داوود بهمن آبادی، شهروند ساکن تهران که روز چهارشنبه دوم آذرماه و در پی احضار به پلیس امنیت بازداشت شده بود، به زندان اوین منتقل شده است. آقای بهمن آبادی پس از آن بازداشت شد که نیروهای امنیتی در بازداشت پسر او که یک فعال حقوق بشر است، ناکام ماندند.
به گزارش جرس، روز چهارشنبه دوم آذر ماه داوود بهمن آبادی توسط مامورین امنیتی و درحالی که حکم بازداشت توسط آنها به وی ارائه نشده بود، بازداشت شد.
بهمن آبادی روز چهارشنبه به علت عدم موفقیت دستگاه امنیتی برای بازداشت فرزندش حسام الدین بهمن آبادی (سیاوش بهمن) از فعالین حقوق بشر و یکی از مسئولان مجموعه فعالان حقوق بشر بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
آقای بهمن آبادی پس از بازداشت هیچگونه تماسی با خانواده خود نداشته است.
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هم در خبری آورده است، داوود بهمن آبادی در حالی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده که از اتهامات وی تاکنون هیچ اطلاعی در دست نیست.
ماموران امنیتی پس از بازداشت داوود بهمن آبادی با مراجعه به منزل وی اقدام به تفتیش کردند و برخی وسایل شخصی را با خود بردند.
خانواده این زندانی در مراجعه به زندان اوین نیز موفق به کسب خبر از وی نشده اند و مسئولان زندان اعلام کردند که به دلیل عدم وجود پرونده قضایی برای این زندانی، نام ایشان در لیست زندانیان نیست.
عبدالفتاح سلطانی حقوقدان و عضو هیات موسس کانون مدافعان حقوق بشر، تاکنون اجازه دیدن پرونده و کیفرخواست خود نیافته است.
همسر عبدالفتاح سلطانی با بیان این خبر به جرس گفته است: آقای سلطانی بنا به وقت رسیدگی که دادگاه توسط قاضی پیرعباسی معین کرده است دهم دی ماه جلسه‌ی دفاع دارد ولی تا کنون اجازه نیافته تا پرونده و کیفر خواست خود را ببیند. اگر پرونده مربوط به آقای سلطانی است چرا نمی‌تواند پرونده‌ی خود را ببیند و قلم کاغذ جهت نوشتن دفاعیه در اختیار ندارد؟
معصومه دهقان همچنین گفت: هفته‌ی گذشته به قاضی شعبه‌ی ۲۶ مراجعه کردم و درخواستی مبنی بر تبدیل قرار و ملاقات حضوری و استرداد لوازم شخصی تسلیم آن شعبه کردم؛ به ویژه کتاب‌هایی که دو بازپرس و دادیار دادسرا دستور تحویل آنها را به آقای سلطانی صادر کرده‌اند و از قاضی خواستم تا کتاب‌ها تحویل آقای سلطانی شود ولی تا کنون خبری نشده است.
عبدالفتاح سلطانی که سابقه وکالت در بسیاری از پرونده‌های سیاسی و حقوق بشری از جمله پرونده‌های اکبر گنجی، زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب، هاله اسفندیاری، تنی چند از نیروهای ملی مذهبی و اعضای سندیکای شرکت واحد را دارد، نوزدهم شهریور ماه بازداشت شد.
این فعال حقوق بشر که با اتهاماتی چون مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت و تحصیل مال نامشروع از طریق گرفتن جایزه‌ی نورمبرگ روبه‌رو است، چندی پیش از سوی بازجو به صدور حکم ۲۰ سال حبس در دادگاه تهدید شده بود.
انتقال دو زندانی به بیمارستان
کبری امیرخیزی زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان زندان اوین و حسین رونقی ملکی به دلیل وخامت حال جسمی خود به بیمارستان منتقل شدند.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از تهران، حسین رونقی ملکی در پی خونریزی مجدد کلیه‌اش به بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران منتقل شد.
این زندانی که بار‌ها به دلیل عفونت و خونریزی کلیه‌اش به بیمارستان منتقل شده است کماکان از مرخصی استعلاجی جهت درمان کامل بیماری خود محروم است.
هم چنین خانم کبری امیر خیزی زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان زندان اوین جهت عمل چشم به بیمارستان لبافی‌نژاد منتقل و پس از عمل جراحی مجددا به زندان اوین بازگردانده شد.
نگهداری این زندانی در محیط آلوده زندان پس از عمل چشم موجب خطراتی از جمله عفونت چشم می‌شود که مسئولین مربوطه توجه‌ای به این امر نشان نداده‌اند.
وضعیت نگران کننده قاسم شعله سعدی
همسر قاسم شعله سعدی، وکیل، نماینده پیشین مجلس و استاد دانشگاه تهران، در باره ادامه بازداشت و وضعیت نامساعد همسرش گفت: "وضعیت سلامتی ایشان وخیم است چون از نظر نخاعی, خیلی آسیب دیده است. در زندان چندین مرتبه پزشك قانونی ایشان را ملاقات كرده و همه موافق هستند كه ایشان نباید كیفر تحمل كند. طبق قانون هم وقتی وضعیت یك زندانی به این صورت می شود, نباید كیفر تحمل كند.
به گزارش كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها، به دنبال فشارها و آزاری كه بر قاسم شعله سعدی وكیل حقوق بشر وارد آمده، همسر وی طی گفتگویی در شرح مراحل دادرسی و وضعیت كنونی همسرش گفته است "هشت سال پیش و هنگامی كه شعله سعدی نامه سرگشاده ای خطاب به خامنه ای نوشت, او را بازداشت كردند. پای او در زندان اوین آسیب دید و چون حالت فلج داشت, او را آزاد كردند و به دنبال این موضوع, او را به یك سال و نیم حبس محكوم کردند. این حكم حدود پنج سال متوقف شده بود, اما این بار و زمانی كه ایشان را دستگیر كردند, برای همین یك سال و نیم او را بازداشت کردند. ولی هیچ حكم قطعی روی این مساله داده نشده بود كه ما بدانیم براساس چه حكمی مجدداً ایشان را بازداشت می كنند. "
خانم شعله سعدی در ادامه سخنان خود در مورد روندی كه پرونده آقای شعله سعدی طی دو سال اخیر طی كرده نیز چنین شرح داد: "شعله سعدی در سال 89 در شعبه 15 به یك سال زندان و 10سال محرومیت از تدریس دانشگاه و نیز 10سال محرومیت از وكالت محكوم شد. حكم او را بعد از بازداشت ابلاغ كردند. حكمی كه مجموعا 2 سال و نیم حبس را نشان می داد. اتهامات هم توهین به رهبری و تشویش اذهان عمومی اعلام شده بود. اتهامات او هم در شعبه 15 و هم شعبه 21 همین بود. بعد از دستگیری و رای مجدد یك ساله كه به ایشان داده بودند, این پرونده به جریان افتاد, بازپرس بررسی اش كرد و گفت كه این پرونده جدید كه می شود سومین پرونده ایشان, قابل اجرا نیست چون در وعده قبل, مجازات داده شده است اما دادستان قبول نكرد و پرونده از بازپرسی به دادیاری رفت. البته این عمل هم غیرقانونی است چون طبق قانون نمی توانند پرونده ای را از بازپرسی بگیرند و به دادیاری بدهند. اما این عمل غیرقانونی انجام گرفت و پرونده شعله سعدی از بازپرسی به دادیاری و بعد از آن به شعبه 26رفت و از آنجا قاضی مقیسه باز 2سال حبس برای ایشان داد. از این رو, در مجموع حبس ایشان به 4سال و نیم می رسد. "
همسر این استاد دانشگاه در مورد وضعیت سلامتی همسرش نیز با ابراز نگرانی گفت: "وضعیت سلامتی ایشان وخیم است چون از نظر نخاعی, خیلی آسیب دیده است. در زندان چندین مرتبه پزشك قانونی ایشان را ملاقات كرده و همه موافق هستند كه ایشان نباید كیفر تحمل كند. طبق قانون هم وقتی وضعیت یك زندانی به این صورت می شود, نباید كیفر تحمل كند. من نامه هایی هم از پزشكان بیرون زندان دارم كه ام.آر.آی های ایشان را دیده و نظر داده اند كه نخاع ایشان له شده و آسیب شدید دارد و باید عمل شود. به همین دلیل من در حال پیگیری این مساله هستم كه ببینم چطور می توانم ایشان را آزاد كنم تا تحت درمان قرار گیرد... اما نمی دانم چرا به وی مرخصی استعلاجی نمی دهند... ما از پزشكان زندان و چندین مرتبه پزشك قانونی خواهش كرده ایم و انهاهم نظرشان را داده اند. اما موفق به آزاد كردن ایشان نشده ایم. "
خانم شعله سعدی در پایان گفت: "... درخواست ما این است كه سازمان های حقوق بشری به این موارد رسیدگی كنند و در نتیجه, زندانیانی كه به این شكل زندانی هستند, به حق شان برسند و بتوانند آزاد شوند و تحت درمان قرار بگیرند. ما همچنین خواستار آن هستیم كه امكان دسترسی به پرونده این زندانیان به ما داده شود.
چون در حال حاضر ما به پرونده اولیه شعله سعدی كه یك سال و نیم حبس را به او داده اند, امكان دسترسی نداریم تا بتوانیم ثابت كنیم كه باید متوقف شود."
ارائه آمار ایجاد شغل و نرخ بیکاری با محاسبه تعداد کارگران موقت و شاغلین شغل‌های کاذب، همچنان مورد اعتراض فعالان کارگری است.
بسیاری از کارشناسان متنقد دولت در ایران، این شیوه محاسبه بیکاری را "متقلبانه" و راهی برای کاهش ظاهری و تبلیغاتی آمار بیکاری می دانند.
در ادامه این اعتراضات، دبیر اجرایی خانه کارگر فارس گفت:" اشتغال باید ثبات و استمرار داشته باشد، و آمار کارگران موقت و شاغلین شغل‌های کاذب، نمی‌تواند در ارائه آمار ایجاد شغل و نرخ بیکاری صحیح باشد."
علی راستگو در گفت گو با ایلنا، ضمن اشاره به نحوه محاسبه شاغلین بر مبنای دو ساعت کار در هفته گفت:" ارائه آمار این چنینی درست نیست. "
وی افزود:" اشتغال ثابت و پایدار بدین معنی است که کارگر ۸ ساعت در روز فعال باشد و محاسبه آمار کارگران موقت و شاغلین شغل‌های کاذب، نمی‌تواند در ارائه آمار ایجاد شغل و نرخ بیکاری صحیح باشد."
دبیر اجرایی خانه کارگر فارس ، نرخ بیکاری ۱۱،۱ درصدی را غیر واقعی خواند و با انتقاد از آمارهای رسمی که از سوی وزارت خانه‌های مختلف منتشر می شود ،گفت:" نباید این آمارها با هم مغایرت داشته باشند."
این فعال کارگری با بیان اینکه مسئولین از واقعیت‌ها فاصله گرفته‌اند، اظهار داشت:" با ارائه آمار و ارقام متفاوت، مشکلات حل نمی شود چرا که بیشتر این آمارو ارقام در ادارات کار و کاریابی ها ثبت نشده‌اند."
دبیر اجرایی خانه کارگر گیلان هم با انتقاد از وضع اقتصادی کارگران به ایلنا گفت:" ضریب افزایش دستمزد کارگران بسیار کمتر از رشد تورم در کشور است و این امر موجب شده که روز به روز به شکاف طبقاتی میان کارگران و سایر اقشار جامعه افزوده شود. "
محمد یعقوبی افزود:" افزایش میزان دستمزد با توجه به نرخ تورم ناچیز است و جوابگوی نیازهای فعلی نیروی کار کشور نیست و همچنین موجب شده تا قدرت خرید کارگران به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش یابد. "
به گفته وی شورایعالی کار برای جبران این کاستی رقم دستمزد باید با اختصاص سایر مزایا به یاری کارگران بیاید در غیر این صورت مشکلات کارگران بیشتر خواهد شد.
مادر شبنم سهرابی در آستانه ی دومین ساگرد کشته شدن فرزندش در راهپیمایی اعتراضیِ عاشورای ۸۸ از بی فرجام ماندن پرونده قضاییِ این قتل خبر داد و اعلام کرد که از این پس دیگر به دادگاه نخواهد رفت و هیچ درخواستی هم از مسئولان ندارد. او گفت: من زورم به آنها نمی رسد؛ آنها حتی به خدا هم زور گفتند و نفسِ بچه ام را گرفتند.
شبنم سهرابی، شهرام فرج زاده و شاهرخ رحمانی سه تن از شهروندان معترض بودند که در راهپیمایی اعتراضی پس از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال ۸۸، خودروی نیروی انتظامی از روی آنها رد شد و صحنه های جان باختن آنها به طور گسترده در شبکه های اینترنتی منتشر شد.
این صحنه ها در آن روزها، برای بسیاری از سبزهای معترض و مظلوم، داستان راندن اسب ها و لگدکوب کردن اجساد شهدای کربلا در عاشورای سال ۶۱ هجری را تداعی کرد که اکنون شاهد ظلمی مشابه از سوی مدعیان جدید جانشینی پیامبر و متولیان دین و خدا در روزگار ما بودند.
شبنم سهرابی، ۳۴ ساله و مادر یک دختر شش ساله بود، ظهر روز عاشورا توسط یک خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شد. شاهدان عینی همان زمان گفتند که ماشین نیروی انتظامی در خیابان یک طرفه ی شادمان با سرعت به شبنم برخورد کرده و بعد از چندین بار رد شدن از روی شبنم، او را زیر چرخ هایش له کرده است.
پیگیری های قضایی خانواده ی وی، اینک پس از دو سال نتیجه ای نداشته است و مادر این قربانی سرکوب های عاشورای ۸۸ می گوید حتی با جعفری دولت آبادی دادستان تهران نیز گفت و گو کرده است، اما در جریان این گفت و گو دادستان به این مادر داغدیده پیشنهاد کرده که درخواست دیه ی خود را بنویسد تا رسیدگی شود!
مادر شبنم سهرابی پس از گذشت دو سال همچنان متاثر است و به "کلمه" می گوید: وقتی عاشورا می آید اصلا حال خودم را نمی دانم، مثل دیوانه ها، مثل مرغ پرکنده می شوم. دختر هشت ساله ی شبنم هم به لحاظ روحی دچار مشکل شده است، من اصلا نمی توانم بگویم چه حالی دارم. مادرانی که فرزند از دست داده اند می فهمند چه می گویم. توی دلم انگار آشوب است. قلبم همش تکان می خورد. من بچه ام را با یتیمی بزرگ کرده بودم.
وی در مورد پیگیری قضایی اش نیز توضیح می دهد: دیگر دادگاه هم نمی روم، هر دفعه می روم به من می گویند: دروغ می گویی. به آنها گفتم: سنی از من گذشته است، چه دروغی دارم بگویم؟ از اردیبهشت ماه دیگر به دادگاه نرفته ام. چون به من گفته اند اگر خواستید می توانید درخواست دیه بدهید. من هم ننوشتم. توی دلم گفتم برای یک دیه ۱۰ تا امضا می خواهند بگیرند، من نمی توانم امضا کنم و خون بچه ام را با پول معامله کنم.
وی در پاسخ به این پرسش که به نظر می رسد وضعیت مالی شما هم چندان مناسب نیست اما چگونه از این پیشنهاد دریافت دیه صرف نظر کرده اید، می گوید: دختر من یک آزادی خواه و یک وطن پرست بوده و من نمی توانم بچه ام را با پول عوض کنم. چهل میلیون، پنجاه میلیون می خواهند بدهند، یا هر چقدر؛ من نمی توانم خون بچه ام را با پول عوض کنم. به خودم می گویم خدا خودش روزی مرا کم یا زیاد می رساند، اما اگر این را بپذیرم انگار بچه ام را فروختم، در حالی که بچه ام خیلی خیلی ارزش بیشتری برایم داشت…
مادر این جان باخته روز عاشورا در جواب پرسشی مربوط به آخرین پاسخ دستگاه قضایی، به دیدارش با جعفری دولت آبادی دادستان تهران اشاره می کند و می گوید: من آقای دولت آبادی دادستان تهران را دیدم. در راهروها دنبالشان رفتم و صدایشان کردم و ایشان از من پرسید: اسم زندانی شما چیست؟ گفتم؛ زندانی ندارم؛ دخترم روز عاشورا کشته شد. گفت: اسمش چیست؟ گفتم: شبنم سهرابی, و توضیح دادم که به هیچ یک از نامه های من رسیدگی نشد. گفتم: من از سران نیروی انتظامی شاکی ام که چرا ماشین را دادند دست کسی که این بلا را سر بچه ام بیاورند. من از همه ی کسانی که در نیروی انتظامی در راس کار هستند شاکی ام. گفت: اینطوری نمی شود، باید اسم بیاوری! گفتم: من از کجا بدانم کسی که بچه ام را کشت، اسمش چه بود؟! بعد گفت: حالا درخواست دیه را بنویس، بگذار روی میزم، من بعدا رسیدگی می کنم. من هم خداییش درخواست دیه را ننوشتم. از دادگاه بیرون آمدم، نزدیک بازار که رسیدم گریه کردم و گفتم: خدایا، من زورم به اینها نمی رسد. بچه ی مرا زدند ظهر عاشورا کشتند، جلوی چشم این همه مردم، بچه ی مرا کشتند، حتی نیامدند جنازه را جمع کنند و این مردم بودند که بچه ی مرا به درمانگاه عمار رساندند. آخر سر هم جسد بچه مرا بردند [پزشکی قانونی] کهریزک؛ بعد از هفده روز وقتی می خواستم دخترم را ببینم، جسدش بوی تعفن می داد. تمام بدن و صورتش کبود شده بود. خدا نصیب هیچ مادری نکند …
وی در پاسخ به این پرسش که اگر دیه نگرفتید آیا درخواست دیگری از مسئولان داشتید نیز می گوید: خواسته ام این بود؛ کسی که بچه ام را کشت باید مجازات شود، بگوید به چه دلیل بچه ی مرا کشته اند. همه رفتند خیابان و بچه ی من هم مثل مردم دیگر رفت توی خیابان. به چه حقی این کار را در حق بچه ام انجام دادند؟
مادر شبنم سهرابی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا اینک که پس از دو سال وقتی پیگیری های قضایی جواب نداده است درخواست دیگری دارند یا خیر، می گوید: نه، من دیگر از مسئولان هیچ چیزی نمی خواهم. خدا به بچه من نفس داده بود، ولی خدا نفس بچه ام را نگرفت، اینها به خدا هم زور گفتند و نفس بچه ام را گرفتند، واگذار کردم به خدا و آخر هم حق بچه ام را می گیرم.
وی همچنین می گوید: فکر نمی کنم مردم صحنه ی کشته شدن شبنم را فراموش کنند. مردم خیلی با تعصب اند. مردم با چشم های خودشان دیدند و فکر می کنند آن بلا انگار سر عزیزان خودشان آمده است.
احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران می گوید از ابتدا مخالف حمله به سفارت خانه ها بوده است.
وي ادامه داد: ما طرفدار قانون و حركات قانوني هستيم و صلاح كشور را در اين مي‌دانيم، من يك بار در خطبه‌هاي نماز جمعه نيز گفتم كه حمله به سفارتخانهها و اشغال آنها در حقيقت اشغال يك كشور است و اين كار غيرقانوني است .
به گزارش ایسنا، خاتمی اضافه کرد: ما معتقد به كار قانوني هستيم و نبايد شرايط كنوني را كه داراي مسوولان انقلابي هستيم با شرايط اشغال جاسوس‌خانه آمريكا قياس كرد. در آن دوران دولت بازرگان حاكم بود و روحيه ضداستكباري نداشت و اين روحيه به ديپلمات‌هاي غربي و يا به تعبير درست‌تر آن به جاسوس‌ها اين ميدان را مي‌داد كه به توطئه‌هاي خود ادامه دهند و در آن شرايط و به توجه به تاييد امام خميني(ره) اشغال سفارت آمريكا كار مثبتي بود، اما اين‌كه ما آن را معياري بگيريم براي هر دوره‌اي به نظر مي‌رسد كه كار واقع‌بينانه‌اي نيست.
امام جمعه موقت تهران روز گذشته اقدام مجلس در تصویب کاهش روابط سیاسی با انگلیس را ستوده بود و گفته بود که از نظر او انگلیس نیاز به "گوشمالی" داشته است.
خاتمي افزود: من در نماز جمعه ديروز اوج نفرت به انگليس را ابراز كردم و پيشنهاد كردم كه پس از مرگ بر آمريكا ، مرگ بر انگليس نيز بگوييم و معتقدم كه بايد بر روحيه ضد استكباري تاكيد كنيم و لحظه به لحظه نفرت خود را از دولت‌هاي مستكبرمانند انگليس ابراز كنيم، اما اين روحيه انقلابي به معناي آن نيست كه سفارتخانه‌هاي كشورهاي ديگر كه در جمهوري اسلامي ايران هستند، احساس ناامني كنند و اين به مصلحت كشور نيست و من به صراحت مي‌گويم كه اينجانب با حمله به سفارتخانهها و اشغال آنها در جمهوري اسلامي مخالفم.
یک مقام مسئول در وزارت جهادکشاورزی ادعا کرد که واردات بی‌رویه میوه در پی تبانی وزارت صنعت، معدن و تجارت با گمرک ایران اتفاق افتاده است.
علیرضا ساعدی، مشاور وزیر جهاد کشاورزی در گفتگو با مهر در رابطه با واردات بی رویه میوه اعلام کرد:" مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت در این باره بی‌انصافی کرده اند."
وی همچنین از وجود اسنادی برای شفاف‌سازی در این زمینه خبر داد.
به گفته وی مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت بی توجه به ممنوعیت‌های اعلام شده اقدام به صدور مجوز واردات میوه کردند.
این مقام مسئول در وزارت جهاد کشاورزی بیان داشت: "عملکرد این دو دستگاه باعث ضربه زدن به تولیدات داخل و کشاورزان زحمتکش می شود."
براساس گزارش‌ها در شش ماه ابتدایی امسال بيش از 22 هزار تن ميوه به ارزش حدود 24.5 ميليون دلار وارد كشور شده است.
این درحالی‌ست که بیش از یک سال از اعلام ممنوعیت واردات برخی میوه‌ها می‌گذرد اما ورود غیرقانونی آنها به کشور همچنان ادامه دارد.
مشاور وزیر جهادکشاورزی با بیان اینکه واردات میوه باید با اجازه وزارت جهاد کشاورزی صورت گیرد، اعلام کرد:" تصمیم گیری در مورد واردات هر نوع میوه بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است، این در حالی است که مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت با هماهنگی گمرک اقدام به صدور مجوز واردات میوه کرده اند."
ساعدی همچنین در واکنش به مصاحبه های اخیر معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت متذکر شد: " افرادی که در رابطه با واردات میوه در حال حاضر اظهار نظر می‌کنند با هماهنگی اداره گمرک، مجوز واردات میوه را صادر کرده اند."
مدیرکل امور استان‌های وزارت جهاد کشاورزی همچنین در مورد عملکرد گمرک برای واردات میوه، گفت:" گمرک نیز با وجود مخالفت‌های وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده است که این وزارتخانه حق دخالت در این رابطه را ندارد."
این درحالی‌ست که سال گذشته باغداران شمال ایران اعلام کردند تولید میوه آنها به حدی‌ست که نیازی به واردات مرکبات وجود ندارد و اینکار دولت تنها سبب ورشکستگی آنها خواهد شد.
پیش از این عیسی کلانتری، دبیرکل خانه کشاورز و پرسابقه‌ترین وزیرکشاورزی ایران گفته بود بیشترین و گسترده‌ترین مافیا در حوزه کشاورزی اکنون به واردات میوه اختصاص دارد.
در حالی که قیمت طلا در معاملات هفته گذشته بازارهای جهانی ۶۵ دلار افزایش داشته کارشناسان پیش بینی می‌کنند روند افزایشی قیمت‌ها طی هفته جاری نیز ادامه یابد.
در معاملات روز جمعه قیمت هر اونس طلا در بازارهای بین‌المللی ۱۱ دلار و ۵۰ سنت افزایش داشت.
به نظر می‌رسد با وجود کاهش میزان بیکاری در آمریکا بر اساس جدیدترین گزارش منتشره، قیمت این فلز گران بها با افزایش روبرو شده است.
براساس این گزارش‌ها قیمت طلا در هفته جاری ۳.۹ درصد حدود ۶۵ دلار افزایش داشته و بهترین حالت را از ۲۸ اکتبر به خود اختصاص داده است.
فارس نوشت:"پایگاه اینترنتی کیتکو پیش بینی کرده است در معاملات هفته جاری بازارهای جهانی که از دوشنبه آغاز می‌شود روند افزایشی قیمت طلا ادامه یابد. از ۲۱ کارشناسی که با این پایگاه مصاحبه کرده‌اند ۱۹ نفر افزایش قیمت طلا را پیش بینی کرده‌اند و یک نفر نیز قائل به کاهش قیمت‌ها و یک نفر معتقد است قیمت ها تغییری نخواهد کرد."
از سویی افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی ، بالارفتن نرخ سکه و طلا در ایران را به دنبال خواهد داشت. امری که به نظر می‌رسد با سیاست‌های بانک مرکزی برای از بین بردن حباب سکه منافات داشته و این طرح را به بن‌بست بکشاند.
هرچند تاکنون نیز اخبار منتشرشده حاکی از عدم توفیق بانک مرکزی ایران برای کاهش قیمت سکه بوده است.
باوجود پایین آوردن قیمت سکه‌های بانکی و به تبع آن ، کاهش نرخ سکه در بازار، صرافان با مقاومت در برابر فروش سکه و ارز از شکست بازار در برابر این اقدام بانک مرکزی جلوگیری می‌کنند.
معاون کالاهای مصرفی وزارت جهاد در مورد تداوم گرانی تخم مرغ گفت:" وزارت جهاد مشکل تامین تخم مرغ را حل نکرده است."
محمد قبله در مورد دلایل تداوم گرانی تخم‌مرغ در بازار اظهار داشت:" وزارت جهاد در شهریور ماه اعلام کرده بود که تا سه ماه دیگر مشکل تولید تخم مرغ در کشور را حل می کند اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است."
وی با تاکید بر اینکه قرار بود وزارت جهاد کمبود تولید تخم مرغ در کشور را ازطریق واردات تامین کند، به فارس گفت:" در ۷ ماهه اول سال جاری ۱۹ هزار تن تخم مرغ وارد کشور شده است و تولید داخل هم ۷۵۰ هزار تن بوده است."
معاون کالاهای مصرفی سامان حمایت با بیان اینکه در فصل سرما تقاضای تخم‌مرغ بالاست و قیمت ها به سمت بالا چسبندگی دارند، گفت:" ما ۸ ماه پیش به وزارت جهاد نامه فرستادیم تا در خصوص کمبود تخم مرغ بدلیل شیوع بیماری آنفلوانزای مرغی تمهیدی بیندیشند."
وی افزود: به دلیل شیوع آنفلوانزاری مرغی تولید تخم مرغ ۳۰ درصد افت داشته است.
در بازار ایران، همزمان با افت تولید تخم‌مرغ، قیمت آن رشد ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصدی داشته است.
با وجود وعده دولت و ارائه طرح مشترک وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت، اما تخم‌مرغ همچنان گران و با قیمت تخم‌مرغ ۲۵۰ تومان عرضه می‌شود.
براساس آخرین گزارش‌ها در خرده‌فروشی‌های سطح شهر تهران قیمت هر عدد تخم‌مرغ همچنان ۲۵۰ تومان است و سیاست‌های تنظیم بازار دو وزارتخانه جهاد کشاورزی و صنعت تأثیری در تعدیل قیمت تخم‌مرغ نداشته است.
از سویی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده است که این وزارتخانه بودجه تنظیم بازار در سال ۹۰ را که بیش از هزار میلیارد تومان است هنوز دریافت نکرده است و محمد‌علی ضیغمی معاون بازرگانی داخلی این وزارتخانه چندی پیش اعلام کرد که تنها راه تنظیم قیمت تخم‌مرغ و آرام کردن بازار مدیریت و هماهنگی بین تشکل‌هاست.
یارانه نقدی آبان ماه به حساب سرپرستان خانوار واریز نشد.
مهر نوشت:" یارانه نقدی مرحله دهم سرپرستان خانوار به مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان روز شنبه در موعد واریز به دریافت‌کنندگان پرداخت نشد."
مبلغ یارانه نقدی مرحله دهم نسبت به مراحل قبلی تغییری ندارد. یارانه نقدی تاکنون در ۹ مرحله به حساب سرپرستان خانوار واریز شده است، پرداخت یارانه نقدی از دی ماه سال گذشته آغاز شده که مربوط به یارانه نقدی ۱۰ ماه بوده است.
از مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان، ۵ هزار تومان مربوط به یارانه نان و ۴۰ هزار و ۵۰۰ تومان برای یارانه انرژی است.
با توجه به شلوغی و ازدحامی که در زمان واریز یارانه نقدی، همزمان با واریز حقوق در پایان ماه در بانک‌ها و مقابل خودپردازهای بانکی مشاهده می شد، براساس تدابیر صورت گرفته مقرر شد که یارانه نقدی در هفته دوم هر ماه و نهایتا تا دوازدهم هر ماه به حساب سرپرستان خانوار واریز شود اما روز شنبه دوازدهم آبان ماه هیچ پولی در حساب این افراد نبود.
اسماعیل زرافشان، با سابقه‌ترین و مسن‌ترین عکاس ورزشی کشور در 83 سالگی درگذشت.
اسماعیل زرافشان که مدتی در بستر بیماری بود، شامگاه جمعه درحالی که بیماری وی بهبود نیافته بود از دنیارفت.
زرافشان از پیشکسوتان به نام عکاسی ورزشی ایران بود که شاگردان زیادی را تحویل جامعه عکاسی داد و تا سال اخیر در تمام مسابقات تیم ملی فوتبال، لیگ برتر و سایر رشته های ورزشی حضور فعالی داشت.
ندای سبز آزادی، درگذشت این عکاس با سابقه را به خانواده ایشان و جامعه روزنامه نگاران کشور تسلیت می گوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر