-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
گزارشها از تهران حکایت از سو قصد به جان سفیر پاکستان در ایران دارد. به گزارش شبکه تلویزیونی العربیه خودروی حامل سفیر پاکستان در تهران روز سه شنبه مورد حمله با سلاح گرم قرار گرفت. بر اساس این گزارش دو نفر از محافظان محمد بخش عباسی سفیر پاکستان، در دم کشته شدهاند اما خود سفیر زخمی شده است. خبرگزاری ایسنا نیز به نقل از سخنگوی وزارت خارجه ایران اعلام کرد فردی که به محمد بخش عباسی ـ سفیر پاکستان در تهران ـ حمله کرده است یک تبعه افغانی بوده که توسط نیروهای انتظامی دستگیر شده است. همچنین در همین ارتباط، سردار حسین ساجدینیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران، با اشاره به این که سفیر پاکستان در طول هفته چندین بار بدون محافظ مسیری را در خیابان پاسداران برای رفتن به یک سالن ورزشی طی میکرد، تصریح کرد: «بعدازظهر امروز سفیر پاکستان در حالی که در حال طی مسیر بود، با یک افغانی ۲۱ ساله درگیر میشود که در پی آن از ناحیه سر مجروح شده و از ناحیه دست به زمین میخورد.» در همین حال سخنگوی وزارت خارجه پاکستان اعلام کرد که این حمله با سلاح سرد چاقو بوده است که در آن سفیر جراحتی سطحی متحمل شده است. آقای عبدالبسیط کشته شدن دو محافظ سفیر را تایید یا تکذیب نکرد و گفت اطلاعات درستی در این زمینه در دست نیست.
چندی پیش، محمود احمدینژاد رییسجمهوری که در جریان بازدید از مجتمع اردوگاههای اسکان اضطراری بشارت در غرب تهران در جمع نیروهای امدادی و خدماتی سخن میگفت، با تاکید بر لزوم جدی گرفتن بروز زلزله در تهران اظهار داشت: «زمان وقوع زلزله مشخص نیست؛ اما شرایط طبیعی نشان میدهد که وقوع زلزله در تهران قطعی است.»
پس از این اظهارات «آیتاله صدیقی» در خطبههای نماز جمعه تهران افزایش زنا و گناهان کبیره را عامل زلزله دانست و از مردم خواست توبه عمومی کنند. سایت رجاءنیوز از رسانههای نزدیک به دولت ایران در گزارشی اعلام می کند که «آیتاله خوشوقت» برای احمدینژاد پیغام فرستاده است که تهران در آستانه زلزله قرار دارد. در این گزارش آمده است: «رییس جمهور در دیدار مجتمع اردوگاههای اسکان اضطراری بشارت در غرب تهران حرفهای مهمتری هم زد.» احمدینژاد در این دیدار گفت: «یکی از علمای بزرگ تهران به من پیغام داد که از مردم بخواهم مراقب باشند و ضمن پرهیز از گناه، برای دوری از بلایا دعا کنند.»
این اظهارات واکنشهای زیادی را در محافل سیاسی و مطبوعاتی در بسیاری از کشورهای دنیا به دنبال داشت. روز چهارشنبه ۸ اردیبهشت گروهی از دانشگاهیان ایرانی در سراسر جهان با انتشار نامه سرگشادهای خطاب به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، سخنان آقای صدیقی را «جهالت و تعصب دینی» توصیف و نسبت به افزایش این قبیل خرافات ابراز تاسف کردند.
شاید پیش از این برخی روحانیون تندرو یا اصولگرا از این قبیل سخنان در برخی محافل گفته باشند اما سالهاست از تریبون رسمی چون نماز جمعه چنین حرفهایی زده نمیشد. این در حالی است که برخی از مخالفان دولت نگران از ادامه پیدا کردن چنین سخنانی و دامن زدن به خرافات در اقشار مختلف جامعه هستند.
«محمدجواد اکبرین» پژوهشگر دینی در گفتوگویی با بیبیسی فارسی سخنان امام جمعه موقت تهران را به این شکل مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید: «که افرادی چون کاظم صدیقی برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی در پیشبرد کشور به سمت توسعه و تامین امنیت و آرامش باورهای دینی را مطرح میکنند.» او ادامه میدهد: «شما برای زلزله چه کار کردهاید؟ برای پیشگیری از زلزله چه کار کردهاید؟ حرکتتان چیست؟ گفتند به ما حرکت کنید خدا هم کمک میکند. حرکت دولت کجاست؟ به لحاظ علمی برای اداره بهینه یک کشور، برای تامین امنیت مردم چه در ماجرای زلزله و چه در همه قضایای دیگر چه کرده؟ کاری نکردند و به جایش توجیه میکنند و اسمش را هم میگذارند مردم گناه کردند و زلزله آمد. هیچ توضیحی هم برای حرکت های خودشان نمی دهند و پاسخگو نیستند»
در همین راستا من در گزارش روز امروز اقدامات و نارساییهای دولت را در عرصه ایمنسازی ساختمانها و شهر تهران در برابر زلزله واکاوی میکنم.
همواره در مورد خطرات زلزله تهران و ابعاد فاجعه بار آن به مناسبتهای گوناگون سخنانی گفته شدهاست.
کلانشهر تهران نیز نهتنها از خطر زلزله ایمن نیست بلکه سالهاست در انتظار زلزلهای ویرانگر با قدرت بالای ۷ ریشتر به سر میبرد. آخرین زلزله در تهران ۱۷۲ سال پیش اتفاق افتاد و بر همین اساس وقوع زلزله تهران ۱۴ سال تاخیر زمانی دارد. عامل اصلی وقوع زلزله در تهران وجود ۱۵ گسل در این منطقه است که سه گسل در این میان هریک به تنهایی پتانسیل ایجاد زلزلهای بیش از ۷ ریشتر را دارا هستند.
سوالی که برای ما مطرح میشود این است که در صورت وقوع زلزله تهران چه مشکلاتی پیش روی این شهر قرار دارد؟
«بهرام عکاشه»، پدر زلزلهشناسی ایران با عنوان این مطلب که گره این کار آنچنان پیچیده است که هیچ مقام و مسوولی قادر به باز کردن آن نیست، گفت: «باید با تدبیر سیاستها و راهکارهایی در دراز مدت به فکر خروج از بحران زلزله در تهران باشند. چون با این شرایط هیچ شهردار و رییسجمهوری نمیتواند تهران را از آسیبپذیری نجات دهد.»
این درحالی است که در تازهترین نظرسنجی خبرگزاری دانشجویان ایران «مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران» درمورد زلزله حدود ٧۵ درصد مردم تهران نسبت به استحکام ساختمان محل سکونت خود در برابر زلزله اطمینان خود ندارند. نتایج این نظرسنجی حاکیاست تنها ٣/۵١ درصد شهروندان مقالهای پیرامون زلزله و عواقب آن در مطبوعات مطالعه کردهاند همچنین ٨٢ درصد میزان آمادگی عملی مردم را در مواجهه با زلزله کم دانستهاند.
ناایمنی ساختمانهای تهران در برابر زلزله
نگاهی به ساختمان و برجهای سر به فلک کشیده در شمال و جنوب تهران ترس و کابوس شهروندان و کارشناسان را از وقوع زلزله در تهران دوچندان میکند، چراکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان عمران و سازه بسیاری از ساختمانهای تهران مقاوم در برابر زلزله نبوده و اصول لرزهنگاری را در هنگام ساخت رعایت نمیکنند.
در همین راستا با «مهدی میری»،مهندس عمران گفتو گو کردیم. او که ناظر پروژههای بزرگ عمرانی در تهران بوده است با تاکید بر نقصهای گوناگون در عرصه اجرا و مدیریت گفت: «متاسفانه اگر در تهران زلزلهای در حدود ۵ ریشتر بیاید ۸۵ درصد ساختمانهای تهران تخریب خواهد شد.» او با انتقاد از سیستم آموزشی دانشگاههای کشور سازمان نظام مهندسی را نیز از تقصیر مبرا ندانست وگفت:«متاسفانه در سازمان نظام مهندسی باندبازیهای بسیاری وجود دارد منتها در سالهای اخیر با توجه به حوادث رخ داده در کشور و اقدامات غیرقانونی برخی ناظران این سازمان تحتفشار افکار عمومی مجبور شد تعهدات بیشتری را برای مهندسین در نظر بگیرد.»
«محسن زبردست» مهندس عمران ازجمله این کارشناسان است و نگرانی خود را در برابر وقوع زلزله اینگونه بیان میکند: «ساختمانهایی که تا قبل از سال ۱۳۷۳ و ۷۴ ساخته شده بودند هیچکدام مقاوم در برابر زلزله نیستند اما از زمان تدوین آییننامه ۲۸۰۰ اندک ساختمانهایی ساخته شدند که در برابر زلزلههایی البته با ریشترهای پایین مقاوم هستند.»
او با انتقاد از عدم اجرای آییننامه ۲۸۰۰ توضیح میدهد: «این آییننامه پس از زلزله بم و برای بار سوم ویرایش شد و قابلیت اجرایی پیدا کرد اما متاسفانه ساختمانها براساس این آییننامه تنها تا روی نقشه مقاوم بوده و بسازوبفروشها با عدم اجرای قوانین این آییننامه خطر بزرگی را متوجه شهروندان تهرانی کردهاند.» این کارشناس عمران یادآور میشود: «مسوولان ساختمانسازی با رعایت کردن اندک جزییاتی همچون جوشدادن حرفهای اسکلتهای فلزی، استفاده از بتونهای کارخانهای و مصالح مرغوب میتوانند شهری ایمن را برای شهروندان بسازند، اما هیچکدام از این موارد در اغلب ساختمانهای تازهساز شهر تهران رعایت نمیشود.»
تحقق ضریب ایمنی مستلزم مشارکت جمعی است
رییس پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی نیز چندی پیش تدوین و تحقق «ضریب ایمنی در برابر زلزله» را در کشور ضروری عنوان کرد و میگوید: «رسیدن به چنین ضریب ایمنی مستلزم مشارکت همه دستگاهها، مردم و طراحی برمبنای عملکرد است.» «عباسعلی تسنیمی» با اشاره به لزوم توجه همه اقشار جامعه به موضوع زلزله، آن را مقولهای فراگیر دانسته و میگوید:
«موضوع زلزله، یک موضوع تخصصی صرف و ساده نیست، بلکه طیف وسیعی از مجموعه علوم و تخصصها در حوزههای مختلف را شامل میشود که باید تکتک آنها بررسی شود تا به سطح ایمنی مطلوب در حوزه زلزله برسیم.» این کارشناس زلزله ضمن تاکید بر اهمیت و ضرورت رعایت «ضریب ایمنی در برابر زلزله» در کشور توضیح میدهد: «بیش از دو سال از طرح ایده ضریب ایمنی در برابر زلزله به پیشنهاد اینجانب میگذرد که تاکنون بهصورت بخشی رعایت شده، این در حالی است که هدف از طرح این ایده دعوت گسترده از عام و تدوین یک برنامه کلان برای کشور است تا ضریب ایمنی محقق شود.»
نظر ژاپنیها دربارهی زلزله تهران
به گزارش خبرگزاری مهر، احتمال وقوع زلزله در تهران حتمی است و آنچه نگرانیها را بیش از پیش میکند، بزرگ شدن شهر، گسترش حاشیهنشینی، ساختوساز روی گسلها و افزایش بیش از حد جمعیت در آن است. «بهرام عکاشه» رییس دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی وقوع زلزله در پایتخت را حتمی دانست و با تشریح تحقیقی که ژاپنیها درباره زلزله احتمالی تهران انجام دادهاند، گفت: «رای کاهش فجایع زلزله خروج مردم از پایتخت کافی نیست بلکه باید تمرکز را از پایتخت برداریم.»
وی با اشاره به سخنان رییسجمهوری در زمینه وقوع زلزله خاطرنشان کرد: «این مسئله سالها است که اعلام میشود ولی اینبار این واقعیت از سوی مقام ارشد کشور عنوان شده است.» وی انتقال جمعیت پایتخت به سایر شهرها را راهحل مناسب برای کاهش فجایع زلزله ندانست و گفت: «نمیشود مردم را مجبور کرد که در پایتخت زندگی نکنند. این حق مردم است که در هر جا که مایل باشند سکنی گزینند ولی از سوی دیگر در پایتخت با معضل حاشیهنشینی روبهرو هستیم که لازم است تا با اتخاذ تدابیری این مشکل برطرف شود.»
این محقق گفت: «گروهی از محققان ژاپنی پروژهای در زمینه گسلهای تهران و احتمال وقوع زلزله در آن اجرا کردهاند. این پروژه پنج سال به طول انجامید و در نهایت گزارشی را ارایه کردند. این گزارش حاکی از آن است که در صورت بروز زلزله در پایتخت فجایع و بحرانهای زیادی گریبانگیر کشور خواهد شد.»
«همیشه گفتم و میگم که اگه این موضوع انتخابی بود؛ من هیچوقت این وضعیت رو برای خودم انتخاب نمیکردم.
به خاطر مشکلاتی که در ایران داشتم، به خاطر حسرتهایی که خوردم و به خاطر همهی چیزهایی که نتونستم داشته باشم. اول از دست دادن خانوادهام هست، دوم حسهایی هست که تا بیستویک سالگی در خودم کشتم. اگر دست خودم بود هیچ وقت این وضعیت رو برای خودم نمیخواستم.»
«فکر میکردم که دکتر از من حمایت میکند اما پیش مادرم گفت که من انحراف جنسی دارم و گفت که میتواند من را در ۱۰ جلسه به حالت عادی برگرداند به شرطی که من هم با او همکاری کنم. گفتم من هرکاری بگید میکنم چون خودم هم از این وضع راضی نیستم. دکتر به من پیشنهاد داد که توی خیابان که راه میروم به دخترها بیشتر دقت کنم. اما…»
در همه جای دنیا افرادی هستند که اگرچه جنس غالبشان مرد یا زن است اما دارای روحیات مخالف جنسیتشان هستند. میشنویم از متین یک هموسکشوال ۲۳ ساله که حدود یک سال است، به خاطر وجود محدودیتهای اجتماعی، مجبور شده است ایران را به قصد کشوری که او را میپذیرد و همجنسهایش را حمایت میکند، ترک کند.
«بامداد روز یکشنبه، ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ خبر اعدام «فرزادکمانگر»، معلم اهل کردستان و چهار شهروند دیگر کرد، چنان در میان خبرهای دیگر، سر و صدا کرد که گویی پیشدرآمدی بود بر سالگرد حوادث خردادماه سال گذشته و در پی آن، اعتراضات گستردهای در داخل و خارج از ایران صورت گرفت که همچنان ادامه دارد. به نظر میرسد که برخی از جریانهای امنیتی – نظامی درون حاکمیت جمهوری اسلامی، با اجرای این احکام در آستانه سالگرد انتخابات جنجالی ریاست جمهوری، به دنبال اهداف از پیش تعیین شدهای هستند. در این خصوص با «احمد باطبی» به گفتوگو نشستهایم.»
آقای «باطبی» در پاسخ به پرسش رادیو کوچه در مورد این که آیا گروهی از داخل حاکمیت، از اجرای این اعدامها هدف خاصی را دنبال میکند یا خیر، پاسخ میدهد:
«انتخاب ایشان برای حکم اعدام، قطعن هدف بزرگی را دنبال میکند. و آن هدف هم این است که حاکمیت بتواند شرایط موجود را به هم بریزد. کردستان منطقهای بود که در این دوران یکی از آرامترین دورانش را سپری میکرد. حتا در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و اتفاقاتی که در پی آن بود هم، ما میبینیم اتفاق خاصی در کردستان نیفتاده بود، اما در عین حال، فضا فضای نیمه نظامی در کردستان همیشه بود و ادبیات سلاح در آنجا زنده بود. حکومت با توجه به آن «بکگراند» سنتی که دارد، به این نتیجه رسیده که کنترل فضای آرام سخت تر از فضای همراه با خشونت است.»
«احمدباطبی» با تاکید بر اینکه برای شناخت بیشتر این موضوع باید به ساختار امنیتی جمهوری اسلامی آگاهی داشت، به دوران حذف برخی نیروهای تندرو و ایدئولوژیک از سیستم امنیتی و به خصوص، وزارت اطلاعات در سالهای آغازین دههی هفتاد اشاره و در تبیین آن اضافه میکند:
«بعد از روی کار آمدن دولت آقای «احمدینژاد»، فضا به همان حالت قبل برگشت و نیروهایی که ایدئولوژیکتر بودند نسبت به مسایل امنیتی و قالبهای عرفی نظامهای امنیتی در دنیا را رعایت نمیکردند و همان طیفی که به هر حال ظاهر آن «سعیدامامی» بود به وزارت اطلاعات برگشت. در انتخابات ریاست جمهوری، باز وزارت اطلاعات بود که امور امنیتی مملکت را در دست داشت، اما بعد از انتخابات، بین سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات درگیری آغاز شد و سپاه پاسداران عملن هژمونی پیدا کرد به نظام امنیتی کشور و در واقع تصمیمگیرنده و مدیر، سپاه و جریان قالب در سپاه بود.»
«باطبی» در مورد این تفکر امنیتی و دلایل حرکت اخیر و اعدام – مشخصن – شهروندان کرد میگوید:
«ادبیات و منطق اینها متعلق به دهه شصت است. یعنی کنترل فضایی که در آن خشونت و رفتار و ادبیات نظامی و سلاح باشد، سادهتر است تا فضای مسالمتآمیز و آن راهی که جنبش سبز ایران به عنوان مبارزات غیرخشونتآمیز در پیش گرفته است.
برای همین تلاش این طیف امنیتی با نزدیک شدن به سالگرد انتخابات این است که فضا را برگردانند به سمت فضای خشونتآمیز.
بهترین جایی که به صورت بالفطره میتوان این حالت را ایجاد کرد، همان کردستان بود. به هر حال بخشی از کردستان به خاک عراق متصل میشود و به نوعی کردها در این منطقه فعال هستند. میشود در آنجا درگیری ایجاد کرد و در آنجا حضور داشت. در عین حال دلیل و بهانه کنترل برای نیروهای امنیتی و نظامی خیلی سادهتر است. میگویند آنجا کردهای مسلح هستند و ما هم باید حضور داشته باشیم. دامنهی این درگیری نظامی، قطعن به سرتاسر کشور کشیده میشود و از آن به بعد هم خیلی راحتتر میشود مخالفین را در قالب همکاری با جریانهای نظامی به این شکل متهم کرد و به داخل زندان فرستاد. لذا تحلیل بر این است که حاکمیت، چند نفر از کردهای ایرانی را برای اعدام انتخاب کرده است – کسانی که نه تنها در منطقه کردستان، بلکه در ایران و مشخصن در قبال آقای «فرزادکمانگر»، در دنیا هم در مورد آنها حساسیت وجود داشت – تا خشم مردم را در آستانه انتخابات تحریک کند و بتواند از فضای نظامی، برای تسلط بیش از پیش و سرکوب استفاده کند.»
«احمدباطبی» که خود در وقایع پس از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و در پی منتشر شدن عکس وی با در دست داشتن پیراهن به خون آغشته یکی از همکلاسیهایش بر جلد مجله اکونومیست دستگیر شد و به مدت ۹ سال تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت، معتقد است که رفتار خشونتبار حکومت ایران، بر خلاف باور معمول، همواره در پاسخ به عدم تعامل کشورهای خارجی با دیپلماسی جمهوری اسلامی بوده است. او بر این باور است که ایران هرگاه چراغ سبزی از جامعه جهانی دریافت کرده، رفتار داخلی بهتری داشته و اگر در برخوردهای جامعه جهانی، ناموفق بوده، به سرکوب و فشار در داخل روی آورده است.
از نظر شما خطرناکترین عامل بر هم خوردن آرامش و امنیت جامعه، چیست؟
بیبند و باری و ابتذال؟ کاهش سن اعتیاد و توزیع موادمخدر ارزان؟ گسترش HIV و تیفوس؟ سرقت مسلحانه و بمبگذاری؟
این حدسها درست است، ولی ما عاملی را معرفی میکنیم که به خودی خود با تمام این آیتمها برابری میکند و میتواند یک جامعه را به نابودی بکشاند.
به طور کلی زندگی کردن در ایران، اتلاف وقت است. این همه سعی میکنید همسر، پدر یا مادر خوبی باشید و سخت کار کنید و حق کسی را نخورید و آدمی خوب باشید، اما ناگهان هواپیمایتان سقوط میکند و میمیرید و بعد وزیر راه دولت احمدینژاد مقابل دوربینهای تلویزیون
سعدی سه اثر بزرگ دارد: گلستان، بوستان و غزلیات. او در «گلستان» اوضاع روزگارش را، چنان که بوده، نقد میکند. در «بوستان» سخن از آرمانشهر میگوید. اما غزلهای او در خدمت آرمانشهر اوست. در آن آرمانشهر، قرار است همهچیز بهسامان و در جای خود باشد و از غم و ظلم نشانی نبینیم. در آرمانشهر سعدی اگر غمی هست، غم عشق است؛ اگر رنجی هم هست، رنج شب هجران است. در تصویری هم که از این مدینه فاضله میدهد، جنگی وجود ندارد. پس شگفت نیست که در آن روزگار آشوب، سرخوشانه میگوید «درخت غنچه برآورد و بلبلان مستاند» سعدی چنین آرمانشهری را بر اساس ایرانیت بنا میکند.
آن چه بازگو شد بخشی از سخنان دکتر «اصغر دادبه» استاد دانشگاه رشته فلسفه بود عنوان آن «حکایت همچنان باقی» نام داشت.
دکتر دادبه در ادامه این چنین بیان میکند که تمام مضامینی که سعدی در غزلهای خود مطرح میکند، همه بیانیه شور و شیدایی او در آرمانشهرش است، با عشق آغاز میشود و با لوازم و پیوستگیهای عشق ادامه پیدا میکند. عشق نیز نتیجه تجربه و ادراک زیبایی است. عشق نتیجه علم کسی است که عاشق است، نسبت به کمالات معشوق و چون در راس کمالات، زیبایی و جمال قرار دارد، پس ثمره آن، علم و آگاهی عاشق به زیبایی و حسن معشوق است. سعدی در اینباره سلسلهای از مضامین دارد که با سخنان حکیمان، متکلمان و فیلسوفان تفاوت دارد. فیلسوف سخنان حکمی میگوید، حکیم از علم خدا به کلیات سخن میگوید و متکلم شیوهای دیگر برای سخنش مییابد. اما شاعر بر خلاف آنها، بر یک مورد جزیی انگشت میگذارد تا بتواند تصویرسازی کند. این کار، تصویر و تخیل او را شکل میدهد. سعدی تمام اتفاقات را نتیجه تجربهای از زیبایی میداند. در اثر این تجربه، عشق به مرحلهای میرسد که هنر آفرین میشود و مقدمهای برای عشق عرفانی فراهم میکند. در این مرحله، آن تجربه زیبایی، اساس کار است.
گزارشها از تهران حاکی است امروز (سهشنبه) خواهر و مادر شیرین علم هولی، از فعالین سیاسی کرد که روز یکشنبه اعدام شد، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
صبح امروز فریبا علمهولی خواهر شیرین در حالی که برای دیدار با مادرش به شهرستان سفر کرده بود، به دنبال حمله نیروهای امنیتی شهرستان ماکو دستگیر شد».
بر اساس این گزارش گفته میشود که منزل علمهولی در ماکو تحت محاصره نیروهای امنیتی قرار دارد و از وضعیت پدر و برادر شیرین علمهولی اطلاعی در دست نیست.
گفتنی است لحظاتی پیش عمه شیرین علم هولی در گفتوگو با رادیو کوچه (حسام میثاقی) از آزادی این دو عضو خانواده علمهولی خبر داد.
به گفتهی وی مقامهای امنیتی به مادر و خواهر شیرین گفتهاند جنازه را تحویل نمیدهند و آنها حق برگزاری مراسم را ندارند.
لازم به ذکر است مادر شیرین از بیماری قلبی رنج میبرد و پس از اعدام دخترش و بازداشت چندساعته شرایط جسمی نامناسبی را پشت سر میگذارد.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دادستانی تهران با تحویل جسدهای اعدامشدگان به خانوادهها موافقت کردهاند اما وزارت اطلاعات و اطلاعات کردستان با تحویل اجساد مخالفت کرده است.
مریم عباسینژاد دبیر سابق سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران روز گذشته (دوشنبه) از زندان آزاد شد.
به گزارش تارنمای فراکسیون اقلیت مجلس – پارلماننیوز- با پیگیریهای مکرر به عمل آمده و روشنشدن نقش نداشتن دکتر مریم عباسینژاد در اتهامات وارد شده، وی با قرار کفالت آزاد شد.
مریم عباسینژاد یکشنبه گذشته، یک روز پس از حضور ناگهانی محمود احمدینژاد در دانشگاه تهران بازداشت شده بود.
این در حالی است که روز یکشنبه ۶۰ نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران در نامهای به باقر لاریجانی، رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران، خواستار پیگیری وضعیت خانم عباسینژاد و آزادی هرچه سریعتر وی شده بودند.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
گسل های مناطق شمالی و جنوبی تهران از جمله گسل داراباد، نیاوران، نارمک، تجریش، قصرفیروزه در شرایط فعال قرار دارند.
معاون پژوهشکده زلزلهشناسی گفت: «در صورت وقوع زلزله در شهر تهران بیش از ۵ میلیون نفر جان خود را از دست خواهند داد.»
آریامنش با بیان اینکه اطلاعات لرزهنگاری نشان میدهد که تهران در شرایط بحرانی به سر میبرد گفت: «موضوع زلزله درتهران یک امر واقعی است نه سیاسی».
محمدرضا آریامنش در برنامه «زلزله پایتخت واقعیت یا سیاست» در دانشگاه علامه طباطبایی افزود: «زلزله در شهر تهران قطعی است و میزان شدت آن بین ۷ تا ۸ دهم ریشتر خواهد بود».
وی افزود: «زمان بازگشت زلزله در تهران هر ۱۷۳ سال است. از آخرین زمان بازگشت وقوع زلزله ۱۵ تا ۲۰ سال میگذرد و ما باید هر لحظه آماده وقوع آن باشیم».
آریامنش ادامه داد: «گسل های مناطق شمالی و جنوبی تهران از جمله گسل داراباد، نیاوران، نارمک، تجریش، قصرفیروزه در شرایط فعال قرار دارند».
وی در ادامه گفت: «در صورتی که مقاومت گسلها پایان پذیرد زلزله به وقوع میپیوندند.»
معاون پژوهشکده زلزلهشناسی تاکید کرد: «ایران از نظر لرزهخیزی در منطقه فعال جهان قرار دارد».
وی افزود: «اغلب بیمارستانها و سازمانهای دولتی، مراکز آموزشی و مدارس تهران نیز در مناطق پرخطر قرار دارند».
آریامنش با بیان اینکه اطلاعات لرزهنگاری نشان میدهد که تهران در شرایط بحرانی به سر میبرد گفت: «موضوع زلزله درتهران یک امر واقعی است نه سیاسی».
وی درباره زمان وقوع زلزله افزود: «با علم نانو میتوان زمان آن را پیشبینی کرد».
حکایت گمنام ماندن زندانیان هنوز ادامه دارد. امروز دوباره ایمیلی رسیده است از یک زندانی ناشناس دیروز که این روزها خودش آزاد شده است اما برادرش هنوز در زندان است و به شش سال حبس هم محکوم شده است.
کوشا و پویا قربانی دو برادری هستند که هر دو بعد از انتخابات و پس از راهپیمایی روز عاشورا دستگیر شدهاند. چقدر نامشان را شنیدهایم؟ چقدر در موردشان خبر خواندهایم؟
کوشا میگوید برخیها نوشتهاند پویا به سه سال حبس محکوم شده است در حالی که به برادرم شش سال حبس دادهاند و همه خانواده متاثر هستند.
محکومیت پویا قربانی برابری میکند با میزان محکومیت فعالان سیاسی اما میزان اخباری که از وضعیت پویا منتشر شده است برابری نمیکند با میزان خبرهایی که در مورد زندانیان شناختهشدهتر منتشر شده است.
نامه کوشا به برادرش را بخوانید:
نامهای به برادرم
پویا جان سلام
بعد از ابلاغ شدن حکم ۶ سال حبست همه در کماییم.
کمایی که چند ماهی است که در خانه حاکمست.
از روزی که تو را از خانه بردهاند، خانه چیزی کم دارد
خانه خنده را کم دارد
خانه شادی را کم دارد
خانه زندگی را کم دارد…
در و دیوار خانه هم، صدای تو، صدای خندههایت را میخواهند
برادرم
همه دلتنگ تو هستند
مامان
بابا
سایناز همسرت
و من
من که وقتی تو را با چشمان بسته نشانم دادند شکستم.
من که وقتی تولدم در انفرادی زندانبان بیسکویتی از طرف تو برای من آورد، اشکهایم شادیم را جشن گرفتند.
مهربان
همه سراغت را میگیرند، حتا گنجشکهای کوچه، حتا گلهای باغچه
بعد از ۱۰۰ روز بلاتکلیفی چه کردند با ما؟
۶ سال تاوان کدامین گناه توست؟
نه آنقدر فعال بودی که کسی برای آزادیت امضا جمع کند
و نه آنقدر معروف که کسی برایت شلوغ کند
نه مسوولیتی داشتی که در اینجا به دیدن خانوادهات بیایند، نه قهرمان که در آنطرف عکسهایت را در دست بگیرند.
اما برای ما، تو همه چیز هستی
برای مامان کل زندگی، برای بابا یار و همراه، برای سایناز همه کس
برای من هم داداش، دوست و رفیق…
چه کنیم با دلتنگیمان در این روزها؟
مامان گاهی اوقات تلفن میزند به خانهتان تا در نبودت صدایت را از دستگاه انسرینگ بشنود
مادر است دیگر میسازد با نشنیدن صدایت در هفته و دلخوش به دوشنبهها که از پشت قاب شیشهای خنده چشمانت را ببیند
بابا در تنهایی اشک میریزد که مبادا ما غمش را ببینیم، اما چه کسی هست که نداند از همه غمگینتر است
سایناز هم که خون گریه میکند
من هم که بعد از آمدنم این چند وقت را با خیال تو زندگی میکنم
پویا
چه کنیم که این روزها بوی تو را میدهد
شبها هم انتظار تو را میکشند
اما امید داریم
امید به روزهای خوب
امید به خندیدن دوباره
امیدی که اگر نداشتیم این چند وقت با سختی هم نمیگذشت
امید که دوباره صدای خندهات در خانه بپیچد و زندگی دوباره در آن سبز شود
امیدی که از خودت یاد گرفتیم
امیدی که زندانی نخواهد شد.
بیا که خاک رهت لالهزار خواهد شد …. ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید
1935 میلادی – نخستین فرستنده تلویزیون جهانی بهنام «نیپکو» در شهر برلین کار خود را آغاز کرد. این فرستنده بهپاس قدردانی از «پاول نیپکو» بهنام او نامگذاری شد. نیپکو تحصیلاتش را در فیزیک بهپایان رساند و تحقیقات گسترده خود را آغاز کرد و سرانجام طریقه تبدیل عکس بهامواج و تشکیل مجدد آنها را کشف کرد. بهعبارت دیگر نوعی از تلویزیون را اختراع کرد که امروزه شکل تکامل یافته آن در دسترس همگان است.
۱۳۵۹ خورشیدی – برخی از کشورهای اروپایی به پیروی از دولت آمریکا، ایران را تحریم اقتصادی کردند. هدف آنها همانند آمریکا، اعمال فشار بیشتر بر مردم کشور ایران بود تا از این طریق نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را از میان بردارند.
۱۹۰۴ میلادی – «سالوادور دالی» نقاش و هنرمند اسپانیایى در یازدهم می در بارسلون اسپانیا بهدنیا آمد. وی از دوران نوجوانی بهدنیای نقاشی وارد شد و آموزشهای اولیه را در مدرسه هنرهای زیبای مادرید پشتسر گذاشت. وی در آغاز بهشیوه کوبیسم نقاشی میکرد ولی در سال ۱۹۲۹ به مکتب سورآلیسم پیوست که بر اساس آن، تخیلات نقاش آزاد و بیقید و بدون دخالت عقل ارایه میشوند. همچنین در مکتب سورآلیسم که بهمعنی سبک نگارش و نقاشی فوق واقعیت یا تخیلی است، مرز واقعیتهای عینی شکسته میشود. از دالی آثار فراوانی برجای مانده که «ثبات حافظه، دالی و گالا و مرد نامریی» شهرتی بهسزا دارند.
۱۹۵۸ میلادی – «خسرو روزبه» ریاضیدان، استاد دانشکده افسری و عضو جنجالی سازمان مخفی افسران حزب توده ایران پس از سالها گریز و مبارزه زیرزمینی و یک سال پس از دستگیری، تیرباران شد.
۱۹۹۷ میلادی – ابررایانه «دیپ بلو» ساخت شرکت «آی بی ام» برای نخستین بار قهرمان شطرنج جهان «گری کاسپارف» را شکست داد.
۱۳۳۳ خورشیدی – محکمه تجدیدنظر نظامی تهران ۲۱ اردیبهشت دکتر مصدق را که همچنان خود را نخست وزیر قانونی ایران و دولت وقت را رژیم کودتا و دستنشانده خارجی معرفی میکرد به سه سال زندان محکوم ساخت. دکتر مصدق که از آغاز هم این محاکمه را خلاف قانون و ناصالح اعلام داشته بود و گفته بود که جای محاکمه اعضای کابینه، دیوان عالی کشور است نه محکمه نظامی، به این حکم هم اعتراض کرد. دستگاه دادستانی نظامی برای دکتر مصدق تقاضای مجازات اعدام کرده بود.
۱۹۴۹ میلادی – کشور قدیمی و همیشه مستقل «سیام» واقع در منطقه جغرافیایی «هندوچین» ۱۱ می به «تایلند» تجدید نام داد. زیرا که بیشتر جمعیت آن از تبار «تای» هستند، بهعلاوه واژه تایلند در زبان این کشور بهمعنای «آزادی» است و این سرزمین از سال ۱۲۳۸ میلادی که بهوجود آمده است، مستعمره و تحتالحمایه دولت دیگری نبوده است.
۱۹۶۷ میلادی – دادگاهی در استکهلم سوئد چند تن از مقامات دولت وقت آمریکا را که بدون ضرورت منطقی به جنگ ویتنام ادامه میدادند، مجرم جنگی شناخت.
کتاب نباید حاوی یک داستان منسجم باشد. چرا که این دقیقن به معنای تمسخر برنامههای اقتصادی دولت خدمتگزار است.
داستان نباید قهرمان داشته باشد. زیرا وجود هر قهرمانی غیر از آقا و احمدینژاد در هر داستانی موجب تضعیف نظام میگردد.
در رمان هیچکس بدون اذن ولی فقیه پیروز نمیشود و کلن هر پیروزی که در آن به درایت رهبر فرزانه انقلاب و نقش دولت مهرورز اشاره نشود غیر قابل قبول و به مثابه تبلیغ علیه نظام خواهد بود.
رمان اگر جنایی- پلیسی است باید نقش نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در آن کاملن پررنگ شود. حضور مقتدرانه سربازان گمنام در این قبیل رمانها اکیدن توصیه میشود. در غیر این صورت نویسنده رمان به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و کتابش از نمایشگاه جمعآوری خواهد شد.
هر نوع مراسم یا میهمانی در داستان باید بهصورت جدا برگزار شود، در غیر این صورت باید به نقش برادران بسیج در برخورد قاطع با این قبیل مراسم مختلط و گناهآور اشاره و بر آن تاکید گردد.
نکته آخر اینکه نام نویسنده رمان نباید دولتآبادی باشد. چرا که این موجب وهن دولت نهم و دهم شده و اقدامات دولت در آبادانی کشور را مورد تردید قرار میدهد. فهرست هزار و سیصد نفره ممنوعالاسم برای نویسندگی در سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد.
ورود کتاب شعر ممنوع
شاعر نباید نامش فروغ باشد.
فامیلیاش به هیچوجه فرخزاد یا گلشیری نباشد.
در اشعارش از کلمات آزادی، دوست، محبت، اندیشه، خاطره، سهراب، رستم، سبز، ندا، آیینه، صبر، پیروزی، تحمل و عشق (اگر همراه با ولایت باشد ایرادی ندارد) استفاده نکرده باشد.
وجود کلماتی مانند باتوم، اسپری فلفل، بازداشت، اوین، اعتراف، مقاممعظم رهبری، آقا، دکتر، احمدینژاد و صدا و سیما در شعر توصیه شده و همان رمز عبور است.
ورود کتابهای دینی و علوم انسانی ممنوع
از آنجایی که مطالعه علوم انسانی موجب وهن دولت محترم گردیده و شائبههای غیرقابل باور درباره آنها ایجاد مینماید لذا تا اطلاع ثانوی ورود هر نوع کتاب با موضوع علوم انسانی تنها با هماهنگی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت اطلاعات، معاونت اطلاعات سپاه، نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها، نماینده آیتاله مصباح یزدی، نیروی انتظامی و پایگاه بسیج محل، امکانپذیر خواهد بود.
هرچند هدف اصلی برگزاری نمایشگاه کتاب ارائه کتابهای دینی به نسل جوان و گمراه امروزی است لیکن نویسنده کتاب حتا اگر مرجع تقلید هم هست باید ذوب در ولایت بوده و کلن نباید نامش صانعی یا منتظری باشد.
ورود پلیس و نیروهای اطلاعات به سهمیه هر بازدیدکننده حداقل یک نفر الزامی است.
*راستی چرا در نمایشگاه کتاب شرکت کردیم و بیخودی آن را شلوغ کردیم و ژست فرهنگی به دولت دادیم؟
اعضای هیات منصفه مطبوعات استان تهران ضمن رد کلیه اتهامات وارده به روزنامه کیهان حکم به تبرئه حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان دادند.
به گزارش خبرگزاریها جلسه رسیدگی به کیفرخواست مطروحه علیه مدیرمسوول روزنامه کیهان با حضور هیت منصفه مطبوعات روز دوشنبه برگزار شد و حسین شریعتمداری از اتهامات مطبوعاتی وارده تبرئه شد.
این جلسه به کیفرخواست مطروحه علیه مدیر مسوول روزنامه کیهان در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان به ریاست قاضی مدیرخراسانی و با حضور اعضای هیت منصفه مطبوعات برگزار شد و دادگاه اتهامات وارده از سوی شیرین عبادی به حسین شریعتمداری مبنی بر «مطالب خلاف واقع» و «توهین» را رد کرد.
همچنین اعضای هیت منصفه شکایات شادی صدر، عمادالدین باقی، مرتضی هاشمی، مهرداد ملکشاهی و اکبر اعلمی از حسین شریعتمداری را وارد ندانست و آقای شریعتمداری را تبرئه کرد.
در ضمن هیت منصفه مطبوعات به مدیر مسوول کیهان یادآوری کرد که در تنظیم اخبار و مطالب دقت بیشتری به عمل آورد و پس از کسب اخبار موثق اقدام به خبررسانی کند.
مدیرکل میراث فرهنگی استان فارس از به سرقت رفتن کتیبه سنگی هزارساله مسجد تاریخی وکیل شیراز خبر داد.
به گزارش مهر «محمدرضا برزگر» با اعلام این خبر افزود: «مسجد وکیل در اختیار میراث فرهنگی نبوده و اوقاف این بنا را در اختیار دارد و ظاهرن سارقان با ورود به مسجد وکیل، این کتیبه سنگی را به سرقت برده و زمانی که نگهبان مسجد متوجه سارقان میشود دست و پای وی را بسته و فرار میکنند.»
گفتنی است مسجد وکیل شیراز در مجموعه بناهای زندیه، در کنار بازار وکیل و حمام وکیل در مرکز این شهر قرار دارد.
همچنین کتیبه مذکور در دالان ورودی مسجد نصب شده بود و آیاتی از سوره توحید و بخشی از آیتالکرسی قرآن نیز بر روی آن نقش بسته است.
رییس اداره مبارزه با حوادث افغانستان از جاری شدن سیل در مرکز ولایت بغلان این کشور و کشته شدن دستکم هفت تن خبر داد.
به گزارش رادیو آزادی، عبدالمتین ادراک با اعلام این خبر افزود: « این رویداد شب گذشته به وقوع پیوسته و باعث تخریب دهها منزل مسکونی و کانالهای آبرسانی شده است و شاهراه پلخمری و مزارشریف نیز در اثر این سیلاب مسدود شده است»
بر اساس گزارشهای رسیده تاکنون و در جریان این سیلاب دستکم هفت تن کشته و ۱۳ تن دیگر مجروح شدند.
این در حالی است که مقامهای دولتی می گویند، تا زمانی که روند امدادرسانی انجام نگیرد تعداد دقیق تلفات را تایید نمیکنند.
گفتنی است حوادث طبیعی، از جمله سیلابها و زمینلرزه در افغانستان همواره با تلفات زیادی همراه است.
بنا به گفتهی کارشناسان خانههای مناطق روستایی افغانستان، بیشتر گلی و بدون زیربناهای محکم ساخته میشوند که مقاومت چندانی در برابر حوادث طبیعی ندارند.
تیمهای فوتبال استقلال ایران و الشباب عربستان در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا امشب (سهشنبه) به مصاف هم خواهند رفت.
در ادامه مرحله یکهشتم پایانی لیگ قهرمانان آسیا شامگاه سهشنبه ۴ دیدار در سراسر این قاره برگزار خواهد شد و در حساسترین دیدار تیم فوتبال الشباب عربستان میزبان استقلال ایران است.
قضاوت این دیدار بر عهده توما ماساکی از ژاپن است. این دیدار راس ساعت ۲۲:۱۵ به وقت تهران در عربستان برگزار میشود و تیم برنده به جمع ۸ تیم برترلیگ قهرمانان آسیا صعود خواهد کرد.
همچنین دیگر نمایندگان ایران در این مرحله روز چهارشنبه به مصاف هم خواهند رفت. بر اساس برنامه فردا (چهارشنبه) تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان در یک دیدار حساس در ورزشگاه فولادشهر میزبان مس کرمان است.
بر اساس اعلام کنفدراسیون آسیا این دیدارها به صورت تک بازی مرحله حذفی خواهد بود و دیدار برگشتی وجود نخواهد داشت.
کمیته علمی باشگاه دانشپژوهان جوان اسامی اعضای تیم ملی المپیاد زیستشناسی ایران را برای شرکت در بیست و یکمین المپیاد جهانی زیست شناسی اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، کمیته علمی المپیاد زیستشناسی باشگاه دانشپژوهان جوان پس از بررسی عملکرد و نتایج آزمونهای هشت نفر دانش آموزان دارنده مدال طلای کشوری، اسامی چهار نفر عضو تیم ملی المپیاد زیستشناسی جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد.
فرهاد پیشگر و مهدی حکیمینژاد از رشت، محمد حسین متالهی اردکانی از یزد و فرنام محبی از ری اعضای تیم ملی المپیاد زیستشناسی ایران را تشکیل میدهند.
بیست و یکمین المپیاد جهانی زیست شناسی، بیستم تا بیست و هفتم تیرماه سال جاری در کره جنوبی برگزار میشود.
مدیرکل فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان از اجباری شدن آموزش پیش از ازدواج خبر داد.
به گزارش ایسنا، مجید امیدی با بیان این که در حال حاضر مراکز بهداشتی کشور ۴ ساعت آموزش اجباری پیش از ازدواج برای زوجین در آستانه ازدواج را همزمان با آزمایشهای پزشکی برای ثبت ازدواج، ارایه میکنند، تصریح کرد: «سازمان ملی جوانان با توجه به شرایط امروز جامعه و دسترسی وسیع جوانان به اطلاعات، اعتقاد دارد که این آموزش ۴ ساعته قطعن پاسخگوی نیازهای آموزشی جوانان نیست و بهمنظور گسترش آن، پیشنهاد ارتقای تعداد ساعات آموزش را در هیت دولت تصویب کرد.»
وی افزود: «وزارت بهداشت موظف است با همکاری سازمان بهزیستی، سازمان ملی جوانان، مرکز امور زنان و خانواده و سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، نسبت به تدوین و اجرای طرح و آییننامه اجرایی آموزشهای پیش از ازدواج برای جوانان در آستانه ازدواج حداقل ظرف ۱۶ ساعت اقدام کند.»
به گفتهی آقای امیدی مجری این مصوبه وزارت بهداشت است و بقیه دستگاههای مذکور حامی و یاریدهنده اجرای این بند هستند.
روزنامه همشهری مهمترین موضوع خود را به دیدار رهبر جمهوری اسلامی با جمعی از دست اندرکاران تولید و انتشار کتاب (دا) اختصاص داد و به نقل از وی نوشت:«عرصه فرهنگ،عرصه جهاد است».
«۸۴ کشته و ۲۰ زخمی در حمله هماهنگ در عراق» هم تیتر دیگر این روزنامه است.
روزنامه جام جم نیز از «انهدام ۳ میلیون سیدی غیر مجاز» خبر داد .
روزنامه ایران به نقل از احمدینژاد در آیین تجلیل از استادان و دانشجویان نوشت: «قطعنامه علیه ایران، اوباما را به یک مسیر غیرقابل بازگشت میبرد».
این روزنامه همچنین با اشاره به دیدار آیتاله خامنهای با دستاندرکاران تولید کتاب «دا» به نقل از وی نوشت: «در تاریخنگاری انقلاب باید غفلتها جبران شود».
روزنامه شرق هم به نقل از آیتاله هاشمی رفسنجانی نوشت: «هنوز به کلیات ارایه شده در نماز جمعه معتقدم».
روزنامه آفتاب عنوان اصلی امروز خود را به نقل از یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز نوشت: «کشور با یک جریان قابل اداره نیست».
روزنامه اطلاعات هم از «گردهمایی بزرگ سرمایهگذاران ایرانی مقیم خارج در شیراز» خبر داد.
«راهبرد فرهنگ با دستور پیش نمیرود» عنوان مهم دیگری است که این روزنامه به نقل از رهبر جمهوری اسلامی ایران به آن اشاره کرده است.
روزنامه کیهان هم در پی کشمکشهای فراوان حزب جدید عراق با کشورهای همسایه نوشت: «هشدار حزب نوری مالکی به عربستان، در امور داخلی عراق دخالت نکنید».
«بر اساس اعلامنظر هیت منصفه مطبوعات، کیهان از اتهامات وارده تبرئه شد»، موضوع دیگری بود که این روزنامه به آن اشاره کرده است
و در پایان روزنامه دنیای اقتصاد تیتر اول خود را اینگونه نوشت: «پیشنهادهای کاربردی کمیته ملی قیمت تمام شده ارایهشد، مسیر عملیاتی کاهش قیمتها».
بزرگترین کارخانه ساخت اتومبیل خاورمیانه با حضور محمود احمدینژاد رییس دولت ایران در استان کاشان افتتاح شد.
خبرگزاری رسمی مالزی (برناما) به نقل از آژانسهای خبری داخلی ایران از افتتاح بزرگترین کارخانه ساخت اتومبیل در ایران خبر داد و نوشت: «این کارخانه که درمساحتی به وسعت ۳۱۸ هکتار مربع به بهرهبرداری رسید ظرفیت ساخت سالانه ۱۵۰ هزار دستگاه خودرو را دارا است و بیش از ۴۰۰۰ نفر بهطور مستقیم در این واحد صنعتی مشغول به کار میشوند.»
برخی خبرگزاریهای دیگر از جمله خبرگزاری رسمی غیرمتعهدها نیز به نقل از خبرگزاریهای داخلی ایران نوشت ساخت این واحد صنعتی بالغ بر چهار هزار میلیارد ریال سرمایه را به خود اختصاص داد که عمده این هزینه صرف تجهیزات ساخت، خرید ماشین آلات و خطوط تولید شده است.
گفتنی است که بعد از صنفت نفت، صنعت خودرو در ایران بزرگترین صنعت در این کشور محسوب میشود که بیش از ۵۰۰ هزار نفر به طور مستقیم در این صنعت مشغول به فعالیت هستند و تعدادی نیز در حرفههای دیگر مرتبط با این صنعت به فعالیت میپردازند.
«آبهیسیت وجاجیوا» نخست وزیر تایلند از معترضان خواست تا زمان پایان دادن به تظاهرات خیابانی را تا پایان روز دوشنبه به طور قطعی به دولت این کشور اعلام کنند.
به نقل از خبرگزاری رسمی چین (شینهوا)، «آبهیسیت وجاجیوا» از از طریق برنامه زنده تلویزیونی نسبت به پایان یافتن اعتراضات هشدار داد و خواستار برقراری امنیت در این کشور شد.
در همین راستا «ونگ توژیراکارن» از رهبران معترض اعلام کرد که معترضان تاکنون تصمیمی در مورد زمان قطعی پایان دادن به اعتراضات اتخاذ نکردهاند.
شایان ذکر است که سرخپوشان تایلندی صبح امروز در مجلسی به یادبود حوادث ۱۰ ماه آوریل، یاد کشتهشدگان این روز را گرامی داشتند.
پلیس ایالت «پینانگ» مالزی از کشف یک محموله مواد مخدر به ارزش ۱۰۰ هزار رینگیت در این ایالت خبر داد.
به نقل از خبرگزاری رسمی مالزی (برناما)، پلیس ایالت «پینانگ» مالزی از کشف محوله ۱ کیلو و ۹۲۱ گرمی هرویین در خانهای در این ایالت خبر داد.
«ویرا ایوب یعقوب» نایب رییس پلیس ایالت «پینانگ» با اعلام این خبر افزود: «بخش مبارزه با مواد مخدر این ایالت بعد از ظهر روز گذشته با ورود به خانه مرد ۳۰ سالهای این محموله را ضبط و فرد مذکور نیز برای ادامه تحقیقات در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد.»
پلیس این ایالت همچنین از ضبط یک دستگاه خودرو تویوتا و مقادیری جواهرات در خانه مذکور خبر داد.
امروز یازدهم می برابر با سالروز مرگ «باب مارلی» در سال ۱۹۸۱ میلادی در سن ۳۶ سالگی است. او یکی از برجستهترین چهرههای معاصر جاماییکا، خوانندهی صاحب سبک رگی «Reggae»، ترانهسرا، نوازنده گیتار و فعال اجتماعی بود. بیشتر آهنگهای او مضمون اجتماعی دارند و برخی از آهنگهایش رومانتیک هستند. آلبوم «لجند» Legend مارلی در سال ۱۹۸۴ با بیش از ۱۲ میلیون نسخه، بالاترین فروش سبک رگی را به خود اختصاص داد.
«باب مارلی» در ششم فوریه سال ۱۹۴۵ میلادی در روستای کوچکی در جاماییکا به دنیا آمد، پدرش «نُروالمارلی»، سفیدپوستی جامائیکایی و از نوادگان فردی انگلیسی بود، او یک ژنرال آمریکایی بود که کمی پس از تولد باب او و مادرش را ترک کرد. و مادرش «سدلا بوکر» نوجوانی سیاهپوست بود که در سال ۱۹۴۴ با نروال ازدواج کرد.
باب مارلی در نوجوانی نزد دوستش، «وینسنت فورد» که یک سرآشپز بود زندگی میکرد و به آموختن و تمرین گیتار مشغول بود. به دلیل همین دوستی بعدها در سال ۱۹۷۵ یکی از زیباترین آهنگهای خود، «No Woman No Cry» را با نام او منتشر کرد و حق بهرهبرداری از این ترانه را به وی سپرد.
در سال ۱۹۶۳ باب به آرزوی بزرگ زندگیاش رسید و اولین صفحهی خود را به نام «داوری، نه» « Judje Not» منتشر کرد.
و کمی بعد، باب گروه «ویلرز» The Wailers را با چند تن از دوستان خود، پایهگذاری کرد. و از طریق نواختن در باشگاههای خصوصی، اجرای کنسرتهای آماتوری و ضبط و انتشار نوار، گروه ویلرز به شهرت و محبوبیت قابل توجهای در جاماییکا رسید.
در ابتدای کار گروه، آهنگهایی به سبک رایج موسیقی رقص ، به نام سبک «سکا» مینواختند. پس از مدتی سرعت نواخت ریتم آهنگها را کند کرده، سبک آرام و پر طنین «رگی» را برگزیدند.
سال ۱۹۷۱، سال بسیار خوبی برای باب و گروه «ویلرز» بو د. برای اولین بار در تاریخ موسیقی، یک کمپانی عمدهی ضبط نوار با گروه موسیقی «رگی» قرارداد بست. و ناگهان گروه «ویلرز» به بهترین امکانات ضبط موسیقی دسترسی یافت. تا قبل از این تاریخ، هیچکس موسیقی سبک «رگی» را قابل توجه برای سرمایهگذاری کلان نمیدانست و باور نداشت که این موسیقی قابل عرضه به بازارهای بزرگ باشد.
باب در سال ۱۹۷۳ با تجدیدنظر و بازسازی گروه «باب مارلی و ویلرز» باز هم به شهرت و محبوبیت بیشتری دست یافت. با این نیروی جدید، باب توانست رگی را به سطح بینالمللی ارتقا دهد و کنسرتهای موفق و نوارهای بسیار پرفروش به بازار جهانی عرضه کند. تب موسیقی آمریکا را فراگرفت و «باب مارلی و ویلرز » از طرف مجلهی رولینگ استونز (Rolling Stones) که از معتبرترین مجلات موسیقی آمریکا و اروپا است، به عنوان بهترین گروه موسیقی سال معرفی شدند.
باب مارلی در ۱۰ فوریه سال ۱۹۶۶ با «ریتا آندرسون» (ریتا مارلی) که خود خواننده است ازدواج کرد و دارای سه فرزند شدند. ریتا پیش از ازدواج با باب هم دو فرزند داشت که باب آنها را به فرزند خواندگی گرفت و نام خانوادگی مارلی را گرفتند.
در آوریل ۱۹۷۸ باب مارلی در کنسرت «یک عشق، صلح» (One Love Peace) در جاماییکا شرکت کرد و در حضور نخست وزیر و رهبر مخالفان دولت برنامه اجرا کرد. او موفق شد آن دو نفر رقیب سرسخت را روی صحنه با یکدیگر روبهرو کند و از تنش موجود بکاهد. کمی بعد در همان سال سازمان ملل متحد، «نشان صلح در جهان سوم» را به او اهدا کرد.
در سال ۱۹۷۷ آشکار گردید که مارلی به نوعی سرطان پوست مبتلاست. در سال ۱۹۸۰ او و گروه نوازندگان وی به عنوان بخشی از تور اروپا، بزرگترین کنسرت خود را درشهر «میلان» در برابر یکصد هزار نفر اجرا کردند. پس از آن و بعد از بازگشت به کشور آمریکا، مارلی دو بار دیگر به روی صحنه رفت، ولی تور آمریکای مارلی به دلیل رو به وخامت گذاشتن سلامتی وی ناتمام ماند.
او برای مداوا به آلمان سفر کرد. هنگامی که پس از هشت ماه تلاش برای مداوای او بهبودی قابل توجهی رخ نداد، مارلی تصمیم گرفت تا به زادگاهش جاماییکا برگردد. در زمان پرواز هواپیمای او به سوی جاماییکا، حال وی بدتر شد. هواپیمای او در میامی به زمین نشست و مارلی به بیمارستان فرستاده شد. او در سحرگاه روز یازدهم ماه مه سال ۱۹۸۱ در سن ۳۶ سالگی چشم از جهان فرو بست. آخرین جملهی وی قبل از مرگ به پسرش این بود: «با پول نمیتوان زندگی را خرید.»
مراسم تشییع وی در جاماییکا قابل مقایسه با تشییع سران بزرگ کشورها بود .صدها هزار نفر، از جمله نخست وزیر جاماییکا، در آن شرکت کردند. پس از اجرای مراسم تشیع و ادای احترام، جسدش را به زادگاهش بردند و در آنجا به خاک سپردند. مدتی بعد در همان سال دولت جاماییکا، نشان لیاقت و برجستگی را به باب مارلی اهدا کرد و در سال ۱۹۹۱، روز تولد او را به نام «روز باب مارلی» نامگذاری و اعلام داشتند. نام باب مارلی در سال ۱۹۹۴ در تالار افتخار «راک اند رول» ثبت شد. وی تا به امروز همچنان بزرگترین اسطوره موسیقی رگی شناخته میشود.
پس از مرگ او اعضای گروه ویلرز هر یک جداگانه کار خود را در دنیای موسیقی پیش بردند. ریتا اندرسون مارلی نیز همراه با فرزندان خود، «دیوید» و «استفان» مارلی، گروه «ملودی مکرز» را راهاندازی کردند که در آن دنبالهروی پدر خود شدند. فرزند دیگر او «دامیان» نیز بعدها وارد عالم موسیقی شد.
علی دایی در کنفرانس مطبوعاتی با زبان خودش اعتراف کرد که: «این ضعیفترین بازی بود که در طول عمرم از پرسپولیس دیدم و هیچ بهانهای برای این شکست ندارم».
پس از شکست سنگین پرسپولیس مقابل ابومسلم علی دایی در محل کنفرانس مطبوعاتی حاضر شد و صحبتهای خود درباره بازی با ابومسلم را اینگونه آغاز کرد: «ما بازی را بد شروع کردیم، بد ادامه دادیم و بد هم تمام کردیم، این ضعیفترین بازی عمرم بود و هیچ بهانهای برای این شکست ندارم.»
وی ادامه داد: «در نیمه اول که بچهگانه گل خوردیم و قبول چنین اتفاقی واقعن برایم سخت است. ما چند بازی است که نمیتوانیم خوب بازی کنیم اما اینجا آبروی پرسپولیس در میان است و نمیتوانیم برای این شکست هیچ بهانهای بیاوریم. مگر میشود به سختی گل زد اما خیلی راحت و به فاصله یک دقیقه گل خورد. بازیکنانم اصلن به بازی فکر نمیکردند و حرفی برای گفتن در زمین نداشتیم.» سرمربی پرسپولیس با اشاره به نتایج ضعیف تیمش درچند بازی اخیر گفت: «خیلی وقت است که احساس خطر کردم. ما نه تنها نتیجه نگرفتیم بلکه از نظر فوتبال هم بسیار بد بودیم، اما خودم هم ماندهام که مشکل کار از کجاست. باید با کادر فنیام بنشینیم و دلایل این ضعف را پیدا کنیم.»
دایی در پاسخ به سوالی درباره ادعای یکی از بازیکنان تیمش مبنی بر عجیب بازی کردن بازیکنان ابومسلم گفت: «به این چیزها کاری ندارم. ما بد بازی کردیم و بازیکنانم دنبال بهانه هستند. ما نمیتوانیم برای این بهانهها شکست خود را توجیه کنیم، اگر بخواهیم چنین بازی را در جام حذفی انجام دهیم در این جام نیز شکست خواهیم خورد.» وی افزود: «این تیم متعلق به میلیونها هوادار است و ما نباید اینطور با احساسات هوادارانمان بازی کنیم.»
همچنین علی دایی در پاسخ به سوالی در خصوص ضعف خط حمله تیمش گفت: «مهاجمانم ضعیف کار کردند و خودم هم نمیتوانم لباس بپوشم و به داخل زمین بروم. ما درون زمین همهکار میکنیم اما نمیتوانیم از موقعیتهایمان استفاده کنیم. هرچند در این بازی موقعیت چندانی نیز خلق نکردیم.» وی در ادامه درباره داوری این دیدار گفت: «داوری مشکل خاصی نداشت اما یک پنالتی ما را ندیده گرفت با این حال داوری را دخیل در شکست تیمم نمیدانم.»
سرمربی پرسپولیس در خصوص برنامهاش برای جذب بازیکنان جدید برای فصل آینده لیگبرتر هم گفت: «تا چند روز پیش بهفکر تغییری در ترکیب بازیکنانم نبودم اما با این چند بازی اخیر که انجام دادیم نظرم عوض شد و امکان دارد تغییراتی در ترکیب بازیکنان انجام دهم، اما باز هم همه چیز بستگی به آنها دارد و اگر بتوانند در سه بازی آینده بهتر باشند و خود را تغییر دهند شاید نظر من هم تغییر کند.» وی با اشاره به نزدیکشدن به فصل نقل و انتقالات بازیکنان گفت: «این روزها خیلیها مواظب ساقهای پایشان هستند و روزنامهها نیز مدام در خصوص نقل و انتقالات مینویسند که این مساله در ذهن بازیکنان تاثیرگذار است اما رسمن اعلام میکنم که تاکنون نه با یک نفر صحبت کردم و نه با کسی قرارداد بستم و هیچ کدام از این موارد در ذهن ما نبود.»
علی دایی همچنین در پاسخ به این سوال که با وجود قول قهرمانی که در زمان حضور در پرسپولیس داده بودید اما تیم هماکنون در مکان چهارم جدول قرار دارد، گفت: «هیچوقت قول قهرمانی ندادم. باید شرایط تیم را نیز در نتیجهگیری آن در نظر بگیریم. اکثر بازیهایی که انجام دادیم در خارج از خانه بوده است و خیلی مسایل در کنار هم قرار گرفت که نتوانیم نتیجه بگیریم. باید ببینیم تیم در نیم فصل دوم چه نتیجهای گرفته بود و از زمانی که من آمدم چه نتیجهای گرفته است.»
وی افزود: «زمانیکه من به پرسپولیس آمدم ۱۵ امتیاز از سپاهان عقب بودیم. مگر میشود در چنین وضعی قول قهرمانی بدهم. من سعی کردم در جامحذفی نتیجه بگیریم اما با این حال از لیگ نیز غافل نشدیم.» اما علی دایی قبل از ترک مشهد و لحظاتی پس از اینکه آرامتر شده بود، در گفتوگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس گفت: «ما دو بازی حساس برای قهرمانی در جامحذفی پیشرو داریم، بنابراین با فراموش کردن بازی برابر ابومسلم و البته آنالیز این بازی به فکر حضوری مقتدرانه در بازی رفت برابر تیم گسترش فولاد تبریز خواهیم بود.» وی گفت: «شکست بدی را برابر ابومسلم متحمل شدیم اما اگر بخواهیم به گونهای دیگر به این بازی نگاه کنیم، این بازی تلنگری بود برای ما تا در بازیهای آیندهمان در جامحذفی، جدی و مقتدرانه ظاهر شویم.»
دایی به حریف تیمش در فینال جامحذفی اشاره کرد و گفت: «تیمهایی که برابر پرسپولیس بازی دارند، معمولن با چند برابر توانشان به میدان میآیند و ما میدانیم که این مساله در مورد تیم دسته اولی و خوب گسترشفولاد هم صدق میکند. بنابراین ما باید با در نظر گرفتن این مساله در تبریز با تمام پتانسیلمان پا به میدان بگذاریم و جای هیچ اما و اگری را برای فتح جامحذفی نگذاریم.»
علی دایی در پایان گفت: «ما بلافاصله تمرینهایمان را براساس آنالیز تیم گسترشفولاد آغاز میکنیم و با تمرکز کامل و با تمام قدرت به استقبال این بازی میرویم.»
حبیب کاشانى هم مانده است با بازیکنانش چه کند. او توقع معجزه ندارد. شکست خوردن مقابل یک تیم ته جدولى تقاضاى زیادی از بازیکنان نیست. حبیب کاشانى مىگوید: «کسالت من مدتى است که اوج گرفته ولى به خاطر تیم و بهخاطر اینکه آنها ناراحت نشوند، از پیگیرى معالجات صرفنظر کردم. طبیعى است که از آنها توقع نداشتم اینطور جواب بدهند. با این وجود باز هم ناراحتى من از این نیست. من از این ناراحت هستم که آنها عادت کردهاند مقابل دیگران پشتشان به خاک برسد. وجود این روحیه است که مرا آزار مىدهد. سعى کردم آنها را متوجه این مساله کنم. اینکه فراموش نکنند چه دارند. پرسپولیس همیشه مشکلات اقتصادى دارد. خدا مىداند با چه سختى و دشوارى نگذاشتیم آب در دل آنها تکان بخورد. آنوقت آنها مرتب به جان ما و هواداران هول و ولا مىاندازند. این رسمش نبود. مىخواهم متوجه شوند کجا هستند و چه مسوولیتى دارند. بهترین هتلها و پرواز اختصاصى را براى آنها جور کردیم. حق و حقوقشان را نه تنها بهموقع، بلکه جلو جلو پرداخت کردهایم. طوریکه بازیکنی مىگفت: «رفتم یک مقدار پول بگیرم که دیدم یک خروار پول به حسابم آمده است. هیچچیز کم نگذاشتیم و نتیجه کار اصلن منصفانه نیست. به چه دلیل خودمان را به آب و آتش زدیم. غیر از این بود که چند میلیون نفر چشمشان به این تیم و آن بازیکنان است، واقعن دلم به درد مىآید که این بچهها به شکست خوردن عادت مىکنند و قدر فرصتى را که دارند نمىدانند. آنها متوجه نیستند چه چیزیى را از دست مىدهند. به خدا اگر درگیر جامحذفى نبودیم آنها را با اتوبوس به تهران برمىگرداندم تا هم بیشتر فکر کنند و هم با گرفتن یک نعمت، متوجه وجود نعمتهاى دیگر بشوند. از کاشانى که درباره وضعیت جسمىاش مىپرسیم مىگوید: «بهتر است اصلن درباره آن صحبت نکنیم. ممکن است بعضى بخواهند تفسیرهاى خود را مطرح کنند و به پرسپولیس بزنند. من همان مقدار آبرو و اعتبارى که خدا بهما داده و لطف مردم است را قبلن وسط گذاشتم. جان که از آبرو مهمتر نیست. من این وسط نگران على دایى بودم. به بازیکنان اگر هم گفتم که چنانچه با او مشکل دارند، بهاین معنى بود که حداقل دایى آبرو و اعتبارش را به خاطر آنها به خطر نیندازد. پرسپولیس ارزش همه اینها را دارد، من معتقدم که این بازیکنان هم ارزشش را دارند اما این نکته را خود آنها باید ثابت کنند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر