خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای مخالف دولت جمهوری اسلامی، رضا رییسی، نویسندهای که رسانههای منسوب به جمهوری اسلامی از او به عنوان «نویسنده دفاع مقدس و انقلاب» نام میبرند، با انتشار نامهای از اعتراض به رهبر جمهوری اسلامی حمایت کرده است.
به نقل از تارنمای نوریزاد، رضا رییسی، نویسنده نزدیک به جمهوری اسلامی که کتابهایش درباره جنگ ایران و عراق و انقلاب ۵۷ را نهادهای حکومتی و نظامی منتشر کردهاند، با نامهای به محمد نوریزاد، فیلمساز منتقد از نامههای اعتراضی وی به آیتاله خامنهای حمایت کرده است.
وی با انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی، درباره روحانیان منسوب به جمهوری اسلامی خطاب به نوریزاد گفته است: «از جمعی به نام علما، فضلا و دانشمند طلب همراهی کردهای. پیغام تو حقیقتن به اینها تعلق ندارد. فقط نظمشان را بر هم میزنی. اینان درسشان را بلدند. تقیه، احتیاط ، مدارا، مصلحت و… جماعت بدهکار را هیچ یک در برابر حاکمان طلا و تیغ و طمع هوس ایستادگی نیست. یکی ترس جان دارد و دیگری حرص نان. بدهکار فرسوده میشود. مثل آهن زنگزده میپوسد.»
این نویسنده در بخش دیگری از این نامه به نوریزاد گفته است: «فقط در نامههای بعدی نگاهت را به سمت مخاطبان دیگر ببر. به سمت اشباح و روحهای سرگردان که با سبکبالی پرندگان در آسمان میچرخند و از گزند شکارچیان ارتش سایهها در اماناند. خطابت به مردگان باشد که دنیا را تجربه کردهاند و پی بردهاند هیچ حقارت و ننگی بدتر از مردن در زیر بار ظلم نیست و به یقین اگر دوباره فرصت زندگی بیابند اینبار ایستاده میمیرند.»
لازم به اشاره است رضا رییسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88، از میرحسین موسوی، یکی از رهبران معترضان در ایران، حمایت کرده بود که با انتقاد رسانههای منسوب به دولت و سپاه پاسداران مواجه شد.
بیشتر بخوانید:
«فرصتطلبها گزینشی عمل کردند»
«فیلمها را پس ندهید آبشاری از اسید بر شما میبارد»
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، 18 دسامبر، بر اثر غرق شدن یک سکوی حفاری نفت شناور روسیه در آبهای شرق این کشور، دستکم چهار نفر کشته و پنجاه نفر مفقود شدهاند.
به گزارش الجزیره، سکوی حفاری «کولسکایا» در حدود ۲۰۰ کیلومتری جزیره ساخالین واقع در شرق روسیه یدک کشیده میشد که بر اثر وقوع طوفانی شدید واژگون شد.
از میان ۶۷ خدمهای روی این سکو، تاکنون ۱۴ نفر زنده نجات داده شدهاند. نگرانی این است سکوی حفاری پیش از آنکه سایر خدمه بتوانند سوار قایقهای نجات شوند، واژگون شده است.
امدادگرانی که برای نجات مفقود شدگان تلاش میکنند به دلیل آب و هوای بد با مشکل مواجه شدهاند.
رییس منطقه ای وزارت امور اضطراری روسیه در یک کنفرانس خبری گفت که بنابر گزارشهای رسیده از محل حادثه، این سکوی حفاری نفت کاملن غرق شده است.
حادثه واژگون شدن سکو در حدود ساعت دو بعد از ظهر به وقت محلی و در حالی رخ داد که دمای هوا ۱۷ درجه سانتیگراد زیر صفر بود.
به گفته این مقام روس، خدمه سکوی شناور منتظر بودند که با هلیکوپتر نجات داده شوند اما پیش از آنکه بتوانند خود را به قایقهای نجات برسانند، سکو واژگون میشود.
گزارش شده که شناور مذکور دارای چهار قایق نجات بوده که دو قایق آن بدون سرنشین پیدا شده است.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
باید اعتراف نمود که انقلاب سال 57 اگرچه با پیشینهای قوی اتفاق افتاد، اما قدرتمندان فردای آن انقلاب، دارای تجربههایی کارآمد نبودند. یکی از این افراد که خطاهای کلامیاش او را در منظر عمومی از رونق انداخته و فرصت را به رقیباناش داد، آقای قطبزاده بود. خطایی که در کشوری احساسی در شرایط انقلابی به قیمت مرگی بیصدا برایاش تمام شد.
کشمکش پیرامون سرپرستی موقت آقای صادق قطبزاده بر سازمان رادیو – تلویزیون، چه در داخل و چه در بیرون آن، رفتهرفته ابعاد تازهای مییافت. در برابر اعتراض کارکنان این سازمان در دفاع از «پابرهنهها»ی قطبزاده، هزاران امضا در پای طومارهای چندین دهمتری نه تنها حمایت بیقید و شرطشان را از آقای قطبزاده اعلام کردند، که سرکوبی مخالفان بالقوه او را خواستار شدند. مرحله بالاتر چنین پشتیبانی وسیعی، این بود که نام آقای قطبزاده در کنار مجاهدان نهضت مشروطیت قرار گرفت. و البته، طومارهای بلند دیگری حاوی امضای چند هزار تاریخنگار، راه خردهگیری را بر مخالفان بست.
طومارهای له و علیه قطبزاده واقعیتی را هویدا میکرد. اهمیتی که رسانهای مانند صدا و سیما داشت، واقعیت روشنی که نیازی به بحث در تفاوتهای اساسی رادیو ـ تلویزیون، مطبوعات و نیروی همهگیر، در برابر خوانندگان محدود و مطالب گاه ناخوانده مانده، داشت.
میگویند دوری 20 ساله آقای قطبزاده از ایران، تصویری کمرنگ، نامشخص و نادرست از شرایط اجتماعی ایران در ذهن او پرورانده بود. این تصور که گویا سرکوبهای بیقید و شرط حکومت پهلوی مردم ایران را به چنان جماعت آرام و فرمانبرداری تبدیل کرده که حکومت کردن بر آن به سادگی خوردن راحتالحلقوم است.
این نکته که سرپرستی او تا چه اندازه نتیجه اشتیاق خود او به در دست گرفتن حساسترین و پرمشتریترین سازمان کشور بوده، اهمیت چندانی ندارد. اما تصاحب رادیو - تلویزیون توسط آقای قطبزاده، آن هم در شرایطی که هیچ جای مملکت مسوول مشخصی نداشت و نطقهای آتشین او گواه ناآشنایی شخصی بود که با شمشیر چوبین به جنگ میرود. او تنها با اوامرش مسیر حکومت قبلیای را پیش گرفته بود که مدتی کوتاه از فروکش کردن غرورش گذشته بود.
او در گفتوگویی با رادیو ـ تلویزیون فرانسه اعلام کرد که «انقلاب ایران شوروی را تهدید میکند» و خود ایشان «سالهاست که با کمونیسم در جنگ» است. آیتاله خمینی برای کاهش آزردگی افکار عمومی اروپاییان و فاصله گرفتن از اظهارنظری که میتوانست سیمایی فاشیستی به انقلاب ایران بدهد، اعلام کرد که گفته آقای قطبزاده نظر شخصی خود اوست و به او ماموریت سخنگویی از جانب کمیته امام را ندادهاند. گویی قطبزاده نمیدانست که قرار بر این بوده که حزب کمونیست، مانند هر حزب دیگری، عادی و قانونی فعالیت کند.
از قطبزاده مطلب کوتاهی نیز در مجله «نیوزویک» نوشته شد. در این مجله (شماره 11 دسامبر78) به روایت از منابع اطلاعاتی فرانسه آمده بود که «صادق قطبزاده مشهور به اصفهانی و اهل سوریه… با رهبری احزاب کمونیست فرانسه و ایتالیا ارتباط دارد و با سرویس اطلاعاتی لیبی مستقیمن کار میکند.»
مجله فرانسوی «اکسپرس» (شماره 23 ژانویه 79) ضمن آوردن این نکته در پایان مقالهای درباره انقلاب ایران، افزود که قطبزاده در حکم رابط احزاب کمونیست طرفدار شوروی ایتالیا و ایران «حزب توده» عمل میکرده است. آقای قطبزاده در پاسخ مقاله اکسپرس نامهای نوشت که از آغاز فعالیت سیاسی در هفده سالگی همواره علیه جنبش کمونیست ایران فعالیت میکرده است.
روزنامه میانهروی لوموند نیز در شماره «30 ژانویه 79» بخشی از پاسخ قطبزاده به مقاله اکسپرس و خبر نیوزویک را عینن چاپ کرد.
ماجرای ترور او توسط ساواک نیز یکی از سخنان جنجالی او بود که توسط مخالفاناش مورد استهزا قرار میگرفت. آقای قطبزاده در گفتوگو با نوول ابسرواتور، ادعا کرد که «این نقشه برای ترساندن من و هراساندن مخالفان شاه بود.»
در سال 1976، ساواک ماجراجویی به نام «یولیک پیراخان» را که از سوی پلیس بینالمللی زیر پیگرد بود، اجیر کرد تا قطبزاده را بکشد. پیراخان که بعدن گفت در 66 سالگی دیگر توان اجرای چنین نقشههایی را ندارد، با او وارد مذاکره شد. آقای قطبزاده، پس از فاش شدن ماجرا، در دسامبر 1976 در گفتوگویی با مجله نوول ابسرواتور گفت: «گمان میکنم این نقشهای برای بیاعتبار کردن من باشد.» و بدون آنکه روشن کند «اعتبار» ایشان در چیست، جریان را چنین توضیح داد که پیراخان به او پیشنهاد کرده بود تا چند روزی پنهان شود و وانمود کند که زخمی شده و بعد دستمزد ساواک را میان خود تقسیم کنند.
آقای قطبزاده در همین گفتوگو از «دوستی» سخن گفت که «با وزارت خارجه آمریکا ارتباطهایی داشت و در تابستان 1976 خبر محرمانهای را برایام بازگو کرد. سفیر آمریکا در تهران خبردار شده بود که کسی در پاریس در جستوجو برای یافتن و کشتن من است. چند روز بعد، تاریخی که دوست خبرچینام به من داده بود با هشدار پیراخان یکی از آب درآمد.»
روز ۶ مارس ۱۹۷۷ تردیدی در صحت ماجرا باقی نماند. شبکه تلویزیونی سی.بی.اس آمریکا برنامهای درباره قتلهای سیاسی در اروپا پخش کرد که در آن کشته شدن پیراخان جای مهمی داشت. اردشیر زاهدی در پاسخ خبرنگار سی.بی.اس خبر دخالت حکومت شاه را در چنین جریانهایی «شوخی» خواند. اما «ریچارد کاتم»، پرفسور آمریکایی کارشناس امور ایران در گفتوگویی محرمانه این خبر را تایید کرد.
پس از انقلاب و جنجالهای قطبزاده، روزنامه آیندگان در پاسخ به این ادعا نوشت: «این فرض دشواری است که اگر پیراخان تفنگ والتر 22 یا سلاح کمری کالیبر 35/6 داخل کیفاش را به کار میانداخت، این دانشجوی معمولی (رشته مبارزه با رژیم) اساسن فرصت ترسیدن مییافت. و این فرض هم که اعتراف پیراخان نقشه خود ساواک بوده، منطقی به نظر نمیرسد. حتا ابلهان نامدار و طاغوتیان سفاکی مانند محمدرضا آریامهر و نعمتاله نصیری نمیتوانستند تنها برای ترساندن یک مخالف سیاسی ساده علاقهای به چنان فضاحت جهانگیری داشته باشند.»
مجله نیوزویک در شماره «26 فوریه 79» در تفسیر مفصلی درباره ایران، از قول دستیاران کارتر نوشت که «ایالات متحده خیلی پیش از آنکه بیشتر مردم گمان میکنند با نیروهای آیتاله خمینی تماس گرفت.»
از سویی پس از انتصاب آقای قطبزاده در رادیو ـ تلویزیون، این هیاهو هر دم بالاتر گرفت که این دستگاه باید «آزاد» باشد. جنجالی که بسیار نمایشی مینمود. بخشی از مردم معتقد بودند که حق آنها در رادیو ـ تلویزیون پایمال شده است. به زعم آنان، زمان کار رادیو و تلویزیون باید میان 35 میلیون ایرانی تقسیم میشد تا هر کس بتواند روزانه به اندازه دو ده هزارم ثانیه نظریاتاش را در رادیو بیان کند. یا به اندازه زمانی کوتاهتر از این در برنامه شامگاهی تلویزیون در برابر مستضعفان طاغوتزده ظاهر شود. اتفاقی که منطقن غیرقابل فهم بود. گمانی که دموکراسی را هرج و مرج معنا کرده بود مدعی این شعار بود. غافل از آنکه رادیو ـ تلویزیون هر کشوری در دست همان کسانی قرار میگیرد که خزانهداری، دانشگاه، دادگستری و پلیس… را در اختیار دارند. و این شعارها برای دورنمودن اذهان از پیچیدگیهای سیاسی رایزنیهای منطقی بود.
اتفاقی که در دوره سرپرستی قطبزاده افتاد این بود که مردمی هیجانزده با سوتفاهمهای عجیب انتظارهای نامعقولی از کسی داشتند که به زبان آن دوره سخن نمیگفت. او وارث سبک سخن گفتن پهلوی با رعایا بود، سبکی که آقای خمینی آن را بسیار تغییر داده بود. اگرچه محتوای کلام او گستاخانهتر از پهلوی بود، اما سبک مورد استفاده خمینی برای اذهان انقلابی فرصت تعلیق محتوا نمیگذاشت و در این شرایط بود که قطبزاده بسیار به چشم میآمد. و هزینهای بسیار گزاف برای خطای خود پرداخت.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
انتخابات مجلس شورایاسلامی در پیش رو است و با اعلام رسمی شورای مرکزی ائتلاف اصلاحطلبان، شرکت آنها در انتخابات اسفند ماه در عمل منتفی شده است و دیگر گروههای اپوزیسیون نیز از هم اکنون دست به تحریم انتخابات زدهاند. مردم به لحاظ سیاسی و روانی سرخوردهاند و شرایط اقتصادی خانوادهها مناسب نیست و سیاست خارجی کشور در یکی از بدترین وضعیتهای خود در پس از انقلاب اسلامی به سر میبرد. با تمامی این شرایط آیا انتخابات آینده آنقدر کمشمار، ضعیف و با سطح مشارکت پایینی خواهد بود که پایههای نظام را بلرزاند؟
پاسخ به این پرسش بسیار سخت است، چرا که در دنیای سیاست نمیتوان تا چند روز آینده را پیشبینی کرد چه برسد به سه ماه دیگر و صد البته وقتی نوبت به ایران میرسد تحلیلها پیچیدهتر و دشوارتر میشود چرا که ما ایرانیان از غیرقابل پیشبینیترین ملل عالم هستیم. اما با توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور و دنیا و مرزبندیهای سیاسی موجود، میتوان به یک دیدگاه کلی رسید. واقعیت این است که با تمامی شرایط موجود گمان نمیرود انتخابات مجلس شورایاسلامی در اسفند ماه آنقدرها که برخی فکر میکنند هم کم رونق باشد. نخستین عامل مهم تفاوت نوع انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در ایران است. در کشوری مانند ایران که به لحاظ ساختارهای سیاسی مدرن همچون وجود احزاب، گروهها و سندیکاها شرایط نامناسبی دارد، حضور مردم و پیروزی در انتخابات مجلس را عوامل دیگری تعیین میکنند و میتوان گفت که احزاب و دستهبندیهای موجود تقریبن هیچکاره و بیتاثیرند.
در شهرهای کوچک، بخشها و روستاها افراد از روی شناختهای رودررو و بیشتر بر اساس روابط قوم و قبیلهای به فرد خاصی گرایش پیدا کرده و به او رای میدهند و وابستگیهای جناحی و حزبی و یا حتا متاسفانه برنامههای کاری ارایهشده از سوی نمایندگان چندان در انتخاب مردم موثر نیست. تلاش اصلاحطلبان و اپوزیسیون برای ترغیب مردم به عدم شرکت در رایگیری در چنین مناطقی عملن بیتاثیر خواهد بود. در شهرهای بزرگ اما وضعیت متفاوت است. تحریم انتخابات میتواند تا اندازهای فضای انتخاباتی را در این مناطق سرد کرده و از میزان مشارکت مردم بکاهد اما فراموش نکنید که طرفداران سنتی نظام همیشه حضور بالقوهی خود را خواهند داشت. به این افراد نظامیان، خانوادههایشان و بیشتر کارمندان دولت را هم اضافه کنید که چه خوشمان بیاید یا نه، به سبب درگیر بودن منافع مادیشان در پای صندوقهای رای حضور مییابند. اگر به این میزان چند درصدی را هم به عنوان سهم همیشگی پروپاگاندا، تقلب و دستگاه رایسازی نظام اضافه کنیم و این حقیقت را هم در نظر داشته باشیم که آمار بالای پنجاه درصد برای حکومت جمهوریاسلامی میزان مشارکت پایینی به حساب نمیآید و پس از انقلاب بارها تجربهی چنین میزان پایینی از حضور مردم را داشته است، به این نتیجهی روشن میرسیم که فضای انتخاباتی پیشرو آنچنان که گمان میکنیم سرد نخواهد بود.
در پایان باید گفت که از قضا آن چیزی که باید حکومت را نگران کند خود انتخابات نیست، بلکه شرایط پیشروی آنان پس از انتخابات است. تشدید تحریمها و فشارهای بینالمللی بر ایران برای حکومتی که برآمده از تمامی سلیقهها و جهتگیریهای سیاسی نیست آسان نبوده و در طولانی مدت امکانپذیر هم نیست. نظام نباید به کمک بخشی از جامعه که به هر دلیل، ترس یا منافع اقتصادی با آنان همراهی کرده و یا حتا سکوت اختیار کرده است دلخوش باشد چرا که تجربه نشان داده است این افراد در شرایط بحرانی به راحتی پشت حاکمان را خالی خواهند کرد. به هر روی داشتن یک دیدگاه واقعبینانه از انتخابات پیشروی مجلس برای تعیین خطمشی مناسب اپوزیسیون در برابر حکومت بسیار ضروری است. انتظارات غیرواقعی و مبتنی بر توهمات انقلابی میتواند به سرعت و با مشاهده نتایجی بر خلاف آن، سبب سرخوردگی و ناامیدی بیشتر مخالفان شده و به طور غیرمستقیم آب را در آسیاب تمامیتخواهان در جمهوری اسلامی بریزد.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
لباس دست کم پاسخگوی چندین نیاز آدمی است، ابتدا اینکه او را از سرما و گرما حفظ میکند، دوم اینکه او را در جهت پوشاندن یاری میدهد و دیگر اینکه به او در آراستگی و زیبایی کمک میکند. در هر جامعهای نوع و کیفیت لباس زنان و مردان، علاوه بر آنکه تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است، تابع جهانبینی و ارزشهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه نیز هست. انسان بسته به اینکه برای جهان چه معنایی قایل باشد و خود را چگونه موجودی بشناسد و چه سرنوشتی برای خود تصور کند، لباس پوشیدنش تفاوت میکند.
برای انسان امروز لباس تنها وسیلهای برای پوشش صرف نیست بلکه به وسیلهی لباس به خود آراستگی و زیبایی نیز میبخشد. خودآرایی نه تنها آثار مثبت روحی و روانی در دیگران داشته و موجبات ارضای روحی افراد را فراهم میآورد، بلکه اثرات روانی مثبتی نیز در خود فرد دارد. بنابراین نه تنها کیفیت لباس پوشیدن حاکی از شخصیت انسان است بلکه در شکلگیری و تحول شخصیت او نیز نقش دارد. در واقع بسیاری از ما بر این باور هستیم که لباس من نشان دهندهی شخصیت من هست یا خیر؟ و آیا میتوانم با لباسم تاثیری را که باید بر دیگران بگذارم؟
به طور حتم طرز لباس پوشیدن ما حامل پیامی است به دیگران یعنی شخصیت ما را برای آنان توصیف میکند. لباس میتواند ناراضی بودن و عصیانگری شخص را فریاد بزند یا برعکس نیز عمل کند. این تعریف که لباس میتواند معرف شخصیت فرد باشد در جامعهی امروز کارکردهای متفاوتی را داراست. به طور مثال هر دورهای لباسهای عرضه شده بر دورههای دیگر شوریدهاند و مدلهای متفاوت، نقشها را تغییر دادهاند. در اوایل دههی شصت در ایران، پوشیدن لباسهای ساده، مانند لباسهایی که رییس جمهوری وقت آن زمان میپوشید، پس از دورهای که در ایران انقلاب شده بود و مردم بر فخر و فاخری لباسهای آن دوران شوریده بودند، نوعی ویژگی مثبت تلقی میشد در طرز لباس پوشیدن، اما بیست و چند سال بعد تقلید از آن لباس و پوشش توسط رییس جمهوری فعلی نه تنها مایهی مباهات نبود، بلکه در بسیاری از موقعیتها به تمسخر او نیز انجامید. در صورتیکه پوشش مسئلهای نیست که باعث بشود، دیگران اجازهی تمسخر کسی را داشته باشند، بلکه نوع، کارکرد و موقعیت و زمان و معرفی آن لباس توسط شخص است که بازتعریفهایی از یک پوشش واحد ارایه میدهد.
در قبل از انقلاب، به دلیل اجباری نبودن حجاب، بسیار از زنان از پوششهایی با رنگهای شادتر استفاده میکردند، اما در شرایط بعد از انقلاب، به دلیل تسلط یک سری از عقاید، رنگهای لباسها عمومن به رنگهای تیره گرایش پیدا کرد، و بعد از مدتی، زنان و یا مردان ناخودآگاه برای تهیهی لباس به دنبال لباسهایی با رنگهای تیره و یا گشاد بودند. همچنین در بسیاری از مواقع کارکردهای یک لباس خاص در شرایط خاص تفاوت پیدا میکرد، برای مثال بسیار از جوانانی که در اواسط دههی پنجاه ازدواج میکردند، از استفاده از کراوات در عروسی خود، سرباز میزدند، و دلیل این مسئله مشکل داشتن، با پوششی به نام کراوات نبود، بلکه، مد آن روزها از این مسئله تبعیت میکرد، ده سال بعد، در زدن کراوات ممنوع بود و حتا بارها شده بود که داماد را در خیابان نگه داشته بودند و کراوات او را باز کرده بودند، در فاصلهی سالهای شصت و پنج تا هفتاد افراد از کراواتهای خود مانند اشیایی قیمتی محافظت میکردند، و با هر ضرب و زوری بود سعی در استفادهی از کراوات داشتند.
همین باز تعریفها، در روندها و دورههای مختلف در سطح دنیا و در موقعیتهای گوناگون نیز پیش آمده است و تعریف از مد، زیبایی و لباس روز به کلی دگرگون شده است. برای مثال در دههی هفتاد، که دههی شورش و عصیان در برابر بسیار از المانهای آن دوره بود، جوانانی برای راحتی و ایستادگی در برابر لباسهای تمامن رسمی، به پوششی روی آوردند، که بعدها شلوار جین از پس همین پوششها سربرآورد و جز لاینفک لباسهای بسیاری از مردم دنیا شد. شکلها و فرمتهای لباسها عوض شد و سالها بعد دوباره بسیاری از آن لباسها مد شد. مانند شلوارهای دم پا گشاد، تنگ، راسته و بسیار دیگر از مدها که وارد میدان و خارج شدند و این چرخه کماکان با تغییر جزییات ادامه پیدا میکند.
لباس پوشیدن، و فرهنگی که به دنبال خود میآورد در بسیاری از برهههای زمانی، به بسیاری از فاکتورها بستگی دارد. به جایگاه شخص، منصبش، موقعیت و در دورهای خاص. به طور مثال بعضی از مکانها پوششهایی رسمیتر را میطلبد و به طور حتم فرد با کت و دامن یا کت و شلوار به پیک نیک نمیرود، در مراسم اسکار، یا مراسمی از این دست، ستارگان با لباسهایی فاخر بر سن قدم میگذارند، که نه تنها یک مراسم فرهنگی است، بلکه رقابت کمپانیهای تهیه لباس و شرکتهای مشهور مد است، که تعاریف جدیدی از لباسها و پوششها سال بعد را ارایه میدهند، در این میان کارگردانان و بازیگران معترضی هم هستند، که ممکن است با تیشرت یا شلوار جین وارد مراسم بشوند و باز هم این نوع پوشش و استفادهی از آن در آن جایگاه خاص تعاریفی متفاوت، از یک لباس پوشیدن معمولی را دارد. رمزهای پنهان پشت این نوع خاص از پوششها در جایگاههای متفاوت، بسیاری از تعریفها را دگرگون میکند.
در کشور ما به پوشش بیش از آنچه که باید اهمیت میدهند. و نوع پوشش از جایگاه ویژهای در تمام صنوف برخوردار است، از یکطرف بیشتر ایرانیان خوش پوش و خوش لباس هستند، از طرف دیگر، این مسئله گاهی برای آنها تبدیل به دردسری بزرگ میشود. تلاشهایی هم که در این سالها صورت گرفته تا به نوعی، لباسهای بومی جایگزین لباسهای غربی شود نتیجهی چندان مثبتی در بر نداشته است. شاید به این دلیل که با حذف این نوع پوشش در دورهای از تاریخ دیگر به سادگی نمیتوان آنرا جایگزینی مجدد نمود.
خبر / رادیو کوچه
تیم فوتبال بارسلونای اسپانیا، روز یکشنبه، 18 دسامبر، با شکست سانتوس برزیل قهرمان جام باشگاههای جهان شده است.
بارسلونا که دو سال پیش با شکست استودیانتس به مقام قهرمانی دست یافته بود، این بار سانتوس برزیل را با نتیجهی 4 بر صفر شکست داده و به عنوان قهرمانی رسیدند. مسی (16و82)، ژاوی (23) و فابرگاس (45) و برای بارسلونا در این دیدار گلزنی کردند.
لازم به اشاره است سال گذشته هم اینتر، قهرمان اروپا با پیروزی مقابل مازمبه، قهرمان آفریقا به مقام قهرمانی رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
«چهارمین قهرمانی آبی و اناریپوشان شهر بارسلون»
«السد قطر، قهرمان جام باشگاههای فوتبال آسیا»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای حقوق بشری، در روزهای اخیر، زهره نیکآیین شهروند بهایی ساکن سمنان با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب این شهر به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش هرانا، زهره نیکآیین شهروند بهایی ساکن سمنان طبق حکم دادگاه انقلاب شهر مزبور به اتهام «تبلیغ علیه نظام، عضویت در ضیافت نوزده روزه، گروه علوم و فنون، طرح روحی و راه اندازی کلاس درس اخلاق برای کودکان بهایی» به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم در روز پنجشنبه، ۱۷ آذر ماه، ابلاغ و ۲۰ روز برای درخواست تجدید نظر به نامبرده مهلت داده شد.
یاداوری میشود زهره نیکآیین در اواخر اسفند ماه سال گذشته به همراه چند شهروند بهایی دیگر اهل سمنان مدتی بازداشت که در فروردین ماه با وثیقه معادل ۱۰۰ میلیون تومان آزاد شد.
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
اندونزی به تلاش برای پیدا کردن 200 تن از پناهجویان که در حادثه غرق شدن کشتی حاملشان اثر هوای بد اقیانوس، ناپدید هستند ادامه میدهد.
گفته میشود این قایق حامل 250 پناهجو از کشورهای ایران، افغانستان، عراق و ترکیه بود که قصد داشتند به استرالیا پناهنده شوند.
برین گتیر یک عضو تیم نجات به آژانس خبری انتارا در اندونزی گفته است: «این قایق شام روز شنبه غرق شده است و تیم نجات و تحقیقات ملی در حال حاضر در اقیانوس به جستوجوی شان آغاز کرده است.»
30 تن از پناهجویان مرد، یک زن و دو کودک نجات داده شدهاند، اما هوای بد اقیانوس و موجهای عظیم به بلندی 5 متر سبب بروز مشکلات در عملیات نجات شده است.
گیتر گفته است امید چندانی برای نجات پناهجویان ناپدید شده نیست و این مشکلی است که ما به خاطر جستوجو در داخل آب برویم زیرا آب و هوای نهایت بد توانایی را از ما میگیرد تا افراد را در اقیانوس جستوجو کنیم.»
پلیس اندونزی دلیل غرق شدن این قایق را شمار بیش از حد سرنشینان آن خوانده و به آژانس خبری انتارا گفته است، قایق یاد شده بیشتر از دو برابر ظرفیتش پناهجویان را حمل میکرده است.
کشور اندونزی دارای 18000 جزیره بوده و همچنان صدها هزار مایل سواحل بدون عملیات گشتزنی که زمینه عبور قاچاقچیان را فراهم کرده است.
نجات یافتهگان گفتهاند آنها و پناهجویان دیگر از ایران و افغانستان آمدهاند و هر نفر مبلغ 2500 دالر آمریکایی تا 5000 به قاچاقچیان داده بودند تا آنها را توسط قایق بهخاطر جستوجوی یک زندهگی جدید به استرالیا برساند.
پیش از این دولت استرالیا به پناهجویان و پناهندهگان هشدار داده بود توسط قایق به آن کشور نیایند زیرا خطرناک میباشد.
ماه گذشته یک کشتی حامل 70 پناهجو از کشورهای ایران، افغانستان و پاکستان در سواحل اندونزی غرق گردید که دستکم هشت تن جان باختند.
بیشتر بخوانید:
«ورود 920 پناهجو در ماه نوامبر به استرالیا»
پیمان عابدی/ رادیو کوچه
آنگونه که در بخش پیشین گفته شد ردپای تاثیر اجتماعی اروپا بر ایرانیان از همان تماسهای اولیه دولت صفوی که با غرب برقرار شد، به چشم میخورد. «اروج بیک بیات» یکی از نخستین ایرانیانی است که این تجربه را پیدا میکند. وی در عهد صفویه در سالهای (1005-1000 هجری قمری) به همراه هیتی راهی اروپا میشود. از جمله نخستین موارد جالب توجه برای وی، تسلیحات و ادوات جنگی در مسکو است. وی در سفرنامه خود نقل میکند که: «این توپها چنان بزرگ و عظیم بودند که دو نفر میتوانستند از دهانهی آنها به هنگام پاک کردن داخل شوند. هریک از این توپها (شش متر) طول داشت و در هنگام آتش کردن باید (بیست کیلو) باروت در آن بریزند.»[1]
این احساس شگفتی از دیدن قدرت اروپا در میان ایرانیان ادامه یافت و به مرور زمان فزونی گرفت. قریب به دو قرن بعد از اروج بیک، ایرانی دیگری به نام «میرزا ابولحسن شیرازی»، معروف به «ایلچی» (سفیر)، در اوایل عصر قاجار (1224 هجری قمری) به اروپا میرود. او در ماموریت یک سال و نیمه خود در لندن آنچنان غرق شگفتی و حیرت از آنچه که در اروپا میبیند میشود که پس از دیداری از یک کارخانهی کشتیسازی در بندر پلیموت انگلستان مینویسد: «الحق جای حیرت و محل عبرت بود. از طول و عرض آن کارخانه پرسیدم، گفته شد در حدود (چهارهزار متر مربع) راه در زیر دستگاه جهاز سازی (کشتیسازی) است و کارگران شب و روز در ساختن کشتیها به هیچ وجه خودداری نمیکنند. چنان که الان (بیش از) یک هزار (کشتی جنگی) از بزرگ و کوچک موجود است.»[2]
شگفتیها و تمجیدها از دانش و پیشرفت علوم در اروپا به تدریج جای خود را به نگرش عمیق تسلیمطلبی از آن جوامع غربی میدهد؛ نگرشی که دیگر کمتر محو کارخانجات بزرگ توپسازی یا فولادسازی و نیروی بخار میشود، بلکه به تدریج با حالت شیفته وارد مشاهدهی بنیانهای سیاسی و اجتماعی مغرب زمین میگردد. «رضاقلی میرزا» از فرزندان فتحعلیشاه که پس از درگیر شدن با محمدشاه از ایران گریخته و به انگلستان میرود، تحت تاثیر رعایت قانون در آن کشور قرار گرفته و در سفرنامهاش مینویسد: «انصاف و درست کرداری ایشان، خود کلمه قطع و وصل مهمات است، و در آن مملکت تمام حریت و آزادی است. هرکس هرچه بخواهد موافق قانون خواهد کرد. وزرا و امرا و حتا پادشاه قدرت آن ندارد که مرغی را کشته باشد. اگر فیالمثل (پادشاه) در غیر موسم به طیور و وحوش صحرایی… تفنگی اندازد، او را حکمن به محکمه شرع برده حد بر او جاری میکنند.» [3]
«ابوطالب اصفهانی»، اروپاگرد دیگری است که در سفرنامهاش به تشریح وضعیت و جایگاه رفیع قانون در انگلستان پرداخته و مینویسد که چگونه یک فرد عادی میتواند حتا علیه ولیعهد اقامهی دعوا نماید و وکیل ولیعهد میباید در محکمه حاضر شده از موکلش دفاع کند.
اهمیت و تاثیر این نوشتهها را باید در فضای قرن سیزدهم هجری(معادل قرن نوزدهم میلادی) ایران مورد توجه قرار داد. فضایی که در آن جان و مال و ناموس مردم در گرو ارادهی حکومت و صاحبان قدرت قرار داشت. فضایی که در آن قانون مدونی نوشته نشده بود و فقط محکمههای شرع بودند که امور مردم را رسیدگی میکردند و در حل اختلاف مردم با ماموران حکومتی دخالتی نداشتند و نمیتوانستند عمال حکومتی را به محاکمه کشانده و به تعدیات دولتی و غیردولتی نسبت به مردم رسیدگی کنند. چه رسد به اینکه متهمی بتواند برای خود وکیل مدافع انتخاب کند. در فضایی که اموال این فرد یا آن یکی، مالالتجاره این تاجر یا آن مالک از دست حکومت در امان نبود و عمال حکومتی و فرمانروایان هرطور که اراده میکردند میتوانستند با رعیت رفتار کنند، طبیعی است که برای ایرانیان دیدن و دانستن اینکه کسی بتواند به حکومت و پادشاه ایراد گرفته، اعتراض و شکایت نماید بیشتر به افسانه و رویا شباهت داشت.
1- زیباکلام، صادق، سنت و مدرنیسم، تهران، روزنه، 1375، ص 358 و 359
2- ایلچی، میزاابوالحسن خان، «حیرتنامه (سفرنامه میرزاابوالحسن خان ایلچی به لندن)»، به کوشش حسن مرسل وند، تهران، رسا، 1364، ص 125
3- زیباکلام، 1375، پیشین. ص 361
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، ۱۸ دسامبر، واتسلاو هاول، رییس جمهوری پیشین جمهوری چک در سن ۷۵ سالگی درگذشته است. او دهمین و آخرین رییس جمهوری چکسلواکی بود.
پس از بروز انقلابی موسوم به انقلاب مخملین که منجر به سرنگونی حکومت کمونیستی در چکسلواکی شد این کشور به دو کشور چک و اسلواکی تغییر یافت.
همچنین آقای هاول پس از تقسیم چکسلواکی، به عنوان نخستین رییس جمهوری کشور چک انتخاب شد.
لازم به اشاره است او در سالهای دهه هفتاد میلادی به عنوان نمایشنامهنویس مخالف دولت به شهرت جهانی رسید.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانه منسوب به دراویش گنابادی، دو تن از دراویش نعمتالهی، ساکن شهرستان کوار در استان فارس، روز چهارشنبه، 14 دسامبر، با قید قرارهای کفالت و وثیقه به صورت موقت آزاد شدهاند.
به گزارش سایت مجذوبان نور، مهرداد کشاورز که در تاریخ ۳ آبانماه توسط نیروهای امنیتی بدون ارایه حکم قانونی بازداشت شده بود با تودیع وثیقه ۵۰ میلیون تومانی و در همین حال علیجان دهقان که در تاریخ ۱۹ آبان ماه با ورود نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شده بود با قرار کفالت آزاد شدند.
یادآور میشود در درگیری بین نیروهای امنیتی و دراویش در شهرستان کوار که چند ماه پیش روی داد، چندین نفر بازداشت و به زندانهای وکیلآباد شیراز و اوین تهران منتقل شدند.
بیشتر بخوانید:
«صدور قرار کفالت و وثیقه برای وکلای دراویش گنابادی»
«بازداشت دو درویش گنابادی در شهرستان کوار»
«بازداشت دو درویش دیگر گنابادی اهل شهرستان کوار»
یکشنبه 27 آذر 90 / 18 دسامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات یکشنبه ایران
پسنشینی تند- «انتخابات مجلس، واقعیات و انتظارات»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
پرسه- «باتیک از اُسکو تا کوالالامپور»- سیمین
روزنگاشت- «من یار مهربانم دانا و خوش زبانم»- محبوبه
بخش دوم خبرها
مجله جاماندگان- «خطایی که گران تمام شد»- شراره سعیدی
دایرهی شکسته- «جامهام زیبا شده است»- مهشب تاجیک
پانوراما- «ملاقات نزدیک با غرب» (بخش دوم)- پیمان عابدی
بخش سوم خبرها
پیمان روشنضمیر
منبع: وبلاگ نوریزاد
بازجو در کلاس دانشکده افسری اداره امنیت برای دانشجویان جوان، صدای ضبط شده از جلسه بازجویی متهم را پخش میکند. متهمی که ساعتهاست بازجویی میدهد. او به دانشجویانی که قرار است در اداره امنیت استخدام شوند نشان میدهد ادعای متهم که همراه با گریه و التماس میگوید چیزی را پنهان نکرده و از ماجرا اطلاع ندارد غیر واقعیست. بازجو در نقش استاد دانشگاه شواهدی در رفتار و گفتار متهم در جلسه بازجویی که حکایت از دروغگویی او دارد را به دانشجویان نشان میدهد و با استناد به آن شواهد بیخوابی دادن به متهم برای تحت فشار قرار دادن او را، توجیح میکند . او همچنین کنار اسم دانشجویی که با سوال پرسیدن نشان میدهد تحت تاثیر گریه متهم واقع شده علامت میزند. کلاس درس با اعتراف متهم و اثبات حقانیت بازجو به پایان میرسد. رییس اداره امنیت وارد میشود و برای تدریس خوب استاد دست میزند.
«زندگی دیگران» داستان خوش ساختی از زندگی مردمیست که کشورشان توسط یک نظام استبدادی فاشیستی اداره میشود. فیلم با روایت زندگی یک هنرمند حامی نظام و دیگر هنرمندان کشور که نامشان در لیست سیاه قرار دارد و یک بازجو اداره امنیت که مسوولیت زیر نظر گرفتن هنرمند حامی نظام را بر عهده دارد، ما را به دوران حکومت فاشیستی آلمان شرقی قبل از فروپاشی دیوار برلین میبرد. زندگی دیگران از محدود فیلمهایی است که در لحظه لحظه دیدنش این احساس با من بود که در حال حاضر کاری در دنیا بهتر از دیدن این فیلم وجود ندارد. اگر از دیدن فیلمی تا این حد لذت ببرید و بعد نقطه اوج فیلم سکانس پایانیاش باشد احتمالن با من هم عقیده خواهید بود که، لذت دیدن آن را زمان بسیار بیشتری حمل میکنید. چند فیلم را سراغ دارید که سکانس پایانی نقطه اوج فیلم، تاثیرگذارترین بخش اثر و از همه مهمتر تا این حد غیر قابل تغییر باشد. درست مثل شعر حافظ که هرچه زور میزنید تغییرش دهید بدتر میشود . بهترین اثرهای سینمایی جهان اغلب پایانی دارند که میتوان پیشنهادهای بسیار برای بهتر شدنشان داد یا آنقدر سکانس پایانی اهمیت ندارد که بخواهید به بهتر شدنش فکر کنید. زندگی دیگران پایانی دارد که تنها میتوانید تحسینش کنید. پایانی که شما را در انتهای دیدن یک فیلم خوب به اوج میبرد. چنان که بدون توجه به تمام شدن فیلم من را وادار کرد 20 ثانیه برای سکانس پایانی و دیالوگ کوتاه آن دست بزنم.
زندگی دیگران داستان بازجویان اداره امنیت و اطلاعات است که وظیفه زیر نظر گرفتن دیگران یعنی همه مردم شهر را بر عهده دارند. دیگران زندگیشان با میکروفنها و دوربینها و گزارش خبرچینها شنود میشود و ماموران اداره اطلاعات شنودها را به همراه تحلیلهای خود مکتوب میکنند و برای دیگران پرونده میسازند. در حکومت فاشیستی که همه باید یک صدا را بشنوند، به یک تلویزیون نگاه کنند، یک رادیو را گوش کنند، یک دیدگاه را بخوانند و یک جور فکر کنند، هنرمندان و نویسندگان خطرناکترین موجودات هستند چون هر لحظه ممکن است جور دیگری فکر کنند و ویروس خطرناک حقانیت اندیشهها و صداهای دیگر را با نشر افکارشان همهگیر کنند. آنهایی که کمی جور دیگر فکر میکنند به لیست سیاه میروند لیست سیاهی که حکومت وجودش را انکار میکند. افرادی که در این لیست قرار دارند ممنوع کار میشوند کتابهایشان چاپ نمیشوند و نمایشهایشان به روی صحنه نمیرود و اگر بخواهند این ممنوعیتها را دور بزنند سر و کارشان با زندان و بازجویان اداره امنیت است. در این فضا هنرمندان و نویسندگان مورد اعتماد بسیار کمی باقی ماندهاند. رییس اداره اطلاعات هنرمند مورد تایید و حامی حکومت را نشان میدهد و میگوید اگر همه مثل او بودند من بیکار میشدم. اما هیچکس آنقدر مورد تایید نیست که زیر نظر گرفته نشود.
استبداد فسادآور است. هرجا خفقان وجود دارد فسادی در حال شکلگیری است. در فضای خفقان و استبداد زمینه برای سو استفاده از قدرت و موقعیت فراهم میشود تا با بهانه قرار دادن حفظ نظام و ارزشها و با شعار آرمانها، زیادهخواهی انسانهای در قدرت که در ظاهر مسوول هدایت امور به سمت آرمانها هستند برآورده شود. اینجاست که هنرمند حامی نظام نیز با سوظن غیرواقعی وزیر فرهنگ و هنر که از افراد رده بالای حزب حاکم است با هدف پیدا کردن افکار ضدسوسیالیستی و رفتار ضدحکومتی زیر نظر میرود مبادا که در زیر این ظاهر حامی نظام جریان انحرافی پنهان باشد.
داستان داستان آن است که اگر نخواهی مخالف باشی هم به زور تو را مخالف میکنند. ماجرایی که هزار مثالش را در ایران خودمان میتوان دید. یک نمونه کوچکش که من با آن سر و کار دارم سایتها و فروشگاههای اینترنتی است. اگر یک فروشگاه اینترنتی یا یک سایت خبری غیرسیاسی داشته باشی و سرت در کار خودت باشد هم باز با بهانه قرار دادن یک محصول یا خبر مرتبط با روز والنتاین فیلتر میشوی تا طعم نظام استبدادی را بچشی. به تالار گفتوگو وبمسترها بروید و ببینید صدها وبلاگنویس و وبنگار غیرسیاسی چه عذابی از این فیلترینگ ناعادلانه میکشند. آن زن خانهدار غیرسیاسی که در تمام انتخاباتها رای داده و به نظام عشق میورزد اما بخشی از اوقات فراغت را با سریالهای فارسی 1 و برنامههای شبک منوتو میگذراند، آنگاه که ماموران برای جمعآوری دیش ماهواره به خانه هجوم میآورند استبداد را حس خواهد کرد.
اگر بی توجه از دستی که گلوی دیگران را میفشارد و آزادیشان را سلب میکند در رویارویی با خبرنگاران غربی مدعی شوی که «کشور من آزادترین کشور جهان است»، زیاد طول نمیکشد که یکی یکی سایتهای خودت و حامیانت نیز فیلتر شوند و خودت و نزدیکترین یارانت را جریان انحرافی بخوانند. اینجاست که میتوان گفت استبداد دوست و دشمن نمیشناسد همه به ناچار باید چهره زشت استبداد را از نزدیک ببینند.
سعی هنرمند حامی نظام نیز برای چشم پوشاندن بر روی واقعیتها با خودکشی نزدیکترین دوستش که در اثر سالها ممنوعیت نتوانسته بود نوشتهای را منتشر کند یا نمایشی را بر روی پرده ببرد پایان مییابد . او تصمیم میگیرد که نوشتهای را در مورد آمار خودکشیها در آلمان شرقی بنویسد و برای انتشار به خارج بفرستد. در آلمان شرقی دولت آمار همه چیز را دارد اما هرگز در مورد آمار خودکشی که نشان از ناامیدی مردم است صحبت نمیشود و این در حالیست که کشور آلمان شرقی بعد از لهستان بالاترین آمار خودکشی در اروپا را دارد.
هنرمند حامی نظام باور دارد که نظام نیز به او اطمینان دارد و خانه او تنها خانه امن در کل آلمان شرقی است اما خبر ندارد که لحظه لحظه زندگیش شنود میشود و ماموران اطلاعات حتا سرو صدای سکس او با همخانه دخترش را مکتوب کرده گزارش میکنند.
مسوول پرونده محرمانه او، بازجو خبره اداره امنیت و اطلاعات آلمان شرقی، وایسلر است. وایسلر بر خلاف اکثر بازجویان اداره امنیت به دلیل بهرهمندی از منافع همراهی استبداد نیست که این شغل را برگزیده است. او واقعن به سوسیالیست باور دارد. او یک انسان نیک است که به دلیل باورهایش نظام حاکم را همراهی میکند. حتا من معتقدم رایسلر بعد از آنکه تمام منافع شغلی را از دست میدهد و به پستترین کار یعنی کارمند بخش نامهها گماشته میشود و حتا بعد از فروپاشی دیوار برلین باز تفکرات سوسیالیستیش تغییر نکرده است. هیچ شاهدی در این مورد در فیلم وجود ندارد. نباید نیک بودن او را با تغییر تفکراتش اشتباه بگیریم. حتا در بعضی صحنهها زمانی که پنهانی به مخالفان در مقام افسر اداره امنیت و اطلاعات کمک میکند باز تعصب به حکومت و ادارهای که برای آن کار میکند را مشاهده میکنیم بهخصوص آنجا که مخالفان در ساختمان زیرین از ضعف توانایی اداره امنیت صحبت میکنند و به رایسلر که به آنها کمک کرده بر میخورد و میگوید: «خواهید دید»
رایسلر یک انسان نیک است و وجودش در هر جامعهای که زندگی کند برکت است حال در هر تفکر و هر جبههای که باشد.
فیلم تا قبل از فرو ریختن دیوار برلین روایت گیرا و خوش ساختی دارد. دقایق کوتاه باقی مانده تا پایان فیلم بعد از فرو ریختن دیوار برلین نیز دو صحنه بسیار زیبا دارد که بر ارزش فیلم افزوده است. یکی آخرین سکانس که رایسلر به کتاب فروشی میرود و کتابی که درایمان برای او امضا کرده است را میخرد. سرودی برای انسان نیک. فروشنده میپرسد کتاب را کادو کنم. رایسلر میگوید نه این برای خودم است. او البته برای این هدیه که به او تقدیم شده است نیز پول میدهد. هرگز کسی او را نمیشناسد. در امضا کتاب هم تنها به نام رمز او در اداره امنیت اشاره میشود و نه نام واقعی او.
صحنه دیگر فیلم بعد از فروپاشی دیوار برلین، صحنه رویارویی وزیر فرهنگ کسی که دستور زیر نظر گرفتن درایمان (هنرمند حامی نظام ) را داد با درایمان است. انتقامی در کار نیست. دو سال گذشته است و سران حکومت قبلی در کنار مخالفان سابق در حکومت دموکراتیک جدید به دیدن تئاتر میروند. البته سیستم قبلی با همه فسادی که داشت نشانههای آشکار از نظم و قانون و نظارت در آن به چشم میخورد و همین امر در عدم انتقام مخالفان موثر است. در سیستم استبدادی قبلی برای ورود به منازل مخالفان نیاز به حکم کتبی بود. بعد از بازرسی منزل رسیدی تحویل میشد که اگر شکایتی بابت آسیب رسیدن به اموال دارید بنویسید. فقط به استناد مخالف بودن کسی دستگیر نمیشد ماموران تلاش میکردند مدارک محکمهپسندی تهیه کنند. اداره اطلاعات همه جا بود اما حکومت قدرت بیسر و تهای به ایشان برای برخورد با مخالفان نداده بود تا تبدیل به هیوالا نشوند. نمونه دیگرش را در آن سکانس فیلم میبینید که مخالفان با یک گفتوگوی غیرواقعی قصد دارند اداره امنیت را تست کنند. به دروغ قرار است کسی از مرز رد شود تا ببینید در نتیجه صحبت کردن از رد کردن فردی خاص از مرز ماشین مورد نظر توسط ماموران بازرسی میشود یا نه. اگر زیر صندلی را گشتن معلوم میشود در خانه میکروفن کار گذاشتهاند. مخالفان خیالشان راحت است تنها به صرف گفتوگو کردن از رد کردن فردی از مرز دستگیر نخواهند شد بلکه حتمن باید آن فرد در ماشین توسط ماموران مرزی پیدا شود و اینگونه نیست که ایشان را بگیرن و شکنجه کنند که آن فردی که قرار بود رد کنید پس چه شد و الان کجا است یا ما میدانیم که شما چنین نقشهای دارید . اداره امنیت و اطلاعات بازوی یک حکومت استبدادی است اما با نظارتی که توسط همین سیستم استبدادی بر آن وجود دارد مانع از تبدیل شدن اداره امنیت به هیولایی بیمهار شده است که سر خود بتواند هر بلایی که خواست سر مخالفان بیاورد . حتا آن مامور اطلاعات که در مورد رییس حکومت جک میگوید نه زندانی میشود و نه بیکار. فقط به پایینترین شغل در اداره گماشته میشود. کارمند بخشنامهها. با چنین وضعی عدم انتقام بعد از تغییر حکومت چندان عجیب نیست.
زندگی دیگران فیلم خوبیست. در مورد این فیلم جملهای فراتر از «ارزش دیدن دارد» را باید گفت.
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
در هفتهای که گذشت شهر کوالالامپور میزبان برگزاری برنامهای بود در بزرگداشت «باتیک».
باتیک به نوعی طراحی و نقاشی و چاپ روی پارچه گفته میشود که البته در تعدادی از کشورها به صورت سنتی و با شیوهها و نامهای مختلف انجام میشود از جمله در ایران.
در مالزی بنیادی غیرانتفاعی (Piala Seri Endon) از سال 2003 شکل گرفته تا از این هنر سنتی حمایت کند، در زنده نگاه داشتن و حفظ آن بکوشد و جوانان را به فعالیت در این زمینه تشویق کند.
این بنیاد علاوه بر برنامههای مختلف هر ساله مسابقاتی هم در زمینه طراحی پارچه و لباس همچنین صنایع دستی و وسایل خانه براساس باتیک برگزار میکند.
هر دو سال یکبار نیز کنفرانسی بینالمللی (KLIB) در این زمینه برگزار میشود. امسال نیز در کنار برنامههای ویژهای که در بزرگداشت این هنر سنتی برگزار شد از جمله اجرای نمایشهای زنده لباس، برپایی نمایشگاهی از تازههای لباس و وسایل خانه ساخته شده از باتیک، کنفرانس باتیک برگزار شد و برای نخستین بار شرکتکنندگانی از ایران نیز داشت.
البته نام ایران را در این برنامهها و رقابتها هر ساله دکتر «ماندانا برکشلی»، که دارای مدرک کارشناسی طراحی پارچه از دانشگاه «کانزاس»، دکترای مرمت آثار هنری و رئیس بخش هنر دانشگاه اسلامی مالزی است، زنده نگاه میدارد. او یکی ار اعضای گروه داوری این رقابتها و در واقع تنها ایرانی عضو این بنیاد است.
اما امسال نام «علی نوریزاده» به عنوان یکی از سخنرانان این کنفرانس در بروشور این کنفرانس به چشم میخورد. او که در مقطع کارشناسی ارشد رشته طراحی پارچه و لباس در دانشگاه استانبول تحصیل میکند، در سخنرانی خویش به سبک خاص شهر «اسکو» در چاپ روی پارچه اشاره داشت. شیوهای که خود با کمی تغییر برای کارش انتخاب کرده است. در حاشیه برگزاری این کنفرانس گفت وگویی با این جوان هنرمند ایرانی انجام دادم.
او در کارهایش از خوشنویسی ایرانی نیز بهره برده و ارایه تکنیک ویژه شهر اسکو از سوی او برای شرکتکنندگان در سمینار جالب توجه و سوال برانگیز بود هر چند که چند تن از حاضران از استفاده از خوشنویسی که به زعم آنان رسمالخط قرآنی بوده است برای طراحی ایراد گرفته بودند که البته این امر به نبود شناخت کافی از خوشنویسی ایرانی در سایر کشورهای جهان باز میگردد.
او تلاش کرده در استفاده از این شیوه، ضمن پایبندی به اصول چاپ باتیک در اسکو، رنگ و موضوع را به زندگی مدرن نزدیکتر کند و از شیوهای که اغلب برای عشایر مورد استفاده قرار میگیرد، برای زندگی شهری از آن استفاده کند.
نوریزاده معتقد است هر طراح پارچه و لباس ایرانی از نمادهایی استفاده میکند که در نهایت در ایران ریشه دارد و اگر کار درستی انجام شود نقش خوبی در ماندگاری هویت ایرانی دارد.
یکی از دانش آموختگان طراحی پارچه و لباس که همراه با دیگر دوستان خویش از ایران برای شرکت در این کنفرانس به مالزی سفر کرده است نیز در ارتباط با این کنفرانس میگوید که آنچه دیده بسیار الهامبخش بوده و خیلی از آن بهره برده هر چند که معتقد است در برخی زمینهها کارهای بسیار ضعیفی ارایه شده که او آرزو میکند کاش با دست پر میآمد و کارهایی برای ارایه داشتند.
او در زمینه آموزش در حوزه طراحی لباس و پارچه در ایران میگوید با وجودی که منابع آموزشی بسیار محدود است و امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر از کارشناسی وجود ندارد اما فارغالتحصیلان تلاش خوبی در این زمینه انجام میدهند هرچند که باید دانش خود را افزایش دهند و به تازگی به همکاری با یکدیگر روی آوردهاند که سبب شده به خصوص در زمینه طراحی مانتو کارهای بسیار خوبی ارایه شود. او تاکید میکند که استفاده گسترده از موتیفهای ایرانی توسط طراحان لباس و پارچه، تلاش خوبی است در حفظ هویت فرهنگی کشور.
به هر روی برگزاری این گونه برنامهها گام مثبتی است در جهت زنده نگاه داشتن هنرهای سنتی هر کشور آن هم در زمانهای که پدیده جهانی شدن با سرعت هرچه بیشتر تمامی کشورها را در بر میگیرد.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش منابع دانشجویی، فرزاد اسلامی و اسماعیل سلمانپور دو فعال پیشین دانشجویی دانشگاههای آزاد و پلیتکنیک، که آذرماه سال گذشته بازداشت شده بودند، با احکامی جداگانه به ترتیب به ٣ و ١ سال حبس تعزیری محکوم شدهاند.
به گزارش دانشجونیوز، سیزدهم آذرماه سال گذشته نیروهای منسوب به بسیج جمهوری اسلامی دو فعال پیشین دانشجویی با نام فرزاد اسلامی و اسماعیل سلمان پور را بازداشت کردند. اسماعیل سلمانپور پس از ٢ هفته و فرزاد اسلامی پس از ۴٠ روز حبس در سلولهای بند ٢-الف سپاه با قید وثیقه آزاد شدند.
دادگاه این دو نفر تابستان امسال در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. طی حکم صادره از سوی قاضی مقیسه، فرزاد اسلامی به دو سال حبس تعزیری محکوم شده، که یک سال آن به اتهام تبلیغ علیه نظام و یک سال آن به اتهام توهین به رهبری است. با احتساب اجرا شدن حکم یک سال حبس تعلیقی این دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد تهران مرکز، محکومیت وی به ٣ سال افزایش خواهد یافت. اسماعیل سلمانپور نیز به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت دو دانشجوی دانشگاه امیرکبیر و آزاد»
خبر / رادیو کوچه
رسانههای خارجی، روز یکشنبه، 18 دسامبر، همچنان از ادامه ناآرامیها در غرب قزاقستان خبر میدهند و این در حالی است که دولت در شهر جانائوزن، کانون اصلی تظاهرات، وضعیت فوقالعاده اعلام کرده است.
به گزارش رویترز، امروز یک نفر در روستای شتپه در نزدیکی شهر جانائوزن کشته شده است.
بر اساس آخرین گزارشها، درگیری کارگران اعتصابی صنعت نفت و ماموران پلیس در شهر جانائوزن قزاقستان دستکم ۱۱ کشته برجای گذاشته است.
از سویی دیگر دادستان کل قزاقستان اعلام کرده که پلیس مجبور به استفاده از سلاح شده است.
درگیری پس از آن آغاز شد که ماموران پلیس سعی کردند میدانی را که کارگران اعتصابی از ۶ ماه پیش اشغال کرده بودند، تخلیه کنند.
تحصن کارگران صنعت نفت در میدان اصلی شهر جانائوزن در اعتراض به پایین بودن دستمزدشان صورت گرفته است.
بیشتر بخوانید:
«ده کشته در درگیری پلیس قزاقستان با کارگران»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوهشتم آذر برابر سالروز درگذشت «عباس یمینی شریف» است. وی که زاده سال 1298 بود از نخستین شاعران و نویسندگان کودک ایران است که بیش از سی کتاب برای کودکان دارد. یمینی شریف همچنین از بینانگذاران شورای کتاب کودک و انجمن پژوهشهای آموزشی پویا نیز بود و سردبیری و مدیریت شماری از مجلههای کودکان را بر عهده داشته است. وی سرانجام در سال 1368 خورشیدی به سبب بیماری درگذشت.
«عباس یمینی شریف» در اول خرداد سال ۱۲۹۸ در تهران زاده شد و کودکی خود را در روستای دربند سپری کرد. او از دوران کودکی شعر میسرود اما سرودن برای کودکان را هنگامی آغاز کرد که در دانشسرای مقدماتی آموزگاری، با ادبیات کودکان دیگر کشورها آشنا شد و در سال ۱۳۲۱ اولین شعرش برای کودکان را در مجله «نونهالان» منتشر کرد و دو سال بعد با «ابراهیم بنیاحمد» مجله بازی کودکان را منتشر کرد.
در سال ۱۳۲۴ اشعار یمینی در کتابهای درسی دوره ابتدایی ایران وارد شد و در سال ۱۳۲۸ به مدیریت مجلات دانشآموز و سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ منصوب شد. او در سال 1332 با بورس دولتی به آمریکا اعزام شد و یک سال در دانشگاه کلمبیا به تحصیل دوره تخصصی در آموزش کودکان پرداخت و فوق لیسانس خود را دریافت کرد.
و در سال ۱۳۳۴ دبستان «روش نو» را با همسرش «توران مقومی» پایه گذاشت که بعدها با گسترش فعالیت به مجموعه آموزشی از کودکستان تا پایان دوره راهنمایی تبدیل شد و آنها تا سال ۱۳۵۸ آن موسسه را اداره کردند.
در دیماه سال ۱۳۳۵ به پیشنهاد «جعفر بدیعی» روزنامهنگار ایرانی، اولین شماره مجله «کیهان بچهها» از طرف موسسه کیهان انتشار یافت. جعفر بدیعی سردبیر و عباس یمینی شریف مشاور این نشریه بودند و جعفر بدیعی بعدها به عنوان صاحب امتیاز و عباس یمینی شریف به عنوان مدیر مجله معرفی شدند که این همکاری تا سال ۱۳۵۸ با موسسه کیهان ادامه داشت.
یمینی شریف کتاب کلاس اول ابتدایی را نیز تالیف کرد که به کتاب «دارا و آذر» معروف است و سالها اولین کتاب آموزشی کودکان ایران بوده است. از دیگر فعالیت های وی، بنیانگذاری جایزه ادبی عباس یمینی شریف برای تشویق نویسندگان و تصویرگران ایرانی، نگارش کتاب اول و دوم برای بزرگسالان نوآموز، کتابهای آموزشی برای پدران ومادران و مقالههای آموزشی و اجتماعی در روزنامه کیهان آن زمان بود و بیش از سی اثر شعر و داستان او در دوران حیاتش به انتشار رسید و برنده جوایز متعدد در ادبیات کودکان شد. از میان آثار او برای کودکان میتوان به: باغ دوستی، پلنگ یکه تاز، شعر با الفبا، سیاهک و سفیدک، خانه بابا علی اشاره کرد.
و اما سرانجام عباس یمینی شریف پس از نیم قرن فعالیت برای کودکان در بیست وهشتم آذر سال ۱۳۶۸ در هفتاد سالگی و به سبب بیماری درگذشت.
منبعها:
ویکیپدیا
وب سایت کتابک
رادیو کوچه
1358 خورشیدی- «محمد مفتح» روحانی و سیاستمدار ایرانی در چنین روزی در تهران هنگام ورود به دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران توسط گروهک «فرقان» هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. وی در جریان انقلاب 1357 رهبری گروهی از انقلابیون را به دست داشت.
وی دارنده درجه دکتری در رشته فلسفه بود و پس از انقلاب 57، مسوولیتهای متعدد داشت. بعد از بازگشت آیتاله خمینی به ایران یکی از اعضای اصلی تشکیل دهنده کمیته استقبال بود. سپس سرپرستی کمیته چهار انقلاب اسلامی و دانشکده الهیات را برعهده گرفت. آیتاله خمینی روز کشته شدن او را «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامید.
1271 میلادی- قوبلایخان سلسله «یوان» را در مغولستان و چین امروزی بنیان نهاد. قوبیلای قاآن نوه چنگیز خان مغول در چنین روزی عنوان امپراتوری خود به مرکزیت چین را تغییر نام داد و آن را دولت «یوان» نامید تا سال 1368 میلادی ادامه داشت. امپراتوری «یوان» که تا روسیه و اروپای مرکزی امتداد داشت در دهههای ابتدایی، دارای یک مجمع و اصول واحدی به نام «یاسا» بود که چنگیزخان آن را تدوین کرده و به منزله قانون اساسی مغولها محسوب میشد.
1916 میلادی- نبرد «وردن» (Verdun) در جنگ جهانی اول با شکست آلمانیها پایان یافت. این جنگ از 21 فوریه 1916 در شهری به نام وردن در شمال شرقی فرانسه آغاز شده بود. «مارشال فالکنهاین» (Falkenhayn) فرمانده نیروهای آلمان به ارتش آلمان دستور عقبنشینی داد. فرمانده نیروهای فرانسوی در این نبرد «مارشال پتن» بود که با این پیروزی، قهرمان ملی فرانسه شد.
1932 میلادی- «ادوارد برنشتاین» (Eduard Bernstein) صاحب فرضیه تعدیل مارکسیسم درگذشت.
وی سیاستمدار سوسیال دموکرات آلمانی، عضو حزب سوسیال دموکرات و بنیانگذار سوسیالیسم تکاملی یا رفرمیسم بود.
برنشتاین، یک روزنامهنگار آلمانی، نخست از پیروان سرسخت مارکسیسم بود و آن را تنها راه نجات بشر از بدبختی، غم و جنگ میدانست و با این افکار چون نتوانست در آلمان به کار روزنامهنگاری ادامه دهد به انگلستان رفت و در آنجا به انتشار روزنامه پرداخت. برنشتاین بعدن بخشی از اصول مارکسیسم را غیر عملی دید و در این زمینه، نظرات خود را منتشر کرد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1958 میلادی- روز ملی شدن «نیجر» است. نیجر در منطقه استوایی، مرکز آفریقای غربی، بین نیجریه و لیبی قرار گرفته است. نژاد مردم این کشور سیاه و زبان رایج میان آنان فرانسوی و عربی است. اکثر مردم این کشور مسلماناند. نوع حکومت این کشور جمهوری است. پایتخت آن «نیامی» نام دارد. کشور نیجر با وجود مخالفت فرانسه اعلام استقلال کرد. جامعه بینالملل در سال 1960 استقلال این کشور را به رسمیت شناخت.
1972 میلادی- ارتش ایالات متحده عملیات نظامی خط شکن 2 را علیه مواضع ویتنام شمالی آغاز کرد و در این عملیات برای اولین بار پس از پایان جنگ جهانی دوم بمبافکنهای بی-52 را مورد استفاده قرار داد.
این هواپیما برای حمل جنگافزار هستهای در دوره جنگ سرد برای ماموریتهای تخریبی و هستهای ساخته شد که قادر است هفتاد هزار پوند سلاح را با خود حمل کند.
2000 میلادی- سازمان ملل متحد، 18 دسامبر را روز جهانی «مهاجران» نامگذاری کرده است، دلیل این نامگذاری اهمیت پدیده مهاجرت و لزوم به رسمیت شناخته شدن حقوق مهاجران عنوان شده است.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای خارجی، درگیریها و تظاهرات اعتراضی در قاهره، پایتخت مصر، روز یکشنبه، 18 دسامبر و برای سومین روز پیاپی ادامه دارد و این در حالی است که نیروهای امنیتی معترضان را در میدان تحریر مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
به گزارش الجزیره، در درگیریهای دو روز گذشته دستکم 10 تن کشته و 430 نفر نیز زخمی شدهاند.
معترضان خواهان پایان حکومت شورای نظامی هستند. آنها میگویند قدرت باید هرچه سریعتر به دولت غیرنظامی منتقل شود.
به گفته شاهدان عینی این درگیریها برابر ساختمان پارلمان با حضور معترضان افزایش یافته و ماموران از شوک الکتریکی و باتوم برای متفرق کردن تظاهرکنندگان استفاده میکنند.
گزارشها همچنین از ضرب و شتم تظاهرکنندگان زن و افراد سالخورده توسط نیروهای امنیتی خبر میدهد.
بیشتر بخوانید:
«هشت کشته در درگیریهای معترضان مصری و نظامیان»
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
رحمتاله بیگدلی عضو شورای مرکزی حزب اصلاحطلب اعتماد ملی از احتمال پایان حبس خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی دوتن از رهبران معترضان ایران در آینده نزدیک خبر داد.
به گزارش همبستگی نیوز، بیگدلی در صفحه فیس بوک خود در گزارشی با عنوان «به زودی از مهدی کروبی و میرحسین موسوی رفع حصر میشود» نوشت: «یک منبع مطلع خبر داد که با تلاشهای برخی از شخصیتهای برجسته کشور و اعضای بیت امام خمینی از مهدی کروبی و میرحسین موسوی رفع حصر میشود.»
میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و همچنین مهدی کروبی از حدود 10 ماه پیش در حبس خانگی به سر میبرند. این حبس خانگی پس از فراخوان این دو رهبر معترضان برای راهپیمایی در همبستگی با اعتراضها در جهان عرب صورت گرفت.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض به انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش ایران هستند. اصلاحطلبان ایران میگویند که در این انتخابات تقلب گسترده و سازماندهی شده روی داده است. سرکوب اعتراضهای پس از اعلام نتایج انتخابات، به کشته شدن دهها نفر در خیابانها و بازداشتگاهها و همچنین زندانی شدن صدها نفر دیگر انجامید.
خبر / رادیو کوچه
آخرین گروه از سربازان آمریکایی با خروج از عراق، به جنگی ۹ ساله که منجر به سرنگونی صدام حسین، رییس جمهوری پیشین این کشور شد، پایان دادهاند. سربازان آمریکایی در اولین ساعات روز یکشنبه، ۱۸ دسامبر، با عبور از مرز عراق، وارد کویت شدند.
در اوج حضور نیروهای آمریکایی در عراق، ۱۷۰ هزار سرباز در پانصد پایگاه نظامی در سراسر این کشور حضور داشتند.
ماموریت رزمی نیروهای آمریکایی در عراق در سال ۲۰۱۰ پایان یافت و آنها کنترل امور امنیتی را از مدتها پیش به نیروهای عراقی واگذار کرده بودند.
خروج نیروهای آمریکایی از عراق به معنی پایان حضور عملیاتی ارتش آمریکا در عراق است اما همچنان تعدادی نظامی آمریکایی در دو پایگاه در عراق مستقر خواهند بود که خدمات آموزشی و مشاوره ارایه خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
«پایان حضور نظامی ایالات متحده در عراق»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) رییس جمهوری: همه دستگاهها باید اقدامات خود را با گمرک هماهنگ کنند
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=27&id=1286929
رییس جمهوری در مراسم تشریح «روند پیشرفت طرح تحول در نظام گمرکی کشور»، تدوین طرح تحول گمرکی را اقدامی بزرگ و ارزشمند دانست و گفت: «قانونی به روز و شفاف برای اصلاح بخش گمرک کشور آماده شده است و دولت خود را موظف میداند که به طور کامل از روند اجرای این قانون حمایت کند تا به سرعت عملیاتی شود و همه دستگاههای مرتبط باید اقدامات خود را با گمرک هماهنگ کنند.
2) روسیه پس از 18 سال مذاکره به سازمان جهانی تجارت پیوست
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=27&id=1286930
روسیه پس از 18 سال مذاکره سرانجام در مراسمی در سوییس به سازمان جهانی تجارت (WTO) پیوست. به گزارش ایسنا، سوییس در توافق میان روسیه و گرجستان که آخرین مانع پیوستن این کشور به سازمان جهانی تجارت بود، میانجیگری کرد.
مردمسالاری
1) نباید بهانه به دست دشمن داد
http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=122780
علیاکبر صالحی در مصاحبه با ایرانا از عملکرد وزارت امور خارجه در قبال حادثه ورود عدهای به سفارت انگلیس در تهران دفاع کرد و با تاکید بر اینکه نباید به دست دشمن بهانه داد، گفت: «با اقدام صحیح وزارت امور خارجه در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت توانستیم از یک بحران وسیعتر جلوگیری کنیم.»
2) تحریم کنندگان ایران به زودی به دست بوسی ما میآیند
http://www.mardomsalari.com/Template1/Article.aspx?AID=19194#122782
به گزارش ایسنا، محمدرضا رحیمی طی سخنانی در مراسم افتتاح نمایشگاه راه و شهرسازی و صنایع وابسته و گرامیداشت روزهای حمل و نقل و راهداری، با تقدیر و تشکر از زحمات وزیر راه و شهرسازی گفت که تاکنون فردی مثل او را نداشتهایم و امیدواریم در آینده بهتر از او را برای خدمت به نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم داشته باشیم. وی در ادامه گفت: «اکنون از نظر سیاسی در تحریم هستیم و شدیدترین تحریمها را در مورد ما اعمال کردند اما من به عنوان فردی که تصدی ستاد تدابیر ویژه اقتصادی را دارم میگویم طولی نخواهد کشید که همه قدرتهایی که ما را تحریم کردند به دست بوسی شما در سرزمین ایران میآیند.»
جام جم
1) افزایش آلایندههای کلانشهرها در هفته جاری
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100862269331
به گفته مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی، طی هفته جاری به دلیل تداوم پایداری جوی در شهرهای صنعتی و پرجمعیت آلایندهها افزایش مییابد.
2) روز خونین مصر
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100862260493
درگیریهای خونینی که میان انقلابیون مصر و هواداران دولت منصوب نظامیان حاکم در قاهره – پایتخت – ظرف 2 روز اخیر رخ داده، بنا به گزارشها جان 8 نفر را گرفته و موجب زخمی شدن 347 نفر دیگر شده است. در حالی که کانون درگیریها در روز جمعه ساختمان نخستوزیری و مجلس نمایندگان بود، ولی درگیریها ادامه یافت و در ساعات اولیه صبح دیروز به ساختمان وزارت راه کشیده شد.
دنیای اقتصاد
1) اعتراض روسیه، هند و ژاپن به تحریمهای یکجانبه
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=282083
تصویب طرح تحریم بانک مرکزی ایران در کنگره آمریکا و همچنین موافقت دولت باراک اوباما با اعمال این تحریم، واکنش منفی مقامات ارشد روسیه، هند و ژاپن را در پی داشته است. رییس جمهوری روسیه و نخست وزیر هند در بیانیه مشترکی با تاکید بر حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی را غیرسازنده دانستند.
2) سردار وحیدی خبر داد، پهپادهای تهاجمی در خط تولید
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=282085
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت: «توانایی ما در حوزه هواپیماهای بدون سرنشین بالا بوده و هست و در حوزه پهپادهای تهاجمی نمونههایی داشتهایم و نمونههایی نیز در دست تولید داریم.»
همشهری
1) یک جاسوس سیا دستگیر شد
http://www.hamshahrionline.ir/news-154058.aspx
وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای از شناسایی و دستگیری یک جاسوس ایرانی تبار سیا خبر داد.
به گزارش ایلنا، در اطلاعیه وزارت اطلاعات آمده است: «دولت آمریکا در تداوم اقدامات خصمانه و همه جانبه اطلاعاتی و عملیاتی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم سربلند کشورمان سرمایهگذاری سنگین و طراحی پیچیده و گستردهای را ترتیب داده بود تا امکان نفوذ در تشکیلات اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران را ایجاد نماید.
در این راستا سازمان جاسوسی آمریکا سیا به یکی از تحلیلگران اطلاعاتی خود که سوابقی همچون فعالیت در واحدهای اطلاعاتی ارتش آمریکا و حضور در پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان و عراق را دارد، اجرای سناریوی اطلاعاتی ـ عملیاتی پیچیدهای را محول کرد، طی این سناریو جاسوس مورد نظر باید خود را در مسیر دالانهای اطلاعاتی منتهی به وزارت اطلاعات قرار میداد و در مراحل بعدی امکان القاء اطلاعات فریب در مقیاس وسیع به وزارت اطلاعات و نیز انجام جاسوسی را فراهم آورد.»
2) زمزمه تغییر شیوه پرداخت یارانهها
http://www.hamshahrionline.ir/news-154094.aspx
در آستانه یکسالگی اجرای قانون یارانهها، با تشدید کسری بودجه به واسطه اجرای ناقص قانون هدفمندی یارانهها و تخلفات صورت گرفته از سوی دولت، احتمال تجدید نظر در روش پرداخت یارانههای نقدی افزایش یافته است.
به گزارش همشهری، در حالی که برخی مسوولان اقتصادی بدون ارایه آمار و گزارشی مستند از شفافبودن دخل و خرج اجرای قانون هدفمندی یارانهها سخن میگویند، از مجلس به نقل از برخی مقامات دولتی خبر میرسد که دولت در تلاش است با تعریف نرمافزاری جدید در رابطه با هدفمند کردن یارانهها، پرداختهای نقدی را براساس میزان درآمد مردم توزیع کند.
آفرینش
1) اتهام بیاساس آمریکا علیه ایران
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16314#93292
وزیر دفاع آمریکا ضمن تقدیر از تصمیم ترکیه برای میزبانی سپر موشکی، در ادامه سیاستها و ادعاهای خصمانه و بیاساسشان ایران را به تلاش برای تضعیف منطقه متهم کرد. روزنامهی «تودی زمان» نوشت: لئون پانتا، وزیر دفاع آمریکا در آنکارا به خبرنگاران گفت که تصمیم دولت ترکیه برای میزبانی بخشی از سپر موشکی را تحسین میکند.
موافقت کره شمالی با تعلیق غنیسازی
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16314#93293
منابع دیپلماتیک گفتند که کره شمالی با تعلیق برنامه تسلیحات هستهایاش در ازای دریافت 240 هزار تن کمک غذایی موافقت کرد.
خبر / رادیو کوچه
شیخ حمد بنجاسم آلثانی نخست وزیر قطر روز شنبه، 17 دسامبر، اعلام کرد اتحادیه عرب پرونده سوریه را به شورای امنیت سازمان ملل ارسال میکند.
به گزارش الجزیره، نخست وزیر قطر که ریاست کمیته اتحادیه عرب برای بررسی بحران سوریه را برعهده دارد با اشاره به ادامه کشتار در سوریه تاکید کرد اتحادیه عرب از شورای امنیت خواهد خواست طرحی را که پیش از این از سوی کشورهای عربی ارایه شده بود به عنوان راه حل مسئله سوریه به رسمیت بشناسد.
همزمان سازمان مردمی انقلاب سوریه اعلام کرد 34 تن دیگر از مخالفان حکومت بشار اسد، رییس جمهوری این کشور، روز شنبه به دست نیروهای امنیتی کشته شدند.
شیخ حمد پس از پایان جلسه کمیته اتحادیه عرب گفت: «وزیران خارجه اتحادیه عرب روز چهارشنبه مسئله ارسال پرونده سوریه به شورای امنیت را بررسی میکنند.»
او در مورد پروتوکول ارساله ناظران مستقل به سوریه برای بررسی تحولات جاری گفت دمشق امضای طرح را به تاخیر انداخت.
اتحادیه عرب پیش از این یک طرح 8 بندی برای حل بحران سوریه پیشنهاد کرده بود اما این اقدام از سوی دمشق بیپاسخ ماند.
همزمان، فلاح فیاض، مشاور امنیت ملی عراق، که در راس هیتی و برای مذاکره با بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، برای پایان خشونتها به این کشور سفر کرده بود میگوید مذاکرات مثبتی در سوریه داشته است.
آقای فیاض سعی دارد بر پایه طرح پیشنهادی اتحادیه عرب به سوریه، به توافقی برای پایان خشونتها در این کشور برسد. آقای فیاض گفت در جلسه روز چهارشنبه اتحادیه عرب در قاهره اعضای این اتحادیه را در جریان جزییات مذاکراتش در دمشق خواهد گذاشت.
از سویی دیگر اصلیترین گروه مخالف حکومت سوریه، در تونس کنفرانسی سه روزه برگزار کرده است.
شورای ملی سوریه سعی دارد خود را به عنوان دولت در انتظار سوریه برای جانشینی بشار اسد به جامعه جهانی معرفی کند.
بیشتر بخوانید:
«ارایه یک پیشنویش برای پایان خشونتهای سوریه به سازمان ملل»
خبر / رادیو کوچه
سزاریا اوورا، (Cesária Évora) خواننده اهل کشور کوچک «کیپ ورده»، (Cape verde) روز شنبه، ۱۷ دسامبر، در سن ۷۰ سالگی در زادگاهش درگذشته است.
خانم اوورا به دلیل اینکه معمولن بدون کفش روی صحنه حاضر میشد «خواننده پابرهنه» (barefoot diva) نیز میخواندند.
این خواننده که چند ماه پیش به دلیل بیماری اعلام بازنشستگی کرد، فعالیت موسیقیایی خود را با خواندن در بارهای شهر میندلو در جزیره کیپ ورده در غرب آفریقا آغاز کرد.
اوورا تا سال ۱۹۸۸ هیچ اثری از خود ضبط نکرد، و در سال ۲۰۰۴ برنده جایزه گرمی شد.
آلبوم چهارم او با عنوان «خانم پرفومادور» در سال ۱۹۹۲ زندگی حرفهای او را زیر و رو کرد و بیش از ۳۰۰ هزار نسخه در سراسر جهان به فروش رفت. اوورا در کل ۱۰ آلبوم منتشر کرد.
اوورا یکی از بزرگترین نمایندگان موزیک مورنا در جهان است. مورنا شکلی از موسیقی بلوز است که موسیقی ملی کیپ ورده به حساب میآید.
به دلیل مرگ اوورا، دو روز عزای عمومی در کشور کوچک کیپ ورده اعلام شده است.
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، 17 دسامبر، تیم فوتبال استقلال با برتری مقابل نفت تهران بالاتر از دیگر مدعیان عنوان قهرمانی نیم فصل نخست مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران را بهدست آورده است.
هفته هفدهم مسابقات فوتبال لیگ برتر از ساعت 16:15 روز شنبه با دیدار تیمهای نفت تهران و استقلال در ورزشگاه آزادی پیگیری شد. این بازی که در حضور کمتر از 10 هزار تماشاگر برگزار شد، در پایان به برتری 2 بر صفر تیم استقلال انجامید تا این تیم با 36 امتیاز قهرمان نیم فصل اول لیگ برتر شود.
با این نتیجه پس از استقلال صدرنیشین، تیمهای سپاهان اصفهان و نفت تهران در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
بیشتر بخوانید:
«صعود تیم فوتبال سپاهان به رده دوم جدول لیگ»
فرورتیش / رادیو کوچه
………………………………………
«نفوذ فارسی وان به سینمای ایران»
این هفته چهار رخداد را بررسی میکنیم: افزوده شدن شیرها به گرگهای مستقر در خیابانهای تهران، همسویی فیلم «سعادتآباد» با اهداف شبکه فارسیوان، ماجرای پرخاشگری غیردموکراتیک کامبیز حسینی، مجری برنامه پارازیت و حمله به اتوبوس حامل زندانیان در کرج به سبک هالیوود اما با خودرو پیکان.
………………………………………
پیمان عابدی/ رادیو کوچه
با سلام به مخاطبان گرامی رادیو کوچه، برنامه پیش روی شما، نگاهی موشکافانه است به موضوع تجدد در تاریخ معاصر ایران که جریان تاریخی-اجتماعی به همپیوستهای است و اجزای فلسفی-اقتصادی و زیبایی-شناختی همسویی دارد که در این برنامه به تحلیل این اجزا میپردازم. امیدوارم که تا پایان سخن، همراه و همیار یکدیگر باشیم و من را از دریافت نظرهای خود بینصیب نگذارید.
……………………………………
«ملاقات نزدیک با غرب»
در اساس، تفکر اصلاحات و اندیشه تجدد در جامعه ایران، در نتیجه تماس و با آگاهی از غرب متولد شد که به لحاظ تاریخی بیشتر به دوره سلطنت طولانی 50ساله ناصرالدین شاه قاجار مربوط میشود. جنگهای ایران و روسیه در روزگار فتحعلیشاه موجب شد که ایرانیان مجبور شوند به جایگاه فرودست خود در جهان متجدد بییندیشند.
…………………………………..
محمد تاجران/ رادیو کوچه
این اولین گزارش از مجموعه جهانگرد است که توسط «محمد تاجران» ارایه میشود. در این گزارش به این پرداخته میشود که چگونه تفکر اولیه سفر شکل گرفت و چه عاملی دلیل سفر و انتخاب این مسیر شد.
……………………………………………
«من، رویا، وسوسه سفر»
هر اتفاق و تصمیم مهمی در زندگی و هر تغییر مسیر جدی و بزرگ نیاز به عاملی به همان اندازه مهم و جدی دارد و بسته به نوع نگاه هر کسی به زندگی و رابطه او با باورها و احساساتش عوامل تاثیرگذار در تصمیمهای او نیز تغییر میکند و مسلم است که آن باورها که سهم زیادی در انتخاب مسیر و تغییر جهت اولیه داشتهاند در امتداد و ادامه راه نیز سهم زیادی خواهند داشت.
……………………………………………
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر