-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

Latest News from Norooz for 05/10/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رئیس‌موسسه بین المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها با بررسی وضعیت علوم انسانی و علوم جدید در کشور، با رد برخورد بخشنامه‌ای با نظریات و صاحبنظران دارای نظرات مخالف، تنها راه برای سامان دادن به اندیشه‌های دینی و علوم انسانی را آزادی و نداشتن نگاه سیاسی و دولتی به این موضوع عنوان کرد.
به گزارش روابط عمومي دفترحجت الاسلام سیدمحمد خاتمی ؛ وي در دیدار با جمعی از دانشگاهیان، فرهنگیان و فعالان دانشجویی، با اشاره سخنان شرکت‌کنندگان در نقد وضعیت کنونی و ذکر نام برخی از فرهنگیان و دانشجویان بازداشت شده، گفت:« هرچند از افرادی نام برده شد که به ناحق دستگیر شده‌اند، اما امروزتعداد کسانی که در بازداشت به سر می‌برند خیلی زیاد و بی‌سابقه است که باید به فکر همه آنها بود.»
سيد محمد خاتمي افزود:«غالب بازداشت شدگان کسانی هستند که علاقه‌مندی خود را به اصل نظام و ایران و احترام به مردم و پیشرفت کشور اثبات کرده‌اند و حتی سابقه مقابله و هزینه پرداختن در برابر کسانیکه قصد توطئه علیه جمهوری اسلامی داشتند دارند.»
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «آنها انسان‌هایی هستند که می‌خواهند در فضایی آزاد که قانون اساسی نیز پیش بینی کرده است فعالیت کنند و این حق آنها است»، اظهار داشت:« اصلا بعضی‌ها شاید سابقه اصلاح طلبی هم نداشته باشند ولی به خاطر اعتراض به پدیده‌ای که در جامعه بوده است یا اعتراض و انتقاد به رفتارها و سیاست‌هایی که اجرا می‌شود گرفتار می‌شوند.»
وی یادآور شد:« این افراد بلافاصله متهم به اتهاماتی می‌شوند که شایسته دشمنان ایران و اسلام و انقلاب است در حالی‌که اینها کسانی هستند که حداقل علاقمند به ایران و مردم ایران و پای‌بند به قانون اساسی هستند و غالب آنان نیز مدافع اسلام و نظام وانقلابند.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« امروز نباید بگوییم جریان خاص فکری در محدودیت و تنگنا قرار گرفته است، چرا که با بسیاری از افراد منتسب به جریان های فکری متفاوت بر خلاف ضوابط قانون اساسی وآیین دادرسی برخورد شده است.»
خاتمی تصریح کرد:«متاسفانه ادامه این فضا در کشور باعث آن می‌شود تا فضا برای کسانی باز شود که نه ما آنها را می‌پسندیم و نه قابل محاسبه است که چه خواهند کرد و اولین زیان‌کار در این میان نظام جمهوری اسلامی است که هزینه سنگینی نیز برای انچه پرداخته شده و این رفتارها سبب می‌شود کسانیکه به آن علاقه‌مند بودند از آن دور شوند.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« اگر تذکری داده می‌شود برای حفظ نظام در مسیر درست و بازگشت از راه‌های غلطی است که طی می شود و متاسفانه به جاهای بدی ختم خواهد شد.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها به مناسبت هفته معلم و نیز سالروز شهادت استاد شهید آیت الله مطهری و در پاسخ به تذکر و درخواست بعضی از حاضران در مورد سرنوشت علوم انسانی و اظهار نگرانی از برخوردهایی که به خصوص با بعضی از استادان این شاخه از علوم می‌شود، نظر خود را بیان کرد.
خاتمی اظهار داشت:« این روزها جای شهید مطهری بسیار خالی است، گرچه نمی‌دانم اگر ایشان زنده بود؛ آیا در منصب و موقعیتی قرار می‌گرفت که بر پایه اندیشه روشن و منش والایش بتواند چهره‌ای مطلوب‌تر و بهتر از جمهوری اسلامی‌مان ارائه دهد و یا ایشان با مشکلاتی مواجه می شد ولی به هر حال جای استاد خالی است.»
وی افزود:« ما در تاریخ فلسفه اصطلاحی داریم به نام معلم، ارسطو معلم اول است و فارابی معلم دوم؛ معلم کسی است که در همه علوم و رشته‌های دانش بشری و همه فنون صاحب نظر و دارای مهارت باشد.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« البته این اصطلاح دیگر امروز با توجه به گسترده‌تر شدن دامنه دانش و معرفت بشری و پیدایش رشته‌ها وتخصص‌های فراوان کاربرد موجه ندارد، چرا که یک نفر نمی‌تواند در همه آن شاخه‌ها و وشعبه‌ها دارای تخصص باشد، بنابراین تعبیر معلم به آن معنا که در تاریخ علم می‌شود در مورد هیچ کس مناسب نیست. ولي در حوزه معرفت اسلامی و دینی و تمام معارفی که نسبتی با دین پیدا می‌کند، می‌توانیم به جرات عنوان معلم را به شهید آیت‌الله مطهری بدهیم، او انسانی بود که در عرفان، حکمت، فقه، تاریخ، کلام و تفسیر و در همه شاخه‌ها و شعبه‌ها ورود و خروج موفق نیز داشته است ؛ ایشان با اینکه ذی فنون بود در همه رشته‌ها عمیق و دارای نظراتی جالب و ارزنده بود»
سيد محمد خاتمي یادآور شد:« از سوی دیگر امتیاز مهم شهید مطهری"مرد زمان خود بودن" است، منظورم از مرد زمان بودن، این است که دغدغه پرسش‌های زمانه را داشتن و برای جستجوی پاسخی به این پرسش‌ها تلاش ‌کردن و این نکته بسیار مهمی است به خصوص برای کسانی که با دین و معارف دینی سر و کار دارند جای استاد شهید پر نشده است در حالیکه نیاز ما به او و امثال ایشان امروز بیش از دیروز است.»
رئیس بنیاد باران در مورد علوم انسانی گفت:« علوم انسانی اصطلاحی تازه و متعلق به عالم جدید است و در گذشته نبوده همچنانکه دانش (Science)پدیده جدید است و با برنامه‌ریزی و طراحی سیاستمداران و مدیران هم بوجود نیامده، بلکه مقتضای سیر تاریخی انسان بوده است و گرچه مبتنی بر مبادی و مبانی است که در جهاتی با مبادی و مبانی عالم دینی و دنیای سیاستمداران متفاوت و حتی در تضاد است، ولی راهکار مساله نفی و کنار گذاشتن علوم بطور کلی و علوم انسانی بطور خاص نیست.»
وی تاکید کرد:«نه ما می‌توانیم همه درها را به روی تحقیقات و دستاوردهای فکری غرب ببندیم و نه چنین کاری مفید است.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:«علوم انسانی اولا به مباحث بسیار جدی می‌پردازد که در گذشته نبوده و غفلت از آن یعنی غفلت از زمان خود و کسی که از زمان خود غفلت کند دچار "با خود بیگانگی" می‌شود و حاصل آن آشفتگی در ذهن و زندگی است.»
وی افزود:« ثانیا، علوم انسانی دستاوردهای بزرگی دارد و در بسیاری از امور کارهایی کرده است كه ما از آنها بی‌نیاز نیستیم و نمی‌توانیم از آنها غفلت کنیم.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تصریح کرد:« اگر سخنی هست –که هست- بحث بر سر مبانی است.مسلما آن فردی که باور و بینش الهی دارد، جهان و انسان را به‌گونه‌ای می‌بیند که با جهان و انسان کسی که صاحب بینش مادی است متفاوت است و نتایجی که این دو بینش به بار می‌آورد در خیلی از موارد با هم فرق دارد و باید به این امر توجه کرد.»
خاتمی با تاکید دوباره بر اینکه «پس بحث بر سر مبانی است»، اظهار داشت:« درست پرسش اصلی این است که مبانی (ما به عنوان مسلمان ایرانی یا بطور کلی مسلمان یا یکتاپرست و...)چیست و مبادی و مبانی تفکر و تمدن غربی که بستر علوم انسانی بوده است کدام است؟و آنچه در درجه اول اهمیت پیدا می‌کند شناخت خودمان از یکسو و شناخت غرب از سوی دیگر است.»
وی ادامه داد:« آیا غرب یک کل واحد منسجم و دارای مبانی فکری و مدنی واحد و مشخص است؟ گرچه بدون تردید در دوران جدید زندگی غربی بصورتی شکل گرفته است که از بسیاری از ارزش‌های الهی و اخلاق و منش دینی دور افتاده است ولی شناخت مبانی فکر و زندگی جدید بسیار اهمیت دارد.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« به نظر من غرب هم اینک دچار بحران است و نشانه آن پساتجدد در برابر اندیشه و منش تجدد است که گرچه تکلیف مکتب منسجم فکری ارائه نمی‌دهد ولی نقدهای که به مدرنیته می‌کند بنیان شکن است، ولی تعجب آور است که کسانی بخواهند غرب را قبله آمال خود قرار دهند، در حالیکه خود غرب در جستجوی راههای دیگراست.»
رئیس بنیاد باران افزود:« از سوي ديگر مبانی ما چیست؟آنچه ادعا می‌شود از سوی کیست و نظریه‌ای سنجیده و دارای مقبولیت عمومی است؟منظورم در عرصه فکری است؛برداشت و ذهنیتی که از اسلام داریم چیست؟ آیا مبانی ما همان است که در حکمت اسلامی طرح شده و بسط یافته است؟آیا همان است که حکمت مقایسه آنرا نمایندگی می‌کند؟پس این همه تکفیرها و تفسیق‌ها چیست؟مگر اکنون هم نظریاتی چون مکتب تفکیک مطرح نیست؟»
خاتمی یادآور شد:« آیا مبانی ما آن است که عرفان اسلامی بر آن استوار است یا آنچه اهل ظاهر بر آن تکیه دارند؟پس قبلا باید مبانی را مشخص کنیم تا بر اساس آن مبانی غرب را مورد بحث و نقد قرار دهیم.معنای این کار هم نفی مطلق و ناسزاگویی نیست.»
وی تاکید کرد:«مگرمی‌شود مبانی با بخشنامه و نظائر آن رد شود و سپس جاانداخته شود و تعمیم داده شود؟ از یاد نبریم که چه در دنیای اسلام چه جهان‌هایی دیگر تجربه تلخی در این زمینه وجود دارد.جهان اسلام از مشکلی به نام "محنه" رنج می‌برد.آنان دستگاه تفتیش عقاید و محنه را به راه انداخته‌اند از عقل طرفداری می‌کردند و نظرات "متقزله "را می‌پسندیدند ولی علی رغم آن دیری نپایید که اشعری‌گری و ظاهرگرائی و نفی عقل (بصورت خاصی ) غالب شد و عقلیون در انزوا و اقلیت قرار گرفتند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« بطور کلی حکومت دینی این زمینه را دارد که به ظاهر گرائی روی آورد.چنانکه در جهان اسلام سنی چنین شد و تشیع و عدلیه که سخت وامدار عقل بودند و فلسفه و حکمت و عرفان در دامن عقل شیعی (و البته عقل گرایان دیگر) رشد کرد وقتی حکومت شیعی روی کار آمد تا حدود زیادی فلسفه و مباحث عقلی مطرود شد و نوعی اخباری‌گری و ظاهر گرائی در صدر نشست تا قرن‌ها بعد در حوزه فقه اسلامی باز اصولگرایی مورد توجه قرار گرفت.»
خاتمی با تاکید بر اینکه «به هر حال فکر تا شکل بگیرد و فراگیر شود فرایندی دارد که باید طی شود و با بخشنامه درست نمی‌شود»، اظهار داشت:« ولی اینها همه مانع از آن نیست که بحث در مبانی را سامان دهیم و وقتی مبانی مشخص شد خود به خود نتایج و مظاهر نیز از آن اثر می پذیرد.»
وی تصریح کرد:« ما باید اولا مبانی مسلم را بگیریم و با بحث و نقد آن را بسط دهیم، بصورتی‌که اولا برای هر اندیشمند قابل قبول و قانع کننده باشد، ثانیا بتواند نیازها و پرسش‌های او را بخصوص در زندگی عینی و عملی جواب دهد.»
رئیس دولت اصلاحات همچنین تاکید کرد:« برای اینکه ما بتوانیم مبانی دیگران را نقد کنیم و مبانی خود را بشناسیم و آن را سامان دهیم، لازمه اش وجود آزادی در عرصه اندیشه است تا در یک فضای آزاد بتوانیم به اندیشه‌ای منسجم برسیم و عمده اینکار باید در حوزه‌های علوم دینی صورت گیرد که کارهای نسبتا خوبی هم شده است به شرط اینکه فضای سیاست زده بگذارد که از آن استفاده شود.»
خاتمی ادامه داد:« ساز و کار سامان دادن اندیشه دینی نه با تقلید از بیگانگان یا تقلید از گذشتگان است و نه با تعصب وجمود نسبت دارد، شرط قطعی آن آزادی است و اینکه فکر سیاسی و دولتی در این مورد نشود.»
وی با بیان اینکه «ما نیازمند دو نقد تمدن و تفکر غرب و نیز نقد سنت فکری خودمان هستیم»، اظهار داشت:« آیا انچه به نام اسلام مطرح می‌شود عین حقیقتی است که خداوند بر پیامبرش نازل فرموده است و برای بشر می‌خواسته است؟اگر نیست چگونه می‌توان اصل را از پیرایه‌ها و لایه‌هائی که به هر حال بشری است و زمان و مکان در آن موثر است جدا کرد؟»
رئیس بنیاد باران همچنین گفت:« باید شجاعت نقد و نو آوری بخصوص در حوزه‌های ما تقویت شود و چنانکه گفتم شرط آن آزادی و پرهیز از جمود و ظاهر پرستی در همه عرصه‌هاست.»
سيد محمد خاتمی افزود:« راهکار ما نفی مطلق علوم انسانی و علوم جدید و برخورد با کسانی که صاحب تخصص در این حوزه‌ها هستند نیست، بلکه آنها هم باید بتوانند مسائل را مطرح کنند تا به فکر منسجم و پخته مناسبی برسیم.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« این امر یک کار رسمی اداری نیست، افکار و اندیشه (و حتی توهمات) از این راه حذف نمی‌شود، بلکه سبب می‌شود که سئوالات جوانان ما بیشتر شود و طبعا با وضعیتی که ارتباطات در جهان امروز دارد جوان می‌کوشد تا پاسخ خود را از جای دیگر بگیرد.»
خاتمی سپس تصریح کرد:«امتیاز شهید بزرگوارآیت الله مطهری شجاعت در طرح سئوالات و مسائل بود و همانگونه که گفتند اتفاقا ایشان معتقد بود که باید از صاحب‌نظران مكتب هاي دیگر که به آن مکاتب معتقدند و آنها را خوب می‌شناسند، بخواهیم بیایند مطالب خود را بیان کنند، به هر حال بحث روی مبانی علوم انسانی جدید بحث درست و راه گشا است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به وضعیت کنونی جامعه و مطالبی که حضار به آن اشاره کردند، اظهار داشت:« در جامعه ما اعتراضاتی وجود دارد که با انکار یا برخورد نامناسب با آنها حل نمی شود، نادیده انگاشتن اعتراضات یا نسبت های ناروا به معترضان دادن به معنی نبودن اعتراض نیست.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« اصلاحات تایید کننده حرکت مدنی در جامعه است و قانون اساسی ما هم انتقاد و اعتراض را به رسمیت شناخته است و حکومت هم باید صد در صد در چارچوب قانون و ضوابط حرکت و عمل کند و اعتراض را مساوی با براندازی و فتنه نداند.»
خاتمی ادامه داد:«باز هم بر این مطالب تاکید می‌کنم که راه حل درست مشکلات، آزادی زندانیان و جبران جفایی است که به دانشجویان، استادان، معلمان و مدیران و بسیاری از شهروندان شده است می‌باشد.»
وی همچنین گفت:«عبور از فضای امنیتی و ورود به فضای آزاد طبق موازین انقلاب اسلامی و قانون اساسی، رفع محدودیت از جریان‌ها، احزاب و تشکل‌ها و رسانه‌ها، اندیشیدن تمهیدات لازم برای انتخابات مطلوب و خوب در آینده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «وضعیت کشور در جهات مختلف خوب نیست»، اظهار داشت:« با شعار، مشکل حل نمی‌شود و لازمه رفع مشکلات اولا تن دادن همه به قانون اساسی است ئ ثانیا بهره‌گیری از همه نیروها، استعدادها و امکانات برای حل مشکلات است.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« اسلام،انقلاب و ایران عزیزند، مردم نیز صاحب حق و حرمت هستندد، باید دلها به هم نزدیک شود تا انشالله همه بتوانیم به سوی حل مشکلات اساسی کشور و خدمت به انقلاب و مردم حرکت کنیم.»


 


براساس گزارش های رسیده به ندای سبز آزادی چند تن از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات به زندانهای رجایی شهر و پردیس کرج منتقل شده اند.

براساس این خبر آقایان داوود سلیمانی، رسول بداغی، حشمت الله طبرزدی، مهدی محمودیان، دکتر رفیعی و عیسی سحرخیز از زندان اوین منتقل شدند.

عیسی سحرخیز همراه با دو نفر دیگر به رجایی شهر و بقیه به پردیس کرج منتقل شده است.

گفتنی است پیش از این مسعود باستانی و احمد زیدآبادی نیز از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده بودند.


 


مهدی کروبی در نامه ای خطاب به دادستان تهران نوشت چرخ تواب سازی را متوقف کنید.

کروبی در این نامه با انتقاد از فشارهای وارده بر داوری برای اعتراف علیه کروبی، می نویسد :"اعتراف گيري و تواب سازي چه سودي دارد؟ برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از آنها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند".

متن کامل این نامه به نقل از سحام نیوز به شرح زیر است:

جناب آقای عباس جعفری دولت آبادی
دادستان محترم تهران

با سلام

مدتي بود كه اخبار متواتري در باب تحت فشار قرار دادن آقای محمد داوری سردبیر سایت سحام نیوز كه بیش از هشت ماه است در بازداشت به سر می برد، براي اعتراف گيري عليه اينجانب و پرونده تجاوزهاي پس از انتخابات مي شنيدم. تا اينكه چند روز پيش در خبرها به نقل از خانم مينا جعفري وکیل آقاي داوري نيز خواندم كه موكل شان را تحت فشار قرار داده اند تا علیه من اعتراف کند و ماجرای تجاوزهای پس از انتخابات در زندانها را دروغ بخواند و مستندات آن تجاوزها را تکذیب کند بلکه این ماجرا ختم به خیر شود و قبای آقایان که پیشتر هم گفته بودم لای در گیر کرده است، آزاد شود و نفسی راحت بکشند. ای عجب از کسانی که می خواهند آن لکه ناپاک را با دروغی پاک کنند؛ وچه خوش خیال که انگار با چنین ترفندها و اعتراف گیری هایی می توان عقل از مردم برد و آفتاب حقیقت را زیر خاک کرد.

جناب آقای دادستان!

اعتراف گيري و تواب سازي چه سودي دارد؟ برای اطلاع شما و دیگران اعلام می کنم که مسئولیت تمام اسناد و مدارک و فیلم هایی که من از تجاوزها و شکنجه ها ارائه کرده ام تنها با خودم است و نه آقای داوری و نه هیچ کس دیگری دخیل در این ماجرا نبوده است که اکنون ضرورتی برای اعتراف گیری از آنها وجود داشته باشد؛ و بدین ترتیب اعتراف گیران زحمت خود می برند و بر خستگی خود می افزایند. آیا این همه سیاهکاری که رخ داد کافی نبود که اکنون ماشين ترور شخصیت، همچنان به کار خود ادامه می دهد و به دنبال قربانی کردن افرادی دیگر است، آن هم فردی که تنها یک فیلمبردار بوده است، آن هم در شرایطی که من خود مسئولیت تمام آن مستندات را بر عهده می گیرم. نمی دانم که شما درباره ماجرای تجاوزها از آغاز تا به امروز و مستنداتی که من ارائه کرده ام تا چه حد در اطلاعید. مقام شما ایجاب می کند که از عمق ماجرا با خبر باشید. اما باز هم صرفا برای اطلاع جنابعالی و ثبت در تاریخ بازگو می کنم که: بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری و شروع دستگیری ها خبرهایی شنیدم از اشخاص معتبر و شناخته شده درباره شکنجه های هولناک و وحشت آمیز در بازداشتگاه ها که بعضا منجر به قتل نیز شده و جنازه های آنها نیز به خانواده هایشان تحویل داده نشده بود. همچنین خبرهایی می شنیدم از تجاوز به برخی بازداشت شدگان که تا چندین شب خواب را از چشمان من ربوده و آرامش را از من برده بود. اینچنین بود که نامه ای نوشتم خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان و اظهار امیدواری کردم که اگر چنین اعمالی توسط برخي نیروهاي خطاكار صورت گرفته است مسببین آن مجازات شوند و درصورت کذب بودن، همگی در دفاع از نظام و تکذیب چنین شایعاتی برآییم. از این نامه دونسخه وجود داشت، یکی نزد من و یکی نزد آقای هاشمی. ابتدا تصور می کردم که ایشان با من تماس می گیرند و جویای حقیقت مطلب می شوند. اما ده روز گذشت و هیچ گونه تماس و اقدامی صورت نگرفت. در چنین موقعیتی من نیز راهی ندیدم جز انتشار آن نامه. البته بعد از انتشار نامه متوجه شدم که آقای هاشمی رونوشت نامه را پیشتر برای ریاست وقت قوه قضا ارسال کرده اند. پس از این نیز به جای پیگیری ماجرا، آنچه ما دیدیم ائمه جمعه ای بودند که به صورتی سازماندهی شده همگی به میدان آمدند و حملات آغاز کردند احتمالا از آن روی که جای خالی پیگیری قضایی پر شود! حال که می نگرم رجاء واثق دارم که تمام آن هجمه ها برای آن بود که مجرمین مجازات نشوند و تزلزلی ایجاد نشود در اراده مامورانی که وظیفه شان کشتار و سرکوب مردم تعریف شده بود. می خواستند با رعب و وحشت سرپوشی بگذارند بر فاجعه ای که رخ داده بود. اگر من در نامه اول خود صرفا احتمال تجاوزها را مطرح کرده بودم، اینک اما به صورت عقلی و منطقی اطمینان یافتم که این اعمال پلید صورت گرفته است. تشت رسوایی اما از بام افتاد آنگاهی که هویدا شد چندین نفر در کهریزک زیر شکنجه به شهادت رسیده اند. به ياد داريد كه ابتدا می خواستند با پوشش مننژیت روی این جنایت را بپوشانند اما خداوند نخواست و آنها نتوانستند. هجمه ها اما مرا مصمم تر کرد بر پیگیری جدیتر ماجرا. پای سخن قربانیان نشستم تا عمق جنایت را دریابم؛ که البته عده ای از مراجعان و شاهدان به دلیل همان فضای ارعاب بریدند و از ظلمی که بر آنها رفته بود به حکم مصلحت شان گذشتند و راه سکوت را برگزیدند بلکه آسیب بیشتری نبینند. اما افرادی هم مراجعه می کردند و بر سخنان خود می ایستادند که من در همان زمان از آقای داوری سردبیر سایت سحام نیوز که فردی جانباز و معلم و دلسوز نیز بود خواستم تا از گفته های شان و شرحی که از مظالم رفته بر خود می دهند - در مقام یک فیلم بردار- فیلمبرداری کند تا اگر زمانی مراجعین توسط نیروهای امنیتی مرعوب شدند اسناد ما موجود باشند. بعدا به صائب بودن تصمیم خود پی بردم وقتیکه پیش بینی ام متاسفانه درست از آب درآمد و برخی از قربانیان و شاهدان، از ترس جان خود از کشور گریختند. آري، نقش آقاي داوري در آن اسناد و تهيه سي دي ها صرفا در مقام فيلمبردار بود و معرفي شاهداني كه براي شرح مظالم رفته بر خود به حزب اعتماد ملي مراجعه مي كردند. پس اعتراف گيري از ايشان چه سودي دارد و چه واقعيتي را تغيير مي دهد؟

آقاي جعفري دولت آبادي!

آنچه اما بر سر آن اسناد رفت و توجهی که به آنها شد خود حدیث مفصلی است که شما باید از آن باخبر باشید. ابتدا آیت الله دری نجف آبادی دادستان وقت کل کشور توسط آیت الله شاهرودی به عنوان مسئول پیگیری این ماجرا و بررسی اسناد ما تعیین شد. اگرچه رفتار ایشان در این سمت بسیار معقولانه و منطقی بود اما با با باز شدن پای دادستان وقت تهران به این ماجرا اوضاع به کلی متحول شد و حقیقت یابی جای خود را به ارعاب و لاپوشانی داد. چندی بعد، در جلسه ای با حضور هیات سه نفره منصوب آیت الله لاریجانی، من بخشی از سی دی ها و اسناد خود از شکنجه ها و تجاوزها را ارائه دادم. منتظر بررسی اسناد بودم که به یکباره اما با هجوم نیروهای امنیتی به دفتر شخصی و دفتر حزبی خود مواجه شدم و تمام اسناد و مدارک حزبی و وسایل و مدارک شخصی ام را توقیف و ساختمان را نیز پلمپ کردند. طرفه آنکه اگرچه مدت قرارداد اجاره آن ساختمانها پس از گذشت هشت ماه تمام شده اما همچنان مقامات قضایی از تحویل آن ساختمانها به مالکین شان پرهیز می کنند. حال آنکه چنین رویه ای از سوی قوه قضائیه را مطابق هیچ قانون وشرع و عرفی نمی توان توضیح داد. الله اعلم بالذات الامور.

جناب آقاي دادستان!

با پلمپ دفتر شخصی من، سردبیر سایت سحام نیوز جناب آقای محمد داوری را نیز با خود بردند و بنا به اخبار رسیده و مطابق قول وکیل آقای داوری، اکنون ایشان زیر فشار برای مصاحبه و اعتراف گیری علیه اینجانب و اظهار ندامت است. اما سوال من این است که چطور در زمان شاه خائن وقتی ساواک افرادی را زیر فشار و شکنجه مجبور به تمجید از شاه و اظهار ندامت می کرد این حاکمیت بود که مورد تمسخر ما و مردم قرار می گرفت اما حالا خودمان به همان سرنوشت دچار شده ایم و توقع داریم که مردم سخن اعتراف گونه و ندامت خواهانه یک زندانی زیر فشار را قبول کنند و اعتراف گیران را مورد تمسخر قرار ندهند؟ زندانیان را برای تمرین اعترافات از چند روز پیش از موعد به محل مقرر می برند و از آنها می خواهند که اعترافات خود در برابر مردم را تمرین کنند مباد که به هنگام نمایش عمومی، خللی در اجرای آن نمایش پیش آید و آنگاه آنچنان از اعترافات سخن می گویند که انگار خودشان نمی دانند این اعترافات در چه فرایندی تولید شده اند. افراد را وادار می کنند تا بگویند که در انتخابات تقلبی صورت نگرفته گویی با اعتراف آنها واقعیت تغییر می کند. زندانیان را تحت فشار قرار می دهند تا بگویند که به ولایت فقیه آن هم از نوع مطلقه اش اعتقاد دارند، حال آنکه مشخص نیست که این چه اعتقادی است که باید در گذر از زندان و تحمل فشار زندان انفرادی و مصائب دیگر، بر زبان بیاید. ماجرای این اعترافات شبیه داستان و مثلی طنزآمیز است: می گویند که پیرزنی از فرزند خود به هنگام سفر از روستا به شهر خواست برای او کفنی حلال به سوغات بیاورد و فرزند که در راه بازگشت پولی برایش نمانده و فرمان مادر را اجابت نکرده بود شیخی را در بیابان دید و از او خواست که عمامه خود را بدو ببخشد بلکه کفن مادرش باشد؛ آن روحانی از آن رو که درخواست آن پسر را نمی پذیرفت با ضربات چوب و چماق وی مواجه شد که عمامه را طلب می کرد؛ شیخ که اوضاع را چنین دید، عمامه خود را بخشید اما این نیز گویی تکافو نمی کرد چرا که مادر، کفن حلال طلب کرده بود و بنابراین پسر از شیخ خواست که علاوه بر بخشیدن عمامه خود با صدای بلند نیز بگوید حلال است و آن شیخ مال باخته فریاد برآورد: حلال است، حلال است. آن پسر آن عمامه را به هديت و از بابت پارچه كفن براي مادر خود آورد و ضمن شرح ماجرا براي مادر توضيح داد كه اين پارچه را چگونه با زور از آن شيخ ستانده و از او حلاليت نيز گرفته است.

وقتی فکر می کنم مي بينم كه ماجراي اعترافات و تواب سازي هاي اخير نيز به مانند همين داستان است و به واقع مثلی از این رساتر در توصیف ماجرای اعترافات اخیر به ذهن نمی آورم؛ از خود می پرسم این چه اراده ای است که قصد بردن آبرو از روحانیت دارد و می خواهد خطی سیاه بکشد بر پرونده هزار ساله آنها و رنج فراوان شان براي حفظ معارف اسلامي و بسط فقه محمدي؛ نمي دانم اين چه اراده اي است كه مي خواهد با چنین اعمالی و برای دو روز حکومت دنیا، آبروی حکومت دینی و ولايت فقيه در این کشور را كه امام بنيانگذار آن بود ، بر باد دهد.

جناب آقای جعفری!

از شما می خواهم که در مقام دادستان تهران یک بار برای همیشه پروژه اعتراف گیری و تواب سازی را پایان بخشید و بررسی آن اسناد تجاوزها كه در اختيار مقامات قضايي قرار گرفته است را در دستور کار خود قرار دهید و مشخص فرمایید که چرا ماجرای سعیده پورآقایی که هیچ ربطی به اسناد ارائه شده توسط من نداشت آنقدر مورد اشاره دادستان کل کشور و صدا وسیما قرار گرفت اما آن اسنادی که ما داده بودیم در بایگانی ماند و به یکی از میان انها نیز رسیدگی نشد و کسی سراغی از مجرمان نگرفت؟ بگذريم از اينكه مشخص نيست اين خانم پورآقايي نيز اكنون در چه شرايطي و در كجا به سر مي برد! آري، اسنادي كه ما ارائه كرده بوديم همگي در بايگاني ماندند و اكنون من از باب نمونه از شما درباره آن خواهر نجیب و محترمی می پرسم که درون اتومبیل ون حوادث تلخی بر او رفته بود و یک نسخه از سی دی اسناد ان مظالم را نیز به هیات سه نفره منصوب رئیس قوه قضائیه ارائه کرده بودم و نسخه دیگر آن هم توسط وزارت اطلاعات پس از یورش به دفتر اینجانب، توقیف شد. آیا می دانید که او پس از احضار توسط وزارت اطلاعات چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ من از شما به عنوان دادستان تهران می خواهم به حکم وظیفه تان پیگیری کنید و آگاه شوید از رفتارهایی که با ایشان شده است و اقرارهایی که از ایشان خواسته اند بلکه پیش از نمایش احتمالی آن اعترافات، از پشت پرده نیز باخبر باشید. آیا قبول ندارید که پیگیری چنین پرونده هایی بسی مهم تر و ضروری تر است تا اعتراف گیری و تواب سازی؟

آقاي دادستان!

چرخ تواب سازي را متوقف كنيد. از شما مي خواهم نه تنها اعتراف گيري از آقاي داوري را پايان دهيد بلكه حقوق معوقه و پرداخت نشده ايشان در كسوت معلمي را نيز پرداخت كرده و زمينه آزادي ايشان و بازگشت شان به كار را هم فراهم آوريد و از اتهاماتي كه هيچ ارتباطي با ايشان ندارد تبرئه شان كنيد.

والسلام

مهدی کروبی
نوزدهم اردیبهشت ماه 1389


 


شعبه 54 دادگاه تجديدنظر استان تهران احكام صادره در خصوص فيض الله عرب سرخي، هاله سحابي و مهدي كلاري را تاييد كرد.

پيش از اين شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران عرب سرخي را به استناد مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامي مجموعا به 6 سال حبس محكوم كرده بود.

هاله سحابي نيز پيشتر از سوي شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامي تهران به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق حضور مكرر در تجمعات غير قانوني و اخلال در نظم عمومي مجموعا به دو سال حبس و پرداخت مبلغ سيصد هزار تومان جزاي نقدي بدل از شلاق محكوم شده بود.

دادگاه تجديدنظر همچنين راي صادره از سوي شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامي تهران كه به موجب آن مهدي كلاري به 3 سال حبس تعزيري و پرداخت يك ميليون ريال جزاي نقدي محكوم شده بود را تاييد كرد.


 


قرار بازداشت سید علیرضا بهشتی شیرازی، مشاور ارشد مهندس موسوی برای دو ماه دیگر تمدید شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، سید علیرضا بهشتی شیرازی در تماس با خانواه خود از تمدید قرار بازداشتش برای دو ماه دیگر خبرداده است.
سید علیرضا بهشتی مشاور ارشد مهندس موسوی و سر دبیر روزنامه کلمه سبز به همراه جمع دیگری از مشاوران مهندس از ۷ دی ماه بازداشت شد و اکنون بیش از ۴ ماه است که بلاتکلیف و بدون آنکه هیچ گونه دلیلی برای باز داشت به او یا وکیلش اعلام شود در زندان است.
اما تمدید قرار بازداشت علیرضا بهشتی شیرازی پس از آن صورت گرفته که بر اساس گزارشات رسیده به کلمه مشاوران دربند مهندس موسوی به دلیل ملاقات خانواده هایشان با مراجع قم و دادخواهی از آنان برای عزیزان دربندشان از سوی بازجویان و نیروهای امنیتی به شدت تحت فشار قرار گرفته اند و با برخوردهای تند آنان مواجه شده اند.
گزارش های رسیده به کلمه حاکی از آن است که دیدار خانواده مشاوران با مراجع و تظلم خواهی آنان ، بازجوها را بر آن داشته تا با اعمال فشار بر زندانی ها و تهدید ضمنی خانواده ها که در دو مورد این اقدام به صورت تلفنی رخ داده ،تلاشی بوده تا از ادامه دیدار آنان با مراجع و در خواست کمک برای جلوگیری از ظلم های رفته بر عزیزانشان جلوگیری شود.
بر اساس اخبار رسیده علیرضا بهشتی شیرازی در طول دوران بازداشت بشدت برای اعتراف از سوی بازجویان تحت فشار بوده است.
چندی پیش خانواده های بهشتی شیرازی،عرب مازار و بهزادیان نژاد از مشاوران ارشد مهندس موسوی که از چهار ماه پیش تا کنون در زندان و انفرادی بسر می برند، به ملاقات حضرات آیات عظام وحیدخراسانی، بیات زنجانی و موسوی اردبیلی،صانعی و محقق داماد رفتند و ایشان را از وضعیت عزیزان دربندشان مطلع ساخته اند.
خانواده ها در این دیدارها تاکید کردند:آقایان عرب مازار ،بهشتی شیرازی و بهزادیان نژاد از افراد انقلابی ، مسلمان و پایبند به ارزش های انقلاب و راه امام هستند و سال هاست اغلب فعالیت هایشان علمی و فرهنگی و هنری است. جرم افراد مشخص نشده است.
این خانواده ها در دیدار با مراجع اعتراضات خود به عدم رعایت حقوق اولیه در بازداشت عزیزانشان را مطرح کردند.آنها از وضعیت موجود به محضر مراجع شکایت برده و عنوان کردند:در این مدت حتی اجازه ملاقات به خانواده ها داده نمی شد و اگر اجازه ملاقات هم داده شده به عنوان هدیه ،با منت و نامه نگاری فراوان بوده است.
در چنین شرایطی قرار بازداشت موقت سید علیرضا بهشتی شیرازی برای دو ماه دیگر تمدید شده است. این در حالی ست که با پایان بازجویی ها تمدید قرار بازداشت هیچ توجیه قانونی ندارد.
وکیل این مشاور دربند نیز بعد از گذشت بیش از چهار ماه هنوز موفق به مطالعه پرونده نشده است. به نظر می رسد تنها توجیه نگهداری مشاوران مهندس موسوی در زندان برای فشارهای سیاسی بر او و نوعی گروکشی است تا رویه ای برسبیل اخلاق و قانون.


 


فاطمه خرم جو برای پذیرش اتهام ارتباط با بیگانگان به شدت تحت فشار است.

بر اساس گزارش های رسیده از داخل اوین ، فاطمه خرم جو که در هفته گذشته تحت بازجویی همراه با توهین و فحاشی قرار گرفته، بازجویان اطلاعات به دروغ به وی گفته اند که دخترش لاله را که پس از دستگیری وی به مدت پنج روز بازداشت کرده بوده، کشته اند.

شوک ناشی از این خبر موجب شد تا وی در هنگام بازگشت از بازجویی بی هوش شده و به شدت زمین بخورد. به طوری که مسئولان بند زنان زندان اوین پس از تحویل گرفتن او از ۲۰۹ به شدت به ماموران زندان در خصوص وضعیت جسمی او اعتراض کرده و گفته اند که ما او را سالم به بند ۲۰۹ فرستادیم و ناسالم تحویل گرفته ایم.

بازجویان خرم جو در پاسخ به اعتراض مسئولان بند زنان عنوان کرده اند که فقط قصد ترساندن او را داشته اند.

همین گزارش حاکی است که بازجویان در جلسات متعدد از او خواسته اند که اظهار پشیمانی و ندامت کند تا به او کمک کنند، ولی او تاکید دارد که حاضر نیست برای کاری که نکرده است عذرخواهی کند.

فاطمه خرم جو در نیمه شب ۱۷ دی ماه ۱۳۸۸، توسط هشت مامور امنیتی مرد به همراه یک مامور زن بازداشت شد. ماموران امنیتی با عنوان کردن آنکه «مامور ستاد مبارزه با مواد مخدریم و باید منزل شما را تفتیش کنیم» وارد خانه شده و بدون دلیل مشخص وی را بازداشت کرده اند. پس از بازداشت، اتهام اصلی فاطمه، تماس با تلویزیون های بیگانه مطرح شده است.

بازجویان وی، در طول مدت بازجویی در تلاش بوده اند تا او را اقناع کننند که بپذیرد هسته ای به نام۰۲۱ تشکیل داده تا به این وسیله اعلامیه های شهرام همایون را پخش کنند. در هنگان بازجویی برای وی صدایی را در حال مصاحبه با شبکه تلویزیونی شهرام همایون پخش کرده اند که وی این موضوع را رد کرده و می گوید صدا متعلق به وی نیست.

همچنین او متهم به این شده که فیلم های تظاهرات مردم را به خارج از کشور ارسال کرده است. به گفته فاطمه خرم لو، اتهاماتی که به وی تفهیم شده «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن نظم و امنیت عمومی» و «اخلال در نظم» است.

در پی صدور قرار بازداشت فاطمه، او نسبت به قرار بازداشت خود اعتراض کرده است که روز شنبه ۱۱ اردیبهشت وی را برای رسیدگی به این اعترض به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برده اند اما اعتراض وی در نهایت از سوی قاضی یان شعبه رد شده است.

فاطمه زن ۵۳ ساله ای است که پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۸۰ برای تامین زندگی خود و بچه های اش راننده تاکسی درمسیر تهران – قم شده است ، دارای یک فرزند پسر و ۵ دختر است. پسر وی، عقب مانده ذهنی است. یکی از دختران او پس از طلاق با پسر هفت ساله اش پیش آن ها زندگی می کند و فاطمه مسئول تامین زندگی پسر، سه دختر و نوه اش است.

بازجویان خرم جو را از طریق تهدید فرزندانش تحت فشار گذاشته اند و سعی می کنند از این طریق او را به قبول اتهامات بی اساس وادارکنند. تهدید فرزندانش بیش از هر چیز او را آزار می دهد و نمی داند تا کجا می تواند تاب این تهدیدها را داشته باشد.

براساس گواهی درمانگاه اوین او در مراحل اولیه مبتلا به بیماری آلزایمر است.

این زن تنها نان آور خانواده است و اکنون خانواده وی دچار مشکلات مالی فراوانی شده اند.

هم اکنون وکلای این زندانی به این دلیل که اجازه حضور در دادسرای اوین را ندارند، نمی توانند برای او اعلام وکالت و پرونده وی را پیگیری کنند.


 


وحید طلایی، عضو کمیته پیگیری حقوقی میرحسین موسوی تا کنون با خانواده خود تماسی نداشته و هنوز خبری از محل نگهداری او در دست نیست.

به گزارش کلمه ساعت هفت صبح روز سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه، نیروهای امنیتی به بهانه شناسایی خودروی پارک شده مقابل منزل طلایی موفق به ورود خانه او شدند و بعد از تفتیش منزل و بردن برخی از وسایل شخصی طلایی، او را با خود بردند.این نیروها خود را از نیروهای پلیس امنیت معرفی کرده اند.

بعد از گذشت چندین روز از بازداشت طلایی او هنوز با خانواده خود تماسی نداشته است و این موجب نگرانی همسرش شده است.

همسر طلایی صبح دیروز با مراجعه به دادستانی و با پر کردن فرمی ،درخواست کرده که همسرش حداقل به او تلفن بزند و اطلاع دهد در کجا نگهداری می شود.

تا کنون وکلای وحید طلایی نتوانسته اند برای او اعلام وکالت کنند.


 


فاطمه كمالي احمد سرايي، همسر عمادالدين باقي ضمن اعتراض به ممنوعيت همسرش از ملاقات حضوري، اعلام كرد: در ملاقات كابيني با باقي مطلع شده است كه ديسك كمر او رو به وخامت گذاشته است و احتمال پارگی در عصب و جابجایی مهره وجود دارد.

وی در گفت و گو با جرس با اعلام این خبر افزود: چند هفته گذشته باقي را جهت MRI به بيمارستان منتقل كرده بودند و نتيجه آن نشان از وجود ديسك كمر در دو مهره او داشت. پزشكان فيزيوتراپي حركت را براي او خطرناك دانسته اند زيرا ممكن است موجب پارگي عصب و جابجايي مهره شود و در وهله اول برای كاهش درد او حداقل10 جلسه فيزيوتراپي حرارتي تجويز كرده اند.

كمالي در ادامه از بلاتكليفي مطلق حاكم بر پرونده باقي در ماه پنجم بازداشت او خبر داد وگفت:"تنها دو ماه اول حبس او، با قرار بازداشت بوده است و در مابقي بازداشت باقي تاكنون هيچ قرار بازداشتي در كار نبوده و با دو بار ابلاغ قرار وثيقه او همچنان در سلول بسته اي در بند 240 زنداني است."

همسر عمادالدين باقي به خبرنگار جرس گفت:" نگارش نامه خطاب به مسوولان زندان حق هر زنداني است و طبق قانون نه تنها نبايد مانع از درخواست و شكايت زنداني شد بلكه بايد به آن فورا رسيدگي شود اين در حالي است كه حتي از اعطاي يك قلم و خودكار ساده به باقي براي نوشتن نامه به مسوولان بند حتي برای دريافت كتاب نهج البلاغه جلوگيري مي شود و زماني كه ما براي او كتاب به زندان مي بريم از ما نمي پذیرند" باقي در تمام اين چند ماه از ديدار با وكلاي خود هم محروم بوده است.

گفتنی است عمادالدین باقی پژوهشگر و روزنامه نگار سومین باری است که راهی زندان اوین می شود. پیش از این یک بار به مدت سه سال و باردیگر به مدت یک سال تحمل حبس کرده و نزدیک به 80 بار احضار و بازجویی داشته است.

باقی در روز هفتم دی ماه، فردای عاشورای خونین تهران برای بار سوم بازداشت شد. به گفته همسر وی، عمادالدین باقی بوسیله حکمی که به امضای دادستان وقت تهران رسیده بود ( به تاریخ روز فوت آیت الله منتظری ) و با عنوان پيشگيري از حوادث پس از فوت آيت الله منتظري ، بازداشت شده است.

روز گذشته میر حسین موسوی در دیدار با خانواده عماد الدین باقی از مجاهدتهای باقی در دفاع از حقوق بشر تمجید کرد و اظهار داشت: کارهای دین پژوهانه وبشر دوستانه او در خاطره ها باقی می ماند. این روزها سپری می شود اما آنچه باقی می ماند کارنامه افراد در دفاع از حقیقت است.


 


عبدالله نوری با حضور در منزل فيض الله عرب سرخی با او دیدار و گفتگو کرد.

عرب سرخی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس ازانتخابات 22 خرداد 88 دستگير شد و به تازگی به مرخصی آمده .

عبدالله نوری در دیدار با عرب سرخی درجريان بخش کوچکی ازآنچه بروی دردوران طولاني انفرادی و زندان گذشته قرار گرفت، عبدالله نوری نیز با تقدیر از استقامت و پایداری عرب سرخی دردفاع از حقوق مردم برای آزادی زندانیان بيگناه دعا کرد .


 


دادگاه میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم که پنج ماه در بازداشت است، پس از سه بار تعویق امروز یکشنبه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، جلسه محاکمه میلاد اسدی در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. در این جلسه پس از قرائت کیفرخواست میلاد اسدی کلیه اتهامات وارده را رد کرد و به همراه وکیل اش هوشنگ پوربابایی به دفاع از خود پرداخت.

دادگاه همچنین با درخواست مرخصی و تبدیل قرار بازداشت میلاد اسدی موافقت نکرد. میلاد اسدی هشتم آذرماه سال گذشته بازداشت شده است.


 


دانشجويان و اساتيد فهيم پلي تکنيک تهران؛
گرچه در این سال‌های اخیر شاهد حوادث ناگوار و نادری در پلی تکنیک بودیم اما دوباره مادر دانشگاه‌های صنعتی کشور به خود لرزید، متأسفانه در روز دوشنبه گذشته مورخ 13/2/89 و در آغاز هفته‌ی گراميداشت مقام معلّم، شاهد حادثه اي اسفبار در دانشگاه پلي تکنيک بوديم که در طول تاریخ دانشگاه درکشورمان بي سابقه بوده است، حادثه اي که در آن تيغ جهل، دکتر معتمدي از اساتيد بزرگوار و عضوء هيئت علمي دانشکده مهندسي برق دانشگاه اميرکبير را نشانه گرفت. استادي که نه تنها عملکرد ايشان در رأس وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بلکه عملکرد ايشان به عنوان يک استاد متعهد و با اخلاق قابل ستايش و تقدير بوده است و خواهد بود و همواره عملکرد مطلوب ايشان به عنوان استاد، محبوبيت ايشان را در ميان دانشجويان دانشگاه فراهم آورده است.
اما متأسفانه حرمت استاد و دانشگاه بار ديگر شکسته شد و در روز مذکور شخصي در حدود پنجاه سال سن با گذاشتن کارت ملي خود در حدود ساعت 10:30-11 در کمال آرامش وارد دانشگاه شده و خود را به طبقه هفتم ساختمان ابوريحان رسانده و با سلاح سرد به دکتر معتمدی حمله کرده است و ناجوانمردانه ضربه‌ای کاری بر پهلوي ايشان زده است. باز با خیالی آسوده و بنا بر مشاهده شاهدان چاقوی خود را تمیز کرده و اقدام به خارج شدن از دانشگاه کرده است که در خيابان رشت با تلاش تعدادی از ماموران انتظامات دانشگاه بازداشت گرديده و به مسئولين حراست دانشگاه تحويل داده شده است که در ابتدا در حراست توسط مشاور مرکز مشاوره دانشگاه سوالاتي از او پرسيده شده است که طبق اظهارات مسئولين حراست دانشگاه وي از سلامت رواني برخوردار نبوده و از فارغ التحصيلان مهندسي برق پلي تکنيک مي باشد و نيت سوء قصد را خصومت شخصي اعلام کرده اند و سپس ضارب را تحويل پليس امنيت داده اند و در حال حاضر ضارب در بازداشت به سر مي برد. ضربه وی به قدر اساسی و با کینه بوده است که موجب پارگی روده کوچک و روده بزرگ و یکی از سیاهرگ‌های مهم بدن شده‌است و حتی به مهره‌های پشت بدن نیز آسیب زده است، اما در شرایطی که هنوز مقامات پزشکی و بیمارستانی و همچنین ماموران امنیتی و اطلاعاتی اظهار نظری در این خصوص نکرده‌اند. روابط عمومي دانشگاه دراطلاعيه خود سخن از سوء قصد شخصی ناشی از مشکلات دوران وزرات دکتر معتمدی به میان آورده است، که این اظهارات خود برای جامعه دانشگاهی سئوالات و ابهامات زیادی را مطرح کرده‌است؟
در حالي که دغدغه اصلي مسئولين انتظامات و تامین کنندگان امنیت دانشگاه نحوه پوشش دانشجويان است و شاهد شديدترين فشارها از سوي انتظامات و حراست دانشگاه بر دانشجويان هستيم، و دانشجویان دانشگاه‌ها برای ورود به پلی تکنیک مورد سئوال قرار می‌گیرند فردي با عبور از موانع امنيتي دانشگاه حرمت دانشگاه، استاد و دانشجو را زيرپا گذاشته و اقدام به سوء قصد به جان يکي از اعضاي هيئت علمي دانشگاه مي نمايد. سوال اصلي اين است که آيا اولويت هاي امنيتي حراست و انتظامات با عنايت به اتفاق رخ داده صحيح است؟ بيم آن مي رود که پس از
اين حادثه مديريت دانشگاه به منظور تأمين امنيت به امنيتي تر کردن فضاي دانشگاه بپردازد اما در حالي که خواسته اصلي استاد و دانشجو در دانشگاه تأمين امنيت است و نه ايجاد فضاي امنيتي. تجربه اخير ثابت کرد با ايجاد فضاي امنيتي در محيط دانشگاه نمي توان امنيت استاد و دانشجو را که از اصول اوليه محيط هاي آکادميک و فضاي آموزشي دانشگاه است تامين نمود. ،
با عنايت به حوادث رخ داده در دانشگاه حریم دانشگاه شکسته شده است،حداقل‌های لازم برای یک وضعیت علمی و آموزشی زیر سئوال رفته است، اگر تا دیروز نگران امنیت شغلی اساتید خود که قطعا در نحوه تعلیم و تربیت آنها موثر است، بوده‌ایم از امروز نگران امنیت جانی آنها و دانشگاهیان هستیم، شوراهای صنفی دانشکده‌های دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بنابر بند 5 ماده 3 آئین نامه شوراهای صنفی دانشجویان، وظیفه خود می‌داند در خصوص وضعیت آموزشی و علمی پلی تکنیک تهران هشدار دهند و لزوم پاسخگویی مسئولین مربوطه در دانشگاه و وزارت علوم را ضروری می‌دانند. و از کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می‌خواهیم مسئولین دانشگاه و وزارت علوم را مورد بازخواست قرار دهند. عملکرد حراست و مديريت دانشگاه جهت تأمين امنيت فضاي آکادميک، ناکارآمد و ضعيف به نظر مي رسد. لذا ما به عنوان فراگیرترین تشکل دانشجویی خواستار حضور مديريت دانشگاه و رئيس حراست دانشگاه در ميان اساتيد و دانشجويان براي پاسخگويي، شفاف سازي و ارائه گزارشي جامع پيرو اتفاقات رخ داده و ارائه سازو کارهاي عملي پيش بيني شده به منظور جلوگيري از تکرار حوادثي مشابه در دانشگاه هستيم.
لذا شوراهاي صنفي خواستار آنند که کميته اي متشکل از نمایندگان اساتید و نمایندگان صنفی دانشجویان و مسئولان دانشگاه جهت پيگيري روند دادرسي شکايت طرح شده توسط خانواده دکتر معتمدي و شفاف سازي نيت و ريشه يابي علت اين سوء قصد، جهت تنوير افکار عمومي جامعه دانشگاهي کشور و بازگشت آرامش و اطمينان به فضاي دانشگاه تشکيل شود.
در انتها از حضور و پيگيري دانشجويان نسبت به حادثه رخ داده در روزهاي گذشته کمال تشکر را مي نماييم و از کليه دانشجويان و همکلاسي هاي عزيز تقاضا مي کنيم با صبر و استقامت و با حفظ آرامش و دوري از فضاي احساسي و هيجاني تا روشن شدن کامل قضيه در فضايي منطقي و عقلاني درخور دانشجويان پلي تکنيک اقدام به پيگيري اين قضيه تا انتها نمايند و شوراهاي صنفي دانشجويان دانشکدهاي دانشگاه صنعتي اميرکبير در کنار شوراي صنفي دانشگاه پلي تکنيک تمام تلاش خود را براي شفاف سازي پيرو اتفاق رخ داده و تأمين امنيت و آرامش دانشجويان و اساتيد مي نمايند و در اين زمينه حاضر به همکاري با مسئولين ذيربط دانشگاه جهت روشن شدن فضا مي باشند.

و من الله توفيق
شوراهاي صنفي دانشجويان
دانشگاه صنعتي اميرکبير
(پلي تکنيک تهران)


 


فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان، صبح امروز، یکشنبه ۱۹ اردیبهشت اعدام شدند.

به گزارش خبرگزاری سپاه (فارس) به نقل از دادسرای عمومی و انقلاب تهران، این افراد سحرگاه امروز اعدام شده اند.

به گزارش كميته گزارشگران حقوق بشر خلیل بهرامیان، وکیل فرزاد کمانگر، دقایقی پس از انتشار این خبر گفت که «هیچگونه اطلاعی از اعدام این افراد ندارد.» وی اضافه کرد که برای اطلاع از صحت خبر به دادستانی تهران مراجعه خواهد کرد.

فرزاد کمانگر معلم کرد، در مرداد ماه سال ۱۳۸۵ بازداشت شد. وی در طول ماهها بازداشت اعلام کرد که تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی قرار گرفته که آن را در رنجنام های منتشر ساخت و اعترافات خود را تحت شکنجه و فاقد اعتبار عنوان کرد.

وی در اسفند ماه ۱۳۸۶ به بهانه داشتن "نیت مجرمانه" به اعدام محکوم شد. در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۸، این معلم کرد، در نامه ای به رئیس قوه قضاییه خواستار برگزاری مجدد دادگاه خود شد.

مهدی اسلامیان در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود و شش ماه را در سلول انفرادی گذرانده بود. گفتنی است پیش از این محسن اسلامیان، برادر این زندانی سیاسی نیز اعدام شده بود.

شیرین علم هولی در اردیبهشت ۱۳۸۷ در تهران بازداشت شده و به اعدام محکوم شده بود.

علی حیدریان، به همراه فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر، دو زندانی سیاسی دیگر اعدام شده در سحرگاه امروز، از سال ۸۵ در بازداشت به سر می بردند. بسیاری روند برگزاری دادگاه این افراد را «ناعادلانه» خوانده بودند.


بی خبری خانواده و وکیل فرزاد کمانگر از حکم اعدام

در همین حال "جرس" مصاحبه ای با برادر کمانگر منتشر کرد.

بر اساس این گزارش، خانواده و وکیل فرزاد کمانگر اعلام کرده اند که خبر اعدام فرزاد را از طریق اخبار منتشر شده دریافت کرده اند. برادر فرزاد کمانگر در گفتگو با جرس ضمن ابراز تاثر و تاسف شدید از اینکه خبر مرگ یک عزیز را باید از خبرگزاری ها شنید، می گوید: اینها که سراپا دروغ هستند کاش خبر اعدام برادرم هم دروغ باشد.



 


دبیر‌کل مجمع نیروهای خط امام(ره) تاکید کرد: دانشجویان متعهد نباید تربیون‌های دانشگاه‌ها و علمی را به افرادی دهند که با روشی اتهام زنی و فحاشی قصد فریب افکار عمومی را دارند.

به گزارش ایلنا ، سید هادی خامنه‌ای در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با اشاره به شکل‌گیری تشکل‌های موازی با انجمن‌های اسلامی تاکید کرد و افزود: دانشجویان متعهد، ‌مسلمان و اصلاح‌طلب نباید تربیون‌های دانشگاه‌ها و علمی را به افرادی دهند که با روشی اتهام زنی و فحاشی قصد فریب افکار عمومی را دارند و با استفاده از الفاظ زیبا و لیکن محتوا‌های انحرافی و دور از واقعیت نه تنها بر رشد جامعه و بارورکردن فکر و اندیشه دانشجویان کمک نمی‌کنند،بلکه زمینه‌های سقوط جامعه را فراهم می‌نماید.

وی ضمن هشدار نسبت به آنچه روند حذف نخبگان علمی – فرهنگی و سیاسی خواند، جامعه دانشجویان را به ارتباط بیشتر با گروه‌ها و مراجع علمی و دینی جامعه فرا خواند و تاکید کرد: باید با دایر کردن کارگاه‌ها و کرسی‌های بحث و مناظره دانشجویان را به سمت مطالعه بیشتر و اندیشه‌ورزی عمیق‌تر سوق داد.

دبیرکل مجمع پیروان خط امام تاکید کرد: آگاهی و اطلاع رسانی و کمک گرفتن از رسانه برای تنویر افکار و اندیشه‌ها، خنثی‌کننده جهل و جهل‌پروری در جامعه است و دانشگاه‌ها در مسیر جهل زدایی از جامعه باید پیشگام شوند و در این مسیر از مطالعه کتاب و تهمت کتاب خوانی نباید غفلت کرد.

خامنه‌ای تاکید کرد: یافتن رسانه‌های مناسب در قالب ارتباطات نزدیک با اقبشار مختلف مردم باید همت اصلی نخبگان و دانشگاهیان باشد تا بر روند آگاه‌سازی جامعه سرعت بیشتری ببخشد و باید این نکته را باور کرد که لزوما آسان‌ترین راه، مناسب‌ترین و بهترین راه نیست و علی‌رغم اینکه غالب رسانه‌ها را از نخبگان و منتقدان گرفته‌اند نباید از یافتن رسانه‌های جدید جهت ارتباط با مردم غافل شد.

وی یادآوری کرد که همواره باید خود را برای مواجه با سختی‌ها و مصائب جهان آماده کرد و هرکسی در این مسیر هر‌کاری از دستش برآید نباید کوتاهی کند، ما نیز طی ۳۰ سال گذشته درکنار دانشجویان و درخدمت فعالیت‌ها سیاسی و فرهنگی دانشجویان بوده و هستیم.

در ابتدای این دیدار رئیس سازمان جوانان و دانشجویان مجمع پیروان خط امام ضمن تشکر از حضور دانشجویان و اعضای انجمن اسلامی دانشگاه ساری بر ضرورت حفظ حریم دانشگاه و حرمت دانشجو تاکید کرد و افزود: نباید با برخوردهای دور ازشان با فعالان سیاسی نشاط را از دانشگاه‌ها بگیریم که این اتفاق نامبارک مخالف نظر و اندیشه و شیوه امام (ره) بوده و هست.

سعیدالله بداشتی تاکید کرد: مسوولان باید هرچه سریعتر با ترمیم ضایعات وارده بر پیکره دانشگاه ضمن اصلاح رابطه دانشجویان و مسوولان زمینه بازگشت نشاط،شادابی و تحرک را به فضای دانشگاه‌ها فراهم کنند.


 


شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان کرمان با اشاره به حکم زندان سیدحسین مرعشی و همچنین محکوم کردن حمله گروهی معدودی به دفاتر نمایندگان مردم کرمان و جیرفت تصریح کرد: مردم آگاه باشند که سکوت اصلاح‌طلبانه ما در برابر وقایع اخیر به‌خاطر امیدهایی است که به تغییر رویه‌ها در عرصه سیاست بسته‌ایم.

به گزارش گفتارنو متن کامل بیانیه شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان کرمان به شرح ذیل است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین

با سلام به روح بلند حضرت امام(ره)، ایام شهادت حاصل عمر ایشان - استاد مطهری- و هفته بزرگداشت مقام معلم را گرامی می‌داریم.

مردم شریف استان کرمان

همان‌گونه که مستحضرید روز جمعه دهم اردیبهشت89 گروهی معدود با سوءاستفاده از نام روحانیت و بسیج، به دفاتر نمایندگان مردم کرمان و راور و جیرفت حمله کرده‌اند و طی این حرکت غیرقانونی، پیش از هر چیز شان و منزلت موکلان این نمایندگان انقلابی و اصلاح‌طلب را خدشه‌دار نموده‌اند. از این‌رو بر خود لازم می‌دانیم که مهر سکوت را شکسته؛ مطالبی را به محضرتان تقدیم کنیم.

علامه شهید مطهری آنجا که از فلسفه اجتماعی اسلام سخن می‌گوید، نتیجه اعتقاد به خدا را مسوولیت حاکمان در مقابل مردم می‌داند و معتقد است از نظر این فلسفه، تنها اعتقاد به خدا است که حاکم را در مقابل اجتماع مسؤول می سازد و افراد را ذیحق می کند و استیفای حقوق را یک وظیفه شرعی معرفی می کند. (علل گرایش به مادی‌گری، صص 104-105)

بنا به وظیفه شرعی و انقلابی خویش، ضمن ابراز تاسف از عملکرد مسوولان امنیتی و انتظامی در قبال تجاوز عده‌ای قلیل به حقوق دهها هزار موکل شریف این نمایندگان (که البته طبق قانون وکالت کل مردم ایران را بر عهده دارند) اعلام می‌داریم که اصلاح‌طلبان استان کرمان، نیروهای اصیل انقلاب و مجاهدان و مدافعان نظام اسلامی در طول سالیان پس از انقلاب بوده‌اند و بعد از این نیز با اعتقاد به اسلام، انقلاب، خط امام(ره) و نظام اسلامی اجازه نخواهند داد بیش از این از نجابت و خویشتن‌داری آنان سوء استفاده شود. همین‌جا از مسوولین ذیربط می‌خواهیم هرچه سریع‌تر نسبت به برخورد با این عده خودسر و قانون‌شکن اقدام کنند و نتایج آن‌را به اطلاع افکار عمومی برسانند.

مسوولان محترم آگاه باشند، اگر رعایت قانون برای شهروندان الزامی است، قانون‌مداری برای صاحبان قدرت الزامی دوچندان است. نمی‌شود که برخی، همگان را به رعایت قانون فراخوانند و خود فقط تا جایی به قانون تن در دهند که منافعشان ایجاب می‌کند. شاید یکی از دلایل فراگیرشدن چنین تحرکاتی، احساس امنیت کامل و مصونیت آهنین گروه‌های خودسر است؛ چندان‌که یک مسوول محلی در حمایت از عناصر خودسر برای یک نماینده‌ مجلس که مسوولیت کشوری دارد و در مقابل تمام مردم ایران مسوول است تعیین تکلیف می‌کند و رهنمود می‌دهد.

بحث بر سر این نیست که کسی از نماینده اول کرمان یا دیگران انتقاد نکند، مساله این است که اولا منتقدان از نام‌های مورد احترام جامعه سوء استفاده نکنند و ثانیا با دریافت مجوز از مراجع قانونی انتقاد خویش را بیان کنند. طبیعتا موافقان نیز می‌توانند درخواست مجوز بدهند و آنگاه وزن هر کدام از این اندیشه‌ها در افکار عمومی مشخص خواهد شد. اگر قرار باشد در دهه‌ چهارم از عمر نظام، هنوز هم حداقل‌های حقوق مردم و گروه‌های سیاسی و منتقدان شیوه‌های حکمرانی که چارچوب‌های نظام را پذیرفته‌اند رعایت نشود، عملا از فلسفه اجتماعی اسلام عدول شده است. ما بر این باوریم که اقداماتی سخیف از این دست که بوی توطئه می‌دهد و آرامش استان کرمان را هدف گرفته است در شان جامعه ما نیست و باید عرق شرم بر پیشانی حامیان و صحنه‌گردانان آن بنشاند.

در همین ارتباط یادآور می‌شود ترکیب لاینفک «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، میراث گرانسنگ حضرت روح‌الله و مورد تایید و حمایت همیشگی رهبری معظم انقلاب بوده و طبیعتا تحت هیچ شرایطی تجزیه‌پذیر نیست. متاسفانه شاهدیم که در این ایام، ضمانت‌های لازم و قابل اتکا برای دفاع از بال جمهوریت نظام دیده نمی‌شوند. حقوق احزاب، گروه‌های سیاسی و رسانه‌ها به راحتی نادیده گرفته می‌شود. فعالان سیاسی و نخبگان جامعه فرصت حضور و ارائه نقدها و اندیشه‌هایشان را نمی‌یابند و باب گفت‌وگو و مفاهمه روزبروز تنگ‌تر می‌شود و به وضعیتی نگران‌کننده و بحرانی می‌رسد. در حالی که از پرونده‌ مفتوح فساد اقتصادی برخی‌ مسوولان خبری به افکار عمومی داده نمی‌شود (تا جایی که داد برخی نمایندگان اصولگرای مجلس هم در آمده است) برادرمان سیدحسین مرعشی سیاستمدار انقلابی، استاندار سال‌های دفاع مقدس، نماینده‌ی سابق مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی و معاون رییس جمهور در دوران اصلاحات به جرم انجام یک مصاحبه و بیان انتقاد از وضعیت موجود به بند کشیده می‌شود.

مردم عزیز استان کرمان آگاه باشند که سکوت اصلاح‌طلبانه ما در برابر وقایع اخیر به‌خاطر امیدهایی است که به تغییر رویه‌ها در عرصه سیاست و رسانه‌ بسته‌ایم و عمیقا معتقدیم وقوع حوادث پی‌درپی، برخورد با افراد انقلابی و خدوم بدون توجیه و اقناع افکار عمومی، زیبنده جامعه ما که میراث‌دار خون هزاران شهید است نمی‌باشد و انتظار می‌رود تغییری اساسی در رویه‌های وحدت‌شکن و تحریک‌آمیز کنونی پدید آید.

والسلام علیکم و رحمه‌الله
شورای هماهنگی اصلاح‎طلبان استان کرمان


 


یک منبع مطلع از برگزاری جلسه ای بین کامران دانشجو و حجت الاسلام منتظری رئیس دیوان عدالت اداری خبر داد.

به گزارش کلمه بر اساس اخبار رسیده در این جلسه کامران دانشجو برنامه دولت احمدی نژاد را برای اخراج اساتید پس از پایان خرداد ماه تشریح کرده و خواهان همکاری دیوان عدالت اداری با دولت در جهت رد شکایات اساتید اخراجی از وزارت علوم شده است.

یک منبع آگاه با اعلام این خبرگفت: با توجه به وجود قضات مستقل و شریف موجود در دیوان عدالت اداری بعید به نظر می رسد که دیوان جدای از قانون مداری، بتواند با چنین تصمیمی همراهی کند.

این گزارش می افزاید :با توجه به سخنرانی های اخیر حامیان دولت و حمله به دانشگاه ها پیش از این نیز احتمال تصفیه اساتید معترض دانشگاه ها می رفت اما این بار شکل این تصفیه از بازنشستگی و تعلیق به اخراج تغییر کرده است.


 


رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به حوادث بعد از انتخابات، خطاب به فائزه هاشمی رفسنجانی گفت: تو دختر آخوند هستي! در روز عاشورا در خيابان و اغتشاشات چه کار مي کردی؟ در جلسه خصوصي چه کار مي کني، آن حرف ها چه بود که زده اي؟

محمد يزدي در ديدار با شماري از طلاب و روحانيون شرکت کننده در طرح آموزشي بلاغ در سخناني ابراز داشت: امروز شرايط جمهوري اسلامي ايران با قبل از انقلاب قابل قياس نيست و بحمدالله کشور ما در سطح بسيار خوب و قابل توجهي قرار گرفته و راه ترقي و رسيدن به قله کمال را در پيش رو دارد.

يزدي تاکيد کرد: امروز من به آقاياني که در نظام مسئوليتي دارند هشدار مي دهم خيلي بايد مراقب باشيد، کجا مي رويد، کجا هستيد، رفتار و برخورد شما چگونه است، اينکه انسان وقتي به خارج از کشور مسافرت کرد، همه جا بخواهد برود به هيچ وجه درست نيست.

وی هدف دشمنان را ضربه زدن به ولايت فقيه و شخص رهبري دانست و گفت: دشمنان ابتدا در مورد ولايت فقيه شبهه مطرح مي کنند بعد نيز سراغ خود ولي فقيه مي روند.

عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان تصريح کرد: در اين گونه موضوعات گاهي طرف به خاطر حق دنبال مسئله است که بايد جواب او را داد اما گاهي اوقات شبهه افکني به خاطر مسائل جناحي و سياسي و مقابله با رهبري است که در چنين شرايطي اگر به چنين فردي ميدان داده شود مقدسات را هم زير سوال مي برد، اگر هم به مجلس بيايد متحصن مي شود و بعد که از زندان به مرخصي بيايد در ملاقات هاي خصوصي خود چه حرف هايي که بر زبان نمي آورد.

يزدي با اشاره به حوادث بعد از انتخابات گفت: در جريان اين فتنه چه بسيار کساني که از طرفداران دلسوزان و خادمين انقلاب بودند و هستند و ان شاء الله خواهند بود، ولي گرفتار شده و در جاهايي ديده شده و حضور پيدا کردند که نبايد حضور مي داشتند.

به گزارش میزان خبر این عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به حضور فرزندان هاشمی رفسنجانی در اعتراضات بعد از انتخابات تصريح کرد: در روز عاشورا تو دختر آخوند هستي توي خيابان و اغتشاشات چه کار مي کني، اگر اطلاعات همراهت بيايد در جلسه خصوصي چه کار مي کني، آن حرف ها چه بود که زده اي؟

يزدي افزود: امروز ولايت فقيه و شخص رهبري مورد هجمه دشمنان است و آنها در اين راه از هر سعي و تلاشي از جمله ايجاد شبهه، تضعيف مقام ولايت و هر کاري که در توانشان باشد دريغ نخواهند کرد.

وي ابراز داشت: جوانان، طلاب و همه ما امروز وظيفه داريم در برابر دشمن کوتاه نيامده و با شناخت زمان با آنها به مقابله برخيزيم.

عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به سخنان رهبري دشمن شناسي و دوست شناسي را امري لازم و ضروري براي همه اقشار جامعه دانست و تاکيد کرد: ما بايد بصيرت خود را افزايش داده و پشت پرده ماجراها را درک کنيم



 


بر اساس مصوبه امروز هیئت دولت، شنبه و یکشنبه هفته آینده مراکز دولتی و آموزشی در تهران تعطیل خواهند بود.

به گزارش فارس، هیئت دولت عصر امروز یکشنبه تشکیل جلسه داد.بر اساس این گزارش، اعضای هیئت دولت روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده را در پایتخت تعطیل اعلام کردند.

این تعطیلات شامل مراکز دولتی و مدارس و دانشگاه‌های تهران می شود.

یادآور می‌شود، دوشنبه هفته آینده نیز به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س) تعطیل رسمی است.


 


جمعی از استانداران دولت‌های هفتم و هشتم روز دوشنبه با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار می کنند.

به گزارش مهر، استانداران دولت های هفتم و هشتم قرار است صبح فردا دوشنبه با آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری دیدار و تبادل نظر داشته باشند.

در این دیدار قرار است مسایل روز نیز مورد بحث قرار گیرد.


 


محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری در پاسخ به درخواست کاشانی مبنی بر استان شدن شهرشان گفت: شهرستان کاشان همه ویژگی‌های لازم برای استان شدن را دارد اما استان شدن کاشان یک گیر قانونی دارد و آن بحث کم بودن جمعیت آن است.

به گزارش مهر احمدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نژاد رئیس جمهور امروز در کاشان با اعلام اینکه دولت سعی می‌کند در بین قوانین موجود راهی برای استان شدن شهرستان کاشان پیدا کند گفت: این موضوع به سه عامل اهالی کاشان، نمایندگان مجلس و نهایتاً راه‌حل تلفیقی بستگی دارد.

وی ادامه داد: البته یک راه تلفیقی هم وجود دارد که ما در قانون سقف جمعیت را برای استان شدن کاشان کاهش دهیم اما از سویی دیگر شما هم باید یک فکری به حال جمعیت خود بکنید.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته