رئیس فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بیانیه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در راستای تحریم انتخابات نیست، گفت: هیچ فردی با عنوان اصلاحطلب در انتخابات نهم شرکت نخواهد کرد.
محمدرضا تابش رئیس فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با نسیم گفت: هیچ فردی با عنوان اصلاحطلب در انتخابات نهم شرکت نخواهد کرد.
وی ادامه داد: شرایط کشور به گونهای بود که بزرگان اصلاحات از سر دلسوزی و واقعیتهایی که در جامعه مشهود بود بیانیهای را در غالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات صادر و در آن برای شرکت نکردن در انتخاباب تاکید کردند.
تابش معتقد است: میتوانستیم با حل و فصل برخی از مسایل شاهد حضور گستردهتر مردم در انتخابات باشیم.
وی افزود: سیدمحمد خاتمی نیز مخلص کلام و اصل مطلب را بیان کرده بودند که متاسفانه خیلی مورد استقبال قرار نگرفت و دستاندرکاران امر واکنش مثبتی نشان ندادند.
تابش می گوید: اگر افرادی بتوانند از تیغ شورای نگهبان رد شده و زمینه رای در حوزههای انتخاباتی خویش دارد بصورت مستقل در انتخابات شرکت میکند.
این نماینده مجلس تاکید کرد: کسی به هویت اصلاحطلبی در انتخابات نهم شرکت نمیکند ولی افراد علیالخصوص نمایندگان مجلس هشتم در صورت تمایل بصورت مستقل شرکت خواهند کرد.
گزارشگران بدون مرز در بیانیه ای تداوم سرکوب رسانهها و روزنامهنگاران در ایران را محکوم کرد.
در بیانیه این نهاد بین المللی آمده است: امتیاز انتشار نشریه چشمانداز در تهران لغو شد و هفته نامهی سیمره در شهر کوهدشت لرستان تحت فشارهای امنیتی - قضایی مجبور به توقف انتشار خود شده است. یک روزنامهنگار زندانی و یک وبنگار زندانی پس از اعتصاب غذا در خطر مرگ قرار دارد.
١٦ آذر ماه ١٣٩٠، لطفالله میثمی مدیر مسئول ماهنامه چشمانداز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطلع شد که بنا بر حکم شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران به تاریخ ٢ آذرماه، امتیاز انتشار مجله لغو و خود وی به ٥ سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم شده است. این روزنامهنگار به حکم این دادگاه که از برگزاری ان اطلاع و در آن حضور نداشته است، اعتراض کرده است. لطفالله میثمی در طی سالهای گذشته بارها به دادگاههای مختلف احضار شده است.
هفتهنامه سیمره یکی از نشریات قدیمی و پر خواننده استان لرستان، از تاریخ ١٤ مهر در پی فشارهای سیاسی و قضایی پس از هفت سال انتشار مداوم، انتشار خود را متوقف کرد. در شماره ٨ شهریور ١٣٩٠ این نشریه مطلب طنزی به نام "فقط دیکتاتورها وخرها اشتباه نمیکنند!" منتشر شده بود، مقاله فرهنگ نقد ناپذیری در میان دیکتاتورها را به تمسخر گرفته بود. برخی از مسوولان استان این مطلب را " توهین به مقدسات" اعلام کرده و علیه نشریه و نویسندگان آن شکایت کردهاند. در تاریخ ٦ آذرماه دادگاه رسیدگی به اتهامات این نشریه برگزار اما اعضای "هیات منصفه" با ایجاد تشنج مانع به پایان رساندن دفاعیات وکیل سیمره شدند. هنوز حکم دادگاه صادر نشده است.
گزارشگران بدون مرز افزوده است: " این مضحکه عدالت است و نه دادرسی، دادگاههای جمهوری اسلامی در غیاب متهم برگزار میشوند، هیات منصفه معتمدان نهادهای سرکوبگر هستند! روزنامهنگاران با احکام این دادگاههای ناعادلانه راهی زندان و سلولهای انفرادی می شوند با محروم شدن از همهی حقوق خود زندگیشان در خطر قرار میگیرد."
در ادامه این بیانیه آمده است: وبنگار زندانی حسین رونقی ملکی از تاریخ ٢٢ آذر و در دومین سالگرد زندانی شدن و شرایط بازداشتش دست به اعتصاب غذا زده است. حسین رونقی ملکی به شدت بیمار است، علیرغم دو عمل جراحی بر روی کلیه و نیاز به مراقبتهای پزشکی، مقامات قضایی و بازجویان وزارت اطلاعات با درخواست مرخصی او مخالفت میکنند. وی در تاریخ ١١ مهرماه ١٣٨٩ از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ١٥ سال زندان محکوم شد. این وبنگار که نزدیک به یکسال از زندانیشدنش را در سلول انفرادی بسر برده است، امروز در خطر مرگ قرار دارد.
گزارشگران بدون با انتقاد از برخورد با رونفی نوشته است: " بی رحمی مرگ اور دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات ایران علیه این وبنگار غیر قابل پذیرش است. ما محمدصادق آملی لاریجانی رئیس دستگاه قضایی، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و عباس جعفری دولت ابادی را مسوول جان حسین رونقی ملکی میدانیم.
گزارشگران بدون مرز در تاریخ ١٠ اذرماه از بازداشت و زندانی کردن فرشاد قربانپور روزنامهنگار و همکار بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب از جمله هفتهنامه توقیف شده شهروند امروز، و روزنامههای فرهیختگان و مهرنامه، مطلع شده است. این روزنامهنگار از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به یکسال زندان و ٥ میلیون تومان جریمه نقدی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی " و " دریافت دستمزد غیر قانونی از رسانههای خارج از کشور" محکوم شده است. یک روز پس از دستگیری روزنامهنگار با تماس تلفنی به خانوادهاش اطلاع داده است که در بند ٣٥٠ زندان اوین بسر میبرد.
روژین محمدی وبلاگنویس که در تاریخ ٣٠ آبان ماه پس از احضار به دادسرای انقلاب مستقر در زندان اوین، بازداشت شده بود در تاریخ ٢٠ آذر ماه از زندان آزاد شد. این دانشجوی پزشکی در فلیپین، در ٢٣ ابان به هنگام ورود به کشورش در فرودگاه بازداشت شد که پس از یک روز با سپردن وثیقه آزاد شده بود.
نخستین شماره دوماهنامه فرهنگی اجتماعی «آیین گفتوگو» به صاحبامتیازی سید محمد خاتمی و سردبیری هادی خانیکی منتشر شد.
به گزارش کلمه آیین گفتوگو به موضوعاتی پیرامون مسئله گفتوگو، زمینهها، ضرورتها، الزامات و سازکارهای فرهنگی سیاسی اجتماعی آن در ایران و جهان امروز میپردازد.
در اولین شماره این نشریه گفتوگوهایی با سیدمحمد خاتمی، سید محمد صدر، کاظم معتمدنژاد، نعمتالله فاضلی و همچینین مقالههایی از سید علی محمودی، علی پایا، محسن رنانی، احمد مسجدجامعی، پرویز پیران، محمد امین قانعیراد، محمد فاضلی و … منشر شده است.
حنا صادقی
«کودک در گوشهای از حیات مدرسه تنها ایستاده، به جمعی از دانش آموزان نگاه میکند که با تعریف لطیفههای تازه شنیده، فرهنگ، قومیت، زبان و شهر او را به تمسخر میکشند وبا هم میخندند. جرات آن رانداردکه با دانش آموزان مدرسه جدید پایههای دوستی را بریزد، زیرا آنها پایتخت نشینند وخودرا بالاترازهرکسی میدانند ودوستی جدید، آن هم ازشهری کوچک و لهجه محلی برایشان جزتفریح وسرگرمی جدید، ارزشی ندارد.»
درکشوری که بیش از دهها قومیت برخورداراست وهرقوم لهجه، فرهنگ، نحوه پوشش وعقاید خاص خود را دارد، جدل برسربرتری قومیتی همواره وجود داشته است. هرقومی برای نشان دادن و اثبات این برتری ازهرشیوهای استفاده میکنند تاقوم مقابل را در این جدال فرهنگی شکست دهند. یکی ازهمین شیوهها استفاده ازلطیفهها وشوخیهای میان قومی است که دهان به دهان میچرخد وشهر به شهر انتقال مییابد که بیشتر چند شهر و قوم خاص را شامل میشوند. قومیتها با ساختن این لطیفهها میتوانند برتری خود را حفظ کنند، اعتماد به نفس اقوام دیگر را تضعیف کنند تا بتوانند سلطه زبانی و فرهنگی خود را اثبات کنند. البته این نوع جدال فرهنگی فقط مختص به ایران نیست، بلکه شوخی با لهجه هاو زبانها دراکثر کشورها وجود دارد.
شوخطبعی تا کجا؟
ارسطو میگوید: «از بین جانوران تنها انسان است که میتواند بخندد.» چرا که لازمه خنده دریافتی حسی و عقلانی از رویدادهاست و لازمه این دریافت تیزهوشی و درک وقایع است. در باب آنچه که به آن میخندیم سخنان بسیار گفته شده و هر دسته از محققین و کارشناسان کوشیدهاند در حوزه خود به بررسی آن بپردازند. از جمله عمیقترین این کوششها طبقهبندیهاییست که در باب شوخطبعی از طنز و هجو و هزل و فکاهه ارائه شده و در آثار ادیبان بسیار آمده است.
در همین راستا هزل را سخن بیهودهای گفتهاند که موجب تفریح شود و هجو را درمقابل مدح و با هدف تمسخر و انتقاد دانستهاند. طنز را نزدیک به هجو و دارای دیدگاه اجتماعی مطرح کرده و فکاهه را همان هزل بشرط دور بودن از زشت گویی معنا کردهاند. در این گفتارها به مفهومی نیز برمیخوریم به نام بذله یا لطیفه که در ذیل تعریف آن آمده است: «لطیفه روایت طیبتآمیز داستانوار کوتاهی ست که بر پیوند حلقههای واقعی و تصادفی استوار است و پایانبندی ان توام با اوج، کمال و غافلگیری است.» در واقع میتوان گفت که لطیفه رایجترین شکل شوخطبعی در جامعه است که معمولا بهرغم سادگی و کوتاه بودن مملو از اشارات باریک است و عموما سازندگان آن نامشخصند. لطیفهها ممکن است در نگاه اول اموری ساده و پیش پا افتاده به نظر برسند و از نظر شعور عمومی اموری بیتأثیر و صرفاً برای سرگرمی و خنده پنداشته شوند اما با بررسی دقیقتر بسیاری از آنها انگیزهها و ذهنیتهای مهمتری پدیدار خواهند شد.
هویت متعارض یک نسل جدید
جامعهشناسان اعتقاد دارند نقل این لطیفهها و شوخیهای قومیتی به اختلاف میان اقوام جامعه دامن میزند و نتیجهای جز برچسب زدن و برچسب خوردن به افراد ندارد، اما مشکل از آنجا حادتر میشود که خانوادهای از یک قوم و شهر بخواهد به شهر دیگر کوچ کند، درمیان اعضای این خانوادهها، کودکان و نوجوانان هستند که بیشتر در معرض فشارها و استرسهای روانی قرار میگیرند.
کودکی از یک قوم خاص اگر بخواهد به مدرسهای برود که دانش آموزان دیگر از فرهنگ و زبان خاص دیگری برخوردارند، با مشکلات زیادی مواجه میشوند. مسئله اولی که کودک با آن مواجه است مشکل زبان و لهجه است، دانش آموزان دیگر زبان و لهجه او را به تمسخر میگیرند و از لطیفهها و شوخیهای زبانی کمک میگیرند تا کودک را تحقیر کنند.
البته در کنار این مسایل دو زبانه بودن هم مشکلاتی را برای کودک در مدرسه ایجاد میکند و بر این مشکلات دامن میزند. به طور مثال کودک کردزبان یا ترک زبان که به شهر تهران میآید شاید بتواند در حد معمول فارسی صحبت کند اما او به روال معمول در ذهن خود به زبان محلیاش فکر میکند و استدلال میکند. به همین دلیل ممکن است در فهم و یادگیری مسائل فکری ودرسی با مشکل مواجه شود، این به دلیل نرسیدن به سطحشناختی زبان است. برای برقراری این تعادل و رسیدن به این مرحله از شناخت، زمان و تمرین لازم است. این در حالی است که بسیاری از معلمان و دانش آموزان به این کودکان به اشتباه برچسب کند ذهنی میزنند و آن را به قومیت کودک نسبت میدهند.
روانشناسان میگویند در این موارد کودک در ایجاد و برقراری رابطه با دیگر دانش آموزان با مشکل مواجه میشود. کودک سعی میکند از صحبت کردن و بحث در مسائل کلاسی خودداری کند و تا حداقل ممکن سخن نگوید و از دیگر دانش آموزان دوری گزیند. در نتیجه گروههای دوستی او بسیار محدود میشود و کودک به انزوا فرو میرود.
مسئله مهم دیگر نوع پوشش، عادات فرهنگی و عقاید کودک است که در محیط جدید به تمسخر گرفته میشود، در این مواقع کودک سعی بر همسان سازی با دیگر افراد میکند.
گاه تاثیر این لطیفهها و شوخیهای قومیتی آن قدر است و چنان اثر گذار میشود که کودک اعتماد به نفس خود را از دست میدهد، دچار احساس حقارت میشود و سعی بر دوری گزیدن از اجتماع میکند. زیرا کودک پی میبرد که قومیت و فرهنگ او جایگاه و ارزشی در میان دوستان ندارد و وجودش دلیلی برای خنده و تفریح دیگران است. کودک با هر بار قرار گرفتن در میان این جمع دچار اضطراب، استرس و فشارهای روحی و روانی میشود که این امر باعث افت تحصیلی کودک میشود تا جایی کهگاه ممکن است به انزجار کودک از مدرسه منجر شود و کودک از رفتن به مدرسه خودداری کند، نتیجتا کودک سر خورده و منزوی میشود.
بسیاری از این کودکان که در زمان ساخت و شکل گیری هویت فردی و اجتماعی وارد محیط جدید میشوند، هویت قومی خود را فراموش میکنند و بر اساس فرهنگ محیط جدید رشد میکنند، چون هویت قبلی در میان گروههای دوستی جدید پذیرفته نیست.
هویت یک ساختار اجتماعی- روانی است که فرد را از سایر افراد جدا و متفاوت میسازد. هویت فردی از جمله مسائلی است که از همان سالهای ابتدایی زندگی شکل میگیرد و هویت اجتماعی، هویتی است که بر اساس شهر و محل سکونت، اعتقادات و رسوم آن اجتماع شکل میگیرد. کودکی که هویت قومی و اجتماعی آن تازه شکل گرفته است اگر وارد محیط جدیدی شود که افکار عمومی آن محیط مغایر با هویت اجتماعی و قومی او باشد و تمسخر و حقارت به همراه داشته باشد بر اعتماد به ننفس، گستره ارتباطی فرد، میزان رضایت خود در اجتماع و میزان عقلانیت او تاثیر میگذارد. این در حالی است که کودک از یکسو با اجتماع و از سوی دیگر با خانواده در ارتباط است.
خانواده و والدین تمایل به حفظ رسوم، عقاید و فرهنگ خود دارند و آن را محترم و ارزشمند میشمارند و از طرفی کودک با این هویت در اجتماع به راحتی پذیرفته نمیشود و مورد تمسخر قرار میگیرد. این تضاد و تمایل کودک به همسانی با جامعه باعث میشود در خانواده و در روابط مابین آنها تنش ایجاد شود و کودک دچار نوعی تعارض میشود.
در جامعهای که پایتخت نشینان و فارسی زبانان خود را برتر از هر قوم و زبانی میدانند واین برتری را با توسل لطیفهها، طنز و شوخیهای کلامی نشان میدهند، در زمانهای که شرایط اقتصادی و رفاهی باعث کوچ بسیاری از اقوام به پایتخت شده است، بسیارند کودکانی که در این جدال فرهنگی قربانی میشوند و در شیرینترین سالهای کودکیشان میان دو هویت متعارض، انتظار میکشند تا جامعه جدید آنها را بپذیرد...
عکس استفاده شده تزئینی است
روز پنجشنبه، ۲۴ آذر ،خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی گزارش کرد که دولت این کشور روز جمعه تحریم های جدیدی را علیه ایران اعلام خواهد کرد که احتمالا شامل ممنوعیت واردات پتروشیمی و تحریم شماری از اشخاص و سازمان های مرتبط با برنامه های اتمی جمهوری اسلامی خواهد بود.
به گزارش سایت بی بی سی فارسی این اقدام در پی انتشار گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی صورت می گیرد که به تشدید تحریم بخش های پتروشیمی، انرژی و خدمات مالی ایران توسط ایالات متحده و چند کشور دیگر منجر شده است.
اخیرا مقامات آمریکایی از دولت کره جنوبی خواستند تا با برنامه تحریم ایران همکاری بیشتری داشته باشد هر چند با توجه به اینکه کره جنوبی وارد کننده عمده نفت از ایران است، احتمالا دولت این کشور واردات نفت خام را مشمول تحریم های جدید نخواهد کرد.
اصغر فرهادی با فیلم ، جدایی نادر از سیمین، روز پنجشنبه در کنار فیلمسازانی چون پدرو آلمودووار برای جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی سال ۲۰۱۲ نامزد شد.
به گزارش رادیو فردا در میان نامزدهای گلدن گلوب که روز پنجشنبه اعلام شد فیلم کمدی موزیکال «آرتیست» از فرانسه بیشترین شانس را داشت و در شش رشته برای دریافت جایزه نامزد شد.
پس از این فیلم سیاه و سفید به کارگردانی میشل هازاناویسیوس، دو فیلم هالیوودی «خدمتکار» به کارگردانی تیت تیلر و «اولاد» ساخته الکساندر پین هر یک با پنج نامزدی بیش از همه مورد توجه قرار گرفتند.
پس از اینها دو فیلم «نیمهشب در پاریس»، تازهترین فیلم وودی آلن، و «نیمه ماه مارس»، ساخته جدید جرج کلونی در مقام کارگردان هر یک در چهار رشته نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شدند.
در کنار رایان گازلینگ که برای بازی در فیلم «نیمه ماه مارس» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد شده، لئوناردو دیکاپریو برای فیلم «جی. ادگار» ساخته کلینت ایستوود و مایکل فسبندر، ستاره تازهنفس بریتانیایی، برای فیلم شرم با او رقابت خواهند کرد.
در میان بازیگران زن نیز جودی فاستر، بازیگر کهنهکار، برای فیلم «کشتار» ساخته رومن پولانسکی نامزد جایزه بهترین بازیگر زن شده است و تیلدا سویینتن، بازیگر بریتانیایی که معمولا از هالیوود دوری میکند، برای فیلم «لازمه درباره کوین حرف بزنیم.»
اما نامزد شگفتیساز این دوره از گلدن گلوب، دستکم برای ایرانیها، میتواند «جدایی نادر از سیمین» باشد که به طور بالقوه اصغر فرهادی را یک گام دیگر به جایزه اسکار سال ۲۰۱۲ نزدیکتر میکند، هرچند که او در گلدن گلوب امسال رقبای قدری چون پدرو آلمودووار را با فیلم «جلدی که در آن زندگی میکنم» دارد.
سه فیلم «گلهای جنگ»، «در سرزمین خون و عسل» و «بچه دوچرخهسوار» نیز در کنار فیلمهای فرهادی و آلمودووار برای دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی رقابت خواهند کرد.
در بخش فیلم انیمیشن نیز فیلمهای تنتن، آرتور کریسمس، اتومبیلها ۳، رنگو و گربه چکمهپوش برای دریافت گلدن گلوب بهترین کارتون سال رقابت خواهند کرد.
در مراسم گلدن گلوب سال ۲۰۱۲ مورگان فریمن، بازیگر کهنهکار هالیوود، جایزه سسیل بی. دومیل را برای یک عمر فعالیت هنری دریافت خواهد کرد.
جوایز گلدن گلوب در ۲۵ رشته با رای ۸۵ عضو انجمن مطبوعات خارجی هالیوود به برندگان اعطا و همیشه مقدمهای بر جوایز اسکار تلقی میشوند.
آیت الله بیات زنجانی ازمراجع تقلید درپاسخ به استفتایی پیرامون استفاده ماموران امنیتی ازفیلم های شخصی ضبط شده از منازل زندانیان سیاسی اعلام کرد که می توان چنین رفتارهائی را از سوی دشمنان اهل بیت(ع) در زمان تصدی حکومت علیه مخالفیا نشان دید.کمااینکه برای مثال نیروهای معاویه با نقض حقوق شهروندی یک زن اهل کتاب، به منزلش وارد شده، خلخال از پای او ربودند که این موضوع چنان در نگاه امیرالمومنین(ع) سخت و ثقیل آمد که فرمود: اگر فردی چنین خبری را بشنود و از شنیدن آن بمیرد، حق داشته و این مرگ در نزد من امری پسندیده است.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: در دوران حکومت نبوی(ص) و علوی(ع) و حکومت شش ماهۀ امام حسن مجتبی(ع) چنین رفتارهائی از سوی حکومت آن حضرات علیهم السلام نسبت به مخالفین و منتقدین وجود ندارد و سند قابل تکیه ای بر این موضوعات نمی توان در طول تاریخ یافت.
دراین استفتاء ازآیت الله بیات زنجانی پرسیده شده است:حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی؛ سلام علیکم به استحضار می رساند پس از رخدادهای پس از انتخابات سال گذشته و برخوردهائی که توسط نیروهای امنیتی با خانواده زندانیان سیاسی شده که حضرتعالی نیز در جریان برخی از آنها قرار گرفته اید و مواضع به حقی نیز در قبال آنها داشته اید، با کمال تاسف اخیراً در اقدامی بی سابقه، برخی از آن نیروها با انتشار فیلمها و عکسهای خصوصی به دست آمده از کامپیوترهای شخصی ضبط شده از منازل برخی زندانیان و در کنار هم قرار دادن آن تصاویر و اسنادی بی ارتباط با این مجموعه ها، در مواردی اقدام به هتک حیثیت و آبروی یکی از زندانیان آزاد شده و خانوادۀ آنها گرفته اند. با این مورد رخ داده خواهشمند است راهنمایی فرمایید: اولاً آیا چنین رفتارهائی را می توان در تاریخ اسلام و از حاکمان مسلط نسبت به مخالفین و منتقدین دید و به مواردی استناد کرد؟ در ثانی سؤال اینجاست که آیا چنین رفتارهایی توجیه شرعی و قانونی دارد یا خیر؟ در آخر تکلیف مسلمانان و شیعیان در قبال چنین رفتارهائی چیست و حضرتعالی توصیه به چه مسائلی می فرمائید. با تشکر و سپاس
پاسخ این مرجع تقلید به استفتاء مطرح شده به این شرح است:باسلام و تحیت؛ در پاسخ به سؤال اول باید تاکید کنم که در دوران حکومت نبوی(ص) و علوی(ع) و حکومت شش ماهۀ امام حسن مجتبی(ع) چنین رفتارهائی از سوی حکومت آن حضرات علیهم السلام نسبت به مخالفین و منتقدین وجود ندارد و سند قابل تکیه ای بر این موضوعات نمی توان در طول تاریخ یافت؛ با این وجود با نگاهی به تاریخ می توان چنین رفتارهائی را از سوی دشمنان اهل بیت(ع) در زمان تصدی حکومت بر علیه مخالفینشان دید کمااینکه برای مثال نیروهای معاویه با نقض حقوق شهروندی یک زن اهل کتاب، به منزلش وارد شده، خلخال از پای او ربودند که این موضوع چنان در نگاه امیرالمومنین(ع) سخت و ثقیل آمد که فرمود: اگر فردی چنین خبری را بشنود و از شنیدن آن بمیرد، حق داشته و این مرگ در نزد من امری پسندیده است.
آیت الله بیات زنجانی افزوده است: فرض سؤال دوم از مصادیق اشاعۀ فحشاء آن هم بر علیه انسان های مومن و پاکدامن است که قطعاً گناه کبیره بوده و مرتکب آن فاسق و آمر به چنین رفتار خلاف شرعی قطعاً از عدالت ساقط بوده و بر عهدۀ دستگاه قضائی مستقل است که مسائل اینچنینی را پیگیری کرده و مرتکبین آن را مجازات کند.
در پایان پاسخ این مرجع تقلید آمده است: این مورد از موارد اتیان منکر است و امر به معروف و نهی از منکر، مورد تاکید قرآن و سنت بوده و در وجوب آن هیچ یک از فقهای عظام تردید نکرده اند.
اما وظیفۀ مسلمین در برابر چنین وقایعی امر به معروف و نهی از منکربا رعایت مراتب آن است کما اینکه امام حسین (ع) در این باره تکلیف همگان را روشن کرده و قیام نفرموده مگر برای اصلاح و احیای امر به معروف و نهی از منکر.
رضا شهابی فعال حقوق کارگری که نزدیک به ۲۰ روز است در زندان اوین در اعتصاب غذا به سر میبرد، برای مداوای پزشکی به بیمارستان منتقل شده است.
وب سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خبر داد که وی به دليل بيماري آرتروز و عدم رسيدگي پزشكي در زندان از اوايل آذر ماه با پرهيز از خوردن غذا تا تعيين تكليف نهايي پرونده دست به اعتصاب غذا زده و با پيگيريهاي خانواده و تصميم دادستان مبني بر رسيدگي پزشكي خارج زندان روز سه شنبه به بيمارستاني در تهران منتقل و توسط پزشكان متخصص معاينه و ادامه رسيدگي كامل به روز هاي بعد موكول شد .
سازمان گزارشگران بدون مرزدرپی توقیف نشریه های چشمانداز و سیمره و همچنین اعتصاب غذای حسین رونقی ملکی و همچنین بازداشت فرشاد قربانپورو روژین محمدی طی بیانیه ای بی رحمی مرگ آور دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات ایران علیه روزنامه نگاران را محکوم کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
١٦آذر ماه ١٣٩٠، لطفالله میثمی مدیر مسئول ماهنامه چشمانداز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطلع شد که بنا بر حکم شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران به تاریخ ٢ آذرماه، امتیاز انتشار مجله لغو و خود وی به ٥ سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم شده است. این روزنامهنگار به حکم این دادگاه که از برگزاری ان اطلاع و در آن حضور نداشته است، اعتراض کرده است. لطفالله میثمی در طی سالهای گذشته بارها به دادگاههای مختلف احضار شده است.
هفتهنامه سیمره یکی از نشریات قدیمی و پر خواننده استان لرستان، از تاریخ ١٤ مهر در پی فشارهای سیاسی و قضایی پس از هفت سال انتشار مداوم، انتشار خود را متوقف کرد. در شماره ٨ شهریور ١٣٩٠ این نشریه مطلب طنزی به نام "فقط دیکتاتورها وخرها اشتباه نمیکنند!" منتشر شده بود، مقاله فرهنگ نقد ناپذیری در میان دیکتاتورها را به تمسخر گرفته بود. برخی از مسوولان استان این مطلب را " توهین به مقدسات" اعلام کرده و علیه نشریه و نویسندگان آن شکایت کردهاند. در تاریخ ٦ آذرماه دادگاه رسیدگی به اتهامات این نشریه برگزار اما اعضای "هیات منصفه" با ایجاد تشنج مانع به پایان رساندن دفاعیات وکیل سیمره شدند. هنوز حکم دادگاه صادر نشده است.
" این مضحکه عدالت است و نه دادرسی، دادگاههای جمهوری اسلامی در غیاب متهم برگزار میشوند، هیات منصفه معتمدان نهادهای سرکوبگر هستند! روزنامهنگاران با احکام این دادگاههای ناعادلانه راهی زندان و سلولهای انفرادی می شوند با محروم شدن از همهی حقوق خود زندگیشان در خطر قرار میگیرد."
وبنگار زندانی حسین رونقی ملکی از تاریخ ٢٢ آذر و در دومین سالگرد زندانی شدن و شرایط بازداشتش دست به اعتصاب غذا زده است. حسین رونقی ملکی به شدت بیمار است، علیرغم دو عمل جراحی بر روی کلیه و نیاز به مراقبتهای پزشکی، مقامات قضایی و بازجویان وزارت اطلاعات با درخواست مرخصی او مخالفت میکنند. وی در تاریخ ١١ مهرماه ١٣٨٩ از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ١٥ سال زندان محکوم شد. این وبنگار که نزدیک به یکسال از زندانیشدنش را در سلول انفرادی بسر برده است، امروز در خطر مرگ قرار دارد.
بی رحمی مرگ آور دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات ایران علیه این وبنگار غیر قابل پذیرش است. ما محمدصادق آملی لاریجانی رئیس دستگاه قضایی، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و عباس جعفری دولت ابادی را مسوول جان حسین رونقی ملکی میدانیم.
گزارشگران بدون مرز در تاریخ ١٠ آذرماه از بازداشت و زندانی کردن فرشاد قربانپور روزنامهنگار و همکار بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب از جمله هفتهنامه توقیف شده شهروند امروز، و روزنامههای فرهیختگان و مهرنامه، مطلع شده است. این روزنامهنگار از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به یکسال زندان و ٥ میلیون تومان جریمه نقدی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی " و " دریافت دستمزد غیر قانونی از رسانههای خارج از کشور" محکوم شده است. یک روز پس از دستگیری روزنامهنگار با تماس تلفنی به خانوادهاش اطلاع داده است که در بند ٣٥٠ زندان اوین بسر میبرد.
روژین محمدی وبلاگنویس که در تاریخ ٣٠ آبان ماه پس از احضار به دادسرای انقلاب مستقر در زندان اوین، بازداشت شده بود در تاریخ ٢٠ آذر ماه از زندان آزاد شد. این دانشجوی پزشکی در فلیپین، در ٢٣ ابان به هنگام ورود به کشورش در فرودگاه بازداشت شد که پس از یک روز با سپردن وثیقه آزاد شده بود.
درپی تکذیب خبرسایتهای امنیتی توسط خانواده علیرضا رجایی همسروی به شعبه 4 بازپرسی دادسرای زندان اوین احضار و برای دومین بار تحت فشار قرار گرفته که سریعا تکذیبیه مصاحبه با کلمه را اعلام کند.
پس از انتشار خبر کذب سایتهای امنیتی در ایران که ادعا کرده بودند شش تن از زندانیان سیاسی امضای خود در نامه ۳۶ امضایی زندانیان را درباره انتخابات تکذیب کرده اند خانواده این زندانیان اعلام کردند که در ملاقات با عزیزان شان، آنها این خبر را تکذیب کرده و بر مواضع شان در نامه ۳۶ امضایی تاکید کردهاند.
به گزارش تلویزیون رسا، در این میان فشار بر خانواده دکتر علیرضا رجایی بسیار شدید بوده است و از خانواده ایشان خواسته شد که تکذیبیه خود را تکذیب کنند. خانواده رجایی اما به این خواسته تن نداد و طی نامهای که به خبرگزاری فارس فکس شد اعلام کرده که علیرضا رجایی بر مواضع خود تاکید دارد.
در پی انتشار این فکس از سوی خانم لیاقت همسر علیرضا رجایی توسط خبرگزاری فارس وابسته به سپاه که تنها به مدت نیم ساعت روی خروجی این سایت قرار گرفت و دادستانی تهران را برآشفته کرد، احضار نامه ای کتبی برای خانم لیاقت ارسال شد.
همسر علیرضا رجایی صبح روز چهارشنبه بیست و سوم آذرماه خود را به شعبه ۴ بازپرسی دادسرای زندان اوین معرفی کرده و برای دومین بار تحت فشار قرار گرفته که سریعا تکذیبیه این متن و تکذیبیه مصاحبه با کلمه را اعلام کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر