هزاران تن در قاهره، اسکندریه و چند شهر دیگر مصر، علیه دولت و رییس جمهور این کشور، حسنی مبارک ، تظاهرات کردند. مسئولان پلیس، شمار تظاهر کنندگان را حدود 15 هزار نفر ذکر کرده اند. هزاران مامور انتظامی در میدان های اصلی قاهره و شهرهای دیگر، مستقر شده بودند که در نقاطی با پرتاب گاز اشک آور تظاهر کنندگان را متفرق کردند، اما تظاهرات در مجموع در قاهره بدون درگیری برگزار شد. خبرگزاری ها اکنون بنقل از مسئولان بیمارستانی در شهر بندری سوئز می گویند که دو تظاهر کننده در آن جا، دردرگیری با ماموران پلیس کشته شدند و به گفته مسئولان امنیتی یک مامور پلیس هم براثر جراحات در قاهره درگذشت.
سخنگوی دولت موقت تونس به خبرگزاری این کشور گفته است که روز چهارشنبه کابینه ترمیم می شود. روز سه شنبه نیز تظاهرکنندگان خواستار استعفای مقام های دولت سابق از کابینه موقت شدند. از سوی دیگر جفری فلتمن، معاون وزارت خارجه آمریکا روز سه شنبه پس از دیدار با مقام های تونس، برای گفتگوی بیشتر با مقام های فرانسه درباره اوضاع تونس به پاریس رفت. معاون وزارت خارجه آمریکا گفت که تنها انتخاباتی آزاد و منصفانه می تواند به رهبری تونس اعتبار بخشد. هیلاری کلینتن، وزیر خارجه آمریکا هم پس از تماس تلفنی با نخست وزیر و وزیر خارجه موقت تونس گفت که « برای رسیدن به نتیجه ای دمکراتیک و پرنشاط در تونس هنوز راه درازی درپیش است.»
ایالات متحده آمریکا خواستار آن شده است که اتحادیه اروپا با گسترش تحریمها علیه جمهوری اسلامی، مقامهای مسئول در این کشور را که در نقض حقوق بشر دست داشتهاند، آماج تحریمهای خود قرار دهد.ایالات متحده آمریکا خواستار آن شده است که اتحادیه اروپا با گسترش تحریمها علیه جمهوری اسلامی، مقامهای مسئول در این کشور را که در نقض حقوق بشر دست داشتهاند، آماج تحریمهای خود قرار دهد. به گزارش خبرگزاری رویترز، فیلو دیبل، معاون دستیار وزیر امور خارجه آمریکا، که روز سهشنبه در بروکسل با مقامهای اتحادیه اروپا دیدار کرد، گفته است، اتحادیه اروپا باید با گسترش تحریمهای خود علیه ایران، آن دسته از مقامهای مسئول در جمهوری اسلامی را که در نقض حقوق بشر دست داشتهاند، هدف تحریمهای خود قرار دهد. بیشتر بخوانید: «متجاوزان به حقوق بشر در ایران را مجازات کنید» استقبال آمریکا از تصویب قطعنامه «نقض حقوق بشر در ایران» این مقام عالیرتبه آمریکایی با بیان این که واشنگتن برای نشان دادن اثرات تحریمها علیه ایران تلاش میکند، در این باره اظهار داشته است: «ما به اروپاییها پیشنهاد دادهایم، چیزی شبیه به آنچه ما در مورد حقوق بشر انجام دادهایم را مورد توجه قرار دهند.» در ماه سپتامبر سال گذشته میلادی ایالات متحده آمریکا اموال و داراییهای هشت تن از مقامهای ایرانی و از جمله چند فرمانده سپاه پاسداران را که گفته میشود در نقض حقوق بشر و به ویژه در کشتار معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران دست داشتهاند، توقیف کرده بود. فیلو دیبل، معاون دستیار وزیر امور خارجه آمریکا، با اشاره به این اقدام واشنگتن اظهار داشته است: «ما اینجا نیامدهایم که بگوییم، ما این کار را کردهایم و شما هم باید آن را انجام دهید. بلکه ما میگوییم، ما این کار را کردهایم و این هم اثر آن است و از این رو بر این باور هستیم که چنین اقداماتی ارزش بررسی کردن را دارد.» تحریمهای تصویب شده از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران، عمدتاً حوزههای اقتصادی و تجاری را در بر گرفته و شامل ممنوعیت صدور ویزا برای آن دسته از مقامهای ایرانی که در برنامه هستهای جمهوری اسلامی دست دارند، نیز میشود. با این حال گروههای طرفدار حقوق بشر، کشورهای عضو اتحادیه اروپا را متهم میکنند، که در مواجهه با «رژیمهای سرکوبگر»، به تعهدات خود در زمینه حقوق بشر عمل نکردهاند. به دنبال بالا گرفتن تنشها بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی و پس از آن که شورای امنیت سازمان ملل متحد چهارمین قطعنامه تحریمی خود را علیه ایران تصویب کرد، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تحریمهای جداگانهای را با هدف کند کردن سرعت برنامه هستهای تهران، علیه جمهوری اسلامی تصویب کردهاند. کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده آمریکا، بر این باور هستند که جمهوری اسلامی ایران در پوشش برنامه هستهای خود به دنبال ساخت جنگافزارهای هستهای و یا دستیابی به قابلیت فنی لازم برای ساخت این گونه سلاحها است. این در حالی است که اگرچه تهران همواره چنین اتهامهایی را رد میکند، اما در عین حال نیز از تن دادن به درخواستهای پی در پی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای «شفاف سازی» برنامه هستهای خود نیز خودداری میکند. از این رو آژانس بینالمللی انرژی هستهای در تازهترین گزارش خود درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی نیز یک بار دیگر با اشاره به «ابعاد نظامی احتمالی» برنامه هستهای ایران، تاکید کرده بود، نمیتواند صلحآمیز بودن این برنامه را تایید کند.
هزاران تظاهرکننده روز سهشنبه در نقاط مختلف قاهره، پايتخت مصر، و شهرهای ديگر اين کشور خواستار برکناری حسنی مبارک، رئيس جمهوری مصر، و همچنين انحلال هيات دولت شدند. هزاران تظاهرکننده روز سهشنبه در نقاط مختلف قاهره، پايتخت مصر، و شهرهای ديگر اين کشور خواستار برکناری حسنی مبارک، رئيس جمهوری مصر، و همچنين انحلال هيات دولت شدند. بنا بر گزارشها، تظاهرات در مصر با الهام از تحولات اخير در تونس انجام شد و تظاهرکنندگان، شعارهای «زنده باد تونس آزاد» و «مرگ بر حسنی مبارک» سر دادند. ايهاب ليل زيلاکی، مدیر تحریریه روزنامه « المصری اليوم»، چاپ قاهره، در گفت و گو با راديو فردا، به اين پرسش که تظاهرات در کدام شهرها برگزار شد، و شمار تظاهرکنندگان چقدر بود، پاسخ می دهد: منبع مستقلی در اختيار نداريم تا از شمار تظاهرکنندگان مطمئن باشيم، اما می توانم بگويم که بر اساس مشاهدات و برآوردها، دهها هزار نفر در اين تظاهرات شرکت کرده بودند. اين تظاهرات در يکی از ميدان های بزرگ قاهره به نام ميدان التحرير برگزار شد و در ساعات پايانی اش، شمار تظاهرکنندگان به هفت تا ۱۲هزار نفر کاهش يافته بود. در عين حال، تظاهرات ديگری در چند شهر ديگر مصر برگزار شد، از جمله در شهر اسکندريه که تظاهرات بزرگی در آنجا برگزار شد و در شهر المحله، در شمال قاهره، در منطقه دلتای مصر، پنج هزار نفر شرکت کرده بودند. رادیو فردا: دلايل برگزاری تظاهراتی که به گفته شما در شهرهای مصر برگزار شد، چه بوده است؟ در ساليان گذشته، تظاهراتی در مصر به وقوع پيوسته بود. در چند سال اخير، همچنين گروه هايی از جوانان از شبکه های اجتماعی برای تبادل نظر و ارتباط با يکديگر استفاده می کردند. اقدامات اين جوانان خارج از چارچوب احزاب سنتی مصر صورت می گرفت. در مصر، مشکلات بسياری مانند نرخ بالای بيکاری وجود دارد و اين در حاليست که راه دموکراتيکی برای ايجاد تغييرات دموکراتيک در سيستم سياسی مصر و انتخاب رئيس جمهور وجود ندارد. بنابراين، به نظر من، دلايل زيادی برای برگزاری تظاهرات وجود داشت. روز سه شنبه، روز پليس بود و جوانان از طريق شبکه های اجتماعی، مانند توييتر و فيس بوک، از ناراضيان و مخالفان دولت برای برگزاری تظاهرات در شهرهای مصر دعوت کرده بودند. البته تدارک برای برگزاری اين تظاهرات، تا اندازه ای تحت تاثير تحولات تونس انجام گرفت. پس از آن نيز، احزاب سنتی مصر، مانند اخوان المسلمين، اعلام کردند که در اين تظاهرات شرکت می کنند. تظاهرکنندگان چه خواسته يا خواسته هايی داشتند؟ آنها خواستار تغيير رژيم کنونی هستند. آنها دموکراسی می خواهند و خواستار حل مشکلات مصر هستند. تظاهرکنندگان شاهد تحولات تونس و فرار ديکتاتور آن کشور به خاطر فشار مردم بودند و به نظر من، بسياری از آنان از خود می پرسند که چرا تحولات تونس در مصر تکرار نشود و چرا مردم مصر، سرنوشت کشورشان را خود تعيين نکنند؟ به نظر شما، آيا امکان دارد که اين تظاهرات بر فضای سياسی مصر تاثير بگذارد؟ در حال حاضر، تنها چيزی که می توان گفت اين است که در جريان برگزاری تظاهرات، پليس دستور نداشت تا با شدت با تظاهرکنندگان در قاهره، اسکندريه و المحله درگير شود. البته مواردی از برخورد و حمله پليس هم گزارش شد، اما برخورد، در دستور کار نبود. به نظر من، شمار زياد تظاهرکنندگان موجب تغيير رفتار حکومت و پليس در اين روز شده بود.
رئیس تازه سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل گفت که تحریمها نتوانستهاند برنامه هستهای ایران را متوقف کنند و «ایران میتواند تا دو سال دیگر بمب اتم بسازد.» این در حالی است که رئیس پیشین موساد، ماه گذشته گفت تهران قادر نیست تا چهار سال آینده به بمب اتمی دست یابد.رئیس تازه سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل روز سهشنبه گفت که تحریمها نتوانستهاند برنامه هستهای ایران را متوقف کنند و «ایران میتواند تا دو سال دیگر بمب اتم بسازد.» به گزارش خبرگزاری رویترز، سرلشگر آویوْ کوچاوی، رئیس جدید سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل (آمان)، این مطلب را در نخستین جلسه توجیهی خود خطاب به هیاتی مرتبط با امور دفاعی متشکل از نمایندگان پارلمان این کشور بیان کردهاست. بنا بر این گزارش، آویو کوچاوی به این هیئت گفت: «تحریمها بر اقتصاد ایران اثر گذاشتهاند اما بر برنامه هستهای ایران تأثیری نداشتهاند.» گفتههای آویو کوچاری در حالی بیان میشود که مئیر داگان، رئیس تازه بازنشسته شده سازمان موساد، ماه گذشته گفت که «به دلیل مشکلات فنی و عواقب جدی تحریمها بر ایران و یک سری مسائل دیگر»، تهران قادر نیست تا چهار سال آینده به بمب اتمی دست یابد. به گفته تحلیلگران، میان موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، و آمان، سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل رقابت وجود دارد. آویو کوچاوی، رئیس سازمان آمان، روز سهشنبه در ادامه صحبتهای خود اظهار داشت: «موضوع، دیگر این نیست که ایران چه وقت به بمب دست مییابد بلکه این است که چقدر وقت باقی مانده تا رهبر ایران تصمیم بگیرد غنیسازی اورانیوم را ارتقا دهد.» اشاره آویو کوچاری به پروژه غنیسازی با درجه خلوص پایین است که ایران هماینک به پیش میبرد و میگوید که هدف از آن مقاصد صلحآمیز است. رئیس سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل در ادامه سخنانش افزود: «بر اساس زیرساختها و دانش فنی و اورانیومی که آنها در دست دارند، ظرف یک سال یا دو سال پس از اینکه او (رهبر ایران) این تصمیم را بگیرد، آنها سلاح هستهای خواهند داشت.» این سخنان در حالی است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز از توانایی ایران برای دستیابی به بمب هستهای «پس از سال ۲۰۱۵» خبر دادهاند. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا معتقدند که رهبران ایران هنوز تصمیم به ساخت بمب هستهای ایران نگرفتهاند و برخی از مقامهای آمریکایی گفتهاند که مشکلات اخیر در ارتباط با تجهیزات هستهای و افراد درگیر در آن، برنامه اتمی ایران را دو سال یا بیشتر به تاخیر انداختهاست. اسرائیل از سالها پیش، از برنامه هستهای ایران احساس خطر میکرد اما از زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در ایران که او غنیسازی را از سر گرفت و همزمان از نابودی اسرائیل از نقشه جغرافیا سخن گفت و هولوکاست را نیز انکار کرد، احساس «خطر» در اسرائیل جدیتر شد.
عفو بینالملل اعدام جعفرکاظمی و محمد علی حاج آقایی را محکوم کرد. این دو نفرصبح دوشنبه به جرم «محاربه» و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق در زندان اوين بدار آویخته شدند. رودابه اکبری، همسر جعفر کاظمی به راديو فردا گفته است که فعاليت سياسی شوهرش، منحصر به تهيه عکس و فيلم از ناآرامی های پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته بود. او افزود که روز دوشنبه پس از آنکه برای ملاقات با جعفر کاظمی به اوين رفته بود، از اعدام همسرش و محمد علی حاج آقايی با خبر شد.
ژاپن و کره جنوبی در نبردی نفسگير پس از ۱۲۰دقيقه به نتیجه تساوی دو بر دو دست یافتند، که در نهایت ژاپن توانست در ضربات پنالتی پیروز شود و استرالیا شش بر صفر ازبکستان را در هم شکست.ژاپن در نبردی نفسگير با کره جنوبی پس از ۱۲۰دقيقه به نتیجه ای بهتر از تساوی دو بر دو دست نیافت اما توانست در ضربات پنالتی سه بر صفر پيروز شود و در آستانه رکوردشکنی چهار با قهرمانی در جام فوتبال ملتهای آسيا قرار گيرد. اما استراليا به راحتی شش بر صفر ازبکستان را خرد کرد تا در دومين حضور آسيايی اش، فيناليست معتبرترين جام فوتبال قاره آسيا شود. بازی سنگين در ۱۲۰ دقيقه؛ پيروزی آسان در پنالتی ها تيمهای ملی ژاپن و کره جنوبی در ورزشگاه الغرافه در ۹۰ دقيقه معمول يک بر يک شدند و در پايان ۳۰ دقيقه وقت اضافی هم به تساوی رسيدند تا ضربه های پنالتی تعيين کننده سرنوشت شود. بر خلاف جريان بازی، در اين مرحله کره جنوبی عملکرد بسيار ضعيفی داشت و و در ضربات پنالتی سه بر صفر بازنده شد تا ژاپن از يک قدمی شکست در نخستين مسابقه در برابر اردن تا مرز رکورد چهارمين قهرمانی پيش رود. نخستين گل اين مسابقه توسط کی سونگ-يونگ در دقيقه ۲۳ از نقطه پنالتی برای کره جنوبی به ثمر رسيد. اما ريوچی مائه دا در دقيقه ۳۶ گل تساوی يک بر يک را برای ژاپن وارد دروازه کره کرد. نيمه نخست با همان نتيجه مساوی به پايان رسيد و در نيمه دوم تلاش دو تيم معتبر شرق آسيا در گلزنی بی ثمر بود تا دو تيم پای به مرحله نيمه پايانی گذارند. در مسابقه ای که ضربه های پنالتی در آن نقشی انکار ناپذير داشت، در دقيقه هفتم نيمه نخست وقتاضافه اين بار ژاپنیها در پی ضربه پنالتی ناموفق هوندا، با ضربه تکميل کننده هاجيمه هوسوگای به گل برتری دست يافت. در حالی که بازی به لحظه پايان وقت اضافه رسيده بود و راهيابی ژاپن حتمی نشان می داد، يک گل حماسی ديگر ضربه های پنالتی را ضروری ساخت. با گل دقيقه ۱۲۰ هوآنگ جائه- وون برای کره جنوبی بازی دو بر دو شد تا در ظاهر کره جنوبی صاحب روحيه ای بهتر برای پيروزی در ضربه های پنالتی باشد. داوری اين مسابقه مهيج با الغمدی از عربستان سعودی با کمک حسن کامرانی فر و رضا سخندان از ايران بود. ژاپن از دهه ۱۹۹۰ به جمع مدعيان فوتبال آسيا آمد و در ۱۹۹۲، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ به عنوان قهرمانی جام ملتهای آسيا دست يافت و از سال ۱۹۹۸ پای ثابت حضور در جام جهانی شد. پیروزی استرالیا ازبکستان که از مسيری آسانتر از ديگر مدعيان تا مرحله نيمه پايانی پيشرفت، در نخستين رويارويی با تيمی قدرتمند به راحتی، و بی سابقه در تاريخ رقابتهای نيمه پايانی اين جام، در برابر استراليا زانو زد. ازبکستان که نيمه نخست را با دو گل عقب بود در نيمه دوم با اخراج اولوگ بيک باکايف در دقيقه ۶۷، به کلی رنگ باخت. برای پيروزی پر گل استراليا هری کيول در دقيقه پنج، ساشا اوگنه نوفسکی در دقيقه ۳۴، ديويد کارنی در دقيقه ۶۵، برت امرتون در دقيقه ۷۴، کارل در دقيقه ۸۲ و کروسه در دقيقه ۸۳ دروازه ازبکستان را گلباران کردند. افشين قطبی: در ايران هم عشق بود هم نفرت افشين قطبی با چشمانی اشگ آلود با يارانش خداحافظی کرد و ملی پوشان در سکوت و استقبالی سرد به تهران بازگشتند. سايت گل زدزد در بازتاب جدايی قطبی از تيم ملی پس از ۲۰ ماه نوشت: افشين قطبی پس از شکست از کره جنوبی با فوتبال ايران وداع کرد – يک هفته زودتر از انی که آرزويش را داشت – اما به احتمال نه برای هميشه. شکست يک بر صفر از کره جنوبی در وقت اضافی مسابقه مرحله يکچهارم جام آسيايی آخرين مسووليت او در تيم ملی کشور زادگاهش، ايران بود؛ زيرا او به تيم شيميزو اس-پالز در حی-ليگ (ليگ حرفه ای فوتبال ژاپن) خواهد رفت. افشين به خبرنگاران گفت: «من ترجيح می دادم تنها پس از مسابقه پايانی روز ۲۹ ژانويه کار در ژاپن را شروع کنم، اما اين طور نشد.» افشين که در ايران متولد شده است با خانواده اش رهسپار آمريکا شد و حالا دو پاسپورت (جمهوری اسلامی و آمريکايی) دارد، در سال ۲۰۰۹ سکان تيم ملی ايران را در دست گرفت. او پيش از اين تيم پرسپوليس را به قهرمانی ليگ برتر فوتبال ايران رساند. قطبی همچنين گفت:« در دوران اقامتم در ايران فراز و نشيبهای بود و بعضی لحظه های احساسی وجود داشت. مقداری عشق بود و مقداری نفرت. در ايران نتيجه های جالب هم وجود داشت. فکر می کنم اين تيم نتايج بزرگی داشته است و من به راهکارم در تلاش برای انجام کارم افتخار می کنم.» قطبی می افزايد:« بيش از نتيجه ها اين تيم ملی راهی را يافت که حرفه ای تر و سازمان يافته تر از تيمهای ديگر بود و استاندارد فوتبالی که ما بازی می کرديم از تيمهای ديگر نزديکتر به فوتبال مدرن بود.» او گفت که برخلاف تيمهای ملی گذشته تيم او به يک تيم بدل شد. به ادعای سرمربی پيشين تيم ملی ايران:« اين چيزی است که هرگز در فوتبال ايران ديده نشده بود. در گذشته تيم ملی هميشه برپايه درخششهای فردی بود. اين تيم در اين پيکارها (جام آسيايی) درخشيد و بعضی وقتها بهترين تيم برنده تورنمنت نمی شود.» از قطبی سوال شد که آيا احتمال بازگشت به ايران وجود دارد. او گفت که نمی تواند احتمال بازگشت را رد کند. به گفته او:« وقتی چنين موقعيتی پيش بياد،شما هرگز نمی توانيد در فوتبال هرگز بگوييد. من بايد به آن پيشنهاد نگاه کنم و بعد تصميم بگيريم.» مربی ۴۷ ساله گفت که وقتی او معتقد است ايران يک آينده بزرگ در فوتبال دارد، اين آسان نخواهد بود که از آن چشم بپوشد. « اگر ايران بخواهد در بالاترين سطح فوتبال رقابت کند موارد زيادی برای کار کردن دارد.» افشين قطبی می گويد:« مقامات فوتبال عقايد و تجربيات مرا بر روی کاغذ می دانند. توانايی فوتبال ايران بسيار است و ما می توانستيم در بهترين سطح مبارزه کنيم. اما ما اين موقعيت را نداشتيم.»
یک کودک سیزده ساله با انفجار انتحاری در مراسم اربعین در لاهور پاکستان، خود و ۱۳ نفر دیگر را کشت. ۵۰ تن هم زخمی شدند. در کراچی نیز بمبگذاری سوار بر موتورسیکلت کوشید آن را به میان عزاداران اربعین براند، اما به خودروی پلیس اصابت کرد که یک نفر کشته و دو نفر مجروح شدند.
میشل سلیمان، رئیس جمهور لبنان، نجیب میقاتی، را مامور تشکیل کابینه جدید کرد. حزب الله لبنان و متحدانش، آقای میقاتی، میلیارد سنی را در مقابل سعدحریری، نامزد سمت نخست وزیری کرده بودند. نجیب میقاتی از حمایت 68 تن از نمایندگان پارلمان برخوردار است. سعد حریری توانست حمایت 60 تن را بدست آورد. نجیب میقاتی روز سه شنبه گفت که مذاکرات برای تشکیل دولت جدید را آغاز می کند. او از لبنانی ها خواست تا اختلافات جناحی را کنار بگذارند. همزمان هزاران تن ازطرفداران سعد حریری در اعتراض به مامور شدن نجیب میقاتی برای تشکیل دولت جدید، در بیروت و طرابلس تظاهرات کردند. سعد حریری در سخنانی گفت که خشم هوادارانش را درک می کند، اما این خشم نباید به اقداماتی مغایر با شیوه و ارزش های دمکراتیک که آنها به ان معتقدند، بیانجامد. او همچنین گفت که به دولت زیر کنترل حزب الله نخواهد پیوست.
دفتر نيکلا سرکوزی، رئيس جمهور فرانسه اعلام کرد که اين کشور قراردادی برای فروش چهار ناو هلیکوپتربر پيشرفته با روسيه امضاء کرده است. فرانسه از دو سال پيش در حال مذاکره با مسکو برای فروش اين ناوها با ظرفيت حمل هلی کوپتر، تانک و هواپيما بوده است. ارزش اين قرارداد ۵۰۰ ميليون «يورو» اعلام شده است. اين برای نخستين باراست که يک کشورعضو ناتو چنين فناوری پيشرفته ای به روسيه می فروشد. برخی اعضای ناتو از اين اقدام فرانسه ابراز نگرانی کرده اند.
یکی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات می گوید: شرایط اعلام شده از سوی محمد خاتمی،درباره شرایط اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات، «کف خواستههای اصلاحطلبان» است.در حالی که سخنان محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، درباره شرایط اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات با واکنش تند حامیان دولت و به ویژه دبیر شورای نگهبان روبرو شده بود، یکی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، با بیان این که شرایط اعلام شده «کف خواستههای اصلاحطلبان» است، از واکنش حامیان دولت ابراز شگفتی کرده است. به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، احمد حکیمیپور، یکی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات روز سهشنبه با حمایت از شرایط اعلام شده از سوی رئیس جمهور پیشین ایران برای شرکت اصلاحطلبان در انتخابات پیش روی مجلس، از این شرایط با عنوان «کف خواستههای اصلاحطلبان» یاد کرده است. بیشتر بخوانید: شرایط خاتمی برای شرکت در انتخابات: آزادی زندانیان سیاسی، برگزاری انتخابات آزاد و اجرای قانون اساسی خاتمی: در جريان يک انتخاب آزاد معلوم می شود مردم چه کسی را می خواهند محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران، در اوایل آبان ماه در سخنانی در دیدار با نمایندگان اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی، از «آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه و گروهها، پایبندی مسئولان به قانون اساسی و فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد» به عنوان شرایط حداقلی اصلاحطلبان برای شرکت در انتحابات پیش روی مجلس یاد کرده بود. رئیس دولت اصلاحات همچنین در این باره اظهار داشته بود: «خواست ما در گذشته و امروز موارد مشخصی بوده که حتی پس از حوادث انتخابات اخیر کشور نیز بر آن تاکید کردیم. باید شرایط حضور با نشاط مردم و تامین حقوق آنان تضمین شود وباید سازوکاری برای انتخابات تدوین شود که کمترین محدودیت برای آزادی رای مردم و بیشترین فضا برای تحقق خواست و اراده آنان فراهم شود.» در واکنش به این سخنان،که با واکنش تند رسانهها و شخصیتهای حامی دولت در ایران روبرو شده بود، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان گفته بود: «بعضی هنوز این را درست درک نکردهاند و میگویند اگر ما بخواهیم وارد شویم، شرایطی دارد. واقعاً باید گفت وقاحت حد و مرزی ندارد. مردم شما را قبول ندارند. چه کسی به شما رای میدهد؟» در این میان احمد حکیمیپور، عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، با اشاره به واکنش حامیان دولت به شرایط اعلام شده از سوی رئیس جمهور پیشین ایران، اظهار داشته است: «مسایل مطرح شده برای حضور در انتخابات، کف خواستههای اصلاحطلبان است، چرا که تاکید بر اجرای قانون اساسی است؛ لذا جنجال برخی نیروهای رقیب برای ما تعجبآور بود.» پیشتر نیز رییس جمهور پیشین ایران نیز در واکنش به گفتههای احمد جنتی در این باره اظهار داشته بود: «در جواب این مسئله که این که این روزها گفته میشود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند، باید گفت کسانیکه مردم را قبول ندارند، حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.» آقای خاتمی همچنین افزوده بود: « مردم متولی نمیخواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد تصمیم بگیرند و هر کس را که خواستند انتخاب کنند. در جریان یک انتخابات آزاد است که معلوم می شود مردم چه کسی را می خواهند و چه کسی را نمی خواهند.» در این میان احمد حکیمیپور از برگزاری جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، که در دوران اصلاحات با عضویت گروههای هجدهگانه اصلاحطلب شکل گرفته بود، خبر داده و اظهار داشته است: «در این جلسات ... بحث تعامل اصلاحطلبان درخصوص انتخابات آینده و شروط اعلام شده از سوی برخی شخصیتها توسط گروهها به طور جداگانه مورد بحث قرار میگیرد تا به شورای هماهنگی بیاید و به یک تصمیم واحد برسیم.» آقای حکیمیپور همچنین افزوده است: «امروز اتحاد و همگرایی در اصلاحطلبان به مراتب بیشتر از اصولگرایان است و جریان اصلاحطلب جریانی دائمی است که در چهارچوب قانون عمل میکند و باید دید در ارتباط با عمل سیاسی و عمدتاً انتخابات چه تصمیمی گرفته میشود.» وی همچنین با اعلام این که دیدار با مراجع و شخصیتهای سیاسی در دستور کار شورای هماهنگی جبهه اصلاحات قرار دارد، اظهار داشته است، دیدار با آیتالله هاشمیرفسنجانی در اولویت است و پیگیری میشود.
فیلم بریتانیایی «سخنرانی پادشاه» با کسب نامزدی دریافت جایزه اسکار در دوازده بخش مختلف از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگران زن و مرد در صدر فیلمهای نامزد دریافت این جوایز قرار گرفته است.فیلم بریتانیایی «سخنرانی پادشاه» با کسب نامزدی دریافت جایزه اسکار در دوازده بخش مختلف از جمله بخش بهترین فیلم و بهترین بازیگران زن و مرد در صدر فیلمهای نامزد دریافت این جوایز قرار گرفتهاست. فیلمهای دیگری که در بخش بهترین فیلم، نامزد شدهاند عبارتند فیلم مهیج جنسی–روانی به نام «قوی سیاه»، فیلم داستانی مربوط به حوادث عالم مشتزنی به نام «مشت زن»، فیلم پرفروش و علمی–تخیلی به نام «آغاز»، فیلم خانوادگی مربوط به روابط عشقی دو همجنسگرای زن به نام «بچهها رو به راهاند»، فیلم ماجرایی «۱۲۷ ساعت»، فیلم مربوط به شکلگیری وبسایت فیسبوک با عنوان «شبکه اجتماعی»، فیلم کارتونی بسیار موفق «داستان اسباب بازی سه»، فیلم وسترن «جربزه» و فیلم مهیج «استخوان در زمستان» (که در ایران به زمستان استخوانسوز و مرحمت زمستان نیز ترجمه شدهاست). پس از فیلم «سخنرانی پادشاه»، فیلم وسترن «جربزه» با کسب نامزدی در ده بخش از جمله بهترین بازیگر مرد برای «جف بریجز» و بهترین بازیگر زن برای «هایلی استاینفلد» در فهرست نامزدان دریافت اسکار در مقام دوم قرار گرفتهاست. در بخش بازیگران مرد، کالین فیرث هنرپیشه فیلم «سخنرانی پادشاه» به عنوان بازیگر نقش اول که جایزه امسال گلدن گلوب را نیز از آن خود کردهاست و کریستین بیل برای بازی در فیلم «مشت زن» نامزد دریافت اسکار برای بازیگر مرد نقش دوم برگزیده شدهاند. در بخش بازیگران زن نقش اول، رقابت اصلی بین آنت بنینگ به خاطر بازی در فیلم «بچهها رو به راهاند» که امسال جایزه گلدن گلوب را نیز دریافت کردهاست و ناتالی پورتمن هنرپیشه فیلم «قوی سیاه» است. در بخش جایزه اسکار برای بازیگر زن نقش دوم اما رقابت بیشتر است. در این بخش «ملیسا لئو» بازیگر فیلم «مشت زن» که یکی از جوایز گلدن گلوب را دریافت کردهاست باید با «ایمی آدامز» هنرپیشه زن دیگر همین فیلم و یک هنرپیشه نوجوان و تازهکار به اسم «استاینفلد» که خود جزو نامزدان دریافت گلدن گلوب بود رقابت کند. مراسم اعلام و اعطای جوایز اسکار امسال روز ۲۷ ماه فوریه در سالن تئاتر معروف «کوداک» در هالیوود برگزار خواهد شد. فهرست نامزدان دریافت جوایز اسکار در بخشهای اصلی این رقابت در رشته بهترین فیلم عبارتند از: قوی سیاه، مشت زن، آغاز، بچهها رو به راهاند، سخنرانی پادشاه، ۱۲۷ ساعت، شبکه اجتماعی، داستان اسباب بازی سه، جربزه، و استخوان در زمستان. نامزدان برای بهترین بازیگران مرد عبارتند از خاویر باردم برای فیلم «بیوتیفول (زیبا)»، جف بریجز برای فیلم «جربزه»، جسی آیزنبرگ برای فیلم «شبکه اجتماعی»، کالین فیرث برای فیلم «سخنرانی پادشاه»، و جیمز فرانکو برای فیلم «127 ساعت». نامزدان برای بهترین بازیگران زن عبارتند از آنت بنینگ برای فیلم «بچهها رو به راهاند»، نیکول کیدمن برای فیلم «لانه خرگوش»، جنیفر لارنس برای فیلم «استخوان در زمستان»، ناتالی پورتمن برای فیلم «قوی سیاه»، و میشل ویلیامز برای فیلم «ولنتاین آبی».
وزير علوم جمهوری اسلامی ايران می گويد که برگزاری اردوهای مختلط دانشجويی اشکال دارد. سعيد پيوندی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل دانشجويی در پاریس درباره اصرار مسئولان آموزشی ايران برای تفکيک جنسيتی دانشجويان ايرانی به راديو فردا می گويد: «جدايی هر چه بيشتر دخترها و پسرها و حتی جدا کردن کلاسها، اردوها و تمام فضاهايی که دختر و پسرها می توانند با هم در آن فضاها ارتباط بيشتری داشته باشند، به جز لطمه برای خود جوانان و محيطهای علمی، به نظر من هيچ پيامد ديگری ندارد.» وزير علوم جمهوری اسلامی ايران می گويد که برگزاری اردوهای مختلط دانشجويی اشکال دارد. کامران دانشجو در جمع اعضاء هيات علمی دانشگاه های استان گيلان گفته است که هيچ دانشگاهی حق برگزاری اردوهای مختلط دانشجويی در دانشگاهها را ندارد و بايد اين اردوها جدا برگزار شود. اين صحبت ها را بايد صريحترين اظهارات يک مقام مسئول در وزارت علوم ايران درباره تفکيک جنسيتی در دانشگاهها دانست. پيش از اين آيتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نيز در ديدارهای خصوصی با مسئولان دولتی، از لزوم جداسازی دختران و پسران دانشجو در ايران صحبت کرده بود. از جمله در ويديويی که از صحبت های او در جمع هيات دولت محمد خاتمی در اينترنت منتشر شده است اين طور می گويد: «اسلامی شدن دانشگاه ها اين است؟ يک اردوی مختلط. من خيلی تعجب کردم. اردوی مختلط دانشجويی؟ دختر و پسر در اردوی مختلط . خوب! نفس اردوی مختلط بد است. بسيار کار بیقاعده.» سعيد پيوندی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل دانشجويی در پاریس درباره اصرارمسئولان آموزشی ايران برای تفکيک جنسيتی دانشجويان ايرانی به راديو فردا می گويد: «جدايی هر چه بيشتر دخترها و پسرها و حتی جدا کردن کلاسها، اردوها و تمام فضاهايی که دختر و پسرها می توانند با هم در آن فضاها ارتباط بيشتری داشته باشند، به جز لطمه برای خود جوانان و محيط های علمی، به نظر من هيچ پيامد ديگری ندارد.» وی می افزاید: «مفهوم دانشگاه يک مفهوم غربی نيست. منتها دانشگاه های جديد و مدرن بر اساس تلفيق پژوهشی و آموزشی، يک طرح و تجربه غربی است. اما اين به آن مفهوم نيست که محتوای آن هم غربی است. به اين مفهوم است که غربی ها بنيانگذار دانشگاه بوده اند. اما دانشگاه امروز، جهانی است. يعنی در همه دنيا اين الگوی دانشگاهی پياده می شود. و گفتن اين دانشگاه يک الگوی غربی است، به نظر من فقط نفی دانشگاه به مفهوم امروزی و مدرن است.» این استاد مقیم فرانسه می گوید: «برای اينکه دانشگاه يک محل نقد و گسترش علوم است و اگر قرار است ما با يک نگاه دينی و ايدئولوژيک به آن نگاه کنيم، عملا دانشگاه را از محتوای اصلی آن، يعنی از فکر کردن و پرسش کردن بازداشته ايم.» آقای دانشجو همچنين از لزوم بازنگری هر پنج سال يکبار در متون و سر فصل های آموزشی دروس دانشگاهی به ويژه دروس علوم انسانی صحبت کرده و گفته است که اگر تا کنون اين گونه عمل نشده، بر خلاف اصول بوده است. با اينهمه سعيد پيوندی، بازنگری در متون و محتوای درسی را وظيفه خود دانشجويان و دانشگاهيان می داند. وی می افزايد: «اينکه دانشگاه بايد محتوای درسهايش را به روز کند، موضوعی نيست که يک وزير در موردش حرف بزند. اين وظيفه دانشگاه است. در همه رشتههای علمی، علوم انسانی و همه حوزه های دانشگاهی، به روز شدن علوم و سرفصل درسها، يک موضوع دائمی است که با تحقيق ارتباط دارد. يعنی هر چه تحقيقات در هر کدام از اين رشته ها پيش می رود، موضوعات اين رشتهها هم متحول می شوند و به نوعی با آخرين دستاوردهای علمی منطبق می شوند. اين يک تصميم وزارتی يا دولتی نيست که درسها بايد بهروز بشوند. يا وزارت علوم به طور آمرانه بخواهد آن را انجام بدهد و به دانشگاهيان تحميل کند.» پس از حوادث مرتبط با نتايج انتخابات رياست جمهوری ايران، رهبر جمهوری اسلامی به انتقاد شديد از سرفصل علوم انسانی دانشگاه ها پرداخت و بسياری از علوم انسانی را موجب بی اعتقادی به تعاليم الهی و اسلامی و مروج شکاکيت و ترديد در مبانی دينی و اعتقادی دانست. پس از اين صحبت ها، مسئولان آموزش عالی ايران از بازنگری در محتوای دروس بسياری از رشته های علوم انسانی خبر دادند.
هزاران تظاهرکننده روز سهشنبه در نقاط مختلف قاهره، پایتخت مصر، با حضور در خیابانها خواستار برکناری حسنی مبارک، رئیس جمهور این کشور و همچنین انحلال هیات دولت شدند. نیروهای پلیس با ماشینهای آبپاش و پرتاب گاز اشکآور، کوشیدند تا جمعیت معترض را پراکنده کنند.هزاران تظاهرکننده روز سهشنبه در نقاط مختلف قاهره، پایتخت مصر، با حضور در خیابانها خواستار برکناری حسنی مبارک، رئیس جمهور این کشور و همچنین انحلال هیات دولت شدند. خبرگزاری آلمان تعداد تظاهرکنندگان روز سهشنبه در قاهره را «در حدود ۲۵ هزار نفر» برآورد کردهاست و به گزارش خبرگزاریها ۲۰ تا ۳۰ هزار نیروی پلیس برای متوقف کردن این تظاهرکنندگان در محل حاضر شدهاست. این نیروها کوشیدند با ماشینهای آبپاش و پرتاب گاز اشکآور، جمعیت معترض را پراکنده کنند که در جریان این اقدامها دستکم ۵ معترض زخمی شده و شمار زیادی از راهپیمایان بازداشت شدند. بنا بر گزارشها این راهپیماییها در مصر با الهام از تحولات اخیر در تونس انجام شده و تظاهرکنندگان مصری شعارهای «زنده باد تونس آزاد» و «مرگ بر حسنی مبارک» سر دادهاند. درخواست معترضان برای برکناری حسنی مبارک و انجام اصلاحات، ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱. در شهری در شمال قاهره به نام «محله» که شهری کارگری است، معترضان پوسترهای عظیمی از حسنی مبارک را تخریب کرده و شعارهایی ضد رئیس جمهور سر دادند. حسنی مبارک به عنوان چهارمین رئیسجمهور، جمهوری عربی مصر از ۳۰ سال گذشته تاکنون قدرت در این کشور را در دست داشتهاست. سازماندهندگان راهپیماییها در قاهره، روز سهشنبه را «روز انقلاب علیه شکنجه، فقر، فساد اداری و بیکاری» نامیدهاند. در همین حال در صفحهای ضد دولتی در شبکه اجتماعی فیسبوک که خواستار «انقلاب و آزادی» در مصر شده در حدود ۸۷ هزار مصری اعلام همبستگی کردهاند. بنا بر دیگر گزارشها، شهر اسکندریه که دومین شهر بزرگ مصر است نیز روز سهشنبه شاهد راهپیماییهای ضد دولتی بود. سازمان ملل متحد، درآمد دو دلار در روز را به عنوان خط فقر تعریف کردهاست و با این تعریف، در حدود نیمی از جمعیت ۸۰ میلیون نفری مصر زیر خط فقر یا کمی بالای خط فقر زندگی میکنند. تحولات اخیر سیاسی در تونس که منجر به گریز رئیس جمهور پیشین این کشور به خارج شد، تأثیرات مختلفی در اوضاع سیاسی کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه گذاشتهاست و راهپیماییهای اخیر در کشورهای یمن، الجزایر، اردن، سوریه و مصر از جمله این تأثیرات دانسته میشود.
نامزدهاى هشتاد و سومين جايزه اسكار اعلام شد. فیلم نطق پادشاه بیشترین نامزدی دریافت جوایز این دوره از اسکار را به خود اختصاص داده است. آكادمى اسكار روز سهشنبه (امروز) فيلمهاى «قوى سياه»، شبكه اجتماعى، مبارز، همهى بچهها خوباند، سرآغاز، نطق پادشاه، ۱۲۷ ساعت، داستان اسباب بازى ِ ۳؛ بى باك و زمستان استخوان سوز را به عنوان ده نامزد اسكار بهترين فيلم اعلام كرد. در ميان نامزدهاى دريافت اسكار ِ بهترين بازيگر نقش اول مرد، نامهايى مثل «خاوير باردم» و «جف بريجز» ديده مىشود. « نيكول كيدمن» و «ناتالى پورتمن» هم از جمله نامزدهاى جايزه اسكار بهترين بازيگر زن نقش اول هستند. «دارِن آرونوفسكى» ، «ديويد فينچر» و «برادران كوئن» هم از جمله رقباى دريافت جايزه اسكار بهترين كارگردانى فيلم خواهند بود. هشتاد و سومين مراسم اهداى جايزه اسكار بيست و هفتم فورىۀ امسال ( هشتم اسفند) در امريكا برگزار خواهد شد.
صدها شهروند ناراضى مصرى امروز، سهشنبه، در نقاط مختلف پايتخت اين كشور دست به تظاهرات ضد دولتى زدند. پيشتر، دهها هزار تن از شهروندان مصرى، از طريق رسانههاى اجتماعى مانند «فيس بوك »، براى شركت در تظاهرات ضددولتى اعلام آمادگى كرده بودند. پس از به ثمر نشستن اعتراضهاى مردمى در تونس و فرار رئيسجمهورى اين كشور، روحيه ابراز مخالفت، به كشورهاى ديگر منطقه از جمله مصر، الجزاير و يمن نيز سرايت كرده است. مخالفان دولت در مصر، خواهان اصلاحات اقتصادى و سياسى در كشور هستند.
پانزدهمین دوره پیکارهای فوتبال قهرمانی آسیا در حالی به روزهای اوج خود نزدیک شده است که این بار هم ایران در میان چهار مدعی مقام قهرمانی نیست. جام برای ایران و کشورهای مدعی عربی به پایان رسید، اما برای مدعیان قدیمی شرق آسیا و مدعیان تازه از اقیانوسیه و آسیای مرکزی همچنان در دوحه قطر ادامه دارد.پانزدهمین دوره پیکارهای فوتبال قهرمانی آسیا در حالی به روزهای اوج خود نزدیک شده است که این بار هم ایران در میان چهار مدعی مقام قهرمانی نیست. جام برای ایران و کشورهای مدعی عربی به پایان رسید، اما برای مدعیان قدیمی شرق آسیا و مدعیان تازه از اقیانوسیه و آسیای مرکزی همچنان در دوحه قطر ادامه دارد. با خارج شدن ایران از رقابتهای معتبرترین جام آسیایی فوتبال بار دیگر بحث بر سر این که ایران چرا و چگونه باز ناکام شد در رسانههای داخلی ایران حرف روز شد و حتی بر بازتاب ادامه رقابتها میان چهار مدعی دیگر نیز سایه انداخت. گویی برای اهالی فوتبال گرایشی برای نقد این که «ژاپن برای چهارمین بار قهرمان میشود یا کره جنوبی برای سومین بار؟» یا «از بین استرالیا و ازبکستان کدام تیم فینالیست میشود؟» چندان جذابیتی ندارد. اکنون بحث روز فوتبال این است که برای سرمربیگری تیم ملی چه کسی و با کدام ملیت و مکتب فوتبال جانشین افشین قطبی میشود. در میان اظهارنظرهای مطرح شده از سوی صاحبنظران و اهالی فوتبال همچنان بعضی گفتهها «کلیشه»ای و تکراری، بعضی کارشناسانه و جالب و بعضیها هم ریشه در اختلافسلیقههای دیرین دارد. در این میان میتوان به علی دایی، سرمربی پیشین تیم ملی و فعلی پرسپولیس، اشاره کرد که همچنان درباره تیم ملی سکوت کرده است. علی پروین: قبول کنیم از فوتبال آسیا عقبتریم علی پروین، سرمربی تیم ملی در دهه هفتاد، به این اشاره میکند که سه پیروزی تیم ملی در رقابتهای گروهی «خوشخیالها» را به این باور غلط رساند که ایران برای چهارمین بار قهرمان است. محبوبترین بازیکن و مربی تاریخ تیمهای ملی و پرسپولیس معتقد است که تا باور نکنیم که از فوتبال آسیا عقب هستیم کار به جایی نخواهیم برد. علی پروین به خبرگزاری فارس میگوید: «هیچ قبول نمیکنیم فوتبال ما از آسیا عقبتر است. هر زمانی که قبول کردیم از آسیا عقبتریم میتوانیم موفق و برنده شویم. اگر قبول نکردیم باز به در بسته میخوریم. به جام جهانی نرفتیم و در جام ملتهای آسیا در مرحله دوم ناموفق بودیم. مگر میشود با غیرت و تعصب موفق شد؟ پس فوتبال چه میشود؟ به نظر من این مشکل به جاهایی برمیگردد که در فوتبال ما دخل و تصرف عمیقی دارند.» پروین ادامه میدهد: «وقتی تیم ملی مربی دارد و در قطر میجنگد تا به مراحل بالاتر صعود کند، آقایان به دنبال جایگزین سرمربی تیم ملی هستند. کاری کردند که قطبی قبل از جام ملتهای آسیا بگوید من بعد از جام ملتها نیستم. واقعا بازیکنان و سرمربی تیم با چه روحیهای باید بجنگند و چگونه باید شرایط آنها را در حالت عادی قرار داد؟ این سوال بیجواب من است.» پروین نیز مانند محمد مایلی کهن، سرمربی تیم ملی در جام ملتهای آسیا در ۱۹۹۶ و انتخابی جام جهانی ۱۹۹۸، (تا پیش از مسابقههای پلی آف) فدراسیون فوتبال را مقصر اصلی ناکامی میداند. محمد مایلی کهن: مشکلات فوتبال ایران اساسی است در همین حال محمد مایلی کهن به خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، میگوید: «تیم ملی در دوحه در مجموع عملکرد بدی نداشت و نباید باخت به کره جنوبی را فاجعهای برای فوتبال ایران بدانیم. مشکلات فوتبال ایران اساسیتر از آن است که بخواهیم با بیانصافی افشین قطبی را مقصر باخت به کره جنوبی بدانیم. واقعیت این است که کره جنوبی به مراتب عملکرد بهتری داشت. ما در سه بازی گذشته که با گرفتن ۹ امتیاز نتایج خوبی گرفتیم در کار گروهی ضعفهایی داشتیم.» مایلی کهن میافزاید: «عدم شناخت مدیریت فوتبال ما و آماتور بودن آنها باعث شد که قبل از جام ملتها اعلام کنیم به دنبال سرمربی هستیم... شما بروید و ببینید که چند نفر به همراه تیم ملی به قطر رفتهاند. من مشکلی در تعداد افراد اعزامی ندارم، اما چرا نباید برای تعداد زیادی که به قطر رفتند، شرح وظایفی تعیین میکردیم.» امیر حاجرضایی: فوتبال ایران همین بود امیر حاجرضایی، بازیکن سالهای دور تیم برق تهران در جام تخت جمشید و سرمربی پیشین تیمهای ملی جوانان و مربی تیم ملی، به عنوان یکی از صاحبنظران مطرح فوتبال ایران در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا معتقد است که در طول سال جاری «متحمل شکستهایی در تمام مراحل ملی از جمله نوجوانان، جوانان و امید شدیم. و حالا هم تیم بزرگسالان ما که چشم و چراغ مردم بودند به یک ناکامی رسید. فوتبال ایران نیاز به آسیبشناسی دارد. اهالی فوتبال فقط نباید به مسئله فنی فوتبال بپردازند، بلکه در مورد آسیبهای فوتبال مسائل دیگری مانند حقوق، جامعهشناسی و روانشناسی را بررسی کنند». حاجرضایی ادامه میدهد: «فوتبال ایران همانی بود که مقابل کره جنوبی انجام شد. در طول مسابقه شاهد بودیم که زیر فشار حریف بودیم. از جهت مالکیت توپ، تحمیل اراده و تاکتیک، حریف بر ما برتری داشت. به واقع در بخش زیادی از بازی به ویژه تمام نیمه اول در یک موضع دفاعی فرو رفته بودیم.» حاجرضایی همچنین میگوید: «فوتبال ما به اندازه کره نیست. کره جنوبی رشد میکند. در چندین جام جهانی پیدرپی شرکت میکند و خیلی آسان از گروه خودش بالا میرود و در جام جهانی بازیهای درخشانی از خود نشان میدهد. اما ما در وعدهها، امیدها و نویدها خود را فرو بردهایم و در آینده غوطهوریم و زخمهای فوتبال را با مطایبه، هزل و نیشخند مداوا میکنیم. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که این فوتبال کره جنوبی را شکست دهد.»
رييس مرکز سلامت محيط و کار وزارت بهداشت ايران روز سه شنبه خبر داد که سالانه بيش از ده هزار مورد مرگ و مير ناشی از آلودگی هوا در کشور ثبت می شود که يک سوم آن مربوط به شهر تهران است.وزارت بهداشت ايران روز سه شنبه خبر داد که سالانه بيش از ده هزار مورد مرگ و مير ناشی از آلودگی هوا در کشور ثبت می شود که يک سوم آن مربوط به شهر تهران است. کاظم ندافی، رييس مرکز سلامت محيط و کار وزارت بهداشت به خبرگزاری ايسنا گفته است: بر مبنای آخرين يافته های موجود ۱۰ هزار و ۶۰۰ مرگ سالانه منتسب به آلودگی هوا در کشور به ثبت رسيده است که يک سوم آن (سه هزار و ۶۴۰ نفر) به شهر تهران باز می گردد. شهرهای بزرگ ايران از تابستان سال جاری با آلودگی شديد هوا روبرو بوده اند که اين وضعيت، تهران را با تعطيلی های پی در پی روبرو کرده است. مسئولان امور شهری در ايران عامل اصلی آلودگی را ناشی از تردد زياد وسائل نقليه، مشکلات فنی خودروهای ساخت داخل و عدم توسعه حمل و نقل شهری برای کاهش بار ترافيکی پايتخت اعلام کرده اند. کاظم ندافی گفته که ۱۱ درصد جمعيت کشور در تهران زندگی می کنند و «اثرات آلودگی هوا بر مرگ و ميرهای زودرس در تهران سه برابر متوسط کشور است.» وی عوامل موثر بر مرگ و ميرهای زودرس را ناشی از ذرات معلق در هوا، دی اکسيد گوگرد و منو اکسيد کربن دانسته و با انتقاد از کيفيت سوخت مصرفی در ايران گفته است: «سوخت مصرفی کشور با هيچ يک از استانداردهای لازم يورو سه و پنج منطبق نيست.» رييس مرکز سلامت محيط و کار وزارت بهداشت افزوده است: «بخشی از ترکيب فعلی بنزين، بنزن است که چون با استانداردهای موجود منطبق نيست، اين ماده در مراحل توزيع، انتقال و مصرف سوخت به هوا وارد می شود.» اواخر آذرماه گذشته، يوسف رشيدی، مدير عامل شرکت کنترل کيفيت هوای تهران، اعلام کرد که هوای تهران در سال جاری ۱۲۷ روز را در شرايط «ناسالم»، «بسيار ناسالم» و يا «خطرناک» به سر برده است. ايران از سال ۸۸ و به دليل نگرانی از تحريم های بين المللی بر روی صادرات بنزين، اقدام به توليد بنزين در پالايشگاه های کشور کرده که به گفته کارشناسان محيط زيست از کيفيت پايينی نسبت به مشابه خارجی برخوردار بوده و عامل آلودگی هوا است. اواخر آبان ماه و به دنبال تشديد آلودگی هوا در تهران چندين هواپيمای آب پاش به خدمت گرفته شدند تا با آب پاشی بر فراز تهران از ذرات معلق هوا کاسته شود. اين اقدام که هيچ نهادی مسئوليت آن را برعهده نگرفت با انتقاد کارشناسان روبرو شد و وحيد نوروزی، نماينده شهرداری تهران در کارگروه کاهش آلودگی هوا، آن را «غير منطقی، بی فايده و در حد طنز» خواند. بر اساس آمارهای بانک جهانی، خسارت ناشی از آلودگی هوا طی سال ۲۰۱۰ در کلان شهرهای ايران حدود ۱۰ ميليارد دلار است که يک سوم از اين رقم متعلق به شهر تهران است. بانک جهانی در سال ۲۰۰۴ خسارت ناشی از آلودگی هوا در ايران را حدود هفت ميليارد دلار اعلام کرده بود که آمار جديد نشانگر افزايش بی سابقه ميزان اين خسارات به اقتصاد ايران است.
«نجيب ميقاتى» با كسب هشت راى بيش از سعد حريرى، نخست وزير موقت لبنان ، مامور تشكيل كابينه جديد اين كشور شد. آقاى ميقاتى، كه مجله اقتصادى فوربس ثروت او را ۲ و نيم ميليارد دلار برآوُرد كرده است ، در حالى رياست دولت آينده لبنان را بر عهده مىگيرد كه از روز دوشنبه ، صدها تن از طرفداران خشمگين سعد حريرى، نخستوزير سابق اين كشور، در اعتراض به نامزدى او به خيابانها ريختهاند. روز سهشنبه ( امروز)، هواداران سعد حريرى با آتش زدن لاستيك ِ اتومبيل و بند آوردن خيابانها، در شهرهاى بيروت، طرابلس و صيدا، عليه نجيب ميقاتى تظاهرات كردند و خواستار كنارهگيرى او از نامزدى نخست وزيرى شدند. هواداران سعد حريرى روز سه شنبه را روز "خشم عمومى" ناميدهاند. دولت وحدت ملى لبنان كه رياست آن با سعد حريرى بود اواخر دى ماه و به دنبال استعفاى ۱۱ وزير حزبالله سقوط كرد.
محمود احمدینژاد با نوشتن نامهای به نمایندگان مجلس از رؤسای قوه مقننه، قضائیه و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقاد کرده است.محمود احمدینژاد با نوشتن نامهای به نمایندگان مجلس از رؤسای قوه مقننه، قضائیه و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقاد کرده است. آقای احمدینژاد در نامه خود مینویسد که «متاسفانه مدیریت محترم مجلس شورای اسلامی در فرایند بررسی و تصویب لایحه برنامه پنجم برخلاف قانون اساسی عمل میکند و بر لغو اختیارات قانونی قوه مجریه و دخالت در اموری مانند انتخاب و نصب و عزل مقامات اجرایی و اداره اموال دولتی اصرار میورزد.» انتقاد آقای احمدینژاد برمیگردد به مصوبه مجلس بر سر چگونگی نصب و عزل رئیس کل بانک مرکزی. رادیوفردا در گفتوگویی با مهدی مهدوی آزاد، تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار، پرسیده است که این نامه با چه انگیزهای نوشته شده است: مهدی مهدوی آزاد: حقیقت باطنی این نامه به نظر من در واقع اعمال فشاری است بر آقای خامنهای. پیش از این بین مجلس و شورای نگهبان در جریان تصویب قانون برنامه پنجساله در شش مورد اختلاف نظر وجود داشت که این موارد به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع شد و همه این موارد به جز یک مورد مورد تایید آقای خامنهای قرار گرفت. یعنی نظر مجمع تشخیص مصلحت مورد تایید رهبری هم قرار گرفت. اما در یک مورد و آن هم مربوط به انتخاب رئیس کل بانک مرکزی و تحولات مربوط به بانک مرکزی بود که آقای خامنهای با نظر مجمع مخالفت کرد. یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به نام موسیالرضا ثروتی هم در یک مصاحبه گفته است که آقای خامنهای با این مصوبه مخالف است. یعنی این که آقای خامنهای در این مورد که مضمون اصلی نامه آقای احمدینژاد هم بود، به طور تلویحی به نفع او رای داده بود. یعنی به نظر شما آقای احمدینژاد میخواهد با این نامه آقای خامنهای را تحت فشار بگذارد که بالاخره در این مورد تصمیمگیری کند؟ به نظر من یکی از اهداف اصلی این نامه صفآرایی دوباره در مقابل طیف آقای خامنهای یا طیفی است که به نام «اصولگرایان ولایی» خوانده میشوند، و همچنین تحت فشار گذاشتن آقای خامنهای برای تصویب مصوبهای است که محصول آن اگرچه بسط اختیارات دولت در شرایط فعلی نیست، اما حداقل محصول آن حفظ اختیارات دولت است. میدانید که بانک مرکزی یکی از قدرتمندترین ابزارهای آقای احمدینژاد بوده است. همین بانک مرکزی یکی از مورد مناقشهترین موضوعات بین دولت و مجلس در طول شش سال گذشته نیز بوده است. آقای احمدینژاد بسیاری از تخلفات خودش از قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور را با دستکاری شخصی خودش و از طریق همین بانک مرکزی و با آمریت همین بانک انجام داده است. شما خودتان اول اشاره کردید که آقای احمدینژاد در این نامه بسیار از عدول از قانون اساسی صحبت میکند. مجمع تشخیص مصلحت در این زمینه کجا از قانون اساسی عدول کرده است؟ حرف آقای احمدینژاد این است که مجمع میخواهد قانونگذاری کند در حالی که این کار جزء وظایفش نیست. از مدتها قبل بحث این موضوع مطرح بود. در زمانی که در اواخر دولت آقای خاتمی و اواخر دوران ریاست جمهوریاش، مصوبات دولت وی توسط مجلس اصولگرای پنجم یا مجلس هفتم وتو میشد، تصویب نمیشد، مجمع تشخیص مصلحت میآمد و تغییراتی در این مورد میداد. در همان زمان اصلاحطلبها میگفتند مجمع حق قانونگذاری ندارد و همین طیف آقای احمدینژاد و اصولگراها میگفتند که «نخیر، مجمع تشخیص مصلحت حق قانونگذاری دارد». ظاهر امر نشان میدهد که آن چه که مجمع تشخیص مصلحت انجام داده و آن چه که مجلس و شورای نگهبان انجام دادهاند کاملا منطبق بر قوانین بازی سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. اما باطن قضیه این است که آقای احمدینژاد از ابتدای کار نشان داده است که اینها یک فرقهای هستند که اساسا قواعد بازی در جمهوری اسلامی را هم قبول ندارند. تمامی قواعد بازی در گذشته توسط همین دولت آقای احمدینژاد نقض شده است. من تصور نمیکنم که اساسا آقای احمدینژاد معتقد به قانون اساسی یا قوانین موضوعه کشور باشد یا این که معتقد باشد که مجمع تشخیص مصلحت کاری خلاف قانون انجام داده و باید جلوی آن را گرفت. آقای احمدینژاد فقط دارد از این تاکتیک استفاده میکند. مثل سایر دروغهایی که میگوید و این را من در آن راستا ارزیابی میکنم.
داستان از خودسوزی مرد جوان تحصیلکردهای آغاز شد که پس از مدتها تلاش برای یافتن کاری در خور شأن خود به دورهگردی و دستفروشی تن داده بود، اما یک پلیس زن سیلیای به گوش او نواخت که تاریخ تونس را تغییر داد.داستان از خودسوزی مرد جوان تحصیلکردهای آغاز شد که پس از مدتها تلاش برای یافتن کاری در خور شأن خود به دورهگردی و دستفروشی تن داده بود، اما یک پلیس زن سیلیای به گوش او نواخت که تاریخ تونس را تغییر داد. ایلیا جزایری، کارشناس جهان عرب، حکایت آن سیلی را میگوید: ایلیا جزایری: این پلیس زن فادی حمدی است. این خانم در منطقهای پلیس است و ماموریت داشت که محمد ابوعزیزی، جوان تونسی که خودش را آتش زد، در آن فروشندگی میکرد. فادی حمدی پلیسی است که با حکمی که از شهرداری داشته در خیابانهای منطقه گشت میزده و گاری خواربارفروشی محمد ابوعزیزی را مصادره میکند. محمد ابوعزیزی میخواسته صحبت کند که خانم فادی حمدی یک کشیده میخواباند در گوش این جوان و این جوان از شدت خشم به سمت شهرداری میرود. میخواهد با شهردار حرف بزند، به او اجازه نمیدهند. و برمیگردد خودش را آتش میزند و این حادثه باعث اعتراضهای مردم و در نتیجه انقلاب تونس میشود. اما این پلیس زن تنها زنی نیست که نامش در تاریخ تونس ثبت شد. لیلا بن علی، همسر دیکتاتور سابق تونس، نیز به احتمال زیاد نامش در تاریخ ثبت خواهد شد، هر چند نه چندان به نیکی. ایلیا جزایری: یک زن در تونس الان به عنوان نماد فساد و نماد قدرت مطلقه و نماد دیکتاتوری به حساب میآید: لیلا طرابلسی، همسر زینالعابدین بن علی، رئیس جمهور مخلوع تونس. این زن و خانوادهاش در تونس اشتهار دارند به فساد مالی و اداری. این زن در یک خانواده بسیار معمولی به دنیا آمده. با یک مرد بازرگان آشنا شده، ازدواج کرده با او در سن ۱۸ سالگی، توانست از طریق او به دنیای بازرگانها راه پیدا کند و بعد از سه سال جدا شد. تا این که آن انقلاب تونس حدود ۲۶ سال پیش اتفاق افتاد و این زن همراه بن علی بود تا این که در ۱۹۹۲ با بن علی ازدواج کرد. این زن توانست یک هزارفامیل درست کند مملو از فساد اقتصادی. هیچ کس نتوانست برآورد کند که این خاندان چه قدر ثروت دارد، خاندانی که به طور عشیرهای همه از بن علی و لیلا طرابلسی حمایت میکردند و نفوذشان بر شبکه اینترنت، شبکههای حمل و نقل، شبکههای تلفن همراه زیاد بود و تقریباً در تمام شاهرگهای حیاتی تونس خانواده لیلا طرابلسی دست داشتند و آنها را کنترل میکردند. حتی گفته میشود که خانم طرابلسی نقش تعیینکنندهای در انتخاب و عزل وزرا و انتخاب سفرا داشته است. این زن به عنوان نماد فساد و دیکتاتوری در تونس شناخته میشود و مردم تونس همواره میگویند دو خانواده ما را بسیار آزار دادند: یکی خانواده بن علی و یکی خانواده طرابلسی که روی این خانواده در بین تونسیها تاکید هست، به خاطر نقشی که ایفا کردند. این که زنی هرچند فاسد و دیکتاتورمنش نامش در تاریخ کشوری به یادگار بماند، نشان از نفوذ قدرت زنان در حکومت آن کشور دارد. زنان تونسی این جایگاه و قدرت را چگونه به دست آوردهاند؟ آزاده کیان، جامعهشناس ساکن پاریس: در مورد تونس باید گفت که قوانین مربوط به زنان بیش از آن که دلیلش مبارزه زنان تونسی باشد، دلیلش اراده حبیب بورقیبه، پدر استقلال تونس، است که قبل از این که حتی قانون اساسی تونس بعد از استقلال از فرانسه تدوین شود، ایشان قانون مدنی را در ۱۹۵۶ به تصویب میرساند که بر اساس آن قانون حقوق بسیاری به زنان تونسی داده میشود. از سال ۱۹۵۶ به این طرف هم مرتباً قوانین دیگری به نفع زنان وضع میشود، اما در ازای آن از زنان خواسته میشود، بهخصوص از زنان طبقات متوسط و تحصیلکرده، که در جنبشهای سیاسی در مخالفت با بورقیبه یا بن علی شرکت نکنند. به همین دلیل هم هست که از ابتدا حتی قبل از استقلال تونس شما اگر به طور تاریخی نگاه کنید میبینید که از دهه ۱۹۳۰ حزب دستور که در واقع حزب استقلال تونس به رهبری بورقیبه است با جنبش زنان این کشور پیوند بسیار نزدیکی دارد. گفته میشود مادر و همسر بورقیبه که دختر عمویش بوده، تاثیر بسیاری روی او داشتند. یعنی ایشان ظاهراً خودش هم فکر بازی نسبت به زنان داشته، ولی جنبش زنان در تونس در دهههای آغازین قرن بیستم نسبت به خیلی کشورهای دیگر منجمله ایران یا مصر خیلی عقبتر است و به نظر من نمیشود گفت که این جنبش زنان هست که بورقیبه را وادار به تدوین یک قانون مدنی مثبت نسبت به حقوق زنان میکند. این خواست بورقیبه است که یک رهبر لائیک است و میخواهد از این طریق مقداری خصوصیاتی را به کشور تازه استقلالیافته تونس بدهد. در دهههای اخیر افزایش جمعیت و فعالیت زنان و مردان در خاورمیانه جنبهای سیاسی پیدا کرده است. این مسئله محصول وقایع متعددی چون رشد سریع شهرنشینی، رشد جمعیت، شرایط بیثبات اقتصادی، افزایش سطح تحصیلات و مشارکت نیروی کار زنانه بوده است. در این میان شاید بیشترین مقایسه را بتوان بین دو کشور تونس و مراکش انجام داد که هر دو از مستعمرات فرانسه محسوب میشدند، اما تفاوتهای عمدهای نیز با یکدیگر دارند. در حالی که رهبران مراکش نیز با حمایت فعالان جنبش زنان تلاش کردند که وضعیت زنان در این کشور را ارتقا دهند، اما مقاومت قشر سنتی کشور سبب شد این تلاشها ناکام بماند. از آزاده کیان میپرسم که چرا در دو کشور نزدیک به هم، زنان در کشوری موفق میشوند و در کشور دیگری ناکام میمانند؟ آزاده کیان: مراکش یک کشور سلطنتی است و پادشاه مراکش «امیرالمومنین» هم هست. ایشان هم به لحاظ قانون اساسی هم از یک چنین موقعیتی برخوردار است و در نتیجه آنجا که به مسائل مذهبی مربوط میشود، پادشاه مراکش است که نظر آخر را میدهد و همان طور که دیدیم در سال ۲۰۰۰ وقتی فمینیستهای مراکشی و طرفداران حقوق بشر در مراکش خواهان تغییر قانون خانواده مراکش بودند، اسلامگرایان وقتی مخالفت کردند و به خیابانها ریختند، پادشاه مراکش تصمیم گرفت که فعلاً عقبنشینی کند. یک جنبش اصلاحطلب از قرن نوزدهم در کشور تونس وجود داشته و میشود گفت که حتی خود بورقیبه خودش را اصلاحطلب میدانست. قبل از او طاهر حداد که خیلی از فمینیستهای تونس او را «پدر فمینیسم تونس» مینامند، در دهه ۱۹۳۰ اصلاحطلب بود و خواهان تعلیم و تربیت زنان بود و خواهان این بود که زنان حجاب نگذارند و به حیطه عمومی بیایند. او نقش بسیاری را ایفا میکند و تاثیر بسیاری هم روی بورقیبه میگذارد. در تونس یک چنین تاریخ رفرمیسم یا اصلاحطلبی را چه در حیطه مذهبی و چه سیاسی داشتیم. در حالی که مراکش میشود گفت مقدار کمتری به لحاظ فکری زمینههای رفرمیستی داشت. وقتی بن علی به قدرت رسید از ۱۹۸۷ به بعد مواجه شد با جنبش اسلامگرا، جنبش النهضه، به رهبری رشید غنوشی که کمکم جنبش بسیار مهمی شد در تونس و آن لائیسیته را تحت علامت سوال قرار داد و تحت تهدید قرار داد. از آنجا بود که بن علی اول تلاش کرد با اسلامگرایان کنار بیاید و وقتی نتوانست، سعی کرد از طریق حقوق زنان جلوی نفوذ و توسعه اسلامگرایان را در تونس بگیرد. در دهه ۱۹۹۰ به همین دلیل زنان تونسی بسیاری از حقوق دیگر را به دست آوردند. برای مثال، زنان تونسی که با مردان غیرتونسی ازدواج کرده بودند، موفق شدند ملیت تونسی را به بچههای خود منتقل کنند یا از بسیاری از حقوق برابر با مردان مثل کشورهای اروپایی برخوردار شوند. ولی در آن واحد میبینید که حقوق بشر کاملاً زیر پا گذاشته میشود در دوران بن علی. به نوعی میشود گفت زنان به ابزاری برای قدرت بن علی تبدیل میشوند. با این توضیحات به نظر میرسد که هرچند جنبش زنان در ایران پیش از جنبش زنان در تونس فعالیت خود را آغاز کرده، روند تحولات سیاسی دو کشور به گونهای بوده که دیگر کمتر دلیلی برای مقایسه میان زنان ایران و زنان تونس و نقشهای اجتماعی و سیاسی آنها باقی میماند. آزاده کیان نیز معتقد است تفاوتهای میان این دو بیش از شباهتهای آنهاست. آزاده کیان: جنبش زنان ایران از ۱۹۰۵ آغاز میشود. خیلی قبل از تونس. بعد هم ادامه پیدا میکند. برخی از اصلاحاتی که در زمان رضاشاه و محمدرضا شاه در مورد حقوق زنان انجام میشود، با اصلاحات بورقیبه قابل مقایسه است، ولی فراموش نکنیم که نقش مذهب در این دو کشور تونس و ایران به خاطر وجود حکومت جمهوری اسلامی در سی و دو ساله اخیر مورد ایران را از تونس جدا میکند. تفاوت عمیقی که ایران با تونس دارد این است که در تونس از دهه ۱۹۳۰ تاکنون مردان هستند که حقوق زیادی به زنان دادهاند. ولی جامعه تونس لزوماً جامعه برابرگرایی نشده. کما این که وقتی به حیطه اشتغال و حیطه سیاسی و اجتماعی تونس به طور کلی نگاه میکنید، بین زنان و مردان برابری واقعی وجود ندارد. در ایران به خاطر این که خود زنان مبارزه کردند و آقایان منتی بر زنان ایرانی ندارند، برابریطلبی به نظر من بیشتر در بین جامعه زنان ایرانی پا گرفته. زمانی که این قوانین نابرابر از بین برود و لازمهاش البته یک جنبش عمومیتر است، رسیدن به برابری میان زنان و مردان در ایران شاید بسیار راحتتر صورت گیرد برای این که به یک ارزش در میان بسیاری از زنان ایران تبدیل شده. من مطمئن نیستم که شما در روستاها و شهرهای کوچک تونس یا اقشار غیرمرفه تونس لزوماً خانمهای برابریطلب زیاد داشته باشید. با تمام پیشینهای که صحبت کردیم، پیشبینی شما در مورد وضعیت زنان در حکومت آینده تونس چیست؟ آیا فکر میکنید زنان تونسی خواهند توانست حقوقی را که تا به امروز کسب کردهاند، حفظ کنند؟ آزاده کیان: الان مسئله مهم برای به خصوص جنبش زنان تونس این است که تلاش کنند حقوق خود را از دست ندهند. به خصوص با توجه به این که حزب «نهضه»، حزب اسلامگرای تونس، هم به هر حال به عنوان یکی از احزاب و اقشار جامعه تونس باید بتواند در یک دولت ائتلافی شرکت کند و کما این که سران این جنبش خواهان این مشارکت هستند. با همه اینها، آن گونه که ایلیا جزایری میگوید در انقلاب یاس در تونس زنان همپای مردان به خیابان آمدند، شعار دادند و کشته شدند. ایلیا جزایری: زنان تونسی در انقلابی که تونس شاهد آن بود، کمتر از مردان تونس نقش نداشتند. اولین عکسی که منتشر شد در رسانههای جهان از اعتراضهای مردم تونس عکس دختر جوانی بود که لباس مدرنی به تن کرده و تابلویی در دست دارد به زبان فرانسه که روی آن نوشته: «بن علی برو و ما را رها کن!» زنان به همراه مردان در تمام خیابانها در جنگ و گریزها، تظاهرات و اعتصابها حضور داشتند، به اندازه مردان زخمی شدند، به اندازه مردان کشته دادند و به اندازه مردان زندان رفتند. نقش زنان در انقلاب تونس بسیار پررنگ بود. این منطقه به هر حال یک منطقه مردسالار است. هر جا ببینند حضور زنها تضاد دارد با منافعشان یا خواستهها و تعصبهای خودشان، مانع میشوند. شاهد آن هم حضور تنها دو زن در دولت موقت است. یکی خانم مفیده طلالی، وزیر فرهنگ، و لیلا العبیری که وزیر امور زنان است. حضور تنها این دو زن باعث اعتراضهایی در میان زنان شده. چون فکر میکنند زنان تونس نقشی بیش از آن داشتند که تنها دو وزارتخانه و آن هم وزارتخانههای غیرعمده به آنها داده شود. نخستین نشست زنان همجنسگرای ایرانی در آلمان نوزدهم تا بیست و یکم نوامبر سال ۲۰۱۰ اولین نشست سراسری زنان همجنسگرای ایرانی در حوالی شهر فرانکفورت با حضور ۱۷ زن همجنسگرای ایرانی از کشورهای آلمان، هلند، سوئد، فرانسه، ترکیه، انگلستان و ایران برگزار شد. خانم شادی امین، یکی از حاضران در این نشست سراسری، به رادیوفردا میگوید: طی ماههای گذشته و شاید حتی بتوانیم بگوییم یکی دو سال گذشته در فضای اینترنتی بحث همجنسگرایی خیلی مطرح است، هم از طرف فعالان این حوزه و هم از طرف مخالفان، حملاتی که به مقوله همجنسگرایی و افراد همجنسگرا در اینترنت صورت میگرفت، خیلی شدت پیدا کرد و هر کدام از ما به تنهایی سعی میکردیم جواب بدهیم و فکر کردیم متاسفانه تشکلهای موجود نه در رابطه با زنان لزبین [همجنسگرای زن] ایرانی حساس هستند، (اگر ارزیابی کنیم تا حدی که لازم بود مورد پذیرش ما نبود)... به این دلیل تصمیم گرفتیم خودمان دست به کار شویم و تلاش کنیم هم برای مقابله با هوموفوبیا یا همجنسگرا-ستیزی موجود کار مشترک کنیم و هم این که شبکههای دوستی و همکاری بین خودمان را گسترش دهیم تا از این فعالیتهای پراکنده یک مقدار به فعالیت متمرکز روی بیاوریم. با توجه به آن صحبتی که پیش از این آقای احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا داشتند که گفته بودند اصلاً ما در ایران همجنسگرا نداریم، آیا اصلاً تعداد همجنسگرایان زن آن قدر هست که بخواهند در نشستی حضور یابند یا هماهنگی و گروهبندی بینشان صورت بگیرد؟ اساساً آقای احمدینژاد گفته بود ما «همجنسباز» نداریم. یعنی واژه «همجنسگرا» را ایشان استفاده نکرده بود. با درک ایشان که اساساً سعی میکند این مقوله را و افراد همجنسگرا را از جامعه حذف کند، صحبت ایشان درست به نظر میآید. چون وقتی بگویند چیزی را داریم باید برایش هم برنامه داشته باشند و در رابطه با آن برای آزادی و حق حیات آنها تلاش کنند. انکار این مقوله در حقیقت آن چیزی است که جمهوری اسلامی در این سی سال پیش برده که بسیاری از همجنسگرایان را تحت عنوان ترانسسکسوئل [دوجنسی] و بیمار جنسی یا کسانی که فاقد هویت جنسی هستند، به زیر تیغ جراحی میسپارند و حتی از کمکهای دولتی هم اینها را بهرهمند میکنند. آیا هیچ آمار مشخصی از تعداد افرادی که به طور مشخص خودشان را لزبین میدانند و حاضر به حضور در این گونه جمعها هستند، وجود دارد؟ بله. ما الان یک شبکهای داریم که حدود ۸۰ نفر هستیم. با هم در ارتباط هستیم. در شرایطی که زنان ایرانی امروز در ایران، اگر نیمی از جمعیت ایران را زنان بدانیم، حدود ۳۵ میلیون نفر، دغذغههای ۵۰ یا ۱۰ یا حتی ۵۰۰ زن ایرانی چه قدر میتواند مهم باشد و چه قدر میتواند تاثیر بگذارد در مجموعه خواستههای زنان ایرانی؟ من فکر میکنم اساساً اولویت دادن به پدیدهها و به این خواستها و مطالبات موجود همیشه باعث میشود که یک سری چیزها یا خواستههایی را که برای دیگران اولویت است از دستور کار خارج کنیم. خارج کردن مطالبات از دستور کار به نظر من آماده کردن فضا برای سرکوب بعدی است. شما اگر سال ۵۷ را در نظر بگیرید، سر مقوله حجاب دقیقاً با همین استدلال بسیاری آمدند و گفتند «این همه مسئله در جامعه هست و شما مسئله حجاب را چسبیدید، مگر حجاب مسئله چند درصد زنان ایرانی است؟» و دقیقاً بسیاری از سرکوبهایی که بر زنان ایران اعمال شده و امروز هم میشود، از کانال همین حجاب میگذرد. به نظر من در رابطه با مسئله همجنسگرایی بحث بر سر این نیست که ما یک همجنسگرا در ایران داریم، ۵۰۰ تا داریم در مجموعه این ۳۵ میلیون... وقتی در رابطه با نویسندگان و آزادی بیان میگوییم اگر یک نویسنده هم در زندان باشد و اگر یک قلم هم شکسته شود در آن کشور آزادی بیان نیست، وقتی یک لزبین یا یک همجنسگرا هم سرکوب شود، در آن کشور صحبت از آزادی جنسی و صحبت از مطالبات جنسیتی حرف بیموردی است. به این معنی جنبش زنان موظف است به این مقوله نگاه کند. البته من این را به عهده دیگر جنبشهای اجتماعی هم میگذارم. چون به هر شکل بخشی از جامعه هستند که به دلیل این گرایش جنسیشان سرکوب میشوند. به دلیل این گرایششان تحت انواع و اقسام تهدیدهای مشخص قانونی هستند تا حد اعدام و به این معنی به نظر من آزادی فردی و دفاع از حقوق بشر ایجاب میکند که علیه این قوانین اقدام شود و برای آزادی این افراد. همان طور که به نظر من همجنسگرایی ارزش نیست، دگرجنسگرایی هم نباید ارزش باشد و باعث تبعیض یک بخش بر بخش دیگر شود. خانم امین، ماحصل نشست دوروزه شما در جمع ۱۷ تن از لزبینهای ایرانی چه بود و آیا برنامهریزی برای آینده این نشستها هم داشتید؟ بله. ما تشدید ارتباطات بین خود، فرهنگسازی بر حول این مقوله هست. توضیح واژهها، ایجاد ادبیات نوین بر سر این مسئله از طریق وبسایتی که ایجاد خواهیم کرد که نامش «ششرنگ دات ارگ» هست که راهاندازی خواهد شد. جلسات بیرونی را سازماندهی خواهیم کرد. در کشورهای مختلف که بتوانیم با ایرانیان یا فعالان جنبشهای اجتماعی به گفت و شنود بنشینیم و بتوانیم تاثیر بگذاریم روی محیط اجتماعی پیرامونمان و امیدوارم که زنان و مردان بیشتری از این حرکات استقبال کنند و با ما همکاری کنند یا لااقل پشتیبانی کنند از فعالیتهای ما.
رييس مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت مىگويد ۱۰ هزار و ۶۰۰ مرگ سالانه منتسب به آلودگى هوا در ايران به ثبت رسيده است. كاظم ندافى به ايسنا، خبرگزارى دانشجويان ايران گفته است: « يك سوم از اين ميزان مرگ و مير مربوط به شهر تهران است.» به گفته اين مقام مسئول، ۱۱ درصد جمعيت ايران در تهران زندگى مىكنند و اثرات آلودگى هوا بر مرگ زودرس در اين شهر سه برابر متوسط كل كشور است.
رییس جمهور لبنان نجیب میقاتی، میلیاردر سنی و مورد حمایت گروه حزب الله را مامور تشکیل دولت جدید این کشور کرد و همزمان هواداران سعد حريری در مناطق سنی نشین لبنان دست به تظاهرات زدند.میشل سلیمان، رییس جمهور لبنان، روز سه شنبه نجیب میقاتی، میلیاردر سنی و مورد حمایت گروه حزب الله را مامور تشکیل دولت جدید این کشور کرد و همزمان هزاران هوادار سعد حريری در مناطق سنی نشین لبنان از جمله شهر طرابلس در شمال لبنان دست به تظاهرات زدند. بر اساس گزارش های منتشره، اکثريت نمايندگان مجلس لبنان روز سه شنبه از نامزدی آقای ميقاتی برای تصدی سمت نخست وزيری آينده لبنان حمايت کردند. گزارش ها حاکی است که وی موفق شده تا حمايت ۶۸ نماينده را به دست آورد در حالی که سعد حريری، نخست وزير موقت، از حمايت ۶۰ نماينده برخوردار است. با اين وضعيت، گروه حزب الله لبنان که از سوی ايران و سوريه حمايت می شود کنترل دولت آينده لبنان را در اختيار خواهد گرفت. اين رويداد خشم هزاران تظاهر کننده لبنانی را برانگيخته است و آنها در روز سه شنبه که «روز خشم» خوانده شده است در اعتراض به نامزد حزب الله اقدام به تظاهرات کردند. هواداران نخست وزیر موقت لبنان که پرچم های آبی رنگ «جنبش آينده» سعد حريری را به دست داشتند، عکس های نجیب ميقاتی را آتش زدند. نجیب میقاتی از سوی گروه حزب الله و همپیمانان آن نامزد نخست وزیری لبنان شده است «جنبش آينده» اعلام کرده است در دولتی که تحت تسلط حزب الله باشد شرکت نخواهد کرد. دولت وحدت ملی لبنان که ریاست آن با سعد حریری بود اواخر دی ماه و به دنبال استعفای ۱۱ وزير سقوط کرد. اقدام اين وزيران که اکثريت آنها از جناح حزبالله بودند در اعتراض به مواضع حزب سعد حريری در ارتباط با دادگاه ترور رفيق حريری صورت گرفت. حزبالله لبنان معتقد است که اين دادگاه قصد دارد «به دروغ» اعضای حزبالله را عامل ترور رفيق حريری، سياستمدار ترور شده لبنانی، معرفی کند. طبق قانون اساسی لبنان، نخست وزیر این کشور باید از میان سنی ها، رئیس جمهور از میان مسیحیان و رئیس پارلمان لبنان از میان شیعیان انتخاب شود. بحران لبنان به فعالیت دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری نخستوزیر اسبق این کشور باز میگردد. میشل سلیمان، رئیس جمهور لبنان، روز سه شنبه برای دومین روز با نمایندگان پارلمان لبنان برای انتخاب نامزد نخست وزیری به منظور تشکیل دولت جدید به رایزنی پرداخت. ولید جنبلاط، رهبر دروزی ها و محمد صفدی، یک سیاستمدار دیگر پرنفوذ سنی اعلام کردند که از آقای میقاتی حمایت می کنند. جناح وليد جنبلاط، ۱۱ نماينده در پارلمان دارد که تحت عنوان «فراکسيون تجمع دمکرات لبنان» فعاليت می کند. رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ طی انفجار مهیبی که در مرکز بیروت، پایتخت لبنان، رخ داد همراه با ۲۲ نفر از همراهانش کشته شد. شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به این ترور دادگاهی بینالمللی تشکیل داده که حزبالله از آغاز با فعالیت آن مخالفت کرده است. پس از آغاز زمزمههایی مبنی بر اینکه این دادگاه بینالمللی در کیفرخواست خود افرادی از حزبالله را به عنوان متهم و مظنون در ترور حریری متهم خواهد کرد، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله از مقامها و مردم این کشور خواست که با این دادگاه همکاری نکنند و تهدید کرد که در صورت متهم شدن اعضای حزبالله، این حزب دست به اقدامهایی خواهد زد . در هفتههای اخیر این بحران مراکز مهم در دولت لبنان را به تعطیلی کشانده است و تصمیمهای کلانی در این کشور اتخاذ نمیشد. در دو ماه گذشته دولت لبنان تنها یک بار موفق شد تشکیل جلسه بدهد. همچنین این دولت نتوانست موافقت پارلمان را برای تصویب بودجه به دست آورد.
رامين مهمانپرست ـ سخنگوى وزارت امور خارجه، انفجار انتحارى روز دوشنبه در فرودگاه مسكو را محكوم كرد. آقاى مهمانپرست همچنين اين حادثه را به خانوادههاى كشتهشدگان، مردم و دولت روسيه تسليت گفت. پيش از اين نيز شمارى از رهبران جامعه بينالمللى، از جمله باراك اوباما، رئيس جمهورى آمريكا، و بان گى مون، دبير كل سازمان ملل، اين حمله انتحارى را محكوم كرده بودند. در پى وقوع حمله انتحارى روز دوشنبه در فرودگاه مسكو، دست كم ۳۵ نفر كشته و بيش از ۱۵۰ تن زخمى شدهاند. ديميترى مدوديف، رئيس جمهورى روسيه با «تروريستى» خواندن اين حمله، تاكيد كرده است كه اقدامات لازم براى يافتن عاملان اين انفجار در دست انجام است.
تهران، سومين شهر برگزيده در زمينه حمل و نقل پايدار در جهان شناخته شد. در مراسم اهداى جوايز شهرهاى برتر سال ۲۰۱۱ كه روز دوشنبه در واشينگتن برگزار شد، از شهرهاى گوانگژو ، ليون ، تهران ، نانت و ليما به ترتيب قدردانى شد. اين شهرها براساس ميزان تلاشهايى كه در يك سال گذشته براى توسعه حمل و نقل پايدار با محورهاى مترو، بى آر تى و دوچرخه انجام دادهاند انتخاب شدهاند. محمدباقر قاليباف، شهردار تهران به دليل مخالفت وزارت امور خارجه نتوانست در اين مراسم شركت كند و عليرضا دبير، عضو هيئت رييسه شوراى شهر تهران، به جاى او در اين مراسم شركت كرد.
يك موسسه آلمانى روز دوشنبه درخواست مصر براى بازگرداندن پيكره ۳۴۰۰ سالۀ ملكه نِفِر تى تى را رد كرد. موسسه ميراث فرهنگى پروسيا، كه مديريت « موزۀ نو» در برلين را بر عهده دارد، به درخواست شوراى عالى آثار باستانى مصر، براى بازپس گرفتن مجسمه ملكه نِفِرتى تى (Nefertiti ) پاسخ منفى داد. مجسمه نيم تنه ملكه نفر تى تى، كه در موزه برلين قرار دارد، سالانه بيش از يك ميليون بازديد كننده را به اين موزه جلب مى كند.
آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، روز یکشنبه، بار دیگر اعلام کرد همچنان به راهکارهایی که در آخرین نماز جمعه خود در سال گذشته مطرح کرد پایبند است و در مواضعش تغییری ایجاد نشده است.آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، روز یکشنبه، بار دیگر اعلام کرد همچنان به راهکارهایی که در آخرین نماز جمعه خود در سال گذشته مطرح کرد پایبند است و در مواضعش تغییری ایجاد نشده است. در آن نماز جمعه در تابستان سال ۱۳۸۸، آقای هاشمی رفسنجانی با انتقاد از دستگاه قضایی، شورای نگهبان، نیروهای امنیتی و صدا و سیما، این راهکارها را ارائه کرد: پایبندی همگان به قانون، دلجویی از آسیبدیدگان رویدادهای پس از انتخابات، ایجاد فضای بحث و گفتوگو برای جلب اعتماد، آزادی زندانیان سیاسی و آزادی رسانهها و مطبوعات. رادیوفردا در گفتوگو با رضا فانی یزدی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، ساکن آمریکا، از او پرسیده است که چشمانداز تازهای در توازن قوا بین جناحهای سیاسی در ایران پدید آمده است؟ رضا فانی یزدی: آقای هاشمی آن قدر آگاه هستند که اگر کوچکترین عقبنشینی از مواضعی که در نماز جمعه داشتند بکنند، حتما تعادل به ضرر ایشان و رهبران جنبش سبز به هم خواهد خورد و موج جدیدی از حملات علیه آنها آغاز خواهد گردید. به این دلیل است که آقای هاشمی رفسنجانی مواضع خودشان را دوباره تکرار میکنند و همچنان بر این مواضع استوار ایستادهاند. یعنی باور شما این است که ایشان به نوعی دارند اقدام پیشگیرانه میکنند در صحنه سیاست داخلی ایران؟ به نظر میرسد که با توجه به حملات شدیدی که علیه آقای کروبی و خاتمی طی دو هفته گذشته و پس از دیدار ایشان با نمایندگان مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است، حملات جدیدتری هم علیه آقای هاشمی آغاز شده است. ایشان و رهبران جنبش سبز به این نتیجه رسیدهاند که نباید عقبنشینی کرد، چرا که فشار سازمانیافته به طور جدی برای محاکمه رهبران جنبش سبز در جریان است و کوچکترین عقبنشینی از طرف آنها این امکان را فراهم خواهد کرد که رقیب پایش را جلو بگذارد و یک گام دیگر در جهت سرکوبی بردارد. یعنی جناح مقابل در شرایطی نیست که بتواند فشارها را افزایش دهد؟ آقای خامنهای تا به حال با جریان تندرو طرفدار آقای احمدینژاد در مسئله محاکمه سران جنبش سبز همراهی نکرده است. تا زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر جایگاهی که دارد بر مواضعش پافشاری نماید، آنها نمیتوانند حملاتشان را از این که هست تندتر کنند. در صحبتهای آقای هاشمی نوعی حمله به جناح آقای احمدینژاد هم دیده میشود. و آن وقتی است که ایشان علیه اتهامات وارد شده علیه خانوادهاش صحبت میکند. او میگوید که این اتهامات همیشه بوده و امروز هم از سوی گروهی متوجه خانوادهاش شده که اهدافشان مشخص است و بعد هم اضافه میکند که اینها گروهی هستند که حاضر به تمکین در مقابل قانون نیستند و نخواهند بود. به نظر میرسد که آقای هاشمی رفسنجانی هم یک مقایسه کرده است در رابطه با این جریان تندرو کنونی با جریانات ضدانقلابی و هم این که خودش را در ماوراء جریانات قرار داده و خودش را در موضع قانون و طرف مقابل را در موضع قانونشکنی و اقدامات ضدقانونی میبیند. این موضعی است که همواره از سوی آقای هاشمی رفسنجانی مطرح بوده است که خودش را همیشه در موضع میانه و اعتدال و معیار مواضع قانونی جمهوری اسلامی میداند. بخش جالب سخنان آقای هاشمی رفسنجانی آنجاست که درباره رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله خامنهای، صحبت میکند و میگوید که رهبری از وضع جامعه مطلع است و گزارشها و نامههای فراوانی هم از سوی افراد وگروههای مختلف بعضا متضاد به دستشان میرسد که قضاوت کردن در این مورد را سخت میکند. من این پرسش برایم پیش آمده است که آقای هاشمی رفسنجانی با طرح این نکته چه خواسته بگوید؟ این که رهبری قدرت تصمیمگیری ندارد. آدم دهنبینی است؟ یا رهبری میخواهد همه جناحهای داخلی ایران را به نوعی راضی نگه دارد؟ چرا میگوید که قضاوت کردن در این مورد آسان نیست؟ به نظر میرسد چند نکته در این بخش از سخنان آقای هاشمی رفسنجانی وجود دارد. یکی این که رهبری هنوز هم جانب معینی را نگرفته است با توجه به گزارشات متضادی که به دستشان میرسد. دوم این که رهبری را ماوراء جناحی معرفی میکند و تلاش میکند بگوید که رهبری در هیچ جناحی قرار نگرفته و برایش قضاوت کردن مشکل است. همه اینها تلاشی است برای این که رهبری را از آن گرایش تندرو جدا کند. این توهم به اعتقاد من آسیبش برای جنبش سبز بیشتر از منفعت آن است. این در حالی است که رهبری، یعنی آقای خامنهای، خودشان بخشی از حرکت ضد جنبش سبز هستند و چه بسا ایشان آرشیتکت اصلی حرکت ضد اصلاحات بوده و همچنان نیز هستند.
یوکیو آمانو می گويد آژانس مطمئن نيست که ايران برنامه مخفيانه ساخت سلاح اتمی ندارد و سعید جلیلی نيز کشورهای غربی را متهم کرده که در مذاکرات استانبول قصد توافق با ايران را نداشتند.مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی می گويد آژانس مطمئن نيست که ايران برنامه مخفيانه ساخت سلاح هسته ای ندارد و دبير شورای عالی امنيت ملی ايران نيز کشورهای غربی را به «شعله ور» کردن بی اعتمادی متهم کرده و گفته که اين کشورها در مذاکرات استانبول قصد توافق با ايران را نداشتند. يوکيو آمانو، مديرکل آژانس، در گفت و گو با خبرگزاری آسوشيتدپرس تاکيد کرده است که همکاری ايران کافی نبوده است و «نمی توانيم درباره فقدان فعاليت های (اعلام نشده) هسته ای يا ماهيت کاملا صلح آميز فعاليت های اتمی ايران اطمينان حاصل کنيم.» اظهارات مديرکل آژانس نظارتی سازمان ملل درباره فعاليت های اتمی در جهان پس از آن ابراز می شود که گفت و گو های ايران و گروه پنج به علاوه يک شامل آمريکا، روسيه، چين، فرانسه، بريتانيا همراه با آلمان در استانبول ترکيه در روز شنبه بدون نتيجه پايان يافت. آقای آمانو می گويد که «اطلاعات ما درباره فعالیتهای هستهای و غنیسازی [ایران] صرفا محدود به مواردی است که به ما اعلام شده و به آنها دسترسی داریم.» وی با اشاره به فعاليت های ايران در زمينه ساخت تاسيسات هسته ای جديد گفته است: «تاسيسات قم زمانی آشکار شد که در مراحل آخر ساخت آن بود.» مديرکل آژانس افزود: «ما همچنين از قصد ايران برای ساخت ساير تاسيسات غنی سازی اورانيوم از طريق اظهار نظرهای مقام های عالی اين کشور مطلع شديم و اطلاعات خاصی در اين زمينه نداريم.» به گفته وی، به دليل فقدان چنين شفافيتی،«نمی توانيم درباره عدم فعاليت های هسته ای و تاسيسات اعلام نشده اطمينان حاصل کنیم.» جمهوری اسلامی ايران حاضر نشده است تا درباره اتهام هايی که از سوی سازمان اطلاعاتی غربی مبنی بر تلاش در زمينه يک برنامه هسته ای – نظامی به این کشور وارد شده، با آژانس بين المللی انرژی اتمی همکاری کند و اسناد ارائه شده از سوی اين سازمان ها را «جعلی» خوانده است. «غرب قصد توافق نداشت» همزمان با اظهارات مدير کل آژانس، سعيد جليلی، ديبر شورای عالی امنيت ملی ايران، در گفت و گو با روزنامه ترکيه ای «ينی شفق» مدعی شده که «کشورهای غربی در مذاکرات استانبول قصد توافق با ايران را نداشتند.» وی که سخنانش از سوی خبرگزاری ايسنا منتشر شده، گفته که درهای مذاکرات را بازگذاشته ايم ولی غرب را متهم کرده که « به دنبال بهانه بوده و در پی دستيابی به توافق نيستند.» به نظر می رسد که اظهارات آقای جليلی، واکنشی به موضع دو کشور بريتانيا و فرانسه باشد که ايران را مسئول شکست گفت و گوهای استانبول معرفی کردند. قرار بود که در مذاکرات دو روزه استانبول که در روزهای ۲۱ و ۲۲ ژانويه برگزار شد پيرامون قانع کردن ايران برای همکاری با جامعه بين المللی و شفاف سازی فعاليت های اتمی اش گفت و گو صورت گيرد ولی به گفته کاترين اشتون ، نماينده گروه پنج به علاوه يک، ايران شرط هايی درباره برنامه هسته ای خود مطرح کرده است. ايران در اين دور از گفت و گوها خواستار به رسميت شناخته شدن «فعاليت های صلح آميز هسته ای» خود و لغو تحريم ها از سوی شورای امنيت سازمان ملل شده است. اين شورا چهار دور تحريم عليه برنامه هسته ای تهران وضع کرده است. مقام های ايران اين تحريم ها را «بی اثر» دانسته اند. در تازه ترين موضعگيری ها، علی اصغر سلطانيه به يک راديوی روسی گفته است که «ايران قطعنامه های شورای امنيت را اجرا نخواهد کرد» چون به گفته وی، «پايه و اعتبار حقوقی ندارند.» کشورهای غربی نگران آن هستند که ايران در پوشش فعاليت های هسته ای به دنبال ساخت سلاح اتمی باشد ولی تهران اين اتهام را رد می کند.
استوارت لوی، معاون وزير خزانهداری آمريکا در امور مبارزه با تروريسم مالی، که از زمان جرج بوش مسئول اصلی پیگیری تحریم های مالی و اقتصادی علیه ایران بود روز دوشنبه از سمت خود کناره گیری کرد.استوارت لوی، معاون وزير خزانهداری آمريکا در امور مبارزه با تروريسم مالی، که از زمان جرج بوش مسئول اصلی پیگیری تحریم های مالی و اقتصادی علیه ایران بود روز دوشنبه از سمت خود کناره گیری کرد. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، دیوید کوهن، معاون آقای لوی را به جانشینی وی برگزیده است. آقای کوهن در صورت تایید سنای آمریکا می تواند فعالیت جدید خود را آغاز کند. دیوید کوهن به تازگی در مصاحبهای با رادیو فردا در مورد دیدگاه خود نسبت به تحریمهای ایران گفت : «به عنوان یک سیاست کلی، هدف تحریمهای ایران، اقدامات غیرقانونی حکومت است، و هدفش ایرانیان بیگناه نیست، هدفش متولدین ایران نیست و هدفش قطعاً جمعیت شهروندان ایرانی به طور کلی نیست.» به گزارش خبرگزاری رویترز، استعفای آقای لوی زمانی صورت می گیرد که ظاهرا آمریکا و متحدانش درصددند تا تحریم ها را علیه تهران تشدید کنند. در صورتی که این اتفاق رخ دهد به این معناست که جانشین استوارت لوی نقش مهمتری در این زمینه بر عهده خواهد داشت. استوارت لوی به خاطر روابط نزديکی که با مقامهای کشورهای مختلف دارد از سوی دولت اوباما به عنوان کارگزاری بسيار موفق ارزيابی شدهاست. وی توضيحی در مورد دليل کنارهگيری خود از اين سمت ندادهاست و گمانهزنیهای رسانهها «سنگينی اين وظيفه» را به عنوان يکی از دلايل احتمالی ذکر میکنند. استوارت لوی از جناح جمهوریخواه است و تصميم باراک اوباما برای ابقای او در اين سمت، به عنوان نشانه تعهد دولت وی برای حفظ فشار بر ايران قلمداد شده بود. مقامات دولت آمریکا روز دوشنبه گفتند که به باور آنها این جابجایی، تغییری در میزان اعمال فشار مالی بر ایران نخواهد داد. تیموتی گایتنر، وزیر خزانهداری آمریکا گفت: «این تغییر تاثیری بر توانایی ما برای اجرای سیاست رئیس جمهور آمریکا نخواهد داشت.» وی افزود: «دیوید (کوهن) با تجربه زیادی به وزارت خزانه داری آمده و دو سال گذشته در کنار لوی مشغول فعالیت بوده است.» آقای لوی اخیرا در مصاحبه ای با رویترز گفته بود متحدان آمریکایی بیش از بیش متوجه شده اند که برای کند کردن روند هسته ای شدن ایران، باید درآمد نفتی این کشور را تحت فشار قرار دهند. جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد در دانشگاه «ویرجینیا تک» در آمریکا در این مورد به رویترز گفت لوی مصمم بود که تحریم ها علیه ایران به اجرا گذاشته شود. این استاد دانشگاه آقای لوی را تا حد زیادی در ماموریتش موفق می داند ولی وی مانند برخی دیگر از متخصصان ابراز تردید می کند که تحریم ها علیه تهران موجب تغییر سیاست هسته ای ایران شود. در پی مذاکرات بدون نتیجه گروه ۱+۵ با ایران در استانبول، مقامات غربی، تهران را مسئول شکست این گفتوگوها دانستند. آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، روز دوشنبه به ایران هشدار داد در صورتی که نگرانی قدرتهای جهانی در ارتباط با برنامه هستهای خود را برطرف نکند، با تحریمهای بیشتری روبهرو خواهد شد. به گزارش خبرگزاری رویترز، خانم مرکل در دیداری با دیپلماتهای آلمانی با اشاره به این که فقدان پیشرفت در مذاکرات هستهای استانبول باعث دلسردی او شده و گفته است: «مسئله رفع شبهاتی که در مورد برنامه اتمی ایران وجود دارد برعهده ایران است و تهران باید کاری کند که گفتوگوها به جهتی مثبت سوق داده شود.» غرب ایران را متهم می کند که قصد ساخت بمب اتمی را دارد ولی تهران همواره این اتهام را رد کرده و برنامه هسته ای خود را صلح آمیز می خواند.
جارد لی لافنر، متهم به تلاش برای قتل نماینده کنگره آمریکا در ایالت آریزونا، روز دوشنبه با حضور در دادگاه این اتهام را رد کرد. آقای لافنر،۲۲ ساله، متهم است که در هشتم ژانويه سال جاری (کمتر از ۲۰ روز قبل)، با شلیک به سوی حاضران در محل سخنرانی گابریل گیفوردز، يکی از نمایندگان کنگره آمريکا، شش نفر را کشته و ۱۲ تن ديگر از جمله خانم گيفورد را مجروح کرده است. خانم گیفوردز که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته همچنان در بیمارستان تحت درمان قرار دارد.
بیش از ۱۳۰ نفر از استادان برجسته دانشگاههای مختلف سراسر دنیا در نامهای به آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط ابراهیم یزدی و دیگر زندانیان سیاسی در بند شدند. امضا کنندگان این نامه ضمن اشاره به سن بالا و بیماری ابراهیم یزدی، بازداشت او را مغایر با اصل آزادی بیان دانستهاند. اسلاووی ژیژک، نوام چامسکی، یورگن هابرماس، ریچارد کاپلان، آنتونی برنت، طلال اسد، ریچارد برنستاین، فرد دالمایار، توماس هریسون، جان کین و جاناتان روزنبام شماری از امضاکنندگان این نامه هستند. ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی، در مهرماه سال جاری برای بار سوم بازداشت شد و همچنان در زندان به سر میبرد.
بنا به گزارش رسانههای داخلی مالزی، دو مرد ایرانی در شهر کوالالامپور بازداشت و محموله مواد مخدری به ارزش تقریبی پنج میلیون دلار از محل سکونت آنها کشف شد. پلیس مبارزه با مواد مخدر مالزی روز دوشنبه با حمله به یک آپارتمان و بازداشت این دو ایرانی، حدود ۶۰ کیلوگرم متاآمفتامین از محل سکونت آنها کشف کرد. در صورت مجرم شناخته شدن این دو نفر، مجازات اعدام در انتظار آنها خواهد بود. شمار ایرانیان بازداشت شده در مالزی در دو سال گذشته افزایشی چشمگیر داشته است؛ دو سال پیش ۱۶ ایرانی در مالزی با این اتهام دستگیر شدند اما این آمار در سال گذشته به ۱۳۸ نفر رسید.
زنی پس از سقوط از طبقه بیست و سوم یک ساختمان در شهر بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین، زنده ماند. به گفته شاهدان عینیِ این حادثه، که روز دوشنبه رخ داد، این زن جوان خود را از پنجره رستورانی در طبقه بیست و سوم ساختمانی در بوئنوس آیرس به پایین پرتاب کرد. او پس ازافتادن بر روی سقف یک تاکسی پارک شده در محل، به بیمارستان منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز دوشنبه از «عدم همکاری کافی» ایران انتقاد کرد. آقای آمانو در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس، ضمن ابراز تاسف از بیثمر بودن گفتوگوهای اخیر در استانبول، گفت: «اطلاعات ما در باره فعالیتهای هستهای و غنیسازی [ایران] صرفا محدود به مواردی است که به ما اعلام شده و به آنها دسترسی داریم». ایران همواره بر صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای خود تاکید کرده است. برپایه این گزارش، نگرانی جهان غرب و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیش از هرچیز درباره احتمال فعالیتهای هستهای پنهانی در ایران است.
رضا کرمانی و آرش کیخسروی، از اعضای حزب پان ایرانیست، روز دوشنبه به قید وثیقه از زندان رجایی شهر کرج آزاد شدند. این دو نفر، به همراه فرد سومی به نام شاهین زینعلی، حدود سه هفته پیش توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت شده بودند. آقای زینلی همچنان در بازداشت است و بنابر برخی گزارشها، به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده است. دو عضو دیگر حزب پان ایرانیست، میلاد دهقان و حجت کلاشی، نیز از سه هفته پیش در اهواز زندانیاند.
در پی وقوع حمله انتحاری روز دوشنبه در فرودگاه مسکو، تدابیر امنیتی در این شهر تشدید شده است. بنابر آخرین گزارشها، شمار قربانیان انفجار دیروز تاکنون به دستکم ۳۵ نفر رسیده و بيش از ۱۵۰ تن نیز زخمی شدهاند. دیمیتری مدودیف، رئیس جمهوری روسیه، ضمن «تروریستی» خواندن این حمله از انجام اقدامات لازم به منظور یافتن عاملان این انفجار خبر داد. هنوز شخص یا گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است. شماری از رهبران جامعه بینالمللی، از جمله باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، و بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، این حمله انتحاری را محکوم کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر