکيه بر قانون به انجام وظايف سازماني و مأموريت قانوني خود به رشد و تعالي مطبوعات ميانديشم و طبيعي است برخي عناصر قانون گريز در مطبوعات که مانع ارتقاء جايگاه مطبوعات هستند، بايد قانون تکليف آنان را مشخص کند و همه دستگاهها و خود رسانهها بايد از اجراي قانون حمايت کنند. رامين افزود: اگر دستگاه قضايي درصدد اعمال عدالت قضايي در عرصه رسانهها باشد، ما ميتوانيم به سرعت فضاي مطلوب و معقول و قانوني فعاليتهاي رسانهاي را که موجب رشد و سعادت جامعه ميشود، فراهم کنيم.
|
(عصر ایران) |
احمدی نژاد: يك مشت هفت تير كش نمیتوانستند برای دنيا نظم بنويسند |
ایسنا: رييس جمهور رسيدن اوباما به نقطه غيرقابل برگشت در قبال ايران را به معناي زمين خوردن وي و به تبع آن زمين خوردن آمريكا عنوان كرد. محمود احمدينژاد رييس جمهور كشورمان ظهر امروز در جمع دانشجويان و اساتيد نمونه كشور با اشاره به مصاحبهاش با يكي از رسانههاي آمريكايي اظهار كرد: من به مصاحبهكننده گفتم برخي اعضاي داراي حق وتو و همچنين برخي از دوستان آمريكا اوباما را به سمتي هل ميدهند كه به موضع غير قابل برگشت در برابر ايران برسد. اين مساله يعني زمين خوردن اوباما كه به تبع آن به معناي زمين خوردن آمريكا است. امروز بالاترين شانس اوباما ايران است، چرا كه كليد حل مسائل خاورميانه نيز ايران ميباشد. احمدينژاد با يادآوري برخي تلاشهاي آمريكا و دولتهاي غربي براي صدور قطعنامه عليه كشورمان اظهار كرد: اين مساله به اين معنا است كه آمريكا تسليم شده چرا كه قادر به تغيير نيست. در اين صورت دو اتفاق روي ميدهد يا اين كه آمريكا به مسير بوش باز ميگردد كه اين مقوله شكست خورده يا اين كه فرد ديگري به صحنه ميآيد و ميگويد كه حرفهاي اوباما خوب بود اما اوباما عرضه اجرا نداشت. رييس جمهور در صورت تحقق اين مساله را مصادف با قوي شدن موضع ايران و ضعيف شدن مجدد موضع آمريكا دانست و با يادآوري تلاشهاي جمهوري اسلامي ايران در عرصه بينالملل اظهار كرد: اگر موضع جمهوري اسلامي ايران غير انساني بود وقتي آمريكا به عنوان دشمن در افغانستان گير افتاده بود اظهار خوشحالي ميكرد. اما به طور مرتب ايران هشدار داد و راهكار ارائه داد چرا كه ملت ايران ملت فرهنگي است. احمدينژاد در ارتباط با احتمال حمله نظامي به ايران توسط رژيم صهيونيستي گفت: وقتي ارباب اين رژيم (آمريكا) از حمله به ايران ميهراسد اين رژيم نميتواند كاري انجام دهد. رييس شوراي عالي امنيت ملي كشورمان با تاكيد بر اينكه هر كس كه در دنيا خيال ميكند ميتواند چماقي بلند كند و ملت ايران را به عقب نشيني وادار كند بايد بداند كه دراشتباه است، گفت: هيچ گاه چنين چيزي اتفاق نميافتد. كساني كه ميخواهند با ايران مذاكره كنند بايد از كاخ غرور و تكبر پايين بيايند و مانند بچه آدم گفتوگو كنند. وي افزود: ملت ايران يك رودخانه جاري چند هزار سال است و ميتواند خود را اداره كند. امروز اقتدار، توانمندي و منطق ملت ايران را دنيا باور كرده است. رييس جمهور درهمين زمينه وحشت كلينتون وزير خارجه آمريكا در حين سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل را مورد اشاره قرار داد و گفت: بسيار تبليغات كرده بودند تا بتوانند در صحن سازمان ملل ملت ايران را تحقير كنند و در اين زمينه اقداماتي انجام دادند، اما در حين سخنراني بنده ديدند كه منزوي خودشان هستند و همه براي ما كف ميزدند. احمدينژاد در بخشي ديگر از اظهارات خود با اشاره به عظمت ملت ايران و تاريخ و تمدن كهن اين ملت گفت: فرصتي كه امروز در اختيار ايران است فرصت بي نظير تاريخي است كه البته به معناي عدم وجود مشكلات و موانع نيست. امروز بايد تلاش كنيم ايران را بسازيم و در جهان نيز خود را بالا بكشيم. اين مساله يك ماموريت تاريخي براي ما است. احمدينژاد مديريت جهان و ساختن ايران را لازم و ملزوم يكديگر عنوان كرد و با اشاره به اين كه هركس غير از اين بگويد موضع انفعالي دارد، خاطرنشان كرد: بايد چه در داخل و چه در جهان ايران را بالا بكشيم كه اين مساله نيازمند كار علمي است و ما هر چه در اين خصوص كار علمي بكنيم كم كردهايم. احمدينژاد انسان را به عنوان يك غنچه توصيف كرد كه هنوز باز و شكوفا نشده است و اظهار كرد: خدا بشر را براي زندگي امروز نيافريده و اين زندگي شايسته بشريت نيست. بايد كرامت و عظمت انسان رشد يابد و شرايط تغيير گردد. رييس جمهور تغيير شرايط جهان را جز با مديريت، همت و پيشگامي ملت ايران قابل تحقق ندانست و با يادآوري اين نكته كه اين مساله به معناي كبر و فخر فروشي نيست، خاطرنشان كرد: اين مساله بيان يك واقعيت است در طول تاريخ ملت ايران همه داشتههايش را به همه رايگان اهدا كرده و هيچ گاه علم خود را نفروخته است. احمدينژاد افزود: ملت ايران ارزشهاي اخلاقياش را به زور منتقل نكرد و هيچ گاه مسالهيي را با زور و شمشير نپذيرفت و بايد توجه كرد بالاترين حقيقت يعني اسلام را نيز با طيب خاطر پذيرفت. رييس جمهور در ادامه اظهارات خود در جمع دانشجويان و اساتيد نمونه كشور تاريخ ملت ايران را سرشار از افتخارات انساني عنوان كرد و با اشاره به القاي بردهداري در آمريكا حدود 180 سال پيش اظهار كرد: ملت ايران دو هزار و 500 سال پيش بردهداري را لغو كرد و تاريخ ميتواند گواهي دهد كه تمدن ايراني به زور شمشير به پيش نرفت و تنها به پشتوانه اخلاق بوده است؛ 42 ملت آزادانه و با انتخاب تحت فضاي فرهنگي ايران زندگي ميكردند. رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي تمامي اين بحثها را نشاندهنده اين مساله عنوان كرد كه ملت ايران راه تعالي و نجات را نشان دهد. وي ادامه داد: ما به خاطر همين غربيها يك دوره فطرت را تجربه كرديم و خود را در تاريخ گم نموديم، وگرنه يك مشت بي فرهنگ هفت تير كش نميتوانستند براي دنيا نظم بنويسند و با منصوب كردن ديكتاتورها در همه جا اداي دموكرات بازي در بياورند. رييس جمهور با بيان اين كه ما نميتوانيم در برابر اين مسائل بيتفاوت باشيم، گفت: در برابر اين تحركات بايسيتم و ايران را بسازيم؛ ساختن ايران فقط به معناي ساختن يك جغرافيا و منافع ملي ما نيست بلكه به معناي برداشتن پرچم انسان و بالاترين خدمت به بشريت است. احمدينژاد در همين زمينه ملت ايران را تابلو، فلش راهنما و نقطه اتكاي ملتهاي دنيا معرفي كرد و ايران را يك فرهنگ، تمدن عشق و برادري دانست و گفت: امروز تلاش براي ساختن ايران يعني تلاش براي ساختن كل بشريت. نقطه اميد و آينده بسيار درخشان در دسترس و در انتظار ماست. رييس جمهور در بخشي ديگر از اظهارات خود به موردي كه در دل مستكبران ايجاد بغض كرده است را ايستادگي ملت ايران و پيشرفتهاي علمي آن عنوان كرد و با بيان اين كه در مساله غني سازي تنها بحث غني سازي مهم نيست، اضافه كرد: نكته مهم اين است كه ملت ايران خارج از اراده آنها (غربيها) قلهها را فتح كرد و آنها ميخواستند سقف پرواز ملتها را تعيين كنند، اما ما اين سقف را شكستيم و خود آن را طراحي كرديم. رييسجمهور در زمينه پيشرفتهاي علمي كشور خدمات اساتيد و دانشگاهيان در طول 31 سال گذشته را نيز بسيار بالا توصيف كرد و گفت: با همت بلند اساتيد و دانشجويان ما سرعت پيشرفت علمي كشور اعجابآور است كه برخي اين مساله را باور نميكنند و ما نيز با رييس جمهور يك كشور بزرگ صحبت ميكردم كه به من گفت ما اطلاع داريم كه طراحيهايي بر عليه ملت ايران انجام شده كه ميتواند صدها ملت را متوقف كند، اما شما ايستادهايد و به جلو ميرويد. من تنها به وي گفتم شما ايران را نميشناسيد ايران، ايران است. احمدينژاد همچنين با اشاره به موضوع علم گفت: در اين بحث بايد ابتدا موضوع آفرينش و انسان را مد نظر قرار داد. وقتي خداوند انسان را آفريد جانشين خود در زمين قرار داد كه جانشين خداوند بايد تجلي منصوب كنندهاش باشد. خداوند متعال انسان را بر روي زمين قرار داده كه خدايي كند. اين حرف به معناي شرك نيست اما اين تفاوت را با كار خداوند دارد كه خداوند با استقلال اين كار را انجام ميدهد، اما انسان با واسطه و با اجازه خداوند. وي ادامه داد: خداوند به انسان راه خليفه شدن را نشان و تعليم ميدهد و راه خليفه شدن جز علم نيست. اگر انسان خود را از اين راه بر بكشد به جايي ميرسد كه همه ملائك و قوانين هستي در برابر او سجده ميكنند. احمدينژاد راه تحقق انسان عاشق، حكيم، قدرتمند و با كمال و زيبايي را توسل به علم توصيف كرد و با اشاره به اين كه علم جز اخلاق و بزرگواري نيست، گفت: عليرغم تمامي كارهاي ارزشمندي كه صورت گرفته ما هنوز در نقطه صفر هستيم. انسان بايد بر همه عالم حاكم شود كه تنها راه تسلط مجهز شدن به علم ميباشد. احمدينژاد همچنين راههاي تسلط علمي را منحصر به فرد ندانست و گفت: اين مساله براي دانشگاههاي ما امري كليدي است؛ فكر نكنيد اگر كسي در مسيري به چيزي رسيده است همان راه منحصر به فرد است به عدد انسانها براي تسلط علمي راه وجود دارد. اين نگاه فرصت عظيمي را آزاد ميكند تا دانشجويان ما آزاد و نه منحصر به يك زاويه حركت كنند. كه از اين طريق ميتوانند مرغ انديشه را بي قيد و شرط در آسمان آزاد كنند. رييس جمهور در پايان گفت: ايران را بايد با برادري، عشق و كار ساخت چرا كه ميراث گرانبهاي تاريخ بشر است. پيش از سخنان رييس جمهور وزيران علوم و بهداشت به ايراد سخنراني پرداختند و دو تن از اساتيد و دانشجويان نمونه نيز به نمايندگي از ديگر اساتيد و دانشجويان به بيان ديدگاههاي خود در مورد مسائل علمي كشور پرداختند. رييس جمهور نيز از وزراي علوم و بهداشت خواست تا وقت بيشتري با دانشجويان نمونه صرف و از نظرات آنها بهره گيرند.
|
(راه سبز) |
چگونه مسلمانان تروریست شدند؟ |
اندیشه - حامد فرجی - فضای جهان پس از یازده سپتامبر 2005 دچار تغییرات وسیعی شد . تغییراتی که مسلمانان را بیش از سایر گروه ها تحت فشار خود قرار داد . تبلیغات هدفدار رسانه های غربی برای مساوی قرار دادن مسلمین با تروریسم و خشونت بخش وسیعی از برنامه های رسانه های جمعی به شمار می رفت . در یک چنین وضعی بود که برخی اندیشمندان مسلمان برای تغییر ذهنیت جهانیان نسبت به اسلام دست به کار شدند . «قلب اسلام» دکتر نصر را باید در همین فضا تحلیل کرد . البته پر واضح است که گروه هایی از مسلمانان در شکل گیری این تصویر در جهان بسیار موثر بودند و با خشونت ورزی های بی حد و حصر خود چهره ی بسیار غیر معقولی را از اسلام به نمایش گذاشتند . اما اصل سیاست های این چنینی از سوی کشورهای غربی مبتنی بر نظریات مستشرقان و اسلام شناسانی است که بیش از محقق بودن کارمند دولت های غربی هستند . اگرچه تعداد مستشرقان محقق که به اسلام هم خدمات زیادی کرده اند همچون آنه ماری شیمل و یا ویلیام چیتیک کم نیست ولیکن عده ای از آنها ، بدون داشتن توطئه توهم که نگارنده سعی می کند به شدت از آن دوری کند ، کاملا نظراتشان برای توجیه یا شکل گیری سیاست های کشورهای غربی در قبال کشورهای اسلامی به کار گرفته می شود . در بین این مستشرقان نام «برنارد لوئیس» شاید دارای برجستگی بیشتری باشد . در این یادداشت سعی شده تا آراء مستشرقی که ادعا می شود پیر خاورمیانه و اسلام شناس زبردستی است خلاصه وار بیان شود تا مشخص گردد پیر خاور میانه تا چه اندازه از فهم دین مبین اسلام عاجز بوده است و نظراتش تنها توانسته سیاست های دول استکباری را تئوریزه نماید . آراء برنارد لوئیس را می توان در سه محور کلی خلاصه کرد : 1) قداست زدایی از دین : او با مطرح کردن آراء مستشرقین گذشته به خصوص «گلدزیهر» در باب قرآن و حدیث و تشکیک در مورد تمام مراحل زندگی رسول گرامی اسلام (ص) در صدد برمی آید پروسه ی قداست زدایی از دین را که توسط سلمان رشدی و غیره شروع شده بود به انتها برساند . نکته قابل توجه در این بین این است که شبهات لوئیس بسیار ضعیف و شاید نشان گر غرض مسموم او باشد ! و الا از مستشرقی این چنینی القاء چنین شبهاتی بسیار بعید است . اگرچه برخورد او با آثار تمدن اسلامی همیشه این طور بوده و سعی دارد تا آنچه به دردش می خورد را گزینش نماید و تصویری کلی از اسلام ارائه ندهد . 2) تاکید بر بنیادگرایی : او و هم قطارانش همیشه سعی داشته اند تا رفتار خشونت طلبانه ی جمعی از مسلمانان را به کل اسلام نسبت دهند و در تاریخ به دنبال آموزه های کلامی باشند . کاری که در گام نخست در ذهن هر خردمندی ناصواب می آید . مگر صحیح است که ما خشونت صرب ها و کشتار مسلمین توسط آنها را به مسیحیت تعمیم دهیم و یا ریشه ی بنیاد گرا های هندو را تعالیم هندوئیسم برشماریم . لوئیس با وقاحت هر چه تمام تر در مقابل دوربین های تلویزیونی ظاهر می شود و مسلمانانی که به دفاع از خاک و استقلال خویش در برابر بیگانگان می پردازند تروریسم می نامد . مبارزه و جهاد جایی معنا می یابد که اشغالی باشد ، پس پیش از آنکه مسلمین در این امر دخیل باشند استعمارگرانند که با اشغال سرزمین های اسلامی به این امر دامن می زنند . اصلا اگر اشغال و استعاری نباشد دفاعی رخ نخواهد داد . (ر. ک : اسلام و غرب / عطاء الله مهاجرانی / انتشارات اطلاعات ) 3) انتساب تمام دستاوردهای تمدن اسلامی به تمدن یهودی - مسیحی : از آنجا که لوئیس یک یهودی و سعی می کندJews of Islam صهیونیسم به شمار می رود در تمام کتاب هایش و به خصوص در کتاب تمام دستاوردهای تمدن اسلامی را به یهودیان نسبت دهد و هیچ سهمی برای مسلمین قائل نباشد . غرض از بیان این مطالب آن است که دانسته شود بخش عمده ای از سیاست ورزی ها برای انتساب خشونت به مسلمانان ، که البته ما هم در این بین بی تقصیر نیستیم ، دست پرورده مستشرقانی است که به نظر می آید بیش از علم خواستار سیطره قدرت خویش در جهان هستند و برنارد لوئیس با توجه به حجم رسانه ای که از او به عنوان بزرگ خاورمیانه شناس قرن تمجید می کنند نمونه ای بارزی است برای اثبات این مدعا . منبع: خبرآنلاین
|
(رادیو فردا) |
جمهوری اسلامی به خانواده های سه کوهنورد آمریکایی اجازه ملاقات به فرزندان زندانی خود داد |
بنا به گزارش تلويزيون دولتی «پرس تی وی» ايران، خانواده سه کوهنورد آمريکايی زندانی در ايران، اجازه دارند که با آنها ملاقات کنند. سارا شاورد ۳۱ ساله، جاش فتال ۲۷ ساله و شين باوئر ۲۷ ساله، سه گردشگر آمريکايی هستند که چند روز پس از انتخابات رياست جمهوری، به هنگام گردش از خط مرزی عراق و ايران در منطقه کردستان عبور کردند و توسط مرزبانان ايرانی دستگير شدند. منوچهر متکی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی، نيز خبر صدور اجازه ملاقات را تائيد کرده است. خانواده های اين سه کوهنورد آمريکايی گفته اند که« آماده اند که به محض صدور ويزا به ايران سفر کنند.» حيدر مصلحی، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی، ماه گذشته گفته بود اين سه کوهنورد آمريکايی که هم اکنون به اتهام جاسوسی در بازداشت بسر می برند، با سرويسهای اطلاعاتی در تماس بوده اند.
|
(فرانسه RFI) |
: مقام جهانی ایران در جمع تخریب کننده گان محیط زیست |
ایران ضمن قرار داشتن درردیف ده کشور عمده تولید کننده گازهای گلخانه ای، یکی از سریعترین نسبتهای افزایش سالانه تولید گاز های گلخانه ای در جهان را نیز بخود اختصاص داده است. آغاز بکار کنفرانس تغییر آب و هوا در شهر کپنهاگ با هدف دست یافتن به یک توافق جهانی در جهت کاهش تولید گاز های گلخانه ای و پیشگیری از گرمایش بیشتر زمین، نگاه ها را متوجه کشورهایی کرده است که بیش از دیگران به تولید این گازهای میپردازند. ایران در ردیف 10 کشور بزرگ تولید کننده گاز های گلخانه ای قرار دارد. منابع تولید گازهای گلخانه ای را در سه گروه عمده قرار داده اند. نیروگاههای تولید برق مهمترین منبع متمرکز تولید گازهای گلخانه بشمار میروند. حمل و نقل جاده ای و استفاده از اتومبیل، کامیون و اتوبوس برای حمل و نقل مسافری و بار، دومین مجتمع تولید نفت و گاز، سومین منبع عمده تولید گازهای گلخانه ای قلمداد میشوند. سرانه تولید گازهای گلخانه ای توسط کشور های بزرگ صنعتی بدلیل استفاده وسیع کشورهای یاد شده از برق در واحد های تولیدی، حمل و نقل با ترن های برقی، خدمات و روشنایی ادارات و خانه ها، بیش از کشورهای در حال توسعه است. از این لحاظ سرانه تولید گاز های گلخانه ای در کشورهای در حال توسعه بسیار کمتر از سرانه کشورهای توسعه یافته صنعتی است. با این و جود، سرعت رشد تولید گازهای گل خانه ای توسط کشور های در حال توسعه بیش از کشورهای توسعه یافته است. به این ترتیب ایران ضمن قرار داشتن درردیف ده کشور عمده تولید کننده گازهای گلخانه ای، یکی از سریعترین نسبتهای افزایش سالانه تولید گاز های گلخانه ای در جهان را نیز بخود اختصاص داده است. در سال 1990 تولید گازهای گلخانه ای در ایران 175 میلیون تن گزارش شده، در سال جاری این میزان تا حدود 520 میلیون تن افزایش خواهد یافت. نسبت افزایش یاد شده طی کمتر از 20 سال در حدود 300 در صد و از این رو سرعت رشد آن بعد از میزان رشد تولید گازهای گلخانه ای توسط چین در مقام دوم دنیا قرار دارد. درفاصله سالهای 2000 تا 2009 مطابق آمار های منتشر شده توسط سازمان ملل و موسسه جهانی انرژی و همچنین موسسه تخصصی بلاک اسمیث در امریکا، میزان تولید گاز های گلخانه ای از 20 میلیارد تن سالانه به 30 میلیارد تن افزایش یافته است. این میزان، نشانۀ افزایش متوسط 33 درصد درمدت 9 سال است حال آنکه در زمان مشابه، میزان رشد تولید گازهای گلخانه ای درایران 100 درصد افزایش نشان میدهد. ایران با تولید سالانه 1 میلیون اتومبیل در سال که عمدتا در داخل کشور بکار گرفته میشوند، با سرعت در حال افزایش میزان تولید گاز های گلخانه ای و کمک به گرمایش زمین و در نهایت انهدام آن است. هدف کنفرانس کپنهاک رسیدن به توافقی در جهت کاهش تولید گاز های گل خانه ای و پرهیز از افزایش گرمای زمین است. این درشرایطی است که رییس جمهور ایران چندی قبل با تسلیم نوشته ای طولانی موسوم به "بسته پیشنهادی ایران" به نمایندگان گروه کشورهای موسوم به 1+5 ، داوطلب مشارکت در مدیریت جهان شده بود! نسبت تولید مجموع گاز های گلخانه ای توسط ایران در حدود 2 در صد کل تولید سالانه جهان است. با این و جود، این حجم تولید گازهای مخرب در جهت افزایش رشد تولید و توسعه اقتصاد ایران قرار نداشته است. سهم ایران از مجموع اقتصاد جهانی تنها کمتر از 1 در صد است. در سال 1979 اقتصاد ایران در ردیف نهم جهانی قرار داشت. در سال جاری ایران در ردیف 21 تا 23 اقتصاد جهانی قرار دارد. این در حالی است که تعدادی از کشورهای در حال توسعه مانند اندونزی، ترکیه، عربستان سعودی فراتر از ایران و در ردیف 20 اقتصاد بزرگ جهانی قرار گرفته اند. در عین حال هیچ یک از آنها در ردیف تولید کنند گان بزرگ گاز های گلخانه ای دیده نمیشوند. بعبارت دیگر، افزایش تولید گازهای مخرب گلخانه ای در ایران علیرغم نقش تخریبی آن در انهدام محیط زیست با رشد تولید و توسعه آن کشور نسبت عکس داشته است. حجم تولید گازهای گلخانه ای جهان در بخش نیروگاهها سالانه در حدود 10 میلیارد تن و نسبت آن در مجموع در حدود 33 در صد تولید سالانه گاز های گلخانه ای است. با لا بودن سرانه تولید گاز گلخانه ای در بخش نیروگاهها یکی از نشانه های تفاوت کشورهای پیشرفته با کشورهای عقب مانده است. در ایران سرانه تولید گاز دربخش نیروگاهها و تولید برق در حدود 10درصد سرانه تولید مجموع گاز ها است. 70 در صد از سهم ایران در تولید گاز های سمی مرتبط با بخش حمل و نقل جاده ای و همچنین سوزاندن گاز طبیعی ، و بقیه مرتبط با تولید نفت و گاز است. ایران با جمعیتی در حدود 72 میلیون نفر سالانه با ظرفیت اسمی حدود 48 هزار مگاوات برق تولید میکند. مطابق محاسبات صورت گرفته، هر اتومبیل با اندازه متوسط، در هر سال 15.000 کیلومتر حرکت و در هر کیلومتر تا حدود 160 گرم گاز کربن تولید میکند. با این حساب هر اتومبیل بطور متوسط در طول سال میتواند تا میزان 2.6 تن گاز کربن تولید و آنرا در هوا آزاد سازد. اتومبیل های کهنه هر سال نسبت به سال قبل سوخت ناقص تری داشته و گاز کربن بیشتری تولید میکنند. در ایران، ضمن آنکه بنزین تولیدی داخل از نوع ابتدایی و دارای مواد سمی و آلاینده بیشتر از تولیدات سوختی کشورهای پیشرفته است، بدلیل کهنه بودن اتومبیلها، میزان احتراق ناقص در موتور ، و در نتیجه نسبت تولید گازهای سمی توسط هر اتومبیل در ایران نیز تا حدود 3 برابر متوسط تولید گاز توسط اتومبیل ها در کشور های پیشرفته است. علاوه بر دو عامل یاد شده البته تکنولوژی عقب مانده تولید اتومبیل در ایران را هم که همچنان متکی بر شیوه های 20 سال پیش است میباید در نظر داشت. به این ترتیب، در ایران از راه عرضه فراورده های نفتی و گاز طبیعی با قیمت های حمایت شده، ضمن محروم ساختن اقتصاد ملی از منابع عمومی در آمد، بیش از پیش به آلودگی و انهدام محیط زیست یاری میدهند. هزینه های درمانی ناشی از آلودگی محیط زیست را نیز میباید، بجز ضایعات انسانی عظیم آن، بر این ارقام افزود. هزینه های در مانی ناشی از آلودگی محیط زیست در کشور های عرب حاشیه خلیج فارس مطابق گزارشی که هفته قبل در یک نشریه چاپ دبی انتشار یافت، در سال گذشته 5 میلیارد دلار برآورد شده است.هزینه های ایران از این لحاظ، با داشتن جمعیت بیشتر، محیط زیست آلوده تر، و سطح زندگی پائینتر میتواند بمراتب بیش از ارقام یاد شده باشد. ایران ضمن در اختیار داشت دومین ذخیره گاز دنیا، سومین کشور مصرف کننده گاز جهان نیز بشمار میرود. مصرف روزانه گاز ایران در حدود 500 میلیون متر مکعب و اندکی بیش از تولید مجموع آن است. سوزاندن این حجم گاز در روز مقام ایران را در ردیف کشور هایی که به افزایش گرما در زمین و مالا انهدام سریعتر آن یاری میدهند مستحکم میکند. منظور شدن درردیف 10 کشور مقدم آلاینده جهان مانند چین و آمریکا، ژاپن، آلمان کانادا، بریتانیا و کره جنوبی، تنها فرصتی است که طی آن ایران در کنار کشور های معتبر جهان قرار میگیرد، اما به دلیلی نه چندان غرور آمیز. شاید گفتگوهای کشور های جهان در کنفرانس پیشگیری از گرمایش زمین که از امروز در کپنهاگ آغاز شده، دولت ایران را نیز به تفکری دوباره پیرامون سیاستهای انرژی آن وا دارد. ایران در حال حاظر ، بدون هر گونه انگیزه اقتصادی و پیگیری هدف توسعه و رشد ملی، در خلاف جهت جهانی و در مسیر انهدام محیط زیست حرکت میکند.
|
مقاله, مصاحبه و تفسير |
(خبرگزاری روز) |
ايران چگونه خواهد بود؟ , مقاله تحليلی الاهرام درباره آينده ايران |
ايران در سال 2020 چه وضعيتی خواهد داشت؟ پيش بينی آينده به دليل عواملی که بايد درنظر گرفته شوند کار دشواری است و وقتی صحبت از ايران می شود، اين کار حتی دشوارتر هم می شود. ايرانی ها خود برای پيشگويی، آداب خاصی دارند. آنها به شاعر پرآوازه خود شمس الدين محمد حافظ شيرازی متوسل می شوند. شيوه کار اين است که ديوان حافظ را در دست می گيريد، چشمانتان را می بنديد و درحاليکه کتاب را باز می کنيد انگشت خود را در جايی از آن قرار می دهيد. صفحه ای که انگشت شما بر روی آن قرار گرفته، کليد اين پيشگوئی خواهد بود. در فارسی به اين کار، گرفتن فال حافظ می گويند. از آنجا که من با اين شيوه پيگوئی آشنا نيستم، به شيوه ديگری متوسل می شوم تا حال و هوای ايران در سال 2020 را توصيف کنم. فضای ژئوپلتيک ايران به عنوان يک قدرت بزرگ منطقه ای، همواره با نقشه سياسی جهان در تقابل بوده است. اين موضوع هم درباره رژيم ديکتاتوری سابق که پذيرای نظام بين المللی بود و هم درباره جمهوری اسلامی که رودروی آن نظام قرار گرفته، صدق می کند. درواقع استفاده از برچسب هايی نظير «دوستانه» و «خصمانه» که ممکن است در برهه های مختلف زمانی از درستی و دقت کافی برخوردار بوده باشند، در نگاه بازتر به تاريخ از دقت کمتری برخوردار می شوند. حکومت های ايران صرفنظر از جنبه های ايدئولوژيک خود، به يک دليل بسيار ساده با نظام بين المللی تلاقی پيدا می کنند؛ و آن هم خدشه ناپذير بودن آرمان ها و بلندپروازی های منطقه ای در سياست خارجی ايران است. از آنجا که اين اصل مشمول دوره ای می شد که ايران به دليل منابع نفتی خود عهده دار مهمترين نقش استراتژيک در جهان بود، اين کشور صاحب يک جايگاه بسيار مهم و منحصر به فرد در نظام بين المللی نيز شد. ايران با پيشينه چند هزارساله تاريخی و تمدن، کشوری باستانی است. اين کشور صاحب منابع انسانی عظيمی است و امروزه 65 درصد جمعيت آن را جوانان تشکيل می دهند. عليرغم محدوديت ارتباط و نظارت شديد بر اينترنت و شبکه تلفن های همراه، اين کشور صاحب سومين مقام وبلاگنويسی در دنيا و بيشترين تعداد کاربران اينترنتی در خاورميانه است. استعدادهای انسانی ايران از حد مرزهايش فراتر می رود. ايرانی ها در گرداگرد دنيا حضور دارند و خصوصاً در ايالات متحده، صاحب يک پايگاه علمی بزرگ و مجهز به دانش فنی هستند. اين سرمايه صرفنظر از تغييرات موجود در حکومت ايران، همچنان وجود خواهد داشت. ايران علاوه بر منابع انسانی، صاحب منابع گسترده انرژی نيز هست. ايران با نيروی کار ماهر و دانش آموخته ترين جمعيت در خاورميانه، تنها يک درصد جمعيت دنيا را تشکيل می دهد. با اين حال، صاحب 10 درصد کل ذخاير نفتی شناخته شده دنياست و چهارمين صادر کننده بزرگ نفت به دنياست. ضمناً ايران صاحب 16 درصد منابع گاز طبيعی شناخته شده دنياست و پس از روسيه، دومين کشور بزرگ صادرکننده آن محسوب می شود. وجهه سياسی يک کشور بر پايه عوامل متنوعی شکل می گيرد و برجسته ترين آنها، کارآمدی نظام سياسی و قابليت آن در استفاده مطلوب از منابع انسانی و مادی است. بر اين اساس، ايران از نظر تئوری، ظرف دهه های آينده در جايگاه بالاتری از نردبان قدرت منطقه ای قرار خواهد داشت. نفوذ فعلی ايران که در مرزهای غربی به لبنان کشيده شده است، محکم ترين و البته پرهزينه ترين بخش از تاريخ معاصر اين کشور است. از زمان پيروری انقلاب اسلامی در ايران، اين کشور خصوصاً با دخالت های مختلف، و نيز به واسطه تحريم های اقتصادی و بن بست های بدون علاج ديپلماتيک، با ايالات متحده سرشاخ بوده است. با اين حال، واشنگتن نتوانسته است رژيم ايران را تغيير بدهد. رژيم ايران هم نتوانسته بر تلاش های آمريکا برای دور نگهداشتن تهران از قرار گرفتن در جايگاه قدرت منطقه ای غلبه کند. تقابل اين دو کشور در شرايط فعلی به مرحله بحرانی رسيده که خود تعيين کننده حال وهوای ايران در سال 2020 خواهد بود. معضل هسته ای ايران اکنون بر روی ميز گفتگو با پنج عضو دائم شورای امنيت سازمان ملل بعلاوه آلمان قرار دارد. آخرين تحول هم اين است که ايران پيشنهاد بين المللی برای خارج کردن اورانيوم را نپذيرفته است. از آنجا که منافع خدشه ناپذير در صحنه روابط بين المللی بر ايدئولوژی فائق می شوند، به نظر می رسد تهران و واشنگتن سرانجام به يک درک متقابل دست پيدا کنند. با درنظر گرفتن منابع عظيم انسانی، منابع انرژی و نفوذ منطقه ای ايران، دولت اوباما می تواند وزن ايران در ترازوی موازنه قدرت منطقه ای را سنگين تر کند. فعاليت و توسعه صنعت نفت و گاز ايران به ميلياردها دلار سرمايه گذاری ظرف 10 سال آينده نياز دارد. درغير اينصورت، سطح توليد کاهش خواهد يافت و ايران نمی تواند منابع خود را با پول معاوضه کند. اين درست است که ايران می تواند وارد معامله با چين و روسيه شود، اما آنها دانش فنی قابل مقايسه با ايالات متحده در حوزه نفت و گاز را ندارند. آينده ايران در دهه آينده، به توان دولت و ماشين ديپلماتيک آن کشور در تبديل ترديدهای هسته ای به يک مذاکره موفقيت آميز و سرانجام ايجاد يک مشارکت با ايالات متحده است. تنها در چنين شرايطی است که ايران می تواند موقعيت خود به عنوان يک قدرت منطقه ای را تثبيت کند، درها را به روی سرمايه گذاری های مالی و فنی باز کند و از احترام مورد انتظار برخوردار شود. از سوی ديگر، اگر ايران به بخت خود پشت کند و صحنه مذاکرات را به گشايشی برای تحمل فشار و انزوای بيشتر تبديل کند، وضعيت وخيم تری در دهه آينده خواهد داشت. ايران 30 سال را با قطع رابطه با واشنگتن سپری کرده و البته ممکن است بتواند اين کار را تا 10 سال ديگر هم ادامه دهد. با اين حال، وضعيت ناپايداری که معضل هسته ای ايران را احاطه کرده، مهمترين عامل تعيين کننده موقعيت ژئو- استاتيک ايران خواهد بود. بنابراين می توان با درجاتی از اطمينان گفت تصميماتی که دولت اوباما در ارتباط با معضل هسته ای ايران می گيرد و شيوه عکس العمل ايران در اين زمينه، تأثير قابل توجهی بر دورنمای اين کشور در سال 2020 خواهد گذاشت. منبع: الاهرام- 9 مه 2010
|
(ایران پرس نیوز) |
اعدام، پیام ها و ضد پیام ها! |
تقی روزبه رژیم جمهوری اسلامی بنابه تعبیرافسانه ها، چون هیولا و گولمی برآمده ازخاک رس است که درفازنهائی انحطاط خود و مشاهده خطرنابودی به نهایت درندگی وانسان خواری خود رسیده است. باهمه هزینه ها و دشواری هایش، راهی جزتبدیل مجدد آن به خاک و روانه کردنش به گورتاریخی خود نیست. هیچ قرابت و همزیستی بین هیولا وزندگی وجود ندارد. **** اعدام ،پیام ها وضد پیام ها! هدف رژیم ازتوسل به حربه اعدام افزایش هزینه مبارزه وایجاد رعب است و تنها ازطریق گسترش دامنه مقاومت و اقدامات اعتراضی می توان آن را خنثی کرد و متقابلا هزینه مبادرت به این گونه جنایات را افزایش داد جنایتی تازه درتازه ترین اقدام رژیم سرانجام 5 تن اززندانیان سیاسی را(که چهارتن ازآنها کردبودند) به جوخه های اعدام سپرد.زندانیانی که سالها بود تحت فشارهای شدید برای اعترافات مورد نظررژیم قرارداشتند.آنها را درمحاکمه های فرمایشی، غیرعلنی وچنددقیقه ای ،بدون اطلاع وکلایشان، وبدون رعایت کوچکترین تشریفات موازین مربوط حقوق بشرمحکوم به مرگ کردند. بی شک داشتن روحیه رزمنده،شعله ای سرکش و امیدآفرین هم چون فرزادکمانگرچیزی نبودکه رژیم به سادگی ازآن بگذرد.درواقع تیرباران این معلم شجاع ورزمنده بهمراه 4 تن دیگر، یک روزپس ازسپری شدن هفته اعتراضات معلمان صورت گرفت که خواست آزادی فوری وبی قید وشرط فرزاد کمانکر ودیگرمعلمان زندانی ازجمله مطالبات آنها بود،هم چنان که آزادی وی وسایرزندانیان سیاسی دربیانیه تشکل های کارگری درآستانه ماه وی درکناردرخواست لغوحکم اعدام بطورکلی نیزدرخواست شده بود.نحوه بازجوئی و محاکمه غیرعلنی وپشت درهای بسته وبدون اطلاع وکلاء نشان میدهدکه رژیم نه فقط درادعاهای ساختگی خود دست پری نداشته،بلکه با اعدام این قربانیان انتقال پیام خاص واهداف سیاسی معینی به جامعه را دنبال می کرد ه است: رساندن این پیام به آحاد مردم مبارزوبه جان آمده که بدانند هزینه های مبارزه علیه هیولای بی شاخ ودم استبداد تاچه اندازه سنگین است. بی شک درپرداخت این بهاء مردم مناطقی که با ستم ملی واجحاف مضاعفی روبروهستند،مثل همیشه دیوارشان کوتاه تربود و رژیم برای پهن کردن فرش خشونت واعدام،ازآن سودجسته است. اما مخاطب این جنایت دولتی فراگیرتراست و همه آزادیخواهان را دربرمی گیرد. هم چنین باقراردادن یک زن درلیست اعدامی ها رژیم با توجه به نقش گسترده زنان دراعتراضات سراسری خواسته است این پیام را نیزبدهد که تنها دراعمال سرکوب وخشونت تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست وگویا دراین عرصه به برابری آنها باوردارد! بطوراخص با توجه به معلم بودن فرزاد کمانگروحمایت معلمان وکارگران ازوی وهم چنین حمایت های جهانی درطی چندسال اخیربرای آزادی وی، این پیام را برای مرعوب ساختن مبارزین و بی حاصل انگاشتن مبارزاتشان به آنها ارسال کرده است. بنابراین بکارانداختن گردونه مرگ ومبادرت به اعدام های سیاسی،قبل ازهرچیز برای تحت تأثیرقراردادن مبارزات آزادی خواهانه جنبش ضداستبدادی، مبارزات کارگران ومعلمان وزنان ودانشجویان و... علیه استبداد و جنایتکاران حاکم است. ونشان میدهد که درغیاب پایگاه اجتماعی، ایجاد رعب ازطریق توسل به مرگ واعدام تنها ابزارباقی مانده رژیم برای بقاء خوداست. ابزاری که جزروسیاهی ویدک کشیدن رتبه نخست جهانی دراعمال خشونت واعدام را نصیب وی نمی کند.ابزاری که درجهان کنونی هرچه بیشتربکارگرفته شود بهمان اندازه کندترمی شود. هدف خواباندن شورمبارزه ومقاومت است. بنابراین هدف ضد پیام ها ازسوی جنبش نیزمتقابلا چیزی جزخنثی کردن این اهرم وافزایش هزینه ارتکاب این جنایت ها برای ماشین سرکوب نمی تواند باشد:ازطریق افزایش مقاومت وگسترش اعتراضات.بدیهی است که رژیم وقتی احساس کندکه حربه اشاعه ترس کارگرافتاده است بیش ازپیش به استفاده ازاین تنها اهرم ضدبشری ترغیب خواهد شد.برعکس با افزایش دامنه مقاومت و افزایش هزینه هائی که باید بابت جنایتهای بپردازد، بیش ازپیش درکاربراین این اهرم به تردید خواهد افتاد. باید متقابلا هزینه های جنایت را برای رژیم بالابرد! دراولین واکنش اعتراضی، مادران وخانواده های زندانیان تیرباران شده برای تجمع مقابل زندان اوین به حرکت درآمده اند.اقدامات حمایتی هرچه گسترده ترازآنها بی شک درپژواک دادن این اعتراضات موثرخواهندبود.درواکنش سریع وبه موقع فعالین و مبارزان آزادیخواه پاریس(وهم چنین برخی نقاط دیگر) به نمونه ای تحسین برانگیزمبادرت کرده اند که شایسته است مورد استقبال ایرانیان مبارزسایر نقاط جهان قرارگیرد. بی شک اعتراضات گسترده مبارزان خارج کشوروبویژه تأکید برتداوم آن نقش مهمی درپرهزینه ساختن هزینه جنایت برای جمهوری اسلامی ومقابله باایجاد فضای رعب وترس دارد.تلاش برای تشدید فشارهای محامع حقوق بشرنسبت به جنایت های رژیم وازجمله محکوم کردن مداوم آن ودرخواست گسیل سریع نمایندگان حقوق بشربه ایران برای بازدید اززندان ها و زندانیان وتلاش برای آزادی زندانیان سیاسی ازجمله آن هاست. عرصه های گوناگون وبسیارزیادی برای تشدید هزینه جنایت رژیم وجود دارد.باید آنها را یافت و بکارگرفت. واقعیت آن است که رژیم جمهوری اسلامی بنابه تعبیرافسانه ها، چون هیولا و گولمی برآمده ازخاک رس است که درفازنهائی انحطاط خود و مشاهده خطرنابودی به نهایت درندگی وانسان خواری خود رسیده است. باهمه هزینه ها و دشواری هایش، راهی جزتبدیل مجدد آن به خاک و روانه کردنش به گورتاریخی خود نیست. هیچ قرابت و همزیستی بین هیولا وزندگی وجود ندارد. 2010-05-10- 20-02-89
|
(راه سبز) |
این پرده نشین وآن شاهد بازاري |
مقصود فراستخواه - ١ بحثی در باب تقسیم کارِ نه چندان سادة اخلاق و حقوق تعاریف در اینجا منظور ما از اخلاق مجموعه اي از مبانی و ملاکها و گزاره هاي ناظر بر صفات و اعمال اختیاري انسانی از حیث خوب و است . حقوق بدین (Law ) نیست ، بلکه مجموع گزاره هاي قانونی ( Rights ) بد یا شایست وناشایست است. مراد ما از حقوق نیز جمع حق معنا را قواعد الزام آور ، کلی و همه شمول ناظر بر رفتار اشخاص حقیقی وحقوقی با یکدیگر و با اشیا درنظر داشته ایم که براي تنظیم زندگی اجتماعی و تأمین عدالت وضع می شود و با ضابط ها و ضمانتهاي اجرایی همراه است . هم اخلاق و هم حقوق هر دو جنبۀ ارزشی وهنجاري ارتباط پیدا می کنند. در هردو حوزه، با گزاره هاي اعتباري سر وکار داریم، گزارة اعتباري از نوع حقوقی ( Ought ) دارند و با مفهوم بنیادي باید هر کس باید حق دیگران را براي داشتن عقیده و بیان آن عقیده محترم بشمارد و از تجاوز به حقوق وآزادي » مانند این است که می گوییم هر کس باید راست بگوید واز دروغ گفتن خودداري » و گزارة اعتباري از نوع اخلاقی این است که می گوییم « هاي دیگراندیشان احتراز بکند . « بورزد پرسشها پرسش این مطالعه آن است که نظام حقوقی و قوانین جامعه چه نسبتی با اخلاق دارد ؟ نظام حقوقی از این حیث که عرصه قانونگذاري است آیا موکول ومشروط بر معیارهاي اخلاقی است یا مجزا و مستقل از ساحت اخلاق است ؟ اگر به نظر کسانی یک حکم قانونیِ مصوب ، اخلاقی نباشد آیا همچنان قانونی است و فقط به نظر آنها اخلاقی نیست یا اصلاً قانونیت هم ندارد؟ آیا نظام قانونگذاري میتواند به حکم این یا آن ارزش اخلاقی ، براي زندگی مردمان خط ونشان بکشد؟ میتواند براي حریم شخصی و مالکیت خصوصی و آزادي ها و سبک زندگی شهروندان با تمسک به گزاره هاي اخلاقی ، محدودیت ایجاد بکند؟ از سوي دیگر آیا آزادیهاي قانونیِ برخی امور که غیر اخلاقی تلقی می شود، به معناي نفی وانکار ارزشهاي اخلاقی است؟ آیا هرچه در حوزة حقوق ، قانونی ومصوب است، در ساحت اخلاق هم لزوماً درست وصواب هست؟ یا برعکس ، آیا هرچه به لحاظ اخلاقی ناشایست است انتظار می رود که قانوناً نیز ممنوع بشود؟ بیان مسأله می ماند. اگر « ذوح دلاین 1 » نسبت میان قانونی بودن واخلاقی بودن ، به یک لحاظ غامضه اي نظري است و تا حدودي به قضیۀ مبنا را بر آن آموزة قرون وسطایی بگذاریم که قانونِ ناعادلانه ، قانون نیست 2، این می تواند لوازم منطقی دشواري در پی داشته باشد . هرقانونی ممکن است توسط افراد وگروه هایی به وصف بیعدالتی موصوف و از درجۀ قانونیت ساقط بشود و این نوعی وضعیت آنارشی حقوقی به بار می آورد . هر گروهی ممکن است ارزشهاي مذهبی و مسلکی و ایدئولوژیک خود را ارزشهاي اخلاقی قلمداد بکنند و مدعی بشوند که اینجا وآنجاي قوانین موضوعه با ارزشهاي مورد نظر آنها مغایرت دارد پس قانونی نیست، در این صورت استقرار یک نظام حقوقی در جامعه دشوار یا ناممکن می شود. سقراط از برجسته ترین متفکرانی بوده است که دغدغۀ فضیلت داشت ونظام حقوقی کشورش را نقد می کرد، اما وقتی توسط همان نظام محکوم شد ، با آنکه راه هاي فرار او فراهم شده بود، براي احترام قانون، چنین نکرد وجام شوکران نوشید. از سوي دیگر اگر با این منطق باب قضاوت ها وکنش هاي اخلاقی مؤثّر جامعه دربارة قانون مسدود بشود، به نام قانون، بساط تجاوز به « قانون بد بهتر از بیقانونی است » که حق و حقوق و بیعدالتی فراهم می آید. به همین دلیل متفکران به راههایی موجه براي عمل فکري وارتباطی و اجتماعی مسالمت آمیز در مواجهه با قوانین غیرعادلانه (مانند نافرمانی مدنی و...)اندیشیده اند . یکی از سنتهاي تئوریک براي مواجهه با این مسأله، نسبت میان حقوق طبیعی و حقوق موضوعه بوده است. قائلان به حقوق طبیعی آن را اصول و ارزشهاي مشترك بشري وجهانشمولی مانند عدالت تلقی می کردند که می توان به استناد آن ، در ١٢ DUinljeumstm Laa w is not Law ٢ باب مشروعیت قوانین موضوعه حتی پس از تصویب ، چون وچرا کرد. 3 سیسرون در اندیشۀ حقوقی غیر مذهبی رم و آکوینی در حقوق مسیحی قرون میانه، نمایندگان این رویکرد در دوران ماقبل رنسانس به شمار می آیند. در دوره بعد از رنسانس می توان از گروسیوس نام برد . وي به استقلال حقوق طبیعی از الهیات قائل بود و حقانیت حقوق موضوعه را در عدم نقض حقوق طبیعی می دانست. هابز و لاك از قائلان به حقوق طبیعی در دوره جدید بودند. حقوق بشر در قرن هیجده، در متن همین سنت حقوقی توسعه یافت که بر اساس آن، در قوانین موضوعه کشورها نباید حقوق بشر نقض بشود . بعدها هرچند در باب حقوق طبیعی اختلاف نظر پردامنه اي درگرفت، اما موضوع در قالب نسبت اخلاق وحقوق تا به امروز در مرکز مباحث علمی قرار دارد . نظریه پردازان همچنان به پرسش از رابطۀ حقوق و اخلاق اهمیت می دهند واز آن بحث می کنند. در اینجا چهار نوع رهیافت نظري در نسبت میان حقوق و اخلاق بررسی می شود. 1. رهیافت ابتناي حقوق بر اخلاق 2. رهیافت تفکیک حقوق از اخلاق 3. رهیافت تلفیقی 4. رهیافت چند سطحی رهیافت ابتناي حقوق بر اخلاق فولر از جملۀ قائلان به عنصر درونی اخلاق در حقوق است. به نظر او در غیاب اصولی مانند عدل وانصاف چگونه می توان حقوق موضوعه را توجیه کرد. بر همین اساس در امثال فولر ما شاهد نوعی بازگشت به سنت حقوق طبیعی هستیم که بر اساس آن قوانین موضوعه در همینطور جان فیننیز نیز با رجوع مجدد به روایت سنتی .( Fuller, صورت مغایرت با اصول اخلاقی از قانونیت ساقط می شوند ( ١٩۶٩ تعبیر « خوبهاي پایه 4 » حقوق طبیعی ، اصول وارزشهاي پایه اي اخلاق را حاکم بر قوانین موضوعه می داند . او از این اصول حاکم تحت عنوان بنابراین رهیافت ، استدلال حقوقی در نهایت باید به استدلال .(Finnis, می کند براي مثال حرمت جان آدمی یکی از آنهاست ( ١٩٩٨ اخلاقی مرجوع بشود. رویکرد طبیعت گرایی حقوقی (حقوق طبیعی) نمونۀ بارزي از این رهیافت است وبر اساس آن اعتبارحقوقی وقتی اعتباردارد که ریشه در اعتباراخلاقی داشته باشد به همین دلیل قوانین نظام دیکتاتوري وتمامی خواهی ، به دلیل نقض حقوق طبیعی بشر به سادگی از درجۀ حقوقی وقانونی ساقط می شود. بر مبناي این رهیافت ، نظامهاي حقوقی با ارجاع به فلسفه هاي اخلاقی نهفته در پشت آنها قابل مقایسه هستند. سه رویکرد عمده 3. رویکرد مبتنی بر حق 7 . رویکرد 2.رویکرد مبتنی بر هدف 6 به نظام حقوقی را میتوان در نظر گرفت: 1. رویکرد مبتنی بر وظیفه 5 دارد و مبادي قانونگذاري خود را به وظایف اخلاقی پیشینی مردم ربط میدهد. رویکرد مبتنی « وظیفه شناسانه 8 » مبتنی بر وظیفه، فلسفۀ اخلاقِ بر هدف، فلسفۀ اخلاق پسینی و پیآمدگرایانه 9 دارد و هدفهاي نظام حقوقی را براساس پ یآمدها ونتایج و منافع مردمان ، تعریف و تعقیب می- کند. اما رویکرد مبتنی برحق، فلسفۀ اخلاق حقگرایانه دارد، بر اخلاق حقوق بشري تأکید می کند 10 ، مهمترین فضیلت بشري را حفظ حریم وحرمت وحقوق همۀ انسانها صرف نظر از عقیده ونژاد وحتی اخلاق آنها می داند و اصول قانونگذاري را بر حقوق و آزادیهاي افراد و جماعات (Waldron,١٩٩٢, ١۶٨- استوار میسازد. ( ١٨١ قانونگذار در رویکرد وظیفه گرایی، اجبارها و محدودیتهایی براي مردم ایجاد میکند (مثل منع سقط جنین) به این عنوان که آنها وظیفه دارند حیاتی اخلاقی داشته باشند و رفتارهاي خلاف وظایف اخلاقی (مثل کشتن انسان حتی قبل از تولد ) انجام ندهند. در رویکرد پی- آمدگرایی، قانونگذار برخی آزادیها (مثل آزادي حمل سلاح) را به استناد نوعی اخلاقِ پسینی ، وبه خاطر نتایج و پیآمدهاي احتمالی آن محدود یا موقوف میکند. اما در رویکرد حقگرایی، قانونگذار بر خود فرض میکند که به حداقّل ممکن محدودیتها براي آزادیهاي افراد و جماعات اکتفا قربان نیا ، ناصر( 1383 ) قرائت هاي » و «. کاتوزیان، ناصر( 1377 ) فلسفه حقوق. تهران: انتشار »: 3 براي مرور بیشتر آرا در منابع به زبان فارسی بنگرید به « گوناگون از حقوق طبیعی. فصل نامه فقه و حقوق ، ش 1، تابستان 1383 ۴ Basic Goods ۵ - Duty- based ۶ - Goal- based ٧ - Right- based ٨ - Deontoloqical ٩ - Consequentialist 10 حقوق بشر اعم از سه نسل آن شامل نسل 1: مدنی و سیاسی؛ نسل 2: اقتصادي، اجتماعی آموزش رفاهی و نسل 3: حقوق مردم در خصوص محیط زیست، فرهنگ بومی، توسعه، صلح ٣ بکند. مفهوم دولت حداقل 11 مورد نظرِ رابرت نوزیک( 1974 ) بر این رویکرد حقوقی استوار است و در واقع فلسفه اخلاق حقگرایانه را اختیار می- .(Mackie,١٩٩٢, ١۶٨- کند( ١٨٠ پس به یک معنا میتوان گفت در هر سه نظام حقوقی ، منطق حقوق به نوعی تابع رویکرد اخلاقی خاصی است. این رویکرد اخلاقی در نظام حقوقی وظیفه گرا ، عمدتاً پیشینی و در نظام حقوقی پیامدگرا بیشتر از نوع پسینی است و اما در نظام حقوقی حق گرا نیز نوعی منطق اخلاقی فردگرایانه و انسان گرایانه وجود دارد. بر اساس این رهیافت می توان نتیجه گرفت که وقتی نظام حقوقی بر مبناي اقتدار و سلطه وتمامی خواهی باشد غیراخلاقی است و چون برمبناي قانونگذاري دمکراتیک و عدالت و برابري باشد، اخلاقی است. در حقیقت، اخلاق بر حقوق تقدم دارد. نظام حقوقی باید اخلاقی باشد و اعتبار اخلاقی احراز بکند. هر رویکرد به نظام حقوقی، در عمیق ترین صورت خود در واقع با یک رویکرد اخلاقی نسبت دارد. مثلاً آنچه به نظام حقوقی را میسازد، دغدغه آزادي افراد به عنوان یک دغدغه اخلاقی است (نباید رفتار افراد را به هر بهانه محدود کرد « رویکرد لیبرالی » راز » . و آزادي آنها را سلب کرد). همچنین در رویکرد چپ به نظام حقوقی، دلنگرانی اصلی، برابري افراد است که باز یک دلنگرانی اخلاقی است از این بحث میکند که نظریه اخلاقی میتواند خود یک نظام قانونگذاري حقگرایانهاي را تأکید بکند اگر آن نظریه اخلاقی مبتنی بر این باشد « که علایق برخی افراد کافی است که دیگران رعایت آن را به عنوان حقوق آن افراد ، برخود یک فرض اخلاقی بدانند و به عبارت دیگر در این نوع نظام حقوقی به دلیل تعهد همگانی به یک رویکرد اخلاقی، علایق دیگران براي سبکی از زیستن به داشتن حق براي آن سبک زندگی .( Raz, ١٩٩٢, ١٨٢- کفایت می کند ونیازمند موافقت دیگران با آن نیست. ( ٢٠٠ رهیافت ابتنا از این جهت محل ایراد واقع می شده است که تمایز منطق حقوق وقانونگذاري از منطق اخلاق را نادیده می گیرد. براي مثال در ساحت اخلاق بیشتر بر نیت خیر ودر عرصه حقوق عمدتا بر صورت عمل توجه می شود. در ساحت حقوقی وقتی کسی مالیات میپردازد براي این است که به حکم قانون عمل بکند وجریمه نشود و عملکرد حقوقی موجهی داشته باشد، اما در ساحت وجدان آزاد و بیدار اخلاقی ، سهیم شدن در رفع نیازهاي عمومی جامعه و کاستن از آلام ورنجهاي مردمِ ندار و تکثیر شادي و آسایش براي آنان و خانواده هایشان براي این است که در دل آدمی تمایل به خیر وجود دارد . نظام حقوقی بخشی از ارزشهاي اخلاقی جامعه را با صورتبندیهاي خاصی به سطح مقررات لازم الاجرا در میآورد. اما در عین حال منطق متمایز ومجزایی از اخلاق هم دارد. براي مثال به حکم اخلاق من نباید موجبات تصادم عمدي ماشین خودم با ماشین دیگري را به وجود بیاورم یا با رانندگی خود، دیگران را آزار بدهم. اما حکم اخلاقی مرا ملزم نمیکند که در خیابان از سمت راست یا چپ برانم و در خط ممتد سبقت نگیرم و... در اینجا قوانین راهنمایی رانندگی با ملاحظات خاصی به وضع مقرراتی براي صورتبندي بخش لازم الاجراي اخلاق رانندگی . (Gardner, ٢٠٠۶, میپردازند ( ۵ از سوي دیگر گفته شده است که مبتنی ساختن حقوق بر اخلاق ، ممکن است فلسفۀ حقوقی را از واقع گرایی به دور بکند . قوانینی که از سوي یک نظام مشروع وضع وتصویب می شوند ، مستقل از این یا آن قضاوت اخلاقی، قانون هستند و اعتبار قانونی دارند ، هرچند به آنچه » نظر کسانی قانون خوب وعادلانه یا حتی صحیح نیستند(صحت قانون امري جدا از اعتبار آن است). به عبارت دیگر باید حقوق به معناي به جاي خردَ بین الاذهانی وجهانیِ بشر از « آنچه باید باشد » تفکیک بشود، بویژه اگر این « آنچه باید باشد » از حقوق به معناي « هست ایدئولوژیهاي خاصی برامده باشد. از جمله نقدهایی که بر این رهیافت صورت گرفته است مقالۀ کوتاه رونالد دورکین با عنوان حقوق و اخلاق . آورده است 12 « حق و مصلحت » برگردان این کار را محمد راسخ در کتاب ( Dworkin , است. ( ١٩٩۵ شاید مهمترین استعداد پرمخاطرة رهیافت ابتناي حقوق بر اخلاق آن است که در بیان مسأله گفته شد وآن این است که گروه هایی ارزشهاي مذهبی و مسلکی و ایدئولوژیک خود را ارزشهاي اخلاقی ثابت و جهانشمولی تلقی ووانمود بکنند و به استناد آن منطق قانونگذاري جامعه را که می خواهد با عرف ومنطق مستقل حقوقی دنبال بشود ، از درجۀ اعتبار ساقط اعلام بکنند و برهم بزنند. تعبیر « تبدیل اجتماع اخلاقی به دولت » انتهاي این مخاطره می تواند تا بدانجا برسد که با استفاده از بیان هگل می توان از آن به کرد که استحالۀ خطرناکی است و منشأ نوعی کمال گرایی و پدرسالاري سیاسی وتمامی خواهی در جامعه می شود. اگر یک نظام دموکراتیک ١١ - Minimal state 76- 12 راسخ، محمد ( 1381 ) حق و مصلحت. تهران: طرح نو، صص 73 ۴ پارلمانی ، آزادیهایی را براي اموري تصویب بکند که با ارزشهاي افراط گرایانۀ جماعتی هرچند کثیر مغایرت دارد ، آیا آنها مجازند که بر اساس ابتناي حقوق بر اخلاق ، قانونیت این مصوبات را زیر پا بگذارند؟ این بروشنی می تواند منشأ یک هرج ومرج در زندگی اجتماعی بشود. رهیافت تفکیک حقوق از اخلاق را به میان می آورد. « رهیافت تفکیک » محدودیتها ومخاطرات رهیافت ابتنا که از آن بحث شد ، اهمیت تأمل در دلنگرانی هاي نمونه بارزي از رهیافت تفکیک ، رویکرد اثبات گرایی حقوقی است که بر مبناي آن چیزي قانون است که از طرف مقام مشروع (مقامی که مردم براي او مشروعیت قائل است) وضع بشود. در این رویکرد، قانونیت یک نظام حقوقی براي تعریف خود به مبناي اخلاقی نیاز ندارد. رویکرد اثبات گرایانه، نظام حقوقی را چیزي میداند که از طریق رویههاي نهادمند قانونی، مقررّ بشود و در این رویکرد نسبتی میان اخلاق و حقوق 1986 ، متصور نیست و حتی ملاحظات اخلاقی ممکن است به صورت تهدیدي براي حقوق عقلانی به معناي عقل ابزاري دربیاید. ( 219 .( Habermas, رهیافت تفکیک قائل به این است که اساساً استدلال حقوقی و استدلال اخلاقی هر کدام ساحت و منطق ویا زبان خاص خود را دارند ؛ هرچند در موارد زیادي ممکن است گرایش به این وجود داشته باشد که نظام حقوقی یک جامعه از سنتها و ارزشهاي اخلاقی اجماعی و پذیرفته شدة آن جامعه وبویژه از اصول متفق علیه وجهانیِ اخلاق(مانند عدالت ونوع دوستی ) تبعیت بکند اما بنابر رهیافت تفکیک ، راه استدلالهاي حقوقی و اخلاقی علی القاعده از هم جداست و اتفاقاً گاهی براي این تفکیک وجدا سازي ، منطق اخلاقی هم وجود دارد. براي مثال نظام متعارف حقوقی، غیبتهاي روزمره در پشت سر افراد را ممنوع نمیکند وحال آنکه بنا بر استدلالهاي اخلاقی، غیبت، امر مذموم و نکوهیده اي است. یک دلیل جدي براي اینکه قانونگذار بحث غیبت را به معلمان ومربیان اخلاق مربوط می داند وخود ممنوع نمی کند ، این اصل اخلاقی است که نباید نظام حقوقی، امکان مداخلۀ واضعان و مجریان قانون را در همه جزئیات زندگی روزمرهّ مردم باز بکند چون در این صورت راه براي سلب حقوق و آزادیهاي شهروندان هموار میشود و افزایش حجم تنظیمات حقوقی به قضایی شدن زندگی جامعه آن نیست واین همان تفکیک «ِ تأیید اخلاقی » یک رفتار لزوماً به معناي « تجویز حقوقی » می انجامد. بر همین اساس است که گفته می شود حقوق از اخلاق است. بسیاري از استدلالها براي سلب آزادیهاي دیگران که ظاهرا صورت اخلاقی هم دارد ، اساساً از این منطق تفکیک ( تفکیک تجویز از تأیید) غفلت می کنند. راز 13 ، مثالی براي تفکیک اخلاق و حقوق ارائه میدهد. فردي یک نقاشی از وان گوگ 14 دارد. اکنون این پرسش هست که آیا نظام حقوقی میتواند از نابود کردن آن منع بکند. پاسخ منفی است. فرد یادشده چنین حقی را داراست که کالاي تحت مالکیت خصوصی خود را از بین ببرد. اما در عین حال برخی دلایل اخلاقی اقامه می شود که او نباید این کار را بکند زیرا از بین بردن اثري است که به زندگی بشریت معنا میدهد. پس دلایل اخلاقی ممکن است ما را از انجام بسیاري کارها باز دارد اما این به معناي آن نیست که قانونگذار لزوماً باید به استناد این . ( Raz, ١٩٩٢, گونه دلایل اخلاقی، انجام آن کارها را در نظام حقوقی ممنوع بکند ( ١٩٧ رهیافت تفکیک مبتنی بر تمایز ظریفی در باب معناي حقوق قانونی است. ادموندسون 15 از دو نوع مفهوم متفاوت درباره حقوق فقط « داشتن یک حق قانونی » ، قرار دارد ولی در مفهوم دوم « ناحق وباطل و خطا » در مقابل « حق قانونی » ، قانونی بحث میکند. در مفهوم اول است و نه چیز دیگر. براساس مفهوم اول مردم قانوناً حق دارند تنها کارهایی را انجام بدهند که درست « نداشتن آن حق قانونی » در مقابل وبرحق وصواب واخلاقی است. در مفهوم دوم مردم قانوناً حق دارند کارهاي بسیاري را انجام بدهند، اما این بدان معنا نیست که کارهاي آنها لزوما درست وبرحق واخلاقی است. حق قانونی براي انجام کاري خاص به معناي این نیست که آن کار لزوماً درست واخلاقی است و چنانکه 136) نیست 16 « تأیید اخلاقی انجام دادن آن رفتار » منطق مستقل حقوقی دارد و دلیلی براي « تجویز قانونی یک رفتار » پیشتر گفته شد اساساً . (Edmondson, ٢٠٠۴, ١٣ Raz, J ١۴ - Van Gogh ١١۵۶ -E Hdmavuinndgs ao nri, gWhti ltloia dmo Aso.m ething does not mean that it is the right thing to do; it does not even mean that there is a reason to do it (Edmondson, ٢٠٠۴, ١٣۶) ۵ . 2. نظریه خواست 18 ادموندسون دو نظریه را در باب حقوق قانونی از هم متمایز میکند. این دو نظریه عبارتند از: 1. نظریه نفع 17 در تحلیل نهایی مبتنی بر فلسفۀ اخلاق سودانگار است و مبتنی بر « حق داشتن » براساس نظریه نخست، وقتی میگوییم کسی حق دارد ، این منافعی است که او از طریق این حقوق قانونی به دست م یآورد یا ناظر بر مضراتی است که با آن حق از خود دفع می کند. بنابراین اگر کسانی استدلال اخلاقی بورزند مبنی بر اینکه این یا آن کار منافعی براي او ندارد یا چه بسا مضرّاتی هم دارد، آن استلال اخلاقی میتواند موضوعیت این حقوق قانونی را زیر سؤال ببرد. اما براساس نظریه دوم حقوق قانونی بیش از اینکه لزوماً با ارزشهاي اخلاقی حتی از نوع اخلاق اصالت نفع توجیه می شود ؛ خواستی که در انسانها براي آزادي از محدودیتهاي بیرونی و خواستی که براي متفاوت بودن و « خواست » توجیه بشود ، با منحصر به فرد بودن وجود دارد. همین خواست براي داشتن حقوق قانونی کفایت میکند؛ حتی اگر این خواست آزادي، براي انجام دادن کاري باشد که اکثریت آن را درست واخلاقی نمیداند و یا حتی اگر این خواست، مبنی بر نوعی متفاوت بودن باشد که عرف و اخلاقیات مرسوم . (Edmondson, 2004, ١٢٠- اکثریت آن را نمی پسندد ( ١٢٧ آن فلسفه حقوقی که به قانونگذار اجازه میدهد براي حقوق فردي ، حقوق اقلیتها و جماعتها و حقوق شهروندان براي متفاوت بودن و داشتن سبکهاي زندگی خاص خود، توسع قانونی فراهم بیاورد، اساساً مبتنیبر یک مفهوم فربهی از حق قانونی است و آن حق قانونی مردمان این به معناي استقلال نظام حقوقی و قانونگذاري از (Edmundson, ٢٠٠۴, ١٣٣- براي انجام دادن کارهاي نادرست 19 است. ( ١۴٢ نظام اخلاقی است زیرا حقوق مردمان را صرفا به امور خیر اخلاقی محدود نمیکند و اوسع از آن می داند، در ساحت حقوق و قانون ، آدمی حق وجود « حقوق وقانونِ لازم الاجراي عمومی » دارد خطا وگناه واحیاناً کارهاي غیر اخلاقی بکند .در عین حال ساحتهاي دیگر در خارج از حوزة دارد که دربارة درست بودن و نبودن این یا آن کار، استدلال می کنند و اخلاق از جملۀ این ساحتهاي دیگر است . با همۀ ظرفیتهایی که از آن بحث شد ، می تواند مصداقا و مفهوما مورد مناقشۀ نظري قرار بگیرد ، نقد مصداقی « رهیافت تفکیک » این است که اخلاقیات جامعه به احتمال زیاد در کار قانونگذاري تأثیر میگذارد ویک مورد از این تأثیر این است که امروزه حقوق بشر به مثابۀ منطق اخلاقیِ مدرن پذیرفته شده در اجتماع جهانی بر فرایندهاي قانونگذاري بسیاري از کشورهاي دنیا کم وبیش اثرمی گذارد. نقد مفهومی نیز این است که در فرض تفکیک، استدلالهاي کیفیتر اخلاقی در باب ماهیت حقوق و چیستی قوانین مورد توجه قرار نمیگیرد ومهمتر از همه؛ فلسفۀ اخلاقی پشت رویکردهاي حقوقی در این رهیافت مغفول می ماند . قدري پیشتر دیدیم که یک نوع فلسفۀ حقوقی با استناد به تفکیک حقوق از اخلاق ، تأکید داشت که مردم می توانند حقوقی قانونی براي انجام برخی کارهایی داشته باشند که در حوزة اخلاق نکوهیده است. اما باید گفت که در نظر ژرفتر ، این فلسفۀ حقوقی در نظام حقوقی و قانونگذاري نیز خود همچنان مبتنی بر یک رویکرد اخلاقی حق گرا و انسانگرا است ، رویکردي که انسانها را مهم میداند؛ هر فرد انسانی، صرف نظر از هر عقیده درست یا نادرست و حتی صرف نظر از اینکه بخواهد عمل اخلاقی یا غیر اخلاقی انجام بدهد، حقوق و خواستههایی دارد و شایسته توجه است و دیگران و حتی اکثریت نباید او را همچون ابزاري براي اهداف و تمایلات مطلوب خودشان تلقی بکنند. او خود غایتی براي خویش است و اصالت و اهمیت و حرمت و حقوقی دارد و چون به عرصۀ حیات آمده است، حقوق و انتخابهاي او محفوظ است. محققان از (Edmundson, ٢٠٠۴, بحث کرده اند و آشکارا متضمن نوعی رویکرد اخلاقی است - ١٣٣ « انتخاب محفوظ 20 » این مفهوم با عنوان . ١۴٢) از سوي دیگر رویکرد اثباتگرایی حقوقی به رغم همۀ ظرفیتهایی که در سطور گذشته از آن بحث شد، محدودیتهایی دارد وشاید مهمترین آن ، زمینه هاي نوعی محافظه کاري حقوقی است. وقتی باب استدلالهاي اخلاقی بسته می شود و یک دولت به صرف مشروعیت ، اختیار غیر قابل نقض قانونگذاري پیدا می کند ، امکان تضییع حقوق به نام قانون فراهم می آید . هابرماس، ماکس وبر را در مقام نمایندة .( Habermas, 1986 ، برجستۀ این رویکرد به حقوق و به عنوان عقل ابزاري و کارکرد گرایانه مورد نقادي قرار میدهد ( 228 نظر داشتند، نیز متفکرانی پیدا « تجربه » به همین جهت بود که در دورة معاصر حتی از میان پوزیتیویستها یا کسانی که به نحوي بر هیچکس نباید به » شدند که از نوعی نسبت اخلاق و حقوق بحث کردند. نمونه اش وردروس 21 و هارت 22 هستند. وردروس اصولی مانند اینکه ١٧ - Benefit theory ١٨ - Will theory ١٩ - Right to do Wrong ٢٠ - “Protected- Choice” Conception ٢١ Alfred verdross ۶ را برامده از تجربۀ تاریخی زندگی معاصر بویژه از سوي مرمان با تمدن وفرهنگ می داند که از آزمونهایی مانند « آزادي دیگران تجاوز بکند فاشیسم ونازیسم به این نتیجه رسیده اند که چنین اصولی را بر قوانین موضوعۀ خویش حاکم وناظر سازند. (Kellogg, ٢٠٠٨ ,١٧-١٨ / Thüre and MacLaren٢٠٠٧,١۴ ) هارت با اینکه با سنت پوزیتیویستی نسبت دارد و مناظرات او با طرفداران جدید حقوق طبیعی وابتناي درونی حقوق بر اخلاق مانند 23 قائل است و با همین منظر است که او تجربه هاي « محتواي حداقلی حقوق طبیعی » پیش گفته مشهور است ، اما خود به نوعی «ِ فولر » براي همزیستی وهمکاري اجتماعی را از جملۀ مواردي می داند که به نوعی ترابط میان حقوق واخلاق « دیگر پذیري » اخلاقی مانند ضرورت موضوعیت می دهد. ( Hart. ١٩٩۴,a and b /Coleman, ٢٠٠١) رهیافت تلفیقی در هاروارد بود. پیشتر فولر را در رهیافت ابتناي حقوق بر اخلاق معرفی کردیم. وي تأثیر نافذي بر « فولر » دورکین از شاگردان دوروکین داشت . با این وصف ، دورکین هم از دیدگاه ابتنا فاصلۀ معرفتی گرفت و هم بر پوزیتیویسم حقوقی نیز ملاحظاتی داشت. وي هردو رویکرد اثبات گرایی و طبیعت گرایی را بررسی کرد و خود، دیدگاهی تلفیقی مبتنی بر همگرایی یا تفسیر ( Dworkin , ١٩٩۵) گرایی برگزید. رویکرد تفسیري، معتقد است اعتبار حقوقی برآمده از تفسیري است که دو معیار در آن وجود دارد ؛ معیار نخست سازگاري این تفسیر با واقعیات و معیار دیگر جذابیت اخلاقی است. به تعبیر دورکین هر گزارة حقوقی خود مبتنی بر دو معیار است معیاري توصیفی (مثل سود و ...) و 147 ). تکثرگرایی حقوقی وآزادي عقیده ویا سبک زندگی مردمان هم - معیاري تجویزي و اخلاقی (مثل نوع دوستی). (راسخ، 1381 ، صص 123 به رونق وپویایی وشکوفایی زندگی اقتصادي و فرهنگی وسیاسی وعلمی جامعه می انجامد وهم در آن، امکانات بیشتري براي احتراز از تضییع حقوق شهروندان وجود دارد. این دیدگاه دورکین مبتنی بر رویکرد همگرایی 24 است. دورکین بر مبناي رویکرد تفسیري خود، توانست امکانات نظري براي توضیح مواجهه با قوانین غیر عادلانه به صورت نافرمانی مدنی 25 را بسط دهد. جوامع پیشرو با مسائل و تنگناها یا بحرانهاي اجتماعی خود، مفهوم سازانه و نظریه پردازانه مواجه میشدند و از این طریق براي برون شدن از این بحرانها و ادامه مسیر رشد و توسعه ، راههایی میگشودند. نمونه- اش مسائل نژادي و نیز مسائل جنگ ویتنام در ایالات متحده بود که متفکران توانستند در مواجهه با آن مفهوم نافرمانی مدنی را بسط بدهند. (147- (راسخ، 1381 ، صص 123 رهیافت چند سطحی هابرماس هرچند از جمله نظریه پردازانی است که با روایتی اخلاقی از حقوق بشر و نظام حقوقی مبتنی بر آن همدلی دارد ( اما از هر دو دیدگاه سادة ابتنا و تفکیک به دلیل محدودیتهاي هر دو نظر فاصله گرفته است. زیست معرفتی او و دیگرانی (Flynn, ٢٠٠٣ که به نسبت میان حقوق و اخلاق توجه دارند ، نوعاً در سنت کانتی است، مع الوصف، هابرماس با تأملات خود از « اپل » 26 و « راولز » مانند رهیافت ابتنا و حتی از رهیافت تلفیقی که اندکی پیش از دورکین نقل شد ، عبور کرده است و این از وسعت وفسحت نظري وي سرچشمه می گیرد. 27 وضع بشود. همین « استدلال ورزي اخلاقی » هابرماس مشروعیت نظام حقوقی را منوط به این می داند که از طریق فرایند بازِ استدلال ورزي اخلاقی است که براي نظام حقوقی، عقلانیتی به معناي ارتباطی کلمه ( و نه به معناي ابزاري کلمه) پدید میآورد. استدلال ورزي اخلاقی نباید در انحصار گروه خاصی بویژه از حاکمان وحواشی و وفاداران آنها قرار بگیرد .در این استدلال ورزي، همه باید امکان شرکت داشته باشند. مگر ادعا نمی شود که قوانین نباید با اخلاق مغایرت داشته باشد ، با این حساب باید همه امکان شرکت در اقامۀ دلایل اخلاقی ٢٢ H.L.A. Hart ٢٣ the minimum content of natural law ٢٢۴۵ CLiavwil daisso Ibnetdeigenrcitey ( صورتبندي کرده است (راولز، 1999 « توافق و انصاف » 26 راولز در نظریه عدالت خود، اخلاقی بودن نظام حقوقی را از طریق مبتنی بودن آن بر ٢٧ - Moral Argumentation ٧ داشته باشند و مجموع این دلایل از طریق فضاي عمومی بر قانونگذاري تأثیر بگذارد. استدلال ورزي باید در سپهر عمومی و از طریق گفتگوي بازِ محدود نشده صورت بگیرد. اخلاقی بودن نظام حقوقی به استقلال آن از قدرت حاکمه منوط است که جز با دموکراسی امکانپذیر نمیشود. .( Habermas, 1986 ،279 -243) 28 مورد بررسی قرار داد. او بر « زیست جهان » و « سیستم » دیدگاه هابرماس درباره نسبت حقوق و اخلاق را باید باتوجه به نظریه رهایی زیست جهان از استعمار سیستمهاي سیاسی و اقتصادي تأکید دارد. سیستمهاي پولی و دستگاه هاي دیوانسالار(ثروت وقدرت ونفوذ ومنزلت و...) در نظام حقوقی مداخله میکنند و آن را به کارکردهاي اقتضایی خود تقلیل میدهند. در اینجاست که باید گرانیگاه استدلال اخلاقی را از درون سیستمهاي رسمی به جهان زندگی مردم انتقال داد. قوانین به توجیه اخلاقی نیاز دارند و این همان استدلال اخلاقی است که در زیست جهان براي حقوق و قوانین جریان پیدا می کند . استدلال اخلاقی در فضاي عمومی و از طریق کنش ارتباطی 29 و فهم متقابل 30 صورت می گیرد. 32 قائل « حقوق به عنوان رسانه » 31 و « حقوق به عنوان نهاد » هابرماس تفکیک مفهومی مهمی انجام داد وآن تمایزي بود که میان شد. حقوق به عنوان نهاد به طور مداوم نیازمند توجیه مجدد خود از طریق استدلال اخلاقی زیست جهان است و آنچه از حقوق از طرق مجاري رسمی تدوین وابلاغ و اجرا میشود صرفاً یک رسانه است و یک سلسله ضرورتهاي کارکردگرایانه آن را لازم الاجرا میسازد. اما براي اینکه ماهیت نهادي این حقوق وقوانین و مشروعیت آنها به طور مرتّب باقی بماند نیازمند اتکاي آنها به استدلال هاي اخلاقی موجود در زیست جهان است. در واقع حقوق به عنوان رسانه، در سطح عقلانیت ابزاري است ولی حقوق به عنوان نهاد، به سطح عقلانیت ارتباطی ارتقا مییابد. (Deflem, ١٩٩۶, ١٠-١١) اهمیت می دهد. حقوق همین که از از طرق دستگاههاي « حقانیت 34 » و « قانونی بودن 33 » هابرماس بر تفکیک دیگري میان قانونگذاريِ پذیرفته شده و رسمی، تصویب و ابلاغ میشود در حد یک رسانه ، قانونی و لازم الاجرا است. اما لزوماً حقانی نیز نیست. حقانیت، « توجیه اخلاقی 35 » زمانی احراز میشود که این قوانین از سطح رسانه به سطح نهاد ارتقا پیدا بکنند وآن در صورتی است که نسبت به امکانات واستدلالهاي اخلاقی باز که در حوزه عمومی جریان دارد، گشوده باشند و فرصتهایی فراهم شود که استدلالهاي له و علیه اخلاقی دربارة این قوانین به صورت آزاد و از رهگذر کنشهاي ارتباطی و گفتگوهاي محدود نشده و رها از زور و اجبار و در برگیرندة شانس برابر براي مشارکت هم آحاد و (Deflem, ١٩٩۶, ٧٣- گروهها به طور مداوم صورت بگیرد. ( ٧۴ ٢٨ - System and lifeworld ٢٩ - Communicative action ٣٠ - mutual Understanding ٣١ - Law as an institution ٣٢ - Law as an medium ٣٣ - Legality ٣۴ - Legitimacy ٣۵ - Moral Justification ٨ منابع راسخ، محمد ( 1381 ) حق و مصلحت. تهران: طرح نو. · قربان نیا ، ناصر( 1383 ) قرائ تهاي گوناگون از حقوق طبیعی. فصل نامه فقه و حقوق ، ش 1، تابستان 1383 · کاتوزیان، ناصر( 1377 ) فلسفه حقوق. تهران: انتشار . · · Coleman, Jules, ed. ٢٠٠١. Hart’s Postscript: Essays on the Postscript to The Concept of Law. Oxford U.P. · Coleman, Jules, Scott Shapiro, and Kenneth Einar Himma, eds. ٢٠٠٢. The Oxford · Deflem, Mathieu (١٩٩۶) [Editor] Haberm as, Modernity and Law. London: Sage Publications. · Dworkin R., law and morals. The Oxford campanion to philosophy. ١٩٩۵. · Edmundson, William A. (٢٠٠۴) An Introdution to Rights. Cambridge University Press. · Finnis, J . (١٩٩٨ ) Aquinas: Moral, Political and Legal Theory .Oxford University Press. · Flynn, Jeffery (٢٠٠٣) Habermas on Human Rights: Law, Morality and Intercultural Dialogue. Social theory and Practice, Vol ٢٩ No ٣ (July , ٢٠٠٣) · Fuller, Lon L. (١٩۶٩)The Morality of Law, (New Haven and London: Yale University Press. · Gardner, John (٢٠٠٨) Law and Morality.Arizona State University , Seminar in the law School,٢٠٠٨. · Golding, Martin P. and William A. Edmundson, eds. ٢٠٠۴. The Blackwell Guide to the · Habermas, J (١٩٨۶) Law and Morality, Havard University . · Handbook of Jurisprudence and Philosophy of Law. Oxford U.P. · Hart, H.L.A. ١٩٩۴a Law, Liberty, and Morality. Stanford U.P. · Hart, H.L.A. ١٩٩۴b The Concept of Law, ٢d ed. with Postscript edited by P. Bulloch and J. Raz. Oxford U.P. · Kellogg, Frederic R. ( ٢٠٠٨ ) INTERNATIONAL HUMAN RIGHTS AND THE PHILOSOPHY OF LAW: HOW MUCH TOLERATION CAN BE ENFORCED? The International Economic and Tax Law Review, Catholic University of Brasilia Law School (UCB-Law School). · Mackie, J. L. (١٩٩٢) Can there be a Right- Based Moral theory? in Waldron, J, ١٩٩٢, theories of Rights. Oxford U. Press. ١۶٨-١٨١ · Nozick, R. (١٩٧۴) Anarchy, State and Utipia. New York, Oxford. · Philosophy of Law and Legal Theory. Blackwell Publishing. · Raz, J (١٩٩٢) Right- based Moralities. In Waldron, J, ١٩٩٢. Theories of Rights. Oxford U. Press. ١٨٢-٢٠٠ . · Thürer, D. and MacLaren, M.(٢٠٠٧ )A Common Law of Democracy ?– an Experimental Conceptualization. The University of Zurich. · Waldron, Jeremy (١٩٩٢) Theories of Rights. Oxford Readings in Philosophy. Oxford University Press. منبع: 22-18 : منتشر شده در : آیین ، شماره 24 و 25 ، آذر و دي 1388
|
(راه سبز) |
نامه مشترک مطهری و بازرگان |
مصطفی ایزدی - پایگاه اطلاعرسانی جرس در تاریخ ۱۳۸۹/۲/۱۲ به مناسبت سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری، در گفتگویی با مهندس عبدالعلی بازرگان، ماجرای صدور بیانیه مشترک آیتالله مطهری ومهندس بازرگان پیرامون زنده یاد دکتر علی شریعتی را مورد بررسی قرار دادهاست. این گفتگو که زیر عنوان «ابهامزدائی از یک نامه پس از سی وسه سال» در سایت جرس منتشر شده، یکی از چندین اظهار نظری است که در سه دهه گذشته در خصوص نامه مشترک سال ۱۳۵۶ رسانهای شدهاست. من هم خاطرهای در اینباره دارم که تقدیم میکنم، امیدوارم برای روشن شدن ابهامات موجود سودمند باشد. بنده به دلائلی چند از دوران دبیرستان تا پایان دوره دانشگاه با استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری در ارتباط بودم. هر چند که نه دبیرستان را در تهران گذراندم و نه دانشجوی دانشگاههای تهران بودم، امّا هنگامی که به تهران میآمدم، به دیدار ایشان میرفتم. در دانشکده الهیات یا در منزل و یا در محل سخنرانیهای استاد با ایشان دیدار میکردم و در مورد موضوعات گوناگون صحبت میکردیم و ارشاد میفرمودند. ایشان به بنده لطف داشتند و به دفعات برای بنده، حتی درد دل میکردند. یک روز در همان سال ۵۶ که از تبریز ـ محل تحصیلات دانشگاهیام ـ به تهران آمده بودم با استاد مطهری تماس گرفتم که به دیدارشان بروم. مرا به منزل دعوت نمودند و خدمتشان رسیدم. درحضور ایشان به گونهای گلایه آمیز، از انتشار نامه مشترک با مهندس بازرگان که نشان میداد به دکتر شریعتی و اندیشههای وی تعرض شده وجمع زیادی از دانشجویان مذهبی و انقلابی را ناراحت کردهاست، سؤال کردم و گفتم در دانشگاه تبریز، دانشجویان فراوانی هستند که هم به جنابعالی علاقه دارند و هم از دوستداران زنده یاد دکتر علی شریعتی هستند و نامه شما و مهندس بازرگان، اینگونه دانشجویان وجوانان را در این شرایط حساس دلنگران کردهاست. استاد مطهری مطالب مفصلی را برای بنده بیان کردند که چکیده آن را نقل میکنم: ۱ـ من(استاد مطهری) و دکتر شریعتی هیچگونه خصومت شخصی نداریم و اختلافاتمان که در برابر اشتراکاتمان، اندک است، یکی به بعضی بنیانهای فکری بر میگردد و یکی هم به نوع برخوردی که ایشان(دکتر شریعتی) با روحانیت دارد. ۲ـمرحوم دکتر شریعتی هم کسی نبود که به دلیل این اختلافات، با من بد باشد یا احترام مرا نگه ندارد. من به تازگی از لندن آمدهام. در آنجا با دانشجویان و دوستان ایشان دیدار داشتم. به من گفتند که دکتر منتظر آمدن شما بوده تا در مورد کتابها و افکارش با شما صحبت کند و رفع اشکالات آنها را از شما بخواهد، که عمرش کفاف نداد. امّا آن مرحوم نامهای به آقای محمدرضا حکیمی نوشته و از ایشان خواسته است تا به اتفاق محمدمهدی جعفری، نوشتهها و آثار وی را بازخوانی و در صورت لازم، با نظر من(مطهری) اصلاح و منتشر نمایند. ۳ـ پس از اینکه دکتر شریعتی از دنیا رفت، کتابهای آن مرحوم به طور بیسابقهای مورد اقبال جوانان قرار گرفته و در شرایطی که هنوز آثار ایشان بازخوانی و اصلاح نشده، نگرانیهائی برای بعضی از دلسوزان فراهم کرده است، لذا در جلسهای که با حضور مهندس بازرگان و جمعی از علاقهمندان دیگر داشتیم، مقرر شد، نامه سرگشادهای به امضاء مهندس بازرگان و بنده(مطهری) منتشر شود که هم از شخصت دکتر شریعتی تمجید گردد و هم به خوانندگان آثارش گوشزد شود که نوشتههای دکتر را با تأمل بخوانند چون دارای اشکالاتی است. ۴ـبعد از آن جلسه متنی را برای امضاء پیش من آوردند که امضاء کنم. من مطالعه کردم و دیدم که تند است و قرار نبود با این تندی به مرحوم شریعتی انتقاد شود، چون ایشان در حال حاضر هواداران زیادی دارد و نباید آنان را رنجاند. من نامه را امضاء نکردم و گفتم تعدیلش کنید و دوباره بیاورید تا امضاء کنم، بعد تکثیر شود. چند روز بعد شنیدم که همان نامه تکثیر وتوزیع شدهاست. من هم مقداری اوقات تلخی کردم، امّا کار از کار گذشته بود. لذا من آن نامهی تند را قبول ندارم و شما وظیفه شرعی دارید در دانشگاه و هر جای دیگر که صحبت از این نامه میشود از قول من این مطلب را نقل کنید. *** آنچه از سی و سه سال قبل در ذهنم از دیدار با شهید مطهری دارم، به دلیل تکرار آن،قبل و بعد از شهادت استاد عزیز و نیز نگارش کاملتر آن برای یک نشریه دانشگاهی در اوایل سال ۵۸، خدشهناپذیر است، جز این که عبارات آن بعضا عین عبارات استاد مطهری نباشد. بدیهی است آنچه آقای مهندس عبدالعلی بازرگان فرمودهاند، مشاهدات و شنیدههای این مرد بزرگوار است و من نخواستم به آن بیتوجهی کنم، بلکه لازم دانستم شنیدههای مستقیم خود را از زبان طرف دیگر رخداد، یعنی استاد شهید مرتضی مطهری بنویسم که علاقهمندان رویدادهای تاریخ انقلاب اسلامی، حرفهای گوناگون را بشنوند. (۱۳۸۹/۲/۱۵ ) *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست. ]]>
|
(پارلمان نیوز) |
سرمقاله مردمسالاری/ مطالبات اصلی مردم در خانه ملت |
کوروش شرفشاهی: 116 نماینده از احمدی نژاد خواستند که جلوی واردات بی رویه را بگیرد. 110 نماینده خواهان ایمنی پرواز و ناوگان هوایی کشور شدند. 197 نماینده از سخنان احمدی نژاد درسازمان ملل تقدیر کردند و البته از این دست امضاها فراوان است اما یک نکته قابل تامل است و آن، تعداد پایین امضاها در مباحثی که مربوط به مطالبات مردمی می شود به عنوان مثال تنها 110 نماینده نگران ایمنی پرواز هواپیماها هستند و تنها 116 نماینده مردم مشکلا ت ناشی از واردات بی رویه را قبول داشته و ازتعطیلی کارخانجات و بی کاری کشاورزان و کارگران خبر دارند در حالی که 197 نماینده از سخنان احمدی نژاد از اجلا س اخیر قدردانی کرده اند اجلا سی که حضور ایران در سطح رئیس جمهور بنابر تاکید نماینده اصولگرای عضو کمیسیون امنیت ملی لازم نبود و یکی دیگر از نمایندگان آن را در حد وزرای امور خارجه دانسته و رفتن احمدی نژاد را لازم نمی دانست! پرونده برنج های آلوده که از طریق مبادی قانونی وارد کشور شده و بنابر تاکید کمیسیون بهداشت و کشاورزی مجلس برای سلا مت مردم و اشتغال کشاورزان زیان دارد از سوی کمیسیون حقوقی مجلس به دستگاه قضایی ارسال شده است. پرونده بحران صنایع و کارخانجات که در اثر واردات بی رویه، روی میز مسوولان قرار دارد تعیین تکلیف شده و در حال حاضر صنایع نساجی، لوازم خانگی، کفش، چرم و صدها شغل دیگر در مرز بحران قرار دارد. کارگران این صنایع اخراج می شوند و کارخانجات عظیم این صنایع به مغازه و منزل مسکونی تبدیل می شود. نماینده دیگری از انبار شدن 250 هزار تنی سیب در سردخانه ها گلایه دارد و می گوید زمان چیدن این محصول فرا می رسد و به دلیل واردات سیب، محصول داخلی فروش نرفته است و نماینده ارومیه نیز فریادش از سیب های ارومیه که در انبارها باقی مانده به آسمان رفته و خواهان جلوگیری از واردات است. از سوی دیگر برخی هواپیماهای توپولف همچون کبوتران غریب که راهشان را گم کرده در مکان غیر از باند فرودگاه نه آن که برزمین بنشینند بلکه با سر به زمین می خورند; اما از سوی دیگر استیضاح وزیر راه پس از دو ماه هنوز اعلام وصول نمی شود. با توجه به این موارد و بسیاری موارد دیگر که در حوصله بحث نمی گنجد جمع آوری امضا و طومار چندان تازگی ندارد و سوال اصلی اینجاست که نمایندگان مردم باید مشکلا ت اساسی مردم را همچون تورم و اشتغال رصد کرده و در راستای حل آن مشکلات امضا جمع کنند یا این که 197 امضا برای قدردانی از احمدی نژاد به دلیل حضور در اجلاسی تهیه کنند که اصل اجلاس در حد و اندازه وزرای امور خارجه بوده است. جالب اینجاست که حتی همان امضاهای نمایندگان مردم که مطالبات اصلی آنان را هدف می گیرد باز هم به نتیجه نمی رسد; به عنوان مثال مدت هاست که نمایندگان اصولگرا و اصلاح طلب در نطق ها، تذکرها طرح سوال و حتی تهدید به استیضاح، خواهان جلوگیری از واردات بی رویه شده اند اما چندان نتیجه نداده است، کما این که نمایندگان بارها خواهان اصلاح راه و راهداری در حوزه های هوایی، زمینی و ریلی شده اند که آن هم نتیجه نداده است و البته بسیاری موارد دیگر که نشان می دهد حتی امضاهای نمایندگان در مورد مطالبات مردم گویا در عملکرد دولت هیچ تاثیری ندارد. آری امروزه همه چیز وارد کشور می شود و گویا دروازه های اقتصاد کشور به روی واردات آن هم از نوع چینی باز است. از کفش، کیف، پوشاک، مواد غذایی گرفته تا سنگ قبر از چین وارد می شود و هیچ کس نمی پرسد راستی سقف واردات تا کجاست؟ به امید آن که مطالبات اصلی مردم از سوی نمایندگانشان هدف گیری شود و همان هدف گیری ها هم از سوی دولت اجرایی گردد. ]]>
|
(فرارو) |
سهسناریو پیشروی اصلاحطلبان به روایت خباز |
به گفته محمدرضا خباز اصلاحطلبان براي حضور در انتخاباتهاي آينده سه سناريو را در پيش رو دارند. اين عضو فراكسيون خط امام(ره) اظهار داشت: يكي از بحثهاي محافل سياسي در حال حاضر آن است كه آيا انتخابات بعدي يك انتخابات رقابتي خواهد بود و يا يك انتخاباتي با حضور يك گروه تماشاچي كه در آن يك گروه سياسي مورد تاييد امام، رهبري و نظام به انزوا رفته و تماشاچي آن باشند. عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي با بيان اينكه اصلاحطلبان بايد يكي از اين دو راه را انتخاب كنند، ادامه داد: آنها يا به اين نتيجه ميرسند كه منبع الكفايه شدهاند و حضورشان ديگر رنگي ندارد. از اين رو به جاي حضور در عرصه رقابتهاي انتخاباتي به كارهاي عادي خود پرداخته و از دور نظارهگر افت و خيزهاي سياسي كشور باشند. يا اينكه با همان توان گذشته و حتي قويتر از قبل با تكيه بر پيشينه سياسي قوياي كه دارند، مجددا وارد صحنه ميشوند تا در پايان دوره 8 ساله رياستجمهوري كنوني، يك يا دو قوه را در اختيار بگيرند و به مردم كمك كنند. وي از سناريوي سومي مبني بر پالايش در دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا ياد كرد كه در نتيجه آن معتدلين هر دو جريان جريان سومي را راهاندازي ميكنند كه در صحنههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي كشور نقشآفرين باشند. *رد دو سناريوي اول و تقويت سناريوي سوم خباز سناريوي اول مبني بر انزواي اصلاحطلبان در انتخابات آتي را رد كرد و افزود: من معتقدم كه عافيتطلبي كار مسلمانان نيست و نميتوان از زير بار مسووليت فرار كرد. چراكه تماشاچي بودن زيبنده انسانهاي مسلمان و پيرو حضرت علي(ع) نيست. نماينده كاشمر در مورد سناريوي دوم مبني بر حضور پرتوان اصلاحطلبان در انتخابات آتي نيز گفت: با توجه به تخريب فراواني كه عليه اصلاحطلبان صورت گرفته است، بازسازي اين جريان به اين آساني نيست. وي افزود: به اين ترتيب عملياتي شدن سناريوي سوم محتملتر است. به گونهاي كه مجموعهاي از نيروهايي كه زودتر به خود آمده و بازسازي شدهاند، براي حضور دوباره در صحنه آماده ميشوند و با كنار زدن افراطيون هر دو جريان، جريان مقتدري را سازماندهي ميكنند. عضو فراكسيون خط امام(ره) با بيان اينكه بايد منتظر اين حركت جديد بود، ادامه داد: بديهي است كه اين حركت جديد آسيب كمتري ميبيند و راه را براي حضور شخصيتهاي فعال درون نظام هموار كرده و آب رفته از جوي را به آن بازميگرداند. ** دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا ليدر ندارند عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي در واكنش به اظهاراتي مبني بر لزوم تغيير ليدرهاي جريان اصلاحات به منظور بقاي اين جريان، اظهار داشت: از آنجا كه احزاب در ايران نهادينه نشده و مسوولان ما معمولا حزبگريز هستند، بر اين باورم كه دستاني در كار هستند كه اصلا ليدري براي جريانات سياسي به ويژه اصلاحطلبان تعيين نشود. وي با بيان اينكه مشكل اصلي دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا فقدان ليدر است، ادامه داد: ممكن است شخصيتهايي در هر يك از اين دو جريان، در مواقعي پرچمدار آنها باشند. اما هرگز ليدر نبودهاند. به عبارت ديگر مشكل اصلي اين است كه دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا، «سر» ندارند كه از آن فرمان بگيرند. خباز نقطه ضعف ديگر اين مساله را فقدان تعريف واحد از اصلاحطلبي و اصولگرايي در كشور دانست و افزود: در حال حاضر هركس تعريف خاص خود از اصلاحطلبي و اصولگرايي دارد. به گفته وي، در چنين شرايطي بايد به دنبال جريان ”اصلاحطلب اصولگرا“ بود كه ميتواند همين جريان سوم باشد. البته ابتدا بايد تعريف مشخصي از اصلاحطلبي و اصولگرايي ارائه داد تا هر كس كه آن را قبول دارد زير پرچم آن جمع شود. وي تاكيد كرد: به اين ترتيب ميتوان ليدر مشخصي هم براي چنين جرياني در نظر گرفت. عضو فراكسيون خط امام(ره) با اشاره به اينكه طي سي سال گذشته، كشور به سمت دموكراسي حركت كرده است، از اين مدت به عنوان دوران گذار و آزمون و خطا ياد كرد و افزود: تمامي كشورهايي كه پس از دوره استبداد، دموكراسي را تجربه كردهاند، اين دوران را پشت سر گذاشتهاند. بنابراين ما هم بايد طي چند سال آينده اين دوران را سپري كنيم تا پس از آن دو جريان قوي و مقتدر سياسي با حضور در رقابتهاي مسالمتآميز سياسي به اداره كشور بپردازند. مرجع : ایلنا
|
(دویچه وله) |
اینترنت و جنبش سبز − توهم و واقعیت |
اعتراضهای مردمی پس از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری ایران، از سوی افراد و رسانههای مختلف "انقلاب سایبری" نامیده شد. اما حمید تهرانی، کارشناس فضای سایبر، معتقد است این برداشتی دقیق و واقعی از تحولات ایران نیست. میرحسین موسوی از رهبران معترضان در ایران، چندی پیش در دیدار جمعی از فعالان سیاسی ضمن ابراز تردید از گشایش فضای رسانه های آزاد در ایران گفت با توجه به محدودیت های موجود، فضای مجازی را مناسبترین پهنه تبادل اخبار و کسب اطلاعات می داند. بسیاری از فعالان سیاسی، رسانهها و حتی حکومتایران نیز جنبش سبز ایران را متاثر از فضای مجازی میدانند به نحوی که حاکمان ایران، تویتر و فیسبوک را متهم به تلاش برای انجام "انقلاب مخملی" در ایران کردهاند. با این حال برخی از کارشناسان و فعالین فضای سایبر نسبت به میزان اهمیت و تاثیرگذاری اینترنت بر تحولات ایران تردیدهایی دارند. حمید تهرانی مسئول وبسایت "صداهای جهانی" (Golobal Voices) با اشاره به محدودیت هایی که جنبش اعتراضی ایران با آن روبروست، تلویزیون را رسانهای نیرومندتر و پرنفوذتر از اینترنت خوانده و عامل دسترسی عمومی به صدا و سیمای دولتی را مهم میداند. با حمید تهرانی مصاحبه کردهایم: دویچهوله: شما به عنوان کارشناس فضای سایبر، این گفتهی آقای موسوی را چقدر منطبق بر واقعیتهای موجود میدانید که «الان مناسبترین نوع و تنها فاکتوری که برای تبادل اخبار و اطلاعرسانی در ایران وجود دارد، فضای اینترنت است». چه اشکالاتی را به این نوع دیدگاه وارد میدانید؟ حمید تهرانی: اول باید ببینیم که آقای موسوی یا آقای کروبی و کلا جنبش سبز چه امکاناتی در اختیار دارند. واقعیت این است که آنها به روزنامه و همینطور رادیو تلویزیون دسترسی ندارند و تنها وسیلهی ارتباطی که برایشان میماند، اینترنت است. ولی سؤال اینجاست که اینترنت چقدر میتواند مؤثر باشد. زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران، خیلیها، از پیر و جوان، مناظرههای تلویزیونی را میدیدند. ولی اینترنت چنین بُردی نداشت. الان هم همینطور است و تلویزیونهای ماهوارهای شاید برد خیلی بیشتری داشته باشند تا اینترنت. ولی این امکان از لحاظ مالی و سازماندهی برای جنبش سبز وجود ندارد که بتواند در خارج از کشور رادیو و تلویزیون داشته باشد. آیا فضای سایبر موجب نمیشود که جنبش سبز در مبارزهای که پیش رو دارد، دچار توهم شود؟ یعنی با توجه به جو محدودی که در فضای مجازی وجود دارد و مبارزه فقط در فضای اینترنت دارد پیش میرود، فکر کند جو جامعه هم به این صورت است؟ اگر تمرکز فقط روی اینترنت، توییتر، فیسبوک و یوتیوب باشد، چرا… در این صورت، ما وارد یک حباب مجازی میشویم و الان هم شدهایم. چون اگر به ۲۲ بهمن برگردیم، خیلیها حتی در تلویزیونهای خارج از کشور اعلام میکردند که بچهها راههای تظاهرات را در فیسبوک نوشتهاند و مثلا نوشتهاند اگر نیروهای امنیتی این راهها را سد کنند، راههای دیگری هم وجود دارد. در حالی که فیسبوک و توییتر را حتما سازمان اطلاعات و نیروهای امنیتی ایران هم خوانده بودند. اگر نیروهای سیاسی میتوانستند روزنامه منتشر کنند و یا جلسه بگذارند یا این که حرفهایشان را در دنیا واقعی بزنند، صدای مخالفشان هم خیلی راحتتر شنیده میشد. خیلیها این جنبش را انقلاب فیسبوکی یا انقلاب توییتری اسمگذاری کردند. اما میتوان از حرفهای شما نتیجه گرفت که این اسمگذاری خیلی دقیق و درستی نبوده و این جنبش به آن میزان که گفته میشود، وابسته به توییتر و فیسبوک و به طور کلی فضای مجازی نیست. انقلاب توییتری − و در این رابطه اینکه حتی برخی روزنامهنگاران غربی میگفتند که جایزهی صلح نوبل را باید به توییتر داد − بیشتر حالت غربی و تکنولوژیک دادن به جنبش اعتراضی و جنبش سبز را داشت. در حالی که انسانها موتور این جنبش هستند و نه توییتر و فیسبوک. اگرچه این را هم باید درنظر گرفت که پیام این جنبش، چه تظاهراتاش و چه کشته شدن افرادی مانند ندا و… از طریق اینترنت به گوش مردم دنیا و حتی خود ایرانیها رسید. چه راهحلهایی وجود دارد و چه پیشنهاداتی میتوان ارائه داد که استفاده از اینترنت هم از کیفیت بیشتری برخوردار باشد و برای کاربران امنتر باشد؟ وقتی پیام موسوی از اینترنت پخش میشود، فقط منحصر به اینترنت نمیماند. چون یک سری از تلویزیونهای خارج از کشور همین پیام را در برنامههایشان میگنجانند و پخش میکنند. من فعلا استراتژی جدیدی نمیبینم. خلاقیت سبزی که در اینترنت بود، چند ماه است حالت ثبات گرفته و جلو نرفته است. البته گفتن در این باره آسان است، ولی پیدا کردن راهحل خیلی سخت است. چون با وسایل خیلی محدود دارند بیشترین کار را انجام میدهند. آیا برآورد مشخصی وجود دارد که بدانیم همین الان چه تعداد از افرادی که دارند به عنوان هواداران جنبش سبز در فضای سایبر کار میکنند، در داخل ایران هستند و چه تعدادی خارج از ایران؟ بهترین برآوردی که داشتم، مصاحبهای بود که با گردانندهی صفحهی فیسبوک آقای موسوی و خانم رهنورد داشتم. به نظر او ۳۰ درصد از ۱۲۶هزار هوادار صفحهی فیسبوک موسوی داخل ایران هستند. برآورد من این است که در مجموع ۴۰ تا ۵۰درصد کاربران از داخل ایران هستند. البته همین را هم سخت بتوان دقیق گفت. اما این که فکر کنیم کسانی در خارج از کشور هستند، بنابراین تاثیرگذاریشان کمتر است، به نظر من اشتباه است. چون تعدادی از افرادی که در خارج از کشور هستند، با یک سری از سازمانهای متعدد دیگری رابطه دارند و خیلی از آنها میتوانند خبرها را از طریق ایمیل و یا طرق دیگر، به داخل ایران وارد کنند. همانطور که ۳۱ سال پیش آیتالله خمینی و هوادارانش خارج از ایران بودند و نوار کاست به ایران میفرستادند. فکر میکنید، در این زمینه کاری انجام گرفته است؟ یعنی سازماندهیای صورت گرفته که بتوانند این اخبار را به طور منظم به داخل بفرستند، طوری که اطلاعات توزیع شود و در اختیارتودهی مردمی قرار بگیرد که به اینترنت دسترسی ندارند؟ تا جایی که من اطلاع دارم، خیلی از خبرها را چاپ میکنند و دست به دست میگردانند. ولی تا چه مقدار و با چه بردی این کار انجام میشود، جای بحث و بررسی دارد. همین که گفته میشود، ما این خبرها را چاپ میکنیم و در اختیار دوستانمان میگذاریم، نشان میدهد علاقه و ارادهای برای این کار وجود دارد. ولی نمیتوان حدس زد که چند نفر این کار را میکنند. مصاحبهگر: مهدی محسنی تحریریه: فرید وحیدی
|
(گویا نیوز) |
سیاُمين سالگرد بستن دانشگاهها، مصاحبه نشريه آرش با مهدی فتاپور |
از نيمههای سال ۵۸ آشکار بود که تعادل نيرو در دانشگاهها نمیتواند از طرف رژيم تحمل شود. در انتخابات انجمنهای دانشجويی در بسياری از دانشکدهها انجمنهای اسلامی در رده سوم، پس از پيشگام و دانشجويان مسلمان قرار گرفتند. در شرايطی که در سطح جامعه اکثريتی بالای هشتاد در صد از نيروهای حاکم حمايت میکردند، تبديل دانشگاه به سنگر مخالفين برای نيروهای انحصارطلب حاکم قابل تحمل نبود سوال: آقای فتاپور با توجه به آنکه شما در سال ۵۹ مسئوليت دانشجويان پيشگام را از طرف سازمان فداييان برعهده داشتيد، ممکن است جريان وقايع و مشاهدات خود را از درگيريهای اول ارديبهشت سال ۵۹ و بستن دانشگاه ها توضيح دهيد مهدی فتاپور:از نيمههای سال ۵۸ آشکار بود که تعادل نيرو در دانشگاهها نمیتواند از طرف رژيم تحمل شود. در انتخابات انجمن های دانشجويی در بسياری از دانشکدهها انجمنهای اسلامی در رده سوم، پس از پيشگام و دانشجويان مسلمان قرار گرفتند. در شرايطی که در سطح جامعه اکثريتی بالای هشتاد در صد از نيروهای حاکم حمايت میکردند، تبديل دانشگاه به سنگر مخالفين برای نيروهای انحصارطلب حاکم قابل تحمل نبود و واکنش تند رژيم به اين تعادل نيرو قابل پيشبينی بود. سخنرانی آيت الله خمينی در فروردين ماه همان سال، اعلام تصميم يورش به دانشگاه ها بود. وی در سخنرانی خود خواهان تصفيه دانشگاهها از اساتيد وابسته به شرق و غرب و تحکيم رابطه آن با حوزه گرديد. در ۲۶ فروردين ماه سخنرانی رفسنجانی در تبريز با سوالهای افشاگرانه برخی از دانشجويان مواجه شد. او در آنجا دانشجويان را تهديد به تصفيه نمود. متعاقب آن دانشجويان حزب اللهی در ساختمان مرکزی دانشگاه دست به تحصن زدند اين تحصن با حمايت مسئولان دانشگاه مواجه نشد.انتشار نوار سخنرانی آيت اعلام برنامه گستردهای بود که تحت عنوان انقلاب فرهنگی برای دانشگاهها تدارک ديده شده بود. متعاقب اين اتفاقات از دانشجويان خواسته شد که دفاتر خود را تعطيل نموده و آنها را در اختيار مسئولان دانشگاه قرار دهند. آشکار بود که تحويل دفاتر، مقدمه يورش به دانشگاههاست. ما تصميم گرفتيم که در همين نقطه ايستادگی کنيم و از تحويل دفاتر خودداری کنيم و همه نيروی خود را برای دفاع از دفاتر بسيج کرديم. پس از آنکه آقای بنیصدر رييس جمهور وقت نيز ضرورت تحويل دفاتر را مطرح کرد، دانشجويان مسلمان، وابسته به مجاهدين که در حد پيشگام در دانشگاهها نيرو داشتند، اعلام کردند که دفاترشان را تخليه خواهند کرد. در تماسی که با مجاهدين داشتيم آنها نسبت به خطرناک بودن اوضاع هشدار داده و ازما خواستند درگير نشده و دفاتر را تخليه کنيم. ما تصميم گرفيتم که کماکان مقاومت نموده و از تخليه دفاتر امتناع کرديم. در ۳۰ فروردين شورای انقلاب اسلامی با صدور اطلاعيهای فرمان حمله به دانشگاهها را اعلام کرد. در اين اعلاميه آمده بود که "ستادهای عملياتی گروههای گوناگون، دفترهای فعاليت و نظاير اينها که در دانشگاهها و موسسات عالی مستقر شده اند چناچه ظرف سه روز از صبح شنبه تا پايان روز دوشنبه اول ارديبهشت برچيده نشوند شورای انقلاب مصمم است که همه باهم يعنی رييس جمهور( بنی صدر) و اعضای شورا مردم را فرا خوانده و همراه با مردم در دانشگاهها حاضر شوند و اين کانونهای اختلاف را برچينند." در روز ۲۸ فرودين دانشگاه علم و صنعت در تهران به وسيله انجمن اسلامی تعطيل و پاسداران دانشگاه را محاصره کردند. دانشجويان دانشگاه صنعتی نيز مورد حمله قرارگرفته و پس از مقاومت تصميم گرفتند به همراه ساير دانشجويان دردانشگاه تهران به مقاومت خود ادامه دهند. از همان روز شنبه تبليغات گسترده عليه نيروهای ضدانقلاب که در دانشگاهها سنگر گرفتهاند آغاز گرديد. شدت تبليغات نشانه حاد بودن اوضاع بود. از صيح روز يکشنبه بسيج گسترده نيرو آغاز گرديد. هر يک از کميتهها، نيرويی را سازمان داده و به مقابل دانشگاه تهران میفرستاد. من عصر روز يکشنبه به حوالی ميدان انقلاب رفتم. هر لحظه يک ماشين پر از حزب اللهیهای مصمم و خشمگين از راه میرسيد. ما مثل گذشته با حزب اللهیهای پراکنده مواجه نبوديم. نيرويی که در برابر دانشگاه بسيج شده بود، مستقيما توسط حکومت سازمان يافته بود. دانشجويان نيز در صحن دانشگاه تهران و دفتر پيشگام جمع شده بودند. آنها نيز کاملا مصمم و تهييج شده بودند. پرتاب سنگ بسوی دانشجويان آغاز شده بود. من به اين نتيحه رسيدم که مقاومت در برابر چنين نيرويی امکان ناپذير است. آنها اگر نتوانند با استفاده از سنگ و چوب و چماق دانشجويان را پراکنده کنند، از استفاده از اسلحه گرم ابايی نخواهند داست. روشن بود که درگيری به کشته شدن تعداد زيادی از دانشجويان میانجامد. آنشب تلفنی با دانشجويان که در دفتر پيشگام جمع شده بودند صحبت کردم. دانشجويان خيلی خوش روحيه بودند. سرود میخواندند و آماده مقاومت بودند. من تلفنی نظر خود را با ساير اعضا رهبری سازمان در ميان گذاشتم و بر خطير بودن وضع و ضرورت تصميم گيری سريع تاکيد کردم. تعدادی از رفقا متوجه شرايط نبوده و معتقد به مقاومت بودند. من هم عصبانی بودم و بيش از آنکه استدلال کنم پرخاش میکردم. به نظر من درگيری در مقابل دانشگاه قطعا به کشته شدن تعداد زيادی از دانشجويان میانجاميد. هيچ نيرويی از دانشجويان حمايت نمیکرد و ما با يک شکست کامل سياسی مواجه میشديم. و عدم درک اين موضوع برايم قابل درک نبود . آن شب در خانه يکی از رفقا در نزديکی دانشگاه ماندم و رفقای رهبری سازمان تا صبح در تماس با هم بودند. صبح زود فرخ نگهدار با من تماس گرفت و گفت که اکثر رفقا با عقب نشينی موافقند و همچنين گفت از طرف دفتر بنی صدر با او تماس گرفته و قرار ملاقاتی گذاشته شده و طرح کرد که هرچه سريعتر خود را به دفتر رياست جمهور برسانم تا دو نفری برای اين ملاقات برويم. ما با کمی تاخير به دفتر رسيديم. به محض ورود با رسولی که جزو مسيولين دفتر بود، مواجه شدم. من او را از جريان کار مشترک برای برقراری آتش بس در جنگ اول گنبد ميشناختم و درآن جريان رابطه خوب و کار تيمی مشترکی را با موفقيت پيش برده بوديم. اين آشنايی فضای راحت تری برای اين ديدار بوجود آورد. بنی صدر خيلی آشکار و صرِيح صحبت کرد و گفت که اين طرحی است وسيعتر از گرفتن دفاتر. آنها قصد ندارند با تسخير دفاتر کار را پايان دهند. آنها در صدد پيش برد برنامه وسيعتری هستند که رئيس جمهور را هدف قرار داده و از الگوهای بسيج در انقلاب فرهنگی چين ميخواهند استفاده کنند. ما نگرانی های خود را مطرح کرديم و گفتيم که فکر ميکنيم پس از تخليه دفاتر و درهم شکستن مقاومت، تحت عنوان انقلاب فرهنگی تصفيه دانشجويان و استادان عملی خواهد شد و از وی خواستيم که در اين زمينه رسما از جانب دفتررياست جمهور و دولت موضع گيری شود. او مطرح کرد که چنين موضع گيری خواهد شد و او نخواهد گذاشت که اين برنامه پيش برود. ما هم طرح کرديم که در جهت تخليه دفاتر اقدام خواهيم کرد. پس از اين ملاقات، من با دانشجويان در دفتر پيشگام تماس گرفتم. آنها ميگفتند دانشجويان تهييج شده اند و بخصوص اگر دانشجويان مبارز (دانشجويان وابسته به گروههای خط ۳) تصميم به مقاومت بگيرند آماده پذيرش عقب نشينی نيستند. اين قابل درک بود. دانشجويان مبارز در مقايسه با پيشگام بمراتب ضعيفتر بودند و اگر پيشگامیها عقب نشينی کرده و آنها میماندند براحتی در هم شکسته میشدند. برای من قابل تصور بود که حزب اللهی های جمع شده در جلوی دانشگاه در چنين حالتی کشتار میکردند و اين برای همه ما غير قابل قبول بود. بعد از ديدار با بنی صدر فورا با مسيولين سازمانهای پيکار و راه کارگر تماس گرفته و خواهان يک ديدار فوری شدم. حوالی ظهر ديدار با اصغر ايزدی (راه کارگر) و حسين روحانی (پيکار) صورت گرفت. ملاقات ما بدون نتيجه و با حملات تند متقابل من و حسين روحانی خاتمه يافت. او به ايده عقب نشينی حمله کرده و سازمان را يک جريان متزلزل و بی اراده ناميد. او در برابر استدلال من که مقاومت با کشته شدن تعداد زيادی دانشجو و بدون نتيجه پايان خواهد يافت، ميگفت در انقلاب از کشته دادن نبايد هراسيد. امروز ۱۳ آبان جمهوری اسلامی است. اگر امروز چند صد دانشجو کشته شوند، اين خونريزی همانند ۱۳ آبان ۵۷ آغازگر يک جنبش اجتماعی و سرنگونی رژيم اسلامی خواهد بود. توضيحات من در تفاوت شرايط آنروز و شرايط قبل از انقلاب مورد پذيرش او نبود . اصغر ايزدی ساکت گوش داد و هيج اظهار نظری نکرد. به نظرم میرسيد که او استدلالهای مرا واقعی میداند ولی قبل از تصميم سازمانی مايل به موضع گيری نيست. برای بعد از ظهر همان روز قراری با نماينده دولت گذاشتم و باتفاق رضی تابان به محل هيات دولت رفته و با حبيبی نماينده دولت صحبت کرديم. ما به او گفتيم که رييس جمهور قول داده که موضع دولت در رابطه با عدم تعطيل و تصفيه دانشگاهها اعلام شود و خواستار اعلام موضع شديم و او نيز مطرح کرد که اين کار صورت خواهد گرفت. اين کار انجام نشد. با وجود تصميم ما بر ضرورت عقب نشينی، تا عصر آنروز عقب نشينی صورت نگرفته بود. دانشجويان مبارز با عقب نشينی مخالف بودند و پيشگامیها هم نمیخواستند آنها را تنها بگذارند. پس از اين ملاقات که ديگر غروب شده بود، تلفنی با دانشجويان مستقر در دفتر پيشگام تماس گرفتم. آنها خيلی تحت فشار بودند. تعداد زيادی از دانشجويان زخمی شده بودند. آشکار بود که فشار از حد توان مقاومت دانشجويان بيشتر است. قرار شد رضی فورا به دفتر پيشگام رفته و بی هيچ اما و اگر و بحثی تخليه را اجرا کند. هنگامی که رضی به دانشگاه رسيد، اکثر دانشجويان نيز متقاعد گرديده بودند که مقاومت عملی نيست و بجز اعتراضات تک و توک، همه منجمله دانشجويان مبارز نيز به ضرورت عقب نشينی متقاعد شده بودند. هنگام اجرای تصميم و عقب نشينی دانشجويان، کميته ايها دانشگاه را محاصره کرده و اعلام کردند که افراد بايد تک تک از دانشگاه خارج شوند و آنها بايد همه را بگردند. آشکار بود که آنها قصد دستگيری و احيانا سر به نيست کردن تعداد زيادی از دانشجويان را داشتند. بهانه آنان اين بود که ميگفتند از داخل دانشگاه يکی دو گلوله بسمت آنها شليک شده است. روشن بود که اين بهانه دروغ محض است و آنان مايل نيستند، دانشجويان به آرامی از دانشگاه عقب نشينی کنند و خواهان ادامه درگيری و سرکوب دانشجويانند. دانشجويان محاصره شده و امکان خارج شدن از دانشگاه را نداشتند و از طرف ديگر در اثر اصابت ضربات سنگ که بطور مرتب به سوی آنان پرتاب میشد، تعداد قابل توجهی از آنان زخمی شده بودند. اين وضعيت و درگيری در دانشگاه تا نيمه شب ادامه يافت. فرخ نگهدار با دفتر بنی صدر تماس گرفته و ماجرا را طرح کرد و سپس او و مسعود رجوی به دفتر رياست جمهور رفتند و مسئولين دفتر پس از ساعتها تماس موفق شدند نظر مثبت مقامات بالاتر را مبنی بر اينکه اجازه دهند دانشجويان از دانشگاه خارج شوند، کسب کنند. فردای آنروز حمله به دفاتر دانشجويی در شهرستانها ادامه يافت. اين حملات به کشته شدن تعدادی از دانشجويان در رشت و اهواز منجر شد. پس از تسخير دفاتر دانشجويان دانشگاهها تعطيل شد. آشکار بود که طرح تصفيه گسترده دانشجويان و استادان در دستور است هر چند در ماههای اول وجود چنين طرحی تکذيب میشد. مثلا در مناظره تلويزيونی که پس از بستن دانشگاهها برگزار گرديد، نماينده انجمن های اسلامی در برابر سوال ف. تابان نماينده پيشگاميها هر گونه طرح بستن و تصفيه را در دانشگاهها تکذيب کرد ولی آشکار بود که او واقعيت را بيان نميکند. برنامه نيروی حاکم برای تسلط بر دانشگاه ها بقيمت چند سال بسته شدن دانشگاه ها،تصفيه تعداد زيادی از دانشجويان و استادان، محروم شدن يک نسل از جوانان کشور از تحصيل در زمان موعود پيش برده شد و پس از بازشدن دانشگاهها، چندين سال در دانشگاهها فضای خفقان و فشار پادگانی حاکم گرديد.
|
(گویا نیوز) |
دولت تجاهلالعارفين، بيژن صفسری |
لقب سادگی برازنده اين دولت نيست بلکه با توجه به عملکردهای دولت و کابينهاش بايد آن را دولت تجاهلالعارفين ناميد که چنين صفتی به دولت کنونی آنچنان هم بیسابقه نيست که به شهادت تاريخ اين کهنهديار بودند دولتهايی که پيش از اين هم همواره با روش تجاهلالعارفين اداره اين آب و خاک را بهعهده داشتند بیشک يکی از بارزترين خصيصههای دولت کنونی اين کهنهديار سادگی است که اين لقب بارها از سوی رئيس دولت هم گفتهشده و به آن اذعان دارد تا بدانجا که به جای هر صفت ديگری حتی زيرکی، صفت سادگی را بر دولت خود میپسندد، اما اين سادگی برای مردم اين آب و خاک آنچنان عوارضی را در پی داشتهاست که ديگر لقب سادگی برازنده اين دولت نيست بلکه با توجه به عملکردهای دولت و کابينهاش بايد آن را دولت تجاهلالعارفين ناميد که چنين صفتی به دولت کنونی آنچنان هم بیسابقه نيست که به شهادت تاريخ اين کهنهديار بودند دولتهايی که پيش از اين هم همواره با روش تجاهلالعارفين اداره اين آب و خاک را بهعهده داشتند بنابراين چنين دولتی مسبوق سابقه است که از جمله میتوان به دولت ساعد مراغهای اشاره داشت، که رئيس دولت يکی از دورههای پيش از انقلاب بوده و قريب به اتفاق رجال سياسی قديم او را استاد بیرقيب "تجاهلالعارفين" میخوانند چرا که در پاسخ به درخواست هايی که نمیخواست آنها را انجام دهد، چنان خود را به بلاهت میزد که باورکردنی نبود و حتا خيلی هم خندهآور بود که در اينجا به نقل يکی از شگردهای تجاهلالعارفين دولت ساعد مراغهای برای درک بهتر موضوع بحث، خالی از لطف نمیدانم . نقل است که وقتی شادروان محمود نامجو وزنهبردار بزرگ ايرانی، مدال طلای اين رشته ورزشی را در يکی از ميادين بينالمللی (گويا لندن بود) از آن خود کرد، عدهای از دستاندرکاران ورزش آن روز، او را نزد ساعد بردند تا بهعنوان تشويق جوانان به ورزش، جايزه مناسبی به مرحوم نامجو داده شود، در آن زمان وضع مالی کشور خوب نبود، وقتی برای ساعد تعريف کردند که قهرمان ايرانی (نامجو) چه امتياز ارزشمندی کسب کرده و رکوردهای هالتر (آن زمان نمیگفتند وزنهبرداری) جهان را در لندن شکسته، و حالا برای تشويق او و ساير جوانان شايستهاست جايزهای به او دادهشود، مدتی به فکر فرورفت و آنگاه سر برداشت و گفت: "ما با آن کشور (لندن) رابطه دوستانه داريم، البته بايد خسارت آن "چيزی" را که آقای نامجو در آنجا شکستهاست بپردازيم! ولی متاسفانه اکنون وضع مالی کشور خوب نيست، اما چشم، من آن را در رديف بودجه سال آينده میگذارم و اگر مجلس تصويب کرد، انشاالله به آن کشور پرداخت میکنيم! اين يک نمونه از شگردهای دولت ساعد بود که با روش تجاهلالعارفين از انجامدادن آن شانه خالی میکرد درست مانند دولت امروز اين آب و خاک که در اين چند ساله از روزنامهنگار گرفته تا نماينده مجلس که چندين و چند نفر را بهعنوان مفسدين اقتصادی و سوء استفاده کنندگان از بيتالمال و قدرت را شناسايی و به دستگاه قضا و غير قضا معرفی کردند که آخريناش ماجرای خانه فاطمی بود که نقش اول آن را معاون اول جناب رئيس دولت بهعهده داشتند که اين ماجرا هم با شگرد تجاهلالعارفين، ناديده گرفتهشد و در نهايت با شعارهای خبری مانند "قوه قضائيه و دولت در مقابل مفسدان اقتصادی ايستادهاند" قائله را ختم بهخير کردند و يا نمونه ديگر از تجاهلالعارفين دولت در ماجرای ربودهشدن مجسمههای ميادين شهر که امروز خبر "سرقت کابلهای شرکت مخابرات هم که منجر به قطع ۵ هزار تلفن شد به آن اضافه میشود، و يا نمونه ديگر مانند ماجرای مدرک تحصيلی قلابی برخی از وزرای کابينه که دست آخر همان کسی که مدرک قلابی دکترایاش به صحن مجلس هم کشيد، میشود مسئول رسيدگی به مدارک تحصيلی وزيران و مديران ارشد کشور. و هزاران ماجرای ديگری که از حوصله اين نوشتار خارج است و همگان بهتر از نگارنده بدان واقفاند که همگی با شگرد تجاهلالعارفين ماست مالی میشود غافل از آنکه لطف حق با تو مداراها کند چونکه از حد بگذرد رسوا کند
|
(گویا نیوز) |
آيا مهاجراني سخنگوي جنبش سبز است؟ بابک داد |
در اين يك سال، صدها نفر از بهترين بچه هاي ما به زندانها رفته اند. صدها نفر ناچار از ترك ميهن خود شده اند. دهها نفر مورد تجاوز جنسي قرار گرفته اند. هزاران نفر هنوز بر بدن خود، داغ شكنجه دارند. دهها نفر از بهترين جوانان ما را در سردخانه ها به مادر و پدرشان تحويل داده اند و حتي اجازه سوگواري را از خانواده آنها گرفته اند. و حالا در اين غروب دلگير جمعه، باز نيشتري بر قلبهاي همه اين بازماندگان فرود مي آيد. زيرا يكي از مدعيان گفته است: "جنبش سبز خواهان حفظ ولايت فقيه است!" در خبرها خوانده كه :"عطاءالله مهاجراني گفته جنبش سبز خواهان حفظ ولايت فقيه است!" اين بهانه اي است تا باز به يادش بياورد كه سبز، رنگ سفر بي بازگشت است. رنگ كوچ هميشگي عزيز و دلبندش است. بهانه اي مي شود تا به ياد بياورد كه عزيزش رفته و ديگر اينجا نيست! اين روزها، هر چيز كوچكي برايش اين بهانه را فراهم مي كند و بر دلش نيشتري وارد مي سازد. او هنوز داغ دار است. نگاهش به اتاق خالي فرزندش است. به قاب عكسش. به تختش. به جايي كه حالا ديگر سكوت مرگ از آن مي آيد. سال قبل، فرزندش در همين اتاق، درس مي خواند، با تلفن حرف ميزد و مي خنديد و گاهي دم مي گرفت:"مامان! مامان!..." و حالا معلوم نيست در سياهي قبر، با دلتنگي هاي عصر جمعه اش چه مي كند؟ بايد، بايد، بايد پدر يا مادر باشي تا بداني داغ يعني چه؟ چون هيچ پدر و مادري نيست كه كابوس داغ عزيزانش را يكبار در خواب، نديده باشد. و واي بر مادري و بر پدري كه اين كابوسش تعبير شده باشد..."دلبندم كجايي؟" حالا يك سال مي گذرد. مادرها و پدرها و همسرهاي زيادي سياهپوش و داغدارند. عده اي هم چشم به در دارند تا عزيز دربندشان از راه برسد. مادر "ندا" هنوز از نگاه خيره او در آخرين لحظه جان دادنش ديوانه مي شود. آيا "ندا" براي حفظ ولايت فقيه به جنبش اعتراضي پيوست و گلوله خورد؟ مادر "كيانوش" هنوز داغ دار است. فقط يك پدر يا مادر مسئول مي فهمد بزرگ كردن بچه هاي شايسته اي مثل "سهراب" و "كيانوش" و "امير" و "ندا" و... چه كار دشواري است. بچه هايي كه مي توانستند مثل ديگران، چشم بر حق كشي ها ببندند و به فكر آينده شخصي شان باشند. اما سكوت نكردند و با سينه اي گشوده بر تفنگ، به اعتراض پرداختند. بچه هايي كه بي عدالتي سلطان فقيه را تاب نياوردند. در اين يك سال، صدها نفر از بهترين بچه هاي ما به زندانها رفته اند. صدها نفر ناچار از ترك ميهن خود شده اند. دهها نفر مورد تجاوز جنسي قرار گرفته اند. هزاران نفر هنوز بر بدن خود، داغ شكنجه دارند. دهها نفر از بهترين جوانان ما را در سردخانه ها به مادر و پدرشان تحويل داده اند و حتي اجازه سوگواري را از خانواده آنها گرفته اند. و حالا در اين غروب دلگير جمعه، باز نيشتري بر قلبهاي همه اين بازماندگان فرود مي آيد. زيرا يكي از مدعيان گفته است: "جنبش سبز خواهان حفظ ولايت فقيه است!" آيا آنگونه كه آقاي مهاجراني مي گويد آنها براي "حفظ ولايت فقيه" كشته شدند؟ يا اعتراضشان به حق كشي و بي عدالتي بود؟ حقيقت اين است كه آقاي مهاجراني، اصلاحات خاتمي را هم با همين بندبازي هاي سياسي خود، به انحرافي هولناك كشاند و چون به نتيجه دلخواه خود نرسيد، به گوشه دنج اروپا پناه برد و به رمان نويسي پرداخت. اما هرگز به صراحت نگفت با چه شرايطي مقيم انگلستان شده است؟ تحصيلي؟ پناهندگي؟ يا مأموريت اداري؟ نزديك انتخابات عهد خود را شكست و باز وارد به زعم خودش "دنياي آلوده سياست" شد. فضاي اميدبخشي بود و ممكن بود "تغيير" به سود ايشان باشد! براي همين از محيط رمان نويسي به فضاي سياست برگشت و بعد از شروع اعتراضات، تلاش زيادي كرد تا به عنوان يكي از سخنگويان جنبش سبز شناخته شود. بعد مدعي شد بيش از همه فعالان، جغرافيا و محدوده جنبش سبز را مي شناسد و اوست كه تعيين مي كند "چه كساني سبز نيستند!" و سپس بسياري از هموطنان را با شيوه هاي انگ چسباني از دايره جنبش سبز بيرون نهاد و باز ادعا كرد اتاق فكر جنبش سبز را هم اوست كه تأسيس كرده و اداره مي كند. آقاي مهاجراني اكنون دارد با حاصل خون فرزندان اين مردم، به بندبازيهاي سياسي اش ادامه مي دهد تا به وقتش كارت لازم را براي معامله با حكومت در اختيار داشته باشد. اما به چه قيمتي؟ آيا بهتر نبود آقاي مهاجراني هم سهم خود را به مردم مي پرداخت و در اين جنبش ملي، با "سكوت كردن" خود، به عنوان چهره اي كه مورد اعتماد ملت نيست، خدمتي به اين حركت مي كرد؟ مي نشست و درباره حوادث اين يك سال، لااقل رمان و داستان مي نوشت و به كاري مي پرداخت كه هنرش را دارد؟ آقاي مهاجراني چند هفته قبل هم باز به دفاعي سست از ولايت فقيه پرداخت كه بوي بد ريا و دوگانگي از آن بلند بود و ادعا كرد در صورت حمله نظامي به ايران، در كنار محمود احمدي نژاد خواهد ايستاد. اين ژست هاي ميهن پرستانه با آنچه در عمل از ايشان ديده مي شود، تطبيق نمي كند. زيرا يك ميهن پرست واقعي، هرگز درصدد مصادره حركت ملي مردمانش برنمي آيد. جالب اينكه آقاي مهاجراني اين سخنان را به نمايندگي از جنبشي بيان مي كند كه در آن به همين خودكامگي ها و تفرعن و غرورها اعتراض مي شود و متأسفانه خود ايشان نسخه بديل همان ولايت فقيه متفرعن و خودكامه اي است كه از آن دفاع مي كند. آيا بهتر نيست آقاي مهاجراني اين واقعيت بزرگ را درك كند كه عموم مردم ايران، از حكومت يك ولي فقيه بر ملتي كه صغير و نادان انگاشته مي شوند، بي زارند؟ آيا بهتر نيست لااقل اين سخنان را به جنبش اعتراضي ملت نسبت ندهد؟ اين بزرگترين تقلب تاريخي در انتخابات، حاصل نفاق و بي عدالتي همان ولايت فقيهي است كه آقاي مهاجراني خواهان بقاي آن است و مردم به درستي آن را ريشه مشكلات كشور مي دانند. معلوم نيست ايشان چه اصراري دارد به جاي بيان نظرات خود، آن نظرات را با امضاي جنبش سبز بيان كند و با كارت مردمي بازي كند كه كمترين سهمي در جنبش آنان نداشته است. مردمي كه هنوز داغدار عزيزان خود هستند و سوز دلشان هنوز تازه است. آقاي مهاجراني از قبل از انتخابات و بعد از آن، در خارج از كشور بود و جز دادن رأي در سفارت ايران در لندن، قدمي براي اعتراضات برنداشته و حتي صداي يك ترقه را نشنيده است. بسياري از فعالان سياسي كه در خارج از كشور بوده و هستند، دهها برابر شخص ايشان كار كرده اند، ولي به اندازه يك صدم آقاي مهاجراني، ادعاي " قافله سالاري جنبش سبز" را ندارند. خوب است ايشان بگويد به جز چند سخنراني و مصاحبه كه بر ابهام ها و بدفهمي ها افزوده، چه قدم مثبتي براي جنبش برداشته است؟ يكي از بهترين دستآوردهاي اين جنبش يك ساله، اين است كه مردم بسياري از شخصيتهاي مدعي را در "عرصه عمل" شناختند و اين موهبت فقط بدليل "زمان بر بودن جنبش" بدست آمده است.اكنون اگر آقاي مهاجراني بگذارند مردم بدون ولايت و قافله سالاري امثال ايشان، به خوبي مي دانند چه مي خواهند و چه نمي خواهند. آنچه نمي خواهند اين است كه حركت اعتراضي شان "هاي جك" شود و دوباره مورد دستبرد راهزنان سياسي قرار بگيرد. راهزناني كه فقط "ميز" را مي پرستند و براي رسيدن به قدرت، از همان روشهايي استفاده مي كنند كه كودتاچيان امروز به كار مي برند: "هدف، وسيله را توجيه مي كند!" *** غروب دلگيري است. خورشيد فرو مي رود و من در انديشه مردمي هستم كه نان در خون خود مي زنند و مي خورند و بغض هايشان را فرو مي دهند. آنها روزگاري از ما و شما خواهند پرسيد در روزگاري كه ما خون دل مي خورديم، شما چه مي كرديد؟ پاسخ آقاي مهاجراني و اشخاصي نظير ايشان از حالا معلوم است: "دفاع از ولايت فقيه". و مردم لابد خواهند گفت: "ما زير چرخ هاي سهمگين همان ولايت، داشتيم جان مي داديم...كاش ما را مي ديديد"! شايد بهترين توصيه به امثال آقاي مهاجراني، اين باشد كه مردم را ببينند. همين!
|
(گویا نیوز) |
تغییر رژیم با اصلاح یا انقلاب؟، الاهه بقراط، کيهان لندن |
اگر خمینی بیشتر زنده میماند، ایران زودتر از اینها به انسداد میرسید. وجود او راه دخیل بستن به وی را به روی «اصولگرایان» و «اصلاحطلبان» میبست و این به سود جنبش اعتراضی بود. به ویژه آنکه نه نسلی که پس از او به دنیا آمد و نه خود خمینی، هیچ کدام برای یکدیگر تره خورد نمیکردند. او میدانست مقوله «قدرت» جای تعارف ندارد. از همین رو، آیتالله خمینی شاید تنها رهبر تاریخ و جهان باشد که نه حضورش، بلکه نبودش بیشتر به حفظ نظامی که وی بنیانگذارش بود، یاری رسانده و میرساند! هفته پیش گفتم که سود «من» در تغییر رژیم است و فکر میکنم آن را روشن و بر اساس منافع یک انسان ایرانی که زن و روزنامهنگار و تبعیدی و معتقد به جدایی دین و دولت نیز هست، توضیح دادم. میبینید که در توضیح این منافع، دین یا بیدینی یا به کدام دین بودن این «من» هیچ نقشی بازی نمیکند. اتفاقا دین یا بیدینی و یا به کدام دین بودن این «من» در حکومت کنونی مضمون درگیری و سرکوب اوست. این «من» حتی به عنوان یک مسلمان مخالف این رژیم نیز جایی در حکومت اسلامی ایران ندارد. یعنی حکومت دینی خود در عمل ثابت کرده است حتی اعتقاد به دین اسلام و شیعه جعفری اثنی عشری بودن نیز به خودی خود سبب امتیاز و یا مصونیت فرد نمیگردد چرا که در این نظام باید یا سرسپرده بود یا بیتفاوت و خنثی و خاموش، وگرنه نه تنها اعتراض و مخالفت، بلکه دگراندیشی و دگربودن به خودی خود با سرکوب تمام عیار، حذف و از دست دادن حقوق اجتماعی از جمله شغل و امکان تحصیل و حتی مسکن و سرپناه روبرو میشود. چه فاجعه و مصیبت عظیمی! میدانستید «هولوکاست» یعنی مصیبتی که در آن آدمی همه چیز خود را از دست بدهد؟ شوخی نیست که انکارکنندگان هولوکاست خود، آفرینندگان آن در کشور خویش هستند؟! اگر خمینی هنوز میبود... حرف کسانی که از حکومت اسلامی با ویژگیهای کنونیاش دفاع میکنند، روشن است و هر روز بیش از روز پیش روشنتر میشود. آنها تمامی ابزار سیاسی و اقتصادی موجود در کشور را در دفاع و حفظ حکومتی به کار گرفتهاند که «امام خمینی» اگر میتوانست بلافاصله در همان روز پس از انقلاب اسلامی بر پا میداشت. او نه اینکه نخواست، بلکه نتوانست. ده سالی هم که پس از انقلاب اسلامی زنده بود، بلافاصله با جنگ عراق همراه شد. وگرنه او در سرکوب مخالفان و حتی نزدیکترین افراد به خود، از روحانی و غیرروحانی، اندکی تردید نکرد و از آنجا که یک سال پس از نوشیدن جام زهر و پایان جنگ درگذشت، پس فرصتی نیافت تا با خیال آسوده به «مهندسی» حکومت اسلامی خویش مشغول شود. اگر خمینی زنده میماند، چه بسا خاتمی هرگز به ریاست جمهوری نمیرسید و شاید یک احمدینژاد دیگر به جای خامنهای مینشست که آن روزها رییس جمهوری اسلامی بود. کسی چه میداند؟ ولی شواهد، یعنی نظریه حکومت اسلامی و عملکرد خمینی در دوران ده ساله رهبریاش بر نظام جمهوری اسلامی، این گمان را به شدت تقوت میکند. تفاوت بزرگ وی با خامنهای در این است که شخصیت قدرتمند خمینی که خود از سازندگان بود و نه مانند علی خامنهای از ساخته شدگان، میتوانست هر کسی را در دایره نظام بر جای خود بنشاند. از همین رو، وجود وی در شرایط کنونی به سود جنبش اعتراضی میبود زیرا کسی نمیتوانست به وی دخیل ببندد و نظرات خود را به او منسوب کند و به همین دلیل حضور او نه تنها به صفآراییها شدت میبخشید، بلکه آن را شفافتر میکرد. آیتالله خمینی شاید تنها رهبر تاریخ و جهان باشد که نه حضورش، بلکه نبودش بیشتر به حفظ نظامی که وی بنیانگذارش بود، یاری رسانده و میرساند! با این همه، هر اندازه که شخصیت خمینی در انقلاب اسلامی قدرتمند بود و میتوانست برای وابستگان این نظام، حکم حکومتی صادر کند، ولی به نظر نمیرسد که میتوانست قدرت جذب نسلهای جوانتر را داشته باشد. نسل جوان سی سال پیش و کسانی که از اروپا و آمریکا دور و بر خمینی را گرفته بودند و همراه با وی بر مسند قدرت نشستند و اغلب هم ناکام گشتند، توجهی به لهجه و طرز حرف زدن خمینی و میزان سواد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وی نداشتند. برای آنها همین کافی بود که کسی در برابر «شاه» علم شده است. امروز اما جوانان در همه جای جهان به سر و رو و آرایش و اندام و شیوه سخن گفتن و اطلاعات عمومی و سواد تخصصی سیاستمداران، به ویژه اگر قرار باشد در جایگاه «رهبر» قرار بگیرد، کار دارند. سطح و مضمون توقع نسلهای جوانتر از سیاست و سیاستمداران تغییر کرده است. بعید است جوانان امروز ایران برای خمینی، اگر هنوز میبود، تره خورد میکردند. آن سوی قضیه نیز اما صادق است: خمینی نیز اگر هنوز میبود، برای خواستههای جوانان تره خورد نمیکرد! حالا که خمینی نیست... نتیجه؟ میخواهم بگویم کسانی که خود را به «امام خمینی» میچسبانند، اعم از «اصولگرا» و «اصلاحطلب» در عمل فقط این را ثابت میکنند که حرف و عمل بیشتری برای جامعه امروز ایران که دست کم به اندازه یک نسل، بیست سال پس از مرگ خمینی، تغییر کرده است، ندارند. نسلی که نوعی از رویدادهای تکنولوژیک و سیاسی و اقتصادی را تجربه کرده است که نه اینکه برای خمینی تصورناپذیر بود، بلکه با هیچ زبانی نمیشد برایش توضیح داد که بتواند آن را در چهارچوب فکری محدود به «حکومت اسلامی» خود درک و هضم کند. بر اساس آنچه خمینی گفت و نوشت و انجام داد، یعنی بر اساس مستندات تاریخی و تجربی، اگر خمینی هنوز میبود، ایران بسی زودتر به انسدادی میرسید که امروز رسیده است. همان گونه که در ده سال پس از انقلاب رسید: با جنگی که پس از اخراج عراق از خاک ایران، شش سال بیهوده ادامه یافت تا سرانجام با نوشیدن جام زهر وارد یک انسداد دیگر شود. آن جام زهر ضرورت داشتن بمب اتم را یک بار برای همیشه به جمهوری اسلامی ثابت کرد و اگر هم خمینی آن را در وصیتنامه سیاسی خویش یادآوری نکرده باشد، با عملکرد خود برای وارثانش به جای نهاد. حالا که خمینی نیست، اگر وابستگان و دلبستگان جمهوری اسلامی دلشان برای ایران و مردمی میتپد که از این نظام جز زیان ندیدند، نخست باید تکلیف خود را با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و ارثیهای که بر جای گذاشت تعیین کنند. اگر این افراد در این باب معذوریت و محذوریت دارند، نسل جدید اما چنین قید و بندهایی را ندارد و آن را در اعتراضات یک سال گذشته نشان داد. نتیجه؟ میخواهم بگویم راه ایران و آیندهاش، راه این نسل و نسلهای بعدی از تغییر رژیم میگذرد. اگر این تغییر میتواند از راه اصلاح صورت گیرد، یعنی همین رژیم چنان تحول «محیرالعقولی» پیدا کند تا آنگونه که رهبران «اصلاحطلبان» میگویند، آزادی و دمکراسی و حقوق بشر در آن پیاده شود، کسی که مانع رژیم نشده است! ولی آیا در آن صورت، جمهوری اسلامی، همچنان جمهوری اسلامی خواهد بود؟ با همین قانون اساسی که «ولایت مطلقه فقیه» جزو اصول تغییرناپذیر آن است؟ آخر چگونه انتظار دارند عقل چنین چیزی را بپذیرد؟! قابل درک است که سیاستمداران در حکومت و اپوزیسیون برای پیشبرد سیاست خود یکی به نعل و یکی به میخ بکوبند، دودوزه بازی کنند، به زبان زرگری سخن بگویند و حتی دروغ ببافند و «تقیه» کنند. ولی فقط قابل درک است و نه قابل قبول! کار روزنامهنگار اما به عنوان واسطه بین قدرت و مردم (قدرت حکومت و اپوزیسیون هر دو) این است که مو را از ماست بکشد و «حقیقت» را از میان این همه ادعا بیرون بکشد. حساب آن فعالان سیاسی که در ایران کار و مقام خود را از دست داده و در احزاب و اپوزیسیون قانونی و نیمه قانونی به سود خط معینی قلم میزنند، و یا در خارج چنین میکنند، ربطی به روزنامهنگاری ندارد. آنها از قلم و زبان که ابزار روزنامهنگاری است استفاده میکنند، بدون آنکه روزنامهنگار باشند. دلیل این ادعا را به سادگی میتوان در سخنان آنها دید: آنها واسطه بین قدرت و مردم نیستند. بلکه واسطه بین طرفین قدرت و رقبای سیاسی هستند. نتیجه؟ میخواهم بگویم موضوع دیگر بر سر «اصلاح» یا «انقلاب» نیست. بلکه بر سر «تغییر» یا «حفظ» رژیم است که میتواند از راه «اصلاح» یا «انقلاب» صورت گیرد. خواست مشتاقانه «تغییر» را دیگر کمتر کسی میتواند انکار کند. شعار «تغییر» به شعار تبلیغات انتخاباتی خرداد 88 تبدیل شد و این همان گونه که پیش از برگزاری «انتخابات» گفتم و نوشتم یک شعار تعیین کننده بود که مضمونی بس مهم و «خطرناک» را به میان مردم میبرد. مضمونی که رژیم به بهای «مشارکت پرشور و فعال» هزینه آن را به جان خرید: اعتراضات سراسری و ترکیدن یک بغض سی ساله. گیریم که نتیجه انتخابات چیز دیگری میشد. ولی این رژیم چه تغییری را میتواند در جهت خواستهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی مردم را بپذیرد و تحقق بخشد که به تغییر خودش منجر نشود؟! دست کم من یکی موردی را نمیشناسم. ولی چرا! اگر مضمون «تغییر» را به اندازه جابجایی این فرد با آن فرد کاهش دهیم بدون آنکه در ساختار حقوقی نظام تغییری صورت گیرد که وضعیت فلاکتبار جامعه را تغییر دهد، آنگاه شعار «تغییر» تحقق یافته است! یعنی مردم دوباره پشت خم کنند تا به جای این گروه که تا حالا چاپید، گروه دیگری بالا برود و بچاپد. چه بسا به همین دلیل از طرف مردم میگویند نمیخواهیم انقلاب کنیم! خواهان همین نظام هستیم و میخواهیم آن را اصلاح کنیم! کسی اما برای انقلاب کردن تصمیم نمیگیرد! انقلاب امری ارادی نیست، بلکه تحمیلی است. انقلاب تحمیل میشود و آن هم اتفاقا از سوی حکومتهایی که انقلاب نمیخواهند و نه از سوی مردمی که انقلاب میکنند! آیا فهم این پدیده بسیار ساده که خود ایران در صد سال اخیر دو بار آن را تجربه کرده و در کشاکش سومیاش بسر میبرد، خیلی مشکل است؟! از سوی دیگر، چه کسی مانع اصلاح حکومت توسط اصلاحطلبانی شده است که هشت سال ریاست جمهوری و قوه قانونگذاری و نهادهای مهم و کلیدی کشور را در دست داشتند؟! مردم؟ مردمی که با همه محدودیتها توانستند با رأی خود آنها را در رأس آن نهادها قرار دهند؟ بیگانگان؟ بیگانگانی که در تمام این سالها از هیچ اقدامی برای «اصلاح» این رژیم فروگذار نکردند؟ نه، اصلاحطلبان حتی نتوانستند دوباره همان نهادها را به دست بگیرند چه برسد به آنکه بخواهند تغییری در آن به وجود آورند! آنها درست به همین دلیل که راهشان به سوی قدرت برای همیشه بسته شده است، باید با بنیانگذار نظامشان و با صفبندیهایی که در جامعه بیش از پیش شتاب میگیرد، تعیین تکلیف کنند. مقوله «قدرت» جای تعارف نیست و بدون «قدرت» و با بیانات «ادبی» و «هنری» نمیتوان اندکی از منافع مردم را تأمین کرد. زمانی هست که سیاستمداران دیگر نمیتوانند یکی به نعل و یکی به میخ بکوبند. نمیتوانند به زبان زرگری صحبت کنند. و آن زمانی است که مردم و حکومت در برابر هم قرار میگیرند. اگر کسی این تقابل خاموش و پنهان را باور نداشت، دست کم از یک سال پیش به این سو باید آن را به چشم دیده باشد. سیاستمداران جمهوری اسلامی باید یک بار برای همیشه به صراحت بگویند حالا که خمینی نیست از چه کسی دفاع میکنند: از نظامی که به نظر انها به وارثان ناخلف وی رسیده است یا از مردمی که این نظام بر پشت آنها سنگینی میکند و خود از «امام خمینی» عبور کرده است.
|
(گویا نیوز) |
نوعی دیگر از ترور شخصیت، مسعود نقره کار |
ترور شخصیت به اشکال گونه گون و در عرصه های مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی اعمال شده است. اتهام زنی های ساختگی و دروغین با هدف تخریب شخصیت و شهرت و محبوبیت یک فرد نوع رایج و متداول ترور شخصیت بوده است. نوع دیگر ترور شخصیت قلب واقعیت و ارائه تصویری غیرواقعی از فرد موردنظر, و نیز دستکاری و دگرگون جلوه دادن نطرات او و مصادره به مطلوب از آن نظرات به قصد بهره برداری و سؤ استفاده "سیاسی" و شخصی ست. جنبش های سیاسی و اجتماعی در ایران, که در این یادداشت کوتاه جنبش چپ و ترورشخصیت درون این جنبش مورد نظر است, از هر دو نمونه زخم ها خورده است تبليغات خبرنامه گوياadvertisement@gooya.com ترور شخصیت پدیده ای رایج در جنبش های سیاسی و اجتماعی ایران بوده است. خلیل ملکی, اسحاق اپریم ومنوچهرهلیل رودی که با سلاح "جاسوس و نوکر انگلیس و امریکا " ترور شخصیت شدند و بیژن جزنی که به تازگی با بر چسب ننگین "خط امام" ترور شخصیت شد, نمونه هایی از این نوع تروریسم در تاریخ معاصر میهنمان هستند. ترور شخصیت به اشکال گونه گون و در عرصه های مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی اعمال شده است. اتهام زنی های ساختگی و دروغین با هدف تخریب شخصیت و شهرت و محبوبیت یک فرد, ونیز ایجاد ارعاب و وحشت در باره ی قربانی ترور و سرانجام حذف او, نوع رایج و متداول ترور شخصیت, به ویژه در عرصه سیاست بوده است. نوع دیگر ترور شخصیت قلب واقعیت و ارائه تصویری غیرواقعی از فرد موردنظر, و نیز دستکاری و دگرگون جلوه دادن نطرات او و مصادره به مطلوب از آن نظرات به قصد بهره برداری و سؤ استفاده "سیاسی" و شخصی ست. جنبش های سیاسی و اجتماعی در ایران, که در این یادداشت کوتاه جنبش چپ و ترورشخصیت درون این جنبش مورد نظر است, از هر دو نمونه زخم ها خورده است: به چهار نمونه از میان ده ها نمونه از اتهام زنی های ساختگی و دروغین, که به قصد تخریب شخصیت, ایجاد ارعاب و حذف در چند دهه ی گذشته در درون جریان های چپ صورت گرفته است, اشاره می کنم: "... از همان ساعات نخستین این واقعه (انشعاب گروه ملکی از حزب توده), انشعابیون به خصوص شخص ملکی شدیدا" و بطور بی رحمانه مورد حملات خردکننده حزب توده و رادیو مسکو قرار گرفتند. آنچه ناسزا و تهمت و افترا در زرادخانه ی برچسب زنی این دو پیدا می شد نثار دو سه تن از این گروه خصوصا" ملکی گردید و او که تا پیش از این جریان در تمام محافل حزبی و نشریاتش بزرگترین صاحب نظر مسایل سیاسی حزب شمرده می شد و القابی نظیر: فرزند دلیر وطن, یاور خلق, پرچمدار نهضت توده های وسیع را به یدک می کشید, به یک باره دشمن قسم خورده خلق های محروم! نوکر امپریالیسم, جاسوس انگلیس, دستیار بیگانگان و مسافر لندن قلمداد شد..."(۱) "... دکتر اسحاق اپریم... پیش از سفر به انگلستان با گروه روشنفکران ارانی ارتباط داشت... در انگلستان با حزب کمونیست انگلیس رابطه داشت و بعد به ایران آمد. از همان ابتدا که نزد ما آمد, درست مثل جاه طلب های معروف, شلوغ کردن را شروع کرد و یک چه باید کرد نوشت و مدعی شد که باید حزب را عوض کنیم و یک گروه آوانگارد تاسیس کنیم که یک توده وسیع دموکرات را رهبری کند... اپریم به گرو ه ملکی نزدیک شد... البته او محاکمه و از حزب اخراج شد..." (۲) این منش و شیوه را, نه فقط حزب توده ,که اکثر سازمان های چپ ( و احزاب و سازمان های میانه و راست), پیش و پس از انقلاب بهمن بکار گرفته اند. در انشعاب های جریان های چپ اتهام هایی همچون "سگ زنجیری امپریالیسم", "عامل امپریالیسم", "عامل سیا و اینتلیجت سرویس انگلیس " ," دشمن خلق های تحت ستم", " تربچه های پوک" و اتهام های مالی و..... بدون ارائه شواهد و اسناد , و فقط به صرف وجود اختلاف های نظری و سیاسی و تشکیلاتی رایج بوده است. در این میانه یکی از انشعاب ها ی متعدد بعد از انقلاب, منش و روش ضددموکراتیک و غیرانسانی ترور شخصیت در بخشی از جنبش چپ ایران را عریان تر از ترور های پیشین به نمایش گذاشت. برخورد آقایان نورالدین کیانوری ( رهبر حزب توده ), فرخ نگهدار و جمشید طاهری پور ( دو تن از رهبران توده ای سازمان فداییان اکثریت) با گروه منشعب از سازمان اکثریت (16 آدز 1360 ), به ویژه با منوچهر هلیل رودی ( دکترابراهیم شفیعی), یکی از طراحان و بانیان آن انشعاب, نشان ترور شخصیت خلیل ملکی, اسحاق اپریم و بسیاری از مخالفان درون تشکیلاتی حزب توده و " فرهنگ حزب توده ای" را بر خود داشت. در همین رابطه , ان هنگام آقای فرخ نگهدارترور شخصیت منوچهر هلیل رودی و مخالفان سیاسی و سازمانی اش را اینگونه فرموله کردند : ""... من در اینجا بیاد حرف امام می افتم که در رابطه با حرف بنی صدر و رجوی خائن که گفته بودند به پاریس رفته اند که به ایران برگردند, می گفت: اگر می گویید داریم بر می گردیم , پس چرا فرار کردید؟ چرا رفتید؟ ... کشتگر و هلیل رودی زیر شعار وحدت وحدت را نقض می کنند..... راه آن ها خواست و نیاز امپریالیسم و عمال وی را تامین می کند..."(3) . این منش و روش با ترور شخصیت منوچهر هلیل رودی خاتمه نیافت و در رابطه با مخالفان درون و بیرون تشکیلاتی به اشکال مختلف, حتی در دوران مهاجرت این جماعت به شوروی سابق و اروپا و امریکا ادامه یافته است. (4) پس از گذشت حدود 25 سال از عمر ترور شخصیت دکتر منوچهر هلیل رودی, سرانجام آقای فرخ نگهدار بر اثرپا فشاری برخی از شاهدان این ترور, ارتکاب به ترور شخصیت منوچهر هلیل رودی را پذیرفت, بی آنکه به قول یار دیرینه اش آقای بهزاد کریمی , حتی یک عذر خواهی کوچک , لااقل از خانواده ی این قربانی , و سایر قربانیان خود بکند: " ... یک کلمه! پوزش روشن و صریح و بی هیچ اما و اگر از همه آنانیکه از سوی ما در آن دو سال و اندی و در بستر سیاست فاجعه بار "شکوفایی جمهوری اسلامی"، مورد بدترین و نارواترین اتهامات سیاسی قرار گرفتند. اعاده حیثیت از هر فرد وشخصیت و از هر جریان سیاسی که بدهکار اخلاقی شان هستیم. همین. اول این، و بعد بحث بر سر مسایل دیگر! ..."(5). فرخ نگهدار با شیوه و ادبیاتی شناخته شده به ارتکاب ترور شخصیت منوچهر هلیل رودی اعتراف کرده است , که حتی مورد قبول بسیاری از همفکران اش نیست . نگهدار نوشته است : "..... منوچهر هلیل رودی یکی از رفقایی بود که از خارج کشور آمده و جذب سازمان شده بود. در کمیته مرکزی، که همه، به جز علی کشتگر یا زندان رفته بودند و یا چریک قبل از انقلاب، هیچ کس هلیل رودی را نمی شناخت. ما اعلام کردیم که رهبری انشعاب در دست ,باند کشتگر- هلیل رودی, است و ما نمی دانیم هلیل رودی کیست. و من نیز در این صحنه آرایی نقش فعال داشتم. به علاوه در کمیته مرکزی کسی را نمی شناسم که معنای برداشتن همایون و گذاشتن هلیل رودی و معنای این حرف که ,ما او را نمی شناسیم, را نداند..."(6 ) که البته با نگاهی به اسناد موجود درمی یابیم در قاموس این شیوه و ادبیات معنای اینکه " ما نمی دانیم هلیل رودی کیست " , برابر واژه های " مشکوک ,عامل امپریالیسم امریکا و انگلیس" و "سیا " بود , آنهم در شرایطی که احکام چنین اتهاماتی در حکومت اسلامی اعدام بود . ترور دوباره بیژن جزنی نوع دیگر ترور شخصیت قلب واقعیت و ارائه تصویری غیرواقعی و غیر مستند از فرد موردنظر,و نیز دستکاری و دگرگون جلوه دادن نطرات او به قصد بهره برداری " سیاسی" و سؤ استفاده شخصی ست . متاسفانه آقای فرخ نگهدار از این شیوه نیزبه قصد بهره برداری سیاسی و شخصی بارها استفاده کرده است . تازه ترین نمونه کاربرد این منش وشیوه , ترور شخصیت بیژن جزنی ست. ایشان به بهانه سالگشت ترور بیژن جزنی توسط رژیم پهلوی , با شیوه و ادبیات خاص خود در باره این چهره ی شاخص و برجسته ی جنبش چپ ایران, می نویسد: "... همه بیاد داریم که آن روزها و ماه های طوفانی پس از انقلاب، چه شب ها و روزها که از خود می پرسیدیم راستی را که اگر “بچه ها بودند” چه می کردند؟ با توده زحمت می ماندند یا امیدها را می گذاشتند و می رفتند؟ فهم این که بیژن ایستادن در برابر موج مردمی که به پیشوایی آیت الله خمینی در میدان بودند را توصیه نمی کرد برای هرکس که بیژن را می شناخت دشوار نبود. آیا او کسی بود که راه اقلیت و مجاهد را تجویز کند؟ آیا او کسی بود که “مقاومت” را به هواداران توصیه کند؟ او بیش از ما عقل، تدبیر، تجربه و احساس مسوولیت، و به اندازه ما به جنبش فدایی تعلق خاطر داشت، که صدها هزار جوانه امید را براحتی زیر چرخ انقلابی که قطعا اسلامی می شد و شد، مدفون نکند. فهم این که او چه خط مشی هایی را توصیه می کرد بسیار دشوار تر از تصور کردن خط مشی است که او توصیه نمی کرد؟....."(7) با زدایش زبان سیاست بازانه , ویراسته ی نوشته ی آقای نگهدار حاوی صدور این حکم است که اگر بیژن جزنی زنده می ماند راه حمایت از " پیشوا" , راه آیت الله خمینی و " خط امام " , یعنی راه چرکین ِ خون و جنایت و جنون را بر می گزید . اینکه اگر بیژن جزنی زنده می ماند پس از "انقلاب بهمن" کدامین راه را بر می گزید بر کسی معلوم نیست , و بدیهی ست بحث و مساله ی سیاسی امروز نیز نیست , اما انچه نوشته ی آقای نگهدار هدف گرفته است علاوه بر شریک جرم تراشی , به کار گیری نوع دیگر ی از ترور شخصیت است. متاسفانه آقای نگهدار , علیرغم" انتقاد "به عملکرد خود در رابطه با ترور شخصیت در سازمان فدایی و جنبش چپ , هنوز مصرانه و لجوجانه به ارتکاب خطا در این عرصه ادامه می دهد. ایکاش اقای نگهدار , پیش از پرداختن به شخصیت جزنی و استخراج ارزیابی سیاسی مورد نظرش , برای پیشگیر ی از تکرار بد آموزی ها یی که به وفور در سیاست پردازی های ایشان ثبت است , به این تکه از " نقد "خویش در رابطه با ترور شخصیت منوچهر هلیل رودی , مراجعه می کرد : "......بدون اطلاع حرف زدن و زشت تر نمایی رقبای سیاسی و سازمانی فقط بداخلاقی و یا حق کشی نیست. این کار نشانه عقب ماندگی فرهنگی هم هست. این کار سد راه آزادی است. ....(8) چرا ترور شخصیت؟ عدم تحمل دگر اندیشی, مطلق گرایی, خود بر حق بینی, شیفته وعاشق کسب قدرت بودن , سرانجام به ترور شخصیت دگر اندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی کشانده خواهد شد . ترور شخصیت فرزند مطلق گرایی , خود برحق بینی و خود محوری ست. برای عنصر مطلق گرا و خود بر حق بینی که ایدیولوژی مذهب گونه اش (استالینی, شیعی یا...) و تفکر سیاسی و کردار ناشی از آن را حقایق مطلق می پندارد, هدف وسیله را توجیه می کند, حتی اگر وسیله ترور شخصیت یار درون حزبی و سازمانی اش باشد. فرافکندن خطا های مهلک سیاسی بر شخصیت دیگران, آنهم با منش و روش ترور شخصیت نشانه ی بیگانگی با دموکراسی و مدنیت است . ترور شخصیت نادیده گرفتن حرمت و کرامت انسانی ست که آمر وعامل آن پیش ازارتکاب به آن از کرامت و حرمت انسانی فاصله گرفته است. ******** زیر نویس و اسناد: ۱- محمد علی حقیقت سمنانی, یادی از زنده یاد خلیل ملکی و قضیه انشعاب تاریخی, نگین, شماره ٨, دور جدید- تابستان۱٣۷٨ ۲- خاطرات نورالدین کیانوری, موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه, انتشارات اطلاعات و تهران ۱٣۷۲ 3- " کار اکثریت" ,چهار شنبه ۲۵ آذر ۱٣۶۰, شماره ۱۴۰ 4- اتابک فتح الله زاده, خانه دایی یوسف, نشر باران, چاپ دوم سال ۲۰۰۲ 5- بهزاد کریمی , یک کلمه , 23 اسفند سال 1388 , تارنمای اخبار روز 6- فرخ نگهدار , در پاسخ به مقاله های علی اکبر شالگونی , سایت عصر نو و روشنگری ۱۵ مارچ ۲۰۰۷ 7- فرخ نگهدار, نمی دانم این خیال تا کجا راست است؟ , تارنمای عصر نو , 6 اردیبهشت 1389 8- منبع شماره 5 برخی از اسناد و منابع : - " کار اکثریت" ,چهار شنبه ۲۵ آذر ۱٣۶۰, شماره ۱۴۰ - " کار اکثریت",چهارشنبه ۲ بهمن ۱٣۶۰, شماره ۱۴۱ - نقی حمیدیان , سفر بر بال های آرزو, انتشارات باران - علی کشتگر, از «مرگ برامریکا» تا دلارهای نجات بخش , سایت ایران امروز( اول دسامبر ۲۰۰۷) - مسعود نقره کار, درس هایی از ترور وترور شخصیت " درون تشکیلاتی" در جنبش چپ ایران, سایت اخبار روز , آدینه ٨ دی ۱٣٨۵ - ۲۹ دسامبر ۲۰۰۶ - ر.ک به نشریه کار (اکثریت) آذر و دی ماه سال ۱٣۶۰, و مقاله های فرخ نگهدار درباره "فراکسیون و فراکسونیسم " و... و نیز پرسش و پاسخ های کیانوری در باره انشعاب ۱۶ آذر ۱٣۶۰. البته ترویج و تبلیغ ترور شخصیت در بولتن و نشریات درونی و بخشنامه ها هم جای ویژه داشت. - شهرام رفیع زاده و نیما تمدن, ترور در ایران, انتشارات اکنون و گلپونه, بهار ۱٣۷۹ – بیژن جزنی, تاریخ سی ساله, انتشارات مازیار ۱٣۵۷ - نامه احمد لنکرانی به مریم فیروز عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران و همسر کیانوری, گاهنامه جمهوری شماره ۵, سال ۱٣۶۰ - خاطرات نورالدین کیانوری, موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه, انتشارات اطلاعات و تهران ۱٣۷۲ - مجله آرش ( پاریس) شماره ۷۹ , آبان ۱٣٨۰ ( حسن ماسالی نیز در سمیناری در ویسبادن آلمان در ۲٨ و ۲۹ سپتامبر سال ۱۹٨۵ در مطلبی با عنوان "درباره بحران جنبش چپ در ایران" به ترورهای درون تشکیلاتی سازمان چریک های فدایی خلق پرداخت و اسنادی نیز در این رابطه منتشر کرد.) - ر.ک به نشریات و اسناد منتشر شده از سوی شورای عالی سازمان چریک های فدایی خلق ایران و سازمان چریک های خلق ایران (اقلیت) در بهمن ماه ۱٣۶۴, و یا اسناد و کتاب های منتشرشده از سوی این دو سازمان در رابطه با فاجعه بهمن ماه ۱٣۶۴ در کردستان, برای نمونه: اسناد کمیسیون تحقیق و بررسی در مورد ۴ بهمن, از انتشارات سازمان فداییان خلق (اقلیت). - "تقی شهرام تیرباران شد", ایرانشهر, شماره ۱٨ (دوره دوم) سوم مرداد ماه سال ۱٣۵۹ - تارنمای " اندیشه و پیکار ", و نیز نوشته های بهروز جلیلیان در سایت اخبار روز و روشنگری ( ژانویه ۲۰۰۷ ) - محسن نجات حسینی ," برفراز خلیج" , نشر نی , تهران - مازیاز بهروز, شورشیان آرمانخواه یا ناکامی چپ درایران, ترجمه مهدی پرتوی ,انتشارات ققنوس( تهران) - مسعود نقره کار , اتحاد جمهوری خواهان ایران و معیار های گزینش رهبری - "مرکزیت", سایت اخبار روز, زمستان ۲۰۰٣ - مسعود نقره کار, قبیله ی من (رمان) , نشر نارنجستان (لس انجلس) , سال ۲۰۰۵ - مسعود نقره کار, فرخ نگهدار و"اعاده حیثیت" از یک قربانی ترور شخصیت, سایت اخبار روز و روشنگری, مارچ ۲۰۰۷
|
(گویا نیوز) |
بالا بلندان ایران زمین همیشه در اوج اند - حتی بر سر دار، علی کلائی |
فرزاد اما معلم بود . معلم کودکان کوچک کرد در محروم ترین مناطق ایران که هنوز نمی دانند آیا کردیتشان عامل محرومیتشان است یا امری دیگر ؟ هنوز نمی دانند و کاش ندانند کودکان کامیارانی که عمو فرزادشان برای همیشه از این زمین پست رخت بر بسته است ؟ کاش دلهای کوچکشان را نشکنند و به ایشان نگویند که عمو فرزادشان را بر سر دار کردند تا باز پاکبازی و راست بازی بر اوج قرار گیرد. بر اوج عزت و شرف و نه مانند قاتلان در ذلت و جهالت در آغاز نازیها سراغ کمونیستها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند. من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم چون کمونیست نبودم. بعد (از کمونیستها) در نخ اتحادیههای کارگری رفتند اما چون در شمار آنان نیز، نبودم سکوت کردم. یهودیها را که هدف گرفتند بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم. تا اینکه سر وقت خودم آمدند...وقتی خودم را دستگیر کردند... دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد. دیوارهای سلول 44 بند 209 زندان اوین مردی را به خاطر دارند که در ماه چهار یا پنج از سال 86 هجری خورشیدی بر دیوار سلولش شعر بالا را نگاشت. شعر را نگاشت و زیرش را امضا کرد . فرزاد کمانگر از شعرهایش بر روی دیوارهای بند 209 جز ایران خواهی و برابری طلبی چیزی بر نمی آمد . نامردان بی مروت اعلام کردند که تروریست است . بمب گذار است و می خواهد بکشد . کینه ورزان اما همه را چون خود می بینند . چون اهل قتال اند و کشتن، دیگران را به ترور و خشونت و قتل متهم می کنند . اما معلم کامیارانی قصه ما اینگونه نبود. از قلمش نمی گویم که جستجویی کوچک در موتورهای جستجوی مختلف قلم خیر اندیش و انسانی اش را حتی پس از سالی و دو سالی و سه سالی و از پس دیوارهای بلند زندان را بر هر منصفی آشکار می کند . از آنچه می گویم که همه دیده اند . از نوشته هایش بر دیوارهای سبز کمرنگ سلول 44 بند 209 زندان اوین . از سال 86 و سلولی که ماهها مردی از دیار مردستان، کردستان در آن ساکن بود. قلم فرزاد در زندان هم جز آزادیخواهی و برابری طلبی برای همه ایرانیان به امر دیگری نمی اندیشید. زبان فرزاد در زندان هم نه از جنس خشونت و جنایت که از جنس شعر بود و عشق . شعر که زبان گویای انسانیت انسانی است و عشق که جوهره وجودی این بلندمرتبه ترین مخلوقات یگانه قادر متعال. این انسانی که می تواند به جایی برسد که به جز خدا نبیند و همچنین می تواند به جایی برسد که از چهارپایان پست تر شود . انسان صحنه خیر است و شر. انسانی برابری طلب و آزادیخواه چون فرزاد به اوج انسانیت می رسد و به عزت جانبازی در راه عقیده و ایمان نائل می شود و کوردلانی که به قتل او دست زدند خود می دانند که در کجای معادله ارزشگذاری انسانی قرار دارند. فرزاد اما معلم بود . معلم کودکان کوچک کرد در محروم ترین مناطق ایران که هنوز نمی دانند آیا کردیتشان عامل محرومیتشان است یا امری دیگر ؟ هنوز نمی دانند و کاش ندانند کودکان کامیارانی که عمو فرزادشان برای همیشه از این زمین پست رخت بر بسته است ؟ کاش دلهای کوچکشان را نشکنند و به ایشان نگویند که عمو فرزادشان را بر سر دار کردند تا باز پاکبازی و راست بازی بر اوج قرار گیرد. بر اوج عزت و شرف و نه مانند قاتلان در ذلت و جهالت. عمو فرزاد را بر خلاف تمامی قوانین و اصول مورد تائید بین ملل کشتند . مگر نه این است که اعدام قتلی حکومتی است و ما و حکومت ما از پذیرندگان اعلامیه 30 ماده حقوق بشر ؟ مگر نه این است که آقایان همین چندی پیش قصد پیوستن به شورای حقوق بشر را داشتند ؟ حقوق بشری شدن آیا با اعدام مخالفین سیاسی ممکن است ؟ آیا چشمهای جهانیان چنین قتل حکومتی را نادیده خواهد گرفت ؟ آیا جهانی در خواب است و تنها آقایان مدعی بیدارند و می فهمند ؟ آیا آقایان به زعم خود از حضرت نوح نیز بیشتر می فهمند و آیا برخی معلم همه رئیس جمهورهای جهانند و آیا برخی ولی همه مسلمین ؟ در کجای اندیشه ناب علوی و نبوی چنین جنایت هایی قابل توجیه است ؟ بنات به اعلام روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد شخص فرزاد کمانگر اینگونه آمده است : فرزاد کمانگر، دبیر هنرستان کار و دانش شهرستان کامیاران در جنوب استان کردستان، عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی ئاسک (آهو) بوده و با نام مستعار "سیامند" در ماهنامه فرهنگی - آموزشی رویان که به اداره آموزش و پرورش کامیاران تعلق دارد قلم می زده است. وی که در زمینه حقوق قومی و مسائل زنان فعال بوده، در مرداد ۱۳۸۵ (ژوئیه ۲۰۰۶) به تهران سفر کرده بود به همراه دوستش دستگیر می شود. بنابر اطلاعیه روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، ماموران کلانتری مولوی در مرداد سال ۱۳۸۵ به دو نفر مشکوک می شوند و یک نفر از آنها دستگیر می شود و یک نفر نیز فرار می کند. در خودروی فرد دستگیر شده، پنج کیلوگرم مواد منفجره کشف می شود. بعد از آن ماموران با مراجعه به منزل فرد دستگیر شده، فرزاد کمانگر را دستگیر می کنند که به بنابر اطلاعیه دادسرای انقلاب، "در بازرسی از اتاق وی(کمانگر) یک عدد باطری و دستگاه ساعت زمان بندی انفجار بمب کشف می شود." اولا فردی که بنا به ادعای دادستانی پنج کیلو گرم مواد مخدر داشته کس دیگری بوده نه فرزاد. ثانیا به اعتراف دادستانی در منزل مورد ذکر یک عدد باطری و دستگاه ساعت زمان بندی انفجار بمب کشف شده است. فرض کنیم که سخن دادستانی درست باشد و بر مبنای حقیقت که البته کسانی که گذارشان به دادستانی و دستگاه قضایی ایران افتاده است در این مسئله قطع به یقین شک خواهند کرد. اما بر فرض صحت : آیا صرفا داشتن آلت جرم مبنی بر انجام جرم و نتیجتا محاربه و اعدام است ؟ به واقع آیا چنین منطقی بر اساس مدعای دادستانی برای اهل خرد (حتی قبل از اهل قانون و حقوق) قابل پذیرش است ؟ آیا در حکومت علوی چنین بوده است ؟ آیا علی مخالفین را تنها به صرف مخالفت و حتی به صرف داشتن شمشیر در خانه شان گردن می زد ؟ آیا و آیا و هزار آیای دیگر که به هیچ وجه با این قتل حکومتی نمی سازد. در مورد بقیه هم بنا به سنت دستگاه قضایی همین بساط و همین منوال است . شیرین علم هویی فارسی نمی دانست و تازه در زندان و در بند داشت فارسی یاد می گرفت و منظورش را به دوستان همبندش دست و پا شکسته می رساند . با این قتلها و اعدامها برگی تازه از برگهای اعمال ضد حقوق بشری در ایران دهه 80 رقم می خورد. زندان، شکنجه، تجاوز، اعدام، انفرادی و هزار جنایت پیدا و پنهان پرونده مرتکبین حکومتی آن را سخت سنگین کرده است. فرزاد کمانگر رفت . شیرین علم هویی هم، علی حیدریان و فرهاد وکیلی هم و مهدس اسلامیان نیز به همچنین. و این پرونده قتلهای حکومتی و اعدامهای ضد حقوق بشری در ایران هر سال و هر سال سنگین تر می شود. و این بساط ادامه دارد تا جماعتی خود را حق مطلق و دیگران را باطل مطلق می دانند. تا هرگونه مخالفت با خود را مخالفت با خدا می دانند و مدعای هاله نور و ارتباط با عالم قدسی دارند. تا به جای آنکه خود را خادم مردم بدانند خود را ولی مردم و چوپان مردم می دانند و مردم را رعایا و گوسفندان خویش. ولی به شهادت تاریخ این قصه بر این بساط نخواهد ماند . تاریخ شهادت می دهد آنانی که آمدند و آنانی که رفتند. و به قول آن شاعر پاک سرشت : الا اي خاك خوزستان تو آنستي كه ديدستي/ سكندرها و قيصرها و لشكرهاي جوشانش . و می توان به جای خاک خوزستان گذاشت خاک ایران و بر سکندرها و قیصر ها مغولها و چنگیزها و تیمورها و غرب و شرق کودتاگر را علاوه کرد. قطار تاریخ راه خود را می رود . حتی اگر آقایان نخواهند .
|
(گویا نیوز) |
اعدام جوانان وطن، پیام خامنه ای در آستانه سالگرد کودتا، علی کشتگر |
حاکمان جمهوری اسلامی بر این خیال باطل اند که با قربانی گرفتن از میان مخالفان، وحشت را از اردوی از هم گسیخته خود به میان مردم می برند. در حالی که همه این جنایات مردم را مصمم تر و علیه آنان متحد تر خواهد ساخت و جامعه جهانی را بیش از پیش به حمایت از مردم ایران ترغیب خواهد کرد تبليغات خبرنامه گوياadvertisement@gooya.com اعدام این پنج شهروند ایرانی با توجه به نزدیک شدن سالگرد ۲۲ خرداد پیامی است از جانب خامنه ای به مردم و به فعالان جنبش سبز. پیامی برای ایجاد ارعاب و پشیمان کردن ملت از ادامه اعتراضات در سالگرد کودتا. جای آن دارد که در پاسخ به این پیام جنایت بار، ایرانیان در همه جای جهان و از هر گروه و عقیده ای همراه و متحد با هم به واکنش ها و اعتراضات مشترک متوسل شوند. رهبران شاخص جنبش سبز نیز باید بدانند که هرگونه سکوت یا تزلزل در محکوم کردن فوری اعدام این زندانیان سیاسی ایرانی به هر بهانه و مصلحتی که باشد خدمت به منویات ارعاب گرایانه خامنه ای و ایادی او و ایجاد تردید در صفوف جنبش سبز خواهد بود. سحرگاه امروز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، پنج تن از شهروندان جوان ایران به گناه وفاداری به عقیده و اندیشه خویش و مقاومت در برابر ستم و بیداد حکومت جمهوری اسلامی به جوخه اعدام سپرده شدند. شیرین علم هویی، فرهاد وکیلی، مهدی اسلامی، علی حیدریان و آموزگار در بند فرزاد کمانگر که انجمن های صنفی معلمان خواستار آزادی بی قید و شرط وی شده بودند همگی گل هایی از گلستان بزرگ ایران بودند که به دستور ضحاک زمان امروز در اوین پرپر شدند. چرا رژیم در بحران غوطه ور و سراپا فاسد خامنه ای با وجود اعتراضات جهانی و درخواستهای گوناگون سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر به این جنایت هولناک دست زد؟ اعدام وحشیانه این پنج شهروند ایرانی نشانه ثبات و یا قدرت حاکمان ایران نیست. برعکس نشانه وحشت رژیم از عمق و ابعاد نارضایتی و نفرتی است که در سراسر ایران علیه حکومت جبار و فاسد علی خامنه ای و گماشتگان نظامی و امنیتی او موج می زند. سالگرد کودتای ننگین ۲۲ خرداد که خامنه ای و ایادی او با خیانت در امانت، رای ملت را دزدیدند و پاسخ دادخواهی و اعتراض مسالمت آمیز مردم را با رگبار مسلسل، شکنجه و تجاوز دادند، نزدیک است. دریازده ماه گذشته جنبش دموکراسی خواهی مردم به برکت پیکار مداوم نسل جوان و مبارزه شجاعانه و پیگیر هزاران هزار دانشجو، روشنفکر، معلم، کارگر، روزنامه نگار و رهروان حقوق بشر، مردم ایران را در برابر استبداد حاکم متحد و مصمم ساخته و حمایت جهانیان را نسبت به مبارزه شرافتمندانه مردم علیه زشت ترین استبداد قرن بیست و یکم بر انگیخته است. در تاریخ طولانی مبارزات مردم ایران برای دموکراسی و عدالت، هیچ زمان ملت از هر قشر و طبقه و هر فکر و عقیده ای تا به این حد بر سر حقوق شهروندی و واژه آزادی، یک دل، یک زبان و متحد نبوده است. ایرانیان در این یک سال گذشته در مقابله با رژیم سفاک خامنه ای و ایادی او در یافته اند که تا روز پیروزی نهایی فرشته آزادی بر اهریمن استبداد و ستم باید همه اختلافات و تمایزات خود را تحت الشعاع خواسته مشترک خود که آزادی انتخابات و استقرار دموکراسی در ایران است قرار دهند. این درک ملی که از نخستین روز پس از کودتا با شعار نترسید نترسید ما همه با هم هستیم، همه ما را از هر فکر و عقیده ای در برابر استبداد و در راه استقرار آزادی هم راه و هم گام کرده حکومت خامنه ای را روز به روز وحشت زده تر، بحرانی تر و فرسوده تر ساخته است. آدم کشی راه حل و تنها پاسخی است که حکومت در حال زوال خامنه ای برای فرار از مرگ می شناسد. حاکمان جمهوری اسلامی بر این خیال باطل اند که با قربانی گرفتن از میان مخالفان، وحشت را از اردوی از هم گسیخته خود به میان مردم می برند. در حالی که همه این جنایات مردم را مصمم تر و علیه آنان متحد تر خواهد ساخت و جامعه جهانی را بیش از پیش به حمایت از مردم ایران ترغیب خواهد کرد. اعدام این پنج شهروند ایرانی با توجه به نزدیک شدن سالگرد ۲۲ خرداد پیامی است از جانب خامنه ای به مردم و به فعالان جنبش سبز. پیامی برای ایجاد ارعاب و پشیمان کردن ملت از ادامه اعتراضات در سالگرد کودتا. جای آن دارد که در پاسخ به این پیام جنایت بار، ایرانیان در همه جای جهان و از هر گروه و عقیده ای همراه و متحد با هم به واکنش ها و اعتراضات مشترک متوسل شوند. رهبران شاخص جنبش سبز نیز باید بدانند که هرگونه سکوت یا تزلزل در محکوم کردن فوری اعدام این زندانیان سیاسی ایرانی به هر بهانه و مصلحتی که باشد خدمت به منویات ارعاب گرایانه خامنه ای و ایادی او و ایجاد تردید در صفوف جنبش سبز خواهد بود. علی کشتگر یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹
|
(ایران در جهان) |
دست نشانده آیت الله ها |
صبح چهارشنبه پیش بود که به تلویزیون دعوت شدم تا درباره زنان و انتخابات صحبت کنم. قرار بود درباره کمیپن زنان در انتخابات حرف بزنم. خسته شدم از این زنان سیاستمداران که فقط دیده می شوند و حرف نمی زنند و فقط درباره رفتار و لباس آنها حرف زده می شود. به جای صحبت از اسکورت بانوی اول، همسرم که قهرمان من هم هست، پرسید چرا این کمپین های انتخاباتی اجازه نمی دهند زنان درباره سیاست ها حرف بزنند؟ با این سوالی که در ذهنم بود، گفتم باشه. مجری مراسم دوست قدیمی و کارکشته، لورن بوث بود: خواهر ناتنی شری بلر، کمی کارشناس و کمی سلبریتی. هیچ زنگ خطری هم درکار نبود.به ما گفته شد به استودیوی اسکای ۵۱۵ ، پرس تی وی برویم. ماشینی قرار بود مرا ببرد و برنامه هم یک شوی زنده تلویزیونی نیم ساعته بود که شش و نیم عصر شروع می شد. روز خودم را شروع کردم. تاکسی رسید و ما به سمت استودیو در غرب لندن رفتیم. تعجب کردم که اسکای اچ کیو نیست. میزبان از من پرسید: تا حال به پرس تی وی رفته اید؟ نرفته بودم. روی یک مبل چرمی نشستم و صبر کردم و یادداشت هایم را بررسی می کردم. یک زن جان خاورمیانه ای من را با خود به آسانسور برد و آنجا لورن بوث را دیدم. ابتدا با آن حجابی که بر سر گذاشته بود و ماتیک صورتی بر روی لب هایش، نتوانستم او را به جا آورم. قضیه چیست؟ با خوشحالی آمد و گفت: مرسی که آمدید، نگران نباش، فقط مجری های مراسم هستند که باید حجاب بر سر داشته باشند. این را گفت و قدم به راهرو گذاشت. دیدم همه به نظر اهالی خاورمیانه هستند و تصاویر دیوار همه از ایران است. تازه دوزایم افتاد: پرس تی وی! همان شبکه تلویزیونی جنجالی که نظام جمهوری اسلامی پول آن را می دهد. قلبم به تپش افتاد و شروع کردم به کار با تلفنم. شکر خدا که موبایل اینترنت هست. چند ثانیه بعد روی صفحه مربوط به پرس تی وی در ویکی پدیا رفتم که خیلی هم اطمینان بخش نبود. شبکه تلویزیونی پرس تی وی، سه سال پیش راه اندازی شده تا زبان نظام جمهوری اسلامی برای فرستادن زبانش به خارج از کشور باشد. قرار بوده بیطرف باشد تا خبرنگاران و سیاستمداران غربی را جذب کند اما پیامش همیشه یک چیز است: همیشه پیام هایی انتخاب می شوند که منتقد و مخالف غرب و در خدمت پروپاگاندا باشند. مانند بوث که در انتقاد به تونی بلر و اسراییل، پیشقدم بود که یاد آور جمله ای بود که به کار برد و بعد مجبور به عذر خواهی شد زمانی که از «جورج، رفیق صدام حسین» یاد کرد. وی از تبار گالووی و ایوون رایدلی است، خبرنگاری اکسپرس که توسط طالبان ربوده شده و به اسلام گرایید. هرچه بیشتر خواندم، احساس بدتری به من دست داد. صحنه های مرگ خشونت بار ندا آقاسلطان، زن جوانی که در تظاهرات بی رحمانه کشته شد و تصاویر مرگش جهان را فرا گرفت در ذهنم بود. یادم به پرچم های سبز افتاد و مردمی که با شجاعت تمام به خیابان آمدند و اعتراض کردند که محمود احمدی نژآد، رای آنها را دزدیده و اعتراض آنها را با سرکوب خشن پاسخ داده است. سرکوب خشن و شکنجه های معترضان به یادم آمد و آنهایی که ناپدید شدند و هنوز خانواده شان از سرنوشت آنها خبر ندارد و آنهایی که به زندان افتادند و مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند. ژوئن سال پیش، خردادماه سال گذشته، زمانی که اعتراض ها شروع شد، جرائمی از سوی ماموران امنیتی نظام روی داد که برخی از آنها را حتی نمیشد چاپ کرد. شماری از آنها منتشر شد ولی ذکر جزییات دقیق آنها ممکن نبود. همه آنها گریبانم را گرفت و نمی فهمیدم انسان باید به کجا برسد که در حق همنوع خود چنین رفتاری داشته باشد. احساس انزجار از نظام اسلامی در ذهنم قوت گرفته بود. اما با این حال، من آنجا بودم. در اتاق سبزی در شبکه تلویزیونی پروپاگاندای آیت الله ها و هر لحظه امکان داشت با پخش زنده با میلیون ها تن در سرتاسر جهان روبرو شوم و از انتخابات بریتانیا انتقاد کنم که چرا به اندازه کافی زنان در آن حضور ندارند. مغزم به جریان تند دچار شده بود. به شدت احساس نارضایتی می کردم. در چارچوب بریتانیا که نظامی دموکراتیک و بسیار تحمل پذیر است، فکر می کنم حرف ما منطق دارد. در میان کشورهای دنیا و بر اساس درصد حضور زنان در پارلمان، ما (بریتانیا) در مقام ۶۱ است و خیلی بد است که در انتخابات این هفته پارلمانی بریتانیا، فقط ۲۰ درصد جمعیت آنها از میان زنان است. همین انتقاد به ایران هم وارد است، جایی که انتخابات منصفانه و آزاد نیست، آزادی بیان تحمل نمی شود و حجاب برای زنان اجباری است و زنان اجازه حتی آواز خواندن ندارند، دیگر رییس جمهور شدن که پیشکش. از فکر این که نظرات من در انتخابات بریتانیا قرار است در پروپاگاندا علیه غرب استفاده شود، به من احساس طغیان داد. به ساعتم نگاه کردم. هر لحظه ممکن بود تهیه کننده برنامه برگردد اما فکر کردم حضور در برنامه برای من غیرممکن است. آدرنالین در بدنم بالا رفت: یک فکر فقط در ذهنم بود: پاشو برو، همین الان! باید زنگ بزنم، تلفنم آنتن نمی دهد، به آن مرد جوان گفتم کجا می روم. به بوث زنگ زده و توضیح می دهم چرا نمی توانم زنی باشم که می خواهد در برنامه اش صحبت کند. چند لحظه بعد تلفنم زنگ زد. پرس تی وی بود. پرسید: کجا هستید؟ پاسخ دادم: «دارم می روم خانه. ببخشید که این قدر دیر عقب کشیدم اما من با نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارم. نمی توانم در شبکه تلویزیونی شما حاضر شوم.» پاسخ خالی از تعجبی که شنیدم نشان داد من اولین کسی نیستم که چنین کاری می کند. جالب بود که بوث چگونه شغل جدید خود را شرح می دهد: من درباره این که تو پرس تی وی را ابزار پروپاگاندای رژیم اسلامی می خوانی، موافق یا مخالفم هستم. ما برنامه هایی لب خط درباره بریتانیا و خاورمیانه درست می کنیم که هیچ دخالتی از سوی تهران در آن صورت نمی گیرد. لورن، تو که میدانی سانسور اشکال مختلف دارد از جمله جا انداختن. آیا ما واقعا می توانیم گزارش تحقیقی و مفصلی درباره مرگ ندا آقاسلطان تهیه کنیم؟ همانطور که این مطلب را می نوشتم، به وب سایت پرس تی وی سر زدم. پروپاگاندا را به واضح ترین شکلش می شد دید. «ایران توانست کرسی چهار ساله در کمیسون زنان را به دست آورد که نهادی معتبر تاثیر گذار در تساوی حقوق زنان است.» در ادامه می شد دید:«ایران تقاضایش برای عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل را پس گرفت». دیگر حرفی ندارم.
|
(خبر آنلاین) |
زیباکلام: روند آمریکا ستیزی در ایران برای همیشه ادامه نخواهد یافت |
یک استاد دانشگاه گفت: آقای محتشمی، موسوی خوئینیها، هاشمی رفسنجانی و خیلی از اصلاحطلبان ادبیاتشان در دهه 60 با ادبیات امروز برخی اصولگرایان تفاوتی نداشت اما امروز تجربه اجتماعی سیاسی به آنها نشان داد مهمترین از ستیز با آمریکا، جامعه مدنی است. صادق زیباکلام در همایشی با عنوان " پس از سی سال، سیرت و صورت انقلاب اسلامی" با موضوع «انقلاب اسلامی و 31 سال توهم مبارزه با آمریکا» سخنرانی کرد. اهم سخنان این استاد دانشگاه تهران به گزارش ایسنا عبارت است از: اینکه در خصوص آمریکا و توهم دشمنی با آمریکا صحبت میکنم، با توجه به این موضوع است که شاهدیم دشمنی دیرینهای از سوی رسانههای جمعی جمهوری اسلامی ایران و مسوولین کشوری با آمریکا به طرز روشنی وجود دارد. اساسا نگاه جمهوری اسلامی ایران به آمریکا و غرب، نگاهی ایدئولوژیک محور است. برحسب ایدئولوژی که در جمهوری اسلامی نسبت به آمریکا وجود دارد، جهان به دو قدرت تقسیم شده؛ یک دسته کشورهای زورگو، متجاوز و مستکبر که در راس آنها آمریکا وجود دارد و دسته دیگر کشورهایی که قدرتی ندارند اما آزاده و مستقل هستند و پیکار تاریخی بین این دو گروه وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران پرچمدار مبارزه تاریخی با قدرتهای استکباری و آمریکاست. ظرف 31 سال گذشته آنچه در رابطه با آمریکا مطرح است، مقدم بر هر چیز دیگری شده است و این موضوع متاثر از نگاه ایدئولوژیک است. برحسب ایدئولوژی باید رفتارها و کنشهای آمریکا را در چهارچوب ایدئولوژی مورد نظر تفسیر کرد و اگر بخواهیم رابطه آمریکا را تقسیمبندی کنیم به سه دوره قبل از انقلاب، درون انقلاب و از زمان جمهوری اسلامی ایران میتوان اشاره کرد. در نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی به قبل از انقلاب در رابطه با آمریکا شاهدیم که با روی کار آمدن رژیم در 28 مرداد 32 و انجام کودتای 28 مرداد حضور آمریکا در ایران آغاز شده است و این موضوع تا 25 سال بعد ادامه پیدا کرد و در واقع آمریکاییها سیاستهای استعماریشان را به رژیم شاه تحمیل کردند و میخواستند فرهنگ اسلامی و ملی ما را از بین ببرند و در نهایت جلوی پیشرفت واقعی ایران را بگیرند. در دوران انقلاب یعنی سالهای 56-57 بر اساس نگاه ایدئولوژیکی، آمریکاییها تا دقیقه 90 از رژیم شاه پشتیبانی میکنند تا رژیم پهلوی را بر سر قدرت نگه دارند که نتیجه آن کشتار مردم است، اما با توجه به پایداری مردم و رهبرکبیر انقلاب، تلاشهای آمریکا به جایی نمیرسد و انقلاب 22 بهمن 57 محقق میشود. اتهامات آمریکا بعد از پیروزی انقلاب گستردهتر میشود که از متداولترین آنها این است که آمریکا سعی دارد لیبرالها را در انقلاب جای دهد تا بتواند انقلاب را از مسیر خود منحرف کند اما در این توطئه ناکام میماند. همچنین آمریکاییها بنیصدر را که به روایت نگاه ایدئولوژیکزده مامور آمریکاییها بود رییسجمهور میکنند اما در نهایت این بار هم به نتیجه مورد نظر نمیرسند و نکته جالب این است که آدم از صبر و استقامت آمریکاییها متعجب میماند که علیرغم اینکه تمام توطئههای آنها بعد از 22 بهمن 57 ناموفق میماند، ولی دستبردار نیستند. آمریکاییها همچنین تلاش در ایجاد کودتا توسط ارتش داشتند و حمله نظامی طبس را شکل دادند که در این دو نیز با شکست مواجه شدند و پس از چندی جنگ اقدام دیگر آمریکاییهاست و بر اساس روایت ایدئولوژیکزده، صدام وابسته به آمریکا بود اما جنگ هم با پایمردی مردم به جایی نمیرسد و ما پیروز میشویم. پس از آن آمریکا به دنبال تهاجم فرهنگی میرود و باز هم ناکام میماند و سپس مساله تروریسم را مطرح میکند و القاعده و طالبان و 11 سپتامبر را به وجود میآورد که در نگاه ایدئولوژیکی، همه اینها آمریکایی بوده است. به دنبال ادامه مبارزه با تروریسم که هدف آن نظام اسلامی ایران است، افغانستان و عراق به دست آمریکا به اشغال درمیآید و آنچه تحت عنوان استراتژی سخت گفته میشود، شکست میخورد و آمریکا میفهمد که نمیتواند با جمهوری اسلامی ایران رویارویی نظامی کند. همچنین آخرین حرکت آمریکا به راه انداختن جنگ نرم است و هر روز در دانشگاههای ما سمیناری در این رابطه شکل میگیرد. اگر گذشته چراغ راه آینده است باید بدانیم که آمریکا در این توطئه هم که جنگ نرم است پوزهاش به خاک مالیده خواهد شد. البته جنگ نرم آمریکاییها از بعد از 22 خرداد شروع شد که میخواستند در ایران کودتای مخملی به راه اندازند که البته این بار نیز ناکام ماندند و در حقیقت جنگ نرم ادامه تلاش آمریکاییهاست. به لحاظ جامعهشناسی و تاریخی چرا این نوع نگاه نسبت به آمریکا در کشور ما وجود دارد؟ آیا ضدیت با آمریکا جزو ذات انقلاب اسلامی بوده است؟ این موضوع بحث مفصلی است و نمیتوان در زمانی محدود به آن پرداخت و قطعا میدانیم برخلاف روسیه و انگلیس، آمریکاییها در ایران چهره سیاهی نداشتند اما بعد از جنگ جهانی دوم و سقوط رضاشاه، با ایجاد فضای باز سیاسی و خلائی که به خاطر نبود قدرت به وجود آمد، از شهریور 20 جریان چپ در قالب حزب توده مورد استقبال جامعه ایرانی قرار گرفت و از جمله ادبیاتی که حزب توده وارد ایران کرد بحث امپریالیسم بود که امروزه به شکل دیگری در ایران رایج است. تا زمان جنگ جهانی دوم با توجه به اینکه آمریکاییها متحد اتحاد شوروی سابق بودند، چپها در ایران امپریالیسم را به عنوان تئوری مطرح میکردند اما بعد از پایان جنگ جهانی، آمریکا به عنوان امپریالیسم مطرح شد که این موضوع مبتنی بر ادبیات مارکسیستی دهه 20 است. رمز تداوم نگاه ایدئولوژیک در میان بخشی از اقشار مردم ایران در چیست؟ در مقطعی که چپ در ایران مورد استقبال قرار گرفت، در کشورهای عربی، هند و اروپایی هم این ادبیات مطرح بود اما ظرف دو تا سه دهه این نگاه ایدئولوژیک در عرصه مناسبات بینالمللی افول کرد اما همچنان این ادبیات در ایران زنده و پویاست و به نظر من این جریان در ایران برای بسیاری بازتولید ایدئولوژی میکند اما معتقدم این روند برای همیشه ادامه نخواهد یافت؛ چراکه بسیاری از کسانی که به این ادبیات اعتقاد داشتند امروز دیگر به آن معتقد نیستند. به طور مثال آقای محتشمی، موسوی خوئینیها، هاشمی رفسنجانی و خیلی از اصلاحطلبان ادبیاتشان در دهه 60 با ادبیات امروز برخی اصولگرایان تفاوتی نداشت اما امروز تجربه اجتماعی سیاسی به آنها نشان داد مهمترین از ستیز با آمریکا، جامعه مدنی است. برای بسیاری از نیروهای که بعد از انقلاب جزئی از ادبیات ایدئولوژیکستیز آمریکا بودند امروز مشخص شده حاکمیت قانون، انتخابات آزاد و مطبوعات آزاد اگر بیشتر از ستیه با آمریکا اهمیت نداشته باشد، قطعا اهمیتش کمتر از آن نیست.
|
(بی بی سی) |
بحران اقتصادی؛ سرنوشت یونان در انتظار اسپانیا است؟ |
بتانی بل بی بی سی این امید وجود دارد که اقدامات انجام شده برای نجات اقتصاد بحرانزده یونان، از بروز بحرانهای مشابه در سایر کشورهای حوزه یورو که با کسر بودجههای هنگفتی مواجه هستند، جلوگیری کند. امسال اول ماه مه چندین هزار نفر در مرکز شهر مادرید به مناسبت روز کارگر راهپیمایی کردند. آمار نشان میدهد که میزان بیکاری در اسپانیا در سه ماهه اول سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۲۰.۰۵ درصد بوده است. این میزان بالاترین میزان بیکاری در حوزه یورو است. بیکاری نگرانی اصلی در کشوری است که هنوز بحران اقتصادی را پشت سر نگذاشته است. مارتین که در یک شرکت هواپیمایی کار میکند، میگوید که همچون بسیاری از دیگر هموطنانش نگران از دست دادن کارش است. به عقیده او دولت باید در این زمینه کمک کند. او میافزاید: ''فکر میکنم آن قدر رشد کرده باشیم که عمق مشکل را درک کنیم و بدانیم که در حال افتادن توی دردسر بزرگی هستیم و شاید مجبور باشیم قدمهایی برداریم که دوست نداریم اما این کار الزامی است. بعید میدانم که دولت در حال حاضر اقدام مناسبی بکند.'' کلارا میگوید که تحصیلاتش را از سر گرفته، چون پیدا کردن کار مناسب بسیار سخت شده است. او می گوید: ''من حتی قبل از پایان تحصیلاتم مددکار اجتماعی بودم. تحصیلاتم هم در همین زمینه است. ولی امروز این کار غیرممکن است زیرا به گمانم دولت آن دسته از مردم را که برای اقتصاد سودآور نیستند به بوته فراموشی سپرده است.'' او میگوید او خوششانس بوده که والدینش با کمک های خود از او حمایت کردهاند. او میپرسد: ''مردمی که این حمایت را ندارند چه برسرشان میآید؟ آیا این وظیفه دولت نیست که چنین کمکی را ارائه کند؟'' رکود اقتصادی میزان بیکاری از سال ۲۰۰۸ در اسپانیا دو برابر شده است، این تحول چشمگیر برای کشوری است که زمانی یکی از بزرگترین ایجاد کنندگان شغل در اروپا بود. تقلای دولت برای کاهش کسر بودجه با وجود مشکل بیکاری پیچیدهتر شدهاست. به گفته فرناندو فرناندز مهنز، استاد اقتصاد در مدرسه عالی تجارت IE، مشکلات اسپانیا به بدی مشکلات یونان نیست. او میگوید: ''این جا اوضاع خیلی متفاوت است، به عنوان مثال در بهتر بودن شرایط مالی اسپانیا شکی نیست اما این به آن معنی هم نیست که اسپانیا تحت تاثیر تحولات مالی یونان قرار نگرفته است. قطعا مشکل بدهیهای اسپانیا وجود دارد و مطمئنا اسپانیا اکنون زیر ذرهبین بازارهای مالی برای بررسی توانش در حوزه یورو است.'' با این همه پروفسور فرناندز خاطرنشان می کند که اسپانیا باید اعتبار خود را باز یابد و بازارها را قانع کند که قادر است با یک روند مناسب، رشد کند. به گفته پروفسور فرناندز، برای این که این امر اتفاق بیافتد تغییرات مهمی باید در سیاستگذاری اقتصادی اسپانیا رخ دهد. او میگوید:'' من از این که حرکت و سرعت بسیار کم است، نگرانم، میترسم که با یک دورهی طولانی رکود اقتصادی در اسپانیا مواجه شویم که به نوبه خود منجر به بروز مشکلات اجتماعی شدیدتری خواهد شد.'' بازارهای مالی نگرانند. هفته گذشته، یک شرکت عمده رتبهبندی اعتباری به دلیل چشمانداز نه چندان مطلوب و ضعیف رشد در اسپانیا، رتبه آن را کاهش داد. ولی دولت سوسیالیست اسپانیا میگوید که این کشور مانند یونان تقاضای کمک نخواهد کرد. دولت اعلام کرده یک برنامه ریاضت اقتصادی ۵۰ میلیارد یورویی را برای جبران کسری بودجه در نظر دارد. جوزف مانوئل کامپا، وزیر اقتصاد اسپانیا به رادیو اسپانیا گفته است:'' کشور ما سابقه تاریخی در برخورد با مشکلات دارد که به ما کمک می کند بتوانیم در آرامش کامل از پس بحران موجود برآییم. اسپانیا نقاط قوت بزرگی در اقتصاد دارد. ما دارای اقتصادی هستیم که از نقطه نظر داراییها ثروتمند تر از هر زمان دیگر است.'' درخواست برای اقدام عملی اما این نگرانی در جامعه اقتصادی اسپانیا هنوز وجود دارد. میزان فروش در فروشگاه لوازم ورزشی میگوئل گالان در مادرید در چند ماه گذشته تنزل داشته است. او میگوید ''بسته ریاضت اقتصادی دولت قادر نخواهد بود کشور را از میان مشکلات بیرون بکشد. دولت سیاستی اتخاذ کرده و اقداماتی انجام داده که منجر به اشتغالزایی نشده و بیکاری را کاهش نخواهد داد.'' به گفته او، دولت نباید مالیاتها را افزایش دهد بلکه باید با کاهش مالیات، پول بیشتری در اختیار خانوادهها قرار دهد. آقال گالان همچنین میگوید اصلاحات کارگری مهم بود، اخراج کارگران باید ارزانتر تمام شود. در روز کارگر در بین تعداد کمی از تظاهرکنندگان همهمه انجام یک اعتصاب عمومی پیچید اما آنها در اقلیت بودند. تا امروز اتحادیه بازرگانی با برنامههای انقباضی دولت کنار آمدهاند و ناآرامی مدنی اندکی وجود داشته است. به نظر میرسد بیشتر مردم ترجیح میدهند به جای پیوستن به صفوف راهپیمایان، وقت خود را در بارهای سنتی مادرید به خوشی بگذرانند. اما اگر این جراحت دردناکتر شود، این احتمال وجود دارد که صدای درخواست برای یک اقدام عملی رساتر شود.
|
(بی بی سی) |
آیا جنبش سبز هم خودی و غیرخودی دارد؟ |
امیر پیام بی بی سی اعدام پنج زندانی کرد در ایران علاوه بر اعتراض های مختلف در داخل و خارج ایران، به طرح پرسش های جدید در میان مخالفان دولت محمود احمدی نژاد (جنبش سبز) انجامیده است. تنها یک روز پس از انتشار خبر اعدام چهار مرد و یک زن به اتهام عضویت در ''گروهک های ضد انقلاب،'' صفحات شبکه های اجتماعی اینترنتی شاهد بحث هایی درباره واکنش جنبش سبز و رهبران آن به این اعدام ها است. برخی می پرسند که چرا رهبران جنبش سبز ''دستکم به نحوه اعدام این افراد'' اعتراض نکرده اند. این درحالی است که میرحسین موسوی پس از ۲۴ ساعت از گذشت این رویداد، با انتشار بیانیه ای روند محاکمه، دادرسی و اطلاع رسانی به مردم را در جریان اعدام این پنج نفر ''ناعادلانه'' خوانده است. برخی دیگر هم معتقدند با وجود اینکه این اعدام ها مستقیما به حوادث پس از انتخابات مربوط نمی شود، اجرای آنها در این زمان، نوعی نمایش قاطعیت و به منظور ایجاد فضای رعب بوده و به همین خاطر هم ''جنبش سبزی ها'' واکنش نشان خواهند داد. از طرف دیگر، کاربران شبکه های اجتماعی که به خاطر توقیف اکثر رسانه های اصلاح طلب، اینترنت را برای اطلاع رسانی و طرح نظرات خود جایگزین کرده اند، این پرسش را مطرح می کنند که ''آیا جنبش سبز هم خودی و غیرخودی دارد؟'' علی که با کمک فیلترشکن و با وجود سرعت پایین اینترنت در ایران به زحمت می تواند در تمامی بحث های اینترنتی شرکت کند، می گوید که رهبران جنبش سبز بدون در نظر گرفتن نگرش سیاسی، نژاد و قومیت افراد ''باید'' از آنها در برابر ''بی قانونی ها'' دفاع کنند. اما فاطمه معتقد است که هرگونه اظهار نظر رهبران جنبش سبز درمورد اعدام های اخیر که در ارتباط با ''مبارزه مسلحانه'' و ''محاربه'' بوده است، می تواند موقعیت رهبران این جنبش را به خطر بیاندازد و فرصت دهد تا دولت ایران اتهام ''برانداز'' را راحت تر به مخالفان خود وارد کند. مژگان هم با فاطمه موافق است و می گوید که جنبش سبز حرکت در ''چارچوب'' قانون اساسی را سرلوحه خود قرار داده و رهبران آن بر پایبندی خود به نظام جمهوری اسلامی، بارها تأکید کرده اند. بنابراین نمی توان از آنها انتظار داشت که در برابر برخورد با ''اقدام مسلحانه علیه نظام'' جبهه گیری کنند. با این حال، فاضل نظر دیگری دارد و در بخش نظرات می نویسد: ''اتفاقا همین جاست که جنبش سبز باید ثابت کند که جنبشی برای احقاق حقوق همه ایرانیان است.'' او می گوید که اگر همه رهبران جنبش سبز در برابر هرگونه ''بی قانونی'' و ''عدم رعایت حقوق شهروندی'' اعتراض نکنند، آنگاه این انتقاد که جنبش سبز هم ''خودی و غیرخودی'' می شناسد، دستکم به رهبران این جنبش وارد خواهد بود. مقامات قضایی ایران اعدام فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان را مطابق قوانین مجازات اسلامی و برابر قانون مجازات ''محاربه'' می دانند. همزمان منتقدان می گویند که جلوگیری از ملاقات وکلای مدافع این افراد با آنها و عدم پذیرش اتهامات توسط دستکم دو نفر از اعدام شدگان، نشانه هایی از محروم شدن این پنج فعال سیاسی کرد از حقوق قانونی آنهاست. ''قانون برای همه یکسان و برای برخی کمتر یکسان است'' اعدام فعالان سیاسی کرد و گروه های مخالف جمهوری اسلامی مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب توده ایران در سه دهه گذشته، بارها روی داده است اما اعدام های صورت گرفته پس از انتخابات بحث برانگیز خرداد ۸۸ همواره با واکنش های متعدد مخالفان دولت آقای احمدی نژاد همراه بوده است. اما پرسش های مطرح شده پس از اعدام های روز یکشنبه (۱۹ اردیبهشت) از آن نظر جدید محسوب می شوند که رهبران جنبش سبز را که بارها بر ''همه گیر'' و ''همگانی'' شدن دامنه این جنبش سخن گفته اند در برابر این پرسش قرار می دهد که ''آیا جنبش سبز هم خودی و غیرخودی می شناسد؟'' پرسشی که فرزاد هم آن را بر روی دیوار صفحه فیس بوک خود قرار داده است. او که از کرمانشاه وارد فضای مجازی اینترنت شده می گوید: ''از رهبران جنبش سبز و دستکم از وبسایت های نزدیک به آنها انتظار داشتم تا به رعایت قانون و حقوق متهمان که در مورد اعدام شدگان اخیر مراعات نشده است، واکنش نشان دهند.'' فرزاد که با حروف انگلیسی، فارسی می نویسد، می گوید: ''برایم سخت است که باور کنم جنبش سبز هم مرز''خودی و غیرخودی'' ترسیم کرده و در حالی که برای به مرخصی نیامدن یک زندانی سیاسی، بیانیه صادر می کند، در برابر اعدام اعلام نشده متهمان و جلوگیری از دیدار آخر آنها با خانواده هایشان، سکوت می کند.'' رویا از فرزاد هم پیشی می گیرد و می گوید: ''سکوت رهبران جنبش سبز مرا به یاد داستان مزرعه حیوانات نوشته جرج اورول می اندازد.'' رویا که با سرعت بالا و بدون محدودیت از لندن می نویسد، به بخش هایی از داستان ''مزرعه حیوانات'' اشاره می کند و می نویسد: ''شاید قوانین جنبشی که هنوز یکساله هم نشده است، مانند داستان جرج اورول، کمرنگ شده و قانون که برای همه باید یکسان باشد، برای غیرخودی های این جنبش کمتر یکسان است.'' به هر صورت، با نزدیک تر شدن به خرداد ۸۹ و قرار گرفتن در آستانه نخستین سالگرد شکل گیری جنبش سبز، به نظر می رسد هرگونه رویدادی مانند اعدام های روز گذشته، می تواند محملی برای طرح بحث های جدید در میان معترضان به نتایج انتخابات خرداد ۸۸ شود. بحث هایی که در چند روز اخیر از فضای مجازی هم فراتر رفته و در برخی شهرهای تهران و یکی دو پایتخت اروپایی، به اعتراضات خیابانی هم انجامیده است.
|
(راه سبز) |
برادر علی حیدریان: قرار بود تخفیف بدهند نه آنکه بی خبر اعدام کنند |
آرزو پویان - پیکرها را تحویل نمی دهند وی در گفتگوی کوتاهی با خبرنگار جرس ضمن اشاره به اینکه علی رغم وعده های پیشین مسولان زندان از تحویل پیکرهای زندانیان سیاسی اعدام شده خود داری کرده اند گفت: به ما که اجازه دیدار با دادستان را نداده اند اما آقای بهرامیان وکیل پرونده با دادستان دیدار کرده است، بر اساس آنچه به ایشان گفته اند، اگر چه قرار بود ساعت سه امروز پیکرها را به ما تحویل بدهند، ولی بر اساس قول جدید شان بنا شده است فردا صبح پیکر عزیزان مان را تحویل بگیریم. برادر علی حیدریان گفت: ما اگر پیکر عزیزان مان را تحویل بگیریم قصد داریم به کردستان برگردیم و پیکرشان را در کردستان دفن کنیم . خودمان هم نمی دانیم چرا پیکرها را به ما تحویل نداده اند. سه ماه پیش آخرین دیدار مادر وی وضعیت روحی مادرش را نگران کننده خواند و گفت آخرین باری که مادرم با علی دیدار داشته است، سه ماه پیش بود که حتی خود علی هم امیدوار بود که حکم اعدام او برای اجرا شدن صادر نشده و قرار است تخفیف بدهند. وی ادامه داد: مادرم از بیماری قلبی رنج می برد و نزدیک به یک هفته ای هست که درد پا هم زمین گیرش کرده است و الان هم فلج در خانه افتاد و حتی نتوانست با ما برای تحویل گرفتن پیکر فرزندش به تهران بیاید. برادر این زندانی اعدام شده ضمن ابراز ناراحتی عمیق خود که به عنوان خانواده های زندانیان حتی فرصت خداحافظی با عزیزان شان را نیافته اند در مورد پیگیری این پرونده گفت: ما که علی را فراموش نمی کنیم اما امروز وقتی با آقای کرمی نماینده سنندج تماس گرفته ایم تنها از او خواستیم که پیگیری کند تا جسد ها را به ما تخویل بدهند. او هم وعده داد که پیگیری می کند. تجمع در برابر اوین از سوی دیگر به دنبال ممانعت از تجمع خانواده های اعدام شدگان، فعالین مدنی و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران، جمعی از فعالان مدنی و شهروندان و بستگان زندانیان سیاسی اعدام شده در برابر اوین دست به تجمع زده اند. پلمپ مساجد گفته می شود برخی از مساجد محل اقامت زندانیان اعدام شده در کردستان را پلمپ کرده اند تا مانع از برگزاری مراسم تشییع در این استان شوند. برادر حیدریان با تایید این خبر می گوید: ما که از دیروز راهی تهران شده ایم و خبر نداریم اما تلفن هایی که از کردستان به ما می شود این خبرها را تایید می کنند. اعتراض به بی اطلاعی خانواده های زندانیان اعدام شده که از کردستان راهی تهران شده اند، همگی نسبت به اینکه بدون هیچ اطلاعی به وکیل پرونده و خانواده، زندانیان را اعدام کرده اند اعتراض می کنند و آن را خلاف قانون و خلاف احترام به حقوق ساده انسانی عنوان می کنند. برادر فرزاد کمانگر پیش از این و در ساعات اولیه انتشار خبر اعدام نسبت به روندی که منجر می شود خانواده یک زندانی خبر اعدام عزیزشان را از خبرگزاری ها بشنود ابراز تاسف کرد و گفت: اگر کشور قانون داشت فرزاد که یک معلم بود باید آزاد می شد نه اعدام. خواهر فرهاد وکیلی نیز با صدایی گرفته به دویچه وله می گوید، ما را غافلگیر کرده اند، همه ما را غافلگیر کرده اند. شیلا علمهولی، عمه شیرین علمهولی نیز از ناگهانی بودن خبر اعدام برادرزادهاش میگوید: راستش ما در چنین انتظاری نبودیم ... خبرگزاری فارس اولین بار خبر اعدام این پنج فعال کرد را به جرم محاربه منتشر کرد که این خبر اعتراض خانواده فرزاد و وکیل این پرونده را در همان ساعت اولیه انتشار خبر برانگیخت و اعلام کردند که دادستانی هم بی گناهی فرزاد را تاکید کرده و وعده آزادی آنها را داده بود. بازداشت خانواده ها گفته می شود جمعی از خانواده های زندانیان اعدام شده که در برابر اوین تجمع کرده بودند بازداشت شده اند.مهرداد کمانگر در میان دستگیر شدگان هستند. گفتنی ست که ساعتهاست تلفن همراه مهرداد کمانگر خاموش شده است. ]]>
|
(دویچه وله) |
۱۸ زندانی کرد دیگر، در صف اعدام |
با اعدام پنچ زندانی که چهار تن از آنان کرد بودند، در رسانهها اعلام شد که در کردستان عزای عمومی اعلام شده. همچنین مردم این استان دعوت به اعتصای سراسری شدند. با مسعود کردپور روزنامهنگار کرد در این مورد گفت و گو کردهایم. دویچهوله: آقای کردپور اگر ممکن است برای ما بفرمایید که الان شهرهای کردنشین و استان کردستان در چه وضعیتی قرار دارند؟ مسعود کردپور: با توجه به این که این افرادی که در زندان بودند و چندین سال است در زندان هستند، به هرحال تبلیغات خیلی وسیعی از طریق شبکههای ماهوارهای انجام گرفته بود که اینها بیگناه هستند و در افکارعمومی نسبت به آنها احساساتی بوجود آمده بود، الان با توجه به این که اینها اعدام شدهاند، و با توجه به این که وکیل آقای فرزاد کمانگر هم که در رسانهها اعلام کرده که ایشان بیگناه بوده و عضو هیچ حزب و سازمان و گروهی نبوده و در هیچ کار تروریستی هم شرکت نداشته، به هرحال مردم در این رابطه ناراحت هستند و با مسئله خیلی احساسی برخورد میکنند. در کردستان عزای عمومی اعلام شده و همین طور خبر میرسد که ممکن است مردم کردستان دست به اعتصاب سراسری زنند. آیا در این مورد شما چیزی دیدهیا شنیدهاید؟ البته با توجه به فضایی که در کردستان وجود دارد، از شبکههای ماهوارهای اعلام کردهاند و از مردم به صورت غیرمستقیم خواستهاند که مردم به این قضیه اعتراض کنند. ولی هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. فقط نیروهای نظامی و نیروهای ضد شورش در اکثر شهرها مستقر شدهاند که اگر حادثه یا مسائل امنیتی اتفاق بیفتد با آن برخورد کنند. ولی تا الان که من با شما صحبت میکنم، اتفاق خاصی نیفتاده. فضای شهرها به چه صورت است؟ گفته شده که مثلا در مهاباد و سنندج نیروهای انتظامی حتی در خیابانها مستقر شدهاند! آیا درست است؟ بله، نیروهای انتظامی که اکثراً وجود دارند، همیشه وجود داشتهاند و در این مقاطع هم حضورشان بیشتر و پررنگتر میشود. در اکثر شهرها نیروهای انتظامی وجود دارند و یک حالت آماده باش دارند که اگر اتفاقی افتاد، زود وارد صحنه شوند و دخالت کنند. آقای کردپور الان چندین زندانی کرد دیگر در زندان هستند، ازجمله آقای کاوه کرمانشاهی و بسیاری دیگر و این بیم وجود دارد که برای آنها هم چنین احکامی صادر شود. خبری از آخرین وضعیت زندانیان کرد دارید؟ زندانیان کرد دو دسته هستند، یک دسته که وابسته به احزاب سیاسی هستند که در اکثر زندانهای شهرهای مختلف وجود دارند و با توجه به این که این احزاب فعالیت دارند هر روز هم بازداشتها بیشتر میشود و تقریبا اکثر شهرها تعدادی از این زندانیان را در خودشان دارند. تعدادی هم مثل آقای کرمانشاهی، فعال مدنی و حقوق بشر بودند که در زندان هستند. البته اکثر فعالین حقوق بشر الان خارج از کشور هستند و بعد از این که بازداشت شدند و فشارهایی از نظر امنیتی به آنها آمد، اکثرا از کشور خارج شدهاند و به آن صورت دیگر فعال حقوق بشری در داخل کردستان نداریم. سایر زندانیان سیاسی هم که در اکثر زندانها هستند و تعدادشان هم متاسفانه روز به روز زیاد میشود، چون به هرحال آزادیهای اساسی که باید بر طبق قانون اساسی وجود داشته باشد و جزو حقوق شهروندی همهی شهروندان هم هست، الان در ایران رعایت نمیشود. از جمله این که احزاب آزاد باشند، یا NGOها آزاد باشند یا تجمعات آزاد باشد، اینها رعایت نمیشود و خب تعداد زندانیان هم خیلی بالا رفته و این وضعیت متأسفانه با خشونت هم همراه است که میدانید در بسیاری موارد برخی از گروههای سیاسی با نیروهای دولتی درگیر هستند و بازداشت میشوند و احکام سنگینی هم برایشان صادر میشود. اطلاع دارید که چه تعداد زندانی کرد الان محکوم به اعدام هستند، یعنی در دادگاه بدوی حکم اعدام برایشان صادر شده است؟ قبل از این اعدامها حدود ۲۲ نفر بودند، ولی الان با توجه به این که چهار نفرشان اعدام شدهاند، تعدادشان کمتر شده است. الان هجده نفر باید حکم اعدام داشته باشند که تعدادیشان در زندان اوین هستند یا در سنندج و سقز و اورمیه و اینها، تعدادی هم هستند که به هرحال احکامشان مراحل قانونی را طی کرده و ظاهرا به دیوان عالی کشور هم ارسال و بعضاً تأیید شده و آمادهی اجرا است. حالا چه زمانی اجرا میشود، این را دیگر «مصلحت» تشخیص میدهد که چه زمانی حکم را اجرا کنند. اما با توجه به حوادث و اتفاقات سیاسی گذشته معمولاً این احکام اجرا میشود.
|
(دویچه وله) |
۱۸ زندانی کرد دیگر، در صف اعدام |
با اعدام پنچ زندانی که چهار تن از آنان کرد بودند، در رسانهها اعلام شد که در کردستان عزای عمومی اعلام شده. همچنین مردم این استان دعوت به اعتصای سراسری شدند. با مسعود کردپور روزنامهنگار کرد در این مورد گفت و گو کردهایم. دویچهوله: آقای کردپور اگر ممکن است برای ما بفرمایید که الان شهرهای کردنشین و استان کردستان در چه وضعیتی قرار دارند؟ مسعود کردپور: با توجه به این که این افرادی که در زندان بودند و چندین سال است در زندان هستند، به هرحال تبلیغات خیلی وسیعی از طریق شبکههای ماهوارهای انجام گرفته بود که اینها بیگناه هستند و در افکارعمومی نسبت به آنها احساساتی بوجود آمده بود، الان با توجه به این که اینها اعدام شدهاند، و با توجه به این که وکیل آقای فرزاد کمانگر هم که در رسانهها اعلام کرده که ایشان بیگناه بوده و عضو هیچ حزب و سازمان و گروهی نبوده و در هیچ کار تروریستی هم شرکت نداشته، به هرحال مردم در این رابطه ناراحت هستند و با مسئله خیلی احساسی برخورد میکنند. در کردستان عزای عمومی اعلام شده و همین طور خبر میرسد که ممکن است مردم کردستان دست به اعتصاب سراسری زنند. آیا در این مورد شما چیزی دیدهیا شنیدهاید؟ البته با توجه به فضایی که در کردستان وجود دارد، از شبکههای ماهوارهای اعلام کردهاند و از مردم به صورت غیرمستقیم خواستهاند که مردم به این قضیه اعتراض کنند. ولی هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. فقط نیروهای نظامی و نیروهای ضد شورش در اکثر شهرها مستقر شدهاند که اگر حادثه یا مسائل امنیتی اتفاق بیفتد با آن برخورد کنند. ولی تا الان که من با شما صحبت میکنم، اتفاق خاصی نیفتاده. فضای شهرها به چه صورت است؟ گفته شده که مثلا در مهاباد و سنندج نیروهای انتظامی حتی در خیابانها مستقر شدهاند! آیا درست است؟ بله، نیروهای انتظامی که اکثراً وجود دارند، همیشه وجود داشتهاند و در این مقاطع هم حضورشان بیشتر و پررنگتر میشود. در اکثر شهرها نیروهای انتظامی وجود دارند و یک حالت آماده باش دارند که اگر اتفاقی افتاد، زود وارد صحنه شوند و دخالت کنند. آقای کردپور الان چندین زندانی کرد دیگر در زندان هستند، ازجمله آقای کاوه کرمانشاهی و بسیاری دیگر و این بیم وجود دارد که برای آنها هم چنین احکامی صادر شود. خبری از آخرین وضعیت زندانیان کرد دارید؟ زندانیان کرد دو دسته هستند، یک دسته که وابسته به احزاب سیاسی هستند که در اکثر زندانهای شهرهای مختلف وجود دارند و با توجه به این که این احزاب فعالیت دارند هر روز هم بازداشتها بیشتر میشود و تقریبا اکثر شهرها تعدادی از این زندانیان را در خودشان دارند. تعدادی هم مثل آقای کرمانشاهی، فعال مدنی و حقوق بشر بودند که در زندان هستند. البته اکثر فعالین حقوق بشر الان خارج از کشور هستند و بعد از این که بازداشت شدند و فشارهایی از نظر امنیتی به آنها آمد، اکثرا از کشور خارج شدهاند و به آن صورت دیگر فعال حقوق بشری در داخل کردستان نداریم. سایر زندانیان سیاسی هم که در اکثر زندانها هستند و تعدادشان هم متاسفانه روز به روز زیاد میشود، چون به هرحال آزادیهای اساسی که باید بر طبق قانون اساسی وجود داشته باشد و جزو حقوق شهروندی همهی شهروندان هم هست، الان در ایران رعایت نمیشود. از جمله این که احزاب آزاد باشند، یا NGOها آزاد باشند یا تجمعات آزاد باشد، اینها رعایت نمیشود و خب تعداد زندانیان هم خیلی بالا رفته و این وضعیت متأسفانه با خشونت هم همراه است که میدانید در بسیاری موارد برخی از گروههای سیاسی با نیروهای دولتی درگیر هستند و بازداشت میشوند و احکام سنگینی هم برایشان صادر میشود. اطلاع دارید که چه تعداد زندانی کرد الان محکوم به اعدام هستند، یعنی در دادگاه بدوی حکم اعدام برایشان صادر شده است؟ قبل از این اعدامها حدود ۲۲ نفر بودند، ولی الان با توجه به این که چهار نفرشان اعدام شدهاند، تعدادشان کمتر شده است. الان هجده نفر باید حکم اعدام داشته باشند که تعدادیشان در زندان اوین هستند یا در سنندج و سقز و اورمیه و اینها، تعدادی هم هستند که به هرحال احکامشان مراحل قانونی را طی کرده و ظاهرا به دیوان عالی کشور هم ارسال و بعضاً تأیید شده و آمادهی اجرا است. حالا چه زمانی اجرا میشود، این را دیگر «مصلحت» تشخیص میدهد که چه زمانی حکم را اجرا کنند. اما با توجه به حوادث و اتفاقات سیاسی گذشته معمولاً این احکام اجرا میشود.
|
(دویچه وله) |
۱۸ زندانی کرد دیگر، در صف اعدام |
با اعدام پنچ زندانی که چهار تن از آنان کرد بودند، در رسانهها اعلام شد که در کردستان عزای عمومی اعلام شده. همچنین مردم این استان دعوت به اعتصای سراسری شدند. با مسعود کردپور روزنامهنگار کرد در این مورد گفت و گو کردهایم. دویچهوله: آقای کردپور اگر ممکن است برای ما بفرمایید که الان شهرهای کردنشین و استان کردستان در چه وضعیتی قرار دارند؟ مسعود کردپور: با توجه به این که این افرادی که در زندان بودند و چندین سال است در زندان هستند، به هرحال تبلیغات خیلی وسیعی از طریق شبکههای ماهوارهای انجام گرفته بود که اینها بیگناه هستند و در افکارعمومی نسبت به آنها احساساتی بوجود آمده بود، الان با توجه به این که اینها اعدام شدهاند، و با توجه به این که وکیل آقای فرزاد کمانگر هم که در رسانهها اعلام کرده که ایشان بیگناه بوده و عضو هیچ حزب و سازمان و گروهی نبوده و در هیچ کار تروریستی هم شرکت نداشته، به هرحال مردم در این رابطه ناراحت هستند و با مسئله خیلی احساسی برخورد میکنند. در کردستان عزای عمومی اعلام شده و همین طور خبر میرسد که ممکن است مردم کردستان دست به اعتصاب سراسری زنند. آیا در این مورد شما چیزی دیدهیا شنیدهاید؟ البته با توجه به فضایی که در کردستان وجود دارد، از شبکههای ماهوارهای اعلام کردهاند و از مردم به صورت غیرمستقیم خواستهاند که مردم به این قضیه اعتراض کنند. ولی هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. فقط نیروهای نظامی و نیروهای ضد شورش در اکثر شهرها مستقر شدهاند که اگر حادثه یا مسائل امنیتی اتفاق بیفتد با آن برخورد کنند. ولی تا الان که من با شما صحبت میکنم، اتفاق خاصی نیفتاده. فضای شهرها به چه صورت است؟ گفته شده که مثلا در مهاباد و سنندج نیروهای انتظامی حتی در خیابانها مستقر شدهاند! آیا درست است؟ بله، نیروهای انتظامی که اکثراً وجود دارند، همیشه وجود داشتهاند و در این مقاطع هم حضورشان بیشتر و پررنگتر میشود. در اکثر شهرها نیروهای انتظامی وجود دارند و یک حالت آماده باش دارند که اگر اتفاقی افتاد، زود وارد صحنه شوند و دخالت کنند. آقای کردپور الان چندین زندانی کرد دیگر در زندان هستند، ازجمله آقای کاوه کرمانشاهی و بسیاری دیگر و این بیم وجود دارد که برای آنها هم چنین احکامی صادر شود. خبری از آخرین وضعیت زندانیان کرد دارید؟ زندانیان کرد دو دسته هستند، یک دسته که وابسته به احزاب سیاسی هستند که در اکثر زندانهای شهرهای مختلف وجود دارند و با توجه به این که این احزاب فعالیت دارند هر روز هم بازداشتها بیشتر میشود و تقریبا اکثر شهرها تعدادی از این زندانیان را در خودشان دارند. تعدادی هم مثل آقای کرمانشاهی، فعال مدنی و حقوق بشر بودند که در زندان هستند. البته اکثر فعالین حقوق بشر الان خارج از کشور هستند و بعد از این که بازداشت شدند و فشارهایی از نظر امنیتی به آنها آمد، اکثرا از کشور خارج شدهاند و به آن صورت دیگر فعال حقوق بشری در داخل کردستان نداریم. سایر زندانیان سیاسی هم که در اکثر زندانها هستند و تعدادشان هم متاسفانه روز به روز زیاد میشود، چون به هرحال آزادیهای اساسی که باید بر طبق قانون اساسی وجود داشته باشد و جزو حقوق شهروندی همهی شهروندان هم هست، الان در ایران رعایت نمیشود. از جمله این که احزاب آزاد باشند، یا NGOها آزاد باشند یا تجمعات آزاد باشد، اینها رعایت نمیشود و خب تعداد زندانیان هم خیلی بالا رفته و این وضعیت متأسفانه با خشونت هم همراه است که میدانید در بسیاری موارد برخی از گروههای سیاسی با نیروهای دولتی درگیر هستند و بازداشت میشوند و احکام سنگینی هم برایشان صادر میشود. اطلاع دارید که چه تعداد زندانی کرد الان محکوم به اعدام هستند، یعنی در دادگاه بدوی حکم اعدام برایشان صادر شده است؟ قبل از این اعدامها حدود ۲۲ نفر بودند، ولی الان با توجه به این که چهار نفرشان اعدام شدهاند، تعدادشان کمتر شده است. الان هجده نفر باید حکم اعدام داشته باشند که تعدادیشان در زندان اوین هستند یا در سنندج و سقز و اورمیه و اینها، تعدادی هم هستند که به هرحال احکامشان مراحل قانونی را طی کرده و ظاهرا به دیوان عالی کشور هم ارسال و بعضاً تأیید شده و آمادهی اجرا است. حالا چه زمانی اجرا میشود، این را دیگر «مصلحت» تشخیص میدهد که چه زمانی حکم را اجرا کنند. اما با توجه به حوادث و اتفاقات سیاسی گذشته معمولاً این احکام اجرا میشود.
|
(دویچه وله) |
یورش به سنگرهای هاشمی رفسنجانی |
حامیان محمود احمدینژاد یورش گستردهای را به سنگرهای اصلی هاشمی رفسنجانی آغاز کردهاند. ریاست رفسنجانی بر مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد هدفهای اصلی این یورش هستند. درافتادن محمود احمدینژاد با اکبر هاشمی رفسنجانی از دور نهم انتخابات ریاست جمهوری (تیرماه ۱۳۸۴) آغاز شد و در جریان انتخابات دهمین دوره (خرداد ۱۳۸۸) و حوادث پس از آن به اوج رسید. یکی از درگیریهای این دو بر سر دانشگاه آزاد است که رفسنجانی از موسسان و رئیس هیات امنای آن است. دولت محمود احمدینژاد از ابتدای به قدرت رسیدن طرحی را در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داد تا با تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد، نزدیکان رفسنجانی را از مدیریت این مجموعه کنار بگذارد. از حدود دو هفته پیش که احمدینژاد تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد را برای اجرا ابلاغ کرد، زمزمههایی نیز در مورد زیر سوال بردن جایگاه رفسنجانی در مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام به گوش میخورد. دولت در پی تسخیر دانشگاه آزاد در صورت به اجرا درآمدن مصوبه شورای عالی، ریاست بر دانشگاه آزاد تنها به یک دوره چهارساله محدود میشود. هدف این تصمیم کنار گذاشتن رئیس کنونی دانشگاه آزاد است. عبدالله جاسبی، از سال ۱۳۶۱ این سمت را برعهده داشته. او از رهبران حزب اصولگرای موئتلفه و از نزدیکان رفسنجانی به شمار میرود. برخی از اعضای موثر موئتلفه در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری از رفسنجانی حمایت کردند. محمود احمدینژاد از سال ۸۴ بارها از ضرورت تغییر در ساختار دانشگاه آزاد سخن گفته بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد را از ابتدای سال ۸۵ در دستور کار خود قرار داد اما تصویب نهایی ان پس از چهار سال، در جلسهی ۲۴ فروردین ۸۹ صورت گرفت. ظاهرا موقعیت و نفوذ رفسنجانی تا سال ۸۸ جلوی این اقدام را گرفته است. دور تازهی اقدامات دولت پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری آغاز شد. احمدینژاد که ریاست شورا را بر عهده دارد پنجم اردیبهشت ماه ۸۹ مصوبهی یادشده را برای اجرا ابلاغ کرده است. با تغییراتی که در اساسنامه دانشگاه آزاد پیش بینی شده، دولت در مدیریت این موسسه نقشی تعیینکننده بر عهده خواهد داشت. در صورت اجرایی شدن تغییرات، انتخاب رئیسان واحدهایی که بیش از پنج هزار دانشجو دارند در اختیار شورای عالی قرار میگیرد. این شورا همچنین قادر خواهد بود با رای دوسوم اعضایش هیات امنا را به عزل رئیس دانشگاه وادار کند. تصمیم دولت "مغایر با قانون و شرع" هیاتهای امنا و موسس دانشگاه آزاد در دو نشستی که هفدهم اردیبهشت به ریاست هاشمی رفسنجانی برگزار شد اساسنامه مصوب شورای عالی را غیر قابل اجرا و دارای اشکالات شرعی و قانونی خواندند. هیات موسس در صدد است به دلیل آنچه مغایرت اساسنامه جدید "با قانون اساسی، قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی، اساسنامه الگو و آییننامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی" خوانده شده، از راهکارهای قانونی برای رفع اشکالات آن اقدام کند. موسسان دانشگاه آزاد از زمانی که قصد دولت برای دستاندازی به این مجموعه آموزشی را جدی دیدند به دنبال وقف کردن اموال آن افتادند. هیات موسس در نشست اخیر خود اعلام کرد مصوبه شورای عالی "با مفاد وقفنامه و اداره امور موقوفات دانشگاه" نیز در تعارض است. دانشگاه آزاد با حدود یک میلیون و چهارصد هزار دانشجو و ۳۵۷ واحد آموزشی در ایران و خارج از کشور بزرگترین موسسه آموزشی غیردولتی ایران است. پایهگذاری دانشگاه ازاد به دههی پنجاه خورشیدی باز میگردد و اکنون بیش از ۱۴ میلیون متر مربع فضای آموزشی در اختیار دارد. "همکاری دانشگاه آزاد با ستادهای موسوی" گستردگی دانشگاه آزاد در سراسر کشور، شمار دانشجویان و امکاناتی که در اختیار دارد این موسسه را به یکی از مراکز صاحبنفوذ در حیات سیاسی جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. محمود احمدینژاد و حامیانش، رفسنجانی و نزدیکانش را متهم میکنند، در دو دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری، از امکانات این موسسه به نفع رقیبان او استفاده کردهاند. میرحسین موسوی، نامزد معترض به نتایج اعلام شدهی انتخابات دوره دهم از اعضای هیات موسس دانشگاه آزاد بود که از سوی شورای عالی کنار گذاشته شد. جهان نیوز، یکی از سایتهای حامیان احمدینژاد اخیرا در گزارشی ادعا کرده، دانشگاه آزاد در جریان انتخابات سال ۸۸ با ستادهای موسوی همکاری کرده است. جهاننیوز مدعی است اسنادی در اختیار دارد که نشان میدهد مدیریت دانشگاه در جلسهای رسمی تصمیم گرفته از طریق استادان و تشکلهای زیرمجموعهاش با ستادهای انتخاباتی موسوی همکاری کند. در این گزارش جاسبی متهم شده که امکانات دانشگاه را در جهت اهداف سیاسی به کار گرفته. سایت حامی احمدینژاد خواهان احضار جاسبی به دادگاه شده است. مجمع تشخیص، "نهادی تشریفاتی و فاقد قدرت" ظاهرا حامیان دولت که موقعیت رفسنجانی را پس از انتخابات سال ۸۸ تضعیف شده میبینند، حمله به او را تشدید کردهاند. این یورش به دو نهاد مهم دیگر که رفسنجانی ریاست آنها را برعهده دارد نیز کشیده شده. قاسم روانبخش، از حامیان احمدینژاد و نزدیکان آیتالله مصباح یزدی، بارها رفسنجانی را طراح آنچه "فتنه پس از انتخابات" خوانده معرفی کرده است. او نهم اردیبهشت ۸۹ مدعی شد، رفسنجانی در انتخابات بعدی هیات رئیسهی مجلس خبرگان از سمت خود برکنار خواهد شد. روانبخش ریاست رفسنجانی بر مجمع تشخیص مصلحت را کماهمیت خوانده و این مجمع را تشریفاتی و فاقد قدرت اجرایی عنوان کرده است. او برای بیاهمیت نشان دادن این نهاد میگوید «حتی میرحسین موسوی و عبدالله نوری هم که ۵ سال زندانش کردند عضو این مجمع هستند.» روانبخش اعتقاد دارد «در مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن یا نبودن به جایی لطمهای نمیزند» زیرا به گفتهی او نظرات این مجمع وقتی اعتبار قانونی دارد که به تایید رهبری رسیده باشد. حمله به رفسنجانی با یاری منتخبان خامنهای شواهد نشان میدهد که حمله به رفسنجانی و تضعیف موقعیت او نه تنها با تایید رهبر جمهوری اسلامی انجام میشود، که از حمایت علی خامنهای نیز برخوردار است. خامنهای در درگیریهای احمدینژاد با رفسنجانی بر سر دانشگاه آزاد، به ویژه در ماههای گذشته آشکارا طرف دولت را گرفته است. از سوی دیگر اکثریت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که حکم به تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد داده منصوبان رهبری هستند و رئیس شورا، احمدینژاد جز با اتکا به آنها قادر به پیش برد برنامههای خود نیست. شورای عالی انقلاب فرهنگی از دو بخش اشخاص حقیقی و حقوقی تشکیل شده. اشخاص حقیقی را رهبر جمهوری اسلامی انتخاب میکند و بیش از ۲۰ نفر هستند. اشخاص حقوقی این شورا ۱۶ نفرند که شامل رئیسان سه قوه و سه کمیسون مجلس، رئیسان تعداد دیگری از نهادهای حکومتی، سه وزیر و یکی از معاونان رئیس جمهور میشوند. در این جمع نیز کسانی چون رئیس «نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها» و رئیس سازمان صدا و سیما از منصوبان رهبر هستند. در مجموع بیش از دو سوم اعضای شورای عالی مستقیم و غیرمستقیم به وسیلهی خامنهای انتخاب شدهاند. کفارهی "فرمان حمله به رهبری"؟ قاسم روانبخش اول اسفند ماه ۸۸ در گفتگو با سایت حقیقتنیوز رفسنجانی را متهم کرد با نامهی تندی که پیش از انتخابات برای خامنهای نوشته فرمان حمله به او را صادر کرده. او میگوید سران جنبش سبز، که او آنها را "سران فتنه" میخواند، با دلگرمی رفسنجانی نامههای تهدیدآمیز به خامنهای نوشتهاند. روانبخش معتقد است سرپیچی رفسنجانی از دستور خامنهای که به گفتهی او از دولت احمدینژاد قاطعانه حمایت میکند، و همه را به پشتیبانی از او امر کرده، همراهی با سران جنبش اعتراضی و ایستادن مقابل رهبری است. به نظر روانبخش رفسنجانی به همین دلیل صلاحیت ریاست بر مجلس خبرگان را ندارد و بهتر است اعضای این مجلس او را استیضاح کنند. ناظران معتقدند اگر احمدینژاد بدون تایید رهبر جمهوری اسلامی قادر به مقابله به رفسنجانی بود در همان سال ۸۵ تغییر در اساسنامه دانشگاه آزاد را به تصویب شورا میرساند. اگر سخنان روانبخش در مورد نقش رفسنجانی در سرپیچی از خامنهای درست باشد، یورش به سنگرهای او میتواند با چراغ سبز رهبر جمهوری اسلامی انجام شده باشد. به رغم این، برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند با توجه به نقش و نفوذ رفسنجانی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی کنار گذاشتن او برای حکومت راحت و کمهزینه نخواهد بود. عدهای دیگر بر این نظرند که خامنهای تلاش برای کنار زدن رفسنجانی را بر عهدهی احمدینژاد گذاشته تا از تبعات و خطرهای احتمالی آن در امان باشد.
|
(دویچه وله) |
تلاش دوباره ترکیه در مناقشهی اتمی ایران |
ترکیه نگران تشدید مسئلهی هستهای ایران با غرب است و برای حل دیپلماتیک آن تلاش جدیدی را آغاز کرده است. دویچه وله پیرامون این مسئله با کارمن ساغبیل و عارف کسکین، دو کارشناس مقیم ترکیه، گفتگو کرد. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، در مصاحبه با رسانههای این کشور میگوید، کشورش نگران وضعیتی است که در مورد ایران بوجود آمده است. اردوغان دربارهی موضوع فعالیتهای هستهای ایران و دیدارش با رئیس جمهور برزیل به رسانههای ترکیه توضیح میدهد؛ دیدگاههای ترکیه و برزیل دربارهی فعالیت هستهای ایران در بیشتر موارد همسو است. از سوئی کارشناسان مطرح میکنند که محمود احمدی نژاد تلاشهای برزیل را در حل مناقشهی هستهای ایران با غرب به میان میکشد، ولی از اقدامات ترکیه در این راستا سخنی به میان نمیآورد. داوود اوغلو، وزیر امور خارجهی ترکیه هم در واکنش به این مسئله گفته است که «قرار گرفتن آنکارا در خارج از موضوع» مورد بحث نیست. خانم کارمن ساغبیل، یکی از معاونان رادیو صدای ترکیه، در اینباره به دویچه وله میگوید: «اظهارات احمدی نژاد مبهم است. ولی موافقت ایران با میانجیگیری برزیل در خصوص مناقشهی هستهای به معنای رد نقش ترکیه نیست و به همین دلیل احمدی نژاد اردوغان را برای گفتگو به تهران دعوت کرده است و احتمالا تا پایان ماه مه این سفر انجام بگیرد.» «به میانجیگری ترکیه خوشبین نیستم!» بهنظر کارمن ساغبیل، پادرمیانی ترکیه و برزیل یا کشوری دیگر نتیجهای نخواهد داد، زیرا ایران نمیخواهد به آمریکا و غرب امتیازی بدهد. این ژورنالیست ترک میگوید: «سیاست خارجی ایران در راستای سیاست داخلی بوده، بنابراین نتیجهبخش بودن پادرمیانی ترکیه، برزیل یا کشورهای دیگر در ابهام قرار میگیرد.» بهنظر این کارشناس، حال ترکیه درخصوص حل مسئلهی هستهای ایران سیاست فعالتری را در پیش گرفته و حتی «ترافیک رفت و برگشت بین ایران و ترکیه» ایجاد شده است. با وجود تلاشهای اخیر ترکیه، این کارشناس بازهم به نتیجه بخش بودن پادرمیانی ترکیه بین ایران و غرب خوشبین نیست. یک کارشناس: ترکیه مخالف جنگ علیه ایران است بیش از یکسال است که ترکیه سیاست فعالتری را پیرامون مناقشهی هستهای ایران اتخاذ کرده است. عارف کسکین از "مرکز تحقیقات استراتژیک ترکیه" در گفتگو با دویچه وله دربارهی این سیاست چنین توضیح میدهد: «ترکیه نگران مسائلی است که میان ایران و غرب، و ایران و اسرائیل پیش میآید، به دلیل اینکه ترکیه میخواهد مسئلهی هستهای ایران از طرق سیاسی حل گردد. این کشور در نظر دارد روابط اقتصادی و تجاری خود با ایران را افزایش دهد. اگر تحریمی علیه ایران انجام بگیرد به ضرر ترکیه است.» بهنظر این کارشناس، مناقشهی هستهای ایران اکنون به مقطع حساسی رسیده و اگر تنشها کنترل نشود، احتمال دارد به جاهائی کشیده شود که ترکیه آن را نمیخواهد. اردوغان : مرز ما با ایران فقط ۳۸۰ کیلومتر است اردوغان، نخست وزیر ترکیه، بارها تاکید کرده است، دیپلماسی تنها راه حل مناقشه اتمی ایران با غرب است. وی همچنین اشاره میکند به اینکه کشورش خواهان «پرداخت تاوان سنگین برای تنش جدید در منطقه نیست». روزنامههای ترکیه به نقل از اردوغان مینویسند، ایران بعد از روسیه دومین تامین کنندهی گاز این کشوراست. اردوغان در کنفرانس مطبوعاتی با رسانههای ترکیه هم اشاره میکند که به غیر از ترکیه، هیچ کشوری از کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد مرز زمینی با ایران ندارد و ترکیه تنها کشور هممرز با ایران است و ۳۸۰ کیلومتر با ایران مرز مشترک دارد. توان ترکیه در حل مناقشهی هستهای ایران عارف کسکین، مدیر بخش خاورمیانه "مرکز تحقیقات استراتژیک ترکیه"، دربارهی ظرفیت ترکیه در حل مناقشهی هستهای ایران با غرب چنین توضیح میدهد: «بهنظر من ترکیه آن توان را ندارد که چرخشی در مسئلهی هستهای ایران با غرب ایجاد بکند. من تردید دارم که در این زمینه کاری اساسی بکند و توانائی حل ریشهای این قضیه را داشته باشد، خود ترکیه هم بر این امر واقف است. ولی این کشور تلاش میکند در روند آن حداقل تاثیر بگذارد.» ترکیه، پیشاروی انتخاب بین ایران و غرب ترکیه شریک و متحد اتحادیه اروپا و آمریکا در منطقه است، ولی با ایران نیز مناسبات دوستانهای دارد. با توجه به تشدید مناسبات غرب و ایران، اینک این کشور جانب کدام طرف را خواهد گرفت؟ عارف کسکین از مرکز تحقیقات استراتژیک ترکیه به این پرسش ما چنین پاسخ میدهد: «این سؤالی است که در ترکیه هم مطرح است. اما اکنون شرایطی پیش آمده است که بایستی انتخاب کرد. بهنظر من اگر تحریمها علیه ایران توسط سازمان ملل متحد انجام بگیرد، ترکیه آن تحریمها را اجرا میکند، ولی اگر این تحریمها توسط اتحادیهی اروپا یا خود آمریکا باشد، ترکیه این تحریمها را اجرا نخواهد کرد.» این کارشناس نتیجه میگیرد که ترکیه در نهایت طرف غرب را خواهد گرفت. اما نخست وزیر ترکیه اردوغان در گفتگوی خود با رسانههااین پیام را داده است که کشورش نمیتواند روابط خود با ایران را به کنار نهد. وی از متحدان خود در غرب نیز خواسته است، موقعیت این کشور را درک کنند.
|
(رادیو زمانه) |
جنبش سبز به تظاهرات خیابانی محدود نمیشود , دکتر محمدعلی توفیقی |
به ۲۲ خرداد، یعنی سالگرد برگزاری دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری وخیزش جنبش اعتراضی مردم ایران نزدیک میشویم. بسیاری از فعالان این جنبش و بهویژه آقایان موسوی و کروبی، خواستار گرامیداشت این مناسبت و شرکت مردم برای تقویت این حرکت شدهاند. آیا جنبش اعتراضی مردم ایران، آمادگی آن را دارد که بزودی برآمد تازهای داشته باشد؟ به چه شکل و تا چه حد؟ این پرسشی است که با دکتر محمدعلی توفیقی، تحلیلگر سیاسی و عضو پیشین شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در میان نهادهام. من فکر میکنم آن چیزی که اکنون برای جنبش اعتراضی مردم ایران، دارای اهمیت است، این است که ما جنبش را فقط محدود به بُعدی مثل خیابان نکنیم. یعنی تصور نکنیم که جنبش سبز باید فقط در اعتراضهای خیابانی خلاصه شود. جنبش سبز از ابعاد مختلفی قابل توجه بوده و حتی توجه اکثر جهانیان را نیز بهخود جلب کرده است؛ با ابعادی مثل تظاهرات خیابانی، رهبری و تاثیر سازمانها و جریانهای سیاسی. البته آقایان کروبی و موسوی برای سالگرد انتخاباتی که متاسفانه مسیرش با تقلب در نتیجهی آن عوض شد، درخواست راهپیمایی کردهاند، اما با توجه به سوابق امر و این که حاکمان موجود اساساً با هیچ نوع مجوزی، از ابتدای امر برای برگزاری راهپیماییها موافقت نکردهاند، بعید بهنظر میرسد که این مجوز را صادر کنند. در عین حال، بهنظر من بهدلیل وحشت و هراسی که آنها از حضور مردم در خیابان دارند، کنترل را افزایش دادهاند. بههمین دلیل ما امروز میبینیم که حضور اعتراضی مردم و بهعبارتی این جنبش در خیابانها کمی کاهش پیدا کرده است. بنابراین نمیشود جنبش و سرنوشتش را فقط بهبحث حضور خیابانی مردم محدود کرد. در همین شرایط حاضر نیز شما میبینید که جنبش در بُعد رهبری ادامه دارد. ما میبینیم که از سوی کسانی در داخل کشور، مثل آقایان کروبی و موسوی، بیانیهها و پیامهایی به مناسبتهای مختلف صادر میشود. ازجمله همین چند روز پیش که روز کارگر و روز معلم بود. چرا؟ بهنظر من همین پیامها هم بخشی از جنبش است. باقیماندن در موضع طرح مطالبات مردمی، طلب تغییر در حکومت و یا بازگشت به قانون اساسی و ... اینها موضوعاتی هستند که بهنظر من طرح آنها میتواند خود بهعنوان بخشی از حرکت جنبش مطرح باشد. البته اگر مجوزی داده شود... چون باز هم بهنظر من، بحث هزینهها در جنبشهای اجتماعی دارای اهمیت است. شرایطی که امروز حکومت دارد ایجاد میکند، افزایش هزینه برای حضور اعتراضی مردم در خیابان است. ما دیدیم که در سال گذشته برخوردهای خونینی با مردم کردند. طبیعتاً اگر تضمینی برای عدم برخورد با مردم نباشد، تا حدودی حضور آنها در خیابان ممکن است با مشکلاتی مواجه شود. بنابراین میشود گفت که در این مرحله، بهنظر من، جنبش در مرحلهی بازی رهبران و تاثیرگذاری جریانهای سیاسی، احزاب و گروهها قرار دارد که البته اگر امکان حضور مردم در خیابان با حداقل هزینهها مقدور شود، خب چه بهتر و باید آن را هم انجام داد. شما روی تاثیر احزاب، تشکلها و رهبران سیاسی تاکید کردید. در عین حال این را هم مطرح کردید که فعالیتهای این جنبش بهیک شکل خاص خلاصه نمیشود و به هرحال جنبش اعتراضی مردم ایران، جنبشی غیرمتمرکز و متکثر است. اگر اینطور فرض کنیم که این جنبش اعتراضی بهشکلی نیست که الزاماً یک سازماندهی متمرکز آن را هدایت کند، انگیزه و ارزیابی کمیسیون احزاب یا دستگاه قضایی در مورد ممنوع کردن فعالیت احزاب سیاسی موجود چه هست و تا چه حد انتظار آنها را برآورده می کند؟ ما در جامعه ایران به صورت سنتی و نه فقط در زمان حال، بلک حتی در رژیم گذشته هم متاسفانه با بیماری حزبگریزی و نهادینه نشدن فعالیتهای سازمانیافتهی سیاسی در قالب احزاب و جریانها و گروههای مختلف مواجه بودهایم. همین باعث شده است که ضریب نفوذ احزاب در مسائل اجتماعی جامعه پایین باشد. اما این به آن معنا نیست که احزاب بهطور کامل فاقد تاثیرگذاری هستند و فعالیتهای آنها نتیجهای ندارد. حاکمیت هم متوجه همین قضیه هست. یعنی اگر معتقد بودند که حضور احزاب تاثیری ندارد، طبیعتاً هزینهی برخورد با آنها و بستن احزاب و انحلال آنها را تقبل نمیکردند. بههرحال این آقایان چون احساس میکنند که این احزاب و جریانهای سیاسی میتوانند در سازماندهی، جهتدهی و نهادینه کردن اعتراضهای مردمی تاثیر داشته باشند، اقدام به بستن آنها میکنند. جنبش اعتراضی مردم ایران، بههر حال یک جنبش گستردهی اجتماعی است و همانطور که شما اشاره کردید، بهصورت متمرکز اداره نمیشود. یعنی دارای یک رهبر نیست و محدود به قشر خاصی هم نمیشود. یعنی سکولارها یا مذهبیها نمیتوانند ادعا کنند که این جنبش خاص آنها است. این جنبش یک جنبش گستردهی اجتماعی، شبیه به متن جامعه است و حتی اگر احزاب و نهادهای مدنی هم بسته شوند یا جلوی فعالیت آنها گرفته شود، این حرکت ادامه پیدا خواهد کرد. چرا؟ بهخاطر اینکه ریشه در ناکارآمدی نظام و سیستم موجود دارد. چون سیستم موجود قادر به پاسخگویی اعتراضهای مردم نیست، فکر میکند مثلاً با بستن احزاب، بستن روزنامهها یا بازداشت فعالان سیاسی موفق به متوقف کردن این جنبش میشود. در حالی که ما میبینیم با آن که در طول یکسال گذشته تعداد زیادی از افراد معترض، فعالان سیاسی و روزنامهنگاران بازداشت، و روزنامههای زیادی نیز توقیف شدند و عملاً هم دفتر یکی دوتا از احزاب را پلمب کردند، اما بازهم اعتراضها ادامه پیدا کرد. بهخاطر این که این اعتراضها ریشه در ناکارآمدی نظام موجود و ناتوانی در پاسخگویی به اعتراضهای مسالمتآمیز و منطقی مردم دارد. بنابراین حتی اگر فعالیت احزاب را هم متوقف کنند، بازهم این حرکت ادامه خواهد داشت. برخی از تحلیلگران معتقدند این جنبش اعتراضی، بهفعالان مدنی- سیاسی و طبقهی متوسط شهری محدود نخواهد ماند و نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی، بهویژه در میان زحمتکشان و اقشار تهیدست جامعه، با یک جنبش سیاسی فاصلهی زیادی ندارد تا این گروه های اجتماعی بتوانند به جنبش اعتراضی موجود بپیوندند. این ارزیابی تا چه حد واقعبینانه است و آیا ممکن است در فاصلهی نزدیکی اتفاق بیفتد؟ دیگر این که در صورتی که این اتفاق بیفتد، آیا زمینههای پذیرش و همزیستی گرایشهای مختلف سیاسی و فرهنگی و فکری در این جنبش وجود دارد؟ آیا رهبران سیاسی موجود نیز آمادگی پذیرش این تنوع گسترده را خواهند داشت؟ ببینید، جامعهی در حال گذار ایران از سالیان گذشته، شاهد شکافهای متعددی در سطح اجتماع بوده که خود را بهصورت جنبشهای فعالی مثل جنبش اقوام، جنبش زنان، جنبش کارگران، جنبش معلمان و غیره نشان داده است. حتی قبل از جنبش سبز نیز این جنبشها فعال بودند، مطالباتی داشتند و نیز خواستار تغییراتی در قدرت و حتی در سطح جامعهی ایران بودند. جنبش سبز بهنظر من، با توجه به ماهیت و شکلی که داشته است، و همچنین با توجه به تجربههایی که در یکسال گذشته کسب کردهایم، از این ظرفیت برخوردار هست که بهصورت یک پلاتفرم بزرگتر، فرای فعالیت این جنبشها قرار گیرد. یعنی در واقع موجب همگرایی پتانسیل و انرژی این جنبشها شود. بهعنوان مثال جنبش کارگری، جنبش معلمان، جنبش زنان و یا جنبش اقوام که یکسری مطالبات خاص و معینی را از گذشته تا امروز داشتهاند، میتوانند در زمینهی این نارضایتی عمومی که خود را بهصورت جنبش سبز نشان داده، قرار بگیرند تا آن تحول و تغییری که خواهانش هستند، در جامعهی ایران اتفاق بیفتد. همانطور که گفتم، جنبش وارد مرحلهی بازی رهبران، جریانهای سیاسی و گروهها و جنبشهایی شده است که از قبل فعال بودهاند. اگر اینها حول محورهای معینی به توافق برسند، مثل دموکراسی، حقوق بشر، یا بخشهایی از قانون اساسی که اساساً توانایی برخورد با خواستهای آنها را دارد، این ظرفیت در جنبش سبز وجود دارد که بتواند بهصورت یک پلاتفرم مشترک برای جنبشهای پیشین عمل کند. آن چیزی که در متن بیانیهها، بحثها و صحبتهای رهبران جنبش- مثل آقایان موسوی و کروبی- و یا حتی جریانهای سکولار و غیره دیده میشود، ثابت میکند که این آمادگی و ظرفیت، وجود دارد. کما اینکه در انتخابات ۲۲ خرداد ما دیدیم که برای اولینبار یک همگرایی نسبی میان اپوزیسیون خارج از کشور و اصلاحطلبان در داخل کشور اتفاق افتاد. در واقع یک همگرایی حول محور ریاست جمهوری و انتخاب فردی که بتواند حداقلی از مطالبات آنها را برآورده کند، بهوجود آمد. بهنظر من در حال حاضر که جنبش، افقهای بزرگتری مثل دموکراسی را برای جامعهی ایران در نظر گرفته است، این ظرفیت قطعاً وجود دارد.
|
خارجي |
(بی بی سی) |
پیروزی مخالفان آنگلا مرکل در انتخابات ایالتی |
بر اساس گزارش ها، حزب دموکرات مسیحی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و جناح متحدش در انتخابات پرجمعیت ترین ایالت این کشور شکست خورده اند. رای دهندگان یکشنبه نهم مه (۱۹ اردیبهشت) در ایالت غربی نوردراین- وستفالن به پای صندوق های رای رفتند. بر اساس نتایج اعلام شده، حزب دموکرات مسیحی حداقل ۳۴ درصد آرا و حزب متحدش، دموکرات آزاد (اف دی پی) شش و هشت/دهم درصد آرا را در انتخابات پارلمانی این ایالت از آن خود کرده اند. حدود ۱۸ میلیون نفر در نوردراین-وستفالن زندگی می کنند. این ایالت مرکز صنایع آلمان محسوب می شود. بر اساس برآوردهای اولیه، احزاب مخالف دولت از جمله سوسیال دموکرات ها بیش از ۳۴ درصد، حزب سبزها حداقل ۱۲ درصد و حزب چپ هم حداقل پنج و شش/دهم درصد از آرا را به خود اختصاص داده اند. ناظران می گویند در صورت تایید رسمی این نتایج، ائتلاف حاکم در مجلس علیای آلمان (بوندسرات) اکثریت خود را از دست خواهد داد و این احتمال وجود دارد که برنامه های خانم مرکل برای کاهش مالیات ها و اصلاح سیستم بهداشتی با مشکل روبرو شود. پارلمان آلمان از دو مجلس مجمع فدرال (بوندستاگ) و شورای فدرال (بوندسرات) تشکیل شده است. تصمیم دولت آلمان برای حمایت از کمک های مالی اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول (آی ام اف) به یونان و تامین حدود ۲۲ میلیارد دلار آن با واکنش های منفی در آلمان مواجه شده است. بسیاری از شهرهای این ایالت که خانم مرکل طی روزهای گذشته با هدف تبلیغ برای ائتلاف خود در آنها حاضر شد، در آستانه ورشکستگی قرار دارند.
|
(ایسنا) |
كشف گور دسته جمعي در صربستان |
صربستان از كشف يك گور دسته جمعي كه گفته ميشود در آن اجساد حدود 250 آلبانيايي تبارهاي كوزوو كشته شده طي مناقشه كوزوو در سال 1999-1998 دفن شده، خبر داد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ولاديمير وكسوويچ، يك مقام قضايي كوزوو مسئول امور جرايم جنگي، گفت: دفتر پيگيري جنايات جنگي صربستان و قانون اتحاديه اروپا و ماموريت پليس در كوزوو (EULEX) با همكاري يكديگر گور دسته جمعي با حدود 250 جسد آلبانيايي تبارهاي كوزوو را كشف كردند. براساس گزارش خبرگزاري فرانسه، اين گور دسته جمعي در شهر راسكا در صربستان در نزديكي مرز با كوزوو قرار داشته است. اين مقام قضايي كوزوو خاطر نشان كرد: اين گور دسته جمعي ثابت ميكند كه صربستان از گذشته تاريك خود پرهيز نميكند و نميخواهد تمامي افرادي كه مرتكب اين جنايات شدند را پاي ميز محاكمه بكشاند. طي جنگ كوزوو نيروهاي امنيتي كه تحت كنترل اسلوبودان ميلوسوويچ بودند صدها غيرنظامي آلبانيايي باقي مانده را به چندين مكان در صربستان از جمله بلگراد منتقل كردند تا كشتارهاي دسته جمعي و جنايات خود را پنهان كنند. در سال 2001 نيز بيش از 830 جسد آلبانيايي در سه مكان در صربستان كشف شد.
|
(خبرگزاری مهر) |
دولت مشارکت ملی در عراق تشکیل خواهد شد |
رئیس جمهوری عراق در مقر اتحادیه عرب تاکید کرد اداره عراق تنها از طریق توافق ملی امکان دارد و دولت آینده نیز دولت مشارکت ملی خواهد بود. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر ریاست جمهوری عراق، جلال طالبانی روز یکشنبه در دیدار با عمرو موسی دبیرکل اتحادیه عرب، تاکید کرد عراق دولت مشارکت ملی تشکیل خواهد داد. طالبانی پس از دیدار با حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر به مقر اتحادیه عرب رفت و اوضاع عراق و تلاشها برای تشکیل دولت مشارکت ملی را با عمرو موسی مورد بحث و تبادل نظر قرار داد. رئیس جمهوری عراق خطاب به موسی گفت : عراق در مسیر تشکیل دولت مشارکت ملی پیش می رود؛ عراق به عنوان عضو موسس اتحادیه عرب برای تقویت روابط خود با کشورهای برادر و گسترش مناسبات در تمام زمینه ها تلاش می کند. عمرو موسی نیز خاطر نشان کرد منطقه خاورمیانه به عراق قدرتمندی نیاز دارد که عامل مهمی در ثبات آن است. طالبانی در این دیدار گزارش کاملی از وضعیت سیاسی و گروههای اساسی پیروز در انتخابات و روند تشکیل دولت جدید عراق ارائه و تاکید کرد اداره عراق تنها با توافق ملی فراگیر که همه طرفها و عناصر تشکیل دهنده جامعه را فرا گیرد، امکان دارد.
|
(دویچه وله) |
خشونت در انتخابات فیلیپین |
در جریان انتخابات ریاست جمهوری در فیلیپین دست کم شش نفر کشته شدند. انتخابات بدون شرکت رئیسجمهور کنونی برگزار میشود و شعار محوری نامزدها مبارز با فساد مالی در فیلیپین است. نوینوی آکینو بیشترین شانس را در انتخابات دارد. انتخابات ریاستجمهوری فیلیپین با خشونت و ناآرامی آغاز شد. به گفته خبرگزاریها دستکم شش تن در جریان انتخابات، بر اثر شلیک گلوله کشته شدهاند. سخنگوی ارتش اعلام کرد که در زامبوآنگا سیبوگای، یکی از ایالات جنوبی فیلیپین، در اثر درگیری میان ماموران انتظامی و حامیان یکی از نامزدها، سه نفر کشته شدهاند. یکی از بستگان فرماندار ایالت کوتاباتو، و دو تن از هواداران نامزدهای رقیب نیز در جریان تیراندازی به قتل رسیدهاند. بیش از ۵۰ میلیون فیلیپینی برای انتخاب ریاستجمهور جدید به پای صندوقهای رای فراخوانده شدهاند. همزمان با انتخابات ریاستجمهوری، انتخابات پارلمانهای محلی این کشور نیز در جریان است. بطور معمول در فیلیپین سیاستمداران محلی دارای نیروهای شبه نظامی هستند، که برای ترساندن مردم و رقبا به کار گرفته میشوند. پیش از این نیز، در جریان مبارزه انتخاباتی دهها نفر از شهروندان فیلیپین کشته شده بودند. مبارزه با فساد مالی در انتخابات ریاستجمهوری فیلیپین ۹ نامزد با یکدیگر به رقابت میپردازند که نقطه مشترک میان آنان، مخالفت با "گلوریا آرویو"، رئیسجمهوری کنونی این کشور است. بسیاری از مردم فیلیپین آرویو را مسئول هرج و مرج کنونی و فساد مالی در کشور میدانند. بیش از ۶۸ درصد مردم فیلیپین به رئیسجمهوری کنونی اعتماد ندارند. خانم آرویو اجازه شرکت در انتخابات جاری را ندارد. اما وی نامزد احراز کرسی نمایندگی در پارلمان فیلیپین است. بنا به نظر تحلیلگران سیاسی، شانس "نوینوی آکینو"، پسر خانم آکینو، رئیسجمهور پیشین فیلیپین، بیش از دیگر نامزدهاست. برای جلوگیری از تخلفات و تقلبات گسترده، برای نخستین بار از ماشینهای رایگیری استفاده شده است. به گفته مسئولان برگزاری انتخابات، مزیت ماشینهای رایگیری اعلام سریع نتایج آرا و جلوگیری از تقلب است.
|
(ایران پرس نیوز) |
دهها کشته و زخمی در حملات تروريستی امروز عراق |
به گزارش خبرگزاریها، در حملات تروریستی امروز در عراق 65 نفر کشته و زخمی شدند. گزارشها حاکیست بر اثر انفجار همزمان پنج بمب کنترل از راه دور در فلوجه در شمال غرب بغداد چهار تن کشته و 12 نفر زخمی شدند. به گفته پلیس فلوجه قربانیان این عملیات تروریستی غیرنظامی بودند. از سوی دیگر افراد ناشناس امروز با تیراندازی به سوی نیروهای ایست بازرسی های پلیس و بمب گذاری در برخی مناطق بغداد 23 نیروی امنیتی را کشتند. یک منبع آگاه امنیتی با اشاره به شدت حملات تروریستی امروز در بغداد گفت، در این حملات همچنین 26 تن زخمی شدند. این حملات که از ساعت شش صبح به وقت محلی در مناطق مختلف بغداد آغاز شد به مدت دو ساعت ادامه داشت
|
(فرانسه RFI) |
ایران/ اتمی: پشتیبانی سوریه و قطر از تلاشهای ترکیه |
ترکیه می گوید سوریه و قطر از تلاشهای این کشور بخاطر جستجوی یک راه حل دپلماتیک برای بحران اتمی ایران پشتیبانی می کنند. بگفته وزیر خارجه ترکیه، هر سه کشور" اقدامات و موضعگیریهای تازه را که باعث افزایش تنش در منطقه خواهد شد محکوم و بر حمایت خود از تمام تلاشها برای ثبات و صلح منطقه ای اصرار کرده اند." داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه به خبرگزاری آناتولی ترکیه گفت رهبران سوریه و قطر اعلام کرده اند که از پیشنهاد ترکیه برای برگزاری مذاکرات درباره پرونده اتمی ایران در ترکیه حمایت می کنند. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و شیخ حامد بن خلیفه امیر قطر، روز یکشنبه در استانبول گردهم آمدند تا درباره تحولات منطقه گفتگو کنند. وزیر خارجه ترکیه خاطر نشان کرد که هر سه کشور" اقدامات و موضعگیریهای تازه را که باعث افزایش تنش در منطقه خواهد شد محکوم و بر حمایت خود از تمام تلاشها برای ثبات و صلح منطقه ای اصرار کرده اند." روز جمعه گذشته وزیر خارجه ترکیه اعلام کرد که هنگام بازدید خود از تهران در ماه آوریل گذشته، پینشهاد کرده است تا سعید جلیلی نماینده ایران در مذاکرات اتمی با کاترین اشتون، وزیر خارجه اتحادیه اروپا بعنوان نماینده گروه 5+1( چین، فرانسه، بریتانیا، روسیه، آمریکا، و آلمان) در ترکیه با هم تشکیل جلسه دهند. ترکیه می گوید ایران با این پیشنهاد موافقت کرده است. گفته میشود منوچهر متکی وزیر خارجه ایران که دیروز دراستانبول بسر می برد، تلاش دارد تا مقدمات این جلسه را فراهم کند. ترکیه و برزیل که هردو اعضای غیر دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند، با تلاش غرب برای اعمال تحریمهای تازه علیه ایران مخالفت نشان داده اند . بر چسب ها : اتمی - ایران
|
(رادیو فردا) |
احزاب کرد عراقی، برای شرکت در دولت آینده، آماده مذاکره هستند |
دو حزب عمده کرد ها ی عراقی، روز یکشنبه اعلام کردند برای مشارکت در دولت آینده آن کشور که قرار بوده است در پی انتخابات ۷ ماه مارس تشکیل شود، مذاکره کنند. مسعود بارزانی، رئیس بخش خودمختار کردستان عراق روز یکشنبه گفت، کردهای عراقی آماده هستند برای پایان بخشیدن به بحران های کشور ، و برای سرعت بخشیدن به تشکیل یک دولت ائتلافی در عراق، بر اساس اصل ِ«مشارکت» ، با سایر احزاب عراقی وارد مذاکره شوند. «حزب دموکرات کردستان عراق»، به رهبری مسعود بارزانی و « اتحادیه میهنی کردستان عراق» به رهبری جلال طالبانی، رئیس جمهور کنونی عراق، در مجموع توانستند ۵۹ کرسی از ۳۲۵ کرسی مجلس عراق را به خود اختصاص دهند. ائتلاف احزاب کرد عراقی، پنجشنبه هفته گذشته اعلام کرد از نخست وزیر پیشنهادی ائتلاف تازه شیعه عراق ، حمایت خواهند کرد.
|
(رادیو فردا) |
حملات امروز ِبغداد، ۹ نفر کشته برجای گذاشت |
گزارش ها از عراق حاکیست، در جریان حملات پراکنده سازماندهی شده بامداد امروز (دوشنبه) در داخل شهر و اطراف بغداد، ۹ نفر کشته و بیش از ۲۰ نفر زخمی شده اند. گفته میشود مهاجمان درحملات امروز افراد پلیس و ارتشی را هدف گرفته بوده اند. به گفته مقامات عراقی، شبه نظامیان، با استفاده از تیر بار به دست کم ۶ ایستگاه بازرسی پلیس و ارتش، در بغداد، حمله کرده اند، که ۷ کشته برجای گذاشته است . دونفر دیگر ، در جریان بمب گذاری ها در جنوب و غرب بغداد کشته شده اند.
|
(صدای آمریکا) |
نخست وزير تايلند از همه طرفها خواست با برنامۀ پنج ماده ای او جهت برقراری آشتی ملی موافقت کنند |
سرخ پوشان تا کنون از توقف اعتراضات خودداری کرده اند اما وعده می دهند که شايد برای مذاکره با دولت نيز موافقت کنند آبهيسيت وجاجيوا نخست وزير تايلند روز يکشنبه ابراز اميدواری کرد اعتراضاتی که به گفتۀ او توسط پيراهن قرمزها انجام می شود بدون خونريزی بيشتر، پايان گيرد. اين مطالب در اشاره به وقايع جمعه شب در بانکوک مطرح شده است که در جريان دو حمله، دو مأمور پليس کشته و ۱۳ نفر مجروح شدند. آقای وجاجيوا روز يکشنبه در تلويزيون سراسری از همه طرفها خواست با برنامۀ پنج ماده ای او جهت برقراری آشتی ملی که در آن برگزاری انتخابات جديد در روز ۱۴ ماه نوامبر نيز گنجانده شده است، موافقت کنند. نخست وزير تايلند در اين سخنرانی خطاب به مخالفان دولت گفت «ترديد نکنيد، اگر با برنامه آشتی ملی موافق هستيد، به خاطر حفظ جان همه مردم، تظاهرات را متوقف کنيد.» آقای وجاجيوا گفت کسانی که به خشونت دامن زده و تلاشهای مربوط به صلح را بی اثر می کنند تروريستهايی هستند که مشمول عفو دولت نمی شوند. وی وعده داد به شکايات معترضان، و مسائل مربوط به فقر در روستاها و نابرابريهای اجتماعی رسيدگی کند. معترضان دولت تايلند که به قرمزپوشان معروف شده اند تا کنون از توقف اعتراضات خودداری کرده و شنبه شب گفتند طی روزهای آينده برنامه خود را جهت حل بحران جاری کشور اعلام خواهند کرد. معترضان تايلندی وعده می دهند که شايد برای مذاکره با دولت نيز موافقت کنند. سرخ پوشان می گويند در اصل با پيشنهاد وجاجيوا در راستای انحلال پارلمان فعلی و برگزاری انتخابات جديد، که خواست اصلی آنهاست موافق هستند، اما خواهان جزئيات بيشتر و مشخص تری در مورد تاريخ دقيق انحلال پارلمان هستند. رهبران اعتراضات تايلند از دولت خواسته اند مقررات مربوط به وضعيت اضطراری در کشور را لغو کند زيرا اين مقررات دست مقامهای نظامی را برای برقراری نظم و ممانعت از برگزاری اجتماعات مردمی باز می گذارد. اما ساير فعالان سياسیِ مخالف قرمزپوشان، پيشنهادهای مسالمت آميز دولت را به منزله تسليم دانسته و از نخست وزير خواسته اند يا تکليف و جايگاه آنها را مشخص کند، و يا از مقام خود کنار رود. در حال حاضر اقتصاد تايلند تحت تأثير اعتراضات اخير به شدت ضربه خورده و صنعت توريسم و توليدات صنعتی تقريباً متوقف شده است.
|
(صدای آمریکا) |
صندوق های رأی در فيليپين گشوده شدند |
در فيليپين پنجاه میلیون واجد شرایط رای گيری امروز، دوشنبه، برای انتخاب رئیس جمهوری، معاون رئیس جمهوری ، ۱۲ سناتور، ۲۸۷ نمایندۀ مجلس و هیجده هزار مقام استانی و محلی به پای صندوق های رأی می روند. بر اساس برخی نظر سنجی ها بِنینو اکینو فرزند کرزان اکینو نسبت به دیگر نامزدهای ریاست جمهوری از محبوبیت بیشتری برخوردار است. اما به گفتة رقبا، تبدیل حمایت مردمی به برگۀ رای گیری به نفع یک رقیب، نیازمند پول و سازماندهی مؤثر است. گرچه اکینو از امکانات سازماندهی ضعیف تری برخوردار است، اما پشتیبانی یکی از بزرگترین کلیساهای آن کشور شاید بتواند این ضعف را تاحدی جبران کند.
|
(رادیو فردا) |
آیا هنوز بختی برای بهبود روابط ایران و آمریکا وجود دارد؟ |
به بهانه برگزاری اجلاس ان پی تی و سفر محمود احمدی نژاد به نیویورک و اظهار نظر های وی، برنامه این هفته دیدگاه را به بررسی بحث و جدل های مربوط به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و روابط ایران و آمریکا اختصاص داده ایم در گفت و گو با منصور فرهنگ، استاد دانشگاه، تحلیلگر سیاسی و دیپلمات پیشین در نیویورک، رضا تقی زاده، تحلیلگر سیاسی در لندن و بنیامین صدر، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی. محمود احمدی نژاد بار دیگر با سفر به نیویورک و شرکت در نشست بازنگری پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای به عنوان تنها رهبر ۱۸۹ کشوری که این پیمان را امضا کرده اند، به موضوع جنجالی رسانه های جهان تبدیل شد. آقای احمدی نژاد مطابق معمول از این تریبون برای حمله به آمریکا و اسرائیل استفاده کرد. وی نقش سازمان ملل، شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی را ناچیز ارزیابی کرد. آقای احمدی نژاد، دادن اختیارات به گفته او «فوق العاده» به آژانس بین المللی انرژی اتمی و سپردن امر مهم خلع سلاح به دارندگان سلاح اتمی را روشی نادرست خواند و گفت دولت آمریکا که متهم اصلی در تولید، انباشت، اشاعه استفاده از سلاح هسته ای و تهدید با آن است، اصرار دارد رهبری اصلاحات ان پی تی را در اختیار گیرد. وی با طرح یازده پیشنهاد، از جمله خواستار اصلاح شورای امنیت شد. احمدی نژاد گفت اولین قطعنامه ای که علیه ایران صادر شود، راه تعامل و همکاری به طور کامل بسته خواهد شد و بازگشت به دوران بوش خواهد بود. وی به جای اقرار به نگرانی ایران از تحریم ها گفت صرفاً نگران آن است که فرصتی که برای باراک اوباما ایجاد شده، از بین برود. برخی ناظران گفته های احمدی نژاد را پیامی ضمنی و نشانی از نرم شدن مواضع جمهوری اسلامی ارزیابی می کنند. اما گفته های آقای احمدی نژاد در نشست بازنگری منع گسترش سلاح های هسته ای بی پاسخ نماند. هم مقام های آمریکایی آن را تکرار حملات همیشگی رئیس جمهوری اسلامی به آمریکا دانسته اند و هم دبیرکل سازمان ملل و مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به آن پاسخ داده اند. دبیرکل سازمان ملل گفت من از ایران می خواهم که به طور کامل از قطعنامه های شورای امنیت پیروی کند و با آژانس بین المللی انرژی هسته ای همکاری کامل داشته باشد. مدیرکل آژانس بین المللی انرژی هسته ای هم از عدم همکاری های ضروری ایران گله کرد. به بهانه برگزاری اجلاس ان پی تی و سفر محمود احمدی نژاد به نیویورک و اظهار نظر های وی، برنامه این هفته دیدگاه را به بررسی بحث و جدل های مربوط به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و روابط ایران و آمریکا اختصاص داده ایم در گفت و گو با منصور فرهنگ، استاد دانشگاه وتحلیلگر سیاسی و دیپلمات پیشین در نیویورک، رضا تقی زاده، تحلیلگر سیاسی در لندن و بنیامین صدر، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی. آیا نکته یا نکته های تازه ای در این اظهارنظرها و خبرهای پراکنده به چشم می خورد؟ منصور فرهنگ: اولین چیزی که می شود گفت این است که رژیم ایران درواقع گزینه دیپلماسی را برای حل مناقشه هسته ای کشور رد کرده و به نگرانی های دنیای غرب و آژانس کوچکترین اشاره ای نشده و از این جهت رژیم ایران بیش از هر زمان دیگری بر موضع پیشین خود ایستادگی کرده ولی در ضمن این سخنرانی مخلوطی بود از بیان واقعیات و اغراق گویی و به طور کلی حرف های آرزومندانه که طرفداران صلح قرن ها زده اند. به طور کلی باید توجه داشت که مخاطبان احمدی نژاد دنیای عرب بود و آمریکا سعی می کند که دولت های عرب را متقاعد کند که در تحریم و انزوای ایران شرکت کنند. رضا تقی زاده: کیش شخصیت، آقای احمدی نژاد را از چند سال پیش به این سو بیش از پیش متوجه خود کرده است. البته در سخنرانی نیویورک ایشان نکاتی گفته شده که کسان دیگر هم آنها را می گویند. به گفته آقای فرهنگ دولت های عرب در این تنگنا قرار دارند که آمریکا در برابر اسرائیل به عنوان تنها قدرت هسته ای منطقه موضعی نگرفته است و مردم این کشورها در این پیوند، موضعگیری در برابر ایران تنها را نمی پذیرند. آقای فرهنگ بر این باور است که راه حل بحران این است که تمام خاورمیانه آزاد از سلاح هسته ای شود. آقای فرهنگ همچنین بر این نکته تاکید می کند که ارضای احساسات آنی توده های عرب پاسخی به حل مسئله نیست، اما سخنرانی احمدی نژاد حربه ای بود برای تشدید تخاصم. رضا تقی زاده در پاسخ به این پرسش که آیا سخنرانی احمدی نژاد را که در آن به تفاوت میان دوران بوش و اوباما اشاره کرد، می شود پیامی ارزیابی کرد، می گوید: «اگر آقای احمدی نژاد چنین قصدی را هم داشت که من تصور نمی کنم چنین نیتی داشته، در صورتی که این قصد با برنامه هایی همراه نشود، از جمله آمادگی برای سازش با نظام بین المللی، به نتیجه ای نخواهد رسید. به نظر من سخنرانی آقای احمدی نژاد جهت یابی محاسبه شده خاصی را پیگیری نمی کرد. هدف اولیه آقای احمدی نژاد، مطرح شدن در رسانه های جهان است. ایشان با تقابل می خواهد پتانسیلی ایجاد کند که به شهرت بیشتر منتهی شود. در ماه های اخیر میزان انعکاس مطالبی که مطرح می کردند در رسانه های جهانی کم شده بود... تکرار حرف هایی که درباره هولوکاست زده می شد یا محو اسرائیل خیلی گوش شنوایی نداشت. کیش شخصیت، آقای احمدی نژاد را از چند سال پیش به این سو بیش از پیش متوجه خود کرده است. البته در سخنرانی نیویورک ایشان نکاتی گفته شده که کسان دیگر هم آنها را می گویند. یعنی عده ای مخالف داشتن حق وتو از جانب پنج کشور بزرگ جهان اند. عده ای مخالف سلاح های هسته ای اند و می پرسند چرا آمریکا و روسیه این سلاح ها را داشته باشند و بقیه نداشته باشند. اما آنچه به عنوان جانشین این فکر معلوم نیست نتیجه بهتری به بار بیاورد.» آقای تقی زاده بر این باور است که زمان برای رسیدن به سازش با آمریکا چند ماه پیش از بین رفته است. بنیامین صدر در پاسخ به این پرسش که محمود احمدی نژاد با اینگونه اقدامات چه هدف هایی را از نظر سیاست داخلی دنبال می کند، می گوید: «تاکتیک های اقناعی آقای احمدی نژاد دیگر فاقد آن جذابیت های خبری لازم است و حتی رسانه های غربی هم به شکلی که پیش از این می پرداختند به صحبت های او، این صحبت را منعکس نمی کنند. اما در داخل، آقای احمدی نژاد به دنبال توجیه افکار عمومی یا بخشی از افکار عمومی است برای اثبات ادعاهای خود. از همان تاکتیک های همیشگی دارد در این صحبت ها هم استفاده می کند. به نظر من این نمی تواند ایشان را به هدفش برساند زیرا تاکتیک های تبلیغی و اقناعی هر کدام سقف زمانی مشخصی دارند.» *** آیا به راستی موقعیت بهبود روابط ایران و آمریکا چند ماه پیش تمام شده و هیچ ظرفیتی نیست که روابط ایران و آمریکا را به نحوی در مسیر منطقی بیاندازد؟ منصور فرهنگ معتقد است که حضور احمدی نژاد و سخنرانی او در آمریکا توجه وسیع رسانه های گروهی را جلب کرده است. وی این توجه را مدیون عناصر و گروه هایی می داند که مایل به تشدید تقابل ایران و آمریکا هستند و از گزینه نظامی دفاع می کنند؛ «بنابراین برای کسانی که می خواهند ایران را یک کشور خطرناک جلوه دهند، احمدی نژاد کالای پر چرب و نرمی است و سخنرانی های او می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. گروه دیگر که بینندگان وسیعی دارند و از احمدی نژاد استفاده می کنند، کمدین های آخر شب تلویزیون بنیامین صدر: تاکتیک های اقناعی آقای احمدی نژاد دیگر فاقد آن جذابیت های خبری لازم است و حتی رسانه های غربی هم به شکلی که پیش از این می پرداختند به صحبت های او، این صحبت را منعکس نمی کنند. اما در داخل، آقای احمدی نژاد به دنبال توجیه افکار عمومی یا بخشی از افکار عمومی است برای اثبات ادعاهای خود. ها هستند. بخش عمده ای از جامعه آمریکا اخبار خود را از این راه به دست می آورد. احمدی نژاد ستاره این شوهای آمریکایی است. اگر ایران بخواهد قدمی در جهت عادی سازی روابط بردارد، اولین اقدامی که می تواند بکند، از کارشناسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای دعوت کند که به ایران بیایند و بدون قید و شرط و محدودیتی از همه تاسیسات هسته ای ایران دیدار کنند و گزارش تهیه کنند که این گزارش بر مبنای واقعیات باشد. بدون رفع سوء ظن که روز به روز در دنیا تشدید می شود، بسیار بعید است که ایران و آمریکا بتوانند در جهت عادی سازی روابط حرکت کنند.» آقای فرهنگ بر این باور است که این عادی سازی به سرعت عملی نیست و زمان می برد. رضا تقی زاده پس از مرور تاریخچه تلاش برای کاهش سلاح های هسته ای در سطح جهان می گوید: «این روند کاهشی ادامه پیدا خواهد کرد و در شرایط کنونی بدون حضور ایران در بقیه دنیا این گرایش برای دستیابی به دنیایی بدون سلاح های هسته ای دیده می شود. همزمان با این تلاش ها رئیس دولت دیگری به نام آقای احمدی نژاد اقداماتی انجام می دهد که تنها سوء ظن در دنیا ایجاد می کند. یعنی آمریکا سلاح هسته ای دارد و آن را کاهش می دهد و ایران سلاح اتمی ندارد و مشکوک به تلاش برای به دست آوردن آن است. هردو یک حرف را تکرار می کنند ولی بقیه مردم دنیا طبیعی است که حرف اوباما را جدی تلقی می کنند تا سخنان آقای احمدی نژاد. حرف های آقای احمدی نژاد حتی برای خیل عظیم در داخل ایران هم شنوندگان جدی ندارد.»
آقای صدر با اشاره به توافق های ایران با نمایندگان ۵+۱ در ژنو سال پیش، و تغییر این موضع پس از بازگشت هیات ایرانی به ایران، می گوید: «به نظر می رسد با توجه به شرایط موجود سیاسی داخل ایران و به هم ریختن توازن قوا در میان جناح های داخل کشور، یک دستی وجود ندارد. اما من بر این موضوع پافشاری می کنم که حل بحران هسته ای ایران بیش از هر چیز مربوط می شود به نگاه جهان به جمهوری اسلامی و اینکه آنها چه مطالباتی از جمهوری اسلامی خواهند داشت. این می تواند خیلی تاثیرگذار باشد در موضعگیری های رسمی از سوی مقامهای جمهوری اسلامی مبنی بر رسیدن به توافق بر سر برنامه هسته ای.» آقای صدر در این زمینه توضیح می دهد: «به نظر می رسد جمهوری اسلامی در پی دستیابی به یک تضمین امنیتی لازم است. تا زمانی که این تضمین امنیتی را پیدا نکند، به آن تفکر یک دست نخواهد رسید. بعد از مذاکرات ژنو و اتفاقاتی که در داخل افتاد، نگاه ها متفاوت بود بین سران ارشد نظام درباره پذیرش خواسته های غرب یا رد آن. به نظر می رسد جمهوری اسلامی برای رسیدن به یک اجماع در درون خودش نیاز به یک مشخصه خاصی دارد مبنی بر حس امنیت از جانب کشورهای غربی.» آیا غرب می تواند این تضمین را به ایران بدهد؟ منصور فرهنگ می گوید: تضمین دادن به ایران ارتباط به این دارد که قدرت دیگر هسته ای خاورمیانه چگونه برخورد خواهد کرد. علیرغم سخنرانی های جنجال آفرین احمدی نژاد و این نمایش و کالا شدن او، از پرخاشگری او و زبان تعرض که بگذریم، در محتوای حرف هایی که احمدی نژاد می زند، یک واقعیت غیرقابل انکاری وجود دارد که بسیاری از منصور فرهنگ: برای کسانی که می خواهند ایران را یک کشور خطرناک جلوه دهند، احمدی نژاد کالای پر چرب و نرمی است و سخنرانی های او می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. گروه دیگر که بینندگان وسیعی دارند و از احمدی نژاد استفاده می کنند، کمدین های آخر شب تلویزیون ها هستند. کشورهای جهان سوم با آن واقعیت احساس نزدیکی می کنند، تشویقش هم می کنند ولی خودشان نمی توانند این واقعیت را بیان کنند: به این شکل که اگر دنیا می خواهد با گسترش تسلیحات هسته ای برخورد منطقی کند، نمی تواند از یک طرف با هندوستان و پاکستان و اسرائیل که تسلیحات هسته ای دارند [مدارا کند و جلوی گسترش تسلیحات هسته ای را بگیرد]. به خصوص که امکان جنگ بین پاکستان وهندوستان وجود دارد و اسرائیل که تنها کشوری است در دنیا که هنوز دنبال گسترش ارضی است. این کشور دارای تسلیحات هسته ای است و احمدی نژاد با زبان خودش این نکات را مطرح می کند و آنها برای خیلی ها در سالن سازمان ملل جذابیت دارد. اگر آمریکا می خواهد با مسئله گسترش تسلیحات هسته ای در خاورمیانه برخورد اساسی کند باید خاورمیانه را منطقه ای آزاد از تسلیحات هسته ای کند. این کار امکان پذیر نیست مگر آنکه اسرائیل به عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته ای بپیوندد و این مسئله در سطح منطقه برخورد شود. آقای تقی زاده در همین زمینه اظهار می دارد که ایران می خواهد قدرت منطقه ای باشد؛ «آقای احمدی نژاد هدف هایی را اعلام می کند ولی برای رسیدن به آن هدف ها برنامه ای ندارد. باید ببینیم که هزینه این کار برای رسیدن به نتیجه چقدر است، زمان رسیدن به این نتیجه چقدر است. اینها نه از دید آقای احمدی نژاد و نه مردم ایران نه روشن است و نه اعلام شده است. درست است که غیرقانونی است، ناعادلانه است، غیربرابر است که اسرائیل سلاح اتمی دارد، درست است که پاکستان و هند بدون اجازه جامعه بین المللی به بمب اتمی دست پیدا کرده اند. ولی توجیه دستیابی کشور دیگری به بمب اتمی توجیه درستی نیست. بعد از این کشورهایی مثل عربستان سعودی، ترکیه و مصر هم به دنبال ایران می آیند و می گویند چرا ایران صاحب است و ما نداشته باشیم. تدریجاً جامعه جهانی به سمت غیرامن شدن بیش از پیش حرکت می کند.» آقای تقی زاده با تاکید بر اینکه شعار خاورمیانه بدون سلاح هسته ای شعار درستی است می افزاید باید زمینه تحقق آن را فراهم ساخت. آقای صدر نیز می گوید: به هر میزان که مشروعیت مردمی نظام کاسته می شود، رسیدن به توافق با کشورهای جهان سخت تر می شود. این یک معادله ساده است و برای همه کشورها وجود دارد. برای همین هم کشورهایی که در جهت منافع ملی خود هستند، سعی در گسترش پایگاه مردمی خود می کنند. اگر ساختار سیاسی کشور به یک رویه دموکراتیک و حداقل نیمه دموکراتیک باز گردد، رسیدن به توافق با جهان به مراتب راحت تر خواهد بود تا در شرایط فعلی که در درون کشور با چالش های بیشماری مواجه هستیم. با توجه به اینکه حکومت یک دست تر شده، بازهم چشم اندازی برای تغییر هست؟ بنیامین صدر می گوید: نه. صرفاً یک دست شدن قدرت درون ساختار سیاسی یک کشور نمی تواند آن را به نقطه دلخواه خود برساند. حذف رقیب علاوه بر تبعات درونی، تبعات بیرونی هم دارد.
|
(بی بی سی) |
عریقات: گفتگوهای غیر مستقیم با اسرائیل رسما آغاز شد |
صائب عریقات، از مقامات ارشد تشکیلات خودگردان فلسطینی که سرپرستی مذاکرات با اسرائیل را بر عهده داشته است، روز یکشنبه (9 مه)، اعلام کرد گفتگوهای غیرمستقیم با اسرائیل رسما آغاز شده است. آقای عریقات در حالی که جورج میچل، فرستاده باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در گفتگوهای صلح خاورمیانه در کنارش ایستاده بود، در شهر رام الله کرانه باختری گفت: ''گفتگوهای غیر مستقیم آغاز شده است.'' مذاکرات غیرمستقیم قرار بود در ماه مارس انجام بگیرد اما به دلیل جدلی که بر سر ساخت خانه های جدید برای یهودیان در کرانه باختری رخ داد، متوقف شد. با اعلام خبر امروز، این اولین بار در دو سال گذشته است که دو طرف تن به مذاکرات رسمی، هر چند که غیرمستقیم، داده اند. فلسطینی ها از دسامبر سال 2008 که اسرائیل به نوار غزه حمله کرد از شرکت در مذاکرات رسمی با این کشور خودداری کرده بود. با چهار ماه گفتگوهای رسمی موافقت شده است؛ این گفتگوها با میانجیگیری جورج میچل انجام می گیرد. اکنون آقای میچل باید از یک سو به سوی دیگر در حرکت باشد؛ او امیدوار است تا چهار ماه دیگر مذاکرات از شکل غیرمستقیم به گفتگوهای حضوری تبدیل شود. در همین حال، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گفته است که او می خواهد گفتگوهای غیرمستقیم با فلسطینیان هر چه زودتر به مذاکرات رو به رو تبدیل شود. او در جلسه هفتگی کابینه اش گفت: ''دستیابی به صلح، با وجود یک فاصله یا با کنترل از راه دور امکان پذیر نیست. ما با فلسطینیان همسایه هستیم. با گذشت زمان نمی توان بر این تصور باقی ماند که اتخاذ تصمیمات و توافق ها در باره مسائل مهمی چون امنیت و منافع ملی دو طرف، بدون آنکه در یک اتاق و سر یک میز نشسته باشیم، امکان پذیر است.'' آقای میچل در یک هفته گذشته چند بار محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی از یک سو و نخست وزیر اسرائیل از سوی دیگر ملاقات کرده است. گزارشگران می گویند آغاز مذاکرات رسمی و غیر مستقیم میان اسرائیل و فلسطینیان اولین دستاورد محکم دولت باراک اوباماست اما در عین حال آنها می گویند روند صلح در حالی بار دیگر به جریان افتاده است که دو طرف متخاصم انتظار چندانی نداشته اند که نتیجه بخش باشد و عدم اطمینان آنها به یکدیگر عمیق است.
|
(صدای آمریکا) |
سران کشورهای ترکيه، سوريه و قطر در مورد فلسطين و ايران گفتگو کردند |
سران کشورهای ترکيه، سوريه و قطر در نشستی سه جانبه يک رشته مسائل منطقه ای از جمله گفتگوهای صلح خاورميانه و پرونده اتمی ايران را در روز يکشنبه، بررسی کردند. در اين نشست که رجب طيب اردوغان نخست وزير ترکيه ميزبان بشار اسد رييس جمهوری سوريه و حَمَد بنخليفه آل ثانى امير قطر بود، موضوع انجام مذاکرات غيرمستقيم صلح ميان اسراييل و فلسطينی ها، مسأله اصلی گفتگوی سران سه کشور بود. رهبران سه کشور بر سر اين مسأله توافق کردند که گسترش شهرک های يهودی نشين در شرق اورشليم مانعی برای رسيدن به صلح در خاورميانه است. فلسطينی ها اميدوارند شرق اورشليم، بخشی از خاک آينده يک کشور فلسطينی باشد و تلاش اسراييل برای گسترش شهرک های يهودی نشين، مانعی برای رسيدن به اين آرزو است. احمد داوود اوغلو وزير امور خارجه ترکيه پس از نشست سران سه کشور خاورميانه ای گفت سياست های اسراييل در خصوص شهرک نشينی ها تلاش های مربوط به صلح را تضعيف می کند. به گفته داوود اوغلو، رهبران سوريه، قطر و ترکيه در جلسه روز يکشنبه تاکيد کردند که اين سياست های اسراييل غيرقابل پذيرش است و تأکيد کردند که اسراييل بايد ساخت و سازهای جديد شهرک های يهودی نشين را متوقف سازد. وزير امورخارجه ترکيه همچنين گفت سوريه، قطر و ترکيه بر اين عقيده هستند که برای حل مسئله پرونده اتمی ايران، بايد به تلاش های ديپلماتيک اولويت داد. تهران می گويد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران اهدافی صلح آميز دارد. ايران تاکنون با متوقف کردن فعاليت های اتمی که اين کشور را قادر به توليد سلاح هسته ای می کند، مخالفت کرده است. اسراييل و کشورهای غربی بيم دارند که دولت ايران در صدد است با ادامه دادن به برنامه های حساس اتمی، در آينده از اين برنامه ها استفاده نظامی کند.
|
(بی بی سی) |
اعتراض نهادهای مدنی افغانستان به قانون 'عفو عمومی' |
شماری از نهادهای مدنی افغانستان درخواست خود را برای تعلیق قانون مصالحه ملی این کشور تکرار کرده اند. این نهادها که شماری از بازماندگان قربانیان جنگهای داخلی افغانستان را نیز با خود داشتند، در یک گردهمایی در کابل تاکید کردند که بدون رسیدگی به ''جنایات جنگی'' تامین صلح و ثبات در افغانستان ممکن نیست. قانون مصالحه ملی یا عفو عمومی که زمستان سال 1385 خورشیدی، از سوی مجلس نمایندگان و مجلس سنای افغانستان به تصویب رسید و اخیرا در جریده رسمی افغانستان نیز چاپ شده، مرتکبین موارد جدی نقض حقوق بشر از جمله جرایم جنگی و جنایت علیه بشریت طی سی سال گذشته را مورد عفو قرار می دهد. بدنبال چاپ این قانون در جریده رسمی افغانستان که آن را رسما اجرایی می کند، نهادهای مدنی افغانستان و نیز نهاد عفو بین الملل، به آن اعتراض کرده و خواستار تعلیق آن شدند. ظاهرا عدم توجه به این درخواست، نهادهای مدنی افغانستان را برانگیخت تا یک بار دیگر اعتراض خود را نسبت به این قانون ابراز کنند. ''حق العبد'' نهادهای مدنی افغانستان و شماری از بازماندگان قربانیان جنگ این کشور، اعلام کردند که دولت حق ندارد به نمایندگی از مردم افغانستان تصمیم گرفته و حق قربانیان سالهای جنگ افغانستان را به عاملان آن ببخشد. اما وزارت عدلیه (دادگستری) افغانستان می گوید قانون مصالحه ملی همه مراحل خود را طی کرده و رسما به قانون تبدیل شده است. قاسم هاشمزی، معاون وزارت عدلیه می گوید، نظریات جامعه مدنی تنها زمانی مورد توجه قرار خواهد گرفت که از مجراهای قانونی مطرح شده و از تصویب مجلس نمایندگان افغانستان بگذرد. پیش از این، کبیر رنجبر، از اعضای مجلس نمایندگان افغانستان در واکنش به اعتراضها در مورد این قانون گفته بود که هر قانونی در افغانستان زمانی باطل می شود که از سوی دادگاه عالی این کشور، مخالف قانون اساسی و یا شریعت اسلامی ثابت شود. این عضو مجلس نمایندگان گفت، از نظر قانونی رئیس جمهوری می تواند آن را به دادگاه عالی ارجاع کند و اگر دادگاه عالی آن را مخالف شریعت اسلامی تشخیص دهد قانون باطل می شود ولی به نظر آقای رنجبر در شرایط کنونی به نظر نمی رسد رئیس جمهوری تمایلی به چنین کاری داشته باشد. شماری از حقوق دانان و نمایندگان مجلس از جمله آقای رنجبر بر این باورند که قانون عفو عمومی با شریعت اسلامی همخوانی ندارد زیرا به گفته آنها، از نظر اسلامی کسی نمی تواند ''حق العبد'' را ببخشد در حالیکه عفو کسانی که متهم به جنایات بشری هستند، مساوی با بخشش ''حق العبد'' است. افزون براین افغانستان شمار زیادی از کنوانسیون های بین المللی و همچنین منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد را پذیرفته است و این قانون با شماری از این کنوانسیونها عملا در تضاد قرار می گیرد.
|
(رادیو فردا) |
سفر مدودیف به سوریه و ترکیه امروز آغازمیشود |
دیمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه امروز دوشنبه سفر خود را به کشور های سوریه و ترکیه آغاز می کند. مدودیف قرار است، در دمشق پایتخت ِ سوریه، با بشار اسد رئیس جمهور آن کشور دیدار، و در مورد مسایل اقتصادی، همکاری های فنی ِنظامی، و همچنین چشم انداز صلح میان اسرائیل و فلسطینیان گفت و گو کند. مدودیف قرار است شامگاه سه شنبه سوریه را به مقصد آنکارا، برای گفت و گو با مقامات ترکیه، ترک کند.
|
(رادیو فردا) |
اتحادیه اروپا بر سر صندوق مشترک توافق کرد |
وزیران دارایی ۱۶ کشور عضو اتحادیه اروپا که از یورو به عنوان واحد پولی مشترک خود استفاده می کنند، شامگاه یکشنبه در بروکسل در مورد جزئیات ِ تشکیل یک صندوق ِاضطراری پولی ِمشترک، به توافق رسیدند. خبر گزاری ها از قول منابع اطلاعاتی ِ اتحادیه اروپا گزارش دادند، در نشست روز یکشنبه ، در مورد ایجاد یک صندوق وام با موجودی ۷۲۰ میلیارد یورو، توافق شده است. النا سالگانو Elena Salgado وزیر دارایی اسپانیا بامداد ِامروزدوشنبه گفت، کمسیون اروپا بازوی اجرایی اتحادیه اروپا قرار است، ۶۰ میلیارد یورو تهیه کند، ۱۶ کشورِ حوزه یورو تامین ۴۴۰ میلیارد یورو را بر عهده گرفته اند، ، و صندوق بین المللی پول قول داده است ۲۲۰ میلیاریورو بپردازد. اولی رن Rehn Olli کمیسر امور اقتصادی و پولی اتحادیه اروپا گفت، طرح تشکیل صندوق مشترک نشان دهند ه تصمیم راسخ اتحادیه اروپا برای تقویت یورو است. بنا بر گزارش ها، در پی اعلام خبر توافق بر سر تشکیل صندوق مشترک در اتحادیه اروپا ارزش یورو در معاملات بامداد دوشنبه در بازار های آسیا با افزایش روبرو شد.
|
(بی بی سی) |
تلاش تازه 'بی پی' برای مهار نشت سکوی نفتی |
شرکت بریتانیایی بی پی بررسی طرح های تازه ای را برای مهار نشت نفت از سکوی حفاری سانحه دیده اش در خلیج مکزیک، آغاز کرده است. داگلاس ساتلز، یکی از مدیران بی پی یکشنبه، ۹ مه (۱۹ اردیبهشت) به خبرگزاری رویتر گفت که این شرکت در حال بررسی امکان بند آوردن نشت با پرتاب مواد پلاستیکی و بتن به منبع آن است. برآورد می شود که از روز ۲۰ آوریل که انفجار در سکوی نفتی بی پی رخ داد، بیش از ۱۳ میلیون لیتر نفت خام به خلیج مکزیک ریخته باشد. این سانحه همچنین ۱۱ کشته برجای گذاشت. تلاش بی پی برای جلوگیری از گسترش آلودگی توسط یک محفظه فلزی - بتونی بزرگ، بی نتیجه بوده است. مهندسان بی پی روز جمعه موفق شدند با استفاده از روبات های کنترل از راه دور محفظه جمع آوری کننده نفت را به بالای سکوی حفاری منتقل کنند و آن را در عمق ۱۵۰۰ متری دریا و با فاصله ۶۱ متر بالاتر از یکی از لوله های خروج نفت در حالت تعلیق نگه دارند. اما تجمع بلورهای یخ مانند باعث شد مهندسان این محفظه را به طور موقت جابجا کنند تا راه حلی برای برطرف کردن این مشکل پیدا کنند. بی پی استفاده از یک محفظه کوچک تر را همچنان مد نظر دارد. چاه آسیب دیده به این شرکت تعلق دارد ولی عملیات حفاری به وسیله یک پیمانکار به نام شرکت ترنس اوشن انجام می شد. گزارش ها بیانگر رسیدن بخشی از آلودگی نفتی به سواحل جنوبی آمریکاست و مقام های محلی منطقه حفاظت شده برتون را به روی گردشگران بسته اند. ساکنان ایالت های لوئیزیانا، میسیسیپی، آلاباما و فلوریدا منتظر رسیدن آلودگی نفتی به سواحل خود هستند. مقام های محلی هم نگران گسترش آلودگی نفتی و آسیب دیدن محیط زیست منطقه هستند. چهل درصد از تالاب های آمریکا در سواحل لوئیزیانا قرار دارد.
|
(بی بی سی) |
آمریکا: طالبان پاکستان طراح بمبگذاری نافرجام در نیویورک بودند |
اریک هولدر، وزیر دادگستری آمریکا می گوید این کشور مدرکی در دست دارد که نشان می دهد طالبان پاکستان طراح بمبگذاری نافرجام در میدان تایمز شهر نیویورک بوده است. آقای هولدر روز یکشنبه (9 مه)، گفت پیکارجویان طالبان به امکان پذیر شدن توطئه برای اجرای این حمله کمک و ''احتمالا هزینه آن را نیز تامین کرده اند.'' مقام های آمریکا قبلا انکار کرده بودند که این گروه طراح حمله نافرجام اول ماه مه بوده است. یک شهروند پاکستانی الاصل آمریکا به تلاش برای بمبگذاری در مرکز توریستی نیویورک متهم شده و در بازداشت است. اریک هولدر گفته است که فیصل شهزاد، سی ساله، ساکن ایالت کاناتیکت، با بازجویان همکاری و اعتراف کرده است در منطقه وزیرستان پاکستان آموزش دیده چگونه بمب بسازد. او یکشنبه به تلویزیون ای بی سی گفت: ''ما اکنون به مدارکی دست یافته ایم که نشان می دهد طالبان پاکستان طراح این حمله بوده است. ما می دانیم آنها انجام این حمله را امکان پذیر کرده اند و فیصل شهزاد طبق دستور آنها در حمله مشارکت کرده است.'' اریک هولدر افزود مدرکی در دست نیست که نشان دهد دولت پاکستان از این توطئه خبر داشته است. او همچنین گفت دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا فعلا از میزان همکاری پاکستان با تحقیقات در باره توطئه نافرجام در نیویورک، راضی است. نیروهای امنیتی پاکستان روز سه شنبه (چهارم مه)، دسته کم دو نفر را در شهر کراچی به اتهام ارتباط با فیصل شهزاد بازداشت کردند. مدلین موریس، گزارشگر بی بی سی در واشنگتن، می گوید اگر گفته های مقام های آمریکایی ثابت شود، این اولین بار خواهد بود که طالبان پاکستان با توطئه ای تروریستی در خاک آمریکا مرتبط شده است. مواد منفجره شامل سیلندرهای گاز، بنزین، فشفشه و کود شیمیایی در یک خودروی تویوتا جاسازی شده بود که در پی گزارش یک شهروند به پلیس، از انفجار احتمالی آن جلوگیری شد. اریک هولدر پیشتر گفته بود که فیصل شهزاد اطلاعات مفیدی را در اختیار بازجویان قرار داده است. مقام های آمریکایی می گویند که او در فوریه سال ۲۰۱۰ میلادی از پاکستان به آمریکا بازگشته است.
|
(خبر آنلاین) |
ترور بی نظیر بوتو را به افغان ها نسبت دادند |
محمد ابراهیم طاهریان، کارشناس و تحلیلگر مسائل آسیای شرقی در اولین مطلب خود درباره عاقبت پرونده ترور خانم بوتو نوشته است. طاهریان نوشته است : " آصف علی زرداری اخیرا و بعد از گزارش سازمان ملل متحد در بار ه ترور بوتو ، طی اظهار نظری این ترور را به افغان ها نسبت داده است. به نظر می رسد اظهار نظری که از سوی رییس جمهور پاکستان بیان شده، فاقد پشتوانه و استدلال محمکی باشد. مجموع اخبار منتشره از زمان ترور بی نظیر بوتو بدین سو بر این مبنا استوار است که ریشه این اتفاق در داخل پاکستان است. "
|
(صدای آمریکا) |
حامد کرزی در آغاز دیداری چهار روزه وارد واشنگتن شد |
به دنبال برخی اختلاف نظرهای اخیر میان دولت های افغانستان و ایالات متحده، حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان برای دیداری چهار روزه با هدف ترمیم روابط با آمریکا، وارد واشنگتن شد. آقای کرزی و بیش از ده وزیر کابینه اش که در این سفر او را همراهی می کنند، بامداد دوشنبه در پایگاه هوایی اندروز از سوی مقامات آمریکایی مورد استقبال قرار گرفتند. قرار است هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، میزبان یک مراسم شام با هیات افغانی باشد که برای شامگاه دوشنبه تدارک دیده شده است. خانم کلینتون و آقای کرزی قرار است روز سه شنبه نیز دیدار و مذاکره کنند. رئیس جمهوری افغانستان روز چهارشنبه با باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیز ملاقات خواهد کرد. پیش بینی می شود که در این سفر حامد کرزی در زمینه حکومت داری و تلاش هایش در مبارزه با فساد، مورد انتقاد قرار گیرد. همچنین گفته می شود مذاکرات میان مقامات دو طرف آمریکایی و افغانی مسائلی چون مقابله با شورشیان در جنگی نه ساله را شامل می شود. این اولین دیدار حامد کرزی از آمریکا از زمانی است که ادعا کرد سازمان ملل متحد و دولت های خارجی مسئول تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در افغانستان بوده اند. حامد کرزی در مطلبی که روز یکشنبه در روزنامه واشنگتن پست منتشر کرد تصریح کرد که ایالات متحده و افغانستان هر کدام «سهم خود را از مخالفت» دارند. آقای کرزی همچنین نوشته است «چشم انداز استراتژیک افغانستان که صلح و ثبات آن امنیت افغان ها و آمریکایی ها را تضمین می کند» آن چیزی است که کابل و واشنگتن را به هم نزدیک نگاه داشته است. روز دوشنبه گروه بین المللی اکسفام در بیانیه ای آقایان کرزی و اوباما را ترغیب کرد که تأمین امنیت شهروندان افغانی و تأکید بر حقوق افراد به ویژه زنان، را در اولویت قرار دهند.
|
(روزنامه همشهری) |
اثر مواد منفجره بر روی کشتی غرق شده کره جنوبی |
همشهری آنلاین: دولت کره جنوبی کشف اثر مواد منفجره بر روی لاشه کشتی جنگی غرق شده این کشور را تایید کرد دولت کره جنوبی کشف اثر مواد منفجره بر روی لاشه کشتی جنگی غرق شده این کشور را تایید کرد خبرگزاری آلمان از سئول گزارش داد، به این ترتیب گمانه زنیها در این باره که این کشتی احتمالا هدف اژدر قرار گرفته است، تقویت شد. لی میونگ باک، رییس جمهور کره جنوبی هفته گذشته تصریح کرده بود که کره شمالی را مسوول غرق این کشتی میداند. کیم تائه یونگ (Kim Tae-young)، وزیر دفاع کره جنوبی تایید کرده است که بر روی لاشه "چئونان (Cheonan)" اثر ماده منفجره RDX کشف شده است. این ماده در اژدرها نیز به کار می رود. کیم اما اظهارنظری در این باره که چه کسی مسوول شلیک این اژدر احتمالی بوده است، نکرد. چئونان 26 مارس پس از انفجار در مرز دریایی با کره شمالی در هم شکست و غرق شد و 46 نفر جان خود را از دست دادند. با این حال، دولت سئول تاکنون به صورت مستقیم کره شمالی را مسوول نشناخته است. کره شمالی هم هر گونه دخالت در این امر را رد کرده است. مرز دریایی این دو کشور تا کنون شاهد درگیریهای مکرر بوده است.
|
(صدای آمریکا) |
نتایج اولیه انتخابات ریاست جمهوری فیلیپین |
نتایج اولیه از انتخابات ریاست جمهوری فیلیپین نشان می دهد که بنینیو آکینو، با اختلاف چشمگیری از رقیب خود پیشی گرفته است نتایج اولیه از انتخابات ریاست جمهوری فیلیپین نشان می دهد که بنینیو آکینو، با اختلاف چشمگیری از رقیب خود پیشی گرفته است. به گفته کمیسیون برگزاری انتخابات فیلیپین با شمارش ۳۸ درصد آرا از انتخابات روز دوشنبه، سناتور آکینو ۴۰ درصد آرا را به خود اختصاص داده است. نزدیکترین رقیب انتخاباتی وی ژوزف استرادا، رئیس جمهوری برکنار شده است که ۲۶ درصد از رای ها را به دست آورده است. به رغم خشونت های پراکنده و اشکالات فنی که در ماشنی های شمارش آرا به وجود آمد، ده ها میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. در برابر حوزه های رای گیری صف های طولانی تشکیل شده بود و مردم فیلیپین علاوه بر انتخاب یک رئیس جمهوری جدید، ۱۸ هزار مقام های دیگر را از نمایندگی در کنگره تا شورای شهر را نیز برگزیدند. برای اولین بار از ۷۶ هزار دستگاه خودکار برای شمارش رای ها در فیلیپین استفاده شده است. در برخی از مناطق ماشین شمارش رای شکسته شد و رای دهندگان ناچار شدند ساعت ها برای رای دادن در انتظار بایستند. کمیسیون برگزاری انتخابات فیلیپین به سبب تاخیرها، ساعت پایان رای گیری ها را یک ساعت و تا ساعت ۷ بعد از ظهر تمدید کرد.
|
(صدای آمریکا) |
اعتراض کنندگان تایلندی خواستار محاکمه معاون نخست وزیر هستند |
سوتپ تانگ سوبان، معاون نخست وزیر، هنگامیکه سربازان تایلندی برای بیرون راندن سرخ پوشان در ۱۰ آوریل از مرکز شهر بانکوک دست به عملیاتی ناموفق زدند، ریاست امنیتی را به عهده داشت تظاهر کنندگان مخالف دولت در تایلند که مرکز شهر بانکوک را در اختیار دارند می گویند تا زمانیکه معاون نخست وزیر به اتهام سرکوب مرگبار جنبش آنان محاکمه نشود، متفرق نخواهند شد. ناتاوُت سیکوآ، رهبر تظاهرکنندگان، روز دوشنبه گفت سوتپ تانگ سوبان، معاون نخست وزیر باید خود را قبل از آنکه معترضان سرخ پوش متفرق شوند، به پلیس معرفی و تسلیم کند. سوتپ هنگامیکه سربازان تایلندی برای بیرون راندن سرخ پوشان در ۱۰ آوریل از مرکز شهر بانکوک دست به عملیاتی ناموفق زدند، ریاست امنیتی را به عهده داشت. در جریان نبرد میان سربازان و تظاهر کنندگان ۲۵ نفر کشته و بیش از ۱۰۰ نفر نیز مجروح شدند. سرخ پوشان از نیمه ماه مارس مرکز تجارتی شهر بانکوک را اشغال کرده و خواستار برگزاری انتخابات زود رسی هستند که جانشین دولت کنونی شود که آن را دولت نخبگان و غیر دموکراتیک می دانند.
|
(خبرگزاری کار) |
زيردريايي كرهشمالي در غرق شدن رزمناو كرهجنوبي دخالت داشته است |
ایلنا: منابع خبري كرهجنوبي گزارش دادند كه تحقيقات جديد نشان ميدهد كه زيردريايي پيونگيانگ در غرق شدن رزمناو اين كشور دست داشته است. به گزارش ايلنا به نقل از آسوشيتدپرس، «كيم تائه يونگ»، وزير دفاع كرهجنوبي دوشنبه ـامروزـ گفت كه تحقيقات اخيري كه روي لاشه كشتي جنگي اين كشور انجام شده است، نشان ميدهد كه انفجاري عظيم به اين كشتي آسيب رسانده است. روزنامه «چسون ايلبو» نيز گزارش داد كه محققان آمريكا و كرهجنوبي با استفاده از تصاوير ماهوارهاي و هواپيماهاي شناسايي به شواهدي قطعي دست پيدا كردهاند كه دخالت كرهشمالي در غرق شدن كشتي جنگي كرهجنوبي را ثابت ميكند. كرهجنوبي همچنين زيردريايي متعلق به كرهشمالي كه احتمال ميرود به رزمناو يكهزار و 200 تني «چونان» شليك كرده باشد را رديابي كرده است. يكي از مقامهاي آگاه سئول نيز پيش از اين اعلام كرد كه گروهي از سربازان كرهشمالي پشت پرده غرق شدن كشتي جنگي كرهجنوبي بودهاند. اين مقام آگاه سئول به نقل از يكي از مقامهاي ارتش كرهشمالي كه از برنامه تلاش براي حمله به كشتي كرهجنوبي آگاه بود اعلام كرد كه كرهشمالي با استفاده از قايقي نيمهشناور كه 13 سرباز در آن مستقر شده بودند، اقدام به شليك اژدر به سمت رزمناو كرهجنوبي كرد. ستاد مشترك ارتش كرهجنوبي اعلام كرده است كه نميتواند اين خبر را تائيد كند. این ناو يك هزار و 200 تنی، 26 مارس حین اجرای گشتزنی روزانه نزدیک مرز آبی مورد مناقشه با کرهشمالی منفجر و ساعاتی بعد غرق شد. 58 خدمه این کشتی نجات پیدا کردند، غواصان ارتش کرهجنوبی بعدا جسد 38 تن را کشف کردند اما هشت ملوان دیگر همچنان ناپدید هستند. پايان پيام
|
(بی بی سی) |
براون: از رهبری حزب کارگر استعفا می دهم |
گوردون براون اعلام کرد که از سمت رهبری حزب کارگر بریتانیا استعفا می دهد. آقای براون که از سال 2007 نخست وزیر بریتانیاست گفت، باید تا ماه سپتامبر که قرار است کنفرانس سالانه این حزب برگزار شود، جانشین وی مشخص شده باشد. نخست وزیر بریتانیا امروز، دوشنبه 10 ماه مه در یک سخنرانی از تصمیم خود برای استعفا خبر داد و افزود که حزب کارگر به زودی مذاکرات رسمی خود را با حزب لیبرال دموکرات آغاز می کند. این در حالیست که پس از آن که انتخابات سراسری بریتانیا نتیجه قطعی در بر نداشت، احزاب مخالف محافظه کار و لیبرال دموکرات، روز دوشنبه (10 مه)، مذاکرات بیشتری را در باره احتمال تشکیل یک دولت ائتلافی برگزار کرده اند. نیک کلگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات با دیوید کامرون، رهبر حزب محافظه کار امروز به طور خصوصی دیدار داشته است. نمایندگان ارشد دو حزب در حالی که محل برگزاری گفتگوها را ترک می کردند، گفتند پیشرفت حاصل شده است اما جزئیاتی از هر گونه توافق ارائه ندادند. نیک رابینسون، دبیر سیاسی بی بی سی می گوید گروه مذاکره کننده حزب لیبرال دموکرات در یکی دو روز گذشته با سیاستمداران ارشد حزب کارگر در خفا ملاقات و به طور خصوصی گفتگو کرده است. مذاکره کنندگان لیبرال دموکرات ظاهرا با مقام های ارشد حزب کارگر از جمله لرد مندلسون، اد میلیبند، اد بالز و لرد ادونیس ملاقات های غیرعلنی داشته اند. دبیر سیاسی بی بی سی افزود حزب کارگر به رغم شکست در انتخابات هنوز امید دارد لیبرال دموکرات ها از تشکیل ائتلاف با محافظه کاران منصرف شوند و به این حزب برای تشکیل دولت روی آورند. حزب لیبرال دموکرات گفته است نمی خواهد گوردون براون در سمت صدارت باقی بماند. دوره انتقالی دبیر سیاسی بی بی سی می گوید مقام های ارشد در هیئت دولت آقای براون پیشنهاد کرده اند او برای دوره انتقالی در سمت نخست وزیری بماند اما اعلام کند قصد دارد در تاریخی معین از این سمت کناره گیری کند. روشن نیست آقای کلگ و آقای براون در دومین ملاقات رو در رویی که در عرض 24 ساعت داشته اند، چه گفته و شنیده اند. آقای کلگ که به بی بی سی گفته است که او ''تقریبا'' به اتخاذ تصمیم در باره تشکیل ائتلاف رسیده است، همچنین با دیوید کامرون، رهبر حزب محافظه کار ملاقات خصوصی داشته است. آقای کلگ پیش از انجام ملاقات های خصوصی امروز به خبرنگاران گفت او می داند مردم می خواهند هر چه زودتر بدانند انتخابات چه نتیجه ای داشته است و احزاب و رهبران آنها بدون وقفه در تلاش بوده اند بنا به نتیجه آرای مردم اقدام کنند و تصمیمی درست بگیرند. لیبرال دموکرات ها و محافظه کاران تاکید داشته اند که تبات اقتصادی بریتانیا در رسیدن به توافق نقش کلیدی دارد. حزب محافظه کار در انتخابات سراسری اخیر بریتانیا بیش از دو حزب دیگر رای آورد اما نتوانست اکثریت کرسی های پارلمان را که لازمه تشکیل دولت آینده این کشور است، کسب کند. به همین دلیل حزب محافظه کار بریتانیا مجبور شده است برای تشکیل دولت جدید در پی جلب حمایت سایر احزاب این کشور باشد.
|
(رادیو فردا) |
در سوء قصدهای پی در پی در عراق دستکم ۸۰ نفر کشته شدند |
در حملات و انفجارهای پی در پیِ امروز (دوشنبه) در استانهای بغداد، فلوجه و موصل عراق، دهها نفر کشته و زخمی شدند. در مرگبارترین حمله امروز، انفجار دو بمبگذار انتحاری در بازار شهرستان صویره واقع در جنوب شرقی بغداد دست کم ۱۱ نفر کشته و ۴۰ زخمی بر جای گذاشت. تلویزیون الجزیره نیز از كشته شدن ۲ تن از جمله تعدادی از نیروهای ارتش و پلیس عراق، در حملات به پستهای ایست و بازرسی و یك مقر پلیس در بغداد ، موصل و فَلوجه خبر داد. انفجار یك خوردوی بمب گذاری شده در موصل نیز ۲ كشته و هفت زخمی برجای گذاشت. کشتهشدگان از پیشمرگههای کُرد بودند. خبرگزاریها تعداد دقیق كشته و زخمی شدههای این حوادث تروریستی را اعلام نکردهاند اما برآوردهای اولیه از کشته و زخمی شدن بیش از ۸۰ نفر خبر میدهند.
|
ورزشي |
(ایسنا) |
سرنوشت مبهم لئوناردو در جوزپه مه آتسافان باستن روي نيمكت روسونري نمينشيند |
ماركو فان باستن هدايت روسونري را در فصل آينده رقابتها بر عهده نخواهد گرفت. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بازيكن هلندي سالهاي پيش ميلان گفت: به اندازه كافي براي پذيرش پست مربيگري در اين باشگاه ايتاليايي آماده نيست. تصميم نهايي درخصوص ماندن يا رفتن لئوناردوي برزيلي در پايان رقابتهاي فصل جاري سري A گرفته خواهد شد. اينكه او فصل آينده هم روي نيمكت مربيگري ميلان خواهد نشست، بسيار دور از ذهن به نظر ميرسد. در هفتههاي گذشته گزينههايي براي جانشيني او مطرح شدهاند. ماركو فان باستن يكي از گزينههاي اصلي براي مربيگري در ميلان به شمار ميآمد كه در اين ميان اعلام كرد علاقهاي به اين كار ندارد. سرمربي سالهاي پيش تيم ملي فوتبال هلند در گفتوگو با شبكه تلويزيوني اسكاي اسپورت 24 در اين باره عنوان كرد: براي اين كار آماده نيستم. هنوز هم از نظر بدني مشكلاتي دارم كه بايد ابتدا آنها را برطرف كنم. نميتوانم مربيگري كنم و شغلي اينچنين دشوار را بر عهده بگيرم.
|
(تابناک) |
تيم بسكتبال بارسلونا قهرمان اروپا شد |
اين دومين قهرماني بارسلونا در ليگ اروپا است. اين تيم در سال 2003 نيز موفق به كسب عنوان قهرماني شده بود. پاناتينايكو يونان با كسب 3 مقام قهرماني ركورددار است. تيم بارسلونا با پيروزي برابر المپياكوس قهرمان ليگ بسكتبال اروپا شد. به گزارش فارس؛ شب گذشته در ديدار نهايي ليگ بسكتبال اروپا 2 تيم بارسلونا و المپياكوس يونان برابر هم به ميدان رفتند كه در پايان اسپانيايي ها قهرمان اروپا شدند. اين ديدار با نتيجه 86 بر 68 به سود آبي و اناري پوشان كاتالونيا خاتمه يافت. اين دومين قهرماني بارسلونا در ليگ اروپا است. اين تيم در سال 2003 نيز موفق به كسب عنوان قهرماني شده بود. پاناتينايكو يونان با كسب 3 مقام قهرماني ركورددار است. در بازي رده بندي زسكا مسكو موفق شد تنها با 2 امتياز اختلاف و با نتيجه 90 بر 88 پارتيزان بلگراد صربستان را شكست داده و در جايگاه سوم قرار بگيرد.
|
(خبرگزاری مهر) |
اشتباه داوری نتیجه را به داماش گیلان هدیه داد |
ساری - خبرگزاری مهر: سرمربی تیم والیبال کاله آمل گفت: نتیجه داوری نتیجه را به داماش گیلان هدیه داده است. به گزارش خبرنگار مهر، بهروز عطایی ظهر دوشنبه پس از شکست سه بر دو تیمش برابر داماش گیلان در جمع خبرنگاران افزود: تنها نقطه ضعف دیدار داماش گیلان وکاله آمل، اشتباه داور در گیم پنجم بود که اگر این اشتباه نمی شد، شاید نتیجه بازی تغییر می کرد. وی خاطر نشان کرد: در ست پنجم بازی، داور باید از خود مدیریت نشان می داد که متاسفانه چنین عملی را از وی ندیدیم. وی اضافه کرد: به طور حتم داورمسابقه تحت تاثیر جو سالن و تماشاچیان قرار گرفت. سرمربی تیم کاله آمل با تمجمید از بازی شاگردانش تصریح کرد: بازیکنان تیم کاله در برابر داماش گیلان بسیار خوب ظاهر شدند و به آنان افتخار می کنیم. عطایی گفت: بازی برابر داماش گیلان بسیار سخت بود چون این تیم از بازیکنان و همچنین کادر فنی بسیار قوی تشکیل شده است. وی با بیان اینکه دیدار دو تیم کاله و داماش از سطح کیفی بالایی برخوردار بود و هر دو تیم یک بازی پایاپایی را از خود به نمایش گذاشتند ادامه داد: تیم والیبال داماش گیلان در این دیدار نیز یک بازی مدرنی را از خود به نمایش گذاشت و عالی بازی کرد. سرمربی تیم والیبال کاله آمل به برنامه و اهداف این تیم برای بازی دوم دوتیم که روز چهارشنبه هفته جاری در آمل برگزارمی شود اشاره و خاطرنشان کرد: تلاش ما این است که در بازی برگشت پیروز شویم تا بتوانیم با پیروزی در دیدار سوم، عنوان سوم رقابتهای والیبال لیگ برتر را کسب کنیم.. تیم های والیبال داماش گیلان و کاله آمل در نخستین دیدار از مرحله رده بندی رقابتهای والیبال لیگ برتر کشور، شامگاه یکشنبه در شهرستان رشت به مصاف هم رفتند، که تیم داماش با نتیجه سه بر دو کاله آمل را شکست. دو تیم در این مرحله در سه دیدار به مصاف هم می روند و هر تیمی در این سه مسابقه صاحب دو پیروزی شود عنوان سومی رقابتهای این فصل لیگ برتر والیبال باشگاه های کشور را از آن خود خواهد کرد.
|
(خبرگزاری موج) |
مورينيو با رئال مادريد قرارداد بست |
به گزارش خبرگزاري موج به نقل از آس اسپانيا، خوزه مورينيو، مربي پرتغالي اينترميلان ايتاليا كه با حذف بارسلونا در ليگ قهرمانان اروپا محبوبيت بالايي در مادريد به دست آورده است از طريق يك خبرنگار اسپانيايي به نام خوسه رامون دهلا مورهنا، شاغل در مركز خبري ''كادنا سر مادريد'' با رئال مادريد قرارداد داخلي منعقد كرده و تا پايان هفته نيز اين خبر رسما توسط باشگاه رئال مادريد اسپانيا تاييد خواهد شد. اين خبرنگار زماني كه متوجه شده است نميتواند سهم خود را از اين مذاكرات پشت پرده دريافت كند بر خلاف توافقات شفاهي صورت گرفته اقدام به افشاي آن كرده است. خوسه رامون دهلا مورهنا در كنار حرفه خبرنگاري همزمان مدير برنامههاي نادال، قهرمان تنيس اسپانيا محسوب ميشود و به نوعي رئيس خبري فدراسيون فوتبال اسپانيا نيز است.
|
(تابناک) |
محمود فکري از شيرين فراز شکايت کرد |
جلسه رسيدگي به اين پرونده قرار است امروز (20 ارديبهشت) در کميته انضباطي با حضور وکيل باشگاه شيرين فراز و فکري برگزار شود. محمود فکري مربي سابق تيم فوتبال شيرين فراز کرمانشاه از اين باشگاه شکايت کرد. به گزارش ايسنا؛ مدير عامل شيرين فراز در خصوص اين پرونده گفت: خوشبختانه تمامي اسناد و مدارک پرداختي فکري در باشگاه موجود است و وي بابت هيچ سالي از باشگاه طلبکار نيست. سلمان کريمي در ادامه خاطر نشان ساخت: در خصوص طلب سال 86 نيز اين بازيکن متعهد شده است در صورت پرداخت کمک رياست جمهوري ادعايي نداشته باشد. جلسه رسيدگي به اين پرونده قرار است امروز (20 ارديبهشت) در کميته انضباطي با حضور وکيل باشگاه شيرين فراز و فکري برگزار شود. فکري پس از کسب نتايج ضعيف در 7 هفته نخست رقابتهاي ليگ دسته اول فوتبال از کار برکنار شد.
|
(برنا نیوز) |
تيم تنيس با ويلچر ايران سوم جهان شد |
به گزارش سرویس ورزشی برنا، تیم تنیس با ویلچر کشورمان در رقابتهای جام تیمی تنیس با ویلچر جهان به عنوان سرگروه گروه دو به مقام سوم دست یافت. تیم تنیس با ویلچر جانبازان و معلولان ایران که برای نخستین بار با وايت كارت فدراسيون جهاني، مجوز حضور در این رقابت ها را کسب کرده بود، در دور نخست با پیروزی بر کانادا به جمع 16 تیم برتر جهان پیوست. در بخش دیگر این رقابتها، تنیسورهای جانباز و معلول ایرانی در مصاف با آفریقای جنوبی با نتیجه 2 بر یک به مرحله نیمه نهایی راه یافتند. همچنین تیم ملی کشورمان، در رقابت های امروز خود، نتیجه را با حساب 2 بر صفر نتیجه را به تایلند واگذار کرد و به طور مشترک با سریلانکا در جایگاه سوم این رقابت ها قرار گرفت. گفتنی است، این رقابتها در دو گروه مجزای یک و دو، در آنتالیای تركيه برگزار شد. جام جهاني تنيس با ويلچر معلولان كه از 13 ارديبهشت با حضور 40 تيم از سراسر جهان آغاز شده بود، یکشنبه 19 اردیبهشت ماه به پایان رسید. محمدرضا يعقوبي، حسين مميپور (آذربايجان شرقي)، ابوالحسن محتشمي پور و اكبر قرباني (تهران) بازیکنان اعزامی کشورمان به این مسابقات بودند. رضا كوجواري نیز بعنوان مربی تیم را همراهی می کرد.
|
(ایسنا) |
هفته سي و هفتم سري Aتوتي جشن قهرماني اينتر را به تاخير انداخت |
فرانچسكو توتي جشن قهرماني اينتر را خراب كرد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عصر يكشنبه با انجام 9 ديدار همزمان هفته سي و هفتم و ماقبل پاياني رقابتهاي سري A برگزار شد. در اين رقابتها اينتر توانست حريفش كيهوو ورونا را با نتيجه 4 بر 3 شكست دهد. هواداران اينتر پس از اين پيروزي آماده بودند تا جشن قهرماني تيمشان در فاصله يك هفته مانده به پايان رقابتها را برپا كنند. آنها از شكست رم در ديدار خانگي برابر كالياري خبر داشتند اما فرانچسكو توتي كاپيتان رم به تنهايي تيمش را از شكست خانگي نجات داد و سرنوشت قهرماني در رقابتهاي فصل جاري سري A را به هفته پاياني كشاند. رم تا دقيقه 79 با يك گل از كالياري عقب افتاده بود اما توتي با گلهاي دقيقه 79 و 83 خود توانست جالوروسي را از شكست نجات داده و همچنان به قهرماني در فصل جاري اميدوار نگه دارد. در ديدار پرگل اينتر ـ كيهوو، مانتو واني (13، گل به خودي)، كامبياسو، ميليتو و بالوتلي براي نراتزوري گلزني كردند. در ديگر ديدارها يوونتوس و ميلان برابر حريفان خود شكست خوردند. ميلان در خانه جنوا با يك گل تن به شكست داد. پارما هم در تورين موفق شد يووه را سه بر دو شكست دهد. ديگر نتايج: ناپولي 2 ـ آتالانتا صفر اودينزه 3 ـ باري 3 بولونيا يك ـ كاتانيا يك فيورنتينا يك ـ سيهنا يك ليورنو يك ـ لاتزيو 2 در جدول رقابتهاي سري A ، اينتر با 79 امتياز همچنان صدرنشين است. رم با 2 امتياز كمتر در مكان دوم ايستاده است. ميلان و سامپدوريا با 67 و 64 امتياز سوم و چهارم هستند. انتهاي پيام
|
(ایسنا) |
پايان فصل 2010 ـ 2009 ليگ برترجشن قهرماني كارلتو و آبيهاي لندن در استمفورد بريج |
كارلو آنچلوتي آبيهاي لندن را براي چهارمين بار به قهرماني در رقابتهاي فوتبال ليگ برتر باشگاههاي انگليس رساند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، چلسي در آخرين هفته از رقابتهاي ليگ برتر با پيروزي پرگل 8 بر صفر برابر ويگان توانست بالاتر از منچستر يونايتد، قهرمان رقابتهاي فصل 2010 ـ 2009 رقابتهاي ليگ برتر شناخته شود. به اين ترتيب كارلو آنچلوتي در نخستين فصل مربيگري خود در فوتبال باشگاهي انگليس توانست تيمش را به قهرماني برساند. اين سومين قهرماني آبيهاي لندن در رقابتهاي ليگ برتر و چهارمين عنوان آنها در تاريخ رقابتهاي فوتبال باشگاهي در انگليس بود. پيروزي 8 بر صفر چلسي باعث شد تا نتيجه ديدار منچستر يونايتد و استوك سيتي نقشي در تعيين قهرمان فصل جاري رقابتهاي ليگ برتر نداشته باشد. هرچند كه شياطين سرخ توانستند مهمان خود را در ورزشگاه اولد ترافورد با 4 گل از پيش رو بردارند. در جشنواره گل چلسي برابر ويگان، ديديه دروگبا (3 بار)، نيكولا آنلكا (2 بار)، فرانك لمپارد (پنالتي)، سالومون كالو و اشلي كول گلزني كردند. ويگان در حالي در اين بازي با 8 گل شكست خورد كه در ميانههاي نيمه نخست با اخراج گري كالد ول، ده نفره بازي ميكرد. ميشائيل بالاك هافبك آلماني چلسي براي نخستين بار توانست با اين تيم قهرماني در رقابتهاي ليگ برتر را جشن بگيرد. كاپيتان تيم ملي آلمان كه از چهار سال پيش در استمفورد بريج حضور دارد، براي نخستين بار توانست قهرماني در ليگ برتر را تجربه كند. او در پايان مسابقه به BBC گفت: بسيار خوشحالم. بالاخره در چهارمين سال به نتيجه رسيدم. اين بسيار رويايي است كه ما گلهاي فراواني را به ثمر رسانديم و فصل را با هفت گل به پايان رسانديم. شايد هم 8 گل؟ بالاك ادامه داد: فكر ميكنم بازيهاي بزرگ، سرنوشت فصل را رقم زدند و ما در بازي برابر تمامي چهار تيم بزرگ، به پيروزي رسيديم. بازيكن 33 ساله چلسي هماكنون همراه با ديگر همبازيانش به ديدار پاياني جام حذفي باشگاههاي انگليس فكر ميكند. ديداري كه هفته آينده برابر پورتسموث برگزار خواهد شد. بالاك در اين باره هم گفت: تنها در كمتر از يك هفته ميتوانيم دومين عنوان قهرماني را هم به دست بياوريم. ما اكنون به جشن و شادماني خواهيم پرداخت اما شايد نه خيلي زياد. جان تري كاپيتان چلسي هم در جشن قهرماني اين تيم گفت: امروز روز ما بود. سه سال گذشته بدون عنوان قهرماني بسيار سخت بودند اما اكنون ما دوباره قهرمان شديم و شايستهاش نيز بوديم. در گذشته مجبور بوديم تماشا كنيم كه منچستر چگونه جامهاي قهرماني را سال به سال از آن خود ميكند و اكنون آنها مجبورند قهرماني ما را تماشا كنند. چلسي فصل را با 86 امتياز و به ثمر رساندن 103 گل و دريافت تنها 32 گل خورده به پايان رساند. عنوان آقاي گلي هم به مهاجم ساحل عاجي اين تيم رسيد. پس از چلسي، يونايتد با 85 و آرسنال با 75 امتياز دوم و سوم شدند. ديديه دروگبا با هت تريك در آخرين بازي فصل، توانست وين روني را در صدر جدول برترين گلزنان رقابتهاي ليگ برتر پشت سر گذاشته و به تنهايي آقاي گل اين رقابتها شناخته شود. او در رقابتهاي اين فصل 29 بار موفق به باز كردن دروازه حريفان چلسي شد. مهاجم شياين سرخ فصل را با 26 گل به پايان رساند. او در آخرين بازي يونايتد سهمي در گل هاي به ثمر رسيده نداشت. فلچر، گيگز، هيگينبوتام (گل به خودي) و جي سون پارك گلزنان آخرين بازي فصل يونايتد برابر استوك سيتي بودند. پتر چك دروازهبان آبيهاي لندن هم با دريافت كمترين گل خورده، توانست برنده "دستكش طلايي" شود. اين جايزه به دروازهباني ميرسد كه در بيشترين بازيها دروازهاش را به روي حريفان بسته نگه دارد. چك در اين ميان شريكي هم دارد و او پپه رينا دروازهبان اسپانيايي ليورپول است. به اين ترتيب چلسي و منچستر يونايتد همراه با آرسنال به طور مستقيم راهي رقابتهاي فصل آتي ليگ قهرمانان اروپا خواهند شد. تاتنهام نيز نماينده چهارم ليگ برتر در اين رقابتها خواهد بود. منچستر سيتي، آستون ويلا و ليورپول، فصل آينده را در ليگ اروپا سپري خواهند كرد. پورتسموث، هال سيتي و برنلي هم در رقابتهاي دسته يك براي حضور در رقابتهاي ليگ برتر تلاش خواهند كرد. نتيجه ديدارها: آرسنال 4 ـ فولام صفر آستون ويلا صفر ـ بلكبرن يك بولتون 2 ـ بيرمنگام يك برنلي 4 ـ تاتنهام 2 چلسي 8 ـ ويگان صفر اورتون يك ـ پورتسموث صفر هال سيتي صفر ـ ليورپول صفر منچستر يونايتد 4 ـ استوك سيتي صفر وستهام يك ـ منچستر سيتي يك ولور همپتون 2 ـ ساندرلند يك انتهاي پيام
|
(خبرگزاری موج) |
جرارد و تورس فروخته نميشوند |
به گزارش خبرگزاري موج و به نقل از روزنامه اكسپرس، مارتين براگتون، عضو هيات رئيسه باشگاه ضمن بيان اين مطلب اظهار داشت: در شرايطي كه ليورپول درگير مشكلات مالي است و قصد جبران بدهيهايش را دارد، اما ستارگان بزرگ و پرآوازه خويش را حفظ خواهد كرد. اين مقام خطاب به هواداران نگران تيم آنفيلدي گفت: اطمينان خاطر ميدهم در فصل آينده بزرگاني همچون استيوون جرارد و فرناندو تورس حفظ خواهند شد. ما قطعا از راه و روشهاي ديگري اقدام به جبران بدهيهاي خود ميكنيم. براساس گزارش رسانهها اكنون ميزان بدهي ليورپول بالغ بر 403 ميليون يورو تخمين زده مي شود. اين در حالي است كه تام هيكس و جورج ژيلت، دو مالك و سهامدار آمريكايي باشگاه، هفته گذشته آن را براي فروش گذاشتند. تيم ليورپول در فصل اخير به پيكارهاي ليگ قهرمانان راه نيافت و در ماههاي گذشته ناكاميهاي زيادي را تجربه كرد كه همين عامل باعث افزايش بار بدهيها شد و همچنين شائبه فروش بازيكنان سرشناس آن شكل گرفت.
|
(ایرنا) |
کاپيتان تيم فوتبال آاس رم 4 جلسه محروم شد |
تهران - کاپيتان تيم فوتبال آاس رم ايتاليا به دليل حرکت غير ورزشي در ديدار برابر اينترميلان، چهار جلسه از همراهي اين تيم محروم شد. به گزارش ايرنا و به نقل از خبرگزاري فرانسه، فرانچسکو توتي به دليل ضربه اي که در دقايق پاياني ديدار برابر اينترميلان در فينال جام حذفي ايتاليا به "بالوتلي" مهاجم جوان تيم اينترميلان زد، از سوي فدراسيون فوتبال اين کشور چهار جلسه محروم شد. توتي پس از بازي به دليل حرکتي که انجام داد از مهاجم اينترميلان عذرخواهي کرد اما، يادآور شد که بالوتلي در طول بازي او و بازيکنان رم را تحريک کرده است . همچنين بالوتلي به دليل رفتارش در اين ديدار و کريستين چيوو مدافع رومانيايي اينترميلان به خاطر بازي خشن، يک جلسه از همراهي تيم هاي خود محروم شدند.
|
(ایرنا) |
رومنيگه: توني راهي براي بازگشت به بايرن مونيخ ندارد |
کارل هانس رومنيگه رئيس باشگاه بايرن مونيخ آلمان اعلام کرد که مهاجم ايتاليايي فصل گذشته اين تيم هيچ شانسي براي بازگشت به جمع مردان باواريا را ندارد. به گزارش روز دوشنبه ايرنا به نقل از سايت باشگاه بايرن مونيخ، لوکا توني فصل گذشته به عنوان يک بازيکن ثابت بازي هاي زيادي را براي تيم بايرن مونيخ انجام داد، اما به يک باره از اين تيم جدا شد و با باشگاه آ اس رم قرارداد امضا کرد. اين روزها شايعاتي مبني بر احتمال بازگشت لوکا توني به بايرن مونيخ منتشر مي شود، اما کارل هانس رومنيگه اين موضوع را تکذيب کرد و مدعي شد که وي هيچ شانسي براي پوشيدن دوباره پيراهن بايرن مونيخ ندارد. توني به صورت قرضي براي رم بازي مي کند و با فرا رسيدن سال جديد ميلادي قراردادش با رم به پايان خواهد رسيد. رومنيگه در اين زمينه عنوان کرد: قرارداد و ارتباط توني با باشگاه بايرن مونيخ به صورت کامل قطع شده و ما ديگري تماسي با اين بازيکن نداشته ايم. وي درباره احتمال بازگشت مهاجم ايتاليايي به اليانس آرنا گفت: توني هيچ شانسي براي بازگشت به بايرن مونيخ ندارد و ما نيز نيازي به اين بازيکن نداريم. رئيس باشگاه بايرن اظهار داشت: ما کارهاي قانوني خود را انجام داده ايم و براي حل مشکلات، همه چيز بستگي به تصميمات توني و مدير برنامه هايش دارد. 1597
|
(خبر آنلاین) |
دروازهبان ذخیره ولفسبورگ از ضربات چاقو جان به در برد |
آندره لنز Andre Lenz دروازهبان ذخیره تیم فوتبال ولفسبورگ آلمان پس از زخمی شدن با ضربات چاقو در یک باشگاه شبانه، تحت عمل جراحی قرار گرفت. به گزارش واحد مرکزی خبر، پلیس آلمان روز یکشنبه اعلام کرد این دروازه بان سی و شش ساله از چند نقطه مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته و خون زیادی از دست داده بود، با این حال، جان وی در معرض خطر نیست. سه نفر دیگر نیز در این درگیری زخمی شده بودند. پلیس اعلام کرد بازرسان در حال تحقیق در خصوص چگونگی آغاز این درگیری هستند. به گزارش اسوشیتدپرس از ولفسبورگ، تیم فوتبال ولفسبورگ روز شنبه با نتیجه سه بر یک تیم فوتبال اینتراخت فرانکفورت را در چارچوب رقابت های بوندس لیگای المان مغلوب کرد.
|
(جهان نیوز) |
حجازى: ۲ ماه بعد مربيگرى مى كنم |
ناصر حجازى پس از بسترى شدن دوباره در بيمارستان گفت: با روحيه اى كه دارم ۲ ماه بعد مى توانم به عنوان مربى به ميادين فوتبال باز گردم. او با بيان اين مطلب افزود: به دستور پزشك بعد از انجام جلسات فيزيوتراپى و گذراندن مراحل تكميل درمان تا ۲ ماه ديگر مى توانم به عنوان مربى به ميادين فوتبال باز گردم.حجازى د رمورد اختلاف سرمربى و مهاجم استقلال اظهار داشت: مجيدى و مرفاوى با وساطت من با هم آشتى كردند و درست نبود كه در بازى با الشباب در عربستان اين ۲ نفر با هم مشكل داشته باشند.اميدوارم استقلال كه تيم بزرگ و با ريشه اى است ، بتواند اين حريف را در خانه خود شكست دهد و شادى را براى ايرانيان به ارمغان بياورد.
|
(ایرنا) |
فدراسيون وزنه برداري امارات جريمه شد |
يک ماه پيش کميته بين المللي المپيک از ورزشکاران اماراتي تست دوپينگ به عمل آورده بود که نتيجه آن براي سه وزنه بردار اين کشور مثبت اعلام شد. فدراسيون وزنه برداري امارات روز دوشنبه اعلام کرد که به اين راي واکنش نشان خواهد داد. خاورم **2041**1651
|
(بی بی سی) |
احسان حدادی: سفارت فرانسه ویزا نمی دهد |
احسان حدادی، ركورددار پرتاب ديسك آسيا می گوید سفارت فرانسه در تهران برای اعزام به مسابقات جهانی به او ویزا نداده است. او به خبرگزاری فارس گفت:'' 2 ماه پيش به سفارت كشور فرانسه رفتم. تمامی مراحل اداری انجام شد اما روز گذشته كه برای گرفتن رواديد رفتم، گفتند نمی دهند.'' قهرمان پرتاب دیسک ایران تاکید کرد هنوز روی درخواست روادیدش مهر باطل نخورده است و از كميته ملی المپيک درخواست كرده تا برای برطرف شدن اين مشكل اقدام كند. یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا مرحله پلی آف ليگ فوتبال قهرمانان آسيا با حضور سه نماينده از ايران، فردا و پس فردا (سه شنبه و چهارشنبه) برگزار می شود. این مرحله به صورت تک مسابقه به انجام خواهد رسید و تیم های پیروز، به جمع هشت باشگاه برتر فوتبال آسیا راه می یابند. سه شنبه شب، استقلال تهران در عربستان ميهمان الشباب خواهد بود. چهارشنبه شب هم ذوب آهن اصفهان میزبان مس کرمان است. فقط كفاشيان مخالف بازگشت پيروانی است رئيس كميته تربيت بدنی مجلس شورای اسلامی ایران می گوید: ''اعضای هيات رئيسه فدراسيون فوتبال رای به [غلامحسین] پیروانی داده بودند. حتی در خارج از فدراسيون نيز مخالفتی با حضور او نشد.'' جلال یحیی زاده که با خبرگزاری فارس گفتگو می کرد در ادامه گفت: ''علی سعيدلو رییس سازمان تربیت بدنی هم به من گفت با اين مسئله موافق است. فقط علی كفاشيان نمی خواست پيروانی به تيم اميد بازگردد.'' اين نماينده مجلس با اشاره به قرارداد افشین قطبی برای هدایت تیم ملی فوتبال ایران گفت سیاست یک بام و دو هوا اعمال شده. هم در مدت و هم در مورد مبلغ قرارداد با قطبی خيلی راحت برخورد شد و ملاحظه ايشان را انجام دادند اما در مورد پيروانی سختگيري زيادی شد. به اعتقاد آقای یحیی زاده با شرايطي كه پيش آمده اين تيم برای موفقیت به معجزه نياز دارد. يحيی زاده با اشاره به قول قهرمانی افشين قطبی در جام ملت های آسيا ابراز امیدواری کرد، گفت: ''اين وعده را دادند و انتظاری كه در مردم ايجاد شده به فراموشی سپرده نشود.'' ادامه اختلافات سازمان تربیت بدنی و کمیته المپیک خبرگزاری مهر گزارش داد: بر اساس دستور کتبی حراست مجموعه ورزشی انقلاب تهران، ورود سه نفر به داخل این مجموعه ممنوع اعلام شده است. اختلاف بین سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، ماه قبل منجر به درگیری فیزیکی ماموران حراست این دو نهاد در مجموعه ورزشی انقلاب تهران و دخالت پلیس 110 شد. محمد هادی منصوری مشاور ریاست کمیته المپیک، حامد شریف زاده مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری کمیته المپیک و مرتضی ضرابی نماینده ویژه مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری در آکادمی المپیک، نفراتی هستند که حق ورود به مجموعه انقلاب، محل استقرار کمیته ملی المپیک را ندارند. این افراد که همگی منصوبین محمد علی آبادی رییس کمیته ملی المپیک هستند، هنگام ورود به مجموعه با ممانعت ماموران حراست مواجه شده اند. مسئول انتظامات مجموعه ورزشی می گوید: این دستور حدود یک هفته پیش به ما ابلاغ شد و همکاران من هم ملزم به اجرای آن هستند. اینتر یا رم، کدام تیم قهرمان می شود؟ يكشنبه شب در هفته سی و هفتم فوتبال باشگاه های ایتالیا، 9 بازی همزمان برگزار شد. اينتر میلان در یک بازی پر فراز و نشیب، كيه وو را 4 - 3 شكست داد. تیاگو موتا بازیکن جنجالی اینتر، در دقیقه 12 دروازه خودی را باز کرد اما یک دقیقه بعد، مانتووانی با گشودن دروازه خودشان، حساب کار را 1-1 کرد. در ادامه بازی، کامبیاسو، میلیتو و بالوتلی گل های بعدی مدعی اصلی کسب عنوان قهرمانی این فصل را به ثمر رساندند. رم تا دقیقه 80 با یک گل از کالیاری عقب بود اما دو گل پیاپی فرانچسکو توتی، سرنوشت تعیین قهرمان سری A را به هفته پایانی موکول کرد. ميلان در خانه جنووا 1-0 شکست خورد. پارما هم در تورين موفق شد یوونتوس را 3-2 از پیش رو برداشت. یاکوئینتا و دل پیرو به رغم گلزنی، نتوانستند مانع از رقم خوردن چهاردهمین شکست یووه شوند. در این فصل، فقط هشت تیم بیشتر از یوونتوس شکست خورده اند. در جدول سری A ، اينتر میلان با 79 امتياز صدرنشين است. رم با 2 امتياز كمتر در مكان دوم قرار دارد. ميلان به رغم شکست دیشب، با 67 امتياز همچنان جایگاه سوم را به خود اختصاص داده. قهرمانی مونتانس در استوریل تنيس باز اسپانيایی با پیروزی بر فدریکو جیل از کشور میزبان، از عنوان قهرمانی اش در تنیس آزاد استوريل پرتغال دفاع كرد. آلبرت مونتانس که در نیمه نهایی بر راجر فدرر مرد شماره یک تنیس جهان غلبه کرده بود، 2 بر 1 حریف پرتغالی را از پیش رو برداشت تا مثل پارسال، جام قهرمانی را نصیب خود کند. فدریکو جیل که مقابل دیدگان تماشاگران خودی شکست خورده بود به خبرنگاران گفت: به هر حال بی دلیل نیست که او بین 30 تنيسور برتر دنیا قرار دارد و من در رده 134 جهان هستم. ژکو، آقای گل بوندس لیگا مهاجم اهل بوسنی و هرزگوين تیم ولفسبورگ، آقای گل فصل 10-2009 بوندس ليگا شد. ادين ژكو در شرایطی این عنوان را نصیب خود کرد که در طول فصل، اشتفان كيسلينگ از بايرلوركوزن ماه های متمادی در صدر قرار داشت اما ژکو در هفته آخر هم موفق به گشودن دروازه اینتراخت فرانکفورت شد. جدول گل زنان این فصل به این شرح است: 22 گل: ادين ژكو (ولفسبورگ)، 21 گل: اشتفان كيسلينگ (لوركوزن)، 19 گل: لوكاس باريوس (دورتموند)، 18 گل: كوين كورانی (شالكه) تیم بسكتبال بارسلونا قهرمان یورو لیگ شد دیشب در بازی فینال ليگ بسكتبال اروپا بارسلونا با پيروزی مقابل المپياكوس یونان، جام قهرمانی این رقابت ها را نصیب خود کرد. اين ديدار با نتيجه 86 - 68 به سود آبی و اناری ها تمام شد تا بارسا پس از قهرمانی در سال 2003، مجدداً روی سکوی نخست بسکتبال یورو لیگ قرار بگیرد. زسكا مسكو با پیروزی مقابل پارتيزان بلگراد در جايگاه سوم قرار گرفت.
|
(خبرگزاری کار) |
افشاریان ديدار رفت فینال جام حذفی را قضاوت مي كند |
قضاوت ديدار فينال جام حذفي كشور برعهده خدادادافشاریان با كمك هاي علی رضا یزدانی و سعید علی نژادیان خواهد بود کمیته داوران فدراسيون فوتبال از قضاوت خداداد افشاریان در دور رفت فینال جام حذفی باشگاههای کشور خبر داد. به گزارش ايلنا، قضاوت ديداررفت فينال جام حذفي باشگاه هاي كشور كه در تاريخ 22 شهريور ماه ميان دوتيم فولاد گستر تبریز-پیروزی برگزار خواهدشد،برعهده خدادادافشاریان با كمك هاي علی رضا یزدانی و سعید علی نژادیان خواهد بود، ضمن اينكه ایرج ساعدی به عنوان داور چهارم در اين مسابقه حضور خواهد داشت.
|
فرهنگي و هنري |
(بی بی سی) |
جمع آوری کتاب های عباس معروفی از نمایشگاه کتاب تهران |
مسئولان نمایشگاه کتاب ایران کتاب های عباس معروفی، نویسنده ایرانی، را از نمایشگاه جمع کرده اند. در روزهای گذشته گزارش هایی از جمع آوری کتاب هایی از دیگر نیوسندگان از جمله آیت الله حسینعلی منتظری، آیت الله یوسف صانعی، محسن کدیور، هوشنگ گلشیری و فروغ فرخزاد از نمایشگاه کتاب منتشر شده بود. خبرگزاری کار ایران، ایلنا، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ (۹ مه ۲۰۱۰) خبر داد که مسئولان نمایشگاه از انتشارات ققنوس، ناشر کتاب های آقای معروفی، خواسته اند کتاب های این نویسنده ساکن المان را از غرفه خود جمع آوری کند. سمفونی مردگان، سال بلوا، دریاروندگان جزیره آبی تر و آونگ خطره های ما چهار کتاب نوشته عباس معروفی هستند که دستور جمع آوری آنها صادر شده است. مسئولان وزارت ارشاد مشخصا درباره جمع آوری این کتابها اظهار نظر نکرده اند، اما در روزهای اخیر دلیل جمع آوری تعدادی از کتابها زمان چاپ آنها عنوان شده بود. بنا بر آینن نامه نمایشگاه کتاب امسال، تنها کتاب هایی مجوز فروش در نمایشگاه را دارند که مجوز آخرین چاپ آنها بعد از سال ۸۴ صادر شده باشد. اما مجوز آخرین چاپ رمان سمفونی مردگان در سال ۸۸ و مجوز آخرین چاپ رمان سال بلوا در سال ۸۶ صادر شده است. اخیرا رمان ذوب شده، اولین رمان عباس معروفی که سال ۱۳۶۲ نوشته شده، اواخر سال ۸۸ و بعد از ۲۶ سال مجوز چاپ گرفت اما بنا بر برخی گزارش ها مسئولان ایران در آخرین روزهای سال گذشته از انتشارات ققنوس، ناشر این کتاب، خواسته اند توزیع و فروش آن را متوقف کند.
|
(عصر ایران) |
فیلمهای رفع توقیف شده نمیتوانند به کن بروند |
در پی ممانعت از ارسال برخی فیلمها به جشنوارههای خارجی از جمله بازار جشنواره فیلم کن، علیرضا سجادپور اعلام کرد: قطعاً برخی از فیلمهای رفع توقیف شده برای حضور و نمایش در خارج از کشور ممنوعیت دارند. رئیس اداره نظارت و ارزشیابی با بیان این مطلب به ایسنا گفت: برخی از فیلمها نمیتوانستند در بازار کن حضور داشته باشند و ما این موضوع را به تهیهکنندگان آنها هم اعلام کردیم. به هر حال نمیتوان انتظار داشت که ما اسامی این فیلمها را به طور رسمی اعلام کنیم، اما این موضوع را به صاحبان آثار اطلاع دادهایم. سجادپور درباره اینکه آیا ممکن است با گذشت زمان، مشکل این فیلمها برای نمایشهای خارجی هم برطرف شود، توضیح داد: ما همواره شرایط حاضر را مدنظر قرار میدهیم و زمانی که تصمیمی میگیریم ثابت است مگر اینکه از نظر بیرونی برخی شرایط دستخوش تغییر شود.
|
(ایرنا) |
قديمي ترين نسخه هاي شاهنامه در موزه هاي بريتانيا و مصر نگهداري ميشود |
تهران - عضو هيات امناي بنياد فردوسي گفت: قديمي ترين نسخه هاي شاهنامه فردوسي که داراي تاريخ درج شده هستند در موزه هاي بريتانيا و قاهره مصر نگهداري مي شود. به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، "سيد عبدالمجيد شريف زاده" روز دوشنبه در نشست هزاره سرايش شاهنامه فردوسي که در محل نمايشگاه بين المللي کتاب برگزار شد افزود: قديمي ترين نسخه شاهنامه تاريخ دار مربوط به سال 675 هجري قمري است که در موزه بريتانيا به نمايش گذاشته شده و يک نسخه ديگر هم که در سال 705 هجري قمري نگاشته شده است در موزه قاهره نگهداري مي شود. وي با اشاره به اينکه زمان نگارش قديمي ترين نسخه شاهنامه مصور تاريخ دار به سال 731 هجري قمري برمي گردد اظهار داشت: متاسفانه اين نسخه نفيس هم در خارج از ايران و در يکي از موزه هاي استانبول ترکيه است که با 89 مجلس يا نگاره در 227 صفحه نگاشته شده است. شريف زاده ادامه داد: دومين نسخه قديمي مصور تاريخ دار از شاهنامه نيز مربوط به سال 733 هجري قمري است که توسط عبدالرحمن بن احمد بن زهير در مکتب شيراز به نگارش درآمده است و درحال حاضر موزه سالتيکوف روسيه، محل نگهداري آن است. وي، زمان نگارش قديمي ترين نسخه شاهنامه که بدون تاريخ تهيه شده است را مربوط به دوران سلجوقي ذکر کرد و گفت: پس از جستجوهاي بسيار متوجه شديم که اين نسخه ارزشمند در اختيار يکي از موسسات شرق شناسي هندوستان به نام "کاما" قرار دارد و بعد از مکاتبات زياد با اين موسسه، اعلام شد که اين نسخه به فروش رفته است و اصرار ما براي دانستن نام خريدار، بي فايده ماند چراکه از نظر اين موسسه ، نام خريدار يک موضوع محرمانه تلقي مي شد. مدير گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر با اشاره به تلاش گذشتگان براي بازنويسي شاهنامه فردوسي تاکيد کرد: در هر دوره تاريخي پس از سرايش شاهنامه، دستور تهيه يک شاهنامه بزرگ توسط زمامداران و فرمانروايان ايران صادر شده است که در واقع اين افراد با اين کار، نام خود را در تاريخ جاودانه ساختند. يکي ديگر از اعضاي هيات امناي بنياد فردوسي نيز در اين نشست ادبي به بررسي تقارن قرآن نويسي و شاهنامه نگاري در دوران هاي مختلف تاريخي ايران زمين پرداخت و گفت: قرآن نويسي و شاهنامه نگاري با تلاش و عشق و علاقه هنرمندان ايراني در سده هاي مختلف، دنبال شده و در هر دوره، زيبايي هاي هنري جديدي به آثار قبلي افزوده شده است. "محمدمهدي هراتي" افزود: فردوسي با خلق شاهنامه نه تنها نام ايران را بلند آوازه کرده و زبان فارسي را جاودانه ساخت همزمان به آموزه هاي ديني نيز توجه داشت و در داستان هاي شاهنامه از آنها بهره جست. وي تصريح کرد: همه شاعران بزرگ ايران به معنويات و آموزه هاي مذهبي توجه داشتند و همانگونه که شاهنامه، حکمت قرآني را به زبان رزمي بيان مي کند مثنوي معنوي نيز حکمت قرآني را به زبان عرفاني مي سرايد و نظامي نيز خود يک نوشاهنامه نگار است. عضو فرهنگستان هنر خاطرنشان ساخت: همانطور که مرحوم مدرس نيز اعتقاد داشتند سياست ما عين ديانت ماست ما نيز براين باوريم که حکمت و رسالت معنوي و ملي ما يکي است. نشت هزاره سرايش شاهنامه فردوسي که در محل سراي اهل قلم بيست و سومين نمايشگاه بين المللي کتاب تهران برگزار شد و "عبدالکريم تمنا" عضو هيات امناي بنياد فردوسي و شاعر ملي افغانستان نيز در بخشي از اين برنامه به خواندن اشعاري از شاهنامه پرداخت.
|
(خبر آنلاین) |
عنوان پرفروشترین نویسنده الکترونیک به دن براون رسید |
دن براون نویسنده پرفروش آثار داستانی، توانست عنوان پرفروشترین نویسنده کتابهای الکترونیک سونی را نیز از آن خود کند. به گزارش ایبنا، با توجه به آماری که از سوی کتابخوان الکترونیکی سونی ارائه شده، «قلعه دیجیتال» اثر دن براون بیشترین کتاب دانلود شده توسط کتابخوانهای الکترونیک را در میان 10 میلیون کتاب کپی شده به دست آورد. این کتاب که در سال 2006 در فروشگاههای کتابخوان سونی ارائه شد،عنوان پرفروشترین کتاب الکترونیک سونی را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که در فهرست پرفروشهای کیندل آثاری چون «رخنه در اعتماد» اثر دایان میلز، «زیبا و ظریف» اثر کاترین ماجندا و «قول برای یادآوری» اثر کاترین کوشمن جای دارند. در فهرست پرفروشهای سال 2010 سونی، نماد گمشده دن براون کتاب نخست فهرست است و پس از آن به ترتیب «من آلکس راس» جیمز پترسون، «سپیده دمان» و «خسوف» استفانی مهیر و «کمک» کاترین استاکت جای گرفتهاند. دیگر آثار استفانی مهیر و «دختری با خالکوبی ازدها» اثر استیگ لارسن بقیه اسامی این فهرست را در برمیگیرد.
|
(رادیو زمانه) |
علیزاده و کلهر در پاریس |
جهان حسین علیزاده و توانایی بلامنازعهاش در نواختن تار و سه تار، از پیش نوید یک کنسرت جذاب را به هر علاقهمند موسیقی ایرانی میدهد و تضمین میکند که مخاطب در عین شنیدن موسیقیای کاملاً کلاسیک، نوآوریهای خاصی را هم شاهد خواهد بود، و علیزاده امضاء شخصی خاص خودش را خواهد داشت. علیزاده از «نینوا» تا «راز نو»، جهانی نو را به شنوندهی ایرانی نوید داده و این جهان نو را در قالبهای گوناگون بسط و گسترش داده است و هر بار چون حادثهای در موسیقی ایران، درهای تازهای را به روی آن باز کرده است. این بار در پاریس، او همراه کیهان کلهر، شهرهترین نوازندهی کمانچه ایران است که پیشتر همراه هم در همنوا با بم نواختهاند- و با صدای شجریان- در سه شب در ایران (در تالار وزارت کشور) یکی از ماندگارترین موسیقیهای ایرانی را در تاریخ ثبت کردهاند. کنسرت یکشنبه شب علیزاده و کلهر به همراه تنبک و دف مجید خلج در سالن آدیار پاریس، کنسرت جمع و جور و دوست داشتنیای بود که با بداههنوازی گرم نوازندگان، فضای خودمانی و دلپذیری را در این سالن نه چندان بزرگ پاریس به وجود آورده بود. جدا از مشکلات حاشیهای مانند نداشتن بروشور، عدم وجود شمارهی صندلی در سالن- که مشکل ساز بود- و گرمای آن (و البته سوت زدن یکی از تماشاگران به همراه نواختن علیزاده در یک قسمت از برنامه که بسیار عجیب و غیرقابلباور بود)، این کنسرت دعوتی بود از تماشاگر برای شرکت در یک مهمانی جذاب و البته خودمانی که در آن برخی از مجربترین نوازندگان ایرانی مینواختند. در بخش اول ابتدا دونوازی حسین علیزاده و مجید خلج را شاهد بودیم که تمهای همیشگی علیزاده را با تماشاگر قسمت میکرد و مقدمهی جذابی را برای ورود به دنیای موسیقی ایرانی برای مخاطبان ایرانی و فرنگیاش مهیا کرد (نکتهی جالب دربارهی این کنسرت حضور چشمگیر فرانسویها بود که پابهپای ایرانیها از موسیقی سنتی ایرانی لذت میبردند.) علیزاده با وجود بیماری آرتروز که ظاهراً به تازگی به آن مبتلا شده، کماکان با ابهت تمام توانست قدرت نوازندگی خود را به نمایش بگذارد. در واقع علیزاده از معدود نوازندگان و آهنگسازان ایرانی است که میتوان از او به عنوان یک «مؤلف» یاد کرد؛ کسی که دائماً در حال بسط و گسترش جهان ویژهی خود است و ضمن داشتن امضاء و تمهای خاص خود، هر بار به مدد دانشاش میتواند با بهرهگیری از همان تمهای همیشگی، اثری نو خلق کند. در ادامهی بخش اول نوبت به دونوازی کلهر و خلج رسید. کلهر از همان دقیقهی اول تماشاگران را میخکوب کرد. او با استادی تمام صداهایی از کمانچهاش تولید کرد که شگفتانگیز به نظر میرسید. در واقع کلهر قابلیتهای گستردهای را برای کمانچه در نظر میگیرد و میتواند از این ساز، صداهای متفاوتی تولید کند و استفادهای چند وجهی از این ساز ببرد، به شکلی که کمانچهی او گاه صدایی شبیه ویولنسل و ویولن تولید میکرد و حتی گاه نی! کلهر در عین شگفتی کمانچه را در بخشهایی از برنامه با انگشت مینواخت، گویی که در حال نواختن سه تار است. حاصل صدای شگفتانگیزی بود که تماشاگر را با خود همراه میکرد و کلهر را در یکی از بهترین اجراهای خود نشان می داد. پس از یک آنتراکت طولانی، نوبت به نوازندگی هر سه آنها با هم رسید. در این بخش نوازندگان مجرب به بداههنوازی جذابی پرداختند که بیشتر تمهای آشنایی داشت. «یاوران مست اند» کردی یکی از این قطعات بود که در آن حتی کلهر شروع به خواندن کرد. هرچند طبیعتاً کلهر قصد خوانندگی نداشت و در واقع بیشتر به گرم کردن محفل مشغول بود، اما زمزمه نه چندان واضح او که اتفاقاً حکایت از صدای جذابی داشت، کمک کرد تا تماشاگر آشنا با این قطعه حس نزدیکتری به کنسرت داشته باشد. به نظر میرسید که شاید چندان قرار قبلیای هم برای خواندن کلهر وجود نداشته و تنها حس لحظه بوده است. از این روست که شاید گاه موسیقی سنتی ایرانی به قوالی نزدیک میشود و بنا به حال و هوای اجرا و تماشاگران راه خود را مییابد. حالا اینجا با دو استاد بزرگ موسیقی ایرانی روبرو بودیم که هر لحظه میتوانند حال و هوا را به سمتی که فضا ایجاد میکند هدایت کنند و موسیقی شگفتانگیزی بیافرینند. با آن که تمهای بخش دوم غالباً تکراری بود، اما تلاش نوازندگان برای ارائهی اجرایی نو، در خور و قابلستایش بود. مثلاً در اجرای «یاوران مست اند»، کارهای کلهر با کمانچه به ویژه نواختن آن با انگشت، فضای متفاوتی ایجاد میکرد که میتوانست از یک موسیقی معروف، آشنازدایی کند. شاید همین ویژگی کلهر و علیزاده برای آشنازدایی از موسیقی سنتی ایرانی و باز کردن درهای تازه به روی آن است که هر دو را متمایز و دوست داشتنی میکند. در پایان کنسرت، تماشاگران مشتاق درخواست اجرای دوبارهای از یک قطعه را داشتند و نوازندگان به شوق آمده هم تماشاگران را بینصیب نگذاشتند و با اجرای یک قطعهی جذاب دیگر، این کنسرت پاریس را که ظاهراً قرار است در شهرهای دیگری از جمله لندن هم اجرا شود، به پایان بردند.
|
(بی بی سی) |
وزیر فرهنگ ایتالیا جشنواره فیلم کن را بایکوت کرد |
وزیر فرهنگ ایتالیا در اعتراض به تصمیم برگزارکنندگان جشنواره فیلم کن برای اکران فیلمی درباره زلزلهی ایتالیا، دعوت این جشنواره را رد کرد. اعتراض ساندرو بوندی به مستند هجوآمیزی است درباره اقدامات نخست وزیر این کشور برای نجات زلزلهزدگان شهر لاکویلا. او این فیلم را ''تبلیغاتی'' خواند و گفت که '' فیلم مذکور میخواهد حقیقت را تحریف کند و مردم ایتالیا را برنجاند.'' فیلم دراکویلا، ساخته سابینا گوتزانتی، در جشنواره کن که روز ۱۲مه (۲۲ اردیبهشت) آغاز خواهد شد، به نمایش درخواهد آمد. این فیلم در بخش خارج از مسابقه اکران خواهد شد. خانم گوتزانتی چندین ماه را در شهر زلزلهزده لاکویلا گذراند و از اقدامهای دولت ایتالیا برای بازسازی شهر پس از زلزله فیلم گرفت. فیلم این کارگردان ایتالیایی نشان می دهد که آقای برلوسکنی از این رخداد برای افزایش محبوبیت خود استفاده کرده است. وزیر فرهنگ ایتالیا که از طرفداران سرسخت نخستوزیر ایتالیا به شمار می رود، از سوی سیاستمداران مخالف دولت، بابت رد دعوت به جشنواره کن مورد انتقاد قرار گرفته است. فابیو گامبریونه، عضو حزب ارزشها در ایتالیا گفت:''برلوسکونی و دولتش روزبه روز نسبت به طنز و آزادی بیان کمتحملتر میشوند.'' زلزله شهر لاکویلا که در آوریل سال ۲۰۰۹ اتفاق افتاد، منجر به مرگ ۳۰۰ نفر و بی خانمان شدن ۶۰ هزار نفر شد.
|
بهداشت و درمان |
(جام جم آنلاین) |
كنجد كلسترول بد خون را كاهش ميدهد |
جام جم آنلاين: سيد ضياءالدين مظهري متخصص تغذيه گفت: مصرف كنجد موجب كاهش كلسترول بد خون ميشود. اين متخصص تغذيه در گفتگو با فارس افزود: دانه كنجد داراي 20 تا 25 درصد پروتئين، 50 درصد چربي و به نسبت مساوي اسيدلينولئيك و اسيد اولئيك است. وي گفت: كنجد يكي از منابع بسيار مفيد براي جذب آهن، روي و مخصوصا كلسيم به حساب ميآيد و افرادي كه به مصرف شير رغبت ندارند، ميتوانند از كنجد براي تامين كلسيم، روي و آهن استفاده كنند. مظهري افزود: مصرف كنجد نه تنها موجب افزايش چربي خون نميشود بلكه موجب كاهش كلسترول بد خون نيز ميشود. اين متخصص تغذيه اضافه كرد: مخلوط كردن كنجد با ساير غذاها موجب غنيتر شدن آنها ميشود. مادراني كه از بدغذايي كودك خود شكايت دارند و كودك آنها علاقهاي به مصرف گوشت و شير ندارد ، ميتوانند با تلفيق برنج و حبوباتي مانند عدس ، سويا ، ماش و كنجد بخش زيادي از پروتئين و مواد معدني كودكان در حال رشد خود را تامين كنند. مظهري افزود: مخلوطي از كنجد و غلات كامل مثل گندم و جو يا پرك شده آن داراي ارزش غذايي بالايي است. در شروع تغذيه تكميلي كودكان اضافه كردن كنجد آسياب شده و تهيه حريره كنجد در كنار حريره بادام نيازهاي كودك را برطرف خواهد كرد. وي گفت: در كودكان بزرگتر جايگزين كردن كنجد و بيسكويتهاي كنجدي به جاي ميان وعدههاي بيارزشي مانند پفك بسيار مفيدتر و سالمتر و داراي ارزش غذايي بيشتري خواهد بود. اين متخصص تغذيه افزود: توصيه ميشود كه افراد در روز 30 گرم از دانه كنجد استفاده كنند. مصرف يك قاشق غذاخوري كنجد معادل يك واحد چربي است و 45 كيلوكالري انرژي دارد.
|
(سلامت نیوز) |
عصبانيت و نگراني مادر هنگام بدغذايي کودک نتيجهاي جز تشديد مشكل ندارد |
مادري که از نظر فکري و روحي، سلامت، شاداب، قدرتمند و علاقمند باشد، مي تواند با فرزندش ارتباط مناسبي داشته باشد. دکتر منصور بهرامي متخصص کودکان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي يکي از سخنرانان سي و يکمين سمينار انجمن کودکان ايران با اشاره به اينکه تغذيه و بدغذايي کودکان يکي از مشکلات عمده اي است که باعث ايجاد نگراني در مادران مي شود؛ گفت: در صورتي که مادر از نظر روان شناسي کودکش را به درستي شناسايي کند و مطابق خواسته هاي وي عمل کند، در برقراري ارتباط مناسب با فرزندش بدون شک موفق خواهد شد. بهرامي تاکيد كرد: براي برقراري ارتباط مناسب بين مادر و کودک بايستي مادر از نظر فکري و روحي، سلامت، شاداب، قدرتمند و علاقمند باشد و آثاري مانند افسردگي را از وجود خود دور کند تا با ايجاد محيطي سالم، امن و توام با آرامش در منزل بتواند سلامت رواني کودک را با در نظر گرفتن جنبه هاي رواني، استقلال و شخصيت کودک تامين کند. وي خاطر نشان کرد: يک مادر سالم با بنيه خوب حتي با يک کودک بداخلاق و بدقلق مي تواند ارتباط مناسبي را برقرار کند. بهرامي در ادامه خاطرنشان كرد: عصبانيت و نگراني مادر هنگام بدغذايي کودک، داد و فرياد زدن مادر يا تهديد کودک، هيچ يک کارساز نيست، اين کار نه تنها هيچ مشکلي را برطرف نمي کند بلکه باعث ايجاد مقاومت در کودک و بدتر شدن مشکل بدغذايي مي شود. عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي با اشاره به اينکه برخي مادران به اشتباه تصور مي کنند در صورتي که تمام وقت آسايش و خواب خود را تعطيل کرده و فقط به كودك برسند، مشكل برطرف ميشود، گفت: اين روش کار بيهوده اي است. بايد توجه داشت مادر سالم با روحيه خوب و قوي که خواب کافي هم داشته باشد، مي تواند سرويس دهي مناسبي به کودک داشته باشد ولي مادر خسته و کم حوصله که خواب و خوراک و آسايش کافي ندارد، نمي تواند ارتباط مناسبي را با کودک برقرار کند. دکتر بهرامي در خاتمه گفت: در شش ماه اول زندگي کودک (پس از تولد) مادر و کودک يک وجود هستند، هر چه مادر سرحال تر و قوي تر باشد، به كودك بهتر رسيدگي مي کند در واقع سلامتي و خوبي مادر و کودک به طور مستقيم با هم در ارتباط است.
|
(سلامت نیوز) |
افراد بالای 50 سال، سالی یکبار به چشمپزشک مراجعه کنند |
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت:«به منظور پیشگیری از بیماری آب سیاه چشم، افراد بالای 50 سال باید سالانه به پزشک متخصص چشم مراجعه کنند.» دکتر مهدی مدرسزاده در گفتگو با خبرنگار سامانه خبری«سلامت نیوز»اظهار داشت:«بیماری آب سیاه بر اثر افزایش فشار داخل چشم بروز میکند و در صورت عدم درمان به موقع به کوری چشم میانجامد.» وی افزود:«در داخل چشم به طور دایم مایه شفافی به نام زلالیه ترشح و از محلی به نام زاویه خارج میشود، در صورتی که مایع زلالیه بنا به دلایلی نتواند از زاویه خارج شود فشار داخل چشم افزایش و بیماری آب سیاه پدید میآید، بیماری آب سیاه 2 نوع حاد و مزمن دارد که نوع حاد آن به دلیل تنگی شدید زاویه و افزایش مایع زلالیه و فشار داخل چشم با درد ناگهانی چشم،سر، قرمزی چشم،کاهش دید، حالت تهوع و استفراغ همراه است.» این جراح و متخصص بیماریهای چشم یادآور شد:« در مرحله اول، فشار چشم توسط دارو کاهش مییابد و در مراحل بعدی فرد تحت جراحی و لیزر درمانی قرار میگیرد، نوع مزمن بیماری آب سیاه چشم در ابتدا علامت خاصی ندارد و با ادامه بیماری، میدان بینایی بیمار در اطراف به آرامی محدود میشود ولی به میدان دید مرکزی تا مراحل انتهایی آسیب نمیرسد.» مدرس زاده تصریح کرد:«در بیماری آب سیاه مزمن، عصب بینایی به دلیل فشار خون بالا، ساییده و خورده میشود و در مراحل انتهایی دید مرکزی هم از بین میرود.» استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به اینکه نوع مزمن بیماری آب سیاه چشم در افراد بالای 50 سال و کشورهای آسیای شرقی رایج است گفت:«به منظور پیشگیری از این بیماری، افراد بالای 50 سال باید سالانه به پزشک متخصص چشم مراجعه کنند تا فشار داخل چشمشان اندازه گیری شود، چرا که بیماری آب سیاه در صورت تشخیص به موقع به طور کامل درمان میشود ولی در صورت بی توجهی میتواند به کوری کامل هر دو چشم منجر شود.»
|
(روزنامه همشهری) |
چرا كودكان به سردرد مبتلا ميشوند |
زماني كه به سردردهاي مداوم ميانديشيم همواره تصور يك بزرگسال در ذهن ما نقش ميبندد. اين در حالي است كه تحقيقات جديد دانشمندان نشان ميدهد كه ممكن است كودكان نيز همچون بزرگسالان از سردردهاي مداوم رنج ببرند. دستاوردهاي جديد دانشمندان حاكي از آن است كه سردردها در كودكان به مانند يك فرد بزرگسال اتفاق ميافتد و30درصد از كودكان قبل از مدرسه رفتن اين سردردها را تجربه ميكنند. اين واقعيت كه چرا كودكان دچار سردرد ميشوند هنوز كشف نشده است؛ اما ميتوان دلايل عمدهاي را براي اين سردردها برشمرد. دلايل سردرد در كودكان وراثت: براي اينكه بدانيم چرا كودكان به سردرد مبتلا ميشود ميبايد به عوامل وراثتي كه نقش تعيين كنندهاي در سردردها دارند توجه كرد. پيشينه پزشكي افراد خانواده و تحقيق در رابطه با انتقال بيماريهاي مزمن ازسوي اجداد به نسلهاي بعدي از جمله عواملي است كه ممكن است موجب ايجاد سردرد در كودكان شود. در اين ميان زنان از آسيب پذيري بيشتري برخوردارند چنانكه آمار هم نشان ميدهد زنان نسبت به مردان بيشتر به ميگرن و دردهاي ناشي از آن مبتلا ميشوند. آسيب به سر : يكي ديگر ازدلايل تجربه سردرد در كودك آسيب و ضربه به سر است. در هنگام بروز مواردي از اين دست كودك ميبايد توسط پزشك متخصص اطفال مورد معاينه قرار گرفته و درصورت نياز تحت درمان قرار گيرد. در اين مرحله ضروري است كه دوره درمان تكميل شود؛ چرا كه بيتوجهي به گذراندن طول درمان آسيب جبران ناپذيري را به كودك وارد ميكند. محيطزيست و آلرژيها : تغييرات محيطزيستي نيز همچون تغييرات آب و هوايي، نور زياد، بوهاي نامطبوع و قوي ميتواند از عوامل تحريككننده سردرد در كودك باشد. آلرژي غذايي : برخي از كودكان با مصرف نوشابه و شكلات ممكن است دچار آلرژي غذايي شوند؛ چرا كه در اين نوع مواد اسانسهاي افزايشي بهنام منوسديم گلوتامات (MSG) وجود دارد كه ميتواند يكي از دلايل سردرد در كودكان باشد. در رابطه با اين عامل بايد اطمينان حاصل كنيم كه كودك با مصرف اين مواد به آلرژي مبتلا نميشود.
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر