شراره سعیدی/ رادیو کوچه
امروز رادیو کوچه دو ساله میشود. پس بیمناسبت نیست در مورد یکی از دغدغههای نوشتن در چنین رسانهای اندکی تامل کنیم. نوشتن در مورد کشوری مانند ایران، چه خبر باشد، چه نقد و چه تاریخچه … سیاسی باشد یا اجتماعی و تحلیلی تفاوتی ندارد، در همه حال دشوار است. چرا که ایرانیان فیالنفسه ایرادگیر و وسواسیاند. اما نوشتن در رسانههای خارج از ایران مشکلی مضاعف است، چرا که باید همواره در یادمان باشد که هر آنچه مینویسیم، زیر تیغ تیز پروپاگاندای جمهوری اسلامی قرار دارد. از دوستان و رقیبان بگذریم که گاهی مسلمات را نیز انکار میکنند، جمهوری اسلامی خود مشکلی جدی و هر روزه است.
هرگز در امان نیستی. هر کلمهات میتواند دستآویزی گردد برای انواع اتهامات و کجفهمیها. تازه این دلهرهها تمامن برای دوستان و همهدفان است. ماجرای پروپاگاندای جمهوری اسلامی مسئلهای جداگانه است. آنان که میتوانند به راحتی تاریج را تحریف کنند، مسلمن برای تخریب هم مشکلی ندارند. کافیست خبری، تحلیلی، تفسیری یا حتا داستانی و داستانکی بنویسی و آنان را از یاد ببری، به راحتی تمامی نوشتهات میشود خوراک کیهان و فرزندان بسیارش.
جملههایی که در یادداشتت بدون توجه به آنها و صادقانه گفته شده، بساطی را برایشان پهن میکند که میتوانند ستونهایی را با دستآویز به آن سیاه کنند. و همین رفتار دانسته آنها، هر روز دستانت را در موقع نوشتن هراسیدهتر میکند. کمکم جرات نقد از گروههای اپوزیسیون از تو گرفته میشود و وقتی به خود میآیی در دام کثیف سانسور آنان قرار داری. تو در ایران نیستی، اما اسیر دام سانسور آنانی و این خود آغاز ماجراست. تبدیل میشوی به روحی غیرقابل لمس و مادهای آمفوتر که بود و نبودت در این شغل تنها بهانه خودت است و در کنارت تمامی دزدان،دروغبافان و جاسوسان در حال حرکتی نوسانی و خندانند.
در همین احوال است که میتوانی تصمیم بگیری برای همیشه تمامی آنان را با تمامی دوستانات فراموش کنی و تنها برای آسودگی روانت بنویسی. این بازی خطرناکیست، زیرا دام کیهانیان همیشه برای تو پهن است. آنها در تمامی نوشتههایات به دنبال ردی از تردیدت برای حیات اپوزیسیون میگردند و در صورت وجود کوچکترین بهانهای خودت و نوشتهات را مصلوبی برای خوراک دوستانت میکنند و آنگاه است که تو یاخائنی یا ساده و جایات در میان اصحاب رسانه نیست.
البته گاهی اصلن مهم نیست که نویسنده، مدیر سایت… تمامی اصول حرفهای را رعایت کند زیرا باب تحریف همیشه برای جمهوری اسلامی باز است، این پروپاگاندای غیرحرفهای و در راس آن روزنامه کیهان که ابتداییترین امکانات متداول را حتا در سایت روزنامهاش لحاظ نمیکند، در اینگونه موارد تا به آن حد دقیق میشود که مطالب آزاد منتشر شده در سایتهای اپوزیسیون را که در صدر آن با تاکید اعلام عدم تایید نیز شده به عنوان مطلب آن سایت منتشر میکند و دستآویزی برای چند روز بیسوژه خود میتراشد. به طور مثال «علیرضا رضایی» در وبلاگ شخصی خود مطلب طنزی منتشر کرد که رادیو کوچه آن را منتشر کرد. این مطلب در بخشی منتشر شد، که در معرفی آن آمده است: «مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.»
پس از انتشار این مطلب روزنامه کیهان به صورت گزینشی تکههایی از آنرا به اینگونه منتشر کرد: «سایت ضدانقلابی رادیو کوچه نیز با حمله تند به رامین عسگرد با طنز و طعنه نوشت: (همزمان با کنار گذاشتن جمشید چالنگی از صدای آمریکا در راستای سیاست شخمزدن این رسانه و متعاقب روی کار آمدن رامین عسگرد که یک ایرانی اصیل است «خودش این جوری میگه» و سوابق رسانهای درخشانی مانند مشاور سیاسی ژنرال پترائوس در ستاد فرماندهی ارتش ایالات متحده دارد، بخش فارسی صدای آمریکا با انتشار اطلاعیهای از واجدین شرایط زیر جهت انهدام کامل این رسانه دعوت به همکاری کرد. و سپس 7 مورد به صورت گزینشی انتخاب و منتشر شد و پروپاگاندا به راه افتاده و از تابناک تا رسالت این مطلب را با تیترهای گوناگون پوشش داده و کمکم حتا معرفی کوتاه کیهان «طنز» را حذف نموده و به عنوان موضع رسمی رادیو کوچه منتشر کردند و پروبال دادند.
این سواستفاده تا به آنجاست که به صورت گزینشی تمامی مطالب برای یافتن کوچکترین سرنخی کاویده میشود. آنها از بالاترین تا آزادگی، ریشه و کوچه را برای یافتن ردی از اختلاف و نکتهای برای تحقیر آوارهشدگان توسط نظام جستوجو میکنند. به مثالی از کیهان توجه کنید:
«پایگاه ضدانقلابی رادیو کوچه در تحلیلی مدعی شد رفتن مجتبی واحدی و اردشیر امیرارجمند و طرح پیشنهادهایی نظیر کنگره ملی و شورای هماهنگی تلاش برای نفوذ در میان اپوزیسیون خارج کشور است. در حالی که این دو تن در آمریکا و فرانسه پناهندگی گرفتهاند، رادیو کوچه مدعی شده آنها نفوذی سیستم امنیتی هستند و به اسم پناهندگی و مخالفخوانی ماموریت دارند پروژه براندازی را تبدیل به مضحکه کنند.»
برای یافتن چنین مطلبی در سایت رادیو کوچه که برخلاف روزنامه کیهان دارای آرشیو و سوژههای قابل ردگیریست، موفق نخواهید شد، زیرا چنین مطلبی هرگز وجود نداشته است. تنها احتمال آنست که جستوجوگر این روزنامه از بررسی چند مطلب برظن گمراه خود به چنین مطلبی رسیده باشد. مفهومی که با هیچنوع درکی «جز درک کیهانی» قابل تطبیق نیست. و میبینیم که همین مطلب نیز توسط همان پروپاگاندا تبدیل به موضع رسمی رادیو کوچه میشود.
البته تمامی این مطالب به نوعی دیگر در میان دوستان نیز در جریان است. مهم نیست که فخرآور و باطبی سخنانی نشنیده دارند و باید به هر دو نفر فرصت شنیده شدن داد، مهم آنست که گروهی این و گروهی آن میپسندند و در این میانه باید از سوی هر دو جناح به دفعات مورد لطف قرار بگیری.
و این داستان تکراری نوشتن است. البته نوشتن به زبان پارسی برای مخاطبین ایرانی، هراسی لحظهای برای مطالبی که هر خط آنرا بارها میکاوی تا هرگز نکتهای مجعول در آن یافت نشود و آنگاه کسانی طناز و خشن در جایی که هرگز گمان هم نمیبری برایات دام گستردهاند. پس هر روز باید قبل از شروع به نوشتن بارها آرزو کنی کاش امروز هم به خیر بگذرد.
خبر/ رادیو کوچه
روز پنجشنبه، 1 دسامبر، وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا در نشستی در بروکسل گسترش تحریمهای این اتحادیه به ۱۴۱ شرکت و ۳۹ شخص ایرانی را تصویب کردهاند. تحریمهای جدید به دلیل خودداری مسوولان جمهوری اسلامی از توقف فعالیتهای هستهای اعمال شده است.
وزرای حاضر در نشست بروکسل همچنین توافق کردهاند که گفتوگو در مورد اعمال تحریم علیه بخشهای مالی، حمل و نقل و انرژی ایران را ادامه دهند.
پیشتر دولتهای فرانسه و بریتانیا اعلام کرده بودند که پیشنهاد تحریم خرید نفت از ایران را در این نشست مطرح خواهند کرد.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا تاکید کرده است که تحریمهای امروز مربوط به برنامه اتمی ایران است و ربطی به حمله به سفارت ندارد.
اتحادیه اروپا میگوید افرادی شامل تحریم های تازه شدهاند که با برنامه اتمی این کشور ارتباط دارند یا قطعنامههای شورای امنیت را نقض کردهاند.
این اتحادیه همچنین شرکتهایی را مشمول تحریمهای تازه کرده است که از جمله با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران این کشور ارتباط داشتهاند.
قرار است نام این افراد و شرکتها فردا در ژورنال اتحادیه اروپا منتشر شود.
بیشتر بخوانید:
«بازدید دیپلماتها از باغ قلهک برای همبستگی با بریتانیا»
خبر / رادیو کوچه
دو روز پس از ورود برخی معترضان منسوب به دولت جمهوری اسلامی به سفارت بریتانیا در تهران، شماری از سفرا و دیپلماتهای خارجی از مجتمع مسکونی دیپلماتهای بریتانیایی در باغ قلهک بازدید کردهاند.
به گزارش منابع خبری، روز پنجشنبه، 1 دسامبر، گروهی از دیپلماتهای خارجی در مقابل باغ قلهک تجمع کردند و خواهان ورود به آن شدند.
به گزارش فارس، این دیپلماتها از بیش از ۲۰ کشور بودند، ولی با مخالفت پلیس دیپلماتیک مواجه شدند.
حدود یک ساعت بعد، با موافقت وزارت خارجه جمهوری اسلامی، بعضی از اعضای این گروه اجازه ورود به باغ قلهک را یافتند.
دیپلماتها از کشورهای جمهوری چک، ترکیه، کرواسی، آلمان، ایتالیا، مکزیک، دانمارک، اسلواکی، بلژیک، مکزیک، مجارستان، بلغارستان، استرالیا، کانادا، نیوزلند، ونزوئلا در میان بازدیدکنندگان بودند.
با این حال، نیروهای پلیس مانع از همراهی خبرنگاران و فیلمبرداران خارجی شدند.
یک خبرنگار واشنگتنپست از قول دیپلماتهایی که وارد باغ قلهک شدهاند، نوشته است: «تابلوهای نقاشی پاره شده، کامپیوترها خرد شده و مهاجمان روی دیوارها با اسپری شعارهایی مانند مرگ بر انگلیس و حزباله پیروز است نوشتهاند.»
در همین حال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار بیانیهای خبرنگاران رسانههای خارجی در ایران را از حضور در هرگونه تجمع و تظاهرات حامیان حکومت منع کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در این بیانیه تصریح شده است: «به کلیه نمایندگیهای رسانههای خارجی اطلاع میدهیم که شرکت در تظاهرات، بخصوص در مقابل سفارت بریتانیا و باغ قلهک بدون کسب مجوز قبلی ممنوع است.»
در ادامه محکومیت بینالمللی ورود به سفارت بریتانیا، امروز اسپانیا نیز سفیر جمهوری اسلامی در مادرید را برای بیان اعتراض احضار کرد.
لازم به اشاره است با وجود فشارهای جهانی به ایران برای محاکمه مهاجمان سفارت بریتانیا، یازده نفر از عاملان این حمله از بازداشتگاه آزاد شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«سنای آمریکا در آستانه تحریم بانک مرکزی ایران»
بهنام/ دامون/ رادیو کوچه
behnam@koochehmail.com
damoon@koochehmail.com
دو ساله شد به همین راحتی، کی میگه به همین راحتی، تقریبن با پاره شدن فاصلهای نداشتیم، ولی خوب حالا دو ساله شد و میتونه راحت راه بره.
با همه توی یک سال پیش شوخی کردیم و از همه خبر گفتیم و پدر صاحب بچه همه رو درآوردیم جز بروبکس رادیو کوچه.
این برنامه اختصاصی برای بروبکس رادیو کوچه نوشته و ساخته شده، امیدوارم که مردم تحمل کنن و شاید لذت ببرن.
به امید پیروزی تا جام جهانی، حالا به جام جهانی چه ربطی داشت من نفهمیدم.
فرورتیش/ رادیو کوچه
lichar@koochehmail.com
بسیاری از رسانهها اتفاقات روز سهشنبه تهران را «تسخیر لانه جاسوسی 2» نامیدهاند. اتفاقی که 32 سال قبل نیز درباره سفارت ایالاتمتحده در تهران رخ داد و باعث قطع کامل تعامل دیپلماتیک میان ایران و آمریکا شد. قطع رابطهای که هنوز ادامه دارد و فقط گاهی مقامات با یکدیگر نامهنگاری کردهاند. نامههایی که گاهی پاسخی نداشته است.
آقای «گریفین»، از کارکنان بخش فنی سفارت سابق آمریکا در تهران، یکی از کسانی است که سیزدهم آبانماه ۱۳۵۸ در آنجا حضور داشت و شاهد رخدادها بود. به دنبال تکرار این حادثه برای سفارت بریتانیا، رادیو کوچه گفتوگویی را با این شاهد انجام داده که خواهید شنید. آقای گریفین بر زبان فارسی تسلط خوبی دارد و از دوران خدمت خود در سفارت آمریکا خاطرات جالبی را بیان میکند.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
در دفتر رو که بازکردم دیدم بهنام یهو عین جن بو داده پرید جلو و گفت:
-ترشیزاد جون سلام دستم به دامنت
گفتم:
-چی شده بهنام جون
گفت:
-تو حاضری واسهی «کوچه» هر فداکاری که لازم باشه بکنی
راستش از شما چه پنهون، موندم تو در بایستی اردوان، یه لحظه تصویر دوران جوانی و زمانی که دو نفری تو مشهد از یه بشقاب شله میخوردیم اومد تو ذهنم و با خودم گفتم
-غیرتت کجا رفته مرد؟ دو تا مشهدی از یه بشقاب با هم شله خورده بشن و بعد آدم وسه رفیقش کاری نکنه. خاک تو سرت یره، بگو بله، فکر کردن ندره که
راستش هر موقع که با خودم حرف میزنم ناخودآگاه به لهجهی مشهدی صحبت میکنم
گفتم:
-بله، حالا جریان چیه
بهنام گفت:
-ببین عزیز، تو موضوعات برنامهی منو که میدونی «پاپاراتزی»؟
-خوب
-هیچی راستش از تو چه پنهونه این هفته هر چی گشتم چیزی پیدا نکردم، خواستم خودزنی کنم
-خوب؟
-هیچی کی بهتر از تو، یه جنجال الکی واست درست میکنیم و یکی دو تا عکس ازت میگیریم بعدشم چند ساعت بعد تکذیبش میکنیم، چطوره؟
گفتم: بد نیست و کار شروع شد. پا شدیم رفتیم جلوی یکی از این بارها. یک خانم ترگل و مرگل شرقدوری تنها نشسته بود روی صندلی و داشت یک نوشیدنی بزرگ از این هیتیهایش نوش جان میکرد.
بهنام رفت و جلو و ازش خواهش کرد اجازه بده منم بشینم کنارش و اون دو سه تا عکس ازمون بگیره. اونم یه نگاهی به ما کرد و لبخندی زد و پاهاش رو انداخت روی هم و بهنام هم تند و تند عکس گرفت. وسط عکس گرفتن بود که نمیدونم خانم چرا یهو احساس صمیمیت کرد و دستش را انداخت روی شانهی ما و بهنام هم همون موقع یه دونه عکس گرفت و از قضا همون رو هم تو «پاپاراتزی» چاپ کرد و زیرش نوشت که بله متاسفانه خبردار شدیم که همکار ما آقای فلانی، یعنی بنده در عکسی کنار یک خانم دیگه دیده شده و شایعاتی دراین باره شنیده میشه و از این جور حرفها.
برنامه که رفت روی سایت، از شانس بد ما زد و اینترنت دفتر قطع شد. تا بیان بجنبن و ببین جریان چیه، دو سه ساعتی از ماجرا گذشت و بعد یهو دیدیم ای داد بیداد، خبر رسوایی ما عالم رو برداشته. یه شیر پاک خوردهای برنامه رو گذاشته بود رو بالاترین و موضوع داغ شده بود و رفته بود صفحهی اول و یه دویست، سیصدتایی هم رای آورده بود. بدتر از همه اون اظهار نظرهایی و کامنتهایی بود که مردم زیرش گذاشته بودن. یکی گفته بود:
-اینا همونهایی هستن که ادعای مبارزه و این حرفها رو دارن، ببینید حالا در رفتن اون ور آب و دارن عشق و حال میکنن
یکی دیگه نوشته بود
-راستش من از اول هم به این فلانی مشکوک بودم، با اون طنزهایی که مینوشت معلوم بود ریگی به کفشش داره. آخه مگه میشه آدم این موضوعات رو با این همه جزییات بنویسه و خودش اینکاره نباشه؟ حالا معلوم شد که طرف استاده مخزنیه.
هنوز از گیجی بالاترین در نیومده بودم که خبرگزاریهای داخلی هم موضوع رو کار کردن. اول «فارس» و بعدشم «ایرنا»، «تابناک» و «جوان». ولی از همه جالبتر سایت «عماریون» بود که یه عکس از یه دختر خانم شونزده، هفده سالهی چشم آبی چاپ کرده بود و نوشته بود که برطبق اطلاعات سربازان گمنام امام زمان، اینم عکس دختر این نویسندهی معلومالحال است که از زن خارجیش داره و تاکنون پنهانش کرده بوده است.
بهنام که داشت نوشته رو میخوند قاه قاه خندید و گفت:
-این احمقها اینقد عقلشون نمیرسه که بچهی یه آدم سبزهای مثل تو و یه دختر شرقدوری، سفید و چشمآبی از آب در نمییاد؟
گفتم:
-بسه بهنام، نخند که هر چه میکشم از دست تو، با اون طرحها و ایدههات. حالا بفرمایین جمع و جورش کنین.
تا بهنام توضیح خبر و ساختگی بودن اون رو آدماده کنه بره رو سایت، صدا و سیما هم کار خودش رو کرده بود و یه مصاحبهی نشون داد با یکی از دوستان قدیمیام که دربارهی فساد اخلاقی من در دورهی جوانی شهادت میداد. طرف وایستاده بود راست راست جلوی دوربین و تو روز روشن دروغهایی سرهم میکرد از «دونژوان» بودن من و شهادت میداد که در راه دبیرستان به دخترها متلک میگفتم و مخزن ماهری بودم. تو رو خدا ببینها، آش نخورده و دهن سوخته که میگن اینهها.
اوضاع بدجوری شیر تو شیر شده بود. توضیحات «کوچه» هم کارگر نیافتاده بود و شرایط را بدتر هم کرده بود، چرا که همه فکر میکردند همکاران من دارند گندکاریهای مرا ماله میکشند. خانمهایی که توی فیسبوک دوستهایم بودند یکی پس از دیگری حذفم میکردند و حرف و حدیثهای آنچنانی پشتسرم شنیده میشد. نشسته بودم که مادرم از ایران زنگ زد. گوشی را که برداشتم و گفتم بله زد زیرگریه، های های گریه میکرد گفت:
-همسایهها عکست رو تو اینترنت نشونم دادن، میگن این همون پسرت نیست که میگی روزنامهنگاره و نویسنده و چهچه
گفتم:
-مامان جان شما که مو ر مشناسی، مو اهل ای حرفا نیستم
اینو که گفتم بغضش رو خورد و گفت:
-مو خودم مدونم تو از ای عرضهها ندری بری سراغ چند تا زن، همو یکیام گرفتی منت گذاشت زنت شد. مو منظورم چیز دیگس. تو مگه نگفتی که ما وعضما اونجا خوبه و سردبیرمان رفته «آمریکا» با کیف پر پول برگرده؟
گفتم:
-خوب چرا؟
-خوب پس ای شلوار آب رفتهی کوتاه چیه تو عکس پاته؟ تو پول ندری یه شلوار بره خودت بخری مادر، شلوارای آب رفته ر موپوشی؟
اینارو گفت و باز زد زیر گریه
گفتم:
-نه مادرم اینجا هوا گرمه همه از ای شلوارا موپوشن، خیلیام گرونه
از مادرم که خداحافظی کردم و گوشی رو که گذاشتم، شروع کردم به خودم فحش دادن. آخه احمق این چه کاری بود کردی، بعد یه عمر آبرو داری این آخر و عاقبتت، حالا بیا و درستش کن. داشتم این فکرارو میکردم که دیدم اردوان زنگ زد.
-سلام چطوری برادر؟
-ای چه عرض کنم
-ببین اینارو ولش بیا دفتر یه فکری کردم بشینیم با هم حرف بزنیم
از در که رفتم تو حس کردم جو عوض شده. رفتم تو اتاق اردوان. بی مقدمه شروع کرد
-ببین من و تو چند ساله روزنامهنگاریم و نویسنده؟
-خوب، بیستسالی میشه
-الان هر دو تامون چی داریم از مال دنیا؟ آواره مملکت غریب، آبرو هم که برامون نمونده، مونده؟
-واسه من که اصلن
-ببین چقدر بدبختی داریم. دایم که مردم بهمون تهمت میزنن، اون وریا بهمون میگن جاسوس «آمریکا» و نوکر «اسراییل» و این وریام میگن مواجب بگیر «جمهوری اسلامی»، خسرهالدنیا و الاخره شدیم.
-خوب، بگو اردوان جون
-ببین من فکرامو کردم میگم بیا همین دفتررو بکنیمش آشپزخونه سنتی از نوع مشهدی. کسی هم تا حالا این کارو نکرده، «شلهمشهدی» میپزیم میدیم دست مردم. هم اعصابمون راحته هم اوضاع مالیمون خوب میشه، چطوره، ها؟
دستش رو که دراز کرد تا به عنوان موافقت باهاش دست بدم، خورد به فنجان چایش که رو میز جلوش بود و چای داغ ریخت روی پام که یهو زنم داد زد.
-بمیرم الهی سوختی؟
من که از خواب پریده بودم گیج و منگ و ترسیده گفتم:
-نه نه خیلی داغ نبود، خدا رو شکر که خواب بود.
-چی خواب بود؟
گفتم:
-هیچی، بگذریم، رسیده بود بلایی، ولی به خیر گذشت.
علی انجیدنی/ رادیو کوچه
جناب خاتمالسردبیرین دستور فرمودند تا در این وانفسای جنگ با انگلیس در مورد سالروز تولد کوچه صحبت نماییم.
البته ما چون اسممان علی است و چپ هم هستیم یا چپ کردهایم، کوچهمان هم همان کوچه علی چپ است. حالا این کوچه به کوچه جناب سردبیر میخورد یا نمیخورد ما مسوولش نیستم. مسوولش همانهایی هستند که به جای کوچه علی چپ رفتند قلهک. اونم درب دوم. یعنی چی؟ الان براتون میگم.
از قلهک که به سمت تجریش میروی یک محلهای است به اسم درب دوم که به درب دوم زرگنده هم معروف است. کنار این محله یک باغی است که به باغ قلهک معروف است و خدا لعنت کند فتحعلی خان قاجار رو که تخم نفاق و دشمنی ما با انگلیس را از همان زمان با هبه کردن این باغ به استعمار پیر پاشید و به تمام وضعیت سیاسی ما شاشید.
بگذریم. این روزها همه راهها از همین درب دوم میگذرد و کسی سراغ کوچه را نمیگیرد. شاید هم بگیرد ولی اگر بگیرد هم بد میگیرد. یعنی یه بگیر بگیری راه میاندازد که اونورش ناپیداست.
اصلن من میخواستم برای سالروز تولد کوچه در مورد خودم بنویسم. خودم خر کی باشم که بخوام در موردش بنویسم. صبر کنید، صبر کنید، بهتره ماجرا رو از اول تعریف کنم:
من بودم و یه حوری ترگل ورگل . یه روز، خدا بگم این آقای سردبیر رو … صلوات بفرست… به ما گفت: «علیییی» گفتم: «جان علی» گفت: «اوهوی، منم، اردوان، آی ام ا من (I am a man)» گفتم: «او مای گاد.. یو…فورگت (Oh, my god. forget)، ها، بنال.» گفت: «علییییی» گفتم: «….سگ حرفت رو بزن» گفت: «زهر مار، بی ادب، میخواستم بگم حوریات رو بیار کوچه ما تا پخشش کنیم، همین.» گفتم: «جان، همین کارم مونده، بگو علی پاک بیغیرت شده و حوریاش رو میخواد بندازه زیر دست و پای مردم… آهای، اردوانی؟ برا خودتی … ارسلانی؟ برا باباتی…. ار..» گفت: «هش، تند نرو، همچی لقد میزنم تو قنبلات بری گوم ری» گفتم: «جان عزیزم قربونت صدات. گفتی کی بیارمش؟»
خوب اینطوری شد که حوری ما پخش و پلا شد. اومد تو کوچه … یه سالی هم موند. شاید شما هم شنیده باشین در موردش؟ «سهشنبهها با حوری» رو میگم. همون دکتر که مرد و رفت اون دنیا عاشق یه حوری شد…. هیچ کدومتون نشنیدین؟ به من چه، من چرا باید بشینم اینجا برای شما قصه تعریف کنم.
حوری را که تمومش کردیم باز اردوان آمد و گفت: «علیییی» گفتم: «ببین اگه دوباره میخوای اون ماجرای ناز و کرشمه رو در بیاری منم مجبور میشم در بیارم و ….. حالا بنال ببینم چی میخوای؟» گفت: «روانت پاکه حاجیها» گفتم: «همینه که هست برو به سلامت…» گفت: «آره. روان به سلامت.» اینجوری شد که دوباره اومدیم کوچه تا «روان به سلامت» بخونیم… این رو هم نشنیدین؟ خوب من چکار کنم شما هیچی رو نشنیدین؟ حداقل اگه میگفتین یه قسمت رو شنیدین بهتون میگفتم که یه سورپرایز دیگه دارم برای کوچه… حالا نمیگم تا تو کفش بمونین… نمیمونین؟ جون هر کی دوست دارین بمونین. جبران میکنم بخدا، اردوان تو کجا رفتی؟ دامون، بهنام، میکروفونهایم کو…. چه کسی بود صدا زد گمشو…
اردوان روزبه / سردبیر رادیو کوچه
نفسها در سینههایمان حبس شده بود. سیمها و کابلهایی که میکسر استودیو و میکروفن را به سرور پخش وصل میکرد «وز وز» میکرد. پدرمان درآمد اما درست نشد. توافق کردیم با همین وز وز کوچه را آغاز کنیم. گرمای سرزمین استوایی و بچههایی که بیرون استودیو جمع بودن دفتر را کرده بود کوره. علی و اعظم در استودیو قرار بود شروع کنند. چهار ماه طول کشیده بود تا دفتر و باکس صدا و بگیر و ببندها آماده شده بود. کار با قرض و قوله شروع شد. فکر نمیکردیم بتوانیم همین را هم درست کنیم.
میکروفن خوب پیدا نمیشد. سفارش دادیم سه تا از سنگاپور برایمان آوردند. استودیو یا همان باکس صدا را یک نفر میگفت بیست هزار دلار یکی میگفت پانزده هزار دلار و ما از این پولها نمیتوانستیم بدهیم. دست به اسلحه شدیم و تو بازارهای ابزار فروشی دنبال پشم شیشه و ابر و شیشه دو جداره و اکوستیک کردن این باکس و رنگ و سیم و شد استودیو پخش.
تو ماشین داشتیم با دامون میرفتیم. کمی هم لبخند به لب داشت شاید از یک شوخی یا نمیدانم از چه، اما گفتم میخواهیم یک دسامبر برویم پخش و رادیو را شروع کنیم. یادم نمیرود لبخند روی لبش وا رفت. انگاری داشت مثل شمع وا میشد. حقیقتاش را بخواهید خیلی جوان بود برای این کار اما میدانستم جنماش را دارد. رهایش کردم که کمی قل قل بزند از نگرانی.
اما کوچه شروع شد درست در ساعت چهار بعدازظهر روز یکم دسامبر با سرود «ای ایران» تنم میلرزید. راستش را بخواهید دوست داشتم ایران راهاش میانداختیم. وسوسه دوری بود از روزهایی که فکر میکردم یه رسانه شنیداری آزاد چقدر مزه خواهد داشت. حتا یادم میآید دنبال رادیوهای آماتوری رفته بودم و چیزی از وسطاش در نیامده بود. به هر روی تقدیر این شد که سرود ای ایران را با چند هزار کیلومتر فاصله از ایران در آغاز کار رادیو بگذاریم.
«با درود بر شما شنوندههای گرامی، شما شنونده رادیو کوچه هستید. آغاز به کار رادیو کوچه با سرود ای ایران»
و بچهها گریه کردند، رادیو کوچه شروع به کار کرد.
اما کار سخت بود. نوشتهها و صداها. مشکلات فنی و مالی همه و همه دست به گریبانمان بود. باور میکنید فقط به اتکای مهر و دوستی دوستان خوب بود که رادیو رفت جلو. کوچه مخاطب خودش را یافت و کار گام به گام آرامآرام عیبهایش یافته شد و تا حد توان رفع شد و یا در نظر ماند برای فرصتی مناسب تا رفع شود.
امروز کوچه دو ساله شده است. نزدیک به شش هزار پادکست و بیش از سیهزار نوشته در این دوسال بر روی سایت رفته است. از حمله در امان نبوده و از گذرهایی که دستکم برای بظاعت تنک ما سخت بوده گذر کرده است. دو سال تمام بدون یک روز تعطیلی کوچه دو سال هر روز از ساعت چهار بعد از ظهر همراه شما بوده است. در روزهای بحران بعد انتخابات تمام ما ساعتها نشستیم در دفتر کار کردیم. در روزهای نوروز با هم خوش بودیم و اینک نیز ما هم مانند شما نگران فردای ایران هستیم. وظیفهمان اطلاعرسانی است. همیشه با خودمان میگوییم.
اما سلام به افغانهای مهربان که هر روز از کابل همراهشان بودیم. سلام بر تاجیکهای خوش بیان که دوست دارشان هستیم و هر روز با خبرهایشان چراغ دوستی را روشن نگاه داشتیم. همه شما و همه ما در کنار یک دیگر به امید فردای بهتر هستیم.
کوچه دوساله امیدوار است شما مخاطباش باشید. فراموشش نکنید. ازش انتقاد کنید و عیبهایش را آن قدر بگویید تا اصلاح شود.
به نمایندگی از طرف برنامهسازها، تیم اجرایی، دوستان فنی و همه و همه از شما مهربان شنونده و بیننده رادیو کوچه سپاس گذاریم.
جانتان سلامت باد و امید که بتوانیم سالهای بعد هم باز از کوچه بگوییم.
سحر بیاتی/رادیو کوچه
سالگرد تولد «رادیو کوچه» است، نمیشود که از هر چیز و هرکس نوشت، به نظرم باید فقط از کوچه نوشت؛ کم نیست این کوچه در فرهنگ و شعر و معماری ایرانی، پر است از خاطره، از نوستالژی، از قرارهای بی قرار از بن بستهای دلگیر، از بیدهای مجنون و درخت توت کوچه، که جای خوبی است برای پنهان شدن و دزدکی سیگار کشیدن، شاید هم بوسیدن معشوق، اصلن چه فرقی میکند دقیقن چه کاری، شایدم هم دزدکی پنهان شدن پشت درخت کوچه برای چشم گذاشتن یکی و قایم شدن دیگری، همه خاطره است از کودکی تا جوانی و کهنسالی.
از کوچههای باریک «یزد» که کوچههای «آشتی کنان» نام گرفته تا کوچههای سرسبز و پر دارودرخت «تبریز» که «کوچهباغ» مینامندش.
از کوچه «مروی» تهران، تا زیرگذرهای کوچه به کوچه بازار با نامهای فلانالدوله و فلانالسلطنهاش برای هر نسل و هر سنی خاطره است.
عناصر بسیاری در معماری ایرانی است از جمله بازار، کاخ، مناره، عصارخانه و بسیاری دیگر اما کوچه چیز دیگری است این را میشود در مشهورترین اشعار و ترانههای ایرانی دید و خواند.
کوچه مشهور مشیری که «بی تو مهتاب شبی» از آن گذر میکرد، یا کوچهای که خواننده محبوب ایرانی «داریوش اقبالی» در آن زاده شده بود و مثل پدربزرگ باید «تو همون کوچه بن بست» میمرد. همه نشان از اهمیت کوچه در فرهنگ ایرانی دارد.
همه ما ایرانیها کوچه خاطره انگیزی برای خود داریم، حتا همین روزهای بعد از انتخابات چقدر کوچه که خاطره نشد، کوچههایی که در آن گیر افتادیم، کوچههای بن بستی که ناگهان دری در انتهایش باز میشد بسان در بهشت و کوچه دیگری که با تولد یک دیوار از هر دو طرف بن بست شد، کوچهای که کسی پشت دیوارهاش هنوز دل نگران فردای ایران ماست، بن بست «اختر» را عرض میکنم.
هنوز هیچ خاطره و نوستالژی از کوچههای جنوب شرق آسیا ندارم، خیابان زیاد است اما کوچههاش را هنوز نمیدانم چطور میشود از خیابان تفکیک کرد.
اما کوچه در سرزمین من چیز دیگری است، حتا سبکی در آواز اصیل ایرانی است که نام «کوچهباغی» برآن نهادهاند که به «بیات تهران» هم شهرت دارد.
«داریوش شهبازی» مولف کتاب «برگهایی از تاریخ تهران» در اینباره مینویسد: «بیات تهران زاییده فرهنگ، مردم و محیط اجتماعی و روزگاری است که بدان تعلق داشت، دورانی که تهران از کوچکترین محله امروزی این ابرشهر کوچکتر بود با خانههای یک طبقه و کوچهباغها و جوی آب روان که صدای ترنم پرندگان بر شاخسار درختان طنینانداز بود. هر چند اکثریت غالب جمعیت اندک تهران شبانگاهان گرد کانون خانواده جمع میشدند اما این جمعیت کم شب زندهدارانی هم داشت که «بابا شمل«شان میگفتند. غروب و اوایل شب «بابا شملها» در پیاله فروشیها گرد هم میآمدند و پس از ساعاتی میخواری شبانگاهان وقت گذر از کوچه باغها مستانه نغمهای دلنشین را زمزمه میکردند. نغمه و ترنمی که به طور خود جوش در میان همین آدمها و همین کوچهها شکل گرفته بود. آنان که تبحری داشتند با صدایی رسا این آواز گیرا و محزون را میخواندند که «کوچه باغی» نام گرفت و بعدها به «بیات تهران» شهرت یافت.»
فرهنگ مردمان کوچه آنقدر جذاب بود که «احمد شاملو» دست به کار انتشار «کتاب کوچه» شد، چند دهه از عمر شاملو صرف گردآوری و تدوین این کتاب شد و چهارده جلد از آن در زمان حیات وی به چاپ رسید. بعد از شاملو، سرپرستی این مجموعه بر عهدهی همسرش «آیدا سرکیسیان» قرار گرفت که به عنوان دایرهالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران تدوین شده است.
کوچههای ادبی، کوچههای موسیقی، کوچههای زندگی را که نادیده بگیریم باز هم میرسیم به کوچهای که به خصوص این روزها جای خالیاش در میان ما ایرانیها به شدت احساس میشود. که همان «کوچههای آشتیکنان» نام گرفته است.
به کوچههای تنگ و باریک بافت قدیم شهر «یزد» که معمولن دو نفر به دشواری از آن میگذرند، کوچه «آشتیکنان» میگفتند.
روایتی از روزگاران قدیم نقل شده که دو نفر با هم قهر بودند، بر حسب اتفاق، در یک زمان و از دو جهت مخالف گذرشان به یکی از همین کوچهها افتاد.
آن دو وقتی به یکدیگر رسیدند، یکوری شدند تا از کنار هم بگذرند، اما سینه به سینه هم، میان کوچه گیر کردند. این وضعیت مضحک کم کم خنده بر لبان دو طرف آورد و منجر به این شد که کینهها را از دل بشویند و با هم آشتی کنند.
حالا توضیح اینکه چرا میان این همه کوچه دل مان برای «کوچه آشتیکنان» تنگ شده، خیلی هم دشوار نیست. فقط کافی است به اخبار روزهای گذشته و حمله به سفارت «بریتانیا» در ایران نگاهی بزنیم تا ببینیم خبری از آشتی و مراسم آشتیکنان و کوچه آشتیکنان در این روزهای ایران ما هست؟
همه کوچهها شاید بتواند کوچه «آشتیکنان» باشد، به خصوص اگر ورود هیچکس با هیچ عقیده و نظری در آن ممنوع نشود، آنچه «رادیو کوچه» به آن اصرار دارد. هر چند کار سادهای نیست پاسخ دادن به مخاطبین هر طیف و هر سلیقه که گاه با انتشار خبری، تحلیلی یا گزارشی خشمگین میشوند. و بار دیگر با مطلبی از طیفی دیگر مخاطبین قبلی دلگیر میشوند. اما خاصیت «کوچه» همین است. به خصوص اگر جوی آبی از وسط آن روان باشد و نوای «کوچه باغی» هم به گوش برسد. میشود رسانهای هم این میان باشد برای همه عقاید و سلیقهها که رو در روی هم در کوچهای گیر بیافتند و شاید آشتی کنند.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای فعالان کارگری، شهناز نجاتی، همسر علی نجاتی فعال کارگری زندانی و عضو هیت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه که روز یکشنبه، 27 نوامبر، توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده بود، از زندان آزاد شده است.
بنا به گزارش منابع کارگری، شهناز نجاتی، همسر این کارگر زندانی ظهر روز دوشنبه پس از یک روز بازداشت با قرار کفالت آزاد شد.
همچنین لازم به اشاره است علی نجاتی در وضعیت نامناسب جسمانی بهسر میبرد.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت همسر علی نجاتی، فعال کارگری»
پنجشنبه 10 آذر 90/ 1 دسامبر 2011
اجرا: اعظم، امیر، رضا
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
پسنشینی تند- «رفاقت با طعم شلهی مشهدی»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
گفتوگوی روز- (گفتوگو با ایرج ادیبزاده)- اردوان روزبه
اجتماع کوچه- «نگاهی به رسانه»- امیر
گزیده اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
رادیو لیچار- «مصاحبه با یک آمریکایی شاهد تسخیر لانه جاسوسی»- فرورتیش
مجله جاماندگان- «کاش امروز هم به خیر بگذرد»- شراره سعیدی
گفتوگوی روز- (گفتوگو با علی افشاری)- اردوان روزبه
بخش دوم خبرها
دایره شکسته- «زادروز رادیو جان»- مهشب تاجیک
مجله خبری کابل- آرین
پاپاراتزی- «شوخی سکسی با رادیو کوچه»- بهنام و دامون
گفتوگوی روز- (گفتوگو با کامران موسوی)- اردوان روزبه
اینجا آسیا است- «اگر همه کوچهها، کوچه آشتی کنان باشد»- سحر بیاتی
تایپ فایو- «ریحانا خواننده هفته»- سیاوش
گزیده اخبار مطبوعات تاجیکستان- «سفر ۸۰۰ سرباز روس به تاجیکستان»- کیومرث
گفتوگوی روز- (گفتوگو با حسن نائبهاشم)- اردوان روزبه
بخش سوم خبرها
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
زادروز یک رادیو که میشود، میرسد، آن هم رادیویی که با خطمشیهای رایج تعریف یک رادیو در داخل کشور تفاوتهای عمده دارد، منظورم دقیقن راستگویی و خبررسانی به معنای واقعی است و یا انتقاد کردن و به چالش کشیدن، همانگونه که وظیفهی یک رسانه است، یعنی تو کودکی داری که تنها دست او را نگرفتی و راه ببری، تو کودکت را از میدانهای مین، بمبارانها و میدانهای جنگ به مقصد رساندهای. فکر کردم نوشتن جملات تکراری که رادیو چند ساله میشود و چقدر خوب است که به اینجا رسیده و ما چقدر خوشحال هستیم، حق مطلب را در مورد اینکه چه خون دلها خورده شده که رادیو امروز اینجا تولد دو ساله بودنش را جشن میگیرد ادا نمیکند، زبان شعر، شاید زبان رساتری باشد. به هر روی نمیتوانم این جمله تکراری قشنگ را نگویم که رادیو جان زادروز دو سالگیت خجسته. شاید تو هم مانند «بنجامین باتن» در دو سالگی به اندازهی یک پیرمرد هفتاد ساله رنج کشیدی تا به اینجا رسیدی. زادروزت خجسته رادیو جان.
اما سرزمینی نیست در آن
که جایی از ما میگریزند
کوه را غرق کنم بین خورشیدهایی
تو آخرینشان بودی و شاید بین دو بار آمدن و رفتن جایم عوض میشد
نامم را به تو بخشیدم
دستهایم
من را میدزدیدند
چرخهایی
که گم شدند
روی راهی که
من را به هیچکجایت
حتا اسمم را دزدیدهام از لبهای که بوسه تمنا ست وقتی
اشک لباس تو را میدوزد
همان برگهای درخت چنار
بالای سرم
تو روی تنم میکشیدی نقش خورشید را توی
دشتهای مردادی
چهقدر نبودنت
نمیرساندم
این را که پر نمیکند سایهی تمنایم
رودهای منتهی به الکل و شیرعسل
شیپور نمیزدم فقط
گوش میدادم به تنت وقتی
نوبت حرفهایت سر میرساند
نمیخواهم بدزدمت از اینهمه شب نمیخواهم نبودنت
توی قلهها
و رودهایم
نمیخواهم که ندانی من در برابرت
نیستم ایستگاه واجب من
میایستم
و هوایی تازه میشود
توی کافههایی کمی کنار تو بودن تو نبودن تو
کمی روشن
تو گفته بودی
خودت را از من دزدیدی
و من
همه شبهایم
توی لحاف نارنجی رودهایی
که دارم ماهی قرمز توی صدام
که دارم ماهی قرمز
باران که نمیبارد
باد که نمیوزد
فقط برگهایی از چنار میافتد
صدایت که نمیدانم کجاست
دستهایت که نمیدانم به چه راهی ست به صورتگری
دستهایت برای شام
هر نفس که زنده میشوم هر قله دیگرست
من نباشم از اینهمه
ایستادن میان دشت
بشقاب پر نمیشود
قناری کوچک میان تنم
حتا یک کلمه
داستان ما نیست مال ما همه شبهای غریبان است شمعی
که آتشت زدم
برویم جایی
برویم حتا
گلویی دارم مثل یک گربهی وحشی
دارم به اسمها عادت دیرینهای میکنم
آنزمانکه فرش قرمز تو
مال گربهی من باشد
گربهی من
هم توی طشتهای شیر فلج میشود
توی راههای منتهی به شیشههای ودکا راههای قالبهای پنیر
تو کجایی
به صورتی دیگر
نان و کره در ویار روزهای مردادی
هم یواشتر
به جشن سایهها میروم
با کفشهای تمیزم
میروم وقتی که تازه میشود نشست آن سمتهایی
که هوایی دارد ماهی قرمز
اسم کوچکت را سایهای از من
میپرسد
من
میپرستمش وقتی
بتهایم
طشتهایی
به خاطرات دور به خاطرات نقرهای توی جیبهای نظامیام
داد میزنم
ایستگاه بدون من
خانم قرمز
خانم لباس دکمهدار
خانم ساختمان چند دکمه روی در
بعد باز میشود که در
خانم آدرس من به کوچهی
من خیابان کنار مدرسه
آجرهای سهسانتی و خانم
دانههای زیتون توی گلویم
و بعد صحنه میرود به
تاریکی چشمهایم
دستهایم
میروند به راهی که گم شدند
حتا اسمم
آیا صبح بیدار که میشوم
آیا که سایه روی دیوار همان دیوار
آیا گربهی وحشی
خورشید میکشاندم به روز خورشید
همان که من همان مهتابی قشنگ گونههات همان
برق عقاب روی ستیغ برفگیر که
سرم میخورد به سقف
جغدها ولی همیشه میدانند هوای
اما خورشید چیزی ست که پردههای کتان
نمیگذرانند روزهای جمعه را
شبهای کوسهها ولی یک گربه یک جغد یک
قناری کوچک میان
راهی به هیچ کجا
که جایی از ما میگریزند
روی راهی که من را به هیچ کجایت
تو گفته بودی
ایستگاه واجب من
شعر از «الهام ملکپور»
خبر / رادیو کوچه
به گفته مقامات پلیس عراق، روز پنجشنبه، 1 دسامبر، بر اثر دو حمله جداگانه در استان شمال شرقی عراق، دیاله، دستکم 17 تن کشته و بیش از 20 نفر مجروح شدهاند.
به گزارش الجزیره، یک اتومبیل بمبگذاری شده در شهر الخالص، منفجر شد که در اثر آن، دستکم 10 تن کشته و بیش از بیستودونفر دیگر زخمی شدند.
الخالص، یکی از شهرهای شیعهنشین عراق و در 80 کیلومتری بغداد واقع شده است.
به گفته پلیس محلی، همچنین در منطقه بهریز یک فرد مسلح با حمله به منزل یک مقام مخالف گروه القاعده باعث کشته شدن هفت تن شده است.
خبر این دو حادثه در حالی گزارش میشود که جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا، برای دیدار از عراق به این کشور سفر کرده است.
بیشتر بخوانید:
«کشته شدن بیش از ۱۰ نفر در انفجاری در عراق»
نخستین سالگرد رادیو کوچه
……………………………………………………
«و بدینسان رادیو کوچه یک ساله شد»
بگذارید برایتان بگویم که چه شد رادیو کوچه اسمش «کوچه» شد. وقتی که تصمیم گرفتیم جدی باشیم و یک گروه خبری راه بیندازیم فکر نمیکردم این آرزو عملی شدنش پنج سال به درازا بکشد. روزی که با چند روزنامهنگار پرانرژی و جوان در مشهد قرار شد تیم خبری بهنام «بریگاد خبر» راه بیفتد امیدوار بودم با تشکیل همین گروه کوچک از روزنامهنگاران پرانرژی بشود در روزهایی که خبر به رای تفسیر میشد و هر کسی از هر منظری که میخواست به خبر نگاه میکرد قدمی کوچک برداشته شود.
……………………………………………………
«خداحافظ کوچههای خموش»
باید رفت، اما خم نشد. باید از هر چی کوچهی سرد کوچ کرد … از کنار دیوارهای بلندی که آسمونش پیدا نیست، باید رفت. گاهی دلت پر میکشه سمت کوچهای که کسی باشه تا قدمهاش رو همراه قدمهات آهستهتر کنه، یا شاید تو براش قدمهات رو …
……………………………………………………
«سال خون»
به دنبال وقایع بعد از انتخابات ایران هنرمندان بسیاری با فعالیتهای هنری خود همواره در کنار مردم بوده و نسبت به سرکوب و اختناق اعتراض کردند. این اعتراضات که بیشتر در صورتهای مختلف مطرح میشد سبب شد که مردم ایران آنها را به دو دسته با مردم و با سرکوبگران تقسیم کنند.
……………………………………………………
«وقت رسیدن تو…»
در جشن نخستین سالگرد تولد رادیو کوچه، من هم تصمیم گرفتم به «کوچه» بپردازم. شاید در کمتر کشوری بتوان اینچنین ردپای کوچه را بهوضوح و پررنگ در فرهنگ و ادبیات مشاهده کرد. کوچه از بچگی با ما همراه شده، بازیهای کودکانه در کوچه محلهای بچگی، دوستیها و عاشقشدنهای کوچهای، کوچههایی که گذر کردیم، گذر میکنیم یا گذر خواهیم کرد، خاطرات کوچهها، تعقیب ردپای دوست در کوچهها، و نشستن به انتظار شبی مهتابی در کوچهای دلگیر.
……………………………………………………
«کوچهی کوچک، تولدت مبارک»
امروز تولد یک سالگی رادیو است و من بسیار خوشحالم. خوشحال از اینکه رادیو کوچه برای من فرصتی بود تا بتوانم آموختههایم را محک بزنم و تجربههای زیادی را در رشتهی مورد علاقهام، رسانه، بهدست بیاورم. به همین مناسبت تصمیم گرفتم، با بچههای پشتصحنه و همکاران بخش اداری در مالزی مصاحبهای را تهیه کنم.
……………………………………………………
«حاکمیت صدا بر تصویر»
از سال ۱۸۸۸، زمانی که «هاینریش هرتز» امواج رادیویی را برای اولینبار کشف و تولید کرد، چندین نفر ادعا کردهاند که مخترع رادیو بودهاند. اولین انتقالات رادیویی، توسط «گوگلیلمو مارکنی» در سال ۱۸۹۶، سیگنالهای رمزی بود که تنها حدود یک مایل منتقل میشدند.
……………………………………………………
«روزنگاشت/رادیوکوچه کودکی که یک ساله شد»
امروز یکم دسامبر برابر است با اولین سالگرد آغاز به کار رادیو کوچه. بر اساس بیانیه خط مشی آن، کوچه رسانهای مستقل و آزاد است که با هدف فرهنگسازی، دموکراسی، گزارش نقض حقوق بشر در ایران و ارایه اخبار در زمینهی فرهنگ و مشکلات اجتماعی توسط گروهی روزنامهنگار مستقل از ماه آگوست 2009 به صورت آزمایشی آغاز به کار کرد و به طور رسمی از یکم دسامبر سال دو هزار و نه میلادی پخش رادیویی خود را آغاز کرد.
……………………………………………………
«کوتاه همراه دوستان بزرگ در کوچه»
وقتی سالگرد تولد میشود آدم میرود سراغ دوستان خوبش و بزرگترهایش دعوتشان میکند. میخواهد برایش از چیزهایی که میتواند در یک سالگرد و یا تولد مهم باشد، صحبت کنند. یک دسامبر، افتخاری شد که سراغ دوستان خوب کوچه بروم. سراغ آدمهایی که با کوچه غریبه نبودند و نیستند.
……………………………………………………
«کوچهی مهربانی»
خیابان را دوست نداشتم هیچوقت. بلوار و اتوبان و بزرگراه صاحب ندارد، بی در و پیکر است. همه رهگذرند و کسی که امروز مهمان چشم توست، فردا ممکن است دیگر نبینیاش. در خیابان، هیچکس دوست تو نمیشود برای همیشه. هم محلی ندارد خیابان، آنجا همه کاسباند. خیابان یک روز یک طرفه است و روز دیگر دوطرفه و شاید فردا از آن طرف دیگر راهت هم ندهند، حساب و کتاب ندارد خیابان.
……………………………………………………
«ذکر مناقب شیخ اردوانخان روزبه (حفظهاله تعالی)»
آن بزرگشده در شهر فردوسی کبیر، آن «فوتوژورنالیست» سر به زیر، آن رادیوکوچه و کلی مجله را موسس و سردبیر، آن شناختهشده در مالزی توسط هر جوان و پیر، مولانا و استاذنا آشیخ اردوانخان روزبه ملقب به ژورنالیست سفیر «زیداله اسفاره» از بزرگان طریق بود و با هر کس و ناکس رفیق.
……………………………………………………
«ویژه برنامه میلاد با سعادت رادیو کوچه»
تا همین لحظه حدود 31 میلیون و 536 هزار ثانیه از زمان راهاندازی رادیو کوچه سپری شده و این رسانه علاوه بر فتح قلههای موفقیت، قلب و روح بسیاری از مخاطبانش را نیز تسخیر کرده و از بقیه مشابهانش نیز متفاوتتر بوده است. آمار بازدید و نمودارهای دستکاری نشده رادیو کوچه را خودتان در www.alexa.com شاهید باشید.
……………………………………………………
«تقویم تاریخ دهم آذر»
«رضا شاه پهلوی» دهم آذرماه به گونهای غیر منتظره، «محمدعلی فروغی» را متهم به مساعدت و حمایت از بستگان کرد.
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، 1 دسامبر، بنا به گزارش رسانههای خارجی، شش بانک مرکزی متعلق به اقتصادهای قدرتمند جهان در تصمیمی هماهنگ شده دست به اقدامی زدهاند که دسترسی به اعتبار مالی برای تجار و مردم عادی را آسانتر خواهد کرد.
به گزارش الجزیره، بانک مرکزی اروپا، آمریکا، بریتانیا، کانادا، ژاپن و سوییس شش بانکی هستند که در این برنامه شرکت داشتهاند.
بر اساس این تصمیم، بانکهای تجاری میتوانند دلار آمریکا را به نرخی ارزانتر خریداری کنند.
این تصمیم از روز ۵ دسامبر به اجرا گذاشته خواهد شد.
از سویی دیگر و همزمان با این تصمیم بازارهای آسیایی در قبال این تصمیم واکنش مثبت نشان دادند.
بیشتر بخوانید:
«پیروزی راستگرایان در انتخابات اسپانیا»
«نخست وزیر جدید ایتالیا رای اعتماد گرفت»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای حقوق بشری، ابراهیم مددی، نایب رییس هیت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، صبج روز چهارشنبه، 30 نوامبر، و پس از سپری کردن سی و پنج ماه حبس، بهطور موقت از زندان آزاد شد.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، آقای مددی که از هفتم دی سال 1387 و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و با محکومیت سه و نیم ساله روانه زندان شده بود، ظهر امروز و با اعطای مرخصی کوتاه مدت از زندان آزاد شد.
این نخستین مرخصی آقای مددی طی سی و پنج ماه گذشته بوده و با توجه به پایان محکومیت این زندانی عقیدتی در اواسط فصل بهار سال آینده، در صورت تمدید این مرخصی توسط مقامات قضایی وی میتواند باقیمانده دوران محکومیت خود را بیرون از زندان سپری کند.
محمدرضا ملکیان / عضو سابق دفتر تحکیم وحدت
نسیم تغییرات اجتماعی انقلاب اطلاعاتی را، همهی ما در زندگی شخصی و روزانه خود احساس میکنیم. این تغییرات اجتماعی در عرصه عمومی علاوه بر اینکه سبب ظهور هویتهای جدید سیاسی و اجتماعی در سطح جهان گردید، سقوط چند رژیم را نیز به همراه داشت. غافلگیری برخی از نخبگان علمی و سیاسی در مواجه با بروز پدیدههای جدید اجتماعی در سطح جهان، نشان از ناکارآمدی تئوریها و الگوهای رسمی در شناخت منظومههای سیاسی جدید و شکافهای اجتماعی پدید آمده در گسترهی جهانی میباشد. لذا با تئوری و منظری جدید میتوان علت بیتاثیری جامعه مدنی و احزاب در شروع بهار عربی و گسترش آن را فهمید. و همچنین عدم وابستگی جنبشهای اعتراضی اشغال وال استریت در شهرهای 86 کشور جهان، به جامعه مدنی، با الگوهای رایج و قدیمی قابل تبیین نیست. برای شناخت این واقعیت جدید، بنا بر توصیه هفت قرن قبل «ابن خلدون»، باید دگرگونی اساسی در منظر و فهم خویش ایجاد کنیم: «هنگامی که عادت و احوال بشر یکسره تغییر یابد، چنان است که گویی آفریدگان از بن و اساس دگرگونه شدهاند و سرتاسر جهان دچار تحول و تغییر گردیده است، گویی خلقی تازه و آفرینشی نوبنیاد و جهانی جدید پدید آمده است.»(مقدمه ی این خلدون ،ج1،ص60).
لازم به ذکر است بررسی آکادمیک و جامعه شناختی تحولات سریع اجتماعی و سیاسی در سطح جهان که بدون وابستگی به نهادهای مدنی صورت میگیرد، در مرحله رشد بوده و هنوز بالغ نگردید. لذا احساس میشود برای توجه نخبگان اجتماعی و علمی به الگوهای مبهم قدرت عصر جدید، تیتروار پنج ویژگی و کارکرد شبکه اجتماعی در فضای مجازی را تنها در باب قدرت تقدیم علاقهمندان مینمایم، تا شروعی باشد برای بلوغ این بحث بهوسیله پژوهشگران:
1-غلبه بر «جریان قدرت» رسمی
صاحبان کلیدهایی که به واسطهی آن کاربران اینترنت و دارندگان گوشی همراه به یک دیگر متصل میشوند، ستون فقرات شبکهی اجتماعی مجازی میباشند. به عبارتی همهی کسانی که کلیدهای کامپیوتر را در اختیار دارند، قدرت تاثیرگذاری بر این شبکه را دارا میباشند. این شبکههای اجتماعی، تنها دارای نقاط اتصال است نه مرکز، در نتیجه گردش اطلاعات در آن غیر متمرکز و غیرقابل کنترل است. گسترش این شبکه بدون جهتگیری از پیش تعیینشده و یادگیری بدون راهنمای متمرکز. همهی کسانی که با تکنولوژی عصر اطلاعات کار میکنند به یک اندازه میتوانند در هدایت و فرماندهی این شبکهی اجتماعی نقش داشته باشند. این حس برای روح آزادگی تکتک انسانها نشاطآور و انرژی زاست، به عبارتی سادهتر، قدرت در همه جا هست و در هیج نقطهی خاصی تمرکز ندارد.
این ارتباطات الکترونیکی فرصتی برای تکتک اعضای جامعه ایجاد میکند، فرصتی که جولان بروز خلاقیت فکری شخصی در عرصههای مختلف اجتماعی را بدون نیاز به دخالت هیچ نیروی حکومتی و تنها بر اساس ذوق و پذیرش عرف جامعه به نمایش عموم میگذارد. لذا همهی بازیکنان در فضای مجازی بدون نیاز به سلسله مراتب، بر یک کنش سیاسی موثر هستند. هویت اجتماعی حاصل از این فضا در هر جغرافیایی منتج به کنشهای متفاوت اجتماعی میشوند. این تغییرات به تدریج شکلهای اجتماعی از پیش موجود را جذب و بر آنها غلبه میکند. بهعنوان مثال اکثر اعتراضات در جوامع به وسیلهی نهادهای مدنی صورت میگرفت ولی در نه ماه گذشته در تونس، قاهره، بحرین، شهرهای لیبی و سوریه، تل آویو، اسپانیا و جنبش والاستریت، فضای مجازی ابزار اصلی در ظهور هویتهای جدید بودهاند، که ریشه در هیچ یک از الگو های سابق اجتماعی جامعهشان نداشتند. پس از گذشت نه ماه از سقوط مبارک درمصر، جوانان جنبش فیس بوکی 6 آوریل (مسببین انقلاب اول)، تاثیرگذارترین نیرو در بروز تحولات و تغییر بافت الگوی قدرت در حال حاضر و آینده مصر خواهند بود. در صورتی که خواستگاه این جریان هیچگونه وابستگی به حزب و نهاد مدنی ندارد.
میل به بودن در این فضا چنان با روح و روان فرد فرد انسانها آشنا به تکنولوژی ارتباطات عجین شده و قشر تحصیل کرده و عمدتن بخش متوسط جامعه چنان عادت به آن کرده است، که جریان این ذوق و کشش که از محدویت زمان و مکان رهیده است، تبدیل به قدرت عظیمی در اثراگذاری در بروز منظومههای سیاسی جدید بهنام «قدرت جریان» شد. و در نظامهای سیاسی موجود (دموکراتیک و دیکتانوری) که پله ترقی قدرت و راههای اعمال آن مشخص است «جریان قدرت» اطلاق میشود.
در بهار عربی به ویژه هفتههای اخیر در جنبش اعتراضی وال استریت، جهانیان، همهگیری و برتری منظومههای سیاسی و فرهنگی حاصل از جامعهی شبکهای، بر ساختار سیاسی جاری و فرهنگی مستقر مشاهده نمودند. که اثبات پیشبینی مانوئل کاستلز در کتاب عصر اطلاعات در سال 1999 بود: «برتری قدرت جریان (شبکه ی مجازی اجتماعی) بر جریان قدرت رسمی». از اتفاقات بهارسال 8813 تا به حال در جهان میتوان ادعا نمود «قدرت جریان»، افراد همفکر در یک شبکه اجتماعی را حتا بدون اینکه همدیگر را دیده باشند، چنان حول ذوق و رفتار مشترک گرد هم میآورد که هیج «جریان قدرتی» توان محو و نابودی آن را نخواهد داشت. این واقعیتی است که آرمان گراها و قدرتهای ایدئولوژی را برای خلق جامعهای خاص ناکام میگذارد.
2-خلق منظومه هایی سیاسی و فرهنگی جدید
کاربران تکنولوژی اطلاعات، حرکتهای خودجوش خود را حول این فضای مجازی سازمان میدهند و زندگی خود را بر محور آن میسازند و براساس آن دربارهی رفتارهای خود نیز تصمیم میگیرند. این تعامل و مباحثه در عرصهی آزاد و خودمختار در فضای الکترونیک، قانون اساسی یا منطق شبکهای نام گرفته، و راز جهان گستری این منطق، امکانات تعامل و مباحثه آزاد در شبکه اجتماعی مجازی است که سبب تغییرات شدید در تولید و کارکرد قدرت و فرهنگ در جامعه میگردد. بهعنوان مثال اخوانالمسلمین در مصر و الگوهای کهنه قدرت در جهان احساس نمیکنند مهمترین تغذیهکنندهی ذهن مردم همین رسانههای سمعی بصری کارگردانی نشده در شبکههای اجتماعی مجازی است. و به عبارتی در عصر جدید دستمایهی اصلی تغییرات اجتماعی میانگین رویاها و برنامههای افراد جامعه است. لذا شبکههای مجازی اجتماعی با این دستمایهها، شاید پس از پیرورزی و انقلاب در پست و مقام مستقر نگردند ولی نقشی همچون سیستم ایمنی بدن، پاسدار دایمی حقوق و قوانین عرفی در جامعه عمل خواهد کرد. بالطبع القای رسالت و حس تاریخی در کاربران این شبکهی اجتماعی توسط احزاب و بافت قدرت رسمی نزدیک به محال گردید. در نتیجه منبع اساسی تحولات اجتماعی و سازماندهی مجدد بنیادین روابط قدرت، منطق شبکهی مجازی اجتماعی است.
این منبع سازماندهی بدون آنکه توازن آن با تهدیدی روبهرو شود، توانایی نوآوری دارد زیرا در خلاقیت و همهگیری ایدهها و روشهای جدید هیچگونه محدودیتی به جز عرف و اقناع اذهان کاربران وجود ندارد. امکانات و جاذبههای این فضا این امکان را به شهروندان میدهد که منظومهی ایدئولوژیک و سیاسی مختص به خود را تشکیل دهند. در این فضا با گسترش ارتباط افقی میان شهروندان، عملیاتی شدن مشارکت سیاسی و فرهنگی، هویتی جدید در جامعه هویدا میگرداند. و به قول دکتر توکل «تکنیک هم جهان تکنولوژی را میسازد و هم انسانها را در آن سازگاری میدهد.»(1) البته لازم به ذکر است شواهد نشان از آن دارد که قانون دستهای نامریی آدام اسمیت در هدایت اقتصادی، بر این فضای مجازی نیز حکم فرماست. آقایان کوین رابینز و فراز وبستر نویسندگان کتاب «عصر فرهنگ فناورانه» همین منظور را بیان داشتند: «امکانات ذاتی نوآوری فناورانه را میتوان کم و بیش برای اهداف محافظهکارانهی اجتماعی بسیج کرد.» (2)
از آنجایی که اطلاعات و ارتباطات آزاد عمدتن از طریق سیستم رسانهای پراکنده ولی فراگیر به گردش در میآیند، بازی سیاسی به نحوی فزاینده در همین فضای رسانهها انجام میگیرد. در نتیجه ادامهی حیات قدرت با مشروعیت غیردموکراتیک، چالش برانگیز و پرهزینه خواهد بود. زیرا اعمال قدرت با روشهای قدیمی، به طور فزایندهای بر منافع مخدومان خود ناکار آمد و بینتیجه میگردد. به واسطهی این که در فضای مجازی قدرت همه جایی است، زین پس در عرصه ی فعالیتهای سیاسی شاهد بروز هویتهای گوناگون خواهیم بود. در نتیجه تداوم حکمیت ریش سفیدی به تاریخ خواهد پیوست. به قول مانوئل کاستلز: «آینده هرچه باشد، آنچه از مشاهدات فعلی به نظر میرسد این است که ما شاهد چند پاره شدن دولت، پیشبینی ناپذیری نظام سیاسی و منفرد شدن سیاست هستیم.» (3)
در زمینهی فرهنگ به دلیل الگوی ناب فرهنگی حاصل از تعامل اجتماعی و سازمان اجتماعی در نهادینه بودن فرهنگ تساهل در تقابل فکری در گسترهی شبکه مجازی اجتماعی، سبب همگرایی تاریخی در قشر متوسط جامعه میگردد. در واقع ویژگی عصر اطلاعات استقلال فرهنگ در برابر بنیانهای مادی تجربههاست و درک این موضوع از توان دولت سالارانی خارج است که نه تنها توانایی نوآوری ندارند، منظومه های سیاسی و فرهنگی جدید وقتی تحولات اجتماعی خاص خویش را در هر نقطهای از جهان ایجاد میکنند، هرگز به شکل سابق در نمیآیند؛ مثل: نصب مجدد 84 درصدی دیشهای دریافت امواج ماهواره در پشت بامها پس از جمعآوری توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی. همانطور که دکتر توکل آوردهاند: «گرایش اجتماعی عمومن یکطرفه است و برگشت ناپذیر. غالبن جوامع کشاورزی به جوامع صنعتی تحول یافتهاند ولی عکس آن تقریبن اتفاق نیفتاده است.»(4)
از آنجا که عینک جریان قدرت، سیاسی است، معمولن از شناخت صحیح حقایق قدرت جدید عاجز است. عملن دیدیم که هیچ یک از حکومتهای مدعی و قدرتهای جهان، در سال قبل قدرت فهم کارکرد شبکههای مجازی و پیشبینی آن را نداشتند. اگر خوانندگان به خاطر داشته باشند، کاخ سفید با ده ها جلسه با کارشناسان و نخبگان دانشگاهی و پس از هفتهها، توانست با شناختی تقریبی از اتفاقات تونس و مصر، به دنبال منافع ملی و هماهنگی با افکار عمومی جهانیان برآید.
3-ادبیات جهان گستری شبکه اجتماعی
حس برتر این شبکه حساسیت بر حقوق انسانی است. حقوق بشری که خالق متعال به انسانها ارزانی داشته و در کتاب آسمانی فارغ از دین و جغرافیا به او کرامت بخشیده، مبنای تعلق همهی کاربران تکنولوژی عصر اطلاعات به هم میباشد به واسطهی این که فضای جریانهای شبکهی مجازی در سرتاسر جهان با یکدیگر پیوند دارد، دانایان جهان چنان به هم متصل میشوند که کمتر قدرتی میتواند عملی خلاف انسانی را به راحتی انجام دهد. خبرهای حاکی از ظلم به کرامت بشری و تضییع حقوق بشر بالاترین حساسیت را در اذهان عمومی این شبکه دارد که آن را از هر نوع ایدئولوژی مبرا میکند. به عبارت دیگر حقوق بشر مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و به واسطهی این شبکه مجازی، همهی جوانهای جهان شبیهتر از هر زمانی، فکر، پوشش، و فوق برنامهها مشابه هم دارند و میخواهند حقوق انسانی و آزادیهای سیاسی مانند هم داشته باشند. اگر چه این شبکهها هویتهای گوناگون دارند ولی منطق دموکراسی خواهی و حقوق بشر بر کنشهای حاصل از این شبکهها مستولی دارد. زیرا یکی از خصوصیات بارز گسترش تکنولوژی اطلاعات در سطح جهان، همدلی کاربران در دفاع از حقوق بشر است. برای همین عکسهای زندانیان سیاسی جنبش اعتراضی یک کشور اسلامی در دستان جوانان جنبش اشغال وال استریت مشاهده میشود. هم در جوامع دموکراتیک و هم در جوامع غیر دموکراتیک جوانان به واسطهی همین گردش آزاد اطلاعات و تصاویر در شبکهی اجتماعی مجازی در حال دگرگونی روابط قدرت و فرآیندهای اجتماعی محیط خویش میباشند. تجربهی دو سال گذشتهی ما از تجمع اعتراضی از 25 خرداد، تونس، قاهره، بحرین، شهرهای لیبی و سوریه، اسپانیا، یونان، انگلیس، تلآویو و جنبش جهانی اشغال وال استریت در بیش از 86کشور جهان، گواهی بر اثبات این ادعاست. ایدههایی در این فضا پیروزاند و گسترش مییابند که کمترین تعارض را با حقوق انسانی داشته باشند. ارزشها و ایدئولوژیهایی مورد پذیرش اعضای شبکه میباشند که خادم بشریت باشند.
4-دفن اقتدار گرایی
رفتار و ادبیات حاکم بر این شبکهی مجازی بر ملاحظات اجتماعی، جاذبههای بشری و همکاری (قدرت نرم) استوار است. منابع اصلی قدرت نرم (دمکراسی و حقوق بشر) – همانند اخلاق- فارغ از جغرافیا و حکومت، وابسته به اقناع بشریت است. قدرت نرم، دستیابی به اهداف و آمال مطلوب از طریق جلب حمایت افکار عمومی جامعه و نخبگان، و اقناع اذهان به جای اعمال فشار است. در روابط بینالملل و سیاست خارجی مفهوم قدرت نرم، توان یک کشور برای دستیابی به اهدافش از طریق جذابیت و نه از راه اجبار و تنبیه است. بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق در این باب «قدرت نرم» به قلم جوزف نای را در سال 87 منتشر کرد. در صفحه ی 55 آن آمده است: «سیاستهای حکومت میتواند قدرت نرم را تقویت یا تضعیف کند. سیاستهای داخلی یا خارجی که متکبرانه و بیتوجه به آرا دیگران و یا پیرو یک روش تنگنظرانه و یا مزورانه باشد میتواند در کاهش قدرت نرم موثر باشد. و همچنین در صفحهی 127 آن کتاب آمده است: «سیاست خارجی در صورتی که ارتقادهنده ارزشهای مشترک جهانی مانند دمکراسی و حقوق بشر باشد میتواند قدرت نرم تولید کند.» (5)
اولین نمونهی این نوع بازنده شدن و رفتار متکبرانه ابرقدرت امریکا در برابر قدرت جریان عصر اطلاعات در دوازده سال قبل نمودار شد. وقتی که الجزیره اولین نوار ویدئویی ضبط شده از بنلادن را در هفتم اکتبر 2001 پخش کرد، مقامات ایالات متحده ابتدا سعی کردند این شبکه و شبکههای آمریکا را از پخش پیامهای بنلادن منع کنند. در صورتی که قدرت جریان در فضای اینترنت هدایتپذیر نیست. و یا امسال حکومتهای استبدادی مانند تونس، مصر، سوریه و …. در برابر اعتراضات جوانان خدمات اینترتی را محدود، ارسال پیامک را قطع و گاه تلفن همراه را نیز قطع میکردند. ولی باز هم شاهد بازندگی و شکست اقتدارگراها در برابر قدرت جریان شبکهی اجتماعی مجازی بودیم و خواهیم بود. میتوان گفت که در عصر اطلاعات این نوع اعمال زور در مقابل تکنولوژی، به اندازه ی تلاش برای متوقف کردن جزر و مد بیهوده است. به قول کاستلز «دولتمداری در برخورد با تکنولوژیهای اطلاعاتی جدید، به جای آنکه قادر به کنترل آنها باشد، خود فرو میپاشد.»(6)
5- جابهجای هویتهای مشروعیت بخش
بخشهایی از هویتهای سنتی که از تاریخ مدد میگرفتند و هویتهای مشروعیت بخشی که توسط نهادهای غالب جامعه ایجاد میشوند، به علت جواب ندادن به انتظارات عقلانی جوانان جامعه، در مقابل قدرت جریان شبکههای اجتماعی، روبهزوال خواهند رفت. کنشهای اجتماعی و اعتراضات حاصل از قدرت جریان شبکهی اجتماعی، به تدریج فرهنگ و عرف خویش را در جامعه نهادینه میکنند. متعاقب آن، هویت اجتماعی جدید خودش را خلق مینماید. زوال هویتهای مشترک و آرام بخش که منبع ارتزاق نهادهای سیاسی بودند، مترادف با آغاز بلا اثر شدن نظام اجتماعی و سیاسی موجود جامعه است. وقتی شعارهای جوانان تونس، بحرین، قاهره و اکثر شهرهای سوریه، لیبی و یمن و حتا تل آویو مشابه و بدن وابستگی به هویتهای تاریخی و مشروعیتزا بودهاند، میتوان استنباط نمود هویتهایی که در گسترهی جهان از هم اثر میپذیرند در محدودهی مرزهای دولتی قرار ندارند بسیار نیرومنداند. این نوع هویتها را باید ابرقدرت جدید در عرصه سیاست بینالمللی دانست. جهانی شدن رسانهها و ارتباطات الکترونیک به مثابهی ملیت زدایی و دولت زدایی از اطلاعات است. این جریانهای جهانی شدن، اطلاعات را به طور فزایندهای بالا میبرند و کنترل دولت را بر زمان و مکان بیاثر میکنند. در نتیجه هر تلاشی برای محدود ساختن آزادی رسانهها هزینههای سیاسی سنگینی به دنبال خواهد داشت. به گفته ی مانوئل کاستلز: «در دراز مدت، واقعن مهم نیست چه کسی بر سر قدرت است زیرا توزیع نقشهای سیاسی گسترده و گردشی میشود. دیگر نخبگان قدرت پایدار وجود ندارد. اما نخبگان از پایگاه قدرت وجود دارد، یعنی نخبگانی که در طی دوره معمولن کوتاه قدرت خود شکل گرفتهاند، که در آن از جایگاه سیاسی ممتاز خود برای دستیابی پایدارتر به منابع مادی و روابط اجتماعی بهره میبرند. فرهنگ به مثابه قدرت، و قدرت به مثابه منبع سرمایه، زیربنای سلسله مراتب اجتماعی جدید عصر اطلاعات است.» (7)
منابع:
1.جامعه شناسی تکنولوژی، محمد توکل، انتشارات جامعه شناسان، 1390ص 22
2.عصر فرهنگ فناورانه، کوین رابینز و فراز، ترجمه مهدی داودی، نشر توسعه، 1385، ص 345
3.عصر اطلاعات جلد2، مانوئل کاستلز، ترجمه حسن چاوشیان، انتشارات طرح نو، 1380، ص 417
4.جامعه شناسی تکنولوژی، محمد توکل، انتشارات جامعه شناسان، 1390، ص 35
5.قدرت نرم، جوزف نای، ترجمه روحانی و ذوالفقاری، انتشارات دانشگاه امام صادق، 1387
6.عصر اطلاعات جلد2، مانوئل کاستلز، ترجمه حسن چاوشیان، انتشارات طرح نو، 1380 ، ص 357
7.عصر اطلاعات جلد3، مانوئل کاستلز، ترجمه علیقیان و خاکباز، انتشارات طرح نو،1380 ، ص 430
کتاب «سقوط انتخابات» (ELLECTION FALLOUT) که به تازهگی در آلمان منتشر شده است، به بررسی جنبش مردمی ایران موسوم به «جنبش سبز» پرداخته است.
این کتاب بر اساس گفتههای جمعی از روزنامهنگاران توسط مارکوس میشانلزن تهیه شده است. در این کتاب روزنامهنگاران از تبعید و تلاشهای صورت گرفته برای دموکراسی در ایران سخن گفتهاند.
ترجمه این کتاب هم توسط ندا سلطانی انجام شد.
این کتاب به دو زبان پارسی و انگلیسی به چاپ رسیده است.
فایل پیدیاف پارسی را از اینجا دانلود کنید.
فایل پیدیاف انگلیسی را از اینجا دانلود کنید.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: میزان
دبیرکل نهضت آزادی ایران در نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل خواستار دخالت این سازمان برای پایان دادن به خشونت در کشورهای منطقه و یافتن «راه حل عملی برای بر پایی رفراندوم» به جای دخالت نظامی یا تحریم اقتصادی شد.
ابراهیم یزدی با اشاره به رفتارهای خشونتآمیز در کشورهایی نظیر یمن، سوریه و بحرین و عضویت این کشورها در سازمان ملل نوشته است:«سازمان ملل متحد هم توانایی لازم را دارد و هم مسوولیت اخلاقی در قبال مردم تا با مداخله خود به کاهش خشونت پرداخته و از جنایت بر ضد بشریت در این کشورها جلوگیری بهعمل آورد.»
وزیر اسبق امور خارجه ایران اضافه کرده است:«هریک از این حکومتها از میزان حمایت معینی در درون کشور خود برخوردار میباشند اما بدون شک این سطح پشتیبانی اکثریت مردم را در بر نمیگیرد. در این صورت، اگر مردان حکومت به برقراری این رفراندوم تن دهند و نتیجه آنرا قبول نمایند، این ملتها به یک انتقال سیاسی صلحآمیز دست پیدا میکنند. مردان حکومت در این کشورها اکثرا از ترس عاقبت خود پس از برکناری قدرت در مقابل تغییرات مشروع با تمسک به خشونت استقامت مینمایند. برای تغییرات دورس پایدار، باید راهی برای مشارکت آنها در پروسه دمکراتیک در برپایی دولتهای جوابگو ایجاد گردد.»
متن کامل این نامه شرح زیر است:
جناب آقایبان کی مون،
ما همگی شاهد موج درگیری خشونتآمیز بین مردم و نیروهای امنیتی در چندین کشور خاورمیانه میباشیم. نتیجه این برخوردهای خشونت آمیز تحمل رنج و درد انسانهای بیگناه از جمله مردان، زنان و کودکان بوده است. این برخوردهای خشونتآمیز در کشورهایی صورت میگیرد که عضو سازمان ملل متحد هستند و خصوصن در کشورهایی نظیر یمن، سوریه، و بحرین این خشونتها به اوج خود رسیده است.
عالیجناب،
سازمان ملل متحد هم توانایی لازم را دارد و هم مسوولیت اخلاقی در قبال مردم تا با مداخله خود به کاهش خشونت پرداخته و از جنایت بر ضد بشریت در این کشورها جلوگیری بهعمل آورد. روش مقابله با خشونت این حکومتها نه دخالت نظامیست و نه تحریم اقتصادی. علت اعمال خشونت این حکومتها با مردم خود ریشهای عمیق در بحران مشروعیت این رژیمها دارد. هرگونه راه حل برای پایان دادن به این بحران باید بهطور مستقیم بهدنبال حل مشکل مشروعیت این رژیمها باشد.
بنابرین، من از شما در خواست مینمایم که بهدنبال راه حل عملی برای بر پایی رفراندوم در این کشورها باشید. این رفراندوم میتواند از طریق نهادهای تحت نظارت سازمان ملل متحد که برای اجرای این مسٔولیت تشکیل میگردند صورت پذیرد. مردان حکومت و قدرت در این کشورها ادعا مینمایند که از پشتیبانی اکثریت مردم خود برخوردار میباشند. نیروهای مخالف برعکس ادعا میکنند که این دولتها فاقد مشروعیت و از پشتیبانی مردم خود برخوردار نمیباشند. بنابرین اگر هر دوطرف علاقهمند به کسب اعتبار داخلی و بینالمللی باشند، باید حاضر باشند که این ادعای خود، برخورداری از پشتبانی مردم، را در یک امتحان آزاد و بیطرفانه و از طریق یک رفراندوم که توسط یک سازمان منصف برقرار میگردد، ثابت نمایند.
هریک از این حکومتها از میزان حمایت معینی در درون کشور خود برخوردار میباشند اما بدون شک این سطح پشتیبانی اکثریت مردم را در بر نمیگیرد. در این صورت، اگر مردان حکومت به برقراری این رفراندوم تن دهند و نتیجه آنرا قبول نمایند، این ملتها به یک انتقال سیاسی صلح آمیز دست پیدا میکنند. این انتقال صلح آمیز دو نتیجه عملی بجای خواهد گذشت. اولن از فاجعه شبیه آنچه در لیبی اتفاق افتاد خلاصی خواهند یافت و ثانین سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان ملل متحد از حق آنها برای شرکت در انتخابات آزاد آینده کشورشان حمایت خواهد نمود. مردان حکومت در این کشورها اکثرن از ترس عاقبت خود پس از برکناری قدرت در مقابل تغییرات مشروع با تمسک به خشونت استقامت مینمایند. برای تغییرات دورس پایدار، باید راهی برای مشارکت آنها در پروسه دمکراتیک در برپایی دولتهای جوابگو ایجاد گردد.
عالیجناب،
فاجعه پیش روی ما نیازمند به اقدام فوری برای برقراری صلح پایدار میباشد. از شما تقاضامندم که بهخاطر وضع اضطراری در سوریه، یمن و بحرین، از قدرت و مشروعیت جایگاه خود بهره گرفته و از تن دادن مردم این سه کشور به رنج و محنت جلوگیری بهعمل آورید. به این مردم کمک کنید تا پس از تجربه این فاجعه به صلحی پایدار دست یابند.
ابراهیم یزدی
وزیر امور خارجه اسبق جمهوری اسلامی ایران
عضو نهضت آزادی ایران
تهران، ۲۱ / نوامبر/ 2011
تهاجم اخیر گروههای فشار جمهوری اسلامی به سفارت بریتانیا در تهران، فاجعه حمله به سفارت آمریکا در 13 آبان 1358، اشغال آن، و گروگانگیری 444 روزه متعاقباش را به خاطر میآورد؛ که به نوبه خود موجب استعفای دولت موقت محافظه کار بازرگان و قدرتگیری حزب تندروی «جمهوری اسلامی»– که اکثر اعضای اصلی آن همچون خامنهای و رفسنجانی بعدها در ایران به مناصب مهم حکومتی دست یافتند– در صحنه داخلی گردید، و به تحریم شدید ایران توسط ایالات متحده آمریکا و همپیماناناش و حمایت همه جانبه آنها از جنگ خانمانسوز صدام حسین بر ضد ایران در عرصه بینالمللی انجامید.
آن فاجعه حادثهای بود که تنها توسط یکی از فراکسیونهای نیروهای متکثر انقلابی یعنی «دانشجویان خط امام»– که بسیاری از آنها را هماکنون به نام «اصلاح طلب» میشناسند – برنامهریزی و اجرا شد، و بدنه کلی نظام نوپای جمهوری اسلامی در آن نقش چندان قابل توجهی نداشت. با این وجود، بلافاصله پس از وقوع حادثه، خمینی، با میانجیگری «عالیجناب خاکستری» جناح چپ جمهوری اسلامی، سیدمحمد موسوی خوئینیها، حمایت خود را از آن اعلام کرد، و بدین وسیله مدیریت بحران این حادثه و وقایع متعاقب آن را به قسمتی مهم از سیاستهای محوری تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کرد. بدین ترتیب، حمله به سفارت کشوری خارجی در خاک ایران در حقیقت حادثهای بود که به ایجاد الگوی پایداری در حوزه سیاست ورزی جمهوری اسلامی منتهی شد، که همانا ایجاد بحرانهای موضعی حاد و پیشبرد اهداف خود از طریق مدیریت این بحرانها بود.
اینکه چگونه واقعهای که به هوای بحرانی که در پی میآورد تقریبن در هر کشوری ناخوشایند و خطرناک برشمرده میشود، در حوزه جمهوری اسلامی نعمت و رحمت قلمداد شد، خود آینه تمامنمایی است از جهانیبینی خاص سردمداران این نظام، که ریشه در خصایص ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی دارد. نظام جمهوری اسلامی، به حق و به راستی، نظامی «فراقانونی» است. از اصل اساسی آن که «ولایت مطلقه فقیه» است تا رفتار قانونگذاران آن در مجلس شورای اسلامی تا مواضع طرفداران آن در صحنه مدنی، همه چیز آن فراقانونی است. این نظام حتا قوانینی را که خود وضع کرده در موقع مقتضی نقض میکند، و از نهادهای فراقانونی همچون شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت برای حل مشکلات خود استفاده میکند. در صحنه مدنی هم هرجا که لازم باشد گروههای فشار لباس شخصی و بعضن نظامی خود را به کار میگیرد. لذا چنین حکومتی که بالذات نمیتواند خود را در لباس تنگ قانون بگنجاند، باید برای پیشبرد اهدافاش از ایجاد و مدیریت بحران کمال استفاده را بکند.
در سالهای آغازین جنگ عراق علیه ایران، زمانی که محاصره آبادان شکسته شد و خرمشهر آزاد شد و نیروهای عراقی به سرحدات مرز ایران-عراق عقبنشینی کردند و سازمان ملل قطعنامه صادر کرد و بر توقف جنگ تاکید نمود، سردمداران حکومت بر ادامه جنگ اصرار ورزیدند تا در بحران حاصل از آن امپراطوری استبدادی خود را مستحکمتر کنند
از همان ابتدای انقلاب، سران جمهوری اسلامی آشکارا نشان دادهاند که به کشتیرانی در هوای طوفانی علاقه خاصی دارند. برای مثال، علارغم چراغ سبز نشان دادنهای آخرین نخست وزیر مشروطه ایران، شاپور بختیار، به اسلامگرایان، چه زمانی که خمینی در فرانسه بود و چه زمانی که به ایران بازگشت، آنها حاضر نشدند با وی برای تقسیم یا انتقال «قانونی» قدرت مذاکره کنند؛ و با وجودی که حکومت شاهنشاهی عملن ساقط شده بود، آنها هرگز رضایت ندادند که بدون نابود کردن کامل نهادهای مدنی موجود از طریق نبرد مسلحانه شدید و خونریزی فراوان جایگزین حکومت قبلی شوند. تنها پس از غلبه قهرآمیز بر مخالفان و کشتن و فراری دادن بسیاری از آنان– یعنی زمانی که عملن مخالفی باقی نمانده بود – اسلامگرایان به برگزاری همهپرسی برای نوع حکومت– آن هم تنها با یک گزینه– تن دادند.
به همین ترتیب، در سالهای آغازین جنگ عراق علیه ایران، زمانی که محاصره آبادان شکسته شد و خرمشهر آزاد شد و نیروهای عراقی به سرحدات مرز ایران-عراق عقبنشینی کردند و سازمان ملل قطعنامه صادر کرد و بر توقف جنگ تاکید نمود، سردمداران حکومت بر ادامه جنگ اصرار ورزیدند تا در بحران حاصل از آن امپراطوری استبدادی خود را مستحکمتر کنند و از دل آن غولی به نام سپاه پاسداران را برآورند که امروز تازیانه هفتگره حکومت بر گرده آزادی خواهان ایرانی در داخل و خارج کشور است؛ زیرا حقیقت این است که بحران سازی دقیقا همان سیاستی است که این حکومت در قبال جنبشهای آزادی خواهانه مردمی نیز در پیش گرفته است: جمهوری اسلامی مشروع ترین اعتراضات مردمی را با خشونت به بحران میکشد و سپس سرکوب میکند.
بنابراین، در تمام مواردی که ذکر شد، «بحران» که به رفتار «فراقانونی» میانجامد نقش اساسی را در قبضه قدرت توسط جناحی خاص ایفا میکند، زیرا که رفتار قانونی ملزوم پایبندی به چارچوبی قانونی میباشد که در آن نمیتوان بی مهابا یکهتازی کرد و از آب گل آلود ماهی گرفت. تنها در شرایط بحرانی است که نهادهای دمکراتیک مدنی تضعیف میشوند و دیکتاتوری ممکن میگردد؛ چنانکه در روم باستان که جمهوری بود و توسط سه «تریبون» یا زمامدار و مجلس سنا اداره میشد، در مواقع اضطراری (که معمولن در زمان جنگ بود) قدرت به یکی از آن سه تریبون تفویض میشد تا اوضاع را به سرعت آرام کند، و دیگر بار قدرت را به سنا بازگرداند. از قضا در حین یکی از همین موارد اضطراری بود که جولیوس سزار تبدیل به دیکتاتور روم شد و سپس تا آستانه الغای جمهوری پیش رفت.
اینکه اکنون جمهوری اسلامی که عملن کیان مملکت و جان و مال ملت را به تمام و کمال در اختیار دارد و نهاد مدنی مستقل و منتقد آبرو داری در درون جامعه ایران باقی نگذاشته است، هنوز هم با بحران سازی شدید قصد دارد قدرت بیشتری به کف آورد نشانگر این حقیقت است که کاسه صبر فرد خامنهای و استبدادزدگان هوادارش برای اجرایی کردن «مطلقه» بودن ولایتاش لبریز شده است، که موج تازهای از ریزش افراد و گروهها از نظام را در پی خواهد داشت – اگر نگوییم که پروژه این ریزش در قالب زمزمههایی برای حذف پست ریاست جمهوری عملن مدتی است که کلید خورده است– که در نتیجه تنه جمهوری اسلامی را باز هم باریکتر و شاخ و برگ آن را باز هم تنکتر میکند. این کیفیت متناقض، ذاتی استبداد است، که با فزونی گرفتن قدرتاش، خود را در گذار زمان نحیف میکند، اما تا بخشکد و برافتد خلقی بسیار را تباه میسازد.
از همین روست که در جایی که بسیاری از فعالان سیاسی، مدنی، فرهنگی و حقوق بشری در تلاش برای جلوگیری از وقوع جنگ احتمالی اسراییل و برخی دول غربی علیه ایران به هر تخته پارهای چنگ میزنند، جمهوری اسلامی، در این «محیط طوفانزا»، خود به عمد هوا را طوفانیتر میکند و کورسوهای امید در دوردست را خاموش میکند. در این شرایط، برای جمهوری اسلامی، از قبل بحرانی که به جنگ خواهد انجامید، در کوتاه مدت دو منفعت متصور است: یکی اینکه مجال فرخندهای مییابد تا مخالفان و منتقدان داخلی – چه آزادی خواه چه استبدادی– را در گیر و دار بحران، سرکوب کامل کند؛ دیگر آنکه با توسل به احساسات ضدجنگ، مظلوم نمایی پیشه کند و مردم دنیا را مجاب کند که مورد تجاوز نظامی قرار گرفته و حقوقش ضایع شده. چنانکه ذکر شد، وجود جمهوری اسلامی مدیون بحران است، و این نظام تنها در وضعیت بحرانی است که میتواند نشو و نما کند.
به سر حمله به سفارت که بازگردیم، در بسیاری از واژهنامههای فرهنگی و سیاسی، اصطلاحی فنی به نام «دیفنستریشن» (defenestration) یا «برونفکنی از پنجره» نقل شده است، که معنی آن برون افکندن مخالفان از پنجره است که معمولن با توجه به ارتفاع ساختمان منجر به مرگ آنها میشود. معروفترین نمونههای این واقعه در دو زمان نسبتن دور از هم ولی در یک مکان واحد که شهر پراگ باشد روی داده: یکی در سال 1419 که هفت نفر از اعضای شورای شهر از ساختمان شهرداری به زیر افکنده شدند که منجر به آغاز جنگ مذهبی «هاسیها» شد؛ و دیگری در سال 1618 که دو فرماندار سلطنتی و منشیشان از پنجره قلعه پراگ به بیرون پرتاب شدند که به نوبه خود به آغاز جنگهای سی ساله در اروپا انجامید. لذا، اصطلاح ذکر شده، در تاریخ معمولن بر ملیت چک حمل میشود. ظاهرن سردمداران جمهوری اسلامی نیز قصد دارند اصطلاحی مشابه به نام «سفارتگیری» را در کنار بسیاری «سجایا»ی مذموم دیگر که در عرصه بینالمللی به اسم ایران و ایرانی ثبت کردهاند، به نام ایران سکه بزنند.
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه، 29 نوامبر، مجلس سنای آمریکا برای اولینبار متممی را در چارچوب لایحه بودجه نظامی ایالات متحده بررسی کرده که بانک مرکزی جمهوری اسلامی و خریداران نفت این کشور را تحریم میکند.
کمیته روابط امور خارجه مجلس نمایندگان آمریکا حدود دو هفته پیش، طرحی را برای تحریم بانک مرکزی تصویب کرد که اکثر اعضای این مجلس، از آن حمایت میکنند.
دولت باراک اوباما بانک مرکزی ایران را یک نگرانی جدی در زمینه «پولشویی» اعلام اما برخلاف بریتانیا، از تحریم بانک مرکزی خودداری کرده است.
گزارشها حاکیست که دولت باراک اوباما نگران آن است که تحریم فوری بانک مرکزی جمهوری اسلامی که اکثر اعضای کنگره از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه خواهان آن هستند، بهای نفت را افزایش دهد و اقتصاد جهان را متزلزلتر کند.
انتظار می رود که این متمم تا روز جمعه این هفته به تصویب مجلس سنا برسد و به احتمال زیاد پس از تصویب نهایی طرح مشابهی در مجلس نمایندگان، در سال ۲۰۱۲ میلادی به اجرا گذاشته شود.
بیشتر بخوانید:
«ایران و سوریه، موضوعات اجلاس وزاری خارجه اتحادیه اروپا»
رادیو کوچه
2009 میلادی- رادیو کوچه راهاندازی شد. این رادیو رسانهای آزاد در حوزههای اندیشه، فرهنگ، اجتماع، هنر و خبر است. «اردوان روزبه» پایهگذار و مدیر آن است. این رسانه با همت گروهی از روزنامهنگاران آزاد و دانشآموختهگان در حوزه روزنامهنگاری نو در اوت سال دو هزار و نه میلادی آغاز به کار کرد.
1640 میلادی- طبقه اشراف پرتغال علیه اشغالگران اسپانیایی قیام کردند و توانستند با حمایت فرانسه بار دیگر استقلال کشور خود را به دست آورند. در پی استقلال دوباره پرتغال، اشراف این کشور یک نفر به نام «ژائو دو براگانس» را از میان خود برگزیده و بر تخت سلطنت پرتغال نشاندند.
پرتغال علارغم حفظ امپراتوری مستعمراتی خود، قدرت پیشین دریایی را از دست داد و هلندیها و انگلیسیها انحصار تجارت ادویه که در گذشته در اختیار پرتغال بود را آغاز کردند.
1792 میلادی- «نیکولای ایوانوویچ لوباچفسکی» ریاضیدان روس به دنیا آمد.
لوباچفسکی، هر چند دربارهی موضوعات متنوعی از قبیل مکانیک، اخترشناسی، نظریهی احتمالات، تحلیل ریاضی، و جبر پژوهش کرد و مقاله و کتاب نوشت اما نام او را فعالیت در زمینهی هندسه در تاریخ ماندگار کرد. لوباچفسکی با تعلیمات و عقاید کانت به مبارزه پرداخت.
لوباچفسکی اولین کسی بود که مقالهای در زمینهی هندسهی نااقلیدسی نوشت. اکنون در کنار هندسه اقلیدسی چند هندسهی دیگر وجود دارد که مهمترینشان یکی هندسهی لوباچفسکی است.
1973 میلادی- «داوید بن گوریون» (David Ben-Gurion) اولین نخست وزیر اسراییل درگذشت.
وی رییس کمیته اجرایی آژانس یهود را به عهده گرفت. در سال ۱۹۵۳ از نخست وزیری استعفا داد و در سال ۱۹۵۵ به عنوان وزیر دفاع اسراییل انتخاب شد. دیوید بن گوریون در نهایت در سال ۱۹۷۰ از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرد.
روز جهانی مبارزه با ایدز- «ایدز» (AIDS) یک بیماری پیشرونده و قابل پیشگیری است، این بیماری حاصل تکثیر ویروسی به نام اچآیوی در بدن میزبان است که باعث تخریب جدی دستگاه ایمنی بدن (معروف به نقص ایمنی یا کمبود ایمنی) انسان و در نهایت پیشرفت همین عفونتها منجر به مرگ بیمار میشود.
از سال ۱۹۸۸ به منظور افزایش بودجهها و همچنین برای بهبود آگاهی، آموزش اول دسامبر هر سال به عنوان روز جهانی ایدز تعیین شده است. نماد این روز روبان قرمز است تا توجه و مراقبت در برابر ایدز را هشدار دهد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1955 میلادی- «رزا پارکز» بانوی سیاهپوست آمریکایی در ایالت آلابامای آمریکا رسم تبعیضآمیز نشستن سیاهپوستان روی صندلیهای عقب اتوبوسهای عمومی را که یک تحقیر طولانی بود شکست و پس از ورود به اتوبوس در صندلی قسمت جلو نشست و توسط پلیس بازداشت شد. در پی انتشار این گزارش سیاهپوستان آمریکا به مدت یکسال سوار شدن بر اتوبوسهای عمومی را تحریم کردند و تظاهرات خیابانی و مقاومتهای دیگر آنان ادامه یافت که در دهه بعد به تصویب قانون «حقوق مدنی» و رفع تبعیض انجامید.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
جام جم
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رادیو و تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی، علیاکبر صالحی، وزیر خارجه، در تماس با کاردار سفارت جمهوری اسلامی در لندن اقداماتی را که برای بازگشت تمامی کارکنان سفارت و خانوادههایشان به ایران انجام گرفته به اطلاع او رساند.
روز گذشته وزیر امور خارجه بریتانیا اعلام کرد که در واکنش به ورود شماری از تظاهرکنندگان به مراکز سفارتخانه این کشور در تهران، اعضای سفارتخانه بریتانیا را از ایران خارج کرده و به کارکنان سفارت جمهوری اسلامی هم چهل و هشت ساعت فرصت داده تا خاک بریتانیا را ترک کنند.
وزیر خارجه بریتانیا گفت که آشکار است تجمع تظاهرکنندگان خودجوش نبوده بلکه آنان توسط تشکیلات حکومتی در جمهوری اسلامی سازمان یافته بودند و با برنامه قبلی به سفارت حمله کردند.
بیشتر بخوانید:
«ایران و سوریه، موضوعات اجلاس وزاری خارجه اتحادیه اروپا»
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
«امروز نیوز»
از سفر ۸۰۰ سرباز از روسیه به پایگاه نظامی ۲۰۱ این کشور در تاجیکستان خبر داده است. پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان با هفت هزار سرباز و افسر از بزرگترین پایگاههای نظامی خارجی این کشور محسوب میشود. ولی یاور فرمانده پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان گفته است، سفر این گروه سربازان به بد شدن روابط تاجیکستان و روسیه در یک ماه آخر ربط ندارد. به گفته او اینها سربازانی هستند که طبق قرارداد راضی شدهاند که مهلت خدمت نظامی خود را خارج از کشورشان انجام بدهند.
«آزادگان»
با توجه به اینکه در تاجیکستان کارگاهها از کار بازماندهاند و مردم از بی برقی رنج میکشند و مهاجرت به آرمان جوانان تاجیک تبدیل شده است، از صاحبنظران پرسیده که «تاجیکان با چه افتخار بکنند؟» «محیالدین کبیری» رهبر حزب نهضت اسلامی گفته است «مشخصترین صفتی که تاجیکستان میتواند از شهروندانش فخر کند این با صبر و تحمل بودن تاجیکان است.» «رحمتاله ظاهراف» رهبر حزب سوسیال دمکرات تاجیکستان گفته است تاجیکان بیشتر با نیاکان خود افتخار میکنند، اما از شرایط کنونی خود نمیتوانند افتخار داشته باشند. وی افزوده است: «باعث افتخار است که این وطن را داریم، ولی آن را خار کردیم.»
«نجات»
در یک مطلب خود گرانی نرخ مواد سوخت در تاجیکستان را به بررسی گرفته است. خدمات ضد انحصاری تاجیکستان گفته که در حال حاضر نرخ یک لیتر بنزین ۷ سامانی و ۵۰ دیرم معادل یک و نیم دلار آمرکای است. مقامات افزایش قمت سوزشواری در کشور را به قطع فعالیت راهآهن میان ازبکستان و جنوب تاجیکستان ربط دادهاند. تاجیکستان هر سال برای تامین احتیاجاتش تا نیم میلیون تن مواد سوخت وارد میکند. نشریه «نجات» مینویسد «تامین کننده اساسی بازار مواد سوخت تاجیکستان روسیه محسوب شده حدود ۹۰ درصد این بازار را نیز تحت نظرات دارد.»
«فرژ»
گفتوگوی را با آوازخوان محبوب تاجیکان در آغاز سال های نودم قرن گذشته «سبحان سعید» نشر کرده که به علت مریضی در یک ده ساله آخر روی صحنه نه آمده است. آقای «سعید» در این صحبت خود از آن شکوه کرده است که تلویزیونهای کشور نیز از نمایش نوارهای ودیوی ترانههایش خودداری ورزیدهاند. این آوازخوان تاجیک همچنین از دوران جنگ شهروندی تاجیکستان یادآوری کرده است که قماندانها با هنرمندان برخورد مناسب نداشتند. در آخر گفتوگویش «سبحان سعید» گفته است از این که چند سال پیش دست به مواد مخدر زد، پشیمان است و حالا تلاش میکند که با ترانههای خود دیگران را از این راه بازدارد.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) وزارت خارجه انگلیس دستور تعطیلی سفارت ایران در لندن را صادر کرد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=10&id=1241753
همزمان با بازتاب بینالمللی گسترده ورود برخی دانشجویان معترض به داخل سفارت انگلیس در تهران که صدور بیانیهای فوری در محکومیت این اقدام را از سوی شورای امنیت در پی داشت، ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلیس روز گذشته اعلام کرد که دستور تعطیلی فوری سفارت ایران در انگلیس صادر و به کارمندان این سفارتخانه ۴۸ساعت فرصت داده شده که خاک انگلیس را ترک کنند.
هیگ که در پارلمان انگلیس سخن میگفت در عین حال تصریح کرد که پلیس دیپلماتیک ایران در انجام وظیفهاش تعلل کرده است.
2) حرکت دانشجویان واکنش به رفتار خصمانه انگلیس است لندن فرصتطلبی نکند
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=10&id=1241755
گرچه نشست خبری دیروز رییس مجلس شورای اسلامی به مناسبت سالروز شهادت آیتاله مدرس و روز مجلس برگزار شد، اما اقدام اخیر دانشجویان معترض در مقابل سفارت انگلیس موضوع اصلی این نشست را کاملن تحتالشعاع خود قرار داده بود. به گزارش خبرنگار پارلمانی خراسان، رییس مجلس، در پاسخ به پرسش خبرنگار شبکه خبر که دیدگاه وی را درخصوص تجمع تعدادی از دانشجویان و مردم در مقابل سفارت رژیم انگلیس و ورود به این سفارتخانه پرسید، گفت: «حرکتی که تعدادی از دانشجویان انجام دادند، نمادی از فضای افکار عمومی در کشورما بود؛ مردم ما از رفتارخصمانه دولت انگلیس از چند دهه اخیر رنجیدهاند و اگر دولت انگلیس در این زمینه تردید دارد، ما میتوانیم یک نظرسنجی ترتیب بدهیم تا ببینند که نظر ملت ایران درباره رفتارهای سیاسی دولت انگلیس در دهههای گذشته چگونه است.»
کیهان
1) حمایت رییس قوه قضاییه از مصوبه مجلس در کاهش روابط با انگلیس
http://www.kayhannews.ir/900910/2.htm#other202
آیتاله صادق آملی لاریجانی در جلسه مسوولان عالی قضایی از مصوبه مجلس پیرامون کاهش روابط با انگلیس حمایت کرد.
رییس قوه قضاییه روز چهارشنبه در جلسه هفتگی خود با مسوولان عالی قضایی به اقدامات اخیر اتحادیه اروپا اشاره کرد و گفت: «در روزهای اخیر اتحادیه اروپا و کشورهای غربی خصوصن انگلیس، اقداماتی را علیه ایران به عمل آوردند که تشدید تحریمها علیه ایران و بحث تحریم بانکها آن هم به صورت یکجانبه و بدون اجماع بینالمللی یکی از آنهاست.»
2) بزرگترین مجتمع پتروشیمی جهان در ماهشهر راهاندازی شد
http://www.kayhannews.ir/900910/4.htm#other401
معاون وزیر نفت از راهاندازی بزرگترین مجتمع پتروشیمی جهان در غیاب مشارکت شرکت آلمانی طرف قرارداد خبر داد و اعلام کرد: «با راهاندازی مجتمع اروند، ایران از واردات یک محصول پتروشیمی به خودکفایی رسید.»
جام جم
1) اعتصاب میلیونی انگلیس را فلج کرد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100860800647
دهها هزار نفر از اعضای اتحادیههای صنفی کارگری و فعالان مدنی انگلیس روز گذشته علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت ائتلافی این کشور در شهر لندن تظاهرات کردند.
2) در خواست نمایندگان از پاکستان برای تجدیدنظر در روابط با آمریکا
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100860801665
224 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیهای از مجلس پاکستان خواستند در روابط کشورشان با آمریکا تجدیدنظر کند.
آفرینش
1) روسیه به دنبال سپر دفاع موشکی مشترک با ایران و چین
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16224#92677
روسیه برای مقابله با سپر دفاع موشکی ناتو به دنبال استقرار یک سپر مشترک دفاعی به همراه ایران و چین است .
به گزارش عصر ایران خبرگزاری روسی ریانووستی با اعلام این خبر نوشت که قرار است بدین منظور دیمیتری راگوزین سفیر روسیه در ناتو در ماه ژانویه سال 2012 به ایران و چین سفر کند.
2) بیانیه وزارت امور خارجه درباره تجمع در مقابل سفارت انگلیس
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16224#92675
وزارت امور خارجه کشورمان درباره تجمع روز سهشنبه در مقابل سفارت انگلیس بیانیهای منتشر کرد. در این بیانیه آمده است: در پی تجمع اعتراضآمیز دانشجویان در مقابل سفارت انگلیس در تهران که منجر به تظاهرات خارج از کنترل گردید، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از برخی رفتارهای غیرقابل قبول معدودی از معترضین که علیرغم تلاش نیروی انتظامی و تقویت نیروهای حفاظت کننده از سفارت صورت پذیرفت، ابراز تاسف نموده واز مسوولین امر خواسته شده است تا اقدامات و بررسیهای فوری و ضروری در این رابطه به عمل آورند.
دنیای اقتصاد
1) تجهیز شناورهای ارتش به موشکهایی با برد 200 کیلومتر
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=280068
شناورهای نیروی دریایی ارتش به موشکهای کروز 200 کیلومتری «قادر» مجهز شدند.
امیر دریادار حبیباله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش در گفتوگو با خبرگزاری فارس، از نصب موشکهای کروز قادر بر شناورهای سطحی این نیرو خبر داد و گفت: «این موشک یکی از پرقدرتترین و دقیقترین موشکهای دریایی جمهوری اسلامی ایران است که هماینک تعداد زیادی از آن وارد یگان رزم نیروی دریایی شده است.»
2) پرونده یارانه نقدی به تولید مختومه شد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=280075
علی لاریجانی در نشست خبری دیروز خود در پاسخ به «دنیای اقتصاد» با اشاره به قانون هدفمندی یارانهها، اعلام کرد که دولت میتواند یارانه بخش تولید را به صورت یارانه مستقیم یا کمک از طریق تسهیلات بانکی با نرخ پایین دهد و انتخاب هر کدام از روشها بستگی به دولت دارد.
این در حالی است که رییس جمهوری نیز شنبه شب گذشته اعلام کرده بود که «پرداخت یارانه نقدی به تولید جزو برنامههای دولت نیست.»
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
رد پروندههای پناهجویان از سوی دولت استرالیا باعث وارد شدن 8.5 میلیون دلار خساره به بازداشتگاههای مهاجرت آن کشور گردیده است.
گفته میشود مهمترین عامل که باعث ایجاد شورشها در مراکزبازداشتگاههای مهاجرت استرالیا میگردد، رد پروندههای پناهندهگی پناهجویان از سوی اداره مهاجرت ان کشور میباشد، این موضوع دیروز توسط گزارش منتشر شده که عوامل این اعتراضها را بررسی کرده است روشن گردیده است.
این معلومات بخش از گزارش میباشد که توسط هیلین ویلیامز و الان هاواک که پیش از این از جمع خدمتگاران اجتماعی استرالیا بودند تهیه گردیده است.
در ماه اپریل و مارچ سال روان در جریان شورشها در بازداشتگاههای مهاجرت جزیره کرسمس و ویلاوود تعداد زیادی از ساختمانها حریق و تعدادی زیادی از پناهجویان بازداشت شدند که باعث وارد شدن خسارات مالی 2.5 میلیون دالر در جزیره کرسمس و 6 میلیون دالر در بازداشتگاه ویلاوود گردید.
این گزارش پناهجویانی را که پروندههای پناهجوییشان از سوی اداره مهاجرت استرالیا متهم به ایجاد شورشها در بازداشتگاههای مهاجرت آن کشور مینماید.
بربنیاد گزارشها 80 پناهجو از جمع 100 پناهجوی بازداشت شده در بازداشتگاه جزیره کرسمس، مشخص شده است که در اعتراض دست داشتهاند و تمام این پناهجویان جواب رد مبنی به درخواستهای پناهندهگیشان دریافت نمودهاند.
گفته میشود تمام سیزدهتن از پناهجویان که بهخاطر ایجاد شورش در جزیره کرسمس متهم هستند و از سوی پولیس بازداشت شدهاند، پاسخ رد پناهندهگی دریافت نمودهاند و همچنان تمام 9 تن از پناهجویان که به اتهام ایجاد شورش در بازداشتگاه مهاجرت ویلاوود بازداشت شدهاند نیز پروندههای درخواستی مهاجرتشان از سوی اداره مهاجرت استرالیا رد گردیده است.
وزیر مهاجرت استرالیا گفته است: «این لازمی نیست در مورد مدت زمان که برای بررسیها صرف شده است، نه در مورد وضعیت در مراکز بازداشتگاههای مهاجرت، این در مورد تعداد افراد رد شده از سوی اداره مهاجرت میباشد.»
در گزارش آمده است ایجاد شورشها در بازداشتگاهها نتیجه عکسالعمل پناهجویان بودند که خشمگین بهخاطر این بودند که پس از مصرف نمودن هزارها دالر از سوی اداره مهاجرت آن کشور رد گردیده است.
همچنان در این گزارش گفته شده است: «مهمترین انگیزه اعتراض بازداشتشدهگان، کسان که پاسخ منفی از سوی اداره مهاجرت دریافت کردهاند، پرداخت مقدار هنگفت پول به قاچاقچیان افراد بهخاطر سفر به استرالیا و وعده دریافت ویزه از سوی آنها خوانده شده است.
بیشتر بخوانید:
«اعتصاب غذای پنج پناهجوی کرد در استرالیا»
بهنام / رادیو کوچه
دوسال گذشت از زمان شروع راه،
راهی پرپیچ و خم با سختیها و لذتهای خودش،
در این راه یارانی که آمدند و رفتند و ماندند، دل به این کوچه بستند،
آنهایی که بر دیوار آن تکیه زدند و گپ و گفتی با همفکران و مخالفان خود داشتند،
همه بودند، چپیها، راستیها، میانهروها، خلاصه همه بودند و امید که همه باشند و بمانند،
دوش همی گفت:
ای که از کوچه امید دلم میگذری
راحت باش که دل میبرد آن دیوارش
روزها در پی هم میروند و میآیند و آنچه ماندنی است صحنه است آنهم صحنه رادیو کوچه، و چه خوش که نغمه آنرا خوش بنوازند.
بیتو مهتاب هر شب از آن کوچه میگذرم به امید دیدار دوست
طولانیش نکنم،
دستهایمان را برای طلب یاری و همدلی به سوی شما دراز کردهایم که هر خشت این کوچه به نفس و مهر شما آغشته است.
میخواهیم باشید و باشیم و بمانید و بمانیم،
کوچه خودتان است،
رادیو کوچه
———————————–
ویژه برنامه زادروز رادیو کوچه امروز، پنجشنبه، 1 دسامبر، ساعت 4 به وقت تهران
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای خارجی و به نقل از محافل دیپلماتیک، جمهوری اسلامی در آستانه اعمال بزرگترین تحریمها از زمان انقلاب اسلامی تاکنون قرار دارد.
کشورهای آلمان، بریتانیا و فرانسه از شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپا خواستهاند تا در نشست روز پنجشنبه، 1 دسامبر، خود در بروکسل، پایتخت بلژیک، واردات نفت ایران را به اروپا منع کنند و در کنار آن تحریمهای شدید سیاسی و اقتصادی تازهای را علیه جمهوری اسلامی به تصویب برسانند.
گفته شده است که این تحریمها در واکنش به برنامههای هستهای ایران و بحران اخیر بین بریتانیا و جمهوری اسلامی است.
تصمیم در باره سوریه نیز از دیگر موضوعاتی است که وزراری خارجه کشوهای اروپایی قرار است بر سر آن تبادل نظر کنند.
بر اساس گزارشها، بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا انتظار دارند که شورای وزیران خارجه این کشورها در ابراز همدردی و همبستگی با بریتانیا، ایران را بیش از پیش مورد انزوای سیاسی قرار دهند.
گفته شده است که به دنبال حمله به سفارت بریتانیا در تهران، بریتانیا خواهان اعمال تحریمهای بیشتر بر بخش انرژی ایران است.
به نقل از منابع دیپلماتیک گفته شده است که اعمال نهایی برخی از تحریمهای عمده نظیر نفت ایران، به جلسه سران اتحادیه که قرار است روز ۹ دسامبر صورت گیرد، موکول خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
«بریتانیا دستور تعطیلی فوری سفارت ایران را صادر کرد»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس نخستین مراحل شمارش آرا در مصر، روز چهارشنبه، 30 نوامبر، اخوان المسلمین کرسیهاى پارلمان را در 6 استان از 9 استان از آن خود خواهند کرد، در حالى که استان پایتخت، روى کار آمدن لیبرالها را شاهد خواهد بود.
انتخاباتى که در روزهای دوشنبه و سهشنبه، در مصر برگزار گردید شامل تنها نه استان بود و قرار است سایر استانها در دو مرحلهى بعدى انتخابات پارلمانى خود را برگزار کنند. قاهره، اسکندریه، کفرالشیخ، دمیاط، بورسعید، الفیوم، اسیوط، الاقصر والبحر الاحمر استانهایى هستند که در آنها انتخابات پارلمانى برگزار شد.
حزب «آزادى و توسعه» جناح سیاسى اخوانالمسلمین در 6 استان به پیروزى رسید، اما قاهره بر خلاف انتظار بعضى از ناظران تحت سیطرهى لیبرالها قرار گرفت.
رقیب اصلى اخوانالمسلمین در این انتخابات بویژه در قاهره حزب «مصریان آزاده» به رهبرى یک فعال سیاسى قبطى بوده است. این حزب احزاب دیگرى را نیز در کنار خود داشت که در رقابتهاى انتخاباتى تحت عنوان «گوه مصریان» فعالیت کردند.
پیروزى لیبرالها در قاهره براى بسیارى از پیگیران امور مصر شگفتىآور و غافلگیرکننده بود. اما اخوانالمسلمین انتخابات را در بعضى از استانها با فاصلهى زیادى از رقیبان خود بردند.
یادآور مى شود رقابتهاى انتخاباتى بر سر کرسىهاى 498 گانه پارلمان مصر در سه نوبت برگزار مىشود.
طبق برآورد روزنامه مستقل مصرى الشروق نتایج اولیه حاکى از آن است که حزب آزادى و عدالت 47 درصد از مجموع کل آراى این مرحله را به دست مىآورد و گروه مصریان 22 درصد از این مجموع آرا را از آن خود خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
«دومین روز از رایگیری در انتخابات پارلمانی مصر»
خبر / رادیو کوچه
رییس مجلس شورای اسلامی، روز چهارشنبه، 30 نوامبر، در مصاحبهای با خبرنگاران عنوان کرد که در جلسه سران قوا درباره چگونگی رسیدگی به پرونده فساد مالی، یکی از نظرات مطرح شده برکناری وزیر اقتصاد بود که افکار عمومی آن را میپذیرفت.
به گزارش خبرآنلاین، علی لاریجانی، گفت: «خود این سه هزار میلیارد یک شوک بزرگ بود. اگر دولت میپذیرفت که وزیر اقتصاد را برکنار کند هزینه کمتر میشد.»
او روشن نکرده است که پیشنهاد برکناری وزیر اقتصاد توسط کدام یک از سران قوا مطرح شده است.
رییس جمهوری، رییس مجلس و رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی در جلساتی که گاه با پوشش خبری برگزار میشود، مسایل حکومتی را بررسی و در مورد آنها تصمیمگیری میکنند.
آقای لاریجانی در مورد استیضاح وزیر اقتصاد در مجلس گفت: «هزینههای استیضاح یک چالش جدید ایجاد کرده بود. لذا سبک و سنگین کردیم و دیدیم میشود این هزینهها را زیاد نکرد. وزیر اقتصاد هم آمد و گفت که اگر قصوری شده من عذر میخواهم.»
استیضاح آقای حسینی به ماجرای اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی از شبکه بانکی ارتباط داشت و نمایندگان استیضاحکننده، وزیر دارایی را به کوتاهی در شناسایی و پیشگیری از این اختلاس متهم کرده بودند.
به گفته مقامات قضایی، پرونده این ماجرا در حال حاضر در دست بررسی است و دادستان کل کشور و مسوول پیگیری این پرونده، گزارشهایی را از نحوه پیشرفت کار ارایه کرده هر چند به دستور آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، رسانههای همگانی از پیگیری و انتشار گزارشهای مستقل در این زمینه منع شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت ۲۷ نفر دیگر در ارتباط با پرونده اختلاس در ایران»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر