شراره سعیدی/ رادیو کوچه
از کرول جروم در کتاب «مردی در آینه» به نقل از وبلاگ دستنوشتهها میخوانیم: «در کنار جمعیت من صادق را دیدم و به سمتاش رفتم و خیلی رسمی گفتم:
آقای قطبزاده، اگر به ایران برگردید، خمینی حکومت خواهد کرد؟ (من دوباره ضبط صوتام را روشن کرده بودم.)
نه، مردم حکومت خواهند کرد. ما انتخابات برگزار و دولت خودمان را انتخاب خواهیم کرد. خمینی یک رهبر روحانی است.»
در همین کتاب آمده است، قطبزاده در مورد خمینی میگوید: «ببین، او هم یک آدم است. تو باید بعضی وقتها او را ببینی. امروز بعد از نماز که به خانه برگشت، عمامهاش را به گوشهای انداخت و گفت: پسر، خوشحالم که تمام شد. او از این سیرک رسانهای بیرون متنفر است. خواهی دید که او نمیخواهد که در مرکز توجهات باشد.»
قطبزاده در اواخر دهه سی پس از یک دوره بازداشت به آمریکا مهاجرت کرد. در جشنی که حکومت پهلوی در واشینگتن ترتیب داد، قطبزاده بر گوش سفیر ایران «اردشیر زاهدی» سیلی زد و از آمریکا دیپورت شد و به کانادا رفت. نقل است که ساواک برایاش تروریست اجیر میکند تا او را در پاریس بکشد، اما او جان سالم به در برد. محمدرضا پهلوی در آخرین مصاحبهاش با دیوید فراست خبرنگار شبکه ا.بی.سی.نیوز چنین گفت: «من باور نمیکنم همه این کارها را خمینی به تنهایی انجام داده باشد. او حتا نمیداند پروتئین چیست، او مشاورینی دارد. به عنوان مثال همه ما دو نفر از آنها را به خوبی مىشناسیم، ابراهیم یزدی و صادق قطبزاده. قطبزاده دانشجوی بیاستعدادی بود که از دانشگاه اخراج شد. گروهی او را عامل سیا و گروهی دیگر او را عامل کا.گ.ب میدانند.»
قطبزاده پس از سال 1342 به طرفداران خمینی میپیوندد. سپس به لبنان میرود و در زمره هواداران امام موسیصدر به فعالیت میپردازد. در همان زمان او با سرویس امنیتی دولت معمر قذافی در لیبی همکاری میکند.
قطبزاده سرنخ اصلی یکی از مهمترین اجلاسهای کشورهای غربی در مورد ایران بود. اجلاس گوادالوپ، اوایل دی 1357 رییس جمهوری فرانسه از سران دولتهای آمریکا، بریتانیا و آلمان درخواست کرد به گوادالوپ سفر کنند تا بهطور غیر رسمی راجع به بحرانهای بینالمللی با یکدیگر به بحث و تبادلنظر بنشینند. گفته شده، منشا اطلاعات صادق قطبزاده بوده است. یک هفته قبل از کنفرانس گوادلوپ، وزارت امور خارجه فرانسه با صادق قطبزاده تماس میگیرد. علت تماس آنها با صادق قطبزاده چنین گفته شده است: «…او بسیار به آیتاله خمینی نزدیک بود، در واقع به آن حد نزدیک بود که به نام (داماد پیامبر) شناخته شده بود. فرانسویها مشغول تهیه تدارکات کنفرانس گوادلوپ بودند و مطمئن بودند که مسئله ایران در کنفرانس مطرح خواهد شد. لذا از قطبزاده خواستند که برای آنها روشن کند که در صورت پیروزی آیتاله خمینی، چه نوع سیاستهایی از جانب ایشان اتخاذ خواهد شد.»
قطبزاده در زمان بسیار کوتاه و با سرعت بیسابقهای تحلیلی تهیه و برای وزارت امور خارجه فرانسه فرستاد. سپس مسئله را پیگیری کرد. کمی بعد از سفر رییس جمهوری فرانسه به گوادالوپ، آیتاله خمینی از قطبزاده میخواهد که تحقیق کند آیا رییس جمهوری فرانسه مسئله ایران را در کنفرانس مطرح خواهد کرد و آیا تحلیل قطبزاده به رییس جمهوری داده شده است. در ظرف چند ساعت قطبزاده تماس گرفته و به او پاسخ داده میشد که بله رییس جمهوری مسئله ایران را در کنفرانس مطرح خواهد کرد و او تحلیل قطبزاده را دیده است. علاوه بر این، نماینده وزارت امور خارجه گفته است که تحلیل قطبزاده به قدری رییس جمهوری را تحت تاثیر قرار داد که ژیسکاردستن به کارتر توصیه کرد که با دولت احتمالی جدید تهران که ریاست معنوی آن با خمینی خواهد بود، وارد مذاکره شود. ابراهیم یزدی در کتابش درباره محتوای این گزارش میگوید: «محتوای گزارش شفاف و روشن بود. مسایل ما این بود بگوییم که چرا با بودن شاه هیچ مسئلهای حل نمیشود و با رفتن شاه است که مشکلات کشور و وضع فعلی اصلاح میشود. فرانسویها هم این را پذیرفته بودند.»
صادق قطبزاده این تماسها را با اطلاع خمینی انجام داده بود و طبیعتن نتیجه را هم به اطلاع او رسانده بود، خمینی هم با توجه به این اطلاعات، از موضعگیری رییس جمهوری فرانسه در گوادالوپ تشکر کرد.
هنگام پیروزی انقلاب 57 همراه خمینی به ایران آمد و در ابتدای پیروزی انقلاب از اعضای شورای انقلاب بود. علی جنتی درباره حضور لیبرالها از جمله بنیصدر و قطبزاده در شورای انقلاب میگوید: «صادق قطبزاده شخصیتی مشابه بنیصدر داشت، او مجرد بود و تا زمانی هم که به ایران آمد مجرد باقی ماند. به هر حال خیلی روحیات دینی نداشت، یعنی در همان زمان هم که در آنجا بود بسیاری از دانشجویان خارج از کشور پشت سر ایشان مسایلی از نظر اخلاقی مطرح میکردند. در هر صورت وی یک عنصر دینی شناخته نمیشد. من اختلاطش را با خانمها میدیدم. با بسیاری از خبرنگاران به راحتی مینشست و صحبت میکرد. این دسته از مبارزان روحیات دینی خاصی داشتند، به ظاهر مسلمان بودند، نماز میخواندند و در اروپا سمبل نیروهای مبارز مسلمان بودند…من با آقای قدوسی ارتباط نزدیک داشتم. یک روز به ایشان گفتم چرا بنیصدر و قطبزاده را در شورای انقلاب راه دادهاند؟ اگر وضعیت اینها را نمیدانستند حداقل از کسانی که در خارج بودند سوال میکردند، آقای هاشمی رفسنجانی خبر دارد که اینها آدمهای مذهبی، دینی و شایستهی اطمینان نیستند. بعد هم مسایلی را که دربارهی بنیصدر میدانستم از نوع تفکر و نحوه زندگی خانوادگی برای ایشان توضیح دادم. ایشان گفت که آقایان هم دل خوشی از آنها ندارند اما نظر امام این بود که باید در شورای انقلاب باشند که دیگران فکر نکنند آخوندها آمدهاند تا همهی مراکز قدرت را در اختیار خود بگیرند…»
قطبزاده پس از روی کار آمدن دولت موقت عهدهدار سرپرستی صدا و سیما و سپس با حفظ سمت عهدهدار وزارت امور خارجهی دولت موقت شد. پس از آن در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری شرکت کرد و در میان هفت کاندید نهایی انتخابات با کسب 48547 رای، کمترین آرا را کسب کرد و هفتم شد.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
توی یکی از اتاقهای واحد آپارتمانی کنار ما زندگی میکرد. اتاقش چسبیده بود به اتاق من، برای همین هم بود که بیشتر اوقات که به خانه برمیگشت میتوانستم به آسانی صدای موسیقی و یا حرف زدنش با موبایل را بشنوم. اولین بار جلوی آسانسور دیدمش، در آسانسور داشت بسته میشد که گفت wait ،wait آسانسور را نگه داشتم و سوار شد. به قیافهاش میخورد که «میانماری» یا «ویتنامی» باشد. کلن فکر نمیکنم 150 سانتی بیشتر قدش بود. با کفشهای پاشنه بلندی که پوشیده بود هم قدش به سختی به زیر سینهی من میرسید. آنقدر صورتش را آرایش کرده بود که چشمهایش بنفش بنفش شده بودند اما همهی اینها چنان با بیسلیقگی انجام شده بود که چهرهاش بیشتر مسخره شده بود تا جذاب. در آسانسور که باز شد با وجود آنکه به در نزدیکتر بودم ایستادم تا او زودتر خارج شود. تردید کرد اما وقتی به او گفتمThe ladies first ، چنان ذوق زده شد که به پهنای صورتش لبخند زد. انگار نخستین بار بود که کسی اینقدر محترمانه با او برخورد میکرد.
یک هفته پس از آن بود که بار دیگر با او در آسانسور هم مسیر شدم. داشت به خانه برمیگشت. وارد آسانسور که شدم چنان بوی تند عطری به بینیام خورد که ناخودآگاه برگشتم و چشمم به او خورد که به یک گوشه از آسانسور تکیه داده بود. چشمم که در چشمانش افتاد سلام کرد. طبقهی چهارم نفر سومی که در آسانسور بود پیاده شد و من و او تنها شدیم. از من پرسید اهل کجا هستم، جواب که دادم من از او پرسیدم اینجا چه میکند و او گفت کار و بعد طوری سرش را به سمت دکمههای آسانسور چرخاند که به من بفهماند که نمیخواهد توضیح بیشتری بدهد. کار فقط کار.
آن شب حدود نیمههای شب بود و طبق معمول بیخوابی به سراغم آمده بود. به قصد رستوران روبهروی مجتمع از آپارتمان بیرون آمدم تا چایی بخورم و سیگاری بکشم. از آسانسور که بیرون آمدم او را دیدم که از آسانسور کناری من خارج شد. دامن جین کوتاهی پوشیده بود با یک تاپ سفید که دور یقهاش گلهای کوچک آبی رنگ داشت. اولین باری بود که به نظرم زیبا میآمد. برگشت و لبخندی زد. جلوی در مجتمع یک تاکسی مدل بالا و تر و تمیز با شیشههای دودی رنگ منتظرش بود. یک نفر از داخل ماشین در عقب تاکسی را برایش باز کرد، یک مرد عرب درشت هیکل و چاق که بیش از نیمی از صندلی عقب را گرفته بود. مرد دشداشهی سفید و تمیزی بر تن داشت و چفیه صورتی رنگ چهارخانهای بر سر. دخترک که کنارش نشست، مرد عرب دستش را دور شانهی او حلقه کرد و در تاکسی را بست.
نمیدانم چقدری طول کشید اما حداقل دو ساعتی بود که توی رستوران نشسته بودم. آتش سیگارم را که خاموش کردم یک تاکسی جلوی رستوران نگه داشت. در که باز شد دخترک آرام از آن پیاده شد. در حالیکه عضلات صورتش را از درد در هم میکشید، به سختی پایش را از ماشین بیرون گذاشت و در را بست. قدمهای کوتاهی برمیداشت و با هر قدم دندانهایش را روی هم فشار میداد. نگاهش خالی بود انگار که هیچکس را نمیدید. سیگاری خرید و برگشت. حتا زحمت پس گرفتن بقیهی پولش را هم به خود نداد. بیاختیار بلند شدم و پشتسرش به سمت مجتمع رفتم. دکمهی آسانسور را که زد به دیوار تکیه داد. آشکارا نمیتوانست روی پایش بایستد. در که باز شد تا آمد به سمت آسانسور برود تلو تلویی خورد که با دست زیر بغلش را گرفتم و کمکش کردم داخل آسانسور بیاید. هیچ کدام حرفی نزدیم، به صورتش هم نگاه نکردم، حتا زیرچشمی. به طبقهی خودمان که رسیدیم گفت که احتیاجی به کمک ندارد و به سمت آپارتمانش رفت. توی اتاقم که نشستم به دیوار تکیه دادم. صدای بسته شدن در اتاقش را شنیدم. چند ثانیه بیشتر نگذشته بود که صدای هقهق گریهاش بلند شد. اول آرام و بعد بلند و بلندتر. کمی که گذشت نمیدانم چه بر سرم آمد که من هم بیاختیار شروع کردم به گریه کردن، اشکهایم صورتم را خیس کرده بودند.
سایه کوثری/ رادیو کوچه
اگر «آتوسا»، زنی از عصر هخامنشی را برجستهترین زن در تاریخ قدیم ایران بخوانیم، پر بیراه نگفتهایم.
آتوسا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) دختر کوروش بزرگ و همسر دوتن از پادشاهان هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم و مادر خشایار شاه بوده است.
کوروش بزرگ نخستین پادشاه هخامنشیان، فرزند شاهزادهای از خاندان ماد، ماندانا و شاه کمبوجیه است.
میگویند: آستیاگ پادشاه سرزمین ماد شبی در خواب دید از دخترش ماندانا درختی تناور خواهد رویید که بر همه کشورها سایه میافکند.
بامداد فردا آستیاگ با همنشینانش به گفتوگو نشست و از خواب خود سخن گفت. آنان به او گفتند دخترش دارای کودکی خواهد شد که همهشان را برکنار میکند. از این رو آستیاگ دخترش را به شاهی که بر سرزمینی کوچک از پارس فرمانروایی میکرد به همسری داد و ماندانا به سرزمین پارسیان رفت. ماندانا پس از زایمان به تنهایی کودک را پرورش داد.
کوروش در جوانی با دختری به نام کاساندان که فرزند فرنس پسر یکی از بزرگان پارس بود پیوند زناشویی بست. از آن ازدواج فرزندی به دنیا آمد به نام آتوسا.
آتوسا در لغت به معنای «خوشاندام»، همچنین به معنای «قدرت و توانمندی» نیز است.
در کتابها آمده است که کمبوجیه پسر کوروش عاشق خواهر خود آتوسا شده و مغهای زرتشتی را جمع کرد و از آنها خواست که این ازدواج را برای او قانونی کنند.
چند سال بعد پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج میکند. این ازدواج چند دلیل داشته است:
اول اینکه ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه میداد. همچنین آتوسا باهوش، بافرهنگ، باقدرت و تفکر سیاسی بود و در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب میآمد.
از سویی از آنجا که آتوسا زنی جاهطلب و قدرتطلب بود از طریق این وصلت میتوانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند.
هرودوت، تاریخ شناس معروف میگوید آتوسا از قدرت فوقالعادهای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحتهای او بهره میجست. او حتا علاقهمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند. به خاطر خرد و اندیشه نیکویش داریوش با او در مسایل مملکتی و سرنوشتساز مشورت میکرد و نیز به او اعتماد کامل داشت. اگر داریوش به منطقهای لشکر میکشید شورای سلطنت برای اداره امور کشور تشکیل میشد و رییس و مافوق همه در راس شورای سلطنت شهربانو آتوسا بود.
آتوسا از داریوش شاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگترین آنها خشایار شاه بود.
اما به جز این تواناییها، آتوسا بانویی زیبا، شاعر و ادیب بود و به نوجوانان پارسی درس ادبیات پارسی میداد.
آشیلوس نمایشنامهنویس قرن پنجم پیش از میلاد در یکی از نمایشنامههای خود تحت عنوان «ایرانیان» که اختصاص به جنگ خشایار شاه با یونانیان دارد از آتوسا به عنوان بانوی بانوان یاد میکند.
میتوان گفت که در نمایشنامه آشیلوس پس از خشایار، آتوسا بیشترین نقش را بازی میکند.
همچنین آتوسا، یکی از شخصیتهای کلیدی در شاهکار گور ویدال، یعنی کتاب «آفرینش» است. اعتبار این کتاب در بحث درباره چگونگی به سلطنت رسیدن داریوش بزرگ است.
هرودوت در مورد زندگی سیاسی وی میگوید: «آتوسا از قدرت فوقالعادهای برخوردار بود و علاقهمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند. وی همواره یاور فکری داریوش بزرگ بوده و چندین نبرد بزرگ را شخصن فرماندهی کرده یا با نقشههای جنگی او انجام گرفته است.»
فرزند آتوسا و داریوش یکم، خشایار شاه بوده است. اما از آنجا که آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود، و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشاه بزرگتر بودند، مطابق قانون سلطنت پسر بزرگ شاه پس از او به سلطنت میرسید. اما آتوسا آنقدر بر شوهر خود نفوذ داشت که توانست خشایار شاه را پس از داریوش به سلطنت برساند.
در زمان سلطنت خشایار شاه آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت دخالت میکرد.
از زمان مرگ آتوسا هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان برمیگردد زنده بوده است. هرودت اعتقاد دارد که او در زمان حکومت خشایار شاه، زنده بوده است و احتمالن آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم قرار دارد.
آتوسا دارای مهر ویژه و جایگاه بارعام مانند داریوش بزرگ بوده است، پس از آناهیتا او دومین کسی بود که لقب «بانو» که یک عنوان مذهبی بود، گرفت. زیرا اینچنین لقبی کمتر به ملکهها داده میشد.
خشایار شاه در تخت جمشید که به دستور پدرش داریوش ساخته شده بود قصرهای دیگری بنا کرد که بر عظمت و شکوه این اثر باستانی افزود. کتیبهای نیز در ارمنستان از خود به جای گذاشت. همین طور کتیبه معروف به سنگنبشتههای گنجنامه بر روی کوه الوند در همدان، نیز در کنار کتیبه داریوش بزرگ از وی برجای مانده است که متن آن عبارت است از:
«خدای بزرگ است اهورامزدا، بزرگترین خدایان است که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشاه را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بیشمار. من خشایارشاه، شاه بزرگ، شاهشاهان، شاه کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگ دوردست پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
هرگونه رفتار خشونتآمیز فیزیکی، روانی و یا اقتصادی که بر انسان اعمال گردد خواه ناخواه باعث آسیب دیدن او میشود. خشونت بر انسانها آنقدرها ربطی به پایگاه طبقاتی و موقعیت اجتماعی آنان ندارد. اگرچه آسیبهای ناشی از خشونت در کشورهای دیکتاتوری با اعمال زورهای بیمنطق و بدون دلیل تا سالها انسانها را از یک زندگی عادی محروم میکند و این سنگینتر است. انسانهایی که تنها دلیل دربند بودنشان، تلاش برای تعریف دموکراسی است، که به سادگی و در سایه قوانین آن نتوان به هر بیگناهی انگی زده و او را از زندگی محروم کرد.
همهی مشکلات «نسرین ستوده» از زمانی شروع شد که این وکیل آگاه و انساندوست تنها به وظیفهی وکالت خود عمل کرد و به دفاع از موکلانش پرداخت، موکلانی که فارغ از عقیده و مرامشان به دفاع از آنان میپرداخت. بعد از چندین بار تهدیدهای مکرر و احضارهای شفاهی و تلفنهای نابهنگام، در هشتم شهریور ماه بعد از تفتیش خانهاش و جستوجو در میان جای جای زندگی شخصی خود و خانوادهاش، برگهی احضاریه را به دستش سپردند. «نسرین ستوده» در جریان انتخابات 1388، به همراه بسیاری از فعالان جنبش زنان، «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» را شکل داده و در مبارزات انتخاباتی تلاش کردند تا مطالبات زنان را در سطح عمومی و با کاندیداها، مطرح سازند. پس از انتخابات نیز وی تعهدش را به حقوق برابر و حق انتخاب هم وطنانش با همراهی و همگامی با همگرایی سبز جنبش زنان نشان داد. «نسرین ستوده» تنها یک وکیل مسوول و متعهد به کار وکالتاش بوده که سالهای سال با تلاش خستگیناپذیر خود به دفاع از موکلیناش پرداخته است. هیچکس، هیچگاه، و در هیچکجای دنیا تصور نمیکرد که روزی یک وکیل متعهد و سرشناس چون او که همیشه قدمهایش برای احیای حقوق مردم کشورش بوده چنین دربند کشیده شود و از ابتداییترین حقوقش نیز محروم شود.
وقتی سرگذشت نسرین ستوده را در این روزهای بازداشت به دقت مرور کنیم واقعن به درستی نمیتوان فهمید که گناهاش چیست؟ و به چه جرمی به تحمل این حبس سنگین و محرومیت از بودن با فرزندانش محکوم شده است. او در واقع هیچ جرمی به جز انجام وظایف قانونیاش در قبال موکلاناش انجام نداده است و به دلیل همین از جان گذشتنها و ایفای وظیفه وکالتاش بوده که وقتی روز سیزدهم شهریورماه همراه با وکیلاش، «نسیم غنوی» به دادسرای اوین مراجعه کردند، او را نگه داشتند و به وکیلاش گفتند که آنجا را ترک کند، بدون اینکه بگویند قرار بازداشتی برای نسرین ستوده صادر خواهد شد یا نه. اما وقتی زمان به نیمههای شب رسید دیگر همه میدانستند که نسرین ستوده را فعلن باز نخواهد گذاشت. به این ترتیب با بازداشت او فشار بر فعالین وارد فاز جدیدی شد تا وکلای دیگر حساب کار خود را بکنند. روزهای سخت نسرین ستوده با گذراندن در سلول انفرادی آغاز شد. هنوز چند روز از بازداشت این وکیل سرشناس حقوق زنان و حقوق بشر نگذشته بود که موجی از اعتراضهای بینالمللی به بازداشتاش شروع شد اما هیچکدام از این اعتراضات نتوانست سیستم قضایی را وادار به آزادی نسرین ستوده و تجدید نظر در برخورد با وی کند.
اما حرکات نسرین ستوده بعد از دستگیری و محکومیت سنگینی که برایش صادر شد این بود که سکوت نکرد و سکوت نکرد. در برابر همه از بیعدالتیهایی که به موکلانش شده بود سخن گفت. او وکیلی بیگناه است که تنها جرمش دفاع از موکلین و کودکان زیر هیجده سالی بود که به اعدام محکوم شده بودند. دلیل بازداشت او به هیچ وجه مشخص نبود و کسی برای بازداشت وکیل باسابقه و انساندوستی که تنها دغدغهی فکریاش حمایت از حقوق انسانها بود، توضیحی نداد. او گذشته از قبول وکالت فعالان جنبش زنان، تاکنون پروندهی بسیاری از فعالان سیاسی و نیز پروندههای کودک آزاری و اعدام کودکان زیر هیجده سال را هم تقبل کرده، و نیز وکالت برخی از افرادی که پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به اعدام محکوم شدند را برعهده گرفته است.
هماکنون او دوران محکومیتش را میگذراند، به دور از دو فرزند نوجوان و خردسالش که نیازمند آغوش او هستند. نسرین ستوده اما این مقاومت خستگیناپذیر و عزم و ارادهی آهنین خود را در مطالبات بر حقش بارها بر صورت کسانی که او را بیگناه بر بند کشیدند، کوبید. او اعتراض میکند، به هر حرف زور و ناحقی که بر او روا میدارند، واکنش نشان میدهد، ندیدن و دوری از فرزندانش را بر خود روا میدارد، اما به حرفهای بیپایه و بنیان میشورد، به انفرادی میرود، اعتصاب غذا میکند اما نامه مینویسد و تند و محکم تمام بیعدالتیها را محکوم میکند.
نسرین ستوده زن بزرگی است که در سطرها و کلمات نمیگنجد، ای کاش روزی برسد، که سکوت، نباشد، در قبال مادری که ندیدن فرزندانش و دوری از آنها را به جان میخرد، تا مادری دیگر بر دار رفتن نوجوانش را نبیند.
خبر/ رادیوکوچه
وزیر دفاع جمهوری اسلامی روز سهشنبه، 13 دسامبر، در واکنش به درخواست رییسجمهوری آمریکا برای بازگرداندن پهپاد شناسایی، اظهار داشت: «جمهوری اسلامی با منطق قوی بدون اینکه دنبال سلطهجویی بر جایی باشد با قدرت از مواضع خود و منافع مردم ایران دفاع میکند و کوتاه نمیآید.»
به گزارش مهر، احمد وحیدی در مراسم افتتاح دوازدهمین نمایشگاه هفته پژوهش و فنآوری اظهار داشت:« امروز یکی از حوزههای اصلی مبارزه، حوزه فنآوری است، بنابراین در یک نگاه موضوع دانش و فنآوری را یک مبارزه مقدس و جهاد قلمداد میکنیم.»
وی اضافه کرد: «نظام سلطه نه تنها دانش و فنآوری را به عنوان ابزاری برای بهرهگیری اقتصادی از دنیا استفاده میکند، بلکه نظامی است که تسلط فرهنگی خود را بر اساس آن تحکیم میبخشد و همه مشروعیت فرهنگیاش را بر اساس قدرت دانش و فنآوریاش کسب کرده ، به همین دلیل از در پیشرفت علمی ایران بسیار در هراس است.»
لازم به اشاره است باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا روز دوشنبه 12 دسامبر، از ایران خواست هواپیمای تجسسی این کشور که هفته گذشته در خاک ایران سقوط کرده را بازگرداند.
بیشتر بخوانید:
«درخواست بازگرداندن پهپاد آمریکایی از ایران»
سهشنبه 22 آذر 90/ 13 دسامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
زن ایرانی- «آتوسا، شاعر و جنگجوی ایران قدیم»- سایه کوثری
بخش اول خبرها
مجله جاماندگان- «داماد پیامبر منشا اطلاعات بود»- شراره سعیدی
بخش دوم خبرها
دایره شکسته- «آنکه در بند است»- مهشب تاجیک
پسنشینی تند- «تکرار تنها»- اکبر ترشیزاد
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 13 دسامبر، دادستان عمومی و انقلاب تهران، در مورد ورود عدهای از تظاهرکنندگان به سفارت بریتانیا در تهران در دو هفته پیش، گفته است: «این موضوع در حال بررسی است و پرونده قضایی تشکیل شده است.»
در پی حمله عدهای از تظاهرکنندگان به متجمعهای متعلق به سفارت بریتانیا در تهران که دو هفته پیش روی داد، به نقل از برخی منابع داخلی گزارش شد که تعدادی از این افراد توسط پلیس بازداشت شدهاند هر چند دولت بریتانیا مشخصن مراجع حکومتی جمهوری اسلامی را به سازماندهی این تهاجم متهم کرده بود.
به گزارش فارس، عباس جعفریدولتآبادی در مورد وضعیت بازداشتشدگان گفته است که «چند نفری که پلیس در این زمینه معرفی کرده بود، با اخذ ضمانت آزاد شدند» اما در مورد ادامه یا توقف پیگیری قضایی این موضوع توضیحی نداد.
دادستان تهران به اتهام شهرداری تهران علیه سفارت بریتانیا در مورد «آتش زدن درختان باغ قلهک» نیز اشاره کرد و گفت که «در این باره پروندهای در دادسرای تهران تشکیل و از مجاری مربوطه استعلام شده است.»
بیشتر بخوانید:
«ایران در بریتانیا حافظ منافع معرفی میکند»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
بهزاد جوادیان
شاید وقتی خبرگان رهبری و مهمتر از آن هاشمی رفسنجانی بزرگترین دروغ سیاسی خود را در 14 خرداد سال 68 در تمجید از علی خامنهای که منجر به انتخاب وی به عنوان رهبر جمهوری اسلامی شد میگفتند، تصور نمیکرند که روزی این عنصر انتصابی و تا حدودی بیاختیار، که ضعف سیاسیاش تنها مزیت انتخاب وی به عنوان یک رهبر گوش به فرمان بود، در آینده بتواند ارکان نظام را در دست گرفته و همه مخالفین و حتا حامیان آنروز خود را هم از صحنه سیاسی حذف و کم رنگ نماید.
و شاید روزی که فشار و موضع تند خمینی پیرامون سخنان خطیب جمعه و رییس جمهوری وقت در نماز جمعه سال 66 «در مورد اختیارات ولایت فقیه» در پشتبام دفتر ریاست جمهوری اشک بر چشمان خامنهای آورد (نقل از موسوی اردبیلی) و بر خلاف نظر خامنهای ابقای میرحسین موسوی (خاطرات هاشمی ) به انزوای این عنصر تشریفاتی دلسوزی اطرافیانش را نسبت به این رییس جمهوری بیاختیار به دنبال داشت، در مخیله سران آنروز نظام هم نمیگنجید که رییس جمهوری بیاختیار آنروز، سلطان ولایی آینده و برسرنوشت همه آنها تسلط پیدا کند.
آنروز کسی توجه نکرد که این رهبر مصلحتی که قرار بود چهره معنوی و ابزار نظام باشد، عقدههای فراوانی را از زمان ریاستجمهوری در دل دارد که اختیار سکان رهبری این فرصت را داد تا همه این عقدهها را گشوده و شخصیت اصلی وی را عیان کند.
بتدریج واقعیتها پس از مرگ خمیمی نشان داد که قبضه قدرت در نهاد رهبری خامنهای، تفاوت عمدهای با بیت خمینی دارد و این تفاوت در استراتژی حاکی از آن بود که رهبر جدید درک درستی از وضعیت خود داشته و میدانست که دیگر رهبر کاریزمای دهه اول انقلاب نیست و برای پیشبرد اهداف خود باید به دستگاه عریض و طویل اداری و سیاسی و ابزار سرکوب متوسل شود.
بارزترین مشخصه این تفاوت بررسی نقش علنی احمد خمینی در بیت خمینی و سایه مجتبی خامنهای در نهاد رهبری است. کسی که نه تنها نزدیکترین روابط را با فرماندهان سپاه دارد، بلکه درتمام جلسات شورای فرماندهی سپاه حضور دارد و گاه نظرات رهبر را به فرماندهان ابلاغ میکند.
تا جایی که بنابر ادعاهای نزدیکترین افراد به خامنهای وی را به درجه اجتهاد نیز رساندهاند تا مسیر آینده جانشینی به جای پدر برای او آسان شود، هر چند معلوم نیست که این اجتهاد را جز مصباح یزدی چه کسانی تایید کردهاند.
ساختار قدرت و معادلات مربوطه به مرحلهای رسیده که با وجود اینکه سران نظام جمهوری اسلامی در نشستهای داخلی خود بد و بیراه نثار رهبر عظیمالشانشان میکنند پیوسته سعی دارند تا اخبار اختلافات درونی به بیرون درز نکند و برای حفظ منافع خود در عین نارضایتی از تمرکز قدرت به ناچار این شکل هرمگونه را در تقسیم قدرت پذیرفته و در ظاهر به داشتههای خود قناعت کنند تا شاید تغییری در این توازن، بازی را به نفع آنها رقم زده و سهم بیشتری از منافع سیاسی و مالی را پس از سر ریز شدن از ظرف رهبری بهدست آورند.
سر درآوردن جریاناتی که در انحراف افکار عمومی لباس و ظاهر منتقد و رفرم پوشیده ولی جناح حاکم و خط رهبری از آن تحت عنوان اصلاحات غربزده ، فتنه و انحرافی یاد کرده است نمونه ای از این تلاشها برای تغییر این موازنه و کسب سهم بیشتر است که تا کنون با زیرکی خنثی شده است.
اما برای شناخت نهاد قدرت در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی و دستگاه عریض و طویل نهاد رهبری و دیکتاتوری مطلقه ولایت فقیه لازم است به چند رکن از ارکان اصلی قوام آن اشاره و حواشی آن را مورد توجه قرار داد :
مجلس خبرگان:
خبرگان که به ظاهر مجلسی متشکل از فقهایی واجد شرایط است که بر اساس اصل ۱۰۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت تعیین و نظارت بر ولی فقیه(رهبر جمهوری اسلامی) را دارد که قاعده و برهان علمی و آکادمیکی برای فلسفه وجودی آن موجود نمیباشد . این مجلس که طبق قانون باید ناظر بر رهبر باشند در دوره های اخیر با ورود وابستهترین افراد که خود یا امام جمعه و نماینده رهبر در استانها و شهرهای بزرگ کشور هستند به مجلسی برای تایید و تمجید از خامنهای تبدیل شده است.
انتخابات مجلس خبرگان نیز همواره در زمره انتخابات درجه سه نظام بوده و بی سرو صدا و معمولا در های و هوی انتخابات مجلس شورایاسلامی یا ریاست جمهوری گم میشود . این سکوت و بیخبری در حوزه انتخابات مجلس خبرگان البته تنها برای این است که یکی از مهمترین ارکان نظام آنقدر بیخاصیت شود که بتوان آن را هر گونه که لازم است هدایت کرد.
از طرفی تعیین مرتبه علمی و دیگر صلاحیتهای کاندیداهای خبرگان به فقهای شورای نگهبان محول شده که خود آنها منصوب مقام رهبری میباشند، و در نتیجه رهبر با یک واسطه از ناحیه خود وی تعیین و ابقا میشود، و این دوری است باطل و همه چیز را حول این مجلس روشن میکند.
این مجلس برای یک بار هم که در دوره هاشمی رفسنجانی سعی در مهار خامنهای داشت با برنامهریزی اطرافیان وی و دخالت سپاه به اهداف خود نرسید و با واکنش تند خامنهای روبهرو شد ، رهبر دیکتاتور این تلاشها را برنتابید و در لحن تندی چنین اظهار کرد که :
« همه اعضای مجلس خبرگان از جمله هیت رییسه محترم باید با توجه به این نکات مهم، مراقب گفتار و عملکرد خود باشند و تبلیغات خصمانه دشمنان را هوشیارانه خنثی کنند. مجلس خبرگان مجلسی پاکیزه و عرصه اتحاد کلمه است و به علت وظایف بسیار سنگین خود در موضوع رهبری، اصولن نمیتواند عرصه دعوا و جنگ قدرت باشد اما برخی رسانههای داخلی در یکی دو ماه اخیر، با تبلیغات دروغ دشمنان همراهی کردند که به آنها اخطار میکنم به حریم مجلس خبرگان نزدیک نشوند و این گونه بازیها را در مسایل و مباحث دیگر دنبال کنند .»
این بار هم به جای اینکه مجلس خبرگان خامنهای را خطاب قرار دهد ، خامنهای مجلس را تهدید کرد و با این وضعیت به سادگی میتوان روابط بین این مجلس و رهبری را تحلیل کرد.
بنابراین با توجه به اینکه نهاد رهبری ؛نهاد قوه قضاییه؛ نهاد شورای نگهبان و مجلس خبرگان چهار رکن غیر قابل انکار و در عین حال بسیار تاثیر گذار حکومت هستند ،نگاهی به نحوه انتخاب این نهاد که رهبری رییس قوه قضائیه را انتخاب و در ضمن فقهای شورای نگهبان را برمیگزیند، رییس قوه قضائیه حقوقدانهای شورای نگهبان را انتخاب کرده و شورای نگهبان نیز با برقراری آزمون علمی در مقابل کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری ؛در واقع عملن خود مجلس خبرگان رهبری را انتخاب میکند (ضمن اینکه اعضای این شورا عضو مجلس خبرگان رهبری نیز میتوانند بشوند یعنی خود صلاحیت خود را تائید کنند) و مجلس خبرگان رهبری نیز رهبر را انتخاب میکند ، تکلیف همه را روشن کرده و این دور تسلسل پیوسته تکرار میشود.
انحصار اقتصادی :
نهادهای پرقدرت تحت امر رهبری از جمله سپاه و بسیج و صدا و سیما و بنیادهای ثروتمند و آستان قدس رضوی هیچگاه مورد نظارت و حسابرسی و ارزیابی قرار نگرفتهاند. ورود سپاه و وزارت اطلاعات در عرصه اقتصادی تنها با چراغ سبز خامنهای و برای گسترش حیطه قدرت و اساسن دولتی چندین برابر قویتر از دولت رسمی بر سر کار است که اهداف خود را با هر سیاستی پیش میبرند.
بنیادهای و موسسات مالی وابسته به بیت رهبری در مقابل وزارتخانههایی که کاسه گدایی بودجه سالیانه را در برابر مجلس دراز میکنند قابل مقایسه نیست.
در عین حال احاطه رهبر برای انتخاب و معرفی وزرای اطلاعات ، کشور ، امور خارجه و نفت یعنی اساس قدرت دولت نیز بر قدرت وی افزوده است و همین امر مهمترین دلیل اختیارات محدود دولتها از ابتدا تا کنون بوده است.
اصرار خامنهای در ابقای وزیر اطلاعات نشان داد که نهادهای مهم قدرت توسط شخص رهبر هدایت میشوند و تنها نهادها و وزارتخانههای ورشکسته هستند که بر دوش دولت سنگینی میکنند. وزارتخانههایی مثل کار ، آموزش و پرورش ،تعاون سابق ، کشاورزی ، نیرو ، ورزش ، صنایع ، راه و ترابری ، بازرگانی ، علوم و تحقیقات و…. که بعضن حتی قادر به تامین هزینهای جاری خود هم نیستند چه رسد به اینکه وزنهای در تعیین خط مشی اقتصاد باشند.
سپاه پاسداران:
حزب نظامی سپاه پاسداران مهمترین رکن قدرت رهبر است . سپاه امروز دیگر یک نهاد نظامی بیطرف نیست بلکه یک نهاد قدرتمند نظامی، سیاسی و اقتصادی است که از وزارت نفت گرفته تا مجلس شورای اسلامی ، شورای شهر تا بزرگترین بنگاههای اقتصادی رخنه کرده و بدون صدا بیشتر نهادهای مشابه را هم تسخیر کرده، این در حالی است که نفوذ رسمی آن در زیرمجموعههای وابسته به رهبری بر همگان روشن است.
سپاه در حال حاضر امنیت داخلی ، که مطابق قانون باید بر عهده پلیس باشد و حتا ارگانهای اقتصادی، فرهنگی، رسانههای گروهی اعم ازروزنامهها، خبرگزاریها، صدا و سیما، شهرداریها، موزهها، ورزش و… که کاملن غیر نظامی هستند، را تحت نظر دارد و امروز حضور بیش از 100 فرمانده عالی رتبه سپاه در نهادهای دولتی، قضایی، قانونگذاری و … حاکی از نفوذ نیرویی دارد که خود کاملن در اختیار رهبری است تا اهداف نظامی درون و برون مرزی رهبر را عملی کند .
در نهایت با نگاهی به نمونههایی از روابط دولت و رهبر میتوان به قدرت بیحد و حصر رهبری و منبع همه فسادهای موجود که اختلاس 3000 میلیارد ریالی بدون اغراق و تنها نمونه کوچک آن و نتیجه تسویه حساب نهادهای فاسد درون نظام و تقابل بین دولت و مجموعه تحت امر رهبری بود پیبرد.
تسویه حساب احمدینژاد از طریق پروژه «ظهور» در همین راستا بود، احمدینژاد که میدانست تقدس بیش از حد خامنهای وی را نزد افکار عمومی منفورتر خواهد ساخت با مشاورین خود پروژه ظهور نزدیک است را هدایت و در اصل میخواست به این واسطه و بعد با لجنمال شدن آن تمام مقبولیت ولیفقیه و نایب امام زمانی را هم از خامنهای بگیرد اما این بار هم با هوشیاری اطرافیان و مشاورین خامنهای با این اقدام برخورد و پروژه جریان انحرافی بر علیه اسفندیار رحیم مشایی و حلقه یارانش بهراه افتاد.
در نتیجه جنون قدرت در نهاد رهبری هر چند منجر به تمرکز قدرت شده اما شکاف را در بین دیگر اجزای نظام عمیقتر کرده و دیکتاتوری مطلق ولیفقیه میرود تا از درون اساس و پایههای سلطه مذهبی و فاسد سیاسی را که بر مبنای عوامفریبی بنا شده بپوساند و این شروعی است برای پایان یکی از سختترین برهههای تاریخ ملت ایران!
اشاره از رادیو کوچه:
آن چه در پی میخوانید نامه واردهای از یکی از شنوندگان رادیو کوچه است که پیشتر نیز از همین فرد نامهای دیگر در کوچه منتشر شده بود. بدیهی است رادیو کوچه به دلیل رعایت اصول کاری مانند گذشته تاکید دارد که آماده درج هر پاسخ و یا نظری در این مورد است.
آرش آتشزاد / نامه وارده / رادیو کوچه
این روزها کسانی که اهل رسانه باشند کمتر پیش میآید که خبرهای جسته و گریخته را از «صدای آمریکا» پیگیری نکنند. اخراجها و دعوت به کارها. آمد و شدها و لابیها و حدس و گمانهایی که در مورد روشهای مدیریتی آقای عسگرد، مدیر فعلی صدای آمریکا زده میشود همه موضوعاتی است که اطراف این رسانه وزارت امور خارجه آمریکا چرخ میزند.
اما نکته ظریف ماجرا اینجا است که اگرچه از بیرون همه این اخراجها و دعوتها و رخدادها از یک منظرارزیابی میشود اما از درون جنسی به طور کامل متفاوت دارد.
آخرین گفتهها و شنیدهها بر میگردد به نوشته صفحه فیس بوکی برنامه «پارازیت» که در آن نوشته شده است: «دوستان پارازیت چند هفته آینده برنامه نخواهد داشت، از طریق همین صفحه تاریخ دقیق بازگشت پارازیت رو به اطلاعتون میرسونیم؛ تا به زودی»
این نوشته باعث بسیاری از نظرها شد و البته گمانهزنیها. به هر روی بر روی صفحهای با نزدیک به هفت صد هزار عضو از عدم پخش این برنامه ذکر شده است.
گروهی اشاره کردند که چون در آخرین برنامه پارازیت نسبت به رفتار پلیس آمریکا اعتراضی مطرح بوده این برنامه متوقف شده. برخی نیز این توقف را در راستای سیاست فعلی حذف برخی عوامل این رسانه نظیر احمد باطبی و کوروش صحتی و یا توقف موقت همکاری خانم بختیار دانستند. گروهی دیگر نیز این حرکت را یک برنامه از پیشتعیینشده از سوی دستاندرکاران پارازیت قلمداد کردند که برای ارزیابی میزان محبوبیت و هم چنین امتیاز بالاتری برای افزایش بودجه آن و راهی شدن به استودیو نیویورک رقم زیده شده است.
اما در حقیقت، جریان کمی به نظر میرسد با تمامی این موارد متفاوت است. به حتم نزدیک به دو هفته قبل دوستانی که در تحریریه صدای آمریکا بودهاند خود مانند دوربینهای امنیتی شاهد پرت شدن یک صندلی به وسیله آقای کامبیز حسینی به سوی دیگر اعضای تیم تهیهکننده پارازیت بودهاند. این پرتشدن صندلی اگر در دوربینهای امنیت مستقر در تحریریه صدای آمریکا دارای میکروفن هم باشد بیشک صدای «فحش ناموسی» این مجری برنامه پارازیت که به خانم همکارش داده را نیز ضبط کرده است.
در واقع قضیه آقای حسینی و پارازیت و تعطیلی آن به هیچ وجه نزدیکی و قرابتی با نحوه برخورد با آقای باطبی و صحتی و سایر کسانی که در پروسه حذف قرار گرفتند ندارد و علارغم این که برخی دوستان سعی در ایجاد این تصور دارند که در راستای سیاست برخورد با برخی نیروها در صدای آمریکا آقای حسینی هم حذف شده است سخت در اشتباه هستند.
آقای حسینی از طریق بخش پرسنلی به دلیل رفتار خشونتآمیز، پرت کردن صندلی و فحاشی در محل تحریریه از محل کار اخراج شده است. به گفته برخی افراد که از نزدیک با ایشان سر و کار داشتهاند. فحاشی و عصبانیت بخشی از روش کاری ایشان است و این برای اولین بار نیست که چنین رخدادی را همکاران وی شاهد هستند. اما این برای اولین بار است که وی مورد توبیخ قرار میگیرد.
آقای حسینی از طریق بخش پرسنلی به دلیل رفتار خشونتآمیز، پرت کردن صندلی و فحاشی در محل تحریریه از محل کار اخراج شده است
سابقه این درگیری نیز بر میگردد به تنشهایی پیشتر بین سامان اربابی به عنوان تهیهکننده این برنامه و کامبیز حسینی به عنوان نویسنده و مجری برنامه که در دو هفته گذشته به اوج خود رسیده است و به سایر همکارانی که پیشتر به پارازیت دعوت شده بودند نیز کشیده شده در این پرت کردن صندلی به نظر میرسد یکی از هم کاران زن آقای حسینی از فحاشی رکیک بیبهره نبوده است.
آقای عسگرد نیز پس از تعطیلی پارازیت در صدد به راه کردن پارازیتی با اجرای آرش سبحانی بوده است که این برنامه بنابر اطلاعات رسیده حتا ضبط هم شده اما به تهدید آقای حسینی به لحاظ شکایت از صدای آمریکا و شخص آقای عسگرد برنامه ضبط شده پخش نشده است.
در واقع این جنجال به این ترتیب به بحرانهایی که از صدای آمریکا شنیده میشود دامن زده است، به نوعی که خبرهایی از گوشه و کنار شنیده میشود حاکی از آن است، تیمی که پیشتر به همراهی خانم «امی کتز» که یک آمریکایی یهودیتبار ادارهکننده بخش فارسی صدای آمریکا بوده است با رایزنیهای مختلف سعی دارند به مدیریت بخش فارسی یعنی «بیبیجی» اثبات کنند که تیم ایرانی امکان اداره این رسانه وزارت خارجه را ندارد و آنها مجدد آماده کار مدیریتی هستند. لازم به اشاره است این تیم گروهی است که ارتباط نزدیک با آقای سجادی سردبیر پیشین دارد.
صدای آمریکا در ماههای اخیر به اشکال مختلف دچار بحرانهای مدیریتی بوده است. حذف برخی از کارشناسان که مدتی طولانی در برنامهها حضور داشتند. برخی برنامهسازان فعال سیاسی و همچنین مجریها و بازگرداندن برخی، در همین مدت به نظر گروهی از کسانی که مسایل صدای آمریکا را دنبال میکنند نشان از بحران حاکم در آن دارد.
درنهایت به نظر میرسد آقای حسینی باید به دوهزار و ششصد و دوازده کامنتی که پای آخرین پست بر روی صفحه ۷۷۰ هزار نفری پارازیت گذاشته شده است پاسخ بدهند که به راستی چرا پارازیت تعطیل شد.
مراسم بزرگداشت شعر و شاعری «غلامرضا بروسان» و «الهام اسلامی»، پنجشنبه، 15 دسامبر، در نشست فوقالعاده عصر روشن با همکاری دبیرخانه جایزه شعر خبرنگاران برگزار میشود.
در این نشست که در شب زادروز غلامرضا بروسان ترتیب خواهد یافت، کسانی چون احمد پوری، محمدهاشم اکبریانی، منوچهر حسنزاده، علیرضا بهنام، مهرنوش قربانعلی، آرش شفاعی، نرگس برهمند و علیرضا بهرامی درباره آثار این زوج شاعر که بهتازگی در یک سانحه رانندگی درگذشتند، سخن خواهند گفت.
همچنین در این مراسم که با حضور جمعی از دوستان و دوستداران شعر بروسان و اسلامی از نقاط مختلف کشور برگزار میشود، شاعرانی چون رسول یونان، پوریا گلمحمدی، علی عربی، رضا یاوری، مرتضی حنیفی و یاسین نمکچیان به شعرخوانی خواهند پرداخت.
این نشست از ساعت 16:30 پنجشنبه 24 آذر در نشانی: تهران – خیابان سمیه -نرسیده به تقاطع مفتح – کتابسرای روشن، برگزار خواهد شد.
رضا بروسان (متولد 25 آذر 1352) با کتاب «یک بسته سیگار در تبعید» نخستین جایزه شعر خبرنگاران را در سال 85 دریافت کرد و با مجموعه شعر «مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است» علاوه بر شرکت در پنجمین دوره این جایزه، میهمان دوازدهمین نشست «عصر روشن» در اردیبهشتماه 90 بود. الهام اسلامی (متولد 1362) نیز با مجموعه شعر «دنیا چشم از ما برنمیدارد» در رقابت چهارمین دوره جایزه شعر خبرنگاران شرکت داشت.
این دو شاعر روز دوشنبه، 14 آذرماه جاری، به همراه فرزندشان در یک سانحه رانندگی از جانباختند.
خبر / رادیو کوچه
ویلیام هگ، وزیر امور خارجه انگلیس، روز سهشنبه، 13 دسامبر، اعلام کرد در اوایل سال آینده میلادی دور جدیدی از تحریمها علیه جمهوری اسلامی اعمال خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری نووستی، وی اظهار داشت تحریمها شیوهای صلحآمیز و مشروع برای افزایش فشار بر جمهوری اسلامی است که باید به سوالات بینالمللی در خصوص برنامههای هستهای خود پاسخ دهد. سوالاتی که تاکنون به آنها پاسخ نداده است.
آقای هگ همچنین خاطرنشان کرد: «ما به دنبال درگیری نظامی با ایران نیستیم در عین حال مخالف دستیابی جمهوری اسلامی به توان نظامی هستهای هستیم. بنابراین باید پیشنهاد مذاکره بدهیم و در عین حال فشارها را افزایش دهیم.»
وی در کنفرانس خبری مشترک با هیلاری کلینتون، همتای آمریکایی خود تاکید کرد که در سال آینده تعداد بیشتری از شرکتهای فعال در بخش مالی، انرژی و حمل و نقل ایران به فهرست تحریمی اضافه میشوند.
گفتنی است دور بعدی تحریمها از اواخر ژانویه سال جاری علیه جمهوری اسلامی اعمال میشود.
بیشتر بخوانید:
«تشدید تحریمهای ایران بدون تحریم نفت از سوی اروپا»
رادیو کوچه
1937 میلادی- سربازان ارتش ژاپن وارد شهر «نانجینگ» یا «نانکینگ» در مرکز چین شدند. پس از شش هفته از اشغال این شهر، دست به کشتار زدند. طبق منابع تاریخی در این دوره سربازان ارتش سلطنتی ژاپن صدها هزار نفر از اهالی شهر را کشته و هزاران زن را مورد تجاوز جنسی قرار دادند. جنبههای گوناگون این کشتار از سوی تجدیدنظرطلبان تاریخی و ناسیونالیستهای ژاپنی زیر سوال رفته است و این افراد کشتار را اغراقشده یا بهکلی ساختگی برای اهداف تبلیغاتی میدانند.
درسال 1931 میلادی با موافقت هیروهیتو، امپراتور ژاپن، گروهی از ژنرالهای ملیگرای افراطی در توکیو به قدرت رسیدند. آنها منطقه منچوری را تصرف کرده و آن را به عنوان یک کشور تحت قیمومت ژاپن درآورند. از آن پس نیروهای ارتش ژاپن به شمال چین پیشروی کردند. در ژوییه سال 1937 میلادی ژاپنیها از یک حادثه در پل مارکوپولو در نزدیکی شهر پکن بهانهای ساختند تا دست به یک هجوم ناگهانی و گسترده برای اشغال سراسر خاک چین بزنند.
1981 میلادی- ژنرال «ووزچیک یاروزلسکی» (Wojciech Jaruzelski) در لهستان کودتای نظامی اعلام کرد.
در فوریه سال 1980 کارگران کارگاههای کشتیسازی بندر «گدانسک» تحت هدایت «لخ والسا» (Lech Wałęsa) یک کارگر برقکار دست به اعتصاب زدند و اعتصابها در سراسر لهستان گسترش یافتند. رهبر حزب کمونیست استعفا داد. در نوامبر سال 1980 میلادی دولت لهستان اتحادیه همبستگی به ریاست لخ والسا را به رسمیت شناخت. و ژنرال «ووزچیک یاروزلسکی» قدرت رادر این کشور در دست گرفت و وضعیت فوقالعاده اعلام کرد. به دنبال آن اعضای اتحادیه کارگری دستگیر شدند و اتحادیه آزاد همبستگی منحل شد.
2003 میلادی- «صدام حسین تکریتی» پس سقوط بغداد ناپدید شد و سرانجام در چنین روز دری ناحیه «الدوار» در جنوب تکریت و در حفرهای در یک خانه روستایی دستگیر شد. وی یک تفنگ، یک تپانچه، مقداری شوکلات و 750 هزار دلار با خود داشت. برای نشان دادن صدام 25 میلیون دلار پاداش تعیین کرده بودند که همین پاداش باعث لو رفتن او شده بود. تعیین پاداش نقدی همچنین باعث لو رفتن دو پسر صدام در ماه ژوئیه 2003 شده بود که هردو کشته شدند. صدام حسین (رییس جمهوری پیشین عراق) بعدن محاکمه و اعدام شد.
1367 خورشیدی- سید «غلامرضا سعیدی»، پژوهشگر علوم اسلامی، نویسنده، مترجم و روزنامهنگار ایرانی درگذشت. وی پس از تحصیلات دوره مکتبخانه، در مدرسه شوکتیه بیرجند تحصیلاتش را به پایان رسانید و بعدها در همان مدرسه به تدریس پرداخت. از جمله فعالیتهای دیگر آقای سعیدی، همکاری با مطبوعات، ترجمه و نگارش مقالات و کتابهای متعدد بود.
غلامرضا سعیدی طی سفرهای بسیاری که به پاکستان و هندوستان داشت تحت تاثیر افکار و اندیشههای علامه اقبال لاهوری قرار گرفت و تعدادی از آثار این اندیشمند اسلامی را به فارسی ترجمه کرد. وی آثاری را در زمینههای تالیف و ترجمه به جای گذاشته که «زندگانی عماریاسر»، «فرد و اجتماع»، «برنامههای انقلاب اسلامی» و «ترجمه اقبالشناسی» از آن جملهاند.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1048 میلادی- «ابوریحان محمد بیرونی» دانشمند بزرگ ایرانی، در شهر غزنه (افغانستان امروز) درگذشت. او در نیمه سپتامبر سال 973 میلادی در منطقه خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمده بود.
1301 خورشیدی- ایران دارای نخستین قانون استخدام شد. این قانون که از همان زمان به بعد بارها به عنوانهای «استعماری»، تحمیلی، «زیان آور» و … مورد انتقاد قرار گرفته ویژه موسسات دولتی بود و بهرغم ادامه انتقادها و بهوجود آوردن یک طبقه «پشت میز نشین»، یک بوروکراسی پیچیده و در بعضی ادوار فساد اداری پایه قوانین بعدی و از جمله قانون استخدام سال 1345 خورشیدی قرار گرفته است.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
جام جم
خبر / رادیو کوچه
شامگاه دوشنبه، 12 دسامبر، ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در گفتوگویی با شورای امنیت این سازمام اعلام کرد در درگیریهای سوریه از ابتدای اعتراض به حکومت بشار اسد رییس جمهوری سوریه، تاکنون دستکم پنج هزار تن کشته شدهاند.
همزمان با این گزارش و برگزاری انتخابات شوراهای محلی در سوریه، درگیریهای مسلحانه در این کشور ادامه داشته که منجر به کشته شدن 20 تن دیگر از معترضان شده است.
ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، از شورای امنیت خواسته است تا پرونده سوریه در برخورد با معترضان به دادگاه جنایی بینالمللی ارایه شود. وی همچنین تاکید کرد که وضعیت شهروندان در شهر حمص «اسفبار» است.
خانم پیلای گفته علاوه بر کسانی که در جریان درگیریها جانشان را از دست دادهاند، حدود ۱۴ هزار نفر در این کشور دستگیر شدهاند و ۱۲ هزار و ۴۰۰ نفر هم از کشور گریختهاند.
او میگوید که در این کشور جنایت علیه بشریت به صراحت انجام شده است.
اما دولت سوریه در واکنش به این گزارش میگوید که در جریان اعتراضها تنها هزار نفر کشته شدهاند که آنها هم از نیروهای پلیس و امنیتی کشور بودهاند که «گروههای مسلح» مسوول آن هستند.
کمیتههای هماهنگی محلی که اعتراضات علیه حکومت بشار اسد را سازماندهی میکنند، گفتهاند که روز گذشته و همزمان با برگزاری انتخابات 20 تن در شهرهای ادلب، در شمال سوریه، حمص و حما در جنوب و در اطراف دمشق، پایتخت سوریه، کشته شدند.
دولت سوریه، حضور مردمش پای صندوقهای رای را «چشمگیر» توصیف کرده است. مخالفان اما مدعی هستند که حضور آنقدر کم بوده که اصلن «شاید نتوان گفت انتخاباتی در کار بوده است.»
بیشتر بخوانید:
«انتخابات شوراها آزادنهتر برگزار میشود»
انجمن دانشجویان دموکراسیخواه دانشگاه «جرج واشنگتن»، با همراهی جمعی از دانشجویان دانشگاههای «جرج میسون»، «امریکن یونیورسیتی» و «کالج نوا» با صدور اطلاعیهای از برگزاری مراسم بزرگداشتی به مناسبت هفته دانشجو خبر دادهاند.
در این مراسم که روز یکشنبه، 18 دسامبر، در سالنی در دانشگاه جرج میسون برگزار میشود به تاثیر جنبش دانشجویی در فضای سیاسی کنونی ایران پرداخته خواهد شد.
این مراسم به همراه پخش پیام تصویری داریوش اقبالی خواننده ایرانی، دکلمه و نمایش فیلم خواهد بود.
اطلاعات بیشتر را از طریق فایل پیدیاف از اینجا دریافت کنید.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: پارسینه
صبح امروز خبری دربارهی مایکل مور در رسانههای ایران منتشر شد که شنیدنش میتواند باعث شگفتی خود او نیز شود. خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت: «مایکل مور دستگیر شد؛ به نشست دانشگاه تهران نرسید». طبق ادعای فارسنیوز «قرار بود مایکل مور کارگردان آمریکایی طی یک ارتباط تصویری مستقیم نظرات خود را در خصوص قیام وال استریت برای دانشجویان دانشگاه تهران بیان کند.»
چند روز پیش خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر برگزاری همایش روز دانشجو در دانشگاه تهران و سخنرانی ویدئویی «مایکل مور» (مستندساز آمریکایی) در این همایش. سیدمحسن میرحاجی (مسوول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران) در اینباره به خبرگزاری مهر گفته است: «قیام وال استریت در همایش روز دانشجو مطرح خواهد شد و در این زمینه ارتباط اختصاصی با مایکل مور برقرار میشود.»
دعوتهای ناکام از مور برای سفر به ایران و ارتباط با ایرانیان، سوژهی جدیدی نیست. سال 86، «محمد آفریده» (مدیر عامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) از برنامهی مایکل مور برای سفر به ایران و حضور در جشنواره سینما حقیقت خبر داده بود. در همان زمان سایت مایکل مور طی بیانیهای این دعوت را «شایعه جمهوریخواهان برای تخریب او» عنوان کرد. امسال نیز «جواد شمقدری» (معاون سینمایی وزیر ارشاد) دعوت از مور را دوباره مطرح کرد. به گفتهی شمقدری، «مایکل مور پس از شنیدن اینکه جوانان ایرانی به کافیشاپ میروند تعجب کرده است و میخواهد با حضور در ایران، اعتراض خود را نسبت به آمریکا نشان دهد.»
انتخاب مایکل مور به عنوان سخنران اختصاصی برای همایش بسیج دانشجویی، میتوانست تعجببرانگیز باشد. این مستندساز پیش از این توسط یکی از مسوولین فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، «بزرگترین سانسورچی حقیقت در آمریکا» لقب داده شده بود. در حال حاضر نیز حضور او به عنوان مدافع جنبش اعتراضی «اشغال والاستریت» مورد تردید است. فارسنیوز در خبری اظهارات «گاوین پلونه» (تهیهکنندهی هالیوود) را منتشر کرده بود که او طرفداری «مایکل مور» میلیونر از جنبش وال استریت را «عوامفریبی» خوانده بود. همچنین فارسنیوز به نقل از فاکسنیوز، خبری را مبنی بر انتقاد شدید معترضان والاستریت به ثروت میلیونی و خانهی چندهزار متری مور در آمریکا منعکس کرده بود. در هر حال، مایکل مور تا به امروز حضوری کم و بیش فعالانه در جریان جنبشهای اعتراضی در آمریکا داشته است و در سایت رسمی خود نیز پیرامون این مسئله اطلاعرسانی میکند.
به گزارش پارسینه، اما صبح امروز خبری دربارهی مایکل مور در رسانههای ایران منتشر شد که شنیدنش میتواند باعث شگفتی خود او نیز شود. خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت: «مایکل مور دستگیر شد؛ به نشست دانشگاه تهران نرسید». طبق ادعای فارسنیوز «قرار بود مایکل مور کارگردان آمریکایی طی یک ارتباط تصویری مستقیم نظرات خود را در خصوص قیام وال استریت برای دانشجویان دانشگاه تهران بیان کند. اما دستگیری این کارگردان آمریکایی در روزهای گذشته توسط پلیس آمریکا باعث شد که وی نتواند نظرات خود را در این خصوص بیان کند.»
این خبر صبح امروز توسط یکی از مسوولین بسیج دانشجویی در گفتوگو با برنامهی «پیک بامدادی» اخبار رادیو ایران نیز عنوان شد. سایت «خبرنامه دانشجویان ایران» نیز نوشت: « به دلیل دستگیری روز گذشته مایکل مور در آمریکا و ترس سایر فعالین والاستریت، از حضور به صورت ویدئو کنفرانس در این برنامه به دلیل تهمت دولت امریکا به جاسوسی علیه آنان، این امر امکانپذیر نشد.» با وجود آنکه هیچ منبع خبری انگلیسیزبان چنین ادعایی را مطرح نکرد، این خبر به سرعت در سایتهای خبری ایران منعکس شد.
طبق پیگیریهای انجام شده، این مدعا کاملن خلاف واقعیت است و مایکل مور در روزهای اخیر بازداشت نشده است. Jonathan Schwarz از مسوولین دفتر مایکل مور در پاسخ به سوال پارسینه، بازداشت این مستندساز را تکذیب کرد.
در پاسخ «جاناتان سوارتز» آمده است: «مایکل مور در آمریکا دستگیر نشده است و در حال حاضر هیچ برنامهای برای حضور در ایران ندارد.»
خبر / رادیو کوچه
پارلمان تونس، روز سهشنبه، 13 دسامبر، منصف مرزوقی، از فعالان حقوق بشر و عضو حزب لاییک کنگره برای جمهوری را به عنوان رییس جمهوری جدید این کشور انتخاب کرده است.
به گزارش الجزیره، انتخاب آقای مرزوقی در پی برگزاری انتخابات پارلمانی اخیر تونس صورت میگیرد که نخستین انتخابات از زمان تحولات منجر به سرنگونی زینالعابدین بنعلی، رییس جمهوی پیشین در ماه ژانویه سال جاری است.
این در حالی است که پیشتر معاون حزب اسلامگرای النهضت، به عنوان نخست وزیر جدید این کشور انتخاب شده بود.
بیشتر بخوانید:
«معاون حزب اسلامگرایان، نخستوزیر جدید تونس»
خبر/ رادیو کوچه
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا روز دوشنبه 12 دسامبر، از ایران خواست هواپیمای تجسسی این کشور که هفته گذشته در خاک ایران سقوط کرده را بازگرداند.
به گزارش نیویورک تایمز، این نخستین باری است که اوباما به صورت علنی در مورد این هواپیمای بدون سرنشین اظهار نظر میکند.
وی در جمع خبرنگاران گفت: «ما درخواست بازگرداندن این هواپیما را مطرح کردهایم و منتظر پاسخ ایران هستیم.»
این در حالی است که سلامی، معاون بخش هوایی سپاه پاسداران همزمان با اظهارات اوباما اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی این هواپیما را بازنمیگرداند. وی تاکید کرده بود که این هواپیمای نشانهای از تلاش آمریکا برای اقدامات جاسوسی در ایران است و هیچ کشوری این سند را به طرف مقابل باز نمیگرداند.
این هواپیمای تجسسی هفته گذشته در نزدیکی مرز مشترک ایران و افغانستان سقوط کرد. سپاه پاسداران اعلام کرده است که توانسته این هواپیما را ردیابی کند و موجب سقوط آن شود.
گفتنی است لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا نیز تاکید کرده که به طور جدی از ایران خواسته شده لاشه این هواپیمای تجسسی را بازگرداند اما وی نیز در مورد شانس آمریکا برای دریافت این هواپیما از ایران ابراز تردید کرده است.
بیشتر بخوانید:
«نمایش هواپیمای تجسسی آمریکا در تلویزیون ایران»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
همشهری
1) اوباما: از ایران میخواهیم هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را پس بدهد
http://www.hamshahrionline.ir/news-153663.aspx
رییس جمهوری آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با نخست وزیر عراق در واشینگتن از ایران درخواست کرد تا هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی این کشور را پس دهد.
2) دیدار وزیر اطلاعات ایران با ولیعهد عربستان
http://www.hamshahrionline.ir/news-153672.aspx
خبرگزاری رسمی عربستان از دیدار وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با ولیعهد عربستان در ریاض خبر داد. بر اساس این گزارش، حجتالاسلام و المسلمین حیدر مصلحی و نایف بن عبدالعزیز در این دیدار درباره مسایل مورد اهتمام دو کشور ایران و عربستان بحث و تبادل نظر کردند.
جام جم
1) تذکر مجلس به وزارت خارجه در باره انگلیس
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100861837206
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت در نشست این کمیسیون با مسوولان وزارت امور خارجه، به متولیان امر دیپلماسی تذکر داده شد در برابر انگلیس موضع انقلابی اتخاذ کنند.
عوض حیدرپور در گفتوگو با خبرگزاری فارس درخصوص نشست اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با مسوولان وزارت امور خارجه افزود: «که در این نشست، تجمع اخیر دانشجویی و تسخیر چند ساعته سفارت انگلیس مورد بررسی قرار گرفت.»
وی تصریح کرد: «تجمع دانشجویی مقابل سفارت انگلیس در تهران به منظور اعلام انزجار ملت ایران و دانشجویان مسلمان از سیاستهای خصمانه این کشور، با مجوز قانونی برگزار شده بود.»
حیدرپور خاطرنشان کرد: «در خلال این تجمع برای ساعاتی کنترل دانشجویان از دست برگزارکنندگان تجمع خارج شد و تعدادی از آنها وارد سفارت انگلیس شدند که این موضوع مورد نظر نهادهای متولی صدور مجوز و برگزاری تجمع نبود.»
2) پرداخت خسارت 35 میلیون تومانی به مشترکان بیمهشده
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100861836709
جزییات بیمه گاز مشترکان و پرداخت خسارتهای مالی و جانی تا سقف 350 میلیون ریال از طرف شرکت ملی گاز ایران تشریح شد.
به گزارش ایرنا، سخنگوی شرکت ملی گاز ایران با بیان اینکه براساس قرارداد با شرکت بیمه ایران، مشترکان خانگی روستایی و شهری بیمه شدهاند، افزود: «این مشترکان با پرداخت مبلغ اندکی (درج شده در قبوض گاز) در مقابل حوادث ناشی از مصرف این حامل انرژی اعم از انفجار، آتشسوزی، همچنین مسمومیتهای اشخاص ثالث، بیمه جانی و مالی شدهاند.»
کیهان
1) اعلام آمادگی ایران برای ساخت پالایشگاه در نامیبیا
http://www.kayhannews.ir/900922/4.htm#other404
وزیر نفت کشورمان در دیدار با وزیر صنایع، معادن و نفت نامیبیا بر گسترش همکاریهای نفتی دو کشور تاکید و برای صدور خدمات فنی و مهندسی و ساخت پالایشگاه نفت در نامیبیا اعلام آمادگی کرد.
2) درخواست ایران برای بازداشت 2 مقام سابق آمریکایی
http://www.kayhannews.ir/900922/3.htm#other306
ایران از اینترپل خواست دو مقام سابق آمریکایی را بازداشت کند. محسنیاژهای دادستان کل کشور در نامهای به اینترپل این درخواست را مطرح کرده است.
بنابر گزارشهای موجود، ایران صدور قرار بازداشت بینالمللی برای دو تن از مقامهای سابق آمریکا را خواستار شده و اینترپل هم تعهد کرده این درخواست را به دفتر اصلی خود در واشینگتن ارجاع بدهد. براساس این گزارش، این دو نفر خواهان ترور سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران شدهاند.
رسالت
1) حماسه 9 دی ماندگار است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=85874
حضرت آیتاله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین حقیقت حماسه نهم دی به دو عنصر «حضور گسترده مردمی» و «ایمان دینی مردم» اشاره کردند و خاطرنشان کردند: «نهم دی 88، حادثه کوچکی نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمی، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهای اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلی ملت ایران، یعنی حرکت در سایه دین و تحقق وعدههای الهی تبیین شود.»
2) ورود 10 فروند هواپیما به ایران
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=85845
معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به مشکلات شرکتهای هواپیمایی درباره نرخ سوخت و بلیت هواپیما از ورود 10 فروند هواپیما طی چند ماه آینده خبر داد و گفت: «پیشنهاد ما آزادسازی نرخ سوخت و بلیت هواپیما است.»
خراسان
1) نشان تجاری هما 1500میلیارد تومان ارزشگذاری شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=22&id=1270500
با قطعی شدن دومین عرضه بلوک 55 درصدی شرکت هما از 26 دی ماه،«برند» این شرکت 390 میلیارد تومانی، هزار و 500 میلیارد تومان ارزشگذاری شده است.
2) وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از توقف طرح آتیه مهر خبر داد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=22&id=1270465
به گزارش ایسنا، شیخالاسلامی در حاشیه جلسه هیت دولت گفت: «طرح آتیه مهر به علت تامین نشدن منابع مالی متوقف شده است.»
دنیای اقتصاد
1) معاون پارلمانی رییس جمهوری خبر داد، تصویب کلیات بودجه 91در دولت
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=281474
در حالیکه یک هفته از مهلت قانونی دولت برای ارایه لایحه بودجه 91 به مجلس گذشته است محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی رییس جمهوری از تصویب کلیات بودجه 91 در جلسه یکشنبه شب هیت دولت خبر میدهد و در همین حال فروزنده معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهوری میگوید که در این جلسه رییس جمهوری تاکید ویژهای بر هر چه سریعتر ارسال کردن لایحه بودجه به مجلس داشته است.»
2) احتمال واگذاری هواپیمای جاسوسی آمریکا به روسیه و چین
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=281384
خبرگزاری فارس نوشت: منابعی ایرانی در خصوص سرنوشت هواپیمای جاسوسی آمریکا اعلام کردند که همه گزینهها محتمل است از جمله اینکه این هواپیما در اختیار چین و روسیه قرار بگیرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، منابعی در ایران به یک پایگاه خبری مصری اعلام کردند که تهران همه گزینهها را در خصوص هواپیمای جاسوسی آمریکا که اخیرن توانسته آن را به غنیمت بگیرد، در نظر دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر