
رادیو کوچه
به دنبال اعتراض به سیاستهایجدید اقتصادی دولت یونان هزاران نفر در آتن پایتخت این کشور دست به تجمع و اعتصاب زدند.
به گزارش خبرگزاریها شمار زیادی از معترضان به سیاستهای جدید اقتصادی دولت که در پی تصمیمات اخیر گیورگوس پاپاندرو، نخستوزیر یونان اعمال شده است به خیابانها آمدند و دست به اعتراض زدند.
گزارشها از درگیری میان معترضان و نیروهای دولتی حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس سه نفر از شهروندان شهر آتن در آتش سوزی ناشی از پرتاب کوکتل مولوتف به داخل بانکی درجریان تظاهرات روز چهارشنبه کشته شدند.
همچنین دهها هزار نفر درمقابل پارلمان یونان به برنامه صرفه جویی دولت اعتراض میکردند. افزایش مالیاتها، کاهش مستمری بازنشستگان و عدم افزایش دستمزدها از جمله مواردی است که باعث نگرانی شهروندان یونانی شده است.
گفته میشود که قرار است مجلس یونان تا پایان هفته جاری درباره اجرایی شدن این سیاست ها تصمیم گیری کند.
گفتنی است اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول توافق کردهاند تا با یک کمک مالی سه ساله به ارزش ۱۱۰ میلیارد یورو مانع از ورشکستگی اقتصاد یونان شوند. یونان نیز در مقابل متعهد به صرفه جویی و اصلاحات اقتصادی وسیع شده است.
رادیو کوچه
آیتاله مصباح یزدی میگوید که شعار همت مضاعف و کار مضاعف از یک «الهام الهی» نشات گرفته و نمیتواند کار «فکر ساده بشری» باشد.
محمد تقی مصباح یزدی روز سهشنبه در مراسم تجلیل از اساتید موسسه امام خمینی با اشاره به نام گذاری امسال به عنوان سال همت و کار مضاعف، تصریح کرد: «شاید این مسئله شعار سادهای به نظر برسد، ولی تفکر در این دو کلمه و تقدم و تاخر آن به نظر میرسد که الهام الهی باشد و فکر ساده بشری نیست و به نظر من کلام بزرگی است.»
وی افزود: «این مقیاسی که رهبری برای مضاعف در نظر گرفتهاند، تنها مقیاس کمی نمیباشد و کار مضاعف تنها به بالا بردن ساعت کار نیست، بلکه باید سعی کرد بازدهی کار ها را بالاتر برد.»
به گفتهی این استاد حوزه «اینکه رهبری بر همت مضاعف نظر داشتند بخاطر افزایش اراده و در بین افراد جامعه است تا بازدهی کارها بالاتر رود»
گفتنی است امسال نیز به رسم همه ساله در آغاز سال جدید خورشیدی از سوی آیتاله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی سال همت مضاعف و کار مضاعف نامگذاری شده است
آرش و آوا / دفتر آمریکا / رادیو کوچه
پروفسور «سید محمود حسابی»، در سال ۱۲۸۱ خورشیدی از پدر و مادری تفرشی، در تهران زاده شد. پس از سپری نمودن چهار سال، از دوران کودکی در تهران، به همراه خانواده (پدر، مادر و برادر)، عازم شامات شد. در هفت سالگی، تحصیلات ابتدایی خود را، در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دور از وطن، در مدرسه کشیشهایفرانسوی، آغاز کرد، و همزمان، توسط مادر فداکار، متدین و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابی)، تحت آموزش تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی، قرار گرفت. استاد، قرآن کریم را، حفظ و به آن اعتقادی ژرف داشت. دیوانحافظ را، نیز از بر داشته، و به بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی، منشآت قایم مقام، اشرافکامل داشت.
بخش اول
شروع تحصیلات متوسطه او، مصادف با آغاز جنگ جهانی اول، و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو، پس از دو سال تحصیل، در منزل، برای ادامه، به کالج آمریکایی بیروت رفت، و در سن هفدهسالگی، لیسانس ادبیات، در نوزده سالگی لیسانس بیولوژی، و پس از آن، مدرک مهندسی راه و ساختمان را، اخذ نمود. در آن زمان، با نقشهکشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده، کمک میکرد. استاد، همچنین، در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستارهشناسی، به تحصیلات آکادمیک پرداخت.
شرکت راهسازی فرانسوی، که استاد در آن، مشغول به کار بود، به پاس قدردانی از زحمات او، وی را، برای ادامه تحصیل، به کشور فرانسه اعزامکرد، و بدین ترتیب، در سال ۱۹۲۴ به مدرسه عالی برق پاریس وارد، و در سال ۱۹۲۵ فارغالتحصیل شد. همزمان با تحصیل در رشته معدن، در راهآهن برقی فرانسه، مشغول به کار شد، و پس از پایان تحصیل در این رشته، کار خود را، در معادن آهن شمال فرانسه، ومعادن زغال سنگ ایالت «سار» آغاز کرد. سپس، به دلیل وجود روحیه علمی، به تحصیل و تحقیق، در دانشگاه سوربن، در رشته فیزیک پرداخت، و در سال ۱۹۲۷، در سن بیست و پنج سالگی، دانشنامه دکترای فیزیک خود را با ارایه رسالهیی، تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتو الکتریک»، با درجه عالی، دریافت کرد.
استاد، با شعر و موسیقی سنتی ایران، و موسیقی کلاسیک غرب، به خوبی آشنایی داشت، و در چند رشته ورزشی، موفقیتهایی کسب کرد، که از آن میان، میتوانیم به دیپلم نجات غریق در رشته شنا، اشاره کنیم.
از جمله دستآوردهای عمر پربار استاد، و مشاغلی که در مسند آن، خدمات علمی و فرهنگی شایان توجهی ارایه کرد، میتوان به چند نمونه، اشاره کرد:
ماموریت وزارت راه و ترابری (طرق و شوارع عامه)، برای تهیه اولین نقشهبرداری علمی، فنی و مهندسیکشور (تهیه نقشه نوین راه ساحلی سراسری میان بنادر خلیج فارس، بندر لنگه به بوشهر) (۱۳۰۶ خورشیدی)، تاسیس مدرسه مهندسی وزارت راه و تدریس در آن ( ۱۳۰۷ خورشیدی)، تاسیس دارالمعلمین عالی، و تدریس درآن ( ۱۳۰۷ خورشیدی)، ساخت اولین رادیو در کشور (۱۳۰۷ خورشیدی)، تاسیس دانشسـرای عالی و تدریس در آن (۱۳۰۸ خورشیدی)، ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی در ایران ( ۱۳۱۰ خورشیدی)، نصب و راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران ( ۱۳۱۰خورشیدی)، تعیین ساعت ایران ( ۱۳۱۱ خورشیدی)، تاسیس اولین بیمارستان خصوصی، در ایران، به نام «بیمارستان گوهرشاد» (به یاد مادر گرامیش (۱۳۱۲، مامور وزارت راه، برای ساخت راه تهران به شمشک، جهت معادن ذغال سنگ ( ۱۳۱۲ خورشیدی)، پیشنهاد و تدوین قانون تاسیس دانشگاه تهران، و تاسیس دانشکده فنی(۱۳۱۳ خورشیدی) و ریاست آن دانشکده تا (۱۳۱۵ خورشیدی) و تدریس در آن، تاسیس دانشکده علوم، و ریاست آن دانشکده از (۱۳۲۱ تا ۱۳۲۷، و از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ خورشیدی)، و تدریس در گروه فیزیک آن دانشکده، تا واپسین روزهای عمر، تاسیس مرکز عدسیسازی- دیدگانی- اپتیک کاربردی، در دانشکده علوم دانشگاه تهران، ماموریت خلع ید، از شرکت نفت انگلیس، در دولت دکتر مصدق، اولین رییس هیاتمدیره، و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، وزیر فرهنگ در دولت دکتر مصدق (۱۳۳۰ خورشیدی)، پایهگذاری مدارس عشایری، و تاسیس اولین مدرسه عشایری ایران ( ۱۳۳۰ خورشیدی)، مخالفت با طرح قرارداد «کنسرسیوم»، و «کاپیتولاسیون» در مجلس، مخالفت با عضویت دولت ایران، در قرارداد سنتو «پاکت بغداد» در مجلس، پایهگذاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (۱۳۳۰ خورشیدی)، پایهگذاری مرکز تحقیقات، و راکتور اتمی دانشگاه تهران، تاسیس سازمان انرژی اتمی، و عضو هیات دایمی کمیته بینالمللی هستهای (۱۳۳۰ ، ۱۳۴۹ خورشیدی)، تدوین قانون استاندارد، و تاسیس موسسه استاندارد ایران(۱۳۳۳ خورشیدی)، تاسیس اولین رصدخانه نوین در ایران، تاسیس اولین مرکز مدرن تعقیب ماهوارهها، در شیراز (۱۳۳۵ خورشیدی)، پایهگذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان ( ۱۳۳۸ خورشیدی)، تشکیل و ریاست کمیته پژوهشی فضای ایران، و عضو دایمی کمیته بینالمللی فضا (۱۳۶۰ خورشیدی)، تاسیس انجمن موسیقی ایران، موسس، و عضو پیوسته فرهنگستان زبان ایران از (۱۳۴۹ خورشیدی) تا آخرین روزهای فعالیت.
فعالیت در دو نسل کاری، و آموزش ۷ نسل استاد و دانشجو، از خدمات ارزنده پروفسور حسابی، به شمار میرود، و در همین راستا، او از سال ( ۱۳۵۰ خورشیدی) به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران، شناخته شد.

استاد، به چهار زبان زنده دنیا: فرانسه، انگلیسی، آلمانی و عربی مسلط بود، و به زبانهای: سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی، اوستایی، ترکی و ایتالیایی اشراف داشت.
دکتر حسابی به ایران، فرهنگ و ادب و اعتقادات سنتی و مذهبی این سرزمین عشق، میورزید، و گذشته از سفر، به کشورهای متعدد عالم، به سراسر ایران، سفر کرده بود، و از این مسافرتهای پربار داخلی و خارجی، یادداشتها و سفرنامههای بسیاری، به جای نهاد.
بخش دوم
در زمینه تحقیق علمی: ۲۵ مقاله، رساله و کتاب، از استاد به چاپ رسیده است. تئوری «بینهایت بودن ذرات« او در میان دانشمندان و فیزیکدانان جهان، شناخته شده است.
نشان «اوفیسیه دولا لژیون دونور»، و همچنین، نشان «کوماندور دولا لژیون دونور»، بزرگترین نشانهای کشور فرانسه، به او، اهدا شد.
استاد، تنها شاگرد ایرانی پروفسور «اینشتین» بوده، و در طول زندگی، با دانشمندان تراز اول جهان، نظیر شرودینگر، بورن، فرمی، دیراک، بوهر، … و با فلاسفه و ادبایی همچون آندرهژید، برتراند راسل، … تبادل نظرداشته است. او، از سوی جامعه علمی جهان، به عنوان «مرد اول علمی جهان۱۹۹۰ » برگزیده شد، و در کنگره «شصت سال فیزیک ایران» (۱۳۶۶ خورشیدی) ملقب به «پدر فیزیک ایران» شد.
پروفسور حسابی، در ۱۲ شهریور ۱۳۷۱ (خورشیدی)، در بیمارستان دانشگاه ژنو، به هنگام معالجه قلبی، بدرود حیات گفت. مقبره استاد، بنا به خواسته خود او، در زادگاه خانوادگی، در شهر دانشگاهی تفرش، قرار دارد.
منبع: بنیاد پروفسور حسابی
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
«امروز جهان بیش از هر زمان دیگری به ماما نیازمند است»
شاید هیچ یک از ما نام نخستین آموزگارش را از یاد نبرد اما به ندرت کسی پیدا میشود که نام فردی را که او را به دنیا آورده به خاطر داشته باشد. لحظه تولد برای هر انسانی یکی از مهمترین لحظههای زندگیاش است و برای هر مادری شیرینترین لحظهای که میتواند داشته باشد، لحظهای که با گریهای دلنشین آغاز میشود که نشان از زندگی دارد و پس از آن آغوش گرم مادر است که پذیرای این موجود تازه به عرصه دنیا قدم گذارده میشود و در این میان او که شاهد تمامی این لحظههای خوشایند است مامایی است که از زمان پیدایش این موجود همراه او بوده تا این امانت را سالم به مقصد برساند.
روز پنجم ماه می از سوی سازمان بهداشت جهانی و کنفدراسیون بین المللی مامایی به نام روز جهانی ماما نامگذاری شده است. این روز برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ به عنوان روز جهانی ماما پیشنهاد و سپس از سال ۱۹۹۲ به صورت رسمی اعلام شد.
هدف از بزرگداشت روزجهانی ماما افزایش آگاهی و تبادل اطلاعات مابین این گروه از جامعه در راستای سلامتی مادر و نوزاد عنوان شدهاست.
بنابر تعاریف سازمان بهداشت جهانی و دستورالعملهای وزارت بهداشت، رشته مامایی به طور کامل مستقل تعریف شدهاست و میتواند بدون نیاز به سرپرست وظایف خود را انجام دهد. اموری که در حیطه کاری ماماها قرار دارد شامل تمامی مراقبتهای عادی دوران بارداری، مشاورههای دوران بلوغ، تشخیص و درمان بیماریهای شایع دستگاه تناسلی و مشکلات دوران پیری میشود.

گفته میشود که در دنیا روزانه ۱۶۰۰ زن در اثر عوارض بارداری و زایمان جان خود را از دست میدهند و بیش از ۹۹ درصد این مرگها در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد. البته بسیاری از این مرگها قابل پیشگیری است.
با مرگ مادر، خانواده عضو اصلی خود را برای مدیریت و مراقبت کودکان از دست میدهد و کودکان به سرانجام نامعلومی گرفتار میشوند. لذا پیشگیری از مرگ مادران یکی از اهداف مهم کشورها است. با برنامهریزی دقیق و انجام مراقبتهای لازم در این دوران میتوان به این هدف دست یافت و این ماماست که به عنوان عضو اصلی در مراقبت از مادر نقش مهمی در این خصوص ایفا میکند.
براساس گفته مسوولان با اقدامات انجام شده توسط ماماها در ایران، آمار مرگ و میر مادران باردار که در دوران نهچندان دور ۱۴۰ در ۱۰۰ هزار بود، امروزه به حدود ۲۴ در ۱۰۰ هزار رسیدهاست.
از سوی دیگر، براساس استانداردهای بینالمللی، باید براساس هر ۱۰۰۰ تولد ۳۰ تا ۵۰ ماما در سیستم وجود داشته باشد و این در حالی است که امروزه در ایران ۵۰ هزار و ۳۴۰ مامای تربیت شده وجود دارد که از این میزان تنها ۲۰ هزار نفر در سمت ماما شاغل هستند.
با توجه به شعار امسال روز جهانی ماما که: «امروز جهان بیش از هر زمان دیگری به ماما نیازمند است»، لزوم توجه به این گروه بیشتر حس می شود چرا که عدم توجه به جامعه مامایی یعنی عدم توجه به دو سوم جمعیت کشور یعنی مادران و کودکان.
بیکاری حدود ۳۰ هزار فارغالتحصیل رشته مامایی، لزوم تعرفهگذاری خدمات مامایی و مساله قرارداد سازمانهای بیمهگر با ماماها ازجمله مشکلاتی است که جامعه ماماها در ایران با آن روبروهستند
بیکاری حدود ۳۰ هزار فارغالتحصیل رشته مامایی، لزوم تعرفهگذاری خدمات مامایی و مساله قرارداد سازمانهای بیمهگر با ماماها ازجمله مشکلاتی است که جامعه ماماها در ایران با آن روبروهستند.
به گفته دبیر انجمن مامایی ایران، امروزه از نظر فارغالتحصیلان مامایی مشکلی وجود ندارد و با وجود این تعداد ماما در کشور و با توجه به حدود یک میلیون و ۲۰۰هزارتولد در سال، نزدیک استانداردهای دنیا هستیم. اما مشکل این است که سیستم سلامت نتوانسته به موازات نیاز زنان باردار مامای کافی جذب کند و نتیجه چنین مشکلی این است که آن چیزی که به مادر باردار بهعنوان مراقبتهای بارداری و زایمان ارایه میشود، در شأن زن ایرانی نیست.
وی گفته است که با توجه به این که الان بیش از ۹۰ درصد زایمانها به صورت سزارین انجام می شود و این تحمیل یک هزینه غیرمنطقی به خانوارهایی است که حتی هزینه تغذیه صحیح را ندارند، میتوان کاری کرد که از یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تولد، ۸۰۰هزار تولد را ماما بهتنهایی انجام دهد و این صرفهجویی بزرگی در کشور است.
قدمت رشته مامایی در ایران به شکل آموزش عالی پس از تحصیلات دبیرستان، به ۸۰ سال قبل برمی گردد. اولین آموزشگاه مامایی به نام مدرسه قابلگی با ۱۰ نفر شاگرد در سال ۱۲۹۸ در بیمارستان بانوان (زنان سابق) شهر تهران تاسیس شد. پس از گذشت ۱۰ سال، اولین آموزشگاه عالی مامایی در سال ۱۳۰۸ و با اعطای مدرک معادل لیسانس به عنوان یکی از شعب مدرسه طب آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران تاسیس شد و سپس دانشکده پزشکی آن نیز افتتاح شد. لذا چند سال بعد در سال ۱۳۱۹ بیمارستان زنان به دانشکده پزشکی ملحق شد. از این آموزشگاه تا سال ۱۳۳۱ جمعا ۴۶۲ نفر فارغ التحصیل شدند. از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۸ برنامه آموزشی آموزشگاه به برنامه ۱٫۵ ساله پرستاری و مامایی برای لیسانسیههای پرستاری تغییر یافت.
پس از آن در پی ۳ سال تعطیلی انقلاب فرهنگی، از آغاز سال ۱۳۶۲ با نام «مدرسه عالی مامایی» شروع به کار کرد و مجددن از ورودی دیپلم به تربیت کاردان و کارشناس مامایی اختصاص یافت. در سال ۱۳۶۵ پس از انتقال آموزش گروههای پزشکی از آموزش عالی به وزارت بهداشت، دانشکدههای پرستاری و مامایی تاسیس شد که در بهمن ۱۳۶۸ مصوب شد و هماکنون در تربیت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد مامایی فعالیت دارند.
به مناسبت این روز گفتو گویی انجام دادم با «فاطیما جهانگیر» که بیش از بیست سال است که سابقه فعالیت در این رشته را دارد.
منبع:
همشهری آنلاین
جام جم
سایت بیمارستان امام
محمدرضا / رادیوکوچه
mohamadreza@koochehmail.com
بهطور معمول در پایان فصل فوتبال، تعداد زیادی از مربیان تغییر باشگاه میدهند، تا جاییکه حتا در بوندسلیگا این جابهجاییها را به چرخ و فلک مربیان تعبیر میکنند.
نرخ این جابهجاییها هم دست کمی از لیگهای اروپایی ندارد. بدین ترتیب جای تعجبی ندارد اگر قهرمان لیگ نهم هم بهدنبال تغییر مربیاش باشد. بحث ماندن یا رفتن قلعهنویی در سپاهان از چند هفته قبل مطرح بود و با حذف این تیم در مرحله گروهی لیگ قهرمانان، شایعه جدایی او قوت بیشتری گرفت.
پس از تساوی روز یکشنبه سپاهان در زمین ابومسلم که قهرمانی این تیم را قطعی کرد و در شرایطی که پرونده فصل جاری این تیم با برگزاری ۲ بازی باقیمانده در لیگ بسته میشود، بهنظر میرسد که مدیران این باشگاه ترجیح میدهند وضعیت نیمکت این تیم هرچه زودتر مشخص شود تا بتوانند بستن تیم فصل بعد را زودتر از سایر رقیبان شروع کنند.
روزنامههای ورزشی هم در روزهای اخیر گمانهزنیهایی را درباره گزینههای جانشینی قلعهنویی مطرح کردند که مییتوان به لوکا اشاره کرد ولی ساکت، مدیرعامل سپاهان روز گذشته خبر داد که سیاست باشگاه حفظ قلعهنویی برای فصل آینده است.

بههر حال رقیبان خارج از میدان ما بعضن بیشتر از رقبای داخل میدان ما بودند و چیزی که در فوتبال ایران وجود دارد این است که هر تیمی که در جایگاه بالای فوتبال قرار میگیرد و شان و موقعیت بالایی دارد همه بهنوعی بهدنبال تخریب آن هستند. بههر حال بخشی از فوتبال، مسایل حاشیهای و بیرونی است که در ایران متاسفانه بیشتر است و خیلیها که توان رقابت داخل زمین را ندارند از ابزارهای حاشیهای استفاده میکنند که امسال علیه سپاهان خیلی زیاد بود. تخریبها و بیانیهها در راستای یک رقابت همهجانبه غیراخلاقی و غیرسالم بود.
در هر حال پیرامون تیمهای موفق همیشه حاشیه بوده و هست، اما باید مجموعه خودمان را نسبت به آنها واکسینه کنیم که خوشبختانه امسال به خوبی خویشتنداری کردیم و اعضای تیم هوشمندانه عمل کردند. البته ممکن است افراد حاشیهساز با روشهای جدیدتری وارد عمل شوند، اما مجموعه سپاهان باید هوشیارانهتر عمل کند و اسیر این حاشیهسازیها نشود.
او در رد این شایعات گفت: «تمام این صحبتها گمانهزنیهای نادرست برخی از رسانههاست. موضوعی که هیتمدیره پیش از دیدار با العین مصوب کرد، ادامه همکاری با کادر فنی فعلی بود و این بهعنوان سیاست تشکیلات بهطور رسمی اعلام شد.
مطمئن باشید صددرصد همکاری خود را با قلعهنویی ادامه خواهیم داد.» ما یک مجموعه هستیم و از روزی که کار را با هم شروع کردیم تمام شرایط یکدیگر را پذیرفتیم و هر اتفاقی که در طول فصل رخ داد همه در آن سهیم هستند و به حضور شخص خاصی برنمیگردد. از ابتدا با هم بودیم و در یک مسیر مشترک حرکت میکردیم و هر آنچه در این مسیر اتفاق میافتد باید تحمل کنیم و در ارتباط با خودمان تلقی کنیم و خط مرز خاصی برای آن قایل نباشیم.

ساکت اضافه کرد که حذف از لیگ قهرمانان آسیا ارزش قهرمانی در لیگ برتر را کم نمیکند: «قهرمانی در هر دو جبهه هدف ما بود اما قهرمانی در لیگبرتر چون تورنمنتی سنگین و فرسایشی است و برای همیشه در تاریخ فوتبال ایران خواهد ماند و از جایگاه و ارزش بالایی برخوردار است، بهخصوص اینکه سپاهان در دهه ۸۰ برای دومین بار بهعنوان قهرمانی دست پیدا کرد. این چیزی است که تا به حال برای هیچ تیم شهرستانی اتفاق نیفتاده است از طرف دیگر سپاهان در انتقال قهرمانی از تهران به شهر دیگری سنتشکنی کرده است. در آسیا هم اسیر اتفاقات نادر فوتبال شدیم و فوتبال روی دیگر خودش را به ما نشان داد.»
قلعهنویی هم گفت که میخواهد فصل بعد هم در سپاهان بماند: «دوست دارم در اصفهان بمانم چون مدیون مردم اینجا و طرفداران خوب سپاهان هستم اما قبل از هر چیز باید با باشگاه به توافقات لازم برسم. انشااله اگر بمانم تیمی میسازم که دوست و دشمن آن را تحسین کنند. این را نیز باید بگویم که برخلاف ادعای آنهایی که میگویند قلعهنویی بههر دری میزند تا به استقلال برگردد، بنده اگر فصل بعد بدون تیم هم بمانم به استقلال برنمیگردم.»
سام شریف/رادیوکوچه
sam@koochehmail.com
ایران ازنظر قومی و مذهبی یک کشور متنوع است که اکثریت جمعیت شیعه فارسی زبان آن کمی بیش از ۵۰درصد از جمعیت را تشکیل میدهد. در سال ۲۰۰۶ دولت ایران براثر تنشهای مربوط به برنامههای انرژی هستهای و پشتیبانی از ارتش شیعه مستقر در کشور همسایهاش عراق و حزباله لبنان، برآشفته شد.
با کم توجهی روبه گسترش، سرکوب گروههای بیشتری از اقلیتها در حال افزایش ایران بود. حدود ۵ درصد از جمعیت ایران را اعراب سنی تشکیل میدهند که در جنوب غربی ایران در منطقه نفتخیز خوزستان هم مرز با عراق متمرکز شدهاند. در طول سال ۲۰۰۶، جنگ شهری جداییطلب در عراق منجر به افزایش حس خودمختاری و حتا استقلال اعراب سنی در ایران شد. سازمان دیدهبان حقوقبشر با گزارش آشوب در بین اعراب سنی در خوزستان در آوریل ۲۰۰۵ گزارش کرد که یکی از مشاوران رییس جمهوری ایران، پراکندگی و جلوگیری از تجمع جمعیت عرب را توصیه کرده است. خشونت میان معترضان و پلیس با یک سری از بمبگذاریهای منسوب به فعالان عرب سنی در تهران و اهواز در ماه ژوئن و اکتبر ۲۰۰۵ ادامه یافت که منجر به مرگ حدود ۲۰ نفر و زخمی شدن بسیاری دیگر شد. تجدید درگیری بین اعراب سنی و پلیس در ایران در مارس ۲۰۰۶، سبب مرگ سه نفر و بازداشت صدها نفر شد. دولت ایران ادعا میکرد که ناآرامیهای اتفاق افتاده در خوزستان از طریق سازمان اطلاعات بریتانیا در آنسوی مرزها کنترل و تحریک میشد.
کردها که اکثرن مسلمان سنی هستند ۱۰درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند و در نواحی شمال غربی مجاور با کردهای عراق و ترکیه ساکن هستند. در ۲۰۰۶ همزمان با انتقال خودمختاری بیشتر به کردهای عراقی، دولت ایران عجولانه درصدد جلوگیری از تشکیل یک کردستان مستقل بوده است. نیروهای امنیتی ایران در جولای ۲۰۰۵ یک جوان کرد را به ضرب گلوله کشتند و شعلههای این تنشها تا سال ۲۰۰۶ نیز ادامه یافت. در کردستان نیز اخباری از به توپ بستن مناطق مرزی که گروههای کرد مخالف در آن مستقر هستند و عملیات نظامی علیه ایران انجام میدهند، از سوی رسانههای رسمی کشور در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. بسیاری از فعالان کرد در جریان حوادث پس از انتخابات ایران دستگیر و به جرم ارتباط با گروههای جداییطلب مانند «پژاک» متهم و به احکام سنگین و گاه اعدام محکوم شدند.

آذریها با حدود ۲۵درصد جمعیت، بزرگترین گروه اقلیت در ایران را تشکیل میدهند. ترک زبانان شیعه در نواحی مرزی جمهوری آذربایجان در شمال غربی و تهران ساکن هستند. آذریها بهخوبی خود را با جامعه ایران وفق دادهاند. با این وجود در ماه مه ۲۰۰۶ تنشها در حالی آشکار شد که هزاران آذری در شمال شرقی ایران در پی چاپ یک کاریکاتور تحقیرآمیز خطاب به آذریها در یک روزنامه دولتی اعتراض کردند. در این درگیریها نیروهای امنیتی دولتی به طرف تظاهرات کنندگان شلیک کرده و ۵ نفر را کشته و دهها نفر را زخمی کردند. در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل نیز تعدادی از فعالان هویت طلب در سال ۸۷ دستگیر و محاکمه شدند، ولی بزرگترین دستگیری گروهی فعالان قومیتی چهارشنبه شب ۲۰ شهریور ۱۳۸۷ در محله نواب تهران رخ داد.
در این شب ماموران مراسم افطار فعالان آذری را که قرار بود در خانه صیاد محمدیان در محله نواب تهران برگزار شود، به محاصره خود در آوردند و ۲۰ نفر از نویسندگان، روزنامهنگاران و فعالان هویتطلب آذری را به همراه اعضای خانواده آنها را قبل از برگزاری مراسم افطار دستگیر کردند. مقامات جمهوری اسلامی، بهطور عمده این فعالان را به اقدام علیه امنیت ملی و داشتن گرایشهایجدایی طلبانه متهم میکنند. در پی حوادث پس از انتخابات ایران باردیگر شکاف میان گروههای پانترکیست آشکارتر شد. پانترکیستها انتخابات ریاست جمهوری دهم را تحریم کردند و ترجیح دادند در برابر حوادث رخ داده سکوت پیشه گیرند. برای همگان جای تعجب بود که تبریز که همواره در تمام میدانهای سیاسی ایران از انقلاب مشرطه تا انقلاب ۵۷ حضوری فعال و تاثیرگذار داشته چرا به یکباره در برابر جنبش اعتراضی مردم ایران موسوم به جنبش سبز سکوت پیشه کردهاند؟
از دیگر علایمی که نشان از عمیقتر شدن شکاف آذریها دارد را میتوان در رفتارهای هواداران باشگاه تراکتورسازی تبریز میتوان دید. آنها که سال ۱۳۸۸ اولین سال حضورشان در لیگ برتر فوتبال ایران بود اما هموار سکوهای ورزشگاه پر از هوادارانی بود که با پرچمهای «تراختور و یاشاسین آذربایجان» فاصله خود را به رخ میکشیدند. اوج این ماجرا در مسابقه پیام کوتاه برنامه «نود» بود. هواداران تراکتور «عادل فردوسیپور» را متهم به دست بردن در آمار و تقلب میکردند. چرا که آنان معتقد بودند که پر هوادارترین تیم ایران هستند.
بلوچیهای سنی با ۲درصد جمعیت کمترین میزان تعداد اقلیت را در ایران را تشکیل میدهند. در مارس ۲۰۰۶ همزمان با گشایش یک مرکز نظامی جدید در منطقه نظامی بلوچ، نظامیان بلوچی به یک کاروان موتوری دولتی حملهور شده و بیش از ۲۰ نفر را کشته و بقیه را به گروگان گرفته شدند. در طی همین سالها گروه جنداله اعلام موجودیت کرد و مسولیت تمام این حوادث تروریستی را برعهده گرفت. در سیستان و بلوچستان درگیریهای مسلحانه نیروهای سپاه و نیروی انتظامی با گروه جنداله شدت یافت. «عبدالمالک ریگی» سرکرده این گروه سرانجام چندی پیش توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. عبدالمالک ریگی چندین عملیات تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران انجام داده است. او خود را حافظ اقلیت سنی بلوچ میدانست که از ابتدای دولت احمدینژاد فعالیتهایش شدت گرفت.

جایگاه ثبت شده ایران در منع آزادی مذهب همچنان اسفناک است. بلوچها، کردها و اعراب سنی این حقیقت را فاش میکنند که حتا اجازه ساخت یک مسجد سنی داده نشده و پرداختن به مراسم مذهبی سنی در انظار عموم آزاد نیست. وضع ۳۰۰ هزار نفر بهایی ایرانی موضوعی است که تبعیض مذهبی بهوضوح علیه آن به چشم میخورد. در سپتامبر ۲۰۰۵، رسانههای وابسته به دولت ایران دست به تبلیغات گستردهای علیه بهاییان زدند که باور دارند یک پیامبر دیگر بعد از محمد وجود داشته است. در مارس ۲۰۰۶ گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد در مورد آزادی مذهب در ایران گزارش داد براساس سند منشر شده در اکتبر ۲۰۰۵، آیتاله خامنهای به نیروهای نظامی ایران دستور داده است که اعضای متعلق به اجتماع بهایی را شناسایی و معرفی کنند.
در ماه مه ۲۰۰۶ سازمان دیدهبان حقوقبشر از دستگیری ۵۴ جوان بهایی در شیراز گزارش داد. البته وضع بهاییان پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ رو به وخامت گذاشت و تعدا زیادی از آنها بازداشت و در دادگاه اعتراف و با احکام سنگین از سوی این دادگاهها روبهرو شدند. در فوریه ۲۰۰۶ توسط پلیس و گروههای فشار سازمان یافته دولتی به اعتراض آرام صوفیهای نعمتالهی درقم یورش برد. آنها را وادار به ترک مکان مقدس خود کرد که طی آن صدها نفر زخمی و هزاران نفر بازداشت شدند. سازمان عفو عمومی بینالملل گزارش کرد تا مارچ گذشته حداقل ۱۷۳ صوفی در بازداشتگاه بهسر میبرند و وکلای آنها نیز بازداشت شدهاند.
۲۵ هزار نفر یهودی در ایران به عنوان بزرگترین جمعیت یهودی در خاورمیانه که خارج از اسراییل در ایران ساکن هستند، همزیستی با اکثریت شیعه فارسی زبان در ایران را برخلاف باورهایشان ادامه میدهند. در جولای ۲۰۰۶ همزمان با جنگ لبنان یک روزنامه ایرانی در طی یک گزارش ساختگی نشان داد که یهودیان ایران روز استقلال اسراییل را جشن گرفتند که منجر به حمله افراطیون به دو کنیسه یا پرستشگاه یهودی شد. همزمان با اعلام رییسجمهوری ایران محمود احمدینژاد، در این مورد که «اسراییل باید از نقشه جهان محو شود» و زیر سوال بردن واقعه قتل عام یهودیان یا هولوکاست نگرانیها نسبت به وضعیت یهودیان ایران بیشتر شد. تبلیغات بهعمل آمده در مورد تکذیب اتفاق قتلعام و انکار این واقعه در یک کنفرانس بینالمللی که در دسامبر۲۰۰۶ در تهران برگزار شد، محکومیت جهانی را به همراه داشت.
همزمان با بر پایی مسابقات جهانی ۲۰۰۶ که به خانمها اجازه ورود به استادیوم جهت تماشای مسابقات فوتبال داده شد چنین تصویب شدکه مشاهده پاهای مردان نامحرم از سوی زنان غیراسلامی است. سازمان دیدهبان حقوقبشر گزارش کرد که در ژوئن ۲۰۰۶، پلیس بیرحمانه به صدها زن تظاهر کنندهای حمله کرد که به آرامی مشغول به تظاهرات در تهران و خواهان پایان تبعیض قانونی علیه زنان بودند.
درسال ۲۰۰۶ ایران دربین ۲۰ کشور دارای بیشترین اقلیت، رتبه ۲۰ را احراز کرده است. در سال ۲۰۰۷ این رتبه از ۲۰ به رتبه پنجم ارتقا یافته است و نشانگر اوجگیری میزان تهدیدهای متعدد اقلیتهای قومی در این کشور است که توانسته است از موقعیت اقلیتهای تحت ستم در کشورهایی نظیر ترکیه، لبنان، تایلند، اسراییل، رواندا، اتیوپی، افغانستان و حتا عراق نیز پیشی گیرد. کردهای ایرانی در مرز عراق بیشترین میزان فشار و تهدید را از سوی سپاهیان نظامی مستقر در مرزهای عراق شاهد بودهاند که به استناد پیشگیری از تحرکات نظامی و حملات احتمالی به سرزمین ایران صورت گرفته است. رتبه بیستم ایران از نظر تهدیدآمیز بودن موقعیت اقلیتها در ایران فقط منحصر به کردها نیست بلکه سایر اقلیتها ازجمله اعراب اهواز، بلوچ و آذریها نیز در زمره این اقلیتهای مورد تهدید قرار دارند. تهدیدهای نظامی و مداخلات کشورهای بیگانه نظیر آمریکا نیز فرصت بیشتری برای این محدودیتهای ضد قومیتی به دولت ایران داده است بهطوری که دولت احمدینژاد در سالهای اخیر دولت انگلستان را متهم به مداخله و مشارکت در امور تروریستی در منطقه خوزستان و استانهای اعرابنشین در جنوب کشور کرده است.
همچنین در بیانیهای که در ۲۳ آوریل ۲۰۰۹ از سوی کمیسیون حقوقبشر پارلمان آلمان انتشار یافت، آمده است، این اذیت و آزارها از تبعیض در اشتغال و آموزش و تخریب گورستانها و هجوم به منازل و غارت اموال گرفته تا بازداشت و اعمال مجازاتهای سنگین را شامل میشود. این اطلاعیه در پی نشستی برگزار شد که در آن گروهی از کارشناسان و نمایندگان سازمانهای حقوقبشری و گروههای اقلیت دینی و قومی و جنسیتی شرکت داشتند.
بسیاری از کارشناسان اجتماعی معتقدند طی سالهای دولت محمود احمدینژاد روند این تبعیضها افزایش یافته است. به نحوی که در جریان حوادث پس از انتخابات ایران نمود بارزی پیدا کرد. روند دستگیری اقلیتهای قومی و گاه اعترافات تلویزیونی افزایش یافت. روند ادعاهای استقلالطلبی در میان اقلیتهای قومی طی سالهای اخیر روندی رو به رشد داشته است. در برخی از استانهای قومیتنشین، چند استان مانند کردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان در کنار درگیریهای مسلحانه گاهبهگاه با گروههایی که مقامات جمهوری اسلامی آنها را «گروههای اشرار، تروریست و جدایی طلب» معرفی میکنند، شاهد دستگیری و محاکمه برخی از منتقدانی نیز بودند که میگویند به روشهای مسالمتآمیز پایبندند.
به هر روی به نظر میرسد اگر حکومت ایران در سالهای آینده اگر فکری به حال اقلیتهای قومی ایران نکند با بحران سیاسی فزایندهای برای ادامه حیات خود مواجه است.
تقی رحمانی
یکی از بنیانهای جنبش سبز مطالبه محوری است. اقشار و طبقات اجتماعی در ایران که بیشتر بروز قشری وصنفی دارند تا طبقاتی دارای مطالبات بر حقی هستند که توجه به آنها به معنی پرداختن به حقوق انسانی و شهروندی ایرانیان است.
این حقوق نمیتواند مورد بیتوجهی قرار گیرد. اما مهمتر این است که جنبش سبز کلاننگر نیست بلکه مصداقی است. مصداقیبودن به معنی توجه به جنبشها و جریانهای اجتماعی خاص یا جزیی است. جزییبودن نیز به معنای بیاهیمت بودن نیست. بلکه به معنی واقعی دیدن و رعایت اصول و حقوق انسانی است. زمانیکه میگوییم انسان حق و حقوقی دارد باید مشخص کنیم این انسان کیست و چیست و در چه موقعیتی قراردارد. همه از حق داشتن انسان سخن میگویند اما دعوا بر سر مصداقها،معیارها و باورهاست. آیا زنان هم حق دارند ؟ آیا مذهبی و غیر مذهبی هم حق دارند؟
مشکل زمانی ایجاد میشود که ناگهان صنف ،طبقه یا قوم و نژاد و مذهبی تبدیل به عنصر برتر میشود. در حالی که انسانها با هم برابرند. جنبش سبز با حرکت اقشار متوسط شهری متولد شد. این جنبش نیاز به گستردگی داد. ضروریست که توجه شود اقشار متوسط شهری با طبقه متوسط معنی متفاوت دارد. واقعیت این است که در ایران طبقه به مفهوم کلاسیک آن متول نشده است. جامعه ما بیشتر اصناف تولیدی، کاری و اقشار اجتماعی دارد. در مورد گارگران نیز چنین ویژگی حکم فرماست. به عنوان نمونه هیچ نسبت اجتماعی و تولیدی به جز رابطه انسانی و عاطفی میان کارگران صنعتی و ساختمانی در ایران وجود ندارد. در این مورد باید فراوان گفت و نوشت که جای دیگری را میطلبد. پس تاکید بر اقشار متوسط شهری به معنی طبقه متوسط نیست. اقشار متوسط در ایران صنفی یا جمعی در جنبش سبز حضور دارند. کارگران، معلمان، مهندسان و پزشکان اقشار متوسط شهری هستند. بخشی از این اقشار مورد توجه جنبش سبز قرار نگرفتهاند. در حالی که حضور آنها در جنبش سبز اگر افزون نیست ملموس است. کارگران صنعتی از جمله این اصناف هستند.
دولت نهم انواع و اقسام یارانههای نقدی تحت عناوین مختلف به کارگاران پرداخت کرد. اما خواستههای منطقی و معتدل و احساس امنیت شغلی میان کارگران را ایجاد نکرد. غفلت ساختاری دولت اصلاحات خاتمی از پرداختن به خواستههای منطقی و معقول کارگران و معلمان باعث شد کارگران در انتخاب میان دولت هفتم و هشتم با دولت نهم به گزینه آخر متمایل باشند. این تمایل به دلیل انتخاب میان بد و بدتر بود. زیرا نه در دولت اصلاحات و نه در دولت اصولگرای نهم امنیت شغلی، تناسب درآمد با تورم، حق تجمع مسالمت آمیز و حق اعتصاب و اعتراض پذیرفته نشد.

اما دولت اصولگرای نهم بر حقوق و در آمد کارگران، معلمان، بازنشستگان و کشاورزان افزود. اگر چه این درآمد موقتی و ناپایدار است. جنبش سبز در رابطه با کارگران صنعتی و معلمان که از اقشار متوسط شهری هستند باید نوعی رابطه ترویجی برقرار کند این رابطه ترویجی به معنای جذب بیشتر صنفی این اقشار درون جنبش سبز است. مطالبه محوری از ویژگیهای جنبش سبز است و اصول بنیادین جنبش سبز در توجه به جنبشهای خاص و جز معنی مییابد و عبور از کلگرایی و دولت محوری از ویژگیهای اصلی این جنبش است.
در نتیجه به رسمیت شناختن این جنبشها و تاکید بر مطالبات معقول و منطقی کارگران، معلمان، اقوام و زنان میتواند مرحله تعامل جنبش سبز را به عنوان تیم ملی با این خرده جنبشها به عنوان تیمهای باشگاهی تقویت کند.
پیام ویدیویی مهندس موسوی و بیانیه مهدی کروبی به مناسبت روز کارگر و معلم اقدامی در خور تحسین بود و فعالان جنبش سبز باید بیش از پیش بر حقوق کارگران صحه بگذارند. حقوقی مانند :۱-امنیت و ثبات شغلی برای کارگران ۲- تناسب تورم با حقوق ۳-حق داشتن تشکل صنفی ۴-حق اعتراص و برگزاری گردهمایی برای خواستههای کارگری.
بیگمان دموکراسی امری جزیی است. در ادعاهای کلان همه جریانات با یکدیگر فرقی ندارند. در مصداقهاست که تفاوتها مشخص میشود.
اردیبهشت ۸۹
چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه – ۵ می
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا : اعظم
استودیو: مارال
تقویم تاریخ – مریم
گزیده اخبار مطبوعات ایران
روزنگاشت – «سردار فاتح اولین جنگ ایران و ترکان» – به مناسبت درگذشت «بهرام چوبین» - محبوبه
سوت – «حرکت چرخ و فلک مربیان در پایان لیگ برتر» – محمدرضا
بخش اول اخبار
بزرگان ایرانزمین- «حسابی، پدر فیزیک ایران» – بخش اول – آرش و آوا
گزارش روز – «اقلیتهای قومی و تهدید حیات سیاسی ایران» – سام
پرسه اجتماعی – «جهانی نیازمند ماما» – سیمین
بزرگان ایرانزمین- «حسابی، پدر فیزیک ایران» – بخش دوم – آرش و آوا
بخش دوم اخبار
به مناسبت بیستمین سالگرد تصویب منشور حقوق کودک توسط سازمان ملل، یونیسف و سازمان جهانی عکاسان با مشارکت شرکت سونی اقدام به برگزاری طرحهای گوناگون جهت بالا بردن آگاهی افکار عمومی در چهار جوب حقوق کودکان کرد.

در همین راستا یونیسف با همکاری «رضا دقتی»، عکاس و فعال حقوق بشر و کودک، با مشارکت شرکت سونی ۶ عکاس نوجوان را از ۶ قاره جهان به عنوان عکاس برتر این طرح برگزید. هیت داوران به ریاست رضا دقتی متشکل بود از ماری الن مارک، کارول الن ستوری، بروس دیویدسن، ژوناتان ترگونیک. در ادامه این طرح هر ۶ نوجوان برگزیده بخت آنرا پیدا کردنند تا شرکت در یک دوره آموزشی عکاسی را در اتیوپی در آذر ماه ۱۳۸۹ با حضور رضا ذقتی تجربه کنند.

رضا دقتی تجربه برگزاری این طرح را اینگونه بیان میکند:
«از شور و استعداد شرکتکنندگان نوجوان در این طرح بیاندازه تحتتاثیر قرار گرفتهام، بر این باورم که نقش تصویر چون زبان مشترک بشریت سهم بهسزایی در آموزش این جوانان در برپایی صلح خواهد داشت.»

مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- روز بزرگداشت «شیخ صدوق» در ایران.
- ۵۹۲ میلادی – مولف «تاریخ نوابغ نظامی» که کتابی بهزبان انگلیسی است، روز درگذشت سپهبد «بهرام مهران» ملقب به «بهرام چوبین» ژنرال معروف و نابغه نظامی قرن ششم میلادی ایران را پنجم ماه می ذکر کرده است. وی که در «ری» بهدنیا آمده بود در خراسان خاوری درگذشت. بهنوشته برخی از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیای زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین بودهاند. مخالفت بهرام چوبین با پادشاهشدن خسروپرویز که به پایان عمر امپراتوری ایران در عهد باستان انجامید از فصول آموزنده تاریخ عمومی است.
- ۱۲۹۰ خورشیدی – در اینروز دولت در تهران دست به تدابیر احتیاطی وسیعی زد تا ماجرای اصفهان در پایتخت تکرار نشود. اخبار رویداد اصفهان در تهران پیچیده و به گوش همگان رسیده بود و حساسیتهایی مشاهده میشد. زنان اصفهان در اعتراض به کمبود نان و خواروبار دست به اعتراض خشونتآمیز زده بودند، به شهرداری و ادارات دولتی حمله برده بودند که ضمن آن خرابیهایی بهبار آمده بود و شهردار اصفهان نیز کشته شده بود. ماموران مسلح در اصفهان برای پایان دادن به این اعتراض به تیراندازی متوسل شده بودند.
- ۱۳۵۸ خورشیدی – صدها کارمند سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک) که برای اعتراض نسبت به دستمزد عقبافتاده خود مقابل ساختمان نخستوزیری اجتماع کرده بودند دستگیر شدند و با چند اتوبوس به زندان قصر انتقال یافتند. عده کارمندان ساواک که بهاین ترتیب به زندان منتقل شدند ۱۶۰ تن گزارش شده بود. آنان میگفتند که کارمند دفتری هستند و اگر از شکنجهگران و پروندهسازان بودند که چنین علنی برای دریافت دستمزد و اعتراض به اخراج، اجتماع نمیکردند. دستگیرشدگان همچنین میگفتند که انتظار نداشتند آنان را از مقابل ساختمانی که مهدی بازرگان در آن مشغول بهکار است و شهرت به منطقیبودن و مردمیبودن دارد دستگیر کنند. پس از پیروزی انقلاب، ساواک را منحل کرده بودند و سازمانی وجود نداشت که مواجب کارمندانش را بپردازد.
- ۱۸۱۸ میلادی – پنجم ماه می زادروز «کارل هاینریش مارکس» متفکر انقلابی، فیلسوف، جامعهشناس، تاریخدان، اقتصاددان آلمانی و از تاثیرگذارترین اندیشمندان تمام اعصار است و ۶۵ سال عمر کرد. وی نویسنده کتاب «سرمایه» است که بنیان و جوهره اصلی تفکر مارکسیسم را تشکیل میدهد.
- ۱۸۲۱ میلادی – «ناپلئون بناپارت» پس از شش سال تبعید در جزیره «سنتهلن» (Saint Helena) واقع در اقیانوس اطلس، در این جزیره درگذشت. وی پس از شکست در جنگ واترلو، از سوی فاتحان به این جزیره تبعید شده بود. ناپلئون ۱۶ سال رهبری فرانسه را بر عهده داشت. سالها بعد هنگام انتقال باقیمانده جسد او به فرانسه، صدها هزار فرانسوی از بندرگاه تا پاریس که صدها کیلومتر فاصله است، استخوانهای او را بدرقه کردند که در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است.
- ۱۷۸۹ میلادی – مجلس طبقات سهگانه فرانسه (مجمع ملی) برای حل مشکلات مالی این کشور تشکیل شد و با صداهایی که از آن بلند شد مقدمات انقلاب فراهم آمد. نمایندگان طبقات سه گانه در این مجلس عبارت بودند از: نمایندگان روحانیون (طبقه یکم)، نمایندگان اشراف (طبقه دوم) و نمایندگان بورژواها (طبقه سوم). در این مجلس، کارگران و افراد بدون ثروت نماینده نداشتند.
- ۱۸۶۴ میلادی ـ «الیزابت کوکران» روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی زاده شد.
- ۱۹۱۱ میلادی – «غلامحسین بنان» خواننده ایرانی در تهران بهدنیا آمد.
- ۱۹۸۱ میلادی – «بابی ساندز» (Bobby Sands) مبارز معروف ایرلندی پس از هفتهها مقاومت در زندان انگلیس و اعتصاب غذا جان خویش را در راه هدفش از دست داد. ساندز در این مدت فقط با نوشیدن آب زنده بود. مرگ بابی ساندز از یک طرف موج اعتراضات و اعتصابات را برضد دولت انگلستان در پی داشت و از طرف دیگر درس مقاومت در برابر ظلم ظالمان به مردم ایرلند و مبارزان جهان داد. بابی ساندز ۶۳ روز پس از آغاز اعتصاب غذا در ۲۷ سالگی درگذشت.
وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا «فیصل شهزاد» شهروند پاکستانیالاصل آمریکا را به ارتکاب اقدام تروریستی و تلاش برای استفاده از سلاح کشتار دستهجمعی در نیویورک متهم کرد.
به گزارش شبکههای تلویزیونی آمریکا در پی کشف و خنثیسازی یک خودروی بمبگذاری شده در نیویورک آمریکا در روز شنبه گذشته فیصل شهزاد از سوی مقامهای امنیتی دستگیر شد.
به گفتهی اریک هولدر، وزیر دادگستری آمریکا، فیصل شهزاد، متهم به اقدام تروریستی و کشتار جمعی است ضمن این که در جریان بازجوییهای پلیس فدرال آمریکا افبیآی، وی اعتراف کرده و اطلاعات باارزشی را داده است.
برخی از مقامهای قضایی آمریکا میگویند که آقای شهزاد در منطقه وزیرستان پاکستان برای بمبگذاری آموزش دیده بود.
قراراست فیصل شهزاد به دادگاهی در نیویوک منتقل شده و تفهیم اتهام شود. به گزارش خبرگزاریها، فیصل شهزاد ۳۰ ساله و ساکن ایالت کانکتیکت آمریکا به بازجویان خود گفته به تنهایی دست به این کار زده و با هیچ گروه و دستهای ارتباط ندارد.
روز شنبه گذشته مواد منفجرهای شامل سیلندرهای گاز، بنزین، فشفشه و کود شیمیایی در یک خودروی تویوتا جاسازی شده بود که در پی گزارش یک شهروند و حضور نیروهای پلیس و امنیتی از انفجار احتمالی جلوگیری به عمل آمد.
«فیضاله عربسرخی» عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ظهر امروز (چهارشنبه) بهطور موقت از زندان اوین آزاد شد.
به گفتهی نزدیکان آقای عربسرخی وی بهمنظور استفاده از مرخصی ۵ روزه از زندان آزاد شده است.
فیضاله عربسرخی روز ۱۶ تیرماه سال گذشته از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد و در اسفنده ماه سال ۸۸ محاکمه و به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
گفتنی است پیش از این آقای عربسرخی ۱۶ فروردین ماه جاری پس از ۹ ماه بازداشت به مرخصی ۵ روزه آمد که در پی عدم تمدید مرخصی این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به زندان اوین بازگشت.
«غلامعلی حدادعادل»، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی طی حکمی «محمدجعفر یاحقی»، عضو پیوسته این فرهنگستان را به عنوان دبیر همایش «فردوسی و زبان فارسی» منسوب کرد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، آقای حدادعادل در این حکم از محمدجعفر یاحقی خواسته تا «با دعوت از گروهی از استادان صاحبنظر و تشکیل شورای علمی همایش، برای برپایی هر چه بهتر این همایش» اقدام کند.
گفتنی است همایش فردوسی و زبان فارسی قرار است در فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مناسبت هزارمین سال سروده شدن شاهنامه که از سوی یونسکو نامگذاری شده است، برگزار شود.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
«رضا رشیدپور» مجری صدا و سیما خبر از سفر چندباره و بازگشت دوباره «حبیب محبیان» ملقب به حبیب خواننده و آهنگساز مقیم لوسآنجلس به همراه خانوادهاش به ایران پرده برداشت و مدعی شد او قصد دارد تا آلبوم جدید خود را در ایران ضبط نماید و پیگیریهای لازم در این زمینه را نیز در استودیوهای موسیقی داخلی انجام میدهد که در نوع خود اتفاقی باورناپذیر تلفی میشود و از آن باورنکردنیتر، سکوت نهادهای داخلی در این باره است که میتواند شائبه انجام هماهنگیهای لازم و چراغ سبز برخی نهادها برای بازگشت خوانندگان غربنشین ایرانی به کشور را قوت ببخشد.
سکوت نهادهای رسمی داخلی که متولیگری حوزه فرهنگی و اجتماعی مرتبط را برعهده دارند، در قبال بازگشت این خواننده آذری به ایران در حالی استمرار یافته که قطعن در سکوت شکستن این سکوت و تایید سفر چند باره حبیب به ایران، واکنشهای متعدد و متفاوتی در حوزههای مختلف کشور شاهد خواهیم بود، واکنشهایی که در یکسو از بازگردادن گروهی از این خوانندهها که متعارف با قواعد موسیقی داخلی میخوانند، استقبال کرده و این حرکت را یک گام مثبت تلقی میکنند و در سویی دیگر چنین رفتاری واپسگرایی و عقبنشینی از مواضع ارزشی نظام استنباط میشود و بیشک چنین اتفاقی بیتنش نخواهد بود.
معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهر تهران میگوید که گدایان تهران روزانه بیش از ۵۰ هزار تومان و ماهیانه یکونیم میلیون تومان درآمد دارند.
به گزارش مهر، «صادق اوالی» با بیان اینکه تغییراتی در برنامه گشتهای جمعآوری بیخانمانها داده شده است تصریح کرد: «با همکاری نیروی انتظامی مناطق و شهرداریهای ناحیه، روزانه بیش از ۳۰۰ متکدی و کارتون خواب از سطح شهر تهران جمع آوری میشود.»
وی افزود: «در طرح جدید این سازمان، کارتنخوابها شبها جمعآوری میشوند که بر اساس جنسیت، زنان به مرکز اقامتی خاوران و مردان به لویزان منتقل میشوند.»
به گفتهی آقای اوالی «بیشتر متکدیان پایتخت از روستاها، شهرستانها و حتا اتباع کشورهای دیگر هستند».
معاون خدمات اجتماعی همچنین «فشار اقتصادی»، «کمسوادی» و «رویای زندگی بهتر در پایتخت» را از دلایل تکدیگری برشمرد.
رادیو کوچه
«آبهیسیت وجاجیوا» نخستوزیر تایلند از برگزاری انتخابات عمومی در تاریخ ۱۴ نوامبر سال جاری در این کشور خبر داد و اعلام کرد که حاضر است انتخابات عمومی این کشور را برای پایان دادن به بحرانهای موجود برگزار کند.
به نقل از شبکه خبر آسیا این پیشنهاد نخستوزیر تایلند مشروط به شرایطی میباشد که در صورت تحقق یافتن این شرایط برگزاری انتخابات عملی میشود.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- نخست وزیر خواستار درک نظر جمعی در مورد انرژی هستهای شد.
- H1N1 یک قربانی دیگر گرفت.
- پلیس نظری که میگوید استان پنانگ در رتبه دوم مرکزیت کشور قرار دارد را رد کرد.
- تقاضای بن جی پذیرفته نشد و وزارت کشور درخواست دو سال حبس را برای وی داد.
- یک دانشگاه به خاطر ارایه درسهای دیپلم بدون موافقت وزارتخانه، جریمه شد.
- انوار بخاطر رساندن یک از دوستانش به آمریکا تحت فشار است.
- بلوغ سیاسی و توسعه مداوم نشاندهنده پشتیبانی چینیها از حزب پیشرو است.
- بهنظر میرسد که انتخابات سیبو تبدیل به یک جدال سه جانبه شود.
- یک شرکت دارویی پاکستانی در مالزی ۴۵ میلیون دلار سرمایهگذاری میکند.
- QSR برای رواج نوع جدید از پیتزا ۲ میلیون رینگیت خرج میکند.
- ویتنام تمرین رعایت حقوق انسانی از سوی لائوس را ستود.
- یک نفر در حادثه ترن در شرق استرالیا کشته شد.
- اسکاتلند و شمال ایرلند در خطر خاکسترهای آتشفشانی.
روزنامه استار
- حشام: «حادثه تیراندازی را به یک بازی سیاسی تبدیل نکنید.»
- دولت پنانگ مطالب جزوه منتشر شده برای توریستها را قبیح کرد.
- یک هیت ۸ نفره مسوول رسیدگی به پرونده قتل یک نوجوان شد.
- دادگاه انوار ادامه میابد.
- یک سارقی که باعث قتل نیز شده بود پس از ۵ ماه بازداشت شد.
- اندونزیاییتباران خشونت را به ورزشگاه بوکیت جلیل آوردند.
- پزشکان اطمینان دادند که داروی جدید آنفلوانزا کارساز خواهد بود.
- قانون پیشنهادی از سوی کارگران بخشهای اجتماعی با موافقت دولت روبهرو شد.
- معاون اتحادیه چینیتباران گفت که حزب پیشروی متحد باید برای همه آشکار شود.
- مالزی در میان ۱۰ کشور برتر جذب کننده توریست قرار گرفت.
- رییسجمهوری کره شمالی از یکی از شهرهای چین بازدید میکند.
- تظاهراتکنندگان تایلندی خیابانهای بانکوک را به اشغال خود در آوردند.
- یونان در اعتراض فرو رفت.
- طرح بمبگذاری نیویورک، آمریکا را در ترس فرو برد.
روزنامه نیو استریت تایمز
- یک هنرمند بنام بنیامین به ۲ سال حبس محکوم شد.
- پلیس گفت که در پرونده کشته شدن امین الرشید نیازی به دخالت کمیسیون سلطنتی نیست.
- سلطان کلانتان در بیمارستان دانشگاه USM بستری میشود.
پژوهشگران آمریکایی دریافتند که فوران اخیر آتشفشان ایسلند اثرات مثبتی بر روی محیطزیست برجای خواهد گذاشت و موجب تقویت اکوسیستم اقیانوسها میشود.
به گزارش مهر، محققان موسسه تحقیقات مونتری در کالیفرنیا در تحقیقات خود نشان دادند که در طولانی مدت، اقیانوسها میتوانند از فواید زیاد فوران آتشفشان ایسلند بهرهمند شوند.
نتایج این بررسیها حاکی از آن است که بین یک دهه آینده مناطق آبی سیاره زمین از این پدیده طبیعی که به مدت چند روز فرودگاههای دنیا را مختل کرد ممنون خواهند بود.
در حقیقت حدود ۳۰ درصد از اقیانوسها با کمبود آهن مواجهند. این در حالی است که توده خاکستر برانگیخته از فوران اخیر آتشفشان ایسلند غنی از آهن است. بنابراین در سالهای آینده زمانی که این گرد و غبار به طور کامل در کف دریاها رسوب کرد با سایر مواد حاضر در بستر دریا ترکیب میشود و موجب باروری و تقویت اکوسیستم اقیانوسها میشود.

به گفته این دانشمندان، تقویت اکوسیستم اقیانوسی با کمک این آهن اهدایی از فوران آتشفشان تعداد پلانکتونهای فتوسنتزکننده را افزایش خواهد داد و این مسئله موجب افزایش غذا در دریا میشود.
همچنین افزایش این جانداران دریایی موجب آزاد شدن بیشتر اکسیژن و جذب سریعتر دیاکسیدکربن میشود.
گفته میشود که این تحقیق جدید ارتباط میان تغییرات آب و هوای جهانی و فورانهای آتشفشانی را تایید میکند و نشان میدهد که توده خاکستر آتشفشان ایسلند میتواند در اتمسفر میزان قابل توجهی فسفات، آهن، سیلیسم و منیزیم آزاد کند که این عناصر به سرعت میتوانند وارد آب شوند.
تیم فوتبال زیر ۱۹ سال (جوانان) ایران صبح فردا (پنجشنبه) برای برپایی نخستین اردوی آمادهسازی خارجی خود عازم کشور ارمنستان خواهد شد.
تیم ایران برای آمادهسازی به منظور شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا روز پنجشنبه برای نخستین بار به ارمنستان خواهد رفت و پس از برگزاری چندین جلسه تمرین و ۲ دیدار دوستانه با تیم جوانان این کشور راهی اوکراین خواهد شد.
جوانان ملیپوش ایران در اوکراین هم دیداری تدارکاتی را با تیم جوانان این کشور برگزار کرده و روز ۲۶ اردیبهشتماه به ایران باز خواهند گشت.
مسابقات فوتبال قهرمانی زیر ۱۹ سال (جوانان) آسیا طی روزهای ۳ تا ۱۸ اکتبر سال ۲۰۱۰ (۱۱ تا ۲۶ مهرماه سال ۱۳۸۹) در دو ورزشگاه «زیبو اسپورت» و «لینزی استادیوم» شهر زیبو چین در ایالت شاندونگ برگزار میشود.
مراسم قرعهکشی تیمهای حاضر در این رقابتها برای گروهبندی روز ۱۹ اردیبهشت ماه در چین برگزار میشود.
وزیر کشور افغانستان از افزایش فعالیت تروریستها طی ماههای آتی در کابل، قندهار و زابل خبر داد و اعلام کرد: «تا زمانیکه پایگاههای شورشیان در خارج از مرزهای کشور وجود دارد، جنگ و خشونت در افغانستان پایان نخواهد یافت.»
به گزارش ایرنا، «محمدحنیف اتمر» روز سهشنبه در جمع نمایندگان مجلس سنا از آمادگی نیروهای امنیتی برای مقابله با تحرکات جدید مخالفان مسلح دولت در پایتخت خبر داد.
وی این سخنان را پس از فراخوان مسوولان امنیتی افغان (وزارت دفاع، کشور و اداره امنیت ملی)، در پی ناآرامیها در شمال و جنوب افغانستان از سوی نمایندگان اظهار داشت و تاکید کرد: «ناامنیها از چندی قبل در ۹ ولایت شمالی و جنوبی بیشتر شده است.»
وی در همین حال گفت که امسال در برخی مناطق نیز ناامنیها بیشتر خواهد شد و نقاطی که در گذشته از آرامش نسبی برخوردار بودند، هم احتمالن شاهد افزایش فعالیتهای مخالفان مسلح دولت خواهد بود.
وزیر کشور افغانستان از کابل به عنوان نخستین هدف شورشیان یاد کرد و گفت: «در ۷۵روز گذشته ۱۴نفر در ارتباط با طراحی و سازماندهی حملات انتحاری در این شهر بازداشت شدند.»
به گفته آقای اتمر در سال گذشته چهار هزار نفر از مخالفان مسلح دولت در نبرد با نیروهای داخلی و نطامیان خارجی در افغانستان کشته شدند.
محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
امروز پنجم می و پانزدهم اردیبهشت مصادف با سالروز درگذشت «بهرام مهران» یا «بهرام چوبین» است. او به علت بلندی قد و عضلانی بودن اندام، به چوبین (مانند چوب) معروف شده بود. مولف «تاریخ نوابغ نظامی» که کتابی به زبان انگلیسی است، روز درگذشت سپهبد «بهرام چوبین» ژنرال معروف و نابغه نظامی قرن ششم میلادی ایران را پنجم ماه می سال ۵۹۲ میلادی ذکر کرده است. وی در «ری» به دنیا آمده بود در خراسان خاوری درگذشت.
«بهرام مهران»، «بهرام چوبین»، «وهرام چوبین» یا «بهرام ششم» پسر «بهرام گشنسپ» از خاندان مهران، یکی از هفت خاندان ممتاز ساسانی بود. بهرام در ری بهدنیا آمد.
بهرام چوبین نخستین فرماندهی بود که با بهرهگیری از نفت خام و اندی ابزار ساده، نخستین گروه آتشبار را در تاریخ جنگآوری جهان پایهگزاری کرد. بهرام که در پی بلندبالایی و تنومندیاش «چوبین» یعنی همچون چوب نام گرفته بود، در زمانی که از سوی شاهنشاه ایران فرماندار استان شمال باختری بود (از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی، دربرگیرنده ارمنستان، آذرآبادگان و کردستان یعنی یک چهارم همه ایران لازم به توضیح است که در آن زمان، ایران به چهار استان بزرگ بخش میشد)، هنگام بازدید از جایگاه بیرون زدن نفت خام از زمین در سرزمین بادکوبه (باکو) در کرانه نیمروز باختری دریای مازندران و آگاهی از آتشزا بودن این ماده، بر آن شد تا از آن گونهای جنگ افزار بسازد و این کار را به مهندسان ارتش واگذار کرد. آنها نیز در زمانی کوتاهتر از یک سال، پیکانی ساختند که با موشکهای امروزی همانندی داشت.

تنگه بهرام
در سال ۵۸۸-۵۸۹ میلادی، در آخرین سال سلطنت «هرمز چهارم»، لشکریان خاقانات غربی ترک و خزر به آران و ارمنستان حمله ور شدند.در همین زمان در شرق نیز «شابه شاه» به ایران حمله کرد و سپاه هفتاد هزار نفری ایران که در مرز به نگهبانی میپرداخت، مغلوب ترکان شد.
بهرام در آن هنگام مرزبان ارمنستان و آذربایجان بود. هرمز چهارم بهرام را برای مقابله به سوی ترکان گسیل داشت.
این جنگ به نام نخستین جنگ «ایران و ترکان» شناخته شدهاست. بهرام دوازده هزار تن از سوارکاران را برگزید که سن هیچ یک از آنها کمتر از چهل سال نبود. این در حالی بود که سپاه پادشاه ترکان، سیصد هزار تن ذکر شده است. گمان میرود که بهرام از این روی این رقم سپاهی را انتخاب کرده است که عدد دوازده در نزد ایرانیان مقدس بوده است.
بهرام که سرداری دلیر بود با سپاهی اندک اما زبده، سپاه خاقان را در مرزهای شرقی به شدت شکست داد حتا شابه شاه یا (ساوه شاه) را کشت و علاوه بر غنایم سرشار و باور نکردنیای که به دست آورد، ترکان را به پرداخت باج نیز ملزم کرد. این جنگ تنها یک روز به درازا کشید که از شگفتیهای تاریخ است.
هرمز چهارم بعد از شکست ترکها از فتح بهرام نگران شد و او را بلافاصله به جنگ بیزانس، در ارمنستان و نواحی جنوب قفقاز فرستاد. بهرام که فرماندهی کل نیروی ایران در مقابل بیزانس را داشت از قوای بیزانس شکست سختی خورد.
هرمز که میخواست غرور وی را بشکند و از این شکست قلبن خشنود بود با ارسال لباس زنانه، به سردار شکست خورده او را بطور اهانتآمیزی از فرماندهی سپاه، عزل کرد اما بهرام موفق شد، سپاه تحت فرمان خود را نیز در اهانتی که از طرف هرمز در حق وی شده بود، شریک و همدرد سازد. بدینگونه آنها را نیز با خود، بر ضد هرمز همداستان ساخت و با موافقت و تشویق آنها، برعلیه هرمز شورش کرد.
غیر از طغیان سپاه بهرام، دستههایی از یک سپاه دیگر هم از نیروهای بیزانس شکست خورده بودند و از خشم و تنبیه شاه میترسیدند و آنها هم در اظهار طغیان با بهرام هماهنگ شدند.

نمایی دیگر از تنگه بهرام
به روایت «طبری» بهرام در ایجاد نفاق و سوءظن بین هرمز چهارم و پسر وی «خسرو پرویز» دست داشت و خسرو در این هنگام از ترس پدر به آذربایجان گریخته بود.
از طرف دیگر در خود تیسفون، «گستهم»، دایی خسرو پرویز موفق شد، برادر خود «وندوی» را که بر اثر سوظن هرمز، به زندان افتاده بود، از زندان بیرون بیاورد و رهبری شورشی را بر عهده گرفتند که در نهایت شورشیان پایتخت، توانستند هرمز را خلع کرده و پسر وی خسرو پرویز را پادشاه کنند. خسرو شتابان از آذربایجان به پایتخت آمد و در سال ۵۹۰ میلادی، تاج بر سر نهاد.
بهرام چوبین حاضر نشد که بهفرمان پادشاه جدید درآید زیرا خود سودای پادشاهی داشت. دودمان وی مدعی بودند که از نسل «ملوک اشکانی» هستند بهرام بر این امر تکیه کرده خود را پادشاه نامید. از آنجا که سپاه او نیرومند بود، خسرو رو به هزیمت گذاشت. بهرام فاتحانه به پایتخت آمد و بانام «بهرامششم» به دست خود تاج بر سرگذاشت و بهنام خود سکه زد. در این اثنا خسرو از سرحد ایران گذشته به امپراتور بیزانس «موریکیوس» پناه برد.
یکسال پادشاهی بهرام توام با یک سلسله شورش و فتنه بود. وندوی دایی خسرو که دستگیر و زندانی شده بود، به کمک چند تن از بزرگان رهایی یافت و پیشرو مخالفان بهرام شد. وندوی به آذربایجان گریخت و با برادر خود گستهم بهیاری خسرو پرویز برخواستند.
خسرو همراه با سپاهی که امپراتور «موریکیوس» در اختیارش گذاشته بود به ایران برگشته و با سپاه بهرام در حوالی آذربایجان جنگ کرد و بهرام بعد از شکست، رو به هزیمت نهاد.
در سال ۵۹۱ میلادی بهرام چوبین بعد از شکست در نبرد نهایی با خسرو و سپاهیانش، همراه با باقیمانده سپاهش به سوی ترکان رفت و با مهربانی تمام از سوی خان ترک پذیرفته شد. در مآخذ پارسی از این خان ترک نامی برده نشدهاست. گمان میرود این خان «دولان خان»، فرمانروای خاقانات شرقی ترک باشد که با خاقانات غربی ترک جنگ داشتند و شاید به همین سبب بهرام را پناه داد.
اما خسرو با هدایایی که برای خاتون همسر خان ترک فرستاد، موجبات کشته شدن بهرام را فراهم کرد. خاقان ترک که از مرگ بهرام، غمگین شده بود، و از «گردیه» خواهر و همسر بهرام چوبین، خواست که به همسری برادر خاقان، درآید. اما خواهر بهرام پیشنهاد خاقان را نپذیرفت و همه سپاهیانی را که همراه برادرش به دیار ترکان آمده بودند، از دیار ترکان بیرون آورده و به ایران بازگرداند.
داستان بهرام چوبین در کتابی به عنوان بهرام چوبین در عهد باستان وجود داشتهاست که متاسفانه برجای نمانده است. مورخان ایرانی چون «طبری»، «دینوری»، «بلعمی»، و «فردوسی» نیز مطالبی از این داستان را به رشته تحریر کشیدهاند. به نوشته بسیاری از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیای زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین هستند.
سرگذشت پر حادثه بهرام چوبین در اذهان ایرانیان تاثیری قوی گذاشته است و سبب بهوجود آمدن افسانه شیرینی بهزبان پهلوی شده است که مطالب آن را مورخان عرب و ایران خاصه فردوسی در کتب خویش آوردهاند. مولف گمنام این روایت توانسته است سرگذشت آن سردار بزرگ ناکام را با بیانی کافی، مجسم و محسوس کند. بنابر قول او بهرام چوبین نه تنها در لشکرستانی از قهرمانان مشهور بهشمار میآمده، بلکه در خصال مردانه و اطوار شایسته دارای مقامی عالی بودهاست.
تنگه بهرام چوبین یکی از مهمترین درههای کمعرض و بسیار مرتفع و استراتژیک در ضلع غربی مسیر جاده دره شهر «پلدختر» است.
این تنگه که آن را شکارگاه بهرام هم میگویند، دارای آثار ارزنده فراوان در قسمت ورودی، پیشانی و ارتفاعات است. این مجموعه آثار ارزنده یک قلعه به جای مانده از دوران ساسانی است که از سنگ و گچ ساخته شده و به ارتفاعات جنگلی کبیرکوه در عمق تنگه و مناطق سختگذر آن ختم میشود. تنگه بهرام از شاهکارهای طبیعی و تاریخی است که همواره مورد بازدید علاقهمندان به تاریخ، طبیعت و کوه نوردان قرار میگیرد. این تنگه در ایام بهار ایرانگردان و علاقهمندان به آثار تاریخی و طبیعی را به سوی خود جذب میکند.
منبعها:
ویکیپدیا
دانستنیهای تاریخ
سینا / رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
روزنامه جام جم خبر اول خود را به افتتاح نمایشگاه کتاب در تهران اختصاص داد و نوشت «آغاز ضیافت جهانی کتاب در تهران».
«بازار پوشاک در حسرت الگوهای ملی» تیتر دیگر این روزنامه است.
روزنامه ایران به نقل از احمدینژاد در گفتوگو با شبکهی (پی.بی.اس) نوشت «به اوباما فرصتهای زیادی دادیم».
عنوان دیگر این روزنامه در مورد رزمایش نیروی دریایی ارتش است «رزمایش بزرگ ایران از تنگهی هرمز تا اقیانوس هند».
روزنامه اطلاعات «درخواست ایران برای تشکیل گروه مستقل بینالمللی خلع سلاح جهانی» را به عنوان تیتر خود برگزید.
روزنامه آفتاب هم گفتوگوی احمدینژاد با شبکهی (پی.بی.اس) را مهم دیده و نوشته است: «رییس جمهوری در گفتوگو با شبکهی پی بی اس آمریکا گفته است که مشکلات کلینتون با متهم کردن ایران حل نمیشود».
«دولت باید برنامهریزی کند نه این که تاجر شود» از دیگر اخبار این روزنامه است که به نقل از آیتاله مهدوی کنی منتشر شده است.
روزنامه همشهری خبر اول خود را به موضوع «حقالتدریسیها در اولویت هستند و مخالفت مجلس با استخدام نیروی جدید در آموزش و پرورش» اختصاص داد.
روزنامه شرق سخنان محمد خاتمی رییس جمهوری سابق ایران را در خصوص وضعیت کنونی جامعه آورده است و تیتر «باید به سوی فضایی آرامتر و امنتر برویم» را برگزید.
«در دولت آمریکا کسانی هستند که نمیخواهند رابطه بین دو کشور ایجاد شود» از دیگر عناوین این روزنامه است که به نقل از محمود احمدینژاد برگزیده شده است.
روزنامه کیهان از حملهی نظامیان اسراییل به کرانهی باختری خبر داد و نوشت«نظامیان صهیونیست در کرانهی باختری مسجد و قرآن را آتش زدند».
در پایان روزنامه دنیای اقتصاد از رییس سازمان بورس نقل کرد: «پبشبینی رسمی از اوضاع بورس، تدوین راهکارهای نقدشوندگی در شورای بورس».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر