امروز: به گزارش سایت امروز شواری هماهنگی جبهه اصلاحات در بیانیه ای از دو حزب اصلاح طلب عضو این شورا حمایت کرد. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحيم
پيروزي انقلاب اسلامي و تاسيس جمهوري اسلامي ايران به رهبري خميني كبير(ره) در 30 سال گذشته به گسست رابطه ميان نظام و مردم پايان داد و بحران مشاركت سياسي عميق در نظام سياسي را با تدوين و تصويب قانون اساسي و استقرار نهادهاي مختلف حل كرد و مكانيزم مشاركت سياسي به عنوان عاليترين جلوه و هدف توسعه سياسي و عاليترين چشمانداز اداره توسعه كشور را به يادگار گذاشت و اسباب و ابزار لازم براي حضور مستمر مردم به عنوان صاحبان اصلي كشور و انقلاب ونحوه نظارت مردم بر امور را از طريق نهادهاي اجتماعي،فرهنگي اقتصادي و احزاب سياسي و نشريات قانوني نهادينه كرد.
وجود قانون اساسي بعنوان سند اتحاد و اتفاق اجتماعي و رسانه هاي مستقل و احزاب قانوني چناچه با محدوديت و برخورد سليقه اي مواجه نشوند، به طور قطع قادر خواهند بود تعارضات احتمالي دروني حاكميت را حل كنند و به نتيجه اي برسند كه بر اساس آن قادر باشند نظام ارزشي و انقلابي خويش را به ارزش هاي مبتني بر تشكيل نظام و حكومت تطبيق دهند.
به اعتقاد ما اكثريت قريب به اتفاق تنش هاي درون حاكميت پس از پيروزي انقلاب اسلامي در طول 30 سال گذشته و در حال حاضر، ناشي از لاينحل ماندن اين تعارضات و ناديده انگاشتن فعاليت نهادهاي مدني و رسانه هاي مستقل است .
مطالعه و بررسي دوره هاي مختلف و دولت هاي بعد از انقلاب نشان مي دهد ، در مقاطعي كه هوشياري ،آگاهي و جسارت و تعهد و اخلاص لازم براي حاكميت همه جانبه قانون اساسي وجود داشته است، جامعه بر اين مهم فائق آماده و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات با چنين نگرشي ايجاد محدوديت هاي ناشي از برداشت هاي سليقه اي براي فعاليت احزاب به ويژه "حزب مشاركت ايران اسلامي" و "سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران" در روزهاي اخير قبل از محكوميت(قضايي آنهم توسط كميسيون ماده 10 قانون احزاب وزارت كشور كه بايد مبلغ توسعه سياسي كشور باشد) يا اصرار بر تعطيلي و يا توقيف مطبوعات را همچون اقدامات محدود كننده قبلي در جهت تعالي و توسعه نداسته و چنين اقداماتي را موجب انشقاق اجتماعي و جداشدن نيروهاي وابسته به انقلاب و حذف سرمايه هاي اجتماعي مي داند و مصرانه اميدوار است كه محدودكنندگان با درس گرفتن از تاريخ و تعاليم اسلام، قرآن و سيره و سنت امام راحل (ره) و پيروان راستين آن بزرگ مرد، به جاي انسداد سياسي و اجتماعي، در جهت توسعه سياسي گام بردارند.
در همين راستا، در جهت حل مشكلات پيش آمده ماه هاي اخير و حركت در جهت وفاق اجتماعي از وزارت كشور مي خواهيم به درخواست هاي احزاب و نيروهاي درون نظام و آقايان مهندس موسوي و كروبي براي تجمعات مسالمت آميز، وفق اصل 27 قانوني اساسي پاسخ مثبت داده و امكان مشاركت سياسي مردم در سرنوشت خود را فراهم سازند.
شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اطمينان دارد، رفع محدوديت هاي بلاوجه، روحيه نشاط و اميد را در جامعه بارور و زمينه نظارت همگاني را بر طبيعي ترين شكل خود فراهم و سرمايه هاي اجتماعي را در خدمت مردم و توسعه همه جانبه قرار خواهد داد.
در پايان همچون گذشته اجراي بي كم و كاست قانون اساسي و توجه به ظرفيت هاي مغفول مانده قانون اساسي تنها را حل مشكلات در حوزه مشاركت اجتماعي و تامين كننده روابط افقي و همترازانه و عاقلانه كردن روابط عمومي مي دانيم و اطمينان داريم جامعه را به سمت همبستگي و وفاق بيشتر سوق خواهد داد و از فرسايش سرمايه هاي اجتماعي از قبيل اعتماد، امنيت و اقتدار نظام جلوگيري خواهد كرد.
شوراري هماهنگي جبهه اصلاحات
27 ارديبهشت 89
امروز: سخنگو و عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، صبح امروز بازداشت شد.
دختر محسن آرمین در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، درباره جزئیات بازداشت پدرش گفت:« صبح امروز بعد از دقایقی که از خروج پدر از منزل میگذشت، پدرم همراه با چند مامور به منزل مراجعت کرد.»
وی افزود:« ماموران که حکم بازداشت و تفیش منزل که گویا از دادستانی بود را به همراه داشتند بعد از دقایقی که همکاران آنها برای تقتیش خانه آمدند در منزل ماندند و بعد از آن پدرم را به همراه خود بردند.»
فرزند آرمین خاطر نشان کرد: «تیم تفیتش به همراه خود لپ تاب، اوراق و کارتهای شناسایی را به همراه خود بردند.»
گفتنی است، پیش از این نیز دوبار، یکبار بعد از انتخابات و یکبار بعد از حوادث عاشورا، ماموران برای بازداشت محسن آرمین به منزل وی مراجعه کرده بودند که در آن مقاطع وی در منزل حضور نداشت.
:یکی از مخاطبان سایت کلمه نامه ای خطاب به صدرالدین بهشتی ، فرزند علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران در بند مهندس موسوی ارسال کرده و در آن تاکید کرده است:
اگر به ملاقات پدر گرامی ات رفتی سلام ما را به او برسان و بگو که نه عصبی باشد نه ناامید. و انتظار وفاداری به رسم و آیین مسلمانی و انسانی از کسی داشته باشد که برآن رسم زیسته است.
سید علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران ارشد مهندس موسوی است که از ۷ دی ماه سال گذشته بازداشت شده و بدون آنکه اتهام او مشخص شده باشد در بند است.در روزهای اخیر بهشتی شیرازی به خانواده خود گفته است که قرار بازداشتش برای دو ماه دیگر تمدید شده است.
متن این نامه که برای کلمه ارسال شده به شرح زیر است:
نامه ای به سید صدرالدین بهشتی شیرازی فرزند سید علیرضا بهشتی شیرازی
تقدیم به پرومته های دربند اوین
صدرالدین عزیز در خبرها خواندم که برای تظلم خواهی به دیدار علما رفته ای و از برخورد نامناسب زندانبانان با پدرت گلایه کرده ای ...این خبر بهانه ای شد تا برایت چند کلمه بنویسم.
آیا تصادفی است که زندان اوین جایی در رشته کوه البرز ساخته شده است؟آیا از ماجرای کوه البرز چیزی خوانده یا شنیده ای؟
ای دماوند با ما سخن بگو ...
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر یکی کله خود
زآهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
...
ای کوه که بر بلندای البرز برآمده ای...
بگو که البرز کوه ،چه داستانها در سینه دارد و آتشفشان خاموش تو چه شعله ها در خود نشانده است...
برای صدرالدین و همه فرزندان آزادگان در بند تعریف کن که :
نام البرز تنها نام ساده ای برای شناساندن رشته کوهی در جغرافیای ایران نیست.این نام تاریخ و شناسنامه سرزمین ایران است و ایران خود تنها یک کشور نیست که نماد سرزمین همه آزادگان و پهلوانان و عاشقان و خردمندان است.
البرز تاریخ آزادگی ایرانیان است :
فریدون در دامان البرز پرورش یافت
-آشیانه سیمرغ بر این کوه است
-زال پدر رستم در همین کوه بزرگ شد
-و آرش آزمون سخت تعیین مرز ایرانیان را بر این کوه انجام رساند.
شرح هریک از این ماجراها که به اشاره ای از آنها میگذرم با تو و سینه صدرالدین های این ملک ...
اما صدرالدین :
از زبان فردوسی حکیم بازمیگویم که مبادا این داستانها را دروغ و فسانه بدانی که سرگذشت ماست. سرگذشت همه قلب های روشنی است که تنها پرتوی از آن بر تمام پیکر تیره روزان لرزه می اندازد و آنها را وادار به دست یازیدن به هر خشونت و حماقتی می کند. غافل از اینکه عاقبت خود از اینهمه تیرگی و بدخویی فرسوده و خسته خواهند شد و چاره ای جز روشن شدن نخواهند داشت!
سخن هر چه گویم همه گفتهاند
بر باغ دانش همه رفتهاند
اگر بر درخت برومند جای
نیابم که از بر شدن نیست رای
کسی کو شود زیر نخل بلند
همان سایه زو بازدارد گزند
توانم مگر پایهای ساختن
بر شاخ آن سرو سایه فکن
کزین نامور نامهی شهریار
به گیتی بمانم یکی یادگار
تو این را دروغ و فسانه مدان
به رنگ فسون و بهانه مدان
*ازو** **هر** **چه** **اندر خورد** **با** **خرد** ***
*دگر بر ره رمز و معنی** **برد*
صدرالدین عزیز
اگر به ملاقات پدر گرامی ات رفتی سلام ما را به او برسان و بگو که نه عصبی باشد نه ناامید. و انتظار وفاداری به رسم و آیین مسلمانی و انسانی از کسی داشته باشد که برآن رسم زیسته است.
صدرالدین
آتشی که در دل این پرومته هاست با دم سرد بازجویانشان خاموش نخواهد شد ...هرچند زنجیرها دست و پا و دل آنها را زخمی و رنجور کند
اینها چاره ای جز گسترانیدن نور و روشنی ندارند ...زیرا که دیگر خود شعله ورند...و دم سرد اهریمن تاثیری جز شعله ورتر کردن آنها ندارد...
نام البرز را به خاطر بسپار و سرگذشت او را بخوان.سربلندی و افتخار از آن پدر تو و همه آزادگان دربند است
چند روز پیش باز هم خدمت خانم منیر گرجی بودیم، برای یاد قرآن و صفای دل و باز هم به آیاتی درباره انسان و اختیار و عقل و ایمان رسیدیم. در مورد آیات ۹۸ تا ۱۰۰ سوره یونس که خطاب به پیامبر اسلام است و در آن از حضرت یونس یاد شده بحث جالبی درگرفت. در این آیات می خوانیم:
فَلَوْلاَ کَانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ یُونُسَ لَمَّآ آمَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الخِزْیِ فِی الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿۹۸﴾
چرا هیچ شهرى نبود که [اهل آن به موقع] ایمان بیاورد تا ایمانشان به حال آنان سود بخشد مگر قوم یونس که وقتى [در آخرین لحظه] ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگى دنیا از آنان برطرف کردیم و تا چندى آنان را برخوردار ساختیم (۹۸)
وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ ﴿۹۹﴾
و اگر پروردگار تو مىخواست قطعا هر که در زمین است یکسر ایمان مىآوردند، پس آیا تو مردم را مجبور مىکنى که ایمان بیاورند (۹۹)
وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ
و هیچ کسی جز به اذن خدا ایمان نمی آورد و [خدا] بر کسانى که تعقل نمی کنند پلیدى را قرار مىدهد (۱۰۰)
این آیات نشان می دهد که ایمان آوردن انسان ها و جوامع در دست کسی جز خدا نیست و خدا نیز اجباری در این امر قائل نشده است. همچنین در مثالی که (در مورد قوم یونس) می زند آشکارا بر لزوم رابطه ای دو طرفه میان خدا و انسان برای ایمان آوردن، تاکید می کند.
در آیه بعد خداوند به صراحت بیان می کند که اگر می خواست، همه انسان ها یکسره ایمان می آوردند و سپس خطاب به پیامبر می فرماید آیا می خواهی مردم را مجبور به ایمان آوردن کنی؟
موضوع عدم اجبار و اکراه در دین با کلام «لا اکراه فی الدین» که در سوره بقره آمده، مشهور است. ولی این آیات نشان از تکرار این مفهوم در قرآن کریم دارد که ایمان با جبر و زور سنخیتی ندارد.
در آیه ۱۰۰ نکته ظریف دیگری بر اهمیت موضوع می افزاید که عقل به عنوان سرمایه ای برای بشر قرار داده شده است و اگر انسان ها از عقل پیروی نکنند گرفتار ناپاکی خواهند شد.
تاریخ انبیاء حاکی از عدم اجبار در دین و شیوه آنها استوار بر تذکر و یادآوری بوده است. چرا که ایمان از سویی ریشه در فکر و اندیشه و از سوی دیگر قلب و روح دارد و هیچیک از اینها را به جهت فطری نمی توان تسلیم جبر و تحمیل کرد. ایمان آوردن امری اختیاری است و فرد باید با آزادی و اختیار کامل و براساس تعقل از بین گزینه های مختلف ایمان به خدا و دین را باور کند.
بر این اساس اگر در مواردی افراد بر اثر فشارهای اجتماعی یا اقتصادی و برای حفظ منافع خود نسبت به جریانی اظهار پای بندی کنند، این امر نمی تواند در مورد دین نیز صادق باشد. زیرا رفتن به سمت دین، ریشه در تعقل و انتخاب آگاهانه دارد. در آیه ۹۹ منظور از کلمه «تکره» به کار بردن اجبار و در واقع نفی آن در مورد انسان هاست. این آیه روش تربیتی اسلام را بیان می کند و ما هم اگر مدعی بسط و نشر دین اسلام هستیم باید بدانیم در آن زور و ارعاب و جبر نبوده بلکه تعقل و اندیشه مبنای ایمان است.
اما از لوازم تعقل و اندیشه، طرح آزادانه افکار و دیدگاههاست. اگر چه در کشوری که پایگاههای دینی در آن قویست می بایست تلاش فرهنگی برای شناخت صحیح دین و آسیب شناسی اجتماعی و دینی صورت گیرد تا افراد با تشخیص درست مسیر زندگی خود را برگزینند.
امروز:علی بهزادیان نژاد از زندانیان حوادث پس از انتخابات و عضو ستاد میر حسین موسوی با شش سال حبس تعزیری این روزها منتظر است که به زندان عادل آباد مشهد منتقل شود.
به گزارش کلمه، وی در روابط عمومی ستاد مرکزی میر حسین موسوی فعال بوده که در روزهای ابتدایی پس از انتخابات دستگیر و بلافاصله به شش سال حبس محکوم شد . این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تائید شد.
علی بهزادیان نژاد ، وبلاگ نویس و متخصص کامپیوتر ، که از ماهها پیش در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد ،به خاطر اقامت خانواده اش در مشهد ،به ندرت از امکان ملاقات استفاده کرده است.
این وبلاگ نویس پس از چندین ماه بلاتکلیفی و عدم داشتن ملاقات منظم با خانواده سرانجام تقاضای انتقال به زندان مشهد را داده که شنیده شده با تقاضای او موافقت شده است .
علی بهزادیان نژاد ، برادرزاده قربان بهزادیان نژاد رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی است .قربان بهزادیان نژاد هم اکنون در زندان اوین و در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات نگه داری می شود .
- جمعه شب است .ساعت از یازده شب گذشته است . روی صفحه مانیتورم منتظر جدا شدن آتلانتیس در آخرین سفرش به ایستگاه فضایی هستم . در گوشه دیگر مانیتور هم تلوزیون های الجزیره و فرانسه ۲۴ باز است .آتلانتیس از زمین جدا می شود و خبرنگاران از ایستگاه گزارش می دهند که همه چیز طبق برنامه است . فضانوردان اعلام می کنند که همگی خوب و شاد هستند.تلویزیون های دیگر هم چند دقیقه ای را به این اتفاق زیبا در تاریخ بشر اختصاص داده اند : باز بشر به فضا رفت.
دقایقی بعد اما ..... خبرها حکایتگر همان داستان های همیشگی هستند . بمبی در عراق منفجر شد .کشته شدگان همه شیعه هستند.در بانکوک دعواست . در قرقیزستان راهپیمایی و اعتراض است . در هند یک کامیون با شصت مسافر به ته دره سقوط کرد و....
اصلا یک نفر پیدا نمی شود به من بگوید در اینجا ، در آسیا چه خبر است؟! اصلا به جهنم که ما فضانوردانمان را نتوانسته ایم به ایستگاه فضایی بفرستیم .اصلا کراهت دارد.چه معنی دارد در یک فضای تنگ و بسته چند زن و مرد دور از چشم پلیس روزها با هم باشند. مشکل قبله در آن گوشه فضا هم بایست یک جور حل شود.اصلا نخواستیم . به درد سرش نمی ارزد.
ولی یکی به من بگوید اینجا ، در محله ما چرا این همه دعوا است ؟ بخصوص این گوشه محله یعنی خاور میانه ؟ راستی چرا در این گوشه از دنیا جنگ است؟گرسنگی است ؟ بمب گذاری است؟ ..... خبرنگار می گفت بمب گذار قبلی نیت اش از بمب گذاری را رفتن به بهشت اعلام کرده است.
اصلا همه شان دروغ می گویند . در این سوی دنیا مخصوصا در آسیا و افریقا نه جنگ است نه بمب گذاری نه گرسنگی و تشنگی کودکانی که استخواهای دنده شان را می شود با چشم بسته از روی لباس شان شمرد.( ببخشید یادم نبود که آنها اصلا لباس ندارند)
سری به کلمه و جرس می زنم ."کتابهای شهید بهشتی را از نمایشگاه جمع کرده اند".این می گوید خودشان نیامده اند. آن می گوید دروغ می گوید ، به ما غرفه نداده اند.مادران اعدامی های چند روز پیش هنوز جسد بچه هایشان را تحویل نگرفته اند . یک کارگردان وقت آمدن به زندان دوربینش را جا گذاشته است (عجب سوژه ای می شد!) مجسمه های تهران جنی شده اند .....
اصلا لعنت بر شیطان که تخم یاس و نا امیدی می کارد!
بیا فرض کنیم همه چیز خوب است . بیا خیال کنیم امسال معجزه می شود . بیا خیال کنیم که بی خیالی هم بد چیزی نیست . اصلا از اولش همه اش تقصیر تلویزیون ناسا بود که دل ما را آب می کرد وقتی از فضانوردشان می پرسید: " اوضاع چطور است؟" و آنها می گویند: " ما خوب و خوشحالیم" . تقصیر تلویزیون های بدخواه فرانسه ۲۴ و الجزیره است که دائم القاء می کنند در عراق هر روز یک عده مسلمان تکه تکه می شوند تا یک عده دیگر صاف بروند بهشت. تقصیر کلمه و جرس است که تیتر می کنند : "روزنامه نگاران اصلاح طلب در حسینیه زندان رجایی شهر؛نوبتی می خوابند ". مگر ممکن است وقتی آدم ها به فضا می روند و تازه روی زمین هم هنوز هزاران هزار کیلومتر سرزمین حاصلخیز بلا استفاده افتاده است روزنامه نگاران مجبور باشند اینقدر چسبیده به هم زندگی کنند. اصلا از این خبرها نیست آقای محترم !.
اینجا همه چیز خوب و عالی است .
راستی ! آهای فضانوردان آتلانتیس ! دلتان بسوزد ! ما از شما هم خوشحال تریم ! باورتان نمی شود ؟! کمی به من مهلت بدهید. تلاش خواهم کرد و به هر بدبختی باشد یک لبخند تحویل تان خواهم داد تا باور کنید اینجا همه چیز خوب است و ما هم خوشحالیم!
فقط یک زحمت بکشید!
می گویند خدا در آسمانهاست . وقتی به آسمانها رسیدید پیغام مرا به او برسانید . به او بگویید .....
۲۴اردیبهشت ۱۳۸۹
ساعت : چهل دقیق بعد از پرواز آتلانتیس
امروز:ایالات متحده برخلاف معاهدات بین المللی و تجارت آزاد به برخی شرکت های طرف قرارداد با ایران فشار وارد آورده تا نسبت به قطع مراودات خود با ایران اقدام نمایند.
به گزارش سفیر،خبرگزاری رویتر در خبری مدعی شد شرکت های نفتی زیادی تاکنون زیر بار فشار آمریکا رفته و اقدام به قطع یا کاهش معاملات خود با ایران کرده اند.
بنا به گزارش رویتر شرکت هایی که فعالیت خود در ایران را متوقف کرده اند عبارتند از :
۱- شرکت نفت و گاز انی در ایتالیا از همکاری در طرح توسعه میدان نفتی دارخوین کناره گیری کرد . شرکت انی برای ان که از تحریم های امریکا علیه خود مصون بماند در بیست و نهم اوریل به مقامات امریکایی اعلام کرد از ادامه همکاری خود با ایران دست کشیده است شرکت ایتالیایی انی از سال هزار و نهصد و پنجاه و هفت در ایران حضور دارد.
۲- شرکت توتال فرانسه نیز اعلام کرده است اگر امریکا قانونی در زمینه اعمال تنبیه و مجازات علیه شرکت های تامین کننده بنزین ایران تصویب کند فروش بنزین به ایران را متوقف خواهد کرد این مطلب را رئیس اجرایی شرکت توتال در بیست و ششم اوریل اعلام کرده بود .
۳- شرکت لوک اویل روسیه نیز فروش بنزین به ایران را متوقف خواهد کرد این مطلب را منابع صنعت نفت روسیه در روز هفتم اوریل اعلام کردند.
۴- شرکت رویال داچ شل نیز در ماه مارس تصمیم مشابهی اتخاذ کرده بود . شرکت لوک اویل روسیه هر ماه بین دویست و پنجاه تا پانصد هزار بشکه بنزین به ایران صادر میکرد.
۵- شرکت پتروناس مالزی نیز فروش بنزین به ایران را متوقف کرده است یک سخنگوی این شرکت در روز پانزدهم اوریل این مطلب را اعلام کرد شرکت پتروناس اخرین بار در چهارم یا پنجم مارس یک محموله بنزین به بندر عباس ارسال کرده بود.
۶- شرکت خودرو سازی دایملر المان نیز در چهاردهم اوریل اعلام کرد در نظر دارد سی درصد سهام خود را در یک کارخانه خودرو سازی در ایران به فروش برساند و صدور خودروهای سواری و کامیون به ایران را متوقف کند .
۷- دو شرکت بیمه گذار المانی به نام های مونیخ ری و الیانز نیز همکاری های خود را با ایران متوقف کرده اند.
۸- شرکت بزرگ پالایشگاهی هند یعنی شرکت ریلاینس اینداستریزقرارداد خرید نفت خام از ایران را برای سال مالی دو هزار و ده میلادی تمدید نخواهد کرد .
۹- شرکت نفتی ترافیگورا و شرکت نفتی ویتول نیز فروش بنزین به ایران را متوقف می کنند.
۱۰- شرکت اینگرسول راند که یک شرکت سازنده کمپرسورهای هوا و سامانه های سرد کننده در بخش ساختمان و حمل و نقل است اعلام کرد به شرکت های زیرمجموعه خود اجازه نخواهد داد قطعات یا محصولات خود را به ایران بفروشند.
۱۱- شرکت خدمات نفتی اسمیت اینترنشنال نیز در اول ماه مارس اعلام کرد به طور فعال و جدی به دنبال توقف تمام فعالیت های خود در ایران است .
۱۲- شرکت کاترپیلار که بزرگترین سازنده ماشین الات و تجهیزات ساختمانی و معدنی است در روز اول مارس اعلام کرد در صدد است که روابط کاری خود را با ایران قطع کند این شرکت اعلام کرد به زیرمجموعه های خود در خارج از امریکا دستور داده است از فروش تجهیزات به دلالان مستقلی که ممکن است این تجهیزات را به ایران بفروشند خودداری کنند.
۱۳- شرکت المانی زیمنس نیز در ماه ژانویه اعلام کرد سفارش دیگری را از سوی ایران نخواهد پذیرفت.
۱۴- شرکت گلنکور نیز در نوامبر سال دو هزار و نه میلادی فروش بنزین را به ایران متوقف کرد .
۱۵- شرکت هانتسمن کراپ که یک شرکت تولید کننده مواد شیمیایی است در ماه ژانویه اعلام کرد شرکت های خارجی زیر مجموعه خود را از فروش محصولات به طرف های ثالث در ایران بر حذر داشته است.
۱۶- شرکت مالی کی پی ام جی و شرکت پرایس واتر هاوس کوپرز اند ارنست نیز اعلام کرده اند هیچ گونه رابطه تجاری با ایران نخواهند داشت.
این در حالی است که بنا به گزارش رویتر همچنان هنوز شرکت هایی هستند که به به همکاری های تجاری خود با ایران ادامه می دهند اداره حسابرسی دولتی امریکا در ماه اوریل گزارش داد که در فاصله سال های دو هزار و پنج تا دو هزار و نه میلادی تعداد چهل و یک شرکت در بخش نفت و گاز و پتروشیمی ایران فعالیت داشته اند این اداره در گزارشی که در روز چهارشنبه منتشر کرد اعلام نمود که هفت شرکت از این شرکت ها موفق شده اند قراردادهایی به ارزش هشتصد و هشتاد میلیون دلار با دولت امریکا امضا کنند و از سوی دیگر شرکت گازپروم روسیه نیز در ماه مارس اعلام کرد سرگرم مذاکره با ایران برای توسعه میدان نفتی آذر است.
امروز: وزارت اطلاعات شهرستان بابل قصد دارد دادگاه جمعی از فعالان سیاسی دستگیر شده پس از انتخابات ریاست جمهوری را به صورت علنی برگزار کند.
گزارش خبرنگار جرس حاکی است، فشارهای وزارت اطلاعات استان مازندران برای برگزاری دادگاه علنی جمعی از اعضای فعال در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی که پیش از این بازداشت و جمعی از آنان در آزادی موقت به سر می برند افزایش یافته است.
گفته می شود این دادگاه همانند دادگاه متهمان انتخابات ریاست جمهوری که در تهران برگزار شده بود قرار است تیر ماه سال جاری در شهرستان بابل نیز به صورت دادگاه دسته جمعی متهمان پرونده انتخاباتی برگزار شود.
بر اساس این گزارش، احمد میری قائم مقام جبهه مشارکت مازندران، علی اکبر سروش مشاور سیاسی استاندار در دوره اصلاحات، محمدرضا معصومیان، محمد رضا ملکی، دو تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، مصطفی ابراهیم تبار، امین تسلیمی، علیرضا فلاحتی و آریا آرام نژاد از جمله فعالان سیاسی شهرستان بابل به شمار می روند که وزارت اطلاعات بنا دارد دادگاه علنی آنان را همانند نمایش دادگاه انتخاباتی سال گذشته، این بار در شهرستان بابل برگزار کند.
تا کنون هیچ یک از این زندانیان تن به اعتراف نداده ودر طی دوران بازداشت نیز فعالان سیاسی این شهرستان کلیه اتهامات خود را رد کرده اند، اما فشار وزارت اطلاعات بر پرونده این زندانیان همچنان ادامه دارد.
امروز: بدنبال انتشار گزارش روزهای اخیر جرس مبنی بر کاهش ۷۵۰ هزار بشكه ای تولید و۴۵۰ هزار بشكه ای فروش نفت ایران و "فروش زیر قیمت" نفت ایران بدلیل اِعمال تحریم ها، امروز برخی منابع خبری از سقوط قیمت نفت ایران به پایین تر از ۶۵ دلار قیمت تعیین شده در بودجه سال ۸۹ خبر دادند.
در گزارش جرس آمده بود بدلیل تحریمهای اتخاذ شده علیه تهران، در حال حاضر کشتی های مخزن دار نفتی ایران برای فروش در وسط آبهای خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند معطل مانده و بدلیل اینکه نگهداری نفت در کشتی نیز هزینه های هنگفتی دارد و خریداران نیز کم شده اند، دولتمردان جمهوری اسلامی سرمایه ملی را زیر قیمت می فروشند تا وضعیت فعلی کشور را پاسخگو باشند.
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر قیمت جهانی نفت به زیر ۷۲ دلار کاهش یافته و براساس این گزارش، در شرایط فعلی قیمت هر بشکه نفت اوپک ۵ تا ۷ دلار کمتر از قیمت نفت WTI است که در حال حاضر هر بشکه نفت اوپک بین ۶۵ تا ۶۷ دلار بفروش می رسد و بدلیل اینکه قیمت نفت ایران نیز بین ۲ تا ۳ دلار کمتر از قیمت نفت اوپک است، هم اکنون هر بشکه نفت ایران بین ۶۲ تا ۶۴ دلار بفروش می رسد.
این در حالی است که امسال براساس پیشنهاد دولت به مجلس که پس از کش وقوس های فراوان بالاخره مورد تصویب بهارستانی ها قرار گرفت نفت در بودجه ۶۵ دلار تعیین شد .
لازم به ذکر است وزیر نفت نیز در زمان دفاع ازاین رقم پیشنهادی دولت درجمع نمایندگان با جدیت تمام تاکید کرده بود: "قیمت نفت از ۷۵ دلار پایین تر نخواهد آمد و با پافشاری بر این پیش بینی، نمایندگان را برای تصویب این نظریه دولت مجاب کرد."
بنا به آخرین گزارش ها، قیمت جهانی نفت در حال حاضر با حدود سه دلار کاهش به بشکه ای ۷۱ دلار و ۶۱ سنت رسیده است.
امروز: فرشته هاشمی، همسر مهدی هاشمی رفسنجانی، در واکنش به خبر سازی و دروغ پردازی های برخی رسانه هایِ حامیِ دولت، جوابیه ای خطاب به آنان و در رأسشان سایت جهان نیوز منتشر ساخت و به بخشی از ادعاهای اخیر آنان پیرامون خود و خانواده اش پاسخ گفت.
طی روزهای اخیر جهان نیوز و برخی سایتهای خبری نوشته بودند "همسر و دو فرزند مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شده اند."
به گزارش سامانه خبری ندای سبز آزادی، عروس هاشمی رفسنجانی در این جوابیه شرح مختصری از جریان دستگیری اش در حوادث پس از انتخابات را نیز بازگو کرد و از منبع خبری فوق الذکر (جهان نیوز) خواست این جوابیه را روی خروجی سایت خود بگذارد.
فرشته هاشمی در ابتدای نامه خود متذکر می شود: "اینک به موجب قانون مطبوعات ـ که می دانم شما و یاران تان الزامی به رعایت نداریدـ از شمامی خواهم متن زیر را درج کنید و به خاطر داشته باشید که جهان اگر قرار بود همواره بر یک مدار بگردد،نه امروز،شما آنجا بودید و نه فردا،کسی دیگر به جای شما."
عروس رئیس مجلس خبرگان همچنین خاطرنشان می کند: "باز قلم دروغ به کار افتاد و قلم به دستی دیگر،اتهامی ناروا به خانواده هاشمی رفسنجانی روا داشت. کم نبود هر چه درباره همسرم،مهدی هاشمی نوشتید و نوشتند، که اینک خبر از خروج من و دو فرزندم نیز از ایران می دهید. داستان را هم خود ساخته و پرداخته و نوشته اید: همسر و دو فرزند مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شدند. محل اقامت ما شد «لندن» و «اطرافیان ما» هم به شما خبر دادند که فرشته هاشمی، همسر مهدی هاشمی به همراه دو فرزندش به لندن رفته و قبل از پیوستن به همسر، به برخی اطرافیان خود اعلام کرده است که قصد بازگشت به ایران را ندارد."
عروس آیت الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به هجمه های چند ماه اخیر علیه مهدی هاشمی و اتهامات وارده به وی، صراحتا متذکر می شود: از پاسخگویی به تهمت هایی که به همسرم زده اید، می گذرم و جواب را به خود او وامی گذارم که می دانید و بالاتری هایتان نیز می دانند که پاسخ های بسیار برایتان دارد و روزی آنها را، نه تنها با شما، که با همگان، مطرح خواهد کرد. اما در باره خروج من: خبری نوشته اید که از سطر، سطر آن دروغ می بارد و همه هم بی توجه به آنکه برخورداری کمی است در دنیا دروغ گویان را و برای ایشان عذابی دردناک است در آخرت."(سوره نحل آیه ۱۱۶ )
فرشته هاشمی در پاسخ به خبرسازی حامیان دولت می افزاید: "نوشته اید من در لندن هستم؛ این دروغ اول. نوشته اید قصد بازگشت به ایران را ندارم؛ این دروغ دوم. نوشته اید عروس آقای هاشمی رفسنجانی در جریان ناآرامی های روز ۱۲ امرداد ۸۸ ، در اطراف میدان ونک دستگیر شده بود. این نیز تحریفی دیگر."
وی ادامه می دهد "در جواب این همه دروغ، آن هم در شرایطی که شما و دوستان نزدیک تان در نظام امنیتی ـ اطلاعاتی کشور، قاعدتا باید اطلاعات دقیقتری داشته باشند، اول به حرف امام صادق استناد می کنم که فرمودند: کسی که با آگاهی قسم دروغ بخورد با خدا به مبارزه و جنگ برخاسته است و برایتان روشن می دارم که بدانید و بدانند بالاتری هایتان که:
۱- من در لندن نیستم.
۲- من هرگز به کسی نگفته ام «قصد بازگشت به ایران را ندارم». و اصولا چرا گفته باشم؟ ایران، خانه ماست، و ما خانه مان را به دروغگویان واگذار نمی کنیم.
۳ - خبر از دستگیری من در جریان به گفته شما «ناآرامی های» اخیر داده اید. من، از باب احترام به انقلاب و آرمان های آن، داستان دستگیری خود را آنگونه که روی داد، اعلام عمومی نکرده ام، اما اینک که قلم در دست دروغگویان است، و «اصولگرایی» نامی شده است برای پای گذاری برهمه اصول دینی و اخلاقی، از فرصتی که شما فراهم کرده اید، استفاده می کنم تا ماجرای دستگیری خود را «اعلام عمومی» کرده باشم و همان گونه که روی داد، نه آن طور که شما نوشته اید."
همسر مهدی هاشمی در شرح دستگیری خود در جریان حوادث بعد از انتخابات می نویسد:
"در روز مورد نظر(۱۲ امرداد ) برای خرید به خیابان رفته بودم که ناگهان، چند نفری برسرم ریختند و به تحکم گفتند: به آن طرف خیابان نرو! به آنان مودبانه گفتم: ماشین من در آن سوی خیابان است. اما هنوز کلام منعقد نشده، آقایان با مشت و لگد برسر من ریختند، چادر از سرعروس رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشیدند، بر موهای عروس رئیس مجلس خبرگان نظام، چنگ زدند، او را بر زمین کشیدند و عاقبت نیزبردند. داستانی که بازگویی اش، انداختن تف سربالا بود. در کشوری اسلامی که در آن حجاب، نشانه عفت است و تقوی، با زنان چنین می کنند و برآنان چنین روا می دارند."
وی در پایان خاطرنشان می کند "آقای...من از کودکی آموخته ام که اصولگرایی و رهپویی راه دین واسلام، قواعدی دارد و آدابی. حفظ حجاب، از جمله این اصول بوده است. شما را اما چه شده است که نام اصولگرا و رهپوی انقلاب با خود به این سو و آن سو می برید، اما به خاطر منافع زودگذر مادی، در برابرکشیدن چادر از سرزنی، سکوت می کنید و به دروغ آن را وارونه جلوه می دهید؟ چه شده است که در خانه بنا شده بر دروغ، سخن از اصولگرایی می گویید؟ فراموش کرده اید که به گفته مولایمان علی «دروغ گویی مایه ننگ و عار در دنیا و موجب عذاب آتش در آخرت» است؟...آقایان! منتظر«اخبار تکمیلی» باشید. آن روز دور نیست."
لازم به ذکر است طی چند ماه اخیر هجمه های وسیعی علیه خانواده هاشمی رفسنجانی- بویژه فائزه و مهدی هاشمی- توسط افراطیون حامیِ دولت و ارگان های رسانه ای آنان صورت گرفته است.
هاشمی رفسنجانی چند روز پیش بر مواضع خود که در نماز جمعه ۲۶ تیرماه سال گذشته ایراد کرده بود، صحه گذاشته و خواستار احترام و مدارا و دلجویی حکومت نسبت به مردم شد.
امروز: در پی فشارهای وارده از سوی برخی مقامات ارشد نیروهای نظامی و شبه نظامی برای در کنترل کامل گرفتنِ مراسم سالگردِ امام بیت آن مرحوم برای اولین بار مراسم امسال را از سه روز به یک روز تقلیل داد.
به گزارش منابع خبری جرس، بیت رهبر فقید جمهوری اسلامی امسال به دلیل اعتراض به عملکرد حاکمیت در قبالِ حقوق ملت، قصد داشت مراسم سالگرد درگذشتِ آن مرحوم را که همه ساله از ۱۳ تا ۱۵ خرداد در آرامگاهِ وی برگزار می شد، همانند دو مراسم لغو شدۀ سال گذشته (شبهای احیا و ایام محرم) منتفی اعلام کند.
این گزارش خاطرنشان می سازد چند روز پس از اتخاذ این تصمیم توسط بیت امام سردار وحید (از اعضای دفتر رهبر جمهوری اسلامی)، به دیدار سیدحسن خمینی رفته و پیام آقای خامنه ای را به وی ابلاغ می کند و تاکید می کند "حضرت آقا عنایت ویژه و حساسیت زیادی روی مراسم سالگرد دارند. اگر خانواده ایشان آمادگی برگزاری مراسم امام را ندارند، سردار نقدی و نیروهای بسیج ادای وظیفه خواهند کرد."
به دنبال این تهدید، بیت امام تصمیم می گیرند برگزاری مراسم را به یک روز، آن هم فقط جمعه ۱۴ خرداد که رهبری نماز جمعه می خواند، تقلیل دهد.
بخش دیگری از این گزارش خاطرنشان می سازد "طبق تصمیم کمیته برگزار کننده مراسم، محمود احمدی نژاد به عنوان سخنران پیش از خطبه ها از سوی آن کمیته تعیین شده است و ظاهرا از سوی دفتر رهبری به سیدحسن خمینی ابلاغ می شود که خود وی به عنوان سخنران قبل از خطبه های نماز، باید به اختصار ورود رهبری را خوش آمد بگوید."
منبع خبری جرس همچنین از تلاش روزهای اخیر سردار نقدی در جهت برگزاری مراسمی تحت عنوان "دهه بازخوانی اندیشه امام" خبر داده و هدف از این اقدام را، سازماندهی پرسنل آن نیروی شبه نظامی، برای فعالیت علیه جنبش سبز ذکر کرد.
سامانه خبری آفتاب نیوز هفته پیش گزارش داده بود که در جریان جلسه ستاد مرکزی بزرگداشت رهبر فقید جمهوری اسلامی، که با حضور حجت الاسلام محمدعلی انصاری دبیر این ستاد، برخی مسئولان دفتر رهبری، سردار پاسدار علی فضلی جانشین فرمانده بسیج و نمایندگان وزارت اطلاعات و دستگاههای مختلف در آرامگاهِ امام برگزار شد، مقرر گردید بسیج مسئولیت هماهنگی اعزام حاضران در مراسم را بر عهده گیرد و انصاری نیز تاکید کرد:
"روز ۱۴ خرداد هیچ اتفاق خاصی جز تاکید بر پیمودن راه و اندیشه امام نخواهد افتاد."
لازم به ذکر است سال گذشته و بعد از هجمه های مختلفِ وارده به بیت امام از سوی افراطیونِ حامیِ دولت در جریانات بعد از انتخابات ریاست جمهوری، مراسم ویژه شبهای محرم در آرامگاه آن مرحوم برگزار نگردید و تنها با انتشار یک آگهی کوچک و بی سابقه، از برخی محدودیت های ساختمانی خبر داده و اعلام داشتند که فقط می توانند با هماهنگی قبلی، پذیرای حضور برخی هیات ها باشد.
یک سال پیشتر، آن مراسم در ۶ شب و با سخنرانی مهدی کروبی، حسن روحانی، میر باقری، محمد هاشمی و تنی چند از چهره های مردمی برگزار شده بود.
در ماه رمضان ۸۸ نیز، برای اولین بار در سال های پس از درگذشتِ امام مراسم شب های قدر در آرامگاهِ آن مرحوم برگزار نشد.
امروز: سایت فردا نیوز در گفتگویی با عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران درباره اعدام پنج تن از متهمین سیاسی و بیانیه میر حسین موسوی در این زمینه توضیحاتی داده است.
جعفری دولت آبادی در این گفتگو با توجه به صدور بیانیه از سوی مهندس میر حسین موسوی در محکوم کردن این اعدام ها گفت:« وی با این اظهار نظر اساسا از مجرمین و گروهک های ضد انقلاب حمایت کرده است و به طور حتم در وقت مناسب در این مورد اقدام خواهد شد»
دادستان تهران ادامه داد: «بسیاری از مواضعی که میر حسین موسوی و مهدی کروبی گرفته اند جرم است ، اما چون نظام اسلامی برای برخورد با آنها بر اساس مصالحی عمل میکند آن را موکول به زمان مناسبی کرده ایم»
وی در خصوص اینکه مصالح نظام در این باره چیست توضیح داد: «دستگاه قضايي بايد طبق قانون عمل كند، اما همانطور كه امام گفتند نظام اسلامي مصلحتهايي دارد كه ممكن است از تشخيص ما خارج باشد».
دادستان تهران البته توضیحی نداد که این مصالح که از تشخیص ایشان خارج است به تشخیص کدام یک از ارکان نظام مصلحت پنداشته میشود و سخن از خواست مردم برای محاکمه رهبران جنبش سبز نمود.
دادستان تهران با تاکید بر قانونی بودن اعدام این افراد گفت: «چهار تن از اعدام شدگان به طور مستقیم در ماموریت های تروریستی از سوی پژاک نقش داشته اند ، و متهم دیگر نیز از گروه های ضد انقلاب تندر بوده است و در انفجار حسینیه ره پویان وصال شیراز نقش داشته است»
دولت آبادی در بخش دیگری از این گفتگو به متهمین بازداشتی پس از کودتای انتخاباتی پرداخت و گفت: « احمد دانشپور مقدم ، محسن دانشپور مقدم و عبدالرضا قنبری از هواداران منافقین به اعدام محکوم شده اند و حکم این افراد قطعی شده است ، سه نفر دیگر به نام های مطهره بهرامی حقیقی ، ریحانه حاج ابراهیم دباغ و هادی قائمی در دادگاه بدوی محکوم به اعدام شدند اما مجازات آن ها در دادگاه تجدید نظر به حبس تبدیل شده است.»
دادستان تهران در ادامه از سه حکم اعدام تایید شده خبر داد و گفت: «محمد علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقایی به جرم ارتباط یا منافقین در شهریور ماه سال گذشته بازداشت شده اند و حکم اعدام این افراد تایید شده است»
با این وصف کیفر خواست های صادره در رابطه با حوادث عاشورا به گفته دادستان تهران ده فقره بوده است که در میان آنها ارسلان ابدی و محمد ولیان تبرئه شده اند و به اتهام دو نفر دیگر هم رسیدگی نشده است. دولت آبادی درباره چگونگی اثبات اتهامات این افراد توضیحی نداد و روشن نساخت که بر اساس کدام مدرک و سند این افراد را محارب دانسته اند.
عباس جعفری دولت آبادی که در ابتدا امیدواری هایی را برای کنار گذاشتن عملکرد سیاسی در دادستانی ایجاد کرده بود ، با فعالیت های خود در سمت دادستانی تهران امید به بهبود وظعیت در این ارگان را به یاس تبدیل کرد. وی در هفته دوم از فعالیت های خود حکم بازداشت دو تن از مشاوران میر حسین موسوی و مهدی کروبی (علیرضا بهشتی و مرتضی الویری) و پلمپ دفتر پیگیری حقوق آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات و همچنین دفتر مهدی کروبی را صادر کرد.
امروز: مسعود پیوسته - سال گذشته همین موقع ( یک ماه مانده به انتخابات 22 خرداد ) روزنامه اعتماد مصاحبهای با شما در مورد وضعیت اصلاح طلبان منتشر کرد که در آن سئوال کرده بودم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، آرایش اصلاح طلبان چگونه است ؟ پاسخ شما این بود که مجموعا آنچه از افکار عمومی استنباط می شود این است که وضعیت به نفع اصلاح طلبان است و همین جمله شما تیتر مصاحبه روزنامه اعتماد شد .
در این گفت و گو، غرض، مرور دوباره آنچه از روز انتخابات تا حوادث پس از آن گذشت نیست، گو آنکه یکی دو ماه پس از انتخابات ، باز هم با شما نکته تاکیدی تان این بود که جریان جنبش اجتماعی مردم ایران ، مثل " زیردریایی " است ، گاهی زیر آب است گاهی روی آب ،تصور غلطي است اگر ادعا شود چون زير آب رفته ، وجود ندارد يا از بين رفته است.حالا می خواهم پرسشم را از همین جا شروع کنم.
سعید مدنی ، فعال ملی مذهبی که در عین حال پژوهشگر در زمينه مسايل اجتماعی هم هست در همین فاصله تقریبا یک ماه مانده به سالروز واقعه 22 خرداد و البته در پی آن 25 خرداد ، جنبش اجتماعی مردم ایران را حالا چطور می بیند ؟ آیا به تعبیر شما این " زیردریایی " این روزها روی آب است یا زیر آب ؟
سعید مدنی : با آن سوابقی که گفتید پیوند خوبی بین شرایط امروز و دیروز برقرار کردید . همان طور که قبلا گفتم اتفاقاتی که در ایران رخ داد و پدیده ای که با آن مواجه بودیم ، پدیده ای که در میادین و خیابان ها و در سطح شهرهای بزرگ دیدیم ، را ميتوان جنبش اجتماعی جدید نامید . هنوزهم براین باورم که در یک سال گذشته این جنبش با همه دشواری هایی که با آن مواجه بود به حیاتش ادامه داد وبه دلیل ویژگی های درونی که داشت توانست به رغم همه فشارها و تهديدها به بقای خود ادامه دهد .
جنبش های اجتماعی به طور کلی سه مرحله را پشت سر می گذارند. مرحله اول ، مرحله اعتراض است به این معنا که مجموعه ای از افراد حول یک محور اعتراضی به مشترکاتی می رسند و در پی آن کنش اعتراضی دارند كه نمودها و بروز علنی آن را در کف خیابان ها دیدیم . جنبش اجتماعی مردم ایران این مرحله را پشت سر گذاشته . ویژگی این مرحله ، عمدتا رویکرد سلبی آن است يعني تاكيد دارد بر نقد و نفي وضع موجود كه نمونه اش را سال گذشته در اعتراض به نتایج انتخابات دیدیم که این حضور اعتراضی مردم در خیابان ها در مرحله اول ، با شعار " رای من کو؟ " جلوه کرد و این شعار در واقع شعار محوری این مرحله بود .
در مرحله دوم ، جنبش وارد سازمان شبکه ای می شود وبا ماهيت پررنگ تر جلوه می کند . لذا فارغ از پيوند هاي موقت و ناپايدارحاصل از تجمعات موردی قبل از آن به مناسبت های مختلف ، فعالان و بدنه جنبش پیوندهایی باثبات تر و عميق تر در مقايسه با مرحله جنبش اعتراضی برقرار می کنند . در این مرحله ، ارزش های مشترک ، اصول مشترک و مشی مشترک جنبش شكل مي گيرد و جنبش در قالب سازمان شبکه ای سامان پیدا می کند و وجوه اثباتی اش بیشتر نمود پیدا می کند ،لذا مثل گذشته دیگر در پی " چه را نمی خواهد " نیست بلکه رویکرد " چه را می خواهد " برمی گزیند و به اینجا ميرسد که می داند در پی چیست . اوج این نگاه را در بیانیه 17 آقای مهندس موسوی می بینیم . حرکتی که از جهت هوشياري و تيزبيني سياسي شايد طی 30 سال گذشته بي نظير بوده است. من بیش از یکصد تحلیل درباره آن بیانیه آقای موسوی خواندم که از جهت استراتژی ، مشی و تاکتیک ، به بررسی آن پرداخته بودند . در این بیانیه به خواست ها و مطالبات جنبش توجه شده است.
پس از مرحله دوم جنبش وارد مرحله سوم می شود ،یعنی مرحله " تثبیت جنبش " . جنبش سبز در حال حاضر در اين مرحله قرار دارد .اگر تا پیش از این ، جنبش حالت ژله ای داشت ،حالا دارد فرم مشخصی پیدا می کند . در این مرحله جنبش از طریق رابطه های پایدارتر می تواند به یک سازماندهی حداقلی کلاسیک هم دست پیداکند . البته اين سازمان بسیار کوچک است و در مقایسه با سازمان شبکه ای ،بسيار محدودتر است.
اگر در مراحل اول و دوم ، جنبش تحت تاثیر شرایط بیرونی و فضای امنیتی و ریسک حضور بود ، در مرحله سوم قادر به ریسک پذیری بالاتر است . چرا ؟ چون به انسجام درونی رسیده است . حالا دیگر فقط حضور خياباني اهميت ندارد بلکه نمود جنبش در قالب های هنر ، ادبیات ، سیاست و سبک زندگی استمرار پيدا مي كند.ما امروز نوعی از رفتار فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی را در جامعه می بینیم که سبز و ضد سبز را از يكديگر متمايز مي كند .
خب ، موافقید همین جا سری به شهرستان ها و روستاهای کشور بزنیم ؟ آخه سه روز مانده به انتخابات ، آقای حجاریان را دم در حزب مشارکت دیدم و از او پرسیدم شما نگران روستاها و شهرستان ها نیستید ؟ گفت نه . چون آنجا هم مثل تهران همین بحث ها در بین پدر و پسر و خواهر و در محیط خانواده در می گیرد . پس اینجا و آنجا ندارد .
حالا آقای مدنی از شما می خواهم بپرسم که جریان جنبش سبز چقدر در استان ها نفوذ کرده با توجه به اینکه حاکمیت تمام سعی اش را می کند که بگوید که مساله تهران مساله شهرستان ها نیست . و تلاش می کند افکار عمومی شهرستان ها معطوف به جنبش سبز نشود .
سعید مدنی : تغییر از مرکز به پیرامون اجتناب ناپذیر است . ببینید حجم و شدت و گستره جنبش اجتماعی را در تهران وقتی با نقاط دورتر کشور اعم از نقاط کاملا شمالی يا کاملا جنوبی مقایسه می کنیم ، می بینیم دامنه تغییرات در تهران بیش از شهرستان هاست . بخش قابل توجهی از انرژی و منابع فرهنگی و ...در پایتخت متمرکز است ، بدیهی است در اینجا در پی بهره برداری از امکاناتی چون موبایل و اینترنت و سایر تجهیزات ارتباطی ، تغییرات اجتماعی هم سريع تر رخ مي دهد. همان طور که این تغییرات در تهران اجتناب ناپذیر است ، به همان میزان هم وقوع جنبش اجتماعی در پیرامون نیز قطعی است . این حرکت آغاز شده ودامنه اعتراضات کم کم به شهر های دیگر گسترش يافته است . این فرایند اجتناب ناپذیر اما کند است . اصرار هم نباید کرد که شتاب پیدا کند . چون هر اندازه جریان نفوذ جنبش در پیرامون کند پیش برود ، به همان نسبت ، عمیق تر می شود .
فکر می کنید دغدغه امروز جامعه ما چبیست ؟ تبعات هدفمند کردن یارانه ها ؟ چاره اندیشی و دسترسی به راه های برون رفت از محدودیت ها و فشار های رسانه ای و قهری حاکمیت علیه جنبش اجتماعی؟ موضوع تحریم های جدید غربی ها علیه ایران؟
سعید مدنی : جامعه ایرانی دغدغه اش داخلی است . اگر حساسیتی به خارج وجود دارد علتش آن تاثیری است که برجامعه ما می گذارند . مسائل داخلی به شکل پیچیده ای به هم گره خورده اند .
بدنه جنبش اجتماعی ، به دنبال استفاده از فرصت هاست . هر اتفاقی برای جنبش ، یک فرصت است . جنبش از امكانات لازم براي بهره برداري ازاين فرصت ها برخوردار است. خطاهاي تصمیم گیری سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی که از سوی نظام سیاسی مستقر حادث می شود برای جنبش عملا فرصت ایجاد می کند . به نظرم فضای عمومی و افکار عمومی حساس شده . حساس به هر مساله ای که به مفهوم اعتراض به وضع موجود باشد .
پس مطابق برخي تحليل ها معتقد نيستید جامعه ایرانی ( بخش اعظم آن ) خسته و در پی آن منفعل شده و همه چیز را رها کرده و سرخورده شده است ؟
سعید مدنی : نه، معتقدم جامعه ایرانی دارای حساسیت بالاست و به هر مساله ای واکنش نشان می دهد و این را در زیر پوست شهر می بینیم . بله درست است الان دیگر آن امکان حضور خیابانی برای مطالبات و اعتراض ها كمتر شده است، معنی اش این نیست که مردم خسته شده و همه چیز را رها کرده اند .
اگر مردم از ناحیه دولت مسائلی چون زلزله یا هدفمند کردن یارانه ها و افزایش جمعیت و ... را می شنوند ، این مباحث را از منظر جنبش و فرصت ها تحلیل می کنند، پس مردم دارند مسائل را دنبال می کنند.
جنبش سبز ، رسانه فراگیری چون رادیو یا تلویزیون ندارد که مبین دیدگاه های مردم و رهبری مثلث جنبش باشد ، بلکه نهایتا بسنده شده به دو سه تا سایت مثل کلمه و جرس و دو تا روزنامه مثل شرق و آرمان و ... که به دلیل وجود سانسور قادر به بیان خیلی از مسائل نیستند . شما بحث رسانه و جنبش را چگونه می بینید ؟
سعید مدنی : از بدو شکل گیری جنبش ، همواره محدودیتهای جدی رسانه ای وجود داشته اما علی رغم این محدودیت ها ، جنبش توانسته پیوند های خوبی با بدنه داشته باشد . در واقع شبكه ارتباطات جنبش و پيوند هاي حاصل از آن جبران محدوديت هاي موجود را كرده است ،اگر چه از ایده آل های جنبش سبز است که رسانه هاي موثر تر و فراگير تري داشته باشد .
می فرمایید باوجود محدودیت های مضاعف رسانه ای برای جنبش ، اما این جریان مبتلا به نارسایی خبری و آگاهی و اطلاعات نشد حتی اگر سایت های منتسب به جریان جنبش فیلتر شده باشند و روزنامه ها تعطیل و ماهواره ها دریافتش توام با نویز و پارازیت باشد؟
سعید مدنی : بله با آنکه در ظرف یک سال گذشته ، محدودیت ها وجود داشته اما علی رغم این محدودیت ها ، جنبش قادر به پيام رسا ني و انتقال خبری بوده است. فضای مجازی محيط فعال ونسبتا امني براي جنبش بوجود آورده است واینها همه اش نشان از قدرت جنبش دارد و نقاط قوت جنبش محسوب می شود.
آیا دولت دهم و در طول آن حاکمیت ( قائدتا باید برعکس می گفتیم ! )...
سعید مدنی : ( لبخند می زند و می گوید ) : همین طور است . همان خوب است !
آیا دولت توانسته برای جلب قلوب دست کم ، بخشی از مخالفان و معترضان برآمده از انتخابات 22خرداد ، گام هایی بردارد ؟ به تعبیری آیا می توان سراغ کرد که ، یک سبز ، از جنبش جدا شده باشد و به طیف مقابل پیوسته باشد ؟
سعید مدنی : می توانیم بگوییم پاسخ به طور مطلق ، منفی است . در واقع نه دولت چنین دغدغه ای داشته و نه در جنبش سبز چنین تمایلی وجود داشته . به طور مشخص جنبش سبز همان طور که بار ها مطرح شده ، دولت موجود را در عین آنکه دولت مستقر می داند اما آن را مشروع و متکی به آرای مردم نمی داند . به همین دلیل هم انتظار ندارد که این دولت ، انعطافی به خرج دهد . بقای این دولت در حذف جنبش سبز است و به همین دلیل هم کوچکترین انعطافی را از خود نشان نمی دهد اما در عین حال جسارت مواجهه جدی هم با شعارها و اهداف و مواضع سبز ها ندارد . شاید بشود گفت دولت دهم حتی جسارت آن را نداشته که به طور صادقانه ای نقطه تمایز هایش را از سبز ها مشخص کند بلکه دائما در تدارک پیچیده تر کردن دیدگاه ها و مواضعش است . مبتلا به نوعی پنهان کاری در ارائه دیدگاه ها و مواضعش است . رئیس جمهور بارها گفته معتقد به آزادی مطبوعات است در حالی که در دوران همین دولت نهم و دهم ، بخش قابل توجهی از مطبوعات با شکایت دولتی ها تعطیل شدند . یا وزارت اطلاعات دولت نهم و دهم ، یکی از اهداف اصلی اش را برخورد با اهالی رسانه و مطبوعات قرارداده و در این دوره ، اصحاب رسانه و مطبوعات صرفا با مداخله وزارت اطلاعات نه قوه قضائیه به زندان ها رفتند . با این وجود دولت جسارت این را ندارد که بگوید با مطبوعات آزاد مخالف است.
اخیرا متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده اند که اگر چند تا روزنامه بسته می شود در عوض 30 برابرش در عرصه رسانه ای کشور متولد می شوند .
سعید مدنی : این مثل سایر ادعاهای این دولت است . از ادبیات اغراق آمیز استفاده می کند تا دیگران باور کنند . این دولت ، تاب مقاومت در برابر یک ناظر و نقاد بی طرف را ندارد . آنچنان ضعیف و ناتوان است که حاضر نیست اجازه دهد صداي نقاد و معترضي در جامعه بلند شود. از انتقاد در لفظ دفاع می کند اما در مقام عمل ، بشدت با نقادها مقابله فيزيكي می کند .
آقای مدنی ! سراغ فراگیرترین رسانه صوتی و تصویری در ایران ، یعنی صدا و سیما برویم ؟ چند ماهی است پس از فروکش کردن التهابات خیابانی و بازگشت آرامش نسبی در جامعه ایران ، رسانه صدا و سیما به اتفاق دانشگاه های دولت دهم ، پیگیر بحث کرسی های آزاداندیشی اند و البته خود صدا و سیما هم با برنامه هایی مثل دیروز امروز فردا یا مناظره یا شبه مناظره هایی در تعقیب همان بحث " آزاداندیشی " است . حالا هم به مناسبت سالگرد شهادت شهید مطهری ، به رویکرد جدیدی به زعم رئیس این رسانه ( آقای ضرغامی ) در حوزه " نقد " دست یافتند که پیشتر در سی سال گذشته ، این رویکرد را نیافته بودند ! و حالا می خواهند به عنوان یک مرجع نقادی اسلامی به شهید مطهری برگردند . و اتفاقات پس از 22 خرداد را این گونه سامان دهند . حال آنکه ما همین جا و ابتدا به ساکن ، شاهد نوعی دوگانگی در حرف و عمل رسانه صدا و سیماییم . چندی پیش ( همین یک ماه گذشته ) در هفته نامه داخلی رسانه صدا و سیما جمله تیتر شده ای را به نقل از قائم مقام این رسانه دیدیم که فرسنگ ها از جریان آزاداندیشی فاصله دارد . او گفته بود : "جنبش سبز را به رسمیت نمی شناسیم " .
آقای مدنی ! چگونه می توان با این دوگانگی ها کنار آمد ؟
سعید مدنی : در وهله اول وقتی یک مدیرارشد در این رسانه اعلام می کند یک جریان را به رسمیت نمی شناسد ، با این کارش ثابت کرده آن را به رسمیت می شناسد . می خواهد بگوید پدیده ای وجود دارد اما نمی خواهد ببیندش . دارد از پدیده ای اسم می برد که حضور عینی ، واقعی و تحمیل شده ای براي او و همفكرانش داردولی می خواهد آن را نبیند . حال آنکه به رسمیت شناختن یا نشناختن جنبش سبز از ناحیه ایشان و همراهانشان ، هیچ تاثیری در حیات و بقا پدیده ای به نام جنبش سبز ندارد .
منطق حاکم برصدا و سیما پس از وقوع جنبش سبز ، دچار تناقض های عدیده ای شده در حالی که تا قبل از وقوع جنبش، در این رسانه نوعی انسجام نسبی در برخورد با مسائل سياسي- اجتماعی وجود داشت . اما الان چندی است این رسانه مبتلا به نگاه تناقض آمیزی شده که متعاقبا رفتار متناقضی پیدا کرده است . مثل ادعای راه اندازی کرسی های فکر و آزاداندیشی که اخیرا مطرح کرده . وارد بازی یی می شود که استعدادش را ندارد . قواعد بازی را بلد نیست وارد می شود ، و وسط بازی جر می زند و به دنبالش پس می کشد . مثل همان مناظره هایی که پارسال راه انداخت. از مناظره نمایندگان یا افرادی از دو طیف سبز و ضد سبز شروع کرد اما به مرور و امروز به مثلا مناظره دو فرد از یک طیف کاملا راست یا کاملا محافظه کار رسیده است ! مناظره تبديل به گفت و گوي كاريكاتوري ویک طرفه يك مجری تازه وارد اما خندان و بي اطلاع از مسائل سیاسی با چهره هاي دست چهارم و پنجم راست شده است.اینها همه محصول خطای نظری است که مديريت رسانه در شناخت جنبش سبز دارد.
نهادی مثل رسانه صدا و سیما که نتواند ارزیابی واقع بینانه ای از شرایط اجتماعی داشته باشد به طور قطع در ارتباط گیری با انبوه مخاطبان متکثر به مشکل بر می خورد و مسیر متناقض نمی تواند راهی به سوی اعتمادسازی و باور نسبت به رسانه صدا و سیما ايجاد كند .
برای اینکه از بحث صدا و سیما دور نشویم این را هم بپرسیم که به نظر شما آیا یکی از معانی رفتار این رسانه این می تواند باشد که تمام تلاشش حفظ و نگهداری همان مخاطبان همراه به معنای همراهان وموافقان وضع موجود می باشد ؟ چون فکر نمی کنم رسانه ملی مخاطبش اساسا هواخواهان جنبش سبز باشد . کاری به کارشان ندارد بلکه می خواهد آن تعداد ( حالا هرقدر چه هفت میلیون چه بیشتر و چه کمتر ) همان ها را نگه دارد . به تعبیری خود می داند اکثریت جامعه ایرانی بیرون از دایره مخاطبانش است .
سعید مدنی : بله خط مشی خیلی از نهاد ها از جمله نهادهاي سياسي ،اجتماعي و اقتصادي اين است که اساسا حاميان را حفظ كند . مثلا دولت برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها تصمیم گرفته با 20 هزار میلیارد ، بخشی از جامعه را همراه خود کند . حال آنکه خود بهتر از هر کسی میداند که اجراي این طرح مخاطرات را متوجه تمام شهروندان ایرانی مي كند. بنابراين به دنبال آن است كه عملا بخشی از شهروندان بهره مند می شوند و خیلی از شهروندان بیرون از دایره این منافع بمانند . صدا و سیما هم همین طور . فرضش بر این است که با این برنامه هایش در واقع بتواند از ریزش آن مجموعه ای که همراه هستند جلوگیری کند . اتفاقا چون مبتلا به تناقض است ، آن مخاطب هاي معمول را هم دچار تناقض می کند . اگر فردی رسانه مورد اعتمادش مثلا بی بی سی باشد ، چنانچه شاهد برنامه های متناقضی از آن رسانه شود خود نیز مبتلا به تناقض می شود و عملا آن رسانه را رها می کند . کسانی که به رسانه صدا و سیما اعتماد دارند اگر با پيام هاي متناقض مواجه شوند نسبت به این رسانه بی اعتماد می شوند . حالا تکلیف آنان که از قبل نسبت به صدا و سیما بی اعتماد اند جداست . الان صدا و سیما در جست و جوی راه هایی برای اعتماديابي است . اما با مشي فعلي در جهت كاملا مخالف حركت مي كند.
امروز:پرونده سعید مرتضوی در دادسرای انتظامی قضات تکمیل شده، اما کاظم صدیقی، رئیس این دادسرا و امام جمعه موقت تهران، از به جریان افتادن پرونده جلوگیری میکند.
بر اساس اخبار رسیده به ندای سبز آزادی، قضات و بازپرسهای دادسرای انتظامی قضات، پرونده سعید مرتضوی را در مورد نقشش در حوادث بعد از انتخابات و مشخصا فاجعه کهریزک تکمیل کردهاند، اما کاظم صدیقی از صدور دستور بررسی و به جریان افتادن رسمی پرونده او جلوگیری میکند.
چندی پیش عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، گفته بود تا زمانی که دادسرای انتظامی قضات، قاضیان مورد اشاره در گزارش کمیته ویژه مجلس درباره حوادث بعد از انتخابات را تعلیق نکند، دادسرای تهران قانوناً نمیتواند اقدامی درباره این پرونده انجام دهد.
روز گذشته احمد شفیعی، دادستان انتظامی قضات، به خبرگزاری ایلنا گفت پرونده قاضیان متخلف حوادث بعد از انتخابات مطرح و در دست رسیدگی است اما به مرحله تعلیق نرسیده است.
احمد شفیعی گفت: «طبق قانون برای رسیدگی به اتهامات و تخلفات قضات، ابتدا آنها باید تعلیق شده و بعد بتوان به تخلفات آنان رسیدگی کرد. در خصوص قضات حوادث بعد از انتخابات نیز دلایل مطرح شده علیه آنها برای تعلیق کافی نبود.»
این در حالی است که بر اساس اخبار رسیده به ندای سبز آزادی، تحقیقات و اسناد جمعآوری شده توسط بازپرسها و قاضیهای دادسرای انتظامی قضات کاملاً برای تعلیق سعید مرتضوی و دیگر قضات مورد اشاره در گزارش کمیته مجلس کافی بوده است.
امروز: این دانشجویان در حالی با این احکام مواجه شدند که ملاباشی، معاون دانشجویی وزارت علوم ، چندی پیش اعلام کرده بود که تنها احکام صادره از سوی وزارت علوم برای دانشجویان تعلیق و توبیخ بوده است.
به گزارش دانشجو نیوز، در آستانه سالگرد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، که نتایج آن با اعتراضات گسترده همراه بود، کاظم رضایی ، عبدالجلیل رضایی ، حمدالله نامجو ، اسماعیل جلیلوند و یونس میر حسینی از فعالین شناخته شده در دانشگاه شیراز با حکم سنگین اخراج از دانشگاه مواجه شدند. گفتنی است که آلما رنجبر و هادی الم لی نیز از سوی کمیته انضباطی وزارت علوم به تبعید از دانشگاه شیراز محکوم شده اند .آرش روستایی و محسن زرین کمر نیز در حالیکه تمامی واحدهای درسی خود را گذارنده اند، با کارشکنی مسئولین دانشگاه ، تا کنون موفق به اخذ فارغ التحصیلی نشده اند. لازم به ذکر است که اخراج تمامی این دانشجویان به دلایل سیاسی بوده است و این دانشجویان مشکل آموزشی نداشتند.
این دانشجویان به دلیل برگزاری مراسم بزرگداشت روز دانشجودر ۱۶ آذر و به اتهام بر هم زدن نظم دانشگاه و توهین به مقدسات در کمیته انضباطی دانشگاه شیراز به ۱ یا ۲ ترم محرومیت از تحصیل و احضار به کمیته انضباطی وزارت علوم محکوم شدند . گفتنی است که در اولین وتنها حضور رسمی این دانشجویان به وزارت علوم به اکثر آنها گفته شده بود که دانشگاه شیراز برای آنها درخواست تغییر دانشگاه به همراه تغییر رشته کرده است و فقط برای عبدالجلیل رضایی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز ، از سوی کمیته انضباطی دانشگاه شیراز در خواست اخراج شده است. گفتنی است که دانشجویان نامبرده هیچ یک از این اتهامات را وارد نمی دانند و این احکام را ناعادلانه وغیر قانونی می دانند . قابل ذکر است که اکثر این دانشجویان از پاییز سال ۸۷ بارها از سوی دستگاههای امنیتی بازداشت و به دادگاه انقلاب احضار شده اند و تمامی آنها به قید وثیقه های سنگین آزاد هستند ودر انتظار احکام خود می باشند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ماه سال گذشته ، جو دانشگاه شیراز به شدت امنیتی گزارش شده است و همزمان با حمله به کوی دانشگاه تهران ، نیروهای ضد شورش به این دانشگاه نیز حمله ور شده بودند که متاسفانه هیچ مرجع رسمی در این قبال تاکنون پاسخگو نبوده است .بسیاری از دانشجویان این دانشگاه بازداشت یا به مراجع قضایی احضار شده اند و یا با احکام سنگین کمیته انضباطی مواجه گشته اند .یکی از فعالین دانشگاه شیراز چنین گزارش کرده است که : " بحران پیش امده در دانشگاه شیراز به غیر از مسائل اعتراضات گسترده که در جامعه وجود دارد ، تا حدودی مربوط به کارپرور (معاون دانشجویی) و محمدی (مسئول حراست) است که کاملا وابسته به دستگاههای امنیتی هستند و فقط به اجرای منویات آنان می اندیشند." گرچه در این سالها احکام انضباطی زیادی در دانشگاهها صادر شده است اما حکم اخراج در این تعداد بعد از انقلاب فرهنگی بی سابقه است.
یکی از دانشجویانی که با حکم اخراج از دانشگاه مواجه شده است می گوید که اخراج از دانشگاه پس از تعلیق و بازداشت و ستاره دار کردن دانشجویان و اخراج اساتید ، سومین مرحله از دومین انقلاب فرهنگی می داند که بی سرو صدا اما به شدت در حال اجرا است. این دانشجوی اخراجی معتقد است که این احکام برای ایجاد رعب در میان باقی دانشجویان صادر می شود تا بخصوص در آستانه سالگرد انتخابات از حرکت های اعتراضی در دانشگاه جلوگیری شود ، اما اعتراضات ، نارضایتی ها و عدم مشروعیت نظام بقدری است که این برخورد ها نه تنها جوابگو نیست بلکه بر عمق بحران می افزاید . این فعال دانشجویی معتقد است که نظام دیگر حتی مثل قبل این رفتار خود را پنهان نمی کند و چنانکه در گذشته مدعی بود که آزادترین دانشگاههای دنیا در ایران است ، حالا وزیر علوم عملا دانشگاهیان را تهدید می کند . او امیدوار است که حضور مردم در ۲۲ خرداد تمام نقشه های حاکمیت را نقش بر آب کند
امروز: روز گذشته و پس از انتشار نامه جعفر پناهی به همکارانش در جشنواره کن ، قرار بازداشت موقت او تمدید شد.
بنا به گزارش جرس ، قرار بازداشت موقت جعفر پناهی کارگردان در بند ایرانی ، به مدت دو ماه دیگر تمدید شده است.
گفتنی است جعفر پناهی، شامگاه دهم اسفندماه سال ۸۸ پس از یورش نیروهای امنیتی به منزلش به همراه همسر، دختر و ۱۲ نفر از مهمانانش بازداشت شد و گرچه همراهان آقای پناهی پس از چندی آزاد شدند، خود او با گذشت بیش از دو ماه از بازداشتش همچنان در زندان به سر میبرد.
جعفر پناهی روز گذشته از زندان اوین خطاب به مدیر فستیوال کن پیامی منتشر کرد.
امروز:وكيل كلوتيدريس از محكوميت موكل خود به جزاي نقدي 3ميليارد ريالي بدل از 10 سال حبس خبرداد.
مهدوي ثابت در گفتوگو با خبرنگار ايلنا با اعلام اين مطلب اظهارداشت:شعبه 15 دادگاه انقلاب بعد از رسيدگي به اتهامات موكلم ، وي را جمعا به 10 سال زندان محكوم كرد اما باتوجه به شرايط خاص موكلم و مورد رافت اسلامي و ترحم نظامي جمهوري اسلامي قرار گرفتن،حبس وي به پرداخت جزاي نقدي به ميزان 3 ميليارد ريال تبديل شد.
وي ادامه داد:جزاي نقدي موكلم پرداخت شده و ديگر به حكم دادگاه بدوي هيچ اعتراضي صورت نگرفت.
وكيل ريس با تاكيد براينكه موكلش براي خروج از كشور با هيچ منع قانوني مواجه نيست،خاطرنشان كرد:صبح فردا براي اخذ پاسپورت موكلم اقدام خواهم كرد تا وي بتواند به كشور فرانسه بازگردد.
گفتني است كلوتيد از اتباع كشور فرانسه است كه در جريان حوادث پس از انتخابات سال گذشته در تهران دستگير و محاكمه شد.
امروز::دبيركل حزب موتلفه اسلامي گفت: اگر فكر كنيم با تفرقه به پيروزي ميرسيم خيالي باطل است و با تفرق فرش قرمز در جلوي پاي اصلاحطلبان پهن كردهايم.
به گزارش ايلنا،محمدنبي حبيبي در اجلاس دبيران استانهاي سراسر كشور حزب موتلفه اسلامي گفت: اصولگرايان در انتخابات آينده ناگزير از وحدت هستند و بايد تمام تلاش خود را در جهت ائتلاف اصولگرايان انجام دهيم.
وي افزود: در حال حاضر اصولگرايان در معرض سوالهاي مردم قرار دارند و اگر از 10 كار مفيد يك كار انجام نشود متهم ميشوند ما بايد پاسخگوي عملكرد خود باشيم.
حبيبي تصريح كرد: اگر فكر كنيم با تفرقه به پيروزي ميرسيم خيالي باطل است و با تفرق فرش قرمز در جلوي پاي اصلاحطلبان پهن كردهايم.
دبيركل حزب موتلفه اسلامي گفت: همانگونه كه در انتخابات مجلس هشتم جبهه متحد اصولگرايي تشكيل شد و منجر به پيروزي اصولگرايان شد در انتخابات آينده نيز اصولگرايان بايد تمام سعي خود را براي وحدت انجام دهند.
وي افزود: هر راهي كه منجر به ايجاد وحدت اصولگرايان شود يك ضرورت و دستور تشكيلاتي است.
دبيركل موتلفه در بخش ديگري از سخنان خود با تاكيد بر اينكه حزب بدون تفكر حكومتي حزب نيست اظهارداشت: اما بايد به دنبال قدرت و در خدمت ولايت و اسلام باشيم.
حبيبي ادامه داد: تربيت مدير و كادرسازي در حزب لازمه حضور تاثيرگذار در حاكميت است و در حال حاضر ضرورت وجود حزب در حاكميت در ميان اعضاء فرهنگ شده است.
همچنين اسدالله بادامچيان قائممقام دبيركل حزب موتلفه اسلامي نيز در اين اجلاس با اشاره به مواضع برخي افراد درباره تقسيمبندي جناحهاي كشور به افراطي و معتدل گفت: به عقيده ما تقسيمبندي افراطي و معتدل وجود ندارد و تقسيمبندي اصلي خودي و غيرخودي است.
وي افزود: در درون جناحهاي مختلف كشور سليقههاي مختلف وجود دارد اما معتدل و افراطي معنا پيدا نميكند. اصولگرا كسي است كه 4 اصلي را كه مقام معظم رهبري فرمودند قبول داشته باشد و به معناي كلي كسي كه ولايت را قبول دارد، اصولگراست.
بادامچيان همچنين درباره مواضع اصلاحطلبان نيز گفت: اصلاحطلبان با هم اختلاف بسيار زيادي دارند اما افرادي درون آنها سعي دارند به سمت افراطگرايي بروند.
قائممقام دبيركل حزب موتلفه اسلامي افزود: اصلاحطلبان گفتمان جديدي ندارند و خودشان كاري كردهاند كه ديگر در نزد مردم جايگاهي ندارند. گفتمان اصلي آنها ايجاد شكاف بين مردم از طريق روشهاي خشونتآميز است.
وي تاكيد كرد: اصولگرايان بايد وحدت خود را در انتخابات آينده حفظ كنند.
همچنين در اين اجلاس كاظم انبارلويي رييس مركز سياسي حزب موتلفه اسلامي نيز گفت: مواضع سران فتنه و دنبالهروهاي داخلي و خارجي آنها و گروههاي معاند و محارب نظام نشان ميدهد آنها از مواضع افراطي خود عقبنشيني نكردهاند و به سمت برخورد خشونتآميز با نظام ميروند.
وي تصريح كرد: جريان فتنه وظيفه خود را ميداند؛ بر روي سلسله اعصاب حكومت حركت كند تا مشروعيت دولت را زير سوال ببرد، آنها اصل فعاليتهاي خود را بر روي برخورد با حكومت و نظام گذاشتهاند.
انبارلويي بر ضرورت توليد گفتمان جديد تاكيد كرد و گفت: ما بايد بر اساس مدل ايراني - اسلامي برنامه پنجم توسعه را طراحي كنيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر