
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
تیم فوتبال پرسپولیس تهران با شکست گسترش فولاد تبریز در دیدار رفت جامحذفی باشگاههای کشور یک گام به قهرمانی این مسابقات و حضور در لیگ قهرمانان آسیا نزدیکتر شد.
طی این بازی که با قضاوت خداداد افشاریان در ورزشگاه یادگار امام تبریز و در حضور بیش از ۴۰ هزار تماشاگر آغاز شد، با گل شیثرضایی در دقیقه ۱۰، با برتری پرسپولیس به پایان رسید.
تیم فوتبال گسترش فولاد که در لیگ دسته اول فوتبال ایران حضور دارد در این دیدار با فشار هواداران خود صاحب توپ و میدان بود و توانست موقعیتهای زیادی را بر روی دروازه پرسپولیس ایجاد کند. تیم فوتبال پرسپولیس در دقیقه ۸۹ یک ضربه پنالتی را بهوسیله محسن خلیلی از دست داد.
تیم پرسپولیس با استفاده از تجربه بالای بازیکنان خود حملات متعدد نماینده تبریز را دفع کرد تا در نهایت با یک پیروزی مناسب بهدیدار برگشت فکر کند. گفتنی است، دیدار برگشت این دو تیم سوم خردادماه در ورزشگاه آزادی تهران برگزار خواهد.
حسین عبدی مربی پرسپولیس میگوید: «همینکه تیم در تبریز با پیروزی از میدان خارج شده و بازیکنان سالم و سلامتاند باید خدا را شکر کرد. مربی قرمزها معتقد است در جامحذفی تنها پیروزی است که به چشم میآید. هرچند که وی میگوید پرسپولیس در نیمه نخست بسیار خوب و هوشمندانه بازی کرده است.»
«با جوی که آنجا وجود داشت ما در نیمه اول بازی را کنترل کردیم و موقعیتهایی هم داشتیم اما حریف هم روی بازی مستقیم موقعیتهایی بهدست آورد که البته ناشی از اشتباه بچههای ما بود. در هر صورت نیمه اول ما خیلی سرتر از حریف بودیم و برتریمان بیدلیل نبود. اما نیمه دوم را بد شروع کردیم و بازی مستقیم آنها باعث شد تیم ما عقب برود. این حملات با مقاومت بچههای ما و ضد حملههای آنها مواجه شد و در صحنههایی که فشار آوردیم موفق به کسب یک ضربه پنالتی شدیم که اگر پنالتی گل میشد، کار قهرمانی ما تمام بود. البته بهنظر من کار قهرمانی ما هنوز تمام نشده و باید در تهران دوباره برنده باشیم.»
«از نتیجه راضی هستیم اما درباره بازی باید بگویم ما در نیمه دوم فقط منطقی بازی کردیم. البته بارها گفتهام جامحذفی جام شگفتیهاست و تنها چیزی که اهمیت دارد، بردن است».

«همچنین حسین عبدی در خصوص اتفاقات بهوجود آمده گفت :باور کنید اگر آن سنگهای بزرگ از بغل گوش یک نفر رد میشد آن فرد جابهجا میمرد. واقعن اگر کسی میمرد، مسوولان ورزشگاه میتوانستند شب راحت بخوابند. واقعن من از اتفاقات آن روز متعجب و شوکه شده بودم چون هیچ کنترلی نبود و پای بازیکن ما بر اثر اصابت سنگ آسیب دید».
«انگار ناظر فدراسیون گفته همه حوادث را گزارش خواهد کرد. اگر گزارش شود و تاثیری نگذارد، آن تماشاگرنماها جریتر خواهند شد. گزارش باید منجر به نتیجه شود. در این صورت یا باید بازیها برگزار نشود یا تماشاگرها را به ورزشگاه راه ندهند. درست است که تماشاگر به ورزشگاه هیجان میدهد اما این هیجان نباید منجر به اغتشاش شود. وقتی یک سنگ بزرگ را از ۵۰ متری پرت میکنند و هیچکس کنترلی نمیکند حتمن باید در بازیهای بعدی منتظر حوادث تلخی بود».
هوار ملامحمد مهاجم تیم پرسپولیس هم در خصوص این بازی اینچنین اظهارنظر کرد: «همه آسیا علی دایی را بهعنوان نماد فوتبال ایران میشناسند اما در این بازی او را با خیار میزدند. جالب است که خارج از ایران همه به ایشان احترام میگذارند و فوتبال ایران را با نام على دایى میشناسند اما در این دیدار هم به او فحاشی کردند و هم اشیا مختلفی به سمتش پرتاب کردند. جای بسی تاسف است چرا که آقای دایی بزرگترین سرمایه فوتبال ایران است».
«سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در کنفرانس مطبوعاتی پس از برد یک بر صفر تیم فوتبال پرسپولیس در برابر تیم فوتبال گسترش فوتبال تبریز گفت: این برد نیمی از راه قهرمانی بود و ما باید با حمایت هوادارانمان و با آمادگی کامل، پا به میدان بازی برگشت بگذاریم».

همچنین على دایى سرمربى تیم فوتبال پرسپولیس گفت: «براى آن دسته از تماشاگرانی که علیه من شعار داده و بىغیرت خطابم کردند، متاسفم. همیشه خود را مدیون مردم خوب آذربایجان میدانم اما به نظرم اینهایی که امروز در ورزشگاه به ما توهین و سنگبارانمان کردند آذری نبودند. ما امروز شاهد رفتارهایی بودیم که به عنوان یک آذری اصلا انتظار آن را نداشتم. وى اظهار داشت: خوشحالم که بازى اول خود در فینال جام حذفى را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و حالا باید به فکر ۹۰ دقیقه حساس بازى برگشت در ورزشگاه آزادى باشیم. از همه هواداران پرشور پرسپولیس دعوت مىکنم در جشن قهرمانى ما شرکت کنند. او در مورد اتفاقات رخ داده گفت: براى تماشاگرانی که به من لقب بىغیرت داده و توهین کردند متاسفم. همیشه تبریز و مردمانش را دوست دارم و هرگز مهر آنان از دلم خارج نمىشود».
سرمربى پرسپولیس افزود: «اگر بردن گسترش فولاد تبریز بىغیرتى است عیبى ندارد به من بگویند بىغیرت، اما در یک بازى فوتبال موفق شدیم که حریف خود را شکست دهیم و دلیل این حرفها را نمىدانم». دایى ادامه داد: «براى مسوولان برگزاری این مسابقه متاسفم که در تمام ۹۰ دقیقه بازى امنیت در ورزشگاه نبود. سنگهایى به زمین پرتاب مىشد که باور نکردنى بود، حتا این سنگها از زیر نیمکت به پاى بازیکنان مىخورد».
علی دایی افزود: «به نظرم امروز فدراسیون دو و میدانی باید، نماینده خود را به این بازی میفرستاد تا کسانی را که سنگهایی به این بزرگی را با این شدت به سمت ما و به وسط زمین پرتاب میکردند برای پرتاب دیسک انتخاب میکردند. سرمربى تیم فوتبال پرسپولیس در خصوص خبر حمله به وى و مجروح شدندش تاکید کرد: از رسانهها ناراحتم. اعلام شد که من با چاقو مجروح شدهام و برخى هم گفتند بهخاطر این برخورد ایدز گرفتهام. یک ناشناس با شى تیزى به من ضربه زد ولى هیچ مشکلى بهوجود نیامد، این مسئله را بیش از حد بزرگ کردند. وى افزود: امیدوارم بیش از پیش به شایعات دامن زده نشود. در مرحله اول جامحذفى موفق بودیم و با تمام قدرت و با هواداران پرشور خود از حالا به فکر بازى مقابل گسترش فولاد تبریز در تهران خواهیم بود».
امیر و کاملیا/ رادیو کوچه
از داریوش بزرگ، کتیبههای فراوانی به دست آمده است که بر روی سنگهای مرمرین، پاستونها، لوحهای گلین و یا بر آجر نگاشته شدهاند. بیشتر این کتیبهها، مانند دیگر نبشتههای هخامنشی به سه خط و زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی هستند. اینک چند نمونه آن را برای شما نقل میکنیم:
از اقدامات داریوش بزرگ قراردادن مصر به عنوان یکی از ولایات ایران بود. این اقدام برابر با ۴ ژوئیه سال ۴۸۹ پیش از میلاد صورت گرفت. وی دستور داد قلمرو امپراتوری ایران به ۳۰ ایالت تقسیم شود و هر ایالت را ساتراپی (واژه ای مادی است) نامید و دستور داد که با تاسیس پستخانه ارتباط مردم این ایالتها با هم تامین شود و داد و ستد با پول انجام شود (سکه هایی که ضرب کرده بود). مصر یکی از ساتراپیهای ایران آن زمان بود که داریوش توجه خاصی به آن داشت. کتیبه داریوش بزرگ نیز امروزه در مصر موجود است.
کتیبه داریوش بزرگ در کنار کانالی که به امر او در مصر کنده شده بود پیدا شد:
این کتیبه ۱۲ سطری به خط میخی پارسی راجع به حفر کانال بین رود نیل و احمر که در زیر آن کتیبه به خط و زبان عیلامی هم کنده شده. در یک طرف لوح سنگی در فاصله ۳۳ کیلومتری از سوئز در مصر، قدری به طرف غربی کانال فعلی پیدا شده است. پشت آن به خط قدیم مصری همان مضمون به طرز مفصلتری نقل شده دومین فرعون سلسله ۲۶ به نام نخو (۶۵۹ – ۵۹۴ قبل از میلاد) کندن این کانال را بین رود نیل و بحر احمر شروع کرد ولی به اتمام نرسید. داریوش کبیر شاهنشاه ایران (در سالهای ۵۲۱ – ۴۸۶ قبل از میلاد) تکمیل این کار را دستور داد و انجام گرفت. کانال به اندازه ای پهن بود که دو کشتی بزرگ با سه ردیف پاروزن، میتوانستند از کنار هم عبور کنند و در عرض چهار روز طیطریق میکردند.
متن فرمان داریوش بزرگ در مصر :
«خدای بزرگ است اهورامزدا ، که زمین را آفرید، آسمان را آفرید، مردم را آفرید، که شادی را برای مردمان آفرید، داریوش را شاه کرد، که به داریوش شاه شهریاری را اعطا کرد، که بزرگ و دارای اسبان خوب و مردان خوب است، ارزانی فرمود.
من داریوش، شاه بزرگ هستم. شاه شاهان، شاه کشورهای دارای همه گونه مردم، شاه زمین بزرگ و دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی.»
داریوش شاه گوید: «من پارسی هستم. از پارس مصر را گرفتم. فرمان کندن این کانال (کانل سوئز) را دادم از رودخانهای به نام نیل، که در مصر جاری است، تا دریای که از پارس میرود. پس از آن این کانال کنده شد، چنانچه فرمان دادم و کشتیها از مصر از وسط این کانال به سوی ایران روانه شدند. چنانکه این کار، میل من بود.»
کتیبه داریوش بزرگ در نقش رستم :
«خواست اهورامزدا این است شهرهایی که من جدا از پارس متعلق به ایران کردم، بر آنان حکمرانی کردم، ، آنچه از طرف من به آنان گفته شد آنرا انجام دادن، قانون من است که آنان را نگه داشت این کشورها عبارتند از: ماد،خوزستان، پارت، هرات – بلخ – سغد – خوارزم – زرنگ -رخج – ث ت گوش – گندار – هند – سکاییهای هوم نوش – سکاییهای تیز خود – بابل – آشور – عربستان – مصر – ارمنستان – کپدوکیه – سارد – یونان – سکاییهای ماورای دریا – سکودر – یونانیها – لیبیها – حبشیها – اهالی مک – کاراییها.»

(شامل کشورهای امروزی: افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، ترکیه، عراق، هند، بخشی از عربستان، کویت، قطر، مصر، سوریه، اسراییل، فلسطین و . . .)
کتیبهای از کاهنان مصری باقی است که استاد پیرنیا در کتاب تاریخ ایران باستان آن را اینگونه ترجمه کرده است :
«داریوش، زاده نیت و متولی ساییس شهر خدایان مصر است. کارهایی که خدا به اراده خویش آغاز کرده بود داریوش به اتمام رساند. وقتی داریوش در شکم مادرش بود نیت (خدایان مصر) او را فرزند خود دانست. داریوش دست در کمان به سویش برد تا دشمنان خدای را بر اندازد.
او نیرومند است و دشمنانش را در همه سرزمینها نابود خواهد کرد. شاه مصر داریوش است که تا ابد جاوید بماند. شاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی .او فرزند خدایان است که نیرومند و جهانگیر است پس مردمان سرزمینهای دور برایش هدایا میآوردند و برایش خدمت میکنند.»
کتیبه داریوش شاه در شوش
متن زیر یکی از مهمترین کتیبههای داریوش بزرگ، یعنی کتیبه پنجم او در شوش است که در آن اندیشههای داریوش در زمینه صلحجویی و همبستگی سرزمینها، آبادانی و سامان شهرها، پاسداشت ناتوانان، پایندگی میهن و بسا نکات مهم دیگر آمده است.
«خدای بزرگ است اهورامزدا که بیافرید این زمین را، که بیافرید آن آسمان را، که بیافرید آدمی را، که بیافرید از برای آدمی شادی را، که داریوش را شاهی فرا داد. یک شاه از بسیاران، یک فرمانروا از بسیاران.»
من داریوش، شاه بزرگ، شاهان شاه، شاه سرزمینهایی با گوناگون مردمان، شاه در این زمین بزرگ، پهناور و دورکرانه. پسر ویشتاسپ، یک هخامنشی، یک پارسی، ، یک آریایی، آریاییتبار.
گوید داریوش شاه: «به خواست اهورامزدا، این است سرزمینهایی که جز از پارس دارم. آنان را فرمان راندم. مرا خراج گذاردند. آنچه گفت من به آنان بود، چنان کردند.»
گوید داریوش شاه: «بسا بد کرداری شده بود، من به نیکی گردانیدم. سرزمینها به دیگری بر میتاختند و یکی دیگری را فرو میکوبید. من به خواست اهورامزدا چنان کردم که یکدیگر را نکوبند. هر کدام در ماندگاه خود هستند. از این قانون من بیمناکند که: زورمند، ناتوان را نمیکوبد و نابود نمیکند.»
گوید داریوش شاه: «به خواست اهورامزدا، بسا کارها که نابسامانیده شده بود، من آن را بسامانیدم. گذر زمان، باروی شهر . . . را برافکنده بود و بازساخت نشده بود، من بنیان باروی دیگری برآوردم. چنان که ماند تا آیندهها.»
کتیبه آموزنده داریوش بزرگ در نقش رستم :
داریوش بزرگ: «خدای بزرگ است اهورامزدا. که این جهان را بیافرید. که خرد و نیروی کوشش را بر من ارزانی داشت به خواست و نیروی اهورامزدا شاهم و فرمانهای او را اجرا میکنم این چنین:
دوستدار و پیرو راستی هستم و بدی را دشمنم. خواهان عدل و داد هستم. نه میخواهم که از سوی توانایی به ناتوانی ستم کند و نه میخواهم که ناتوانی به توانایی بد کند. آنچه موافق راستی است میل من است و آنچه خلاف راستی است به شدت با آن مخالفم. خویم را در حد اعتدال نگه میدارم و چون خشم بر مرا فرا گیرد با اراده بر آن چیره میشوم تا مبادا ناروایی روی دهد. هوس، اسیر دام من است و بر آن سخت حکومت میکنم. آن را که نیکی کند مطابق نیکیاش پاداش میدهم. آنکه بد کند به کیفرش میرسانم. به هیچ وجه مایل نیستم کهکسی زیان و بد کرده شود و چون کسی مرتکب بدی شد به هیچ وجه مایل نیستم که بیکیفر بماند. هرگاه مردی بر علیه کسی ادعا کند تا مورد دادرسی واقع نشود بر او حکمی روا نمیکنم. از آنانی خوشوقت و خشنود هستم که با تمام نیرو و قدرتشان در راه نیکی بکوشند این چنین است رفتار و کردار من و این است آنچه که من میکنم. در میدان نبرد رزمآرایی، چیره هستم . در پیکارگاه دستانم میجنگند. چشم و هوشم نیز بهکار است. آنانی که فرمانبرند میبینم و آنانی که خلافی کنند کارشان بر من پوشیده نیست. در میدان پیکار به چالاکی میجنگم. از نیروی دستان و پاهایم به خوبی بهره مند هستم. سوار کاری زبده و چالاکم کمانکشی ورزیده هستم. چه به هنگام نبرد پیاده و چه سواره، نیزهگزاری چرب دست هستم. این و هنرهای دیگر را اهورا مزدا بر من بخشود. اهورامزدا یاریام کرد و نیروهایم را به نیکی هدایت کرد. ای مرد که این را میخوانی. نیک آگاه باش که داریوش چگونه شاهی است. چه هنرها و نیروهایی دارد. این برای تو ناراست نباشد. آنچه را که گفتم عمل کن. در این کشور ها، مردی که وفادار بود، نیک پاداش دادم و آن که دشمن بود نیک کیفر دادم، به خواست اهورامزدا این کشور ها قانون مرا اجرا کردند. آنچه به آنان گفتم آنگونه کردند.

تو که بعد از من شاه خواهی بود از دروغ سخت بپرهیز. اگر چنین میاندیشی باید کشورم در امان باشد. آنهایی که پیشتر شاه بودند در آن مدت، آنچه را که من در یک سال و اندی به خواست اهورامزدا کردم نکردند. از آن رو اهورامزدا مرا یاری کرد، چون بدکردار نبودم، دروغزن نبودم، خطاکار نبودم، نه من، نه دودمانم. بر پایه راستی رفتار کردم. نه به ناتوان و نه به توانا بد کردم، مردی که با خاندانم همکاری کرد او را نیک پاداش دادم و آنکه زیانکاری کرد، او را نیک کیفر دادم. تو که سپس شاه خواهی بود، مردی که دروغ زن یا خطاکار است او را دوست مباش و او را نیک کیفر ده. تو که سپس این نوشتهها را که من نوشتم، یا این نگارهها را ببینی، آنها را ویران مکن، تا جایی که ممکن است آنها را نگهدار، تا زمانی که تندرست باشی. هر آنکه اهورامزدا را بپرستد، بخشش وی از آن او خواهد بود، هم در زندگی و هم پس از مرگ .
اهورا مزدای بزرگ بزرگترین خدایان. او داریوش را شاه آفرید. او به وی شاهی را ارزانی فرمود و به خواست اهورامزدا داریوش شاه شد. این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی فرمود زیباست و دارای اسبان خوب و مردان خوب است به خواست اهورامزدا داریوش شاه از هیچکس نمیترسد.»
نکتهای جالبی که در تمام کتیبهها به چشم میخورد و در اول هر کتیبه میآوردهاند، سپاسگزاری از اهورامزدا (خدا) بوده که آنها تمام پیشرفتها و پیروزیها خودشان را به خواست او میدانند و بعد از قدردانی از خداوند شروع به سخن میکنند. البته میدانیم که ایرانیان از پیدایش زرتشت به گفته تاریخدانان در بیش از سه هزار سال پیش خدا پرست شدند و اهورامزدا را به عنوان خدای واحد پرستش میکردند و برای او ۵ بار نماز در طول روز میگذاشتند.
منابع:
ایران از آغاز تا اسلام – پرفسور گیریشمن ترجمه زنده یاد ذبیح اله منصوری
سرزمین جاوید – پرفسور هرتزفلد – ماریژان موله
آرمانهای شهریاران ایران باستان – دلفگانگ گنادت – ترجمه سیفالدین دولتشاه
ایران باستان – استاد پیرنیا
ومقالات آرشام پارسی
شکوفه / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
shokufeh@koochehmail.com
از زمانی که اعلامیهی حقوق بشر به تصویب رسیده است، اعضای جامعهی جهانی موظف شدهاند تا قوانین کشورشان را بر مبنای این اعلامیه تنظیم کنند. اگر چه در قانون اساسی ایران نیز، حقوق ملت بر مبنای آزادی و برابری تدوین شده، اما در عمل شاهد مشکلات و بیعدالتی بسیاری هستیم. در این شرایط گروههایی تشکیل شدهاند که با هدف یادآوری این قوانین سعی در تغییر روند به سوی احقاق حقوق مسلم و قانونی افراد دارند.
در ذیل مواد قانونی فصل سوم از قانون اساسی آمده است:
اصل نوزدهم
مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل بیستم
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
اصل بیست و دوم
حیثیت، جان، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل بیست و سوم
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.
اصل بیست و ششم
احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت .
اصل سیام
دولت موظف است وسایل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
می شنویم از «حسام میثاقی» که تاریخچه، اهداف، مسوولیتها و برنامههای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی را بیان میکند.
نرگس / عکس
درختان انجیر معابد، شهر باستانی حریره و کشتی یونانی از جمله چشماندازهای جزیره کیش است.

محققان میگویند که بزرگترین مطالعه تا به امروز در زمینه ارتباط میان استفاده از تلفن همراه و برخی از سرطانهای مغز، نشان میدهد که چنین ارتباطی قطعی نیست.
سازمان بهداشت جهانی که این مطالعه را انجام داده گفت یافتههایش حاکیست که ممکن است خطراتی احتمالی در اثر استفاده زیاد از تلفن همراه وجود داشته باشد.
اما این سازمان گفت که برای رسیدن به نتایج قطعی، تحقیقات بیشتری لازم است. این مطالعه دهساله به روی ۱۳ هزار نفر مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا ۲۵ درصد بودجه آن را شرکتهای تلفن همراه تامین کردهاند.
بیشترین استفادهکنندگان از این تلفنها با خطر بیشتری در زمینه ابتلا به هر دو نوع سرطان روبهرو بودند اما محققان گفتند که «تعصبات و خطاها» در مطالعه مانع رسیدن به یک رابطه علت و معلولی شد. بعضی از دادهها همچنین حاکیست که در مجموع، استفادهکنندگان از تلفن همراه کمتر از کسانی که اصلن از این تلفنها استفاده نمیکنند با خطر ابتلا به سرطان مغز روبهرو هستند.
جعفر کاظمی زندانی محکوم به اعدام در تاریخ ۲۷ شهریور ماه سال گذشته بازداشت و به اعدام محکوم شده است. همسر وی طی نامهای آنچه را که بر وی گذشته خطاب به دبیر کل سازمان ملل نوشته است:
متن این نامه به شرح زیر است:
اینجانب رودابه اکبری خانهدار و همسر زندانی سیاسی جعفر کاظمی, دارای ۲ فرزند هستم.
همسرم را در تاریخ ۲۷ شهریور ماه ۱۳۸۸ در خیابان هفتحوض درشهر تهران ساعت ۶ صبح دستگیر و به مدت ۲ هفته خبری از او نداشتم و ۳ روز تحت شکنجه بوده و ۷۴ روز در سلول انفرادی در شرایط بدی به سر میبرد.
اتهام وارده به همسرم هواداری و تبلیغ از سازمان مجاهدین و دیدار با فرزندمان در اشرف بوده است.
وضعیت او در داخل زندان به این نحو بوده که پس از ۳ روز شکنجه و ۳ ماه انفرادی ایشان را تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی کردند و وقتی با مقاومت وی روبهرو شدند اقدام به شکنجه و ضرب شتم شدید نمودند بهطوری که منجر به شکسته شدن ۳ دندان او گردید هم اکنون همسرم در شرایط جسمی و روحی نگرانکنندهای به سر میبرد.
بعد از دادگاه اول که حکم اعدام از سوی قاضی مقیسه صادر شد وکیل همسرم شفاهن اعتراض نمودند که حکم صادره برای اتهام موجود که فقط تبلیغ علیه نظام بوده بسیار سنگین و غیرقانونی است که همانجا قاضی پرونده اعلام میدارد: «من تحت فشار مقامات بالا مجبور شدم چنین حکمی صادر نمایم». طبق گفته وکیل همسرم لایحه تنظیم شده جهت دادگاه دوم که ۳ صفحه بوده و اختصاص به تبلیغات علیه نظام بود، اصلن در دادگاه اشارهای به آن نگردید و درحد ۲ خط کوتاه حکم اول (اعدام) را تایید کردند. نام قاضی دوم برای دادگاه تجدیدنظر (زرگر) است.
بازجو به همسرم گفت که ما برای حفظ نظام احتیاج به چندقربانی داریم که یکی از قرعهها به نام تو افتاده است. مجددن از همسرم میخواهند که مصاحبه برای درگیری روز عاشورا انجام بدهد که با مخالفت وی روبهرو میشوند چرا که همسرم ۳ ماه قبل از عاشورا دستگیر شده بود بازجویان اورا تهدید میکنند در صورت عدم موافقت جهت انجام مصاحبه همسر و فرزندت را جلوی چشمانت تحت شکنجه قرار میدهیم وعلیرغم تهدید بازجویان مبنی براینکه همسرت را جلویت قطعهقطعه میکنیم ولی باز او در مقابل انجام هرگونه مصاحبه مقاومت میکند و در مقابل مقاومت همسرم به وی اعلام میکنند که اعدام وی لازمالاجرا و قطعی است. بعد از ۷۴ روز که در بند ۲۰۹ در انفرادی بودند ایشان را یک هفته به جایی به نام سوییت منتقل و بعد از آن به بند ۳۵۰ منتقل میکنند .
مدت سه هفته علیرغم مراجعات مکرر من وفرزند کوچکم به زندان برای دیدار پدرش میرفتیم هیچ ملاقاتی ندادند.
در کدام قانون و قاموس و در کدام کشور دیدار با فرزند جرم محسوب میشود؟ اگر دیدار با فرزند از نظر جمهوری اسلامی جرم است و گناهی است که حکمش اعدام باید باشد، بله همسر من گناهکار است.
با توجه به وضعیت وخیم زندانیان سیاسی و با توجه به عدم رسیدگی به احکام ضد حقوق بشری و غیرقانونی و بیگناهی عموم زندانیان سیاسی درخواست رسیدگی فوری و عملی در باب عدم اجرای احکام صادره اعدام را دارم.
شرایط بالا فقط خاص همسر من و خانواده ما هست، بلکه همه خانوادههای زندانیان سیاسی درشرایط بد روحی هستند وخانوادههای زندانیان سیاسی خواهان اقدام عملی و فوری سازمان ملل متحد و کمیسر عالی حقوق بشر هستیم.
با تشکر رودابه اکبری
همسر زندانی سیاسی جعفر کاظمی
اردیبهشت ۱۳۸۹
دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه – ۱۷ می
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: اعظم
استودیو: مارال
تقویم تاریخ – مریم
سوت – «برتری پرسپولیس برابر گسترش فولاد تبریز» – محمدرضا
روزنگاشت – «زندگی یک روحانی پرطرفدار» - به مناسبت درگذشت «آیتاله محمدتقی بهجتفومنی» – محبوبه
بخش – اول اخبار
گزارش روز – «همراه شو، عزیز» – شکوفه
آقای گجت – دامون
پرسه فرهنگی – «میراث پررمز و راز ایرانی، برنده مدال نقره نوآوری در مالزی» – سیمین
بخش دوم اخبار
پارسنامه – «کتیبههای داریوش، نماد اخلاق و سازندگی کشور» – امیر و کاملیا
رادیو کوچه / دفتر افغانستان
صبح امروز دوشنبه ۱۷ می یک هواپیمای مسافربری که از شهر کندوز در افغانستان به سمت کابل در حرکت بود، در مسیر پرواز مفقود شد.
بنا بر گزارشهای رسیده به رادیو کوچه از کابل تاکنون هیچگونه اثری از این هواپیمای مفقود شده بهدست نیامده است. هواپیمای نامبرده متعلق به شرکت هواپیمایی پامیر بوده و در این پرواز ۴۳ سرنشین و خدمه حضور داشتند. در این پرواز هفت خارجی حضور داشتند.
همچنین بنا بر گزارشها از کابل تیم جستوجویی به همراه نیروهای خارجی در کابل تشکیل شده است. لازم به توضیح است منطقه عمومی کندوز در مرکز افغانستان قرار دارد و ارتفاعات صعبالعبوری در مسیر پرواز بر روی فلات پامیر قرار دارد.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
در حالی که طی سالهای گذشته و بهویژه در روزهای اخیر شاهد تعرض مداوم و برنامهریزی شده برخی کشورهای عربی به پیشینه و نام رسمی، بینالمللی و تاریخی خلیج فارس و حرمتشکنی و گستاخی کشورهای آنها علیه این نام تاریخی و هویت ایرانی جزایر سه گانه و کرانههای آن هستند، متاسفانه در اجلاس در حال اجرای گروه ۱۵ با حضور سران و مقامات ارشد ۱۸ کشور دنیا از قارههای مختلف در تهران، نه تنها به طور ملموس هیچ نشانی از کاربرد واژه رسمی و بینالمللی خلیجفارس را شاهد نبودهایم بلکه حتا در اجلاس مشترک رییسجمهوری ایران با آقای لولا داسیلوا، رییس جمهوری برزیل، دریاهای شمال و جنوب یعنی دریای کاسپین (مازندران) و خلیج فارس در برابر دیدگان متحیر میهمانان از نقشه ایران حذف شده است.
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- ۹۵۴ میلادی – ۱۷ ماه می را روزی ذکر کردهاند که «نوح سامانی» پس از ۱۲ سال حکومت درگذشت. تاریخ عمومی نوح را با اینکه بهمانند سلاطین قبلی دودمان سامانی بهتقویت زبان فارسی و احیای هرچه بیشتر فرهنگ ایرانی کمک کرده بود، به نیکی یاد نمیکند، زیرا که برضد پدرش «نصر» کودتا کرده و او را زندانی کرده بود. مورخان روس نوشتهاند که نصر بهاشاره پسرش نوح در زندان بهقتل رسیده بود و مرگ او، آنطور که نوشتهاند طبیعی نبود. ناسیونالیستهای ایرانی نیز از نوح سامانی بهعنوان دولتمردی یاد کردهاند که باعث شده بود پای غزنویان که از تبار غیرایرانی بودند به حکومت باز شود.
- ۱۳۱۷ خورشیدی – کار ساختن «تونل کندوان» در روزی چون امروز بهپایان رسید. ساختن این تونل بهطول ۱۸۸۳ متر در ارتفاع ۳۰۳۰ متری کوههای البرز ۳ سال طول کشیده بود. این تونل پر ترافیک، فاصله رفت و آمد تهران با ساحل دریای مازندران را کوتاه کرده است.
- ۱۳۱۸ خورشیدی – دولت وقت در چنین روزی نتایج سرشماری شهر تهران را اعلام کرد که به موجب آن، پایتخت ایران در آن سال ۵۳۱ هزار نفر جمعیت داشت. این جمعیت اینک تقریبن ۲۵ برابر شده است. نظام سابق در نیمه دهه ۱۳۴۰ برای جلوگیری از گسترش بیرویه تهران طرح «محدوده ۲۵ ساله» را تهیه، تصویب و بهاجرا درآورده بود که از آغاز انقلاب در فوریه ۱۹۷۹ مردمی که آمادگی تصرف اراضی و خانهسازی بدون مجوز داشتند شبانه هجوم بردند و مرزهای محدوده را نقض کردند و «طرح محدوده شهر» عملن لغو شد و بعدها هم جانشین پیدا نکرد و تهران که در دامنه کوه قرار گرفته هر دم بزرگ و بزرگتر میشود بهگونهای که جای نفسکشیدن در آن باقی نخواهد ماند.
- ۱۷۲۷ میلادی – «کاترین اول» رییس کشور روسیه در ۴۴ سالگی درگذشت.
- ۱۷۲۹ میلادی – «ساموییل کلارک» فیلسوف انگلیسی در ۵۴ سالگی درگذشت.
- ۱۷۹۲ میلادی – بورس نیویورک ویژه معاملات سهام تاسیس شد.
- ۱۸۰۹ میلادی – «ناپلئون» امپراتور فرانسه سرزمینهایی را که پاپ تا آن زمان بر آنها فرمانروایی داشت ضمیمه امپراتوری فرانسه کرد.
- ۱۹۹۵ میلادی – «ژاک شیراک» پس از اینکه ۱۸ سال شهردار پاریس بود رییسجمهوری فرانسه شد.
- ۱۹۰۰ میلادی – «روحاله خمینی» روحانی انقلابی شیعه و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران متولد شد.
- ۱۹۵۴ میلادی – در آمریکا جدایی دانشآموزان سیاهپوست و سفیدپوست لغو شد.
- ۲۰۰۴ میلادی – ازدواج «همجنسگرایان» در ماساچوست آمریکا قانونی اعلام شد.
- ۸۲۸ قمری – تولد «امیر علیشیر» متخلص به «نوایی» شاعر و ادیب و وزیر سلطان حسین بایقرای گورکانی در اینروز.
- ۱۳۴۸ خورشیدی – ورود «تیمور بختیار» رییس پیشین ساواک به عراق برای مبارزه با حکومت ایران.
رادیو کوچه
بعد از سالها مناقشه در مورد تبادل سوخت هستهای بین ایران و دیگر کشورها، صبح امروز در اجلاس سران گروه ۱۵ با حضور ایران، ترکیه و برزیل، ایران موافقت خود را با مبادله سوخت هسته ای در خاک ترکیه اعلام کرد.
رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ایران بعد از پایان نشست سران ایران، ترکیه و برزیل اعلام کرد که در این نشست توافق شده است از زمان امضای این موافقتنامه، تحت یک هفته، نامهای به آژانس ارسال شود تا آمادگی ایران برای تبادل سوخت اعلام شود.
به گزارش رویترز، درصورتی که موافقتنامه بین ایران با گروه وین امضا شود، سوخت در خاک ترکیه نگهداری خواهد شد تا تحت نظارت ایران و آژانس باشد.
در ادامه این گزارش آمده است: «درصورتی که بین مقامات ایرانی و گروه وین که شامل سران روسیه، ایران و فرانسه است توافق ایجاد شود ظرف یک ماه این مبادله سوخت صورت میگیرد.»
سخنگوی وزارت خارجه ایران در مورد این خبر گفت: «ازسوی ایران ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۳٫۵ درصد مبادله خواهد شد و از طرف مقابل ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد دریافت خواهد شد.»
این در حالی است که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا روز جمعه مدعی شده بود تلاش لولا رییس جمهوری برزیل با شکست روبهرو خواهد شد.
ترکیه و برزیل درحال حاضر از اعضای غیردایم شورای امنیت هستند.
احمدرضا رادان در همایش بررسی طرحهای دریا با اشاره به اینکه استانهای شمالی سالانه پذیرای مسافران زیادی از اقصی نقاط کشور هستند، گفت: «این استانها حیاط خلوت اعمال ناهنجار نیست.»
به گفته وی مردمان استانهای شمالی دارای منش شیعی و علوی بوده و به راحتی اجازه پایمال شدن خونهای پاک شهدا را به افراد لاابالی نخواهند داد.
جانشین فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به در پیش بودن فصل تابستان و رغبت مردم برای استفاده از دریا در خطه شمال افزود: «طرحهای دریا باید با جدیت پیگیری و حقوق مردم در این طرحها رعایت شود و خدمات عمومی مناسبی به مردم در طرحهای دریا ارایه شود».
وی در ادامه از همکاری رسانهها و دستگاههای فرهنگی برای اجرای صحیح طرح عفاف و حجاب در کشور قدردانی کرد.
رادان جهت حضور در همایش بررسی طرحهای دریا فرماندهان انتظامی شمال کشور به ساری سفر کرده است.
رادیو کوچه
جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی در اعتراض به بازداشتهای بیرویه، احکام سنگین و شرایط سخت زندان پس از انتخابات ریاست جمهوری بیانیهای منتشر کردهاند.
جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی با نزدیکشدن به سالگرد انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری سال گذشته با صدور بیانه ای، ضمن شرح دردها و رنجهای خود و عزیزانشان در یکسال گذشته نوشتهاند که افق روشنی از چگونگی برخورد حاکمیت با زندانیان سیاسی دیده نمیشود. بسیاری از آنها را با احکام سنگین در زندان نگه داشتهاند. برخی را به بهانههایی که هنوز برای ما روشن نیست به زندانهای مخوف و هولناکی چون رجاییشهر فرستادهاند.
متن این نامه به شرح زیر است:
به نام خدایی که دادرس مظلومان است
ملت بزرگ ایران
یک سال از بازداشت همسران، پدران و فرزندانمان میگذرد. در این یک سال همه ما خانوادههای زندانیان سیاسی، رنجها و سختیهای بسیاری را متحمل شدهایم. سختیها و رنجهایی که بخشی از آن را با ملت ایران در میان گذاشتیم و بخش مهم آن را برای خود و خلوت خود و بازگو کردن با خدای خود. چه او از هر چیز به ما نزدیکتر و از هر کس به امور آگاهتر است.
امروز که این نامه را برای ملت ایران مینویسیم به همان اندازه روز نخست دستگیری عزیزانمان، نگران و رنجور هستیم. افق روشنی از چگونگی برخورد حاکمیت با زندانیان سیاسی دیده نمیشود. بسیاری از آنها را با احکام سنگین در زندان نگه داشتهاند. برخی را به بهانههایی که هنوز برای ما روشن نیست به زندانهای مخوف و هولناکی چون رجاییشهر فرستادهاند و عدهای معدود را با وثیقههای چند صدمیلیون تومانی به مرخصی فرستادهاند. مرخصیهایی که گاه از زندان سختتر و جانکاهتر است. همه ما در بلاتکلیفی به سر میبریم. پرسشهای بسیاری ذهن ما را به خود مشغول کرده و قادر به یافتن پاسخی برای آنها نیستیم. چرا که حاکمیت و قوه قضاییه برای این پرسشها پاسخی قانع کننده، روشن و شفاف ندارد.
چرا فرزندانمان را بازداشت کردهاید؟ چرا آنها را در دادگاههای نمایشی حاضر کردید و کمترین اعتنایی به دفاعیات آنها و موکلانشان نشده است؟ چرا آنها پس از ماهها هنوز قادر به ملاقات با وکلایشان نیستند. چرا وکلای آنها از روند بررسی پرونده و نوع اتهامشان بیخبرند؟ چرا برای ماهها آنها را در انفرادی نگه داشتهاند و با چشمان بسته مورد بازجوییهای خشن و خستهکننده قرار گرفتهاند؟ چرا برای آنها احکامی صادر شده که خود قضات صادرکننده احکام اولیه نیز پس از تایید آن احکام در دادگاههای تجدیدنظر، اظهار تاسف میکنند و میگویند ما با این تصور که احکام صادره در دادگاه تجدیدنظر شکسته خواهد شد، چنان احکام سنگینی صادر کردیم؟
آیا نباید جرم با مجازات هماهنگی داشته باشد؟ این هماهنگی که یکی از ابتداییترین اصول قضایی است را باید در کدامین حکم دید؟ احکام چندین ساله و اعدام ؟ وثیقههای چند صد میلیون تومانی و بلاتکلیفیهای طولانی و طاقت فرسا؟ چرا باید بازجوها بر قضات و بازپرسها مسلط باشند؟ چرا کمترین استقلالی در قوه قضاییه دیده نمیشود؟
ما مدتها براین باور بودیم که قوه قضاییه محل رجوع مظلومان و دادستاننده از ظالمین است. اما رفتهرفته از این قوه قضاییه ناامید شدیم و تنها امید به خدا داریم.
دادستان محترم تهران اخیرن گفته که بدترین گناهان کتمان حقیقت است. ما هم یک سال است که میگوییم چرا حقیقت را کتمان میکنید.
بیایید شفافیت را در همه رفتارهایتان نشان دهید. آیا این شفافیت و عدم کتمان حقیقت نیاید برای حاکمان و صاحبان قدرت مورد توجه قرار گیرد . یک شهروند عادی، یک زن خانهدار، یک روزنامهنگار، یک دانشجو و یک فعال حزبی چه چیزی را برای کتمان داشته که حتا پس از ماهها بازجویی طاقتفرسا، بر کسی معلوم نشده است؟ آیا شفافیت و عدم کتمان حقیقت برای آنها در اولویت است یا برای صاحبان قدرت؟
در هفته گذشته پنج نفر را در زندان اوین اعدام کردهاند. اعدامهایی که پر از ابهام در پروسه دستگیری، بازجویی، دادگاه، چگونگی صدور حکم و اجرای حکم و حتا زمان اجرای آنها است. ما خانوادههای زندانیان سیاسی با محکوم کردن نحوه اعدام و اطلاعرسانی ناقصی که درباره این اعدامها و رفتاری که با خانوادههای داغدار آنها صورت گرفته، نگرانی خود را بابت سرنوشت فرزندانمان اعلام میکنیم و از قوه قضاییه میخواهیم عدالت و شفافیت و عدم کتمان حقیقت را در برخورد با مسایل از خود شروع کند.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
رادیو کوچه
«امیرخسرو دلیرثانی»، فعال ملی مذهبی طی حکمی از دادگاه انقلاب به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش رهانا، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب امیرخسرو دلیرثانی را به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
امیرخسرو دلیرثانی از اعضای شورای مرکزی جنبش مسلمانان مبارز و عضو کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه است که در جریان بازداشتهای پس از حوادث عاشورا دستگیر شده بود. وی در حال حاضر در بند ۳۵۰ اوین زندانی است.
رادیو کوچه
عباس کیارستمی امروز دوشنبه ۲۷ اردیبهشتماه برای حضور در نمایش فیلم «رونوشت برابر اصل» در جشنواره کن وارد این فستیوال میشود.
اولین نمایش فیلم سینمایی «رونوشت برابر اصل» سهشنبه ۲۸ اردیبهشتماه است، «رونوشت برابر اصل است» ۱۸ خردادماه ۸۸ در توسکانی ایتالیا کلید خورد و پس از دو ماه به پایان رسید. قرارداد تولید این فیلم در کن ۲۰۰۸ بسته شد و برای نمایش در کن ۲۰۱۰ آماده شد.

فیلمنامه این فیلم را کیارستمی کارگردان ایرانی درباره نویسندهای که برای حضور در کنفرانسی درباره آثار اصل و رونوشت به ایتالیا میرود و با زنی فرانسوی آشنا میشود، نوشته است.
این فیلم به تهیهکنندگی مارین کارمیتس تهیهکننده فیلم سینمایی «باد ما را خواهد برد» ساخته، این نخستین فیلم کیارستمی در خارج از مرزهای ایران است و در آن با بازیگران و عوامل حرفهای همکاری کرده است. ژولیت بینوش نقش اصلی زن و ویلیام شیمل نقش اصلی مرد را در این فیلم را بازی کردهاند.
لازم به ذکر است عباس کیارستمی نخل طلای کن ۱۹۹۷ را برای فیلم سینمایی «طعم گیلاس» به دست آورد.
رادیو کوچه
ارغوان رضایی بازیکن تنیس ایرانیالاصل فرانسه دیروز در مسابقات مسترز مادرید برابر ونوس ویلیامز آمریکایی قرار گرفت و در پایان توانست با شکست این تنیسباز به عنوان قهرمانی این دوره از مسابقات دست پیدا کند.
آراوان (نام فرانسوی ارغوان) در ست اول و دوم برابر ویلیامز با نتایج ۶ بر ۲ و ۷ بر ۵ به پیروزی و قهرمانی در رقابتهای جایزه بزرگ مادرید دست پیدا کرد.
Click here to view the embedded video.
در مسابقات مادرید تنیسورهای برجستهای چون ماریا شاراپووا، جاستین هنین، سافینا، وزنیاکی و… حضور داشتهاند که در مراحل گذشته حذف شدند.
در بخش مردان نیز رافائل نادال و راجر فدرر به فینال راه یافتند.
رادیو کوچه
احمد خاتمی در هـمـایـش علـمـی «جـوانـان، ولایت و معنویت» تمسک جوانان به تقوی و صبر را دو عامل مهم در بیمه کردن جـوانـان در مـقـابـل تـوطـئـههـای دشـمنان دانست.
به گزارش ایسنا، عضو هیت رییسه مجلس خبرگان رهبری در این همایش با بیان این مطلب که تصویر صحیح زندگی، در زندگی با معنویت و رفاقت با خدا حاصل میشود، اضافه کرد: «غرب، جوانان را به سمت زندگی حیوانی سوق میدهد.»
وی با تاکید بر اینکه «دشمنان همواره سه رکن جوانان، ولایت و معنـویـت را مـورد هـدف قرار دادهاند»، تصریح کرد: «مهندسی ولایت از نگاه ما ولایت خدا، رسول، ائمه اطهار و در نهایت ولایت فقیه است و اینکه ولیفقیه از نظر ما جانشین عام امام زمــان اسـت.»
وی در پایان این همایش اظهار کرد: «جریان فتنه در طول یازده ماه گذشته همواره در صدد بوده از راههای مـخـتلف حرمــت و قداست ولیفقیه را بشکند که خوشبختانه با درایت رهبر معظم انقلاب و حضـور مـردم بهویژه جوانان این نقشهها خنثی شد.»
لازم به ذکر است امام جمعه موقت تهران بارها در محافل مختلف حمایت خود را از ولایت فقیه و مخالفت با جنبش سبز در ایران را اعلام کرده است.
محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
امروز بیست وهفتم اردیبهشت مصادف با اولین سالروز در گذشت «آیتاله محمدتقی بهجتفومنی» از مراجع تقلید شیعیان است. وی متولد ۱۲۹۴ خورشیدی بود و روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ پیش از بستری شدن در بیمارستان ولیعصر قم به علت سکته مغزی درگذشت.
«آیتاله بهجت فومنی» در اواخر سال ۱۳۳۴ قمری برابر ۱۲۹۴ خورشیدی در شهر فومن واقع در استان گیلان زاده شد. او در ۱۶ ماهگی مادر خود را از دست داد.
وی پنجمین فرزند «کربلایی محمود بهجت» بود. پدرش، از معتمدین شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم میپرداخت و اسناد مهم و قبالهها به گواهی وی میرسید. وی اهل ادب و ذوق بوده و در مراثی اهل بیت پیامبر اسلام به ویژه امام سوم شیعیان شعر میسرود.

محمدتقی بهجت تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه فومن گذراند و در همان شهر به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. وی به سال ۱۳۴۸ قمری در سن چهارده سالگی به عراق رفت و در مدت چهار سالی که در کربلا بود بخش زیادی از کتابهای فقه و اصول شیعه را فراگرفت پس از آن به نجف مهاجرت کرد.
و در سن ۱۸ سالگی در کلاس درس «سیدعلی قاضی» حاضر میشود، و مورد ملاطفت و عنایات ویژه آن استاد قرار میگیرد و در عنفوان جوانی چندان مراحل عرفان را سپری میکند که غبطه دیگران را بر میانگیزد.
معمول رسم بر این است که روحانیون مسلمان پس از اتمام تحصیلات دینی به جایی برای تبلیغ دین خود میروند که به آن هجرت میگویند.
محمدتقی بهجت نیز بعد از پایان رسانیدن تحصیلات خود در سال ۱۳۲۴ به ایران و زادگاه خود رفت و چند ماهی را در فومن ماند و بعد نیز بر آن شد که دوباره به حوزه علمیه نجف برود در راه قصد زیارت حرم معصومه و اطلاع یافتن از وضعیت حوزه قم را کرد، ولی در طول چند ماهی که در قم توقف کرده بود خبر فوت استادان بزرگ نجف یکی پس از دیگری شنیده میشد، لذا او تصمیم گرفت که در شهر قم اقامت کند و در آنجا تحصیلات خود را ادامه بدهد.
پس از چند ماه اقامت در حوزه علمیه قم که نوپا بود او به قول شاگرد خود «آیتاله مصباح» (که این قول برگرفته از سایت خود آیتاله بهجت است) برجستهترین شاگرد علمای دینی شد، آیتاله بهجت از همان زمانی که «آیتاله بروجردی» در قم تدریس را شروع کرده بودند، از شاگردان برجسته، معروف و مبرز درس وی بوده است.
او همچنین، اشارات «ابن سینا» و اسفار «ملاصدرا» را نزد مرحوم «سیدحسن بادکوبهای» فرا گرفته است.

آیتاله بهجت در همان ایام که در کلاس درس «اصفهانی»، «غروی» و «شیرازی» حضور مییافت، ضمن تهذیب نفس و تعلم، به تعلیم هم میپرداخت و سطوح عالیه را در نجف اشرف تدریس میکرد. پس از هجرت به قم نیز پیوسته این روال را ادامه میداد. در رابطه با تدریس خارج فقه توسط او نیز در مجموع میتوان گفت که وی بیش از پنجاه سال به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشت و به واسطه شهرت گریزی در منزل تدریس کرده است.
فهرست بعضی از تالیفات آیتاله که با اصرار و پشتکار برخی از شاگردانش به چاپ رسیده به نامهای
«رساله توضیحالمسایل» (فارسی و عربی) «مناسک حج»، «وسیله النجاه» و «جامعالمسایل» است.
و سرانجام آیتاله محمدتقی بحجت فومنی در ساعت ۱۴:۴۲ روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ پیش از بستری شدن در بیمارستان ولیعصر قم به علت سکته مغزی درگذشت.
منبعها:
ویکیپدیا
انجمنهای تخصصی
مراجع شیعه
زندگینامه آیتاله بحجت
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- روابط مالزی و اندونزی پیشبردهتر میشود.
- آمار کشتهشدگان در بانکوک به ۲۹ تن رسید.
- حزب دموکرات برنده انتخابات میاندورهای در سیبو شد.
- جناح راست به سوی داشتن ۱۵،۰۰۰ عضو گام بر میدارد.
- سامی: «انجمن هندیتباران مالزی با احتمالات جدید برای رهبری حزب بر میخورد.»
- اعضای حزب مردم بهخاطر ناراحتی و خشمی که از رهبری حزب دارند آنجا را ترک میکنند.
- چین قهرمان جام توماس شد.
- دو کارگر چینی شاغل در صنایع نفت توسط پلیس یمن دستگیر شدند.
- به دنبال تهدید بمبگذاری پارلمان نیوزیلند تخلیه شد.
- شمارش مجدد آرا در عراق نتوانست علاوی را ساقط کند.
روزنامه استار
- نامزد حزب دموکرات با اختلاف ناچیزی برنده انتخابات سیبو شد.
- خرید اینترنتی خدماترسانی پست مالزی را افزایش میدهد.
- وضعیت بغرنج در اثر بازار سیاه قاچاق سوخت به اندونزی.
- به مالزیاییهای مقیم بانکوک توصیه شد که به مناطق تحت تصرف سرخپوشان نروند.
- بیش از ۵۹ مورد دیگر H1N1 گزارش شد.
- با والدینی که فرزند خود را در خانه تنها بگذارند برخورد قانونی خواهد شد.
- آشا گیل، مجری زن ۳۸ ساله تلویزیون بعنوان جالبترین مادر مالزی از سوی Daily Chilli انتخاب شد.
- محمد نور به ریاست کمیسیون حمل و نقل عمومی رسید.
- نخست وزیر در سالروز تولد بودا در Brickfields حاظر میشود.
- تلاشهای وزارت توریسم مالزی برای جذب توریستهای که از رفتن به تایلند خودداری میکنند.
- دولت مردمی سلانگور آنچه را منع میکند، انجام نمیدهد.
- شرکت مخابرات قصد دارد مالزیاییهای بیشتری را برای گستردهتر شدن استخدام کند.
- شرایط آب در کلانتان بدتر میشود.
- هواپیمایی مالزی پروازهای بیشتری را به اکلند، نیوزیلند اختصاص میدهد.
- خاکسترهای جدید ممکن است به صنعت هوانوردی ایرلند و انگلیس لطمه بزند.
- نخست وزیر ترکیه برای پا در میانی مسایل هستهای به تهران میرود.
- شاتل آتلانتیس به ایستگاه فضایی رسید.
- تایلند موضع سختتری برابر تظاهرات ضددولتی میگیرد.
- فرانسه سازش با ایران را بر سر آزادی یک معلم تبعه فرانسه رد کرد.
روزنامه نیو استریت تایمز
- هدایا و مشوقها برای معلمان در روز معلم.
- یک پرستار کودک بهخاطر تلف شدن طفل ۸ ماهه دستگیر شد.
- دو نفر به اتهام تخریب و بالا کشیدن ۹۰۰،۰۰۰ رینگیت از دستگاههای خود پرداز روانه زندان شدند.
روزنامه سان
- حزب دموکرات با اختلاف ۳۹۸ رای در سیبو به پیروزی رسید.
- مشوقهای مالی برای معلمان در نظر گرفته میشود.
سیمین/ رادیوکوچه
simin@koochehmail.com
این طرف دنیا چند روز پیش تب و تاب روز مادر رو داشت. روزی که خیلیها سعی میکنند هرطوری شده برای مهمترین زن زندگیشان دلپذیرش کنند و با یادی، هدیهای یا دیداری قدردانی شان را نسبت به مهربانیهای بیدریغ او نشان بدهند.
روزنامهها پر میشود از مقالههایی در این مورد و فروشگاهها بهانهای پیدا میکنند که یک سری از جنسهایشان را به رخ مشتریان بکشند. گلفروشیها حال و هوای خاصی پیدا میکند و همه جا بوی مهربانی می آید، بوی مادر.
و باز روز دیگر و ادامهی انجام ماموریت ویژه برای مادران در خانواده.
به بهانه این روز و همچنین روز جهانی خانواده علاقه مندم توجهی داشته باشم به جایگاه واقعی زنان در خانواده. به راستی یک زن چه به عنوان یک مادر و چه یک همسر چه جایگاهی در خانواده دارد و مرد خانواده راجع به او چگونه فکر میکند؟
در گفت و گویی که با چند تن از مردان انجام دادم نقطه نظرا های گوناگونی در این ارتباط مطرح شد:
دوست جوانی معتقد است که نباید در این زمینه اغراق کرد و زن برابر با مرد است البته نسبت به همسر خود طبعن حساسیتهای بیشتری دارد.
وی می افزاید:«اما یک سری تواناییهایی مثل تواناییهای فیزیکی یا فکری وجود دارد که سبب میشود تفاوتهایی در نوع عملکرد آنها بوجود بیاید. اما این که در جایگاه بالاتری قرار دارند این کاملن غلط است و در جایگاهی مساوی قراردارند و همانطور که ما داریم به آنها نگاه میکنیم که باید هم سطح ما قرار بگیرند آنها نیز باید این گاه را نسبت به مردان داشته باشند و این که برخی مواقع آنها را در سطح پائینتری میبینند باز می گردد به عمل کرد خود زن. برخی اوقات خود زن خودش را در سطح پائینتری قرارداده است و گاهی آنقدر در گرفتن حقوقشان بد عمل کردند باعث شدند که مردها آنان را در جایگاهی پائینتر ببینند.
یک مرد هندیتبار هم معتقد است که به مادر باید بیشترین احترام را گذارد چرا که اوست که فرزند را به این دنیا میآورد و هرجای دنیا که باشد برای این روز حتا شده با یک پیام کوتاه تبریکی برای مادرش یا همسرش ارسال میکند.
اما یک مرد کمی جا افتادهتر و اهل هنر، این طور فکر میکند که نقش خانمها درزندگی بسیار مهم است و همه چیز در خانواده در دست مادر است و اگر خوب عمل کنند فرزندان موفقی را به جامعه تحویل میدهند. او میگوید که اگر زنان خودشان این اهمیت را باور داشته باشند میتوانند به حرکتهای اجتماعی شتاب بیشتری دهند.
یک حامی حقوق بشر هم میگوید که:«مطرحکردن تعریف جایگاه زن به این معناست که بگوئیم زن جایگاهی ندارد. نگاه جنسیتی به این مسئله درست نیست . انسانها برابرند و به تناسب با هم کار میکنند برای ایجاد فضای بهتری که نامش را خوانواده میگذارند. هرکدام وظایف تعریف شدهای دارند. این برخورد از ریشه غلط است و زن و مرد با هم برابر هستند.»
و در نهایت یک مرد خانواده کمی قدیمیتر نقش بانوان در خانه را اینچنین توصیف میکندکه: « مادر نقش بسیار اساسی در شکلگیری نقش بچه ها دارد حتا خیلی بیشتر از پدر چراکه بچهها بیشتر در خانه هستند و با مادر برخورد دارند . بنابراین تربیت اصلی بر عهده مادر است.»
میبینیم که این گروه که من آنها رواز میان جامعه فرهیخته و روشنفکر مردان انتخاب کردم، یا جایگاهی برابر با مردان در زندگی برای زنان متصور هستند یا جایگاهی به نسبت توانمندیهایشان و قدیمیترهایشان نیز به نقش کلیدی مادر یا زن در خانواده تاکید دارند و بویژه مسوولیت تربیت فرزندان را بر عهده او میدانند.

به هرحال بر کسی پوشیده نیست که زنان در زندگی وظایف متفاوتی را بر عهده دارند که راجع به آن میشود کتابها نوشت و ساعتها سخنرانی کرد. تربیت فرزندان، انجام امور داخلی منزل، ایجاد ارامش روانی در خانه و برای تمامی اعضای خانواده، مدیریت امورزندگی مشترک، مسوولیت روابط عمومی با وابستگان، همسایگان، دوستان، معلمهای مدرسه بچهها، مسوول امور اقتصادی، مسوول تمام شکستها و ناکامی های بچهها (چون در این موقع آنها بچههای مادر هستند و البته هر کار افتخارآمیزی انجام میدهند به واسطهی پدرشان است!) گاهی اوقات مسوول شکستهای کاری همسر و به طور معمول مسوول ازهم پاشیده شدن زندگیاش با ورود فرد سوم به زندگی زناشوییاش چون او نتوانسته جذابیت لازم را برای همسرش فراهم کند و همسر او با دلی شکسته در جستو جوی عشق مجبور شدهاست به فرد دیگری روی بیاورد، بعضی اوقات مسوول ارزان شدن بهای خانه مسکونی که در آن زندگی میکند و البته تازگیها هم مسوول بروز بلایای طبیعی از زلزله و سیل گرفته تا سونامی و شاید حمله از سیارات دیگر.
البته برخی از این وظایف به نسبت نوع خانواده و روابطی که در آن حاکم است تغییر میکند.
اما به راستی جامعه مردان برای این تاج سر خانواده که میتوانند راجع به او کلی سخنرانی کنند چه حقی در زندگی قایل هستند؟
این مرد هندی تبار،معتقد است حقوق زن و مرد در زندگی برابر است و همسرش وظیفه ندارد برای او کاری در خانه انجام بده و همراهی او در زندگی برایش کافی است. همسر او از او نمی پرسد که کجا میرود و تنها قانونی که در خانه او حاکم است این است که پای مسایل کاری به خانه باز نشود. او معتقد است که خانه بدون زن تاریک است و کشورهایی که یک ملکه بر آنها حکومت میکند موفقتر هستند و صلح همواره بر آنها حاکم است.
او همچنین این حق را برای خود قایل است که روابطی که دوست دارد داشته باشد البته بدون آن که لطمهای به زندگی مشترکش بزند و بیان میکند که برای زنان احترام خاصی قایل است و در هرجا این مساله را مطرح میکند.
اما ببینیم مردی از نسل جدید چه حقوقی را برای همسرش قایل هست. او نگاهی کاملن عقلگرا دارد ، هرچقدر پول بدهی آش میخوری. در واقع او باور دارد که این حق را زن خودش برای خودش تعیین میکند و پس از آن هم باید در پی گرفتنش باشد. او حق و حقوق هر فرد را به نسبت عملکردش میداند اما معتقد است به دلیل جنس ظریف و لطیف زن و این که زنان برای احقاق حقشان زیاد خوب عمل نمیکنند باید حق را به آنان داد. او معتقد است زنان خیلی ملاحظه میکنند و خیلی جاها روی حقشان پافشاری نمیکنند.
این هم نظر مردی است از نسلی قدیمیتر:« هیچگونه فرق و حقوق متفاوتی میان زن و مرد نمیبیند. یعنی به یک نسبت از یک حق برخوردار هستند. اما برخی مسوولیتها بیشتر به عهده زنهاست و برخی دیگر بر عهده مردها.»
و باز عقیده فردی دیگر از این نسل که معتقد است دنیای امرو ز به گونهایست که نمیتوان تفاوتی میان حق زن و مرد قایل شد. تفکیککردن این زیاد منطقی نیست. چون زن و شوهر هردو باید با هم زندگی را بسازند و هر حقی که همسر دارد شوهر هم دارد.»
و در پایان ببینیم این فعال حقوق بشر در زمینه حقوق بانوان چه می گوید: «اساسن بررسی حقوق زن نوعی نگاه جنسیتی است و بسیار پیچیده است. زن دارای حقوق برابری با مرد است تاکید میکنم حقوق برابر البته این به معنای این نیست که آنها باید بروند کارهای سنگین انجام دهند یا در معدن کارکنند. وقتی میگوییم بررسی حقوق زن یعنی اینکه ما حقی برای آنان قایل نبودیم و حالا میخواهیم به آنان حقشان را بدهیم. حقوق انسانی حقوق برابر است و هیچ تعریف خاصی هم ندارد. اگر اکنون مسئله حق زنان مطرح میشود تنها به خاطر نوع نگاهی است که بخشی از آن به خود زنها مربوط میشود. آنها خودشان شرایطی ایجاد کردهاند که مسئله حقوقشان مطرح شود. حقوق انسانی حقوق برابر است. هر انسانی حق زندگی دارد. من حقوقی برای زن قایل نیستم میگویم حقوق انسانی.»
خوب از این قرار تا اینجا همه چیز سر جای خودش قرار دارد. زن و مرد هرکدام جایگاه و نقش خود را در خانواده دارند. هیچ تفاوتی میان آنان وجود ندارد مگر تفاوتهایی که به ویژگیهای فردی آنها باز میگردد و هر کدام هم از حقوق خاص خود برخوردار هستند.
اما به راستی اگر چنین تفکری بر خانواده حاکم است چرا در جهان کنونی این همه سخن از حقوق گمشده زنان به میان میآید و کلی جنبش در این زمینه راه می افتد و فعالان در هرگوشه دنیا تلاش میکنند؟
شما چه فکر میکنید؟
در پرسهای دیگر این موضوع را پی میگیرم….
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر