-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 05/16/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



پرونده سعید مرتضوی در دادسرای انتظامی قضات تکمیل شده، اما کاظم صدیقی، رئیس این دادسرا و امام جمعه موقت تهران، از به جریان افتادن پرونده جلوگیری می‌کند.

بر اساس اخبار رسیده به ندای سبز آزادی، قضات و بازپرس‌های دادسرای انتظامی قضات، پرونده سعید مرتضوی را در مورد نقشش در حوادث بعد از انتخابات و مشخصا فاجعه کهریزک تکمیل کرده‌اند، اما کاظم صدیقی از صدور دستور بررسی و به جریان افتادن رسمی پرونده او جلوگیری می‌کند.

چندی پیش عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، گفته بود تا زمانی که دادسرای انتظامی قضات، قاضیان مورد اشاره در گزارش کمیته ویژه مجلس درباره حوادث بعد از انتخابات را تعلیق نکند، دادسرای تهران قانوناً نمی‌تواند اقدامی درباره این پرونده انجام دهد.

روز گذشته احمد شفیعی، دادستان انتظامی قضات، به خبرگزاری ایلنا گفت پرونده قاضیان متخلف حوادث بعد از انتخابات مطرح و در دست رسیدگی است اما به مرحله تعلیق نرسیده است.

احمد شفیعی گفت: «طبق قانون برای رسیدگی به اتهامات و تخلفات قضات، ابتدا آنها باید تعلیق شده و بعد بتوان به تخلفات آنان رسیدگی کرد. در خصوص قضات حوادث بعد از انتخابات نیز دلایل مطرح شده علیه آنها برای تعلیق کافی نبود.»

این در حالی است که بر اساس اخبار رسیده به ندای سبز آزادی، تحقیقات و اسناد جمع‌آوری شده توسط بازپرس‌ها و قاضی‌های دادسرای انتظامی قضات کاملاً برای تعلیق سعید مرتضوی و دیگر قضات مورد اشاره در گزارش کمیته مجلس کافی بوده است.


 


آقای...

کاری کرده‌اید که «کلمات» هم از بیان آن خجالت می‌کشند.

دیگر حرف از «ندانم کاری» و «غافل بودن» و «در محاصره عده‌ای خاص بودن» و «نامه پدرانه نوشتن» و این‌ها گذشته. «کلمات» دیگر حوصله‌ لیست کردن کارهای شما را ندارند. آن‌ها هم دیگرتکلیفشان با شما مشخص شده. فقط هاج و واجند که بخندند یا گریه کنند.

خنده‌شان برای شتاب گرفتن ریزش دانه‌های شنِ همان «چیزی»ست که شما از آن می‌ترسید و گریه‌شان برای این زمان و زمانه است که درحکومتی مدعیِ چه و آزادترین و چه و چه، فرزندانی از این خاک، به خنده‌دارترین شکل ممکن و به گریه‌دارترین شکل ممکن، پرپر می‌شوند و داغی می‌ماند بر دل مادری و ملتی.

آقای...

چند روز دیگر یک سالگی اتفاقی که ما را به این‌جا رساند فرا خواهد رسید. پیامتان شفاف بود و ترستان هم. اما تجربه این سال‌ها پیش‌بینی روزهای آتی را چندان سخت نمی‌کند:

«زهرچشم»تان دو اثر بیشتر ندارد. یا تاثیر نمی‌گذارد و یک ماه بعد مخاطبان پیامتان، همان فتنه‌گران، بی‌توجه به هشدارها و علائم به خیابان خواهند آمد و آب خوش را ولو برای چند روز یا حتی چند ساعت از گلوی‌ شما دریغ خواهند کرد تا «روز»ی دیگر و «چند ساعت»ی دیگر.

و یا، این«زهرچشم»، تاثیر می‌گذارد و مردمان در خانه‌ها خواهند نشست و سرشان را با«لاک»هایشان گرم خواهند کرد و آن‌گاه شما و شُمایان آبی گوارا نوش جان خواهید کرد تا «سال‌گرد»ی دیگر و «فتنه‌»ای دیگر.

اما، فراتر از همه این ساعت‌ها و روزها، در جایی دیگر، دور از چشم شما و شُمایان، اتفاقی دیگر به وقوع خواهد پیوست.

«کلمات» از دل داغ‌ها و از جان مردمانی که خاکشان را، در تمام این مدت، آلودید و آسمانشان را، در تمام این مدت، تیره، برخواهند خواست و بی‌توجه به شما و این همه پیام و این همه شُمایان، در فضا خواهند پیچید. و در چشم بر هم زدنی از دیوارها و پستوها گذر خواهند کرد و در بیداری و حتی در خواب به پستوها و دیوارهای تن و روح شما رخنه خواهند کرد.

و چون صدایی مهیب و موهوم، در تاریکی تودرتوهای تن و روحتان خواهند پیچید و خواب را و حتی بیداری را بر شما «زهر» خواهند کرد.

و در آخر، این شما، با «چشم»ی باز و بی‌حرکت، حرکتِ «کلمات» را در مسیر باد دنبال خواهد کرد که در روشنایی، در تودرتوهای کوچه و خیابان و دل و جانِ این خاک، رقص‌کنان، می‌پیچند و می‌رقصانند.

و تنها چیزی که خواهد ‌ماند، داغی‌ست که مادر قاب کرده و در سکون خانه نگاهش می‌کند.

باری، «کلمات»، خیلی وقت است که منتظر چیزی نیستند و راه افتاده‌اند؛ آقا


 


همزمان با واکنش های مختلف به اعدام پنج زندانی و در پی تجمعات اعتراضی دانشجویان دانشگاه پیام نور مریوان، حداقل ۱۵ تن از فعالان دانشجویی آن شهر بازداشت و به مکانهای نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش سامانه خبری رهانا، پس از تجمعات اعتراضی دانشجویان دانشگاه پیام نور مریوان طی روزهای دوشنبه و سه شنبه هفته گذشته و دعوت آنان از مردم مریوان برای شرکت در اعتصاب عمومی روز پنجشنبه، ۱۵ تن از فعالین دانشجویی آن شهر اعم از دختر و پسر بازداشت شدند.
نام پنج نفر از بازداشت شدگان، آرام ویسی ، فواد مرادی ، توفیق پرتوی ، دانا لنجاوایی و سامان زندی می باشد.

این دانشجویان در حالی با این احكام مواجه می شوند كه ملاباشی، معاون دانشجویی وزارت علوم، چندی پیش اعلام كرده بود كه تنها احكام صادره از سوی وزارت علوم برای دانشجویان، تعلیق و توبیخ بوده و تعداد کل آنان در سراسر کشور پنجاه تن است.


 


موسوی: امیدم به رنگ سبز است

توضیح و عذرخواهی

در دو روز گذشته مطالب روزشمار جنبش سبز منتشر نشد. ضمن عذرخواهی از خوانندگان این مطلب، تلاش می کنیم تا از این پس هر روز مطالب روزشمار را بدون تعطیل و توقف منتشر کنیم، از سوی دیگر در مطلب امروز اتفاقات روز جمعه بیست و پنجم اردیبهشت سال 88 و روزهای چهارشنبه و سه شنبه را نیز مرور می کنیم.

سه شنبه 23 اردیبهشت 88
در حالی که خبر توزیع پرتقال های اسرائیلی با لحنی میان استهزا و ناباوری دنبال می شد، روزنامه ها خبر دادند که وزیر اطلاعات اعلام کرده است که رکسانا صابری از نظر این وزارتخانه جاسوس بوده است، این در حالی بود که رکسانا صابری از زندان آزاد شده بود و قرار بود ایران را ترک کند. میرحسین موسوی در روزنامه ابتکار اعلام کرد " بیشترین طرفداران من جوانان هستند." همزمان با این گفته موسوی میلیونها جوان با دستبندها و لباس های سبز در همه شهرهای ایران عکس های موسوی و نمادهای سبز را پخش می کردند. روزنامه اعتماد نیز از قول موسوی نوشت " هیچ کشوری را مثل ایران تنها نمی بینم." وی در سخنان مختلف خود از دولت بطور جدی انتقاد کرد و نسبت به افزایش مشکلات روحی مردم ابراز تاسف کرد. این گفته ها در حالی منتشر می شد که روزنامه کیهان از قول آیت الله خامنه ای نوشت " نامزدها با حرف های خلاف واقع مردم را نگران نکنند." در همین حال به نوشته روزنامه اعتماد 75 جامعه شناس برجسته کشور از نامزدی میرحسین موسوی پشتیبانی کردند و روزنامه اعتماد ملی که گوشه چشمی انتقادی به خاتمی داشت ،نوشت " کروبی تدارکاتچی نیست."

24 اردیبهشت 88
روز پنجشنبه گرم انتخاباتی نیز با تبلیغات دامنه دار دولت در تلویزیون و رسانه های دولتی و تبلیغات خیابانی سبزپوش های حامی میرحسین موسوی و حامیان کروبی در خیابان گذشت. اگر چه روزنامه کیهان نوشت " دولت وارد بگومگوهای انتخاباتی نمی‌شود." اما رئیس دولت نهم در مصاحبه های خود وعده داد که " بعدا" پاسخ منتقدان را خواهد داد. به نوشته ابتکار، احمدی نژاد گفت " دلایل سیاه‌نمایی علیه دولت را خواهم گفت." ابرار نیز از قول وی نوشت: " احمدی‌نژاد: درباره درآمدهای نفتی مفصل صحبت خواهم کرد." وی به گفته روزنامه رسالت ابراز داشت " همه وعده هایم عملی شده است." در حالی که احمدی نژاد پاسخ به انتقادات را به آینده حواله کرده بود، روزنامه ایران از قول وی نوشت " خدمت به مردم را یک ثانیه هم تعطیل نمی‌کنیم." روزنامه اعتماد تیتر زد " تبدیل استانداری ها به ستادهای انتخاباتی" و کیهان نوشت " افزایش حقوق کارکنان دولت هفته آینده پرداخت می‌شود." در همین حال منتقدان دولت خبر دادند که 300 میلیارد تومان از بودجه کشور برای تبلیغات ستادهای احمدی نژاد اختصاص داده شده است.

موسوی: همه امیدم به رنگ سبز است
میرحسین موسوی، در جمع مردم یاسوج به انتقاد جدی از گریز دولت از قانون پرداخت و بازگشت به قانون را پیش نیاز مقابله با فساد دانست . وی درجمع اقشار مختلف مردم یاسوج اولین فساد را عمل نکردن به قانون دانست و ادامه داد:" اگر هم جمهوریت و هم اسلامیت را می‌خواهیم باید قوانین برآمده از این دو را رعایت کنیم." به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا ، موسوی " قانون گریزی" را از جمله مشکلات بسیار مهم امروز که " در حال تبدیل شدن به یک عادت است"، خواند. موسوی گفت:" گریز از قانون مشکلات امروز را به وجود آورده است و من ازاین لحاظ احساس خطر کردم و این روند را تغییر می‌دهم."

وی در ادامه سخنان خود بازگشت به سیاست‌های عقلانی را راه پیشرفت و توسعه کشور دانست و گفت:" باید درمسیر قانون حرکت کنیم و حتی اگر جایی از آن را قبول نداریم، باید از راه قانون وارد شویم." میرحسین موسوی درادامه با بیان اینکه " درچهار سال گذشته نقدینگی بیش از دو برابر افزایش یافته" از کسانی که منکر رابطه بین نقدینگی و تورم می‌شوند انتقاد کرد و نتیجه این روند را تورم ۲۵ درصدی دانست و گفت:" این تورم به معنی کوچک شدن سفره مردم، بداخلاقی، اعتیاد و دیگر مشکلات است. درحالی که درصورت نبودن گرانی، امکان اشتغال و رفع این مشکلات فراهم می‌شود."

موسوی در ادامه سرمایه‌گذاری مناسب را لازمه رشد و اشتغال پایدار دانست و با انتقاد شدید از آنچه آن را " توزیع پول و امکانات به شکل صدقه‌ای» می‌نامید گفت: " به همین دلیل است که میلیاردها دلار هزینه می‌شود، اما نتیجه این هزینه‌ها محسوس نیست." وی افزود:" باید به سیاست‌های درست برگردیم، اگر پولی هست، متعلق به مردم است و آنچه ملت تعیین کرده باید مصرف شود، ملت هم ازطریق مجلس و‌ قوانین و شوراهای مختلف این امر را تعیین می‌کند." موسوی در بخش دیگری از سخنانش گفت:" اگر زیرساخت‌ها درست شود، مردم خود قادرند اقتصادشان را شکوفا کنند و اینگونه است که عزت مردم حفظ می‌شود نه با پخش پول بین مردم در شب انتخابات."

میرحسین موسوی همچنین درسخنانش با تاکید بر اینکه " اگر عزت ملت را می‌خواهیم باید درسیاست‌ها تغییر ایجاد کنیم"گفت:" به دقت و آگاهی نیاز داریم. تصمیماتی که در لحظات منتهی به انتخابات می‌گیریم به معنی حفظ کشور است و طبیعی است در این روزها حساسیت‌ها بالا برود." عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با بیان اینکه " کشوری که تولید ندارد، عزت ندارد" بر اهمیت دفاع از تولید و اقتصاد ملی تاکید کرد و گفت که صنعت و کشاورزی نباید زیر پای واردات گسترده از بین برود. موسوی همچنین ثبات در مدیریت‌ها را از جمله ضرورت‌های امروز دانست و با بیان اینکه " بسیاری از مدیران باسابقه کنار گذاشته‌شده‌اند." گفت:" حتی مدیرانی که خودشان سر کار آورده بودند را کنار گذاشتند؛ در چنین شرایطی که مدیران مدام در حال رفت و آمد هستند می‌خواهیم جذب سرمایه‌گذاری خارجی و توسعه داشته باشیم؟"

میرحسین موسوی در سخنان خود همچنین به وجود روح سلحشوری در مردم کهکیلویه و بویراحمد اشاره کرد و ادامه داد:" همین روحیه ملت ما را حفظ کرد و موجب شد درجنگ تحمیلی نیز مردم این استان با شهامت در راه دفاع از کشور گام بردارند." موسوی درخاتمه گفت:" امیدم به رنگ سبز است که علامت تغییر در کل کشور و رسیدن به توسعه پایدار است." به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا ، میرحسین موسوی همچنین پیش از ورود به یاسوج در مسیر حرکت از شیراز درجمع اجتماعی از مردم شهرستان سپیدان حاضر شد و در سخنان کوتاهی گفت که آمده است تا مشکل تورم را به عنوان اولین اولویتش حل کند. موسوی به شعار خود مبنی بر " ایران پیشرفته با قانون، عدالت و آزادی" نیز اشاره کرد و گفت که معتقد است ایران فقط درصورت پیشرفته بودن امکان بقا دارد. میرحسین موسوی گفت که تلاش می‌کند با بهره‌گیری از نیروهای کارشناسی برجسته کشور را اداره کند.

صداوسیما مناظره ریاست‌جمهوری پخش می‌کند

رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از برگزاری شش مناظره تلویزیونی بین نامزدهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری خبر داد. صدا و سیما پیشنهاد برگزاری این مناظره‌ها را پیش از این به کمیسیون ماده ۶۲ قانون انتخابات ارائه داده بود. خبر تصویب این پیشنهاد اوایل هفته جاری از سوی کامران دانشجو، رئیس ستاد انتخابات کشور اعلام شد. رئیس صدا و سیما اوایل اردیبهشت‌ماه از احتمال برگزاری این برنامه خبر داده بود. این نخستین باری است که مناظره تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری از سیمای ایران پخش می‌شود. در دوره‌ گذشته انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگان نامزدها در یک مناظره تلویزیونی شرکت کرده بودند.

 

به گفته ضرغامی رئیس صدا و سیما، در طول ماه‌های گذشته صدا و سیما ۷۶ هزار دقیقه برنامه‌های انتخاباتی از شبکه‌های خود پخش کرده‌است. وی که در همایش ملی انتخابات ریاست جمهوری دهم سخن می‌گفت، افزود: " برنامه‌های انتخاباتی نسبت به دوره‌های گذشته ۳۰ درصد افزایش یافته‌است." رئیس صدا و سیما به خبرگزاری مهر گفت: " در حال حاضر ۱۲ برنامه‌ مناسب انتخاباتی از شبکه‌های سراسری غیر از شبکه‌های استانی و رادیویی پخش می‌شود." به گفته عزت‌الله ضرغامی، پخش برنامه‌های انتخاباتی صدا و سیما از اول خرداد، همزمان با آغاز مهلت تبلیغاتی کاندیداها بیشتر خواهد شد.

 

محسن رضایی، یکی از نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، پیش از این در نامه‌ای به رئیس سازمان صدا و سیما آمادگی خود را برای مناظره با دیگر نامزدهای انتخاباتی اعلام کرده بود. مهدی کروبی، دبیر حزب اعتماد ملی نیز امروز پنج‌شنبه گفت: " من از آمادگی برای مناظره با همه کاندیداهای ریاست جمهوری برخوردارم." سید مجتبی ثمره‌ هاشمی نیز ظهر امروز در یک نشست رسانه‌ای از اعلام آمادگی محمود احمدی‌نژاد برای مناظره با دیگر کاندیداهای ریاست جمهوری خبر داد. خبر آمادگی میرحسین موسوی، برای مناظره با سایر نامزدهای ریاست جمهوری نیز امروز از سوی مصطفی تاج‌زاده اعلام شد.

 

مصطفی تاج‌زاده، معاون وزیر کشور دولت هشتم، گفت: "هم‌اکنون بین حامیان برخی داوطلبان مناظره‌هایی صورت می‌گیرد و حامیان میرحسین موسوی از سه ماه قبل آمادگی خود را برای مناظره اعلام کرده‌اند." نخستین مناظره میان نمایندگان چهار نامزد شاخص انتخابات ریاست‌ جمهوری، سه‌شنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد. در این برنامه حمیدرضا جلایی‌پور به نمایندگی از میرحسین موسوی، عباس عبدی به نمایندگی از مهدی کروبی، رضا طلایی‌نیک به نمایندگی از محسن رضایی و علیرضا ذاکر اصفهانی به نمایندگی از محمود احمدی‌نژاد حضور داشتند.

 

انتقاد رئیس قوه قضائیه از پلیس و قضات

رئیس قوه قضائیه ایران از روسای دادگستری خواست اجازه ندهند پلیس‌سالاری در جامعه رواج پیدا کند. وی که پنج‌شنبه ۲۴ اردیبهشت، در نشست شورای رؤسای دادگستری سراسر کشور، سخن می‌گفت، از برخورد نیروی انتظامی در مرحله تحقیق از متهمان انتقاد کرد. هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه خطاب به رؤسای دادگستری‌ها گفت: " دادسراها و بازپرس‌ها باید خودشان تحقیق کنند تا نیروی انتظامی هر بلایی سر متهم نیاورد." رئیس قوه قضائیه از روسای دادگستری‌ها خواست اجازه ندهند ضابطان انتظامی خودمختار شوند. وی تاکید کرد: " از نیروی انتظامی نترسید و نگذارید که جای شما را بگیرند." هاشمی شاهرودی با بیان اینکه برخی از قضات دل‌شان می‌خواهد همه را به زندان اندازند، از صدور دستور انتقال این‌گونه قضات به بخش حقوقی خبر داد. هاشمی شاهرودی معمولا هر چند ماه انتقاداتی را از قوه تحت امر خودش می کند و تا مدتی در مورد آن حرفی نمی زند.

 

پنجاه تشکل دانشجویی: احمدی نژاد باید برود

24 اردیبهشت 88، بیش از ۵۰ تشکل دانشجویی با صدور بیانیه‌ای نسبت به عواقب انتخاب دوباره محمود احمدی‌نژاد به عنوان ریاست جمهوری هشدار دادند. این بیانیه با منفی و غیرقابل دفاع خواندن کارنامه دولت نهم، ادامه حیات این دولت را باعث ایجاد چشم‌انداز نگران‌کننده‌تری برای منافع ملت دانست. دانشجویان امضاءکننده این بیانیه اعلام کرده‌اند: " با صدای بلند فریاد برمی‌آوریم احمدی‌نژاد باید برود." این بیانیه با تأکید بر اینکه دانشگاه بیشترین فشارها را از جانب دولت نهم دریافت کرده‌است، بسط نگاه امنیتی و ایجاد فضای پلیسی را نشانگر نهایت دشمنی دولت‌مردان نهم با دانشگاه عنوان کرده‌اند.

 

به نوشته این بیانیه طی چهار سال اول دولت احمدی نژاد حدود ۱۰۰۰ دانشجو از تحصیل در مقاطع تحصیلی بالاتر از تحصیل محروم شدند و نزدیک به ۳۰۰ استاد دانشگاه به طور ناخواسته حکم بازنشستگی دریافت کردند. اعمال سهمیه‌بندی جنسیتی و بومی‌گزینی جنسیتی و جلوگیری از ورود دختران به دانشگاه از دیگر مواردی است که در این بیانیه به آن اعتراض شده‌است. بنا بر این بیانیه، "نه به احمدی‌نژاد" و توقف روند فعلی، " تصمیمی عقلانی از طرف همه گروه‌های آزادی‌خواه و اصلاح‌طلب" است. این بیانیه با انتقاد از کارنامهٔ سیاست‌های دولت نهم در عرصه اجتماعی و سیاسی، آورده‌است: " پس از پیروزی انقلاب تا کنون هیچ دولتی این‌چنین چشم بر تحلیل‌های کارشناسانه در امر کشورداری نبسته است."

 

رکسانا صابری ایران را ترک کرد

رکسانا صابری خبرنگار ایرانی آمریکایی پس از ترک تهران با خانواده‌اش، صبح امروز جمعه وارد وین پایتخت اتریش شد. وی که تازه از زندان اوین در تهران آزاد شده است، حدود چهار ماه را به اتهام " جاسوسی برای آمریکا" در زندان به سر برد. دادگاه تجدیدنظر حکم هشت سال زندان وی را به دو سال حبس تعلیقی تخفیف داد. به گزارش آسوشیتدپرس، خانم صابری گفته است که به خاطر آرامش وین، به این شهر سفر کرده است. وی با اشاره به این که می‌داند پرسش‌های بسیاری درباره ماجرایی که در ایران بر وی گذشت، وجود دارد، افزود که برای مدتی، نیاز به فکر کردن درباره آنچه گذشت دارد.

 

رکسانا صابری باردیگر از همه کسانی که از وی حمایت کردند، به ویژه سفارت اتریش در تهران که به گفته او، کمک‌های موثری برای آزادی‌اش انجام داد، تشکر کرد. وی گفت که در روزهای آینده در خصوص حوادث تهران صحبت می‌کند. قرار است خانواده صابری پس از چند روز اقامت در اتریش، این کشور را به مقصد ایالات متحده ترک کند. آنها در شهر فارگو در ایالت نورث داکوتا زندگی می‌کنند. رکسانا صابری اظهار داشت که هنوز مشخص نیست که وی بتواند به فرانسه سفر کند و در جشنواره کن در کنار بهمن قبادی و حسین آبکنار کارگردان و نویسنده فیلمنامه فیلم "کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره" حضور یابد.

 

خانم صابری در نوشتن فیلمنامه این فیلم با قبادی و آبکنار همراهی کرده است.

 

آزادی رکسانا صابری در حالی صورت گرفت که تنها دو روز قبل از خروج وی از ایرانیان، یعنی در روز 23 اردیبهشت 88 غلامحسین محسنی اژه‌ای گفته بود " رکسانا صابری از نظر وزارت اطلاعات "جاسوس" است. اژه‌ای اظهار داشت که جرم جاسوسی صابری احراز شده بود، اما به دلایلی که قاضی پرونده تشخیص داد حکم وی به مدت پنج سال تعلیق شد. صالح نیکبخت یکی از وکلای صابری نیز امروز به رویترز گفت که اتهام وی، دستیابی به گزارش محرمانه دولت ایران درباره حمله آمریکا به عراق بوده است. با این حال به گفته آقای نیکبخت، به خاطر این که رکسانا صابری " قصد بدی نداشته و از این اسناد استفاده نکرده بود" دادگاه تجدیدنظر، حکم او را تخفیف داد.

 

بهمن قبادی: شاید دیگر بازنگردم

بهمن قبادی، فیلم‌ساز ایرانی پس از نمایش فیلمش در جشنواره کن فرانسه به خبرنگاران گفت که شاید دیگر به ایران بازنگردد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، وی در این باره گفت که در صورت برگشت، اگر تبعیدش نکنند، دیگر اجازه فیلم‌سازی به او نخواهند داد. فیلم " کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره" ساخته بهمن قبادی روز پنج‌شنبه در بخش " نوعی نگاه" جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و با استقبال فراوانی روبه‌رو شد. بهمن قبادی در صحبت‌های خود افزود: " اگر برگردم چه‌طور می‌توانم فیلم بسازم؟ مطمئنم به من اجازه فیلم‌برداری نخواهند داد." وی ادامه داد: " اگر برگردم حالا آن‌ها می‌دانند من چگونه این کار را کردم و از این به بعد من را تعقیب خواهند کرد." قبادی در هنگام ساخت این فیلم، دوبار به خاطر نداشتن مجوز فیلم‌برداری در تهران بازداشت شد و ناچار شد برای آزادی خود بگوید که «در حال ساخت فیلمی مستند در باره مواد مخدر» است.

 

کیهان: اعتراف پیشاپیش اصلاح‌طلبان به شکست

سرمقاله کیهان 24 اردیبهشت 88 با عنوان " آخرین پروژه" به بررسی رفتار انتخاباتی اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات پرداخت. در این سرمقاله آمده است: " انتخابات دهم به لحاظ سیاسی، تاریخی پرنشیب‌وفراز داشته‌است. در جبهه مخالفان اصول‌گرایی، جناح دوم خردادی‌ها، ابتدا با این تحلیل که اولاً باخت در این انتخابات مساوی مرگ مطلق برای همیشه است و ثانیاً جز محمد خاتمی کسی توان ورود به یک " رقابت مؤثر" با احمدی نژاد را ندارد، خاتمی را به رغم میلش به صحنه کشاندند." این سرمقاله افزوده‌است: "خاتمی اکنون به لحاظ سیاسی موجودی تمام‌شده است و همین حالا هم می‌توان دید که او خود را برای گزینه‌ای که به اصلاح‌طلبان تحمیل کرده به آب و آتش نمی‌زند و برخلاف قولی که به هنگام کناره‌گیری به نفع موسوی داده بود حاضر نیست فعالیتی فوق‌العاده به نفع او انجام دهد." سرمقاله‌نویس کیهان ادامه داده‌است: " مجموعه ادبیاتی که این روزها با محوریت مسئله "نگرانی از سلامت انتخابات" توسط اصلاح‌طلبان در حال تولید است - و حدس زده می‌شود تا شب انتخابات بسامدی فوق‌العاده پیدا کند - قبل از هر چیز باید به مثابه اعتراف پیشاپیش اصلاح‌طلبان به شکست و تدارک بهانه برای توجیه آن ارزیابی شود."


 


به گزارش سایت آتی نیوز در پی بازدید آیت الله خامنه ای از بیست و سومین نمایشگاه بین الملی کتاب وی طی تذکری به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور جمع آوری مجسمه های باستانی در محوطه نمایشگاه را به وی داده است.
براساس این گزارش، آیت الله خامنه ای در جریان بازدید از نمایشگاه به مجسمه های دو متری سربازان هخامنشی برخورد میکند و بعد از لحظاتی با لحنی جدی خطاب به وزیر ارشاد خواستار جمع آوری مجسمه ها میشود.
پس از این تذکر مجسمه هایی که در ابتدای ورودی به سالن ناشران خارجی قرار داده شده بود فورا به دستور حسینی وزیر ارشاد جمع آوری میشود.
گفتنی است در یک ماه گذشته مجسمه های مشاهیر ایرانی در سطح شهر تهران به صورت های معجزه آسایی ناپدید شده اند و هیچ دستگاه و مقامی در قبال این اتفاق به صورت رسمی پاسخگو نبوده است.
 


 


نهمین ماه در بند بودن حسین نورانی نژاد رییس و مهدی محمودیان عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت در حالی آغاز می شود که آنها تا کنون اجازه چند روز مرخصی را حتی در تعطیلات نوروز نیافته اند و به تازگی محمودیان که از بیماری ریوی رنج می برد از زندان اوین به زندانی در کرج تبعید شده است.

نورانی نژاد و محمودیان چهارشنبه شب 25 شهریورماه سال 88 به دلیل فعالیت های سایت خبری نوروز بازداشت شدند . آن ها نزدیک به سه ماه را در سلول انفرادی در بند 209 اوین به سربردند سپس بعد از 5 ماه به بند 350 منتقل شدند و به دلیل برخورداری از روحیه بسیار بالا به عامل روحیه بخش سایر جوانان حاضر در این بند تبدیل شدند.

مهدی محمودیان که نقش زیادی در افشای جنایات کهریزک دارد، طی دو ماه گذشته به دلیل بیماری ریوی که ناشی از فشارهای زندان است به درمان پزشکی نیازمند شد اما مسوولان زندان اوین او را با پابند به بیمارستان منتقل کردند که این کار باعث شد محمودیان از رفتن به بیمارستان سر باززند طی چند روز گذشته او که همچنان از بیماری رنج می برد از زندان اوین منتقل شده است.

حسین نورانی نژاد نیز که برگزار کننده مراسم های دعا خوانی برای آزادی اسرای سبز است در حال گذراندن دوران حبس قطعی خود است ، اما تا کنون به طور غیر قانونی از حقوق اولیه یک زندانی از جمله برخورداری از مرخصی های ماهانه و آزادی مشروط محروم شده است.

ما جمعی از جوانان سبز اصلاح طلب در اعتراض به تداوم در بند کشیدن این دو که از جوانان فرهیخته و پر افتخار اصلاح طلب هستند و همین طور در اعتراض به رفتارهای غیر قانونی که با آنها و سایر اسرای سبز شده است ، هم زمان به 26 اردیبهشت آغاز نهمین ماه در بند بودن حسین نورانی نژاد و مهدی محمودیان روزه می گیریم تا برقراری عدالت را از پروردگار طلب کنیم.

جمعی از جوانان سبز اصلاح طلب
25/ 2/ 89


 


عضو شاخه جوانان نهضت آزادی به صورت غیر قانونی در بازداشت به سر می برد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی «میزان خبر» امیر حسین کاظمی، وبلاگ نویس و عضو نهضت آزادی که از اسفند ماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد با وجود گذشت 10 روز از اتمام قرار بازداشت همچنان در بازداشت به سر می برد.

وبلگ کاظمی با عنوان «با مردم» یکی از وبلاگهای فعال و پر ببینده در زمینه خبری-تحلیلی بود.

امیر حسین کاظمی، عماد بهاور و فرید طاهری سه عضو نهضت آزادی هستند که از سال گذشته همچنان در بازداشت به سر می برند.


 


روز گذشته و پس از انتشار نامه جعفر پناهی به همکارانش در جشنواره کن ، قرار بازداشت موقت او تمدید شد.

بنا به گزارش رسیده به جرس ، قرار بازداشت موقت جعفر پناهی کارگردان در بند ایرانی ، به مدت دو ماه دیگر تمدید شده است.

گفتنی است جعفر پناهی، شامگاه دهم اسفندماه سال ۸۸ پس از یورش نیروهای امنیتی به منزلش به همراه همسر، دختر و ۱۲ نفر از مهمانانش بازداشت شد و گرچه همراهان آقای پناهی پس از چندی آزاد شدند، خود او با گذشت بیش از دو ماه از بازداشتش همچنان در زندان به سر می‌برد.
جعفر پناهی روز گذشته از زندان اوین خطاب به مدیر فستیوال کن پیامی منتشر کرد.


 


پنج افغانی دستگیر شده در حوادث پس از انتخابات ، هم اکنون با حکم هایی بین یک تا سه سال مواجه اند و از یک سال پیش در زندان اوین نگه داری می شوند .

به گزارش خبرنگار کلمه ،پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران و حوادث پس از آن ، نیروهای امنیتی و انتظامی ایران بیش از ۲۰ افغانی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام ایران دستگیر و روانه زندان کردند .

این شهروندان افغانی پس از تحمل ماه ها زندان در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات ایران سرانجام در اختیار سازمان زندان ها قرار داده شدند . آنها را برای مدتی در میان زندانیان سیاسی ایران در بند ۳۵۰ نگه داری کردند و در نهایت پانزده نفر از آنها را رد مرز کردند . تنها اتهام آنها تماشای تظاهرات های مسالمت آمیز مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بوده است.

تمامی این افراد کارگر بوده و در بخش ساختمان سازی فعالیت داشتند . در روزهایی که خیابان های تهران شلوغ شده بود و مردم در اعتراض به تقلب در نتیجه انتخابات به خیابان ها آمده بودند ، این افغانی ها هم از روی کنجکاوی به حوادث خیابان های تهران توجه می کردند . اما یورش پلیس ایران به مردم معترض آنها را هم درگیر ماجرای انتخابات ایران کرد.

هم اکنون پنج نفر از این افغانی ها با اتهام اقدام علیه امنیت ملی ایران و تبلیغ علیه نظام به حبس هایی از یک سال تا سه سال محکوم شده اند . این افغانی ها هفته گذشته از بند ۳۵۰ زندان اوین به بندهای هفت و هشت منتقل شده اند .

در تمام این مدت ۹ ماهی که از بازداشت و زندانی شدن آنها می گذر آنها هیچ ملاقاتی نداشته و از نظر مالی به شدت در مضیقه هستند . آنها برای تامین نیازهای مالی خود مجبورند در زندان کارهای خدماتی زندانیان را انجام دهند تا هزینه های خود را تامین کنند .

پرس و جوی خبرنگاران ما نشان داده که تا کنون سفارت افغانستان در تهران کاری برای آنها نکرده و ترتیب ملاقاتی را با آنها نداده است . زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در دیدار با خانواده های خود می گویند : رفتار مقامات زندان هم با این افرا در مقایسه با دیگر خارجی هایی که به همین اتهام ها و یا اتهام هایی چون جاسوسی در زندان اوین هستند ، به مراتب بدتر است .

این در حالی است که دولت احمدی نژاد ادعای طرفداری از ملت های ضعیف و نانوان را ادارد . شرایط را برای ملاقات خانواده های زندانیان اروپایی و آمریکایی با سفرا ، نمایندگان آن کشورها و خانواده های شان فراهم می کند . اما کمترین توجهی به این افغانی ها ندارد .

در یک ماه گذشته تظاهرات متعددی در شهرهای افغانستان در اعتراض به رفتار دولت ایران با زندانیان افغانی صورت گرفته و آنها در برابر سفارت و کنسولگری های ایران خشم خود را از این رفتار دولت ایران نشان داده اند .

تعداد افغانستانی هایی که درحوادث پس از انتخابات بازداشت شده اند ،بیش از بیست نفر بوده که در هفته های اخیر پانزده نفرشان ازاد و از ایران اخراج شده اند اما همچنان حداقل پنج افغانی به چرم شرکت در تظاهرات در زندان به سر می برند

 


 


يك عضو كميسيون قضايي مجلس با اشاره به ديدار خود با رييس قوه قضاييه گفت كه در اين ديدار آيت‌الله لاريجاني اعلام كرد كه پيامك‌هاي تخريبي كه موجب تشويش اذهان عمومي مي‌شوند، مورد پيگرد قرار خواهد گرفت.

حجت‌الاسلام موسي قرباني نماينده مردم قائنات و عضو كميسيون قضايي مجلس شوراي اسلامي ظهر امروز شنبه با آيت الله صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه ديدار و گفتگو كرد.

قرباني در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس با اشاره به اين ديدار گفت: موضوع پيامك‌هاي تخريبي در اين جلسه از سوي بنده مطرح شد كه رئيس قوه قضائيه هم در اين باره گفت كه پيامك‌هاي تخريبي‌اي كه موجب تشويش اذهان عمومي مي‌شود نيز مورد پيگرد قرار خواهد گرفت چرا كه كسي نمي‌تواند حتي از طريق پيامك موجبات تشويش اذهان عمومي را ايجاد كند.

عضو كميسيون قضايي مجلس اضافه كرد: البته بنده و رييس قوه‌قضائيه موضوع ماده 18 آيين دادرسي كيفري را نيز در جلسه امروز مورد بحث قرار داديم و قرار شد كه وي نظر نهايي خود را در اين باره اعلام كند.
 


 


به گزارش دانشجونیوز، این دانشجویان در حالی با این احكام مواجه شدند كه ملاباشی، معاون دانشجویی وزارت علوم ، چندی پیش اعلام كرده بود كه تنها احكام صادره از سوی وزارت علوم برای دانشجویان تعلیق و توبیخ بوده است. در آستانه سالگرد دهمین دوره انخابات ریاست جمهوری ، كه نتایج آن با اعتراضات گسترده همراه بود، كاظم رضایی ، عبدالجلیل رضایی ، حمدالله نامجو ، اسماعیل جلیلوند و یونس میر حسینی از فعالین شناخته شده در دانشگاه شیراز با حكم سنگین اخراج از دانشگاه مواجه شدند. گفتنی است كه آلما رنجبر و هادی الم لی نیز از سوی كمیته انضباطی وزارت علوم به تبعید از دانشگاه شیراز محكوم شده اند .آرش روستایی و محسن زرین كمر نیز در حالیكه تمامی واحدهای درسی خود را گذارنده اند، با كارشكنی مسئولین دانشگاه ، تا كنون موفق به اخذ فارغ التحصیلی نشده اند. لازم به ذكر است كه اخراج تمامی این دانشجویان به دلایل سیاسی بوده است و این دانشجویان مشكل آموزشی نداشتند.

این دانشجویان به دلیل برگزاری مراسم بزرگداشت روز دانشجودر 16 آذر و به اتهام بر هم زدن نظم دانشگاه و توهین به مقدسات در كمیته انضباطی دانشگاه شیراز به 1 یا 2 ترم محرومیت از تحصیل و احضار به كمیته انضباطی وزارت علوم محكوم شدند . گفتنی است كه در اولین وتنها حضور رسمی این دانشجویان به وزارت علوم به اكثر آنها گفته شده بود كه دانشگاه شیراز برای آنها درخواست تغییر دانشگاه به همراه تغییر رشته كرده است و فقط برای عبدالجلیل رضایی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز ، از سوی كمیته انضباطی دانشگاه شیراز در خواست اخراج شده است. گفتنی است كه دانشجویان نامبرده هیچ یك از این اتهامات را وارد نمی دانند و این احكام را ناعادلانه وغیر قانونی می دانند . قابل ذكر است كه اكثر این دانشجویان از پاییز سال 87 بارها از سوی دستگاههای امنیتی بازداشت و به دادگاه انقلاب احضار شده اند و تمامی آنها به قید وثیقه های سنگین آزاد هستند ودر انتظار احكام خود می باشند.

پس از انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد ماه سال گذشته ، جو دانشگاه شیراز به شدت امنیتی گزارش شده است و همزمان با حمله به كوی دانشگاه تهران ، نیروهای ضد شورش به این دانشگاه نیز حمله ور شده بودند كه متاسفانه هیچ مرجع رسمی در این قبال تاکنون پاسخگو نبوده است .بسیاری از دانشجویان این دانشگاه بازداشت یا به مراجع قضایی احضار شده اند و یا با احكام سنگین كمیته انضباطی مواجه گشته اند .یكی از فعالین دانشگاه شیراز چنین گزارش كرده است كه : " بحران پیش امده در دانشگاه شیراز به غیر از مسائل اعتراضات گسترده كه در جامعه وجود دارد ، تا حدودی مربوط به كارپرور (معاون دانشجویی) و محمدی (مسئول حراست) است كه كاملا وابسته به دستگاههای امنیتی هستند و فقط به اجرای منویات آنان می اندیشند." گرچه در این سالها احكام انضباطی زیادی در دانشگاهها صادر شده است اما حكم اخراج در این تعداد بعد از انقلاب فرهنگی بی سابقه است.

یكی از دانشجویانی كه با حكم اخراج از دانشگاه مواجه شده است می گوید كه اخراج از دانشگاه پس از تعلیق و بازداشت و ستاره دار كردن دانشجویان و اخراج اساتید ، سومین مرحله از دومین انقلاب فرهنگی می داند كه بی سرو صدا اما به شدت در حال اجرا است. این دانشجوی اخراجی معتقد است كه این احكام برای ایجاد رعب در میان باقی دانشجویان صادر می شود تا بخصوص در آستانه سالگرد انتخابات از حركت های اعتراضی در دانشگاه جلوگیری شود ، اما اعتراضات ، نارضایتی ها و عدم مشروعیت نظام بقدری است كه این برخورد ها نه تنها جوابگو نیست بلكه بر عمق بحران می افزاید . این فعال دانشجویی معتقد است كه نظام دیگر حتی مثل قبل این رفتار خود را پنهان نمی كند و چنانكه در گذشته مدعی بود كه آزادترین دانشگاههای دنیا در ایران است ، حالا وزیر علوم عملا دانشگاهیان را تهدید می كند . او امیدوار است كه حضور مردم در 22 خرداد تمام نقشه های پلید حاكمیت را نقش بر آب كند.
 


 


سایت فردا نیوز در گفتگویی با عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران درباره اعدام پنج تن از متهمین سیاسی و بیانیه میر حسین موسوی در این زمینه توضیحاتی داده است.

جعفری دولت آبادی در این گفتگو با توجه به صدور بیانیه از سوی مهندس میر حسین موسوی در محکوم کردن این اعدام ها گفت:« وی با این اظهار نظر اساسا از مجرمین و گروهک های ضد انقلاب حمایت کرده است و به طور حتم در وقت مناسب در این مورد اقدام خواهد شد»

دادستان تهران ادامه داد: «بسیاری از مواضعی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی گرفته اند جرم است ، اما چون نظام اسلامی برای برخورد با آنها بر اساس مصالحی عمل میکند آن را موکول به زمان مناسبی کرده ایم»

وی در خصوص اینکه مصالح نظام در این باره چیست توضیح داد: «دستگاه قضايي بايد طبق قانون عمل كند، اما همان‌طور كه امام گفتند نظام اسلامي مصلحت‌هايي دارد كه ممكن است از تشخيص ما خارج باشد».

دادستان تهران البته توضیحی نداد که این مصالح که از تشخیص ایشان خارج است به تشخیص کدام یک از ارکان نظام مصلحت پنداشته می‎شود و سخن از خواست مردم برای محاکمه رهبران جنبش سبز نمود.

دادستان تهران با تاکید بر قانونی بودن اعدام این افراد گفت: «چهار تن از اعدام شدگان به طور مستقیم در ماموریت های تروریستی از سوی پژاک نقش داشته اند ، و متهم دیگر نیز از گروه های ضد انقلاب تندر بوده است و در انفجار حسینیه ره پویان وصال شیراز نقش داشته است»

دولت آبادی در بخش دیگری از این گفتگو به متهمین بازداشتی پس از کودتای انتخاباتی پرداخت و گفت: « احمد دانشپور مقدم ، محسن دانشپور مقدم و عبدالرضا قنبری از هواداران منافقین به اعدام محکوم شده اند و حکم این افراد قطعی شده است ، سه نفر دیگر به نام های مطهره بهرامی حقیقی ، ریحانه حاج ابراهیم دباغ و هادی قائمی در دادگاه بدوی محکوم به اعدام شدند اما مجازات آن ها در دادگاه تجدید نظر به حبس تبدیل شده است.»

دادستان تهران در ادامه از سه حکم اعدام تایید شده خبر داد و گفت: «محمد علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی به جرم ارتباط یا منافقین در شهریور ماه سال گذشته بازداشت شده اند و حکم اعدام این افراد تایید شده است»

با این وصف کیفر خواست های صادره در رابطه با حوادث عاشورا به گفته دادستان تهران ده فقره بوده است که در میان آنها ارسلان ابدی و محمد ولیان تبرئه شده اند و به اتهام دو نفر دیگر هم رسیدگی نشده است. دولت آبادی درباره چگونگی اثبات اتهامات این افراد توضیحی نداد و روشن نساخت که بر اساس کدام مدرک و سند این افراد را محارب دانسته اند.

عباس جعفری دولت آبادی که در ابتدا امیدواری هایی را برای کنار گذاشتن عملکرد سیاسی در دادستانی ایجاد کرده بود ، با فعالیت های خود در سمت دادستانی تهران امید به بهبود وظعیت در این ارگان را به یاس تبدیل کرد. وی در هفته دوم از فعالیت های خود حکم بازداشت دو تن از مشاوران میر حسین موسوی و مهدی کروبی (علیرضا بهشتی و مرتضی الویری) و پلمپ دفتر پیگیری حقوق آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات و همچنین دفتر مهدی کروبی را صادر کرد.

 


 


شعبه ۵۴ دادگاه تجديد نظر استان تهران محمد امين وليان را به سه سال و نيم حبس تعريزي و پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم كرد.

به گزارش دانشجونیوز، محمد امین ولیان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامي دانشگاه علوم پايه دامغان، که در ظهر روز سه شنبه مورخ 22/10/88 توسط نيروهاي امنيتي روبروي درب دانشگاه بازداشت شده بود، به گفته خبرگزاري فارس به ۳ سال و نیم حبس تعزیری و پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد.

گفتنی است محمد امین ولیان پیش از این به اتهام محاربه به اعدام و تحمل شش ماه حبس تعزيري و پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم شده بود.

 


 


وحید طلایی عضو کمیته حقوقی ستاد میر حسین موسوی که دو هفته پیش باز داشت شده است در تماس تلفنی با همسرش خبر داد که در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.

به گزارش کلمه، وی صبح روز ۱۴ اردی بهشت ماه به دلایل کاملا نامعلوم در خانه اش دستگیر شد.نیروهای امنیتی به بهانه شناسایی خودروی پارک شده مقابل منزل طلایی موفق به ورود به خانه او شدند و بعد از تفتیش منزل و بردن برخی از وسایل شخصی طلایی، او رادستگیر کردند.

نیروهای امنیتی در هنگام بازداشت وی از اتهامات یا دلایل دستگیری وی خبر دقیقی ندادند و تنها گفتند که از نیروهای پلیس امنیت هستند این در حالی است که بعد از تماس تلفنی طلایی مشخص شده که وی توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت شده است.

وی اکنون در وضعیت کاملا نامشخصی به سر می برد و تاکنون وکلای او هم نتوانسته اند برایش اعلام وکالت کنند. این امکان نیز تا پایان مراحل بازجویی و ارجاع پرونده او به دادگاه وجود ندارد.

خانواده این فعال اجتماعی نسبت به وضعیت پرونده طلایی و دلیل دستگیری او اظهار نگرانی می کنند و از مسولان تقاضا دارند هر چه زودتر دلایل بازداشت وی را مشخص و شرایط آزادی اش را فراهم کنند.


 


علی بهزادیان نژاد از زندانیان حوادث پس از انتخابات و عضو ستاد میر حسین موسوی با شش سال حبس تعزیری این روزها منتظر است که به زندان عادل آباد مشهد منتقل شود.

به گزارش کلمه، وی در روابط عمومی ستاد مرکزی میر حسین موسوی فعال بوده که در روزهای ابتدایی پس از انتخابات دستگیر و بلافاصله به شش سال حبس محکوم شد . این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تائید شد.

علی بهزادیان نژاد ، وبلاگ نویس و متخصص کامپیوتر ، که از ماهها پیش در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد ،به خاطر اقامت خانواده اش در مشهد ،به ندرت از امکان ملاقات استفاده کرده است.

این وبلاگ نویس پس از چندین ماه بلاتکلیفی و عدم داشتن ملاقات منظم با خانواده سرانجام تقاضای انتقال به زندان مشهد را داده که شنیده شده با تقاضای او موافقت شده است .

علی بهزادیان نژاد ، برادرزاده قربان بهزادیان نژاد رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی است .قربان بهزادیان نژاد هم اکنون در زندان اوین و در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگه داری می شود .


 


یکی از مخاطبان سایت کلمه نامه ای خطاب به صدرالدین بهشتی ، فرزند علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران در بند مهندس موسوی ارسال کرده و در آن تاکید کرده است:

اگر به ملاقات پدر گرامی ات رفتی سلام ما را به او برسان و بگو که نه عصبی باشد نه ناامید. و انتظار وفاداری به رسم و آیین مسلمانی و انسانی از کسی داشته باشد که برآن رسم زیسته است.

سید علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران ارشد مهندس موسوی است که از ۷ دی ماه سال گذشته بازداشت شده و بدون آنکه اتهام او مشخص شده باشد در بند است.در روزهای اخیر بهشتی شیرازی به خانواده خود گفته است که قرار بازداشتش برای دو ماه دیگر تمدید شده است.

متن این نامه که برای کلمه ارسال شده به شرح زیر است:

نامه ای به سید صدرالدین بهشتی شیرازی فرزند سید علیرضا بهشتی شیرازی

تقدیم به پرومته های دربند اوین

صدرالدین عزیز در خبرها خواندم که برای تظلم خواهی به دیدار علما رفته ای و از برخورد نامناسب زندانبانان با پدرت گلایه کرده ای …این خبر بهانه ای شد تا برایت چند کلمه بنویسم.

آیا تصادفی است که زندان اوین جایی در رشته کوه البرز ساخته شده است؟آیا از ماجرای کوه البرز چیزی خوانده یا شنیده ای؟

ای دماوند با ما سخن بگو …

ای دیو سپید پای در بند

ای گنبد گیتی ای دماوند

از سیم به سر یکی کله خود

زآهن به میان یکی کمربند

تا چشم بشر نبیندت روی

بنهفته به ابر چهر دلبند

ای کوه که بر بلندای البرز برآمده ای…

بگو که البرز کوه ،چه داستانها در سینه دارد و آتشفشان خاموش تو چه شعله ها در خود نشانده است…

برای صدرالدین و همه فرزندان آزادگان در بند تعریف کن که :

نام البرز تنها نام ساده ای برای شناساندن رشته کوهی در جغرافیای ایران نیست.این نام تاریخ و شناسنامه سرزمین ایران است و ایران خود تنها یک کشور نیست که نماد سرزمین همه آزادگان و پهلوانان و عاشقان و خردمندان است.

البرز تاریخ آزادگی ایرانیان است :

فریدون در دامان البرز پرورش یافت

-آشیانه سیمرغ بر این کوه است

-زال پدر رستم در همین کوه بزرگ شد

-و آرش آزمون سخت تعیین مرز ایرانیان را بر این کوه انجام رساند.

شرح هریک از این ماجراها که به اشاره ای از آنها میگذرم با تو و سینه صدرالدین های این ملک …

اما صدرالدین :

از زبان فردوسی حکیم بازمیگویم که مبادا این داستانها را دروغ و فسانه بدانی که سرگذشت ماست. سرگذشت همه قلب های روشنی است که تنها پرتوی از آن بر تمام پیکر تیره روزان لرزه می اندازد و آنها را وادار به دست یازیدن به هر خشونت و حماقتی می کند. غافل از اینکه عاقبت خود از اینهمه تیرگی و بدخویی فرسوده و خسته خواهند شد و چاره ای جز روشن شدن نخواهند داشت!

سخن هر چه گویم همه گفته‌اند

بر باغ دانش همه رفته‌اند

اگر بر درخت برومند جای

نیابم که از بر شدن نیست رای

کسی کو شود زیر نخل بلند

همان سایه زو بازدارد گزند

توانم مگر پایه‌ای ساختن

بر شاخ آن سرو سایه فکن

کزین نامور نامه‌ی شهریار

به گیتی بمانم یکی یادگار

تو این را دروغ و فسانه مدان

به رنگ فسون و بهانه مدان

*ازو** **هر** **چه** **اندر خورد** **با** **خرد** ***

*دگر بر ره رمز و معنی** **برد*

صدرالدین عزیز

اگر به ملاقات پدر گرامی ات رفتی سلام ما را به او برسان و بگو که نه عصبی باشد نه ناامید. و انتظار وفاداری به رسم و آیین مسلمانی و انسانی از کسی داشته باشد که برآن رسم زیسته است.

صدرالدین

آتشی که در دل این پرومته هاست با دم سرد بازجویانشان خاموش نخواهد شد …هرچند زنجیرها دست و پا و دل آنها را زخمی و رنجور کند

اینها چاره ای جز گسترانیدن نور و روشنی ندارند …زیرا که دیگر خود شعله ورند…و دم سرد اهریمن تاثیری جز شعله ورتر کردن آنها ندارد…

نام البرز را به خاطر بسپار و سرگذشت او را بخوان.سربلندی و افتخار از آن پدر تو و همه آزادگان دربند است.


 


شیوا نظرآهاری و تعدادی از همکارانش در وب سایت کمیته گزارشگرام حقوق بشر با انتشار بیانیه ای خطاب به مردم ایران ، ضمن مرور تاریخچه و اهداف این کمیته ،نسبت به مواضع غیرانسانی سازمان منافقین ابراز انزجار کردند و نوشتند که در همه این سالها نسبت به عملکرد غیرانسانی و غیر حقوق بشری این سازمان موضع داشته و آن را محکوم کرده اند چه پرونده تاریک این سازمان در نقض حقوق بشر سری دراز دارد که با آمال و اهداف کمیته گزارشگران حقوق بشر که در پی صلح و دوستی بود در تناقض آشکار به سر می برد.

شیوا نظراهاری و همراهانش در این نامه اظهار شگفتی کرده اند که سایت های حامی دولت اصرار دارند این فرزندان ملت را به سازمانی وصل کنند که از آن منزجرند.

نسخه ای از این نامه در اختیار سایت تا آزادی روزنامه نگاران زندانی قرار گرفته است که می خوانید:

مردم منصف و حقیقت جوای ایران

این متن نامه سرگشاده ای است که از جانب شیوا نظرآهاری ، سعید کلانکی ، سعید جلالی فر ، مهرداد رحیمی و سعید حائری خطاب به ایران مردم تا بلکه بتواند مختصات کمیته گزارشگران حقوق بشر را از ابتدا تا به حال بازگوکند.

کمیته گزارشگران حقوق بشر با نام اولیه کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر در سال ۱۳۸۵ توسط چهارتن تن از فعالین مدنی و حقوق بشری به نام های شیوا نظرآهاری ، سعید کلانکی ، نوشین جعفری و سپیده پورآقایی تاسیس و مشغول به فعالیت شد.این کمیته در تمام مراحل وجودی خود در پی اهداف حقوق بشری اقدام به تهیه گزارش و اخبار از موارد نقض حقوق بشر در ایران کرد و در این جهت مرزبندی خود را با تمامی احزاب و جریانات سیاسی داخل و خارج حفظ و سعی بر آن داشت تاهیچگاه به عنوان تریبون جریانی خاص شناخته نشود.نگاهی به مندرجات این سایت از ابتدا تا کنون و حیطه وسیع پوششی آن که ازمحیط زیست و آثار باستانی تا زندانیان سیاسی و عمومی و حقوق اقلیت ها را شامل می شود سند معتبریست مبنی بر نگاه همه جانبه و بیطرفانه این سایت در ارائه اخبار حقوق بشری که البته از میزان بازدیدکنندگان و اقبال عمومی آن هویدا ست.پایبندی به آرمان حقوق بشر شعار همیشگی این مجموعه بوده است که در سایه آن اعضای این سایت هیچگاه دست از رسالت خود برنداشته و مشفقانه مهر خود را بی منت به همه ابنای بشر ارزانی داشته اند.

در پی انتخابات خرداد ۸۸ و حوادث پس از آن ۹ تن از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر با سنگین ترین اتهامات بازداشت های طولانی مدتی را تجربه کردند کما اینکه شیوا نظرآهاری سردبیر سابق این سایت همچنان در بازداشت به سر می برد.اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به این افراد از آنرو با بحت و حیرت روبه رو شد که تک تک این افراد در تمام طول فعالیت سیاسی و اجتماعی خودنسبت به عملکرد غیرانسانی و غیر حقوق بشری این سازمان موضع داشته و آن را محکوم کرده اند چه پرونده تاریک این سازمان در نقض حقوق بشر سری دراز دارد که با آمال و اهداف کمیته گزارشگران حقوق بشر که در پی صلح و دوستی بود در تناقض آشکار به سر می برد.هرچند این کمیته در حمایت از زندانیان سازمان مجاهدین خلق همچون سایر زندانیان بر رعایت اصول انسانی و حقوق بشری تاکید داشت اما هیچگاه در پی پیشبرد اهداف این سازمان و یا هر مجموعه دیگری حرکت نکرده بود و بارها و بارها انتقادات جدی خود را از چهره نقاب زده افراد این سازمان در ارتباط گیری با فعالین مدنی و اجتماعی به شدت محکوم کرده بود.

پس از آزادی هفت نفر از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر(سعید کلانکی ، سعید جلالی فر ، مهرداد رحیمی ، سعید حائری ،پریسا کاکایی ، علی کلایی و نوید خانجانی)از بندهای امنیتی ۲۰۹ و الف سپاه و حفاظت ارتش و اخذ آخرین دفاع از اکثر ایشان اتهام تبلیغ علیه نظام به دلیل فعالیت در سایت کمیته به ایشان تفهیم شد و این بار رسانه های حکومتی در هجمه ای بی سابقه علیه این افراد نانجام دادند.سایت گرداب به عنوان پایگاه خبری ارتش سایبری سپاه اقدام به انتشار گزارشی کرد که در آن کمیته گزارشگران حقوق بشر منتسب به سازمان مجاهدین خلق ایران گشته بود و در ادامه روزنامه های رسمی دولت از جمله وطن امروز و جوان و نهایتا سایت خبری رجا نیوز در اقداماتی مشابه این اتهام زنی ها را دامنه دار تر کردند و با مطرح کردن اتهامات واهی اقدام به عملی غیراخلاقی و غیر حرفه ای نمودند.ضمن آنکه اعضای این کمیته بر حق خود مبنی بر شکایت از این رسانه ها آگاه هستند ،سوال بزرگی که پیش آمده است رفتار دوگانه حاکمیت در برخورد با اعضای این کمیته است که از طرفی آنان را فرزندان این مرز و بوم می خواند و از سویی دیگر منافقین به این خاک و ملت.

شیوا نظرآهاری و چهار نفر از اعضای تازه آزاد شده کمیته گزارشگران حقوق بشر به نام های سعید کلانکی ، سعید جلالی فر، مهرداد رحیمی و سعید حائری اقدام به نوشتن نامه ای کردند تا در آن دیدگاه ها و مواضع خود را نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران بازگو نمکنند تا بل هم مرزهای خود را با این سازمان فرسوده پررنگ تر کنند و هم جوابیه ای باشد به تهمت های ناروای رسانه های حکومتی به ایشان . در این راستا اقدام به ثبت اطلاعیه ای با نام “حقوق بشر، حقوق بشر است” در سایت این کمیته کردند که در حرکتی ناجوانمردانه از سوی اعضای این کمیته که تاچندی پیش در ایران به سر می بردند و حال بنا بر اجبار به خارج از مرزهای کشور کوچ کرده اند از سایت حذف شد.در حالیکه هیچ جواب قانع کننده ای مبنی بر آنکه آیا شیوا نظرآهاری به عنوان سردبیر این سایت و ۴ تن از اعضای قدیمی آن حق ثبت اطلاعیه ای با امضای شخصی را ندارند؟ نفی حقوق فردی و عدم رعایت اصول کار تشکیلاتی از جانب دوستان کوچ کرده از این مرز و بوم ما را بر آن داشت تا درکمال تاسف اعلام استعفای خود را از این مجموعه اعلام کرده و علی القاعده ازین پس هیچگونه مسئولیتی را در قبال مندرجات آن به عهده نخواهیم گرفت.البته لازم به توضیح است که این اعلام استعفا به هیچ وجه به معنای توقف فعالیت های ما پنج نفر نیست و نخواهد بود که ما همچنان و مثل گذشته نسبت به موارد نقض حقوق بشر در این مرز و بوم حساس بوده و آن را بر نمی تابیم .امید است در آینده ای نزدیک در ایفای نقشمان فعال تر ظاهر شویم.

به امید روزهای بهتر

شیوا نظرآهاری

سعید کلانکی

سعید جلالی فر

مهرداد رحیمی

سعید حائری


 


یک هفته پس از آزادی مجید کاکاوند، بازرگان ایرانی بازداشتی در فرانسه، و بازگشت وی به ایران، گزارش‌ها حاکی از آن است که دادگاهی در ایران به کلوتید ریس، شهروند فرانسوی، اجازه داده است تا ایران را به مقصد کشورش ترک کند.

خبرگزاری فرانسه به نقل از محمدعلی مهدوی ثابت، وکیل خانم ریس، نوشته است که دادگاه رسیدگی‌کننده به پرونده این شهروند فرانسوی، گرچه وی را از اتهامات وارد شده تبرئه نکرده است اما به وی اجازه ترک ایران را داده است.

مهدوي ثابت در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا با اعلام اين مطلب اظهارداشت:‌شعبه 15 دادگاه انقلاب بعد از رسيدگي به اتهامات موكلم ، وي را جمعا به 10 سال زندان محكوم كرد اما باتوجه به شرايط خاص موكلم و مورد رافت اسلامي و ترحم نظامي جمهوري اسلامي قرار گرفتن،حبس وي به پرداخت جزاي نقدي به ميزان 3 ميليارد ريال تبديل شد.

وي ادامه داد:‌جزاي نقدي موكلم پرداخت شده و ديگر به حكم دادگاه بدوي هيچ اعتراضي صورت نگرفت.

وكيل ريس با تاكيد براينكه موكلش براي خروج از كشور با هيچ منع قانوني مواجه نيست،خاطرنشان كرد:صبح فردا براي اخذ پاسپورت موكلم اقدام خواهم كرد تا وي بتواند به كشور فرانسه بازگردد.

کلوتید ریس، شهروند ۲۴ ساله فرانسوی که به تدریس زبان فرانسه در دانشگاه اصفهان اشتغال داشت، دهم تيرماه ۸۸ پيش از سوار شدن به هواپيما به مقصد بيروت، توسط نيروهای امنيتی در فرودگاه بين‌المللی تهران بازداشت شد و مقام‌های ایرانی در آغاز اتهام وی را تهیه عکس از تظاهرات معترضان و ارسال آن به خارج از کشور توسط ایمیل عنوان کردند.

فردا نوشت:با این حال چندی بعد مهدی میرابوطالبی، سفیر ایران در پاریس، به روزنامه فرانسوی پاريزين گفت که خانم ريس به منظور جمع‌آوری اطلاعات در باره برنامه هسته‌ای ایران، اصفهان را برای زندگی انتخاب کرده بود.

کلوتید ریس پس از دستگیری مدتی را در زندان گذراند و به همراه عده‌ای دیگر از بازداشت‌شدگان پس از انتخابات در دادگاه‌های گروهی که از طریق تلویزیون ایران به نمایش گذاشته شد، حضور یافت.

در کيفر خواست ارائه شده در دادگاهی که در مرداد ماه ۸۸ برگزار شد نیز، اتهام خانم ريس «جمع‌آوری اطلاعات و حمايت از اغتشاشگران» عنوان شده بود.

همچنين در اين کيفرخواست برنامه‌های مبادلات دانشگاهی که خانم ريس از آن طريق به ايران آمده نيز يکی از کانال‌های براندازی نرم معرفی شد.

دولت فرانسه اتهام‌های وارده به شهروند اين کشور را بی‌پايه و اساس دانسته و نيکلا سارکوزی رئيس جمهوری اين کشور خواستار آزادی سريع وی شده است.

در نهایت دادگاه رسیدگی کننده به اتهام‌های خانم ریس پس از اعتراض شدید دولت فرانسه به بازداشت این شهروند فرانسوی، با آزادی وی به قید وثیقه موافقت کرد اما قرار شد که وی تا اتمام مراحل دادرسی و صدور حکم در سفارت فرانسه در تهران بماند.

در ماه‌های گذشته مقام‌های ایرانی چندین بار به صورت تلویحی اعلام کردند که در قبال آزادی زندانیان ایرانی در فرانسه از جمله مجید کاکاوند، بازرگان ایرانی که آمریکا خواستار استرداد وی به این کشور بود، حاضر به بازنگری در وضعیت کلوتید ریس هستند.

آمریکا این مهندس ایرانی را به نقض مقررات تحریم‌های ایران متهم کرده و به همین دلیل خواستار استرداد او بود. با این حال دادگاهی در فرانسه به تازگی با استرداد مجید کاکاوند مخالفت کرد و او به ایران بازگشت.


 


اختصاصی ندای سبز آزادی: فرشته هاشمی همسر مهدی هاشمی در جوابیه خطاب به سایت جهان نیوز نسبت به دروغ پردازی های سایت های حامی کودتاچیان نسبت به خود و خانواده اش پاسخ گفت.
به گزارش ندای سبز آزادی، عروس رئیس مجلس خبرگان رهبری در این جوابیه شرح مختصری از جریان دستگیری اش در حوادث پس از انتخابات داده است و گفتن جزئیات آن را تف سربالا عنوان کرده که فایده ای نخواهد داشت.
متن کامل پاسخ فرشته هاشمی به شرح زیر است:

«تمام پلیدیها و زشتیها در خانه ای نهاده شده که کلید آن دروغگویی است. » [امام حسن عسگری (ع)]
مدیر مسئول سایت جهان نیوز
باز قلم دروغ به کار افتاد و قلم به دستی دیگر،اتهامی ناروا به خانواده هاشمی رفسنجانی روا داشت. کم نبود هر چه درباره همسرم،مهدی هاشمی نوشتیدو نوشتند،که اینک خبر از خروج من و دو فرزندم نیز از ایران می دهید؛داستان را هم خود ساخته و پرداخته اید.نوشته اید: "همسر و دو فرزندش مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شدند."
محل اقامت ما شد «لندن» و« اطرافیان ما» هم به شما خبر دادند که:" خانم فرشته هاشمی، همسر مهدی هاشمی به همراه دو فرزندش به لندن رفته و قبل از پیوستن به همسر، به برخی اطرافیان خود اعلام کرده است که قصد بازگشت به ایران را ندارد."
اینک به موجب قانون مطبوعات ـ که می دانم شما و یاران تان الزامی به رعایت نداریدـ از شمامی خواهم متن زیر را درج کنید و به خاطر داشته باشید که جهان اگر قرار بود همواره بر یک مدار بگردد،نه امروز،شما آنجا بودید و نه فردا،کسی دیگر به جای شما.
از پاسخگویی به تهمت هایی که به همسرم زده اید،می گذرم و جواب را به خود او وامی گذارم که می دانید و بالاتری هایتان نیز می دانند که پاسخ های بسیار برایتان دارد و روزی آنها را، نه تنها با شما، که با همگان، مطرح خواهد کرد. اما در باره خروج من: خبری نوشته اید که از سطر، سطر آن دروغ می بارد و همه هم بی توجه به آنکه «برخورداری کمی است در دنیا دروغ گویان را و برای ایشان عذابی دردناک است در آخرت.»[ سوره نحل آیه 116 ]
نوشته اید من در لندن هستم؛ این دروغ اول. نوشته اید قصد بازگشت به ایران را ندارم؛ این دروغ دوم. نوشته اید« عروس آقای هاشمی رفسنجانی در جریان ناآرامی های روز 12 مرداد سال 88، در اطراف میدان ونک دستگیر شده بود.» این نیز تحریفی دیگر.
در جواب این همه دروغ، آن هم در شرایطی که شما و دوستان نزدیک تان در نظام امنیتی ـ اطلاعاتی کشور، قاعدتا باید اطلاعات دقیق تری داشته باشند، اول به حرف امام صادق (ع) استناد می کنم که فرمودند :"کسی که با آگاهی قسم دروغ بخورد با خدا به مبارزه و جنگ برخاسته است." و دوم برایتان روشن می دارم که بدانید و بدانند بالاتری هایتان که:
1- من در لندن نیستم.
2- من هرگز به کسی نگفته ام «قصد بازگشت به ایران را ندارم». و اصولا چرا گفته باشم؟ ایران، خانه ماست، و ما خانه مان را به دروغگویان واگذار نمی کنیم.
3- خبر از دستگیری من در جریان به گفته شما «ناآرامی های» اخیر داده اید. من، از باب احترام به انقلاب و آرمان های آن، داستان دستگیری خود را آنگونه که روی داد، اعلام عمومی نکرده ام، اما اینک که قلم در دست دروغگویان است، و «اصولگرایی» نامی شده است برای پای گذاری برهمه اصول دینی و اخلاقی، از فرصتی که شما فراهم کرده اید، استفاده می کنم تا ماجرای دستگیری خود را «اعلام عمومی» کرده باشم و همان گونه که روی داد، نه آن طور که شما نوشته اید.
در روز مورد نظر، برای خرید به خیابان رفته بودم که ناگهان، چند نفری برسرم ریختند و به تحکم گفتند: به آن طرف خیابان نرو! به آنان مودبانه گفتم: ماشین من در آن سوی خیابان است ..اما هنوز کلام منعقد نشده، آقایان با مشت و لگد برسر من ریختند، چادر از سرعروس رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشیدند، بر موهای عروس رئیس مجلس خبرگان نظام، چنگ زدند، او را بر زمین کشیدند و عاقبت نیزبردند. داستانی که بازگویی اش، انداختن تف سربالا بود. در کشوری اسلامی که در آن حجاب، نشانه عفت است و تقوی، با زنان چنین می کنند و برآنان چنین روا می دارند.
آقای...
من از کودکی آموخته ام که اصولگرایی و رهپویی راه دین واسلام، قواعدی دارد و آدابی. حفظ حجاب، از جمله این اصول بوده است. شما را اما چه شده است که نام اصولگرا و رهپوی انقلاب با خود به این سو و آن سو می برید، اما به خاطر منافع زودگذر مادی، در برابرکشیدن چادر از سرزنی، سکوت می کنید و به دروغ آن را وارونه جلوه می دهید؟ چه شده است که در خانه بنا شده بر دروغ، سخن از اصولگرایی می گویید؟ فراموش کرده اید که به گفته مولایمان علی (ع) «دروغ گویی مایه ننگ و عار در دنیا و موجب عذاب آتش در آخرت» است؟ نشنیده اید سخن امام اول شیعیان را که «دروغگو و مرده هر دو یکسانند، زیرا برتری زنده بر مرده این است که به او اعتماد می شود، پس وقتی در اثر دروغگویی به سخن او اعتماد نشود، زنده بودن او بی فایده گشته، همانند مرده می شود.»
آقایان! منتظر«اخبار تکمیلی» باشید. آن روز دور نیست.

 


 


‌دادگاه تجديد‌نظر، راي شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامي تهران مبني بر محكوميت آذر منصوري به تحمل 3 سال حبس تعزيري را تأييد كرد.

به گزارش روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، شعبه 54 دادگاه تجديد نظر استان تهران محمد امين وليان را به سه سال و نيم حبس تعريزي و پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم كرد.
متهم پيش از اين به اتهام محاربه به اعدام و تحمل شش ماه حبس تعزيري و پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم شده بود.

‌دادگاه تجديد‌نظر همچنين راي شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامي تهران مبني بر محكوميت آذر منصوري به تحمل 3 سال حبس تعزيري را تائيد كرد.

 


 


آیت الله بیات زنجانی طی تماس تلفنی از خانواده مهدیه گلرو دلجویی کرده و ضمن آرزوی آزادی مهدیه گلرو اعلام کردند برای آزادی هر چه سریع تر ایشان دعا می کنیم.

به گزارش رسیده به جرس از طرفی چند تن از دوستان مهدیه گلرو ضمن حضور در منزل ایشان از خانواده مهدیه گلرو دلجویی نموده و آرزوی آزادی وی را کردند.
مهدیه گلرو در تاریخ ۱۲ آبان ماه همراه همسرش وحید لعلی‌پور بازداشت و در زندان اوین به سر می‌برد. بازجویان با استفاده از بازداشت همسر وی که فعالیت سیاسی ندارد، سعی کردند،‌او را وادار به همکاری کنند. مهدیه گلرو با اتهام همکاری با سازمان مجاهدین روبه‌رو است.
حال وی در زندان اوین وخیم گزارش شده است.


 


دادستان انتظامی قضات گفت:‌پرونده قضات متخلف حوادث بعد از انتخابات مطرح و در دست رسیدگی است اما به مرحله تعلیق نرسیده است.

حجت الاسلام احمد شفیعی در گفت‌وگو با ایلنا در خصوص آخرین وضعیت پرونده‌های قضات متخلف حوادث بعد از انتخابات و اینکه آیا تعلیق شده‌اند،گفت:‌پرونده‌های این افراد در مرحله رسیدگی است اما هیچ کدام از آنها تعلیق نشده‌اند.

دادستان انتظامی قضات در پاسخ به این پرسش که باتوجه به مصونیت قضایی قضات،چگونه به تخلفات آنها رسیدگی خواهد شد،اظهارداشت: طبق قانون برای رسیدگی به اتهامات و تخلفات قضات،ابتدا آنها باید تعلیق شده و بعد بتوان به تخلفات آنان رسیدگی کرد.در خصوص قضات حوادث بعد از انتخابات نیز دلایل مطرح شده علیه آنها برای تعلیق کافی نبود.

شفیعی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه در گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان حوادث بعد از انتخابات دادستان سابق تهران مقصر شناخته شده بود،آیا برای رسیدگی به این موضوع وی تعلیق شده است،گفت:‌امکان دارد که گزارشاتی برای تعلیق وجود داشته باشد اما تا زمانی که به اثبات نرسد،نمی توان در این‌باره سخنی گفت.

وی تاکید کرد: قطعا اگر تخلفات قضات محرز و تعلیق شوند،اطلاع رسانی از سوی دستگاه قضایی صورت خواهد گرفت.


 


مسعود باستانی، جوان روزنامه نگار مستقل که در پی حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود، از سوی شعبه 36 دادگاه تجديدنظر استان تهران به 6 سال حبس قطعی و 34 میلیون تومان جزای نقدی، محکوم شده است.

به گزارش ایلنا و به گفته محمد شریف، وکیل مدافع مسعود باستانی شعبه 36 دادگاه تجدید نظر، عیناٌ حکم اولیه حكم شعبه 15 دادگاه انقلاب را تائبد کرده است.

این روزنامه نگار که از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری بود، به اتهام ايجاد اغتشاش به 5 سال و اتهام تبليغ عليه نظام به يك سال حبس تعزيري و همچنين جزاي نقدي به ميزان 34 ميليون تومان محكوم شده است.

این در حالی است که وی از تیر ماه 1388 تا کنون به صورت مستمر در زندان است و در حال حاضر پس از انتقال به زندان رجایی شهر، در شرایط نامطلوبی در این زندان به سر می برد. محمد شريف افزود: تاييد اين حكم باتوجه به محتويات پرونده و اقدامات موكلم در دادگاه بدوي دور از انتظار بود. اينجانب با توجه به پرونده‌هاي مشابه در انديشه نقض اين حكم بودم ولي متاسفانه حكم عينا قطعيت يافت.

جای تعجب است که روزنامه نگاری که تنها در ستاد انتخاباتی یک کاندیدای تائید صلاحیت شده و یک وب سایت انتخاباتی به نام جمهوریت فعال بوده به چنین مبلغ هنگفتی جزای نقدی محکوم شده است. در حالی که روزنامه نگاران مستقل اگر در زندان نباشند نیز، هنوز بیکارند و مشخص نیست که مسعود باستانی پس از تحمل حکم این سالها در زندان، چگونه باید مبلغ جریمه را پرداخت کند؟


 


جمعی از مدرسین و طلاب حوزه های علمیه بانوان صبح امروز در آستانه شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با دکتر رهنورد ومهندس موسوی دیدار کردند.

به گزارش خبرنگار کلمه، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه(س)اعلام کرد که سخن گفتن درباره سیره حضرت فاطمه در تخصص خانم رهنورد است و وی تنها به نکاتی کوتاه درباره حضرت فاطمه(س) و شرایط فعلی جامعه اشاره می کند.

وی گفت: همیشه به دلیل نفوذ زندگی حضرت رسول (ص) و اهل بیت (ع) و حضرت زهرا(س) باید به این نکته دقت کنیم که غیر از آن جنبه های نورانی وجودی این بزرگواران ، خلقیات و رفتار اجتماعی آنها نیز سهم بسیار بالایی در گرایش مردم به اسلام داشته است و این محبتی که نسبت به این خانواده نورانی وجود دارد باب اصلی آن در همین رفتار اجتماعی است.

وی سپس افزود: اگر یک نظامی اسلامی و مدعی اطاعت از اهل بیت است باید به زندگانی و نحوه تعامل ائمه علیهم السلام با مردم توجه کند و آن رفتارها را اسوه قرار دهد.

آیا سیره صدیقه بودن با روش دولتمردانی که ادعای مسلمانی دارند و دروغ می گویند سازگاری دارد؟

موسوی با اشاره به سوالات مردم درباره نحوه پیروی از سیره حضرت فاطمه صدیقه (س) در جامعه کنونی و توسط حاکمان تصریح کرد: الان سوال مردم این است که آیا روش و سیره دولتمردانی که ادعای مسلمانی و اسلام دارند و دروغ می گویند با سیره فاطمه زهرا که یکی از القاب ایشان صدیقه است یعنی صداقت و دوری از کژی و دروغ کوچکترین سازگاری را داشته است؟

وی این سوال را نیز مطرح کرد که آیا پیامبری که ما می شناسیم حاضر بودند چنین زندان هایی در قلمرو حکومت اسلامی و دین داشته باشند؟

به اعتقاد موسوی، همه ملت ما به این خاندان و اولاد فاطمه زهرا (س) محبت دارند و هویت ملی ما عجین به این محبت است و نباید کارهایی در کشور به نام دین و اسلام صورت گیرد که خدای نکرده این اعتقاد و این دوستداری مورد تردید قرار گیرد که البته نمی گیرد و چون مردم حساب دین را با آنچه به نام دین صورت می گیرد جدا می کنند.

تا زمانی مردم به جنبش سبز اقبال دارند که…

وی درباره ماجرای انتخاب رنگ سبز برای فعالیت های انتخاباتی در سال گذشته گفت: رنگ سبز را در سفری که همراه با خانم رهنورد به مشهد داشتیم افرادی با نیت مذهبی این ایده را مطرح کردند که اتصال این جنبش را با سرسبزی و زیبایی و معنویتی که دین ما و اهل بیت دارد به خوبی نشان می دهد و ما هم این نکته را به فال نیک گرفتیم و به دلیل محبت مردم به این خاندان گرامی بود که این رنگ و موج سبز در مردم جا افتاد.

نخست وزیر امام (ره) در پایان افزود: در حال حاضر هم همین نکته صدق می کند. جنبش سبز ریشه در تفکرات مذهبی ما دارد و تا هنگامی که جنبش سبز در این مسیر قرار دارد مردم کشور ما به آن اقبال دارند.

بعد از این سخنان کوتاه موسوی خانم رهنورد در این جمع به ایراد سخن پرداخت. مشروح سخنان دکتر رهنورد به زودی منتشر می شود.


 


خانواده محبوبه کرمی روزنامه نگار و از فعالان کمیپین یک میلیون امضا در بی خبری مطلق از شرایط او به سر می برند.

به گزارش وبلاگ تا آزادی روزنامه نگاران، بنابر خبرهای رسیده محبوبه کرمی که از 75 روز پیش در بازداشت به سر می برد در ده روز گذشته اجازه برقراری هیچ گونه تماسی با خانواده خود نیافته است. این بی خبری باعث تشدید نگرانی خانواده کرمی در مورد وضعیت جسمانی او شده است.

محبوبه کرمی در آخرین ملاقات خود از کاهش چشم گیر وزن به علت تشدید بیماری گوارشی خبر داده بود.

شایان ذکر است پیش از این برادر این زندانی سیاسی از ملاقات با دادستان تهران و پی گیری های دادستانی در این زمینه خبر داده بود.


 


وکیل سعید نورمحمدی از محکومیت موکلش به ۵ سال حبس و ۳۰ سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی خبر داد.

محمد مصطفایی در گفتگو با ایلنا، در مورد حکم صادره برای سعید نورمحمدی از متهمان حوادث پس از انتخابات و از اعضای جبهه مشارکت ، اظهار داشت: دادگاه وی روز ۱۸ اردیبهشت ماه برگزار شد و دو اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور به وی تفهیم شد.

وی افزود: پس از انجام دفاعیات توسط نورمحمدی، وی از اتهام تبلیغ علیه نظام تبرئه شد و در مورد اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشوربه یکسال حبس تعزیری، ۴ سال حبس تعلیقی(به مدت ۵ سال) و نیز به ۳۰ سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و حضور در احزاب محکوم شد.


 


عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران گفت: باید در راستای طرح حجاب و عفاف با افراد لجوج و معاند در امر حجاب برخورد شدید شود.

به گزارش ایلنا، پروین احمدی‌نژاد با اعلام اینکه ظهور و بروز بدحجابی در جامعه به سه‌دسته تقسیم می شود تاکید کرد: گروهی با لجاجت و عناد ورزیدن و گروهی به طور ساماندهی شده موظف‌اند ضمن دریافت پول و با برنامه‌ریزی‌های از پیش تعیین‌شده، مسیرهایی را درطول روز در شهر طی کنند تا معضل بدحجابی را در جامعه نهادینه کنند.

او با اشاره به گروه سومی که از روی جهل بدحجاب هستند افزود: گاهی لباس مناسب برای برخی از افراد در بازار پیدا نمی‌شود و لباس های نامناسب قیمت کمتری دارند که زنان نیز مجبور می‌شوند که این لباس‌ها را تهیه کرده و از آن استفاده کنند.

او با اشاره به لزوم انجام کار فرهنگی برای کسانی که تبعیت کورکورانه و از روی عادت دارند ادامه داد: باید لباس‌هایی که در شان یک جامعه مذهبی است، با قیمت‌های ارزان و طرح‌های مناسب در بازار وجود داشته باشد که غیر از آن دسته لجوج، مابقی افراد که از روی غفلت از این گونه لباس‌ها استفاده می‌کنند ، در مسیر اصلی قرار گیرند.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای‌شهر تهران حجاب را یک حق فردی و اجتماعی دانست و عنوان کرد: رعایت حجاب‌و‌عفاف از یکدیگر تفکیک‌ناپذیر نبوده و با رعایت این اصول، آرامش، امنیت، رشد و سازندگی در جامعه به وجود می‌آید .

او طرح حجاب‌وعفاف را مربوط به مردان نیز دانست و ادامه داد: مرد و زن وقتی وارد اجتماع می‌شوند باید جنبه‌های انسانی، روحی و معنوی خود را به جامعه عرضه کنند‌، نه بعد جسمانی‌شان را، چرا که عرضه شدن جسم در جامعه ،برای کشور خطرناک است .

عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران با اشاره به افرادی که از روی عنان ،به دنبال حریم شکنی هستند ادامه داد: برای این گونه افراد ملاحظات فرهنگی بی‌اثر است و باید به شدت با آنها برخورد شود.

احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که آیا در جریان اجرای طرح حجاب و عفاف ،جوانان جامعه از دین و ارزش‌های آن دل‌زده نمی‌شوند گفت: قرار نیست خشک و تر در جریان این طرح بسوزد بلکه با شناسایی متخلفین، این طرح دنبال می‌شود.


 


خانواده و نزدیکان دکتر اکبر کرمی با ارسال نامه ای به رییس قوه قضاییه و دیگر مسئولین نظام، خواهان رسیدگی عادلانه به پرونده دکتر کرمی که بیش از ۱۷۰ روز از بازدشت ایشان می گذرد، شده اند. این نامه که نسخه ای از آن در اختیار سایت امروز قرار گرفته در پی می آید.

بسم الله الرّحمان الرّحيم

«... لَنْ تُقَدَّسَ أُمٌَّْ لا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِىِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ؛»

جامعه و حكومتى كه در آن، حق ناتوان را با صراحت و صداقت از زورمندان نگيرند، و به هر شهروندى امكان دفاع آزادانه از حقوق و امنيت خويش و ديگران رادر يك شرايط خردمندانه و شفاف و آزاد فراهم نسازند، چنين جامعه و نظامى هرگز از فساد و استبداد پاك نشده و روى رستگارى نخواهد ديد.

نهج البلاغه/ نامه‏ى 53

رياست محترم دستگاه قضايى جمهورى اسلامى

رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبرى

رياست محترم مجلس شوراى اسلامى

رياست و اعضاى كميسيون اصل نود مجلس شوراى اسلامى

رياست محترم دادگسترى استان قم

دادستان محترم استان قم

با سلام، اجازه مى‏خواهيم تا با الهام از سخن الگوى راستين دادگرى و دادگسترى و سمبل درخشان آزادى و حقوق بشر، امام على(ع)، ما نيز، بدون لكنت زبان،اندكى از بيدادى را كه ماه‏هاست بر ما و اسيرمان رفته و مى‏رود، طرح نماييم و از شما - كه به بيان قرآن افزون بر دادگرى، بنا به مسئوليت سنگين خود، بايد قوّام به قسط يا برپادارنده‏ى عدالت و انصاف، درجامعه باشيد - تقاضاى دادخواهى نماييم.

آقاى دكتر اكبركرمى پزشك، نويسنده،پزوهشگر مسائل دینی و مدافع حقوق بشر، اينك فراتر از 170 روز است كه با يورش شش تن از نيروهاى نظامى - امنيتى، به‏صورت خشن و اهانت‏بار،در مطب خود بازداشت، و مطب و خانه‏اش به بهانه‏ى بازرسى، درهم نورديده شد، و او را با چشمان بسته به ‏همراه كامپيوتر، نوشته‏ها، ياداشت‏ها، حتى عكس‏هاى خانوادگى و... به اسارت بردند! مدّت‏ها ايشان را بدون ارتباط با خانه و خانواده، در جايى نامعلوم و در سلّول انفرادى نگاه داشتند و رنج‏ها و ستم‏ها و اهانت‏ها و شكنجه‏ها از سوى كسانى - كه بايد به قانون و حقوق مردم بيشتر احترام نهند و نگهبان آن‏باشند - بر او و خانواده‏اش رفته و مى‏رود و با وجود ماه‏ها پى‏گيرى و تقديم دادخواست‏هاى متعدد، هيچ دادرسى نيست و پى‏گيرىِ دليل بازداشت و موضوع اتهام ايشان از سوى خانواده‏اش، مدّت‏ها ‏بى‏پاسخ ماند و هر كس به ديگرى حواله داد، و به‏جاى پاسخگويى، برخى با دروغسازى، از سنگين‏بودن پرونده‏ى او گفتند و شايعه‏ها ساختند، در حالى‏كه به‏گواهى سازمان نظام پزشكى، دكتر كرمى ازپزشكان خوب شهر است و يك شكايت هم از او نرسيده است؟

ايشان مدّت‏ها در انفرادى و زير انواع فشارها و آزارها و اهانت‏ها و شكنجه‏ها بود تا در مصاحبه‏اى كذايى به‏كارهاى ناكرده اعتراف كند و طلب بخشش نمايد، كه‏آثار آن در ريزش موى سر و سپيدشدن ريش وقيافه‏ى تكيده و غمزده‏ى او نيز به‏طور محسوس ديده مى‏شود، امّا پاسخ او در برابر خواسته‏هاى غيرقانونى اين بوده است كه جز در قلمرو قانون، چيزى ننوشته ورفتار نكرده است، و اگر او را تكّه تكّه هم بكنند، به مصاحبه‏ى دلخواه قانون‏شكنان تن نخواهد داد.

پس از ماه‏ها بلاتكليفى در زندان و برهم‏ريختن ابعاد مختلف زندگى او، هنوز هم از اندكى مهر و رحمتِ مورد سفارش اميرمؤمنان به شهروندان، از ايشان وخانواده و فرزند خُردسال و مادر سالخورده وبيمارش دريغ مى‏گردد و شب عيد هم بر خلاف وعده‏هاى مكرر، همچنان سختگيرى با ايشان ادامه يافت و با آزادى يا مرخصى ايشان، مخالفت شد!

ما در اين مدّت، بارها در صف منتظران ديدار با دادستان و مسئولان پرونده و ديگر مقامات در دادگاه انقلاب ايستاديم و سبك نگاه و رفتار آنان را ديديم، ودادخواست‏هاى متعدد به مقامات استان و كشور و برخى مراجع مذهبى داديم، و بر بيداد جارى بر فرهيختگان منتقد و خيرخواه جامعه و اين ‏كه چگونه براى خُردكردن آنان، بسان مجرمان خطرناك، دستبندشان مى‏زنند و با آنان و خانواده‏هايشان در برابر

چشم يكديگر، چگونه رفتار مى‏شود گريستيم و بر واژه‏هاى قانون و دادگاه و جمهورى اسلامى و قرآن و نهج البلاغه تأسف خورديم كه برخى به نام آنها چنين‏ مى‏كنند، امّا برخى از بزرگان، كه براى برخى

امور ظاهرى، احساس وظيفه مى‏كنند، در برابر اين فجايع، حتى دلسوزى به ملك و ملت و امر به معروف و نهى از منكر هم از آنان نمى‏شنويم.
عاليجنابان نامه را با سخن اسوه ي عدل و دادگري حضرت علي(ع) شروع كرديم با يادآوري اندرز آن امام هما از شما مي پرسيم آيا هيچ وجاهت شرعي،قانوني يا عقلاني وجود دارد كه برخي از مامورين حكومتي اعضاي خانواده و نزديكان يك زنداني سياسي را كه پيگير وضعيت زنداني خود هستند را با احضار،تهديد،تعقيب و ارعاب به محروميت از حداقل هاي حقوق شهروندي از پيگيري وضعيت زنداني خود بازدارند.آيا چنين روشهايي با ذات و ماهيت اسلام وتشيع در تضاد آشكار نيست آيا اين برخوردها با سخن بنيانگذار جمهوري اسلامي(ره)كه گفته اند مسوولان مملكتي بايستي خدمتگذار مردم بوده و در برابر آنها پاسخگو باشند منافات ندارد؟

اينك تقاضاى ما، رسيدگى شايسته و عادلانه به شكايت‏هاى مكرر ما و آزادى دكتراکبركرمى و در صورت لزوم، رسيدگى به اتهامات احتمالى او در يك دادگاه صالح‏سياسى و مطبوعاتى با حضور وكيل ، هيئت منصفه و به صورت علنی است.
مادر، همسر ، فرزند و 50 تن از نزديكان زندانی سیاسی-عقیدتی دكتر اكبر كرمى


 


علیرضا حسین زاده فعال مدنی آذربایجانی در تبریز ۲۱ اردیبهشت ۸۹ توسط ماموران امنیتی در مغازه اش بازداشت شد.

همسایگان حسین زاده می گویند ماموران امنیتی ظهر روز سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۸۹ با مراجعه به مغازه کامپیوتری این فعال مدنی آذربایجانی در منطقه نصف راه تبریز وی را بازداشت کردند.

ماموران امنیتی پس از بازداشت حسین زاده به منزل این فعال آذربایجانی مراجعه و منزل را مورد تفتیش قرار داده اند و کیس کامپیوتر، سی دی ها و پارچه نوشته های تشویق تیم فوتبال تراکتورسازی را با خود برده اند.

همسر علیرضا حسین زاده می گوید به هنگام مراجعه ماموران به منزل در خانه حضور نداشته و پس از بازگشت به منزل و مشاهده اوضاع به هم ریخته خانه شده متوجه این امر شده شده است. به گفته خانم حسین زاده او پس دیدن دست خط همسرش مبنی بر بازداشت توسط نیروهای امنیتی از بازداشت وی مطلع شده اما پس از مراجعات مکرر به نهادهای قضایی و امنیتی هیچ نهادی تا کنون مسئولیت بازداشت همسرش را بر عهده نگرفته و از محل بازداشت او اطلاعی در دست نیست.

این فعال مدنی آذربایجانی پیش از این نیز بدنبال چاپ و انتشار گسترده پوسترهای تبلیغاتی تیم فوتبال تراکتورسازی در شهرهای مختلف آذربایجان در اواخر دی ماه ۸۸ بازداشت و پس از یک روز بازداشت موقت به قید وثیقه آزاد شده بود.

منبع: ساوالان سسی


 


همزمان با موافقت با مرخصی درمانی برای محسن برزگر دانشجوی دربند و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی، صدور احکام انضباطی برای فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران از سر گرفته شد.

 

 

 

در ادامه ی فشار نهادهای امنیتی بر فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران احکام چند تن دیگر از این دانشجویان صادر گردید. سیاوش رضائیان به یک ترم محرومیت از تحصیل با احتساب در سنوات، آلاله صدرایی و شهاب معافی به تذکر کتبی و سودابه سعیدی به توبیخ کتبی ودرج در پرونده محکوم گردیدند.

 

منابع دانشجویی به دانشجونیوز گزارش می دهند که این احکام با اعمال نظر مسئولین امنیتی استان صادر گردیده اند. این دانشجویان از حضور شخصی به نام رضایی در پروسه ی بازجویی های خود خبر می دهند. بنا بر برخی گفته ها این فرد سرپرست اداره اطلاعات شهرستان بابلسر با اسم مستعار «رضوان» می باشد.

بنابراین گزارشات در یک ماهه اخیر حراست دانشگاه و اداره ی اطلاعات استان مازندران چندین بار با برخی از فعالین دانشجویی تماس گرفته و آنان را مورد تهدید و ارعاب قرار داده است. همچنین یکی از مسئولین حراست دانشگاه مازندران که خواست نامش فاش نشود در گفتگو با منابع خبری دانشجو نیوز از تلاش نهادهای امنیتی برای اعمال فشار بر مسئولین دانشگاه مازندران جهت اخراج چند دانشجوی این دانشگاه از تحصیل خبر می دهد. این مقام مسئول با آشفته خواندن وضعیت نهادهای امنیتی و مسئول استان می افزاید: « روزی نیست که تماسی از سپاه، فرمانداری و یا اداره اطلاعات برای کنترل، فشار یا اخراج سه یا چهار نفر از فعالین دانشجویی سابقه دار دانشگاه نداشته باشیم.» او با بیان اینکه «آقایی رییس دیپلمه ی حراست دانشگاه مازندران، فضای دانشگاه را با آموزش و پرورش اشتباه گرفته است»، گفت: « آقایی و علیزاده (رییس دانشگاه) مهره های اطلاعات در سازمان مرکزی دانشگاه هستند.»

گفتنی است دانشگاه مازندران به عنوان یکی از فعال ترین دانشگاه های کشور در سالیان اخیر پس از کودتای 22خرداد تحت بیشترین حملات از جانب نهادهای امنیتی قرار گرفت بطوریکه در 26 خرداد 88 بیش از صد نفر از دانشجویان پس از 8ساعت تظاهرات در صحن دانشگاه بازداشت و به اگاهی بابلسر منتقل شدند. بیش از پانزده نفر از این دانشجویان هفته ها در زندان متی کلای بابل و اطلاعات ساری بسر بردند که غالبا اعضای انجمن اسلامی یا افراد نزدیک به آن بودند که در مجموع به 90 ماه زندان و 200 ضربه شلاق محکوم شدند و اکنون منتظر تایید احکام قضایی خود در دادگاه تجدیدنظر استان می باشند.

این حملات با شروع سال جدید همچنان ادامه یافته که با وجود امنیتی بودن فضای دانشگاه اعتراض ها به جو حاکم همچنان ادامه دارد و در طول این ترم تحصیلی حداقل هشت مورد بازداشت در این دانشگاه گزارش شده است که اسامی این افراد بشرح ذیل می باشد: حامد رمضانی، زاوش گرائیلی، عماد بهاور، سیاوش رضائیان، بهنام فرازمند، اشکان ذهابیان، و مهدی داوودیان.

از طرف دیگر سایر منابع دانشجویی از آزادی برزگر خبر داده اند. پس از گذشت بیش از دو ماه از دوران محکومیت محسن برزگر دادستانی شهرستان بابل با درخواست مرخصی استعلاجی وی موافقت کرده است. بنابراین گزارشات عصر پنج شنبه محسن برزگر پس از گذراندن دو ماه از محکومیت خود به مدت 5 روز به مرخصی آمده است. بنا به گفته ی منابع آگاه پزشک زندان متی کلای بابل بیماری عصبی محسن برزگر را تائید کرده و وی پس از آزادی تحت درمان قرار گرفته است.

بنا به گفته ی نزدیکان این دانشجو پزشک معالج برزگر مدت درمانی بیشتری از مرخصی استعلاجی را برای وی توصیه کرده است که تاکنون مورد موافقت دادستانی بابل قرار نگرفته است. محسن برزگر دبیر فرهنگی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی و عضو ستاد دانشجوئی مهدی کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بود که در اعتراضات پس از انتخابات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به مدت یک ماه در زندان اداره اطلاعات استان مازندران و متی کلای بابل بازداشت بود. محسن برزگر از سوی دادگستری شهرستان بابل به 10 ماه حبس تعزیری و 1 سال محرومیت از تحصیل محکوم شده است. شایان ذکر است 5 دانشجوی دیگر زندان متی کلای بابل همچنان در انتظار اعطای مرخصی از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل می باشند


 


خانواده مجید توکلی نامه ی سرگشاده ای به ریاست قوه قضائیه نوشته اند و در آن به برخی اعمال خلاف قانون قوه قضائیه اعتراض کرده و خواستار بازنگری آیت الله لاریجانی در روند بررسی پرونده شده اند.

 

 

به گزارش دانشجونیوز، خانواده مجید توکلی نامه ی سرگشاده ای را خطاب به آملی لاریجانی ریاست قوه قضائیه نوشته اند. ایشان در این نامه ضمن بر شمردن موارد تخلف قوه قضائیه در روند پرونده مجید توکلی، خواستار دخالت ریاست قوه قضائیه در این پرونده شده اند.

 

در بخشی از این نامه آمده است:" ناگفته ها در دل داریم، اگر بازگوییم کوس رسوایی نامحرمان به عدالت چنان به صدا خواهد آمد که مردمان را باور خواهد آمد "عدالت مرده است". اگر این گونه برخورد با متهمین در دستگاه قضائی به روندی قانونی بدل گشته است، استدعا داریم تا چون حجت الاسلام هاشمی شاهرودی شجاعت پذیرفتن و بیان حقیقت را داشته باشید و صراحتا بگویید که ویرانه ای بر ساخته بر ویرانه ای دگر تحویل گرفته اید".

همچنین در بخش دیگری از این نامه آمده است:" مگر در قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید نشده است که "تشكيل اجتماعات و راه پيمايي‌ها بدون حمل سلاح، به شرط آن كه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است"؟. اگر این بند قانون اساسی است که قوه محترم تحت امر شما می بایست آنرا محترم بشمرد. اگر چنین نیست که صراحتا بفرمایید قانون در این مملکت تعطیل شده تا رعیت چاره ای به حال و روز سیاه خویش بیاندیشند".

متن کامل این نامه در زیر می آید:

 

بسمه تعالی

ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران

 

جناب آقای صادق آملی لاریجانی

با سلام و تحیت

همانگونه که به خوبی مستحضرید و بر روند امور اشراف دارید، مجید توکلی فرزند فیض الله در تاریخ ۶ ۱ آذر سال ۱۳۸۸ و در برابر دانشگاه محل تحصیل خود بازداشت گردید و پس از طی مراحل دادرسی توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رییس‌جمهور در مجموع به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از هرگونه فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت خروج از کشورمحکوم گردید.

در مورد مظلومیت مجید و جفاهایی که دستگاه تحت امر شما در حق وی روا داشته است سخن ها رانده شده و قلم ها به فرسایش رفته است. افسوس از آنکه جنابعالی و سایر مسئولین محترم قضائیه در مورد موارد نقض صریح قانون اساسی و آیین دادرسی در این پرونده سکوت پیشه کردید و نخواستید یا نتوانستید موارد تخلف اظهر من الشمس دستگاه تحت امر خویش را به دیده بیاورید.

جناب آقای لاریجانی،

ریاست پیشین قوه قضائیه هنگامی که مسند ریاست را به دست گرفت گفت: " من ویرانه ای تحویل گرفته ام". افسوس از آنکه هنگام ترک مسند ریاست سخنی بر زبان نرانید تا مردم گرفتار آمده از فساد دستگاه قضائی بدانند که آیا این ویرانه آبادان گشته است و یا آنکه به گفته ی معروف، "این خانه از پایبست ویران است".

ریاست محترم دستگاه قضای جمهوری اسلامی ایران

ناگفته ها در دل داریم، اگر بازگوییم کوس رسوایی نامحرمان به عدالت چنان به صدا خواهد آمد که مردمان را باور خواهد آمد "عدالت مرده است" . در این نامه تنها به برخی از موارد نقض قانون در روند دادرسی عزیز دربندمان اشارتی می کنیم. اگر این موارد نقض قانون است که شما به عنوان عالی رتبه ترین مقام قضائی مسئول هستید و می بایست در برابر خدا و خلق خدا پاسخگو باشید. اگرهم این گونه برخورد با متهمین در دستگاه قضائی به روندی قانونی بدل گشته است، استدعا داریم تا چون حجت الاسلام هاشمی شاهرودی شجاعت پذیرفتن و بیان حقیقت را داشته باشید و صراحتا بگویید که ویرانه ای بر ساخته بر ویرانه ای دگر تحویل گرفته اید.

جناب آیت الله صادق لاریجانی،

موارد مطرح شده زیر که تنها بخشی کوچک ازستم های روا داشته شده در حق مجید است را به استحضار آن مقام محترم می رسانیم تا شاید عنایتی بفرمایید و ترتیب اثری برای اصلاح امور جاریه صورت دهید:

یک- بررسی پرونده روندی بسیار سریع داشته است و در کمتر از یک ماه به تشکیل دادگاه و دو هفته پس از آن به ابلاغ حکم منجر گردیده است. باید از قاضی پرونده پرسید که چگونه است که با چنین سرعت غیرمعمول و نامرسومی در دستگاه قضائی این پرونده را ختم به صدور حکم کرده است؟ در حالی که سایر پرونده های مشابه مدت زمان بسیار طولانی تری را برای انجام رسیدن طی کرده است. بی شک چنین عجله ای در صدور حکم می تواند دلیلی بر سونظر سیاسی قاضی و خروج وی از عدالت باشد. باید پرسید که آیا مطابق با عرف قضائی مدت زمان کوتاه یک ماهه برای صدور حکم می تواند موجه جلوه کند؟ و آیا اینکه صحت چنین قضاوت سریع الوصولی آنهم در مورد چنین پرونده حساسی نمی تواند محل شک و تردید باشد؟

دو-مجید را به مدت تقریبا چهار ماه در سلول انفرادی نگاه داشته اند. در حالی آنگونه که خود به نیکی واقفید مطابق آیین نامه حقوق شهروندی نگهداری متهم در سلول انفرادی بیش از یک هفته تا ده روز برخلاف قانون است.

سه-مجید در تمام طول مدت انفرادی از اولیه ترین حقوق زندانی چون حق استفاده از هوای آزاد(هواخوری)، حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم بوده است. بازهم هانگونه که به عنوان ریاست دستگاه قضا بر موارد آیین نامه حقوق شهروندی اشراف کامل دارید، این موارد نقض صریح حقوق متهم است.

چهار-مجید در تمام مدت بازداشت و تا همین لحظه که سه ماه است از صدور حکم قاضی گذشته است، از حق دسترسی و ملاقات با وکیل محروم بوده است. بر خدا پناه می بریم! آخر این جمله را از زبان خودتان شنیده بودیم که گفته بودید: " تمام زندانیانی که بازداشت می شوند می توانند وکیل داشته باشند و جلسه دادگاه متهمین با حضور وکیل برگزار می شود و دارای تمام حقوق قانوی یک زندانی می باشند". پس بر خدا پناه می بریم که گویا در این مملکت زیردستان بر روسا حکمرانی می کنند و اوامر و فرمایشات روسای خویش را به هیچ می انگارند. باید به حضورتان برسانیم که دستور محرومیت از داشتن وکیل توسط قاضی صلواتی صادر شده است و اسف بار تر آنکه وکیل برای پرس و جو در مورد وضعیت متهم و احیانا مطالعه پرونده وی حتی اجازه ورود به ساختمان قوه قضائیه را نداشته است! حضور وکیل در دادگاه و امکان دفاع وی از متهم پیش کش دستگاه قضا!

پنج-توجه شما را به این بخش از دفاعیات مجید توکلی جلب می کنیم که در مقام دفاع از اتهام توهین به ریاست جمهوری بر می آید و با رفتار ناشایست قاضی روبه رو می شود. در بخشی از دفاعیه مجید آمده است: " در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب هم گفتم که من اساساً به آقای احمدی‌نژاد فکر نمی‌کنم چه رسد به این‌که صحبتی و توهینی کرده باشم که آقای صلواتی ریاست شعبه ۱۵ از این جمله چنان برافروختند که من را دچار اشتباهی ساخت که مبادا ایشان مدعی‌العموم هستند و نه قاضی و داوری بی‌طرف در دادگاه." به راستی برخورد تهاجمی قاضی در دادگاه چگونه قابل تفسیر است؟ آیا این برخورد از جانب قاضی نمی تواند نشانه ای از خروج وی از اصل عدالت و بی طرفی باشد؟ آیا در دادگاه های این مملکت قضات پیش از استماع دفاعیات متهم به قضاوت می نشینند و متهم را نه به چشم "متهم" و بلکه به دید "مجرم" می نگرند؟

شش-مجید به اتهام "توهین به رهبری" به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است. حال باید پرسید کدام توهین؟ همگی متن سخنرانی مجید در روز ۶ ۱ آذر را شنیده ایم. کدام قسمت از انتقادات مجید به توهین تفسیر می شود؟ مگر غیر از آن است که مقام رهبری بارها خود تاکید کرده اند که جایز الخطایند و نیازمند به نقد؟ اگر نقد های مطرح شده در این سخنرانی توهین محسوب می شوند، از آن مقام درخواست داریم تا به صورت روشن راه و رسم نقادی را به منتقدین بیاموزند تا زین پس فرزندانمان ره به خطا نبرند و تاوان اشتباهاتشان را به بهای گذرانیدن عمر در اوین نپردازند.

هفت-مجید به راه اندازی مراسم ۶ ۱ آذر متهم گشته و به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام" به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است. و اما سوال اینجاست که چگونه می توان یک نفر را مسئول برپایی یک مراسم اعتراضی ،آنهم مراسمی با مشارکت صدها نفر از دانشجویان، دانست؟ مگر جز آن است که مراسم ۶ ۱ آذر در طول سی ساله پس از انقلاب همه ساله و در تمامی دانشگاه های کشور برگزار می شده است؟ شگفتا که تنها شرکت جستن در مراسم اعتراضی مدنی، بهایی چنین سنگین داشته باشد. مگر در قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید نشده است که "تشكيل اجتماعات و راه پيمايي‌ها بدون حمل سلاح، به شرط آن كه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است"؟. اگر این بند قانون اساسی است که قوه محترم تحت امر شما می بایست آنرا محترم بشمرد. اگر چنین نیست که صراحتا بفرمایید قانون در این مملکت تعطیل شده تا رعیت چاره ای به حال و روز سیاه خویش بیاندیشند.

در پایان از آن مقام محترم استدعا داریم تا ضمن بررسی مجدد این پرونده، موارد نقض قانون فوق الذکر را به نهاد ها و مسئولین تحت امر خود گوشزد نمایند.

 

"لا تظلمون و لا تظلمون"

 

فیض الله توکلی

شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۸۹

 


 


عصر روز گذشته مسوولان نمایشگاه کتاب با حضور در غرفه مشاهیر و مفاخر ایران اقدام به بستن این غرفه کردند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، غرفه مشاهیر ایران که در طبقه دوم مصلای شبستان قرار داشت عصر روز گذشته و بدون ارائه هیچگونه دلیلی از سوی مدیریت نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران پلمپ شد.

بنابراین گزارش انتشارات مشاهیر و مفاخر ایران در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ایران به ارائه تندیس‌هایی از مفاخر و مشاهیر ادبیات ایران پرداخته بود که جزو غرفه‌های پربازدید نمایشگاه محسوب می‌شد که بدون ارائه هیچگونه دلیلی از مسوولان نمایشگاه پلمپ شد.

بنابراین گزارش این غرفه در قسمت ناشران خارجی نمایشگاه قرار داشت.


 


عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: تامین اجتماعی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نمایندگان کمیسیون اجتماعی است.

داریوش قنبری در گفتگو با خانه ملت گفت: سازمان تامین اجتماعی از عهده پرداخت حقوق به افرادی که زیر مجموعه این سازمان است بر نمی‌آید. تا زمانی که تامین بودجه این سازمان از سوی کمک‌های مردمی و دولتی است این سازمان با مشلات فراوانی رو به روست.

وی تاکید کرد: مهمترین مشکل این سازمان عدم مدیریت مناسب در خصوص سود‌دهی سرمایه گذاری‌های آنهاست.

قنبری با بیان اینکه در صورت‌حساب مالی این سازمان ابهاماتی وجود دارد، اشاره کرد: برای رفع این نارسایی کمیته تحقیق و تفحص با ۹ محور اصلی تعریف کردیم که از مهمترین این محورها می‌توان به ضعف مدیریت، مسائل مالی، عضویت چندگانه هیأت‌های مدیریت شرکت‌های زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی اشاره کرد.


 


هیاتی که از سوی مجلس ایران مصوبه های دولت این کشور را بررسی می کند، ۱۱۰ مصوبه دولت این کشور را مغایر قانون دانست.

علیرضا اسلامی، “مدیرکل دفتر هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین” روزگذشته با اعلام این خبر به خبرگزاری مجلس ایران (خانه ملت) گفت: “از ابتدای فعالیت مجلس هشتم ۱۴۰۰ مصوبه (دولت) مورد بررسی قرار گرفته است که حدود ۱۱۰ مصوبه مغایر با قوانین شناخته شده و به دولت هم اعلام شده است.”

او تاکید کرد که بر اساس قوانین، دولت موظف است از نظرات این هیات تبعیت کند و “دیوان عدالت اداری هم حق رسیدگی ندارد.”

آقای اسلامی درباره روند کار هیات گفت که مصوبات دولت، در جلسات هیات بررسی می شود و اگر مغایر قوانین باشد، به دولت اطلاع داده می شود و دولت ظرف ده روز فرصت دارد به مجلس پاسخ دهد. اما اگر دولت پاسخی ندهد یا پاسخ قانع کننده نباشد، با اطلاع و امضای رئیس مجلس، رای قطعی صادر می شود .

آقای اسلامی با اشاره به انتشار رای قطعی در “روزنامه رسمی” تاکید کرد که دولت باید ظرف یک هفته مصوبه مغایر قانون یا بخشی که مغایرت قانونی دارد را متوقف کرده و جلوی اجرای آن را بگیرد.

او این هیات را ابزار مناسبی برای کنترل دولت و مصوبات آن دانست و درباره ترکیب اعضای آن گفت که از ۲۸ نماینده مجلس، حقوقدان و کارشناس تشکیل شده است و زیر نظر مستقیم رئیس مجلس فعالیت می کند.

آقای اسلامی، پیشینه تشکیل این هیات را سال ۱۳۶۸ و در دوره مجلس سوم اعلام کرد اما تاکید کرد: “در مجلس هشتم ساختار اداری و قانونی این هیات ساماندهی شد.

بر اساس قانون اساسی ، دولت‏ می تواند تصویب‏ برخی‏ از امور مربوط به‏ وظایف‏ خود را به‏ کمیسیون های‏ متشکل‏ از چند وزیر واگذار کند.

در اصل ۱۳۵ قانون اساسی آمده است که مصوبات‏ این‏ کمیسیون‌ها در محدوده‏ قوانین‏ پس‏ از تایید رییس‏ جمهوری، لازم‏ الاجرا است‏. “تصویب‏ نامه‏ ها و آیین‏ نامه‏ های‏ دولت ضمن‏ ابلاغ‏ برای‏ اجرا به‏ اطلاع‏ رییس‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ می‏ رسد تا در صورتی‏ که‏ آنها را بر خلاف‏ قوانین‏ بیابد با ذکر دلیل‏ برای‏ تجدید نظر به‏ هیات‏ وزیران‏ بفرستند.”


 


مادران سه تبعه آمریکایی بازداشت شده در ایران این هفته به تهران می‌آیند.

خبرگزاری فرانسه با اعلام این خبر افزود: سیندی هایکی، نورا شورد و لورا فتل، مادران شین بائر ۲۷ ساله، سارا شورد ۳۱ ساله و جاشوا فتل ۲۷ ساله تاکید کردند که ویزای سفر به ایران را دریافت کرده‌اند.

به گزارش ایسنا آنها در بیانیه‌ای اعلام کردند: پس از ۹ ماه طولانی و عذاب‌آور نمی‌توانیم برای دیدن فرزندان‌مان منتظر بمانیم و برای هر چه سریع‌تر رسیدن به ایران هر آنچه بتوانیم انجام خواهیم داد.

آنها افزودند: انتظار داریم ترتیبات سفرمان در هفته جاری نهایی شود و اوایل هفته آینده به تهران سفر کنیم.

به گزارش فارس در همین حال رامین مهمانپرست نیز با تایید این خبر گفت که مادران سه تبعه آمریکایی بازداشت شده در ایران که ویزای خود را دریافت کرده‌اند به تهران سفر می‌کنند.


 


بانک جهانی در تازه ترین گزارش با افزایش پیش‌بینی خود از رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۰ به ۳ درصد اعلام کرد: امارات با رقم ۰٫۶ درصدی کمترین رشد در خاورمیانه را خواهد داشت.

این درحالی است که طبق برنامه چشم انداز باید این رشد ۸ درصد می بود.

به گزارش فارس، بانک جهانی در گزارشی موسوم به «برآورد جدید از اقتصاد منطقه ای: در حال خروج از بحران» به بررسی وضعیت منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در متن بحران اقتصادی جهان پرداخته است.

* خاورمیانه و شمال آفریقا در حال خروج از بحران

بر اساس این گزارش منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در اثر افزایش مصرف داخلی و رشد تقاضای بیرونی همچون دیگر مناطق جهان در حال خروج از بحران اقتصادی و مالی است.

به پیش بینی بانک جهانی متوسط رشد اقتصادی این منطقه در سال ۲۰۱۰ به ۴٫۴ درصد خواهد رسید که این رقم دو برابر میزان رشد اقتصادی منطقه مذکور در سال ۲۰۰۹ خواهد بود. در سال ۲۰۰۹ رشد اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا تحت تاثیر بحران اقتصادی از ۵٫۴ درصد در سال قبل از آن به ۲٫۲ درصد کاهش یافته بود.

در گزارش جدید بانک جهانی پیش بینی این سازمان از رشد اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۰ افزایش قابل توجهی را نشان می دهد. در گزارش دورنماهای اقتصادی جهان که طی ماه بهمن منتشر شد متوسط رشد اقتصادی این منطقه برای سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۳٫۵ درصد پیش بینی شده بود.

بانک جهانی همچنین متوسط رشد اقتصادی کشورهای نفتی منطقه در سال ۲۰۱۰ را ۴٫۳ درصد و این رقم برای کشورهای غیرنفتی را ۴٫۵ درصد پیش بینی کرده است.

رشد اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا برای سال ۲۰۱۱ نیز ۴٫۸ درصد برآورد شده است.

* افزایش پیش‌بینی بانک جهانی از رشد اقتصادی ایران در ۲۰۱۰

بر اساس گزارش فارس بانک جهانی پیش بینی خود از رشد اقتصادی ایران طی سال ۲۰۱۰ را نیز افزایش داده است. در حالی که در گزارش قبلی این سازمان رشد اقتصادی ایران برای سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۲٫۲ درصد پیش بینی شده بود در گزارش جدید این رقم ۳ درصد اعلام شده است.

همچنین در گزارش قبلی این سازمان رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۰۹ تنها یک درصد برآورد شده بود که در گزارش جدید این رقم به ۱٫۸ درصد افزایش یافته است.

رشد اقتصادی ایران برای سال ۲۰۱۱ نیز ۳٫۲ درصد برآورد شده است.

بانک جهانی میزان تراز حساب های جاری ایران در سال ۲۰۰۹ را نیز ۲٫۶ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور اعلام و پیش بینی کرده است این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۲٫۴ درصد و در سال ۲۰۱۱ به ۱٫۶ درصد کاهش یابد.

*رشد اقتصادی امارات برای ۲۰۱۰ تنها ۰٫۶ درصد

در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قطر بالاترین رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۰ را خواهد داشت. رشد اقتصادی قطر در سال ۲۰۰۹ به ۹ درصد رسید و پیش بینی شده است این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۱۸٫۵ درصد برسد.

پس از این کشور، یمن با رشد ۷٫۹ درصدی و عراق با رشد ۷٫۳ درصد به ترتیب بالاترین رشد اقتصادی را در منطقه طی سال ۲۰۱۰ خواهند داشت.

رشد اقتصادی امارات نیز تنها ۰٫۶ درصد پیش بینی شده است که این رقم کمترین میزان در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا خواهد بود.

رشد سایر کشورهای منطقه برای سال ۲۰۱۰ نیز به این ترتیب پیش بینی شده است : بحرین ۳٫۵ درصد، کویت ۲٫۳ درصد، عمان ۴٫۸ درصد، عربستان ۳٫۹ درصد،الجزایر ۴٫۶ درصد، لیبی ۵٫۴ درصد، سوریه ۵ درصد، جیبوتی ۴٫۵ درصد، اردن ۳٫۹ درصد، لبنان ۶ درصد،‌مصر ۵ درصد، مراکش ۳ درصد و تونس ۴ درصد.


 


آرش صابونچی از فعالین دانشجویی و از اعضای ستاد مهدی کروبی در اراک توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت وبه مکان نامعلومی منقل شده است. مامورین امنیتی با ورود به منزل و بدون ارائه هیچگونه توضیحی آرش صابونچی را بازداشت و به همراه خود برده‌اند.

به گزارش رهانا، پس از گذشت نزدیک به دو روز هیچ اطلاعی از وی در دست نیست. اینگونه به نظر می‌رسد که نیروهای امنیتی در آستانه سالگرد انتخابات با بازداشت گسترده فعالین سیاسی و اعضای ستادهای انتخاباتی قصد ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه دارند.

بر اساس اصل ۲۲ قانون اساسی که می‌گوید: «هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. مختلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود» بازداشت بدون دلیل آرش صابونچی غیرقانونی بوده و وی هر چه سریع‌تر باید از زندان آزاد شود.


 


حکم ۱۳ سال زندان میثاق یزدان نژاد، دانشجوی پیام نور تایید شد و همزمان آرش صابونچی از فعالین دانشجویی اراک و رضا عبدی دانشجوی علوم سیاسی تبریز بازداشت شدند.

به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، حکم ۱۳ سال زندان میثاق یزدان نژاد توسط شعبه ۳۶ تجدید نظر دادگاه انقلاب مورد تایید قرار گرفت. یزدان نژاد، دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور تهران و از دستگیر شدگان مراسم سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی می باشد که در روزهای اخیر، حکم ۱۳ سال زندان او، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفت.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، وی را به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به همین میزان حکم محکوم کرده بود.
وی چندی پیش به دستور رئیس زندان اوین و رئیس بند ۳۵۰ به بند چهار زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
این دانشجو از بیماریهای حاد رنج می برد و سال گذشته هنگامی که برای عمل جراحی از زندان به بیمارستان منتقل شده بود، در آخرین لحظات از تخت بیمارستان خارج و به زندان گوهردشت کرج تبعید شد.
و به گزارش «ساوالان سسی»، رضا عبدی دانشجوی علوم سیاسی تبریز، روز سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۸۹ توسط ماموران امنیتی در منطقه نصف راه تبریز بازداشت شد.
ماموران اداره اطلاعات پس از بازداشت عبدی، با مراجعه به منزل پدری وی، اقدام به تفتیش منزل کرده و کتابها و سایر وسایل شخصی وی را با خود بردند.


 


مسعود پیوسته - سال گذشته همین موقع ( یک ماه مانده به انتخابات 22 خرداد ) روزنامه اعتماد مصاحبه‌ای با شما در مورد وضعیت اصلاح طلبان منتشر کرد که در آن سئوال کرده بودم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، آرایش اصلاح طلبان چگونه است ؟ پاسخ شما این بود که مجموعا آنچه از افکار عمومی استنباط می شود این است که وضعیت به نفع اصلاح طلبان است و همین جمله شما تیتر مصاحبه روزنامه اعتماد شد .

در این گفت و گو، غرض، مرور دوباره آنچه از روز انتخابات تا حوادث پس از آن گذشت نیست، گو آنکه یکی دو ماه پس از انتخابات ، باز هم با شما نکته تاکیدی تان این بود که جریان جنبش اجتماعی مردم ایران ، مثل " زیردریایی " است ، گاهی زیر آب است گاهی روی آب ،تصور غلطي است اگر ادعا شود چون زير آب رفته ، وجود ندارد يا از بين رفته است.حالا می خواهم پرسشم را از همین جا شروع کنم.

سعید مدنی ، فعال ملی مذهبی که در عین حال پژوهشگر در زمينه مسايل اجتماعی هم هست در همین فاصله تقریبا یک ماه مانده به سالروز واقعه 22 خرداد و البته در پی آن 25 خرداد ، جنبش اجتماعی مردم ایران را حالا چطور می بیند ؟ آیا به تعبیر شما این " زیردریایی " این روزها روی آب است یا زیر آب ؟

سعید مدنی : با آن سوابقی که گفتید پیوند خوبی بین شرایط امروز و دیروز برقرار کردید . همان طور که قبلا گفتم اتفاقاتی که در ایران رخ داد و پدیده ای که با آن مواجه بودیم ، پدیده ای که در میادین و خیابان ها و در سطح شهرهای بزرگ دیدیم ، را ميتوان جنبش اجتماعی جدید نامید . هنوزهم براین باورم که در یک سال گذشته این جنبش با همه دشواری هایی که با آن مواجه بود به حیاتش ادامه داد وبه دلیل ویژگی های درونی که داشت توانست به رغم همه فشارها و تهديدها به بقای خود ادامه دهد .

جنبش های اجتماعی به طور کلی سه مرحله را پشت سر می گذارند. مرحله اول ، مرحله اعتراض است به این معنا که مجموعه ای از افراد حول یک محور اعتراضی به مشترکاتی می رسند و در پی آن کنش اعتراضی دارند كه نمودها و بروز علنی آن را در کف خیابان ها دیدیم . جنبش اجتماعی مردم ایران این مرحله را پشت سر گذاشته . ویژگی این مرحله ، عمدتا رویکرد سلبی آن است يعني تاكيد دارد بر نقد و نفي وضع موجود كه نمونه اش را سال گذشته در اعتراض به نتایج انتخابات دیدیم که این حضور اعتراضی مردم در خیابان ها در مرحله اول ، با شعار " رای من کو؟ " جلوه کرد و این شعار در واقع شعار محوری این مرحله بود .

در مرحله دوم ، جنبش وارد سازمان شبکه ای می شود وبا ماهيت پررنگ تر جلوه می کند . لذا فارغ از پيوند هاي موقت و ناپايدارحاصل از تجمعات موردی قبل از آن به مناسبت های مختلف ، فعالان و بدنه جنبش پیوندهایی باثبات تر و عميق تر در مقايسه با مرحله جنبش اعتراضی برقرار می کنند . در این مرحله ، ارزش های مشترک ، اصول مشترک و مشی مشترک جنبش شكل مي گيرد و جنبش در قالب سازمان شبکه ای سامان پیدا می کند و وجوه اثباتی اش بیشتر نمود پیدا می کند ،لذا مثل گذشته دیگر در پی " چه را نمی خواهد " نیست بلکه رویکرد " چه را می خواهد " برمی گزیند و به اینجا ميرسد که می داند در پی چیست . اوج این نگاه را در بیانیه 17 آقای مهندس موسوی می بینیم . حرکتی که از جهت هوشياري و تيزبيني سياسي شايد طی 30 سال گذشته بي نظير بوده است. من بیش از یکصد تحلیل درباره آن بیانیه آقای موسوی خواندم که از جهت استراتژی ، مشی و تاکتیک ، به بررسی آن پرداخته بودند . در این بیانیه به خواست ها و مطالبات جنبش توجه شده است.

پس از مرحله دوم جنبش وارد مرحله سوم می شود ،یعنی مرحله " تثبیت جنبش " . جنبش سبز در حال حاضر در اين مرحله قرار دارد .اگر تا پیش از این ، جنبش حالت ژله ای داشت ،حالا دارد فرم مشخصی پیدا می کند . در این مرحله جنبش از طریق رابطه های پایدارتر می تواند به یک سازماندهی حداقلی کلاسیک هم دست پیداکند . البته اين سازمان بسیار کوچک است و در مقایسه با سازمان شبکه ای ،بسيار محدودتر است.

اگر در مراحل اول و دوم ، جنبش تحت تاثیر شرایط بیرونی و فضای امنیتی و ریسک حضور بود ، در مرحله سوم قادر به ریسک پذیری بالاتر است . چرا ؟ چون به انسجام درونی رسیده است . حالا دیگر فقط حضور خياباني اهميت ندارد بلکه نمود جنبش در قالب های هنر ، ادبیات ، سیاست و سبک زندگی استمرار پيدا مي كند.ما امروز نوعی از رفتار فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی را در جامعه می بینیم که سبز و ضد سبز را از يكديگر متمايز مي كند .

خب ، موافقید همین جا سری به شهرستان ها و روستاهای کشور بزنیم ؟ آخه سه روز مانده به انتخابات ، آقای حجاریان را دم در حزب مشارکت دیدم و از او پرسیدم شما نگران روستاها و شهرستان ها نیستید ؟ گفت نه . چون آنجا هم مثل تهران همین بحث ها در بین پدر و پسر و خواهر و در محیط خانواده در می گیرد . پس اینجا و آنجا ندارد .

حالا آقای مدنی از شما می خواهم بپرسم که جریان جنبش سبز چقدر در استان ها نفوذ کرده با توجه به اینکه حاکمیت تمام سعی اش را می کند که بگوید که مساله تهران مساله شهرستان ها نیست . و تلاش می کند افکار عمومی شهرستان ها معطوف به جنبش سبز نشود .

سعید مدنی : تغییر از مرکز به پیرامون اجتناب ناپذیر است . ببینید حجم و شدت و گستره جنبش اجتماعی را در تهران وقتی با نقاط دورتر کشور اعم از نقاط کاملا شمالی يا کاملا جنوبی مقایسه می کنیم ، می بینیم دامنه تغییرات در تهران بیش از شهرستان هاست . بخش قابل توجهی از انرژی و منابع فرهنگی و ...در پایتخت متمرکز است ، بدیهی است در اینجا در پی بهره برداری از امکاناتی چون موبایل و اینترنت و سایر تجهیزات ارتباطی ، تغییرات اجتماعی هم سريع تر رخ مي دهد. همان طور که این تغییرات در تهران اجتناب ناپذیر است ، به همان میزان هم وقوع جنبش اجتماعی در پیرامون نیز قطعی است . این حرکت آغاز شده ودامنه اعتراضات کم کم به شهر های دیگر گسترش يافته است . این فرایند اجتناب ناپذیر اما کند است . اصرار هم نباید کرد که شتاب پیدا کند . چون هر اندازه جریان نفوذ جنبش در پیرامون کند پیش برود ، به همان نسبت ، عمیق تر می شود .

فکر می کنید دغدغه امروز جامعه ما چبیست ؟ تبعات هدفمند کردن یارانه ها ؟ چاره اندیشی و دسترسی به راه های برون رفت از محدودیت ها و فشار های رسانه ای و قهری حاکمیت علیه جنبش اجتماعی؟ موضوع تحریم های جدید غربی ها علیه ایران؟

سعید مدنی : جامعه ایرانی دغدغه اش داخلی است . اگر حساسیتی به خارج وجود دارد علتش آن تاثیری است که برجامعه ما می گذارند . مسائل داخلی به شکل پیچیده ای به هم گره خورده اند .

بدنه جنبش اجتماعی ، به دنبال استفاده از فرصت هاست . هر اتفاقی برای جنبش ، یک فرصت است . جنبش از امكانات لازم براي بهره برداري ازاين فرصت ها برخوردار است. خطاهاي تصمیم گیری سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی که از سوی نظام سیاسی مستقر حادث می شود برای جنبش عملا فرصت ایجاد می کند . به نظرم فضای عمومی و افکار عمومی حساس شده . حساس به هر مساله ای که به مفهوم اعتراض به وضع موجود باشد .

پس مطابق برخي تحليل ها معتقد نيستید جامعه ایرانی ( بخش اعظم آن ) خسته و در پی آن منفعل شده و همه چیز را رها کرده و سرخورده شده است ؟

سعید مدنی : نه، معتقدم جامعه ایرانی دارای حساسیت بالاست و به هر مساله ای واکنش نشان می دهد و این را در زیر پوست شهر می بینیم . بله درست است الان دیگر آن امکان حضور خیابانی برای مطالبات و اعتراض ها كمتر شده است، معنی اش این نیست که مردم خسته شده و همه چیز را رها کرده اند .

اگر مردم از ناحیه دولت مسائلی چون زلزله یا هدفمند کردن یارانه ها و افزایش جمعیت و ... را می شنوند ، این مباحث را از منظر جنبش و فرصت ها تحلیل می کنند، پس مردم دارند مسائل را دنبال می کنند.

جنبش سبز ، رسانه فراگیری چون رادیو یا تلویزیون ندارد که مبین دیدگاه های مردم و رهبری مثلث جنبش باشد ، بلکه نهایتا بسنده شده به دو سه تا سایت مثل کلمه و جرس و دو تا روزنامه مثل شرق و آرمان و ... که به دلیل وجود سانسور قادر به بیان خیلی از مسائل نیستند . شما بحث رسانه و جنبش را چگونه می بینید ؟

سعید مدنی : از بدو شکل گیری جنبش ، همواره محدودیتهای جدی رسانه ای وجود داشته اما علی رغم این محدودیت ها ، جنبش توانسته پیوند های خوبی با بدنه داشته باشد . در واقع شبكه ارتباطات جنبش و پيوند هاي حاصل از آن جبران محدوديت هاي موجود را كرده است ،اگر چه از ایده آل های جنبش سبز است که رسانه هاي موثر تر و فراگير تري داشته باشد .

می فرمایید باوجود محدودیت های مضاعف رسانه ای برای جنبش ، اما این جریان مبتلا به نارسایی خبری و آگاهی و اطلاعات نشد حتی اگر سایت های منتسب به جریان جنبش فیلتر شده باشند و روزنامه ها تعطیل و ماهواره ها دریافتش توام با نویز و پارازیت باشد؟

سعید مدنی : بله با آنکه در ظرف یک سال گذشته ، محدودیت ها وجود داشته اما علی رغم این محدودیت ها ، جنبش قادر به پيام رسا ني و انتقال خبری بوده است. فضای مجازی محيط فعال ونسبتا امني براي جنبش بوجود آورده است واینها همه اش نشان از قدرت جنبش دارد و نقاط قوت جنبش محسوب می شود.

آیا دولت دهم و در طول آن حاکمیت ( قائدتا باید برعکس می گفتیم ! )...

سعید مدنی : ( لبخند می زند و می گوید ) : همین طور است . همان خوب است !

آیا دولت توانسته برای جلب قلوب دست کم ، بخشی از مخالفان و معترضان برآمده از انتخابات 22خرداد ، گام هایی بردارد ؟ به تعبیری آیا می توان سراغ کرد که ، یک سبز ، از جنبش جدا شده باشد و به طیف مقابل پیوسته باشد ؟

سعید مدنی : می توانیم بگوییم پاسخ به طور مطلق ، منفی است . در واقع نه دولت چنین دغدغه ای داشته و نه در جنبش سبز چنین تمایلی وجود داشته . به طور مشخص جنبش سبز همان طور که بار ها مطرح شده ، دولت موجود را در عین آنکه دولت مستقر می داند اما آن را مشروع و متکی به آرای مردم نمی داند . به همین دلیل هم انتظار ندارد که این دولت ، انعطافی به خرج دهد . بقای این دولت در حذف جنبش سبز است و به همین دلیل هم کوچکترین انعطافی را از خود نشان نمی دهد اما در عین حال جسارت مواجهه جدی هم با شعارها و اهداف و مواضع سبز ها ندارد . شاید بشود گفت دولت دهم حتی جسارت آن را نداشته که به طور صادقانه ای نقطه تمایز هایش را از سبز ها مشخص کند بلکه دائما در تدارک پیچیده تر کردن دیدگاه ها و مواضعش است . مبتلا به نوعی پنهان کاری در ارائه دیدگاه ها و مواضعش است . رئیس جمهور بارها گفته معتقد به آزادی مطبوعات است در حالی که در دوران همین دولت نهم و دهم ، بخش قابل توجهی از مطبوعات با شکایت دولتی ها تعطیل شدند . یا وزارت اطلاعات دولت نهم و دهم ، یکی از اهداف اصلی اش را برخورد با اهالی رسانه و مطبوعات قرارداده و در این دوره ، اصحاب رسانه و مطبوعات صرفا با مداخله وزارت اطلاعات نه قوه قضائیه به زندان ها رفتند . با این وجود دولت جسارت این را ندارد که بگوید با مطبوعات آزاد مخالف است.

اخیرا متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده اند که اگر چند تا روزنامه بسته می شود در عوض 30 برابرش در عرصه رسانه ای کشور متولد می شوند .

سعید مدنی : این مثل سایر ادعاهای این دولت است . از ادبیات اغراق آمیز استفاده می کند تا دیگران باور کنند . این دولت ، تاب مقاومت در برابر یک ناظر و نقاد بی طرف را ندارد . آنچنان ضعیف و ناتوان است که حاضر نیست اجازه دهد صداي نقاد و معترضي در جامعه بلند شود. از انتقاد در لفظ دفاع می کند اما در مقام عمل ، بشدت با نقادها مقابله فيزيكي می کند .

آقای مدنی ! سراغ فراگیرترین رسانه صوتی و تصویری در ایران ، یعنی صدا و سیما برویم ؟ چند ماهی است پس از فروکش کردن التهابات خیابانی و بازگشت آرامش نسبی در جامعه ایران ، رسانه صدا و سیما به اتفاق دانشگاه های دولت دهم ، پیگیر بحث کرسی های آزاداندیشی اند و البته خود صدا و سیما هم با برنامه هایی مثل دیروز امروز فردا یا مناظره یا شبه مناظره هایی در تعقیب همان بحث " آزاداندیشی " است . حالا هم به مناسبت سالگرد شهادت شهید مطهری ، به رویکرد جدیدی به زعم رئیس این رسانه ( آقای ضرغامی ) در حوزه " نقد " دست یافتند که پیشتر در سی سال گذشته ، این رویکرد را نیافته بودند ! و حالا می خواهند به عنوان یک مرجع نقادی اسلامی به شهید مطهری برگردند . و اتفاقات پس از 22 خرداد را این گونه سامان دهند . حال آنکه ما همین جا و ابتدا به ساکن ، شاهد نوعی دوگانگی در حرف و عمل رسانه صدا و سیماییم . چندی پیش ( همین یک ماه گذشته ) در هفته نامه داخلی رسانه صدا و سیما جمله تیتر شده ای را به نقل از قائم مقام این رسانه دیدیم که فرسنگ ها از جریان آزاداندیشی فاصله دارد . او گفته بود : "جنبش سبز را به رسمیت نمی شناسیم " .

آقای مدنی ! چگونه می توان با این دوگانگی ها کنار آمد ؟

سعید مدنی : در وهله اول وقتی یک مدیرارشد در این رسانه اعلام می کند یک جریان را به رسمیت نمی شناسد ، با این کارش ثابت کرده آن را به رسمیت می شناسد . می خواهد بگوید پدیده ای وجود دارد اما نمی خواهد ببیندش . دارد از پدیده ای اسم می برد که حضور عینی ، واقعی و تحمیل شده ای براي او و همفكرانش داردولی می خواهد آن را نبیند . حال آنکه به رسمیت شناختن یا نشناختن جنبش سبز از ناحیه ایشان و همراهانشان ، هیچ تاثیری در حیات و بقا پدیده ای به نام جنبش سبز ندارد .

منطق حاکم برصدا و سیما پس از وقوع جنبش سبز ، دچار تناقض های عدیده ای شده در حالی که تا قبل از وقوع جنبش، در این رسانه نوعی انسجام نسبی در برخورد با مسائل سياسي- اجتماعی وجود داشت . اما الان چندی است این رسانه مبتلا به نگاه تناقض آمیزی شده که متعاقبا رفتار متناقضی پیدا کرده است . مثل ادعای راه اندازی کرسی های فکر و آزاداندیشی که اخیرا مطرح کرده . وارد بازی یی می شود که استعدادش را ندارد . قواعد بازی را بلد نیست وارد می شود ، و وسط بازی جر می زند و به دنبالش پس می کشد . مثل همان مناظره هایی که پارسال راه انداخت. از مناظره نمایندگان یا افرادی از دو طیف سبز و ضد سبز شروع کرد اما به مرور و امروز به مثلا مناظره دو فرد از یک طیف کاملا راست یا کاملا محافظه کار رسیده است ! مناظره تبديل به گفت و گوي كاريكاتوري ویک طرفه يك مجری تازه وارد اما خندان و بي اطلاع از مسائل سیاسی با چهره هاي دست چهارم و پنجم راست شده است.اینها همه محصول خطای نظری است که مديريت رسانه در شناخت جنبش سبز دارد.

نهادی مثل رسانه صدا و سیما که نتواند ارزیابی واقع بینانه ای از شرایط اجتماعی داشته باشد به طور قطع در ارتباط گیری با انبوه مخاطبان متکثر به مشکل بر می خورد و مسیر متناقض نمی تواند راهی به سوی اعتمادسازی و باور نسبت به رسانه صدا و سیما ايجاد كند .

برای اینکه از بحث صدا و سیما دور نشویم این را هم بپرسیم که به نظر شما آیا یکی از معانی رفتار این رسانه این می تواند باشد که تمام تلاشش حفظ و نگهداری همان مخاطبان همراه به معنای همراهان وموافقان وضع موجود می باشد ؟ چون فکر نمی کنم رسانه ملی مخاطبش اساسا هواخواهان جنبش سبز باشد . کاری به کارشان ندارد بلکه می خواهد آن تعداد ( حالا هرقدر چه هفت میلیون چه بیشتر و چه کمتر ) همان ها را نگه دارد . به تعبیری خود می داند اکثریت جامعه ایرانی بیرون از دایره مخاطبانش است .

سعید مدنی : بله خط مشی خیلی از نهاد ها از جمله نهادهاي سياسي ،اجتماعي و اقتصادي اين است که اساسا حاميان را حفظ كند . مثلا دولت برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها تصمیم گرفته با 20 هزار میلیارد ، بخشی از جامعه را همراه خود کند . حال آنکه خود بهتر از هر کسی میداند که اجراي این طرح مخاطرات را متوجه تمام شهروندان ایرانی مي كند. بنابراين به دنبال آن است كه عملا بخشی از شهروندان بهره مند می شوند و خیلی از شهروندان بیرون از دایره این منافع بمانند . صدا و سیما هم همین طور . فرضش بر این است که با این برنامه هایش در واقع بتواند از ریزش آن مجموعه ای که همراه هستند جلوگیری کند . اتفاقا چون مبتلا به تناقض است ، آن مخاطب هاي معمول را هم دچار تناقض می کند . اگر فردی رسانه مورد اعتمادش مثلا بی بی سی باشد ، چنانچه شاهد برنامه های متناقضی از آن رسانه شود خود نیز مبتلا به تناقض می شود و عملا آن رسانه را رها می کند . کسانی که به رسانه صدا و سیما اعتماد دارند اگر با پيام هاي متناقض مواجه شوند نسبت به این رسانه بی اعتماد می شوند . حالا تکلیف آنان که از قبل نسبت به صدا و سیما بی اعتماد اند جداست . الان صدا و سیما در جست و جوی راه هایی برای اعتماديابي است . اما با مشي فعلي در جهت كاملا مخالف حركت مي كند.


 


ریزش تونل مترو و سقوط یک خودرو جمع آوری زباله شهرداری در گودال بوجود آمده در خیابان ولیعصر تهران پایین تر از میدان منیریه منجر به انفجار لوله گاز شد.

به گزارش شبکه ایران شاهدان عینی گفتند که انفجار لوله گاز و آتش سوزی بعد از آن، که ماموران شرکت گاز و آتش نشانی سرگرم بررسی علت آن هستند، بعداز ساعت 20 دقیقه بامداد رخ داده است.
این آتش سوزی ساعت 2 و 15 دقیقه بامداد شنبه با تلاش نیروهای آتش نشانی و شرکت گاز مهار و خاموش شد.

" داود درویش زاده" مدیر منطقه یک آتش نشانی تهران که در محل حادثه حضور یافته بود اظهار داشت: علت بروز این حادثه و برآورد میزان خسارت های وارده پس از پایان عملیات اطفای حریق توسط کارشناسان بررسی و اعلام خواهد شد.

در این حادثه یک خودرو جمع آوری زباله شهرداری در گودال ایجاد شده در تونل مترو سقوط کرد.

ساکنان خانه های اطراف حادثه به دنبال انفجار و آتش سوزی تخلیه شدند.

راننده کامیون شهرداری که خود و فرزند 10 ساله اش به همراه دو نفر از کارگران شهرداری به طرز معجزه آسایی از این حادثه جان سالم به در برده اند، به خبرنگار ایرنا گفت: در جنوب میدان منیریه در خیابان ولیعصر ناگهان چرخ های جلویی کامیون در چاله افتاد، به تصور اینکه در این محل حفاری شده است از خودرو پیاده شدم.
"عباس رحمتی" افزود: چرخ های جلو کامیون کاملا در کف خیابان فرو رفته بود و چرخ های عقب در حال فرو رفتن بودند.
وی اظهار داشت: بسرعت فرزندم را از خودرو پیاده کردم و کارگران نیز از کامیون بیرون پریدند و کامیون با صدای مهیبی در حفره بزرگ ایجاد شده، فرو رفت.
رحمتی ادامه داد: پس از مدتی صدای انفجار گاز منطقه را لرزاند و اهالی از خانه های خود بیرون ریختند.

*اطلاعیه مترو
در پی حادثه دیشب روابط عمومی شرکت راه آهن شهری تهران و حومه (مترو) اعلام کرد: بدلیل ترکیدگی لوله آب و ایجاد حفره ای بزرگ در ضلع جنوبی میدان منیریه این مسیر مسدود شده و لازم است شهروندان جهت تردد از مسیرهای جایگزین استفاده کنند.
در اطلاعیه دست نویس روابط عمومی مترو آمده است: متاسفانه به دلیل ترکیدگی لوله آب در ایستگاه در حال ساخت خط 3 متروی تهران حفره ای به ابعاد 5 در 10 متر در جنوب میدان منیریه ایجاد گردیده است که باعث شده عبور و مرور در ابتدای بخش جنوبی میدان مسدود گردد.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته